۳۹ ی الا و ۰ 75 ۰ او ایا . ۰" ۲۴ 1 ۰ ۲ ّ اد ۰ 1 ۱۱۱۱۵۰0 باز نکثیر از کنایخانه کناب کار سی ووروی.زو وراج او یی با دمرزاو دیاچه در ۱ ۱۳ سین قمت یادداشت‌هاعسن بسنوان «تار یه متحصری از ادبیات ابرآن» در سالنامة پادس منتشرشد وپی از آن درسالهای ۳۱۲ + ۱۳۱۷۹۱۳۲۳ وه ۱۳۲ ۱۳۳۳۲۱ دثبا له آن تاقسمتی ازفین دهیانتتاد یاف . پساز آنکه سالنامه بارس تعطیل‌شد ددصلد یر آدتم در آن يادداشتهاي‌چاي‌شده تجدیه نظر کم وپسکمیل آنهابیردآژم واین قتاپ بدین گونه فراعم شد . فامز ثرا «تادیت نظم وتش دراپران و درژبان فادسی»گذاشتم تا مملوم شود ددین کتاب آغچه از ابار این‌ژبان درایران و آسباگ سر کی وافعا شحان وعتدوستان و تفقازو خالاعتمائی (تر کیه) فراهي‌شده است تاجایی که تاهی داشتهام گرد آوردهام وجونه ممکن نبود دريگ مسلد آفرا پزمان‌حاضر پر‌سانم تاچاردرهایان قرن دهمدرنك کردم . فميداتم تاقواتی جابشی‌ساي که چندست گرفتاد آئم میامعال خواعدداد دثبا له گررا بگیرم وباین رود گاری که در آنيم برسانم بان درصی‌حال و با اب کاب نمو بای هدنگ ان شده با شد که گرعن تامیاب آشیم بپایان بسا تم آپشانه دنبالهکاد دا بگیر ند وحق آين موشوع سیاروسيم و بسیاز" دلشین دا ادا کنند. ون امه این تاد بسیاروسیيم بودومطا لیی که درین زمیثه عست یرآ گنت در گینهو کنار عانده‌است کاهی شاه است که جر دأت‌جا مطلب لا قض‌عا تدم ۶ دی چا کرد دیگن ثرا تخیل کر‌ددام 2 لس متایمی که ثخست دا نها رجوع کیدهام مطالب تادرستی بوده ات 4 سس درجای دیگی اسلا گردهام . پیخی ازسرایندگان و تویسند گان‌در پایان يك‌قرن ودر آغاز گرن‌پسزیستها تدو بهمین جهت ذ کرتان درهر‌دوقرتن رفته‌است وقهرست‌های پایات ثعاب رفع این‌دشواریرا شواهد کرد . تاپایان قرن تهم کت بهایی که دربارمشاعرآن داربم بسیار محدودست و آنینه بر آن‌کتایها آفزرده «ی‌شود د ترصست که با آشمار شا در سفیئه‌هاً و مجبوعدطا و دبا عانده است و چولب اجلاتی آزیشان نیست در باد؛ ین دسده از سرایند کات تنیا بذ کر تامشان قناعت کردهام . اسا از قرن دهم ببعنه کتا بهای گراوات در آحوال و اشعای سی‌آیند تان تما ر سیته است و جر باره ده | شانادستی ر کم گاهی دادرم . بهمین‌جهت درد دد پارء گوپنده‌ای پدست آمده است‌درجای خودددمتن با اب توملدها آورده‌ام ۲ پیداست که مقصود ازین کتاپ تدها مر جحالو آثار گویندگات و تویسند گانست و تاچارچای آن‌تبود که نمونه‌ای ازاشماد هی‌سر‌ایندهایراضبط کنم - بی‌ایاین متصود کتاب پسیار ءفصلی که شاملشمار ایشاست فراهم کردهام که بیشی‌از بازده‌هجاد خواهدشد و نمی‌دا نم با تعشاد آن :اهستم کاسیآب و ] تشن یس آذمن کسی بد‌فین زیر شمت خواهد تماشت . در تاره ی تو بندها یه توشیدهام #ورست تاعل ارم لعات وکا ف رام شام ۲0 تأچار قهبر ست آزار بسیاری آژپشان که پدوزیان فارسی وتازی تا لیف گرده‌اند شامل کتابهای هردو ژیا فست . چیم آن دارم که دئجوری وق‌سود گی‌دیگی مرا اژین گونه بهره جوبی‌هایی که درهم‌نشینی ۴ خوأتند کات کیاعي دارم تانجارد وشاید یسنان ار بسبی پاسیای دودا تین مین ییشگاه ایشان‌باشد و بهی‌حال درخواست دارم‌هی‌لفزش و خطایی که ددین صحایف ببینند تریما نه میا از آ کاحی بدآت مپاسگزار کشت شیر وراه ۴۳ 1۳۳۴ # دید تیسیی آشازسین آغار سعن بسیاز ددوآرست ی متواندیر ایا ژاري تهای تناو تثرگفادسی ددین شز آ روصت وا تنساگی بهاز آب هی‌گندد درجیان سانده‌است حدی‌همین کند .پاجده گوشفی که درعتن این کعابو تکمله بایان آن گر دح قدفهردشی نز سر‌ایند کان ونوسند گان وآثار این باب کرد آومم باد حدپایات کار متوجه شدم له برخیاز ذت‌فرو گذآرشده بانازه بشست آهده است , ادقامی که درهللالین پس از تاعها تدادده ند محمه باصحایفی زا که با مت فطل بر آن آفز ودشود عی‌دساتده - رن ۸۶۵ : مپرسیدعلی عمداني در کداب اسراروحی ایند باعیدا که با بوسمیدا بوا لخیر نیز سین وادهاند تام‌فتیل عاخي فیط برده‌است : با خاقه و فغي طم نشيني لردیه بی‌خوشی و آبارو بی‌گر ینم تردي این ی تیمه مهس باه جر بت آن سجته خلست ] بن چنینم کر دک ؟ مر آدان فشولعب یا دو علیاشول ان تیا یقت هی خراسانی ماهر با رو تا آر شید در لذشته در ۷ ی 1 است له در جوانی جر و عبار ان ورآخن نات در‌میاف اییودد وسرخس بوده و در مکه در کذ ژجاو از اهحاب‌امام چفی ادف بوده و تا بی بنام عصباطا لش یمغازه سانده آست . تر‌دیدست له ایند باعي ازه باشه وا سخنان آرندوم یت 5 قرن سوم :تانب توچتی بنتر از آبار ستصوفه بستست که در آشاژ هر‌مطلیی ئوشبه خیم اد شواچها ما ججداو» گفت و بیکاست مراد از آعام حبآح غاد فیستوور !یو حشس تمر و بن‌سلمه حداد از هر دم ووساعای ثیشابوزست کهاورا از بیشوايات علامشیات وحرشد ابودتمان سیر وتا شجاع ترعانیو ححاهی مد خضر و بو بایدر ید سطآهی‌وشا گر دعبدا موی بارردیدانسته! ند نوشده! ند اه سفر حیج پر ده و در ۳۳۷۱۳۵۲۴ در کلشعه آستو فان میتماید ۶۴۲ ۲ درست‌تر باشند ‏ روش‌نش این تعاپ بن بان ابوحوصي حداد وپایان قرنسوم قر دیاك نیست و بنتر قرتا هفتم می‌ما ند و همست له املن یادن عان تاز ی اثرا بو حفمی حث‌أد بوده و آترا دلگ هتم تر تا لن ده ناشن قرن‌چرپادم : قیی!بوصلی دقاق(۲۴) آینك دریكت کرلومتری عترب شهر تسای جدیه دد جمهوری تر مشحان در آپادی ثه بان باقر» میگویند معروفست . قبرابوسمیت ابوالخیر (۴ ۲) درشهر کوجات‌میهنه پاههنه‌در جمهوری نی ؟عنستان‌سروفست هدر ه ۲۰ خپلومعری جنوب‌کرفی عشق [باد ودرجئوب تر کمنستان ديلك میز ابرانو درمیان اپرورد پا باوردوس‌خی واقم‌شده است. اپنكك‌س‌دم‌محلی با نمی »ما ند»ومزاد اپوسمیدراهما نه باپاه می گوینه وساختسان کپنه‌ای دار دواین‌شپی هیهنه جز و بخشژیفیه‌است وایشکه بر خی‌عزاددی‌را درمهنه خر اسان دا نستها ند درست یست . زادگاء ابوا لریحان بیرونی(۳۰) شین بیرون شبن ثوجکیست که نون در از یکستان مور وی درسرزمين خقواردم دیاش کی اور گنج در سصتداست مج آی‌جیجون واقستو تست رو دفاصاد پسیار داز د . رن پنم - محمدعبده کالب( ۳۵)دبیر بعراخاناز پادشاهان -لسله‌خاتی‌یا آدافراسیاب دم شرت أْستٍِ ‌ ایوحفیی فوزی( ۶۵ )که نام‌وی را بخلا اموحذص ندال بن‌تظان وی فوسعها ند از خاندات عبر وف آل‌ینیصر آزسادات‌حسینی خاری بوده ند جوت تخست در روستای شین دی یبد قی‌سشگ ی هخرگ کاو گنه در تاحیه کر واب‌فاریمید سته‌اند بدینذاممدر فده ند . پدرش‌هید لین آغاز سخن بقظان‌آیدجی خوزی ازمشایخ‌بوده ووعدر ۸۷ ۲ولاحت بافته و نخست‌پدر اورا تر بیت کرده ویس اهر گه اواژ آصسحاب! بو شید لهمحمد ین عیّنا ل-حمن‌هقاز یشیو پس از هه او ازاصمساب اوحیان غلبی دن‌ححمه توحید‌ی لدادی‌شده و باوی دسج ر فته ودختی آودا جز تی کی فده واجازه ارشاد بافته آست . مردی دا نشمنت واز عشاهیی حبصره فد مات شون بوده و کرآمانی‌بوف میت دأددا ند و سفی‌عأیی کر‌ده و بت یدابرا پوسمید| پوا لخیر وا بوعبدا(علی‌بن محدد بن‌عید له با کوکنمعر وف پیا با توجی رسیده وود ۸8۵سا گید ۲۷۲ در تذشتهر کعا بی‌بنام کنوزا [قلوب ودموزا آغیوب در علومغر یبه‌واشته و چتد‌قطمه شمی‌فارسی ازومانده است . کتا‌تحفةا لبلولگ( ۲ ۷) تا لیف علی‌بن! بو حفص‌بن‌فقیه محمود |صفها نیست . ازهاعرات قرت‌ینحم : عشدی‌مشکانی که متظومه‌ای داشته‌است ینام آعی‌اوستودن . از نه پسند تاه قرد‌یسچم ۰ ۱۱ بوسید عبدا لحی‌من‌شحا؟ گردیزی مو اف زین‌آلاخیاد دد تارج عمومی از آغاز تا پادشاهي عبدالی‌شیدین مسمود غز‌نوی (۴۴۴۰۴۶۴۱) -۲) آپوج‌شی محمدین!پوپ حاس‌طبری ازپزرکان علمای ریاضی ونجوم مولف کتا یهای چند پقارسی‌وهریی از آن جمله‌رساله شییفصل دراسطولاب که بنام‌نل‌کشاه سلجوقي ور ۳ ۴۵ تا لیف کرده وشماد نامه‌دد قرن‌ششم ؟ آزشاعی انه ۱ ۱ طیان‌بمی ترمانی له ججز علیاأ تاه طز قاسمی وف جطیا نژ ال خاش شاعرقررن پنجم بوده وچندقطعه‌شی آژوسانده است ۲۰)مظفری‌مداح آسپهیداس‌هیدان شهر نوش ماكماز نان ۳۰ حسام‌شسفی ازشاعر ان مداحر کنالدین طقفاچخان از پادشاهان خاني پا آل افی اسیاب ددسیم‌قند , از توستدگان قرتشعم : ۱) خواچه |بویعقوب پوسف‌بن ایوب‌سهدانی از بزر کان‌مشایخ طن وق تواجگان ته تاریتولادتش دا درخی* ۴ و برشی ۲ ۴۹ پوخثه‌اند و دار بخ دومدرسنست, و درماوزاء. لنهی هی بببتیگ و خلیفها بوعلی‌فار مدی‌طوسی بو ده وعارف‌عشیو در عبدا لا ل ده ا ی خایفه ۶ج دود است ورساله‌ای در مقامات وی‌تنام رسالة صباً حبیه ثو شته است و او در پابات‌زند کی که از ادا سرون‌ر فته‌درراه درروز پلشنبهارمسر ۳۸ ۵ درعرو در گذشتهو آینك‌مز ارش درمحلن معروف بیینآم علی درد ۳ کیاومعری مرو گنوی در جمهوری ثی کمتستان پنام خواجه پوسف زبار تگاهست , وی‌شیحی بی‌منازل! لسایرین عبدالها تصادی نوشته است , ۲) شهاب] لین یامژ ید! لدین محمده‌بن | حمد بنعلی بن‌عسمد مشی وی بددری آزمی‌دم‌ض ندز از توا معز ددرو تساوآزدبیر آت در یار جلالالدین خوارژهشاه‌بوده‌و تا ۸ ۶۲ ددسقر‌ها و لشکر کشیها با و مر اه بودهوسیرت جالابا لد بن‌هیدکیی لی و تفنةا لمصدور ازوست و« در صحته۴ ٩‏ لمبو ی آشعباهاً زور أ لین توشته شده است . ۳ نورالدین منشی پسی تاچالدین علی‌بن ابوألمعالی ریما لشرق از دبیران در بار چلال| لدین‌مینکبی یو اذمردم کدکن در ناحیهرخ از توا بی‌نیشا بوروز اوه که) کنو چزو ناحیه تریت ینار پست . پذ‌رش ور بی‌فیایبا لذدیی پر شامخوارزمشاعی دد کي‌مان بو ده ودیرار !۶ با بشهر دفته‌و در آواشر۴ ۶۲یا اوایل۵ ۶۲ در انجا مدست بر اق‌حاجب کشیته شده آست , دی‌تین در آن شهراز منشان دیشگاه امش لل سین دو ده و سیس یداد دار جارلن! لد مرن زر فاد و بااء سفی ها کچد با در با یجان وبلقات‌وادات و تفلیی کر دهوشعر دا استادا نهمی‌سرودهو کدابی بنام‌وسا دل! لی‌سا یل و دلا بل] تعضا پل شام مکاتیات ود نوشته وثین تی‌سلی داشته است . ۴و بدا لشو آهمنتجب ]| لدین‌علی بن امد کا تي‌بددیع! تا بیلث جو بني از د بس آن‌عدر وف‌در داز ستجی رخال‌جد شمس لدین ساحبدیوانو عطاملك چویتی‌بوده است , اژ جوانی ددمرو سکنی گرفته و از معدوحان انوری و ازاعیان دریاد بشما میرفته ودرذیحیه ۴۸ ۵در تذشته است . ویس لف کتابیست ینام عتبةا لکتپه که شامل‌منشات اوست و بدسعور ناسا لین )جوا لغتح‌طاهی بن‌قعر ا لملك مظفر یبن نظام| لملت ور ب‌سنجر کرد آورده است , آغازستین پ ۵) شهر داز سن بهمنیاد فادسی‌مو لف کتاب تارب شهسر یار ی در صنعت که تمر پا تر چم سرا لاسرآر تا لیف محمد بن زر گر با راز بست ‏ ۶ آبوجعفی احمد ین‌علی‌بن ابوجقرمسمدین صالح پیهقی معروق ببوجف لپا جنر ۵ از پزر فان ادیای ژمان‌شود وامتاد درادی‌تازی بودهو‌در۴ ۴ ۸۵در گذشده ومع لف تجا بیست ود لغت تارف بفارسي نام تاج لمصادر ر ۷( دیش از کنا ماگ فرت‌ششم کدایست در مقایات ای کلال. از حور کان مشاأحخ طیر مق خو ایکان که مولفآنه معامم‌نیست . قر ن‌نهشتم ۱ نام‌خانفاه‌عااعا لدوله سمناتی (۷۳۳۵۸۱۴۸) دادد صوفی آباداستا کیهه نوشته! ند و گفعها ندیر #۶ ۱سا که در تیا ده ده ۰ ۴ ار مین و ۳۰ ۱ خلوت‌متغر قد داشته و ۷۷۲ سالو دوماه‌وچهارروژ درجهان زسته وور کثار قير عمادا لدین عبدا لوداب وی را بخاك سیردها ند . ودیگی امد لفات آوست و اطعا لسو اطع و شیر ۳ رساله دا لاعتباز وصحیأ لسن , ۳ ) سعدی ۲۶۷ ضیاتا لدیی‌برنی در تادیخ فیروز شاهی (چاپ کلکته ۸۶۲ص ۴) که در ۷۵۸ الیش کرده است ور بارة خان شهید پس مهتر یات لذدین بلین ۳-۶۶۶ جادشاه هعر‌وی نیدب که حکم ان ملعان توجه و در ۴ بر که شده است چنیری هی نو بسد : تال شهمد ار و #و زر دانشی 45 داشت دو رت ار ملیات در طلب شیخ سعدگ قاأمثداً و مامتا سات وخرج در شیراز فرمتاد وشیت را در ملعان طلب کرد و خواست که بحهت او در ملعان خاتقاه سازد و در آنغاتفاه دهها وقف کند . خواچه سمدی‌از ضف پیری‌تتواست آمد و هردو کرت ان سفینه غزل بخط خود بر خانه فرستاه و عذر تیامدن خود در قلم آوزد 4. عولوی احمدهلی در کتاپ « قصر صارفان » که در ۱۳۱ تا لیب ترده ( دد مجله اورئینتل تاج عیگز ین جاپ چاب لاهور شماده اشست ۱۹۳۵ صی ۳۳۲۹ چاپ شدهء ) چدین آودد استٍ : ۸ خان شهید پس کلات وی (غیات‌الدین بپلین) که امارت ملعان داشت سی قدردانه صاحب جوهی وأعل صثر بود. حشرت امین خسرو باوی رفاقت داشت , سعدی شیرآز که را چند نار از ملعات تتود و اجناس «یق بطر پق تتعا یف فرستاده ,آدتدعای تدوم ر نجگی کید ۰ حضرت شیخ عذع شعف و پیر ع) دد تحربر آورد و تعررپف حضرت شسیو نگاشت و از تصائیف خود کتاب کلستان ویوستان و کر پما ۴ دموان غ لیات وجیبع هن لیات بطو زر تا قرستاد, له در هند آر وفت وی قبوي شأهی و شام یات وتام نامی حضرت شیج فروغ عالي گرقت , شیب آذری در جواص‌الانوار عبی آرد که‌حشرت شیخ صلحا لین سعدی شيرأزي بدیدن امیر خسرو درهند آعد , الا دییگی کیب کی این ال بافت نمي‌شود: , مداست که این واقبه هی جو عث سا لها چیشی از ۶۸۴ و ده شفت خان عم چیه بوده‌است ۰ ۱ ۳) سیف لدین باخرزی(۴ ۵-۱۷ ۷۴۳۱۷) در فتماداد بیرون شهر بخارا میزیسته و «پمیی جییس. بشیمفتیم آ با دهعر و فشده بود . ایسات مزاروی دد نه ملومتری شمال‌بحادا در همات روستاست که ممناسبت لقب‌وي که‌شییا لعا لم بوده نام آت کالضوزر| جم شیتما لما لي گذاشته‌ا ند . دیشی از آاروی دسالهعشق را بایددانست . ۴) تاصر یاثاصری (۱۷۷) سرایندة فجوت نامه تاصری سیواسیآزهاعران آسیای صفیر دوذه و نجن فتوت‌نامه که در ۶۸۹ بپاپان‌دسانده‌مفتوی دیگیی نام کعابالاشراق در ۶۹۹ بیایات ار سا شاه است ۲ ۱ " چندتن ازشاعرالب قرد هفتم ننها نامشان وبرخی از اشمارشان در سفینه‌ای که محمداین بشم‌ود تاه در آغاز قرتبهشم نتوین کرده آمده آست‌دین گوته : ابوالتتوح » افضلآلهین , اوح طا لقانی : پر‌عانالاسلام» پر‌حان لدین سمرقندی , بهاءا لدین بلخی , حکیم‌چباپی . جمالا لدین کنو یی : مات | دبس قندای‌عرد ی ب چمالیا لن‌ین‌شا نمی ؛ جیال! لدپن‌قرشی ایا م۱ لذدن تیم ۵ ۳ ۱ ۱ آفازسخن جبسدا لین ۱ جی‌دسیه کش ۱ زشدا لین چ زبوا لدین 3دسی ۳ سراجا لذنن سستاً ِا ۱ یی :سعلهز کی » سعید! لدپن معطیب سمرقندی , سمیدبابی ء سید تجاداوشیسیداخسیکقی شاه کر سم ر قندی شرفا لدین ختلی ء شمسانوری , ظهیرا لدینا یو تصرسکزی , خواجهعیده ؛ علاءا لدین ژد گر مالاها لذین‌شاه » علاعز یبارت ؛ علوی‌سوی : سیدعماها لین ؛ فواص کنیدی » فعرا لدین‌حامدي: فیخر أ لنمدن خالذی . فش عالم , محمد شمال + سمحیی دهستانی , مسمود دداگ , امام متصور تکر‌میشی ؛ لصیا شنز نوی ؛ تصیر الددین‌ادی : نظامالدین چندی ‏ فظام‌الدین دربددی . نظام. | لدین کائپ » ود تیجیی . از تویسند بان فرن‌هفتم : 1)قاضیمسبودین عم بن‌محدودین منصورسکن یر انیم لف کتاب مهب! لاسما عدد لعت تازی بقادسی ۳( عبدا ین علیمر لف سعادت‌تاده بارسا ۱2 لملته درصنعت| تشاً کد ور ب * ۷ سامستت لخدین [ین‌تاجا لدین‌علی ساوجی تأْلیف کرده است . گرن نت۳۸ : شمس | لین عجمد بن‌فتیا لدین عندوشاه‌ین‌سنچر بن‌عبد اللهساحبی تخجوانی (۱۸۴ + ۷۵۲) تتاب دستودا تانب قی تعیین | له راتپ را در ۱ ۲۶ بیایاته رسانده است . شا و نسمة او لی ( ۷ | سم ۱4و۵۳ ۲۷ ایو را از فهسیان خن اسالبه ۳ رحلعتی را در * ۸سا لحی در سال ۷ توهعهاند و این هطلی دار ست تس , کتا بی دنام روح‌نامه ثی ازوست. فصیح لدین بن‌عبدا لکر یم نظامی( ۶۲ ۳) مو لف شاد یمین‌محیی| لدین| پوز کر‌يايحيي نوری . هیرسیث شرف گر کانی +۳۹۱۹ ۷۵) رحلت‌ویرا در۴ ۱ ۸در ۷۳ سالگی یی نوشتها ند هیرسیدعلی سمداتی ۷۵۳9۱۹۵۱) تام‌پدرش را شهاب] لذینمحمد بن‌یوسف‌پن‌شریش بن هحبد‌بن جعقي ین عبثا لر آهدین حسن الا هر ین اما زین| تما بدرین و شجه | ْت , آذه بدانگرف» آلدین محمودین‌عبد ال مرقی بوده ورحلت اورا در ۲۴ ذسچجه ۴ تین شیط کی‌ده‌آنده . درشس علایی تخلص می‌کرده و مر لفات دیگروی بدین کو نه‌است : شرح أسماعاله , اسراروحی . چهل حدیت وجو آضر‌حقوی وایمان : اسی‌ارا لنقطه . درساله اخشتادبه , دسا هید ثیه -رسا لهدرو یمه , وسا له حل‌مشکل ,؛ رساله مشیییه » دسا لهیهی‌اهشاهیه , رسالهحقیقت ت ابمان ؛ وساله‌منامیه » دساله خاو ده ۰ وبا ثه موجل‌که رسا4 حق‌ألیفین 1 سا اه در یاب علیای ین ۱ رساله صفت] لفتی آه ۰ مذتو مات ؛ فغن لیات , بهاء! لدین تقشبنه ( ۱۹۲ و۰ ۲ ۲و۶ ۷۶] قبروی ددهمان دوستای تص عارفان که مستکر وی دریرون شهر شارا بوده زیارشگاه واز ساختیانهای معررف اطراف بخاراست و | کنوندر ۲ کیلوعترق شمه واقم بات و آن متش:۱ دش دیا لین ی نامند و از تواد-م شهر با تا جشمار بی‌دود و تازادگاه وی که‌خانقاه اودو [ تجا بوده وسنوز همان نام قصر عار فان‌موشست‌دو کیلو هتر هساشت دازد. خواجو کن‌عافی( ۰۰ ۲) فوشندا ند که باعلاعا لد و له سمناتی ملاقات کرده وم کش‌رآدر ۷۴۲ نیز نوشتها ند واین درست یست , این دمیی‌گی بوهدی ٍ 1 ۰ ۳( ویرا مدا ج آمیر فمحمود سر دا ری دا تسیا ند 3 ر حالتش زر آدر ۴۵ فین‌ضبط کر‌ده‌اند و تفته! ند در ف‌بومد در کنار پدرش وی را بشاك سیردها ند , سلمان‌ساوچی (۲۰۲) رحلت‌و گرا در ۷۷۷۷۴۹ ثیز‌شیط کردها ند ۶ نوشته‌ا ند دریفداد در کته واین نات درس ثیست ون گفته‌اند بیش‌از * #۸,سال زسته است . سا فتاشیرازی( ۵ * ۰۲-۲ ۷۶۲-۷۱۵۲ )در کدا بخا نهفی‌هتکستان‌علوم‌جمهوریاز مکتان در تاشکند سخه‌ای ازخسة خسرودهلوی پشبار۹# ۳۱۷ هست که سه کتاب آن بخطحافطست : اس‌کندر تمه که در ۴ ۲صفر ۵۶ ۷ وهشت بهشت که در دوشنبه 9 !در پیع‌الاخر ۷۵۲ و خسر‌ووشیرین که در ۱۳ جمادیا لاو لی ۲ ۷۲ بیابان رسانده و هبه‌چا «اححید‌ین مجمداین محمذا لهقلب شس. آغاذسخن َ لحافظ الشیرازیک» دقم کرده است و بخط جخبهخوب نوشته است . نوشته‌اند که شمس|ندین مجید بخاری معردف بیحید معمایی که دردستگاه بآ رین جاسئشی منصب مدارت داشعه ساختما فیس مرخاك وی ترده‌است . ۱ لطلفاله تیشایووی (۱۰ ۳۵۲ ۷۶) در گذشش رادر۷۸۴ نوشته‌اند ودرست تیست - کیال 7 توشتها تذچها رده‌سال دزشهی ساسا ند و تاد هر کش رادر ۷۹۳ نوخعه‌اند و گفعها ند درسر‌خاب مدقون شد , میحمد‌پاریا (۲۲۱) کتاب فصل| لطاب رادر ۸۱۲ بپایانوسانده ورساله کشفیه اژوست . قرن مه : کمال لدین حسین خوارزمی(۲ ۴ ۳-۳ ۳) لقب‌پدرش ورازین! لدین نوشتها ند, شرف لدین علی‌بزدی ( ۴۸ ۲۶۹۲و ۵ ۷ ۷) نام کتاب وی را در ارتماطيقی کنزآلمر اد ین توشتها ند , الع‌بيك (۳۵۰-۳۴۹)] دوز تولدشرا بکشنبه عبط کرده‌اند و نوشتهاند ساختمان‌مددسد و وه در سم فاد ور ]ی وساخیمانه ربا نه در ۳ ۳ باب بایان رش ور یج‌خودر ] دز ۳ ۵ با تام رسا ننهء‌است‌و تاز بخ کشته شد تشد ادر ار مضالن بدسی هیاس نام که از خدعت کین اران پسرش‌عبدا للطیف بو ده‌است فیز‌ ضبع کر دها ند , کمال! لدین عیدا لرژاق [۵۰ ۳۵۱-۲) دحلعشی را درچیادی‌الاو لی ۸۸۴ ضم نوشته‌آند و این درست نمی ثما ید ۰ ایوئصر پارسا (۲۸۱) درذیشمد؟۵ ۸۶ در گذشته و کتایی بنام تحقیقات دارد . قاسم انواد (۹۱ ۲۹۳-۳ ۷۸۷) رحلت وئیرا در امایل دیما لاول ۸۲۲۷دانشسته‌انة و اورا آژعردم سرخاب شمنده! فده . عصمت بشاری( ۴ ۹ ۲) در گذشتشیرا در * ۸۴ نوشته‌اند و تصی یم کردها تد که در بخارامدقون شده آاست . طالب‌چاچرمی (۳+۱) نوشیها ند ازشا گردانه آذری بوده‌است . سیدعمادا لدرین نسیمی (۲۳۵ و ۷۸۹) برخی وی دا از هردم جلپ وانستهاند و این ذزست تست . سعدا لدین کاشغرق( ۸۴ ۷) رحلت وی‌راً درهرآت دردون چهارشنبه #جبادی‌الاکر ۸۵۹4و با ؛ ۸۴ ین‌شضبط تی‌دها ند . عیدا لقهار سمی‌قنه‌ی ([۳۳۹) لقیش را شرف‌الدین جم نوشعدا ند , دای ۸-۸۹۷ ۷۹) ولادیشی دا در ٩۹٩۹‏ ۷هم نوشتها ند و تصر دم گر ده‌اند که در با سفید ظرات ذد گذشته است . جمال| لدین عطاعلةمشهدی (۳۳۴) ازشاهرات و«وزیرات ددبار سلطان‌حسین پایترا نیز بوده‌است . نوشتها نددر زمان‌شیبائی کري پیذیرقت , رحات‌ویدا درروژ بکشنبه دوهر بیم‌الاول ۷ ددهرات توشته‌ا ند ر این درست نمی‌نماید . نیز نوشته‌اند که در هزارشخ‌علی صوفی‌آورا بخباك سیر ده| ند , شمس | ده برن محمد اتدجا ثی‌معروف دمیی‌سی در شنه( ۲۳۳۲۷ رحاعشی‌وا درشرات در ر بیع لاول ۸ ۸ ثین نوشته‌اند , «یر‌حسین معمایی ٩۲(‏ ۲۹۳-۲ فیشابودی بوده و در گذشت وی را در شعبان 8٩۰۴‏ هم نوشحهاتد , ۱ ساطات محیذینتشایی (۳۲۰۳) بدخشی تخاص هی کردداسنت . ممین| لدین بن‌شرف! لدین‌مسمدفر اهی( ۲۴۲ ) بهرویف لیز‌معر‌وف‌برده ووفات‌ویرادر ۹ ٩۰‏ تم بل گر دا زف ۲ حسامی قرا 5ولی (۳۱۸) اذمیدم خیوه سکن قراً کول واز ع‌پدان عبیدالّا حراد بوده ی غاد سخن ومی گدوی را دردییع‌الاول۱۱٩‏ قین نومته‌اند . عبدا لعقورلادی (۱)۲۵۵ نچه بیشر ح کافیه نوشته حاشیه‌ایست که پرشرح جامی‌نوشته است ورحلت‌وی دا ددیکشلبةٌ #۵قبان ۰۲ ٩هم‏ ضیط کردها ند . ریاشیداوی (۳۴۴) ورزم نساطانسسی‌بایترا قاضی‌زاوه بوده وپساز آن وارددرباد شله‌اسدمیل شده‌وشاه نم فعروحات خودرا ازوخواسته ووی بدین‌کار آغاذ کرده اما نا تماما نده ودر ۱ 1۳ در گذشجده است . شهاب! لدین عیدالدین شمسا لدین مرواربد کرمانی ( ۲۵) آززمان سلطان‌حسین‌بایقرا تا مات جدیعا لزمان میرژا منصب صدارت داشته وسیس بشاء‌اسمعیل پیوسته و تاد یخ‌سلطن‌ورأ جیام تار یج شاهنشاشی بطم آورده و سره وشس من تین‌بوده است . نا یی‌هروی(۰ ۳۱) پدرش استاد محمدسیی معمارثام داشته و تاریم کشته شدنش را۲ ٩۲‏ عم نوشتدا دد . آصقی هروش (۳۰۸) جدش ملاعبدا لملی از وژدای‌تیمور ویدرش وذیر ادوسعیدخان‌بن- سلطان مجبد‌نن مسر‌انشاه بوده و توشعه‌اند+ ۷ سال‌عمی کی‌ده ورحلتش دا دردوم ماد ات۲۳٩‏ شم بط کی دا ند , شاعی له دیگر‌فرن نیم . ۱ مو لا نا محعدن اد ازشاعر ان بایان قی نا سم و از خن قرن ۰ ۲)مجمد قندهاری که رسالدای در معما پنام چایستغن نوشده است ۳۰) فاضی خواجه‌خرد سبر‌ندی , ۴) محمداین‌عید! لغقار وصالی قزوینی پدرقاضی احید مهو اف شکارستانه ‏ نویسندگان دیگر‌قرن نهم : !) خواجهداحد مستوفی مر لف تاریخ گزیده که ببعز تاریخ گر بده تا لیف حمدالهستوفیست ۰ ۲ اجمابا لد ین‌تلي بن‌حسین بن‌علی بن‌مهشا د او دیحسنی کر‌ما یی جدش‌بهناسیی کسی‌بوده که تام‌آورا ععبةالاصش یاعقپه یاعنیسه ویا عنبه توشته‌انه و بهمین چهت با ین عئیسه با بن‌عقبه‌ویاا پن‌غنبه معروف شده و لیا ین‌عنبه درست‌تیست . دی اذشا گردان‌علی‌بن محمدصوفی نسایه واپو تصر ین عیذالله‌یشاری سابه بوده ودر کرمان دد ۸۳۷ بادد۷ صفر ۸۳۸ ور تشه وم لب چندین تثان معازی وفادسی درا نسا سست از ان جیله شمدفا اسلا لپ فی تسس 911 آبی‌طالب بعربی که در۴ ۸۱ نام تیمور بایان دسانیده وپضرالانسات فارسی وا لفصولا لقرربه‌شی صول! آبر به یفادسیو تسفةا لجلا لیه‌فی| نساب! لطا لبیه بفارسی ۳) حسین‌بنحسن بن‌محمدا حسینی‌حنفی دبار گر ي | هدک معخاص بشر یف دد کلشعه درحدود* ۲ .٩‏ ته شاهتامه فر‌دوسیر آدرمصی بیحر‌هزج بنام قا نسوءفوری آزمما ليكت درقاشه‌شر کی تر‌جمه کردهو نستحه اصل که بخط اوست تا ی بخدوم دید ۴۳ را دادد , ۴) آبویگر طهراتي اصفها تي می لف کتاب دیا بگربه درتاريش اوزون‌صن آف- فویونلو که در ۸۷۵ بپان‌رسانیده و کبات نمی‌دود همانه آبومگی‌طهرانی مر لف‌جهان آرا برای شاه‌طهمانت_باشی( ۸۴۲) که در* ٩۳‏ متی۵ #8سال پش از آنا تا لیف ترده است . قرن‌ن نشیم : فا نی( ۵ 1 ۳) درزمات ساطان‌حسن با عقم أ درهو ات دود ویس آدمی گاوی تماق آمد و در پابانز ند کي با شاه اسممیل بر اسان رفسودر باوروسا کن‌شد و در آتیجامد. حافتل تانيشي(۴۸۸) تخست فحلي وسپس ترامی تخلعی کر ده‌است. مولانااتری ۸۳۳۰۱۵۲۳۲۱ ) مر‌دی دا نشمند وعأشق‌پیشه بود,چندی در طرات زر ستودر زمان‌عبید آلهخان دار بعحاع أ بو ده ود ۵۳ در ششعه است ‏ ثاضی اختیا را لدین‌حسین (۳۷۸) رحلاتش را در ٩۳۷‏ هم نوشته| ند . ظطهور گنیر بزی (۵ ۳ ۵۸) اهر ما تیار اه‌داشده ودر تته میز پسته است . آغازسخن ۷ حالالی چنتایی (۷۴۰۹) تاریت کشته‌شدنش رآ۶ ٩۳‏ هم نوشته‌ا ند و کفته‌آند فا تل‌وی‌سیف ال تامداشنه أست , : شعاب‌سعما یی ( ۳۴۵) هو لف جشد یی زساله دذمیما بوده ودر 3۴۳ در گذشته است ۳ عصام| لدین ابی‌اهي‌ین عریفاه اسقراینی(۶۲۳) اژیزر گان علمای هرات رمان‌سلطان حسین‌بایقرا بوده وس از استیلاي از بکان‌بیشارا رقت وعبیدال#خان ویدا سیاد گرامی‌داشت وود ] نیما بتداز یس مشخولشد و در‌آگد باعی که عبیداللهخان سروده‌بوه ۶ ۶۵ معئی نوت وور ۳ ۵ در گذشت . وعسو لفات چنددارد از آییجمله حاشیه بی‌تنسیی بیضاوی و حاشیه برشرح جامي د حاشیه بر‌شرح شمسیه . احمدین چلال| لدین کشا نی ([۴۰۱-۴۰۰) پدرش ممروف بخواچگی و این خافواده از مردمکاشاي از توایعا ند کان‌بوده! ننودی آزمر یدات‌مول ثاقاضی و آومی بدعرید | لا حر ارو خو داز مشا یم ممر‌وق. تصوقی ماوراع لته بودوو اورامخدوم آخظم خطاب‌می کر‌دها ند , بار یر حلت وشیراظ هه 4 عم نوشتها ند ومو لغات‌دیگرو ی‌بدین کونه است * تنییها لعافلین ءرساله بقائیه ؛ نصیسقیا اسالکین؛ رساله فتاه ب رسا همه : شیح آمیات ۳ دیسانت ساسله . چهار کم . لیخد , شیذ‌ای بلخی (۶ ۲ ۶شماره ۷۸ در ٩۳۲‏ در تذشعهاست . خواجه کلان پعته سمرفندی (۵۹۰) کتایدار ایدال سلطان‌ین عبدا للطیف ان ان يت دو ده اسیت . ارسلان عشهدی ( ۴۱۹ ۴۳۲ )آزمردم زیاریگاه درخی‌اسات نود وعیدا لمومی‌خان از با او وا دبلخ برد و بس از جند ی نیز لت. وده داز سبیه دی دز با | کب درهند مایند وتلاهر تا ه 8۸ ز ثنهه وخ « است ۳ زین لدین ابو ینعی تایبادی( 1 ۲۲ ۷۶) بجروی دیگری ازمشا یم تصوف ماما( بن | لین ابو یکی تایبادی سا کین ماو اعا لنهر بوده که در ۳ ٩‏ 4ج کششحه هس خی این‌دودا با یکدیکی اشتیاه تردها ند ۰ ۱ مشفتی (۶۸ ۲۵۲۹۵ ۷۳) درحکمت وهیشتو فن‌قرعه وحساب ین دست‌داشته و از هی تکاساعنانه سعیدشانه ببخارا رفته ودر | نا ددمزار شیخجلال مدفوت شده‌است ودی‌گراز آقاز اوست مشئوی حسی‌ودل . میرعلی اپ (۴۲۲-۶۲۱) در هرات متولد شده ودر هشهد پرورش یافته ودر خط ار شا گی‌دان زین‌الدین محمدکاتب بوده است , در ٩۲۵‏ بماوراعالنهی رغت و در ۹۸ در بتیارا در پذشت وددمزار میا لدین باخرژی مدقون شد , شامطاهرد کنی ( ۶۷ سر ۳۶ و۰۲ دق هام) وقاتش‌را در ۹۵۳ هم نوشته اند . خواجه عبدا لشهید ( ۷۸۲) نوشتها ند که در ٩۵۴‏ در گذشته است اما درست ثیست زرا کهدی ٩:۴‏ آزسفی هدند سمرقند با گشته است . نبازی بخاری ( ۵۵۶ ۸۳۵) نامپدرش سیدعحمد بوده‌است . ملامحه‌د‌آمین‌منتی (۶۳۲) کتایی بنام امیئیه توشته‌است . مجوی هروی (۳۴۷) پمجوی خطار ممروف بوده است , دیگر ای تو بستد کاب قرت‌دهم: | )سعمد قزو لیم آفت در یند نامه در تار یخ در دود آ یجان که بتي ی شم جمد شده است , ۲ اقلا خصمت ال صمی قملی پسر دی موز ما فحمو ذ ین مو لز فا خود دود . در سمر‌قند داش آموخت ودرسکمت ور یاضی استادبود ودرژمات عمدال‌خان‌از با بر همه دا نشمندان هی ترک داشت . مد پرهین کار ودین‌دار بود و طالاپ بو ی بسپار تقد بوج _ درضمن شاعرز بردستی بودو غزلرا نیکو می‌سرود ود سال* ۱۰۰ در گذشت , مه لفات سار دارد از ا تیاه : تیبات! (قارچي در رات قی‌آن سو ال وجواب ۳ کی دبه ,سا له راسچه ۲ آغازسخن رسالهٌ حسیئیه در آداپ»طهادت , دساله درتعقیق سمل جهربه , <اشیه‌نشرح ملانا نحت‌فعل, شاه ی نس عقاید از ع‌ان بر تا آخر ۳ 4 سین چلپی ظر بقی در گذشته جر ۱۲ ۶ ۱ ار امجاي شیخ ابراهيم کلشنی دو گنشته در ماهره در ٩۰۴‏ موف کاشف‌الاسیار و مطلعالانوار در شرحمهنوی که پیش از ۹۸۲ "تا لیفکیده است .۴) عزالدین‌ین علی‌سرخسي مولف قوافی‌نامه شاعل فهی‌ست مات بت تیب‌حر ف آخی شامل‌دوقسمت عر‌بی و فارسي که پیش از ٩۴۷‏ تا لیف کرده است ,۵) درو یش!در یس بن پوسفب هو لف شر مشکلات کلستان سعدی شرحآشمار و جبله‌شا عاعر بی بفارسی و ترجم لفات بش ئیپ‌حروی اش - ۲) جمال! لدینعز یزان ازمشایم تصوف قرن لهم ودهم ماورغا له مر ل کتاب المجامات در مقامات مرشد خودشخ‌خداداد در گذشته در ٩۰۹‏ ومدفون در روستای‌عز یز «دردوفی‌سنگی سمر قند ,۰ )شادو چیها لذین‌ین نصر اللحندی از محصو فه مندمو لف چندشاهر دیگر قرن‌دهم :۱) خواجه‌هاشم دیوات‌بیکی سمرقنه : پدرانش آزوزیراتبودند و چدسش وزی‌محمدخان شیبانی بو ده‌ا ست ۰ چندی‌در هی آت هبی‌ز جست. ودر | ثیجا آبادی بسیاز گی‌دو «رزمان عباداساطان دفعر‌دار سی‌قند ودر زمات عیدافخان دیوانه بیتی 11 شهی و دراب عبف! لمومی‌خان دفترداد ریات با فی مدم‌دخات ود جر د توات بو ۳ مهن هی کتا دداشی و ملشی دد ناد عبهاألهخانا وسیس‌مشرف‌دریار باق عبعمدخات وازامیران‌دد بازو لي‌مسمدشان‌بون.۳) قاضی باینده شأعنی ار هر‌دم‌شاهن از توا یم سم دوهی ذ که دا تشمند بود . دررمانت | مدا آن‌ساطانه قاضی امن شد . مدتی‌هم مصاحب عیذا لمومن‌غان بود وپیاز من کته او ببلی‌رفت ودر آنجادر ۰۸ در ؟ذشت , موف جند تعاب بوده‌اس از آن‌جبله رساله‌ای درعروضوقافه وصنست‌شسی وشاعی آواتابی بودهاست ۳( با با صا دکحلوای آزهردم سبر‌قنه سا کن کادل : مجمدح‌تطيم‌هیی زا سی‌هبابون حکمران بل در گذشته درزذ سح ٩۷۳‏ دزشسی شاأگردوی بوده و در ٩۹۴‏ پی از ی سم #نن داز گفتهاست , ۵ عرلانا کبالا لدین آدوا لجخیی بلخي مجخعلص بعاشق در حتمرانی کسهن‌قرای از بلك‌در بل مي‌زست ودر ۷ ۸۵ ٩در‏ گذشت ودرعزاز احمدخضرویه مدفون شد وشاعر استادی بود ,۳۰ ) حااحضوری مخاری در یضارا ازشا گردان ملامصطفی‌روهی ازدا نشمندان‌ععروف ماوراعالتیی ودر علوم‌شیعی آزحدیت وتفسیر دست‌داآشههودر لت ۶ #رحلن کردم ووی بجز‌سضوری #می بو ده است ۷۰( ۳1۳ یا سس دیو ان‌بیکی : توجبتمنشی در یار سلملان سعد‌خا لب دو + و سیبرم ای مان اجان ددو الا بیکی‌سمر #ندشده است.۸ ) هیر حاج از شاعران ث رادم و باژدع‌ساوراه بت النهر سجن فطب‌آلدین عیی‌حاج انسی‌چناددی شاعی‌قرت نهم بوده است )٩۹.‏ عولانا دوست میراد سمر‌قندی آزدانشمعدان فرن دهم وبازدهم وقصیده‌س|ا بوده‌است ,۱۰) بافی‌درزی تا اوایل‌فرن باژدهی زئده بوده است,۱۱) مولانا جیلال فا سم‌درزمان محیدبار سلطلان قاضی‌خسکر بوده‌است, 41۳ حول فا کیلک از هن ید ان خو اجکی کاشانی دوده است ۱۳ فتحی بن سیل ابر آعیم اتدکاتی معر وف دتاش‌کندی ۱۴ عبر مب اهین‌منشی اد شاحرآن ور یار عبیدالخات ۰ مو لا زا محجید صباً دا حفیی‌شین کر‌هینه ععاصی عبیداللدخات ,۱۲ )فاضی پا بند؛رامیعنی ۱۷۰ )مولانا صا لح‌واحدا لعین,۱۸) دا لی‌بيك پمقورچی ,18۹) مولاناحب‌الله ,۲۰)شفای مشهدی ۲۱۰) مولانا درویش مفتی , ۲۳۳ میرزا باقی‌بن‌میر علی کتب ۲۳۰) میرخردغا لدی ,۲۴) قاضی‌عزا لدین کسبی بخادی ۵۰ ۲)اعیر- سید مسمث ادلی ازشا هی ان در بار همایوت ۲۲۰) مولا نا قاسم کاتبی ازشاعی‌آن ماوداعالنهی,۲۷) دوستي‌مروزي ساکن گجرات ۳۸۰ )خواجه قاسمذاقی ازشاعرات سند ۲۹۰) قا تعی کابلی که او تین درسند مپیز بسته‌است ۳۶۰) میس نظام| لدین‌محمدقاشی ازخاهران ماوراعا لت ۳۱۰ )صدرا لدین‌بن آهیی سیف‌الذین دد. ماوراعالشهی ,۳۲) ملادروش ددوانه درماوراعالنهی ۳۳۰) مولائاصادف از شاعران‌همان‌سرزمین ۳۴۰) مولا نامیخچه گر نیز ازماوراعا نهر ۳۵۰)سیدا ثین ازفمای‌س‌زمین. «75 ‌ ۱ " ز بان اوستا وخ ز نی - ادییات ایرآن تاحدی که.اطلاعان بدستست دودمای نز دیلك بدفهرادوششصد سال زا در برمب‌گیرد . درین مدت جپادذیان عمده‌دوایر ان متدادل بوده ۶بهرچارذپان! کادمانده است : ذبان استا : بارسی باستان؛ بهلویه ریان دری یا فادسی امردز. قدیمترین دبانی که از آن آفاری مانده ژبان ادستاست وظاهرا ابرذبان دد دوره‌لی ععمول تواد ایرانی بوده که هتوذیددان ما بایران امروز نیامده بودند . درباب تاحیه‌ای‌که تژاد ایسراتی پیش از آمدن بایران امروز در آن زندگیکرده است اختلاف بسیادست «فقيده بپتر | نست که ده شمال وجنوب جبال هنده کوش بوده اند 2 از | نیجا درسه وهلة محعتلف بابر ان امروذ آمسده‌اند > بکباد درسدهر از سیصد سال‌بیش و باددیگر در دورهز ارو هتسد سال پیشدبادسوم در ۲۱۸۷۰ سال بش . بان بددانن ما دران زمانیکه هنود بایران نیاه‌ده بودند ذبانی بوثه است کهچون کتا‌اءستا بان نوشته شده ! نر از بان‌ادستا نام گن‌اشتهاند. این کتاب که اهر 2رفقط بان ده نساگ‌یعنی بانز ده قسمتاز ۲۱ قسمت | ثباقی‌مانده | نبم بل ده ناگ کامل داند 2 از فسمتبای دیگر ان مقداوی ازمیان دفته کتاب حقدس دین ذرتشت پیامپرست که از ۲۰۰۰ تا ۲۱:۰ سال پیش اذین بوده است داین تسه امروژی اوستا دا در میان قرن ادل پیش ازمیلاد و قرن ششم بعد از میلادنسخه گر ده‌اند در ضمن معلومست کذ تمام#سمتهای‌عوجود اوستا دادريك مان ننوشته‌اند ۶درزماتهای مشتلف بر شته تعر ۳ آمده‌ذیر | سرت اتقاواعات ان اي قدهت باهم |خهتلزی‌دارد ۱ این کتاب‌تا قرن ادل بیش اذعبا(دنوشته‌نهده بوددفقط | نرا درحفظ عیداشتدده تنپا درفرن ال پیش اذمالزد بنو شتن ان شور وم کر دند واين کارققط درزمان اددشیر- بایکان رس ش شابود ادل اتجام کر فت وبمد درزمان شایورددالا کتاف موّبدیزرت اپران «] ذد پدمادسپند» برای نوشتن این کتساب ازخط پهلوی خط مقطم منفصلی با 1 :چا ۳۳۹ ۱ ۱ دودة بیش از اسادم سوت پسپپ سپ سپس علامت اخثراع د, ردکه‌برای تما سود ان سر ی داشند باشد جر کات اعراب جمز حرط باشد و ااستاییدا ؟ ددبداین < تم له قرزر» زامبدنك . یمن خهه 4 این خعط زا هم خیط ز ند اسم گذاشته‌اند وبعد جون درقسمتی از ایرانْ زان دزی دایج بوده اوستادا بز بال‌ددری نقل کر ده ائده این ارستای بزبان دری نقل شده را « باززد » تام 1 سیر دنل > تدیمترین نسشه‌ای که از آوستا عموجودست در سال ۷۲ هجری نوشته یلید + بعضی از قسمتهای اد بیع ب۷ ر #ععایسیت بعبیی شعری که نع رابب دنم بت بقطیم هجایی موزددست ز شنوردز مو سقیی اير ات 1 بار آن بأگرست , زمان مادها وپارسی باستان - ۳ نکه‌دران ما بایران امررز امده‌اند پددطایفة بزد کار هعنقم ؟ دشتها ند:یلت صابفه با سم ماد؛دز جنوب دمعرب در بای‌خرر۶ مذایقه د بر باسم 8 بارس * در شمال خحلیج فادس اقامت گز بده‌اند و بمر رردمان دار عاأدات‌ودبان ابشان‌اختلافی‌بدیدار کش بو گفته اند درا غاتادیخم ایران هريت‌ادین دو طا یمان بالنمخصو صی داشته اند ۱ از بال‌مادها بسچو جه ار شتا کنون بیض| ۳ ۱۰ ۳ بان پادسپا قط دژر ما نی که بادشاهان فهامنشی ببلطشت ژسیده‌اند دز کتیبه‌ها ظاهر کته است ۶ ترا تپادسی‌باستان» یا «فرس قدیم» نامیده‌اندکه ذبان امروذما بدو ژاسبله از ۱ میا دسر رل ۱ مدع ی بادسی باستان از حست صرف اسیاع وضمایر رصو رد صرف ونحوی اذدبانهاک قدیم بشمادمی ! بد 2 قدیمترین آثری که از آن هست کته بیسستو لا ازداد یوش ‌بزد ؟ستدغیر از 1 | مااز ز دراه بجرل کته دیع و از بادشاهان‌ههامتشی مانده که درتما ! نها يکي اچند ذبان همین بادسی باستائست . این کتیبه‌هیا لغلب یل باست ود ان اس رگ وذیان وریان‌تنل بااژام قدي داي که دبانهای یب هی 4 با اسوری بان‌عبالاهی بان تبعلی ,۱۷| آمی بي داعم 5 بانها ملل بیه درخ ۳ اهنا نست 1 او نکاد بر دهاند ۰ بان بادسيی بباستالن زا عمو ازه ببغط عییفی نوشته‌اند ۶ این خمز را که بر ای 2 زبان کلدانی و اسوری اخت راع کرده بوده‌اند اي انیآن برای نوشتن یادسی باستان قبول کرده‌اند منتپی | نرا سبل‌تر گر ده‌اند چناتگه ۳-۹ ۲ سو رگا عبآژهی بر ای دور 2 کاهی‌سد جر قي بات علامت ظست خصلعملاهی +۳۰ شنل ریا أ صو دی ۷۰۰ شکل مشتاف دارد ول درشط بازسی ی ی هد اد اک اه نج و ما اه ش و باب ها ی مات ]| دودة بیش [زاسادم ۱ ۱ زمان‌اشکانیان‌تیز درایر ان معمول بوده‌است . گذشته از کتمیه‌ها سکه‌های‌هشامنشیان نیز باین خط دزبانست. چنان می‌تماید که مادها ذبان مخصوصی نداشتند ها گرداشته بوه باشند بز بان پادسی دیاز تز درک روده اسست. ز بان و خطبهلوی - دردمان تسلط بوتانیان ومقدونیان بایران ذیان‌بادسی باستان اردز بارایر ان برافتاد وذبان خط یونانی رما دزایر ان معمول شد یمد که اشکانیان بیادشاهی زسیدند مدانهای مدید ایشان هم خی وز بات بونانی دا معمول مبداشتند ددین میان بادسی باستان فر امیش شد دفقط ازدمان فر هاد جیانع بیعد درسکه‌های اشکانی خط وذباني دیده میشودکه انر! خط وذبان برلوی می‌نامند. بان بهاوی همان بادسی باس‌تائست که نو شده ود نتیچمه آ سالتر 2 بعصر ما نس دبستر کته است ی . گفهاندباینژ با ایکا اند رمیان خودن‌کلم‌میکرده‌انده لی‌قاعلدر اد اخر سلطنی شود آ آنرادسمی کرده‌اند . دبان بیلوی ۴ رین روزساطنت ساسانباتیگانه ژبان رسمی دعمومی ابران بوده است ؛ منتپی دردوده ساسانی بواسطه آ ميزش با مللی که دنمفرب‌ایران بزبان آ دامیءتکلم بوده‌اند بمضی کلمات از بان | دامی‌بحالت خاصی درز بان هلو یو اد شده2 بهمسن جبة گفته اندز بان سرا وی دوقسمست:یواوی اشکانی که بان خالصیست ژلقات بسگانه ندارد 2 بولوی ساسانی که کامات | دامی‌دد ان داخل شده ؛ این کلمات آدامی دد وله ی ساسانی بحالت معخصوصی که دز هیچ دسا دیگرنظیر ندارد وارد بوده است باین معنی که بعضی الماظ را ادمی مینوفتن دليي درموقم خواندن بواسطه تر جمه‌ای که درذهن خود میکردندکامة ابرانی [ تر ابز بان میآوژدنده شمازه این کلمات هر چه بعصر سا نز دیکتر مبشود اف ون دد . این کلمات دا «هوزدادی> عینامند جون ذبان] دامی بز بان عرب بعیاد نز دیکستدواج کلمات عربی دا درز بان قارسی نباید نتیچه تساط عرب برايرآن دانست ۶ همانطود که کلمات‌پپلوی نوشده وبجای آ ن القاظ فادسیامروذ عده است همانطودهم کلمات آرامی زا نو گر ده و بجای ان لفاظ عر بی گذ‌اشته‌اند » منتهی بمرودذمان عده کلمات تربی عتداال دردیبان فادسی خیلی پیش ازعده کلمات دامی متداول تردبان‌بپلوی کشته است. عقيده‌ايکهنا کنون اظهاد کر«اندکهذبان پپلویگانهزباندهرة اشکاني ۳۳ ۱ ث_ِ دود ببش از اسلام ۱ وساسانی و دهد ست نیسی .دود اشکانیانسد ذبان دیگر ی ذایر ان ببتا شیه " که‌همالن زبان‌فادسی ادبی ام ود باشد که پمرود دمان تکامل باقته و باین صوذت درآعده اسبت. تاماینژبان همیشه زیان‌دری بوده است. ذبان‌دری لمات هوزدارش نداشته ودبان شرق ايران بوده د بان بولوی که هوژوارش داشته در مغرب آير ان محمول بوده است . ۱ درزمان‌اشکانیان ز بان‌بهلو کودریدا بشط | دامی سر بانی نوشته‌اند واین خط عینٌنا اداسط ساسانبان ععمول بوده است » سپس خط آرامی دا که هقطع دعتفصل بوده است کم کم برم «تصل کرده‌اند #درنتیجةٌاین‌اتصال خط دیگرش بید! شده که[ نرا خط بولوک نامیده(ند. درایتدااین خط جدیدزا فقط برأی نوشتن کتانها بکاذمییردند ۶ وین پتدریج کتیبه‌هارا هي بان‌خط نوشته‌اند. خطیهلوی یکی اذمشکلترین خطوط عالمست یراک اغلب دوحرف‌متصل‌بيك حرف‌منفصل‌سیه مشود یرای خواندن این این خحج لازمست که انسان هر کلمه‌اي دا بداند بر بنه بخواند . اززبان بپلوی» گذشته‌از کتیه‌ها وسکه‌های اشکانی دساسانی» يلك عده کتب نیز در دسنس و این دبال‌تامدتهای مدید بس ادفتح‌ایران بدست اعراپ ددمیان‌ایرانبان متداول بوده ژهنورعدة کشری از دیانپای ولابتی دمحلی ابران شیاعت نامی رساصل بپذری خوده‌ارندژ اشعاری که دزایر ان بلسچه‌های تلاسی سروده‌اند ددد کتب ادیبات ايز آن پاسم تاو بات* +عر 83سست رده فر دی ازر بان بسلو یس بعسی اذ کتب بپلوی که امر وزددمبانست دردوره اسلاعی ابر ان تالیف شده و معلومست که گذشته از زر تشنبانی که از ایران هچرت کرده‌اند بعضی ابرانیانی که دد اير آن مانده وعسامان بوده‌اند تا عدثهاک مدید و حتی تا قرن شنم هجر ی این خط رد بان دا مبدانسته‌اند ۶ باین بان تالیفات گر دهاند . دبان بهلوی بات عد کر کلب ررسایل داشته است که بعصی ا اپ عنا باقی عانده ذیعضی دیگ را بعر بی با فا سی ترجعمه گرده‌اند واصل | نپا امیانل رخیه اس ۶ ا بعضی درگ فقطط اساهیی بسا دورة بیش ازاسلام 0 ۳ شعر دزدو ده ساسانی‌تمز نخست‌مانندشعر اوستاهجایی وده رازجمله آ تاد منظوم زبان‌بپلوی یکی کتیبةٌ شاپود ادل دد حاجی! بادست د دبگر متاظرء متظومی باسم «درخي آسو ر نات» 3 مناطر هایست ددعیان تخل ۶ برواز آعاد دبان در یست گر دیگر منظو مذیاد کار زریر ان بز بان‌دزی9 بعضی‌اد سر ودهای‌عانوی که نهانیز بز بان( بست. بعضی از اذان شعربهلوی‌با اودان‌عرب‌تیز تطیق مشودو عنوذهمان ادذال‌متدآواست > منتهی چون بعروض عر بی‌درمی ید ۶ قابل تقعلیم بافاعیل‌است‌تصود کر ده‌اند که مان ادزان داازاعراب گر فتهايم. بدین گوتهدردوزه ساسا نیان‌هم شیر هجاییدراپران معمول پوده است دهم شعر عرذضی . ا(حیت نثردبان پپلوی منتهای شباهت را پفادسی فرن چپادخ د رنجم دارد و دز هر کتاب پهلوی اگر کلمات دا تجدیدکنيم. و بای نها الفاظ نوینی اززبان آمروذ بگذازيم عینً ثرفصیح پسيكقديمبدسعمی ] پد کتب مزبودرابدودستة بزد گ‌متوان تفسیم کر د:نخست کنی‌مذهبی که‌دراحگام‌دین زددشتر تاد یلد نفسیر ذغیره نوشته شده؛ دوم کتبغیررهذهبی که‌ددمیان | نها کتپ سیاستد اخلاق و کتابپای علمی‌دادبی اتقبیل داستانهادقصص دغیره‌بوده دحتی کتابهاییدد باب‌قواعد شطر نج‌وسوازی دتیر اندازیه آین چپاندازی دغیره بوده است . از جمله کتب موجود بزبان پلوی کتابهای بسیاد مهم محتوی مطالب بسیاد هفید دد تادیخ و عقاید قدیم احداد ماست ازقییل کتاب «ذین کرت»وهپوندهش »2 «دانستان‌دینياک» و | رتایدی آش‌ناماک» وه کار زاماثاد تخشیر بایکان» و«یانگادذدیر ان» و «دانستان‌دیدك وخسرء کو آنان»و دشن سگ‌ناماک*وغیره. از کتابرایی که فقط ترجمه آ نپایما دسیده نخس کتاب «ضوتای نامكك» است‌که‌باسم «سیر الملوك» وههدای نامه» (« شاهنامه* ترجمپای بسپاد بنظم د نثر عر بی‌وفادسی داشته و ار آنبا ۱۳۳ منضو مه معر دف قر د2سی باثی مانده اسي . دیگر کتاب کلبله و دمنه که اسل آ توا از هنددستان دردمان آتوشیر دا بایران آورده‌اند و بزسان بهلوی تر جمه کرده اند دترجمه‌ای فادسی دعربی که امروذبدست‌ماست اذردی‌همان ترجمه پپلویست در ادبیات بپلوی یکی ازاد کان بنیاه عهم داستان سرایسی و افسانه پردازی نت۳۹ 5 ۱ ثكٍِِ ۱ دوده یش از اسلام بوده است و این خدق افسانه سازی که دد میان آغلباذ شعرای بزرت ایران‌همواده ۱ بوده است دذنب‌اله همان ذوق ادبای ایسران دد زان ساساندست دحتی بعضی از داستانهای معرفف ما اد قیی «دامق و عذرا »2 « دیس ددامین > و#اسکندرنامه» و « پودامف 3 بلوهر » و « سلامان ۶ اسال » 2 ۶ شیرین و فرهاد * و « خسرد و شیرین * 2 « بهرام نامه »2 تمام داستانرایی که ان جکایات کوچكت شاهناهه‌تولیدشده مانند « گر شاصب نامه» 2« بپمن نامه > د«دستم نامه » و« سام نامه > 2«شپریار نامه و « چهان‌گیر نامه » ده فرآمرزنامه * ۶2 برژونامه 2 « پپرام نامه » و «بشتیارنامه» و غبره با مستقیماً دد ذبان بهلوی نوشته شده بود با اینکه از بونانی و سربانی ه ظیره بیپلوی توجمه کر ده بودند ۶ ازیهلوی بر بان فادسی در | مده است ۶ حتی کتاب « الف لیلة د لیله » و داستانهایی که از آن ببر وت مده ارقیرل داستان سیف باد در اصل بز بان بپلوی بوده است ۶ الف لیله ترجمه 2 تهذیب کتاییسی که دد اصعل پپلوی« هزادافسانه »نام داشته د مترجم آن دا بربان مرب در آورده و بعضی اسامی اشیعاصی و اماکن را باسامی رب با اما کن ید بان تبدیل کر ده است . ند زمان ساسانبان علوم و فتون نیز در ایران دد منتیاک کمال پوذه است و تمام عاوم هتداال دران دمان‌دا بادشاهان ساسانی بایرات آوزده بودئد ؛ میتصوصا طب دد اپران ترقی کامل داشت ۶ طب پوئائی دا با طب هندی علمای ایران تألیف کرده بودند 2 حتی شا گردان اشان تا فرن چباره هجری درد یرال بوده اند و همو اده اطبای بو رگ ممالكت اسالام تا گرن جوادم یرود بانسادای ایران بوده‌اندژدد نجوع نیز اير ائیان کمال معرقت دا داشته اند و منیجمن بزر گي ایرانی در فردت اول هچری شا گردان همات منجمین پیش از اسلام بوده اند . حکمت یونانی تیز ثوسط عامای آ سیای صفیر بایران امده بود و در ذهسان ساسانیان تام علومی که بزبان مربانی دذ مغرب آسبا عتداول بود بایر ان داه پافی و دد مسراکز علمی ایران ۵-5 بیشتر دد خوذستان و فادس بود دواج عمده رفت د حتی بعضی اذ معلمین داساً بزبان سرباتی نددیس مسگرده اند 2 علمای ایران بیشتردبان‌سر بانی دا میذانستند 2 سر ناترر ال عامي, ۶ دیا د9م اسر آن شده نود , مسق ام ان دذیو قصر نب ثرن اول و دوم ۱۵ بمتتپای کمال دسیده بود و نهمتالیفی ارموسیقی بونان دموصیقی‌هندی. بو ده استادان یه راک مائند بازید ۵ نکیسا ۶ بامشاد و رامین و سر کش‌با سر کب دد ابرال‌بوده‌اند و مو سیقبی امروز ها با اند تصرفی همان موسیتی دعان ساسانیست . نی همرفته تماه علوم و فنون متداول در ان زمان عانند طب و تجوم و حکمت و دیاضیات و موسيقی و عرقان د تارش و جقر افیا و هشت و چو گان بازی و تبراندازی و فنون جنگی و سوازی و مملکت دازی د تمه اسلحه و بطادی و بر وش حبوانان 2 شطر نج و غیره دد ابر ان معمول بوده و کتب در آن عیی بر داختمد نیس مبگردند, بهمین جپة در ذمانی که اعراب بس اد استقر اد باسلام بخیال افتادند علوم متدادل را پزبان خود جلب کنند بزد رین سوم عاید ای انیال شه 2 بجز چند کتاب معدود که مردم آسیای غربی بزبان عرب ترجمه کرده اند نما کنب علمي د ادبی که‌دد آن دوزه بز بان فرب ترجه شده هستشما بو سط اسر اسان بوده است 42 هنود و ادث علوم با گان خود بوده‌اند د علوم اسلام فی‌السفیفه جز علوم ایر آنی نیست که نخست ابر انیان آنرابزبان عرپ در ] ورده‌اند سس ايرأئباب دیبگربتکمیل ان کوشیده‌اند. بیمین جبه دبان پپلوی وتمدن ساسائی دد ادییات 2 تمدن مرب منتهای نفوذ دا داشته است , نخستین تاحیه از ابران دا که اعراب تصرف شدند تاحیه بحرین بود که در سال هشتم هچرت بدست اعر آب افتاد 2 اخرین ناجیه ازئواحی ماوداء الشهر ددسال 2۳ محر که تنصر قی اغر اب در ! مد لیی بارتمامابرآن|رشاند اعسلم‌نشده توت 4 چنانکه هدتپای مدید تا اداسط قرن دوم هجری بعضی اد تواحی ایران مانند اذذبایچان و طبرستان و کیلان 2 ماژراء النهر اذیر وی تاذبان سرمی‌سچیدند وددین‌میان گاهی ! شکار عسبان مبکردند و از دادن خراج و پذپرفتن عمال عرب شانه هی‌میکردند وذمانی ددبرده عمال تازی دا بر منداختند و خنود دا از فشار حکومت بیخانسه ۲ 8 1 . تچ خارج میگردند دلی بزد گثرین سیاستی که برای‌دهایی ازقید بیگانگان‌پیش گرفتند ۱ ۱ ۱ قرن ادل ودوم توت های مذهبی روت و ازاداسط قرن دوه‌تا آفایل قرن جماده که سلسله‌هایایزانی در؟ کناف ایران تاسیس شد 3 تشاد بیگانه دا بر انداخت چندین مذهب مختلف در تقاط متعدد ایران بتوسط ابراتیان بوجود آمدکه گاهی اساس ان هتکی بر نقاق و تفرقه در میان مسلمانان وافتر اق عقیدة ابراتبان با سایر مسامین بود تا بدیدوسیله اپران از سالطة سگانه رها شود و۶شهعر ید باصطلاح | تزسان چجز ایر انبان نبوده‌اند و گاهی‌هم دجعت بسوی عقاید ذردشتی داحیای اير ان قدیم‌اسای نهضتی دا تشکیل میداد چنانکه ددعدت صدوینجاه سال نظیرنهضت‌های ایومسلم در اسانی دداوایل قرن دوم دبهافرید درصمانزمان دظمود غالیان دسنباد درخ اسان دجمیم بن صفوان دزتر مد اسحق تر کدرماوداعالنهر ودوندیه دنعراق وجممت « اسب‌نوبتی » و ظرور «استافسیس»دزهر ات دبادغیس سیستان دنپضت‌مقنم دسپیدجاگان درمادداءاللهر ددسال ۱۵۹ دظهودبابك خرع‌دین اصحاب ااباسم «سرخ‌علم» ددسال ۲۰۱ وپیردان ار ماننده‌مازباد» ددافشین) دظهود عیدالله‌بن کر (مدر خر اسان نامیس مذهب ر امیه درادایل فرن‌سوم دنیضت قرمطیان درخونستان و بسرین دذهسان زمان و اصمحاب صاحب‌الز نج درسال۲۵۵ درهمان نوراحی «زیدی شدن تمام مردم ظبرستان ددسال ۱ آغاز کار فرقه ای از صوفیه نتوسط حسین بن «نصورحااجدر او اخر قرل‌سومو نیضتهای دیگرشیه باین‌همه براک‌ان‌بوده است‌که ایرانیان مي‌کوشيده اند از قشمادعکومت عرب شود زا رها کنند و بپمین‌جهت صسدت نز دیاث بسیعد سال کشم‌کش دابمی در مبان ایرانبان مغلوب وتاذبان عالب ددسر آسر ایران ددعیان بوده وبهنج دجه مجال نبوده است که مردم ابران بکادهای علمي دادبسی پر داند و بهمین جپة ددین مدت میصد چند سألایران از شاعرونویسنده بزبان‌خود تهی‌مانده استداذطر فدیگرذبان فادسی کهدد تتیجه | میز ش, ذ بان پهلو یز بان دری‌با کلمات‌عر بی بوجو و1 مدهاسي‌هنوژ کامال یوت اهر وزساخته نشده‌بودودرحال کمون‌بود:ذیر اانیکطر فد بان‌بپاوی‌دا از در بارومر | کزدیوانی دوز کر ده بو دنده ازطرف د, ابر انیان‌تن‌بان نمیدادند که حتی برای بیان احساسات خود دیان عرب دا بکار پر ند وذبان ایرانی مخصوص بشود طبتو استند ۳ ۳ رران ِ۳ الته هم میتی نم از لر دماین سیاحنه سود 3 ریات در چا رن‌اول‌ودوم ۰ ۱۲ کنونی‌بدین گونه فراهم‌شد . پس ناچاد آثادی که بیش اذ پدید آمدن ذبان کنوتی فر اهم شده چون دبگر کپنه و نا مفموم بوده از عیان دفته است و نیز بخطسوطی بوده که بعد ها فراموش شده و قپسر[ مترو ک گشته است . لامحاله درین عدت نز دیا سیصد سال جمعی کثیر ادیا 2 مولقین دد ار ان بوده اند که بیمان بان عرب | تاد انخود گذاشته‌اند باین‌معتی که ازاواسط قرن دوم ببعد امراپ دمخصوصاً ۳1۳ احتیاج خیون را بو م ومعارف احساس گردند چوت ار و علمي نداشننددر نزمان دوملت بیشتر دادث عم نبود: نخست ایر انیان بودند که علوم‌قیعیانو کلدانیان و1 سوزیان ویو تانبان هنده ان را فرا گر فته بودند 9عمام علم قدمز | اخذ کر ده با 0 یز بان سلوی با بزیان سریانی که در آ نزمان ربان علمی !| سا بوة بت گر ده بو نش . دوم هردم آ یبای صغیر بودند که علوم بونانی از اس‌کندزبه بایشان ادث دسیده بود و آ ترا یابزبان سریانی دیا بزبان یونانی حفظ کرده بودند . بهمین‌جهة نخست خلفای دمشق مس علای بخد.اه دردمانی کهیتل عاوم بز بان عرب برداختدد باین درعات حاجت بافتند ودرنتیجه عد کثیر ازدانشمندان ایران که بشتر آ نپا ددمذهب بهود با تصاری بافبمانده بودند#عده‌ای دین اصلام دا بذیر فته ۶ دیکی چند نفر بهمان مذعب وس بشتی نیا گان‌شودمانده بو دندژد بان‌عرپ فاهسدانستند نقل عاو مومعارف ود پبات‌از تا چه‌پهلوی چه بونانیزچه‌سریانی بزبان‌عرب‌مشغول شدنددانین حیث شیر ت‌بافتند؟ حتی‌عده اک کثیر اژیشان‌بعدی درد بانعری استادشده‌بودند که بنظم‌شندر گر بی نیز هشیود کشتند وزز ان پس همواره علوه ومعارف‌اعر اب بدست‌ایرائیان بوده است فتمام بزد گان ذبان عرب بجزعد؛ قلیل چه اژعامای صرف دنسوومنطق ومعانی «ییان وعروض دلغت دغیره دچه اطبا محکما و منجمین و علمای دياضي و طبیعی وجه موزخین 2دیرالن تشعرای ععروی ایرانی بو ددند . بدرجیه‌ای که اگر ایراتیالن نبودند معااف عرب صد بت این معادف موجود نبود حتی اير آنیان قر اکتد قر ان .و تجوید. و فقه و تفسیر احادیث دا ٩‏ میبایست مختص اعراب باشد تر تیب داده‌اند ولغلی دوات جامعین اشعاژ جاهلت عرب اير انبان بوده‌اند ؛ بطوریکه در درتاریج ادییات عرپ آزهرده اسم بالزش كت شش هشت ام اد اپسر انیانست. بدین جپةٌ ۱۸ ۱ ۱ فرن" سوم ددین هدت سیصد سال [ گربزبان فادسی اثری اذادبای ابران نیستلالقل بزبان عرب آتادپسیادهست که چبر ان آنر [ مي‌کند . قرن سوم _ فرن سوم | از جاوة ادسات فا میسی 1 یبن جپتست ۵.٩‏ سلسله‌های بادشاهان ابرانی بالاستعلال در بععی اذتقاط ابران بادشاهی کسرده‌اند . ابوطیب طاهر ین حسین‌بن مصعب‌ملقب بذدالیمینن دذسال ۲۰۰ حکمران خر اسان شده [ولاداوتاسال ۲۵۲ درخر اسان‌حکمر انی گردنددایرانی بودنده‌صفاد بان‌درسال ۲۵۳ درخر اساناساس‌ساطنتی گذاشتند که بعد سامانیان د۲۷۹ و آزذیاردر 9۳۱2 آل‌بویه در۲ ۱۳۲ ان‌تبعیت کردند یعنی دربادهاپی ترتیب‌دادند که ددباده تن ابرانی در آن بدیدارشد» مخسوصا صفاربان سامانیان دج زو سایر تعصب‌های‌ایرانی عصبز بال‌نیز داشتندد | لطاهر هم تادرجه‌ایدبان فازسی‌ددگد اتردیج گر ده‌اند و ال ریاد 2 ال بویه چون بدد بارخارشت نزدی‌تر بودند و از هرحیت با خلفای بعداد ذقایت هیگر دند سیاست ایشان اقتضا مبکر د که ذبان‌عرب دا اندست ندهند دبدییر آن دشعرای دبان عرب بیشلذخافا فقم بگذارند تا اسباب سلطنت اپشان اذحیث نظم وثرذبان عرب کامل‌تر ازخعلشای بغداد باشد ودرشمن ژبان قلمر«داشان ذبان بپلوی بوده که‌ادبیات آن در دوزه بعد ازاسالم در سراسر ایر ان انتشاد نیافته است دی بالیس‌صفادیان ۳ آل ساماین جون دور ثر بودند بدین دقابت حاجت نداشتند و دبان سرذعین پشان ذبان دری بود و با کمال آذادی ذبان فادسی دا تردیج میکردند و آحیانً در بال‌عرب بیزاد بودند . بدین‌جمهذیید آشدن‌دیات فادسی مرهون هساعيی‌صفادیانو مخصو صاساها نیانمست. شعر فادسی 45 بمادسیدهدد او ایل‌قر ن سوم ریداشده‌است: بیش‌از ان شعرایی بزبات ام وژقایل‌شده‌اند واشعادی بنام ایشان ثبت‌کر ده‌اند که از کامات ا نها کاملا بیداست که درقر ون بعد ساخته شده مثلا ادلین شاعراین بان را ابوحفص‌بن حکیم بن احوص سفدی دانسته‌اند که گویند در قرون ادل هجری بوده دحا لآ نکه قطعاً درفرن چپادم میزیسته دمعاصررودکی‌بوده است . پس اذادعباس مردذیداذ کر کرده‌اند که در مدح مامون دراه اخرفرن دوم شعر فادسی گفته استوحال | نکه ربان تست وتلفیقات آن اشعانمسلم میساژد که درقرون بعد سروده شده وبیشتر باشمازقرن ششم رن سوم ۱ ۱ ۱ +۱4 شنبهست .. پاسم شقیق باهي غادقی معر وف همان مان هم که درد گشته شده اشعاری و کر کرده‌اند وئیز باسم بابزید بسطاعی عادف عشرود که يلك قرن بعد از این بو ده ودر ۲۱۱ رحلت کرده ۳ نیت بععصبی اشعارضمط گر دءاند اس ۱ ۷ اشعادهم بیداست که درقردن بعدسردده شده‌است. قدیم‌تر بن‌شاعری که ازواثرک مانده حنظلةٌ بادفیسی است که ظاهرأ ددسال ۲۱۹ در گذشته و دیوان اشعادداشنه است؛ ای اینث آزشعر اد جز بنج بیت‌چیز عا اد ستت. تمریتث دظاصر آار ادل ۳ 1 دلر خر امسانبز بان فارسی اعر وذشعر گفته اسی. درسیستان اول کسبکه شعر باین زیان شعر گفته «جمذبن سیف سک یست کهدر سال ۲۵۳ در مدحسقو ب بن لمث‌صف اد ی‌شعر گفتدد اوتاسال ۹ص رنه بو دود بعداژ و دد همان‌سال ۶ سبساء کر د ومحبدینجحلت سگ زک شعر گفتن باین‌زیان شروع کوده‌اند؛ سای لمتیوم تسیر سبکه سار فارسی گفته دج برن سمعبل نی#چیی بو ۵ است که اذهم‌درفرن سوم بوده . دد | ذربایجانمعمدین بعیث‌بن‌جلیس که درسال۲۳۵ رحلت کرده ال شعرفادسی را که ات ژدرعر اقآیوآلاشعت قمی کهدد همین درمانها مر دستگ ال شعر فاد سید ا درثم بر و ده اسبت دلی اد اشماز این‌سدنن اخیر جبژ ی ۳ کنون لاصتا نساهذده‌است. اند کی سل از ان‌درقمشاعری بو ده آست‌عو سوم ۳ ان محمدین علی‌العطار که درثمرشپرتی بسیاد داشته حتی از دودکی دیرا درشاعری بزر گتر میدانستهاند دای از شذر اددم جیز 5) بف‌ستابست . ارطررف دیگر درس.ستان دردزیاد صفادیان شعر اک دیگرکهم بوده‌اند : یکی فبر ود مشرفی است که ددسال ۲۸۱ رجات گرده ار اشعار اد هشبت‌ست دردستسی : دیگر ابوسليك کر کانی که لب اي در باز عمر ۶ بنلمث 1۳۳ ( ۲۸۵-۲۰۰ ) بو 2ء اسسمت ژاز اشعاد ام دمییت دزعیان هست ۰ درهمان دمائها شاعری درگ ر ددخر اسان بوده‌است باسم غب‌عو دی مر دزي 1 داستاً ناگ قدیم اير ان خی شاها ده زا نظم کرده‌بود و آن متفومفوی : مدز مدای شیر ت‌داه که ایر انیا همه ترا عیخوآندند و بدال‌فضر میگ دئد و بر 1 نن تصادیر ساخته بودند > همیچنانکه درین عسان بر ای شاهنام_-4 فر 2 سی ععمو است وار | لو مد ۳ ۵ بیبشا یاوذان دختلفب ماندد است . این چند تن‌شاعر که درفرن بو 6 بو ده بش بمن له م«پسنسش شعر شا سپی میباشند کد بعلب اتشان را كث_ِ رن چپارم - نظم ماه ارسال همواره ددایران درمتهای کمال مانده است دلی‌الیته مانند آغاذهر کاری هنور بددجهُ مال پر سیده‌بود ودرجه کمال ان درقرن جپادهست . اد نثرفادسی‌قرن سوم حز تعشی جملهاکایر اکنده که دد کتی‌عر بی هانده زک ردست‌ادسي یجان ده نمیتو ان دانست که تشر فارسی ددین‌زمان جدحال داشته است . ٩ ۱‏ نظم قر ن جهار ه : دذگر چمانم شعر فادسی بافج کمال 2صاحت ثر سمل ومد مه دور درخشنده قرن بنجم دششم که منتهای بلندی 2دواج نظیو نثرفادسیست ددقرن چیادم فر اهم اد که ازبازماند گان صفادبان که ددفرن چپارم هنورددسستان بوده‌اند دیرژی از ساعانیان‌میکر ده‌اندامر ایا ل‌سامان نیز که بر خر اساندماوداءالنهر و گر گان دقسمتیازعر اقد کرمان فرمانرواپی‌داشته‌اند درترویج ذبان فادسی آذهیچ ۳ و گذار نکر ده‌اند زدرحقشت ادسات فادسی تساه بر ود شی ال‌سامان بمیان ‏ مده است . ازشعر آی‌درباد صفادیان ددسیستان فقط صانع بایعی دذین‌دوده معردفست که عحاصر بادود کی بوده ویجز يك دباعی جیزی از اشعاد اد بدست نیست » اما شعرای در باد سامائیان عدة بسیاد بوده‌اند معصوصا دردریار نصر بن‌احمد (۳۰۱,۳۳۱) که ملجاء تمام دانشم‌ندان عصر بوده ۶ این بادشاه گریم دانش پرود یکی از بزد کترین مروجین ذبال فلدسی بوده‌است . اذ شعرایی که دددوده ادل سامانیان بعنی بیش اذ اصر بن احمد پدیدا مده‌اند اپوالمثل بخارایی 2 ابوالمژید دنقی بخادایی سپری بخار ابید معر دف‌تر اذهمه ابو المع ید بای بودد است که ظاهرأ عو بدی تاص‌هیب‌کر ده 2شاعر 2 دییر بسیاد یر رك بوده چنانک4 گوبا داستان‌بو سف زلیغار انظم کرده بوذ 32 شر دو کناب داشته است بکی شاهلی داستانیای قدریم ابر ان مانند شهنامه که‌میحصوصا قسمتی از ان شامل داستانهای عر بوط بکرشاسب منتهای اعتبار دا داشته است واذ میان دفته ودیگر گتایی درعجایپ بلدان که اسان اکنون موجودست ۳ | بنام نوحبن عنصود (۳۸۷-۳۱۷) ترتبب داده داذین قر اد تااهاخر قرن چپادم ژنده مانده اسب ۰ ادین میعر | 7 هر یل عجید بت بر ! گنده ماذبد اس ۰ فرن‌چپادم - نظم ۳ ایا شعر اگ‌در باد تصر بن احمد شماره اشان بسا بوده و ]تسه بجا رسته‌اسیي بدیی‌گر اد ست : مه دف‌تر ویزد گترراذهمه ابوعدان جعفر بن عمحمدوود گی‌سمر قندی بودکه درقریة بدمسر ودب یار ودلي آذتو ایح سم قند بوجو دآمد و از اغانجو آني ددشعر . ژموسیقی معردف شد ۶مدت‌های مدید معر ژف‌ترین حلیم ادیپ عصر خویش بوذ ۸ . عیندس شعر فادسیست » ذیر !45 تمام شعر ای بزركت ایران سرد دی بوده‌اند واه دا باستادی‌هسلم داشته‌اند , دز شعرمتتهای قددت دا داشته ویلک‌مبلیونوس‌صده ارشعر سروده است وپنج منظومةٌ مثنوی داشته از آن جمله کلیله ودمنه «داستانپای سندباد را نظم کرده بو دوشعر رگ در توادت تایر بود 2 مین چیه بی‌اذه:نفن ترین دحال زمان خوش شم ده‌مشدودر او ار عمر لودانابینا گر دند 3 درسال ۳۲۹ رحلت کرد و دد همان قریة مولد خویش دی دا دفن کردند و مزاد اد تامدتهای مدید بس زد زبارتگاه ایر انیا بود « اغیرا در همان جا استخوانهای وی دا یافته اند . بعد اد رود کی شمرای دیگر ان دمان بدین قراد بوده‌اند : اس طیب مصعبی صاحب دیوان دسالت آحمدین اسه‌میل ویکیاذ وذرای تصرین اجمد - آبو العباس دبنجنی بشادایی که ۳۳۱۱۵ هم زنده‌بود - خبازی تیشایوژی که‌در ۳4۲ دحلت کرد ابمعفص حکم آبن او ص‌سغدی که گذشته ازشاعر ی درموسیقی قددئی تما داشت دددسال*۳۲۲ در بغداد ! لتی اختر ام کرد پاسم شپ ود که سی‌ازوی دیگر کسی نتوانست ‏ ترابنو اژد و کتابی دز لغت‌فادسی تألیف کر ده بود که دذیرقن قدیم‌تر ین کتاب بوده است. [پو عید ال فر الاوی که ازشعر ای بزرك زمان خویش بود . ابو شکودباخی که اونیز شاعر سیام برد کی بود جپازذمنتو ی تام کر ده بو د که یکی از نما دز سای ۲۲ تما شنه ۵ آفرین‌نامه نام داشت ‏ ابوالحسن شیید ن‌حسین وراق باخی از مشاهیر حشما و خطاطین وشعراقءصر خویش پودوددحکمت درجه‌ای داشت که بامحمدین 3 گربای _ دازی حکیم ودانشمندمعروف آنژمان ممادضهع کرد وددین‌فننألیفات بسیانداشت ود سال۳۲۵ رحلت کر ده است ب ابو الحسین محمدمر ادی بای که ددشمر فانسی وعربی استاد بود دیشاز رود کی دحلت کر د _ طاری که اذمردم طخادستان بود و از شعر ادجز ددیت نمانده است - رابعه قزدادی دختر کعپ ذین‌العرب ‏ معروف سس فوجادااظر بیتنی کمپ که نخستین ژنست ۵5 پر بان فارسی شعر ارو مانده و دزرشع فادسی نهایت" قدر‌داشته - ايرانشاه‌بن ابوالخیر که داستانهای قدیم ابران دا که ددباب بهمن‌بودة اس نظم کرده بود » وی حز بأکابیت از ان نمانده است . ابو العارء ششتری که وف تیز شاعر معراف عصر خویش بشما میر فت س ابو اسیحق‌جویپباری کهدی نیز آزشعر ای معرژفی بود - ۱ دردددة یس آذنسرین‌احمد ینی آز۳۳۱ تا۳۸۹که متجاوز ازینجاه سال دبگر ساعانیان ساطنت کر دهاند شعرآگدیگر نیز بوده اند که ازیشان نیز بجر اببات پراگ: 0 نماندهاسی بدین‌فر ار:ابوژدعهسمری در گانی_امر ابوالحس اغاجی که ازشاهز اد گان سامانبود - ترکی کشیایقی - امن لوگریغزدانیسعروف بل کدی رذن که دزشعر #موسيقي کامل بوده است مس ابوطاهر خسردانی اذ معردف‌ترین شعرای قرن چپادم کهدد ۲ ۳۶در گذشته - ابوعیدان ععر وفی بایخی که شعر بسیاز داشنه‌است- ابوعیدانه نوایسی مروزی که اذفشلای ددجة ادل تصر خود بود - ابوشعیب هروی که دک نیز آزمشاهیر شعرا بوده‌استت ابوعمر وزجاجی‌نیشابودی کهددم۸ ارحات کر ده ابوطیب‌سرخسی - استغنایی نیشابورگاددمیان‌امر ایآ لسامان امیرابوابراهیم اسععیل ابن‌توح ملقب بمتتصر که درسال ۲۸ بسلطتت زسید دی درهمان‌سال اسرشد ودر 5 درییابان‌مردیشتل دسید نیز بزبان فارسی شاعر بوده است نیز ابوعای‌سیه‌جود ادامرای در بادساماتی که دزسال ۳۸۷ درحیس قلعة گر دیز کشته‌شد دهمچتیی‌ماکان اپن کاکی اذامرای معروف سامانیان و ال ذیاد بزبان قارسی شعر گفته‌اند . ازطرف دیگر ددهمین ادا در چفانیان ام‌آی شاعر پرودده بوده‌اند بدین معنی که درسال ۳۲۱ اضر بن اجمد سامانی سیرسالاری + اسان مر ای چغانبان دا بابوبگر محمدین‌مظفربن محتاح‌چفاني‌داد ویس اژه. _انندی تاسال۳۷۷باستقاال در ان‌دبار سکم رانی کردند #جول بر بت باقثه ومانوس باداب دز با ساما نیال بو دند بمشذومین خود تأسی کر دند ور بان فارسی زا ۰ دباخود رواح دادتد دشعر ای چند دذجفانیال‌دردذباد ارشان دیسته‌اند اژ ا ن‌جمله حارتتر مذی وفرشبی سیستانی شعراکععرژف قرن‌پنجم بوده‌اندکه آغاز دورثشاعری خودراددچنانیان گذد انیده‌انه . فرنچبنادم + تظم ۱ ۳ وياکتن از امرای ابن سلسله ابوالمظفر طاهر بن فسل که در ۳۷۷ رحات کرده شود بزیان فانسی شاءر پوده است ؛ ازشعر ای دزبادجنغانیان معر دف‌تر اذ همه ابوعلیمسمد ابن احمددقیقی باخی بود که ییاز بزد گتریسن شعرای ایراتست فیس از دودکی بزد گتربن شاعر ای‌فرن بشمادمردد » دگیقی بنظم داستانهای قدیم ایران فندوین تا تایه شروع کرده بود 45 درسال ۱ کشته‌شد و ازمنظ وم وی جر ۵6 ۱۰ ست 45 قر دوسی دد,داستان کشتاسب وارجاسب دذشنامه خود نقل کر ده دیگرچیز ها بدست نیست داسایراشعار دهم اندکی عانده است » دییگر ازشعرای چغانیان بدیم‌بلخی بوده 45 اذشعر | ونیز اند کی مانده است. در دربار بادشا‌هان ال ریاد هم چندتن شاعر بوده‌اند بدینقر اد * مخلدی گر گانی -دیلمی قزوینی - قمری گر کاني خسروی سرخسی که یکی‌اذمعردفترین شعر ای فرن حپادم 2 بزد گترین شاعر درباز آل ریاد بود - ابالت گر گانی که در شعر لیث تشاص میگر ده است ت ادیپ طبر ب کفایی گنسسه اک - کوسه‌فالیت بود که و این سه نفر شعر نمانده است - شمس اامعالی قابهی‌بن دشمگیر معردفترین یادشاء ال ذبار که درسال ۶*۳ کشته شد نیز بزبان فادسی شعر میگفته است . دردر راز آل بویه نیز شعر ای سیاد بوده ادف از ان جمله بوده اسی‌بختیازی اهوازی که گوبا بس‌اذابوالموژید بلغی بیش اذ امانی داستان بوسف ۶ ذایشا دادر یال ۳۸۰ دد جوانی نظم کرده آست ولي از ان حجیز که تمانده د دیگر متصور منطقي دازی که معروفترین شاعر ددبارآل بویه بود ۶ از شاگردان بدیم الزمان همدانید در شعر فادسی 3 عربی منتهای شهرت داشت ۶ از مختصات صاحب بن عباه بوذ 2 در شعر منطقی ۶ متصور تخاص کر ده است . شداز دازی که اد نیز انعشاهر عصر خحویش و از بزدگان شعرای آلپویه بوه < در سال 4۰۱ دحلت کرد «کتابی درلخت باسم منتخپ الفرس داشته است و هم بزبان دری 2 هم یزبان پپلوی دد شعربسیاد ماظر نوده است_ابوعبدالة جنیدی که او تّ درشعر فادسی عربی ععر اف تاصر خود بوده آستاب حکيم متصو ریکه ظاهراً معلالب کتاب المنصودکتألیف محمدین ذ کریای دازی دانظلم کرده هیرگ شاعر صاحعي منم مد اي لس اب طپ باسم داش تأه ۸ باطب ار ۱ رن چهارمن نظم" و انرااذ سال ۳9۸ تا ۳۷۰ دد سن ۶2 سالگی سرد ده‌استد باسم حسئویه‌بن‌حسین هکمر ان کر دستان انجائب ال بویه برداخته است و نسخهٌ ان دردستست. درفرن جپاره يلك فده شعر ای دیذر هم بوده اند که از علما و عرفای مشیود ان عصر ند 3 بهیچ يث ار ددربادهای پادشاهان متسوب نبوده اند ادن جمله‌ابوئصر ۳1 حکيم معر دف که یکی ازیزد گترین حکمای شرق بوده ر در ماه زجبپ۲ ۲۲۳ بسن هشتاد ساانگی دد حلب دحلت کرد د صاحب مولفات بسیادست بزبان عرب و محصو صا ی حیومت ۳ مو سمعی بزد کترین هر له ابر ان بو ۵۵ است ژ شور فادسی ۳ بوک تسمت داده ائد . دیگر شمتح [ یوعد الله محمذین خفیف شیرارف ادف مشهود ان مان که ان ۳۷۱ رحلت گر ده استه س مام ابو القاسم ان سر بل مسمذ: بن باسین از عرفای بزرت مرنه که در +۳۸ در گذشت - اپوسعید فضل‌آلله‌ین ابوالخیر مهنه‌ای یکی ار ععروفترین عرفای ابران‌که صاحب مقاهات معروفست و درشب جمعهٌ چپازم شعبان سال ع ۰؛ ددمینه دحلت کرده اسی دعد کثبر دباعیات فادسی با خواص 2 ؛ثار هعردف بوک نست‌هیدهند - طاعرعربان همدانی صاحبدو بیتی‌های معردف بزبان بهلوی که از محترمین ذهاد عمر خویش بوده و در سال ۶۱۰ دد ان در گذشه ن شهرهمدان مدفونست - شیم ابوالحصی خرقانیمتوة ی انیا ی نك شا تشر لب ۳ ۹( مدگونست - سیح و حتر شانی‌عتولی تال ۵ که 12 بجر از ششاهر عر قای رعان و سس ببه ات ج ِ بوک تس سشعر قازسیی تست دادم ید آژ اه # # اجان ابو سعیت دب ای بو وت رز بت داده اند - ار ابویگر داعظ سرخسی که اذاصحاب اپوسعید ابوالخیر بوده وتا سبال 3 ۰ 4 سصیو ق واه است عی ار اعمشا شعر فادسی تشه است , ایو العیاس احمشاین معحمخ ین عبدالکریم‌قصساب ۱ ملی که از بز ر گان مشایخ او اسطفرت جازم بو ده‌ئیز اشعا فا سبي ز#ایت گرده‌اند. ایغ ابو الپیشم احتمرن بن‌حسی گر کانی که ازحکمادیزشکان #عر دفقرن جازم ده دص زمر فده عالیی در ی مارده اسیيی نیز ابوعلی حستی لزن بل دفاق‌نبشایودی ار بر گان «شایخ‌صوفیه له درد رعقدروه 4 ۶در گذشته شعر فادسیی می گفته آست. دد فرن چیاده دوتن ساعر دیگر نیز بوده‌اً ند که مملوم سرت در کدام ناد تست "1 بکي بشا مرع زبس صاحپ قصبده اي معر وی که ببداسي شاعری اي قرن اچهادم - نظم ۶ کمال قدرت بوده اسبي ودیگر طیان مرغزگ که‌شاعری هر ال. بو شه وظاهرا شعر بسیاد داشته‌ا.ست. دد همین زمان ها يك عده بسیاد شعرای دیگر بوده‌انه که فقط اسامی‌ایشان وچند ببت پراگنده از اشعاد آ نپا درقرهنك ها بشاهدلغات مهجور و مشکل مانده است که هرچند بعصر زندگی ایشان اشاده ای نشده ولی چون دد کنب مولف دد ادایل قرن پنجم اسمی اذیشان هست معلوم میشود که ددفرن چرادم بوده‌اند دچون اطلاعات وافی در باب ایشان نیست نمیتوان معلوم کردکه بکدام يك از ددباد های ابر آن اختصاص داشته اند 2 فیرمست اساعی ایشان بدین فر انس : اشنائی يا اشامی. جویبازی. جالاب بخادک._ح کار غز ی خیست4سر خسی مخفاف. اسمغیلدشیدگ. زدین کناب . شاکر بخاری - شپرة آقاق - صفادی هرغزی . طاهر فضل - عبداله عادضی یا عادض - ابوعلی اثیاس - علی قرط اند کانی -غواص-قریم الدهر-مظفرک- یوسف عردضی س احمد جامی - علك احمد برملت - فیا حسینی فزسنی ابوسعید خطیری - سرودی ب شاهساد - ابوشریف - ابو عاصم - عرتامی - حکیم قمناك - ابو القاسم مپرآتی - قصاد امی - لمعائی عباسی - محمودی - مرصعی ب مروآنیدک ب مشکور- «شفقی بلخی - نجاد- نشناس . ابوالحسن-آبوالخطیر کوز گانی-|بوائقاسم مدب - ابوعلی چاچی - ابونصر مسرتزک - آپپرگ - بسرجیس - پسده - چرتی ب حصری - خیاد قاینی - دفایه - طاهر خسردی.غیائی- فاخر- قابل -قریم الفرس ب عیوقی.. فریدالدهر قریحیب کشقی - کمال‌عزی_مجیرغیافی-محمدعبده محمددببن عشمان - مظقری - معاشرگ - میزبانی‌بخادی - ابوالجوهر - ابوالحر - ابوالعبای اماهي - آبوالعیاس‌بخادایی ب ابوالعیاس‌عیاسی - آپوالعباس عتبر - ابوألعیرعتیر ‏ یود - ابودافم - ابوعبدالادیب - ابومنصود - بادانی - برقعی - بنانی - پردین: خاتون- بسردامی - پیزودی - حمزه عروضی دافعی تیشابودی سلمان - سپیلی- شمعی-- صانح فسوی - صيدلاتي ضمبرگ - ظهر آلذدین جدید . ۹ ۱ 5 فرن‌چپارم - -نظم : ۱ ۱ چند: , شاشر د دیگر هم بوده اند که قسمتی اذعمرایشان در اداخر قرن چیاده ذقسمتی د دیگر ددرادایل فرن پنجم گذشته «واسطه میان این‌دوفرن بوده‌اندبهمین‌جهة ایشا دا هم ازشعرای قرن چپادم دهم از شعرای قرن پنجم میتوان شمردبدین‌قر ار: یو منصود عمازه مر دزی که از شعرای اداصر سامانیان بوده د تا زمات سلطبان محمود غز نوی در اوایل قرن بنجم شسم زیسته 2 شاعري دعر وف و نسگو سخین کسایی مروزی که دد روذ چهادشنبةٌ بیست و هفتم شوال ۳۶۱ متولدشده و تا پنجاه سال بعد از آن یعتی تا ۳۹۱ هم حتماً ذنده بوده 2 یکی اذ مشاهیر شعرای ایران ‏ خکمای عصر خویش بشمادست 2 شعر بسیار داشته و از بزد گان طریعة اسععيلی بوده د تاصر خسرد زمان وی رادرك کرده است - منجیكِ ترمذی که نخست از شعرای ددباد چغانیان بوده دبس اذ برچیده شدن بساط بادشاهی آن خاندان دد سال ۳۷۷ ظاهراً بسیستان دفته د از آنجا پندیاد سلطان محمودغزتوی پسوسته است و در سك شعرای ری در آ مده م آبونصر اجمدین منصوز اسدی‌طوسی بددعای بن احمد اسدی‌صاسب فرهنات منَظومهٌ کر شاسب نامه که ددسال 2۲۵ در گذشتهاسی اور استادفر ددسی‌ددشعر شمر ده آند دلی‌این گفته سیازسست می‌نمابث .. غضایری دازی که اذیزد گان شعرای زمان خود بود د تخست ددسلكك شمرای ال پوبه دددی میزیست و سیس جزو مداحان سلطان محمود فزئوی شد واز دی. مدایج برای اد میفرستاد د برمین جبة مودد بخض دمعادضه عنصری مك الشعرای معردف دراه ساطان محبود ژأقم شد و ظاهرأ عنصری دیوان اد دا شست‌دوعیکی آذادکان شعر فادسی ددعصرخویش شماد میرفت.د ددسال ۲؛ دحلت کرد -فرخی سپستائی یکی اذیزد کترین شعرای شیرین سخن ابران دیکی اذ معازیف شعرفادسی : که اد هم مانند منجيك دد ددباد چفانیان بودد بس اذ برچیده شدن آن بساط بدرباد محمود غزتوی دفت «باکمال احتشام در ان ددیاد میزیست ودودرسال 2۲۹ در گذشت . فرن چپادخ. شش " ۲ ثثر نخستین اثری که از نثر فادسی تا جایی که ما اطلا دادیم باقی مانده از ادایل قرن چپادمست . پیش از آن تا تشائه‌ای که بما دسیده فقط یکی جند جمله است که مولفین آیرائی پاعرب در کتابهابی که بزبان تازی نوشته‌اند نقل کرده اند . چیزی که دد ین حیان مسامسی ۱ ت ائست ۵5 حتماً در فرن دهم تثر فادسی بوده است ذیرا که یار بد؟ سر «ماه فر وردین» که ب بیش ادخللافت نی العیاس (درسال ۱۳۲ )دز خراسان دینی جازه آ ورده بود و ام دم حوالی نیشابود بود بروان خودد | هفت مار بزبان فادسی مقرد داشی ۶ برای این هفت نماذ کتابی بزبان فادسي تألیف کر ده بوذ , بعد از ان یکی آز اطیا 2 مترجمین فرن دوم «ن‌که» نام بگی از کتب هندی ر] که باس «کتاب شاناق» در نجوم بوده‌از هندی بزبان فاررسی تر مه گرده است د ابوخانم بلخی در عیان سالهای ۱۷۰ و ۱۷۷ آن کتاب دا برای بحیی برهکی بخط فادسی نوشته است . اثین ده کتاب ظاهرا اثری باقی نمانده نیز از کتبی که بز بان ما درقرن سوم تألیف کر دماند جیزی بدست نیست ولی تا جابی که اطلاع دایم در فرن چپادم درشجه تشضوشات قوق العادة بادشاهان سامانی کتپ‌بسیاذ بز بان فازسی تألیف شده است اذ آنجمله کتابی دد آغت فادسی باسم «تاج المصادد» بابو عبداله جعفرین مجدمل زود کی شاعر بزر گ اي ان (عتوفقی در۳۲۹) تست داده اند ۵-5 دذد آن شکست دلی دد همان ذمان ابوحنصس حکیم بن احوص سفدی کتابی دد لغت قارسی تألیف کرده است که تا قرن يدهم : ۳ قرهنگ ته سالنا آن دا در دسی داشته‌اند . اما کتبی که پنثر قرن چهادم اينك دددستست بدین قرانست : قدیم ترین نثر شالسیی مدون که هنود دز میانست از سال ۳۶۱ هر ست وان ۳۹ ایست که بنثر برای شاهنامه ها یمنی مجموعه های تادیخ ابران پیش از اسلام که دد آن نمان بمتر فادسی می‌نوشته‌اند ترتیپ داده‌ائد 2 نوبسنده ان معلوم نیست «لی بس از انکه ۸ قرنچهادم - نت فردونی این داستانپا دا نظّم کرده همان مقدمة قدیم را در صدد منظومه فردوسی گر ار داده‌اند وسیس مطالب دیگر در احوال فرددسی بر ن زفر وده آند داین متدمه بفرمان ابومنسود محمدین عبد الرزاق طوسی حکمران طوس بتوسط چند تن اذ زرتشتیان ابران نوشته شده است دتاسال ۸۲۹ که بایسنغر میرذا از شاهزاد گان ال تیمود دستود داده اسب «قدمه دیگری بر شاهتامه بتوسند (داين همان متدمه‌ایست که «ر سخه‌های متداول این زمان. هسی) این دیاچه ابو منتصو ری همو اژه دز صدر شاهنامه معمول بود هبو در بعضی نسخ کی قديم عتد | 2 مسمت و دومتدهدیگرهمپس ادان د یی ازدساچه‌باسنقری توشته‌اند. سا ان!بوالقاسم عیسی بن علی که بدرش علی بن عیسی‌بن‌دادد الچراح وزیر مقتدر خلیفه عباسی‌بود و دد سال ۳۳۶ رحلت کردکتابی ددلخت فادسی‌نوشته است که ایناک بدست‌تیست . در همین ذمانها ابوالموید بلخی شاعر معروف درپاد ساماییان ز بان فادسی تالیقات کرده است واجمله مولغات اوشاهنامه‌ای بوده است بنثر فادسی که بیش از سال ۳9۲ که ترجمةً طبری تمام شده اثرا تالیف‌کرده بود و نیز خکری از کتاب گر شاسب نامه او هست که معلوم نیست همین شاهنامه است با کتابی دیگر بوده و فعلا تنها کتابی که ازمژلفات او باقیست کتاب کوچکیست دد ععجایب بلدان که در عسال سنو ات ۳۱۱ و ۸۷| برذاخته است . بعد ار آن‌کتاب دیگری که دز دستست کتاسست باسم « کشف المحجوب» دز عقاید اسمعیلیه که درحدود سال ۳۶۰ با پس اذ آن بتوسط ابو یمقوب سکزی تألیف شده واينك موجودست دلی‌چنان می‌نماید که این‌ردایتب فادسی ترجمه‌ای باشد که درقرن بعد اصرخسرد اژ ال کر ده‌است . سپس دزمان توح بن تصر پادشاه سامانی ( 2۳۳۱ ۳6۳) تفسیر کپبر تألیف محمدین جریر بن پزید طبری داکه [ژمعردف ترین کتب این فنست بفرمان این بادشاه بز بان فارسی ترجمه گر ده‌اند داي عترجمم آنتحقیق معلوم تسس و ان‌کتاب نیزموجودست , کتابی دیگر اذهمین موّلف درهیان اولن ترجمه شده و آن تازیخج طبربست که ظاهر[ ددسال ۳۵۲ اپوعلی محمدین ممدین عبیداله بلعمی «ذیر کشا نیز بوده است تر ججمه کرده داذبپترین کتب متدادل نثر فازسست . کتاب دیگر کا بهمین دوزه‌نسبت می‌دهند که « کتاب الا یه عن حقایق‌الادوبد» تألیف اپومتصودموقق بن علی هردی ددفر دات طیست دیخانه نسخه ای که از آن موجودست بخط علی بن احمد اسدی طوسی شاعر مرف ایران ددماه شوال 4۷) نوشته شده وظاه ا قدیم ترین نوشته ایست که بط فادسی م موجودست دلی مسام آمست که این کتاپ‌درهمیی زمان تألیف شده باشد . ۱ سه کتاب دیگری که درین‌دمان تالیف شده‌یگی کتاب سیادجاه م دبزد گیسست در طب بنام ۶ هدایةالمتامین» که ابو بگر دییم بن احمد آخوینی بخاد ابی در میان سالای ۰ ۳۱۵ تالیف کرده است ؛ دیگر کتابیست درعقیاید ازحکيم ابوالقاسم اسحق بن محمدین آسمعیل بن ابرراهیم بن دید سمرژتدی فقیه معروفی که دد زود عاشودای سال ۳۶۳ ذدسمرقند در گذشته استدیگرد شرحیست که‌ابوا یر اهيم اسمعیل این‌محمدبن عبدأل بن احمدین سهل بن ادرفح آملی بخادایی مستملی مذ کر مسری متوفی ددء 4۳ بر کتاب معردف *التعرف لمذهب التصوف» تالیف استاد خود ابوبکر هحمد‌ین ابو اسحق میجمد بن ابر اهیم بن بعقوب کلاباذی بحازی شادف مشپ دز گذشته دز ۳۸۰ دربایان رن جپادم تالیف کرده است . ۱ ۱ ۱ بس از آن‌کتاب دیگری که تألیف شد : گتایسسی باسم «کتاب الباد ع» در احکام جوم تألیف ابونسر حسین بن علی قمی که ددسال ۷ تالف کرده است . ۱ ددسال ۲۱۸ توح بن متصود بادشاسامانی بخواچه عمید ابوالفوارس فناوزی فرمان داده اس که کتاپ « سند باد نامه » دا از ذبان پپلوی بزبان فادسی ترجمه کند وان ترجه تأ فرن ششم موحود بوده ذیراکه اادقی هزدی شاعر برد گت ان زمان) ن کتایرا نظام کرده است #بهاء الدین محمدبن علي بن مجمد پن عمر ظپیری ۱ ۳۲ ‌ثِّ 5 .رن میپاژم تفس ۱ کاتب سمرقندی‌دزهمان فرن ترجمة تناو بر | هذیب کر ده و بانشای تاذه تردر آ ورده است . داستان سنبد باد با سندباد نامه مجموع حکایایست که مانند کلبله ودمته در ذمان ساسانیان ازهندوستان بایران آودده دیزبان پهلوی ترجمه کرده‌اند و از نجا بز بان قادسی در آبده است , پس اذ آن‌کتاب دیگری که سانده کتاپیست یاس « حدود المالم من المشرق الی لمترب که درسال ۳۸۲ تألیف شده دلی نام مولف آن معلوم تست . ۱ درهمن او اخر فرت چپادم مولف دیگری بوده است‌پاسم محمود وراقکه د در سال 3 تادیخ بسیا میسوعلی تمام کر ده واز آ غاز تادیخ تاسال ۰۹ ۰ دفایع دا در آن خبط آوزده و آنکتاب از مان دفته دلی ابوالفضل بیهقی مودخ معردف رن پتجم از آن کر کرده و تا ذمان ارمعمول بوده‌است. این محمود وداق ظاهر شعر ۱ فادسی هم مبکفته ولی اددا با محمودین حشن دداق شاعر عرب که در حدود سال ۷۳ رحلت کرده است آشتباه کر ده اند ددهمان ادأت ابر سیاد بزد کی دز دررار غزنویان بوده باسم اپونصر (حمد بن عبدالصمد مشکان که صاحب دیبوان دسالب سلعطان محبود عز نوی وبسرش مسعود بود 2 دذسال ۶۳۱ رحلت کرد . این تو دستالع بزدگ | استاد [بوالفضل محمد بن حسین بیپقی صاحپ ریم هعر ری بوده ‏ بهقی ۱ 1[ بچه ازدهان ا2 داچم بمشاهدات ایام عمروی شنیده اسی دد کتابی پاسم دمقامات بونصر مشکان » سبط کرده بودکه تا قرن نهم نیز متدافل بود و ظاهرا اذمیان‌رفته است داز آ ناد این ابونصر | نچه مانده بعضی هکاتیب 2دسایلست که یوقی دز تادیخ "خود بمناسبت ضبط کرده اضت . تبزدرهمان دما دانشمند بز ر کي ایو الر بحالمحمد بن لحمد نید نی شو ادذمی "که درسال۶۳۰در گذشته‌است بنثر فارسی تألیفاتکر ده ودو کتاب باين ذبان نوشته است یکی باسم «المسا مره‌قیاخباز شو ارزم» درتادیخ دبارخویش که اذمیان رفته و فقط بیجقی بسی مطالب1 ترا ددتادیعع خود نقل کرده است «دیگر کثابیست درعام نجوم باسم « کتاب التفهیم‌فی‌صناعة التنجیم» که هم ترا بعر بی‌ژهمبفادسی وخه‌استا فرن‌چهادم - نتر ,1 ۱ ۱ ۳ عاام بزد گ دیگری که ددهمین مان میزیستت پیشواک علمای جهان شیخ الرئیس ابو علی حسین پن عبداله بن حسن بن علی بن سیناست که دد سال 4۲۸ دحابت کرده‌است. آین‌دانشمند بزد که انیزچهار کتاب‌بزبن‌فا میست که هرچهاد پدبتست: نغسیدساله‌ایست که درشناختن نبض پفرمان علاء الدله ک کویه | بادشاء معروفآل بو یذ (۳۹۸ 2۳۳) نوشته » دژم دساله‌(ی درماهت نف که ازمژاغات ود که‌سابقاً بزبان عریی نوشته بود بفرمانْ عازء الددله کاکوبه ابوجعفر _مبحمد بن دشمن ذیاد (۳۵۸- 4۳۳) یفادسی ترجمه گر ده است ؛ سوم کتاب بسیسادو جلیل [قدری سم «دانش‌نامعلابی» که‌یفر مالن همین بادشاهدردوقسمت‌نو شتهبقسمت ولد منطق قسمت دوم در حکمت و خلاصة بسیاد مهمیست از ستبتقات معرف این‌بز ۲ گتریندانشمند ۱ ایرانی درمنطق و حکمت که ددین دو علم قول ار همواده حجئست .. #سمت ددم ۱ را که خودمجال نگرده‌است شوسد شا گرد معروف وی ابوعبیدگو ذگانی ازملقات ۱ دیگروی که بتازیست ترجمه فرده است . چپارم کتاب کو چکیست نصا نامه که از ثارجوانی ادست وترجمة فادسی‌صایح انوشردانست ۱ بجزاین‌چهاد کتاب‌چند کناب دیگربز بان‌فادسی ام سینا سپ‌ددهیری در انتساب] نیا ثر دیدست وتبار نستب ازمعر اج‌نامه» رصاله درمیدا زمعاك » تشر یحلاعضاء پا دسالهٌ حقایق دجود » حکمةالمون » جل المشکلات با جل مشکلات معینیه.؛ دساله فة کرائیا‌المیدادلمعاد » الا تساسل علل دمسیبات پا رساله دد حقیقبب و کیفیت‌ساسلةٌ موجودات «تسلسل اسپاب عسیبات؛ دسالهٌ چرقبل یاجرانقال» دسالة ۱ چجو ثیه» رح کتابالتفس ارسطو ؛ قر اضه‌فی | لطبیعیات » کتابالمعاد وبا دساله‌المعاده کنوذالمعزمین» دساله فیذ کراثباتالمعاد » دسالاٌ نبوت ۰علم پیشین وبرین » شرح رسائةالطیر » منطق فادسی» دسالة عدل‌شاهي » معیادالمقول . اینستآنچه ازکتب تثر فادسی اژ چپاد قرن ادل هجرت تا امردذ باقی‌مانده بااثر آن در کتب تما فسیاده است ۶ البته ممکنست کتب دیگری باشد که مسود ۶ ین [رراق دا ازآن ۱ | کاهی تر سیشه سمش . ۳۷ ۱ : 2 ۱ فرن بنجم در قرن پنجم دییات اپران نسبت بقرن چپادم ترقی محسوسي کرد . عموما این ترقی دا فقط نتیجهٌ آدب بروری < شاعر نوازی بادشاهان غزنوی دمخصوصا بزد کتر ین شیریاد این سلسله یمین الددله معمود بن ناصرالدین سبکت‌گین میدانند «لی نباید جبت ترفی دا منحصر باین دانست » !گر چه هنر پرددی این پادشاه ددپیدایش دانشمندان وادبا بسیاژ موّتربوده است دعخصوصا ثردت‌بی‌حسابی که از هتدوستان باخوه بش آورده و بخشش‌های شاهان اودرحن بر خی اذشمر ای در باد خویش دد دداج ادیبات فادسی بسیاد سودمند بوده است دلی بپشتر جهت اصلی و سبب وافعی ترقی‌آدب فادسی «دی‌فرن آ نست که ددذمان سامائیان و درقرن چهاذه پایة ادیبات بر پی استواد دد کن‌حصینی نهاده‌شده بوه دچنان این کاخ دااذپیسنکم ساخته بودند که قطعا می بایست درقر ون بعدبادج کمال پرسد و کسانی مانندزود کی و دفیقی جنان احساسات سرشاد دچنان شوری تولید کر ده بودند که حتما یبای از میان فرزندان ایشان فردوسی و فرخی و عنصری ببردن آیبده ادیبات همواده تابع احساسان ۶ مقتضیان محیطست . در ذمان سامانیان درخراسان «ماوداءالنهر اساسات ایر ان زوستی و دوق استقاال دأنی 2 دهایی ازقد عرب بمنترای گمال‌شود دسیده بود و قپرا در مبان آن اج‌اسیات شور انگیز ادییات ایرانی خااص‌هسایست باقسی قایت برسد . معذلك اگر بادشاهان غزنوی وان نوازشهای ایشان ازادبای ایرآننبود شید نظم‌ونثر فادسی بدین ددجه اذثرقی نمی دسید . سبب عمده نشویق عزنوبان ادادبیات اپنست که دردوره سامانیان اين کار اذمهم‌ترین دظایف دذبانشاهی شده‌بود وشعر از لوازم ساطلت دجزه شخوه وجلال تاج دتخت بشمازدفت دغزنویان که آزهر حییث مقلد نمدن سامائی بو دند دانسته با نادانسته ۶ خواهی نخواهي همان رسوم دد باری دا دتبال ۳ دند. دانکهی بر ای کشو دستانی حاحت بتحر با اساسا مردم ایران داشتند و شعر بهترین دمیلهٌ این تحريك بود . الب کین غلام ترك سامائبان از جانب عبدالملاگ بن نوح سامانی ( ۳۵۲ - ۳2۰) حاکسم خراشان قرن:.پنتجم ۳۳ 7 روت و دز سال ۰ وه این پادسیاه سامانی ۳ دزشت بر تیور هرز نن استماز باشت ۳ .قسمتی ازجئوب شرقی خراسان دا بر خود مطیع کرد دپس ازشانزده سال جکمرانی مستقل ددسال ۱ ۲ مر دددعادار ناصر لدین‌سکت‌گن که او هم علامزرخر پدتر كت بود جانشن وی شد و سلسلهٌ غزنویان دا تأسپس کرد که پایتضت ایشان ددغزنی‌باغزنین و يا غزنه بود 2 بتسریج "مام خراسان و ماوداء النهر د گر گان و قسمتی معظم از عراق « کر مان دا متصرف شدند و مملکتی که تقریبا سه برابر قلمرد سامأنیان‌بوددر ابران تاسیس کردند و تقریبا تمام قسمت غریی هندوستان و اداضی سواحل مد دینجاب دا تا ساجل رود کنگ گرفتند 2 تا سال ۵۸۳ یعنی مسدت ددیست و هقده سال چندی دد ايران 2 مسدت ذساتي دد مضرب 2 شمال عربسی هنددستان سلعنت کرده اب . ۱ تاصر الدین سیکتگین ۳ عدل ۶ مردت 2 عردمی یکی اد بهتر ین رحال ناریح ایر ان نود ور جو نب در دستا بافته در سار ساهانیان رو ث بپمان سیاست اسرانی 6 همر بر ودک ایشان عادن‌داشی دجون خود زا وارره هستقنیم سامانبال مت‌انسی! داب دربار ایشان دا از دست نداد و در نتیچه ادبیات ئیز مورد توجه وی و فر زتدا او دود سس ا مر گت اژ ای سال ۳۸ سب رش اسمعنیل بادشاهی و دی سر دیگر محمود بس از اند زد و خحوزدی لو دا خلع کرد و خود چانشین بددشد. این سبر نی بعشی أ خصال پدر دا اذث برده بود اذ ان جمله احترام بدانشمتدانه [دبابودد در ضمن دد طرقه حنقی اشعری "عصب بسباد داشت . ددمدن سی دچپاد سال که اژ ۳۸۷ تا ۶۲۱ باد‌شاهی کرد انچه لاذمه پرددش شعرا ۶ :ویسندگان دداتشمندان دست‌گاه وت بوذ دمیع نگرد ظ مخصوصا سس أژ ۱ که باش او برند و ستالن باز شد 2 هرسال غنایم بسیاد از هند میاآدزه شعرای دز باد خویش دا اذ آن نایم سهم هی شین 3 اعلب اشان از سوانگران زمال یو ۵ تسیل تب 1 9 شتا شیر اديپ شاعر و دانشمندی که دران زان در هر نقطه اد آبران بود بگانه اردشیسی ۹ بر ای تبث بخي و ده هبی تست لین بوذ که بر دار این بادشاه راد دسا بات وان ان بخشناد کیپای شاهانه از سهم بگرد. از محمود کٌذشته رال دربار وی میتعصوصاً عرن سیم بر ادز کوچك تر اد امیر ابویعتوپ بوسف عضدالدوله ویسرانش اهیز ابو احمذمهمد و امیرجلال آلدوله مسعود و «ذیر نامی او شمس الکفات ابوالقاسم احمدبن حسن میبندی و خواجه ابواتقاس کتیر ندیم اژ د ایوبگر حصیری ه ابوبگر قبستانی و ابوسنل حمدوی " برد گان درباد ری ادبا د شعرای دمانه دا بسیاد مینواختند و اد آد. مخددم خود سرمشق می‌گر فتند . چون دز بادمهمود بر چیده شد اکتر آن داش بر ردان ددددباژ سرش مسعود بافی ماندند و همان ]داب د سئن مملکت دازی برقراد ماند . امرای عشرق ایران در آن ذمان که دست نشاند گان وبرودش‌بافتگان دربار غزئوی بودند و انجانب ایشان بحکومت نواحی خراسان ۶ عاوداء النهر و بلاد هندوستان مامودم‌شدند بمخددمین شود تاسی میگردند د تر جلپ شعرا و دانشم‌ندان مابل بودند و بعد که دست غز وبان از س[طنی عشرق ابر ات کوتاه شد و بپمان مالك فتیم کرد دد «ندوستان قناعت‌کردند ایین دسوم و داب دا با خسود بپند بردند و تا سال 9۸۳ که خسرد ملك آخربن بادشاه غزنوی در هند سلطنی می‌کرد پرودش شعرا ۶ قضلا یکی از آ داب کشرد داری 2 جهانبانی غزنویان بوده آد زمان ناصرالدین سبکنگن تا عپد خسرد ملك هر گز ددبار غرنوی اذ شاعر ادیپ خالی نماند و اکثر شعر! د علمای مشهودقرن پنجم و نیمه اذل قرن ششم ایران یا مستقیما نعست برودد يكي از شهربادان غزنوی بوهدند « سا تم یافته از امرای رأسته بايشان . ادج ادبیات درددبار محمود غعز نوی بود چنانکه در شمارة شعر ای عصراد اژچهارصد نیزتجاوز کرده‌اند و البته این دقم مبالغت آمیز برای رساندن‌فرط توجه از نسبت بعلم 2 دپ خود نمونه ایست . اس ۱ اسر دیست که هن ۲ ۳ ۳ جیا اشماری ۳ تسج آمیده دظاهر آازشعر آیاداخرقرن چپارم داوابل‌قرن‌نجمشمادمیرفنه‌است. ددهمین ذمانها حکیمی بوده‌استکه‌باسم‌ناصرهرمزدی ما بیونابادی نامادثبت شده‌داژحکما دشعرای شجر اي رن پنجم ۱ 1 مات خودبوده‌داشب اه بسامانیان میرسیده‌است : احتمال میر ژد که همین ابو السمن اادمزدی‌باشدوشاید دد نسب وی ثبز خطا کرده باشنه ۵ از مرذم ماسود آ بباد ای توابع گر گان‌بوده باشد. پس ازدابوالفر ج سکزی معر3ف بسيمچوزي بوده که‌ابوعلی سیمچود آهیر معردف آن زمان «فرزندان دیرا مدح میگنته د اود! استاد عتصری دانسته اند و اد نیز در اژاخر فرن چپادم 2 ادایل فرل‌ینجم زندگی کرده است و از شعراوهم اند کی باقی‌ماندهاست. اهاشعراي درباد محمود بچز سیزده‌شاعر یز رگ کهیس این ذکر خواهم کرد عده‌ای نیز شعر اي درح؛ه دوم بوده‌اند که اسامی ایشان‌بابضی ازاشعاد آنپا بما دسیده بدین قراد : امینی بلخی » اعیررابوالمظفر ابراهیم » بددک غزنوی » بپر ود طبری » حفودی با حقوری هروی که معنی دقرائت این اسم معلوم نیست برد شکل ضبط کرده‌اند و احتمال می‌دود حقوری مر کب از کلمة محق دساوندهود؛بمعنی حق‌دادباشد » عطاددی خر اسانی» عبداله‌ین محمدپلخی‌فر خاری» ومد بن عنمال کنپ؛ کوکبی مرژنی» مظفر بنجدهی » محسن فر ای ؛ معنوی - بخارایی؛ هلیله که معني اسم ادوقراتت‌ان نیز معاوم ئیستِ ازسلطان محمود و وذیر او احمدین حسن نیز شعر فادسی نقل کرده‌اند . اما شعر ای بزرت این دوده که هر یات از یشان فراخود ذکری جداگانه‌اند بدین قر ازئد . ۱- انوالحسن بهرامی سرخسی کهبز رگ اد بوث ودرسال۰ 5۰ رحات کرد وازمشاهیر شعرای دمان خود پشمادمیرفت دسه مساله ددعردش «فوافي باسم ل2 نوشته‌اند که ظاهر] هرسه اژمیان دفته است : دسالٌ حجسته یاخجسته ناصری و یا خیستهنامه‌درع و» رساله غاية العردضین باغایةالعردضیین دسوم‌رساله کنز التافیه؛ ازشعراد جز اند کی نمانده داذهمین اندك استادی آدییداست . ۱ - محمد بن‌مجمون بدایهی یخی که گوینداشعاد مصنو عمپسردده‌دلی أذین قسم اشماد ادجیزی ددمیان نیست مپمترین اثری که ازد مانده نظمیست که ببعر متقادب از بندهای ائوشیروان کرده» ددحددد ددیست پیت» که اصلی آن بزبان پپلوی ۹ ۱ ۱ . رای قرن. پنجم ۲ بوده" اسب وتر جنه‌ای بنثر از آن پابن‌سینا تسبت می‌دهند پاسم ظتر نامه , ۰ ۴ب انو متحامد محمود بی عم رجوهری زرگرهر وی که ظاهر ‏ دداوایل‌عدر گوطر فروش بوده و تادمان فرخزاد بن مسعود بن محمود غز ری (44ع-۱هع) نمز حیبات داشته داذاشعاد آدتیز اندکی صانده است . ۴-زینبی علوی‌مجمودی خراسانی_ که اسم اوذا ذینتی نیز ثست کر ده‌اند داز بزد گان شعرای درباد مجمود دسرش مسعو ۵ بود مخصوصا ساطان عسعود صللات- گران بوی داده‌است» چنانکه يك‌بار يك‌پیل وهزادهزار ددم وباددیگریك‌پیلدینجاه هر ازددم بوی بخشیده است » اذشعراد نیز بعضی اییات مائده است . ۵ عبدالهزیزیی منصور عمچچدی مروذی ازشعر ای نامداد ددپادمحمود و اذاقران عنصری وفرخی بود ددراغلب سفر ها درز کاب محمود دفته‌است؛ چنانکهدد فیح سومنان قصیده‌ای سردده دصدهز اردده‌صلت گرفته د سپس در ددیار سعود نیز زند گی کرده «درسال 6۳۲ دد گذشته اسي » دیوآن شعر انز ديك سدهزاز بیت‌بوده ولی اینك دزدست یسب . ۱ -٩‏ محمدبی‌علی غضایری دازی ساکن شیر دی بود و دد سال ۶۲۱ دحلت کرد. دراو ایل بددیاد بهاءالدولةٌ دیامی (۰۳-۳۷۹) بستگی‌داشت 2 از تجبای دیاد خود بشماژعیرفت» چنانکه ازرا کاغضایری می‌خواندند . بعد 45 محمود اسفپان 2 ری را آگرفی خود دا بددیاد غزئویان پیوست و ازری مدای بساسم مهمود بغزئی می‌فرستاد نا دفتی که قصیده‌اي ز یکی از قتوح محمو د دزرهندوستان سروده بودده هر ار ددع صله گر شت قصیدءدیگر درشگر 1 اری کشتودر ان قصیده هعروف‌بمحمود را مخحاطب ساخته و گنته است دیگر بس‌است‌که حوصلةٌ صلات ترا ندازم د همین باعث شد که عنصری ماك‌الشعرای دریاد بر د خشم گرفت د چواب سخت بوی داد دز دیوان شعراددا شست داذمیان برد وابناک جزددقصیده وچند بیت دیگر چیزی اد و نمانده أست . ۷- میدالشعر اء لبیبی خراسانی معر رف بلمیبی ادیپ اژبزر گان وععادیف شع ای قرن ینجم ۳۷ شعرای عصر خود بود دازمختصانامیرابویعقوب بوسف عضدالدوله بر اددمسموذ‌شمار ید #مت. شعر اردرزمان‌های‌قدیم بسیاددایج بود دلی‌ددین زان جزيك قصیدهه بعضی ابات چیزی آردنمانده است. ار ب آلي‌سعید احمد بی محمد منشوری سمر قتدی از شع‌ای مقت‌دد و معرژف عسرشود بود وددصنعت تلون یعنی شعری که بردووژن با زیاده خوانده شود مختصری سائته بود که خودشیدی شاعر 1 ترا شرح کرده بوه دلی نك آن از مبان رفنه وازسایر اشعاروی جزابیاتی چند نمانده است . ۳ ابو الحسی علی ن محمد تر مذیدهر وق بمنب‌عيك بامتیحیات چنگ‌زن از بزرگان شعرای رل پنجم بشمادست + اصل وی آزدهی بوده یاسم منت در مشرق ترمذ ۵ بهمین جپة باین اسم‌معر دق شد. در غازعمرشاعر «ربازامیرابوالمظقر طاهرین فشل چفانی امیرهعروف چنانیان بود که ددسال ۳۷۷ دحات کرده است و بیش اد وی دقیفی دفرخی هردد در آن در بآریو دهائد » سس ازمر گ این اهیر بددیار سیستانن رفته #بخدعت ابوالمظفر احمد ۶ بسر اد ظاعر بن احمد پذیرفته شد سب بذبار غز تو بان‌شده‌است.منچيك‌شاعر گابذله گر ی دفعیح بود»مخصو صا در هجو قدزت بسبازداشتدددموسيقی وژدن چگ استاد کمل‌بود » اذشعراه نیز اند کی مانده است. ۰ - حئييم مجدالدییی ابو لجسی اسحق لسدبی مر وزی رود چاد شنبة ۷ شوال ۲۶۱ متولد شد دنا نجاه سال بعد حتماً زنده پوده ومدح سلطا مسمود- غزنوی نیز گفته است » بهمین جبة باید ادا از شعرای اداخرقرن چپادم و ادایدل قرن پنجم شمردء وی دردمان خودازه‌شاهیر حکما «شعرای اير ان بود و ددشعرددهر قسمم سس نی مپادت داشته چنانکه هم سم زرد کی قصاید شاعرانه سروده تشر رود کی بسیادمعتقد بوده دهمقصاید حکیمانةبلند داشته دناصر خسرومردذ‌قبادیانی شاعر بز درك فر لب چرازم که زمان دی را در گ کر ده است ثر ین قسمت اسبكث وی پردی کرده وچون ادا ببزدگی باد می‌کند احتمال هی دود اسمعيلی بوده باشد . دیتوان وی شامل‌سه‌هز ادبیت بوده است که اذعپان دفته دفقط نزديك بددیست بیت ما 5 ۱ شنر آی قرن پنچم . او بما دسید که از ن جمله شعاد بسیاد بل قصیحسبت . ۱ ابو تصر احمد ی متضو ر اسیدی طو سي که درسال ۶۲۵ رحلکرده است گویندازه‌شاهیر شعر ای ذمان‌خود بودهیسرش‌علی‌بن احمدنیز ازشعرای‌بزد گیست که‌دراواسطقرن پنجم میدیسته است؛این|بونصر احمداسدید اس ت ادف ردوسی دانسته اند وحتی نوشته‌اند که.سلطان مسمود نظم شهنامه دا اد دک خواست داژپیری دا عذد آورد بان کار نیرداشت ژلی چون دی معاصرفردوسی و تقریباً با ازهم سن بوده است بعید ست که این حکابت اساسی داشته بباشد و چون ازشعرا وچیزی نمانده آسی محلوعصر ژند گی اد بدزستی‌معلو؛ نیست همین قددیقر این‌میتوان دانست که از شعر اي خر اسان بوده و ار دا ازتژاه ساسانبان شمرده اند » چپاد قصیده مناظر ه دا که (ژبس ش‌هست بخطا ازو دانسته اند ۶ ازشعر اد چیزی باقی نمائده است. ۱ ۴ - ابوالتاسم حسی بن اجمد عنصری بایخی که در سال 2۳۱ در کدشته یکی اذبزر کترین شعرای زمان خود و ازمشاهیر گویند گان ذبان فسادسیست . در دربار محمود متام ملك الشعراء داشت و قصاید بسیار بلند دد مدح این بسادشاه سر وده استه بماتوای‌شو کت دجاالرسیه» چسانکه تمام شعرای بزد گ ایران که‌بس او آ مده‌اند بو ی حسدیر ۵هاند وعنصر گرا منطو مان بساز بوده که از ن‌فقط تسمتی از دیوان‌اشعاروی‌شامل نزديكت سفهز ازییت‌باقیسی وچند عثنوی نظم کرده بود: سرخبت دخنیگ بت ؛ عين الحيوة با نبردعین » شادبپر » وامق و عذدا که اصل آن افسانهة بونانیست وب بان پپلوک شر مه شده بو دادین متنوبات بعضی ابیات سرا گنده در ری ی مائدهاست . - ابوالحسی علیبی جولوغ فرخی سیستانی که ددسال 2۲۹ دحلت کرده ۷ بزد ان شعر(ی‌ایر انست. نخست ااوطن خود سیستان بچفانیان رفته و پدذبار اهیر آبوالمظقر احمد ین محمد چغانی پیوسته سس از انا بغزنی دفته ها درسلث شعر ای دربازسلطان محمود در | مده است وظاهر ازشعرای دید ر محپوب‌تر بوذ قباویه بت سفق ر عبر فت؛چنانه درسفر های هندوستان اغلي دزد کاب این بادشاه بوده است وامر! دعمال بزر کي دذباددا با وق ددابط سیادبوده وبا برادر ۵ شعرراق. قرن پنجم ۳۹ پسران پادشاه پیوستگی داشته دایشان دا مدح میگنته است . گذشته از شاعری نژ موسیقبی نبزدمنت داشته و کتابی دزضنایم‌شعر باسم تر جمان الرانه باونسست داده ند که اند نیست 3 ا هیعمد بن عمر دا دوبا نیست » چنان‌که.. بن از پن خواهد آمد. دبوان شعر او که امر وزددمیاتست نز ديك بده هز ادست میشود . ن - ابو لقاسم‌منصودبی ۳۳۳ دوسي طاوسی بزر گترین شاعر ایرانْ » درنام و سب او اختلاف بسیادست و ععتمر تر (زهمه ] نست که ثیست کردهام درف به باژاد قرای‌ناحیةطبر آن‌دد خاكطوس‌ددحوالی‌سال ۳۱۳ متولد شد و پدران اه اذنجبای‌قديم پر ان بودند وددسال۶۱۱ باا 2۱ دحلب کرد دنز دياک نودسال‌عمر بات . این‌مرد پزرث کهبی‌آشراق یکیاذیزد گترین دجمال تادیخ ایرادست بهیج ددبادی پیوست‌گی‌نداشتد اينکه معمو لا اورا ازشعر(ی دذیاد محمود عزنوی میشمادند ظلم قاحش.سی که دز حق وی زوامیدادند» زیر ا که درنظم شاهناهه بیچو حة توقع صله از مسی :داشته د ملق محمود غزئوی ددنظر اه نبوده اسب ؛ بلکه فقط بذدق طبیعی ایرائی واذ راه تعصب‌نزادی خواسته‌است داستانپای تادیضی تیا گان‌خود را زنده نخاهدازد و یبراب نظم بر آن ببخشد دفقط پساذانمام این کار چون محمودغزنوی بپرددش شعرا «ادبا معرژف‌شده‌بود دژصدد بر آمده است که‌توجه وی دا نست بمنظومه خود جلب کند و تسه سومی این منظطومه ترتیپ داده وبنام اه سر داشته‌است . ددین صوزت‌شان او اجبل اژ ا نست که ۳ | دزسات شعر اي در باد بشماذند . این‌هر 3 یز رت دمانزاده بعنی پزرك‌زادة اصیل ایرانی‌بود که ددشپرطوس املا کی آزبددان داشت ازمحصول آن آمارت له کی میکر د دئماء عمر خوددا باين کار بزدك نی نظم شمنامه رقف کرد دنمام دادایی خویش‌دا باین کاد مصردف داشت . (ذسال۳۷۷ ددبی‌یافتن نسخه شهنامهبودکه‌اصل آ ترا ددزمان‌ساسانیان بزبانپلوی‌باس «ضدای‌نامه» تددین کرده بودند دپیش‌اذه بنظم دنثر عربی وفادسی ترجمه شده بود دچندین‌شاعرایراتی بنظم آن شروع کرده ولی هيچيك بایان نرسائده بودند ۶ دک پس از مدتپاً کوشش د ستربرای بدست اوددن نسخٌ این کتاب عاقبت ترجمةٌ آ را پنثر فادسی بدست 3 ۱ شعرای. قزن بنجم آوردکه آن ترجمه دا در سال ۳۵۲ پفرمان"ابوعتصود عحمد بن عبدالرذاق طوسی حکمران طوس ۶ سپپسالاد عراسان کرده بودند و او از دوی همان تدرجمه بنظم شینامد شردم کرد و این داقمه ساآها پیش اذ جلوس محمود غز نوی تخت ساعشت خراسان بود تا اينکه در حندد سال ۳۸6 نسخدٌ ادل‌متظومة خود داکه خلاصه‌ای از ان کتاب‌بو د تمام کر در بعددرسال * * نس دیگر ی ازشپنامه دا بایان دسانیده. یعتی ثسبت سیخ آدل ددوع چیز هایی بر أن افز وده امس سس ‌درصددبر آ مده‌است که توجه ملطان محمود غزتوی دا نسبت بمنظومةٌ خود جلب کند دبومین‌جپة پس ژسال۲ ۶۰ نسضفچپادمی اذین کتاب ترتیب‌داده وبمضی‌اییات درمدح سلطان‌سسمود برآن افزوده دامیدواد بوده است که سلطانحمود ددباداش این‌خدمت فیرا اجری ببخشد رساش باژمانده عمر اودافراهم سازده ذیراکه ددین‌میان املاگ دی اذ میان رفته #نپیدست شده بود دای سعایت بدخواهانو اینکه‌فردوسی شیعه دمحمود حنقی آشعرق معصپ بوذ سپ شید گید میعمود از #عده‌ای که ظاه | درین‌باپ کر ۵ بو د بر کشت دانتفلاد فردفصی دا برنمادند د یمین جیت شاعر بزرگ ما دراد اخر عمر خویش تهیدست ذ پریشان 2 نومید زند گی ناسخم با گوادی داش و در همین ذمان نومیدی ۶ نا کأمي نسخه دیگری از شهنامه ترتیب داده است که آخر ین از دوره ند کی شریف ادست ۶ شکوه ار باساز گاری ابامرادر آن تسه ازد کر ده است. همه داستان‌هایی که ددیاب دي ۶ کر ده‌اند ارقببل اقامت دزدر بارمجمود ومشاعره باشعرای غزنین ۶ فراد کردن د تبدیل یافتن صله محمود اذ شستمز اددیناد چاه هزاز در هم د شیره تمام آفسانه مججعو آست تحت مسلم ندازد . قطمست که فردوسی دا ددین افدام محر ك دیگر چزتعسب نژادی دشودایرانسی توده است . اد شاهناعةٌ فرددسی تسخهای بسیاد دزدست هست که شماره ابیات آنسا شوت دازد. معمه لي تر امه جهاد. تسخد است که‌یکی ۸ هزارودیگری ۲ هزازوسوصی ده هزاروچپادهی۰۱ هزاریت دارد ولی نسخه‌هایی که بیش از ۵۲ هزار دادد شامل اشعادیست که از دیگران بان‌الحاق کرده‌اند 2 بیشتر از کر شاسب‌نامةٌ اسدی‌اشمادی درشاهنامه داخل کرده‌اند . تزديك بصد بیت‌هم اشعاد مختأف شامل قطعات کوچت شعر ای فرن بنجم ۱ ودرگ بفر ددسی سا هی ث هش 3 ۵ انتسان ۱ سا در میلست ۰ بات متنوی بو سفب دذلیغا نیز پفرددسی نسبت داده و گفته اند که دز" ۳۸ تمام کرده است اما چنانکه ۳ اذین خو اهد أ مت این هو که از امانی خر اسالی از شاعر آن ره سلچو فیست. گنه آذین‌شعر | که دزمان عیجم ۵ بانز دینك بر مان تور زحابی کر ده‌ائد را ۳۲-1 شعرای‌دیگ رهم بوده‌اند که در رمان‌محمو درستهاند ولی‌ددایام سلعنی‌جاتشینان وی‌در گذشته ائد . االاد حهمود تیز شاعر برودو رد فستر بوده‌اند و ازفرزندان وی عخصو صأبسرش محمد بر 2ش‌شعر ازفتداشته رشعر فاد سی دا مسسسسابته استا: اژنبز بعضی اشعاد ددایت گر ده‌اند . هم ردف‌ترین شعرایی که سی از مسمودهم ژنده بوده‌اند بدین قر ادنث : ۱- قصارامی که ازاسم#نسب 3 احوال اد اطلاعي‌تیست و احتمال می دددنام دی مرکباد دود جزء «قصار» بمعنی کاذر و«امی» بمعنی کتابی نباموخته باشد واذ شعر ند بست درثرهنگیا متشه است , ۲- ناصر لخوی که ظاهرا انعامای لغت دررمان خود بوده و از اشماد ادجزياث دیاعی تمانده است و دزسعتر انست که نام وی ناصر بغوی بوده است #بغوی منسوب ببقشو رد آزشهر های سر اسان درمان هر ات ومر و الر ود بییت , ۳ - امیر ابو الفتح عبدالکریمبی احمد حاتمی هروی که ازامرای‌درباد عزئو یان‌بود. تست کالب سلطلان عیعجم. و ۵ ژ سس صاحعب ار دش مسهر سر کا شب و کاب دخو شدو رس »عر رف عصبر بو #یفادسی دعر بی اشعاد نیگوسر ده است وی اد شعر فاد سی از اند کی مانده است. ِ- | بو منصور شمیم ای ابر الایم #ابنی ملشب پیز رگ‌مهر که اد اعیان ددباز و ث ود او تبز بر دود بان سعر خرب می گنه لیا شعر فازسی ار جر چند دبتا بما در عمیل‌8 ات ب - آبوالذصل مسر ور لو محمد‌طا لقا نی معر وف بمسر ور خراهافی که اد نیز چیه ببت مازده اس . سیب شفر ای قرن پنجم 5 1 امام مسعو درازي که‌آزشع را دعلماک‌معر دی خراسان بوده ژدذ مذهب تشیم تمصب هی ودزید و وی تازمان مسعود ذنده بود و در ررذ شنبه ۲۷ ی‌الحجة سال ۳۰ که سلطان مسعود پچشن هر کان‌نشست دشر[ اشعاری درمدحاوخواندند بسیپدبیت شغری 45 مسعود دای درحق اد سروده بود وی شسندید ادا بخیس هندوستان فرستاد داز اشعاداداند کی بدست ما دسیده است . ۲ - )بوعید الله ر وز به لو عبه) له نکهتی که تخاص او دا نکتی تب بط کرده‌اند ولی دوایت ارل صحیح‌ترمی‌نماید . نکهتی تا ذمان سلطان آبراهیم غزنوی هم زنده بوده وازشعرای بزر گ زمان خویش بشه‌ادمی‌دفته ولی ازشعر ادجزاند کی نمائده است . ث_ ۸ - ابو تنج احمد بی‌عوض بی اسمد‌منوجهر ی دامغانی که‌اذیزد کترین شعرای ابر ان‌بشماد می‌دود ء آزمر دم داه‌غان و در اغار کارشاعر در بادفلك المعالی متوچپر بن‌قا یوس بو دودزهمان ذمان که‌مسعود غزنوی اذجانب بدد در ری و اصفهان جکه‌رانی داست ددیکی از سفر‌ها اه را از گر گان برگ بحدهت ود خجواند 7 بعد درسفری که در جمادی‌الاولی سال 4۲۳ بطبرستان کرد اودا انساری با خود بخزنن برد وتا دمال مرك خود درغزتی بود ودد۲ ۸۳ ددغزنی دحلت کرذ . قسمتی‌ازدیوان اشعاد دی 5+ شامل اشعار بلند مخصوصاً در ادصافی طیعتست نز دیاك بچمار هراد بیت ددستست . ٩‏ - ابوآلفرج ان مسعود رو فی اذ مردم‌دون ازتوابع‌سیستان‌بود دچون‌مدتی دژلاهو رزند کی کرده‌بلاهودک نیزمعروفی شده‌است.ابتدای شاعری‌آوددذمان‌مودودین مسمود بوددلی پیشتر اختصاص بساطان ابراهيم غزنوی دادد ودرسال 1٩‏ که‌سلطان ابر اهیم پسرخود جلال‌الددله مسعود دا برنددستان فرستاد با ی بند دفت ددنین سقر بامسعود سعد سلمان معاشرشد ومدتما با بکدیگر شود بوده‌اند ودزسال +۵۱ دحلت کرد . دبوان اشعاد وی که شاعل‌قصاید بسپادعتین دبرمحنیست دد جدردچهار هز اد بیت موجودست , شعر ی قرن. پنجم ۱ ۱ ۳ ۰ - خو اچه عمیدابوالعلاه عطاءیی بعقوب کالبرازی‌معر وفابنا اوه رعمید عطاء و عطاء هتوب ۰ پستاران وی همه اد بزد گان محر دیس سر خبود بوده‌اند وتر وتي بسبازداشته‌آند دارنیز دی ذیردست وشاعر نوانا بود دعدنها در ددپاد فزنویانمقام مهم داشت‌تااینکه سلطان ابر اهیم اددا ازشغل‌خود عزل کر دوبهندوستان بمحیس فرستاد بیش آرهشت سال‌درلاهوردرزندان بود با در ۶۷۱ در گذشت دیش از ۸۰ سال عمر کرده بود » اشعراداندکی مانده است. ۱ - حکييم راشدی نیز ازشعرای‌ددبادسلطان ابر اهیم‌بود وتا ذمانهسمودین ابر اهیم زند کانی میک دوددغز تین از معازیف شعر ابود دی اذشعر | جز ياك دو ست باقی نمانده است . ۲ - جمال‌الدیی اصر بی شم غز نوی‌معر وف بکافر دغز نوی‌با کافر ‏ غز لین ازشمر آی زمان سلطان ابر اهیم بود ودرهزل دهجا مپادت کامل داشت دی آزشعر اهب حزاند کی «ش‌س متا ما اسیست! ۰ ۲ - اهیر مسعو ذ یی سهد ان سلمان اصل وی لد همدان بود ولی بدران آد دد لاهودنشونما کرده‌اندد ادنیزدر لاهودمتولد شدهژقسمت اعظرعمرخود داچه بکمرانی رچه ددحیس درهندوستان گنر انده‌است . وی درذمان سلطان آبراهیم نز وگ بر تلد یش تساه و ادها بپر أء شاءین هجو 3 ازعمال در بارعر نویان فو ۵ ات ؛ در اژایل‌عمر از سود بغزتی رقنه 7 از ۳۹ تمصاست سرف!لد2 له ابوالقاسم دحدو د بن ابر آهیم بهندرستاند فنه ودرجنگهای ان دما درد کاپ این بادشاهز اده بو ده است ژلی دد صال ۱۲۲+ بسلطان ابر اهیم خیبر دادن ۵ بسرش مجدمو 3 درص‌ددست بر آق نز دملکشاه سلجوقی ار داد بر بسر خودخشم گرفت راودا باحهله امر اي دز رارش که از آ ن جمله سعود سعد بود زندائی گر دودروجیرستان درقاعه‌سو وقلمدهاتوسسال‌دیگ درقلمنای محیوس بودهاست ۶ بعد | زادشد و بر سر اعلاك بدد بپنددستان رفت ودد٩؟‏ بحکومت جالتدد ازابالات عندوستان متصوب شد دلی بزودی ادا عزل کردند وباددی‌گر بحیس قر ستادند وهشت ثه سال در <هازه ر تج درسیستان سر برد تا ارنکه دیحو السی سال 34 ۱ شعر ای فرن. پنجم ۳.۰ آ زاد ۳ اد ین قراد يك نیمه اد همر خود را در ژندان کندانده و مس اد دهایی از حبس بغژنین رفت و از مشاغل. دیوان کناد چست و دد آ نا بسبال 8۱۵ دحلت کرد. مسعمودسعد یکی از برد کترین شعراي آیر انست کهددقصاحت وتأثیر کلام کمتر کسی پبایة وعا د سیده متخصو صاً قصاید سیادی در زندان سردده که در اج ددانی و بلندیست و ددهر خواننده‌ای اثر میکند . ددزبان فادسی دعربی و هندی شاعر توائا بوده و دیوان فادسی اوحتساوزازده هزار ببت عیشود 4-٩‏ سنایی غزئوی آنرا درزندگی رگ جمم کرده است . ۱ - قاضی ابوحنیثك اسکافی مروزی غر نوی اذعلمای نامی عصر خود بود 2 ددغزاین میزبست و در دمان سلطان ابر اهیم غزئوی شپرت کرد و از اداسطٌ فرن پنجم تا ادایل فرن ششم زنه کی میکرده + ددشعر فارسی مپادت داشته دچپار قصیدم او که نمایندة قددت دی دد شعر فادسیست دد تادیخ بیپقی ضبط شده و مضی اشعاد پر ا کنده و قطمات اذو مائده که ددی همرفته تزديك دویست ببت هي شو ۵ . 6 عيوقي نیز ازشاءران این دزده‌است که ازاحوال وی چیزی بمائرسیده دننها اثری که اذه باقیسب داستان ورقه و کلشاه‌بیحر متقاز ست کهینام محمو دغز نوی بپابان‌دسانیده داسدی نیزددفرهنگ خود اشعاری از آ تقل کرده است. این‌داستان داکه ظاهرا ازداستانایایر انقدیست وی اززبان تازی گرفته دشرح معاشتات‌ورقه دختر همام ار قسله بئي‌شببه ددشام با سرعمش کلشاه بسر هالالست که از کودکی ۳ پکدیگر خو گرفنه اند . داستان «رقه و کلشاه ازداستانهای معردف ادب فادسیست « شامرآن زبان‌تر کی جغتابی دثررکی‌عنماتی نیز آ نرا انفادسی گرفته‌اند . شاعردیگری که «علومئیست که بوده ودر کدام دمان‌می‌زسته همین‌داستان‌دا بوزن‌خسر ودشیرین نظامی بشعر قادسی‌در آو ز ده که‌سابقارو اج بسیار داش در آن‌این عاشق‌دمشو ق‌دا اد مردم بني‌شیبان ددیمن ددمان بیامبر دانسته است . شعرای فرن پنچم. . ۱ ۱ 8 - شیخ‌عمید نظاع | لد بی بامجدا ندشن | توا فیح علبی ب محمد بمتی مغر ای ادیپ معرذف ژبان تازی که اژه‌شاهیرعصر خود بود ۰ نخست آ[زذدیر ان دربادئوچین منصوزسامانی (۳۸۷-۳۱) بود دچندی نیز درددباد امیر ان بست‌بوده وسیس‌چندی ورادین سبکنگین را داشته 3 س ازآن در دژباز ممود. نیز ۰ بای‌گاه بلند بافته 2 مر آنچام ددماه شوال ٩۳۶‏ دد بنداه در گذشت . ابوالفتح بستی ازیزد گان شاعران زبان عرب بشمادمی‌زود ودیوان اشعاد تانی اه معروفست دچنددساله در انشانوشته است از آ نجمله کتاب «عادات السادات ۶سادات العادات» و ددشم فادسی نیزدست داشته وجندیت ازهمانده است . ۲- ابر انشاه‌بی آبوالخیر از شاعر بَ توانای این دوده بوده ۶ عنتویی ببحر متقادب شامل داستانهای مربوط بیهمن بنام‌بپمن‌نامه سروده است که تنما يك‌بیتاذ آن باقی مانده است . ۸ | بومنصور عبداثر شید بی احمد بن آبو بوسف‌هروی معردف بابوعنصود با بوسف که اژمشاهیر دانشمندان هرات بوده است . ٩‏ ابومحمد عبدالله بی محمد بلخی معروف پروده اذصدورخراسان که بشتر دسر ودن اسات مفرد تخصص داشته است . ازمحمود غز توی «پسرانش عحمد سعود دوذیرمعردف دایواقامماحمدین حسن میمندی نیز اشعاد فادسی دوایت کرده‌اند . شهرای ال ز یارب س ازقوت گرفتن غز تویان خیاندان ال آل زیادددگ گان تقریباً منقرض شدند دقلمرو ایشان ددمیان پا‌شاهان غزنوی و پویه متناد ع‌بود و گاهی‌بدست پادشاهان غزنوی و گاهی‌بدست‌سل(طین آل بوبه می‌فنده بومین‌جهت شعرای بساد دد درراژ ال زیاز در قرن پنچم نمودهاند ر اگرهم یکی جیاتن مانند فضایری دادی و منوچپر ی دامقانی و لامعی گر گانی بوده‌اند بدباد غزئویان و سلچوقبان پیوسته شده‌اند . يکي از آ خرین امر ای ال زیاد که دد ادبیات مقام دقیع دارد امیر عنصر المعالی کیکادس بن اسکندرین قابوس است که داماد سلطان محمود ۹ ثٍِِ . شعرای مرن بنجم ۱ فزنوی بوذ #لی چول توب نادشاهیی بو سید قلمرو آذرا آل‌بویه گر فتند و فقط غز نوبان تا درجه‌ای اذوحمایت می کردند: عاقیت با ایوالسوادهکمران گنجه «اران بچنگ گرچستان دفت ودر آن جنگ دخم‌برداشت وپس آذچندی مرد . این‌بادشاه در ادبیات فادسي متام دقیم دآدد دددنظم #نثر مهادت کامل داشتهد کتاب قابوس‌نامه 3 درسال ۷۵ تمام شده دبس اذین ذک آن خو اد مد تیف آدعمت درشعر نیز مقدرتی داشته و در آن کتاب بعضی اشعار خود راچه بفقانسی و چه بز بان طبر ی ورده است ودیگر چیزی از کفتة اد بدست نیست . شاعری که بدربار وی‌اختصاص داشته قصیحی کر کانیست که هقت سال دد مالاژمت آذیسر برده ومتنوی داعق وعذرا دا نظم کرده دلی پس اذ انقراض این خاندان از نظم آن فادغ شده و آنرا بادذان مختلف سروده است ۶ اينك تنها سه بیت اذ اشعار ان باوذان مختلف باقیست . لامعی گر کانی شاعر معر وف ددباد سلجو قمان نمز که سی اذین ذکر از خو اهب ا مت درا از کار از شعر ای ال زیار برده اس دفخر الدین اسعد فشری گر کانی نیزهمین حال زاداشته است . -شعر ای ] ذر با یجان وارای- درسال ۱۸۲ هاددت‌الرشیدیزیدین مزیدشیبانی راحکمر انی اذر بایجان «شروان ودد بندداد وادلادوی گاهی باس‌تقلال شدمانی(دطرف نی العباس تاه ددان نواحی حجمرانی کردند و حکمرانی ایشان تا درچه‌ای عدو ان سلعلنت داشت . ارطری دیگر هاشم بن سر أقه حکمران دزیند ددسال ۲۵۵ دعوی استقلال کرد و تا سال 46۷ [ولاد ارباسم‌بنی‌هاشم در دربند حکو مت داشتند. آژيك طرف هم ددسال ۰ که سالاد عحمد امیر | ذربایجال محبوس شد پیردان دی هريك بخیال‌بادشاهی افنادند داز آن جمله محمدین شداد بود که تمام ناحیة ادان یی تخجوان ۶ دمیر قاپو و گنجه دنفلیی را گرفی وسلسلة شدادباندا تأسس کرد که تاسال 20۸ بر آن تواحی مساط بودئد . طا بفدیگر پاسم بتی عسافر با بنی سالاردرطازم و | ذدبایسان ار سال ۳۰۳ تا سال ۲۰؟ حکومت داشته‌اند و مرس این ساسله سالاد محمد بن شعرای قرن بنچم ۱ ۱ #۷ مسافر دیلمی بود . در گیلان دسواحل جتوب غربی بحر خزد نیز سه ساسلهُ ایرانی حی‌کومت داشته‌اند: یکی مساسلةٌ جستانیان که موسی آن‌مرذنان بن‌جستان دی۲۸۹ مستقل شد دتاسال ۲۰۷ قرذندان ادحکمرانی داشتند » دیگر ساسلهکنگریان بود که محمدین مساقر درسال ۳۰۷ تاشیس کرد وتا 29۶ ددسلطنت بودند ء سسومسلسلة سالادیان که سالاد مرذبان دد۳۰۳ تاسیس کرد دنا ۳۷۱ باقی برد . این سه ساسله (غلب بعضی آذنواحی | ذدبایجان دا بدست داشتند» بهمین جمت از افاغر قرن دوم تساط عرب‌بر آذر بابچان ده بزوالدفتوتسصب عر بی دران تواحی زو بشعف دذاشتو مخصوصا چون جست‌انیان و کنگربان وسالادیان که هرسه ساسله ایرانی د دیامی بودند بر ! ذدبایجان مسلط شدند تعصب ابرانی از دیلمستان د گیلان با فدبایجان و اذان دقت 5بهمین جپت دد نیمه اال قرن پنجم بات فادسی دد شمال عربی ایران رواج عمده یافت ۶ امرای این ناحیه بتردیج ادپیات فادسی پرداختند. درسال ۶2۰ سلچوئیان بر | ذدبایجان مساط شدند وحکمرانان این‌سرزمین‌دا دست‌نشاندة خود کردند . سلجوقیان ددخراسان بفرماتروایی آغاز کرده و کار گزادان دربارخوددا از مردم خراسان ددانشمندان‌این سرذمین بر گزیده بودند» بهمین‌جمت اذنخستبزبان دری که زبان خر اسان بود انس گرفتند و آ نرا بان ددبارخود کودند «بهسرجای از ایرآ که ذبانآ نژبان بپاوی بود دفتند! نرآباخود بردند؛ لژ آ ن‌جمله در آذدبایجان نیز که بان عامة مردم ان بپلوی بود زبان دری دا انتشاد دادند بومین‌سب ادنیمة فرل بنجم بان درگ در ذربایجان زداج کامل یاقت و درین ددزه شمر فادسی در دزیارد آمر ای | ذر بایجان سیندیده پوت وچندانن شاعر بر رگ در ان دیا بوده‌آند بدین قراد : ۱- ابو نصر علیی بی احمدب منصور اسدی طوسی بسر اسدی شاعر 4-5 پیش اذین ذکر اد ذفت » اين پسر نیز اسدی تتجلص میگر ده ,] ذاری که ازوی‌سانده یکی سخه‌ای از کتاپ الانبیه عن حقای‌الادوبه است که درماه شوال 21۷ بخماخود نوشته +دیگر مثنوی کر شاسب نامه بیعر متقادب تتفلید شاهنامه است که بس از كثِ« ث" ۱ شمراش قرن پننجم منظومة فرددسی بهترین نمونه اذین سبلك.شعر فارسیست داذا*4 تا 40۸ بنظم آن مشفول بوده و آنرا بقرمال امیر ابودلف کر کرکااعیر ادآن‌ازساسلة شیبانیان کهسدتی دردرباد دی بوده است د بتشویق ژذیر اد محمدین اسماعیل نظم کرده و در حدود جراز هزاز بیتعست .سوم کتابی دد أخت فادسی که بش ازفرهنگ حقص سفدی قدیرترین کتاب لغت ذبان ماست د | نرا برای شا گرد خود آددشیربن دیامسپار نجمی شاعر تالیف کرده وباسم لغت فرس یا فرهنگ اسدی معردفست . ۲- ابومنصور قطران بن منصور از دی‌آرموی‌تبر پزی که اصللاازمردعاوذعیه (اددمیه) بود داز ,زرگان شعر ای ددچة دوم ایراتست وددسال 16 دحلت کرده » یشتر اوقات دد تبریز بود و شاعر درباد امرای سلسلهٌ و هسودانیان آذدبایجان بشماد صرفت که در طارم 2سمیران و تبریز و عراغه خکومت داشتند د پنج تن از امرای این سلسله دا مدح گفته است وی معرذف ترین ممدوح اد آبونصر محمدین مسعود ین مملانست که بابو نسر مملان معردف شده » ناصر خسرو شاعر دحکیم معروف این مان وی دا در سال 4۳۸ در نبریزدیده است . قطران مخترع سبك مخصوصیست دد شمر فادسی که سراسر آن مصنوع و همسجم ۶ مسرصع می‌باشد وس ازوی ده شاعربن زر کي ابر ان دد فر ل ششم دشید تطواط دعدالو اسم جعبلی غرجستانی اد قلید کرده‌اند . دیوان اشعاد قطران شامل نزديكت هفت هزاد بت دز دستست وبجز آن منظو مه ای باسم کوش نامه دازد که از حکایات قدرم ایر انست مانند شپنامه فرددسی و نیز ملوی و ام و عنداد کتابي در لغت باسی‌تفاسیر باد ثسبت داده اند که اينكك بدست نیست . بعضی اذ بهترین اشعاد قطر ان ددایر ان بخطا باسم دودکی معروف شده ذیراکه اس‌ممدوح قطران ابونصرمملان دابا سم ممدفح عمد؛ نود کی نصرین احمد ساماتی اشتباه کر ده‌اند . ۳- دییاجی سمر قندی نیز از شعرایست که ددین ذمان دز ! ذذبایجان بوده است » ار احجوال وی اطلاع کامل نیست از شعر ادنیزجز قصیده‌ای که دد مدح اعیر فضلون ‏ خرین بادشاه سلسله دهسودآنیان سروده چیزی نمائده است. شعر ای فرن بنج ۱ پر #-شعر اي در با رسلجوقیان-ددسال۹؟ 6طغرل بيك‌سلجوفی که ادنژادترك بودبر مسعودین محمونغزنوی‌خروج کرد بر بعضتی اذ نو احی خر اسان استیلا یافت وخعوددا باشاه ستقل‌خوانده سلسهٌبز د کی تشکمل‌داد کاهر دالهعر رف درتازیج ار ان‌پرژنده 9سیح‌تر پن قلهردتادیخ ایراند| پس از هخامنشیان دساسانبان‌داشته‌است. همچنانکه عر لو یالب ثر ست شد گان درباد سامانی د بهمین جست مائوس باد بمات قازسی بودئد سلیجوقفیان ۳ باداب دریاد عز نوی انس گرفته بودند دجون پسراخانت رسدند تمدل داه‌پیات ایر آن دا جزد ایین بادشاهی خود فرار دادند و سن از عزتویان بزد کترین شدمت دایز بان فادسی کر ده‌اند ذیرا که‌همواره ددبادایشان مماو ازشعرا دنوسند گان پزد گ بوده است و وژدای معردف ایشان مخص و صاً عمیدالملاگ ابونصر منصود بن محمد کندری ونظام الملك اپوعلی حسن بن علی پن احمدین اسحق طوسی که موس داقعی سلطنی بزر گ سلجوفی بشمادمیروند ادیب پرژد وشاعر نوا یزده(ند. ازسال ۶۲۹ تاسال 2٩۸‏ جماد تن بادشاه سلجوقی دذایران سلطنت کر ده‌اند: طغول» الب ارسلان » ملکشاه بر کیارق ۶ سه تفر اول ایشان از برد گترین دجسال تاریخ آیرآن بوده‌اند داز سرحد هنددستان تا سولحل دریای ددم دا ددتصرف‌خودداشتند. ددنیمه ددم فرن پنچ‌عده کتیر آزشعر | ددددبار بادشاهان سلجوقی ددشپر هایهختأف خر اسان دعراق زند گی کر ده‌اند » ار بعضی از آ نها مانند تسیمی و فرخی گر گانی و شجاءی تسوی وددفیر ود فخری #حثیقی وجعفر هم‌دائی #امیر عبدانة قرشی آحمد بدیپی فقط آسمی‌ماندهد شم رآیشان بما ترسیده‌است . به‌ضی‌امرای ال سلجوق نبز خود بز بان فادسی شعر گفته‌اند میأنید اي الدین ملکشباه سوعین بادشاه ین سلسله ژٍ بر ادد آوطغانشاه بن آلب ارسلان که در رعان یار حکمرانی خر اسان داشت و در هرات حیومت مب‌گر 33 سر محمدبن مل‌دشاه دار ام الدین شختباد بن ذنگی پیغوی ساجوقی که از خواص بیقو علك حسام الدین حسن بن علی طعاخان پادشاه مرغینان و کاشان ددمادداء الثپر بود وبمناسبت تام ادبیغوی تخلص‌می کرد وشاعری زیر دسیت بوده‌استد اذشعر | فچند قطعه ذقصیده باقینت . اژ نظاع الملك قوام الدین بوعلی حسن بن‌علی بن احمدین اسحق‌طوسی وذیر معروفآ لب ادسلان 2 ملکشاه و ار شمرآی فرن بنجم وعمیدالملک ابونصر کنددی وذیر نیز شعر فادسی‌نقل کرده‌اند . عموماً بادشاهان‌این سلسلهددیر ورش‌شعر | می کوشیده‌اند و مهبم وصا طغاتشاهبن ‏ لب‌ادسلان شعر ای‌سیار دا گردخویش جعمح کر ذه‌پوه داذرنوانش‌ایشان دزیم نمی گرد» ملکشیاه نیز تست بش | رست.مخصوصی نشان می‌داد . اما شعر آبی که ددفرن پنجم دردربار سلجوقبان بوده‌اند وازیشان | مازی‌مانده بدین‌قر آدند: صفی‌الدین بزدی ازشمر ای‌طغانشاه که ازوچندبیت مانده» کافی خر اسانی معراف بکافر ك که اژنیز درددباد طغانشاه‌بوده وارد نیز چندیت‌مانده‌است افیرعلی پوزی تکین که از احوال وی اطلاعی‌نینت داز شعراد ددبیت بما دسیده » ابوتصر احمدبن ابر اهیم‌طالقانی ازمردم طالقان خر اسان که‌ازشعر ای‌دربارملکشاه واخواص نظام الملك بود داذ شعر اد چندبیت باثیست شعرای بزد گ این دوده بدین‌قراد بو ده‌اند : (- ]پوالحس بن محمد بی اسمعیل لامعی گر گاني‌دهستانی که ازمردبکر- آ پاد معله‌ای از شپر گرگان بود ودرماه دمضان سال ۳۹۲ پا ۳۹۳ متولد شد وتا شستوچندسال پس‌از آن یعنی‌تازمان سلطنت الب‌ادسلان نیز زنده‌بود . وی اذجیت زمان نخستین‌شاعر ددباد سلجوقیانست یکی از بزد گان شعرای درجة دوم ابران بشماذمیر ود , دزمان خود شهرت‌بسیادداشت فتمام شعر ای‌عصر بوی افتدام‌گردند مخصوصاً هعرزی تیشابوزی بزد گترین شاعر سلبجوقیان هموانه پیرد اد بوده اس 2 سيكك وی دا درشعر تکمیل کرده + دیوان لامعی دددمانهای قدیم بسیاد مطلوب بود ذیرا که در انسجام دشبیهات طبیعی هاصاف بپاد هخزان دغزل استاد بود اینات دیوال وی‌بدست نیسب داد شعر اوفقط نزديت‌هرادو بانصدبیت بافی صانده‌است . لامعی بیشتر اختصاص داشته اس بخدس‌خواچه عسدالملك آبونصر کنددی وذیر معردف وبی‌اذمر کت ادمدتی نیژمداح خواجه نظام‌الملك بوده استه مي‌نو بسند در جوائی از گر کان خر اسان رت ودرسللت شا گر دان مد | لا لام محمدغزالی‌دد آ مد دلی این کته مشکوك می‌نماید . شعر ای قرن پنجم ۱ 5 اه ۲- جمالی مهر یچردی نیز اد شمرای این دعان ومعاضر بالاععی. دبرهانی بود دلی اذ لحوال دی چیزی معلوم نیست داز دا منظوعه‌ای باسم بهمن نامه دد داستانهای قدیم ایران بوده که آينك در میان نیست دبعضی ابیات آن دد فرهنگیا باقي مانده داز اشعاز دبگر ادهم چیزی بدست نیست ولی اذهمینمختصر پیداست که شاعر فادری بوده است . ۲س امیر عبدالملك محمد برهانی نیشاپوري بددمعزی نیشابودی شاء: ر معر #فست ؛ اصلا ار مردم تسابود دی ددنیشابود ژند کی میکرد ودد سلاث شعر ای دز بارجال‌آلدین ملکشاه بود ژچندان تقرب داشت که درسفر هابادی بود . عاق‌در سفری که درد کاب این بادشاه بقزدین دفنه بود ددسن 7 سالگی در ادایل سلعلات ملکشاه در ان مر در گذشت . ار احو ال وک بیش‌ادین اطلاعی نیست «ازشعر اد چز يك‌قصیده نمانده ولی ددعصر خود ازشعرای ععردف بشمادهیرفت ب ۱ - ابوالمالی نحاس اصنها نی ازاعیان درباز ساجوقی بود. چندی‌دز<دمت آلب‌ادسلان هیزبسی وسس عااض‌ساه ملگشاه شد ودرددباد بر کیادق 3عحمدین ملکشاه نیز همین مقام دا داشت وچون میان این دوبرادر اختلاف افتاه بمعله فرار کرد وحکمر ان‌آن دیار آودا عحت م داشی داز آ نا بمصر نزد المستصر باه خلفه قاطمی دفت دمالی گزاف باودسید وبس‌از آن چندی ددحیس‌بود دچون دهایی‌یافت بار دیگر مدزبار بر کیادق ذفت وددضمن ازخواص دادبيك‌این حبش‌بن آلثو باق امیر خراسان بوذ 45 شم ایذمان دا سیاد میتواخت ژلامعي نیز 2 دا مدح گفته است. عاقست دزسال ۵۱۲ دحلت کرد , وی انشیعرای معر دف عصر خود بوده داشعر ادچز جند‌لعاعه چیزی بماً تر سیده است. ۵- فخر الدین اسعد فخری‌ترانی در اداخر عمر خود در سلك شعرای سلجوقیان در آمد ددرسال 2۶۲ دحلت کرد . بخست دد گر گان می‌ذیست و سپس ازشعر ای دربار طغرل دملکشاه بودو دد عراق و دی زند کي میکرة و از معاریف سعر آگاعصر خوو ۵ بو د. از اشعاردیگر اه سه‌قطعه بیشتر باقی تمانده دلی‌منظومه‌دیس‌ددامین از آثاد او باقیست که یکی اذ شیوانرین داستانهای عاشُقانة شعراف ایرانست و 0 كت ۱ شعر ای فرن پنچم . اشمار ] ن دذنپایت سادگي ورد اي سروده شده ۰ این منظومه ۳ در اصقان بنام شو اجعه عمیثن ابوالفتح «ظفر بن هحمد نبشابوری حکمر ان اصفهان دز یدود سال +۶2 تمام گر ده و انرا اد اصفهان بیمدان نزد وی فررستاده است ۰ این منظومه دا از دبان پپلوی بفادسی | ورده #اذین‌فر اد دی بهلوی میدانسته دبعصی اذمولفین بخطا این موی دابنظامی کنجوی ۵ نضظاعی‌عر وضی نسبت داده‌اند. این عننوی‌شاعل نز ديك هشست هز از بیتست . آ- ميك‌عمان زوزلی رودیاری ازشعرای درباز طغانشاه بود و ازینقراد تا ادایل فرن‌ششم نیزژنده بوده وباعاي باحرذی شاعر عروف‌اینزمان که ذ کر اخواهد امد مشاعره داشته است » بیش این از احوال اه اطلاعی نیست اد شعر اد جزدو قصیده بدست نیست . - اپوالعقایر ظفر بی‌محمدبن عبدالله کافی‌همدانی معزدف بکافي ظفر هجبدانی اژ شعر ای‌در پادملکشاه‌بود که ناژ مان سلطنت سنج «م دراگایل قرن‌شش م دنده مانده . از بزر کان‌زژمان‌خودبود زشعرعربی دفارسی داخوب می‌سرود . اد سول 3 جزین اطلاعی نیست د ازشعرش جز سه فصیدد دچند قطعه چیزکیما نرسیده است . ۸- عبدالحمید عبهر ی غز نوی از شعرای درباد الپ‌انسلان «ملکشاه بود نا ادایل فرن ششم نیز زندگی کرده از اشمار دی هم جز پکتصیده دچند قطعه در دسا تیسمت . *- رایس شهید ابوالحسن علی بی‌حس بن علی بنا یی طیب باجرزیمعردف برئیس علی‌حسن اذ بزد گان ادباک این قرن بود * ددجوانی کانب طفرل‌يك‌بود ودر دی دذچشن مپر کان قصیثه‌ای دذمدح او خواند ژادهمان‌ردد بددیاد اوداهیافت و سس درد بازملکشاه میزیست دی بمبل خود ازخدمت ددباد ببرون دقت دداخل درسلت عرفان شد ودرهمان اوان درسال 4۱۷دد مجاس نوش خوادی بدست دالی ابخاز که‌دراسارت سلچوقیان‌بود کشته شد . وی درنظم ژنثرفادسی و عربی سارت بسیاد داشته ودد هر دو دبان دیوان شعر داشته است دلی دیوان فادسی او ازمبان شعر ای قرن پتجم گنف رفته ودرشعر فادسی مجموعه‌ای از زباعبات بسیاد اد ذا بوده است باسم طرب‌شانه که ظاهرا آ نپم ددمیان‌نیسب‌ودیگر از آ ناد وی کتاب دمیةالقصر دعسرةاهل العصر ست که‌شامل احوال داشعاد شعرای ابرانست که در ان عصر بزبان‌عرب شعر گفته‌اند و از کثبمعر دف ادبیات عرب بشمادمیر ود * اما اشعر فلاسی ادجز يك‌قصیده وچند قعطعه چيزگ بدست ایست . ۱ ۰- عبدالرحمی عیاضی سرخسی اذشعرای ادیل واداسط قرن‌پنجم بوده د دازآ خر عمر دزسلك شعر ای ددباد سلجوقبان در آمده و درددباد الپ‌ادسلان رطغرل دملکشاه بوده » از احوال او چزین اطلاعی نیست واذ شعر او بیش از چند قعلعه پم ترسیده است . ۱ شرف‌الزمان ابوالمحاسی زین‌الدیی ابو بر جعفر بی اسمعیل‌ازدقی هر وی یکی‌ازیزد گان شعرای اداخر قرن پنجم واد معادیف شعرای آیرآن بود ؛ دد شپهر هر ات سکنی داشی ویدرش آدیب اسماعیل وداق هروی آز معازیف فشلی آن شهر بود وازمر یدان خو اجه عدالته اتصاری شمازمیرفت » مدای مدیدشاءر دیاز طفانشاهبن لپ ادسلان حعکمر ان‌شر اسان‌بود و هس بگرماندفت ودردد بادایر انشاه آبن قاودد تخستین رادشاه سلسلهُ ملجوقیان کرمان‌میزیست وددسال ۵۲ پا 0۲۷ رحات کرد . ازدقی متخصوصا درتشبیپات بدیع #ادصاف‌طبیعت ددعیان شمر ای‌ایر ان ماع ار جمندی‌دارد؛ دی ان اشعاردی‌شامل نز ديك‌دوهز ارو ششصدبیت در دساستی ددیگر اژ ! زار وی داستان سندباد باسندیادنامه است که نظم کرده بود وان معوموع اجست از حکایات قدیم ايران _مانند اثیف لبلة و لیله که ظاهرا از هندستان بایران | ودده‌اند #یزبات بپاوک ترجمه کرده بودند «دیگر کتاب الفیه دشلفیه بوده است که براي طغانشاه برداخته بود دلی این هرده کتاب ددین زمان باقي نیست . ۲ - امانی خسراسانی ثیز ازشاعران درباده سلجوقیان بوده که درخر اسان می‌ذیسته از احوالاداطلاعی نبست‌جز | نکه داستان‌یوسفدذلیشا دایناع شمسالدوله باغان شاه‌بن‌ادسازن براي شکر گز ادي ازوی‌که اورا از زندان دماکرده بودسردده ۶ج ۱ ۱ شر ی فرن پنجم است این حنظو مه ردیل بفر دسیی تسبتدادههبنااوچند بادچاب کرده‌اند . ددین متظوعه گفته است که بیش از آن‌اشعاددیگری نیزسروده امام یزیا ال نمانده‌است پوسف ذلیخا داسی اذسال ۰ ۶۷ سایالن دسانیده است . - کمالالملك آذبب انوجعفر محمدبی احمد مختار زو نی‌معردف بادیب ژوذنی یا ادیپ مختاد » از بزدگان ادبای این دژره و از عمال نامی ددباد سلجوقیان بود . دد شوال 2۷۰ که ملمکشاه پسعایت نظامالملك دیاست دیوان انشا داشراف خود دا از کمال‌الدهله ابورضا فضل‌اله‌ین‌محمد ذوذئی گرفت و پسر ااععین- لمنلكک ابوالم‌عاسن سیدالروسا محمد زا که آژممددحان معززی‌بود کود کرد دیاس دیوان دانعست بمویدالملك ابوبکرعبیدالنه بسر :ظامالملاك سرددانه کی پس از آن این کاد راباديي منعتادد جو ع کرد واورا کمال الملک لقب‌داد وییش‌اذین ازاسوال وی اطللاع سسي . وق بابو د گان ادبای دمان شود معشوو بو ده داشان اود استوده اند 2 خود شاعر نوانایی بوده دیاك طعه ازاشعاد اومانده است . 5 - خواجه ابوالهیثم احمد بیس جرجانی ازحکما و دانشمندان معردف اسمعیلیه پوده و دربار وی اطلاع کامل مان سیدهاست وتنها اثری که ازد مانده قصیدهاسنت دزحکمت مت رتعییی اسمعیلیه که اصر سر ۳ نرابتمهجامم الجکمتین» یکی ازشا گر دان‌وی که‌محمدین‌سرخ‌نیشابوری لامداشتههر دد بفاز سی‌شر ح کر ده‌اند ین قصیده پیداست که حکیمی دانشمندو شاع عاتو انابوده است . ۵ - فیاصو ق اذیب ابوالعبای لو کری ازدانشمندان نامی اذاخسرفرن پنچم ژادایل ثرن شم وازه ۳۱ ردات سمنبادین مر بان اعجمی | ذباء چام ي حکسيم دعر وی در گذشه در 29۸ بوده اسي که وی ازشا دالن‌معر ف‌آبن سنا منا بودهءازمر دم ردستای لو کر ارتوابم شهر مرهبوده و بپردودبان فانسیدعربی شعر مب‌گنتهودبو آني داشته است که اينك ددعیان نیست . وی اذخاندانی‌اصیل و اژبز ر کات روز کارخود بشمادمی‌دفته دنوشته اند کهعکمت زر اوی‌در خر اسان‌انتشاردادهد بسیارگ‌از حکیمان خراسان شا کرد ادبودهانه از آن‌جعله حکیم اسعد میینی دقطب الزمان محمد بن شعر ای رن پتجم نت ابوطاهرطیسی مر وزیوحسن ین قطان مردژی دقاضی‌عبدالرداق تر کی د افضلالدین غیالانی بوده‌انده مو لفات چندداشته‌مانند «بیان الق ,مان العدق» ددمنطق دحکمته بر خی دسایلد تعلیقات در ضمی در تجوم از د[نشمندان‌نامی بشمادمی دفته‌چنا ننکهدر ۲۷ ؟ با اما عمرخیامدابوالمظفر اسفز ادیدمیمون‌بن نجیبد اسطی‌مأمورزیجوتادیخ جلالی ملکشاهی شده‌است . ا(شعار اوقصیده‌ای مانده است بعنوان «اسر ادالهکمه» شامل بنج قسمت ددعنطق دطبیعی ودیاضی دالهی داخلاق که خود شرحی بقادسی‌بر آن نو شته است . - حقیقی که ازشاءر ان در بارطفاتشاه بن | لپ‌ارسالان بوده‌است . ۷ - ابو نصر احمد بن آبر اهیم طالقانی خر اسانی که از مداجان خاص نظاءالملک بوده است . ۸ - فاص جعفری فسوی اذشاعران‌اداخرقرن پلجم دمداح ملکشاه (41۵- 8*0 بوده وظاهرا تا او اسط قرن ششم دستذاست . جبردید دد قرن بنجم چندتن شاعر دیگر بوده‌اند که از اشعارشان اندکی باقی‌مانده است واذبرخی اذیشان درف رهنگپااشعادی ضبط کر ده‌اند و معلوم‌نیست بکدا‌پاك از دژیادهای آین‌فرت‌یو ستگی‌داشته‌اندونامپای ایشان بدین گو تست ابالیث‌طبرستانی گرگانی - ابوالحسن بستی - ابوالحسن عراقی - ابوالسن علی‌بسن عبدالهمیدین علی‌دایه بیپتی- ابوالسن بزدانی- ابوالفانح عپدالگریم بن احمف هدک ابوالفضل بیهقی( بجر مودح معر رف این دلاده). ابو المظفر عبد اجب اد بن‌حسن‌باحسین جمحی هقی - آبو المعالی‌تومسی- میدابوطالب‌بن‌جمال!لساده‌ذو اللسانین سیداثرکیس العالم ابو الحسن محمدین علی‌بن !بوعلي احمدین ابو الحسن‌مسمدین بومنصودالز باده‌علوی حسینی بیهقی. میرابوعبدا قرشی- خواجهابوعلی‌سرخسی - ابو نس رجوسودی - امیردئیس آرونصرهبةاله بن‌حسین‌بن احمدبن حسین‌الدادیج بییقی - خواجه آحمد موف - احمدداتگر - بادع قضلوی هروک - چمقرهمداني - جامدیت خواچه بلج تک ۱ شعر ای قرن بنجم حسین الداری. حسین ایلاقی- دهقان خوژکد دیلمی- ذرقی- دبیمی- زجاجی-شیخ سعیدعبادبیپقی - صایغ دازی ب اعیرسید ضیاءالدین معمدین‌ژینالمعالی آبوالحسن علی‌بن حسین بن مظفرین حسن بیمقی- خواجه شیغ‌العالم علی‌بن محمد شجاعی.- فر ارگ - کیلحسینی قردینی - ابوشر یف احمدین علی مخلدی گر کانی که تخاص 1 رابخیل محلذی هم نوشته‌اند - حهمودی - مکی ینجهیرگ - هو ری - اعجادک. هزل بستی - پوسف امری . ۵- علما + عر فا - گذشته اذشعر ابی که درددیادهای مختاف‌ایران ذیسته‌اند د کر ایشان گذشتددقر ن پنجم‌عده‌ای ازدنشمندان دعرفا نیز بوده‌اند که بزبان‌فادسی شعر گفته آند وبپیج دریادی اختصاص نداشته‌اند معاریف ایشان بدین‌قر ادند . ۱ - بد‌یع‌آلزمان ابوعبد الله سحسیی بی ابر آهيي بی احمد اذیب طنری ملقپ بذهالاسانین باذالببانین از اذبای معردف عصر خویش‌بود» اصالا اذمردم نعلنر بود دلی در کوچهارزو یهد محلفحومان اصفرانژند گی‌مسکرد وتمام‌عمرخویش دابآموز گاری ودرس بت گذدانده است داذمر دم سنت ژددستداد ایشان بود ودردوذیان فارسی ژعربی‌آدیب‌معرف‌بود بهمین‌جبه آددا خوالبانین ذواللسانین مب داده‌اند دعاقي دزماه محرم سال 4*۷ دداصفهان دحلت کرذ فچند تالیف میم ازد مانده است یکی کتاب‌الخلاص ددادبددیگر ی‌دستوداللعه ۶ کتاپ‌المر قاة که‌هردوددلغت عربی‌بقادسی ات ؛ درشمرفادسی ثیز دستی ذاشته مشصوعاً اس ".مصنوم هسیر ده ولی اد شعر ار جز جندفملمه جیزی بما پر سیشه است . ۲- شیم )بوذر بویا ی انمعار یف مشایخ‌خر اسان‌بود که دراو ار فرن‌چبارم واوایل قرن‌پنجم ذندگی‌میکرد دععاصرسبکنگین ومحمودغزنوی‌بوذ » ازاحوالدی پیش‌اذین اطلاعی نیست وازشعرفاه . بي ار جزدویست نمانشه است . آ- شیخم بو حفص عبد الله بن بقظان خوری رک نیز ار مشاهیر مشایخ خراسان بود و با ایوسعید ابوالخیر معاشرت داشت دسفر بسیار کرده بود عاقبت دد سال ۷۲+ بسن هفتاد با هقتاد و پنج در گذشت و ارو نیز دو پیت شعر فادسي شمر ای قرن پنجم ۷ هائده اس . شیج ابو الحسن علی بن‌جعفر خرقانی بسطامي حعروفب بلنیخح خرفان ار مر دمخر قال‌تز ديلك سطام بود ژاره‌عاد بف‌دشا: بخ برانست» بشتر اوقات‌خوبش راد مو لدخوذ کذدانده ودرطر یقت‌شا گر دشیخابو العباس 1 ملی‌معر وف بقصاد بود وددشب سه‌شنبة عاشوزای سال 2۱6 درحر قان در گذشی رهم 1 تج مدتولن شدواکنونزا اد در همان موضم : دیات بسبطام ژیازت‌گاهسی ۶ بصّی دیاعیات فازسی بسا شست می‌دهند ۶ کتابی بفادسی دد هناقي او بنام تودالعلوم لوشته اند . نك 5 -شییخ ا بوعید اللهعلی بی محمد بن عبد له بی عبیدالل4 شیر ازی معر وفایبا کو باا بی با کویاابن با کویه» دی‌نی ازء‌شایخ‌این‌قرن بودوددشی رازه لادت‌یافت«ددجواتی دد سلاکمربدان شبغر! بوعبد افیف شیر ازگعارف هش پودقر نچپادمدد آ هد سپس ببصره رفتو از | تجابتشابو رسفر کر دو باستادامامقضیریعادف معر وف (مانو ابو سعیدایو الختر بیوست » سیس یاو ند رفته از | تجا بنشبر ازرجعت کرد وددییردن شهر شیر ازددداعنة کوعی کهخانقاهاه بود ددانز 2 امیز ستژدرهمان‌جاددسال۲ ۶۶دد گذشت‌ودد آ نمی مذفون‌شد که امروذباسم بابا کوهی درخارهج شهر شیر از گر دش گاه و یبارت گاهست. وی بواسطهٌ اقاسی ددهمان کوه شمال شب ازباسم کوهی معردف شده ددیوان شمر فادسی که نزديك دو هزاز بیت شعرست بوی نسبت میده‌ند ولی دنیسن آسناد پر دیدست . س شیم) لا سالام خو اجه! زو اسمعیل عبد الژه بر محمد ! نصاری‌هر وی معراف بعبدالهانصادگ وپیرهرات اژاولادصع‌انه‌ادی‌بوه که درزمان خلافت عثمان‌بااحنف ین قیس پر آت‌دفت #یدر ان‌دی همهدد هر آت بو دهانده ادف ب‌جمعد ۲شعبان ۳۷دزقرندد هر آت‌عتو لدشدوار کود کی جو دیت‌ذهن بسیاد بر ود میداد چنانکه ددیکتب شعرعربی بدبپهمگفت از نو اذژعصر خودبود ودر ان زمان دسی رابادای برایری بادی نیو د و بیش اصد عر اذشعرعزبی در حفظداشتو در حدیتد کلام دثقه بزد کترین مود مان خخود پود ددرفوم بیان ثیز نادرم زمان شمازمیر فت نا که درمواعظ آژهمو از« دم ت۹۹ 5 ۱ شعرای قرن پنجم .کمیری حاضربوه‌ند واژادکان مذهب حنبلی بشمارست وددضمن مایل پتصوف بود. بشترادقات خودز! دذهر آت کند انده ودزضمن سفرهایی کر ده‌است» عاقبت بشن ۱۰8 سالگی درسال 2۸۱ددهر ات‌زحلی کر دومز ادادامر وزذیازی‌کاهست ۱ عبدالهاتساری یکی اذبزر گان ادبیات تصوف ایرانست «۶درژبان قارسی دعربیودبان هروی‌قدريم تسلط بعمیار داشته دیش از شست هزادشعرعربی سردده است که اينكت اذمیان دفته وچند کتاب بعربی بسیاد فصیح اژه مانده يکي ناذل‌الساگرین دد عرنان «سلوك» دیگر انوادالتسقیق » سوم دحل‌الرسول » چپادم دسالةٌ ادیمین ؛ در ذبان هروی قدیم شرح احوال عرفای‌هقدم بر خود داددمایر ددضمن‌مجلسوعظ گفته است‌دمریدان ی توشته دبناع طبقاتالصوفیه جمع کرده‌اند و آ نراعبدالرحمن جامی‌شاعر #عادف معردف قرن نهم بزبان فادسی ترجمه کرده داحوال عرفای یمد ازددا بان افزودهو پاسم نفعحان‌الانس معردفست . درزبان فادسی دسایل بسپاد پشرسیادفصیح باسجم دثرصیح تالیف کر ده که ممر وفتر ین نها مناچات ناصه ااست ودیگر رساله واردات ؛ کت الساکین»الپی‌نامه»دلوجان:قلندد نامه؛محیت‌نامه,هنی‌حصاد تفسی‌فاددی»تصایح خطاب بنظاالملك» مقامات بامقولات گنجنامه ودد اسنادبر خی از ! تپابوکتردیدسحه عبدالقادد رهاوی کتابی‌ددمناقپدی بنام «المادحو الممدوح)» بزبان‌تاژی توشته‌است . از اشمادفارسی اوبعضیغز لیات ۶هقطعات در باعیان‌بد‌سنسی که خود دردسایل‌خویش تست در ده است . ۷ - جمید الد یی | بومعیی تاصر بی خسر و فبادبانی‌مروزی شاءردحکیم 2 نویسنده معردف این قرن درماه دشعده ۳۹۶ دزقادبان‌متو لدشددخاندان اودزشهر پلخم هی بسته اند . اشم ظاهرا جوآنی خوددا دربلیخ گذدانده وسیس درسلك عمال چفر بيك سلجوقی ۶اندشده دمدنی اذدییر ان دی بوده تااینکه ددماه جمادی‌الاخر ۲ ددجورجانان خوابی دید وهمان خواب اودا بسفر بر انگیخت دبعزم سح اد خراسان حر کت گرد دهفت سال درسفر بود ودر جمادی الاخره سال 446 بخراسان بر کشت . مین سفر چهار بازحح کر دودر نم آحی شمال شرفی «مخرب دجنوب‌غربی شعر ای قرن پنچم . . ۱ ۱ و «مر کزایران دارمنبتان و آسیای صفیر #حلب دطرابلس شام وسودیه دفاسطین « جزپرةالعرب #مصر ذقیروانه نو ب‌دسودان‌سفر کر دوسه سال ددصرمقيم بود ودرقاهره دردر باز خافای‌فاطمی‌مصرداه بافته مذهباسمعیلیدابذیرفت ۶«بدعو تاذ جاتبایشان مامورشدوعنوان ولقپ حجت بخود داد و درباز کشت بایران بتای دعون مذهب اسماعیلی را گذاشی فچون اودا دنبالکردند مود شد بدخشان بردد دمدتهای مدید دزغازی دراقصای بدخشان‌باسم بمگان منزوی‌زند گی میکرد وطر بقهخورش را در | ن ناجیه زواجدادتا! نکه درهمان عاردرسال ۶۸۱ در گزشتدهما/جامدفو نت مد . تاصر خر ولد یز ر کان نقام دنر فادسست ودردیان عربی دفارسی تساطسباد داشته» دیوان فادسی «عربی اودرده انوی معروف بوده ولی دیوان عریی وی بما تر سیده‌است » دردبان فادسی مو لفات سیاردارداز آن‌جمله دبو ان‌اشعاروی که‌شامل نرديك دوارده هر ادشعرست ؛ دیگرمتنوی ددشنایی نامه که درسال ۶۳۷ تما* کرده2 نز دباث ششصده ستسست» شوک سعادن نامه گخ روگ اس عید ند سصد پیت میشو<» جاهع " السکمتین ددشر حقصيدة ابوالهیثم جرجانی که ذکرش‌پیش ازین گذشت دنخضت | نرا شگل‌دساله‌ای درپاسخ‌نو دوياك‌سوالی کهدد مت دهنعی ازو گر دواد درسال 2۲۲ مجو آپ‌توشته استه دسبله‌بستان العقول‌باستان‌العقل کهظاهر اددمیان نیستء سقر نامه که‌شامل‌سو انح‌همان‌سقر سایق الن کر اوست که از 4۳۷تا؟4 ۶ کشیده‌است؛ ادالمسافرین درحکمت کهدر 9۵۳ تالیف کرده:وجهدین درذ کر عقایدمذهي اسماعیلیه؛ دسالهآ فاق نامه ددتصوف» کتاب خو ان الاخوان ؛ تشایش دهاش رظاهر | کتاب کشف موب ابویمقوب سکزی راوی بقادسی ترجمه کرده‌است . بجزین آثاری که از بدستست تعضی تا لفات دبگر , بنام وی نو شته‌اند که تا کنوناثر از انیا اهر زشده بدیی‌قر اد: | کسیر اعظم ۵ عنطق و حیکمت؛ فاتون‌اعظم درعلوم غریبه؛ وتاپالمستوفی ددذقهءدستود اعظم تفسبر ۳ آن ۳ عقایداسمعیل هر ساله(یددعام بونان» کتابی ددسحر یات» کتاپ کنر الحمایق » ژساله‌اي هم باسم سر گذشت ناصر خسره بقادسی بوک نسمت داده اند که در استاد آن بناصر خسرو اشکال میا دد مبائست و گویند که نخست آنرا باسم کك ۱ شمز ای قرن پنجم رالةالندامهالیژاد القیامه بعربی نوشته اضت 3 بعد انا بفادسی‌ترجمه کرده‌اندولی از قراین بیداست که این مساله داجعل کر قه‌ائد .۰ فص قالدین باغیاث الدنن ابو اافتح‌باا بو حفض‌عمر | براهیم خیامباخیامی تبشابوری اد بزد کنر ین" علماکایران یکی از مشاه فرن پنجم بوده دزعیان سالهای 42*۷ متولد شده‌پیشتر عمر خورش رادذنیشابود که مولد دک بوده‌است گندانده و گاهی بسایر بلاد سفر کرده از ات جمله گاهی‌دد بلتم ودعانی دداصغهان دخدادبوده ودظامر ! سفرگ هم بح رفنه استه عاسی درحوال ی ۵8۱۷ درزرشآیودرخات گر دوم اد الاك دراطر اف ان شیپ دنجواد ام اده میعمد محر وق باقیست . عمرخرام دد اقلپ علو ۵ هتدافالعصر و دعخصو صادددیاضات دوم تحصکمت مسلط بوده اس دذماه دمضان سال 1۸] بدستیادی‌میمون‌بن نجیب داسطی وامام بو المقافر اسف زاددحکيم اپوالعباش لو کری «عبدالرحمن خاذنی بفرمال‌ملکشاه اصلاحی ددتقويم اير آن کرده اي کهنتو ۳ جلالی از آ ناصلاحبو عو د امد . #مر خبام درریاشیات یر ععروف عسر خود بوه ۵ درحکمت ععاصر ان رای ا را مي‌برسیده اند . آذین دانشمند بزر گ کتای بسیاد صهمی بز بان عربی در مر دممقابله مائدهو گن‌شته ذات دسایل کوحات بفادسی وعربی دذمسایل حکمت و دیاضی از آثاد ااپمادسیده است که ددی‌همرفته عبادت ازسیزده دسالهٌ کوچکست:دساله‌ای درشرح مشکللات اقلیدس معربیء د ساله اکددطبیمیات, دساله فازسی‌دد کلماتوجود که‌برای فخر ااملاک ین مویدالملكت نوشتهء دساله در کون کلف بعربی ء رساله در تعبین مقداد طالا و نقره دد اجسام ساخته شده بعربی » دسالهٌ اواژم الامکنه ء ساله دد بیان ذیج ملکشاهی » ترجمةٌ فادسی خطبه ابن سینا ددنوحبد» دساله ددحل بعضی اذممایل جیر ۶ مقابله بعربی » دساله جود بعربی ء رساله ددجواب سه سوالی که بعربی درحکمت از کرده‌اند ء دساله ضیاء العتلی بعربی ددحخمت ؛ نوردزنامه بفادسی . عمرخیام دد نظم ه نثر عربی 2 فادسی :سلط - کامل داشته « از شعر! و نوسندگان بزرك عصرخویش بشماد می‌دفته است ..ازشحر عربی او سضی قطمات باقیست و درشعر فادسی دباعیات بسپاد شیوا شمراعه قدت تج _ ۱ ۱ 3 می‌روده است وای‌عده اککثیر رباعیات‌ازشاهران دیگز دا بشطا بو نسسبت داده اند و نزديك هرازه بانصد دباعی بنام وی معروف‌شده که اذان مبان اانچه متعلق پاذمسف. شاید ارسسد تساو کید . ۳ كثِ_ِ« اماما تجر هیی صیاد اشبن ابوالمعالی عبدلمللي یی عبد اه بی بوسف ۱ جوبني از ۳۳ علمای شافعی ایرآن ۶ پددش نیز از برد کان این طریقه بود. دد. ۸ محرم ۶۱٩‏ دذ بشتینکان دهی نزديك نیشابود دلادت یافت دبیش از | نکه‌یست سالگی برسد بس اعرك بدد جانشین اد شد . اذپیردات طریقةٌ اشعری بود «چون عمیدالملك کندری دذیر و اداشت اشعریان داتکفیر کنند وی با اعام ابوالقاسی‌قشیزی عازف د فقیه معر وف ازخر اسان هجرت کرد و ببفداد ۶ ! نیا در ۵ بمحاردفی و ببشتر دد مکه و مدینه بود به‌ین جرت با اما الحرمین لب دادند پس "اد چهادسال که نظام الملك بوزادت دسید و اشعریان ازادی باتند بغر اسان‌باز کشت دساکن نیشابود شد «نظامالملك مددسدٌ نظاميدٌ نیشابور دا برای تذدیس اوساخعت. دریابان زند گی که پیماز شده بود بدهی که در انا زاده بود رفت ودد | نا در ۲۵ دییم لثاني 4۷۸ در گذشت ۰ اعامالحرمین مولفات بسیاد داشته بانداژه‌ای که کثزت تألیف آد دا کرامتي می‌دانسته اند دمحروف‌ترین مولفات دی کتاب‌البرهسان فی‌اضول: الثقه و کتاب الودقات فیاصول الفقه ۵ کتاب نهاية المطلب فی‌ددایة‌المذهب و کتاند الاسائیب فی‌التلاف الغيابي 2 غیأن‌الخلق فی اتباع الحق « نغیات الامم‌فی السات الظام و کتابالارشادسی و دوییت فادسی ثیز اذو دوایت کر ده‌اند . ۰ - آبوسعید فشل !له بی آبی البخیر محمد بن احمد میهنی ععر رف توب سید ابوالخیر یکی ازبزد گترین مشایخ تصوف ایران» ددشپ رکوچكت مینه دزدشت خاودان در اول معرم ۳۵۷ و لادن‌بافت دبدرش نیز از متصوقه بود . نبخسی‌درزاد گاه خویش دانش | موخت سپس بمرد رفت دیش از ده‌سال کهدذ | نما شاگردی‌استادان. معروف داکرد بسرخی دفت و درا نجا مجذوب شد و در حلقة سریدان ابوالسل محمدین حسن سرخسی از خلفای ابونصر سراج عادف معر ودرا مب ودرتاز کشت ند و شنرای تون یچم پمیپنه هقت.سال دیاش کشید و باز نزد ابوالفشل سر خسی رفت 2 باشاد؛ او عاذم. تیشایزدشد داذییر وان ابوعیدالر حمن‌سلمی عادف مشود کشت دس زز ا نکه خر 43 ارشاد ازد گرفت بشیر خود باز کشت وباد دیبگرددتیدیاضت کشید دخانقاهی‌تر تیب داد و جمح بسیاری پدد گرویدند و دد شهر خود بسیاز تفوذ یافت.ف پس اذ مر کب ابوالفشل سرخنی بشهر امل در کنار حنحون دقت ز بخدمت ایوالعبای قصاد آ ملی - عارفی یو سید و در ا تسا کار وی بانداده‌ژی بالا گر فت کس4 ار دا تیکفیر کردند و۰ بمحمود غز نوی آذدشکوه بردند داء کار دابدانشمندان نیشابودیاز گذاشتدسرانیام بمیهنه بر گشت و دد آنجا دزشب جمعةٌ چپادم شمبان46۰در۸۳ سالگی‌دد گذشت. ابوسعید از مردان سیاد پزر گک ایر ان بوده ۶ درمیان مشایخ تصوف‌شور ت بشبار داد و دو کناب مستقل دراحوال دی‌نوشته اند : یکی اسر ادالتوحید فی‌عقاعات‌ابی‌السعید تألیف نواده‌اش محمدین المنودین ابی‌سعیدین ابی‌طاهربنآبی‌سعیدین ابی‌الخیر» دیگر دساله حالات دسخنان شیم ابو سعیت تالیف نو ده دبگرش آبو روح لطف النبن ایو شعید اسعدین ابوطاهر سعیدین ابی سعید . از زمانهای هدیم مقداری اشعار د مخصوصا دباعیان بسیاد فسیح و شیربن بنام اد «عردفست که‌برای برخی اذ ا نبا خواصی‌قایل شده اند دیش ۷۰۰ دباعی بنام اد معردفست د می توآن وی دا مژسس‌شعرفارسی درطریقة تصوف دااست . امیرعین الدوله شمس‌للاعالی ابو المعالی علی‌ین اسدین حادت امیر بدخشان که تاصر خسرد کتاب جامم السکمتین زاینام دی نوشته یز شعر فازسی سر ژده است . ۳-۹ ددقرن‌پنجم بهمان‌اندازه که‌شعر فادسی‌ترقی کردنثر یز بادج کمال دسید. بیش ازان در فزن‌چهارممولفان بشتر آ تارخو بش‌دابز بان تازک می‌پرداختند دددقرن پنجم‌علمای ايران هردوزذبان دا اختیار کردند و بپمین جهت شماد؛ کتابپایی که درعلوم مختلف ددین قرن بزبان فادسي تالیف شده نسبت بقرن پیش تقرباً چهار برابرستباا نکه چون این ددده بما تزديك تسرست اذان بشتر کناب بما دسده است . گسذشته از قرن پتچمت سس ۱ و عارقان نام هائند عبداله انصادی وعلمای بزرگک چول عمر خیام و نامر خنرو که ذکر ایشان گذشت عد؛ دیگر نیزبوده اند که کنابهای علمی ایشان بما دسیده‌است . از ادبیان معر وف آن دمان نیز برخی کتابهای ناریح 3 اثی مانده است. بزد گترین نثرنویسان قرن‌پنجم بدین گونه‌اند: ۱ - عیدالر جمن خاز نسی که اژ معاصران عمر خیام برد ودر سال ۶1۸ دز اصلاح تقویم شر کت کرد و کتابی بنام ذیج سنجری باسم سلطان. سنجر نوشته است. ۲ - شهمردان بن آبیالخیر وازی ساکن کر ان واستر اباده دد نجوم‌شا گرد [یو الحشن علی‌بناحمد نسوی بود د ار عامای رباضید نجوم بشمارمی رفت.دهتألیف مهم ازدمانده است : بکی ردضةالمنجمین که دد 2۱7 برای حکیم علی بن ابراهیم. کرمانی توشته ددیگرنزهت نامه علایی ددکلیات علوم علوی د سفلی که پنی |۷۷ برای علاء الدوله ابو کالیجاد گرشاسب کاکوبه تالیف کرده‌است ددیگر کتاب‌لپدايم. چنانکه گذشب ددهمین ذمان شاعری‌بوده است که بزبان فارسی حکایات قدیم ایران را نظم کرده د ایر انشا بن ابیالخیر نام‌داشته وتنپا يك‌شعر اذبهمن‌نامة آذبما دسیده است داحتمال‌قوی می‌ددد که پرادد ی بوده باشد . ۳ - ابو اصر محمد بن محمد قاینی معروف پمناح » اد ادبای معردف عصر خود بود د شعر عربی دا نبکو می‌سرود و دز حکمت نب دست داشت و از اثاروي کتابی مانده است بنام قراضهٌ طبیعیات ددبرخی آذمسایل حکمت که پفادسی فصیح تألیف کرده است . > - امام !بو المعاثی محمدبی عبیدالله علوی غز نوی اذاملاد اماچهادم بود و دذشپر غزنین می‌زیست و کتاب بیان الادیان راکه ددبار مذاهب مختلفست درسال ۸۵ تماع کر ده ژ دردرباد مسعودین ابر اهیم عزنوی زنسدگی میک ده د اين کتاب قدیم ترین کتاییست که بزبان فارسي ددباره مذاهب بما دسیده است . ا-.احمد بی متصور خجمی که کتاب تکملة|للطایف‌تالیف ابوعمدعبدالعزیژ ین شمان چسری دا ددفرن پنچم بنام فصص الا نیبا بفادسی ترجعمه رده است. 7 رن پنجم :د. نش ۱ + د اسحق‌یر متصور بن خلف تیشا بوری زک دیگر دا قسی لیب ۱ که یدق نم برد است . ۱ محمد بی حسی دید و می که کتاب قصص ال نیما نا لیف ایولسن احمدین عبیداله با محمدین عبدالنه کسایی را درهمین قرن ینام ایس المر ایس بفاذسی تر,جمه. است: . ۰ - ابو لفضل مخمد ان حسین ایهقفی معرذفب ترین تویسند این عصروییکی از رد دورخان ابر آن . ۳ سال ۳۸۵ در ناحیة بیهق نز ديس و آراهر وزمتو لد شدهد ریا همه ذندگی. خویش دا دد دربار مصمود نوی و فردندان ویتتاامان فرخزادین مسعود گندانده است ۶ از ذبیران دیوان دسنالت غزنویان بودو نزداستادش ابونضر عشکان تقرپ بسیانداشی و در انشای فادسی 3 عربی دخط اذ معازیف عصر خنود بوده است . درسال 4۱۲ در ۲۷ سالکی وادد خدمت ددیاد غزئوی شد دیس‌از مر گ آبونسر مشکان مدتی هم ذبردست (بوسپل زوذنی بهمان سمت خدمت کر و در سال 1۳۱ هنگام یکه سلجوقیان بر عسعود غزنوی درجنگ دندانقان‌چیر همشدند جانش بخطر افتاد و خادمی اددا نجات داد . ددين هدت دد سفرعایی که مجمود د معود کر ده اند پیشتر همراه بوده است و ددسال 24۶ که طغرل یاعی برعبدالرشید چیر + شد وی را با دبگران از درپانبان مزتوی زندانی کرد و يك سال در ذندان ماند و دراداغر سلطنی فرشزاد از کادهای دیوان کنازه گرفت د سرانجام در ۶۷۰ در گذشت . ابوالفضل پیهتی موّلف کتاب بسیاد بزر گی بودء است شامل‌بیست پاسي . مجلد.از .]غاذ سلطنت سبکتگین موسس این ساسله تا ذمان ساطان ابراهیمیمنی از مبال ۳:۷۳ نا سال ۶۷۰ 45 زنده بوده است د دقایع صد #چاز سال دا دز ان ضبط : کرده بود که سی 3 ثه سال آ را خود شاهد بوده و بازمانده دا از کسانی که با وی معاصر بونم‌اند شنیده است . قسمت های مختلف این کتاب هریت اسمنی داشته است: قسمتٍ اژل بنام تاذیخ ناصری با طبقات ناصر ی درتادیخ سبکنگین» قسره بت دوم نام طبقات عسعمودی بامقامات مبعمودی دریادیخ محمود» قسمت‌سوم بنام طبقات مسعودی م. ‏ .ان ار ۱ ۰ قیرل م9 سد انس . ۱ ی ثٍِّ ی پا تادیخ مسعودی درتادیخ مسعود 3 معلوم نیست قنبمت های بس اذان چدنام‌داشنه" است: مجموعاین مجلدات دابناجامم التواریخباجامع‌فی‌تادیخآ لنیکتگین باتا یت آلسب‌کتکین می نامیده‌اند . تنها قسمتی کوچك اذین کتاب‌که اند کی ازمجلنانتجي ! مجلدات ششم3هفتم هشتم دنم دقسه‌تی| ذمچلددهم | | تست وشاعل طبقاتمسعودرست ‏ بمادسیده است که ددین مان بناع تادیخ بیهقی‌معردفست وظاهر ۱ ۳ خی از اوراق: ن ازمیان دفته در عضی چاها مطالب دئبال يت دیگر نیست چنان می‌نماید که نید بما زسیده بادداشت هایی بوده که مجال نکرده است در آ نها دست برد وبا آین‌همه _ در آدحفساحت و دررآس کتابهاینثر فاد سیست دییداسن که مودخی بسیادداستگو آمین بوده‌است. ابو الفشل‌بیهقی دا بجزین کتاب بزر گ کتاب دیگري بوده است بنام . ماما تایه تصر مشکالن کد‌انچه آزذبان استادعود دروفا یم‌ددرءغز نویال‌شینده بو دیرآن ۱ ضبط کرده است د نسخا آن تا قرن نهم ددمیان‌بوده « اناك تنهابرخی ازقسمت‌های : آن در کتاب جوامعالحکایات «لوامعالرایات لیف میحمدعوفی و کتاب آغادالوزداء تالف سیف الدین‌ساجی بن‌نظام عقیلی الم و شان‌فرن‌توم باقي مانده است . . ... . < - ابو اسحق‌علی بن ابوعلی عامان‌جلابی هجوبری غر نوي که رل سل ۶ درشهر لاهود هنددستان دحلت رده اذ عادفان نامی عصر خود بود د مولف کتاپ بسیارچالبیست دد تصوف بنام کشف المحجوب د کناب السان لاعل‌السان, . -: ۰ قاضی | بو عید الل4حمین بن احمد بو حسین روز نی آذآدبایسیایهعردف ‏ ژبان ای دد عصرخود بوده ودد4۸ در گذشته است دشرح معروفی بمعلقات سب ۰ مخورف ترین اشعاد تازی درذمان جاهلیت نوشته است و تیز کتاب المصادر در لخع ۱ تازق بفادسی ازدمانده است . 5 ۱ 1 ۱ < امیر عنصر المعالی موی امیر الق منین کیکاو س بی اسکندر بن قا بوس: چنانکه بیش اذین گذشي هفتمین باهشاه از سلسله ال زیار بوده و از 6۲۰ تا ۷۵ ژنده بوده است . وی موّلف کتاب بسیادفسیح شیواییست بناء نصیحت ناه ومحراقت - بقابرس نافه که برای پسرش گبلانشاه نوشته و آثرا ده سال 2۷۵ جایان‌رسالیده‌استی» با ترن پنچم - نبر و در شمرفادسی وذبان طبرگ نیزدستداشته است . ۲ بوعلیی حس بن‌علی بن اسحق نظام!(ماك‌طوسی «ذیر معردف الپ ارسلان د ملکشاه ء درسال ۶۱۰ ددطوس بجهان | مد و درعاه دمصان ۸5 نزديك نپاژ ئت بدسرس یکی ازفداییان ادمعیلی کشته شد ۶ دد اصفهان دی‌دا بخاك‌سردند. دی یکی از بزد کتر بن مردان سیاسی تادیخ اپرانست دددتدییر ودانت وجهانداری و نیگو کادی دذیردست تواژی و دانش برودی از نوادر روز کادبوده است . درسال 6 ملکشاه از «ذیران و کاد گرادان خود که‌تفلام الملكك وشرف‌الملك «تاجالملك و مجدالملك بیشوابان ایشا بودند خواست کتابی دز آیین سلطت 2 جپانداری بنورسند دهريك چیزی نوشتند » اذان جمله نظام‌الملك کتابی نوشت که نام کتاب - ااسیاسه پا ساست نامه و با سیر ااملوك یا سیر خواجه نظام الملك ععر دفستدبس از کشبه شدن وی ممد نامی که مامود کتابیخانه بادشاه بوده نسیض | نا عرتب کرده 2 یکی اذ بیترین نمونهای نثرفصیح دشیوای ذبان فادسیست «فواید تادیخی پسیاد نیز ددبردادد .کتاب دیگری هم بنام دصایای نظاءالملكت بادنسبت داده‌اند که‌پیداست درفرن نهم فوشته شده سب . ۳س با تسالاع ز نی ا لد ین | بو حاهد محمد بن محمد بی محمد بن ]حمدغز الی طوسی یکی از یزد گثر ین دانشمنداناسلامددسال ۰ 9؛دزقر یغرال از خا ک‌طوس بجهان آ مدوصیحدوشنب؟ ۱ جمادی‌الاخرسال۵ ۵۰ درخانقاه عویش‌دد گذشت. این‌هردبسیاد بزدك یکی ازمفاخرایران د یکی اذ بزد گان اسلامست . درطریقَهٌ شافعی پیشوای تقبپان عصر خویش بود ودرهقامات‌علمی سیاسی‌عسترم‌ترین و ناماادتر ین‌دانهمندان روز گادشمادمی‌دفت . تست تشر بست بسیارعتعصب وبا حکمتدتصوف میمالف بود وددبابان ذندگی مجذب طریقت شد و خانقاهی درطوس فراهم گر د ودر آ نا روی‌ازجهان در کشید . بازهادردشوادیهایی که ددمیان خلفای‌بنی‌العباس «یادشاهان سلچوقی روی داده ری عیانجی شده است دهمه عمرخویش را بمجاهدت ددنسرویج اسارم سر برده 2 مدتیا در ایرال د عراق وشام دحجازدفلسطین داسکتدربه دقاهره فرن شم سای اد ار دا ۷ پتبلیخ ونددیش وادشاد پرداخته وسفر کرده است وچندی نیز ددمددسهةٌ نظاميةٌ بشداد تددیس کر ده است . سر انججام «دبیت ألمقدس‌عهد کر د که ارخدمت باد‌شاهان‌وودیر ان زوی تانب ۵ رات بنشمنه و با آ که ملکشاه و نظام الملك کمال داسئی دا با شخص وی داشتهاند دعوت اشان دا تبذیر فت و بر اسان بازگشت درد شیر طو س‌در همان موله عویش دد قریة طاپران غانفاهی ساخمت « اذ سال 4۸٩‏ تا دم مرك بعنی شانزده سال بعیادت 2 ارشاد مردم مي کوشید د با فرزندان ۶ مرسدان و شا گردان خویش که شمان ایشان انصدویتجاه تن افزون بود زند کی می کرد . این مردیزرت که یکی ازبزد گان جهانست ندعیان این همه سفرهای دور ودداز که ازخر اسان تا اف یقا گرده است دنقریباً ددهمه قلمر داسلام در آن روز سار کشته است ددقبقه‌ای از تبلیغ دارشاد مردم غافل ننشسته ددضمن تالیغات بسیارکرده‌است که برخی اذ آ نها از مهم تر ین مولفات عالم اسلا‌ست. شمادة کتابها ودسالهایی دا که تألیف کرده ٩۹۹‏ دانستهائد وا گرهم آين دقم میالغه | میز بآشد باْعدج بسیار از کتب ودسایل اابعریی د قأادسی بماز سیده است واز ان جمله بیش اذشست مجلد کتاپ مهم بزبان نازیست که ععروف‌ترین نها بدین گونه است : احیاء علوم‌الدین » اخلاق‌الانواد . آفات‌اللسان » اثبات النظر » الاملاءعلیمشکلالاحیاء باالاجو بةالمسکنه عن الاسئلةالمیهمه» الاقتصاد في‌الاعتقاد , اساس‌القیاس » الچام العوام عن‌عمالکلام » الائیس فی‌الوحده » الامانی » اسرآدمعاملات الدین » اسر ادانوادالالییه » داب الصوفیه , اخلاق‌آلابرا رکه گویاهمان اخالاقالانو ادسابق الذ کر باشد » اختالافلابر ازدالنجاءمن‌آلاشراد اسراد علم‌الدین که شایدهمان اسر اده‌عاملات‌الدین باشد ؛ اسر [رانبا عالسنه » الاشراف ثی‌مسائل الخلافی» اس راد الحج کهبفادسی نوشتهه بعدها بعربی‌ترجمه کرده‌اند» الاجوبهالغز الیه‌فی المساگل [لا خر یه , بدایةالهدایه » البسیط ‏ بیان القوانین؛ بدایم الصنایم » تیه الغافلان » تلییس ابلیس یبا تدلیس ابلیس + تتزیهالقر آن عن المطاعن » تهافت القلاسفه » تعلیته ؛ تحصین الادله ؛ تفسیر القر آن » التفرقه بینالاسلاه دالزندقه ؛ جواهر القر آن » جام- لحقائی » حجةالحق » حقیقة السروح » حقائق العلوم لاهل المفهوم » حقیقه القسولین ؛ ی تث_ِّ فرن مب سر العکمة فی «غلوقات ال ؛خواص‌القران + خلاضفالتصانیف » الدرقالغاخره‌فی کشف: علوم الاخرهء الدوج, الذدیعهالی مکارم الشریعه » دسالمة الاقطاب » دياضة الفس » الرسالة‌الوعظیه » دسالةالطیر . دفضالطالبن دعمدة السالکین » الردعلیمن‌طفی با الردعلی من‌طعن » الرسفةالندسیه ۰ الزهذ الفاتح : ذادالآخره » السرالمصون ۰ شرح دايرة علی‌بن ابی‌طالب. نام نیخبهة‌الاسماه» شفاءالغلیل فی‌ببان حستلة التعلیل » عقیدة - المصباح » عقیدةاهلالسنه» عجائب‌صنم له عنقودالمختصر » الغایةالقصوی » غوداندود؛ غایةالقودفی مسائل‌الدود»القتادی فضائلالقر آن, فاتحةالعلوم» فضاگحالاباحیه» الفکرة دالعبره ؛ فیصل‌التفرقهیینالاسلام دالز ندقه » فواتح‌السوده الفرق‌بین السالمموفیرالسالح» نضائم|لباطنیه » الق‌انون الکلی » قانون‌الررسول » القربةااسیاله » التسطاس‌المستقيم » القول‌الچمیل فی‌الر دعلی منغیر الانجیل ؛ القواعدالعشر»» کیمیاء السعاده » کشف‌علوم الاخره » کسرالشپوتین » کنزالعده» الکشف دالتببین فی‌غرودالخان اجمعن؛ اللباب المتتحل » المستصی » المنخول ۶ عقاصد الفلاسته ء المتقذ هن الضلال » معیارالعام ۱ المر شد الامین الی موعظهة الیقین ؛ الماخف ؛ المبادی و الغایات » مکاشفةالق( وب » اامظنون به علی اهله » مسلم السلاعین * منپاج المستر شدین » ععراجالسالکن ؛ محت. النظار ء معیادالنظر» مشکرةالانواد ؛ مناذل‌العادفین» الستظپری » مسواهم الباطتیه » میزان‌العمل » المقصد الاسنی فی‌شرح اسماءالله الحسنی؛ المتوجالاعلی » معارجالقدس» منهاجالعادقین ».المکنون » المعارف العقلیةه الحکمةا لاله » منهاحالمابدین‌الی‌جنة دب المالمین ء مدخل السلوك الی مناذل الملوك » مفصل الخلاف + نوادد الاخباد : تورالشمعه» الوجیز » الوسیط. الوقف وال بتداه» باقوتلتاو یل فی‌تفسیر التنزیل » هدایة المریدقی‌شراءالعبید.: پنج کتاب دبگر یز بغزالی سبت‌داده‌اند که ادنیست وعبارئست ازالسر السکتومفی اسر ادالتجومدتحسین |لمظنونه اانفغ السموبهو ال نون به علی‌غیر احله هسرالعالمین و کشفب مافی‌الدادین. بجزین کتابهاپی که بزبان نازی نوشته‌است | نچه بربان بادسی‌ازدمانده بدین قرادست اسرارالحجدتلبیس لیس که ذکر | نپا گذشته کیمیای منعادت که عهم‌ترین کتاب او فادسیست ۶ کتاب مغروف احیاء عاسوم الدین قزن. پنجم - نل ۱ # خو درا در آن خاراصه کر ده است داین کتابر اافصّل‌الدین کاشائی مگیم معروف رن هتم بنام چهاعنو ان‌مختصر کر دهاسنت, نصیغعةا لملوث پانصایحالملوك کهیس اژئالیف سراست نافه‌اسیر الملو ک‌نظاء|!ملت‌ظاهر ابر ای‌محمدبن ملگشاه ددیابان زند گی‌خو نوشته است ‏ یکی اذ شاگردان هی آ ترا بناء الثبرالمسوك فی‌نصایحالملوك بعربی تر یمه کر ده امسست » دساله‌ای داد دز زد مااحده » تصیعت تاه که در باسیم یکی از شا گردان قوذ نوشته است » اسراد السکنو نه که .ان نیز بفادسیست . بجزین چند کتاي مستقل برخی «کاتیب بفادسی اد مانده اس 45 دز کمال فصاحت 2 قددت نوشته و خطاب بمعاصر ان اامانند بسرآن نظامالملك و بسران ملکشاعشت دازان حبرله مکتوب بزد کسست که همین ملکشاه نوشنه و بتام ند نامه درطیر ال‌چاپ گر ده‌اند . میعموعة مکاتیب فادسی اددا بر آدرش احمد پس اد هر وی درهم‌جادی بنام فضایل الانام فی مکانیب حیچةالاسلام گرد ورده است . امام غزالی ددفقهدتضشیر و کلام د کت د تصوف بنایر اصول طریقه شافعی موّلغات بسيادمیم دادد . ددتتر 2 نظم عربی ۶ فادسی منتهای قددت دا داشته است . بیشتر مولفات. اد بز باب تادیست و ازشعرعریی ا۶ بعضی مقطعات مانده دیرخ شعاد فادسی تیزبادنسیت داده‌اند.اما ۵ نتر قأرسی یکی از ژ بردست‌ترین تو بسند گانستی وسر آمد همه داتشمندانسی که پاین بان سخرن دانده اند . ۶ - امام] بو الفتو ح احمد بی مجم‌دغزالی برادد کت ر حجة اه سلام غزانی بود که جند سال پس اژوی درهمان سوألی‌شهرطوس بجهان 1[ مد و اذبزد کان‌عارفان عصر خود بشمادمی‌دفت د همه عمرخویش دا بعز لت وارشاد گذراند دسر اتجیام دد قروین بسال 5۱۷ یا ۵۲۰ دد گذشت و در همان شپر مدفون شد . دک موّلف کتاب بسیارشیرین شیواییست بمذاق تصوف بنام کتابلسوانح فی‌ععانیالشق کهیرای ضیاء الذین عین القضاءة همدآنی عادف مشود مرید خود نوشته است ۶ نیزهکتوب مقصلی که دساله اک جداگانه است بنام تاذیانة سلوك بپمان شیوه بوی نوشته است که ار بهتریین 1 ثار تصوفست. این عادف شپیر دد شعر فادسی نیز استاد بودهد بر عي ازرباعپات توت ۴ درد سایل و یس آورده شرت . ۷ قرزن پنجم م تثر ۱ ۴ ابو نصر احمد بی محمد بن نصر قباوی که درسال 9۲۳ کتاب تا یخ‌بخادا که ابوبکرمحمدین جعفر ترشخی درسال ۳۳۲ برای توح‌ین نصر سامانی‌نوشته‌است اذعربی بفغادسی بسیاد قصبح ترجمه کر ده و ازشاعکادهای ذبان ماست . این کتاب‌را درسال 9۷۰ محمدین ذفربن عمرخللاصه کر ده و اينك همان خلاصه دز دستسی. ۲ - محمد بی علی بن‌ما لك بی | بو نصر حقایقی اد منجمان او اخر رن پنجمو اذایل‌ترن ششم بوده ذیجی‌بنام ذیج یمینی‌بنام بپرامشاه غزنوی نوشته دخود دد ان تصریح کرده است که : « ابتدای ذیج ازروذ شنبهُ مر محرم سال پر پانصد ۶ بازده از هجرت کر دم .» ۱۷- محمد بن عمر رآذویانی ازاخوال وی اطللاعی‌نیست دتنها آثری که‌ازد مانده کتاپ سیاژجالبیست دز بدبیم ومحستات کلام پنام ثر جمان‌البااشه که بخطا | تر ۱ آذفزخی سیستاتی شاعرمعر دف می‌دانستند ودشید وطو اط تقر بسا هم ار در کتاب حدائق السصر خودجای دادداست وچون بگانه سیخه‌ای کهازین کتاب‌هستا بو الهیجا اردشیر بن دیلم‌سپاد نجمی‌قطبی شاعر در او اخردعضان ۶۰۷ بایان دسانیده ووی همان شاگر اسدی و سدیسیت که فر هنت خود دا برای او نوشته وددین کناب ذکری ار شاعر آنی که پس أذقرن پنجم بودد اند ایست فساست که مولف آن در نیمه دوم فقرت پنجم دیسته است . ۸ - ابو حاقم مظفر بن آسمعیل اسفزاری اذ دانشمندان ءصردف این روز کار بوده در اصالاح تقوي‌باعمر خیام‌شر کت کر دهوددعسایل مختلف عأمی بفار سید عر بی‌موّلفانی اذومانده‌استاز | ن‌چملهدساله آ مادعلوی‌یا کائنات‌جو که‌بر ای‌فشر الملأت‌ین نظامالملات نوشته د کتاب میزان‌السکمه داختصاراصول اقلیدس «رسالةالشبکه که بقادسی برای بر کیادق سلجوقی نوشته «منتضب کتاب الحیل . -٩‏ استاه هجنص] بو ا(حسن علي بی احمد نسوی - اد برد گان علمای زمان خجو د و ازشا گردان این سین ۵ استاد شهمردان بن‌ابیالخیر بود دد شپرری در سال ۳۹۳ دلادن پافته ودر حدود 4٩۳‏ در گذشته است . بیشتر اختصاص داشتهاست فرن بمب و ۷۱ بدرباد آل‌بویه ودررشته‌های مختلف علمی‌مولفات چنه داشته است که برخی از آ نها بافیسست اران‌جمله الز یالفاخر- الم‌قنح‌فیالحساب الهندی - کتاب هر تضوي با اختصاد صودالکوا کب بو الحسین عبدالر حمن بن عم صوفی- کناب التجرید فیاصول‌الهندسه - دساله فی‌المدخل الی علم المنطلق - مقالة فی عمل دائرء نستپا ای داثرة هفر ضه. تفسیر کتاب الما خوذات فی اصول‌الهندسه - کتاپ الاشهاغ دد شرح قضیة منلاوس - رساله دراستخر اج طمیر - ملاح نامه علایی بفادسی - بازنامه بقادسی . 5 ابوطاه حسن بن علی‌بن موسی طوسی از جزیبات احوال او اطلاعی تمست چپار کتاب بشثر فادسی بسیادشیوا جاهم دانستانهای ایرانی ارف‌سانده اصت یکی استندرنامه و دیگر دراب نامه 2 سوم فپر مان نامه #جپارم داستان فر ان - العیشی د از دوش انشای ا۶ بیداسی که دد نیمه درم قرن پنجم هي دیسته است . دز بر خی اد نسخها تست اداطر سوسی نوشته انداها بیداسی کهوی‌در خر اسالن‌هیز بسته و این حیکایات‌زا در ان‌تاحیه ف راهم کر ده اسی وظاهر اد کتابت طوسی ذابطر سوسی تدبل گرده‌اند . گذشته ازین کتابهایی که نو سند گان نپاددقر ن‌بنجم لته اف ودر آن‌ژمان ژوشته باترجمه گر ده‌اندچند کتاب‌دیگر بمادسیدهاست ک4نام مترجم دنو بسند کان آ نها معاوم ثیست اما اذقراین یداست که دروصرن باجم فراعم شده است . یکی تر جمه فادسی صودالاقاليم يا مسالك الممالك تألیف ابواسحق ابراهیم بن محمد اصعلغری قادسی معر رقف بگرشسیت 3 اصل ان در فرن چپارم سالیف شده و کت پیت در جغر افیا که بقادسی بسیاد زوان بانشای قرن پنجم ترجمه کرده‌اند . کتاب د بگر ی که ددهمین قر ن تألیف‌شده است شکارنامه خسرویسته تفصرل آن بدبو گو نه است که ملکشاه سلوقی بکتاای باذنامه 2 پرورش مرغان‌شکاری دغبت سیار داشته است . دفتی بنظلام‌الملك فرمان داد که | گاهان اذین فن دا دد در باز او کرد ورد تا کتابی شین قن بر ند ژُ وی نبچه کتاب دربن ثن بود گرد ]ورد و | کامان‌ ان زمان دا مانند ابوالچو ارح علی‌بن محمد نیشابودی از تبشابود 0 ِثِ تث_ ۱ قرن باجم مس لس و ابرالملك سهیل بلخی دا اذبلج و ابوالعبای بن فشل دا از ترمف «عبدالهبن‌خالددا ا مرو و تاشاه را از هرات وعلی بن عبداله را از خوادزم و حاجي‌بيك دا از ددم و خواجه زکی دا ازعراق عرب و افطل الدین دا از فادس و خواجه محمدی را از تبرنز 9 اسمعیل اثأل دا ازسنتان‌دسر باد دا ازهندورستان و تالش ترك دااذتر کستان و خواجه ذتگی را از اصفیان دعبدالعزیزدا انمصر و فنوس دا از مغرب (هراکش) خواند و ابشان از میان خود ابوالجوادح علی بن محمد یشاپوری دا بر گزیدن که اه : تر از هه بود وجون درا آ زمودند برار ی وی آ شکارشه بادشاه دلایتی ر بافطاع بوگا داد و هر اد دینااو در سر شم هر سوم ار کرد و اسب و خلعت داد 3 دب را را یز هریث چیزگ بخشید 2 فرمان داد محمدبن قلچق نظاسی] نچه این استادان در بر بر دش هر شا شکاری بگو بو سل وسحمدین قلجق باز نامه‌ای برداخته این کتاب رکه ینام شکاز نامه خسرورست همان ابوالجو انح علی‌بن مهمدنشابودی گر دآورده دنسخف ان تا عم سنا . کتاب دبگری هم باین فرن نسست داده اد و ان کتایست بنام تمصر المو امد فرق اسالم ۶ اثبان مذهب شیعه که آن دا بسید مسرتضی عم الهدی پیشوأی معروف نشیم که دی سال ۶۳۱ در گزشته اسبت غسو نب کرده اند ذلبی مسلمست 45 ان تیسي د از سید مرتضی داعی داذنستی که در اااخر فرن ششم و اوابل فرن هفتم زسته است . ۱ کتای دیگر کائیز بدستست‌بنام مجموعهُ سلطانی در مسائل فقه دعبادان‌طريقة حنفی که بدستوذممود غزنوی نوشته‌آند اما مژلف آن معلوم نیست کتان‌دیگری بقاذسی سسارشیو | دریندهاندردینام تفهالملوك آزهمین دوره دردستست که مولف آن معلوم نیست . هرا گنه فرن‌ششم فرن ششم دبقرن ششم درادبیات آیران اسبت بقرن پنم اندك‌تلز لی‌زاه یافته است و ان اذین, سبب بودکه‌مردان بزد کی که‌در ۱ آغاذهی ساسله‌ای پیداهی‌شوند ددین‌عصرنبودند و تاچاز آن تشویق دترديجي که از ادیبان عالمان ایران میشد ازمیان دفتوچون دانش خربداری تد‌اشت مردم کمتر بدان روی1 ژردند. با این‌همه درحد خودقرن‌ششم نیزیکی آذدوده‌های بزد کگ ادبیات ایرانست زیراکه شا گردان دآنشمندات وادیبان امی قرن انم ددین دمان ثیز بو ده‌اند و مخصوصا دررشته تصوف چون مشایخبزرک ددین اتلد ادبیات ابر ان اذین‌حیث پردوزه‌های دیگر برتزی دارد. شاعر ان پزدك درقرن‌ششم بسیادپو ده‌اند ؛ ذیراکه بادشاهان سلجوقی هم چنان ددیردودهاز پر وش شا اه دداری نمی کردند. برحی سلسیله ها دیگ رکه ی دسیده ائد مانند سلسلة خوارذه‌شاهان که در سال 1٩۱‏ بدست قطب‌الدین خو آرژمشاه تأسیی شد و در سال ۱۲۸ ددفتته مفول منقو صض کشت و سلسله اتایتکان آذربآیجان که در حوالی ۵۵۲ بدست انابيك‌ایلد گز تأسیس یافت و دد 1۲۴منقرض شد و سلسلهةً اناسکان قارس که در 9۳ انا بسا سنقرین مودود! نراتأسپس کرد در ۶ مقر ض شد و اساسله سلاطین عوزر معرذف بمله كت الجبال که که در ۵6 مدست علاءالدین سیون چپانسوژتامنیس یافته ودد حدود ۲ معنقرض شده استوسلسلة اتابیکان لرستان که در ۵۵۰ اتاييكت ابوطاشر معمدین علی بر تأسسی کر ده ودر « ۷۶ هنقرض شده است هر نات درعدخود دد پروش ادیبان کوتاهی نکر ده اند . برتی خاند(نهای تادیشی ار ان مانندال صاعد 45 در عراق رباست خنفیان را داشته‌اند و خجندیان که بیشر و شافعیان عراق بوده‌اند وبازماند گان نظاء الملك طوسی‌ددددباد سلجو فبان مخصو ۳ در تردیج ۵ ییات دوشیده| ند . اما ددضمن سر اسرفرن ششم‌دوده انقلزب وزددخوردهای قراوان بوده است ء ذیرا که سلجوقیان ضعیف شده بودند 2 کار کُزادان‌تر كي ایشان ددهر ناحه‌ای خخوهت عمقلی‌ترئیپ داده ودایما بامغدومان خیود با با همسایگان خوزش درژد و خودد بوده‌اند . از سوی دیگرتخفتنه‌وفسادی ۰ 5 ۱ ۱ ۱ سیصسی ۱ داشته ان من دآسایش ر ۳ ی کهبا ایشان همدست نمی‌شد دد خطرنابود شدن‌بود بومین جت آن آمودگی آدامشی که‌برای ادبیاتلازست ار برحی ادنو ای ابران بود 5 گذشته اژ فتنٌ اسمعملیه جنگ دد میان شافسان حنفیان درایر ان مخصوصا درنواحی مر کزی ۶ گاهی نیز اختارن‌ددمیان شیعهو اهل سنت دوی می داد و گاهی کشتادهای و امن بیش می | مد و از دوسو یآ سایش ب مي‌جودد . سر انجام همین فسادها و نانوانی های ژوحانی د اختلافها بود کهدد آغاذ قرن هفتم پای مغول دا بایرآن باژ کرد ] نچه تمی‌بایست بشودشد.. ۱ - نظم _ شعرفازسی دد فرن سم رواج تمام داشته است 2شمارة شاعران بزرك نسبت بسرایند گان قرن پنجم چند برابرست . شاعران قرن چهادم وینجیو چندتن ازسر ایند گان فرما شم زاکه معادیف ایشان سودنی دعمعق وانودی صابر تر مذ‌یدمعزی‌وسدحسی فزنوی دمختاری داردقي‌ودشید آلدین دص واط دعبدالو آسم جبلی دسنایی ددیگران باشند شعرای خر اسان پاتر کستان نامیده‌اند دهمة شاعر ان بزر کي دیگر وا , که ددین‌فرن ی بسسته| ند ۰ شعر ای عر اق ناهدهائد دتفا تی ددعان سبكت اشال هست . بزذ کترین شاعر ان عر اق در فرن‌ششم خافانی دنظامی 2جمالب الدین‌عبدالرزاق دپسرش کمال‌الدین اسمعیل #ظهیر الدین فادیابیدمچیر الدین بیلقانی دسیف‌الدین اسفرنك دشرف‌الدین شفرده دشس‌الدین‌طبسی دمجدالدین هکره دفیم‌آلدین لنبانی 2 اثبرالدین اخسیکتی و نجیب‌الدین جرفادقانی واعامی هروی و گر بدالدین حول بدر الدین جاجرمی بوده‌اند. تفادت‌عمده‌ای که درمیان سبك‌شاعر ان خراسان ۵عراق هست اینست که شاعران خر اسان نایم شغری چهلفظی دچه‌معنوی چندان پاکابست نبوده 2 شعردا بسپادساده دطبیعی و درخود فهم هر شنونده‌ای میسروده| زد ژاغر ان 2مبالغه ددشعر ایشان «ساد کمتر ستدمضامین دود آذفیم خو اینده در | آن‌داردنمیکر دند بعیادت دیگر 3 شعر ایشان طر ات دشکفتگی وناد ز کی مخصو ص‌ بخودد! دارد ودارای‌همان‌روش دئالیسم شاعر آندودء مماماني دغز نویست . بالمکس. شمر ای‌ترن ششم »۷ شاعرآن.عراق صنایع دی رایهای بسیاددشعر خودد اهمی‌داده‌اند . برع ازایشان‌ددین هنرثمایی چندان مبالغه نکرده‌اند مانئد جمال‌الدین عبدالرذاق و برخی دیگر که اکتریت نرديك باتفاق باشند ددصنایسم بدیع ژیاده روی کرده وروی‌صرفته دوش ناتودالیسم زا بکار برده‌اند . . بومان جمتست که | گر شاعران قر ون گذشتهد انسیث بزمان ومکانی که در آن می‌زیسته‌اند تقسیم کنیم ددین قرن باید شاعرانر | تخست ناحبه‌ای که دد ‏ نذیستهاند قسممت کرد دسس هرتاجیه‌دا بذذیادهای مختلف تقسیم کرد بدین گونه سذ قيمي بزدك فراهم میشود ‏ ۱ شعرای خر اسان > شعر ای | ذد بابچان دشعر اگ عر اق و البته عده کیرعادفانی: را که درینزمان میزیسته‌اند بابد دسج چد! گانه داتسته ایشان برد زاش‌سمپولیسم. مخصوص تصوکگ ار ان بوده‌اند . ٩‏ شعرای خر آسانن وباوراها نهر و هندوتای - اند ان سلسله غزدوی تا سال 9۸۳ ددقسمتی اژافغانستان امر وز که درآ نزمان جروخر اسان بودژدد مالغر بی هندوستان هنوز پادشاهی‌داشتند و بعادت‌نيا گان خویش‌ددپرودش شاعران کوتاهی نمی کردند . ازسوی دیگر ساسلهُ مودیان معروف بملوكالجبال‌دد قسمت دیگر از جنوب‌غربی افغانستان امر وز «ددسیستان سلطنی کرده‌اند وایشان‌نیز شاعر بر ودیدااذغعز ویان ا مو خته بودژد. خو ازژمشاهان پیز بر قسمت‌دبگر انخ اسان یعنی ناحیه خحواززم حکمرانی کرده‌اند دبس‌اذ ضعف سلجوقیال تا حدود عرأق‌پیش رفیه‌اند . سلجوقیان نیز بنوبت خود برخی اذئواحی خراسان درا دردست داشته‌انده درمادراء الثپر ساسلةٌ خانیان با العاقان با آلافر اسیا که ازتژاه ثرك‌بوده‌اند حکمرانی داشته‌اند اما ذبان فادسی دا ددست می‌داشتند وشاعران بسیاد در درباد ایشان بوده‌اند . ٩‏ شهرای‌در بار غز لویان - ددفرن ششم دزباد غزتوی آن شکوه «جلالیدا که درزمان معمو د داشت اردست دراده بو دو آآن‌دست‌گاه بزر شاعر ان معردف‌چون ۹ ۱ "۳ شعر اي قرن.ششم: عنصر ی دفرخی #عبحدی #منجيك #لییبی دمنوچهری دمسعودسعدسلمان ژابو الفرنج ۱ زوئی برچیده شده بود . . اما باز جندانن‌شاعرنامی در در بادایشان بوده‌اند ژمعر اف ن یادشام که دپرودش شاعران کو شیده بپرآمشاه‌ین مسعودست که از ۵۱۲ نا ۷ کیرات کرد و اززمان او تار مپم ادبی ما دسیده است . ٍ- مجدالدین | بو المجد مجددد ب. آ دم سنایی غز نوی بزد گنرین‌شاعر یس کدددین زمان درقلعرء غز تویان ذیسته اسی . ددسال ۳۷ درغز تین ولادت یافت 2 درزمات بر اهیم بن‌مسعود دب اهشاه‌بن‌مسعود درغزنی هی‌دیست تست شاعر در بان ابشان برد دسس دیاز جوان بر تافت د گر شه‌نشیی #عادفی شب دبازه اند تعمز دا بسرفدن اشعادی ددژهده تصوف بسر نزد وسرانجاء ددیامداد یكشنبة ۱ شعبان۲۵ه ددهمانشیر در گذشته دمزار اد اکنون‌دد | تجامعر دفست.. سنابی یکی اژیزد گترین شاعر ان ایران ومعروف‌ترین شاعر تصوف و قانو نگذاد اين فنست . گذشته ازدیوان اشعارش. که شامل نزديك سیزده هزاد پست قصیده ژ غزل ۶ قطعه وذپاعیست هشت مثنوی از او مانده است : ۱ ) حدیقه‌الحقیعه د شریعةااماریقه که هپه‌ترین آثر منظوم در تصوف اير انست و انراقر آن تصوف دانسته اد و آخرین اتر ادست که دره؟ بایان دسائیده است دبنام الپی‌نامه ۶ فخری نامه نیز محر دفست . هنگاهی که این هو ی بایان رسید درخر اسان بر آن‌عرده گرفتند وسنایی نسخه‌ای از آن ببغداد فرستاد و دانشمندان آنشپر گواهی دادند که مدلول آن کاملا عوافق شریعتست . منتخبی.اذین مشوی شاعل هزادبیت ترتيب داده‌اند بنام لطیفةالعرفان . ۲) سیر العباد الی‌المعاد کد علتوی کوچکیست در تصوف ۳) طری التحقیق که آن نیز مثنوی کوچکی درتصوفست ژددبرشی آرنسخه‌ها تابیخج۶۱۸ دا دادد دلی ددین تر دیدست ۶۰) کارنامبلخ که آن تبز مثتوی کوچکی واز آ تادجواتی ادست . این چپاد متنوگ همه بيك «ذنست . 0) عش‌نامه » ۱ عقل نامه » ۷) اک . بلت متنوی دیگر بنام بپردد 2 بهرام نیز بوی نسبت داده‌انداما آ نچه بنام‌سنايي انتشار داند قسمتینت اذمتنوي بیر امد یس ود باباع ازم‌از کمال‌الدین شیر علی‌هروی شاعر قر نیم که تحست حالی تخاص‌میگر ده شسای فرن. شم ۷۷ است و بمناسبتق شناهت تخلس دی با تخلص سناپی بسنایی منسوب شده‌است . اذ سای مئائنیی جچنذ بز بان فارسی مانده است که توائانی دک که در یز مسلم عی کند . ۱ 5 سرا لدی عذمان بی‌محمدمختاری فز نوی ۳ از ذند کی زان ۱ در یار نوبان بود سس نزه‌بادشاهان سلجوقی کر مان‌با ل‌قاوده دفت ۶ بهمیرنجپت هم چزو شعرآی‌فزئویان باید بشماد آ ید رهم چم دشعر ای سملجوقیانْ . ذرآ غازمداح ارسلان‌بن «سعود دبرادزش بپراشاه غزتوی بوده 2سبس ادسلانشاه بن کر مانشاه سلچوقی دا مدح گفته‌است ومدتی نیزمداح ارسلانضانمجمدبن‌سلیمان اژغلوك خانية ماوداء التپر پوده 2 سرانسام در ۵۳6 با 066 یا ۰۵6 در گذشته است . مختاری در تشبیپات پدیم صنایع لفقلی و معنوی بکی اد بوتر ین شاعر ان آین‌دوده است و بهمان جپت اشعاد ار دا سبك خاصیست که تقلید از آن بسیاد دشوادست د دیوان ا2شامل پنج هراد ست اینات دز دستست . متئوی بزدگی بنام شپر یا نامه شامل داستانبای قدیم ای ان بناء مسعودبن ابراهیم غزنوی نیزسردده که سه سال مشغول نظم .آن بوده اسیت و کتابی‌را که بنثربوده نظم کرده اس . ۳ سیدآشر ف! ژد نحص بن محمدناصرحميتی. غز نوی ناسر و و معروف غزتین بود . وی نیز مانند مختاری هم ارشاعران ۶ز زنوبان رهم آدشاعر ان ساجوقیان بوده‌است . اوایل عمردا درددباد پر امشاه گندانیده سس جزوشاعران در بارسنجر(۵5۲-۵۱۱) وهسعودین«حمدساجوقی(1۷.۵۲۹) شده سفرهاکمتمدد کرده دبحج نیز دفنه اسب وگذشته از شاعری ازدانشمندان معر وف دمان خود بوده دددفزنین موعظه می کر ده است دباه‌شاهان زعانه همه دی را بزد گ میداشته‌اند و دسر انمام دز 9۵۷ دزعز تین در گذشته است دمزاد او دز تین مج د9یست .۰ سیلسعستن غزنوی یکی ازیزد گترین سرایند گان ایندوده است دشعرش ددفصاحت دبلننیتتام انجمند داند ودیو ان وی‌نزد رت پنج‌ه زأ2 پیت دازد دبجز آن مو لقباني دیگر داشته است که ذرمیان ۱ ۴- ]بو بکربن محمدبن علبی دوحائی سمرقندی ۱0000 نود دپی از آ: ن نرد خوایزمشاهان دفت وقطبالدین‌مسمد وعلاعالدین انسز رامدح کفته دازشمر او اندکی پاقی‌مانده است . ۱ - ابوالمعافی تصی رآلد بن نصنر اهب محمد بی شند الععمید منشی‌شیر آنی دهترنچنرهعر وف کیله‌ودمنه پفادسی که کر آد پسآذین خواهدا مد درددیاد یور امشاه نوده‌وشعر .فادسی تبر 5 یت ۱ ( - چمال‌الدبی ابو بگربی ساعد خسروی بای مدتی درغزاه ن‌مداح واه پن بادشاه شز نوی ( ۵۵0 - ۸۳ بو و بیشتر ددهندوستان می‌ذیسته گدآدو یز چند‌بيتي بما دسیده اس . ۱ ۱ - شهانت اد نی شاه علي ابورجاء غزنوی» ازشاعر ان ددپادبی مشاه و ‌ من خر بادشاهان خز نوک یزمییست ردد 9٩۷‏ دز گذشت , از دنز چند یی باق مانده ات . 5 ۱ 3 ‌_ - ای بخاد انی » ازمر دم بخباز! بوده و ۶ تست در ماود اءالنهر هید سته و دز جو از ی‌هم درس عحمد عوقی موف لباب لباب بودمو کتاب جامع الصفیردا از بر داشته است وجون دانشن وی ذا قدد تدانسستند بشاعری افتاد ۶ از بخار| بهند دفت و مداح تاطرالدین قباچه بودکه ۰۱ تا ٩۲6‏ درمولتان وسند فرماتردایی کرده است در متا لیف لباب‌الالباب در حدود 1۱۸ زنده بوده ژبدین گونه اژ شاعران اداخر قرن ششم د ارایل قرت هنت بوده است و اذ شمر اد نیژاند کی بافیشت: ۰ - این شاعران بز رك که بگذديم درددبادغز نوبان درقرن ششم شاعران ددجة دق بنتیاد بوده‌اند:د امهای ایشان بدین گونه است : ابوتصرمحبدین اسحق قابنی ب ججمال الدین محمذذین علی بر آجخی‌خ رانانی- محمدین‌عشمان‌عتبی کانب- یمینی غز وگ امیرقه‌البدین یو سف‌ینءحمد دز بندی» جمأل‌آلدین ۳ المحاسن بوسضین تضر کانبات قواءالملك نظام‌الدین ابونسرهبة ال فادسی وذیر(در گذشته در*0۰ با 2۱۲) » قاینی ددال ؛ سید شمس الدین محمد مباد کشاه بی‌الاعز سکزی سدید الدین علی‌بن عمر شعرای رن ششم ۷۹ معزگ غزانوی ؛ ابوبدیل متعدالدین (حمذین محمب سچادندی ادعلمای معروفدمان یو م(دز گذشته درح‌دود ٩‏ 9۰) » شماب‌الدین هسپدین .ابو شددشیدین محتاح‌دگیس (در گذشته در ۵۹۸) » جمال‌الدین محندین‌ناصر حسینی‌غز نوی برادد مهترسنذحسن غز نوکه علی‌بن محمذاتر مذی » فرزدق بمیلی؛ شپاب‌الدین صاحب امشفایی: مجدالدنن آبن‌الرشید غزنوکا , ابوستید گرگانی بسرهسعودسعدسلمان + مبعدالدین مسعودئوکی عزنوی ۰ خفاف » خودشیدی» حمیدالدین‌هسعودین سغدشالی کون » حمیدی لاهودی» :احمدین محمدالمیم لاهوری ؛ ولولی که نام وی دا دیولی نینوشته‌اند دمعنی دضیط 1 ن معلوم نیست » بهاء الدین علی‌بن بوبکر احمدجامجی » ظهی رآلدین نمی سسکزی» شمس‌آلدین دضی نیشابودی ‏ سر اج‌الدین‌محمدبن متهاج آللین عشمانابن ابراهیم بن عیدالشالی, کوز کا: نی لاهودی» خطیر الدین‌محمدبن‌عبدا املك گر گانی » » حمیدالدین علی‌ین‌ممودهحمودی » جمیرك لدین‌قپندزه» بهاءالدین محمد 2 شی‌فر حانی» ابو جعفر عمر بن آسحمق داشی لاهودگ » ابو الباس امامی و ازهر يك ازیشان چند بیتی با رسیلده است . دوشاتر دیگرنیزددین دورره بودداند که نام اشان بما ترسمیده اما از شغر شان چیزی بدست نیست : یکی ابومسلم بشازی ددیگریاحمدخلفست . ۱ یشت راذن شاعرانی که نم برد دردر بارغزنویان‌ددهنه زند گی کر ده‌اند «بیمین جهت جز وشاعر ان هند نیز بای شمارآ یند . گذشته از غزنویان امر ای دب ر عند پیز درشاعر بر ری کوشیده‌اندو مرف تر ین ایشان‌ددین دمینه ملك‌تاج‌الدین تمر انشاهسنب که اذجانب غیات‌الدین محمدین‌سام فوری (۵9۸- 2۹۹) حکمرانی تمرآن‌اذولایات غوزدر دره‌های کوه اشك دا داشته است دخود شمرفادسی مي کفته یکی اذ کنیزان ری که بنام دختر. کاشغری. معروف. بوده است نیزبزبان فادسی‌شعر گفته است . گذشته این شاعران چندتن سر اینده دیگر ددهندوستان دیمته‌آند بدین ترا ری ۰ قادری » جمال‌الدین‌دکنی ء تاج‌الدین ذیری فادسی ۲ یکی ازمءروف‌ترین شاعر ان‌فادسیزیان‌ساکن هندوستان‌فخر ماعمیدالدنسی که بخطابر خی وی دا ازشاعر ان این ددره دانسته‌اند دچتانکه بس این بجای خود تمواهد[مد وی ددقرن هفتم ذیسته است . 5 ۳ اس شهز ای در بارسلجو‌قیان , سلجوقیان ددفر ن شم مدئی در کمال قددت پاوشاهی کردند دتقریبا هم ایران آمرزیدست ایشأن .بود ؛ اما چیزی نگذشت .که درمبان شاهزاددکان این ساسله دد گانگی افتاد «زیر دستانشان هريك یرد گر فتنده قامرروایشان,تجزيه شد . بپمین جمت آن عظمتی که درذمان طغرل‌بيكت «الب‌ارسلان ملکشاه داشتند دد رن ششم باقی نماند . با این همه دد پردوش شاعران کوتاهی ننگر دند و مخصوصا سنجر بنملکشاه که از بر اددان دیگرخداین. تواناثر بوذ بر اددانش تاصر آلدین محمود ( 4۸۷-2۸9 ) درکن الذین آبوالمظفربر کیادق (4۸۷- 45۸ )و یار لین ابوشجا میتمرد (۶2۹۸- ۵۱۱) دمین ز هینه بسیار کزشیدهاند : . بربی اد بادشاهان این سلساله ععود بزبان فادسی‌شعرمی کفنته‌اند مانند معزالدین وناصرالذین ابوالعادث احفد‌سنجر بن‌ملکشاه ۱ ۱ - ۵8۲) ومحمدین ملکشاه دسر اسلین بن پمجید(99ه ۵60) دآ خر ین بادشاه این‌خاندان طغ رین آزمناون( ۵۷۱ .)9٩-‏ «دسال ۷۰ سلیمان بن فتلمش سلجوقی در[ سیای ؛ صغیرسلیسله ای تأمیس کر دکذبای نت أن در شمر‌قونیه بود و بنام سلجوقیان روم در تریح معر وفند وتاسال ۷.۰ در حگمراتي بوده‌انت. پادشاهان این سلساه چون باداب 1 رانی ددایران پرددش بافته بودید دبان فادسی دا ددست می‌داشتند ۶ , مخصوضاً در فتبه 4 مخول که دیارشان آسوده بود گردهی از بزد گان ابر ان زد ان فتنه بایشان تناه بردند و شمس ابذدین تبر وی 3 مولانا جلال‌الدین باشی 2 نجم‌الدین دای عارفان معروف آن ذمان آذین گردهند و کتاب «احةالصدود که پس اذین.ذکر آن خواهدآعد دد ددیادایشان نوفته شده ذ ختی‌نکی ار بادشاهان این سلسله عزالدین کیگاوس که او بادشاهی گرده است بزبْان‌فادسی شعرمی گفته است: بهمین جپات‌ساسله سلجوقیان ذایکی از بزنرگ: ترین مشوقان آثب فادسی دزرقر له شش م بأید دانست و شامراتی که پجزمختازی نیت جهن تعونوی اذیشان پرردئن بافته‌اند ی ۱ ۴ اوجدالدای علی ان وحیدا لد بن محمد بی استحق! لو ز ی) پیوردی یکی از معروف ترین شاعران قرن ششم بود و برخیدف د! اذبزر گترین سر اپند گانزبان شهر اجه رن شم زر فادسي دانسته‌اند . دزشپرابیودد با باورد درخاك خاودان که اينك جزو" جمهودی شودوی تر گمنستایست درادایل فرن ششم ولادت یافته است جواني نجودزادد | تسا گذیانده و ازعلوم متدادل مان بپرة کافی بافته وٍسیسن بشمرپلخ دفته دقسمتعمده ازژند گی خود ۳ دران شهر گذرانده ودر خنمن سترهایی بسرخس, مر ووخوادزم .و آطراف دشت خاوزان کرده دسفری نیز بمراق دفته است ‏ درزمان خویش بشهرت بسباددسیده بود و معاصراتش بوي احترام هي کرده‌اند و اذیدذبانی‌ها دمپاجان‌وی بحتساب. به جی بر دهآندو با همهامر ی زمان‌خود «بز ر گان ان عصرازودر | و کار گز ارانی "دیوان دانشم‌ندان روابط داشته وچندی دردزیادسنجر دد مرو بوده و گویا با وی سقرهاییکرده است: مهمتر بن‌ممدوحان‌وی بسن اذسننجر علاء‌الذوله انس خو اد تفشاه و خافان کمال الدین محمودین بغر اخان از بادشاهان سلسله خانبه باال باقان و قطب‌اندین مودود شاه بن ذنگی بن ق‌سنقر از اتابیکان‌موصل وغیات‌الدین‌مضدزن ام نز ریوعا(عالذواه گر شاسب‌بن‌فرامرززین کاکوبه اتابيك یزده برخی احکمرانان پلخم بوده اند ول ممددح عمدهٌ اد دیس هجدالدین ایو حنن یی بن محمد عم آنی سرخسی «تأصرالدین ابوالفتع‌طاهرین مظفر ویر از بازماند کان "نع النلك و نظام الملاك سددالدین محمد اژهمان خانواده «نظامالمك ابفعلی‌حسن‌ین طاهرازهمان خماندان دسیدابو طالب‌پن نعمه ازسادات عر اسان‌وضباةآلدین.ونظاالدین موددذین اخمد #صمی از زد گان شحر اسان بو ده‌ازد. شر انجام‌هر هماث هر بلخج در گذشته ووی‌را درجتبمز ار اخمد خر 3 به‌عارف تشپور بخاك سپ رده‌اند. تازیخوزحلی وی‌د! درسالم‌ای و وه و ۵2 و 92۲ و و و ۵۵۱ و ۵9و و تاو و 5۷۶و وه وج۸ه و ٩‏ و 24۱ و 5۹۳ و ۵٩۷‏ نوشته اند ولي درست تراذهمه سال 9۸۵ است.انودی بکی ازذبردست ترین شاعران ذبان فادسیست و کلمات دا هر گونه که‌خواسته است "گردانده وهردعنی که خواسته‌ازان بیردن | ودده‌است .دذضمن شعرافیر أذاصطلاحات و اشارات بمسایل علنی دقیق د حکمتست و بیمین جوت قه شرح بر بفضتیازآشماد وی نوشته‌اند یخی شرح داددین مسمد علوی شاد یا پادی 2 دیگرشرح آبوالهسن فراغانی حسینی که هردو درقرن باازدهمددهندوستان نوشثهاند ودیگ رش ر حمحمدبن عیدالرراق ذییلی کة درقرن گذاشته نوشته‌است . افرا «ذشعر بیزوددی اپوالفر جدوّنی دانسته اند ولی وی دا سبك خاصسنت که بذیگران تمی مان ۶ دد مدح و جیما و معادف وحم دزفرفنی میپادت داشته است .دیو آن اشعازژی شانبل هازده نان و ففتصن وجند ستست .ترجه اق از آشادات ابن مسینا و شرحی براان بنام الیشادات آفی شرح الاشارات 3 کتابی درنجوم باد نست داده اند که: تون ارکنزآن ۵ بقاه نشده اسی . ۰ ۰ + ۱ ۱ ۲ -امام بدْرع‌الزمان سیدعیدلواسع ی عبدانجامم رن هر نی زر دیع جبلی سلطانی غسرجمتانی » از نجیب اه گان محترم عسرخویش بوده وزند کی دی دز هرات و اطر اف آن گذشته است ۶ هداج سلطان سنجر ومحمدین ملکشاهوانابياك بوسفب شاه اد اتابیکان:لرستان 2 تاج الدین اپوالفضل نصر بن خلف بادشاه سیستان و ارسلازشاه بن گر مانشاه ار سلجوقیان کرمان بوده د گوبا از دود ایشان دا مدح کرده د بشتر اختصاص داشته است بمدح معن‌الدین ابوالمعالی عبدالسمداروذیر ان سنچر ۶ بهمین‌جیت بایدر | ازشاعر اندد پادسلجو گیاب‌شمرد. شاعر ان روز کادهمواده ۳۱۳ رگ داشتهندو درسال «ودر گذشته است عردالو اسع که دزشعر جبلیتخلص ی گر ده از مشاهپر شاعر ان فرن‌ششم ایرانست دمخصوصا در کلام مصنوع و عرودلن قصاید مرصع ومسجم ذبردست بوده است دببشتر اشعاد وی بهمین سبکست‌دایسن همان زدشیست که بیش زو قطر ان آرموی در ] ذربایجان پیش گرفته ددعصر وی دشیدالدین طواط بلخی و گاهی عنمان مختاری اذل پیروی کرد‌اند . وی‌شعرتازی دا لیز نیکو می‌سر وده زر هنشیی برذستی بوده دازمنشات او چبزی باقیست . دیوا اشعازدی شامل شش‌هزاد یب بما دسیده است:. ۱ ۳ ۲+ عمادالدین عمادی‌شهر پاری- اسل وی ازشهربادری بود دول چونادابل مورا درخراسان ژمخصو‌صا درغزنین گندانده بممادی غزنوگ نیز هعر ژف‌شده‌است. وي ازشاعر ان مرف درپاد ساجوقیان بو۵ه ۵ فش ر اختصاصن. داشتد استی پم دی سلطان طفر بن‌محمدمعر و دف بطافرا ل دوم وبادی دعر اق می‌زیسته #پیشش اذان‌مداح لالم وكعمادالدد اه سیف|لدین‌فر امرزین فش رالدوله رستم. بن‌حسنامآلدوله‌شهریار - شمر ای فرن ششم ۸۳ ان قادن بودهونوشته ان کهتخلسدک از ناماینپاةشاه آجده‌است‌هگر؟ آنکه ازلقب خوه عمادالدین گرفته باشد . سر نام «رشپربار نو ديك طپر ال در ۵۹۳ درگ ذشته ودر ؟ تیا ویدا بخاك سیر ده‌اند , عمادی یکی اذبهترین شاعران قرن شهم ايران‌بوده 2 سبلك بسا رجالبی داردکه در ان معانی دقیق دا باسخنان دانشین بهم | میشتهاست و کنابات 2استعازات.بسیاد بکاژ برده وبهمین سبب ددزمان خودازمشاهیر شعرا! بوده است #شاعر ان دبگربوی حرمت می گذاشته‌اند . دیوان اشمادش تزذيك دو هزاد و پانمیذپیت دز دستست . ۱ ۱ كِِ- امیر الشعرات | بو بگ رمحمدبی عیدا(ملكث معزی یشابوری _ بسر برهاني شاعر معردف قرن پنجم بوده وبزد گترین شاعر دربار سلجوقبان بشمادست و عدت مدیدی پادشاهان‌بز رگ سلعوفی ملکشاه سنععر ووردای ارشانر| عدح گفته است . بددش در | غاز بادشاهی ملکشاه ۰ ددفردین در گذشته ووی را بملکشاه سیر ده‌است ؛ اما ملکشاه بدد توجمهی : نمی کر ۵ تااینکه , بس از مدای اعیر علاءالدوله علی‌بی فر آمر د از امیران یزد که در دریادوی بود اودا نزد مل‌کشاه مقر ب کر د واز | آن‌بس‌تاذمانی که هرد وی ه«میشه دز ددباربا منتهای جبلال هید دس تدیکی از هتمول‌تر ین عر دم‌روز گاد شد چناننکه وف دا ددین دمینه تالی عنسری دانسته‌اند و اذامیر ان آن دربار بشماژ می‌زفت . پس اذمر گ‌ملکشاه بعدمت پسرش سنجر پیوست دتاژنده بود بای بود و دژبانان زند گی که با سئچر باصفهان رفته بود در شکار گاه که سنجر ثیر انس داخی ان ثير مخطا بسینهمعز ی رسید و در سینذادماند دمدتی بمین‌حال می‌ذیست تا که در 92۲ در گذشت معز ی ب؟ ی اذبزد گترین شاعرانایرانست #شعر ارددمنتپیددجه دداني‌دساد کی دشیرینیست داذین حیث برهمةٌ 1 شاعراان قرن ششم جزصابر ترمذی برترگ دارد . مخصوصاً دراوصاف طبیعت وغزل‌سر ایی عپادت تامی داشته و دزمدح دمر یه بیان موّثر و کلام قصیح دادد . دیوان اشعاردی تقریبا شامل و زدء‌عز بیستاد بگی اذمفیدتر ین کتابپاست که دربادء امبران دزیر ان برد گان دز بار سلچوقی‌مازده 2 دریاییست اذهر گونه اطلاعات که مخصوصا دزتادیخم سودمندست , وود ۱ ای کر و۰ *- شهاب‌الدیر صابربی اسبعیل تزمژیی - معرذف تادیب‌سار: گویندپدرش ادیپ اسمعیل وزاق‌هروی معاضر فر دوسین بوده استت وی این درمت‌دوتمی ایندیر! - که میبایست نز دبت‌صده یست‌سال پیش امرگ وی زیسته شاشد . وی بر از بزد.گان ۰ شاعران قرن‌ششم بوده و ددزمان خویش هم همکادانتن بدو احترآم می کرزده‌اند. قسمت تمذده عمر خود دا دد تیشابود گندانده وجز وخاصان دتشگاه مجدا لسن ابوجعفرعلی‌بن حمین قذامة موسوی دنس شراسان بوده که ازبزد گان متفت زان خویش بشماد میرفته است «اودا صدد شرق ودئیس خر اسان می‌کفشند د بوستل او با سنجر ردابط داشته داود! مدحهی گفته‌اشی . در بایان زناد ی بخو ارزم دفته و جندی در ان درازمانده و فص بد دزعدح مارءالددله انسر خو ار مشاه سر ژده آمنی و درهمان‌دیاز بسال94۷ دنتسه دقابتی که ددمیان اتشز و نکر بوده دار | کشته‌|ند. صانر ترمیی یکیآزبزد گترین شاتر ان اير آنست وسخن اردد قصاحی دشارینی و لاف در ملترای خوه برمسمشا . از شاصر ان خر اسان کسی نزد بکتر ار بردش‌فرخی وسهل(ممتنم شعز نگفته و پیداست که دود نیز همیشه در یواست کاساندفرخی سین بکوی دبوانش‌شامل شش‌هز اد بست دردستست . تث_ ۱ *سقر نداد ان کالب نه وی‌خر اسان رمعردف بفو یبد کاپ از ثاییر اد نار سنچر بوده وبااتودی دقابت داشته ودردمان سعودین مجمد سلجوقی: تا ۵۸۲ نیز زنده‌یوذه است واذمعار یف عصر شحو د بشمار میرفته آها ازشعر! دحزچندست نمانده است . ۷-امیرشرقالشعر اع بدرالدین قوامی‌دازی - از شاعر ان شیعه نیمه ادل رن شدم سا گن شپر دی بوده دددین هر نانوایی‌عی کر ده دازمختصان‌قوامالدین ابوالفاسم ناصرین‌علی‌دد گز بنی طغرايی ادوندای سلجوقیان بوده‌دظاهر! تخلش‌خوددا اژلقباو ۲ گر فته استد نیز مد بحی سشاشر ف‌الدین میمندنقیب التقیای ری 3 ) و قاضیی حسن أستر آبادی متوفی ددع9 داعیرعبادی دانشمند معروف مت ی در ۶۷هوارد و از شاعران ددجه دوم اینزمان بقماد.می‌رود ودیو آن اد شامل ردبات مه هز اد بسی د دستست وبا عمیادی شیر بازی شاعر غعروف زعال ود رابطه داشته است:. شمرای قرن شهم: ۸۰ ۳" مهستی "نوی - معردفترین زسست که یز بان #- اس ی شعر گنته است. زفربجه‌امیز امد گنقمو قفعر وف باین خطیپ گنه از شاعر ان نز ماأل‌بودهددردزبارسنجر یز بستهاستفظاهر ۱ ردیر ان‌زمان‌بوده‌زیر( 45ددبرخی از کتا بپاگ‌قدیم نا) دک ر آعپستی ذبیر ضبط گر ده‌اند . بش اذین اد حزییات احوال وی اطلاعی نیسی همن‌قدد از آتادش‌پیداشت کبّزن بنیاد بافوق وذبان | دده کستاخی بوذه رد بد بیه گو ی دستی داخرخه تس او سر دند باعبان‌دد با پیشه ود انوصنست؟ ر ان‌بوده‌است که اغلپ‌بپزلد مراح و گاهی با کلماتد که یكادا کر دهونزدیاگ‌ددیست باعی در جند فعلمه آزدمانده است . ظام سدسال بس‌آزوی دتابی بش فادسی بنام «داستان‌اعیر احمد هپستی* نوشتهاند که آنر| بحطا بنظامی گنجوی نسبت داده‌اند و آن داستان مفصلیست ازمعاشتات و مناظر ات دلطایفی که مهستی وشوهرش ی بابکدیگرداشتهاند ذمیة دباعیات مپستی را در ن جاداده و رای هر ركش شرححی نوشته اند دچنان وانمود کر ده‌اند که ایند باعیات ۲ مپچستی درپاسخ‌شوهر ددیگر ان سر ژر ده‌است همه کسائی که ذکرشان درین کتاب رفته در پاسخ اددباعیات دیگری گفته اند که ارشاعر ان محعتلف ز بان‌فادسی تا فرن ۱-کمال‌الدین عمید کمال کمالی بخار اپی- ازشاعران «عر وف‌دمان خودبوده وه‌ساصرانش ویدا پزر گ می‌داشته‌اند ودر ددبادسلطان سنجر میزیسته 2 اذشعر او چندییتی بمادسیده است .. 1 بوالمفاخر منجياك فاخر راژی از شاعر ان در بازههمد بن‌ملکشاهدپسرش مسعو د بوده ردرشهردی عیز یسته است دازدفصیدة معردفی مانده است ددمدح اما هشتم که درتشبیهات صنایع معنوی واستعادات یکی آد بهتر پن قصابدد بان فا سیست دشر حها بر آن ثو شتهاند از | نجماه شرحی ازعبدالاطیف شروانی معردف بافلاطون بنام «حل مایتصل» که در ٩۱۷‏ نوشته است . ۱ ۱ - آمیرهسی‌اندبن محمد بی‌مق ند سدادی بفدادی معروق ب#می‌خانه, ادمردم بخدادك خو ارزم د از امیر ان دربازساجوقیان بوده ظاهرا بر اد مجدالدین _ّ ۱ ۱ شعر اي قرن ششم بخدادی عارف مشپود آین‌فرن دبهاءالدین عمحمدین موّید بغدادیم لف کتاب‌التوسل_ الی‌التر سل بوده ذپر! که مجدالدین آبوسعید شرف‌بن مویدبن محمدین بو الفتح و بپاء این معمد ین مو دنام داشتهه نام بدر هر سه هیده ار مر ده بغدادك خو ارزم بودها ندء‌منتهپی نام شمس‌الدین دبیاءالدین هر دودا محمد ضبط کر ده اند ددودمی نماید که دوب ادر هر دویث نام داشنه باشند وظاهر ا درناء‌شه سآلدین یا بهاءالذین اشتباه کر ده‌اند ب وگ ازاسر ان در بادسلجوقی وازیزد گان دست‌گاه سنجر برده دذضمن شاعری مشپور و درفن خود زبردست بوده د حدادی تخاس می کر ده دازشعر اژچندقصیده مانده‌است. ۲-شمالی‌دهستالی ۰ نیز ازمعاصر ان سنچرد از شاعران‌معردی عصر خود بوده دباشاعران بزدگآن زمان مپاجات‌داشته‌است ونیزمداح تاجالملوك نصرتالدین از ملوك طبرستان بوده دازشعر اداند کی باقیست . ۳- محمود بسن علی سمایی مر وی » عدتی‌ددمادراءالنه رژیستههبا سودنی مپاحات بسیازداشته ذمدنی نیز دردر بارسنچر بو ده است « ادشاعر آن تامی دما خود بشمادمی‌رفته داشرا دنیزاند کی بما دسیده است . * گر الدی خالد بی ربیع مکی طولانی هروی , اد دانشمندان رن ششم بود وازشاعران معردف ددبادمسمدین ملکشاء وبر ادرش سنجر بشماد می‌دفته باشاعر ان عشپوزعصر خودددابط داشت‌اما از اشعاداداند کی باقي مانده است . *-روحی ولوالجی نبز اا شاعر آن ناهادد عصر خود بود و در هجادستی داشتسفرهای سیاز کُرده وار شاعر آن درباد ساجوقی بوده است دادونیزچند شعر هاندء آست , ۱ -جوهری زر گر بخارایی » ازشاعران دزباد سلیمان‌بن محمدسلجوقی و شاعر بسیاد تسوانایی بود ودد مان خود شپرت بساد داشت و ار شعراد تنیادد #صییله باگیست . ۲-دهخد! بو) لمعالی‌رازی نیزاز شاعران درباد سلجوقیان بود و بمداحی مسعودین مجمد سلجوقی اختصاص‌داشت وددشپردی هیذبست ودر۵۶۱در گذشی » شعر ای قران شم ۸۷ ازشم را ونیزجبزچند قصیده باقی تیسب . . ۱۸- سید معیی الدبن اشرف سمرقندی آذمشاهیرشاعران ددانشه‌ندان‌قرن ششنم بوت. تهست‌ددسمرفند آزعداهالن بیغو ملگ بود وبا وی ازخر اساب بمراق ! مد و5 مدت مدیدی دراصغپان ماند باشاعر ان اين دیازردابط بسازداشت ودرهمین‌دمان درسلک‌شاعر ان دد باداز سالان‌بن‌طغرل سلجوقی دز !مد ودربایان دند کی بسمر قئد باز گشتودر آ نا بسال 9٩9‏ در گذشث. سید اشرف آد شاعر آنشوب فر ن‌ششم بودهد دراقسام مختلف شعر مپادت کامل داشته ددیوان دی شاءل دوهراد بست دددستست . + قاصی‌حمیدا لدبن ]نو بگر عمر لی محمود میعمو دی پلخی 22 گ-ذشته . ۵9*۹۵ موّلف مقامات حمیدی که در اواخر جمادی‌الاخ 2 ۵9۱ بایان دسانیده است کرش پس آذین خواهد ‏ مد : گذشته ازمپادتی که دززم داشته درشر نیز توانابوده است ذبرشی از اشمارخود دا در کتاب مقامات خو بش آور ده #باشاعر ال ما2 بشتر از شمه با آنوری هر بو مل بو ده ايسي . ۰ ]یر لدلی فتوحی مروزی ً از سشن سر آبان معر رف ددبازر سنچتر بو ذه با گویند کان عصرخودده ابط سیازداشته «ایشان دید میعتر م شمرده‌اندامابااتودی رقاست و گاهی دشمدپی داشجه است» ازشعر | دنیزاند کی نما آر یله است . زدردر باز مهدب مل؟شاه‌سلجو قی‌می‌زیست«ظاهر آشیعه بوده هد نظم و نثرفادسی د تاز ی استاد رو ند آعست, تمد سلاگد پیز ال زمان‌مل‌کشاه ٍ دس دی هو ی مخصوص‌دبو ان گوهر خاتون زن محمدمل‌کشاه شدد بهمین جپت یاو نی‌هعر وف کشت وتازمان مسعود بن‌محمد نیز ز نده‌بوده استه کنابخانه هعتسر کی داشته که برجامع‌ساژه وقف کر ده ودرطاق دداقی که نظیر نداشته جای داده است و در 2۱۷ که مغولان شهر ساده دا گر فتندآن کتا بضانه دا سوختند . ویاز بزد گانادیبان زمان خود بوده‌و کتابی نالیف کرده بود بنام عناقب الشعراء که گوبا قدیم ترین تذکر؟ شاعران ایبران بوده ۶ با شعراي فرن ششم: اینات از مبان دفته است ه بگانه اثری که ازدبافیست رساله ایس بزبان تساذی پنام! «نز شیر الوذیر الزیرالخنزیر» که درمتالب دلعن نمیر الملت‌بن موبد اللك‌بن نظام الملك نوشته است دعبارنست ازفرین‌هابی عقطم بشکلآ یات قر آنی دجمل قساد که بتمام حردف تهی‌اذالف تا با نوشته است وتسلط وی‌دا دززبان تازکه می‌دساند ... ب 5 تثِ_ّ ۳۹۹ 5 زین چندشاءر بز رگ سعر وق در بار شلجوقیان درفرن ششم شامر ان‌دیگرع. آنین خاندان پرودش یافه اند که‌نامپای‌ایشنان‌بدین گونه است : آبوالبر کات‌فجدالدبن بیپقی » جماللدین ابوبگرخال ترمذی » احمدین عنوچر شنت کله که لقب وی دا بخعطا بمنوچهری داعغانی‌شاعر معردف قرن‌چپادم نسبت داده‌اند » اختیادالدینعلی‌ین آبونصردو به‌شیبانی » اسمعیل‌ینابر اهیمغزنوی معرلف بزدذیس ؛ امیر احمدابن خطیب گنجه‌شوهرمپستی » اصیل‌الدین دوحاني » افضل‌الدین کرماني » افسل الدین حسن بن - احمد بافقی » میجدالدین احمدبدیهی سحعاد ندی + بدیع الدین ترکوسکزری » ابو الحسن علبی‌به رآمی‌سر خحسی» اثابیاك‌منتجب‌الدین بدیم کانب جوینی که جزوثر نویسانة کرو خواهد [ مد » تاج‌الدین سرخسی آبی ء تاچالدین راندی خال محمدین علی راهندی مولف د احهالصدود , تاج‌الدین اسمعیل‌باخر ی » جالال مادراءالتهری» چاوش‌فودت» حسن‌بن علی شهابی » دفیم‌مروذی » دیسانی طوسی » ذین‌الدیندادندی خال‌محمند ابن‌علی داوندی مولف داجةالسدود » سدیدالدین مهقی » سعدالدین کافی بخادایی ؛ سنچری خرامنانی » فیس ن‌آلدین سعید طاسی » شپاب‌الدین ابوالعسن طلحه « روگ ؛ ظهیر الدین تیشابودی مولف سلچوق نامه که ذک وی‌خنو اهد مد » ابوالفضل عثمان‌بن لحمد هردی ععردفی بحاجی هریوه » علاءالملك شرف‌الدین ميرك ء غزالی‌مرددک» فقیهی هر وگ فخ رآلدینمحمدین‌محمودین[حمدتیشا بوری» کافی بن ابو الفرج دفنیپسر اپوالفرح شاعر معروف‌قر ن. پنججم کمال‌الدین مزدقانی » کوهسادی‌طبری » شمس‌الدین لافری» مطلفرجمحی کتابادی » نصیز الدین ابوالقاسم محمودینمظذرین ابی‌توبةُ «ذیر ۶ شمر ای قرن ششم ۸۹ عز آلدین اصفپاتی» محیی‌الدین محمدین بحبی‌نیشا بوزی دانشمند معر وف که در ۵۵۰ درفتنة غز کشته شد‌دفیم الدین مرژبان فارسی ؛ فخرالدین عسعودین بهمن کرمانی؛ محمدین‌علی راوندی مولف داحةالسدور که ذکرش خواهدا هد» فغرالدین‌مسعودی مروذی » مویدالملك ابوبگرین تظام الملك طوسی «ذیر ؛ معن‌الدین سراجی‌باشی» ناصر جعفری نسوی ؛ قاضی هجیم آملی »کوشککی قاینی » معین الملك حسن بن علی کائب معردف بمعین الملك اصم ۰ افضل‌الدین ابوحامد کرمانی مولف عقدالعلی که ذ کرادنیزخواهد اهد. اژهريك‌ازین شاءران بیش دکم اشمادی مانده اسی . دو شاعر دیگر ددین ذعان بوده اند یکی نظامی اثبری ردیگرنظامی منیر ی کهاز یشان شعری باقی نیست . ذنی دیگر بوده است بچز موستی بنام عايشة عقریٌ سمرقندی که شعر دا خوب می گفتد وظاهر | دردر باز سلجوقیان بوده است . ۳ - شعر ای‌در بار ماود غور - ددبادیاه‌شاهان‌مودیا ملوك‌الجبال‌نیزشاعران بزر گ برودده است . اژ میات پادشاهان اين ساسله علاء‌الدین حسین علقب بجهان سور دمعردف مك الجبال که از ۵26 تا 98 پادشاهی کرده است شعر فارسی را خوب می‌گفته دددپرودش شاعران می‌کوشیده است . امیران دیگر این شاندان هم حون دی بوده‌آند2 بومین جهت شاعرانی کد از ,شال نعست ددهاند بسیار ندو یز ر گان ارشاب بدین گونه آید < ۱ - شرفالدیی قربدالزمان!حمد یی ابر ذبار کافی معرر وف بفر ید کافی » صاحب دیوان انشاک‌ه‌سمدین سام وازدبیران برد گ عصر خود بود زددانشای‌فادسی دعربی مپارت داشت » دد شعر قارسی نیز کاماا توانا بود اما از اشعاد اد اند کسی مانده اس . 1 - فتر لد یی هبار کشاه بی‌جسین مسر ورودی معر وف بجر مد بر از و ببند کاند شاعر انعر وف‌فر ن‌ششم بو ددبودادت ساعلانعلاعالدین دسر ش‌سیف‌الدین وساطان غبات‌الدین ۶ شهاب‌الدین ذسیده ذبیشتر عمرخود ر! در درباد سیف‌الدین ملگ الجیال گذراند ودرشوال۲ ۰ در گذشت . کدا کتابیست که بر بسیاز فصیح‌دد نار یخهزدو ستان نو شتهد بنام تاد یخ‌فخر الدین‌مباد کشاه‌معر دفست اطلاعات‌جالیی دز باره یس همهفهع طوایف ترك‌دارد کتاب‌دیگری‌هم ناما داب الحرب و الشجاعه توشته کهار کتابهای موم ذیان‌فادسیستههنظو هد آگابمدر متقارب در تاد یخ‌پادشاهان غودسروده وازاشعاد دیگر 2ي چنذبیتی بما دستنه است . - نظام اندیی احمد نی عمربن ابوالحی علی مئی نظامي عروضی سمر قندی عولف عردف مچمم‌النوادد کهبنام چپادمقاله معردف شده‌است. دد اغاز زند گی مداح علاء الدین تکش خوادده‌شاه بوده‌سیس بدر باد بادشاهان‌غودییوسته دشاعر مخصوص لطب الدین میعمدبن عزالدین حسین مك الجبال بوده دددشعر و انشا 3 طب د نجوم دسی داشته د چپارمقاله دا دز دود 2۵۰ تألیف گررده است . چند مثنوی نیزداشته که آزمیان رفته است: و از اشماداداند کی بافیست . 4 - سیدظهیر لین بحیی سرخسی + تخت صاحب دیوان انشای غاث‌الدین ابو الفتح بن سیف الدین بوده‌دسس بپندوستان زفته وبا تاج‌آلدین تمر انشاه‌سحشو ز شده است و شاعر توانایی بوده اما اذاشعاد اوچندییتی باقیست . - ابو تصر بدرالدین محمودبن ابو بکر ی <سین بی‌جعفرفراهي » مولف تصاب الصبیان » اذبزد گان‌دانشمندان این ذمان بودو درددباد بهرامشاه‌بن‌تاجالدین حرب پادشاه سیستان که با بادشاهان غود بیوستگی داشته می زبست و کتاب نصاب السبیان دا که در ان معائی کامات عسربی دا بنظم آررده بترمان نظام الملك حسن 2دیر بهراهشاه پپایان دسانیدهچامم صغیر شیبانی دا در۲ ۱ نظم کر ده امااژ اشعانش بجز نصاب‌الصیان چبزی بافی نیست - برتصاب الصبیان شردح بسیاد نوشته‌اند که معردف ترین | نهابدین گونه‌است :شرح علامه میرسید شریف گر گانی‌دانشمندمه پود قرن هشتم (۷6۰ست۱ه) شرح نظاء‌بن کمال بن جمال بن حسام هروی معروف‌باین حسام در قرن نیم » شرح قاضی محمدین فصیح‌بن‌مسمدین محمد کر یم الدین دش بیاضی شرح محمد حسین‌بن مسمد رضا طالثانی » شرح محمدبن چالال‌بن‌سلیمان فوستانی » شرح علی| کبربنحاحعیر ذامحمدجعفرمتطبب لفوی پزدی بنام درة الئمته 3 درذی الحجهُ ۱۲۹۲ ق . بپایان دسانیده » شرح عباس بن محمددضا قمی بنام‌ددث لیتیمه فی‌تتمات ددةالشمینه که تکمله‌ای برشرح سابق‌الذ کرست در<۱۳۱ق. بیابان شم آي قر ن ششم ۱ - رسانیده است . ۱ - جمال‌الدین مجمدبی فصیر » شاعر و دپیر دبردست بود و اد مختصان عیأثالدین محمدین‌سام بشماذمی‌رفت دچندی ودیر او بو دورساله ماس ! داک‌شهایی ازمو لفات اوبوده است ؛ درشهر نیز فددتی داشته ولی از کته وی جز چند بست زگ تمازشه آم بر 9 شاعر ان دیگری که دردریار بادشاهان فودبوءهاند بدین فر اند :لطیف‌الدین کی کاشتری معردف بر کی مراغی » بپاء الدین عبدالکريم کر یی سمرقندی که دز سیستان می‌زیسته » شرف الدین محمدین عمر فرقدی خر اساای » شمس‌الدین عسمد عجیبی گوذ کانی» ضیاءالدین عبدالرافح‌بن ابوالفتح هروی که نبخست درددبادغزنوبان بوده دبس از انقراض بادعی ایشان نزد پادشاهان غوددفته ودساله منظوم‌فجلالیه‌دد تسیر نو روذیه دا نوشته است » شمس‌الدین محمدین نصیر سکزی که درسیستان در در پار تاجالدین یلدو می‌دیسته و اد پیوستگان پادشامان شود بوده و کدابی نوشته است دام مجمع البحرین » شرف الدین احمد ین محمد فراهی از مختصان تاجالدین حرب ملك سیستان بود ومثنوی کاد نامه دانظلم کر ده است ء ناصر الدین عتمالن بن‌حرب سکزی پسرعلك تاج لدین حرب.اژهریاك اذین سفن سرایان ییچندبافی‌ماد اسب ۵2شاعر دیگردردر باد بادشاهان عو زب ده اند یکی بنام علی صوفی ددیگری بنام اپوالقاسم دفیعی که ازیشان چیزی نمانده است - 5 - شاعران در پار خوارزمشاهان - ددمیان خاندانپایی که دزقرن ششم‌دد اپران بادشاهی کر دهاتد کمتر خاندانیست که‌مانتد خوارذمشاهان با ا نکه اذنژادت راك بوده‌اند بادییات ایران خدمت کرده باشد وادین حیث با سامانیان دغزئوبان‌برابری مي کنند . دربار های آیشان همشه باه گاه ادیباي ودانشمندان بزدك‌ابران برده‌است و کتابهای بسیادبنام رشان پرداخته‌اند. شش تن اذبادشاهان شاهزاد گان‌این‌سلسله خود بزبان فادسی شعر کفته‌اند : علاء‌اادین انسز(95۱-۵۲۱) * سلطان شاء بن ایل ارسلان (9۸۹۵۵1۸) , علاءالدین تکش (9۸۹ -2۹۱) » بسرش تاج الدین علیشاه » ۹ ۱ : شمر ای فرن خشم ۱ قطت لدبم محمدین تسکش (۹0ه ۷ حجالال الذین خو ازرمشاه (1۲۸-۱۷): دانشمندان‌بزد گ مانند زمخشری سیداسمعیل گر گانی:مولفذخیر؛ خوادزعشاهی که در دریا ایشا زسته‌اند بسیانند د شاعر ان -نامداد که اذين خاندان بروذشیا بافته‌اند نیز فر ان بوده‌اند : ۱ - رشیدالدیی محمد بن محمد بی عبدالجلیل عمری بلخی کاپ‌معر وی بو صلو احل ؛ بزد گترین ادیب آیر ائسست که ادین خائواده بهرءهند شده است . ولادت بافت ۶ جوانی را در قرا گرفتن ادسات در آن وه شپر گنداند و سیس بخد علاء‌الدین انسز بر گزیده شد سی‌سال درددباد او صاحب:دیوان انشای وی بودودد زسان عویش دز زظم شنثرعربی دفادسی بمنتهی ددجه شهرت دعسید وهمُدانشمندان روز گاروی را اجتر ام عی کردند دحتی خافانی از داه دود مدایحی بناء دی سروده است و سرانجام در 5۷۳ درخ ارژم در گذشی و بیش از نودسال زیسی . دشیذ تلو ام بگی ازیزد گان آدب ایرانست و ددنظم دنثر فادسی دعربی مپاذت تام‌داشته آست . ددشمر فادسی ددش وی همان سا قطران ذعبدالو اسم چبرایست 3 صنا یم لمظی 2 بسا مراعات کر ده ووعاید وی همه حصنو ع ۶ ۳ سچح وه رصعست » عنتمی شعر اورهآن ۲ او از اشمار دیگرانست . دیوآن دی‌شامل هنشت هر ادبیت دزردسست و نیز دیوان اشعادعریی اند مانده است . در زان فادسی اتید ازه مانده بگی کتاب حدائن السحر فی‌دقای الشعرست که بیشت مطالب ا ترا اذ کتاب ترجمانلبلاغه‌تالیف محمدبن عمردادویانی گر فته است 3 دیگر مجمو ع4 منشات فادسی است. دیگر از موّلفان وی کتابیست بنام عقود الجواهر ۶ نجوم‌الزواهر که درآن صد کلمه اذهريك از خلفای داشدین گرد آفرده د نپا دا بمقطعات فادسی ترجمه کرده و براک هر قسمتی ناهی جدا گانه گذاشته است باین ترتیب : تحفة الصدیق الی الصدیق‌من کار ابی بکرالسدیق در کلمات ابوبکر » فصل‌الشطاب فی کلام عمربن الطاب دد کلمات عمرء انس‌اللهفان من کلام عذمان بن عقان دد کلمات عشمان » مطلوب کل طالب من کلام علی بن ابی‌طالب که بنام نثر الكثالیفی کلام امیر الموّمنان علی وصد کامة علی‌بن ابی طالب نیزمعردفست . کتاب کوچکی نیز شامل تر جمه اخات عربی بفادسی بنام شعر آی. قرن: ششم ۱ ۳ زو دالز داهر دعقم دالجهاهر نوشته است . مو لفات دیگروی بدین گنه است: غرائپ الکلم فی‌دغایب الحیکم » عقود اللثالی و سعوداللیالی ء هنية المتکلمنوغنیة‌المت‌لمین» قر دالاقوال ودردالامثال : الکلم التاصححه دالمکم|لصالحه:سفاتیح الک مدمصا بیج الظلم؛ بجو اهر القلابد ودواهی القر اید ء الفواگد العلاشه ؛ دساله دد تصصیفات » ابکاد الافکاد فی‌اار سائل و الا شعاز رسائل عر بی که «جمو عه جیار او یبن ر بااست . ۲ - سیفالدیین آعرج‌اسفر نگیی معر وف یف اسفر نك » اصل دک از شهر اسفرنبگي در ماژرراء التپر بود و درسال 2۶۸۱لادت بافی در اعا زند گی‌دد مارد اء النهر می‌دیست ۶ سس ددمان ابل ادسلان خوآودمشاه بخواندم دقت 2 دردد باد عوارره‌شاهان مرتبة بت باق یر سس ارال مدی ۳ الب در راز مسر بو ده اسري ۰ سم انجام دد بایان دنه کی بمااداء الغهر با کشت و در بشادا در ۵1 در ۵ب سالگی در گذشت و دز همان جا مدفون شدد., سیف اسفر تک زا دد فارسی دوش ماصیست 45 دزمان وی بسیادجالب بوده اسب ۶ همه شاءسر آن عراق بدان سبت سخن گفته اند و کاملا جنیةنانوزالیسم دارد بدین معنی که بیشتر ددیی هضامین با بلك ۳ خمال بای بو ده این دددیی کلام قصیعم کته اند 3 اعر اي ۲۳ ممالقة (سبا رای شعر خو د اورده‌اند امین ستاو ی درروز کازخو درسیاامعر اف بوده‌استچمم کثیری ازسشن کو بان ان زمان‌اژوی بروی کر ده‌اند . دیوان اشعاردی‌شامل هشت هر اد بست اي تسش - ۱ ۳ - قاضبی شمسآلدین محمدبن عبدالگریم طبسی ۰ آخرین شاعر بزد گ این شاندانست . وی قاضی زادة طبس بود و دزهرات سکنی داشت د سس ببخادا رفي واژ | تا بر اسان باز گشت بخدت صددالدین تضلام| !مات دذیر جالال‌الذین خوارزمشاه پیوست وپیش اذان دتی هم‌مداح علاءالدین‌نکش بوده است وسرانجام در ۰۳۱ درهرات در گذشت ۴ دربابان زند کی قاضی هر ات بود . 2ع نیز ارشاعر ان بر گٍ این فرن بو ثه و یمان دش شاعر ان عر ای ۲ ! دز بابجان ۳۹ ردال‌تر انیشان شعرمی مه و درمبان اشعاددی دظهیر الدین‌فادیابی شباهتی هست ؛ تنهادی اد ظریر فادیابی کمتر گرد مبالخه د ممانی دق گشته است . دیوان وی شامل سه هراد ست دا دسیسیکتا . 4 ‌ث شمر ای فرن ششم ء - تورالد؛ی محمدبن احمد بی عليي بی‌«حمد زیدری‌با خرندزی‌نموی منشی , صاحب‌دپوان‌اتشای جالالالدین خوازذم‌شاه بود و در همه سفر های دي اد آغاز فتةٌ مخول تا نابود شدن وی در1۲۸ با اد همراهبوده اسب ودد کتابهای‌خویش شرح این‌سر گردانیپا را نوشته‌است. ازوی دد کتاب مانده‌اسعیکی بنامنفثةالمسدود بزبان فادسي د دیگری بنام سیر قجازلا لدین عنگیرنی بتازی که آ ترا ] قای «یحمدخلی اصح اخیرا بفادسی ترجمه کرده است . دد هردو کتاب با نپا استادی د بانشای مصنو ع قصییح این #فایع دا شرح داده و بیداست که دزهر دوذبال عنشی ذبر دست‌بوده ددزشم فادسی نیز توانایی داشته دیر خی اشماد ازدمانده است . * - بهاعا لد بن مد بی دو ید بقدادی خو اررمی ازشهر بغدادك خوادزم2 پرادد کپتر مجدالدین بخدادی عارف مشپوداین قرن بوده دشاب برادد شمس‌الدین محمدین موّید بغدادی معردف بشمسی‌خاله سایق‌الذ کر ثیز سوده باشد . دی منشی «ررارعلاءالدین تکش دسلطان محمدین عکش بودودد ۸۲هازسوی تکش‌نزدمنگلی پيك دفت ووی اودا ذندانی کرد و تا ۶۸۵ سه سال دردندان بود و« پس آذان دعاپی پافت و دو باره بدد یار خوازدهشاه ببوست وسرانجام دداداخغرقرت شم در گذشت. بهاءالدین‌مسمد آزدییر ان ذبر دست‌ذمان‌خود بودودد کناب فصیح بنثراة مانده است یکی بنام «رسالة الحبسیه» که ددذندان منگلی بيك نوشته د دیگری بنام « التوسل الی الترسل» که یکی از بپترین کتابها دز انشاست وددشعر نیز عپادت داشتههبرخی از اشماز اومانده است . زبیبید گذشته اذین شاعر ان نامداد که در دریاد خوازذمشاهان بوده‌اند چندتن سر‌ایند؛ٌ دیدر هم بو ده‌اند صانئی : بدیم الزمان بر کوبدیمی‌سکزکه» سعدالدین مسعود دواتیاد بخادایی» مجدالدین اضر ی نسوک ؛ ضیاء الدین بلخعی , ضیاء‌الدین شاعر ددباد محمد بن تکش مس بخادایی » شس‌آلدین محمد جوینی جد صاحب دیموان جوبنی و عطاملك » شرف‌آلدین پنجدهی ء سراجی اسفراینی » سراج‌الدین عارفاک بغادایسی » عااءالملك شمرای فررن شفم ۱ ۹ ضیاءالدین ابوبگر احمد جامچی » بوسف عروضی » تجیب‌ا_دین ابوبکر خطاعط تر مذگ» نجمالدین‌حسن کر مانی» تظامالدین احمد کانب جاهی ؛ مپذبالدین‌منصودبن علی اسغز ادی » مجدالدین عبوقی » محمدین بدیم نسوی ‏ ملقابادی ؛ مجدالدین ب نسوی » شمسالدین میعمد کائب بلشی » کمال‌الدین کوتاه‌بای ثرمذی» قوامی‌خوافی» سراج الدین قمری املي » قواعالملك خراسانی » فریدالدین محمودین بشادهروی» هجد‌الدین فپیمی بخاداپی» فریدالدین علی منجم‌سکزی» فخر الدین محمد ذندخانی سر خسی؛ ععبی خوندی فخر الدین بن‌عزآلدین فر بده‌شر ف‌همالات خر اسان» فخر الدین خعطاعطٌ هروی ؛ علاءالدین مسمود بن مسمدین علی آندخودی » ع-زیزالدین دافعی اسفر آیتی » عمادالدین موّیدین لهمد کانب اسفرانیء ضیاء‌الدین محمدین ابونصربن ابوشهید غزنوی : ضیاءالدین عمربین محمد بسطامی ؛ ضیاءالدین محمود کابلی » طیاء!!دین‌سکز یصفیالدین بستی؛ صددالدین عمر بن‌عحمد خر م ] یادی» صدد الدین ملث‌السادات نبشابودی » مجدالدینایواشجری صندلی غز نوی » شمس الدین محمد مئو که تشوی » شهاب‌الدین محمدین هماع ء شپاب‌الدین ححمدین‌الصائغ غزنوی » قاضی شمس‌الدین محمدین محمود ذاپی » شمس‌آلدین محمدینءاءالدین مسعودین محهمد بن‌علی اند عوذدیگ»شمسی‌دهستانی»شهر بادی‌خر اسانی» شمس‌حاسبی»شم س الدین جاجی بچه‌بستی» شمس الدین‌محمود بلخی»سعد الدین خلیفه» سیف الدین‌دیر سر ج آلدین عالام بلخیء بدیع ال مانعلی بناحمد سیفی نیشابودی » دین‌آلدین صاعد خبوشانی : زینالدین ابوعلیو اف رصکزی » حمیدالدین دهستاني » حمیدی‌اختیاری » حمیدالدین احمدبن حسین مستوفی کشانی» سید کماللدین حسین حسني حاچب‌غز نوی»عا(ءالدین حاریی مردذی» جمالالدین‌عباسی, تاجالفضلای نسوی» تاج‌الدین‌جاجرمی:تاجالدین سمرقندی » برهان الدین اددلانی » بدرالدین بن نودالدین هرژی ء برهان الدین ابرسیدهحمدبن‌فخر الدین عبدالمزیز کوفی بخادایی» بپاءالدین محمدبن‌علی جوینی جدچپازم شمس([دین صاحب دیوان » احدالدین گر کاني‌سادد گانی » اصیل‌الدین تجیپ سمرقندی » آشرفی سمرقندی ء جلال‌الدین محمد اذحری هرفی » فلكت‌اندین براهیم سامانی ازباذماند گان آلسامان » ابوبکربن محمدداعظی بای » ابوعلی‌بن 4 ۳ شعر ای فرن ششم تحسین مروزی » دفیع‌الدین تیشانه ذه » سر بز ی مستملی , خواجه هلال فاینی که از هریت ازیشان بر خی اشعاد مانده است . ه- شعر ای ماو راءا لتهر ساسله خانبه‌ماوداء التهر کهآیشان دا بناع خاقائیان و لغاقان دایلاك خانة وال افر اصیاپ یذ هی خو انند سس آذانقر ال ساهسائیانا بر مارد اءالنهر دست بافتند و از جدود ۳۸۰ تا ۹ در 1 لن مبار حمرانی ؟ ردند ۶ باکاتختشان شرر سمرفند بود . چون دوازت دبار سامانیان شدند همات تمدن ایرائی مساماتیان دزفامردایشان بافی ماند ۶ بپمین‌جیت بر بان‌فادسی مانو سس بو دنده سار ان را دردریادخود گراعی عیداشتند. حتی دوتن اذیادشاهان اين خاندان بزبان‌فانسی شعر گفته‌اند : یکی جلال‌الدین ابراهیم بن حسین‌قلج طمغاج‌غان و دیگری پسرش اصرقالدین‌علمان‌بن ابراهیم بن‌حسین‌قلم‌ادسلان خافان که درحوالی ۸۲ 2ولادت یافته ودره 1۰ خو ارزمشاهان ویدا کشته‌اند . دبگری اذپادشاهان این ساسله‌عاقان کمال. الدین‌میهمود که دست نشانده سنجر بوده‌بهعرفادسی دل, ستگی‌بسیارداشته دشاعران بزد گ مانند انودی ورشید وطواط ادا بسیارمدح‌کرده‌اند . ایس پادشاهان ازتواد کان شرقی بوده‌اند 2 تاریخشان درست معا-وم تیست یام 1 شفته است . بوحین جروت دوادین شاعراني که ستایشگر ایشان بوده‌اند برای نادیخ ايران اهمیت بسیاد درد رمی‌کنست پسیبادی مطالي تازه بر آن بسفز ایند. دررمان ارشان دز در بازسمر قند همواده شاعران بزر گ زیسته‌اند و نیز جمعی اذ سرایند گان درچه دوم بایان پیوستگی داشتهاند : ۰( شهاب اند بی عمحق بخار اپی -شاعر در باد خضر خان بن طتغاح خان ابر اهیم بن (صر نود که در ۷ بیادشاهی دسیده بر همذشاعر ان دمان خویش مقدم بود ۶ بسیاد | لد محتشم‌شده بو ۵ ودرزمانی که مهملت خباتو ی دختر سنجیر رن «مسمو د بن محمد بن ملکشاه در جدوه سال۵۲۲ در گذشت سنعیر از وک مرشه خحواست و وی مرثیه‌ای سرود که چند بیت لزان باقیست . سرانجام ددپایان ذندگی که عمربسیاد کرده بود تاینا شد و در۳؛ه در گذشت . شمعیق یکی ازشاعران بزر گ خر اسانست ودردمان خویش مننپاگ شپرتن دا داشته بجاه و جاال دسیده بود وشعردا دد کمال بلندی و شمر اي قرن ششم ۱ ۷ روانی ژلطافت عیسرژده وسبکی تداشتهاعست نز دیات‌سیلت عمصر گاو مسعو دسعدسامالنی. دیوان دی کو ندشامل هقت هزاد بیت‌بوده است ولی اينك تنها نرديگ هزازبیت اذو باقیست و گویندپوسف دژلیشایی سرژده بود که بده بحر خوانده میشد و | نپم‌ازمیان زفته اس . ۱ ۱ ۱ ؟) ابو محمدعبد اه بن محمدرشیدی سمر قیدی - ادشاعران معاصرعمعق و ازسرایندگان درباد خهرخان بود وباعمعق دقابی داشت ۶ باءسعود سعد سلمان مر بوط بود ودردعان خجویش از بزر گان شعر | بشماد میرفت دددفن شعر چند کتاب نوشته است اذان جمله ذینت نامه که ظاهرا متنوی پیحر متقاذب‌بوده است «اينك از اشعار او نها سجندست بافیست . ۴) سدیدالدین بانورالدین ویاجمال الدزن محمدبی بحیی بن طاهر بن عشمات عوفی بخار ای ِِ از بزد گان دانشمندان ایراآن دذفرن ششم بود . نش اد معا یف علمای زمان خود ,شماد مرف . وی در بشازا دلادت پافت ویس انفراعت اژتحصیل ددسال ** ار ماوراءالنهر هجرت کرد ودد سیاری اژنواحی ايرآن دهند مانند سمرقند زخو ارم زمر ودنیشابود وهر آت داسفز ار داسفر این دسیستان و فراه دغزتین و لافود ددهلی سفر گرد ویادآنشم‌ندان معاصر خود محشود شد. بشیاز ان صاحب دیوان انشای قلح‌ادسلان خافان نصرةالدین‌عمان بن آبراهيم بود دسرانجام در آشاز فتنه مغول بپنددستان دق و دد بلاد سند ب‌ددبباد سلطان ناصر الدین‌قباچه دساطان #مس‌الدین التتمش راه‌یافت دیس از آن تا بایان ذند کی در هندوستان بود ۶ با سال ۲۲9 هم صبی زست . عوفی نسوسنده برور گي و مردی دانشمند و داعظی چبره بوده است «موّلغات ععردفی بز بان فادسی درهند فراهم کرده‌یکی کتاب‌لبابالالباب که قدیمتر ین کتاب‌دداحوال «اشعادشعر اکایر اتست 1 در دود ۰۱۸ بایان دسانیده ددیگر کتاب جوامم الیعیکایات ولوامم‌الرهایات 1 بکی از بهثر ین 2سوده‌ندتربن تک بای زمر فادسست وبسا مطالب تادیخی عم ۱ دز آ ن‌هستو بگر کتاي‌فر جبعدالشده‌تالیف فاضیی آبو علبی المحسن ن علی بن معمد ان داود تدوخی«توقی در ۳۸6 زا بقادسی‌تر جمه کرده دبرخی ازحکایات" نر | در جمو امعم اه شمر ای قرن ششم الحوایات نیز | ورده است آها بازماندةآن اامیان دفته‌است . ددنتر فادسی نویسنده توانایی بوده و از اشماد دی نیز قطمانسي مانده که خود ده دو کتاب و رش آودده است . ۱ ۴) شمی‌الدین ایو بکرمجمد بی‌علیی بی‌سلیمان سوز اي سمرقندی- بکی از بزد ان شاعر ان ایران بود. یش بسامان فادسی میرسید #ددقر یه کلاشسمر قند ولادت یافت ۶ دد بشادا دانش آموخت همه زندگی دا در نخشب #سبرقند دبخارا گذدانیده است وبشغل سوزن گری میبر داخته د بهمین جهت سوذتی تخاس کر ده است . اذبزد گان شعرای ددبادخاندان خانیه بشماد میرود دچندتن از شاهان لین ساسله زا مدح کته است : شمس‌الملت علی‌بن‌حسین » علاءالدین محمدبن سلیمان ؛ جازل‌الدین قدرطغان‌خان ؛ ارسلان خان‌ین محمدین سلیمان » دلی بیشتر احتصاص داشته است بددباد د کن‌الدین مسعودپن حسن‌قلج طمفاح‌خان ودرضمن باسمدالملاك ففر الدین مسعودین اسعذین محمود ونظام الدین محمدین علی آلمیران اد دذیران این ساسلهدابطهداشته‌است مدای بسبازددحق چند تن ادیز د گان خاندان آلمازء یا ال برهان که رسای حنفیان ماوداءالنیر بوده و در بخادا اقاست داشته‌اند سروده است وازین خانواده مخصوصا حسام الدین عمرین عبدالعزیزین ماذه و پسر دی شمس‌الدین محمدین عمروسیفالدین پسر شمس‌الدین مزبوردا مدح کرده استدنیز ازدود مدایهی بر ای انسر خوازژهشاه وسنجر میفرستاده است ودد ها وهزل‌سیاد توانا بوده دددین‌فن مبالغه می کرده جنانکه اهاجی بسیاد درباده معاصران شود و مخابو صأشاهر ان آ نزمانسر وده است آماددبایان زند کی که پبیری ذسیده بودادین کاز توبه گر ده 2قصایدی در معادفدحکمو بشیمانی از کادهای گذشتمخود سروده‌است . سر انجام در ۸۶ سالفی دزرگا۵ درسمر قند در گذشت ووی‌را درا نساب سیر دند. سوذنی معردف‌ترین وذ بردست‌ترین‌شاعرهز الزبان قادسیست ددذهجا دهزل منتهای توانایی را داشته است . درضمن درمدایح «غرلیات نیزشاعرتوانایی بوده سفن دا فصیح ژبلند میسردده آست . بزبال تر کی شرقی آشن بوده و نخستین شاعریست که لفاظط تر کی دزشعر فادسی | وزده‌است ودزضمن کلمات بسیار ازذبائهای مادذاءالتهر شمر ای قرن ششم ۱ ۱ ۹ دزسشنان خود وارد کر ده است بهمین جهت غعر ا٩‏ دشو ازسي 2 نسخیاکد. وان وی که نزديكك بازده عز اد شعر دادد غلط بسیاد دارد . «)رض ی الد ین بو جعفر محمدنیشا بوری - - أز شاعر اند بر دست‌آین دود هاست. غاذعمررا درخ بلسب دانش گذدانیده وچندنوبت بحح دفته دمدنی در تیشابوز بوده دلی بیشتر در ماوداءالنهر هید دسسته وازشا گر دا ن شرف‌الدین محمدین مسعود هسعو دی مروری بخاری حنفی دانشمند این‌ژمان بوده است داعام فضر الدنن‌دانیدر سفری که در ۵۸۲ بعادداءالنپر کرده دربخارا «یدا دیده اس . دک بشتر مداحقلج طمفاج‌خان ابراهیمبن حسین دیسرش نصرقالدین قلجازسلان ان عتمان‌مقترل دد ٩‏ بوده ژجندی نیز دردر یار آدسالان شاه بن طغرل سلجوفی بوده‌است . دد بلیان زند کی بگوشه‌نشینی ژر ید پر داخته ۶ردرم۹۸ه در گذشته است . ینز ادشاعران بزر گک این دوده است دشعردا فصیح وددان دپرمغز بامعانی‌دفین می دفته ددیواتش شامل نزديك سه هزادیست دد دستست . کتابی نیز بفادسی بنام «مکادمالاخلاق» که بنام مجیرالدین نجم پن محمد دهستانی نوشته داز کتابپای فصیح ددین دشته است ازدمانده است . )٩‏ حمیدالدین محمود جوهری‌ستوفی - از کار گزآدان بزر گ لین خیاندان دزماوداء‌النپر بوده دبا سودنی معاشر ت‌داشته است 2درشعرفادسي‌توانایوده اما از اشمار اد ننها چندیبت بمادسیده امیت . بب * ج شاعر ان دیگری که ذرین دوره در .ددبار ملوك خایه ماود االبر بوده‌اند بدین گو تذاین : ۱ 5 شرف‌الدین ابوطاهر بسبی‌بن طاهربن عنمان عوفي جد محمد عوفی , دهمان علی‌شطر تجی سمرقندی , شپاب‌الدین احمدبن مژید شهابی نسقی سمرفندی» زدحی شادستانی» تاجالدین مسعودین اسجمد‌بن‌عبدالعزیز بن ماه شادایی از خانواد؛‌معروف آل‌بر انیا آ لمازه » پسروک‌تاج‌الدین عمرینمسعوددنظاء|لدین محمد پسز تاجالدین عمر که وک نیز مانند نددخود ازروسای حنقیان مااداءالنهر بوده ارت * شپاب‌الدین ۷ ۱ نهر آکافرن ششم شهابی غر ال ی ِ فر بدالدین جناجتر می و مجدالدین توت و .لب بازی تسیو ی مخلام آلدین محمد ین تاج النین عسعود بخا ای . سعتالدین بای سمر فذدگ» موّیدا لدین سای > شاب الدین محم ری نان سرخکتی ال الب عوفی که طبیب‌حادقی بو ده و کتابی بنام‌تار بخم تر کستان داشیه است ه قصب‌الدین سرخسی ؛ علءالدین اد جندي ۲ بهاعالدین مد بن علی‌بن عا یل ظمیر ی سمر قتدیعو لف‌ستذباد زا یه فاعر ا السباسیه فی‌اغر اضآلریاسهسمع الظهیرفی‌جمح الظهیر»ظهیر آلدینژلی‌نسوی» صفی الدین‌عراقی » ضیاءالدین دوع | باذی شاب الخین مد !سای 4 شرف‌الدین هعمدبن ایونگر تسفی یام الا کمه 0 شمس الخین ولوالجی شمس الدین معمدبن علی کاشانبی » شمس الدین صو زر برن مهم او ز جندی‌صند آلشر بعة ؛ شمسا لخدین داعی سین سای شمس آلدین بافالائی بلخی ُ سعد‌الدین آسری بن شپاب بخاد ايي َ رشیدالدین هجمذابین مهو دی هسعو داسقر ارگ د کی الدین هسعو دیی میحمداعامز اده : ردحی سمر قندی ی شمس الداین محمدبن علی‌بن‌محمد دقایقی مردزددی » حمید آلدین بخادایی » جنتی بیای نخشبی مااراء النهری که اذهريك اذیشان چند بیتی بما دسیده است . عدة دیگرشاءر انی ددهمین مان دد ماوراءالنپر بوده اندکه از یشان شعری بما تر سیده است دنامپای آبشان بدین گونه است : بسر آسقرایتی » دنر دذغوش » سر تیشه » سفدی ؛ علی سپپری » علی بائیذی » گلابی » لوْلوک» نجیبی فرغانی » نجار ساغر جی ‌ پسرخم خانه ملیح‌سر پلی بشاد آنی ِ #ستیو ث یا #وتی و لا هد 4 چماانتی نظامی ساماني یشان رگ ‌ دهمانن بش کاسی 1 در امی جد و هر گ ی «قبل‌السدین ‌ حنابی ل نشاصی ۳ ۲ - شعرای عراق و آذر بایجان - ددقرن ششم پیشترشاعران بزدك و تامی درعسراق و ا ذربایجان دیسته‌اند دددش «خصوصی ددین دوده ددمیان ایشان بدیداز شده است که ۳ سيك شعر ای عراق تاسده اند و واسطه مبان سب خر اسان رسیات شعرای هنداستانست ,لین معنی 45 شعر فارسی تعکیشتا ازسات خر اساتی بسباث فر افی بثبلن ۳ و از سبات‌عراقی بسباث یلک ر فته ای ویایه ست شاک ر بیشتر 2 خصوصیات ان اخست در گفتادیرخی اذ شاعران عراق مخصوصاً کمالالدین اسمعیل شس آی‌فرن‌ششم 5 5 ۱*1 اصفپاتی ۶ تمال‌الدین خجندی دفخر لدب عراقی دشمس الدین حافظط گذاشته شده و این روش د ! باید نسلک تاتودالیسم ایران دانست . ددین دوش شاعران ببشتر بمعانسیی دقیق دمرشکافی برداخته‌اند «تشبیهات توین بگاد برده‌اند ‏ : ۱ ۱ شمرای عر اق‌وفارس - شهردی د شهر اصنهان در زمان ساجوقبان دد قرن ششم بمنتهیدسعتد | بادانی ود رسید ژدانشمندان بزرك درین دوهر کزایر ان کزد! مدند . بادشاهان‌سلجو قی کهددین توا حی‌قر مانرهایی داشتند سروزش‌دانشمندان وادیبان‌رست عی کر دند و خاندانم‌ای دیگر کهددین‌ددشهر زپاست داشته آندمخصو ۳ خاندان صاعدیان بیشواک حنقیان و خاندان خجندیان بیشوای شاقعیان دد اصقهان آذ ار پیت دانشمندان کوتاهی نکرده‌اند . درفادس اناسکان سلغری تیزدرحدخود اد هر گونه دستمارگی کوتاهی نوززیده آند . ابن سلسله در سال ٩۶۳‏ پدست اتسابيك مظقر الدین سنقربن مودوهسلغری تاسیس شدوتاسال 136 درفادس باستقلالحکمرانی کرد . از بادشاهان این خاندان آتاييك مظفر الدین سنقرین مودود (29-04۳) و اتايك ابوشجاع سمدین ذنگی ( ۱۲۸-0۹۹ ) سود بزبان فادسی شعرسروده‌اند 9 گردهی از شاعران ازیشان برخودداد شده‌اند . بومین جهانست که درقرن ششم دد عر اي وفادس شاعر ان بزر کب بودهائد » بدین گونه ۱ ) جمالالدبن ابومحند عبدالله بن عبدالررزاق اصفهانی معروف بجمال) لد یی عبدالرزال یزد کک ترین شاعرعر ای دد فرن ششم بود . 22 اصفیسانن ولادت یافت همه عمرخویش رادرآن * شهر گذدانید را جوا: ی بسخن‌سر یی آغاز کرد دازشاعر آن‌مخصوص خباندان صاعدیان بودود کن‌الدین ابو العل(صاعدین‌مسعود دا مدح می گفته ودرضمن مدایسی بناء ملك ماذتدرآن حساء‌الدین اددشیرین حسن (1۰۲-۵۲۷) سردده است داین مدایح دا آزدور بنام ادمی‌ساخته ذمی‌فرستاده استد نیز ز ماتکشاهبن محمو د دسلیمان‌شاءین‌محمده ارساان شاهین طغرل‌بنارساان‌بادشاهان سلجوقی دا مدح‌گفته است د سرانجام در اصفهان در 9۸۰ دد گذشت . جمال‌الدین بکی اذشاءران‌بزد گ‌ایر انستوقسایدفر | داددکه بروش‌خاصی کههیسبك‌عنصرکدهم مرا مسیخو 3 سعد‌بن سلمان توا / ۷ تست سر رده فرهجهرو صأ #سیاید بسباد بلنددد شمر ای قر ن‌شسم ۱۰ نصابیم شععانف. دارد دیو ال ری شامل هشت هرز اذیست بدستت . "؟( شرف لد ین عبد المق من محمد بن فص لاله بن هب له بی محمد بیع هیه الله بی حمزه شفروه اصنهاتی» از خاندان بسیاد معردفی ار مردم اسفپان بوده که همه پمناسبت نام جنشان بشفروه معروف‌بوده‌اند این کامه عر کب از دوجزعاست دجزء ددم 1 ن از درد» گرفته شده مانند دودبه و خرداذبه ودادبه ونظایر آن» ار خاندان دی مردان دانشمند بسیاد بر خاسته‌اند که در اصفهان و قزدین دشیرازععردف بوده‌اند وتا فرن‌هفتم زیسته‌اند. دی از بزد گان‌ادبای‌دوز گادخویش بودهددرزبان‌فادسیدعر بی‌دست داشته‌اسی . نخست مدح بادشاهان‌سلجوقی گفته وبس اذانقر اض‌اين خاندان‌بمداحی اتابیکان آذد بایجان بر داخته است چتانکه مدای بناع ارساشن بن عطضر | ل #طفرل آبن ادساانداتابات‌جهان بپلوانوپسرش‌قزلاد ساان‌داددودد شم و اعظی‌معردفدادیبی مشهودبوده است اجمل مولفات دی بزبان تاژی‌کتاییست ادبی دمعردف‌ینام«اطباق الذهپ‌فی الم و اعله الخطب» که بسیاق کتابممر و ف*اطو اق الذهب‌فی المو اعظه الخعلپ» تألیف جاد له ابوالقاسم محمودبن عمربن محفد بن عمر ذمیشری‌خوادزمی معتزلی (40۷ -۵۳۸) نوشته است و این کتاب که بز بان منشیاناً فصیح نوشته شده قددت وی را درین دباي مسام می کند د دیوان اشماد دی شاءي هشت هز اد ببت باقیست . جوببود این دوشاعر بزر گ که بگندم ددفرن ششم دذ عران وفادس شاعران دیگر بوده‌انه بدین گونه : مجدالدین آبوالمجدعداللطیف‌بن هبقالبن شفروه اصفهانی ۶ عزالدین شفرده اد همان خائواده شرف الذین شفردد د نذپیر امین رد الله شفروه پسرعم او زنگی شیرازی » چمال الین علوی کازرد ني » امیرسناء الدین ادقم فادسی » قاضی تخر الدین دمر أجی کمال‌الدیرن ۵ انی » عالاءالدین خوادی » جمالآلدین‌مسمود یود ی 2صدر ألدینعبد المطیف بن معصتبی نا سب دی مقتو ل در ۶۲۳ که هر 23 از طایفهٌ معروف خمندیان د ,یشوایان شافعیان امفهان بوده اند ء شرف‌الدین فضل‌اله فز وین مو لف نار یخ منجم که ذکرش خو آهد آمد ء دضی‌الدین خشاب؛ بافمی‌شافیی؛ پددالدین فادسی » بددالدین کر مانی » حمیدالدین کاندنی » جمال نماش اصفهانی شعر آی‌فر ن‌ششم ۱ ۱ ۱۰۳ 1 نرخبی وی ز ایا جمال‌الدین‌عبدالرزاق اشتباه کر ده‌اند ۰ جمالآلدین آبی رگ‌فز دینی» جلالالدین فشل ال خوادی دازهریک ازیشان آیبائی غانده است . دانشمندمروف ابن‌نمان اثیرالدین مفصل‌بن عمر ژبپری که موْلفات معروف بفادسي فعربی دارد و کرش خو اهد | عد نیز بز بان فادسی شعر گفته اس - ۲ -شعرای آذر بایجان -ددقرن‌ششم عده کثیرشاعران برد کی در قدیابسان ربیته ند و بیشتربزر گان سرایند گان اير ان ددین ناحيه بوده اند . اناييك ابلد گز که ازغلامان مسعود سلجوقی برد حکمر ان ار بایجان‌شد دبس ادچند سالاستةلال پافت دچون دز 8۱۸ مرد پادشاهی ان دبازد[ براگ فرذندان خو د گذاشی وایشان اناتوانی سلجوقبان بهره‌مند شدند وبرخی اذتواحی داکه جزه قلسره آل سلجوق بود گر فتندوتاسال ۳۲ فرمانروایی‌داشتند دچون ددبادایشان بآداب دربادسلجوقی تشکیل یأفته بود درترویجذیان فارسی کوتاهی‌نکردند دبپمین سیب پیشتر شاعر آن معرذف فرن ششم ایران چه در | ذربایجان دچه در عراق ازیشان بپره‌مند شده‌اند بدین کون : (-) بو بدیل افضل الدیی ابر اهییم بن ابو لحس علی ی عمانخاقا نی شر دا نی ب؟ ی أععر دفترین شاعر ان دره دام ایرانست . درشیر شردان درحنود ۲۵ #امتولن شد دیددش نجاده‌مادرش اذترسایان نستودی‌بود که مسلمانان‌باسادتآ زر ده بودند. پس اذه رک پدرچندی ازدسترنج ماددمی‌ذیست دعمشکافی‌الدین‌عمربن مان اذد نگاهدادگ‌می کر ده سکسبدانشمی‌بر داعی درهمانزمان‌بشا گردیاپوالعلای گنجوی آ از کرد دشاعری برداخت ونشهست‌حقایقی تخاص کر د.دزهمین‌ادان بدر بادخاقان منوچپر شروانشاه که درحدود 8۵۰ بادشاهیمی کر ده‌است داه‌یافتودزسلگ‌ستایش- گران دزبار او بذیر فته شد دبیمین جوت خافانی تخل کرد . پس اذمرگ وه نزد پسرش ابوالمظفر جلال‌الدین اخستان ماند دددین ذمان دوباد بحج دفت دچون باد سوم اندیشة حکرد داخستان اجازه نمیداد ازشردان گریخته اماکسان خاقاندک دا گر فد دبند کر دنددمدتی دردندان بو دتاآنکه بشیاعی‌بغیرردم دهایی بافت, سی از ان از خدعت همنوح خود کناره گرفت و بسفر حجازدفت . اقتی‌نیز آهنگیری داصفیان خر اسان داشت ما با تجانر فد است. سر انجام دز ۵۸۲ درتیر بز در گذشت ۶ درهقیر قالشمر | دزمحه سرخاي وی دا بعاك سیردند . خاقانیی یکی ازدانشمندان زمان خویش بوده دبهمین چبت ددشمر خودبطالب علمی ایچم آن زمان د! بسیاد آورده ناچادشعر وگ از ان درانی وساد کی گفتادععاصر انش دور شده دفپم ان ۳ کسانی که از ان مطالب | گاه‌تباشنددشوادسی . اما هرجا که گرد ضایل دمعله‌عات نگشته وتخواسته اس دعوی دانش بکند سخی‌ردان ددد منتهای قصاحت دشیوایی سروده ارت . وی دردمان خویش سباد معردف بوده چنانبکه بارشیدالدین#طو اطٌ شاعر عمر رف در بان خو آرده‌شاهان عشاع ه داشته است . دبوان وی شاعل: پیست‌هر اد بیس 2 دمبسست 2 کاهی آشعاری ب بان نازی‌هم گنته استا. بچز آن نوک ممردلی دادد بنام تحفةالخواط رو بدةالضمایر معر وف بتصفةالع این که پس اذباز کشت اسفر جح دزشر وان درحددد سال *89دزشش مقاله سروده تخود ده مقدعه بتدر بر ان لوشنه دشامل سدهز اد تست ودره‌ندوستان چند شرح بر ان نو شتهانت یکی شرح مولوکابوالحسن ؛دبگرشرح‌مولوی کریم‌الدین » سوم‌شرح مولوک‌عبدالبادی #چهادم شر ح میر هحمد اسمعیل‌شانابجدی ملک الشعرای دربار والاجاهی مددای . برخی فکاتیب‌فازسی یز از خاقانی‌مانده است نیز شر حی بر قصاید و مقطعات اد نو شته‌اند . ۲ - افطام ؛لدیی الیاس بن یوسف بنز کی بن‌مق بد نظامی ۳نجوی »یکی از معردفتر بن شاعر ان ذبان فازسیست دبر خی دی را ازتر از اول دانسته اند . دد شهر کته درس زمین اران که اکنون اذشیزهای | ذربایجان شو و بسست بکیرف ] باه معراف شده است درحدود سال 9۶۰ ولادن بافته وظاهر همه زند گی خود را دز آن شهر گندانده دتنها گاهی باط راف‌سفرهای کوتاه کرده است. اینکه برعی‌خاندان دی داز توابع‌قي وازردستای «تا* تزديك‌تفرش‌دانسته‌اند ددست تیست . شایدسفری بح کر ده باشد وددابطی که‌بایادشاهان عصر خودداشته ازدودبوده است. دداداسط زند کی بنقام سنوی آغاز کرده است بیش اه ؟ سال‌شخول‌نظام پنج مشنوک‌معردف شرای‌ترن‌شتم 7 مر مج نو درامان و درم بان باریل ملس ای خود بوده که پس اذع رگ هی آ نهادا ددمجلدی کرد آوددهد بتاع خهسه با پنج گنج انشا داده‌اند بدین گونه که در ۵۵۲ میزن‌الاسر ادا بنام ملك‌فخراخین بپراعشاه 1 حممر ال اددنجان دد ۱2۰۰ ببت بیاباند سانیده است, ثرا اج بنظم خسر 3 شبرین آشاز کرده است تخست انرا بخواهش طقرل‌بن ادسلان سلجوقی آغاکرده دچون ددین ضمی و ی‌در گذشته بودمی خو استة است‌بنام اماپیات‌نصر الدیین ابو بگر محمدبایان برساند دچون ي پیز در گذ‌شتهاست بس از ۵۸۷ 45 ۳ سابان دسانبده بنام فزرل- ارسالان کر ده است این تلو یه دادای ۷۷۰۶ بینست . یس از ان لبلی مجتون دا درسال 2۸6 شامل *۱۰ست بنام خافان ابو (اظقفر آخستال‌شر شاه دسر ش‌محمد بایان «سانیده است.سس بپرام نامه یاهفت کنمدیاهفت پیگردابنامعلا الدین کرب ارسالان | قسنفر ۳ پر سای از روررفتة چپار دهم دمان ۵۹۳ در ۵۱۳ سرت تما کرده است . سپس ینفام اسکندر‌نامه شامل دوقسمت بنام شرف نامه داقیسال نامه آغاز کرده‌است. شر فنامه بامقیل‌ناءهرا که درهنددستان بنام اسکنددتامةبریمعروف شنده است در ۵۹۷ یام آچپان بپلوان نصر الذین مسعودین اخستان بمسایان زسیده اسبي - اقبال نامه تاعه دائیز بس اذ 1 ن بناغ هعان‌بادشاه سابالب رسانیده و تاد یخ‌اتمام ان معلوم نیست و در هندوستان بنام سگندر ناه بحر ی ععر رف شنهاست . دشر نامه ذکری از بادشاهی که عز الدین اقب داشته نیز هسی او دا عزالدین مسعود اتاییث موصل دانسته اند ه نیز برخی نهر قالدین ممددح نظامی دا ددین کتاب نصرةالذین ابوبکر پیشکین اتابك آذر بایجان گفته اند .شرف نامه ری همرفته ۷۱۰۰ بیت و االنامه ۳۷۰۰سی دازه دجمو ع اشعاد نظامی ددخه سه‌تزديك* ۳۱۱۰ بیدست. بر خی ویس دداهین فضر الدین اسعد گر گانید | که کرش گذشت بخطا بنظاهی نسبت داده‌اند ریز داستالن امی اجمد ۶ عمستی راکه در آ غازقرن هفتم نوشته شده است خطا اد داستهاند. . درتادیخ رحات تظلامی اختلاف سیازسی و دیا۳ه و۲٩2‏ ت۵۹ و۷٩۵‏ 2 وت و ۰ و۲ ود ۰ نوشتهاند دبر خی سیاز ان گفته‌اند ابا نطو مت ترمی نماید سال 9٩۸‏ است که اندکي پس از ائمام نظم اقبالنامه دد گذشته است و ک اد ۱ شعر ای فرن ششم قراینی‌هست که بس‌اذمر کگ خاقانسی دحلت کر ده باشد . عز اردی‌دد بیرون شیر گنجه هدوز باقیست داد دمان‌های قدیم معردف بوده است .ثیوال‌قسایده غزلیات ژدباعیات دی نیز شامل ۰۰ ۱ببت ایتاگ دردستست . نظامی‌ددشم اذبزد کان ایران بشمادست و ددفن خودکه نظم داستانهای مختلف آردوی دداباتیسی که پیش اذوت رتیپ داده‌اند پر گر وه‌بسیادیازشاعر ان ایران دهندوستان که ارو پیر وی کر ده‌اند برترگ‌مسلم‌دادده عنتپی گاهی تر کسات و تلفیقانی دز سین خود آ ودده که میخصوص با سعو سخر‌سر ایان بیش أردی بکاذثبر ده‌آند.ددقصاید وعزلیات یز سيك‌خاص بخوه دازد که گاهی آمیشته نصا ی ومعار شست ویبداست که د.ردی دانشمند بوده است. دزه‌خز نالا سر ارنجو استه است‌پیر وی اذ شاعر ان متصوف‌پیش اذخودبکنداما در آ ناد دیگ کهبس از ان سروده دست این کار کشیده است. ۳- نجم الدین ابوالتظام محمد فلکسی شروافی ددشم شماخی‌ددناحية شروان ولادت بافنه دمعاصر باخاقانی دتظامي بوده ۶ باخافانی دوابط داشته است . هه#4عمر خو یش زا| دردیارخود گذدانیده پیشتر مداح ابوالریجا شروانشاه ءنوچهربن فر «دونب بکی ارم‌دوحان خاقانی بوده نیزدرزمانی که گرجیان بر آن تاحیه‌دست یافته بودند مدایحی‌تام طاماد علکه گرجستان (۵۸۰ - 2۳) 2 دیمیتری سر داژد موس ساسه‌بقر اطبالي سر ژده است سر انتجامدرسال ۷۷ در شماخی در گذشتهودر نا دی زا بخاك‌سی ده‌اند . فلکی درعلم نجوم دست داشته و بهمین جپت فلکی تخعاص کرده داز بزد گان شاعران أذدبایجان بوده دردش‌خاصی ددشعرداشته است که‌معانی دس در ان بسیاز بکاژ بر ۵ه آبست. دبوان وی شامل سره هر آز بسی با قسرمت - ظهیرالدیی !بو الفضل طاهر بي محمد قار یاپی اصلا آذمردم فادیاب تیشابودبود ودرجوانی باه بایجان‌دفت و بدر باداتابیکان ان مرذعین بو ست ۶ همه عمر خو درادر | نیما گذر انید أتابيكگ اباد گز ژه‌سمد‌چهان بپلوان دا مدح گفته دز ضمن سفریبأصفهان کر دهد با ذد بایچان‌باز کشته‌دسر انجام‌درتیر یز در 9۹۸ در گذشنه وددمقبر ةالشعرای سرخاب عدفول‌شده است. زی کاعلا بسماک شاعر ان‌عراقهبا اصول ناتو رالیسم تن مبی گفتد واين دوش درسخنان وی آشکارتر اژدیگر انست ععانی شمر ای قر ن‌ششم تث_ِ_ِ« ۷« دقیق دمبالغات شاءرانه دا گاهی بحدکمال دسانیده است. دیوان‌ارشامل هفس‌هز اد پیت( دستست . * ایرث بین اخسییکتیی لور نی ؛ از دم شهر اخسیکی درس زمین فرغانه بود. در اغاد زند کی ,قمستان تفت دعدائی مداح بادشاهان ان دبار بود. سیس بددباد. سلجوقیان درعراق داه یافت دمداح ادسلان‌بن طغرل سلجوقی شد دددضمن ازاهیر سیدفخر الدین عازءالدو له عر بشاه دئیس عمدان که خواهرش فاطمه دسر ارسالال‌بن طغرل بوده مدح‌گفته است دسپس باذربایجان دفت «ستایشگرانابيك ایلد گزوقزل ازسلان‌شددس اتجام دد خاخال دد گذشت . در گذشی دید درسالپای 2۷۷29۳ ۵ و۵۸۰ نوشته اند این کفتةٌ اخیردجحان داد . اثیراذمیان شاعرآنعراق‌مش اژ همه در ین دوش عبالغه کر ده د یمین جیت شعر وف دشوادتر آزدیگر ان شده وععانی دقیق‌در گفتة او یشتر ست . دیه آن رک‌شامل* ۱8۰ بست باقیست , 7 - مچیر الدیی بیلقانی ازه-ردم بیلتان شهری ددجنوب شرقی شهر شوشی کنونی ددسر مین ادان بوده که‌ابنات «برانه‌ایاز ان‌بنام «بیلقان‌میل‌ار» در ] قربایجان شوروری باقیست.دد | غاززندگی بشر ون دفته دمداح شر و انشاهان بوده‌است. سیس مدتی ازشاعر ان ددبارارسلان‌بن طغرل سلجوقی بوده دعاقبت باتابیکان / ذربایچان بیوسته «اتابياك جهان ماه ان وقزل ادسلان وابوبکربن «یومد | مدح گفته است 3 چندی ازسوی ایشان دداصفهان جزو کار گزازان دیوان بوده وبا شاعران اصفهان مپاجات داشعه سر انصام شریر باز گشته ودر ! نیا مسبال ۰" تا در گذشته دز مرش اتشعر | مدفون شده است. محر ملقانی دره‌صر خو ددرشاعری منته‌ای شهرت داداشته و کاملتر ین نمو نف سبت شعر ای عر اي |زدمانده است . بهمین جپت مصامین اد از مضاعین ظهیر فار بابی‌دفیق رو بمضاهیی آثیر اخسیکنی‌نزدیأت‌تر ازدیگر انست. دیوانش شاعل بنج هز [ز پیت دددستست . ۲ -نظام لدیر بو العلای "نبجوی » قدیم ترین شاعر [ فز بایجان درفرن‌ششم واستاد خاقانی‌بوده اما میان وی وخاقانی کدورتي ردی دزده‌است. ددذمانابوالپیجا هنو چیر شر و آنشساه بر شعر اه دیگربرتری داشت خاقانی دای بددبادشر داشاهان ۸۵ .. ۱ ۱ شعر آی‌قرن ششم راه داده است وشاهر ان فدبایسان همهاز و ددسخن بیر وی کرده‌آندو از لشماد او آند کی پمار سیده است . ۸ - قخر الدیی‌قوامی مطر ز ی گنوی که برخیدید! بخطابر اددنظامی دانسته ونیزباقوامی دازی گ4ذ کرش گذشت اشتیاه کر ده ۶ گفته‌اند نانوا بوده است . ارشاعر آن‌در بارآتاييك فزل ادسازن‌بوده ودرسر ودناشعاز مصنو 2 پشستر مپآذت‌داشته قصیدٍ هعسوت او بهترین اشعماد بست که شین در شش سر نت شدهه | نر ۲ بر یت رطواط نیز سبت داده‌اند اما بعیذسی که اترشید دطو اط بوده باشد ید ان ازاتعاددی اند کی ماننه اسب . - امیر لد نی مسعود مهندس تحجوانی 3 از شاعر ال میومای ین ال اي است که آد احوال دی جزین اطاجعی نسست که سر لا ستاد گان دیسال 2۸1 در در یار مسمدبن ایلد گزعی‌ذیسته وازشعر اد جزيث ر باعی که در همین داقعه سر وده یز گ تست مت . گذشته ادین شاعر ان معر رف چندانن شاعر دیگر در ذربایجان ددیری زر مان دیسته اند بذدین گونه : مفیثی گنوی » میحمل خابی ؛کمال الذین مر ای » عرالدین شردأئی » خطب که که ظاهرا پدر همان‌امير احمد ین خطیب گنجوی بو دهاسرت » افعلم این بیلقانی و ازهر یلگ ایشان مجبن بيسبي مباندداست , - عر فا و علما فرق ششم ابر ان یکرت عر فا وهشایخ بر ور گت لس ی تسادخ ایران امتیانخاصی دادد #عشایخ‌بسیارگددین زمان می‌ذیسته‌اند که بنظم ونثر | ناد بزر گت از شود گذاشته اند : چندتی ادعلمای معردف لین قرن نیز بزبان فادسی‌شعر گفتهانی : ۱ - شیخ!لاسلام ابو تصر احمدبی ابوالحسی ناه‌قی جامی‌معر وف باحمد ژ ند پل بااحمد جاح اژیزد گان مشایج ابر ال‌بود ودرسال 42۱ ددقر به‌نامق یانامه ارتوابم چام ولادت یافت ودزسن بیست ددد سالگی در سوت تصوف دد امد و با شاه شم داخت دجمع کثیرگ‌اذهردم روز گاررا بط بقه سجو د هدایت کر ۵ بپجمین شمی ای فرن‌ششم ۰۹ جوت اذ بزد گترین مشایخ ایرالن بشمادست ومقام بسیاردفیعی دارد. عاقبت درسال 1 بسن ۵سالگی درهمان دباد شود تحلت کر ده ومزازدی هم اکنون در همال ناجیه که امرژذ پاسم تربت خواند.می‌شود پرباست وزبارت‌گاهسته بومین جهة ان میم دا ثریت شییخ چبام‌مي‌خوانند. آحمدجام درنظام ونر بادسی عمادت دامل‌داشتة فرچند تالیف ازوی مانده است یکیدسالهٌسراجالسایرین که درسال 52۰۳ تألیف کرده ژدیوان‌شعردی شامل سههزازییت بدستست ددف‌شوی اذو باقیستیکی باسم محبت نامه ودیگری باسم سوز و کداذ د دیگر اذمولفات اوست :اءتقادات‌انیس المذنبین؛ انیس‌التاگبین م يار السقَيقة » ذ کیرات » زدضةالمذنین که دد ۵۲۱ بنام سنجر ترشته است » دسالة سمرقندیه » ذهدبات » فتوح الروح » کنوذ الجکمه ۰ مفتاح النجاة و ابوالمکاده‌بنعلاءالملک از باذ ماند کانش کتابی‌دد مداقب اد باسم خلاصة المناقب ئوشته و سدیدالدین عحمد بن هوسی بن بعقوب‌غز نوی کتتاپ دیگری‌دمقا مات‌وی‌نوشته است دبهاءالدین جامی اذباز ماند گان‌وی ساکن شیر اژمقامات اددانظم کرده است . ۲ - ابو محمد روز بهان بی اسی نصر بقلی فسوی شیرازی معروف بشطاح و پاس‌طاح قار س‌اذهردم قسمای قادس واز بزر گان عر فای عصر خود بود ددر شهر شیر ا نفوة بسیاد داشت دددجاهم عتیق ان‌شهر دعظ می کر دود ضمن‌سفرهای بسا کر ده اسی و عاقبت دذئیمة معرعا 2۰ در شیراز در گذشتد قبرش هم اکنون ژیادت‌گاهست. روز بهان ددنظم‌دنشر فادسی توانایی بسبادداشتهءاز شعرادا ند کی بافیست دی چند کتاب بفارسی دعر بی از تألیفات (ومانده‌است اذ نجمله لطایف الییان‌ددتفسیر: مشرب‌الاره اح » منطق الاسرار» تقسیر عرایس بعرمی»کتاب الانوادفی کشف الاسر از » صفو المشادب فی‌العشق ؛ دسالةً شطیحات بفادسی #عربی »کتاب قدسیه که هريك از آتیا درحد شود از کتابهای میم تصوفست . ۳ شسی‌الدین محمدبن طغان ترمانی از بزر گان‌عرفای‌فرن ششم‌خ رآسان بود ددرهرات درخانقاه سلطائیمعتکف بود دپیشوای صوفبان عصر بشمآزمی‌دفت و کب چند ددثن مود تالیف کردد ومنظومه‌ای ددتصوف سروده أست داذ شعرا وچز اند کی باقی نمائده آمنت. بو ات شعر ای‌فرن‌ششم 6 شهاب آفدیی ابو آلفتح بحیی بن حبش‌بی امیر لك سهروردی معروقه بشهاب الدیی مقتول وشیخ اشر ای یکی از بزد گترین علمای قرن ششم بود؛ در سپر ژد ار توابم دنجان ولادت باقت ۶ دد بی دانتی سفر های بسار گر د و در علوم ادب درف و نحوواشتقاق دلفت «منطن دمعانی دبان؛ کلام دتصو فوحکمتیگانه روز کار خود بود » بس از سفرهای‌بسیاردرشیر حلب اقامت کر د بترویمح عقایدخاص خود پرداخت بهمین جهت مردم شور دودسته شرد ند د کردهی باختااف بر خاستند و عاقبت دشمنان ادچیره شدند ووی دا در سال ۵۸۷ کشتند و درین ذمان در عنفوان جوانی بود . شهابالدینمقتول مبتگر حمت‌اشراق ده فلسفه است و این طریقه دا وی بنانهاده دادلین دسیست که دد میانحکمت ونان تصوف ایران تألیف کر دهاست 3 بپمین جپت 2 عصر خویثی مخالف سیاد داشت دلی بمدها طر یقه وق در میان دانشمندان اساام تواج تام گر فش ء وی دا بزبان عرب تسالیغات بسیادست که از معتبر وین کتب حکمرت شمادهی‌دو ۵ مانند جکمت اشراق ذهبال النوزدمطاردحات ونلویحات دشرح اشادات 2 اعتقاد الهکماء دالواحالهمادیه باقات‌اللهیهو کتاب - الب رح بستانلقلوبد کتابالیصیرهو تنقیعات دد اصول ودعوات‌الکوا کب ددم زالوحی دصندورق العمل 2 طودان اد نوادور ساله‌العشق و الغر به‌الفر یبه لمات ژلوامعالانواره کتأبالمعادج ‏ کتابااحقاومان و النخمات‌السماژیه و التفحات فی‌الاصول الکلیه دد تصوف دغبره » درز بان فادسی نیزقددت بسیازداشته ژددنظم 2 نثر توانا بوده د چند رساله دد حکمت 2 تصوفی فادسی نوشته : مدا اد ماد ؛ وا بر چیر گیل ؛ صقیر سیمر 2 ۰ صاکل قادسیه » بزدان شداخت ز اد شعر فارسی 2 اند کی بماً زسیده ۳۳ ۳ از مشایج بزر کی ۳ ی ده ه #بدفش عید! لجلیل اهاز دا نشمندان مسا کن‌مالاطیهز ومواز ار لاد مالتین انس بود #بمادداء التهررفت ودي در علالبه بجهان ۱ بش بایدر بذدائیجا رفی‌واد فا جماز 5ا ۲ خو اجه بو بعموب و سدق بن ایوب‌همدانی بشمادمی‌دقت. همواره دردیار خود دیسته ددد ! تجا سال ۷ در گذشته است و دد شعر آى‌قرن‌شم ۹۹ نضام ونتر فارسی مپادت داشته 2 بعضی کتپ در تصوف ودرطر بعَهُ خود تالف کرده اذ آن جماه‌استدساله صاحسه که درمقامات مر شد خود ابویعقوب بوسف‌همدانی‌توشته. و دساله طریقت و از شعراد چند بیت مانده است و کتابی شسارسی در مقامات اه تو شته‌اند . )یات اد ی | بو ) افعضا یل عیف 4 بن محمد میا (جی کمد)! ی ملقب بهیی ا لقضاة ازیزد گان عرفای قرن ششم بود . اصلا اد مردم عیانج | ذربایجان بوده لی همواده دز همد‌آی ژرسته اسبی ردرذمانی که احمد غر ایند همداآلنیو ددیو یار ادن رز یدود ساث عر فا در آمده است و عمر هویش دا بقضادت 3 تددیس می کذّد انده تااینکه وی دابکفرمتیم کردند وقوامالبین ابوالقاسم‌بن ناصرالدین حسن‌بن مظفردد گزینی «ذیر سلطان سنعهر فر مان داد تا وی رایوست کندند بر دهد سه‌ای که در صیدان در تسا ددی میکقت | ویختند + ايند اقمه ددسال 9۳۳ روی داد - عین‌القضاة دا تالغان چند در تصوف بز بان فادسیست اذ ان‌چمله کتاپ ذبدفالحقایق معردف بتمپیدات و کتاب لو ایو کتاب تبینات ویزدان شناخت و دساله جمالی ددمبان فست انبیا و قر آن و عکانیب‌یا کنو بات که‌همه دا بفاز سی فصییر استادازه نوشته واحمد غزالی‌دسالة سو انم فی‌ممانی العشق‌وتاذیانهسلو ک دا بخواهش وی برداخته است ودرشعرفادسي دعربي نیز دست داشته است 3 بعضی اد ذباعیات‌از وی مانده که عده‌ای از آن ها دا در کتاب دیدة السقاین شود تقل گر ده است . ار مولفات !و بز بان تاذیست : شکوی الغر بب عن الاوطان ألی علماء البلدان » قری العاشی ای معرفة [لعور ان د الاعاشی » المتقلد من التصریف » امالی الاشتیاق فی‌لبالی اافر اق »منبةالحیسوب قی‌عمل حسا بآ لهندسی» غية البحت عن معنی البمت فی التبوه د مایتعلق بها + صولة الباذل الامون علی ابن اللبون ۰ ترهة العشاق دنز ةالمشتاق » المدخل الی‌العر ببه و دیاضت علومها الادبیه » تفسیر حقائق القر آن . ۲ ) عزیزالدیی بی مجدد سفي تیز از بزد ان عرفای فرن ششم ایران دهرید سعدالدین حموی بوده‌ودرزمان جاللالدین خر ارذمشاه ودرفتنة مغول نیزذرسته‌است دانساهیان مغول اذخر اسان وماوداءالتهر بفادی گريخت «ددایرقوه ساکن شد ودر ۲ شعر ای‌فر نش آن سا بسال ۱ رجلت کرد واه دا نیزبز بان فادسی قسیح موّلذان چندست از آن جمله مناذل الساثرین #مقصد اقصي د کشف الحقایق ۶ اصول دفرو ع و دساله‌ا دد ترقی‌روح‌انسانی ورسالهمیدآومعاد که خااصه‌ای‌از آن پاسم‌زيدة الحقایق پرداخته است وددین کتابپا منتهای قددت خود دا دد نثر فادسی ظاهر کرده دیعضی اشعار خمود دا آورده است . . ۸) امام‌فخر اندیی ) بو عبدالله عمرب حسیی قرشی بکری رازی معر وف بامام فخرر ازی وا پن خطیب و ملقب بامامالمشککیی» اصل دی از طبرستان بود «درشهردی دره۲ زمسان ۵46 متولدشد دخاندانوی‌همه‌ازدانشم‌ندان زمانه‌بودهاند تخیسی نز د بدرخود بتحصیل علوم برداخت‌دس اذمرك اونزد مجدالدین گیلانی که از صکمای «عرف عصر بو ذ شا فردی کرد و با دی صفری بمراغه دفت و ول بعراق باز کشت اذ محاریف دانشمندان عصر خود شد دبادشامان خوارذهءشاهی بوعحرمت بسیاد در دنددادر انز دخهودخواندندومدتی مد یددرعر آساند خواردم‌اقامت کردوچندی نیز درمادداءالنهر بود دمجبوعة مناظراتی‌د | که‌در 8۸۲ ددبخادا کر دمعوددر کتابی گرد آ درده‌اسیو بعضی از مو لفات و دز ادرخو ارزه بنام بادشاهان‌این مملسله بر داخته استد در سال ۵ که دزهرات اقامت داش با کرامية هرات مخالف وژزید دفتنه شدبدی در هرات‌بر با شد وییشتر دردر بازسلطان محمدین تکش خوازرنه‌شاه زیسته است‌تااینکه عاقیتب دزهر ات زوزدوشنه عمدفطر سال ۰*٩۱‏ بسن ٩۷۲‏ سالگی رحلت کرد ددز کوهی نزديك قرباً مزدانحان ازقرای‌هرات مدفون شد دمزاد وی اکنون همم دد ان ناحیه معر وف وذیازت‌گاهست . اما دازی اذیزد کان‌علمای ایر انست #درءسر خویش بعنتهی درجه شپرت بود هد تمام علوم متدادل زمان دس داشته و تالیفان مپم دد هر فثی کرده است » مولفات دی بزبان عربی هريك دد حد خود معروفترین کتاب فلست از . آ نجمله سرالمکتوم فی‌مخاطبة النجوم » شرح اشادات » محصل افکار الستقدمن دالمتأخرین » دساله فی كيفية حدوث الحردف » رساله فی کیفیةالمعاد ؛ دساله‌في‌ییان ان النفوس هل هی متحدة فی الماهية ‏ والسقیقه , مفاتیح الغیب معروف بتفسیر گیبر ء کتاپ | لمحصول اختیادات سمادیه ؛ کتاب‌الپندسه » مصاددات اقلیدس ؛ کتاب شعر آی‌فر ن ششم 1 1۱۱۳ فی‌آلرمل ءاحکم الاحکام » میاحجتالعمادبه فی مطالب اله‌عنادیه»میاح | لمشر قیه»مطالب ‏ المالیه » معالم فی الاصول » معالم فی‌الکلام ء تقسیرفانحه » تهذیبلدلایل » حدایق الاو ادفی حقایق الاسر اد معمسین فیاحو ال‌الدین» دسالةالکامله: تحصبلالحن‌فی الکلام: لواهم البینات»محصل‌فی اصول الفقه * اجکامالعلاگیه‌فی اعلامالسمادبهء دسالقفی الاخالاق نهایقالعقول » منطقالکبنن برهان‌فی‌قر الةالقر | بحرالانساب؛ اسرادالتتزیل» انموذج العلوم » اساس التقدیس » المحصول فی علم الاصول » الادیعین فی اصول الدین » نهابة الایجاز » نپایةالعقول » القضاء والقدد ء الخلن ذالبعف : الفراسه » البیان د البرهان » الملخص فی السکمة » المسائل الخمسون » دسالةاللهی » دسالهااتبوات » شرح سقیط الزند » مناقب‌الامام شافعی » شرح اسماءاله الخسنی » لباب الاشادات » گسذشته آذین کتابها ددسایل معرذف که بعربی بر داخته بربان فادسی نز مولفات سسادداند » از آن جمله : اختبازات العلائیه‌فی احکامالسناوبه تعییزالقلاسقهء جامع العلوم معروف بستینی » لطایف غیائی تر جمه اسر ازالتنزیل. امام قخر دازی ددشعر فادسی نیز استاه بو ده 2 بعضی ازمقطعات در باعیات اابما دسیده است . ٩)فر‏ بدا (دبن بی جمال‌الدبی سلماندهاوی‌معروف بشکر گنج با گنج شکر از معادیف عرفای فرن ششم بود و اد مشایخ بزد ک ساسلة چشنبه بشمادست و از مربدان خواجه قطب‌الهین بختیاد 5 لی‌بود که سلسله ایشان بابر اهیم ادهم ضییو ندد. وی ازنواد فرخ شاه کابلی بوده د در قصبه کهتر بوال نزديك مولتان دلادت پافته و از انا با قطب‌الدین بختیاد بدهلی رف وا آن س دددهلی میزیسی نادرردذشنه ۵ محرم سال 2۰۸ ذد نجاب رحلت کرد دهمانجا مدفون شد دشیم نظام‌الدین ادلیا اد هریدان دی بوده است » فریدالدین شکر نج شعرةُ ادسی دا نیکومی‌سروده د بغضی دباعبات اذباقست نیز کتایی نام داحة القلوپ دازد . ۰ ) ابوحامد قرپدالدین . محمداینابی بکرابراهيمبی مصطفی بن شعیان عطار نید بوری از بزد گان عرفای ایران بود » نسبت دی بابوذدغفادی می‌دسد و بقول ضعیفی ددا" شعبان ۵۱۳ درقر ی کد کن أذتوابم تیشاپودهتولد شده و بیشترعمر خودر ادرشپر نیشا بود گذراندهدبعطادی ودوافروشی دطباب مشفول بوده‌است . گویند ۱۱ شهر آی فرن ششم درا ایلع جندید‌شهر مشهدزند کی کر دیوسسی مر3دهر دو ازده‌امام راتیاغت ثر دد مدتی ددیته محکف بوده و ؟وفه ۶دی 2 خراسان و.سواحل.جسحون ۶ سحون زا سیاحت کر ده ژازداه چنین د ختا بتر کستان و هندوستان دفته و عاقست پنیشابود بان کذته وتا خر عمر درا تسا مقیم‌بر ده است دداد آخرعمرعتزدی بوده د اقات دابچمم | ثارعرفا «تألیف ۸ نغام اشعاد مي‌گذدانده است » در پاپ دحلت ی اختلاف بسیار است ویازده قرل مختلف در کتابپا میتوان‌یافت: ۵۸۲ ۰۵۸۷ ۵۸۸ ۵۵۷ ۱۱۰ ۷ > ۲۷ , ۱۳۲ ۰ ۱۳۳ بر کنيبه ای کهددین دمان پرسرقیر ی دد لیشابود باقیست و در دمان ساطان حسین بایقرا بفرمان علیشیر نوایی ساخته شده تار یت دحلت دی دا ٩۸۱‏ نوشته‌اند 2 ظاهرا این فول معتبرثرین افوال ثیست و کویا دزسیت تردن تاد بخ ۴ جمادی الاولی ۷۱۸ باشد؛,عطارد | بز بان فادسی ]تاد یال است #بعضی | ثاز تیز بنام وی‌شیرت دازد که نزدیدست اه باشد » در نثر فادسی کتاب تن کرةالاولیاء ازوی مانده که یکی اذسلیس‌ترین کتابهای فادسی دیهترین نموتأسيك آنشایعر فای‌ایر ان‌ددفرن ششمست؛ اما درنظم گُویند نز دیات ردرایست‌هز آدشعر سر وده است ء دیوان قصاید دغز لیات شامل‌ده هر اردصدبیت؛ مجموعة ز پاعیات از باسمختار نامه وخود درمقدمه‌اي که بش بر ان نویه می‌گوید که شش هرادیت تباعی سر وده بود دود نز دك هز ابیت أ نر اشسته راذمیان بر ده د باذمانده زا دزین کتاب که‌شامل توژده‌بابست تین کرده» متتوک‌جواهر الذات‌شامل‌ددهز از دست» مننو ی‌مطیر العجایب شامل چهارهز اذیبت که از ۱:۸۶ 2۸9 مشغول نظلم ان بوده » مننوک دصات نامه منوی‌بلیل نامه يا کل دپلیل شامل هزادیت » مشنوک مصیبت‌نامه شامل هشت هزاد بیت » موق الهی نامه شاعل هفتیز انست ؛ اسراز نامه شامل ده هزار بت » منطق اطیر شامل شش هزادبیت که بعداظمر سه شنبه بیستم‌ذی حجه۷۳<تمام کرده است» سر رد گل‌با گل‌دخسر 2و باخسر ‏ نامه‌شامل هفت‌هز اد بست» اشتر نامه‌شامل هر از بست» معر اح‌نامه شامل هزادییت » جواهرنامه» شرح القلب » وصبت‌ناهه‌بندنامه شامل‌هز اد ببت:هیازج‌نامه » خباط نامه» مسر نامه شامل سیصدییت» حدر نامه پاحبدزی نامه , لسانالغیب شامل سه‌هزاربیت » هفت دادی که قسمتی از منطق‌الطیر ست؛ سیاه‌نامه» شعر آی‌فرن‌ششم ۱۹ جواب نامه » پسرنامه » لیلی ‏ مچنون » محمود ۶ ایان مفتاح الفتوح ء کنزالاسراره دید » گل دهرمز. کتابی هم بنثر باسم اخوان الصفا چزد مولفات [داسم بر دعاتن » آما اذین هیا قطعیست که مفتاح|افتوحه کنزالاسر اداز عطادنیست د دد بعضی دیگر نیز شکست وآنچه قطا ازوست دیو ان ودباعیات ومتطق الطیر هأسر ادنامه دعصست نامه و الپی نامه د خسرد نامه است دنز فتون نامه منظوم کوچکی داد . ۱ )مد لد بی | بووسعید شرف بن مو بد بن | بو لفتح بن غا لب‌خو آررمی بغد ادی : از مردم بعدادك خوارژم بود 2 بیمین جیه بیفدادی معر وف شده است . وی نیز أذ بزر گان عرفای فرن شش اير ان بود . دع6 دلادت بافت ۶ ا2 شا گردان مشیور نجم‌الدین گیری شماد مرقت و با وق دد خوادژم میزبست ۶ گذشته از مقاء تصوق مردی دانشمند دطبیب ماهری بود 2 مدتی دز دزبار بادشاهان خوارده‌شاهی زند گی کرده 2 براددش بپاءالدین بفدادی کاتپ‌تکش خو ارذمشاه بوده ‏ دی عاشست شیخ | شیوخ خعو ارم شد و چون درعیان دی و یکی ارسر داران ترك سلطان محمد خوارژه‌شاه که زن وی لیلی نام ادمریدان شیخح بود دشمنی دوی داد ساطان محمد روگ اجاره داداة دایسیپ تهمتی ۹3بشیخ رده بودندبکشد این 2 (دعه دز س نتم حمادي ارم ۷۰۷ روی داه وروی را درخر ارم بشاك سیردند «اینك مزارش نزدیای تربی نجم‌الدین کبری معردفست مجدالدین بغدادی در شعر فادسي دستی داشته د اشعاد عارفانه د| تسکو می‌سر وده «بعضی اذغزلیات وذباعیات‌او ما رسیده است و نیزبرخی مانب شادسی و دمبالة سفر بفادسی اد مانده است . ۲ )نی الدین | بو الجناب احمد بی عمر خیو قی خو ار زمی از مردم‌خیوژخو از دم بود ۵ جون دد مباحثه بر همه دس غالپ مشد اد دا طامة الکیرگ لقب داده بودند بهمین ره بشیخ نج الدین گبری معر دف شده اسی و او زا دای تر اش ی لب داده بو دزد . وی بزد آترین عادف فرن شم اي آن بود در دمان خویش عنتهاش حشمت واحتر ام زا داشت و عده‌ای کر از بزد گان مشایخ ایران چون مجدالدین بقدادی و نجم‌الدین دایهرازی ۶ سیف‌الدین باخرزی و حمدالدین حموی 2 دضی‌الدین‌علیلالا غز نوی ۶ نورالدین عدالرحمن اسفراینی ۶ جمال الدین گبلی دابا کمال جندی از ۱۹۹ شغر ای قرن ششم شا گر دان و جانشینان «ی‌بوده‌اند. عاقبی ددفتنه مغول در ذمانی که خوادزم بدست مقولان افتاد در سال ۱۱۸ کشته شد و در گرگانج خوادزم رش دا بخاك سردند . از نجم‌الدین کب رگ بعضیدسایل بز بان‌عر بی‌دد تصوف مائده‌استا [ تجمله فو ائ|لججمال فقو انح انجلالد ‏ ساله الهانم رد اصول العشر ۰ورسالة فی‌السلو ک ودسالة الطرجي‌یا اقرب لطرتالیالهدط وال الننویرو لومة ال دهدایة الطالبیندتفسیردر؟ ۲مجلدبعر بیر داب المر بدین سکن السالحین 2صول الی‌النة و ده قاعده فادسی ودد شعرفادسی نیز توانایی داشته و بعضی دباعیان عادفانة باند ایا بس‌ادسده است.عبدالفغفورلازی آد عرفای نامی ثرن نم دساله وعدا در بیان طر یق شطاد بفاندسی شرح کر ده اس . ۳ سعد | لد ژی محمد ب مر ید بن ا بی بگر بن | بی! تن بی‌محمد بن حمو :#عموی از عرفای بزد گ قرن ششم ایران د از شاگردان دج ادل نجم الدینکبری و از مردم جوین بود ددد انجا بسال 9۸7 ولادت‌بافت» مدني درخواددم نزد تجم‌الدین گیری مي‌زیسته از | نبس‌باسیای صغیررفیددر حلي تقونیه توقف کرد وباصددالدین قو نیوگ دمحی‌الدین این العربی عحشو زر بوده است دز عصر خو بش ازیزد گان مشایخم بشماد هیر فتهه سی از نبکه‌مدتی دد سود یهد جرل‌قاسیو ل‌دهشق منز گامیز یست‌دد او اخر عمر بخر اسال‌باژ کشت ددربحر ] بادجوین اقامت گر بدودد انیا زر جمعه دهم دمسده سال* 15۵ بسن ۳سالگی دحات کر دوهمانها مدفون‌شد.وی نیز در شعر فادسید بر دس بوده ۶ باعیان‌شیو! دارد «درتصوف کتابهای سکنة الصالیعین 2 سجنجل الادواح 2 کتاب‌المیحبوب پامحیوب الا لیا یباهو با (محبین ۳ مظلون ازواصلین را نوشته‌است که در | نپا سخنان مر موز بکار برده اسی ۲ - ثتر شرفادسی‌ددقرن ششمازحیث اسلوب و کنایات #استعادات ومفردات وم رکبات تقریبا دساله ندرقرن پنجم بوده‌است . دذین دوره بگانه ردش تازه‌ای که درنثر فادسی معمول شده و در دوره‌های سعد نیزبرخی ازنورسند گان ار ان بیروی گر ده‌اند ‏ تست که دزنثربیش آدحد لزوم مفردات دعر کبات دبان تازی دا بکاد پرده ائد و بایات و مر فرنشتم ۱۱۷ [حادیث ۶ کامات قصاددجمله‌ها واشعادز بان‌عرب استشهاد کر ده‌اندو کادل‌ترین نموه آن ددین دزوه چنانکه پس‌ازین‌خواهد ! مد در اثار احمدین جامت کر مانی‌وزیدژی نصرأله بن عبدالجمید هنشی شیر ای باقی عائد ه اس . تویسند گأن بزر گ این ‌دوزه بدین گوتهاند : ۱ بو بکر عتیق بیمحمد سور [ بای‌هر وی ازدانشمندا نا اه رقرن‌بنجمداوایل فرن ششم به ش.ه دب‌گانه اثر ی که از باقرسی تسیر مس اژ قرآن 5 ینام الب‌ادساان سلجوفی پرداخته است . 33 محمد بن حسیی‌هر وی تبز آزدانشمندان اداخرقرن پلجم ولرایل قرن ششم بسیاد خوب‌وظاعر 1] تر | از کتابی که ابو القاسم‌ین عسانا بژ بان دای و سته بو بر تمد گرده است را روش انشای او بیداست که ددین‌دمان عبید بسته اعبت ۰ ۳ ابوالمعاتی با !بوالحسی محمدبی عبیدالزه غر نوی ارخاندان علویان خر اسان بود دپددانش بیشتردد بلخ می دیسته وتقابت خر اسان را داشته‌اند ری در پایان فرن پنجمدادابل‌فرن ششم ذند گیعي کرده‌وددسال 6۸8 کتابی درباد مذاهب دادیان بنام بیان‌الادیان نوشته اس که قدی‌ترین کتاب درمللدنمل بز بان فادسیست 1 دما رز سل ۵ امرري ۳ 6 ابوالمظثر شاهفور بی طاهر بی محمداسغر ایفی» اذبزد گان علمای عصر شود بوده ودر فئون مختاف دست داشته ودر۷۱؛ در گذشته است . ی مو لنات‌چند بزبان فارسی دعربی دادد از جمله تألیفات او پزبان تازی التبصیر فی‌الدیند نمییز الفر قة الناجية عن‌الفرق‌الهالکی و کتاب الافسط ددملل و تحل وتفسیری از قر ان بزبان خار سمیست ‏ نام وی را گاهی شهفودهي نوشته اند که مخقف شاهفودیا شاهیود باشد . 1 ابو اامعا یی اصیر اندنی تصر الله بی محمد بي عید | لحمید مشر ششیر ازي غر نویازذبزد گان‌ادباک‌این رن‌بوده وددغزنین دردربار بادشاهان‌عز وی هي‌دبسته ۶ سمی مشرف دأشته‌است ودد بایان زندگی از وزرای خس ومك بوده است , ی دردمان عیذا ار شید بن مهو دعر نوی بترجمه کناب میر وف کلبله ی تا از تر جم؛عر بي ۸ تثَ_ ۱ نثر فر‌ششم عیداله بن امقفم آغاز کرده ودرحدود سال 9۴۳۹ تردهان بهر افشاهءآ نر | بیابان زماتیده ۶ یمین وت بکامهودمند بیرامشاهی معر دق شده است . دی ظاهر 1 در بایان‌زتد گی گر فتارشده وترزندان اودا کفته‌اند ویزبان فادسی نیز شعر می گفته‌است ۹( هحمد بی غازی‌منطظیوی » ازم دم ماعلیه در آسیای صغیر از آدبایهعاصر سلجوقیان زوم ددپایان فرن ششم دادایل قرن هفتم بوده است . اذاحوال دیاطلاعی نیست 2 تنها اتری که ارد مانده کعاپ دوضة العقواست که شامل داستانهایی شفلید کئله ودمنه دعردبان نامه‌است وبزبان فارسی فصیح نوشته است . ۲( قاصی حمید الدبن ابو بگر ایعهر ان محموث بن محمو ۵ محموذی بلحی» اد مشاهیر مان خود وادیدای محر ذف أن عصر #قاضبی شهر بلعم زمر دمتنقذی بوده و با انودی‌تاسیات بسیارداشتهدانودی کر ارآژورا مدح کر دهزدرسال ۵۵۹ درهمان‌شهر بل در گذشته‌اسی دیف کتاب سییال شور قست بشام‌مشاما ۶ معر وفی بمقامات‌ مد که بتقلید ارمقامات بدیم‌الزمان همدانی دمقاعات حریری نوشنه ددراواخر جمادی الاخرة 5۱ بیایان زسانیده اسب از کنابیای معر وف ادیی ز بان فادسیست . ۸ افصل‌الدیی باحمیدالدین ابوحامد احمدبن حامد کرمانی ازبزد گان آدبای دمان خود بوده ددر کرمان می‌زسته دچندی نیز در خراسان بوده است وا نا یغ‌تو بسان بزر کی زبان فادسی بشما می‌ردد د سه‌کتا در تایخ کرمان زو شته است یی عدالملی فی‌مو قف الاعلیی دناد ملگ دیناد اذفرماتر وایان کرمان که‌دد صقر 6۸6 بمایان رسازیفه ددیگر بدایم الازمان ی وقایم کر مان که حو ادن کر مان‌را تا سال ۰۱ در ان ضبیط گر ده 2اصل کتاب از سای فد آها مجمد‌بن | تر اد نمی که سر یست کیت درفرن ۰ ن بازدهم ۳۹ مطالب فر 2 الاو ر دز کتا؛ ك نت داش * از متا از عینا ان دبس از | آن کتاب زیر داختهاست بتامالمصاف الی بدایم الزمان فی‌دقايم کر مان که شامل حوادت ار ۲۰۲ ۱۱۲۱7 است دبدین گونه تا بل قرن هفتم نیزر بستاست . شرف قدبی افو شیر و آن بن‌خاند بی محمد کاشانی» از بزد ان تادیخ ايران تدر قرن‌ششم ۱ ۱۹۹ درین. دوده‌بود. در کاشان دن٩۵)ولادت‏ پاقت ۶ تست چندی!ز ۵۱۷ دژادت‌مسمود ساجذقی داکرد وسس تدیرمسدود شده دپس از آنا9۲ ۶۷۲۸۱ بوزادت مستر شد بالله یه عباسی و مسبثه ژه‌عاصر انش ۳۹ بزد گلمیداشتنددشیر ای زر مان مختصوصاً بربان تادی وی داسسازستوده‌اند وس اتجامدرماهده‌شان ۵۳۲ در گذشت و حریری کتاب معر وف مقامات خود دا بذعوت لی‌نوشته است انوشیر و ان بن ان ازدزیر ات بسیاد دانشمند ایزان بوده د ددنظام دشر فادسی هتازی استاد پشمادمي‌دفته و کتابی بزبان فارسی داشته است بنام تفةالمصددد وفتود ذمان‌الصدوده صدود ژمان‌الفتود 1 عمادالدین ابو عبداله مهمدبن‌صفیالدین بو الفرج محمد بن تقیس الدین | بوالر جا کات اصقهانی ععروف بابن اخجی المزبزیاعماد کالپ منولددر ۶۱۹ دمتوفی دد ۵۹۷ نر ابتام نصرة الْغترة دعصرة الفطرة بزبان تازی ترجمه کرده د سپس قواالدین فتح‌بن علی‌بن محمد. بندادی از ادبای نیمه اول قرن هفتم ایران انراپنام ذبدةالتصره دنخبةالمسره تلخیص گر ده اسي ۱ ائو شم و آن ن خبالد کما بخانه عهجیی در کاشان دایر کر ده بود 45 ۲ ظهیر الدیی نیشا بوری » ازشاعر ان دمورخان اين ذمان بوده دتنها اثری که از یاقست کتات سلجوقنامه است که ار مالس ابر لمد ۲ب ۵ تالیف گر ده بر خی‌ا مولفانی 3 سس ازو بوده‌اند | تر | تذیب گرده ددر کتابهای تادیخ ستو ۵ ۱ ور دوانی ۳ راز ند درراحهالصدورهطالب | نر | مکرد کرده است , ۱ ) تم لد نی ! بو بگر محمد بی‌عای بی سلیمان بي محمد نی آحمد بی ححین بن همست راو دی از مور خان‌این‌دوده است کهاژخاندان ال دانش بوده‌است. تخست‌دز اصغهان ژیسته سس درعر اق وهسدان بودهد سرانجام بددباد سلموقبان دوم رفته ودرا نیا درسال ٩45‏ کتاب معردف راحعهالمدور و | یه السرورد| دردر بادغیاتالدین ابوالفتح کیخسردبن‌قلم‌ادسلان سلجوقی و تسام ضا سایالن یا مات است کهاز کتابهای دوان زان قارسیست وددضمن بزبان فادسی شعر گفته است . ۲ )نام الدین با نجیاندیی بو ا لسن احمد بی‌عمر بن‌علی نظامیعردضی سمر قتریاذدانشم‌ندانماوداءالنپر بوده که درون مختلف دست داشنه است سس ۹۰ نت قرن‌ششم بیربار رادشاهان‌شوردفته 3 سشتر بخد متحسام | لدین | بوعلی اختصاص داش42 چو لد ند سال درخدمت این خاندان‌ژیسته وددضمن سفرهايی دوخراسان کرده «بادانشمندان مان وش مر بو بو ده و از مه ۷۷۶ ددین نواجبی سر هاگ هنمدد کر ده و در علود سای ۵9۰ کتاب جالپمعرفی نوشته است بنام مچمم النو ادد که چون‌شامل چپازمیاله در صفت ذبيري ۶ شاعری ۶ تعدوه و طیست بچپاد مقاله معر ف شده 2 اد بکی کتابهای معروف دعمتازوفصیخ زبان قادسست ودرشم فادسی نیز دست داشته است . ۱۳ ابو تصر اجمدبن نصر قباوي از ادبای ماوداءالمپر شاید سا کی بخاد | بوده است داز جزیبات احوالش آ گاهی نیست جزانکه در ۵۲۳ کتاپ تادیخ بخادادا که ابوبکر محمد پن جعفر ار شی در ۳۳۲ با نوج نن نصر سامانی نوشته بوذ دی نغارسی بسیار خوب مر جمه کرده د اینک تلخیسیآذان که محمدین ذفر بنعمر کرده و ذکرش س ین خواهد | مد دد دست هست . ۶ محمد پن زر فر ان عمر از ادبای مادداء النر بوده وظاه. | ددشهر بخادا می ذیسته 2 از احوال دی اطلاعی نیست جز اینکه کتام. تا بخ بیعارا را که ابو بگر معمد بن‌جهفر ار شخی در۲ ۳۳ بنام نوح بن‌تصر سامائی بزبال نارگ نوشته 2 ابونصر احمنین محمدین تصر فباوی دد ٩۱۳‏ بقادسی ترجمه کر ده وی‌در 9۷ تلص کر ده است 2 این کتاب از کتاببای جالب ۶ فصیح فارسی اذین دوده است . ۵ ) بهاء الدین محمدبی موید بغدادی برادد مجدالدین بغدادی عادف مشمود این دذره است که کرش گذشت: دد تربار عوارذمشاهان 2 بیشتر منشی عازء‌الدین تکش بو ده تا16۸۸ بسته استه۸ اد دییر آن‌معر وف «ذیر دستدمان‌خود بوده د مجموعه منغات وی بنام التوسل الی الترسل یا ذسالات بهایی دردسنست . 7 اسسق‌بی پر اهيم بن ابو اثر شییاد نویسنث انیت ه از احوالش‌اطالاعی نیست و همین قدد ببداست که در اراخر فرن ششم و اوایل قرن هفتم دیسته و مولف کتاپیست دد حکابات بغادسی فصیح و ردان ,نام فراکد السلو کث في فضایل اأملو کث کددر » 1٩‏ تالیف کر ده آمست . ۲ محمد بي محمد بن محمد زتگي بخاري » از احرال وی نیز اطلاعی نت قرنن ششم ۱۳۹ نیست ۶ کنابی اذد بدستست دد حکایات بنام نزهة الماشقین که اذدوش انشای آن پیداست دد قرن ششم با ادایل قرن هفتم نوشته اس . ۸ ) بهاء الدیی محمد پن سین بن احمد خطیيی بتری بلی معرذف ببپاءالدین ولد پدر مولانا جلال لدین اذ مردم بلخ بود و نسبش بابوبکر خلیفه‌می دسید ۶ مادرش از خاندان خوارزمشاهان بود؛ اذ دانشمندان 3 مخصوصا داعظان معر وف عصر خود شماد عی رفب دمدئی دد خوادزم می زیست ۶ بو اسطه‌اختلافی که‌با سلطان محمت خوادژشاه ببدا کرد در 1+۰ از ان سرذهیین هجرت کرد. دززاه در تیشابود با فرید آلدین عطاد دیداد کرد و ددین سفر ببغداد 2 پس از کر امدن حج باسیای صفیر رف ۶ ددشهر های تلف آن شباد مانندلارنده ومالاطبه‌وقو نبه اقامت کرد و از ۲۱۷ بیعد ددقونیه ذیسته است و دد | نجا در دوز دینة ۱۸دییع‌الثانی ۰۲۸ در گذشب . بپاعالدین ولد داعظ سیاد دی دست دمان خنود بوده دسخن را قصیح 4 بایغ می‌گفته د مجموعةٌ مواعظ اٌ دابنام معادف باکتاب المعادف جمع کرده‌اند . ٩‏ کمال الدیی محمد.بن‌جمال الدیی ابو الروح تلفاللهبن ابوسعد اسعد بی | بو طاهر سعیدبی ) بوسعید فضل اللهبی ابو الخیرمیهنی » نوادة آبو سعید ابو الخیر عارفی مشموز رل بنججم بوده ودرحدود ۰ کتایی در‌شامان ومتااپ مد خسود نوشته که بنام حالات 8 سخنان شیخج آپوسعید فسل‌الهین آبوالخیر میپنی در دسسیت ۰ محمدبن منور بن آپوسعید پن ابوطا مر بیابوسعید ابوالخیر * نوادة دیگر آن عارف شهیر بوده است دوک نیز کتاب دیگری درعقامات دعنافب جد خود بنام اسراد التوحیدفی مقامات الشیخ آبی سعیت دز حدود ۵۷6 تألیف کرده است که ازشاهکازهای زبان فارسیسب . ۱) فخر الدبی مبار کشاه مجمد بی حسی بن محمد بن دنصور بی سعید آبن ابوالفرح مرورودي معر وگ تفیعر مد بر آسیش بچهارده بشت بابسوبکر خلینه می‌دسید » ازبزر ان وزرا دادبای عسر خود بود و دد درباد پادشاهان غود ۹ شرقرن‌ششم مانند علاء الدین ویسرش سیف الدین دفیات الدین و شهاب الدین بایگاه بلنه رسیده بود ددر فصاحت دتظم دشر د گرم و سخادت دد ذمان خویش نامبردار بود. سر انسیام در شو ال ۲ دز گذشی دز اطام ۳ ذادسی آنادی داشید از ان مه رل متنوی ببحر متقادب درتادیتم سازژطین غود ددو کتاب بنثر او مانده اسیدیگی آ داب الحرب و الشساعه که در ان قواید تازیشی بسیادست د نیز کتابی در شجره خاندان خود دارد بنام جر نساب که مقدمة ان دادای مطالپ تاریخی جالسبت یام قاریخ فخرالدین میاد کشاه چاپ‌شده ۶ گویند! نرا دد۰۳ بایان دسانیده این البته درست نیست ذیر | چنانکه گذشت دد ۲ 2۰ در گذشته است وشاید درهمان سالوفات تالیف کرده پاشث . ۲ 4 فيي‌الدین ابوحفص عمر بی محمد بن احمدبن اسمعیل بی محمدبن علی بن اقمان نسفی سمر قندی «عروف‌بمفتی ألمْفلین‌اد بزد گان علمای‌مارداءالتهر سا گن سمر قندبوده‌در 41۱ ظاعر ۱ درشمهر نسف‌باتخشبر لاد بافتهژدر ۵۳۷ در سمر قند در گذشته است . وی از فقپای معردف حنفی دد ذمان خود بود « مولفاتی دذین زمته دازد از ان جمله عنظومه‌ای دریاتصد بیت ژده باب دژاختلاف بن ائمة سنت ونیز دساله‌ای شارسی در ببان اعتقاذات اهل سشت و جماعت ارو مانده است که د2 ماءدجب۳9۹٩‏ که سنجر پسمر قند دفته است اد خو استه‌اند وری در | در کمال‌سلاست و فصاحت نوشته است و نیز گتاب القند فی هسن علماه سمرفند ازوست که شاد سیی لو سته اعست , ۳/ علی ان عبد‌الله بی معا حلمی بجار ی ازحکما وعر فاگ آ2اخرفرن ششم و ادایل قرن هفتم بوده 2 بگانه اثر ی که اد بدستست کنابیست دد اخلاق و ععارفی رتصوف بنام بحر الممانی دصفو الامانی که در حدوه ۰۰۱ بایان دساننده در ان نضم ام قانسی تسار خاا بکاز بر ده 5 ) قاضی محمد نن مععددبن نصر و انعتی ءاذدانشمندان ماوراء اهر بوده وا احوااش جزین خبرگ نیست که کتاپی بسیاد جالپ ودد 5مال فصاحت و داداي نس رن ششم ۱۳۳ مطالب‌تاد یخی مپم‌ددممادی سلوك دنصوف بناع ذادالمقویین نوشته واندهش‌انشای ۰ امام ظهیر الدین ابوالسی علی بی ابوالقاسم زیدبن محه‌دبن حسین بیهتی معروفی باین فندق تسش بشزيمة بن ثابت ذدالشهادتین از یادان بیغمیر هید سیف و آز خاندان دانشی‌بود: ددیمین درتاحه سبز داد روذشنة ۷ شصان ۳ ولادت بافت و اد دانتشمندان چامم زمان خود بود که دز علوم مختلف دست داشی وبز بان قادسی و نازی موّلقات بسیاد دافته اسی و در6؟۵ دز گذشته است . مولفات وی بزبان تاژی بدین قر ادست : حشاذب التجادب و عوادب الغرائب دد تادیخج ز مان نو ارسال ۱ص تا ۵۰ که داي ۳ کتاب فیر وی ارب الامم تألیف ابوعلی مسکویه ‏ اسثلة الفر آن مع الاجوبه » اعجاز القر آن » الافاده فی ۳۹9 الشباده اامعتصر من الفر اش ۲ القر آض بالمدول اصول تاه » فرائن آ بات القر آن » معادج نهج ال ااشه که بلی ارقدیم ترین شردح برین کتایست ؛ نهجالر شاد فی الاصول ءکنز الحجحفی‌الاصول ء حلاءع صداء الشنك فی‌الاصول ء ایضاح‌البر اهین قی الاصول ء ال فاده ی اتمات الحشر والاعاده » تشه التاده ‏ ألمضربر دی التذ کر » الوقعه قی منگر الشریعه » تتبیه العلماء علی تمویه المشتبهین » اذاهیر الریاض المر بعهو سیر القاظالمماررة «الشریعه »کناب اشعاد ء دردااسخاي 2 در دالسحاب فی‌ا رسائل » عأحح الرلافه : الىلاقة الغنه » طرائق الوسائل الی عدائق الرسائل » دسائل المتف قه » عقود اللیالی ,مر دالامثال درد الاقو ال ؛ الا تتصان من الاشر اد » الاعتار بالاقبال الادباد 3 شاح دمیه القصر که ۳ بر گتاب دید لقصر باخرزی کی اسجو ال بط اشعا شاعر ال ریان طر ب معاصر ری" درع الوشاحتمة کتاب الو ضصاح اسر از الاعتذاد » شرح مکلات المقامات ااحر بر به » کتاپ العر وش » ازهاد اشجاد الا شعار 4 آ داب ااسقو ۷ مجاهمح الامیال بدالع ارقو ال : ذخاتر الحکم 0 شرحالم‌وجز المعجز اسر از الهکم عر لس النفاگس ء احلعمیه المرضیء المعاضایت ال عتبد به ‌ کناب السموم »کتاب فی‌الحساب » خلاصة الزیچد» اسامی‌الادوبه دخواصها دمناغبها ۹۶ ۱ شر فرن ششم فا فد تس معردف تفاسیرالعقاقیر » جوامم الاحکام » اعثلةالاعمال النجومیه » موامراتالاعمال التجومیه » غرد الاقسه : معرفة ذات العلق والکرة دالاصطرلاب » اهکام القراتات» دییم العادفین ۶ دیاحین القول » الااحة عن شدائد المساحةهء المشتهر فی تقض المعتیر دزرد بر کتاب اامعتیر ایوالیر کات بغدادی حکیم معرذف ؛ بساتین الانی ۶ دساتین الحدس قی پراهین النفس ؛ مناهج الددجات فی شرحکتاب النجاة کتاب هعرذف ین سنا ء کذاب آلاماتات فی شرح الاشادات شرح کتاب دبگر این سیتا؛ دقیات التشبیهات علی خفایا المختلطات بالجداول» شرح دسالةالطیر ذسالاهعردف اپن‌سینا» شر حالحماسه: ال سالغالعطارة فی‌مدحبني از نادهء تعلیقات فصول بقر اطء‌شر ح شعر البست رک ابی‌تمامشر حشپاپ الاخباد»تتمة صوان‌الهکمه که‌ذیلیست‌بر کتاب‌صوان الجکمهابو سلیه.انمحمد بن‌طاهر بن به رامسکز ی‌دد احو ال-حکمای‌قدیمد اسلام‌داین کتاب ر] ثاصر الدین‌ین عمدة الملك منتجب الدین هنشی یزدی‌عودخ معروف قرن هشت بنام درة الاخباد دلمعة الانواد بقادسی ترجمه کرده است . از. مولفات اد بز بان فادسی کتاب الرسائل دعقود المضاحك دنصایح الکیراء د حصص الاصفیا فی قصص الانبیا علی طریق البلغا و کتاب جوامم ایام النجوم دز کتاب معردف تادیخ بیپن که دد 0 تألیف کرده آسی ۶ شر سح نهج الیلاعة وی معارج فهج البالاغه نام داند ء کتاب دیگری آذو باقیست ینام لباپ الانساب . 1 1 سیف زلی اللالی ابق ابر شیم اسمعیل نی سی بی مجمد ی احمد حسینی رمانی یکی از معر فف ترین پزشکان ایران دزسال 4۳4 ولادت یافت 2 بیشترزند گی خود را دردربار جوارزم‌شاهان گذدانیده وازذمان قطب الدین عدمد تازمان انسز طییب دزباد این خاندان بوده ودیاست بیمارستان خوارزم زاداشته 2 سر انعام در ٩۳۱‏ در گذشته است . وی تست دتاب سیاد چالیی ینام تخیره خو ارژمشاهی شامل همه باحت طب بز بان فادسی سیاد فصیح در سال ۵۰ توشته اسمتو سس خلاصبه ای ازان بعتوان آغر اص الطنیه ومباحث العلاشه تام اسر ودیرش مجدا لدین آ یو هجمت صاتحب بن مسمد بماری ت ریپ داده دبس از | کتابي که با ۱ نثر قرن ششم مختصن ترس بنام خفی علربی با التفیه العلائیه بر داخته است . ۲ نصیر الدین ابوالرشيد عبدالحلیل بی ابوالحسین بن ابوالقضل قروینی رازی ار دانشمندان شیعه ساکن شهردی بوده ددر رد کتابی که يك تن از اهل سنت بنام بعش فضائم الره افش‌دردد برشیغه نوشته بود کتاب بسیادچالبی‌بز بان فارسی بسیاد دوان بس از مسال ۶۵7 بنام کتاب التقعش یا بعض متالب ال اصب فی تقض بعض فضائح الرافض نوشته است که فواید بسیاد دریردازد . ۸ ) شرف‌الدین محمدبن هسع‌ود مسعودی مروئی بخاری حنفی » از دانشه‌ندان معر دی مسافراه النهر ددیین دوزه و ساکن یازا و استاد دضی‌السدین تیشابودی شاعرمعر وف بوده‌است د ازیزد گان علمای دیاضی دطیعی دنجوم درذمان خود بشماد می‌دفته و کتابهای چند ددین فنون نوشته است اذان جمله کتاب الکقایه فی‌عام الپیثه بزبان تاذی که خودا ترا بنام جپان دانش بفادسی‌ترجمه کرده و در*4ه سایان رسانیده و نیز دساله‌ای بشادسی در ۲ ثاد علوی دادد و شرحی بر خطبة غر آه این سینا بز بان تازی و کتاب لپادی فی‌الفرد م و کتاب المباحث دالشکوته . 7 ظهیرآندبن ابوالمعامد محمدیی مسعودبن کی غزنوی ۰ وک نیز از دانشمندان ناعی این عصر بوده 2 در تجوم دست داشته د کتابی بفادسی بلامه کفابة - تلم فی‌صناعة التنچيم نوشته که از» ۵۶ تا۲ ۵4 مشغول تألیف آن بوده «شرف‌برسوی متوفی ددا۳ نرا بنام مغانیح‌النچوم دمصاییح‌العلوم تلخیص کرده است . ۰) ابو الفتوح عبدالرحمی‌بن محمد نیشابوري » از متصوفة فرن ششم خبر اسان بوده #پس ازسال ۵۵۰ دسالة قشیربه تالیف ابوالتاسم‌عبدالکریم‌ین هو ازن قشیریعادف مشهود دد گذشته دره"ع را که ازهعروف‌ترین کتابهای تصوفست ترجمةٌ وان 3 دقیفی گر ده است , این #تاب را تخت یکی اذشا گر دا موف که ابوعلی‌ین احمد عسمانی نام داشته تر چمه گر ده بود 2 جون تر مه وی دقبق نبود وی پاین کار همت گماشته است . ۱ اب البلخی ء از دانشمندان اواخر فرن پنجم 9 ادایل رن ششم دد فادس, ۹ 1 ۱ ۱ تشر فرن شم دک از احوال ی اطلاعی نبست ۶ پگاته اثری‌که ازدهست کتاب فادس‌نامه است که در دست‌گاه ر کی الدوله خمارتگن دالی‌فادس ازجانب محمدین‌ملکشاه سلجوقی که‌ستوفی دیوان ادبوده بیش ازسال 9۱۱ تألیف کرده است . ۲ امام محیی السنه ابومحمد حسین‌بن هسعود قراء بقوی از سردم بفشود ددمیان مرو دهرآت و از بزد گان فقپای خراسات بوده و در ۵۱7 در گذشته است . وی موّلفات چند در تقسیر وحدیث و فقه دارد اذان جمله تسیر معالم‌التنز یل و کتاپی ده فقه بفادسی نوشته است بتام انکقابه في‌فرد عالشافمیه یا کفاء8 فی اه که از کتابهای دایج فقه شافعی بزبان فا سیست . ۳ ابو لفتح محمه بنا بو اثقاسم عبدالکر یم بن ابو بخر احمد شهرستا ای شافعی اشعر ی , از بزد گان حکمای متکام دمان خود بود در 21۱۷ ولادت بافت 2 از مردم شهرستان نزدیات تسا بود ء عسدتی ساکن خواردم و بنداد بود و در بایان زند کی در خراسان میزیست 2 چندی دشر دزیار سنچر بود تا آنکه بزاه گاه خود باز کشت و دد ۳ بسال 6۸ در گذشت . وی چند کتاب پم بزبان ادی توشته است یکی کتاب المال والنعل که افضل‌آلدین بن صددالدین تر که اصفهانی بفادسی تر ججمه گر ده 2 در ۸۶2۴۳ بابال دسانیده است ء د گر کتاب المصانعه داین هرد کاب ینام مجدالدین ایو القاسم علی نقسپ‌السادات تر مث تألیف گرده و دیگر ثلهیص .- الاقسام لمذاهبالانام فی‌عام‌الکارم » کتاب العیون والانهاد ء کتاب|لمناهج دالآیات پا المناهج دالببان ویا المناهج دالیینات » کتابالادشاد الیعماتدالعباد ء دفاژی‌الاوهام ؛ کتاب المبدا دالمعاد » شرح سود یوسف ؛ کتاب الاقطاد فی الاصول » غاية المرام في‌علم الکلام » قصة موسی دالخشر ۰ اسر ار العباده » تاریخ السکماه » نهاية الاقدام فی عامالکلام مفاتیح الاسر ار عصاییحالابرار درتفسیر » زساله درعلم داجبالوجود. ازمله | تاد دی که بز بان فادسی مانده محلس عظیست که در خودزم کر ده است . ۳( جلالالد ین بو الفتوح حسین‌بی علی بن محمد رازی ‏ ار دانشمندان بزرگگ شیعه ساکن دی بوده و نسیش ببدیل‌ین و دقاء خضاعی از صحابه هی‌دسد و خانواده‌اش دد یشابود د سپ در دی سگونی داشته‌اند و خود در ری اد داعظان نار رن شتم ۱۲ معرژف بوده 2 ددین شپر در گذشته و هقبره‌اشی اکنون در بقع امسامز اده حمز ه در شاهزاده عبدالعظیم‌ععر دفست . وی موّلفات چند داشته است ازان جماه شرحالشپاب شرح شپاب الاخبان ابو عبداله محمد قضاعی و دساله برحنا در رد مذاهب اریعه و دساله حسنیه ددآه‌اهت #ععر لف ترین کتابا2 تفسیر یز کیسست بز سان فارسی بنام ردض‌الجنان و روج الجنان که مهم ترین کتابیست 5 ددین دشته بفادسی نو شنداند و این کتاب دا دزمپال سالهای ۵۱۶ ۵۵15 تألیف کرده است . ۳( ابوعلبی حسی ان علی قطای مر ری : از ما دیرشعان هعر دف‌ژمان شود بوده است . بددائشی ار مردم بخادا بوده‌اند و وی در ۱۵ در عرو ولادت بافته همه ره در ان شیر هید بسته و کمابخانة بزد کی داشته که در ۵۳ لشسکربان انسز خو ارزمشاه غارت کرده‌اند و سرانجام دد ماه دجپ 2۶۸ که تر کان غز بر خر اسان استلاباننند بدست ایشا اصیر شد وجندان درد دهانش یال دیختند که عارت گشت. دی بز بان مازی د فادسی مولفات چند داشته از ان جمله کتايي در عروض فادسی د دبگر مشجر تسب ابی‌طالب و کتاب الددحه ددانساپ ودسائلی دذطب «معردف‌ترین آثر او کتاب کبپان شناخت در علم هیلاست که در میان سالهای 2*۸ و 5.۰ تألیف گرده است . ۲ ابو حائم مظفر اسف اری » اذ بزد گان علمای دیاضی و تجوم در ذمان شود بود و در تنظیم تقویم جالالی باعمر خبام ودانشمندان دیگر همکاری کرده ومیز ان ارشمیدس راکه برای تمیزعش د عیاد فلز انست برای سلطات سنجرساخته اماسعادت خازن خر انه‌دار سنجر اذبیم آ نکه بای وف درخ انه سلطا | شکار شود ! نر | خر ۵ ۳3 د و ابوحانم ازشدت تاثر رین واقعه‌در گذشت بیش اذسال9۱5 در دُذشته است. وی هولشات بسیاد دز دیاضی و ادار علوی وجر اتفال 2عام حبل خر کات مار گان داشته و انچه ازد سانده احتصاد اصول اقلیدس بتازی و دساله آ مار علوی با کاثنات جو بفادسی و دیگر دسالةااشبکه بفادسیست . دساله کائدات جوزا برای فخر الملك بسر نغلام المل نوشده که در میحر م سای ۵۰۰ بدست قداییان اسمعیلی کشته شنه اسي ورسالةالشي‌که در با گوهر هاپیست که صودت تپامتشيك باشده آثر! براک بر کیادق ملکشاه سلجوقی نوشته است . ۳۷ بو دهد محمد بن‌محمد غانمی‌شردی تم انردانهمنذان مسام مان خود بوذه و ددهرات می‌ذیسته و ددعلوم طبیعی ۶ دیاضی دست داشته مو لفات‌چند داشته است یکی کتاب‌الائوان با هوان الالوان د دیگر قراضة طبیعیات بفارسی که بشکل سوال و جواب ددمسایل طبیعی توشته دبخطاا نرا بان سینا نسبت داده‌اند . ۸ شرف‌الدین ابو الفضل‌حبیش بی آبراهیم معطبب‌تفلیسی » از پزد گان دانشمندان این‌دوده بود و داعلوم مختلف زبردست بوده است ۶ در اداخرفرن ششم و اوایل قسرن هفتم هی یسته و در ۱۲٩‏ دز گرذشته است . وی دا مولفات چندسی بفارسی‌دتادی 8 ازان حمله کتاب کامل التعبیر بقادسی که بر اک قلج از سالاناین سک ۵ ا(سلچوقیان روم ([ 90۱ - ۵۸4 ) نوشته است «دایج‌ترین کناب درین ذمینه است و دیگر اذ مولفات ادست : پیان الطب بفادسی »ملحمدانیال یا اصولالملاحم بقادسی ؛ کتابالقو آفی‌بفادسی : کفاة الطب. بتازی» باب الصتاعات در حسل رصنایح َ بیان ب القصر یف بتاژک‌قا نون الادب‌دد لختعربی بفادسی»بیانالنجوم بفادسی و چنددسالةٌ دیگر. ۳۹ بهاع آندین باظهی رآ لد ین‌محمد بن علی بن محمد ین من لهیری الب سمر قندی » از بزد گان ادبای ماوراء النپر و از «ذیران‌خاندان خانیه با آ لافر اسیاب مدتی صاحب دیوان د کن‌الدین قلم طمغاج خان‌بن مسعودین حسین اذ پادشاهان این‌سلسله‌بو ده استوچند کتاب‌جالب نوشته اسی‌یهیاغر اض‌السیاسه‌فیاعر اش ار باسه دز آداب ساطنت که ب سس زر ۵۵۲ نونه است د دیگر سمع الظهیر فی جمع الظهیر وسندیاد نامه که بناء همان قلجطمفاج‌خان برداخته است. این کتاب که ار داستانهای معر نست ظاعر ۱ از هند بایر ان آ ده و در مان ساسانیان بسپلوی ترجمه شده و رودکی آ ترا بنظم آورده است سیس دد۳۳۹ پفرمان توح‌ین نصرساماتی (۳۳,۳۳۱) خواجه عمید ابو الفوارس فنادوزی آنرا پزبان دزی تل کرده 2 سرانجام ظبیر الدین ۳۹ تهذیب کرده است . ۰ بو الشرف ناصح بی‌ظفربن سعدمنشی چرفاه‌قانی ۰ از ادبای ذبردست اضر فرن ششم د ادابل قرن هفتم بوده و در ددباد چمال‌الدین الغ‌بارپيك ای آبه ند قرن ششم ۱ ۱۹ از 1 بکان لرستان هی( مت ۳ در۰۳ کتاب پمینیددتأزیخ سبکنگین ومحمو دشر نوی تألیف ابوتصر عتبی را بنام ابوالقاسم علی‌بن حسن «ذیر بفادسی ترچمه کرده است . ۱ بهاء آلدین محمدبن حسی یی اسفندیاد کائپ ۰ معردف باین اسفندیاد از ادبای طبر ستان دد اداخر فرن ششم د ادابل قرن هفتم بوده و در دریاد بادشاهان ]1 بااند می‌دیسته است . بیش اد سال ۰۰۱ سفرت ببغداد کرده بود 2 چون ددین سال تصیر الدوله شمسا لملوك دستم‌بن اددشیر بادندی کشته شد و مردم طبرستان بس‌لطان‌محمد خواردعشاه بپوستند از بخداد پر یآ مد و در کتابعانه مددسةه شمنشاه عازی دستم‌ین علی‌بن‌شیر یاد کتابی داکه ابوالحسن‌بن محمد یزدادی بز بان تاژی دد قسمتی از تادیخج طبرستان نوشته بود بقادسی ترجمه کره د آنرا اساس کار خود قر اد داد که کنایی دز تادیج طیر ستال بفادسی بنویسد . دد همین هگا ناعه‌ای از بدزش رسید و او دا بط ستان خواند و دی باعل رقت زر دی در تاه ب-ادشاهان طبر ستأن بود وسیس بخوارزم دقت و چندی در آ تسا ماند و پس اد پنیج سال آقاهمی در ان دیار در بازار صحافان مجموعه‌ای بدسئش اناد که ترجمه‌ای از نامه تتسر مو بدان موّبد زمان. اددشیر پابکان بگشنسب شاه بادشاه طبر مان در آن بسو تن که عبدالنه‌بن الیتفم ترا بز یال خازي ترجمه کرده بو ۵ ؛ رای بشار سپی ترجمه گرد ۳ ۳ تایح طیر ستال خود قر آز داد دبدین گونه کتاب خود زا در حدود سال ۸۳ ببابان دسانیده است که‌یکی اذمهم‌ترین کتابهای‌تا بخوایرانست. پیش آنین اژاحوال و ا ار وی اطللاعی ثمست . 3 شمس] لد ین مدب قیسدازی ء ار ادبای زیر دست اذاخر قرد ششم و ادایل قرن‌هفتم بوده‌است . اهر دم دی بوذ دمدنی‌ددخر اسان دخو اززم دمادداء الشهر می‌زیست وچندی دربخادا د مرد بود و در فتلهة مغول از نجا بعراق اعد دمداتی در دست‌گاه ساطان عحمد خوارزشاه و در جنگیا همر آه وی بود دسرانجاء دد جدود سال ۰۲۳ بفاری دفت 3 بخدمت اتابيكك سعدین ذنگی ( 9۹5 - 2۲۸ ) پیوست و اذ ندیمان اژشد #۶بس ازمر گ وی همین سمت دا در «ریاریسرش اتابياك ایوب‌گرداشت ۳ دیگر از احوال وی امطللاعی نیست . هي دد فنون ادب «ولفات چند داشته است ما ثِ_ نثر قرن. ششم ازان جمله کتاب الکاقی فی‌العردضین دالفوافی دد عردعل د قوافی فادسی و عربی » دىگرحدالق المعجم دمعردف‌ترین کتاب آوکتاب المعجم فی‌محاییر اشماد العچم است که درع ۱۱ درخر اسان بتألیف آن آغاز کرده و درحدود* 1۳ درفاری بایان دسانیده اسب . اصل این کتاب نخست پزبان تای بوده و سپس آنچه راکه درباره عروض و قوافی و بدیم فادسی بوده بدین گونه که اکنون در دسنست استخراج کرده است و مهم‌ترین کتاب ددین ذعینه بشماد می‌دود : 4+۳) سید صفی‌الدین دم رتضی بن داعی بی قاسم حسنی دازی » ازتامای‌شیعة اداخرقرن ششم ۶ ادایل قرن هفتم بوده و اژاحوال دی اطلامی‌نیست جز ا نکه دتابی درملل وثحل بفادسی تألیف کرده است‌که معرژف‌ترین کتاب درین ذمینه است بنام تبسرة العوام فی‌«مرفة مقالات الانام یا تبصوة العوام فی‌تفضیل مذاهب الملتین که | نر | بخطا بر خی با بوالفتوح دازی دانشمند معرو ف که ذ کرش گذشت دبرخی بسیدشریف علم‌آلبدی ایوالقاسم علیی بر سین معراف بسیدهر تضیعلم هعردف شمعء (۳۹-۳۵۵) نست داده‌اند . ) زیی‌الدین عمربن سهلان ساوچی » اذبزد گان حکمای ایران بوده است اذ جزییات احوالش جزین اطلاعی یست که نخست قاضی‌شهر ساده بوددسیس نیشابوردفته ومدتی در ان شهرمی‌ریسته دنسخهای کتاب‌شفای‌این‌سینادا بخطخود مي‌تو شته 2 هر نسخه دا صد دیناد می فردخته و ازین داه زد کی می کر ده است ۶ کتابخانه‌ای معرژف دد شیر ساده داشته ٩ه‏ پس از مر کش براک سو کواریادصوشتند. بچز پن از احوالش اطلاعی‌نیسته پیداست که بیش ارسال ٩۱8‏ که ابو الحسن بیرقی‌ندمه صوان!لصکمه دا نوشته در گذشته است . وی دا در فتون مختلف حیکمت و منطن ددیاضیات ونجوم بفادسی وعربی مولفات چندست اذ ان جمله کتاب‌البصالر التصیر به درمنطلق که از معروف‌ترین کتابهای این فنست وبراک نصیرالدین‌ابوالقاسم محمودین مظفر بن عبدالملك‌ین اپی‌توبةُ مروزی خوادذعی نوشته که در 01 ولادت بیافته و از 0۱ تا ۵۲۰ وذیر سنچر بوده است » دیگر شرح دسللهٌ طبر ابن سینا بفادسی ؛ تبصره درمنعلق بقادسی ؛ دساله تقیض مطلقه بادسالة فی تسین نقیض الوجودیفادسی» مر فرن‌ششم . ۱۳۹ رساله ددمنطقبقادسی ؛ التوطثه » ار سالةالستجریه فیالکاتناتالعنصربه بفادسی که بر ای سر نوشته است » کتابی ترحساب دمو لفات دیگری هم داشته است ده سس اد مر گش سوذانده‌اند . 5 امحیی الدبن ابومحمدعیدالقادر بن؟ بوصالج عبد الژ4 جننگی دوست بن ردان بجیی |[ زاین هوسی بن عبداله ین #و سر میاجن ن‌یدا تن ده تیف درخاك گیلان دردمضان 4۷۰ دلادت بافی ددد۱۸ سالگی برای کسبهانش بیفداد دفت ۵ علوم متداول ذمان‌داازدانشم‌ندان معر وف آن شم فرا گرفت و در بخداد سا کن‌شد وازء اعظان معروف ان شهروددضمن و اند حلعه تصوف‌شد دفر قمخ‌صوصی را تاسیس کرد که بمناسبت نام ی بطر یه قاددی معردفست دهنودددعر اق دتر کیه و سودیه وشمال افریقا دهند دیا کستان دافغانستان ببردان سیاودارد ومریدانتشوی را« قوث اعفام لقپ داده‌اند . سر انعام در بغداد دز٩۱‏ د بیع الساتی دز گذشت فیرش اززیادتگاه های معر وف بغدادسی و ا«قاف بسبادهارة و متولیان وا ان بناء جیلی دجبلانی معر ژفند . دی در عصر خودشهرت 2نفوذ بسیارداشته دجمعی گنای بیر وطر ده ۶ بو شدائث وفر دندان متعدد داشته که باژماند ان ابشان تا مدشهای دراد ددرتادیخ معر ژفند . وی موّلفان بسیاددارد از ان جمله است * الغنیه لطالب طریق. الحق الغتح‌الر بائی » فتوحالغیب : بر نپا بشاگر الخیر آت 4 یلاع ااتیاطر امه آهب تب ال رحمانیه و القتوحالر بانیه فی‌عر اتب اخیارقالسنیهدالمقامات‌المر فانیه ؛ براقیت‌الحک» الفیوضات الر بانیه فی اودادالقاددیه » عحموعه مکائیب 2 مواعظ اه شسارسی نیز در دسست ددیوان اشعارفادسی آونزديك هزآدیت غزل باقی مانده است . در مناقب ۶ مقاماتدی کتابپای‌بسیاد بفادسی دعربی نوشته‌اند وتاکتون درباد هیچ یک | مشایخ تصوف تااین انداژه کتا‌نوشته‌نشده :| نچه بفادسیست عبارتست از کتاب‌حچةالبیها فی‌رداهل العطغی تالیف‌هحمد مریدمحیی‌الدین حنفی قاذری نقشبندی بشاوری ۸ کتاب ذعاي السواب تالیف علی قادزی ۶ کتاب نسایم با نسائم القاددیه با نسائم الغوئیه که موف ان هعلوم تمبهست+ 2 تفریح‌التعاطر ی ناب عدالفادد تالیف عسعمل صیادی ۳۹ ۱ ۱ نثر قرن ششم قادری شپابی سددی که عبدالشادنین محبیالدین اد بلی‌قاددی بعربی ترجه کرده و آتعچه‌یز بان‌تازیست بدین گونه است:؛قالاگدالجو آهر تالیف محمدین بحبی تادفی‌حتملیء میعمهالا سراز ٩‏ ععدت‌الانواد تالیف تودألدین ابوالحسن علیی‌ین یوسف‌ین جربر لخمی شطنوفی شافعی‌متو (ددد؛ ع وعتوفی درذگ الحجة ۷۱۳ دضةالناظر تألیف‌فیر وذ ‏ بادی» غيبة الناظر تألیف شهاب‌الدین احمداین حجرعسقلانی ؛ انواد الناظر تألیف ابوبکر عبداله‌ین تصربگرگ بغدادی » ائی‌المفاخر فی‌عناقبعبدالقادر تألیف همان عولف » درر ااجواهرتألیف سراج‌الدین عمرین علی معروف بابن العلقن»:ز هةالشاطرفی ترجمة سید آلشر بف عبدالقادرتألیف علاعابی ن سلطا مهمد کار ععوفی در ۱۰۱ در الفاخر تالیف‌عبدالقادد پمتی ؛ نو هقالتاطر تألیف علی‌بن عبداللطیف بخدادی» الشرف - الباهرو مناقب‌الشیخ عبدالقادد هرده تألیف اما قطب‌الدین موسی عتوقی در۷۱, رو ض البساتین فی اخبادمو لاناالسدعبد القاد رتلیف محم‌دالامین تونسی » انهادالمفاهر تالیف مبجمه غوث‌الدین شافمی مدداسی ؛ الراض ااخلاعرفي عناقب عبدالقادر تالیف ایو العباس احمدقسطلانی . گذشته اذین کتابهای فادسی دعربی محمدعلی عینی نیز کتابی بزبان فرانسه نوشته است .کتاب فتوح الغیب وی دا شیخ عبدالحق محدث دهلوی اژدانشمدان معردفی هندشادسی ترجمه کر ده است , طر یمه قاددی با هم رواجی که درخارج ازایر ان در همه کشودهای اسلام داشته دد ابران بجز کر دستان جندان زیچ نشدهاست وسب‌آن در سبی معلوم تست و بت ین کتابهایمهمذبان‌فادسی که دربن دوره‌تالیف شده‌سه کتاب تیار چالی تيزددین زمان نوشته شده است : تخست ترجمه کتاب الفتوح ایومحمد [حمد بن اعسم کوفی‌متوفی دزع۳۱ اسی که‌درتار بخ خلفای داشدین توح ایشا نوشته‌شدهاست - این کتاب دا نخست مویدالملك قوام الدین وژیر دد 9۹7 کهددتاییاد خراسان .بود بمیحمد بن احمدبن | بوبکر بن احمدمستوفیژ ای هلقب برضیالکاتب دستوز داده است مادم تر جمه کندد چوندکقسمتی داز | ن‌تر جمه کر ده‌در گذشته استدبس ازمر آك او فررن هفتم ۱۳۳ «حمدین احمد بن اپی‌بگر مایونابادی ترجمة ان دا ببایان دسانیده و اذ بهترین کتابهای تشر فاد سیست . دیگر کنابیستبتام مجمل‌التوادیخ ااقصص که موّلف آ نععلوم نیست وددسال ۴ زوشته شده است ۶ کتاب بسیاد سو دمندیسی دز تادیخ عمومی تا زمان موف 1 بر بان پسیارفصیحژو الانو شمه شده‌همین قدرمعلو همست کهمولفوی ار مر ده‌همدان بو 2 است ۰ دیگر داستان سمك عبادست 4-٩‏ قرامرین خدادادین عیدالله کانب ادچسانی حکایات | تو | جمع رده 2 اردیات ابو القاسم نامی گرد اورده رهم داستا یبای ۱ ۷ ایرانیست دبهلوان عمدغ ان سمك عبازنام دادد و این داستانپا دا فرامرذین خداداد اد صنقذبن ایو القاسم شر از تقل کر ده اسیت ودررود سفشنبه ارم جمادیا لا خر ه ۵ بگردا وردن دنوشتن انآ غاز کرده است داذبهترین نمونهای نثر فادسی ردان نرفدد‎ درقرن هفتم یکی از نا گوارترین حوادثی که مسکنست برای علتي پیش آید ملت ایر ان را روی داد وآن قتنه مخول بود که درسال 1۷ ظاهرشذ . میاه چن‌گیز. خان در غره ذیحسة ۱ شب بخادا دا قتل وفادت کرد داين نخستین شهری بود 5ه از قلمرد ایران بسدست‌سپاهیان خونضواد نسامردم مغول افتاد. سلطان جلال‌الدین عنسکیرنی خو ارزمشاه که تا سال ۲۳۸ هم زنده بود یباراف برابرگ با سباه مغول نداشت دهمو اره درجتگت و گریز بود و دذین جن‌گها لسکریان چنگیز بتدریج تمام شهرهای خراسان وعراق دا باك وخون کشیدند دسياهی که حداقل آنرا هشتصد هزار دانسته‌اند از بخادا تا همدان دا میدان تر کتاژی دفتل عام قرار دآدند وچندان مصایب درایران روی دادکه درتادیخ هیج ملتی‌نظیر آن تیست . این گیردداد تاسال ۲ ععنیی مدن شائر ده سال کشبد و ددین مدن مر دم دبار ما دققه‌ای آسایش ۴ امان نداشتند . جمعی کثیر که کمترین شمادة ‏ نرا يك عیلیون ذششصد و ده هزار +۱۳ فرن هعتم توشتهاند در خانه‌های خرد بی دٌناه کشته شدتد و شایت عده دیگر پهمین انداژه فر مبداتهای چگ جان سیرده باشتد و شهرهای بزرگ ایران که بشتر آنها ساقة ششصد سال تمدن داشتند مانند بخادا «سمرقند وترعذ «بلخ وفزنین و هرات 3 مرو و طوس و دامقان و دی و قم 2 فزدین د دنجان دهمدان دمراغه دتیشابود داصفپان با خالت دون یکسان شدند دحتی‌ددرعضی شی‌ها مانند نیشابود زتان و کودکان اهم کشتند ۰ مس از ان تاسال 1۵۰ باژمفول ددایران بکشتاد و کشود گبری سر رم بود ۶ فقط ددین سال هولا که خان‌بادشاهءقول که خواست دد ابر ان بادشاهی کند و پعمال ابر انی محتاج بود امه آ سایشی ددین «ملشی پر فر از گرد بومین عیت‌عدت نز دراگ تاه سال از او ابل فرن هفتم دد ین دار و گیر ولتت یر ها شك # این حوادت دمق ازعرده آبران گرفته بوده‌بیمین جهت ادییات ابزان تا مدتها دذضعف د انقراض بودعچه عده کثبری از دانشمندان ابران دنین‌میان کشته شدند و آ نان‌تیز که چا بددبردند بخارج از ایرات یی بهنددستان وبآسیای صغیر که قلمر دساجوقیان ددم بود بثاه بردنده ایران ازمرد تهی شد . مخصوصاضرد بزد گی که عتوجه ایران ات اين بودکه درمدت حپادصد سال که از تمدن اسلامی ایران گذشته بود علوم و ادبیات باوج کمال خود دسیده بود و اکر دقفه پیش نمی آمد تقطعاً بای بالاتر میرسید چنانگه بگی‌ازچند نوم از ادبا ععلمای ایران که بهنددستان !سای صغیر ژر بختند چنان اساسی گذاشنند که مدت هفتصد سال در هندوستان در دذپادهبای مسازعلین مسامان مخصو ۳ در درباز بادشاهان بابری ۶ در قلمر و عنمانی در ددباد پادشاهان ال عثمان باقی‌ماند دحتی دد ذمانهایی که درایران ضعف وفتودی پدیداد می گشت دد آن ممالكك چبرآن می‌شد . دودغ ترقی ادبیات دد ایرا از اداسط قرن هفتم دوباره ‏ شکار شد وسیب آن بود که جانشینان هولا کوبرای کشود بانی بایرانیان محتاج بودند 2 اند کی بعد درعاه میعرم ۱۸۱ که نکوداد بای بدشاسشاخال بادشاه شد باسم ساطال احمد مذهب اسلزم دا بذیر فت 2 عنصر ايرانی بر عنصر مغول غلبه یافت و از ان بیعد مغولانی که در آیران بودتد ارحیتاداب و دسوم وتمدن ایرآنی نبر فرن هفتم ۱۳8 شدند . این تغبیر عم بو اسطهُ مساعی و اجه نصر الدین هحمدطوسی تیم هو لا گو. ان وعاندان جو پمال میخسوصاشمسالدین میعمد حبذ بو ان جونی۶د بر اتاخان حادث شد . بهمین جیرتست که در نيمه ادل فرن هفتم ضعفی دد ادبیات پدیداد است «بااعکس در نیمه درم این قرن دوباده دورء تجدد وعظمتی‌ظاهر مي‌شود دادبا دعامابی که دژین‌دوره دوم زنه گ ی کرده‌اند حون من دعوم و ادسات دمسصی سوم قدیم بو ده‌ا ید ما سا شامخی در اير ان داز یب ۰ نعتر شا سي دو نزاد مغول همواره بتادیج اهمیت ؛ سار می‌داده و چون مغولان بیادشاهی ایران دسیدند تنایخ تویسان دا تشویق سیاز فر دنه و در زم.ان ایشا بکی ار شریف بر بن‌مشاغل شغل عودخ بوده‌بهمین‌جرت کتاب بسیاد بثرفادسی ددتادیخ تألیف کردند دچون لامة تادیخ نویسی سمكث دوان بی‌پیرایه است سبكك نثر نويسي که در اداخر فرن شضم اند اندك بیچده ملق شده بید و دور شاد میر فت دوباره ردان مساده شش تشر بجر ائمیه پیش ارنظم ری کرد . تویسند گان برد گ ایر ان ددین دوزه بدیر فر از بودند ؛ ۱ ) ابوعمرو منهج الدین عشمان بن سراج الدیی محمد بی منهاج ادن عشمای بی ابر اهیم بن عبدالحالق چورجانبي : متو لددر 6۸۹ دعتوفی دز۸؟۱ نخست درغعور ساکن بوده 2 در۲ ۸۲ ۰۲۳2 بسفادت بسیستان 2سیس بهنددستان دفته‌است؛ موّلف کتاب بسیارفصیح معتبرربیسی باسم «طیقات ناصری» که در۸هتمام کرده «شامل تاریخ هندوستانست ار قدیم‌ترین زمان تاساعطلنت تاصر الهین محمودشاه اژیاد‌شاهان عورگ هید . ۲ ابو الشرف ناصح بی ظفربن سعد هنشی جرفادقانی » مولف‌ترجمه کتاب تایتم يميني ابونصر محمدین عبدالجبار عتبی که تاریغم غزتوباتست ۶ برای سلطان محمودغز نوی نوشته شده د وی ترا بناعم شمس الدوله غاذی‌بياث ایدقمش اد اتاییکان لرستان دبدستود #ذیر اد ابوالقاسعلی‌بن‌حسن‌بن‌محمدین ابوحنیفه تمام کرده‌است . ۱۳۹ ۱ نش قرن‌هفة چوینی » برادد کوچك‌تر شمس‌الدین صاحبدیسوان جوینی . خاندان وی یکی | معردقتر ین خانواد های ۶درا و ادبای ابرانسی دیددان 2 برادد ۶ برادر زاد گان | در وزارت 2 دبیری 2 ادبیات معردفند . ود در سال ۲۲۳ متولد شد و در بیمه" سالگی که بدر ۶ بر آدرش اد عمال تربار جلال‌الدین خوازمشاه بودند وازد حدم تربار شد ریعد از ا که بر آدزش یدصت هولا کو خیان ارد شد وی نیز جرو عما دربار عغول دز | مد ز دز در باز اهاخان 2 تگرداد احمد و اذعون خال مقام دق داشت» ترین‌ضمن ددسال ۵۷ که شیر بخداد جز د قلمر 2 مخول شد حکمرانی ابا بغداد نا بوی سیر دند دلی جون نگوداد اجمد براد‌شاهی دسید ژمیان وی 2 آرعوا خان ناد بود 2 خاندان جوینی بادعون خان بستگی داش در سال ۰۸۱ عطاملا ا حکمر انی بخداد عزل شد ۶بس اعدنی زند کی دز انز وا در رود بکشنا اد یسیع همان سال دز از ان وفات باقت . عطا مات جویتی اد زر گان مود خجان نوبسته گان ای انست و ددنثر فارسی مهنتهای قددی دا داشته فقطط در استع‌مال کلماد دجمل دتر کیبات عربی گاهی افراط کر ده‌است . تانیج جهان کشای‌که بجهان کشا: جوینی معردفست ههمتر ین تألیف ادست که از 1۵۰ تا 1۵۸ طول کشیده 2 شاملي س مجلدست: مجلدادل‌درتانیخ چنگیزخان وفرژندان او نا کیوك خان, مجلد ددم د تا یم خموارزمشاهان دمجلد سوم ددنازیخ اسمعیلیان الموت , گذشته از آن موه رسالداست پاسم تسلية الاخوات که در اواخر عمر خويش و دد شرح مصایب خو نوشته است . +) بهاء الدین محمدیی حسی بن اسفندیاد کاتب » اذمردم طبرستان بود؛ کتاب تادیخ طبرستان تألیف ادست که شامل دقایع این ناحیه از ایران تا سال ۱۱۳ است که در آ ن‌سال‌ببایان رسیده و گذشته از | نکه قدیم‌ترین کتاب درتار یم طبر ستاا است که بائی‌مانده انشای پسیاز قصیح دازد دفقط اندکی در کرت استعمال لخت‌عرد تثر قرن هقتم ۷۱۳۷ 5 ) خواچه تصیرالدین ابوجعفرهسمدین حسن طوسی » بددش آذ مردم ساده‌بود 2درطوس اقامعداشت دی ثرشمر طوس زوذشنبهیاز دهم جمادی‌الاولی ۸:۷ رلادی‌بافتددرجوانی بو اسطه‌حوادت خر اسان بقرستان‌رفتء بدد بادماات‌ناصر این بو الغتجعبدالرحیم بنآبی عنصوزمعر وف بمستشم کم آن‌قیستان پذیرفته‌شد ودد آنجا کتای اخالاق ناصری « دساله سیر دسلوك دا بنام اوبرداخت وسیس‌چندی درقپستان بر ندان افتاد دچون‌ملك ناصر الدین‌نزد عالاء الدین مجمد باذشاه اسمعیلیه الموت‌دفت اد دا بهمان حال با خمود برد د وی تا انفراض این سلسله دز 188 در محیس الموت بود دچون هولا کوعان این ساسله دا متقرض کرد خواجه دا بخدمت خود آختصاص داد و بی از آ نکه مراغه دا بایتشت خود قراد داد رصدخانه‌ای در نجا ساخت و کتایشانه‌ای تررتیب داد 2 تمام کتابهابی دا که ساهیان مغول اژهرجا! ونده بودند و شمارد آنر| آد چهادصد هزاد هم پیشتر نوشته‌اند در ۳ جمیع گرد داين موسسة علمی ببزد گت دا بخواجه سرد 9 جمعی اژ عاماء دا بخضدمت او کماشت و دظیفه بریشان عقرر کرد و وی هم چنان مشفول تألیف دتددیس بود تا اينکه دد. سقری که بیقداد گر ده بود روز دوشنه ۱۸ ذیحجه ۱۷۲ دره+ سالگی رحات کر د # ری دا در کانمن بخاك سردند . خواجه تصیرالدین یکی از برد گان علمای اسلام عیکی از مشاهیر ایر انست . در دمان خویش معروفترین علمای دودان بود و در دیاضیات 2 حمت ژنجوم 2سلوك 2 تصوف و کلام یکی اذععتبر ترین علمای اسلامست. مولفات او بمارسیدعر بي دزعامم مشتلف پیش |(صدوشست‌جلد کتاب معر و قست ادجمله عضی کتب عربی او دد منتهی هدجه شهرنست مانند تحریراقلیدس: تحریر مجسطی » تحر بر الکرة لمانالاعس » تحریر کتاب الاکر فا ذوسیوس » تحربر کتاب الماخوذات؛ تصربر کتاپ المعطات ء تجریر کتاپ الکرة لامتصر که » تحربرععرفة مساحه اشکال الیسیطه دالکروبه : تحریر کتاب اللیل و النهاد با کتاب الابام «اللبالی » تحریر کتاب المتاظر» تحربر کتاب جرعی الثیرین بعدیپما ء تحریرطلوع دغرب » تحر بر مطالح؛ تحریر کتاب المقروضات » تحریر کتاپ ظاهر ات الفلکت ؛ تحربر گره داستوانه » تحویر 1 ۳ . ۳ قرن هقم کتاب المساکن » الاسطوانه » المحروطان » احوال خملوط منحنیه » کشف‌القناع عن اسرادشکل القطاع؛ ترییع الدایره» دسالة قی انعطاف الشما عدانمکاسه» تسطیح|لکره دالمطالم؛ ددپرمصاددث اقلیدس, دسالة الشافیه‌من ااشک‌فی الخطوط المتوازبه جامع الحساب با (تضعد التر اپ»ز سالهدر علم ملث»رساله در حسای‌جیر وعتا بلهءز بدة الادرا کک في‌هيقة الافلاک» تذ کر نصیربهه جر ید منطق » تجر بدالعقاید دد کلام» حل‌مشکلات الاشارات ؛ قو اعدالمتاید ۰ مسبارع المصادع ء تلخیص المحصل با نقدالمحصل تمذیپ محصل اف‌گاز المتقدین المتاخرین ا عم فحررازی؛ تعد بل المعیاز فی نقدعتز یلا لافکناد» بقاء التفس بعث فناء الچست , دسالة دد صیور خلق ازحسرت حي »؛ اثبات جوهر مفارق با ابات العقل » دسالة الي نجم الکاتبی فی اتبات داجب الوجود » شرح رسالة ألعلم » مفااضات » مژاخذات» جواب اسئلة شمس‌الدین محمد کیشنی» استلة ألتصیر به ‌ جه آب |مرخاه محییی این عیاسی 3 مسائل عمسر یگ » جو اب اسو رل رردت عنالردم ۰ جواب اسئلة مس اب زر گن‌الدین استر اباذگ » جو اب أستلة نجم‌الدین دیبر ان؛ وم اد تما آدای المتعلمین ۳ مهو لات تسه ِ ز بط | لیعادري بالقدیم ّ اشات الععل العال لیر سماله الا عتشاد یه حو اشی علی کلیات القانون َ فو اگد 4 بجر بل فیی ألم‌ند سه اخشباد اتمسی القمر کتاب الباد عفي النقو بم»همختصر گر اخاز شمیدس»تحصیل‌فیعم التج وم تقویم العلائینمایةالاددا ک فی‌دراية الافلا ک» دسالةاللصیر به* دسالهاله‌قنمه»رسالة فی فی‌معالم حفيقة النفس و مایتصل بذلک اقسام!لحکمهء سريعة الاثر فی‌انجاح‌الهقاصد کشف الملمات» دسالة فی‌العال والمعلولات» اتبات اللوح المحفوظ ؛ نقطة القدسیه, آداب البحت » اثبات الفرقة الناجیه , دسالة فی احکام الکتف » شرح اصول کافی ؛ کتاب المساظیر مرج التافت . کته این زسایل کو جات ابا 9 مکاتیبی کهدد باس دانشمد‌ان مان و د تشه اد میسرت ۰ ددنضمدنتر عادسی مپادت سبا داشته و ار جمله فتابپای عهر #قف [ بقادسی اتازق ب‌اآصر ی در اااق ۴ ارصاي سر قرن هفتم ۱۳۹ الاشر اف دد اخلاق د سلوك دمعیاد الاشعاد ددعروض دقوائی دتتسوق ناعة ایلخانی ند کر اغار و انعم و دساله سیر ۶ سك و دساله هشت باب بأیا ۳ ومطلوب المومنین هر دودزعقاید اسم‌عیلیه 2فصول تصیر یه 2دساله دز نعمت‌ها خوشیها دلذتیا دجام کینی تم ور مه ادن ااصغیر ابن المققم وتر ججمه مسالت و ممالت ودسالهخلق اعمالورساله تولا وتبرا پمشرب تعلیمیان و ددضةالشسليم با کتاب التصودات «دساله ددنفیدأثبات‌دشرح مرهو زالهکمه ودسالة در اشادت بمکان «زمان اخرت «ددضة القلوب ۲ رساله ۳ عهر فک نس ٍِ تر جمه ریدة ااحقایق عحن ااتصاه و منقلومة اختیارات مسیر القمر ودساله درتقويم ۶حر کات افلاك صدیاب دذمعر فت أسطر لاب و اتبات اجب و رساله در اعکام دوازدهغانة دمل ۶ تحت نامه دخاافت نامه 2 تر جمه کتاب اخلاق ناصر الدین محتشمو رساله درحسابودساله معینیه ددهیشتهشرح معیئیه حل شلات دساله ععیذره 2 بدقالپیثه منطو مه مد‌شل درعلم نموم وترجمة مور الکواکب تکپییش الر حمی صونی فرح مره بطلیموس وزیج اجلجانی و زسااه خی بیان صبیح کاذب ور ساله دز تعحشبی قوس دقرم 2 _ساله درم جو داریژ اقسام ی و آب استله ۳ الدین ابپر یود سالفتح نداد ودساله دررعلردساله درچیر واختمار وحجام جهان‌نما 2 ادبالوجیژ بیست باب‌اسطر لاي و دساله دمل وتذ کرة تصیریه ۵ دساله در هت معر 2ف :شاد سی‌هیشی هعر فت تقوم دسی‌فصل ول نجهوم و اساس| لا قتباس نز منطلست 2 لمز کتابی‌دد اخلاق باسم مکاد ما لاخالاق بو که اسست میت‌هند که ار تیست . <) فاضی القضاة تصیر الدبی با ناصرالدیی ابوالخیر با ابو معید عبداللهبن عمر تیضاوی » قاضی شب از که دد میرب بسال ۸۵ رحلت کرده از بزر گان علساي این‌دمان بو ۵ ۰ مدش ماد الدین ابو القاسم عسر یی میلعت انا باک ابوب‌گربن سح ان زنگی فاضی المساة قارس بو 2 دس ارو این #+صب رش و رک مر 9 از مدتیا اقامي در شیر از در آژاخرعمر دزتبر یز زند کی هب‌گرد دمولفات ععر وف بز بال‌شرب دازد که از آن جمله است تقسیر مشووزی . در دبان فادسی هم کتابی تالیف کر ده +۱۰ اسر قرن عفتم است باسم تظامالتوادیخ‌که فیرست مختصری اذ تادیخ ایران از آغاز تادینع تا ذمان اوست و درسال 1۳۶ تمام کر ده اس . ۲) شهس‌الدین محمدبن قیس دانی ؛ اژمر دم دی بود 2 مدتها در مادراء - النهر دخواردم دخراسان می‌ذیست دددسال ۱۱2 که ا واه هجوم مخول دد خراسان برخاست با سلطان ءالاء (لدین محمد بن کش خوادده‌شاه بعر اق ا مد وتا سال۹۱۷ که این بادشاه از لشکربان مقول می گربشت اذ عمراهان وی بود و پس از ان در حدود ۰۲۳ ازعراق بفادس دفت ۶ بددبار انابيك سعدین ذنگی (۹4ه ب ۲۸+) دراه بافت وندیم آن یادشاه شد ویس از ان در در باد,بسرش ابوبگربن سعد ندز بوت ی موف کتاب معرد فلج فی‌معاییر اشعاد المجمست که معروف ترین کتاب عردض فقوافی دعحسنات شعر فاذسیسي ونخسف در ۷۱۶ در شپر رد عارح این کتا ر ۱ ديخته و در وقایم سال۰۱۷ اژمیان دفته دیس اذعدتی اوداق آن بتوسط دوستایبان گوه بایپای عراق بدست وف باز گشته وسیس در قاس در دود سال ۱۳۰ ۳ تمام کرده است دنیز سه‌کتاب دیگر داشته است باسم المعرب فی‌معاییر اشعا العرب دالکافی فی‌العردضین دالقوافی دکتاب حدائقالعجم . ۸) سعدالدین وراوینی اذمردم قدبایجان‌بود ودراواخردوده خوادزمشاهان زند کی می کرد ۶ باساعطان جلال‌الدین خواززه‌شاه معاصر بود ۰ بگانه اثری که اذوی ماتده وتاب مرزبان نامه است . این کتاب دا مرذب‌اتابن دستم‌بن‌شروین بادندی اذ ملوك طبرستان بزبان طبری نوشته بود و دی بنام خواجه ابوالقاسم دبیپ‌الدین هادون بن‌علی بر ظفر دندانوذیر آتابيك از یبن محمدینابلد گزاذاتاییکان | ذد بایجان که جزتءلازمان وی بوده است ترجمه کرده و از کتابپای ععردف ذبان‌فادسیستولی ایحیبت دفور استعمال لغات عرب تقیل شده است . 5) تجیم‌الدیی ابو بکر عبد الله بن میحمد بی‌شاهور اسدی ر ازی مر رف نجم‌الدین دایه اد مردم ری بود ز دد جوائی بخوارژم ذقت و در سلاگ مرب‌دان و شا گردان نجم‌الدین ثیری در امد وهم چنان درخراردم بود با در۸ه ددفتنهععول ثر قرن هقم ۱٩‏ استاد وی کشنه شد داو از ان دیارفر اد کرد دعزم وطن شود داشت دلی لشکر مغول شد بی ادمی ‏ مدتاجاد بهمدان رذشت 2 از ! نما آزد !هار۵ بیل با سیاکص یی رذفت. نخست در شپر قنصر به‌ژصیس درشی ملطیه و ارد شد در تیا بخدعت شهآب‌الدین سپر وددی زسید 3 بوسیلة او در حمایی ابو الفتح کیقبادین کیخسرة بن‌قلج ارسلان ازساجوقیان روم در آ مد در شیر قونبه بایتخضت اد ساکن شد ودرا نیوا باصثز آلسدین قونبوی 3 جلال‌الدین بلخی معاشر بود عاقب پی اذ۳۸ سال توقف در آن دبارددسال194در بخداد دحلت کرد دددییردن شیر بغداد دذ مز ازشیخج سری نید بعدادی دا بخات سپردند . وی از بزد گان نویسند ان متصوفه آیران درفرن هفتم بود ژدرشعر فادسی زب دست داشت. معرژفتر ین کتاپادددتصوف قاد سی مر صادالی‌اد مرن العیدأ اليیالمعاد است که دوزددشنبة اول دجب ۱۲*۰ ددشهرسواس تمام کرده و کتابیست دد منتهای قصاحت ژد اج اهمیت . دیگر از مولقات او سرالحتاین 3 المعانیست دد تفسیر بزبان عربی ودساله عشق وععّل بقادسی دمنادات‌الساترین ألی حسر اه رهشاعات تب الطاترین بل . ۰) شهاب الدیی ابوحفص عمر بن‌محمدین عبداثله بکرق سهروردی متولد درسپرودد ژنجان درماه دجب ٩۳٩‏ اذ بزر گان مشایخ متصوفةٌ ايران بود و ازشا ردان و مریدان عم خویش نجیب‌الدین سپروددی بشمادمیدفت. ازدطن خود ببغداد دقت 3 اکثر عمر خود د) در بغداد و آسبای صغیر گذداند ودد آ نجا سرسلسله عر فا بو د2مجاس ذ کر ودعظ داشتو بصحت‌عدالقادد کبلائی عارف مشهو ر آن‌زمان‌دسد ودیاضات پسیادداشت دچندی نیزددشپرماطیه متوقف بود دسیس شیخالاساام بغداد شد وخلفه ناصر لین ال بک باد اودا بسفادت نزد علاءالدین کیقباد سلجوقی وباد دیگر نزدسلطان محمدتو [زدهشاه فر ستاد دمدتی‌هم درعیادان وددسکهاقامی داشته و دو تن ازیزد گان شعرای ابر آن کمال‌الدین اسمعیل اصفپاتی « سعدی بوی ادادت داشته‌اند درسال ۱۳۲ بسن ۳٩سالگی‏ دد بخداد دحلت کردهمرقدادهم | کنون‌دد محله وددیبعداد زبارتگاهست. شراب‌الدین‌سپروددی بیشوای سلسله‌ای ازعرفای‌ایر انست که بناء سهروددیه معروف‌شده‌اند دددنظم دنثر عربی دفادسی‌توانایی بسیاد داشته و ۶۲ ۱ تثر قرن هفتم ازجمله کنب مع و دف اعوارف الهمادفست که ددسفر مکه نوشته وعزالدین محمود بن علی کاشانی‌دد ۷۳ بنام‌مصبا-الپدایه ومفتاح‌ال‌کفایه بقادسی تر جمه «شرح کر ده‌است دیگ رد شف النصایالابمانیه قی کشف الفضای الیو نائیه که معین ألدین معلم بزدی در قرن هشتم پفادسی تر جمه کر ده‌است و اعلام‌التفی واعلام الهدی و رجیهالاسرادفی مناقب الغوئیه ء دسالة السیر و الطیر» دسا فی‌السلدو ک » الرصق المختوعل نوی العقول دالفپوم » بنية البیان فی تفسی القر آن . ۱ ) خواجه رشید الدیی محمد لاله بن ابی | خر عمادا دی لهبی موفق الدد ل4علی‌همدانی لجداد وي انیپود همدان بودند و وگ در همدان بسال 45 متولد شد ددد آغاژ کار بطبابی مشفول بود تا ايشکه طبیب ابقاعان شد وبس از آن بورادت ار غون‌خان و بوزارن غاران والجایتوعهمد خر بنده دسید دلی دزمان پادشاهی ابوسعید بهاددوذیرادتاحالدین علیشاه دذحق وی سعایت کرد که خواجه زشیدالدین میجید خر بنده دا مسموم گر ده است ژباین جرم وی را گرفتندودادایی 3 زا توقیف کر هدند دددتبریژ بسال ۷۱۸ کشتند . دشیدالدین فضلال یکسی اد بزر گان علما ودژدای تیکو کاد ابران بودد گذشته ارسَل بسیارومنتهای قددن درزپان‌بارسی بمنتهی ددجه دانش دوست بود ‏ آموال هن‌کشی خشود زا صرفی خر آت و آبادانی و استنساخج کتاب ژبنای مدزسه تدسجد و در عخانه و کتا بخانه کر ده بوت 9 بدرجه ی موقوفات داشته که مج.وعة رقف نامپا «دقبات اوخود کتاپ قطوریست ددد تبر دز بای ملد تمام ساخته بود باسم دبع رشیدی که‌تمام آ ترا رقف گر ده بود و انجماه کت بخانه پسیار بزد ک نفیسی‌بودودد شرفادسی یکی اذیزد گترین ادیای آیرانست وددتترعربی بیزدست داشته‌است. مو لفات عمدهدی بدین قر از مست: جامم‌التوادیخ شامل ناریح عالم از ا غازخاشی تا سال۷۰۳ که ددسال ۲۰۰ پامرغاد ان‌خان شردع کرده ودرسال ۱۷۱۰ از آن فادغ شده ودد تددین این کتاب چندتن از مودخین آبران شرکت داشتداند از آن جمله تادیم چین ۶ مخولستان دا ازردی اسناد چینی و هغولی نوشته وبیش‌اذ آن دد دبان فادسی نظیر نداشته است . جامم التصانیف شامل نظامات و وان و نتر قرن هفتم ال پاساهای‌مفولددایران » لطایف الحقایق دراخلاقدعغارفدحکم » ساطانیه درحیکمت الپی » مفتاح التفاسیر» دساله توضیحات دراخلاق : الاحیاء والاار پبالنالحقایق ؛ مکاتبان رقیدی شامل مکائیپ اد » مجمم التوازیخم که مجموعهایست از. هس متون تادیخ فادسی تارمان ادوددمیان هریگ که دابطه کسبخته شده ذیلی که خود نوشته قر از شاهه اسمت . ۱ ۲ ) فخر آلدیی ابوسلیمان داود بی ابو القضل محمد بنا نتی اا عمردم بنا کت با فتا کت بوذ که‌امر وذ بتاشکند هعر فرفاست وهی شه رو نوبستد کان‌در یا غاذان‌خان بود ودد۲۰۱ مك‌الشعراء لقب گرفت دیراددش نظاء‌الدین علی‌ناکتی از عرفای معروف ذمان بود دوک مولت تاریخ معردفیست بتاسم روضة ادلی الالباب فی‌تواد بخ الا کابردالانسای‌شاهل تابیخ تمامعالم اززمان خلقت تا عصرحز لف که آ ترا درسال ۷۱۷تمام کر دهدخلاصه‌ایست ازجامعالتو اب شیدالدین فسل‌انه که‌بانکلفات منشمبانه تو شته (سبت - ۳ شمس‌الدیی(حمدافلاکی آذشا گردان شیخ جاال‌الدینن عادف ن-وادة جازلالدین‌محمدبلشی بود ومولف کتابیست باسم حناقبالعادقین ذراحوال جلالالهین بلی وفر ذندان دجانشینان وی مشاب این طز بقه که بعر یه مولوی معر دفست و در سال۷۱۸بتألیف آن شروغ کرده دنا سال ۷6۲ مشخول بوده واژ حبث مطالب 2 ددائی انشاء کتاپ سیاد جالب توجپیست . "۳ شهاب | لك ثم عببا 4 بی فص لاله شیر ازی ملفب بوصاف اتجشم ۵ آرمستوفیان درباز یادشاهان معول وازمختصان‌خواجه دشیدالدین فطل له بود 3 پس از کشته‌شدن این وذبر پسیرش‌تیاتالذدین هیدورد بوست‌گی‌داشت زدر»۱در گذشت مو لف کتاب مشمو دیست باس تجز یةالاعصاروتز جیةالاعصاد معرژف‌بتادیخ د صاف که شاعل وقایع سلعلنت‌مغول ازا1 ۱1 ۱است وبا تکلغات منشیانه بسیادنوشته؛ بحدی که ارساق زیان وآدسبي بسا قردست 2 ند نوع خر د در میات کتابپابی که در ]" ۷ بکیرت‌لغات ظر اب یت شرند( نف منحص, مانده اس دلی درتتر فازسی قددیت وگ ادن گثِ«ِ« نش قرن هفثم کتاب اهر هی‌شود وورک در نظم فا سیی دعر بی شنز توانا بو ده است . ۵) مد ال ای بطر بان احمد بی نصرمستوقی قز وی از خاندان‌معردقف هستوفیان قروین و جد ادامین‌الدین احمد پس از ا که مدتی در سلاث مستوفیان بوذ درطر هه تصوف 3 ادد شد وددفتنه مفول گشته شد د برادوش دین‌الدین مسمد دد وذادت خواجه‌دشدالدین فضل‌اله‌تایب دیواندذادت بود دخود نیزدد سلت‌مستوفیان در بادمیز بست ۲ سجمب له مستوثی از حملة شم او نو بسند کان زبردسی رم ان جوا بواد ترا تالفات اژیگی تاد یم گزیده است که تازاصه ایسست ازتار یم ایر انا سال۷۳۰ و اثر [ازردی‌چامع التوادیخدشیدیپر داخته است.دیگر زر ههااقاوي‌دد طمیعیات هر افیا ودرء‌جایپ بلدان که ده ۷ مشغولتألیف آن بوده «همترین کتاب جفر آفیا دد ذبان فازسست . سوم ظذر نامه که منظومه‌ایست بجر هتقازب ردرآن دفایع اير ان دایس از استمالاگاعر تا زمان‌خو دنظم کر دهودنباله‌شاهناه4شر دو سی‌گر [زداده‌اسیت دشامل ۷۵ هزار شعرست دیگر تادیخ قروین که آترا نیز بانشای بسپادددان نوشته است . +۱) شرق‌الدین ابوالفضل فضل اه راجی حسیتی قزوینی درد باراناييكك تصرقالدین احمدین بوسف شاه (45 - ۲۳۲۷) از آنابیکان لرستان می‌ذیسته « کتاب معروفی پرداخته‌است باسم کتاب‌المعجم فی آ خادماوك‌المچم که شامل احوال بعضی از پادشان‌بیش اذاسلام ایرانست ان تیز بواسطه وفود کلمات عربی اذساق عادعد بان فادسی دو رافتاده است ۰ ۷) سید مر تضی‌بی داعی حسنی رازی ملقب بعامالهدی ار علمایاد اخخر قرن ششم دادایل قرن هفتم ایرآن بوده و از جزییات احوال دی اطلاعی نیست د وی دو کتاب بت رقادسي بسیار قصیمو همسجم بر داخته اس یکی پاسم تیصر تالعوامفي معر فة مقالات‌الانام که در رد مذاهب مختلف ۶ اثبات مذهپ شیعه است ۶ قدیم‌ترین کتاب فارسست که بست عذاه مختلف در ان دفته » دیگر تر جمه ثادسی انساب‌نامه‌دد ترجمةٌ احوال المه که اصل آثر! درسال 1۵۳ سیدابوتراب نامی بایران آورده ووی ترجمه گر ده اس شر فرن هفتم ۱5 ۸) افضلآندین محمدبن حسن ان حسین بن محمد بن خوز قمرقي کاشانی معر وف بیا با افضل اذبزد گان علما دعرفای فرن هقام اير ان بود در دمان خوش شهرت بسیادداشته ددانشمندان عصرهمه وی دا تکریم می‌کردند وهمواده دد مولد خود ساکن بود وذمان دا بددی دبع وتألیف‌می گذراند . تجلت لودا باخدلاف در ۱۵9۱۰ ۱2۱۵ ودجب ۱۱۱ ۲۱۷ ۷۲۰۷ :وشته‌اتدولی] ۲۰ ددست ترهي‌تماید وی موف يكك عده سیاز سابل فارسیست» در تصوف وسلوكت دحکست ‏ کهددهنتهای فصاحعت شیوابی نوشته ردرز بان فادسی منشی بسباد ذبردستی بوده است ۶ در شعر فارسی د تمر عربی بر توانا بوده و دد حکمت و منملق و کلام د تصوفی و اخلاق معردف ترین کی در ذمان خود بوده است » دسایل عمدة دی بدیتقرار است ء المفیدللمستفید » ساز و ببراية شاهان پر مایه ؛ منیاج السین دد منطق ؛ هد ار حج ابیکمال + عرض نامه ء چساژدان نامه » داه انجام نامه » عیادی موجودان ء دساله نقس ارسطلو دساله تفاحة ازسطوودساله جرالنفی باینیو ع‌الحیوةاددیس که هرسه دا ترجمه کرده آست » دسالةسوال قجواب » دسالة چم‌ادعتوان » شر ح‌فصموص- العکم ۰ بات‌الصنعه بعربی » مجموعة دباصان يك عده مکاتسب 2 تشر بر ای - ٩‏ تجماتدیی ابو بگر محمد بن علی بن سلیمان !سین مجمد بسی احمد بن حمیی بن همة راو ثدي خاندان وی ار خانواد های علمای عراق بودند و وف در راوند کاشان ولادت یافت و بس اذ قحطلی سال ۵۷۰ که در امفپان زدی داد بمزم تعصیل سر های ند در اصفیان‌دهمدان شیر های‌عراق کر د دانسال 0۷۷ درددبار طغرلین ادسالان ساجوقی‌راه‌بافت دس بخدمت سلیمان‌شاهدین قلم‌اسلان‌سلجو ی مخصوصي شن دپتعلیم سر ان اف مأمود کشت 3 بیشتر [ز بن|یام زا درهمدان گذدانیده و پس اذانقفراش سلجوقیان ایران بردم دفت و در درپارسلطان غیاتالدین ابوالفتح کیخسردین قلج ادسالان بذیر فته شد . دی مولف کتاب معروفیست درتاریخسلجو شمان باسم داجةالسدوزد | یقالسرور که ددسال 9۹٩‏ تألیفکرده دیکی اذ بهترین کتب‌نشر فارسست و در تیایت قصاحت و ددانسی نوشته است و دد ضمن شعر فادسی را بیکو می‌گفته است. تج ب۱ ۱ ی فورن هفتم تث_ّ- ۳( خو اسبه ققبه زاهدشیج اسلا بو تصر طاهر یمد خانشاهی مغر اي سرخسی ازمشایخ متصوفة اااخر فرن ششم و اوایل فرن هفتم ايران و ار ترعاظ داکمه زمان خودبوده د اذاحوالدی جزييانی. بدست. نیست. وی مو لف کتاییست بنثرفادسی پسیبال قصیح پاصم « گزیده» در تصوف که در عنتهی درحهٌ سالاست نوشته 3 این کتاپ بو بان تر گي‌هم‌تررجمه‌شده اسبت. دیگراذمو لفات ااست کتاپ خالاصةالسلو کو کتاب هادی و کتاب محفه . ۰۱) عمادا لد ز گریاین محمو دمکدو یی قز نی ؛ اد مردم فزدین بود . نسبش بامام انس‌بن مالك می‌دسید دز جوانی بد‌هشی دفت و بس اد تحصیل بسر اق مد ودر ۱۵۰ قاضی حله شد ددز ۲۵۲ قاضی داسط شد وتا اخز عمر ددین عقأه بود دچندی هم دز بغداد مید یی در [ تما در ۱۸۲ دحلت کرد . وی ازادبای عالی مقام زمان شود بود و دد تثر عربی وفادسی دست داشت 2 مولغات معردف گذاشته است از آن جمله تادیخ قاعره و کتاب آ فادالبالاد و اخبار العباد دد جفرافیا و عخایپ - المخلوقات و غرائب به المو جودات که ظاج 8 این هر ده کتاب را ود شاد سی تر جمه کرده «تر چم قادسی آن دد ثهایت فساحت وروایشت ۲ ) جمالالدینا بو الفضل‌محمد بی عم رالخالد فرشی ؛ از دانشندان ایر انی هقء م کاشخر و سدرش حافظ بلاساغون دد ماوداء سیحون بود و مولف تر مد فادسی ساسا جوهریست که ] نر ۱ باسم السراح من العحاح درشپ سه شنبة ۱ صفر ۱۸۱ تمام کر ده 2 بعد ذیلی بعر ی بر کتاب ب قوشنه است باسم ملحتتات سر ر اج که مطالب تازشی ه میم در آن بیبازست . ۳ صفی الدیی عبدالمقمی ارموی » ازفشلای آدرمیه د از خوشنوسان 2علمای‌معروف موسیقیدهدمان‌خودبود » در ۱۳۱ دلادت بافت ددد جوانی ببغدادرفته ودز هد سفمستتصر بهتحصیل گر دهژدراد بیاتژناد یز دی سیقی خن وعر رف شد هدعو درا در کمال و بی هی ده است ‏ دا دست‌گاه مستعمم خلیفه منز لتی بای و کالب رمختي نادیم اد شش درس ادفتح بغذآددر ۱9۷ بشدهی‌خاندان جو ین ی أخعتصاصی یافت و ارجانپ نی فرن هتم ۱:۷ ایشان کلب انشا دبو ان بقداد شد دی ۳ ابر مجمده .ین ابن ندال جنان وی دست شد که دزی ابر حبصد فینار قرض محبوس شد و در ان حیس ت۱۸ صقر 1٩۳‏ در گذشت ۶ هشتاد سال عمر گرده‌بود. وی د؟ مولفات چندیست از آن جمله دسالهة شرفیه ددموسیقی که بنام‌شرف‌الدین هاددن پسرصاحید‌بوان‌جوینی‌پرداخته دبفادسی دعربی نوشته بهترین‌دسالة موسیقی قدیم ار آنست ودیگر کتاب ادداد که عبدالقادر مر ای در پایان‌فرن هشتم شرحی بر ان نوشته دشر اله احجمب ادغلی بتر هی تر جمه گرده دنیز صفی‌آلدین دوساز تاره اختراع کرده است بکی نام «مغنی» ددیگری بتام «زر هد . 5 ) قطب!لد یی محمود بر ضیاء اندیی مسعو دبی مصلح کاز رو نی‌شیر ازی ؛ معرتف بعازمهدر ماه‌صفر ۱۳ درشیر اذمتو لدشد وعمدپدرش طبیب‌بودندووی تزدایشان طب دا اموخت و در نجوم نیز دس یافت و از جمله کسانی بود که در دصدخانة مراغه باخو اجه تعیر الخین‌دستهازی می کر دند وسیس برقع ذفت مدای قاضی‌سیواس وملطیه بود و از انیا بشام ذفت و دزقوئیه با صددالدین قونیوی و جلالالدین بلخی محشور شد د درسلك تسوف در مد دسیس بتبریز آ مد « ازخاصان بادشاهان‌مفول شد 3 در آ تیا سیال ۰ در گذشت و در میعله چچر نداب مدقون شد ‏ وی ار عامای بزر گ فرن هفتم بود و در طب ۶ زیاضات ۶ نجوم و حکمت و کلام د موسیقی د هنر هاي دیگر کامل بود 3 دذظر آفت طبم معردفست » ادا خال سعدی شاءره‌عروف ابر ال دانستهاندآما گویا این تسبت ددرست نباشد. در نثرونظم بادسی دعر بی میهادت بسباد داشته و کتب بسیاد او ددذبان عرب معردفست از کنابهای ادبز بان تاری نهاية الادرا ک فی دداية الافلاک » النحفةالشاهیه ؛ شرح حکمة الاشراق » مفتاح|لمفتاح: التسفة السعدیه » شرح مختصرالاصول این حاجب ۰ فیح المنان فی‌تقسیرالقر آن » حاشیه برالکشاف عن حقایق التتزبل ذمخشری» دسالة قی بیان‌الحاجة الی‌الطب و آداپ الاطبا 2تصایاهم» حاشیه پرحکمة العین نجم الدین دییران داز جمله کتابهای معرژفی او بفادسی درة التاج لفر ذالدیاج است که کتابیست دد تمام علوم وهعر وف ۱۶۸ هر فرن هفتم بانبان ملاقطب که برای اسحق دند اعیسره دباج اذامرای مغرب گیلان که دد فومن حکمرانی داشته است نوشته #دیگر از مولفات فادسی اتحفه شاهی دنپایةالادداك است 5ه هر دد در عام هبئت باشه و پیز کتاب دیج سلطائیی دا بوک .نسیت داده‌اند . 5 ر کو‌الدیی ابوامکارم علاء الدوثه احمدبی شرفاآدین مخمد ان احمد بن محبد بیابا نگی‌سمنانی ؛ م اذعر فاگ نامی‌اير ان بود دی۲2۹ متولد شد و دد جوانی جزد عمال دیوان بود یس از آن یحجدفت ۶ در ۱۸۷ در سلك عرفا در امد و از ۷۲۰ بیعد در خانقاهی که خود بنام صوقی ‏ باد نردیک سمنان ساخته بو منزوی شد و در شب جمع ماه دجب ۷۳۵ در گذشی . علاء الدو له سمنانی مولف بث ساسلة رسالات بسیاد فصیح شیرین دد تصوف بزبان فادسیست و در نظم فازسی یز دست داشته : از حملة رسایل ااست : دسالةالتصوف فی اداپ العلوة » سرالبال فی‌اطو ار سا وک اهلالحال( تألیف در ۷۰۱ ) » سلوةالعاشتین هسکنة المشتاقین» ذکر خقی المستجلبلاجر الوفی ء کتاب الفلاح » مصابیح نان ۰ مکاشنات » عردة لاهل خلوة وجلوه (تألیف در صوفی] باد ددمحرم ۷۲۱ ) » مقالات » مواردالشوادد » فصول الاصول با فصول فی‌الاصول معردف با بدمته ء قو اید العقماید (تألیف در دعب 3۹۹)؛ مدارج المعانج في الوادد الملارد بشبهة المادد معردف بالداج و الی‌عارج»» تچم القر ان فی‌نادیلات القر آن ء عردفالوتقی» الفتح‌المبین لاهل‌الیقین» فرحةالهالمین وف جةالکاملین + دسالة فی الفتوه . امیر اقبال سیستانی از اصحاب دی دساله‌ای دد احوال مناقب اونوشته است . ملك‌الشعراء شمس‌الدین بن فخرالدیی فخری اصفهانی معروف بشهس‌فخری از شعرا و ادبای معردف فرن هفتم بود و ددجواتی ا ۷۱۳ بیعد در درباد آتاييك نصرة الدین احمد اتاپيث لرستان می‌ژیست سیس بخدمت خواجه عیات‌الذدین هحمد بسر دشیدالدین فضل‌الله دید و از ان پس بخدمت شیخ اه اسحق اینجو در !مد وپدرش‌فخر الدین نیز ازشعرای معروف عصر خود بوده است . شمس- الدین فضری مواف چند کنابست از آن‌جمله معیاد نسرتی دد فن عردض و قوأفی که نثررقرن دفتم 1۹ در ۲۱۲ دز ار ستان جمآم گر ده و دیگر قصبلده مصنو ع معر دی یاسم مخز الیو د ۲ مجمم‌السنایم که در ۷۳۲ درق دز مدح خواجه غبات‌الدین سردده د دیگر معیاد جمالی دمفتاحابواسدقی شامل‌عروض دقافیه دبدیم«آفت که دره؛۷ باسم ابواسحق انجو درفازس تمام کر ده‌اشت و دی درعر دض وقوافی دلخت عحسنات کلام دز عصر خوپش معردف بوده است. ۷( تاصرآندین عمدة الملاك منتجپ السدفن یزدی منشي دی فیوات رسایل ۶ انشای صقوة الدین بادشاه خاتون (1۹6-11۱) از سلسلة فراختابی کرمان بود بدزش دد ۵*۰ از بزد بگرمان رفت د بددباد این‌سلسله داء بات ددی اند کی بعد بگرمان دقت در در جرد عمال آن دربار شد و دد چوآئی در ۳ دئسی دیوان [نشای دسالت شد و در کرمان اقامت داشت » وی مولف کتاب معردفیست در تادیج قراختائیان کرمان باسم سمطالملی للحضرة العلیا که بتقلید عقدالعلی ئوشته و کتاب هنشیانه قصیعدیست ۸5 در ۷۱تمام کر ده استدئ کتاي تمه صوان الهتمةا بو الحسن بسپقی ذا بنام ده الاخبیار ولمعةالاته ار ترجمه ومیل کرده است و کتابی دراحوال رزدا پنام نسائم‌الاسیعاد دارد. ۸ ) شهاپ‌الدین ابوسعید کرمانی ۰ اذ مودخین و نویسند گان قرن هفتم گر هانست آزاحوال وی اطلاعي نیست دتنیا اثری که اد مائده کتابمست پاسم تانیخ شاهی ددتازیخ قراختایبان کرسان . ۹) هیر تاصر الدلین حسیی نوی مجدآلد یی محمد ا رجدان جعذ ريد قدی‌دعر وف ببن بی زی پدرش از سادات کودسرخ گر کان‌وماددش‌بی بی‌منجمه‌دختر کمال‌الدین‌سمنانی دئیس‌شافعية نیشابود بوددبهمن جبت باین بی‌بی معرفق شد داذجائب مادد. ازنژ اد عحمذبن «حبی عاام عشپودخر اسان بود که در فتنه غز در فرن ششم در هر اسان کشنه شد و مبادرش در ستاره شناسی معرذف بود بهمین جیت در دست‌گٌاه جاال‌الدین خو|دژمشاه فربی داشت د ددسفر ها با دی همر اه بود وبس ار کشته شدن این‌بادشاه ابن خانواده بدمشق ژرقي و علاء آلدین کیقباد بادشاه سلجوقی ددم ذشان دا بشونبه نزد خود خوانده شوهرش کانب حضوشاه وانشاء دیوان شد دیسر ثبز ددهمان ژزیاد مقام ممی بافی در آن دد بادمتیم بود. ابن‌بی‌بی‌موّلف کنابیست باسم الادامرالملانیه ب ۵ ٩‏ ۱ نثر قرن هفتم فی‌امورالعاويذکه‌از ۸۱ن ۸۶ بتألیف آن پرداخته دانشای بسیادفسیج منشیانه دارد و خلاصه‌ای از آن دد دستست‌بنام سلجوقتامه که معلوم ثیست‌از کیست. ,۳( هد اللرین محمد بیم اسحق فقو یوی » ارعر قای پزر گ رت ههام ابر ان بود که ددشپزقونیه زتد کی عیکرد 2جمع کثیری از معادیف عرفای ایر ان در سل شا گردان 2مر بدان ری بوده‌اند و در ۲۷۳ در گذشته اسب «مولف کنابهای ععردفی است ددتصوفبز بان عر بی دفادسی از آن جمله اعجاذالبیان فی‌تفسیرام القر ان پا فی کشف بعش اسرادالقر آن» تاویل‌السودةالمباد کة الفاتیحه» شرح الاحادیت الادبعینه, شرح آسماء اه الحسنی » ال سالة الهادبه , النوص فی‌تحقین العلود المخصوص با التسوص فی بحر التحقیق ذجواه رالقصوص > عرانب التقوی » النفحاتلالهية القدسیه » شعب الامام ء مفتاح الغیب» الر سالة المفصعحة عن منتهی‌الافکاد وسبب اختلاف‌الامي» الرسالة اامرشدیه فی احکام صفات الالپیه » لطایف الاعللام فی اشادات اهل‌الالپاه » لفة آنمسدودوتحفهالمشکود النفصات ار بانبه یاالتقحات‌الر حمانبهدثمر ات‌التجلهلات الاختصاصیه» «عاءالتوحید» شرح حدیث» جامع‌الاصو ل درجدرت» دش استانجواهر الهکم المستخر جة الموردة من‌جوامع الکلم ددشرح حدیت الاربعین » کشف السر وفکوك فی‌مستندات حکم النسوصد از جمله کتب فادسی افتبصرةالمبتدی و تذ کرة آامنتهی است . ۱ اسمعیل بن محمد تبریزی » انحکمای قرن هفتم ایران بود و در درباد اتابياك بوسف شماه‌ین الب‌ارسلان ارفون از اتاییکان لرستان می‌زیست د ادعمال این دربار و هموازه با وک همراه بود ژ دد دبان فار سی تبی ند در حکمت بر داخته بت از آن جمله حیوةاانفی 2 رساله تصیربه . ۱ قاضی سراج الدیی ابوالثنایا محمود بی ابی‌بکر ارموي »از عامای ععر وف آ ذدیایحان بود که در ۵٩6‏ ولادت یافی دباسیای صغیر رفت و درقونیه عقیم شد و در درباد عز الدین کیکااس‌بن کیخسردین کیقباد از ساجوقیان دوم می‌دیست ‏ در آن دیبار در 2۸۲ در گذشت و مولفات چند از ۵ عسانده است ان جمله تم قران هفام ۱9۱ مطالم الائو ار در متطق و لطایف الجکمه در حکمت بشادسی که دز 1۵۵ تالف گر ده است . ۱ ۳ )ابو القاسم عبدآلله‌یی علی‌بی محند کشانی ۰ ان مودخان معردف قرن هفتم بود و اذجمله کساني بود که ددندهین‌جامم‌التواریخ با عواجه رشیدالدین فع لاله مساعدت میب‌گرد سس شود کتاب‌مستقلی درتارییم نوشت پاسم زبدةالتواریخ که نس کتاب کوچک تری شامل تادیخ سالیس ال ازپیشدادیان تا انقراض خلافت بنی‌العباس توشنه سپس کتاب مقصلی‌دد سال ۷۰۰ تمام کرده ووقایم تاذیخج عالم دا تا عصر خود زسانیده و یکی از مچلدات ۳ تأریخ الجایتو سلطال محمد خر بنده تأهیده است . + ابو نصرمدمد قطان غز نوی ۰ یکی اذ نوسند گان و علمای ذبردست اذاخرقرن شقم و ادایل قرن هفتم ايران بوده دلی ااحوال دک اطلاعی نیست دتنها کتابی ادو بدستسی دداحوال پیخمبران پنثرفادسی بسیاد ددان دفصیح باسم سراج- القلوپ که ددمنتهای استادی نوشته است . ۵) محمدبن علی‌بی حمیدین ابي بگ رکوفی ۰ از نوسندگان بزرگ «قیم هندوستان بود و کتاب منپاج‌المسالك تألیف محمدین قاسم ثقفی دا که بزبان عرب نوشته شده دشامل تاریخ چیین سیازیج دفتح سند بدست اعر ایست باسم چچ‌نامه با تاد یج هند با فتح‌نامه در دمان معزالدین محمدین سام وتاصرالدین قباچه بفرمان عین الملک فخرالدین حسین بن ابی‌بکر اشعری «ذیر بفادسی بسیار شیوا ترجمه گر ده اس ۳۹ بدرالدیی تخشبی ددمی : از دبیران دربازسلجوقیان ددم درقونیه بوده و موف کتاب بسیار خوپیست دد صنعت انشا باسم الترسل الی التوسل که دد اول دی حسه باب ندوین کر ده اسبت ‏ ۷ ) نصیر اندین محمد بن اب راطیم بن عبدالز4 سجستانی ساعتی هیکلی سیواسی » معردف برمال معزم از علمای ایران بودکه در رمع اقامي داشت و دد ۱۵ نمر قرن هفتم هندسه وعلوم غریبه و دنایات بسیاماهربود دچند تألیف ددین باب پرداخته است: یکی کتاب دقاین‌الصغایی در علوع خفیه که در اقا درسال ۱۷۰ تمام کرده و دیگر هو تس ‌العواذف عنظلومه در معراج و معجزات د غرایب که دد قیصربه بسال ۱۷۱ پاسم غیات‌الیین کیخسره دوم ( ۸۲) از ماجوقیان روم پانمام دسانیده د ددنظم و تثرفادسی مارت کامل داشته است . ۸ ) حسی نظامی نشابوری : اذ منشیان ذبردست خر آسان‌بوده دد اولیل عمر بغزئین ۶ سیس بهندوستان دفت ر در دهلی دد دد. باریادشاهان هند. مقیم شد و بخدمت قطب‌الدین ایب 2 شمس‌الدین ایلعتمش دسید ۶ کتاب ناجالما ثر را که در تادیخ این پادشاهان و از ۵۸۷ تا 0۱۶ است ددسال ۸۰۲ شردع کرد . این کتاب نیز از جمله کتابهاییست که در وفود کلمات عربی هعر دفست . ٩‏ ) محم‌دبین آمینالدیی ابو المگادم ايوببن اپراهیم دنیسری » نیسز از منشبان وعلمای عقیم 62 بوده مو اف کتابسسب باسم نواددالتبادد درتیام علوم که دز ٩‏ تمام کر ده است . "4 شرف‌الدیی محمد بی‌مسعوهبن محمد مسعودی_؛ مولف کتاب الکفاية فی‌عام الرمتة که در 12,۲ سألیف آن شرو ع کرده ور در ۱۷۲۲ باتمام ژرسازده وسیی ا ترا خود بغادسی باسم جپان دانی ترجمه کرده است . ۱ حسی پن مب<مد نیشابوری قمی معروق بنظام » صاحب کشف‌الحقایق در شرح دیج ایلخانسی خواجه نصیرالدین طوسی اذ جمله علمای تجوم قسرن هفتم ۲ ) مجمدبن آبی عبدالله سنجر تمالی معر وق سیف منجم باپزددی ‏ عقیم شیر از دی نیز ار منجمین این عصر بود و در سال ۷۰۲ زیج اشرفی دا تالیف گر ده یت ۳ محمدبی متصور » از دانشمندان مان غاذان خان (۷۲۰۳-۹۶) بود د کتابی دار معر شتا جو اهر باسم و اهر نأهه بر داخته اسی ۰ سر فرن هفتم ۱۳ 6 ) معدالدنی سهیدبن مجمدبی احمد فرغانی » معروف بسعید فرغانی متوفی در ۱ ار جملهعر فای این‌ذمان بود 2شرحی شاد سی بر قصید تشه این‌الفاذض نوشته [ ۰ ) تجم‌الدین صاین‌الاسلام محمودبن صاین لدینالیاس بن ستر پاریاك شیر ای » ار اطبای امی این ذمان بود 2 کاب غیاثبه درطب اذمولفات ادست . +( سس اندیین مجمد اي عليي واب‌نوی , ادمر دم وابکه دز سهفرسن‌گی بخاد! و اذبزد گان منجمین این زمان بود . جبل سال کوا کب دا مد کرد دمدتی مقیم بزد بود وسفرهای بسیاد کرد و تا ادایل قرن هشتم ده بوذ » از جمله مژّلفات ا دیچ سلطانیست که در 1٩‏ تألیف کر ده و دیگر زیج قطبی . ۰( حسی بن‌علی بن متحمد بن عبی بن حصی‌ظبری آسترابادی ازعلمای شیعةُ ابن‌فرن بوده ار احوالش‌جزین خبری تسست که دره1۷ کناب کامل بهایی را درعقاید شیعه بفادسی‌بنام شمس‌الدین صاحبدیوان جوینی د پسرش بهاءالدین تالیف کرده 9 مولقات دیگروی اذین قرادمت : تفه ار ار وهدیهٌ اخباد بقادسی؛ مناقب‌الطاهرین» منوج درعیادات » آدیعین معراف باد بعین بپایی نقش معالم فضر الدبن رازی - ۸ ) شهاب الدین ابوعبدالزه قضل اثله‌بی تاج‌الدین ابوسعید بن حسین بن پو سف ودآن شتی از زد گان دانشمندان «فقهای قرن هفنتم ژاز مر دم تودان بشت فر ,هاگ أذ نوأبم پزد و ساکن شیراژ بوده و دد بایان زندگی بخواهش قتلغ تر کان خائون فر اخنستای بگرمان دفته ودر اتندزر آ پما در گذشته‌است دبازماند گان وی تا مدتی در آن شهر بوده‌اند . وی اذبزد گان علمای شافعی‌ایران بوده دکتابپاک چند نوشته است اذان‌جماه شرحی برعصاییح لسن تالیف امام حسمن بن‌مسعود فر اه بغوی شاقمی متوفی در ۰۱۳ د نیزکتابی ضارسی در اعتقادات بنام اتاييك ابوبک‌ربن سعدین زتگی بسرش سعد دز «لیعپدیدی بنام المعتمد فی‌المعتقد نوشنه که سَحفة مظفر ی ونحفه سلفری نیز معر وفست ومولوی اخثر عحمد خشال دامودی حذفی قادری تقشبندی مجددی ‏ را بزبان ازدد ترجمه کرده ودک شاعرتوآنایی‌هم بوده است . *>) مین الدرین حسن بر‌فیاث)لدرین حس حسونی سکزی چشتم ازبزد گان‌مشایخ 3 تثر قرن هفتم طر بق چهنی ددهندو ستان بو دمدر ۵۳۷ ددسیستان دلادت بافته‌وددجوانیاذمریدان شیخ عذمان‌هارو نی‌شده۶ تفستبسمرقنده بخار امیس بعراق عرب‌دفته «ددباز کشت درقمبة هارون ارتوایم‌سزداد ازاسحاپ شیخ علمان‌هادد ن‌شده دیس ادبیسست سال»ءصاحرت باا2 وسفر هایساد ۶دیداد باهحیی الهین‌عیدالقادر گیلانی در گیاان وچندتن ار مشایخ معر وف ان عصر از باخ بالاهو درد فتد و از آ نجاپدهلی‌واز آ نیما بشهر اجمیر رفته ودر | بسا ساتن شده 2 بومس جیت بأچمیر ی معر اف شده آست 3 طر یه چشتی دا در هد روج داده دجمعی از هنده ان‌نیز باو گر ژر بده اند سر انیجام درهمان شپر دررژزدوشه ششم دجب ۰۳۳ با سوم ذی‌الحجه آن سال در گذشته قول ادل‌معتبرترست همرقد وی تاکنون دراجمیر دیاز تگاهست . همین الدین سکزی با سجزی که نسیت وی دا اغلپ بخطا سنحری نوشنه اند اف بزرگان صوفية دمان خود بوده و دز باره وی کرامات بسیاز آودده و کتابهای چند نوشته اند از آن بعمله کتاب دلیل‌العادفن در ملفوظات اد تالیف قطب‌الدین بختیاد کاکی ادشی عادف مشپودهند که از اصماب‌وی بوده د کتاب دقاپع شاه معین الدین چشتی تالیف باپو لال هنده 2 کتاب معین الاولیا تألیف قاضبی سید اعام الدین خان اچمیرگ و فتساب موتس الارداح تألیف جپان | را بیکم دخم شاه جمان تألیف در؟؟ ۱۰ . معین‌الدین نبز بر بان فارسی‌سو لفات دارد اد آن جمله‌کتاب فوآید الفوّاد درمناقب و ملفوظات نظمالدین اولیا و کتاب دیگری درهمین ذمینه بنام فواید القراید که نیز باد نسبت داده اند ۶ تردیدست اژو باشد و چنان می‌تماید که ازعلاءاآدین‌حسن‌سکزیست ردیگ رد سالهای ددتصوف ور سالهای در طرقَهُ شطاد د کتاب‌مح المعانی. کنابی‌شامل‌هزاددصد بیت غزل بنام او درهندوستان دواج دارد اما این اشمار از دنیست د اذمعین الدین هرگ شاعرقرن نهمست که معین مسکین تعذص می کر ده اسک . ۰ج ) صلد الشر له عیدالزة رم مدای ی وی اج آلشر 4۶ ار نالف لب محموی بین هدرالد آلشر بهه احوف بن حمال الدیی ابو المتارم عبیدالله محبوبی بخادایی ازخانر اد بسیازمعر دف ازرژ سای‌حنفیان بخارا بود دجنش تاجالشریعه دیدد جدش نثر قرن هغتم 5 و۱ صددالشریعه ادعشاهی رفقبای این فرقة بودند د بهمین جهب ی بصددالشریعة اصغر ععر دق بود . وی نمزمانند بددان ود درفقه داصول دحدیت دئده و لفت 2 آدب و مدصلین دست داشتب دنرد مرف رین دانجممدان خاندان خود و بود کان آن عصر دانش آمو خته بودودد اد اخرقر ل هفتم وادایل قر ن هشنم در بخادا هید ست ودر ] یا در ۷6۷ در گذشت و درمقبر؛ خانوادگی دنشرع آباد بخادا مدفون شد دنیاکان ب فزدندان دی همه دد آ تیا مدفونند . وی دا دد ون شرعی بزبان فادسی 2 تاری مولفات چندست از ان جمله شرح کتاب الوقایه امژلفات جدش تام‌الشر بعه‌ومختصر همان کتاب ینام النقایه و کتابالتنقیم فی‌الاصول شرحی‌بر ان بتامالتوضیح دعقدمات الار بعه تعدیل العلوم ۶ کتاب الشروطه کتاب المیعاضرد کتأب‌الوشاح عختصرهقابة الر و ابه فی‌مسائ لآ لد ابه بشادسی ۶ بربن کتاب آخر سه شرح بشادسی -وشته شده: یکی شرحج مختصر ۶ قایه معراف بترجمه مختصر کودمیری از جااد‌آلدین محمودین ابوبکر سمرقندی معردف بگودمیری د دیگرشرح فادسی مختصری که بنودالدین عبدالر حمن جاهی‌شاع رمع روف نسیت داده‌اند دشرح دفایه معردف بشپر »الا صالح 5ه معلوم نیست مولف ان در کدام دما بوده است . ۱ ) هسعود بیم محمودبن پوهف سمرقندی اذفقهای حنقی‌مادر آءالنهر بوده ومو اف کتابیسعت ددفقهدعادان طر هه حنفی‌معر دف بصلو مسعودی که ازذدش انشا آن بیداست ددفرن هفتم می‌زیسته است . ۵۲ ) امام زیر الصالحین ابوالفاسم بن حسین آذاحوال وی اطلاعی‌نیسی وبیداست که اذ بیش و ایان حاقیه شاید ذزماژداء المپر بوده است دیگانه اثری که ازه هست ترجمهُ فادسی متصر القدوزی در فروع حنفیه تالیف امام آبه الحسین احمدبن محمد قددری بغدادی حنفی متوفی‌دد 6۲۸ است که بنام قدوزی فادسی معردفست دواد دوش انهای ان ببداست که عترججم ددقرن هفتم دیسته است . ۳ ) گر بدآلدیی سعفودبی جمالا لگ بی‌سلیمان اي شیپ بن مهو ذ ان لودشف ابر شهاب اندیی فر خشاه کابای اب فخر آلدین محمود بی سلیمان بن مسعود بن عبدالله واعظ الاصفر بن ابو الفتح داعظ لا لپربن آسحق‌بن اصربن عبدالله بي و #شر قرن‌دفتم عمربن خطابمعردف بفریدالدین شکر گنج با گنج شکر که ددهندهستان بیشتر بنام بای قربد ععر رفس ازیزر ان مشایخ‌طر بقة چشتی ددهنددستان بود. پدرش که وی دابرخی‌خواهر زاده محمود غز نوی داسته‌اند دزمان شپابالدین شودی‌از کابل بهند زفته دوی دد 5ه پا ٩۷۱‏ ددقسبه کهودال ازتوابم ملتان دلادت یافته دجوأنی‌د| در ملتان گذدانیده و بخدمت شیخ بهاء الدین ذکرا ملتانی دسیده و ادشاد اژهیافته ۶ سین دراه مربدان قطب الدین بختباد 5 کی‌عادف مشیوردد | مدهء‌ووی‌درده مر کب ا دا انشه‌هاتسی نزد خودخوانده ووی‌دا جانشین شود کر ده اعست واز ان بي در قصمه اجودهن بايك بتن تزديك دیبالمود ازتوایع ملتانن سا کن‌شده ودر همان جبادد ۵ محرم 12 در ٩٩‏ سالگی در گذشته زمر قد او هنود در | زا زبارت‌گاهست 2 در همه سال در ان بسته است نپا درروره مترم که روزدد گذشت اوست در ان داباز حی گنند 3 جمه ی کتبر از ن ددی بادت خا|ذمیر و ند ۶ و ان درتنگی را« بیشتی دروازه» عی گویند دعقیده دآزند هر که از ان بگذرد بیپشسی می دود . ددباره وی کر امات بسیار | ورده‌اتد از ان حمله گفده‌اند روزی که نزد مرشد خود فطب الدین بخشیادمی دفت گرسته بود ودرداه تانوان شد 9 خاکی بر دهان گذاشت و آن خاك در دهانش بشک ردول شف و همین جوت مر دی اودا گلج شکربا شکر گنج لقب ذاده است. درمقامان وی کتابهای چند بفادسی نوشته‌اند از آن جمله راحةالقاوب در علفوظات وی از تظام الدین ادلیا عادف مشپود داسرادالاولیا ددمناقب اواذبدرالدین اسحن‌بن علی‌دهلوی دوجو اهر فریدی تالیف علی اصخ ر چشتی. ری ددنظمد ار فادسی‌دست داشته ۶ برخم ی آشعادفارسی ازو مانده د کتابی نیز اند باقیست بنام‌فو ایدالسال‌گیون که‌در ملفوظات در شد خود قطب‌الدین بختیاد کا کی نوشته [سه مت - درین درره دو کتاب عم دریگر ثمز فا سی تالف شثله + بکی تاریخج سیستال اسبت که ظاهرا اصل ان بعرربی بوده و درادایل قرت پنجم در ! غازدورءسلجوقیان | نرا بفادسی ترجمه کرده‌اند وسیس‌ددتيمة ددم قرن هتم مولف دیگری حوادت سیستات | باختصاه اد ادایل‌فرن بنجم تازمان خود, بر آن افزوده و آ نرا بنام ملك نصیر الدین نثر قرن هفثم ۱9۷ بأثشاه میستال دسر ان [ د کن[لدین # جو ی ۲ تصر لین ۳ مسا سنو آت ۷۵ بت ۵ تکمیل کر ده بت . ۱ کناب دوه ترجه فادسی کتاپ الفتوح ازاحمدین کوفیست که دز (وأخر قرن ششم و ادایل قر ن هفتم یکی اذ وزدای خوارز‌شاهان موید الملك‌قوامالدین» صشی وشاعر معردف | مان ضی‌الدین‌سیدالکِتاب اهیر انعر اع عیحمد بین احجمدبی ابی‌بکر ن أجمد مستوقی زاوي علقب برضی الکاتب ۳ بتر جمه آن مامور کرده دلی اه دا مر گ در دسیده د نامام مانده است ۶ باذماندة آنرا بفرمان همان «ذیر محمدبن (حمدین ابی‌بگر ماییژنابادی بانجام رسانده است 2 این ترجمه ددنپسایت فصاحوتست ۰ ۳ درفرن هفتم تغیبر اساسی ددرشعرفادسی دیداد شد » اساسا سبلگ عراقی که دد آه اخر فرن ششم رواج کامل بافته نو نب ی بو سره بر چیه 0 سسادهای بادشاهان ابر اي در خر اسان متر وت ماند دفگر تصوف که دز دو رن گذشته در میان شواص ایران دداج یافة» بود ددنتیجهُ سختی‌ها دبدبختی‌های تسلط مغول بیش اذییش تعمیم یافت ۶ در شعر کاملا دیشه گرفت د اژ سوی دیگر دوذیروذ از شماد؛ بادشاهان و امر ایی که شعر | را نو ش جلپ مب‌گردند ومدایح اشان زر هی خر یداد کاسته هی شید وجون شاعرعمددحی نمی‌یافت که حق اورا بگزادد ومدایح از دا صات بخشد بغژل سرابی پیشتر هی بر دات و بر ای دلداری 9 ۱ زادی بو د جر تصو ی دراه گریزی تداشته. بهمین جبت اکثربت شعرای بزر گ قرن هفتم غزل عادفانه سردده‌اند د کسانی که هنو ز بنسكکعر اقی‌قصیده‌سرآیی‌می کردندبا پادشاهان و اعرایجزء بودند که‌ددپیر امون استبا(ی‌مخول‌بافی مانده دبودند بمحصی 1 نکه آیشان‌ازعیان ه ی دفتندهنابودمیشد ند دیگر لسی جمای ابشان دا نمی گرفت . . در نتسه ترصت خاصی دز شعر ایر آن در فرن مدید می نو سبک سمیو لیسم دار درل ده اه علیددازد. شعر ای زد گایران ۱( کمال لد ایض اسمعیل صتهان بسرجمالدن عبدالزداق شاعر 5۸ شعر فرن هفتم معردف فردا ششم بود. یایرد گات‌شسرای قرن هفتم بشمااست»تمام عمر خویش ۳ درعولد خود گترانده و مأنند دز مداحا خرین بادشاهان خوادده‌شاهی و زر گان خاتو ادشصاعدیان بود که‌پیشوابانمذهب‌سنفی در اصفهان بو دئدودر ] خر عمر شاهدژفايم نا کواداصفپان بود بعنی جنگپای خوادذه‌شاهان با معول استبلای‌مفول براصفبان در ۱۳۳ دزد دحرردهای شافعیان دحنفیان اصفپان درعمان سال 2 کشتاد «پیبی که درئتیجة ان دوی داد . س اذین داقعه کمال‌آلدین اسمعیل در گوشه‌ای عنزدی‌مانده اند کی بعد دد دوم چسیدی‌الادلی ۱۳۵ در آنزوار دحلت کرد و سب مرگ وی را چنین نوشته‌اند که برحسب اتفاق بدست مغولی کشته شد . کمال‌الدیسن اسمعیل اذ شعرای بزر گ ابر انستوددجزوسخن سرایان درچه ددم بشمادست . درقصیده وغزل تیادر بوده د بیشوای غزل سرایان عراق درفرن هفتم شمرده می‌شود . دیوان وی شادل هفت هزاز بینسی . در آشعانز خود مسامین دقیق ۶ تاه بسیار اورده است و بهمین جپت از دا « خلاق المعاني » لقب داده‌اند «سباک شعرای عراق دا وی باح کمال دسانده ورساله‌ای ادبی یز بان ای بنام دسالة القوس نوشته است . ( اثیر اد ی عبد اه اومانبی آذمر دم او مان نز دیلت همدان بود و وش را از شاگردان خو لچه تصی‌رآلدین طوسی شمرده‌اند . دی اختصاص داشته أسي پمشح ابایك مظفرالدین ازباگ و سلیمانشاه‌ین برچم‌ایوابی پیشو آي یکی از خاندانبای گر د 2 بپمین جپت ببشتر عمرخوه را در بغداد گذرانده 2 سبال 1۱8 ثر گسذشته است . ابر الدین ادمانی‌نیزازبزد گان شعرای قرن‌هفتم بود دبسباك شعرای‌عراققصیده‌سرایی می کرد دمعانی دقبق دز آشعادخود بسیادعی آ درد 2 بپمین جوت در زمان خوبش سار ععر 2 بوذ » قرو ان وی شامل نج هز ار بمتییییش وددعیان ان اشعاد محصو ص فملیات اجلافی بسیاذخوی داز ددرین سأثٍ کامللا استاد بوده است . ۲) جالال لد ی محمد بی بهاءا ند یی مجمد بی حمین‌خسیتی خطیبی بر ي پلخی معروف بمولوک دومی با ملای دوم یکی از بزدکترین عرفای اسلام و از بزد کتر ین شعر ای درد اال اير ان بشمارست . خانه ادء وی ازخاندانیای محترم بلج شعر قرن هفتم 99 بود ۶ نبسب ایشان بابویکر خایفه عیرسید ۶ بدزش از سوی مادد دخترزاده سملطان عازءالدین محمد خوانزهشاه بود 2 بهمین جهت بپاءالدین ود معردف بود . وک درسال ٩۰6‏ دز پلجج ولادت یاف . جون بدرش اذبزد گان مشایخم عصر بسود دسلطان محمد خازژهشاه با این سلساه لطفی نداشت بهمین جبت بپاءالدین ددسال ۹+با خانوادة خودخراسانرا ترك کردوازداه بفداد بمکه دفت و | نجا ددالجزیره‌سا کون شد ویس از نه سال اقامی در ملاطیه سلطان علاءالدین کیقباه سلجوقی که عادف مشرب بود اژدا سایتشت خود شهر قونبه دعورت کرد و این عاندان درآ تجا مقیم شد. عنام هجرن ازخر اسان‌چاال الدین بنج‌ساله بود وبدرش ددرسال ۲۸ درقو نهد حلت کرد دوی پس اژمر گ بددمدتی درخدمت سید برهان‌الدین ترمذی که‌انشا گردان بدرش بود ودر 1۲٩‏ بان شهر | هده بو ۵ شا گردی کرد وبا سال 126 که شمس لین تبریزی رحأت کرد جزدمریدان وشا کردان او بود سپس خود جزد پیشوابان‌طر یقت شد طریقه‌ای فر اهم ساخت که پس از وی انتشادیافت ۶ باسم طر مه مولویه معردف شد و خانقاهی دد شیر قونبه بربا کرد و درا نجا بادشاد مردم پرداخی ۶ ان خانتاه کم کم بدستگاه عظیمی بدل‌شد دمعظم‌تر بن اساس‌تصوف بشماردفداذ آ نپس‌نااین زمان ان خانقاه و ان ساساه دزقونبه بافیست 2 ددئمام ممالكث شرق سردان بسیاد دارد وی هموازه بامر بدانْ خود هیی‌دیست تااین‌که در نم سومییدگا لا ور تال ۲ ۷ دحلت کره . جلال‌الدین بلخی یکی اذیزد کترین شعرای ایران یکی اذمردان عالی مقام جمانسی ودد میان شعرای اير ان شپرت وی یبای شهرت فردهسی 2 سعدی د عم خیام وحافظ می‌دسد «اذاقران‌ایشان بشمادمی‌دود « آ ثاددی بیسیادی اذذبانهای مزاف ۳ مه شده » این عادف بز ر اي دروسعت نار وباندی فکر وان ساده‌ردقی در خسال اتسانی بکی از بزد کات دئیاست و شاعری دون مقاء ادست و یکی اذ باندتر ین مقامات دا در ارشاد فرزندادمی دارد وی دا باید درشماداولیا دانست - سر ودن شعر تاحدی تفئن «نقریح ویت نوع لفاقه‌ای بر ای ادای مقاصد عالي اد بوذه واه کاز دا دسبلة تقیم قر اد داده است. اشعاد دی بسددفسمت منقسم‌هيشود تخست ۷۱۹ شعر فرن هفتم منتومهُ عروف اوست که از ععروفترین کنابهای ذبان فاذسیست دا ترا متنویعنوی فام نپاده‌است . این کتاب کف صحیح‌ترین دمعتیر ترین اسخهای آن شامل۲ ۲91۳ بیت است پشش ثدفترمنقسم شده 2 آن دا بعضی باسم صیقل‌آلاددح نیز ناهیده‌اند . دفساتر شش گانة ان همه‌ييك سیاق دمجموعه‌ای اذافکادعرفانی داخارقی دسیردسلو کست که ددضمن | پات وامکلم رحکابانوامنال بسباز دز انا زده است و انر ابو اهش‌یگی ازشا گردان خود حسن‌بن‌محمدین آخی‌ترك محروف بحسا‌الدین چلبی که در ۹۸۳ رحلی ٩‏ در دهاست نظم گر ده ووگهتگاه ی که شورگ ددجدی داسته جولی سار هجوت سنابیدعطاد بوده است بومان وذن دسیاق منظومات ایشان اشماری با دمالذیردستی بدیپه می‌سروده است و حساءالدین آ نها دا می‌نوشته. نظم دفتراول دد 11۲ تمام‌شده ددین‌موفم بو سطه‌فوت(ز وج حسام الدین ناتمام‌مانده وسی‌در 6 دنبالآ ترا گرفته دیس آذ ان بقیه دا سروده است . قسمت ددم اشعاد اد مجموعهٌ بسیار قطودیست شامل نزديك صد هزادست شزلیات «دباعیات بسیار که درموارد مختلف عمرخود سروده ۵ دز پایان اغلب آن غزلیات نام شمس‌الدین نبریزی دا برده 2 بهمین جبة بکلیات شمس‌تبریزی تیا کلسات شمس‌ععر رقستد گاهی دعر لیات خاموش دخموش تخلص ور ده‌است و در میان ان همه اشعاد که با کمال سهولت می‌سروده است غزلیات بسیاد دقیق 2 شیواهست که اذبمترین اشعارذبان فادسی بشماد نو اند امد . جالال‌الدین بلخی پسری داشنه است بساسم بپساء الدین آحمد معردف بساطان ولد که نام وی درجای شود خنو اهد آ مد و جانشین بدزشد ۶ ساسله اشاد وی دا ادامه داده است واز عرفای معروف قرن هشتم بوده دادمطالبی‌را که در مشافهات از پدرخودشنیده است دد کتابی کر د | ورده وتفیه‌سافیه» نام نپاده است وئیز منظومه‌ای بیمان وذن دسیاق مثنوی بدست هنت که بامم دفترهفتم مثنوی معروف شده باه تسبت‌صید هنك آما از ژ تسس . دیگراز آ تارمولانا عجموعه مایب از و معالس سیعه شامل مواعظ اوست ۰ غِ( ملکبا لشعر اء پور بهای‌جامی از شمر ای درحة ددع فرن هفتم بود ؛ در شبر رن هفتم ۱ ۱ ۱ ۱۳۹۹ اوایل عمر در خر اسان ميد بست وخاندان رجا دار ذلاسب ام یس وس داشتدووی از مداسجان و اجعه دجیهالدینذتحی بن خر مه اهر فر بو دذی هستوفی خر اسالابود ودرنمانی که ارغون‌خان حکمران خراسان بود اددا با ممدوح دی بتبر یزبرد و دد انجا پوذیها را باشرای | ذدبایجان که مختصان صاحبدیوان جوینی بودند علاقأت دمشاعره دوی داد ودی ددسات‌ایشان داخل شدوتا | خرعمردد آتر بابچالهی 2 یست ودزاواخر قرن‌هفتمدد گذشت. و بپایاجناعی دز قصیده سر آیی د بر دست بو دودیو ان‌اشعاد اودزدستست اخستین کسیست که کاماتو اصطلاخاتهغولی داد شعر خو د | وزدءاست. ۵) ملیآلشعر اع بهاءالدیی احمدبی مجمودتانهی طوسیء نخست درد خسراسان مي‌زیست د دد سال ۱۱۷ از فتنه مغول گسریخت و از اه ددیا بعدن د مك ره و که رفت سس ببفداد امد و ببالاد روم ذفی ودز دذیار سلعطلان ۶لرءالدین کقیاد سلجوقی و ازردشد دملت الشمرایادشد وسبیدر در پادجانشینان وعغیات‌السین کیخسرووءزالدین کیکادس همین مقام دا داشت وفزديك چهل سال ددین عنام باقی بود ژدداد اضر فرن هفتم در گذشت . قائعی نیزددقصده‌سر ایی‌مپادت نام داشته و اذو هم جحز بعضی اسعا تما نله اي با نکه‌مدت‌چپل یال شعرمی گفته دوهایم‌پادشاهان سلجوقی روم را تقلم هبگرده و کتایی پاسم سلجوفنامه دد قلید شاهنامه نام گرده بوذ که شامل۳۰ مجلد ۶ ۳۰۰ هز اد شعر بود و گذشته از ان کتاي کلیله ددمته دا رم نظم گرده زو دلی ار أ‌ لي مه چیزگ :یز کلبله ژد یک رل رتیه امعم . 7) رضی‌الدبن ابوعبدالله محمد بیعشمان امامی هروي ر دانشمندان هر ات بود ویادشاهان ال کرت‌دا مدح می گفت سپس بکرمان دفت دمدتی‌بادشاهان وامر این دیارد| مدحمی گفتو بعد باصفهان امد ژبانمانده عمر خود دا دد اصفهان گنداند و چو ن در ژبان و ادبیات عرپ مپادت بسیارداشت در دمان خویش بسیاد معروف شد وحتی بعضی از معاصرین وی دا برمبعدشاتر جیح دادند ووی دداصفمان در ۱۷ محرم 7۸۲ درقصبةٌ لنجان‌دحل کرد. امامی اذشعرای‌در جفدوم قرن‌هفتم ایران يو ۵ ود قصیده‌سر اپی بسمت عراثي ممارتداشته دیو نوی شاعل در دیاش در هز اد بست پا شعر فرن هفثم بلیه سید عید متا ودرز بان بر نیا یز مغ لفات داد د از | ی مره اسیت شرحی که بر قصبدة باگره دوالر مه شساعر «عر اف عرب زو شتا است . ۷) مجدا لد نی همیگر بزدی هیر ارگ ازبزد کک زا گان پزد بود دلی چون بیشتر دز شیر هی ( بسته است بشیر ازگ معر اف شد؛ ژخود سب و پش و | سساماتمال میرسائد ؛ مدتی دداصفهان می‌زیسته دسیس بفادس‌دفته و درخدهت انابکان سلغری فارس دیسته دس ذائقراضص این خانئدان باصفي‌ان باز گشدنه و از مداحان بپاءالدین هجومن بسر شمس الدین صاصنیو ان حکمر ۷ اصفپال بو ده است . درزمانی 1 دش ارس بوده مدتی جزو مداحان اتابیكك سمدین‌اسی بکربن سمذداین زنکسی هصد وس معر وف سعدی بوده وخود می که بد که مسرت وژادن او داشته است در عساقست در اصفران درا ۸" دحلت کرده است . «جدهیگر درز و قصیده مهادت تام داشته و از برد گان‌خوشنویسان وشعر اک فرن‌هفام بو ده‌است . دیو ال وي شامل‌نر ديكث هشی‌هز از شست و در آن مان اشعادلطف بساددازه . ۸) بدرالدیی جاجرمی نیزادشعرای معردف فرن هفتم بود 2 بسبك عراسي #سارد می‌سر و دوهمو ازه تداصفهآنمیز مت درا آخر عمر دسلا مداحجان‌هاءالین مود جو دی دار أ فرشا 2 امن جی4 شمس‌آلدین صاحیدرو ان راهم مدح گفته ای و وی ام درا ۸ دراصفیان دد گذشته , دیوان وی شامل نزديك جهاد هزاد یتست ومنجار مه‌ای دز دا رای عبر رده آسري ۲ )٩‏ و اجه شمسی ی محمد بن با ع] لد بن محمد چو نی صاحبد بو آن از خائو اد معردف جوشیان بود که دجال بسیاد افیشان در اداحرقرن‌ششم ودرقرن‌هفتم چه دزدولت خواززه‌شاهان وجه در دول مغول مقامات مهم داشته‌اند همه دبیر و مستوفی و وذیر بوده اند وی بر ادد ادشد عطاملث چوشست . بددش بپاء الدین محمد دز سال ۱۳۶ صاحب دیوان خر اسان شد و دد 1۱ انجانپ اعیر ادغون نایب اردد | ذریایسان 2 گرجستان ژروم کشت #بسرش‌شمس الدین اجوانی درد بازمغول خرن سعسی ‌ #7 ی تام شکور بود وا عمال هو لا کوخان بشما هی‌دفت دس از فتح بغداد در سال 1۵۷ جلمران نعر فرن ففتم ۱ ست ‏ سای آن ناحیه شد ژدد ۳۱۱ بوذادت هولا کودسید وپس‌اذمر گ هولا کودرزماناقاخان ددین متام بافی بود تا اتکه ددمیان وید هجدالملکت پزدی که‌آذبر | ورد گان او بود دماری در گرفقت و مجدا لك بای سعایي را گذاشی وخاندان جوینیان دا بخیانت متهم کرد وا بقاخان ب-رین خانواده بد گمان شد . بپمین جهقنخست عطاماك را از هکم رائی بقداد عزل کر د 3 ددین عیان ابعاخان مرد 2 براددشتهو داد اجمد سای ا2 نشست داوبا صاحبدیوان چندان سخعت ننگرقت تاانکه (رعو لن خان جانشین‌او شدودریندمان‌صاحمدیوان‌فراد کر ده‌بود 32 اصفم‌ان‌میدجسب 2 مییخو اسی برنده ستان بگریزدوچون یایند خانواده خود بود عصمم شد نزدادعون دود ودل ادا نره‌سازد وبا1 نک ازعون بخوش ددیی ادا پذیرفت بس ازچندی فرمان داد که اوزا میاکه کنند وقر ارشد که چریمه دهد دلی عبلغی که اذفر وش املاك خود فراهم ساخته بود سشخیده تیفتاد وارعرن خی کشت م اددا صادر کرد دی دا تصر دو یه ععیان ۳ ددنر دک اهر در 1 ذربایجان کشتند وهر کس را که از خاتو ادةٌ اد بافتتد تابود گر دید ,شمی‌الدین صاحدوو انا جویتی یی از بزر گان تادیخ ابر انست و از حبی تدبیرو کاددانی مروت وبزد گواری 2 زیر دست بردرگ 2سا ددانش کستری 2 لعافی عام مقامی نظیرمقام نظامالملك طوسی‌دارد واذمردان بزرگ این دیاد پشماد تواند آمد . در ادسات قرن هفام عقام بسیار دفیمی دادد ذیرا که نه وسند ان دشم ای بر گی این‌دوده انعم وی‌برخورداد شده‌اند همه انفصلات گران کر ة فته درحی‌وی مدح‌های را گفته اند . شهس‌آندین شود در تلم و نترفادسی مپازن کامل داشته»بعضی ازمنشان 2مخایب او بافقیست که قددت وی دا ددانشای فادسی «سلم می ند بعضی عز لیات دقصاید و قطعات که آزمانده ثابت می‌کند که ازشعر ای ذیر دسی دمان خود بو ده است ۱ ۹۰( فخر اند ین ابر اشيم بن از رآ «هر بن‌عبد | اغذار جو آ لقي‌همد ا نی متخلعی بعراقی یکی از بزد گترین شعرای عزل سراک ایرآ 2 یکی اف بزر ان عرفای این دبادست. درسال ٩۱۰‏ در ررستای کمجان یا کمیجان درناحية اعلم پاالمر در میان 4 شعر فرن هنم همدان وازاک که در ۸۰ کیلومتر ی هر دوش سب ولادت بافته است. ددجوأنی بسن ۷ سالگی شو دتصوی درو بدید ند ار بهمر هی 9 ا درویشان از همدان در جدود سال ۱۲۷ آهنگ هندوستان کرد وددمولتان جزدشا گردان شیم بهاء الدین ز گر یامه لنانی عادفی غعروف فرن ششم جاک گرفی سس دوسال در خدعت آوماند و دختر ادا تکام کرد رس ازبر ک دی جانشین اوشد «لی‌جون مریدان درگرذیر باد ار تر فتید ازهندوستان ببردن‌ مد دبمکه ومدیته دفت ول ! تجا ببلاد دفم‌افتاه زددشپر گرنبه بخدهت صددالدین قونیوی دسید و کتاب فصوص الحکم محبی لین ابن العر بی‌د.| که معرذف ترین کتاب تصوف در أ نزمان بود نزد دی درس خواند ژدد آن دیاد ععردف شد تا بحدی که معیر‌الدین بردانه حکمران ان دیاد مجذوب وی کشت و برای اددزشیر نوقات خاتفاهی ساخت ولی‌پس اذ مر گ معین‌الدین وی لد روم هچرت کرد درشام دمصردفت دشیخالشیوخ مصرشددسیی درهشتم ذيقعدة سال ۸ درد دمشن دحل کرد و درصالحيه نزديك قبر محیی‌الدین ابن العربی مدفون شد . فخر الدیوعر اقی‌یکی اذشعراییست که غزل عادفانه‌دا بسپارلطیف دطرب‌انگیز وسوذ ناك سردده است ‏ شعر ادوجد و شود خاصی دادد و ددمنتها ددجه دیبابی شزرل عارفانه است. دیوان قصایددعز لیات (دشامل چپارهز اردهشتصد بیت بدسنست ِ بجز أ سا مو مه ای بر وزنسدیقة سنایی باسم عشاق زاییه باده ناه بر ی شمس‌الدین صاحید و لب مسر و3 دامست ال تفر فادسی کتاب سا ععردثی لب ای تصوی تالف گر ده است باسم آمعان که ۵د نهایت‌شود ژلعلف توشته وانهای عاشتانه بسیارلطیقی دازد 2 !ترا یس اد درس خواندن نزد صددالدین فوئیوی نوشته «باستاد خود نموده داژد اجات انتشاد گر فته است و این کتاب از اچملهمو لفات متصوفه در ذبان فاد سیست 3 دح متعدد بر آن توشته‌اند از أن جماه اسث شرحی که عبدالرحمن جامی شاعر معردف‌قرن نمم باسم اعد اللمعات دن۸۸۹ بر آن برداخته است وشرح شاه‌نعمةاله دلي د شرح صاینالدین علی تر که اصفهانی متوفی در ۸۳5 بنام « ااضوء * و شرس شیم یادعلی‌شیر ای بناعاللمسات فی‌شرح‌للمعات «شرح خاددیدشرح برمان‌الدین ختازنی متوفی دد ۸٩۳‏ وشرح ددیش علی‌بن یوسف 5و کپری دد اغاد قرن نهم» عراتی شعر فرن هم ۱1 دساله‌ای نیزدد اصطلاحات تصوف تألیف کرده‌است. عراقی ازدختربهاء الدینز کربا بسری داشته است باسم کبی رالدین . . ۱) صیاء الدین محمودیی جالالالدین مسعوه خججندی معروف‌پفارسی از شعرای معر دف اداخر قرن شم و اوابل فرلن هقتم بوذ . اصلا ازعردم شخچند بوت ویدرش در دمان قطب‌الدین محمد تاش خواززمشاه ار خچجند بح آرژم دفت ۶ دد دربار خوارزمشاهان بمقام عالی دسید با بحدی که در ذمان تغباث الدین بیرامشاه وذیر خر اسان شد دسر ددین سفرها بای همراه بود چون بدر درفتنه مغول کشته شد ضیاء آلدین جانشین بدد کشت د بوذادت خر اسان دسید ولی پس ار چندی اذ کاروزادن کناده گرفت وچندی‌نزد اماه‌فت رای تحصیل علوم هی کر ۵ سس د رجصمم متصوفه داخل شد و از مریدان تجم‌الدین کبری گشت ۶ نیز گفته‌اند که از مریدات ضیباء الدین ابوالنجیب سپردردی بود دعاقبت در هرات ساکن شد د دد تا بسال 1 در گذشت.ضیاه الدین فادسی مردی دانشمند بوده ومولغات بسیاد ددتصوف د اصول و کلام داشته است . از آن جمله شرحی برعحصول امام فخردازی توشته است. شمر فادسی دا تبزئی‌گو می‌سر دده است 9صاید بسك عر افی بسباد گفته و اذشعر ای معرون دمان خود برده دیوان رک شاعل چهار هز ازیست بدستست . ۱( ر فیعالدین مسعود لنبانی » آزمر دم لنبان نز ديك اصفهان بود وهمواره ور آن دیار زند کی میگرد » اد چزییات احوال دی اطلاعی تمست جز ا ننکه عمرش طولاثی نشده و در دمان خود دد میال شعرای عر ان بسیاد معردق بوده است و در اصغیان درسال » ۲ در گذشته رهمانجامدفون شده است . 59 نیز ازشعر ای معروفی سبث عر اقیست ودیوان وی‌شامل نزديك سههزادبینست که در ان میا اشمام لطبف ومضامین ناه سیاد دارد . ۳( تجیب] اد ی جرفادفا نی ؛ در جواتی سغداد وفع و در فتنه مفول مدائی درقلیه دشاق عقیم‌بود 2 امرای‌ ان دیاز زا مدح‌مي‌گرد دچون د کن‌الدین غودسانجی بر اذر جالال‌الدین خو ار مشاه ءر اق و کر مان را فرفت عم ادا اماک مادجی ۳ ار و ثِ ۱ شمر ترن هفتم شد بو اسطه ددابطی که نجیب‌الدین با این «ذیر داشت با اد باصقپان دفت دنزدان بادشاه گر بی‌بافت و 2 عمال 3 از 3 دزسر ان ی (رمعر وفست که دفیی موقم حول بدال؛ منصي دسید بادشاه خلعب جایزه تقد بوی داد و او اذیلندی همی که دا ان زد دا اد مجلس سابلان که بیر ون مي | مد بتنت دستان داد 3 صون سلطان دکن الدین از عراق بر و فیروزکوه دقت و با ساه مغول جنگ کرد و کشته شد نجیب‌الدین از کادخویش استعفا جست وبوطن خویش دفت ود انز و آبود تادد آتجا سال 56 در فذشی ۰ تجیب الشین جر فادفاتی بکی ازیپتر ین شعر ای سبك عر افی‌دد قر ان هفتم بوده د مضامین بسیاد بدیع دد الفاظ رقیق دادد . دیوان اشعاد وی شامل چهاد هزاد ست فصیده بدستست و موی بشر و هند نیز ازوست که در همان قاس وشاق سروده است. ۹( ثر بد ا لك ی احورل اصذها ای امل‌وی ۳ اسقر این نه ی ولی‌جونمدتی در اصفهات زند کی کر دباصفهانیمعردف شده درجو اني از خر اسان بهنددستان سس شارس( 3 مد بارایا دکال‌فار س‌در مد مد‌تي‌هداح مسعثبن | بس کر سل سعدذنگی بود «درسمن بنظاء الدین «ذیر #کبیوستگی‌داشت دددمیان دی وشعرای عر اقوفادس که در آ نزمان بودند دقابت اناد و ددین دقابت هر کدام قصبده‌ای نزد صدر الشريعة بخادی فرستادند 2 اد امیر زک الدین راب دا که از اهب.ای ععردف زمان بود بامتهان ابشان گماشت و ددین امتحان برتری فریدالدین ثابت شد د میس و از شیر ان باصفهان رفت و نا خر عمر دد اصفپان مقیم بود و در ای فرن هفت در اصفپان رحلت کرد #جعصی هم مر گت وق در بتار | نو شعه ات , فریدالدین حول دیز ا شعر اش «عر رف 4رن هفتم اي انست که سم میلگ عر آثی وصایه تیکو بعی سر 2 ده «لی بیش اد دیگر ان بصنایع لفضظی 3 میجسنات کال دلبستگی داشته 2 بیمین جپهت ولاف ه ۲0 صنایم شعر یک مهادت رام داسنه است . درو ان اشعار وی شامل نیرگ هراد ژِ با حرف بیج بش ستستا : شعن قرن هفتم ۱۷ ۵ ) مصلحالسدین ابو مجمد عیداللهبی مرف بی مصلح بن مذرف سعدي شیر ازی دد حدژد سال ۲۰۵ و 7 هجری در شیر از متولد شده 2 یش از امتیلزی مغول بدزم تحصیل بخداد دفته ودرمدرسه بظاءیه علوم متداژلدمان‌خود دا درك کرده و ازاستادان معروف آن ذمان .ماتند شمس‌الدین ابوالمظفر بوسف ابن‌قز ادعلی-عر وف بس‌طابن | لجوزیدشیح شهابپ‌الدین »پر وددی‌به ه‌مندشده‌استودر اثر این تعلیمات عادف پیشه شده 2 بس از فراغت اذتحصیل سفرهای چند در دریاد اسلام کرده فظاهراً باقصيتقاط آسیای غربی دفته‌است دیس اذعدت عدیدگ بشپراز با گشته ودردر بار آتابیکان‌فادی»ترلمی بافته فبانابيك سعد پن آبی بکر بن‌سعدبن‌ذنگی دز دلیعپدی از منتسب‌شده و تخاس خود زا ازو گرفتد ژ‌ ظاهرا آزهمین دما دوره شاعری اوشروع‌شده‌اسی این اناييك سعدپس ازمر گ‌پدر که در۸ اتفاق افتادهای ادنشست دی دوااده دوز سشترددین مقاع نبوددچون هنگام عر گ بدرددشیر آذنبود ودر تفرش قم مسکونت داشت موقعی که‌عازم بود درداه دحلت کرد دلی چون درزمان بدداختباد کارها بدست اژبود سعدش دد همین دژده مداح اوبوده است داین‌شاهز اده «دیرددش شعرا و ادبا سیادشایق بود 2 جممی کثیر از بزم ان ادب‌اي ايران از وی متنعم شده‌اند. پس [ذبرچیده شدن دستگاه اتاییکان فادس داستیلای عفول بسر آن دبار سعدیدر سلاتمداحان خو اجه‌شسی الدین صاحیدیوان دبر آدرش عطاملک‌جوینی در | مد وبس ار مصایبی که برای این خانواده رخ داد دیگرسعدی بممدح دی‌گری اقبال نگرد 3 بازمانده عمر خوددا ددییری ددخانقاهی که ددشیر ازداشته است‌بانزوا کنر انیدوقسمتاعفام ازغز لبات‌خودداددین مدت‌سر وده‌است . عاقست دذشیراز درشب سه‌شن ۲۷ ذی‌الحسهٌسال 1۹۱ درحالی کهبیش اذهشتاد سال‌ازعمر وی گذشته بودرحات کرد و در عمان‌محل‌اقامت خود مدفون‌شد. سعدی‌بی# ات بزد گترین شاعرایران دیحی آذیزد فتر ین شعر ای حهانسی : نا کنون‌هیچ کس‌دردبان فادسی بر دانی و اطف‌وساد کی دشوایی دا سجامد فصاحت‌دفر بیند ۳ (فاظ آوشعر نگفته است وبسمیی چیه غز لهای‌اودز بان فادسی بی‌نظیرست دچون عنتهای ساد کي ودداني دا ددساده‌ترین احساسات ۷۸ شمر فرن هفتم علبیعی بکازیر ده بهر ذبائی که ترجمه شود ازذیبایی آن کاسته نمی گر دد همین سیب دزنماععالم+عر وفی‌شده و دد سلأت‌بزد گان فر ند آدمی‌در مده‌است, در نظامد نمر 2 افسام مختلف شعر اد قصیده و غزل دقطعه د مثنوی و مدح زمعاشته دحکمت اتصیحی درمنتهی در چهفادد بودهوساتانشایا۶ نیز دز نثر فارسی‌همواده دذهر طبقه ار ا‌مطاوب بو ده دنموثه بهمر بن در شمر ددشنداست. کلمات تظم ونر اشاملی جدین در ساله و کتاب مستقاست : عزلیات او که بپترین نمونة سبك شعر ااست و درنپابت لعلفدشیوایی سروده‌شده‌است شامل چهاز کتاست: ۱ - غرلیات فدیم» یات ؛ بدایم » خوانیم ۳ هر گسمتی شاعلغز لیات يك‌دوزهازعمر اودست. ۲ - بوستان باسعدی‌ناهه منطو مه‌ایست ببحرمتقارب تقریبا شامل ده هزادییتکه در 1۵0 بنام ابوبکرین سعد نظم کرده و شاعلی حکایات ژ ابواب چند درهعابف واخلاق وحم وسیر دسلوك و اهنالست د انجملة معردقترین کتاب‌های‌نظلم فادسیست ۰ ۳ - ذلستان که معردف‌ترین کناب نثر فادسیست «درسال 1۵7 بنام همان اتاييك‌تمام کردهدمعر وف ترا | نست که بحدوصف در آ رد . > قصاید فادسی «عربی فترجیعات وتر کببات 2 مقطعات دابیات بر | گنده (مفردات) پاعیات کهعر بش شسمت جدا گانهاست ۵ _رسایل میختلف نثر شامل: میجالبی بنج کانه »سول صاحب دیو ان » دسابل عقل دعشق + رساله تصییمت‌ملوك ؛ مات ومیزانددصرف افمال عربودرضمن دیباچه‌ای بر کابات‌خودتوشته که | نهم رساله جدا گانه است . . ۲ بت منفاه مات میفتاف شاعل : موی گر یما ۰ سرأئی » ملععات 1 تایه . کلیات سرت ۳۹ دنسر تقریماً شامل نهر از بیتست 45 علی‌بن ۳ احمدین ابی‌بگرمع روف سیستونل درسال ۷۲۶ جمم گرده است , 5) خو اجه دمام‌الدبی تیربزی ازمشاهیر شعرای أ ذد بایچاندیکی اذبم‌ترین غرل سر ایا قرن هفام ابر ان برد وباخاندان جوشان ببوست‌گی رام داشت 3 هموازه در مر بززهیی‌دیست ودر ان شیر دلادت بافته ودرسال ۲۱۶ درهمانجا در گذشتنهاست . دیوان غز لیا او که اشماد سیار ددان دل‌انگیز در میان آن هست شاعل نزديك ددهزاد بینسی و مثنوی صحبت نامه نیز آژدست که بنام خواجه شرف الدین هادون شعر فزن هفتم ۱۹ پسر صاحب دیوان جوینی صردده اس . ۷) امیرر آن‌الدین حمیی‌بن عالمبن ابوالحسن حمینی هروی عغوری فخرالسادات «مروف بامیرحمینی پاحمینی سادات اذمردع شهر غزیو یازیو د کوهستان عودبود. ازیزد گان عرفا 2 شعرا ونویسند گان فرن هفتم اپرآن بشمادست 2 بیشتر ایام خوددا دژشیر هرات‌سی گذداند و بارشاد عردم می بر دای و«بحلهای که وگ در آن ساکن بوده هنوز در هر ات نام میخله عبر حسیتی سادات معر وفست ۶ اد بیرر وان بهاء الدین ز کر بای علتانی وشپاب‌الدین سپردردی بود و در ۲۱۸ درهرات رحلت کرد. دد تثر کتاب بسیاد معروفی درنسوف تالیف کرده‌است باسم نز عذالارد(ح که در ۷۲۱۱ تمام کرده و دیگر از مةالمجالس که دز۷۲۱ بایان دسائیده 2 دیگر روحالارواح ودیگر صر اطالهستقیم‌ژدد نظلم چندمتدوی او بدستست پگی زادالمسافرین ودیگری کنز الر موز که لجملةُ بهترین منلومات عرفای لیر انست . ۸) سعد الدیی یانجم‌الدین محموذبن عبدالکر بم شبمتری متوله ۵۲ از مر دم شستر آذد بایچان «ار برد کات مشاینج آن دیاز یود و ارعلمای تاعداد تبریز بشما مبرفقت دادفات خویش دا در درس دبعت عی کذد (ندودرسال ۶ قدتبریز رحات کر د. سیخ #مستر که لف موق ععر و قست باسم گلشن‌داز که شر دح بسیاد بر آن نوشته‌اند 2 ار آن یره شرح کمال‌الدین محسین اردییلی‌متخلص بالهی دد فرن دهم و شرح شاه داعی ای اه شیر ای نا نسایم کلشن و شرح محمدبن بحبی بن‌علی لاهیجی تألیف‌در ۸۷۷ وشرح مخافر الدین علی‌شبر اذکا دشر ج اددیس بن حساع آلذین بدلیسی موزخ معروی فرن دهم تر کیه و شرح شیغم‌بابا نممة ال بن هحمود خچوانی رشرح حاج‌میومدابر آهیم‌ین مهمد عأی‌شر یعت مداد سبزو ای خر اسانی دنیزشرحی بعبدالرجمی جامی‌نسبت داده اند که تردیدست لو باشد داين منظومه دا بزبانهای انگلیسید آلمانی ترجمه کر دهاندو از معر دفتر ین کنا بپایعر فای‌اير انستوددهاه شوای ۷ امیرحسنی هروک سوالاتی ار دک بنقلم کر ده و ججواب[ نها را بنظم سرژده 2 سا این هو ادا ار لدعپا زده‌امست. بجر ان ۵ سنوی دیگریکی پاسدم شا مب زباسد ۴ دیگر .۱۷ ۱ شعر فرن هفتم باسم سعادت نامه سروده است 3 خود تصریح می کند که شاعرنبوده 2 اين دسیاه دا بر آگ اظهارمطالب خویش بمش گرفته است . دز نتر نیز دسابل چند دد توف تألیف کرده از ان جمله‌است حن‌الیقین ۵ مر آت‌المهطققین . ۰ سعدالدین نزادی قهستانی ازغزل سرایان معردف قرن هفتم ایران‌بود ودردمان خویش‌شیرت‌بسارداشت وازاسمعیلیان قیستان بودبهمین جية دردیارخود هنز وی می‌دیست #درقابی« بر جند آقامت‌داشت ای خود داازنام نز ار بن‌عستتصر خلیفه اسمعیلی عصر گرفته بود که اذائمة اسععیلذایران مشمادعیر فت . وی‌ددسال ۷۲۰ رحلت کر د. نز اری عزل دا دوان ۶ اعیف می‌سروده ژدیوان وی شامل نز ديك هفت هز از بت بذسست و نی د9منظو مه دستور نامه وسقر نامه داسروده است . ۰ ]هی رخسر و بنآ یر سیف‌الدین مهو دد‌هاوی بدرش لاچین نام اذتر کان خثایی تر کسیان بود ود استیاری‌مغول از پلخم بهنددستان فر اد گر دودرخدمی ساطان شمس الدین التتمش دد آمد و بامیر سیفاادین محمود شمسی ععروف شد و خسرو بسرش دز سال 1۵۱ دردهلیولادت یافت ویس ازمر گ بد که درسال ۵۸ روی‌داد بسر پرستی‌شالش ترییت یافت و اذ آغاذجرانی ددحمابت پادشاهان دهلی‌دد آمد مد احپنعتن از یشان‌شد که تخستن ایشالنمعز الدین کیقباد(3۸۹-۱۸) و أ خرین‌ایشان سلطان‌مسمدین تغلی(۲۳۰-۷۲۵) بودو در همان سال جاوس این بادشاه‌ددد بیع الادل ۵ دردهلیدحلت کر دودر رقعه‌نظام الدین اولیا مدقول‌شد. خسرر دهلوی برد گترین شاعر ابراني هندهستانست 2 بپمین جهت ارزا سعدی هنددمتان لپ داده‌اند . دز اقسیام مختلف شعر مانند مدح رل وعننوی مهادت داشته دلی شاه‌کاداد پیشترغزل عارفانه اسی‌که الفاظ ریق دمعانی دقیق دا با فکرتصوف آمبخته است ودد تصوف پیردعادف حشم‌ودهندوستان نظام‌الدین اعلیا بود. کلیات وی انحیث نظم وثردادای چندین مجلد کتابپای جالب توجهست. بدین قراد : ۱ تحفةالصتر شامل غزلیات د اصاید | ۶زعمراو » ۲ ب وسطااحوة شاعل اشماراواسط عمرء ۳ - قرةالکمال شامل اشماد از اخرعمردی » 6 بقیة نقبه شامل اشعاد بیرگاد» 8- تهابةا یکمالب شامل‌اشماد شعر فرن هفتم ۱۷۹ آ خر عمر وی | س مطلمالاتو اد ددبر ایرمعزل الاسر اد دریگ تمام کر ده » ۷ ب شیرین ٩‏ خسرد در برابر «نظومة خسرد فشیرین نطاعی که در۱۸ تمام کرده » ۸ - آيلي #مچنون ددبرابرمنظومة‌نظامی که در همان سال تمام شده است » ٩‏ آییته سکندری دز برابر اسکندر نام نظامی که در ۲ ماع گر ده 4 ۱۵ سس تلبت بهتتممت در برایر هشت بیکر نظامی که در ۷۰۱ بانیجام رسانده: ۱۱ قر ان‌السعدین بودنخزن- الاسرادددشرح ملاقات معز الدین کبقیاد ویر ادرش ناصرالدین بغر اخسان شاه بنگاله در ۱۲۸۱۸۸ مننوی:هسپیر هدرن مععتاف »۱۳ -مشمویعفتاح[لفتو ح بوذن‌خسر و دشیر ین دزفتو حجارل‌الدین فی وزشاه ۱۸۹ تا ۱2/۱۹۰ م:ظومه خضرخانددولرانی باعشقیه دزشرح معاشقات این دو تن که معاصر دی بوده اند » ۱5 - تغلق نامه دز فتوحات عیات‌الدین تغلقشاه . ملفات وید نثر عباد تست اذ: ۱ خر این الفتوح درتادیخ‌سلطان عالاء الدین محمد خلجی (۷۱۵-۹۵) که باسم تاریخم عالایی‌نیز معر دقست ۶ تقلیدبیست از تاج‌الما ثر حسن‌نظاعی » ۲- دسایلالاعجار بااعجاز خسردی ددفن انشاء . ۳ افضل. او ایت مجموعه ملفوظات نظا‌الدین اولبا .این قر انخمسة نظامی رد اجو اب دفه همنو بایت پنج گان تر اه نز ديك هیجده هزاد بیس دد سه سال بطم کر ده ِ ۳ بیداست که طیم از باه حد رون بوده است و نزدیات صد هرز ارشعر ار وبافی مانده و گزشته ازش. وعر فان‌دانشاء دز موسیتی هم عپادت داشته ونیز 7 الم تست ن مساتیمست که بر بان هندگ شعر گفته است . ۳ ) خوا چه یرآ لدین جصی ان علبی سجزی دهاوی محرثف بحسن دهلوی اذشا گردان مصاحبین امیرخس ددهلوی بود وازشعر | فعرفای معردف قرت هفتم‌هندوستان بشمادست. مدتی دردر با سلطانمحمدین عیات‌الدین بلبن 2مدنی نیز ازمداحان علاء الدین محمد خلجی بود وددعمن جزومرپدان شیخ نظلم‌الدین اژلیاء شمادمیرفت دامالی #تعلیمات مرشد داستاد خود دا چمع عیکرد ودد سال۷۲۷ با ۱ دز دولت | باد هندوستان ۶ دز دزباد معمدین تخاق شام در گذشت . و اجه حسن دهاوی از بهترین شعرای فادسی ذبان هندستانست «قزل عادفانه دا نیکوهی ۷ ۱ شعر فرن هفتم سروده » بومین جپة اه دا نظیر حافظ در هندوستان دانسته‌انه «دیوان دی شامل نز ديك نه هر ازیت غزل ومتنوي دز دستست. ۲سیدسراجالدیی سر اجی سکزی اذشعرای معردف قرن هفتم هندوستان بود بهست ددسیستان مقیم بوده ودر در باریادشاهان | لخاف می‌ژیسته مالك نصر ق الدین ابو الخطاب خسردشاهین بهرام‌شاء دا مدح می گفته است 3 پس از کشته شدن وی و پروژفتتةً مفول از سیستان گریخته و «ربستان بمکه 2 بمدینه دفته است 2 از آ تجا بهشده ستان افناده د بددبادشمیالدین التتمش (۰۷_شعبان 2۳۳) راهیافته و جزو مداحان «ذبر ری نظا‌الملك قواء الدین محمدین محمد چنیدگ شده است . دیوان وی شامل بنج هزارست م-وجودست و وی درسيت فصیده خراستانسی اسنات کاملی بوده است دیکی از آخرین شعر اییست که بدین سك سخن گفته‌اند . ۳ قاضی نظاع‌الدین محمود قمری اصفهانی عتخلص,قمرمعروف‌بنظام اصفهانی یا قاضی نظام الدین از شعرای معردف عراق دد قرن هفتم بوده است و در اصقهان می ذیسته و مدسی هم مداح انسابيك ایوبکرین سعدذنگی بوده است از مختصان خاندان خسندیان اصفهان بشمادهي‌دفته و فصیده دا بسبلک عراقی با القاظط دقبق دععانی دقیق خوب می گفته است «اذجمله درسرودن |شعاد ملمم دست داشعه ودیوان وک شامل جیار هر ادبیت بدستست . 5 قاضی ر کی الدین دعوی‌دار قمی ازشعرای نامی اواخر قرب ششم و اژایلقر ن هفتم بود. نخست درقم عی‌د یست ژآذمداحان جسامالددله ازدشیر پن‌حسن ملگ الجبال ببادندی ( 9۱۷ ۰۲ ) بود یس اذانقراض این سلسله اذ خدمت این خاندان «نفلت شد رظاهر [ تا ادایل قرن هفتم نیز می‌ذیست ۶ در تبر یز در گذشت . ددنظم #نثر فادسی عهادت داشته د9سده دا سك شعرای عراق نیکو می‌سم رده اد اشعاراه جز اند کی نمانده اسب . ‌) زر انشت هر ام نی لاذو ار رد تیان هقیم هندوستان بوده وازاحوال وی اطلا ع‌چنداني‌نیست. درسال ٩4۷‏ دداپاتي دا که‌ددمیان ذرتشتیان داجم‌بز ند گي مر ترن هفتم ۱ ۱۷۳ زدتشت بیاعبر معردف اير ان متداژل بوده اسصت باسم زدانشی‌نامه ببحر متقارب نظلم کرده و اشعاد بسیاد بلند دد آن مبائست که مقام وی دا درشاعری مسلم عبی‌دانرد نیز کتاپ ارادی ویر آفنامه را که امتون معرفف پهلویست بنظم | ورده است . 0 اثیر الدین مفضل بیعمر ابهری اذعکمای معردف ۶ علمای نسامی قرن هفتم بود. نخسحدرعراقو اصفپان می‌ذیسته ازشا گردان امام‌فخرد اذی‌بود ودراستیاه مغول ازایران گر یخت ود رازدروم ساکن شب ودرا نیا بتعلیم وتألیف هی بر داخعت و دعاقبت در ۰۱۰ رحلت کرد . اثیرالدین ابپری ددمنطق ددیاضیات و تجوم وحکمت مولفات معر وف دارد از ان جمله است کتاب ایسا غوجی ددمنعلق دهداية المکمه‌در منطق دطبیعیات دالپیات که شروح متعدد بر ان نوشته‌اند ودد ضمن شعر فادسی را نیکومی‌سروده ودداوایل عمر پاجمال‌الدین عبدالر ذاق اصفهانی مشاعره می کرده‌است دلی اذشر ادجیزی بلست نیس . ۷ ای‌حدالدیی حامد ب ابیالفحر کرماتی ازعر فای مشپودقر ن هفتم بود و بیشتر آذایاء عمرخویش دا درسفر گندانده چنانکه مدتی ازجوانی خود دا ددادیل گندانیده و انجا معتتدآن سیانداشته دسس‌چندی دردمشق دمدتی دربهداد بودهه جمعی کثر آز عرفای معردف آن دمان خعدمت دی را درك کر ده اند و وي از مریدان شیخ د کن‌الدین سجاسی بوده دبامحیی‌الدین‌ابن‌العربی «شمسالدین‌تیریزی معاشرت داشته دفخر الدین عراقي دادحدی مراغی د سبدحسینی اذ شا گردان وی بوده‌اند وددسال ۱۰۳۲ پیشوایی صوفیان‌بشدژد دردباط مردبانیه عنصوب شد ودرسال ۵ یا ۳۷ ذحات کرد . احدالدین کرمانی ددشعر فادسي بمسلاث عرفا بسیادتوانا بو ده وذ باعیات در تصو ف بسیاذهعر وفْست که‌سیازگ از انیا باسم عمر خیاعمعر رف شده وئیزمشوی مسیاحالادداح دا سروده است که بسکی از بهترین منظطوصات عر فاي ابر آن بشمادمی آید 2 شامل ۱۹۸۰ دبسست . ۸) امير بهاء الدین مرغینانی اژوذدا «منشیان دشعرای معردف قرن‌هفتم بود . اذسوی‌بدد ازخاندان شییم‌الاسلام فرغانه واژسوی مادر اذفرزندان طعان خان ۹۹ كثِ شعر قرن هفتم ل بت حکمران فرغانه بود دتخسی اذمداحان قطب‌الدین انوشتگین خوارذمشاه بود ونا زمان ارغون خان نیزژاده ماند وعمیدالملك حش دی دا بخدمت سر خودیسو کماشتدوذارت بوی داد دعاقیت ددسال*عحیش بروی بد کمان شد داودا کشت. بهاءالدین مرغیناني از شعرای «عر وف عصر خود بوده است ولی آز شعر ار جزاندکی بای تما تشه اسي ۳ ٩‏ ) سید قواعالدیی حسیی بن صدرالدین علی ذوالفقار شروانسی ادشعرای معروف اواخرقرن ششم دادایل فرن هفت بود. دد اواپل عمرمحاصر خاقانی دفلکی دجمالالدین عبدالرژاق بود ودد | ذدبایجان می‌زیست سس جزه مداحجان [تایبات و سف ياج از اتاییگان لر متان یل و بو سیله خو اجه ومیل تشر ک) وذیر بدان دریازداه‌بافتد گو بنددن۹ ۱۷ ددتبر یز دحلت کر دو ددمقیر الشعر ای‌سر خا‌عدخول‌شد. اما چون تصیده‌ای ددمدح سیورفتمشی د ۸۳ سردده است پیداست که تا اين ذمان زاده بوده وشاید در 2۸٩‏ دد گذشته باشد . سیدذو الفقارازد د گان شعر ی آین‌عصر بود و ددفن خوش مپادت د شهرت نام داشت 2 مخصو صا دد ساختن اشعاذ مصنو ع بسیاژ ز بر دست دون 2 ازجم وی اید مصنو ع ااست قصیدهای باسم ۴ مفاتیح الداام قی مدای الکر ام» که معر گفست ددشعر ذوالفتارتخاص میکرد ودروان وی شامل نه هر از یت بشمنتوت ‏ ۳۰ ملث ر ضی | لد نن با بای‌فزوینی از امر ای محتشم فرن هفتم دسو ده 2 بماندان‌جورنیان اختصاص داشته است 2 بانکای ایشان بحکمرانی ادبل د صوصل شمر فادسی مپادني کامل داشنه دازشعر ای نامی ذمان خود شماد می‌دفته است #لی از اشعار آجز چتد قوی له مدب کا نذست تیسیت . ۱) شیخ‌سیف) لدبی | بو] لمعالی سعید بر مظفر قامذی باخر زی ملقب بشیخ المالم دعردف سیف‌الدین صوفی متولد در 5۸ ازبزر کان مشایخم اواخر فرن‌ششم رال فرن عنم آدر ان 00 از شا گٌردان نجم‌الدین کیری بو 2ه دس از شرادت رجا ار شعر رن هفثم: ۱۷ فسه مغول از خوازدم‌پماژداءالی دفته د با ماندء عمرشود را در ان دیار گندانده ۳ ر گان عر بای خر أسان بشما عی‌درفته و دریخادا ددشب پکشنبة ۲۶ ذی‌القمده ٩‏ دحلت کر ده است . وی دد شعر فادسی نیز دبردست بوده و دباغیات معرقفی سروده است که بعضی اذ نها باقیست < دساله‌ای دزعش نوشته است . ۳ سعد ادن سعید هر وی ازشعر اگمعر فیدر بادمغول9 اخستعد |ح‌خو اچه عز الدین‌ظاهر فریوعدی«ذی ر خر اسان‌بودهدسیس بددبادعنولداءیافنه ومداح‌غادان خان و الجایتو بوده وتا سال۷۱ که الجاتودر گذشته نیز دنده‌بوده‌است ۶ددضمن بخوأجه تشیدالدین فطل‌اله وذیر اختصاص داشته و ذمانی دد اصقهان ذیسته وهسم ان‌ابيك تصرةآلدین احمد اداتابیکان لرستان دا مد گفته است ودیت۷۱ دز گذشتههو قسایدی بسك شعرای عراق دد منتهای خوبی می‌سروده دلي دیوان دی بسدست تیست و اد اشعاز اه چند قصیده مائده سک . ۳۳) شهاب‌اندیی بن مال الدین بداونی معردف بشپاب مپمره ا هسردم بداون ددهندوستان بودهه از شعر اي بسیادمعر ف ان دیاز بشمادمی‌دفته دشاعر در باز دکن‌الدین فیردذین شمسی‌الدین التتمشی معردف شیر وذشاه (۸۳۳ - ع۱۳) بوده‌است ودردد باراین ساسله‌دددهلی ژندگی می‌کرده 2درشمر شپاب تخعلص مي کرده دقصیده دا پسبك شعر ای خر اسان نیکومی‌سردده ولي ااشعارااجزاندکی نمانده است . 4 ) خو اجه حکیم عمدة‌الملك با فخر الملك عمیداندیی لوبجی ازمر دم فص لوبك آزتوابم سنام دد عندوستان‌بوده وددصال ۰*۱ ولادت یافته‌وتاسن ۰ سالگی تیزژ نده‌بوده یعنی‌تا1۱۱هم ذیسته اسی و برخی دحلت آودا ددسال ۹۸۳ آورده‌اند و در ذمان سلطان تصبر الدین محمدین بلینمعردف بخان شید 2 مشموذد بقاآن ملاك شغل مشرفی داشته است د پس از آن چندی دد بند افتاده د تیز مدا ناصر الدین محمودشاه (6ع1 - 16 ) ازسلاطین دهلی بوده است ۶ عاقیت دزهمان ناحيهٌ سنام در گذشت دهمانچامدفون شد. دی‌نیر ازشعرای بسیادمعروفی‌هندوستان بود داشماردید| درف هنگیا بشاهد لغات بسیاز | ودده‌اند 2 قصیده ذا بسبات شمرای ذربایسان تیکو هی‌سر ژده ۶ دز شعر #حمد تخاص مب‌گر ۵ دی دیو ان دی نمانده 2 ۱۹ 5 ۱ شعر فرن دفتم بعضی اقصاید بدستست . ۳( اهر الدریی بچه‌اي هعر اف بناصر شیر ای اغزل سرایان معردف فقسرن هفتم دازمعاصرین سعدی‌بود. اصل‌دی از بچه بود که قصبه‌ای بود ازعتعلقات رامجرد درمیان دادسد اصفهان باشدولی بیشتر ددشیرازمیدست و ازاحوال وعحژین چیزی پدست نیست . شرل عاشٌقانه دا بسك شعرای عراق و فارس در منتپای خوبی می سروده و ددین قین بسیار شهرت داشته است دلسی از غزلیات اه جز انسدکی جبز ی نمانده است . ۲ فخری غواص اذ شعرای هنده‌ستان ددین ذمان بوده لی از زند گی‌اد جیزی معأو #نیست‌بجز تکه‌دردر با علاءلدین خلجی(۲۱۱-۹۵) مید ستهوفر هنك نامه ز! بنام وی نغلم کر ده است . ۳۷( لطیف الدبی احمد بن مجمدبن آحمد‌بی محمد کلامی اصفهائی اد شاعر ان این شیر ساکن عحلةٌ دزدشت بوده وازمداحان بادشاهان و بزد گان‌در بار مغول بشماد می‌دفته» ازاحوال دی جزین اطلاعی نیست که کتانی‌شامل عنتخب آشعاذ فادسی‌بنام موس‌الاحراد فی دقایق الاشمار کر د | ورده که در رو بنیجشنبة ال رییع الاخر ۲ بایان زسانیده 2 برخی اشعاد خود را در آن آورده است ۶ این کتاپ را بعدها محمدین بدرجاجر هی همین اسم بنام خود گر ده و اشعاروی دا از آن حذف کرده دبرخی ازسخنان خود دا در ان جای داده است . ۸ حجمال الدین خلیل شرواني ازشاعران آذدبایجان ددین ددده بوده و تلا اثری که ازو هست مچموعه ایست ازدباعیسات بعنوان نزهة المجالس که بنعام شرو شاه علاء الدین فرببرذ (11۲ - )4٩‏ گرد آدرده دبرخی اذاشعارخود دا تیز در ان بای داده است - ۳۹ تجا(دین آبو بکرمحمدبی مود د‌ظاهری معروف نما ادی‌زر کوب از بزد فان تفر هاش فرن هفتم ] ذربایسان بوت واندانفمندان بزر گ شیر ریز بشمار می ز فت و از مر بدا سعدالدین حمو کی ده ت ود وا که عبعدالذدین تتبر بز رفته و ناه شعرفرن هفتم ۱۷۳ در آن شپر مانده ی زا مجذوب خود کر ده است د خواجه‌دشید الدین فسضل اللدوزیر معرژف با بساد اجتر ام می کر ده أست . سر اتححام دز ۵ زجب ۷۱۲ دذ گن شته و مر قد وی در کودستان کجیل تبریژ تا مد‌ها معرثف برده است. ج‌آلدین زر کوب از شاعران متصوف زبر دست مان خود بوده و اشعاد صوفیانه د! بسیاة شیوا هی سر وده که برخی از نها بدستست لد تصوف مولفائی‌داشتة استاز ان جمله دساله‌ای در بیان فتوت شادسی بنام کاب ألفتوه. ۰ اصر نیزازشاعران قرن هفتم بوده نها اثری‌که آزدهست فتوت نامة منظوهیسی تقریباً دد ۷۰۰ بیست بر وذن شیرین دفرهاد دحش ی که دد 2۸5 بیایسان زسانیده است وشاید دی همان ناصر بجه‌ای سایق الة گر باشد . دیب درفرن هفتم چند تن شاعر در | ذربایجان واران بوده اند که ددنذ کره ها ۶ کتابهای دایج ذکری اذایشان نیست «تنها جمال‌آلدین خلیل شروانی ده کتاب نزهة المجالس سابق‌الذ در بر خی‌دباعیات اذیشان نقل کرده است ۶ نامپای ايشان بدین قر ادست : اين طلحه » ابوالفسل تبریزی » قاضیآبو الماجه » افضل اسفرآیتی ؛ اليي گنجه » الیای‌میدانی » بانجیب عمر » بختيازشرداني » بدد تفلیسی » بددقوامی » بدد مچرمی» بدیم بیلقانی » برادد بحیی » برهان‌اندین حسین » شیخع برهان الدین گنجه : بپاء شردانی » بپاء لاغری » بسر اقضل » پسرحافظ » ابوالیقا ؛ ابوشرف » بسر سلسلة کنجه » پسرقاطی ددبند » پسرقای‌قزدین » تاج‌الدین اشنوش » تاج الدین بخادی ؛ تاج جبلانی » تاجزنگانی » تاج‌خلاطی . تاج‌صالح » تاج قر اسی‌قزدینی ؛تاجکاشی؛ تفلیسی شردانی » قاضی جمال الدین » چمالااملك » جمال بخاری : جمال چساج ؛ جعمال حاجی شردانی » جمال خجندی » جمال خوبی » جمال سر خسی » جمال سقا؛ جمال عصفورگ » جمال عمر + جمال غزنوی » حاجی جمال گنچه ؛ جمال مجددی ‏ جمال محمد ء جمال محوی » جمال ملکشاه » چنید گنجه : جهان گشته » حدیثی ؛ شیخح حسین سفا » حسین هزادمرد ؛ حمید پسردشيد گنجه ‏ حمید تیریزی ؛ شیر با ۱ ۱ مر فزن هتم [پونید » خطیر جر بادقانی ء خلیل خر اسانی ؛ خوافی ؛ داصدژنگانی دشید بیلقایی زشید خواری » دشپدشردانی ۰ دشید گنجه . دشید بروی » امام دضی » دضی گنجه» درکن بسرقاضی »۰ دکن خوبی ؛ دییسی » ذاهد » کی کاف » زکی کاشغری » ساوی » عوفق السراج + سر اج اسد | بادی؛ سعذرعد گنه ؛ سعن‌سهر قندی ۰ سعد صفال : سعد کنجوه + سعید شر دانی » سعید کیلانی » میلیمانشاه آیده » ماگ » سیث ال : مین بخادی » سید شیرادی » سد غزئوی » سید قزنی ؛ سیف الدین هاردن تفلیسی ؛ سیفی » شرف الدین مرتضی « شرف اعرح ؛ شرف بیأمانی » شرف جر بادفانی » شرف سااگ ؛ شرف صالح» شرف هحمد : شرف مراغی » شردانشاه » شمس اسعد گنچه > قاضی شمس‌الدین اقطع » شمس الدین الیاس عیدانی » شمس الدین مسمود » شمس الدین هروی » شمس اهر » شمس عمر گنجه » شمس نجساشی » شهاب اسفراینی » شپاب خواریشهاب‌دفتر عوان»شهاب سرخسی» شیاب کاغذی» شهاب‌موّبد» شهر باد زوذنی » شیخ گرمانی» صالح‌بیلقانی» صانعی» صاین‌م راغی: صددالشر بعه»صدد خجندعه صدد ژنگانی ؛ صدد کرمانی » صدد لر بختبادی » صدد مپذب الدین ء صفی بیلقانی » صفی جر بادقاتیی»صفی شر ۶ آنی ظپیر الدیند اد ظپیبر خو اجی ؛ظهیر طو سبی»عبد ال ر جمن؛ عبدالمز یز گنه عبداله قسری» شیغ‌عبده» عتمان‌مراغه «عزاصفهانی؛ عزالدین‌شهری » عز الدین‌شر وانی » عزبزشغرده » عزیز الدین شردانی » عزیز پوالیقا » عزیز علی‌شر دانی » طر یز ال عصدی + ملا الا آلدین » عللاء الدین خو ار ی عنرع الدین کبود بحامه : علی‌بن‌الحسین » علی حسن » علی شرذاني ؛ علیشبر خراسانی : عماد الشرف » عماد بورضی» عماد دبیر» عمآدشروانی» عماد فادسی ۰ عماد کنیجه : تماد محمود » آمیرعمر کسچه » عیانی کنيجه » ملک قضر الدین » فخرالدین ابوبکر ابپری ؛ فخرالدین مستوفی » فخرعبد المچید » فخر قودی ؛ فخرقتایخ , فخر دنجه فخرمراقه » تخر نقاش » ففر هرری » فربد خوارژمی »رید دیب قح تفلیسی + قساضی مراشه » قراچه »قطلب اهری» کریم طوسی » کریم نیشابوری ء قاضی کمال ؛ کمال ابن العزیز » کمال اسعد زیاد , کمانالاسلام خچندی » کمال‌الدین ابوعمرابپری ء کمال تفلیسی » کمال کامیاد » کمال کال » کمال کنمانی» قاضی کمال غراغه » لطیف تقلیسی » وش سمرقندی » مالو قزدینی (0) ؛ قاصیمجد الدین بابکر» مجد تاییدی ؛ مجد ذنگی » عجد طالم : «جد طایبی ؛ مجد علوی ؛ مد کی للانی ؛ میعةو ملٌ چر فادقاتي » مسمدالدییلی + معمرثد طبیپ اددپیلی؛ سلطان محمدعحین؛ سید محموده مختصر گنجه؛ سید مرتضی ء مشرفه مظفر تبریزی » معین الدین‌بختیاد » معین‌طنطرانی » عفرب با کو » موفق الدین‌سراج» موفق عبدالجلیل » حوذب شرداني » هپذب کر خی » مپذب تبشابودی ء ناصر » قاضی نم » تجم‌الدین حمید سیمگر » نجم‌الدین عبدالعزیز + نجسم طرفی (5) » تجم گنمعه تجیپ ترعذی ؛ نصبر کنجه » تقاسامی بسادی » نفیس شرداني » نود بید ۳ بحیی تبربزی * بمین سبط اصفپاتی » فقبه پوسف . در میات ایشان اشعاد هفست فب نیز شسست بدین گونه : دخترحکيم کاو دختر خطب گ _بچه ء دختر سالاد » دختر ستسی » دختر سعستائبه » دض گنیجه » فاضلة سم قندیه . 1۳2 کته ازشعرای معروف این قرن که ز کر ایشان وذشت درقرن هفتم لک عده کثبر شعرای دیگر نیز بوده‌اند . درمیان میلبله‌های جزء که‌درایر ان شپر بازگ‌داشته‌انن شعر فاد سید + مج بسیادداشته حتی بعضی اذاءر ای آبرانی درآن ذمان شعرمی‌سر دده‌اند از ان مره درساسله ] ل کرت که بادشاهان سیستال بو ده[ زد جداتن ار اهر | در شعهر فادسی ععر رقف بو دهانف ۳ از ار رل ار یشان آشمادی میاه اسي بنیي ق ال ۳ لگ شمسا لین مدید ان آبی کرت ( ۹ ۷ عما تالدین معهمد ان فخر آلدین (ز ۷۲۹۷۷۲۰ ردیر ینکن الدین ٍ‌ ۰۷۰ ۷) وعازعا لدیند قخر آلدین معمد کرت اشاهزاد کان این سلسله . تابیکان فادس نیز بشعرفادسی شوق مفرط داشته‌اند و گذشته از !نکه شعرای سیاددا پرونش داده‌اند خود نیز شعرمی‌سردده‌اند و آزچند تن اذیشان اشعادی مانده اسی اذ انجمله از سلچلوقشاه بن‌سلغر (۰۸۲-1۸۱) واز سلغر شابن سعدبنژ نی بر ادراتایت ابو ب؟ ۳۹ ملو ك شمآنکازه عالک مظظافر لین محمدبرن مبازذ(ء ۲+ - 19۸) نیز شع رفادسی‌سر ودهاست . ازبادشاهان فراختایی کر مان ۱ 5 ۱ شم رن هفتم نیز از صفوةآلدین بادشاه خانون (۲۰۱ - 1۹6) هم شعر فارسي مانده است . امرگ دیگر دز بردزش شعر جدعی کر ده‌اند از تجمله سود تیاه نصر ةالدین کبو دجامه امپر گر ان که دد 2۸٩‏ کشته شده است و شهاب‌الدین سلیمان شاء‌بن پرچم ابوایی اژامر ای کرد انوزدای لین مان تیزیجز کسانی که ذکر ایشان گذشت‌مجد الملات‌بن صفی‌الملاك|بوالم‌گادم بزدی وزیر ابقاخان مقتول درچپارشنة ۸ جمادی الادلی ۸۳ وخواچه شرف‌الدین‌هاددن جویی سر شمس‌الدین صاصیدیوان آمیر بقداد مفتول در جمیدگالا خر ۷۸۵ شمر فادسی سر دده‌اند . اما شعرای‌درجه دومقرن‌هنتم که اذاحو البیشتر ایشان اطلاع‌ددستی نیست داذ هریت چندبیت مائده است بدین قر ازند ؛ حکیم ابوبگر بسن محمد أعی بلخی » اماع‌الدین ابو القاسم‌ین ابوسعیددافمی فزدیبی (متوفی در ۱۳۳ : شاه‌ذین العبادیازین- العابدین عابد بیرمی لادی ممردف بشاه زنده » مظپر گجراتی معروف بءظهرهندی » دضی‌الدین علیلالای غزنوی ( متوفی ددع1 ) ؛ نجیب‌الدین ابوسعید علی‌بن بزغش شیر اری (متو نی در شعبان1۲۸) » اصیل‌الدین‌ روز نی» ابن موفق‌قمی؛ فخر الدین‌بن معدن معروف باین هعین » ابنژنگی شیراذی » افتخاد السدین دامقانی » شاهفود اشهری نبشابوری (منو فی‌دد 8+ ابوالمحاسن (متوفی در0۳) منوچپر بن شرفشاهه‌مردف بابن شرفشاه » آبو نصر مم‌نه ؛ مسعودین نصرئی معردف باین نصرتی » اين علاء * ابن خیام » جاال الدین‌ن حسام سرخسی معردف بابن حسام »مین العابدیدن علی‌فقیه معر ذف بابن‌فقیه » ابن عطاد شیر ازی ؛ تجیشی از «زدای فادس ؛ قاضی بهاءالدین زنجاتی ؛ بدیم الدین شیرادی » بدیع الدین فادسی » خواچه بددالدین دامفانسی » بهاءالدین خجندی » بهاءالدین‌یزدی ؛ بدیمی ذرماني ؛ بدیعی طوسي » شیخءزالدین اسفراینی معردف بپودحسن » ناج الدین ایوالقاسم »۰ تاج‌الدین بخادی » مجدالدیسن تر مذی ؛ تاجالدین کرعانی ۶ تاج‌الدینژ کی » جاال‌الدین‌مهمودشاه » سیدجلال‌الدین جفری » جمال‌الدین اشهری ؛ جالاالدین‌شاه‌هردی ؛ حمال‌الدین سمرقندی » جلال تپربزی » جمال‌الدین بی‌هر ؛ جاال‌الدین دهستانی » جمالی سمرقندی » جمال‌الدین شمر قرن هفتم ۳ همدانی » جمال‌الدین‌عنشی » جلال‌الدین اسکندز » حاچی‌اجمد بشادی » سیدحسن نیشابودی » حمید الدین کازدونی ؛ امیرسن تسر کمیر ؛ حدادی » خلیل شیر ازی » امام خالد خرمشاه کرمانی » خازن ؛ امیر خسر وشاه هردی ؛ شرف‌الدین خضر یز دی امیردکن الدین میر اب » دفیقی فیقی » دفیح‌الدین آبپری » دکن الدین قیاهی ؛د کنی ؛ دیری » ذین‌الدین لنباتي؛ زدذنی ۰ سنابی رداسی ء سعدالدینسادجی » سعدالدین احمد عزیز» سیفب اآدین‌هردی » سعده سعید تیشمایوزی » سمدالدین وداق » سیف - السدین سمرقندی » سعدالندین خلیفه . سردوذ » سراج الدین حسن شیرازی» سدید‌الدین اعود کسرماج » سعد الدین محمد بن موّیدین حسن ین ححمدین حمویهحموگ جورنی(عتوفیددعیداضحی *19 )» سلیمان‌شاء ن تیمودملك سعدالدین فطتزی ۰ شرف‌الدین فطل‌النقزوینی * شمس‌الدین عبدالکريم آبرقوهی » شمی‌الدین میعمد خوجائی ء شمس اوجدی : شپاب الدین خجندی » شمی‌السدین سمرفتدی ۰ صابری » صددالهین ابپری ؛ مصددنظامی با صدد نظام » عیدالسادد تابيتي بسازسی : عبدالر حمن حمویی > عز الدین‌علوی » اوحدائدین عبداله‌بن ضیاعالدین عسعو دیلیانی کاذردئی ( متوفی در 2۷۳ ۱ ۵۸۳ ) » قطب‌الدین عتیفی » صدرعلی شمس الکرجی » عزالدین بابوبه ء عمادالدین یوسف‌لرفضاویی » عباددامغاتی» عبدالکافی » عدختبريزک» عسادالدین| کرم » امیرعزالدین بحیی » خواجهعالم‌سم رقندی ؛ عزیزالدین » عمادالدین حروفی + فخرالدینقلانسی ء فخرالدی نگیلانی» فتح بلعی ۰ فیح السدین ؛ قساری» قاضی عدمان ماکی قزدینی » قمصری » قطبی + قتلوبغا ء کمال السدین ذتجبانی » کمالالدین ابرقوهی » کسیل خراط » گیتی‌شاه » محمود منور » خواجه مژید مهنه : متیر » شرف الدین ملکی ؛ خواجه ععین الدین حسن سکازی ععروف بچشتی ؛ مجیر الدین دامفانی » محمود حطاط ؛ مر شدالدین قاضی ۰ مجدالدین طبیب کاشي » «طلعی؛ موف الدین‌بسبی» نجم الدین عنججم» باصر کاشائی » ناصحی » نظام‌اذدین بحبی » نجم‌الدین کاتبنظاءالدین + خواجه تصیر ادبب » ناصرالدین عین‌الملكك : نودالدین بسبظاه بسطاهي » سیف الدین‌هندد: خو اجه عازءآلدین هندو» بحیي فبر ود آبادی » بزدگ , ۱۸۹ ۱ ۱ نس قرن هشتم دزفر نهشتم ادییات‌آر ان نسبت بقر ون گذشنه دمخصوصاٌنسبت رقرن‌هقت اند کی تتزل کرده سب آن بود که در اداسط این قرن قددت بادشاهان مفول ایران تخفیف یاف دسلسله های جزء که بیشتر ضعیف بودند از تجزية ممالك ایشان فراهمآ مد و انقلاب حوادت دوبازه آسایش زا اژمردم ساب کرد ووزدای معتدد که درقرت‌یش می‌د بسنند مر دم را درعلم و ادب تشویق عیگر دنده ددین قرن بو جود نیاعدند : بسا خاندانیای بزد گی که دد برودش علما و ادبای ایر ان ددین مان کوشیدند تست خاندان | مظفر دریز د و فارسر دوم خاندان لایر دد بعداد دعر اق عرب بودند»معذلت دربن دوره نیزتو بستد گان وشعر ای بزر کی درایر ان بسیاد بوده‌انه . ٩‏ - نو بمند گان بز رگ درقرن هشتم نورسند گان بزد گ ايران همان اسلوب دسبك نورستد ان قرن دفتم و دتبال کر ده‌نندو هم‌سبات روان قصیح 2سیلس هورخین دورخ کزشته دهم‌سبك مفلق بهء‌سی اژنویستد گان که در کنر ت استعمال لغت عرب عبالخه هی کر ده‌اند. هر دو رواج داشته اسب . فقط تفادت هحسو سی که ددین دوره دیده‌مشود اینسی که عر فان تصوفت از آن رداجدنداولی که در قرن گذشته داشت افتادءد بپمین جبة آ تاد بسیاد باثر فادسی اذ عرقای ایران درین دوده بدیداد نشده است . نورستد گان بزر گ این فرن بددین قر اد یو ده‌اند : ۱) محمدبن علبي‌بن محمد شباتکاره‌ای از نویسند گان پسیاد ذبردست قرن ی هتم بود دددانشای قصیح ردان بسماگ نویسند گان بور کی قرن بنجم دششم کمتردد ایران نظیر داشتودد ضمن ازشعر ایذمان محسوب می‌شده از مدا حان‌خو اجهغیاتالدین پسر شید الدین فسل اه بود زدرسدود 1۸۷ ددیکی آرمیعال شبانکازه ولادت بافت نمام عمر خود زا ددنویسند گی وشاعر ی گذد انید و درسال ۷۳۳ تألیف تاذ یخ‌عموعی بر تخت دآتر اددسال ۷۲۵ باتمام دسانید وبخواجه غیان‌الدین تقدیم کرد که از نظر ایوسعید آخرین بادشاه عفول بگذراند دلي یش از انکه این کتاب بنغار ا۵ برسد تثرفرن هشتم ۱2۳ دد گذشت واين کتاب ددهمان‌ادان درضمن غادت محلة دبع دشیدگ" پتریز از میال دفت وشبانکاره‌ای پاردیگر کتاب خودد! اذنوتألیف کرد وا نر | مجمم‌الااساب‌ناهید ود سال ۷۳۵ باتمام دسانید . تخست کتاب کوچکتری‌ترتيب داد دسیس آنراتکمیل کرد و هر در نسخه آن پدستست ۶ کتایست در منتهای حسی‌انشاء و انسچا شامل تارب عالم از آغازتا | خر بادشاهیابوسعید که درطمن تادییم بعضی از سلسله‌های معز ع زا دارد که در کتب دٍ گرئیست ۱ ۲) معین الدین آوی جوینی اذعرفا دنویسند گان فرن هشتم بودکه تا اداخر این‌فرن‌هم می‌زیست ۶ از شا گردانسعدالدین پرسف‌بن ابر اهیم‌حموی جویتی عادف مشپودبود ودرژمان خود شپرت بسیادداشت واژوند کتاب معردفی مانده استیگی ندادستان که یکی از نخسشمن تملید‌هاگ کاستان سعدیست و ۳ ! درهفت بات بیتال ۵ قشمام کرده است ۶ اگرچه از حبی انشاء بباک سعدی نمی‌دسد ولی دادای فیراید تادیخی بسیادست دیگر کتاب احسی القصص کهدرشر حسونء بوسف «داستان‌پوسف ودلیشا نوشته است . ۳( شصی الدین محمد بن محمود آملی ازعامای شیعه و از عددسین هدوسه مسلطانبه درژمان الجاثه بود ویوسته باعلماگ تستن دز معادضه بود از ان جماه سا قاضی عسضدالدین ایجی وتا آداخر فرن هشتم هم زنده بود 2سفرهای سیان کرد و 2 ضمن چون درد بان فادسي دعری عپادت داشت بپردو زیان تا لیقات کرده است » از جمله مژلفات مشهود او دد زبان عرب شرح کلیات قانون این‌سیناسصت 3 در ۷۵۳ بمام کرده و شرحی بر معفتصر الاص‌ول این حاجب که شاضی عضدالدین ایجی بمذاق اهل تسنن شرح گرده بود وی بمذاق شیعه شرح نوشته در آن عماید قاضی عسدالدین را زدکرده است . دز فادسی تألیف بسیاد محردفی دارد باسم نفایس‌الفنون فی‌عرایس‌المیون که شامل تمام علوم متداول د معروف ان رمانستودذسال ۷۲۱ شر و ع گردهد بعیدار ۲ ع ۷ باتمام دسانیده ۶ بنا شاه شخ ابواسحق ایتجو بر داخته #۹ ۰ 1۹ در قرن هشتم ؟) هندوشاه‌بی سنجری عبدالله صاحبی کیرانی نخجوانی اذنوبسند گان زبردست قرن هشتمدازمنشیان ددبادمغول بود ودددمان ودادت صاحبدیوان جوینی وی ویر آدرش آمیر سشف‌الدین مجمود از عمال دیو ان بودئد داز | تجمله عندوشاه در ۶ مایت ارجانب بر ادرحکومت کاشان داشی ود !واخر عمر پددبار اضر الدین احمد‌بن یوسف‌شاه بن شم س[لدین البادغون بن‌نصر الدین هز اداسب (متوفی دز ۷۳۰ پا ۷۲۳۳ ) از اتابیکان ارستان دفته و کتاپ منبٌالفتلاء فی تو ادیخ اللفاه و الوژداء معردف بالفعرگتالیف صفي‌الدینمحمدبنعلیالعلوی این الطقطفی دا باسم تجارب السلف درسال ۷۲ ترجمه کرده است داذین فر اد تاو اسط فرن هشتم زنده بوفه واین کتاب اییکی اد پهترین نموند‌های نثرقصییح منشیانة قرن‌هشتم داز بتر ین کتابای‌فادمیست. 0( همکد تن هندوفاه منشي تخجواذ معراف بشسی منشی پسرهنده شاه سایق الذکر بود ودد ذمان وذادت خواجه غیات‌الدین محمدبن دشیدالدین فضل‌اله بو که پبوستگی داشته و سیس دز دربارسلطان معز الدین ادیس بیادزخان ابلخانی ۷۷۸ ۷۷ زاه یافته است و دی مانند بددمنشی زیر دست بوده است رده 5تاب سهر رف از مانده بطی صیحاح العچم در اي فارسی که پاسم خواجه عیاث الدین تمام کرده 2دیگر دستودالکائب فی‌تعبین الم ر انب در فن انشاء ودظایف عنشیان که با بر «ستو دقیات‌الدین از کر ده رلي درعید سلطا اویسی بایان دسائیده آست . ) معین الدین علی بن جلال‌الدیی محمدمعلم یز دی ازعلمای حدیث 3 از مماریف زمان امیرمبازژالدین+حمده پسرش شاه شجاع | لعظقر بود . پدرش اذ عمال شیخ ابواسح و وی از شا گردان عضد الدین عبدالرحمن بود و دد سال ۷۵۵ آهیر هبار ز الدین محمد اوذا بمذرسی ددالسیاده میرد گماشت ژچنان دردوات این‌شاندان مدز بود که شاه شچاع دردردس او حاشرمي‌شد 2 کاهی نیزه‌آموذیت دیه انی ىافته چنانکه در ۷۷۰ داسلاٌ میان شاه شچاع ۶ بر ادزش شاء محمود شد د ایشان دا صلیح داد ودر۷۸۹ رحلت‌یافت ددرسجدی که خود ددیزدساشته‌بود مدفول‌شد . وی «ولف ما یی باعم مو اهب الوية درتادیع ال‌مظفر که درسال ۷5۷ چند جزع] ۴ تث افرن ۸ ۱ ۱۸ ترس داده و تزدملث اصفیان بر امس مارژالدین و شاه شام خوانده و سپس آنرا در سال ۷۹۹ با سال پس از فوت میارزالدین تمام کرده است . این کتاب در تهامت استادی نوشته شده ولي از فرط تکلف و کثرت استعمال لغت عرب سار تقبل افتاده است و درین توع ییکی از کتب بر جسته است و بهمین جهة در سال ۸۲۳ محمود کیتی یاکتبی آن را ساده کرده ودباله و قایم را تا اقرا ساسلهٌ آل مظفر بر آت افزوده است . دیگر از آثار وی ترجمه فارسی رشفالنصائح الایمانیه‌فی کشف الغنائم الیوفانیٌ شیاب الدین سهر وردیست . ۱ صیاع! لد ی نحشبي از توسند کان وحکمان عارف عشیب شرن شنم مود که در هدفوستان درشیر بداون می‌ز ست و روژ کار را بزهد و عبادت می گذراندو بسال ۷۵۱ در گذشت و درین مبان در دربار بادشاهان خلحی حددوستان و متصوصاً هبار کشاه خیم( ۱۱۷ ۷۷ _ ۷۱ه) راه داشمه است . وی موّلف بت سلسله کتابهای نظم و تشر فارسست که اغلب افیا معروفست : عطوطی نامه که آز ژیان سنسسکریت در سال ۶ بقارسی تقل کرده وأن کتاب را پس از وی محمد عدبری تپذب کرده است واژ کتابهای معروف قصص پزبان فارسیست که بزیانهای اروپایی ثرجمه شده‌است. دیگر از مواقات اوسلث السلوك > حزسات و کلسات » عشرة عیشره * داستان معصنوم شاه ععر وف بکلر یز و لذت النساء است . وی شعر فارسبی نیز می گفته و در شتاهای خود اغلب آشمار خویشی را آورده است و در شعر تخشبی با ضیاء نخشی تخلص کرده است . ر) ضیاء آلدنی بی هف دا لماك رچب بر نی از مورخین و نوسند گان زیر دست هندوستانست که اورا سهقی هتخوسنان تامده‌انه , وي در سال ۸ ولادت بافید و ازمریدان نظام‌الدین اولیا و مماشرین خسرو دهلوی وحسن دعلوی بودودر دستگاه ساطان محمد از بادشاهان تعلقی هند (۷۲۵ - ۷۵۷) می زیست وسهس بدرپارجاال. الدین قروزشاه( ۷۵ ۷۵۹۰) رامیافت . ازوی سه کتاب مانده است : یکی‌تار بخ فیروز شاعی که در ۱۵۸ تألیف کرده ۳ وقایح سا ٩6۶‏ بمعد رادر ان آورده و از مشهودات پدرش و پدر مادرش حسام‌الدین نقل کرده است و دیگر اخبار برمکیان که از کتاب عربی ابوالقاسم محمد طایقی ترجمه کرد ه است . دیگر فتوحات فیروژ شاهی که یس از تألیف تاریج فیروزشاهی بانجام رسائیده است . )٩‏ شهی‌الدین بی‌سراج الدن بی عفیف الدین دعر وف بشمس سر اج عفیف وی نیز از مورخین ونوسند کان زیر دست در بار فیروژ شاه سایق الذ کر بودو تاریخ فیروز شاهی او که‌پس از اریخ ضیاء الدین برسی تألیف ب-افته در سال ۸۰۱ تمسام شده ۰ درو اش آو کلی بن اسمعیل بی حاجی تو کلی ارذبیای‌معروف بابی بزاز از تو سند کان زیردست این‌قرن بود و در حلقة مر بدان‌صدرالدین موسي پسر شیخ صفیآلدین اردببلی‌عارف حشپور این‌فرن مبزیست که از ۷۳۵ :۱ ۷۹۶ زسته و جانشین پدر بوده است و بهمین جهة کتابي در احوال قی‌الدین اردپیلی باسم اس المواعب السنیه فی‌منافبالصفویه معروف بصفوة الصفا نوشته که علاوه براحوال‌شیخ صفی‌الدین مطالب سیار عفید در طرژ ز ند اي مردم اواخر قرن هقم واوایل‌فرن‌هشتم | نربایجان بر ان هست و با اثشای سار #صیح سیات نوسند کات فرون مسش نوشته‌است و درزمان شاه طیماس اول صغوی ابو الفتح حسینی ان کتات زا اصللاح کرده وشسخه حدیدی از ان هتشر ساخته‌است . ۱)احسیی ی اسعددهستالی !او یری از نوسند گان زبر دست خراسان بود و کتاب فرحبعدالشدة الضقه تالیف ابوالحسی علی‌پن‌محمد مداینی واینام‌عزالدین بن طاهر زنگی قر دومدی که از حانپ ارغون خان درخر اسان وماژ نبران نبا ت‌داشمه‌است فارسی بسیار روان وشیوا ترجمه کرده است . ۲ )خر الدین ابو العیاس اسمد بی‌ابی الخرزر لوب شیر ازی هلقپ امعین از اویسند کان عقتدر فسرن هشتم بودو در زمان شاه شیخ ابو اسحق ایشجور در شیراز میزبست و پس از سفر حج درسال ۷۶6 کتابی در ز کر مشاهد شیراز وبزر گان ۱ سن‌شیر درداخته است باس شب ازنامه که از سس وقایم تار یخی جددان دیق و ععسن نس رن هشتم ۸۲ تمسبي وماخون اراسنادمسست وی از حست اتقاء در نپایت خوبست و وی کتاب دیگری داشته است در وقایم ساطلنت ابو اسحق اشجو در دو معلد که از مبان وفعه است سب) او (۱ء الله آملی از علمای مازتدران بود که در زمان ابوالمعالی فخر- الدوله شاه غازی من زبار من کضرو استندار ماك ماژندران عیزبست و با امن بادشاه روابط داشت بهمین جبت بفرمان وی کتابی پرداخته است باسم ثاریخ رویان که تا وقایم سال ۸۲۵6 را در پردارد و گذشته از آنکه مطالب تاریشی تازه دران مسیارست باتشای بسیار هتین و فصیح نوشته شده است . ۶5 محمد بی‌محمد بی‌عبدالله بی نظام حمیتی بزدی ویر از منفیان دانشمند این ژمان بوده وموّلف کتایست باسم العراشه فی حکایات السلجوقیه در تارییم سلجوقیان که مطالب آن را از کت بهای‌دیگر برداشته و حقی ذ کری از ماشن خود نکرده است و در ضمن آنشای آن بواسطهٌ کثرت استعمال لعات عرب و تکلف بیمورد بسیار تقیلست و در عداد همان کت بپابیست که از سیاق زبان فارسی‌خارجست . ۵) شرفالدیی حسی بی محمد درامی قبربزی از شعرای «عروف اواخر فرن‌هفتم و اوایل قرن هشتم نود . در اوایل عمی در عراغه بشدمت خواحه تصیر - الدین طوسی رسیده وسیس تا زمان سلطان اوس بادرخان ایلخانی (۲۵۷ - ۷۲۷۳۹)نبز زنده بود و بدو پیوستگی داشته و بنام وی دو کتاب تالیف کرده است يکي کتابی که ور منهای شهرتست یاسم انیس ااعشاق در تشبیهات شعرای ایران که کتاب بسیار شیوابیست و دیگر حدایق الحقایق درشرح حدابق السحر رشیدالدین وطواط . سید نور!دیی نعمت 4 بي عبدالله بی‌هحمدن عبداللهبن کمالنالدیی بحییی کوه‌بنانی کر ما ی دعر وف بشاه و لی موسی مشپور ساسلهٌ تعمت اللپی » بکي از بزر گترردن عرفای ایر ان و زد کترن متصوف فرلن هشهم بود . بذرانی درشهر حلب سا کن بودند و پدرش بکیج و مکوان آ و بو أسجلة وصلتی که با امر ای شافکاره کرد در ه مان کرمان مه قف‌شد و شاه ولی در آتیجا روز بدجشنیه 3-4 رب ۸ له مت لذشد و درخوائی ترو بلج شیجرر کن‌الدین شی‌ازی وشیششمس التیمن می و سدان سوالال| آدرین هو ارژهی و قاضی تصدالد:ن ادیبات و کلام وح‌کیت البی وفقه را دریافت و سپس در سل تصوف درآ مد و بطر بقه قادري داخل شد وس از آن سترهای سیار بعصر ودیار مغرب وهکه ومدینه و بلخ وماوراه الشهر کرد و بکوه بثانت باز امدو سپس بکرمان رقت و در قصره ماهان جنديی عم شد وخانشاهی در آ نا تر تسب داد و سپس سقر ی بشیراز کرد و باز با ناه کوه نان باز که ت ویر نس در دوز جششه بسست و دوم رجب ۸۱۳۶۵ درسن صد وسه سالگی‌در گذشت و درا نجاً سنفون شد و ایدات مرقدوی زبارشگاه معروفیست . شاه تممةالنه ولی یکی ازمردان تامی و نادر ابران بوه ودر مان خوش نفوذ عدیبی داشت و شپرت وی سراسر عمالگ اسلام را فرا گرفته دود و کراهات سباری از وی نقل کر وه‌اند و مقأم وی تا کنون کمتر کسی رادسی داده است . در نظم وش فارسی آثار وی بحدیست که از طافت مردم دییگی خارجبت:. دیوان اشعار وی که قصاید وغزدات ولشسام مختلف شعر بمغاقی اعل تصوفست حاوی نزددات بازده‌هزار پیشست و وسایل عدیده بفارسی وعریی در طريقة تصوف و سیروساول و اخلاق و معارف و حدم زو شمه است که معروفدر بن آیا دبی گر ار ست : رساله اصطلاحات » رسالهُ قل‌هو ال اسجد » مکاشفات » تعر یفات * ]داب خلوت ؛ مراقب,برزخ: جروت مقطعات قر : " وساله در بودن حشقت اسان مظهرالهی . تحشقات موسوم اطاٍ التصوفرساله ذوق؛ رساله‌های* رساله دیگر درذوق" شرحسو ال کمل‌از حشقت» هر انب و جود عشیه ٩‏ رساله و دی ده رساله تصیعت سیر بوهان! لین خلیل ال (ریسر خود) : رساله صسحعت سید ثو را | دس سید خلیل ان ) ؛ رساله تصییعت خلفه ویادشاه عصر ء رسالة کات » رسالة تسست‌خرقه خود و معثي آعمان» رساله در تو کل و بعضی تحشیقات رسالهً معنی هستی و ثیستی * رساژه در بیان لفس » رساله‌تور ومراتب آن » رسالهدر بیان حقیقت مثال و خال مشنده و کقت مراب ومقاعات‌روبا و درجات خلق در ادر ال علوم و معانی *رسالة شي و نکات » دوقات »شبوضات . «جمع الاسر از میجمو عالطا یف ا میجمع|لاطایف " سلب اوصاف » رساله فی_کلامالحق للخلق والفرق بینالوحی والالهام مر فرن هشتم ۱۸ والحدیث القدسی» هدات , رساله معئی الق فخری و کدااغقران بکون کفرا؛ایامات» سر اسهاء غسر متناهی‌وحروف متناهی » رساله ببان اقطاب ء رسالهٌ اتمام : رسالفحروف و روح ؛ اصطلاحات صوفیه , سلوك . توربه , محیت نامه » تصیحت نامه » تصییحت نامه دییگرء تحقیق المر انب الالهبه» خلوت + خلیفه ‏ آقاق وانضسء ببان‌خوش مقتاح‌الابواب» رسالهٌ یال عام توحجد » اسماه کوثی , شرح اصطلاسات وسیط بخ کمال الملة والدین بظر بت اججد » رساله اج به؛ رساله بیان حروف » رسالة حروف اصلیه ؛ رساله تفصیل اوابل سور ء رسالةٌ در بیان عدد حروف ؛ رساله عیون * ره اله قح روح آ دم » رساله معرفت روح » رسالهٌ تلیات ء رسالةالبیان» رسالهُ روح » شرحامعات * رسالهُ بشارت نامه » رسالهُ معرقت * رساله قسه » رسالةٌ اشارات بجس‌الحروف » رساله متشات » وسالة تسپ یله نورالسوات » رسالاٌ تکات * رسألهٌ سوّال و جواب » وسالهٌ سند خرقه و سژال وجواب سلطان سکندر؛ رساله سوّال و جواب امام علی حذیم ترمذی » رساله در بیان اسرار کامه و صلوة و حج و غیره » رسالهٌ جواب سوّال از اسم اعظم وشیره ؛ رساله جبیییه : تحقی الایمان؛ رسالهٌ اسلاعیه » رساله حورائید» وسالهٌ حورائبه دیکی > رساله حورائیة ابو سمید آبوالخیر * سرح قصوص » رساله و اردات ء تفسیرسورة اخللاص * رسالد دربان حقیقت آئه هو آلاول والاخر بعريی »رساله در بیان تجلی عربی ؛ شرح مساو آل#الصتی بمربی ٩‏ فست خرقةً اجمد شاه بهمتی » تال مذاقت بعربی *رستال کشف‌الاسر ار » رساله‌جتانیه * رسالة بر از نم * رساله کهیلیه رساله اشرف‌الاسماء؛ رساله اسان کلم طممه , رساله بیان مذاهب در خلق افمال * رساله بلوتغات * رسالهُ تو کل > رساله در کلمهٌ سحان‌اله ؛ رسالةٌ اشراط قیامت » «ساله در بیان سجدات فرآن» رسالةالمثهور به فی‌التصور واله‌تصوز » وساله نات » رسالهُ نیت دیش رسالة تخت اف ۳ #الر ساله‌الشر دفهالنور ده وساله تاه » رساله مر الب تم یه رساله مر اب دسا مررانپ‌دیگر ۱ (و ادج رساله تحف‌قات رساله رعوژات . رساله جامم اللطاف ِ رسالهُ 2 مررأئب فقر ما لا لحقاق ۲ رساله بان قلوب ایات « دز نم ۳ ۳ ارسی شاه نسم ۱۵ آولی بان تیار رده ٍِ قر سنده ۳ روا داشیه است سای ناگی تاج وی کف بهای یل مه ۱ نثر فرن هشت بقارسی نوشته‌اند بدین گنه : کتایی ازصدالعزیز بن‌شمرملاشا بن‌مسمد واعطی که بنام عااعالدبن احمد‌شاهدوم ازساساة بهمنی د کن (۸۵۲-۸۳.۰) درهند نوشته‌است ء کتاب دیگری تالیف سدید! لدرین تس رال ین بر هانالدین خلیل ال طاوسی ابررفوهی که در۹.٩‏ بدستورتو ادهاش نم فان ثانی نوشته‌است » کناب دبگوی شام تذ گره تألیف عدالرژاق ین‌عبدالکریم‌ین عبدالرزاق کرماني کهپس از ٩۱۱‏ درگزمان بدستور تعمةالث نی نوشته است »کتاب دییگری‌بنام سواتح الابام فی‌سشاهدات العوام پاسلسلةالمارفین تألیف‌صنم له تعمةاللهی که با ۱۰۹۹ تألیف کردهاست , محمد مفیدستوفی بزدی در کتابی که بنام‌جامم‌فیدی درتاریخ یزد نوشته شده است شرم حال مفصلی ازشاه ولی ازروی همان کتاب صنم ال تمت‌اللهی ترتییب‌داده است . ۷) تجم‌الدنن محمود بن صایی آلدین اثیاس طبیب شیر ای اژ بزر کان دانشمندان شیراز دراواخر قرن هفتم واوابل فرن هشتم واز خاندان ععروفی بوده که دآنشمندان ومخصوصاً «زشکان ععر وف از ان بر خاسته‌اند ووی مورد تو جه‌خاص خو أجه رشیدا لدرینوز بر معروف بوده‌ودرطب وفة+ دست‌داشته وریاست پیمارسمان درو اه سلم‌شی از ااویوده است که‌سمارستان اتایگی نز ععروف بوده وخو اجه رشدالدین ثرا تعمسن کرده و ریاست ]نو أ ببوی داده بود . تاریخبرحات وی را برخی در *۵نوشته‌اند ونی پیداست که پس‌از آن‌تااوایل قرن‌هشام تا ۷۷۶ با +۷۳ زبسته است وقبر او در محله باع اوشیراز معروفست . وی‌شعر فارسی‌را نیکو می‌سروده وبز بان‌فارسیو تازیمولفات بسیار داشته است از آن جمله : الحاوی فی‌علم التداوی بعربی » غیائیه درطب بفارسی» مختصر درطب , اطابف ال رشیدبه باالوشیدره * نحقة السمکماء کثابالتشر یح‌با الرسالة تشر بحیه » کتاب الاغذية والاشربه » رسالة الشلجیه » اسرار النکاح " شرح الفصول المقر اط * زر ساله في‌الماه . ۸ ) سید شر یف؛ لد ان علیی بن محمدحسینی‌سنفی گر کانی‌معر وق (میر سید سراف از معار یف علمای فرن هشتم نود . برقصتة طاقو تزدباك أستر اناد دره ۷۶ ولادت بأفتِ و «عزم تبجصمل جمصر رفت و در قاهره خن علم کرد و بس‌از باز کشت پایرآن شاه ۱٩ منشه ثر.قررن‎ شچاع وی‌را در شیراز بمدرسی کباشت و ده سال درین مقام باقی بود تا ایشکه امیر تیمور گورکان در سال ,۷۸۵ شیرآزرا کرفت و وی را مور کرد سمرقند رودو تامرگک تیور در سال ۸۰۷ وی در سمرقند بود و دو باره بشیراز بر گشت ودرا سا بسال ۸۱٩‏ رحلت کرد . وی را در ! کثر از علوم متداول زمان تألیقات مهم و عشهوزست که بزبان عرپی و فادسی پرداخته و از آن جمله است : عوامل در تحو عربی : اصولالمند(قیه؛ شرحتحر بر الق و اعدخواجه صیر الدین‌طوسیء کتاب النمر بغات‌یاتعر بغات العلوموتصدیدات الرسوم ء مها لدد الملومفیالعدودواارسوه» محقیق الکایات ؛ مرآتب‌الموجودات * رساله فی قواعدالبحث * تقسیم العلوم *شرح مختصرالا صول‌عندی » شرح عفتام الملوم‌سکا کی؛ طفرالامانی‌فیمختص الجر جانی» فن اصوز الحدیت, تحر بری از کناب ععروف ابساغوجی در مدق » فال السیر * ترجهان فی‌لغات القر ان از عربی غارس *حاشه بر آداب البحث نضد آلدین ایچی » حاشیه برحکمة العین . شرح کافیة ابن حاجب بفارسی » شرح فراض سراچی سجاوندی " شرح تصور و تصدریق شمسیه " شرح تصریف عزی ؛ حاشیه برعطول تفتازانی» حاشیه برشرح‌کافیه رضی الدرین استرابادی » حاشیه بر تفس کشاف زمخشری * شرح هو اقف تصداادین اسی » حاشبه بر رح تحر ید ؛ رساله در اصول دین » حاشیه‌یر شرح مطالم و از جمله مولفات اوبغارسی دو کتابست در منطق مکی باسم کم مری ودیگری باسم صفری و دیگر رساله‌ای در صرف افعال تازی معروف بصرف میرودیسگی فن المعما واصوله وتصاریفه . بزیان فارسی‌شعررا نز نیکو می‌سروده است . ٩‏ ) عبدا تتجلیل بن نظ۱ع) لدبن یحیی بن عبف] لجلیل بن محمد بی عبد! ثیاشی بزدی از منشیان‌معروف‌زمان آل‌مظفر بوده و در زمان شاه شجاع اپوالفوارس (متوفی در ۷۸۷ ) میز بسته و ملف کتاب بسیار روان فصبحبست باسم تواریخ آل برماث که پدرش تالیف ان شرو ع کرده و تانمام گذاشتد بودو وی ببابان رسانده و در عاد محرم ۲ تمام کرده و باسم شاه شیجاع پر داخته است . ت 1 باه لب اون محمل میج لب تحار ی (تیشینا موس طر دقه 27 ند دهد تصوف +۹ ۱ مر فرن فستم ازء_فای‌بزر که فرن‌هفت و اوایل قرن «شتم بود و درزمان‌خویش شهرت بسیاروتوجهعام داشت‌درسال۸ ۷۲ در یار آمعو لد شدودر دژم یاسوم ریسم الاول ۱ ۷۵ در آن‌شهیدر گذشت و آىام‌عمر شوه را در مولدخویت . کتراند ودر ضمن تالیفات بز بان قارسی بسیارشوا کرده است از آن جمله رساله ایست در تصوف باسم رسالهٌ قد سید . در متاقب بپاه الدین قشتد چند کتاب بفارسی نوشته‌اند : مکی رسالهقدسیه‌تالیف ابو الفتح محمدین‌محمد این‌محمود حافظی بخاری معروفی بمیحمد پارسا ازمشایخ طریقهُ نفشبندی که بدستور علاوآلدین محمدین محمد. بشاری معروف بعطاربیشوای معروف آین‌طر بقه‌نوشته‌استم دیگر کتاب انیس الطالمین وعدة السالکین تالیف همان خواجه محمد دارسا * دمگر کتابی بهمان اسم انیس الطالعین وعدة اسالکین تالبف صلاح بن مبارك بخاری * دیگر رساله بپائیه تالیف ابوالةاسم بن محمدین المسعود * دیگر کتاپی تالیف ابوالمجمن میعمد بافربن محمد ودیگی کتایی که بس‌ازرین ذ کر آن و اهد مد که آن هم‌ائیس الطالبین تام‌دارد دیگرجامم المقامات تالیف!بوالبقاء ابن‌عالی که درمحر م۲۹ ۱۰بپابان زسائیده است . ۱) خواچه حسام) لدین پو سف‌حافظبخاری ازشا گردان بهاه الدین نقهبند و از مریدان نامی او بود و ملف کنابیست در احوال استاد و مشد خود پاسم اییس. الطالمین که مکی از بهترین کتابهای طربقه قشمندبه است . ۱ ) عزآلدین محمود بی علی کاشانی فظنزی»متوفیدر ۷۳۵وی‌نز ازع فای قرن عشتم بوده و کتاب معروف عوارف المعارف تألیف شواب‌الدرین سهروردی را که از کتابهای حشهور تصموفست بفارسی سیار فقصییم بساسم «صیاح الهدابه و مفناح الکقابه ترجمه کرده است ولیز شرحی بنازی بر قصیده تئیه ابن الفارض شاعر «عروفهصری دارد بنام کشف وجوه الغرلمعانی نم الدر ۱ ۳ شم یآ لد یناب راهيم نیز از عرفای این زمان بود ودرابرقوه از توابم بزد عنصب محتسبی داشت و کناپی در تصوف با انشای فصیح شیوا باسم مجمع آلبحرین نش فرن هشتم ۱۹۳ 4 ) زین آلدین علی بن حسیی انصاری معروف بحاج زین آلدین عظار از اولاد عمداننه اتصاری بود ودر سال ۷۳۰ درشیر آزولادت بافت وازاطبای تامی آن عصی بود ودر دربار شاء شیجاع آلمظفر می‌زرست و کناب معروفی در عقردات طب پردأخته اسر بأسم اختمارات بدیعی که درسال ۷۹۷ باسم عصمه‌الدین بدییم الجمالتالیف کرده وسپر در ۷۷۹ روایت دوعی از ان اتتشار داده است . ۰) عز یز بی آردشیر استر ابای پقدآدی در استراباد عتولد شده و قسمت اعظم عم خویرا در مداد گذرانده و از منتسالن ژ بر دست زعال خود نوده و در نظم وتو فارسی وعر بی مپارت داشته است ومدی‌هم درا در با بحان بوده است نا نکهدرسال ۷۸ که تختامش‌خان ازراه درشد بآذردایجان آمد وشریز را گرفت وی درین واقمه‌حاشر بوده وسپس درفتح تبریز بدست آمیرتیمور و فرار سلطان احمدین اوس‌جلایر ازا لچا ببغداجوفت وهفت سالعز لت و گوشه نشسی اختبار کرد و در همین زمات بخدمت قاضی برهان‌النین ابو القتح من ساطان برخان الدین آحمدین محمد سوام بادشاه قیصر به ۲ ست‌ده ات که ازمادر ازساجوفان زوم بوده و از دست تشاند کان سلطان اسمد حلایر بشمار می‌رفته ووی بهمن عنأسبت بدرپار سلطا احمد جلایر راءبافته و برعان الدین می‌خوراست او رائزد خود پر دوسلطان احمد نگذاعت و چون مي خو است از خداد برود ساطان احمد اورا محت‌الحفط بگاه مسداشت تا اشکه محبله از آن دربار گر بخت ونزد بر هان‌آلدین زفت ویس از | نکه برهان‌الدین در ۸* شوال + کشته شدوی دعر قر اژ کرد ومدتی درقاهره بود تا آ تا از بام آفناد و مرد , عزیز بن اردشی مواف کناسست باس بزم ورژم ومعروف بتار بشبقاضی برهان الدین سیواسی که منشیانه نوشته است ولی بواسطة کثرت استعه‌ال لغت عرب مقلق‌شده و ازحد طبييعی ز بان فارسی‌دور اقتادهاست . ) هنصورای محمدبی احمدنی توبن الیاس از اطبای معروف قرن هشدم وا خافدان معروفی از پزشکان ان شهر و تواده برادر نجم الدین محمود بن المای سایق الذ کی بود ویز بان فارسی تالیفات دارد ازجمله کتابیست باسم‌تشریح الیدن ۳3 بو ای‌سر ز اضداءالدین برل هد ول دیادژ سر دوم بو ژا ده نگیررمقتول در ۹۹« لو سمه ۱۹ ۱ ۱ ثر. قرن هشتم و مولفات دنگر او نشریح حتصوری و کفابت مجاه‌دییه با کفایت منصوریست - ۷ ) محمدبن علیالناموس خوادی ازمنشان معروفزمان‌خود وده‌نشت در خراسان در خدمت جلال الدین ابویز,دژننی بن طاهرفریوه‌دی می‌زسته و سپس جزو مذشیان دربارالجایتو بوده است ومولف کنابیست در صنست انشاء باسم جلالیه که دراي حازل‌الدین انویز مد توشمد است . ۸ ) «نوچهر ماقب یدیع آبربزی از شا کردان کمال خبحدندی‌شاعرهعروف اینزمان بود ودرضمن بتجارت می‌پرداخت ودرسال ۷۹4 بایدرش برای تجارت بروم‌سفر کرد و س‌از مگ بدر باردبیل و از آتجا مزد رفت و از منعیان و شاعران ان عس شمارمرفت . هشنوی مت نامه موسوم بائسر العارفی ر اسر وده‌است ونیز کنابی‌تألیف گرده بأسم الاحباء فی‌حل المعما که در یزد تمام کردهاست . ٩‏ ) امیر بن‌خضر مالیی قرما نی هلگ از علمای زمانه ود که در استانموژ توقف داشت و کنابی تألیف کرده است باسم کنزالحف در موسیقی که در سال ۷۵ تمام کرده وا | باسم سب شباث‌آلدین حسرتی علوی پرداخته اس , ۰) قاضي بدر محمد دهلوی ملقپ بدهاد3ال ازادباوشمر ای‌هندوستان بوده ودر دربار قدرخان دلاور خان از شاهان غوری هندوستان می‌زسته است و در شعر شا کرد قاهی برهان الدین و در لت شا کرد شین زاده عاشق مودمو مولف کناب مشهورست در لت قارسی باسم ادا الفسللاء که در ۸۷۷ تمام کرده و بنام‌قدرخان‌مزبور درداختد است (۳(/ «سیی این دك لی عبد | ار ضاحهینی علوی از منشان قرن هشتم عراق بوده و برای تسپ معا باصفمان رفته است ودر عداری شپر منزل داشت و روز کاررا سختی مسگذر اند و برای توسل یامیر محمد دسر رشید آلدین سل ال وزس درحدود سال ۷۳۰ کناب محاسن اصفیان تألیف مفضل بن سعد بن حسین ما فروخي را که در رن پنجم تالف شده مود بفارسی بسبار روان فصیح ترجمه گرده است . 1 ( ۳۳ افلران مجمو د اي 2 یاب شرو ی از علمای خراسان ۲ ماوراءالمهر نثر قرن هشتم ۱۹ بوده ودرزمان شاه شجاع ل‌مظنر درقندهارمی زیسته است ودرین‌زمان شرحی بر منطق سید شر دف گر کانی تألیف کرده است . ۳ ) امیرسید علی بی شهاب‌الدین بی میرسید محمد حسيني همدانی معروف بعلی ثائی نسبش بامام چپارم مپرسیده , از مماریف عرفای این زمان بود در همدانْ در۷۱۳ ولادت بافت ویس ازسقرهای چند بهندوستان رفت ودر۷۸۱ در کشمیر متقیم شدو نفوذ بسیار دردربارساطان قطب الدین بن علاء الدین (متوفی دز۷۸۹) در خناان ببم رساند و مشاه همدان هعروف شد و خانقاه معروقی در علاء الددن بوره دز کشمیررساخت ویسرش سید محمد که پس آژو در کشمیر بوده است در۱۷ دییم الاول ۷ تر اوقف کرده ووقف نامه آ نرا سلطان سکندر شاه پسر قطب الدین سایق الذ کر تصدیق کرده است . و پس‌از می کث آن بادشاه در ختللان بسال ۷۸۹ در ؟ذشت و از شا گردان شوف‌الدین محمودین عبداله فرغانی وتقی الدین علی دو ستائی وعللاء الدولة سمنانی بود و در نظم و نش فارسی دست داشت : رسایل متعدد در اخللاق وسلواگ وعرقان تألیف کرده است از آن حمله ذخیردالما و در اخلاق وسباستسر 2 المایسن " رسالهة اورادبه , ارمن »رسالة ق کر به » اصیطلاحات صوفیه » مشارب الاتواق در شرح فصیده میمیه این الفارش بفارسی» رساله درعلم قيافة , رسالهٌ چیل مقام : رسالة عفبات »رسالهة | داب سفره * رسالهٌ فتوت بافتوت نامه واردات‌غید کنابعقلیها سیوالطالمین رساله در وجود . هیر سید علی شحر فارسی‌را نیز نیگومی‌سروده وغزلیانی ازاو بدستست . ۵ ) ابو محمد سیستانی ازفشلای سستان بودو در آن دیاز میزیست و در دربار مك قطب‌الدین محمود بن شمس‌الدین شاه علی بن شاهزاده (۸۰۹ - ۸۲۲) از پادشاهان سیستان اقامت داشت وتاریخ سیستان را که بمربي بوده در بن زءان بفارسی ترجمه ترده است . ۵ ) قطب اادین عبدالگربم بی ابراهيم بی سبط عبدالتادر گیلانی ازعرفای معروف عراق بود و در ٩۸۲رحلت‏ کردو ندب میست رسا(هدر نموف تألیف کرده است ازان جمله است ناموس اعظم وانسان‌الکامل . ۹ ) فصیر الدیی محمود اودهی معروف‌بچر ! غ‌دهلي ار بزر گان مشایخ نثر قرن هشتم ۱۹ بوده ودرزمان شاه شجاع ل‌مظنر درقندهارمی زیسته است ودرین‌زمان شرحی بر منطق سید شر دف گر کانی تألیف کرده است . ۳ ) امیرسید علی بی شهاب‌الدین بی میرسید محمد حسيني همدانی معروف بعلی ثائی نسبش بامام چپارم مپرسیده , از مماریف عرفای این زمان بود در همدانْ در۷۱۳ ولادت بافت ویس ازسقرهای چند بهندوستان رفت ودر۷۸۱ در کشمیر متقیم شدو نفوذ بسیار دردربارساطان قطب الدین بن علاء الدین (متوفی دز۷۸۹) در خناان ببم رساند و مشاه همدان هعروف شد و خانقاه معروقی در علاء الددن بوره دز کشمیررساخت ویسرش سید محمد که پس آژو در کشمیر بوده است در۱۷ دییم الاول ۷ تر اوقف کرده ووقف نامه آ نرا سلطان سکندر شاه پسر قطب الدین سایق الذ کر تصدیق کرده است . و پس‌از می کث آن بادشاه در ختللان بسال ۷۸۹ در ؟ذشت و از شا گردان شوف‌الدین محمودین عبداله فرغانی وتقی الدین علی دو ستائی وعللاء الدولة سمنانی بود و در نظم و نش فارسی دست داشت : رسایل متعدد در اخللاق وسلواگ وعرقان تألیف کرده است از آن حمله ذخیردالما و در اخلاق وسباستسر 2 المایسن " رسالهة اورادبه , ارمن »رسالة ق کر به » اصیطلاحات صوفیه » مشارب الاتواق در شرح فصیده میمیه این الفارش بفارسی» رساله درعلم قيافة , رسالهٌ چیل مقام : رسالة عفبات »رسالهة | داب سفره * رسالهٌ فتوت بافتوت نامه واردات‌غید کنابعقلیها سیوالطالمین رساله در وجود . هیر سید علی شحر فارسی‌را نیز نیگومی‌سروده وغزلیانی ازاو بدستست . ۵ ) ابو محمد سیستانی ازفشلای سستان بودو در آن دیاز میزیست و در دربار مك قطب‌الدین محمود بن شمس‌الدین شاه علی بن شاهزاده (۸۰۹ - ۸۲۲) از پادشاهان سیستان اقامت داشت وتاریخ سیستان را که بمربي بوده در بن زءان بفارسی ترجمه ترده است . ۵ ) قطب اادین عبدالگربم بی ابراهيم بی سبط عبدالتادر گیلانی ازعرفای معروف عراق بود و در ٩۸۲رحلت‏ کردو ندب میست رسا(هدر نموف تألیف کرده است ازان جمله است ناموس اعظم وانسان‌الکامل . ۹ ) فصیر الدیی محمود اودهی معروف‌بچر ! غ‌دهلي ار بزر گان مشایخ ۰ تا ش ,قرزن ریق چشتی درهندوستان , ازمخاررف‌خلقای نظام الدین اوثا بود ودرزمان: خودمر بدان سیار داشت و کراماتی او روامت کرده‌اند » سر انجام درشب | دینه ۱۳ ر مضان ۷۵۷ در دهلی در کذشت ود آن‌شهر عدفون شدوأنشات مي‌قدوي از باد نگاه‌های‌هعرو فان ۳ است . وی در نظم و نشی فارسی دست داشنه و رخی از اشعار آزو مانده واز مولفات وی بنثو رساله صایف السلو کست که بقارسی‌فصیح وروان نوشنه‌است ۱ ۷ ) سید صدر الذیی ابو الفتح محمد بن زو سف حسینی‌چشنی دهلوی معروف بسید محمد آیسو شراژ خو اجه بنده نواد ماسید غرب توا معروف فرین خلقة تصیرالدین چراغ دهلی و ازبزر ثان مشایم طریقهٌ چشتی در هندوستان بود ودرزمان خود شهرت واعنبار مسیار داشت » در +۷۲ دردهای ولادت یات و پس از صدو پنج سال در آن شهر در ۸۲۵ در گذشت . سید محمد کسو «راز از دانشمندان بسیار پر کارهندوستان بوده‌است ودرنظم و ثرفارسی‌استادبوده و کتا بهای‌قراو ان درتصوف بقار سی‌وعر بی او مانده‌است ت از ان جوله؛ ؛ شرح زیده الحقایق‌عین القساة همد اتیمعروف بشر ستمهیدات» شر ح رساله قشیر ند که در ۷ + نبا بان رسانده‌است) ش رح وترجمه! دای المر شین اتو اجب سپروردی ۹ در ۸۱۳ بانمام رساتیده > مکاتب را مکتوبات ۲ حظایر القدس ععروف پرساله عذق حقیقی » جواهر العشای معررف بشرح رساله غوث اعظم؛ تسیر سورة فاتحه رفارسی» برهان!آهاشقینمعووف بقصة چهاربر ادر وعشهور بشکار امه » استقامت الشر ععت طرق الحشقت * رسالد در مسئله روت باری تعالی عز اسده و کر امات‌اولا» حدایق‌آلانس؛ وحودالعاهشن معروف ب‌ساله عشقیدارس اوح دخواص, وله مر أث4 ریتالا٩‏ از کار چشیه ‏ شم رحس حعر ث ام خر ودهاوی علبه ار حمه ۳ رسفقةالا ابر ایوحشفه » برهان العاشقنن . بر رساله برهان العاششین او هفت شرح متا نوشنه آنده ش رح اوز و دوم که مولف | نِ سار تست وش حم‌دوم‌نائماهست, شرح ۳ ازابوصا لیم «حمد معروف بشیخ حسن عحمد چشنی > شرح چپارم آژمیر سید غبد او احد باگراعبی , شرح یدمحم از عدر سید دجمت دامهوی» شرح ددم اژدحمد رقیمآلمین ری دی دهاوی: سرح هشمم ازءرز اقاسم یی مگ حیدر | بادی ۳۵ باششگر. دبوان غر: مرن .هشتم: 1۷ شعارقرسی وی نیز دردمشست , پسرش نیدحسین دروف بسید مد | کبرحسینی با سبدیری که کتاب العقاید وقیصر ‏ الاصطالاحات السوفیه را بفارسي الیف کرده "کتایی درملوظات‌پدرش نوشته‌است پنام جوامع !کلم . ۳۸۰۰) شهاب الدین مسعود سیرجانی ۶ از عارفان کرمان درین دوره بوده و کتابی در تصوف بتثر فارسی توشته‌است بنام مر اقالمارفین . ۹ ) شاه‌شرفالدین ابوعلی‌بی سالار قخرالدیی بن‌سالار حسن بن سالار عزیز ین ابوبکر غازی بن فارس بن عبدالی‌حمن‌بنعبد الرحیم‌بنمحمددانكث‌پن بوحنیقه نممان بن‌ثابت‌بن همان پا یی معروف با بو علی‌قلندد ازبزر گان«شایخ‌طر یقهُچشتی هنت ویدرل‌مر دی عارف و مادرش بی‌بی حافظه جمال زیر یز گاری‌بود . درشهر بانیت در ۵۲ ولادت یافت ودر | نا می‌ز ست یرو طرشه قطبالدین بخشار کا کی و نظام الدین اولیاء بود ویس‌ازچندی ببیرون شهر درجایی کها کنون‌معروف به« با گهولی » است رفت ودرا اما در ۱۳ رشان ۲۶ ۷در گذشت وادنكتة یو ش‌درهمان‌جاز بارتگاهست ۱ و )در ظم‌ونش پارسی استاد بوده ومو لفات چند درصوف دارد از ن‌حمله رسالة معروف بمکم نامه شخ شرف آلدین وه‌جموعهُ سکانیبی که بمر ید خود اختیار آلدین نوشته و دبوان غزلبات شامل ٩۶۰‏ بت که در آن شرف تخاص کرده است ومجموعفرباعیات ویكمتنوی شامل ۱۲۰۰ مت تقلید ازمشنوی مولانا و عشنوی دسگر بهمان وزن شامل ۸ نیت‌وم‌تذوی سومی بهمان‌وزن‌شاءن ۲۱۲ بیت . ۰ 6 )امحمدبی احمدبی محمد صوفی سمر قددي سا کن‌شیر ازازداشمندان این زمان بوده و از احوااش جزین اطلاعی نیست که کتاب معروف دبیم لا برار و مخثار الاخبار تالیف‌زههشریر! درشیو از بنام شاه‌شیجا عال»ظفر بقار سی‌فصییم ترحجمره کوده ۱ ) نفة الدیی آبق اصر عبدالرحمی بن‌عبد) لجبار فامی قرو یو لف‌تاریج هر ات که از احو ال وی‌اطلاعی نست . ۷ ) سیف الدین بن محمدبن یعققوب سيشي هروی متولددر ۸۱ ازشاعرآن ۹۸ ۱ شعر فرن هشتم ودبیران توائای ژمان خود بوده و در شعی سیفی تخلص می کرده و تنها اثری که آزو باقیست کتاب معووفست فرتار نج آل کرت کهبنامتار نامه رات تب زمعروفست‌ودرحدود ۷۱ آنرا نبا بان رسا نیده‌است . ۳ ) عیصی لن مقیی الدیی ابو القاسم نید ان محمود بی محمد شیر ای آزاحوال اوچیزی معلوم نست جز ا نکه کتاب شدالازار فیحط الاوزار عن زوار المزاد در مشاعد شیر از قالیفب بدرخوورا شام‌هز ار مز از بفارسی تر حمه کرده است , درقرن هشتم شعرنسبت بدورة گذشته بهمان عللی که ذ کرشد اند کي تنزلبافت و دااین‌همه عده کثیری ازشعرای فارسی زبان‌چددرایران وچه برهندوسنان مب ستهاند و درین ضمی خاندانهای بادشاهان جزء که درتقاط مختلف سلطنت داشتند و از تحزبه دولت مغول قراهمآمدند درثرویج شعر فارسی هم ت حاشته‌آند چنانکه ابوسعید بپادر ان آخر ٍن بادشاه عون أبران (۷۳۹-۷۱۹) شعرفارسی میگفه است , ضا ند ان جلاسر یز که در مقرب ابران سلطت داشتند در برورش شمرفارسی «سبار کوشینه اند وجمعی کتر از شاعران درک قرن هشتم ازیشان «تنعم شده اند و دو تن از پادشاهان این ساسله مانند ساطان اویی (۷۷۹-۷۵۷) و سلطان احمد ( ۸۱۳-۷۸6) تبز شص فارسی گفنه‌ائد . بادشاهجان لژ مظفر ردو بن رام گوشتن سبار کرده‌اند و از جمله أدشان»سادالدین اجمدین هبارزالدین (۷۹۵-۷۱۰) وشاه شبجداع ( ۹۰ ۷۸۹-۷) ویرادرش ابویزید بزبان فارسي شمرسروده‌آند وازامیرابواسسق اینجونیز شمر فارسی مانده است . در ضمن شعر فارسي درهندوستان رواج کامل داشته وازمیان بادشاهان آن دبارمحمد تغأق‌شاه‌خلجی (۷۵۷-۷۲۶) شمر فارسی هسگفته وشعرا را بسار میتواخته است . درهمین آوان زبان فارسی در قلمرو مملکت عثماتی رواح کامل بافت و از آن پس تا اواخرفرن سیزدهم بسیارمنداول بود ویادشاهان آل عثمان اغلب شعر فارسی گفته‌اند ؛ ازان جمله در قرن شعر - فرن" هشتم ۱ ۱ ۱۹۹ شنم آبلدرم با دز ندخان عمماتست (۷۹۲-و+) کد شعر فازسی‌سروده است . آزامراي جزء نیز ملاث ضیاالدین کابلی که اژجاب بادشاهان مغل آمارت داشته باین زبان شعر گفته‌است . آما شعرای بزرگ قرن هشتم بدینقرارند : ۱ ) بهاء)لدین احدد معروف بملطان و اد با ابن عارف رومي پسرجلال الدین محمد بلخی مولوی عارف مشپور بود که همواره با پدر خود زسته و پس از مر گث وی درهمان خانقاه قوئیه جاشین پدرشده و از مشایخ طرعةٌ مولوی بوده و در شهر لاو نده دره ۲ ریم الانی‌سال ٩۲۳‏ و لاد دافنه ودژفوئه در روز شنمه دهم زجب ۷۱۲ در گذشته است ووی ایز درنظم وشرفارسی‌قدرنی‌داشته ومجالس و تقربرات و عشافهات ودررا در گتابی باسم قیه ما قیه جمم کرده است و کنای‌خود در تصوفب نوشته که بنأم عارف سلطان ولد معروفست وثیز دفتر «فتم‌عنو یرابخا باوسیت بدعند واژه‌نظومات اوسه مثنوی مائده است یکی باسم رباب :امه در دومیجاد ودیبگری‌باسم ولد نامه که در ۰ پپابان رساننده و دبوان اثعار وی شامل سیزده هزاریست نیزدر دستست که دران ولد تخلص کرده‌است . ۲ ) د کی الدین با احدالدی بی‌میرصسین اوحدی مراغی اصفهائی از مردم مرراغه بود و گاهی‌در اصفهان اقاست داشت؛ ازعرفا وشعوای‌معروف آین‌قرن‌بود و اژ مر بدان‌شا گردان اوحدالدین کرماتی بود و گوبند بهمین جهة اوحدی تشاص کرده است در اواخر عمر دو باره با ذربایسعان بر گشثه و با خواجه وجیه !1 ین بوسف از فرژندان خواجه صیرالدین طرسی هربوط بوده و بیشتر اختصاص داشته است بخدمت قیاث الدین محمد پسر رشید الدین فسل‌الله وژیر وعاقبت درمیاغه درتیمهٌ شعبان۷۳۸ در گذشتد است , اوحدی مر اغی را غزایات عارفانة سیار روان و شورانگیز هست و دیوان او شامل پنج هزارپیتست و مثنوی باسم دهنامه وادره * ۷بنام‌همان وجیه الدین و مثنوی پاسم جام جم را که‌پسیارهروفست درسال ۷۳۳نمام کرده وبنام خواجه قیات الدین بر داخته است. ۲ ) کمال‌الدین ابو العطا محمود بن علی بن محمود ممترشدی ترمانی متخلص بو اجو ربکی از بزر کترین شمرای عرل سرای ابران و یکی از معاویف گویند کان قرن هشتم بود . در کرمان شب بکشنبةٌ *۷ نيحجةٌ ۹۸4 ولادت یافت و از زرکی زاد گان کرعان بود ودرحوانی بنای شاعری گذاشت و أرُعمان آوان معروف شد وسفرهایی بشام و بیت‌اله‌قدس وحجازوعراق کرد ودر آغازشاعری بمداحی!بوسمید بهادرخاین پرداخت وسیس جزوشعر ای دربارشیخ اویس بن شیج حسن ایلکان در امد و سپس آرمداعان شیم اپواسحق ایتجوشد وی از ان بدر بار امش عبارزالدین‌مجمدین مظفر (۷۹۵-۷2۱) پیوستسگی بافت ودرین میان جمعی کثیراژامرا ووژرای‌بزرگه را که بدین دربارها مر بوط بودداند مدح گفته‌است ود رضم مسالت تصوف داشته‌وازشا گردان علاءالدولة سسنافی و امین آلدین کازرونی بودء وعاقبت درشیراز بسال ۷۹۳ رحلت کرده ودرآ نجا درتنگ الا کبرمدفون شدم است . خواجودرنظم وشرفارسی#درت بسیارداشته ودرشودورساله ازومانده است. درفظم‌تره بكک‌بیست هزارشعی گفته‌است و کلیات نظم‌اوشامل سه ویو آن‌فصاید ومقطعات وفز لمات وش هاست که درسه مرحله اژعمر خودندوین کرده و ثش‌مشنوی که آز ۷۳۹ ا ۷۸٩‏ بنظم | نپامشغول بوده بدین‌قوار؛ ۱ هما وهمایون که در۷۳۷۲ تمام کرده * ۲ - گل وئوروژ که در ۷۵ باتمام رسیده ؛ ۳ - روضةالائوار که دد ۳ بایان رسده * ۶ _ کمال نامه که درع ۷۳ تمام شده ۰ - گهرتامد جا گوصر تامه که در ۷ باتماع ژساتده است 4 _ سام نامه که جو روایت مختاف از آن موحودست و | ثرایخواجونست میدهند ۰ خواجو کرماتی درغزل ومتدوی رز مورژم وهماشقات استاد کامل بوده و درین دو فن او را باستادی مسام میدارئد . در غزل سبکی خاص دارد که حد وسط مبان سباك سعدی وحافظاست و معاشقات را با تصوف | عبیخته و الفاظ روا د معانی طبیعی بسیاردارد ؛ دره‌تدوی سبأث نظامی را دنبال کرده ودربسیاری از موارد ازو روان ترسروده أست . خواجو خود منتخبی از اشعار خود در ۷۸ باب برای اهیر هبارز الدین ابو المظف رمحمد بن‌مظفر ینام مفاتیح لوب ومصابیم الغروب گردا ورده است . ۶ - امیر محمق ذبن آمیر امین الدبن طفر ایی فر بو ددی‌هعر وف با ان یمین شعر قرن هشتم 5۹ ۱ آاِ«۳ بود ودرژان سلطان محمد خر بنده الجایتو بان تواحی آمد و در آ تسا حقیم شد و خر آ نا بسال ۷ در گذشت وپسرش‌این جمین درهمان تاحیه ولادت بافت وئمام عمر شود رادرهمان دبار مسگذراند و ازءا یداتاما(گیدريشودهعاش‌عسکرد ومردی قانمو گوشه نشین بود و آزدور مدابسي‌برای امرای‌خر اسان وهرات ویادشاهان‌سر بداری و کرتوطغا تیموو بای میفررسناد ودرژمان خویش بشاعری شهرت سیار باقنه بودوافنام مختلف شعر ازفسیده مدیحه وفزلیان ومقطعات‌میسرود ودرین مبانهدرتار ینم ۱۳ صفر۳ ۷6 درفتنهای که در آن‌تواحی‌روی داد دبو ان وی‌خارت رفت‌وبس‌از آن اشماری را که سروده بود باژ دیگر تدوین کردودره‌شتم جمادی‌الاخر ۷۹۵ درهمان اقامت‌گاه‌خود ذر گذشتوآ مسا مدون شد . شهرت عمده ابن یمین در شمر فارسی بواسطه مقطعات کوچکست که در مسایل اخلاقی با کمال ساد کی و روانی سروده و در شعر فارسی بی نظبرشت و کلیات اشعار او آ تسه تا کنون بمازسده شاهل نزدیكت ده هزار بت اقسام مختلف شعرست . ۵ - خواچه نظاماندیی عبید الله زا کانیی قزوینیازخاندان‌زاکانیان‌تروین بود که از خائو ادهای قدیم این شپر بشمار مبرفت و مردان بزر کی ازآن بر خاسته‌اند و نژاد ایشان اصلا عرپ بوده است‌ووی در قزوین سا کن بوده وازء‌لمای معروف ژمان خود بشمارمیرفته وزمانی نیزوزارت یافته‌است و درین ضمن سفری چند کرده و ببغداد رفته ومدنی درشیراز درپناه شیخ ابواسحق اینچو زیسته و درضمن مدح سایلان آوس جلایر وشاه‌شجاع آل مظفر گفته و عاقبت بسال ۷۷۱ با ۷۷۷ در گذشته است . غبید زاکانی درنظم‌وشر فارسی در کمال قدرت بودهدیوان وی شامل قساید و مقطعات تشریباً حاوی دو هزار پیت و بجز آن مثئوي عشاق نامه را در ۵۷۱ سروده است که شامل ۰ بت باشد ومتظومه محروف موش و گر به فیز ازوست ورسایل متعدد مس فارسی بسیار شیوا دارد از ان جمله فال نامه " اخلاق‌الاشراف که در* ۷۶نمام کرده ء دهفصل باتعر یقات : رسالهٌ دلگشا » صد پند کهدر *۷۵نوشته , رش‌نامه , تمریفات علادویساژه . عبید ژا کانی درمیان نو سند کان قرن‌هشتم مقام بسیاررفیعی‌دارد و آن آینست کهنخست زبان‌فارسي‌رادر نهایت شیر بنی‌واطف وانسجام ادا کرده و گذشته از آن دربرابرخشکی‌ها تا دك شفی قرو هتم ۰ وسالوسی‌های پیشوایان مذهنی زغان‌خود فیام کرده و در تمام رسایبل خویش بنظم وش دوروبی وظاهر برستی ایشان رابا کمال دلسری بمیان آورده‌است . ۱ - خواجه عماه‌الدیی فقیه کرمانی معروف بعماد فقیه از معاردف فرلسرابان عارف پيشة فرن هشتم‌بود ودر کوعان میزبست,خاتفاهی داشت ومرم‌زمان بسیار بوی معتقد بودند ویادشاهان ال‌مظفر امیر مبارژالدین محمه وشاه شجاع ضبت بوی احترام سیار هسکرده‌اند وعاقیت در کر مان بسال ۷۲۳ رحلت کرده است. کلیات عماد فقیه شامل شانزده هزار بیت ازغزل ومثنویست » درغزل سیکی شبیه بسباحافظ دارد و اشعار بسار دسلمته میات" نها هست و عتنوبهای متعدد سروده است از آن وراه محست نامه بدلان که در ۷۲۲ تمام کرده است و موس الابرار که در ۷۹۹ پیادان رسیده و صفانامه انمام در ۷۷ وصحت نامه اتمام در ۷۳۱ ومحست امه در ۱۷۱۳۷ وطر یقت نامه اتمام در۹ ۷۹ وده نامه وفايدة الاخلامر , ۷- خواجه جمالالدین سلمان‌بی عالاءالدین محمد سأوجي از مردم ساوه و پدرش از ءستوشان دبوان مغول بود ووی در شهر ساوه ولادت بافت ودر جوانی ننای شاعری گذاشت ودر سلث مداحان خواحجه شبات الدین محسمدینرشدالدین وس در | مد وپس از برچیده شدن اسای سلطنت مقول پدر پار پادشاهان جلابری در آمد و مخاح مخصوص امیر شیخ حسن ابلکان وزوجه‌اش دلشاد خاتون شد ودر بعداد پاشخت‌آیشان اقامت ورزید واز حدود ۷۶۴ قادم مرک مداح ابن خاندان بوموساعلان اوس‌وسلعطان ۳ نیز مبح کفنه‌است ومدتی نیز مداح شاه شام بوده و اژ ۷۷۷ بعد که‌ وی تمویز را گرقته است «ااومر بوط شده ودراواخر عمر انوا اختمار کرده و درساوه گوشه شین شد و آتجا در ۲ صار ۷۸ در گذشت . سلما ساوتی أ شعرای مقمدر فرب هشتّم بود ودر ائوا عمختلف‌شعر مپارت کامل داشت «تصوصاً درد بحه که آخرین‌شاعی بزرگ این سبكث بشمار میرود ودرغزل نیزسیکی‌شبیه بسپاث حافظ داشته است ودرمثنوی عاشقانه دز مهارت دأشته ودو مثئوی سروده است یکی جمشید وخورشید بسیكك‌خسرو و لو من نظامي ۹ 5 ۷۳ باسم ساطلان اویس‌تمام کرده ودیسگرفر اقنامه بجر م‌قارب شفر رن هتم سپ 4 بر * یه شام همات دادشاه تمام کرده است و کلبات اشعار ۳ شامل نود بات ئُه هز از ۸- خواجه شمس لین حاجی محمد عصار_تبربزی از شمرای دریار شیح آویس الا بر بوذ ودر صمن مسج اسر ای دیگر موی وآشت ودر تصر و اش مسیاژ معروق بود . عاقبت از مدیحه سرایی دلسرد شد وباتزوا برداخت ودران حال مثنوی مهر و مشدری رآ در دهم شوال ۷۷۸در * ۵ بست تظام کر ده است که بکی از هرن منظومات بزحی وعاشقاته ژ بان فارسست وعافت درسال۷۹۲رحلت کرده است . دیو آن غزلیات ار ثیز دردستست که درآن محمد تخاس کرده‌است ونپزچندین کتاب‌درعروش وقافیه نوشته وازان جمله رساله‌ای شام وأفی فی تعداد الوافی . ٩‏ - روحآلدیی عظار از شبرای فرن هشتم بوده و در عراق میزیسته و باسید الا لدین عضد یزدی مماصی بوده ودرسلكت شعرای ال مظفر بشمارمی فته ولی از احوال وی اطلاعی ندست و دیوان اشمار وی شامل تزدیك‌دوهزار پیت غزل بدستست کمدرآن روح ععلار تخلس کرده است و بععضی غرلیات بسیار شورانگیز دارد. ۰ م سید جالالآلدین بی سید عضد بزدی معروف بحلال عضد از شمرآی معروف دربار آل مظفر بود پدرش سید عد وزارت امیر مپارزالدین محمدین مظفر ( ۰۷۵۱ ۷۹۵ ) داشت و وی در بزد ولادت بافت و از کود کی هورد نوجه بادشاهان این ساسله واقم هد و عمواره بدشان پنوستگی داشت ولی طبع وی بمدایمایل‌نبود و تمام هثر شاعری خودرا در مزل سرایی بکار میبره و قرلیات بسیارروان منسچم‌اژو مائده است و دیوان وی شامل نزدیك چهار هزار دست موجودست . ۱ م بده لین چاچی از مردم شهر چاج تر کستان بوده ولي در هندوستان درشهر دعلی مزیسته و شاعر مخصوص دربار قماث الدین محمدین تغلقشاه‌ععر وف بالخ خان سلطان محمدجوناین تغلفشاه بود که از ربیم‌الاول ۷۲۵ ۷۱۱ محرم۲ ۷۵سلطئت کرده و بدر چاچی همواره در دربار وی زسته است وفصاید و معطعات سك شعر ای | ذربایجان میسرود» و آخرین شاعر بزد گیست که بدین سك سخن سروده آست و "ویوان وی شامل نزدیلب دو هزار بست موحودست و شاهنامه ای بدام الغ خان سروده 8 ۱ کهتز وراک سي عز ار دم دارد . در لُغز و کنابات و استعاد ات استاد ات5 است و نهمنن جهت اشعار وی دشواریهایی دارد و حواشی وشروح متعذد بر أن‌نوشته‌اند از آن‌جمله شرحی از محمد جممان قسی دسر حافظ غلام شاءخان بن عحمدشرف الدین‌خان اففائی بنام سیخ عشمان‌خان که در ۱۲۹۶ در دومجلد بزرگ بایان رسائبه است . بدرالدین چاجی درشعرگاهی بر کاعی بدرچاچی تخل کرده است. مجمدبن پدر چاچرمی پر پدر جاجرمي شاعر معروف قرن هفتم است که در اصفهان و عراق تا اواسط فرن هشتم می‌زسته وخود نیز شاعر بوده‌وجامم کنات بأسم مونی‌الاحر ار فی دقاعق الاشعار که حاوی بپثربن اشعار بث عده .کشر از شعراي بزرکی ایرانست تا ژمان موّلف و آنرا در ماه ره‌ضان ۷۵۱ ثمام رده ولی چذانکه گذشت (ص+۱۷)آنی! از کتابی‌بهمین‌اسم‌تالیف لطیف الدین احمدین محمد این تاحمدین محمد کلامی اصفهانی که در ۷۰۷ گرداورده ک فنه ودر آن ائدك رف گرده و در ضمن ععضی از اشعار خودرا در آن آورده‌است . ۱ ۳ 2 ابو امحق حلاج شیر ازی معروف یسح اطعمه از شعرای‌سروف اواخر فرن هشنم بود و در شیر از میز بست‌وظاهر1 تا اولیل فرن فهم یز در خيوة بوده است و دو سال ۸۳ رحلت کرده و قبر او در شمراز معروفست . درخصر خویش شپرت سیباز داشته ولی از حزیات زند کی او چنژی سا ارسیشه است حجز آنکه مورد توجه اسکندر بن عمرشیخ تیموری بودمووی مبتکر سباث خاضیست درشعر فارسي که‌همه‌جا آسامی غذاها و خورالك ها را در میانآ وزده ومسیاری از غزلیات و قصاید شعرای سلف با عاصر خود را جواب وفته و تفلید کرده است و این سبك را بس‌از ار احمداطمعة در فرن نهم و اشتهای اصفهانی در فرن سیزدهم و عیرزا نقی‌خان داش از معاصر ین در دیوان حکیم سوری تقاد کرده‌اند و دیوآن ایو اسحق که شامل نزدبكك سه‌هزار بت نظم و شر وافسام ءیختلف‌شمر بهمین‌سیافمت‌باسم دبوان اطعبه شهرت دارد ومعروفست و فواید عمدة آن آست که بسیاری از اسامي غذاها را نگاه راشنه است وب هثتوی شعی فرن هیشتم در همین ژمینه بنام کنز الاشتها وش مناشره اطعمةٌ اي بنثردارد . ۶ خواج4 همس لد بن‌محمد بن بهاءالدبن حافظ شیر آزک معروف‌ترین شاعر فرد‌هشم ویکی ازچهازتن ازیزر گترین‌شعرآی ابر ان که معروف جهان‌شده‌انده پدران وق بشیراز هجرت کرد‌اند و وی در آن شهر ولادت‌بافته و در جوانی ازمداری و محالس دزی عامای زمان خود بهره مند شده وحافظ قرآن گردیدهاست همین جمة در شعر خافد تخلص رده و از زمرمُ شا گر ون قوام‌الدین عبداله ( متوفی در ٩۳۷۲‏ ) عالم معر وف آن زمان بوده أست . نخست در سك مداحان أبو اسحق اشجو در آمده و سپس پپادشاهان آل مظفر فموسته و شاه شا ح و شاه «تصور از امراي آبن‌شاندانبر| مدحم گفته است و دربن ضمن با پادشاهان ابلاتي جلایر که در عفرب ابران سلطنت داشته‌اند و شعرار! سیار مینواخته‌اند از دور روابطی داشته و سلطان احمدین شیخ اوسی ( ۳ ) وا مدا مج منگفته است و عاشست ذر شرا سال ۸ رحأت کرده و در آنسا مدفون شده است . حافظ در زمان زند کی خود از حاحی فوامالدین هس شب سرآزی کلانترشهر شرا ( متوقی در ۷۲۵۵ ) بش‌از دب در ال‌هتنجم شددیع جدن جهة اغلت ازو اد کرده است و با این همه مدایسی که در حق این ممدوسین دارد بجز بل دو بست شست که درشمن سختان‌خود آورده است و وی را زو شاع ر ان‌مداح نمیتوان شمرد بلکه ظاهرا لمام عمرخوورا در گوشه نشینی و عزات گذرآنده ودرحوة خوش شهرت عطیمی داشته است . در زبان فارسی تظلیر غزلیات حافظط که جاهم بين اشمار عاشقانه و اقکار عارفانه ابر اغست نست هسن حبه مکی | ۳۱ ز بر گترین شعرای حهان شمرده میشود و ازحیث نظم درلطف تر کیب وتلفیقٍودریی‌یازی درفکر واستقلال در اندیشه بمتغهای اوح شاعری رسده‌است . دبوان آشعارو براکه محمد کلندام یکی از معاشر ین وهمدرسان زمان کودکی او جمع کرده است امد در رآس کتامبای بان فارسی قرآردهوبهمین جهة هموارهمورداقبالی تظیم ازجالب تمم یقت مردم بان بوده است وان شامل تردمث چهار هزار بشست و بر آن شرحهای چند نوشنه‌اند اران حمل: : شرح شوحررل بو سیب علشناه جشنی نظاهی شام صرح دوسقی مر بان اردودر ۱۳۷ .۷ شعر قرن هشتم مفتاح الکنوز علی حافظ الرموز از قطب الدین فندهاری » بدرالشروح از بدرالدین ! کیر آبادی » شرح فشکلات دبوان حافظ از پیر مراب متخلص بمشفق » شرنح دبوان حاقظ ازافضل ال بادی» بحرالفراسة اللافظفی‌شرح دیوان حافظ از عبیداله خویشکی چشتی متخاص بعبیدی . بزبان تر کی نیز سه رح پر آن نوشته‌اند ۰ شرح مصطفی بن شعبان سروری در گذشته در 9۵ ؛ شرح شمعی در گذشته در جنود سای + دا شرح سودی بسنوی متوفی در حدود +۱۰۰ . دیوان حافظ یامنتشبات آنرا ببرخی از زباثهای ارویابی مانند فرانسه و آامانی وانگلیسی وزوسی ولهستانی وئیز تر کی وغربی ترجمه کرده‌اند. 5 ) سراح‌الدین قمری قزویفی ازشس‌ای محروف قرن هشتم بود ودر درباز منلطان ایوب‌عید یر یست وبا عسد ژا کاثی وسلمان ساوحی مشاعره ومعارضه داشته و در ۷۳۵ در گذشته است ودیوان اشعاروی که مشترقصاید وثزلبات سك شعرای عراقست شامل نزديك دو هزاربیتست . جمال‌اندین محمدیی حسام هروی معروف بایی حساع اسلا از مردم خواف بود و در هرات سکنی داشت و از شاعران مخصوص ملأث شمس‌الدین کرت و فرزندان وی نود وظاهی! دراواخرءمردر کرمان زسته است ودرعصر خویش در شاعری شهرت بسیار داشت ووی بجز جلال الدین بن حسام هعروف باپن حسام سر خسیست ه ازشعرای فرن هفتم بوده وخ کر او گذشت ونیز بیبز محمدین حسام‌الدین حشهور بابن حسام قهستانیست که از شعرای ممروف قرن نهم بوده و دبوان مدایح او معروفست و این این حسام خوافی هروی در سال ۷۳۷ در گذشته و بحز مضی نز لمات از اشعار او چیزی نمانده است وفزل را بسيارنيك میسروده و دزین فن معروف بوده و در عزل آبن تام وفجمن تخاص, منگر ده اسست ‏ ۸) صدرالدیی بن خطیب زوشنگی معروف بابن خطیب و متخاص بر بيه‌ي ازش رای نامی‌قرن هشتم بود ومشهورترین شاعرسلسلهةال کرت‌بشمارمیرفت ودردر بار ایشان درهرات میزیست . پدرش خطیب بوشنگ قسبه‌ای‌نزدياث هرات بود وخود دردربار شلر رن اهشتم . ًِ« ملك فخر ادن بن ر کی‌الدین بن شمس الذدین آل کرت میزسته که از مه تا > شعبان ۷۰۰ حکمران هر ات بوده و بدانشمندان وشعراتوسهی داشت وشوه شعرفارسی مسگفت وتو راك چپل شاعر ثامي در دربار او بودند.وا ماه ریبعی بود وهفده سال در دربار این بادشاه بمداحی او مانده است وسیس درسال ۷۸۲ بحسی افتاد وسیب آن بود که وی از خواص ادسای بادشاه بود وماهی هزار دینار ازخزانة او مسگرفتوچون مردی عیاش بودهرچه مییافت صرف نوش خواری میکرد وباز زیاده بر آن میخواست و چون ملك فخرالدین یمرب نگ عادت داشت سیار میشد که میان ایشان سب اختالاف مشرب مناقشه میشد ودر نتیجه رییعی ازملكك‌فخرالدین بد مان شد وبقهستان رفت و در ساك ملازمان شاه علی‌ین مك تصرالدین سستائی از ال خلف در آمد و روزی در مجلس شراب از فخرالدین بد گوبی کرد؛ شاه علی‌اژو رنجید وباودوست دشار داد و ویرا از دربار خود رائد و گقت که مردی حق ناشناسست و مدتی در دربار فغرآلدین بوده و آزو بد گوبی عیکند باشد که با من نیز چنین کند. ربیعی‌ازفهستان بنیشا پور رقت و از آنجا عازم عرای شد . فخرالدین از ترس اینبکه مبادا ربیعی نزد دیگران ازو بد گوی کند نامه ای باو نوشت و اورا بخودخواند ور درعی‌چون‌اطمیدان فداشت جوایی منظوم نوشت و دعوت اورا رد کرد ؛ فخر الدین مبخط خود امان تامه‌ای باو فرستاد و ربیمی بهرات بر کشت و او را باحترام پذبرفتند ولی یس‌از چندی باز در ملس شراب ریعی با باران شود منای لافزدن گذاشت وازیشان سعت گرفت که پمملکت گیری بیردازند وچون بامداد این‌خبر بفخرالدین رسید هفتاد کس‌از یشان را دستگیر کردند و همه منکن شددد جز ربیمی که اقرار کرد و ملك فخرالدین بعضی ازیشان را کشت و مثله کرد و دبیعی را پحبس اف‌گند و هر چه وی عذر خواهی کرد تجابی رسد و در قُاعهُ خمساز در حبس ماند تا مرد و تار یثم رحلت او وا در ۳٩۲‏ ودر ۰ ۶ توشتداند و ظاهرا قول اول معتبر ترست . رسعی شاعرتوانایی بوده و غرمانم(ك قخر آلدین منظومه‌ای سععر متقارب بسباثه فردوسی نامهیم کرت‌نامه در تاریج آد ثرت سر ودره آست و اهتی ۳ ۳ خلعه خسساز مطومه‌ای باسم ک رتامه سر وه است و قصاید 5 ۱ شهر‌فرن: هشتم بسیاز در مدح این باد؛اه داشته است ولی امنك از اشعار وی جز بعضی ابیات چیزی بدست ثیست - ۱ ۰ - شیخع امین الدین کازدو نی از عرفای معروف فرن هشتم فارس بود و در شمرا در زمان شاه شجاع میز بست و منصب شیتر | اسالامی قارس داشت و جمعی کثبر از بزرگان آن زمان مانند خواجو کرعاتی و حافظ شرازی بوی ارادت داشته‌اند و دز سال ۷6۵ در گذشت .وی شعر فارسی را نیکو میسروده است ولی از اشعار او ائد کی باقست . ۱ ۱ ۹ . خو أخه عمیدا لملات رز قیا یی صاین هروی معروق بر ی سجهان با د لن صازن از قاضی ژاد گان سمنان بود ولی مدتی در هر ات میزست و نخست منصب بش نماژی طفا تیمور خالبرا داشت و نزد او مقرب بود وطنما تیموریش اودری میخوانه ولی سس د کویی که از وی کرده بود ر کن صاین را زندان افگند و وی پس‌از رهابی از آن بشد بدربار آل مظقر شتافت و از مختصان امیر مبارزالدین شد و در سلث وزرا در مب و سیس در زمانی که شاه شیحا ع و شاه میحمود بکشتن بدرشان امیر مبارژالدین قیام کردند وی.در آن وافعه زخم برداشت و شفا یافت و ملاژم شاه شا ع شد و با وی‌پیزد رفت ردر همائیجا رحلت کرد و فوت اورا در سال ۷۹۵ نوشته‌اند . رکن صاین از معاریف شمرای آل مظفر بود و غرلرا بسیار نیکو میسرود و دبوان وی شامل نز دوگ سه هزار ست مدستست و وي در آنشا تمز دست داشته ومنشات اومعروف بوده است : ۱ ۶۰ - مظفر هروی اسلا از مردم خواف و از قریة خضروان بودولی درهرات میژ سست ومداصر با مثللهمعز الدین سین کرت بود و ویر مدح یکت و مر دی بسا مقرور ودتکیی بود وخودرا ازشاعران دیگر از همه‌برتر میدانست چناتکه دیگران راقابل سخن خود تمی‌شمرد وهنگام مر کک دبوان اشعارخودرا بر آب انداخت و می گقت‌یس از من هیچکس قبرسخن مرا خواهد داست ونسست دامن حپان واساب آن - 1 ‌ بی اعتنا بود وبی‌تکذف میزیست وجامه چر کین میپوشید و چون او را وشسع میسکردئد شعر فرن هشتم ۲۰۹ میگفت بزمایی معتی نگرید و با آئکه صلت های وافر مسگرفت دد آرایش طاعر نمی کوشید و عاقبت درسال ۷٩۷‏ در گذشت , مظفر هروی یکی از شعرای فادر زمان خوش بوده و قصیده مدیحه را بسك شمرای عرأق بسبارتسگو می‌سروده است چنانکه او را خاقانی‌دوم لقب داده بودندولی اژ اشعار وی جزاند کي نمانده است . 0 - حسی‌متکايم تاشانی‌پانیشابوری از شعرای «مروف خاندان کرت بوذ و خود تسبت خویش را بسامانیان میرسانده و شاعر دربار ماك معزالدین حسین و مك غیاث‌الدین پیر عای آخرین پادشاهاس این سلسله و در شاعری شا کرد مقر هروی بوده ودر شهعر عریی و فارسی دست داشنّه است و رساله‌ای در عتنایم شعر پاسم ملاك شباث‌الد ین تالیف کوده بود و عافست درسال ۷۷۹ در گذشت . حسن‌متکلم درشعر قارسی بسیار قادر بوده و سنکی شنبه سك منوچهری داشته است ولی از اشماز او آند کی باقی نمائده أست , ۰ - میر ترما نی از معاریف عزل سرابان فرن هشتم و از مشاعیر شعرای کرمان بود و در زمان سلطان اوس جلابر میزیست و در زمان خود شهرت سیار داشت ؛ از حزسات احوال وی اطلاعی ئست و دیوان او شامل تزدبك هشت هزاردت پدستست و غزل عارفانه سك عماد فقیه و عرأفی را در نهایت خوبی سرودهوآژین‌حیث یکی از بهترین شعرأی امرانست و دومشنوی ینام مجمع اللطایف در۷۳۷ ودرح االمالی در۷۹ ۷ سرووه أسست . ۳ شاه اصر یاذرو بش ناصر بخاری نیز ازه‌عاریف شعراي این عصر بود و درسلث جرووشان هیژبست وسفر بسیارمسکرد وقناعت پیشه‌بود و گاهیسد بحه‌پاسم‌سلطان آویس جلایر می سرود و در سال ۷۷۳ رحات کرد . ناصر بخاری قصیده و غزل رایساك شعرای عراق سکو مي سروده است کلمات او شامل چهار هزارست دو دستست و بجز قصبده وفزل بكك مشنوی بنام هدایت نامه محرعتقارب سروده است , " ۴ . شم س الدیی محمود شیریی مغر ی از معار.ف شعرا و عرفای اواخر قرن هشتم بود . مولد وی نابین بود و سفری بدبار مغرب کرده ولی ظاهرا پیشتر ایام خودرا در تبزیز گنرانده و بپمین جهة بتبربزی معروف شده است. . در تصوف از شا گردان شیم اسمیل سيسي سمناتی بوده وعاقیت در ۸۰۵,۸۹۸ درسن *+سالگی در کته و میم قد وی زا درمدله سرخاف تم مزو بعضی جرا طهیا نات فارس‌داسته‌اند . مغی می غزل وا سب متصوص عرفای ابرآن در منتهاي رواني عی سروده و دو ترحیم پتد سار معروف در توحد دارد که ساری آژو تقلید کرده اند . دیوان وی تز داب دو هزار بیت غزلست که در آن میان غزلیات بسیار شورانگیز دارد . ۵ - لط ف الل4 نیا بودی از شعرای معروف اواخر فرن هشتم بود و امام‌ععر خودرا در نیشابور گذرانده و در نجا مدایسی بنام امیر تیمور گور کان سرودموبیشتر اختصاص داشته استٍ مداحی ۳ وی اصر‌انشاه عبرزا و در ضمن هردي امد و گوشه نشین بودو در قناعت میزیست و در اواخ عمر از نیشا بور بقریه اسفرس رفت که درین زمان بقدس‌گاه معروفست ودرا نجاسال ۸۱۸۸۱۶ در گذشت‌وهمانجا مد‌فون‌شد . اطلف اه ثبشابوری در اقسام مشتلف شعر مضصو ص در قصاید و عدایح‌سیار هپارت داشته و فصاید بسار در ثعت‌ائمه سروده است و دیوان وی تردباث چپار هزار ۷ - تاج ندیی علی بن محمدمعر وف بتاج‌حللاوی نیز از شعرای نامی قعرن «شتم بود و در زمان خوش شهرت مسار داشت و موف کتاست در محستات کلام قن‌شاعری باسم دفایق‌الشهر که از جمله کتابهای معتبی و هفید این فئست . ۷ - ی نز از شعرای فرن هشتم بوده و از احوال وی اطللاعی فده ار آینکه منظومه‌ای ساخته است باسم بجر الصنایم در محسنات کلام و در فنون شاعری 4 دز ۷۷۳۱ سروده و ظر جبه شعر آن سشست و پبداست 1 در شاعری مپارتٍ تیش از حیث مطلب کتاپ او جالب توچپست ۰ ۸ تمال] لدان مسعو ۵ حجتادی از عر فا و شعرای سدماز معروف فرن هشمم دود و د یدرد ولادت حافت و در حجواقی عم حج از دباز سود مروت رفت ۶ شدای باز کشت آزین سفر بتبریز رسید و در آنجا اقامت کرد و جمعی کثیر شا گردان و شنر قرن هشتم . . ۱ ۱ ۳۷۹ مریدان کرد او را گرفتند و چون تغتمش خان بادشاه درینک تبریز را گرفت وی را گرفتار کردوبفرمان زن خان بدشت قبچاق بردند ودرشپرسراینچپارسال از۷۵۰۱:۷۸۷ ناهد آشتنه ودر آ تسا ویرا مر بدا بسیارقر آهم | مدند ودرین سقر وی | باعمد ال شاسی عارف معروف صحیت رویداد و پس از چهار سال باز شبر یز بر کشت وچون همواره با پادشاههان جلایر روابط داشت این بار ساعطان حسین‌ین اوس جلابر برای او درم خانقاهی ساخت و موقوفاتی برای خانقاه او بر قرار کرد و پی از آن نا زمان تسمور کور کان هم ز نده بود و با یسر وی اعیرانشاه مسرزا روابط داشت و عاقست در تسیز سال ۷۵۲ با ۸٩۳‏ رحات رده است و در باغی کد زاوبه او در آ تجا. بوده وی زا ستیال* سیر ده‌اند وتاریخ دوم معتبزثرست . کمال خندی غزل‌عارفانه را درتهایت روائی‌وخوبی میسر وده‌و آژین حبیث یکی از بهترین‌شعرای ایرانست " دبواش شامل نزديك هشت هزار پیت موجودست . ۹ - ابن نصوح‌شی رازی‌مهر وف بفارسی از بزر کب زاد گان قاری بود و در زمان سلطان آبوسعید بپادر میزیست و با خواجه غیات‌الدین مسمد وزیر پسر زشید. الدین فسل له روا بط داشت ود ۷۳۷ در گذشت ۰ این تصوح شاعر توائای بوده و دومشنوی دارد یکی پاسم ده نامه که پنام یات الدین محمد سروده ودیگر باسم محبت نامه ولی اس از اشمازر او حز چند دی دافی‌قست. ۰ صفی ا امین ابوالششح اسحق بی امین ادن چیر ثبل‌مو سوی ار د ایلی عارف بسیار مشهور ثرن هشتم وجد پادشاهان صفوی‌بود * نسب وبرا بامام موسی کاظم هیر سائنف . وی درسال ۵۰+ ولادت یافنه و بجز چند سفری که بفارس و گیلان کرده است همواره در قربة کلشوران نزديك اردبیل اقامت داشته و در آند بایان وموثان و اران مر بددان مسمارداشته است و در زمان‌خود نفون عطبمی‌داشته است و خواسوهرشید الد ور بر درحیق‌وی رعامت بسیارمب کر ده‌است وهر‌سال‌هیا لعی‌هنگفت برای‌او مسفرستاده اسیت - شبخ‌صفیالدین تخست در اردل داش آموخت وجو ن‌از دانمه‌ندان آن شهر بی‌نساز شد دریی دسر ی مکش ت که اور ارشاد کند و 2و لي دلب کهشیتم‌نجیب الدین 1 شیرازی درشیر از نحلفةٌ تصوف دار آهنگ شیر از کرد و چون با نجا رسد شیخ فجیب الدن در ٩۷۸‏ در گذشته بود وچندی درحلعهُ می‌یدان شیخ ر کن‌الدین تیضاوی و امیر عبدال که‌ازمشایم مغروف آن زمان‌بودند در آمب وامیر عبدانه اورا بشیخ تاج الدین ابراهیم ین روشن امیر بن نابك بن شیخ پشدار کردی سنجانی کیلانی معروف بایخ زاهد کیلانی عارف مشپورآن زمان که در گیلانا میزبست‌هدایت کردوشیخ صفی‌الدیین جهپارسال دریی شیخ ز اهد میگشت تااشکه دزروستای حلیه گران‌در تاه خاشلی دز کیلان باورسید ونازمان مر کی شیخ زاهد بیست وینج‌سال درحلقهٌ مر بدان‌او بود وداماد آوشد ویس ازمر کگ اودرهمان‌طر بقه‌جا نشی‌وی‌شد ودرین‌ژمان گاهی‌درلاهجان و گاهی دراردییل زسته است. در پابان زند کی بسچ رفت و پیش از رفن پسرش صدرآلدرین را بیدای خود گماشت ودرباز گشت زین سفر بیمار شد وپس‌ازدوازده روژ بیماری درروز دوشنة دوازدهم هحرم ۷۳۵ در ازدییل در ۸9 سالگی در گذشت وفرژندان اومخصوصاً رادشاهان صفوی پرسی خالگ او بنای بسیار باشگوهی ساختند که اينک ببقعهٌ شیخ صفی الدین معروفست و ازبناهای‌تاد یخی با شکوء ابران بشمار میرود . شیخ‌صفی الدین ژني داشت بنام بی‌بی‌فاطمه که دختر شیشبزاهد بود و ازوسه پسرداشت محیی‌آلدین که دد سال ۷۷۲۶ دیش از پدر در گذشت و سل الدین موسی که در ة ۷۵در گذشت وا اشسی ددر شب ویشر‌سوهش ابوسعید ثامداشت وزنددگری‌داشت که دشتر ای سطممات داشوراتی بود واژو دوسرداشت علاءالدین وشرف‌الدین ودختری که بشیخ شمس‌الدین پسرشیخ زاصد داد شیجم صدرالدین بسردوم شیتخ صفی‌الدین ثبای با تدال‌صقو ست که‌مناست اقب جد.خود ام خاندان خوش را صفوی گذأشتهاتد . صفی ادن موسسن طر مها مست در تصوف که بنام صفوی معروقست وچون ببروان او کللاه سر خم دواژده ثر کی سورخ میسگتاشنند آتها را یز بان تر کی (قرل باش؟ بعنی سر سرخ نادند و صقو ده چون بباریآبشانن بادشاهی رس.‌دند همان کلاه راتاج سلطنت کردند" شیخ‌صفی الدرین بژ بان فارسی‌شعر مبگفته و از اشعار او چندستی باقی ماندداست . ۱ مولا فا حسن کاشبی ازشرای‌نامی‌سده هشتم وعرد دانشمندی بود . پدرانش شمر افرن هشتم ۱ ۳ آزنردم کاشان بوده!ند ووی درشهر آمل بجهان آعده ودر] تعاپرورش بافته‌است وسفری بحج وزبارت بقاع مشر که عراق رفته ودریابان ژند فی درشیی سلطانیه میزبسته و در آفیجا زر آغاز سده هشتم در گذشنه‌است . اختصاصی که اشعار وی‌دارداینست که‌بیشتس آنهارا درستایش امه سروده ووی مکی آزاخستینشعرای فارسی‌ژداست که آشماری در مدایجآمه گفته!ندواز آن جمله‌هقت بندعروف اوست که‌ا زمعروف‌تر بن اشماردرین‌زمینه است واپن حسام عروی و نظام استرا بادی ومستشم کاشافی پیر وسبكاو بودهاند . ۲ مو لانا چالای) ند ان احمدبن یوسف ان آلیاس‌طبیب حوافبی شیرازی برادر زادهٌ نجم الدین محمود سایق الذ کر (ص۱۹۰) و از دانشمندان نامي و شمرای معروف فارس درسدة هشتم بود . اصلااز مردم خواف بوده ودرشیر از درزمان‌پادشاعان آل مظفر حفیم وطبیب معروفی بشمار میرفنه وشاعری ز بردست بوده و مخصوصاً ۳ شاه شمجا ع آل مظفر متاسبات وأشته ودر ۵ ۷سقر ی دمص کوده است . منطاوسه گلو نوروز را در سال ۷۳۶ بایان رسانده و آن‌منظومه در آن زمان چنان شهرت کرده بود که گونندفسمی‌نیشابوری که خوشنوس بوده است در یکماه سست سشهاز ان‌بوشته است و وی غزل را مخصوصاً خوب میگفته ودر غزل گاهی طبیب وبیشت رجلال تدلص عسگرده و دنوان قز لیات او شامل سه هزار و دورست ست بدستست و *عر تازی لبز هن سپرووه است . ۱ ۳- شیخ کجج آیر یزی ازمعاریف دانشمندان وش رای‌فرن‌هشتم‌درا ذربایجان بوده وورزمان‌شیخ جمال الدین! بوالحسن او یس لایر (۷۵۷ -۷۷۹) ویسرش جلالالدیین حنین (۷۸:۰۰۷۷۹) شیخ الاسلام تب ریز بوده است ومردی بسبار محترم‌پشمار مي‌رفته وتا نما ممروفی-داشته وتازمان اعیرتیمور کورکان بازماند گان او در ثبریز همان مقام زاداشته اند ووی غزراخویمن‌گفته واشعار وی درزمان او شهرت بسیار داشته است . ۳۶ اور احمت عماد الدای عبد الملك بن عصاهبن ابو بگر تن هحمد اي یل اثر جیم بی ابو بگر ان عايي صاحب الهدابه معر وف بخواجه عدد الملاث سمر قند ک از بر ر گان علمای سمرقند واژخاندان معروفی بود که همه در سمرقند از رد رفن هشتم جاشمتدان نامی بوده‌اند ووی شخ الاسلام سمرقند بوده وتازمان امیرتیمور گورکان درین عقام بوده است وبازماند کان‌اوتاقرن نهم‌ازبزر گان سمرقندبودهاتدو وی دانشمند کاملی بوده ودرماه شعبان ۷۸۲ سفارت آسمرفند بفاوس رفته وچندی در شیراژ مانده است وشعر تازی و پارسی زاخوب می گفته و در شعر عصامي تخلص میبکرده و بساطی سمر قندی شاعر معروف ازشا گردان او بوده است . ۵ سید شاه فضل ال4 تعیمیی تبر یز ف از بزر گان عشایخ صوشه و شعرای اواخر رن هفتم واوایل‌قرن هشنم بوده واز جمله ردان امیر حسیفی عارف مشهور شمارمیرفته ودانشمندکاملی بوده و شعر عارقانه را سبار خوتب هی کنته از ان حماد ترجیم بندمعروفی آژومانده است . -٩‏ شمس آلدین تجرزی نیز از عرفای نامی فرن هشتم بوده و وی را با شمس آلدنین تبر‌یزی عارف مشپور فزن‌هفتم که مرشد جلاللدرین مولوی بوده‌اشتباه کرده‌آند وأین‌شمس الدین‌تبر پزی اشماره‌ارفانهغوب دارد از آن‌جملهٌ ترجیم بندی که‌معروفست ومتظومدای نام مرغوب‌القلوب که دز ۷۵۷ نظم کر ده‌است . ۷ جاجی ناصر الدیی‌حسیی بی‌هبة آلله بن حمین خطیب معر وف بداصر خطیب شفعویاز دانشم‌ندان وشعرای محروف شیراز در نیمه دوم قرن‌هشتم بوده و تا ۲ زنده بوده است وشعرفارسی را خوب میسگفته دد ضمن ملمعاتی بزیان‌پارسی‌ونازی ولیجه شر ازیسگفته است . ۳۸- ال آلدیی فر بدون بی عکاشه نز ازنویستب کان وشعرای ناعی همان زمان دوده وحداح‌جللال الدرین مسعودشاهوشیت بو اسحق ایو بو دهو«خصوصاد سر تردست بشمار میرفته ودرساختن فصاید مصنوع وموشح دست‌داشته اژ آن حمله دو فصده دارد یکی بنام رپیعیه و دیبگری بنام رحیقبه که مقدمه ای مثشیانه بنثر بر آنها نوشته است و شم تازی ویارسیرا خوب میگفته ودرشعر عکاشه تخاص مبکرده است . خو اه جلال) ندش نعمان بیرمحمودلی اصیل ازوزراء و ادبای نامی فارس درهمان زمان بوده و در شیر از میزسته و تا ۷۸۲ ژئده بوده و شعر فارسی خوب شعر ثرن "هگم ۹9۰ مسگفته است ۱ ۰ جمال | لد بن حاجي منشی شم از ادبای شیو أز نو رد که وا ۷ و نی ده رد وشعر فارسی رابسیار خوب می‌کفته است و کتابی نوشقه‌است پنا‌غرایب الاخبار و نوادر الاثار . ۱ - ابو اسحقق فخر وفادار که اونیز از شاعران و ادیبان تامی شیر از بوده و ۷۸۷ میزیسته زشمر فارسی راخوب مییگفته است ۲ سید عزالدین مطهربن عبدالله ین علی <سینی سخست از شاعران آنربا یجان ومداح شیخ آوبی جلایر بوده وسپس پفارس رفته وازشعرای بسیار معروفی فارس وازمداحان‌خاص شاه شجاع بووه وتا۷۸۷در آن‌جامیز بسته‌است وسیس بهندوستان رفته وازشاءران دربار تاج الدین فیروزشاه بهمنی بوده‌ودر ۱۵ شوال ۸۲۵ در گذشتهو دیهان اشعار آو بدسست وغزل وقصنده رلخوب مبکنته است ۳ - نتشاالدبی حسن حمینی آ هلبی که اوئبز آزشعرای دی قاری در عمان زمان بوده وتا ۷۸۷ در شیراز میزیسته است وغزل را بسبار خوبسگفته نه وحن تخلص مسگرده است . - نماد بن«حمود هف‌هپ ئیر از شعرای نامی فارس در همائن دوره موده وتا ۷۸۷ در شیراز زند کی میکرده وانواع شعر راخوب میگفته است . 8 شییخح لاسام حاج معینن الدین! بو القاسم جنید یی محمود بن‌محمد بن آسعد ان مظفر نی محمه بن مظفر بن روز بهان بن طاهر و اعظ عمری داهی قرشی شیر ازی که لقب اورا بخطا صدرالدین ونجم آلدین ونام وتسیش وا تیز بخطا محمودین محمد چثید ضبط کرد‌اند از بزر گان دانشمندان قاری و خطیب جاهم مق شیر اژ بوده و خاندان وي همه دانشمنئدان معروف آن سر ژهین بوده اند و وی سفري باصقپان کر ده وس ار ۸۰۰ در گذشته و هو اف 5 اب سیار معروقیست بان تازی بنام شد الاز ارفی حطالاوزار ع زوار المزار در مشاهد شیر از که بنام هزار مزار معروفست ویسرش عیسی ثرا شام ملتمس لا جرا م بفارسی ترجمه کرده وشاء‌ری صوفی تا ثِ_ ش رن هتم مشرب شبرین سین با ذوق بوده وغزلیات شیوابی گفته که بغزلمات حافظتاانداژه‌ای شبیهست و دیسوان او شامل نهسد بیت پدستست . پسر دریگر وی ر کن الدیین بحیی کتاب سیزت ابو عبداله بن خفیف را بفارسی‌تر جمه کرده است . 7 - شمس‌آلدبن محمدبین علیی کاشانی از شمرای نامی اواضی قرن هنم و اوایل قرن هشهم بوده و در دود ۷۳ در گذشته و وی منظوعهای در تاو بخ عحقول سروده که دد زمان الجایتو ( ۷۳۱۹-۷۰۳ ) بپابان رسانده و تیز ثاریخ غازان خان را بنظم آورده است ز دبوان اشعار او هم بهدستست . ۷ - ناصرالدبن خسرو اصنهالی معروف بناصر خسرو از شمرای صوفی مشرب قرن هشتم بوده و در ۷۳۱ در گذشنه است و از جمله اشعار او ترجیم بند معروفیست و او را برخی با ناصر خسرو قبادبانی حکیم و شاعو معروف قرن پنجم اشتباه کردهاند . ۸ - سچجهان مااث خالو نرختر جالالالدین سمود شاه اشحوهک ان فارس که از ۷۳۹ ۷2۰۱۷ بادشاهی کرده ودر ۱٩‏ رمضان ۷:۳ کشته شده است . مادرش ساطان بخت دختردسشق خواجه پسر امیرچوپان و خواهردلشاد خانون بوده است‌و شود همسر خواجه امین الدین جهرمی ندیم شاه شیخ ابواسحق اینجو بوده است . معاصر مغیث الدین احمد جلابر( ۸۱۲-۷۸۶ ) و از زنان ععررف قرن‌هشتم بوده که شعر فارسی را سیار خوب میگفته و دیوان او شامل چپارده هزار میت بدستست وجهان تخاص‌هی کر ده اس . - مجمد پوسف دا که او ثر از شمرای نام قرن هشدم بوده و دبوان اشماری داشته و از آن جمله فسید‌رائیه ایست بنام قحفةالتصایم که در روز آدینء۱ ربیع‌الاول ۷۹۵ تمام کرده است . ۰ - تعلیی شاغر که کتاب اشرف‌التوارينم قاضی عضدالدین ایجی‌را بنام زبدة التواریخ فی‌ترجمة آشرف التواریخ بفارسي ترجمه کرده و بیش از ین‌از احوال شعی: قرن هتم ۱ 5 "۳ ۱ ای عماد شیر ازی اژ معارف شمرای فارس بوده که در * + در کذشته اصل وی از خراسان بوده ولی در شیراز مبیز سته ویشتر در مثأقت امه شهر گنه و غزٍل را هم اخوب مسروده است و از آار او دو مثنوی هم مانده است یکی بنام ده نامه که یکی از بپترین آثار آدبی فرن هشتمست و در دبیح الاول ۷۹۸ بپابان زسانده و دیکر بلام روضفالمسبین که آنهم موی شیوابیست وا نرا در ۷۹۵ در ۷۹ ست تمام گر ده است . ۲ - آماع قجر آلدنن بحیی بی معیی شیر آزی مهر وف بانی معیی از ادبا و شعر ای اواسط فرن هشتم فارسی بوده و از ۷۶۱ ۷۸۷ آثار او هست و وی غزل را سیار خوب میکنته و ابن‌معین تخلص میکرده است . ۳ - شاه ر کی‌آلدین محمود سنجانی خواقی‌معر وف بشاه سنجان خوافی از بزر کان عرفای فرن هشتم ابران از سلسلهٌ چشتی بوده و از مشایخ نامی آن‌طر یقه بشمار مبرقنه و خلیفه مودود چشتی بوده و چندی در چشت زسنه و در ۷۹۷در گذشته است و وي شعر عارفانه مخصوصاً ریاعی را خوب مسگنته و بعصی رباعیات بنام او مائنه اسبت . . سید محمودبن علی حستی "لاستانه ار ادبای ثامی قرن هشنم بوده و موف کتا بست‌بتام ات الوسده وجلیس الخاوه که درا داب واخلاق نوذته واز کتابهای سودمند زبان فارسست و در آئییا برخی از اشعار فارسی و تازی خود را آورده و دبداست که شعر فازسی وتانزی را خوب گفته است و درشر محمودتخلص میکوده‌است . + - سکیم با حکیمی آرمذی از شمرای صوفی مشرب اواخر فرن هشتم واز سووان شاه نعمة ال ولی‌بوده و غرل و ترجیم بند عارفانه را نیکومیگفته ودبوان اشعار او بط سرش‌علي‌بن حمکیم ترمدی که در ۸۳٩‏ نوشته بدستست . *ه - چلال‌الدین عتیقی آبرازی پسر قطب‌الدین عنیقی تبریزی از شعرای فرن هفتم بوده‌است و وی در آواخر فرن هفتم و اوامل قرن هشتم میزبسته و با خواجه برشید الدین قضل له ود بر منأسبایی داشته ۲0 او ۳ ما تمد بلر عسقی تخلصي مسکرده تم دثٍِِ« شهر قررن هشتم ازاغعار اواند کی مانده مت . ۰ ۱ ۱ 0۷ شیاح ناما لین ه««مدبی علبی بن دا نیال دهلوی معروف بشیخ نظام او لیا؛ ار ز ر گان عررفای فرن هشمم در هندوستان بوده و مردم آن میار او را سلطان المشایخ میخوأندند . جدش خواجه علی بغاری و جد مادررش خواجه عرب نام داشته آندوهردو از زر کان زمان خود بوده‌اندو با مکدیگر ا ماوراء الذپر بهتدوستان رفته‌ائد و در سرزمین بداون‌ازمنافات سنبول مسکن گوفتهاندودر | نجا بایکدیگروصلت کرده‌اندو بازماند کائشان‌درهند میز بسته‌اند و فظام‌آلدین دربداون‌درسال ۳۹ ولادت بافته ونسیش بدوازده شت بأمام‌هشتم حیرسیده وسپس بدهلی‌رفت ودرخردسالی‌پدرش‌در گذشت وشیخ فربدالدین دهلوی معروف بشکر گنج عارف نامي‌هندوستان که ازخویشاوندان اوبود وی دا پرورش داد و از دوازده ساانگی در خدمت او بود و چنان پرورش بافت کهدر*۷ سالکی معروف بود و در آن زمان از دهلی باجودهن که از توابع دهلی و مسکن شیخ فر‌بدالدین بود رفت و پس از چندی که اجازة ارشاد گرفت بدهلی باژز گشت و همیحثان دز آنشهی در محله غیاث‌پور مبزست و مربدان سار داشت و مردی سار پره«یز کاریود و دربارء او کرامات سیمارئوشته اندوسرانحام‌عصر چهارشتب۸م اربیم‌الاول ۷۵ در که سا ی دردهلی در گذشت ود هقی ۶شییخ‌قر بد الدین شکی گنج که از بقاع عبر کت معروف دهاست اورا بخا کته سیردند ومز اراوتا کنون ژبارتگاهست وروژهای چهارشنبه مردم بزبارت وی می‌روند . شیخ‌تظام الدین از بزر گانشایخ‌طریقة چشتیست که از معروف تر بن‌طر بقه‌های تصوف در هندوسنان دوده است و مولانا علاءآلدین نملی فازی سجزی دهلوی ملفوطات وی را بنام « فواید الفواد » در کنایی کرد آورده و دیسکری از شا ردان او بیائات وی را که از کد :۲ عفد کروده نام راحها لمحسن جمع کرده و وی شعر فارسسی را بروش عرفا بسپار خوب مبگفته است و کتابی بنام راحة القلوب در ناب مرشد خود فر بدالدین توشته است ۸ - فر ای لو محید بن ابر اهيم بن مصطافی بن شعبان عطار هددانی اصلا از مردم زنجان و از شمرای درجهُ دوم فرن هشتم بوده که در آواخر فرن هفتم شعی فرن هشتم ۱ ۳۹۹ و اوایل قرن «شمم هبز سته است و چندان در شعر دست نداشته و در ۷۲۷ کششة شده است و ازو چهار مثلوی مانده است یکی مثنوی ععروف شرحمة الاحادیت با مواعظ که نژدیاک دو هزار بیت دارد و احادمت تبوی وا در ان تر مه کر ده و در ٩۵‏ تمام کوده است و وسگر کنز الحقایت کد تزد يلك ۸٩‏ بت دارد و دیگر مفناح القتتوح که تزدبك ۱۷۰۶ ست دارد و آنرادره! ذی ححه ۸۸ مابان رسانده است وا مانخستن اثر او در شاعرست و یش از آن شموی نگفته است و دیگر کنزالاسرار که آنهم مثنوی کوچکست و آنرا در 2۹۰ یا ۱۹۹ بیابان رسانده و این عطار همدانی را ب فر بدالدین عطار سشابوری شاعر متصوف معروف آششاه کرده‌اند . ٩‏ - خو اجه معین‌آلدیین هحمد ان شمس‌الدین مظهر بن شهاباندن اسمعیل بن قطب‌الدین مجمد بن شسی‌الدین هطهر بن معیی‌اندین آبو نصر احمد جامی نسیش بینهم هشت دشبتج الاسللام احمدجامی میرسد و مادرش دختر مك شمس‌آلدین محمد کپینپس ماگ شمی‌الدین ابوبک کرت از پادشاهان آل کرت بود و خود از بزر کال خراسان بشمار میرفت و با خاز خود نك غیات‌الدین‌سمد کرت بحج و حجاز رفت و در جام در ۷۸ در گذشت و او را در عقبره شیخ احمردستام ال مپردند . معین آلدین از ادبا و شمرای امی ژمان خود پشمار میرفت و در نظم و شش فارسی دست داشت و از اشعار او اند کی مائده است . خواجه معین الدین‌سهیسرداشت که مپتر آئپا ضیاء آلدین بوسف و مادرش دختر مك غیاث الدین محمد کرت بود و از شا گردان تقتازانی بشمار میرفت و دانشمندکاملی مود ودر ۷۹۷ درتر‌بزدر گذشت و جناز؛ او را بچام بردند و تزديكك پدرش بخا کث سپردند . ۰ - محمد مولا کاختئی از دانشمتدان نامي آقریایجان بود ودرعلوم‌منقول و معقول و نظم و شر و جد و هزل از پزر گان زمان خود و از ندیمان‌میرزا میرانشاه کورکان بود و چون در ۸۰۷ آمیر تیمور فرمان داد که ندیمان وی‌را بکشتد اوراهم در آن واقعه بدار کشیدند و وی شعر فارسی را نیکو عیبگنته و از اشعار او اند کی مانله‌اسی .۰ نم 5 ۱ منرفزن هشتم ۱ - تواچه علیرا میثنی معروق بخواجه مزیزان از مر رامش قضبه ای در دو قرننگی بخارا بوده و از بزر گان مشای طر یه نقشبتدی‌بشمارمیرفته و در رأهیئن ببافند. کی روز کار میگنرانده و در پابان زند کی بخوارژم رفته و درا نا در ۷۸ مهم ۷۲۸ در گذشت و همانها ایرا بخا وک سیردند واژودو چسی مائد گهیکی محجمد و ذیبگری ابر آهیم نام داشت و محمد چنیل روژ پس از مرک شا در گذشت و اپراهیم جانشین او شد . علی رامیشتی شعر فارسی را نیکو میسروده و جضی رباعیات عارقاته آزو مائده و رساله ای در طرریفهُ تصوف و کتاب دبگری نام محبوب العارفین خوشنه است . ۲ - خواچه بهاه» الدین محمد بن محید بن سید جلال‌الدیی بن سید برهان]لدبي بن سید عبدا4 ی سید زییااعابدیی بخاری معر وف بنقشیند که کر او دد نثر قرن هشتم (صس ۱۵۱ ۱۹۲) نیز آمده است : نسیش پسزده. يشتِ باعام حسن عسکوی هی رسد و در تخارا در ۷۲۷۸ ولاجت دافته و از بزر گان مشایتم تصوف ابر ان و معروف رین عرفای طر مه نقشمندبست و این طررشه بنام او معروف شده.و وی خلیفهٌ میر سید کال بوده و دز کود کی خواجه بابا محمد سماسی او را بفرزندی برداشته و پرورده است و نیز از مریدان عبدالخالق غجدوانی و خواجه قشم و خلیل انا تر کی بوده و دربخارا میزیسته و دوسفر بحج رفته‌است ویسشة او و پدرانش کمخاب بافی و نقش کردن آن بوده و بهمین جهت بنقشبند معروف‌شده است و سر انجام در روستای قصی عاوقان در مك فرسنگی بخارا که مولد او بوده‌است در سوم ربیم‌الاول ۱ دز گذشته و در همائجا مدفون شده . بهاء الدین نقشیند شعر چارسی را خوب میگفته و از اشعار او چند بتی مانده است. 7 جو اه ابو آلفتح محمل ی میحود زیم هععمو ۵ حافظی بخاری معر وف بح و اجه محمد پار سااز بزر کاناعر فای‌سدة هشت ابر آنو ازمشایخ تأمی‌طر 2 نقشددی و از خلفای خواجه بهاء الدین نقشبند بوده و از بهاء الدین نقشبند پارسا لقب بافته ۳ است و مر دی مسار داششعد ۲ دازسا ۲ در هیر گار نو ده و #صوصا در جد می‌دست داشت4 شعر قرن هشتم. . ۱ با" «؟۱۱ و کرامات بسیار باو نسبت‌داده اند و نخست در مخارا میزرسته و دو باویسج زفته وسفر اول پا خواجه بهاء آلدین قشبندرفته و سفردوم در سال ۸۷۲ از راه ثمف وبللم وهرات رفته است وچون بمکه رسبده‌یمار سخت شده چنانکه اورا در عماری گذاشته وطواف داده اند و چون مدینه رفته در روز چپارشتبه ۷۳ نی حبه ۸۲۷ در آ نصا در گذشته است و رو بروی قبر عباس آو را بخا کي سپرده‌اند و آژو پسری مانده است بنام‌ابوتصر پارسا که او هم از مشایخم ععروف تقشندیه و جاشین در بوده است . خواجه محمد بارسا مو لفات چند دارد از آن حمله کتاب ععروفی شام فصلالخطاب که درمحاضر ات و سلو کک و تصوف بفارسی و تازی نوشةه و رسالهٌ محبوبیه و رسالهٌ قدسیه در مناقب مرشد شود هاء الدین و کتاب اتسی الطالسن و عدة السالکین در همین زمینه نیز از ایست و گاهي شعر فارسی‌مبگفته و بعضی از اشعار اژو مانده است . ۶ - نرلی الدبی ابو بفرعلی تایبدا دی از پزر گانعرفای‌فرن‌هشتموازشا گردان نطاملدین‌هروی وشیخاحمد جامی بوده ودرتا سادشر اسان که ا کمون‌بطییاتمعروفست مز ست‌ودرعاوم‌ظاهری‌شا کردتظام آلدین‌هروی بوده ودر تصوف بر طر ِقَُ او دسی‌عیرفت و آهیر سمور کور کان درحمله هر ات درتاساد بدیتن اورفت وصایحی سمور داده که معروفست و سر ائجام در همان قایباد در قیم روز آدینه سیم محر م ۱ در گذشت و همانجا اورا بخال سپردند و مزار او هم | کنون زبارتگاه معروفیست . اپوبکر تایبادی کاهگاهی شم فارسی گفتهو ازاشماراو اند کی مانده است . ٩۵‏ مکی خر آسا یی از شاعران درجه دوم فرن هشمم بوده که بخطأ او را با سکنبی شیرازی شاعر معروف قرن نهم اشتباه کرده‌اند و وی صاحب مذظظومه اییست شام کلمات علیة غر! که در ترجمة احادیت سروده و آثرا پتام مللثك علی سریسداری ( ۷۷-۷ بیادان رسانده و از آن منطو مه پیداست که شاعی ز بر دی بوده است . 0 - عبدا لجمید رايگاني از مردم دهی نامرایگان درناحیهُ قزوین بود ودر زمان آبقا خان ( ٩٩۳‏ - ۸۰ ) می‌زیست و تا او ابقر لاهشتم نیز زنده بوده أست داز مج ال ملکت افتشار آلدین قرو ی شهار هبی ۸29 و بر باف بهلوی رون فرحی اشعار 4 ِثِ . شعر فرن هشتم ازوانده است ب, . ۷ - امیر کاي قروینی تبز از شاعران همین‌دوره بوده واوشیز اشعاری بهمین زبان سروده است . ۱ ۸ - اوبا نج زنجانی ثبر. از شاعر ان همین دوران‌بودمواشماریز بان‌پهلوی زنجان ازو باقیست . ٩‏ - خواجه بهاءالدین زر نجاني حم از شاعران اواشر فرن‌هفتم واوایل‌فرن هشتم و مداس خواجد شمس‌الدین صاحب دیوان جوینی بوده است. ۰ - بهاءا لدیی سافچی از شاعران فسنده‌سرآی همین دوره بوده است . ۱ - جمال) لدییر ستقالقطنی از مردم محلهٌ رستن‌القطی فزوین و معاصر ابا خان و از شاعران معروف روز کار خود بوده و ار اشمار او اند کی مائده است . ۲ - سجو لاه ابهر ی ثبز از شاعران این جوره است که بز بانبپلوی زنجان آاشماري اژو در وسست . ۳ - شید جمال‌اندیی عاشافی نیز از شاعران اواخر فرن هفتم واوایل فرت هشدم بوده و ترجیح بندی آژو مانده است که باستقبال ترحجیع بندیس‌عدی‌سروده‌است. 6 رفیج لدیی بطراني از مردم ابهر بوده و در کرمان در اواخر فرن هفتم ر اوابل قرن هشتم میز بسته و بربان تازی و فارسی شعرمی گفته و برخی از اشعار او مائده است , سف ر کن‌الدین| بکرااي نیز از عردم ابهر بوده و در همین زمان می ز سته و دیوانی داشته است و ابدك اند کی از اشعار او بافست . - سعدالدیی نی بهاداندین دهروف بسعد بهایی با سعدالدین بهایی‌با سعد بها» محاصرالجاتبو بوده وتا اوابل‌قرن‌هشت نیززرسته و ازشاعر آن‌معروفدصر خود بوده و ابتك اندکی اژ آشعار او باقیست . ۷ - سید سر اج‌الدین سکزی معخلص بسراحي از شاعران زبردست فرن هشتم و بیشتر مداح ناصرالدین محمود شاه دوم ( ۷۹۵ - ۷۹۷) از پادشاعان شمر قرن هشتم كث_ِ ۳ ساسلهُ تغافی هندوستان و وزیر او نظامالملکه نظامالدیین ابوسمید محمد چنیدی و بزر کان دربار وی بوده وقصیده را بسبکت تاتورالیسم شعرای عراق‌سپارخوب‌هی کنته و دیوان قصاید وی شامل تردیك ۵۱۰ بت در دسئست , ۸ - سید مظهر ره از شاعرآن معروف قرن هشتم هند و از مردم‌شهر کره در شمال هند بود وچندی در گجرات و پیششی در دهلی‌میز ست . در ۷۱۷ ولادت‌بافت و در ۷۹۱ در گذشت . از شاعرآن دربار قیروز شاه‌بن ملک دجب ازساسلهٌ تعلفی‌هند بود که دز ۲۷ مبعرم ۷۵۲ ساطنت زسیده و دز ۸ رشان ۷۵۹۴ در گذشته است. وی در ضمن از مریدان تصیر آلدین محبود آودهی معروف بجر اغ دعلی عارف عشهود این ژمان هند بود که در ۱۸ ره‌سضان ۷۵۷ در گذشتد است و قصمده زا سنکة تاتورالیسم عیافی با کنامات و استعارات فراوان نیکو سروده است و تشبیهات عالی و معانی دقیق دارد و دیواش شامل پن‌هزار بیت بدسئست . ۹- فخرالدین فتح‌الله قزوبشی برادر حمداله مستوفی مورخ معروف و در شعر استاد بوده و اژ روش اوحدی مراغی دروی می کرده است . ۰ سم عزاددین لرچی از خاندان کرحی فزوین و از شاعرآن نامی زمان خزد بوده و از اشعار او اند کی داقست , ۱ ب عزالدیی همدالي نیز از شاعران این دوره بوده است وبرخي اشمار او بزبان دهلوی همدان نما رسیده است . ۲ - عماذالدبن فصلویه معروگ بعماث لر از شاعران معاصر آبقاخان‌بوده که تا اوابل‌قر ن هشتی‌زسته است و ازهختصان‌صاحیدیوان جوینی شمارمی‌رفمه است. ۳ - قاضی عشمان‌ما کي قروینی از مداحان خواجه فخراادین مستوفي چسر عم حمدالة مشوفی بوده و شعی را روان می گفثه و چون عم زادهاش رضی‌الدرین در یار او تطاول کرده بود کتابی بنام رضی‌نامه در پنج‌هزار ببت درین ژمینه‌تر تیم‌داده است و از شاعری مال بسیارف راهم کرده بود چنانکه سی‌چهل‌ه زاردیتار بار رسیده‌بود . * - ملک عماد الدین اسععیل بخاری ۳ از شاعرآن نامی‌آین‌دوره بوده 8 ۱ ۱ شمر رن هتم و در زمان یو سید بپادرخان (۷۱۵ - ۷۳۹) در سلطانبه در گذشته استوازاشمار او 5 - زبی‌آلگیی فاخت4 کاشانی مداح تجیب زاد گان قروین بود و کنایی معنوان تصایح‌الاولاد توشته و در شعر نیز استاد بوده است . . قیادی نیز از شاعران این دوره بوده است‎ ۸٩ ۷ ابوالفرحاحمدبن محمد کافی ترجی از مداحان مجدااه دن عمادالد وه همدانی بوده و برخی اشعار او بزیان پپاوی شهر کرح پاقی مانده است . ۸ گمال‌آلدین ژنجانی از مداحان خواجه صدرالدین احمدخالدی‌صاص دبوان بووه است , ٩‏ - نم آلدیی معهر وف بطر گس نیز از شاعر ان مدیحه سر ی این‌دوزه‌بوده و از شعر او اند کی مانده است . ۰ محهو۵ گو تال از شاعران خراسان درین دوره بوده است . ۱ - ملک محموث تبر یزی پسر مااك مظفرالدبی نیز از شاعران این دوره بوده که اند کي از شعر او داقست . ۲ - فردوس مظر ۹ از زنان شاعراین دورء بوده وازاشمارش‌اند کی باقیست. ۳ - انتالمججادیه نیز از زئان شاعر این دوره بوده و اند کی از اشعار أو بما رسیده است . 6 - شهس|لداین بی ناصر الدبن شیر ازی»عر وق پشمس بس ناصر ازشاعران این دوره و غزل‌سرای توآنایی بوده و پشتر بزبان پپلوی‌شیراز شعر مي گفته و درین زبان شمس بی‌ذاصر دعنی شمس دسر ناصر تخلص‌هی کرده‌است وعقداری از اشعار اوباین ژ بان در دستست . ۵ - پور قربدون از شاعران‌اواخر فرن عفت‌واوایل فرن عشتم و از کردان فارن بوده و برخی دوبیتی‌ها پزبان پهلوی فارس آزو بماً رسیده است . 71 -- #مدباب شرگشاه آیالاای عجار ژند کی آو دز سر معلوم شسست اس از قراین آشحر فرن هشتم ۱ ۱ ۵8 پیداست که از شاعران اواخر فرن هشتم و اوابل قرن نبم بوده ومقداری دوبیتی‌بزبان لکد او باثست که سرهشق شاعران د بگر بوده و ا ثپار ایآ هتشگ شاص هی خو انند و آن آهنگهرا شرفشاهی می گونند . ۷ خصاميي از شاعران این دوره در هندوستان واز خانوادهٌ محتبری بوده » هدش فهر الرلگي عصامی از بغداد هنیرفته و وی در دهلی یز سنّه و در ۷٩۱‏ درا تسا ولادت یافته و شاعر درپار محمد شاه‌پننتغلق بوده و در۲۷رهضان*۷۵ شروعبنظم شرح جنگهای وی پنام قوح السلاطین ببحر عتقارپ کرده 3 در "٩‏ ریسم الاول ۱ ببایات رسانده وشامل تزدبات دواژده هزار شعرست که استادي‌آورا مسلم می کند . کج گذشته از بن‌شعرای درجه اول و دوم در قرن هشتم كت‌عده شعرای دیگر هم بوده‌اند که فیرست آنها بدین فرارست :غیبی شیرازی که شعی عارفانه گفته , بهاء الدین حاجی ؛ صافی که در ۷۹۷ در گذشته » مالك عمادالدین‌ژوژنی» دسمی‌تیشابوری که از شاعران و خوشنو‌سالن بوده ؛ سدحین اخالاطی ازمتصوفه , خواعه شمال بشاری از عرفا * مد آبوالمظفی از عرفا * شرف الدین مقبل , نظام‌الدین مرزوقی :ایو علی فالی * ر کی‌الدین ابهری * سعدالدین نصس ؛ حاح‌محبود کرمانی «تخاص بمحموی شاه سیف‌آلدین ؛ کمال الدین کاشی " تجمی ‏ اهر صفادار ؛ بدر الدین دامقانی » صیرالدین قروانی » عمادالدین بگرانی : اهین الهین تبریزی : محمد حوهری » ملاك الشعراء تاج‌الدین‌بهام که بیشتر هزلیات سروده است : ملا ر کن‌آلدین دعوی دار قمی ء سیف‌الدین اعرج که مداح قة الملث ابوبکر علی وزیر بوده سراج الدین " ملأت الشعر اء شرف الدین تسریزی که مدا ملاث سید عزالدین عبدالعز یز شیخ الجبال بوده » تورالدین عبدالرحمن که او ثبز مداح او بوده است " ملك‌الشعراء صاین‌الدین شبر‌ازی » قاضی عمر . برهان الدین براز کهمداح آبو المظفر اتلقمیش بوده بعیدالمجید ثبر بزی » » کمالالدین کوتاهیا باکونه‌پای » شمس‌الدین دروده‌صدرالدین‌علی کی» نسم الدین * محب اادین‌ایگی» عز بزمشنی کهفام أورا بخطاءعز بزرستملی هم سبط کر ده‌اند ؛ 4 ۱ شعر قرن:هشتم علی * درویش‌فرهاد " قاضی کریم الدین‌سیستانی *کریم *محمد قباییی » محب : محمد چرخگر هروی * منوچهر » مجید» مجدالدین کرجی قزوینی » مبارژالدین » سوقی؛ صفی‌عالی » صاحی * شپاب‌الدین بن کمال الدین سمنانی معروف بشیاب الدین کمال با شهاب کمال . شمس الدین صاین محبود قاضی » شمس الدین کاشی * شم ی کافی » میرسراج الدین بردری سيستاتي » حافظ سعد » سعد الدین بن شرف الدیین متخلص پسعد وسعد شرف «رضی‌آلدین‌مژید ین صالح » حیدر, مك الشع راءجمال‌الدین کاشانی که بیشتر هزلیات میگفته , بدییم * بنده * جمال ؛ زین‌الدینعلی‌فقیهعروف و متخلص باین ققبه؟ آغا » این حلال » احمه حجازی » احمد موسوی , ملث افتخار آلدین قروینی * اشرف کلستانی » آمین الدبن کا کامتخاص بنوری» قأضی‌صیرفی‌هندی» چمشید خان تر کستانی » رشید خان جفتایی متوفی در ۰۱۷۷۹ فتح * آمیر یمین الدین طغرایی پدر این یمین متوفی در ۷۷۶ * شهاب آلدیین مپمره » ابو العلا حسینی * آهیر اختیارالدین حسن سموقندی که از مرربدان شاه نعمت ال ولي بوده و اختبارتضاص‌می کرده است * روج الاهین امینالدین دادا که در شعر امین و روج الامین تخاص کرده است * حاجی تبرپزی , حالی » حیرانی " رواس »روحانی » ز کی مرافی * سعد ألهی سعد وراقی » سلطائی * سهیلی * شرف » شعس الدین شرفشاه » شمس آلدین کاستای * شمس ساوجی » شمسی اصفهائی *شهاب الدین بلبانی » شیم ز اد لاهبحی " صدر الدین علی‌فضری شوشتری » ظریفی * عطایی عالاء علوی تبر پزی ؛عتایت؛ عوش * قاضیعیسی» فغر آلدین رس متو ۵ فخرالدین شبخو شاه ۰ فرن نی خرن دورد حپم ادبیات در ائست 5 ار دی آسمت کدهسی ۳۱ آن دوره‌ای یبن در درد از اهمتٍ ی کون در تار یج ار ان دش نمأهده ری و سن او آن ادت ابران دور ه رل ۳ ائیجعلاط ۳ عرتباً پسموده و ! گر دوره ها تجد بل وا جبابی هم دش [ دراه باشد دوره های کو تاه بو دد و تساه اس دووه وسنجيی وا در ۳ بکرد ۰ گذشته از آن قرن هم از حیث کترت شعراو نویسند گان و جثبش های ادیی فرن نهم روک گونا کون یکی از مهمش‌ین دوره‌های ادبی ایراشت و | گرهم در برخی از رشته‌های ادپ اتحطاط و زوالی پیش آمده باشد آن انحطاط نتیچه هستقیم ضعف و فتوریست 1 در دورة دش بعنی در #رن هشتم مات آن فراهم آمده و ره رقبه ثبرو گرفته و در فرث نوم جهن آشکاو شخ است . در هر حال تردید بردار هست که فرن نوم از حبث بسیاری شعرا و نوسند گانی که » چه در ایران و چه در خارج از ابران؛ میزرسته‌انه یکی از پر فربن و عنی‌ترین ادوار تارمخی ابران بشمار می رود و حتی با دو قرن دسگر که آذین حیث امتیازدارند بعنی با قرن ششم و قرن هفتم نیز برابری میکند . | گر شماره نویسندکان و سرایند گان ژبان قارسی را بدقت احصاء کنیم قطعاً بك نيمه آن سهم فرن ششم و حفتم و نهم و ثیمةٌ دیکن و بلکه کدتر سهم فرون دیگر خواهد بود. شاید سیب عمده این ثروت ادبی فرن 4 این باشد که درین دوره حواوث سخت و انقلابات شدید که سیب اژمیان رقتن | ثار ادیی و سلب توجه هردم اژ ادیات و بر هم زدن آساشی که لا م4 ددید آوردن آدعاتست می‌شده درین فرن رخ تداده است و مردم در تسه آسایش و اهععت صیع و نکاهداری آذار آدبی سشترهمت رده باشند . در سراسی آين قرن خاندان تمموری در واحی فارسی ز بان ایران و خارحم از ابران بادشاهی میکرده‌اند ۰ ! گر کشور شایی‌وخون دیزیهای آمدور بر ابرات گر ان و ناهموار بوده است و دورء تيرة پراز پیداد و ستمی را در تاریخ فراهم کرده کفاران شجه ادمی سبارمهمست که کشورما ازدورٌ حکمرانی فرژ:سدان اوبرده است . درعار مور یز عانند دربار ابلخانان معول با من ای نی‌فر اهم‌شده دوه و کارهار! کار کز اران ابر انی بدست داشتند , تاچار فر ژندان و بازماند گان این عرد خونخوار سداد گر تم زدر دست آموز کاران و راهتمابان آمرانی بسن ابرائی برورده شده اند و بپمین جهئست که اس کامل و حتی شورو ذوقی نسمت بادیبات و علوم ادران و زبان فارسیوحتی‌هثرهای محصو من تژاد یرای داشیدا ند و کته بسبار هم آیتحاست 1 ۳ صنایم دوردصفو ی "که مشهورجهان شده و در فرن دهم وبازدهم شاهکارهای جاودان فراهم ساخته جه معماری و کاشی سازی ونعاشی و چه صنایم دستي ماید بافدد کی ۳ صناجم قلر ات و تذهب و حلدسازی و نقاشی کنا یا و کاغد کری و خوشتوسی همه دتاله مستقیم صنایع دورة آسمود ست و راد طبيعی رش و کمال خودر! سیرده تا بزمان شاه‌عباس زوا و آنحالال و شکوه صنعتئی مشصوص رسیده است . بر ای ثموئه همین کافیست در نظر بیاورید که نقاشی و تذهیب و خوش نورسی مخصوصاً در خط شخ تعلیق که در بادی نظر بینتد گانرا پیاد زمان شاه عباش مینداژه محکم‌ترین پایپای آن در دور تیموری در شهر هرات که یکی از پایتخت‌های این خاتدان بووه است گذاشته شدم و همه نقاشان و خوشنوسان دوره های سد شا گردان مستقیم و ترببت شدگان استادان هرات بوده‌اندو نیز تا اواخر دورةٌ صفویه بهترین کاغذ ها را در شهر سمرقند که آن هم با یتیعت دیش امراي این خاندان بوده آست «مساخته ند چا که کاغذهای جوب را هنوژ در دور صفقو به کاغن سم ر قندی‌هیگفتند و با درشپر شوفند می ساخعند و کافذ شو قندی نیز معروف بود و دو خط ایرانی دی یط فسم تعلعق وشکسته که دردوزه صفو بذ باوج ترفی رسد ثیز در جوره تشموری با بمر حلْهٌ کمال گذاشته است . در اد سات فارسی کلباتي ده در فرن تم باید در نغارداشت ذشت که در دن‌دوره در شمرروح تصوفی که درفرن‌هشتم روز بروژ بیشترراه کمال میپیمودهمچنان تااندازه‌ای برقراربود و شمارة شاعرال صوفی مشرب بسیارست . ازطرف دیگرمعمانیز که درفرن هشهم جسته چسته در آثار شعرا دیده میشود درین فرن بمنتهای رواح خودرسده‌است و سیاری ازشهرای‌این دوره بوده‌اند که سزمعما جیزی تکفته‌اند و اشعا رشان عتععصر یمعما بوده و سشتر ۳ را بلقب « معمایی > میخوانده‌اند و این نوع ازشعر هعحنان تافرن دهم روأح داشته است . فن دسگری که داز درین دوره در شعرثرقی کرده‌سرودن ماده تا یخها بعنی آشعار دست 1 از شمردن حروف انیا تسا ! «حد ثار یج دس هیا بد ۲ ادن ان هم ۳ رن ی ار ات را در شعر بدایدار سر تچ اس و مشاز ایور قرن نهم ۱ 5 ۲۹۹ قرون بمشین اغداد را در شعر هیآوردند . دیگراژخصایص آن دوره ایتست کهروژبروژ او شماره مر ا بدد کا ی که قصاید بروش متقدمین در مدا یه می‌سر و ده‌أند کاسته مرن و بر شماره غزل سرآیان عسفزود ین معئی که سل ناتورالیسم کمتر روأج داشت و سمیولیسمرا 3 کم بامیر سرو تسم بدل هي لردند چنانکه پسباری ازش‌رایآن نوزهحز غرل و اشمار عاشقانه چجبزی کته اند و آن شز دضاله همائ‌سر طبیحست که شعرفارسی درقرن‌هشتم یبدا کرده بود ودرین قرن‌رو یکمال رفت . امتباژدیگر شعر آن‌دوره اشست که‌مدایح ائمةائنی عشردرضمن قصاید مخصوص دوز بروز بشتر دیده مشود و این مصمون جدید که در [ دار «رخی از شعرای فرن هشیم اغاز شده در دن‌دوزه مش رترفی ۳1 ده و چندتین شاعر ی که اشمارشان عتحصر 1 در ماب آئمة بوده است در دن‌گرن‌دیده میشوند ولی البته در فرن دهم که دین شیعه دین عمومی | کثریت عردم آبرران‌شده‌است این نوع از شعرترقی کامل کرده است . دیگر از خصایص عمنه شعر قارحبی در دن‌دوره اباست که آن دوح عناعت و عزت نفس وخویشتن داری که در آشعار دوره های پنشن مخصوصاً ورن چپارم و پنجم و ششم کاماز رواح داشته و در فرن هفتم بو اسعله زبولی و عواری که اژ غلبةٌ سکاتگانا پیش آعده در ار کان نت شکستی وارد شده و در قرن هشتم نیز پیشتر رخنه در آن راه یافته بود درین قرن باز سست تر و ضعیفتر گشته است و شاعی ذلت و سرشکستکی و اقگند کی خوش را در شعر پزبان میآورو چنانکه از قرن هفتم جسته جسته برشی از شعرا خویشتن را سك دلدار و خالك راه او میشواندند و این روح عجز و زبونی درین قرن تفریبا روح عمومی شده وباوحرواح خود رسته است . ۷ بگر از خیاص شهر فارسی در قر د نیم ست کهرو تقد و سر وی ازسیاث شعرای بر کث که در شحة تاتوانی سرایشد کان از مدید آوردن سکمای خاص بشود درگرن هشنم روج گرفته بود ومخصوصا مقلدان سبكك سعدی و نظامی در آن زمان‌روز افزون بودند درین دوره نز شد‌ندترشده واز ان جمله کسائی که از ساث نظامی ببروی گکرده و ماد او متذوبائی سرودها ند س رو سید شم اند و اشگ+درقرون ند نیز آین روش در شص فارسی حوام دارد بل ستقیم .ادبیات قزن نهمست در ثتی این دوده نب خصایص و امتیازات چته دیده میشو د ء تست آنکه‌دامنة عاوم ریای در تشه تشویق و قدرداثی چندتن .از شاهزاد کان تیموری که خزد عشق بعلوم داشته‌اند در قرن تهم بسط کاعل بافته و چون اندلك اتدك ایران استفلالعلمیو ادیی خاصی مخود کرفت و ه ال آن‌با کشور های تازی زان گسخته شد بتدر یج از شماره کنا ۹ علمی که بر بان بازی در آیر ان‌توشته مسشد کاأسته‌شد و سحاي آن زیان فارسی را برای ملفات علمی‌بکار بردند و این‌خاصیت مخصوص فرن تیمست زیر که در رن دهم که هذهب شیعه در ایران رواح کامل بافّت باز برای تعلسمات دی ژبان نازی را پر زبان قارسی ترجیح دادند و سیب عمده این بود که مژمسان بزرکگ نهذت شعد در انراث در آغاژ دوره صفوی کسانی بودند که ا تحر نن و لها و توأحي دمسگی خلیج قاری و با از جبل عامل و سرزمین های شیعه خیز سوربه وشام بایران میآمدند و چون زبان فارسی را تمیداستند داچار بزبان فازی تألیف میگردند و این روش تا پابان دور صفوبه بائبماند . بهمین جهة فرن نیم امتیاز خاصی که در ادپیات فارسی دارد اهست که هر روز از شمارة کتابپایی که مبال تازی توشته میشد کاسته می‌کشت و برشفاره کتابهای فارسي میفزود و مخصوصاً در علوم دقیقه مانند رناضیات و نجوم و طب شمارة کنا بهایی که بزبان فارسی نوشته شده از همه ادواردریگی بسشترست . درین دوره همه اقبال و توجهی که از فرن هفتم بیمد در تاریخ نویسی متصوصاً بزببان فارسی پیدا شده بود و از باد گارهای استیلایمغول برایرانست‌دوام داشت و بازماند کان یمور نیز مانندابلخانان مفولتوحی‌داشتند که تاریخ نویسان را بشبط وقایم‌زمان‌خود بزیان فارسی وادار کنند و بهین جهة شمارةٌ تمابپای ثاریخ که درین‌دوره بزبان‌فارسی توشته شده یکی از #شروح زر ین فصول تاریتمادییات راف راهم هیکند ‏ درین فرن‌امتیاز خاص‌دیگری که در تاریخ ثویسی دیده میشود ایشست کهتوجه مخصوصی بتألیف با ترجمه کناپهابی در تاریخ پیامیران با سیرت رسول و با احوال و مشاقت امه داشته‌اند و این لب #صل «شر وی از تار بخ اد ییات آن دوه است ‏ در تمه قرن نهم ث_ِ ث" ۳۹ همین اوضاع توجه خاصی نیز در ترجمهٌ کنابهای نویسند کان قدیم آز زبان‌تازیبز بان فارسی در مین بوده است و در بسباری از رشته‌ها نب معروف و معتبر رابربان‌فار سی تقل کرده‌اند و این توجه در او اخر دور صفوبه در دربار اصفهان دو بارم بدبدار کشت ۳ در آن ژمان فیز کتابهای بسیار بفارسی ترجمه شدهو در قرن دهم همیین‌تومچهور در بار باوشاهان تیموری‌در هندوستان درهسان بوده‌است . تردبدی‌تست که یکی اژاسماب عمدة بشرفت ادییات در دور ماقمال تاموتوجه خاصیست که پادشاهان وشاهزاد کان تیموری» که درتواحی مختلف سرزمینهای‌فارسی زان بادشاهی یاحکمرانی داشته‌انداتسمت نادب ایران نشان‌داده‌اند . برشی ازثار بخ تویدان متملقو از ان‌جمله علیشیی نوایی در مجالس‌النةایس نیمور را نیز صاحب ذوق ادبی‌وقوة شناسابی‌شعر فارسی‌شمرده‌اند ودیگران حتی‌وی را متمایلبتصوفو اژپیروان ط ریق آبویگر تاببادی عارف‌معروف آن زمان دائسثه اند .| گرازین مبالفتپای گزراف آمیز بگذريم تردیدی‌نیست که فرزندان وبازماند کان اوه که بمرانب‌بهتر از وپرورش عافتهو دش‌اژو درس‌خوانده بودند ؛ قطماذوقآدبی بالا اقل‌دوستداریاد ییات راداشئه‌اند. عمروقتی بن دادشاهانو شاهزاد کان این‌ساسله که ادبباتآبران خدمت کرده‌اند ازین قرأوند : عمرشیخ‌ین تیمور (۸۳۷-۷۵۵) که شوق مفرطی ثسبت بشعر فارسی داشئه ‏ شاهر خ(۸۳.۸۰۷۳) ۹ ازمیان‌سر آن‌تسمور مش از مداد بساتدلست‌گی‌داشتو مخوو ۳ شیفتهُ تاریخ‌بود و بسداری‌از تاریخ نویسان راپنوشتن کنابهای سودمند کماشته است - سلطانخلیل بن میرانشاه(۸۱۷-۸۰۷) که وی‌هیشیفتة ادبیات بودموخود نپزشهعر میگفته (ست ‏ ابو الغتیما بر آهیم‌سلطان‌بن‌شاه رخ (۸۱۲ ۰ ۸۳۸) که شاهزادة مساو با ذوق کریم بر کوار هذرهنددانشی دوستی بوده ومیعصو صاأدر زمانی که درمر کر ایران و لرستان و فاری حکمر ای داشته درترفی اد بدات‌وساختن شاه ات سیاز کوشید» وحنی برخی ازیناهای‌مهم زمان‌او کنبه‌هايي داشته که بخط بسیارزببای‌خودنوشته است -بایسنغر ین شاه رخ( ۸۳۹۸۱۷) که بلی‌از ممروفتر ین خوشتوسهای خط نسم ایرانست و خط او توبات امشباژ و شوابی ۳ داز وشعرراهم‌خوب‌میگفته است ۳ عاز | اه ید الغ بيك سین ۱ شاه خ(۰ ۸۵ - ۸0۳) کهبکی از بزر کتر یند نشمندانرباضی‌ونجومایر ان بشمارمپرودو هم دانشمتدآن معروف این‌دوفن را در دست‌گاهخو د گود آورده بود ودرسمر قند درء۸۲ رصذخانه بساربا شکوهی‌ف راهم کردموز یجعروقیترتیب‌داده که خر ینز نجومی‌ععتس ابر ان بشمارست وخود کتاب سیاره‌شهوری در بارثزیج نوشته‌وشعورانیز خوب مسگفتهاست رکن‌الدین عمداللطیف‌ین الخ بيك (۸۵-۸۵۳) که آوهم در شعرفارسی دست‌داشته‌است. ابوالقاسم بابر بن بایستغر (۸(:۱-۸۵۴) که درشعردوستی‌وشعر شناسی برهمهُشاه‌زاد کان نيموري برتری‌داشته وخود نیزشص راخوب می‌سروده است .ابوسعیدین عحمدین‌میرآن شاه( ۸۵-۸۵) که اوهم درشعرفارسی دست‌داشته است ‏ ابو الغازی سلطان حسین‌ین بایقر ا(۵۱۲-۸۹۴) که‌بزر کت ین‌محرله ترقی‌ادیمات درین قرن بشمار میرود ودرضمن عذق‌مفرطی_بترفی صنایم مخصوصاً نقاشیو نذهیب وخط داشته است‌ودرباروی‌درهرات یکی از مهمتر ین دربارهای ایرانست و سیاری ازشعرای تأمی‌فرن نهم‌دد دربار او گنرد | مده بوداد و خودتمز شعر را خوب مگفته ودیواتی ازاشمار فارسی وثر کی‌ازو مائده که دران حسنی‌تخاص کرده است و گذشته‌از آن کتایی فارسی شیرین بنام تمیحالر - العشاق» باو نت داده‌انه که در ۸*هوه*۹ نوشته شده وچون مولف این کتاب مد بوده است برای‌هر بات از بزر گانی که شرح حال | نها را نوشته معاشقاتی‌قایل شود از حیث مطالب تاربخی‌این کناب اعتباری ندارد - بدییع آلزمان میوزاپسروی(۱۳-۹۱۲) نیزشعر فارسیراخوب مسکنته است . گذشته از ین‌شاهز اد گان درجه اول که درتواحی مختاف ممالك فارسی زبان بادشاهی با حعکبرانی کرده اند چند تب از شاهزاد .کان درحجة دوم این خاندان هم که حکمراتی مستقل نکرده اند شعررا خوب میکنته اند : اپویکرمیرزا» اسکندرمیرزا , سیداحمد میوژا »ساطان اجمد مبوژا بابقرا یرژا» کیجيك میرزا؛ شاه غرربب میرزا , فربدون میرزا » سلطا محمود میرز! » سایلان ممعود میرژا » محمد ممن میرزا » همایون عیرزا » باسنغر میرزاین سلطان محمود میرژا. سلیمان‌شاه میرزا پن باد کار ناصر میرزابن عمرشیخ . ۳۹ دییگر از خصاص‌ادیات در بارتبموربانآینست که‌چون درمیان امشان زبان‌تر کی جفتابی یز رواج داشیه وظاه ی زیان خا نواد کی گهدر بان خود سخرن مر انده‌ائد. تر کی جفتابی بوده ات درین دوره ادییات تر کی جغتابی در ایران فراهم شده وپیش از آی سا حقه تداشته آست . گذشته از آنکه شاهز اد کان تموری هر باك که بزدان فارسی‌شعر م گنه آند بزدان تر کی ىّ اشعار مسروده‌اند و علسشیی نوایی که ازاعرای تأمی دربار ساعا حسین باقرا بوده محروفترین وبهترین شاعر زبان تر کی<ختابیست بسیاری از شعرای ایندوره حتی 5سانی که ثر کی زیان اصلی و خانواد کی شا نبوده است نیز بز بان‌تر کی‌آشعاری‌سروده‌اند . زىالتاثر کی‌جغتابی‌ظاه رآ بان‌شانو اد کی‌وطصی ومائوس #خص‌پیمور بوده است حتی کتابی باین زبان بشود تیمور نسبت داده اند که بنام «تزوك نیموری» با «توزوك نیموری» معروف شده است و کلم تروك (پضم‌اول) با توزولك در بان فر کی جفتابی تقریباً ظیر کلم باسا با با مه مفولی و بمعنی آیین کشوردارست و چنانکه در دورة ساساندان معمول بوده است بادشاهان بادداشتهایی دررسوم جهانبانی‌خود برداخته‌اند با اشکه با نها سبت مي‌دادند و انهارا آبین امد مینامیدند پادشاهان مغول و ترك نیز آیبنی بنام یاسا با نزوگ از خود می گتاشته اند . در بار این کتاب تزوگ تبموری که وانمود کرده‌اند بانات خود تبه‌ورست در میا محققان عقاید مختلف رواج دارد و برخی مستفدند که اصل انرا رز بان‌تر کی جغتایبی درزمان تیمورف راهم کرده‌آند با انکه کفتار ایرا توشته اند و با انکه جوم کرده ائد .این کتاب بز بان فارسی هم ترجمه شده و ترجمهٌ آلبپمان ام‌اصلی بابنام «ملفوظات تیمور» با "وافعات تیمور» وبا فملقوظات صاحبفران» رواج دارد و در باب این کتاب اقساته ای هم هست و آن ایست که سخه ثر کی جفتابی را در عر سمأن برس آورده اند - در هر صورت ترجمه فارسی ان که ا کنون رایست ترجه ایست که مین ابوطالب حسیتی خرراسانی درسال ۱۳2۷ در هندوستان کرده است . کتاب‌دیگری بنام « مود و سیحالات تسموری ؟ «دسست که در ۸٩٩‏ پوشبه شده و در ۱۳۱۷۱ در سپی .رت تم ۳۳ بلخ در قتح شاه عباس صفوی_بدست آمده است . در هر محال زبان ف کی تجفتابی دا بازماند کان یمور بهندوستان هم برده‌اند و ظهیرالدین بایر نیز بادداشتهای خود را بهمین زبان توشته و آن کتاب معروف « بابر تامه » است و سپس تا چند پشت درمیان فرزندان آو هم این زبان رواج داشمه است . دیگر از اساب روا ادبیات ایران در قرن تهم اینست که پادشاهان سلسله قراقوینلو تا ۸۷۳ در شمال غریی ایران و مخصوصاً در آذربایجان هنوز حکمرانی داشتهاند و برخی از بادشاهان این سلسله مخصوصاً اسکندرین بوسف ( ۸2۱-۸۷۲ ) و بیشتر مظفرالدین حپانشاه بن بوسف ( ۸۶۱ - ۸۸۸ ) و مر دا ین بوسف( ۸1 ۷۷ ) در اششارادییات کوشیده‌اند. سلسلةُ بایندری‌باا ق قوینلو نیز تا ٩۰۸‏ درهمان تواحی سکم رآئی کرده و بدست شاه اسمعرل صئوی مثةرسش شده است و چند تن از پادشاهان این سلسله هم مانند خلیل بن اوزون حسن ( ۸۸۳ - ۸۸۶ ) و مخصوصا سلطان بعقوب‌ین اوزون حسن ( ۸۸۶ ب ۸۹۹ ) که دربار وی نیز ازمرا کز مهم رواج ادسات بوده است و باسثغر بن عقوب ( ۸۵ - ۸۵۷ ) و ساطان مراد بن بع‌قوب ٩٩۴ (‏ - ۹۹۸ ) در ترویج ادبیات کوشیده‌اند . سلطان ,عقوب خود شمرفارسیراخوب مسگفت و نسست بشمر توحه سیار داشت چنانکه ستی شعرای خراسان که از دربار سین بایقرا و دستگاه علیشیر تومید میشدند بآربابجان نزد او میرفتند ووی! نهارا از سلات خویش برخوردار میکرد . در عندوستان نیز درین دوره ادیبات فارسی ماتندقرن هشنم رواح داشتدوبرخی از خانداتهای شاهی هد در روج آن مسکو شید ند و باره‌ای از بادشاهان وامیران 3 سرزمسن هم بز بان فارسی شعر گفتهاند جنانکه شاه نام نای خاندان نظام شاهی که در احمد نگی بادشاهی دأشتها ند و شهر احمفا باد را ساخته‌اند بز بان فارسی‌خشوب‌شحر میگنته و میهری تخاص مسکرده است و یکی از دانش‌دوستر بن‌بادشاهان‌هندوستان تاح الدین فیروز شاه هشتمین پادشاه سلسلهٌ پپمنی که در تاحية کبر که پادشاهی هسکرده‌اند و از سال ۸۳۶ نا ۱۵ شوال ۸۹۵ در سلطنت بوده است شعر فارسی‌راخوب ۴ با ۱ فرن نم میگفته و بادبیات این زبان توجه سیار داشثه و چندین کناب بزبان فارسی نام او نوشته اند خسایص عمنه شعر فارسی در فرن نهم اشست که ساد کی و ورانی‌را که در فرن هقنم و هشیم داشته از دست نداده ولي شذر چ صنایم ععدوی و تشمهات تازمو کنابات و استعارات نوین روز بروز بسشتر درأن رام یافته است و مقدمات سبگ‌شاصی کهدرفرن دهم و بازدهم باوج ترقی‌خود رسیدوبنام سبث‌هندی‌معروف شد که همان آعیرسیوتیسم باشد دربن قرن فراهم] مده است وچندتن ازشمرای نامی‌قرن نهم مائند قغانی و کاثبی و اهلی شیرازی موسسان حقیقی‌سبك هندی بوده‌اند ونیزافکارعاشقانه رقیق وبیان‌سوزناك و ُردر مان غزل‌سرابان وحتی‌مثنوی گویان این دوره مخصوصادر آثار هلالی جفتابی و شاهی سبزواری و فتاحی ثیشایوری و همایون اسفراینی و عصمت بخاری و بساطی سمرقندی و مکتمی شوازی سباد دیده میشود . از طرف دیگر غزل عارفانه مزحرین دوزه بسیار گفته شده و شاعرآن توائایی درین زمینه چون فاسم اتوار و جمالی آردستانی معروف بییی جمالی وداعي شیر آزی معروف بفاه داعی و شمس مغربی بوده‌اند , در ش ثبز فرن نوم اختصاصی 5ه دارد اشست که شر بر نکلف که در آن در استعمال کلمات و تر کیبات تازیز باده روی میکردند و در فرن هشتم بسیار متداول بوده درین قرن ستروك شده ولی درعوش در استماراتو کنادات درش هم راه افراط و عبالغه‌رآپیموده‌اند و حتی برخي از تاریخ نویسان در شرس وقایع تاربخی این روش تایسندرا بکار برده‌اند و ایذکه در فرن‌دهم و بازدهم و دوازدهم‌این اصول تقرییا همیشه‌درشثر فارسیحکه‌فرما بوده باد گار نا مطلوبیست که آزین قرن در ادبیات فارسی مائده است.. تویسند گان محروفی که در فرن نهم میزیسته‌اند و آثاری از بشان مانده است بدین قر ارند : ۱ - گر ۱ - مبحمدبی لاله موسوی موّاف کنایست در تاریتم عمومی بنام‌اصح لتوارینم که وقابع را از آغاز آفرینتشس جهان بروش مورخان قدیم تازمان تیمور ین قر يم ب۱۳ توشته است . ۲ - عبدالمالامع بن علبی نی مین ابر وهی موف نهاية المسئول فی درابة . الرسول که توجمه‌ایست از کتاپی درسیرة رسول تالیف سعدالدین محمدین عسعودین محمن کازروثی و ۳۹ نام بو ااشر ف»حمد ناعی از اعبان‌زمان خود بیا بانرسانده‌است. ۳ - بهاء) ندیی کازرونی مولف کتاب د مگر ی در سبرة رسول که‌ترجمه‌ارست از کتاب خروةالاولیافی سرعالهصطفی وبرای ابر علاءالدین ببر علی نوشته است . ء - سالامالهین علی بگرگ مولف کتابدیکری‌درهمالزعیته نام تحفةاسلامید فی‌الجواعر الاسلامیه که در ۳ود بدرخواست بزر گان عراق بیامان رسانده و از روی کتاب تیریف تالف شمس‌الدین جزری و کتامپای دیگر نوشته است . تاج سلمانی کهازم ورخان نامی زمان خودبوده ودرجمادی الاخره۸۱۳ شاهرخم او را مأعور کرده است ظفر نامه ظام شامی را بپایان رساند و او ذلي بر آن کتان نوشته شامل وفايم از محرم سال ۸۰۷ ۱ ۸۱۷ در تاریتم سلطنت لیموروشاهر نم و الم پيك .‏ ۱ ۱ ۱ ٩‏ - شیخ تاج الدیی محمد اي محمد بن ابراهيي کازر و یی ماقب بحاح هراسی ازعرفای فرن نپم فارن بوده و «وّلف کاییست بلام بحرالسعاده در اخلاق و سلو لگ و عادات که در شعبان ٩۰۱‏ بیا مان رسانده است . ۱ مولی افضل‌الدن عبدالعزیز بن محمد مدعو باقضل شیرازی که مولف کنات بنام دستورآلزا بر ین در مزارات شیراژ و مطالب آثرا از -کتاب معووف شدالازار تالیف حنید شرازی گرفته است . ۸ - پحییی بن احمد بی عبدالله سیهر ندی موف تاریخ مبار کشاهی در تاریخ بادشاهان هندو سالاطن دصلی از زعان معز الدین محمدین سام غوری و وقایم‌سال که تا زمان‌معز الدی ایوالفتح‌بار کشاه ( - سیر ) دومن بادشاه از ساسله سندهای دهلی و این کشاب را در حدود سال ۸۳۸ تألیف کرده است . ٩‏ - خسروبی تاد ابر قو هی دعر وف با بن مین ازتاریختوسان زمان‌تیمور ۳۷ ثثر قرق پم وسلطان محمد بهادوخان بوده ومولف کتایست پنام‌فردوی النوارییم که ذر دا بان رسانده است وسیس در ۸۱۵ که در فارس در وسفاه اند بن مر شمخم بوده ات | تکمیل کرده است ووی در ضمی شاعر.بوده و آثار دمگری داشته از آن جمله‌منظومة هادی الاسرار وطب منظوم وفرس نام منظوم و کتابی بنظم و ر بنام شامل وکامل و کتابی در اخلای وئیموز نامه در ار بخ فتح اصفهان و کتابی درضوابط طی ومو وسرنامه درهزل ومنقلومه ای بنام ده دبوال . ۰- مب ی مضمو ۵ مد عو یمعبی ] لفقر آءو معر وف تمالام ادهاز خاتوارهمشایخ بخارا بود که بخاندان شارستانی معروف بوده اند و نوء دختری مولانا ر کن ادین عبدالرحم بن آحمد شارستانی وخواهر ژاده مولانا جمال الدین محمد ین عبدالرحيم شارسیانی بوده که‌ازه‌شا بخمعروف بخار آبشمار میرقتهاند ووی موّلف آعامست درمتاهد بخارا که نام ارسالهٌ الا زاده* معروفست . ۱- جهفر لن محمدحمسینی موّلف کتابی در تاریخ عمومی تا وقایع سال ۸۱۷ کددر چم آزرا تألیف کرده است , ۲- شهات الدی عبدالله بی زیی‌الدیی (طفالل4 بن عمدا گر شید بهودادنی خوافی‌هروی+عروق بحاقظا برویکی از بزر کترین مورخان‌ایران مکی ازهعروف ترین تاریخ نو بسان قرن نیم بود ودرعر ات ولادت بافت و در همدان داش آموخت و در لشدُر کشی‌های تیمور همراه او بود و سپس وارد دربار شاهز اد کان تیموری شد و مخصوصا از مقر بان شاهر خ بود و تخست تاریخ وی را تا سال ۸۱5 نوشمه و در ۸۱۷ شاهرخ وی را مامور کرد که کنابپاپی ذر تاریخ و جغرافیای ابران بنوسد و وی آن کتاب رادردو مجلد یکی درياب فارس و دسگر ور باب خراسان پرداخته و در ۸۷٩‏ بپابا رسانده لست ویس از آن همهاوفات وی صرف تحشقات تار بخی شدهو داتسا ساه کتابهای هم از خود گذاشته است وسرانجام درماه شوال ۸۳2 در گذشته است حافط اپرو لخست ازجااپ شاهوخ مامور شده‌است کتا های کاملی در تاریئم از آغاز خاقت تازعان خود بیردازد وروی گنا های معتیری را که پیش آزو توشته بودند در نغ ی گرفعه ونواقص نها راازخود نوشته مدین گونه که نخست‌ترجمةٌ تاریخج طبوی ازابوعلی بلسمی را گذاشته و سسهس ترجمهٌ پمینی وتاریخ‌پیهقی وسلیجوقنامه‌وپس از ان جامم‌التواریخ تألیف رشدالدین فتل ال وسپس ظیرنامه تألیف نظام الدین شامی را جا داده و برای تکسل این‌محجموعه این نا یها را خود تألیف کرده است : ذبل تاربخ طبری ازعةتدر قامعتصم تاریخ ال کرت - تاریخ طفا ثیمور - ثاریم آمیر ولی بن شاه علی عندو - تاریخ سر بداران . تا چم امسر ارغون شاه دیل جأمم التواریخ رشدی تا و قاریم سال ۷۰ - تاریخ آل مطفر ذیل طفر نامهُ نظام شامی اتمام در ۸۱6 تارینخ شاه خ‌تاوقایم‌سال۸۱۹ و این ساسله کتایپا روی‌همرقته بنام مجموعة حافط آبرومعروت وشامل تاریتم جهان از آءغاز آفردش تاسال ۸۱۵ است .بس از آن حافظ ابرو درصدد بر آعده است کتاب حاممی که شامل همه این اطلاعات باشد خود بنویسد که ثرا در چپار مجلد بپایان رسانده وتاوقایم سال ۸۳۶ رسیده و آن‌بنام مجمم‌التواریخ با زبدة التواریخ معروفست و فسم اول آنرا در عحرم ۸۹۵ و مجلد چپارم آنر! در زمان بایسنغر بایان رسانده و بهمین جة آئرا زيدة التواریخ بایستغری نام گذاشته است . ۳ - محمد بی فضل‌الله موسوی خراسالی موف تار بر خیرات با اصح - التواریخ که از آغاز تاریخ تا وقایم سال ۸۵۴ را نوشته است . ۶ . محمد بهامد خاليي از مورخان هندوستان عولف تارب عمحمدی که از اغاز تا وقایم سال ۸۶۲ زا شاه لست ۰ ۵- فصییحا لدیی احمد نی مد فصیح خوافی در رات در حمادی‌الاو ای ۷۷ ولادت بات و ازکار گزاران در بار شاه رخ و باستقر ود و در ۸۶۵ که بیش از ان مدتها در سرکار بود ودر دبوان استیقا خدمت میکرد بواسطهٌ رنجشی که کوهرشاد آغا ملْکه معروف و بانی مدرسهٌ گوهر شاد مشهد اژو بیدا کرده بود معزول شد و دمگراز احوال وی اطلاعی تست وی موف کناب بسیار سوده‌ندیست در تاریخ که وقایع را سال بسال از آغاز هجرت تا سال ۵ع۸ نوشته و عحمل فصیحی نام گذاشته و در مه شاعر دور ده و قصیح ال میکوده | شیعی 1 تثِِ« ۱ دنر قرن هم - حسی بن شهاب‌الدین حسی بن تاج‌الدیی بزدی معروف بابن شهاب وی از شعرا و متجمان و تارب نویسان زیر دست ژمان خودبوده و مطومه‌ای‌دوتارسم سلچوقیان بنام غ ات‌الدین ابوالمظفر محمدین بایسنغرین شاهرخ سروده و کنایی بنام جامم‌التواریخ حسنی نوشته که از آغاز تاریخ تا وقایم محرم سال هه را در بردارد ۲ آترا ثیز نام بادشاه مر یور توشنه است . ۷ - شکراللهبن امام شهاب آلدین احمد پن‌آماع زین‌آلدین ز کی دوعی ازتار بج وسان موف خاك عشمانی واژمردم | ناطولی بود و در در باربادشاهان | لعتمان میزیست و مقام مهم داشت چنانکه از جانب ساطان مراد دوم بسفارت پدر بارجهانشاه قراقوینلو آهد و سپس ساطان میحمد فائح نیز وی را بسیار محترم داشته است و در استانسول در ع۸8 در گذشته است . وی هو لف کتاست شام ره لو ار بخ که شامل وقاریع از آغازناسال وم است و در ۸۵۱ تالف آن آغاژ کوده و در ۸۱ بایان وسانده است و وی مولف‌دو کتاب دیگرست : انیسالمارفین و منپاحالوشاد درحکمت. ۸ - سید میحمد ای آهیر ثر همات! زد ین خاً ندو شاه و‌شاه کمال‌الدیی محمود بلخی در وف بمیر خواند با مپر خی ند از خانواده‌ای از سادات‌معروف»اوراها لمهر بوده که ازخاندان خاوندسید اجل بخاری‌بودند ونسیشانبزینبنعلی بن‌حسین عیررسیده است . پدرش سید برهان‌الدین خاوندشاه ازبخارا بملش هجرت کرد ودرا نجا در گذشت و مبر خواند در آن شهر در سال ۸۳۷ ولادت یافت ودر حوانی بهرات رفت و علیشیی فوايي در قربیت او کوشید و وی را بسیار عزیز میداشت و در خاثقاه خلاصیه که ان اسر در هرت بر اهر بل ساخته بود سکونت داشت و همانمدا درده مق بشعده 0 سالیگی دز کشت . مر خوند ای سکی از مشاهیر تار نو سان قر ن نهم ابرانست و مولف کتاب سیار ممروف و رابجیست بنام روضة"اسفا قی‌سیرةالانبیاء والملو 4 والشلفا که بنام علیشیر نوشتّه و تارج جپان را از آغاز خلثت تا زمان و د رسانده است و حون میدن هفدم آن که تار بخ ساطان ی تشر اوفرز ندان ۳۹ باشد بو اسط4 مر گث او نامام سأ دم است نوه‌اش و ۳ آترا بان زسانده‌وتاوفایح نز کزن نپم ۱ ۱ تك؟ِ سال ,5۹۷5 را بران افزوده و خاتمه‌ای فز در عجابب روی مین و جغرافیا بر آن‌ضمیهه کرده اسیت و سپس رضا قلی خان هداب دیب معروف قرن گذشته سه میجلد دبگردر تاریخ بعد از تیموریان تا زمان : خود بران افزوده و روضة‌السفای ناصری را قرئیب داده است ٩‏ .- خواچه غیا‌آلدینبن هماع‌الدین بن جلال‌الدین تن برهان)ندین هحمد شیرازی معروگ بخوند هیر با خواند هیر نشر دک پدرش چندین سال وزیر سلطان محمود پادشاه سمرقند عم ظپیرالدین بایر بود وچون در هرات میژست دشن مر خوندرا گرفت و این ژن خوند مر در حدودسال +۸۸ در هرات ولادت یافت و بیشتر از عمر خود را در آن شمر کنراند و در جواثی بدربار ساطان حسدن باشرا وارد ثدو بهمین جهة از نزدیکان یی الزمان میوزا پسر وی و هلیشی توابی بزر گترین امیر دربار او بود و چون بیشتر بخدعمت بدییم آلزمان‌میر زا اختصاص داشته با او سفر‌هایی کرده و در سال ٩4۰۷‏ او را بمأمور بت بقندهار فرسمادند وتو است باین سفر برود و پس از آن که سلسلهُ تم‌وربان منقرش شد وی همعنان درهرات‌بود و تا ٩۱5‏ در آن #هربوده است و سپس در*۲٩‏ در غرحستان بوده و در ٩۳۳‏ باردیگر در هر یت دو ده ولی بو اسطه در دشانی اوضاع خراسان از اهر ان هجرت کرد و در ۱*۶ جمادی‌الا خر ۶ بهندوستان رفت و در روز نب چپارم محرم ٩۳۵‏ در هر | گره وارد دربار پابر شد و در همان سال سفری با او بگاله و سواحل رود کنگگ گرده و پس از مر کی ابر در ٩۳۷‏ بدربار پسرش همابون راه باقت و سرانبدام در اواخر سال ۷ در گذشت و با بر وصيئي که کرده بود او را در دهلي در جنب مزار نظام‌الدین اولیا پغاك سپردند . خوند مین از تاریخ تویسان بسیار معروف و پرکار دوره تیموری بوده و آ ثار وی بواسطهُ روائی و ساد کی که دارد روا بسبار بافته است . گذشته از خائمهُ روضةالصفا که پس از مر گ جدمادری‌خود مبر خوند نوشته کتابهای‌چندتالیف کرده ازین فرار : خلاصة لاخبارقی‌احوال الاخیار تاریج مختصر جپان از آغاز خلت تا سال و٩٩‏ که در سال ٩۰6‏ بنام علمشر بان رسانده . دستورالوزراء که شاعل‌شرح ۳ تس فران تهم حال چند ثن از وژرای بش از اسالام و وژرای دررهء اسالامست و در ٩*4‏ آنراسامات رسائده و در ٩۱6‏ دو باره آثر! تکمیل کوده است . مکرم‌الاخلای در اخلاق و آداي و تفصیل اشعار و موّلغات و تعداد آثار امیر علشیر . مر الملوك در سخنان باد؛اعان و پیشوابان دین و حکیمان که ترا نیز بنام " دوشته است . حبیب‌السیرقی‌آخباز اف‌ادالیش که مانشه روضةالسفا ناریخ‌عمومی جهان از آغاز خلفتویکی ازرامچترین کتایپای ثار یخی بزبان فارسیست و در ٩۷‏ تالیف آن آغاز کرده و در ٩۲۰‏ بپایان رسانده است ولی هنگامی که در هندوستان بوده دوباره در آن نظر کردموه‌طالبی‌ب رآن اتروده و آین کتاب رانست برای‌خواجه حبیب له ساوجی وزبر دورمش‌خانحکمران هرات نوشته‌است .۱ ثارالملو والانبیاء که خلاصه‌ای ازحبیتالسیرستودر ٩۳۱‏ بایان رسانده است . قانول همایون با همایون امه که در مداقب همایون بادشاه هندوستان دس از ۹۳۷نوشمه است . دیگرازءژ لفات‌او کنا دس پاسم باعذ‌خامی که مجموعه متشات دبوأنی اوست . خوند میرپسری داشته است‌بنام میرمیحمود که آوهم‌مورخ بوددو گویادر ابران میز بسته و مو اف کنابیست در تاریخ شاه‌اسماعیل و شاه‌طهماسب که در سال ٩0+‏ جعنی ۱۵ سال بس‌از م رگ بدر نوشته است . ۰ - سلطان احمدیي خاو ندشاه حسینی که ظاهراً برادر میر خوند بوده و غرمان سلطان ابوالقتم‌بدیم‌الزمان تیموری کتابی درتاریخ نیمور بنام‌ظفیة هه‌پرداخته که خلاصه‌ای از طفر نامه شرف‌آلدین علی یزدست . ۱ - محمد پن حمین بن لطفال4 از مورخین حندوستان دردر پارسلطان»بسمود دوم بهمثی ( ۸۸۷ - ۹۷5 ) بوده و مولف کتابیست در تارخ عمومی از آغاز تا زمان خود بنام صفوءالاغیار تا وفایم سا ۸۷ و خانعة آثرا که در ثار یم ساسله بپم‌ئست سواح النواریخ نام گذاشته است ۹۹ عبلا لطر ام زین متحمد فمیدهی تبز از تار یخ‌تو بسان‌هندوستا نست . تست در شوب ابرآن بوده و سپس بهند رفته و آز۸۷۸ در آن سرزمین زیسته و کتابی نوشته ط / ۰ اب ۳ ۳ ۰ 1 ۳ است ۳ تاز بخ عمو هیی بنام ظرقایت عجمود شاهی ! وقاریم ستالن و که بر اي‌عحمو دشاه عتوز "هرن هنم 1۹ دوم بهمنی نوشته است - ۳ ۱ ۲۳ - مذلگالقضاه فیضاللهنن دی العاندیبی صام بنبانی ملقب بصدر چهان . که از محروفترین عورخان حندوستان بشمار میرود و مولف کنابیست پنام خللاصةالسکایات و تاریخی که از آغاز آفربنش تازمان «حمودشاه‌پن احمدشاهین‌هحمد این مظفر شاه نوشته و بتاریخ صدر جپان معروفست و وی در د کن میز بستهودر ٩۰۷‏ از جائپ محمودشاه کچراتی ( )٩۱۷ - ۸٩۳‏ بمحمد آیاد بسفارت رفته و از معاریف ژمان شود بوده لنت . ۱ ۱ مهیی آلدین ای شر فا لدی حاج محبد فر اهبی از برر گان داتشمندان هرات بود و در سال ٩0۶‏ سای عمش نظام‌الدین محمد قاضنی آن شهر شد ولیبش‌از بت سال در آن مقام نما ند ودر سال ٩۱۰‏ با ٩۱٩‏ در گذشت .وی از دانهمندان ووعاظ معروف زمان خود بوده و همه عمر را در راه دانش وفقه و حدیث بکار برده وهر آدشه در مسجد بزرگه‌هرات دریعکتهداده و مولفات سار داشته از آن‌جمله بسا لدرر در تفسیر و روضةالو اعظین ومعارح‌النبوه فی‌مدارح القتوه در تاریخ رسول که‌دررییم الاول سال ۸٩۱‏ بیایان رسانده است و نز کتابی نام تار یشم موسوي در احوال عوسی دس در ٩۰۵‏ نوشته است و کتاب ععروفی دارد بنام احسن القصص در قصوسفوزلیتا که از روی روایات قر آن نوشئه است و ملغات‌دیگراو بحرالدرر درتفسیر و معراحالتبوه و شرایف‌الاوقات و قصص‌التنز بل ودتحالس مرتبه در قذ کیر و حدایچ السقایو‌فی کشف اسر ارالدقایق در تقسیر و تفسیر سورة قائحه و روضةالو اعظی است و وی‌شعر نیز عسگفته و در شعر معیئی و ععين و معین مسکین حلص مسکرده است و اشعاری درمناق‌ائمه عسروده امت , ۵ - شیخ امام کمال‌الدین <سین نی حسن کاشانی خوارزمی تبروی ازبزد گانهرفای فرن‌نهم» ظاه راسل‌ویاز کاشاناماوراء لته بوده ودرخوارزم میزبسته استر ازمربدان خاص‌خواجه اپوالوفای خوارزمیعارف مشپور آن زمان بوده وس وی بنج الدرین کبری عارف مشهور قرن ششم میرسیده وبپمین جهة بکبروی‌یاکبرایی ۷۳ قتر هرن .نیم معروف بوده و در *۸8 در فتنه آزیکان در خوارزم کشنه شده است . وی‌اژه‌عارف دانشمندان و وعاظ و شعرای ژمان خود بوده و مولفات سیار دارد از آن جمله کنابی بثام ءقصدالاقصی فی‌تر جمة‌المستقصی که ترجمه از کتابستقصی درسبرت رسولتالیف ابوالکرم عبدالسللام بن محمد بن ابوالحسن علی حجی فردوسی اندو سفائیست که از دانشمندان فرن ششم نوده و وی دد آر حبه کتاب ءطالت بسیار بران آقزوده و آ تر ادر حدود ۸۳4 بایان رسانده است‌ودیگ رازم لفات اوست دو شرح متنوی مولوی که ییکی‌را منأم حواهر الاسر ار وزو‌اهرالانوار آز ۸۳۵ تا شم و دیگری را نام کنوز الحفایق فی‌رعوزالدقایق نوشتهومخصوصا مدمه جواهر الاسرار درتعر یف تصوف بسیارمعروفست و یز فسیده برده را شرح کرده و کتابي بنام بنبوع لاسرار فی صایح الابرار نوشته و دبوان قصاید و غزلبات او باقیست که بخطا 1 برا بحسین بن‌منصور حلاج تسبت داده و بناع او چاپ کرده‌اند ۳ - میحیبی الدین عبدا لهز یز معر وف بمحیی حصاری مولف کتابی‌درسرت وسواست بنام سپرتالنبی که در ۸۲۱ تألیف کرده است . ۷ - سید محمد بن تصیرآلدین چعقر حمینی هی از مشایخ معروف هندوستات وخلیفةُ تصیر الدین محمودچ راغ دهلی متوفی در ۷۵۷ عارف مشهورآن‌زمان دود و وی در ۸٩۱‏ در گذشته و موّلف کنایهای چندست از آن جمله بحراله‌ماني در صوف که در ۸۷۶ سابان رسانده و رساله در بان روح و رساله بنج نکات و کناب محر الاتساب در نار بخ خلقا 2 ائمه. ۸ - امیر سید اصیلآلدین! بو لمفاخر عددا له بی‌عبدا ثرحهی ان عبدا لنطیف حسینبی ذشتکی شیر ازی شافعی‌هر وی «عر وف باصیل! لدیان و اعظ ازخاندان‌بسار معروف سادات دشتکی‌ش از ازشیر از هر ات دفت ودر آن شهر سا گن‌شد وبیمسی حهة دپروی نیز معروفست .وی‌از بزر گان دائشمندان فرن نهم بوده و در همه 4 عاوم ومان خود دست دأشته و واعط معروفی بوده و ده اي کار درهدرسه ژوهر شا دا عادرشادان هرات وعظ می کرده است و ابوسعید وی را از شبراز بهرات برده است ودرا تجادر ۱۷ ی قرن تیم ۱ 4 دییم المافی پا در گذشته و تزویلث مدرسه گوهر شاد آغ مدفون شدی و وی مولف کتابهاعی دز فنون «یوتافست ۳ ان محمله ۳ رسا!۸ مز ارات شي از ۳ کتات اامجمبی فی‌سر غاألحصطفی - کتاب‌المستنی‌من کتاب‌المجتبی فی‌سیر ةالمصطفی که خللاصه‌ای از هدان کتاب سایق‌الذ کرست خر ۸ سرا ما الدیی براهیم‌هعروف‌با یی کالیجار ۳۳ با دانسا ند ه - درح|لدرر و درحلغرد قی‌بمان مالژد سبدالیشی که خلاصدی‌گری از آن کتاست و در ٩۸۰‏ بر داخمه است - ترجمه فارسی عمدةالحض بدام عرفةا دار اد ۲ وراد که ۳۳ و یت ۳3 دز هر ات‌در ۸۳۷ دیا بات ریا ال - معراحالاعمال دلر اور اد وعباد ات ت‌ مقصدالاقمال الساطاشه‌ومر صدالاعمال الخاقا تسه درمز او ات‌هرات که در با ار تالف کرده است ‏ و هر فا دمسیاژ فسیوزر و مسا بر کار ۷ هم بود و هوسی ظر دقه عمعر و قشست‌ در توف که پنام او بطریقه پیر چمالیه معروف بوده و دز ۸۷۹ در گذشته است . بی جمالی کتابهای بسپار بنظم و نثر فارسی پرداخته : پیان‌الحقایق فی احواز سبداامرسلین با حقایق احوال المصطنی که هشئوی بزر کست شاعل #فت عضو مه ۰ ۱ ۳ حصیام الارواح که در ی بمایان زسانده مب اخکاما امین ۳ بت تما مها لی‌کید 3 دش ی | لمحه چ ب هدایةالمعرقه ٩‏ - فتح‌الاپواب که در آخر جمادی‌الاخرة ۸۷۳ بایان رسانده ۷- شرحالواصلین که یه تمام کرده اس . مولفات دیگی او این ور ارس ؛ منطومه شرح‌الکنوز و کقف الرمو +٩‏ در با جما بای رسائده شاهلی وی قسم ۲ قسم سوم آن دنام‌روح الشدس مرات الافر ادمحموعه عرساله کم چك او منظوهه روح ا(قدس. تلبیه ۳ فلین نطم و ثتر ۳ منطو هد هجدوب الصد‌شن دبوان قصا بل و غر اات و ر باعیات ۳ ‌- 8 ۳ ت- عضو هرد نی عشره ۳۳ معساحالا زو احج که تا جرب پا تب دار سا تیل.ت اسر -ه طدر ج الو اصا قفاوت ت‌ قنوت اف زصر ناهد فرصت تاش ب عر ات انیت ۳ رباعیات دز رح منظومه صقوت اهل‌التجشق افمل‌الدرن کاشانی - منظومة مهرافروز وافتاب تللمت سوز گنز الدفایقو میزانالحفایق. کشف‌لار و ابا یوسف وژلیخادر تسیر ‌سورة خوس. :۳ نس #زنه نیم مدحالفقر_معفومات اسر ار القلوب و مفهومات‌انوارالقلوب ‏ فتح‌الابواب وحشیقةالاداب درتصوف - عکاتیب . ۱ 0 ۰ . امیرسید حمال‌الدین عطاءالله بن فصلال+ حسینی ذشتکیی غيرازي لیشا بوری که او نیر از سادات خاندان معووف دشتکی شرا وده و ازشراز بهرات رفته و چندی در تسشانور وده و شا گرد امس اصیل‌الدین ساج الذ گر دوده و درمذوسة ساطانبة هرات در زمان سلطان حسین عیرزا وعط میکرده و اژو اعظان‌سشمور آن‌زحان وده. أست و در ٩۲٩‏ در گذشته و وی کتامیای چند تالف کرده است از آن جمله رو الا حباب‌قی‌سبر اي والار و الاصیحاب که از مه تا ٩‏ مدر خو است عمش نوشته و ندز کتاب تستفهالاحباء قی اقب آل عبا و کتاب ر باض السیر اژوست . ۲۰ - اجمدبن تاح‌الدین حسی بی سیف الدیی استرابادی مولف کناب آثار احومنی درس ترسول که مشتصر ی از روضةا لا بابسا بة ال کرست ودرحدو دسا * ٩‏ تالف کرده است . ۲ مه ممحمد بی آئی زبداین عر بشاهبی آبی زید حسینی علوی ورامپنی م لب احسنالکبار فی‌معرفة ائهةالاطهاردر تاریخ امه که در ۸۳۷ تالیف کرده‌است . ۳ - شهاب‌اندین بن شمس‌الدیی عمر دولت ]بای متوفی درحدود ۸۶٩‏ موش کتاب متاقبااسادات. ۲ اججیب ]لد ژی مجمه اي محدود آبچنی 5 در او اسط قرن عم میز بسمّه و کتابی در سدرة رسول و خلفا نومه است . ۵ - دهین الدین با کمال‌الدین حصین ان علی کاشفی هقی هرویو اعظ معروف بملاحسين کاشفی یکی از معروفتر ین دانشمندان قرن نبم و مولقان زیان فارسست . در شهر سبزوار دز باحیة دق ولادت بافت و خاندان او همه از مردم سیق بو داب و وی تست در شهر سبزوار مرژیست و بوعظ وتذ کیر مشقول بود وچون‌بانکی وی و گرندمو گغناری فر سنده و له سر‌شروداتش بسیاز داشت در فن‌خودمءروف تثر فرن نهم ۱۶1 سبزوار عازم سقي شد و بنیشایور و از آنجا بمشهد رفت و در بال ۸٩۰‏ که در مشید ود شبی سعدالد ین کاشغری عارف مشهور را که در هرات مبزست بخواب دید که اورا بخود میخواتد و چون در بي او کشت وکاروانی از هرات رسید و پرسید معلوم شد که در همان زمان‌درروز چپارشنی۷4 جمادی‌الاخر ه در گذشه است و کأشفی بهر ات‌رفت و در سر خالگ سعدالدین کاشغری بدیدار جامی شاعر و نوسندة ممروف آن‌زمان رسد و در اهممایی حاحیی درساات طر «ة فشندیی وراعد . هییحنان درهر ات بذ گر ومو عطظه مشغول بود و با شادزاد کان تردوری مخصوصاً ساطان حسین میرژا و علیشیر مر بوطشد و بدعوت اشان کتا بهای چند نوشده است ولی سشتی با ابوالمحسن میرژا پسر ساطان حسین مروط بوده و برخی از کنابهای خود را برای او نوشتهوبدیشگونه چندین سال در شپر هرات زسته و هر بامدادا ادینه دردارالسیادة سلطائی ویس اژتماز آدشه ور جامع علیشیر و هر سه شنیه در مدرسة سلطانی و هی چپارشنبه در سر رالد خواجه ابو الولید احمد وعظ میکرده و چندي نیز در حظیرة سلطانآحمدمیرز امچلس وعظ داشته است و سرانسام در سال ٩۱۶‏ در هرات در گذشنه است . کاشفی دانشمند سنیاز بر کاری بود و چون‌درتنونمخماف دست داشته در بساری از آ نپا کتا میا یی تو شنه و در زبان فارسی و تازی دست داشنه و نو سنده و شاعر خوبی بوده و در شعر کاشنی تخاصی میگر ده اس . مو ات تمد او او ۳1 #ر ار ست : و ۳1 التفشسر امَحفه آلاعسر هه بر ای علشسر زو مه و مجلد تخست آترا تاسوره از عمر نا در ۸٩۰‏ بيادان رسانده ودر ۲ تألیف مجلد دوم آغاز کرده‌ولی بیابان نرسانده است- جامم‌الستین در تقسیر سوزة بوسفب سازی درشست‌فصل - متعتصر الیو اهر دز تسس فارسی کدتملاصه‌ای‌ازهمان جواهی التفسیرست ب مواهب علیه درتقسیر بقارسی که پنام تقسیر حسیئی معروفست و ۳۹ یز برای علمشیر پرداخته و در غردٌ محرم ۸٩۷‏ تالیف آن آغاز کرده ودر دوم شوال ۸٩۵‏ بیابان رساندی,وضة‌الشهداء که معروفترین کتاب فارسی دروافعهُ کر بلاست وچرن مدتپای مدید آن‌را بر سرعنیرهیخوندنداصعللاح تروضه خوان» و لروضه خوانی» از نام همین کنات اه ۲ آ ترا در سا 6*۸ بمام‌شیر ژ] مر شدالدهن عرد‌الله اوعدخئری 4 ۰ 5 9« تبر فرن. ثبم ساعلان خسن عیرژا نوشته‌نشرح «گثوی که آثر | در هر ات‌بیابان‌رسانده م لیاب‌معتوی فی !باب مثئزی .- لب‌لباب مثنوی که انتخاب دیسگری ازمثنوی مولوبستوروزشتبة آخر ماه‌صیام ۸۷۵ بیابان رسانده است - اخلاق‌المسستین‌معروف باخلاق مسنی که مکی ازرایج‌تر ین کتابهای‌اوست و بنام ابوالمحسن میرزا در سال ٩*۶‏ بیابان‌رساندم مخزن الانشاء که برای ساعذان حسینن و علیشیر در جممه 4 سس ٩۳۷‏ بایان رسائده است - صحیفهٌ شاهی که کتاب دب‌گرست در ابشاء و آثرا مجدول‌نوشته و در حمادی‌الا خره ٩*۷‏ برای ابوالیسن هیرزا بیایان رسانده - اتوار سهبلی که تهذدی از یله و دمنه است و پنام یشم احمد سهیلی از امرا و شعرای دربار سلطان خسین بوشبّه استر ان نبزاز مولفات معروف اوست - آسرار قاسمی دز سحروطلسماتو کیمیا که در ٩۰۷‏ نوشته و پسرش فخرالدین علی آنرا خلاصنه کرده است . لوایح‌القمر در احکام ماه که در ۸۷۸ ام شمسآلدین محمد بایان رسانده م هیامن امشتری‌در اسجیام مشتری ‏ سواطم‌المر یخ در احکام مریخ - لو اما لشمس دراحتام خورشید. مناهج الزهره در احکامژهره - من یح‌عطازد در احکام عظارد . مواهب‌الژحل در احکام زحل کمدر ٩+‏ بپابان رسیده است - مرصدالاضی قی اسنخراح اسماءاله‌الصنی م رسالة العلوبه که بر ی شیخ تصیر دیدن عسف‌النه آقشیندی لوشنه تستقةالعله - رساله در عم اعدا - پدایم الافکار في صنایم الاشعاز در بیان اقسام صناعات شعری و بدیم - رساله در اوراد و ادعبه - رسالهٌ حاقمیه در حکابات راجع بحائم طابی که بنام سلطان حسین عیرزا در ۱ بیامان رسائده است- رسالةالعلمه فی‌احادیت النبوبه شامل‌چپل حدیث..اختیارات تبجوم - فیض الوال‌فی سان‌الزوال - ماتیح الکنو زدر کیسسا شامل بدست‌رساله‌ازحکما- میامن‌الا کتساب فی قواعد الاحتساب - آبینٌ سکندری در حساب - م آت‌السفا فی صفات! لمصطفی - فتوت تا ساعلائی دز ۹ وت تسف لصاوة در ادعیه روزانه که در رع‌ضان ۹4 بان رسانده است - مالا بدمته فی‌المذهب 5 منهج او لا به در شرح شعلب نپج لاه .کاشفی پسری داشته است بنام فرالدرین علی متخلص بسفی و دختر خواجه ! کرمعروف بخعواجه کلان‌پسر سعد آلدین کاشغری ۳ دار سبال +۹ بدرش برای 0 ۱ شر قرن هم او گرفته و دختر دمگر زن جامی بوده و فخرالدین علی نیز مائند پدر در هرت هیزسته و از پیروان طریقهٌ تقشیندی بووه ودر ۵ در گذشت وای گذشته از تلخصی کتاب اسرار قاسمی ددرش مولفاتی دارد از ان حمله رشحات عين‌الصوة که در احوال عشایخ نقشبند به نوشته ودر ٩۰۵‏ پپابان رسانده و لطایف ‏ الطوابف در حکا بات که دز ۳۹ تألیف کرده وحرزالامان من فتن‌الزمان در خواص و منافع حروضیو اسرارقر آن و ثیز ممنوی محمود وأبازی سروده است . ۰ - بویا لحسی طبر ی موف عفاتییم المجم در تاربتم بیش از اسللام ایران که فرعان علشیر نوشده است . ۷ - شرف لدین علی بن‌شدس الد ین غلی بزدی که از تاریخ نوبسان ش ور آین‌فرن بشمار میرود و از‌شاهیر علمای ژمان شود بوده بس از آتکه دریزد مقامات میتلفب داشته در در بارشاهرش و مخصوسا در دسشگاه پسرش ابراهيم سلطانمقاممهمی یافته است و پس ازمرگ ابراهیم سلطان در ۷۳۸ مداح خامر بوس‌خان از خوانین مغول بووه است و سپس در سال "۸4 که مبرزا ساطان محهه حکمران عراق عجم‌شد اودا از بزد بقم نزد خود خواند وسمت ندیمی خودرا باو دادو چون درسال ۸۵۶ بنای سر کشی‌را گذاشت شاهرخ نسبت باو بد کمان بود و می پنداشت که وی مسرلد آن سر کشی شده و چون در چگ دستگیرشد و شاهرخ یواست او را نکشد میرژا عبد اللطیف پسی الخ‌بيكت از وی‌شفاعت کرد و آورا باخود بسمرقند برد و چون ساطان مجمد پس ازمر که شاهرخ بر خر اسان استیالایافت در سال ۸۵۳ وی را رخصت داد که سزد باز گردد و وی درتفت سا کن شد ودر | نجا بسال ۸۵۸در گذشت ودرمدرسهشرقه که از بناهای او بود نژديك مسعجد جاصم محله هیر چماق در جن مزار پدرش وی را سالك سیردند . شرف‌الدین از دآنشمندان محر زمان خود بوده ودر سباری از فنون متداول زمان دست داشته و ملفات چند آزو مانده است که مهمترین ورایج ترینآ نپا طفر نامه تیمورهست و نی[ در سال ۸۷۸ در شیراز بنابر دستور ابراهیم سلطان‌درزمانی کددر واه او دو ره ببابان و سا ده ۳ سجي‌ارسال #شفولي تألیف آن دد و اعلادعایت 1+۹ ۱ : ثثر فرن نیج خوورا ازظقر نامه تظام شامی ومطالبی که روزنامه چیان زمان تمور کرد آورده بودئد و از خر أله گر قنه و از آنجه بر آن سالخورده شننده ة راهم کرده‌است و جو ون‌جامعترین کتابهای تاریخ تیمورست رأیج‌ترین کتاب درین زمینه‌بشمارمیوود. چندی‌پس ازتالیف این کتاب مقدمه‌ای در شرح قبایل ترژه و عفول و باصطلام آن زمان آاوس جفتای +سمیی اساب حغءای واحوال آلون بر آن کتاب نوشنه که بارحم جماتکر ده «اعقدمة طفر نامه معروف شده و بجر آن وی را مولفات‌دیگی ست ازین قرار: حلل مطرز در فن معماو لغْت که در کتات دیگری؟ ترا خلاصه کرده و خی ار ان قراهم کرده ات ر ش رح فصد؟ برده شرف آلدین بوصیری - تیدفةالفشر وهدبالحشی میجه‌وعد از اشعار فارسی‌وعربی- دنها[مر ادفی‌علم الوفقء الاعداد درارماطیقی - «سالة حساب عفد انامل. حفایق التهال مقدمه بر دیوان‌حافظ - تتاب‌اسطر لاب منشات ۰ شرف‌الدین علی‌درشعر فارسی نیز دست داشته و شرف تخاص مسکردهودبوان آشعار او دافست و تزه‌نظومه‌ای سح عتقارب در فتوحات "مور سروده که شمور نامه معروفست . ۸ ب محمد ظر اغای‌ملتب بالغ بیلث بسر شاهر خ شاه معر وف یمور ری در ۱۵ جمادی‌آلاولی ۸ در ساطاشیه ولادت. بافت و در ۸۱۲ حکمرانی سمرقند وا او دأدئف ود ۲۵6 ۳ + ج ار بسی از می گت ده ر جانشی ارشک 5 ار ۴ متا ۳و دسرش عم دا للحأیف اورا کشت و دای وی ساعلنت ثذست . الم ملگ نه تنها مکی اد فاضل تر بن دادشاهان‌ساس له تیمورست بکهیکی از دان#متدترین کسانیست کهدرایران سادشاهی رسمده‌اند و در نون عختلف زان خود احاطه داشته مخصوصاً در تارمخ و ر باضیات و تحوه شسلط داشته است و بهمین حهة از بروزش دانشمنداله فراهمآ وردن وسایل پر قات علد ی هیچ دریم آمستو دء و دانشمتدان بزر کی زمان شده ازو هننعم مشده‌اند و هپمتر ین کاری که در راه داش کرده اینست که دد سال ۸8۱ در شمال شر قیی سهر قبد صدخاثه‌ای ساخت و همه علمای نع م را در نیما گرد آ ورد ۲ تراسج حدیدي که نام ز سم عج الغ‌بث هعر وفست بدستماری غیأث‌آلدین سجوشید کاشانی و صالاح اادیسن شوسیی در وش بقاضیز ادة ررمبی‌هوقی مان ۵ ۱ب سا کن سور قسث ۳ با تردن ۳۹ سر فرن نوم ۱ ۵۰ علاءالدین علی‌بن محمد فوشچی معروف بملاعلی قوشچی ومعین‌آلدین کاشانی خواهر رادم غیابت‌آلدین جمشد که او را برای همین کار از کاشان خواسته بود وجلال‌آلدین اسر لابی ثرثیب دادند و خود کنا بی در بارهٌ این زیچ توشته که بز یج الخ پيث‌معروفست ورایج‌ترین کناب این فن بشمارمیرود و بهمین جپه زیچ آورا کاحلتر ین ژیچهسا ی دانند ودییگی از تألیغات او کتاپست پنام «الوس اربعهٌ چشگیبزی» در وصف طوایف ءقول و ثبز کتاب شیم و التر 4 کد آن وا بعصّی «عبدألمقتدر مثوقی در ۸۳۱ نسست دهد وآزوهم ۳ دائنب , ۹ - غیاث! لدیی علبی بی جمال؟لاسلام پزدی مع اف روزنامةٌ غزوات عندوستان که خود در سفرهند با تیمور همراه بوده و این کتاب را در تاریخ آن ستر نوشته است . متا ننظام‌الدیی عبدا لو اسع شامی با شنب غازالی,معروف بنظام شامی اصالا از مروم محله شام عازان با شب غاژ ان مره بوده و در جوائی سفداد رفته و در آنجا کناب سلوان المطاع فی عدوان‌آلاتباع تالیف فخرالدینآبوهاشم»مدبن‌محمدین طفر طغرایی را که درحکا دائست شام رباض الماوكگ برای‌ستطان اوم جلادر ترجمه کرده اس و نیز داستان پوداسف و بلوهر را اژ عربی بنام سلعان احمد جلایر مرجم کرده است . در سال ۷۹۵ بدست لشکریان تیمور در آن شهر اسر شده واز آلاس در دربار مور بوده است چتانگهدر ۸۳ ۳ او در جات بوده و آیمور درسال ۸۶2 آو را مامور کرد کتابی ۳ تا بخ سنعاتت وی بدو ست و وی ماب طقر نامه را ار روی اطلاعات رسمی که در آن زمان باو میرسیده است نوشته و تا وقایع سال ۸٩5‏ ر ادد ان کتات | ورده است و در شمن شاعر هم دو ده است و اشعار خود را ور تلقر نامه تقل کرده است . تا - امالآلدیی عبد الر زا بی‌جمال الدیی اسحق سمر قندی نیز از تاریخ نو سان ثاهیی در ن نع م بشما -مرود ۰ در سال 1 ۸٩‏ در هر ات و لادت مات بدرش بحکم ور ات قاضیی عسگر وشیالاسللام ماه شاهر ج ود و تدای ۳ 2 پا بذر با شاه خج راه 5 ۱ ۱ ث_ ۱ تش قرن نهم بافت و در همان سال در ۲۵ ساللگی جانشین پدرشد و در ۸46 شاهرخ او را بجتوب هندوستان فرستاد و پدربار پادشاه بیجانگی رفت و در ۸۶۸ باز گشت و تقصیل این سفن وا خود در مجلد دوم مطلم‌آلسمدین تو شمه است و سیس در ۴ سقارت دیگری بگبلان رفت و بمداز مر که شاهرخ جزو مختصان جانشینان او عیرزا عبداللطیفو میرذ بدا ومیرژا ایوالفام پایر و میرزا ابو سعید بود ولی در سال ۸٩۷‏ از خدمت دربار کناره گرفت و در سلأث صوقیان در خاقاه شاهرخخ در هرات معتکف کشت و در ادو سعد زر داست آن خأنقاه‌ را باو داه و سر انیجام در ۸۸۷ در آثجا در گذشت . کعال الدین عبدالرزاق موّلف کتاب معووفست بنام مطلع السعدین و عجمع البحر ین ۳ ‌ سس شا تا بیج تممور بان که اژ وقایم سال + ما ۳ چه ۷ ام و جر ان ضرع کرده است مر 1 ۳ 0۹ رسانده‌است ۳ این کد اب شامل‌دومجلدست که محلد ول از ه لا ات ایو مس اه بهاد, 7 حلوی سأحلاین خلنل در سر فد هِ‌ یمن و از جلوس ۳۹ ادا ی‌ساعلان سین و ۳ دازد . ۲ - امین الدیی ابوالخیر فضل اه بی روز بهان بن فضل ال حنجی اصفهانیی شیرازی ملقب با مین و معروگ بخو اجه ملا با خواچه مولانا تست از پیوست‌گان‌دربار آق‌قو ینلو وسنی‌بسار متعصبی بود ودراصفهان وشیر ازمیز ست و چون شاء اسمعیل اصفمان را گرفت جان خوش را در خطر میدید ببکاشان و از سا بم‌اوراءالشپر گر بت ور ٩۱‏ در سمرشند ود و دیگر از اجه از وی‌اطلاع تست و ظطامرا پس ار ٩۷۱‏ در ماوراعالنعر در گذشتداست .وی‌مولف کتا بهای‌چندست از آن حماه : تار یم عالم آراي اهسئی در تار منم اند ان ! او شلو که از مانسلطان ستوي‌ین حسن بسك (متوفی در کهد) لیف آن آغاز کرده و در ذمان باسنفر (متوفی ۳ بش ) بیأبان رسانده است ب بفییم الز مان تی قصد حی تن :قطان که در ۲هم بنام سلطا یعقوب بانندری نوشته - ابطال نهج الباطل و اهمال کش العاطل ممروف «ابطال الماطل که رد بر کتاب نپعملحق و کشف الصدق تألیف علامهٌ حلی است و فص ی نو: راله شوشتری کناب احعاق "ریجشا : قّ خود را ر اشات حقاکست شیعه و ود تین ش قرن: تم 15 کداپ وی کهرد بر شبعه است نوشته و این کناب را در ٩مه‏ در کاشان بز بان تازی توشته است - شرم وصایای عبدالخالق غجدوانی . ساول الملوك هدر سمرفنددرم۸ ٩۱‏ بئام ابوالعازی عببداله خان ازيك آعاز کرده و دد ٩۲۰‏ بپایان وسانده است - شرح قصیدث بردة شرف‌الدین بوصیری که در ٩۷۱‏ نوشنه است - مهمان‌نامة بخار آشامل‌تار بخ سلسلهٌ شیباتی و جنگ آنها باازیکان ومشصوصا اک رکف سوم شباتی‌شان براز مکان که در شوال ٩۱4‏ در بخار! آغاز کرده و در حمادی الاولی 4۱۵ در هرات بایان زسانده است . ۲ - مهیی الدبی مدعد زعجی اسئز ارق سر وی از معشدان معروف زمان خود بود - در۷۳رجهر ات رفت و در دباي مسلطان سین :ا دقر | بوقامات مهم‌نایل کشت چنانکه نشان شاهی را که *هررسمی دربارساطنت مود دام سیردند و مشتر باقوام‌الکهن نظام الملاث خوافی ویر معروف که در برورش دانشمنداناختصاس داشد مر بوط بوده و در ٩‏ در گنه است , هعین دربن و لف چند کتاب جات توحیست از آن‌حیله رساله‌ای در انشاءو قواین که در ۸۷۳ نوشته و در آن مکانسی را که از جانب ساطان حسی نوشته است شت کرده و دیگر از مولفات او کتاب روضات‌الجنات فی‌ارصاف مدیتةالهرات است که در ۸٩۷‏ ینام ملطان‌حسین مبرزا تألیف کرده وشامل۲۹ فصاست و در ضمن شاعر بوده و شعر را تا اندازه‌ای خوب میگفته است . 6 - سید ظهیر آلدفی بن تصیرالدبن مرعشی سفید ثو اقآادبی ازمورخان معروف قرن نهم در حدود ۸۱۵ ولادت باقنه و در جر بار سلطانءمسمد گبایدممدر کارهای دنو ای و اشکری وارد بوده و مشاغل مختلف داشته است و سپس در دربار جاندن وی کار کما مبرژا علی (۱ه۸ - )نیز بوده است و در حدود ۸٩۶‏ دز گذشته‌ودو کتاب بسیار جال‌توجه ازو مانده است یکی تاربخ طبرستان و رویان و ما «دران‌تاوقایم‌سال ۱ ربا و دیگی تاریتم 5بلان و دداه‌ستان تا وقایم ساز ۸56 . ۱ 5 - عیی بن شمسا لدین بن حاجی‌جسی لاهیجی موف تاریشم خای شامل وقاسم تاریخ گیلان که دتم ساهلان احمدخان معر وف بجتان اجیدخان رادشاه «عر وف ۳ »۳ تشر قرن نبم کیلان نوشته و در میحرم ٩۷۱‏ آغاز کرده ودو صفر ٩۷۲‏ بپابان رسانده وشامل وفایعم از ۸۸۴ نا ٩۹۲۶‏ است . ۱ - چعتران سین بن حسن جعفری ردق ازمورخان دورة شاهرخ (۸۱۲- ۳) بوده است‌ودو کتاب نوشته ربکی‌تار ی کبیر از آغاز خلفت تا وقاییم* ۸5 ودیگی تاریخ بزد که بنام شاهرخ بهابان رسانده است . ۷ احمدبی سین بن علیی لالب بزدي که اونزازمورخان زدبوده و کتابی بشام‌تأر بخ جد بد توشنه که پاسم عب ز اجهانشاهقر أ[ قو رتاو ( سور ) سألیفآن آغاز گردمو در ۸۸۱ بیابان رسانده است . ۸ - وی اادنی محمود بی عبدالجلیل و اصفقي ازداش‌ندان خر اسان بوده وسقری ازخراسان سماوراعالتهر کرده و درزمات عبیدا له تان‌شسمائی در ٩۱‏ درسمرقند و در ٩۱۸‏ در بشارا بوده و در ٩۳۷‏ در گذشته ومواف کتاب بسبار گران مپاجست بنام بدایم الوقایع که مشاعدات خود را درسمرقند وبخارا و تاشکند توشته واطلاعاتسیار سودعند دربارة مپرزا الغ بيك و علیشیر نوایی دازد . ٩‏ - محمد آمین بی حاج خلیل قو یوگ مولف کنابی در تاربخم یادشاعان آل عثمان که بفرمان سلطان محمد دوم عثمانی (۸۵۵ - ۸۸۵) توشته است و أز تاریخ سلاحقه روم أغاز کرده است . ۰ - علیی بی ملو لد منشيی که و ثیز از تاربخنو سان خاك صمانی بودمومو لفب کنا بیست ینام ظفر نامه درتار بیج فتوحات سلطا میدمد دوم . ۱ مال‌الدنن با حکیم‌الدین ادریی بي حساخ‌السدبن.علی بدلیسی معروف‌ترین مورخ قرن نهم خاك عشماتی از مثهءان درمار مططان سقوب اق فویناو متوفی در ۸٩۵‏ بوده و در ۸٩,۰‏ نامه‌ای از چات ان دادشاه بایز ید دوم یادشاه عدمانی توشت و چون بایز به انشاء وی را چسندیده بود پس‌از برچیده شدن سلطنت آق‌قویتلو از توس اینکه میادا بدست شاه اسمعیل سفتد نزد بای ید رفت و وی اورا گراهی شمرد نی ۶ شار در دار عنمائی متام ف واشت لاثر وستثاه بای دد سره رو ۹) وساعذان‌سلیم ثر فرن هم 124 او( ۵۹۱۸ )٩۲5‏ ععرلر دود چتانکه در چنگ با شاء سععیل فومانده سیاهیان کرد لشکر عثماني بود و در جنگهای «صر نیز حاضر بود و در ٩۲۱‏ بماموریت بگردستان آمد و سرا نبدام در ذیسصية 4۷٩‏ در گذشت و در استانبول در محلةٌ ایوب تزدیكث مسد زینب خانون او را بالگ سپردند و قبرش ! کنون بدام ۸ ادریس کوشکو 6 معروشست . وی از داندمندان مسلط زمان شود بودهو در فنون مختلف دست داشته و نز بان تأری و پارسی در وشته های مختلف تألیف کرده از آن جمله : رسالة فی‌الطاعون و چواز الفراز عنه -_ شرح کلشن‌راز ب تفسیری_ که بتام بای ید نوشته - متشات - هشت بهشت شامل تار بخ هشت تن از تخستسی بادشاهان ال عشمان تا وقایع سال ٩*۸‏ در سلطتت پا یز بددوم که بنام‌صفاتالمانبه نزمعروفست و رایج‌تزین کتاب‌فارسی در احو ال وادشاهان ما نسست - سیم نامه درتار مخ ساطدت سالان سل م اول از ٩۳ ٩۱۸‏ . ۲ بت یلا لمیر لن ج آگ بسن ان هل متحاص بلعطیفی معر وق بقاضی زر اده. از شاعرآن وتاریخ نویسان معروف خالت عثمانی بوده و در سقر عص درقاعره بسال +6۳ در گذشته است و وی کتاب معروف و فیات‌الاعیان تالیف این خلکان را بنام سلطان‌سليم أول (4۳۱-۹۱۸) در دو مجلد بفارسی تر چیه کرده و مجلد نخست الوا درهتهومساد دوم را در ۵۷۸ دراستائیول تماتاي رساندع است وئز موف کنا پیت تام عرء ات سلعلان سلیم شاعل : تا ریم قتم مصر که ۳ آن سر همراه بوده و شرمأن اممر صدرالدی‌محمد و اژ روی اسنادی که دران جد کت تهیه گرده‌اند توشتّد اس . - شهاب‌آلدین دولت) بادی از تاری‌تویسان فرن نیم‌هندوستان بوده ود ۸4 در گذشته است و وی مولف کناپیست در تاریخم مدینه که از کتاب خلاصهالوفا با المصطفی تالیفی نورالدین علی عمد له سمهودی ترجمه کرده است 2 اهیر هید ان آهپر مبارز از آم و ایسستالاودماده ریمو آف احصاءال. لو 2 در تلریخ سرستانست که با نظام‌الدین عحبی‌بن‌ملك عزالدین علي بادشاه‌سیستان (* ۸ ۸۵ ) معاصر بو ده و کتایی ۳ تار پچ سستا نوشته است . 3 زو سب او احدش ان مرحم !وم شمان ۹ ۳۰ زعان محمود شآ او دار | 98 تثررقرن هم دادشاه گجرات(۹۵-۸۸۹ه) کناب وفیاتالاعدان تألف اب خلکان واننام‌متظرالاسان قی توجمة و فیاتالاعیان توجمه کوده است. 1 - کما ل‌آلدین انوا لغازی<دیی بن منصور ین بایق رآ نی عم رشیخ بی تیمو ر بادشاه معروف سلسله قیموری که در ۸۶۲ ولادت عافته و از ۸٩۳‏ تا ٩٩۲‏ در خراسان پادشاهی گررده و بیشتر ام سلطان حسین بایقرا با یفرایا اموالغازی سلطان سپ معروفست ویکی ازدعروفتر بن‌بادشاهان دانش پرور ابران بوده اورابرشی موّلف کتایی داتسمه‌اند نام محالس العشاق که درشر ح احو ال بزر کانی که عاشیق بو دداند توشنه‌وچون ملنزم بوده است که مجز احوال عشاق را نوسد البته کتاباواعتبار تاریخی‌تدارد واترا درسان سالهای۸ ۰۹۹ ٩تألیف‏ کرده‌است. این کناب رابکمالالدین‌حسین کازر کاهی که از ادبای آن زمان و از دست پروره گان علمشیر بوده تیزسمت داده اتبوساطان حسین در شدرفارسی و ار کي نیز دست داشته وحسینی تخاص میکرده و دبوان فارسی وفر کی‌او وشامرسست ۰ ۱ ۷ - اهیر ذو تشادن علاه! بدو له بحتیشا مغاری سمر فاگ ردرش عالاه الد, له اسفراتی و بر عمش فنروزبیاك از امراي معروف دربار تیموری بودهاند و خود نیزاز نب زاد کان خراسان و از دروستگان علنشیی بشما هیرفته است و در ضمن مرو زاهدی بوده و وی موّلف ثتاب سیار رایچیست پنام تذ کرة الشعرا و هسعروف بت کرة دولشاهی که رح احوال شعرا از آغاز شعرفارسی تا زمان خود نوشده و در سال ۸٩۲‏ مابان وسانده است که در ان ژدان تزديكك *۵ سال داشته است و این کات هر چند که شهر ت سار دارد آما در باره شعرايي که بیش از زمان اووییش ازقرن رم بووه‌اند مطالب آن اغلب اعتبار نداود . ۸ پدیعلدیی عبدالغغود لادی از دانشمندان و عرفای زمان خنودو شیور ترین شا گردان جامی‌بوده و درهرات در۲ ٩۱‏ در گذشته و تزديك قبر جاعی او را ماگ سیرده‌اند و وی درعاوم زمان خود دس دأشته و شرجها و حسبواشی جند مز س 9 + 1 ی | و ط 3« ۰ ۳ سس « ب کافیه با ۳۳۹ بی‌صا متس ۱ دار تجو زر دا تازی‌نو شمه ی قّ تماما ۳ ات وهی و گمر دنا لیف او .. ی قین نسم ۱5۹ حاشهاایست که بدر خو أست ضباعا(دین پوس سر جاأمیی بر جات الانس تنوشیه و دمم له ذبل ومتمم آن کتاست و دیاز موّلقات اوست شرح وسالهُ نجم‌الدین کبری در سا طریقه شهار . ٩‏ - حاقظ محمد بی علی قوشچی یسر ملاعلی فوشحی دانشمند معروف‌قرن نهم که وی نیز در «مان قرن می‌زیسته وءوّلف کابیست‌در تارینم آل چنگیز و تادیسخ خنای که همان کتاب مجدالدین‌محمدین عدنان مورخ قرن‌ششم را یز بان‌تر کی‌فر جمه کرده اس ۰ - ماب فیح ظر وی مولف رساله ای در تفال دیون حافظ . ۱ - آبیمآلدین طارهی که از اعمان دوات مبرژا میر اتشاه بن‌تممود بوده‌ودر انشاء تساعط داشته و برمان آن بادشاه‌کامل النو اریخم تألیف این ال ثیر رایقارسی‌ثر جمه کرده است - 1 - ابوطاهر ان علی‌بی حسن بن موسي طظر سوسی که ظاهراً در خاله عنمانی میز بسته و کتایی تشر قارسی دام دار اب نامه نوشند که شامل داستائیای قدیدم اعراث ددبارة دارا بست . ۳ - عیسی ان جنید شیراری پسر معین‌آلدین ابوالفاسم جنید شاعر و مولف معروف فرن هشتم بوده و در ره اول قرن لیم همیز دستّه و کنات شدالاژ ار با هزار مزار و با کناب المزارات پدرش را که درباب مزارات شیرازست بفارسی بنام ماهمس آلاحباه ترجمه رده است . 6 سیفالدبن ان‌حاحيي بی نظام عقیای از توسند گان خوب فرن نپم بوده و عوّلف کتایست شام آ ثار الوزراء که در شرسمحال وزرای اسللام درحدووسال ۸۷۵ برای نظام الملكث قوام‌الدین خوافی وزیر عروف ساطان‌حسن‌عدرزا توشنه آست. ۵ - محمد بی حاج لامر ان استرابادی مولف کنابی در نس سادات ینام جامع الامل که برای مظغ رالدین ابو الغازی شمس‌الدین ب کمالالدین تمد( ٩۸۱۲‏ نه + ۵4) ۳ بام 2 رسمم‌دآرهای تدر ان او سره است ۰ 1۷ ۱ ۱ ۱ قرن نهم - محمود گیقی نیز از مورخین این قرن بوده ودر سال ۸۲۳ کثاب‌مواعب اْهیدٌ مصن الدین دی را که در تار بخ ال مظةر ست و درقرن هشنم نوشنه شده‌خلاصه و ثپذیب کرده و دتماله وقایع خاغدان | ل‌مظفر را تا بایان سلطنت ایشا لوشته وبلی مر ثار بخ کز بدهٌ ۶ جم ال مسئوفی قراد داده است . ۷ - <سن ای علیی بن من بن عبد)لملكک قهی که در سال های ۵و ٩‏ ۸ کتاب بار بجم خ قم را که در ۳۷۸ حسن ین متدمدین حسن قمی بازی لیف کرده است بنام خواحجه قخررالشین ابراهیم‌بن عمادآآدین مسمودین شمس ادن محسدین علی‌صفی وزیر ترجمه کرده است . ۸ - عبدالر راق بن عبدالگریم ای عبدالرزاق کرمالیی که در سال ٩۱۱‏ کتابی در احوال شاه نممةالة ولي بنام قذ کره نوشته است . ٩‏ - محمب بن داوث بی محمد بي محموه شادیا بادي که تلاهر ا از ادبای رن نپم بوده و کتابی درشرح قصاید خافانی تالق کرده است . ۰ - مجرایی کرمافي که ازشعرای قرن نوم بودهو ذتابی سام‌قذ کرةالاولیاه در مشاهد کرمان تالیف کر ده است و در حدود سال ٩۳۵‏ ترا نوشته و آزیی قرار دز اواخر فرن نس و اوایل فرن دعم در کرمان هیزیسته است زدران کتاب بر خیازاشمار شود را اورده است . ۱ - پار احمدنن جسین‌رشیدی یر ازی نه از ادبای فرن نم بوده و درسال ۷ رباعیات عمی خیام را در کتابی بنام طر بشانه در ده فصل حمع کرده و مقدمه‌ای پنشر بر آن نوشه و حبکايائی را که در بارة عم خدام رواج داشته است در ان کتات ۲ وزده ۲ . فاضل‌هروي موّلف کتاب ارشاداازراعه در علم زراعی که در سال ٩۷۱‏ تألیف کرده است . ۳ - قاضي خان بدرمحمد دهلوی ملقب بد هار وال کهازادبای‌هندوستان 2 تیچ و کتابی دار لت فارسی شام اوات یه تو شمه کذ ۳ صف ۳ بت دان‌رسدهد ات ۰ تش‌فرن_ تیم ارت ۷ ۷ - قواجالدبی ابر آهیم فاددگی که وی یز از لفت نویسان قرن نهم هندوستان بوده است و کتابی در لت فارسي بنام شرف نامه اجه منبری با فرهنگه ابر اهیمی نوشمه 45 در عجرم ۸۷۸ سامان رسانده است و چون وی از عر بدا شریخ شرف‌الدین احمدین بحبی منیری سا کن دهلی و میشوای معروف طر مقَهٌ چشتی‌متوفی جر ۸۷۲ بوده است این کتاب را بنام‌مرشدخود شرف نامه احمد متیری‌نامیده ودرژمان بار بات شاه ابوالمظفر دادشاه بسکاله (۳۹-۸۵۵) هزسته اس . ۵ م مود ای ضیاء الذدای محمد متحاص موه که وي نس از لغت نو سان هندوستان بوده و کتابی در لغت فارسی نام تحفةا(سماده «ا فرع اسکندری باسم ساطان سکندر لوشته ودر دهم صقر ٩۱‏ بایان رسانده است . - قاضی لطف الل4 بیا بو یوسف‌حلیمی از لغت توسان معروف اد عنماتی و وی فا چنست از ان حمله کتاب القاسمیه با فر هگب حاییی معروف بلغت جلنمی که تو ق ی بفارسیست و پحرألغر ایب بنظم و نشی در غت فارسی و عروض ی قاسمه خلاصه اي از | است و نثار الملاث شرح بح الغراب بنام بایز بدین سلطان محمدل»۱۸۸٩)‏ توشته ویر ۸۷۷بیایان رسانده است و وی در زان فارسی شعر شز هی گفته و حلیمی تخلص عی کرده است ۷۷-خطيب در ستم‌هو لوي از صوفبان سا کن قوئبه از طر مه مولوی و از لغت بوسنان خان عمانی بوده و شاعر نیز بوده است و از حمله مولفات اوست کتابوسلة المقاصد در لغت ثر کی بغارسی که برای مولوی زاد کان فونبه در ۶+ تألیف کررده و نیز خالاسه ای در صرف ونسو فارسی شعر تر کی نم کرده است . ۸ - آزو العلاع عبدا امومی چارو تی‌مشهور بصفي کهری نیز ازفرهنگ نوبسان خاه عثمانی درین زمان بوده و مولف کناپیست ینام مجموعة الفرس در لغت ف-ارسی . ۹ شیم شرف آلدین احمدبن بحییی منیری معروف باحمد منیری سا کن دهلی از مشایخ معروف قرن نعم هندوستان و پیشوای طر یه چشتیه در زمان ۲ ۲ ۱ لسن رن هم حود دود و در ۶۷۲۱ در گذشت و وی مکاب مار بز بان فارسی بسیار سلنسسو و فصیح بمریدان و اصحاب خود نوشته و در دو مجموعه نها را گرد آورده اند که هر ينك شامل‌صد مکتوبست و پمکاتیب آحمد هثیری معروفست و درین عکائیب ساری از هسائل تصوق را بان گرده اسث ۰ - خی اجه عماأا لد نی میجمو ۵ آن شیخ محمد گیالانی معر وف (محمودقاو آن با نوات که بیشتی بلقب خواجهُ جهان معروف برد مکی ازمتاهیر اوسن هگا و ادبای قرن نیم بشمار میرفته » پدراش ازمردم کیلان واز وزرای آن سرزمین بوده‌اند ووی تا 6۳ سالگی سفر بسیار کرده و سپس بدریار علاء‌الذین احمددوم بادشاه بهمثی د ان مموفی در ۲رفت ودرسال * ی اربارشام مز بوراوراجنگی فر سا ودر ۲ ۸همانون شاه منصب و کا ی باه داد و یس از آن نظام شاه (۸۵ - ۹۷ ) او را وزارت دادو تا زمان محمدشاه بیمنی درمشام وزارت بود ومیحمد شاء وی‌راخو اجه جهان لقب داد ولی دردخه آورا تشت ۱ خواجه محمود از مشاغیر زان شود بوده و تروت بسار ودارای هنکفت داشته و مرد سمار بخشنده‌ای بوده چنافکه از هندوستان صلات گران بر ای دانشمندان آبران و با عنم نی هیقر ستنده و یمین جهه در عصر خوش در همه کشور هاي اسللامی منتپای شهر ت را داشته است ودزضمن دسر سبار توانا و مر کاری موده و کتابهاي چند در صنعت انشاء توشته که همه معروف و رارجدت از انجمله ریا الاشاء که بششات خواجةٌ چپال معروفست و کشاب‌نانرالاناه که معروف‌ترین کتاب اوست و کتاب دیگری داردینام قواعدالانشاه . ۱ - خواچه شهاب الدیی عبدالژه نن خواچه شه‌س الدین مروارید کرمانی متخلص ابيایی معروف بعبدالله مروادید زیر! که پدری زمانی مروارید سنبار درشت گرا بپایی براي یکی از بادشاهان تیم‌وری هدیه برده است . بدرش از کار کر اران بزرکک دربار تیموری بود و ری نیز در دربار سلطان حسین بایقرا بدقامات بزرگ رسید تا اشکه بوزارت بر گز بده شد و چنان مقرب دود که در همه جکیا هی آه درد ٩‏ 5 از مر گیب ساعلان و 9 پ ۱ 5 از کارهای دولی اعرا کردو کوشه تثر قرن نهم »۳ ۳۹۰ تشین شد ولی باصرار شاه اسمعیل وزارت او را پذیرفت و حرین زمان بنوشئن تاریخ سامانت او آغاز کرد و چون آن را بایان رساند درسال ٩۲۲‏ سماری! بلهدر گذشت. عبدا مروارید یکی از معروفترین نویسند گان دور تیموریست و مخصوصا در اتشای دبوانی شهرت سار داشته و خط را مسار خوب مننوشته و از خر شنو سانن معروف بوده و چنان درخط تساط داشته است که با دست چپ عم خوش نویسی می‌کرده و دد عوسقی دز دست داشته ویر زمان خود فانون را هتر از همد لس ۳ ژده است و وی را جبجز تار بخ شاه اسه‌عیل تام تار بخ شاهی موّلغات جندست از آن حجبله موس الاحباب مجموعدای اژ اشعار و منشات او که معروفست ونز کتاب معروف ترسل که سایق در دستان کود کان خطوط مختاف و نامه نوسی را از ان مي‌آمو خمّف و بسار رایج بود نیز از موّلفات اوست . ۲ - احمد‌بن علی بی احمد موف کنز اللطائف در انشاع که در دهم رییعألاقی ۸۵۸ سابان رسانده است . ۳ شتجاع شپرادی که از بنی اعمام شاه شیغم ابو اسحق اینجو پادشاء معروف داری بوده ودرسال *۸۳ کنابی در حکمت عملی بعنی اخلاق و سیاست وتدسر مدل سقامد قابوی نامه وساست نامه شام سم ی النای ۱ یی الا خالاقی» تنام معینث - الدین بو الفتح ابر اهیم سلطان‌بن شاهرخ پپابان رسانده و از,شا گردانمرسبدشر یف کر گا ی دانشهمد ممروف فرن هشام بوده است ۶ - مجمدبن عبدالخالق بی‌معر وگ مواف کنز اللفه با کنز اللغات در لت عربی بفارسی که بتام سلطا محمد کبا بن ناصر کیا از بادشاهان گیلان (۸۸۳۸۵۱) و پسبرش کار کیا میرزا علی (مفتول در )٩۱۱‏ بیابان وسانده است و یسکیاز رایج‌ترین کتامبای لت تازي شقارسسست . ۰ مهاب الدین محمد عليي بی جمال الاسلام ملقب بثییاب منشی موّلف همایون نامه در انشای فارسی که تا بعام خواجه عیاث الدین بیی آحمد وزس توشمه است ‏ ۳ ۱ تشر فرن نم ۹۷۹ شفیمات ی هلف سسیتبی هنخیی » لف شیجر ‏ آلسیت ده مرت الشنه ۳ و اص حرف سین 45 دنام علشر ر پوشنه است ۷ - غلبی درویش بي عذمان داد - که از عرفای مایراعالنهر بودهو عولف مفتاح الموحید خلاصة مثذوی مولویست . ۸ - قطب‌آندین عبدال4 بن‌محیی ن محمود شیرازی جهرمی انصاری رز ر حپی سهد ی مر وگ بعبدا له قطب باقطب هحبي ازعرفای نیمه دوم قرن اهم وعقیم شیر از بوده 2 بن از سال ٩۱۰‏ در گذشته و مجموعه‌بزر گی‌از مکاب از و مانده که باصیحاب شود درسایل مختلف تصوف نوشته و در سای کامل شمارخ نپا به ۷ میرسد و رام صکاثیت عبدالله قطب معروفست . ٩‏ - علی بی عماد اندئن استر ابادی معروف بایی عما موف رمااة منظومه در مخارم حروف که در۹* تألیف کرده است . ۰ب محمل نی محدو ۵ ان عای سوعط اسر ]لد تن سمر موف رساله‌درا خدللاف بی بکرین عباس و حفص در قرات و رسالهٌ دیگر درقرات عاصم که شاعر فیز بودمو با در تیجو رد ساخته است . ۱ تتهدای شد ر زاعلبی که کتان مصیاحج کقعمی را در هکم بتام مونی العابدین ترجمه کرده‌و بترجمةٌ نيك بختیه نیز معروفست . ۲ - غیاث‌الدین علی عمرات بی غیاث‌اندیی علی‌بن علی‌بن علبی امیران جسینبی اصفها ی سا کن‌بد خشان که درسال ۸۷۹ کنآبی‌شاءل‌همةٌ علومزمان‌بتام‌دانش امه جهان تالیف کرده است . ۳ - ابو الحسی صاهعدن علبی کر لا نی متوقی در ۸۱ کد گنای در حغرافیا شام مسالت مالك با عیجاب البادان یس از عر کی شاهرخ ( متوفی در +۸ ) تأف 3 ادا اسیت ۳ ِِ_- خواجهعد لقادد بید شغیي <اظ مر اغی معر وف بعبدالقادر کو یشد ه طرش ور ۳ بن علمای س سبرگي امه تم ود و آ وا ز را از خو بت مهو اد ۳ داي یه ۱ نمی رن نیم 9۹ ببگوینده معروف شده و برخی از سازهارا بسیار خوب میزده و در ضمن از خوشنوسان معروف زمان خود بوده‌است. تس ور در بار سلطان اجمد جلایری ( مقتول در۱۳ ۸ ). بوده و سسن ثم یار موربان رفته و چندی در دست‌گاه موز و عبر انشاه و شاهر خ ۲ بایسنغر بوده است و چندین کناب بسیار سودمند در موسیقی نوشنه از آن جمله : جامم‌الالحان که در ۸۱ سبامان رسیده و تام شاهر خ‌نوشته ۲ مقاصد الا لحان کشیر ۲۱ ۸ بپابان رسیده وخلاصه‌ای از کتاب جامم‌الالحانست وبنام باسنغراوشته و کنزالالحان و ژیدة الادوار در شرح‌ر سالهٌ ادوار تألیف صفی‌الدین ارموی و فواید عشره . ۵ ب رستئم ان‌سالار ای محمدبی‌سالار مولف خلاصة الادوار فی‌مطاات‌الاحرار که در ار تألیف کرده است . ۰ ۷ - میحمل منصور موف کوهر نامه ساعلا ی در معر فتاحجسام معدثی 5ه شام ساعلان حسن برادرخان معروف باوژون جسن ( ۱ ۸ ) تالف کرده است , ۷ - فیح بی احمد بن محمود شهر ستانی سبزوادی مولفسفةالامتالمل ی الحمة العملده , ۸ - وحیدالدیی ابوالحصسی محمدبن زبی‌آلدین حاحی ان احملمعروف پمیر جان آسفر غابادی موش حدائن الدقایق درتصوف و در شرح سخدان مرشدخود جلاز الدین محمود و کثاب روضة الاعحاب در احوال علفاي ارعه. وی نخست در۷ا» ٩‏ در شداد بوده و سیس بخراسان داز کشته و این کتاب دوم را درآ تجا در ٩4۶‏ تالف کوده است . ٩‏ - عبدالله بن عیدالحی بن عای حسینیی اسحاقی مو لف عین الشفاء با عیجل۸ سماعه در تصوف . ۰ - جمیی بن آسمعیل قاسمی حسینی مولف ترحی بر گلشن راز . ‌*ٍ_-- اهر حتقذر طغرايي و لف ۱ تسیا اعارگین دار تسوف که جرف را أتر اه 1۹ اب یی یاشا ۳ دادشاضان ال مان ود سر گی رح باه مر دم اسیی ۲ ۲ ۱۰ - عباا لهز از ا ری عنوفی دود باب موف سر ج مصادیح (سشه امام ۳-۳ سر رن نوم پفوی بنام متهاح المشکاة که در ۸٩۱‏ بنام امیر علیهیر تألف 1۳۹ ۳ ۳ م مو لبي‌شمسی اد ان محمد بادکانی طو سپی کهازصوقیههعر وف خر اسان بوده و جر ۸٩۱‏ در گذشته و موف درحست بر متازل الساگرین عىدالته اتصاری بنام تستیم المغربین فی شرح مفازل السارین . ۶ مو انا عید! لخرام که تا حدود ٩۶۴‏ زنده بوده و حاشه‌ای بفازسی بر شرح حکمة الاشراق قألیف علامه قطب‌آلدین شیر ازی نوشته است ۵ - ابو القاسم لیشی موّلف شرح فارسی‌بررسالة فی‌الوضم تألیف عندالدین ایمی که در زار بیابان رسانده أست ۰۰ - یج آبراهیم پن سین نورق سیواسی متوفی در۸۸۷۲ که اصوفة خال عمانی بوده و کنایی در ۷ مب یار علیی شیر آژگا که شرحی بر کناب امعات فخرآلدین عرافی بنام آلذهحات پوشته اس . تصوی بنام گلزار ۳ او مد است ۰ پا ۶ ۱ - خید! لغشای میم اسحق مو لف رساله ای دار حوارث طّت چیه ۰ ٩‏ م هبة الله حسینی معروف بشاه میر مولف کتاب آداب سلطنت که از با باه ۳ اک پا مشغول تا لعف آن نو دط اسیت ۹ ۰ م خو اجه محمد موسی ده پیدی_متوفی‌دره +۸ ازهشایخ‌طر یقه#شبندی بوده و موّلّف رساله فی‌طر مقة النفشنندبه و کناب توادر المعارقست , ۱ . نجل جامی لور هجهل ای شیخ محمد جامی 13 در حن‌دسال ۸۳۵ ۴ 5 11 ۳ دار زمان شاجر خ ۳ ف‌‌ بتام ر داشا لصا لین تالیف کر ده ۴ ان عیج و ه اي آزهمه علوم معداول آن ژفااست ۰ ۱ ۷۱۹ _ حو اجه ار اثل ای عبید اثله سبر قذدی معر وف بعبید) 4 ا جر ار ب ي آز زر ؟ه رای + وگ سم تشد یه ی فرن هم بو ده ار بارذاو کر اعات بسیاز | وردماند یر روستای کما ٩‏ ل ان با کوما گران تودیات شین سور ند مبیژ دسست 3 وه تیجا در ۵ب بر ۳ ت-- ۶ ۴ ش‌هما 5نون درسمر ند ژ بارة گاهست و مولانا طتت و الب واضی داز اصحاب لسن فرات نوم ۱ نن او بوده کتابی ور مداقب زی پنام سلسلة العارفین وتف کرالسدیقین نوشته ا.سوویرا در تصوف تألیفات بسیارست از آن جمله کناب تحفةالاحرار که از کتا بهای‌معروففن بشمار میرود و دو رساله جر تعوف ورسالة والدبه ورساله حورائیه شرح رباعی بوسعید ابوالضی و رسالة کلیات . ۳ ب لام نامي که داستان بوداسف و بلوهر را در ۸۱۴ بنام ماطاناحمد ۳ بقارسی تر جمه کی وه است ‏ ۶ - آویس نس تباشاندبی محمد ر ستمد‌اري موف کنجنه رای . ۵ - علبی بن آپی سعید گهچی که از عرفای از زمان بوده ودر ۸۷۷ کتایی دز احوال مشایخ صوفیه بنام « تذ کرةالمایخ » تالیف کرده است . - محمدبن تصیر آلدیی جعفر حسينی هی که ازعر فای-ساسله‌چشنیه دو ده و کتایی در تصوف بطر رقَه خود بنام * محر المعاني > نوشته گذدر د ون | تألیف کرده است . ۷ مس شیخ زیی‌الدین ابو بکر خوافی از بزر گترین مشایش و عرفای نامي ابرآن در اواخر فرن هشهم و اوابل فرت هم و أُ دیشرو آن طریقه سپروردی و مر ید شیخ اورالدین عبدالرحمن فردشی مصری بودء و مرد دانشمند و عارف پارسایی بشمار هسرفت و در بابا زند کی حال جذبه ای درو بدیدآ مد وهمواره خاموش‌بود وسرااجام در سال ۳۳ با ع زر و با شب بخشیة دوم شو از ۸۳۸ صجناعون در گذشت و تخست‌ایرا در قصيةٌ بالین بخالك سپردند سپس جذازة او را بدرویشآ باد بردند و ییاز آن نزديكك عد گاه هرات بخاك سیردند و خواجه شبات الدیر ببر احمد خوافی عمارتءالیبرس خا کش اوساخت . وی شعرفارسی را خوب حي گفته و نز مولفاتی درتصوف بز بان‌فارسی و تازی داود و از آن‌جمله کتابی بدام نهج‌الرشاد . ۸ - اعقوب بن علمان بن مجمود بی محمد غزوی چرخی معروف ابعقو سب چرحیی (تشیندی آز اصیحاب‌بیاءالدین #شیند و از مها بان‌معر وف‌ساسله قوش بل وه ده ده در دی شام رح از درك عزرتدن و لا دت تاشت ۳ سرد ون درشس از ساکن نثر رن ثهم دث_ثِ تث_ ۲۹ بود و سر افبجام در حصار شادمان در ۸۵۱ در گذشت و عبیدال احرار عارف سشیور این. فرن خایفه و جائدین او بوده است ووی را درزبان فارسي تالیفات چندست از" تجمله تفسیری که پنام تفسیر یعقوب چرخی معروفست و در ۸۵۱ پابان رسانیده و رسال انسیه در تصوف و کناب روایح وشرح ریاعیان . ۹ - شهاب الدیی بی شمی‌اندیی عمر زاولی دوات آبادی از رده دوأت ‏ باد د کن بود ودرسواني در دهلی ژستد و در آنجا دانش آموخته است . سپسدد ژمان اسنیلای‌اهس مور بهندوستان از دعلی بجو تیور رفت و در دربار یر اهیم شاهش ری (۸۵۶ - 2ع۸) اعتبار باقت و قاضی آن دبار شد و سپس بمقام ماك‌العلهابی سید ودد حدود ۸44 در گذشت . وی را بزبان تاژی وپارسی موّلقات‌چندست از آن‌جمله‌حواشی بر کآفبه بنام‌الارشاد وشرح اصول بزودی وبحر مواج درتفسیرفارسی که بنام‌همان‌پادشاه آوشته است . ۷۰ - جالالاللینی فجمد بن صددالدین اسعد دواني کارددنی معر وف بعلامة دوانی یکی از زر گان علمای ایران و معروفترین دانشمند فرن نهم بشمار میرفته و چون آخرین کسیست از بزر کان علمای این کشور که جامع هم؛‌علومزمان خجود بووه شهرت و امتیازخاص دارد . پدرش‌فاضي‌دوان قصبه‌ای نزديكث‌کازرون بود ووی در ۳۹ سبال +سپر ولادت بافت وتخست زد بدر داش آموشت وسیبس برای تکمسل معلومات خود بشیراز رقت و در مدرسه مولائ مس الدین کوشه کنار وعولا حسن‌شاه بقال معأو مات شود را تکمیل کرد و نیز از شا گردان مولانا همام‌الدین گلباریوٍلف شریح طوالم بوده و در حدیث ازشا گردان شیخ صفی الدین الحی بوده است . درجوانی چندی وزیر بوسف بن چهانشاه شاهزادة قرا قوبنلو بوده است و سپس درمدرسة بیکم که بعد‌ها بنام دارالاشام هعر وف شده است تدریس کرده و سالپا مدری آن مدرسه‌بوده ویر ضمن سارهایی بگلان و کاشان و بین‌النهر دن کرده و چوت بادشاهان آق قو بدلو فاری را گرفتند قاضی فاري شذ و مخصوصاً احمد بادشاه وي را سار کرامی ستاشت ِ ساطان عجمد ۱ مان برای او هد با و تیف می‌قررسساد و جونی قاسم ی لش بر نا که ۱ نثر قرن هم در فارس آستیالز داشت جو سبط دشمبی 5 ۳ مىان او و ای بأدشاه. بوده آو و در تمد اند و مال بسیار آزو گرفت ۶ سر انعم از تیر را شش »و در ن » ۵ بلاروسرون رفت و چون ابواافتح‌بيك بایدر شیرازرا گرفت از نا بکاززون رفت و درراه‌دریل | بگینه باردوی ابوالفتح بت رسید و او بوی احترآم بسیاز کرد و سس از چند روژ درماعرجب ٩۸‏ در ۸۷ ساگی باسهال در گذشت و جازم او را بنوان بردئد و درجوار شیخرعای دوانی بغاك سپردند و ا کنون قبی او در دوان معروف و زبارتگاهست . تاریخ رحلت او را بخطا ٩۰۷‏ و ۰۵و ٩۷۰‏ عم نوشته‌اند ولی فطماً در ٩۰۸‏ در گذشته‌است. علامة دو انی در همه عاوم زعان خود دست داشته و در سباری مر لفات دزهسان بزر گانایران امتباز دارد و شهر قارسی را نیز خوب مسگفته ودر نش فارسي قدرت کامل داشته و بأك ملسله کناب و رساله بزبان فارسی‌وتازی درعلوم‌مختاف نوشته که فهرست نها با رقیب حروف ها ازین قرارست : اثبات الواجپ قدیم " اثبات الواجب جدبد که در گیلان نوشته . انموذح الملوم با موضوعاتالهلوم که درده علم‌برای سلطان محمودنوشته‌است ؛ بستان القلوب » تسس سورهالوحمه والاخللاص » هسیر سورة قل با آبهاالکافرون که در ۵ در پندر جرون بایان رسانده » کفسین أْبة با بنی آدم خقوا زینشکم عنهه تفسیر اسماءالحستی > تعلیقة علی‌الانوار لعمل‌الابرار اردبیلی * تفسبر قلافل (جمع‌فل‌زیر | که سورة اکافرون‌والاخلاصو المموذتین راشرس کرده واین‌سه‌سورهرا باهمقالاقل‌میگوشد)» ار بفتالعلم * حاشیه بر شرح فجرید ملا علی فوشجی » حاشية قدیم جر بدالکلام * حاشة جدید تجر ید اللکلام حاشیة احجد تر بد الکللام * حاشیه مطالم در منطق بی حاشهٌ هیرسید شربف گر کانی » حاشیة شمسعة عنطق دبیران ؛ حاشیةٌ اتوار شافیه» حجاشیه بر اشارات ؛ حاشیه برتیذیب منعلق , حاشیه پرشرح عضد الدین ایجی برمنعهی السواوالامل این‌حاجب , حکبه‌العینحواشی پر شرح| داب اژشمس‌الدین محمدین اشرف حسنی سمرقندی تألیف کمال الدین مسعود شروانی ؛ حاشیه بر شرح تجربد » رساله در معثی عدالت بقارسی * رساله دبوان مظالم بفارسی ۶ وساله عرض با عرس نامه بفارسی*رساله دربععی ازسواأنجوشت ارس ععر وف صسحه وحصداه رسالهدرائبات تکام خی نتر افرن ثم ۱ ۱ ۲۹۷ وسالقفی‌منشی‌قوله | التقطة تحت‌الباه» ردبر رساله درتحشیق محکوم علیه بودن حرف از | نو اسبحق قاضی‌شبانکار ء عرسالّفی اعتی اضات عشره در تعر بف مشتاریعلم آزخطیب زاده و جوا ان آزدوانی مرسالقفیافعال العناد درجواب سوّ الات‌سعدالدین‌محمداستر آبادی که درسفر کاشان نوشته * رسالة افعال له سیحانه وتعالی کهدر۳ه تلف کردهبرسالقفیایمان فرعون ۰ رسالهفی الشییمات لو أقمةفي دعاءااساوتهرسا له جی رو اختیا رارسا لقالنهلیلیهدرشرح لا آله‌الاانله که بنام اوزون‌صین(۸۸۳-۸۷۱) نوشثه » رسالة الحوراء والزوراء کعدر۸۷۲ بیابان رسانده , رسالة في مستلة خلق‌الاعمال که بخواهش معدالدین عحمد استرآبادی در سق و کاشان نوشته , رساله العشربه که با مولی‌اس‌الموید نام برای سلطان بایزیه‌آل عشمان‌فر سماده است » رسالة فی‌عام‌النفسر * رسالة ی مسالل القتون » رساله قلعبه * رساله درتعر یف کلام مو اقفه‌ضدالدین امجی * رسالةالزوراء که در روضه امیر اله‌ومنین علیی(ع) بکروز سریا ایستاده و نوشته است » سوادالعین , شرح هیا کل‌النور درحکمتاشراق» شرح بر زوراه , شرح تهذیب‌المنعطق والکلام تفتازانی , شرح رسالة فی جوهرالمفارق تصیرآلدین طوسی ء شرح عقّا ید آلعضدبه بقارسی که در زبیع‌الاول ۵ درسرولن توشد و آخرین تالیف اوست * شرح سی فصل خواجه تسیر الدین‌طوسی " شرح کلمت الشهاوه شرح دساچهٌ طوالع‌الانوار بیضاوی » شرح قصيدة الائية فی احوال النفی از ابوعلی بغدادی * شرح رباعیات ؛ شرح غزلی از حافظ . شرح بیتی از حافد " شرح بیتّی از گلشنراز » طقات‌الجلالیه شامل حواشی شرح جدید تجرید و حاشیة شرح مطالع و در سا آهدر و بهای‌مسر عصشز الدییی ۳ ازی که شرهیانشانن ردو بدل شده ء اآعشر الحازله رد بر عیر غیات‌الدین عتصور بن محمد شیراژی در مبجموعة الر‌سایل ؛ توامع‌الاشراق فی السکمة العملية والمنزلة والمدنية فیس کارم‌الاخللاق که برای نصرقالددین حسن بيك (۸۸۲-۸۷۱) نوشته و بنام اخلاق جلالیهعروفست ورایسترین کناب قارسی آوودرضمن یکی از معروف‌تر ین کتابهای اخلاق نز بان فارسست . ۱ -. قاضی هیر حعیی بی معیو الدنی حسینی آرهدکگ میبدی متحلص بمدطاقی دعر وف بقاضیی میجدی مشمور ترین شا گردان علامةٌ دوانی و مکی‌از عاء‌ای ۷ هرن هم تامی‌فرت نهم ابران بوده و در جواتی در شیراز پتصیل دانش افات داشته وسپس بعیبد ترديكک بزد ولادتگاه خود پاز کشته و در آنجا منصب قضاوت یافته و سپس‌قاضی یزد شدء و در شمن متصدی اوقاف آن شهر بوده و سر اتتعام ور سال ۶4٩شاماسمفیل‏ بواسملة اختلاف عقدظ دیتی که با او داشت وی را کشت و اینکه برخی رحلت او را در * ۷ ۳ ۵ نو شمهاقد درست نس . ای مسبدی گذشته از ینکه در فارسي و رب عی گفته در تشر فارسی ثیل نو سندة زبردستی بوده و ىاث عده مولنات مصروف بفارسی و عربی دارد ء معروف ترین تالیف آو شرحیست که بر دبوان امام علی‌بن آبی طالب (ع) نوشته و بشرح دیوان حضرت امیر معروفست و در ماه صفر ۸٩۰‏ بایان رسانده است و دیباچهٌ مفصلی بمذاق صوفیه بر آن نوشته که گاهی آنرا جدا کاند نوشته‌آند و بنام «فواتح» امیده‌اند . کتاب معروف دیگراو شرحیست بتازی برهدابة اثبربه که از کتابهای بسار واسست ودیگر از مولفغات‌اوست: حاشه شمسیه درمنماد؛ شرح حکمالمین , حاشیه بر طوالم در کلام » رساله در فن غربب‌معما * شرح کافیه في‌النحو ابن حاجب بنام مرضی‌الرضی » شرح کاشن‌راز بفارسی,جام گیتی‌تمادرحکمت بغارسی که در حلب بنام سلعطان سلنمان آل عشمان 5٩۷ ٩(‏ . ۹۷2) تالیف کرده است؛ فعمیات : منشات , #- عبد) لمق‌می بن صفیی ا لدین پن عز بز ا لدبن بن هحییی ادلی بن نعدت 1 سیش بقاموی و شمگیر کر کانی پادشاه ععروف آل زیار میرسیده از عوسیقی‌دانان فرن لهم_ بودد و کنایی در موسیقی ثالیف کرده است بنام «بهجالارواح» . ۳ - عاامه عغیاثك الدین <مشید بی مسعوث بر محمود طبیب کاشانی کی از معروفترین علمای رباضی قرن نوم بوده و در ۸۷۲۵ مطره‌ای برای «بباحات وهپندسی اختراع کوده است و الم سث رصدخانه سمرفد را که سراخت و حمعی از علمای ریاضی را پانجا جلب کرد وی را نیز پنسا برد و در ۸۶۱درتالیف زیج الغ‌بيك شر کت کرد ولی در مین آثدا در گذشت واشکه برخی رحلت او را درسال ۳۷ نوشته اد باشباه رفتهاند . عیات‌اادین جمشید بز بان تازی و فارسي مر لفات «سماژ در علوم تشوقرن زا ثٍِِ ۲۷۹ ریاضی دارد از آآن جدلله است : مفتاحالحساب که برای الغ بيك تالیف کرده ء رساله درساخن اسطرلاب » زیم : تلخصی المفتاسج کهمختصر ی ازهمان مفتاح الحسای‌اوست؛ رساله ور ابعاد و اجرام سماوی؛ رساله استخرامم سجب بگذرچه » یج خاقانی » سلم السماء فی‌اشکال‌ماوفم للمنجمین‌فی‌الامبعاد والاجرام » تزهقالحقایق درتقویم کوا کب . ۶ - زعقوب‌بي مجمدبن علی‌طادس که از علماي رباضی قرن نهم_بوده و کتایی شام کندالمراد فی وفق الاعداد قالف کرده و سپس رسالةً حساب خودر ابفارسی اژآن استشاط کر ده است . ۵ -قصیح الدین بن‌عبدا لطر بم فظامبی منوفی در ٩۱۵‏ نیز از علمای رباضی این فرن و از نزدیکان سلطان حسین بایقراو علیشیر بود و چندین شرح بر کیب رداشی و هیشّت نوشته واز ان حماه است قطع الا توار » شرح بست پاپ خواجه آصبر الدین طوسی که بنام امیر علیشیر تألیف کرده است و رساله دراسطر لاب . ۲ - مولاناز یی ا(دنی یاعاه] ادش علی بن محمد قودجی دعر وف بهلاعلی قوشچی از بزر گان علمای هیئت و رباضی فرن نهم ومکی از معروفترین علمایر باضی ابران بوده‌است . پدرش از در باریان الخ‌بيك بوده و وی نیز از جوانی در خدمت وي بسیار مقرب بوده چثانکه او را پمر خطاب می کرده است‌و در در بار آو عنصب‌فوشجی داشته و بهمین جپت بملا علی قوشحی ممروف شده و در ریاضیات شا کردسلاحالدین موسی‌معروف بفاضی زادهٌ رومی عالم‌عروف ریاضی آن زمان بوده‌است وازسمرقندبرای تحصیل داش بکرمان رفت و شرح تجرید خواجه تصیر را درین سفر تالیفب کرده است و چون بسمرقند باز کشت الغ بيك اور مامور رصدخانهٌ آن شهر که در ۸۲۳ ساخته بودئد کرد و درین زمان در حر کات قءر تحقیقاتی کرده است و یس از کشه شدن عداللط یف از سمر قدد بر یز رفت و ترد ساطان حسین آق قوینلو تفربعافت و از جالب او مادوز بت بدر دار سلطان میحمد فا نح ال عمانی رفت و در انجا وساله هت شور اتالیف کر ده ودر۸۷۹درشپر استانمول در گذشته است واینکه برخی رحات‌او رادر ۸۵۷ نوشته‌اند چارست نسسدت - «الاعلی فوشحی بل عده کب ۳ رسایل دزر تاش ات ام ۱ ث_ِّ ثثر افری . فهم وحکمت و غیره تالف کرده که مهمتزین آنها بدین گونه است رساله در حساب* رساله در هیشت معروف بفارسی هیشت , شرح تجرید المقاید خواجه‌تصیر الدین طوسی که در کرمان پنام ابو سعید تألیف کرده » رسالة فی حل!شکال القمر که در باژ کشت از کرعان سمرفند براي الم سا هدید برده است » رسالة ما اناقلت من عبارات مطول » رساة المعمدیه فی‌الساب 4 بتوسط رسولسلطان مد د فاتح از تمو یز مرای او فرستاده * رسالة في موضوعات ااعلوم » تعلدقه بر رسالة اوح قاضی عضدالدین ایسي » سلمالسماء شرح زیج الم با که معرو فترین قالیف اوست شرح شافیه ابن الحاجب بفارسی * عنقودالژم اهر فی نظم الجوار در تصر یف رسالة فتحیه با مقتتحبه بتازی در هیت که در جشکگ آوزون حسن با سلطان محمد فاتم تألیف کرده است * قانون نامه چین و ختا که در سفری که از جانب الغ بيك بختای رفته مشاهدات خود را توشنه است » شرح‌کافیه في النحو این حاجب بفارسی * محبوب الحمایل‌فی کشف المسایل ؛ سرةالةلوب فی‌دفم الکروب‌درهیشت. ۷ م فلاعآ لدیی‌عبدا لقادر بن حسن روبانی لاهيجي از علمای رباضی و هت و از شا کردان علاعلی قوشحی بود و جد اول زیج ال بیکی را بطول لاهیجان تحویل کرده و تخست در کبلان مي زرسته و سپس بدربار ساطان حسین بایقرا رفته و از آن پس در عرات معلم مدرسد شاه بوده و همانجا در ٩۳۵‏ در گذشته است . وی موف چند کتاب در ریاشی و هت و تجومست از آ تجمله : تفه نظامیه دراب که ثامنظام الدیین ساطان بحبی کیا در حدود ۸۷۰ تالیف کوده " زیج ماخص میرزایی که در ۸۷۹ نام ساطان میرزا علی از بادشاهان کلان ترشب داده و انرا ملخص میرژایی نام گذاشته و سپس این زیج را در حدود ۸٩۱‏ بابان رساتده است . ۸ سب حسیی بن‌محمد ز یدق <سینی ازمنسمان حلوب ابران رده و موف کنایست بنام دستور المنجمین که نام اصرةالدین سافر شاهین تورااشاه‌آزملوكهردز که ازسدید خر با مب 5 بادشاهی کرده سا بان رسانده است , - (حمدبن حیلدر بن محمد شیر ااگ مولف رساله در اسطرلات که در ۷ تالیف کرده است . ۰ سم میجه‌دخلیی حسیی موف واعدالعنل درخسات . ۱- سیدر کی آذدین بن شرف لدین حعینحشیشی آهلی‌یز از علمای ریاضی و منجمان این قرن بوده و در روز پتجشنبهةٌ ۲۷ دی حجهٌ ۸۰۰ ولادت افته و در سال ۷ در شرا بوده و سیس بدربار ساعاان حسین بادقر! بهرات رفته و لنابهای چند در ریاضیات وهیمت نوشته از آن جمله : پنجاه باب سلطاني در اسطرلاب که‌درهرات در " ربیم‌الاول ۸۸۶ بایان رسانیدء و زیچ جامع محیدی درتنقمم ژیعم! بلخانی‌خو اجه صیرالدین طوسی که در ۸٩‏ سنام ابو سعید ور کان بایان وسانیده است . ۲ . مس ی المعالی‌ممدمد لیا کر گسالی مولف دساله در رفم شبهه ممای شدنْ زحل بکرة ثوابت ومقتاح بیست باب اسطرلاب خواجه تصیررالدیین طوسی کهدر ۷ تالیف گرده است . ۳ . پدرطبری مژّلف شرح سی فصل خواجه تصیر آلدین طوسی کهدر ۸۷4 تالیف کرده و حواشی پر اقلیدس . ۶ - هماك) لد ین ان جمال) لدین بخارگ از علمای ریاضی محاصر ال پیك بوده‌و کتابی در تسپبل‌قمر تالیف کرده است . ۵ .انا ع! لد بن بیحبیبا !4 حسينی مولف‌شر ح‌بیست‌باب خوأجه نصیر الدیین طو سی در اسطر لاب که در ۸۷۳ تالیف کرده است. ۱۳۰ - حسیی خظایی +نجم بتظیب که در نجوم و طب و ساب دست داشته ومو لف کنایست بنام تحفة‌الساب که درنقعدة دهم ام سلطان با یز مد بن سلطات میجمدفا مج بمأبان دسانده است . ۷ - مو لا نا میعمودبی محمد دعر وقه امیر ۴ که «ولف کتامست بنام‌دستور ااعمل گی اصب«یح ااندول و آن شیر تدست لزن زر تچ لم براك کهدررچب ‏ *۹ بنام‌سعلان با ۶ ید بیاران رسانده است . ۸ . مجمو 3 بین دیجم بن و اعاردستاای دوف شاه در همست که سرا ۳ ای ۱ شات‌الدین سیداحمه هروی تالیف کرده است . ۱ ۹ -- محمد بی‌سلیمای بر سوی‌معر وق‌با قاز اده از علمای رباصی خباله عژمانی بودء ومو لف شرحیست بر بیست پاپ خواجه تصیر الدین طوسی که‌بنام ساطان بايزید دوم(4۱۸-۸۸۹) نوشته اسب . _ ۷۱۶۰ _عاز» کر مایی 1 وی ندز از علمای رباضی خالگ عشمانی بوده و وساله‌ای در تصنیم اسطرلاب بنام‌همان سلطان با بربد تالیف کرده است . ۱ - محمود بن قواعقاضی دالشتانی‌ممروف بمحمود هروی هیوی مولف ما بی در هندسه ینام فواید جمالی که بر ای ساطان جمال آلدین حسین توشته و آن ترجمه‌ایست از رسالهُ عربی شمس الدین سید حکیم سمر قندی پنام اشکال- التاسیس کهدر ۵٩۳‏ تالیف شده ونیز رسالة الغبائیه رانالیف کرده‌و در حدود کوب حی زسته است . ۲ ۶ - عأبیبن احمدقاضی شوشتری که فالنامه با قرعه‌نامةٌ منسوب‌بامام‌علی آین‌موسی‌الرضا را ترجمه کرده است. ۳ عم آبی مهیون مولف فردوس التوارخ که در ۸۰۸تالیف کرده است. 6 - ابو المحاعن حسین بی‌حسن گر گافی از عامای یمه آواخر قرن‌اهم و اوابل قرن دهم بوده و مولف تفسیریست بفارسی بنام جلام الانهان که یکی از معروفتربن کتایپای تقسیر یز بان فارسیست . و - یل #هین | ند ان «حهد بن عبك !4 بن محمد آچعبی حسنی <سینی صشو ی که در ۸۳۷ در انج فارس متولد شده و در حدود ٩٩۵‏ در گذشته ودو کاب بقارسیازو مانده است یکی شعب الایمان در اخبار و دیگری جاهع البیان فی نفسیر القر آن . ۲ - فتاه بن احمدبن محدود شهر ستا مي مولف تحفة الائمة العله فی احکمة العملیه . ۷ - 8 421 محمد موسی ذه بیدی تقشندی_ از مشا یم ار هه نقشتدی وده ودر ۸۰۵ در گذشته و تالغات چند در تصوف دارد از آن جمله رسالة فی بسان طر یقه لمقشمند به و توادرالمعارفی ۰ تشر قرل هم ۱ ۳۷۳ ۱:۸ - امیرچشر طفر آنی که از متصوفة خالگ عثمانی نوده ومولف کنابیست در تصوف بنام آئیسالعارفین که بخواهش علی داشا از وزرای بادشاهان | عشمان‌نوشت» وخود آترا شر کی ترجمه کرده است . ٩‏ - جدال! لد ان محمد ی محمو دشهر ستالیی مولف رساله‌ای درمنططق ۰ قواحالدیی نوسغبی حسی حسيني ردمی معروف بقاضی زاذه. از دانشمندان مقیم خالم عثماتی که پس از ٩۰۰‏ در گذشته است ومولف کتایست بنام احکام ااسللاطین . ۱ - مو لی کر الل4 بیاحمد_کهوی نیز در خاك عشمانی مقیم بوده و دد ۵۶ در گذشته و مولف کنایست بنام «نپج‌الرشاد که پنام سلطان محمد فاتح بپابان رسائده است , ۲ - اماخعسادا لدیی ابو | لمظفر ان‌ظهیر الدنن عحمد اسفر آینی ملفي پشاهفود_متوفی در ۸۷۱ مولف اج الشراجم فی‌تفسیر القر ان تلاعاجم . ۳ .. هپرشم سآلدینمجهدبن شریف<سینی گر گالی پسر میرزا سید شرف گر کانی دانتعند معروف فرت هشمم بوده وجر ۷۰۶ «لادت بافته ودرشیر اژحی ژ سته ودر ۸۱ با با۳ در گذشته وظلاهرا درست‌قر ین ثاو بخ رحلت او ۸۳٩‏ است .وي آزعلمای تامی زان خوه بوده ودر همه علوم متداول ژمان دست داشته و کتابهای چند در قنون مختلف بزبان‌های تازی و پارسی وشته است از جمله دو رساله بدرش را دد منطق که بکبری وسفری‌معروفست بنام دره و غره بفارسی ترجمه کرده و دیگر از مولفات اوست: شر ح‌عدابة اثیربه سحأشیه بر شر حقد رم تجر ید » شرح‌ارشادالم‌ادی‌تقتازآنی که‌در ۸٩۳‏ در شیر ازتالیف کرده , شرح فواید الیائیه قاضی عضدالدین یی در عحانی و بیان . ۶ -- عبد الرژاق بن عبد الکرنم بر عبد الررال طبیب کرمانی مولف کتاب شفاء الاسقام در طب که بنام علیشیر تالیف کرده است . ۵ هجو ۵ بی‌دحمدد لشادشر وانی اما از مردم آخربایجان بوده و بخال عدْمانی و فد ه دز تیا سکن شه و در طب و هعد‌امایت دست داشته ۲ کتاب «عصر_ی در طب نوشته وئیز کتابی نام کمال نامه. که در ۸۶۱ پابان رنانده و کناب دیگری بر کی.در جواهر بنام تحفة مرادی که برای سلطان مراد آل عشمان بایان رسانده ۳ ۱ - عیاث] لد نن محمد بن عالاع! لد بی هبه ل(4‌سبز و ار ي‌معر وف رخیاث طبیب مولف فواشن العلاح درب که در رییع‌الاوز ۱ ببادان رسانیده وسسی خلاصه‌ایاز ان تنام ژ یدة فوافی العلاح فر داخته است . ۷ - نام متشهیی نیز از پزشکان فرن نهم بوده و کنابی «رطب‌بنام کنج اسرار باسم مچیرالدین ابوالمعالی محمدین معتزین معتوش طاهر در ۸۷5 تالیف کرده و رساله‌ای در حسن نان نوشته است . ۸ - غیت الدبن بی‌محمد متطبب اصفهافي از پزشکان عقیی‌خا عشمانی مولف مر آت الصبحه که بنام سلطان با بزید دوم آل شمان در ۸54 تالف کرده است . -- بییاءا لد لی بی هیر قوم امد لی قا سیم نور بخشی رازگ که مب او را برخی بباءالشوله نوشته اندولی ناه بهاء آلدین درست ارست و جنان عمنماید که وی پسر سید شاه فاسم نوربخشی پسر سید محمد نوربخش موس معروف طریقة توربخشی در تصوف بوده باشد که خلیقه و جانشین پدر بوده و در طربقت لقب فیض بخش را اخثیار کرده ودر سال دم در گذشته اسث و میر بیاوالدینمولف کنا سست در طب نام خارصة الشجارب که درطرشت نزدیاث ری همان قصیه‌ای کهدرمفرب‌طهر ان بنام درشت‌همووفست) درسال ٩٩۷‏ تالیف کرده است . ۰ - خو اجه عساین آلدانغلی‌تر که اصفها ی ازسشاعیر حکمای صوفی مشرب قرن نهم بوده نخست در اصفهان می‌زبسته و بندریس وتالیف می‌پرداخته وسپس قاضی بزد شده ودر آن زمان بدخواهاش از برخی مطالبی که در تالیفات خود آورده است باو تپمت بد دینی‌زدند و پپمین جهت شاهرخ وی را بهرات خواندوعلمای‌هرات تبز اورا قکقسی گردند بجز ر کن‌الدین داود خوأفی مزاف حاشیه بر شمسیة متطق که شر قرن لبم ۱ 0 ۱ ۳۵« از شر کت درین کار شود داری کرد ووی از ناچاری عتکر گفتار خودشد وسر اتیجام طر هر ات در ون ره +۳ با ۳۵در گذشت وبازماتد کان او که حزوعلمای معروف‌بوده‌آند پس از وی تا قرن بازدهم در اصقبان می‌زیسته و بیشتر عشصب فضاوت آن شپرراداشته اند . وی را بز بان قارسی درعلوم مختلف ومخصوصا در حبکنت و تصوف مولفات بسیار است از آن جمله شرح فصو الحکم و کتاب مفاحص و رسالهٌ اسزار السلوة و شرض قسيدة این الفارش وضوه اللمعات در شرح لمعات و اطوار صوفیه یا اطوار نز منظوعات صاینبه و رسالهٌ قطه وجواب هتوب امتر رضا . ۱ ۱ - صدرآلدیی امیتی‌هروی از مورخان اواخر فرن نب و اوابل قرن دهم بوده و از شعرای‌نامی زمان خود بشمار میرفته و موف کثابیست در قاریخ اوایل ساطنت شاه اسمعیل صقوی که یام #فتوحات امینی هروی» معروقست وظاهر ارام سال ٩۱٩‏ رادربردارد. ۲ نظطام بن کال بن جمال بی حمام‌هر وی نو جمال الدبمحمد بن ام هروی معروف بابن‌حسام‌شاعر معروف فرن هشتم بوده ووی ایزباین‌حسام شهرت داشعه است وموّلف شرخیست برتصاب السبیان منظومه معروف ابواصی فراهی در لغت تازی ببارسی . ۱ ۱3۳ مجمد یی جلال ی سلمان ها که وی نیز شرحی بر صاب ب السبیان زوشده وظاهر 1 درقرن تم می ز ستّه است . ۶ .- بدا لطر بممحمد نی فصیح بی میدمد دشت پیات کش برصاب السدان نوشته و اهر وی هم در فرن نم می‌زیسته است ۱ ۵ - جسیی زرم مجتبرل شاه‌فنار ی از خاندان معروفي ۳۹ دادن شاب بوده و چون جنش از مردم «قنار» میحله یوآنیان اسیّنبول بوده: است, خانواده‌اش باین نام معروف‌شده‌اند و چندتن. از داشمندان معروف دزبار عشمانی. از ین شاندان بودداند ۳ تحمله جدش شمسآلدین ءحمذ ین حیمزه فنازی متوفی در ۸۳۶+ حدرشی‌منخمد شاه این شمس الدفن قماری‌عتوفی در ی ۸ ویر آدرثٌ نز دن ألدووم- مجمذ بن+حمد شاد وم زار . تلو قرن نهم عالاه آلبین علی بن بوسفن بن: شمس آلدین و دو پسر او میبی الدین محمد بن علیبن بسویفه ین شمس الدبین وعجیی الدین پیر حجمدین علاه الدین. علی فناری ازین خانواده معروقند و وی پنام حسن چلبی نیز معروف بوده زبرا که از پیروان طربقه مولوی در استانیول بشمار میرفت و وی مردي دانشمند و پارسا بود وهمه عمی خود را وقف داش وصادت کرده است و ازشدت بارسایی جامذ خشنعی پوشیده و بر چپاریایان نمی‌نثسته و با تپی دستان و صوفیان نشست و برخاست داشتهو بهست درشهر ادرنه سا کن ومدرس مذرسه حلسة آن شهی بوده و برآی فحصسل داش از سلطان محمد دوم سوسط بسر عمش فولی علی‌فناری که قاضی عبسکی بوده احاژه گرفته و سصر رفته است و سلطان محمد دوم اورا دوست نمی داشت زیرا فهحواشی کناب التاوی خودرا بنام‌پسی ساطان‌مسمد بایز بد توشته بود و سی از سفر مصر بحج رفت ودو باره بشاك عثمانی باز کشت و در مراجمت ساطان‌محمدبرو برسر اف مدوتخضت تولیت مدرسٌ ازنیق وسهس تولیت یکی آزمداری هشت کانهٌ اسثانبول راباو داد و وی بریکی ازحجرهه‌ایآن مدرسه منزل‌داشت وهمواره بسحد می‌رفت و تاج بر سر ی گذاشت و ردای خودرا برسر ميکشید و سپس سلطا با یزید دوم چون بسلطنت رسید هوروژ هشتاد درهم برو‌قرر داشت و وی بشهر پروسه‌رفت و در | نا سا کن شد ولی‌در همین میان دردد۸ در گذشت .وی ازدانشمندان نامی زمان خود بوده ودرعلوم متداول آن مان دست داشمه و بز بان بارسی» تازی تالف می کرده است ار آن حمله حاشیه بر«ول وحاشیه بر تنقیم الاصول صدر الشر یمه و حاشیه بر شرح مواقف سید شریف کر کالی وحواشی بر تلویح تفتازانی و کنابی درمسایل روایت و کلام بزبان فارسی بنام۱المطالب العاله»آژومانده است . ۲ - حکیي‌شاه مه حمد ای حاسج مبار شاه کر اج بم مار تکمجعل قز و پنی معروقه بحکيم شاه محمه از متاهیر دانشمندان اواخر فرن نهمو اوایل فرن دهم بوده و فخست در سر از میز سمه وازشا گردان علامه دو آنی بوده است و چون ددرآش بش بودها ند در عمط سس داشنه رحپوسي بیکه رقم و جدلی ار | تسا میجاوز ور چون مولی این المژژید که ازعلمای «مروف دربار با بزبددوم(۱۸-۸۸۹)یادشامتشیا ی بوذه است زد آن بادشاه اژ وي تسین کرده یادشاه هز بور وی را از که بامتاثبول خواسته و پزشك دربار شود کرده و روزی صد و پست‌درهم برای او عقرر کرده استرو ازین قرار پیش از سال ٩۱۸‏ ازسکه باستانبول رفته و بپمین جبت از علمای زنان سلعلان بایز بدبشماو میرفته ودرزمان ساطان سلیمان (۹۲۹ - 3۷4) در گذشته است . حاح خافه رحلت او را يك جا در حدود ٩۰۷‏ وجاي دیگر در۳0٩‏ وشته اسث و این هردو ار یش نادرساست ز مرا که ۹*۲ شش سال بش از مرگ استادش علاعة دواتست و این‌عمکن تبست و۹ عم5۸ سال پس‌اژ هر کي دوائست و این نیز بسیار دور ميی نماد که شا گردی ۵۸ پس از مرگ استاد خودزنده ماندم باشدو خوددرترجمهمجالس النفایس تصریحمی کند که در ٩۲۵‏ در ر کاب سدان مایم در مصر بوده و آن ترجمه رادرساز ٩۳۷‏ بایان رسانده است و ازین فرارمی بایست در اوایل فرن دهم و پس از ۷ ور گذشته باشد . حکيم شاه محمل درهمهٌ علو م زمان خود دست ذاشته و بدو ژیان قازی و فارسی تالیف مي کرده از جماه مولفات اوست : لغسیر سورة النجل نا آخر قرآن » ربط السور والابات * حواشی رتعافت‌مولی خواحه ژاده , حواشی‌برشرح لمقاید المضديةٌ دواتي » شرح ایساغوجی » شرح کافیه " شرح الموجز فی الطب» حاشمه بر شرح العقاید تسفی. ترجه حيوة الحیوان کمال الدین میحمد بن موسی این عيسي دمیری متوفی ور ۸*۸ بنام حبوة آلاسان که برآی سلعلان سلیمان ثرجمه کرده است * ترجه مجالس النفایس علیشیر نوابی که اصل آن تذکره شعرای فارسیز بان قرن:هم بز بان تور کیست ودرت٩۸‏ ثاليف‌شده و وی در ۲۷کو 4۷۸ آن را ثرحجمه کرده وبراسل کتاب شریح‌حال شعر آی‌فارسی زبان پیش آزء‌لیشیروشعرای معاصر و درا که درابرآن ودر در بار سلطان بعقوب درا ذریا یجان ودرخالگ عنمانی‌هیز سفه‌اند افزوده است . ۷ سلطانجمدفخری بن امیری‌هروی که اونیز دراو اخرفرن‌نيم واوایل فرندهیمیزیستهوازادبای‌خراسانبودموهمان کنابمجالس اف یسرادوزمن‌شاء سععیل ٩۰۷‏ 4۳۴و حگمراتی خراعان سام‌سوزا که درمش خان ازجااب اونیابتداشته -است ام مزا خنسب اه وژیر خر اسان تر حمه کرده و آن ترجه را تاطاف تامه» تم گذاشته بو برخي طالبٍ از آن‌جمله فجلس نپی‌را آزخود براصل کتاب‌آقزوده‌است. "دنگر از موّلفات اوست خجواهر المجایب در احوال شاعرات زبان فارسی که در سند شام عیسی بُرخان تألیف کرده است وتحفة الحب که مجوعً زلبامست که شاعر ان از «رلگ دیگر استقبال گروه‌اند وننام خوانجه سهمیت لد وز در تفر اسان پرداخته ودسگر بوستان خال که فقط شامل مطلعپای غزلیأت سشافست و تا زمان شام مطهما سب ثیز آزیسته وچند مثتوی ودبوان غزایات اژومانده است . ۱۸ ۱ فجمالد ین ار میی از ادبای دردار سلطا حسین بابرا بوده و کتات ۱ ام لایخ تألیف آبن لاثیر مورخ معروف زبان ازی را پنم اوترجمه کرده‌است . "۱۹۹ - قاضي اختیارالدیی حمی بن غیاث الدیی حسینی تربنی معروف ۱ بعاضی اختیار از دانشمندان نامی زمان خود و قاضی حرأت بود و پدرش نیز سمت ناوت داشت . درجوانی از زادء هرات رفت ودرا نجا دانش "آ موخت و دراندك زمانی وک ۱ ترفی ردو بوی برداشت و لش شم در انشا و شعی و هعما دست داشت و در یابان سلطدت ساطان حسین دا بقم | را نخست فاضی هرأت شد و مهس تعنص ول ار رت آو رسد ۱ 5 از فقهای نامی زعان خود و از دوستان بابرهیرزا 7 آموز کار او بود وسیس‌درژمان اسمیألای فحمد خانی‌شیبائی درمقام فضاوت باقی مائد و یس‌ا کشته شدن وی نزاوه که :وطنش بود با کشت ِ بکشاورزی یی بر داخت قا اشخه در آغاژ سال ٩۷۸‏ بنسماری سوء القنیه در گذشب ودرفسبة تریت در عقدره خانواد گی مدفون شد و وی‌بز بان‌فارسی . و هازی مولفات چتب,دارد از آن جمله کتاب افتماسانو‌ختارالاختار واسا‌الاقتباس در حد یه امتال و حکم که دو ۷+ لیف کر ده و مقاعات حسیمی و اخازي‌همایو لن که بر ٩۱۲‏ بپابان رسانده و-رسایل دگر دز 29و تعجو یذ . ۷۰ شاه‌نظامالدیی مجمب خاموش متوفی در +۹ ازمشایخمعروف‌ساسلا ۳۹ شر ترن نهم ششندی در ماوراه النپر و موشد خواجه عبدالة احرار وموّلف کتاب مر آت الابمان بوده آست . ۱ سب شبعاب !اد یی ابو لعیاس باهسی‌الد یی انق محمد اجمدلی مب«مد تن عبداثله بی آبر اهیم بی عربشاه دمشقی حنفی عجعمی معروف یاب عر بشاه با تعجدمیی از زر کان دانشمندان قرن نهم اصلا اعرانی پوده و در ۷۹۱ در دمشق ولادت بافته و در ۳+ که آمیر تیمور دمشق را گرفت و گروهی از مردم آ نجا رآبایران آورد وی‌را با خانواده‌اش بسمرقند پرد و در آنیجا ترد سیدمحمد کی گانی سمرقندیوه‌جمد بخاری و جزری و دیسگران دانش آموخت و بان فارسي و تر کی و عغولی‌را جاد گرفت و در ۸٩۱‏ از راه ختای بمفواستان رفت و از شرامی حدست آموخت و سپس بتوارزم و او آنجا بدشت وسر ای وحاجی‌طر خان رفت و در 4 ٩۸درحاجی‌طر‏ خان بودو از | نا از راه قریم بأدرنه بر خاله عثمانی رفت و جکیازعقر بان سلطان محمدین بایز یدشدوچند کتاب فارسی و تازی را برای او بتر کی ترجمه کرد و متصدی مکاتبات سلطان بزیان تازی و تر کی و فارسی و مفولی‌بود" سیس درع۸۲ بحلب و در۸۲۵ بدمشی‌رفت وا نجا از ابو عبد ال محمد بخاری که از درستانش بود حدیث فرا گرفت ۰ در ۸۳۷ سر حجج و دد ۸6۰ مقاهره رقت و «خصوصاً ب ایوالسن‌این تفر مردی رفت وا مدداشت‌در خا ناه صالاحبه در قاهره در ۸۵۶ در گذشت . این عر شاه بزبان تر کي و فارسی وئازی‌مو لفات چند دارد که معروف ترین آتها کتاب عیایب‌المقدور فی توائب تیمور با فی اشباد تسمورست که مرتضی نظمی‌زادهغدادی دره ۱۱۱ بثر کی ترجمه کرده وشامل فتوحات تیمور وجانشینان اوست واغلب مقاسد ساطنت اورا با حقیقتی تام شرح داده و درضمن اطلاعات گران‌هایی در بارة سمرقند و دانهمندان أن دارد و دسگر ار و لفات اوست قا کبة‌الخاقا و مفا کپة الظرفا که در صفر ۸۵۷ نمام کرده و شامل ده فصل‌مانند کتاب کلیله و دمنه است و از مرزبان نامه تقلید کرده است » دیگر کتاب‌النالیف‌الطاهر فی‌شیم الملكث لظاهر بی‌سعیدجقمق‌وتر جمان‌المثر جم بمنتهی‌الارب فیلعه ال رگ والعجم والعری وتر جمه تر کی‌جواهم الحکابات و لوامعالروایات عوفی که بفررمان ساطان‌مراد مه رت ار ی ۲ ۱ "۳ شر قرن چم چرزمانی که آموز کاراو بودتر جمه کرده است » ثر مه لازی‌مرز بان‌تامه » تر چم تر کی تقسیر اپواللیب سمرقددی ؛ ترجمهٌ تر كي تعبین دینوری » ترجمه تر کی منظوم تعبیی قادزی » جلوعالامداحالجمالية فی حلتي‌العروش العر ببه فده شاءل ۱۸۳ بیت * خیلاب الذهاب الناقب و حواب الشپاب الثاقب , مر اأة الادپ في المعاتی والببان در حدود هزار بت ء غوةالسیر قي‌دولة الترك والتتر + العتدالفرید فی علم‌التوحید منخلومه " عنقودالنصیحه . دویسروی حسن‌بن احمد وتاح‌آلدین‌یا شپاب‌الدین ابوالفضل عبدالوهاب متوفی در۰۱٩‏ که آن دوئیز این عربشاه معروف بوده‌آند هم‌از دانشمندان .امی فرن نهم بشمار میروند . ۲ - افضل‌آلدبی عبدالعز یز بی‌میصه‌دشیر ازی موّلف کتایست د؛ مزارات شیراژ بدام دستورالزابرین که مطالب آنرا از کتاب شدالازار محروف بهزارهزارتألیف جنید شیرازی موّلف عشهور فرن هشتم گرفته است . ۳ - خو اچه جلال آلدین محمدبن محمدبن محموذ حافظی بخاری معر ترش بو اچهم‌عمد پار سا از اصحاب درجه اول قواجه بپاء الدیین نقشبند و از اولاد عبداله پن جعفر طیار و پیشوای نقشبندیه و از مشاهیر عرفای این سلسله بود و در بخارا مسکن داشت و از رجال محترم زمان خود بشمار میرفت در محرم ۸۱۲ عازم حج شد و چون از رود جبدون گذشت بهر شهر و فسبه که میرسید سادات و علما و داشمندان مقدم او را کرامی می شمردته و پس از دسیدن بسکه گرفتار ببماری سخت شد چنانکه در عداری طواف کردو بپمان حال بمدینه رفت و در راه یکی از اصحاب خود را خواست و گفت بنوسد که ظهر روزشنبه ۱۵ ذیحج۸۲۲4 در موقع خروح ازه‌که که با م رکب می رفتم در میان خواب و پبداری جنید را دیدم که عرا-گفت زبارت تو پذبرقنه است و سن انجام روز چپارشنه ۲۳ آن ماه بمدشه‌رسد و روز شجشنبه در گذشت و شمس‌الدین فناری و اعل قافله بر او نماز گزاردند و شب جیعه او را در خوار مزارعاس بفاك سپردند. خواجه میحمد پارسامولف کب ورسایل بسیار در تصوف بزبان فارسي و تازرس ت که معروفترین و مهمترین آنبا کتاب تفصل شرا قرن نیم ۱ ۱ »۳ ۸ . |لخطاب بوصلالاحباپ که بفارسی‌وعر بی نوشنه ودر لا مجطالبی بر خلاف‌عقیده فرقة شیحه است, و بپمین جپت کلم فصل‌الخطابي » را تار بخ رحلت او داسته‌انه و دیگر از مولنات اوسشت رسالة قدسیه درعتاقی وکلمانت :ها لین هشن کد بدسمور علاءالدین مجمدپن محمد بخاری معروف بعطار پیشوای ععروف تقشیندیه نوشته وتفیر فارسی والفصول السته درجدیت وهساتالمارفین درمتاقب تقشنندبه و طر هه آ نها ونز کتاب ها بد جئیم ایو لاس اسحق بل عیجید ین اسمعیل بن ابر اهنم بن ز ید دی قندی دانشمند فرن چپارم را که ذ کی آن گذشت (ص ۲۵) تهذب کرده است . وی جسری داشته است‌پنام خواجه‌حافط الدین ابونصریارسا که او هم از هشاینم معروف نقشمندبه است و نجائشین بدزشد ودر ۸٩۵‏ در گذشت ودر بلخم آورا بالگ سیر دند . ۶ . شیخ محمد مغربی از عرفای فرن نهم بوده و طاهراً از بیروان طر یه شندی پشمار میرفته ومع لف رساله‌است درتصوق نام جهان ثم ۰۵ - شید اسحق حرففی از پبرران طریقه حروفی بوده و ملف کنابیست بنام منحرم نامه که در روزچپارشنبه ۲٩‏ رییم‌الاول ۸۲۸ بپاعان رسانده است . ۰ - خواچه‌عبه الله کاشغری فد ای ازم‌شاییخ طر قهُ نقغبندی بوده ورسایل چناد درتصوف نوشته است از آن حمله : فقر اث * زساله خقیه : منظاومه » مناجات . ۷ م محموذبی محمد قاضي ذاده که از منجمان اواخر قرن نهم واوایل قرل دهم بوده ودرا ٩۳‏ در گذشته وبجز موسی بن میحمدین محمود معروف مقاضی‌زادة رومی منجم معروف فرن تیم و عیدالگبیر بن اوبس قاضی ژاده و قوامالدین بوسف‌ین حسن قاضین زاده بوده است و ءواف کناپیست در شرح زیج الغ بیاث بنام دستوز العمل 1۹ در *4تألیف کرده است و شزرساله‌!ی درر بع میت توشته است . ۸ - تاج آلدبی محموذ آشنوی اژء شا بخ نقشیندی فرن‌نهم بو ده ودوزساله درتصوف ازومانده است سکی بنام غابةالامکان فی‌درابةالمکان ودیگری بشام تاج نامه . ۹ - غیأثآلدین سبزواری از بزشکان فرن نهم بودءو کنابی در قرابادین تا لیف کرده است ۰ ۷۰ م میحمل نی زقس میب هر وی از مشاهیر پزشکان فرن نیم آبرآن بوده ودر هرات میژیسته است ودرپایان زند کی با ظهیرالدین با بربندوستان رفته ورساله تر ادت وصحایت هندوستان رادر آ تساتالیف کرده اس وتبز کتابی‌دراعات و احطا(جاری طبی دارد سنام جو اهر اللغه با پحر ااجواهی که نخست آ ثرا ننام حالال‌الدین ملاك‌دینار ازامر ای زمسان خود تألیف کر ده وسیس روت دبگری از ای انششارداده است . ۱ و سل ان محمد. زن بیس طبیبتر کبس ر+جمدین بوسف سایق الذ کر بوده ودراو آخر فرن تهم و اوایل قرن دهم میزیسته است و با در بهندوستان رفته و در دربارظهیرآلدین باپر وهمایون میزیسته و شعرنیز میگفنه و بوسفی تخاص ميکرده و بيشترطااي طب را بشعردر آورده است وهمین جعة آثاروی سیار م‌روف شده و در قدیم مردم آنرا حنظ هیکرهه‌اند و از جمهُ آثار وی نز بان فارسسیت : فواید الاخاو که دراه تالیف ؟ رده ؛ فده درحقظ الصحه که در یه : تلم رده ۸ و یا الادو : ده که در ۵2 تالف کرده اس » عالامح‌الامراض * ججاهیم المواید + طب توسقی ۲ - محمدبی شیخ هروی از ادباي قرن هم سا کن هرات تودمورساله‌ای درتفال دبوان حافظ نوشته است . ۳ - ماه بن محمود اخجوائی معروف ببابا نعمفالله ازمعاریفعر فای اواخر فرن تهم واوایل فرن دهم ابران بود ودر بابان زند کی بخال تو کبه رفت و در ق شهرساکن شده و بهعین حهة به « علوان ق شهری ۷ «عر وف شده و در آ نیا دز ۰ ۷۲ در کششته و دز بان #ارسی و تازی مولفات چند دارد از آن دیاه تقسبری نام فوانحالااپیه ومفانح لهس لموضحة للکلم القر | نِة والحکماافرقانیه که در۰٩‏ بایان رسانده وحاشه برائوارالتنزیل و اسرارالتاویل تقسیر پیهناوی که در حدود سال ٩۰۰‏ تألیف کرده وشرح ممزوجی بر گلشن راز ورساله‌ای دروجود وعدابةالاخوان‌درتسوف. ۶ او حدالدین عبدالژه حسیتی بلیایی کدرو ی از اولاد اوحدالددن مد ال بلیاتی کازرو نی عارف عشهور فرن هفتم بوده و همان لغب ونام جدش را داشته و بيمین جبت ویر با جدش اشتباه کرده اندواو درفرن هم ميزسته وورحدود سال ٩۳۰‏ ش قفرن پم ار ۷۳ مفتاحالکنوز دررعل ۰ ۱۵ ع] اد یی عبدا تهلي ای دوم ی حمین بیر جندی از مشاه علمای رتاضبی ومیحمسن او خر فرن نو و اوایل قرن ورعم ایر ان او 82 ۲ در ۳-۹ گذشته و فد رجا لنصیر ده سر ۳ج قو ایدا تاه دراب از عماداند ین خدادی که در او اشرن بیحیحة ۱ باب با بان رسایده اس 3 شیر سم منارالانوار اف لنرین نسقیی 1 دنام عد له خان ازيك تالیف کرده است ؛ شرحآداب عضدالدین ابچی, بیست باب درنتويم » مسالك و وعمااك فارسی که ظاهراً در ماه رجب ٩۰٩‏ بایان رسانیده است . ۲ - محمد بن برهان‌الدیی معروف بعحمد قاضی رر وده از مریذان خو اجه عی مدآ له جر از سر لیات و دس ازمر کي وی کناب سلسله‌آلعارفین وتف کر ةالصد شرا در مشأمایی و تو ش.ه است ۷ - طاهر اادین محمد بن شم آلدیی ابر اهیم‌یمی ازشایخ کرمان‌بوده و کتابی در مقامات بدرش که وی نز از اولبای آن دیار بوده است ددیایان قرن هشتم ۳ آعاز گر یم تألیف کرده و کتآت دسگری واه است بشام بم تاد در تار بح م۱ ۱۸۸ - مس دای ان مجمود بن عابی <هر هی یز از مشا یج نژ مان بوده و گنای در «ورامایي حااهر الددن دیجمیل سامق‌الذ کر در «بان سالهبی ۳ ۳ پا و * ار تارف کرده آسیت ۲ هی نمی از _۳ ددآن شاه اجست لاه و ای نو ده و دس اژ آن‌درساتیروان طاهر الدین در | مده است . ٩‏ مر کی آلدبن بحيی نن معپی‌الدین جنید شیر ازگ ازهتصوةه فارس بوده ۱ آدو س .دنه ْ خفف ش.ر آزی تارف مشپوررا که و در فرن هم کتاب سیرت‌شیتم کبیر ا بوالسن دبلمی از ی او سنه و 3 بفارممی روان و (صیح ترجه کر ده است ۰ ۱۹ ت- ابو بر قطبی آشر گ از مورخان اعن زره 5 است که تار مخ شیخ‌او یس‌را جع ۳ جر تب ری ام تالف گرده است . را دق قرنانم . ۱۹۱ - معیی‌الدین لطتزی مولف منتخب التوارسر معینی در تاریخ ملو که شانکاره و هرمز و کرمان و زد و لرستان و ابلشانان مغول تا باژماند کان تور .که در سالهای ۸۱٩‏ و ۸۱۷ قالیف کرده است . ۲ - تجم‌اندب طارهی از عرهای قرن نهم بوده و دز ۸٩۱‏ نَذ کر احوال آبوعبد ال «یحمدین‌صدیق ان محمد سای با اجیجی عارف ههور «توفی در ۷۷جرا که از عردم کجسان 5 دحج از توایم مهر انرود تبر یز بوده است و کی از اسحاپ وی تانج‌آلدین حسن بن حمره شیرازی پلاسی در همان فرن تألیف کرده نود بفارسی سیار خوب ترجمه کرده است . ۱ ۱ ۳ - هیر لمال‌الدبی سین بن مولانا شهاتالدیی اسوعیل طیسی گازر گاهی‌هروی از «تصوفه قرت نهم بوده و برشتی رسایل در تصوف و شرحمنازل السابردن عسداله آاساری را تیف کرده ۳ چنانکه گذشت ٍ ض ۲۳۲ و ۷۵۵ ) اب معروف محالی المشاق را که در ٩۰۸‏ و ٩۰۵‏ تأذف شده است وبرخی بسلطان حسیی بایقر انسمت داده‌انه آژو می‌دانند . ۶ ب برهان! !دزی عبدالله خعلانی از ءشاعیر عاردان فرن ثم بودهودر ۸5۳ در گذشته و چند کتاب در تصوف نوشمه است از آن‌جماه کف الحجاب وشرحلمعات فخر الدین عراقی . ۵ . ذرویش عایی بی «وعف او اهر در از عارفان ین زمالن بوده و کتای در تصوف نام ز بدا اهر بق در ۸۶۵ بایان رسائیده و دز ترحی بر لمعات توش د - خاورق نام نز شرحی بر لمعات عر آثی اوشته وظاهر ] وی نیز در قرن تهم هبز بسته است . ۷ م صللاح‌بی هبار کت بخاری مو لف‌ادس ااطالمسن وعدةاسا کمن درمقامات بهاعآ لین تقشسند . ۸ + او الحسی مد باقر ی ۷ عایی 1 وی 1 در 2 اب کنانيی یی شرقزت مر تِِ ه عشادات بپاع لدتین اند ساعان رساشنله است ثكٌٍِِ_- جر ا لین علی بن حسین و اعظ کاشفی متیعلصی لشتايی شب دا سین کاشفی دانشمند معروف بوده و چنانکه گذشت (ص ۷۶۷ - ۲>۸) در هرات می‌زسته از پیروان طر یقة تقشیندی‌بوده و در۳۵٩‏ در گذشته‌امت و قتاب اسر ارفاسمی‌پدرشرا تخص کر ده و رز آن کتات شحایت عسن ‏ امدسافت و9 ۳ احوال مشا ینم طر «قه‌تقعنندی ۳۳ ۵ * 8۵ اجان رساندنه و کنات اصّا ما لو اف ۳ ار سک وات در ات و شیره 3 کناب دبو ان غرلبات ۲ سندو یی یمود ۳ ایا از, وا تدم اسری ۹ اش ف شرف مث ؟ ر فاروقی هو لب اه اه فدرخان در لغت فارسی که دی ۲ + باب در سخاز | تالیف کرده ات . ۹ص" شاه قلبی « در اور ساجاان دقن تامقر | که ترس اب ای دعر بنام عبید ال خان از , بكك تألیف کوده ات ۰ 1 ۰ 1 "۳ علیی بن‌عید | لالم کاب اژوانشعند انعاوراء الذهر بوده ودر بخار ادریامان فرن رم و آغاز فرن دهم کتاب عر وی #ساژلتال+عاللث با اشکالالمالم تالف آمو عرد نله احمدبن »حمدبن‌تصر جیهالی وژیر معروف‌سامانیان را در زمان علی خواجدحکهر آن بخارا تقارسیی سیاز فصیح ار سیف رده ای ۲ ۲ شاعر ان چذانکه دش آزان ۳۳ اشاره وشت فرن نج ایران مدلاباي که گفته‌شد از حیث و قوز شاعر ان وارسبی رز بان امسباز دارد و زر گان شعر ای این زعاني از مسقر ار ند : ۱ - عماذا لد با نو رالدبی ابو ااير کات عید!لر حمی نی نخشاما لد ین احمد بی. ۰ د ۰ ۳۸ ‌ از مردم محلة دشت اصفپان بود و نسبش از یکسو پامام محمد شربانی و ازسوی‌دیگر بشیترالاسالاماحمد ندم ببل‌جامی‌عارف «شرورفرن ومیجم هعر سیف ۰ شا ئو آده‌ای‌د رخ رحرد سوام سا کن شده دو دزی و وی در۷۳ شعدان ۸۱۷دد آ تیدا ولادت باقت و در جوانی که ۰ هه ره ْ : شهرقرت نیم فرش از جام بپرآت رقت با وی‌در آن نی ساکن شد و در همان زان بشاعری آغا کرد و چندی‌دشتی تخاص میکرد و هم جر همان زمان که بتسصیل علوم متد اوزژهان مشغول بود «جذوب طر ده تصوف شد و در حلقد در مدان سعدالدین محمد تاشغری عارف مشپور و جانشین بهاءالدین نقشبند متوفی در-ت۸ در آمدو در ضعن تحووصرف و متطق و حکمت ءشابی‌وحکمتشراق و طبیعیات وریاضیات و فقه و اصول وحدیث و قراگت و تفسبر و تصوف رافرا گرفت و درین زمان در مدرسه اطامهُ هرات‌سا کن بود و نزد معروفتر ین داشه‌ندان زمان تحصسل علم کرد چنانکههختصر تلخص‌وشر ح مفتاح و عطول و حاشية | ثرا از مولا تا جنید اصولی فرا گرفته و سپس بدرس خواجه علی سمرقندی از شا گردان سید ثریف کر کانی و شهاباادین محمد جاجرمي از شا گردات سمدالدین تفتاژانی رفتد و پس از آن سمرفند رفته و در دروس قاضی زاوة روعی و ی له آمر بزی که در دستیگاه الم بيك صدارت داشته است و عالا علی قوشحی حاخضر شده ات و بسن از ان بپرات باز گعته و س از مر کي سعدالدین کاشغري در حلقةُ مر بدان خواجه تاصالدین عبیدالهُ معروف بخواجُ احرار در آمده و درین میان يك سفر بمرو و سفردیگر ی در ۸۷۰ سدرقند و سفر دیگری در۸۸8 پسمرقندوفاراب و تاشکنده سفری در ۸۷۷ بحجاز و حیج از راه خراسان و همدان و کردستان وبغداد و کربلا و توف و مدینه و سک و دمذق و حاب و ثبریز کرده و این سفر از اواسط رییع آلاول ۸۷۷ آغاز شده و چند ماه کشیده است . جامی درجوانی که شاعری آغاز کرده درین‌فن ععروفب شده و تخت مبرزا ابو ا[قاسم با یرو پس از آن مبرزا سلطان ابو سعید بوی توجه کرده‌اند و سپس مورد توجه خاص ابوالغازی سلطان‌حسین باپقرا و امیر معروف دربار وی علیشیر نوابی قرار گرفنه و در بازمانده عمر خود در دربار سلطان حسین بسیار معزز و محترم بوده است و در ضمن شهرت وی در نواحی دینگر کشورهای اسلامی‌ببحيده وبااوژون حسن اق فویناو و ساطان قوف و ساطاندسمد کانح پادشامه‌عروف عدّمانی وساطان بایزید دوم رابطه داشنه است و دربن‌ممانهمهاوفات و سیر در کسب دانش و تحشسق و تالبقب بوده و هردی وارسته ۲ دارای غر ات نس و استغنا بشماد حیرفته و زنذگی بسیار ساده میکرده و در نیکو خواهی و قوق وخوش طعی و ظرافت و شاده‌رو یی و کرم در زمان خورش مشپور بوده است و درمیان‌شامو ان و داتشمقدان زمانه از همه مشپورتر موده و سرانجام در عرات روز هجدهمءعح رمک در ۸٩‏ سااسکی در گذشته است و در همانشیر در کذار عزار سعدالدی کاشقری‌اورا یشاژد سپردند و قبرش اهروز معروف سَخت مزارست ۰ عدالرحمن جامی نه نیا بکی ار بزر ان شعراي ابران بشمارست بلکه او را خانم شعرای ابران دانسته‌اند زیو! که مس آزوشاعوی بداث‌بزر کین تساعده است ۰ ار وی در شدر ابخست سعه اوست که شامل هفت مذاوست و خود آ ثرا « هقت اورنت » ناسده است :۱ ) ساسلة الذعب کهوفتر اول ترا در میان سالهای ۸۷۳ و ۸۷۷ اظم کرده و دفتر دوم را در ۸٩۰‏ بپابان‌رسانده و دفتن سوم را دس از ن نم گرده است , ۷ ) سالامان و اسال که حر ددم کرریده ۳ ) تحفة الاحر ار که در برش سابان رستده + ستد۸ الابرار که در ۸۸۷ ما بان رسده ؛ ۵ ) دوسقوژلخا که دردر۸ر تحام کرده است » ٩‏ ) ابلی و عسنون کعدره:۸ بیابان رسانده است »۷ ) خردنامة اسکندری که ظاهرا در حدود ۸٩0‏ بیایان رسانده استِ . قسمت دوم اژاشعاروی دنوان قصاید وغزلمات اوست که سه توت | نبا را جمع کرده وهر مك را نامی بدا کانه گذاخته است :۱ ) قاتععة الشناب که در ۸۸ تدوین کرده است » ۷) واسطقالعقد که درء ۸٩‏ جنم کرده ۰ ۳) خاتمةالحيوة که در ۸٩٩‏ دو سال پیش ازم کت خود تدوین کرده است . گذشته ازین ده کناب که مجموعة اشعار اوست در رشتههاي میتتاف بان بارسی و تای کتایبا ورسایل سیاری گذاشته است که شور ست نبا رتیت حروف ها بدین گونه است : ۱ ) اریعنی + ۷ ) ارشادیه که برای ساطان محمد فاتح فرستاده است » ۳ ) اشعة اامعات در شرح لمعات عراقی اتمام درد2۱۸۸ ) اعتقادنامه » ۵) هارستان تقلید گلستان که در۸۵۹۲ برای بسرش ضیاءالدین بوسف تألیف کرده است ۰ ) تاریخ صوفیان و تحقيق مذهب آنان ۷۴ ) تاریخ هرآت ۶ ۸ ) تجنس الاغات با رساله تجنسس خل مدوم ٩‏ ) ترحمه چرل حدیت .با ترسجمة أز هن تلد درگ اتمام ۳ باب" ام * ۷ ( سور 3 تاقی‌ام هائده تست * 5 ( اسر پلچ۷ . . تثِ ۱ شمی. قرین نیع سور فاتيجه * ۱۷ )الحاشذالمدسیه بر کلمات دس بهادالدیی نقشبند.,۱۳)جلیقالحلل درمعما آتمام درده ۱:۸ ) درةالفاخره در تحقق مذهب صوفه وحگماوشکلنین؛ ه ٩‏ دیوان رسایل + ۱5 ) ذ کرطر یقن صوفیان بطریق خواچگان , ۱۲) رساله ار کان‌الحج اتمام دوروژ بتجشنبة ۲۲ شعبالن ۸۷۷ در بغداد ۰ ٩۸‏ ) رسالة في الاهاست * ۰۷۹) رسالة فی‌التسوف و أعله و تحقیقعذهبپی*۲) رسالة في النلسلةا لاقمند یه ۲۱ )رسالة فی الوجود )| رسالة فی تحقیق الوحجید سب) رال تحقیق مذهب صوفی و مشکلم وحکيم 1 رسالةٌ تپلیلیه » ۷۵) رسالهٌ شرابط ف کر ۲5۳ ) رساله صرف , ۲۷) رساله عروض >۷۸) رسالة عروه ۷۹)رساله قو اقی‌با رساله درفن قافیه+۳)رسالةٌ لالهلا ۳۱۰)رساله معمای هس ۳۲) رساله معمای کسن,۳۳رساله دعماي معوس و ۳۳ سا منعق :۳ رساله منظومه ۰ ۳۹) رساله موسیفی" ۳۷)رسالهُ نوربخش‌در بیان حفیقت‌وطر بقت مسجاز .رس) رسالهٌ وجود وموجود؛۲۹) رسالد وحدت وجود. *4) سيحةفی ألاصایح والهکم که‌برای سلطان حسین بایقرا تألیف کرده "4۱) سخنان خواسهُ پارسا 4۷) سواز و جواب عندوستان 4۳) شر ح آبیات اول مثنوی معروف پرسالة النائیه با نی نامه » 44) شرح ست قران السعدین خسرو دهلوی * ۵:) شرح بیئین ازمتنوی مولوی »1 ع) شرح‌حال عرفا *4۷) شرح حدیث ابی‌قر العقیلی»۸) شرح حدیت اربعین : )2٩‏ شرح رباعيات, .هم شرح رباعرات وحدت وجودا ۱ 0) شرح رسالة الوضع عتدبالدین ۵۲۰)شرح فصوص الحکم این العربی اتمام در 40۳۰۸۹۲ شرح فصیدة_پرده منظوم» ۵4 )شرحقصیدهعمطار » ۵ شرح عانه عامل ۵٩»‏ .) سرح ممنوی » ۵۷ ) شرح مشزن الاسرار ۰ مه ) شرح معمیات مر حسین معمایی ۰ ۰۵٩‏ ) شرح مفائیج الغیب صدرالدین قونیوی مشیأوم و عنتون*+4) شرح نقایه مختصر الوقابة صحرالشر یمه حنقی فارسی:4۱)شو اهد النبوه لقوية یقین اهلالفتوه اتمام در ۸۸۵ »5۲) صد کلم علی‌بن امطالب باترحمة فاری سب | قو اد الصدااعه شرحم کافسة فی النعحو از ان حاچت ۰ بش رح جاد.ی معروفست و در روز شنبه ۱ مان ۸٩۷‏ برای پسرش ضیاء الدین بوسنفت بایان رساندء است "02 کلمتی الشهاده » 50) کل و توروز » 5+ لوام شرح قعیده میم اپنالفارش اتمام در ضفر 0۷۰۸۷۵) لواییح اتمام در حدود ۰۸۷۹ 0۸) حسمیات »5 مقتاح الغیب در تسیر ».4 ۷ مناساث حج منظوم» ۷۱) مناقپ جالاز آلدیین دومي :۲۷ مناقب شبخ‌الاسلام عبدالله اصاری * ۷۳) منشات , ۷2 منظوعةٌ معما عمروف بزسالة اسقر «عما ۴ ۷۵)نط آلدررشر سقصيدة تائيةٌ آین الفارش ۷۹۶) نفحات الانس من‌حضر ات القدی آهذیب و نسکمیل کتاب طبقات السوفیمٌ مبباله اصاریبز بان هروی در احوآل مشایخخعرفا که پنام‌عامشي, توایی در۸۸۳ با بان‌رسانده است ۳۷ نقدالنپنوس فی شرح نقشالقصوص اتمام در۸۹۳ . جامی‌بنا بر رسمی که درمیان شاع رآن‌قرن نهم رو أج‌داشینه برخعی از قصا بد خود را تام گذادنه است چناتکه قصیدة قافیه تون و شین (شینید) را که استقمال از قصبده معروف خافانی کرده و ۳۶ منت ۶ لاه الروح » نام گذاشته اشت . آثار جاهي در خارج از ابران نیز رواح بافنه‌است چنادکه برخي از متنویمات او از آن جمله سالامان و ابسالو بوسف و ژلیها و تحفةالاحرار و لوایح و رباعیاتاو زبائهای اروبابی و مخصوصاً بفرانسه و انکلسی ترجمه شده .است. ۲ - هجمد ین اجمد زن مد جاهی برادر مهتر نورالدین عبدالرحمن جامی بوده و اژ دانشمندان ژمان خود بشمار میرفته و در علوم ظأهر دست دایشته از ا ن‌جمله درعام ادرار و موسيقی کامل بوده‌و شعر را نبکو میسروده و پیش از برادد ؟هتر خود جامی در گذشته چدانکه جامی در بارهُ او هرئیت گفته "۳ ۱ ۳ میر نظامادیی عایشیر بی, هیر غباث ا ادن گجیکنه معر وف بامیر علیشیر وامی‌معروفتر پن رجال قرن نهم و بزر کثرین آمیر دربار سلطا حسین بایفرا بود . اجدادش از مخه‌وصان هیا زا عمر شیخ‌بن تیمور بودند . وی در ۸۶۶ در هر آت ولادت نافت و در کود ای .با پدرش سفری بیزد رفت و پس از ان در سوانی بچندی : ۳ مشهد اقامت داشت و ملازم میرزا ساطان ۳ بود و از همان زمان با ساطایصسین بایقیر | مر بوط شد ۰ هس از مرگ بابر که سلطاتحین از مشهد بمرو رفت وی نیز بااوهمراه شد ودر مرو 8 او همدرس بود و سبس در زعال ساطان اد بپرأت رقت و چندي ث_ِ تتعر هرن تیم خانقاه و اجه فطل‌آلله ابولمتي در ساث مرریدان آو بود و در ضمن بتکمیل داتش مب کوفید و گاهی با امیر دروش محمد ترخان و آعیر احمد حاچی که حکنرانان عاوراءالتپر بو دند آمیو ش داشت و بس از مدتی بخراسان باز کشت و سن اژ آن در زماتککه سلطا احمث یو ۳ دس أژ استنلای ستطانحسن در تشر اسان‌از ‏ تیدا بیمر مد رف ویر با خود برد و چون سلطان حسن همرژ! در سیکمرآنی عستقر شد وی ازآمس حاجی اجازه گرقت و بپرات باز کشت ودر دربار سلعاتحسین بواسطه روایطی که‌از جواني با او داشت کارش بالا گرفت و کم کم بر همه امرا مقدم شد و سراتجام هنگامیکه نلطانحسین از استراباد باز مبگشت و وی باستقبال رفئه بود در راه چون بسلطان حسین رسد حال ضعف درو پیداشد و در همان شب سکته کرد و پس از چند روز در روز بکشنه ۱ حمادی‌الاخر؟ ٩۰‏ درهرات در گذشت ۲ و بر ادرعید گاه هر ات در کتبدی در شمال مسجت جاهم دفن کردند و مزار او هنوز در آن‌شیره‌عروفی است : علستمر اژ مردان بزر کی تا بخ ایر‌انست و گذشته أز تو ود مساری که تست بادیبات واشته و پشرفت فوقالعاده ادسات قرن نیج رن اوست مرد سار اوه خو سر و ي ننکو کار مهر مان داش درو سس کم و در دست تواز ده و ٩متر‏ کسی‌در از تم ابر ان مائدازه او خبرات کرده اسیت : جنانکه ۷۰ .مد را تعمیر کر ده و ۹۰ رباط ساخمه و از حمله آ ثار خر وي که هدوز در ابران بافست وان حمو بپی صحن عتیق استان رضوی و مزارشخ فربدآلدین عطار در نیشابور و آب اهر یا دان‌دره‌شهد و رباط سنگگ بست‌و رباط دیز آباد و سد آجری روستای طرق و قعد قاسم آنوار در روستای لسگر درخر گرد جام و برخی ساختمانهای دسگرست ۰ ءلیشیر درزبان‌تر کی جغتاپی و فارسی نو‌سنده وشاعر زیردستی بوده و مقام مهمی که دارد آینست کسوس شعر جغتابیست و بهمین جپة معروفترین شاعر ازبکستان شوروی بشمار میرود و آ ثار او طلعة ادییات ژبان از بکست . در بان جخایی توایبی و در ژبان فارسی قانی تخاص مي کرده * اثعار وی در زبان جغنایی شامل خمسه ابست پنام خمسة المتصرین که تقد از خمسه تظادی‌سر وده وشامل بنج نو ست ۰ حموةا لا برراردر برادر هر لی الاسر ارء شسر فرن نیم ۱ ۳۹۹ فرهاد و شیر ین » ليلی ومجنول ؛ سیعة سیاره در برایر هفت کید سل سکندری در بجر سگندر نامه , غزلات و فصاید خودرا در چپار دبوان که هر بل همحه و عذ اشمار يكك قسمت از عمر اوست کرد آورده بدین ترئیب : غرایب‌السفی , اوادرالشباب» بداییم الوسط » فوایدالکر » بجزین ,سکعده دیگی عوّلفات بنظم و نقی پارسی و ق کی دارد که فیرست آنها ریب حووف هجا ازین قراز ست : اریعین ماظوم» تاریخ انا بت کی تار خ ملولگ عجم *تحفة الماك " حالات بهلوان «حمد ابوسعید: حالات میدن اردشیر » «یوان فارسی ؛یسالهٌ معمای نود و نه بنام حضرت رسالت. رساله مسمیات قی اسماء الیحستی ؛ سراح المسامین » سبوالماوك * عروش تر کی ۳ رسالة عروضیه » قسهٌ شبخ صنمان » لسان الطیر مثنوی ترجمة نمی الطیر عطار» لیات ثر کی بقارسی ‏ معحااس النفاسی تف کره شعرای معاصر وی که در ۸٩‏ زان تر کی تالیف کرده وسه پار بفارسی ترجمه شده است * یبکبار در هرات بنام لطایف‌نامه بتوسط سلطان محمدین عحمد امیری هروی متخلص بقخری که دوحدود ۹۷۸ثررجمه شده » بار دوم در استائیول بتوسط شاه محمدین حاح عیار کشاه محمد قزوشی ععروف بحکیم‌شاه محمد طبیب که از ٩۲۵ ۱ ٩۲۷‏ مشغول ترجمهُ آن بوده " بار سوم در خراسان متوسط شاه علی‌ین عبدالملی در اوابل فرن‌باز دهم, معا کمة اللغئین‌در تریح زبان تر کي بفارسی که‌در ۵ *۹سامان رسانده است » محبوب ا[قلوت دراخلای وغیره : معمیات فارسی » عفر دات در قن معما » مناسعات نامه » منشات تر کی * متشات فارسی . مبران‌الاوزان بتر کی : تسام لمحبه ترجه تر کی تفحات‌الانس جامي * نظلم الجواهر سر کی ِ بجز دن کنا بیاقصاید خوورا درسال ٩‏ +هدرسیدهوعداي نام مس طر ور ده «سهع کرده و شوند مین مولف جبیباسیر کتاب مستقلي در احوال و متاقب اوینام«مکازم - الاخلاق؛ تالیف کرده که اخبراً بز بان ثر کی فرجمه کرده‌ند . ۶ - سپدمعین آلدین علی بن (صیر الدین هار ون بی ابو القاسیم حمینی تبریزی معر وف با سیم ا لو اد داشای قاسیم او ار بکی از فرشا مر شعر ای‌صو في«شر ب ارات و بکی‌از بزر کان‌فرن‌تهم بود » درس رآب ازدیلث یر عز* در۷۵۷ولادت یافت وجوانی رادر دا ار شمزقریق نیم ریز گنه راند و همین جپت مر بزی هعروف شد و در سان شپر داش آءوخت ودر اف رز جوا: ی بط دق تصوف ۳۹۳ ۲ ۳ ر بدآنثبخ‌صدر لدین‌دوسی آردپیلی و اد یچم صفی‌لدرین عارف مشهور فرن هفتم و جد حمقویه بوده و سپس سقری پمبکه رفت و وارد ۳ ۳ بق4 او حدالدین ۳1 مأی و صدرالدین عی همنی‌شد و در باژ کشت ار جح تست مکیلان و اژ آ نجا بخراسان رفت و در هرات سا کن‌تدو درزه‌ان تیه‌ورورسرش‌شاهرخ مر بدان بسیار بم ژد و کارش بالا گر فت سد. انکه شاحرخ در زمان ساعلنت دیدن اه میرفت وسفری تبلخ وسمرقند کرد و باژ بهرات بر گشت » پس از چندی باستشر هیوزا باو تیمت زه و خواست ویر[ ببازارد و او سمرفند رفت و الم ببك یناه برد وی ازچندی بخراسان باز کشت و در خر کرد ماضر جرد نزديك جام در همان روستای ی که مولد جاعی بوده است سکن دشد و همانها در ۸۳۷ در گذ شت . قاسم انوار که در شعر قاسم. وقاسمی تخلعی هبی کرده از بو کان عرفای ابر ان و مردی سیار دلیر و بببال‌بوده و یمین جهة گروهی از هم‌صرانش وبا کافر #تی دائسته‌اند ومیگفتند مرریدان خود را از عبادت منیم میسکیده‌است وه‌ساکی اشترا کی و اباحی داشته و برخی هم ویرا پبزو طریقهٌ حروفی دانسته‌اند و خودنیز گاهی پاسرار حروف درا ثار خویش اشاره گرده است . در هر عورت وی اصلایر وطر یقهٌ تصوق‌بو ده و پا خاندان صفوی خویشی داشته است و در زبان فارسی شاعر زبردستی بوده و گاهی بزبان تر کی و کیاكك هم شعر مي گفته‌است و گذشته‌ازدبوان غرلیات‌وی که معروفست نطم و ۳ آثار دیگوی دأشته از ا سجماه است ‏ مثنوی توحه تاه با و اقعه هر ات که در ۷۷۹ بیابان رسیده‌است اقیس العاشقین؛ رساله وجوود ؛ مکااس سوّال وسوات : رسالة الامانه که در ۷۱۷۵ سانان‌رسبده است ؛ ان س العاشقین ۲ ۵ - هیر جمری ان‌محصل <سیبی شا او ری شیر از یمعر وق بمیر حسین‌هعمایی دعروفترین شاعر معما وی فرن نهم بود » در نیشابور ولادت یافت و در حوانی برای تیعدیل دانش بپر ات رفت و در آنسا در مدرسه ا خارته سا کن شد و عنم آمیوخت ۳ مردی هی دست و بر بشان روز کار بود و در هیچ کار کامیاب مشش ور سا ا یمه سیاز درستسکار بود و جامی و علیشیر توابی او را معترم هي شمردند و همه وق خود.وا در سرودن عه‌ما بخار مي‌برد و سرانجام در ذرقعده ٩۳8‏ بیماری اسهال در گذشت و در کنید مدرسهة اخالرصید ۳ را لد سعر ند , هنن تسین چتذدی‌زساله در ن ععباتا لیف کرده است از تجمله رساله ای بنام علیشیر ء وسالهٌ دیگر ینام عحمد مومن میرزا و رساله اولی را ضیاءالدین اردر بادی متخاس بشفیعی وعبدالوهاب‌صابونی‌وجامی و سیفی خاری شرح کرده‌اند ٩‏ مه سیفی‌عر وضی بخاری ازشاعر ان نامی, فرن نهم بود . در بخارا ولادت بافت ودد جوانی بهرات رفت و از ملازمان علیشیر و عقربان درباز ساطاحسرن بود ؛ پس از چندی‌ببخارا بر کشت و در انا له بایسنغرهیرزا پسر دوم محمودمیرژا حکمران بتباراشد و جوتنوی درم ٩سالیی‏ در سال 5۰ کم ان سور قند شد با او بسمرقدد رفت و می از کشته شدن بایساغر هیرژا در ٩٩۵‏ پدست امیر خسرو میرزا وی سخارا بر کشت ودر آندا سال ٩۵‏ در گذشت . سبقی در زمان خود بتساط در غر وعر ن معروف بوده و در من هردی فعد.س و میخوار و عر ده جو بشمار #بر فده 9 با مه هردی دا تشه‌ند بوده و در موی و اشعار اخلافی و اشعاری در وصف د.شهور ان تین دست دآنعه و آ ثاری چند ارو مانده از آن حمله رساله در معما : رساله در عروش ویوان در اصطارحات اعل صنایع و حرف شرح معمیات میر حسین معمایی مدیوان تیا بن وغز لرات ۱ ۷ - شینخ‌جمالا لد ین علی حمزقبن علبی‌ملاك هاشمی آذری طوسی ببهقی اسثر اپلیی مرو زی یکی از معار یف شمرای این‌قرن بود -بدرش ازاعیان ناحه اسف ر این دوم و تسش از بات سو بخاند ان سر بداران و از سوی دنگر ماحمدن محجمد زمجيی حاشمی ‏ مروزی صاحب‌الدعوه می‌رسید و بپمین جهه بمروزی رهاشمی معروف ددهپودو جون یدج در طوسش و یه أست ۲ او راطوتی هم گفته‌آند " دراسفز این ", دار ماه 1 دسا سای اه و لادت بافت و دیجسن جهة آذ - تخلص ۳7 ی کرد در ۳۳ مشاعربی 1 عاز ۱ ۳ ۳ 1 مه اج را مداح. شا مرخ اش !دعر ی در با او اه 2 . در مان عورشم وازد طر دق ۵ هیر تنم تصوف شد و تخست از مریدآن شیخ محییالدیین غزالی طوسی بود و ازد او حدیت و حعکمت آموخت و با آوسفری بحج رفت و در باز کشت آزین سقر شیخ وی در ۸۳۰ در جات در گذشت و وی در سحایه عر بدان شاه 4 ار وی و آردشد و ارهم سفری‌دمگی محج رفت و از نیا از راه حجازژ بپندوستان رقت و در دربار احمد شاه ولی :هعنی بادشاه کر که ود ان اعتبار یاقت و برای تلم بهعن نامه يكگ !اک یمثی صد هزار و با ده هزار ننگه باو بخشید ولی چون نخواست در برابر آر خم شود از خدمت او منايم پوشبد و بایران باز امد ۶ سس از آنکه چددی در در بارهیحمدباسنشر نود از کارهای دثبوی اعراضش کرد و دراسفراین گوشدای گرفت و س‌سال عبادت کرد ۲ در بن‌موقع‌همة نزر گان زمان :اراحتر ام میکردندچدانکه عیرزا باستغر درزهانی که بحکمرانی عراق میرفت و از اسفراین مسگذشت مفانهٌ او رقت و برای سیاسگز اری ار بندهایی که باو د اجه بود جات که زر دحش او گذاشت و او رد کرد و سرا تحجام در اسفراٍین بسال ۸٩6‏ در ۸۷ سالنگی در گذشت و هه دارابی خود را وقف قبر خویش کرد و قبرش تا مدتي در تسا ژمارتگاه بود و از اوقاف وی طلاب در آنسا دری می‌خواندند و غذا میخوردند . آذری شاعر زبر دستی بود و در قصیده و غزل و مثنوی دسست داش دبوان #صا بد و عزماتش فز د رات ی هز ار - جر دارد و دز ان معغوی بپمن نامه را دز سفی هند در دربار یادشاعان بهمنی در تاد مخ این خاندان سروده و نو مشنو ی اماده از وست و در سقر نت کناب سم ااصفا ۳ وا راعنمایی ژوار نو سد و تاریخ کعیه را در محوطهٌُ کمبه تالیف کرده است و دبگر از موّلنات اوست : طعرای هما ون ؛ گر امبا دنا وعجا یب الاعللا که #سعت دومعجا س‌الخاوقات قرو نی راترجده عناوم کررده و تسام جات الغراعب ثبز سیر وفسست * متدویر ثمر ات * جواهی الاسو ار ار حروف که در ۸۰ بهایان رسانده است » مفافیحالا-رار در تصوف . ۸ - دفولالا حسی شاه هر وی معر وف بسن شاه هز ای بر ازشاعران ناهی ۱ لایر لب 3 له يم + درط م ۶ در ان ش دج ز سءهوسا لها ای ما٩‏ رس کوهر شاد ك- بیگم 0 اخذلاصیه و عاك رسه صأسه بت ی ۳ مسگفته لدثر سجو أ: نی دالدازم ‌ وف ز آسراعدان جرج و ده ات ء ارم عان‌شاشر رح شعر قرل چم 49 نا زمان لطان حسین. پایقرا در شمار شعرای نامی بوده است و در زمان‌ساطان‌حسین قدیمترین شاعی خراسان بشمار میرفته است و همه بزد گان زمان خود رامدح وم رژیه کفته است و در ضمن شاعر حزالی بوده و یش ارصد سال شمر کرده وسر [اجام‌در و ٩+‏ در گذشته است و گذشته از شاعری در حکمت نیز وس داشنه و شرحی بر کتاب حکمة العین نوشته است بر ٩‏ - شهابآلدین علی نرشیزی متخاص بعلوظی نیز آزشاعر آن‌تامی قرن‌نيم در زمان اپوالقاسم بابر میرزا بوده و از پزشکان معروف زمان خود بشمار میرفته ودز هرات میزبسته و در همانجا در ۸٩۷‏ در گذشته است و وی فصیده را شوب میگفته ومردی ظرف و خوش منطر بوده‌است . ۱ ۰ . لطفی هر وی دز از شاعران ثامی این قرن بوده و بس از کست داتش وارد حلقَهُ تصوف شده و از مر,دان شبخ شهاب‌الدین خبابانی بوده و عردم دز بوي اعتشاد داشتند جنانکه علشنر نوابی گو ید که اي وی فانحه ای خوائده است وحم فتوحاتی کهوبرا فراهم‌شده از آن‌فانده بوده آست و درشاعری یز جزوه‌شاهیر ءصر بودهچنانکه در دم مرگ مطلع غزلی ساخته که مجال نکرده است بپامان رساندوجامی ۳ امام کرده است و سراتحام در,۹۵ سالگی دیش از ۸٩۹۲‏ که تار بخ تألیف متجالس . اللقایی ام عیرست در گذشته و در خاده ایکه در ده کنار سرون شیر هرات داشته است با کش سپرده‌اند . وي در زبان ثر کی مکی از شاعران ز بر دست‌زمان‌شود بوده و در شمر فارسی ثبز دست داشته چنانکه همه فصایده‌شکل استادان پش‌راجواب گنه و ظفر نامه شرف‌الدیی عای‌بزدی را نظم خرده و ده هزار شعر کفت‌ولي‌با کدوس نکرده و طاهرا از مان رفئه است . ۱ - هو لا نا سراج الدیی سای سمر قندي دز از شاعران نامی قرن تم بوده و در سمرقند معاصر ساطان خلیل بن اهیرانشاد گورکان و نخست حصیی باف بوده و همین عهة در آغاز حصیری تخلص میکرده است و ختواجه عصمت ال بخاری شاعر دعر وف جون‌اورادید گفت‌حصیر ی‌قا دل سا بزر کان ده یه واورا تحاص بساطی‌داد و و ۹ ۱ ۱ ۱ شمر قرب نهم در شع چیر و سیالی عصمة بوده و سبكث کنال ججندی را اقکار میکرده است و شیی مغنیان در «جاس سلطان خلیل ‏ مطلعی از غرلیات او را خوانداد و سلطان خلیل وا خوش | مد و در پی او فرستاي و هز ار دیاز باو بخشید. ۲ - و اجه فجر اادیی عصمت‌اللهبی مسعو ۵ بخاری بر از شاعران نامی و از شاندآن معروف نوده و تست بجعقر بن ابطالب میرسده و از اعقان‌خواجه‌حافط کلان بوده و خواجه مسعودیدرش در بخارا احترام مسارداشته و وق درشاعری»عروفی شده و در قصیده و غزل وعشوی‌وست داشته و عرد دانشمندی بوده.ز تاریخ. وریاضیات را خوب میدانست و نخست مداح صیرالدین سلطان خلیل بود و بهمین جزه صیری #خلصی عیسکرد و سلعلان خلیل ج ویر بسیار محترم میشرد و هم‌يشه همنشین او بوده است تا بجاییکه بدخو اهان عمینداشته‌اند که ست سلطان خلیل نظری داشنهوساطان در شعر شا کرد او بوده است و وی در زمان شاهرخ از شعرای ناهی بودهاست‌ودرزمان الم برا از شاعری چشم یوشید و الم بيك اصرار کرو تا چند قصیده پردح او گفت و و بس ۳ ان شاءعری توده کرد و شمه اره مسداسی او محمم شعر | و دا قشمتف ان بودما ۳۹ بسپاطی سمرقندی و خیالی بخاری و برندق و خواسه رستم خوربانی و طاعر آبیوردی "دتي. افسسام در زمان الم دی در۲۹ ۸ در گذعت و دز شعر برو سساك رو دهاوی. بوده دبوانش بیست هرز ار شعردارد و اصاید او در مدح ساطان خلیل و سلطان ابراهیم و لغ بدکست , ۳ شیخ جمال دی ابو اسحق احمد حلاح‌ شیر ارگ معروف بشیخ اطعمه ,ا بسحق اطعمه و با اهمیاطعمه از زر کان شعرای زمان و از معاریف شیر از بوده و همشه با بزر کان شپر حشر داشته و از ندیمان اسکندرین عمو شستم آکور کان بوده و ظاهر 1 بسقه او حالاجی نو ده نا که ؟ِ ند چندی نزد *عر و اسکندو ترفت و« س از بچدد روز که نزد اه و رقت درسسد درین چند ووژ لیا بودی گفت «. 0 بخروز ز حلاجی ۳ مک و سه روز دنمه از رش بر هی<ددم و وی رش بسیار درازی داشته و سر تام در ۸۳ با ۸۳۷ در گذشته است را او اسات در تک چول تنان شم ازهعروفست. شعرثرن لبم ۷۹۷ سح اطعمه مشکر سسکست در شعر فارسی که گفثار شعرای بیشین را آغیشن داده ودر :پا اسامی خورا کپا وطعامپا را آورده است و بنظم ونش نیز لطایقی درین‌زمینه وارد و عحبوعه آثار وی درین ژسنه شامل دیوان اطعمه و مفاظر قالاطسمة اوست. ۶ - دی لا نا نها ندب بر دق بخاریمتخاص بندیهی نیز از عشاهر شعر ای زمان خود و عردی خوش طبح و هزال بوده و اقسام دیگر شمر راهم خوب می گفته و مداح و تربیت یافته بایقراین همرشیخ بن یمور بوده و در بخارا وسمرقند بااوزسته وسپس با وی بخر اسان وعراق آعده وزبان نندداشته ومردم از زبان او هر اسان بوده‌اند و دز زمانسگه با شرا در بلج بیادشاهی تست در صلهُ مدح ی که کفته بود دستور داد پاسد دیتار باو بدهند و پروانجی دویست دینارنوشت و وی فعطمه‌ای هزز آمیز گفتو میرژابا شرا خندید و هزاردینار دیگی باو داد . ۵ خو اچه‌نظام آلدیی رستم خوريانی نز از شعرای نامی و از سردم توویان روسایی در خاك بسطام و مردی خوش طیح بود و عملداری ی کر د و ۲ نها عملداری بدست مبی ورد شب بشوش گذرانی صرف می کرد و در زمانسکه خواسه حافظ رازی وذیر عمربن امیرانشاه‌ین تیمور بود پیشکار آن وزیر بودو وی عسل رهستان را باو سهرد و او با پبری درا نجاعیاشی میگرد ودر فصیدهو غزل‌دست داشته و دیهان او معروف بوده و در ۸۳۶ در گذشته است , ۳ - هو نا پدرشروالی از مشاعسر شعرای اد بایجان بوده و در شروات‌می زسته و معروفت رین شاعر دبار خود بووه است ء در زمانبخد کامی بشرو ان رقته است با او مشاعر کرده و برشی در شاعری او را از کاتبی بالاتر می‌دانستهانف . ۷ - موٍ لا ناعلی در درف استر ابای یز از شعرای تامی آن زمان بوده و در سازی و آمل و گملات شهرت س.ار داشمه است و در طاعون سال *۸2 زن او در گذشته ۳ او ۳ مر تست که ۳ از نید بنداست که ۳ 1 و جرا دنو سودم ۸ پهلو ادشمس یا لدبن‌محمد بن عبدالله کاتبی نیش بودی ترشیزی مکی ۷*۸ شعر فرن لبم ازمعروفتر من شعرای زمان خو د بود و در روستای طرق و راوش در میان خاله ترشزو خاک نمشا بود ولادت بافنه و بیسن سوه هم بنرشيزي و طم بنیشایوری معروف بوده است و تست ششایوو رقمة و شا گرد س‌عجپی ثشابوری شاعر و خوشنو س معروف ان زمان بوده است و چرن در خطاطی ترقی کرد تخلص خود وا کاتبی گذاشت و چول در خط و شاعری زود ترقی کرده سیمی برورشلث می‌برد و وی‌بهمان جهة بهرات رفقت و قصبده‌ای بردیف ار کاس دز عدح باستغر بسیاث کمال الدین اسمعیل سرود و می از چندی از تسا باسترابادو کسلان وآذریاسان و شروان رفت وقسیده‌ای بردیف گل در هدح شخ ابر آهیم بادشاه شروان کفت و ده هزار دیتار شروانی صلت گرفت, وی‌آن پوژ را در کارونسراي شماخی در بکماه خرح کرد و بشاعران و طر اب و دروشان بخشمد چذانکه چند روز بعد بباث من آرد مناج بود و سرانیجام از آ نجا بآذربایجان رفت و قصده‌ای در ستاش اسکندر بن ۳ +وسف گفت و چون قدر شعرشرا نشناخت دای در هییای او کفت و از تس یز باصفپان رت و در حاقه مربدان صاین الدین تر که در ۹ و کتایه‌ای تصوق را بش او خو اند و بس ار آن روی از حهان‌دز شید و اجازت گرفت و بگیلان رفت و از آنجا طبرستان و استراباد رفت و چندی در آن جا مائد و با دانشمندان شهر عیدشوز بود و در آن زان داستشبال تسه تام ی آغاز گرد ۳ در گت او زا محال نداد که ببا بان رساند و در و بای عام سال ۸۳۵ دو آن ۳ در گذشت و در شعهٌ نه گوران او ۴ بل سیر دئد . کاشبی از زر کان شعر ای ژه‌ان خود بوده و دز قصبده و غزل و عشدوي دست داشتد هو گذشته از دیوان ام که سه هزار پیت دارد آثار دیگر او بدین گونه است : کلشن ابرار در برابرمخزن‌الاسوار .مجمع اایحرین با ناظر و منظور » ده یاب یتقلید بوستان سعدی > سی‌نامه با میج وعیصوی : دار بای : مهر ام و کلشدام » عثنوی حسن و عشق » ده‌نامه , حسن و کل » تحنسات با با ده باپ تجنیسات » کاتبی در ضمن ورزشکارهم بوده و بپمین جهة بیهلوان معروف بوده است. ۱۹ - خواچه‌عایی شاب ر ری ازشعرای هعروف و دا نشمدان ساب خود بود و مردی محترم بشمار مي رفت و با آذری مشاعره و مناظره داشت و بیشتر مدا مصمرد جو کی هبرژا ود و سقری دا آو بقندهاورفته‌وسا گنه آت بوده‌ومخصوصاً ۳ قصیده سرای دست داشیه اس , ۰ - مولانا سیمی نیشا بورک نیز ازشه‌رای‌امی‌فرن ام بود وازخوشنویسان مشیور رز مان خود شمار عبرفت و درهر شش قلم دست داشت و در اشاء و ترسل‌وشعهر و ععماو فاشی و ساختن کفن و مر اب و تذهپ نیز اسناد بود و در ضمی‌مکتب دار و ادیب بود و نهست در تیشاپور میزیستوسپس بمشهد رفت و چند تن‌ازخوشنوسان زمان از آن حمله کانبی شاعر معروف و مولانا عمدالحی خوشنویس از شا گردان وی بودند و وی از اقسام شعر تنها مطلع غزل و معما میگفت و در زمان میرزا علاءالدوله در هشید در یک شبانروژ سه هزار ست گفت و بخط خوش نوشت و درین مدت درمان هعر که ای بود که مردم گرد | ده و دهل و نفاره هدند و درین صمن حتّی دقع بای حاحت بر ثتاست وین ایبات شامل سد ححاست نوده و دز مان آ ما اسات مصئو ع س بوده است و ثم در بارة او نوشته اند که در شباتروز ده ازده من طعام وعیوه‌م‌خورد. ۱ مو لا ا مبحمد بحییی بی سيپك فتای فیشابو رین از بزر گان‌شعر ای ین زمال؛ ود و هر دی دانشمند شعار مسرفت و در دشتی از عاو مسبت داش ودرژمان شاهر تم از مشاهسی عصر خود بو و مخصوصاً درشعر و خط ععروف ود و درضمن‌مردی فانم و از ملاژمت عردم گر بزان بود و سرانجام در ۸۵۷ در گذشته است و وی دنظم و ثمر آ ثار سچ ن دارداژ | تیحمله : سییر نامه‌منظوم 4 متظو مهدستوم عشاق «عروف سسنودل که در ۸۶۲ بپایان رسانده , شبستان نکات و گاستان لغات که در ۸۲ تألیف کرده است کتاب اسراری و خماری شاهل اشعاری در اسامی اغذبه که از شعرای سلف تضمین کرده » شبسنان خیال نظم و تثر * انشاه المصنوعه ؛ روضٌ بوستان * خموبات » رساله البسه * اسیار نامه , و بجزین چند دهنامه نظم کرده و دیوان اشعار او نیز السیدهیس) » ۲ - کمالآلدبن جمین ای غیاث‌اندین مبعمد شیراری فارسی مهر وق تمال غیاث یا ان غیاث يا اب غیات‌الدین آزشعرای نامی فاری در قرتااعم‌بوده ۳ شعر قرن هم و پقصه خوأن معروف بوده است و با ابراهیم ساطان تیموریمعاصر بوده و مردی‌خوش سجن و لطیف منظار ود و در تهر شر از ۳ سدان سعادت در وقت نماز دیگی بساط میفگند و بسخن کوییو مناقب خوانی مشفول ميشد و آدوبه میفروخت و از کتاب بجاماست ثامة و اتکام سجن مسگفت و مردم باو هعتقد بودند و هر روز ازین ره گذر مسلفی در مد داشت و در ضعن از ورزشکاران و کی کران زمان خود بود ودرعنافی ائمه فصاید غرا هسرودهم است ولی با اتمه قعصب نمیورژید و در همن‌مردی صوقی مشرب بود و اشعار عارفانه آژو عانده است و سرانحام در ۸ در گذشته و آنیده ازد مانده برخی غزلات و قصایدیست کد در عذاقب آلمه و بمشرت هرفا سروده است و نیز متظوعه‌ای‌بنام تشر یح‌البدن گفته و از چا ییداست که طبیب ماهر ثیز بوده است . ۳ - مو لذ نا بدخشی از حماد شعوآی نامی ماوراء آلنهر درفرن توم «وده و در زمان الخ بعاب در شپر سمر‌قند میز ستد است و دادشاه و بر کن‌زمان او را درداعری بر دیگران مقدم میشمردند و قصاید غرا در مدح ال بيك مروده است و دیوان وی در هاوزاعا لمیر محر وف نوده اس . ۶ - مو ل نا اجمدبی دوعی خیالی پجاری نسر ازشمر ای نامی ماوراءالنهر و معاصر الم بت بود و چندی هم در عرات ز سته است و در شعر ازشا گرداناعصمت بخاری بشمار میرفته است و غزل را نیکو میسررده و دبوان غزلیات او در دو هزار ببت بذسشست و ثز حداشه‌آی بر جر ند الکالام تو شنه و جر ۷۰ بر در گذشته است , ۵ - مچ 2 نا سوذایی ابو ر دی معر وف ی با سل دای از مردم | بمورددر اد خاوران بوده و بپمین جة در آغاز خاوری تخاص میکرده و در بیورد دهی داشته بنام سشگان و هماشه در آیا هبز دسته است و مردی عازف مشرب و وازستد بودو با شاه سم و با بستغر معاصر بود و اشعاری در عدح ایشان سروده است و دز تزد هر‌دو محترم‌بوده و عاقبت در همان روستای سنگان در ۸۵۳ در گذشت و همانسا او را یال سیردتد و درین موفم سن او بیش از ۸۰ بود - وی از شاعران صوفی مشرب بود و فصیده وغزژرا خوت مسگفت ِ متصوصا رل 5 4ج ب افکار شارفانه آ یمه است واشعاری هم در شعرفرن نبم ۳۰ ماب المه سروده است . ۷ - هه نا طا لب جاچرمی نیزا زمعار یف‌شعر ای‌قرن‌نیم‌واز کدخدازاد گان حاجرم بود و در جوانی فاری رفت و در شراز شهرت داأفت و بدست‌گاه بدا جن ابراهیم سلطان بیوست و مثنوی گوی و چو کان را بنام او سروده و ازوصله و توازش یافت و وی در شاعری شا گرد آندی و مردی شیرین سشن و معاشر بود و صلاتی را که‌میگرفت دا ندلگ روما اژ دسست فاد و سی‌سال درشیر از ماأند و در ۸۵۶ در کشت و تزدیلت عزار حافظ در هصلی او را بالگ سپرداد و بحز مقنوی کوی و چو کان‌دبوان غرلیات آو نیز سعروفست . ۷ - هیر آي ملك بی حمال الدبی فیروز وهی هاهی سیز او ار ی یکی از بهترین غزل سرایان قرن تیم بود. اجدادش از امیران سریداری بودند و وی خو اهر زادة خواحه علی موبد از امرای هن سلسطه بوده و درزمان شاهرخ هرژا که این ساسله منقرش شد وی بخدمت باستغر مبرژا پبوست واملا کش را که درانقرامن سر بداریان ضبط کرده بودند بوی پس دادند و ندیم خاص بایسنغر شد و با او بهرات رفت ودرهمان میان پس از چتدی ازخدست وی اعراش کردو کوش نشینی رفت واز حاصل مختصر مکی کهدره بزء ارداشت زند کي مسکرد ودر همانجا روز کارمی‌گذراند و در زمان خود بسیار «حترم بودو نیز مردي هنرمند بود چنانکه خوشذویس و نقاش ز پردست بود ودرد‌وسیقی هم دست داشت وعود را خوب عبزد ودر معاشرت یر معووف برد . سر اتججام در زمان ابر میرزا که بر أی نقاشی کوشات. کل‌افشان او را باسیّر | باد برده بودند درآ نجا بسال ۸۵۷ در گذشت وسن اوبیش از*۷ بود وجنازه آوراازاسترباد سبژوار بردند ودر رو شهر درخاتفاهی که سر راه تیشامور پدراش ساخنه بودند و مرقدشان درا نجا بود بخاگ سپردند . امیر شاهی مکی از بزر کترمن تزلسرابان قرن نهم ابران بود وغز لیات عاشقانه بسیارخوب سروده است ودیوان غزلیات اوتردیاث‌بهز ار بشست که خود از ۱۷ هزار شعر خوش انتخاب کرده است . ۸ - مولا نا تاجآلدیی حسی بن علی‌سلیمی تو نی سبزو اری ثیز ازمهاهس شعر ای قرن نپم بوده ومردی سلیم ونیکوتهاد بشعار هدر فعه و شأعری زر در دست ده و +۳ شمر قران چم درمدح امه صاید غرا سروده است وعخصو ۳ ولا مت نامپای اومعروفست ووی آزمردم تون وسا کن سبزوار بوده ودر آغازکارعمل داری میکرد وروزی برأتی بیجابر بیوه ذنی بلوشت »۱ ترل نزد اورفت و گفت : این یرت نا موجه ببی؟ م که بورهن توشته‌ای ۶ کشت : بحکم سید فخر الدین وزیر» گفت : اگرروز رستاخیز دامنت بکیرم و تو کوبی که بحکم سید قخرالدین ظام کودهام خد! ازتومي پذیرد ۶ ابی‌سخی دردی درنهادا و افگند وقام ودو ات را ژر سنکگ گذاشت وشکست وآوده کرد کی لرد حرام خواری وعمل داري تن ردد و از ان بس حزو صالیدان و درو بان بود ۶ بحجم و و زبارت اما کن عقدس رفت وسرانجام هنگامی که عازم مشپد بود درولایت جپان وارغیان در ۸۵4 در گذشت وجسد اورا سژو از بردند ودر آ ییا ان سهردند . سلیمی شاهر تو انابی بوده و بر کی قصاید او باقی عانده از از ان جرله قصم‌د ها ست که درراه عشهد در۲۷ رحجت ۸4۷ سر وده اممت و نشلید قصیده جسن کاشست , ٩‏ -هجمد بن حسامالد پن‌خوافی قهستانی معروف پابی حسام ازممارف شاعران گرن نم ومردی بسیار زاهد ازمردم قهستان بوده و درقصبهُ خوسف درقرستان هیز سته ودهقانی مسکرده و ازان راه کذان خوو را ادازه میکرده است و هرووز که بکشت زارمیرفته ازیامداو تا شام آشمازی را که می سروده بردستهٌ ببل می‌کوشته و در ضمن از اصیعان صیر الدین ححمد رو اسی دوده و سر انحام در ریبع الاخره ۸۷ در همان قصرد در گذشته و اینات قبی اودر زوستای خوسف درقاین در کنار رودی و درهبان دشت ۳ صفایی معر و فست ۱ وییرادیو ان قصا ند دست درسثاش امد که در آن اسمادیاو | شکارست ونر موی خاوران نامه را دمجی #-قارب درشر ح غروأت علی ی ایطاات سپ وده و در ۶ بایان رسانده وبنام خاور نامه یز «عر وفست وشعرعر بی زر انز شکوهمس وده‌است. ۰ - مو نا محمود عارفی هر وی نب از شاعران امی قرن نیم بوده ودر حدود سال ۱ ولادت یافته است ومدایح پادشاهان وامرای زمان خود را بسبار گفته اما بیشتر اختصاص داشته است بمدح خواجه پیر احمد بن اسحق و از شاعرال نامی زمان شاعر خر او ده ود هم مر دی عا عا بث و دارتا بوده و بهمسن یه سلمان تایی معروفی شعر قران هم ۳ بوده است و در من در طر بقهُ حنفی تعصب داأشته وورهر ات سال۸۵۳در گذشته است عارفی شاعر ژ بردستی بوده ودرغزل و مثنوي عپارت داشته و گذشته از دیوان غز لاب آثار دیگری آژومانده است از آنجعله کوی وچو کان با حالنامه که در ۸2۷ باباز وسائده وشاعل +۸ سست که ۵ روژه سووده است » مذعلو سای در فشه حنفی‌شامل ها بد مذهب آمام ایوحشقه » ده نامه نام خواجه بیراحمدین اسیحق . ۱ - مو لا (! چنونی اند خوذی در آزشرای ناعی زمان خود واصللا از عرد اند خود بوده ولی در هرات ممزسته است واز ردان ظریف و خوش طبع ژمان خور بشمارمیرفته‌وامرای ژمان ومردمروز کار اواقمالی داشتهاند ومخصوصا امی رشماث‌آلدیر سلعلان حسین بن فیروزشاه بدوعتقد بوده ووی بپزل بیشترهاپل بوده و باحافط ثر بو مپاسجات ر کك داشتد وغزل را هم اسکو مسر وده ات , ۲ . مو لا تا صا ءآلدین بوهف اهیری بدحثالی بزراز شمر ای نامی زماز شود ور ماوراء الدهر وهعاصر شاه رخ بودد و عمواره بعزت میزسته وامرا وار کال دول آورا محترم میداشته‌انه وقصاید غرا درمدح شاهرخ و فرزندان او از آ تجمله باسنهر سروده است ولی تخصص اودر شعر تر کی بوده وپیش از ۸٩۰‏ که زمان تألیف مجالس اْنقا مس باشد در یدششان‌در گذشته ودرارهنگه وسر درخالگ بدخشان آورا خالگ سپردند. ۳- خواچه فخر الدبن آو حد مستوفی سب و اری ادا شمندان وحکه.ای زمان خود بوده و مخصوصاً در احکام تجوم و شمر و خط واستیفا و انشا و طب و تاریخ معردف ود وازاعبان سزوار ود وخاندان او که بخ ندان مسمتو فان معروف بودئد أژ عشاعر آنشهر بشمار #عر مدش ۳۳ امد در دی درو ش مزا بود و باظر بفانم«اشرت داشت واوقات را بعباحث علمی میگنرانه وهزار میجلد کتاب عربی وفارسی کردآورده و نها را بحط خود اصلاح گر ده بود وامرا اژاطر اف بر ای آوهدایایی عیفر ستادندو او همه آ نها را با مردم صرف منکرد وهمیشه اه او مجمم دانشمندان بود و سرافجام در ۷ب سالگی بسال ۸۹۸ در گذشت و چول مسجرد ود از وی‌فرزند نماند ء اما مولائا غاثلدین ودب مسژو اری که اژداشمندان ژمای و از خو شاو ندان وی ۱ ۳ 4 او ۳۰ شعر فرن نبم همات ژند کی را دنبال کرد. خواجه اوحد شاعر زبردستی بوده و در سرودن قصیده دست‌داشته وقصاید غر | جر مدا جح امه کته است و درضمن آأزشعر ای‌مداسح سلطا لهسن بایقرا و میر علیشیر بشمارمیرفته است . ۶ - اهیرامیی الدیی نز بادی نز ازشمر ای قرن نوم و ازمر دم نز لاباد در خاک ببپق ومردی ظر بش و خوش طبم بود ودر شاعری با خواجه علی شهاب و کاتبی رقابت داشت ودر قصیده وغزل ومتصوساً مثنوی زبردست بود وچند ءشدوی سروده است‌ازآن جبله شمم وپروانه بنام مصباح[قلوب و عقل وعشق بنام سلوةالطالبین و عثئوی فنح و فتوح ودر شع رامین تخاص میکرده است . ۰۵ - دروش قاسمی آونی هم از شاعران نامی این فرن و شاعری شیرین سخن و وارسته بوده وهمیشه درسفر نود و گرد مناصب نمسکشت ودر شد شهرت نود و درنون میزیست وغزل را نیکو میسروده است . - صاحب شریفی بلحی تزازشاعران تامی زمان خود بوده‌ومردیدا فشمند بشماو عیرفت ودرهوسیقی وطب وجز آن‌دست داشت ودرزمان سلطانا بو سعید میزیست ومداح پادشاهان بدخشان وسادات ترمذ واز | تجمله امیر سیدعلی | کبر ترعذی بود و شر بفی تخلص مسکرد وقصیده وقزل را اسکومیگفت ودز ۸۸۴ در لذشت . ۷ - خواجه منصورقرا یوق طوسی از شاعران نامی زعان خود و مردی وش طبم بود وغزل را یکومیگفت ودر زمان شاهرخ مالازم علاءالدرله بود وازجانب او نعمل داری ولابات بزر گت هدر فت واژاعان طیهس ود وهمیشه از شاعر ان وظر یفان نکهداری هیکرد و در ضمن عردی بدسرشت بود و پس‌از مر کت شاهرخ صاحبدیوان اهیرمحمد خدا یداد شدواخشارسار یعزد . پس‌آژچندياه ر مد شد یداد بر و خشم آورد واو را درینت آفخند رمصادره کرد ووی درزندان بمارشد ورو بمر گث رفت ودر دم مر کی پیتی بر ای امیرمحمد فرستاد وری برسربالین او رفت وعذرخواست اما فردای آیروز درساز ۸۵4 در گذشت ووی درغزل دست داشت , اب - مو 2 نا عمد لاه طو سیی شیور آزشاعر ان غزاسو ای معر وف ایدز مان جو ده شم گرن نهپم چ ۰ ۳ ودرزمان بایر سلطان مشهورشد و آن پادشاه اورا می‌تواخت ویس‌ازمر کهاوبا ذربایجان و از تجا بعراق آمد واعیی جانشاه وییر بوداق ازو دست‌گیر ی گر دند وعذلی مف‌شدردن تواحی بود و از آ فا بشیر از رفت و سراتجام در انغهر در زمان سلطا حسین بابقر! بسال ۸۹۵ در گذشت وءمراو بصد رسیده بود . طوسی ازغزل سرایان نامی زمان خود بوده ودرغز لیات خود امتال بسدار بکار میبرده بهمین جهت شعرش بسیار پسندیده بوده است ودرضمن عردی خوش طبع وخوش معاشرت بوده و بجز خزل چیز دسگردمی گفته و دیوان غزلیات او شامل هزار پیت بخطا بکباردر بمیئی و بار دیگر در طهرآن بتام شواحد نس آلدین طوسی چاپ شده است . بل ۲ تب آمیر شرف ا مدای ر صا سبز واری از مر دم سبژوار واز اندان معروف سادات عریضی بود و در ژمان سربداریان ومخسوصاً در زمان حکمرانی خواجه علی مود بدران او وزارت داشنه آند وخوه درزمان‌شاع رخ درسیزوار ماموریت دیو ائی‌داشته و برهمه کس مقدم بوده است وسی از آن رات رفت و در مان وزارت خواحه عبات الدین پیر احمد وزیر سلطان حسین بیقر اتقصیری کرد وچندی دربند ماند وسر انجام در ژمان حکمرائی امین بایا حسن‌قوچین که مو کلان او مبلغی ازوی «طالبه‌میگردند بر دمبت آ ها در ۸۵ کشته شد . شرف الدبی رضا شاعر توانایی و ده وغزل را نکو هسروده است . 4۰ حافظ حلوایی نز ازمعار رف شمرای زمان شاهرخ بوده وغزل راکو مسیروده وحافظ حلوایی تشلص مسکرده است . ۱ - مولا ااقضری لیشا بوری نز از شاعر ان‌نامي این قرن ومردي عامی بوده اما درشاعری دست داشته وقصیده را شسکومسرودهاست رقصا,دبزر گان شعرارا استقبال میکرده ومداح ساطان بابر بوده و در پایان زند کی چندی در مشهد وچندی هم در هرات سا کن بسوده ویش از تألیف میعالس النفاسس بعنی پیش از" ۵جر گذشته ودر نیش یور او را بخاك سیر دند . ۲ - مولا اطاهر بخاری معر وف بشیخ زراده هم از تاعرآن نامي آینزمان ۳۰ شعر فرن لیم بوده ودرزمان ساطان بابی بپرأت رفته وبا داتشمندان آن شهر محشور شده و بردی خوش طبع‌بوده وشمرومخصوماً فزل را یکومیسروده چنانکه وفتی غزلی کفنه بود که بسیاریستث بدهاقتادو بیشقر شاعر ان | نر ااستقبال کردند وسرآنسام درکن در گذشته است . ۳ ماهر ی اپیوردی بر از شعرای امی خراسان در قرن نهم ودر ژمان سلطان بایسنغر بوده وفزل را نسکو میسروده است . ۶ - مولانا ولی قلندر هم از شاعران تاعی خراسان دربن زمان و از جملهٌ شاعران دستگاه محمد پارستغر وبایر میرزا بوده ودر زماتی که پیر بداغ میرزا بهرات رفته وشاعرانی چندرا داخود بشبزاز رده است وی نیز با ابشان طمر اه بوده و سرانجام پیش از تالیف جالس النفایس بعنی پیش از ۸۵5 در شیراز در گذشته و در همانجا مدفون شده است . میی علسشدر در مالس النفایس گویت یره ودلیر وبی حبا بود وش‌رش ببدی شپرت دأشت وشاعرغزل سرای‌بوده ودرشعرولی تخلص میتردهاست . ۵ - امیر باد کار بياك سيغبي از امرای بزر کی دربار شاهر تم بوده که تا زمان ساطان حسین میز بسته وجدش امیر جهان ملكث اژ امرای نامی دربار تیمور بودهاست وتا زمان شاهرخ ازامری بزر که بشمار میرفت ووی در زمان شاهرخ امارت موروثی خافت ودر زمزن تاسر ساطان دست از ثار دب و آنی شست و ؟وشه کر شد وهمشه با دانشمندان معاشر بود و سر انجام در ۸۱۳٩‏ در گذشت وشاعری توانا بود و غزل را نکو میس ود وسیفی تخلص دسک رد . 7 خو اجهمجیو ۵ بر سك نیشا توری در آز شاعر آن اعی خر اسان بوده ودر زمان علاء اادوله میرژا درشابور ممز ست‌وسمی بشید رفت و گو ند هر دی و ددستت بسود وبهمین جهة شعرای زمان ازو رنهده بودند و او را عجا میگفتنه ون‌اچار از خی اسان ب,دخفشان رقب و ساعلان عحعد بدششالی 1 #ردی د انش دوست وازشاعر ی با خی بود او را نواخت واز صلاتی که‌باوداد مالدار شد و مار گانی‌برداخت جذدانگهدر زمان سلطان ایوسعید در باغ ز آغان هر ات جشنی تر لس داده بود وشعرآهدادحی برو مسطو اندند . آوهم فصیده‌ای سب خیش بود که فس.هث بت افتادر سر انیجام در اش۳۹ در کشت" شعر فرن نوم ۳+۷ وی از شاعران زبردست زمان خود بوده ودر فده وغزل وعننوی دست دأشته وده نامه شام عااءاندء له مبرزا سروده که در ان صنایم شءری بکار برده است . ۷ آمیر نظام ادن شیخ احمد سهیلی <فتایی دعروف بشيخم سهيای پاشيخم بباك از معاریف رجال فرن نبم‌ویس از عیر علیشیر توابی معروف تربن ومخترم تین آمی‌ای دربار ساطان حسین بابرا درهرات بود وخاندان ویمسترم‌ترین خانو اد الوس جغتای بشمار میرفته ومخصوصاً در ژهان شاهرش کارهای مهم داشته‌انه ووی درجواتی ازاعیان دربار سلطان آبوسعید بود ودر شاعری در ترد آذری شا کردی کرده واز آذری خواسته است که وی را تخلص بدهد و | ذری کتابی پدست داشته وبا ا تال کر وه ودر آعاز ردرشه سپیل آمده و همین حیه سپیی حلص گر ده است و ووی دردو زبان تر کی ویارسی غزل را نیکومی کفته ودرهر دوز بان دبوان غز بات دازد ودرضمن مردی آفتاده وتواتمم ودرویش دوست ودانش پرور دوده ودانشمندان ژمان از او بیره مند هرشدند وحسین کاشفی کناب معروف انوارسهیلی را بنام او پر داخته‌است وسرانحام در ٩۰۷‏ در گذشته اس . 4۸- خو اجه اقضل‌الدیی مم<مود بن ضیاء الدیی محمد کرما فی‌از زر کان وژرای قر عم شمارمی رفت . بدر وا ؟ دنه ش از بزر کان گر من بودئدووی درزمان سلطان ایوسعید با خواجه برهان عبدالحمید وزیر وصلت کرد وبا اوبسر برد و بوسله وی «ردر بار سلطان حسین بایقرا راه بافت وجوتن لساقت وی‌بد‌یدار شد مسئوقی دبوان شد وسر أنجام درم ۸۷ بوزارت رسید وعلیشیرنوایي ازو پشتیبانی یکره , سپس در۲٩۸‏ 1 و اه ءیجدا لنیین عیحملد دزمرو بوزارت ز سایل ووی‌ه, اسان شد میا نه وصول مالرات بات آناد تج عمش رفت و علشیر بوسیله خو اجه فعاث الدین عحمد دهدار بقام‌داد وازو شفاعت کرد ولی موّثر نیفتاد و مجدآلدین در صدد کشتن ار بود وسنطان حسین حکمی صادر کرد ووبرا ازاستراباد خواست وافضل اادین راه عراقی و آذربایجان را پیش گرفت وساملان توب سث بوی عهر باثی 5 ردووی جندی در شر یز ماگ و مییسی عازم یج سبلي وسلطان بعقو فب امارت سح و ّ او داد ود ۸۹۲ بح رفت ۳ ایح ۵ ازاموال رت ۳۸ شعر قرن. هم خود از خر اسان همراه برداشته و ساطان قوب باو داده بود همه را درین سفر خوح کرد ودر باز گشت از حج تا چیه سال در عر ی هاند تا رکه در5+۳شند که سلطا حسین و هیر علشیر باد از وی هی کنند و یاوجود دقمثانی که داشت اهنگه رات کرد وبسرعت خود را بدان شهر رسانید ومکروژ بامداد درباغ جهان آرای بدیدارشد وسلطا حسین وعلشر شاد شد‌ند اما نظام الماك خوافی‌وژ یی بازقصد جان اوداشتو علشرهمجنان آزوحمات عیکرد تا اینکه نظام‌الملك معزول‌شد ووی ده باره بوز ارت رسید ویس ازچندی باز بر مقام اوافژوده شد ولقی اشرف‌دیوان رایاو دادند و من از ان جزو آمر ای دیوان شد و بر ادران ونژدیکاش نیز بمنصب اهارت رس‌خند از آن وله دسرش ضیاء الدین محمد که همنام ولقب جدش بود دروست‌گاه میرزا «ظفر حسین که مبر مپتر ساعطان حسین بود رقبة آمارت بافت وافصل الدین خود چندی با امیر میارژ الدین عحمن که از امر ای ز ركدر بار مود سازش داشت اما سرانجام درهبا تشان‌اختالاف افتاد ولی اوهم چشان درمقام خود ثات هد و کارش درسجه‌ای زسید که جون مدرسه و خانةاهی در سرون درم ارم عرآق در ازج شهر هر أت ساخته بودروزی که ما بان رسد ساطان حسین وپسرانش میرزا بدسم الزمان وسرزا عظفر حسین,ء زر گان شهر بدعوت او بدانجا رفتند ووی درآن روز نه تن از بزر کان شهر را درس آن مدرسه گماشت رپس‌از آن یكث‌بارهم‌ساطان‌حسین رابخانة خوشدعوت کردووی هم پذیرفت‌اها پیش‌از آنکه آن دعوت صورت بگیرد مار شد ودز ۱۶ رح ۵٩۱۰‏ از ان سماری در گذشت و بدریم الزمان میرزا ومظفر حسین میرزا وهمه بزر گان شهر در جنازه او حاضر شدند ووی را در گازر گاه طرات نزدك ربمت حخواجه عرد ال انصاری در مدرسها که خود ساخته بود بالگ سیردند ویس از مر کش هرچه داشت ضیط دیوان شد . خواجه‌افّل الدین مرد تیکوکار داش پروری بود وهميشه در کسب دانش و هرورش دانشمندامب بکوشید ودزهر ات «سجد جامع ومدرسه وخاژتام ساخینهاست ودرشعری نیز دست‌داشته وقصا من تسطو مسروده ودر غزل ثیبز توأنا بوده است . 4 - خو اجه آهرف آصثبی هر وی شیم ازي از عشاهر شاعران ان فرن شعر قرن‌نبم ۳۰۹ نود . بدرش و اجه نهیم | رین نعمةالین ازج الدین‌فهستائی‌عرویوز بر سلعلان آبوسعند و جدش‌مشرف خز آنایادشاهان تیموری ومردی‌تیکو کار ونیکو خواء بود ووی ازبزر گی زاد گان فعحیر م هر آت ودر بار سلعلان حستن شهار مرت وساعلان سین وعاشروی را محترم عیداشتند ودرضمن ازشا گردان وهر بدان جاءی بود وچندی دم در شر از را نله بهجسن دوه مشبر لز ی‌همعهر وقست وس راتجام‌ررهرات در ۱شصان در گذشت ۲ آصفی ازشاعرآن زیردست زمان خود بود وقصیده وغزل ومثئوی راییکو هیسر وده‌است و گذشته از دبوان قصابد وغزلبانش که معروفضست حنظومه‌ای بتقلد میفزن الاسرار نظاحی سروده است ۰ امیر حمعین حلایر از امیرزاد کان وشمرای نامی دربار سلطان حسیین بایقرابود . پدرش امیرمپارز الدین علی پيك جلایر نیز از آمیر انا معروف سلسه جلابر از الوس جغتای بود ودر مان ابوالقاسم باپر رتیه اعارت داشت و در زمان آبسوسعید بازهم ترگی سشتر گرد وشز دردستگاه . ناد کار محبد مبوزژا صاحب اخشار دود ولی‌وي ببرامون کارهای خانواد گی تگشته‌وعردی وارسته وصوفیعشرب بود ودر خمن‌مردی دالشمند بشدار عیرفته ودرشاعری دست داشته وفصیده وغزل را نکو میسروده وقصایدی در مدح سلطان حسین بایقرا گفته ودر فصیده سرایبی در زمان خود بر دیگران مقدم بوده است وسلطان حسین بای این مدابح حکمرانی پرخی از ولابات‌را باو داد ووی در فرامین دربار عهر میزد ومنصب پروانه ونایب گرفت ودرشعر طفیلیتخلص‌میکرد ۰ ۱ . آبوعلی حسین بی حسی ه رای متخلص باشرفمعو وف بدرو بش اشرق از شاءر ان پر کار فر ن هم وععاصر باستشر وبسرش سلطان محمد بوده ء طاهر اً در آذروا بان ینز ده اس و سر اتعها ۵ در یر گذشته اسیت وی کتاهای ۳ بطم فارسی پر داختد است او آن ماه دیو آن قصاید وغز لیات وی شاءل جیار «جلدست : ۱ - عدوان الشاب » ۲ - خیرالامور + ۳ - باقیات الصالعات » ع - مجددات الجلیات و گذشته از آنچند ین مشهوی‌سروده‌است : ٩‏ - ثر حجمه مدوم ید 5امه‌علی بن) بي‌طالب - منهج الابرار در برابر مغرن الاسر ار که درک۸۳ بپایان رسانده * ۳ شیرین‌وخسن م۳۹ شعرفرن هم آتمام در ۳ب * 2 - لبلی ومحئون اثبام در ۸6۲ ؟ ۵ - عفت او رکب بنام عشق نامه ؛ ات باسکتدر نامه باطفر نامه آتمامدر بخ ۲ - عز بر الله زاهدی متخلص بعزیز یز از شاعران این قرن بودو منظومه ای در معاشقات سروده است که در ۸۱۰ بیابان رسانده و خود در مقدمه آن گوید که بهر ات رفته است واین منظومه شامل هز ار ستست که در همه آتیا تجدیس تام وایپام وصنایم دیگر را رعایت کرده وهمهٌ ابدات را ذوقافیتین سروده است . ۳- آمال اندین شیرعلی بنابی‌هر وی ازشاعر آن تامی این زمالست . سس معماری از عردم هرات بود وبهمین جية بنایی تخلص میبکرد. «ر جوانی‌جزوشاعران دستگاه علیشیر توایی درا مده‌بود و گر بند علیشیر بر وی رشاث میبرده است و چون رال بود ومردم را بزبان‌هروی عجومیکرده علیشیر ازور تجیده ووی‌بدر بار ساطان یعقوب آق قویتلو رفته ویس از چندی بهرات باز کشته وبا علیشیر آشثی کرده " اما چندی دگذشنه است که داز همان اشان بم خورده وایی باز دماورا+ النهر رفته و در سمرفند تردسلطان علي مسرزا بن سلطان احمد هرژاین ساطان | دو سعیت رفه وقسیده‌ای نز بان مروژی بنام محمم الغرایب در مد ار کته ونزه وی مقرب شده ودر آن دبار مائده است وزما نی‌هم‌مداح محمود سلطان بود وسیس که مت خان سمرقتا. اسلا باقته او را زندانی کرده وس از کشتن شیباث خان در خدعت تیمور ساطان دسر آو بود و در زمان استسلای محمد خان شيباني منصب مات اشعرایی دربار او را دافته و بهمن یه سراتسعام درم ۵ کدبهرات باز گشمه بود در زمانی که امیر تجم ثاتي بغر عان‌شاهاسمعسل صفوی فرشی را قنل عام کرد اوهم دران میان کشته شد . بنابي از شاعران زیردست زمان خود بود ودرفصیده و غزل و مشنوی دست داشته و نخست حالی تخاص میکرده و دران موقع دبوان حافظ را استقبال کرده است واینك دیوان فصاید وغزلیات او شامل شش هزاربیت بدستست وجز آن مثدوی‌باغ ارم با بپرام بهروز را بنام ساعطان قوب در سفور آذر بایجان که هنوز حالی تخلص میسگر‌ده سروده است و منوی دیگری بنام شسانی ۹ سر و ده اس شیامل قرو حات ۳ اي ظرتت ویلی ان شیانی و دز بابان تجر شعر فرن نهم ۳۹۹ بموسیقی پرداخته و آهنگه ساز زبردستی شده است و نیز مشرب تصوف داشته و خوشدویس هم بوده أست . - سید ننطامالدای محدود بی حسی حسینبی و اعظ شیر ای معر وف بداعی ائبی‌الله باشاه داعی و متخلص بداعی آزبزر کان‌عرفای‌قر نانهم‌بود . دره ۸.۱ ولاوت یافت‌ودر جوانی بطر شقه تصوف وارد شد و ازیبروان معروف طریقه نعمقاللپی و از اصحاب شاء ولی بود وسفرهای چند کرد وسرانجام در ۸۹٩‏ در شیراز در گذشت و فبرش هم اکنون زبارتگاهست . وی مولف عدة کذیری کنابها ورسایل بنظم و نثر فارسیست و از آن جمله است : «ثنوی شاهد که در ۸36 تظم کرده؛ کلمات باقیه ؛ دیباچهُ جمال و کمال ؛ ترجمهٌ رساله محبی‌الدین » رساله آو رادتاج نامه ؛ شرح برخی از اشعار عظار بنام اصطلاحات دررالیدار فی حعنی بت العطاز . متئوی چپل صیاح ؛ موی گنج روان * موی جهار حشمه ژند گایی ؛ عشیل تاه ساسم کاشن شرح کلشن راز , کلبات قصابد و فزلات که درءت۸ جمع گرده است ‏ رساله خر آلژاد , محاضر السیرفی احوال خبرالیشر نام ونثر * بیان عبان فی‌السقایق , جواهر الکنوز در شرح رباعیات سعدالدین حموی * نظام و سر انجام * رسالة الفراید فی نقل العقاید , اشارةالمقال » ۶ رجمةالاخبارالعلوبه » مأت‌العلویه» مراتالوجود ؛ چهارمطلب لطایف راه روشن » شرح مثلوی * اسوة الکسوه » تحریر الوجود المطلق * تحفة المشتاق» رسالْهُ شجر به » اأتلو جات الهرعبه » رساله اصطلاحات » رساله آوراد رساله قأهانیف . ثمرة الصیب ‏ جواهر الکنوز * نوی چهار چمن ۰ رضائیه , سلوة القلوب » طراز لاباله » قلب و روح» کقف المراتپ , کمیلیه "لمعه » مثنوی مراشد الرموز: مثنوی مشاهد » معرفة النفی , رساله ولانه و کلیات اشعار ار باشش مثنوی شامل ینجاه هبز ار دیعست . - امیر هم بوتن] سفر ابنی متخاص بهما وت از غرل سر ابان هعروگ فرن تهم بود. نخست درخراسان می زیست وسهس با ذربایجان رفت ودرتیر بزمداح قاضی عیسی و سلعلان عقوت دود وس از مرگ ساطان قوب «کاشان رت و در آ تا تال ۲ ٩‏ دز ۳۹۲ شعر قرن فپم گذشت . همایون ازغزل سراماان زبردست فرن ش بود وغزل را شیرین وسوزناك مي گفت ودیوان غزایات آودرحدود دوهزار بیشست . 7 - سل ال جمالی دصلوی از-مار فشعر ایمتصوف‌هددوستان و از اصحاب شیخ ماع دهلوی عارف توفی در ٩٩۱‏ بود وخود دراواخر قرن نیم واوایل فرن‌دهم هد دست وسفر های سار کرد از ان حمله درهرات بدیدار جامی نایل شید و شس سح این سفرها را درسقر امه خود ثبت کرده است ودرضمن از مشایخ بزرگه زمان خود بشمار منرفته ودر»۹۲یا۹۲۵در گذشته وقبرش‌درجتوب شرفی‌قطب نار تزدبادهلی‌هم! کنون ژباو کاهست ووی گذشته از سقر نامه ! ثار د بگرد ارد از آن حمله : ممنوی‌سان‌حهاق احوال سید المرسلین شامل دو قسمت : قسمت اول بنام مصباح الارواح و قسمت دوم بنام شرحالواصلین که درد عشغول تلم آن بوده است ومرآتالمعانی‌بوزنمتنوی. ۷ - مقتبی شیر از از مشاهیر شمرای مثنوی سرای ایرآ شمار هیرود . از جر بات احوال وی اطاز عم کامل فیست و همتتدر نوشته اند کد در شب از مکت داری میکرده پست ها انعه از مدمه لملیی و مجمون او بر هماً مد اینست ۵ سفری بپندوستان کرده ودر باز گشت آزراه دریای قاری بعر بستان ونجد رفته و درا نجا عرقد لللی «محنون را دیده وهصدم شده که این عننوی را سراید و درضمن عرم داشته است عئنو دهاي دبگر تطامی ۳ م تقلید تندو لبلي رون را در۵٩۸‏ سایان رسانده است ودر مقحعةٌ آن ممدوح خود را شاه قاسم بن منصورنام پرده است وامنك مزار وی وا در مسجد بردی درز دسکی شیر از هیدانند که کتسه‌ای در انیا سنام مظفر آلدین ابو تصر ساطان حبن بهادرست ۹ قار بخ ۵ درد . صکنیی ظاهر ا عزلمانی هم واعته که برخی ازاسات انرا درتذ کره‌ها ضبط کرده‌اند اما لبلی ومجنون او کهسکی از هثرین منظومه های عاشقانه ز بان قارسست و ۳۱۹۰ بت دارد معروفست و رحات ویرا سال ٩۱ ۱ ۰‏ نوشته‌اند . ۸ - مانی کاسه ر مار ندردای هشدی دز آزشعرای نامی‌این زمان بوده و ندرتی کار سا نه کاسه ژری داشت و ٩‏ کب او ی ۳ ما ندران :9 ده وی یی هسزد هرات شمرفرن هم ۳۳ میزیسته است و ازمداحان محمد حسن میرزا پس سلطان حسین بابقرا و در خدمت او بوده و سرانججام در هرات در ۵4۱۳ بدست ازبکان کشته شده ودبوان وی که در آن غزلپای لیکو بسیارست اينك پدستست . ٩‏ - مولانا نظاماندیی استر!بادی از معارف شاعران قرن نهم بود که تا اوایل قرن دهم نیز میزیست واژناماوران استراباد بود . در جوانی کسب دانش کرد و بسرودل‌معما آغاز کرده بود وبهمین جهة بنظامالدین‌معمایی معروف بود ودریابان‌عمر بواسطلهُ تعصبی که داشت‌دست از آن‌کار کشید و جز آشعاری که در مدح‌المهمیگفت‌چیز ی نمسرود وسرآئجام در ٩۷۱‏ جر گذشت . وی که در شمر نظام تخاص کرده شاعرزبردستی بودومخصوصاً قصاید وثر حیعات اوشامل‌چبار هز ارست در مدایج ائمه‌اشا زخاصی‌دارد واغلبآنها پسیار معروفدت و گذشته از آن مثلوی بلقیس وسلیمان هم سروده است . ۰ م مولانا ریاضی ساوجی مهو لا نی تر بتی ازداعران نامی فرن تهم و از میدمزآوممهولات بوده که درین زمان بتر بت حیدری«عروفست ونخست فنای آن‌سرزمین را داشته و بواسطه شکایت کلانتران آن دپار معزوز شده‌ویس ازآن شاعری پرداخته ومدقی ایز درساوه ميزبسته وبپمین جپة بساوجی عم معروف بوده است وسپس‌درهرات سا کن شده واز شمرای نامی دربار ابوالغازی سلطان حسین بوده و باشارٌ وی فتوحات اور نظم کرده ومون در۱۲٩‏ شاه اسمعیل صفوی خراسال‌را گرفت وی «امیرالموعنین حیدرعلی بن ابی طالب » را تاریخآن وأقعه بافت ونزو شام‌اسمعیل مقرب‌شد وفتوحات وی رآ «م نظم کرد وسرانجام در8۲۱در گذشت . میر علیشیر در مجالس التفایس کوید مردی مبدل‌الاحوال بود وکارهابی‌منافی فا میکرد ؛ بپمین جهة معزول‌شد و دریند و مصادره افتاد وبسیاررنج دید وهرچه کرد نتوانست بکارخود باز گردد ودرمعزولی گاهی وعظ میکرد وبر سرعنبر شعرخودرا میشواند وازوجد وحال میگربست ووی بیش از *۸ سال عمر کرده است ودرغزل سراپی شاعرز بردستی بشمارمیرود . ۱ - مولا نا گمال آندبی عبدالواع نظاه‌ی باخر ری از مشبان ععروف دربار ساطانا حسین بایقرا بود . پدرش جمال الدین مطپر باخرزی نیز از داشمندان ززدان خود بشدار.عبرفت ووی درانشا وترسل‌مپارت کال داشت وازپیوستگان خو یه مجدالدین محمد وژبر بود . در آغاز بادشاهی ساطان حستو: شألیف تاریخ ساطنت او آغاز کرد اما چون تشمیپات واستعارات مار آورده بود ساطان خسین تالیف او را تیسندمد وأن کار را دیگران سپرد وسیس "وی زو خاصان دست‌گاه نیو أسجه نظام الملك خوافی‌وز بردر | مدموخواخه کمال الدین حسن وخواجه رشید آ لدب شمدالملاك بسران نظام الملك ذر انار ترستل شا گردان او بوده‌اند ووی ترسلی ام ایشان‌تألیق کوده است و در ضمن شعر را نکو منگفته و قعاید خوب سروده و نیز در حجادم دس تایه است + مسر علغسر ۳ یالب ی النفایس مب‌گوید خاییت" سك دیح و نود و خوند مسر گوید آزخشدن سخذان مزا آهیز در زود متغر مسشد . ۲- مود ناعبد!(4 ان نفی جاهیی از شاعر ان ناهیی 1 واسر رن نپم واواخر فرن دهم وخواهر زادة توراادنی عبداار حمن جاهی شاعر معروف بود. درقصبه خر جرد تعام ولادت بافنه وهما نا چپار باغی ساخهه ودو ۱ اتجاسا کن‌شد ومردی گو شه نش ویازسا بود . میر علیشیر در مجالس النفایس گوید در خدمت جامی بوده و | گرچه در جوانی فاسق و برجشان بود مرد بخته‌ای شد . از بنقرار مدئی در هرات در کنف تربت جامی زربسته‌است ونر اتجام در۱۷٩‏ که شاه‌اسمعیل پس ازتصرف خر اساان‌بعراق «ازمن‌گشته واژخرجردمی گذشته برای زبارت فبرشاه قاسم انوار درآ نجا درنگک کرده و در ضمن گروش بان با غ رسیده ودر رابسته دیده و ازشاخج درختی که سر از باغ نیرون "کرده بود و ارد با شده وعاتفی! گاء گشته و باستقبال او رفته رشاه چس از دلجویی بشانه او رقتهواز ماحضری که داشه خورده است و ازو شعر خواسته ووی دیوان خود را ساو تموده وشاه اسمعیل شعر او را پسندیده و بتظم فتوحات خود اور کرده ووی زار بت سروده وعمرش وفا نکرده و در محرم ٩۳۷‏ در گذشته است ووی را در همان باغ بخالد سپرده‌اند . هاتفی از شاعران زیردست ژمان خود بود ودرقصیده وغزل ومتٌدوی دست داشت وبجز دبوان قصاید وغزلبات تقلید از خسة نظامی کرده و بنج عثنوي کفمه است : ثم تامه ی ر فموحات تمجو ز معروف بطق نام سموريی دار ۳ شم‌فرن هم 7 ۳۱9 اسکندر نامةً تظامی که ازروی ظفر نامه شرف الدین علی مزدی نظم کرده است ء هشت منظر در برادر هشت شسکن * لیلی و مجدون * شیربن وخوو بنام میر علیشیر توابی ‏ فتوحات شاهی در غزوات شاه اسمعیل معروف پاسمعیل نامه با شاهنامة هائفی . ۳ ارجاسب اسنذی ظهر آنی‌داتی از _شاهیر شعرای اواخر قرن نم و اوایل فرن دهم بود . پدرآاش ریس و کدخدای طهران بوده‌اند که فرآن زمان قصیه‌ای از توابع ری بود و وی درجوانی برای کسب دانش بشیراز رفته و در زمره‌شا گردان مولانا جلال آلدین دوانی در آمده وعلوم زمانه را فرا گرفته وبیشتر درطب دست داشته وپزشاك حاذقی بوده ودرین‌زهان تام شود را مسعود گذاشته و بابیشتر از ار کان دولت شاه اسمعیل صفوی مربوط بود ودرپایان زند گی در طهران سا کن شد ودرآنجا باغی ساخت وآ را یا غ‌امید» ثامید و برس هممن باغ درمیان وی وشاء قوام آلدین نور بخش پیشوای نور بخشیان تراع در گرفت ودر ٩۲۵‏ شاء فوام الدین بایندر اولاد را با ججعی شبانه بر سر او فرستاد وچند زخم باو ژدند و آواز آن زخنها در گذشت و در طرشت طهران او را «خاك سپردند . اعیدی در قصدده و غزل دست داشته و درین دو فن از شاعران زبردست قرن نهم بشمار میرفته است‌و دیوان او بافیست . ۶ بابافغانی شیرازی نیز از مشاهیر شاعرآن اواخر فرن نهم واوابل‌ترن دهم بود. تخست در شمر از میز ست‌و بکارد گری اشتفال دأشت‌ویس از چندی با ذر با بسان بدرپار سلطان پعقوب رفت و کارش بالا گرفت و چون مردی صوفی عشرب بود اورا با بای‌شعر اخطاب میبکردند * اما شرا مشوارویدهست ود وعمشهدرم‌خانه ها سر میبرد . پس از مرگ سلطان پمقوب درزمان شاه اسمعیل بخراسان رفت‌ودر شپر ایبورد سا کن شد وحکمران دیار هر روز يك من شرآب وسکمن گوشت باو میداد وسرانجام کارش خایی رسد که میغواران شر ابشخانه ها اورا دردی کارخودباین سو ورن یو یرف ورس دند وبا او هزل میکردند وري اژناچاری تحمل میکرد تا آ نکه بمشهد رفت ودر آ تجابسال ۲۵در گذشت گفأپی ازشاعران ژ در دست مان جوي یود و قصیده ۳ «خصوصاً غزل و سار خوب مسگفته ودر غزل سمك خاصی دارد که مر فقت الفان وشور انگیزی معاتی ۳۱۹ شعی هرن تیم معروفست وفسابد وی در مناقب ائمه است و دبوان او شامل پنح هزار بیتست. ۵ . خواجه مسعود قمی از شعرای امي زم ان خود وازاعیان قم بود و مئسب قضا داشته وبمین چپت بقاضی مسعود نیز معروف بوده است ودر زمان ساطان حین بپرات رفته واز ملازمان میر علی شیر نوایی شد و چون شاعر زیردستی بود و مثتوی را نیکو میساخت سلطان حسین از وی خواست که نساریخ ساعطنتش را باظم آوره ووی منطاومه‌ای سروده است که عدة اشعار آ ترا باختلاف دوهز ارونه هار ودواژده هزار ضبط کرده‌اند و یز منظومة بوسف وزلبخا ومناظره شمس وقمر وتیغ وقلم زا سروده است وسرانجام‌درهرات پیش ازتألیف مجالس التفایس یعنی‌سال ۸۹5در گذشته است ووی گذشته از ممننوی در غزل هم دست داشته وشاعی ز بردستی بوده است . 7 . دوش دهکی ‌ از شاعران نامی این مان و اصلا از مردم دهات یکی از محلات شهر قزوین بود وتخست در قروین جولاهی میکرده و در ضمن شعر میگفته وچون بشاعری معروف شده است سلطان بعقوب اورا بآ ذربایجان نزد خود خوانده و در معماس وي مطلعی خوانده است که سار سئدیده شده و از ان مس روز بروز بربا یه آش‌افزوده مسشد تا اینکه ازشعرای محترم شد . وی در غزل استاد بودوددین فن مس‌وفست . ۱*- اهلبی ترشیزی خراسانی نامش بوسف بن محمد بن شهاب واز عسردم ترشیز بود ودر جوانی بشاعری آغاز کرد و نعست از مداحان شاهرخ بوده و تازمان ملطان حسین نیز میزیسته ودرین‌زمان عاشق فربدون میرزا شده‌است . در بارة عشق او داستانپا ساخته اند از آن جمله کویند از شدت عشن موی خود را گذاشته بود و دبوانه‌وار میزیست و بس از انقراض سلسلةٌ نیموریان بتبریز رفت و چون‌در کمانداری بسیار زبردست بود جوائان تبریز پیش او مشق کمان کشی میکردند و سر انجام از شدت پیری گوشه گیر شد و هم در آن شهر در گذشت . اهلی ترشیزی که قسمتی از پایان عمر او با اهاز عمر اهلی شبرازی شاعر معروف قرن دهم مقارن بوده و بهمین سید گاعی با بکدیگر عشتبه شده اند از غزل سرآبان توآنای رن هم بوده و گذشته شعر قرن نهم ۳۹۷ از آن در جوأنی منظومه‌ای بنام فحفةالسلطان في مناقب آلتعمان پنام شاهرخم سروده است که ثرجمه وتظم کتاب المواهب الشریفه فی مثافپ ابی حنیفه تألیف امام ابو الحسن سپگی دا نشیند ععروف فرن ششمست و آن وا در شوال ۸۳۹ بیاعان رسانده است ودیوان فزلیاتش شامل پنج هز ارییشست ۸ - الف) بدال بلخیاصضهایی نیز از شاعران معروف ژمان و اصلا از مردم پل بوده آما چون ءدتي در اصفپان ژسته باصفهانی هم معروف شده است . نخست مطیمی تخلص می کرده آما پس ازچندی‌بنام خود ابدال‌تخلص کردهو وی در آغاز کار در دربار سلطان یمقوب در آذربایجان مسی زیسته و چون مردی شیرین سخن بوده ظرایف او با سلطان مسقوب معروف شده استو پس از مرك سلطان پعقوب باصفهان رفته و در زمانی که شاه آسمعیل اصفهال را گرفته است بکی اژ خدمتگزاران شاء اسه‌عیل که حبشی بود و او را گرژالدین مبگفتند اورا گرفته و زر از وی خواسته و هرچه وی را می زده است او در باس می کنته که «الف چدزی ندارد» و چون این (طیفه را برای شاه اسمعمل کفتندورانژدخود خوانده وشاه اسمعيل لطایف و اشمار او را پسندیده و وي را وظیفه بر قرار کرده و ازین قرار تا اوابل فرن دهم می زسته است و شاعری توانا بوده و مخصوصاً در هزل و هجا دست داشته است . ٩‏ - ما لی‌شیراذی نیز از شاعران معروف این زمان بوده ونخست برز گری می کرده و در همان زمان شاعری آغاز کرده است و درین فن معروف شده و پس از آن در ری سیاهیان وارد شده و در مان شاه اسمعیل تمراتب عالي رسیده ولی سعایت امس نحم زد گر ور | ثربایجان کفته شده ودر بر یز اورایخالك سپردند و وی در شزل سرآیي شاعر زبردستی بوده وغزل عارفانه را بسیار وب می سروده‌است. ۰ - حیدد گلیچه پرهروی نیز از شاعر آن معروف اواخر فرن نبم واوایل فرن دهم بدود . در أوایل در هرات کلیجه پزی می‌کسرده و پس از آن شاعری پرداخته ولی‌عامی بوده وبشتر معنی سخنان خودراً نمی فهمیده است ودرضمن‌درویش ملد بودهو گا #ی‌برای آوارنت دم وتان مدر فه اسست ۴ فده لد ۱۳ پم سر وا ده ۳ ۰ شعر فرن نهم اما در غژل دشتر دست داشته و دیواش نزديك ده هزار بت می‌شده است . ۱- ضيايي اردو بای از مشاهیر شغرای تربایجان‌دزاواخر قرن نعمواوایل رن دهم دوده و در خوانی بخر اسان رفته و از مالاژمان دستگاه هیر علیشیر: شده و در رت در گذشته و شاتصدو ز ار دسبپی او ده و در فده و صو صا در لغز تسس واشت4 ۲ - دروپش حسامی‌قرا لو لی‌خوارزمی نز از شاعران نامی اواخرفرن تهم و ارایل فرن دهم واصلا از مردم خوارژم بوده اما در قرا کول از توایم بخارا نی ژبسته و مردق درویش مشرب و رارسته بوده ودر۹۲در گذشتهو در آن‌زمان از بهتررین شترا ماور اعالنهر مود وغزل را مسکومت‌گفته ات . ۱ ۱ ۳ - مهدی استر ابای خر از شاه ران اواخر فرن هم و آوایل قرن دهم و برادر نظام الدین استرابادی شاعر: ععروف آن زمان و مرد سیار فاضل و دروش مشرب و وارسته بوده ودر۹۲6 در گذشثه وشاعر ۶ زلسرای زیر دستی بوده و در شعر مبدی تخلص هی کرده است . ۱ 6 . هحیبی لارگ از داشمندان اواخر قزن هم و آوایل قرن‌دهمو ازها کردان علامه دوانی بود و گذشته از علوم دیگر درءروض و فنون شعرهم‌دست‌داشته ومخصو ۳ غزل را نیکومیسروده و پیروی از سيك فغانی می کرده است + ۰ - مجوی بمطامي از شاعران اواغر قرن نم و اوایل فرن دهم بوده و در هرأت در دستگاه تقو اجه عبد ال مروارید می رسمه و غزل را تسکو مدکنته اس ۲ ۰ سم هپر ق دیشر وک نیز از شاعران اواخر قرن نهم و اوابل فرن دهم هرد لیکو مشرب و دروش مسلاگ بوده ودر ضمن وشخوار و خوش گذران بو ده استت وسر اتسحام بماور آعالنیر رات وجمانتحا ار گذشت ۰ و چا یی از غر لسرا بان ز بردست ومان خود دو ده اسر ۳ ۲ - لبز کیا سیدعالاهالد ین مهد بن منحمد ای عبدا له مو سورقههر وف بسید شعر قرن_نهم ۳۹۹ محمد تور بخش از مار یف مشایخ تصوف ايران و از بزر کان-رجال فرن تم بشمار است‌و نسبش بهفده واسطه بامام «وسی کاظم می‌رسید .در طر یقت ازاصحصاب خواجه انیحق ختالافی نوده است و وی از خلفای هر سرت علي همدائی دشماز هی‌ژکنه وضو اه اسحق اورا اور دخش لقب د ادو بود و ری طر «42 سجد بدی در تصوف فر ام ساخت 45 پمناسبت لب او بطر یف «نوربخشیه» معروقف شد . پدرش از وطن خود بقاین رفته بود و .9 دز آ تیا در ۷۷۵۹۵ و رت بأشت و جوائی را هد ختلان گذراند و دس ازفوت‌شاهرح از آن دیار بمشبد‌وسیس بری آعد ور در شهر دار بتا کن شد و فریك ستولقدان‌را اباد کرد و در آ یا خانقاهی ساخت و مزیدانش درهما تسا ددو گرد آخد ند ودزروز نجشنبه ۳4 رپیعآلاول ۸٩٩‏ دد شفتاد و سه سالگی در کشت و او را دد بام خود جفن کرداذو پس از وی پسرش شاه قاسم فیش بخش و شمس‌الدین محمدین تحبی کهپس این ذ کر او خو اهد اعد جانشی او و سشوای آن طر بش شدند - سبله تور بخش يك ساسله کتابهای شیو! بنظم ونثر فارسی گذاشته است از آن جمله : شجرثه‌شایخ» رساله در ساواك » رساله انوار » منظطوعه نجم الهدی , هنظوهة کشف الخقیقه فی بیان عوالم‌الکفرة والوحده »منظومةٌ واردات.»معاش السالکین " ور بخشیه . محمدین‌حاج هسمد سمرقندی که از اصیحاب او بود کتابی در مثاقف وی نوشته است .. ۸ - هس آلدان محمدبن یی نی علیی لاهیحی آیلای نور بخشی متخلص باسپری که پیش آزین ذ کر آو رفت رز بزر کاننمشایخ طرقهٌ لور بخشیه بود . نخست در ری جزو اصحاب سید محمد توربخش می‌زسته و س از مر کداو بشیراز رفته و در آ نجا بطریقهُ خود ارشاد کرده و پیشوای نور بخشیان قارس شده ودر شیراژ خاشاه معالی بنام «نورجه» داشته است و سرافجام در ٩۱5‏ درشر از دو گذشته است و در تصوف موافات معتیر دارد و از آن جمله کتاب معروف مفاتیم‌الاعجاز شرح گلشن رازست که معروفترین و رأبج رین شروح. این کناب شمار می رودو آفرا در روز دوشنمه ۱٩‏ ذی‌ححه ۸۷۷ ما بان زسانده است و دیگر از آار اوست منطومة اسرار الشبود * دبوان غزلبات وقصاید » ماش السالمکین . ۳۷۰ شعر فرن نیم ۹ - مو لا فا نطاعا تاد ی محمو د بی امیر اسمد قاری نز دی ازشاعر آن ز بردست قرن هم بوده ودر شبراز میزیسته و وی مبشکر سبك مخصوصی در شعرست که تفلید ازسباك سحق اطعمه است منتهی وی درشعرنام لباسپا ویارچه‌هارا آورده و بپمین‌جبة دیوان خود را دیوان السه تام نهاده است . ۰ - عظار نوی نیز از شعرای قرن ثهم بوده و تلاهر فریدالدین سحمدبن آبراهیم نام داشته ودرئیشابور متولد شده وبهمین جبة | ثارفر بدالدین محمدین! براهيم عمار نیشابوری شاعر معروف فرن ششم و قرن هفتم را بخود می بسته است و وی پیرو طر دقهشعه وظاهرا سا کن نون ومشهد بوده وسفری هم بحج رفتد است وه چند که در شعرمهارت کامل ند‌اشته چندین مثنوی سروده است که همه" تها را بنام‌عطارتیشابوری منتشر کوده‌اند و آثار وی از بنقر ارست : تر جمفالاحادیت دامواعظ » اشتر نامه * بلبل تامه » بیسرنامه * جواهررالذات ؛ خباط فامه » سی فسل , لسان‌الغب ؛ مفظهر العجاسب: حارحم نامه , وصلت نامه * کنزالحقایق» کل وهرمز » معراج ناس . ۱ - حافظ علاف شیر ازی ازشاعران متصوف قرن نم شیراژ بوده ودرزمان ابوالفتح ابراهیم سلطان تیموری نذ کرقالاولیای عطاررا بنام ولی نامه بنظم در آوزده وشش سال مشغول نظم آن بوده و آثرا در ۷4 هزاربیت در ۸۲٩‏ در جامم عتیق شیراز پپایان رسانده واینکار را درتتیجهُ الهامي که باو شده آغاز کرده و ابراهيم سلطان هم درائنای کار اورا تشویق کرده است - ۲ - شهاب اندین امیر سید عیدالله برزش آبادی مشهدی از معا یج تسوف فرن نهم و از مریدان خواجه اسحق ختلانی و از پیشوابان ساسلهٌ ذهبی بودو رشیدالدین مسمد نید آواژي خلیفه وجانشین وی نود . وی موّلف رسالةٌ کمالیه است وغزل را هم نبکو میسروده وعبدالٌ تخلص میکرده و دیوان غزلیات آو در دستست . ۳ - شیخ رشیدالدین محمد بید آواذی چنانکه گذشت ازخلفای شپاب الدین عبد ال سایق‌الذ کر وازمشایخ طریقةٌ ذهبی بود واوهم غزل را نیکو میسروده د رشید تخلص میکرده ودیوانش دردستمت . شعر قرن نبم ۳۳۹ 6 - مولانا جلالالدین محمد آ گهیی فاینی ازشاعران نامی فرن نهم و از معاصران سلطان حسین بایقرا و از جانب پدر بیر#مولانا جلالالدین محمد قايني از علمای مشهور آنزمان و از جانب مادر از بازمانه گان‌شییخ ژین‌الدین خوافي بوده است. درجوائی مللاژم شاه غریب عیرژا بوده وبس ازچندی این شاهزاده اوراازخدمت معاف کرده وجندی دز خراسان سر کردان بود وچون شاه سمل خر اسان را گرفت وی بهرات رفت وا نجاسا کن‌شد وچون کسی بارتوجهی نکرددر۲۹٩‏ فصیدشهر آشوبی ساخت ودرآن ازهمةٌ حکام وأمرا و سادات وعلما واشراف واعیان شهر بد گفت وچون آن آشعار را بامیر خان والی خراسان رساندند بسعایت ید خواهان وسئور داد دست و زباتش را بر بدند و در همان سال ٩۷‏ در گذشت ,وی در سشهر ازعلوم دس تشه مخصوصا در شعرماهر و از استادان شعر بسبك قدیم بوده و درجد و هزل مهارت داشته ودبوانش دردسنست . ۵ - خواچه ابوالوفا خوارزمي از بزر گان مشایخ قرن نهم بوده و در خوارژم میزیسته و درعلوم ظاهری وباطنی وحتی‌درعلوم غریبه وموسیقی هم دست‌داشته واز آغاز جواتی درطر یف سوف سیر کرده است و سرانسام در خوارزم بسال ۸۳۵ در گذشته و همانجا مدقون شنه است - وی چند رساله در تصوف و رساله ای درموسقی تالف کرده وبرخی از دباعات وترجیعات ازومانده است . » سید قطب‌اندین مير حاج "نا پدی متخلص با نی ازفرزند زاد کان شاه تما ولی بود ودر زمان سلطان حسین بایقرا دررات میزرست وعردی گوشه‌نشین ومئزوی بود و مبر علیشیر نوأیی و جامی باو احترام میکرده و بدیدن وی میرفته‌انه وسر انجام درهمان شپر در گذشت . وی‌شاعرتوانايي بوده ودرغزل و فسیده دست داشته ومخصوصاً تصاید فر اوان درنعت ائمهٌ شیمه سروده است . ۷ - محبق اهلیی حطيمی طبصي از هربدان سید سیمی عارف وشاعرهعروف فرن ثهم بوده ووی یزصوفی مشرب و شأعر زبردست بوده وغزل را نبکومیسروده است ودر ۸۸۱ دوطبن در گذشته است . ۳ شمر فرب نهم ۸۸ - با با علیشاه هلقب با بدال نیرازءرفای نامی | نزسان‌بود وذرهر آت‌میز رسته و با جاهی معاشرت داشته و شعر عارفانه را نسکو مسروده و در ضمن عردی وارسته و ود ز رل ه بو نرط است ۳ :۸۸ - شیخح راده قدایی لاهیجی پسر اسیری لاهیحی سایق الذ گرشت و وی نیز مائنن ود ازمشایخ تصوف بوده وا اوابل قرن دهم وین از انقراش‌ساسلةٌ فموری ژنده بودو چندی حجز وملاژمان شاه اسمعلی صقوی بو ده‌است ۳۳ سالت بدردارمحمدخان شنبانی رفته وسرانجام گوشه نشین شده و در شدراز اتروا گزیده وهمانجا در ٩۷۷‏ در. گذشته است . فدابی‌از شاعران نامی زمان خود بوده و غزلغارفانه را خوب مسگفته و دوان او رایست . ۰ - شییح عماد الدیی فضل ۹ بن علا«آئدین علی برزش آبادی طوسی بیز ازبزر گان مشایخ تصوف فرن نهم و از خلفای حاج شیخ محمد خبوشانی بوده واز مشامخ ساسا4 تور بخشی بشمار میرفته و بدو واسطه بسید محمد تور بخش»ین‌سیده : زبرا که شیخ محمد خبوشانی مرید شیخ معحمد لاهیجی وآومر ید سید محمد نوربخش بوده است و سرائجام در ٩۱۶‏ در قتثه آزیکان در مشهد کشته شده است و ویر در تصوف لفات چندست از آن جمله شرحی بر لوایم جامی نوشته و شعر را هم نیکو فیسروده اس . ۱-میر قق اعالدیی آصر ۹ و اهی‌خو افیی نیز از مشاهیرعرفای زمان شاهر خ بوده ودر ۷۳۶ ولادت یافته است . نخست درکارهای دیوانی‌بوده وروزی که برپیرزنی‌ستم کرده بود پیرزن بالحن عتاب آمیز بوی گفت : از خداشرم نمیسکنی که بر چون من عجوزه ستم مس‌آنی ؟ وی ازیین سخن آشفته شد وقلم ودوات خودرا درز برسنكت‌شکست و سعلقه تصوفی در آهد و از آن بی در آتزو | هبز ست شا آینکه در ۸۳۰ در گذشت ۳ کنابی‌درتصوف بنام جنون‌المجانین نوشته وشمر را یز خوتِ میسروده است . ۲ حو‌اچه مو بدمهنوی از باژمائد کان این سعید. انوالشیی عارف مشهور ثرن پنعجم بو ده ودرعمان سر زمصن مسیخه که خالید انش نو ده «است هت انندشه واژه‌شایخ مر قرن نهیم" ۳ معروف ژمان خود بوده و در صمن - واقظط ژ ی دسئی شمار میرقمه و در مان خورش بسیار محترم بوده و در اواسط فرن نوم در گذشته و در همان کید حدش او را بشاد. سیرده‌آند و وی نی از شاعران توانای زمان خود بوده است . "‏ كث_ِ ۲ خواچه تاصرابدان ابو نصر مهدوي از فرزندان خواجه موّبد سایق الذ کر و مانتد پدر آزیزر کان مشایج خراسان بوده وسراتجا در تن شیعه و سئی در بایان فرت نهم در گذشته ولو ی ازشاعر آن عارف هگرب آ تزمان او زرد است . 46 - اهیرسید احمد لاله آزهرفای‌سلساة ذهی‌وا ز خلفای امیررسیدشپاب الدین عبداه پرزش | بادی وشاعر بوده است . ۵ - سید افضل نی سید نظام‌الدین سلطا نعلی مو‌سوی هردی سر از هشایخج تصوف وعردی پارسا بود و چون برأی مردم استخاره کرده و خواب میدیده به « میر خواب بین » معروف بوده است وسلطان حسین بایقرا بوی اعتقاد پسیار دأشت + بیمین ره کارش بالا گرفت ودر ٩۲۱‏ در گذشت وازشاعران نامی زمان شود بود . 7 - انوری هروی از شاعران نامي زمان خود بود و تا بامان قرن » در هر ات هیر سعة است ؛ ۱ ۷ - ذرویش بابا علی خوشمردان سبزوارگه نز از عارفان مشهورز زمان خود بوده و سشتر درسبزوار مس یه وشاعر تو اناد نی بوده است ۸ - مو لا نابوسف بدیعی اندجالی از شاعران نامی مان خود بوده و در آغاز جوانی بسمرقند رفته و اسب داش کرده و در ضمن شا گرد صقایی سمرفندی شاعی بود وسپس در هرات زیسته است و سرانجام درهرات مانده ودر نا بسال ۸٩۷‏ درگذفته است . بدیمی از شاران زبر‌دست زمان خود بوده و رساله‌ای درمعما تلف کرده اتب ۱ 1 ۳ ٩‏ - مو لا نا بر هانا ند یی عطاءالل رارق شروک نز از شاعر ان ژ بر دست زمان خود بوده و داشمند کاعلی شمار میرفته و هدتی مدید در مدرسه میرزا ساطان ایوسعید وا نقاه مبر عبشبر در هر ات نی سس مسگرده ۴ سر اتیدام تا ده رصان بد + 5 ۳ شعر قرن نبم در گذشته است و وی نیز از شاعران توانای مان خود بوده و رساله‌ای در معما بنام جواهر الاسماء تألیف کرده است . ۰ - آمیر برهاناندیی عطاءالل4 نیشابوری وی نیز از دانشمندان زمان خود بوده واز نشابور بپرآت رفثه وسالپا درمدرسة اخلاصبة هرات تدرس کرد ودر بایان ژند کی کورشد واز هرات بمشهه رقت ودرا نجا دراو اسط شوال۹۰4در گذشت . وی نیز درعروض وصنايم شعر و معما دست داشته و رساله‌ای در قافیه و صنایم شحری توشته أست . ۱ - عظاءالله بن محمودبن حسین عشهدی متخاص به‌طا؛ی ازشاعران تامی اواخر قرن نهم واوایل قرن دهم بوده و از مختصان میر علیشیر توایی بشمارمی رفته ومداح مخصوص او بوده ومولف کتابپای بسیار در صناعت شعرست از آن جمله کتاب بدایمالسنایم که بنام علیشیر تألیف کرده وشامل فن عروض وقوافی‌ومحسنات کالامست و در ۸٩۹۶‏ تألیف آن آغاژ گر ده و دردهم‌جهادی الا خر ۸5,۸ بایان رسانیده ودیگر کتاب تکمیل الصناعه در معانی و اقسام شعر ومسنات کلام ومعما و عرو و قابه که پی از کتاب سایق الذ کر تألیف کرده و دیسگررساله‌ای در قاقبه که فص لآ خر کتاب نکمیل السناعه را بمدها خود باین رساله تبدیل کرده و بنام میر علیشیر یابان رسانده» دیگر کتابمنتخبالصناءهورساللدمگردرقافیه که‌ازقطم کتاب‌منتخبالسناعه استشراح کرده است * رساله‌ای درفن شعر وقواقی . کامل‌السناعه درفن شعر » کملة السنایيم که در ٩۲۵‏ باتمام رسانده اسث . ۲ خواچه علاءاندین علی با خرزی متخلص بصا نهی‌از اشر اف باخرز بود و خود را از خانوادة برمکیان میداست و درضمن مردی کریم و اطیف طبم بود و درآغاز ساطنت سلطان حسین بایقر! وژبراوشد ؛ اماچون با زیر دستان بد رفتاری می؟ دو وزرای دیگر ازو زنجبده بودئد ورد خشم وأقم غذ و شش سال در ند ماند وسرانجام در اراٍبل محرم ۸٩۱‏ اورا درچپارسوی هرات بحلق کشیدند . صانعی با همه متم‌گریها مردی سارداندمند وشاعری توانا بوده است . شمرقرن نهم ۳۹۶ ۳ سالك الدین محمد حموی پزذی از اولاد سعدالدین حموبه عارف مشهور قرن هفتم بودء وبدراتش دریزد سا کن شده‌انه و وی در آتجا پیش ازظهر شنبة ۱ رمضان ۸2۷ ولادت بافته و مائند اجداد خود از مشایخ تصوف بوده و سفرهایی بخراسان و کرمان ومشهد وقزوین و شیراز وطبس و اصنهان کرده وتا ۱۵٩زنده‏ بوده است و دیگر پس ازان اثری او نست و وی اشعاری عارفائه مسروده است . 6 - کاشف! لد ین ابو المحامد محمهدجموک بزدی پسر سالك الدین سایق الذ کر ومانند پدر ازمشایخ تصوف بزد بوده و درسال ٩۱۶‏ کشته شده است, اما سبب کشته شدنش پیدا نیست واوهم مانند پدراشماری صوفیانه میسروده است . ۵ . اظاعآلدبی ابوالکر امه اسحق حموک وی‌نمز آزهمان‌خاندان‌سمدالدین حمویه و از مشایخ فرن نیم و پدر سالث‌الدین محمد سایق‌الذ کر بوده و در صفر ۸۵۲ در گذشتهو او هم‌سا کن نزد «ودمواشماری‌عارفانه مسروده است و ازمر بد‌آن‌فر بدالذدین ابو سعید عبدالاقی من علی‌ین عبدالسسق از اولاد عبداله انصاری بوده که درآغاز فرن هم دز بزد میزیسته أست . ۰۰ - سید شر یف مهمایی از مشاهیر شعرای معما ساز فرن نهم بودمودردربار پادشاهان آل عنمان میزیسته و تا آوابل فرن دهم نیز ژنده‌بوده است و مولف کنابهای سیار در فن مجماست از آتسمله کتاب < افکارالشرش > که در ۶٩‏ نام بایزید جوم بادشاهعژمانی ما بانرسانده و « الفةالشر بف» کهدر۸ ٩۰‏ بپپابان رسانده و «مجمع القواعد» و «رسالة شر دفیه» در مهما کة منطو مهاست و تفه شرف و «ابهامالشر ف؟ - ۷ - میر مختوم نیش بوری مدنئبي از مشاهیرعرفای‌خراسان وجدش ازمردم مدیله بوده و در خراسان سا کن شده و وی در نیشابور بجپان آمده و درهمانجاسا کن بوده است و چون شاه قاسم انوار را از هرات راندند ویرا هم اژ نیشابور ببرون کردند و وی در ۸۳۰ با ۷ در گذشته و از شاعران نامی زمان خود بوده و دیوان او دواج سل داشثه است , ۸ - حانظ تاج لدای حسی استر ابادی سنایی دامغانی صدر)لحفاظ [ سا لین 4ج شعر فرن هم از دانشمندان نامی زخان خود بوده و در اواض فرن ثهم و اوایل فرن دهم میزیسته و در ضمن شاعر هم بوده است. ۹ - شاه تاجالدین <سی شاعی از عرفای‌قرن‌نهمواز اصداب‌شاهنعمةانمولی بوده و در ضمن شعر فارسی را تسکو مسروده است . . ۱ ۰ - سیلجعفر لور تحشی بس مپتر سید محمد توربخش عارف مشهور بوده و در زمان ستطان حسین باقرا بیرات رفته و ملطان حسین بوی احترام سیار کرده و رجال دربار او مستمری گران در بارة او برقرار کرده‌اند ولی وی بواسهُ علو همت بدان راضی نشده و بعر بستان رقمه است و در من شاعی وانایی بوده است . ۱ - حافظ عليي غودیافی پسر نورالدین محمد شوریانی* خود و پدرش از شاعر ان ناهیور بارساعطان‌حسی با بر ابوده‌اند ووی چشد سال صدارت واستادی ایو تران عمرزا شاهز اد مور یر! داشند است و خوشتوین بوده و در شعر دست داشته است . ۲ .م مولانا حسنهلیی روغی گر هروی نیز از شاعران دربار سلطاندسین بابقر! بوده و در هر آت ولادت بافته و از مداحان مر مجمت بوسف بوده است . ۳ . مول نا شهابالدین احمد حقیری هروک نیز از شاعران نامی‌در بار ساطانحسین بوده ویس از انقر اض‌ساسله تیموربان بدا حی‌عیر زاحبیب له وزیر خراسان بر داخنه و در معما تیز دست دأشته و رساله ای درتوضیح فو اعد معما نوشنه است , ۶ - دذروبش هصفايي لرمانی از شاعرآن صوفی مشرب زمان بوده وشعررا روان هسیر و ده اسیت . ۱ ۶۵ - درویش رلالی کرمانی بسر صفابی سایق الْذ کر وی‌تمز از شاعرآن‌فرن فپیم بوده و اشمار عارفانه مسروده است . ۰ م زلالیی هروی از شاعران دربار سلطانحسین بایقرا بوده وی و پدرش هردو درویش مشرب بوده‌اند و قصیده و غزل را نیکو میسروده و در ضمن مردی بسیار قانم بووه است . ۷ - اظام! لدین سلطا نعای مشهدی از خوشنوسان‌عروف قرن‌نیم‌ویکی شمرقرن یم ۳۷۷ از مشاهیر خطاطان نستم تعلیق بشمار میرود و در خط شا کرد انظهر ثبر یزی,عتوفی‌در *ا بوده و اظهر شا گرد جعفر تبریزی و وی شا کرد عيرءايي تبرپزی واضع‌خط تسخ تعییق بو ده است . وی شا گردان سار واشته که ویو _سالامعروف زمان‌خوو بووهاید و در زمان خود ععروفتر ین خطاط بود بپمینجپة او را « قبلقالکر ب > (قس‌داده‌بودند و مردی و ارسنه و یار ایکو سیرت و خوت‌وي ود و در دستگاه سلطانسین بابقر | احترام بسیار داشت و در ٩۱٩‏ با دهم رییع‌الاول ٩۲5‏ در مشهد در گذشت ووی درشعر از وست داشته است . ۸ - شرف مععایی دز از معما سازان زبردست رن نهم بوده وب بان بارسی و تازي معما میسروده و مجموع4 معمیات او باقیسست . ۹ - شرف! لد بی حاح‌محمد فراهی پدر معین‌الدین فراعی دانشمند ومورخ معروف این قرئست که شرح حالش پیش ازین آورده شده و وی‌نیز از دانشمندان‌شهر حرأت بوده و شمر فارسی را خوب میسروده ! ست : ۰ - شررف‌شیرازی از داشمندان صوفی مشرب فرن نهم و سا کن شیراز و از شا گردان اعبر میعمد بسر میرژا سید ثریف کی کانی بودمو کقابی در «عاد بمشرب تصوف بنام ۶بیان‌آلواقم» بنام زین‌الدین شیخ علی وزیر توشته وشعر هم حیگفته است . ۱ - سید شدس‌آلدین محمد اندجالي معروف بمیر سر برهده از اعیان زمان سلطانین. بایقرا بوده و از جوانی جامةٌ قلندرآن پوشیده و گاهی سر برهنه ۳ کو ی و برژلت کته است و در ضمی ادا نشمندان مان خود و عردی شمر بن‌سخن و هزال و رخسمت در تر کستان میزیست و سپس بهرات رفت م در دربار ساطانحصین لت متصب شبشی و تولست مزآر شیخ تقبان بر نده را یافت که از بقع متمرگ هرات بود و بست سال تولیت آن شمه را داشت و بسعات‌بدخواهان عزل شد وچون بنداشت که مبر علیشیر نوابی در عزل او دست اندر کار بوده است با هیر علیشیر کدوزئی بهم ژد؟ اما چئدی بعد دو باره دامیر علمشیز دوست شد وهنصب صدارت را باو دادندویس از چندی از آنمقام استعفا داد و گوشه تشین‌شد و سرانجام در باگی, در گذشت ۰ وی‌شاعر ۳ شعر ثرن نهم زبردستي بوده " " ۲ . شمی‌آلدین محمد قباد کانی از عرفای نامي فرن نهم ما کن هرات و از خلفای شیغم زبن‌آلدین خوافی بود و از پارسابان معروف زمان خود بشمار‌یرفت و مریدان بسیار داشت و در ۸٩۱‏ در گذشت و پس از مر کش میی علیشیر در سر قبر وی خانةاهی ساخت که حمیدالدین سرش و مریدان وی در آنجا عبادت میکردند وتا ۷ که حمیدالدین زنده بود آن خانقاه رونق داشت . شمس‌الدین محمد تبادکانی از عرفای داتشمند بوده و بنظم و نش [ ثار عمده واشنه است و از أ تجماه سیم بردمر! مخمس کرده و شرحي برمناژلالسابرین عبداه انصاری نوشته و شعر فارسي‌راهم‌نسکو مدسروده است . ۳ - شمسا لهین محمدعرب تبز از عارفان تأمی آن زمان بوده و با آنکه دروش مشرب بوده رباست طلب هم بوده‌است و چون میرزا ابوالقاسم بابر بوی مپری نداشته مردم را بسوي مبرژا علاءالدوله جلب‌میکرد تا ايشکه در ۸٩۰‏ سیدمبداله تامی در شیوة سپاهیان بهراة آمد و با وی بهمراهی میرزا علاء الدوله بار شد وبابروی‌را گر فت و سستالفن ستادو ا نجادرغر مت در گذشت. و ینم درشعر فارسی دست داشته‌است . ۶ هو 2 نا محمد عالم سمر قندی از شعرای نامی فرن نبم و از علمای سمرقند بوده و در دربار الغ پيك مقام رفیعی داشته و از مدرسان معروف زمان خود بوده و چون دلیی شد و با الغ پیات کستاخانه سفن میگفت الغ بيكٍ او را از سمرفند اخوام کرد و وی بهرأت رفت و در دربار سلطانحسین بایقرا احترام داشت؛ تا اینکه جر هرات در گذشت. وی درغزل است دآشته وازغزل‌سرایان‌نامی‌زمان‌خووبیق: عریرفته و دیوان غزلیات او رایج بوده است , ۳ ۶ .. بابا علیشاه هروی از مشابخ معروف فرن نیم بود و از زمان شاهرخ تا زمان ساطانهسن در عرات یز یست و خوارق عادأت اژو نقل مب‌کردند و کار های شکفت باو تسبت داده‌اند و در شم شمر فارسی را سکو میسروده ات . ۰ - مولانا عبدالصمد مشهدی از خوشنویسان معروف فرن نهم سکن در رن نیم ۳۹ هررآت دهد زر ۳ خطو ط را نو #ینو سیف ۲ شعر «ا و ندید ٩‏ ند است " ۷ - هو لا نا شر بفایدبی عمد‌آلشهار سمر قندی براد مهشر کمال ادن عددآارزاقی موی مطلمسعدین بو ۵ج « وی ندز از دا شمندان ناهی مان و د بشما عمر وسعدالد ین کآشغری وشمس‌آلدین عحمداسد و خواجه ژرن‌آلدن‌حامیو فلت لخن عذیری ۲ تاح‌آلدین سل ۲ سعف! لدرین گر مج ۲ شییات الدین اسه‌عیل حصاري 9 و کف از بزر کات علمای‌خر آسان بوده ند یج رفته سر انحام در رشب با درهر ات‌در گذشت و او ر دا وا شییح بپاءعالمین در بتالد سیر دب . وی دز از شاعر ان ز بردست زان ستو د بو ده آست . پل ۱۷ - بر هبات ین عبد آثا ختلانی ار مشاعسو عر قای فرن هم « دور در ۸ در گذشته و در تعسو في موافات حقریلن دارد از آن‌جماه کشفااسیعاب وشرحی که بأمعات ۹ ۲ . سیر , فجر ادن عرافی او بش و در مین ۳ فترسی و سکو مت ند است 4 5۳ ‌ قاصبی عبد ا لو داب مک ۳ رانشمندان ثرا نکم و دعر تام زا | بو القاسم ۳ بر دو ژد * لایر تعام و ۳ وارسی عهارت ۳۳۹۳ اس ۲ ۱۳۰ ت- مه ذ 1 خالع شاشی از ذر کان داتشمندان سمر قدل ار ردان انم بسلث زره و گذشته ۳ احاطه‌ای که 9 علوم ممداول مان ود داشعه در ۳ ۳۳۹ یی استاد :و زد است ۳ ۱ - سید علیی و اعظ ثای از واعظان معروف خر اسان و دأنشمندانزمان حدود بو ده و در سال سیر که سلطا سین بابقرا دز آغار رادشاهي و اس دز یلد ام اه ۳ سورد ویر ا که سعیی بو د با بخخار ههور کرد 1 ۳۹ سشیان‌هر ت #یجو ۴ فردندو و ۰ : او را از متیر بای شید ندو بوی اهانت سار کردند. درهر عمورت وی از معاریف اب تسیا ا شاع, آن : ان ود بو ده و قصا دی ند تسب اه سره دیاز با ده ح ب ۹ س_ دعر وقب زان حتود نو زه و رلي ۳ سدو تسد و زرف است . م۳۳ شعر قرن فهم ۳ میر اسالام ۳ بامحيي از اولادامامءیحمیگزالی و از مشاهیر شاعر آن فرد. نهم بوده و در طب و حکمت دست داشته و در قصیده سرابی ماهر بوده و در زمان اعر اي هز ار اسیی در بط هیز ند و دس از ی دز که است . ۶ - سید آهیر تباث‌الدان محمد بی عز بزالدیی بو سف سیاخی حسینی رارق روگ از بزر کأن رال قرن نوم و اصل وی از مردم شکر آب ری ود و بدرش در زماناطانسن آزر ی بهر آث رفت. وی در نشو و تما بات و تزدبزر گان علمای آاشیر کست داش کرد و در درتار ساطانحسین ترقی ارد + با بجابی که بمشام صدارت و امارت رسد و مردي دآنشمند و خوش طیم بود و در صمی در طر هه ششیم تعصب داشت وسر انجام در روز چپار شمه ۸ رحب ۷ بدست آأسرخان مرا خراسان گشنه شد و در شعی فارسی هبارئی داشت و اساني و برا بسیاژ مذدح مامت . ۵ - 4و لا نا قصیح‌اند نی صاحب‌ذارا استر ابادای ازهعار شعلمای‌استر اباد و ولات مود جامه بود و در فنون مخناف دست داشت و در فن شعلر نج چه سار و چه قاس معروف زمان بود و دز نطام قصنده و معما نیز ماعر بود و آزهمتشمنان نزدداك و کاشمر و دی داروغه ۳۹ بشانه ساطا تحسین بایقر | ود و سر انیصام در ٩۱۷‏ در استر | با در گذش . - و |سجه جاال | لداین فت ل الله! بو اللیتی از او لادفقمها بو اللست سمر قندی دانشمند معروف فرن چپارم موف تممبدالغاغلین و بستان‌الءارفین بودهودرماور اءالتهر صمز «س۹ و از دانشیدان نامیی زمان الم سل شمار سرفه و «دو اره بدرس و بسجث مشعول بوده و درسور فمت سا ارام واشته گاهی هم شهر و هعتا مگفته است , ۷ - سید کافامی از؛اءر ان نامی زعان سلطانحسن بایغر | وهردی اطیف سعر طیب تو زره وشوه سیاهبی داشته ۳ از ا ار دادشاحی ساهلاعهسن دار در باراو بوده و جمد ی , ۰ ۰ ۴ ی از جاثب او بر د خو أجه عمادا لدبن ید دواد کاو ان مغر ود بو اجه جان بکلی که هر دوستان سقارت وقره ۴ در .از کشت آزین سفر ازراه در با درشیر از از اعتاز در گذشته کج ۱۶ لیب سرابی ملگ سودایبی اساد دو 2 شعر فرت‌نهم ۳۳ ۸ . مال‌الدبن شاه حسین کم او هی نیز از شاعران ناصسی دریار سلطانهن و از مررم اوبه ديلك هرات بوده و مولانا میحمد بدخشی شاعر معروف آترمان ویر! ازخردی تربیت کرده ودر کسب دانش سفری بعراقی امد ودوبادء بپرأت باز گشت وددیابان زند کی در همان قصبهٌ آوبه از زراعت معاش مد.کرده و گوشه تشین بو ده است ودراقام شعر و معمادست داشتهاست . ۹ - امال‌الدین تصراللهین خلیل له ابر قوهی ازشاعران صوفی مشرب قرن تهم وا اصحاب شاء نعمفاله ولی بوده وشعررا ذکویسروده است . ۰ - آهیر امال! دی حسین اببور دی از سادات خراسان وادبای نامی‌ژمان خود بود و در جوانی از آبیورد بیرات رفت و بکسب داش پرداخت و کیسك میرزا او وا بمصاست خود بر گز مد و جون وی بعج رفت با آوترفت » اما یس از رفتن آن شاه اده یشیمان شد و اژبی او روا کشت وباو ترسین وازآن بس زو ابط یشان‌قطم‌شد واژحج که‌باز گشت درتبر بز جزوملازمان سلطانبسقوب در آمد و چنسال یر أ نم بایجان ود و سین بخر اسان باز کشت و حزو ملازمان مبر علیشیر شد و وی سفارت بدر بار سلطان بعقوب فرستارش و در آن سفر بواسطهٌ دروغی که گفته بود از نظرعلمشیرافتاد و در بابان سلعانتساظایدسین با او ببایم رفت‌و بدیعالزهان هیرزا منصب شیخی | ستانة شاصی زا باو داد و در ٩9۸‏ صدارت رسیدو در هماسال که بدبمالزمان مر زادرهرات ود از آن شغل‌استفا کرد و بایورد رفت ودر انزوا میزست‌تا اشکه درغ۹۱معمدخان سای او را پرسالت تربار شاه اسمعیل فرستاد و شاه اسمعیل باه مپی بانی کردو در باز گشت ازین سفر باز در ایورد ساکن شد تا انکه در انا سال ٩9*‏ ور گذشت . وی از شاعران ژیردست زمان خود هم بوده است . ۱ - امیر تمال‌الدبن جسین نی شهاب‌الدین اس‌هیل طبصی خواهرزاد امن رفیع‌آلدین حسین و مادرش ازسادات فیشایور بود و خود از دانشمندان زمانه‌یشمار مبرفت و در جفر دست‌داشت و ننزدرتصوف دانشمندکامل شمار عیرفت ودرزمان سلطان قوب در راه اسب دااه ش از طسی بعراق و انربایسان رفت و سلطا قوب با وی ۳۳۷ شعر رن تیم عهر باثی سار کرد ۳ فر ده ببا بائاث را که صث هر ار دینار غاد داشت سور ال باوداد و وی بو اسعله عداشت طبم ثیذ بر ات و بر اسان با گشت و در حاعه تعروف وارد شده و از مربدان جامی بودو بپرات رقت و ماطانحسین بابقرا تولیت موقوفات مزاد عبدان انساری را باو داد و در ٩۰۶‏ منصب صدارت بات و با نیمه مردی صوفی مشرب و آکوشه نشین بود و طربقهٌ ملامتیه را داشت و عردی خوش‌طبع و دأنشمندبود ومژلفات چند دارو از ماه شرحی در مداژل السایر_دن عىد ال آصاری تو شیف و رسای دیگر دو تصوف‌دارد و کناب مجالس المشای نیز از مولفات اوست که تطا آنرا دباطاتهمن باشرا تست داده‌آند و در شهر فارسی نیز استاد وده است . ۲ کمال‌الدین مسعود شروافی ازدانشمندان نامی‌زمانو اصلش ازشروان :ود و بر ای سب داش ببرات رقت و سالما در منرسه کوهر شاد آغا و مدرسة | خالاصیه هیر ءلیشیر تدرس میکرد و در کلام و منطق و حکمت از دانشمندان زمان خود وازشا گر دان جامی بود وهرروز بیش ازصد تن در درس آوساضر می‌شدند ویس‌آزچندی تدریس مدرسه_گوهرشاد را ترك کرد وورمدرسة غیائیه پتدریس پرداخت واو دا اعلم علمای خر اسان‌میدااستند ودر ان روز کهدرمدرسه غائبه درس آغاز کرد میرعل‌شدر تو نی وهمه سادات وعلمای هر ات دردرس اوحداضشر شدند وسی اتیجام ور و 8 در گذشت ۳ درمز از عبر سیتصف تاه اور ا اش سییر د اد . کمال الدین مسعود را درغنون مختلف‌مو لفات بسیاراست ازان جمله حاشیه برشرح طوالع و حاشیه برشرح مواقف و حاشیه برشرح حکمقالعین ووسایل دسگر و درضمن شعرفار سی ۳ م سکو هی سر وده اس , ۳ - شیخخ کمال آربتی از معاریف شعرای فرن نیم درخر اسان بود ویدرش حافظ نام داشت وطبابت میگرد ووی درتر بت وهشود هیز پست وعردی خوش طبع بودو شر آهای حافیط را تجمس کرد وس ا نیبام بر باز ت حج روت ودد باز کشت از آن سقر در اواخر فرن تهم در تر مت در گذشت . وی در افسام میخعلف شعر و مخصوصا در معما دسید امه اس . ۱۶ ب سید کمال کتو اي از اژ شاعر آن #عروف ورن او ودد ودزر بلج شم فرن‌نهم ۳۳ یی تسده وستر سار کرده نود وععروف بود که باتصدهز ارشعر کفته دود از آن‌حمله قسنه‌ای بو زد است که ۳ زار فیاست» مصنوع از آ ن‌بیرون منامده و صرو 9 پی در نس وازمر بدان آدو تصر بار سا ده ده ود در باه «أن رن نوم در گذشیه وس از سای عم کی ۳ است وأور ۱ در جوار میر سرخ ۴ بلتم رالد سیر زد این ۶ - مال‌اندین معمود رفيقی مشهدی از شاعرآن نابی خراسان بوده ومردی خوش‌طبع وخوشنویس بشمارمیررفته‌است . 1 ت ورن مشیدق راز شاعر ال تاهبیاسن فرن وبسر کمال‌الدین «سدووا دج رقمقی نو دب ده ودر مان ساطا هن با مقر | شین لت و هر دی حرو سین هش لس بشما هر 428 وعزل و ده ؛ زا روان رشن و و شمو دس نف ده شرت است ۰ ۷ - هو لد نا مععمد. بدخشی از شاعرآن نامی ۳ با ساعلاث ۲ ]/ - ٩ ی ديا و‎ اژ نز دیکان دا ر ده وسی سال در مالازمست هدر علمشمر کر آنشج و ساعر ی رز بر دست بوده و سشدر تمعما دعس داشمه و کمال الدین شاه‌حسین کامی ۳ نی از خردی شا گرد او بوده و چندین رساله درمعیا تالیف کردهاست . ۸ - موق لا نا مجمد طالب هر وی یز از شاعران تامی ور بای ساظ تن بود و سالها ملازم ساعلان بدیمالزمان مبرزا بوده و عنصب سدارت او را داشته وچون از جذعت او دست کشد تکام هب رآلدین ۳3۹۹ با بر رت و نز د او بود ۳ اشکه در ٩۱۸‏ که در میا وی و عبداله خان در ماورآءالنهر جنگی در گرفت در آن زگ کشته شد . و «سااه ای‌در دهماً لو شید ۳ را #سام‌شعر تمعما تشر عا یل جوده اس . 5 - موه لا شمی آ لد ان میحعد يوار ی معر رف ادو لا با محمد معمایی هم از شاعر ان «عر وف این زمان و مردی خوشی طیم ۳ شوخ و در ره عر هد مت بو ده ۳۹ اي لس و تیا ی ك سید ج ان زمانورا عیحتر مهد اش شید ند و در مان | یو ا(تباس م با تر دشر ۳۳9 زر ۹۳ ۴ ۳1 ی 0 ِ محلسی مادشاهان دیگی ۳۱ آن حمله تمد ۳3 آ بو سعیت و سحایواشت ‌ِ 1 دا اعشار ۰ و یج ۱ 1 اد ِ یس و آمد باه ییاه با ساجای ۳ ۳ در علدشسر و ای ض رات ور اج با امد چم سیر ابشاخ دا نییان اي ردان هر ر: ععروش ۳۳ شعر ترن نپم بکیچیک میرزاخواهرزاده سلطانمصین بح رفت ودرباز کشت آزین‌سفردر گذشت . وی ثیز بیشتر پمعماً مایل بوده است . ۰ - هیر هر ان شر وه از زر گان سادات وعلم‌ای هر ات بود و از خردی بیکب داش پرداخته و در بشتی علوم دست داشت و روز و شب بمطالمه مییرداخت و عبادت و رباضت میکرد و بهمین جبة بمیر مرتاش حعروف شده بود » اما در بحث وج بود و درشعارنج نیز اصر ارسیار داشت و بهدین‌جهة عردم از بحث و شطرنج‌بازی با او گویزان بوددد و خوشنویس هم بود و در حکمت ورباضی کاملا استیلا داشت و در زمان شاء ساطان حسی مدرس مدرسه اخلاصية هرات بود و در ژمان بأستلای محمدخای شساني در مدرسه سلطائی عدرسی شد و با ر دوم که شاه اسمعیل بپرات رفت بواسطهُ تصبی که در تستن داشت بقندرهار گر یخت و همانجا در گذشت . وی در شعر ثیز سبط بوده ۱ متصود یر گر هروی زر از شاعران معروف‌هرات بوده‌امانت‌گدست وتامواد زسته وروز کار را بکسب عسگترانده و از اقسام شعی برباعی بیشتر مایل بوده است ۰ ۲ - خو اجه‌متصور بتکچی نیز از شاعران نامی هرات و اصلا از طایفة شکجی گر کان و ده است عات فخلدک در شر بار سلطا خسن بایقرا مامور بر سیلالی هم دادخو اهان نوده است که از مذاصب موم آن مان بوده ودز من عزل را خوب مسسروده است , ۳ - و اه منصور مشهدی از شاءر ان هسن زمان بوده ومدئی دز خدمت امیر خدای داد بسی برچه است وسرانجام او را مصادره کرده و بنند افگنده‌اند ودر همان حال در گذشنه است وویی غزل را که مسر وده آست . 6 - دروزش منصور سبزواری ازشاعران‌تاعی هرات وعردی درهر مز گار بشمار می رفته وریاضت میت‌کشده وروژه بسار مسگر فد و در تصوف از اصحات حافظ علی ترا ی وسهی مذهلتب دو برد اسییت ۶ ۵ تر وی وصتایم تمحر یی سس داشنه و ددان ان شعر فرن ثم ۳۳ شا کرد مولانا بسیی سيبكث فتاحی‌نیشا بوری‌بوده ومدر علیشیرعروض‌را از وی‌باد کرفته اسست ودر علم عروض دو رساله تألیف کرده وقصيدة مصنوع سامان ساوجیرا جواب کفتة وساعری و نا اه است . ۰ - خو‌اجه موید دیوانه از متصوفهٌ فرن نهم واز بازماند کان آبو سید ابوالخیر عارف‌شهور بود ولي مردی پر بشان‌فکی بود ودعوی پادشاهی‌داشت وخراسان را درمیان مر‌بدان خود تقسیم کرده بودو همین جهة بدیوانه معروف شده بود ودرژمالی که در میان سلطانعسین بابرا وسلطان ابو سعید مبرژا اختلاف افتاد شعری‌بحمایت آبوسعیت کته بود که بسلطا تحسن بر جو رن ودستوز داد در۸٩۸‏ آو ۳ تهانی کشتند ۳ وی در شمر فارسی استاد بوده است . ۲ - هو لا نر آسی آبهری از شاعر آن نامي فرن نیم واز مردم ابپر بوده ودر جوأنی بسرو رفته است بهمین‌جهه بمروژی‌هم معروف‌شدءاست‌ووی ازش‌زاد کان آنپر بوده ویدرانشی درآ تحا بسیار میجترم بوده‌اند . درجوانی شرارتی داشته اما زودی وارسته و شکسته شده جنانکه سختر مشغول نما وروژه وده است« سی‌از بر ج‌دهشین سلطنت تیموریان باخواجه حبیب له ساوجی هروی وزیر خراسان هر بوط شده و از معار ف غزل سرابان زمان خود بوده است . ۷ - مو ۷ نا آبتی شروک نیز از شاعران نامی این زمان بوده و در حرات هدز دسته و لخست لین 1 تخلص مسگر ده وسیس تعلص خود وا آ ۳ گذاشنه است و معاصر ینش باو نسیت داده اند که هر جا مضمون باریکی در شعر دیگران‌هي بافتعفورا آترا نم عیکرده ودر هرصوزت وی از غزل سرابان ز بردست زمان خود بوده ودبوان خزامات او در دسنست و بربان آر کي هم شعر مسگفته انیت . ۸ - یی »هیا لسیمیی حسینبی شیراری مکی‌از معروفتر بن‌شاعر آن‌اوایل قورن نهم واز سادات بسیار محترم واز متصوفه قاری بود ودد شیر از عیزیست ودر عقاید خویش سیار بی پروا بود و گویند کلمات خلاف طاهر میکفت ۳۳۹ اه عمشر من شبر بکشتن او فتوی دادند ودر سال ۸۳۷ ویر بدار کشیدند وسهس از دار فرود وزدند ۳۳۹ شعر فرن ثهم یت ی ار یس سر وس ی و ی ی ار ی ۳ وبوست گندنده ادن م29 ۳۳ د #سیت ودر ادیمات ابران عنوان هقی ۳ برد ۳ هي ۰1 ۱ با ۳ ۲ ۳۹ زا ود ۰ و !۰ ۳۹ 1 ٍ ۱ ساعر ال ت۳۹ و مان جوز و ده ممتا زر ار سار ایا ز هرانک شا کرد # ده 5 سیبث ۳ ما ۰ ۰ لا ۱ ۱ 1 آو ح #م ‏ تنل و ود شیر تا دی ایو لت هاتدنینی_ و نات ود ر بان تر کیی فه زر شاتم ر توانانی اه هد 1 ۳ با ها دی ۱ ۳ هر و اس ر " گ سید ۰ ار اس ۳ ياج تسا یی ید ت‌ ی ٩ب‏ نخلام ّ دصي ناش ۳ شاعر او" طبر دید زعان حود دو دد و حوشعومی اد 1 ۷ ل و سار ودسسی و رطس و ت#اسي وه چا افیا بر دسر پی :و ده و هیشت و عی ور نیم ونر آو انا یووماست اثر ی که ۱ زو دا کیت شدای از تاج ال از تین نظامی 3 ثار ب هددو سنا ست 4 ۳ جود ئِ ۹ هم این از با تام او ار ژاد گان فرب نیج نب سك و روز دوشدء4 ۱ ۲ ۳ «- ِ 8 ۹ ۳۳ 5 و ۳۹ ۲ سپ ردهم سای اه با دای تشه و دار ات ای رسالحیی همشیا ند اه سرد ۲ اسعار ستو ۵ 11 5 1 ۳ ۰ 0 39 ۰ ِ ب هك ۷1 ۳ 0 ۳ ده مت ات کد سز ما هار استتاع وج لجع ع یلد ازوست و در ا شا ای ربج له ۳۷ ۹ جاح وراد مسمد ارو و في متطلعی اذق رگ ا- ز شاعران ی ِ< ۰ زا ار ۰ , ِ: ب ۳ ۳ سب ٩‏ دم ر کار ژر ال ود بودد ۳ و سا آژو ها نی است او ۱ تمرف یو جو ره ۰ و دا غسایت و مدتاه مدای تم دو آود نا هت سم نس رس روف و اتومر احل عمری 45 تقی سا ۳ ۲ | - ۱ 1 ۱ ۰1 ۰ ۰ ۰ ۳3 سم -- س_ لاد ارت لد | بل شعماین سب ار اه سا دا 4سا نده اس وم‌نوی < وب ده با رح هعج زآت تسوا 1 ز رواتاین ی شس‌عو ۵ شادل نز و بل بدا ان سب بمث وهتنوی دسگر دز فسات اه ات ام لو دیا درو كت زار است ۴ ه ماو مد ویگر مار ۳ و لو د رسوی که خا اه ارام برام ساعلان عقوت نم با سانده است ۱ ۰ 5 ۰1 آ اح و ده ۱ ۳ عر فا معر وش رت نم نو ده و در شیر و عوستتی دسیت ۵ هه ِ بای اشعار ود تب + اد ‌ِ | +« ۱ ۳ ۳۳ ۹۵ 0 ۳۳ ۳۹۹ ۰ ۳ ۳ بر اس 3 و ستی تلد ییا سك دای و «ستهعی اژ آ مراد الي مان ِ د و نب شا گرد او ۱ ای ی ۱ ۱ ۳ 15۹ ۰ و بو دداند و ترا خعصمخه فیر شیر و یی هم‌عوسیتی ۴ ازوفر! گرفته اسیت وده ام د 2 ۳ ِ‌ ۳ بر ۳۹۳ : و ند ۱ اب 1 ۱ یب ی اجه ( در کش ی تلد ی احجیرل سجام ۳ ۴۳ بیش سیر ده ثث و از ره ۰ , : " #9 ها 5 ۰ ۳ ۲ و 9 5 مشب مد 1 او ند کا ۳ ازج دود از تا اس ۰ ۳۹ رد لت و شعر درن تهج سب 09پ (ِصثِِِِ227202 222222۳ ‌۹ِِطِ جح ٍِِ«.. ۲ - هو 2[ سهی ق #میی ازشاعر ان امی‌او خر فرن نوم واوبل‌قرن دهمودر جوانی مردی آشفنه روز گاد بود ودوبار آذعراق بخراسان رفته وچندی درهرات مابر, و دددت حامی ی 2 وحکیم شاه ید یل قرو نی 3 او اسباز معاشر تسده و ۳ سفری که از زو بن م‌گذشته مکسال در | نیعا فائده ویادشاه کلان ساطان #وز اعلی تس درأن سال در فزویی بووه است و سپ‌ارزرنقد یدای میدادوشم.دی بو اسطمناع طیعی که داشت ان زر ها ۴ در کسه نمیسگذ‌انات ودر گوشة سا اه میر یخت‌وهر اس از اصیجای ۳ ۹ ۳۹ چات ۳۹ آن برمیگوفت وجرج متگرد ودس از آن عدای در ۳ بر ره " - ‌ آنربا یجان در دربار ساعطانن یعقوب بوده وسمت ملكث الشعرابی دردربار او داشته است و دس از مرآ ۳ دیدد‌وستای وق ۲ در جر ات سمل دس 2 دز در باز اسمعدل ۴اداشاه فهیر م او ده ونر دك که سال عمی کرده است وسر ا تیهام در را ده در گذشته ۳ او وا وو سر گنج کسر ات بالگ سپرده‌اند . شهیدی از غزل‌سرابان زپردست زمان‌خور بوده ودیوات او زامسست . ۳ . گاخنی قدپی با تفرشی خواعرزاده شهیدی وازهرده تفرش بوده‌سنتهی در فم‌هیز یست+وه‌ردی ترتصو هی الب تج چنانکه کویند روک ستاطلاً تسین با بقر ادر سمازی بر تحت روان 0 2 نو د وعی‌گذشت د دور راه گاخنی ۳ ددد ۳ حااش ۳ بر شب دفت ب : ۲ . ِ ۱ ۴ سم غژدن میر دا را کشت رهب در دم هر ات را از ینار ید [ مد د‌ فسلعدای درهجو ساعلان نی ِ ۱ ۳ ۷۳۳۹ 1 ج‌دهایی که ۳ ان تسمور یال وا مکان در گرفته او 3 تب تیا 1 از ۳ ۳ سر ابان ژبردستی زمان ود تا دص واز شاعر ان نامی‌فرن نوم شهار مر قمد است ۳ ۵ م محمود بی یر کرد ان آهیر سرو ای طاهر! از شاتعر ان قرو آز وال نو ده وعنتو عدای شا مو اعطط شام کساج القاوت سروده که درغر ده سس ااوز یر بت اهشر‌ی سا تقیر موف ممضاومه‌ای در اموز دسی ۴ اصول شعروغر فص نام ۳۳۸ شعر ثرن هم لطا رف ی الاصولین که بر ای ارشاد ءسرش سیر و ذه است , 5 کاشفی از شاعر ان مقیم‌خاك عثمانی که منظومه‌ای بنام غز انامه روم در تار دج جنگ ساجنان م مر ! اد ده ۳ ۵ ۵ ( « دول اروعا ی حدلت معروف و ارنه در ۸5۸ فر مان امو المضلی حمدین و لی‌الدین باشأ سر وده است . ۷ - هو نا مان آملبی پسر عولانا محمد املی بود که اورنمزاز شاعران فر ن نوم بشمارهیرفت و وی تشست وفایی تداع میگر د وچون شأعر دیگر امیر ا<وث جامی وفایی در آترعان بود و وی نیز بساعلان پدیحازمان میرزا بستگي داشت او را و اداشمند تخاصی‌خود را تشر بدهد . وی ازهشاهیرغزل سرایان زمان خود بود . ۸ م میر عليی حسینی ظر وق حطاط از خوشو سان معروف اواخرفرن هم راوایل‌قرن دعم بود ودر هرات ۰ب میز مست و ور ٩۳۵‏ که عبيدالة خان از يك هر ات را ارفت اور ودیحا: ار فر تاد و وی در ما تسا نود تا دز کش . وحات ت او ر [ باختلاف در ٩۲۵‏ و ۹2۶ ضبط کردهاند وظآهرا تازیخ درم درستست ودر شعراستاد بوده است . ۹ - آهال‌آلدنی بهز اد هروک قایهمروف که اززمان ساطانهسن با شرا | زمان شاه آسمعیل مشغول کار بوده وچه درز مان خبرش وجهی. آزان درفن‌خود اولین ۳1 بوده است . عدتیا چرهر ات در کناب اه ساطلا تجسین تباقر کار سک ردد و سس از بر چیده شدن ساعاشت تیموردان شاه اسععیل در ٩۲۸‏ او را نزد خود برده و ریاست که یخاته خود را باو داده است و اودرخط وشعرنیز دست داشته است . ۰ سب ما محمد آذابمی شیرازگ که نام او را پهاء الدین علی هم ضیط کر ده‌اند »وی ازشاعر ان‌نامی‌فرن هم بوده وسفر بسیار گرده و باداتشمندان زمان خود مأشرت بسیاروحافظهُ سر شارداشته است وخوشدویس معروف زمان‌خود بودو سخه‌های بسیار از شاهناءه و خسن نطامی و خمسه امیر خسرو و دبوان کمال الدین آسمعیل و قیره توشمه بود وسراتحام ال فی کبه رفت و در استانموژ ساکن شد و دردر ارساطان ۱۱ 1 ۳۳0 ساعلنن سا-جالن هدر دود ۲ 1 صید | اج ی سلسان هي هل دلب سممران و سودثش زا ی تست یی ب تا چا كِ رس هي , ۳ و عم ماع 4 مب 3 س_ آنیجام عاعون سال بای ۷ 5 تعای استافول ای غعرخرن مج ۳۳۹ سس ار گذشت . ادایی شاعر پرکاری بوده و در افسام مختلف شمرمخصوصاً رل ومندوی یست داشته و دبوان وی رابت و از جمله تاد او مظومه ساییم نامه دز از سم سلطنیت ساطان سیم اول -۵۲) است که سیر منقازب سروده است . ۱ .-. مجمدان و لي بن در ضی‌آلهدان معروف کالب انتروی شمز از شاعران اد عنمائی بوده و منظومه‌ای ددم کانسه درلغت سروده است. که جر او در هفتسا باشارهٌ سلطان محمدین مراد ال عشمان دز پااصد بت بپابان رسانده است . ۲ - مول نا آی مهد ی ازغزل سرأدانمعروف قرلانهم و جه ودراواخس دور سلطاتحسین جایشر! در هرات میزسته وخمسه‌اي سروده است . ۳ ب عيشی شیرادی درزمان خود معروف بل عیشی بوده زیر ا که کیجل بوده است واز شاعرآن معروف شیراز وهردی خوش طبم و شیردن سخن ده و مسشتن مر دم را هیجو «سکفته اس واجاحی او محر وف وده و دز محنوی ندز دست داشته است و معدوی عشرت تاسه + | دنام ساطان خلعلی مور ي اب ۸۱ سر وده اس , ۶6 - مولافا ریاضی آربتی از «ردم زاوه وسهولات وازشاعران نامی‌زمان خود بوده است وعردی متلون‌المزاج بود ومدتی در مولد خود منصب فضا داشته و پس ازچندی اورا معزول ومسادره کرده‌اند و از آن بس دبگر کاری باو سیر ده‌اند وور غ در گذشته آست و بجز دیوان غزلیانی که ازو مانده تاریخ کوچکی بنام « انتغاي تو ار یج > وا وفاریم سال ۸۱۳ نوشه‌است . وی در ضمن واعظ هم بوده و گاهی برسرمثبر اشعار خود را مي خوانده است . ۵ سس هو لا ا زياخی سمر قند‌ی از شاعر آن‌ناعی ماوراء النهر دود و گویند دد خوی وخود فروش بوده است ودرجوانی درآغاز رن نهم دزسمرقند در گذشته‌اس . ۰ - شمیت عمد) له شبسترگ از فرزندان شیخ محمود شبستری عارف مشهزر فرن شم وصاحب کاشن راز ود ووی ۳ نشمندآنزمان‌خود بشما زر مسرفت ومخصوصا در ریاضی دست داشت وسا کن شاوزاء الدپر بو د ولی ٩۹‏ دا عدمانی‌رات وساطان سلیم وی را اعزاز بسیار کرد و هرروز سي قجه باو میداد و هردو با سه ماه بنج هز ار ۳ شعر فرن چم قجه بر ای او هیفرسماد ودرین سفر مندوی شمع ویروانه را بنام آن‌یادشاه سرود و از رسالهای در معها نوشت که از همه مثالبای ان نام آن بادشاه سرون هیا ید . ۷ سب مو لا تاشسی الدبی ردعی متتاص تدای 5 معر وف دملاز اشه و بردعی زاده از بزر کان شعرای فارسی زبان خالك عشماتی واز فرزندان مولانا هسمد بردعي هو لب حاشمه براسا عوحی بوده ووی نز در علوم معداول ژمان دست داشته و حواشی چند بر تسس بمصاً وی وش ر< هیآ وه و داب الییدرت مسعو دی توشنه ودر ۹۷ از خر اسان بتال عشمائی رفعه وساطان سیم وی را کر ای‌شمرد و استادی غلامانخاس خود را باو داد ووی درشعر فارسی استاد بود وساطان سلیم در مقایل فصیده مصنو نع او سیخصل اشرقی وب دو سین سبهو ز و شناد آَ بح عد 1۳ عاوقه شر ؛ ره زرد داو دواده اسب , ۸ - مولا نا فرخی نیز از شاعرات نامی خالك عثمانی و مقیم استانبول بوده وا سادات دانشم‌ند بشمار هر فده است ودراسام شعر مخصوصا قصیدهمهارت سارداشنه و ازعداحان سلعلان سیم بوده است بم سیل محمد ان عبدا لباقی دعر تٍ ورف انیم زا مد م ازاء و اهر شید شریف کر کانی ؟ . از سادات+محتر مژ ان خو دود ۱ دریشا اور و لادت ءافت و درجوانی برأی اسب دای رات رفت وسیس حزوعر بدانن شاه قاس نو ارور اعد ور بات سار کشت وا مشاهیر صوفه زماله خود شد وتا اوایل قرن دهم تمز «مزست ووی در غرل عارفانه استاد بووه است . ۰ سب آمیر پاز و ار از سخن سرابان مازندران بوده که حز سات احوال و تسیر نرند کی او در سم ملو م تست و «.شدو احه‌مال *یی رود ۲ددریایان فرن نا واوابل فرن دهم زسته باشد ومجموعهای از اشعار وی بز بان طبری با مازندراني در دستست . ۱ -م بي لشان تخاص زنیست که ازحزییات احوال وی چیزی بدست نست وتنها اسخه‌ای از دیوان غزلیات او شامل عزار وبا صدبیت مانده است که درآ نی نشان تخای کرده وچنان عی نماید که در اواخر فرن نم واوایل قرن دهم زسته وظاهرا ۲ ۱ ۱ ت‌‌ دا دی و دب ۱ : ۹ ت 1 در ظ ۳۹ شعر قرن نهم ۳:۱ ۱۸ کِ خیم با جئیه‌ی تر دی از امیحاب شاه نعمت الته وی تشه و ما 1 کات داشته شاه وی رسالدای حطات باو و ندرگ وهای او اشعاو 4 دح دسر علیی بن حکیم تر «ذی باقست که درظپر بنحشنبة غره «حرم ۸۳ بایان رسانیده‌است . ۳ سید آرد شیر ی سین معاذی تبر بز ق از او لاد ععاذ‌بن حبل اد و وی سا «عازی تخ اص عپی گر ده 5 دار اواخر هشمم واو ایل‌فرن تهم‌زسته ومداح شرو انشاهان سر امیر هوشتت بن کاوس ین کیقباد (۷۸۵-۷۷۵) واعیر شیخابراهيم بن سلطان محمد این کشباد (+وب+بر) بو ده و چپل‌سال مداحی ای یا ندان را رده ودر آتر بساسعان وارانن و گلان خي و سید است و سس مداح امیرمر آنشاه یدوز ۳ و لیر سماشگر حکیرانان لاهیجان و ان ۳ سید رشی‌آلدین واهیر سید رضا کی عتوفی در ۸۲۹ 0 یش ۲ دو زد اسیت ۰ درسجوانی معاصی کماا <یجه دی وسلمان ساوجی وحاح «یشمله‌صاأر او رک و بدیم ثبر ار ها وده و بروی از سك سلمان ساوجی‌هی گر ده است ودیوان ِا شامل بنج هزا زر امس ۳ بد وغز لیات مانده ا ای . ۵۶ - سیرک دز طاهرا از سرایند گان فرن نهم بوده و شرحی بر کاشنراز ۳۳ ۳ و اما داده ول د ن گونه 5 دی از دب [رفی! از ۰ آبشیا. زر دون نهر ی ی اشعار دمدوری از زر کان شعر أ 45 صوقدد در همایی رها و بو ای توضیح مطا لت کلهن راز اورده ودر با بامان کنا ماب فودرد ۳۹ سر و ره که 3 رآن اسر ی تیاعر کر ده است ۱۸ - لمال) لدی عفر خلاط ثبر از ی از خوشئو‌سا. بای قرن نهم وزاس کتابخانه دا دسدذشر دو ره ومرای وی کمادت « ی کرده است ودر صیه واه وطرٌ ُ و سس ره وخیط اسسیح تعلیق و عبر او ۳ معاه, ! ی خودعيی توسمداست ظ هو انا ساب اب‌آلدین عسداللد آشیز ودولانا سم دعجیو د خوشدو سان معر وف ان زمان ۳4 ا گرد ُّْ: بو ده نی 3 ار وین شاغر توانایی بو ده و اصیده ۳ جونب می گفند جفدر تخلصی *ي کرده است 4 ۶ - مولانا زاهدی نزاز خوشنوسان کم بخانه باستغر واز شاعران آن ان ره بوادد است ۳1 شعر خرن هم شسکو هي سو و ند تا ۰ ۸ -- اهیر سولال ا(دیی وسف متتاص باهیرگ نز ازخوشنو سان دست‌گاه با ستغو واز شاعر ان و اناي این خوزه دوده استث. - ۹ مول نا لطفی نز از خطاطان همان کتابخانه و شاعی توانایی «شمار ۳ ۳ است . ۰ - هو لا ناو لی هم از خوشنوسان دست‌گاه باستغرم از شاعرات این دوره ۰(« اس 0 ۱ - مو ۶ ثا و احدی نز از خوشنو سان وشاعرال‌همان کت شانه بووه است . ۲ - مو لا نا منشی هي در سالك خوشنو سان و شاعران دستگاه باسنقر می ز سته‌است ‏ ۱ ۲ - هو ۱۷ وین الددان هی‌خوشئویس وشاعر کتایخانهٌ پایستغربوده است. ۶ - مو نا محمد جرذه نبزشاعر وخ وشدوس همان دستگاهبشمارمی‌رفتهاست. 2 جزین ۱۹۶ ان شاعر نامی‌قرن نهم که کر شان گذشت عدء کثبرشاعرآن دیگر يم درین فرن‌زژستهاند وفبرست اساهی ی بددبن فر ارست : اتقی‌شرازی 6 آرژوی ۱ آفاق سس الا افتی مشردی ‏ برعان الندین ابر آهیم بن حللال آلشین امد بن محمد مدئی دی عتوگی ده ۵۱ ء | براهیم ساماسی ل ابر آهیم سستانی» ساطافتب ابراهیم صده ‏ ابر آهیم قاتو ی » شمس آلدین معروف بای حسام موقی دره ۸۷ ؛ این هماد شیر ازی متوفی در۸۳۸ * این لعلی شاه بدخشان * ابواسحق‌مپنوی ؛ ابوالسر کات ثرافی متوفی در۱۳٩‏ » ایوالس که سمرقندی * میرزا ابوالبقا پسرساعلان‌حسین ‏ حاج ا پوالحسن ترك ء ابوالضر سمرفندی ‏ بوالقاسم‌خوافی ۰ بوالقاسم مینوی آنو المعالی خوافی * ابوالتصرمهنوی .شیخ ابوالواجد عیرزا!بوبکرین جو کی‌شاه مقتول در۸۵۲ میرز! ابوبکر بن سلطان ابوسعیه متوفی در ۸۸0 ابوسعید مپئوی * ایوطالب بدخشانی » اسوطاهر مهئوی . انابي بلخی ؛: قطب الدین احمد جامي : احمد شعر‌فرن هم ز3 9 حاجي بیث کاشفری ؛ احمد سراج سیزواری ء نظام الدین احمد شبرین کار ؛ رشدالدین امد کاژرونی :مد اجمد هیرژا, حافیط امد هروی ؛ میر اخشبارآلدین و فیدر ۸5۷ ادا ی خاری ؛ ارشد شبر ای * ارشب کاز رو ی‌هوفی جر ۰ 8 "سر ازغون هروی ؛ هر اسداه * اسمعیل شام غازاني » اسمی هروی ؛ اسیری هروی » میرژااصش مشیدی ؟ اصیلی دش نی ؛ من اج الدین اصلی هروی اظهر خطاط * اشری هروی * یرال : الم بر مرا : آلپی * امان ادن ۶ کهستا ی اما _ رای " اسرسوان انسی وفی در ۹۳ » اه ره ؟ صادر ین امینیی موی در ۹۱۸ ۳۳ رو یی * اتصای ی بخاری » ائوری خی آتیسی ی خوارزم می ؛ اندسي کاس ایس هروی ۲ اسازی طروی؛ خو اجفابوب سمرفندی» باباجان هروی باطنی خی بلی؛ ود آلددن‌شیر ازی » برهان الدین هروی؛برعان جاعی ؛ بزمی‌خر اسانی» بسمحی‌هروی؛ بصی و ی‌عجمی » بقارجی خوآرزمی ؛ بقانی سمر قشدی " شادی طروی "* بلالی بغاری» سنایی‌هر وی ۱« علی‌هر و یی مولانا میاه ب خواحه بیاء الدی ؛ مشمی حصاری ؛ برشتی هروی » بیاضی استرابادی ء بیاضی حصاری * پیشودی سمر‌قندی ؛ بیدلی ان » بباگ ی * برتوی شیرازی متوفی در۸ ٩۹‏ بناهی خرراسانی » بپلوآن کاتب » پيامی عروزی * پیامی هروی ؛ پیر بداق بن جهانشاه متوفی در ۸۷۲ " پیر خموش * تابعی هروی»ترخانی اندخودی, تسلیمی هرویء جادویی بلخی » جانی. جوزحانی * جدیدی , جرمي بخاری » بابا جزوی عرافی متوفی در ع ۲ ۱۹ جعقر تهر ‏ بر ی *حازلالد د ن‌سشنهدی ) مدالال ای دین‌ظر وگ ,حمالی؛ مرش دمعما دی ؛ سجمشید محر وی همیخ ابا ی , سدوهری سمر قندی؟ جأ ۳1 ی‌هر وی+حاجی‌سفدی ٩‏ مولانا حاجی مشهدی ‏ مولانا حاحی هروی » حافظط حکاك کرماتی ؛ حاقظ عیرسینانی» حافتی کرمانی 4 حا کمی خوافیی» مولا تاچست ۱ میرحت ال : خییت اه قبزی »هدس کاثب ؛ حربری , حریمی سمرقددی ؛ حزی استرابادی » حسن قاری*جسایی‌جنا بدی؛ حساهی فپستافیی : اهر سین استر | بادی د خسن طمسيی َ جیدعلی الا در حسنعلی هروی " کمال الدین حسین ؛ حسین اردستانی » آمیرحسین اردشیر » میرزا شاه حسین اصفهانی سنوگی در ٩۹۳۵‏ » دس باوردی # حجسعن کیرنکی ء سین معمابي : یر أش 4 شعر فرن نیم ین هروي > حشمری طروی ۲ حشری همدانی » حهانشاه حشقی » سید حکمی سمرفندی + حلوایی سبرقندي » حمدی ء جمید آلدین تبادکانی ؛ حمید کل » حمید هروی " حیدر توئیانی »عیی حیدر مجذوب » حبرانی ؛ حیرتی تونی » حرثی سدرقددی * خاتمی هروی کوسوي , خاصبی هروی . خا کی * خالدی هروی ؛ خاوری سمرعندی : ساطان حسیی‌ختمی:خرمی هروی ؛ خزایی‌سمرقندی * آمدر خسرو؟ خواجه خسرو سبرقندی * خسروی هروی عتوفی در ۸۷۹ *خصالی هروی ؛ خضر شاه استرابادي ؛ جر چی » ای مر بری ٩‏ خافی بخاری ؛ خاقی «روی ‏ خلونی خلیلی صاحب تسففا(سعای که در غرة حمادي‌آاولی ۴ اتمیام زسیده است ؛ سید خر جرجکتو ‏ ملاخواجه خیابانی * خواجه خواند ابواللتی , خواجه کلان هروی »داعی آستر ا بادی » داعي سرشسی * دروش بل » درویش روغدیگر ؛ " درو ش سر خسی * و لانا دزو سس مشهدی ؟ امیرقاسم دلد‌اری دو ابی»دوست اسقر اری + دوست تسین اهعر دوس طارجی جفدایی ۱ ولا نا دوست هر وی * دو مشاه یت د یو انه دیو انه بلیختی ۱ وبوانه نما بوری شمتج عنداله دبوانه هروی » ذاأنی هروی " ذهنی کابلی * رازی بغداوی > رحيمي ؛ بارمحمد رخنه » ای ررستم علی رشدی‌کازرونی متوفی در+ ٩۲‏ رشیدکازروئی» رضایی سبزواری متوفی در ۸۵۳ » رفقی " میرعلی دوست رفيقی هروی » روحانی؛ زو ی بفاری » روحی باژری * رهایی ماوراء النهری ء ریاشی زاوی ؛ رباشی سمرفندی متوفی در ۸۸6 ار لس شاختیکزاری‌هرویزاهدیاز کر با کح یکزلالی‌هرویازما: از سای هرديک ,زیر کی‌هووی بزین‌آلدرین صادقی» زین الذین صاعد کزد ابش بیع ی" زین‌الهین کللا‌شیر ازی متوفی در ۲۸۷۲ زین اسه درز از ننی‌سبزواری »ساغری‌هروی‌سافی‌نخشی» سأفی‌هروی سا لنی‌سمر ۳ لمی‌عراقی*سامانی مخاری»ساهی‌داهغانيي»سابلي اسقر ادنی؛ سایلی‌ خر اسا ي "سا ی عر ی» سایلی‌فر شی»میر بیفه‌ورچی‌سپاهی. مپپر ی هندوستانی سدیید طبیپ فزوینی ص- سروری بر رجندی » سروری خر اسانی سری ترشیزی »سری طظروی * حاقط دعد * مولانا سعد » سعد ال سحافط سعد کل متوفی در بای ه سعدی ارد ددلی 4 سهلجی عشردی + نورسعد بساث خوارزهی سعید کابلی ۶و سای شعر قرن_ نم ۳۶9 طرویی » سک کی سیر قعدی + سألام ار تاشی » سلامی خر اسائی ِ سالامی هروی » سلطان خلیل » سلطانعلی اویپی: ساطاتعلی قاينی . ساطانعلی هروی» ساطان محمد خندان » سلطان محمد هروی *ساططان میدمو دشکحی " سالان عتوو دعر زا هیر ساحلان و لی ۱ سلیمان 7 ر کمان " سلیمانی هروی " باباسمامی هموفی در ۹۹۳ » سوادی هروی سوسنی هروی ؛ عبدالوهاب سهاربی ؛ سید زادة عتشیی؟ هیر سرد کایلی ؛ سیری ثطروی * سمقی خراسانی ؛ شانی کاشانی متوفي درع۹۲ » شاه شبلی * شاه علي بن سلممان کحال , شاه قلی ایشود ء شاهاث هروی ؛ مالاشاه میحمد * شاه محمد قورچی » شاه مجمد عروی ؛ شاه محمود جان * شاه محمود طپر آني » شاه ولدبيكت » درو رش علی‌شمحاع * شر اری‌استر ابادی » حافظ شربتی *شربتی طروی» شب خیابانی ؛ اعیر سید شر یف ه شریفی شیر ازی > ۱ ۳ ی هعشمردی 4 ع ول عبی شغارنی اه مر سین شفمقفی صح ما ۳3 حدوفی ش ۰ ٩‏ شک اننه شروائی شکری گر وی : شمسی ال دن هید ٍِ حدروقی ُ شمتتی ددخشانی شور دعر وی شوقی حبدات یی شوفی گر وی ی * مو لا: | شاب ِ شهاد. مدون؛ شراب خر چا ای شهاب رو کین * سود معوفی جر 8 " شیم زاده انصاری » شیم ز اوه دورانی ؛ ستیی طسیی شبرعلی شر وی 1 سر یی 1 سدو نی در ابر صابر ی * صاحجت اسثر ابادی * صاحجت بایئد 9 گنود مجایه صادعی ۳ یی " صافی توز یوش ؛ صافی 5 و مه هیا افی ؛ رو باه ت ۰ ۲ , 7 ِ , ۳ ۰ صا ام 3 صالح خر اساثیی؛ علاعا لدین علبی صبا اعیی قو آم‌آلدین علی صایتی فدوتی در " با, > ۱ ۲ ۲ ۱ ۱ 4 ی او کی " بر گا خوارزهی " صیوحی شیراژی میر حیدر صیبوحی ؛ صدایی * تشر ابیری َ صدر آلدین زو اسی و لاتا قرش از دیور اند ۲ جرد: ای هروی ؟ سرد ی ظر و یا + صفا تی‌ظر وی ۱ صفا یی خر اسانی*سفا بی‌سمر قددیهتوفی در * 4۸۶ صنی الدین بن‌مسیح (درین قوشنگی موی دار صدی هی ۲ درو سل حوفی , هو لا تا و وی اردستانی آ ی استر ابادی 0 صرق / هقی ارات 1 جر کل همداتی ضیاه ار زج : اه عر وت" ای ۱ محمدطالت جزا ی سمر قندی ۹ طالعی‌سمر قندیعتو فیدر ۵۸ ۸ طا ليي_هشهدي و آمجره طاهر ظ ‏ ین ی 6 طاهری ۹ رابادی منوکی ۳ ٩ب‏ 5 1 اهر ی گر وض : طابر استرابادی َ طابری و ارتگاهی + له ,۱ ی ییآ ی تن دی 7 و اي 0 ی ختلاثی : ۳۰1 شعر ارن وم بلوچ ؛ عارف‌ذر کتی » عاشقی‌هروی * قاسم عاصم * عاصمی‌هروی ؛ عا کفی ؛ عالم‌هروی ؛ میرعندالباقی کرعائی » عبدالجلیل ؛ عبدالحق استر | بادی * عبدالحق‌هروی ب عسدارژاق هروي ؛ صدالصمد بد خشانی » صدالصمد مشهدی ‏ عبدالغغار اشکندي » عیدالقهاد گروی ۳ عیدا لیکر : ‌ فسشا دوز ی : ساطان عسدلله خاری شزو لس عىد‌الله تر طان, عىد اه چشمهمالان 1 عبداأنمهطاری + تلف دق و ی * عبدالله گیلانی ۹ مو لاتا عسد! اجومن؛ عردالواسم عروی » عبدالوعاب اسفراینی * عبدالوهاب سمرفندی » عیدی نیشابوری ؛ عبت له خان شیبانیی » عنیدی‌خر_اسائی " عزری زکایلی : عشرتی هروي * عبر عشقی *عطای متوفی در ۹۷۲۵ علاءالملات سبزواري » عامی خر آسانی " مطی ررآلدین علی , حافط علی ؛ 4 عليأصفر سم رقندی ۲ علی بخاری علی‌ترشبزی ۳ حافتلعلی جامی ,علیی خانن‌س زا : یاج ی خر اسآئی میرزاعی‌خلج و اوه علی خوشنو هس , با باعلی‌شاها بدال‌هروی هو لافا علی کلو ی شوری بخاری ؛ شرف آلد دن‌علی متعدو م هتوفی در بقل * می ری هروی » سیب عمادالد ی * تمد رازی " #ماد کاب * هماد لاری ء عماد هو سوق مشردی ؟ بن عراگی عماد مزدی ؛ مرشدالدین عمري * شاه عنا مت له * عیأثی استر اباعی » هبرعبأبی شیر ازی؛ قاضبی‌عسسی ؛ یسح لذرین عیسی‌سا و جی متوفی در ۸٩‏ * عسشبی شیر ازی‌صاحب عشرت‌نامه؛ غباری‌اسفراینی » غباری هروی » غر بب‌سبزواری *غرفي » فطذفری » آمیر مقصودخلام » غمزه بخاری " غیاث‌الدیین صباغ » غیاث‌الدین علی * غیاث‌الدین عشهدی " غیاث‌الدین هیجمد نمشابوری ؛ ضات‌آلدین محمد هروی * شبات بای » فارغی عروی » فانی بخاری ؛ فانی هروی » معین الدین فتح ال * فتح ال شبرازی * فنح ال کانپ * مولانا فتح ان هروی ؛ فمحی اندجانی , عولانا فخر ۲ فخرالدین هروی* فخر خاخالی تمر ی ) فر أفی «جوینی » فروشی تءشانوری : فرهادی ماوراء الشبری * فسونی * فشاری » فصیح‌الدین " فصیحی رونی ۰ فصیحی صاحت واعق و عذرا سل اه شس ازی ؛ فعل اند کرعانی » فضلی‌هروی » فقیری‌هروی + امیر کمالالدین حسین فنایی " فینی ترربتی ؛ فیضی کار دگ ؛ فیضی هروی » فا بلي‌تر شیزی » قاسمجنا بدی * میرزا اسم ولدی » میرزا قاسم هروی . فاسمی اصفهانی » قاضی‌زاده » قایمی »قبولی ترشیزی * قبولی رسنمداری؛ شعرقرن هم ۳۷ شولی وندژی * شمولی هروی ؛ دس هروی ‏ قدیمی فروي * ستت قر اضه شیرازی : قرشی سمرقندی * قطب‌الدین اصنهانی : مسد قطبت سمر‌قندای ؛ قطبی عروی * قلاشی هروی " فل محمد شبرغانی » مير قلندر * فوسی اسفراینی " فوسی هروی " شاه حسین کمی » کاهی ء کلان معمایی » کمال ترشی؟ کمال کوه صافی ؛ کوثری بخاری متوفی در ۰ کوثری هروی » کوچك بيك * کور اطیف , کو کبی بخاری * کو کبی مشهدی: گدای‌هرهوی , کلشنی , اسائی‌شو ازی » (طقی‌ناشکندی : (طفی «شهدی ؛ شمس الدرین محمد اطیفی » لعیفی هروی » لحلی شاه بدخشان * (قابی خراسانی ء اقامي سمرقتدی , مانی ثر ی » مولانا عثالی : «سجدالدین کاشی * محرعی هروي ؛ همر شم ‌الدین محمد مجلسی متوفی در ۹۷۷ ۲ مجلسی هروی * مچنونی بلخی » عحبی * محرمی استرآبادی؛ «حرمی‌هروی » کمالآادین‌محمد * فحمد اعلی ِ بهاو آنعحمد ایو سعید » قاضی مبحمد امامي » میحمداعین بلخی » محمدین احمدئیشا پوری * شینمحمد تبر بزی * محمد‌چعش کوکلتاش * محمد خراسالی ؛ مولاتا دروش محمد خراسانی . مجمد علی تمریزی » مولایا محمد علی هروی ؛ حأح ی عحمدفوطه سمرقندی : خواحه معمد کتفآندجانی مجمل هداد خر اسانی ۱ مجمدمذهب کرها ی * مجمدهو مین ۳ هس مدهدمی «وسق ؛ محمد: ای ء مجمد تعمتآ بادی * ما حاح محمد هروي » محمد همام * امیرهیدمد پوس » جمالآلدین محمود ؛ محمود پرلاس ۶ محمود فرمی » مود ژنگی » محمود سسژه اری ۲ محجمود کالب عروی ؛ محمود کاخکی وپستائی » میحمود لنگرودی : محمود مشکی قسر یدزی : همحنبی طر وی ؛ موی خر اسائی " مدوی هر ری هعوفی در ٩۳‏ 6 مولانامجیآلدین ؛ هحمی‌خوشنوس ۲ عجصی شر والی؛ محصی‌ندشایوری » مدحی»عروی: و اجه شود ؛ مینعود تر کمان م خوآجه ر کنالددن مسعودتر که ء سعودی هروي ؛ هباهی اسفر ینمی ۱ سین وی* #سسحی لو شنحسی * مشمر ی‌استر آبادی * هش بی‌مشهدی ؛ هذرفی! مشیدی ؟ مشرفی‌هروی » سدهطهر * خواحه مطفر معمار؟ عظیری ؟ معزآلنبین خو آفی ؛ معزی» معزری اک "هنشت ازی؛ هی شیر ازی؛ ۳ مغلسی عشیدی؟ مخعصود کازرونی * مقصودهروی * مقیم‌کازرونی * میرزامقيم کیخسروی " مقیمی بشاری * مقیمی ۳:۸ مر فرن تم ترشیزی * مقیمی‌هروی » ملك باخرژی * منسورجرجائی * سوالی . خواجه‌هوسی‌هروی» موّمنسمر‌قندی؟ میر دلال : هیرزأییات؟ هیرسبژواری » عیرگ شریزی * میرک شیر ازی: خواچه‌می رل هروی » میرم‌سیاه " میلی‌حساری * نادری‌بتاری * نادری مروژی » ناز تی خراسانی * از فینی‌سزواری ؛ تاصی الدین سمرقندی ‏ ناظریمشهدی » ناهی‌سزو اری * میحمدعلی سار بر نثاری * تحاتی‌متوفی‌در ۹۱4 چم آلدین اسکویی : نجم‌آلدین بر کاف؛ تجم این ساوحی ج خو اجه تحمی * نمی شروآنی » دمی هتفای + و مب ظرو ی ۱ ندایبی نیشابوری * نر گسی مروزی " بر کسي هروی » تدیمی فررخاری * نمی هروی * یی کبلانی متوفی دز ۸۸۶ آمیر 9 4 متوئی در ٩۱۶‏ _ انسکی فشابوری * :لا ملد دوه ن اردسلی * نظامااهیدن خر اسانی؟ طا م نظام پدرنیشا بوری ۳ هر وی ۶ نمی خراساتی " تطر‌الدین هروی ۰ تابر * ابا ممة ای > سم فی له تهیی ‏ نقممی هروی * وابی خراسانی * نورالدین مرا وراه خراسانی ؛ ۳ ساو جی ؛ تور هروی " نوری دندانی هروی * نوری مشم‌دی ؟ ری هروي " محمد وسف نباژی ) تیسکیاصفپانی * و احدی‌هروی * زین‌الدین محمودواصفی * و اصلیی *وافی هروی *والهی سمرقندی " وآلهی هروی * وحدتی‌هروی * وحیدی قمی ؛ وداعی بلیعی * وصالی کاشانی» و صفیی سمر قندیی ؛ وصفی هروي ؛ وصلی هرویی * وصلی سیر فندی * وفابی »شاه خسن ولی " ولی‌فاندر * ویسی‌سمرفندی " وسی هروی , خواجه هاش سم شم بت‌اری . هراشي‌ه روی ٩‏ سیدهأشمی » هاشمی بخاری » میرهاشمی شاه‌جهانگیر » هاشمی‌هروی * هجریا:دجانی» هجری جامی » هرانی هروی " هفت رنگی خراسانی ۰ حلاکی هروی متوفی درحدود * * ۹ 4 هماما(دین گلذاری * همر طجایون ۲ هما دون مسر وا : ما ی‌سمر گذدی) عمانی عراقی * هجدعی عشیدی » هوابی مشهدی » هوشی خراساتی : حافط باری " باري استر بادی ؛ باری شیرازی ۰ باری هروی * بحیی سیستانی؛ شیخ نجم عقوبی »۰ هینی هروی » «وسف شاه کلب » بوسف عروزی » بوسفی خر اسانی موه رب ۱ ۱ وان اسر ال این 0 رشان بزر کي ۰ کوچكت در همان گوشد گان فر نايم جتسل شمر فرن نیم ۳۹ رن دیگرهم‌بودهاند که شعرفارسی رآ تکوم ی‌سروده‌اند 1۳ آتولی و اقا بیکم و پیت منجمه خواهر مولانا علاء آلدی کرمانی که در هرات منز سته و مبک؟ ی مدعلان هشمد ی و زوزبه و لاله خائوت و معول خا م هجسسی میعترم خان سستائی و عادر عیعمد ر<.. ساطان که در اواخر قرن نم و آوایل فرن دهم هیر دسته و فاقی دختر میرعلی لاجر و خواهن آمیر خسن خلاین و همسر امن درویش علیی کتاندار برادر آعنی علنشن ک در بلخ‌هیز یستهو نها نی خواهر خواحه افدلی ؟ رمأنی‌وژ تر ملعلان حسن و بی بیعته ی ک از مردم خواف و زن برادرحا کمی شاعر بوده و بیدلی‌همسر شیخ عبد ال دیوانة هروو و تهائی شیرازی و قخرالساه که سابی تخلص داشته و از خاندان سادات ژاوه بود و خانز اد تریتی خواهر وی که هردر دختران امسر باد کار بوده‌اند و شاههالف معووف یرل بیکم که از خاندان‌سادات کر کان و دشر سند خن کار کا بوده و ملکانتلصر میکرده و می‌بی آرژو سمرقندی و ضعیقی و حبات که ژن بقایی هروی بوده ولی‌قطه. س اع ره دعر وف عهر ی بو ده دد در مان شاه نج موی شتا ا همد معروف اروش دن‌سخی تر شا و از نزدیکان کوهرشاد بیگم شاه اد مشهور و زن خواجه عبدالعزیز حکیم واز زتاز یبای زمان خود و بسیار شیرین مخن بوده و دیوان وی که غزلیات و رباعیات بمیار لعف در آن هست مان ه است و علی از ژ :انسست که بهتر از دسگران بز یال فازسی عر گفته است. ن دهم ۳ قرن دهم موهدر بن ۳ تار یج سل بل ابر آن زو داده 5 ند ها سح داد تاریخ را د کر کونه کرده‌پلکه اندیه ایرانیان را نیز براه دیگری برده است . دردوه ره‌ضان سال ۰۷٩اسمعیل‏ که از ساطان حیدر پسرسلطان چنید واز حلیمه دختراوژون حسن بادشاه معروف آق قویونلو ( عتوقی در ۸۸۳ ) در ۷۵ رجب ۸٩۲‏ بجپان آمد؛ و درین زمان‌شانزد‌سال و يك ماه و هفت روز از زند کی او مب‌گذشت در تبریز بر تخد بادشاهی تشست و دکسال بعد عنی در ٩۶۸‏ خود را ینام 7 شاه اسمعیل ۲ خواند . ایره شاه ضفده ساله آسیسی بیج دشت سح صفی,الدین اسحق ارد سلی ) ۹ _ ۷۱ محر » ۳۵ فرن دهم ۵) بتوای معروف صوفیة اثر بایان میرسید که نا بر سب نامه رسمی سلسله صفوی که در اعشار آن تردبدست بسست شتی باه ام «وسی کاظم هر مد ه است ساطان حیدر که از خوأجه سکم خواعر اوزون حسن زاده بود در ۸٩۸‏ عن‌کامسکه پسر سومش اسمعیل شش سااه بود در گذشت و پس از مر کش او ادارتعر بدان‌خاندان و رباست ساسله تصوفی که بمناسیت نام موّسس آن بطر یمه صفوی ععروف بودپی‌دریی پسر نخستیاش علی و پس از آن بوسر دوم ابراهيم و سپس بپسر سوم اسمعیل رسد و او نیز مانند مدران خود در اردیل میزست و ائدكگ ائدگ جمعی از مر بدان خاندان خود را «سأیح کرد و برای امشاز از سیاهمان دیگر وااء سر شم بر سرشان گذاشت و بهمین جپ؛ به « رل باش) یعنی ظ سر سر 6 معروف‌شدند و بدستیاری ایشان ازناتوانی آخرین پادشاء آق فویونلو ساطان محمد یسر پوسف که پسر دایی او بود و از ٩۰٩‏ ببادشاهی آ ذریاان نشسته بود بپره مد شد و اخست بری آز تواحی آتر باسان‌را گرفت و س 1 ز جندی که دختر شیخج ابر اهیم شرواشاه را دزی گرفت ای روش افزوده شد و بدین گونه توااست‌ی زر کتر بن قسمت‌ابوان استبالا جوید ودوباره آبرانرا از ملوك الطوایف رهابی دهد و حکم رانی واحدی فراهم سازد . پدران شاه اسمعیل همه ثافعی بودند و او نیز درین طریقه بجران آهده بود اما چون از شش سالگی تا چپارده ساللگی‌هشت سال درور با ر کار کیا میرژا علی‌بادشاه گبلان(۸۸۳-*4۱) میزست و دأو دماه بر ده ود و وی شرعه مسا اسد رزوی بود که ساطنت زسعد ددن‌سعه را اعلان کرد و در انتشاو آن از از هیسگونه سختی و خونر بزی‌خودداری نداشت .با آنکه جانسان او شیعد بودند شاه اسمعیل دوم که از ۲۷حمادیالاولی ۹۸۶ تا ۳ دیا له ۵ پادشاهی کرد چون درتبرپززیروست امیرسید ابو الفتم محمدین عبدالباقی‌شر یفی شیرازی معروف مرژا عخدوم توادة مر سید شریف کر گانی که از علمای معروف حنفی بود تربیت شده بود همینکه بپادشاهی رسید و او را وزارت داد بدستیاری او طر بقه سشت را اخشار کرد و چون فئنه‌ای روی نمود ناچار بس از اند کی وزسر داعزل کرد و خود بطر بقه شبعه باژ گشت ر بپرحال شاه اسمعیل اول براي پیشرفت عشده قرن دفم ۳9 خود خوثربزی بسیار کرده و درین میان جمعی ازادبا و علمای‌نامی ابران که پیرو لین عشده نبوده‌اند کشته شده اند و عدة کشري آزیشان از ترس جان خود از آیران گر دخنه اند * چنان‌که دانشمندان خراسال بماوراء الذهر وهندوستان رفته ودانشمندان آذربایجان بخالة عثماتی نناه برده و حتي عده کثیر از دانشمندان قاری و کرمان و خوزستان‌بعر بستان رفته‌اند و بهمین‌جهد در قرن دهم بعده بسیار دأنشمندان‌ایرانی‌تژاد بر عیخوریم که دربن کشورها نوده و در همأنسا در گذشته‌اند , شاه اسمعمل در سالر 4۰ | ذربایجان را از سلطان‌مواه آ خرین یادشاه | ق‌قویونلو گرفت و مر کز ادبی‌مهعی که در قرن تپم در آن سرژمین و مخصوصاً دردربار ساطان یعقوب فراهم شده‌بودبپم‌خورد و همه ادبا و هترمتدانی که در آن تاه بودند بخاگ عثمائی‌یناه بردند وادبیات‌فارسی در آن سرزمین رواح فوقالعاده بافت » چنانکه زبان فارسی زبان علمی و آدبی دربار عثماني شد و کاهی همهءکاتبات رسمیرا بز بان فارسی‌می‌نوشتند و شحفت اینست که شاه اسمعیل خود بزبان تر کی شعر هیسگفت و خطابی تخاص کرد و تامه‌هایی را که بمادشاهان آل عذمال میئوشت بزبان‌تر کی بوداما بادشاهان آل شمان متصو صاً ساطان سلیم اول (۸ 4٩۲-۹۱‏ و پسرش ساعلان سلیمان دوم (۹۲5- )٩۷6‏ بفارسی باو جواب صیب‌آدند و نز بان فارسیی شمر مب‌گفنتد و ناجار عدة کشر از دانهمندان دربارشان نز بان فارسی تا لیف کرده و شعر گفته‌اند و تفون این زبان در دربار عثمانی تا سبصد سال یعنی تا آوا خر فرن سیزدهم باقي بود . از طرف دیگر ظهیرالدین بابر شاعزادة معروف تآسمو ری در ۱۵ شعیان ٩۹۳۲‏ بجعت سلطنت هننوستان شست و سلسله معدری درس کشور فراه هم کرد که تزدیات سبصد و بنیجاه سال در آ نستافوعا نروایی داشت . با بر خود در ایران با بین ایرانی پرورش یافته و با آبکه زبان مادریش تر کی جغتایی ( زبان اعروز ازبکستان ) بود بز بان فارسی که از کودکی بآن خو گرفته بود دلیستشگی‌داشت و ژبال رسمی دربارتی ااستیلای‌انگلیسها بپند زبان‌فارسی بود و بهمین‌جپت فارسی که از قرن بجم و از زمان محمود عزنوی مددوستان رفمه مود ی روئق خود افزود و آزین بعد تا زمانی که آخرین پادشاه بابری سراح‌الدین ابوالمظفر بپادر شاه دوم تا ۳ فرن ذهم ۳سشعان ۱۲۷ در آن کشور بپناور بادشاهیی میگرد زبان رسمی ود و در قرن دهم و بازدهم و دوازدهم و فسمتی از فرن سیزدهم هموار معدة نویسند گان وشاعران‌فارسی زبان که دز دیش آزثمارٌ کسائی بود که ۳ ابران دو دند و ن4تنیا دا نشمندان و شاعر ان بای اینکه ژند کی عرقد بلست آ رنه نید هر فتند و در نیت در ونت سرشاری میرسیدند و با در بابان ژد کی بابران باز مبگشتند و با در همائیعا معا که سیر ده عمشدنش ؛ بایکههس اما ال وحئی هندو ان تدرست ان مرزعمن هم مقصود علمی و ادبی‌خود دا بزبان‌فارسی‌ادا میکردند ومخصوصا در 3 رن‌دهم در دربار دوئن‌ازحاشینان مستقیم ظهیالدرین بابی پسنی ناصرالدین جهانگیر (55۳-۹۳۷) وپسر او جلال‌الدین ابو ات اکبر (44۳- ۱۰۱۶ ادسات فارسی بمنتهای رونق ور وا رسد و بمر آتب انتشار آن درهندبیش ازایران بود . در ابر ان‌بادشاهان‌صفوی توجهی بادیبات نداشتند زبر! که همه کوششی آنها متوحه اتذدار طر مه شیعه و د,شرفت سیاست عذهبیو ستن سدی أستو ار در برایر سای ازیکان سئی ماوراءالنهن و عدماثبان سئی آسیای صعر ءِذ راهم کردن تعص و صنة مذهبی سار شدید و دامن زدن 1 ش اخمالاف بو دو بآ این کار قنها ا حتیاج بادبیات عامیاته‌ایداشتند که درمیانعر دمز بردست وخرده‌یافر آهم کنند هاتند توحه و تعز ده و اممال ان و تاحی شاعر ای را که در بارة شهدای کر با مرانی میسرودند تشویق مسگردند و در آنتشار علوم نیز توجهی نداشتند و تیا شش معارف شعه همت هس‌بماشند و جون برأی این کار در اب ان که | کرت هر دم آنه یش از پادشاهیایشان سنی‌بودنب شمارهلازم دانشمندان‌نمی یافتند ناچارعدة کشری ازبشوایان شبعة کشور هايی فازی ز بان مانند بحررین ولساء و بل عامل و تواحی‌دیگر دشق و سوربه را بایان آوردند و اشانرا باین کار گماشتند و آنها عم فارسی زپان تمودند و تعلیمات خنود را بزبال تازي هسدادند و تسج این شد که ژبان تازی که. دس از در افتادن خالافت بغداد در اواسط قرن هفتم درایران روز بروز ضعیف‌تر شده و آن اسئیلابی که من وآن ز بان عامی در نسسد قدرت خامای بغداد مدا ژر ده بود از مان رقته وانده انده زدان فارسپی ۳۳ أحشا جات علحی جای| ترا گرفته بوچ بدستیاری این مسشوابان‌تازی کد ترن دهم ۱ ۰۳« از کفورهای بنگانه آمده‌بودند دوباره ژبان علمی ودیئی ابران شد و با بنای‌تالیف‌را بزبان تازی گذاشتند و این اوضاع تقریبا تا اواخرساطنت صفویه تا اوایل فرن‌دوازدهم اقی بود و شاه سلیمان ( ۱۱۶۵-۱۰۷۷ ) نخستین پادشاه صفوی بود که بترویج زبان فارسی همت کماشت و دانهمندان زمان خودر! واداشت برخی کنایا را آززءان تاژی ترجمه کنئد . در فرن دهم بگانه مر کزی که برای سلوء زبان فارسی ور ایران مانده بود سرزعین گبلان بود که در قسمتی از ان امرای سلسله اسحاقی بادشاهی کرده‌اند و آخرین امبر این خاندان محمد آمین بن ج‌شد تا ۹۵۵ حکمرانی ضعفی داشته است و در #سهحی دیگر یله سادات ای که از ۰ بای بادشاهی ۲ | کذایته بودند هنوز حکمرانی داشتندو آخوینشان خان احمد خان ءعروف اخست از ٩۲‏ [ا ٩۹۷۵‏ و باز دیگر از بدا دهد بادشاهی واشیه است سشتر ۳ شاعر آن فاز سی زان که در قرن دهم در ابرانن ددید آمده و در ایران مانده و بچند ترفنه‌آند درورش افعَهٌ در بارهای امیای ک الان‌بوده اند . در نورو کسورهاز ندران نز دو خانواده‌آزامرای با دوسیانی که از سال 2۰ هجری بيادشاهي آغاز کرده بودند بس از فرصد سال هدوز قدرتی داشنه‌اند و در ور اوس سر سئون در حلود 8۵ و در کجور مات میحمنین جپاتگر ۳ حدود ۹۳ حکمران هبیتقلی نوده ائد : اما این هر دوضا نو آده دست شانده شاه طپماست بوده و استقلال کامل نداشته‌اند و همین حية در ادبمات ژمان شود کاماا مش نبوده‌اند , در فرن دهم در عندوستان اساس سبك مخصوصی در شعر گذاشته شد که بعام‌سباث هندی معروف شده‌است واین‌سباث ازروش خاصی‌شاعر ان سمیو لیسی‌قرن‌هشتم مخصوصا کمال خجندی و حافظ بیرون آمده و شاعران در استع‌مال کنادات واستعارات و معانی دقیق و نازگ سندي و اشاره باهتال و اصعللاحات خاص بش‌از وی کرده‌اند چنا نکه رم سیم اری اژ اشعارشان برای کسانی که را با ات‌گونه عمط لب اش بأدت‌خونه ازشعر ما وس نماشنددشو ارستوچون سشش‌شاع رای که داد روش امیر سیو نسم سعن گفنها ند درهتدوستان‌یز بستهاندا یروش سرك‌هندی معروقت شده‌است . «صاهمنی 3 یر شعر فرن 9 اهر دار و29 در نعز است ومعما که در قرن ۳ هعشیای رواسح ۴ ۳۵ تثر فرن دهم داست رفته رفته‌تر وگ شده و چون شاعر ان‌دیگر عمد و حانی در بش خوش نداشته‌اند که ایشانر! بمدح تحريك کنند بخودی خودقصیده سرابی و مدایح از میان‌رفته وتنبا در میان شاعر أن معدو دی که در در تاژ صقو ده هب سمّها ند سر ود مدای امد و سشتر مرائی شهندان کر بلا معمول بوده است و در هندوستان همحنان سرودن مثذوهای عاشةانه و تقلید از خمسهٌ نقظامی مانئد فرن پیش رواج داشمه است . اما در نش بیشتر در آبران و کمتر در هندوستان سك بر قکلف و بر استعاره و کنابه‌ای که درقرن نهم استکار کر ده بودند روز درو باشموژ وج و لو سرعف بافمٌد است و مخصو صا دردر باز صئو به بکانه سبث معمولی ثرفارسی شده و منعهای مالغه و لو درمن‌روش کژشده‌اند . هت ثتر او مستت گان زر گي گر ۷ دهي دربن آگو تك بو دهائن : ۱ - قاضصی احیدبی محمد بن عبدالغثار قرو ینی غفاری یکی از بزر گان تار بح نو سان زمان شود بوده و در ضمی از اعیان دربار صفوبه بشمار میرفمه ویر آدرش قاخبی وي‌بود ودر دابان زند کی بحجرفمه و درباز گشت‌ازین سفر در ٩۷6‏ در «ندوستان در گذشته است و وی مو لب دوه ونان همم در تاز بخست اخخست کارستان که شامل قمع تاو بعست و در ۵٩‏ تألیف کرده است و دیگر ۳ بی بنام ۶ تسم حیان ارا > 5 شاعلی فعول مستقل در نار دی سلسله اي مختلشست که در دور اسلاعی ساطت کر دهاند و در ٩۷۲‏ نام شاه طهماسب سابانن رسانده است . ۲ - امیر تحیی ن عبد) للعطیف‌حمينی سیفی قزو (هبي از سادات‌محتشم‌قزوین و از رال در دار صقو یه بوده و در دیا لمعده وم ولادت دافت و جولب از یمشوایان اهل سنت قزوین بود مورد خشم شاه طهماسب اول قرار گرفت و در اصفهان محبوس شد و در همان حال ور رب ۹۲ در ۷۷ سالگی در گذشت . وی موف دو کتاب مختصن در تاریخ عمومیست یکی بنام لب‌التواریخ که در ٩6۸‏ بنام مهرام میرزا پسر چپارم شاه اسمعل اول نوشته و دیگر جنام میختصی المو ار یج که در ٩٩۲‏ نام شاه طهماسب همان کتاب سایق را اند کی عفصل‌تر کرده است . تس رن دهم ۳ ۳ - آهیر حسی تو ادخ امیر سلظان روماو هعر وف اعتسی. یلگ روماو وی نیز از ناریح فویسان نامی قرن دهم بشمارست , آزرجال دربار صفوبه بوده و در 5۳۸ در قم و لادت دأقیه و دز با 2 ۵ دز نیک دژگول دار ر کاب 1۳۷ طوداست بو نه ۲ زاب ي 5 بگرجستان وجنگه کردان اودلان رفته وسیسسفرهایی بشیراز و قزوین کوده ومژلف کمایست شام احسن المو اریخ که وقایم ۴ سال بسیأل ار آن بط کر ده‌است ذِ ظاعر | تتوانسته است محلدات اوق ا ترا تالف کند وتنهامعلد ۱و۱ آ را یابال رسائده که ملد ۷۹ آن شاعل وقایم فر لا نهم ار + ام «داشلا و فاد ۷۲ ٌ امن قرن دام 2 ستال 9است ۲ ماع را درین سال در کنژته و وتات او تاتهام هانده است ۰ - یدق شب ام عثمان و جریا یی ار تار بخ تو بسا سا کن ماو اء النهر بو ده و در درپارآپوالغازی ساعلان عبداللطیف خان از يك (494-42۷) میزیسته و بفرمات ان بادشاه کنایی در تام 5 شا نما 3 از سکان «اوراعا لذهر آغاز گر ده ۹ ۳ شامل تارینم سلطنت ابوالخیر خان‌بن دولت شیخ )٩*۵-۸۳۷(‏ مزسس‌این‌ساسلهاست و دیدن یت ,۸ 2 تبنم ایو الشر خانی ۲ «ع رو است ۱ - ؛ در آنشیج ثن زر ار قز ژ از تار تم لو مسان ان مان بو ده و در دار ۱ با ما دوت بازشاه اب روف با بر ی صمده ستانن [ بمپه ۳ ت9۳ ده # و »و لب کنات ۱ در تار بخ همایونی که اژ 3۳ تالف آن آغاز کرده ۳ بو یم سال ۱ شستو و . با سب جوررساه تم فاد حسیغی عراتی از تار بخ تو سانن در بار بر ضان اعلامشاه د کنی دادشاه هندوسمانن بوده که از 3 ۳ 2 در احمدنگر دادشاع ی گرد سنت و در ۲ ۵6 حانپ او بسشارت بدم زبار شاه طیباست درفره : گ ۱ ددد و مس سید 4 بدا باجی تسا مراد #۶ معر وف شده‌است و در ؛ باژ کشت آزردن ۳۳ در ‌ِ زیا امعده ۲ ۷ له در کاکنده در کشت و موف کتا بعست در تار جح وهی اژ 1 عاز ۳ ژمان نود که شام ۶ تار یم باحی تام شام 4 محر وفاست , - مصفحا !دی مدمه ای صالاح این اي بین لصا بو میحمد! اعساري سعدقی عسادی شاوی دار ی از زر کان عدماي فرن دهم برد و در شعر از امدست شا گرد ۳۵۹ تثر قرن دهم میر عغساث‌الدین متصورین صنرالدین شیر اژی متوفی در ٩4۸‏ با ۵عکومیر کمال‌آلدین سین بین فجمت تن ۳ الدنن علی لاز که و سیسی هدلیی شا کود لاه از ا لدین دواتی هاندمند هعر وف بو ده ۲ سصشن یش سألی ر همدهوستالی در دز دار همانونز سمّد تب ا ۱۳ از مر کف این دا شاه درسال مسق ۳ 2 از [ تا باسماتمول رفته و تا وسعود هقی معر وف آن مان دوست شده و دس از سچ ری با هد ز 429 و اسکخریا شاحکمران آن سپس دار ۷ ادو لت مردو بر 2سر و باشا وا 1 هدیدن مدرسهٌ آن ۳ بو رد باوٍ داده و سر انیدام در ۳ امد دار یا لمیجه ۱ب در گذشته است ۲ مأح‌آلدین لاری در ۹ علوم ما نود واسرس دآشند و اتر باث قارسی وناز ی ۳۳ فمون مختای نالف کرده از آن حمله شرح رساله زوراه تالف استاد دود حبلال آلدین دو اثی را بمادان ز سآزده ۲ دی از مو لفات اوست شر ح ۳ 4 هت مان علی و شحیی بفارسی ۲ بش ۳ شوج سید ۳ هدا ها لیی‌کمه ار الدین پر ی ۲ مرت الادو ار کی دررقات الاخبار 4 1 مسا ۳۳ تاز منم ۳ ۲ بنأم سبلطانن سلیم بن ساممان ال ععماي و دار عوقم را باستا تبول بر اي «د یله داشای وژ در در 4۷5 توسیه ات ۳ شوج ار بعین تووی و سورح ارشاد قی الفرو ع الشافعنه و تشه در تلاسر سضاری وحاشیدیر مطول و حاشیه بر تمد سب اعطق و کلام ما ژانی ژٍِ شر ح شمائل الشمی امام ثر دی 1 سای ۵ ج 5 بایان رسانیده 5 شرح دیگری برآن کتاب بفارسی نوشته است و حاشیه پرطوالع الانوار بیضاوی‌وشرح سب مغشیی بو داق زو بنی که او مور خن در داز بای اسیعیل دوم بودهو کتاپی در ثار مج عدوعی ینام و اهر الا خمار تالیف کرده است که سای پاک هی #ستو ک . ٩‏ مللا اجمدبن اصرالله دیاهی وی که بسر قاضی‌شیر نته و ازدانشمتدان دربار جلال الدین | کبر بود و در ۷۲ سالگی از شهر تته خارح شد ودر کسب دانش و تحص طت و ۳0 شید و برد ۴ شیر از 3 قزونن | هد و مد اي هم در در بار اه اي ۱ ۴ 9 3 بذر دار | «- ترکت و ده 3 ا اس او ۱۱ عامور کرد کتا ی در تار میم عمو یی از ۱ تدا زر ده ره نتر فرن دهم ۳۰۷ اسلامي پنوسد و وقایع را سال بسال در آن ضیط کند و وی بدان کار شروع کرد و چون در ۹٩5‏ در لاعور کشته شد آن کتاب فاتمام مانده بود و اکیر میرژا قوام‌الدین جعفر بیاك ملقب باصف خان را که از شاعران و سرداران دربارش بود مأمور کرد که این کتاب را بایان رساند وچند تن‌دیگر از دانشمندان دربار درین کارشر کت گردند هانید نهمپ‌خان و شاه فتح له منوفی در ٩۵۷‏ و حکیم همام متوفي در ۱۰۰۶و کي علیی مموفی در ۱۰۱۸ و حاح ابر اهیم سرهندی مئوفی در ۹٩۶‏ و میرزا تطاماادین اجمد مهو لف طمقات | کر شاهی و عدالقادر سداونیعو لف متتخبالتواریخ وان کتات چون در سال ۱۶۰ بیابان رسید 5 ترا «قار بخ الفی > نام گذاشتند و "۳ | تاربتم آن‌را از سال رحلت رسول | کرم گرفنه‌اند ۱ ۰ - هیر محمد شرف و قوعی حسینی یشابوری از سادات محترم‌نشاپور نود ودر ۹44۸ وارد در بارجلاشآآدین ا کر شلد ودر۲ ۱۰۰ در هدنوستال در گذشت و وی مولف کنا پیست در تاریخ عمومی نام مجمع‌الاخبار که تا وفایم سال ۱۳۰۶ را در آن سبط کرده است . ۱- هجمد طاهر عیزواری بر حواج4 عماد آلد؛ بم جمصی و اعای در باز اکن در هندوستان بوده و در ۱۹۸۸ کنر حکمرانی یکی از تواحی هند را باو داده است و برادر عبترش خواحگی ساطان احمد از شاعران دربار بوده و درب+هبازا گیز ماموریت دیگر باو رجوع گرد و در ۱۰۱۳ با گرم و برهان پوز فرستاده است و در ۵ با ساعطان‌خرم 5ه بعذها بنام شاه حهان سلطدت‌رسیدهاژ اه بدی بارجیا نکر بلاهور رفته است و دیگر در باره او اطلاعی نیست .وی از تاریخ توبسان نامی زمان خود بشمارست و کتابی در تاره عمومی شام ووضة الطاهر ین تالیف کرده که تا وقایم ۶ ور آن شست شده است ۲ - حسن پيلك بن محمد بیاث خا کی سپراری نیز از تازیخ نوسان درباز | کرو یکی ازخاندان‌هایمصب شیراز بوده که بهندوستان رفته‌اند ودرم۱۶۹۰ عنصب بخشی گجرات باو تعلق گرفته و سیس در ۱۶۱۹ جها نگیر ریاست دیوان صوبه بپاررا ۳۵۸ نش رن دهم باو داده و سر انجام در صفر ۱۰۷۷ در یتنه در گذشته و وی تولف کتاسست نام منتخب‌آلمورایخ با احسن‌التواریج در تاریخ عمومی که تا وقایم سال ۱۰۷۱ را در آن سبط گر ده است. ۳ - نطام سپاایی از تاریخ نویسان زمان شاه عباس ول بوده و در ۱۱۰۷ کتایی شامل دواژده سال اول ساطنت او بنام فتوحات همایون توشته است . 2 - آمیر مدق شبن آمیر خق نشور سر خوندمر هو لف معروفجسب اسیر بوده و عطلافر 1 در هرت مبزسته و وي مولفب کنا بیستِ در تارب شاه اسمعیل و شاه طهماس که در ٩۷‏ بایان رسااده است . ۰ محمو:ذ بی‌هد ات الله افوشه‌ای نطتزی از ادبای بر کار زمان خود بوده و در نفام و نشر پارسی دست داشته و مولف کتابیست در تار بخ صفویه بنام تقاوةالاثار فین کر الاخمار که در هه تالف آنآغاز کرده وتاوقآییم سال ۱۰۰۰ را در ان آورده است و از ان کتاب پیداست که در ٩۳۸‏ ولادت یافته و پنج دبوان داشته و دو دیوان عرلمات نام « محاز به * و «عایهة‌المساز* و یلگ ویو آن مدا بح اه بتأم حاصل لجونار» و دو دیون مدایح‌پادشاهان بثام #اضطر اریه» و * برائةالقام * ودرش از هیز سته است. - سید نطاع) /دیی محمد معصو 6 ی سید‌صفایی <سینی آر مد ی بثری متج؛ص انامی از تاریخ توسان و شاعران معروف زمان خود بوده و در ۷ رصان 6 درهندوستان در رد بگر 5 اینتك شام سطهر دم معر وست ولا دت بافنه است. ددرانش از سادات ترمذ بوده‌اند و در قندهاز میز فسته و تولت عشبرة باباً شنن قلندررا داشمّه آند و جدرش بپند رفته است و چون خانوادة وي در در بار احشراهی بافته بود او نیز از مردان مسترم ژمان خود بوده و بیس از انکه در موطن شود تحصیل کرده بگحرات رنه و بر ۹۵۸ با خواجه طام‌آلدین احمد بخشی بدریار ا کر بالاهو رفته و چون پدرش شیالاسالام بوده است در دربار ! کب احترام عافته و بسست سال دردربار وی دوده است ۳ مذاصب ۳ باو دادواید با اسکه و هجو بمنصت دو صیو شعاهی سر قرن دهم ۳۹ ودزین سفر کتیید های متعدد بدست‌شود درشرح فموحات] کر بر مگ کنله‌است وسیس در ۱۴۱۰ سفارت آبران مأمور شده و ندز بار شاه ماش بزر کی آهده و دز ۳ از ین سفر با گشنه و مس از انکه چندی هم در درباز پا کنر مقاماتی داشته أست درروز [ دیزی السسهٌ۱۶۱۹درشپرسکپر در گذشته‌است . مس معصوم امي از داشمندان بر کار زمان خود بوده و در فنون مختاف تالیف کرده از آن جیله کتاب فعاب نامی» ۳ مر دات معصومبی ٩‏ و کتابی ۳ تار یج سشد ععروف به "ار بخ «عصومی ۴ 45 جر حنود ۱۰*۵ تألیف کر ده است و دیوان اشعار او فیز پدستست . ۷ - سید علی بن عز بزالله طباطباييی <سنی در جوانی آزعراق بپندوسنان رفته و از تاریخ‌نو سان ز بردست دردر بار محمد فلی‌قط شاه (۱۴۲۰-۹۸۵) از سلسلة قطب شاهیان کلکندة د کن بوده است و «ولف کتابیست در تارییم پادشاهان کلبر که و دکن نام « برهان مآثر > که در سال ۱۶۶۰ هسری بپابان‌رسانده است . ۸ - خو اچه نظاع‌الدن احمدلی محمد مقیم هروی از باز ماد گان عردال انار شارف مشپور و از ععروف‌تر دن تارریخ نو سان هند در فرن دهم و اوابل قرن دازدهم بوده و در دربار | کي تست مثسب بخشی کسرات داشته و سیس در سال بیست و نهم ساطنت ار بخشی کل هندرستان شده و سرانجام در ۲۳ صفر ۱۶۰۲ در ۵ ۶ سا کی در گذشته است ووي‌هو لف کما بیست درثاز یخعموٍ مي هند منام‌طقات! ثمری با طحقات | کر شاهی که ور ۱۰۰۱و ۱*۷ تألیف کر ده است . - عبدالقادد بی ماو کشاهبی حامد بداو نی معتلص بغادری وی نراز ثار بخ توسمان معروف هندو‌ستان بشمازست و در ۱۲ ر بیع الماثی ۷ در نوده ولادت بافته ر #خست در سنبهلي اقامت‌داشته و ازها کردان شیخ حاتم سنبهلی زدانشمندان هند بوده و در ٩۷5‏ بساور و سپس با گره رفته و در ٩05‏ د. طرععهُ تصوف شیخ مار | گوری درآمده و سیس در خدست <سین‌خان جا گیرداز پتیالی داخل‌شده‌ویس از ان در ماه صغر ۲ ور در بار | کی عخصب امامت باو داده‌اند و چون تحمل اوضاع دز بار اترطگ دشوار دو درد از ان کار مه شید ۱ ا تا دوسال پار پگ دو داره اد یت مش بیر ماو ۳۹۰ شر قرن دهم واز گشته و در ضمن ملصی‌هزاری باوداده‌آند و مامورتوحیةٌ کنا بای ز بان مشسکر مت و تألیف کتامهای دیگر شده » اما اژعرده ترجه کتاب اثر واودا بوغيامده و درین ضمن با هو رخان دنگر جر بار مامورژتام تار بخالفی شدهءأست - دز تاریمرحلت او اختلافست برتی در ۱۳۹4 و برخی در ۱۳*۲ و برخی عم در ۱۰۲۶ ضبط کرهه‌اند . عید!لقادر بداونی از دانشم‌ندان یی کار زمان‌خود بوده ومولفات چند اژو مانده است از آن‌حباه کنات الاحادت کهترجمه احاو نو دست ودر ۷۸٩سا‏ یال ربدانده و در ٩۹۸۳‏ هی اژ ان‌را شام | کی کرده است و نامه خرد افزا که تر جمه‌ای از کتاب « سبن عاسین تسسی؟ از زبان سنسکر بتست و در ٩۸۲‏ بفرمان | کر مامور وحم | ن‌شدمودر ۹۸۵ پپابان رسانده و در سال ۱۶۶۳ در آن نظر کرده و رزم نامه که ترحمه مهابهار تاست و در 4٩+‏ بایان رسیده و ترجمه کتاب‌راماین باراماشا که در ۹4۴ شرمان! کمریدان اغاز کرده و در ٩٩۷‏ بیامان‌رسانده است و تجاتالرشد که کتا بست درتصوف واخلاق ودر 4٩5‏ نمام‌شده و ترجمه تاریخم کشمیر که در ۹۵۵ بفرمان | کبر کتاب ععروف ۶ وراه ترنگیی» را ترحیه کرده است ودیگر ترسجمه معجم الیلدلن باقوت‌حموی که در هه بدان آغاز کرده 9 دیگی آ تخاب اه م رشدی که ور سا +۱ مأمورشده است جامب التواریخ تألیف رشیدالدین فسل ال مورخ معروف قرن هفتم را یختصر کند ۳ دیگر کتات بجر لاه ار که شاعل عرخی ازداستانیای هندهست و در ۱۰۳ رسمه کوده‌است امامهم تردن کتاب‌آو یا دمست‌دز تاه بعدو میی هش سمّانن شام منتخب لو ۳ ۲ج معروف بنار بخ بداونی که از اغاز ساطات غزنویان شروع کرده و بوقايم سال ۱۶۰۶ میمهی هيي‌شود . ۰ - شیخج رزق‌اللهبی سعدالله دهلوی متحاص بمشتاقی ازادبای‌نامی‌زمان خود و برادر زاره ععدااحق دهاوی بوده است و جر ۸۵۷ ولادت دافمه و درطر بقه تصوف سل میسکرده و مرید چند تن از شاخ زعان شود بوده و سر آنستام در «؟ ر بیع لاول ۸۵ ور گذشته است. وی بز بان‌هندی و فارسی‌شعرمی گفته و مولف کتابیست درتاریخ بادشاهان دهلی تسام واقعا ك مشعافی ۰ تتر‌فرن دهم ۳۹ ۱ - عیاس خان‌بن شخ علي سروانی از رجال دربار | کمرواز مختسانب خال خانان امیر معروف دربار او بوده و در حدود ٩۸۷‏ کتابی در تاریخ پادشاهان دهلی بنام تحفَةٌ | کبی‌شاهی نوشته که بنام تاریخ شیر شاهی یز معروقست . ۲ - شیح زین‌الدین ففایی خواقی از شاعران دربار ظهیرالهین بابر بوده و در «عه در گذشته و در | کره مدفون شده و وی کناب با برنامه را که خاطرات مس رالدین بایر بادشاه معروف متوفی در 5 حمادی‌الاولی ٩۳۷‏ است و اصل آن‌بز بان ثر کی جغتا بیست «قارسی ثرجمه گرده است و با بر تامدشاملن وقاییم ت۹۳ است - ۲-۳ هیر زا پاینده جمی غز وی نیز از ادبای هندوسنان بوده و او هم بهمر آهی‌محمد قليي مفول حصا رگ در ۹۹۶ بدسور بپروژخان حکمران‌جونا کرهتر حعه دبگری از بایرنامه کرده است. ۵ - #هر مان میرز آعبدالر حییم خان خان ضا نان بسر بیر امخان‌شای‌خانان اژامرای بسیار معروف عندست . پدرش ثیزاز امرای معروف و دسرسیف علی بك بود و دسنش بحهار با نج پشت بعلی شکر و کمان می زسید که از تر کمانان بپاراو ود و در همدان آملاك بسیار داشت و پسر با پسرزاده او پنام شیرعلی با پیرعلی از عمال جهاتشاه قر افو ینلو بوده است ویس ازانقراض این‌ساسله نهست بخراسان وسیس کال وازآ نجا بشیراز رفته ودرآ نبا کشته شده و پسرش جان علي بيك در بدخشان اقامت کرده وازعمال دریاری برشده است وپسرش سیفعلی جانشین پدر گشته است واز آن پس این خاتواده در دربار مغول بمقامهای مهم رسده‌اند چنانکه دموام ال در دربار دار و عمایون وا کیر کارهای عمده کرده و باعث شده 45 | کبر را بسلطنت اخشبار کرده‌اند و بپمین یت بوز ارت اورسیده وسرانجام درسمادی‌الاولی۸٩٩‏ در کجرات بدست مردی افغانی کشتد شده و چون شیعه بوده است حنازه او را دمشید آورده و در آ تسا ۳۹ سیرده‌اند . وی بفارسی شعر میگفته اما پسرش میرژا عبدالرحيم خان از دختر جمال خان موانی در ۱۶ صفر +۹6 ولادت بافته و دختر دیگر جمالخان زن مایون بسچ ری آست ۳ از جوآئی یی در بار هند متام ملذدي داشته ۱ چنایکه دز زییع ۳ سر قران دهم الثاني ٩۸۰‏ در یکی از جنگها جسارت فوق الماده بخرح داده و در ۹۸۶ حکمرانی کجرات ودد ٩۸۸‏ عنصب میرعرض باو داده‌اند ودر ۳ «بحرم ۷ بازدرجنکه دیگری شداعت فوق‌العاده بخرح داده و بپمین‌جپة خان خانان لقب گرفته است وسپس دره ۹5 حکمران ماتان وبس ا زآن‌مامورد کن سره و نز دوش سی‌سال درآ تجامآموریت داشتهاسیی وسر انجام در۱۰۳در گذشته‌است . عبدالر حیم‌خان‌درز بانهای‌تازی و پارسی و تر کی و هندی دست داشته و بهرچپار زبان شعر می گفته و رحیمی تخلص می کرده و دبوان اشعار او بدسخست و بر خالاف بدرستی بوده است و در تشر تدزدست واشته است و نات باب رنامه راوی‌نزدر ۹8۷ وه٩ة‏ ترجمه کرده که ابنك‌بشام‌فزوك بابری با فتوحات‌بابری با وافعات بابری فزمعروفست . هیر زا بر خوردار بی محمود تر کمان فراهي ازنوسند کان ز بر دست دورءٌ صقو بهبوده ودرفرآه ومرووه رات ومشهد واصفهان میز رسته است ومنشی ز بردستی بشمارمی رفته ومنشات اودرزمان وی معروف وراج بوده و گذشته از آن کتاب دسگری دراخلاق وسلوك بنام‌عسقل آرا و یامحوب القلوب نوشته که چون در ان داستان باقوت شاه وشمسه وزیر وقه‌قهة وزبروا جای داده است بنام شمسه وفیقهه نیز معروفست و در ۷ کنابی در تاریتخ از آغاز تا زمان خود بتام احسن‌السیر بفره‌ان شاه اسمعیل اول تو سره ۷ - ههتر جوهر آفتا به چی - ازدربانان همایون دادشاء هنت بوده ودرحوالی ۰ در درار عقام مهمی داشنه و افتابه‌چی بادشاه بوده سپس در ٩٩۲‏ تحصنلدار مالمة هیبت پور شده وبعد خزانه چی پنجاب ومولنان بوده وخاطرات همایون را بفرمان وی گرد آورده و کتابی نام ذ کرقالواقعات با تاریخ همایون شاعی و یا نارسخ همایون فراعم کرده که در ٩۵۵‏ سی و دوسال پس از مر کب همایون بپایان رسانیده و الهداد فیضی سر هندی دسر استا (عاما علمشو موف ار بخ ۱ ۳ ی دره‌سودات او اصلاحات کر ده ت ۱ و #برست انرا و دپ د اجه است , ۸ با یز ید پیات . نیز ازمورخان‌هندوستالنا وبرادرش شاه بردی ببات‌ازعمال نثر قرن دهم ۱ ۳۹۳ دربار بوده ووی درخدعت مبرژاکامی ان ب‌ادر همایون مرسته در ۵ و 4۵۳ در کابل وقندهار بوده است ودر۹۵6 کثابی درتاریخ ساعلنت همایون بتام تارییم هما بون‌تألیف کوده که درسال ۱۴*۰ فرا تکمیل کرده است وشامل وقایم ۹45 تا۹4۵ است . ٩‏ - گلبدی بیگم دخشر ظهیر الدین بابرومادرش دلدار بیگم نام داشت وهمسر خضر خواجه جفتای امیرالامرای درپار همایون بود و در ٩۳۷‏ که پدرش در گذشت هشت سال داشت و در ۵۸۷ سفر حج رفت و سراتجام در ٩‏ ذی‌الجحه ۱۰۱۱ در ۸۲ سالیگی در گذشت .وی هوّلف کتاسست که در ان خاطرات بر آدرش همادون را بنایی آنچه او گفته گرد آورده ویاسم همایون‌امه با احوال همایون بادشاه ععروضت . ۰ - شخ ابوالفیض بن‌مبار لد الوری متحلص بفیضی از بزر کان نویسند گان وشاعوان قرن دهم بشمارست . پدرش شیم مبارگ اژادبا وعرفای نامی زمان ود بود ووی در ٩۵‏ در | گره ولادت بافت و از جوائی وارد دربار حال‌الدین ! کر یادشاء «عروف هندوستان و در ٩۸۷‏ مریی شاهزاده مراد یسر دوم آ کبر شد و سیس مربی هر سه بادشاه یعتی سلعطان سلیم و شاه مراد و شاهزاده داثبال بود و در ژمانی 1 | کمردد صند تحقیق مخ اهب مختلف و اعلان متسد ند بتام «توحیدالپی؟ با ادین الپی> بر آ مداتجمنی ازهیجده‌ان ازدانشمندان «ربارخود فر آهمساخت که فیضی وبر آدرش ابو الفشل ازاعسای آن انجمن بوده‌اند . سیس درسال 5۹5 از جانب وی بسغارت‌بد کن رفته وسال بعد باز کته ودرین همان پس از مرك غزالی مشهدی سمت ماگ‌الشعرابی در بار ارتفا یاقةه و سر ائجام در ۱۰ صفر ۱۶۶ سبماري تنلث تفس در گذشته است , آیوالفیش که بیشترفیضی تخلص میکرده وتذها دراواخر عمر تشاص خودرا تغسرداده و یکی در 1۳ تیخاص افیا هیارا دذبرفنه ازبزر کان‌شعرای فارسیی ز بان‌هند بوده و درغرل سك هندی ازاستادان درجه اول «شمارست ودرز بان‌نازی ومشسکو بت نیزوست‌داشته و هرد بسیارمپر بان و ز بردست نواژ و در دوستی راسخ و پایداربود . امامعاصر ینش‌او را دار ای فکراٌ زاد وعقیده سست دانسته‌اند وحئی برخی کفته‌اند که وی سیب شده است که حالزل ا(دیین اکسر دسسب ازسامانی هه وحن بل ود وضع کرده است + دز ادییات ۳۹ ثثر قرن دهم هند وی یکی آزپرکارترین وبا ذوق ترین ادیبان زمان خود بوده و بجزمنشات و دبوان قصاید وغزلیات که ازوی مانده درنظم پیروی از خمسٌ نظامی کرده وعرا کز ادوار را در برابرمخزن‌الاسر اروسلیمان وبلقیس را دربرآبر خسرووشیرین وداسثان ثل ودمن‌را که از داستا تهپای هندیست در۹4,۳ در س ۱ برلی ومحولا وهشت کشور را در بو ابر هفت پسکر وا کین تامد را دریرابی اسکندرنامه سروده است ولی برخی ازین کنایپا تاقمام هانده و عمرش وفا نگرده است و برخی از ا نها تاعر تب بوده ویس ازمر کی اوثر تیب دادماند - در قنون «مگرعانند معما وعروض وقافیه وقاریخ ولعت وطب ونفسیر وخط پزدست داشته ودر آ نز شتدها نیو وسایلی تالیف کرده ونوشتداند که صد و لك کنات آزومانده است و از آ تمه ظشر تاه احید | اد که منطودها ست درفنم اجمدا باد بدست‌سالال آلذین ا کی ومحمد حسین میرزا سیمسالار او وترجمه لبلاوتی که کتاب حسایست بزبان ستسکر بت 2 تر چم مپابهارته کتاب معروفی سفسگر وت وتسیو بی تقطه فرآن بنام + سواط‌الالهام » که در ۱۰۰۲ بیابان رسانیده است . ۱ - ابو الفضل بی مبار لك متحلصی بعلامیی برادر کپترفشضی بود ودرا هدرم ۷ ۵ درا کره ولادت بافت . کود کی وجوانی را درشهر ۱ کره گذرانه ودرا نجا کست داتش گرد . ازینج سالگی بهطلبت رت ودر ۵سالگی درعلوم زمان خود احاطهوات و آزشا گردان خطیب ابوالقطل کازرونی از دآنهمندان زمان بود ویس ازآن مدت*۱ سال بآموژ کاری کودکان مشغول بود - سرانجام در سال 4۸۱ وارد دربار ا کس شد و جو ون مر‌آدرش فعیی سشی آژو وازد دریار شده بود اورا بیادشاه دعرفی کرد و وساله‌ای را که درشرح آبةالکرسی نوشته وبنام وی تالیف کرده بود باوتقدیم کرد. وی نیزماننه برادر خود در تبیه « توحید الهي » با ۶ دین الهی > دست داشت و اورا مانشد بر آدرش درین کارمتهم کرده‌اند وسرانجام در ۹۹۳ بمنصب هزاری رسید ودرغ۹۹ تیابت حکومت دلی را باو دادند . درسال ۱۶۰ منصی دوهز اری را ودرسال ۱۰۰۷ عتصب‌جارهزاری باه دادند ودر ۱۰۰ بماموریت د فن فرسناده شد و در آن مامورت یه عظیم گره را متععرفی شف ودرین سفر پسرش شیخ عبدالر‌حمن افصل خان دسئیار عمده اوبود وچون نمرفرن دهم ۳۵ از دب باز دریان وی وشاهزاد‌سلیم که بعدهاعنوآن جهانگر بیادشاهی رسد دشمثی بود وسلیم ومیل رفن این سقر را فراهم کرده بود که شاید درآن میان ثابود شود و لش آوبجایی ترسید و بزودی فاتسانه بدربار بازمیسگشت وسیله فراهم ساخت که در راه درنزدیکی سبزوار اورا کشتند وسرش را ال آباد نزد سیم فر‌ستادند و این وافعه درد رییع‌الاول ۱*۱۱ اتفاق افتاد وسرانجام سر بی تفش را دراتتری درفاحية گوالیور بخالد سپردئد واینك قبی او در آ نحا معروفست . ام الاضل‌علامی از نوستد کان زبردست و بر کارفرن‌دهم بود ومانند بر آدرش‌درز بان‌تازی بارسی وستسگر بت دست داشده ومخصوصاً راشای فارسی درژمان‌خودععروف بود و سشتراحتام وفراعین وثامه‌ها را دردر دازا کمر گاهی بذارسی‌روان وساده وی ممنوشته است ودرفنون مختاف دوه لفات بسیار دارد از آ اجمله‌تقسیر آ بةالکسی تفسیر سور ثالفتحو کتاب! کی نامه 5همفصل‌تر ین‌وععتبر ترین تار بخ ساطنت‌حالل الددن | گیرست ودر ۰ ۱۶ بایان رسانده وسپس‌وفایم و اناسال* ۱۰۱ بر آن افزوده است و مجلد سوم آترا که شرح هملکت داری و سازمان کشورهای هندوستان در ژمان ! کبرست یبن ! کبری نام گذاشته ونمزداستان‌های سد های عایبل بای بشی کتاب کلیله و دمنه را از زبان سشسکر یت بدام عباز دانش در ۹۵۹5 ثرجمه کرده و در ترجه مها بهارته در۵٩٩‏ وتألیف تاریخ الفي نیز شر کت کرده است ومنشات او در دوقسمت سکی عنوان مکاتبات علامي که عبدااصمدین افضل ین محمد آز ۱۰۱۱ تا ۱*۱۵ جمم کرده و دیسگر بمنوان انشای ابوالفنل با مکاتبات ابوالفّل معروفست و کثابی در لغت بنام مجموعاللغات و رساله‌ای بی نقطه در اخللاق بنام مواردالکلم و کتایی در تصوف نام حاثل الدین اک بنام تحفه فتجحه با اکبر نامه و نیز کناب حیوة الحیوان تألیف کمال‌الدین اوالیقاء محمد بن موسی بن عیسی بن علی دهییری عصر ی شافعی ( ۳ ار * پا ) موف معروف ثازی را بغارسی ترجمه کرده است و ثبز تر‌جمه راماین رابخطا باوسیت داده‌اند . وی درشعرفارسی‌هم دست داشته وغزل وصیده وممّدوی را سکو مسروده وعالاهی تخاص #سگر ده اس . ۲ . معمد عارگ قندهاری ازمختصان سرام خان خان‌خانان سردارهعر وف ۳ شر فرن دهم دربار همایون و | کبر واژفاریخ نویسان هندوستان بوده و چندی در کجرات میزرسته وسیس سفن حج د فیه ودر دا گشت در ۹۸۵ در بپار سکن شده و در آ تسا در سال با 8 کتایی ۳ قار بخ ۲ کر تا وقایم همان سال نوشته که بنام تار بخ | کبری باتار ی 0 عارف فذدعاری معروفست . ۳-] لد آش یی اسدا لعلماععلیشیر سر هندی متعلصی بفيصي بزازدانشمندان پرکار جندوستان بوده و در دربار | کر عیزیسته و از مریدان بخشی الملك شبخ فرربد بخاری ازمشایخم زمان خود بود و کتاب های چند تألبف کرده است . از تجمله کنایی دراغت فارسی ام مدار الافاضل که ذر ۱۰۰۱ بپایان رسانده و نز جر تار بخ هما بو نشاهی تألیف جوهر عهتر أفتا عجی مدید نظر کرده وخود کنایی در تار بح اکیر بنام! گیرنامه نوشته که تا وقایم سال ۶۱۶ را درآ آورده است . ۶ - ادرالیی بیکلری تتوی ازطایفه ارغون وازشاعران هند بود و گذشته‌از اشکه منظومه‌ای بنام شنیرنامه در ۱*۱۶ بیایان رسانده کتابی هم باسم بیکلرنامه دز شرح احوال خان زمان امیر فاسم خان بن آمبرسید قاسم بیکلر از امرای هند که در دربار ! ثبر منصي ترخانی داشته در ۱۳۹۷ تألیف کرده است . 0 - سید همحمد طاشر ان سید سین نوی حلاص بنوسا یی وی نم از شاعران وتاریخ تویسان هندوستات بوده و از عمال دستگاه میرزا غازی ست متخلص بو قاری بوده که در دربار ۱ کر مذصب ترخانی داشته و کنا سبی دد ثار بخ ناجیه مد در مر هی سنئت نام قار یم طاهری نوشته که تا وقابم سال ۰۱ وا در آن بت کرده است . 1 - هیر ابو تر اب و ثی‌پسرشاه قطب‌اندیی شئر اللهعر وف بشاه ابو تراب عریضي حسيني سلا‌ی شور آدگ از ساواتیعترمزمان‌خود بودوجدش‌در۸٩۸‏ ازشیر از یمن رفءه و در[ تیا میم شده بود و وی در ۵۶ در کسبرات در دستفاه چگ ان والی آن سر‌ژمین وارد خدعت شده وا ٩۵‏ تا ۸۴دروقامع همم آن تاحبه دست اثدر کار ده دم و سس وارد در بار | گرشده اسر ار با ٩‏ | کیرعنصب «یرحاج باو داده ۳+۳ سر #ي‌ن دم ۳۹۲ ۸۸ ازو اجازه گرفته وبگعرات باز گشته ودر۹4۲ که اعنماد خان حا کم گجرات شده پاومنصب امین صوبهه داده اس وسرانسام در۳٩‏ جمادی‌الاولی ۱۰۰۳ در گذشته و وی موف کناب تاریج گجرانست که وقایم آن تاحیه را اززمان بهادرشاه از ٩۳۷‏ تا زمان مظفر شاه سوم در ۵۵۲ در آن کتاب ضرط گرده ایست , ۲ - شاه طاهربی شاء رضیي‌آلدبن ا«معیلی حسینی ۵ انی از مماربف رجال‌هندوستان درفرن دهم بود , نسیش بخلهایاسمعیلی‌میرسید که خرد راپاسهعیل‌بن عفر أاصادق سمت مبدادند و وی از خابوادهٌ معروف به ۶ خواندیه * بود و نخست در کاشان میز پست ودر نصا کسب داش کرده و از شا گردان شمس‌الدین محمد خفری دانشمند معروف ترمان دود و سس از اند شاه اسمعیل بیادشاهی رسد بوی نز وبا شد وشاه اسمعدل‌باو احترام سسارهسگرد و بر‌سادات دیگری که در در بارش‌بودتفه برتری میداد . اما چون میر‌جمال‌الدین حیدراستر آپادی که در در بارشاه اسمعیل نقون بسیار داشت اورا بمد دیشی متهم کرد واز نظرشاه انداخت . شاه اسمعیل در صدد آزار او بود ومیرزأ شاه حسین اصفیائی و بر شاه اسمعیل که نو اس تمایشی سصوف که شر تسده با او مشت رگ بود وبرا ازین خطر آ گاء کرد واودرد4 باخانواد2 خود از کاشان هنك هندوستان کرد و در جزيرة جرون بکشتی نهست و پس از بکهفته بندر مصطفی آباد معروف بدا عول کوه رسید و چون این خی بشاه اسمعیل رسد چند سوار در یی او فرستاد که او را باز گردانمد * آماسواران باوترسدند و می از چندی شاه اسمعیل از بدخواهي‌نست اویشممان شد ووی ازراه بنجایور کل و که رفته ودرا نسا سا گن‌شده بود و هر جه شاه اسمعیل او را ساز کشت دعوت گرد تب بر فت و شاه طمماس هم که بساطتت رسید ازو دلمجویی کرد و خوامت بایران بر کرداندشو او رضا نداد و پس از چندی توفف دز کلبر که خیال سقر نج کرد دوجو بقصه پرنده رسید دوستاش ویوا از آن سفرمنم کردند وهمانمسا مانف و دس از جندی با حمد نکر واز آ نسجا بد کن رت و در د تن سا گن شد و همین جهه شاه طاعر د کنی معررف شه ود د کن کارش سار بالا گرفت و تست بررصاین نظام شاه پاج‌شاه دک و کاس سود 1 ایاو داد و سس 1 رسد کی ۳۹4۸ تسرترن دهم بانداژه اي درو فون بافت که در ٩۳۸‏ آن بادشاه راء طرسشَه ائنی عشری دعوت کرد؛یا وجود اپنکه برخی اورا اسمعیلی میدانند و گویند سیب نقون او در دربار این بود که عیدالقادر پسر‌نظاه‌شاه پیمارشده و بدهای او وتذری که بگفته اوبرای ائمهُ شیعه کرده بودند شفا دافته بود و چون تظامشاه دین شیعه را ذیرفت امی‌ای دربارش اژ اتسمله سر الملك که درتسنن تعصب داشت بمخالفت اوبرخاستند و نظادشاه هم تصیر الما وا کور کرد و مخالفان را بدرش‌گو ند آرام ساشت وشاه طاهرهم در تشسجه بحت و استدلال مخالفان خود راقانم کرد و تفصیل مباحثات ومناظرات اوبا پیشوابان اهل سنت‌درد کن محروفست و در کتاهای آن مان سغصیل آ وردهاند و از آترمان شور اهبدتگر مر کز عمد ط و 4 شیعه درهندوستان شده وجمع کثیری از عامای شیعه از شهرهای ابران وهتدوستات بداتجا رفته‌اتد وشاهء طاهر سر انستام در مدنگ در ٩۵‏ در گذشته است . وی او بزر گان دانشمدان و ادسان قرن دهم بوده و یه ۳ آانکه در شعر فارسی دست داشنه وقصیده رابسیارخوب میسروده درفنون مختلف هم مولفات دارد . از | نجمله حاشیه بر تفسیرپیضاوی وشرح تجذیب اصول وحاشیه برالهبات شفا ورساله در معمی و شرح باب حادی عشر در کلام و شریح وساله جعفربه در فقه و رسالهٌ فارسی در اجوال معاد ورساله اتمونح‌الملوم و رساله دراتثاء و فتحنامه که درفتم شولاپور بدست مر هانتظام‌شاه‌نوشنه استوجموعه هنشآی‌او عم بئام انشاء عامنشات شامط اضر هعر و فست . ۸ - رفيی الدبی ابر اهيم نی توا لدنی توقیق شیرآادی نیز از تار دم توبسانا سا کن‌هندوستان بودودر۹۶۷ درشیراژ ولادت بافته ودرجواني برای بازر کانی بهندوستان رفته ودر ٩۳۷‏ در دهلی شربار علی عاداشاه راه بافته و بمنص خواشسالاري او رسیده ومپس عنشی درباز او شده و پس از مر کک او در دربار برادر زاده‌اشا بر اهيم عاداشاه نیز مةّام بلند داشمه و ی از چندی که افضل خان از اعان در باز مغضوت و موی شد او را هم بزندان فرستادند و سررأنجام در ۱۰۰۵ در موقمی که حا کم شور سجابور بوده سقارت باجمد نگر رفته است ودریایان زند کی و۱۰۱ و۱۸ تیف گنای پنام نف کر قالملوگ درتاریخ ساسله عادلشاهیان بیجاپور مشغول بوده ووقایم را تا تترفرن دهم ۳2۹ آغاز سال ۱۶۲۰ دران کرد آوزده است . ۹ - ملاشاه محمد شاه ] بادی نیز ازتاریخ توسان هند درین دوزه بوده و در 4۸ کناب معروف تار بخ کشمر را که «راجد تارانگی * با « رازه تریگت » و دسا #راحه تارانگینی * قأم دارد وعنفاوعهابست بز بان سنسکر مت بقرعان جلال الدین | کمر ترجمة کرده ودر۹۹۵ عبداقلادر در داوثی ترا اختصار وتپذیب کزده است . ۰ - عبدالله مور خ هم از تار بخ توسان هندوستان درفرن دهم بوده و مولف کنایست بتام تاریخ داودی در تاریخ سلساه لودیپا ( ۵ع۸ - ٩۳۶‏ ) و سلسله سوربها ۹۸۸-۶٩ (‏ ) که در سلطعت ها نکر ( ۱۳۷-۶ ) در از قرن با دهم تلف کرده است . ۱ سس تتبد! لح بن سیف الدان بن سعد الله تر ت د هار ی بخار ق صو فی محدث متتلص بحقی نیز از داتشمندان ومصوفه وتاریخ نو بسان مشیورهمان زمالن‌هند .وده در ٩۵۸‏ در دهلی متولد شده و در جوانی ادییات پارسی و قاژی رافرا گرفنه » در ۸۵ در سلاثه مربدان شیخ موسی بن حامد حسنی ای قادری صوفی وارد شده ‏ دز ۹٩۵‏ بحج رفته ودر داز کشت دراحمدا باد کجرات سا کن شده ودر ۹۹۹بار دیگی بحیج رفته و مدئی ور مکه و مدننه مانده و ور ۹۹۵ بهتد از که و روژ دوشن ۷۳ زبیم الاول ۱۰۵۷ در دهلی در گذشته است . وی مولف کتاببای سیاريقارسي و تازی در فنون مخلفست از آن جماه : لممات النتقیح فی‌شرح همشکات المصا بیج » قلب ال لیف ؛ اسماء ال رجاز و الرواقالمف کورین‌فی‌شرحلمشکاق جامع‌السن کات‌فیم تخب شر حالمشکاة: مدارج‌النبوه و مراقب‌الفتوه در سیرت رسول بفارسی . مطلم الانواز الیبیه فی‌الحلية الحلیلةاشموبه »‏ کر اجازاالحدیت‌فیااقدیم والحد بت »اسماءالاسانفء» فصول الخطب لثیل اعالی‌الرتب " تشنبه ااخارف مها وفع في‌المو ارف در تصوف , طریق الافاده في شر ح سقرالسعاده فیروز ا بادی‌بنام طریق القویم شرح صراط اامستقيم , جذب القلوب الی دبارالمحبوپ تاز یج مذ‌ینه بفارسی * احوال امه ائنی عشر نلخیص از فصل الخطاب » ز تالا از یتایب چيه ا لاسرا درمناقی عمدالقادر گبلانی مقماج ا(فتوسج ات ایو ات »۳۷ تشر قرن دهم التصوص شرح فتوحالغیب عبدالقادر کبلانی * انوارالجلیه فی احوال المشایخ الشاذ لب زادالءتفین فی سلوشالیقین درمقاعات مشایخ تصوف » اخبارالاخیارفی احوال الا برارمن اهل عذها لد بار دراحو ال مشایخ‌صوف4 هند بفارسی / کر ااماو فی ابا رسالاطین آلیند ٩‏ تعدفیق الاشاره ای تعجیم البشاره دجم الا حادبت الار یمن قی ایو آب علوم الدین ال الحستی و صفاته‌الم‌لی » ترغب احل ااسعادات علی تب الصا لت سیلتات ۱ علی الشبی ۱ ده ماخست بالسنة ۳۹ هشن ۰ باس 1 ۳۹ لور #- 4 ماه ی بیان قواعدالمملطنة ۳ احعاهعا وار کنیا و اما با و اما | که : رای تور الن 01 سم تکی وه یه اس ٍ آدات الصالحین بلیص اما علوم الدبی غز ای ۱ مرج الییحر ین الجمع بین الطریقین در جمم شریمت و طریقت » تکمیل الابمان و تقوبة الابقان بقارسی ؛ تحص ااتعرف في «عرفة ۳۹ ۳ ااتصوف توص.لی مر دد ای المر اج فد ن اجکام الاحز ان وا وراد ‌ تسلبة اماب سل ا لاجر ۴ الوا قی‌العصسر ۰ توح ا(صر دور تسس آمة المور 6 2 ار ود فی‌سان و اعد اج بت تاه المرفو ع فی ترصیص مراحث‌الم و ضوع در مق درهالمپعهقیاخمصار ار سالةالشمسمه درمتعطق 1 شرحآاشهسیه" مححأ تیه ااشو آئد الصا تیه واقباع ااهوی | اصباشد , افکار الصاقیه ی رده کمات الکافه / منظومة فی | داب اله‌طالعة والمناظره . نکات العشق والمحبه فی تطب قلوب الاحبه * نان الحق ا مدق تیه بو ۳ بات معارف اطر «قه آ صیحلک لمو دو | رحجوره کی 1 متاشسات الی اعز نه و أسا 4 + هددچچت همغو ی هددو ی تییوت ال شعاز ی جع الاشعار ِ ارستالا(مکاثیت واافطائل‌الی ار باب الکمال و الفضائل , قتعمالمنان فی‌تامید مذهب الذعمان درفقه وحدیت؛ تر مه بدغ الابار اامتتخی » فن ‏ که 4 اسر و ار 1 مد مان دار اشکوه از غر ی شارسی آر یگ کر ده است ۱ زا 1" ی اقستام الجد یث : رسا " کی ۱ مها مر ام ی 6 رساله ی اس راز الصلوة : سا ۵ ی عقتالا تام رساله ی آ دا اللیاس 4 رسباله فی اارد علی بعهري اقو ال الشیتم احمد ین عردالاحجد سبر مب 3 و سالد یی محث او جو و ۱ رسالة قی‌الوظاف؛ زرسا 4 نثر قرن دهم ۱ ۳۷۱ وصایا * شرح غنیةاطالبین وفیز ومولف کنابیست در تاریخ عمومی حندوسنان بنام نار بخ سقی که در ۱۰۰ بایان رسانده است . ۲ - تخر لدای عای بی حسی زو اری‌ازداندمندان نامی زمان شاه طیماست اول ویکی اژنخستین کسائیست که درطرةة شیعه کتابهایی بزبان قایسی تألیف کرده و خی ازیر کارتر ین دانشمندان زمان خود شماررود و از شا کردان محقق کر کی و شیم عبی بن عبدالمالی وسید غیاث الدین جمشید زوازی وسید امیرعبدالوهاب بن علی حسینی استرابادی واستاد ملا فتی له کاشانی حفسر معروف و عتمادل بتصوف بوده و در اصفیان یز سته و آنیوه از مولفات او بمارسده بد بدگو نه است : ترجمذااخواص در تفسیر قرآن که بتفسیر زواری معروفست و در ٩45‏ بیابان وسانیده ء شرح نوج البللاغه بفارسی تام روضةالا بر ار که در اواخر شوال ٩5۷‏ بایان رسانده ترحمه کشفبا شمه بهاء!(دین علی بن عیسی اریلی متوفی در 1۵۲ بنام ترجمةالمنافب که در 5۳۸بدامامیر قوام الدین محمد بپادان رسانده » ترحمه مکارم الا خلاق تالف رضی‌الدیی ابو صر حسن بن فصّل طبرسی بنام مکارم‌الکر ايم * ترجمة عدة الداعی احمد بن فهد حلی بنام مفتاسم لنجاح * تر جمه کتاب‌الاحنجعاح‌علی اهل الاح تألیف ابومنصور علی‌بن! بوطالب طبرسی بنام کشف الاحتجاح که بغرمان شاه طم‌ماسب بپایان رسانیده »تفر جمه‌اعتقادان شمتم صدوشی بنام وسیلةالحات " مجمعلهدی درتار یم اثیاه بفارسی * لوامع‌الانوار الی معرفةالالمة الاطهار بفارسی که اژ کناب احسن الکبار فی مناقب اثمةالاطپار تألیف محمد بن‌علی‌بنابی‌زبدورامینی بنام شامطهماسب تلخیص کرده و برخی «طالب پر آن افزوده است , تبحقة الدعوات در اعمال سال و غبره بفایسی , تر حمه تفسیر امام حسن عسگری 45 ندز بنام شام طیماست بابان زساننده : مر آالصفا فارسی در ژدارت ال بدث » تر<مه کتاب طرایف فی معرفة مذعبااطوایف رضی‌الدین علی بن‌طاو س‌حسینی نام طراوةاللطایف فی ترجمة کتابا لطر ایف » ترجمه کتاب اهان‌الاخطارتا لیف علی‌بن موسی بن جعفربن عحمدین محمد طاوس حسینی پنام نشر الامان فی‌الامصاروآلاوطان . ۳ - #تجی حسینبی لیز از تاریخ تویسان همین زمان بوده و کتابی در سیرت ۳۷۹ تثر فرن دهم رسول بنام زادالاخرة تألیف کرده است . - سید عبد 9 ول بن علیآلدین بن حس <سیفی زیدودیگاز دانمندان هند وازیکی از خاندان های محمرم د کن بود و در زبدیور نزدیاك جونیور میز دست و «دتوت بر ام ان ان خائان بدهیی رفت و درا نسا ساکن شب وه در ۸ در انا در گذشت . وی درتظم وش فارسی دست داشته ومولف کنابهای چند در فنون مختلف و از ان جبله کتات فاض باری در شرحح صحیح مخار ست و کنا بی در مرت رسول دارد بشام سیر نموی بامنتخ کناب سفرء‌السعاده که ظاهر | از کتان مغر ااسعادة مجدالدین شسروز! بادی اشخاب وترجمه کرده است . 5 - شیخ بعتوب بن خو اجه حسن گنایی‌عاصمی کشدیری متخلص بصرفی آزه‌شاهیر صوفبةٌ حنفی قرن‌دهم بود ودرتبصد وهشت ولادت بافت ودرهراتآزشا گردان هرا هدید شا گرد تسدا لر حمن جامی ود واودوی ۶ جامی ثانی » لقب داد و پس از ان بعبأدیت ور داضت برواشت و تخس تاهم سید علی‌ههدانی ارادت میور بد وسیس در اه اصجاب شخ کمال الدین حسنی خوارژهی ۳ آ هد و برای درل خدست او از کش سر سبرقند رفت ویرون دروازء شیر درخاتقاه او افاعمت کرد وس ازچندی که در خدمت اویود اجازةٌ ارشاد وخلعت بوی داد ولورا مامور کشمیر کرد وس ازچندی که مردم‌را آرشاه هسگرد دو باره بدید‌آرمر‌شد خود سم قتد وازا سا او بسح رت و در باز کشت از ان مغر دره‌شید بدیدارشاه اسمعیل رستثه که در آ نیو 3 در کشتن اهل سشت سیالغه مسکرد ودر برابر خوازقعادنی که‌شاه ازودیدید وععتقد شدواو ویرا از کشتن مردم منم کرد و از آ تجاییهداد رفت وابن حجر جبهبوحنيفة کوفی راباوداد ودر آ نجا باشیتخ سلیم قنح دوزی چشتی دیدار کرد و وارو طر ده چشتی شد و بس از سغر‌های چند سکشمیر باز گشت و درواقعُ فتح کشمیر بدست جلال‌الدین | کیر بیاری ان پادشاه بر خاست و چون یعقوب خان چك حکمران کشمیرشیعةُ مثعصب بود باردیگر عازم حج شدوپس از یکسال باز کشت و سرائیعام در شي ماشنبه ۲ زی‌الفمدء ۱۰۰۳ یس از نماز عشا در ذشت . عقوت صرقي در نام و شر‌فارسی ۳ بزر کتردن صوفة همدووسمان بوده * دز تررفرن دهم ۳۲ شعر گذشته از دبوآن غزلیات و مجموعهٌ ریاعبات و وامق و عذرا ولیلی و مجنون تیم خمسه نظامی کرده و منظوعه‌ای شامل فتوحات رسول بتام مغازی‌النبي سروده و در نش شررحی برصحیح بخاری و کنا بی‌درتفسیر وسلك الاخبارومقامات مرشد و کتایی درمناسك حج وحاشیه پرتوضیح واویح وتقسیر دوجزء آخرقرآن وروایج شرع ورساله انکارازو مائده است . ٩‏ - عفیف‌الدیی بن نورالدین کاشاضبی نیزازتاریخ نویسان این قرن‌بوده وکا بی بنام مطالع لا توار درسبرت رسول وتارج خلفای رآشد ین ء سی‌اهده‌توشنه‌اسي. ۷- و حید لد بی ابو | لح محمد بی زان آلد ین حاحی بن احمداسفر غا باهی معر وف بمیر جات ازمشایخ صوفیهٌ فرن دهم وازاصسحاب شیخ حلال‌الدین محمود از مشایخ خراسان بوده ودر۹۷ در بخداد بوده وسپس بخراسان باز کشته ودرا نجادرسال ۶ کنایی دراحوال خلفای اربمه بشام روضةالاصحاب تالیفب کرده و نیز کثابی بنام عدایق الحقایق درشرم سخنان شیخ جلال آلدین محمود عرشد خود نوشته است . ۸ - ابوذر سلمان بی احمد شرف قالی از بارخ توسان شمه ساکن هندوستان بوده ودر در بار برهان نظام‌شاه درد کن هیر سته وهدتما درصدد بوده امت که کنا بی‌درمناقب مختارین ابوعبيدة لقفی بنویسد تا اينکه کتابی‌بزبان تازی دربن زمینه بدست‌آو افتاده ودرسال ٩۶٩‏ انرا بنام مختارنامه بفارسی ترجمه کرده است . ٩‏ - تصیر آندلن محمد بی عبدالطریم اتصاری ازدانهمندان شمه درفرن دهم بوده و کتاب مکارمالاخلاق تألیف رضی‌الدینآ بو صررحسین‌ین ابوعلی فضل بن‌حسین طیرسی را بفرمان شاء طهماسب اول بنام معحاسن الاداب ترجمه کرده است . ۰ هیر ابو الفتح ان محمد بی اب ی هید شر یفی حسینی معر وف بتاح سعیدی ببز از دانشمندان شیعه‌همیی دوره‌بوده ودر * ۵۵در گذشتداست . اژدانشمندان نامی زمان خودو از شا گردان موسی ين محمد قاضی زادهٌ رومی بوده» نا زمان شاه طرحاسب هم زسته است ومولفات چند اژومانده از ان جمله کتاب صفوةالصفا تالیف امن بزاژ وا که درشرح حال صفی‌الدین اردییلی جد صفویه است هذب کرده وبنام شاه طماسب ۳ نش فرن دهم اول بپاداله رسانده و تفستری ینام تفسرشاهی وحاشیه‌ای برحاشية ملاجلازالدین‌دوانی در ٩۲۷‏ وحاشه بوشرح تیب مدق والکلام. تفتازانی نوشته و نی رساله اعتقادیه با اعتقادات صدوق ابن بابوبه را بفارسی ترجه کرده است ۱ - ملافتحالله بن شکر الله شرف کاشایی معروفترین کسست که بزبان فارسی در طر بقهٌ شبده تفسبر نوشته و از شا گردان درجه اول فخرالدین علی زواری سایق الذ کر بوده ووی تیزمانند استاد خود مفسربوده و برخی اژ کتابها را اززبان نازی ترجمه کرده است ودرزمان شاء طهماسب میز بسته اما درتاریخ رحلت اوراختلافست و در ۷۸ ۹۸۸ و ۹۵۷ ضط کرده‌اند ودر کاشان مدفوتست واین داستان در بارة او رواج دارد که وقتی سکته مرو عارش شده واورا مرده بنداشته ودفن کرده‌اند و چون بانگی از مر او برخاسته اورا ازخالك سرون آوردهآند وتا مدتیاً ژنده بوده وتفسسر خود را پس ازین وافعه و درین همدت تالیف کرده است , درهرصودت وی موف دو کتاب در تشسن بمذاق شیعه است یکی بنام منبجالصادقین فی‌الزام المخالفین که تفسیر بزرکگ آوست وبمد‌ها آنرا بذام خلاصةً السنیج مختصر کرده است ۰ دیگر از موْلفات او شرحیست بةارسی بر نهجالملاغه بنام تنبیه العافلین و تذ کرةالعارفین که در ٩۵6‏ بپایان رسانده است ودسگر ترجه قواعدالاحکام تألیف عللامه حسن بن بوسف‌ین مطیرحلی و دبک تر سجمه‌ای ازقر 1 ن وتستری نان تازی که در ٩۱۷‏ بیاأدان رساننده است و تبز کناب کشف‌الاحتجاح را که ترجمةٌ فارسی کتاب‌الاحتجاج علی اهل‌اللجاج تالمفبومتصور احمدین علی بن ابی طالب طبرسي و از کتابهای معروف شیعه و مثصوب باستادش فخر الدین علی زو اری هم همست برخی باو نسنت داده‌ائد , ب هیر فیکر الدنی عحمد ان حسین جسینی سما ای استر ] بادی از مار یف پبشوابان شیمه زمان شاه طهماسب اول ونخست شیخ‌الاسللام سبزوار بوده وسپس بدر بار شاه طهماست راه بأقته و یمخصی سداونت رسیده و ژبان ثازی ویارسی مولفات جند دارد ازتالیفات معروف او بز بان تازی حوأشی بر شرح «دایة لحکمة 8 ی هر حسین‌عدمدی وحواشی برشرح تهذیب اامنماقم الکلام تفتازانی‌ازدوانی وحوأشی برشرح‌نجر بدالعقاید تبرقرن دهم ۳۷ تصیی الدیین طوسی از علاعلی فوشحیست که در ٩۵۷‏ بنام شاه طهماسب بیابان رسانده و از موّلغات فارسی اوتفسرا بةالکرسست . ۲ - جلال الدین محمد بی ءحموث تهالیسری چشتی از مشایش ممروف طربقهٌ چشتی هندوستات وخلیفه عبدالقدوس بن اسمعیل کانگوی بوده و در زمان جلال‌لنبین | کبر میز بسته ودر ٩۸٩‏ در تبانیس در گذشته ومولف کتاپیست در تقسیر سورة والطین بز بان فارسی . 4 - ور آلدین محمد و اعظ از دانشمندان عقرم ماوراءالنهر بوده و درزمان ابوالغازی عبداله بهادرخان پاه‌شاه شیبانی میزیسته که از ۹4٩‏ تا ٩٩۱‏ پادشاهی کرده است وتفسیری بر آ بةالکرسی بزبان فارسی بنام اونوشته است . ۵ه - امپر غیباث‌الد نی مخصور نی آهیر صدر الدبی محمد شیر اري دشتخی معروفترین و جام‌ترین علمای زا شاه طهماسب بود وبهمیزیجهت اورا ثالت‌معلمین میگفتند واز خاندان معروفی از دانشمدان شیراز بود . در ۸٩٩‏ ولادت بافت ونخست درشیر از ود » شاه اسمعیل آورا مأمور تعمیر رصدخانه مر اغه کرد که در | تز مان مکسره و بران شده ود و وی اش از بمر اشد رفت واین کاررا انجام داد و سیی شاه طهماسب در آغازساطظنت خود که صدارت را یأمیر جلال‌الدین محمد استرابادی داده بود او را بدربار خود خواند که درسدارت با وی شر کت گنه و چون در خمن مباسناتی 9 8 بکدیگی هیکردند امیر حلال‌الدین«طایبه میکرد باو پرخورد و شبراژ بر کشت تا اینکه در ۵ باردنگر در کار صد‌اری شر ءكك شد ودوسال و آندی درین هام بودوچون شبخ علی کر کی از عراق بایران آمد با امیر غیاث‌الذین بسپار مربوط شد و فرار گذاشتند که شیخج علی شرح جر دد فوشحی را زد امس شباث آلدین بخوائد و او سم کتاب فواعد را از شیخ علی فرا بگیرد . امیر غبات‌الدین کفت اینهقته شما در بشوانید و هفة دیگر توبت من بو اهن زسید و چون شم علی مگدرس خواند و هفته دیگر نوبت بامیر غیاث‌الدین رسید تمارش کرد ودرس تخواند وچون امیرغیاثادین ۳۷۹ تلر قرن دهم آژو مي فرسد بسمار شده است با ته وجائي آزو درد گرفته است با ته وا کر کسی می گفت فلان سای من وقتی درد گرفته است دیگر با اوسعن تمسگفت و با هر کس که مصافحه میکرد دست را از آستین بیرون لمیآورد و با آستین مسافحه میکرد بهمین دلابل میانه اش با شیخ علی بهم خورد . بار دوم که شیخ علی ازعراق بابران امد و هیر شباث الدین مئصب صدارت داشت چول معروف سود که هیر غبات الدین مقدد بشر ع نیست در میانشان دشمنی در گرفت تا اینکه سر انجام دوزی در مجلس شاه طهماسب در میانشان بحث بجای بد کشید و شاه امیر غیاث الدین را عزل کرد و پس ار جذد روز که در اردوی او بود شیر از رفت و چندی دس از آن در شب شمه ششم سمادیالاولي ۹٩۶۸‏ در مبالن دو عشا در گذشت . امیر غماث‌الدین از دانشمندان بر کار ژمان خود بوده و هارسی و تازی در فتون مخحتاف تالیفائی ازومانده » از آتحیله است حاشیه بر شوج حکمةا لین * هیا کمات‌سان صیر ال ادن محمث صدذرالعلماء (یدو شا د حالاز الذین دوانی ۳ حجو اشی شرح جر عد * محا مات مبان ان ده در حواشی شرح مطالع » محا کمات ایا در حواشی شرح عضدی » حاشیه بر حاشیهٌ دواني براوایل شمیسه ؛ معیارالافکار : خاشه رفس کشاف » رساله درصنعت تسف ح اسطار لاب مرسالة ف ی الکمالات الالهیه ء شرحطو الع‌الانوارحاشیه بر شرح‌هندی بر کافیه فی‌النحوابن‌حاجب؛ یه ا کلام ردبرغزالی * شرح عیا کل‌النور " تعدیلآلمیزان خلاصةٌ منطق شفا؛‌حاشه براشارات ‏ ائبات اجب » اخلاق‌منصوری؛ کفایهُ منصوری درصفاتها کمات , حاشه پررساله‌زور ام جاشیه بر تجربد » تقسیی سوره هل آثی ؛ مرات الحقایق " رساله‌درهنت ‏ لوامع درهیشت » رباض رضوان » آمال الایمان درعلم کلام » دلیل‌الپدی در کلام ؛ جام جپان نمادر اخلاق ۰ ٩‏ - سملظان محمد فخری بن محمد امیر آمیری هروگ از شاعران تامی فرن دهم وپدرش نیزازدعرای معروف قرن هم بوده ووی نخست دره رأة میز یسته وسپس بپندوستان رفته و باژماندة عمر خود را درآنجا گذرانده ومولف چندین کناب اد یی از سو دشبل نز باب فارسسست از نحمله روضهالسلاطرن در اشعاو اهر او بادثاهانٌ تتر قرن دهم ۱ ۳۷۷ که ینام ابر الغتح‌شاهحسین‌غازی‌پادشاهپنیکاله متوفی‌دره ٩۲‏ تألیف کرده جواهر اامجایب که نذ کر ژتان شاعره است وبنام حالالالدین محمد ۱ کیر پرداخته وتحفةالمب که مجموعه‌ای از غز لباتیست که شاعران باستقبال مکدسگر سر ودها ند و در ٩۵‏ تألیف کرده است ونیز کتاب بوسنان خیال را که شامل مطلم غزلهای زبان فارسیست ومولف آن بکثاش قلی ابدال نام داشته ودر ٩۱۱‏ بیابان رسانده است‌باونسمت داده‌اند . فشری شاعر ژبردستی بوده و غزل را خوب مبگفته و نخست درهرات در دمشگاه کریماادین خواجه حبیب له ساوجی وز بر سام میرزا صفوی وحکیران خراسان از جانب صفوبه بوده وتا زمان‌شاه طیماس در خر اسان میزسته ودریایان ژند گانی بهچ رفته واز | تسا ماژم هندوستان شده ودر سند عورد توحه عسی‌ترخان آژامرای عندو ستان گخته ویس از چندی که درستد مانده چون حلال الدین آ کیر بباوشاهی رسده قصنده‌ای درتهشت جلوس‌او کفتهو کتاب جواه العجایپ رابرای اونوشته است ۰ دیگرازتالیغات اوترجیه تلد کرة محالس التغاسن امیر علیشیر توایست که اصل [ نر ادر ۸٩۹‏ بربان تر کی‌جفتابی نوشته و وی بنام اطایف نامه درزمانی که سام میرژانسرشاه اسمعیل حکمران‌خر اسان بوده ودر مش خان شاملو ازامرای قرلباش پیشکار او وخواجه حبیب‌اله زیراو پودهاند این نرجمه را در ٩۷۸‏ بانجام رسانده است وچون تا جلوس‌سللل الدین | کبر زنده بود پیداست که تا ٩۱۳‏ هم زیسته است واآن پر دیگر ازوخبری یست . ۷ ب سا میرز! صفوق متخاص (ساهی‌سر دوم شاه اسمعیل و برادر کهتر شاه طهماس بود و روژ سه شنبهٌ ۷۱ شعیان ٩۱۳‏ ولادت یافت و در زمان بدر و برادز نخست حکمران گلان بود مسیس در ٩۸‏ حکمران خراسان شد و درمش خان از امرای قزلباش و کریم‌الدین میرزا حبیب‌اله ساوجی که از رجال بزر کنه دربار بودند سمشکاري و وزارت او مامور شدند ویاسخعت او هرات بود . اما ن از چندی در ٩۳۰‏ پس ازم رکه بدرش ءحزول شدو برشاه طهماسب طفیان کرد و در جنگی که کرد در قندهار شکست خورد وا آنجا بطبس گیلکی رفت و شاه طهماسب بعط خود باو نامه نوشت و بدست قر اساطان شاملو حا کم طسی نزد او فرستاد واورا امان داد و تزد خود ۳۷۸ نتر. قرن آدفم تب دس سس اد سس سا دا سس تسیا ون سس میت خوأند وچون بن بار رسید شاه طهماینب اورا بحرم برد و توازش کرد و دستور داد که ی از قورجدان ملازم او باشند و هبمیشه در اردو باشد و از عطیش شاهی و بوثات ۳۹ ۳ بوشا کش وا بدهشد و وی نزديك دواژده سال بدشگونه هب رست ا وقتیکه برادر کهترش الفاص میرژادر ٩60‏ طغبان کردوبخاك عثماني کربخت دد*۹۵ ازشاه طمماسب درخواست کرد که آزالترام رکاب معذورش بدارد و ۲ گوشه فشینی بدعد وشاه طهماسب در آنسال تولیت بقعهُ شخ صفي‌الدین و حکمرانی اردبیل دا باو داد و وی دواژده سال در اردبیل باینکار سر کرم بود و گروهی ۳ و دانشمندان را گرد آورده دود وبا نیا منز دستٍ وسر انیحام در ٩*۱‏ که بر ای نس خود رسعم مبرزا دز ۱٩‏ سالگی زن گرفنه وجشن سیاد با مکوهی برپا کرده بود وبکی از دختران شیخ اوند کان را براک او گرفته بود درعمأن سال وبس از زفاف آن جوان بیمارشنواز آن بیماری در گذشت وچون وصیت کرده بود نعش او را بوشهد ببرند و در محل معروف بقتاسگاه بالگ بسپارند وان زمین را ازپولی که آزمزد کتات فرآن بدست آورده نود بخر ند و وقف کنند پدر بوصیت اوعمل کرد وتختی ومحجرک برس خا کش ساخت و در 4٩۵‏ اژشاه طهماسب اجازه کرفت برسر خالك پسرروه وباسوندواگ بيك فورچی‌باشی افشار که ببراة دنال شاهزاده اسم‌عیل مبرزا پسرشاه طهماسب میرفت بدر بارشاه و از آ نس بمشهد رفّت ونزدبات یکماه در آ نا مهمان ایو الفتم سلطان ابراهيم مدرژ! بر ادد زاده‌اش حکمران خرأسان درعشهد بود وسپس بدربارشاه طهماسب بر کشت وپیش از آلکه بدر بار برسد یکروز شاه طیماسب کفت ظاهر! مسام میرژا اژمن باهام رضا شکوه کرده واعشب‌بکی اژائمه رایشواب دیلم که یگنت سام میرژا اژنوشکایت دارد و بهحین حشة جون بقزوبن رسد دوباره اورا باردییل روائه کرد و باژچندی دیگر در اردییل هرذ اسب تا ایشکه در ٩6‏ باردبگر طغیا ان کرد و چرن این بارهم شکست خورد و وستکی شد آورا درقاعه قبفهه زندانی کردند وشش سال‌درحبس بود نا ونکهسراتتجام در ٩0۵‏ د رگذشت . سام میرزا ازشاعزاد کان با توق ودانشمشد صفوی بوده ومخصوصا دردروزشی دانهه‌ندای وهثر مندان مقام رقععی دارد و گنشته از آنکه خو رشاعر ز بر وست نب ارن دم ۳۹۹ بوده کتابی تام حفه سامی در احوال بزر کان ادیا. و دانشمشدان و هنرمندان ژمان خود برداخته که در اردبیل در ٩۵۷‏ ازتالف آن فار غ شده است 4 ۸ - هی ری لین محمد بی شرا دی علی حسینی کشا نی متخاص بذ کر درکاشان در حدود 1 ولادت بافمه و تست در ابر ان هی ستّه و 1 ادداي معروف زمان خود بوده وسترهای چئد در کشورخود کرده وسوس هندم‌ستان رفته و بازمائدة عمر را در آ تسا گذرانده ودر ٩۹‏ ستالیف کنات بسبار بزر کی در نذ کرة شعوای متقدمین و معاصرین خوددرشتی عسلد بزر کث | فاز کرده ودر٩۱‏ ۱۰ بنام خلاصةالاشعاروز بدةالاقکار آرا بپابان رساننده است ودر بارة شعرای متقدم مقید بوده است برای هریاگ داستان مماشقه‌ای بیاورد و همین جمة برای همه معاشقانی جعل کرده و بدینگوه داستان و افساهرا با تاریخ وحقیقت آمیخته‌است » اما منتخبات‌بسیارجامعی ازشاعر ان در کتاب خود آورده و از بن وا بیداست که کتاب سیارداشنه و تحقیق بسیار کرده و ار فسمت شعرای متقدمین آن شیخ علینقی کمرءای شاعر داندمند معروف فرن بازدهم انتخابی کرده معنی حقایق ثار یخی ومنتخات اشمار | تپا را بیرون کشیده و ازافسانه جدا کرده است وبا انهمه این کتاب یکی از سودمند تربن کتابپای ادسات فارسست . ٩‏ - ی | لد ین ههد بن ههیی آ الاب بن سعد | لد بن محمد حسینی او حدیدقا ی لیا یی اصفهانی نسبش بشش پشت باوحدالدنعبداله نم سعودینهعدمد بن‌علی بن احمد بن‌عمر بن اسمعیل بن| بوع‌ای‌دقای هی‌رسیده‌است . درعصرچپارشنیه دوم محرم۵۷۳ متولد شده و از مختصان وترست شد گان شاه طهماسب اول ده و در دربار شاه اسمعیل دوم وشاه محمدشدا بنده هم مقامی‌داشنه وسمس در زمان شاه عباس اول در اواخر عمرخود درآغاز قرن بازدهم بهندوستان رفته وظاهر] درهمانجا مانده ودر گذشته است و درسال ع + در آن‌سرژمن تذ کره‌ای که‌ظاهر اتلخیص وتقلیدی از همان خااصفالاشعار سایق | الذ کرست نام عرفات العاشقین تألیف کرده که آن نز کتاب جامع و سیار سودمندست . سپس انتخابی از آن بنام کم عرفان و اشخاب دیگری ینام اتشاب کم عرفان کرده است , وی شاعر سساژ بر کاري بو ده ومحموعه های مععدد از اشعار ۳۸۰ شقن دهم خود تدوین کرده‌است بدین گونه : هفت مشئوی معقوب و بوسف» ساقی‌نامه شام شاه پی‌خبار» کعبةٌ دیدار» سفینة‌السکینه؛ کعبة الحرمین؛ اوح محفوظ بقلم قدرت ؛ دیوان قساید وغزلیات» دیوآن قصاید * تبصرد العارفین؛ دموان‌غزل ننام‌ند کرة العاشفی؛ دبوان تر کییات و ترجیعات » دیوان‌مقطمات وعطایبات واهاجی "دیوان عین‌السیات » دبوان امید ]اد در جواب اشمار امیدی + دیوان آدمیث * دیوان غزل بنام بپرام دستان» دبوان قنده‌کرر .دیوان جواهر زواهر *دبوان دررغرر " کتاب شر سرمه سلدماتی؛ کافة الفاقیه * مقتاح مفائیم » عینیه » جفر اوحد و دموا وحشی را هم او کرد آورده استث , ۰ -. فحمد حیکر بی محمد حسین گور کآن معروف بمیر را حیدر ذوغلت بدرش یحمد حسین گورکان ازامرای تیموری وحاک تاشکند بود که درء۹۱در گذشت و وی در ٩۰۵‏ ولادت بافت و از حائب محمود بن عحمد صدر کودکن أخرین آمبر کاشغر درخدمت پسرعمش سلطان سعید خان بود که اژ ٩۷۲۰‏ تا ٩۳۹‏ در کاشغر بادشاهی کرده است وپس از مر کش او پبدخشان ولاهور رفت و کامران میرزا پسر بابر اورا در دستی‌گاه خود پذیرفت تا اشکه سرافحام در ثبت و کشسر استقلا بافت و از *جه بحکمرانی آشاز کرد ودر6۸٩‏ کساش برو شوریداد واورا کشتند ووي مولف کنامست بنام تار بخ رشیدی دز تاریم پادشاهان چنه و کاشغر از زمان تعلق مور خان تا حوادت سال «عه . ۱ - لورالدین محمد بی عیدالله بن ثبر سین بن شمسی‌الدان وهی از عرفای نقشبندی قرن دهم بوده ومو لف کتاست شام سلسله نامه خواحگان تشد ور رنه تالیف کرده است . ۲ - قاضیی سید ور ال بن‌سید شر ف‌آندین بن جمالالدین بی ور اللد بی شمس الدین محمد شاه حسینی هرعشی شوشترگ معروف مقاضی نورالازیزرگان علمای شیعهٌ فرن دهم و دختر زادهٌ سدد شرف علامهٌ گر کانی بود و اجدادش همه تشره بو ده‌اند وبذرش ازیشوادان ۵ ء از شا کردان یج ابر اهیم فطنفی دش ده نا 1 تثرفرن دهم ۳۱ ظاهرا درحوانی بهنده‌ستان رفته وسشوای شمان سرژعسن شده ودرا" ۹4 سالال ادن | کر اورا فاضی شیر لاهور کرده وچوت. کناب احقاق‌الحق را نوشته و در آل تست باهل سنت بد کوبی کرده بود مردم بدوخشمگین شده بوداد ودر ضمن‌جهانگیر پادشاه هتدوستان هرحکم فتل اوراداده دود بهعین کوت مر دم بروحمله‌بر دندودرراه ور گرفتند و کهنند وبدن آورا پاره پاره کردند وپوضم فجیعی ازجهان رفت وبهمین جهة درمیان شععد بشید سوم با شهبت ثااث معروف شد و مدش‌گونه در سال,۱۰۱۵ از سحهان رفت و قبر او در شهر | کره هنوز ژبارن‌گاهست . قاضی نوراله یکی از معروفترین مولذان شیعه است و بزبان تازی و بارسی کنابهای چند نوشته و ممروفترین آنپا کتاب مجالس‌المومئین است که در ٩٩۳‏ بتالیف آن شروع کرده و در سال ۱۶۱۲ بهامان رسانده و کتاست‌در احوال‌معارف شعه‌درهر حرفه که‌بوده‌اند وچون‌درین کتاب‌مالشه ستاو کرده و کساشرا که شیعه نوده‌آند شعه فلم داده او را شععه تراش لقب داده‌اند . دیگر از مولفات او کتاب احقاق الحق است در اشات حفاست شیعه و بخست علامه حلی کتابی در همین زمینه بنام نهج‌السق نوشته و روز بران خنیجی اصفپانی موف معروف فرن اهم که تعصب بسیار بر ضدشیعه داشته بر آن ردی بذام ابطالالباطل‌نوشته و قاضی تورالنه احقاق الحق را در رد بر روز بهان نوشته است و دییگر از مولفات‌اوست عشر قالکامله در ده مسئلهٌ مشکل , عقابدالامامیه ء رساله در تحقیق آ بةالقار که در سال ۰۰ تالیف کرده » رساله فی‌تحر یم صلوةالجمعه ؛ صوارم‌المپرقه ردبر کتاب‌صواعق.. المحرفه این حجر هیشمی‌مکی » مصائب‌التواصب که در رجب ٩۹۵‏ بایان وسانده و هجمد تقي حسینی در ژمان شاه عنای اول ارس ترجمه کرده » رسالة فی تحاسة ماقالقلیل بالملاقات * حاشیه بر شرح مختص المضدي » مجموعه اي مانند کشکول ‏ حل!اعقال رد بر آشاعره ؛ حاشیه‌یرتپذیبالاحکم بنام‌تذهپالا کمام » حاشه پرحاشة بخاری بر تقسی مضاوي * کشف!اموار . ۳ - امیر شرفالدین خان ان شم س آلدین بد ليی از امرای نامی کرد در فرن‌دهم نود و عندامی که بدرش در گر هرود دم در عز ات مسز دست در ۹24 ولادت بافت ۳۸ شر. فرن "دهم و از آغاز دز دربار صفوبه مقرب شد و شاه طوماسب او وا در فصی خود بزرکه کرد و پرورش داد و چون,در ٩۷۰‏ در جنگ کیلان خدمات «همی رده بودحکمر آنی‌شروان قفقفاز و ریاست طوایف کرد را باو داد وچون شاء اسمعیل دوم بسلطلت رسید اوراخلم کرد و وی هماز صفویه روی گردآندو بدریار ساطان مراد سوم ل عثمان رفت وسایلان مراد در سال ۹۸ امارت و کم رآنی بدلاس را باوداده و وي در حکمرانی‌خوددرسال ۵ کنابی بنام شرف نامه در دو قسمت تالیف کرده که قسمت اول ان تاربش‌ط و ایف کرد و قسمت دوم تارییم زمان اوست از آغاز جاوس صفوءه تا روز تألیف کتاب . - ظهیر الدین کییر بن او اس بن محمد لطيفی اآرذبیلی معروف بقاضی زا۵ه از دانه‌مندان سا کن خاك عثمانی بوده و در زمان-لطان سلیم ال‌شمان میزیسته و نخست سا کن بریز بوده و در زمانی که سلطان سلیم آذرپایجان را گرفته در مراجعت او را با خود از ثبریز بخاك عثمانی برده و روزی هشناد درهم وطیفه برای او «قرد داشته و سر ایجام در ٩۴+‏ درصر تا احمد داشاوز بر کشته شده أست . وی‌عردی داشمند و اد و شاعر و خوشنویس بود و کناب وفیات‌الاعبان اپن خلکان را بفارسی ترجمه کرده و از ٩۷ ۱ ٩٩۸‏ مشغول ترجمهُ آن بوده است 6 امین انعمد راری از ادبای نامی فرن دهم و پدرش خواجه‌میرزا احمد در زان شاه طهماسب کللاشر شپر ری بود. وی درین شپرولادت دافت وچون‌سرعمش خواجه غباث الدین مندوستان رفته و از رحجال دربار جلال آلدین ! شیر شد» بود وی نیز بپندوستان رفت و براهنمابی پسر عم خود که پسر خواجه شریف وزیر خراسان و اصفپان و بزومتوفی در ۹۸۶ بودیدان‌در بارراه بافت وسراتجا‌عیاثآلدین اعتمادالدو له اقب گر قث و وزبر جپائگیر شد و دخعرسش بعشد جهانکس 5 آمد که صمان نورسپان یگ ملکة معروف هندوستان باشد و وی‌هم در آن دربار ترقي کرد و ملف کاب معروفیست بنام هفت افلیم که جغرافیای زمان خودرا وشته و در ذیل هر شهر با احیه‌ای احوال بزر گان علما و شاعران آن ناحبه را تألیف کرده و شش سال مشنول نوشتی‌آن دود و سر اتهام دار ب + + ۱ با دان و سا اه اس تثرقرن دهم ۳۸۳ 1 - اسگندر بن مجفد ملقب بءنجهو آ لبر از ناریخ. فورسان حندوستان و از دوستان نزديكك جهانگیر بود و در خدمت مبرزا عزی زک و که خاناعظم حکمران کیجات عیرست و . موف کنتاست. در تازیخ کر ارت بمأم مرت سکندري با تار بخ سکدری که شامل وقایم آن سرزمن از زمان مظفر شاه ول نا مظفر شام دوم در سال هزار هچر ست و آنرا در ۱۳۲۶ بیابان‌رسانده است . ۷ - مولانا حسین ثر بلایی قزو یی آبر زگ سا کن‌دمشق کهدره ٩۷‏ کتابی در مشاه تبر بز بنام روضات‌الجمان و حناتااهنان تألیف کرده است . 4 - مبحمد بن بر هن بعر وف بمحمد قاضیی از مشایخ قشبندی قرن دهم بوده و در ٩۱۶‏ کتایی در مناقب این سلبسله بنام سلسلهالعارفین توشته است . ٩‏ عبدالستادبی قاسم از دانشمندان هندوستان ومعاصر باجلالآلدینا کیر بود و موّلف کتایست بشام نذ کرةالسکماء. ۱ ۰ - هیرزا علاءالدو له بن بحيي صيفي حسیفی قز ای پس امیریحییبن عبدا[لطیف سایق الذ کر مورخم معروف این زمان و خود نیز از تاریخ نویسان فرن‌دهم شمار مبرقته و مولف کتایست شام نفایس المائردراحوال شعرا که در 50/۳ سالیف آن شروع کردموتا وفایم جمادی الاولی ٩۲۵‏ را در ان آورده و نیز شاعر توانایی بوده و کامیتخاص‌می کرده است . ۱ - علبی ن شمس]ژدین بن‌حاجی‌حمینی لاهيجي نیزاز تاریخ‌نوسان‌فرن دهم بوده و مولف کنابیست در تاریخ گبلان و سلسله کیابی کبلان که براي خان‌احمد خان آخرین بادشاه امن‌سلسله که بت‌بار از ۸۳ تا ٩۳۵‏ و باردیگر ازهیره تا ۱۶۰۱ یادشاهی کرده نوشته است و بپمین جمة تاریخ خانی نام گذاشنه و درمه محرم ٩۲۱‏ تألیف آن شروع کرده و در ثیمة صفر ۹۷۲ بپایان‌وسانده است . ۲ - مججدا لدیی خواثی از آدبپان سا کن‌هندوستان بود و بفرمان جلاللدیین اکیر کتایی مقاید کاستان بنام خارستان در ۱٩‏ باب توشته وظاهر آروضهٌ خلد تألیف مجدوافیرا که در۷۳۳نوشته بنام خود کرده‌است. ۳ - فخر آلدبن علی ان سین واعظ هروی متحای ای بسرملاحسین ۳۸ تشر فررن دهم کاشفی موف معروف‌قرن‌دعم وداماد خواجه | کبر روف بخو اجه کلان پس‌سعدالدین کاشفری+.شو ای‌مع روف قشند بان ود کهدخش دیگر شزن‌صدال ر حمی حامی شاعر +عروف رن نهم بوده است وفخر الدیی‌علی‌در 4 *۹این‌دختررا گرفته‌است . وی اژمشا بخاقشیندی رات بوده و در ۵۲۷ که اژیکان آن شهر را محاصی کرده‌اند و عبیدالنه ان شهی را گرفته و سپس شاه طهماسب هرات را متصرف شده و سام‌میرزا را بحکمرانی آن‌شهر گماشته است وی یکسال در زندان بوده و پس از رهایی تزد سلطان محمد بادشاه فرجستان رفته است و سرانجام در ٩۳۸‏ در ببرون هرات در گذشته و ییکراو دا شهر برده و در آتجا بخالك سپرده‌اند . فخرالدین علی «ك ساسله کتابهای جالب‌بز بان‌فارسی تالیف کرده از آن جمله رشحات مین الحيوة در احوال عشابخ قشندی که در ٩۰۵‏ بهابان رسانده , اطایف! اطوایف در قمص و حکادات که در ٩۳۵‏ در دربار سلظان‌محمد پادشاه غرجستان تألیف کرده , حرزالامان من فتن‌الزمان در خواص و منافع حروف و اسرار فرآن در ۱۲ باب ؛ داستان حائم طابی و نیز محمود و ابازی سروده و اسرار قاسمی تألیف پدرش را خلاصه کرده است . ۶ - نظلام!لدین عبدا لعلی بیر محمدحسپی بیرجندی از بزر کان علمای رباضیات و هینت و نجوم فرن دهم بود و با این همه از احوال او اطلاع‌درستی نیستر هه‌ینقدر پداست کهدر ۱۱یا ٩۳2‏ در گذشته ووی موّلف‌باث عده کتاب‌ورسالهدرفن خود بزبان نازی و پارسیست از ان حمله رسالهٌ ابماد و ارام که در ۰ تالف کرده » رساله در هیئت * پیست پاپ تفویم » شرح بیست باب اسطرلاب خواجه صیرالدین طوسی که در ۸٩۳‏ تمام کرده است » رساله تشر بح در پر کار رساله در ایعاد و اجراء و عجایب بلاد ؛ ثرح زیج جدید ساانی که در ٩۲٩‏ پپابان دسیده است » شرح نذ کرةالتصیر به در هینت‌تالیف خواجه تصیر الدین طوسی که در رببع‌الاول ۹۱۳پیایان ر سائیله شرح تحر برهحسطی که در 5.۳۱ تمام کرده ای ؟ شرح زج الم بيك که در ٩‏ بایان رسیده است , شرح تایه مختص رآلوقابه از صدرالشر بعه عید این مسعود حنفی » چهار رساله در فواصل کوا کب » رساله در تقویم که در ۸۸۳ بپایان رسانیده ا تثر رن دهم ۵ ۳ شرح مشکلات چفمینی , کثاب سالك و عمالك فارسی که ظاهراً در رجب 5۵ هابان رسانیده است » شرح فواید البپائیه در حساب از عماد الدین بغدادی اتمام در اواخر دسج ۸۵۱ * شرح منارالالوار حافظ الدین تسفی که بنام عبیداله خان ازيك تالیف کر ده‌است ؟ شر مد اب عصّدالدین ایجی _. ۵ - زربیآلهابدبن علی شیرازی پیشابوری متخلص بءبدی و نویبدی از نویسند کان و شاعران معروف قرن دهم بوده و در ٩۸۸‏ در گذشته و در نظم و ش فارسی آناری آزومانده از آن‌جمله کنا بی‌درتاریشخ زمان‌خودینام تکملةالاخبار که در ۵ برای پری‌جان خانم دختی شاه طهماسب اول نوشته و در شمر نیز دست داشتهو تخلص عبدی سبعه‌ای آرثیب داده بنام هشت اختر که مکی از عنظومات آن خزاین ملکوت ۰ دیگر از منظومات آن بوستان یال ثام دارد و خمسه‌ای که یکی از منظومات آن حور فرد و دیگری تنام دقتر دررست و ثبز کات طرب امد و کتاب شب ار اژو مانده است . ۹ - شهی‌الدن محجمد بن آحمد خفری از دانشمندان نامی قرن دهم و از شا گردان اعیر صدرالدین محمد دشتکی بوده * نعست درشیرازوسیس در کاشان‌میز سته و همائجا در ٩۸‏ صفی ۹۵۲ در گذشنه و در آن شهر مدفون شده و از دانشم‌ندان تامی زمان خود درحکمت و دیاضیات وهیشت ونجوم بوده و بفارسی و تازی مولفات‌چنددارد از آن جمله منتپی الاوراگ فی مدارلالافلالك درهیت که در * ٩٩‏ بیاباارسيده : تکامه فی شرحالئن کره شرح تذ كرة الهینة خواجه نسیرالدین طوسی که بتذ کرة خفری معروفست و در روز دو شنبهٌ #محرم ٩۳۲‏ تمام کرده وبر آن حواشی متعدد نوشته‌اند از جبله حواشی ملا عبداللی بیرجندی سایق‌الذ کر و حواشی ملا مظقر کذانادی و سجواشی ما باقر بزدی » رساله در حل مالاسمل ء حاشیه بر الهیات شرح تج ید » حاشه ی اوادل ش رح تحر ید , سوادالعن ؛ رساله اشات وأجپ " رساله دز عم رل حواشی بر اوبل شرح حکمقالعین و شاه طاهر دکنی سایق‌الذ کر از شا کردان او بو ده آسرت . ۳۸ شع رن دهم ۷ - آقی‌الدین ابوالخیر محمد بن محمد قارسی ازدانشمندان‌نامی‌شراز و از شا گردان غیأث الدین, متصور دشتکی و شیعه بوده و در شراز میژسته و در فنون مختلف مخصوصاٌ ریاضیات دست‌داشته و بزبان فارسی و تازی درین رشته‌هامو لفات چنه ازو مانده است از آن جمله سحیفةالنور فی‌المکمه » طلبعةالعلوم بزبان‌تازی که وی آثرا در رساله دیگری در 8۷۹ مختصر کرده‌است ۲ حل لوب که در سجدوو ٩۷۱‏ تأفیف کرده » رساله در اسطر لاب . طالع مسائل در جواب سوّالهای راجم باسطرلاب ؛ طالم تاعه , منکخب حل‌النقويم که از کتاب سایق الذ کر خود انتخاب کرده و درضمن بز بان فارسی شعر میگفته است . ۸ -ضان احمدخان گیلافی دهمیو آ خرین بادشاه سلسلهٌ کیایی ویسر سلطان حسن دوم نهمین پادشاه این سلسله ومتوفی در۹2۳ بوده . جدئیم وی سید علی کیایس امیر کبا ملاطی حسئی ود ۷۷۰ این سلسله را تسس کرده است و وی در ٩4۳‏ بس از مر کگ پدر بهایا و نشستو تخست در 416 بدایمخالفت باصفو بهرا گذاشت . بس‌از آن‌چندی باشاء طهماسب‌صفوی مساعد بودآمادررضانه ۹ب او بنای‌مشا لفت‌را گذاشت‌وسیب این بود که‌شاه‌طهماسبانتظارداشت بارو | بطخانواد کی که درمبان‌صفوبه وان‌خاندان بوده‌است عنگامی که‌درفروین‌با ی تشت خودبوده‌وی تز ددكثاو بر ودوچون و ازشاه طیماسب اطمینان تداشت نزداوثر فت‌ودر 6 ۷٩شاءطهماسب‏ حسنقلی بباك ساول قورشاملورا ژد اوفرستاد که فرستاد کان‌شاه‌طهماس‌را که‌تزده‌ظفرساطان بادشاه‌یبه مس کبلان واولاد آو رفته بودند بر گرداندومیخ و است‌درین کاراوراامتحان کندووی این کاررانکردوحتیپسرش‌را بلاهیجان فرستاد که در آفجا سیاهی گرد آورد و چون پسرش بیمار شد و در گذشت خود با نا رقت و در پیه پس و ناحیة کسگر مجمعآوری سپاه پرداخت . شاه طهماسب کور حسن ساول را نزد او فرستاد که وی را منصرف کشد ثیذیرفت و باز کور شاهقلی روملو را فرستاد و فایده نکرد و شاه طهماسپ در خشم شد و امیر سامان را با لشکری‌بکسگ ۱ فرستاد که وی را از آنجا براتند و احمدغان هم‌سعید سپهسالارخود را بجنگه فرستاد و آمیو سامان‌شکست خورد ویاهمر اهانش کشثه شد وشاه طهماس سیدصدر الدین‌خان نت قرن دهم ۱ ۳۸ صفوی و بایندر خان طالش را با لشکری برشت فرستاد ایشان کیارستم فومانده مکی احمدغان را گرفتند و بثربار شاه طيماسب فرستادند و ی از آن مدتی درسان ان احمد خان و شاه طیماسب جنگ بود و خان اجمد خان تامپای کستاخانه باومیدوژت و سرانجام شاه طهماسب ار وعده کرد که حکمرانی هريك از ولابات عراق و فاری و کرمال را که پشواهد باوشواهد داد بشرط آنکه از گیلان برود و وی‌ببهانة اینکه کگیاان ملك موروث اوست_ نرفت و شاه طههاسب عدة بسیاری را برای دفع‌او سگیلان فرستاه و مس از زدوخوردهای طولانی در لاهیجان شکست خورد و از آنجا باشکود وجنگلهای گیلان با عجده سوار کر یخت و شاه طعماسب کسانی را فرستاد که او ۳ دستسگسی کنشد و جونزهستان مخت شده بود وراه فر ار نداشت سرانعام روزسه شنیة ۲ حجمادیا لا خر و ۷ داطشجده سو ار درسخات سر هنبگام‌بر آمدنآفتاب درتو اآب‌دستکیر شدوروزسه‌شنيه ٩‏ رجب اورا بدربار شاه طهماسب زوین آ وردندونژد با سه‌ساه‌در بالاخان وربار زنداتی بود تا ایشکه او را بقلعه قیقبه در تاحیه یافت در سرزعین فراجه دام بردند و تزديك ته سا درا نجا گرفتار بود و چون شاه طیماسب درغ۹۸ در گذشت‌وشاه اسمعیل دوم بیجای او نشست ویر عقو کرد و دوباره در ٩۹۸۵‏ حکمرانی کیلان را که درشمدت با مسرش میحمودخان بود باو داد و وی بار دوم از ٩۸۵‏ ۱۰۰۱ در آن دبار حکمرانی کرد و سرانجام در ۱*۰۱ بار دمگر میاه وی با پادشاعان صفویه بهم خورد و بر شاه عباس فیام گردو چون توانست مقاوست کند از ابران گربخت و بدربار عثمانی یناه برد و چون سلاطین عنمانی با او باری نکر داد 45 دو داره بعاج وت خودر سد بعراق عر ب‌آمد و در اجب سکن سر ودر ۵ + اسغدادا مد که‌بایرآن نردباث شود وسرانجام در آنجا در گذشی و تاریج رحلت اودرست‌معلوم نیست, بیشتر احتمال میرود کهدر ۱*۲۶ در گذشته باشد . خان احمدخان نه تنها از پادشاهافت دانش دوست و ادب پرور زمان خود بوده و در ترویج و تشویق دانشم‌ندان و ادیبان نوجه خاصی داشنه است ملک خود تو سنده و شاعر زژ بردستی بوده ومخصو صا قنور أ‌ سار توب مس‌گفتهواحمد اخاص می کردهر اي نآمه‌نو سی دار فرن معروف رده ور ۳۸۸ تثر فرن دهم منشأت او از کنابهایمشهور این فرن بشمار رقته است . ۹ - علیی !کبر خطايي از دانشمندان قرن دهم بوده ونفست برای‌بازر کائی بجین رفته و بیمین جیة خطایی معروف شده و بی از آنکه با قافله‌اي ازمسامانان بچین رفته باجازة دربار چین در شهر پکن سا کن شده و پس از چندی باستانبول باز گشته و در 5٩۲۲‏ مشفول تألیف کتابی در اوضاع شمال چن نام خطای نامه شده و امیدوار بوده است که چون این کتاب را بیامان رساند بسلطان‌سايم آلعشمان تقدیم کند :۱ آورا توق کند که حجسن لشکر بکشنو آ تیا و بر و و هر دم آلسر زهسندا عسلمان بکند ولی در شمن تألیف کتاب ساطان سلیم مرده و وی کتاب را بسلطان سل.مان نقد.یم کرده و ازین فرار این کثاب را من از ٩۷‏ که سلمان سَخت نشته تالیف کرده است . ۰ - ملا محمود بی محمد قاضی زاذة رومی معروف بمریم چلبی از دانشمندان نامی‌فرن دهم ال عشمانی و از حانب بدر نو ادةٌ قاضی‌ژاده دانشمنده‌عروف فرن نهم و از جانب مادر تواد ملاعلی قوشبی‌دانشمند معروف دییگر همان‌ژمان‌بوده و وی اخست‌دررصدغانهُ سمرفتدکار گرده ویس از آن بخاك عشمائی رفنه است . درا نیما در ی اعد ٩۳۷‏ در گذشته است . وی در فنون مضداف ریاضی و هست دست داشنه ودد بن‌زعسنه کمابهای ند ازیو فارسی او شتّه , از | تجمله دستورالعمل و تصحییم الجنو ل‌ در شرح زریج الم بياك که بنام سلطان بایزیدخان‌ین محمد خان در رجب ٩*۶‏ پپابان رسائده * رساله در ربع المقنطظرت که بنام همان پادشاه تالیف کرده ؛ ااربع العجیب باز بنام آن بادشاه و رساله در حساب . ۱ - شمسی | لدثی با زد و آ لد ین مد ان مهو ک معر وگ بقاضی ر اذغ مفتی وکا انعر از دانشمندان فرن دهم ۳۹( عنمائی بوده و در ده با ۹۵۸ در گذشتد است و ظاهرا پسر قاضی‌زادء سایق الذ کی بوده است و کنابهای چند در فلون مختلف بزبان تاژی وپارسیتألیف کرده از نجمله حاشیه بر تجر بدا کلام , حاشبه برشر حوقابةال رواب پرهانالشر رده ۰ تثرفران دهم ۳ ۲ - حبیب الله باغدوی شیر اازی معر وف بمیرزاحات از برر کان‌دانشمندان ایر ان در قرن دهم بود و در محله‌باغ نودرشیر از میز بست بهمین‌جهت بباغنویمعروف شده است . وی شا گرد جمال الدین محدود از دانهمندان ژمان خود و از شا گردان ممروف علامه جلالالدین دوانی بوده و خود در هم علوم زمان و مخصوصاً درحکمت و منطق دست داشته و یکی از آخرین حکه‌اي بزر کی (بران بشمارست و درضمن‌پیرو طربقه اشعر بان و شافعی متعص بوده و در کلام و اصول نز دست داشته و بسیار شیفنه دانش بوده است " چنانکه‌در بار2 اونوشته‌اند که بسیار شده است از أَغاژ شب باهداد بیدار مانده و بقرائت کتاب با تألیف مشغول بوده و برای حوایج طبیعی بر تمیخاسنه است و بهمین‌جپت بیمار سخت و مثانة وی مجروح شده است و سرانجام در ۹۵۶ در شرآزدر گذشت . علامه میرزاجان در فنون مخدلف بزمان تازي وفارس مو لفات‌دارد که برخی از آنبا بسارمعروفست و از آنجمله است : تعلیفات بر شرح مختصرالضدی : حاشیه بر شرح وحاشيهُفديم تجر بدالکلام ؛ حاشیه بر شرح مطالع »حاشیه بر حاشة شرحمطالم م حجاشعه بر اثبات‌الواحب دوانی کذ درتسمه دی الححه یه با بان‌رسانرده , حاشیه بر محا کمات قطب‌الدین شیرازی بر شرح اشارات » حاشیه بر شرح اشارات خواحجه تصبی الد فن‌طوسی* آنموذحالفنون ز سواشبه بر عطول : حجاشیه برشر ححکمةالمین ميرك بخاری » حاشیه بر مطالم‌الانوار سراح‌الدین ارموی » حاشیه برشرح عسدالدین اپیجی مر عدتپی‌اسوّال والامل آین‌حاجب > حاشیه بر شرح مواقف . ۳ - محموذبن علمان بن عايي ناش امعی برسوی از زر گان شاعر ان ما ععمائی و از مشاهر زمان خود بوده و حدش از مردم شبر بروسه بوده‌ودرز مائیکه امعر مور گورکان د| نها رفته ویر! که خردسال بوده ما خود بماوراءالتهر برده است و وی در آ نیما تقاشی را از شاشان ععروفابراتي دوره ثبموری باد گرفته ودر از کشت مالك عممانی این صنعت را درا تجارواج داده ونخستن کسی بو ده است که‌ژین استرا تقاشی کرده و لاععی از عمال مهم دربار عشماتی و حافظ دفتر در دبوان سلطنت وده و در من مابل تصوف و اژ مریدان ممسلا اسرد بخار ی بو د: و از در بار سلطشت روزی ۳۹ نز قرن دهم ۵۰ درهم وطیفه مسگرفته و در شهز بروسه سا کن بوده و سر انجام در همان‌شهر درسال 2-۹ در گذشبه است . امعی از شاعران ز بردست روژ کار خود بوده و در زبان‌ثر کی و فارسی شعر را نینکو میسروده و کتابپای چند بغارسی و تر کی‌تألیف کرده و بسیاری از کثایهای مهمزبان‌فارسی‌را بتر کی ترجمه‌کرده و از | نجمله چند کتاب‌مهم‌جامی‌را و موافات عمده او بدیتقر ارست : فر چيه شر کی حسن ودل فتاحی دشانوری : ترجه سلامان و اسال جامی » ترجم؛ شواهدالنبوم جامي » ترحمه فععات الافی‌جامی دنام فتوحالمشاهدین لترویج قلوب‌المجاهدین ‏ شرح دیباچة گلستان سعدی » ترجمهُوس ورامین " گوی و چو کان منظوم فارسی ‏ واعق وعذرای منظوم فرکی " شرف‌الانسان ترحمهٌ رساله سست و دوم اخوانااصفا ء صعمی اسماءالستی ؛ ترجماٌ صف ععهاي هر سین اسشابوری > مقّاح النجاة فی خواص السور والایات » هشارت » شبرث‌نما ؛ مجموعه اللطایف یالطا یف نامه » مناظر بهار وشنا * مناظرة افس‌وروح » دبوان قصاید وغزلیات شامل ده زار شعر * «نظومةه ابرانگیز بروسه. ترجمة و ام و عذرای عنصری؛ فر هادنامه » صفت دسکر تر مد هات‌منقار صاأثفی منطاو مه شمم ویرواند تر سو مها اه ی شیررازی , مقتل حضرت‌اهام حسیننظوم ؛ منقبت‌یا مداقب آویس قرتی منظوم , لامعی در اتمشار آدیبات‌ف۸ارسی دز خاكعمماتي بسیار هوّثر بوده واژین عبت خدمت‌هیمی‌بایر ان کرده و مخصوصا ترجمةٌ وامق و عذرایءنصری که اصل آن از مدان رفته اهمت بسیام دارد . وی در شعر بسك جامي بسیار معتقد بوده واژو پیروی میکرده و بهمدن جهت او را دجامي روم؟ لقب داده بودئد و مائند جامی پرو طر یقه تقشنندي بودعاست . ۶ آبن‌الشیخ شبستری از معاردف داتشمندان فرن دهم بوده که فخست در آذر پاییمان میزرسته و سپس بخأل عثم‌اني رفنه و سلطان سلیم روزی سی درهم وظیفه برای او معین کرده زیرا که در جلوس قصیده‌ای فارسی دز مد او دزشست بت‌صروده بود که از مصرع اوز هر بت آن تاریخ جلوی وی برمیآمد و از مسرع دوم آن‌تاریخ فنعج جزیرگرودی ۰ وی‌مرد خوش سیمای باندمدبسیار خوشرو و مهر بانی بوده ودرجوانی هك با ۹ ی رو ت ۳ در گذشته و دز بان بازسی و تاز ی ۳ تپ تالمغات دار از ان وله حواشی ور سصا شب تلرفرن دهم ۳۹۱ یر سقجعر دد هی رسیدشر بف وجواشی برحاشیه شرح مطالم‌میر سیدشر یف ورساله درفعمی بفارسی که از همه شواهد آن نام ساطان سلیم استخراج میشوو . 5 مو لانا هحیی‌آلدیی مسمد بی عبدالاول عبدی قزوینی تبریزی از خاندان دانشه‌ندائی‌بوده که تخست درقزوین سگونتد آشته‌اند وسیس شم بزرفعه‌اند و پدرش قاضی حنفیان آذربایجان بوده و خوددر خردسالی در تبریز بخدمت‌جلال‌الدین دواثی زسده و تشت‌شا کرد ددرش بوده ۲ سیس در حیوقیدر بخاگعنما تی‌رفمه و بر اهنمایی ابن الموٍ بد که از دانشمندان خالدعتماتی بوده و ماندد وی از ربا یجان مهاحرت کرده و با او سابقه قدیم داشته است بلریار سلعالبا یز ید راه بافته و وی‌تخست‌منص‌مدرسی و سپس منصب قضا باو داده و سپس تولیت مدرسهٌ مسطقی پاشای وزیر در ککنویزه وس از ان تو لت مخرسب4 معشعسار | باو رجوم گر ده ند و سوس مدرس در استاتول و مد از آن قاشی حلب و قاضی دمشق و قاضی استانبول شده و پس از آن عزل شده و روژی صددرهم وظفه برای او معین بوده‌اند و سر اتسام در ٩4‏ در گذشته است . وی از دأنشمندان کامل زمان خود بوده و در ادییات عربی و شرعیات و مخصوصاً در انفای عر بی و فارسی و ثر کی دست داشنه و در آوردن مسنات ظی بشتر اهممام مسکرده و همه تطوط را بسار خوب میتوشته است و مژلفات چند قارسی و تازی داشته‌است از | تجمله رسالة فی‌فطمالید که در ی القسد؛ »وهبرای ابراعیم‌پاشای وززیرتمام کرده و حاشیه بر فرایض سجاوندی که در شعبان ٩۵۷‏ بپایان رسیده وحواشی بر امور عامة مو اقف عسداآ لین أسمی که در رب ۵4 بایان رسانده آست . ۸۳ - مولانا ابوالحسی نی‌احمد اپیوردی معر وف بدا نشمند از معارف علمای قرن دهم وپدرش نیز آزادبا وشاعران آن زمان بود ووی درهمهٌ علوم زمان خود ومخصوصا در رباضات دست داشت ومعروفست که هسده مستاه در ریاشی از زماتپاي قدیم مانده بود که کسی نمستواست حل بکند و خواجه تصیرالادین طوسی تنپا شش مسئّله از آنها را حل کرده بود و وي آن دوازده سئله را هم حل کرد و درین زمینه رساله‌ای یدام حل لابتحل نوشته است وچنان با هوش وزودری بود که در ۱۶ سالگی ۳۹ ۱ تثرفرن دهم شرح جر ید را با حواشی آن و در ۲6 سالیگی مجسطی را دری ممگفت و حافظه‌اش چذان بود که هر کتاب رایبکارمبخواند عبارات آتراعر کر ازباه تمسرد و نیز نوشته‌اند درپابان زند کی که مشفول بتصحیح کنا بپای رجال و حدیث بود کتاب تهذیب را که هفتاد هز ارست کنات دارد از اغاز تا انجام بخط خود نوشت و همه احادیث و اسناد آنرا ببادداشت وصتوانست ازحفظ بنوسد .وی سشتردر کاشان درهصاحست خان‌سرزا پسرمعصوم سأت که أحالت شاه طمماسب حذمرانی کاشان داشت میزهست وخان‌سرزا بیش او درس مسخوآند وسرانجام روز یکشنبه ۲۳ رمشان ٩۵‏ در گذشت واورادراردییل بخاك سپردند . مولانا آبوالحسن درالهیات و کلام وحکمت وریاضیات استا‌سلم زمان خود بوده ودرین فنون تألیفات شارسی و فازی دارد از آتیمله کاب حسنا دز حکمت مبعي و کناب مشارق و مر آت‌الافلاگ در حکمت رباضی و حاشه بر شهسبه و حاشة تهذب المتطق والکالم تفتاز انی در منعق و رساله اثبات واجپ بفارسی و اثبات واسجب مسگنته است ۰ ۷ - مصلح آلدین مصطفی بن شعبان متخلص بسروری از ادبای نامی شاك عثمانی و از مشاهیر زمان خود بود . در کلسپولی ولادت دافت و پدرش در آن شهر تجارت با آموز کاری می‌گرد ویی از شکه تدصازات خود را بایان رساند در ٩2۶‏ دراستائیول «معاونت دکی از قضات متصوب شد. و سپس مدری عدرنه فاسم پاشا که تازه ساخته بودند گردید اما سال بعد ازین کار استعفا داد و بدعوت فاسم پاشا در خانتاء نقشبندیان بتدوین وشرح مثنوی مولاناجللال آلدین بلغی پرداخت ودر +۹۵ اورا مأمود تربیت و موز کاری ماطانصطفیپسرساطان سلیم کردند وچون در ٩٩‏ وی دا کشتند اوهم کوشه تشینی را پیش گرفت وسراتتجام در ۷ جمادی‌الاولی 6 در ۷۲ سالگیدر استانبول در گذشت ودریشت مسجد کوچکی که خود در له فاسم پاشا ساخته بود او را بناك سپردند و بوصیت اونسخهه‌ای خطی همه موافات او را در آن مسحجد گذاشته بودند و ای ارتات ان محل ازیان ز له است . سروری که درز بان ثر کی وفارسی شاعر شرفرن دهم ۳۹۳ زبردستی و مکی از بزر گترین مروجان زبان و ادبیات فارسی در ال عشمانی بوده و ازین حیتِ خدمت بسیار برجسته‌ای بادبیات ایران کرده و خود زبان فارسي را بسیار وب مد اه و باین زبان هم موّلفاتی آزومانده وء‌همتر ین تالیفات او از ین‌قر ارست : شرح بوستان سمدی بقارسی : شرح دیوان حافظ بر کی که در 49۸ ببابان رسالنده ؛ شرح نوی بفارسی * شرح مر اح‌آلارواح از احمد بن علی بن هسعود در عنرف تازی » ثرجمهٌ تر کی قخیرةااملوك میرسید علی همدانی؛ تر جمهٌ رساله چوب چینی علاءالدین تور له مر کی » ش رح رساهُ معمای هی سر کی که در ۹6۱ ساأبالا رسانندم شرج رسالهٌ میر حسین معمایی بتی کی » شرح رسالةٌ معمای علی کر بتر کی " شرح شبستان خبال فتاحیی امشابوری ء شرح کلستان سعدی تازی که برای سلطان مععلفی دراواخر رییم‌الاول ۷ دراماسه بایان رسانده است » بحرالمعارف درعروش وقوافی که در 1 برای سلطا مصطفی تألیف کرده . مختسر عجایب المخلوفات قزوینی * شرح ایسا وی اثبر اادین مقضل ابپری . ۸ - علامه سید حسن حميفي خاخا لی‌آزدانشمندان نامی‌فرن دهم ایران واز شا کردان میرزا جان شیرازی وجمعی دیگر ازداندمندان زمان بووه وعبدالکرمم‌ین سلیمان بن عبدالوهاب کورانی ازشا گردان او بوده است ودر ۱۰۱۶ در گذشته و ازو مو لفات چند بقارسی و تاژي در رشته‌های مختلف مانده از | فجمله : رسالهٌ اثبات!لواجب وحاشیه برحاشه عصام بر تشسیر بیتاوی و رسالة فی‌میدا الاول و صفانه وحاشية عقاید عضدیه ابجی وحاشیه بررئهذ یب المنطق والکلام تفتازانی . ٩‏ - علامه آمالالدیی<سین ن عبدالحق ابهرقاددبيای‌هم ازدانشمندان معروف‌قرن دهم وازشا کردان حالال آلدبن دوانی بوده ودر * ۹2یا *۹۵در گذشته ودرعاوم مخجتلف زمان خود دست داشته و عو لفات چند بز بان تازی و دارسی آژو مانده است از آ تجمله : جاشبه و جر بدا کلام و شرج رساله اثبات و اجب دواثی و حاشیه بر شرح عضدآلدین آیجی برمنتپی‌السوال والامل آين حاجب وتعیقه بر حاشيه سید شیف بر طمالن کتاب . ۳۹ شرفرن دهم ۰ - مولانا نورالدیی )بوالصی علی بی سلطان محمد قاری هروی ععر وف ممثلا علي هاری مکی آزمشپورثر ین داشمندان فرن دهم ابران نود و در ژمان شود شپرت و أچتر ام سار داشت » در عراة ولاوت بافت و حدئی در آن شهر سکونت داشت و بیشتربقرات قرآن روز کارمیگذراند وظاهراً چون قاری حنفی متعصب ودرین ژمنشه ععروف بوده هتکامیکه صغو به برهر ات ستولی شده‌اند و انش در خطر بوده است بحجاژ مپاجرت کر ده وتا بابان زند ی درسکه هی دسته وور آ تیا از آیو امن وسید ز کویا حسینی وه پاپ آلدین احمد پن حجر هیثمی و شیم احمد عصری شا گرد قاضی ز کریاوشیخ عبداله ستدی وعلاعه قعطب‌آلدین‌مکی که همه ازدانشمندان‌معروف زمان بوده‌اند علم آموخته وسرانجام درسکه درشوال ۱۰۱۵ در گذشته ودر معلاة اورا بخال سیر ده‌اند وچون خب رمر کگ او ممصن رسیده علمای مسردرچامع آلازهر برونماژزی کزارده‌انه که بیش از چهارهزارتن درآن حاضر بوده‌اند . علاعلی قاری بکیازآخرین علمای بزر که ایران و جامم همه علوم زمان خود بوده و بزبان تازی و پارسی تألیفات بسیار درفنونمختلف داره از | همه : شرحمشکوة بنام مر قاقالهفاتیم!مشکاةا لمصا بیع که اصلمشكاة المصابیم از ولی‌الدینمسمد ین‌عبدالنه خطیب تبر یزیست و آن‌شرحیست کتابالمصا پیحتا لیف | بوسحمد حسین بن‌ممعود ف راعبفوی,شرحشمابل الناموی تلخیص قاموس اللغه فیروژ آ بادی ء انماز الجنیه فی اسماه الحنفیه» شرح ثلالیات باری » نز هها لخاطر الفاتر فی‌تر حمة السید!(شر بف‌شیتخ عبدالمادره رسالهة فی‌ارسالالمدفیالصلوة, رسالفیجواب شیخ‌محمد مکین» شرسفقه الا کبر ابوحنیفه؟ شرح‌الشفا الموضوعلببان. فالمصطفی» کتایی درتفسیر" الحظ الا وفر بالحچالا کیر * شفاءالسالك فی‌ارسال مالاث, شرح عقلة اتراب القصائد في اسمی المقاصد رانی بنام الهبات السنتة العالية علي اببات الشاطمعة‌الر اه یار سم ۱ تحار جهن بصّا یل شعیان * رد برقصوص الهکما ین المربی» فوامالصوام للقيام بالصیام ؛ القول السدید فی خلف الوعید , شرح شرح فخبة‌الفکر فی مصطلح اهل الاثراین حجر بنام مسطلحات اهل الاثر علی شرح نخبة الفکر » شرس تقابه مختصر الوقابه صدر الشریعه بنام فتح العنایه شرح کتاب النقایه " شرح قميدة تثرقرن دهم ۳۹۰ بقول‌العبد فی‌الکلام از سراح آلدین علی بن عنمان آوشی فرغانی حلفی » مب المعین فی‌شریح الاربمین* شرح حسن‌الحصین من کلام سیدالمرسلین در ادعیه از شمس‌آلدین جزری بنام الحرز الیمین ماخص الحصین که در نیمه دوم جمادی‌الاخره ۱۴۴۸ بپابان رسائده است . ملا علی قاری در طر بقَهُ حتفی‌تحصب بسمارداشته ودر کتابهای خودبر همه فرق ومخصوصاً برشافعیان آیرادهای بسیا ر کرفنهورهمین جهة درمیان‌فرقدیگرمخااف مسیاردأشنه است . ۱ - محمد‌بن هيرعايي بر کلی حنشی ازدانه,‌ندان تامی فرن دهم‌شالم#عدمانی واسللا ایرانی بوده وظاه را چون حنفی بوده ازتر ی کشتارسفویه بآن سرزمین‌رفنه» از حز بات آحوالش اطلاعی ثمستِ جز ا نکه در۸ه با ٩۸۲‏ در گذشنه است و وی مولف کنابهای بسیار بزبان تازی وپارسیست که درفنون مختلف نوشته وا بنجا پیداست که درهمهُ علوم زمان دست داشته وموّلفات عمدژ او بدینقر ارست : تعلیقه بر اصلاحالوقابه فی‌الفروع ابن کمال پاشا : اظهارالاسرار درنحو , انقاقالهالکین که در ذی‌الحجهٌ بکه تالیف کرده » ایفاظ الناگمین که در اواسط شوال ٩۷۷‏ بیابان رسانیده * رساله فی‌عدم جواز اخدالاجرة للقرائة وعدم جواز وقف‌النقود ؛ جلاءالقلوب که در ذی‌الح؛ ٩۷۱‏ همان رسیده؛ صبحاح عجمیه بغارسی , فرائض وشرحآن » کفایةالمبندی درصرف؟ شرح حاشه برلب الالباب فی‌علم الاعر اب » شرح مختصاکافیه از بیضاوی معروف باهتبحان الان کباء ۱ شرحالوقابة بررهان!اشر بعه . ۲ - عادل بی‌عليي از ادبای قرن دهم بوده و عسادلا تخاص میکرده و مولف کتایسیت یمام عنوانا لسکم درترجمه وتفسیر وشرح فصیله تو لیا بوالفتح بستی بقارسی. ۳ - ابومحمد با پزبدیی عنایت‌اله بمطامی از دانشمندان متبحرفرن‌دهم بوده ودرمشود میزسته و صوقی مشرب بوده أست و بپمین جهة برخی رسابل بمذاق عرفا وبرخی کنامهای فقهی پوشته است : از ۱ نحماه ت#حفةالمرضبة للحضرةالر ضوبه در تسلیم که پرسالهٌ تسلیم معروفست ودر اواخر رجب ٩۷۹‏ بپابان رسانیده ورساله‌ای‌درقضا وقدر وئیز رسالة فی آوقات‌السلوةالهمس بنازی آزوست . ۳۹۹ ثرفرن دهم 6 ملاك محمد بی سلظان حسیی اصفهائی ازعلمای ریاضی این‌دوره بوده ورساله‌ای درحجیر ومتا بله بقارسبی و ای زشرح بهشتی ۳ بر بان نازی تالیف کرده است , ۵ - قطب‌الدییی عبدالله ی محيي بن مسمو انصاری خزرجی سهدی شيرازي جهر ميی معروف له قطب عئوفی در ٩۱۶‏ از عشایخ ععروف صوفية فاری بوده ومر یدان بسیار داشته ومحموعه معاتیبی آزومانده است که در پاسخ مر بدان شود نوشته ومسائل تصوف را شرحم داده است . ٩‏ - عطاءاللهیی حسام واعظ هروی ازوماظشعه سا کن هرات بوده ومولف کتایست بنام روضغالمیجاهدین بامختارنامه درشزح انتقامهایی که مختاربن آبی عمده تقفی ازفانلان حسین بن علی کی قته است ودر ٩۸۱‏ درهر ات تالیف کرده و این کتاب وقنی بسیاو رایج بوده است . ۷ - شیج عزالدین بن جعثر بن شم الدین آملی که کتاب ععروف هجالبازعه را بفارسی ار جمه کرده ودر جبادی‌الاولی ٩۷۲‏ بیابان رساننده است و نیز کتایی دارد بنام لمعه درنکاح دایم ومتعه . ۸ - احمد ی محمد معروف پمقدس آردییلی ازییشوایان معروف شیءه درفرن دهم بوده ودر رجب ٩٩۳‏ در گذشته و مولف کنابهای بسیار بزبان فارسیست از | تحملد: حدیقةااشیمه » رسالة قی‌طهارةا لخمر» رسالةٌ یه دراعمال<ج؛ مجمم الفايدة والبرهان درشرح آرشادالاذهان , زیبة‌الیبان‌فی‌شرح بات احکامالقر آن , شرح الهیات جر ید ؛ تعیقات بر شرح مختصی عصدی » تعلقات بر خر اجره شیخ علی . وی همشه سا کن تجف بوده وشاه عباس مکرر اورا بایران دعوت کرده و نیذیرفته است ودرزهان خود بزهد وتقدی معروف بوده است . ٩‏ - محمد ی شآوة بی‌محمد بن‌هحمی‌ذشادی | بادي از ادبای ابرأنی‌سا کن هندوستان بوده و شرحی بر مشکلات دیوان انوری بنام سلطان نصیرالدین خاجی )۹-۵٩(‏ دادشاه هندوستان توشیه که «عروفست ونمزشرجی بر قصاید عافائی دارد. ۰ - عیدا لو شاب بن محمد حسیتی حمنی معموری متخای بغنا)ی شثر فزن دهم ۳۹۷ موّلف شرحی بر مشکلات دبوان خافانی که برای یس خود صدرالدین عحمد تالیف کرده است . ۱ - ار احمدبن حسین رشیدی بر بز ی که موّلف کنات نام طربخانه و مجموعه آی از رداعیات عمرخیامست و درضمن برای برخی از آنها شروحی نوشه وشرح حالی اعمرخیام در آن کتاب آورده است . ۰۲ - مهین الد نی | بو محمد مود بن محمدد هد آر شیر ار ی‌متخلص بعیا یی از دانشمندان اواخر رن دهم واوایل قرن بازدهم بوده ودر ۱۰۱ درشرازدر گذشته ومولفات سیاردرفنون مختأف بزبان فارسی پرداخثه است از نجمله : مقتاح‌الاستخراج درجفی * ژ بدقالالواح درجفر " ایجاز مفایحالاعجاز درشرح کلفن راز رساله درسان شرف و فلت اسان * رساله در خصوصات علکات انسانی * رساله دد دوقیات عقلی و معقولات ذوقی » رساله در توحید * تفایس الارقام . کوا کب‌لُواقب * اشراق‌النیرین » درنتیم " رساله در قست میان افراد» الف الاسائیه " دقایق الحقایق * رساله در تصوف» کنرالرموز » مفائیحالمعالیق . ۳ - پارعلیی بن عبدالله تبريزی ازادبای ایندوره بوده ومولف کتابیست منشیانه بذام رباض‌الافکار درتوصیف خزان وببار که در۲5٩‏ بپابان رسانیده است . ۱۰4 - توا عضد الدو له حمال الدیی جسیی بی‌فخر آلدنی حسی ابنجو از خانواده‌ای از علویان شیراز بوده که ظاهراً نسب خود را بشیخ ابواسحق ایشجو پادشاه معروف فاری در فرن هشتم میرسانده است. وی نخست در خدعت امرای د کن بوده و سسی بدربار مجالال الدین | کر رقته و شرماندهی ۰ ن مآمور شده و ۸۵۷۲۶ رویمه حقوق میگرفته است ودر ۱۰۱۳ واسطه شد که عاداشاه دختر خود را بشاهزاده دائبال بدهد ویس از ات حتمران بپارشد ودر ۰۲۷ ۱عصّدا لدولد لقب گرفت وسرانعام درااگره در ۱۰۳۵در گذشت ووی موّلف کنابیست دراغت فارسی‌بنام فرهنگ چهانگیری ک شام‌جهانگس نوشتهاست ۱ ۵*- محمد قا سم بن حاج میددل سر وری‌کاشا نی تخست دراصفیان همز سته ۳۹۸ ثترقرن دهم وسپس بهتدوستان رفته ودر ۱۰۳۹ درژمان شاه جهان درلاهور بوده واز | معا بسفر حیم زفنه ودر راء در گذشته است. وی تست در ۱۶۰۸ کتابی جرلعت فارسی بنام شاه‌یای تألیف کرده که بنام فرهشك سروری معروقست و سیس در ۱*۷۸ آثرا کمیل کرده و مجممالفرس نام گذاشته است. - )بو الفضل منشی شیراری آزادهای سا کن خالك عنمانی بوده و مژلغات بسار دارد از | تجمله دستورالساطنه دراخلاق که بنام سلطان سلیمان !لعشمان‌متوفی در ٩۳۶‏ توشنه ! اخلاق شمسبه ‏ رسااه درشر حکلمة توحید * ضراعاتفلوب» حرژالامان رساله در عفاید » غرایب الانشاء * تحفة الاحیاب " دستور الوزاره " بدایم السحر فی صنایم الشعر ۰ هنپج آلمحققین ‏ رسالاٌ شرفیه * مر آ تا رجال درعام فرراست . ۷ سلان مود ان ذرواش محمد هفقی بلحی از داهمنه ان ماوراعالنهن بوده در 44۷ ولادت بافته ودر ۱۰*۹ در گذشته مولفب کتاست درغراب بنام مجمع الغرایب که پاسم عبدالهُ خان بن اسکندر خان شیبانی پادشاه سمرقند و بخارا ویر محمدخان پادشاء بلخ‌توشه‌است . ۸ م خلیل‌بن اپراهيم مولف مفتاح کنوز ارباب قلم در رباضیات که نام ساطان محمدین مرادین محمدال عشمان نوشته است . ۹ . ساطانعلی خراسانی چنابدی طبیب از پزشکان معروف زمان خود بوده وچپل سال درخراسان وماوراءالنهر مخصو صا درسمرقند دردربار ابو المتصور کوج کاتحی خان هعروف بجوم خبان ه دس ازد۱ سال سلطیت در 4۳ در کته طیابت کرده است وئیزمدئی دردر بار ابوالغازی سلطا ابوسعید بپادر خان سر منصور کوج کانجی خان بوده که آز-۳٩‏ تا ,۳۵هیادشاهی کرده است ووی مولف چند کتاب بفارسی در علم پزشکیست از آنجمله دستورالعلاح که در ٩۳۳‏ بنام اپوالمظفر محمود شاه از پادشاهان همان خاندان نوشته و رسالة عالاجبه و رساله دیکی در طب که شام مقدمة دستورالعلاح باسم ابوالعاژی ساق الذ کرثالیف کرده است . ۰ بو سف بن‌مجمد بن (وسف طبیب‌ظر وی معروف بیوسقی از پزشیکان تثرفزن دهم ۳۹۹ نامی هندوستان و معاسر با پابر و همایون بوده و کتابهای یار دز جب بر بان فارسی نوشته ومخصوه‌آفنون طبی را بنظم فارسی‌در آورده ازجماه مّلقات اوست:جامع الفوایده شرح منظومه‌ای دزطت دنام علاحالامراش کهان منظطومه چم ازوست » قصده درسفط "صیعت که در۳۷٩‏ نام ظهیرالدین بابر بپاعان رمانیده است * ریاض‌الادوبه که حرو ۵ برأی همایون نوشته است » دلاعل الثیض , دلابل البول که در ٩۶۷‏ تالف کرده جواهر اللغه در لغات طبی که در ٩۲2‏ بایان رسانده است . ممظومه فراید ؛ متطاومه بحر متقارپ . ۱ م شماهآلذدیی محمود ی مدعوذ شپرارقی از پزشکان تأمی زمان خودبود ودر کود کی زبردست پدرش که او هم طبیب حاذفی بود پرورش یافت . مدئی طبیب امیر عبداله خان استاجلو حا کم شروان بودو سپس بدربار شاه طهماسب رفت و سهس پیست سال درهند میزیست وعولف کنایای چند در طپ بزبان قارسسست از | تجمله : رساله درطریق خوردن چوب چینی وفوایدآن ,مر کباتالشاهیه که بنام شاه‌طهماسب نوشته است؛ رساله درخواص وطبایع ومناقع چوب چینی » رسالةٌ بیخ چینی که در6 ٩۵‏ بپایان رسانیدء + رساله درمرم‌معروف با تشك » رساله درسموم » آفرونیه » سنّه ضروریه طبیه که بنام شاه قلی خان بن حمزهء سلطان استاحاو در زمان شاه عباس نوشته است. ۲ - محمد باقر ین عمادآلدیی هحدود سابق‌الد تر ری نز اژاطای ناهی فرن دهم بوده و در دربار شام عباس میز سته و در ۱۰۱۱ با او پیجنگ عشمانی بتبریز و نخععوان وایروان رفته ودرمحاصرة ابروان شاه عباس کنا بی در فحالی ازوخواسته ووي تألیف کرده وآژروی ۳3 بای له هدر اه داشته لوشده واسز کنایی درمرعم‌ها و معاحین برداخنه ورساله‌ای درطمب دأرد ‏ ۲ - هلفرین محمد حسیئی شفاییی اصفهانی دعر وف بحکيم شغایی ازشاعران ویزشکان نامی زمان خود بوده واصللا ازمردم‌کاشان بوده است ولی دراصفهان میزسته ودر آئجا بسال ٩٩۳‏ در گذشته و کنا بهای چند درطب توشته از فسمله کتابی ۳۳ قرابادین ۳ + ب ۰ تسر طرن دهم ۶ - شاه بهاءالدو ثه حسن بن مر ژوام) لدنی فاسم بی محمد نود بحشی را نوی اژاحفاد سید محمد نوربش پیشوای طریقهٌ معروف تور یخشبه وخودازمشایخ این سلسله بوده ودرشپر ری میزسته ودرطب دست داشته بپمین حهت کنامی درین قن بنام خالاصةالتچارت نوشته که در۸ ۹۹ بایان رسانیده ونیز کعأیی بتأم‌هنبة اآلخردارد. ۵ منصور بن محمد بن احمدبن اوسف بن فقبه الیاس شیر آذگ نز از پزشکان نامی‌این قرنست ومولف کتابهای چندست دریزشکی از | نجمله نشر بح‌عنصوری و کثایه محاهدبه با کفابه متصوری . ۰ . محه‌ودین الیاس شیر ای نیز از پزشکان ابن دوره و شاهراً از همان شانواده بوده ورساله درطب وغبائشه وتحفةالحکما را نوشته است . ۷ - میجمد بن علیی نو آله) کي از ادبای ماوراءالشپر بوده وشرحی بررساله معمای امیر‌حسین تشابوری بنام ابوااغازی عبدالمز یز بمادرخان بادشاه سلسله شب‌انی دربخارا (۹۶۷- ۷وق) توشته است . ۸ م لمالا دنم محمودان علی ای عماد الدنن فجدوائی از متصوفه ماوراءالنهر و از مریدان کمال‌الدیین حسین بن شهاپ‌الدین حسین بن بران‌الدین فلج افجدانی متولد درخوارزم عارف مشپورفرن نوم بوده است که ذ کرش گذشت . در ذی‌الشمدة ٩۳۳‏ در صند بر آمده است کنابی در مقامات مرشد خود تالف بکند » در 6 بتالیف آن آغاز کرده ودردهم رجب ٩۵۰‏ آنرا بنام مفتاالطالبین در قرب قص ساقر از توا بح فص غحدوان درخالك خارا بیادان رسانیده و در ٩۳‏ خلاصه‌ای از ان بنام حاوقا لحاشفسن ترتس داده است . ۹ - مید احمد بی سید حالالا لد بی بن مسید‌جمالا لد ی ان سید بر هلان | اد یی خواجم بن میر دیوانه بن سید برهان الدین قلج بن سید کمال‌الدین ان سید جلال) لدین بن شاه حسین بن شاه حسن بن‌سید محمد بن سید احمد بن عبدالل4 بن عبدالله الافضل بی عبدالله بی طالب بن امام علی بی موسی الرضا معروف بو اجکی امد ومخدوم اعظم درکشان فرغائه ولادت افته و از بر کان مشابیم قشبندی ماوراهالغهر در اواخر قرن نهم و اوابل قرن دهم بوده و عبیدالئه خان شیبانی )۹4٩ - ۹4*(‏ بوی ارادت مي ورزیده و در عصر خویش شپرت سیار داشثه و در وفت نثر فرن دهم ۱ ۰ چاشت روز شنبه بست و کم هبحر م 5 در گذشته است . کتاهای چند در مقامات وی توشتهاند یکینام مقاعات حطرت مخدوم اعظم کهس لفآن معلوم‌نیست ودیگری بنام انیس الطالبین از فاسم پن محمد صفایی کانب و دیسگری پنام جامم‌المقامات که توه‌اش ابوالمقا بن خواحه براعالدین ین «خدوم اعظم نوشته ودر محرم ۱۰۲۸۱۶۲5 پتالیف آن آغاز کرده واین کتاب‌را پس از لفات مولانا دوست و حافظ ابراهیم و ملا قاسم کاب سایق الذ کر نوشته است . سید احمد کاشانی درتصوف رسایل بسیارپزیان فارسی‌نوشته است‌از آن جمله: آسرارالنکاس‌رسالهٌ سماعیهارسالهٌ وجودها داب‌السالکین, وسالها مضه ؛ رسالد درشوح الفقر سوادالوحه فیالدارین + رساله دز شرح اذفال ر بلث للملاشکة اني‌جاعل فی‌الارض خايفة,شرس‌الولد سرابیه» نفحات السالکینرسالةالن کر با رسالهٌ بیان ذ کر » رساله درشرح کل‌مولود یولدعلی الفعلر»رساله بیان سلسلهٌخواجگان» بیان چهار کلم » سلسلةا لصدیشن؛ رساله در شرح‌لدنیا مز وعهآاخره ‏ رساله در شرح کت گنز مخضا فاحبیت ان اعرف * معر احالعاث‌قین » رساله در تعر یف کلمه صوفی ؛ واقعةالحقایق * زبدة السالکین » کل ونوروز * | دابالصدیقین » گنچ نامه » رساله در شرح با آدم اسکن وزوجاک فی‌الجنه * رساله باباآ دم ءرساله درتعر یف عشق * رساله در شرح ریاعی « احول‌نيم ای دوست بکی دو بینم * رسالهٌ بکئیه » هر آقالصفا , رساله در سا احجوال علما وامرا ؟ مرشدالسالکین » تشمدالعلماء . ۰ - قاسیم بن محمد صفایی کالپ از صوفان ماوراءالنیر و از عریدان احمد بن سید حللال آلدین سایق‌الذ کر بوده وچفانکه گذشت کنایی درمناقب وی ننام انس الطالسین نوشته است . ۱ - مقصود علیی هروی از ادبای ابرآنی سا کن هندوستان بوده و درسال ۱ کتاب نزعة الارراح و روضالافراح فی‌تواریخ الحکماء المتفدمین والمتأخرین معروف بّار بخ لسکما تألیف شمس‌آلدین محمث بن محمود شهر زوری را مت اللفظ ترجمه کرده است . ۲۳ - سین بن علی المشتهر بالشکاقی کناب بدأیم‌الافکارفی‌سنایم‌الاشعار ۰ ش قرن دهم را برای شجاع‌الدین امیرسین یکی ازامرای قرن دهم تالیف کرده ودرامحرم 4۱۲ بیا بان رسانده است . ۲ - نورا(دیی علی بی حسام‌الذن ی قاضی عبدالملكبی قاضی‌خان قرشی معروف بشیخ مققی متولد دره۸۸در برهانیوروعتوفی‌درشب سه شنبه وقت سحر دوم جمادی‌الاولی ٩۷۵‏ ازه‌شایخ صوفیهُ هندوستان بود ورسایل بسیاربفارسی وعر بی در تصوف نوشته است از آن جمله : او کل علی‌الرزاق‌المختار تركالنه‌سروالاخسار؛ الجو اهر الامسنه » خلاصة الاوراه للمرید والمراد * التوسل‌فیالقین والتو کل بانزده مکتوب شیخ عبدالة در جیلانی * النصحالوافی للقلبا(شافی » العبارةالفصییحه فی ااوعظ ,والتصحه * المقصدالاسنی في شرح اسماء اللالحسنی , البرهان‌الجلی‌فی معرقة الولی؛ مساو آ#الر جال * الباقعات الصااحت قیما بغتی غن‌الشین و یخن عن‌البنات * مه آلاحید فی علامات‌المحبه " التبا لفاخره فی‌ساطنه الدنبا والاخرء * اجرالثقیلقی‌ساوالمعیل؛ سلوالغزاه * تدکارالدهم والم‌طایا فی‌الصبر و الشکر علی‌الفقر والبلابا» کفایةاهلالیفین فی طرریق المتو کلین » معرقة اهل الدنیا * آلسرهان الاقوی فی شرفااتقوی * تبیین ال افه فیما له من ضیافه " نم‌المعیار واامقیاس بمعرفة مرانپ الناس » رساله علامات مهدی موعود . الکسربت الاحمر فی‌الکمیاء الا کر لمن ایقن بالقتاء والقدر ء العنوان قسی ساول#النسوان » هداية ربی‌عند فقدالمر بیءسلوگ الطریق انا فقدالرفیق ؛ النصیحةالتامه للخاصة والعامه النعذیرعن‌الوقوع فی‌الملکة و الملیه لمن‌شر ع فی‌علم الحقایق بلاهلیه عابةالسکمال فی‌سان افسل‌الاءمال ترساله درارشاد زنان ووست بسعت ا بشان»عسالةالناسك فی انتخابالمناسات » رسالهُ تحریم حشیشه * التجر بةالوافی للحبر الصافی . ۶ - محید حسین بن احهد عاهيی سا کن مشید طاهراً از دانشمندان قرن دهم بوده و کتاب حبوةالصوان دمیری را بفارسی ترجمه کرده است . ۵ . مجمد صاأنح بن بددالدان اي هحمد جرژفالی سا کن هرات موف شرح وقابه یا شرح مختصر وقابه بر کتاب وقابة الروایه فی مسائل!اهدابه تألیف امام 1 برهان آشر بعه دج وان بن‌صد ر آلشر دعه اول عسرف له عحو ثپی سحدفی که برای اوه دحعر ی تس فرن دهم ۳« خود صدرالشریمه ثانی نوشته است و این شرح معروف بشرح مللا سال است که در هرات در ٩۳۷‏ تمام کوده است . ۹ - عبد‌الکرنم منچم بلخی موّلف تسپیل التفاويم که درحدود ۹٩۱‏ بنام امامقلی خان والی بخارا نوشته است . ۷ - نالعا بدبی بی‌علیی بی عبدالمق‌می عبددی مواف کتاب‌سر یم‌الملك درشرح املاگ و رقبات و عمارات واه بقعة شیح صفی الدین اردپيلی که بفرمان شاه طپماسب درع۳٩‏ بایان رسائیده آست . ۸ م هیحمن عارف لشایی از شاعران بدخشان در اواخر فرن نم و آوایل قرن دهم بوده وجر ٩٩+‏ ستألیف کتابی در نذ کر شاعران فارسی زبان تا زمان ود در اند وان اغاژ کر ده وسپس که دهددوستانن ر فتها ثر اشام مجمم ۳ زمان حللالالدین محمد | کر بیایان زسانیده است . ۹ -م نقیب)اشر اف خو اجه بهادالدبی سید ی بجاری مدحلص بلثاری ازشاعران ماوراءالتهر بوده ودر ٩۸۳‏ کنابی درتذ کرة شعرای فارسي زبان تا عصرخود بنام مذ گراحباب تالف کرده است ومحمد بدریم برن عیحمد شر نف سمر قتدی ممخلص بملیح در۱۰۵۳ ذیلی بر آن نوشته است بنام مذ کر الاصحاب . ۰ . ملگ مد نی سلظان سین موّلف‌شرحر ساله‌فارسی مو لا فاعلی فقو شحی درحساب شامل جروهقا بله وحساب . ۰۱ - شاه جلال الدین شیراذی ازهءرفای قرن دهم بوده در زمان سلطان سکندر که بحج رفته بود بهندوستان رفته و درا نجا مثنوی مولانا جلال‌آلدین رآ دری می گفته ودر ۹46 در گذشته وشرحی بر گلشن رازتوشته است . ۲ - عبدللظیف شروانی معروف باقلاطوت موّلف رساله‌است بنامحل مالا ینحل درشرح قصده معروف ابوالمفاخر رازی شاعرقرن ششم در مناقب آمام هشتم که مولف مخطا آنراً آزامام فخر الدین رازی داسته است . ۳ - حمد صالح‌بی امپر عبد ال ی امیر عبدالر حمن بی شیخ خلیلالل4 . تثر رن دهم اوزسنجی (دخشی ازادبای او اخر فرن دهم واواعل فرن بازدهم بوده و رساله‌ای در احوال اکابر بلخم بنام عبدالمومن خان ازي پاه‌شاه سلسلهٌ شيباتي ماوراءالتهر ۱۰۰۹ - ۱0۶۷) نوشته است . ۶ - حسن بن توربهان شیرازی مواف کناست در اخلاق بنام اخلاق شمسیه که ۳۹ دراصفیان بای مك تن از وزرا نوشنه وچون بس از اخلاق حسنی عالاح<سسن کاشفی تألیف کرده یداست که در ن دهم بوده است و دردن کتاپ می و بد که درسال ٩۷۶‏ رسالهُ فراست امام فخرراژی را ترجمه کرده و مطالبی بران افزوده و آنرا هر آقالانسان تام داده است . ۵ . سین دفایی از لفت نوسان هندوستان درین دوره است و کتأیی در لغت فارسی در۳۳٩‏ تألیف کرده که بدام فرهنکه نامه حسین وفابی معروفست . ۰ - حافظ او هی دیگری‌ازلفت تو ان هن درین دوره است ویرسال۳۷> کتاب تحفةالاساب را دراشت فارنی بیابان رسانیده است . ۲ - قطلب العا ام عبد) لقدوس بن] سمعیل‌بن صفی آلدان حنشی آنخو هی ازمتصوفه عنده ازمر ددان وخافای شیخ محمد بن عارف بن احمد عبدالحق رودولوی بوده است. نخست در رودولی میز سنه ودر۸۵5 درزمان ساطان سکتدر لو دی‌ شاه | باد زديكك دهلی رفته است . در۳۷٩‏ حنکامی که بابر سلطان ابراهیم پسرسکندرلودی را ورشاه [ باد شکست داده وی بگنکوه رفته ودرع هیا ٩8۵‏ در گذشته است . وی را در تصوف ‏ بان فارسی موّافات چندست ازان جمله : تورالیدی ؛ فرة العون : رشد نامد با رسالهٌ زشدیه » مجموعةٌ مکاتیات معروف بمکتوبات صدالقدوس با مکتو بات قدوسیه * لطائف قدوسیه * انوار العیون فی اسرار المکنون در مقامات احمدعبدالحق رودو لوی . ۸ - حامد پن فضل‌الله جمالی کنبو دهلوی معروف بدرویش جمالی‌با شیم جمالی و بامااحمالی از مشاهیر عرهای هد در اواخر قرن نهم واوایل قرت دهم و . ۱ 5 ب ۷ ۱ ۷ از سرو ان طر رت چشمی ود" نام وی ۳ دی خی فص ل آلنه ود و ری فصّل آلله ۳ ثاع بدر شرفرن دهم دبا "يم كت وی واه انب . توسنده و شاعر زیر دستی ده , نخست حالی تخاص #۳ ودرا 3 مرشدش ماع الدین بو تدلعی جمالی واده است , سفر های‌در از بد زورک وه ویمن وفاسطین وزرم وسوربه وهرأق وا ذربایجان و گبلان و مازتدران وخرامسان کرده وازآنجا بدهلی باز کشنه ودر عرات باعبدالرحمن جامی دیدار کرده وشرحاین‌سفرها را درسفی نامه خود آورده است . تست درنزدساطان سگندر لودی هقرب بوده و سیس بابر وهماجون نز وی را بزرگ می داشنه اندوسرانجام دره! ذی قعده ۲ ٩۶‏ در دهلی در گذشته وقبرش درجنوب شرقی قطب مار دردهلی عم کنو زیارنگاهست . وی از شاعر ان معروف زمان خود بوده ودبوان فقصاید وغزلیا نش شامل نه هزاربیت دروستست. بسز آل بك مثنوی دارد بنام بیان حقایق احوال سبد المرسلین شامل دو قسمت : سمت اول نام مصباح الارواح وقسمت دوم بنباء شرح‌الواصلین که در۸/۸ «شغول لظام آن بوده‌است ؟ منظوعهٌ دسگری‌داردبوزن متدوی مولانا حلالالدین ننام مر آتالمعاني رمثنوی دبگری بنام هر وماء " دیگر از آثاروی کتاب سیر العارفین در احوالشايخ چدهءست که در سلطنت همایون بایان رسانده و احوال چپارده تن از مشایخ طریقه شود را از همین الدین سبکزی تاسماء الدین مرشد خوددران گردآورده‌است . ۹ - <سین لین شخ صابر سندگ از عرفای هند درین دوره بوده أست ودز ۰ ترجمهٌ ملخصی از کتاب قلائد الجواهر فی مناقب الشیخ عبدالقادرتالیف»حمد. بن بحیی بن پوسفب ریمی تادفی حلبی‌حنبلی متولد در ۸٩٩‏ ومتوفی‌در شعبان ۹۳۳در علب را بهمان نام قلائد الجواه ر کرده است که از کتابهای رایج در مقامات عیدالفادر گیلایست . ۰ س یی لمح محمد باقر بی مجمدعلی مولف کنابیست در منافب مشایخ #شیندی از بیاءالدین نقشیشد ثا عیدالها راز که در ٩6۷‏ تیف کرده است . ۱ - شمس الدین ابوالفنح محمد بن اسعق ولی اه بیذمی الدان حيد ثادری ملائی از صوفة وادری همین دوره در هند بوده و کتابی یمام مخاژن اقادر به دار ماب عدالقادر کبلانی نوشنه‌است . ۹« نش قرن ذهم ۲ - سین حاثنط قزوینی کر بالایی درسال ۷۷۵ در شپسر دهشق کناب مفصل وبسیار سودمندی درمزارات تبریز پنام روضات الجنان و جنات الجنان تالیف کرده 1 شامل شر سح اححوال بژر تست که درئس دز مدفون بوده‌اند و کسائی که ب ایشان مناسبات داشته‌اند وخود از متصوفه طر بقه عبداللهیه علوبه علاء دولوبه کبروبه ومرید سیداحمد حسینی حسنی موسوی باپ الابواپی (دربددی) معروف بوده است . ۳ - ور الدیی هحمد بی‌<مین بنعبدالل4 ان پیر حسین بن شمس الدان قرو یفی - موّلف سلسله نامةٌ خواجکان نقعبند که در 4۷۸ تألیف کرده است . ۶ - بابا داود خا کی کشمیر ی سهروردی از شاعران و نوسند کان متصوف این دوره در هند از مریدان شمخ «مزه کشمیری در ملتان بوده و در ۹56 در گذشته وبرخی آ نار بنظموشر فارسی‌ازوها ده‌است‌از آن‌جملهٌ منظومهٌ وردالمرریدین در مناقب مرشد خود » دستورالسالکین که شرحیست بوآن عنطومه » قصیدهٌ جلااید * رسالة العسلیه . 0 - و اچه اسحق قاری وی نز از مریدان شیخ حمزَم کشمیری سایق ال کر بوده و کتابی در مناقب وی ام حلبة العارفین در ٩۸۶‏ نوشته است . 7 - می ال بی علی الله محمد حسيضی مولف خیوارقات با تصرات الجوارقات وبا مصیرات الخوارق کیسو درازجسیئی کتایی در کر اهات‌سند محمد کیسو دراژ عارف مشپور هندمتوفی در ۸۷۵ و بازماند گان و خلفای وی که در ٩۸۱‏ بپایان رسانده است . ۷ - <سیی بن هیر <سین <سیفی سر خی موف کناب سعدیه درمناقب خو اجه محمد اسللام جویباری ازشايخ طریغةٌ جویباری ماوراه النهر که معاصر باعبیدانشخان ٩6۰(‏ - 445) و عبدالة خان (۹25 - ۵۶۷) پادشاهان شیبایی بوده وخواجه سعد از مشایخ همان طر بقه واین کتاب را در 4۸۶ نوشنه است . ۸ سم سید مر شد شروش سوک از صوفان طرقهُ احید سوی عارف هس در بر لك متوفی در 4 9 بوده ودر «اوراء الذهروسور یه و محر وس یف وایر‌ان واسیای نش قرق دهم #۲ صفیر سفرهای بسیار کرده وینظام ونثرفارسی آثاری درتصوف پرداخته است از نجمله کتان تسلی لقلوب دشر ح سه ست اولمثنوي عولاناجلالالدین که بنام مبارزالدین شروان کرای پس ابوالمظفر محمد گرای خان بن دولت کرای خان پادشاه قربم ( کر مه) (ه۸ه - 4۵ ) نوشنه است ودیگر از آثار اوست مثنوی حممةالابرار که جر ۱ در استائبول در مقامات مشایخ طریقهُ _سوی بنام سلطان مرادین سلیم ارعمان (۹۸۷ - ۱:۰۳ ) بپابان رسانیده است . ددع3 گذشته آزدن کتابهایی 1 ءز فان آتپا محر وفنث جر فرن دم چند کناب دیگر بزبان فارسی نوشنه شده است که مولفان آنها معروف نستند ,از آن ملد : شرح قارسی مخعصی وفایه که بر وقابةالروایه فی مسائل‌الیدابه از کتایبای معروف حنفیان توشته‌اند وآن تألیف اعام برهانالشر مه محمودین صدرالشر بعه اول بیدا مجدو بی جنفیست ق بر ای تو اه دختری خود صدرالشر بعه تافی تالیف ۳1 ده است این شرح فارسی مختصر وقابه بنام عبیدالله خان شببانی پادشاه از بكك ( ۹45-۹6۰ ) نوشته شده است وا ثرا بخطا درهند پنام عبدالرحمن جامی دانشمند معروف قرنهم چاب کرده‌اند دیگر کتات سا احوال حضرت مول ثامسید قاصی درمقاهات‌محمدین. برهان الدین سمرقندی معروف بمولانا مجمد قاضی . دمگر رساله در احوال حضرت کمال‌الدین خوارزمی در مقامات کمال الدی حسین خوارژمی سایق‌الذ کر متوفی در ۸ که از پبروان طرعهٌ امیر سیدعلی همدانی بوده و این وساله را در ٩۷۷‏ تألیف کرده‌اند . دیگر کتابی بنام روضةالاولیا شامل احوال آثبیا وخلفای راشدین و مشایخ صو گمذ 3 دراه آخر رن دهم زر حدود 2 او یه ری اي ۰ از روژهای اول فرن دهم ۳ ی‌ازسال ٩+۷‏ دادشاهان صقو ی دژ ابران بحگه رائی آغاز کردهء‌اید و تشر ؛ با نا سیصدسال هس ا از . آن واقمه که بادشاهان | در رات بوده‌اند . هرس من تسد رسمه سقو ده مسکو شیداد ارق مذ‌شبی راکه ۳ دس "از یشان دی ابر آن ی است ازمیان ۸ ۱ : شعر فرن دهم ببرند و پیداست مردمی که چند فرن بعةایدی خو گرفته‌اند و آن عقاید ناچار در ادبانشان راه باز کرده‌است بس از آنکه خواهی‌ندواهی تغسر عقدده بدهند ادیاتشان بش ازهمه چز متأیر مشود واین کی ازدلا بل رل ادسات آبران درین چهارصدو مبنجاه سال اخرست و میتوأن گفت زد گی‌اعرانیان درعدت عفنصد سال‌سنن و لوامسن خاصی در ادبیات ایران آورده بود که ابراتبان بدان خو گرفنه بودند ومخصوصا شعر فارسی درمیانل همنن سئن یددد آمده بوذ واین تغسر نا گپائی‌سب شد که دنباله فگر سر‌ایند کان آبران کته کشت و اجه را که از پدرانشان بدشان رسنده مود از دست دادند . تصوف اند اند از فرت پنجم ببعد شروع کرده بود شعر ایرآن را مکلی بخودعنصر کنده بچنایکه بس‌اري ازشاءر آن‌هم‌بودند که خودئممد | نستندصوفی‌اند ولی‌عیناً بیان صوقیان‌داشتند وافکارسوفیان‌را ادامیکز دند. صقویه با | نکه خودصوفی‌زاده بودند و بباری عر بدان اجداد خود صفي‌آلدین اردیلی و صدرالدین موسی و ساطان خواجه علی وسلطان آبی‌اهیم شیخشاه وسلطان جنید وسلطان حیدر که شافعی بوده‌اند بیادشاهی رسیده‌اند مع(وم تست چرا طر ده تباکان خود را رها کرده و شعه هتشر ع شده‌اند وحتی‌در اغاز کار که اختلاف درعبان حدریان بعنی‌پیروان طربقه قطپالدین حیدر زاوی متوفی در۸ ٩۱‏ ونسمتیان بعنی‌مربدان نورالدین نعمقالة ولی متوفی در۸۳4 در گرفته آزین‌دوفرفقة صوف تعمتیان را نوجیح داده وازا نها پشثیبانی کرده‌اند ویعدها با این خاتواده هم وصلت کرده‌اند . نایمار آن اسولی که درشعر ابران پیش ارصفوبه سثت شده بود از مبان رفت و بادشاهان صفوی که بیشتی سر گرم سیاست مذهبی و واقتصادی واظامی بودند بادمات توجه و عناشی نداشتند و ا گر در قرن دهم شاع رآنی بوده‌اند همه ازیادشاهان و امیران و اعیان هندوستان بپره مند شده‌اند. تنها در آغاز فرن دهم هنوزچند شاهربزر که و آ تیم بیشتردرخر اسان بوده‌اند که دست پرورده زمان تیموریان بودند و از پرورشی که ازیشان و مشصوصاً از دربار سلطان حسین بایشرا در هرات برده بودند هنوز دست از سخی سرایی بر نداشته و دشاله کار خویش رارها بکرده بودند . بهمن جمتست که شعر فارسی درقرن دهم ثست قر تهای گذشته وحن (#مين ۳۶ شعر‌فارسی درفرل دهم بت بقر ی شعر فرن دهم ۳ "1 ْ 2 فرن نهم راء تلزل پیموده است و بیمین جپت هرچه پیابان فرن دهم نزديك هیشویم بازهم از شمارء شاعران نزو گثر کاسته میشود . شاعران نامی قرن دهم بدین‌گو نداند : ۱ -مولالا نوراندین هلالی حعتابی ازبزر کان شعرای اراغرفرن نهم و اوایل قرن دهم بود. بدراش ازتر کان جفتای بوده‌اند و وی در استراباد بجران آمده و درجوائی بپرات رفته ودر ساكك شمراي دستگاه ساطان حسین ارفرا وعلیشیرنوامی درآ مده وهمسجتان در هرأت مانده ویس از بر چنه شدن سلطان با شر | هم دز هر آت وده است تا انکه درسال ۵۳۷ که عبیداله خان اژ بل شب صرات را محاصره کرده بود وی اشعاری توهین آمیز در باره‌اش سروده بود اما جون در ٩۷۳8‏ عسدالهخان آن شپررا گرفت وی بشمان شد و فصده‌ای درمدح عببدال خان مرود و نزد او رفت که بر وی بخوانه وچون عید ال خان مرد بد کینه‌ای بود او را عقو نکرد و در همان مجلس دستور داد او را باره باره کنند وازیکان درمجلس وی را شکنجهٌ سار دادندو سپس پیرو کشیدند وبا سروصورت خون آلود بجهارسوق هرأت بردند و بدینگونه کشتند وبا آنکه در میان شیعه معروف بوده که اوسئست عبیدالله خان بتهمت شیعه بودن وی را کشته است . هالالی در غزل عاشقانهً مورانکز مسار توانا بوده ویکی | بپتر ین غزل سرامان زان فارسی بشمار هرود و ۷۸۶۴ بت غزل دارد و سه هتنوي سر وده‌است یکی لبلی ومجتون ودیگر صفات العاششو‌شامل ۲۰۶ بت ودیگر شاه ودزو بش باشاه و کدا شامل* ۱۳۰ بت که آ نها تبز ازشاکارهاي شاعررآن‌این دوره‌است - آمیر ابو عبد ال محمد هاشم شاه لرهالی پس‌عیرمحهد مومن عرشی هعروف شاه جهان وشاء جهاتکی ومتخلص هاشمی ازعرفای سدار مشهور اواخرقون نهم وأوایل قرن دهم بوده است. در۸۷۳ولادت یافته و از جانپ پدر سیش بجهاریشت بشاه قاسم اقوار عارف‌مشپور قرن نهم وازطرف مادر نیزنسبش بشاه نمعقاله ولی‌عیرسیده است . پس ازآنکه مدنپادر کرعان سا کن بوده وازمشایخ معروفآن شهر شمارهیرفته سفری بهندوستان کرده ومدتی‌دردهلی بتروبج طر یه خود «شغول بزده است وازه۳٩‏ چندی هم درسرزمین سندوبپکرمانده ومیرزا شاه حسن نوادة امیر ذوالنون ارغون که 3 شعر فرن دهم از بزر گان ن‌دبار بودبویاحترامبسیار کرد اماسر اتجام که خواست درسال۹۳۸بکر مان بأن گرددچون‌سرزمین کیج ومکر آن‌رسید در> عهرآهز نان وف‌را کشتند و اه داشت غارت کردند . شاه جهان‌گیرهاشمی ازمعاریف شعرای متصوف زمان خود بوده وفصارد وغزلمات بسیاردرزمینة تصوف‌سروده‌است وننزعشنوی مظپر الاثار را بتقلمدمخژن‌الاسرار تظامی‌در* *۱۶بت سروده که از بوترین آثارعرفای قرن دهمست و در شپرتته ازم۳٩‏ همتغولنظم آن بوده‌است . ۱ ۳ - میرزا محمد قاس گو نابادی متخلص بقاسمي بسر میرسید از سادات کنایاد واز مشاهر شعرای فرن دجم بود. امخست در جوائی شا کرد «اتفی‌شاع رععروف بوده * سپس در آغاز فرن دهم آزملازمان شاه اسمعسل‌شد ومدتی آزشاءران در باراویشمار مبرفته است و سراتجام از دربارشاه طهماست تزد ساطان میحمود خان والی دبار بکر رفه و ظاخر أ دز آ نمیا میائنه و همأنجا روز کارش سپر‌ی شده است و چنان ماد منظومه‌ای که درشرح فتوحات شاه طهماسب بیحرعتقارب سروده مورد توجه | ن‌بادشاه وأقم نشده و بدین جپه باعتراض ازدربار وی رفته است . قاسمی مه توجه خودراصرف سرودن مثنویانی کر ده وا تمه ازوی‌مانده نخست‌للی‌وه‌سدون ویس از | ت‌منظوعها جست بمحرمتقارب‌بنام شاهر خ نامهومنظومةٌ دیسگری بپمان وزن درشر حفتوحات شاه‌اسمعیل که بشاهنامه قاسمیوشاهناحة شاه‌اسمععل«عر وفست ودر * ٩۶‏ درحدوده ۶*٩‏ ست بیابان رسانده وعتظوعه دیگری درشرح فتوحات شاه طهماس له درحدود ۹۱۷ با بان‌رسده ومنظومةٌ ییگری باز بهمان وزن که درشرح فتوحات ساطان خحمود والی دیاربکر از طوایف کردان مکر 5 هی حکارسروده‌است , ء - جنونی بدخشی مهمايی از معار.ف شعرای‌در بارهمایون‌بادشاه هندوستان بوده و سشتر سرودن قصاید مهو م او جه داشته آست چنانکه فده ععروفی درسی و هشت ست بمدحآن بادشاه سروده وصنامی‌در ان مکاربرده که ذوالفقار شروانی وسلمان ساوجی درقصاید معروف خود از آن غذلت کرده‌اند وحتی معما و اظپار مضمر و تاریخ ان بکار برده آست وان قصیرنده ۳ درفتح بدخشان در سال ٩۳۷‏ رای همادون بادشاه شمر فرن دهم ۱ سووده واژ بنسجا پیداست که از آن زمان وارد دستگاه وي شده است . ۰ - شیخ زبی‌آلدان خوافی متخلص بوفالی نیز از شاعران معروف دربار هندوستان بوده وتخست بأظهیر الدین بابربداتجا رفته ودر در باروی «قام صدارت داشته است ودرا کره شهر ععروف هند سععدی ساخته ودرآن سوی آب جون هم ددرسه‌ای بنا کرده ودر شعرخصوصاً بدبپه سرآیی ومعمابسیار زبردست بوده ومنشی قابلی بشمار میرفثه ودرضمن تاریخی درشرح قموحات تابر درهند نوشته وتا مان همایون هم ژنده بوده وسرانحام درتاحیهٌ چنهار درساز *4۶ در گذشته ودر مدرسه‌ای که درا کره‌ساخته بود وی دا بخالگ سپرده‌اند . - مولا ن؟ دردی سمر قندی یز ازشاءر ان ناعی دربار عمانون بودهردرقصیده وغزل دست داشته ومعمارا هم نیکومیسروده است وسر انجام درسال۹۹۹در گذشته است. ۷ - شیخ ابو ال و اجد فار غی‌شیر از ی تشز اژشاعر ان ایندوره است که‌درجوانی از فارس بهندوستان رفته و از شاعر ان دربار همابون شده است و در ضمن مرد بسیاد گوشه کیر وصوفی مشربی بوده و از شیرین زبانان عصر خود بشمار میرفته و با شیخ زین‌آلدین خوافی متخاص بوفایی سایق الذ کر با هم بهندوستان رفته ودرا غازکارهردو تذیگدست و ده‌ائد ووی نیز درهمان سال*4٩‏ در گذشمه ودرهمأن خانقأهی که درهسحجد شیخ نرین‌الدین درا کرء بوده است اورا نیز باه سهرده‌ند . ۸ - جاهبی بخارامی بلفب تیمان»مروف بوده زیرا که پدرش ازاعیان‌شهر بخارا بوده ودرآ نجا منصب مهمی داشته است که مردم بضارا بقیمان میسگویند و نخسبت در کایل جرو ملاژمان بابر شده‌و با وی بپند زفته و از شاعران معروف دربار آو شده اما شاعری سیارهجووبد زبان بوده از آلجمله وقتي‌تر کیب بندی درهجوشاه محمدخان شاپور ازاعبان دربار بابر سروده برد که چون برای باپر خواند صلهٌ خوبی باه دادو سرا نسجام در۵٩‏ غلامی که داشت ژهری درخورا کش ر بخت واورا کشت . ٩‏ - حیدر وی نیز از شاعران این دوره و در دربار همایون‌بوده * گذشته از شاعری دد موسمقی سسیاز زر ار دعس بوده و اواژ ۳ وب مسخو انده و عدئهای مدبد در ۹ شعر قرن دهم هندوستان زسته است ومخصوصا برده نازه‌ای درینسگاه ساخته بود که در آن مان ععروف دوده وتا آخرقرن دهم در در بارهندوستان مب سته است . ۰- خواجه ایوب بن خواجه بوالبر کات ازبزرگی زاد کان ماوراءالاهر بوده وبا این همه خود وپدرش مبی قیدی معروف بوده‌اند ووی مدتی‌درکابل بودموسپس بهندوستان رفته وهمایون در بارة آو توجه پسیار داشت و زبس مایل بصحبت او بوده یکی از زنان حرم خود را بعقد او دد آورده بود ولی با این همه وی دست از بي فیدی برتداشت و همحثان میز ست ا ارشکه روژی در مجلس بادشاه پی ادبی کرد و چون همایون درخشم شد ازو اجازه حج گرفت ودیگر تتوانست بدربارهمایون پاژ کردد و مدتی دراحمد! باد وچندی دردکن بود ودرا نجا نظاه‌شاه باو مپرباتی بسیار کرد ولي با او نیز نساخت و روژ کار ر! بهمین پریشانی بپابان رساند " خواجه اپوب پا این همه شاعر تواتایی بوده و غزل را تیکو میسروده و کاهی ايوب و گاهی هم عراقی تخلص میکرده است . ۱ - مولانا سحایی استراباد‌ی فجفی از مشاهیر شعرای قرن دهم ایران بوده ؛ بدرانش ازمردم استرایاد بوده‌اند ,وی درشوشتر ولادت باقت و در جوائی نحف رفته‌است وبپمین جبة باستر ابادی ونجفی عردومعروفست و گاهی‌نامش را شیخ سحابی ۸ ضبط کرده‌اند . وی مردی هتشر م وعثقی بوده وچرل سال دریحف زرسته است وا ققمپان زمان خود,شمارسر فته واوقات رادرمحاورت مرقدامام ببحث ودرس‌می گذرانده ودرشمن از مخناش بر می‌آید که عمردی صوفی مشرب بوده است ج پیداست که در قرآن بسیاردست داشته زیرا که دراغلب از ریاعیات خود اشاراتی بمطالب قر آن دارد وسر انجام در ۱*۱۴ درنجف در گذشته‌است. وی شاعرئوانابی بوده دموان غزآباتش‌شامل ۴ بت دردسسست‌ولی ریاعما اش بش هعر و فست ورمتوو 48 ریات او شادل سبت‌هز ار زباعست ودر باره و نوشتذاند که وی بکنار آ بی رسیثه و بای و دراب فرورفتهاست و با خود گفته این بواسطهٌ تعلفست وچون‌مرا بهیج چیز بجزشمرعاق نیست بابدا نرا شعر قرن دهم 311 بسن از ان ار یتم سروده است . در هبان دیاعمات او اشعار سار معر وفی‌هست که بری از !نما را بامام عمرخیام هم نسبت داده‌اند . ۲ -ملازمانی پز دی ازشاعران سا کن اصفپان بوده ودر زمان‌شاهعاس‌صفوی میزیسته و ار آنجه در بارث او نوشته‌اند پیداست که بشاعری خود بسیار مغرور بوده چثانکه عقیده دأشته که روح نظامی درو حلول کرده است و بقاعده نناسخ خود را نظامی می دائسته و بر گفقه‌اند که وفتی سراسی غزلیات حافظ را استقمال کرده ودر مقابل هر غزل او غزلی سروده بود و نسخه‌ای از آن ترد شاه عبای فرستاد و نامه‌ای نوشت که در عصرشما کار من بجایی رسد که جواب حافظ را داده‌ام و معروفست که شاه اس دربالای آن نسخه بخط خود نوشت « مولانا دزین معامله جواب خدارا چه خواهی داد ؟ > . تاریخ رحلت آوراهم ۱۰۱۷ وهم ۰۸ سبط کردماند و این ازاشعار او آ تسه مائده برخی غزلیانست و برخی اشعار بوزن لیلی ومجنون آزومانده ویمداست که لدلی وسجنون نظامی را تقلید کرده وفزل را نسبة بدد ثمی گفته است . ۳ - مو لا نا و چیه الدین سف آ قاشافی تکاو ازشاعران معروف در بارشاه عماس صفوی بوده ود راصفهان بخدمت آورسیده واز آن بعددر برشتر سفرها باوی‌همراه‌بودچنانکه درسال ۱۳۶۶ درفزوین درمجلسی که سفیران روم وازبك دردرپارحاضربودند شاه عباس برای انکه تعصب خود را در دین شیعه با با نشان دهدب دستور داد در حصور ابشان قصیده‌ای را که ور مناقب علی بن ابی طالب مروده بود بخواند و چون مایان رسد دستور داد تواژو آوردند واورا جرياك کفه ترازو گذاشتند و در كفةٌ دسگی آن قدر ژر رایچ ریخشند تا با اوبرابرشد واین زرها را باو بخشید . دریایان زند کي آزدرباررفته و در مشهد گوشه شمن شده و از دریار سالی بست تومان وظیفه در باره‌اش مفرر کرده بودند و بپمین حال درسال ۱۶۲۳ در گذشت . ۶ آقا رضي اصنهانی از غزل سرابان ژیردست زمان خود بوده و سفری هم بهندوستان رفته ویس ازباز کشت ازآن سفردر ۱۰۷6 دراصفهان در گذشته است . - د ی همد | لیی آحز ۳ رل سرابان هعر وی اصغپان درسن ومان بو ده و 3 شمزفرن بهم با شکوهی شاعرعروفآن زمان درحوزه درس میرذا ابراهیم همدانی حکیم معروف آن عصر که دز ۹ در گنشة 4 درس حکمت می خوانده است و سراندام در همان شهر در گذشته ودرتار بیج و حلت اواختلافست هم در۵؟ ۱۴ وهم در ۰۳۶ ۱ضبط کرده‌اند ودر هرصورت ازشاعران اواخر فرن دهم واوایل فرن بازدهم اصفهان بوده است . ۳ - ابو تراب فرقتی <وشقائی وی نیز از شاعران نامي این زمان بوده و ور کاشان نشو و نما بافثه و از شاعران دربار شاه عبای شده است و سرانجام دز کبد۱ در گذشته ودرغزل استاد بوده است . ۷ - سید محمد حمین لاهیچیی متخاص بفغفود از دانمندان ژمان خود بوده مدنها درابران می زبسته ویس ازچندی بهندوستان رفته ودر بابان زند کی علازم شاه آده ارواز دسر جپانگیر بادشاه هعروف ند شفه وسی انجأم مورا | بادسال۱۰۷۸ در گذشته است .وی هرد بسیار دانشمتدی بوده ودرطب وشاعری وخوتنوسی معروف بو ده وشعر را ننکو میسروده > تا درابران نزده رسای تخلص میسکرده وچون بیند رفته فغفور تخلص کرده ودر غزل استاد بوده است ۰ ۸ - مولانا غزالی مشهدی ازشاعران نامی قرن دهم بوده نخست‌درابران هی زیست و در دربار شاه طهماسب بود ودر سال 4۸ خواجه اميرييكك فججی وزیر خراسان که اژمیر صبرالدین محمد بدرمیرغاث‌آلدین متصورشیراژی سشیی کوا ات ومخصوصاً آفتاب را باد گرفته بود درشراز باین کاربرداخت و چون شاه طهماسپ در خشم شد وفرمان داد اورا درصندوفی بکنند و دستهاش را ازسوراخی که در صندوق کرده بودئد بیرون بیاورند و بند بردستش بژنند تانتواند با انگنتان حتود سح بسکند درین موقع غزالی دراردوی شاه طم‌ماسب بود وشاه اورا نزد وی فرستاد ده اشماری در سر ز ش + ی‌سگو دیس از ان که دمهمت بدمدطی‌خو اسمته | دب اور اآزار دهد یدوستان رفته و تست درد کن وسیس چندی ازد خان ژمان ازاعیان هند بوده و ی از کشته شدن اوبا گره و بدر بار جلال‌الدین اکیر رفته و در دستگاه وی بمقام ملثالشعرایی رسیده است وممدوحال اوصلات گران باوهی داده‌اند جناتکه ان زمان وقتی 1 او شعرقرن دهم 9 را نژد خود خوانده هزار روپیه خرجی برایش فرستاده است و سرانجام در شب جمعه ۷ رجب ٩۸+‏ شحاه دراحمدا باد در گذشته و ا کیر قرمان داده است یسگکرش وا در سر کنج درمقبر2 پادشاهان ومشایخ بخاله سپرده‌اند . فزالی از شاعران زبردست زعان خود بوده ومردی عارف حشرب بشه‌ار میرفته و نزديك پنچاه هزار شمر گفته است از ان حمله متنویانی سروده و عکی از آ نیا را قش بدرسم نام کذ‌اشته و برخی شماره آشعارش را نا صد هز ارهم نوشته‌ائد . ۱5 سید لتجم لدیر ابو الشاسي‌محمدمیانکالیهعروف بملاقاسم کاهی کابلی نیز ازشاعران نامی دربارا کبر بوده واوراقاسم‌عیان‌کالی کابلی می کفنه‌اند » درسجوانی در هرات بوده ودرا نصا مخدمت‌جامی‌رسيده درحلْقه‌ثهوق واردشده ودر دور بابر بان خست از تا ۵۵و دار دوم ۱ اجه سند‌وستان رفنه ودرا کره از شاعران معروف در بار اک بوده است ودر موسیقی‌مهارت بسیازداشته و آوازها ویردهایمتعدد ساخثه بود ودر تفسیروهیاتو کالاموتصوف ومعمام تاریخ‌نیزهرد دانایی بوده ودرضمن‌عر دیوارسته و بی‌قید دوده جنانگه اورا برخی علحد وزندیق دانسته‌اند وهرچه داشته با #لندران می‌خورده وحتی از معاشرت اسگان هم برهیزنمی رده است ودرادسات مرد متصفی بوده چنانکه توشتهاند | کر باوأیراد می گر‌دند 45 ما هین اشعارتو ازدبگرانست مسگفت من ملتزم نشده‌ام که همه ازمن باشد و هرچه را نمی خواهید شراشید. در سال ٩۷۶‏ که ! کس بکجرات رفته بود دراردوی اومعروف شد که قاسم کاهي مرده است وغزالي که در اردو بود قطه‌ای درتاریش م رکب او گفت اما بعد معلوم شد که این خبردرست نبوده و ازین قرارچندی پس از ٩۷2‏ هم زنده بوده ودرا گره دد۲ ربیع‌الثانی ٩۸۸‏ در گذشته‌است و نوشته‌اند که صدو بیست سال عم کرده است . کاهی ازشاعران زبردست زمان شود بوده و #صیده و غزل و موی را خوب مگنته دروانش‌شامل ۰ ۱۷۰ مشست ومفاومه‌ای در بر ممقارب بقأست بوستان سعدی گفته که کل افشان نام کذاشته و گویند در آن‌متنوی همه حاقوافی‌سعدی و سکرر کرده‌است ونژ نظومه‌ای درععما بوزن‌حدیقه سروده و برای هرقسم از معما مثالی ,همان وزن از خود آورده وا نرا درع4٩‏ بپابان #۶۱ شمر قرن دهم رسائده است . ۰ خو اچه ححین مروزگ, درجواتی عدئی درکابل بوده واژا نا دپدرقه است ودرا کره نخست ازشاعران دربارهمایون بوده وسپس ازسرایند گان محتشم دربار حللال الدین | گر‌شده وا خاندان محترم و وژبر ژاده بود و فسشی ملاءالدوله سمنائی میرسیده ودر جوانی معقول را ترد ملاصام‌آلد.ن ابراهيم وفقه را تزد ابن حجر مفتی عرستان فرا کرفته بود واژین قرار درجوانی درسرزمین عر بستان زبسته‌است. دردربار | کبر مقام پلندی داشت وبیشتر تخصص اوقصاید مدح‌بود ومشموصادرسرودن داده تاو بخ مهارتی داشت چنانکه قصیده‌ای ساخته است که ازهربیت ان تام سلطان سلیم وتاریج ولادت او که 45۰ باشد بیرون می‌آید وقصيده دیگردارد که ازهربیت تام شام مراد و تار مخ ولادت ار ع۹۸بیرون می ید ونیزقصیده‌ای سروده که ازهرمسر ع او آن جلوسی | کر و۱۳٩‏ واز هر‌صرع دوم آن ۷ تار یخ تولد سلیم بیرون می آید و گذشته از شعر درصنعت انشاء وفتون ادب دست داشنه سرافجام درسال ٩۷۵‏ ازا کبر اجازه فرفت ویکابل رفت در آنجا میرزا محمد حکیم باو احترام پسدار کرد اما بواسطهُ آنکه در مجلس‌اوهدابایی را که ازهندا ورده‌بود ,مك يك هیسگفت نام و بهای | نها را مي‌نوشتند بر میرژا عحدد حکیم گران امد واژ معا برخاست ورفت و کساش آن هدایا را نجارت کردند و وی هم اند کی‌س‌ازآن و اوعد درک بل‌در گذشت. خو اجه حسین از قص.ده سرابان خوب این دوده بوده است . ۱ - خواچه حسین مشهدی متخلص بثنایي , در آغاز زند کی مدتپا در ابر ان می زسته و در همان زمان شهرت شاعر ش ند رسیده بود سر‌انجام از مشید بپندوستان رفت ودرسلاث شاعران دوبار ! کبر در | گره درآعده آما کارش آن‌جنان که انتظارهسررفت بالا تگوفت ودرغیاب وی قدرش را مشترهندان‌تند و با آنکه قصنده را سبارخوت یی گفنه ۳ مکی ارت آتا ترفن قصده سرابان ژمان خود بوده نوشتها ند 1 معلومات کافی نداشته است وبهمین جهة دراشعار اومعاني عالی ونصایح و معارف تبوده است دبوانشی که بسشهر شامل قصا بدست دوهز ارست دارد ومشنو بات راهم خوب غب سر وود سس فرن دهم 39 واژان جمله سافی نامه ععروفی دازد . ۲ - سیف جمالا لدن محمدعر قی‌شی راذگ , از پزر کتربن شاعران قرن دهم بود؛نام‌یدرشیراخواجه بلوسا کنمحلة کوچه سختوبه‌درشی‌ازداسته‌اند. درشیراژولادت یافت وقسمتی‌اززند کی را درآ نجا گذراند وتاسال ۹۸۹دروطن بود وسپس از آنجا ببندر جرون واز | نجادر ۹5 بد کن رفت واز آ نجا عازم فتم پورشد و در آنجا با فیضی شاعر ممروف آشنا کشت و چون کمنام بود فیضی أو را در خانهٌ خود نگاه داشت و منتهای مپویابی را درباره اش کرد وبوسیلهٌ او با مسیح‌الدین حکیم ابوالقتح که ازداشمندان معروف بوداً شناشد وپسازهی کی او بخدمت عبدال حدم خان‌خان خانان سپمسالارمعروف هندوستان‌پروست وچندی با اودرحپدر | بادبود وسپس بدر بارجلال الدین! کبررفت وتعلق خاطری نسبت بشاهز اده‌سلیممع روف بجها نکیر پسرپادشاه باقت وس نجام‌در۹۹۹در گذشت ودربارة مر کش اختلافست بعضی نوشته‌اند باسهال رفت وبرخی کفته‌اند بواسطهٌ همان روابطی که با شاه زاده سلیم واشت زهرش دادند و بدا یگو ند در لاهور در گذشت و همائیجا ایرا خالگ سپردند ویس ازچندی که دروشی می‌خواست حسد دیگری را که در کنار مرقد عرفي بود ازخاگ «رییاوره ویاجف ببرد اشتباهاً جسد اورا پشجف برد و در | تما بخاله سیرد وان وافعه درسال ۱۱۵۹۶ نی 5۹۵ سال سس ازمر کش رو ی‌دایده و گفته‌اند که مرقد اودرنجف معروف بوده است - عرفی سکی ازمعروف ترین شاعران فرن دم ومکی ازمبنکران سبك معروف بسك هندرست و بهمین جهة دیوان اشمعار وی همواره درایران وهندوستان وقر کیه رواح فوق‌العاده داشته وعدمٌ کثري ازشعرای سبكث هندی آژقصاید وغزلماش تقلید کرده‌اند وقطب الدین تأمی ازمولفان هندشر ی برقصاید اونوشته است ونزديكث پنعم هزاربیت فصیده وغزل داردو در ضمن‌مشغول تقلید خمس4 نظامی شده اما مر گت مبحااش نداده و تنها بنج معدوی‌ناتمام‌یکی تفلد مخزن آلاسی ار ینام مجمم‌الاپکار ودیگری فرهاد وشیرین بتقلید خسرو وشیر ین ازومانده است و نیز ساقی نامه آی دارد و روی‌همرفته مثنوباتش شامل دوهزار بیتست ولی درین‌سبكب شعر او در درجه دومست وغزلیات وی قطعا برسایراقسام شعرش‌تر‌جیح دارد . نوشته‌آند نث شعر‌قرن دهم که مردی خودخواه بود و بشعرخود اعتقادبسیارداشت ودیگران را چه ازپشینیان وچه از معاصر ان با قدروقمت نمی‌دانست . ۳ مو ۷ 1 ث#یر ی هو ری . اساه از شیج ژاد گان دناب وآژدهی دود نام کر کزواز درپنجاب وپدرش ازجهاعت ساجیان بود که قبیله‌ای معروف بودند ومادرش سید زاده بود ویدرش ملایحیی نام هم شاعر بوده و غزل را خوب می گفته است و وی چندی درسیالکوت هرز پسته وسپس بدریار | گبررفته است وبیشتر مداح شمس‌الدین محمد خان انکه ملقب بخان اعظم و پسر او میرزا عزیز کو کلثاش بوده که او نیز خیان ام م لقپ گرفته وهرد دواژاهان ععروف هند بودهاند و کتابی درد ین دسر و در ینام حراس بت افروزی داخته که تزدبات سه هز ار یست مقطعات متظوم دارد ودرا تواع شعی دست داشته و طنعش سار روان بوده چنانکه ود دعوی مگرده اسیت که شی سي عقزل مسروده ولي مهارت عمدد آردر قطعه و قصنده و بیشتر اشعا: ر شکاتآ میز بو ده است وژهانی‌هم اورایتر جمة کناب معروف‌مپا بپارته آژز با سنسگی مت مامور کر داد وسرانجام در کوهستان بوسف زئي در ٩٩۶‏ در گذشده است . 6 - مولانا قیدی شیرآدی آزشاعران تاعی این‌فرن بوده» خست در ایران می زبسته وبامید اينکه ازشاه طهماسب تشویقی ببیند ازشیراز بقزوین رفت اما چون مابوس شد آهنکه سفر حج کردو پس از دای حج بهندوستان رفت تخست در دربار باد‌شاهان د کن بود وس از ان جزوشاعران دربارا کبرشد وازءلاژمان نزديك او بود چنانکد با اوسفری بکابل رفت اما روزی که در محاس وی ازناراحتی مردم شکایت کرد از بظر افتاد ودیگی گر د خدصت دربار تکشت و شناعت نراد ایت‌که بسح پورسیکری رفت و در آنجا گرفتار بواسیر شد و مرد شیادی پعنوان طبابت ر گهای بواسیرش را برید و بدان عات جان سپرد . فیدی از غزل‌سرابان زپردست زمان شود بوده است . ۵ لا لا باد ار حالتی ا گرهی بسر و الپی از شاعران نامی هندوستان اصللا ازطایفا حغتای وازسیاعبان دربار حللال‌آلدین | کنربوده وخودرا از بازماند کان شبرقرن دهم ۹ سلعلان سنحر می داسته نسته و از غزل سرایان خوب زمات خود بشمار میرفته و سری داشته است محمد حسین تام که قایی تخلص‌می کرده واوهم‌شاعر بوده اما درحال جنون بذرخود دا آزهر داده و گشنه است . ٩‏ قاسم مشهدی محتخلص بارسلات , یز ازشاعران نامی دربارا کبردرا گره بوده و شود را از بازماند گان ارسلان جاذب از عمال معروف دربار مسمود غزنوی می دانسته وبهمین جهت ارسلان تخاص میکرده ووی ازمردم طوس بودمودرماوراءالتهر نشو ونم دافته وسسی یمد رفته ودر | تسا بشاعري پرداخته أست ودر ضمن خوشنوس بو ده و خحیل فسخ تعلیت را شوب مي‌فوشته ودرفن تأریخ ماهر بوده وتیزهردی‌خوش مشرب بشمارمیوفته است وسر افحام دره۵٩‏ که با یادشاه ملاهور رفته بود در آ سا در گذشت . ارسللان دراقسام شمرخصوصاً درغزل وماده تاربنم ماهر بوده است ۲ - شیخ رهایی حوافی. از بازماند گان ش شیهنمز_دن ‏ لدرین خو افیعارف سشوور بوده و یندوستان رفبه ودرساث شاغر ان دربارا کر ده ۳۹ می زسته است و مردی صوفی هشرب بوده وخمسه نظامی دا تقلید کرده وغزل را نسکو عی‌سروده است . ۸ - هیر ساظان باپزید شروی متحلص هورگ ازهتر مندان معروف درا ا کی درا کره و ازخوشنوسان حرجهٌ اول خط اسنم تعلیق در هندرسان شمار می رفته و کانبالماات لقب داشته و ظاهر أ در جوانی از هرات بوددوستان رفته است و در یابان زئد گی سفری محج رفعه و ازغزل سر ابان ز بردست زمان شود بشمارهی رفعه است - مین محمد جامه باف متخلص بفکری از معاریف شاعران قرن دعم بوده سست آورا هم آزمشهد وم مازهرات وهمازتر بت دااستهاند و برخی تصر بح گرده‌آند ۹ اژیزر کان سادات مشین بوده, درهررصورت در آ غاژجوانی‌درهشهد با ی بوده است ودر بابان زند کی در سال ٩475‏ هندوستان رفته و در دربار ا کر نعمت فراوان بافته و سر‌انحام درسغ رحو نیو ردرسال ۹۱۳ در گذشنه‌است, وی درشعر‌تشها ی باعی‌ها یل بوده وحز ریاعی چیزی اژو نمانده و بهمین جپة معاصر انش هم او را میر رباعی لقب داده بودند و درباره‌اش نوشته‌اند که صورت وخلقت اورا تر کسی خاص بوده است و از آنجه ث تن ۲۰ شعر قرن دهم ازشعرا کنته معلوم میشود مردی لاغر وزرد چپره و سیاربلند بالا بوده وچشمان‌درشت داشته ایست . ۰ - هیر حیدر معمایی کاشافی متخلص بر قیعی "وی نز ازشاعر اندست که يك قسمت ازعمرخود را درایران وقسمت دیگر را درهند گذرانده وچون در اشعاروی مرشه‌ای برای شاه طیماسب هست که دز ٩۸۲‏ سروده و ذ کری ازوقاييم ۹۸۵ هم هست پیداست که پس‌ازین تاریخ بهند رفته است ودردر بارجال الدین آکردرا کره ازشاعران معروف بشمار میرفته ودرشعرتنهاً درفن‌مع‌ماوتار بخ دست داشنه وبپمین جبه باوععدای می گفتدا ند . سرانیجام دریابان زئد کی با خواچه حبی‌اله ااعبان‌هند که از کر ات بلاعور آمده بود همسترشد که بابران بر گردد واموال سار که درمدت اقامت درهند بدست آورده بود با خود برداشت و بکشتی نشست وعاژم ابران شد اما تزديك سواحل کیج و مکران کشتی شکست وهر چه داشت شاراح رفت و بدین حال در گذشت . مبر سنحر کاشاتی از شاعران امی همین زعان بسراو بوده است . ۱- مپر سنج ر کاشا یی پسر یر حدر معمایی کاشانی سایق الذ کرمتعخاص برفیجی است وی ظاهر | با پدر بهدد رفته ویس ابا کشت او درهمانجا مانده است زیرا که از شاسر ان در بارجلال‌الدین | کبر بشمارمدرفته وتصاید بسیاردرمدح وی ودبسراتش سروده است وحتی امیران دربارش را مدح گفته است‌و با میرزا جانی والی سرزمین تته تبز مر بوط بوده ومیرزا غازی راهم‌سدح گفتهاست ودریابان‌ساطنت | کبرازدربار اوسرزمین بیجاپور رفت واز شاعران دربار ابراهیم عادلشاه شد و نخستین بار که نزد عادلشاه رفت خلعت خاص وانگشتری زرد بسیاز گر ائمیا باوداد وس از آ که مدتی دردر باروي نود تاعه‌ای اشاه عباس رسد واو را بابرا احسار کرد وییش از نکه بابرا باز گردد دز درسال ۱۰۲۱ درهمان سرژمین ببجایور در گذشت ,هیر سنیعر برخااف ددر در اقسام مختلف شعر دست داشته ومخصوصاً قصمده وقزل را یسکو عی سروده ویکی از تردن شاع رآن‌این‌سبك درفرن دهم بشمارمیرود. دبوان قصابد وغزلباتش‌شامل‌چپارهز ار پیشست وسائی‌نامه‌اي بمام عم خائه دارد شامل « 4۰ ست و مشنوي دیگر بروزن خسرو وشتر ین شمر فرن دهم ۹ شاهلی ٩٩۶‏ بست . ۲ - میرزا محمد قلی تکلو میلی هروک بیشتر بنام میرزا قلی معروف بوده از حعاریف شاعران فقرن دهم بشمار مبرفته و اصللا از نژاد ترك بوده است چنان دی تباید که در اشاژ زند کی درتسر بزوعراق ویزد وش از زسته است زیرا که کاهی وی را سر یزی باعراقی با بزدی باشمراژي دانسته‌اند وچون مدای ینام ابر اهیس خات این محمد بت ین اعبر علاءالملث بن‌جهان‌شاه بادشاه لار که درم یه سلطنت رسیده است داردسداست که چژدی هم دزدر داروی بوده رتوشتهاند که عدتی‌هم دز مشهد ز بسته و در آئجا تریست بافتداست. در آغاز کار دردست‌گاه سلطانمحمد خدابنده و سلطان ابراهیم هیرژا بوده وسرانجام در ٩۷۳۵‏ برندوستان رفته مدتپا در خدست نور نك خان آراعىان عدد بوده وقصاید فراوان درمدم او سروده است و درهمین زان در سلاث شاعران در بار | کر بوده است وسراتجام تور دك خان بروید کمان شد ودستور داد ژهرردر خورا کش گردند و بدین گو ته ازجهان رفت . چنان مي نماید که س ازمر کي بیگر او ز! بمشرد آورده وده ‏ نجابخاك سپرده‌اند زیرا که قبرش دره‌شهدست و رسنگ قبرش‌تاریخ رحلت اورا ٩۸۵‏ نوشته اند . میلی‌درقصيده وغزل ازشاعران زبردست زمان‌خودبوده ومخصوصاً درئزل ببان رقت انگزوسوزنااء دارد. ۲ - ملاطریقی ساوجی از شاعرالن درجهٌ دوم درپار | کین در هندوستان: بوده ودرداره‌اش نوشته‌اند که ببر فاسق ومسخره‌ای بوده و یزور بی‌سیایی کارش آزییش می رفته است وس رانجام بحج رفته است ودرهمان سفردر گذشته و وی ازغزل سرابان زمان‌خود بوده است . ۶6- ملامشفقی بخادگ اصلا اژمردم مرو بوده وچندی دربخارا زیسته‌وسپس بپندوستان رفته ودر جزوشعرای دربارا کبو بوده است ویس ازچندی بدبارخودباز کشتد و باردریگی سفری بهند کرده وباز بر گشته است ووی درجد وعزل شاعری استاد بوده و درقصینه دست داشته است . ۳۵ - ها صیوحی کاباي ازنژاد حفتای و از شاعر ان دز بار جادل‌الدبین ا کر 3 شسر قرن. دهم بوده ومدتهای مدبد در دربار وی زیسته است ومی نوسند مردی بسیاز بی‌قید و لاابالی بوده است ودر ٩۷۲‏ با ٩۷۳‏ درا گره در گذشته ودرهمانسا سا کن بوده و غزل را سکو می سروده است . ۹ - هیر محتدود منشي متحاص بمجوی از شاعران نامی دربار | کنر واز منشیان ز بردست زمان بودهونزدباك ۲۵سال منشی‌همالاث هندوستان بوده است ودخترش زن لقسب خان ازاعان ان سرزمین بوده ونعست در کجرات بخدمت مبرژ اخان‌خانان رسیده وبدین وسیله بدرباز راه باقنه بود وسفری هم بحجاز رفته و درغزل استاد بشمار هرفته است. ۷- هفیث معوی همدافی وي نیزمسوی تخلص می کرده واز شاعران نامی دردار | کی وهردي مجرد بوده وچنان می تماید که ازایران بپندوستان رفته و درغزل سرأبی دست داشه است . ۸ - مالا لطفي منجم از دانشمندان و منحمان معروف زمان خود بودو از شاعرآن دربار ! کبر بشما ر می رفت وچندی هم با مبوزا نظام‌آلدین احمد در کجرات بوده وبسعی او دآرایی بسیاربیم زده وسفر دریا گرده است و مردی خوش «عاشرت بود و آشعار متقدعین را سار ساد داشت چنانکه نوشته‌اند که شبی هزار یت بمناسیت مي توانست بخواند و بدیپه را خوب مي کقت ومقلدی ۳ می کود و در ضمن درغزل سرایی دست داشت . ۹ دوغتی , نیزازشاعران این‌دوره بوده ودر ددبارا تبرمیزبسته. توشته‌اند مسخره پیشه‌ای بی حیا بوده وعزل آوپیش ازجدش بوده وسرانجام درء۸٩‏ که بااردوی شاهی بگجرات می رفت درپای قلعٌ ابو گرهه در گذشت و همانیما بخا کش سپردنه و دیوان وی سه هزاربیت مبی شده است . ۰ - ویدی لیذابودی , از شاعران وربار | کر بوده و معلومات متوسطی داشته و در ۵۲ که بحج هیر فنه در راه شهر اجان در خالد عالوه در گذشنه و وی از عرل سرابان خوب مان تود بو زره اس ۰ شم قرن دهم ۱۳ 8۱ ملاامحمد رضا بن خواجه عبدالله اصنهانی متخلص بشکیبی از بازماند کان خواجه عبدالنه امامی عارف و از اولاد خواجه آمن‌الدین حسن معاصر حافظ بوده ودر ٩5۶‏ دراصفهان ولادت یافت و دراصفمان و شبراز کسب داش کرده و سپس با کشتی بپندوستان رفته ودریندر چول باده شده واز آنسا آهناگ خدعت خان خادان را کرده که درآن زمان در کجرات بوده است وچون وی بگجرات رسید خان خانان با گره رفته بود , او نیز با گره رفت + بخدمت خان خانان پروست با اوسنبد و د گن رفت وور ۱۶۰۰ ازخدست خان خانان روی در کشدو شپر سرولج درخاك مالوا رفت ودرا نجا خت پیمارشد ونثر کرد | گرشفا بابد بزبارت حرمین برود وچون شفا بافت در ۱۶۱۲ عاین سفر رفت ومی ازسه سال ا راه سورت بر کشت و در برعائمور با ان خانان مسادف شد وباردنگر بخدمت اویوست ودر ۱۰۱۸ از خدست موی کناره جست وخان خاتان سیورغالی درحقش برقرار کرد وصدارت دهلی را ازجرانگیر برای اوخواست وعدنی دردهلی هزست ثا اینکه در ۱۰۷۲۳ در آن شهر در گذشت شکمبی آزشعرایعروف زمان خود ومردی دآنشمند ونيك خو بوده ودرشرهم استاد بوده‌است وسافی امه‌ای برای خان خانان سروده وده هزاررویبه صلهُ ان را گرفته است . ۱ - هیر فارغی شیرارگ ازسادات شیرازو بر ادرشاه فتحاه‌شیر ازی‌ازاعبان دربار کر بوده قسمنی ازعمرخود را در شیراز گنرانده و باث پار که ببندوستان رقته بیرم‌شان‌خان‌خانان‌باو گفته است 5ه چون فارغی تخاص شیخ ابوالواجد خوافی شعر معروقست ومن بازمعتقدم بهترابنست که تخاص را فائفی بگذاری و وی نا درهند بود چنان مي کرد وچون بابران باز کشت همان تخلص سابق را بکاربرد وباردیگر سفری بهند کرد واین بار درهندوستان در گذشت و پسرش عیرتقی که در هیمّت و نجوم دست داشت ما نشبنعم شود شاه نحل شذ وپسردیگری بنام میرشر یف داشت که ارهم «ردی دانشمند ووارسته بود ویجزاین دوبرادر و عمشان شاه فتح‌لنه افراد دیگر این خاندان همه شمعه متعصی بوده‌آند ووی درفژل استاد بوده است . کی 5 ۳ بو لقبيي با | لیسی‌شاماو نام اور ار اي عليقاي بسك همضبط کرده‌اند 1 شعرقرن نهم وی أزتر کمانان بوده وقخست درهررأت در خدمت علی نی خان از اعبان آن سرژعسن می ز سته وسس‌از کشته شدلب وی بیتد فوار کرده است ومدتها جزووسشگاه خان‌خا نان بوده و در ضمن جزر شاعران دربار جلال‌آلدین اکبرعم بوده است و سرانجام در شهر برهائیور هند در ۱۰۱۳ با ۱*۱۵ در گذشت . انسی از شاعران ز بردست زمان شود بوده ودرغزل ومثنوی دست داشته و بنظلم محمود و ایاز آغاز کرده بود که عمرش وفا نکرد ولی آ نجه اوساخته معروفست واژشاهکارهای شاعران قرن دعم بشمارمی رود . 6 - (اذشاه قلیی متخنص بجذبی پسرشاه قلی‌خان ناد نججی از کردان حوالی بغداد بوده ودرجوانی بهند رفته ودر در بارجلال الدین! کر احتواعی بهم رسانیده ودرشمن شاعرخوبی بزده وقزل را یکومی سروده است . ۵ - اهیر سید علی مصور نبریزی متحلص بجدايي پهر هیر منصور از نقاشان هنرمند سا کن هندوستان بود و در جواتي از تبریز بدانجا رفت و در دربار حالال آلدین اسر کارش بالا گرفت و مردی سسمار هشرمند نود چنافکه لو شتهاند وی 4 امیر حمزه را در شانزده جلد مصور بپابان رسانیده بود که هررجلدی یك صندوق وهر ورقی یت ذرع دریلت ذرع می‌شد ودره رصفحه صورتی ساخته بود ودر ضمن غزل سرای مصندر ی بوده است , 1 - ملاقدری شیر ازی» تخست ازشاعرآن‌مقم‌شیر از بودودرجوانی بسودا گری بهند رفت وچندی درهندوستان ماند وازشاعران دربارا کم بود وچندی درد کی اقاهت داشت ودرپابان این‌سفر که بایران برمی کشت در درباغرق شد وازغزل سرابان خوب زمان شود بوده است . ۷ - تشبيهی کاشافی ؟ ازشاعران مقنم ابران بوده وسه سفر بهندوستان رفته وچندی در دربار | گیر مانده و نوشته‌اند که ازیروان طر بقه سا خوانی با سخوالی و اژ آصیعاب میحمود ساخوانی بوده ومردم را بدان طریقه دعوت عی گرده است و دعوی اجتهاد داشته و بابوالفْل بن مبارلك متوسل شد وقصیده‌ای که در مدح ! کبی‌ساخته بود بوسیله او بیآدشاه رسانند وذر ین قصسنه ازا کبرخواسته بود تقلدیان را برانداژد ناحق شعر‌فرن دهم ۲ بمر کز خود باز گردد و توحید خالص بماند و رسالهای هم بنام شیخخ ابوالفضل نوشته بود ودر ان عقاید اهل قط وحروف را شرح دادم بود ولی درضمن مرد مجرد بی قیدی بوده ودر شعر دست داشته و گذشته ازغزل مثنوی قره وخورشید را سروده است ۸ - هیر محمد شرف و قوعی نیشأبوری از خویشان‌شهاب‌الدین‌احمدخان ار امان در یار ! کی بوده و او را کافر نداتسته‌اند و یی گذمهاند آکاحی خود را حیرو بسخوانبان و گاهی جزوصباحیان معرفی میکرده است ولی جزو هیچ بات نبود و بادوار وقناسخ عقدده داست وبا این همه قساید درمتاقب ائمه‌می گفته ودر خط و انشاء بسیار ماهر بودودر کتابهای تاریخ بز بان تازی دست داشت وسرانجام درسال ۱۰۰۷۲ در گذشت و کتاهای نی داشت که مد ازمی لش بافی ماند . ٩‏ - تورالدین قراری گیلافی برادر کهترحکيم ابوالفتح و حکیم همام از معار یف دانمتدان دربار | کسر‌بود وفشایل سیارداشت از ان حمله خوشنتویی وشاعر زیردست بود و بوسلة برآدراش بدربار ! کبرراه یافت اما ی از چندی او را منگاله فرستادند ودر آ نجا در گذشت .اوهم‌ازفزل سرایان خوب این دوده بوده است ۰ مالاغیر آي شیر ازی * ازشاعران سا کن ابران بوده وسفری هم بپند رفته وچندی در دربار | کبر مانده وباز بایران باز گشته و در جواني از بهلوانان زمان خود بوده ودر کمان کشی وتیراندازی مهارت کامل داشته ودر باژ کشت از هند چندی در کاشان مانده و کر فتار عشق مکی از بزرگی ژاد کان آن شهر شده وچون تععمل‌نداشنه بشیر رآ رفته وور آ تسا در گذشته است . ۱ + میا قیی کی نی از شاعر اه نست که درجوانی ازایران بیندوستان رقنه وبوسیلهٌ سکیم ابوالفتح در دربار | کبر راه دافته وبا آانکه چندان درعلوم دست نداشته درشعر ماهر بووه‌أست‌وهر دی سمارراست ودرست وعنصف بودموغزلر أخوب‌هی‌سر وده‌است ۲ - میر خسروی نا بدی » خواهرزادة میرزا قاسم کنابادی بوده و چون در قاین ولادت دافثه دود برخی ار را قاینی دانسه‌اند و وی از شاعر آن معروف و مقرب دستگاه جلال‌الدین| کبر بوده وازسفر حمجاز بپندوسنان رفته وبیشترمالازم پسربز رکه 3 شعرقرن دهم | کبر‌بوده واو نیزاز فزل سرادان خوب این دوره بشمار میرفته است . ۹ ملافهمی طهر ای راتیگ ازشاعر انست که ساگن ایر اه بوده وسفری بهند رفته وچندی در دربار | گبر‌مانده وبابرآن باژ گشته وفزل را سکومی‌سرووه‌است. 2 ملاعهمي تحساری * بدرش تبر کر بود و وی تبزاین‌شغل را اختار کرد وبیمین جبة سپمی تخلص میکرد واز شاعران دربار ! کی بودو نخست از پیوستگان میرزا عزیز کو که از اعان آن دربار وچندی نیز در دستگاه خان اعظم بودو عردی متعصب بود وغزل را خوب می گفت . - هیر حزنی اصنهانی » ازشاعران مفیم ایران‌بوده است ودرپایان‌زند کی عاژم هندوستای‌شده ولی بدرباراً کر‌ترسده ور راه در گذشته است واوهم ازعزل‌سرابان ز بردست این دوره است . 7 - مولانا مظهری کشمیرق » از مشاهیرشعرای فرن دهم عندوستان بود و در جواثی که سر کرم میش وعشرت بود بایران آمد و پس از آنکه چندی در ابران گردش وسفر هیکرد بپند باز گشت وبکشمیر رفت ودرجزوشاعران در بارا کیرواردشد وچون‌آن بادشاه کشممررا گرفت نصب امیر الیحری را که از مناصب مپم بود باو داد وپس ازچندی معزولشد وهی‌چنان در کشمیر می زست واوهم ازغرل سرآیانز بردست این دوره بوده است . ۷ ب شیج حسین صوفی‌دهلوی متجخلص بچشتی ازمتصوفة عندوستان واز پیروان طریقةٌ چشتی بوده و بهمین جهة چشتی تخلص میکرده واز عریدان شیخ سلیم چشتی ازصوفية معروف ژعان خود بوده ودر خانقاه فنح پورسکری میز بسته وموّلقات چند داشته از آن جمله متظومة دل وحجان را تقاید حسن وحجان فتاحی شاعر معروف برداخته ویجز آن اشعار فراوان سروده است - ۸ .م درویش بهرام سقا از بواد ترك واز فوم ببات بوده و ادعا داشته‌است که پسحیت خضر رسیده بود و بهمین جیة سقابی میکرد و ازین راه گذران میسکرد ولبای صوقیان میپوشید ویس از چندی که در دربار [ گبر بود بسر تذایب رفت و انجا شعر ترن دهم ۷ در گذشت واو یزغزل را نیکومیسروده است . 4 - حاج مو لاد حبذری تبریسزی ؛ از شاعران نامی آذربابجان وشا گرد لمناتی وشر یف تبربزی شاءرآن معروف ین زمان بود ودوسفر بهندوستان رفته و مدتی درسلات‌شاعر ان دربار | کر ده است واژ شاءر انز بردست زمان خود بوده ودیوان وي تزدما چهارده هزار بت ممشده ودر برایر کناب « سپوالاسان * که استاد وی شرف تبریزی در لکوهش ازلسافی استاد دسگروی پرداخته وی کتابی بعنوان #لسان الغیب» توشته اس . ۰ - میعمد صا تسم ذیوا نه 5 بلیی متحاهص بفاد ی بدرش بعللای کما بدآرمعروف و کنا بدارپادشاهان با بری‌بود و وی‌ازخردی دردسن‌گاه جللالدینا کبرپرورش یافت و بیشتردر کابلمیز یست واژدربارهندوظیفه میوفت ومردی‌وارسته وسوخته‌بود وکارهای دموانه وارسکرد دهمین جهة بدیوانه معروف شده‌بود جنانکه مدتی فرار گذاشته بود تا پنج شش طبق خوراك در دربا با چشمه با حوضی برای خضر لمیر بخت خود چیزی نمخورد ویکی ازملازمان او که قاسم هشدی نام داشت وشاعر ویسر فیلباتی بود همیشه اورا فر یب میداد و آن طعامپا را که پرمیداشت بیرون عیبرد و باوباش که مانند وی بودند میدادتایشورند وچون برمب‌کشت وعحمد صالح او میپرسید خواجه بعنی خطر را دیدی ؟ میگفت دیدم و آن طعام را بشوقی و ذوق خورد وترا دعا کرد و آژین گونه دروغها باو میگفت و این دیوانه باور میکرد . در هر صورت وی شاعری غزل سرای و درد روش استاد وده است . ۱ س مو لا نا محمد هاهم ؛ برادرزاده مولانا شاه محمد آسی اژشاعران ثامی این دوره و از خدمت‌گزاران سرم خان خان خانان بوده و در جزو شاعران دربار | کبر بشمبار میرفته گاهی مبافی و کاهی و آفی‌تخاص‌می رده ودر بایان زند کی حاشم تخلصی کرده است وخان خانان بشعرا و سار معتقد بود چنانکه دربرایر مك غزلش مك اكث تنسکه با داده ودر شپر لاهور در ٩۷۷‏ در گذشت وغزل را خوب مسگفت . ۲ - صاشم قصه خوان متجاصي بمختر ۳ ؛ بی نز از شاعر آن رل سر ای ۳۸ شعرقرن دهم دربار | کیر بوده و بشدعت خان خاثان مسرزا خات اختصاص داشته است . ۳ - ما تقافی ؛ ازشاعران ایران بوده که درجواتی بهند رفته ومدتي‌درد کن بوده و با ملكث قمی شاعر معروف با هم هیز بسته‌آند واز تسا بکجرات رفته ودر خشدمت میرژا تظام‌الدین احمد بوده و درآن زماامب عشغولی تخل میکرده و چون عبرزا اجلام‌الدین آدن تخاص را ثمی سندرده او را قایی تحلص داده است ویس ارجندی که ملاژم خان خانان بوده آژوی حدا شده وعدئی درا گر ومدتی درلاهور مبز سعه وشاعی خوش ذوق با حالی بوده وژشد کی مر فه داشته است . 6 هلا نی اهیفی * نیز از غزل سرابان خوب دربار | کی بوده و مدفی دد کجرات درخدمت میرزانظام‌الدین احمد بودء وخوفی تخلص‌میکرد؛ میرژانظام‌الدین تخلص اورا عم تغییر داد وامیثی #خلص داد وسپس ملازم پسر مهتر جالا الدین | کبی شده وازشاعران وان دربار | کبر بوده است . ۵ س شرف سرهدیاصفعافی؛ ازغزل سرابان دربار | کیربود؛ چندی عذصب چو کی توسی واشت وسیس باشر بفآملی عامو رخدمتی در شگالهشد. تخت فص ی تعاص میبکرد وچون درحضور پادشاه باشیخ ابو اافیض فیصی شاعرعروف ععارضه افتاد تخلص شود را تقییی داد . ٩‏ . شرف متحلص بثارسی + فسر واه عیدا (صمد شیر ین قلم مصور أز خوشنو سان معروف دربار | کی بود و وي نز عانند پدر درنقاشی و خط مهارت داشت وتررست شده بود و یمن جهة | کنرباو عپربانی مسکرد و وی درهترهای مختلف دست داشت جنانکه ؟ وشد درش درباث طرفی باك دانه خشیخاش سور 4 اخلاص رائماما ودز طرف دیگر چبزی همان ائداأژه نوشنه بود و وی در مك دانه هخاش هشت سوزاخم بار دلت گرده و اژ هر سوراشی تاری گنر انده و در دانه برنجی صورت سواری عساح و جلودازی درپیش‌اوساخته بود وحتی تیرو سپر وچو کان [ اترا نقش کرده بودو در غرل نیز تواتاً بوده است . ۷ - لقی‌الدبن محمن ششتری ؛ از داندمندان ابرآن بوده که بیندوستان شعر قرن دهم ۹ رقته و در دربار جلال‌آلدین | کبر میزسته ودر علوم عقلی و نقلی دست داشته ودرتظم و تشر ماهر بوده و از منشیان دربار بشمار میرفته است . ۸ - میر غازی رازی متخلص باسیر ی > بر خی‌ذام ویر امیر فاضی نوشتهآند وپیداست که درست نیست ازشاعرآن سا کنایران بوده که سفری بهند رقته ومدتی‌جزو سپاهیان دربارا ثبر بوده وهردی دانشمند بشمارمیر فته وچشد سال شا کرد حکیم الملات از دانه‌مندان آن دبار بوده وچون سراتجام اب وهوای هند با اوساژ کارنبوده است ابران باز گشته ودر شپرری رحلت کرده است . ٩‏ -. حاج ما دحمد حسین نظیری لیشابودی؛ یکی از ععروف ترین غزل‌سرآبان‌در بار ! کپروشاعرآن‌فرن دهم‌هندوستان بود. درجوانی ازنیشا ور بهندوستان رفت وفصاید عر! درمدم خان خانان گفت وصللات کراتمابه کرقت و بدین ورسله بدریاد ابر راه دافت ودرا نجا تمزمحترم بود. هنگاهی که در دشگاه خان خانان ود شاعر دیگری هم بود که آوهم نظیری تخلص میکرد وچون هيچيك حاضر نمی‌شدندتخلص ود را تغیر‌دهند سر اتجام قرار گذاشتند نظری ننشابوری که مالدارست هز ار رویبه بدهد وان دسگری نقاسر تخلص کند وبیمسن کوته رفتار کردند . در اواخر عمی سفر حعج رفت ودر باز کشت ازین‌سفردراحمدا باد درخالك کجرات سا کن‌شد ومردی درویش مشرب وصوفی‌منش‌وو ارسته بود ودرپایان زند کی‌اشمارصوفیانه میگفت ودرین‌زمانزبان تازی را آموخت وشیخ محمد سند وی متخلص بفوئی مولف کناب کلزار ابرار استاد او بود ودرده دوازده سال بازمانده عمر که دراحمد! باد بود علوم دیتی وتفسیر و حدیث را فر! گرفت و استاد او درین فن مولانا حسین جوهری بود و سرانجام در ۱۰۷۳ در احمد آ باد در گذشت و در تاج پورژ احمد آباد چسدش را بخاك سپردئد و بتابی برسرخا کش ساختند 1 زیارتگاه شید . تبرش از معار بف شاعران عرل سرای سمأْثه عندیست وسخن شورانگیز پرمغز فراوآن دارد ودبوان وی‌شامل ٩۶*۰‏ بیتست . ۷۰ - محمد حسین بقایی ااگرهی سر مولانا باد گارحالتی سایق الذ کرست واز شاعران دربار | کبر بوده وچنانکه گذشت میتلاجنون شده وپدر خود را زهرداده ود شمر ثرن دهم و کشته است واو رامسازات کردهاند وبا این هبه درئزل استاد بوده است . ۱ - وفایی اصفهالی از شاعرانست که ازایران بهندوستان رفته ودر دربار | کبر راء یافته وییشتر بخدمت زین خان کو که‌اختصاص داشته وچندی در کشمر بوده وسپس بلاعور رفته است ودر آغاز میجرد میزیست وسپسعللایقی بهم زد وازغزل‌سرایان خوب این دوره است . ۲ . ثنايي جعتاي از نجیب زاد گان دربار | کیر بوده و سفر بسیار کرده و دج رفته آست ونضست ازسپاهیان وده وس ازچندی معزول شده و مدعی بوده أست که در شمشیر وشعر وشعرنج کسی ازو برتر نیست ومدتی دربند بودوچون رهایی‌یافت دبوانه شد ودیگر کسی ازوخبری نیافت ووی‌نیز ازغز اسر ابانز بردست زمان بوده‌است . ۳ م ملاخره زر گر متخاص بذناییی وی نیز ازغرل سرایان دربارا کیر و در اغاز از نو کوان عنرزا عسکری بوده است . 6 - هیر عز یرال عزبزی سیفبی حسنی قژوینی از خانوادء معروف‌سادات سمفی حستی قز وین بود و بهمدوستان رقته در دربار باد‌شاهان هند بمقاماتيی رسیده بود. چندی «نصب دیوان سعادت داشت وچون کروریان در دربار استیلاپیدا کردند وی‌امور مالیات ناحیه سنبهل شد و چندی نیز منصب دیوان صدارت را داشت و سرانجام برای پس دادن ساب او را بخس وشکنجه کشدند وچند سال درز ندان ماند وهرچه داشت اژو گرفنند و بهمان حال در گذشت . وی از مردم دانشمند زمان خود بوده و در ان سیاق وافثاء مپارت داشته وعلوم عریبه راهم میدانسته و ور شعر نیز استاد بوده و از روش شعرای قرن نهم پیروی میکرده ومنظوعات چند سروده است از آن جمله کل و مل ووجه القناعه و منظومهٌ دمل و صحيفة العشاق و شهر شوب , دیوان غزلیات هم داشمه است ۰ ۰ - هیر شرف امامی اصفعانی هروی تخست در اصفهان می زسته واز آنجا بپرأت وسپس با بابربان بهندوستان رفته وبعمین جپت باسفهانی وهروی»مروف خده وهد‌تها نیز در کابل زسته است و از شاعران نامی دربار حلال الدین اسر بو ده شمر فرن دهم 2۳۱ و فیسست سال درهندوستان »جرد زیسته وغزل را تسکو می‌سروده است . ۰ - ملاغر بتی حصاری بخاری از شاعران ماوراعالنپرست کد بهندوستان رفته ودرجوانی آزمر بدان واصحاب حسین خوارزمی صوفی معروق فرن نبقم بوده و درین مان کسب داش می کرده وسپس دوبار بهندوستان رفته و آزشاعران درار أ کیر شنه ودر ٩۱۶‏ درشهر | گره در جوارمدرسة شیخ فر؛د در گذشته و در همانجا مدفون شده است وازغزلسرایان خوب این دوره بشمار می رود - ۷ - مالا بابا طالب اصفهافی از آسفهان بهند رفته و هشت سال در کشمیر اقامت داشته, نخست فقاندر مثش بوده وسپس وارد خدمت دربار حلال الدین | کبرشده وا کبر او را از کشمیر بسفارت نزد حا کم ست خردعلی رای قرستادوورباز کشت از بن سفر رساله‌اي درغرایب وئوادر آن سوژمن نوشت که نسخه نر! باپوالفتل علامی‌داد و وی هم درا کیر نامه گذجانید و ذشته از ین در عزل سرابی حم استاد بوده است . ۸ - هیر اشلی قمی از سادات طباطبابی بوده ودرجوانی ازایر آ بقندهار و وازآغجا بهند رفته ومدنی ازشاعرآن دربار جلال الدین ااکسن بوده وسرانجام در | کره در گذشته ودردم مر کي محمو عه اشمارش را که ده هزار بست هی‌شده ,مر مجدا بی ترعذی سرده اس ت که منظم کند, وی هم أ نج شمر جالب در آن‌بوده ام خود کرده وبازه‌آنده را یاب انراخته است واشار او شامل دو دیوان غزل و بلث دموان فصاید و بلث دموا اعاجی بوده ودرشعر از روش آصفی شاعر معروف فرن نهم پیروی‌میکرده است . ۷۹ - آمیر پیات بر وی سادجی تبز ازشاعرانیست که از ایران سندوستان رفته ودر دربار جلال الدین | کبر می زیسته و دد نقاشی استاد بوده است و منظومه‌ای نام «صورت ومعني » سروده ودرزل نیز ز بردست بوده است . ۰ - جعفر بيك قزوبنی ملتب باصف خان برادر زاده میرزا غیاث آلدیین علی ازاعان دربار | کبر بوده وخود نز درآن در بارمنصب میر بخشي یافثه وسهس‌داخل درجر که بخشان عظام شده ومردی دانشمند و بأتوق وبذله گوی و #مرین سین ود و در شکسی کری دست داشنه و نا عمش زنده بود بو أسطه آ که مر دم او دل توش ۳۱ شعررفرن دمم نداشتند ثرفی نکرد دیس ازم رکی وی بعقام بلند رسید ودر شعر بربسیاری ازمعاصران خود ثرجیح داشته است . ۱ - شیخح ساقی جزایری ازنژادنازی ویسرش‌یراهیم جزابری آزییشوایان شیِعهُ مشهده بود ووی در آن شهی ولادت باقت وسفری‌بیند کردوچندی درد کن وچندی در بنگاله اقامت داشت وجزو شاعران دربار اکبرشمارمی رفت وغزل راتیکومیگفت . ۲ - محمد هیر لش صالحی هروی سب‌خود رابنظام الماك‌طوسیهیرسانده وچندی بهندوستان رفته وازشاعران ومنشیاان دربارا کبر بوده وسهس بوطن خودباز کشته است ودرشمر وانشا دست داشته وجزرشاعران دربار | کیر بشمار می‌رفت وخط را خوب عی‌نوشته و مردی‌دانشمند بوده است . ۲۳ - صرقی ساوجی ازشاءر ایست کهازابر آنبهنه رفته‌وچندی‌در کجراب با خواجه نظام الدین احمد بوده وسیس بلاهور رفته ودرا تجا درزی درویشان زند کي میبکردهاست ودر زمابی که فیضی شاعر معروف را از دربار اکیر مامور دکن کرده‌اند وی هم جزوشاعران دریار | کیر بودهه با او رفته ودر آنجا در گذشته‌است ومردی‌درویش مسلث سرد لوده وقصیدد وعزل را تی‌گوهیسروده است . 5 - سیف مجهد عقاني تجنی آزابرآغان سا کن اسف نود و عدتی در ابران زسته وشا کرد مبر حطوری قمی شاعر معروف آن زمان بوده و سپس بیندوستان رفته وتخست دردربار علی عاداشاه پادشاه د کن ورد شده وس ازمر کي وی جانشنانش با آو عهر بان بوده‌اند» اما یس از چندی وراه اد بدربار ! کررفته ودر باره‌اش گفته‌اند 3 شاه فتح ال را درد کن هجو کرده و وی منکر بود در اشعاری کشتند و اهاجی بسیار بافتند واورا از فتح پورسیکریبکو الیار بردتد و در فلع کوالبار که از قلاع استوار هند بوده وی را در حبی افگندند و عرچه در زندان آشماری سروده کار کر نفتاده و ده سال درد مانده است و سرانجام شفاعت شاهزاد گان او را آزاد کرده و هزار روپیه خرح سفر بوی داده‌اند که بسج رود اما چون پول را از فلیج خان کرفت واژ ای تسه سرولن امد درو اه از شدرسورت قر از کرد و دو بازه بد کن رت و ماهس شمرقرن دهم ۳۳ برهان‌الملك وزین پیوست و با وي دراحمدگر سا کن بود وتا پابان زند کی در آتجا هیزیست . وی مردي تندخوی وبد ژبان بوده وهجو سیارمی‌گفته اما دردوزبان تاژی و پارسی‌شاعر توانا بوده ودراند! وخط دیزدست داشته است ودرژبان فارسی خزلراعخصوصا خوب عبگفته است . و اهیر عالاءا لدو له بو یی ای عبد | ارف سیفی قز و یلیی حستبی متخاعی بکامی از خانوادء معروف سادأت سیفی حسئی قزوینی وپسر امیر «حپی قروینی مورخ «مروف قرن نهم مولف لب‌الوازیخ وم‌ختص التواربخست که در رجب ٩17‏ در گذشته و وی پی از مشکلانی که واسطه سنی بودن برای خانواده اش در زوین پیش آمد بهندوستان گر بخت ودر دربار جالال الدین | کبرموردتوجه شد و ازشاعران محترم دربار وی دود وسرانجام در ٩۸۷‏ در گذشت وی در غزل سرابی دست داشته و گذشته ازان موْلّف کتابیست درنذ کره شاعرات فرن دهم ومخصوصا شعرای دربار | کر که ازسبوه تا ٩۸۱‏ مشغول تدوین آن بوده و تفامی المائی نام گذاشته و عمدالقادر داونی در منمخ‌النواربخ‌فصل مپمی که درتذ کر شعرای دربارا کبردریایان کتاب دارد ازهمین تذ کر ه گرفته است . 7 - کامپی سیزو اری ثبر از شاعران فرت دهم بوده که از ابران برندو سان رقته ودر دربارا کس میز دسته ودرغزل دست داشته است . ۷ - مالاملا قمی درواتی بشاعری آغاز کرده وازفم بکاشان رفته و در | نا سفن آموخته است‌وسپس چذدی درقزوین مشغول کسب کمال بود وسرانجام‌درره‌ضان ۷ آحك هندوستان گرد ونخست وارد د ثن شد ور تصیی تطامشاه دعوانه حیکمر ان احمدنگر وپس او برهانشاء باو احسان بسیاز کردند ودرییجاپور مدتی دردربار برهان نظاشاه و ابراهیم عادلشاه یز ست و ازشان اسان سار دید ودر آنسا با ظروری ترشیزی شاعر معروف مر بوط شد ودختر ودرا بوی داد و در تألیف کتاب نورس که طهوری نام عادلشاه بپابان رسانیده دست داشته است وفیضی‌درسفری که ازجاب ۱ کر بثار با در هانشاه با حمدنگر ود رل ا نیوا ملأث ۳ طهوری و ددد و 8 #ردو دوسيی وی ۳ شعر قرن دهم ده است ودر در بار عادلشاه حرعت سیارداشته واورا ملكالکلام مبگفتندومردی یار متواضم ودرویش مشرب بوده چنانکه توشته‌اند کمترميشده که چشمش ازاشكث خالی بو ده بأشن و درضمن هرد دانشمندي بوده وسر | لیجام درد کن‌سال ۱۰ در گذشتهاست. ملكك قمی از شاعران معروف این دورء هندوستان بوده و سباث سخن سرایان فرن ثبم شمرمس‌گفته وشاعران زعان بشعر اوسیارهنقد بوده‌اند چذانکه فعیدرسفراحمدنگر سخذ دیوان ویرا با خود بدریار | کیر برده ویسیارستد‌یده اقماده است - ۸ - ملانوعي خبوشانی اصلا ازمرردم خسوشآن با خوحان بمنی‌فوجان آمروز بوده وخودرا از باژماند کان شیخ حاجی‌محمد شبوشانیعارف معروف میدانست وچون مدای درهشید عبر اسنه مشهدیععر وف شده و از تسوا مرشدو سرتیالن ندز عازا کمور شمه تست دردست‌گاه شاهز اده دانال ععروقی شاهز اده خرد پسرا گیر بوده اس وسیسو وارددست‌گاه شان خاتان سپپسالار شده و مدایح بسیار در بارة او گفت و صلان فراوان ازو گرفت» جنانکه بك بارده هرز اررویبه تقد وخاعت ويك فیل وی سب عراقی باوداد و سیس از شاعر ان دربار جپانگر شد و سرانیمام در برهان ور در ۱۶۱۵ در گذشت .وی حردی شوخ ۳ درغزل ومشنوی استاد ود و گذشته ازدیوان عراعات هندوی‌وامق وعشرا ومتدوی سوژتا کی بنامآسوز و گدایژ» شامل دوهز ار ست دارد وشرح آن‌ایست که جو ان #مدو یی شب زفاف سقف بازار برسرش‌فرود آمده و مرده‌و عروس جوان زیبایش را هرچه پند داده‌اند تبة بر فبه و خودراباشوهررخوش عمادت هندوان سوخته است . 2 وحشی بافقی ازععروفترین شاعرن‌فرن دهمء اصالا از ددم بافق بود کد ورمیان بزدو کرمان وافع شده و کاهی نابع حکومت بزدو گاهی از آ نحمله در زمان وحشی تابم حکمعت گرعان بو ده چمین‌جیه وحشی را برخی ازتد کره نو بسان‌آزهردم رده بر خی طم از مردم کرمان دانسته اند . ازاشعاروی پیداست که سفر هایی بع‌راق و کامان کرده اما سشتی دریزد سا کن بوده است وچون‌م زار ارشزدر ین شهرست سداست که در تسمادر گذشتهادت . ازجز بیات‌احو ال وی اطلاع درستی ایست وود آشعار آومدایحی ازرجال درباروی مانند عبدالله خان اعتماد الدوله صدد مام شاه طیماست اول وبرخی از شمر قرن دهم ۳۵ اعم ونواب محمد ولی سلطان حکمران کرمان ومیرغیاث الدیین محمد هعروف بمیر میران ك‌؟ مران برد ار دا ما ماند کان شاه تعمةاله ولی دیده مشود . از | اجه تن کره تویسان درباره او آورده‌اند محلوم میشود مود عاشن‌پیشهای‌بوده وسرانحام در سال ۹٩۱‏ در پزد رحلت کرده وهمانجا وبرا بخاگ سهرده اند ودر زمانهای اخیر برس خالاوبنایی ساخته آند . وحشی یکی از بهترین شاعران قرن دهم آبرانست وسخنر! بسیارعاشةاند وسوزناك می‌سروده ودرغزل وه‌تدوی مهارت بسمارداشتهو ون جهد سباث خاصیا کار کرده ویس از وی بساری از شاتر آن‌از آن‌تقاید کرده‌اند اماهیجیلث بپای‌آو فر سمده‌اند. بجز دبوان قصاید وغزلیات وترجیعات وتر کیبات ومسمطات ومقطعات ورباعیات شامل ۰ سس سه معنوی‌نیز آژومانده‌است : نخست خلدبر ین بروزن مخزن الاسرار تظامی در** ۵پیت »دوم ناظر ومنظور بروزن خسرووشیرین نظامي شاءل۷۰۰بیت که در ٩65‏ پپابان رسیده وسوم شبرین وفرهاد در* *دبیت بهمان وزن که شاهکار او بش‌ارمیرود وبکی‌ازهتر من مثنوبات عاشقانه زبان قارسیست امامجال‌نکرده است | ثوابیابان برساند وچون ناتمام بوده است وصال شیرازی شاعر مسروف فرن سیزدهم در سال ۱۲۵ قمری آیا بباءان زسانده است . ۰ - ملاحسیی بز دص متجخاض ام می از شاعران نامی‌کرن دهم بوده کذتااوادل ورن بازدهم سّ زسته است‌واز فقپای مشهورزهان‌خودشمار مبرفده و در بزدهز دسته وازشا گرد ان نامی مرا حان شرازی داشدند ععروف قرن دهم بوده است و دویسر واشمه که‌هردواز دانهمندان معروف زمان خود دریزد بوده‌انده تست مبرزاآبوالسسن که در جو آئی‌در گذشت ودیگر هیر ژأ او الهادي که در زمان شاه سفی‌برند رفته و بدز دار شاه جهان شپابت‌آادین محمد پذیرفمه شده و آژوعهر بانی دیده وسیس بجیدر آ باد در با بل ای به هط شاور فمبه ۳ ازوهم+هر بانی دعده ویس از چددی در ۸ * ۷ در ا تسایر گذشته ۲ مسر میدمدسعید میر حجبراد حناه ویر امنحفب فرستاده و او ۳ ی داشیه همر زأمحمدسفی نام که ازسوی عادراز خاندان ام رمعزالدینمحمدش تا لاسازم‌نزد بودمو در بزدهیز سته است . ملاحسین در میان شاعران زمان خود بیشتر بنام ملا مومن حسین معروف‌بوده وشاعر تو انایی شهار مر قنه مه اما خر با ی در کب سر و دج اس . ۳ ۱ شعر قرن دهم ۱- مولانا و چیه‌آندین عبدا له لسانی شیر ازی‌نیر از معاریف شعرای‌زءان خودبوده. پدرش میرهحمد «شك فروش شیرازی بوده و وی در جوانی بیغداد واز آ تجا بتبر بزرفته ودرزمان حکمرانیامیر نجم ثانی در تبریز متوطن شده " بهمین جپة برخی از تذ کره نوسان او را ری داسته اند . دربارة وی نوشته‌اند که در بری مبتلای بعش شد وجون معشوق مبلغ کز افی از وی خو است #صیتده ای در ملح امسر نجم تانی سرود وهنگامی که‌امیردر گرعابه بودنزد اورفت وفصیده را بروی خواند وامیر جایزه‌ای گران‌باو مخدیدووی نا زررا برداشت و تزد معشوقرفت ومه‌شوقژی کهاین‌جوانمردی را دسدرژر! ازو بگرفت. تن کر اوسان کوتد مردی پارسا وفانم وشوربده بوده است در ٩۶۱‏ درسر در گذشت. دیوان اشعار وی تردركك دوازده هزار بت دارد ودراشعارش پست وبلند بسیارست» برخی‌توشته‌اند شر یف تبریژی شاعر که ازشا کردان وی‌بود با او عرش‌داشت ویس ازمر کش‌مجموعه‌ای از اشعار سست‌ننام او اتشارداد ونر ااسهو اللمان» تام گذاشت ووانمود کرد که این مجموعه را از سخشان سنت‌او کردآودده است. لسائی میعکی سبگ تاژه‌ایست در شعرو آن ایست که مج.وعه ای از رباعنات در وصف شهر تبر یز ووصف عشق ودل وساقی ویبشه وران شهر دارد که «شهر آشوب > نام گذاشته و چندئن از شاعرانی که پس از و آمده‌اند از و تقلد کرده‌اند . ۲ - محمد ی‌سلیمان بغدادي متحلص بفضو لی از تن شعرای زسان تر کی آخریایسانی که دز ضمن شاعر زیر دستی بیان فارسی هم دو ده اسر اصللا کرد بوده ولی در بغدادمدزسته وزبال‌تر کی‌وفارسی‌را هم خوب میدانستداست , در ۹65 که ابراهیم پاشا وزیر اعظم ماطان سلیمان ال عثمان بغداد را گرفته قصایدی در مدح ساطان ووز بر وی سروده و در باداش آن عستمري دربارء آوبرقرار کرده‌اند وسرانجام از «سماری طاعون در ار۹ با ۵۱۰ در گذشته است . تصولی در شعر تر کی آ خر با سمانی اهمیت سیار دآردو یس ازشاه اسم‌عیل اول صفوی که خطایی تخلص میکردهونخستین شاع راینژ بانست وی بردیگر ان نقدم داردر دپسن‌حهة تر کان‌عشمائی که ویر زر کترین شاعر زان دود مندا تشد بائاروی اهوست یار ع دنت ۰ وی درشه‌رتر کی تن با ظرهره تا شعر فرن دهم 3 عضامسن وحتی کنایات واستسارات متلشقات شعرای ابراترا ترحمه کرده وغز لیات وی عبناً نقلید ازغزایات فارسیست و نیز در ۹4۲ لیلی و مجنولی بتر کی سروده که کاملا مطایق با لبلی ومعئون نظامست . گذشته از دبوان غزلبات و لىلی و مجنون مثنوی دریگری بنام «بنگگ و بادم» ساخته و بشام شاه اسمعیل اول بایان رسائیده است و کتاب معروف روضها لشهداء تألیف ملاحسین کاشفی را بزبان ثر کی بنام لا حدیقهالسعداء » ثر جمه گرده است و تب رسأله‌ای ینام * شکایت نامه » بزدان تر کی خطاب سلطان سلمان نوشته ودرآن ازیرداخته نشدن مستمری که دربارة وی برقرار کرده بود شکوه کرده آست . درز بان فارسی‌تیزغزلیات واشعارمتفرقه سروده است وساقی‌نام»ای‌هم‌شامل ٩۰ات‏ دارد ومزرساله‌ای‌شاهرانه با اقکارصوقه نام لطا یف الممارف یامر ] ت‌ألحق نوشته ل مناظرهایست در میان روح و عشق و بنام ۶ سفرنام؛ روح » نیز معروفست و نیز متظاومه‌ای ینام * صحت ومرش * ورساله‌ای بعنوان * رند وژاهد » داد , ۳ بابا فقانیی شیرازی از بر کترین شاعر ان غرل سرای فرن دهم بوده " لت در شمراز همزسه ولژد برادرش‌کارد گری مسکر ده و درهمانتی زمان شاعری آغاز کرده و دخست سکا کی تعلص هیگرده است اها سی از اندك مدئی فعانی تخلص کرده ومدنی درشراز برندی ومی خوارکی روز کار گذرانده ودرحدود سی‌سانگی از شیراز سرول رفته . تخست چندی درهوات زسته ویا جامی وشاعران آ رمان محشور شده وچون افنالی ناو نکرده‌ ند ازخر اسان عازم آتربایعان شد ومش از ال چندی هم در مشود وواحی‌دیگر خر اسان‌مانند نسا وایوره سا کن بودهاست. در ذربایجان سلطان بعقوب اق قویونلو که پادشاه ادب بروری بود اورا بر کشید وبرشاءران دیسگری که در دربارش بودند تریح داد و در جنگها نیز ویراً با ود میبرد چنانکه در مکی از ۳ ۳-۹ دبوانش بخارت رفت . اما فغانی طم چدان شور بده و لا ابالی ود و بجاء و جلال پاست نمشد تا انکه سلطان بعقوب در ۸٩٩‏ در گذشت و چون جانشیتان وی دیگر شعر توحیی نداشتند فغانی مس از آنکه تقر با ۱۷ سال در ری مانده ود بشیراز بر گشت و دس ازچندی داز بخر اسان رجعت کرد ودر مشهد سا کن شد و در بر شعر فرن دهم معا از زندی ویاده گساری توبه کرد اما در پابان زند گی مفلوح شد و پس از چندی درسال 5٩۲‏ ما۷۵ ٩درعشید‏ بر گذشت ت. فغاني در افساممختلف‌شعر دست داشته‌است. فصاید فرأوان درهدح مه اکنی‌عشرومخصوصا امام عشن‌سروده ولی‌مهارت آو بیشتردرغزلست و عزل را رندانه و عاشقانه و مسبار سوو ناگ و رواب مسروده و وحشی بافقي غرل سراي معروف‌سك خودرا ازروش‌خاصوی اقنیاس کرده‌است " دبوانش‌شامل چهارهز ارستست . ۶ - سلظان محمد قجری هرگ بسن آمتر«حید متخاص تامبری نیز از شاعران تامی قرن دهم بوده زپدرش هم ازشعرای معروف قرن اهم بشمارمیررفته است بیشتر درهرات میزیسته ومداح کریم‌الدین خواجه حبیب ال ساوجی وزبر سام میرزا صفوی درحکومت خراسان بوده است که خوندمیر یز حبیب‌السیر را بنام او تألیف کرده است وا مشاهیر وژرای زمان شاه اسمعل‌وعردي ادب برور بوده است. دریابان زند کی دد زمان شاه طهماسب بحج رفت ودر داز کشت ت از حبم عازم هندوستان شد و در سرزمین سند مورد توحجه عیسی ترخالبا از امرای 1 فسرزهمن واقم شد و دربن هیران حالالد بن مجمد ! کر بادشاه معر وف هند ساعلت نشست و وی فصیده‌ای در ثپشت اوسروده و کتاب جواهرالعجایب ر! درئذ کر زنان شاعره بنام وی تألیف کرده است و ظاهرآدرهمن اوات در گذشته ودیگرائری‌ازونست. فضری هروی‌بسزجواهر المجایب دو کناب د؛ ۱۳۹۳ نغست کتاب مجالس‌النقاس‌علیشبر نوایی را که تذ کر شاعران معاصر اوست و در ک۸۵ « تر کی شتا ی تألیف 1 رده بنام لطایف نامه بفارسی تر وید کرده و این کذاب را در زعان شاه و هت‌ژامی 3 سرش سام هیرژا حکمران خر اسان ودرمتی خان شاعو از امرای قزلباش بیشکاراو وخواجه کر بم‌الدین حبیت ال ساوجبی وزیس خراسان بوده نام این خواجه ترجمه کرده ودر ٩۷۸‏ ازترجده آن فارغ شده است . کناب دیگری که از آژار او باقیست مجموعه‌است از غزلیاتی که شاءران باستقبال بکدیگر سروده‌اند وآثرا « تحفةالحیس ؟ نام تیاده و در ۲۵ بایان رسانیده است . کتاپ جواهر العچاب را هم در ٩٩۳‏ در سال حلوس جلال‌آلدرین آکیر بثام «ماهم » که ظاهراً همبراین پادشاه بوده بپابان رسانیده وازین قرار شعر قرن دهم ۳ تا ٩٩۳‏ زنده بوده است . برخی ازتذ کره وسان کتاب ۶ بوستان خال » را که شامل مطلم های غزلیانیست که پاستقبال یکدیگر سروده‌اند بوی نسبت میدهند آما این کناب از « بکناش قلي ابدال * است و ور ٩۱۱‏ بایان رسانده است . در شمن نیز در متنوی وغزل دست داشته ودیوان وی‌شامل چهاره زآر بیتست . 6 - عارف ایچبی از مردم ایج با ابکه ازتوایم دارا بگرد فارس بود ویس از سفرهای بسیار دوهندوستان سا کن شده وازغزاسرایان معروف و زبردست قرن دهم و اوابل قرن با دهم نو ده است . 1 - قاضی شرف جهان قزوینی از رجال بزرکگ دربار شاه طبماسب و از داشمندان و ادسان نامي فرد دهم ابر ان ود. ددرش فاضی حپان نز ازمعار ش زمان خود و قاضی فزوین و از خاندان فاضی سف‌الدین حسیتی فژویی بود و این خانواده پت در پشت مدتهاً فاضی قزوین بوده‌آند . قاضی جهان پدرش صیح پنیج‌شنبه ۱۷مسحرم ۸۸ در قزوین ولادت عاقت ویس از۸۲ سال زند کی فروب حمعة ۱۷ فی‌الحسة»»٩‏ شب عند عذربر در زان در گذشت و وی دو سر داشت تست میرژ! شرف حپانا و میس میرزا عبدالباقي 45 درجوانی در گذشت .میرزا شرف حپان روزچپار شنبه ۲۸ ربیع‌الثانی ۲ ددرفزوین متولد شد ودرجوانی کسب دانش کرد وازشا گردان خواجه جلال‌الدین محمود شیرازی شا گرد علامه جلال الدین دوانی بود ومدنها درسفروحطر با این دانشمند مفروف ععاشی بوده و همه دانشمندان معروف آن زعان مانند مولاتا ابوالحسی ین احمد باوردی عالم معر وف شصل ار گواهی داده‌اند و در خط و انشاءٍ ثبز دست دنه و یروش خو اجه ء,دالحی‌مثشی‌معروف ان زمان چزمی تشه است. سی ان مر که پدرش در ٩5۰‏ قاضی قزوین شد ودر ‏ نزمان قزورین پایتخت صفویه بود وبهمین جپة وی ازرحال دربار صفوی بود وس‌از انکه به سال درین‌مقام مهم بود عافیت درروز بکششضة ۱۷ نی‌القعدة هه هنگام چاشت در ۵۷ سالگی در روستای دری در کوهرابه قزوین در گذشت و سنازه‌اش را بشهی بردند و در مزار شاجزاده حسین بخاكگ سیردند؛ میرزاشرف جهان که شرف تخلص‌مبکرد ازشاعران زبردست زمان خود بشمارمیر فته یط شعررقرن ده وقصیده وغزل را تبکو میسروده است . ۷ - درویش محند دشکی معروف بدرواش ذهکی از مردم محلة رعلا زوین بود ونعست درقزوین جولاهگی عیکرد ومدنی نیز خشت می پخت وسرانجام د زمان ساطان حسین بایقرا بپرات رفت ومدتی در دربار اومیزیست وبا علیشیر نوایی. جأمی محشور ود وس از بر چنده شدلن آن دسشگاه ۳ راو ابل گرن دهم ژزند بوده و آزشاعر ان اسرای ز بردست زمان خود شمار مبرفته است . ۸ - مو لا زا محمد اهليي شیراذی نیز ازداءر ان نامی اواخرقرن نپی‌واوایز رن دهم بود. درجواني ازشیراژ بهرات رفت وچندی در دوبارساطان سین بایقرا بو وفصیدة مصتوعی درهدح علیشیی نوابی سروده که معروفست وپس از برچیده شدن از وسی‌ژاه باثر با سعان زرد سلطان عقوت اق و دو او رات و ده مصئو ع دومی‌درمن- او سروده ومشئوی شمع وپروانهرا در ۸۹6بنام وی ساخنه‌است ویر ازجلوس‌شاه‌اسمعیل بدرباز وی پجوسته وفصیدة مصنو ع سومی ستایش وی کفته ومشنوی سحرحلال را نا وی بهابان رسانیده ودر دربار شاه اسمعیل احترام سیار داشته ویر شاعران دمگر مقده بوده است وبا این همه مردی فقیر مشرب و گوشه تشمن‌بود وس ازمر کت شاه اسمعمژ بشی راز باژ کشت ودرا نشهرمنژوی بود تا ایشکه درآ نبا بسال ٩۳۳‏ با ٩6۷‏ در گزشد و این تاز بیج دوم درست ثرست و در کنار مزار حافط او را ماگ سیرردند و عرقد اوه, | کنون‌در! نجامعروفست. اهلی‌شیر ازی‌درغزل‌ومتنوی‌دست داشته ودیوان‌وقصا بدغز لیات وی شام ل شش هر ار ینت ومد وی‌شمعو بر وانه‌اودر ه ۰ و ست‌از | ار جالت‌شاتر الیاار ندمت وسحرحلال وی در * ۲۵ بیت مثثوی‌صنوعیست با اشعارپرتصنم وذوبحرین وذوفافیتین . ٩‏ - اصلبی ترشیزی نیز ازثاعران نامی اواخرقرن نهم واوایل قرن دهم بوده واو هم در جوانی مدئی در هرات و در در بار سلطان جسین بایقر | ميز سته) بهمین ها برخی اورا اعلی هروی وبرخی هم اهلی خر اسانی‌دانستها ند. ازاحوال ویاطلاع‌درستر ثیست جزاینکه گوند هردی عاشق‌ییشه بود چنانکه درغراسان بواسیلهُ دل ستگی ثقر دون سس مسوزاشاهز اده یبور ازیا در آمد ومیچنون سا وژو اسده «وی‌هیگشت شیاین هم ‌» ۰ 39 ایشکه شاهزاده اورا نزد خود خنواند وسانجام پس‌آزیر چیده شدن دستگاه تسموریان او ‌ پّمربز بدرپار سلطا یعتوب رفت و چون در کبانداری ژزیردست دود کارش. بالا گرفت ودرا نسا یسال ۳۶قدر گذشت. اهلی ترشمزی غزل‌سرایز بردستی بووه و * *ست فزلیات‌سوزناك وشورانگیزدارد وهمیشه‌اشعار وبا برشعراهلي‌شیر ازی ترجیم داده‌اند ۰ -ارجاسپ امیدی دای از بزر گان شعرای, قرن دهم ابران بودواز شا گردان مدروف علامة دو ائی‌«شمار یی رقت ودرط پر ان هو پیسنک اماجو لیا هر دی‌حکيم بود با صوفیٌ تور بخمشبی که درآن زمان در شهر ری و اطراف تفوذ‌بسیار داشتنددرافتاد وپیشوای ایشان شاه قوام الدرین بن شاء شمس الدین بن شاه قاسم نور بخشی مریدان خود را تحریاث کرد ویرا دره۹۲یا۲۵٩‏ کشتند واین واقعه برمشالفان این‌طر بقه‌یسیار گران آعد چنانکه شاه طهماسب اول چون در جمادی الاخرة ٩‏ در طهران بود هنگامی که پز بارت امامز ادهعبدالمظیی‌می رفت مردم‌ازشاء قوام الدین وسته پایفر اوانی که کرده بود دوک شکوه بر‌دند و وی فرمان داد گرفتارش ۳1 دند و بمجلر وک ب‌دنف وقاضی هحمد وراستی 4 از زر کان ری نود در آن محلس بااو خطاب کرد و کناهانش را یل كت کفت واشیکر گرداوردن وقلمه ساختن او را برای جنگ با صفوبه فاش کرو و کسانی را که بکشتن آنها فرمان داده بود بل مت نام مره وچون بامیدی شاعر رسد وی عشکر شد اما شاه طیماس باو بر خاش کرد که چرا ویرا کشتی واعللا کشررا بردی وأورابز ندان‌فرستاد وشب که دوباره اورابمجلی‌شاه! وردندباژ بدادخواهی‌از کشته شدن امیدی بروخشم رائد ودستوو داد شعل افروختد راژیر رش او نگاهدارند و رشتی را سوژند . امدی از شاعرال توانای قرن دم بوده و مخصوصاً درقصده دست داشته‌وساقی نامه‌ای هم سروده ودیوآنه وی‌شامل ۰ ۱۵۰ بیتست . ۵-۱ احمد اپیوردی ازمشاهیر حکما و دانشمندان قرن دهم بود در جواني از خراسان بماوراء الثهر رفت وجرحاقه متصوفة بخارا واردشد و بردانش‌خویش اقزوه سپس بعرای آمد ودر کاشان آقامت گزبد وبتدربی حکمت پرداخت اما چون ۳ حمال الدین استر ادادی بو زارت نشست سعایت بدخواهان وضیقه وبرا بز ند وک ۰ خر مرن دهم چیزی تفت و هناعت روز کار مبگذرانید تا اینکه روزی بازر گانی کنسهٌ زری تزداو برد و گفت این‌زر رانثرامام اول کوده‌بودم وسه شیست که درخواب بمن‌میگوید چون وظفهٌ ملا احمد راقطم کرده‌اند تزد او ببر» اما درین‌میان امیرحمال الدین استرابادی وزیر شاه طپماسب بواسطلهٌ دشمنی که بااو داشت چون دید که قطم‌وظیفه براو کران تیامدهاست ویرا بکار ژشتی متهم کرد و کس فرستاد او را برای عقوبت بیاورد و وی بش ازابکه ان مامور برسد در گذشته بود . ازین قرار وی بعد از سال ٩۳۰‏ رحلت کرده است . مالا احید گذشته از آنکه دردی حکیم ودانشمند بوده در شعی دز دست داشته و از شاعران زبردست زمان خود بشمار میرفته و پسری داشته بنام ابوالحسن ابیوردی که او هم از حکیمان وشاعران معروف این زعان موده است. ۷ مهللا ] بو لحسی دا نشمند اپیوره‌ي جنانکه کذشت بسرمللااحمدسابق الذ کر وازمشاهیر حکما وشاعان قرن دهم بوده ومخصوصاً در رباضیات مپارت سیار داسمّده چنانکه کوند از زمان قد یم اجه نکنه در عام رعاهی‌سانده بود 5 هبچکس اگشوده‌بود وتنپا شش کته از آنرا خواجه تصیرالدین‌طوسی‌حل کرده بود ووی‌دوازده نکته دیگرآغرا کشود وبانداژه‌ای‌فر مه تندداشت که در ۱سالگی‌شر حتجر بد را کهاز متون مشکل حکمتست با حواشی آن درس می گفت و دره۲ سالگی کتاب مجسطی رادرس گفتداست‌وجنان‌حافظه لیر ومند داشت که هر کتاب رایگبارمی خواندعبارات! ترا هر دز فراهوشی نمی کردو شود گفته است کها کر نسخم‌ای کتابی از مبان برودعارات آ ترا جنان از بخوانم که خالافی بدندازنشود وئیز آورده‌اند که حافْظه اء باندازه‌آی ود ک دردا بان زند کی که مشغول تصبحیح کتابهای رجال وحدیث بود کتاب تهذيب در حدبث را که هفتاد هزار بعست از آغاز تا ائعام بخط خود نوشته بود وهمه احادث و اسثاد آغرا بیاد داشت ومیتوانست بیآ نکه باصل کتاب رجوعبکند بنویسد . بااینهمه مردی خوش مشرب وعاشق بیشه بود ودرکاشان بیشتر درمصاحت‌خان میرزا بسرمصوم بيك که از جائپ شاه طیماس حکمرانی کأشات را داشت ميزست وخان هیرزا پیش او درس میخواند وسرانجام روز مکشنب۳+ رمسان ۹+ هدر گذشت وناز اورا باردبیل شم فرن دهم ۰۳ برداد وا تجا بخال سپروند . عللا ابو الحسن در علوم‌مشتلف‌دست داشت ودر همه رشنبا موافات داره از | تجمله « حل مالانحل» در حل دوازده مستله ریاضی که پیش ازین بدان آشاره رفت و کناب « حسنا» درحجکمت طبیعی و« مشارق» و « مر آت الافلاك ۲ در حکمت ریاضی وحاشه بر شمسیه ویر تپذب در متعلق و رسالهٌ اثبات واسجب بفارسی و اثبات واجب پعربیو فروضة الجنان * درحکمت وشرح فرائض ودرشعر فارسی نیز استاد بوده وعزل را مور ورقت انگز هی سروده ست . ۳سمو لا نا اما آلدبی محتشم کاشاثیی .سر خواجه هیر آحمد عتوفی در ۷ ازاعران زاد ان کاشان واصلا از مردم نراق ویکی از معروفتربن شاعران قرن دهم ابران بوده ودرزمان خود شهرت بسیارداشته وچون درنشیم معروف بود‌پادشاهان صقو ی ومخصوصاً شاه طهماس بوی احترام بسار هیکرده‌اند وشاعران زماته نیز او را سبارمجترم مىداشته‌اند وا مشاهبر زمان خودیوده وهمو اره در کاشان میز ستد است: با این همه از حز ییات احوال او اطالاع کامل دروست ثسست واژ مدابحی که در دیوان اوست پیداست که مداسج شاه اسمعسل وشاه طهماسب و شاه محمد خدا بنده و سلطان حمزه میرزا بسرشاه طهماسب وبری‌جان خانم دختروی بوده ودر ضمن‌مدایحی در بارة محمد شاه بادشاه د کن ومرتضی ظام شاه بحری بادشاه د کن وحلال‌الدین محمد! کبر و بوسف عادل شاه بادشاهان هند دارد ولی چون سندترفته است‌بیداست که ازدورایشان را مدح کرده واین مدایم را برایشان فرستاده است . پادشاحان صفوی وظیفه‌ای در بارة وی برقرار کرده‌بودند وبهمین جبة زد کی محللی‌داشت وشاعران زمانه همه‌باواترام سار هسکرداد وو بر أ ملك الشعرا خطاب سکردند و سرائجام در ربیم الاول ۵5 در گذشت ومزار او در کاشان معروفست . هحنشم در فصیده وغزل و عرایه وتار مخ سازی از شاعر ان زیردست زمان خود بوده ودرین آنواع مختلف اشعار بسیار دارد که ازدو ازده هزار سشترست ؛ مخصوصا در مداچیج آئیه سنا بسیار داردوماده تارییخ او در زمان‌دی سیاز سیف بده بوده است ودواژده بندی که در غر ثبهُ شهیدان کر بلا سروده معروفاردن اشعار دمن زهییه ات دزی قن او و بش خر ار بح د ادها ند وک اس شاعری شا گرد : شمعررفرن دهم مولانا صدقی استرابادی بوده اما ازاستاد خوش بسار شتر رفثه است . آثار وی را پس‌آزمر کش‌بنابروصبت اوتقی‌آلدین محمدحسنی‌کاشانی که ازشا گوداش‌بوده تدوین کرده ومشدمه‌ای بر آن نوشته و مجموع ار وی را درپنج کناب شعی ودو کتاب نفام و کرد آورده است بدین گونه : شیبیه شامل اشعارپیری , شبابیه شامل|شمار جوانی» صبائیه شامل اشمار کودکی» جلالیه نام و شر " تقل عشاق نظم و ثر * ضروریات شامل ماجه تارشها * معسات , لاله و ثقل عشاق دو کناست که در شورید کی دربارء دو تن از معشوقان خود برداخته و شامل نثر شاعرانه بر کنات و استعارت و غرلیانست که در بارة آن دون سروده است . وي ما شاعران عصرخو شهانند ری و تاجری و مسرحالی گلانی و مونا مداهد الدین خواساری و امیرشمی آلدین محمد کرمانی از سادات صدور ژمانه و میرزا سلمان جابری اصفهانی از اعیالن دولت صفویه و مولانا فصیح سلمائی و ضمیری اصفپانی و میر معز الدین محمد خوشئوس و عشقی اکاشانی و حامدي و عیر حیدر حسین معمابی و نعمتی و ملاحسینی و حیرتی روابط تدم داشته و با آفپا مشاعره کرده است و از | تحمله مولانا مظفرالدین حسرئی از شا کردان اونوده که نزدیاک ده سال مصاحب آو وبهترین شا گردش بوده است ویس از مر کب رک عدمٌ کثیر ازشاعران ابران ومخصوسا عرأق واصفهان و برامرثیت گفته‌اند ۱ 6 - زین الما بدیی علی اصللا ازمردم شیر از بوده ودر جوانی بنیشاجور رفنه و ور آنجا سا کن شده و بهمین جهة هم دشیررآزی و هم بنیشایوری معروف شده آست و نخست تویدی وسیس عبدی تخلص کرده أست . از جزییات احوال وی اطلاعی نیست جز آنکه در ٩۸۸‏ در گذشته وشاعی بسیار بر کاری بوده وا تار بسیار آژومانده ازا تمله مغنوی بوستان جنان که در ۷ ربیع‌الاول ٩۸۱‏ بیابان رسانیده و سیعه‌ای تیز دارد بنام خزاین ملکوت که در شعبان ٩٩۸‏ بیابان رسانده و شامل هفت متطوهه است : صد.فة لا ریپ ؛ لوح مسطور ؛ بحر مسجود » منشور شاهی , مروح الاوراق ؛ مپیج الاشوای» نبابةالاعجاز . ۵ مب بدراللیی ی عبد ‏ لالم ابج ابر انیم سین آشمیر ی از شاعر ان شعر ترن دهم 33 پرکار حندوستان بوده و تا پایان قرن دهم هم زنده بوده است و کنابهای فراوان بنظم فارسی آژو دافی مانده از آ نحمله دیوان غزلات وی که در ٩۹۸۸‏ تنوین کرده است ء اسکندرنامه معروف بقصه ذر‌الفرنین » شمم دل افروز بر وزن خسرو و شیرین تظامی اتمام در ٩۷‏ » معر اج لکامایناتمام در ۹۸۱ ؛ روضها لحمالآتمام در۹۸۳سر اححالصالحین اتیام در ۹۸٩‏ » سحرالا وژآن انمام در ۹۸۸ ۶ هجمم آاشعار تقلید از مخزن الاسر ار تضطامی:ما تم سرای تقلید از منطق‌الطی عطار , زهره وخورشید بر ون حد قة) لحقی قة سنایی؛ مطالم القجر بر وزن سبحهالابرار جامی » لبلی و مجدون * رسل نامه بتقلید از بوستّان سعدي . ۷ . مولانا مانی شیر ازی ازشاهرآن نامی فرن دهم ابران بوده؛ درآوایل عم ازفارس باصفهان رفنه ونخضت زر گری میکرده و از همت بلندی که دأشت بدین کارنساخت وبماهی گری برداخت ودر آن کارترقی کرد تا اشکه بدرجة امبری رسد ولی آزآن کارهم دست کشید و بشورید کی و عاشقي گرایید و در پایان عمر بملازمت شاه آسمعسل اول «شغول بود تا اینکه بدست میرفجم زر گر معروف بنحم ثاتی که از اعبان در بار صفوی بود تبری کشته شد ودرقار بخ این و أفعه اختالافست و بر شید ر ٩۱۳‏ و بر خیی دیگر ود ۷ 5 ضرط کرده‌اند ۳ طلاهرا تاریخ اول دزست تست . مافي شرازی ازع زسرابان خوب فرن دهم بوده واشعار بلند وشورانگیز بسیار دازد . ۷ - مو لا نا اور الدیی میحمد ظهوری ر شیزی از معاریف شاعران مقیم عندوستات درفرن دهم و بازدهم‌بوده» درجوانی سقرهاربی درهراق وفارس کرد و ازآ نبا بهند رفت و در د کن وارد دربار ابراهیم عاداشاء شد و درآ نجا دخترملاماك قمي شاعر معروف را گرفت ودر دکن سا کن شد و در «ربار آبراهیم عادلشاء ثعمت فراوان یافت و دیشمر آثار سود را بنام او پر داخیه است وسر اتسجام درد کن دز ۶۲ ادر گذشته است . ظپوری درنظم وشرفارسی دست داشته و آثار فراوانی درهر دوفن دارد در نظم گذشته از دیوان غرلبات شاملده‌هزارست سافی نامه اودر » * عبت معروف واز بهتر دن‌منطلوعات دردن ری در نار سیبلش مصمو ع پر کذاره و استعاره دارد و تارممماو دز دنز هسته خو ان ِ شمر قرن دهم خلیل و کازارابراهيم وسه نش وین رفعهة او معروفست . ۸ - هیر نام دست غیپ شیر ازی ازشاعران تامی اواخر فرن دهم واوایل فرل بازدهم بوده وهمواره درشیر ازمیزیسته * ازجزییات احوال وی اطلاعی نیست جز آنکه دره۴سالگی سال ۱۰۲۵ در گذشته و درحافظه شیراز در جوار خواحه حافظ شرازی او را بخاك سیرده اند , وی از غزلسر ابان زیردست زمان خود بوده و هه مس بیت غزلیات شورانگیز شیوا دار . - مو لا نا نظام الد یی استر ابادی وی سبز نظام استرابادی شاعر معروف قرن نهمست که اشعار او نحص بمدایح اثمه ائنیعشری ویکی ازمعروفتر بن‌شاعران این سیکست زیو! که اشعار وی تنها شامل مدایح امرای دربار سلطان حسین بایقرا مانند علذیرتوایی و مظفی‌حسین میرزا وسیف الدین مظفر یتکجی و عمرمعدی کرب ساطان وشاث الدین علی شکحی واعیرجمال الدین محمد شبرنگی و امیرشاه جسن اصقپانی و امیر یوسف علی کو کلتاش وسید زین‌العا بدرین‌صادق ومرائی علیشیر نوابی و امیر بابا وخواچه مجدالدین ابوعلی وخواجه شمس‌الدین محمد یتکجی و غبره است و نسخه‌ای که از دبوان او دزدستست تاریخ درد وپیش از آن‌تاریخ در کش هاست. اشمار وی مسحصر بقساید ومقطعات ومر است وشعر را روان رشوا مسکنته است . ۰ - ضمیری اصفهالی ازشاءر ان زبردست ومعروف اواخرقرن دهم واوایل قرن بازدهم و رمال بوده و بپمین جپة شاه عباس اول تخلص ضمیری را بساوداده بود. مدئی‌شا کرد میرغیاث الدین متصورنوده وهمواره دردر بارشاه عبای ژیسته و رمال باشی دربارشده وشاعری توانا و اژمشاعیر زمان خود و مورد توجه خاص شاه عبای بوده است وشعر بسیار داشته که نزديك بصد هزارمیرسیده چنانکه دبوان بسیاری آزشعرای بزر که را جواب گفته بود ودرهمال زعان وی شاعر دیگری ِ_ بوده است خمیری‌همدانی که تباید با وی آشتباه گرد وین شمیری اصفهانی غزل را خصوسا خوب میگفته‌است ۱ ۱ - بو لیر محمد بی محمدقار یی ازدانشه‌ندان فرن‌ده بوده ودرضمن از شاعران ان زمان بشماز می ز ۵-3 و کتاب معحم‌ص ری ۳ ام‌طادحات ۲ هر نشه عاوم بز بان شعر قرن دشم ۲ تازی بنام طليعة العلوم فوشثه ودرنیمه اول این‌قرن میزیسته است . ۲ - میرزا ابوطالب طباطبایی کاشالی پسر اميردفيم الددین حیدر معماییی شاعرمعروف این‌زمان بوده وخود از سرایند کان معروف کاشان درئیمةٌ دوم قرن دهم شمارمی‌رفده است. ۳ - قاضی احمد سیستانی از شاعران معروف سیستان بوده وچون در آن زمان قاضی احمد ديگري هم بوده است برای امتیاز از دیگری ویرا قاضی لاغر می گفته‌اند و وی ازشاعران نامی زمان مك سلطان محمود بادشاه‌سیستان ومعاصر شاه اسماعیل‌بوده ودرسیستان هسته فضاوت داشته وپسرش فاضیجلال نیز ازشاعران ععروف آن زمان بوده‌است" وی برادری داشته است بنام‌صسر که ز کرش‌خواهدآمد . ۶ - میر زا ابر اهیم ادظم کاشانی ازشاعر ان‌معر وی کاشان درفرن دهم بوده؛ در پایان ژند گی پس از مدتی سیاحت بنبر پز رقت و در آنجا بسال ۹۹۵ کشته شد و بیشتی اشعار وی رباعست . ۶ . ارشد تازرو نی ازشاءران سروف شیراز و اصلا از مردم کازرون بوده وزل را بسیارخوب میسروده أست . ۰ - خلیفه اسدالله اصفهالی ازخاندانی معروف از سادات اصفهان بوده و از رحال»عروف دربارشاه طهماسب مشمار مي‌رفته است. نخست دراصفپان میزبست ودر آنجا کسب داتش کرد وسپس بدریاز صفوبه راه بافت و سرانجام بمنصب خلافت دربار رسید که آزمناصپ مهم آن عصربود ودرپابان زند کی‌تولیت آستان رضوی را باو دادند و بهحدن جهت چندی درمشمد بود واژ بیشتردانشمندانمشهد درعلوم تقلی وعقلي‌بر تری داشت ودرضمن مردی پارسا وپرهیز کار بود وبهمین‌جهت شیخالاسلای هشهد را هم باو دادندو ده سال که سا کن مشهد بود در منزل معروف ببالین گاه سکنی داشت « چون درمالکست ۳ تو دید داشت هر کر در آنجا نماز‌گزاره و همواره در بقعه »زار نماژ مسکود وئز بو أسطه احشاط ویرهیزی که داشت‌از اب قنات سناباد که درصیجی جار ست وصو وقسل‌نگرد وهر گز ازطعامی که درا ستانه مي‌بشتنی تحدورد ومعاش اد از محصول ۸ شمرفرن دهم ملکی بود که دراسفهان داشت و برايش میفرستادندو نیز مردی سیار نیکو سیرت و خوش روی بوده ودرضمن کارهای دیگرمرتباً درس‌هیگفت وحفط او بانداژه‌ای نیرومند بود که هم کنا بهای درسی متداولر! از برداشت وخود گفته‌است وفتی‌درکاشان بامولانا محمد ابوردی دآنشمند معروف زمان خود هیحت علت و مه‌لول را مباحئه می کرده: اتقاقاً نسخه‌ای که در آن مت می کردند کم شده و وی همه مندر حارت آیا از آغاز تا انحام از پر نوشثه است و چون با سا دمکر مقابله کردند چیزی از میان فناده بود و سر اتجام در مبان شست وهفتاد سالگی دز ٩۸‏ در شود در گذشت و درمدفی که در پایین پا برای خود ساخته بود بخا کش سپرده‌اند و در ضمن شاعری توانا بوده است . ۷- آمیرمعیی !لد ین اشرف شبر ازی «عروف بمیرزا مشدوم ودتشاص باشرف پس امیر سید شریف بسافی شیرازی متخاص بشریفی بسوده و بمین جهة بمیرزا مضدوم شریفی مشهور شده بود و از مشاهیر دانشم‌ندان و مدرسان ثیمة دوم قرن دهم قارس بوده و دز زمان شاه طم‌ماسب در شیراز پشیریس«شفول بوده‌ودر ژمان شاه‌اسمعیل دوم حشمت و جلالی تمام یافت و چون‌کارهای این پادشاه رو باختلال رفت از درباروی در قزوین مبغداد رفت و چپار روزه خود را ببغداد رساند و بواسطهُ شهرت علمی فوقا(عاده‌ای که داشت در خاك عثمانی اقبال عظیمی باو کردند و قاضی عسکر دربار عممانی شد ولی‌پس ازچندیاز ان کار کناره گر فك و محیم رقبت وسالها درمکه بود وعنصي قاضی القضاة که را داشت و سرانجام در آنجا در گذشت . وی‌در ضمن‌شاعریز بروست بوده است ۸ -خو اجه افضل (دیی دمجمد تر که مسروف بافضل نر که از دانشمندان معروف فرن دهم بود و در زمان شاه طیماسب و شاه اسمعیل دوم و شاه مجمد خ_دا بنده مي زبست و از خاندان مشپوری بود که بنام خاندان تر که معروف بوده‌اند و در اصفپان می زیسنه‌اند و بیشتر از دومست سال در آبران شهرت داشته‌اند و چون جدشان ازمردم خجند تر کستان بوده و از آنجا بایران آمده و ثرك زبان ده باین شعرفرن دهم 33 بام معروف شده اند. فخستین کسی که ازین خاندان معروقست خواحه صنرالدین ایو حامد محمد تر که است که معاصر با عازان خان و سلطان محمد خرننده و خواچه رشیدالدین فسل ال مورثم «عروف قرن هفتم بوده و با اومسکانبه‌داشته وخواجه‌درحدود ۲ نامه‌ای باو نوشته وسرزاده‌اش صاین لد دن‌علی تنمسمدین‌محمد که کتاب قو اعد الوحید جد خود وا شام نمهث القواعد شرح کرده در مقدمه آن می کوید جد هن ایوحامد مشتهر بثر که مولفات سباردارد مانتد رساله ور وجود مطلق وحکعتالدننعه وحکمت الر شد یه و کتاب آلافتماد الکسر و قواعد التوحد و از علمای عصر خوش بود ویس آزمدتی وارد سلكث عرفا شد ودر عرفان هم تالیغات مهم کرد و پیداست که کتاب‌جکمتالرشدیه را پنام خواجه رشیدالدین فضل‌اله نوشته و ار دو مسر داشته است یکی خواجه شیاه الدین محمد و دیگر خواجه افسل الدین محمد معروف بافسل الدین صیر تر که که از دانشمندان زمان خود بود و در خانهُ پدری و در مه تسماروت با تما رود در اصفران می‌زست و در اوامل سال «هم ستطان هحمد میرژا پسر شاهرخ کور کان که از پدر حکمرانی قم و ری داشت برای کشور ستانی‌باصفهان رفت و درین مبان سعادت بيك پسر آعیر خواند شاه که فرمان حکمرانی اصفهان از دستسگاه شاعر خ شاعش رستده بود چولن خر آمدن ساعتان محمد میرزا را شید گر بخت و یا سیدعلی کاباری که از روساي شهر دود از راه رودشتن | هناك رات کرد و چون خر سلطان متحمد عرژا رسد بدئبال او رفت و آورا با سید علی گرفت و بشهر آورد وسیدعلی را کشت و سمادت بيك را چوب زد ودرقفس کرد ودرقلعةٌ شیر آویشت و مردم را مشود خواند و شاه علادالدین محمد نقیب را در کار دخالت داد و نیز با لشکری بموی شیراز رقت و چون این خبر بشاهرخ رسید متوجه عرأق شد و ساطان محبد عیرزا سوی ارستان رفت و شاعرخ بأصفهان رسید و گروهی آزروسای شهر را که با سلطان میحمد مرزا همدست می‌دانست گرفت و با خود ساوه ردو ازران جمله قاضی امین آلدین فضل له و خواچه افضل‌الدین معحمد تر که و شاه علاءالدیسن ظروت ی اي ومولاثا عبدالررحمن بر ار و اد قاضی آممن‌الدین ۴ و اجه امسر ۳۳۹ جو بان ۰ شغر‌قرن تهم بودند که هريك را سکی از دروازه‌های ساوه بحلق آویخت و برخی مانئد خواح-ه محمود حبدر و شاه قوام‌الدین نقیب وشاء نظلام کلستانه ازهر کک جستند و این واقعه برشاهرخ شوم‌بود چفانکه کویند پس از هشتاد روز در گذشت و نیز گفته‌اند دو باد ریسمان خواجه افشل پاره شد و فرباد مي کرد بشاهرخ بگویید این عقوبت براي ما لحتله‌ای مش ثست اما بنمعاه ساله نام نيك ود را ضاییم مکن و گویند دست گوهر- شاد بیکم ژوجه‌اش درین کار بوده است و بدیین گونه خواحه افضل الدین محمد دز اواسط رهضان *و۸ که این واقعد اتفاق افتاده کشته شده است و اثری که از وعانده ترجه کتاب مأل ونحل تالیف ابو الفتح محمدین عبدالگریم شپرستانی (۵2۸-4۷۹) است نام تلقیح الادلة والمال فی ترجمة کثاب الملل والتحل و در روز بکشنبة ۱۳ رجب ۸۶۳ در اصفهان بابان رسائیده است و داز اورا از سازه باصفهان بردند و جز محلمعروف به ادرب آستان» بخال سپردئد . خواجه ضاء الدین مجمد. دو سر داشت مکی واه وال آلدین ودیگر خو اجه حبیب النه که در راه مکه گشته شده استتو از دو پسر مانده است : افضل الدین محمد و ضیاء الدین علی . شیاء الدین علی بن محمدین صبرالدین محمد پسری داشته است بنام صاین‌الدین علی‌بن مسمّد بن ثر که که از بزر گان و متصوفان زمان خود بوده و در هم علوم زمان مخصوصاحکمت وفقه و تصوفو کلام و علم نقطه وحروف و اعداد وجفی دست داشثه و در هر يت از آن ها چیزی نوشته » وی را نیمور کور کان پس از فتح اصفهان با برادراتش جیراً سمرقند برده و بس از آن که بدان شهر رسیده اند برادر مپترش را بقضای سمرقند کماشته و صاین آلدین خود سفری بحج رفه و مدئی در شام و عص و حجاز بس پسرده و در آنجا بخدمت صوفءه رسیده و چون بعراق باز گشته خبرمرگتیمور راشنیده وباصفهان رفته و حلفه دزسی‌ف راهم ساخته و در حدو دم همه ۸ که پبرمدمدیسرشاهر خ حکمران فارس شد او را با خود از اصفهان شراز برد و یس از کشتد شدن بر محمد که مقام او بمیرژا اسکندر رسید صاین‌الدین وارد دستگاه اوشد و بی از آ نکهسیرزااسکندر طغیان کرد و کرفتار شد و شاهرخ قاری و اصفهان را کرفت وی نزد او شد »اما هم عص فرن دهم 3 چنان بد خواهان در پیش شاهرخ از و سعایت می کردند دوی برای برائت خود بخراسان رفت و مورد نظر شاهرخ قرار گوفت و قضای زد را باوداد ولی بد خواعان همبجنان او را رها نمی کردند و مشرب توف او را سبب تهمت قرار داده بووند و وی برای تىرئة خود دو رساله نوشت که هردو افثةا!مصدوز نام داره و در آنهامی کوید که در جوانی پیرو تصوف بوده و این از آن عقیده باز گشته است و چذان می‌نماید که شاهر جح وی را ببرات خوانده و او این دو رساله را درهرات توشمه باشد و سپس در ۵ رسالهای در اعژقاد نوشهه و دزین میان اجمد ار نامی بر دز مسجد جامم هرات کاردی بشاهر خ ژد که کار گر نشد و صوفان را درین کار عنم کردند و ای 1۳ شاه فاسم انوار شاعرعارف مشپور وصاین الدین علی‌ر! هم‌متهم کردند؛ چنان که‌بامداوی کهصاین‌آلدین نسته و با شا کردانش کتاب صحیح بخاری را می‌خواند خبر رسید که اىلجی آمده و او را بحضوز شاه مي‌خو ائد وهر کس‌را که ۳ آن‌شانه‌بود گرفتند وشانه را مپر کر دند و وی دا در قلعةٌ شیر پیند افگندند و هم اسناد امالا کش را کرفتند . می از چند روز گرفناری آزادش کردند و سر‌انجام در ۸۳5 در گذشت . صاین الدین علی مولغات بساز دارد از آن‌جمله آمهید لقواعد » کتابی درءلم حروف » مناظرء عقل وعشق کددر معرم ۸٩۸‏ بایان رساتیده ؛ رساله‌ای در اصراز صاوة کهور روش حشنیة ۱ جمادیالاو ای ٩‏ تمام شده » خوح امعات فخرالدین عرافی بنام ضوءاللمعات که در ۵ ۱ بر با تعامرسانده رساله در تحقیق انامه ای تحت الماء " رساله در بیانمعنی قا بات و تصور تحقق آن؛ شرح فصوص‌السمکم : شرح گلشن راز ؛ رساله درشق القمر : کناب مفاحص *رساله ور اسر ارالصاوة » شرح قصردهٌ تاثیة این الفارش . خواجه جمال‌الدین سری داشته بنام واه علاءا لین و طاهرا این خو اجه افسّل‌الدین مجمد تور که دوم و ضیاءالدین علی که اوهم درفرن دهم می‌زسته پسران خواجه حبب اه نو کر 4 اصفهانی بوده‌اند که در زمان شاه طهماسب قاضی اسفهان بوده ویس ازع ر گت ار قضاوت بپسرش اسلا لدرین محمن رسیده و وی مدتی‌قاضیعسکردر پارسقو به هم بوده ودرزمان ت شاه طهماس رد ی شر عبات شت و سل از مرگ شاه طرماسب ۳ و کلید دار و تام 3 شعر قرن دهم باشی ومدرس آسثان رضوی شد ودر ۹٩۱‏ که باشاه محمد خدابنده آزهرات بقزوین می رقت در واه جرامامز اده عیدالمظٍمر ی سم‌ارشد ودرمتزل اندرمان‌وراوا یل یی‌الححه ان‌سال در گذشت ویب‌کرش را بامامز اده عمدا(مظم بردند ودر آ نبا بخاگ سپردند ووی و برادرش ضاء الدین علی هردوشاعرآن ژ بردست بوده‌اند . ۹ خو اچه ضیاء الدین علی تر که چنانکه گذشت برایر خواجه افضل | لدین‌محمد تر که سایق‌الذ کر وازخاندان معروف بر که در اصفهان بود و وی‌نزجون برادرش شاعر توانایی‌بوده است . ۰ - 2۶ لغتی ازشاعران قرن دهم عندوستان در در بارجاالآلدین | کر بوده و مخدمت زین‌خان کو که از امرای دربار وی اختصاس داشته و وی‌بجز الفتی بزدهست که درهمان زمان درهند می‌ژ سنه اسیت ‏ ۱ الفشی از دی چنانکه گذشت وی بسزالفتی سایق الذ کرست و فضست در برد هیر هه وسیس بهندوستان رفته و بخدمت خان زمان که از رجال بزرگ در بارهند بوده ببوسته است ویر ر بای مپارت‌کامل داشته وشاعری غزل‌سرای قوانا نوده ودر تابر یلك بت ازمه‌دوح خود هرز از رویبه هددی‌صلت گرفته است . ۷ - آلفتي‌عر اقی وی نیز بجز دو الفنی‌سابق‌الن کرست و اوهم درهمان‌زمان درهتدوستان می‌زسته وازشعرای وستگاه مبرزا بوسف خان آزیزر گان هند و ساکن کشمیر بوده وشهر آشوبی دربارة کشمیرسروده است . ۲۳ قلج خان التی وی نیز ازشاءران فرن دهم هندوستان واز طایفه ترکان جائی فر بانی بوده‌و دد عاوم مشتلف و حکمت دست داشته و داخل امرآی پچ هز اری دربار هند بوده و مردی یا کدین بشمار مي‌رفنه و چندي منصب جملة الملکی داشته و سپس مذصب دارایی کابل را باو داده‌اند وشاعر غزل‌سی ای‌تو افامی بوده‌است . ۶6 الةاص میرزا صفوی از شاحزاد ؟-ان معروف صفوی و از بسران شاه اسمعیل اول بود. بر برادرش شاه طهماسب درسال ٩۵‏ قیام کرد واز ابران گرریخت و رد ساطان سلیمان عثمانی رفت و او رامجنگ با ایران براتگیخت وبالشکردان‌علمانی شبرثرن دهم 1 بایر نآ مد و آذر با یجان رآمتصرف‌شدند و اصفیان‌راهم گرفتند آمادرین‌میان القاص‌میرزا باسر کرد کان لشکر آلعشمان بهمزد وازیشان جداشد وب رادرش‌پیوست وشاه‌طیماسب هم او را بمشپد فرستاد وسا کن آن شپرشد تا ایشکه درة۹۸ درآن شپردر گذشت. وی ازشاعران خوب این‌زمان‌شمار می‌رفته وفزل را نسکو می‌سروده است . ۶۰ هیر اماافی با بلی معر وف بمنحچه ازسادات‌کابل وازشعر آی‌مقیم‌هندوستان بوده ودز دربارجلال الدین | کر می‌زسته ودر۸۱٩‏ درجوئیور ازاسب افتاده ودر گذشته است . وی درافسام »ختلف شهردست داشمه ودیوانی‌فر اهم کرده‌است ۱ ۷ - هیر شر یف اماني اصفهانبی وي نیز ازشاعر آن نامی فرن دهم بوده و از اصفهان مپند رفنه و بست سال در سرزعین هند زیسته و مجرد بوده و غزل را ئیکو عی‌سروده است . ۷ - آنمي قندهادی از شاعران نامی فرن دعم عندوستان «سوده و با بابرا قندهار بهند رفت ونخست سمت واقعه اوسی‌داشته وس‌آزمر که یابر درد بارجانشینان وی تیز بمقامات مهم رسیده ودر۷۳۳٩‏ درلاهور در گذشته ر در افسام مخثلف شعر دست داشته اس . ۸ اوجی تشمیری نز از غزل سرابان خوب فرن دهم عمده ستان دوده ۹ - (صیرسيستاني ازفزل سرابان زبردست قرن دهم بوده ودرچپارسالگی گورشده بود و م‌ادرقاشی احمد سایق الذ کر بود . ۰ م میجمد سعهیدخان از باك لب مهار خان سر ساطان سددر بیلث‌اژ بش وبرادر کپترءلیةلی‌خان ملقب بخان زمان ومتخلص بساطان بود واز امرای دربارصیر الذ ین محمد همایون دادشاه عند بود و در ٩۷۵‏ طضان کرد و در آن واقعه کشته شد ر جزییات احوال وی درشر ححال برادد ش‌خواهدآعد. وی نیزمانند برادرشاء‌ریز بردست بوده است - ۱- علیقلی‌خان از يك‌ملقب بخان زمان و متخلص بسلطان "چنانکه گذشت 19 شعر فرن دهم پسرسلطان حيدريك واز امرآی دربار همابون‌بود ودراواخرفرن دهم در هنف می‌زیست. پدرش درجناث جام باطاعت قزلباش ور امد وامارت بافت وهر زمانی که همایون ازسفر عرأقی وایران برمی کشت این دو برادر ملتزم اوشدند وباوی بقندهار رفتند ودرجتگها شجاعت سار کردنده مخصوصا در جنگ عیمود پس از آن جنگ همایون حکمیانی ولابت ستمهل را بایشان داد ودر آنجا با افقائراجن‌گهای چتد کروند وفیروژ شدند و تا سرزمین بپارپیش رقتند و بهاس این خدمات همایون حکمرآنی جونیور را بایشان داد ولی‌پس ازچندی درافغاستان طغیالن کردند وهمایون بدفع ابشان رفت * اما خان زمان ماورخوه راشفا نرد بادشاه فرستاه وازو زار گرفت ویس ازچندی باردیگر طغمان گروند وای‌باز همایون عازم جااپورشد ودر ٩۷۳+‏ درسگراول ازئوایم از آىاد که ایتاث معروف ون بورست برطردو بر در دست دافت ودر م8۱ ابغان را کشت . علمقلی ان شب مانند برآدرش شعرفارسی هی گنه یه ۲ - بدبع الز مان میر ژا صغوی بسر سوم بهرام میرژا برادد کهتر شاه طهماست ویسر اد شاه اسمعیل بود* درو٩٩‏ شاه طهماسب حکهرانی‌قندهار رایر ادر مپترش ساطان حسین میرزا وحکمرانی‌سیستان را بوی داد واورابال سر زمین‌فرستاد وتیمورخان استاجلو را که از اعیان در بارش بود بپیشکاری وی مقرر کرد و وی | تجا بود تا ایشکه شاه آسم‌عیل دوم ساطنت رسید و بتمورخان مزبور فرمان داد که ووپس خردسالش بهرام عبرژا را کشت‌ودین گونه در ۹۸6 گشته شد. این‌شاهز ادهسردی‌دانش دوست وادب پرور بود وخود شعر را یکو میسروده است . ۳ - بهر ام هیر زا صفوی بسر شاه اسمعیل اول وبرادر کیتر شاه طهماسب وپدر بدیم الزمان میرژا سایق الذ کربود. ازجاب برادر حکمرانی همدان داشت در ٩۵۶‏ که القاس هبرزا مر شاه طهماسب طغیان کرد وی ۱ ار باری نکرد و فست شاه طهماسب وقادار بود؛ آما سال بعد دره۹۵در سوانی در گذشت وازو سه پس مائد: سلطان حسین میرژا سایق الذ کر که شاه طهماسب دره۹حکمرانی‌قندهار را باو داد وایراهیم میوژا که داداد شاه طیماسب اود وبدیعالرمان سرژای سایق‌الذ کر ۱ بپر ام شعر. گرن دهم ۵ 5 هدر زا از خوشنوسان وشاعران بانوقعروفزمان خودبوده اسیت.. ۱ ۶ - امیر محمد صالح جغتایی از امیر زاد کان نامی اه سلعلان حسین بایقرا ویسر امیر تور سمدواز باژمانه گان آمیر شاه مك بوده که از امیراث جر بار تیمور پشمار می رفت وخود دراواخرفرن نپم واوابل‌فرن دهم می زرسته و هردی وانشمده وداش برور بوده وفزل را نسکو هی سروده ودو۱ ٩۶‏ در گذشته اس . ۰ - تواب محمد پیرام خان یا یر ام خان وبا پیرامعلی خان بهار لو ملقب بخان خانان از معروفتر ین رحال فرن دهم هندوستان دردربار همایون وجازل الدین | کبر بودمه پدرتی بوسف علی بيك بن‌باربياث بن پیرقلی‌بيت بن علیشکر بپاراو موخاندان وی ار خاتواده های محعشم قرن هم بودها ند ۱ عایشکر برك‌حکمرانی‌همدان ودینور و کردستان وتوادم‌را داهت ونام ! بادی علی شکر ازفام اوست که | کنون بخطا «الیشثر» وا«الشت ر*هم‌می‌توبسند. وی‌از بازماند کان‌بهارلوازاع ای‌قراقو غاوبود؛ پیرولی دسر علشکر ور زمان حسن باشا بحصار شادمان رفت وچندی درحدمت ساطان مود میرژا ماند ویس از آن در شیراز باوالی فارس دراغتاد وعنپزم شدوامرای‌سلطان حسین میرژا او را گشتند . مسرش دارسث در زمان شاه اسمعیل اول با مسر خود توسفب قلی بیلج از صراق سدخشان و از | تیدا ندز رفن و در حدعت آهی خسرو شاه نود . مين ۳۱ مرگ او خدمت ظهس الدین بای بادشاه معرو . ببیرام خان‌در بدخشان ولادت یافت وپس از پدر ملخ رفت ودر آن شهر کسب دانش کرد ودرد۱ سالگی وا تدمت تصیر آلدین محه‌دهما دون بادشاه با بر ی‌هندشد ودر ۲1 در بار ار ترقی گرد و بمصاست پادشاه رسید - در زمانی که‌همایون متوجه مند شد او در کسرات بود ویس از دوسال که در سخاتی 9+ رارت گذر اسف ددر باز هما دون راء‌یافت وبا اوبایرآن مدوشاه‌طهماسب در آن سفر قپ خانی وطیل وملم که از مناصب مهم دربار صفوبه_بود پاو داد ودر ماز کشت از بن سفر او را ۳۳۹ فندهار فرستاد و چون بهند باز گشت سیهسالازی قدون ه؛دوستان را باو دادند ودرجنگای ماحواره وفعح سیر ند شیداعت های فر اوان لرد و بیجن موس ما تون ۳ عبر ت او افرود ء اور آفرز ند خطاب هی کرد و خانن‌ضا نالی هه آشغر قرن دهم لقب داد وو کیل سلطنت او شد ویر اواخر ان دولت وی را خان با باخطاب می کردننده پس از جلوی جللال الدین مجمد | کبر تا پتج سال که آن پادتاء جوان بود. کارهای ساطتت هند همه بدست او بود تا اینکه در ۷۶ جمادی اولالی ٩۷‏ نشاری در میان او و شاه روی داد ووی ازا کره بارشخت ااکیر بدهلی رفت وشهاب‌النه خان‌او را در قلعه‌ای عتوقف نگاه داشت ولی چون (شکر بان شوربدند ودر دعلی ازدحام کردتد‌وی را واداز کردند از آنجا برود وآو آنجه همراء داشت بتوسط حسین بيك ذرالقدر بدرپار فرستاد وا راه‌ها کو سوی کجرات رفت که در نا محج برود؟ اما شسح عزبمت گرد و هزم جنگك بدامن کوه لاهور رفت ودرآن جنگی شکست خورد وبانزدیکان خود کر یخت و بکوه لاهور بناه برد . حألال آلدین محمد | کبر او را آمان داد و چند تن را دریی او فرستاد و اجازت‌داد که بحج‌برود وچون در راه بنهر واله درخالگ کجرات رسبدبر کشتی اشسته‌بود ویر روی تهری بنأم سهر تلث گردش می کرد که مبارگ خان توخالي که بدرش را بیرام خان در یکی از جنگها کشته‌بود بانتشام بر سراوتاخت و بشنحجراورا درسال۸ه کشت بیرام خان از معروفثر ین رجال‌تار بخ هندوستانست ومورخان‌هند بنام خان‌اعظم وخان‌خانان‌در زر گذاشت و ی‌سشی بسباز رائدماند . گذشته ازمردي ودلادری‌سساردازش دوست وهشر بروز بوده وشاعران ژمانه را تشویق فراوال کرده وشعه معتقدی بدوده و هر کس از خراسان بهندوستان می رفمه رعات سار از و می کرده وبشتر شاعران و هترعنداتی که در قرن دهم از ابرآن بهند رفته اند براي بهره جویی اژو بوده است و همیشه هدایا وننرهای بسار گران بها برای اسثان رضوی می فرستاده» در شعرفارسی ایز دست داشته وبیرم تخلص می گرده ودیوانی‌شامل* بت ازومانده است . وی‌سری داشته بنام‌عیدلی 3 خان‌معروف بعبدالر حیم‌میرژاخان ویا میرزا عبدالر حیم خان وبا میرزا خان که در موقع کشته شدن پدر چهار ساله بوده ولی بسیاری از صفات بزرکگ بدوش‌باوارث رسیده نود «ردرسیهسالاری هند خانشین بدر شد واورا خان‌خانان قت دادئد واز مشاهیر قرن بازدهم هندست وأوهم شعر خوب می کفته و رحیمی تخلص عی کرده است و کرش بشآزین (صی۳۱۲-۳۹۱) گذشت . شعر قرن دهم 9۷ ۱۳ - مه لا نا بیکسی ستجاو ندي از هر دم سبداو لد از توابم سپ او گر دز خالث غزلین بوده و بهمین جهت بغزنوی‌هم معروفست , تخست در کابل درخدمت میرزا محمد حکیم می‌زسته وسهس بحج واز آنجا بهندوستان رفنه‌است و برخی از کتب احادیث مانند مشکوة وشمایل النبی دا مش عس هرتضی شریفی درس خوانده و چون هیرشده بود عاژم وطن خودشد , آما در راه در پمرشاور درسال ٩۷۳‏ در گذشت .وی از ازشاعر آن و اناي زمان خودموده و در افسام مختاف شعی دوست داشنه‌است . ۷ - »و له نا پیکسبی شو‌شترک وی نیز ازشاعران فر دهم بوده و آزدبار خود بپرات ره وسی‌سال دد آتیجاسا کن بو ده است. وبا شاعران آن سرژمین محشور ود . سرانسام مستلا بجنون شد ویر آن حال در گذشت و وی از غزل سرابان خوب زمان خود بودماست . ۸ب ر صادق بیاكافشار یرب ی +تتحاص (صاذ قبی از معاربف هنرعندان و شاعر ان قرب دهم وا فجس زاد گان بل خدانده‌لو دود . بذرانش در آغاژ ساطئت شاه اسمعیل اول ار سرزعتن شام‌با ذر با جاور اق ]دنه و وی‌در * ۹۶ درس بز دراز دیکی مه ورحو با و جوبه ولادت بافت وور ۷۰ سالگی پدرش کشته‌شد و امسر خانءوصاوی حکمی ان همدان وی رااز قلندری‌شارج کرد و بخدمت خود یذیرفت و هدتی شز در خدمت بدرخان و اسکند خان‌افشار بود وور زمان شاه اسمعیل دوم واردخدعت کنا بخانه صقو یه شد وشاه عیای اول منصب کتامداری راباو داد "یمین جبة صادقی کنابدار معروف شده‌است . از تذ کر مجمم‌الخواص او معلوم میشود که سفر‌ای بسیار از آن بجیله بحلب ویزد و گبالان ولاهیجان وبقداد وعتبات‌وابرقوه واستراباد وهمدان کرده است وچون دردستگاه صفو به بوده ناچار درفزوین واصفعان هم مدتی زرسته است و تا اوابل فرن بازدهم نده دوده و ازهشاهیر شاعران و هاشان زمان بشمار می‌رمدو در نم واتر فارسی وتر کی حفتایی دست داشتهو در ۱۰۱۰ محمومهای‌ازمژ لفات خودترنس‌داده که شاملمنظومه‌ای درنقاشی دربحر خسرو وشرین بنام فانون السور و محموعه‌ای از قصا ین «حجد و نمتب و هنتعت بمام ز بدةالکلام وهینوی قیجنامه‌عیاس‌نامداز شامل‌فوحان 3 شمر فرن دهم شاه عباس معووف بجنگ نامه دربحر متقاربو مقالات وحکابات تقلید بوستان سعدی و مخزن‌الاسرآر نظامی ومثنوی سعددوسمید بیحر خسرو شیرین و دیوان غزلیات‌فارسی وتر کی ومنشاآت فارسی وتر کی ونذ کوةالشعراء شامل ریاعیات که بنام شاعران متفدم و متأخر ومعاصر خودنظم کرده وحظبات تتقلید رسالةٌ لذات معینی استرابادی باشد . ممروف ترین اثر اوئن کر مجمم الخواص در شرح احوال شاعران معاص اوست که زبان تر کی جغذابی نوشته و آقاید کترعبدالرسولخیام بور استاد دانشگاه ثمر بزاخیر ا بفارسی ترجمه وچاپ کرده‌است ‏ صادقی نقاش‌وطر اجز بردستی بوده‌واز بهترین‌شا گردان متلفرعلی ی مولاتا حیدر علی نقاش معروف آن زمان خواهرزاده ببزاد بشمار می‌زود و نیو هی ۵ آزنعاشپا وصورت سازبهاي اومانده‌است مهارت کامل آو را هی‌رساند . ۹ - میر ز امحدد و لی ذشت بیاضی متخلص بوئی از مردم دشت میاش دد شالد فاین واز شاعران ناعی فرن‌دهم بود . درزمان‌شاه اسمعیل اول باخو اجه‌زاده‌ای که ازسادات نجیب‌مولدوی بود بدر بار آمد و مدتها در آن دستگاه در قزوین با شاعران معروف آن زمان مانئه ضمری اصفمانی و محمد قلی میلی و و حشی بافقی و خواجه سین ثنابی مشعدی و محتشم کشا تی‌ممشور بود وقبز چندای درسیستان ز بست تا که در زمان شاء‌طم‌ماس بش اسان رفت و آنجادالد ودرهمان جادر سال ۹۵۹ در زمانی که یم ساعلان از مات مر خر اسان ثاخت چوئ‌وی شیعه بود شندش ومی او بسن که سس وی را آزو بوسیدلد گفت جون از من آژرده له دود مبادا هرا صدومی کشت و کسی از مردم عراسان که حاض بوه کنت کدام هجو بالاتر ازین که چنین کسی‌را بکشیو وی گوینده این‌سخن رانیز کشت .ولی از شاعران‌نامی زمان‌خودبوده ودرافسام مشتلف شعر دست داشته و دیون او بافست . ۰ - ملك طینور انجد ای هتحلص بمااث از شاعران نامی معاصر شاه طرماست دود واژ دبار خود زوین رفت‌ودرهدارسی آشهر سکنی داشت و هردی عاشق بیشه وعیاش و د وبا این‌همه استغنای کاعل داشت ودر تس‌گدستی هی‌ز دست و نال‌جوین, می‌ساخت ویس از جندی از | ایس بذاشان رفت ۰ دأعیانجدانی بر ادد او زو ده وو ی غرلرا شمر قرن دهم ۹ خوب مي گفته است . ظاهرا این دوبر ادر اسمعیلی بوده‌اند . ۱ مولانا داعی انجدانی برادر منك طیفور سابق الذکر و طاهراً او هم اسمعیلی‌بوده و او نیز مانند بر آدر عردی قاتم و درویش عشرب بوده و گاهی در کاشان زبسته وشاعرتوأنابی بوده است . ۲- هیر وا لهی‌تمي ازسادات قم واز شاعران معاسر باشاه طهماسب و مردی عاشق پيشه بود, دلباخته جوائی از طایفهٌ شاملوشده بود و کسان وان هی خواستند پکشندش و چون برو دست بافتند تنها کوش وپیتی آو را بر بدند . درضمن هجو بستار می گفته ومردم‌ازهجای او بسیار رتجیده بودند وغل را تبکومی‌سروده و از روش‌شر یف قرو بنی وفاضی‌نوراصفهانی‌پیروی عی کرده. دونش شامل‌شش‌هز ار یست وده ودرعوسیقی ثبز دست دأشنه است , ۳۲- مولانا فهمي کاشافی ازشاءران معروف کاشان بود وپس ازهیحتشم او را بردیگران برتر می‌شمردند و کرباس فروشی‌می کرد وسفری هم بعتبات کرده‌است. در افسام مختلف شعر دست داشته وغزل را هم نیکومی سروده است . ۶ - فهمی هرهوزی ازمر دم جز یر هرمز یاهرموز بوده ودرقرن دهم‌میز سته وریاعی را تسکو هی‌سروده است . 0 مولانا حائيم کاشانی ازشاعران معروف کاشان ومردی سیار سبز چهره و کندم کو ن بوده بسن جهه طرهایکشان همه حا درحقور او سخن از هندوستان هی گفتندو او هیر نیدمن, روزی که چجاقشور سیاهی‌دوشیده دود مکی ازظر ان برو بگذشت و گفت گر مولانا اچهُ تقبان را ورمالیده است و وی ۱ ۹۹0سال مر کف مبحتشم زنده بوده و او را مرثیه گفته ووراقسام دیگرشعرخصوصا غزل هم دست داشته‌است. پدرش سمساز بوده و وی نیز بدین کارهی‌پرداخته است . ۳ - میرعز یز الله حضوری قمي از سادات عحترم فم بود و سالها در عتبات درس خنوانده ومردی متقی‌بود وپسازمدفی‌سکونت درفجف بایران‌باز کشت وچندی در زوین زست وشاه طهماسب با او معاشرت داشت ونا مرگ شاه طهماسب و جلوس شاه > شعر قرن دهم اسمعیل جوم درقزو ین بود ودرا نجا احتزام بسبار داشت واژییران عسترم نود وس‌اقجام دوباره شحف باز گشت ودرا تسا دراو اخرسال۱۰*۰ در گذشت. وی ازشاعران ژبردست بوده وغزل را شوت می فده ودبوانش سه هزار ببت می‌شده‌است . ۷ - هیر روز بهان‌صبری آردستانی از سادأت اردستان بود وی در اصفهان میز.ست و بهمینجپة باصفهانی ععررفست و در زمان شاه طهماسب امام مسجد جامع اصفهان بود و درموسیقی و شطرفج مهارت داشت و در شعر نیز استاد بود ونخست فارس تخلص هی کرد وسیب پس‌صبری تخل گرد ودر زمان خود شهرن بسیارداشت تا اندازه‌ای که او را شاهی‌ثانی می گفتند » دبوان او در دسئست ۰ ۸- میرزا سلیمان سابی نطنزی اصفهالی ازنجیب زاد کان نطتز بود اما دراصفمان سکونت داشت و بهمینجبة بشتر باصفهانی‌معروف بوده ومردی‌دانشمند وطنرعند وعارف مفرب بود. مخصوصاً درهوسبقی هپارت کامل داشته و ترانها و تصنیف های آو برسرز بانهابوده‌است. از تزدیکان محمد قاسم‌مستوقی ازاعیان دربارشاه طهماسب و در زمان وی جوان بوده ودرقزوین می‌زرسته و عاشق پیشه بوده و پس از ع رکب شاه طهماسب نیز زنده مانیم زرا که قطعه‌ای درتاز بخ رحلت او سروده است ودرغزل شاعر زبردستی بشمار می‌رفته است 6 - قاضی نودالدین محمد توری اصفهانی آزمردم اندانان از روستای بر اهاناصنهان ونخست دراسصفهان طلیه بود» سیس زوین رفت وعدتی شا گردخواجه افشلآلدرین تر که ومبیر فخرالدین‌سما کی‌بود ودر زمان‌شاه طرماسب از ملازهان‌سیب خان بن‌محمدخان تکلو بود وسپس ‌منصب فضاوت باو دادند وتثپا در اواخر عمر بشاعری شهرت کرد ودرسال ۱+۰۰ در گذشت . ماضی‌نور از شاعران زبی‌دست ژمان خود بوده‌و درافسام مختلف شعردست داشته و دبوان مشتصری اژومانده‌است ۰ .م مولانا هالاکی‌همدانی از شاعران معروف معاصر شاه طهماس و مردی آمی بود بهمین حهة هرشعری که می گفت در گوی وباژار بپر که می رسد اژو المای مي کرد که ایا بو بسن . پیش از سلطنت شاه اسمعیل دوم تصبدهء‌ای درستاش شعر فرن دهم اُِ و یکفته بود و انفافا همان روزها وی بساطنت رسید و بپمین جپة دوازده هزار تومان صله باوداد وشاعران دیگر که این‌خبررا شنیدند قصایدبسیار درمدح او گفتند وچیزی بایشان فرسید. وی بیشتر درخدمت سلطان حسین میرژا ومردی دروش حشرب بوده و اقمام مختلف شمعررا بکو می‌سروده است . ۱ - مولانا فروغی عطار قرو بنی ازشاءران زبردست فزوین در زمان‌شاه طهماسب بوده ودرائوام مختلف شعردست داشته است . ۲ - مي لا نا طبختی قزقینی نیز ازشاعران نأمی‌قروین درزمان شاه طوماسب بوده و دکان آشيزی داشته ودبوان‌همابون اسقراینی را جوا می گفته وغزل راکو می‌سروده است . ۳ . سلطان ففرای قزوشي نیز ازشاعر آن‌نامی قزوین در زمالن‌شاه‌طیماس بود. تخست صرأفی هی کرد و مردی درویش شرب بود . سفری بهند رفت ودرباز گشت وارد دربار شاء طهماس شد وهورو تسه ام کشت وجون و است دره‌شیه سکنی کیرد شاه طیماسب برای او درا نجا وظیفه‌ای برقرار کرد و بدانیجا رفت وهمانها در گذشت. وی درشعر پیروی ازسبك حافظ می کرده و دیوان خواجه را جواب‌می گفته و درغزل سیایی‌مهارتي داشتّه است . 6 - کا کای زو بنبی نیز ازشاعر ان ءاصر شاه‌علیماسب بوده ودرفزویی‌مسزسته» عردی سبه چرده وخوش قیافه بودء وبطوافی وبقالی روژ کار می کنرانده وور سال *ه در گذشت وغل را نسکوعی‌سروده‌است . ۵۵ . مو لا نا شر هی قروبنی نیز از شاعران فزوین در زعسان شاه طهماسب بوده و در آن شهرخیاطی می کرده و پدزش هم خیاط بوده است و غزل را بروش حافظ سابونی می‌سروده وشاعر ذبردستی بوده است . ۳ - میرزا سامان‌جابریاصنهاني پسرمیرزا علی‌جابری از نجیب زاد کان اصفهان وازخاندانی بود که نسبت خودرا بجا بر بن‌عبداه انصاری می‌رساندند. پدرش‌چند سا ۳ ابر آهیم خان نو القدر حکمران فارس د و وک جوانی ۳ درضو از گذراند 1 شعر فرن دهم ودرا ثجا سب داش کرد و وارد خدمات دربار شاه طهماسب شد و نخست در زبردست میرزا عطاء ال وزیرآذربایجان کارمی کرد و وقتی که از جالب او بدربارشاه طهماسب رفت مورد توجه شاه واقع شد وپس از گرفاری اقاجمال کرمانی نظارت بیوتات خاصه را که با او بود بوی دادند واژنزدیکان شاه طهماسب شد ونامر له ات یادشاه برسراین کار بود وچون شاه اسمعبل دوم سلطنت رسد آزوشتسانی سیار کرد و شاه اسمعیل باندازه‌ای نسبت باو مهربان بود که دستور داد برای هیچ کس از وزرا برنخیزد ویس ازمر کی شاه اسعمیل در ژمان شاه محمدخدانده وز ین واعتماد الدوله شد و بحالی‌ترین مقامات رسید ودختر خود را بشاه داد و پسرمترش میرزا عبداله پیشکار عباس میرزا ولیعهد ویسردومش میرزا نظام نیز اعیان دربار بود ولی درمیان او و آمراي ترلك در بار وسر کرد کان قرلباش رقابت سخت بود وقلی‌بباك قورچی‌باشی وشاهرخ‌خان مهرداد و محمد خان تر کمان مشصوصا با او دشمن بودند. سراتجام در سال ٩۸۸‏ شاه محمد را ۳ نگیشت که بسوي هرأت بتاژد وباوی‌بدانجا رات وچون غوریان را گرفتند عروری درو پدید امد وبا اعیان‌درباریدرفثاری مي کرد و چون ایشان می ترسیدنه که سراتجام بر آ نها غالب شود با مکدیگی همدست شدند و در بی فرصت هناست ی گدیند که روزی برای تردش بگازر گاء هرت مصمم شد و اسیاب جشن وسرور را با جمعي از مطر بان و ندیمان بدانجا فرستاه که دران‌جشن با اوشر کت کنند. دشمذانش سران و برادران و برآدرزاد گان خود را پرانگیختند که آنجا پروند و وی را بکشند و روز دیگر که میرزا سلمان براه افناد عده‌ای که سر کرد نها بوسفف خان پسرقورچی باشی و ولی حان خان سر محمد خان و خلیل سلطان براجر زادة شاهر خ خان بودثه از راه دیگر رهسپار شدند و کسی که اژین کار خبرداشت اورا ۲ گاه کرد و وی شتابان بشهر هرات باز گشت وان جوانان کدا نجا رسدند و اور ندبدند, کسانی را روانه کردند که ( گر درراه سنند بکشندش. وی ژد شامرفت واورا خبرداد واوهم‌اموارا و است وسیب پر سین ؛ ادشان تست عنسکر شد ند وود را ری گردنده ۳ درین مدان گروهی ازلشکر مان ور مذارت4 ۳۳ در هر آت گرد اعنه ۲ شورش و توا کردند ۲ عرل آو را شیرقرن دهم ۳ خواستند و کس برد شاه فرستادتد واسرانی که درمجلس بحاشر بودئد ثیز تأیید کردنده مبرژا سلمان که کار وا سخت دید راهي‌شد هرچه دارد بدهد تا آسوده‌اش بگذار ند. شاه هم رضا داد تا فردا درباره‌اش آسعیمی بگیرد. دوزدیمگر وی را درخانة فورچی‌باشی زتدانی کردند واموااش‌را کرفتند ومبرژا عبدانةٌ ومیرزا فظام پسرانش را هم بند کردنه وچند روز دییگر هم اورا نگاه داشتند و سانجام طهماسب فلی بيك موصلو بوز باشی نستین زخم را باوژه ودیگران اورا اژیای در آوردند و بدین گونه در ٩۸۸‏ کشته شد وحسدش را که مدتی درراه افتاده بود بدرخواست علمابم‌شهد برداد ودر آ ستانه رضوي بخاك سپردند وباصر ارامر! شاء دخترشی را طلاق داد واموااش را بایشان بخشید . وی مرد بسیار کار آمد ودانشمند وبا ذوق بوده ولی با ذیردستان ومخصوصاً ت رکان قزلباش بد رفتاری ی کرده ودر ضمن هنر‌های دیگی شاعر زبردستی بوده ومخصوصاً در بدرهه سرأی باقداژه‌ای‌دست واشته که جواب اعیر‌ایار باب اج با شام مي‌داده است . ۷ - میر شسس ادلی خبیصی متحلص بشهمی‌ازسادات محترم ودانشمنه خبیص کرمان ( شهداد اعروز ) و از مشاهیر علمای قرت دهم بزد و گذشنه از علوم شرعی در ر داضبات وهست ورعل ونسوم وادیات هم دست داشت ودرژمان شاه طیعاسي عنعس صداو وت جات وتا با دان‌عمر دردن مقام بود و بانداژه‌ای میعتر م بود 5هشاه‌طهماسب در سابل شرعی کاها بدستور او می‌رفت ودر ضمن مرد سیاز بخشنده‌ای بود چنانکه در دوسه‌سال منصب صداریت خودتژدیكث صث هز ارتوعان ان وفت‌زرنقد و خالك فسروژه‌ای را که ازعواید اوقاف وئفرهای شاه طهماسب باورسیده بود وخمس معادن فیروزه را که ورخزانه داشت بسادات و دانشمندان وطللاب بخشید وسر انجام در۳۳٩‏ که شاه محمد خدا بنده مشغول محاصرة تبریز در برابر ترکان عماثی بود واو را با خود برده بود در آ نجا بسیماری‌سوء الغنیه در گذشت. وی شاعرزیردستی بوده وفهمی‌تخاص‌می کرده‌است. ۸ - فروغی لبربزگ از شاعران درجه دوم قرن دهم و شیعه بوده و سظری بعتیات کرد وفزل را فسکومی‌سرووه است . ۹ - هیر علبي <سینی هرگ معروف مر علی ساعاني با کاتب اسلطافی و کاتب السلطان از ممروف تربن خوشنویدان خط سخ تعلیق بود. نعست در هسرات شا گرد زین‌الدین محمود خوشنویس وسیس در مشهد شا گرد سلطانملی‌مشپدی بوده» اما از هر دو در فن خط پیش افتاده در جوانی در دستگاه سلطان حسین بایشرا بوده و کاب الساطانلقب کرفته. سپس عبیدالله خان از يك که هرات وا کرفته دره۳هجبراً اور سخارابرده و تسا مانده وظاهر آدر ٩٩۰‏ جرهمانسا در کذدنه ودرفتیم! باد بخارابخا کش سیر ده ان, وی گذشته اخط دراشا وشعر و معما یزدست داشته و منظومه‌ای در خط سنوان ۶ مدادالخطوط > نوشثه و مردی عارف عشرب بوده از شا کسردان معروف او محمودین اسحق سیاوشانی شهابی و میرسید آحمد مشهدی بود‌اند . ۰ . صیاءا بدین ميرم لرمانی معخاص بضیایی از شمرای معروف قرن دهم بوده؛ درزمان‌سلطلان سین باشر ادرهر ات سکونت داشت ویدرش‌خواحه عاوالدن برادر مهتر خواحه افضل‌الدین محمد کرماتی بود و سالها وزارت بادشاهان را داشت وازجائب مادر برأدر امیرسلطان ایراهیم امیئی هروی شاعر معروف این زمان بوده و درپایان زند کی بدربارشاه اسمعیل رأه بافته است ومردی لطیف طبع وبا هوش وخرده بین بوده ودرعلم سیاق وشعردست داشته وتا آواسط فرن دهم زنده بوده است . 0۱- ول نا خلیلا4 منجي کاشالی ازدانشمندان وشاعران خوش عبم‌فرن دجم بوده ودردزیار شاه طیماسب می ز سمه است . ۲ - خو اجه اهیر بيك مهسرداد ازرجال محترم دربارشاه طهماسپ بوده و سرانسام درزمانی که غازی خان حکمران هرات بود وي سمت وزارت آن شهر را داشت ودر جنگهابی که صفوبه با عسداله خان ازيك می کردند دست اندرکار و بسیار موی بوده ودرضمن شاغری توائا شمار هی رقمه است . ۳ . ءلاساطان محمد ساقی استراباذی از شاعران نامی قرن دعسم و از دانهمندان زمان خود بوده وبجزدیوان قصاید وغزلمانی که ازومانده شرحی بر معلالم نوشْنه ودرماه رجب ۲ در گذشته است . ۶ ب شر لش لیر بز ی از شاعران نامی فرن دهم بوده و در اقسام مختلف شعر شعر قرن دهم نت دست داشنه ودر ٩65‏ در گذشته ودبوان صاید. وعزلمائی ازومالده است . ۵ .م مولانا دلی حیرتی کاشاسی نیز ازشاعران نامی فرن دهم و اصلا از مردم مرو بوده وی بسشتر در کاشان می زبسته و پهمین جة بکاشانی معروف شده و از شاعرآن متعصب درتشیم بوده است. مدئی هم درفزو ین دز دزبار شاه طهماست بوده و دز سیروسلول ثیز شهرت داشته و سرانجام در اشان روز چپارشنبه ۱۶ صفر ٩۱۱‏ از بام افتاده ودر گذشته است. وی شاعرتوائابی بوده وشعر سیار گفته وچپل هزارست قصیده درمدا یم امه سروده ونیزمنظومة هچ المباهچ را درهزاربیت سروده أست . ۲ مولانا صیرثی تیز از شاعرآن قرن دهم ابران و در دربار شاء طیماسب بوده ودرسفرها شزا وی همراهی می کرده؛ چنانکه در سفر ٩3۶‏ در آذربایان با او بوده است . ۷ - خیم پرتوی شی رازگ ازدا نشمندان‌نامی‌فرن‌دهمو باعلامه‌جللال الدین محمد دوأنی معاصر بوده وعلامه وی را بسیاز می‌ستوده ومردی وارسته و صوفی مشرب بوده وسر انجام‌د۲۸٩‏ دز گذشنه ودرجوآرمر قدشیخسه‌دی بخا کش‌سپرده‌اند. وی‌شاعری توا بوده ودر غزل ومثنوی دست داشنه وساهی‌نامه‌ای هم آزومانده است . ۱۸ - میرز اجعفر پيك قزو بنی‌ملقب با صف خات بر ادرزادة مدز اغیات‌الدین علی آصف خان میربخشی وخود نیز بخشی واز رجال محتشم دربار جلال الدین! کس درهندوستان بوده وتا اواخر قرن دهم درشبر | گره پای تخت آن پادشاه هي زبسته و شعر فارسی را تیکو می‌سروده وحعفی تخاص می کرده ومرد دانشمندی بوده ست . ۹ - قاضیی چلال سيستانی سرفقاضی احمد سستانی که او نز از شاعران نامی‌فرن دهم بودهواین پدرویسردرزمانماك ساطان محمودیادشاه سمستان ی‌زیسته‌انه ومعاصر شاه اسمعیل اول بوده‌اند وهردو شعررا خوب می گفتهاند ۱ ۰ - شیتح جمالی دهاوی از بزر کان شاه جبان| باد بعنی دهلی وازه‌شاهیر صوفة فرن دهم هندوستان بوده و کف و کراماتی بوی تست داده‌اند ومردی وارسته بوده چنانکه بسلیگی و پوست تختی بسنده کرده بوده و در طریقت عربد خال خویش ب2 شعر قرن دهم وی را با مولاتا آدهم منشی دد پوربا پیچید و پس‌ازچند روز بوربا راآتش ژدئد وبدین کونه او را کشتند . وی شاعری فحل وده است . ۳ - شاهدی موئوی از صوفيهٌ فرن دهم و ظاهر از مشایخ طریقهٌ مولوی بوده ومتظوعه‌ای دارد بنام کلشن نوحید که در ٩۳۷‏ بپایان رسانیده و ۳*۶۰ بیت داره و بش از آنن ٩**‏ بیت از مثنوی مولانا جلال الدین را اشخاب کرده که در میان مردم رو اج بسیار بافته بود و چون آن ابیات برا کنده بوده و مطالب آن ارتباعلی بهم ال اه بران شده است که ایبات وا ۳ پیوسته کند لرذ! در مبان هر دو بیت پنج بیت از خود سروده و بدرین گونه معئی هر دو بیت را بهم ربط داده و عفردات هر میجلدی ازمشنوی را جدا گنه ثبت کرده است واین مثوی کلشن توسید را در شش فصل بیابان زسانیده است . ۶ - مولانا شرف‌اندیی علی باففی از مردم قصيهُ بافق درمیان یزد و گرمان بوده و یمین جهة گاهی او را از شاعران یزد و گاهی‌هم ازشاعر ان کرمان دانسثه‌اند. بخست در شراز می‌زیسته و درا نجا کسب داش کرده و در دربار شاه طیماسب محترم بوده و گوشش کران بودء است و سرانجام در*۸ سالگی در ٩۷۸‏ در قزوین در گذشته است . وی شاعر توائایی بودء و در قصیده و غزل دست داشنه و فصاید بسیار در مدح شاه طع ماس سروده است و از باژ ماند گان‌شرف الدین علي بزدی مورخ معروف قرن ثم و موّلف طفی نامه ۵ - خواجقی شرف شیر ازی ازشاءران قرن دهم حند بوده و تا اوابل‌فرن بازدهم زنده بوده است و از ندسان امرای د کن بوده و در نم ونر دست داشنه وغزل را نیکو می‌سروده است ۰ - اهیر سید شر یف باقی شیرازی متحاص بشر بفی بسی ام رسد شر بف ثانی نوده که دخثر أدهٌ میرسید شرربف‌الدهن گر کانی دانشمند معروف قرن هشتم بوده است و این شاندان در اواسط قرن نهم از گر کان شراز و عراق رفته‌اند و وی در شیراز ولادت دافم ودرژمان شاه طع‌ماس تست موز ارت عراق و ندش وسیس گلاتتری مر فرن دمم 4 ۱0۹۹۰۰ راز را باو دادند ولی میافهاش با ابر آهیس خان والی فساری بهم خورد و وی را از کالاتري لح کردند 3 وژ ارت بله آ دار سرد ۳ باو دادید ۲ ای ۷ از دی ود ار شاه طهماس شد و آبراهيم خان را عزل کردند ون ندان افکند وخودئیز بزوحی در گذشت, وی از مردان نامور در بارشاه طمهاسی بوده و مردیسار بخهمده‌ای شمار می‌رفنه و ازو دو پسر ماه یکی آمیر معین‌لدیین اشرف معروف بمیرزا مضدوم ومتخلس باش نک از علما و مدرسان معروف زمان خود بود و دسکی میرزا امبر که در ژمان شاء محمد خدابنده چندی در قلمةٌ استشر ژندالی بود و درموقم فرار بسوی ری در رام در گذشت. آمیر سید شریف خود شاعری توانا بوده و نغزل را نیکو می‌سروده است . ۷ - ثوقی یزدی از شاءران توانای فرن دهم ومردی خوش وی بوده وخط سس تعلییق را تیگومی نوشته ودرانفاء دست وافته وبپمین جپت مدی‌منشی سام میرژأ صفوی بوده أست ردرشعر نیزمهارت داشته وقصیده را بهعر می‌سروده وغزز عم می گفنه است . ۸ -م هیررا !بو التاسم شو کتی دهلوی پسر شخ محمود هلقب بمیرزا کاعران و از شاهزا ان بابری هند بود و در دربار همایون جادشاء احترام داشت اما در جوائی در قلعهٌ کوالبار هند در گذشت و وی غز اسر‌ای عاهر ی بوده است . ٩‏ - امیر صافی بهی از آمرای فرن دهم کرسان و از مردم بم و عم زادة امیر فاصلي بمی بوده که نام وی را فضلی هم ضیط کرده‌اند و احتمال میرود که عم‌زادء خوش را کشته باشدو ری در خراسان هسی‌زیسته و از تژاد ترك بوده و شعر را یرکو می‌سروده است . ۰ ۰ اهیر فاضلی بمهی که دربخی از سخپانام وی رافشلی‌هم‌ضیط کرده‌اند, ری لیز ازامرای قرن دهم بم‌وظاهرا ازتژاد ترك وسا کن خراسان بوده و درسال ۱:۰۱ در میان وی وعم زادماش که ظاهراً همان آمیرسافی سایق الذ کر باشد برسرمال تزاعی در گر فته ووی در آن زاغ کشنه شده است واومردی تیکو سبرث بوده و شعر را بکو 1 دز ۵ ده اس ۱ ب ٩‏ شعرفرن دهم ۱ - شیخ بعقوب صرفي لشهیری از مشایح معروف صوفیهٌ هتدوستان و خلیفهٌ شبخ حسین خوارزمی پیشوای معروف طر یه ششبندی بوده وسقر بسیار کرده و سیاری آزمشایم ان زمان را دیده بود واز شال رخصت هدات کوفنه و مر بدا سیاردرهمه‌جا ومخصوصاً در کشمیر داشت ودرا گرء خانقاه اودر ژمان‌جلال الدین‌محمد | کبررونق بسیارداشت وهمابون پادشاه وا کبر بوی بسیار احترام می گردند وسرانجام در۱۷ نیا لمدة ۱۰۰۳ حر گذشت و تاریخم رحلت وی را« شیخ آمم » بافنه‌اند . وی از دانشمندان نامی ژمانن خود بوده ودرشعی ممارت کامل داشه وخمسه‌اي ساخشه ورسادل چند درمعما نوشته وریاعبات وشرح رباعیات درتسوف دارد و نیز تفسیری بزبان فارسی نوشته است ودرفزل «م وست داشته است . ۲ ,م مولانا عالمي دارابگرذی از شعرای مسروف قرت دهم فارس بوده ودر شراز می زمست و همانجا در ٩۷۵‏ در گذشت. وی عردی خوش صحست بوده و غزز را شورانگیز وعاشفانه می‌سروده است . ۳ - هو لا ( عبدی ابر وهی ازمردم آبر‌قوه درمیان بزد وشیراز وازشاعران زبردست قرن دهم بوده است وغزل را شمردن وشورانگز هی گفته أست ۱ ۶ عبدگ نا بدگ نیز ازشاعران قرن دهم واز مردم کناید با کناباد و با کون باد خراسان بوده و دربرخی از کتاها بخطا تخلص وي را عردی ضبط کرده و اصل او را از توران دانسته‌اند . وی با ساعذان ایر اهیم همرژا شاه اد معروف صغوی متخلص بجاهی بسیار مر بوط بوده واز شاعران منهصب درطر هه شیع بشمار می رفته و بیشتر اشعارش درمدح امه شیمه است ودرضمن غزل ومثنوی هم می گفته وتا! خرفرن دهم ز ده وده است . ۵۰ .- عشرآی بزدی نیز ازشاعران غزل سرای ماهر قرن دهم بوده است . ۰ .- مولانا عشقی کاشانی ازس‌خنوران نامی‌این‌فرن وازشا گردانامیره‌قبول فعی بوده ودر کاشان می‌زیست و مردی دروش وپارسا بود و در ٩6۰‏ در گذشت و اوهم ع رل سرای ز بردست‌ي به خرج اس ۰ شعر فرن دهم ۷۱ ۷ - قاضی مطا-ا لاه ودامینی دازی برادر فاضی محید راژی واز فتاه تامی زمان شاه طهماسب اول‌بود ودر دربار وی در فزوین مي‌زيسته و تا اواخر فرن دهم ژنده بود و شأعر توانایی مشماز می‌رفته است ۸ عبدی ر ازی با عهدی‌شیر ازی زیرا که در کتابپای دختاف تجلص وسبت اورا بپردوشکل نوشته‌اند , ازشاعرالافرندهم‌سا کن هند. بوده ودراقسام‌غزلو قصیده دست داشته * مدتی در کر آت بامیر ز انظام‌الدین اجمد میز ستهوچون بدعلی رفته است من از عزل فاضی محمند 5دشیعه ممعصبی بوده در سال هزار هحری حکیم عبر الملاث در لاهور در صدد بر آمده‌است وی را بحسای‌او بگمارد اما تتوائسته است فیس لیرد - ۵ - عمدی بيكك‌شیر ازی وی‌شاعردیگریست بجزعبدی‌باءهدی‌سایق ال کر واوهم در خرن دهم اهر درهند می‌زسنه ودر ترسل و سیاق دست‌داشته و دیشه‌اش تویسند کی بوده و درفراغت شعرهیگفته دوبار تیم خمبٌنظامی کرده است‌ودیوانش بش اژده‌هزاز بست مشده است . ۰ شاه طهماسب اول ؛ پسر مهتر شاه اسمعیل اول و دومین بادشاه سلسله صئوي . در ٩۱۹‏ ولادت بافت ودر ٩۳۶‏ درده سالگی پس از مر ثث بدر بسلطنت رسید. تابسن بلوغ نرسییده بود دستخوش امرای فرلباش بود آماچون بالغ شد کفایت و کاردائی خود وا نشان داد و از سلط ایشان ببرون آمد. در اغاز بادشاهی وی اژبکال شمال شرفی ابران فاخته وتا ترمت شیم جام درخراسان آمده بودند . شاه طهماسب وز؛۳٩‏ ابشان رآ درا نیوا شدست داد ووادار کرد بسرزهین خود با گردئد ور ٩۳٩‏ دم الغفار سر کرد آر کمانان موصلو سازی طوایف کپرفام کرده و عراق را شر کالعنمانی لیم کرده بود بهمین جبت شاه طهماسب پیغداد لشکر کشید و هنکامی بآ نجا رسید که خوالفقاررابر ادرانش کشته بودند وان فتنه فروخفته بود ۰ بس از آن چون‌باردیگی اژیکان علمرو ابران تاه و هیجده‌ماه بود شهر هرات را گرفنه بودندشاه‌طهماسب بدانجا تاخت وچون تزديك هرات رسبد از کان آن‌شیررا رها کردند .«ره ۹6لشکربان ۶۷ شعر فرن دهم عنمانی دن! (مهرین و آذربایسان را کرفتندو وارد تب پزشدند وساطان سلیمان آلعشمان با لشگریان خود سلطانه رسد واز | تسا ازراه کوهستان عازم جنوب شد که بغداد را نگیردو چپارسال بعد شیر وان را م اصر ف گرد ۱ درسراسراین مدت اشکر بانابران درحال دقاع بودند . در6۸٩‏ همایون بسر ظپی رآلدین بابریادشاه تیموری هندوستان که س ازمی کش بدر جانشین وی شده و مععالقانش اورا از سلطنت بازداشته بودند بابران بثاه آ ورد . شاء طههاسب بذیرامی بسیار گرعی ازو کرد واصراری داشت که ویبطر ِقة شیمه بگرود وسر انجام لشکریانی بباری او گماشت و او بپندوستان باز گشت وتاج و تییت را مدین وسیله بدست ورد . درغ۵٩‏ الفاص میرزایرادرش بتحريث تر کان‌عثمانی قمام کرد واشکریان عثمانی که بیاری وی آمده بودند آذرباییجان واصفهان را گرفتنه اما چون میانه القاص مبوزا با ترکان عمائی بپم خورد زین کار نسجه‌ای نگرفت ۲ گرفتار شد و بقتل رسید . در ٩6۱‏ شاه طهماسپ با پادشاهان آل عثمان متار که‌ای بر قر ار کرو وسال بعد عهدنامهُ صلح باضا رسید . سیس با پزید پسرملطان سلیمان آل عثمان که بر بدر قیام کرده بود در ٩٩۳‏ بابرا پناه آورد وپس از دوسال کفتگو درسان وربار عتمانی ودربار ایران شاه طهماسب دزیرابر چهارصد هزار سبکه زر وی رااکشت با آنکه سب کشتن اورا فراهم کرد. درپابان سلطنت شاه‌طهماسب باردیگر و۵۹ از بکان بخر اسان تاختند وشاه طهماسب ایشان را عقب نشاند ولی درشیجة این کی کشی فحطی سخت ویس از آن طاعون روی داد . در ٩۸۶‏ مادر حبدرنام سر کرد طوارف استاجلو شاه طهماسب را زخرداد و پس از پنجاه و دوسال و یم یادشاهی آورا کشت . شاه طمماست بش از وادشاعان دیگر خیاندان خود در ادییات فازسی انام گناشته است » شم فارسی وا تاانداژه‌ای خوب می گفت ءعادول تخل می کرد . کتابی برخاطرات وشرح زند کی خود نا حوادث سال ۹۹5 که با بزید را تسایم تررکانءثه‌انی کرده نوشنه است ثه بنام اد که شاه طهماسب معروفست ویکی آژبپث رین اسناد برای تا بخ دورة پادشاهي آوست . ۰۱ - شاه اصمعیل۸ چسرچارموجانشین‌شاهطهماسب اول وسومن پا شمر فرن دهم ۷۳ سایته صقو ی ۰ در ۵ ۱ صتر ‏ ۸ که یدرش‌ها(آدشد تمس ماو اف‌قر کان استاجاو هو اخو اه ساطشت حش,دز مدرژا در ادر وی :و ودب ولی‌در م‌خان انم خوآهرش کهبا وی دسا دی دود بناه گاه # ىِ رأدر خر م ساجظدمی در زوین شسمتا شش شان واو ۳ رشان ویرا گرفتندو ۳3۹9۹ ۲ بدین گونه جنگ در‌سان ۳۳ سم بش تبار کرفت ۲ شاه‌طه‌ماسب و نی اسمعیلر | پیز تم وینداد گر هید نست ۳ ر امحانشنی دود بر ؟ در جع دو ج و آو رده سای و ام 3۵ ۶ له و رو ز ۰ ۷ 1 در قلعه‌فیقیهز ندانی ده سر ارف ز لماش مجشسی فطل دادند و ساطنت اوژای وآدند و وی را از ان ژدان آوزدند و روزچهار شذبه ۷۷ جمادی‌آلاولی ۹۸6 درفزوین مخت صند, قبا سهان کرد و یادآشی هد ها ورند گان داد وحتی آزدردار مادر پیر خود که درقسه شا آده عبد! (عظیم نز ديكث طبر آن بناه | و رده ده دخو د داري گرد - دار ار 2 بدا تههمدستی درو شانی که از حبالک عدصانیی آ مرو داد شاه اد کان اند ان خو درآ کشت و و ی ۳ حجو ای بمیجر بات اهسر سیبیش ابو الفتج ومد سین عندالیافی شر دقی شیر ای ععروف مسر وا «جد یو تو اد ۳ ببءبساب شرف گر گا ی که ار عزدای مور وب حعفی و ذ طر مقَه نی ۴ دد در فد دود همین ده بیادشاهی ایشا ء اور موز ارت بر گر بل بدسساری او طر رف سیدری رایر گر ید و فر دم و از ید کو ی تفای راشدین منع کرد وجوی قدمه ای روا ود آز ان کار بر کشت و آن‌وزیر راعرل کرد وسرانجام در ۳ ذی‌الحجهٌ ٩۸۵‏ در قروین در گذشت ٍ مش اژ دوسال وید 9 بادشاهی تخرد : سیت مر کی ویادن بود گهشب مقدار شری معجون ماوط باثر یاک که‌بان حب فاونيابی گفتند و مخلوطی از خر ماگ ونگ و مو اد عجدر دیگر دز دو در سجن خاتم خواهرش سار ی سر ان رسای | ثرا ۳ | لوده تون و برش وازان یه خرسیف . شاج آسمعسل آحتی شا در درشعر فارسی یی داش ۲ غاد ی تخلصی هی ر ده اس , جرب شاه محمه خداینشه رس مهترشاه طهماست بود » در۳گولادت بافت, مادرش از طایفةٌ موصلوی تر کمان ومعروفساطانم بود و باشاه اسمعیل دوم‌از پاث‌مادر سس أ ۱ ۳ بو د . هشگاهی که برادر فهترش شاه اس معیل درم بساعانت زر سیث وشاهز اد گان اند ان ۷ شمر قرن دهم خودر ! کشت هی خواست وی وعمای‌سرژا سم شرا قهبنام شاه عماس‌اول سفعطمت‌رسید ندز بکشد و لی‌جون شامحمد نز دمادرشان بسبار گرامی بوداژ گشتن اوچشم پوشید واو و درشر از اه داشت تابا کسیی و #9 و آمد ند آشه باشد . دس از جنديی درصدد کشتن فردو بر آ مد اما خود مسدوم شد و از مین رفت , پس از مر گی شاها سمعیل هم چتان برای بر گزیدن جانشین اودرمیان سران سیاء اختلاف بود وچون شاه عحمد گور بود اورا سزاوار پادشاهی تمی‌دانستند وسرانجام یس از کفن‌گو ها بشیر از فرستادند و او را زوین آ وودند و در همان سای ده سلطنت دی داشتند و چون بري خان خأئم ی پادشاهی او همداستَان شده بود قوار برین شد کد اسم بادشاهي‌با او باشت اما کار هارا خواهر ش‌آنجام دهد . همسرش‌خرا شاه بیکم ععروف مهد عاما عادر شاه عراس که از حبله گر بپای پری خان خانم تیگران بودسب شه وی را بدستور شاه بخانهٌ خلزخان افشار که در مان شاه طیماس سر ور ست او بود بو دند و در | تسا درب نم ن ااحجه 5 درسن سی‌سالگی ویر خذد کر دندو‌شاه‌محمدچون کورود مارشکستهوفر سوده‌شده بود اختمار کارهارا بیمسرش باز گذاشتم حمزه مبرزا پسرعپترخود را شیات‌ساطنت بر گزید - درزمان وی‌بكك سلسله جنگهایی بایادشاعات آعذمان در گرفت ولشکربان عسمانی در" ۲ عفر ۸ ۵ دا ترآ تایه ۳ ایا بان سلطنت‌شاه محمد کشت « دردن بان بدرفتاری مپدعلیا باسران قزلباش اراک کردوههانهانسکه باعادل گرای خان تاتار پادشاءفر جم رایطه دارد در روز مکشنه اول حمادی الا خره ٩۷‏ سجرم بأدشاهیی تا خجدمد و مدع لا ۳ ینید .بسن از ین واقعه کارشاه محمد در شان شد و بی دردی انةلابهایی‌روی مي‌داد. سراتجام اعر‌ای خر اسان برو برخامشد ودر ۹۵ شاه عبای را درخر اسان بیادشاهی بر که بدند , شاه‌عجمد دی ال بر کد کداری از ساطنت چندی که شد که دو بازه تاج وتععت زابدست بیاورد امایش رد وسر انجام شاء عبای بادستیاران‌خود در روز دجم دی الفعدة 7 نزو دن بایاعت عدران خوو رأاگر شت ود مخ رمانعی در بر ابر او ثمائد ودر مولس تاح گذاری برش رادر کذار تیش فگاه داشتند. از سور انزوا اعبای در گذشت . درستایکه ی ثر سس 1 اشکه 1۳9 +۱ ددساعای سر با شعر رن دهم ۷ چراوی بلقب خدا بنده معروف شدهءاست درمپان‌تاریخنو بان اختالافست" برخی گفته‌اند 5 از کود کی امن لقب راباو داده اند و برخی دنکن گفته ند 1 چون گور شد سشعر بمبادت می‌پرداخت وین لقب از | نجاست . شام‌میعمد مردی پلندطبع و بخشنده ونیکو رفتار ودانشمند بوده ودرشصن امزدست‌داشته و فهمیی تخلص‌هی گر ده است . ۲ ب صیرالدین همایوت پادشاه پسر مپتر طهیرآلدین بایرمژسی ساسله تابر بأتموری ععد و ستان ودو هن دادشاه ابن‌خاندان‌ود . در قاعه کابل در ۶زی ال۸عدء ۳ بجهان آمد . مادرش ماهم‌بیک نام داشت که ازخانواد‌ای از دانشمندان ایران بوچو تاساعلان سین با یقن بادشاه معروف‌تمموری اهر ان-خو یشاو ندی داشت مود کود کی و جوأنی درراه کسب داش کوشيده و مخصوصا بر باضیات دلمستگی فراوان داشت اما عرشدی سست رأی‌بود و بأشون‌عادت گر ده بود « ده ژعان در درتسخر کر ات‌دلاوری خودراشان داده بود » می آژان فتواست ازعپدة برادران خود بو ید و خوشتن‌داری کند .چون بدرش‌در گذشت در ٩‏ جمادی‌الاولی ٩۳۷‏ پادشاعی باو رسید و تادهم محرم که از شر شاه سو زک تست و زد درتن فاعم مود . صی کر فتارمخالفت بررادر ای «بر زا سلیمان ومیرز! کامر ان‌شد ورس ازافکه کامرانر اشکست دادو کور کرد مشگال رفح چندی روز گار راا تسا سطالت گذارند وچون باردیگر از شر شاه سوری شکست خورد درم4۶ بایران یناه آورد . مدئي ازمهمان نوازی ومهربانی شام طهه‌اسب صفوی برخور دارشد تاا که ساریاو بهندوستاتایر کشت ودر رصان ۵۲ باردیگر ببأدشاهی نشست واس کامایی ر امدیون‌شاه طهماسب بود. درضمن بیرام خان خان‌خاتان‌سیع‌سالارش که هر دی سار کاردا دودوشر ج ح حالش گذشت شب در ثار او سبار موّثر شد ودر بیه که سکندر سوری آ ردن هدعی سلطنت خودرا شکست داد بر تخت استوار شد .سر اتجام در روژ ۱۶ ربیمالاول 4۳ دردهای از بام کنا بضانةٌ خود افتاد ودر گذشت . همایون از بادشاهان سار داش دوست وادب پرور هندوستان ودوسرش حال الدین ۱ کبررانیز از خردی این دو صات وی داده‌است . در داروی بکی‌از حالب ان در باره‌ای جپان برای باه دادن بدانشمندانو م شور آن نز کم اسیت و ستود عدو زان تر کی ۳ #ارسبی سر ۶۷۹ شعر فرن دهم میی گفت و خواظر ش کل بدلن سکم کنا ی دعئو آنیعما بون نامه فر‌مال‌و ی‌درشر جز ند کی او پوشته است " 6- هیر زا کامران پسر دوم ظهیر الدین بایر و برادر گهتر همایون پادشاه بود ۰ درحدودسال ۵ ,در کایل ولادت باقت . مادرش گلرخم یگ تام واشت . اژ بو ادرش همایون با طوش ثر وکارا مد تر اما بی رحم وبدخوی بود . بس ازم‌ر کک بدرعدگی ساعلنت برادر شد ومدتما با او در زد وخورد مود ودر *مه زسما ادعای ساطنت کرد و سر ایام گر فتار شد ودر* ۹۳ آورا کور گردند و ناچار دست از دعاری خود برداشت در ٩۳۱‏ بز بارت یج رفتودرنیااسیحه ۹4 در عر بستان در گذشت - دزن سقر و افعه بسیار جالبي که برای او روی داده اشست که همسرش چبجث بیکم ارفون دخثرشاه سین یادشاه ستد که در۳ع۹ بعقد وی درا مده بود آصر ار داأشت کیت سک و را هم می‌برد بذشیند وبا او برود , پدرش وی را آزین سف ر منم کرد ووی کفت که پدروی را در زمانی که کامر ان عرد توانابی بوده است نی آوداده و اسنك که تاتواست آمی تو اند ازو دست شود وسی انستام او #سفر شد وچددماه می از مر ‌ شوصر درشیر مه در گذشت , میرزا کامران در ژند کی بدر حکمران قندهار بودیچون برآدرش همابون ستات سس حعمرانی تشیعات را باوداد . هنگامی که همادون در ایر ان ميز مست وی با برادرش هیرزا عسکری برافغانستان که در آن زمان جزو قلعرو بابربان بود استیلا داشرف ودر ین ژمان وی در ترو نج ادسات فارسی در افغاسغاه" ن کوتاهی ۹ ار دد ات خود نیز شاعر زیردستی بود و اقسام مختلف شعر فارسی را نیکو می سرود و دلیستکی سار شعر فارسی داشت و عحمود بن اسحاق شهابی را که از خوشنوسان زب دست خی نسح تعلت درهید و ۵ کماشنه بود کتابهای ! اد ی گازرسی ۳ بط بستار وی بر ای وی شو سد , مجموعذ اشمار فارسی او شامل نزداث ۰و۱ ست باقست . سرش همرژا ایو العاسم : سز شاعر توا اثایی دو ده امست . ۶- سلطان سلیم آل عشمات که تر کان او باوز لقب دادم بودند و درزمان لِ 0 #ت ار کی د< کدی سیشت گیر وسسحین د اس ۰ دسه ر دایز ید دوم و اجان ‌ ادسام اه این وا ندان شعر گرن دهم ۷ بود . دز ۸۷۲ با ۸۷۵ ولادت بافت . درژسان پدرشیحسکمر انی‌طرا بوزان‌را داشت ویبر او پرادرش احمد را بجمانشینی خود بر گزبده پود وسایم که درمیان لشکریان بیشتر نقوذ داشت در آرژوی ساطذت بود. بهمن‌حهت بنای نافرعانی فست بدررا گذاشت وجنگت در میان یشان در گرفت و پس از چندی پدرش از زدوخورد با او چشم پوشید . چون باردیگر بای سر کشی را گذاشت در کت با اشکربان پدر شکست خورد و بقرم گر دختو یمتکلی گر اي خان‌ مر ان‌آن سبه دز در ۵ دراه ۳ و کد بدر ۲ اش نود , دربن میان سیاهیانی که هواخواه وی بودند پدرش را در صفر ٩۱۸‏ خلم گرده بودند و وی را بسلطنت برداشتند وپدرش يك ماه بعد در گذشت ۰ ساطان سلیم درسال اول سلطنت برادران و برادر ژاد گانش را که بیم ازیشال داشت کشت . سپس روابط دوستانه ب جمهوری و نیز ودولتهای مجارستان وروسیه برقر از کرد ودرصدد بود که درآ سیاپیشرفت کند و تواتاترنن رقب او شاه اسمعیل صفوی بود که هنکام اختلاف وي بابرادرش احمد بششسانی از احمد کرده بود , اختلاف شیعه و سنی را بهانه کردم سای گشتار شبعیا نی‌را که در خاک عذمانی بودئد. گذاشت وتار یج او سان ترش توشته‌اند که جر له ار نْ از شانن را کشت ۳ مسموم گرد. سس در تار بخ ۳ مدرم ۰ 8۲ از شیر اور نه باعدءای از اشکر بان خود بر اه افتاد و دك ماه معد همه نوا رادر ینگی‌شهر جمم کرد ودرن‌سان اعالان حنکی بشاه اسم‌عیل داده ود که معروفست وناءهای توهینآمیز چندهم لوشته است؛ نا جابی که شاه اسمعیل ناچارشده بود گاهي آورند کان آن تامها را بکشد. از سو ی دیگی سید ال خان از بل را که اوهم سنيی‌تجنفی ودشهن صفو به بو دتبحر مك گر ده بود که اژمشرق خراسان بتازد . بدین گو نه ساطان ساىم ازراه قونئیه وقصر بفوسیواس سرحد ابران نزدبك مي‌شد وبحر یه عقمانی بر ای رساندن آژوفه خود را بطر ابوزان رساند " در ارز عان اشگر بان وی از دشواری ادن سقر و خستگی رام مر عه تافرعاتی آغاز کردند وسلیم ایشان را حله آرام کرد تا اشکه بدشت چالدر ال درمیان ارومیه وس دز رسد ند و در ا تیدا در روز دوم رحجب + زک در گرفت , اشکربان امران ۷۸ شسس فرن دهم گریخت وحرم او که مادر وعسرش نیز درمیانن ایشان بودند اسیرشد . سلیم روزه۱ رجب وارد تبر یزشد وروز ۷۳ پس‌از نکه شپر را بکسره بارام کر ده وروت سرشاری ازهرچه‌بردنی بود بدست آورده وحتی جمعی کثیر از هثرمندان و پیشهوران را پزور واداربهمر اهیخودوعده بسیاریرااسیر کوده‌بود از آن‌شهررفت که زمستان رادرسرزمین قرا بام درآن سوی روداری بگذراند ولی‌بشکی چریان که لشکربان وی بودند وی را نا گز سر کردند با ناتولی بر گردد واژراه قاری و سرت باماسه رفت وزعستان را در آ نس ماثث و وین شکی چر با باژ در اند بش4 سر گشیی بودند و أز کی آژوشد مي امد زد ایشا را پاستانمول فرستاد . سپس در سال ٩۲۱‏ قسمت شرقی ناتولی و کردستان را تصرف کرد. درمن بان اختلافی با ساطان هصر بهم ژد و در صدد تیه صربه آی برای حملهٌ بمسر برآعد و ور ٩۳۲‏ جنک در میان ابشان در گرفت . درین جنگ مصر بان شکست خوردند و مصر بدست عشمانیان افتاد. مس ازین بیروزی که از بسیاری از کشور های جهان فرستاد کانی بشمرداث بدریاروی رفتند برکات شر یف مکه نیز پسر دوازده سالهٌ خود محمد را بدربار وی فرستاد و تن بدست فنشاند گی وی درداد ۲ دین گونه نواحی مک و فده یز در ٩۲۳‏ زو قامر و ۹ فدمان شد . پیشرفت‌های سلیم در آسیا و افریقا دول ارویا را مر اژوی‌نگران کرده بود ویاپ لنون دهم دو سای اترش وانسگاستان وفراسه ۳ تیدر دلگ کرد که دربرامر مر کان کنما يي ههد شوند اما تا سیم زنده بود دسث بکاری نزدند . در ۵٩‏ سیم از آ درنه باستا تمول رفته نود و ۳ بر وعندی ]| ماده کرده دود 4۹ حجز نی 6 رودسی و تصرف کید آها تا گمانی ۳ «شوال آن سال در گذشت . درین‌هنسگام‌درراهاستانیول با درنه بود وچندی پیش زخمی در بیگر اویسدا شده بود که بان شب ددم می گفتند و اوعی از سرطان عی داستند وان زخم دراه اوزا ازیادر آورد . مر کتوی را تا هنکامی که جانشین وع ساطان سلنمان از استا تبول بررسدینهان کردند وییکرش را بردوی قیدای در شمال عرربی اسما تدولی خاله سپردند ویسرش سلیمان برروی‌خااومسجدی ینام وی ساخت که درمحر م۲۵ ساختمان آن میا بان زر میا ۰ سلعنان سلیم عردکافی تو انا ودرضمن چنان؟ه باه قس داده اندسخت کر شمر رن دهم ۹ وسنگین دی و ی وال ددرت اس / در بارة وی سار اهر تر کان ما ی وش ۳ از قپر ما ناه ملی جود شسهرد ۳۳ . از نج رادبی مکی از بزر 5 درف ط مردان خاتوادة ال عثمانست مخصو‌صاً ژبان فارسی را خوب هی داتسته و غزلیات فارسی او :-ا انداژه‌ای جالب توجهست وبز بان تر کی قنها يك بیت او روامت کرده‌ائد . درشمر فارسی‌سلرم و سلیمی تخلص می کرده ودیوان غزلباتش‌شامل ترديك دوهزاربیت دردستست . ۰۲ - سلظان ملیمات آل عادات , معروف سایمان اول باسایمان دوم ژد | که برخی اد تا یم نو بسان ساعمال پسربا بزید اول عم وی را که دعوی سلطنت داشته است ببادشاهی بذیر فتهاند و برخی دیگربادشاهی اورارسست اداده‌انده بیمین‌جهت دهمین با باز دمن با دشاه این خا نان مشمارمی‌رود . تر کان عهّمائی وی را قأئو نی ساطانن سلیمان لقب داده‌اند و از تظر کشورداری و رعیت بروری اور بر گترین بادشاه ال عشهان‌میداندد. مسر ساطان‌سایم‌سا بق ال کر بود, درسال ٩*۰‏ ولادت بافت ومادرش‌عامشه ساطان دختی ملسکلی ّ رای خان‌بادشاه شرد دم دم بود کذ بر دیایی شهرنت داشت ۰ درساظفت پدرحکم راتی‌مفلیسا را داشت که کاربسیارمپمی نبوه وهشت‌روزیس ازهر که پدرش که در ۷ شوال 5 در گذشته بود بساطت نشست , از ,لك سوي مرد بسپار آرام وداد گری بو ده وا وی دیگرشوری در کشورسنانی‌داشنه, بانداژه‌ای که مسر ژه واه بزر که وه حشگت درارو یا وس جنگت ور آسیاً کرده بدرزمان وی قلمرء آل عممان وسمع‌ثرشده است . تخستین جنگ وی جنگ بلگرادست که بالشکر ان مسدارستان در۲۷٩‏ کرد. درسال مد حز برد رودی زر ال رات . ور ۵۳۹ بازدت؟ ربارویا تخت و اشکر بانعدارستان را شیکت داد رای بادشاه معر وف محاء سنا درین چگ کشته شد وتو کان شهر بود با ی تشت «ححارستان را گرفتاد . دیاز آن بازدر بوسنه ودالماسی* سالاونی‌جنگهای دیگر کرد که منتهی بمحاس رو معروف شهروین‌شد . در۹۳۸بالشکر بان اسیانباو افریش جناك کرد . جنک ششم وی جنگه‌ارپاایر انست زیرا کهترکان عثمانی مدعی‌فرانروایی بر بتایس و بغداد بودند . سلیمان ویر اعظ‌خود اپراهبم پاشار! را مامورجنگ باایران گرد وی درمیعر م۱ ٩۹۶‏ وارد پم هش و ساعلان خو دور ماء بعد لس شهر آ مد . اشتر بان ۸۰ شمر قرن دهم عمانی از شیز یز ازراه همدان رهسیار بغدادشدند وشاه طهماستب تتوااست در برایر ایشان ارسناد کی کند وچون لشکریان ابران ازعهدة دفاع آن شهر برنیامدند ابراهیم پاشا شهررا گرفت وچنه روزیس‌ازان سلیمان‌باجاه و حلال درتار بخ ۷۳ حمادی‌الارلی ۹4۱ واردشپرشد . چپار ماه درا تجاماند ودستور دادساختمانی برس ۳ بکنشد و سفرهای ‏ بارنگاه های‌تجف و کوفه و کر بلا کرد . چون ازسوی دمگر (شکر بالنآمران برخی تواحیرا که تر گان تصرف کرده بودند بس گرفته بودند سلیمان از 0 ار بل و مراغه خود رابتبر بزرساند . شاه‌طهماسب هم‌چنان‌می کوشید باوی روبرو نشود و بهمین جهت عشمانیان أقر ابسان‌وءر اق راتصرف رود وتنپاهنسگامی که‌قسمتی از اشکر بان عثمانی برمی گشتند دروان جنگی در گرفت وپس‌ازان دیگر زدوخوردی رری‌نداد. در ۳ برس رجز بر کورفوجنگه بادوات‌ونیزدر گرفت .سالدیگرار کان‌سرزمین»ولداوی ۳ آصر‌في گر دند ء در ۸ و وه سلیمان دم جنگ دیگی ب دو ات مار ستان #9 پس از ان‌در ٩۵0‏ جنگ جوم باایرآن‌در کرفت ومحرث این جنک القاص میرزا برادد اه شاوطیماست دود که ریخی اد عیما نی گر بشنه بود . سایمان ازارزروم وارد تمر بزشد وشاء طیحامب بااو برابری نکرد . اماچون لشکر بان ابران سرحدات عشمانی تاخثه بودند ثر کان تاچار شدئد ادباز نکر عقب‌تشمنی کشند , سلسمان ژهستان را درحلت عاند وسال بعث را درا راعش گذراند ولی احمد باشا وذیر اعظم او برخی از واححی گر تا وا گرفت . پس ازان باز سل مان با ساسله جنگمامی‌دو ترا سیاواني بادو لتعچارسئان ودوات اثریش کرد. درجنگ‌سوم اابران که‌در *وروی‌دادسلیمان خودو اردنشد ورستم‌باشاسر سک ر خود راماموراین کار کرد. در بن‌میان‌رستم پاشا باوخهرداد کهبکی چر بان تحر لك بسرش مصطقی حکمران اماسبه اندیشه سر ۳ دارند و اچار در ٩۸‏ رمضان ٩۱۰‏ با دید رش‌سلیم رهسیار شدو در راه مصعلفی را ششت .ور 5 جنگ باار آن‌یمنتهای شدت رسید. ثر کال نخست شهر های اعسو آن وابروان وقراداع رایر ان سوی رودارس وتران گردند دز ماه ذیااهمرژ 84۱ تما ند گان دء کشور در ارزرومبررای‌صاح گرد مدنداما ٩ ۵ |] + ۲ ۲ ۷ 2 ۳‏ و 9 مهد نامه س تن آدر دهم ر جب ۷ ٩‏ درشصر آماسیداه‌سضاشیو این تب ین 3 9 صلیم بود گذدر شعرقرن دهم ا 7 مان ابران وعثمانی بام‌ذارسید . جنک سیزدهم و آخرین جنکب سلیمان با اثریش‌دد ۷۶ روی داد آما سلمان در میدأن‌جنگ‌درشب ۱ صقر ۷4 در گذشت ورای‌اشکه لشکر داش افرعانی تلد مرگ بیدا تاسه هفته بنهان گردند تاسرش سلطان سلیم در سش ورشتهُ کار هارا بدست بذیرد رسوسی پی‌کرش را باستاتبول بردند و درهسجد سلیمانمه بخالاسیردند . سلیمان عردسار بر کار و کار آ دی بودهاست‌ویکی ازئواناثرین مادشاهان حاندان خود شمارمی رود وحتی برخی اورا بزر گثرین مرد این خانوادممی داندی, با آنگه مر دوگ جویی بود ودرین زسنه اثراط عي کرده است هشت شسخه قرآن بخط او بافته‌اند که برسرخا کش گذاشته اند و دراشعار خود کر ارانهصب درثی فشان داده آسررش .مش کار آمز سار مایل بو زد و بحاه و حالال در باري #سباز اهمست‌هی‌داده است وجشن های بسیار مجال برای‌ختنهسوران پسران‌خودوز ناشویی خواهران‌خویش برپاهی کرده است از ان‌جمله‌جشن ععروفیست که بمنا سبت شکاح‌خرم‌ساملان معشوقة تور د گر فیه ات که در جواني در حمادی الاخر هدر گذشت ونفون سبارحنی‌در کار های‌دبوانی داشت . سلممان فوانشی را که برای اداره کردن کشور نا کان وی وضم کرده بودند تکمیل کره ومجموعه‌ای بنوان قالون نامه فراهمآورد وبهمین جهت‌وی را بشتر بس‌از مر کش فانونی اقب دادند .این فوانین بسشتی شامل عقررات نظامی و امتیازات فرماندهان سهاه ومالکیت ومقررات شیر بانی‌و کیفره‌ای خلاف کاریما ونظابر ۳ بودومقررأت‌ویتا اندازه‌ای‌مساعد بحال أتباع غیرعسلمان‌خاك عشمانی‌بوده است‌ولی پیداست که شپرت فوق!امادة وی در مىان تر کالا پیشش تواسطه کامت‌ایی های او دره‌مدانيای ۳ ۳ کشو رستانی های او ست که همذ گو امساز حتی قالو ن گذار 12 را برای‌اوفرام کرده‌است. درحجران ادبوجود اویی‌اثر شوده ولهتنا خود شعرمی گفته و عجمی تشاصی می کر ده وشعر فارسی او نیزا آندازه‌ای جالست بایکه از نشویق ادیبان پیز خودداری نکرده‌است و بیعین جهت بنام وی کنابهای بسار نوشته‌اند وقصاید‌بسیار سروده وحتی چندین شاهنامه شامل فتوحات او باقی گذاشته‌اند ,درضمن درساختمان بناهای ۳ تبر بیش ازدیگران همت گماشتداسی ۲ 4۲ شعر ثرن دهم ۷ شاهاسمعیل اول_ نخستین بادشاه ومو سس ساسلهٌ صفو به پسر شیش‌حیدر ین شیخم جنیدین شیم ابر‌اهيم ععر ورف بشمخ شاه بن خو احه‌علی بن نیز الدین عوسی بن صثی‌الدین اسحق آردسلی بیشوای ععروف صوقده عتولد در *۹6 ومتوفی در روژدوشنیه پ اعحرم ۷۳۵ که یدام آستاد رسمی ابن‌خانواده فمیشی دسست بشت با بیست وج دشت بامام موسی کاظم عیررسیدهامت . مادرش‌حلیمه خائون دختراوزن حسن پادشاه‌ممروف آق‌قویونلو در گذشته در ۸۸۳ بوده و وی در ۲۵ رحب ۱۹۲ محران آمد « خو بر آدزههتر تام یی و ابراهیم داشت ؟ ده بس از مر کي 4 پدرش شیخ حیدر در ۸٩۸‏ بی‌در بی‌جانشن بدر درهستد آرشاد طر یه صفوی شدند وچون اشان در گذشنند مسند ارشادبوی‌رسید, در کود کی چندی با دو برادر مپتر خود پدستور سلعطان ی‌قوب پسر آوژون حسن که نمی خواست خواهر زاد گان خود را بکشد در استخر فاری بادر جز بره‌اي دردر یاه وان زندانی بود ویس از مرگ سلطان یعقوب آزاد شد و باردیل بخانهٌ تما ان خود رفت ۰ چول دشمتان خانداش‌در بی کشتوا و بودند مربدان خأنداتش اورايدهاني‌برشت و از آنجا بلاهیجان بردند و کار کیا میرزا علی( ۸۸۳ - )٩۱*‏ پادشاه سلسلهٌ حسینی کبایبان کیلان که با این خانواده بستگی‌داشت وی را چند‌سال دردر پار خود بناه داده چون‌شخ صفی‌الدین در طریقهٌ تصوف جانشین شیخ ابراهیم زاهد گیلانی شدء بود درو ان طر «قة شیخ زاهد نیز از مرربدان این خانواده‌بودند و بشتیبانی آزیشان کردند. بس از م رکه اوزون حسن تر کال سا کن آذربابسان و موقان واران که بیقت طایغه استاجلو و شاملو وتکلو و بهارلو و ذوألقدروقاجاروافشار تیم می‌شدند و مریدان‌این خانواده بودند ازیشان یشتیبانی کردند وشاه اسدعیل که از کبلان تخر با سسان‌رفت‌هفت هزارتن ازیشان را با خود بار کرد و سیاهی فراههساخت که چون دستارسرخ بر سس هی گذاشتند بنام ا فرل باش > خوانده میشدند و جون هگا م افأست در گبلان در دستگاه خا با ندان ؟ا ر کیا که شیعه ودند بمذهت شمعه کرو ندم بود این عذعت را دز میان ایشان انتشار داد . بدین وسیله در ٩۳۸‏ شروان وآذربایجان‌وعراق عجمرا کرفت شعر فرن ذهم ۰۹۳ و خود را شاه خواند و سلسلهٌ صفوی را بدین گونه تشکیل داد . سیس تواحی دیگر شمال شرهی ایران زا سم بر قلموو خود اقزود ودر ٩۱۶‏ در عشرق تا هرات ودر عغرب تا دبار بکر و شداد را فرمان گزار خود کرده و مذهب شیعه را در همه این تواحي انتشار داده بود . بیمین جهت بادشاهان ماوراء النپر که حنفی‌بودندوسلاطین آلعتمات که دست شاند گانشان ش بیشدر دسرو طر یه حنفی بودندسخت هر اسانشدند. نخست چشگی در مىاق ابو الغشم محجمذشیبائی بن شاه بودأق معروف بشسانی‌خان(ه ۹ )٩۱‏ دومین بادشاه ساسلهُ شیبانی از ازبکان ماور اه النهر در۱5٩‏ در گرفت و شییانی شا در آن جنگ کشته‌شد وشاء اسمعیل بر سراسر خرآسان اسنبلابافت‌وتتهاناحیةٌخو ارژم برای از سکان باقی‌ماندکه در شهر خدوه فرمانروابی داشتند ۰ می از آن شاه اسمعیل متوجه مغرب شد زیر که پادشاهانآل عثمان بناي تجاوزرا با ذربایجان گذاشته‌بودند وچنانکه پیش از ین‌در بارة ساطان‌سايم گفته‌شد ( ص۷۷ ۶) در روز دومرجب*۹۲جشگی بالشکربان سلطان سلیم در دشت چالدران در مان اروعیه وتس یز در گرفت وسوارنظام ابر آن اد دیاده نظام عشمایی که #و بخانه محپزی داشت شکست بسیشت خورد . قح وخت و خانوادة شاه اسمعیل که درمیدان جنگ با او بود بدست اشکر بان عشمائی افناد وخود باممدودی ازسیاه ان خوش کریخت . سیاهیان‌تر 3 شهرتربزیای تخت وی‌دا گر فتند و بین الشهرین و عقرب ارهءنستان که تابم ابران بود تا موصل بدست تر کان افتاد . با این‌همه شاء اسمعیل گرسستال را گرفت .و از آنجا رابطه‌ای با برخی از پادشاهان اروبا بر فراد کرد تا بباری ابشان از تر کان عنمانی‌انتهام بگیرد. درنتبسه کفت‌کوهابی در سال ٩۱۳‏ پاپ اون دهم ( ۱۵۱۳ - ۱۵۷۱ 2 ۹۱۹ - 5۲۲ ) و یا مکسیمیلین معزااه اه ار امپراتور آلمان وائریش (۱۵۵۳ - ۱۵۱۹ << ۸۹۵ - )٩۲۵‏ بر آن‌شدند که با شاه اسمهدل باری کنند و بر قلمرو عدمائی مازند و شمنه دیر شهرا از تر کان عشما بی بستا ناد . سپس شارل پاعجم #عر وف بقارل کین اناثنل) - 02:15 ن)یادشاه اسپانا و امپرانور آ مان واتریش(۱۵۱۹ ۱۵۵۸ < ۹۲۲ 1*) همین اندیشه 37 شعر فرن دهم را داشت اما چون درا زمان راه در میان ارویا و ابرال سار دراز و دشوار بود این کار سر اندام فرسبد ونامه‌ای که شاه اسمعیل بشارل کن درین زمننه توشته‌بود شش سال در راه مانده‌بود" شاه اسمعیل بچز جنگپایی که درشرقوغرب!بر ان باهه‌سایگان خود کرده است جنگهای متعدد در تواحی «ختلف آیرانت با مخالتان شود دربا کوو شر ور ویزد و ابرقوه وسمان و خوار و فیروز کوه و عراق عرب و دبار بکرو کاشان و خراسان وقندهار وبلخم و شیراز و کازرون و استر آباد و عمدان و بقداد و خلاط (با اخلاط) و بملیس وارجیش وهویزه و دزفوز وشوشتر و لرستان و قصر زرفارس و شروان کوده‌است و تفر سا همه دوران ساعلنت خود را در عمدان های جنگ گذرانده است . سر ائجام در روز دوشنبة رح *۵۲ هن‌گامی که در اردسل ود درم۳سالکی سس از 41 سال بادشاهی‌در گذشت ویسکرش‌رادر مه جدش شی خرصفیآلدردن بالگ سیر دئد. ازوی چپاررسرعاند: شاه‌طهماسب کهجا تشین اوشد» القاص‌میرزا» سام‌میرزا » بهرام‌میر زاو یتج دختر :شا نیش طانمدپر ی‌خان‌سا نم مهین باتوساطانم»فر شکیس خانمورثب‌خانم, شاه اسمعیل قطماً از پهلوانان بزرگ تاریخایران بشمارست و ملوالطوایفی‌را که پیش ازو در هر گوشه اژایران عحکمر اي برداخته‌بودند و گروه‌سارسی کشانآن‌روز کاررابراتداشت وشاهنشاهی بزر گی در ابر ان تشکیل‌داد که یی از شاهنشاهی ساسانیان بزر کترین دولت آبران بوده است و بهمین جهت جانشینان وی تا ۷4٩‏ سال پس از آغاز بادشاهی اوتوانستند درابران فرمان‌روایی کمند.وی‌درزبانشر کی‌غربی+عروف شر کی ذرباسانی شاعر توأنایی بوده ودر شعر نی کی «خطایی؛تخاص می کرده‌ویکی ازنخستین کسائست ثهباین زبان شعر گفتهاند ودیوان اشعاروی +کی از «همترین 1 ثاراد یی آدنز باتست , گاهی‌هم بر بان فارسبی شعر گذته و تمد ست ارو دافست . ۸ - ثأنات ‏ معروف ببایانانك با گورونانك » که کورو بمعنی یشو است موس مذهب سیخها درهندوسیش پمعنی | موزنده وپیروست . درع 4۷ از طایفهُ ختری‌در شهر نلوئدی شهر کو چ؟ ی نز د بل لاهور ولادت بافتِ که اشت بمناست ناموی‌تا نسکانه خوانده میشود . از آغاز جوانی افکار مخصوص بخود داشت و مذوب بنظر میآحد و چندان دائا نبود . از هر ؟ ونه کاری بزار بود و پدرش بدشواری نوانست وی را وادار کند سلطان پور که امنك درسردمین کپور تاله است برود و در دستگاه نواب دولت خان لودی حکمران آن احیه بکاری عشغول شود . تواب وی را بهبشکاری خانه خود کماشت وچندسال این کار را بخویی اتحام داد ومشدوعش را خرسزد کرد . هنگامی که بیکار بود بجنگل می‌رفت و در آنجا بمراقست هی پرداخت . بیروان وی معتقدند که دریکی از بن مرراقمه ها گذف وشرودی باو دس داد وبا خدا روبره شد و مامورشد رسالت خود را بحپانبان اعلام گند و بگه ید دننی! یک خدا ست که نام او رآسشیت و آقر مد کارست وازتري و ند ببسگانه است . ساودائست و نژاده است و هستی او ازوست ور که ویر از ممرست » . از ان پس از خدمت نواب کناره گرفت ودر سی‌سالگی ب بلاغ رسالت خود پرداخت . سفرهای چند کرد وبیمه جای هند رفت ۲ میصوصا بعرادتگاه های‌هدده آن و مسلما نان‌مي‌رفت . همه حا بادشو ابا هندی ومسله‌ان کفتکو کرد و کفس که افکار وآبین ومراسم ایشان باطلست ومردم را بایثار وازخود گذشتگی دعوت می کرد ودرست رفتاری وراست گوبی را ترویج می کرد . بمروانش گفته‌اند که در آبران نیز سغر کرد ویسکهو بخداد هم رفته است ودر ابران وافقانستان عبادتگاه هایی مخصوصاً در بوشهر و کابل فراهم ساخته است. برخی از تاریخ نوبسان مسلمان هند کفته‌اند که شرایم اسلام را از سید حسن نامي فرا گرفته‌است ولی ددین کته تردهدست وور هر صورت بان فارسی مي‌دانسته است - در ده سال بایان زند کی شود در روستایی بنام کرثاردو رکه مکی از مروان سیار متمول او برای‌وی در کذار رودراوی آ باد کرده بود می زیست ومذهب خودرا درعیان بسباری‌ازمردم که بدیدار وی می‌رفتند یلیم هی کرد . سرانجام در سال ۹6درهمان روستا در گذشت . پیروان بسیار ودویسی گذاشت که بکیازدذان بنام « سری‌چند » طریقهٌ اوداسی را که مکی‌از طر یقه های این‌مذهست تاسس کرده است . نانكك اند کی‌پیش ازع ر کث خود «انگد» نام وا که از اصحاب تزديك وی بود بجانشینی بر گزید . پیروان اواينك بهفت‌طر یقه ۸۹+ شهر فرن دفم منقسمند وجاهگاه اصلی ایشان سرژمین پلجاب وعرا کز عمده ایشان‌شهرهایامرسر ولودیانه وفیزوز پورست ودر اواحی دییگ مانند پئیاله وناهبه وجنید وفرید کوت یز ند . رو مر فده نزو را جهارملون هی‌شو ند . در کتابهای مذهبی ایشان بمصبی أ فصول وحکایات بان فاز سي‌فوشمه شده کهبقط کورموخی از خطوط حندی می نو سند وبومین جهت توجهی نسیت‌بزبان فارسی دارند . ناناك خودیزبان فارسی شعر می گفته ودیو ان اشعار وی که سشتر آنها ممنو بانست نزويكك عزار ست در بر دارد . ۵ _ اپواژغازی عبیداله خان آوزباف پا ازباك » دسر محمود ساطال‌ین‌شاه ۳ دا ماطان بن! بو الخیرخان بن‌دولت شیخ‌اغلق بنابراهیم بن‌پولاد بن‌مذسگونیموربن بدا کول بن چوجی بغابن بپادر بن‌شیبان بن جوجی‌بن چن‌گیزوینجمین‌پادشاه سلسله شسسایی ماوراءا نهر بود. دش موه دشیت جنگ ۳ #ي ژ سول , این ساسله ۴ ستذد‌دومستی اپولخیر در ۸۳۷ در سمرفند تاسیس کرد و در تواحی بخارا و سمرقند و بانخ بش لب - استمهر از امیر ان 1 خاندان ۹1 ۲۳ دای نج اد از بکان امروز بوده‌آند ۴۳ طر وق حمتی لعصب شب دی و اشتند و با دادشاعان صفوی که شعه دو دئد میات دسمی بودند بهمین جپت بارها که نیرو بافنه‌اند پرشمال شرقی ابران تاخته‌اند وبا صفوبه جنگهای سخت کرده‌اند بط تست در با 5٩‏ حکمر ان بخارا تسم ییا ودراشکی کشهای خاندان خود باابران شربك بود از ان جمله دره۳٩‏ و٩۳٩‏ تا ۹6۶ که پس‌ازمر که مظفرالدین ابوسید کوچونجو بن ابوالخیر عم پدرش بپادشاهی باستقلال رسید چسداان با بأ شاه اسمعنل وشاه طهماسب بچنیگت کرد وا + ۳ "‏ ک در در دشمخی ۰ ابران باب‌خار ود وسر ایام در " 2۶ مس اژ دسمازیی سحجیت دز بخاو | در گذشت . الی نوأحی مأوراع العهر وخراسان هع رو فست ۳ این که ار زبان فارسی کلم از بات برای مردم بی رحم و شریر عثل شده از همان دوران ناخت و تاز های او در خر آسانست . با این همه درد خوش ذوفی بوده وز بان فارسی را که در آن زمان هنوز زبان | کثریت شعررفرن دهم 9 مردم عاودر اه السهر بوده توب می داشسته ودز اتواع شمر دست داشیه وشعر فارسبی آو اندازه اي خو ست ۰ ۰- ابو الغازی عبدالله خان از بكك , معروف معبداله غان دوم بازوهمین بادشاه ساسهٌ شیبانی‌سر اسکندر خان بن‌جالی براث بن‌شواجه محمد بنا بوالضرخان و معروف رین وئواناترین پادشاه این سلسله در ٩۶۰‏ در آفرین کشت در تاحيهٌ میا کال که سجز بر های‌ورمماندوشعمه ازرودژر افشاست ولادت افت. بد رش در دالمتوسطی بودند وجدش جانی بكگ در۱۸٩هشگامی‏ که این خانواده ماوراء آلشهر را در میان‌شود قسمت گردندحکمرائی گرعینه رابافت. عبدالهخان‌درم ٩۵‏ وارد کارشد زبرا که نوروز احمد خال حکمران تاشکند وعبداللطف خان حکمران سمرقند بر قلمرو پسدزش تاخنه بوداد ویدرش از رود جبحون گذشته واز برایر اشان کر بخته بود . وی بای بدر وارد چگ شد وایشان را شکست داد . در ۹۵٩‏ از طرف مغرب سرژمین بخارا وازطرف جنوب غربی بناحیة قرشی وشهر سبز تاخت و کاری از پیش نبرد. در ۹۳ حتی مور شد قلمرو بدران خود را ترك لد و شهرعیمنه یناه بمرد. درذیععدة همان سال دشمن توانای وی نوروژ احهد خان سر کردةٌ ازبکان که از 4۵٩‏ ناشکند را تصرف کرده بود در گذشت . عبداله شان فوراً کرمینه وشهر مبز را کرفت و در عاء رح ٩۷۶‏ بشارا را متصرف شد و آن شهر را دادخت خود کرد در آ بسا عم خود در محمد ان را خلم کرد و درشعات ۹0۸ واداشت بدرش اسکندز خان را که عرد تانوائی ود سر کرد گی‌ازبکان نصب ند وضو دکارهاوأ بدست گرقت. در۹۵ س از مر که پدررسماً بیادشاأهی نشست . بیشاز آ لس از زد وتوردهای سار با کساتی که دز تا لو آوه‌اش‌مخااف آو بودند در ۹۸۱ بأغیر آودریم الا ای ۹۸سمرقند و9 ودر * ٩۹تاشکند‏ و تواحی‌شمال رود سحون را گوفته‌بود ودر ۹5۱فرغانه را تصرف شد . درضمن درسمه اول سال ۹8 بدشت الغ‌طا لشکر کشید. در ریدم سرزمیین تاشکشد برو شور بدند و وی یشان راسر کوبی کرد , در جنوب شرقی سرزمین بدخشان را گرفت و بسوی مشری تباخت و در خراسان و گیلان و سر تججام در ۱۰۶۷و ۱۰۰6 دوبار در خوارزم 3 شحر مرن دهم تاخت وتاز کرد. سسی شر کستان شرف ی آشکی کشد و بجزفتل وغارت درنواحی کاشغر و دار کندهجه‌ای تگرفت ۱ درسااپاي[ خر زند کی مشفولزد وخورد با دسر رنگانه‌اش عبدالءومن خان بود که درپایات سال* ٩٩‏ ازجانب پدرحکمرانی بخ رایافته بو بسرش هیخو است هم چنانگه پدر در زمان بدرخو د اسگندر صاحب اخناربوده است وی دز مار باشد وعمدال خنان تن در نمی‌داد . سر انجام‌شفاعت علماي ماوراشیر سب شد که پدر ویسر صأح کردتد. درضمن چادرنشیتان ازيك اختلاف میان پدر و پسر را غنیمت شمرده وقمام کرده بودند وسرزمی تاشکند وسمر قند را گرفته ولشکربان عبدالهشان را شکست داده بودئد . عاقت در 4 رح م۱ عرد اه خان در شمن شک کشی در شهر سمر فد در گذشت وسرش دا لموّمن را که بجای او نشسته بود شش ۰اه مد دربار بارش کشتتد. پس از مر کت وی خوارزم وقسمتی از خراسان راکه اين خاندان کر فته بودند از دست دادند و در ۱۰۰۵ سلسله جانیان استراخان پبر مد دوم پسر سلیمان که جانشین عبدالهژمن شده بود شکست دادند وقلمرو این سلسله را کرفنند وابت خاندان متقرض شد. عبداله بزر کترین بادشاه امن سلساه بو مردی کاردان و کشور دار نود و اعلاحات فر اوان کرد از آن جمله دول را که تمزل کرده بود اصلاح کرد وسکه تازه زد و وم اقتصاد را درست ؟ درد و یلها و کارواسراهای جند ساخت و کارپزهایی کند و یمین جهت هنوز دران نواحی‌هربنای‌مومیر! بابوی وبا بامیرتیمور گور کن سبت می‌دهند . کتاب مخصوصی بزبان فارسی دربارة فسمتی ازناریخ‌سلطنت تا سال ۵۹5 تالیف حافظ دائیشی از نویسند کان از بك فارسی زبان شام شرفناعه شاعی نوشته شده که دسشین نام عم اه تامه معروهست ۰ خود نز در زیان فارسی دست دأشته وبتر کی وفارسی شعر می گفته وه عوض غازی » تخاص‌می کرده و شعر فارسی‌او تا انداژه‌ای خوست . ۱ - حافظ تالیش اد بات * چنادته کذشت ازتاریم نویسان فارسی زبان در ماوراء النیر بوده و ءولف کتاپیست بنام شرفنامهٌ شاهی در تارییم سلطانت عبدالة خان سایق‌الد کرتا وقایع سال ۹۵4 که پیشیر بدام عمدال نامه‌معر وفست وب دان فارسی روان شعرفرن دهم ۹+ ۲- پرهات فظلامشاه » درمین بادشاه سلسله نظامشاهیاند کن که ور احمد نکر در جنوب هندوستان یادشاهی کرده‌اند . وی پس ازیدرش موس ادنساسله مااك امد پحری پسر نظام الملك بحری که در ۸۵ این سلسه را تاسییی کرد در ٩۶‏ بت نشست واز همه بادشاهان هند بیشتر با امران رابطه داشت برمین جهت در سال ء 4 براهنمایی شاه طاهر بن‌شاه رضی‌الدین آسمعیلی‌حسنی چنانکه پش‌ازین گذشت ([ ص۳۹۷ - ۳۸ ) پمذهب شیعه گروید وتاچندی مذهب رسمی در باروی بود . برشی از بزر گان دربارش با وی مخاافت کردندو در صدد برآمدند برادرش جاجي راپیمای وی ساطنت بنشانند واژمهده‌ی تبامدند. برادرش‌شاحية برار گر بخت وچون‌عاژءاادین عمادشاه اساسله مادشاهیان دربرارتاحیاً باطریر! که ژاد گاه نبا گانبوی‌بودهنکامی 1 دوز بر همن نودند درتصر ف‌داشت ووی« ی‌خواست باوو | گذار ورد باوی جنک کر ۲ و آن ناجیه را گرفت , سیس در صدد بر آمد تاحیه شلایوز را که در میان بادشاهان احمدتگر ویادشاه بیجاپور متناژع بود تصرف کند وبرای ایشکار با « سواشیواربد » بادشاه هندوی اجه وسبانگی همجن شک و بددین گونه مادشاه هشدو اجه زایعوردو آب را گرفت و وی هم قامه شلایور را متصرف شد, سر انجام در ۱ در گن ذشت و بسرش سین تظامشاه بای او تشست . برهان نظامشاه توحه خاصی بزیان فارسی‌داشته ویکی از مهمتر ین عو ال انتشار این ژنان در ناجیه د کن بوده است. خود نیز درشعر فارسی دست داشته وسیهري تشلص می کرده است , ۳ . شاه جمشید خان اسحاقی ؛ چهارمین بادشاه سلسلهُ اسحاقی گیلان دسر سلطان محمود ان بن‌مطفر . آغین دسا مظفر سلطا این‌ساساه در ۲۳ تسس کرد و ۱۴۷۸5 حگیرانی کردند ۰ وی در روز بدجشنبه ۷ دبیم الاول ٩۷۵‏ حجانشین پدر شدو درین سال پس از خلع کار کیا احمد پادشاه شاه طهماسب حکمرانی‌قامرو وی را نز باو داد ویو کته هد ۰ در خی ازتن ؟ کره او سان دربارة وی خطارفتهازد واوراجمشدخان‌تر کستانی» نامیده‌اند. وی ایزشاعر تو نایی بودء وعز در اخوبمی‌سروده ده 15 شعر فرن دم است . در رشت خلیل زر از شاعران معاصی وی متظوعه‌اي دزباره وی بنام چمشید تمه سر وده ات . 6- غازری گر ای‌خانشو » بانرده‌مین بادشاه سلسلهٌ کر ابان قرم( کرردمه) پسر دولت گرای خان اول که بواسطهٌ دلاوری وجنکت جویی او را « بورا * لقب داده بودند که در تو کی سمعنی توفاست . سس از دو «رادر خود محمد گرای واسلام گرای بپادشاهي رسبد . بش از پادشاهی ازدست شاند کان بادشاهان عثمائی بود ودر جدگت با ابران شر کت کرد واسیر شد وهفت سال در قامهٌ معروف فهقهه ژندانی بود تاآنکه آزاد شد وازآنسا باستانبول رفت وجلب توجه سلطا مراد سوم آل عشمان را کرد و باین وسیژه تر؟ ۸٩‏ بمادشاهي رسید و بهمین عنوان در ۹٩۹٩‏ برای تصرف مسکو (شکن کشید ودرین که ازروسها شکست خورد وزخمی‌شد . سال بعد برآدرش فتح کرای‌را 1 و اععیید بوداو تیک نگ روعميافر ستاد ودرین جنگ روسهاعده کثیر ازاشکرباش ۳ اسر گر دند .ی از آن درلشکر کشی بادشاهان ععمانی مجارستان شر کت کرد , در ۱۸۰۵ مورد خشم سلطان محمد سوم آل عتمان فرار گرفت و و را خلم کردند و فنح گرای برادرش را حکمرآنی دادند ۰ وی پشهر سینوپ ( سیتوب با سنوب ) در عمانی رفت و ازساطان دلجویی کرد وفرمان حکومت قرم را ازو گرفت‌وچون‌سرژمن خود باز کشت بآسانی‌باردسگر بر تخت نشست وبرادرش را کشت . درین زعان ازناتوانی ساطان میحمد سوم برخور دارشیو بیش ازمش استقلال بافت‌ودراندشه آن موحسلطتت خود را استقلال کامل بدهد ودرخاندان خود موروت کند . دررین‌مبان درشو ال ۱۰۱ در گذنه ویسرش اقتمش بای اونشمت اما دادشاهان عمانی اورا برسمت نشماختد وفی‌عااروانی را دسر ادر غازی گرای ععنی سالاعت گوای دادند , غار ی گرا مکی از معروفتر ین بادشاعان‌این سلسله است . چندی دایتخت خود رااز شیر باغجه سرایبشهر کوزلوه برد. در ضمن پادشاهی بائوق و هنرمند بود و در عوسیقی دست داشت و چند ساز راخوب می‌زد . درزمانی که درایران‌بود فارسی‌را خوب اد کر فته‌بود و بزبان‌فارسی شعرمی کشت و برحتی آشمار وت ازوما تیه است ۳ شحر قرن دهم ۰ ۵ - مبحمدی خان رد دهمین فرماتر وا از سلسلهٌ سوم اتابیکان ارستان‌یا بتوخورشید که باتابیکان‌لر کوچث ععروف بوده‌اند واشان را هم کردوهم آر نوشته‌اند واژ ۷۱5 در ارستان فرماتروابی داشته وباتختذان شبر خرم[ بادیووه است وسراتیجام مقرور صفویه شدهاند . تا سال ۱۶ هتاریخ ایو سحاندان قا انداژه‌ای روشلست وازا نه پس دیسگر اطلاع درستی نست . «حمدی خان با محمد پیت گرد پا ار پسر جپا نگیر ن رستم بود و پس از برادر خود رستم بن چهانگیر بحکیرانی‌دسیده‌است, تاریخ آغاز و انیدام حکمرانی او درست معاوم ثمست وبیشتر دست لشاندة صقوبه بوده است . پدرش جهانگیر را جرسال ۹6 بفرمان شاه طع‌ماسب کشتند و مس ازء تست رسنم و سپس محدی‌بيك بحکمراتی رسدند وچون ازیادشاهان صفوی هر اسان‌بود پس ازمر کگ شاه اسمعیل دوم از ایران مشاه عمما نیز ات و ساعلان مر اد سوم آزعمان باه برد و کویا در خاک عنماتی ماند و بابرآن‌‌از نکشت وازآن دبس دیگر آ گاهی ازو در کنا بپا نمانده است . وی غزل را نیسکو می‌سروده و برخی از اشعار او مانده است . 7- سلطان ابر اهیم میر زا موی بسن رام مبرزا بسن شاه ا-معیل اول و برادر راد شاه طیماس وداماد او نود . شاه طهماسب حکمرانی خراسان را باو داده بوده و پس‌اد هر کت وی که درسر ساعانت درهیان شاه اد گان صتو ی اختلاف‌در گرفت وی از سا ی بود که شاه اسمعیل دوم را باری کرد و در زوین سا ن بود و ددین زمان ایشك آقاسی باشی دربار شاه طهماسب بود . شاه اسمعیل برای اشکه مرادرش سلطان حسین میرزا حکمران فندهار بود ومی‌ترسید | کر با اویدرفتاری یکندیرآدرش در حراسان زحمت فراهم کند ظاهراً با او خوشرفتاری هی کرد وسمت مهرداری خود را باو داد . آما بزودی ازور کشت و درآغاز سلطنت خود در ۹۸۶ که فرمان داد شش تن از شاهز اد کان خاندان خود را که در زوین بودند بگشند چر کسان که مامور این کار شده بودند بیان وی ریختند و او را از کنار زش سرون فشندند و طناب اتداختند . وبدین گونه از جهان رفت . سلطان ابراهیم میرزا یکی از عنرمتدترین وداناترین شاه اد گان این شاه نو گنه از که سر ۳ خوبی می کفت و حای 39 اسر برن دهم تخاص می کرد خط نسخ اعلیق‌ر! بسیارخوب می‌نوشت ونقاشزبردستیی بود ودرموسیقی شا کرد مولاا فاسم قانونی موسیقی دان معروف آن زمان بود وچندسازر اخوب عی زد و یز در نعجداری وساز تراشی‌وخانم شدیز بردست بود. دستگاه وی پناهگاه جمعی کثیر از ادببان وهثرءندان بود و کنابضانه سار مجللی ار آ ثارخوشنو بسان وفاشانمعروف فراهم کرده وچیعی خانه‌اي شامل بهترین ظرفهای چینی ونفاس فراوان داشت زاش کداز که شدن وي سار متأثر شده ود برای | که تفاس وی بدست‌شاه اسمعیل نیفتد کتابها وتقاشیهای او را دراب انداخت وچينی ها را شکست ونفایس دیگر اورا آتش ژد وخود در همان ماه که شوهرشی را کشثه بودند از شدت ۳ در گذشت ۱ ۲ سم سلطا ن <سی هیر ترا صفوی ؛ رز ند ارشد ساطان مفجدد دا ده و وبر آدز مهشر شاه عبای» مادرش دختر عیر هید العظیم سیقی حسیتی از امر ای کیلان 7 خود داماد قاضی جیان بود . در ٩0٩‏ ولادت باقت . عمش شاه طهماس در کود کی او را از هرات‌خواست وچندی پیش خود در قزوین نگاه داشت وپس‌از چندی‌حکهرانی تصف مازندرآن را باو داد وم 4 دیو را که از طابفه دمو سالاران ماز ندرا بودیو کات و دسشکاری آو مامور کرد . چون مرگ ازساطان حسن .زاو کار گزاران او فرمان برداری نمی کرد بی‌اطلاع شاه طهماسب او را کشت وطایفه دیوسالاران ماز تدران قیام کردند , شادطیماسب خشم‌کنن شد وباو گفتند که سلطان حسن‌این کار راستحر دلتامس عز دز خالب بسر یو مد ال ان خال خود گر ده پسررت , شاه فرستاد و همه کغذ هاي او رآپدر پارا وردند وچون پرو مسلم شد میر عزیز را ژندانی کرد وبقلعه اصطخر فرستاد . سی از عر کی شاه طهماسب سچون سلطانم مادر شاه آسمعیل دوم که جده او نود این شاهز اوه جوان را بسار دوست مي داشت باعید آنکه جده‌اش مشتسیان او خواهد شف بی دستور شاء اسمعیل از مازندران پیرون آمد که بدرپار برود . چون بطهرآن رسید شاه اسمعیل خبر شد و اجازه نداد بقزوین برود ولی چرن‌پدرش سلطان محمدخدابنده ومکی از برادرانش درشیراز در میان طایفهٌ ذوالقدر وبرادر دبگرش در هرات در میان شعر قرن دهم 2۳ دشواري شود نزد او فرسناد و شام داد که مأدزم در قم ست و هن عحالة حشغول قیبة 1 ؟ ه او را یاحترام‌نزد خود بیاورم ؛ چوت ازین کار قارغ شیم اراهم‌نزد خود خواهم رز وچون رضع شوشی نداری | کنون درطپران بمان . اما در ورد عادر و احضاراو بپانه هیآ ورد » تا اشکه درصدد بر آمد طر یه اهل سنت زا مذعب در باری خود بکند و بدخو اهان دار گفتدد فر شاشان شعه که ازین کار زاده‌اند در صددتد سلطان حسن را بهادشاهی برسانند . شاه اسم‌عیل‌هم‌مسیب خان شرفا(دین اعلی نکلو را که‌خواهر زا« سلطانم مادرش وخاله زادة آو وسلطان حسن بود مأمور کرد بطهران بیاید و او را سکشد وی باین کار تن در ثمی‌داد و دست بدست می کرد ۳ که شاه اسمعیل‌خبر 9 که ساملان وس از طهر ان در و نا سده ۲ تأنی رآ هی‌دیهادد و ۳۹ نج بم اوچبلاغ رسیده است . کوسه علیقلی واعرای تر کمان را با چرل بنساه تن از قورچسان خود فرستاد که هر بیست و دوتن اژیشان سرطناب را پدست بگیرند واورا بدین کونه‌خنه کنند . مسب خالن که درراه بود ازین کارخشنود شد و داز اشت ‏ آن کروه بطهران و سید ژد ودرشانه‌ای را که سلطا حسی در ان بود قفل کردند که از آتجا بر ید . ساطان سن_ تور کش و کمان ودرا برداشت و بر روی بام رقت ومصمم بود تا عبیتو آند بایداری کند . کوسه عامقلی خدعه کر واو را فرب داد اد و گفت آمده‌ايم ترا ببن دم وقر نی بدست گرفت 2 بدرو ع سو کند خیورد. ساعلان حسناعتماد کرد وبا ایشان رویرو شد واشان گردش را گرفشند وطناب بگردنش‌ستندد وا را شفه گر‌دند و بدین کونه وی درا بان سلطنت شاه اسمعیل‌دوم درهمان سال ۹ که سسباری از شاهز اد گان صقوی بفر‌عان شاه اسمعین کشته شدا هد از بن حپان رت . آ 1 شاع.ز آده از حو انان دلیر وزیبا و کریم وبخشنده و بزر گوار خاندان خود بوده وشعر را سکومی‌سروده‌است. ۸ -م سلطان مصطفی میر زا صفو کی , پسر بنجم شاه طهماسب آول اژمادر گرجی در ٩۶‏ ولادت بافت. از ز کود کی در سان امرآی استا حاو درگ شده بود , در جوانی در جنگ باخان احمدغان با ادشای ؟ ان ددرش وی را با امیرخان‌تر کمان و فوج خلیفه میردار ونظی سلطان استاحلو لله وی بتاحیة ببه پیش مان فرستاد و ۹ شعر فرن دهم سلعلان زیاد افلی‌سا کم کسگر ومیرزا کامران کوهدعی واحمدساطان‌بیه پسی وکیل جمشردخان را از گیلان مأمور کرد که با آبشان همدست شوند ور کن الساطنه‌معصوم بيك صفوی راهم از قروین حاموز آن جنگ کرد + دس از آ که نظر سلطان استاجلو له او مردیدرش‌سسین بیكث پسرحسن سك بوز باشیرا که ازار کان دولتش‌بودیشکاری اه ماشت , از ان برادراشی که تهئن بودند بابرادر دوم ساطاتاحبدر میرژ ادلستگی کامل داشت. همین جهت بس از می کته بدر که در بارهٌ جانشنی‌او اختلاف در کرفت وي طرفداز سلطنت سلطان حیدر بود وبا سلطنت بوادر اول شاه اسمعیل دوم مخالف بود ۰ پس آز کشته شدن ساطان‌هدر وی‌ازفزو ین بسایگاهایل‌سات رفت . شاه‌اسه‌عیل دو اسعد نفوذی که وی در هسان‌طوایف استاساو داشت تست در کشتن وی تردید داشتٍ وسر | نجحام‌دستوودآوها حی او س‌ساطان پیات اور بگیرد و زوین برد و ویره محمدخان استاجلو سیارد وقیض بگیرد واو چند روز در خانهٌ بیره محمدخان در اننظار م که بود وعبادت می کرد وچون امرای استاجلو صلاح خودرا در کشئن وی می‌داستندشیی بشوبگاه او رفتند واو را خفه کردند ویک اورا با بیکر ساطان سلیمان میرزابرادد مهترش که پسر چهارم بود ودرهمان روز کشته بودند دریهعةٌ آمامزاده حسین درفژوین رن سر 5 تنل . بدیین گونه وی‌درسال وه باشاهز اد کان دیگر خانواده‌اش کشته سِ, بپاداش این مت دخعر داره دیحو خان را که نامز د شاه اسمعل بود درهمان روزها بعقد شاه در وردند. پس از چندی دختر ساطان عصطفی‌میرزا بپهسری‌شاه عمای‌در آهد . این‌شاهز اده جوان هوغیار و ژیبا و از شاهزاد گان کر آمد و هنرمند خاندان صفوی بوده وغژل را خوب می گفعه است - ۹ مسیپ خان تطلق , سر محمد خان شرف الدین اغلو تکلو که له شاه میجمد خدا بنده پیش‌از سلطنت و حخمر ان هرات بود . در ضمن خواهر زاده ساعائم دختره و سی‌ساطان موصلوی تر کمالن زن شاه طهماس و خاله اد شاه سععیل دوم و شاه محمد شدا شده بود واز چر کان در بار شاه اسمعیل دوم وشاه محمت بشمارمی‌رفت . سس از مر که بو طم‌ماسب از مو افش سلطانت شراه اسمه‌سل ود او دیسع-ین یت شاه اسمعمل شعر ثرن دهم ن9ط حکمرانی ری را باو داد اما در کشتن شاه اسمعیل با امرای دریار وی همدست شد و چون شاه محمد ساطنت رسد وي را درحکه ری ری ناه داشت و تا بایان سلطنت وی درین سمت بود ودرضمن سمت ریش سفیدی آویماق تکلو را باو دادئد . در دیمان درجن‌گیای آزریاسات با بادشاهان عنمانی وعادل گرای خان انار شر کت مور کرد ودرجنگ صا ین قلعه با حمزه عبرژا دسر شاه فد خدا رده اسر شد و جمزه میرژا او با عمّو گرد ولی با مخالفان وی در کشتن آوهمنست شد رتا 5۹8۷ حکیر ان ری بود. درضمن هردی هترمند وادب پروز بود وخط نسخ تعلیق را خوب می‌نوشت ودرموسیقی دست داشت و تصنعف طابی ساخنه بود که معررف بود , در شعر فارسی نیز دست داشته است . ۰- مرادخان فگاری » یسر تیمور خان با تمرخان حکهران سیستان در زمان شاه طیماسب و لله بدیم الزمان میرزا , از امرای استاجئو و ازاعنان دربار شاه طیهاسب بود که در با مان ساطئت وی را ملگ مذاث جهانگیر رستمداری سر ملْ ساعلان مجمد حکمر ان کجو رو رستمدارفر اد و وی قایة کجور را چهارمام دحا ان کرد. دری‌سان شاه طرماسب مرد و اوس از کشنه شدن‌سلطان حیدر میرژا از کسور بااهیجان نزو پبره هحمد ان استاجلو رفت ودست از میحاصرة قلعةٌ کجور برداشت . چون شاه اسمممل دوم بمادشاهی زسید می ترسید که وی با سلطنت آو مخالفت کند و هواخواه بادشاهی‌برادرش امامقلی‌همرزا گردد. علی‌خان‌بباك تر کمان داروغة دفترخاته خود را نزد سره محمد خان فرستاد و باو دستور داد که مر ادخان را کور کند تا نتواند کاری ازیش سرد. #ر ارشان آزمردان نامی‌روز کارخو د وسر کر ده طة ساجذان‌سیدر بان در دربار صفویه بوده وشعر را نیکو می‌سروده وفگاری تخاص هی کررده است . ۱ مصمد آمیی‌سلطان تر مان » از اعرای تر کمان دربار صقویه و از خانو ادمٌ مادری شاه اسه‌عیل دوم بود وهردی دأیر و بخشنده بشمارمی‌رفت ونا زمان شاه عبای اول می‌زیست وشعرتر کی وفارسی را خوب هی کفت. ۲- شاهو بر دی جمدان اوغلی متخاص بغیوری » از امرای ترله دربار 4 شمر فرن دهم صقو به در زمان شاه طهماسب وشاه عبای اول ومردی صوفیعشرب بود و غزل را تیکو هپی‌سر_ 2۵ - ۳ محمد پاش. پسر اسکندر باشاروملی لوند حکمر آن یمن ا زجاب‌پادشاهان ال عشمان که در ٩۳۰‏ بدین سمت بر گزیده شده است . از عردان با نوق و دانشمند زمان خود بود وتر کی و عربی و فارسی را بسیار خوب می‌دانست و بهر سه زبآن شعر می گفت . ۶- محمد پيلك مذاقی با تداقی, از کار گزاران دربارشاه همحمد خدا بنده و واه فراجه ساطان تکلو بود. در سال ٩۸۸‏ که خدایشده در آنربایجان و قفقاز با تر کان‌عدماني «رحنگگ بود عررشد قلی‌خان استاجلو که درخ اسان ود برخی‌ازسرانرااز خود ز اجانده بود ازان حماد شاهقلی‌سلملان قار اجه اوشلی استاحلو ار ۳ رهسیاز لشکر کاه شاه شده بود در راه در خاك ورامین این میحمد مك که سر کرده جماعت تکلو ملازمان سیب خان شرف الددیی اغلی‌سایق‌الذ کر بود تاسمد سوار بره و کسان او تاخت و جنگ در میانشان در گرفت ومد بیات شکست و رو وخدا شده فرمان‌داد طایقه تکلورا که دز ناحبةٌ ری بودند سر کویی کنند امامت ان این کاررا مصاعت نددد . چندی نیز حکومت کىلان را داشت ودرآن تاحبه چهارصث بانصد تن از فزلباشان را بدست مردم کیلان بکشتن داد وجزین دگر از احوال وی اطلاعی نیست. وی‌شعی فارسی را خوب میسروده وظاه را مذاقی‌تخاس می کرده است . 9 مهد نقلیی خن قادو ر قأیی مهر وف شاد ر قا ای ازسی کرد کانقر لماش در زعان شاه محمف خدابنده وشاه عماس ودرهمان فز اماشان به « سولاغ * ععر وف بود و در زمان شاء عباس درچه امیری باقت و سفر بسیار کرده بود و شعر فارسی را خوب هی گفت . ۹ اهلو ان یلگ قمر ی * ار مر دم طایفه قمر ی و از سوأن سبیاه صو به دز زمان‌شاه طهماس وشاه محمد دا شده‌بود ودرخر اسان دلاور بهای سار کرد و همین ۰ ۳۹ 1 ۰ ‌ ۲" پیات در مان دا ده دشر ره امسر ی مهاب ود ۳۲ ی وشعر و تس دید داشت ۰ شمز قرن دهم ۲« ۷- محمد بیاث امانی , ازتر کان بایسورت درشمال شرقی آسیای صفیر بود وعردی پرهیز کار مشمار هی‌رفت :. دردست‌گاه صفو دذ وارد خدهت شد و حکم رانی د جافت و بیشتر بتر کی‌شمرمی کفت وامانی‌تضلص می کرد . ۸- رستم بيلث , معروف بکوسد رستم تبز ار کار کزاران دستگاه یجید خداینده وشاه عماس بود وحکمرانی تاحنه هز ارجر بپ را بافت زعردی دلبر و بخشنده ود وبیشتر یی کی شعرهی گفت . چمالی بنحسی‌شوشتری » از شاعران اوابل دورهٌ صئوبه :ا زمان شاه اسم‌عیل دوم بوده , از آحوال او جزین اطلاعی تست که در ۹5۶ متظاومه ای شامل ثار بخ صقویه بنام فتوحالعجم بایان رسائنده است . ۰- میررا محدوم شی رآزی » پسر میر عبدالباقی و توادة میر شمس‌الدین محمد دسر مبوسبد شر یف شس‌ازی و دشر ژاده قاضی‌حهان شبرازی وژبر. از سادات سیقی حسیئی‌قزوین بود و نسش بمیوسید شریف گر گانی دانشمند معروف می‌رسید . تاش میرژ! محمد علی و بمیرزا مخدوم معروف بوده است . در جوانی وارد دربار شاه طهماسب شد و در ٩۸۶‏ وزیر آو شد و چون ازپیشوایان اهل سنت بود وشاه طهماسب در طر یقهٌ شیعه تعصب بسیار داشت کار مهمی باو رجوع نمی کرد . اما چون در قزوین همسایهٌ پری خان خانم دختر شاه طهماسب بو باو نزديك شد , پس از مرگه شاء طهماسب که بر سرحانشیئی وی اختلاف در گرفت وی با پری‌خان خانم همدست و از هواخواهان سلطئت شاه اسمعیل دوم شد . بهمین جهت شاه اسمعیل يب نیمه از کار هاي صدارت خود را باو داد وچون در بادشاه نقون فوقالعاده بافت وی را ثحريك کرد که اژطر هه شیعه بر کرده و شبن بگرود . وی را وادار کرد درین راه یکوشد وشاه هی‌خو است دشر خود را باه بذهد . تیزشاه اسمعیل رآ باکت شاهز اد گان صقفو ی دا بکشد نا دریادشاهی وورخاندان‌خود رقیپ نداشته باشد وشاهزاد کان سران قلباش را بمخالفت اوبر‌گیزند . درضمین چددتن ازسران قزاباش را هم‌بدین بهانه گشتند . پس‌ازین واقمه بزر کان کشور وسران اشکر نامه‌ای بشاه لوشتند که | گر بتاح ونشت ۸ شعر قرن دهم خود دلست‌گی‌دارد بابد میرزا مدوم را بکشد واین نامه رادرخوایگاه وی انداختند. شاه اسمعیل چون دید که درخوابگاه وی تبزرخنه کرده‌اند واز مشالفان خود درا نا هم درأمان‌نیست تاچار بهمان‌بهانهٌ سنی‌بودن‌میرزا مخدوم را عزل کرد و بزندان افگند وازآن پس دیگی از مذهب تستی هواداری دکرد . وی همجنان در ژندان بود که شاء اسمعیل را کشتند واوبدست,اری‌بری خان‌شا نم که محجنان‌بشتسان وی بود درفتنه‌ای که پس از کشته شدن‌شاه روی‌داده بودنپانی از زندان‌درسال 5۸۵ کی بخت و مخاك عشمانی پناء برد. نخست بیاری‌دروش‌پاشا حکمرآن دباربکروسمدالدین معلم‌سلطان مر ادسوم قاضی العضاة دباربکر شد و سپس قاضی طراباس‌شام بود وسرس باستانموزرفت ودر۸8٩‏ فاضی شدادشد ویس از آن‌قاطیمکه شرف وسه‌سال درا تدایود ودرضمی تمس الاشر آف بوذ سپی‌قاضیعسکرآ ناو لیو بعداز آن‌قاطی‌عسکرروملی‌شد و باردیگر بمکه رفت وهمجنان در دست‌گاه بادشاهان آل ععمان دود نا در سکه درد۹۹ در گذشت . هبرژا مجنوم از دانشمندان ز بردست زمان خود بوده ودرحدیث و تفسیر دست داشته و بسیار زبان آور وبذله گوی‌بوده واز واعظان زبردست زمان‌خودرشمارهی‌رفته وسالها درقزوین درهسبد هر به نزو ,ك‌خانه خود وعظ می رده وجمع کثیری‌درمجالسوعظ او گردمیآمدند. شعر فارسی و مخصوصاً غزل را خوب می گفته و شرف تخلص هی کرده است و در۸٩‏ کتاب التوافض في‌رد علی‌الرو افش را در ردبرشیعه توشثه‌است . - هیر راسقبی تبر پزی , از کار کزاران نامي دردارشاه طهماس و شاه محمت خداینده و متسب عمالاك محر وسه بوده واژ سادات محترم بشمارمی‌رفته‌است. سرش میرجعش محسب الممالك که جانشین او شده نیز از مردان محتشم بوده است ۰ این خانواده ازسادات‌طاطبا بی‌حستی بوده‌آند و باساوات عیدالوها ببه خو بشاو ندی‌داشته‌اند. بسرش تا پابان زند کی همان منصب را داشت و در آغاز ساطنت شاه عبای در گذشت. مبرراستی ازشاعر ان ز بردست ابن دوره بوده وشعر را روان رفح می‌سروده است . ۲- خو اجه جبیب الله آر 5 , از مردان نامی‌خاندان معروف ثر که بود و دشمر دراصفپان هیی‌ز مست وچنانکه بش‌ازین گذشت (ص ۱ 03 در زمان‌شاه عأهماسب شعر قرل دهم ۹٩‏ فاشبی اصفهان بود ویس ازم که او فضاوتآن شپر یسرش افسلالدین محمد (مذ کور درس+۶0۷-44/۸) رسید وپسر انش خواجه افصّل‌آلدین محمد تر که دوم وخواجه ضیاء الدین علی‌هردو ازشاعران زبردست وازمشاهیر این‌روز کار بوده‌اند , خواجه‌حبیب اه نیز شاعر توانایی بوده و بسشتر رباعی می گفته است . ۳ هیر زا محمد منشی اردو باذی , از مردم اردویاد آنربایجان و مردی آراسته بود. تخست در دربار شاه طهماسب بود وشاء اسمعیل دوم‌چون بادشاهی‌رسید دربارة او توجه بسبار داشت وسرانبجام شاه صای سبیاو را کشت . وی نیز ازشاعران توانای ان روز کار بوده‌است . ۶ «هرعلی | گبر هشهدی , یس میرهادی متسب الممالك دربار صفو ید و حردي دلر و بشنده بو چا که سالی اي اژ صد ان وه خواز او دودند و از سرایند کان ژ مردست زمان خود مود وقده را خوب هی گفت . ۵۰- قاضی عبداله رازی ؛ بسرقاشی مدمد از معاریف ری و خود و بدرش قاشی این‌شهر بودند و نزد شاه محمد خدانده بسیار مقرب بود و اغلب باوی شوخی هی گرد. درهوسقی‌دست داشت وتصنیقف هايي امتادانه ساخته بود ودرشعر نیز اسمادبود. -- هیر م<مد هاشم متخلص بمردمی, ازسادان مشهدبود ومدتهادر استان رضوی سمت عحسی گر ی داشت وعدتی نز درهر ات در وستگاه عل ی خان شاملو بو ده و در٩4‏ با او کشمه شد وشاءع رخوش‌طبم شیر بن‌سخن بشمارمی‌رفت . ۷ مو لانا کامی لاهیجانی » ازدانهمندانوشاءر ان‌نامی گبلان درروز کار خودومردی دانشمند مود وازمتشان وربار خان احمدخان مشمار مي‌رفت وخوش طیعم بود وغزل را نیکو مي‌سرود . ۳۸- قاضی عطاء الله داذک " برادر قاضیمحمد و عم قساضی عبداله رازی سایق الذ کر و وی شز اژفاضان شهرری بود وازخاندان محترعی بشمار می‌رفت ومانند پرادر زاده‌اش نزد شاه محمد خدابنده مقرب بود و عردی خوش طبع وثیسکوسخن بود. _-. مادحسیی از دک متحعلص ام من : از معار ش شعسی آی هرن دهم ۲ او 0۰ شع قرن دهم شا کردان مرزا جان شرازی دانشمند معروف ود . بدرش در دفتر اه شاه تعرت له باقی کمابدار بود و وی اژهء‌شاهیرداندم‌ندان زد بشمار میرفت و عردی صوفی مشرب بود و روز گار را پتدرس وتعلیم میبگذراند ودرسال ۱۰۱۰ دریزد در گذشت .وی شاعر توانایی بوده ورباعیات بسمارسروده است و پیشتر بمولانا مومن‌حسین معروف‌بود زبرا که موم تخلص هی کرد . 4ب سیفآ اهبین محمو داصفها ی متعحلص بر جایی * از بزر گث زاد کان اصفهان ودردفتر خانهُ شاء‌میعمی دا بنده کاتب رسمی بود و از شاعران توانای روز کار خود بشمار هی‌رفت و بیشتر قصیده‌سر! بود . ۷ -م مه لا تامجمن بر ۳ معحاضص نارق ؛ پیشکار شام تعدعت ان سردی معروف بیاقی نواده شاه نعمت‌اله ولي وسا کن‌بزد بود و اژغزل سرایان خوب این‌دوره بشمار هسرفت. ۴۳ . اجمد بینث مشرق , ازفرزندان خواجه‌سیف املوگ طهرانی معروف با قاسیف الملوگ از اعبان دربارصفوبه و از کار گز اران دست‌گاه شاه میجمد خد! بنده و از نو بسند گانا آن در بار و عردي دانشمند بود و شاعر تواتایشمار عبر فت - ۴ - طهماسپ قلی پكمتخاص بعرشی , سا کن شهریزد و اک رگزاران دستگاه شاءمخلی لاله پسر میرمیر ان کا کلتاش نواده شاه نعمةالله ولی دریژه‌بود ومردی شاعر پيشه وخوش گذران بشمارمیرفت و غزلرا نیکو می‌سرود . ۴ م خات میرذا * دسر«عصوم بیاگسفوی » خود ویدرش از اءیان دربار صفوبه در ژمان شاء طهماس وشاه‌حمد شدانشده ودند ود رهست وم‌عمادست‌داشت‌وارشاعر ان بر کار مان خودبشمارهسرفت وغل را خوب‌می کت و چندی‌از جانب شاه طه‌ماسب حکمر انی کاشان داشت . ۴۵ - قاسم بيك قسمی » بسرعباس سلطانأشار از آمررای‌دربار شاه طهماسب راز امیرزاد ان کرمان بود ومرد کریم وبخشنده وداتش پروربشمار میرفت و درضمن عاشیق شسسشّه دود ۴ بشست خو اجه زاده‌اش کشته سل ك باوحشی بافقی‌شاعر ععر وفی سماژ شم قرن دهم ۰ معاشرت داشته وغزلسر‌ای ز بردستی بوده است . ۷ . سلطان محمودخات. پسامیرخان کللامی‌ازامرای‌تر کمان‌در باوصفویه وخود معاصرشاه طهماسب وشاه‌محمد خدا بنده وعردی‌بی بالگ و بی‌پروا بوده وغزلراخوب می گفته پاست ‏ 5 ۷ م علی شان‌میر زا که تر مرادخان فگاری سایق الذ کر از بر که زاد کان در بارصقو یه ودردی خوش گنران وفاتم بوده و سقری طم اه رفته است - بزبان فارسی‌وتر کی ازهر گونه شمرمی گفته و صادق تخاص هیکرده است . ۸ م مراد بیات , یسر شاهقای ساطان حکمران کرمان واز تجبب‌ژاد گان این دوره ود و درئتسةه بیشامدهای بدی که بروی رخ داده بود ازخدمت دیوان کناره کر فمه و بشاشق‌تراشی روژ کار مبی گذراند . درمحاصره سمزوار تدست جمزه میرژا خافااوغلی نامی‌اورا کشت .وی شعر را خوب می گفته و رباالی آژومانده است ۲۴۵ - محمد موّمن یت , برادر محمت آعین سلطان تر تمان و او نیز از بزر کی زاد گان دربار صفویه‌بود ودرضمن مردی‌دلیر و بخشنده بشمار میآعد وبفارسی وثر کی آشعار فراوان داشته‌است . ۶ ب ياه گاد پياك * پسر حسن سلطان و از بزر کب زادکان و مردی مپذب بود و از کار دست کشده مجج رفت وغل را اسکو هی‌سرروده است . ۲2۱ میرزانظام الماك + سر میرزا سلمان جابری اصفپانی سابق الذ کر ومردی خوش نقس و بخشنده بود و آونیز غزل را خوب می کفته است . ۳ مس میرزاآبراهيم » بس‌عیرزا شاه حسین اصفهاتی و از بزر کت زاد کان بوده ومردی شوش خوی بشمار می‌رفته وغزل را خوب می گفته است . ۴ - امیر نورالله شوشترگ » بس برادر کهتر امدراسدالة صدر از اعیان دربار صفوی و شاعر زیردستی دز غزل سرایی بوده است . ۴ عباس بيك » بسر فرخژاد بك فر کمان و از بزر کث زاد کان دربار هقرو یه او ده و شاعر توانایی مشماز عبر فته ۳ غزل و نسکو هی سم و ده اس .. .۱ شعر غرن دهم ۵ . محمد‌صالح یات , پس مقصود بیاث وزبری و مرد خوش اندامی بوده وعرل ۳ خوب هی کفته‌است , ٩‏ بس قاس پيلك هدرگ . بسر اژدها سلطان افشار بوده و هجری تخاس عی کرده و تر کیپ بند مسدسی سروده اه معروف_بوده است و نیز غزل را خوب مسی سروده اس , ۱ ۷ - محمدپيگ خلیفهالخلفایی » پس عپتر میر رقیع آلدین محمد خلیفه هعر‌وف بخایفه سا با بن‌هدو شام الدین محمود اصغپانی از وژرای شاه باس دود ه عردیء آفتاده و ارام شمار ممرقت ودر تقاشی استادیود و خی نسم تعلیق را بسیار خوب ی فوشت و طنیور و پامر‌تار را هم خوب می‌زد . در ضمن مردی دلاور و بخشنده بود و شمر را خوب می گفت و برخی ریاعیات اژوهانده است . ۸ م میر صنعی یشابودی ؛ از سادات نیشابور و مردی دروش عشرب و مرتاض بود و از دانشمتدان مسام بشمار مبرفت و گروهی از شا گردان او وده اند . نو شعها ند با | نکه‌نووسال داشت سه‌سال سر ببالن نگذاشت درشتر بزدلداده شا گرده‌طاری شد و از خایه ود تا تجاییگاه او که سل راه بود در رفت و آمدبود. در عالاقه دی و ول دوژی استاد بود و کاغت‌های رنه و افشان را سار خوب مي ساخت و تیژ در شستن سر لجج و سقیداب ولاجورد زیردست بوه و غزل را پسیار خوب مبی‌سی.د. ۲۵ - یر حول مت می استر آبادی * خواهی زادهٌ «برفتر الدین سما کی از داشمندان مشهور آن‌زمان بود و خودقفز عردی دانا و معام سلملان در مزا نود و شاعر توانابی در غزل مشمار میرفت . ۱ ۰ب میرسدید دآژک , پبر قاضی محمد راژی و برادر زاد؟ قاضي عطاء ال وراهینی رازی سابة‌الذ کر بوده است . پدرش از قضاة ععروف بشمار.می رفت ۰ مردی نسکه فطرت و لاابالی بوده و در موسقی وشعی دست دآشته و شعر شناسی زیر دستی بوده است . ۳۹ میر ابو تر آب‌علوی ۲ درشیر همدان بطبا بت «میر داخت" در آغاززند کی شعر فرن دهم ۱ ۳« بامولانا حیرتی هروی معاشر بود. روژی در کنار رود «بوله کنار» که شست وشویامی گرده حی ری موقم راعدعت شبرده و همه اشعاری را که وی در عدت عمر فده نود در اب انداخته وهرچه آومي کوشد نمیتواند آن اوراق را از آب بگیرد . در هرحال از شاءر ان درحه دوم ژمان خود بوده‌است ۰ ۴ میر محمد لستلنی ,از بزر کان سبزوار و.مردی دلاور بوده وتاحدود ۱ میز سنه است وافسام شعر مخصوصا غزل را خوب می کفته است . ۴ هیر حیدد گر هر ودگ ؛ دسرعلاءالدین متصور از رحال‌تامیدر بارصغو به بوده " خوش نویس و غزلسرای خویی بوده‌است . ۴ هم هیر حیدد لامبی ؛ مردی کوتاه قد و خرد اندام بوده و در شاءری متصوصاً در فعماً دست داشتة اس , ۵ هیر فربی » مردی درویش «شرب بوده و مدتی در آبرقوه زسته‌است و درا نجا دلدادء مقصود نامی شده است وغزل ومعما را خوب می گفته است . ۹ س ميرهنهي ؛ ازسادات زواره اردستان و درشعرشا گرد حاتم کاشائی بوده است و مردی بلندپرواز بشه‌ارمیرفته و غزل راخوب می‌سرووه است . ۷ م میر جزمی آبربزگ * بمطاری روز کار میگنرانده و او یز غزل عسی سروده است . ۸ . میر بزمي همدالی » پسر میرزا ابو تراب علوی سایق الذ کر و مرد خوشرویی بوده وغزل راخوب می گفته است . ٩‏ میرابو تراب محروم رادی , برادر قاضی غاژی اسیری رازی سایق الذ کر بوده و در علوم ظاهری دست داشت ومردی لا ابالی‌بود . غزل راخوب می گفت. ۶۰ م میر حزینی یزدی . بازر ان بود ومردی امین و باذوق بشمارمی‌رفت وغزلرا خوب حیسرود . ۱ م میرز اصادق ارذو بادی , مردی دانای بوده است ۰ در زمان شاه طهماسب بمشهد رفت و چون سادات آن‌شهررا هجو کرداورا از آنجا بیرون کردند + 5 مر فرن دهم ۳ وستهس بپند رت و دد د کن‌سا کن.شد . از اشعار وی‌برخیر باعیات مانده است . ۷۴۳ - هیر آبر اهیم دردی ؟ ازمردم «سی کان» درناحيةٌ تویسر کان ازتوایم همذآن ومردی بسیار مهذب بوده . درجوانی‌برآی کسب دانش بهمد‌ان‌رفت و درفن‌شعر و تقاشی ماهر شد و سپس بکرمان‌رفت و در شده شاه نسم ال ولی گوشه شمین‌شد و غزل سای ژبردستی بود . ۱ ۴ - میر قر بی‌لاهیجانی » در اقدام خطوط ماهر بود و مخصوساً در خط غبار دست داشت و از اقسام شعی معها و غزل را خوب هی گفت . ۳ هیر فرابی‌سهناای , از خداندان قاضی سمنان بود وهر ددانشمندی بشمار می‌رفت و در موسیقی دست داشت و غزل را لیکو می‌سووه . ۷۵ م هیر ذاخلول ۰ برادر میر ایراهیم قاضي زادة همدانْ بود که سرامد دانشمندان زمان خود بشمار میرفت ووی ازلشکرعان‌وهردی‌دلس بود. سرانجامآ هنک هندوستان کرد و در راه در. گذشت وغزل راخوب می گفت . ۹ - هیرشاه مر لضی ؛ از مردم ارنیمان از توابم همدان و دانشمند بود ولابالی و ریاعبائی آزو مانده است ۰ ۷۷ - میر معزالدین کاشا نی » مردی خوش روی وخوش طبم بوه و اسخ‌تعلیق را خوب می‌نوشت وغزل رانیکو می‌سرود . ۸ س هیر امین ی استرآبادی , از ناحبه «استر ابادوستاق» و مردی عارف بیشه و رل سرابوده است . ۷۹ - میربعقویی خیاط راز مردم قم ومردی املثه نقس وشاعری غزل سرا بوذه‌است . ۶ هم هیر جعفرگ » در تمریز موژه دوزی می کرد و عمت عالی داشت و غزل ور باعی‌می‌سر ود - ۱ - دیر تجدی ؛ از سادات صحیح اسب ید وهردیمت وضع بود.سفرهانی چند بپندوستان کرده وبان بابران با گشعه است وغزل را خوب می گفمه اسث . دعر ترن دهم و ۳ یر ابو البقابقایی » از مردم تفرش ومردی مهذب بود وشوخ طب ور سا را خوب می‌سرود - ۴ . میر قدسی ؛ نیز از مردم تفرش و غزل‌سرای ز بردستی جوده 0 هی صدالدییهبحمد ؛ پسر هیر شاهمیی وزیر کرمان ومردی هم ذب ودلیر و بخشنده بود و غزل ورباعی هی سروده أست ۱ ۵ - هتحمود بیات‌سالم * از بزر کان طایفهُ تر کمان پسر ابوالفتح بسك از بزر کان تبر یز و از بازمائد کان مطافرالدین جهانشاه بن بوسف قرآقویوناو بود : مرد بسار !رام و میذبی بودو از شاعران تامي زمان خود مشمار میرفت ودر سرودن عثنوی دست داشت و بوسف وژلیخا را بوزل خسرو وشیر ین نظامی‌سروده‌است ونبزداسان‌لیلی ومجنوش | نم کر ده است و گدشید از ان موی «هر ووفا وزن»خزن آلاسرار و دنگی شاه اه شاه طهماست و دیاش دمش از هشت هز ارشسر دار . 1 مس جسی ی یار از غفی متجاصی بمقیه‌ی » از بزر و زاد کان نلر یز * سوی بدر بر علیش کر بيك معروف از سران ابل بهاراو بود و از موی مادرنسش ۳ نشاه کر افو دو ناو یز سسده‌است . درشهر وخوشدو سی وموسلی دستی داشنه و در زمان‌جلالالدین محمدا کر بپندرفت و فرعان عبداارحیم‌خان خان خانان مامورد کن شد و در همانجا در آغاز فرن پازدهم در گذشت . وی غژل رانیکو می‌سروده ودبوانش شامل هر ار بست بوده‌است . ۷ مولا ناشانی تکلی , از اویماق تکلو ساکن مشودبوده و گاعی در ری و خاطی درسمد ان سم است واز 6 معروف در بار شامعمای اول شمار ی رف ژِ شبعه ف‌دیمی بوده است یا هد این ست مر وف را درخ اها ام او م اول‌سروده ود : اک ساغر کشد شمن و کر دوست بطاقی ابروی عردانً اوست وشاه عبای چذان این شعررا سندیه که‌دستور داد هموزن اوسکة طلایا پفول دیگر سک تفر ه ءاوودادند ۰ دریابان زند کی مشمد بر کشت ور أ تجا در سا ۷۲۳ ِ اد گذشت. 8+۹ شعر فرن دهم شاتی ازشاعران توانای روژ کار خود بوده ودراقسام عمخملف شعر از فصده وغزلوقطمد جست داشتهاست . ۸ - امامقلی پیات قسو نی , از طایفة استاجاو ومردی محیعوب وفروتن بوده وشعر خودرا برای کسی تمی خوانده است وبا این همدغزل را خوب هی گ5فته‌است. ۵ م امپر ضات بيك » ازخوشنو مان اسکندرخان مکشلو اژاعبان ورهار سئو به بوده وخود هر ديي و ارسته و صوفی مشرب سوده ودر ضمی دلاوری و سخشاوت داشتة است وسر انجام در بزد ور گذشت ودر عمانج! وی را بخاك سیردند و در شزل سرانی استادبودهاست ۰ ۶ - پیری بولث ذف کر ؛ از تر کمانان بوده وعردی مهذب بشمار مي رفثه و در موسیقی دست داشمه وتر أنه های سار ساخته است و دد شعر فارسی وتر کی استاد بوده است , - البیذد القدر . از طایفهٌ معروف ذوالقدر بوده ودر پایان فرن دهم و اوابل فرن بازدهم مي‌زیسنه وغزل را خوب می‌سروده است . ۴ هس قاسم بيلك دغمی . بر ادرژن عليقاي خان سکلرسکی معروف هرت بوده واو نیز در پایان فرن دهم واوایل فرن بازدهم هی‌ز بسته وفزل را خوب می کنته است , ۴ - متصودعلي شکیبی » سا کن تمربز بوده وسثه زر کشی داشته است و در زعان خود بشاعری معروف بوده است . درزمان شاء عطهماس بقزویی رفته ودرا فجا غز لی باستٌال فرل حسن دهلوی سو و ده و و أجه سعید کبلانی از در بار بان ده ست مفال زریاو جایزه داده‌است. هی و بسند چونتخاص‌خود را شکسی گذاشت بدرش‌ازان تاراضی بود ومی کفت من ناما دمیزاد گان را باوداده‌ام واونام « کربه» را اختار کرده است و مقصود او این بوده است که در تر کی جغتایی گربه را دبيهيك مي گویند و بسشخی را قر دنه شکیبیآ ورده است ۰ مردی هو ش سدق وجوس علیم بد و دز پابان زند کی شر یزیر کشت ودرهمان جا درسال ٩۷۱‏ وفات دافت وپیکرش را در کودستان شعر ثرن دشم 0۰۷ معووفی سرخاب بخجاك سیردند وه برخی نوشفه‌اند که در شیراژ در گذشته است درست تست . ۴ خوش طبع بالی » ازطایفهٌ مکلو وازاشکربان بوده ودر امتراناه که با لشکریان بدرخان از سرداران «عروف صفویه رفته بود در جنگ کشته شده ورباعی ر و تب می گفته است . ۵ م مشر بی تلو , ازخانواد؛ تجبای فکاو بوده ومردی لا بالی بهعارمی‌رفته ودلبر و بخشنده بوده و گاهی در زمرء اشکر بان بوده است ودر غزل دست داشته است. ۷ م میرمحمد ایواغلی » از مردم ابواغلی با ابوارغلی ازنوابع شهرخوي بوده و از قورچیان سلطان سمزه عیرزا یس شاه طهماسب و خوشنوس بوده است و اشعار فارسی و تر کی را خوب مي گفته ودر ضمن مرد دانایی بشمار مي‌رفته و مهذب بوده است ودر تذهیب نیز دست داشته واشمار شود را با طلا ولاجورد تذعیب مي کرده است . ۷ مس امیر پيك امیری » از طوایف افشار بوده و امیری تخاص می کرده و هرد ببكث اس بشمار هی رفعه وتول را خوب می گفنه است . ۸ - دردی اقشار * اژ طوایف افشار ودر روز کار خسود از شاعران ععروف آثر با یجان مشمار مي‌رفته است وغزل می‌سروده است . ۵ - پیر فلیی بيك استاجلو ء ازخویشاوندان بوسف بيك استاجلو اژاعیان دریارصفوبه ودرزمان شاه طهماسب لاه ومر بی‌ساطان‌حسین‌میرزا بس‌بو راممیرز اسابق- الذ کرحا کم قندهارویسرشاه آسمعیل‌شد و مرد متمولی بود وشعرفارسی وتر کی‌رآخوب می گفت ودبوان او دردست بوده است . ۰ م آدههایی پباگ * ازمر دم ارسبار آ ذر بایان که ظاهر انیا ی تخاص‌هی کرده است . مرد خوشروی شپرین زبانی بوده و بثر کی وفارسی شعر می گفته است ۰ ۱ سم میرزا قاسم حنابدی * از مردم جناید با جناباد همان کتایاد و کون باد امروز خر اسان بو ده آاست ۰ دای س فأسمی تخاص هی کرده و نام وک رح رو بل ه ۵ شمر قرن دهم فاسم پن عبدأنه بود و در چناید متولد شده " از بازماند کان امیرسید چنابدی بوده و نسبش بشاه فاسم انوازمی رسیده است . پدرانش کلانتر جقاید بوده‌آند و وی آزین مقام دست کشیده واین مخصب را سرادر خود باز گذاشته است ومردی ظریف و بخشنده و صوفی‌مشرب بودو امالالد خود وا که دوهزارتومان درآن زمان ارزش داشته وق ف آستان رضوی کرده وس آدرش میا بو القتح از مر دی و ارسته دو ده است. خود اب عردیدانشمند و از شا گردان عساثالدرین «تصوردشتکی دانشمتد هعر وف بوده است . شاه اسمعدلوی را محترم‌می‌داشت وفزدشاه طهماسب نیزمقرب بود وسرانجام در۹۸۲در گذشت. قاسمی از شاعران نامي وزب دست آن روز کار بوده و مخصوصاً در معنوی فادر بوده‌است از آن حمله شهنشاه نامه در بار شاه طهماس که شامل نه هز ار دئست در دو دفتر که او لی را در ۹۶۰ ودوعی زا در ٩۵۴‏ بایان رساننه است » ددگر متدوی لیلی و میعژون که ابر | ثیربنام شاه طهماسی دره ۱۵۶ ست در 5۹۸ تمام گرده دیگر مثنوي کار نامه است که ۳1 تم ینام‌شاه طوهاسس در۹4۷نظام کرده + ۱ بست داز د؛ دیگرمتنوی‌خسرووشر ین که بنام سام هیرژا بنی شاه اسمعیل در ۳۴۶۶ بت در ٩۵*‏ بپابان رسانیده است . ۳۰۳ ده فد یی داست ياضي ؛ ۳ تقوت زاد گان دشت داش ور اه قادن و از شاعرآن معروف عص خود بود ۰ چندی در فزوین در دربار شاه طهماسب بسود و سپس بخراسان باز کشت ونیم سلطان اوزيك چون وی شیمه بود درصدد آزارش برآهد و سر انجام او را کشت . تاریم کشته شدش را ۹94 نوشته‌اند. وی از شاءران بسیار ز بردست زمان خود بوده وفصیده وفزل را خوب می گفته و دیوانش دروستست . ۴ .م مولانا نثاری تبریزی », ازداعر ان معروف آذربامجان بود . در جوانی بخراسان رفت وسپس بقزوین آمد وبیست سال درآ شپی در دربار صفوبه بود وهمحترم هي‌ز سست , سپس لس آهیر تقی | آدرین محجمد نمیر * اهیر جمالالدین میت تسار مکاشان رفت. وی را با غازی احمد شفاري با نبا تر د ودر کاشان درمعان او وهحنشم ز تبجشی روک داد ویکدیگر را هجو کردند. نثاری غزل‌سرای ز بردستی بوده وبروش فغانی‌واعیرشاهی ۱۳ «پي سر و دد ودیو ان او در دست دج ده است ۰ شعر فرن دهم 5+ ۴ . #جاع گشانی؛ ازمردم متوسط کاشان‌ونا سنابوده وبهمین جهت بشیعاع کود معروف بو نم است هدز ضمن | نکه عرد داشمشدی ده لا باي‌هم تو ده اس وغل و اسکور می‌سروده است . ۵ ما2 عو اللبی علینتی ان شییخ ابو ا(چارء هام طغایی کمره اي فر اهانی شیر ای اصفیانی , محروف بشیخ علنثقی کمردای " از زر گان علمای مان خود مود در ٩۵۳‏ ولادت بافت و در کاشان و در شراز و اصفهان از زر گان دانشمندان عصر خود از آن جمله از ی بهایی عاملی دانش آموخت و چندی قاضی شسر‌از بود وسهس شییرا 2 سالام اصفهان‌شد و یادشاهان‌صفوی وی راب بارهحترمهی‌داشتند , تار بخ در گذشت وی را در ۱۰۷۰ توشتها نی وا گر ور ٩۵۳‏ ولادت بافثه باشد صد وهشفت سأل عمر کرده است ولی چنان هی نماید 1 سکی آزین ده ثاز یج درست تست .وی از شاعران زبروست زمان خود بوده وفصده وغزل را بسبار خوب می گفته ودبوان او ااکنون دردستست. قسمت متقدمین خلاصةالاشعار و بدةالافکارتالیف ثفی‌الدینهحمد انش رف‌الشین علی حسینی کاشأنیمنشلص بذ کری ۳ تلضص کرده وحشووژوایدا نر | [ ید امه و بدمن گونه تن کرم‌اي اژشعراي عمتدم فرراهم کرده ۳ طاهر ] در حمادیا لاو لی ۳ بیابان رساخنده است . ۷- مو لا ااطو فی تبر یی » ازشاعران‌نامی‌روز کارخودبوده ولخست سراجی می ترده وسپس بر کری پر داخته ودربی کیمیا گری رفته وهمهٌ دارایی خود دا پرسر این کار از دست داده است . در تسده و غزل. دست داشنه و دبواني ترذ داده و نیز تن کره‌ای از شاعر آن‌توشته ورساله‌اي درفن کیمیا گری هم داشنه است ودرغزل دبروی از ضمیری‌اصفبانیمی کر ده‌است . ۱ ۷ م فصیحی آبر یزی » ازشاءران مهپورزمان شاه ط مسب بوده و«رتبر.یز که یرو ثثر عی گنر اند وهمرزا شرف حجهان سسفی در باره او توحجه سءازداشت وقصییحی از مساحبان او بود م در پابان زند کی مر پل بر ذشت و در ٩۵٩‏ ددآن شهر ۰ شعر رن دهم ۸ - قاضبی احمد فاری سبزداری , خواهرزاده امیرحسین کربلایی و از دز باربان شاه طهماس بوده وررضمن عردی دانشمند بشمارمی‌رفنه وهدئی درفرون می‌زیسته وغزل را خوب می‌سروده است ۰ ۵ بر گر ی ار داو باذی » از خاعران آذربابسجان وعردی وارسته دوده و غزل ۴ خوب می گفته اس . ۰ ملکی ببا سر کالی ؛ از شعرای توی‌سر کان وهردی داتشه‌ند و وارسته وپرهیز کار وغزلسرای زپردستی بوده است . ۱ هم حیرانی همدائی » از مردم شهر فم بوده وحندی در کاشان دادادة جوانی بوده وقاتی شهر او را از انس رانده است وچون در همدان میزسته بپمدانی معروف شده است . از شاعر ال ژ بردست بوده و گفته‌اند حافظه‌اش چندان بود 45 صد زار بست باه داشت و تخت از ندمای سلطان سقوب در آثربابسان بوده ودر ٩*۳‏ در گذشنه‌است . دراقسام مختلف شمردست داشه ومثنوی‌بهر امواهیده ومناظرآ سمال وزمین ومناظره سیخ ومرع ومناطره شمم ویرواله‌ای سروده است وقصده‌ای درطدو فاشی محمد کاشائی سروده له سار معروف بوده است . ۴- ضمیری همدانی » پسر حبراني سایق الذ کر * درهمدان ولادت بافته وپیشتر درتبریز دردستگاه بهرام میرژا هی‌زیسته ودرقصیده‌ای که باقتقای امیدی‌رازی دز مدح‌آن شاهزاده سروده بود دوبیت نامناسب آورده بود و بهرام میرزا بر آشفت و دسئور داد او وا تخته کللاه کردند وروش را بسياهی اندودند و در سرراسر شهر تبرسز گرداندند . سراتجام بهمدان داز گشت و دران شهر در گذشت و بسکرشرا دراستانه امامز اده اسمعل درآ شپر بخاكسیردند. وی قصمده وغزل هی‌سر وده وشعر اومتو سعاست. ۳ - حافظ صابونی قزوبنی » ازشاعرانمعروفبایان فرن‌نبم واوایل قرن دهم بوده ودر بیری سیار در نشاط بوده است . بشتر بلهجة قژوشی دعی می گفنه ۳ فصیده‌ای درمدح خاناحمدخان گیلائی بهفت لهحه ساخته‌بود که همروف شده بود ودر شمر قرن دهم ۱ ۴ م مولانا سایل نهاوندی , اساز از مردمآء از توابم دماوند بوده ولی در نهاوند می‌زرسته که در آن مان از توایم همدان بوده و همین جپت بیمدانی نیز معروف شنه است ودر جواتی بپمدان رقئه است و در پایان عم بسماری دمافی میتلا شده ودر *4 در گذشته است . هردی دانشمند و مسشی وشاعر توانابی بوده و رل را شوت می گفنته است . ۳۷۵ - غرالیی چنراك مشهدی , وي سسز غزالی مشود شاعر معروفاین‌دوره است که 3 کرش گذشت وسشتر در هندوستان مي‌زسته است - اصلا از مردم هرات بوده وچندی در مشهد می‌زیسته و در جوانی عاشق پیشه بوده است و چون کارش بالا کرفت سراقآمد وبا مادرخود بخانة پزو کان دربار رفت وآءد ه ی کرد وچون‌تشاص وی با تخاص غزالی مشبدی شاعر معروف یکسان بود قرار گذاشتند که | کر غزل خوب ساژد همان تخلص را نگاه دارد ووی غزلی شبوا گفت . ۷ زر بیرالدین مسعود یکی اصشهانی » پسر علی لاح از شاعران ثامی زمان خود و مردی درویش شرب و کم سخن و میذب بود وروز کار را ببازار گانی ی گذراند ونزی شاه طهماسب مسترم بود و عقرری برأی او برفوار کرده بود . دبوان خود را بر کاشذ ساطانی بخط حلی‌نوشنه‌بود ویدان مباهات می کرد. تر ایب ندهسدسی سروده بود که کود کان در مکتب از بر می‌کردند وفزل را خوب می گفت - ۷ - قاضبی عبدالله بتینیی لاهیجانی » عم فاضیی محبی ازشاعران این‌دوره که ن کرش بس ازین خواهدا مد و خواهرزاده شیخ احمد لاهیجی از دانشمنداناین دوره وخود نیز مرد دأنا وصوفی مشرب بوده واز پیروان طر قه نور بخشی بشمار می‌رفته وغزل و رباعی ءارفانه را خوب می گفته است . ۸ . مولانا بحیی گبلالی, با قاضی «حییلاهیجانی, بر ادرژادة فاضی‌عبدالله ءقینی سابق‌الن کر ومردی دانشمند بوده وازشایخ توربخشیه لاهبحان شمارمی رفته است . جددی در کاشان اقامت داشمه و از | نیا بدعلیی رفن4 ودد با کشت این سفر در کاشان در سای 3 در گذشته وغرل‌سرایی تاد بو ده است . 9۷ شعر فرن دهم تیصو اف اس پوت مت پوس ۰ ۹ - عبدگ «نابلی , از شاعران خر اسان وعردم جناید جوده ودرعصاست ابو الغتح ساعلان ا بر اهیم هبرزا صفو ی متخلص بحاهي مسی‌زسته و در سرودلن موی ژم دست بوده است . ۰ مولا لا نمینی سمنالی؛ تخلص‌ریرا کاهی بخطا <دمنی» نوشته‌اند, دسشه شمشیر گری داشته ودر سمذان می‌زیسته است وعردی خوش طبم وخوش سلیقه بشمار مي‌رفنه وفزل را تسکو هی‌سر وده است . ۱ -. خواحه غیاثآلدیی اقشیند سیرازی, معروف شاث شراژی. ویر ۳ بازماند گان سعدی داسمدآند ودرفنون م ختاف مانند دی وشعرافی ز بر دست بوده وهنر او خواستار مساو داشته و در چایکی و کمان ری نیز استاد بوده و سرد «هدیی ندز شمار هي‌رقمه و سار جمخشنده بوده وتبز عاید وشب زنده دار بوده است و تا مان شاء‌عىای اول عیز سته و کاهی جم سا تن بزد بوده ست . یم سار زواتي داشته چناننکه گاهی صد مت بدرهه بی‌ددبی‌می که ۲ کسیعدو سوه نمی‌شده که بدبهه سرایی می کند ودر عرلسو نی ماهر دو ده است . ۳ م حسی تيك عحجزی آبربزی , از سرانشد کان نامی زمان خود در تمر دز ومردی بسیار یلد قد بوده و با صبوری و وقوعی شاعر ان زمان خود معاشرت داشنه و مردی شیرین زبان بوده وغزل را بسبكك فغائی خوب می‌سروده است . ۳ - مولانا مالی سبزواری * معروف بکمالی افصح » از شاعران اواخر قرن دهم و اوایل قرن یاژدهم بوده و در دربار شاء عباس جاوه ای داشته و عبای نامه منطاوم را ور شرح دوحات وی مروده و در عزل نیز دست داشته و در ۱۰۹ در گذسشته است . ۴ ب مولانا حدادی تبریزی , وی از شاعران امن دوره است که ن کری آژوی در تذ کره‌ها ثیست , تنها دربارة پسرش وقوعی که ذ کرش بس ازین خواهد آمد باو اشاره کرده‌اند . ۵ ب دول زا محمد شر دفب دتوعی ابر زگ " سر حدادی سابق‌الذ کر و از شعر فرن تم ۳ 0 شعرای معروف آذربامجان بوده ومردی میذب رتبزهوش بشمار می‌رفته وسفرهای چند کرده از ان جیله بعشات رفه است ودر | تیدا در ۱۰۱ در گذشته و«مانسا مذفون‌شده است . وی از غزل سرابان معروف زمان خود بشمار مي‌رفته است . ۹ غازی قلندد ؛ ساکن سمتان بوده وغزل را تسکومی‌سروده وش از این از احوالش آگاهي ئست . ۷ هم مظهر ی کشمیری * از شاعران ند موده و مذانی در کشمیس مقاعات دیوانی داشته و سفری بایران کرده و شاه عباس او را محترم دآشته و در باز کشت در درپار جلالالدین هحمد | کبر نیز تفربی عافته وسمت میر بحری باو داده‌اند وسرانجام در ۱۶۹۷ با ۹ ور گذشته واژ بر ین شاعران غزل سرای هند بوده است . ۸ مولانا نستی مشهدی ؛ مردی خوش خوی وتنگ‌دست و بخشنده بود . از زاد گاه خود بآنر بایان رفت و مدثی در اردببل زیست و در همان جا در گذشت و مدفون شد وغزل را خوب عی گفت . ۹ - فریبی طهرافی ؛ خواجه شایور بسر خواجگی و برادرزاده میرزاممد شریف هجری بدر اعتمادالدول4 جپانگیری از اعبان هندوستان و از باژماند گان امیدی رازی شاعر معروف بوده است " در شمر گاهی بنام خود شایور و کاهی فریمی تعلص گرده است وهرد کم سخنی بوده وسر انجام در ۱۳۵۸ در گذشته ودر فسیده‌وتزل استاد بوده ودیوان وي دردسست . ۱ ۰ خواچه محمد شر یف هچری طهرانی م برادر زاد اميدی رازی شاعر معروق و بدراعمادالدولهٌ جهانگیری از اعبان دربار جپانگیر در هذد وجدنور جپان بیگم ملک معروف‌هندوستان بوده‌است . مدتی وزارت خراسان وبزدو اصفپان را داشته‌است و از اعمان‌دربار شاء‌طهماسب بوده‌است . بسرش میرزاغیاث بيك اعشماد - الموله یدز فورجپان مهندوستان رفته و وژبرنورالدین محمدجها نگر‌شده و ازآن دس بازماند کانش درهندوستان بودهءاند . سللامیو کلاعی دو برادر که هر دودح او بوده‌اند #صا بدی‌در عشح اوسر ووه ند ۳ سرانجام در ۰ 5۸ ۹ در گذشنه‌است ۰ غرل راخوب‌سی ۱ شحرفرن دهم گفته ودبوانش شامل ینجهزار بیشست . ۹ سالامی اصفها ی *بر آدر کاامی که بس از بنن کرش‌خواهد! مده‌ازشع رای ژمان‌شاء طهماسس و فاضبی آرده باراد بوده و «خوردل اون عادت داشته و هنکامی که خو اسجهمحود شر دف هجری‌سایق الذ کر وزیی اسقپان بوده قساید درمدح او سروده و غزلم می‌ساشخنه‌است » ۲۳ - کلام اصفعافي . برادر سلاهی‌ساب الذ کی وازشاعران همان‌دوزه‌بوده ومانند برادرش هن‌کامی که مبرزاأ مجدن شرف جر یور بر اصفهان بوده قصایدی در هدح اوسروده و غزلهم می کته است . ۴ - مجمود بيك‌بی عبدال(هفسونی آبر بزی ؛ نخست ساکن نبریز و از اععای دفتری بوده ودر علم سماقت مهارت کال داشته و عردی دهذب_ بوده است . اژ سال۸٩۹‏ درین فن و خوش‌نورسی و اخثر شناسی و شاعری معروف‌شده و شوعر خواهر چلبی بيك علامه بوده است . در مان جلال الدین محمد ا کس برندوستان رفته وخان خانان وی را محترم شمرده و باری و جزو منجمن دربار شده و سهس بمقامسئوفی- الممالکی رسیله و سپس دیو آن بو تات شرا هز اده فر وش را باو سیر دداند و در ۱۴۲۷ در ها باد در گذشته است . وی رساله‌ای ور عم حسیاتب پوشده و ثمز فرهنگی با پارسی پنام مفتاحالمعانی تألیف کرده است . و و و ۳ حگیرم شرف (د نی حسی لین صخییم‌مالای آصفیا نی متجداص بشاا بي ب از دانشمندان بسیار معروف مان خود بوده و معروف‌تر ین پزشاث درپارصفوبهدراصفهان بشمار میرفته است . علمطب را از پدرش حکیم‌علا و برادرش حکيم تصیر فر! گر فته و در فدون دیگر ایز دست داشته و مرد خوش طبم شیرینزبانی بوده وشاعر تواتای بشمار مي‌رفنه است . درحدود سال ٩۶‏ در اصفهان ولادت افته است . بر در هسحجد جاهم اصنبان معلس داش و معا ید۵ هبی در دأخته است . درنزد شاه شا سعاز هر نب بوده چنانکه نوشئه‌اند که روژی ور راه بشاه عیاش بر خوروهو شاه خواسته است باحترام او از اسب پیاده شود وی‌مانم شده است اما همه امرابی که در ر کاب شاه‌بودها ندییاده شعر قرن دهم ۱ اف شده‌اند تا او بگذرد . چون هجو بسیار می سروده است میر میحمد. باقر داماد حکیم همروف گفته است که شاعری فضیلت اورا بوشانیده است » اما در بایان زند کی از میاححات آو به گوده اس , در رصان ۱۳۳۷ سین ۷۱ سالگی در اصفیانب ۳ گذشت. شفایی از شاعران ز بردست ویر کار روز کار خود بوده‌و کات اشمارش درحدود بالزده هزار بیشست شامل‌قساید و غزلیات و تر کیب بندها و ترجیع بندهای متعده و مقطعات و ریاعیات و شهر آشوب وسه مثذوی دیبدهٌ بدار در برایر مخژن‌الاسرار ومهر و «یحیت در برابر سرووشبرین نظامی وته‌کدان حقیقت بروژن حدبقة الحفغة سنامی‌و فرمان شاه‌عاس متنوی حبدرتلمه را از آر کی تثر جمه کرده است و ثز کنا بی در قرا با دین توشته که از بپترین کنابپا درین زمینه است . ۵ . مو لا نا ُجاع الدین غضنفر قمی . ازشاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن‌دهم بوده و درزمان ساطان حسین پایقرا بشاعری آغاز کردو بیشتر در کاشان می‌زیست وغزل را خوب می کفت . ۷ - مو لانا غضنفر ی له چاری‌باگاجداری » ازمردم گله‌جار تردبكکاهان و آژشاعر ان معر وف کاشان نوده و ی محنشم شاعر مشهور واجله داشنه‌است چنانگه‌دس ازمر که محششم آورا مرشه گفته و درضمن فزل را دزخوب عی‌سروده‌است . در بایان زند کی ناییتا شده بود وبا آین‌همه دست آأز تدریس و تعایم بر نداشت . ۷ - ظهو ری‌شیر ای ؛ از شا گردان و حشی بافقی بوده‌ودر غزل دست‌داشته و سش آزین‌از احوالش آ گاهی‌نسست ۱ ۳۸ مو لا نا امیرمالكدیلمی» برخی اصل وی را از ثبریز وبوخی‌اذفزوین داشستهاند - مردی سار دیندار و شوش روی بوده ؛ در اشسام خحعط مخصوهاً در حرط سختعلیق استادبوده و از دانشمندان بشمار مي‌رفته و در موسیقی نبزدست داشنه است وغزل را نیز نیکو می‌سروده است " ۵ - دري کاشالی , از طایفهٌ شاملو و مردی تندشوی بوده چنانکه وقتی 3 مین سس ار کي سایق ال کر تراع کر ده سین مأت‌تعزی مین او ژٍ ۱ شکافته است 24 شعر فرن دهم وغزن را خوب میسگفته است . ۰ هم ماتلصو دخر ددقروش تاشانی ؛ مردی دآشمند و خوش نع و برادر باقر خرده فروش بوده و در علم‌سیاق دست دأشته » ۵ا کرد «یرحیدر مممایی ومصاحب میرغیاث الدین منصوو بوده وغزل سرا بوده است و در ۹۸۳ در گذشته است ۱ ملا بافرخرده فروش با خرده‌یی کاشافی » برادر مقصود خرده فروش سابق اف کره اهر این دوبر آدر ازدهی از توابم کاشان ینام خرده بوده‌اندواین کلمه را بخرده فروش تحر یف کرده تب عرد متمولی دوده و مربد محمود نامی از متصوفةٌ خرده بوده که اورا مثیم بالساد کردند وفتوی بقنل او دادند وچون بفرمان شاه عباس اورا کشتند می‌خواستند ملا باقر را هم‌بکشند و وی فتوایی از فقهای خراسان در بی گثاحی خویش گرفت و از کشته شدن تحات یافت ۰ وی نیز غزل را تمکو می سروده است , ۴۳و لا نا فامبی آر دو بادی ۰ برخی تخلص او را بخطا ناجیخبط کرده‌اند . تست سا کن مر از وود وسیس ممند رفنه و در ۳۹ در کشعنه است . دز شحر شلط داشته و ازفصیده معروف «شتی گربة» کاتبی لیشاپوری تقلید کرده و کلم دبشه» را هم بان اقزوده است وفزل فز هی‌سروده است . ۴ . مو لاناخوآری تبريزگ : ازشا کردان لسانی و از شاعران دورء شاه طهماسب بود . اصلش از هرآت بود و در تبریز می‌زست . مردی خوش کذران و عیار دسشة بوده و خط اسخج تمیق خفی ۳ سیارخوب می نوشیه و در ٩۷۶‏ در گذشته و عزل سر‌ای بوده است . ۴ . مولانا صحیفی شیرازی . از بازماند کان صوفی خلمل مکی ازامرای ذوالقدر بوده» شیعه منعصبی بوده و ازخوشنوبسان بشمار می‌رفته و کتا شانسیارخویی درسه نان مسجد جامع اصغهان تر ایب داده بود و مردی عاشق بیشه بود و مسشتر دد اصفپان می‌زبست وچون خط ثلث و کنیبه را خوب می‌نوشت بيشتر کتیبه‌های مساجد و الواح قبور بخط او بوده است و در ذبل آ نها نام خود را می‌نوشته است. بش‌ازهشتاد شعر قرن دهم ۱۷ سال‌عیر گرد و چون سرش ابوعلی ور هند در گذشت از شدت تاثر ازجهان رفت ودر سال ۱۰۷۲ در گذشت , هر دو زبان تر کي و فارسی شعر را خوب می گفته و پیشتر سخنانش دد مد امه شعه بوده است , ۵ . ذو الفقار خانجعفری‌ساوجی * مردی مپذب و قانم بوده و در اقسام میبتلف شعر دست داشته ومخصوصاً در غزل استادبوده وبا صرفی ساوجی شاعر معروف این مان خو یشاوند بودء وس هردو سلمان ساوجی می‌رسیده است , ۳ اقدسی‌هشهدی از شاعر ان ای زمان شود بوده » در سیژ و ار ول رت یاقته و از | نجا بمشهد رفته وبیشتردر مشهد «ی‌زرسته و به‌ین جیت باقدسی مشهدی معروف شده است . سفری بزبارت کربلا ونجف رفته و از آنجا از راه صرء و شیراز و کاشان بقزوین رسده و در دربارشاه عبای اول بوی احتر آم‌سیار کرده‌اند وموزدتوجه شاه شده است اما در جواتی در ۲ سالنکی درسال ۲ *۱۳در دذشنه وهمانجا مسدفون شده است . اقدسی از شاعران توانای زمان خود بوده و در قصیده و غزل استاد بوده و سای نامه‌ای نیز سروده و در تشیع عتصعب و در ضمن صوفی مشرب بوده أست و با شاعران زمان‌خود از جمله جنوتی قندهاری و شفابی اصفپانی مشاعره و مپاجه داشند است ۷ م مولا ناد حشی‌جوشقانی کاشانی » از شاعران مصروف زمان خود و شا ٩‏ رد همم م کاشانی ود و در 6۵۸8 بشیر آژرفت و , با ابوتر آب بركث فرفد خی دو مسی بهم زد و اژ انحا بیند رفت و مدتی جر سرزمین د کن در شهر کلکنده در هددوستان می رسست و سر اندام در تا ور با ٩‏ ۰ ۰ در کش ت و در غزل سرآبی اسماه لب ۷ بش ۳۴۳۸ _.- ابو تراب بيات‌فر فنی‌جوشقانی 5 بسی خوأچه زردن الدن یی براث انجداثی اژ هر دم تواحی اتمدان 3 ان‌کدان در ان قمو کاشان ۰ ددرشی ودشر 5شان بود ووی در قزوین ولادت یافت و جوانی را در کاشان گذراند و سپس بدریار شاه عباس رات و وز بر مقصود بت ناطر بیوتات شد و در ر کاب شاه عباس مشواز رفت . مردی ۱۸ شمر قرن دهم دانفمتد وشاعری توانا بود اما در بایان زند کي بافیون معتاد شده بود و کمتر شعرهي کشت و سر اتحام ور شب حجمعة چهارم شعبان ۵ در گذشت .وی از غزل سرآبان خوب این دوره بوده و دیو ان وی‌شامل دوهزار بیت باقیست که میرزاعبدالکر بم‌کاشا تی تأسبی برآن مقدمه‌ای توشنه است . ۵ - هدمدقاسيم کسری کاشافی » معروف بکنری گر به * از بازماند کان اهلی‌خراساتی شاعر معروف فرن‌نهم بوده و در کاشان می ژیسنه و غزل متوسط می کفته است . ۰ب غریبی کاشانی ؛ در گبلان می‌زسته و مك الشعرای در بار ان احمد خان بوده و در غزل پبروی از دیش لسانی کرده است , (۲۵ - مولا نامعییآلدیی استرآبایمتخاص بمعینی » از دانشم‌ندان معروف زمان خود بوده ؛ از مردم استر آباد بود و در مشهد می‌زبست . در ٩۷٩‏ با معصوم بث و کیل مطلق در بارشاه طهماسب که با سیصد سواد وپیام صلح بدربار ساظان سلیم آل عژمان فرستاده شده بود رهسپار استانبول شد و ازا نا عازم‌حج کشت « در راه در مبان معصوم‌بيث و اهیرالحاج عثمانی اختلاف افناد وجشکت در گرفت ومعصوم بیتت‌وجمعی از همر اهانش کشثه شدند . وی ومیرجعفر برادرهیر حیدرمعماییازراه‌بمابان گر بختند و بکشتی نشستند که بپندوسثان بروند و در رأه کشتی غرق شدو ایشان عللاك شدند . مولانا ععمن درضمن | نکه مرردی دانشمند «قود هزال نم بوده‌است و رساله‌ای در دن‌ژهنه دنام ریا له لذات توشته است که می‌ساله لذت هم #عروفست و بسشسی ریاعدات ازو مانده و در دزباد دادشاعان صفوی محترم بوده است . ۳۲ - خو اجه غیاث الد بیهحمد بز هی استر ابای * که تدلص وی را خطایرقی هم ضبط کرده‌اند؛ از سای استرآباد ومردی مهدب بوده؛ ور اواسط قرن‌دهم در جنک با افغانان کشته شده و غزل و رباعیرا خوب می‌سروده است . ۴ . ملامحمد علی قسمتي استر ابادی » از ملاژمال میرزا بیك فتدرسکی تس هیر ضباع الدین آز اعبان استو اجاد بو ده 4 دنه سمان ود و در سل رن د ان شعر ثرن دهم ۹۹ سا کن‌شده ۳۲ 1۳ ۴ بای و نوی و وب شپی سد و وریه و «سنوی وامق وعذرا گفته‌است. ۴ مخاصی‌سبز و اری, از غزل سرایان خوب این دوره بوده است و جزین از احوالش اطللاعی ثبست . 5۵ , مو لا ثاعپالي‌هر3گا » بشتر در ری می زسته و بهمین جهت برازی هدر و فی ۱ ده سرت و از ابلتکلو بود: و ظاعر | در شهرری در مات خانه» اسی بشام شا جر ی لو رد است سای ۳ درأدر ۳۳ نظاحی در وده و ام عزل کی ۳-9 است . ۳ بت حشمتید شتی ؛ ۳ بجشمتی گملانی معروف نوده و شردی ۷ ابالی ۳ ۰ وشاهر مش ۲ لسکا ورس : زه رل 9 وب هی گفته‌است .۰ ۳۵۷ ب‌ ر امی ار دو بادی : از شا کردان جوت وحسي باققی نه و این با عمداست که از هر دم آثر بایان او درد آما ۳۳ عراق یز مه ۳ 1 حلص ۴ از وی گرفته وغزل سرای‌خوبی بوده‌است . ۸ مو لا تاعبدا تغخو: لاهیحی * از عردم لاهییحان‌بوده ودر شالان‌میزسته ومردی سیاهی و از سران‌اشکریان پادشاهان گیلان بودء ومردی خوش خوی بشمار عی‌رفته ۴ درموسقی اف های ور او ان تنتا یه درعرلن استاد به جط ۳ دمتادر تسار رس ميي قي ید٩‏ است ۰ 2۹ - مولانا رحيی لا هیچی "وی نم از شاعران گلان بودمودرلاهمسان ۳ ده ِ زان کی بشمار سَ" و49 و ژد کشی روز کار می کذرانده ءوغزل را سوب هی گفته است "۳ جر هی آدد بیلی ۱ از شاعران تست ادن ان بو ده د مر دی طر دف دو ده وعزل و توب هپی سر وده اس ‌ تخلص 3۳ ۳ گاهی تما محر هی و شندا ند ۰ تبریز بوده و بتر کی و فارسی شعررا بسیار خوب می کفته ومرد شیرین زبانی بوده است . بمداز قل عام تبریز نزوخان احمدخان بگرلان رفت و چون ات2ظاری که از + ۵۲ شعر ارن دهم داشت بر آورده تشد قسبده‌ای در هجو او گنت و سرانسام بعتیات رف و درد ۱۰۲۷ در آ تیا در گذشت . ۳ کلبعلي تبریزی » شاءر دیسگری درهمین‌دوره‌بوده کهاو نیز ازدانشمندان بوده‌أست و در زمان جلال الدین اکبر بهند رفته و دیگر از احوال او ۲ کاهی نیست ور بایات اژومائده است . ۴ م شیت تمال‌آلدبی آبوافضل تبریوی *هر ادف بجلبی بيك عالامی . از بزر که‌زاد کان تبریزبود وپدرش‌میرزاعلی‌بياک درزمالن‌شاه طهماسب کلاشتر آن‌شهر بود ومرد مهذب داد گری مشمارسر قت . بس از چندی از آن کار دست شید و آهنگی هفدوستان کرد ودرقندهارفرژندان بیرام میرژاصفوی باو احتوام کردند ودرا تساماند . چلبی بيك درآغازدر تبریز دانش آموخت وبرای کمیلعلم بغیرازرفت وازشا کردان خوب میرزاجان شیرازی دانشمند معروف‌شد وحاشيهُ تجرربد را پیش اوخواند وچون استادش وی‌را بسیار می‌ستود شا گردان دسکر برورشات پردند واورا بباده کاری متهم گردند و وی از آ سا بقزوین رفت و بادانشمندان این شهر محشور شدو کتاب شفا و کتاب آشارات را خواندو از شاعران نامی زمان خود شد و در شطر اج بازی حسر یف نداشت . چون ! وازءٌ شهرت او بجلاالدین ! کر رسید او را بیندوستان دعوت کرد و وي بهند رفت و در درباران بادشاه بسیار جلوه کرد و قصاید غرا درستایش وی گفت و سی انجام اژو اجازه باز کشت بابرا خواست ودر ۱۰۰۱ بلاهور رفت و در راه در شهر لاعور در گذشت تار بخ رسلات وی را باختالاف در ۱۰۱2۱۶۱۱۵۱۰۱ نوشتهاند. وي از داشمندان نامی زمان خود بوده و بهمن حرت سللامی ععروف شده است ۰ در شعر در آغاز شیدا تخلص مي کرده و سهس فارغ تخاص کرده است و دراقسام شعراستاد بوده و کتابي بنام ردالفبوه نذشته است ونیز از شا کردال خواجه افضل الدین تر که اصفهانی دانشم‌ند معروف انژمان بوده است . زان - خلیل‌زد آررشتی در رشت صرافی هی کرد و از شاعر ان دربار شاه شاه جمشیدخان اسحاقی پادشاء سایق الذ کی کیلان بود ومثدوی‌جمشمدنامه را غرمان شعر فرن دهم ِ«۰ وی ارت واژشاعر ان در حه دو بو ده است ۰ ی تشامی ۳ ۵ - قامتی آیلانی » مدی بسباریلند قد بوده وبهمبن جپت فا هی گرده ودد کلان هیژ بسته وغزلسرا بوده است . ۲۷ مولانا مشگی اصفهانی ؛ مردی‌ساه چرده بوده و بپمن سبب هشکی تخاص‌می کرده ودردر گاه مسجد جاهم اصفهان,عنوان ین‌فروشی تفرج گاهی تایب داده بود وفزل را خوب می گفت . ۷ - مولانا غنی لاهیجی » ازبز رکه زاد کان شهر لاجان بوده وبا این همه بیسگری روز کارمی کثرانده وازملازمان ان احمدخان هم بوده وغزلورباعی هی‌سروده است . ۸ .- مولافا عنایت لاهیچمی؛ وی نیز از غزلسرایان آن سر زمین و مردی تنگگ دست بوده ودرلاعیجان بهله یعنی دستکش پوستی برای شکارافگنان می دوخنه و زین راه گنران هی کرده است ۰ ٩۵‏ مولاانذهیبی اصفهانی» مردی‌يك خووشیر بن‌سخن‌ویذله گوی‌بوده ودرئذهب وجدول کشی وافشان و کاغذ الوان وابری سازی بسیارهترمشد بوده است و دراقسام م«یختاف شعر وست داشته است . ۷۰ - حیاتی کاشانی » از شاعران نامی روز کار خود بود, در ]از بشغل سقایی می‌پرداخت و بهمین جهت سقایی تخاص می کرد ۰ بطرقةٌ نقطوبان گروید و دلدادهٌ صر آف دسری شد وبا آو از کاشان بقزوین رفت ودر [ نیما ام با نطو بان میحشور بود . تا فکه گروهی از قطو بان را با چند میعلد از کتابهای اشان کر فتند وتژد شاه طهماسب بردند ووی دستورهداد آشان را زندانی کنندووی دوسال درزندان ماندوچون رهایی‌یافت بش ازرفت ومدتی درا نجا ماند ودرسال ٩۸‏ بکاشان باز کشت وازطر بقة نوی توده کرد وی گشت واز کاشان بهند رفت ودر د کر‌فرود! مد ودرشهر احمدنگش می‌زدست کهآ از ارمکوش جهانشیررسید واو را بدر بار خود خواند . حبانی بدانجا رات وعقرب سرب ود ۱۰۱۹ تسبه‌ای از هعنوی تغلرق یاه ۵ سر و دهاوی ازرد جهانگر ۳(" شعر فرن دهم بردئد که سیاروستد دد وچون «لت‌مییعث از ان گم شده نود دستور داد شاعر آن در بارش آن قسمت ۰ فیبر ای وهر که دیشر سر آید تاو باداش ردعد ‏ تطام سای لسنذ‌یده ار اقناد ودستورداد ای و پزرسح وسشد وش و بوزن او وی دهد وشش خر بطه در که ترازو گذاشتند که هرخروطه هزاراشرفی‌زرویبه داشت. حیائی‌ازشاعران‌توانای عصر خود بوده و در اگسام شعر دست داشتة اس , درهمان ژمان ۸ اءردبگری بشام حیاثی کبلانی بوده است و کاهی ام دو را با هم اشتماه کرده‌اند ۱ ٩ ۲‏ <ءي سخداری ‏ تلاهرآ از مر دم ستیعار از شهر‌هاي حز بره نزوباث موصل بوده وعرد داشمشدی شمارمي رفه و غزل عارفانه را خوب می گفده است . مس یه ذ ثا مشر بی قمي » از غزلسرابان امن دوره تا زعان شاه عىای اولی دراصفپان میز سته و غزلرا جوب میی گفته است . ۳ - هدتیی اصفهانی * مر دک تسه دست و مپذب وده و در اصفهان از کار 5-زاران دفترخانهٌ موسف خان اقشار از اعىان «ردار صفو به بوده وفزلسرا شسکو عی‌سرروده است . ی ۳ دو لا نا یی ارد بپایی » مرد دانشمندی بو ده ودره وس‌عی چسیت داشته و طشسوروئی را خوت می‌تواخته و از کار ؟ز اران اعمان ش.‌ضاوند بوده و غز سرا خوب مپی‌سروده است . ۷۵ - #نبتي شروآني» درشماخی تولدبافته وسفری‌بغداد کرده وازقلادران بکتاشی بوده و بتر کی وفارسی‌غزارا خوب می کفته است , ۰۱ ب سر و دق‌خوافماری قمي؛ بخواشد کی روز کارمی کنرانده ؛ تست ایمنی تخاص‌می کرده وسپس بهمین‌جهت تخاص خودرا تغیبرداده وازاستادان‌موسیقی زمان خود بوده وغزار! نسکومیسروده است ۰ ۷۷ ب خلف فر اش ؛ از فراشان دربار شاه محمد خداشده وی سواد بوده و د#جین‌جوت آشعاری را که مي‌سروده ازوئمی داسته‌اند وغزآسرا بوده است . ۷۸ +و لا تاسو زی‌آهنها ليي» از مردان نیلث زمان خود شمار مي‌رفنه و در شعر قرن دهم ۳ غز لس رای شاعري ئوانا بوده است . ۵ مولانا کلامی اصفهانی؛ مرد مپذیی بوده وسفری بابرفوه رفته ویشتر رباعی می‌سروده است . وی برادرسلامی اصفپانی بوده که ذ کرش‌پس ازین خواهدآدد وئوشته‌اند که ین هردوبرادرعردمان بخبل وحررهی بوده‌اند ۰ ۰ - سالامی اصفهانی » برادر کلامی سابو‌الذ کر* قابض اردو بازار بوده و درخوردن افمون افراط عی کرده و اورا مانند بر ادرشصل می‌دانسمه‌اند و غزلسرا خوت می‌سروده است . ۸۱ - میر زا بباك سبهری زد ادجی با زواده‌ای ؛ از مردم ژواره و برادد جو اجه امین ان ان معروف و اجه اهیذا ملقّب نخو اسر حپان وژلر رال اه بدن ممبد ! کرشاه بوده و هن حیت هندوستان رفته ودر آ تسا د۷۹٩‏ در گذشته است. وی‌هردی دانشمند شمارمی‌رفته ودرنجومور عاضیات دست‌داشته وغل را خوب می‌سروده ودبوانش ده هز ار بت هی‌شده أست . ۲ م مو لا نا فضایی همدانی » عردی عاشق سشه وعارف عشرب بوده و از شا گردان ملاروحی هروی وءلاکامی‌سبزواری بودو چندی‌درعراق‌میز بست وازاستادان سادفی افشار بوده و يلك ممدوي بحررمل سروده است . ۸۴ - مو لانا قاسیم صیر فیی همد‌الي» درهمدان صرافی روز کارمی گذراند و همین جوت صررقی تخلص یی رد «روی شام ۲ در کمان ری ستاو دود و ببروی از امبرشاهی و کانس‌فرشیزیعی کرد و اشهار خود دا با طمطراق مي‌خوانسد و عزلسرای بود . ۳۸۴ م مو لانا هو شي سففری دیاودکگ » ازمردم سنغردرروستای دیشوربود. در همد نش میز ست و هیکت دار می کرد و عرد دانشمندی بشماز هیر اتب و در هجما دست داشت , صوفی عشرب و پیروطر یقه اسنن بود . در هیجو ژبردست بود و قصیده‌ای بتر کی درهجوقرا بيكك زو القدر گفته بود که معروف شده بود وبتر کی وفارسی غزل را جوب هی‌سر ود ۰ 2۳ شغر قرن دهنم ب دا( میجدبه رصا رضابی سای 4 تجع.ت آکفش دار استابه رضو ی بود. درفترت قز لماش بپر اشرفت وچندی‌در | تجأمیزرست ودرحدودسال ۹۸۸ بپذدوستان رقت وفزل را خوب‌می گفت . ۱۲ مس مولانا غیاث الدین معروف بقیاث يا غیانی استر ابادی ؛ سفرهای بسیار کرده بود ودرامشآبادمی‌زیست ومردی شیرینزبان ومهر بان بود واقسام‌مختاف سعورا نیسکوهی گفت . ۷ -نيه‌ي‌شرفقا ؛ ووم‌درسه مبرژا درهرات سا کن بوده وبا عردم معاشرت نمی کرده ولیعردی شیرین سخن بوده وغزل را خوب می سروده است . ۸ - حبکيم عمادالدین بارلگ طبیب قزفینی » از مسردم فزوین بوده و در هرات مي‌زسته ومردی افتاده وفروئن بوده وغزل می‌سروده است . ۹ خواجه ] قا ميرهمداني * ازبزرکگ زاد گان همدان و مودی وفاداز و «هر بان بود ودرضمن نورسنده خومی بشمارمی‌رفت واز افسام شعر بیشتررباعی عی گفت بهعین جهت بخواجه ریاعی معروف شده بود . ۰ - مو۷۷ ۷ آسپري آربتی » ازشاءران زان شاه طیماس مود . مردی تنکی دست ودروش مشرب وبسیار قانم بوده و مثنوی واعق و عذرا سروده و غزل نیز می گفته است . ۱ . خو اجه عبدالعزیر نقاش » ازکر گزاران کنا بخانه شاه میحیدخداینده درفزوین ودرتصوبرونقاشی استاد وشا کرد بهزادتقاش «عروف بودء است . میرزا محمد بسرخو اجه فیاحت حراح وی را با بت دوتنازنقاشان دست‌گاه صفو یه برهی‌دارد وعازم هندوستان هي‌شود . دراه مپرشاه محمد خدا بنده را تقلید کرده وت مر ات‌صدتومانی می‌ساز ند . هنگامی که چهاردانت و درو رانگت اسن دول را در دافت می‌دارند قورچی و ۱ میعاددز بار | گاه می‌شو دوخو اجه عبدالعر زرا با مولاتا علپی اصغره‌صوردستگ رم کنند و بدربار هی برئد . هشگامی که شاء مي‌خو استه است ابعان را عفویکند خواجه قباحت سر اسیعه از اندرون شاهی سرون میا یذ و ی گو دد رسدور دادها ند که کوش و بیمی شغر رن دهم ۵ ۲ج خواجه عدالعز یز وعولانا علی اصفی را مرند و بی‌درنگه اشان را بدایگو نه سباست می کنند . خواجه عبدالعزیز ازبس درتقاشی استاد بود بینی مصنوعی بای خودساخته بود ۰ وي‌شاعري غزلد سای بوده است . ۴۳ مولانا مظفرعلبی نقاش آر بتی , از عردم تربت وپسر مولاناخیدرهلی وخواهرزادة بهز اد نقاش ععروف وخود ازنقاشان زبردست بوده وصادفی افشاردر نفاشی تا گرد او بوده است , مرد سیار هنرمندی بود چندان که شاه محمد خدانتده‌کارهای اورا بر کارهای بهز اد تریح مي‌داده است . درضمن خوشنوس ماهری بود چندان که خط مولاا میرعلی وخط مولانا سلطانملی خوشئوسان معروف دا چنان خوب نقلید می کرد که کسی تشخص نمي‌داد وباو اجاژه داده بودند که نقاش شاهی امضا مکند و شطر نج صغیرو کبیررا حاضرانه وغایبانه سیارخوب بازی‌می کرد . درفزوین‌در گذشت وپسکرش را درقبرستان شاهزاده حسین بخال سپردند وغزل سرای بود . ۴ استان جسی هذ‌هب بغدادی » مسی‌استادقوام الدین‌مذعب بغدادی ویسر ویدر ازهترمندان معروف این فن بوده‌اند . مردی کوناء‌فه وبا این همه شربسر بود و حجتی مرر شاه اسمعدل اول او را تشلید کرد ورسوا شد , صادقی بياك افشار در مجمع.. العواص شرارتهای وی‌را ضبط کرده است . با اینهمه شمر را خوب می‌سروده و ریاعی ازو مانده است . ۴ غزآلی ابر زگ " مردي رند و لاابالی بود و بنحاسی و ابر یشم فروشی روز کار می گذراند وچول زشت روی بود اورا مىمونشعرا می گفتند وغزل سرای‌بود. ۵- حستی اصفهانی , از معر که کیرآن معروف زمان خود بود و غزل را خوب می گفت . ۱- حبئيم ظهودری آبر نزرگ مردمهذب‌ودانشمندی بودموظاه رآ بپندوستان رفته وغزل‌سرای بوده است * ۷- حکیم بدیعی ثبریزی » از دانشمندان ویزشکان معروف تبریز بوده و با مظفرعایی نقاش که ن کرش بش ازین گذشت دوستی داشته است . هردی فساضل و 9۹ ۱ شعر قرن دهم خوش طبع و خوش‌مشرب بوده است . بتر کی وفارسی‌شعرعی گفته وغزاهای‌خوب دارد. حیدر تبربزی وی را هجو کرده و دبوان غزلیات او باقیست ۰ منلومهُ مثلثات لغت را برخی ازو دانسثه‌اند . بای ات مو لا زا !و آلهادي قردینی » و اهر زاده عالت دیامی از خوشنو سان ممروف آن زماله بوده ووی نیز خوش نویس وخوشس طأبم بود و در موسرقی بسیاد دست داشت وور مقام حسینی آواژی ساخته بود که رواح سیار بافت . در قزوین در گذشت ویب‌کرش را دو گورستان شاهزاده حسن بءاك سیردند وغزل را خوب می کفت . ب۷۵۵- میر محمد (اقر طوسی متخلص بباقر. خواهرزاد؛ خواجه سن تفای مشهدی شاعر ععروف ادن دوزه دوده و چون ای در هندوسمان مید سته و در آ نیا کار رش بالا گرفته بودوی نیز بنذانجا رفته است ویش آذین ازاحوالش! کاهی دمستاو شاعری غزل سرا بوده است . + مولانا حزبمی گو نابادی * از غزل سرابان خوب این دوره بوده و از باژر کا نان بشمار می‌رفته وتضاص او را کاهی بخطا حزنی نوشنه‌اند . ۸ شیخ احمد خاخالی ؛ وی نیزازغزلسرایان خوب این دوره بوده‌است واز دانشمندان بشمار می‌رفته و کوبا هميشه درشهر خود زسته است . ۲+ فصیحی پزی » روز کار رابازر کائی‌هی کنرانده وغزل سرابوده‌است. ۳ محمدآهین غباری هر فق > اردانهمندان زمان خود بوده ودر انشا و علم هینت دست داشته وغزل را خوب می‌سروده است . ۳۴ مو لا شاه محموذ د هی مشهدی , نقاش بوده ودر عشهد هی‌زسته و رباعیایی ارو مانده است . ۵ ابر اشیم بيك‌شیر ازی »در نو سند کی‌استادیو دمو ازوهمر باعیات‌ما نده‌است. ۷- متصدی سافحی » ازپزشکان شپرساوه وبرادز مهتر عبدی بوده است 45 3 کرش مس ازین خواهدآمد وغزل را خوب می‌سروده است . وش ک تالک سادجی برادر گهتر مرصدای ۳۳ بو الذ کر وأزشاعر ان دوه تیاه شعر قرن دهم ۷ طرماس بوده وغزل سر ای می کرده است . ۳+۸ یج رباغی مشهدی * از شاعر آن تامی زمان خود وده و جول صممشد رباعی می‌سروده بشیخ رباعی ععروف شده بود. مردی دروش و رناشت کش بود ومورد توجه ساعان ایراهیم همرژا صفوی بود . نااهر آ «رژمان س«ارلالدین میحمد! کنرسفرزی بهند گرده است . ۴۵ مولانا خادمی قزوینی ؛ در فزوین سرتراشی روز کار می کنزانده و مر‌دی تن دست نوده وععاصر سمی شاعر این دوره بوده و ازو ر باعبات مانده است . ۶ لسپي تردینی ۰ ازشاعران یفن دوره است که نها در ین عورد گهخادمی سا بق ال کر دربارء عشق اوبا کور کن‌اوشلی شر گنه است نام او را بردها د واز بنج بسداست که در عم دوزه درفروین هی ز تاه است . ۱ صیقلی بر دجردی ء سا کن بروجرد بودة که در آن مان از توابم همدان بشمار می‌رفثه و« کارد گری روز کار می کذرانده است ۰ جوانی شکفته و در دوسقی با وفابوده وبز بان رستان اشعار سیارسروده که در آن ژمالنا معروف بوده‌است. ۳ اوجی در گزبنی » از نجیب زاد گان در گزین و مزدی خوش طبح و خوش معاشرت بود وغزل را خوب می گفت ۰ ۴اه مو انا مجمدامین مشهدی » در مشید بطنات روز کار می گذرانده مردی عیذب «شدارمی‌رفته ودرمعماسرودن دست دأشته است ورباعی نیز اژو عانده‌است. ۴ و لا نا شعوری یشاب ورگ : بشتر در شید ميز سته ومردی خوش‌طبم بشمار می‌رفته وغزل را خوب مي گفته است . ۵ مولانا صیرفی آر زگ : معروف صرفی ور از نب ژاد کان آذربایجان بوده ودرتبرپز نزديك میدان کشتی گاه د کان صرافی داشته و يك چشمش عیب داشت همین حیت باو صیرفی کورمی نشند . شاعر ان درد کال او گرد می | مدند ۲ بآ ۳ ك 0 ۲ گردند ۵ لو دون توس ب.شوآی شاعر ان ار همین یله دود وا حمله شاعر ان و فرشا ره ی ععاشر ۳ دی مر دی فد در جر معو لا نا فاتی ومو لانا معروف بو ده ند ودرسعر د-روش از بر ۷ ۵ شعر فرن دهم روش آصفی عی کرده وبیتش برباضت وعبادت می‌پرداخته است وشع اورا ععاصرانش بسیاز می‌پسند.بده ند . مير صنعيي آبریژی , ازشاعران این دور تبر یز بوده وتنپا درموردی که پیش ازین گذشت ذ کرش ‌آمده است ۰ ۷ مو لانا فانی تبرازی , از محترمان قمربز بوده وبیشتر با جوانان ساده محشور بوده وتمول بسیار داشته چنانکه يك بار هزارتومان برئیس هیر بوسف اصفمانی بات جا فرض داده بود ودرین میان وی عرد وچون لین خبر بفانی رسید او عم جان سهرد . نزديك هزار بیت غزل سروده و از روش درویش دهکی پیروی مي کرده است . ۱۸ مولانا معروف تیریزی » درتبریز برمالی روز کار می گذرانده و غزل سرا بوده است ۰ ۹ با ی تهریزی , از شاعران اواخر قرن نیم و اوابل قرن دهم بوده » در آغاژ بش زر کشی داشنه وسسی بکاغذ بری ونقاشی پرداخته وغزل سرا بوده‌است. ۰ امانی همدافی, مردی‌شکت دست‌بودوبگل کاری روز کارمی گذرانده وغزل می‌سروده است. ۱ «فلت سلعلان محمدقمی متخلص (سلظان. سر ر لیس شیب آلدین‌معروف بشم‌اب‌الدین معمایی قمی ومرد خوش طبع بوده وغزل ورباعیر! خوب می‌سروده است. ۴ 3اضبیجسی آوبی اژمرد‌قر به توی(تو سر کان) بوده که در آن ژمان جزوتوابع همدان بودهاست ومردی خوش طبم وخوش‌صحیت بوده وفطا بل بسیاردأشته وعاشق پيشه بوده است واژو رباعات مانده است . ۳سو لا نا اسدجانی همدانی * از همدان بوده و جانی تخاص می کرده و بسیار خوش روی ومپر بان بوده و اقسام خط را خوب می‌نوشته و غزل و ععما را خوب می گفته است. ۴ ما(حسنغیی سوری ساوچی, ازمردم‌ساوه بودم اما درز مان‌شاه‌طیماسب در اصف‌ان یز بسنه و بهسن حون باصفهاتی «عروف شده مود و از کذایت روز کار شعر قرن دهم ۱ 4 ۷ می گذرانده و شاعر پیشه و نابینا بودهاست , درآغاز جفا کش تشلص‌می کرد وخط نسخ تعلیق را خوب می‌نوشت و کوبند تا سی هزار بیت شمر گفته و غزلهای خوب سروده و درسال ۶*۰ ٩باع‏ ۱*۱دراصنهان در گذشته وتخلص اور! کاهی بشطا سوای‌ضیط کرده‌اند. ۵ - بیدلی همدانی » مردی درویش ژتن‌گدست و قانع ونويسنده صباغ خانه بوده و گاهی هم غززرا خوب می‌سروده است. - «ولانا لمتری شیر ای » مردی تنکدست بوده وبکفش‌دوزی روز کار می گذرانده وغزلرا اسکومی گفته أست . ۷ هولا فا انیسی همدا نی » مردی پالطیلت ودبشدار وخوش طبح بوده ودد همدآن بیشة خطیبی داشته وعرد باوقی مشمار مي‌رفته است . ۸- مو لا نا بناهی همدانی » یس خواجه میرم‌بيكك کلاترهمدان بوده واز خاندان تحسبی شمار می‌رفته وخانواده‌اش داش‌برور وهنردوست بوده‌اند ولسائی شاعر معروق ازین خانواده اصان دیده است» وی غزلسرای زبردستی بوده است. ۹- روحی انارجانی , از شاعران نیمه دوم قرن دهم آثربایجان و ساکن تبر یز بوده و عوٌلف رساله‌ایست درعقاید و رسوم مردم تبربز که پرسالهٌ روحي اتارجانی ععر وقست و تمو نپا ی از بان دهلوی «ردد لم‌فر را دد آن دورد با برخي از اشعاو خووضط کرده‌است وجولن‌درمعدمه نامی ازساطانمحمد خداننده وسرش‌اوالم‌ظفر ساطان اسر‌حمزه مبرژا درده که در۲۷نیالحیسة ۹۵6 کفته شده موی از آغازسال 5۵ تا وهصان۳ در بر یز بوده بنداست که این‌رسالهرا درمین‌مدت نوشته است. +۷ روحی حکاك آبریژی ؛ نیز ازشاعران این دورء بوده وممکنست همان روحی انارجائی سایق الذ کربوده باشد وغزل‌سرا بوده است. ۰۹ مو لا نا میر لذ ذاعی اصفهاني , بسرضميري اصفپانی ازشاعران مشپور ازین‌دوره ومردی مهذب وبی‌فید ومانند بدروارسته بود وغزل را خوب هی گفت ۳ میر زا محمد امنی تبریزی ؛ مردی میذب و بظاه رخود مقید بود و از غزل‌سرابان معروف مان خود بشمار می‌رفت و دبوان غز لمانش گرداعده بود ».تلع وی‌را برخی بخطا امین ضبط کرده‌اند. ۴ صلاحالدین صرفی ساو چی» معروف بصرفی‌ژولدهه‌وی» مردیو ارسته ودرویش‌هشرب وبی‌قید بود ودریابان زفد تی بیندوستان رفت , چندی در گجرات بود وا | تسا بلاعوررفت ودر۹۹۵ بافیسی شاعر معروف بد گن لفت ودر | تسا در گذشت. وی ازغزل‌سرایان توانای این‌زمان بوده است. ۴ مو لا نا سدالامپی ‏ رذبیلی » وزیر پسر صئرآلدین خان معصوم‌پيت و بظاهر خود مقید بوده و باحزینی گبلانی وصادقی کشا بدارمحشور بوده وغزل مي‌سروده است. ۵ مولا نا تو ارف اردپیای * مردی دروشمشرب واز طربقه تقعلوی واز پبروآن محمود پسمخانی»وسس آین‌ط ره بود که درمیان شاعران این‌دوره یرو آن‌چند داشته است مانند تشبیهی کاشانی وفیسمی‌کاشانی وحباتی کاشانی و میرسید احمدکاشانی و درویش کمالی وسلیمان طبیب ساوجی وترابی وخسرو درویش وبداق بيك استاجاو که درپابان قرن دهم ایشان‌را نکفیر کردند و برخی ازیشان را کشتند از آن‌جمله دروش دوسف‌تر کش‌دوزمعروف به‌احد که درساز ۱۶۶۰ که شامعاس ازفر ال ستار کال سمتا(د دود طاهیا نام سلطئت را درترویی برو گذاشت وجوان قران گذشت ایرا کعتند. وی از سرأن نقطویان‌بود واوراحانشن وخایفه محمود می‌دانستند ومر بدان سمارداشت ومزل و شسکو هی گشت. ۹ مولانا عهدی بغدادی , چندی هم در ابران زسته و در غزل‌سرایی سین داشیه است. ۷- صبحی سادجی ‏ ازورو بشان رباضت کش وتنکدست زمان خود بوده و باقمون عادت داشته وعرروز بتث مغقال ازان بکارمی بر ده ودرغزل دست داشمه است. ۸س حیی‌خان طالب آیلافی , از مشاهیر کملان در ژمان خود ووزیر خان احمدخان پادشاه معروف گیللان بود وم‌عررف ترین شاعر آن سرژمین درژمان خودیشه‌ار می‌رفت ودیوانش رواج داشت وعزل را خوب می گفت. ۹ - مولانا فردغی قزدینی؛ نست درفزوین عطاری می کرده وسیس بهند شعر قرن دهم ان رفته وباثروتی باز گشته ودرهمان شهردکان جواهرفروشی باز کرده است. درضمن رفتار متصادي داشمه ودرغزل سرایی استاده بوده اسث. ۰ سل بل طبیب گیالانی ۰ چسی تعمت طبیب هعروف بسدید. کیلات + «بردی ت‌گدست ودانشمند وشاعری درغزل آستاه بوده است. ۱ میرعزی ز کمانچه‌ای يا کمانچه کش , ازخانواده‌ای اژاستادان موسیقی زمان خودبوده واستاد زرتون موسیقیدان معروف آآن عصر برادز کهتر وی بوده است . مردي لنومتد بود وساژ بسیارخوب می‌زد و تصنیف‌های بسیارساخته بود ومرد دأنشمندی بشمارمی‌رفت وازهیمت ونجومآ گاه بود ومدتي دردستگاه امبرخان تر کمان ازامران آن عمدنود وس ازچندی که آهنگت سفر اصفهان داشت درحاد یه #حسیی راهز نان وی را کشتند. درغزل‌سرایی لبزاستاد بوده است. ۴۳- جتولی قندهاری قالی پوش » مردی درویش مشرب و قلندرپرشه بود ومزی سررا رها کرده و گلیم بردوش می کشید وبهمینجهت مقالی‌پوش معروف شده‌بود وخود را اژخاندان قدیم‌می‌داست و دعوی کیمیا ری داشت وعده‌آی باوععتشد بودند و هلا کی حمدانی کفته است که درجو انی نیز درقند‌هار سین آکو ه میز وسته ات دس از سفری بایرآن دوباره پشهر خود باز کشت ودرغزلسرایی استاد بود. ۴ مو لانا حقیرگ بر بزی * از معاریف شمرای زمان خود شمارمیرفت و درنواحی مختلف ابران سفی کرده. از آن‌جمله بمشهد وکاشان رفته ودرا نسعا بامحتشم وشاعران دبگران محشور بوده ومردی بارسا وعاند بود ودر ۹۸۱ ازکاشان بخر اسان‌رفت واژراه تزوی شزیر گشت ودر ۹۵۵ که لشکر یان عشمانی وارد ثبر بزشدند وی‌بدست ایشان کشته‌شد. حشیری که بر خی مخطااشاص‌ویرا فقمري ضبط کرده‌اند ازغراسرابان زبردست زمان خود بشمار می‌رفته و دبوان غزلمانش بیش آزشش هزاربیت مي‌شده ودر تبرت موه دوزی روز کارمی گذرانده است. ۴- حسن مخاصی بينيسي ؛ از مردم پیئیس از روستاهای آذربایچان بوده و کارش متحصر بنوشتن ودوختن قبای فتح برای سپاهبان بوده از آن‌جمله وقتی قبای‌فتح سا سووج ۳۳ ثكثِ شغرفرن دهم یه برای مبرزا مجد وز مر آذر با بجان دوشنه‌است ودرافسام شغر از آن جمله درغزل دستش واشتّه است. 5 دفایی #وراصفهانی : ونر مولانا مرن و خواعرژادة مکی اصفپاتی وبجبروفایی‌دیگر یست که ذ کرش‌پیش ازین (ص4۳۰)رفت ووی‌نیزغزل سرای بوده‌است, ۷ خو اجه نصیر الدین معروف بنصیر ای همدافی . پس خواجه مسعود ابن خواجه‌حسن بیاث بروجردی وازخاندان معروفی‌بود که حسکمرانی بروجردداشته‌اند وپس آزءزل سا کن حمدان شده وبیمدانی معروف شده‌اند. وی سرانجام پامید کامیابی بپندوستان رفت ومدتی در دربار جلال آلدین محمد | کبر بود و سپس بدوپار قطب شاه حکم‌ران د کن رفت وبیش‌ازین ازاحوااش اطلاعی‌نیست. وی ازشاعران ونوسند کان زبردست روز کارخود بوده , غزل را خ.وب می‌سروده و منشات وی نیز بعنوان منشات صیزای همدانی از ثارادبی معروف آن زمان بشمارمی‌رفته است, ۷ مو لا ناحزینی گیلافی. ازشهرای شیعه ودرین‌زمینه معروف بود وقصایه فراوان درمدم امام اول سروده است . ۸- فسوی » ناهرا وی بجزمحمود بيك بن عبدالةٌ فسولی تبریزی از غزل سرایان این‌دوره بوده است که ذ کرش پیش‌آزین (صی۱4ه) رفت واوهم غزلرا اسنادانه هی گفته است. ۵ عبدی‌پياك شراری همدالی , برادر کهترمولا:ا رشکی و خواهی زاو هلا کی بوده است که ملازم سلطان حسین عیرزا پس‌بهرام میرزا صفوی بود ۰ در6ت٩‏ درهمدان ولادت بافت وتبا کان وی ار شکراغلی وتر مان بوده‌اند . اژجوانی بزهد و عبادت پرداخته ومرد بسیاد مهذپی بوده وهفت‌بار اژابران بپند سفر کرده وبد کن نیز رفته است وهرئوبت یکیازبزر کان‌ان سرزمین ماننداموالفسل بن مبارگ وخان‌خانان عبدالرحیم خان پوی نیکی کرده‌اند از آن جمله در۱۰۲6ازد کن با گره رفته واز آنجا بابران از گشته است . قصاید فراوان درمدح خان خانان سروده و از عند سفری بحج تمزرفته اس" دیگر سئر ست که درخ۹۵۸ بیند رفته ومولانا شکبی اصفیانی اور! بخان هر قرت ده زاف شانان معرفی کرده وور۱** ۱ازواحازه باز کشت بابران گرفتهاست وروبهمر فته‌ظاهرا آخرن سقروی درق؟ ۱۶روی داده که دراخمیر بوده است. وق دراقسام مختلفب شعر رز مخضوصاً درغزل دست داشته ودبوائشی شامل سه‌هزارست بوده است. ۰ قاض ی اع ری هر ای , از دانشمندان مراغه و مردی لك بوده وبیمین جپت بقاضی‌لنگگ معروف شده بود و اعرجی تخلص می کرد وظاهرا در آن شهرعنهب قضاوت داشته است و بیشتر بتر کی بشعرمی گنه و غزاسس! بوده ومردی بی‌قید وآزاد مشرب بشمارهی‌رفته است. ۵۱ سیری استر آبادی * دراستراباد بیشةهٌ سمبه‌چی داشت وسالی عکداربرای دریافت بروانةکار خود وشکایت ازدپوانیان بدرپارصفویه می‌رفت وچون شیعهُ متعصبی بود شاه محمد خدابنده تسبت پاومپربان‌بود و برمین‌جهت مردم استراباد هم باواحترام مي گردند ودرغزلسرابی مپارت داشت. ۴ تابعی دهاو ندی , از بزر کک زاد گان دبار خود و عردی مپنب بود واز حوأئی بشاعری معروف شد وغزلرا خوب می‌سرود. ۴ سصنعتی مشهدذی * درسشید الب تسراشی روز کار می کذنراند و در عزل ماهر بود . ۴ فرقی هروق , مرد مپذب دانشمندي بود وازپزشکان مشمارمی‌رفت و غزل را نیخومی‌سرود. هی مو لاناثری یلانی ۰ ازفسه سرایان زبردست زهءان خود بشمارمی‌رفت ومردی سست عقیده بود و گویا بهمین‌جپت بدست پسرمشتار- اعلان شرف‌الدین کشته شد وقزلرا خوب می گفت. 1 ددانی سمز واری ؛ اغرل سرایان این دوزه ومردي افناده بوده وطاهر 1 پزشكك بوده وبیمین جهت دوایی تخلص می کرده است . ۷ سافظط حاجی ييك قروینی » بمالاحاجی لت ژزهعروف بوده و در کاشان شبپی زر دستا وت مان شاه‌عیاس و نده دوده واژهعاصران وجشی و شم وشسام و صقر 9۳ شعر قرق دفم شاعرغز اسر ! بوده است. ۸ مولانا شمسی بغدادی » ازمردم بشداد وشیعه متمصبی‌بوده و اشعار بسیاز کفمه ودرافسام مختلف شعردست داشته است. 4 آرمی برفجردک : ازمردم بروجردبوده که درآن زمان ازتوایم‌عمدان بشمارمي‌رفته ومردی شوخ وخوش محاشرت بوده وغزل می‌سروده أست. ۶ درد ليي کیاط نی » نیز ازغزل سرایاتا این دوره ومرد نسکی نوده و دیگر در بارة اوا کاهی شسسیت. 0 - دفیقی بزدی » مردی بی‌فبد ولابالی وقمارباز ودرشعرشا گرد عبرصفی برده وخود را شاءرتوانایی می‌دانسمه وغزل‌سرا بوده است. ۴ مولانا غبادق ازدی» مرد خوش‌صحیت وظریفی بوده وخط غبارر! خوب عبی اوشیه و گو با همین جهت عباری تتجاصی حی کرده ودد رل دست داشنه است. ۴ میرمحمد بوسف خلقی , اسلا اژ سادات واژمردم شکراب ری بوده و پدرش امیرعهزالدین عوسف درزمان سلطان حسن‌میرژا بهرات رفته ووی درآ نها نشو ونمایافته ویپمین‌جهت بطبرانی رهروی وخراسانی ومشهدی ععروف‌شد. زبرا که مدئی سم درهشيد بو ده است درهرات کسب دانش کرده وبماب علمی رده ودر وعان شاه اسمعیل دز خر اسان بممصب صدارت و آمارت رسیده است و سرانجام بدسئور امیرخان حا کم خر اسان برشی از معسدان درروز چا شنه ماه زجب سال ۲۷ گوی را کشته‌اتد و درجم مر که شعری درین زمینه بر ای آعیرخان فرستاده است ۰ وی شاعر‌توانایی بوده وغزل را خوب می‌سروده است. ۳ «حمدحسین زینتی مشهدق » مردی مهذب ودر شایی و معماری درعصر خود برتری داشته ومردی افتاده ودرویشءشرب بوده و اقسام شمرمخصوصا عاده تاریشخ را خوب می لفته است. ۵ ۳ هیر را محمدامین ۰ کلانترزاد؛ قصم توی درخاك توبسر کان بوده که دد ان مان اژ توایم عمدان سار هی‌رفند است ۳ عحان رو سای جو د هی ز نف ۳ شعر قرن دهم ۳۵ عهذی صاجب حمالی بوده وفزل را خوب می‌سروده است. ۳۲ هتفر بياك ر نگرد کرمانی * «ردی آ راسته دشمارهی‌رفته وغژل ور باعی‌را استادانه هی کته است ۷ ابوالوفای قلندر کرمافی» ازصوف طررقا شاءنعمت‌اله ولی در کرمان وفزل‌سرا بوده است . ۸ ۳- و لانا حاچی هردمي کاشافي » مردی مهذب و عاشق بيشه بوده و غزل وب می گفته است. ۵- مو لا نامجدی همد‌ائی » از مردم همدان بوده اعا در خر اسان تشووئما بافته وهر دی داشمند بشمارمی‌رفته وشاعره‌سك بوده وغزل می‌سروده است. بش خر ناد کیی تهاو دک , طبع _ز ار روآنی داشنه ودر بد بهه سر آفی استاد بو ده وشست و بات کتانت توشته | ست که ظاهر أ همه اثپا منظوم بوده است ۱ مو لا نا دجهی آصندها نی" مردی دانشمند وصوفیشرب بوده وازاقسام شعر بیشتر بر باهی مایل بوده است ۷۴ مولانا حامدگ» کوبا ازمردم قزوین و سبار داند پرو از بوده چنانکهشعر خسرودهلوی را یست‌تی از اشمارخود می‌دانسته وغزگ می‌سروده لست - ۷۴ شا عی دای پر که ازتجیب‌زاد گان این‌شهر بوده و از کود کی بکسب داشاعاز کرده ودرعاومختاف سرآعد شده ودرهمانزمان بشاعریآشاژ کرده وددین فن‌شپرت سسار دافته و اشعارش درآ ثر با محان وعر اي مهءشر شده‌است , دریاهان زند کی‌از ع 5 و گدخدا ی دست کشیده و بعیش وعشرت‌برداخنه ودرخانه خود درحوالی‌سال ۹4۲ بذسرت حوانی کششه شد وغرل را شسکوعی سر وده اس ۴ جسمی همد‌انی ؛ از شا کردان مولانا کمال‌الدین هلا کی همدانی واز شاعران اواخر فرن دهم وأو ال فرن بازدهم بود که تا ۱*۷۶زنده بود ۰ درهمدالب دکان ابریشم‌فروشی داشت ولی‌سرمابه‌اش آزدست رفت وزند کی آشفته‌ای پیش کرفت وبسیاز لاابالی وبی‌قید شد. غزل را نیکو می‌سروده ودیواش نرديكك سی‌هزاربیت داشته است. رم ها خوني هبداني ؛ مر‌دی تذکدست بوده و بشمشیر کری روز کار می و شعر قرب دهم گذرانده وغرل را خوب عی گفته است. ۷۷ باذلی سادجی » پسر‌مولانا امیری » هرد مپذب افتاده‌ای بوده وازخوش نوسان ععروف زءان خود بشمار می‌رفته و دستخ تعلیق را خوب می‌نوشته و عزل را نیز تیکوهی‌سروده است . ۷۷- بیکسی شیر ازی » ازشاعران نامی زمان خود درشیر از بوده و عنکامی که غزالی مشهدی بشیر ازرفته وی در آن شهر بوده ودراقسام مخدلف شعردست داشته است. ۷ علی فراش حریفی ساق‌چی ؛ مردی عاشق‌پیشه بوده ودر‌جواني مبتلای عشق حوانی‌ثرك شده ومألاژم‌تر کان‌شد»بود . دریایان زند کی خدمت گزاره کی آزاهرای درتار شاه ماهماس شد و با نکه ژبانتی را بر مدتد باژ سخن می گفت . رححلت وي را باختلاف در۷ کر ۵۷۱و ۹۹۱ضبط کرده‌اند وغزلر! خوب می‌سروده أست. ۹ محمود بيك ظر ینی ساوجی . نام وی را ظاهر ا بخطا محمد و تخلص ویر طربقي ضیط کرده‌آند . ازشاعران ثامی زمان شاءطهماس نود وسیس بهند وفت ودر دربار حالل الدین مد | کبرراه بافت وچون مردی بي‌بالك بود سداری ازشاعر ان را درآن دربارجای داد ودریایان زند کی‌عازم حج شد ودرراه در گذشت. وی نیزغزل را خوی هی گفنه است. ۸۰ عارضی قمبی * ازشاعران اواخرقرن دهم بوده و تاسال ۱۶۶۰ می‌زسته و عردی شاعردشه و بی‌شند ودر دربارصفو یه بوده ودرغزل دست داشتدامت . ۱ خضری قزوبفی " مردی‌دردمند بوده وفزار شورانگیزوسوزتالمی‌سروده وهجرد میز سمّه است. ۴ شباری تیلانی " از کمانداری روژ کاز می گذر آنده ودرهو سیقی‌دست‌داشمد وسازرا خوب‌می‌زده ودرضمن خوش‌توس بوده وخعطغبارر! خوب می نوشته و بهمن‌جهت غباری ۶ب ي درد ودرعزل هم استاد بوده است. #۸۳ دصایی کشایی روژ کار و بکتات می گذرانده و مردي که سنج و عاشق‌پیشه بود ودرضمن‌فاری بود. در ۵۸یا 4۵۵ ازوطن بخراسان رفت ودرفتنة عبدالله شعر قرن دهم و خان از بك کشته شد وغزل را بسیارخوب می‌سروده است . کویا ثاریخ کشنه شدن وی 6 درست‌تر باشد , ۸۴ هیر حسیی شهودی , اصللا آزمردم سزواربوده وجندی دراصفهال ز سته و مین جهت خر آسانی واصفهانی معروف شده است. تررمل بسیاراستاد بوده و گو ید مشتراحکام وی دررمل درست درمیآمده. عمررا بعشق بازی گذرانیده و بیش ازهفتاد سال ز سته وهرد دانشمشد خوش+«شربی وده وغژل ورباعي عی‌سروده و ازشاعر آن اواخر فرن دهم واوابل قرن بازدهم بوده‌است . ۸۵ مولانا فراقی طالقانی» حافظ فرآن‌بوده وآوازخوش‌داشته ودرموسیقی وغزاسرادی تس استاد دو ده است: -هامجمد صو فی ماز تدرانی : از«مار یف شمرای اواخررقرن دهم واوابل رن بازدهم بخ درا مل بجیان مد و دز دور آنی بنایی ی انگر دی وا گذاشت , تعدست بشیر آزرفت وجندی درفاری ماند وامزبگازرون رفت و سصیدست شیی| بو القاسم کازرو نی که از مشایخ ممروف آن ژمان بود رسد وسهس نمکه رفت و بانژده سال در | تیا هی ز سست وهی‌سال ب ماوت هررقد سامیر عی‌رفت ودو باره که بازمی گشت. دس از سقر های دیگر سر ۳ متا رفت ود تواحو,مختلف هند نیز سقر گر د وعیرسید حالال آلدین‌صدر متخولص درا 5 از بز ر گان احجمد| با داد کحرات ت بود ودرژمعان شاه جیان منعپ شش هز اري 7 دهلی وا داشت و در ۷ج *۱ در گذشت ویر ترد وق خو اتف وازه دانش آموخت. درین مبان درسال ۱۹۷۶سفری‌باجمیر کرده و یز بارت خاک هعین‌اادین حسن سکزیاجمیری عارف مشهورتا بل‌شده است. درین سفغرملاعندالنبی فخر‌الزهائی‌گز وی موف تن کر می خانه اور در أعممر دیده وباردیگر دره؟ + ۱ستر کی باجمسر کرده است. تقی الدین او حدی وه رراجمن ! باد و بدهاست ودر تسا «ا ضایر ی‌ننشادوری شاعرهعروف معاشرت داشته وسر انسجام ازور ده ودر۱*۲۵ کهتظری در گذشهه بشیمم جنازه وی برفته است . سیف‌خان‌سوبه دار کجرات نیز از معتقدان اوبوده است وسرانتجام ظاهرا . 1 اه ۰ ۰ درهمان سجن | باد کر ات دزرچ ۳ + ادر گذشته است: هدیمن وی درد مسبارو ارسته ۳۸ شمر قرن دهم قاتم برهیز کار وصوفی‌مشرب بوده و بر اقسام شعردست داشنه وتزديكت چهارهراد مست شعر أزو مانده است اژ آن جمله ساقی امه‌ای که از شاهکارهای اوست . درأحمد ا باد تذ کره‌ای ازشاعران فارسی زبان بنام بت‌خانه نوشته که یکی ازبهترین «وْلفات درین زعرند است و عبداللطیف ین دا عیاسی 4 از اد سان «عروف هند درفرن بازدهم بو ده سی از مر گث وی مقدمه‌ای بر آن نوشته وچون وی آزمودم احمد! باد بوده بیداست ده ملامیحمد صوفی این کثاب را در آن شهر بایان رسائیده وه‌حال نکرده‌است عرثت‌بکند ومالاءبداللطیف این کار را گر ده است وهی آکو جد گه در تألیف این کتات باوي همگاری داشته است. در اصل کناب نما شامل منتضیات اشمار بوده و تراجم شعر ار | مالایدا(لطیف بر ان افزودهاست , مالامحمد صوفی‌عردا ژاد روشی بوده و بیدمن جهت برخی ازمعاصر انش وی را اف ر هید نسته! ند. بر زا غار ی ثر ان حکمر ان #مدعار «نکامی که وی در امد باد بوده‌است اورا بقتدهاردعوت کرده ووی در ناءه‌ای که اوشمه وىری وناتوانیرا بهانه کرده ودعوت اور نمذ بر فته است . ۷ سیخ تید‌السلام بیادیی » اهر بدر ان وی از مردم حبل تاغل بوده‌آند وخود در گرمان ز سته است» ژر ا که ویر ۱ هم کرمانی وم بل عاعلی دانسته‌انده از ابر ان بهند رفمه ودر در دار یادشاهان نظام شاهی د گن دراحمدنگر درجه آمارت بافته و درجنکه آشنه شده ومرد دانشمندی بوده وغزل ورباعي را خوب می‌سروده است. ۸ میرحسین قدسی آبطعیی کر بالايي سبزفادرف» پدرش ازمردم کر بلابود و سیزواررفت و ام ند وی درسبزوارولادت‌یافت وبهمین‌جهت بکر بلايي وسبزواری معروف نو ده است ان سده رواد بپرات روت ودر دستاه میجمت خان خگکمر ان آن سور مقرب شد. تجیس هیآ راسته و مردمهذب برهیز گاری‌بوده وفزل را خوب می کفته است . ۵ ساعری قبرازگ » پسرحاح مولانا حیدری تمریزی سایق الذ کی» ظاهرا با پدربهتدوستان رفته ودرا نجا تجارت می کرده وموردتوجه خان خانان بوده وغزلسرا (و ده است. شعر ثرن دهم ۳۹ ۳۵۰ ناذری آرسيزک ازغزل‌سرایان أین‌دوره‌بوده واز احوااش اطللاعی د. طای ۱ سفوی هندوسشان کرده است. ۱ مولانا ماك احمد دخلی اصفهانی . بسر ملك مقصود علی مالك قر به وبر کوپای اصفپان وخواهر زادة شیخ ابوالقاسم امری شیرازی ازشاعران اواخر فرن دهم و اوایل فرنبازدهم بوده وقاه ۷ *۱عی‌زسته است. درزمان حلال‌الدین محمد! کس از اسفیان بپند رفده و در دربار جزو احدیان شاهی که یکی آزمناصب آن زمان بوده وارد شده ومعاص‌شر یف سرهدی بوده وآژو رباصاتی مائده است. ۴ شیور حصاری؛ ازشاعرآن در بارجلال‌الدین محمدا کبر درهندوستان بوده وجزین ازاحوال اواطلاعی نیست وغزل‌سرا بوده است. ۴ قاسم قاسمی‌ماز فدرانی؛ ظاهراً نامش‌قاسم‌بوده وفاسمی تخلص‌می کرده وبهمن جهت پپردوشکل ضبط کرده‌اند * ازشاعران دربار جلال‌الدین محمد ! کیر در هند وغز سر ابوده است. ۴- خو اجه جان رهی نیشابودی » نیز ازشاءران‌آن دربار ومردی مهذب بوده وسمز ین ازاحوالش! گاهی نبست ودرغزل سرایبی استاد بوده است. ۵ مامی همدانی» ازتاعر ان اواخرفرن دهم واوایل قرن بازدهم وظاعرا سا کن عنو دردر بار ال آلدیین لا تحت و لس | گس بوده ودر * ۶ ۰ ادر گذشته وعزل هی سای و ده 1- صافی اعشهاني * ازسادات اصفبان واز عزاسرایان آین دوره بوده‌است وجز بن از احوالش خبری نیست. ۷ میر سید لاءالدین اوذهشی؛ ازمشایختصوف عندوستان درفرن‌دهم‌بوده و گرامات مساربوی نسیت داده‌اند ومر مدان‌فراوان داشنه ودرضمن شاعرز بردستی بوده وغرامات وت ر جیم بندی ازوهانده است. ۸ شیخ عبدا لو احد بلگر آمی » وی یز ازمشایخ معروف هد درفرن دهم و ازمردم بلگرام درسردرعن قنوح ۶ خرن ودر دی داتشمند وصاحب کراعات ده زره ات و دز و شعر فرن دفم هوسیقی نندست واه وغل فارسی را استاد اه هی فته و درتصوف مولغات جننب داشته است از آن‌جمله شرحی بر نزهةالارو اح وچندرساله دراسطلاحات‌صوفبه و کتاب سنابل. 6 - شیخح آدايي دهلوی لنبو , پس‌شیجهالی شاعرمشپور وازدا:شمندان زمان خود در هند بود و چون بیرأم خان خان خانان دوستی داشته صدارت هند را باو داده‌اند وچندسال درین مقام بود وشارئوآنانی بود وغزل را بفارسی خوب می گفت ودر هقی شمزدست داشت وجددی دردهلی میز ست وسرانیحام در" ۹۷در گذشت. + یتح آبوالمعالیی ازشا بیج تصوف. هشدوستان درفرن دهم نوده است. در احوااش نوشته‌اند که برادر ژاده و داماد و جانشین میان شیخ دأود بوده و وبا مراد شین‌داود کرماني چونی دال ازه‌شایخ این‌دوره است که ازم‌شایش طریعَهُ قادری هندبوده ودر ۵,۸۲در گذشته‌است, شییخ آبو المعا لی‌در ۱ بجهان | مد ودرافسام میختلف شم فارسی دس داشیه است. گِ ۹ باباه آودضا کي تشمیر که آزمشایخ»عروف طر بقه سهر وردی درهند بوده ودر تشمسرمیزسته‌است. ازخردی داش | مو خنه وس ازفراعت ازتحصیل مجذوب‌شیخ مخدوم حمزه عرشد خود شده و بعبادت پرداخته و منزوی بوده است وتیز آزسید احمد گرهانی و دولا نا شخ محمد مدوم فادری و رسد اسمعیل شامي قادری خر قه گرفته است وجون قاضی‌موسی‌قاضی کشمیررا,دستوردادشاه کشمیر کشتند وی‌ازماندن در کشمی بزارشد و گفت تاوقتی که ادن‌هردیداد کرژنده‌است دانسا برنخواهد کشت واز کشمیر بعطتان واج رفت وپس ازچندی که اشکر بان حلالالدین | کیر بفرماندهی قاسم خان هیر بحری کشمیر را کر فتند با ايشان بدبارخود باز گشت وهمان سال بعنی در گذشت ودر اسللام باد بیگرشرا راک سیر دئد وس از چندی مر بدانش سکاو را از اسالام [ باد شپر بردند و درحعایره هر شدش‌دفن گر دند. باب داود خا کی که اهر خا کی‌تخاص عي کرده مرد دانشمند وشاعر توانائی بوده و از جمله مو لفات او کتاب ورد العر بدین وشرحآن معروف بدستورالسالکین ورسالهٌ عالیه است وقصيدة معروفی‌داشته اسیی نام #صنه جاا لد. شغر رن دهم ۳ ۱ ات پیت ء تپ اس ی 0 ۳+ ملاث محبود بیارو جر انی م از داشمندان قرن دهم هند بوده و اژ بازماند کان بادشاهان کجرات بشمارمی‌رفته ویدرش‌مالت پبارونام‌داشته ووی‌ترد جلال. الدین‌محجمد | کبر بسیار مقرب بود وثوثیت بقمة معین‌الدین سکزی چشتی را" باو: داده بود واز مریدان مخدوم شاء عالم‌بخاری بشمار می‌رفت و بیشتر دراحمدا باد در جوار او سيز هست دی طم سا کن اجمیروفتح‌پور بوده ودرشعر فارسی درغزل‌سراهی دستداشته ۴ مدز حهان اعانی » ازردانهممدان فرن دهم طرسل وازمرده دوائی دی از توایم فنوحم وازسادات ومردی داشمند بوده واژاعان درباربایی بان شماره, رفته است. جند بن‌سال صفمی مماللت هد بوده وهمر اه حکیم عمام سمت سغارت بماوراءآلنهر رفته ودرباز کشت هنشت صرد‌ارتر | باودآدند وعزن فارسی ۳ خجوت هبی سر و ده است. ۴ حنیم سی‌الماو لگ دما دی مدخلص بشجاعی . از بزشکان باق زمان خود بود و از ایران بیند رفته درآ غجا می‌زیست و برام خجان خان خانان وی را گررامی‌می‌داشت وجون‌اتفاقا بعیادت هر کس‌میرفت آن ممارمی‌هرد اوزا سیف‌الحکما لقب داده بودند ویی ازچندی ازهند بایان با گشت وشاعری توانا مود ومخصوصا در عیعاً دست داشته ومهاحات معروف اژومانده است. ۵۵ حکيم عیی‌الملاك دوایی شیر ازق ‏ از حاب عادر از فرژندان علامه دوأتی حکیم معروف و از پزشکان حازق هند در فرن دهم بوده و مرد بسیار دانشمند هیپذ‌بی دشمار عیرفه و چندی درل شور وده و انسعام درشهر هندید در بایان رن دهم در گذشته ودرغزلسرابی استاد بوده آست. - حکيم ابوا لفتح آوالانی.سرعلاعبداثرزاق ازیزشکانمعروف‌هنهدرستان وامشاهیر دربار جلالالدین | کر بود وترد پادشاه چندان مقرب بود که دیسگران همه +ر و حسد.عبی بر دند ودر باره‌اش توشته‌اند که عرد بی‌دنی بود وهمشه بزر گان دشی‌هیزد ودرشمن درشعردست داش و مرادر کپترش حکیم طیام نیز با او درهئد هیز ستّه است و این‌دو بر ادرظاهر أ هردودر جوآنی ازایر ان یتدرفته وهر دودریا بان‌فر لب دهمدر گذشته‌اند + ۳ ۱ شمرقرن ذهم وئبز بر‌ادردیگری داشته‌اند بنام قراری گبلانی که آوهم درهند می‌زیسته است. ۷ آشی قندهاری ؟ آزشامرآن دربار ظهیر الدین بایی درهند بوده وبا آو از افغانستان بهنن رفته وواقمه نویس درپاربوده است وپس‌ازآن مناصب مهم یافته است و در ۹۷۳ در لا هو ر در گذشت وغزژرا خوب می گفت. ۸ آشرش خن میرهنشی , از سادات حسینی مشهدی بود وهر هشت قلم ۳ بمیارخوب می‌نوشت وازامرای در بار ,ابر بان درند بوده وغزژ ورباعیر! خوب عی‌سروده است . 0 . ابتری بدخشی , از مردم بدخشان بوده ولی در هند می‌زیسته و مردی صوفی«شرب بوده وفتوحات المکیه وفصوص‌السکم را درس می‌داده وچون دربارة ایمان فرعون بحث عی کرده اورا و کیل فرعونلقب داده بودند وشاعری‌فزل‌سرای بوده است. ۰ باقر کولابی » ازسرایند گان قرن دهم هند بوده وظاهراً ازماوراءالنهر بدأتحا رفثه وعدئی درهند مي‌زسمه تادرضمن حوادت فیام محصومکابلی کشته شبه وغزل وا خوب می گفته است. ۱ بیاضی ۱ ۳ر هی » ازشاءران فرن دهم بوده وهردی والسته مشمارهی‌رفته ومعاصر قاس کاهی وغزالی مشیدی بوده وغزل ورباعي هی‌سروده است. ۲ ملا تور آلدین محمد ترخان سقید نی هحلص بنودی » چون‌چندی حکم رانی‌سفیدون درناحیهُ سرهند هندوستان‌باوبود بسفیدونیمعروف شده بود. مردی دانشمند بوده ودر رباضیات وحکمت و نجومدست داشته واژدرباریان محترم بود وخطاب ترخائی باوداده بودند ومردی کریم وبخشنده وخوش‌روی بود. بکبار درمیدان چو گان ری قنح‌یور فیلی باو آسسبی رساند وچندی دردمدد بود. درحکمرآنی خود ابری از آب جون برای [ بباری‌سافت‌پنجاه کروءتا کر نال واز آن‌بالا ترساخت که مردم و کشاورزان از آن بسیاربیرهبردند وچول‌بنام شاهزاده ساعلان سلیم ساخته بود وجوی ونهرراجزبان هندی آنی» می 5و دشث آ ثر ۱ شخونی دم گذاشت که درضمی ماده‌تار بخ کندن آن نهر دعنپی سال ۹7 می‌شود " درسال ۵۸۵ که حلالآلدین میهید | صمو جنگ حکيم عبرزا رت شعر قرن دهم ۳ وی‌اژینجاب بی‌اجاژه بر گشت و بیمینجپت مورد خشم قرار گرفت تا باز کشت ازان سر در یور قاجند سال مورد مواخذه بود و دربن حال درسال 4۹۶ که | کر بائكك می‌رفت اورا متولی‌عقبرة بدرخود کرد و بدهلی‌فرستاد وهمانجا در گذشت. وی‌ازتاعران زمر‌دست زمان خود بوده ودرا اممختلف شعردست داأشته ودبواتی ازوهانده است. ۳۴ شییخ محمد کتبق ۴ ازشاعران دربار حلال‌آلدین محمد | کبردرهاد بوده وافسام مختلف شعرمی‌سروده است و بجزین اژاحوالش اطلاعی فیست. ۴ ر دی بیك‌خان روده" ازشاءر ان‌ماوراعالنهرسا کن‌هندوستان ازامرای فا می باجشته ودر دسیگاه صرزابان الم هیر ژ! بوده و تا ٩۸۷‏ که وی فاعه بهروح را کر فده زنده بوده است ودیگر ری آژو لست. هه محمد منوهر توستی » پسر لون کرن راجهسانبهر بوده که چون اسلام آورده نام خودرا محمد مژوهر گذاشته و نام وی درهشدی منوحر بوده وسیس لب میرژا منوهی باوداده‌اند وغزلرا نیکومی‌سروده است. 0 تذروی !بهرک» خواهرژاده مولاناثر گسی‌ابهری سایق‌الذ کر بوده‌است. نلاهر آ تخست ازابرال‌بخالك عثمانی‌رفته وسیس دردورة فره‌انروایی‌سررامخان خان‌خانان از ا نها بهند رفته وفزد اومقرب شده ودر جنک دامن کوه بدست خان اعظم اتکه خان اسرشده ویی ازچندیآزادی بافته وسرانجام دره۲٩‏ شبی بدست دزدان کشته شده و درجانه‌ای که درا کره برای خود ساخته بود آورا بالگ سیرده‌اند. تذروي شاءرتوانایی بوده و اطف طبع داشته وغزل ومثنوی را خوب عی گفته است. درزمانی که کرفتارانکه خان بوده يك مثدوی بوزن خسرو وشیرین بنام حسن پوسف برای پوسف محمد خان پسرخان اعظم الکه خان سروده ونیزده ناعه‌ای دریر‌ابرده نامه این‌عماد گفه است. ۷- علبی ) کیر ثانی خان هروی » ازامرای در بارهند بوده ومردی‌کار ]مد و دانشمند بشمارمی‌رفته ودر باره‌اش نوشنه‌اغد که رسائل ملحدانه نوشته وموافق علم نقط حالال الدبن! کمر وخودرا آن‌معیود منتظری می‌دانسمه که دره۹همی‌باست ظهور تند. ازین قرار سروعذهت تقطوي بوده است ونوشنه‌اند درآاشس عمر‌ظاهر أ آزشعرتوبه کرده 4 شعر فرن نهم بود ودیوان غزنات آزومانده ورساله‌ای نیزدر تصوف ینظم | ورده است. ۸ جمیلی کااپی‌دال» بسرشیخ سراززل خل یه شیخ معمد غوث آزمشایخ تسوف هندبود. برآدرم‌ترش‌شیخ فضیل‌درز باناعرب بسیارماهر بوده وقصابد غرا باینز بان گفته وتوقیم تثرونظم بزبان تازی برتفسیرشرخفضی نوشته است وهردوبرادر سیارسیه چرده و اژمردم لاهور بوده‌آند وچتدی دردر بارهند زستهاند. حملی شاعرتوانابی بوده و کاهی اشعارمسحك می‌سروده و سفتر غزل ورباعی گفته است. جعفر هردی ؛ ازشاعران سا تن هند وم بخشی‌انکه خان وازم‌داحان مسرزاعزیز کو که بوده وفزل ومعما را خوب هی کذنه أست. ۰ حیایی گر اتی؛ ازشاعران سا کن کجرات دردسنگاه میرزا نظامالدبن احمدبوده وفزل می‌سروده است. ناموی درطرقات! کبری (ح۲صس۵۱۳) بخطا ملاحالتی ماجانی باخانی باجائی (!) چاپ شدء است. ۱ دالهی گرهی » پدر حالتی ا کرهی شاعر این دوره و غزاسرای بوده و زر دن آزاحوالش! کپی نسست. ۳ آتنهخان خان اعظم» مرشه‌سالدین محمدغزنوی آزرجال معروف‌درار بابر بان درهند وشوهرماهم دايةٌ جاال‌الدین! کبر بوده است. درشکت جوسا ازشیرشاه که هما یون‌دادشاه دررود که افماده بودچمزی‌نما نده‌بودغرق شود وی که ازهمراهانش بود اورا از ان خطر حات داد وبهمین جرت بیاره‌غرب شد وبمقاهات عالی رسید ودر در داز حاللآلددنمجمدا ثبرهم‌چنان‌کار ۳ ی‌ههمد اشت و و کسلءطاق ۳ داآنکه میحر بسا شاب لدین احمد خان‌ومنی خان خان‌غانان بدست ادهم‌خان‌در ۲رمصان ٩۱۹‏ کشته شد و پیکرش را درجوار نظام‌الدین اولیا یخال مپردند . وی شاعر زبودستی بوده وغزل را خوب می‌سروده است. ۴۳ بو مش محمدخان , پسرخان اعظم انکه خان سایق الْذ کر بوده وبیشش رباعی‌می گفته ات چنانکه گذشت ارو ی ابیری موی سین دوسفرأ 52۳ اوسروده شسر فرن دهم ۵ ۵ ۴ خنجر بياك جفتایی باچغته , ازامر ای جغنایی باچفتهٌ ماوراء النهر واژ خو یشان تردی بماك‌خان روده سایق الذ کر بوده که درهند دردربار جلال‌الدین آ کیرهی- زیسته ودرفنون جنگی وخوشنویسی وشعروه‌عما واسط رب ونجوم ووفق اتداد مشهور بوده ومصنفات درین رشتها دارد ودرموسیفیایرانی وهندی نیزاستاد ماهر بود وهنگاهی 1 خان مان و هادر ان یام کردئد وی باآمشان همدست شد وسوی بنرکگ رفت و درهمان جا فرمان‌بافت. وي شاعری توانا بوده ودیوانی ازومانده ومتنوی وغزلرا| خوب می‌س روده و خنسر تخلص عی کرده است. ۵ خو اجه اب راهم حسیی احدي باومای " از زر گت زاد گان شیر باوط درهند وازخویشان نزدیكت‌شیخم عبد ار حمن لاهوری بلوطی اژمشایخ معروف زمان‌خود بوده است. وی نی زصوفیهشرب وخوش‌نویس زبردست ودرخط شا گرد ميردوري سابق- الذ کر بوده ودرعاه صفر ۱۴۰۷ درجوانی در گذشته است. ۱ - دالهی لیشابوری . ازمردم دانه یکی ازروستاهای امشابور ,ود وپمین ین بدآئهی معر وف شده ود - در آغاز دز اد گاه خود کشاورزی هی کرد ژ سر‌افتجام بهند رفت وبیشتر بهمان زبان روستایی خود شعرمی گفت وبز بان ادبی نیزغزل می‌سرود و مش‌آز ین ازاحوال اوا کاهی ثیست. تخلص ویرا والهی نیزنوشتهانه وچنان می‌نمابد که یکی تحریف دیگررست. ۷ ز یی‌خات ک و که ۲ ازاعیران تامدار در بارجللال‌الدین محمد | کر درهند بود ودرنو اختی‌ساژهای هندیی ودف رقیب‌نداشت وبسیاری ازشعرای زمان ازوبرخوردار شده ومتنعم شده‌اند وخود نیز گاهی غزل می‌سروده است. ۸ سلطات محمد سلطا سیاطی * از مردم سیلات با سبلت از روستاهای قندهاربوده و بهندوستان رفته وچول بزبان هندی چأپاسه را سیکلی مي گورند ویرا سبکلی می‌نامیده‌اند. مردی قلندرو آز ادمنش بود- ء[یشلی‌خان از يك‌خان زمان سیستانی اژامرای در بارجللالا ادین‌محمد! کبر که ذ کرش پیش‌ازین گذشت واونیز ساطان‌نداس «ي ردمعاسروي‌بود وویاسسده‌آی درسماش او تاو هز ازرو مه و خلت بر ایش‌فرستاد :۰ شعر قرن دهم و متام داد که از آن تخلص چشم بهوشد. وی آن جایزه را رد کرد و گفت سلطان محمد نامیست که بدر ممن داده است ونمی‌تو انم آثر ۱ قغییر بنهم وچند سال پیش اژشما بان تخلص شعر کفته‌ام. شان زمان باو گفت که | کرازین تخلص نگنری ترا زیریای پیل می‌اندازم ودستورداد فیلی‌برای این کار وردند تا اورا سر سائد. وی گفت زهی‌سمادت که صن دربن راه شپیف شووم. سر آنجام مولانا علاوالدین لاری کهآ خو ند ان زمان بود راز برین گذاشت ازدیوان جامی غزلی را باید اختبار کرد | گروی بديهة جواب داد باید ازسیاو گذشت. ازدبوان جامی شفال این عزلآعد : دل خلت زا رقم صنم الپیدانست بر سرر‌سادمز خان ححت‌شاهی‌داشست وی بالپداهه غزئی کفت پاین‌مطلع : هر که دلراً صدف سرالپی دانسست ثیمت کوهرخودرا بکماهی دانست خان زمان را خوشآعد و برصلهٌ خود افزود ووی صلاح را در آن دید که دیگی در آنجا نماند و ازا نجا ببداون رفت وسپس رهسیار د کن شد ودرسالی که چپار بادشاه دکن همدست شدند و سرزمین بیجاتگر را گرفتند وبت خانة معرو فآ نجا را ویران کردند سلطان مبحمد که با آیشان بود غلیمت بسیار یافت ودیگر جزین ازاحوال وی اطلاعي نیست. سلطان محمد شاعرتوانایی بوده ودرغز لسرامی مپارت داشته است, قاضی‌سیری سجاو ندی غر نوی » نبیر خان اعظم کو که | کیری واز هردم سجأوند نزديك غزئین بوده بپمین‌جهت بسجاوندی وغزنوی ممروف بوده وفاضي برهیز کار ومردی دانشمند بود. سد ارسغرعتیات وج بچشدوستان رد خان اعطم وت ودز۹۷۹در گذشت. وی شاعری توانا بوده ودر عروض وفوافی ومعما ژبردست بوده است ول ورباعی را تسکوعی‌سروده است. ۰- سيافقي دهاوک ازملازمان یرام خان خان‌خانان بود ودرساق وحساب مهارت داشت بهه‌ین‌جهت سیافی تخلص می کرد وبرخی بخطا تخاص اورا سیافی ضبط کرده‌اند. وقتی‌بیرامخان هفت هزارروپیه نذ رآستان رضوی کرد و باوداد بمشهد ببرد و کج بکند و درین سفی بدستورشاه طهماسب گرفتار و ژنداتی شد ویی‌اژچندی رهایی سا را مسا وت شهر رن دفم ۲« بافث وسر انجام درغ۹۷در گذشت وشاعری فرلسرای بود. خداددست سياهی اتجدانی » نبیر خواجبه کلان بك از بزر کان اندجان بود وشاعرتواتایی بشمار مي‌رفت. در۷۸٩ ٩۷۵:‏ در گذشته ور باعیاث ازو مانده است . ۳ سید شاهی‌عتخلص بسیدی» ازسادات گرسیرهندوستان وسا کن‌کالیی بوده ومردی صوفیعشرب وخوش‌طبع وخوشمء‌اشرت بود وازمر یداب شیخ‌اسلام چشتي بشمارمی‌رفت. چندی دردربار می‌زمست وسپس بمصاحبت امراپرداخت وسرانجام درکایل دردستگاه قلیج محمدخان بوه وفزلرا خوب می‌سزود. ۳ شاه آبو المعالي» ازشاعر ان خوش‌طبم صوفیمشرب هندوستان درژمان جلالالدین محمد ! کبر بوده وغزلرا خوب می گفته است ۱ ۴ شعوری ثر بنبی , ازشاعران این دذره بوده که درعید حالل الدین محمد ا کی آژهندوستان مابر آن رفته وظزلسرای بوده‌است. ۵ ملاصادق حلوآبی سمر قندی , ازمشاهیر دانشمندان ماوراء‌النپر بوده وچادین سفر بهندوستان رفته وبار آخردرم ٩۷‏ ازراه هندیحج رفت ودرباز گشت میرزا محمد حکیم اور درکابل نگاه داشت و بقدریی کماشت وپس ازچندی بزاد گاه خود رفت و سیارمجتر م ودرغزاسرایی اسنادیود . ۳٩‏ صادقی قندهاری , اصلا از مردم هرات بوده و چون پیشتر در فنده‌ار میزبسته بقندهاری معروف‌شده وعدتی‌ددهندوستان‌زسته وظاهراً درهمان‌جا در گذشته وفژل وریاعی آژومانده است. ۷- صبوری همدالی ؛ ازشاءرانیست که ظاعراً دخست در ایرآن می‌زیسته وسیس ند رفته و دردست‌گاه شان زمان میر سته وبا اواسبرشده وطاهر 1 درهندوستان در گذشته وغزل می‌سروده است ۷۸- صالح دیوانه , مردی مجئوت بوده و همین ‌جهت بدیوأنه معروف شده وجمدی درد بار حبالال | لد بن | کبرهی‌ژسنه است وس اجنني اورا آزدربار و اند ند ِ 04۸ شعر قرن دفم بکابل رفته وبپند باز گشته وباردیگررخست گرفته وبکا بل‌رفته است وچنان می‌تماید که اسلا از مردم افعانسثان بوده است . دربارء‌اش نوشته‌اند که جلال‌الدین | کبر اورا عافل خعطاب می کرد وهرروزخورا کپای لذیذ نام خعرییامیر سکناردربا می‌فرستاد و مرند گان «اولندران آتبا را هي خوردند وشود را مقبول و و کىل خصرمی‌دانسست وشزل سرای بود. ۵ ما علی طارمی محدث » چنان مي‌نماید که از دانشمندان ابران واز طارم بوده بهمین‌جهت طارمی‌تخلص مي کرده + اینکه یت طارمی معروف بوده‌است. درژمان ستاژل‌الدین محمد ! کر بپندوستان رفته ودر۹+۲ظاهرا درا تسا در گذشته وا دانشمندان ممتاز زان خود بوده و در عربستان علم حدیث را فرا گرفته بود و بسیار بهمز کار بود ود رآدرش علاصادق لمزازدانشمتدان ععروف دوده است ووی غزرا خوب می کفته است. +۴ طالعی یزدی » چنان می‌نماید که درحوانی ازایران بهند رفته ودرشپر | کره بصحافی روز کارمی گذرانده و یا اسخم تعاعق را مسبار خوب می‌نوشمه ودرغزل نیزدست داشته است. ۱ طفلی فتح‌بوری » پسرملادرویش فاح‌پوری و بر ادرزاده ملاصالح مدرس خانقاء فتح‌پور وازخاندان علم بوده است. خود نیز کسمب دانش کرده بود وشاعی توانای بشمارمی‌رفت ودردستگاه شاهزاده بزرکه می‌زیست واینتخلصرا ازو بافنه بود ودرافسام شعر دست داشت. ۲ مالاعالم عارف کابلی » مردی بسیارشیر بن‌سخن وله گوی بوده ودرهند میز سسته ءازدانشمندان بوده و کتا بهای جند نوشمه از ان حیله شر ح مقاصد و تجدید درمقابل مرح تمحر ند و دو حاشیه برمطول و کنامی دراحوال هشا یج طرنیل بعنو ان فوانح الولابه . ازمله ورپار دان جلال الدین محمد اکن بود وچول دید که شیم ایو الفصل علامی وفاضی‌خان ودیگر ان از علابی باعیری رسیده‌اند کفت داخل سیاهیان مي‌شوم. | کبر بذیرفت اما چون کار‌ای شگفت میکرد چندان ترقی تکرد . چون زاد گاه وی شعر قرن دفم ۹ روستای گل بهاز ازتوایع‌کایل بود نخست بهاری تخعلص هی کرد وچون بهاری شیر نام تکنبزان بود چندی ربيعيتخلص کرد وس انجام عارفتخاص کرد ودربر ابر ساسلةا لذهت جامی‌مشنوی بنام صاصلدالحری سروده وفزل ثیزمی گفته است, ۴ میر عبدآلحی مشهدی. ازداشمندان آیران بوده که درجوانی بیند رفته ووی ویر آدرش میرعبدالله قانونی که ظاهرا موسیقیدان‌بوده ازندیمان خاس نصیر الدین هماون‌بوده‌اند ووی چددی منصی‌صدارت داشیه اس وهردو برادرمردمان‌ب رهز کاری بوده‌آند و خط بابری را که ظهیرالدین بابر اختراع کرده بود و فرانی بان نوشته و بمیکه فرستاده بود و کمتر کسی هی‌دانست ارخوب هییخو اند ودرشعر نیز استاد بود. ۴ عبیدی لاهوری » در جوانی بداعری آغاز کرد و حکیم ابوالفت که اشعاروی را می‌سند‌ید اورا بدر بارساال الدین محمد ! گیربود و غزلسرای بود. هس عشذقی خان ترش ازیسرزاد کان‌تركه بود که درهنددردزبارا کبرمی‌ژست ودرعلم سیاق دست داشت وچندی مر بخشی دربار بود. دیوانی ازفصاید وغزلیات ترتیب داده و یكث‌متنوی مانند مثنوي خنجر سك سرودهاست. جمرشرحممن فلی‌سلطان درسرودن ۹۳ ثار بطم استاد بو دهاست . ۳۷ - هیر هر ضیعاهی « ازسادات دوغلاد درهند وازامیای معتمردست‌گاه‌خان زمات بود و چندی حکمرانی بداون را داشت ومردی فاضل وخوش طبح بشمار می‌رفت وعزل‌سرای بود. ۷ میر زا عزبز آو که با کو گلداش ماقب باءتلم‌حان باخان اعظم» دسر شمس‌اادین میجمد اتکه غزنوی ازامرای بزرگگ هند دردربار حاال‌الدین محیدا کبر و حکعران کجرات بود. مردی بود دانشمند و دانش پرور وازین حیث برمعاصران خود برتری داشت ودرضمن‌مرد بلندهمتی بود وباغ چهان آرا را درا کره ساخت ودر ۱۰۰۱ سقری بح دفت واجمل و بخشش بسپاردرین سفربکار برد ومعروف شد ودر ۱*۳6 در مات در گذشت درضمی شاعری توانا بود وغزل وریاعی آزومانده‌است . ۱۳/2 بت الژه کا آب هیر اری . ازشاعر ان وتو شدو سا ۳ ان بو ده که درهند +6۵ شعرثرن دخم 0 دردربارا کبر‌می‌زیسته ودر کتا یشان وی‌سمت کم بداری داشته وطبعروان آودرغزلسرایی حلوه می گرده است یر محمد خان کلان غز نوی, ازاعبان دربار ! کیرومردی داش دوست وشاعر پرور بود. ظاهرا دراصل ازمردم غزنین بوده ربهمین جهت غزنوی تخلس می کرده با بدین‌اسیت معروف بوده است ۰ چندی‌حکمران سنبل یاسنبهل بود وبرخی ازشاعران زمان از آن‌جمله امائی‌مداح اوبوده‌اند ووی اشمارسرایند کان بزرگه‌را طرح می کرده که شاعران ازا نبا استشال کنند وخود نمزغزل را سکوهی‌سروده است +۵ میان جمال‌خان ناصحی بداد نی : بسرمیان عشگن بداونی از شعراي جوان عپد جالال الدین آ کر بوده واز کار گزار ان دستگاه میرمحمد غان کللان غزنوی بشمارمی‌رفته است. درروزعید قر بان سال ٩۷۷‏ که درئماز گاه سنمل قبق می‌زده است در همان حال ی‌عهوش شده وسان سپرده است. وی درغزل دست داشته است ۱ قاسم علی‌خان غباری! آر هی بسرحیدر بقال از اعبان در بارحلال الدین | کبربود که نوشته‌اند ازخاندان بست بود و پدرش درا کره دکان بقالی داشته و مبوه و معجون می‌فروخته وخودنس خوشمن‌را بقر ش‌مي‌رسانده است. نخست دره‌جلس! کر خوانند کی می کرد وس ازچندی ترفی کرد ومتصب خالافت گرفت ودرسال ۱۰۰۰ با ٩‏ ور گذشت. نوشتهانه که چندان دانانموده وغزل می‌سروده است. ۳ فهمی سمر فندگ » یس نادری سمرقندی از شاعران ماوراءالنهر بوده که سفری بهند رفته ویزاد گاه خود باز کشته ودرمعما وفزل اسستاد بوده است. ۳ج تادری سمر قندگ » پدر فهمی سایق الذ کر از دانشمندان زمان خود و شاعری توانا بوده ودلداده کسی ننام نظام شده واشعاری درستاش وی مروده وسیس از ناسا گاریها دلگیرشده وبهند رفته وقصاید غرا درمدحهمابون سروده وپیش آن بادشاه هفرب‌شده و سر اتجام درهندوستاندر۹۹در گذشته واصده وغزلر الکو هی‌سر وده است ۴ فسونی پزدگ. ازسادات‌زد وده که ظاهرا درجوانی بمغری‌هندوستان بسرزمین تنه‌رفته واژ | نجادربارا کیررام‌بافتهوقصه‌خوان‌بوده وغژلر اخوب‌می کفته‌است. شعر قرت دشم 1 5۵ 92 فیروزة کابیی » خانه زاد سرزا «حمن حکیم ازیزشکان هد واصا از حایفهُ لنگاه بوده ودریکی ازجنگ‌ها بدست مردی سپاهیاسرشده واژ آنجا وارد دریار حجلال الدین‌محمد ! کبرشده وخط وسوادی داشته ودرموسقی شزتا ائداژه‌ای استادبوده وطنمور می‌ژده وازیتنه بپمیاهی قاضی‌خان بدخشی در جوئیور وارد خدمت درپارشده و مدعی بوده است که | کثردیوانهای متقدمین ومناخرین را جواب کفته وغزلسرای بوده است . 1- فهمی استر اباد‌ی ؛ ازشاع ان مستعد دربار | کیر بوده وظاهرا درجوانی ازابران بهند رفته ودردهلی می‌زیسته وغزل ورباعی ازومانده است. ۷- قوسی » ازشاءران قرن دهم هند بود ودرخدمت خان کلان می‌زیست و در تراشیدن خلال و شانه و چیزهای چوبی مانشد نداشت و خوش خط بود وغزل خوب می گفت . ره قندی, ازشاعران ماوراعالنهر بوده که هندوفته ودرزمان سرامخان‌با گره رفته آست وهردی دانشمند بوده وغزلرا خوب می‌سروده است. 4 اقضل‌خان کلاهی» درفنون ادب‌دست داشته وازد کن,شمال هند رفته و چندی بکارهای‌شرعی‌هی‌رسید وچون میرزامقیم‌ومیر حیش را بفتوای‌ملاءبداله لاهوری بتیمت شیعه بودن و رافصی بودن کشنند وی پرخاش کرد و بد کن باز کشت ودر آنجا فرمان بافت. وی غزلرا خوپ هی‌سروده است. + تلامی جغتایی اصل از طواف چغتای ود ودرسنه مي‌زست وباشازی داعرهمیشه اختلاف داشت واز بکر شمال هند رفت وچندی درا گره‌بود وغزلرا پروش شاعران ماوراوالنهرمی گفت. ۱-کامی قمی» درجوانی از ابران بهند رفته وباز گشته وجزین از احوالش اطلاعی‌نست وغزل را خوب می گفته است. ۴۲ لقایی استر ابادی » ازشعر ای ابران سا کن هندوستان و عردی عهذب و وان او زره وج:دیدردمتگاهخان زمان‌روز کارمی کنرانده وغزلراخوب می‌سر وده‌است ۰ 8 شمر قرن دهم ۴.- پیر زر اده توايي سبز واری » وی نیز ازشاعران ابرانی میم هند ومذدئی در در پارجلال‌الدین محمد! کین بوده و در ٩۵۵‏ در لاهور که تندیادی وژیده دبواری را برسر وی وبران کرده و از آن صدعهدر گذشته وفزل را خوب می کفته است . ۴ میرزا اعل‌بيك اعلی بدخشی, بسرشاه قلی ساطان بدخشی وازتهای بدخشان بوده ودرهندوستان میز سته وحسن صورت وسیرث داشمه و سیارمیذب بوده است.چندی درد کن‌زسته وملاژمت شاهزاده سلطان‌مراد می کرده وازدر بار جلال‌الدین میحمد | کبراورا بلاهوردعوت کرده‌اند. مردی دانشمند بوده ودرتارجخ وسیر دست داشت وفزل دا نیکومی‌سرود. ۵ لطفي منچم » مردی دانش‌مد و ادیم پيشه بوده و شعر بسیار بیاد داشت چنانکه می‌تو اتست شبی‌هز ار مت قرب بخواند و تقاسد خوب هی کرد. چندی‌یامیر زا نظام امین اعد در کیحرات‌می‌ز بست ونمولی بهمزد و ازهتدرفت ودیسگردر بارهاش اطلاعی لیست. غزل را خوب می گفته‌است ومردی شیر ین‌سخن بوده ودرنجوم دست داشته‌است: 1 مبر مر تضی‌شربقی شی رازگ » ثیر؛ میر سید شرف گر کا نی دآنشمند معروف وود آزدانشوران ناعی فرن دهم بوده ودرعاوم دختلف دخصوصاً درر باضات و اقسام حکمت ومنطق و کلام دست داشته‌است. در آغاز ازشیر از یج رفته وازابن<جر دا شود معر وف عام حددایت را فرا گرفته و از [ تسا بد ثن و اژد کن با کره رفتد و بازمانده عمررا درهشد گثخوانده وه‌شغول تدرسی بوده است تا نکه در ٩۷‏ در گذشت. سکرش را عست درجوار امیرخسرودعلوی بخالگسیردند وس آزچندی بازاند کانش استکواتهاش‌را مشرد بردند. وی گاه گاهی اشمارخوب عی‌سروده است. و وت س هیر هجسی زر صو «شهشی ب از داعمنحان ۳ انی مقیم هن و از کار گز ارانمبحترمدر با جللال الدین‌مجمد | کر بوده وغزل ومعمارا وت هی گفته‌است. ۸ خاسم خان موجی بدحشی " اژامر‌ای نامی در بارهمایون درهنهوستان بوده ودرپابان زند گی تركث سپاهی گری کرد ومنزوی شد ودرا گره در۹۷۹در گذشت . شاعر توا تأيي ( ن ۵ ودوعسدوی توسفب وز شا و بای وه و اسر وده وغزل‌نیزمی گنه اسیت" شعر قرن دهم ۳« 9 مپرز امه علی خان » سرمحترمييك و اژامرای نأمی دربارهمابون بود و مردی «هذب بشمارمی‌رفت. در۹۹ که عقوت سر وسف خان کشمیری در کشمیر ۳ محمد قاسم خان میر بحر شببخون زد درجنگگ مخاوبه کشته شد . وی نبزغزل‌سس! بوده است . +۷ معزی هروی * از سادات طباطبایی و سا کن هندوستان و در کود کی کامرآن همر زا هم سیق دوده و نزد یلك دنعجداه‌ساال درهندوسان زسشه ودر ٩۸۲‏ در انسیا در گذشته وغژلرا نس‌کومی‌سروده است. ۱ مر آذی استراپادی, ازسادات استر‌اناد بود و بیشدوستان رفت ودر۷4٩‏ در آنیجا در گذشت مغزلر! خوب هی گُفت. دز مدامی بدشهی » از شاعر ان دخشان‌بو و 45 هدش فت وجندی درمالازست میرزا عزیز کو که بود ویش‌ازین ازاحوالش اطلای‌نیست و غزل‌سر| بوده است. ۴ ملامتصو دق دینی: بسرمالافشلالله متخلص بقطلی ازسر ایند کانایرافی سا کن‌هند بوده وظاهرا با بدرخود بان سرژمین رفته وستایشگرقاضی بحیی‌قزوینی جد تقیب‌خان ازاعبان دربارا کبر بوده ودرا گره در۹۷۷در گذشت وقصیده وغرل می‌سرود. ۴ ملافضل الز4 فسلی زو بنی؛ بدرهالامقصودسا بق‌الذ کرو ازشاءرانایرائی سا گن هند ومردی مهذب ومسترم بوده ودراقسام مختلف شعردست داشته است, 2۷2 محنتی حصاری ؛ ازمردم ماوراء النهر ساکن هندوستان ومردی دانشمند بود ودرمدرسةٌ دهلی 7درس‌عی کرد وموردتوچه اکبرقرار گرفت وتخاص محتتی را باو داد ومتصب قضای سرهئد را بوی وا گذار کرد ودرهمانجا در گذشت و غزلسرای بود. ۷ موسوی مشهدی » آزشاعران ایرانی مقیم هندوستان درژمان ! کر بود وغزل مي‌سرود. ۷۷ خو اجه معظم » از بازماند گان احمد حام ژنده بیل وخال جلال الابین محمن! کبریادشاه بایری هشد نود و بهمین‌جهت دردربار اومی‌زست. گرفتارجنون شب و ۷ ودرا بی گذاه کشت و فیمی جیب | کر در 8٩‏ فرعانن دکشئن اوداد. و شزل و ۱-2-1 شور #ر ان دهم حوب می گفت. ۷۸ موژون اگرهی , بسرشیخ بیر! ره که از هندزان بود و هرهفت خط زا بسیارخوب مي‌نوشت و گاهی دریشاور بود وپسرش زهردی هثرمند وخوش‌ویس بود و شعار نج صغیر و کییررا خوب بازی می کرد ودر هعما نیز دست داشت وفزل را خوب می گفت: ۷٩‏ محمد روسف کابلی" درجواني از کابل بهادوستان رفت وخوشنویس ودر خط شا کرد آشرف‌خان‌یرنشی بود ودرجوانی‌دره۹۸درمحاصرء قلمةٌ سورت‌در کجرات ججان سپرد وغزلرا خوب هی گفت. ۰ منظری‌سم رقندی ؛ ازشاعر ان زیروست ماورآءالنهر بوده که بهندوستان رفته ومالازم درام‌خان خان‌خانان شده ودرصدد بر آمده است شاهنامه‌ای شامل فتوحات وی سراید وچمه داسئان اژا ترا بمابان رسانده از آن جمله جنگ باسکذیر سوری و شرح شجاعت‌های محمد حسین‌خان بوده ودرچتبالی این اشماررا بنظرییرام غان رساند وری در آن اصلاحات کرد وشرس واقمه را ازآغاز تا انجام برای وی گفت ودريك شب ان سیصد چهارسد پیت را اصلاح کرد ووی فردای آن روز آن اشعاررا درمحلی خوازد وصلهٌ گرائی بافت وظاهر ان منطلومه دا بایان ترساادده وعز را بب‌گوهی سر و ده‌است. ۱ - مدامي شمتانی » ازشاعران ابرای‌سا کن هشد موده ودرا ئسا مبدری شهرت داشند وقصاید خوب درهدح عبر محمل جان کلان اراعان هد سروده است ودز باره‌اش وشته‌اند که دخوی بوده و همشه با مردم اختالاف داشنه وازین حبث درآ زار بوده وقصده وغز لر | خوب می گفدد است, ۴ مقیمی سپزواری , چنان می‌نماید که نادش محمد مقیم بوده باشد و برا که دزشعر کاهیقيم ‏ کاهی‌مقیمی تخلص کرده است وعردی افتاده وصوفیمشرب‌بود و داخان اعفام | کبری خو «شاو ندي داشت ودردستگاه او بود وس از فنح گجرات پایرآن باز گشت. ۴ میرد کنآادین زیار نگاهي» پسرقاضیابوالممالی ومردی‌مپذب وصوفی شرفرن دهم ۵ ۵ مشرب بوده ودرهندوستان میژبسته ودرجوانی درلاهوربیماری بواسپردر گذشته وغزل را خوب می گفته است" برآدری معصوم‌نام داشته که شاعر بوده وس‌ازین ن کر اوخواهد امد ۴ - مجوکه آزس ایند کان ابران‌بوده که بپدرفته وازمادزمان خان‌خانان پسر بیرام خان بوده وسفری بحج کرده وبجزین از احوااش اطلاعی‌نیست. دررباعی‌نظیر نداشنه ور باعائی آزومانده است. ه۸ه- شیخ محمد دضاوی » اژبزرگ زاد گان هند وعردی بسیاردانششد بوده وچندی درقصبةٌ باری درهند مي‌زیسته وازمعاصران جلال الدین محمد | کب بوده وفزل قوب می کته است. ۸1 نویدی آربتی ؛ از شاعران ایرائی سا کن هند و ملاژم سرام خان خان خانان بوده وترجیم بندی درهجو کساث مك که بیخشی دستشگاه ببرام‌خان بوده سروده ست که بسیارهعروف شده‌بود و بنظم وش‌ویرا هجو کرده‌بود وواحدالمین بود ودرانواع مر دست داشت ودیوآنی ترثیب داده است. ۷ مولاناعلی احمد تغانی‌دهاوکگ . دسر مولاءا حسین قشی‌دهلوی بدر ۳ هردودرحکا کی ومهر تی‌استاد زبردست بوده‌اند وبهمین جهت پدر نقشی ویس شائی تخلص کرده است وددرش‌اسناد شاهزاده بزر کب بود. وی چنان درفن‌خود ماهر بود که کارهای اوددایر آن وماوراوالنیر نیزخربدارداشت. درضمن هردی مهذب ودانا بودو ردربار | کبرمعام مهمی‌داشت ودرهمه خطها استادبود ودراشاء واماد نیژز پردست بشمار ی‌رفت. درافسام مختلف شمر ازغزل وقطعه وماده‌تار بخ ومتدوی وفصیده استادبوده است. ۸ مولانا حسیی نقشی دهاوک » بدرنشانی‌سایق‌الذ گروهاشد پسر اد مه نژ بردست بوده وازعر فای‌زمان شمارهی‌رفته ودرع ۱ جمادی‌الاخرم۹۸۸در گذشته فزلرا خوب می لته است. ٩‏ نهانی ا"آرهی : ازشاءران هند سا کن! کره بوده ویسری جعفر نام‌داشته یه در کشمیرهقامی اف وازماژزمالن هیر جر ي بوده ود ۳ هی سر 5 ده است. ات شمرقرن ذهم +9 - تجانی آیلا نی » ازشاءر ان ابرامی‌بوده کهس‌تدرفته ودره‌مانحایر گذشته است و بیشترغزل ومعما مي‌سروده است. ۱ ما نویدی * از شاعرانست که از جوانی ملازم خان خادان بوده وغزل می‌سروده وجزین ازحالشس | گاهی نیست, ۳ پیازی بخادایی: مردي دانشمند بوده ودرشعروعروض وععما وتار پخردست دآشده ودر ین زمسنه‌ها تالیقات داشدهاست. اما چنان که ور باره‌اش نوشته‌اند مرد بدژبان وناساز گاری بوده ودره‌جلی‌همابون که اورا بدانجا پرده‌بودند بابیکسی وعیرعبدالحی صدروخو اجه‌حسین‌مروزی که ورن ماس بوده ند در افماده وسیب‌این که ازماوراءا لمیر بهنذرفته این بودم که درمقطع‌غزلی بجامی بی استرامی کرده‌بود وسر انجامدرنشه در گذشت ودرغزاسرایی ماهر بود. ۳ هیر محمد شریف و ای کر بای : بر ادرمیرقدسی کر بلایی بوده وهند رفده ودز دربار سجالار الدین محتمدا کبروارد شنه و بزودی درهمادا سرژهسن در گذشته ۲ غزلر! خوب می‌سروده است. ۴ نظمی تبریزی ؛ از شاسران ابران بوده که در هند می‌زسته و جواهر قروش بوده ودبوانی ترتبب‌داده وغزلرا خوب می گفته است. ۵ . وداعی هروی» ازهرآت ,مندرفت ودرهمان‌سادر گذشت ومرددانشمندی بود وغزل می گفت. ۷ آبن علی واقعی هردی با واثتی» وی‌زازهرات بهددرفته وازملازمان خلرفة زمان بوره وغزلرا خوب می‌سروده است. ۷-- هیر عبد ال( دصقی » خوشئویس بسارتوانا وازشا گردان‌شاهفیاث ومولانا راقمی خوشئوسان معروف بوده و هرهفت خط را خوب مي‌نوشمه و از سوي مسادر از خویشاو ندان میرزا تظام‌الدین آحمد بوده وغزژرا خوت می گنه است. ۵4۸ وصلی عراقی» ازشاعران ایران‌بوده ومولفان هندی نوشته‌اند ازولاعت عراق معنی ازایران بوده است ودر کشتی کری توأنابوده" محج رفت واز راه دربا بهند شعي قرن دهم ۵۷و رفت و کشتی گرفتارتوفان شد وهسفرآن وی غرق‌شدند واو نجات یافت ودرد کن‌دربار قطب‌شاه د کنی راءیاقت ویکیاز کشتی گیرانر! مقلوب کرد وبروحسد بودند وزهری در 5امش کردند ودر۹۱۷۷در گذشت. وی غزلرا تیکومی‌سروده است. 4 - هیر و اعظ وقوفی هروگ , اصالا ازمردم بدخشان بود وازهرات بهند رفت وواعظ ببارژبردستی مود وفزلرا استادانه هی گفت. ۰ میر ز] پر خوردآر همدهی » معروف بخان عالم دسرهبدم‌ساث آزاعرای معروف دربار همایون و مردی مهذب بود و دیوأنی ترئیب داده بود و غزل را خوب م ی کفت . ۱ هجر ی جامی , از بازماند گان احمد جام ژنده بیل بود ء اژ ایرآن بهندوستان رفت ومردیبسیارستوده ومپذب‌بود وغزلر! خوب‌می گفت ودبوان وی‌شامل پنجهز اربیت بوده است. ۳ محم1هترمی لنگ. آزماززمان خال شانان وده وغزلرا فیگومی‌سروده ۴ مس ایقایی» تنباجایی کهز کری‌ازوهست درطرفات! گیرست (ج۲س۳ع) و درآ نجا نام وی «انقاما» چاپ شده وچون این کلمه معنی ندارد مسکنست که دراصل ابقابی بوده وچنین تحرر یف کرده باشند. درهرصورت ازشاءران‌دست‌گاه زین‌خان کو که بوده وغزل می‌سروده است. ۴ میرز! حسن ؛ ازجوانی بداعریآغاز کرده ودرتاریخ دست‌دافته وازفزل سرایاندورةجالالدین مسمد | کبردرهته بوده است. ۵- سید محمد تجقی » بهندوستان رفته و در | نجا سا کن شده و بسواسطة تاهمواری دوسال درقلمهٌ گوالیر با گوالبار در هند ژندانی بوده و سرانجام ! کبروی را بخشیده وا ژاد شده وغز درا خوب می کفته است. ۷ - مالاشاشم قمدهاری , از ملازمان خان خانان و اژغزل سرایان سا کن سل تو ده است, ۸ 24۵ شعر فرن دهم ۷ خو اج هچرگ . عردی دانشمدد بوده و سشتر مالازمت مرزا هندال وا واشته ودریابان زند کی بدربارا کنرراه دافته ودبوائی ترئب‌هداده وغزل ود باعیرا خوب می کفه است. ۸ ملاثیاز ی سمر قندی * ازشاعران سا کن هندوستان در دربار | کس‌وده و بیشتردرهشد می‌ز سنه ودرفدون شمر استاد بوده وسوّ لفائی‌درین زمیده دارد وفزلرانسکو هي‌سروده است: ۵- شیخ حسن چشتی دهلوی , ازمریدان شیخ‌سليم پیشوای چشتیان هند وخودنیز از مشایخ‌بود وشعررا تااندازه‌ای خوب می گفت. نام وی‌را چنانکه گذشت شیخ حسن صوفی دعلوی هم ضبط کرده‌ائن, ۶ لاخ سرت فیجمد حالیی سبز و اری» ازشاعران سم اول قرن‌دهم‌خرآسان بوده ومردي! راسته ووارسته وقافم بشمارمی‌رفته تاجابی که چمزی از کسی نمی ذیرقت ومورد توجه ساطان حسین بایقرا بود واز مداحان میرغاث‌الدین محمد معروف یر مد بوسف بود ویرهرآت هیز ست ویر نجا د۳۵٩‏ در گذشت. وی از قصنده سر آبان زاردست این‌دوده شمارمی‌رفت وتخلص وی را گاهی بخطا حانی ضیط کرده‌اند وئست وی‌را آسفر ادن هم و شمه ند. ۱ ملاواققی " از شاعران هند ومدتی مالازم ععصوم بسرخواحه معمی خان بود وفزل می‌سرود. ۴ محمندرضا: مردی دانشمتد نود وعام نجوم هید نست ودرجواتی ازمالارمان خان خانان بود وازغزاسرایان هند بشمارمی‌رود. ۳" میر مععوم زپار تگاهیي » بسرقاشی ابوالمعالی و بر ادر عمرر کنا لین زبارتگاهی سایق ال کر بوده واوتیزهاننه برادرفزلسر! بوده است . ۴ مالاپیر ود " از غزلسرابان هند بوده و بشتر در حلازمت نورنگ خان از اسان در بار اکسرعی ژ سته است . ۵ قراری * فاهرا وی‌بجزفراری گیلانیسا بو الذ کر وشا کرد ملاقاسم‌کاهی شمر قرن دهم با ها بوده وغزل ور باعی‌را وب یی گفیه است. - دالهبی دانهی " ازمردم دائه درخراسان‌بوده وچنانکه ؛ اه تحعلص می‌را دالپی‌نزنوشمهاند وچنان می‌نمابد که سکی‌ازین دو تمه تلحر شب د بر داشد . درهر حال ازشاعر ان سا کن هند بوده است ۷ اهییر سلطان ال آلنین قرغافی » ازسادات صیدیی النسب فرشانه بوده ۲ ددرانش در سرزرسن حرعنان بشت دردشت عیام شیم الاسللاعي داشته | ند ووی نز این جاسگاه را داشته و از زمان عم شیح هسرزا این مقام در خاندان ری دوده است ووی عرت بانوق مپذبی بوده و اقسام مختلف شعرعی‌سروده ونا ۳۵فزنده بوده است. ۸ هو لا زا هغیر مر غینا یی ؛ از دانشمندان فرغانه بوده وچندی منصب شیخ. الاسالاهی مرشنان را داشته وغزلهر | خوب می‌سر وده است. دی ن‌آلدبن مجمود بیعبدا اجعلیل داصفی تاشگندی هر وف درتاشکند ولادت ونشوونمایافته وظاهراٌ درجوانی بپرات رفته است وآزجامی شاعر بزرگ بره‌مند شده وچنانکه خود گفته است در۱۳٩‏ دردر بارمحمد شمبانی‌خان چندتی ازشاعران مانند مولاناینایی وخواجه| صفی ومحمد بدخشی وریاضی ونوابی و امامی‌وهلالی واهلیوفصلی ۳ دبگران گر دا مده بودند و آزشعر کاتبی‌سخن می گفتند وشعری ازو را که در آن‌تیخ و آیرا باهم آورده خواندند و گفتند محااست 4٩‏ کسی بتواند این دو کلمه را دز شعور جمع گند. وی پنج‌فزل بنج وژن وقافیه سروده که درهربیتی نیغ و اب راآورده وآ نها را مس متحیره نام گذاشته‌است . مس ازچندی که درهرات مانده ظاهرآبواسطهاشکه سمیمعصب نوده و از دیشر فث صدو به درآن سرزمین دیم‌داشته درحدود سال »از هرات سروت آمده و بماوراوالنهر باز گشته ازمااژمان دست‌گاه بادشاهان أز يلك شده و بااشان سقرهای متعدد در آن نواحی کرده وبیشتر سا کن تاشکند بوده وقصاید مصنوع بسیاردر ستایش پادشاهان این ساسله گفته و کتابی بنام بدایمالوقایم پرداخته که سر گذشتیا ومشاهدات ومسوعات خوودر! در آن‌بادداشت کرده وازسال ۹۱۸ ظهرروز تشن ۷۲ رصان ۸ کهنار بشعر که دسرش‌فر مدون‌محمنرا درتاشکندور با بان این کتاب‌بادداشت ۹ شس لرن دهم کوده مشغول ان بوده ست ودرین صورت تاریخ مر کف وی که در ٩۳۱‏ توشته‌اند درس تست و بدین گو نه بیس امه از جهان رفته است چنانکه تار بخ وفات زیر کی را که غلام وی بوده ویس ازین شرح حااش خواعدآمد ٩۸۷‏ نوشته‌اند وممکن‌فیست که وی م سال بس‌ازمر ک خداوند شود زسته باشده واصفی نوسنده وشاعر بر کار توانایی بوده ونثروا ساده وبی‌بیرابه و گاهی بااصطللاحات حلی‌خاص مي‌نوشته ودرشعر بیشتر بقصاید وغزلیات مصنوع متمامل بوده وقصابدبسیاری را که درستایش‌پادشاهان ازيكك ماوراء‌آلدهی سروده در کتاب بدایمالوقایعآورده است. ۶۰ زب ر کي تاشگندی , غلام مولانا واصفی سایق الذ کر بوده وطیم سرشاری داشته ویس از آزادی ازغلامی طاحراٌ در٩۳٩‏ ازتاشکند بخارا رفته وداتش آموخته وا زر گان‌آن شهرمأًنوس شده ودلداده جوانی‌شده وخوورا باوفروخته ودوسال ژرخرید او اوبوده وچون خداوندش داسته که مرد دانای هثرمندست ویر ازاد کرده وسیس وی از اور کن ببخارا وازآنجا ببلخ رفئه و بشاعزاده میرزا ابراهیم بن سلیمان بادشاه بن خان مرزا از بازاند گان تبمور که اسیر بیرمحمد خا من‌جانی باك ساطان شده ودر بخ بوده پیوسته است. چون عبداله خان بن‌سکندر خان بن جانی‌بيك ساطان شهر بل را گرفته زیر کی‌ازدرون قلمه بیرون آمده و صیده‌ای درستازش وک سروده وباصد که خانی جابزه گرفته وچندروزی س‌از ان در۹,۲در گذشته است. ۱ مولانا جانی بخاايي * پس نیم‌بانی بوده و درآغاز همان پیش پدر را داشته وچون وی کس داش کرده از آن‌کار دست کشیده وبشاعری پرداخته ودرین فن ترقی بسیار کرده ودرزمان ظهیرالدین محمد باپرربکایل رفته ودرآن شهر دردربار بابر کارش بالا گرفته و باأعیان ان دربارآ شنا شده ودر مان همایون در۵6٩‏ در گذشته است. وی از استادان غزل درعصر خود بوده است. ۴۳ خواچه رحمی خواچه داد کابلی » درجوانی از کال سمرفندرفته ودرا تجا کسب‌دانش کرده وچون درهوش وفراست برهمه برثری داشته و بسیار بلندهمت ۳ بی‌تداز بو زد ۳ +ردم رت واعد لب | تفه هورن رش و صد افر ان خود قرار گرفته و شعر رن دهم او بارومی درگاش کرده‌اند که فکر وی را پربشان کرده با | نکه بعلت کثرت مطالعه و فیال پردازی کرقناراین بیماری‌شده است وسرانجام با همین بیماری یکابل‌باژ گشته دز ۶ درآ تحا در گذشته است - وی ثر اژذر لسرایان ز بردست‌زمان خود بوده‌است, ۴ مولان) زاده فکری‌ناشکندی » بسر مولانا عبدالغفار از اعیان تأشکند وده که درماوراءا یر معروف وا دانشمندان بوده است " وی نبزمرد دانشمندی بوده خوشتها ند تا شرح مو أثف را تخوانده بود علم او تراوش نمی کرده وس از آن تسرفی کرده وازدانشمندان زمان‌خود بی‌تری بافته ودرضمی غزل را استادانه می‌سرودهاست. ۴ غز البی سمر قندی » مردی دانشمند واژغزل سرایان خوب ماوراعالتهر زان دوره بوده و بجران دیگی ازاحوالش اطلاعي تیست. ۵ آمیر فر بدون کرمانی » از سادات کرعان و از غزل سرابانز بردست‌این :وره بوده آست . ۷ مولانا تامي ثبر ی هر وی ؛ اصلا ازمردم‌سر یز بوده وچون درعر ات می‌زیسته بهروی ممروف شده وازحوادث بهرات ناه برده بود ودر فنون مختلف شعر ربیشتر در غزل استاد بوده است. ۷ مولانا حریه‌ ی گرمانی هروی : اسلا از مردم هرت بوده وظاهراً در کرمان می‌زسته واز اقران اعبر فربدون سایق‌اله کر بوده ووی ثیز در سل سراهی ز پردست بوده است. ۸ مولانا قاسم ضیایی بخادايي » مردی وارسته وقانم و گوشه نشین‌بوده و بسیار مپذب و ستوده بشمارمی‌رفت ودرنظرمردم بسپارمحترم‌بوده وغزاهای‌شورا نگیز #اشقانه می‌سروده است . 5 نادري بيك هر دی سم قندی ؟ ازهردم رات بوده که درماوراعالشپر نشو وثما بافته وسمرقندی معروف شده ومردی دردمند وهئرییشه بوده ودر آغاز مش پبکی داشته اما یس از چندی ازان کار دست کشیده ویس از کسب دانش در جسزو دانشمندان ور | مده ودار 1 عم 4 در گذشته ۳ را ایکو یی سر وده است ۰ وا شمر فرن دهم ۰ مولانا بی قیدی » از شاعوان ماوراءالنبر ومودی ابالالی و ندیم پيشه بود ۰ گاهی خود را بصورت قلندران مي آراسته و گاهی در استغنا می‌زسته وغل را خوب هی‌سروده‌است. - آ هی خراسانی , ازشاعران اواخر فرن نهم واوابل قرن دهم بوده و ورهرات میز سته و در زمان سلطان حسین بایقرا در سلكك منشیان دربار بوده و مپر ارکان جولت را ساخثه بود واورا عفو کردند تا فکه عولانا احمد طسی معروق باحمد انون هنسگامی که از دریار شاه‌اسعیل بهرات رفت بش‌اعبان آن شپرشکابت کرد که گهی ابشان را هجو کرده است . چون‌این نهمت ثابت شد دست وزبان ویرا بربدند. نوشته‌اند که خود گفته است که پس آزین واقعه شبی استان امام هشتم را بخواب‌دیده وهنگامی که از دست وزبانش خون میرفته سس با میت باو گفته است این آستال مرا سوس- و ی گفده است چگو به بو سم که از خو نا ستانا لو ده هی‌شو د.آن کس باز بخشم کنته است بوس‌وچون بوسیده است فوراً از خواب ببدارشده ودیده است که خون‌دست وژیان وی ایستاده است . توشنه‌اند که پی از آن واقعه زبان وی از پیش گوباثر شده وروان‌ترسخن‌می گفته وبادست چپ خعای‌می‌نوشت که از خطدست راست بهتر بودو مس از واقعهُ دست وزهان‌بر یدن چهار سال درجپان مائد تا آ نکه در ٩۳۲‏ در گذشت. مسشتر بدا می‌ماند که شیعه بوده باشد و درین دوره که سنیات و شمیان هرات با مگ د. سخت دشمن بوده‌اند وی شاید بدان سجهت کد از سشبان ید و دی‌هی رده دادن عافست وخیم گرفتارشده باشد. در باره‌اش توشته‌اند که بخوردن شراب میلمقرط داشت ومردی خبیث بوده واورا درهرات بخاك سپردند . وی شاعرز بردستی بوده ودراقسام شم رمخصوصا دز #سیده دست داشته و قصیده‌اي دربرایی قصیده دربای آبرار خسرو دهدوی درباره شپر هر ات سروده است . ۳ مو لانا سهو دی در ورگ سا کن هر ارت دو ده ودرجوائی ور ارات‌شهر عی گشته وبی وضوپا بر زمین :می گذاشته و چون سنش ازینحاه گذشت با لوندان و می کساران «عاشر شد ودریادان زند گی که درسمر قند‌بود دلدادهٌ سوای‌شد ۰ شمر قران دهم وا چول‌بآن‌جوان کفتند که اورا درعشق بیازماید روزی که بر بامبلتدی‌نشسته‌بودوشهودی ازراه رسید ونشست باو گفت خود را ازبام فروافگن . وی برخاست ویلب بام رسیدودر پاستمآن جوان که گفت چرا خود را یفگندی کفت عشق ما نا همین جا بود ودرپابان زند کی تمو انست درماوراءالنیر بماند ویهرات بر کشت وآنجا در گذشت . وی مردی شوخ ونااندازه‌ای ملد بوده وغزل را خوب می کفنه است. ۳ مولانا رهایی هردی : بدرانش ازماوراءالنهر بودهآتدودرشحه‌حوادث از آ تجا شروان رفنه‌اند ووی در جوانی‌دلداده سلطان خلیل شروانی شده ویس‌ازچندی که وی بکهولت رسیده او بهرات رفته وبا پس‌ان سلطان حسین بایقرا! میزش بهم‌زده وی هرچند خواسته‌اند وی را بملاژمت اختبار کنند و وژارت مکی‌ازشاهزاد کان ۳ باو بدهند ثیذیرفته است . وی درافسام شعر استاد بوده وطبع روانی داشته است . ۴ مولانا قطب سمتگانی , از مردم سمنگان از توابع ابلوق در ضاحیة اند کان‌ومردههذب خر دمنددروش‌مشربی‌بوده؛ هنگامی که ظهیرالدین بابربرآن‌ناحبه اسشالا عافته دود بدز باروی‌راه بافت . ۵ مولانا خزانی‌هروی ؛ از مردم هرات بوده ودربلخ نشو ونما بافته ودر آغاژ ژند کی مردی بی‌قيد ویر یشان روز کار بوده ودرپابان ند کی گوشه‌نشین شده و غزل خوب مي گفته است . ۷ شاه‌حسین کای هردی » ازشاعران اواخر فرن نوم و اوایل‌ثرن دهم بوده ودر ۸٩۳‏ ولادت باقتو بدراتش ازاعیات هرات بوده‌اند . درج-وانی‌بکسب دانش برداخته ودد سر استشقار ۳ ده و صوف گو و بده‌است ودر ۰ ٩۶‏ در ۷۷سانگی‌در ره وچون خاندان وی‌ازعردم اوبه ازتوابع هرات بوده‌اند وی را درا نجا بخاك سپرد‌اند, وی درفنون شعروهعما دست داشته وغزل را استادانه می‌سروده است . ۷ مولانا و اصلی مر زگ » در جوانی بکسب دانش مشغول شده » یس از چندی دست از آن‌کار کشده وروش قلندران را پیش گرفته , درمنتهای استغدا زیستهو عورد احتررام همردم بِ۳۹ و ازعر ددان سیجج حاج ضوح یل قوجانیءارف مشهور | ن زعال‌شده ۹4 سس ی ی شمرقین دهم وزسسنان وئابستان بزبارت مزارها می‌رفنه ویجاتوران خورالك می‌داده است ۰ در بایان زنه کی بماوراءالنهر رفته وبا بزر گان تصوف ودانشمندان‌آن دیار دیدار کرده ویشتو ملازم مولا مسمد‌امین ژاهد پیتوای صوفیه بوده است . سپس ازبلخ بهرات رفته ویس از ن‌درفزوین باشاه‌طهماسبمالافات کرده وشاه‌ازوی خواسته‌است ازشعر خود بشوا ندووی غزلی خوانده که پسندیده افتاده است. درأن مجلس شاه خلعت گران‌بها وزرسیاریاء بتمشسده ووی‌از کثرت‌استغنا که داشته تنهادوسکه شاهی برداشته وپیش از آن تخواسته است . اژایران هند رفته وعللاژم تصیرالدین محمد همایون شده ومورد توجه وی‌فرار گرفته وپس ازسفرحجاز وحج بماوراءالتهر بر گشته ودر آنجا از جهان رفته است. وی درغزل‌سرامی ازشاعران زبردست ماوراءالنهر بوده است . ۸ فغانی قرا کولی, ازمردم قرا کول از توابم بخارا بوده ودر بدیپه‌سرایی شهرت بسیار داشته ومردی تیززبان بوده واژ رفت و آهد با مدم پرهیز می کرده‌وخود را درشاری‌بردسگران مقدم می‌داسته وشعردمگر آن‌تمیراسندیده وغل را عاشقانه می‌سرروده آست , مو لا نا شصیحی شیر آزگ آزغزل‌سر ابانز بردست ادن دوره دودمومردم بوی سبار معتقث بووه‌اند. ۰ مو لا ثا خوسي لاسگندی , در زمان نوروژ احمدخان در تاشکند مقام وز ارت داشته ودر معزولی گوشه‌نشین شده وبا مردم رفت ومد تداشت وغزل را خوب مي کقت ۰ ۰۱ انسی کرمانی, ازاعیان کرمانومردی‌بخشنده ومپذب‌بوده وغزلراخوب می‌سروده اأست . ۴ شیخ عابدخیر | بادکه ازمردم خیر آ پاداز تواتم بخارا بوده وهردی‌بسیار ههذبو دروش نهاد بشمارمی‌رفته وازدانشمشدان بودهواورا بسیارمحترممی‌داشته اندو گاهی دهه واریمین بر بات می‌پرداخته ودرمجالس سماع غزلبات شورا نگیزهی‌سروده است. ۳ تواجه کلان متروحی مادراء) لنهری » از شاعران ماوراءالنیر ودر شمر ترن دهم ۹ جراحی ژ بردست بوده وبیشتر ازین راه گذران داشته وغزل رآ خوب می گفته است . ۴ - مولانا ترابی حصارک ,پدرآتش ازمروم‌هاورآءالنپر بوده‌اندو بهندوستان رقمها ند ووی دردر کنهٌ سکریتولت شده ودرندوستان می‌زیسته وبزبان مندی‌وفارسی شعر می کفته وغزل فارسی او امتباز دارد . ۵ قادری بخارایی » مردی نیزهوش وچرب زبان وعراف ددوده وبپمین جهت معاشرانش وی را «بابای بدلا» لقب داده بودند وغزل را خوب می‌سرودهاست. ۷ شیخ عمادالدبن فضل 40 والهی برزشآ بادگ, بسرخو اجه‌علاءالدین عليبن خواجه کمالالدین تمه ال برزش| بادی‌طوسی؛ پدرش ازاعیان خراسان بوده : وی در۱5 سالگی‌درآواسط ذیقعده ۸۹۲درسلاث عریدانن شیخ‌حاجی‌محمد قوچاتی با خبوشاني عارف مشپور در آمده و بزودی احاز ارشاد ازو یافته و کرامائی برای او قابل شده‌انداز آن جماه گفته‌اند اطوآرسیعه را درجوازده روز طی کرده ونیز نوشته‌اند درخانقاه خود درهرت هرروز با اصحاب خود مانند جوانان خاك یلك بازی هی کرده ومردم شهر از شین‌الاساژم‌هرأت خواسته‌ا ندبرودواوراآزین کارهنم کندووی‌با کروهی زداورفتهدرحالی که بهمان بازیس گرم بوده است وچون اژامدن ایشان! گاه شده بخانقاء رفته و بر سحاده خود نشسته واصحاب نبزهر يك درجای خوش‌قرار گرفته‌اند. شیخ‌الاسلام پیش از ]که نزد وی برود محنا ج بشسل‌شده بود وشمل نکرده بدانجا رفته بود . چون از درخانقاه وارد شد وسللام کرد وی درحواب کفته است: عليلك من بکسی‌باد که ازحدث باك باشد, شیخ‌الاسلام این کرامت را اژودیده وازپیش اورفته است ومضالقان‌ویممجاب شده‌اند . چذانکه کذشت در اواسط دشعدة ۸۵۷ در عینه احازه ارشاد بافته است سرانجام شاه‌بيك‌خان درحوألی چهل‌دختران در۱8٩‏ وی را کشته است وبیکرش را در آستانه مشهد بالگ سیرده‌اند. وی نمزغزل را استادانه می گننه است. ۷ مولانا هجر ی بحادابی , ازقئون شعر کاملا! گاه نوده ومردی‌مهذت و ندیم شیوه وشبر من‌سخن وهمشه دلدادة مسشوقان خود بوده و در ۶-ژل سرامی استاد بوده ) آ و شعر فرن دهم بت مو لیا عبدالعلی اصلی خیر آ باگ»درظاهرمردی کر بهمنظرو ناسند بوده وی سپاردانشمند ودر ازد معاصران خود محثرم بوده ودرضمن حر کات عچیب از وی سر «ی‌زده 4 درخوارزم نو ولما بافنه و مات سج در کذشته وغزل راخوب ی گفته ۵ شاهحبیپ شیر آز ی » درحوائی پس از کسب داش بهند رفته ودرا نسا میجذوب مرتاضان هندی کشته وبسروروی خود خا می‌مالیده وبا ایشان مي‌زرسته فا اینکه بد کن‌رفته ونزد والی‌آن سرزمین مقرب‌شده ولی بزودی آزاتبارافتاده وازمردم کناره گرفته ودرشهراتکر که اژیای‌تخت‌های د کن بوده است‌منزوی بوده» بپمین‌جهت بد کنی ممروف بوده و ازمعاصران شام طاهر و پیشترمداح نصی را لدین‌محمدهم‌ایون‌بوده وقصاید خوب درستارش وی سروده است. +۶ مو لا ایویی کر بلايي » عردی دانشمند و میذب بوده وغزل را خوب هی‌س روده اسث. 9- میرزا صادق تر کمان » از اعبرزاد گان الوس تر کمان بوده و در خوشنویسی و معما در زمان شود معروف ولی در ضمن_ مشکیر بوده و غزل را خوب می گفنه است. ۴ .م مو لا باقی کر بخادایی» مرد دانشمندی‌بودهس ‌ازچتدی باب ادرش مولانا باینده بپندوستان رفته ودردر بارجلالالدین محمد | کبر کارشان بالا گرفنه ویس ازآن بسرزعین کجرات دفته و ملازم میرزا شرف‌الدین حسین‌بن خواجه معین‌الدین احراری شده‌اند . وی در ان مان اژا کر دوی بر گردانده وبا مبرژا محمد سین و برادراش که ازاولاد سلطان حسین بهادر بوده‌اند طغیان کرده و کجرات را گرفته بود. این جو بر ادروا بسیار گراهی داشته است: وی درافسام مختاف شمردست داشته‌است. ۴ مولانا پایندة بحادایی » وی نبزمانند بررادرش مولانا باقی کر مدآنشمند بود وبااو بیند رفته ودردربارا کبرویس از آن دردستگاه میرزاشرفاادین‌حسین سابق- الذ کر گرامی بوده واوهم درافام مختلف شمراستاد بوده است. شعر قرن دضم ۵ ۴ طفیلی حصاری » از مردم حصارشادمان بوده اما بطالقانی معروف شده بود: شاید بدان جپت که مدتی درطالغان ماوراءالنهرز سشه است. نوشنه‌اند که‌شاعری پردعوی بوده ودرهررحال غزل را خوب می گفته است. ۵ میرزا باضی جغتایی ؛ از اعيان الوس جفتای و معاصر قاسم کاهی و شا کرد غزالی مشهدی بوده‌وبیشترغزل را بروش جامی‌می‌سروده ورباعی نیز گفته‌است. 1 عرب طوبی باخی » درعند نشو ونما یافته وشا کرد فاسم کاهی بوده و درسرعت فرم معروف بوده و أژورهاعی مائده است. ۷ مو انا وقاری حصاری, از شاعر ان‌ماوراءالدهر بود که‌درزمان‌صبرالدرین مجودهعا دون بیند رفمه وفصایدغرا در مدحآن یأدشاه‌سر وده » اهافو افسته‌است باو ردهن وازو متنعم بشود و بیمین جهت آژهند رفته است. ۸ مولا نا لطفي بلحي " مردی دانشمند بوده و خوه را بسدار دانا وزبر می‌دانسته ومسشه دریی آ ن‌بوده که لطیفه‌ای ببگو ید وسا کن‌هندو تصیده‌سرای بوده‌است. 4- مولانا وصنی هروی » آزشا گردان‌هلالی‌جغتایی‌ومردی عپذب‌وئیزفمم دوده و غزل را خوب می‌سروده است. ۶ دولانا ماتمی ميانگالی » اصل وی از میانکال ماوراءلنهر بوده و در هرات فشو ونما بافته و مردی ندیم شیوه وشیرین حر کات بوده ودر ٩۷۳‏ در هسرات در گذشته ویس‌گرش را درمزاز عد‌اثله اتصاری با سیر دها ند وغل را خجوب بی گفته 0 مولاثا قدری ماوراءالنهری ؛ ازشاعران ماوراعاللهر محافظ فرآن و سار خوش آواز بوده اما همواره فکریر بشان داشته وغزل سرا بوده‌است. ۴ مولانا ناطقی مار ندداني » مردی دانشم‌ند وستندان بوده ودرفزون قشوونما بافته وفزل رآبسیارروان می‌سروده است. ۴ مولانا وحیدی قمي ۰ درشروان می‌زیسته و باحیرتی‌تونی‌سایق الذ کر تراع داعته ویك‌دیگررا هجو کرده‌اند ودرسفری که بتبربز رفته شهر آشوبی برای آن ۸ 5 شمر قرن دهم شپرسروده ودر۲ ٩۶‏ درشروان در ذذشته + وی درسرودن مثنوی وغزل استاد بوده است. ۴ مولانا ساعدی خایجی . از مردم فصبهٌ خاج از توابم سیرام نزدمك آر سنا وده اما خود را هروي می‌دانسته وتا انداژه‌ای دانشمند برده و غزل را روان می کفنه ه ۱ دو نا عیذا ار حدی‌مشفتای بحادایی » اصالاژهر دم مرو بوده ودرحوآنی ببخارا رفثه و کس دااش درآ تجا کرده وعلوم دینی را فرا گرفته» اما بشاعری‌برداخته ودرین فن شا گرد مولانا تو کبی‌بودهاست. درساطنت برهان‌خان‌بن عبدالرحیم سا معروف‌شد ودر۵٩۹‏ کهعبداله خانمن اسگنهرخان:ن‌جائی براك ساطان بضارار أ محاصره کرده وی که از تردسکان دیحو مدستیگاه بر هان‌خان بوده ازوی روی بر کر دا ندموهلازم عبداله ان شده ودرین‌میان‌برهان‌خان کشته شده‌است. پسازفتح بخارا وی بسمرقند رفت وعلاژم سعیدخان شد ووی او را گرامی داشت و سمت کتابداری خود را باو دادو تاوی زنده بود در آن سمت بود. دراد که ساطانسعسدخان در گذشت وبرادر کهترش مجو انمرد علی‌خان والي‌سمرقندشد مشفقی‌در دسیگاه وی‌نءژ بود و همان‌عاصی را داشت در ۸ ۵ درهبان‌فرز ندان‌ وا نمی دعلی خان بعذ یا موا ار خان‌وه ار خان-هنگگ در گر فت. ابوااضرخان که دسر ههتر بود جناه بممدا له شان برد وبا تب و دا وی تا ۳ قح کرد وجوا نم ردعای‌شان را کرفتندو ملع توقارفر ستادندوعدالشخان کی | نی‌سدر قشف دا بابوالضر وبرادرانش داد وخود متوسجه تاشکند وتر کستان شد و چون تاشکند را گرفت بدروش‌خان که سایقا والیآ نها بود وا گذار کرد وخود باز کشت ودرحدود شاهر خیه که رسید فرمان داد ابوالخیرخان وبرادرانش را بکشند و عبدالله سلطان و اسپتدبارساطان‌جشنی آراستندو بدین گونهدر۹۸۹ اشان‌را کشتند وقمرشان‌درشاهرخمه است. دوستوم نام قورچی سر آبوالخیرخان دا برید. یس ازین واقعه مشفقی نتوانست در سمرقند بمائد وبوند رفت ودر۹۸۷ بلاهوررسید. گذارش بچهار باغ افتاد میرژا علمججن که ازامیرزاد گان هند بود اژویذیرایی کرد. درین‌هشگام حلالالدین محمدا کیر در ق#ح‌بود بود وخ آمدن حشغفی را با دادئد اما بدخواعان کفتند که وی در هس دست‌دارد شمر قزن دهم 9*4 وا گر بباید همه را هجو خواهد کرد . بدین گونه وی بدان دربار راه تیافت. اما |کیر جوایزی برای او فرستاد واجازةٌ رفتن باو داد وآودره‌اوداءالشهر در5۸۸ قسیده‌ای غرا ور مدسعید ال خان گفت وازءلازمان‌در باراوشد وروزی‌سهت که حنانیوظرفه بر آياوه‌قرر ۳1 دتلو قید کر دتدطر تصیدهء‌ای که بو مدا تصدمتتال زرصله بکسر دوسمتملكثا لشسر یی دربار را باو دادند . سر آایحام در و44 در ارآ در گذشت. وی شاعري توانا وده ودرهمه اقسام شعر دست داشته مخصوصاً درهجا توانا بوده وبرخی از معاصران خود مانند فانی ونکویی ودأنشی‌را هبو کرده ونیزهزلیات فراوان دارد. سهدیوان‌فساید وغزلنات‌خویرا که بیش ار پنحاه هز آرییت دارد چند پاراعلا کرده ودآندمندانعصر توشنه‌اند. خط سخ تملیی را خوب هی‌نوشت ومعما را خوب می‌سرود . دبوان خود را درزمان جوانمردعلی وان جمم کرده ومثنوی گلستان ارم را که بروش‌نظامی‌سروده در همان زمان با.ان رسانیده ودرعلم عروض وفوافی نیزدست داشت , قصاید وی بیشتر بمدح عبدالمومن‌خان وعمد ال خان ومخفرسلطان وجواثمردخان و سلطان ابوسیدخان وفاسم شیخ از مشاجنم صوفیه دز سمرقذدست . 1 خواجه محمد هاشم , از بزر گان مشاب ماوراءالنهر و پسر خواجه آبوالشیش‌بود که اونیز ازمشاییم بشمارمی‌رفت و چپار سر داشت: آول خواجه محمدصی, دوم خواجه محمد هاشم * سوم خواجه فوضی » چهازم خواچه غریب وهرچهاردانشمند وپیشوایمردم بودند . خوأجه محمدهاشم آزمر مدان خواجه عمدالشهید از بازماند گان خواجه عبردالله احر ار بود ودرهندوستان درخانقاه وی ریاضت‌های بسیار کشیده بود و علوم دینی و کتامهای‌متداول را فرا گرفته بود وچون خواجهءبدالشپید در ۹۸۳ ازهند سمرقند باز کشت ووی نیزا او ود شانزده روزس آژورود در گذشت ویس از چندی درخو ات باو اشارت کرد که طالمان وا وعوت کند . وی‌اقدام تکرد وسه شب بی‌دردی دز خواب ماهوو شد وچون در واستجم اطهار عجز گرده ود روج خو اجه باو گفته برد ای محمدهاشم کفتة مارا قبول‌نمی کنی. آ خر بضرب سیلی‌قبول خواهی کرد . چول از خواب بیدارشد درپشت سرخود ,صورت سیلی چیزی بر آمده دید وتا سه روز وی را زاربسیار +۷ شعر رن دهم هبی‌د آد. بر سر واگ خو اجه عسدآلدهید وت و دغوت‌طالبان در دأخت ودرهمان‌رور آن رم قر کید اما قا سه ماه بثری بود ودر بسترمردم را دعوت می کرد - آزین گونه کرامات دربار وی نوشته‌اند . وی درضمن شاعری توانابی بوده وغزل را تیکو می‌سروده است . ۷ دو لا زا قاد.سی سنکساز ارگ » از مر دم سنیگ زود ازتوایم حهاوشادمان بوده ودر آغاز جوانی بمصاحبت جامی پیوسته وش گردی وی را کرده ودرشمن پکستب علوم دینی برداخته وهنگامی که بشاءری آغاز کرده جامی وی را تشویق کرده و یكث سس شبات هصر_ کی باو داده است , دریابان زند کی بهج رفمه ودز باز گشت آزین سر دز وطن وج بزر اعت «شغیل شده و مش ازصد سال عمر گر ده دور .5۵ در گذشته است . وی از غزلسرابان زیردست زمان خود بوده وبروش جامی شعر می گفته بهعین جپث معاص انش وی را جامی تانی گفته‌اند . ۸- ویدی کانگ » ظاهراً ازمردم بلخم بوده ودرماوراءالتهر می‌زستهومدتی درسمرقذد بوده است. دراطافت طبع وشیر ینز بانی‌درعص رخود بسیآرمعروف بوده‌وبپهین پیت هبه کی حمی دادشاعان خو اسمارصیت وی ودند. درشعر شا کر د شهابمعمایی بوده 9 ایعست روژ کار را (می‌قدی می کذرانده وچوت در باصرداش ثقصی سدا شد از ان کارهای‌نایسند تو به گرد ودرسابه مر بدان‌مو لا نا عیجمد آهسن زاهدازم‌شایخ معروف‌در آ مد و ار هسکر ات استقخاز کرد ودر خانشاه وی جای گر فت ولی گاه گاه نگ دی حوزد و درو شان از یی کار او وش تم شکوه کردند م شوخ باو گفت نوی ازشما طاهر مبی‌شود » دز سرون‌خانقاه خانداست که درو شان در | ثیما تستنف باتجا بروند. وی قورا بر خاست و گت : در خانقاه کسی که ازری دی حی آمت و ای کمغست نود عا بودیم و عاهمز قمیم. کوینددرجوانی که هنوزتوبه نکرده بوددرسمرقنددر رون الطاقین جوان معر که گیری هن‌کامد بر با کررده بود وهردم یار گرد دده بودند , اي دریشت حوآنی استاده ود و باوتوجه‌داشت کی ازدا نشمندان‌اورادسوشرراخگریآوردودر کفش وی‌انداختوفق ۳۹ اعلام کرد. حون وی کفش ودرا دو رمث باش‌سوخت و در دد بهه بباران‌خود گفت : داد سیب وی سوم را وافعه‌ان ود که دستان باری که تش آورده بود نز سو یه نو د. در شعر فرن دهم 1۷۹٩‏ سال ٩۵۱‏ ازسبرقند ببخارا رفت وداداده جوان بازر گانی شد وچونآن حوان بسحاز هیی‌رفت وی ایزبا اوراهی شد وچوتن بغزو ین رسندیسمار شد وهنسگامی که قانله آ هگ رفتن داشت وی نامه‌ای بشاه طهماس توشت وچون شاه ازحال او[ کاه شد قافله را از رفن بازداشت ویزشکی معا له اوفررستاد و جول بینود بافت اور ا بخود خو اند مشلمت فاخر وزر سار مخشید ووی‌از آن زرها شا دوسکهٌ شاهی برداشت واحاز رفتن گرفت و چون که ژ سیش طو آف کرد وجون ازو فرسدند که جرا طو آف نگردی وحج بیج نیاوردی گفت من‌ست عطواف یم بیرولا نياهده جودم سیب عاشقی و گرفتاریآمدهام. چجتون تماوزاعالدهر بر گشت دس ازدوسال باردیگر بح رات ودر باژ گشت در ند مزئد وبا اصیرالدین محمد همایون دیدار کرد و بماوراءالشهی باز کشت , دردم مردن باران سالمن وی فده بودند واژو پرسیدند که پس ازمر ؟ه اورا در 5سا مشاه سپارند؟ گفت بهرچه دانید مرده‌ای بگوربرید ۰ بازیر سیدند که درته پای مرشد بخالك سپارم؟ گت سجتد هبی کنبد درثه با اگذارید و بدین گوند در ه دش در گذشت وقبرش در باژ ارسه بلخ‌در حار اي بوده درم‌شرق مز ارمولانا عحمد امین‌زاهد ودرخت سروی نزد یا قبر او بوده ویس آزمر کش نظری نام مردی ازطافیه دوژان که موی معتقد بود اشعار او را قرئیب نوشته بود وچون چندان سوادی نداشت وجلد نکرده بود اوراق را این سو وآن سو مي‌انداخت و ناچیژمیذد وبدین گونه اشعار وی ازممان رفت واند کی باقي ماند . وی ازغز لس ابان و آنای ت#تر ود بو ده است . ٩‏ جرمی بحادایی / دداغاز کسب داش کرده وبشتر کلب رافر! گرفته اما آنجه خوانده فراموش کرده ومردی بسیارخوش غوی وشیرین زبان و از معاصران مشفقی بوده و داوی تحص دأشمه و أوهم هزال بوده وعزل بسیار گفته ودرشمن غزل راکو می‌سروده است . ۰ بو لا نا قیح‌الله فدحی طردی ازشاعران هرات وءعاسر«‌شفتی‌ودروش دپرام سقا بوده و درأفسام معتلف شعردست داشمه وجز ین در باره‌اش اطلاعی فیست کوچکو سوخان‌بن ابو الخیرخان آزس اسله شیبانی ماوراءا نهر متخاص بکوهکن؛ وس ازمر که برش در ۹6۰ درسس‌قند تخت نشست وخطبه و سکه را بمام خود کرد ۰ در 4 نوروز احمدخان‌بن سنجوقبن بوالخیرخان ازنایکند وتر کستان بالشکر انبوه امد وسیمر مت را گرفت و وی را درا نو طاق در سرزعن کأشفر فرستاد وعدتی درا تسا حبرآن بود . گفته‌اند خسر وی را راهتمایی کرد ونیز گفته‌اند سیخ حسین خوارزمی عارف مشیو رراعئمای وی شده است . درهرصورت از | نجا ببار کدد تزد محمد رشیدخان حکمرانآن سرژمین‌رفت وچون خبرمر کث وروزاحمدخان در۹۳ باورسید ازمحمد رشبدخان باری‌شواست" وی با اوباری کرد ودره۹۷ باردیگر سمرقند رفت و بیادشاهی نشست تا نکه در ٩۷۵‏ در گذشت . وی پادشاهی صوفی عشرب بوده واز عریدان سب ناج حسیی خوارژمی بشمارمی‌رفته وشعرثر کی وفارسی می گفته وغزل قارسی آوااندازه‌ای الب بوده است ۰ ۷۳ جو انمر دعلی‌خان شیبانی متحلص بدبری» نیز بسر ایوسعید خان سایق الذ کروظاهرا مسر ار بوده ویس آززمی کی بر آدرش در۷۹٩‏ درسمرقند خطذوسکه را بنام خود کرد وهفت سال وسه ماه وچپارده روز تا ٩۸٩‏ در حکمرانی مود تاا نک درمبان فرزندانشی ابوالخوخان ومظفرخان اختلاف افتاد وري طرفداری ازم‌ظفر کرد وبا ابوالخیر پسرمهتر جنگ کرد واپوالخیر بارای برابری نداشت میدن خان پن اسکندرخان نی ام حتود ناه برد و با لشکریان وی سمر ند ر محاعع ره کرد ودر تم ربیم‌الاول ٩۸5‏ سمرفند را گرفت ویدرخود حوانبردعلی‌خان را بقلم نوقار فرستاد و بدین گونه عبدالله خانحکمرانی سمرقندرامابوالضرخان وا گذار کرد و خودتاشکند رفت ودرهمان زمان درهمان قلمة نوفار جوانمردعلی‌خان را کشتند - وی عردی»اذوق بوده وش کی وفارسی شعرهی گفته ودرفارسی هعما وغزل را خوب می‌سروده است. ۳ آنو التیر ساعلان سیبالی متتجاصي ببزهی * بسر حوانمرد علی خان ساپ الة کر » جنانکه پیش آزین اشاره رفت درنهم ربیالاول ۹۸۳ بیاری عبدالد خان سم فد را ازیدرویرادرخود گرفت ودرین زمان سبارجوان دود . درع 8 بامعدو دی از شحر قرن دهم #۳ لشکربان از رباط خواجه سمرقددآهنگگهر کش معروفبشپررسیز کود وبا سانی | نیما را گرفت . اما خسروسلطان حکمران آن‌شهرازفرشی بروناخت وقلعه را محاصره کرد ونتوانست آغرابگیرد. اچاربقرشی‌باز گشت و باردیگرتاخت واین بارشهررا گرفتء باوی فیکی کرد و گذاشت بسمرقندبرود ووی خوورا زحمت بداتجارسانید وهنوزيكت‌ماهازین واقعه نگذشته بود که ابوالخیر بابا خان را با پادشاهان تاشکند وسلطان سعید خان و برادران پا خود بار کره وبا سیاء فرأوان‌شهرسبزرا محاصره کرد ودرسال ۵ نشهر را گرفت وخسروساطان را کشت . پس‌ازان بازدرسیان فرمائروایان سمرقند وتاشکند وعدال خان که همه ازخاندان شسائی بودند اختلاقی افتاد و عبدالث شا سمر‌قند را گرفت وبا بوالشیرسلطان و بر ادراش‌داد وخود شاشکند رفت ودروش ان را درا نیما شحت نشاند وباژ گشت وجون بنواحی شاه خبه رسید یعمادالهسلطان دسر خسر وسلطان دستورداد | بوالخیررسلطان را بکشد وبدین گونه وی‌بدست دوستم نامی که سرش‌رابررید در۹۸۹ کشته شد ویی‌کرش را درشاهرخیه بخاك سپردند . وی یز شعر تر کی وفارسی گنه ودرشعر فارسی درغژل ومعما دست داشنه است ۷۴ مقظفر سلظان شيباني » پسر کهتر جوانمرد علی‌خان و برآدر ابوألخیر سلطان سایقالن کر » یس از کشته شدن برادرش ابوالخیرسلطان در ۹۸٩‏ با برادران خودمدشت 8,جاقی رفت وسپاهیان بسیار با خود برد ودر ۹۸۷ بخون خواهی برادر با بوزه‌خورساطان‌بن محمد سلطان که ذ کرش پس ازین خواهدآمد وبرادرانکوچكاتر ازخود تاخت‌وسمرقند را فرفت وشانزده روزدرسم رقند حکمرانی کرد چون لشکر بان عمدال خان از خانشاه اور ؟ نج باز گشتندوی‌پاوحمله برد ووی‌ازسمر قندبجالب‌تر کستال رت و بارووم کید عبدانه خان در تواحی تشد مشغول میحاصرم طاهر ساطان‌وع,دالعقار سلطان بود در ٩۸4‏ بار دیگی بسمرقند تاخت و آنجا را گرفت ونوزده روز در آن شپر فرمانروابی کرد وچون اسفندبار سلطان با سپاهیان بسبار سمرفند تاخت وی از شهر بدر ول رقت و جاثب در زا رت و در ثو اد ی دز ز زاه با اسفند داز سماططان جنگ کرد و بسمرقند باز کشت وظاهرا در۰ ٩4‏ در فبادیان حصار گرفتار لشکوبان آوزيك خان شد 9۳ شمر قرن دهم و گشته شد . وی مردی شججاع و بخشغده بوده ودراقسام شمرعپارت داشته است ۷۵ بوزه تور ساطاب شييا یی | بسر میحمدسلطان ین ایو سصدخان ومیجمف سلطان بسرسوم ابوسعید خان بود. چناتکه گذشت در۹۸۵ بس‌از کشته شدنابوالضر سلطان با مظفرسلطان وشاهزاد کان دیکر مر کستان ودشت فببجاق رقت وچند باربا اشان سمرقند نات و با اعکردان دا خدان درافتاد وهای تگرفت تا[ تکه‌یر ۲ بدست شاه تام #ورچی ده قاعه سرام دشته شرن وسکرشرا درسیر ام بخال#سیر دتد وی نیز غزل می‌سروده است " ۷ب میررا آبرآهیمبی سلیمان شاه تومو ری‌متحاص بو قایی» حدش ان مررزاین ساطان محمودین سلعلان ابوسعید گور گانی از شاهزاه گان ثبموری‌بوده که درتواحی مختلف ماوراءالنپر حکمر انی داشته‌اند . وی ظاهرا در بدخشان فرمانروایی داشته ودر4 درصند بر عده اس باخ ۳ کیرد وب کر ان و د بدا تیه تأخمه و با پیر‌محمد خان بن جانی‌بيك سلططان حکمران پلغم جنگ کرده و بدست لشکریان اوژ باه افتاده ودر ۹4۷ کوراك نامی از از بگان وي را کشته است وی مردی بلندعمت ودلیر و خوش‌طبع ودانش‌دوست وشعرشذای بوده وشعرتر کی وفارسی می‌سروده وازشهر ۶ارسی اور باعبات مائده اسی. ۷ خو اجه بو بی‌ختایی (خطبیی) , اصالا ازمردم سرژمین ختای بوده و درسمر ند سدیهان آ مده ود تمانشو و تما دافمذ و نما کان‌وتیمر دهی‌محدشم واز بازر گانان مالدار بوده‌اند ‏ وی با بادشاهان و فرمانروابان و اشراف و دانشمتدان روژ کار ود معاشر و نزد اشان کرامی بوده و غزل را نسکو می سروده و ظاهرا ختابی تخاص هی کرده است . ۷۸- مولانا مسمیحی بلخی » از معاصران نوبدی کانکی باخی واز شاعران مأوراءالذهر بوده است ۰ مردی بسیار افتاده و دروش و کم آزار بهمار مي‌رفته و مولانا ابو الضر وی وا قفاضل معنوی» می کفته وعز ی می‌داشته است ۰ درشعر شا گرد مولانا کو کمیومولانا آدوالشتر بوده ودر ٩۲‏ که بیش آژ هشتاد ساأل داشته ۳۳۹ شعر فرب دهم ۷۵ رادرمحلیمعروف كِ 7و اجه روشنایی> ۳ بلخ باس دواد و آأزغزل‌سرایان نر و دست این زمان بوده است . ۹ دول قاری سمم نی * در ولاجدت باه و از معاصر ان عشفتی و هردی درویش عشرب وبی آزار بوده ودر تیژفیمی معروف بود ودر من مردی فقبر ودر سلو آزموده بود اما چون بکو کنار عادت کرد از افکار دقیق باژه‌اند ودریابان‌زند کی هی وی سار تتزل کرده بود ودرشمن مرد فانمی شمار می‌رفت ودر سال 44,۸ در ۸۷ سالنگی در گذشت وازاستادان فزل روز کارخود بود . +یاراب خو احه حان سمر قددی » معروف بخواحد حجان حجهود زرا که نی بسیاربزر که داشت . هرد «نرمندی بود وخطوط راسیارخوب می‌توشت وعذشی توانایی بود ودرعام رقوم وعباق ایززبردست بود. درزمان‌ساطان سعیدخان چندی وز برسمرفند دود ۳۹ بز و دی «عز ول برد وب اسطه حجرمی که کرده بود وی را زندانی گر‌دند ونکنده هدید وور اقسام عختاف شعردست داشتد است . ۱ موله نا فضلي اوشادی , از شاعران معروف پلخ واز معاشران عشفقی بو دفو دا بات‌د یگ هشاعر م ومطلا چیه داشتهاند ووی کل :.مورتاش بر آدرهشغفی ر ادیعررطو بل «دو کر ده ون سار بسیار مر وف شده دودودرصمین غول‌سر ای ماظر ی بو دم وش کی نیزشعر می‌سروده أست . هیر فهدمی بدخشی » آزمردم دخشان بوده اما درسمرفند نشوونما بافتد وتا گا ۳ ازسادات هستشم بدخشان دو دها نك وخود عرد داشمدنی بود. درژمان‌ساطان سعید خان سمرقند رفت ودر آن شپر وی را سسار گرامی داششند . روزی در اه هر شوم د رشیح سین و ارزهی ءارف‌مشهور گروعی آزدانشهخدان گرداهده بو دنب وی وعشفقی هم در آن جوم بودند وچون هشفقی از اشعاروی خواسته آودیو ان خود را آزیغل بدرونآورده دیش او آنداخته و گفته که دیوان من‌اشست " بهمین جپت عردم کرده‌آند ووی ژبان هید! کشوده وآشعارر کعث سار گفته وسر انیحام ازاهمار او اقمالیی؟ از ماور اعآلنهر دءدوستالیا رنه واژماازمان‌دستگاه عدهم ان شده اما برودي درسیر که 2۷۹ شمر قرن دهم هزالان درامده و بخواري در آن دیار در گذشته و غزل را نیز نیکو هی‌سروده است . ۴ مولانا نورالدیی عهدی‌قر! کولی , ازعردم قرا کول ازئوآیم بخارا و ازشاءر آن معاصر حاشری و دیگران بوده ودرععما وعروض وفاشه وف:ون دیسگر دست داشثه ودر سرعت فیم معروف بوده ودر ضمن مردي سیار وچیه وشیرین سخن وظررف بوده است . درژمان اسفندبارساطان بشهرسزرفت وقصیده‌ای درستاش‌وی کفت وصلت خوبی گرفت و بدبارخود باز گشت واندل مدتی‌پس از آن‌در۹ه۹در گذشت. وی درأقسام میجتلفی شعر ماهر بوده آست . ۴ مولانا والهی باخیی , از معاصران مسیحی واژ دانشمندان ناعی بل بوده ومردی سالك وخوش‌خوی‌وشیر بن‌سخن بشمارمی‌رفته وخودرا شا کردمولاناه اصلی می‌دانست ودرپیری بشاعری آغاز کرد وبا تویدی کلنگه تعصب می‌ورز ید ون بدی اشعار وی وا تج سم یف . تشو وده‌ای وی در ام در روز گار بر »حمد خان بوده ودر یه در گذشنه ودیوان آعارخود را خود ترتس داده بود . ۵ تيب الاشر ای واه سید بهاءاادیی سین بخاری متخلصي پششاری » ازدشاهیررسادات و بزر گان ماوراء!آشمردرزمان خود بوده ووی راه خر ااسادات می گفتند . ازخاندان سحترمي بود . نسی پدرش بسید اتا از دمشوابان «عروف تصوف ءاوراعا لذهر می‌رسيد و ازحانب عادراز باژما ند کان‌خو اجه بهاعا لد ین نقشیند عارف‌مشمور بود . درعلوم ظاهر وباطن بسیار کوشیده بود وپادشاهان وفرمانروابان وپزر گان وی را پسیار میحترم می‌شمردند ومرد سیارمپذیی بود وسرانجام دره۰ ۱۰ در گذشت ودرمزار خو اجه هاوالدین تقشن وی را بخاك سردنی . وی گذشته از انکه غزل را سخو عی‌سروده وبا مشفقی هشاعره داشته در۸۳٩‏ کتابی درتذ کر شاعران فارسی ز بان‌تازمان خود نام مذ کراحباب تالیف کرده که‌مخصوصا در بارژ شاعران‌ماوراءالنهر اهمیت‌بسیار دار د ومحمد شیم بن عدمد‌شر بش سهر قندی‌ممخاص بمایج چم سید + ۱ نامع کر الاصحان ذیلی بر آن نوشته است. از | ثارادیی او که مشهورشده کمن هشت‌درهشت وجهارورچهار خر اجه عرد اه بخاری ۴۳ تتبع کرده است ۰ ۷ هیر دبو اه محنتي بخادایي » از سادات سح‌النسپ بخارا بود و در میحلی بنام ساجمون ازتوایم بشارا وادت بافت. آزمریدان خواجه ابواسسق‌جویباری ازمشایم‌ماوراء لنهر بوده و بامشفقیهطاببه بسپارحی کرده وفصیده وقطعه ورباعیومتنوی بساردرین رنه سروده که در آن ژمان سماره‌عروف شده است و گاهی هم دیکران اشماری درین زمینه می‌سروده و باو می‌بسته‌اند . در زمان عبدالله خان شوونما یافته و فصاید غر ادرستایش وی‌سروده وئوازش وانعام وافر مافته‌است وسر آئحام در۹۹۲در گذشت ودیوان ق‌ابد وقزلیات خویش را خود ترئیب داده بود. ۷ مولا نا حفیری بخادایی , از کشاورزان بخارا وازمعاصران میردیوآنه متخلص بمحنتی ومردی بسیاردرویش‌نهاد و کم آزار وصاحبدل بود و کم معاشرت‌داشت وازمردم گر بزان بوده وقصیده را پروش واصلی خوب می‌سروده أست. ۸ مولانا جنونی حصاری » از مردم حصار ماوراءالذهر بوده ودر حوائی مکس داش می‌برداخت. دس از چندی شاعری | غاژ کردوافکارسندیده داشت ومردی بسیار شیرهن سخن وظر یف طبع بود . در زمان مد هاشم سلطان در سرزهین حصار بسیاهی گری روز کارمی گذراند ودراقسام مختلف شعی استاد بوده است . ۵ دو لا نا شهر تبی ورغری تاشامدی * ازعردم ورعز درروستایآ هنسگران از توایم تاشکندبود ۰ درجوانی‌پکسب داش‌پرداغت و بزبارت حرمین رفت وازعر یدان مولانا لطف ال جوینی که ازخلفای مولانا خواجگي کاشانی بود شد ومدتی مدیدد از ملازمان آو بود و رباضت و مجاهدت بمیار کشید و لیز بءالازمت مولانا محمد معروف بخواجه کلان خواجه سرعولاا خواجگی تابل شد وچندیقام ارشاد داشت ودرسال ۰ دریابان زند کی بسفرحجاژ رفت ودرشام در گذشت وییکرش را بتاشکند بردند ودر کولسدان ردب زار شیخ حسین شوارزمی مخالگ سیردند. وی از عزل سرایان زبردست روز کارخود بوده است. + شاه فدابي #دخشی * ازاعیان بدخعان وعردی ستغنی بوده و شاهانسه رفتارمی کرده وسیار خودپسند بوده وغزل خوب می‌سروده است" ب اج شعر فرن دهم ۱ ۱ قاج محبد خان بای ازمردم میداد جه‌شیخ شهر بلخ و اژاعان تسا و هرد دانشمند ومدرس بود . در جواتی از بلج بهندوستان رفت ووارد سیاه جلال الدین | گیرشد و مدصب پنج‌هز اری باعلم وتقاره رسید واز امرای بزرگ شد وشاهزاده دانبال بسرشاه دختراورا گرفت ودرضمن شاعرتوانایی وده وغزل می‌سروده است . ۴۳ در زا جعدر قزدینی ء از خاندان محمشمی بوده و در فتنه‌ای که منتهی پجلوی‌شاعباس شد ازایران‌بهند رفت ووارد در پارجلالالدین! گبرشد . تخست عنصب بعشی اعد بان باود ادن وسیس باعنوان ‏ درف جاعی وز برا شمرشد و «مثصی باج‌هز اری باعلم و تاره رسد , عردی دانشمند بود وغزل ورباعی ومعنوی را استادانه می‌سرود و یز دأستان جسروشیر ین را نظم کررده است : ۹۳ شر یف کآشا نی " آژپژر مز اد گان کاشان دود و بپند رفت ودردربارا کبر جزوطبقة امرا شد ومردی سخن‌سنج وظریف بود وفزل را خوب ی گفت. ۴ مپرز ا اسیم شو کی , از اعبان طا یف حغتاي بود ودر ند در «ألازست میرزاکامران میزیست ونرد او بسیار عقرب بود وازغزل‌سآیان این دوره بودماست. ۵ س مو له نا عیدا للطیف مسجایی آورانبه‌ای . از مردم محلی بنام مسجای در اور ائبد و از شاعران ماوراء اللهر و مردی دانشمند و مدری بود و قیز غزل سرا بوده است . مو انا رعدی آورائه‌اگ ؛ وی نیز از شاعران ماوراءالتهی بوده و دد کاشغروبار کند هی ز سنه و بهمین جبت بکاشغری معروف شده بود واز دانشمندان ودر 1 شعرشا کرد عولانا و اصفی نود و دراقسام شعردست داشت وهشت درهشی خو ! <4عمصت له بداری را جواب گفته وقصاید غرا درستایش قریش‌خان آزاهرای‌کاشفر سروده ومنصب مالتااشعرامی دربار وي را داقته ونمزهشت درطشت دیگری درستایش وی سروده اأست. هنبگامی که درتاشکند می‌زبسته بواسطه دلداد کی نسبت بمعشوقی باعولاناء,دالاطیف هسجانی سایق الذ کر رات مج ژده وجون نو استه است در آئیجا بماند باتدحان رفته واشعاری دز طجو هدیا لاف سبروده و بکاششی زر فه است ودر قصیده وعزل دسا داشته شعر فرن دهم 0۷۹ وشر کی وفارسی شمرمی گفته است . ۷ مولانا خلقی الخی ؛ درتعرشا کرد واصلی‌بوده ویدراش طباخ‌بوده‌انه ووی نیژهمین پیشه را داشته وغزل می‌سروده است . ۸ قاس دوه بر صبری: اسلا آزهردم‌خس آباد ازتو | بم شپر سبدز هاوراعالنهر بوده است . درجواتی بکست دانش برداخت ودر شجه دلداد می با جممی دشملی بهم رساند وچون تثوانست دروطن بماند بهند رفت ودردربار جلالالدین | کبر ترقی کرد و ازامرا شد ولقب خانی گرفت وسرانجام دربنگاله در گذشت . داستان خسرووشیرین‌را پنام | کبرفظم کرده است ‏ ۵- ثالبی سمرقندی » مرد ژیباروبی بود و درجوانی‌در *۹۸در گنشت وفزل و تسگوهی ت . ۱ ۷۰ ميرزاييك هروک اسل‌وی ازهرات بوده ودر بضاراولادت بافته‌ریدرانش ازوز بران بودها ند وری نیزدر ژمان عبدالعز بزخان وزیر بخارا شده ودرانشا وعام سیاق دست داشیه و خطوط راخوب می‌نوشنه وتا ٩۷‏ که‌قطعه‌ای درتار بخ ولادت اسفندیارین ساطان خسرو بن ساطان بارمحه‌دین‌جاثی براك ساططان از شاهزاد گان ازیك سروده ژنده بودء است واژین قرار اقسام مختلف شعر هی‌سروده است . ۱ ۱ - مولانا اغه‌یآر بتی " ازفزل‌سرابان زیردست زمان خود بوده وجزین ازاحوالش اطلاعی ئست . ۳ غباری ثیشا بودگ : هردی سباردانشمددوازغزل‌سرامان خوب زمان‌خود بوده وجزین! گاهی دربارهاش نیست. ۴۳ غباری موی‌تاب عراقی " پدرانش موق‌تاب بوده‌اند وار هم همین دیشه را داشمه ودرغزلسرایی استاد بوده است . و وم ۳ خلقی قاندر بلخبی» ۳ بجز ای «لخی‌سا بق ان کرست ودرشعرشا کرد واصلی مروزي بوده ومانند فلندران میژ سته وشاعرتوانامی بوده است. درا غازسی‌سال در سبازی از کشورها سفر کرده و بحج رفته وسر انجام دز تحفب سا کن تسه ودرا تما دار ۹ شعر فرن دفم تایآ ده در گذشته وغزل‌سرا بوده أست . ۷۵ قاسم ارسالات بخارایی وی تلاهرا محز فاسم ارسلان مشهدی سایق- الذ کرست . ازمردم بخارا بوده ؛ اخست طالب علم بود وپس ازچندی درسلك‌سپاهیان سمای گرفقت وسرانجام ازبخارا بهندرفت ودر دربار جلال‌الدین! کبر وارد شد ودر هن در گذشت" وي درافسام شعردست داشته وهز لیات وفغزلیات ازو مانده است . ۷- ذوستی بدخشي ؛ ازمردم بدخشان بوده اما درحصار می‌زسته وساکن ماوراءالتهی بوده ودرشعرازشا گردان قدسی بشماری‌رفته وفزل‌سر! بوده‌است . ۷- حیر آئی یشا بو دگه مردی‌عا بد بودموهميشه بر داخت‌روز کارمی گثرانده ودرشعر شا کرد امبدی بوده و غزل می‌سروده است . ۷۰۸- زابری تربتبی ؛ ازه‌اصران ولی‌دشت بیاضی واز غزل سرابان ز بردست خر اسان بوده است . ۷۵ میرژا حسابی آمر ب زک : پدر مهتر قاضی‌جهان تبریزی و برادر شرف قبریزی بوده که ذ کرش پس ازین خواهد مد وتسبش بامام دوم <سن بنعلیمی‌رسیده واژ خاندان محتشمی وده ودر اقسام مختاف شعر از ان جمله در معما و غزل دست داشئه است , 6۰ میررا شرف آبرازی » برادر کهتی مبرژا حسایی و دسر قاضی جهان تب بزی سایق‌الن کر بوده و در همت و بخشند کی و دلاوری معروف ودر ضمن کر بوده وچندي ور دربار شاه طهماسب ژرسته ودر اقسام مختلف شعر از آن جمله درغزل استاد بوده است ‏ ۵۸ مولانا صیفی آبربزک ؛ در حدت فهم و سرعت طیم ععروف وفزل مرا بوده است . ۴- علی هر وی کاشانی «تخاص بنقی » ازمردم‌هرات اما بکاشانی‌معروف ومردی دانشمند بوده وغزل را خوب می‌سروده است . ۳ مو لا صالح مشهدی * مر دی دانشمند اما سیار خودسند بوده وغزل شعر فرن دهم ۸۹ هی‌سرروده است ۴ هپیر زا اهر مو موی مشهدگ, تسیش‌بامامعلی بن‌موسیالرضاهی‌رسده وبپمین جهت موسوی تخلص می کرده وغزل می‌سروده وظاه رآوی پجزدوسویمشهدی سایچ ال ثر ۵ شجاع تبربزگ * مردی تبزفهم وتند گفتار بىوده ودر ساكك سپاهیان در ابران می‌زرسته وغزل را نیکو می‌سروده ودیوانش در ذرباییجان شهرت داشته‌است . ۷- ویدی نیا بودی ء ظاهرا وی پجزتویدی نیشابوری دیگریست که در هدد میژ سنه واو درایر ان درژمان‌شاه طهماسب بشاءریغاژ کرده ومردی صاحب‌طبع سیم وهوشمند بوده ودر زمان خود شهرت سیار داشثه ویشتر منوی می‌سروده ودو حمُنوی نظم کرده است یکی دراستان خسروشیرین و دییگر شید از حدیقةا له سنابی ۰ ۷ مولانا باقی مشهدی » مردی سیار شیرین سخن ومپذب وفائع بوده و غرل را خوب می گفته است.: ۸- خواچه طبعي سمر 3تدی , مردی مپذب وسیارخوش‌خوی و شیرین- بان وزودفهم دوده وغل را استادانه می‌سروده است . ۵۹- حزینی » ظاعرا ازشاعران ماوراءالنهر و بجزحز ینی‌استرابادی وحزینی گونابادی وحزینی گیلانی وحزینی بزدی وغزل‌سرا بوده است . ۶ مولائا مير خرد میانکالی » آزمردم مبانگال ماوراءالتهر وحردی مهذب ومعروف بوده وقبول عامداشته ودربخارا عنگامي که کسب‌داش مي کرده دلداده کسی شده ودز ین زمینه اشعاری سروده وسر انجام بحج رفةه ودرسکه سا کن شده ودرهمانجا در گذشته است , ۱- شاهقلی خلخال , ازاعیان اواوس تر کمان وظاعراً ازعردم ماوراءالر و یز فهم ودارای طبعی تند بوده وغزل می‌سروده است ۰ ۴ سهری هروی ؛ غزز را شور انگیز مي کفته و جزین درباره‌اش ۸ شعرقرن دهم | گاهی ب. ۳ و اثفی هر وگ " نوشته‌اند مردی خودیسند و عشکیی و ملحد بوده ولی شرب بلند داشته و بسیارشی رین‌سخن بوده وغزل می‌سروده است . ۴ قاضی وری هروی , از اعبان هرات و چندی قاضی آن شهر ومردی شبردن‌سخن بوده ودرزمان شاه‌اس‌عیل معروف شده واز ملازمان مقرب او بوده وفصاید بسیار درستایش وی سروده است ۰ ۷۵- مولانا بحیی کیلانی » ظاهراً بجز مولانا بحیی کیلائی با قاضی بحبی لاعسجانی ساب الذ کرست » ازاعیان‌ژاد گان گیللان بوده ودرهرات تشوونما بافته وس ازمدتیازهرات بگیلان رفته وغزل را نیکو می‌سروده است ۰ ۷ استندر هر وی , از اعان هرات بوده ویدرانش پسیار محترم بوده‌اند اسا در ریز تشو و نما بافته و عنشی و خوشنوس زبردست بوده و غزل را خوب می گفته است . ادف رضایی کا بلي ازمردان محتشم زمان خودوهردی مهذب وشیر ین‌سخن ودرشمن معتاد بمسکرات وعاشق‌بیشه بوده وغزل را استادانه می‌سروده است . ۸- ادیر محمد تقی خر اسافی ۰ از سادات ۳ ا[نسب و مردی مذب و دروش عشرب وشمرین‌سخن بوده ور باعیات ازو ماتده است . ب۵ ۷ب مب تمدین ظر وی ؛ درهر آت تشوونما یافته ومردی سار دانشمنت بوده وهرسرودن رباعي برأفران خود برتری داشه است . ۱ ۷۴۰ قدری سپزدادی » مردی شبرین‌سخن وازیوستان اسکندرهروی بوده ودر هرات باوی‌می‌ژسته , جس ازچندی برسرعشق‌سوانی باهم دشمن شده‌اند وغزل وا خوب هی گفته است . 0۱ - مولانا حالتی طرفائی » از مردم طرفان از توابع بار کند بوده اما در بار ند تشو و نما دافته و در شعر شا گرد رعدی اورائيه‌اي سایق‌الذ کر و غرل سر لو دج اسیت ۰ شمر فرن دهم ارو ۳ مول نا لیکی کابای * درژمان فرمائروایی مىرزا ابراهیم سدخشان رقته ودرا تسا نشوونما بافته ودرافسام شعر ویشتی درغزل دست داشته ودرشعرشا گرد حجانی تیم‌بان نو ده است . ۳ و دنا یو ری «میاری ؛ ظاه را رز شوری حصآري دیگرست که خ کرش پیش اززین گذشت. درزمان حکمر انیسمد حکیم‌عیرزا درکاپلنشوو نماودانش بافته‌و از مقر بان کمر آن‌ساق‌الذ کرونرداو کستاخ و از سراهبان بودهو چندبار درجگها کارهای تمادان کرده وبا بزر گان روز کار معاشر بوده و روبی ژشت داشته ودر جوانی ۹ هو ژبحپل‌سالکی آر سیلده‌نود در سال 4 در لذشت‌وعزل را و نب عیی سر و ده اه ۲۴- فقیری بخادایی ؛ از معاصران مشفقی شاه ۳ مردی افتاده و درو یش«شرب ود وطمیشه بازاهدان ودرو مشان رفت, | مد داشت واز کشاورژی‌روز ثار می گذرانید ودرضمن با بزر گان عصرآشنا بود وبامشفقی مطایبهُ سیار کرده ودر *۵۸ در گذشت وغل می‌سر ود . ۵- مولانا یتیمی بربزی » ظاهرا وی همان بنیمی‌هروست که سایقاذ کر مختصری آژو رفته است. اصل وی ازتمر زنوده اها درهرات نشوونما دافته ومردی‌بسیار داتشمند بوده وس ازفتج هر آت «دست‌صنذو ده ببلخ رفثه و درآنحا سا کن شده اما یس ازأندك زعائی عن‌کامی که ستش از هشتاد گذشته بوددز ۹٩۹6‏ در بخ ۳ گذشت وهما سا مدفون شد وشاعری ز برردست درغزل‌سرایی ود« است . - هیر ژ! شاه بيك لنگب حصادی , از شاعران ماوراء‌النپر و از اولوی اعیان ازیکان بود . تست درمالازمت محمدهاشم ساطان تقرب‌بافت وازامر مه اوبود. سپس اززآن کار کناره گرفت وشن شدو بفارسیوتر کی‌شعومی گفته است. ۷- شریح علاءالدو 4 خوارزهی , از فرزندان شیخ‌حسین خوارژمی عارف مشهور وعردی مهذب و دانشمند و دروش مشرب و رارسته بود و نیزفیم و رل سرأی اواتاییی بود ۰ ۸- هیر ابوالخیردامی هروی ازسادات‌سحیمالنسب واصلا ازمردم‌هرآت 9۸ شمر رن دهم بود اما درسمرفند ولادت بافته وفزل را خوب می‌سروده است . ۹ میر زا محمداهپی از باث, ازامرای‌از بات واژاولوس‌قوشحی بودو بدرانش «ردمان میحشم بودند ۰ وی شمزدردربار بادشاهان از بك «قام هم داش ودرتار چم و مس وانشا دست داشت ودرشحاعتث وهست نژهعروف ود . درهایان زد گی موشدوستان بدر باز الالالدبن | کسر رشت ودرا تعجا کارش تگرفت تا آ که در ٩۳‏ چرهند در گذشیت وارْو عع‌میات مانده است . ۰ خو اجه میر له خواررهی . از فرزندان شیج سین خوارژمی عارف معروف ومردی بسیاردانشمند بود ودرفنون مختلف‌دست داشت وغزرا خوب‌می گفت. ۱ هولاا پیغمی لرمذی » شاعری زبردست و شعرشناس بود و فزل را تیب‌خو هی‌سرود ۰ ۷۴۳ بدخشی ئالشانی , از مردم تالغان بدخشان بود ودر اقسام مختلف شعر میعصوصا درهزل وغزل ماهر بود. ۴۳ مولانا مبهجودي سمر قندی؛ ازشاعر ان‌شیر بسن وغل سرابان‌استاد ژمان خود بوده است , ۴ - قاضی‌سعید ایسکی باغی» ازمردماسکی با در تا حیهخز اردرهاورآءالشهر وقاضی ان ناحیه بوده ومردی دانشمند بشمار می‌رفته ومر _بد شبخ خردکاشانی ازه‌شایش صوفه4 آن تاحبذ بوده و سعید تعتاصی هی کرده ودر ۲ ۱۰۰ در گذشته و دبوان عزلیات واشته است ۰ ۵و لانا وآهپی سحاو ندی » از مردم سعاوند از تو ابم عزتسن وده و در خردسالی بفرغاته رفته ودرمرشدان سا کن شده ودر نیا شو وئما بافته ودانش آموخته وازعر بدان مولاناً دروش محمد مرغینانی ازخلفای مولانا لطف‌الله جوینی از مشابخ تصوفب شده که وی مررید مولانا خواجیی ووی‌هر دد مولا تا عیحمدقاضی و آوهر رذخو اه عبیدا له احر ار بوده است . واهبی خط اسخملرق را خوب می‌نوشت واز کتاست گذران می گرد واژءعاصر ان مد لانا ظر ,بویت شور عف اندجاتی بو زه وقزل وا وب می گ5فت ۰ شمر قرن دهم وت ۷ دلب در خن فرقابی آواطی ازاواوی تولکی و از تر کان دخشان وازملازمان میرزا شاهرخ‌بن میرزاابر اهيم وازاعبان زمان خود بوده ومدتیحسکمران کامرد بود ‏ آ که لشکر بان عىدالنه خان بدخشان را گرفتندووی مدست ایشان گرفتار شد ودس اند رای دافت ودر 5۵۲ بسمجم رفت ودر واه در گذشت + وی فبز غزل‌سر | بوده را یر تر نیم مهار قندری * دسر و اجه تظامآنملك‌ازاعبان آن ددار ود وعدتی دردسشگاء سایطان‌سعیدخان درسیرقند منصب انشاداشت وچون وی‌در گذشت وجوانمرد علی‌خان والی سمررفند شه از سم رقنه بلج رفت و بوزارت‌خواجه جان پارسا رسندویس ازمر که وی بهند رفت ومدنی درآن دیار سر گردان بود تاآنکه دره**۱ در سرزمین مالوه در گذشت . وی خوش‌نویس ومنشی زبردست بود وغزل را نیکو می‌سرود و دستم تخاص می کرد ودیوانی داشته است . ۷۸ یر ندیع تاضی هر وگ * سر قاضی اختّبار فروی واژهشاهیر آن شهر بو زه است. . سس از طیورصئو به ازهر ات ماوراءآلنهرر فنه وم ادرعپترش عبرعحه‌دشقیم عدئی فاضی شپرسز بوده ورس از مر کگ وي این عقام را باو داده‌انف . درطت وحکمت دست داشت و مانشد پدر در جمع هال حرص بود و باه‌ساك معروف شده بود " کتساپ اقساسات فبتتار الابرار را تألیف کرده ودریابان ژند کی مثنوی شاملی بذیج‌ه زار یت بعنوان عدن و جور سروده وعزل مر طیی کنته است . ۵ غازی قلندد هروی ءظاهراً وی بجزغازی‌قاندردیگی رست کهة کرش پیش ازین کذشت , وی نضت با مردم رفت و آمد داشت ودر پایان زند کی‌قلندرانه هی مست و گوشه‌نشن مود واژهعاصران وحشی بود وغزل می‌سروده است . +ج اب میجو کي بحادابی » از معاصران هیر دیوانه محعی ساحولی بوده و نوشته‌اند که بسیارورطدم و کداطیع بو ده وهیو آزه منتظر آن نود که اسی «مسردو بر ای او قارخ با مرثیه بسراید وبهمین جهت در بخارا شاعران از آشنایی با وی خودداری عي کردند وا سال وبار٩‏ زرنده او ۵ و اسام ۳ هبي سار بوده ارت ۰ ات شعر قرن دهم ۱- میرزا قاسم ساغرجی متبخلص بمنشی دانشایی » پسر خواجه محمد صالم ساغرجی وازخاندان محترم بو ودرانشاوساق‌ماهر بود. درزمان عبدالامیف‌خان وساطان سعید خبان چندی وزیر سمرقند بود وچندی هم از منشیان در پار بود. بسیار متمول بود وفرژندان فراوان داشت . تزد عید اه خان و بادشاعان دسگر این شاندان عقرب بود. مس از رکه پدرشهتشیساطان‌سعیدخان‌شد وپسازم رگ وی‌مالازم‌جوانمرد علی‌خان ومنشی دستگاه او ۳۹9 ودر نع مر بیع‌الاو ل ۵۹۸ که هد ال خان والی‌سمرقدد شد قصیده غرابی درستایش او گفت وباهدایای نفیس نزد وی برد وازو بر‌خوردار شد . بر ادرش میرزا مومن نز هقرب دستگاه عبداله خان بود . پس ازانکسه چددي ملازم عبدالهخان نود بوزارت‌سیو اج دیب سلعلان رسید وقاز نده :ود وزارت ساغار ج واداشت: خوش اودس نیز بود ودرشعر شا گرد شفقی بوده » نخست «نشی تخاص می کودهء‌وسپس انفاییتخلص کرده است ودرافسام شمردست داشته وانواع موشح وه‌شجر ومطردواظپار وعضمر می‌سروده ودرتاربشم سرودن نیز زبردست بوده و فطمافی 46 درتازیخ می‌سروده «عروف شده است و شازرسی و آر ای نز صبده و غرل را نز تب؟ هی گفته و ده الب قصاید و غزلیات خود را کرد آورده و دأستان خسرووشیرین نیز سروده و در ۱۶۰۵ در گذشته است . ۳ یاد کاد پیات ثر کمات * از اولوس تر کمان وغزل‌سرای بوده استءحزین از احوالشآ کاهی ست ۰ ۳ مو لانا میررا جانرومی شیرازی » بحز حس‌الاه با غتوی معروف بمیرزا جان شیرازی دانشمند معروف سابق‌الذ کرست . وی نیز مردی دانشمند بودهو درعلوم زمال خود دست داشنه وچون در طر 4 سیت آعصب داشمه دو بابان ژند کی در آغاز دورة صفوی آزایران بماوراءالشهر بذرباز عید اه عان رفمه و وی و اعبان در بارش مخسوصاً آمیر قلی بابا کو کلتائی با وی سیار مپربانی کرده‌اند ودر مدرسةٌ خان که در سرخیا بان درشهر بخارا بود بتدرجس پرداخته وشا کردان بسیارداشنه وسرانجام درک۹ دربخارا در گذشته وغزل را خوب می 245 ورومی تخلص هی کرده است . شمر ثرن دهم بارخ ۴ - میرزا جوجاث , ازتر کان اولوس پبرگ و مردی دانشمند ودر سرودن معما استاد بوده ولیز مذشی ز بردستی بمارمی‌رفته وازمختصان خسروسلطان بوده‌وسی ازمر کی وی گوشهنشن شده ودرشه رس سکوت گرفته ودرا نجا در ۹۹۶ در گذشته و رساله‌ای درمعما تألیف کر ده است ۰ ۵ مولانا خا کی بلحمی» ازماصرآن‌اویدی بودهو بیست‌سال باوی‌عم‌خانه واز مر بدانمولانامحمدامینز اهدازه‌شایخ آ نزمان وحافظقی آن‌بوده وبسکنب داری‌روز کار می گذرانده و درا فساممختلف شمر دست داشنه وهردی درو شش ‌عشرب بود. چندی‌خا کی تخلص می کرد وسپس سروشی تخلص کرده‌است. چندمئوی] بینه و طوطی» گل‌وپلبل» فاص و«قصود » اس‌کنتر نامه ؛ زره و افتاب شمح ویروأنه و مصی رسایل‌درفقه توشته و چهارد بوان قصاید وغزلیات ور یاعیات ومقطعات خودرا فر ثیب داده است . - شیخ‌الدیوخ آ هآبن یمین شیر غانی» ازمردم شیرغان اژتوایع بلخ‌بوده است . درجوانی کسب دانش کرده وسپس واردحلْقَهُ تصوف ور بد مولا ناخردکاشاتی‌شده ورباضت ومجاهدت بسیارداشته وپس ازمر کی مررشد خود جانشین‌وی‌شده وخوارق‌عادات بوک سبت می‌داده‌اند و سبار محترم بوده ومربدان فراوان داشته ویادشاهان و امیرآن اورا محترم می‌داشتهاند ودره ۱۰۰در گذشت ودرشبرغان ءدفون شد. وی غزل را خوب می گفته وابن‌یمین تخلص می کرده است . ۷۷ مو لانا صادق سمر دلگ , پدرش در سمرقند حلو! گر بود ووی دانش آموشت وازدانشمندان تامي ژعان خود شد ومدتی برکابل معلم مجمدحکيم میرژابود روی را سیار محترم می‌شمردند . بس امرگ وی بماوراءالنهر باز گشت ودرسمرفند دربار عبدانه خان راه یافت واحترام بسیاریافت ودریس درطاقاعلایمدرسة ال بر شغول شد و نیز قدریس مدرسهُ شاه ببأث خان را باو دادند و در ۱۴۰۵ در گذشت . ی دراقنمام مختلف شعر از آن حیله درغزل ومعما دست داشنه ودیوان شود را تر آس راده است . ات۷ حافنز آبر شیم بخار ایی» از کود کی‌حافظ قر ان شد»ودر دن فن‌هدر وف ربنم شا شعر قرن دهم بوده و میس خطیت سجد چاهم بزرکگ بشارا شیه ودر در بار عبد ال ان مسترم بوده وازمربدان مولانا خواجگی‌کاشاتی شده است . بش ازمر کب اومدتی ازلازدان‌شواجه ابواسیدق جویباری بوده ور یاشت ومجاهدت داشته وبا آ نکه سنش ازهشتاد گذشته بود قرآآن را پسپار خوب می‌خواند وفرزندان فراوان داشت ودرع+۱۰ در گذشت . وی در فده وشزل ورباعي وقطمه وقاریخ استاد بوده وبت مغدوی در طر دقه ساسلهٌ خواحگان سر و ده وسه دبوان ترتس داده است . ۷۵ عرضی پجارایی ۱ مردی د-شد ور وتا انداژه‌اي دانشمنت بود ودر ژمان عردال خان مدوم سل والت وی را بر بدند و بهمان حجبت در ۵۵ در گذشت ودر مر استاد بوده است . ِِ"- غلامی از شاعران ماوراعالنیر و عردی سار دانشمند بود و غزل را خوب می گفت . 0۸- سالم بياك قر کمان . ازتر کمانان ایران بوده وپس ازچندی ازخراسان بهشد رفته واژ احدیان دربار جلالالدین عحمدا کبر شده ودر اقسام مختلف شعر دست داشنه وازآن حیاذ غزرل می‌سروده وشاهنامه‌ای شامل #توحات شاه‌عباس سروده است. ۴ اوروزصفایی سمرقندی , در جوانی عرد ژیبا روبی بود و بخورون کو کنار وامیون عادت کرد وغزل دا نیکو می‌سرود . ۴ حز نی هر دی » بعراقی دزمعروف بوده ویرخی بخطا وی راازشا کردان ولی‌دشت ساضی دانستهاند ودرغز ل سرایی استاد بوده است . ۴ سگ‌لو ند مشهدی» نام وی رآبپمین صورت ضمط کرده‌اند ودرغزلی که او مانده لو ند حلص کر دد و نوشده| ند بسیار خوش‌طیم بود اها سار بلشدمشرب و آزاده بود ودپیج مذهصی توحه نداشت وغزل می‌سرود . ۵ ۷ب میر زرا ذوالفقار بحارابی بسر تابايءر اد تی کستانی بوده اها در بخارا ولادت افته ودانشآموخته واز داندمندان نامی ژمان خود شده ویر ٩۵۷‏ عرداله خان بذر سي طاق اعلای مدرسة الغ یل و درس مر کند باو رجوع کر ده و دز بت در گذشت شعرقرن دهم یار ج وفزل را خوب می گفت . ۷+ آذهمي . ازشاعران ماوراءالنهر ودارای حدت طیم وسرعت فهم بوده و غزل هی‌سروده است . ۷ - مولانا ز لفی بای » ازمردم گذردوابهٌ بلومردی‌دانشمندبوده وقزل ميی کفنه است . ۷۸- مو لا ناذوری بلخبی» عمرخودرا درسود! گری‌می گذراند ودرشمرشا کرد ابوالخیرلنگ بود وازمعاصران مسیحی بلخی بشمار می‌رفت وهمواره در بل می‌زیست وغزل را خوب می گفت . ۵ خاصی هروی ؛ اسلا ازمردم هرات بود آما درتاشکنه نشو ونما عافت وازفنون شعربسیارا گاء بود وغزل را نسکو می‌سروه . ۷۰ طرزقگ بزدی ؛ درجوانی بسیار زیباروی وعردی مهذب بود و بواسطة خوردن کو کذار د گر کون شد ۰ چندی سود گری عبی کرد و از ین کار دست کشید و بسیاحت پرداخت ودرغزلسرایی اسناد بود . ۱- عربی قندذی " ازقندژ ازتوابم بدخشان بود وغزل خوب می گفت. ۷۷۳ مولانا ناظری بشادابی » مردی دأندمند بود ء در آغاز ب هردم بی‌باله ۲ نشب ود سس ازهعاشرت یا ابشات دست کشید ۳ اعیان شهر معاسر سل نار هو چا یره دز لاه عبدآلنه ان ز سید و یا و شرع دود این مقام ۳ داشت وا معاشر ان عشقفی دود وغزرراخوب می گفت. ۳ مير <مال الدنی خاذمي‌ه روگ اصللا از مردم هرأت بود اما دد بلج نشوو نما نات وخود را آزخو شاوندان حامی شاءعرععروف هی‌دانست وازعر بدا مولانا معمدامی زاهد و داماد وی بود . شاهنامه‌ای در فتوحات عبد ال خان بنام عبد ال تاعه سر وده وصله واه بافته ودرغزل‌سرایی یزماهر بوده است. ۷۴ مو لانا هطنعی بدخشانی . ازمردم محلی بنام خندان ازتوابع دره بون «پذن شعر قرن دفم بدخشان و ازقاضی‌زاد کات آن سرژمین ومردی دآنده‌ند بود ودر سخن کفتن بسیار تند وسخت وی بود وفزل را خوب مي گفت ۰ ۷۵ مو لازنا صالح دحلصی بدخشافی.درجوانی برای کسب‌داش از بدخان بماوراءالنپررفته و ازدانشمندان‌نامیژمان خود شده و بتدرس‌پرداخته ودریابان‌زند کی بح رفه وغزل را اسمادانه می‌سروده است . فد صدقی بدخشالی ۱ شا گرد «عللعی سایق‌الذ کر و هرد متکبری تود و غزل می‌سرود . ۷- شیخ بابای طبیب فرغافی ‏ از مردم کندبادام از توابم فرغانه و مردي دآشمند وحکيم وطبیب حائق بوده ودرمعما دست داشته وعاشق‌دیشه بوده است . ۷۸- مولانا نگاهی گابایی ؛ پیسشه وری روز کار می گنرانده و تا انداژه‌ای داتشمتد بوده وغزل را خوت می‌سروده است . ۷۵- مولانا نوبی بخادایی » ازمماصران تاظری ودر علم سیاق استاد بوده ودرزعان عمدالله خان عتصب دیوان چپره داشت و با مشفقي مطاسه هی کرد و درافسام متءاف شعراستاد بوده است . +۷۸ خوواحبه کلان پخده سمر قعدگ ازمر دم ناحبه‌شادو اردر بخش کمان گران اد توابع سمررقند بود و بکشاورژی روز کار حی گذراند . چون در یابان نام وی كلم درخته» را | ورده‌ائد که درزبان تاجیکان بمعنی پنیه است احتمال هي‌رود که پمه‌کاربوده باشد ۰ درهرصورت مرد دأتشمندی بوده وحدت طبم وسرعت‌فهم داشته ودرزمان‌سلطان سعید خان چذدی قاضی فلغز از توابم سمرقند بوده ویس ازان عزل شده ومقام او را رید.افط مسجابی داده‌ائد ودز4۸٩‏ ازسمرقند سفری پشهرسر کرده وقصده‌ای در دح ساطالن اسقند باز کته ۲ صله کر آن گر ق4 و سر فد با گشته وغل نت هبیسر وده است. خواجه حامد تاشکندی , ازاعیان تاشکند ومردی بسیارخوش‌فوم و شیر بن‌سخن وخوش‌رفتار وازدانشمندان بوده وغزلبات را استادانه عي‌سر ودم است - شعر قرن دهم ۲ زمان خود بوده وبعدت طبع وسرعت فهم وسخندأني وخوش خویی معروف شده بود . سر تداع جدرین مدرسهة شاه بیات ان شد وشا کردان میا داشت ودر ضمن عزل سر ی توانابی بود . ۳ می زا شر بف شر یف سم نگ * سر خواجه ژیئل بوده که در دربار بادشاهان ار رب سم دبوانی داشعة است . ددرت ازمر دم هر ات سا کن سمر فد بوده و وگ درسمر قندیجهان | مده ودلرش در ۷ ۷ ور در سر ند شده‌است. وی حردی گوشه‌نشین ودروش مشرب بوده ودر زمان عبد ال خان مستوفی وت سمرقند شده ودر جوألی در هرت در گذشته است ‏ در عم سباق وانشا و معما و فل دست داشته وخوش‌اویس هم بو ده ای ۰ ۳ هیر حسین تفری هروی » از سادات صحح النست هرات بوده اما در قر بت ولادت بافته ومرد دانشمندی بشمار مي‌رفنه وسیس مهند فد ودردستب‌گاه‌شاهزاده داتیال وارد شده واژه‌عاصران نوعی‌خبوشانی بوده وغزل ورباعی را تبکوهی‌سروده‌است. ۵ عبیداله باك تاش‌اندی » پدرش از تاشکند برند رفته ووی‌درا تا بجپان آمده ونزد عبدالرحیم خان خان‌خاتان مقرب بوده ودرحدت طبع و سرعت فرم معروف بود اما بسیار متکبر وخودپستد بود وبیمین جهت داشمندان زمان باو قدخترانوری» می گفتند وسر انجام درحدود سال *۱۶۶ درسرزمین براردرخال: د کن‌ا زجهان‌رفته ودر غُرل ورياعي استاد بوده است . 1 حاجی پابا اسمی بخاد آپي » از بخارا بهندرفته ودرساك سیاهمان وارد شده ومردی خوش طمعم ثیزفیم بوده أست . چندی درملازمت میرزا کوجك علي بلیی حکم رانی وسردارییی که مندلیک ه درتاحة چتور را داشنه ودرسال*۱*۰عندوان‌آن پر کند بررسروی وی ربخته واورا کشته‌اند ودرهمان بر گنه اورا مخالد سپرده‌اند وشزل را خوب مي گفته است . ۷ میر ز اقاسم مرجان سمر قندی » ازاعیان‌ ان شبر وعردی داشمند بوده واز‌درسان دانا بشمار می‌رفته وهحترم بوده است. ازسمرقند بشهرسبز بدرپاراپوالخیر ب«ي ۱ شعرفرن دهم ساطان رفئه ومعمات اژومانده است + ۷۸ هو لا نا بابای صبری میاندالی » ازشاعران ماوراءالمرر وعردی‌دآنشمند بوده و ب رآست طبعیو ی زفهمی‌شهرت‌داشته ودرا سپاهیان میز سته وسپس آزملازمان از بك خان شده ومنصب شیخ‌الاسلامی یافته ودرغزل روش خاصی‌داشته ودبوانی ترس ق‌ازه اسبت . ۹ وداعی حصاری ؛ ازمردم حصار ماوراءالشر بوده ودرهند نشوو نما یافته ومردی دروش»شرب بوده ویس از اتکه درهند رنج سیار دیده یماوراءالنهر واز أ نا بکایل رفته واز | تیا بحجاز رفته ودرین سفردر گذشته ودرعروش وقافیه ومعما و اقسام شهر استاد وده است . ۶۰- شهدی بدخهانی » از تر کان چادرئشن ان سرزمین و در شعی استاد بود وغزل را خوب می گفت . ۱- قاضي محنتی وعیشی میانکالی » از مردم میانکال بود اما در سمرقند داش | موخت وسشتر در هند می‌زست ودر دربار بجالال‌الدین | کبر سیارمحترم بود و قصاوت قصبهٌ سرهند را باو دادند ودر ۱۶۶۲ درسر‌هند در گذشت ودرآنسا مدفون شد . نخست محنتی تخاص می کرد وپیفت راشعارخود را باینتخلص‌سروده ودرپابان زند کی جالال اادین ۱ کیر تشاص عیشی را باو داده وباین تخلص کمتر شعر گفته است ودبوان غرلبات خود را ترس داده است . ۴- مولانا باقی بخادایی , پدرش درز بسگر بود وخود دانش آموخت وددن رشمه تامور شد وهدوس مدرسة عبداله ان ور بخارا شد که درمدله سرا بان بود ودد اسام مختلف شعردست داشت . ۴ مو لا ناصا بر یتامگندی ‏ وی نیز آژوانشسندان وازفقبای زعان خودبود و براحکام فقپای دیگر ذریل نوشته ودر زمان دروش خان در تاشکند با مولائا جلمه دراقتاد واعاجی بسیار در باه وی گفت وسیس از ناش کید مر 8 رفت واژ مفمان آن سیر سیف وافسام مش سار از آن‌حمله عزل ۴ نییکو عی‌سروده است شعر قرن دهم ۱ ۹۳ ۴- آدمی ۵ گدایی سمرقندی » ازجاعه بائی روز کار می گنراند وخط و سو اد وطبم موژون داذت وا شا کردان مشثقی ود و تست کدابی تخلص می کرد ۳ مشفقی تخلص آدمی را بار داد ودر شاعري ترقی بسیار کرد ودر بابان عمر از سمرقند بعزم سان حجاز بیند رت ودر سورت بشدر کر یت در سال ۵۵ در گذشت وغل را بسیار خوب می گفت . ۷۹۵- مولانا نیازی هثالی بدخشی » بسرمولاا وسالی بدخشی بود ونشست دربدخشان می‌زیست ودرفلاباتآن سرزمین بهند وبدر بار جلال‌الدین | کبر رفت‌ودد سالأت سرا مان‌-جای گرفت وچون ازوی جر یمه‌ای ی مدتی گرفتار بود وا هنک حیم کرد اما مدتی در هد بی‌سروسامان بود ودر دکن می کشت تا فکه درسال ۱۰۱۰ بان سقر رفت ودرهمان جا در گذشت . وی شاعری ژبردست بود وییروی از شاعران سلف هی کررده ودرمعماوعر وم وفافیه استادودموفزل را فبکومي‌سرود ومثالی تخلص‌می کرد. ۷ مولانا وصالی بدخشی ؛ پدر مازی منالی سایق‌الده کر و اژ شاعران زبردست پرخیال بوده وجزین ازاحوالش اطلاعي نیست . ۷- مولانا رباضی وصولی بدخشی ۰ پس وصالی سایخ‌الذ کر و برادد نبازی مثالی سایق الذ کر بود ووصولی تخاض‌می کرد ومردبسیار کمسختی بود وتا۱*۱۴ ژنده بوده است , ۷۸- میر زا باقی انجمی بخادايي ؛ بسر میر خلیقه واز اولوی شیردن بود ۳ ازدانشم‌ندان بشمار هی رت ودرشدر شا کرد هشمععی بوده وعارف مشرب وشیر ین‌سخن بود . در آغاز یس ازمر کب بدر از سیاهیان درباد عیدانه خان شد وچون جریمه‌ای آزو بو جودا مد مردودشن و ملاژمت شاهزاده اسفندبارساطان را بر گزید ونزد اوترقی کرد وصا ند ۳۳ درمدح او گنت و بزودی از انبجا ۳۹ رانده شد و از اتددان مکاشفر رفت و چندیا تسا بود و باژ بماور آءالنهر بر گشتو از آ نا بهند. بدرپارجالال آلدین‌هجمدا ثس رفت ومقرب شد وروزی مك اشرفی وظلفه برایش معین کردند وجزو اعیان درپار شد وبا | کبر بد کن‌رفت ودرمحاصرء قلعه‌ای که پای‌تخت پادشاه خاندیش بود باسپالمیتلر ۵ شعر فرن نهم شد وچون بکو کنار عادت کرده ود بیماری وی درمال‌پذیی نشد واژا شیر اجازه گرفت وا کره رفت, جون‌مکنار آب‌تریده درس جدهندور تاحچه مالوه رسد درد + + ادر گذشت ودرهمانجا بشانك رفت ودرغزل استاد بود. ۰ ۷۹۵- میر له دصالي بلخی ؛ آزمردم طعای‌بوغه ازناحیهٌ شهر آستانه‌ازئوایم باخم وازخاندان سادأت معروف سادات همین بود ؛ طیع سلیم وسرعت فهم داشت وخط فسخ‌تعلیق را خوب می‌نوشت - درزمان پیرمسدد خان‌ین جانی‌بیاث ساطان‌قاشیآستانة علی‌بن ابی‌طالب یعنی مزارشر پف امروز را هجو کرد ومهاجات او معروف شد وچون عبداله خان فرمانریای پلخ شد قصاید بسیار در مدح او گفت وانعام وافربافت و باعیان وستگاه او هیوست وتا سال ۸۰ ژنده بود. در اغاز درشمر شا گود توبدی کلنگه‌وسیس شا کرد مشفقی بوده وغزل را نیزئیکو می‌سروده است. ۰ مولانا نقدی حصاری ؛ از تر کان چادرنشن حصار وده و در مان ققرسلطان وزیر او شده وسپس سمرقند رفته ودر سلكك سیاهان حوانمردعلی خان وارد شده ودر انشا و سیاق دست داشته و در شعر شا کرد عشفقی بوده و غزل را خوب می گنه اسیت . ۱ قدایی بلعی, اصلاازمردم باخ بودمودر کابل‌نشووتما یافته ومردی‌دانشمند وشا کرد فاسم‌کاهی بوده وغزل را لیکو می‌سروده است. ۲+ هیر منختم حصاري » از سادات صحیح‌النسب حمار ماوراءالنبرومردی مجذوب وشاعری توآنا بوده ودرشعو شا گردی قدسی را کرده وغزل می‌سروده است. ۳+ مو ایا شرحیی جاهی , از مردم جام بوده اعا در ماوراءالتهی نشو ونها بافته ودر آغاز دور صفویه ازخراسان درزمان عىداله خان ب معا رفته و کارش درآ نها نگرفته ودر ۹٩۵‏ ازسمرفند بفرقانه رفت و در دستگاه سلطان اسفتدبار بوسیلهٌ «یحدد عارف لقاربی اند کانی راء پافت و پس از بكت‌سال اجازه گرفته ومکاشغر رفته ودردمتگاه امرأی آن سوزمین مقرب شده ویس ازچندی با جمعی اتفاقی کرده و بسرزمین‌تبت‌ناخته و درس ما ازیآماند ومعلول‌شده و تأچاردر آ تجاماندهء‌ودر اقسام‌مخت اف شع ردست‌داشته است ۰ شعر رن دهم ند ار مج لا نا فالی بخادایی ۸ هر دی دانشمدن بوده ودرجوانی مدجلور عولان-] حاضری اشت رلب‌شاع رشده‌ودر ۹8۷ از بخارا باندجانرفت‌ودر آ نجا کارش گرفت» بکاشغررفت. درشعر شا کرد حاضری بوده وبیشتر با شاعران معاصر درمی‌افناده ودرافسام شعر دست داشته وغز ل را تسکو عی‌سروده أست . ۵ مولانا صالح ندایی بخادانی ؛ درشمر شا کرد مشفقی رمردی‌دانشمند بود وخط نسخ‌ئملیقر! خوب می‌نوشت. درتذهیب وجدولسازی ومعما استاد .بود ومبحث « تنازع القعلان » و صرف وابی و داستان خس‌وشیر ین را پنام خواجه حسن خالدار سروده بود وبکابل رفت وازو بوازش بسیار یافت وبیشتردرکایل می‌زیست . پس ازمر ک یمد حکیم صرزا سدخشان رفت واأکابر واشراف‌آن سرزمین و میرزا شاه‌رخ بوک احترام گذاشتند. چون عبدانهغان بدخشانر! گرفت قصیده‌ای‌دره‌دسامیر با با ک و کلتاش ممرود ودو پست تک خانی صله گرفت وچندی دریام بود وا نا بهذد رفت ودردا ان زند کی که سنش از پنجاءه گذشته بود از رام سورت بهج رفی ودرین سفی در ۱۰۱۱ در گذشت . درجوانی بسیاربی با بود وچون‌ازهریدان خلیقه صدرالدین از خلفای‌مولانا محمدامین زاهد شد دست ازبی‌با کی مرداشت وازو اجازه ارشاد گرفت . 1 یر چوچاث علمی سرلی * آزمردم‌سرپل ازئوایم بلخ وازسادات‌نجیب آن ناحیه وبرادر میرباهر بوده که پس این ذ کرازوخواهد آمد وعردي دانشمندبود ومیرژا تنکری بردی بلخی که مس ازین ذ کرش خواهد امد شعی او را تمی‌سمدیده وغزل ور باعی می‌سروده أست . ۷ میر زا تنکری بردی بلخی » از کار گزاران دست‌گاه عد‌المومن خان بوده وجوئ بقضب وی کرفتارشده بیئی آورا بر بده‌اتد وجزین ازاحوالش اطلاعی‌تست واژو زباعی عانده است . ۸ هیر باشر سرلي » چنانکه گذشت برادر میررچوچكت سایق ااذ کر بوده وازدأن#مندان بشمار می‌رفته وغزل می‌سروده است . ب *- مه لذزا امیر ی ثار کندی ِ از آولوس مذول واز معاصر ان رحند‌ی بو ده » 4ج شعر قرن دنم درسال ۷ از جاب والی بار کند پدر پارعید اه ان بماوراءالنهر رفنه ویس اژدوسال بکاشغر باز گشته و اندك مدتی بعد از ان تابسنا شده و بیمان سماري در ۱۰۱۳ در گذشته است . ۰ هیردوستی سمر قندی از خاندانی ازسادات»عروف آ ن‌شهر وهر ده انشمند ودزو ش‌عشرب وا کرد «شفقی بوده وئوشته‌اند که سار بی انعاف بو ده استه در ۱۰۱۰ بحجم و در ۱۴۱۲ بهند رفت و از آنجا بماوراءالنهر باز کشت و پسمرقند رجعت کرد وغزل وریاعی را نیکو می‌سروده است . ۱ قاضبی پابندة شتل قیفی بخادایی » ازدانهمندان وازشا گردان مولاها اقی درژی بود - بس ازآنکه عبدالشخان خراسان را گرفت عنصب غزای‌غوربان راباو داد وسی اژچندی بپند رفت ودو سال درا تسا مائد ودر ۱*۴۸ بحج رفت و بهندوستان باز کشت ودرقصبة پاتری‌درناحية برار درسرزمین دکن ازملازمان‌شی رخواجه سیدانای فرمانروای آن تاحیه شد ویس از چندی دره۱ شعبان ۱۰۱۰ در همان جا در گذشت و تزور فاعه معرب آن قصبه وی را بخاك سپردند واقسام مختلف شعر می‌سروده است. ۲۳ مر آشرف رموزی سمر قندی , ازسادات ودانشمندان آن شیر ود ودر علم رموز بسیار ماهر بود وورسلكث پیشنمازانومعر که گیران‌بود و کاهی سقاییمی کرد واشعار بسیار از برداشت ودرمعما وموشح وتاریخ وفافیه وعروض دست داشت. امادریابان زئد کی در تسه خیالات مستاز خی دردماغ وی دراه بات ودیبوان ود را هی نوشت و بمردم تحله می‌داد والتمای زرمی کرد ونا ۹۵۶ که امیرقل بابا کو کلتاشواردسمرفند شد زنده بود . ۳ مولانا نحم‌ي کشمیری , آزشا گردان دولانا فاسی‌کاهی‌ومردی مجذوب ودیوانهوش وبی‌فید بود ویبلکک عادت کرده بود وبا این همه خوش‌مشرب‌بود وحکایات شیرین بیاد داشت ودره۸داز کشمیر بماوراءالنهر رفت ودرشهرسزسا کن‌شد وهفت ماه ور آ تجامانه وقصیدضبی‌درمدحعبداله خان سرود ودرشهرقرشی ند اوبردوخلعت‌فاخر ونوازش سیاریاقت ودوست‌تنکهةخاني‌صله گرفت و کاهی‌دريك شب‌ینهجاه‌بیت‌هی‌سرود. شعر فرن دهم ۹ ۴ دیو ال نیاضی بلخی » مردی مجذوب بود و غزل می‌سرود و جزین از احوالش اطلاعی شست . ۵ مولانا رحیمی هز دی » اصل وی ازهرأت بود ودر سمرقند نشو وتما یافت وچون بینی بزرکگ داشت اورا رحبمی‌جهود می گفتند . مردی دانشمند وشا گرد «شققی بود وهميشه با اکابر واشراف عمنشن بود . از سمرفند هنك سفرهند کرد و چون مضه ده نو در سرژهسن حصار رسد بازمجمد ساطان‌ین سم ساطان فرماتروای آن تسه وی را از ان سفن بازداشت و کنابداری خود را باو داد واز مقربان ایشد وا او بسائتال رفت ودرا تسا ره در گذشت ,وی حرافسام میتتلف شعر ومخصوصاً عزل استاد بوده اس" ۷- هحروهی » ازشاءران عارراءالنهر بوده وغزل را خوب می گفت وجزن ازاحو الشی! گاهی ثسست . ۷ فاضل منشی کابلی » مردی دااشه‌ندبوده ودرسیاق وانشا ژیردست بشمار می‌رفت و خطوط و مخصوصاً خط تعلیق را خوب می‌نوشت . در دستگاه محمد حلیم مبرژ! سمت منشی داشت ویس لزم رک وی بدربارجالالالدین محمدا کم رفت ومقام واقعه‌نوسی دربار را باو دادند وغزل را خوب می گفت. ۸ بیاضی سمر قندی . ازشا کردان مشفقی بود ومضاهین غریب می گفت ودربایان ژند کی حواي او مختل شده وپریشان می گفت وغزسرا بوده است . ۵ب خواچه تو لك باقی گر اهی‌سمرقندی , از اعبان آن شهر و مسردی دا !مد دود ودراشا و علم‌سیاققو خطو ط مشتلف‌دست داشت و متصو صاسخ‌تعلیق وتعلیق ویر اخوب می‌نوشت و درمهر کنی‌وژد گری وعلاقه‌بندیو کوفت گریو خانم بنفی‌دست دأشت . مدتي ازملازمان میحمد‌اشم سلطان فرسانروای حصار وازه‌فربان اوبود وچون وی بدست‌عبدا له خان کشته شدکازش سر شانی کشد وس ارچندی ازمااژمان‌شاهزاده ملعلان اسقغث باز شد وحندی در فرغانه سمت وزارت او دا داشت و چندي هس وزارت عرشنان ۳ بأفت وهنگامی که سلطا استند باز در نگ یا آتوام #رئز فتح کرد ۴ او ۸ شمر فرن دهم بشه روش رفت واژو رخست گرفت وبا صوفی موش باندجان رفت ودراقسام مختلف شعر دست داشت ۰ میرا «جموه سیاقی هرفف » سرخواجه کمال‌الدین سین عرویو پدر ش آزمشاهیر متصوفه زمان خود وازسادات صیحیی لس هرات بود - درانشا وسیاق و خطوط میعتلف دست داش . پدرش‌در ‏ غاز کارچندیوز بر سیونج هممدسلعان بود ویی از مر که او ویر خسروساطان‌شد ودرین‌زمان که درشهرسبزمیزیست درثیم‌روز که حوا بسیار گرم‌بود و اژخانه بمرونآهد دید که مردی بر درسراي او نشسته است. ازوبرسد از کجایی و بجه‌کار آمده‌ای وچرا این‌جا ندسته‌ای ؛ گنفت عمرم آزهشتاد گذشته‌ونبروی کاردرمن اماندء ومرا باین سجا -حوالهُ ژرداده‌اند تا آزشرشریکان خود رهايي بایم ‏ وی ۱ کته است شین تا من ببرون خانه بروم و احوال آر ! ده اجه بکویم و تر! از رفج شر نکانت رها کنم درون خاته رونه وپرو انا زادی نام وی وشند وعپر کرده و درهم ببجیده و با اند مایه زر باوداده و آن شخ در باره‌اش‌دعای‌خیر کرده‌است. چندروز بید تعیبری دوحال وی رخ داده وترثه وزارت کرده ودر حلفَهُ مربدان شیم حسی‌خوارزمی وارد شده وخود می گفده‌است که چون بخاتقاه وی رفتم‌ووارد طریقَهُ کبروی شدم‌هرروز مرا سا لد گر کون می‌شدی چون چند روز گذشت‌دیدم بر مشتررشبا] درخانةاهچ را خنیست وصوشان‌در تاردکی سرهی: بو د. بردلم گذشت که مردی بای زر کی سج اغ‌نیازمندست. چون این خیال مکرر شد وی بدان پی برد ومرا خواست ودرحتورمن آب دهان خود وا بر خالگ آنداخت وغلوله‌ای ترثیب داد و در کاغذ سرخی‌بجمد ورسمان برآن سس ون داد که بسمر فد پبر و بفلان‌خواجه 77و ار کی شمای که بای ان ۳ با | نک دبدم‌آن غلوله از کل بود بسمرفند بردم و بان جوهری که گفته بود تشان دادم . وی ورسمان را کشود دیدم که جافوت گران‌ببایی در آن میان‌هست .آن هرد جوهری‌بهای آنر! گفت ومن نقوانستم خودداری کنم- آن‌کاغذ را ازو گرفتم واز جال رفتم- سپس از سمرقند تا تکاب هنیوان که ازتوابم شپرسیزست ووی درا نما بود دبوائه وار رفتم چون پایش را بوسیدمآن باقوت را باو دادم و آنجه جوحری گفته بود سکرر کر شعر قرن دهم ۱ ۵۹4 تبسمی کرد ویاقوت را اکاغذ بیرون‌آورد وانگشتان خود را بران مالید ودو باره خاژه شد وبرژمین ریخت . سپس مرا نزوباك خواند و گفت : اي خواجه کمال‌الدین حسن؛ | کرما بخواهیم همه سنگهای صحرا را جواهرمي کنیم: اماشیوة دروشان این‌نیست. مادام یتح حسین خوارژمی درمیتن کلان که ازتوایم‌هندوآن در ناحیةٌ شه رسبزست که با اجا رفته بود خانقاهی‌ساخت وخواجه کمال الدین حسین‌دا در آ نها برهسندارشاه نشانه وچون د۱ ٩۷‏ در گذشت ووی را درهمان ناصة هستن در برابران خاتقاه بخی‌اد سیر‌دند خو اجه ازور ارت دست کشید و هسیر مپتر خود مبرژا حسن رسای خود شاند ووی سی‌سال وزیر خسروساطان وپسرش اسفندبارسلطان بود واو نیز در پایان زند کی وزارت راسر آدرش رز امحمود سرد ووي تا اسفندبارسلطان زنده بود درفی‌غافه‌وژازت اورا داشت ودرخط و انشا ومعما وعروض و قافیه دست داشت وهردی بسار خوش شوی بود ودراقسام شعر تسلط داشت وتاسال ٩۷۹,‏ کهاسفند بارساطان ازطاعون در گذشت وی ژنده بوده و اقسام مختلف شعر را خوب می گفثه است. ۷۱ مولانا فرخشاه منشی هروی » اصالا از مردم هرات بوده ودر سمرقند بسهان آمده وخود را ازفرز ندان شاه شجاع کرماتی می‌دانست . بدرش هیرژا حسن در علاقه‌بندی و پندباقی استاد بود ووی دآنشمند بود ودرخط وانشا ومعما دست داشت وعلم سیاق را می‌دانست وسخ‌ملیق را خوب مي‌نوشت . چندی در دستگاه ابوالغیر سلطلان سمت «نشی داشت وچون وی‌در ٩۸۷‏ در گذشت از ملاژمان سلطان اسقدد نار شد و کم کم اختلاد حواس بافت ودراشعاروی نیزاین اختلال ظاهرشد. آما پیش از آن که عنشی تخلص می کرد قزل را خوب مي گفت . ۴۳ میرابوالم‌فاخر شاه محدف حسبی بکری مکی » پسر کمالا مین اسععیل ین غیاث‌الدین منصورین اصیررالدین عبدالحی بکری صکی ود . تصیرالدین عبدالعی ازمکه بعراق عجمآمد ودرزنجان سا کن شد و غدات‌الدین پس از عر ک پدر بیند رفت و کمال‌الدین اسمعیل درا نها تولد یافت ومیرشاه محمد ورشاء! باد از توابم دهلی بجهان آ مد وسب این خاندان باپویکر صدیق وازطرف دیگر بامام جعفرسادق بل ۱ ۱ شم غرن دهم یر .وی ازدا کردان وحبه‌آلدین علوی کهرانی وشیخ هلیم ال و شیح هباركه بدر ابوالفضل علامی وفیشی بوده وبهمین جهت از آغاز با اشان معاشرت داشته ودر ضمن غزل‌سرای زبردستی بوده وحسبی تخلص می کرده است . ۳ مو ۷۷ کمالی شیر غالی » ازتر کان صحر‌انشن شبرغان ازتوایم بل بود. توشته‌اند که بسیار خوویسند بود واز بلح بهند رقت اما کارش درآ تجا تبگرفت و چرن دربن باز گشت دماوراءالنهر شرف یج هز اررو دبه نما هل بو د وسدوني آعان‌عند کهری را مي‌شناخمند خواستند درسان خود این‌مبلخ ۴ فراهم کنند و بوی بدهمد تیذیرفت و تهی‌دست بماوراءالنهر باز کشت و درآ نجا نیز مردم پا وی آميزش نداشتند و چندی در سمرقند بود , وی در افسام مخثلف شمعر از ان حمله درغزل ومعما دست‌داشته‌است. ۴ ننظر شهر سبزگ. از مر دمشپر ستز ماوراءالنیر بودها ندوآندگ سوادی‌داشت و باستغنا می‌زیست. سرالجام ازعاوراءاللهر بهندرفت ودرا نسم سامانی تىافت ودره, ۱۰ در گذشت و اقسام دخیاف شهر سروده است . 6۵ مولانا محزولی سمر قندی, آزشا فردان هشفقی بوده ودرعرو وفافه دست داشته وعرد دانشمشدی شمار هي رفمه و بعدت طیم وسرعت فهم معروف ود - از ماوراء! نهر بمزم سغرسج بهند رفت وچون باستغنا می‌زیست در [ تیا با سی مللاقات نکر د ودر هند‌ها ندوچندی‌سحکمی آنی‌فصبه باران ازئو یم رای‌تشو رز را باودادتشوسن اتیجام درا تما دز" رجب ۱۴۶۵ باستسقا در گذشت‌وورهسان #صه در کتارتالابی کعدرجنوب تجاست وی را بغاك سپردند . دبوان خود را ترتیب داده‌بود وشاعل دوهزار ست ود وغزل را خوب می گفت . ۸۲ و لیا دخلی آیلانی .در گمللاند انتی| موخت وا | سا بهند رفت ودر یب طبم و سر عنته فرم پیز همتاژ بود . نخست در سك احدیان وربار حارل الدین محمدا کن وارد شد و سیس از احدی گری بمئصب داری ارتقا بافت و مردی سار خوش‌خوی وشیررین سخن بودودرتاریخ مهارت‌داشتوفزل راکو می‌سروده وورج۱۰۰ چمدای در لاحور ژر شس4 اس ۰ شمر قرن دهم ۹ ۷ درویشی عل ی آبن چنگی‌هردگ» بسرمیرزا علی چنگی ازموسیقی‌دانان موف زمان خود بود و درمیان‌کال بخارا ولادت بافت وداش آموخت ویشتر سازها مانند چنگه وفحاب وفانون ودوتاروروسفز | را خوب می‌؛واخت ودرعلم ادواروه‌وسیقی ونقاره بسبار دست داشت ودرین عا م کتابهای چند توشت وآهنگهای چند ساخته‌است ماتند اپیشرو؟ و«عمل) واصوت و«عمخمس؟ و «نعش باس» که استادان فن‌همه بستدذینه بودند ودرفتون دبگرعانند سراجی وطراحی یز استاد بوده است ‏ در آغاز ازملازمان وستگاه عبدالله‌خان بود ودربا بان زئد کی مد بارساطان امفندباررفت ونزد او قرب سیار یافت ودرشعر ابن‌چنگی تخلص مي کرد وغزل را خوب میگفت. ۸ عمری سمر قددی » ازشا گردان آ دمی ومردی دانشمند بود ودر بندیافی و علافه شدی استاد بود ودر۵٩۹۵‏ درتاشکند بوده وغژل را خوتب می گفته است. عوض محمدخان رقعتی قباديانی » اصل وی از قبادبان بوده و در بلج می‌ز سته ودرجوائی کسب داش کرده واز بلخ بیدخشان رفته ودر شهر قندز نیز داش آموتته وموزد وه شاهز اده شاهر خ ده و اقب خاتی باو داده است . در حدت علیم ۲ سرعت‌فهم آمتیازداشته ومردي خوش‌خوی وشیرین سخن بوده ورفعتی نخلص هی کرده وورغزل استاد بوده است. ۰ دو لذثا بای دشهدگ , طاهرا ری سحز باقی مشپدی سایق ال کررست ۱ ازابرآن‌بهند رفته ودرسلك ملازمانمیرزا عزیز کو که معروف بخان‌اءظم چای کرفته وشا کرد ضمیری اصفپائی بوده واژو رباعیات مانده است. ٩ب‏ مو لاتا مدحی بدخشانی ۱ مردی دااشمند بوده و بسبار دروش مشرب و کمآ زار بشمارمی‌رفته اما بخوردن مسکرعیل بسیارداشت ودرپایان زند گی‌از بدخشان بهندو از انا بحچ ز قت ودر باز گشت‌در گجر ات‌داند و بی-سر و سامان‌می کشت‌تادر کشت وغزل هی‌سروده است نو رهحمد اخگرق اند‌جانی : ازسردم اتیعان بوده اما درهندولاوت دافته ومردی دانشمدد رو ده ودر آ غازدرشاعری‌شا کرد قاضی‌عسشی بوده وسیس ازملژزمان ۱ شعر قرن دهم ابوالفضل علامی شده وغزل را مکومی‌سروده است. ۳ مو لانا خو أجه محید آر باب دروستی » از مردم دور ست از توایم هرغینان دوده‌است. نخست مکسب داش برداخته ویس از چندی‌مقد+ووسدو ای‌برز گران مرغینان شده وسی‌سال روز کار وا دراربابی گذرانده وطبع مستّقیم داشته وتا۹۵۵ زنده بوده وازوقطعات تار بخ هانده است. ۸۴ ملا عبوری گندم‌دافی » از مردم گندم‌دان از توابع مرغینان وشا گرد بافی‌انجمی ار شاعر ان ماوراءالغهی بود و مردي دانشممد بشمار می‌رفت و در عروض و فوافی ومعماً دست داشت وشعررا خوب مي‌خواند. توشته‌انه بسار خودسند بود و غزل ۳ روان پیز ژد ۵- مولا تأفیضی بلخی * اصلا ازمردم بلخ بود ودر مشهد نشووثما بافته ودر بمشتر از علوم عانند صرف راو وعروس وفوافیوهعما دست داشت وافسام شعرراخوب مي گفت ودیوانی شامل قصابد وغزمات وعقطءات ورباعیات وتاریخها ترقیب داده ولبز يك موی سروده است. درجوانی بپدد رفت ودرآنجا کارش نگرفت. - عشقي سموخی فرغانی » ازمردم سوخ درناحية آب‌شیرین درخاك فرغانه وپدرش از برز گران‌آن سرزمین بود. وی مردی دانشمتد بشمار می‌رفت و توشته‌آتد در خباات درمیان افران‌متاز بود ودر شعرشا کرد مولاناصالح بدخشی‌بوده واقسام مختلف شعر هي‌سروده واژو رناعیات مائده است. ۷ دب و انة قيامت عراقی , نامری بهمی صورتآعده وازشاءرانابران واز دعاعر آن عأرزی دیور ی دی بوده و هن سرت اتمال‌م رود آزهر دم هر دوه وه راشی» مردی بسیارفهيم وخوش‌طبم‌بوده و عمرخود را بسیاحت کفرانده‌واژایر ان بهند رفته وبا امیران وبزر گان‌آن سرزهین روابطی بهم‌زده ودرئوار موش هنامه بسیار! گام بوده واژه باعبات مانده است , ۸ دب ) 4 مشهدی غو لتعانی » ازمردم غولنکان از تواببع مسرغینان و وستایی‌زاده ومردی مجذرب ودرویش‌نهاد بود و با بزر گان سرزمین خود رفت و آمد اشت ۳ شا گرد مو لا نا واهمی می‌دافست وعژل هی سر و د. شمر فُرن دطم ۱ #۰ ۸- قاضی ابو اثفی آنی کولی » پسرفاضی عبدالمزیز کولی از مردم کول در هندوستان بود . پدرش از فرزندان قاضی قطب‌الدین کاشانیست که تیش باتویگر صديق مي‌رسید. وی شا کرد مولانا عمدالسمد ازعلها رعرفای آن زمان هندوستان بوده 13 تحوی تخلعی ميی کرده است مخوح سیاهی گری روی ورد وا سیاصدان شاه اده دانیال شد واز مربدان میرشاه مجمود حسبی سایق الذ کر بود وغزل را خوب می. گفت و نی تخلص می فود. + دول تاعیدالصمد حوی ؛ از داشمندان وعارفان شمه اول فرن دهم هندوستان بوده وچناتکه گذشت‌نوی تخلص‌می کرده وقاضیآموالقیض | نی‌سابق الذ کر از شا گران وی بوده و ازین قرار مرد دانشمندی بشمار می‌رفته و شا گردان بسیار داشبه است. ۱ ۱ میرهاشم قندهاری , وی ظاهربجزملااشم فندهاری‌سایق ال کرست . اصالا آزمردم فندهار بوده ودرلاهور ولادت بافْته ودرعام : جوم بستاز مار بوده ودر وربا جلا آلدین محمدا کبر:قرب بسبارداشته وشاعری زبردست بوده ودرفسیده‌سایی استاد مار می‌رفده ۴ب میرفرودعی اخودی, ازسادات اندخوه ازتوایم بلیم ومردی‌دآنشستد بود. ازماوراءالشپر بهند رفت وبا بزر کان| نجا محشور شد ودراقسام شعر تسلط داشت. رو ز چهار شد.2 تمد ۱۰۱۵ درشامیر ازروستای ماتدل درسرزهین چنوردر گذشت. ۸۴ عیانی کابلی؛ مردی دانشمند بوده ودر حدت طبع و سرعت فهم شپرت دأشت وبرندوستان رقت ودرجنگ سهیل‌خان فرمانده تشک عاداشاه با بدالرحیم خان خان خانان برخم کو کیان دره ۱۰۶ کشته شد وغزل را خوب می‌سرود. ۴ خواچه محمد قاسم قاری بهخشانی , ازاعیان ناحیهٌ کش‌بدخشان ومردی میدب بود ودز تجوم دست داشت وغزل‌سرا بوده ویسرش صدیق که ذ کر بیس از ین خخواهد آحد ایزشاعر بوده‌است. ۵ خواجه صدیق صدبنی‌وهدایت کشمی بدخشا نی سر خو اجه مجمد ۰4 شعر فرن دهم قاسم وقاری سایق الذ کر و در قصیده و غزل امتاد بوده و گاهی هدایت و گاهی صدبق تخاص کرده است . مردی دالشمند بوده و چندی در هندوستان در ساث سپاهیان زر دسته است . ۸٩‏ محمد ایوب اپوب تاشکندی » مردی زبباروی وازاهل صلوة وتکیی بوده ودرر سمان بازی مهارت داشته و کارهای شرف هی رده ودس از چندی از ان کار وست کشید و بکسب داش پرداخت و در شعرشا کرد لقابی اندکالی بوده و در فزل (بوب تخلص می کرده است. ۷ ظهیر سمر قندی » پدرش قصاب بود وری کسب داش کرده بود ویس از چندي شغل‌ودرراپیش گرفت وحدت فپم وسرعت‌طبع داشت وخوش‌خوی وشیر ین‌زبان ودرشعر شا گود مشفقی بود وغزل می‌سرود. ۸ عبد آللطیف‌خان شیبالی » پر کوچکواجی‌خان بن ابوالخبرغان بن دولت شیخ‌بن ابراهیم بن پولاد بن عنکو تیمورین بدا کول‌بن جوجی بوفاین بهادرین شبات بن حوجی‌ین چن گیز هفتمین بادشاه ازساسلهاز یکانهاوراالنهرععروف بشیمانی. درسال 46۷ درسمرقند پس اژپرادرش عبدانه خان تخت نشمت ودرضمنآنکه پادشاه جباري بود تا ااداژه‌ای دانشمند بود و در بعضی از علوم دست داشت وازات جمله جر تاریخ ودر علم تجوم و با دانشمندان مهربانی‌می کرد ودر سمرفند بادانی بسیار کرده و سرانجام در ٩۵٩‏ در گذشته و گاه گاهی فارسی وثر کی شعر می کفته اما شمر تر کی و دشترست . ۹ ابو آلمظفر ‏ ستم بهادرخان هییانی » بسر<انی‌ساث ساطان بح خواسه عوام‌سلطات‌بن ابوالخیرخان ازهمان خاندان, مدتی حکمران بللخ بوده است. جز ییات حوالش را ضیط نگرده‌اند وهمین قدر نوشته‌آند که عردی درو ش‌عشرب واز مریدان تمس الدین معروف بشمس خلف ازمشایخ ماورآءالنهر بوده و نیزازمر بدان شیخعز بان بیگری اژه‌شایخآن دیار بشمار می‌رفته که در سرزمین سغد می‌زرسته واو عرید شیتم دا ید آدخرسنگی هر بد شیخ‌جمالالدین هرید شیج خادم مرید شخ مودود مر بدشیتخ شعر قرن دهم ۱ 3 علي رید آل‌آنا مربد صدرانا مر بد زنگی انا هر ید حکیم‌انا مر دد خوأجه اخمدتوی بی 4 بوده است وسر انجام درعه.سالگی در جنگ نسف زخمی برداشته واز همان جراحت در گذشنه است. وی گذشنه از آ نکه مرد مهلب وخوش‌رفتاری بوده درفنون ۳ از دلاوران نامی ژمان خود بشمار می‌رفته وشعرفارسی وثر کی را خوب می گفته و درشر رستم تخجلص می کرده است ۶ب شصی دی معر وف بشمس خلف , از مشایخ شمه اول قرن دهم ماوراءالنپر بوده , ازجزبیات احوالش اطلاعی نیست وغزل را خوب می کفته ودرشعر خلف تخلص می کرده است ۱ ابوالغاریعید آلعز بر خات‌عزبزی‌شیبالی» مس عداله ان شش مین بادشاه این سلسله بود. در۱۳٩‏ ولادت بافت ودر ٩4۷‏ ازحانب بدرحکمران بخارا شدودر آ نا دعوي پادشاهی داشت وباخاندان خود بیشتردرزدوخورد بود وسرانجام درروزچپارشنبة ٩‏ ریم انتانی ٩۵۷‏ در بخارا در گذشت ودر کنار مرقد بهاءالدین نقشیند او را بخاك سپردند. نوشنه‌اند که مردی دروش‌مشرب وازمریدان شیخ جلال عارف هرید مولانسا محمدروحی مر ید عبداألرحمن‌جامی بوده و تسپ‌داش کرده وخط نسخ رانیکومی‌نوشت وازهمه آفراد خائدان خود شسرفارسی را بهترهی کف وغزل می‌سرود وعزبزی تخلص مي کرد ونیز از شا گردان ناصرالدین محمدین فوام‌الدین عبدانه هروی از اصحاب جامی بوده است. ۸۵۳ شیخح جلال عارق ازمشایخ تصوف‌يمه اول فرن‌دهم هرأت, ازمر پدان مولانا محمدروحیمرید عبدالرحمن جامی عارف وشاعرمعروف‌بود. ازجزبیات احوالش طلاعی تیست بحز آ نکه مود مپذب شیر ین‌سخن ووارسته‌ای بود ودر تصوف دست قوی اشت وسرانسام که سنشیازهفتاد گذشته بود درضر آت در گذشت ووی رادرخابان هر ات خال سبردند وی رداعی عارفانه ر! خوب می گفته است. ۵۴ ظهی الد د.محود باب بادشاه » موسس سلسلهُ پایری هندوستان » سر چترعمر شیت مرزا؛ توآرتمیرانشاه پسرتیمور کور کن» مادرشقتلغ نگاراز بازماند کان هم شمر رن دهم چذتای پسردوم چنگیز بود. در ۸۸۷ ولادت یافت ودردوازده سالنی‌دریشحم رحضان8٩۸‏ درفرغانه بجای بدر شدت نشست. در ٩*۳‏ سمرقند را گرفت و بیش ازصدروز تتوانست نجایماند؛ از تجابخوقند وسیس بموغنازیرفت ودر ذبقعدة ٩۰۶‏ اندیسعان را گرفت و عنکامی که شسانیخان از .لت در ٩۳‏ سمرفند ر افت عرد امن او احبی ازدسدشوفت : سس بی‌هقدعد بار دیگر سمرقندرا شود ودر جنگ بزر کی که با شیبانی‌خان درسریل کرد باز این تواحی راازدست دادوتزدعش ساشکندرفت. چون شاهزاد کان‌خاندانش مزاحم وی بودئد مصمم شد ازهندو کش مگذرد ودر ٩۰۵‏ شهر کابل را محاسره گرد و آترا گرفت واز سا اهنت هندوستان کرد. تسشن حمله او عنتهی بتاخت وناز در سواحل رود سثد وژدوخورد با طوایف اقعان بوو. چون ازیکان ازخراسان رفته بودتد می‌خواست زمستان را درآ تجا بگنراند اما چون عردم‌کابل بروقام کرده بودنددرصده شید ازهندو کشی‌یگذرد وچوت برف‌سداری درا تجا باریده بود زحمت فراوآن درب ۹٩‏ ازا سا گذشت. مس ازچندی خود را دست‌شاندم شاه اسمعیل صفوی کرد و بباری او از بکان‌ر! کهیس ازهر گشیبائی خالاضعف شده ود ندش کست‌دادو شا راوسمی فندو! گرفت. اماسال بعد که لشکر بان شاه‌اسمعیل که ازو باری‌می کردند بابر ان‌باژ کشتند‌باردیگی از یکان برو تاخمَند واخست دریخار! وسیس در غجدوان شکست خورد و نا گزبر شد جر ۰ بکابل باژ کردد. آژین پس‌مصمم شد دیگرازراه شمال ,هندوستان نتاژد ودرر ٩‏ قندعار را گرفت . ابراهيم لودی ساطان دهلی که با آقغائان در برابر وی همدست بود با آو درافتاد و بایر دره ۳ شهر لاهور را گرفت و در جنگات دائیعت در روز ده ار زب ۷ همه عتصرفات ابر اهیم آودی را گرفت وی در ین نگ کشته شده بود . سپس ا گره را پای‌تخت خود کرد وباز مدتی گرفتار ژدوشورد با سر کرده راجپوت رسفکت فرمانده چیتور وافغانان ناحیهٌ جونیورپادشاه بشگاله بود. سرانجام در"جمادیاول ۹۳۷ بر | کره در گذشت و چون دلبستکی هفرط بشمر کایل داشت پیکرش را با تجا بردند و بخاگ سیردند وآمروز گور وی درباقی که از گردشگاه های معروف شهر کبلست مورد او سح مردم آن شهرست ۰ تابر عرد سار دلبری بود و کارهاي بسار شیگشت کرده است شعر قرن دهم ۷ چناتکه باردوم با ۷۶۰ تن سمرقند را گرفته وعبور وي در زمستان ازهندو کش نیز از کارهای شگرفست . کنابی شامل شرح زند کی خود بنام بابرنامه بتر کی جفتایی که زبان خانواده‌اش بوده نوشتهاست وعبدالر حب‌خان‌خان‌خانان درب۵ و44۸[ ترا بفارسی ترجمه کرده است وبنام تزولگ بابری یا فتوحات بابری و واقعات بابری نیز معروفست واژین کتاب بنداست که مردی‌مطلعو کنج کاو بوده ودر بر خی آزفدون‌دست داشتهاست . این کتاب بزبان انگلیسیوفرانسه نیزث جمه شده‌است . شعرفارسی وتر کی رانیزخوب می گفته ويك مثذوی بزبان تر کی جغتایی بنام مبین ودیوان اشعار تر کی وفارسی آزو عنم است ۰ در سال4 هي درخی اژ سا دل وی و بمیان آورده وی زرساله‌ای‌درعروضش ۴ میرزاهحمد عمکرق » پسردوم ظریرالدین بابر وسرادر مهتر همایون دودین پادشاه این سلسله بود. در زمان‌پدرش‌حا کمفندهاربود وبس ازم کب اوبا برادرش همادون در افتاد ونکامی که همامون,ایر ان ! عد تا ازشاد طهماسب باری شواهداحعای پادشاهی داشت ومیرزاکاهرانه برادر کهترش کهآ خرین پسر بابر بود نیز با اوهمدست بود . چون همایون بهند بر گشت وتاح ونخت را بدستآورد وی بفندهار گربخت و همایون هگ اورا کرد و چون شا جبه بگررسد اواعان خواست و گرفتارهبوهمایون می‌خواست ویرا ازمیان سرد اما اورا عثو کرد وحکمرانی‌کابل را اوداد. دس‌آزچندی باز در | تسا قىام کرد وبار دیگی گر فتار شد و چندی در زندان ود تا آنکه از آنجا گربخت و بباخ رفت وازا نجا آهنگ حج کرد و در بپابان میان شام و مىکه در ٩+۱‏ در گذشت . وی در ز بان فارسی دست داشته وغزل را نیکو می‌سروده و عسکری تخاص هی کرده است. هه ابو نصر میرزا مجبد هندال * پسراول یابر وپرادره‌یشر همایون بود. در۸۷۹ ولادت بافت - سس از مر کگ بدر وی امر هدگي سلعلئت بود وبا برادر ان دبگر دردن ادعا شر کت داشت و چون همایون باري تاه طم‌عماسب بیادشاعی رسیت وي تیز مفلوب شد وهمایون وي را عقو کرد ودر ونکت با افغفا نان مبوات ۳ او عبر آه نو د. درین 2 شمرقرن دمم جنگ که افغانان دا عسرزاکاصران بو ادر دیگر همدست شده بودند درشیتوئی که زدند در ۲٩‏ قیقد ۹۵۸ درمحلی نام چرباز #شته شد. وی نیز درشمر فارسي دست داشته و غزل ورباعی می‌سروده است.. 7 میرزاسلیمان پادشاه تیمورگ ؛ پسر باد کار تاصرمیززابن عمرشیخ‌بن | بوسعیدبن الغ بيك ازشاهزاد کان‌تیموری» ازاحوالش چندان! گاهی نیست . همیتقدر توشته‌اند که ازبازماند کان میرخاموش ازمهایخ تصوف ماوراءالنهر و اژییروان‌طر مه چشتی بوده و درا غازجوانی درهند وارد این طرربقه شده وچنان مي‌ساید که درجوائی درهندوستان میز بسته أست وئو شته‌اند که گاهی دورو تعام درحال جذبه توجمو حنگام نمازمشتعل می‌شد ویس از ان بحال طسعی برمی کشت وبابر که ازینیاعمام وی بوده حکمرانی بدخشان را باو داده وررجنگی که کرده پسرش‌ابراهیم‌میرزا کشته شده وتا ۶ زنده دوده است وحزین آزاحوال وی کاهی شست وغزل را خوب‌می گفنه‌است. ۷ دیرز! آبوالقاسم بابری,پسرعبرزاکامر ان‌وپسرزادبابرو ازشاهزاد گان دانشمتد و زیباروی این خانواده بود و بواسطهٌ اختلافی که پدرش با همایون داشت مدتی درقلمه کوالبار زندانی ود وجزین از احوال وی اطلاعی تست وغزلرا استادانه می‌سروده است. ۸ دول نا کمال‌اندبی ابر اهیم شيرواني » ازدانشمندان نامی ماور اعالنیر بوده ومدثی در بخاراتدریی کرده واز! نجاسمرقندرفته و مخارا باز گشته رشا کرداش ازدانشمندان تامی‌شده‌اند ودردیری بحفظطفی آن درداخته وغزل رائیکو عبی‌سر وده‌است. 4 خو اجه محمد حیدر افضلی بخادایی » صدر ومعلم عبدالةً خان و از وانشمندان معروف ومردی مهذب‌بود ومشعوصادرهیشت دست دأشت ورساله‌ای درشرح رسالة علامه قوشیجی در تفاصیل فوس‌الایلوفوسالمپارتوشته‌است ودراقسام شعررداهر دوده وئسیش با بوبکرصدریق مي‌رسیده است. ۶ مولانا شیقی بخادایی » از شاعران‌دانشمده مشپور زمان‌خود وتیز هم بود واقسام شعر مخصوصاً معما را خوب می گنت ویس از مرگ در بخارا مدفون شد . شحی قرن دهم ۱ ۹ 3 و اجه ای بای * وی تیز از سر‌ایند کان معروف بوده وغزل را بسبثاصفی هیر وده است ۴ ول مجلسیبخاری رام مات دا رده و را تیکو می‌سروده است. وی قسیده‌ای درسنایش با پرساخته بود وچون برای وی خوانسد بسیارپسندید ومی‌خواست هفت‌هزار تنگه باو صله بدهد. وی برای اينکه بیشترجلب توجه باپر را بکند رباعی ر! که میرمحمد صالح شاعی دیسگر در هچو مفتی سروده بود بخود بست وبرأی بابر خواند. باپر درخشم شد ومي‌خواست او را بکشد . چون‌شفاعت کردنه گفت هفت هزار تنگه سل این قسیده معین کرده بودم وآنرا شون پهای وی قرار دادم - ۳ب مولانا روحيی طبیب بخاد ای * هردیدانشمند وا شکان‌حاذق بوده وغزل را خوب هی کفته است ۴ مو لا نا میرشادی بخادآیی , از مردم روستای جوبار مخارا وشاعسری زبردست بوده و کتاب سیرالنبی را بشر درآورده وفسیده را نیز خوب می‌سروده‌است ۵ مولانا قیوفی بخادایی » مردی‌شیربن‌سخن‌وازندیمان شیبانی‌خان بوده است. درجوآأنی دربی وی وهوس بحصار رفت ودرا نجا باو افمال فراوان کردند وباژنی که الا نام داششه ودرشاعری زب‌دست روده مشاعره کرذه آست. ۲ مولانا قاسم ساکنی بخادایی " معاسرانش بوی غمزه لقب داده‌بودند. مردیآززادمنش ودرویش مشرب بود واژ کتابت روز کار می گذرانده و غزل را خسوب می کفته است ۷ مو لانا جاهی بخادایی : از بازماند گان حاحي نو کلی از مشاسخ ماوراءالنیر وخود مربد شی‌شاء ازبژر گان‌صوفیه بوده وسفری بحج رفته ودرباز کشت ور بشارا سا کن شنه وغزل سرا بوده است ۸- دبوان# حسامی خيوقی » ازمردم‌خیوه وسا کن بخارا بوده و ازفلندران بی‌قمد بشمار می‌رفته است - نوشته‌اند درسرحج یکی ازفرعاتروایان خوامته است که ۰ ۱ شعر قرن دهم دبوانه جیزی آژو مخواهد . وی گفت هرا بحیزتوحاجت‌تست محکم ان .که مگسان برمن تنشیلدند .آن حا کم کفت که هی حکم مر | ای یذ بر د 9 تس که مبکس حکم اورا نشنود بکسان چه می‌تواند بدهد ؛ درآقسام شعر از قصیده وغزل استاد بوده وقصاید درعدسم سای ر آشذرین می کفته ودرفر! کول مدفون شده است . ۸۵ مولانا صادق ختابی (خطایی)] » از مردم ختا بوده و اسلام آورده و بزودی درعلوم‌دینی ازدانشمندان شده وبز بان عربی وفارسی وتر کی شعرمی گفته‌وفزل می‌سروده أست . ۰ مه دنا اي شیر یا بحاد آبي 4 ده وی تجاری بوده و دری قن مپارت داشته است - درنود سال‌ی‌دز کِ ودرروستای دیمون‌ مدفون‌شده وع لمی گفته‌است ۱ مولانا قدسی بخادایی ؛ مردی‌بی‌فید بوده وبیمن‌جهت‌شاعران‌زمان با اومطایبه می کرده واورا می آزرده‌اند وشعرمتوسط هی گفته است ۷۴- حسین علاءالدینی بخارآنی. ازناجر ان معتمر آن شهر بوده وایادشاهان دادوستد داشئه است . از آن حمله وثئی چپارهزار که ازعداشخان طلت کار بود و بر ای معا ان جات رباعی سروده که عبد له ال ۱ از آن‌خوش آمده‌وطلت آورایر داخته وهزارتنکه باو صله داده است ۸۷۴ مولانا مابلي سرا بخادايی * درسراجی بسیار ماهر بوده و زشهایی را که وی می‌ساخته بهمهجا می‌بردماند وی رسیده وغزلرا استادانه می‌سر وده‌است. ۴ شیخ حاحج محمدخبوشانی » ازیزر گانعامخ سا کن ماوراءالنهر بوده وییشوای کبرویان وقرقهٌ ذعبی درزعان خود بشمار می‌رفثه و خوارق عادات ازو روایت کرده‌اند واورا ازهشایخ‌طر بقه نور بخشی‌نیزدا نسته‌اند. ازجز بیات‌احوالش اطلاع‌درست نداریم و بیشدر در خوارزم میز بسئه ودر شیر وز بر خوارژم مدفون شده است . ساسلهُ طر یقت وی‌بجهازو اسطه بمیرسیدعلی همدائی می‌رسیده وسی‌وهقت ثن‌آزه‌شایخمعروف خلقاي وی بودهاند از آ نحمله شبخح عمادالدرین سل له بن عالاءالدین علی بررزش | دادی طوسی ودیگرمولانا میحمیزاهد که سااها در بخ ز سته مخلفه صدرالدین هروی‌سا کن سر فرن دهم ۹۹ بخ وشیخ‌تورالدین محمد خوافی وتبیر2 وی‌شیخ عبداللطیف نیزاژم‌شایخ ممروفزمان خود بوده است- وی درتظم وشرفارسی استاد بودهوفزل را ثکومی‌سرودهوحاجیتخلس می کرده است . ۵ دیر اپوالوفای سمر قندی هندی» از سادات‌سمرفند بوده‌وس از چذدی ازاعیانآن شهر رتجیده وبپند رفته وهمایون بوی احترام بسپار کرده و بیمین جهت بپندی معروف شده است. سپی‌با همایون سرژمین سند رفته وهنگامی که در کشتی توده درمله‌ای که کرده‌اند ری او خورده وحان سیرده است . کرش را مسیر قند برده‌اند ودر کنار خو اجه عمد اه احر ار بخاك سیرده‌اند . وی در شمی فارسی ثب دست داشده است . ۷1 خواجه صیاعالدین بوسف جامی» پسرمولانا عیدالرحمن جامی شاعر هعروف که تا اوایل‌فرن دهم‌میز بستهاست . ویمردی‌معذب وز بهاروی‌بوده وپدرشآورا بسیار دوست می‌داشته ودو کتاب خود یعنی بهارستان وقوابدالضیائیه را بئام وی نوشته است - در کودکی سمار شده و توشته‌انه بواسطةٌ کرامت خواچه عبیدالله احرار شفا بافته است - مس ازم رگه بدرتی پادشاعان ماوراءالنهر بوی بسیار احترام می کرده‌اندو وی مرد سیار کریم وبخهنده‌ای بوده ودرضمن غزل را خوب می گفته است . ۷ شیخ بابز ید پورانی ؛ از بزر کان حرات واز خاندان معروقی بود و پدراش ازءشایخ نامور بوده‌اند. هفت خط را خوب می‌نوشتو ازخر اسان بسرزهن‌ستد رفت ودرا نجا کارش بالا گرفت وثروت بسیار یدست آورد وبسیارمحترم شد ودرهمان‌جا در گذشت ومدفون شد . وی اژغزل‌سرایان ژبردست زمان خود بوده است . ۷۸- شاهراده طیب هاشمی ؛ ازشاعران نامی هرات وازسادات آن شهرواز غزل‌سرامان ممروف ژمان خود بشمار مي‌رفته وبا خواجه هاشم صدیقی که آوهم‌هاشمی تخلص هی کرده متافخه دأشته است . ۷۵اب خو اجه محمدعلی‌ظهوری از شاعران ماوراءالنپر واز بازماند کان ۱ ِ ۲ نیح خباو ید طهور ازمشاینرآن سر سین و ده ودرصدن ۳ خو اد عبف ألله ار ار عارف ۳ شعرفرن دهم مشهور خویشاوندی داشته وخود نیز صوفی‌مشرب بوده وقزل می‌سروده أست ۸ب خواجهابو الب رکهایوب فرینی‌شهرسیزی » ازیزر کان این شبر بوده؛ درجوانی بهرات رفته ومردی‌بی‌فید بشمار می‌رفنه ودرضمن خوش‌طبم و بیشترهز ال بوده آست. از حانب بادشاء خواجه سغارت یکیرات رفته و دز نجا روژ کار را بعشرت هي گذرانیده تا اشکه : یس اژفتم کجرات گرفتار شده واو را در قفس کرده‌اند ویس از چندی رهایی بافته و غزل را خوب می کفته و گاهی فربقی و کاهی ابوب تخلس مي گررده است . ۸۸۱ مولانا زاده عبدالففار تاشکندی . مدتی منصب قنا داشته و پس از چندی که او را عزل کرده‌اند گوشه‌نشن شده وفرایض دا پشعر درآورده وفزل را نیز وب می‌سروده است . ۸۴۳ بابا عینالدفك » ازمشایخ معروف ماوراءالنپر وسردی مجذوب بوده و مردم بوی بسبار معتقد بودهاند ورباعبات اژو مانده است . ۴۳ مولانا محمدعای داشانی ء از مشاین اصوف ک5اشان درسرزمی فرغانه و از اصحاب ال خو اجکی از بیشر بان معروف آن‌سرزمن بوده وعرد دانشمندی:شمارمی‌رفته ودو شان مدفون شد» وغزل را خوب عی گذند است . ۸۴ مولافا حمیدآلدین شاشی > مردی‌دان3مند ودرو یشهسلكك ولطیف‌طبم جوده ودرناشکند در گذشته وهمانسا عدفون شده وغز ل را شورانگز می‌سر وده است. جر یار قاضی‌سعدی شهر سبزی » مدئی در آن شهر عذصب وا دآشده وس اژ معزولی درآن شهر گوشه‌نشن شده وغزل را خوب می‌سروده است . ۸۸7 خو اجه کلان پاث » ازمردم اندسعان واز امرای معشی ماوراوالنهی بوده وسیس «هندوستان رفته برازا تسیا بهکمر اني غ زر نن‌مآمور شدم ومدتي‌هم در کأبلمیز بستد است وهشکامی که کامان بادشاه قندهار را میحاصره کرده درآ نجا بوده و شعر تر کی و فارسی را خوب می گنه ۷ دئیس شهاب‌آلدین معمایی قمی » ازبازهاند کان ابوبکرصدیق بوده مر قرن دهم ۲ ومردی دأنشمند ودر دربار همایون مقرب بوده ودر انشا وشعر مخصوصاً معما ز بردست بوده است وفواعد حعما را بنظم و ش ندرین کرده و فساید خوب یز می‌سروده است و مسرش ملك ساطان مصد قمی متخلص سططان که ذ کرش گذشت نبز شاعر خویی بوده ] ای دی تا فاضلی اندجانی, ازدانشمندان‌معروف زمان خود ونزدیادشاهان عس هقرب بوده و سرانجام بهند رفته ودر ‏ نا در گذشته ومدفون شده وغزل را خوب حی گفته است ‏ 6ب همایون عر اقي . شاهراً وی بجز همابون اسفراینی شاعرمعروف قرن + باوده ودرعاوراءالنهر می‌ژسته وغزل را خوب می گفته است. +۸ مو لانا قاضی برهان‌الدین لرميفي ۰ از زر گان شپر کرمینه در عاوراعالشیر و ازداتشمندان معروف بوده ومدلی‌منصی فصاداشته ودرهمان شپردر گذشته ومدفون شده وشهرفارسی ونر کی می‌سروده است . ۱ امیر فاطقی » ازسادات ماوراءالنبر ومردی مجرد و وارسته و قانم بوده وروز کار را بکسب علم می کذرآنده وسرانجام وارد طرع1 صوف خواجگان و مر ید مولانا خواجگی شده وفزل را خوب می گفته است . ۴ هیر آیسو ؛ وی نیز ازسادات ماوراعالنهر بوده ودرغزلدست داشته است: ۴ حافظ میراثی حفظی, ازداشمندان ماوراءالنیر» دردربارعبیدالة خان سمت‌امامت داشته وقر ات سبعه رابسیارشخوب می‌داشسثه وخیط کنابه راخوف می‌توشبه ودرجنگی جام کشته شد وغزل را خوب می‌سروده وحذظلی تخلص می کرده است. ۴۳ مو لانا صالح صالحی مادراءا لنهری» ازمردان‌مپنب زمان‌خودبوده ودراقاع مختلف شعردست داشنه است . ۵ مو تا کمال] لدیی فیضی خیابانی » ازمردم خیابان هرات واز شاعران معروف زمان خود بود ودر معفول ومنفول دست داشت وا شا کردان مولانا عبدالعفور لاری وازمی بدان مولانا شسی‌الدین روجی ازمردم قریهٌ روح هرأت بوده وغزل رانیسکو ۹۶ مر ارت دم می‌سروده " 1 مولانا طالعی یر آر . ظاحرا درهرات می‌ز یسته ودر ثبر گری استاد و درهوسیقی زبردست بوده وغزل را جوب می گفته است. ‏ ۷ دردیش حمامی سر قندی » ازمر بدان‌شیخ ینم خو اجکی بوده وسخعه‌س را تیکو می گنه وشعررا خوب می‌خوانده است ۸- شیخ جمال هفدی» ازمعایخ هندونزد پادشاهان محترم‌بوده و کراماتی باو تست می‌داده‌اند وغزل را خوت هی گفته است ۸ مولاتانصيبي‌الدجاني » مردی مجرد و وارسته و دانشمند بودو بسالخورد کی رسیده وغزل رآ تیکو می‌سروده است . ۰+ دیو از لیشابوری » ازشاعران یابان‌ترن‌همو آغازفرنندهم بودم وظاعرا درهرات می‌ژسته وازغزل‌سرادان معروف زمان خود بوده است . ۱ مولانا احمدی خرآسانی ۲سا کن هرات واژشاعران ار أخر فرن نیم واوایل #رن‌دهم بوده است . آوشتهاند هردی سمارشو ار بوده وس أنجام امتالادر گنشدد ودراقسام شعر ماهر بوده است . ۴+ مولانا فر دی لر بتیی؛ برهیآت‌میز سته ومرد دانشمندی بوده ودراقسام مختلف شعی دس داشته وتا ٩۷۸‏ زنده موجه است . ۳ حافظ کمال آربتبی » پسر حافظطبیب تربتی‌وسا کن هرات‌بوده ویزشك حاذقی بشمار هی‌رفته ودرمطاایبه دست داشته ومقعلحات شیوا می‌سر وده است. ۳ مولانا تویدی و ني. بنقادی ممروف بوده وسفر بسیار کرده‌بودو کشتی داشت وبا ان دردرباها سیرمی کرد وغزل را خوب م ی گفت ۵ میر؟ اپ راهيم آندجافی » از امیران دربارشپیرالدین بابر ود وثخست اعتباری داشته و یی از انکه ار اعتبار افتاده بهرات رفته و شمر فارسي و تک ۱ 3 هی‌سروده است ۳ + مو انا ناجی کرهانی " از خویشاوندان خواجه عمد ال مروار ش ور ۳1 ترن دهم ۵ معر وف بوده ودرهر ات می‌ژیسته ودر موسیقی دست داشته و سپس ماذربا مجان رفته و هنگامی که لشکر بان عنمانی با نما رفته‌اند وی را با خود بخالك عتمانی برده‌ائد وغزل را خوب می گفته است . ۷ کمال‌الدین قاسم صيأیي " مردی‌درو ش«شرب‌بوده‌وفزل رایررشورورقت انگیز هی کفته است . ۸ میرز! هندد , ازامیرزاد کان ازبك وازدرباریان عبدالهغان بووموغزل را خوب می‌سروده است . 4 میرر! قاقل » سس امیرتولوم ازتر کان ماوراعالنهی بوده و اقسام مختلف شعی می‌سروده است . هیرز) نمدی » یس توضمی خان‌ازتر کان‌ماور اءالممر بوده وغزمی گفته میرم سیاه » ازمردم خراسان وازشاعران اواخر فرن نهم و اوایل فرن دهم بوده ودرهرات می‌زیسته وغزل را خوب می کفته وبیشتر مایل بپجا بوده است. ۳ مولانا میحمد جامی * بر ادرمولاتا عبدالر حمن جامی شاعرهعروف نوده و من از‌ر گ بر ادو در <و انی در گذشته وعزل 3 خوب هی‌سروده است - ۴ شیخخ اب وال و اجد فادغی خوآفی» از مازماند کان‌شیخ‌زین الدین‌خو فی عارف عشپور بوده ودره رأت‌می‌زسته وچندی‌دردربار ظهیررآلدین بابرمقرب بوده وغزل را خوب می گفته است . ۴ ز ی الدین خوافی معر وق بشیخ زین * از بازمانه گان شیخ زین‌الدین خوافی عارف مشهود واه تو اد او بوده ومردی دانشمند ومیذب +تمارمی‌رفنه و طمم سیم داشته ودردربار ظپیرالدین بابر می‌ژسته وهفنه‌ای دو شب شب معر اج وشب قدر ورس مي‌داده ودرهندوستان خانةٌ بسیار زسابی ساخته بود . ۵ تورالدین محمد ميرك * بسرقاضی برهاألالدینمحمد صدرهروی‌بود. یس ازمر کی بدرصیرالصدور سلطان حسین با رق راشدوم‌تصبفضا بافت ودر دورشیبانیان ۹۹ شعر قرت تم با شان موست ودراختااف همان شیعه وستی درهر ات در بست ویکسالگی کشته شد : بعدت نهم وفراست معروف بوده و لغز وععما را خوب می گفت . ۷ شاه قیاعالدیی " درطرشت (درشت) ری مي‌زیسته واز سادات نور بخشی بوده ودد اقامتگاه خود بادی سیار کرده بود ودر پابان ز ند کی سیر بز رفته ودرا تسا فرمان حکعران شهر کشته شده وغزل را نسکو می‌سروده است . ۷ - شاه عادل لارق » ازخاندان پادشاهان‌لاربوده که سب‌خودرامگی کین میالاد وبسرشادرج میرسانده ند وظاهراْ نام‌درست وی آئوشرو ان بن‌مسمدشاه‌ی‌هارون این علاءالملكث‌بن‌جهانشاه بن‌فطب‌الدین‌بن مبارزالدین بن گر کین شاء علاءالملك بن سیف‌آلدین با کالیجار بن‌علاءالملث بن‌قطب‌آلدین هحمدین‌با کالیجارین قطب‌الدین موّبد ملقب بباغوی بوده است که تا زمان صفوبه در لارستان أستقلال داشته‌اند و تسواده‌اش اپراهیم خان‌بن میرزا نورآلد هرخان‌بن! براهيم خان‌بن عادل معروف بابراهیم‌خان‌ثانی تازمان‌شاه عیاس استقاال داشته ودرجنگی باشاه عداس بدست النهوروی‌خانسا ک‌فارس! شده وحکمرآتی این خاندان بپایان رسیده واین ابراهيم خان ثاتی نیز شاعر بوده‌است. ابراهیم خان پس محمد‌بيك‌بن آمیر علاءالملث‌به ن جپانشاه در 4۸ ساطنت رسده است . اهر ] شاه عادل حانشین اوبوده ونوشته‌اند که درزمان وی‌فاضی شیر بزندغانی دل سپرده بود وبفومان وی زل را ازدهقان گرفنه و قاضی سیرد‌اند و دهقان که ازین پیش آهد دأگیرشده مدتی سر سبادان گذاشته ود با اشکه روزی وی از «سسد جامم سروث هی مد ووحقاك کاردی مگاوی او کشید ووی را کشت وتار بش کشته شدلن ایرا در*۵٩‏ ضبط گرده‌اند. وی مردی خوش‌طبع وشمداع وچايك‌سوارو کماندار وتبر انداژی ژ بردست‌بود وخاندان ابشان راخانوادة هزارساله می‌دانسته‌اند. رل راخوب می کفت وعادل تخاص هی کرده است. برخی لارستان فاری را باجزیرء لار اشتباه کرده‌اند واین خانواده را یادشاهان آن‌جزبیء داسته‌اند. قطب‌الدین وید موس آین‌ساسله درددوو 4 بحکمرانی | غاز کرده وبرخی آ خرین کس اززین‌شانواده را اب رآهیم‌خحاندانستهاند که درم ۹۶محکمرانی اغاژ کرده ودر۹۷۳شاه طهعاست ویرا خلم ترد» شمر قرف دهم 5 ۷ ۸ مقلفر بر لاس , ازاهرای ترلك خراساته بوده وصورت خوش‌وسیرت یکو دأشنه وبا شاعرآن بسیار مهربان بوده وجزین ازاحوألش اطلاعی نیست وغزل راخوب می کفته است . هس آمیر حیدر تر کمان » از خوبشاوندان علشیر توامی واز شاعران اواخر فرن نهم واوایل فرن دهم وهردی مپذب ودروش شرب بشمار می‌رفته و بزبان فارسی وثر کی شعر می گفته وبیش ازده‌هزاربیت غزل ومئنویانی‌درهفابل خمساً نظامی‌بت ر کی شاهل‌سی‌ه زارییت سروده‌است ودرز بان فارسی ث استاد موده وقسسده‌ای دراستشمال‌قمسدة درباي ابر ار خسرو دهلوی کفته وغزل ورباعی نیز می‌سروده است. +« علي پیات : ازور باربان سلطان حسین بایقرا «ریابان‌فرن نهم و آغازفرن دهم بوده وغزل را خوب می‌سروده است . ۲۱ محرم تلو له * از کو کلناشان همدم کاءرآن بادشاه بوده ووی نیز غزل زا خوب می کفتد اسست. ۴۳ میرزا الغ پیش * بسرامی رصالح ودردربار شیباتی‌خان اعتبار بسیارداشته وحبگوعت شهرنسا را باو داده بود ودرشعر فارسی وتر کی دست داشت. ۳ سیدشاه کسبی؛ آزمردم روستایی بنام کسبی‌درماوراالنهر بوده واولیز شعی فارسی وتر کی وا خوب هی‌سروده است. ۳ مالاز اد لاهیجا ببی. ازاشر اف لاهیحان وازخاتواده عم وعردی دا نشمند بوده و بیشتر درهعما سرودن استاد بوده است. ۵ مو لانا فجم‌الدیی لو لبی ء ازءوس‌تی‌دانان زبردست زمان خود بوده ورساله‌ای درموسیفی بنام عبدالة غان نوشته وتألیف وایقاع را درآ شرح داده وابماد و احنای دوازده مقام را مان کرده که از شرب طرقة اولی که هت باأشٌث در طبقة تائیه که سبزده است حاصل می‌شود و شش‌آوازه نظم کرده ودر ضمن آواز خوش داشته و هنگاهی که ازراه هرات سخار! بازمی گشته دراه مشود کشته شده وغزل را نیزئیکو بق هی سر 2 ه است ۰ ۹۸ ۱ شعر قرن دهم سس سس ۱ ۰۷ مو انا سنگبی ؛ اژمردم فرغانه ودرغزلسرایی استاد بوده أست . ۳۷ بو لانا هچر ی بلخی » برادر قاضي_بلخ بوده و در اقسام شعی دست دأشد4 است . ۸يف مولانا هچبری مرو که مردی دروش مشرب‌بوده وبپتدوستان‌هجرت کرده وا آنجا بآذربایجان رفته ودر تب‌پز در گذشته ودریشتهُ سررخاب مدفون شده و غزل را خوب می گفته است . ۵ مولانا شوقی اندخویی " وی ثبز درغزل‌سرآبی ژ بردست بوده است. ۰ عبدالوصاب » ازشاعران ماوراءالنهر وغزلسرا بوده است. ۱ مولانا اقعی مرونگ » بیشتر بترکی شعر می کقته وشعر فارسی هم سروده است. ۴۳ شیخ صفی آلدین صفي فور بخش» ازسادات شپرری و ازصوفية طر یه فوریششی بوده وشعر بسیارداشته ودبوان‌شودر! ترنیب داده بود وغزلرا خوب‌می گفت. ۴ مولانا مجدی ترمذی ؛ مردی مجذوب و وارسته بود و افسام شعر سر وده است . ۴ مولانا طالبی » از شاعران ماوراءالنپر و دروش مشرب و غزل سرا بوده است . ۵ ثاضی رضایی هردی: درهرات سب‌دانش کرده ومدتی‌فاضی‌خوارزم بوده ودرزمان خود بغزل‌سرایی معروف بوده است . » شوخی کفشددد »وی نیز أَزغزل‌سرابان این دوره بوده است‎ ۳٩ ۷ خواجه جلال‌آلدین هاشمی بخارايي » ازبرر کان بخارا ونوٌخو اجه حا فیط آلد ین هساشمی کبیر شیخ ااسللام آن شهر بوده که دشت دردشت این منص را واشته‌اند ۰ وی از ادبای معروف مان خود بوده وبا جامی سکانبه ومشاعره داشته ودر پخارا در گذشته ودره برابگر د در کنار چدش مدفون شدهم وغزل زا خوب می‌سروده است . شمر رن دم ۱ "۷ ۸ مولانا محمد امین داهد » ازمشایخ بخارا ومردیه ارسته بود وسشقر : ممطالعة ملوم دشی می بر داشت واز أغاژ کوشه نشین بود وسر ائجام که عبید ال خحان باو هستقد شه با او روابیلی بهم زد وچون در گذشت درو ارخواجه بهاءالذین اقشندوی را بغالگ سپردند وغزل را خوب می گفته است . ۵- مولانا شمسی‌ائدیی محمد قهستائی " ساکن مارا واز دانشمندان محبط ومعروف بوده ومخصوصاً درفقه استاد بوده است - پیوسته درس تالف مشفول بوده ورو مات #سب بیاد داشت وبا دانشمندان روژ کار مجادله و عباحثه می کرد ودر مزار خواجه بپاوالدین نقشند مدفون شده ومنظومهٌ مقدمةالصلوة را سروده است. 4ب میر سید شیاث هر وک » ازسادات معروف وبسار متلفذ هرات بود ودر شهرآبادی یار کرده و باغها و کاریزهاو کشت‌زاره‌ای‌فرآوان! باد کرده است. دراغاز دور صفوبه از آنجا ببخارا وبدربار عبیداله خان رفت وبسیار مقرب شد وبرای او نیز باغی ترئب داد و ظر کو ته درخت بر آن کاشت وعردی نیکو کار و بخشنده بود وچون در گذشت ورخیایان خاراییکرش‌را ورسجو ارخواجه ملا اصغپائی بخاگ سپردندور باعرات ازه سائده است . ۱ خواجه منصود ثاصری مهنه » از بازماند کان عارف عشهور ابوسصد آبوالشیر بود وطبح سلیم وذهن‌مستقيم داشت. مدنها شیخ‌الاسلام مهته بودوغزل رأخوب می گفت ونأسری تخلص می کرد ۱ ۴ هیر شیخ بودافی » پسرشیخ‌نورآلدین پوراتی‌هروی وازدا نشمندال‌محیط زمان خود دوده ودررخته‌های مختلف تألیف کرده ومنشی زبردست وخوشنویس بود و از ان‌جمله خط نسخ وریحان وباررا خوب می‌توشت و یبخارا رفت ودرحسبدچپارسوق تدرمس می کرد و عمرش از هفتاد گذشته بود که در گذشت ودر خیابان بخارا در جوار قبر خواجه ملا اصفهاتی مدفون شد . وی شادر توانایی بوده و غزل را استادانه می‌سروده أسته . ۳ب نصیتج مني ل مهن؟» ناهر وی محز خو اه مو بدموشوی بوده‌است کهذ کرش ی شعرشرن ذفم درقرش نبم گذشت وچنان می‌نماید که نو او وازهمان خاندان ابوسعدد اموالخر بوده وا طرفی دعگر رش سادات شید می‌رسمده و در بخارا مي‌زسته ومرد دانشمندي بوده ودرمدرسه سلطان تدریس می کرده وغزل را خوب می گفته است . ۳ مولانا غیاث‌آلدیی بحرآ بای » از دانشمندان نامی وسا کین بشار! و درحکمت وفلسفه متبحر بود وتألیفانی درین زمینه داشته وهمةٌ اوقات خودرابکارهای علمی می کنرانده ودربشارا در گذشته ودرجوارخواجه براهء‌الدین نقشنند مدفون شده ودرشعر استاد بوده است. ۵ خواجه عبداله مهنه. ازبازماند کان‌عارف عشهورا روسمید! بوالخیر بود وپدرش خواجه ابوالفشل مهنه وعمش خواجه ابوالقاسم مپنه یز ازمشاهیر فرن نهم بوده‌آند ووی دراواخر فرن نهم‌واوایل قرن دعم طاهراً درهر ات و بشارامیزسته‌وضمف بمسر داشته وغزل را خوب می‌سروده است . 1 مولا نا محمد مزید طبیب , آزیزشکان حاتق ودانمند نخارا بوده و دربیشتر ازعلوم دست داشته ومردی قانم ووارسته بشمار می‌رفت وبیشتر پزشکان‌زمان شا گرد وی بوده‌اند» از آن جمله سید بپاءالدین حسن‌ثاری بخاری‌بوده أست. درضمی مردی صوفی‌عشرب بوده ودراقسام شعر خاصه تاریخ وست داشته و گاهی بیروی ازدوش مولانا سیفی هبی کرده ودر ود سالگی در گذشته ودر جوار هزار شیخ جلال از مشایت بشارا مدفون شدء است. ۷ ب مو لا خوش محمد عزیزان » ازمشایخ طربقا جهر به واز مر یدان شیخ خداداد پیشوایاین طریقه ومردی وارسته‌بود وتر کان بسیارمر «دش‌بودند. درآغاز برتدی معروف بود و جس از چندی وارو حلقه تصوف شد و در روستای عرشی زدیا بخارا خانقاهی داشت وچون در گذشت وی را دریام آن خاقاه خالك سیردند وفززرا خوب می گفت - ۸ شیخ‌عابد ترث , ازمشایخ ترك واز اصحاب عولانا محمد فلفزی بود . نخت سب داش می کرد و از ان کار دست تشد و وارو 1۳3 تصوف سب و ترو رلت شعر فرن دهم ۳۹ هفتاد سال زیست و در حجدوان در گذشت و همان جا مدفون شد و مقطعات خوب می‌سبروده أست . ۱ حافقط کلات قاری , از حافتطان ععروف سمرفند ودر دربار بادشاهان شیبانی محترم بود وشا کردان بسیار داشت وچندی خطیب دربار بود ودرمطایبه دستی داشت وغزل را خوب می کفت وقاری تخلص می کرد و بیش آزهشتاه سال عمر کرد. + سنطان علی او نهی ؛ ازدا نهمندانهمروف, ازسادات صحی حالس بآواخر قرن نهم واولیل فرن دهم بود. از مردم اوبه از توابع هرات بود و نخست درآل شهی میز مست وظاه رأَدرفتنة هرات وغلبهٌ صفوبه چون سنی‌بوده بماوراءالفپررفت ودر بخارا زسته‌است . از حافظان و خوشنویسانمعروف زمان‌خوبوده ویامولاناسلطا نلی‌مشبدی ماالکتاب خوشئویس معروف رقابت داشته ویادشاهان شیبانی‌اورا محترممی‌داشتها ند و ازمر بدان خواجه عبیدالله احرار بوده ودر خانقاه وی درصد ونه سالگی در گذشته و رسبا!ه‌ای درمصافته توشته وقطعه وزیاعی راخوب می‌سر وده است . ٩‏ حافظ مر احمد خطیب ؛ ازحافظانعروف زمان شود وشا کردحافظ کلان قاری سایق‌الذ ۳1 نود وهردی دانشمند شمار می‌رفت ودر سشترعلوم دست‌داشته متصوصاً درعلوم فر ! نی‌مهارت داشت وا ثارامام محمدشاطبی را درس‌می گفت وهر عم خطله بلیشی انشا می کرد و بیش ازشست سال ژزیست ودرفتیح1 بادبیخارا در گذشت وهمان جا مدفون شد ودراقسام شعر استاد بود. ۵۴ میرعلی کاتب هروق " معروف رین خوشذویس زمان خود بود و از ساداث و شاد گذاران خط نسم تعلیق بشمار هیرفت . بدرش ذوالکمالین میر محمد پاقر یز از حوشنویسان بوده است ووی‌شا گرد ساطانعلی بود. نخست درهر آت‌می‌زیست وشا گردان سیار درا نجا تربیت کرد . پس ازأنقراض سلطنت تیموربان وطهورصفوبه چون ستی عتعصب بود اژهرات بماوراءالنهررفت ودردربار پادشاهان شیبالی‌ومخصوصا عبیدامه خان ترفی بسیار کرد وبمقام وزارت رسد ودر6۱٩‏ که سن وی پهفتاد نزديكك ۷۷ ثِ_ِ شعر فرن ذهم لقس داده‌اند درشعر نیز دست داشمه وافسام شتا شعی را فسکو «ی‌س روده است. 2 مو انا اسر ی کر مینی ؛ آزمردم کر میثه درماورآء له رومدت درازي از مقر بان عمید ال خبان بوده ودز آفسام شعر دست داشمه وازان حیله درغزل وععمااستاه بوده ودرغزلی سروی ازشاهی سیزواری عی کرده و نزددك بهشناد سال زجسته اسی. ۴ مولانا رقیع بخاری » پسرمهتر مولانا محمد مزید طبیب سایق الذ کر وخود ازدانشمندان بوده ودربیشتی آژعلوم دست داشته و پزشاث حاذفی بوده أست ۰ در خط نسخم تعلیق شا کرد مولانا ساعلانملی واژخوشنو‌سان معروف زمان شود بوده ودر موسیقی استاد بشمار می‌رفته وپس از خواجه عبداله مروارید وی را درین قن از همه برتر مي‌دانسته‌اند وفانون را جوب می‌زدهو‌هفناد سال زیسته ودر چواریدرش عدفون‌شد» ودرشعر هم استاد بوده است. . ۵ مولانا ابوالقاسم حکیم » پس مولاا درویش حسین طبیب ویر ادرزادة درویش علی طبیب که پزشاك علیشیر لوابی بوده است. مردی دانشمند وپزشکی حادق بود ودرفنون دیگر لب دست داشت . اهر آ خاندانش از مردم رات بوده‌آند ووی دد بخارا میز سته وهفتاد سال عمر کرده ودر حوالی لماز گاه بخارا مدفون شده وغزل را حوت می گنه است ۰ ۷ مولانا خواچه کمال مچردی . ازدانشمندان نامی مارا بوده ودرهاوم غریبه یز دست داشثه وغزل را خوب می‌سروده است ۰ ۷ خو اجه محمد قناد» از زشکان‌حانق بعاراوازمر بدان‌خواجه عسداله احرار بوده وتزدیاث پعمی طبیعی رسیده وفزل را یسکو ی کفته است. 3۸ قاضی مجموث. آزدا نشمندان خاراو ازشا کر دان مولاتاای آهیم‌شیر و ای بوده ودرجوار مزار خواجه بهاء‌الدین تقشیند مدفون شده واژو رباعي مانده است . 4 مالا عينيي سراوی خوشتری . از اعیان قریة خوشتری از توأبم بخارا بوده و در مدرسه میرزا کس داش کرده ودر علوم مختلف دست داشته و از حافظان زبارتگاه بشمار مي‌رفته است . قامت بلند داشته ودرحن‌حهت سروی تخلص می کرده قمر گرن ۶ ۱ ۹۳ وتا ٩۹۳‏ زنده بوده وغزل وتاریخ می‌سروده است. + مولاناحس نکو کبی بخارایی » ازدانشمندانوشاعران مص‌وف‌روز کار مود بود ودره‌وسیقی دست داشت وموّلقائی داشته است ودراواخر فرن نپم واوایل قرت دهم میز هسته وریاعی اژو مائده است . ۱ خواچه تظام الدین عبدالهادی پارسا ء پر خواجه ابوصر انی » تسبش‌صه يشت بخواسچه مسمدپارساییشوای معروق نقشند بان‌می‌رسد. از غاجوانی بکسب دأش پرداخت ومدتی قاضی شهر بل بود و بمشثردر بخارامی‌زرست وموردتوجه عبید له بان بود . باندگ سماری در گذشت ودرجوار جیش خواجه محمد بارسا ویر ال سیر‌دند واقسام مختلف شعر هی‌سروده است . ۳ ما عصامالدبی زب راهم ازدا نشمندانمعروف‌زمان‌خودبودوها گردان مسار داشته, از آن جمله خواجه حسین مروزی شاعر معروف بوده است. دربیشتر از علوم منفاتی دأشنه ومخصوصا در ادیبات عرب استاد وئوس؛دة ژيردستي بوده است . نوشته‌اند که عیدالله خان پس اززنماز پیشن دك رباعی‌را که سروده بود برایش‌فرستاد ووی نا نمازشام بلثه وسااه نژ دان‌تازی در بارخان آوشت و بر ای را هصرع آن نی یاقت . هم اوقات شبانروزی خود را بت‌لیم می کذراند . نخست در هرات می‌زبست و از[ تجا بسموقته رفت وبی ازاندكك مدتي‌درآنچادر گذشت وی رادرجوار مزار عبیداله احرار بخالسیردند. ازجمله کتابپایی که توشته‌تفسیر سورة بوسف‌بوده ودرشعی نیز وست ی شمه است .۰ ۳ مولانا صفبی‌آلدبن مصطفی دومي . ازدانشمتدان‌نامیی! سماي صفیر درفرا نْ دهم بوده واز اعبان‌آن سرزعین شمار عی‌رفته اس . سس از سب دا تش‌دردعار خود نز بارت حرمین رفته ودرسکه مدتی درفرچهٌ اعااتدریس می کردهوءصابیح وتفیر درس می‌داده و در رباضیات وحکمت واصول وفروع استاد بوده وطبیب حاذفی بشماز می‌رفته و مردی فأنع ومپذب بوده است . در پایان زند گی بماوراءالنبی رفته و مدتی در مخبارأ وش دسث درش می‌داده و عوزد و 4 داش مد آن رل و ۲ شا کردان مساز ۳۷۳ 4 شعر ترن دهم است * از ان جماه سد بهاءالدین جسن ثثاری بوده است وی بان دارسی وتازی شعررا تسکو هی‌سروده است . ۴ مولانا تمالالدبی عاشق یخاه آیی. وی ایز اه افشهندان‌هسام این دوره بوده ودرعلوم«نقل ومنقول دست‌داشتد ویادشاهان‌شیبائی‌وی را بسیار احترام‌عی کرده‌اند. عبم لصف داشت وخط سخ تعلیق را خوب می‌نوشت ودرشعر استاد مود وقصمده وفزل وزباعی را خوب می گفت وعاشق تحص هی کرد دِ توشته‌اند که چون هلالی جفایی مثنوی شاه و کدارا بیادان رساند و برای وی خواند مرضی اسات را که دران حین ارتجالاسروددر ن‌داخل آلرد. دریابان زند کی‌در بلخ‌می‌ز بست‌ودر آ تجادر.۸ در گذشت ودرجوار مزار امد خطرو یه وی را مخالك سیردند . ۵ میر عابد هرفگ » از سادات حرات بود و درا نصا کسب داش کنرده » بماوراءالنپر رفته بود ومردی شیر ین‌سن بود وپادشاهان شیبانی وی رامحترممی‌داششند وبتر کی وفارسی غزل را یکو می‌سرود . ۲7 خواچه قاسم هودودی » از بازماند ان عارقی مشورمودودچشتی بود و بشتراوفات زا درسفرمی کنرانه ودری قانم بود. چددی در دلخ «ودهوشاعریز بر وست بشمار مي‌رفمه و اژو رباعمات مانده است . ۷ شخ مفضل مهنه » اصلا ازمردم میهنه بود ودرماوراءالنهر می‌زیسته و مردي بسیار خوشمشرب وخوش‌روی پشمار می‌رفته وبیشتر اندیشمند بوده و سراتجام درشهر نسف (تخش) در گذشته وغرل ورباعی را ایسکو می‌سروده است . ۸ مولانا کمال‌آلدبی عیرمجمود نجفي , ازمردم روستای حفی‌درناحرة اد کان وارداك از توایم مشود بوده » مردی بسیار دانشمند و دروش عشرب بشمار می‌رفته ودرموسیقی‌دست داشته‌وازشا گردان ملاعبدالعلی‌شا گرد علیفاه جاحی از آسمادان موسیفی زمانْ خود بوده است وهمه ساژها را می‌تراشد وعصاي سرخمی داشت که مك تار بر آن بسته بود وهژده نغمه اصلی را که همه تغمات وهقاهات منشعب آ تست مسا آن‌می‌تواخت‌وهمة ابعادواجناس رادرآنجمع‌می کرد ودرتاان ژند کی‌در بلخ‌میز دست عس قرن دهم ۷ وهمواره بتدرس مشغول بود ودران شهر آزانداك بیماری در گذشت وغل را استادانه می گشت . سم شیخ ر کی‌آلدین*۵ته » ازمردم میپنه بود ودرماوراءالنهر می‌ز یست وتا وقمی که عدالعز رز خان شدا نی آشکر ببلخ کشد در آن سرژمن عی‌زست و و از تا بیج رف ودرزاه مد‌ثه در گذشت وغزل را خوب می گفت ۱ ۰ هیخ جالاء| لیف 4 خیوشانی » چسر شیت حاجی م«حمد خبوشائی عارف مشهور وخود از مشایخ تصوف ومردی وارسته و مپذب بود ومدئی کسب دانش کرده و مطول را بیاد داشت ودرانشا وفتون شعر استاد بود ویش ازهغناد سال زیست وغزل دا تیکو یسور زد « ۹ مولانا محرمبی خر اسالی , چندي‌درماوراءا لنهرمیزست وچون‌طالب رباست بود از آنجا بپند رفت و برسالت بپایخ رفت و با لباس هندی با نجا رفت وبهند از کشت ودرا تسا ۲ کرد ومردي دانشهد نود ودر آغاز پکست دأتش بر داخنند و سپس | تر اثرگ کیرده‌بود وغزل‌هی گفت ۳ مظطفر ترلك. ازامرای آذربایجان دردر بارسلطان بعقوب بود سپس بماوراه لنهر رفت ومدتی مالازم عمیدالله خان‌بود وتافتح‌خوارزم وقلعة ه زاراسب دردربار وک‌بود وسپس هد رفت ودر آ تا در گذشت . مردی مر ن‌سخن وخوشروی دودودوانشادست دأشت وغزل را خوب می‌سرود . ۴-کمال الدیی ناشکندی ‏ طاهراً از شاعران قرن دهم بوده و از متصوفه زمان خود بشمارمي‌رفته وازو جز ین اطلاعی‌نیست که مثنوی شمع وبرو انه‌سروده‌است. ۴ امير همایون ۰ ظاهراً وی بجز همایون اسفراینی شاعر معروف قسرن نهم وعها دون ۳۳ ۷ بق‌الذ کر بوده ودز ماوراعالنهر هی ده ویر ژمانل خود سساز روف بوده است ومردی وارسته وطبیب حافق بوده أست ودرأدبیات عرب وعلم نجوم وقدون شعر وهعما وعروش دست دأشته وغزل ومعما را سیار خوب می گفته است. ۷۵ ملاهلالی‌ماوواءالنهری * پسرملا سائل , بجز حلالی جفتابی شاعس ۷ شس قرن تهم مفروفست. درماوراء اهر دردربار شیبانی‌خان می‌ژیسثه وبیشتردرسمرقند بودموور آ نا در گذشته ومدفون شده وغزل را خوب می گفه است . ۱ ۷۷ مالا خاوری سمر قندی ؛ ازشاه‌ران اواخر فرن نهم واوایل فرن دع-م بوده و در دست‌گاه عادلفاه ساطان از سلسلهٌ شبانی می‌زسته و با وزرای آن زمان هیاحند ومیجاوله واشته و اشان را هحوهی کر ده و دی دربلت بوده و درافسام هر دست داشته است , ۷۷ مولانا میر سین بخارایی از اعبان بخارا بوده ودرتار بخ لغتن‌ممارت داش وتاسال ۳7 زنده بوده ود انشا یی واشته و عدتی متولی اوقافی بوده و نز د بش تود سال مر کرده وافنام ءختلف شعو عی‌سروده است . ۷۸ مولانا شیدای باخی. از زدیکان مولانا فوام‌الدین بلخی و در علوم نقلي وعقلی استاد بوده وقدرس فقه وتفسی می کرده و شا گردان مار داشغه از آنْ جمله سید بهاءالدین حسن‌نثاری,خارابی‌درهیشت و اجوم شا کرد وی‌بوده ودراسنخ را تقویم مهارت داشمه ودرحوانی در کته است . ات مه لد 1 شید‌ای بلحی»؛ سبز یدای سایق الذ کر ودقدم برو بوده * در نم ور فارسی دست داشته و کنابی در تقلید گلستان سعذی توشنه وروی ی سعدی می کرده ودرافسام مختلف شدرمهارت داشته‌است. مردی بسیارخوش‌روی وخندان بوده و با عبدالعز بزخان رایمه رسمه ودرهیحا یز استاد بوده است . ۶ مولالا عبدی بای » درنظم وتثر اسنادبوده ودر ٩۳۱‏ در بلخ خانشمجللی ساخته بود ودربلخ در گذشت وهمان جا مدفون شد وبتر کی‌وفارسی اقسام نتلضفشمی هی‌سروده است . ۸۱ خواجه میرک صدیقی بلیخی شیخ‌الاسلام بسر.هتر خر اجه هاش ب 9 : ی‌دفت . درجوانی پس صدیقی شیخالاسللام بلخ بود . مردی خوش‌سیما وموذب بشمار « ازمر که ددری سیخ لام الام بلخم بٍ و در جهل سالنگی در گذشت « در و ارمدرش مدوون سل 1 شاعر توانایی نو ء وافسام میلف شور عبی سر وده از آن حمله سید پر سای شعی قرن دفم ف آبر از شوه دهلوی را جواب کفته و ستاو ! فر مشاده وهبيبكت‌ازشعرایآن دبار از+رده او برئیامده‌اند وغزل را نیز بسیار خوب هي‌سروده است ۸۴ خو اجه قاضی فعح‌الله غجددانی, قاضی فجدران بوده واین منصب اژقديم با پدران ونیا گان‌وی بوده است . طیع سأیم داشت ومردی فروئن وافتاده بود. در پابان زد کی ترك فساوت کرد و بدروشی روز کار می گنرانده و مس رک ود را یش‌بینی کرده ود ودر حون در گذشت ت وهمان جا مدفون شد. وی عزل را استادانه می‌سروده است . ۳ میر جان محمد جامی انی» ازامیرژاد گاننیمان بودوصورت وسیرت تبکو دأشت وئیزگمم بود ودرجوانی در گذشت وغزل می‌سرود . ۴ عبدالوآسع نوری» ازاعان تور بخارا ومردي زژیباروی بودودرجوانی ور گذشت ودرمزار خواجه ابوقیض وی ر! بخالك سپردند ودرغزل‌سر ای استاد بود. هارف مولانا قضایی هروک پس مولانا بقایی ممروف بکمانگر بوده‌است. قأبی خو د گفقه است که با مطفن برلاي تهر ات رفه ودر د گان کمانکر آن در حلقةه استادان گوشه‌ای کرفته و کمان‌خود رادرآ نجابسته بود وعلیشیرنوابی از ا نجا گذشته ووی را دیده ودرهجالس النفایسورا کمانگردانسته است. اضایی هرد سبارخوش‌طعی بود ومدتی اد علازمان عبیدانهخان بمارمی‌رفت وشمر فارسی‌وتر کی‌را خوب می گفت ودرقز لی استاد بود وعمشوی تازونیاز را بوزن حدیقه سروده‌است . چندی منصب شیخی مزار تر ‏ دربغارا با او بوده وار را بجرم می‌خواری از ان کار عزل کرده وساقی شاعر را مدای او تماشته‌اند و در بلح در گذشته و در مقبرمٌ خواچه اجمد خشرویبه مدفون شده است . ۸۷ مولانا ردحی بخاری " از شاعران اراخر قرن هم و | وایل فرن دهم ومردی شیرین سین بود وییش پادشاعان اعتباری داشت ودرجوآنی در گذشت وغزل را خوب می گفت ۰ ۷ ات مه لد نا دینی تحار گ: هر ده خوش‌طرم و نقاشی سس هد بود و زان را ۳ شمر رن دم نیکو ی‌سرود ودرجوانی در گذشت ۰ ۸ مولانا تلامیی بخادایٍی , بتساجی روز کار مي گذراند و بشطر نج بازی علاقةٌ بسیار داشت ومدنی از کانبان دیوان بوه ودرچپار کنبد مدفون شد و غسزل را شورانگیز می گفت . ۵- شیخ عبدا لاطیف جامی؛ از بازمااد کان شیخ آحمد جام ژ ندهییل واژ مر ءدان حاج شیخ محمد خبوشانی ود ومدت مدید مجاهدت‌ور بات داشده وحاخشی وی درم ند ارشاد شده واز ایران بحج رفته ودر راء با سلطان سلیم آل عثمان ملافات کرده ومورد احترام بسیار او شده وچندی دردربار او زیسته ودرباژ گشت اژسفر حج درازمیر جر گذشته ودرا تجا مدفون شدء وافسام مختلف شعر می‌سروده است. ۰ سید معصوم خواحجه » از فرزندان شیخ محمد صادق‌ین ابوالسن شیخ بن‌البای‌شیخرین محمدشینخین خدای‌فلی شیم عشقی و از خاندان مشایتیماوراءالنهر بود. پدرش آزدانشم‌ندان معروف بهمارمی‌رفت ومردی پرهیز کار وحافط قرآن ومفسر وآزائمه بود وسخاوت سار داشت و چندی در شهر کش بوده است . هسرش نیز مردی دانشمنن بود و بسفو حیم که هي‌رفت چندی در بخارا زیست ودرین سغردرهکه جان‌سیرد وشاعر فحلی بود وغزل بسیار خوب می گفت . 0 اهی ر هید هدک بن قاضی محه‌ود «حسیذیی » مردی| راسته واز سادات محیح النسب و آژپیروان طر بقه کبروی ودانشمند بود ودر مدرسة خواجه کمال‌الدین دربخارا تدریس می کرد ومرد زیبازویی بود. حسن بانکندی نامي باغراض نفسانی‌وی را درشب ماه رمسان کشت وشعر را خوب می گفت . ۴ میر سوداوی, ازسادات ماور اءالنهروازسر ایند کان آتسرزمی وعنشی قأبلی بود ودر بلخم در گذشت ودرا سا مدفون شد وغل سرا بوده است . ۴۳ خواچه محمد و زیر خراسانی» درماوراءالنیر می‌ژیست ومدتی سا کن هرو بود وسراتجام کوشة اتزوا گید وغزل را خوب می کفت . ۳-- میرز اقا یی " از شاعرآن ماوراءالخپر و هر دی تسکوسیرت وصورت بوده شمر قرن دهم ۱ ۹ و عوزد توجه مهردم مشماد هیر فمه ِ دأتشمند نو ژه است . در جوأئی در گذشته و فزل غبی‌سر و دم است . هک دولانا جامی ماود اءالته رگ » مردی بی‌گد و ابالی بودموعدت‌مددی درهندوستان زر یسته ودرهما تسا در گذشته ورباععات آژو مانده است . ۷ مه دنا عزعي ماور اءالذهر که » آزشاعر آن نامی‌زعان‌خود بودهودوسته درسفر بوده ست ودرسفر در گذشته وغزل می‌سروده است . ۷ ملاقربیی ماوراءا لته رگ : مردی می‌قد بوده ردر عشق مجازی میالغه حی کرده ودرسفری که بل عي‌رفته درراه دژدان وی را دشعه‌آند وغزل‌سرا بوده است. ۸ مالا شعودی بحادایی آزمعاشرآن سید بباءالدین حسن نثاری مخاری بوده و آهمگگه سقر مرو کرده وبا آنکه نثاری وی را ازین سفر منم کرده با تجا رفته و بیماریر گشته وبس ازسه روز از آن بماری‌در کذشته ودرغزل‌سرايي ز بردست بوده‌است. ۵ خواحه ناما لدبی‌شاشمی. بسر خواده حاشم صد‌بقی » هسداتی مدید شییمالاسللام بارا بوده است . و شتداند که صفات نادس:هد‌بده داشته وین ععامرا چون در خاندانش بوده بوی‌داده‌اند وغزل‌می‌سروده‌است - ۰ خواجه عبدالعز بر نامی‌معر وف بحواجه خسرو» از خویشاوندان خو اجه نظامالدین هاشمی و خواحه هاشم صدیقی سایق ال کی بوده و مدئی در بخارا عرص این داشنه ومرد محترعی بوده ست . درسمن مرددانشمند ووارای طبم سیم وذن هسنةیم بوده ودرعروش مهارت داشته وغزل ور باعی را سیارخوب می کقمه است. ۹ شیتخم و حیدالدبین ابوالحس عحمد بندین الدیی‌حاجی بن‌احمد اسثر غابادی معروف بمیرجات که ذ کرش پرش ازین درضمن ثرنویسان این دوره گذشت ماقید سلسله ژنی ازطرق تصو ف عایراء من وده وساسله وی هن گر زد بوده‌است: شیخ دیر جان» شمخما حمد اسف غا بادی: ش, زین آلدین خو افی» شیغرعمدالرحمن #راشی » شیخ تاح‌الدین حسن گورانی» شیخ هحمود اصفهانی» شیخ عبدالهمد صری » سمح برغش شیرآزی؟ شخ شهاب! [دین‌سهر وردی" شیم ابو الضر سپ روردی؛ شیخ س ۱ شمر رن دهم دیئوری» شیغم احمد غزالی: شیخ ابوبکر نساح» شیخ ابو لقاسم گر کاتی, شیخ ابوعلی کالب , شوت نیک بغدادی » شیم سری سفطی؛ شیم دعر وف ترخی و دود طأبی . شیخ حبیب عجمی» شرخ حسن بصری. این‌طریقه آززمان شپاب‌الدین سیر وردی بط یه سهروردی معروف شده واززمان شبخ زین‌آلدین خواقی بطرقه زینی عشپورشده است واز آن پس پیروان‌آن بشتر درماوراءالغهر بوده‌اند . وی در بیشتر ازعلوم مقداوز دست داشمه وم دی افتاده و مپذب بوده و از واعظان معروف بشمار می‌رفته ومر بدان بسیار داشنه است . ور۷۳٩‏ لك رباعی معروف شده بود که دختری! سرا سروده است وشرط کرده است هر ثس آ نوا شرح کند بعش وی در | ید واو در شرس ان ر باعی رسالهای نوشت و دییگر ال هم شرح کردند , پمد معلوم شد که این دختر وجود خارجی نداشته است , وی بجز موّلقانی که پیت ازین شرحها نها گذشت‌درشعر هم دست‌داشته والیسی تخاص می کرده است, ۳ مولانا حسیی ر کستاای ؛ ازدانشم‌ندان جام معفول و مدقول و از ۳ گر دان مو لاناسامالدین ابر اهیم نو د. مبتصو صادر ادینات عرس دست‌داشت. درهدرنه الم پاش درسمر قند ندزسی‌می کود وشا گردان بسیارداشت: درعروشوعوسقی شزوس داشت وقسیده ومعما را خوّب می گفت وازمداحان همایون بادشاه ود . ۳+ - مو لا ذا پيلك تر استانی »وی نز از دأشمندان وازعر بدان مو یازا خواجگی بوده ومرد وارسته‌ای بشمارمی‌رفته وعر بدان بسیارداشته ویسرشمجمدطاهر نیز از دانشمندان بود که در ۱۵ صفر 444 ولادت باه و خود در افسام شعی دست واشته است. ۴ مولاعیدالصمد آربتی, ساکن ماوراعالنبر بوده و مدثی در تاشکند زسته وازداشمندان بوده و تدر یس عيی کر ده و بسحج رد ودرباز کشت ۳ در تاشکند سا کن‌شده وسیی بکاشفررفته ویس ازآن در بخاراسا کن‌شده وددرمدرسه حافطدیوان بتدریس پرداخته و درین سفرها رنج بسیار پرده وعزل می‌سروده است جن + ۹ هو لد زا ی سرت تچ بل : از دانهمتدان جامح ۳ ومعفول < ه دی شعر ترن دهم ۱ ۰ ملوسه مسرعرب ور مشارا تدرس هی کرد وغزل ۰ پی‌سروده است + حافط ابر آهیم کرمینبی؛ وا واز حافظان معروف زمان خود بود . در ستوائی وارد سار ده 4 خواجگان شب و در ععحالس یشان سماع می ؟ ود و عدد ال ان و از وی زا سمار مي‌سمدیده وسیس رئبه امامت بافته ویس از آن خطیب دربار شده وغزل را خوب می گفنه است ۷ب مولانا حاال! لدبن قأسم‌علوی از سادات علوی عاوراءالشیر ‏ مرد دآنشمندی وحوسبت هحتس داشت ودرزمان محمدیارساطان اضیعسگرشد وتاه 5۷ زنده بود و اسام مشتلف شحر عی‌سرود . ۸ و لز نا قاسم دفتیی از دائشمندان عاوراعالنهر ود وتا ٩۳۵‏ هی‌ز سمه ودرافسام مختلف هعر دست داشته است . 8- هیرمحمد منشی» ازسادات ماوراءالشهر درزمان عبیدالن‌خان بوده وتا جلوس وی درسال ٩۶۰‏ ژنده بوده وقصيده‌اي دربن زسته سرود است . ۰ مولانا شمس‌اندین ماود آء لته رکه مردی‌سالحآزییشوابان‌طریقت بوده وغزل را خوب می گفته است - ۱ مولانا نظام قاضی, ازقضاة ماوراءالنهر بوده ودرقنون شس ءشصوصا عععا دست داشته وشرحی بررساله هعمای هیر سین ورساله‌ای درقو اعد معما توشته وبا ۳ مولانا سرودی» بسرحافظ عبرائی حفظی سایق‌الذ کر وواقعة نورس دز داز یبد ال خان ود ومنشی و خوشنومسی ژبردست بشمار می‌رات ونرد عسد ال ضان بسیار عقرب بود. وحاسدان باو گفتند که رفتن وی‌بجایی که بحرم تزديكت باشدهتاسب یست ووی اژین بدخواهی سبار آژرده شد وازکار کناره گرفت ویفارسی وتر کی افسام شعی را خوب می‌سروده است . ۴ مولافا صفایی کرما نی ویبجزدرز بش‌صفایی کرمانی‌سابق الذ کرست ۳ ۱ شعر قرن تهم از کرعان برای کسب داش بهرات رفته ودرا نجاچینی‌سازی آموخته وسقرلاط رابپتی ازهمه کس مي بافته ودرین دوصنعت ععروف شده وسپس بماوراءالنهر رفته وغل ومعدا زا سار شوب می گفته است . ۴ شخ ز کر بسوی, از بازماند کان شیخ آحمد سوی عارف مشپور تراك فرن‌ششم بوده است. ظاهراً درشهر بسی یا «اسی‌درجمهوری کازاخستان(فرافستان) امروز ,جهان آمده که نام ترا درین اواخر تر کستان گذاشته‌اند و در مساوراءالشهر می‌ز بسته ومردی وارسته بوده وپادشاهان‌پاواحتراممی کرده‌اند و بیشتر درس ر فند بوده وعزل هی‌سروده است . ۵ خواجه فاضل » پسر مولانا عصت‌الله کوفی * از دانشمندان سا کمن سیرقاد بوده و در «ربار از بکان بمشاصب عالی رسیده و ترد بأدشاهان محترم بوده و بدخواهان بروی حسد برده‌اند . یر کای بخادی » یسی حافظ کلان ودردر بار محمد سیو تج‌خان‌هتصب صدارت داشته وسی از هر کی وی اژ ناساز کاری اوشاع بهندوستان رفبه ومرد عوذی بوده وشعر را جوب می گفته است . ۷ حافظ ميرك حالی ازمردم روستای سمعی ظاه را از توابم عرات و سا کن بخارا بوده ویدرش ازهلازمان وءحرمان جامی شاعر معروف بشمار می‌رفته واو نیز حافظ قرآن بوده است. وی درعلوم «تداول هم وست‌داشته ودرحکمتآزها کردان مولائا عیاث‌الدین بوده وغزل را تیکو هي‌سروده وحالی تخاص مبی ترده است. ۸ - هولانا صالح مقتی) ازداندمندانماوراءآلنهرواز ی روالنهسااگ جیر بد بوده وعأوم دینی رادری‌می گفت واقسام شمراز آن جمله غزل وتارینم رأنیکومی‌سروده ومعاصر با عنیداله خان بوده اس - ۹- هیر فهمی بخبار ای از سادات بوده و هرد دانهمندی مار عي‌رفتد و سرأنجام بقندهار رفته ودر آ تج سا کن شده وغزل را خوب عی گفته است. ۳ ۳ ادیر دک ست ینت حاچي: سر‌اعمرشان واززر کان آعر ای‌سلممانی شعر قرن دهم ۳۳+ واز هفزژسان شسانی‌خان بود ویادشاهان بوی سبار حرعت می گذاشته‌اند . بحج رفت ودرباژ کشت باز امارت را باو تکلیف کردند وپذیرفت و غزل را خوب می گفت ۰ ٩‏ شیخ محمد طاهر ء از ارلاد خواجه محمد طاهر ااساری و ظاهر ‏ از بازماند کان عردأْلّه اتصاری ببوده است . از هرات مخار! و از ] تسا بیئد رفته و غرل می‌سروده است . ۱ ۳ ۰ سیدمجمد باقر , بسرشر یف عبداله_بمثی عشپور بمیرعرب وازسادات بوده‌است . خاندانش ازمیدم حذرموت بوده‌اند ودر آندا حکمرانی داشته‌اند ۰ پدرش‌را تا گاء حذ به‌ای روی داده و أز عنص خود دست شسته وحزو مر بدان خو جرد عمیهاه احرار شده و ب‌اوراه آلنهر رفته است . عبداله خان پسرش وا که خزدسال بوده قر پیت کرده و وی کسب دانش کرده‌است ودر بخارا بتدریس پرداخته وغزل را نیکو مي‌سروده ویمنی تخس می کرده است . ۴ امیر صدء آلدیی * بسر آعیر صفی الذین ابواأسفا ؛ درحوانی‌ازد بدرخود دانش آدوخته ویس ‌آزمر له او از دانشمتدان دیب بیره‌مند شده و فقه | موخته و سپس درس بر داخته و تسیر درس هی‌داده و درهرهاه رمضان قر آن را خنم می کرده ومردی سار برهیز کار و بار سا بوده و أقسام تلف شعر هی‌سروده‌است . ۴ سیدهادی تقشبندی » بسرخواجه محمود نقشبندی بود ونسش بهنج بشت ببهاه‌الدین نقشبند می‌رسید , مره «حتشمی بود وخط را خوش‌می‌نوشت ودربخارا می‌ز مست وغرل را خوب می کفت وهادی تشاص می کرد . ۵ سید بر اشیم یحاری , وی نز آز بازماند گان و أجه بپاع‌الدین تقشند بود وعذصی صدارت داشت وهرد دانشمندي بود وغژل را خوب می ففت . ۷ مولانا محمد آمین‌مفتی » ازجواني بکسب دانش پرداخت و هدایه و وقابه وشرح مقنی‌را آموخت ودربشارا بفتوی‌آغاز کرد و درعلوم دیگر ایزدست داشت وافسام محتلف شعر را بسکو می گفت . ۷ عب داليم طبیب بخنارگ » دس رساطانمحمودطبنب یز شکال‌دا نشمند ۳۶ ۱ شعر قرن دهم مان قرو نود و وی بزشکی ۱ از ددرش آموشت ۳ پرشك ححسأن‌فی‌شد وعزل و سکو هی‌سرود . ۸ هیر زا مشهدگ: آاخللاف ام علی‌ترخان و باسادات پر مذخو مگاوتدی داشت وپامنصب ایالت درویش مشرب بود وقزل را خوب می گفت . ۹ میرذا احبد سمنائیی؛ از اولاد علاءالدوله سمثاني بود ویعرانشی دشت در یشت منصب‌وزارت داشته‌آند وخود در بخارآمیزیسته ومردمهذبی بود وخط اسخ‌تادق را سسار خوب می‌توشته ودر ۱۷ جمادی‌الناتی 49۸ نسخه‌ای از فحات‌الانس جامي را بمابان رسائیده است. ۰ هس مولانا میرمفتی بخادگ ۰ ازنقهای معرروف زمان‌خود بود و باسادانت عوطفری خو «شاو ندی داشت ودرعاوم‌ش ع دست داشت وتا دکزنده ود وافسامضبافی سح هی گفت. ۹ خواجه مولانابخادگ , برادر مولانا میرمفتی سایق الذ کسر و از داشمندان زمالن‌خودبوده وتا م۹۳ زنده بوده ووی ثیز اقسام دشتاف شعر هی در وده است: ۳ خو اجه عبدالسلام بخارگ » ازوزبرزاد کان خدریم بو ده ودردست‌گاه عبدالشدویساطان‌شیبانی‌عنصب کما بدازی داشته وافسام مختلف شعرتر کی وفارسی را وب هي کته است . ۳ مولانا حبیبا له بخادف, وی نیز ازفزل‌سرابان زبردست این دوره بوده است . ۴- شیخ ذین‌الدین وفایی خواقی. ظاه رآوی مج زشیخم زین الددین‌شو ان معروف بشیخزینست که ذ کوش گذشت وچنان می‌تماد که وی‌نیز ماننداو ازتواد کار زین آادین خوأفی عارف مشهور فرن نهم بوده باشد. درپایان زند کی‌درهند می‌زسته در * 4۶ درا گره مدفون شده ودر نظم وی فارسی دست واه وفسمتی ازبای نامه را از آر کی جعتایی بفارسی ترجمه کرده است. »۷-۳ مو انا قاصرگ 4 دس عولازا عنا مت از شاعر آن ماور اعالدهر و کات شعر قرن دهم د معروف و صلاحیت حشعور وازپیروان‌طریقةٌ کبروبه بوده ونوشته‌اند که واقمات‌شگفت نقل مي کرده واژآن جمله روزی گفته است که درمجلسشیخ شانه خضر رادربیداری دیدم وسخن اورا شنید» است ودرسخن کنتن ازاعتدال نجاوز می گرد وفزل می‌سرود. ۳ مولانا محرمی ماود ا-اگنب رگ مردی داتشمند بوده و بشتی از کدابت گذران می کرده وطبع سلیم وزهن مستقيم داشته ودرمرثیه و غزل‌سرایی ماعر بوده است. ۷ مولانا بقینی‌جویبار » پسر خواجه میرشاه‌جویباری‌ومردی درویش مشرب بود وهمیشه با درو پشان می‌زیست وافسام شعر وا خوب مي گفت. ۸ مولاقا نخلی» وی نیز ازشاعران ماوراءاشهر درین دوره بوده ومردی مهب بشمار عبی‌ر فنه ودرغزلي استاد بوده است. ۹ نجاتی تاشگندگ برای اسب داش ببخارارفته وی نیزغزل راخوب می گفته است. ۴۰ مو ل ن؛ دانمی بخادایی مشك‌فروش بودهو آزغزل‌سرامان معروفژمان خود شمار مي‌رفده است. ۹ مولانا سرورگ بخادایی» ری نیز آزسشن‌سرایان معروف عصرخود بوده وغزل ر! تیکو می‌سروده است. ۴۲ مولانا صوقی‌بخادایی؛ در زمان سداله خان چندی موّذن هجد ارگی بشارا بود وسیس ازلشکربان‌شد ومروی خوشآواز بودوغزل را خوب‌می گفت. ۳ خواچه حسین هروگه وی بجز ميرك حسین عروی سابق‌الذ کر و سر خو اجه هیردوست دیوان‌بوده است. عدالی دربخارا کسب‌دانش کرد و خط سغ‌تعلیق را خوب می‌نوشت ویادشاهان شسبابي‌وی را گرامی‌می‌داشتند. سپس بهنه رفت ودردرباد «مایون مقرب شد و بدرسات عالی رسید ودردربار چلالآادین محمدا ثبی نیزه‌قام بلند داشت وقصده وغزز رأخوب می‌سرود وقسیده‌آی بقافیها لف‌سروده که‌درهوبیت‌عدد آزيك ت اع ی اس تا سیب ۳ / 9 ۱ شمر قرث دهم ۳۴ میرذاباقی, پس مولانا میرعلی کاب ععروف بوده و ماتلد پدر از خوشنویسان زمان خود بشمار می‌رفته وخط نسخت-لیق را خوب می‌توشته ودر در یار عبدالعز بزخان شبانی مي‌زسنه واقسام ءختلف شعر می‌سروده است. ۵ - مولانا قبولی کرمینی, ازآمیرزاد کان کرمینه بوده و علوم دیثی را فرا کر فتد بود وعفتّی دبارخود بود وغزل می‌سرود. میر ذ] دوست‌هجدد پیز مولانا دوستمحمد سایق‌الذ کر ویسرحافظط قشکربوده است. صورث وسیرت نسکود‌اشته وبسیار بخشنده وخوشمشرب بوده وغزل‌را خوب می گفته است. ۷- میرذ) حرنی؛ ازفرز ندان‌قاسم کوه پرصبری بوده که ة کرش گذشت. درموسیقی استاد بوده وسازی مر کب از عود وریاب اخثراع کرده بود وشمات دلکش می‌ساخت وپس از کسب دانش بحج و زیارت حرمین رفت و سخارا! باز کشت وغزل را خوب عی‌سرود وبیشثر دربی مضمون می‌رقده است. ۷۸ مالا فیاذیه وی ازشاعران ماوراهالمهر وبیز مولانا محمدشرفی نبازی ومولانا نیازی مالی بدخشی و نیازی بخارابی ونیازی سدرقندی و لیازی دیسکر وپسر مولانا سیدعلی بوده است ودرجوائی بپند رفته وخرل را خوب می‌سروده است. 4- قاس ارسلان مشپد8ه: وی بجز قاسم ارسلان بخارایی سامق‌الذ کرو پسر ارسلان مشهدی و «صاحب درویش روشگری بوده وسفری‌بماوراهالشهر رفتهوافسام مختلف شعر می گفتد است. + الا سیم بخارايي ؛ در جوانی شا گرد سید بهاءالدین حسن تثاري بخارایی بوده وطبع سلیم داشت آما در کسپ دانش ترقی نکرد وبکثایت پسرداخت و خوشتویس شد وعردی خوش‌روی بود. پس ازمر ک پدرش زر بسیار باورسید وهمه رای عبدالعلی خوش‌نویس قمار کرد. غزل را بسیارخوب می گفت. ۹۸ مو لا نا عزمي بخارایی. وی بحز عزمی ماورادالهری سایق ال کر ۲ مردی صالح ودرویش‌مپذب بوده رویز غزل می‌سروده است . شنر غرن دهم ۱ سپ ۲۳ هر هپرذ! ۰ توادء میر کلان از مشایخ ماوراءالنهر بوده ویشتر در سرمزار جدش دربخارا می‌زیسته ودرا تجا بتلقین‌می‌پرداخته ومواظبت می کرده وبکار دتیاً کمتر هی‌پردانخته ووارسته بوده است و گاهی غزل می گفه است. ۳- خواجه محمد * پس آمین‌الدین ابوالخس فسل‌الله‌بن روزیهان بن فسّل‌الله خنجی اصفهانی شیر آزی معروف بخواجه ملایا شوأجه مولاناي اصفپانی‌بوده که ذ کرش گذشت. با پدرتی بماوراءالخهر رفته ومرد بی‌فیدی بوده وپدر هرچه وی را تعبادت واداد ۳ کوده تبروی نمی کرده است واقیام مختَلفب شعر می‌سرو ده است. ۴ مولافا بارگ خراسانی؛ ظاه ی وی بجز باری هروی وبازی‌استرآبادی وباری شیرازی سایق الذ کر بوده و از شاعران پایان قرن نهم و آغاز فرن دهسم بشمار می‌رفته واشمار بسیار سروده ودیوان خود را مرقب کرده ودرفزل استاد بوده است. ۵ خواجه معین‌الدین پس خواجه خاوند محمودین‌خواجکیخضربن خواجه عمیدالله احررآر بوده و بیشتردر بخارآمیزیسته وسیس بیند رفته ومساحب‌همایون شدء ویریاژ گشت بماوراءالنهر بکاشفر رفته وپادشاهانآنجا وی را گرامی داشته‌اندو رشیدشان بوی سیار مهربانی کرده وفزل را خوب هی‌سروده است. ٩۰۵۳‏ مولانا قاسم کابلی, ازشاعرآن آواخر قرن نهم واوایل قرن دهم بوده وسفری بماورآءالدهر رفته ودر موسیقی استاد بوده و غزل را خوب می کفته و کا بسلی تیلص می کرده است. ۷ مولانا منصور تبر يزگ» اسلاا زمر دم‌ساوه بوده‌ودرتبر پززسته و بهمین جهت بتبر بزی ععروف بوده است ۰ بهندوستان رفته و بیزام خان خان خانان وی را گراعی داشته ومدنی دربداون زیسته ودیوانل خود رأثر تیب داده و بیشترغزل‌می‌سروده وشاعر توانابی بوده است. ۸ مولانا سیفی سنامی, نوشته‌اند که ازمردم‌شام بوده آماچنین‌می‌تماید که شام تجریفی ازستام درماوراءالنهر وده باشد. مردی دانشمند بوده وغزل را حوب هی سر ود است ۰ اد ۱ شهر قرن دهم ۹ مولانا نبانی ماوداءالشبرگه روز کار ر! شانه‌تراشی می گنرانده و هردی درویش مشرب ونیکواعتقاد بوده وغزل را خوب می گفته است. ۰ قدسی فرغانگی: ازهاعران فرغانه ودر غزل‌سرابی استاد بوده است . ۸ مولانا فروغی سمرقندگه ازداعران معروف زمان خود وازاستادان غزل بوده است. ۰۳ مولانا بیخودی بلخی ۰ وی نز از غزل سرابان زبردست بشماد می‌رفته است. ۳ مولانا رونتی بدخشانی» اوهم ازغزل‌سرآیان این دوره بوده است. ۴ قاضی سعید خزانگ » از یروان سلسلهٌ عشغیه از طرق تصوف ماوراءالذپر ومردی دانشمده بوده و یدشتر خاموش مي‌مانده وغزل می‌سروده است. ۰۳۵- ما تورآندین محمد غباگه ازشاعران ماوراءا مین بوده ودر فده وشزان استاد بوده است. ۹ ملا طاهرقاضی » وی نیز از شاعران آن سرزمین و زد سرا بوده است. ۷ مولانا پیر مهد نیز أژغزل‌سرادان این دوزه بوده أست: ۰۳ ۱- مو لاناشگرگ: بجز شکری هروی سایق الذ کر و از غزل سرایان ماواعالمهی بوده است. ۹ مولانا ناظرگ » وی نیز بجبز ناظری بخارابی وناظری مشهدی بوده وغزل می‌سروده است. +۷۰ خواجه حسن قتشبندی , آزبازماند گان خواجه براءالدین نقدبند ومردی مهذب و وارسته بوده و با جاء وجلالی که داشته فروتن بوده است وسفری بکابل رفته ودرآ نا بوي احترام بسپار کرده‌اند و بیشتر در بخارا می‌ژیسته و غزل را خوب می گفته است. میرباقی کاشانی؛ ازسادات کاشان‌ماوراءالسهر بودموغز كی سر وده است. شص فرن دهم 5 ۳۹ ۳- محمد شریف صدر اندجانی» ازراش‌ندان متبحر ژمان خود بوده و منص‌صدارت داشته وازاعبان در بارشیبا نیان بوده و افسامهختلف شعرراخوب می گفته ۳7 وفصیده مصنوع سلمان ساوجیرا استقبال کرده است. ۷۴ مولاتا هدایت گیالاتی» صورت‌وسیر ت‌خوش‌داشته‌و بدازر کانی‌روز کار می گذرانده وسفری بماوراءالنهر کرده وغزل را خوب می کنشه است: ۴« میر بدخشانی» وراقسام مختلف شمی دست داشمه است. ۷۵ مولانا یوسف ختابی(خطایی): آزدانشمندان‌معروف ماوراءالذهر و درغزل‌سرایی استاد بوده ویوسف تخاص می کرده است. ۷- مولا نا باباک بلی» در بلخ‌می‌زرسته وهم درآ تجا حدفون‌شده ودرغزل سرایی استاد بوده است. ۷ عبد له حلوایی مش‌بادگ» وی ئیز غژلسرای بوده است. ۷۸- غزالیی ماوراءالنبرکه ظاهرآ وی مجز غزالی باشی و غزالی چنبك عشهدی وغزالی تبر بزی وغزالی سمرفندی وغزالی مروزی بوده وغزل می‌سروده است. ۹ خواجه عبدالوضاب عارف ؛ پسرسلیمان خواجه از‌شاهیر مشایخ تصوف ماوراءالنیر بوده واز تر بت شد گان وخافای بدرش بوده و وی هرید پدر خود خواجه بحیی مر ید پدرخود هارون خواجه مرربد هدر خود شیخ صدرخواجه مربد پدر خود زنگی|نا واومو ید حکیماتا بوده است . زنگی‌آنا پس از مرک حکیم‌اتا بخوارزم رقثه و همسر جک اقا را که عنبراتا نام داشته و دخمر بغراخان از پادشاهان خانبة ماوراعا لیر بوده نزئی گرفته و باژماند گان این خانواده ازنسل او بودداند وبیشتثرشان درخوارزم ژ سته‌اند وعنی رانا شز ازمرشدان این سلسله بوده وسیداتا که خسف چهارم زنگی‌انا بوده از وی اجازه داشته است و خود مرید سکیم انا بوده است ۰ سیداتا بسر وعرید تاج خواجه بوده که وی مرربد پدر خود عبدالماك خواجه وار مر ید پدر خود منصورانا واومر ید پدرخود ارسلان بابا بوده است ۰ ط-ريقة ایشان باحمد بسوی می‌رسیده است. خواجه عبدالوهابرپدرش درجوانی بخدمت آمیرعبدالله پرزش! بادی ۶ شمرقرن دهم هدایت کرده است . سپس دز خدمت پدر رباضت کشنده واز خلفای اوشنه وا مشایخ معروف ژمان خود بوده و در ضدن اژ مر بدان مولادا حسین خوارزمی بشمار می‌رفته و سدریس مشغول بوده ودرهشتادسالکی درسرزمین نسا در روستای سفرزان در گذشته و در توا وی را در کثار پدرش بخال سپرده‌اند. وی شعر فارسی وتر کی‌راخوت می گفته وبفارسی بیشترغزل سروده وعارف تخلص کرده است. +۱۰۸- شیخ علی خواجه شوفي. فرزندم ترخواجه عمدالوهاب‌سایق ال کر وازه‌شایخ طر بقَهٌ خاندان‌خود وازخلفای پدر بوده وازمر بدان‌شیخ‌حام محمدخبوشانی نیز بوده ودرخانقاه وی رباضت کشید واجازَمٌ آرشاد ازو داشته است . مردی مهذب و وارسنه بود وئوشته‌اندخرفة رسولازمادرش که ازبازماند گان میوجلالالدین کرمانی بود باو رسیده بود وپادشاهان ترد او بزیارت‌آن مي‌رفتندومعلوم تبود که از کدام‌پارچه دوخته شده است. افراد اواوس صاین‌خان مرید او بوده‌اند و او بیشتر در میان ایشان مي‌زسنه است" در سالسکی دد آوشر جد در گذشته و نوشمه‌اند که چون وی را باه سیرده‌اند ومردم برا کنده شده‌ائد درسوارسفیدجامه برسرخالك اوآ هده ون کر گفته‌اند و اژقبروی نیز ن کر شنده‌اند و آن دوسوارسفیدیوش گفته‌آند که اژنا ان ار هستند. وی غزل را خوب مي گفته وشوقي تخلص می کرده است. ۸۱ پادشاه خواجه » پس رخواجه عبدالوهاب‌عارف, برادر شیخ‌علی‌خواجه شوفي سایق‌الذ کر بوده و خود گفته است در کود کی رسول را بخواب دیده که دست خود را برسینهةٌ او سوده و کفته است می‌خواهی ترا از مشاهیربکنم ؟ پس از چندی کیك میرزا که دراندیشة تسخیر اولوس صاین‌خان بوده چون بشتر مردم‌آن اولوس ازمر بدان وی‌ویدرانش بوده‌اند ووی‌وسله آسخیر خواهد بودمنئصب صذارت را باوداده ودرشمن منسب شیخ‌آلاسلامی وجملهًالملکی را باو وا گذار کرده است. پس از چندی ازهنصب شیخ‌الاسلاهی کناره کر فثه و بعبادت پرداخته و مولانا خواجگی کاشالی و هموزآشاه نقشیندی زمر بدان وی‌بوده‌اند ومیرزاشاه که درسفروحضرحصاحب وی بوده گفته است که شبی دربیماری پیش ازچهل بار وضو گرفته وپس‌ازهروضویی دور کمت شمر رن دهم هه نمازشکر گزاردهاست. وی دربشتر ازعلوممخصوصادرفن شعروانشادست داشته ونامهایی که بشواند کار روم (سلاطین‌عثمانی) می‌نوشنند ازانشای او بودو آن‌نامها راپادشاهان عثمانی درخزانهٌ خودنگاه مي‌داشتند وقصاید معشوع راخوب می‌سروده ودرمنیح عاولشاه قسیده «صنوعی سروده است که بمشتر صنایم مشکل را مانند اظبار مضمی و «قلوب هسو ی وعما در آن آورده وبفارسی‌وتر کیا تواع مختلف شعر ومتصونا غزل مي سرود ودیوآن فارسی وتر کی‌ازومانده واشعار تر کی‌خود را پرای طهیرالدین بایرمی‌فرستاده ودرغزل خواجه تخلص می کر و مثنهي مقصد اطوارا در برابر مخزن آلاسرار نظامی سروده است . در ٩۷‏ سالگی در گذشت و درجوار خواجه بپاءالدین نقشیندوی رابخاك سپ ر دئد . ۸۳ .- با باجان خواجه» پس‌شیم علی خواجه شوقی سابق الذ کر و نو خواجه عبدالله عارف بود. مرددانشمشد وارسته و مهذبی‌بود و وی نیز درمیان مریدان خاتدان خود دراولوس صاین‌خان میز یست و تا فتح هر أت بدست پادشاهان از يك زنده بود ودرییری در گذشت ودرجوار پدرش اورا بخاك سپردند و بتر کی وفارسي شعز می- گفته است ۰ ۱ ۱ ۳ .م میور م‌خمواجه » پسرد بگرشیخ علی خواچه شوقی سابق الذ کر بودو وی نیز مردی صااح بشماره‌یرفت و دشتردر عصاست بدرمی‌ژیست ویادشاهان زمانه‌وی را بز رگ مي‌داشتند . مسادرش از بازماند گان سید عثمان خواجه سید انابی اژمشایخ بزرگه آن سرزمین بوده که فرزندان خود رابفجدوان فرستاده بود و وی درجوار خال خود سید ولات خواجه مدقون شده و افسام مختلف شعر هی‌سروده است * ۴ - عبدالسلام خواجه » بسریادشاه خواجهٌ سایق الث کروعودی‌دانشمند وعالازم پادشاهان بوده ومنصب شیخ الاسلامی‌داشته و بیشثر در دستگاه رستم خان بوده واقسام مختلف شعرمی‌سروده است . ۰۸۸۵ -ولی)![4 خواجه» پسرمیرم خواجهُ سایق الذ گر و عردی سپاهی ودر شجاعت وجلادت معروف بوچباست ۰ هنگامی که بایبکی از امیرزاد کادن بازی می کرد ۹ ۱ شمرقرن دهم کارجی بخطاباورسیدهو از آآن کفته‌شده وخویشاونداش آ‌امیرزاده ر اباتقام کشته‌اند. وی رل را خوب می گفْته است . ٩+۸‏ - شاه محمد خواجه» بسر بادشاه‌خواجه سایق‌الن کربوده واز کود کی بکس داش ب داخه وداندمندی کامل ومودی مهذب شده وتا سال ٩۷۶‏ زنده بودهو غزل را نیکو مي‌سروده است . ۸۷ - انیسی قندهانگ ؛ واقعه نو یس دربار طهیرالدین بایر بوده ودر ٩۳‏ در گذشنه وغزل ۳ استادانه می گفته است . باب ۵ ٩‏ ب. مر سید‌جاز بر دق » از تقاشان معرر وف در باز همابون دود و نادر المللت ار + ۷ بس هیر زا قوام الذین مد جعقر پیاك مروستی اصف خان 4 از دانشمندان امیز مان خودبوده ودر زمان‌جپا نگیرهامور د کن‌شد ودر زمان جالال ادن هحمدا ابر بر قد وزارت‌رسید ودد ت۹8 کهملاا حمدبن نصر الهدییلی‌تتوی که-آمورتألیف تاریحالفی بود کشت شد | کبروی راهأمور کرد کهدنالة کاررا سکبرد. وی‌ازنوسند کان وشاع رألا ز بردست ژمان‌شود بودهو ا صف خان لقب داشته‌وغزل را خوب می‌سروده‌است. ۲-۰ نون‌هر وگ همسرعااقایی وازشاعرات اواخر فرن نهم واوایل‌فرت دهم دوده در مومسگی دس داشنه و بپدث ز ومد و دز در بار هما بو ده ده اس . دشر ‌ شوهر خود مشاعرء داشته ورباءیانی درجواب مك دیگر سروده اند . ۵ -. غزبزالدین سامی قزوینی» ازخانواده امه قزوین واژغزسرابان سوب ای طوره وه و درا و۹ در گذشته است , ۱ ۱۰۳ ت- عبر سیل عیالاء لین علاء اردگی ازهر دم خر آسان بودو بیتدرفت لا ار سر هن آورده سا ان سل و دیهد تهت بعألژءآ لد دن اودی معر وب شرف ازمشایخ معروف ژمان خود بو د و در موسگی یت داشت و به‌شتر مشاعات هی کود وهمشه کر آهنین 5 تون هی‌داشت ۳ خوارق ءادارت باو تسدیت. داده اند - دود ساللگی‌شبی دژدان بخاته اش تاخنند و وی باهمان گرژ آهتمن دفاع می کرد وتک‌سرمی کشت بآ که شرمگی اژ شمرثرن ذهم ۱ فا دزد در ۹٩,۸‏ کشته شد . وی‌غزلرا نیکو می‌سروده و ترجیم بندمعروفی گفته وعلاء تشلص می کرده است . ۴ . قاسم خان غباری ازدستاني» ظاعرا وی بجزقاسم علی خان‌غباری اگرهی بوده و چنان می‌نماید که از آیران بپند رفته و از شاعرآن دربار جلال الدین محمدا کب بوده وغزل می‌سرده است . ۴ قاسم‌قاسمی اردستانی» ازسادات اردستان بوده ودز اصفهان می‌ز سته وصوقی سرب و گوشه نشین ودانشمند بوده ودر5 ۹۸یا ۹۸۹در گذشته‌است. وی ازشاعررآن زبردست زمان خور بوده وغزل‌ومةنوی رانیکومی‌سروده ودیوان غزلیات وم‌ثنوی‌الیس العارفین اژوباقی مانده و گاهي فاسم و گاهی قاسمیتخلص عی کرده است . ۵ .هم مالا مراد قزوینی » آشام مختاف شعر و یشترهجا سروده و درعه در گذتنه است ۰ خو اجه هدایتالله رازگ طبيرائی ؛ شرف اصطیل شاه عدای‌بوده است . نوشته آند روزی شاه باو دستورمي‌دهد که قطعه‌ای بی‌معتی بروزن اسکندر نامه نظامی سر آبد. وی‌می کو بد رك‌فعلعه چه معنی‌دارد ومی‌تواند خمسه‌ای بی‌معنی بسازد که دربرابر هربیت آن که بی‌معنی باشديك سکهٌ عیاسی باو بدهند ودربرایر هربیتی که معنی داشته باشد بكك دندان وی را بکنند و درسرش سکویند . وی در اندگ مدتی آن خسٌ بی معنی را سروده و چون آنرا حوانده اندسه بیت آن معنی داشته و سه دندانش را کنده ودرسرش فروبرده‌اند و دریرابرهر شعربی‌معنی يك عباسی باوچایزه داده اند , ۷ . ۲ کی پزدگا ) |قسامضاف‌شعرو سشترغزلوفصده وهزلمی سروده ومداح عمر‌بران یژدی بوده ودبوانش تردیا چهاره زارست مي‌شده است . ۰۸ - مولانا آهی جغتايي هروعه ازارای اولوس جفتای در پابان قرن ام و آغاز فرن‌دهم ومصاحب شاه غربب میرژاً مسرساطان حسین بایقر! بوده ودر ٩۲۳‏ با ٩۳۸‏ در گذشته وازغزل سرابان معروف زمان شود بشمار می‌رفته است . 43 ۱ شعر رن دهم 9۹ - حرقیاصفيافی » خواهز زادژنیکی شاعر- می‌دنی در مشهد زیسته و سفری بقزوین رقته و هفت بند معروف ملاحسن کاشانی را درا نجا جواب کفته و شاه طهماسب صاه گررانی‌بوی داده وسفری تیز بگیلان کرده ودرا تیا در بارهءٌ عذلت ز دبه بد کوبی کرده وژبانش را بر بده‌آند وسرانجام دز مشیید در ۱ در گذشته است . وی مردی دأنشمند وهنرعند ودرعروش وقافیه استاد بوده و نیزمنشی ز بردسث وخوشنئوس بوده وغزل را خوب می‌سروده است . ۰ -م ملاتقی آلدین محمد حزنی اصفیبانی» مردی دانشمند بسوده ودر هرت میز یسته واژ نجا بدربار جلاآلدبین محمد! کیر رفته ودر راه درلاهور در۷٩‏ در گذشته وغزل را نکومی گفته است . ۸ خلاصی کاشانی » ازمعاصرآن ومصاحبان مستشم وغل سرابوده و دیوانی نزدپاك هزار بیت داشته است . ۳ ذلائي خوارذمی ؛ طاهرأ وی‌بسززلالی‌هروی بوده وتا ۹۲۸درهرات عیز بسنه ومرد دانشمعد وغزل سرا بوده است . ۳ تصیرالدین ساقی قزوینی » نوشته‌اندازغزدسرایان‌خوب این‌دوره بشمارهی‌رفته ودر » #۵در گذشنه‌است ولی‌اشتماه کرده‌اند وهمانعز ی الدین‌سامیمذ کور درشمارء ۱۹۰۱ است . ۴ .- سنچر میر ذابن نعمهةالله ء بسرشاه نعمت الهیزدی واه شاه ندمت ان ولی‌ومادرش‌خانش بیسگم دختی‌شاه طهماسب بوده وجزین ازاحوالشآ گاهی‌نیست وغزل را خوب هی گفثه است . ۵ . سمر ودک نام وی رابهمن گونه شیط کرده‌اندونوشتها ند نی بو ده است ازسمرقند وچنان می‌نماید که درفرن‌دهم می‌زیسته وغزل را لیکوهی‌سروده‌است. ۹ .. فاضل بيک سپاهی » ازشاءران هندوستان بوده و باسفیرهند بابران آمده و باصائب بر یزی معاشر بوده ودر ٩۷۷‏ در گذشته و غزل می‌سروده است . ۷ سم هیر عبدالوحد حسینیواسعلی شاهدی بلگرامي : ظاهرا وی بججز شب عبدا(واحد بلگرامی سایق الذ کرست. از مشایخ تصوف زءان خود بوده و در شمر قرن دهم ۵ #4 ۷ در کیت وغزل را سبار خوب می گفته است . ۸- شاه ی کالپی» ازسادات کااپی در هند وا متصوفهً مر بدا شیم سلیم چشتی بوده وچندی در دربار جلالالدین محمد | کبر بوده است و پس از آن دستگاه فلیج خانٌ تام کاپل زفشه وغزل می‌سروده است , ۹ - شر یف خوأجگی شیر اذکه ‏ ازشاعران زبر دست دربار جلال الدین میت | کین بوده وغزل می‌سروده است . ۰ امی رمحمدصا لح‌صالح‌جفتابی کا بلي» ازشاعر آن‌پابان‌قرن :هم واوایل فرن دهم و ازاجفاد شاه مالك از اعرای دربار تیموربوده ودرجوانی معاصر با حامی بوده است ودر ار در ٩4۶۱‏ در گذشته وفزل را نیکو می گفته است . ع- صابراصشياني» از خو شاوندان‌میرزاسایمان جابری وز برشاه محمد خدابنده بوده وغزل می‌سروده‌است ۰ ۷- شیخ نظام ضمیری بلگ رآمی؛ در کرد کی بدرش در گذشته و عمش شیخ سلیمان‌وی را تربیت کرده وازبلگرام دم بارجلال‌آلدین هحمد! گبررفته و امررای دربار وی را گراعی می‌داشته‌اند و سرانسمام مئزوي شد و در روسثای سفیدول از توأیم دهلی در ۱۰۰۳ در گذشت . وی مرد دانشمندی بوده وغزل را خوب مي گفته و دبوان خود را تربیت داده است - ۳ طوسی‌خر اسانی» ازفزلسرایان اواخر قرن تهم واوایل فرن دهم‌بوده وتازمان ظهیرالدین بابر می‌زسته و غزل را خوب می گفته و دبوان غزلبات او دو بار بتبطا ینام خو اجه تصیراندین طوسی چاپ شده است . ۴- شمس الدین‌محمدعلمیلادگه ب رادرسدر الدینمحمد کلامی وملقب با فضل‌خان بوده است ‏ تست قاضی‌طرشت ری بوده و سیس بز پارت حرمین رفنه واژ ائسجا رهسیار هندوستان شده و بسررمین بهکر رفته و چندی در د کن زیسته ودر ٩۷۵‏ مر گذشته وغزل می‌سروده است ۰ ظاهرا چون قاضی‌طرشت بوده می‌بایست ازمردم لاد حوالی طهر ان بوده باشد ۰ ۳3 4 + ۹ شعر قرن دهم ۱۹۹8 صدر الدین محمدکلامی لارک د کنی » بر ادر شمس الدین محید علمی سایق الذ کر بوده ووی نبزافنل‌خان لقب داشته وچون وی نیز درد کن‌میز بسته بد کنی معروف شده است و چنان می نماید که دو برادر با هم بد کن رفته و در آنجا سا کن شده‌ائد . نامش را مرخی بخطا کلائی ضبط کرده ائذ و نی هی نوشته اند و متأسفانه درسسفه ۵۵۱ این اشتباه منعکس‌شدهءاست .وی درتفسیر و کلام دست داشته و دز دهلی نزو سجلال الددن محمدا کر رفّه و اوبوی افسل‌خان لقب داده و با مشدوم الملات ملاعبداله سلطان بوری عناظره کرده و باژ بد کن بر کشثه و درا تسا در ٩۷۷‏ در گذشته است واین تارینم را اشتباهاً برخی تاربخم مرک برادرش دانستهاند ۰ وی نیز غُزّل سر! بوده است . ۸ عبداثغنی همدانی ؛ در مان حلال‌آلدین دحمدا کبر شجارت بیند رفته و چندی از حلا زمان او بوده و غزل می‌سروده است . ۲۷ - خواچه محمد رحیم عهدی بدایونی » از معاصران عدالشا در بدأبوئی بوده و در دعلی در مالاز مت حکیم ین ماه روز کارمی گذرانده ودر سیر ند عنصب فوجداری بافته ویکا بل ثیز رفته وغزل را خجوب می‌سروده است . ۸- فطرتی کشمیرک» از شاعران قصیده سرای در بار جلال‌الدین محمد اکیر بوده ويتك پار | کبر برای دوبیت ازقصیده‌ای که درستایش‌وی سروده بود دواژده هزار رویبه باوصله داد . ۹- ملاك سعید کامل خلخالی» ازمتوفاً ژمان‌خودومردیو ارسته ومرذب بوده وسالبان دراز درشیراز می‌زسته ودر ٩۱۰۱در‏ تجادر گذشته وفزل ورباعی‌عارفانه را خوب می‌سروده است . ۰- گلشنی تاشانی» ازسادات کاشان بوده و درجواتی هند رفته ودرآ نبا اروتءند شده ودر ٩۹۷۲‏ در گذشته وفزل سرا بوده است ۰ ۷ - ساعلانمحمود شاه بهنه‌نی» پسر ابوالتصرساطان محمددوم ویس ساطان نظام شاء چهاردهمین پادشاء سلسلهٌ بهمنی کلیر که در دکن نود . در ماه صفر شعر قرن دهم :۷" ۷ بجای پدر درسن ۱۲ سالگی بتخت نقست ودرنتیحه کاردانی نظام الملك‌بحری و قوام المزك وملك قاسم که ازار کان دربار پدرشی بودند پادشاهی‌اوقوام گرفت. علامان هندو وتركگ رابر کارها مساط کرد وفتته‌هابی‌در کشورش روی داد واعرای در بارش‌بايك دیگر درافتادند وسرانجام پس از ۳۷ ساب بادشاهی در ۶ ذیعسه ٩۲۳‏ در گذشت. وي بادشاء دانشمندی بود ودرطر 42 شبعه تعص داشتو شعر فارسیعی گفت وقر آن راخوب خواند وخط را خوب می‌نوشت . ۳- عبدالمژمن‌مژُمن‌ه روف » از شاعران اواخ قرن نهم و اوایل فرن د«م هرأت و برسرمزار جامی مجاور بوده وغزل می‌سروده است . ۳ توعی اصقببانی» اتو کش وده ودرزمان جاالالدین محمد | مر بهند رفته وغزل را خوب می‌سروده ودبوان خود را ترئیب داده است . ۴ با با نصیبی قیالد یی » ازشاعران اواخرفرن نیم واوایل فرن‌دهم بوده» درجوانی بتبر یز رفتهو فغائی‌شیر ازی اشءار وی را پسندیده واورا بدبار سلطان پعقوب برده ودر ٩4۶‏ در گذشته و دز افسام مختلف شعی دست دأشته است . ۳ ماب گنوج ژحيد ‏ دام وی رانهمن‌شکل شبط کرده‌اند و کفتهاند از شاعر ان‌زعانشاهاسم‌عیل بوده وغزل می‌سروده ودیواش‌شامل‌هفت هزار بیت بوده است . ۳ ساظان اسمعیل عادلشاه دقای » دومین بادشاه از سلساه عادلشاهی با پور» بسرساطان موسف عادلشاهد کنی؟ در ۱۴*پس ازیدربساطنت تشست وپادشاهی شجاع و کر.م وعادل ودانش دوست بود وبادانشه‌ندان وهنوندان‌تیکی‌پسیارمی کرد ۰ در کود کی بسادشاهی رسید ویادشاه کاردان‌توانابی بود ودریشتر هثرها عانند تیز ثری ونقاشی وخانم بندی استاد بود ودرموسیقی وشاء‌ری نیزوست داشت و در ۱٩‏ صفر۵4 در گذشت وعزل را خوب می دفت و وفای الخص مبی کرد . ۷« امیر شمس الدین محمد هاشمی اصق‌انی » ازسادات بودونخست حرفهٌ دوفتگری داشت » از ابران بد کن رفته و در بار عادلشاه فرقی کرد و لقب صدر جهان باودادئد وغزل را خوب می‌سروده است . که ۱ شم فرن دهم ۸- اسر تظام الدین هاشم ی کاشانی و از شاعران معروف دور شاء طهماسب بودء وچندی دراصفهان زیسته و با کلامی وسلامی مشاعره ومناطره داشته و در ٩4٩‏ بدربار شاء معجید خداینده رفته و مك آلشفرای دربار او شده و سرانجام دز تواحی‌سمنان ور گذشته وغزل را خوب می کفته است . ۹ آیتی اصشها ني؛ سکب دار بوده وغزل می‌سروده است , ۳۰ غضنشر کابلی > ظاح راز شاعر ان‌فرن‌دم بودمور باعیات ازومانده است. - میرغیاث الدین منصور بن تصیرائدین عبدالحی بکرکه پدر کمال آلذین اسم‌عدل وجد میر|بوالمقاخر شاه محمه حسبی بکری سایق الذ کر بوده ونسبت او را بخطا فکری ضبط کرده اند ۰ وی بس ازمر گ پدر که از هسکه بعراق‌عجم وژنجان رفته بود ازز نجان بهند رفت ودر آ نجا سا کن‌شد . نسش ازبك سوبابوبکر واز سوق دیگر بامام جعفر صادق می‌رسیده وبهمین چپت نسبت او بکری بوده است واز دانشمندان زمان خود بشمار می‌رفته و عزل را تیکومی‌سروده است . ۳ - ماهری کشمیرگا ؛ تخاص وي را ماهر هم نوشعه‌اند وازشاعران دوره جاال‌الدین محمد ! کبر وغزلسو! بوده‌است " ۳ ملا مذاقی اصقانی؛ از شاعرآن معاصر شاه غبای بوده و کر بای فروشی هی کرده و درموسیشی‌دست داشته و رندانه ژند کی‌می کرده وازبهلوانان بشما می‌رفته ودر ۹۸۷ در گذشنه وغزل را خوب هی گفته است ۰ ۴ آبن‌علي مردگه: نام وی را چنین ضط کرده‌اند واز ملا زمان حلال. الدین میجمد. |ا کر وفزل سرا بوده است . ۵ مللا محمد امین مستغف ی کشمی رگ»؛ پسر‌مالا علی‌سیرفی کشمیری» در لاهور ولادت بافت ویسشتر در د کن می‌ز ست و غزل را خوب می گفت . ۹ موالی لاری » از دانشمندان فارس و آزشا گزدان علامه جلال‌الدین دوالی بود. اسبتش را برخی بخطا لاهوری نوشته‌اند . از خوشنوسان زمان خود بود و سظری بمتدوستان رت و در شعر استاد بود و همه دیوان حاو ۳ از بر داشت و عورد شمر قرن دهم ۱ 4 سرودن هر غزلی‌را می دأنست وخود نیزغزل نیسکوهی‌سرود . ۷- خواجه شاه سیدفاص رائدین ترمذگ : مسروف بناسر ترمذی پر خواجه قطب آلذرین سر خسیواصل‌وی از سادات ترعذ بودهوورحوانی‌درژعانجلال‌اندین مجمدا کب بهتد رفته ودردستشگاه خان زمان سیستانی صاحب طبل وعلم شده وهنگام طقیان وی يا او کشته شده وپیرو طریقةٌ شیمه بوده وبقارسی شعرمي گفته است. ۳۸- مولاتا احم د کمانچه " معروف بامیرفاضی برادر قاشی‌بيك والید کن بوده وهردو برادر ازایران بهند رفته‌اند . وی درموسقی استاد بوده و کمانجه را سیاد خوپ می‌رده و :همین جهت باحمد کمانجه ممروف شده بود. نشست درد کن هیز_ست وازا تجا بدربار جلازالدین محمد ا کبر رفت‌ ویس از چندی بد کن باز گشت. چون برادرش با او ناساز کار بود بابرا بر کشت و مالاژم شاءعبای شد ودر۷ ٩۷‏ در گذشت. اژو رباعات خوب مااده است , ۹ ادایی سمرقندگ » ازشاءر ان ماوراوالثپر بوده که بهند رفته ودرا تسا در ۱۰۰۶ در گذشته ودرغزل‌سرابی آستاد بووه است . ۰ حاجی آسمعیل قزوینی : ازشاعران معاصرشاه طمماسب نوده وغزل می‌سروده است . ۹- محمدقاسم اسیرگا » اژدر بار بان حلال الدین محمدا گبر وموردتوجه عبدالرحیم خان خان خغانان بوده و در * ۱۰۱ در گذشته واو نیز غزلسآبوده است: ۲ )عظمعلبی خان اعظم » بسر حسن خان شاملو که از آعرای بزرگ دربار شاه طپماسب ووی نیز از بزر گان آن‌دد باربوده وغزل راخوب می گفته‌است. ۳ پیغمی نطنزی ؛ از سادات واز ملازمان حمزه میرزا صفوی بوده و سبت اورا بخطا نظیر ی ضیط کرده‌اند - در ۹۹6 درجنگ با تر کان عثمانی کشته شده وغزل می‌سروده است . ۴۴ آدینه قلی‌بيك‌تابهی » ازشاعران معاصر وحشی ومردی امی بوده اما غزل را خوب می گفته ودر۱۰۱۸ در گذشته است. ۰ ۹ شمرٍ قرن دهم ۵ جلالي ؛ اهر ازشاعران مقیم عندوستان ومعاصر با همایوت پادشاه بوده وعزل می‌سروده أست . ۹ مجمدشر دف جم مشرادگ, درجددوست‌الدردستشگاه میرژاجعفر آصف خان! گیری‌ترقی بسیار کرده ودرژمان‌شاه جهان رنبةٌ امارت بافته وورحنگ جام دور کاب وی کششه شده وغزل‌سرا بوده است . ۷- حامدی قمی . ازشاعران غزلسرای زمان شاه‌طیماس بوهه است. ۸ حسرتی کاشاتي » ازشا کردان محتشم بوده و قصیده و غزل می‌سروده ۹ قاضي‌حسن‌قزوینی» ازشاعران مقیم هند ودرزمانجلال آلدین محمد ۲ کر صوبةدار کجرات رو ده وغر ل می گفته است . 9 سین تاشا ی ازسادات کاشان وخواهر زاده هر .داز هعمایی نو ده وغزل ورباعی‌می‌سروده است . ۷ مو لوگ حمیدالزه حمید آردبیلی , :۷ سال ۱۰۰۰ چندی در شبر اژ زیسته وغزل را خوب می گفته است . و ز-] ط ۳5 قاسم پياك حیا ی قز لباش ‌ اوشته اند درعصر شاه‌طیداس هی( شغب۵ و ۳ هی سر د ده و احتیالم رود که مرادفاسم بيث حالتی‌تر کمان سایق الذ در باشد که‌نام 1 را بدرین گونه تحر یش کر ده باشمد ۰ ۳ 0 ۳ لو نیا یی ل از شاعر ان موسیتی‌دانان خیبا 4 ده و در سحدو واع دار سر ژهمن سرت کر دامن کوعی تمحر م ۵ در گذشته ۲ اقسام متتلف سعر هي سر و ده است . ۴- میرز ابا کی شیر اذگ ۰ از شاعران زمان شاه طهماسب و غزل سرا بوده أست . ۵ - خصالی کاشانی . ازشا کردان محتشم وغزل‌سرا بوده است . - خواجوذاد؛ کابلی * نام وی را برخی بهمی شکل نوشته وکنته‌اند شمرفرن دهم ۱ اف که ازشمرای زمان همایون وسللالالدین محمد | کبر بوده وغزل می‌سروده و احتمال می‌رود همان خواجه رسحمی‌خواجه زادة کایلی سایق الذ کر بوده باشد. ۷- داعی سر خسی » ازشاعران اواخرقفرن نم واوایل فرن دهم‌خراسان بوده که تا زمان شاء‌اسمعیل نیززیسته وغزل مي‌سروده است . ۸ شیخ ذوالنون خیادجی » ازمردم خیارح ازئوابم‌فزوین وبرادرزادة مولانا آدهم منشی و درطب از شا کردان مولانا علاء الدین احمد بوده و پزشك حانقی بشماز می‌رفته ودسان ازمالازمان سامعیرژابودهموسه رساله مکی‌درحفظ صحت ودبگری در بحرآن وسومی درمعما بنام وی نوشته ودر فتنهٌ طوایف نکلو ناپیدا شده و کسی خبر ازونیافته ودراشسام شعر استاد بوده است ۰ ۵ دای اصقهانی * برآدر کبتر محمد شریف هجری بوده ودر زمان شاه طهماسب وزیر اصفهان شده وغزل می‌سروده است . ۶ ثاقی‌خان ؛ از امرای دربار همایون وا کبر درهند بودء وغزل راخوب می گفته است . ۰۷۱« میر مجمدخان عز نوک . ازامرای دربار | کبی بوده و غزل هی‌سروده وبشعر خود بسیار معتقد بوده و دیوان پزر کی قرتیب داده و ظاهراً غزنوی تخلص هی گرده است . ۳ دشیذدی ؛ ازشاءرآن زمان شا‌طع‌ماس بوده وحجر ین از احوالش اطللاعی ایست وغزار هی‌سروده است , ۳ ریقی آملی ! مردی دانشمند ودره‌عما وتار بخ استاد بوده و غزل نز می‌سرودهء‌است. بزبارت‌حرمین وازآ نجا پسرزمین دکن رفته وپس ازچندی‌درا کبر آباد مالاژم حلالالدین میهمدا کب شده است . ۴- ر کی‌الدینر اک ظاه ! از غزل‌سرایان قرن دهم بوده واز احوااش اطلاعی سست ۵ محمد‌قاسم ذازی مشهددگ , ازدا نقمندان‌زمان شمار می‌رفتهودرسر ۵ ۱ ی ی شعرفرن دهم وناریخ دست دآشته وغزل را خوب می‌سروده ودر۷٩‏ در میدان اصفهان بدست دزدان کشته شده است . ۱ جرک » از احوالش اطلاعی نیست * مین قدر نوشته‌اند معاصر شاه طهْاسب بوده وغزل عی‌سروده است . ۷ سلطا نعلی بن‌محمد مشهدگا ۰ یکی ازمعروقتر دن خوشنویسان بایان وشا کر دحاقنط حاجیمحمدفرن‌تهمو آغازفرن‌دهم کانب‌بودمودرهرات‌میز بسته وسیاری از خوشنوسان‌مه‌روف ازان‌جمله میرعلی حسینی هروی شا کرد وی‌بوده‌اند وسرانجام درمشپد در دهم ربیعالاول۹۲۹در ۵سالگی‌در گذشته ودرفزلسرایی نیزدست داشته و منظومه‌اي درخط سروده است ۰ ۸- سمایی کحال, ازاحوالش جزین اطلاعی‌یست که در ۱۶۰۱ در گذشته وعزل مي‌سروده پست ۰ ۹ سیرابی ا کر | پادها , ازع ز لسرایان هند در زمان حلال‌الدین ععحمد | کیر بوده است . ۰- سیرک طیهرانی » ازاحوااش اطلاعی ثیست » همین در نوشته‌اند از خویشان ملامصد قمی ومعاصر با شاه طهماسب بوده وغزل می گفته است . اش متجمد شر یف شرف » پسر عمدالسمد خان هصور _اژ نقاشان معروف هند وخود یز خوشنو یس وتقاش زبردست بوده ودرزه‌آن‌جلال! آدینهمدا کر می‌زسته ولوشته‌اند که در هرطرف بك دانهٌ خشخاش يلك صورت می‌ساخته وعلت دانه خشخاش را هفت سوراخ می کرده وازهرسوراخ هفت رشتة با بلتسی کفرانیده و بر وا دانه بر نج یلك سوار مسلح را با سالاح و حلودارش چنان می‌ساخته که هه بخونی محسوی بوده و شاعر زبردستی نیز بوده واز وی رباعیات مانده و ظاهرا شریف تشلص مي کرده است . ۴ شعورگ کاشانی » ازشا کردان محتشم ودر تارخ وفزل استاد بسوده و تردباك شش‌هزار شعر داشته است. ۳- شوقی بزدگ. اهر وی بحزشوقی بزدی‌سابق الذ کز وازباژماند کات شعر فرن دهم ۱ تایه خواجه رشید وزیر بوده وبیشتر درهرات می‌ژسته ودر۱۳٩‏ در آن شهر در گذشته ودر هز ار عردا له انماری مدفون شده وازو ریاعبات مانده است . ۴ سم شوقی تبریزگ ؛ ازشاعران دست‌گاه سام میرزا صفوی بوده ویس از کرفتاری‌آن شاهراده از بیم شاه طهحاسب بهندوستان کر بخته ودر دربار همابون راه بافته و از آنسا بکابل رفته ودراواستطفرن دهم درآ تج در گذشته ور «اعی از وا نده است. ۷۵- شوقی دارابجردگا ,وی نیز از شاء‌ران قرن دهم بوده و شزل در و ده است . ۹ 1 معمد صادق خان صادق , از امبران دربار حلالآلدین محمدا گیر وفزل‌سرا بوده وصادق تخل می کرده است . ۷۷ مولا نا محمد صادق صادق سمرقندگ ۰ چنان می‌نمامد که وی‌بسز مولانا صادق سمرفندی سایق الن کر وازبازماند کان‌شمس الائمه حاواییوازشا گردان مولائد احمد جندی و داتشمدد بوده و عرد مهذبی بشمار هی رفنه است و سفری بحچ رفت ودرباز گشت درهندوستان ماند و مورد توجه بیرام خان خان خانان شد ودرلاهور بتدریس پره‌اخث وباردیگر بسج رفت ودرباز گشت مأمور تعلیم خان اعظممیرزا عزیز کو که شد وسیی ازهند بکابل‌رفت وتعلیم میرزامحمدحکیمرا بمهده گرفت ودرا نجا کارش بالا گرفت ودریابان زند کی سمرقند باز کشت وغزل راخوبمي کفت‌وصادق تخاس می کرد . ۷۸- صانعی , اژ احوااش جزین اطلاعی نیست که در صنایم شعری دست داشنه ومعاصر شادطن‌ماس بوده دغزل ی‌س رروده است , ۷۹- صبوحی‌جغتایی ۰ ازشاعرآن مقبم هندوستان بودموسفری بحج کرده رمی‌خواره تبز بوده ودر۷۳٩‏ در گذشته وغزل را خوب می‌سروده است . ۰ مولانا سلظان محمد صدقي استرایادگ , ساکن کاشان و در شعر استاد محتشم بوده وازدانشمندان بشمار هی‌رفته ودر ٩۵+‏ در گذشته ودر اقسام مختلف شعر استاد بوده است؟ نام ویر! بخطا صندوی‌همضیط کرده‌اند که پیداست‌درست‌ئیست. ءِهِ ۱ ۱ 5 شم رن دهم ۸۸- شیخ محمدصفی شیر ازي * مردی دانشمشد بودمودرعام حساب‌وسیاق دست داشته وید کن رفثه ودرا نعا در ٩۷‏ در گذشته ورباعی اژومانده است» ۳ تقی‌ضهیر حلوایی » آزشاعران ایرأنا بوده و میررصیدی با ار مطایبه داشته وسفری ببند رفته وبا روت بسیار باز گشته وفزل می‌سروده است . ۳«س محمد پياك ظر بفی‌قازسي » آزهاعران فاری ومعاسر با شاه‌طیماسي بوده ودرژمان حلال‌الدین ۱ کر بهند رفنه وغزل می‌ساخته است . ۴- عابد اصفیهانی » از احوالش جزین چیزی معلوم‌نیست که معاصرشاه طههء‌اسب بوده وغزل می‌سروده است . ۵ عارف اصفمیبا نی » وی نیز از غزلسرابان فرن دهم بوده ودر اصفان سماری فاج در گذشته است , ۹- عارف شیرااگا ۰ پسر دایی عرفی شیرازی بوده و جامةٌ درویشان می‌پوشیده ودراصفهان بقناعت زند کی مي کرده وفزل را خوب می گفته است. ۷ ابو الخیر عاشق سمر قندک » مردی دانشمند ودرنزد پادشاهان محترم بوده ودر ٩۵۷‏ در گذشته ورباعي آزومانده است . ۸ عرفی کمافگر تمريزگه در کمانگریوشاعری‌استاد بوده و ۱۳۰قصیده درهدح شاه طهماسب سروده ومثنوی گوی وچو گان ساخته است . ۹ - زگ مشهدت کاشانی * از سادات مشید بوده و ظاهوا در کاشان یز جسته ورداعی اژو مانده است . ۱ ۶۰ میرعز بزعزیزگ قزدینی ۰ ازسادات قروین وازه‌ختصان قاضی‌شرف جهان بود ودرشعر ازشا کردان درویش دهکی بوده ودر ۹۹٩‏ در گذشته وغزل را خوب می کفته است . 0- جل۵رعلی بابا : نام وی را بپمین گوته شبط کرده‌اند و نوشته‌اند موز گار کود کان بوده ودر۲ ۱۰۲ با ۱۳۷۰ جر گذسته ورباعیات ازومانده است . ۳ب علی » نام وی را ببز ,همین گونه ضیط کرده‌اندو اوشته‌اندازمردابران شمر قررن دهم ۱ ۱ و ومعاصر شاء طهماسب بوده وغزل مي‌سر وده است . ۳- میرذاعلی بدخشی , ازعردم ,دخشان بوده ودرهندازمدشان دربارجالال الدین‌محمدا کبر وبیشتر مداح شاهزاده سلیم‌بوده وقسیده ورباعي مي گفته است . ۴- عببدت‌نوداني » توشته‌اند از مردم توران بوده و در کوب باد بجیالٌ آمده وازملئزمان ساطان ابراهیی‌میرزا جاهی‌صفوی بوده ودرمدح ائمهٌ آننی‌عشرقساید غراسروده وغزل نیز می کشنه است . ۵ نريبي خر آسانی , درزمان همایون بهندوستان رفته واز ملازمان او شده وغزل را خوب می‌سروده است . غیاتا لدین‌محمد کججی ۰ بر ادر امیر بيكث مر دارو ازمحاسبان‌دربار شاه طرماسب و ازغزل‌سرایبان بوده است . ۷ وردگ جان‌بيك غیورگکابلی ۰ پسر علي‌قلی برك ذوالقدروازاعیان دربار عمایون بود ومردی سخی و شجاع وبا ذوفی بود و خط غبار را خوب می‌توشت . تست در کابل در وستگاه محمد حکیم میرژا پس همایون بود و سپس برندوستان پدربار تالا آژدین مجمث | کررفت ومثص ذور باشی یافت ودریکی ازسنگها کشتهود وعزل می‌سرود . ۸- شیخ ]بوالوجد فادغی هرفت , بسرشیخ وجیه‌الدین ازم‌شایخ‌هرات وم زین الدین‌شوافی بود وباوی ازهرات هن دگی‌هندوستان کرد ودر کابل بدربارهمایون راه بافت و چون همابون ازشاه محمدخان سر شود رنجش داشت ووی‌اشعاری درهجو و سروده بود همایون را خوش‌آمد وصلهٌ وافری باو داد وبیرام ال خان خااسان نیز وی را گرامی می‌داشت ددر» ۹6درا گرهءدر گذشت‌ووی اقسام‌شمرراخو ب‌می گفته‌است: خواجه احمد فاني شیر اذگ دهدار » مفروف باحمن ده‌دار از عشاهیر دانشمندان صوفی عشرب زمان خود بود ودر معقول ومنعول دست داشت و از شا هردان شاه فتم له شیراژی بود . بپندوستان رفت ودرد کن دردر بار علی عادلشاه کارش الا گرفت وآن پادشاه را وادار کرد که شاه فتحاله را پدربارخود بخواند ووی زربسیار ۹ کر کرد ۲۳۵ فرستاد واور! دعوت کرد . پس آزفوت علی عادلشاه شاه فتح له بدر با رجاال‌الدین دعمد | کر وت وشوو اسود 3۳۳۹۹ با حمدن‌گررفت ودریر بار: رهان تظاهمشاه اعتبار سمار بافت وداظررسلطنت اوشنوازمر بدان شخ حسن تحقی شد که در آنجا بود ودر زمرهشا کردان وی درتسوف درحه کمال‌زسیت ودرساطت سره تلا ماه سکوهت‌صو به برار زاباودادند ودس ازم رگ اومجرد ومتزروی شد و سورترفت ودر۹۵ سالگی درساله ۹ ادر گذشت. وی مرلغات فراوان دارد از آن جمله شرح گلشن‌راز وحواشی برتفحات‌الانس‌وحواشی بر فصل الخطاب و شرح خط.4السان و دبوان اشمار و غزل و رباعی را خوب هی‌سروده است . تلاهوا ایو «حمد دیجمود دهدار که از داندمندان فرن دهم و بازدهم بشمارمی‌رود اژهم.ی خانواده بو ده اس ۰ _۳۳۹ قر جا !4 4 ازحز ات احوااشی اطلاعی لنسمت وطمین‌قدر دیددأست کهدز ۳ نا دم یز سنه و غرل یس رو ده است . ۱ ۳ ات 13 شاه بیکی فغالی» از د پیر آن‌در بارشاه‌طهماسب وغزل سرا بوده است ۰ ومدلی در أ نا داستته و بابر أن باز گشته وغزل وردای ی سر و زد است ۰ ۲۳ دا ها سیم فربمی قز وینی * فسلی عزر بزالدعن سامی سایق الذ کر 3 اژ طایقه حرل 4 زوین «وده دوز 534۵ در گنه و اقسام سشنعیر هیی‌سر وذه اس ۰ ۴ قیضی تریتی » ازشاءران آواخر فرن نیم واوایل قرن دهم بوده » در زمان ال الدبن شور | کر بیخدر وه ور تشر ازشیر های ان دبار سر کردء و فص ند یار دهد ج اکبر سیر و« ژی وصالات فراو ان گرفته و اقسام متباف شعر می کنته است. ۵ هس میر محمد قاسي قاسم رانگ » درزمان حالال لین هدمد! کبر بهند رفعه و اصف این و ۳ و زر ۱ «مالاز میت جو د ار گر بده و اس از چندی با ۳ أن ناژ ۳۹9 وغزل هبي سر وه است ۰ ۷۲ قاسمی خوافی ازشاعر ان معاصر و لی‌دشت بیاضی وععارصش او بوده اخست درهرات‌میز ستفواز | تحا +سسهآن رفه ودرفر امدر گذشته و ازور باعی مائده‌است. شعر قرن دهم . ۱ ۷ج" کر ۳ قتیای بخارایی : از مشاهدن شاعر ان بخارا در مان خود بوده و در دستگاه عمدالعز یز خان تقرب داشته وغزل می‌سروده أست . ۲۰۸- میرقوامآلدین قوامی اصشهانی , ازسادات اصفهان‌بود ودردر پازشاه طهماس منصب صدارت داشت وس از م6٩‏ ور گذشت وغزلراخوب می کقت . ۹- میر قوام الدین قوامی شیرانگ , نیز از غزلسرابان زبردست این جوره «شبار می‌رفته است . ۰ کاتبی پزدگا , در4۳ ولادت بافته ویس از چنسدی بهند رفته ودر لاعور در ۷۶ سالگی درسال ۱۰۰۰ در گذشته وغزل میس وده و کاب و کاتنی تخاص هی کرده لست . ۲۱ سس کافی ازردد بادی » ازمنشان دربار شاه طیماسب وغزل سرابوده است, ۴۳ کامل کاشانی » خواهوزادم تفی‌الدین اوحدي بوده و غزل را حخوپ می گفته است . ۳ میر حسین کر گاقر بقی ؛ ازساداث توبت ودرخط شکسته استاد بوده بیند رفت و خان خانان وی را گرامی داشت و درآ نجا در ۱۶۱۷ در گذشت و غزل وا ختوب می‌سرود . ۴ لاجر د بیکم * دختر ظپیرالدین بابربود ۰ برخی نام وی دا کلرخ بیکم و تلحهره بیسکم هر ده ضعط کر دهاند وحال ان که کر ت‌نام «ادرش »و ده‌است . وی درد* ۱۶ در گذشته وفزل می‌سروده است . ۵ حسن بيك لالی همدافی, درجرانی‌در۱۰۰۲در گذشته وغزلراخوب مي کقته‌است وچدانمی تما مد که همان‌حسین بيك لذ نی باشد که ن کر دس از ینمی | ده - حسین بيك لذلی‌همدانی » وی نیزغزلسر بوده ودرزمأن‌جاالآلدین مججد! بر بهشد رفته آست وجنان‌عی‌نما بد که همان‌حسن بدتلالی‌سایق ال کر باشد. ۷ ماهی‌خا نم تبریزگ, خواهر ملاشاری تبر یزی‌سا بق‌الن کروازخاندان حالادر نوده وغزل را خوب عی‌سروده است . وه 1 یی سم 1 شعرترت دهم ۳۸- مرتضی قلی‌بيك مجرم شاملو , پسر سلطان‌حسن ازموسیقی‌دانان وخوشنوبسان زمان خودبود وبپندوستال رفت ودرا مجا درسال ۱۰۷۰ در گذشت. غزل را خوب مي گفت وتقی‌الدین اوحدی بوصیت وی دیوانش را. فراهم کرده است . 6۹-- مجلسی اصفبانی » ازشا کردات محنشم بوده وداداد؟ کسی‌شدودربی او بهندوستال رفت وبا آو سرژمین د کن رسید ودر آغاز فرن بازدهم با ععشوق خود در بل روژ در گذشت وغزل می‌سرود . ۰- مجیبی بس‌انی * از سادات بهبهبان و از غزل سرایان فرن دهم بوده است . ۵۹- محبعلی , از داتشمندان هتد در زمان جلژلالدین محمد ا کیر و ل‌سرا بوده است - ۲۳ جمد‌هاشم محتر ع سم قندی ؛ از شاعران مقیم عندوستان و از ستامشگران حلال‌الدین محمدا کی بود و حافظه‌ای چتان سرشاو داشت که کتاب پابهارت را دراندك مدتی ازبر کرد ودراقسام شعو دست داشت . ۳- مس فانی ژانگ : درزمان جلال‌الدین محمد أ کر بهند رفته ودر غاز فرن بازدهم دربنارس در گذشنه ومثئوی شیرین وخسرو سروده ورباعیات نیز ازو انده است . ۴ محسن همدانی؛ وی‌نیزدرزمال| کیر‌بیند رفتهودراحمد[ باد کیجات ر گذشته وغزل می‌سروده است . ۵ محمدحاجی کابای ۰ ازشاعران مقیم‌هندوستان ومللاژم در بارهمایون وده وغزل می گفته است . خو اچذ‌م<مد ازشاعرآن زمان‌شاء‌طپماسب بوده وهمیشه مدایح امه نی‌عشر را می‌سروده ودرضمن غزل هم می‌ساخته است . ۷« ها م<مدر سعمد از ک: ازدان#مندان رستمدارماز تدران وسا کن‌عشيد درحکمت باضی وطمیعی استاد نودودروٌا ننشادطهوما سب یز دمست‌وز بای ازوما اخه‌است. شمر ثرن دهم ۱ 5 بَگَِث _,*۵#‏ ۸- میرذامحمدشیر انگا , وی نز ازغزل‌سابان این دوره بوده است. ۹- خواجه محمود خطاط , از خوشدو سان‌زمان قاطهماسب وشا کرد میرعلی بوده وخط خفی وجلی را خوب می‌نوشته وفزل می‌سروده است : ۰ هیر حسن سپوگ بر ی زک " مرو باردا رهب کار ود ود و مسج رف 3 درزمات شاه عباس‌دراستیالای‌تر کان‌عشمانی از ا ذر بایجان بعاشان‌رفت ودر ۳۳ ۰ یر کشت وی خوشنویس بوده وغزل را خوب می گفته است . ۰ مود مرشدگا » پرادر سپوی سابع الذ کر بوده ودط: بقتوشر مت دست داشته ودرم ۱۰۰ در گذشته ورباعات ازو مانده است .‏ " ۳۳-.-.- مسمود کی * درژمان سجالال لد من باکر بهندوستان مرای ساحت رفنه ور باعی می‌سروده است ۱ ۳۴- محوگ اصفیانی . ازشاه ان زمان‌شآطی‌ماس وغزلسر! بودهاست ۴- شاه مجمود مخلص یفایورق؛ ازشاءعران همان دوره وارهم ۶ کر لب سراهی می کر ده است . ۱ . ۱۳۳۵- مرادک بافقی » برادر مهتر وحشی بافقی وی و برادرش شا کردان شرف‌الدین علی بافقی بوده‌اند ومرادی غزل را خوب‌می کفته است . ۹ مر لضبی سمتانی » ازسادات سمنان بوده ودر زمان | کس بهتدوستان رفعه وعزل می‌سروده است ۷ مسعود اصفهانی ۰ نوشنه‌اند که از خویشاوندان ملا نیکی اصفباتی وأوهم بتیکی «عروف بوده اماییداست که درست نست‌ژیر ! که ايکيژ ین لددن‌هسعود تام داشعه ومقصود از ین «سموداصفانی هم اوست . ۸ ماز تیجم ا لین مسعودشر وی " ازدانه‌مندانژمان‌تصیر آلدین‌همایون وسأ ان هندوستان بوده وریاعی آژومانده است . ۹ شهخ مکرین مشفقی سنجیهایی , از مردم سنبهل نزديك مرادا باه بود ودرژمان جاول‌الدین محندا کین دردهلی میز بست وغزل ورباعی می‌سرود. مه شعر قرن دفم. ۰ - مظقر لو ناپادگ , ازغزلسر ایان زیردسث فرن دهم بوده است. ۱- معینالدین دقاقي حسینی بلیانی : در نقی‌الدین اوحدی موف عرفات الماشقره وهردی بأتشه‌ند ویارسا بود. شاه‌طپماسب بوی معتقد بود ودر مجالی وعط او حاضن می‌شد. دس ازچددی ازفزو ین شیران واز | تجا بهندوستان رفت‌ودرد کن سا کن شد ودر ٩۷4‏ درا نسا در گذشت وغزل را خوب می کشت ۳ ملگی تویس رکانی مردی‌داندمند بودواز کشاورزی گذرانهی کرد. درزمان | مر سندوستان رفت و توسیله قیسی تکربار راه یاقت وعنصب بخشی گری بن‌گاله را باو دادئد ویس از چندي ددوالنه تشم شد. درتار یج در گذشت وی‌اختلافست: برخی ۰ وبرخی ۱۳5و وبرخی۲ ۱۳۰ در کربلا توشته‌اند وچوت وی معاصربا | کبرربوده چنان می‌ماجد که ۰ درست نباشد . تام وی را بخطا برخی ملكي بيك سرکانی ضبط کرده‌اند و همین اشتباه در صیحیفة ۱۰ه منسکس شده و وی در غزل اسشاد نوده است . ۳ ملیحی بافقی " ازغزلسرابان این دوره «شمار می‌رفته است . ۴ متصود؛ ازشاءرآن هند ومعاصن با حالالالدین محمدا کیر بوده وغزل می‌سروده وجززین دیگر اژاحوالش اطلاعی نیست . ۵- داي منوهر » ظاهرا وی بجز محمد منوهر توسئی سایق ال کر و از دخصوصان جللال الدین محمدا کبربوده ورباعی اژو مانده أست . ۹ حاچی‌محمد موئوگ سیستانی : از شاعران معاصر ولی‌دشت ساضی بوده وبا اومشاعره وعهاجات داشته وافسام مختاف شعرهی‌سروده وظاهراً مواویتشاص می کرده است " ۷ هو سپزوآدکا * حز ین دربارة وی کاهی تست که ازشاعران فرن دهم بوده وریاعی ازومانده است . ۸ مولس » دز اشاعران این دوره بوده که بسیاخت بهندوستان رفنه و غرل هی سر و ده اسست ب ۰ شعرفرن دهم ۹- هیر ذامپر 2 هروک , پدرش وزیر بدیم‌الزمان میرزا و خود عنردی دااشمند وخوشنوس بوده ودر۳۲٩‏ کشته شدء ودرهرات وی را بخالگ سیرده‌اند وغزو ریاعی‌رااستادانه هی‌مروده است‌وظاهر ا ميرك نخاص هی کرده ودراواخرفرن تهمواوایل فرن دهم زسته است . ۰-]قا میرک نقا شاصشهانی » از سادات اصفهان واز نقاشان زمردست دربار شاه‌طي‌ماسی صذوی بوده وبجز امیرروح ال هروی معروفب ميرك خوشدوس و مذحب معروف شا کرد مولانا ولی ال ازسادات کمانگر هرات و کتابدار سلطان‌حسن بایغر! بوده که تا ٩۳۵‏ درهرات می‌زیسته است. بدین گونه وی تا اواخرقرن دهم‌زنده بوژده وغل می‌سروده است. 0- اجی كاشاني » پرمالاحسن واعظ کاشانی‌وظاهرا ازسآدند کان‌فرن دهم وغزل‌سر! بوده است . ۴۳ محمد اصرمیر ذا اصرگ قیمورگ از بازه‌اند کان‌بامسنغر دریابان هرن نهم و آغازفرن‌دهم بوده ودر*۹در گذشته وناصري تخاص‌می کر ده‌وغزل‌می‌سروده است ۰ درخی‌وی را ناصررسرزا رز ندعم ر شیخ داسته وباباد کار ناصرمیرزابنعمرشیخ اششاه کرده‌اند ۱ ۴۳ ناطق دهلوگ » ازغزل‌سرآبان زمان جللالالدین محمد! کین بودهو جزین آژاحوالش| کاهی نیست. ۴ اقی تثارک اصشهافی » پیش وی عصاری‌بوده‌ودرزمان! کبر بهندوستان رفته ویس ازچندی که مالدارشده بزاد کاه خود باژ گشته وغزل هی‌سروده است . ۵ نشاظی دهلوگ » وی نیز ازغزل‌سرایان معاصر! کمر وده است. ٩‏ - آمیرسیدصسین نصیبی نور بخشی يزدگ » معروف سعدالحق از سادات نور ششی طنز درپایان فرن نم و آغاز فرن دهم بوده ودریزد میز سته است . درجوانی درای کسب دانش بشر از رفته وازشا گردان ءللامه جالار آلدین دوانی شده و ودر | معا ولداد2 مشحی دسبو ی موی نام یل ق وی از رحلت دوالی در ٩"‏ رد باز گشته ۹ شمر فرن دهم و ور ۱۶ ۵4 دو | تسا در ودسة ودرغزلسرایی استاد رل امست . ۷ حکیم نظام‌الدین علی کاشانی ؛ از اعیدن کاشان و از بزشکان سانق در بار شاه طهماسب بودء ودرسال ۱۰۰۶ ور گذشته و ریاعیات اژو مانده و حکیم ر کن‌الدین #سعج با عسیهحای کاشانی شاعر معروف فر ن بازدعم دسروی بوده است. ۸- نصیب‌خان قز ویفی " ازبازماند کان‌دولنشاه سمرقندی»2 لفات کوةت الشعراء وازامرای دربار جالال‌الدین ا کبر بوده ودرتاریخ دست داشته وازو رباعی مانده و گاهی تام وی را بخطا نقیب خان توشته‌اند . 4 نی نیانگ اصقانی » نوشته‌اند که عصار بوده ودر ژمان اکس بیند رنه و نا کام از ا سا بو تاره از گشته است و دیداست که هر اد شمان کت که ناعشی را تقي نثاری ضبط کرده‌اند وپیش ازین باو اشاره رفت و این دو نام و تخلص تحر وف مك دیگرست . 6۰ نوداندین محمد تیلانی» برآدر حکیمابوالفتح دانشمند ممروف‌این زمان بوده و باوی دردهلی می‌زیسته وغزل هی‌سروده است . ۱ میرنورالله داذگ » از بزرگ زاد کان ری در زمان شاه طیماست بوده ودرمحاورت بقعه شاه عبدالمظیم هی‌زسته وغز ل‌سرا بوده است . ۱ ۴ قاضی نوزالدین فورالله ثورف حسینی مرعشی شوشترگا ؛ مسر شر دف‌الدین بن شمس‌الدین وازخاندان معروف دانهمندان شیعه‌بود ودربابان‌فرن دهم و اوایل فرن بازدهم می‌ز یست . برای تبیغ طر یعه شیعه بهند رفت وجلال الدین! کسر بوی احترام بسیار کرد وفضاوت شهرلاغور را باوداد. پس ازمکتا کبر پدر پارجهاشگیر رقت و توشتهاند که جپانگر چون از مذعبش پرسید تقبه کرد و کفت پیرو طر ره آستئست ۰ پا نگیر پرسید 5ه اثر فانی دروضگو باشد حکم شر ع در باره اوچست؟ گفت باید او را عزل وتعز بر کرد. جپانکر فرمان داد او را بنازیانه خاردار پزنند و همان فتوی را ۰۶ دادهبود در باره‌اش مجری کنند . چون سه ضربت باو زدند بی‌هوش افتاد واز همان آسیب در سال ۱۳۱۹ در گذشت و پیکرش را درا کیرآ ماد اگره در شعر قرن دهم ۱ ۳ بجاورت باغ مٌنده‌اری بخاك مسردند که ! کنون ژباری‌گاهست وشیعة هندوستان‌بنای اشگوهی رسرخا تش ساخته‌اند . قاضی نو ال درطر بقة شیم تعصب_ بسیار دأشته و کتابیای چدد درین زمینه نوشته که برخی از آنها بسار معروفست از آن‌جماه کتاب صوارمالمهرقه در اثات دین شیمه در پاسخ کناب صواءق المحرفةً ابن‌حجر و کتاب احقاقالحق درپاسخ کتاب ابطالالباطل فضل‌الهین دوزبهان اصقهانی وءصالب التواصب واسامی وضاعیالحدث و احوااعم راما لعصمه وانسالوحیدفی تقسیر | بةالعدل و التوحید والاتفعالیه وانموذح‌العلوم و المع رآلغز بر فی‌تقدیر الماءالکثیرو بیان انواع‌الحکم و تحفة ااعقول وتسفیق یه غار واهذیب الا کمام فی شرح تباب الاحکام وتشببه افواك اهل الخالاف مالشسمات‌المشهورة عن املسس وتفسر اه اتماالمشر کون تجس ونفسیر دنه ال با و سیر اه میمیم بقر ات سمان و تقسیر 10 من برداله ان بخدیه یشرح صدره | اسالام وجوات شمهات ابایس وحاشیه اعراش و اد ااهات وحاشیه اعاعث وشر سح تجر ید فوشحی وحاشية انموذح‌الملوم دوانی و حاشية تحربر اقلیدی و حباشیه تفسیر بیضاوی وحاشیُ تپذیب الاصو لعلامحلیوحاشية تهذیب امنطق دوانی وحاشة جواهر شرح تجر بد فوشحی وحاشیة حاشية مطول خطایی وحاشة خلاصةالافوال عالامة حلی وحاشیه شرح جامی و حاشیه شرح چغمینی وحاشیهُ شرح خطبه موافف وحاشیةشرح شمسبه و حاشیة شرح هداب هییدی و حاشة قواعد علاهه و حاشید مطول تفنازانی و حاشیهُ معاد شرح تبجر بد قوشجی و حاشیه مختصر عضدی وحل العقال وخیرات حسان ودافعها لشقاق ودفم الفدر ورد آمحیح ایمان فرعون و ردالشیطان ورد مقدمات ثر جمة ا(صواعق ورد نفی عصمفالاساه و ر کنتالسجدتین و سبعة ساره و سجاب‌المطار وشرعح اثبات ال واجب‌دوانی وشرح تشر مح‌لافلاك شیخ بهاییوشرم‌خطیةالعضدی فزوینی‌وشرح دعاء اسباح و المساء حشرت آعیر و شرح رباعی ابوسعید ابسوالخیر و شرح میحث حدوث‌آلعالم ائمودج دوأئی وشریم مختصر عضدی و المشرةالکامله والعقائد الاعامیه و غسل الجمعه و کشف‌الموار و کشکول و گل‌وسنیل و کوعرشاهوارولس الحر بروالامسه هی صلوةالجمعه والمسح علی‌ال رجلینوعسلپا ومواثدالانعامو نجاسةالخمر والنظرالسليم ك سس سس سس سس سس ۰3 ۱ 5 شعی فرن دهع والئودالانور ونورالعینومتشات که‌پیششرآ تهب بانتاز یست ورساله ای‌د رح عت‌نم از جمی درا پامغیت ورسالهدرتحفیق ینور و کتابعشرة کاملهو نها یةالافدآموش شش ‌دفترمننوي مولانا جلالالدین معروف ترین کتاب او بز بان پارسی«بجالس المومنینست که در ان بسیاریازبزه گان‌ر که علوم ایست‌شیعه‌بوده باشندشیعه وانمود کرده‌است و بهمن‌جهت ویر اشبغه‌ت رآ لب داه‌آند ودرضمن اقسام‌شعرمی‌سروده ونوری‌تخلس می کرده ودیوآن ای مانده است . _. نوری بيك خان نوری لاهونگ » ازغرلسیان فرن دهم‌بوده وجزین ازاحواش کاهی نیست. ۳۵ نویدی طم آني رانک » از غزل سرایان معاصر شاه طهماسب بوده وس۱۳- نو یدی لیلانی « وی نز ازفردسرایان این دوره بوده ودرزماناً کبر بیدل وه انس ۳- نبپانی اکبر [پادگ, اززنان‌شاعر؛ هند ومادر بحمدجعقر! کیر ‏ بادی ازهرد؟ اکیرآباد اکره بوده که در دربار | کی منصب میربحری کشمیر را دأشته‌روی ثبر فزل هي‌سروده است . ۳۷ والقی نیما بورگ » وی نبز از غرزسرآیان بوده وچپل سال در تحف می‌ز بسفه وسر انتدام بتبر بز رفته ودر نها در* ۹6 در گذشته است ۰ ۸- واحدگ ؛ نلاهراً وی بجز دو واحدي سایق‌الن کر و کوبا ازشاعرآن بان بوده که در زمان ابر اند رفتهر نا کام از | تساداز کشنه وفزل هی‌سر وده‌است" 3 ۸6 ابن علی واقعی طوسی : نام وی را بهمین کونه ضبط کرده‌آند و یته‌ان که ازماازمان سجلل‌آلدین محمدا کبر بوده وغزل می‌بروده است و بسانم مواد همان این عی وائقی با واقمی هروی ساب الذ کر بوده باشد : ۰- وجمپي هرگ آفرشی» پدرانش ازمردم تفرش بودهاندوخود درهرأت عیز مسته از نمجا دزمان اس مقس رود ور داگی از وهاندء است , یرگ ِ 7 دم : : #۴« زگ یی ی برچیده از تنابخاته دیجینال هندوستان ۱0 باز نکثیر از کنابخانه کناب کار سی ریزو راداو یا مرن ی 7 0 رن رن ار رن ری لد درم خن چاپ ب رآ کتا بفروشی‌فردفی مجتو ن است این کتاب بس‌مایه کت یروش فروي در یکهز ارو نید ست4در اسنندما م طاجاس ادرجایشانامپهن پاپان دسید دسأچه ۳ در ۱۳۱۱ تخستین ذسمت بادداشت‌های من بعنوان ( تاز دخچه مختصری‌ازادییاتایران) در سالنامه‌پاری‌هنهش شدوپی‌از آن درسالهای ۱۳۱۷ ۰ ۱۳۹۳ ۱۳۳۳۲۱۳۲۰۵۱۳۱۷ وثباله ان تا قیمتیازقرن دهما نتشاو باقت . پس ازآنکه سالنامه پاری‌تعطیل‌شد درصددیر آمده در آل‌بادداشتهای جاپ شده تجدید نظی کنم و بیتمیل نیا پی‌دازء‌واین کتاب‌بدین گرته فراعم شد . تام آنرا (بار بخ نظم وش دز ایر ان ویزد بان فارسی] گذ‌اشتم با معلوم شود درین کتاب آلچه از آئاد انز ماب درایر ان و آسیای‌سر تزی واقفا استان وهسلوستان و فققاز و ابا نی ( تر کبه | قر اهیشد‌هاست ئ جایی که کاهی‌داشتهام کرد آورده‌اء ِ چونهب‌کن‌نبون در باه مجله آنرا پزمانساضر برسانم ناچار در پایان قرن دهم در نك کردم .نميداتم تاتوائی‌جان‌فرسای که جندیست گرفتار آئم مرا عجال خواهد داد دتباله کاردا بگیرم وباین‌روز کار کهدر آثیم‌پرما نم پانه ؟ درهرحال تویا این کتاب تموثه‌ای برای دیگرانشده باشد که اگرمن کامياب نشدم بادان بر‌سامم اپشان دلباله کار دابگیرند وحق آین موضوغ بسیاد وسییو بسیاد دللشین‌راادا کنند , چون دانه این کارسیاد وسیم بود ومطالبی که‌درین زهینه‌هست‌پرا گندهدد گوغهو کنار ما نده‌ا ستِ تاهي‌شدداست کهدر بل چا مطلب تا قص ها نهر درجای دبگي انیا تکمبل تداع ودز منابعی 45 نی با نها رجوخ کر دهم مطا لپ نادرستی بو ل + است که سیس دزجبائا دیگر اسالاح کردهام . بی‌خی‌ازسرابندگان و نویسنه کانبدر پایان بك قرن‌ودر آغازفرن بعد زیستها قدو چهمین جهتذ کرشان: درهردوفرن رفته است وفهرست‌های بایان کتاب رفم‌این دشواری‌را خواهد کرد . تاپایان‌فرن نهم کتاپهایی که دربار؛ شاص‌آن‌داد پم بسپار محدودست وا نچه بر آن‌کنایها افزرده مي‌شود ژ کریست که با اشعارشان در سفینه‌ها ومجموعهها و جنگها مانده است و چون اطلاعي ازیشان ثیست درباده این دسبه از سرایند کان تنها بذ کی ناعشان قناعت‌کرده‌ام . اما از قرن دهم بت کت هايفر اوان در اخوال واشبارس‌ایند کات نما دسیده‌است ودد باره همفایغات یش و کم [ گاهی داريم , بهمین جیت‌هرچه درپارة گوینده‌ای بدست آمده است درجای‌شوددرمش یا در تکمله‌ها آرزدهاء ۰ پیداست که‌مقصود آزین کداپ ننها شرح‌حاله آثار گوبند گان و نویسندکا نستوناجارچای آن نبوه ته نمونه‌ای آززاشعار هی‌سراینده‌ایدا بط کنم , برای‌این مقصود کتاب سیارهنصلی که شامل اشعار ایشانس فراهم گر دهام که نش‌از بازرده مجاد‌خو آهدشد و آمی‌دانم با ,شاد آناتاهیعم کامیاب خواهم شد یا پس ازمن کسی‌بدین ارهمت‌خواهد گداشت . در باه هر وسنده‌اي کوشیدهام فهرست کال ازمو لفات وی فراهم -ازم وناجاد فهرست آ ار سیازرگ از آبشات که دوز بان فارسی و تاز ی تألیف کردها ند شاحل کعا دراگ طر دوز با نست . بیم آلادارم که ز احور موفرسود ی دیگرسر | ازاین و نه ۳ خابی کدد ظلم شیعی با خوانندگان گرامی‌دارم باز دارد وشایه این سخنان‌باز سین پيامهاي نودانگیز من‌ببیشگاه ایشال باشد ویهرحال ورخواست دارم هر لفزش وخطابی که ددین صحایت ببیتنه تر پبانه‌هرا از آگاهی‌بدان سیاسگزار کنند ۲ آدفدت‌هاه ۳۴۴ ۱ من جرن دسج ۷ ثاضی‌محمد دصالیداگا ؛ قاشی شبر ری بوده و نوشتهااند در جوابي دلدادء پسری میرژا صادق نام شده ودر ٩۳۲‏ در گذشته و اقسام مختلف شعی هي کفته است . ۷۳ وفایی هروگ؛ ازشا گردان ءل(قسیحی هروی_بوده ودر زمان | کبر بسیاحت ند وازآنجا باصفهان رفنه ودرآ نا در گذشنه وظاهراً دراسفبان می‌ژسته وغل مي‌سروده و کوب بر دو رفاأي دیگرست که ز گرشان پیش ازین آمدء است . ۴۳ میر محمد هارگ هادگ بروچرد‌گا ؛ نست وی را برخی بخطا پزوجردی لوشته‌اند وچون چندی در کاشان زیسته او را کاشانی هم دانسته‌اند. پزشاك حاوقي بوده وشاطهماسب احشاب ممالك ابران را باوداد . نت ردی عاشق دشه بود وچون نوبه کرد مأمور تولیت آسنان‌رضوی شد ودرا نج بمبادت پرداخت ودر* ۵0 در گذشت وغزل را نبکوسوسیوو وهای نخاص می کرد ۰ ۴ هاشم یکاشانی , ری‌نزازغزلسراران‌زمان‌شاه طهماسب ودرهشاعره ومناظره هم استاد بوده است ۰ ۷۵ - میرذا مراد همدم ک و که » بر ادر رضاعی عیرزا کامران سر چهارم ابر بوده وج‌مین‌جهت او ک که وکو کلتاش‌می گفتند که بمعنی‌برادر رضاعی‌باشد. از اعیان در بار همایون بوده وقزل را نیکو می‌سروده وهمدم تخلص می کرده است . ۹ بمینی گرجی ‏ از درباربان شاه طپماسب و غزل‌سرا بوده وجزین از احوالش اطلاعی نیست. ۷۷ میرذا یوسف خان بوسف دهلوگ » از درباربان زمان جارل‌الدین محمدا کیر بوده ورباعی اژوعانده است . ۷۸« خواچه علی آذادی استر ابادگ ؛ از ملازمان فربدون مر زا تب‌وری دریابان فرن نهم و آغازفرن دهم بوده ودر ٩*۱‏ ور گذشته وریأعی ازومانده است. ۷۹ آفتی قزژینی » ازمدشان دربار شاه طمماس وغزل‌سرا بووه است . ۸۰- اسیر ابدال اصقبافی ؛ نست عطاری می کردو سپس وارد له ۹ شعر رن دهم ولمدران شد ومدخواهان زد شاه اسمعیل آژر سعابت گرداه وشاه اورا معذور داشت و سر ألا۵دز ۳۰ ورفدن‌هار که شد باجمن که طنمعی در نت مفرلرا ایو عی‌سرود وظاهراً تخلص وی سیر پوزه است . ۱۳۸۱- امیر سلطان ابر اهیم امینی‌هروگ, ازاعمان‌هرات وازوژرای‌ساطان حسین دایقرا بود ودر4۱٩‏ گام استبلای از بکان درآن شهر کدنه شد اهر از کسائیست که درهر ات پنست‌گاه شاهاسمعیل‌پیوسته وبهمین جهت‌وی‌را گفته‌اندزیرا که کنابی‌درناریخ شاه آسمعبل بعنوال فتوحات شاهی احوادثسال»۱٩‏ نوشنه ولیزثرجمة دیوان علی‌بن آبی‌طالب ازوست ومناظرء مپر ومکتوب سروده وغزل نبزمی گفته است, ۸۲ ابر اهپم مر ذاتیمورگ‌بدخشی ؛ بسر مرزا سلیمان بادشاه ثبموری سایقلذ گر بوده و چون با پدرش در بدخشان می‌زیسته ببدخشی معروف شده است . درا 4۵ ولادت بافت ودر ٩٩۲‏ درجنگی که بباری بذدر کرده کشته شده وشزل را نیکو می‌س‌رده استه . ۴ ابوالفتیم چنابدگ » ازیزشکانزمان‌شاه سمعیل بودودر ۹۳۲در گذشت وغزل می‌سرود ۰ ۴ ابو القاسم اصفبانی » پسرشیخ شهاب‌آندین ازغزل‌سرایان زمان‌شاه طهماسب بوده است . ۵- شیخ ابوالقاسم کاذددنی" مردی‌دانمندوسوفی‌شرب‌وازشا گردان میرژا جان شرازي بوده ودیوآثی شامل سه‌هنزار بت ترئس داده وانواع مستتلف شسس عی‌سر وده است , ما(احمل استر آپادی , از دانشیتدان زمان خود و در کاشان مدری بوده ودر۲ ٩۵‏ در گنشته وسافی‌نامه گفته اسث . ۷ احید تبشابوری » آزشاعران زمان‌شاهاسمعل بودمر نوشته‌اندهن‌گامی که درایران قحلی‌سفت روی داده فطزد گان وی راربوده و کوشتش را برربان کرده و خوورده‌اند وغزلیسر] بوده أست. شم‌قرن دهم ۱ ۹ ۳۸۸- اسپر تر لك ذوالقدد » پس‌فلیم‌خانرازطوایف نوالفدر بودموور ۱۰۲۰ در گذشنه وغزل می‌سروده آست . ۹ میا اسد بیاگ اشكقزینی, پشروخان لغب داشت ودر مان جلال الدین‌محمد! کیر بهند رفت وفزل می گنت . ۰- اصدقا همدانی » نیز ازشاعرآن این دورء بوده ورياعی ازو ماندم است. ۲۱ علیتنلی غماناعظم‌شاه او ۰ بسررساطانحسین‌خان وئوادءٌ «ورمش‌خان مکی از سوداران بز رگ دوران صفویه واز خاندان معروف وازسران قزلباش بود . پدرانش از از دردربارسفوبه بسیاره‌جترم ومقتدربوده) ند. وی:خست‌دردر بارهاه‌طمماسب در سشتر جنگها متص‌سپپسالاری داشته ومدتها بیکلرپیکی‌هرات وسپس للهشاعبان درخراسان شده وبپمینجهت بلله معروف شده بود ودرسلطنت شاءعبای ابنيكآفاسی درباز بود وچون دبوان عدالث را قشکیل دأدئد وي دیوانایکی شد ‏ دریایان زاد گی که درخراسان بود چون با مرشدةلی خان استاجلو رقابت داشت برای ایشکه ری‌را گر فتار حرهی زوده‌ئدش ازو سکند سفیری بتضارا نود عداله خان ازباك فرستاد واو ر بگرفتن خر اسمان رانگشت. دا خان ور آغاز سال ۹4٩‏ بخر اسان تاخت و علیقلي خان که از نکر بشیمان شده بود با او درافتاه وعبدالك خان درقلحةٌ هرا‌ویرا محاعمره کرد واو تسلیم شد اما بتحرك یدامن خان پسرعبدا4 خان «رباغ زاغان هرات دراواخرربیم الاو 98۷از بکان اوراشیانت کشنند . علیقلی خان وزش‌جان آغا خانم که خواهرسحمد زمان سلطان ودخترمرادبك بابندرتر کمان بووه از آغاز مربی شاهعبای بوده‌اند ودروتقون بسپارداشتهاند ووی رد باذوقی‌بودموغزل را وب می گفته ودیوانی شامل دوه زارسیت ترئیب داده واعظم تخلص می کرده است . ۳ افضل بيك لاهیجی ء از شامران معاصر همایون و علازم بیرام خان شان خانان بده وغزل را خوب‌می‌سروده است . ۳ جلالالدین ) با لفتح‌محمدا لبر باب ر گانیمو دک » سومین پادشاه و یکی ازهمروفترین بارشاهان‌سلسلةٌبابری‌بانه‌وری هند" دره رجب ۹65 دراوسر گوت ۹۸ شر فرن دهم درسرژسین ستدولادت یافت. مادرش حمده بانوسک ازبازداند گان احمد‌جام * نلمپیل وسر سوم همابون بود . پدرمآدرش از داشمندان ابران واژ ملاژهان شاهزاده هندال چسی بای شم وی بود. بس‌ازمر که همابون درتاریخ دومربیم ألاتی ٩1۳‏ ببادشاهی‌رسید ودر۲ ٩۱‏ که سال‌سی!مسلطنت وی‌بود ادن‌روز رامیدأنار بخ الپی ازروزجلویوی گرفتند. درقسبٌ کل نورازتوابم لا هوروو بنبحاب سکت فشست ودر س‌زمان چهار دم سال‌داشت « در زمان‌وی راءپیشرفت درهند بازشده‌بود ومردمدر جستجوي دافئن حنقیفت بودند. وی‌پیشوای این جنبش‌شد و همین‌جهت اورا بزر گترین پادشاهآن روز کار داسنهاند وهر چند که خوآندن ونوشتن تمی‌دانسنه درپرورش دانشمندان وهنرمندان وسرپرسنی از ادبیات و هثر رسکی آزیزر گترین مردآن تاریخ بشمار می‌رود زیرا که پدران و خویشا‌ندان وی همه مردمدانشمند داش‌پروربودهند وآب‌خصلت خوی‌خانواد کیاوشدهبود ومخموصا زش‌سلیمه سلطان وعمه‌اش کلسن‌بیک بیش ازهمه میحر وی درین کار بوده‌اند. پنرش چول‌هردمرددی بوددرثربیثوی‌تر کود کی‌اهماز کرداماچونوی بسن رشدرسبددرسلطنت خوردرتتبجهٌ معاشرت بادانشمندان جبر ان این تقصرا کرد ومخصوصاً عثل عفرط دراه حقیفت ومطالعه درادبان ومذاهب دأشت وهرچه درین زمیله فرا گرفته بود ازشنیدن کفتارواش‌ندان بود. درسلطنت ود جنگهای فراران کرد وهمهجاکامیاب رفیروز شد و برلمروی که پدرش‌همابون برای وی گذاشته بود بسیار افزود. درماه صفر ۹4 از کابل باپدرش‌غازم‌هننشد وورفنم‌سه ند وشکست سکندرمورلودی‌شر کت داشتودر دوم شعبان آآن سال پدوش | کره ودهلی را گرفت ‏ پس اجلوس بیاری بیرام‌خان خان خانان بهارلو که سپپسالار وی‌بود سکندررا درپنجاب شکست داد وسراسر آنتاحبه را متمرفی شد. سپس نواحی | گره ودلی و کابل را فیزفنم کرد . درسال ۱۳۱2 که اژ کذور کشایی فارغ شد سراسر هتد شمالی را که شامل کابل و کشمیر وبهار ورنگاله وارسا وقسمتی ازسرزمین دکن برد برای سلیم پسر وجانشین خود گذاشت , مقابوی دد 1شورداری کمشر ازقام او در کشور کشا بي‌نیست. با وجبود همه دشواربها دراوضاع اقتسادی کشور خرد اصلاحات فراوان کرد ومرد بسیار داد کر ی بود وهمهُ مردم کشور شمر قرن دهم ن خود را برابر می‌دانست‌ومانم ازتصب واجحاف مسلماتان‌در بر ایرهندوان که! کثربت مردم کشوررا فراهم می کردند شد وبپمین جهت هندوان همواره پشتیبان وی بوده و عسلماتان تندرو وی راکافرمی‌دانستهانذ . بهمن سب درصذدیر آمد دین تازه‌اي‌اعالان کند کهآ ترا «توحید الپی» نام گذاشت نا اسای آن توحید مشترگ در میان همه ادبان باشد. بر ای‌این کارنمابند گان‌همه عذاهب رابدربارخود خوادد وا یشان‌هر بات کوشیدند برتری دبن شود راثابت کنند. می‌خواست خورشید وا ش‌را که مظبر آن درروی‌زمین می‌دانست شعار این مذهب قر‌اردهد وهر کونه مراسم مذهبی را از میسان ببرد و تنها تفه باطن امر کند» معلوم نیست این عفبده‌درخارج ازدربار وي‌تاچه انداز‌پشرفت کرده‌است‌وتنها نام هجده تن‌ازدرباریان وي را که بدینآبین گرویده‌انه ثبت کرده‌انه که سشترشان دانشمندان و ادها دربارش بوده‌اند واز آن جمله عزیزخان کو که از بزر گان درباروی‌بوده است. نهر وث وی را درین‌کار وانحر آف ازاساام راشیجه تبلیقان شیخ مبارك نا ذوری ودوپس ویابوالفضل بن مبارلعلامی وابوألفیش فینی شاعرمعروف می‌دانند زنی از طوایف راجپوت گرفت که مادر سلیم پسرش بود وببررسی‌درنه‌لیمات برهمنان . کتابهای حندوان برداخت ودسئور ترجمهُآنها را نز بان فارسي‌داد . صوقه نیز در دربار وی و درین زمینه نفوق سیار داشته‌اند و دانشمندان امراني که در دربارش فرآوان بووه‌اند نیز کوشش بسیار کرده‌اند. نوشته‌اند اسبت بپارسیان وزردشنیان| فناب- پرسث هندوسنان فیزتوجه بسیار داشته است ولیز بعقاید طوایف راجهوت شه خود را فرژندان] فتاب مي‌دانسنه‌آند متوجه بوده است ,اما شخصا توجپی که نست تمذهی کابولماث داشنه مش ازتوسه او درباره ادبان شرق بوده است. ابوااتضلن مبارگغالامی مور نم زر کت‌دربار وی کتاب‌شاصی‌درین‌زهینه بعنوان «آبین | کیری»شامل اصللاحانی که وی‌درساطنت خود کردهبرداخنه است. سرأنجاموی‌درشهر | کره در۱۳حمادی الا خر ۵۶ ور گذشت- جلال‌الدین محمدا کبر قطعاً پیش ازهریاوشاه دیسگر بادپبات‌هارسی توجه داشته ودرزمان ری ز بان فایسی پاوج ترفی و توسعة خود رسیده ودردزبار وق بیش ازهردربار دیگر نویسند کان وشاعران دارسیزبان گودآمده واز توجه وی وبزر کان ۷ شمرقرن دهم «ربارش بپرمعند شده‌اند وان توجه تا سالمان جرازدردستگاه بازماند گان ری‌بافی‌مانده وسنت دیرین پادشاهان بابری تا خرین روز پاوشاهي ابشان شدم است. خود نیز شعر فارسی‌رانا انداره‌ای‌خوب می گفته وغزلیاب ور باعیاتی‌آزومانده وبنام وی ثبت کرده‌اند . ۴ افرپی‌قندهارگ » ازشاعرآن‌پایان قرن‌تهم و آغازفرت‌دهم بوده وتازمان بابر می‌زیسته وغزل می‌سروده است. ۸۵ - مالاحسین اثبپی ازدییلی » ازشاعر ان همین دوره ونخست از دیمان علیشبر لوابی درهرات بوده وسپس پدربار شاه اسمعیل رأه یافته و فاحالمنافب ائمه ائنی‌عشر را بنام شاه اسمعیل بایان رسائینه ودر ٩۳۷‏ در گذشته واقسام مشتلف شعر مي‌سروده أست . آلقتي بدخشی » از متسوفة این‌فرن وُعردی دانشمند بوده وضوص . الهکم وفئوحات م‌کمفا بن‌العربی را دری‌می‌داده و باداتشمندان عصر خودورائبات‌ایمان فرعون مناطره و مباحثه کرده و بپمن جهت اورا و کل فرعون لقب‌داده‌یودند ودرسال ۷ در گذشته وغرل می‌سروده أست. ۷ امامقلیر از قاینی » آزهثر مندان مان شود ومعمار زبردستی بوده و بهمین جپت براژه معروف شنه بود که در تر کی بمعلی معمارست ودر دستگاه مقلفر حسین میرزا لیموری درفندهار می‌زيسته وطرح عمارت باشکوهی دا که وی در ارگ قند‌هارساخته بود آو انداخته‌است ونوشته‌اند که دلداد فرا گوئه نامی‌بوده ودرفرانی وی دیوائه شده وبهسن حال در گذشنه وغزل می گفته است . ۸- قاضی امام‌الدین‌محمد امامی اصفهانی » از غزل سرآبان زمان شاهطهماسب بوده وظاهراًدرپابان فرن نهم و آغاژ فرن دعم می‌زسته است . ۹ آمیرصددالدین عحمد اسکوبی » ازمردم اسکو درآ ثربا یجان واز امرای در بارشاه طهماسب بوده ودرصرف ونحووخط تعلیق استاد بشمارمی‌رفنه‌رغزلسر | یز بوده ست . ۰ امیرنظامالدیناحمد اسگولی برادرسوم !هیر صدرالدیسایج لذ کر شمر فرن دهم ۳۹ ووی لیژ ازاعبان دربار شاه طهماسب ومتسدی کتابیخانه وی بوده اس ۱ مولانا انوار شمداتی ۰ در ٩۳۳‏ ور گذشته وازغزل‌سرابان بوده‌است . ۴ حیدربيكك ائیس تبریزگا» پسر استاد شیخی نوبجي بریزی و از خواص‌القاص عیرز! وازدوستان قاضي محمدین قاضي مسافر کرد بود که شاه طهماسب وی را مامور پاسباتی آذربایجان و شهر تبریز کرده بود و چندسال این مأموربت را داشت وسرانجام در ۹18 که شاه طهماسب بنبر یز رفت مودم اژوشکابت کردند وشاه وی را بقلم الموت فرسناد ودرا نجا زندانی بود فا در۵٩۹‏ در گذشت . حیدریباك نیز ماندد پدر تویچی بوده ودر دربار شاه طهماسب همین سمت را داشثه وبا فاغبی محمد گرفتار شد» ودرزندان درهمان اوان در گذشته وفزل می‌سروده است . ۳- خواجه باقی بالله دهلوکه بسر مولاناقاضیعبدالسلاموآزدانشندان نامی زمان خود وازپیشوابان طریقة قبندی بود . در۷۷٩‏ در کابل ولادت پافت راز با باصادق حلوانی‌دانشآ موخت ودرجوانی بجپان گردی آغماز کردودرایران وعراق‌سفر کرد ودرحلفه مرمدان شواجه محید اسکنگی ازمشایخ تسوف در آمد لبق او شد و سپس بدهلی رفت و درآنجا سا کن شد و بیمین جپت بدهلوی معروف گشت و در جمادی الا خر ۰۱۷ ادرچبل‌سالکی در گذشت ورباعی وغزل مي‌سروده است. ۴ میزد| اسععیل بحشی قزوینی * از شاعران غزل سرای زان شاه طهماسب بوده وتخلص وی را بخطا بحبی یز ثبت کرده‌الد . ۵ ابوالفتح بدیعالزمان میر ذانیمودجه دسرسوم ساطان حین تشر | وزنش دختر ذوالنون ازیادشاهان سلسله ارغون درسند بود ۰ ور زمان بدر در هرات با فوسند کان وشاعران وهنرمندانی که ورآن‌شهرمی‌زسته‌اند احسالتا بسیار کر ده‌است. چول پدرش درمحرم ٩۱۲‏ در گذشت با برادر ءهترخود مطفرحسین میرزا در سلطنت شر يكك شد و بزودی از از بکان شکست خورد وبایران] مدویشاه اسععپل پناء پردودرربار شاه اسمعیل می‌زیست ۶ا! نکه در ٩۷۰‏ که سلعلان‌سليم آل عثمان شاه اسمعیلراشکست داد ووارد ثبر پزشد ووی درتبر پز بود او را جزو هلازمان شود کرد و با خود باستاپول ۷ شمر نرن دهم برد ودر نا در۲۷٩‏ بطاعون در کذشت ویسکرش را درقبرستان ابوایوب ااری بشاله سپردند . اننشکه رحلت وی را در ٩۱۲‏ و۱۳٩‏ و۹۲۶ نوشته‌انه درست نیست . هسرش میحمد ژمان میرزا پس از شکست پدر بهندوستان رفت ودر ۹4٩‏ درجنگگ با شبرشاه کشته شد . پدیم‌الزمان میرزا گذشته ازانکه شمر دوست و ادب پرود بوده شود نیز رل را خوب می‌سروده است - بلدلی اصقپانی » از غرل سرایان زمان شاه طهماسب بوده وجزین ذز باز هاش اطلاعي لس ۷ بساطی شوشترگ , از ژادگاه خود بماوراء نهر وبدربار بدا ان از رك رفنه وسمت مناومت یکی از اعبان ال دربار را بافته ودرا بجا در۵عه در گذشته واقسام شعر می‌سروده است . ۸- بسمل یگلهپز سبزوازگ » درفزوین‌دکان کله‌پزی‌داشته وبپمین‌جهت نقزوشی معروف بوده ودز۵٩‏ در گذشته وغزلسس] بوده است . ۹-ببباری اصشبانی, بر ادرمازادامی اصفع‌انیو ازشاعر ان زمان‌شاه‌طیماس بوده ودر* ۹٩‏ در گذشته وقزل مي‌سروده است ۰ ۰ بهرام بيك‌جر فادقانی " ازغرل‌سرآیان نیمه اول قرن دهم بودهاست. ۱- میرمعصوم بیخم کشاآی) پسرمی رحبدرهعمای ی کاشانیمتشاص برفیعی وبرادر عبرسنجر کاشانی بوده است که ز کرهردو گذشت وبایدر وبرادر در اواخر ۳ دهم بپشد رفنه وس ازچندی بایران از گشنه وجزین از احوالش! گاهي‌نیست, اهر تا اوابل قرن بازدهم می‌زیسته وغرل را خوب می کفته آست . ۲۳ بیانیدگ بدخشی : ری ثبزفز سرا بوده ودر ٩۵٩‏ در گذشته است. ۳ پیامی جبل عاملی , از شاعران اواخر قرن نهم واوایل قرن‌دهم بوده ودرزمان نامشاه بهمنی (۸5۷-۸7۵) بهندوستان رفنه ؛ درد کن زرسته ودارایی‌سیار سّ زوم وغل می‌سروده است . ۴ پیرگ اصشهانی , از مصاحبان ضمیری اصفهانی و غزل سرای بوده شسر قرن دهم ۳ ودیوان فزلیات خود را بعنوان سقینة مراد کرد وزده است. ۵ فیرذا پیشرو بیاك » از نسق چیان دربار شاه طهماسب بوده و غزل می‌سروده أست. - تاج الذین تاج ی کاشانی» مردی دآنشمند بود و جر سرخس تنرس می کود و بسیارمحترم بود وبپمین جهت باوتاحالروا مي گفنند ودرشمن‌مردی‌خوش- کنران بشمار می‌رفت وسفری بهندرقت ودر نها مال بسیاریافت ودره۳٩‏ در گذشت و اقسام مختلف شعرمی‌سرود. ۷ - یر تقي‌آندین محمد هروقا ؛ پس امیرجمالالدین حیدرهروی که دردستگاه سام‌میرزا درهرات منمب صدارت داشت. وی سفر حرعین رفت ودر آن‌سفر در ۹64 در گذشت وفزل‌سر! بود: ۸- توسنی تبریزگ » در زمان جلال‌الدین محمداً کبر بهند رفته وفزل می‌سروده وجزین آزاحوالش| گاهی نیست. ۹- عالی) تبر ثابت هروگه ازایان دربار همایون وا کبر بود ونامت‌خان لب داشت. نوشتهاند ازسکه آزهی دم آ زار دیده بود ا گر کسی و استارد ید ارش‌هي‌شد شرط هی کرد که دربارهای سفا و اهان واوماش راتیذیرد ودرضمن‌مرددانشعندی بود ودره۱*۱ در گذشت و کتابی درسرف نوشته وغزل می‌سروده است. ۰ جددیدی اسنپانی » ازامیرزاد گان تر کمان بزده ودریایان قرن نهم وارایل فرن دهم تا زمان شاه‌طهماسب می‌زیسته وغزل می‌سروده أست. ۱ جذ.بی اصفبانیء بسرعالی خان ازاعر ای دربارشاه‌طهماسب وغزل سر أ بوده است . ۴- مجنون چپ‌نویس‌هر دگه ز کروی‌تلهایعنوان چپ‌نوس درئذ کره‌ها آمده وینداست که این کلمه شهرت وی بوده واز خوشنویسان سیار معروف عرأت و معاصر با ساممپرژا صفوی بوده وغزل می‌سروده است واین که باو چپ توس کفته‌اند بدین جپتست که هم بادست چپ وم ازچپ براست می‌نوشنه است. ۹ شم قرن دهم ۳- حالتی تهریزگ, هرا ری بجز فاسببكحالنی نبریزی‌سایق الذ کی بوده ودرسال ۱*۰۰ جر گذشته وفزل می‌سروده ودیوالتل شامل فزارییت بوده‌است. ۴ حجابی استر ابادگه , ازشاءرآت فرن دهم و دختر هالالي استرابادی شاعرمعووف بوده وغزل می‌سروده و بچزین زاحوالش اطلاعی لیست. ۵- امبر جسن‌حز نی استرا بادگه تخاس‌ویرا بخطاحزینی‌همضبط کردهانك وی فاضمی شهرهرات‌وازشاعران اواخرفرن تهمواوامل فرن دهم بوده وظاهرا یمه بوده استزیرا که عبدالشخان ازبلبجرم هواخواهی سقویه وی را در۳٩‏ هنگاماسنبلای برراسان گشته وغزل می‌سروده است. ۰ هیرذا محمد حسین کرمانی » پس میرزا ابراهیم و فبیرث عیر- شمس‌الدین آزوانشمندان ورجال ممروفزژمان خودبوده ودرست‌سایگی از مسدازش فارغ شنم وبدرش درزمان شاء‌طهماسب منصب سدارت داشته ووی درجوائی کشئه شده وغل می‌سروده است. ۷ حصاری اکبر آبادگ» از غزل‌سرابان زمان حلال‌الدین محمدا شر بوده وجزین درباره‌اس اطلاعی لبست. ۸- حنجری همدانی ء از ندیمان سام میوزا صفوی ودر موسیقی اسناه و وأواز را سیار غوب مي‌شوانده و همین حپت حبجری تتبلص می کرده و ۳2 هی‌سروده است؛ ۹ حیدر سبز وارف, درثبررآلدازي‌مسار زبردست‌ازملازمان‌شاطپماس رئزل‌سر! بوده است. ۰- حیدز طپماسبی کاشانی , نوشثه‌اند که چو شاه طهماسب کلاهی اختراع کرد دستورداد که هم مردم کشور آن کلاه را برس گذارند و هنوژ آن کلاء بکاان ارسیده بود که وی را برای خود درست کرد وپرسر گذاشت و مین جهت اور مردم اپماسبی لقب‌دادند وبیمین نسبث معروف‌شه وچون خبر بشاهطهماسرسید اورا ردشود خواند وائعام و خلعت فاخرباوداد. وی نیزغزل مي‌سروده است. شمر رن دهم ۷ ۱- حیدر کاشمانی؟ وی بجز حیدرطهماسبی وحیدر کاشانی‌سابق الذ کربوده ونفاش زبردستی بشمار می‌رفته و ازوطن خود بهند رقته ودردربار پوسف عادلشام(۵٩۸-‏ ۷ موس سلسلهُ عادلشاهی د کن درییجاپور مي‌زیسنه و ازین قرار از غرلسرایان پابان فرن نهم وآغاژفرن دهم بوده است. ۲ حيرئی بخارایی » نخست در بخارا می‌زسته و چسون بطریفهُ شعه گرویده آزنرس جان ازبخارا بایرآن وبدربار شاطهماسب کرربخته است و چون پیش شاء‌طهماسب مق رب‌شد شاعران‌بروحسد پردند وهشگامی که شامدستورداده بودیادهتوشی را رل کننه ومي‌خانها را مندند حیرقی درفزلي این میت را سروده بود: از حسد امروز زاهد منم‌ما از باده کرد ۳ ته کی‌آن ناسلمان وا ٍِ فردای ماست بدخواهان امن شعررا برای شاه خواندند و گفتند مقصود وی‌اژزاهده تاسلمان شاهست ۰ شاه درخشم شد وفرءان داد ژمانش‌را مرند. وی گفت من از طر بقه سنت‌دست شسته وششمع درآمده‌ام ‏ گرزبانم را ببرند اینر! از کرامت خلفای ثلثه خواهددانست وخواهند کنت زبانی که ابشان رالعن وطعن می کرد بربده شد. شاماین عذرراپذیرفت واز گناه اور گذشت . حبرای درفزل استاد ژ بردستی بوده أست. ۳۴- خلیل عطار کاشانی؛ از غزل سرابان فرت دهم بوده وین درباره‌اش اطلاعی فست " ۴ خواجه معمد حسینقزوینی؛ ازماازمان‌جلال الدن محددا کمرواز غزل‌سرابان بوده است . ۵- محمدرضا داغی‌مشینگ , از داعران فرن دهم بوده و ریاعی اژو مانده است . ۳۳-فا بابا در کی‌جولخکی؛ ازمردم جولك روستایی از توابم اپاوند برده ریدرش را شاه اسمعیل وزارت همدان داده بود و وی شیعةٌ متعصب بوده و افسام شعر می‌سروده است ۰ ۷۷۹ شسرفرن دهم ۷ مازدرویش حسین‌شی رانک » ازمنهان زبردست زمان خود بوده و در ژمان | کیر بپندرفته وریاعی اژومانده است. ۸- شاهدعایی دهلوگ » ازمتصوفةٌ زمان‌جاال الدین‌سحمد! کب بود,وفزل ورباعی می‌سروده است. ۹- دداني گیلانی » در زمان | کبر بپندوستان رفته وبمعرفی خان اعظم کو کلتاش درد پارراافته وغزل می‌سرودهوازتخاص وی برمی| ید که پزشاتبووه‌است. ۰« دولت سمرقندگه ازتر کان قاشقال پوده ودرزمان | کبر ازماورأءالثهر بهند رفته ودردرپار مره امیری یافمه وغزل می‌سروده است. ۱ ذوثی تولی » فزل سرا بوده و در ٩۷۵‏ در گنشله ودیگر درباره‌اش آ گاهی نیست" ۲ ز حرم ف رآش‌دهلوگه دردربارا کیرفراشیمی کردهوغزلحی‌سروده‌است. ۴۳- دحیمی نز لوگ : ری نیز ازغزل‌سرابان زمان | کب‌بوده است. ۴- محترشید رشیلگ اصفهانی . ازغزلسرابان معاسر شاه طهماسب بوده است . ۵- حکیم‌شاهرضا ارس درزمانآکبربهند رقه رجا نفی کرد وظاهرا پزشات بوده ورباعی اژومانده آست. ۹- دهزگ اصغمبانی ۰ مردی‌رمال وازسادات اصفپان درزعان شاهطیماسس بوده ودرقم در گذشنه وغزل می‌سروده أست؛ ۷ اضی د9حاللقزدینی " برآدر قاضی‌شرف جهان قاضی‌معروف در بر شاه پماسب بوده وری تبز سمت قضاوت دأشته ودر44۸ در گذشته وغزل‌سر| بووه‌است, ۸ روشنی همدانی * در زمان جل(ل‌الدین محمدا کیر بیند رفنه وغزل می کفده است , ۹- رهای‌سبردارگ .نیز ازفزل‌سرابان فرن دهم بووهاست . *-ینتی بلیاتی , ازدانشمندان بوده و دراسترآپاد کسب دانش کرده بود شم فرن دهم ۹/۷ بهمین جهت باسنی|بادی معروف شده بود وغزل مي‌سرود . ۱ ذینتی سبزوارگ ؛ ازغزلسرابان وازملازمان محمد غهیر الدین‌بابر بوده است. ۲ ذین‌خان ک و که یاک و کلتاش , ازآمیر آن معروف دربار ا کیرومآدرش دایآن پادشاه وخود همشیروی بود و بهمین جهتباو ک و که و ک و کلثاش می گفنند که درژبان ثر کی بنام همغیرست وچون بیشنردرا کبر! بد می‌ژبست با کب بادی-عروف شدهء‌بود ودر آان‌شهرا بادی بسباز کرده‌بود که دوز ری ازآنها باقیست. وی‌در واخمن سازهاي هندی ودف استاد ومرد شعردوست شاعرپروری بودء وشودغزل وریأمیراخوب مي‌ساخنه اسث . ۲۳ ذین‌الدین محمود اصشپانی , از معاریف حکمای ابران در ژمان خود بود ودر دوران | کبر بهنه رفت و چندی درآ نجا مائد ویاز کشت و ازو رباعبات وب هانلم است. ۴ حاج فر بدون سایق اصفبانی ‏ از سر ایند کان دور شاه اسععیل برده که تا اوایبل فرن بازدهم نیز می‌زیسته ودر زمان عالسگیر بیندوستان رفته دغزل را خوب هی گفته است. محمدقاسم ساحرگ توئی » ازسرانند گان رن دهم بوده وأوئیزغزل می‌سروده است: -٩‏ میر ذآشاه‌هسین ساق ی اصفپالی ؛ تست موه فروش و از معبارال دستگاه ساطان‌حسین بایفرا درهرات بوده ووارد دربر شاءأسععیل شده وترقی کرده و بعتقام وزارت رسیده وچون دره‌طایبه مبالغه می کرد وزر کان دربار آزوی می‌رتجیدند بکی آزیشان که شاء فلی بيك نام داشت بهمین سبب وی را بخنجر کشت و او هم غزل‌سرا بوده است. ۷- سپربرگ اصفیبافی + ازغز لس ابان زمان شاه‌طهماسب بوده است" ۸ میرژ! آبوطالب سخی کاشانی » پمرمیرشرف‌الدین حسین‌طباطبایی ۳۸ شعر فرن دهم ازمقر بان دربار شاه طهماسب بود ودر جوانی‌در گذشت وغزل می‌سرود. ۹- سعدالدین الال4 : ثبرت‌ری رابهمن کونه خبط کردهاندوسکنست که همان کلم لاله باشه ثهآ 7۷+ نی زآمده استبوظاهر ازشاعران فرتده بوده وافسام تلف شعو سروده است - ۰- سعیدک بدخشی» آزغزل-رابان مقیم‌هندوستان وازملازمانبیرآمخان خان خانان بوده‌است . ۵۱ سیدعلی سبزدازگ, سر؛ میرشمس‌الدین محمد کاانتر سبزوار و اژ عزل‌سرآبان زمان شامطیماسب بژد. ۴- شیخ سیف‌الدین دهلوگا , پس سعداله ترآ دهلوی بخاری وپدرقیخ عبدالحق محدث دهلوی دانشمند معروف که ذ کرش گذشت. وي نیز از دانشمندان و عر فأی زمان‌خود وده واژمر دان شیخمان له بانیشی شمار مي‌رفته ودرظم و نم دست دأشنه ودر۷۷ شسان 4٩۰‏ در گذشنه وافسام مختلف شمرمی‌سروده است. ۴- شاه‌صلر دیلمی , پسرشاه عنابت‌انه دیلمی ازاعبان مان خود بودهء جرو۵٩‏ در گذشت وغزل می‌سروده ۴ . ابو الفیح محمد شیبانی‌خان یا شیباك خان اذبك » موسی ساسلة شیبانی آزبکانماوراواننهر» تام وی‌را شاهی‌بيك ازبكث نیز نوشته‌انه اما نابوی‌درحفیقت شا‌بخت بوده واین نامیست که جدش ابوالخیرخان باو داده بودوا ثرا بشييك تحر یف کردموسس بشما نی‌تمدبل کرهه‌اند وبازماند گان وی‌را از سلسلة شمبائي‌دانسته‌اند. دسر شاه بدای‌خان بود که در۸۷۳ بونس‌خان پاوشاه مقولستان که بباری قاقان بجنگه او آمده بود وی را کشت وسرش را برید. وییدره۸۵ ولادت یافت ومادرشآقی کوزی‌یکم نام داشت. پی‌دربی چندتن ازبزر گان خالدانش عنی آبغورخان و امیرفراچین بیك و فاسم‌خان وامپر استرخان درزمان جدش بوالخبرشان اورا ثرییت کردند وورصددبر آمد اتقام خون پدرش را بگیرد . نخست بابر که سلعان درافتاد واورا کشت. درجنگی با آتجی‌بسرجانی بباشادرسبر ان شکست خوردویبخارا وازا تجاسمر قند رفث, عوسی‌خان شعر قرن دهم ۳۹ س رکرده مننگیت‌ها حکمرانی قبچاق را پاووعده کرد ولی‌آژوهد؛ خود بر کشت ربهانه آور دکه مردم خوأستار وی نیستند. سپس درجنگگ بابرندی سر کردة قرافان میروزشد وازمحموسلطان سر جائی برك شکست خورد وعبدالخالق فیروزشاه حکمران خوارزم اورا بناه داد مراختلافی که درمیان احمد میرزا فرماثروای مغولستان ومجمودسلطان در گرفت با احمدمبرزا باری کرد ودر۳٩۸‏ ازممودساطان درجنگ شیرشکست‌خورد وباو پیوست ووی کمرانی شهرتر کستان را بوی داد وباردیگی با برندق جنگه کرد ودرمحاصرء شهر اوز گنج باخیوه شکست خورد . مرده‌سبران برو فیام کردتد وسعمود برادرش را بای آو نماندد واورابقزافان که شهررا محاصره کرده بووبدتسليم کردنده محمود گربشت و پبرادرییوست که شهر باسی را محاصره کرده بودوهز بدترخان حا کم آن شه اس رشد. مزید که سابقاً باوی همدست بود پس از آزادی باقرآقان مثعحد شد. با بر دق که شهر اثرار را محاصره کرده وبا محمدتیموز پسرمحمووسلطان ميجن‌کید یج کرد ووصلنی درمپانشان منعقد شد. سر آتجام شیبانی در سال ٩٩۰‏ تقریباً سر آسر هاوراءاللهر و خر اسان را گرفت ود ۲ بیادشاهی ابن تواحی دسید . در سا ۹۰۶ باستغریرز! یادشاه یموری سمرفند ازو درجنگه بابابرباری خواسته بود ووی بیاری اورفت اما چرن بابر تواناثر ازو برد بر گشت‌ربالشکریان مزدورفراوان اعد وسمررفند را که بابر وسطان‌علی‌برادربایستفردوه*۹تخلیه کرد‌بودند گرفت. ظاهرا زهره پیکم مادرس[طالملی باو وعده کرده بود که ۱ گروی رآبه‌مسري چذبرد شهررا باووا گذار کند. وی بشهرحمله برد وخواجه بحبی حکمران شهر را با پسراش کشت و سلطافعلی لیز کشته شد. بروایت دیگر سلطانعلی باوي حله کرده و گفته‌اند درحاوئه‌ای ازممان‌رقنه است. بابر پباری مردم شهر بارشادت خاصی دوباره سمرفند را گرفت. مردم آن نو احی فیام کردند وازیکان را کشتند وشباني که نئها تاحةٌ بخارا فرماندار از بود آهده دیدب چندماه بعد وارمجنگ‌شد. قرا کول ودبوسی‌را گرفت ودرسرپل بابرراشکست‌سخت‌داه وسبرقند را محاصره کرد و چرن شهر گرفتار سختی شد هردم باو تسلیم شدشد وفرار گذاشتند که خانزادهبیکم خواهربابر بهه‌سری وی درآ بد,در ٩٩‏ که شیبی بامحمود ت شعر رن دهم سلطان پشتیبان خود اختلاف پیدا کرد درنواحیشاهرخیه وتاش‌کند تاخت وفاز کرد و پیش از رسددلمه بابر از آ نیا رفت- بس از زد وخوردی با اورائیپا با ساطان‌احمد تمبل که پردسبود سلطان قیام کرده بود همدست شدو ی حکمرانی فرغانه را باو داد . لشکربان مخالف ازبرابر وی گریختند وشیبانی درازدیکی اخشی ایشان را پرا کنده کرد. بابر کریخت اما محمودساطان وبرادرش احمد گرفثار شدتد وشیباتی با یشان خوش‌رفتاری کرد وتاشکند وشاهرخیه را باو وا گذار کردند وسی‌هزارتن از لشکریان وی وارد سپاه او شدند و درمیان دوخانواده چندین وصلت برفرار شد. محمود سلطات که بمامرو خود باز کشت بزودی در گذشت و کفته‌اند که شیبانی وی رازهرداده‌است» درهمان سال چند جنگ دبگردر جنوب ماوراعالشهر کرد وخسروشاه فرمانروایقبیچاق که چند شهررا کرفنه بود شکست شورد. بدیم‌الزمان مبرزا تيموري بلخ را مساصره کرده بوده احمد تمبل باندیجان گریخت وچون خواست تسلیم شود برأدرااش وی را کشتند وساتم ازتاراج شدند. خسروشاه بی آنکه جدگ بکن گر بخت وشیر ین چهره را گذاشت پس ازهقاومت دلیرانه‌ای درشهرفندز که درآ نجا برای بست سال آزوفه فراهم کرده بودند ازپا درا بد. در٩۱٩‏ شیبانی با سی‌هزارتن اشکربانی که از سپاهیان محمووسلطان ومردمان شربری بودند بخوارزم‌حمله برد و کوشید درمیان‌فرمانروابان آ یبا اختلاف بیندازد. شهر ور کنج را که چین با حسین‌سوفی دلیرانه دفاع کرد پس ازده ماه محاصره بتانت گرفت. خسروشاه که دیر بباری ایشا رسیده بود با* ۷۶ تن‌از همراهان خود کفته شدوحکمرانی‌خوارزم را بکيجيكبی دادند وشبانی‌خویشاو ددان خود را درآنجا بکارهای مهم گماشت. دد سال یعد قراقان را شکست داد. در آن زمان سرزمین فیچاقی پدست درتن‌بودبکی برند که اسماً فرمانروا بودواور امسر قلدتیمید کردنه ود آتجاعر دودیگری‌قامم بيك که رسماحکم راني‌داشت. وی‌باندا‌ای پدلاوری معروف‌بود که چون از بکان‌خضررسیدن اورا شنیدنه هراسان شدند. دریابان سال۲ ٩۱‏ شیبانی بهرات حمله برد. ساعلان‌حسین بابقر اازپسران خود باری خواست ویجزه‌ظفر حسین‌میرزا همه بباری او آ مداد وی بزودی در گذشت: بابر بماری تبموربان آ مده نود شمر نرن دهم #۱ ولی چون اختلافی درمیان‌بود از آ نجارفت. شیبانی‌ازرودجیحون گذشت وارداندخودشد وشاسنصور بخشی شهر را باو تسلیم کرد وشیبانی باباخا کی‌وقواللون ارغون راشکست داد وروی را کشت . مور بان بپرات گر بشتند ویس از چند ساعت رفتند وحرم شانه و خزاینشان درقلعهُ اختبارالدین بدست شیبائیآفناد. شیبانی در!احرم 4۱۳ و آردشهرشد وصدهزاز تبکه ازمردم غرامت گرفت اما یشان بدرفتاری نکرد . دوبا سف هفته بمد واره کام پادشاهی شد. دبوانه وار عاشق خانزاده خانم ذن مظفررحسین میرژا شد و بزوز وبرخلاف شرع اور بهه‌سری خوددرآورد. لشکربان خود رابهرسو فرستاد وتبموربان را درهر کجا بافتند کشنند. تنها بدیم‌الزمان میرژا پسرساطان حسین بابقرا تواست شامسمعیل پنء ببر. پس از آن دوسال دیگر مشغول جلکه با قرفانبود و تخت و تازی بکابل کرد وتاصرعیر انشاهي را درفندهار محاسره کرد و کاری اژیش‌ثبرد. سپس شاه زد گان دوفلات بمنی سعیدحان جفتأبی‌ومحمودخان وشش پسر او ومحمدحسین میرزا ودبگران را کشت. ابن واقعه درگ۱٩‏ روی داد. پس از ان خودرا بشتیان اهل سنت ععرقی کود وسال بعد شاه اسمعیل را تیدید کرد که دست از دین شبعه بردارد . چون شاهاس‌عیل باین‌کار تن درنداد ودربرابر ناخت وناز ازبکان ایستاد گ ی کرد برای تحقیراو بكك کشکول دروشی‌فرستاد وباو گفت بهتراینست که کارپدران خودرادریش بگیرد. شاه اسعیل بعنوان بارت آسنان رضوی وهسهار مشپد شد. درآن‌زمان‌شیبانی مشغول زدوخورد با سر کشان ایروز کوه بود" قرفیزان‌نیز پسرش محمدئیمورراشکست داده بودند وری بشهرمروپناهبرده‌بود درا نجانامة طنز آ میزوپر کنابه ازشاهاسعین‌بار رسیدواورا دموت کرده‌بود باوی‌روبروشود. سرانجام در گناررودمرغاب جنگه‌در گوفت. هفده هزارتن ازاشکربان ایران که بلها را شکسته بودند ازیکان را محاصره کردند ونیمی آزیشان درمیدان جنگ ازیا در آمدند. شببانی‌خود زخم برداشته بودو بروستای وبرائی پناء برد ودرا نجا در گذشت ورباره تاریخم مرگ وی اختلافست وا نچه‌درست‌تر بر می‌رسد ۷۵ شعبان ٩۱۵‏ بوده است . گفته‌اند که شاه اسمهیل امتخوان سرش را زرنشان کرده بود ودرآن شراب می‌خورد و پوست‌سرش را کاه اندود برای با نید دوم ۸۷ شمر فرن دهم سلطان عشمانی ودست رأستش را برای فارستم حکبران ماژندران که همشه درأتظار یاوری اوبودهاندفرستاده‌است» قبروی‌درمبرسه‌ای که چندماه پیش ازمر کش‌درسمرقند ساخته بود تا بازمالد گاش فرمائروابی داشتند زبارتگاه بود , تاریخ نوبسان عموما شیبأنی را مردی‌خو اخوآرودرنده دانسته‌اند واندیشه‌ای جز کشورستانی نداشته ودرین‌راه آزهیج کاری دریخ مي کرده است. اما چذانکه برخی نوشته‌اند مردی‌بی‌سواد و یابانی نبوده است وتردبدی نیست که زبان تازی وپارسی را خوب می‌دانسته وآثار جالبی ازو بزبان ثر کی‌مانده وخود شعرپارسی می‌سروده است. چندتن اژشاء‌ران معروف آن‌زمان آزان جمله بنابی‌هروی در دربارش بوده‌اند وازو برخوردار شده‌اند وبا دانشنمدان و هنر‌مندال؛ ئسکی کرده وچند مدرسه ساخته است» وی موسس سلساهُ ممروف ازیکان‌با شیبانبان بوده که از۰۵٩‏ ۱۰۰۷۷ درنواحی مختلف ماوراءالشبر فرمائرو ابی‌داشته‌اند و باعث آسلع ازبکان برین لوآحي‌شده است. ازطرف دیبگرزبان بسیاری که وی‌رسانده اینست که محر عمدمٌ اختلال در میان سنی وشیمه بوده وبیش از همه این آش را دأمیم ژده است. ۵- شرف ژددوذتبریزک , از شا کردان وحشی بافقی ژاز فزل سرابان استاخ بو زج است . شربف مدش همددآنی» نوشته‌انددعوی مهدوت‌داشنه وبپمین‌جهت باو فریف مهدی می گفتهاندونیز بهمین‌سبب در0۱٩‏ پدست «تعمبان کشته‌شسوفزل مي‌سروده اس . ۷« هیر هر نضی شرلی » ثبيرة میررسید شریف کر کالی دانشمندمعروف ومردی دأنشمند وشاً کرد آبنحجر عسفلالی بوده واز حکمای نامي بشمار می‌رفته ودر بابان زند کی بهند رفئه ودرا نجا سر آمد دانشمندان شده ودر 4۷4 درآ نجا در گذشته وپس ازچندی پیکرش را بمشهد برده‌اند وغزل می‌سروده است, ۳۸ شعورگاکاشافی؛ پجزشموری اشاني‌دمگرسابقالذ کر شا کردمحتشم وباوی معاسر بوده وغزل می گفته است. شمر قرن دهم ۸۳ ۳۹ قاضی شمس‌الدین لاهیجائی ۰ | موز کارفرزندان شا‌طهماسب‌بوده وش أزنودسال زیسته وغزلسر! بوده است. ۷۰- ملاشمپاب‌الدین هردگه ازداءران‌پایان فرن نهم وأغازفرن‌ده بوده وبا ظهیرالدین پابر بپندوستان رفته وتزد وی"غرب بوده ودرم‌مادست دأشته ودر 44۳ در گذشته وغزل ابز می‌سروده وظاهراً وی بجز رئیس شهاب‌الدبین قمی‌مفروف بمعمایی ساب ال کر بوده است . ۱- میرد] مجمد علی‌شرپودگ یزدگ » در زمان جلال‌الدین محمد | کس بپند رفته وامرای در بارش وی را بزرگه داشته‌اده و يك مثنوی بوزن حدیقه پنام عدم نامه سر وده است. ۷۴ شادابوالمعالي شهیدق کاشغرگ ؛ دردر پارهمایون سپار مقرب‌بوده ویادشاه وی را فرزند خود خطاب می کرده ودرزمان | کیرصدرفتنه وفساد شدمودرکابل استباا یافنه وعیرزا سلیمان وی را گرفتار کرده وبمحید حکیم‌میرز سیرده وری اور بفصاس قنل مادرخود در۷۹٩‏ کشته است ولسبت وی را برخی بخطا مشپدی توشته وبا شاه ابوالمعالی دییگری که ذ کرش پس این خواهدآحده‌اشتباه کرده‌اند ووی‌غزلسر | بوده است. ۷۴ شاه آبوالمعالی مشم‌دگ ؛ چنانک پیش ازین گذشت برخی وی راب شاه اب والمعالی شهردی کاشفری سایق الْذ کر اشتباه کرده‌اند وحال| نکه وی از شاعران ابرآن دراو اخر فرن دهم واوابل قرن بازدهم ومشرف اسطبل شاء بوده و وی نیز غزل مي‌سروده است. ۴- شیلی‌سيا لكوتي , درلاهور بشالی کوبی روز کار می کنرانده وباغرالی مشهدی مذاعره داشته واقسام مختلف شعر کفته است. ۷۵ استاد صا بر عود تواذ ؛ ررموسیقی ونواختن عود دست داشته ودرزمان شاه‌طماسب دربن فن معروف بوده وغزل می‌سروده است. ۳ خواجه جلال‌آلدین محمد صاعدی اصفیانی » ازخاندان معروف ۹ شعر قرن دشم ساعدیان پیشوای شافعران اصفهان بوده ودر۷ ۵۶ جر گذشته وغرل‌سرا بوده است. ۷ سبایی ؛ ازمداحان شاء‌طهماسب بوده وبهند وفته و ستایشگر آمای دار | کبر شده وافسام مختلف شعر می‌سروده است. ۷۸ صباحي هروکا , درزمان | کیر بهند رفقه و مالازم بت‌الانهای ور بار شده ودرآنها دست داشته ویس امدتی بزاد گاه شود باز گشته وغزل‌سرا بوده‌است. ۹ - صبرگه اصفیالی » ازخویشاوندان ضمیری بوده ونضت فارس‌تخلس می کرده وعاشق‌پيشه بوده وغزل را خوب می گنه است ۰ ۶ صدایی کرمالی + با+ وی را صدای کرمانی بط کرده‌اند و چنان می‌نباید که باید تخاص وی صدایی بوده باشد. در زما جلال‌الدین محمدا گبر بهند رفته وغزل مي‌سروده است" ۸۱- صغغاگ سپر ندگا » ازغردسر ابان هند درزمان جلال‌الد بنمجمد! کبر بوده است . ۴- صلییا اصافربانی ؛ مردی درویش_هشرب وازشاعران اواخر فرن دهم و آوایل فرن بازدهم بود ودرزمان | کبر بپند رفت ودردوران جپانگیر کارش الا گرفت ووباعی ازومانده است. ۴« صم ی آلدرین خر اسانی * پسرملاحسین کاشقی دانشم‌ندعروفبرادر فخ رلدینعلی‌معروف بخطاط وصفی ومربد خواچه ناس‌هروی بوده‌است. چنان‌مینماید که در لفب وی اشتباه کرده باشند زیر که فخرالدین علی مزلف معروف که ذ کرش گذشت و پسرءا(حسین تشفی بوده بصفی معروف بوده‌است و با مسکنست مراد همان فخر الدین علی بوده باشد که در باره‌اش اشتباه کرد‌انه - دزهر سورت غزل و رباعی بنام وی ضبط کرده‌اند . ۶- صثیرقلی بیاث چر کس » پسر ذوالفقار خان در زمان شاه طهماسب حکمران فندهار بود و در پاال زند کی دیوانه شد و او را کشتند و غزل را خضوب #بي‌صر و2 - شر رن دهم ۵ ۸۵- «سن پیات صالای اسغر ایني » بضر اسانی نیز مسر وف بوده وچون‌چندی درکاشان زرسته بکاشانی‌هم معروف شدء ودر زمان | کبربهندوستان رفته وفزل وربا ۳ گفته است . - ملاشاه ضیاءآئدین کرمانی . در زمان ساطان محمد شداینده وز بر اسفهان وازاعبان درباربوده ودر۹۸۸بوسف‌خان‌نامی وی را کشته وازور باعی‌ماننه‌است. ۷ میرژا حسن‌طالب ترمفگ » ازسادات‌بوده ودر ژمان ! کم ببند رفت وفزل می‌سرود . ۳۸۵ طادهر تفرشی ‏ از درباربان شاه عباس بوده و با سفیر ایران بوئد رقنه وغزل سر بوده است . ۹- خواجه محمد ظاهر طاهردازگ , بس‌امیدی رازی شاعرسروف و فرل سرا بوده وجزین درباره‌اش اطلاعی‌نیست . ۰- حکیم عنایت ال طبعی اصفیافی, بسک خبازمعروف واژپزشکن زمان خود بوده ودرع)٩‏ در گذشنه وفزل می‌سرووه است " ۱- میرمظفر طبیبی کاشانی . وی نیزیزشات بوده و غزل می‌سروده و در در گذشته است . ۲۳ - عاشقی تربهی » نوشنه‌اند که عاشق پیشه بود و درنود سالگی سخن سرودن آغاز کرد وبا آنکه آمی‌بود شعرخوب عی گفت وچنان‌حواسش درپی‌شعر گفتن بود که دنبالجنازه برآدرش‌هم درفکرشع بود ودره ۹4درثر بت‌در گذشت وغزل‌میسوده ودیوااش پاترده هزاربیت بوده است . ۴۳ - بدا لپاقی تاو ندگ » مردی دانا و خوشنویس بوده و در زمان جاال الدین محمد | کبر بهند رفته و از دوستان عبدالرحی خان خان خانان شده و غزل هی‌سر وده‌است . ۴ عبدمناف قمي ۰ ازغزل‌سرایان سا کن آصفهان بوده وجز بن‌ازاحواش آکاهی دس * ۸۹ شم قرن دهم ۸۵ سکيم عبدگ زامینی , اهر ازشاصران ماوراءااشهر بوده وتخلس وی را برخی خطاعیدی ضبط کرده‌اند . درزمان ا کبر از زأمن‌بهند رفته وحکیرابوالفتم کیابی‌وسیلة راه بافئن‌وی بدربارا کبرشده وچون وی درشعر آزروز کارخود می‌الیده اسث شاه راً خوش نیامده و وی را از دربارخود راندم وغرل سو! بودهاست . 0- میرعیدالهعبدک اصفهانی :پر میر محمد علی طبعی اسفهانسی بوده ومثئوی آدم وبری را بنام شاه طهماسب سروده رل سرا نیز پودهاست ۰ ۸- مولانا شمس آلدین عجیب یگ رگانی ۰ ازسداحان سام میرژا صفوی بوده ر فسام مختلف شعر می‌سروده وجزین از احوالش! گاهی ثست . ۸- هیر اعرب هشیدگ » از نریمال‌حمزه میرژا صفوی ومردی بذاه گوی بوده وافسام شعر می‌سروده‌است ۰ ۹- سید عزیز قلندر کاشانی » مردي هزال و از معاصران شاه طهماسب بوده وزاش شیر شعی می گفته وباهم مشاعره داشتهاننه ‏ ۰ شیخ عبدالگريم عظایی جونبودگ » بر ادرشیخعدالعزیزوازشعر ای دربار ! کب بوده + نخست «عنوی تخل لرده وغزل و رياعي را خوب دی کفته‌است. ۱- امیرعلی‌عرب کر بالابی " برادر آمیرحسین کر بلایی وفزل سرا بوده و زر ۹۵۶ ور گذشته‌است . ۴- میرعمادالدین شیر ازق » ازسادات شیراز بود ودرخراسان می‌ز ست واژتزدیکان سلطان حیدرمپرزا پسرشاه اسمعیل بود وغزل را خوب می گفت . ۳ قاضیعبدالرزال عهدگ خراسانی » برختخاص وی را عبدی‌ضیط کرده‌اند . در زمان | کیر بپندوستان رفته و بتوسط فاضی توا شوشثری بدربار راه دافته ومنصب فای کلبایت را باو داد‌انه ویس از چندی که دننك شده بخراسان باز گنه وفزل سرا بوده‌است . ۳ عیر زاعبدا لغنی بيك‌تنی‌همدانی, آزمردم اسف | داد عسدان بوده وبپاد رفته و از موستان اد گارخان برادر بوسف خان مشهدی بشمار می‌رفته و چون با وی شعر قرن دهم ۷ بکشمیررفته هنگامی که اوطقیان کردمباگ ربای‌درتهنی اوسروده وچون‌جلال‌لبین محبد | کبراوراً شکست داد بکمنن غنی‌فرمان داد : وی درغزلوریاعی استادبووماست ۰ ۵- تواصی‌خراسانی بایزدی , جزین از اصوالش 1 کهی نیس ت که از غزل سرایان زمان شاه طیماسب بوده است. ۱۴۰۳- فاضلی علایی کرهرودگا » قاضی کرهرود بوده که در آن زمان از مضافات قم بشمار مي‌رفنه و در۳٩‏ در گذشته وغزل می‌سروده است . ۷- خواجذا یوب فرالي‌هروگ » بر خواجه ابوالبرکات که سبت وی را بخطا سمرفتدی هم نوشته‌انده از بزرگي زاد کان دبار خود و مردی دانشمند بشما می‌رفت و بیندوستان رفت و در دربار همایون آعتبار یافت اما کرد مناهی می کشت و سر انجام نویه کرد واجاژرفتن بحج گرفت . از راه وهلی بگجرات رفت و آ نا ماند و ملعلان احمد کجراتی وظیفه‌ای برایش مقرر کرد وغزل را شبکومی گفته‌است . ۸ قریدون خان دهلوگ . از شمرای زمان همابون در هند و عزل سرا بوده اس ۰ 6 فضل‌مولی‌خان لک‌پنوگا » ازدرباریانقرب جاال‌الدینحمدا کر بود و وحیدالعصر سمثازاتزمن باو مشطاب می کرد و از دوستان قاضی اخثر پمود و در کوالیر وکلکنه باهم میزیسته‌اند ودرنظموش دست داشته است . ۰- شیخ احمدئنانی خلخالی ؛ نبیر شیخ آبو بزید خلخالی و مسروي دانشمند و ازشا گردان ممرغاث الدین بوده ودرفزل سرایی دست داشنه است . ۱ ماافیضا لاهودگ ؛ برادر ملامنس لاهوری ومردی دروش عشرب‌بود ودر ۱۰۰۷ در گذشت وغزل هی‌سرود . ۲۳ میرمعزالدین»حمد فیشی اصفهانی : ازسادات صحیح‌اللسب و در معقول ومنقول عتبحر بود شاه اسمعیل منصب صدارت پاو داد ودرپایان زند کي بمشید رفت و در آنجا برس پرداخت و در ٩۵۲‏ عازم حج شد و در راه در هره در گذشت و پیکرش دا بکربلا بردند ودرغزل استاد بودهاست ۰ ۹۸ شمرترن دهم قاضی‌سنچانی ؛ عنوان وی را بهسن کونه خبط کرد‌آند و پداست "که نام او ازفلم افتاده وقاضی لقب وآشاره بشغل او بوده وشاید فاضی‌تخاص کرده‌باشد. بوشنها ند که از بازمابد ان شاه سنیحان عارف مشهوز و مردی دانشمند بوده و در نود سالگی دلداده مغ بجه‌ای شده و جر ٩۱‏ در گذشته و اقسام مختلف شعر می سروده و مثنوي منظراا سار را دربرابر میخزن الاسرار ساخته است . ۴ قاضي‌عبدال(4د آزگا ۰ بسرفامی‌سعود ؛ بجز فاضی عبداله رای دسر قاضي‌مسمد بوده که ذ کرش پیش ازبن(ص495) گذشت . در زمان | کبرشاه بهند رفته وظاهراً نسبت آو را بخطا راضی قبط کرده‌انه ووی فزل ورباعی را استادانه می‌سروده اس , تافزت شدرتي‌بزدی " وی نمز در زه‌سان | کبر بهند رفتهو زند گالی شوش دأشنه ودرا کیرآ باد در گذشته وفزل سرابوده است . ۷- ليم قلس یگیلانی » پزشك بوده و در زمان | کبر بند وفته و در رفاه زبسته وغزل می‌سروده است . ۷ قنبرگ‌نیشا بوری » ازشاعران پایان فرن تبم و وابل فرن دهم بوده و مدتی درهرات زیسته وسرانجام بهشهد رفنه ومنزوی شده ودرهمان‌جا در گذشته وغزل سرا بوده‌است . ۸ . قوسي تبریزگ ۰ مردی داشنند واژشا کردان آفاجسین وانسادی در اسفپان بوده و در زمان | کبربند رفته و از مصاحبان خان اعظم شده و آو نیز غزل می‌سروده است . ۵۹ -قوام‌اندینعبدال4 کامل شیر اذگ» وی نیز در زمان | کر بهند رفته وله‌مع بافنه ول سرا بوده‌است ۰ ۰ مه بیکم , از زنان شاعرهند بوده و درم‌ثية فیضی يكث رباعی سروده است . ۱ -کمال الین حسین فانی خوارذمی » وی بجز کمال الدین حسرن شس رن دهم ۹ خوارزمی عارف مشهور فرن نهم بوده است . ناه از مردم فبٌ فا در خوارزم یا از کاشان ماوراء النپر بوده که نام آنر! فاسان هم نوشته‌الد و کوبا فانی تخامی‌می کر داست. درخوارژم منصب قاضی دأشته و مسردی دانشمند بشمار می رفنه و در ٩۵۳‏ در گذشته و مولفات چند داره ازآن جبله شرح شواهد مفتی اللبیب وشواعد ععلول وحاشیة شرح تجرید وشرح مطالم وغزل لیز می‌سروده است . ۴۳ - محبتي حصار گا ۰ از شاه ان‌ماوراءالنهر بوده که دردهلي بطیابت روز کار مي گذرانده و جلال‌آلدین | کبر این تخلص را باو داده که برخی محنتی‌ضبط کردهافد ومتاسفانه در سحیفهُ ۵۵۳ نیز باین صورث هنیس شدهاست . سپس فاضی سهر ند شد و درهمانجا در گذشت وفزل می‌سرودست ۰ ۳ بر بحمود محوق هندوستالی ؛ داماد شیب خان واز زمان هماون نا عصر جلالالدین | کبر مششی الممالكك هد بوده ودر ٩۸‏ در گذشته و غزلیات واشعار دصنوخ همی‌معر وده‌است ۰ ۴ - مشفقی کاشا نی کر باس فروش» ازغزل س رآبان فرن دهم بوده وجزین از احواای| گاهی ثبست . و اکام بخادایی ؛ از سادات آلا سرژمین و از مقربسان آمام قلی خان حکمران بخارا بود ورباعی آزومانده است ۰ ۱۴۲ ما افضل نامی‌طمپر ای ؛ ازشا کردان امیدی راژی و تزل سرا بوده و جزین درباره‌اشا گاهی‌ئیست * ۳۷ نتاری تونی »ساکن جناباد با گتاباد بوده ودر۸٩٩‏ در گذشنه وافسام میختلف شعر می‌سروده ازآآن جمله مثنوی سرو وئذرو را ساخته است . ۸ خواجه عبدی بيك نویدگ اصفهانی » یدتر ساکن شیراز بوه و بهمین جبت بشبراژی یز معروف شده بود ۰ از دیبران دربار شاه طهعاسب بسود و دد حساب و سیاق استاد بشمار می‌رقت وخمسٌ نظامی را تتبم کرده و از آن جمله متنوی جام جم را بروزن خسرو وشیرین‌سروده أست . ۹ شمر فرن دهم سرمیرزا عسی‌ترخان . جدش میرژا مسمد دافی حکمرانی مستقلی درسررمین له دز ناحباٌ سند ق رآهم کرد وپدرش مبرزا جانی جادشین آو شد وعبدالر حیم‌خان خان خانان را ! کبر مامور گرفتن آن ناجیه کرد وهیرزا جأني را پدربار کب برد وجزو امرای‌آن دربارشد وحکمرانی نله را باو دادند وازملاژمان | کبر بود نا آنکه پس‌آزفتح آسپر در برهانپور در۱۰۰۸ در گذشت ویسرش میرزا غازی مامور فرهانروابی سرزمین‌سند شد و درضمن در فربار | کبي منسپ ترسفانی داشت ت و در زمان جپانگیر گذشته از حکمرانی ه وسند فرماتروانی قندهار را لیزداشت ت و پنج سالي دزن سعس با ئُ آلکه ور ۷۰۹ عبداللطیف نام بکی‌ازغلاماش او را زهرداد . وی مردی داش‌دوست وهترپرور وشاصر نواز بوده وچند تن ازشاعر ان ازآن چمله طدلب آملی ومرشد بروجری ازو برخوردار شده‌اند وخود یز غزل ورباعی مي‌سروده‌آست +۳۳ شاشمی بخادآیی ی شخ الاسادم بشار! ۳ خشواجه میت ال و سره خواجه محمد پارسا عارف مشهور وظاهرامجز خواجه جلالالدین‌هاشمي بخارایی‌سایق الذ کز نو ژد ودروربارعند اه خابني از بات در ار تقر نم داشته واقسام شعرمی‌سرودهاست ۱ - آ گیبیتبريزگ ؛ بسوزدگری روز کار مي کنرانده و غزل مي سروده و جزین دربارهاش اطلاعی نیست ۰ ۴ بر اهیم تمرزکه , درییتتر از خماها خوشنویس بوده ودرشعر وموسیتی ودب ند زد داشیه ودرمه‌داهم استاد بو ده است ۳ ابو امهادگ تبریزی , ازغزلسرایان قرن دهم بوده وجزین ازأحوالش اطلاعی ثیست . ۴ - ال کی‌تبربزی "وی یز غزل سرا بوده و چزین درباره‌اش آگاهی ۵ کمالالدین حسین الربی‌انذبیلی » بسر خوأجه شرف الدین عبدالحق اززر کان دانشمندان اراخر ثرن لیم واوایل‌فرن دهم بوده‌است. درجوالی از اصحاب شم رن دغم ۷ سلطان حیدر صفوی ثبیر؛ شیخ صفی الدین اردبیلی سوده و از جاب وی مامور ارشاد بشیرازشده ودرا نجا ترد علامه جلال الدین دوانی و اعیرغباث‌الدین‌شیرازی وامیرجمال الدین عطاء ال سٌ لاله داش‌ندان مص وف دانش آموخته و در ۸8۲ جازم روایت اژ دوانی گرفته وسپس‌مدلي درهرات ندیم علیشیرتوایی و غریب میرزا پسرسلطان حسین بایقرا بوده دبس ازم رد سلطان حسین در۹۰۷ مرأقی و ازا نا بآذربایجان باز کشته ر دراردیبل در بقع شبخ صفی این ندررس کرده ودر» ۹۵ که بیش از ۷۰سال داشته در آ مسا در گذشته‌است " وی دانشمندی عارف عشرب بوده و پیش‌ازسی کذاب و رساله بفارسی و تازی وثر کی‌نوشته از آن جمله شرح اثبات الواجب دوالی وشرح تهذیب ااصول‌علامه وشرح اشکال الناسیس سعرقندی وحوأشیوتءلیقات برشروح هدابه و موافف و شروح شمسیه ومطالم وئذ کره وچغمینی ورسالهٌ بیست باب‌خواجه میرالدین طوسی وتحریر اقلیدس و مهجالدعوات سبه بن‌طاوی را بفارسی‌ترجمه کرده وبزبان پارسی رساله‌ای در علرقافیه وش کی رساله‌ای درامامت نوشته ومهم ترین کتابهاي او تاسالمناقب في‌قمایل الائمه ومنهج التصاحه فی شرح لهچ البلژغه است که هردو را بنام شاءاسمعیل پرداشته و تیژنضیر عرمی و فارسی مرف رآن لوشنه و تفسیر فارسی را درچند مجلد نوشته وتفسیر عر بی‌تنها شامل سور بفره‌است وئبزشرحی بر کلشن‌راز لوشته است ۰ درشعر قارسی نیز دست داشته وغزل ورباعي می‌سروده ودیوآن وی شامل دوه زاربیت شعر بوده‌است , ۷- ی رالپی شردانی » وي نیز ظاهراً ازغزل سرابان قرن دهم بودهاست, ۷ امامی خلخالی » در کردآوردن اشعار وسرودن شعر اعتمام بسبارداشته ورباعی آزو مائده است . ۸- خواجه امیر بيك کججی هپرداد . پسر امیرابراهيم بن‌امپر زک کججی بوده و خالداش از مردم کجج با کججان در احیهٌُ مپرانرود در دو فرسنکی تبربز بوده‌اند . سر دفتر آوارچه توپسان و مسئوفیان و مهردار دربار شام طهماسب بوده و درحساب وسیانی دست داشته و درعلم آعداد و حروف و تخیر کوا کب نیز مدعی‌بوده است ۰ در آغاز دوسال دربخداد وزبر نغازی‌خان تکلو مپردار بود و سپ که نغازي خان ۹4۲ شمرفرن ذشم له ببرام میرژا شد با ارهرات رفت و چهارسال از ۹۳9 نا ۹۳۵یر آنجابود سپس عدفی بشر کت خحواجه شبات الدین علی‌شیر ازی وزیبر دبوان شاه طهماسب بود . در ۹۵۲۷ که در آثریاسجان بود چون شاه با نها رفت مکفرکارهای تامذاسبی که کرده بود او راحه‌زول و میوش کرد و اقا «جمد شروائی راب‌های او گماشت. سس از چندی اوزا مش اژفرستاد وچناتکه در شرح یال غزالی‌مشهدی آمده است درز که وی ازمسر صدرالدین‌محمد پدو میر غیأث‌الدین‌منصورشیرازی تسخیر کوا کب ومخصوماً آفتاب را باد گرفته بود درشیر از باین کارپرداخت وچون شاه طبماسب خشم‌گین شد فرمان داداورا درسندوقی کردند ودستهایش را ازسوراخی که درصندوق کرده‌بودند بیرون آ وردند وسد بردسنش زدند نا قوائد با انگشتان خود سحربکنه ودرین‌موقم غزالی دراردوی شاه بوده و شاء وی را ترد او فرستاد که اشعاری درسرزاش وی بگوید .سپ که ازین گرفتاربهاآژاد شده دسئور داده‌اند چندي در گر مان نمائث وس‌از آن توایت آستان رضوی وسیس وزارت خر اسان را باو داده‌اند وچو با مناي ستئمگری را گذاشته وبرخی کارهای نامناس از ان جمله بروردل کوسال زرد برطح مررتفع وألودن روی خود بزعفران وجامه زرد پوشیدن پیش گرفته است شاه یکی از فورچیان خود را فرستاده و وی را گرفته بخست ور قلمة فهقپه وسیس درفلعد الموت زندانی کرده‌اند تا | که در۵,۳در آن قلعه بر گذشته است. وی شاءری توانا بوده و افسام مختلف شعرسروده است . ۹ - میرژ) محمدامین در گر تبریزکه , ظاهراً وی بجز میرزا محمد امینی نبربزی سامق‌آلذ کر بوده که تخلص وی را امین‌هم نوشته‌اند. درثیر یز بزر گوی مشغول بوده وخود را درشعرقر من‌سهدی وخسرودهلوی‌میدا نسته وقصردخ رد رف | فتاب راحواب کفته اما زعهده برنیامده و در مطلع آن تزریق روی داده وتوانسته است اصلاح بکنه و افسام مختلف شعر می‌سروده است . ۰- مولانا ایرج تبریزگه ازدانهمندان معروف زمان خودبوده وتازمان شاه طپماسب لیز می‌ژبسته و افسام مختلف شعر مي‌سروده است . ۱ م ما بختی ثبرز۵ا» مردی دآنشمند بوده وتا۱۴۱۵ درشیر از می‌زسته شهر فرن ذفم با و فزل سرا بوده است . ۴۲ بزمی اردییلی» مردی بازر گان بوده و سفربسیار کوده و نخست بهند واز آنجا بحج رفته است وسه‌ساز در مکه مانده و از راه دربا بعراق باز گشته وچندی در کاشان مامده و سس باردییل‌رفته واز آنجا درائدیشه رفتن بخال عشمانی بوده و وساریل سفرر! آماده کردهبود که تخویشانش بطمع مال‌شبی برسر او رمخثه و او را در ٩۸‏ خنه کودهاند واژو رماعی‌مانده‌است ۰ ۳۴ مولانا برگي تبریزتا " مردی مهذب و لطیف طع بود . سرانجام از تبریژ بمحللات رفت و چون فکری محلاتی با او دشمن شده بود ار را بکارد هلال کرد وفکری نیزه‌راندگ مدتی در کذشت . وی درفزل سرایی استاد بوده ودیوال خود رأثرقیب ژاده بوده است ۰ ۳- گرگ محالاتی , چنانکه پیش‌آزین گذشت سا کن محلات بوده و دز نیج دشمنی با بر کی‌تبریزی‌سابق الذ کروی را بکارد دران شهر کشته‌است وجزین درباراشا گاهی نیست . ۵ بناهیتبریزگا ۰ پدرش سیرآب پزی روز کار می گنرالد و وی غزل سرأی بود وجزین دسگر اطلاعی ازوئیست * ۴۴- تاه محمود تیشابورگ معروف بزرین‌قلم ؛ خواعرزاده و شا گرد عبدی فشابوری خوشنو یس معروف وخود یز ازخوشدویسان نامی‌این‌صر بوده‌است - در جوائی بدربارشاه ط‌ماسب راه بافته ودر کتابخانةٌ شاهی کتابت می کوده وهنگامی که درلبریزبوده در مدرسةٌ صربه دربالاخانة شمال ی آن می‌زیسته و چون پس‌از چندی شاه تاهیاست دیگر بکتابغانه خودلوجهی نداشت وی اجازه گرفت و .مشهد رف ودرمشرسه تساه تزويك چهاریاغ مجاورشد وبعبادت می‌پرداخجت وپیست سال درا نجاشا گردان را نر میت می کرد وهمواره مجرد ژیست , تاری رحلتِ وی را ۷۷٩نوشتهاند‏ امابرخی از خطوط که امضای او را دارد آز۷۳٩‏ و۸۷٩‏ و ۹۸4 است و درهرصورت نوشته‌اند که نز دماك ۸۸ سا عمر کرده‌است , وی گذشته از آسکه از استادان مسلم خط اسغر‌تعلیق 4 شم فرن دهم بوده وچندتن ازخوشتویسان ععروف ماشد سلیم لش بوری وحاحءحمد تبر بزی ومیحمد باخرزی وساعلانمحمود تر بتی وقطبلدرین بزدی‌شا کردان وی‌بوده‌اند درشعرنیز دست دأشته واقسام مختلف شعر سروده وثزدیكا 0۰۰ بیت شمر آژومانده‌است . ۷- میرز) علی بیلدارپهلوانتبری زگ , از شاعران ستگاه سام میرزا صفوی ومردی عأمي ویبلوآن ز در دستی بوده وغزل می‌سروده آست . ۸ ملایاری پر دی دریزد دکایدار ومردی بد ژبان بود و با وحشیبافقی مهاجات داشت و وحشی ئیز اشعاری در هجو وی سروده است . نوشته‌اند وقنی بکشتن اسی مهم شده‌بود و کم قل‌آور داده یووئد که فرداي آن رود اورایکشند؛ ی این ملع را گت ؛ از فثل ما خواهد شدن فردا تماشای د گر چیزی‌نماند ازعمرماء مأیبم وفردای د گر وهمین‌شعر باعث رهایی او شد وسرانجام در۵۲٩‏ در گذشت .وی بیشتر غزل و رباعی عی‌سروده است ۰ ۹ تزدیتی اددبیلی » درشماخی‌روز کار را بدلالی‌می کنرانده وورصنمت تزریق درشعردست‌داشنه وممین جبت تررییتخاص می کرده وغزل یز می‌سروده‌است. ۰ تباتی اردوبادگ ؛ طاعرا از ثاعران غزل سرای فرن دهم و مردی نسکوسبرت وصورت بوده ودرتواریخ دست داشنه ودرمعما نیز اسناد بوده‌است . ۱- جانبی تبریزگا ۰ بگز کاری اشتغال داشته وازشاعران معروف زمان خودبود وفرل میکنشه ست . ۳ - هیرز] جعفر نيب تبر بزگ » یس ابوالقاسم برك و پسرعم حصأئم مك اعتماد الدوله وازخاندان محنشم بود . نت وزیر زوین بود و درحکمرانی تسف فلی خان وزیر آبروان شد ودرهمان شهردر گذشت غزل را یکومی‌سرود . ۳ هیر جعفر جعق رگ تبربزگه لاه رآوی بجزمیر جمفری‌سا مج الذ کوست . ازسادات تبریز ومردی خوش طبم ونکنه سنج پود وباجنولی‌قندهاری که مردی‌ژولنده شم قرن دهم ۹9 موی وسباه چرده بود ؛ درآفناده واورا هجو کرده وافسام مختلف شعر عی‌سروده‌است ۳۴ خواجه جلال الدین محمد تبريزگ , ازبزر کان دربار صفویه بود ودراءالا وائشا دست دأشت . پیراز کشته شدن «یرزا شاه جبین اصفپانی در۲۹٩‏ وزسر شاه آسه‌عیل بود ونا پابان زند کی‌او این‌سمت را داشت سپس وژیرشاه طهماسب شد؛ اما دیوسلعطان که ال شاه طهماسب و و کیل وی بود وسبلهٌ کرفتاری او را فراهم کرد وسرانجام در*۳٩‏ پس‌ازچند روز او را از زئدان بیرون آوردند و دریور با ببجدند و سوخنند وپس‌آنوی نظارت دبوان را بقاضی جپان فزويني دادند . وی شاعری غزل‌سرا بوده است ۰ ۵.- خانزاده خانم جمالی تبريزگ . دخترامیریاد کار وزنی زیبا وخوش ذوق وازسشن‌سرایان اواخرفرن نپمواوایل فرن دهم‌وده واووخواهرش فخر النساء که فسایی تخلص‌می کرده هر دوغزل را استاداله می‌سروده‌اند. خاندان ایشان را تربتی نیز دائسته‌ائد و مسکست که تربنی شریزی با برعکس شحر یف شده باشد . جیشی تر گمان : ازمردم آذر بایجان وازفر لسرآبان ژمان شاهاسععبل بوده است. ۷- حافظط چررفراقیتربزگ »از خرندگانبوده و بسن جه باو چر گر می کنته‌اند که بمعنی خینیا گرست ۰ درآ وا استاد بوده و درهها ندز مپارت داشته ومولانا زینی‌شاعرده‌اصی خودرا هجو کرده وغزل دا نیکو می‌سرووء‌است ۰ ۸- حاجی اردبیلی » از غزل مرایبان این دوره بوده و دیگر جرپارماش اطلاعی بست ۰ 9۹- حاجی تبری زگ , از رانش‌ندان ژمان خود بوده و برای کسب داش بشیراز رفته وازشا کردان میرزا جان شبرازی دانشمند معروف در گذشته در۰۲٩بوده‏ رغزل را استادانه می گفته اس . ۳ حاصايي تبر یزگه » در تبریز بزره گری روز کار می گذرآنده و افسام شعر می‌سروده | ۲ ۹۹۹ شمر فرن دهم یر ۱ ۱۳۷- حافظ مچلسی‌تمريزگ » ازمردم خیابان نبریز و حافظ فرآن بوده و آواز خوش داشته وشترفو رفانون را که ازسازهای ملداول آن مان بوده شوب میزده رقزل ابز ایکو می گفته است ۰ ۲سمولانا حالی آذر بایچانی » از شاعرآن اوار قرن دهم راوایل فرن بازدهم بوده و #خست در شاهری چندان شهرني نداشیه است - جر سا ۱۰۰٩‏ بکاشان رفنه و اسنخان پسرحکیم اموالفتح تبر‌بزی معروف بسکیم کوچك که از دانشمندان آن ژمان بوده بامث رونق کار آوشده رافمام مختلف شعر حی‌سرووهاست . ۴- حبیبی ب رگشادگ: ازمردم بر کشاد قصبه‌ای در گوی چای آذربایجان بوده * تخست در در بار سلطا جمقوب می‌زیسته وسپس بدرپار شاه اسمعیل رفته و ملگ العمرای جربار اوشده وبهزل اور! کرز الدین بيكث لقب داده بودند . سرانجام در زمان ایزید ماه عتمانی‌رفته و درآن‌جا سپر و سیاحت بسپار کرده و در زمان سلطان سلیم (مهدبه) در آئسا در گذشته است " درباره وي توشته‌آند که در آغاژ کار کوسفند فریبت مي کرد . روزی سلطان بعقوب آو را درچراگاه دید و کسی را رد او فرستاد که ازوپرسش بکند .آن‌مردنزد وی آمد وپرسیداین بره‌ها از کیست؟ گنت‌از گوسفنداست. سپس برسد که زر گان ده شماکه هستند ؛ گفت کاران . کفتآنهارا نمی کویم‌چون آلسی وارد ده می‌شود چه کسانی ژودثر بیش «ردم عی آنند؛ گفت سگان ده ء سلطان بعفوب که این حاضر جربی‌ها را ازو شنید اورا نزد خود برد و تربیت کرد ۰ حبیبی مفارسی وثر کی غزل را استادائه می‌سرودهاست . ۳۹۴ مولانا قطب‌الدین شده پاف يزدگ » در بزد سسافتن‌شده که کلاه ردشه دار مانند عمامه موده‌است روژ کار می کذر اننده واقسام مختلف شمر هی‌سروده و تاسال ۱ زان در گذشت وحشی زئده بوده‌است . ۵- حجا بی اددبیای : از غزل مرابان زردست این‌دوره بشمار می‌رفته ]ببس ۰ ۷- حاج محمود حفظی تبریزگا , ظاهر ازشاعران قرن دهم و غزل‌سرا شسر رن دفم ۹۷ بوده است * ۷ مولانا سمد الله ازدنیلیی* از دآنشمندان وارسته ومپذب زسان خود بوده ودریایان فرن دهم چندی درشیر از ز یه وربامیات [ژومانده‌است . ۴*۸- حلمي ازدبیلی» روز کار راسیاحت می کنر آنده وسر انجام دراصفپان سا کن شده وغزل می‌سروده است . 6 حلیمی‌شرهانی : ازشاءرانایر انست که درنيمة اولفرن‌دهم درسوریه ردرتر کیه مي‌زسته واقسام مختاف شعر ازو مانده ودبواش در دسشت . ۷۰ حبر ی تبریزکه , ازشاعر ان‌درجُ دومروز کارخودبوده وغزل می‌سروده است , ۷- خاقمي‌ثبر يزگ » روز کار را بکتاب فمروشی می گذرانده و زل سرا بو زه اسیت . ۷۴ خان میرذا ؛ پسر معصوم میرزا از خاتدان سنوی بود ۰ پدرش عدتیا در درسار شاه طیماسب سمت و کات داشت . وي در علوم متداول و مخصوصاً در فقه از دانشمندان بود وغزل نیز می‌سروده است ۰ ۳- خالصی تبريزی ۰ مردی زر دوست بوده و درنود سالکی در گذشنه و غز ل سرا بوده است . ۴- خرامي‌قبر يزی ؛ مردی دانشمند وحافظ ق رآ رحسن گفتار معروف بوده وغزل می‌سروده‌است . ۷۵ خلقی تبریزگ » از شیخ زاد گان الق و مروی سیار مهب بوده ر براي کسب دانشبهرات رفته وبا یدیم لزمانْ هرا عصاحب شده ور باعي ازومانده‌است . نام وی را برخی خلف تبریزی ضبط کرده‌اند و پیداست که یکی ازین دو تحریف دیگرست : ۳۹ ۱- خلیل تبر بزگا» مردی دآنشمند بوده و حستجدي دوثبر پزساخته بوده و عرل هي»روده‌است ۰ 8۸ شعر قرن دهم اسب خلیل تخجو آنی * بر آغاز زر گری روزگار مي گذراند ۶ سس مر دستگاه تکان مقام وزارت یافت رپس‌از آن ثلاترنشجوان شد ودرا بادأنیآن شهر بسیار کوشید وازوی[ ثارسیار در آن شهرماندهاست « ممرانجام تایبدا شد و دوپارپزبارت که رفت ودرمعما مسرودلي استاد بود«است ۱۳۷۸- خیرگا قبرريزگ » ازشامران درجهُ دوم زمان خودبوده وغل می‌سروده ۳۹(" دی اند نقاش بر یز کا ِ از ندسمان واه ساحلان قوب بوده وفزل ۳ امتادا ند می‌سروده‌است ۰ ۰ ندهنی بر یزکا » پدرش سیراب پز بوده و وی فزل را خسوب هي گفته اسست ۰ ۳ تبر بر گا ۲ ۳ خوشنه سان ژمان شود بوده و ستاء سووز سم ِ تلث را خوب می‌نوشنه است . چندی درشیراز می‌زرسته وا آنجا بهند رفته ودرا کره در ۲۵ (در گذیته وشت تلعب زار یت دبوانآژوما نلاس #۳ رقیقی تبر پز ی ۱ درشی خودمطر بی روز کار می کنرانده و آهنگرای موستهی منعند ۳۳ دول ۱ ۳ رد ددخو نی دود وال تفر می‌سر وده‌است ۰ اس ذلالی تبریزی ۰ «ردی بگوسیرت وصورت وغزل‌سر ای بوده ورن از احوااش اطلاعی تست ۰ سرابی استاد بو ژد است , ۸۵- سموگ تبریزگ» ظاهراً ازغزل‌سرآیان این‌دوده بوده وجزین دربارهاش اطاژتی ثست ۰ ۳ سیف شین تبر بر ق 1 ازشاء_ ان آغاز فرن‌دهم وزل سراأی‌بوده‌است. ۴۷ - شاه مین ار در یادی : آزشم ای دروف ] ذردسجان دربا بان فر6م و اوایل فرن دهم بوده وا ذربایجان بغراسان رفته و درهرات در مجاس‌عایشیرتواییی شم قرن دفم ۰-۹ وارد شده وجلب توجه اورا کرده وقصده وغزل می‌سرودهاست ۱۳۸۸ سید مهینلدین‌محمد. شریقی ثبر زگ از خوشنو سأنمعروف زمان شود وشا گرد میرعلی هرری در گذشته درا ۵۵ برده وفزل را لیکو می‌سرودهاست . ۹ شعورگ تبریز تا » درفن‌سیاقمبارت داشته و ازغزل سرایان بوده‌است ۰- ملاشمسائدین تبریزی معروگ بشساک‌صغیر » از غزل سرایان نکنه سنج زمان خود بوده‌است ۱( فمس آلدن قواس تبریزفه : نیز از شاعرالن این دوره بوده و رباغی ازوه‌انده‌اسی ۰ ۴ شهمی‌شردانی ؛ روز کار را سراجی می گذرانده ومردی عاشویها بوده وغزل را خوب می گفته است ۳- قاضی‌شپاب مرندگا , بیز ازغزل سرایان این دوره بوده‌است . ۴ - خو اجه حاتم بيك اعتماد الدوله صافی ارددبادگ ار اعمان‌در بار صفوبه وهم زادهمیرزا کفی اددو بادی بوده‌است , درآغاز وزیر بکتاش خان حکمران کرمان بود و چون شاه عبای بکناش خسان را برانداخت کاردانی وي را بسندسن و استقای همالكث محروسه را باو داد وس ازعزل میرزا لعافی منصب وزارث را باو دادند وسرأاجام درشب! دنه ششم رییم‌الاول ۱۶۱۵ که بآذر بایجان رفنه‌بود درپای فلع دمدم ارومیه بفجائه در گذشت و کرش را بر پز واژآتجا بمشهد بردند وج بای مرفد امام هشتم بخالك سپردند ۰ وی هرد بسیار کاردان وسپذب ودانشندی بوده و باشاعران زمان خود روابط تزديك دأشنه وشیخ علپنقي کمره‌ای و میوزا ملك مشرفی شاعر ان معروف زمان وی را منح کردهاند وخود نیز گاه گاهی غزل می‌سروده‌است ۵ - صافی تب یزگا» سردی قللدر و همیشه سر گرم سیاحت بسوده و از دریوژه گری روژ کار می گنرانده ودرضمن مرد فانعی بوده وغزل می‌سروده أست. ۹ - میرذ! صالح تبریزفه » خود و پدراش شیخ الاسلام ثیریز بوده‌اند و هر دم هر بوی وخاندااش احتر ام از مي کرده‌آند و درضمن مرد تا ددی سب زو و شمعر ۷۰۰ شمر رن دهم فارسی وار 51 را خوب مي فد ودر زمان خود بدین صفث معروف بوده وبفارسی عرل می کات , ۷- محمد حسین‌صبودگ‌تبر زگ * بسرفرآبيك زر کروازنفاشان هرمنه زمان خود بوده ومرد سبارمهذیی بشمار می‌رفنه ودرافسام مختلف شعر استاد بوده‌است . ۸ - صدرخیاپانی لبریزگ ؛ ازمردم خبابان تبریز وحافظ فرآن بوده ودد موسیقی نیز دست دآشته و قانون و شنرقور! بسبار خوب می زده و فزل را نیز خدوب هی کفنه‌است ۰ ۵۹- صفالی آبریزگا » در تبریز نشو وئمابافته و در حدود سال ٩٩۳‏ که ترکان عثمانی آن شهر را گرفته‌انه باعده‌ای از مردم آن شهر بقزوین گر بشت و در آعجا در؟ ۱۱ در گذشت ودرهمان شپر مدفون شد ۰ وی در فعه استاد بودو در فرائت فرآن پیزست داشت و خط نسخ را بسپار خوب می‌نوشت و با این همه هنر از دلا کی بووز کار می گنراند و دکان وی مرجم دانشمندان بود و بی باداش خسمت ایشان را می‌کرد وشبپا فرآن می‌نوشت وهرقرآ نی را که تمام می کرد بقاریان وحافظان مستعد میداد . درضمن‌شاعرتوأنابی بود وغل را استادانه می‌سرود ودبوان اشعارخود راثرئیب نداده است ۰ ۰ حیم ابوطالب تبریزگ » اززرگا زاد گان آن شهربوده و درقزوین پیزشکی روز کار می گذرانده ویس ازمدنی ریز باز گشته واز آ نجا شا عئمائی‌رفته ودرباز کشت پتبریز دردسشگاه جففرپاشا که در استیلای ترکان عثمانی حکمران تبریز شد‌بود مقرب شدء و درمجلس او ازصفوبه بد کفنه‌است بهمین جپت درت ۱*۱ که شاه عباس تیرپز را ازتر کان کرفت بدستور وی اورا کشتند و وی فزل می‌سروده است. ۱ طرژی شبسترگ » از غزل سرابان این دوه بوده و جزین درباره‌اش اطلاع ئیست . ۴ طفیلی 3 بایجانی » وی نیز ازعْزل سرایان این دوره در آنرباپجان و ازعماو کان جهانشاه فرائونیلو بوده وبدستار بندی روژ کار عی گذراندماست ۱ شمر قرن دهم ای ۳-محمد کاظم ظاهر اندبیلی » نلاهرا از تزلسرابان قرن دهم بوده و سرز گری رو ز کار هی گذرانیده‌است : ۴ نظر یامی ثبری که ؛ وی نیز ازغزل‌سرآیان این‌دوره بوده وخرده فی‌وشی روز کار می گذرانیده است . ۵ قاضی عبدالل4 خونی » پر فاضی مدا خود وبدرش فاضی خوی و سلماس بو دهانه ووی هرد داندمندی بوده ودرخط تعلیق مهارت داشمه و در نم و بر فارسی وثر کی و عربی استاد بوده نخست در دیون صدارت مثال نوس بود و مپس از منشیان دردارشد ونامهای تر کی را اومی‌نوشت ورساله‌ای درواجبات ثر کي نوشته‌است. درباز گشت سلطان محمد خدایشده وحمزه میرز! از مشید در حوالی سبزوار در شوال ۱ در گذشنه است ۰ درویش عبادگ لبریزگا » مرد شوریده‌ای بوده وغزل می‌سرود‌است . ۷ - عبدی شر في , خوش نوس ودرشطر نج‌استاد وصوفی«شرب‌بوده وفزل را سباك اهلی شیراژی استادانه می‌سروده و در دود سن *4 سالگی دره۷۵٩‏ در شر یز در گذشته است ۰ ۸- ملا آدهم عز لتی‌خلخالی : از واء‌ظان معروف زمان خود بوده وباب حادی عشر علامهة حلی را بتام اوازع الدین بشعر فارسی بوزن لیلی و مجنون تظامي ترجمه وتفسپر کردهاست . ۹ ساطان محمد عزهي بر زگ ؛ مردی‌مقدس ومهنب‌بوده وقصاید بسیار درتعت دسول و خاند آن‌وی‌سروده‌است و مارا لداربوده و دشتر شارت وسفرمی گذرانده ویش‌از سن چهل‌سالگی در*۱۶۱ در گذشته‌است . 0۰ عشتی تبریزی +روز کار را بکتاب نوسی می کنرانده رافام‌مختلف شعر وییشتر معما می‌سروده‌است . ۱ میرزا عنایت تبریزگ ‏ برادر میرزا صالح سایق الذ کر شم الاسالم بر یز وعردی دا ندمند نولاه و رل هیر داست ۰ ۷۰ شمرارن ذفم ۱8(۳- حافط عندلیب قبریزگ » حافظ فرآن وخواده زبروست بوده و از اخبار وقمس آ کاهی ببارداشته وفزل را نیکو می گفمه‌است۰ ۳ عبدگ باکوبی » خوشنوس بود وخط نسخ تعلیق دا خوب می‌نوشت واز با کو بکایل وسیس مگیلان رفت و هورد توجه خان احمد خان قرار گرفث و در وه ور گزدت وغل می‌س‌ود ۰ ۲ هبنش تبريزگ ۰ ازشاعران توانای زمان خود بوده ودرسرودن آشعاز مصنوع ۳ وه ۳3 درماوراءالشهر هي ز ده اس ۳ ۵ ثابقي تبر یز قا زو سس اد «سردی حریص و رز دوس بوده و غزل می‌سروده است : 0 فتحی شروالی » مردی درویش و سوفي مشرب بوده و آقسام مختلف شعر می گفته است ۰ ۱۷ فدایی تبریزی ۰ ازشامرآناراخرفرن هم واوابل‌فرن‌وهم وازخواجه زاد ان تبریز بوده وفز را استادأئه می‌سروده‌است . ۱۸ فردک اندبيلي » مرد مهذبی بوده واز دأنشمندال بشمار می‌رفته و در اواخر فرن دهم سفری بکاشان کرده ورباعي ازومانده‌است . 6 فر دی تبر پگ : لخست علاقه بندی روز گاو می گنراند وس از چندی مجذوب شد و سروپا برهنه می کشت وبشاعری آغاز کرد وفزل می‌سرود ۰ ۰ فصبحیتمریزگا » درنبربز پشکمه‌بددی روز کار می گذرانده ودرزمان شاه طهماسب_بشاعری معروف و مورد توجه میرژا شرف جع.اه سیفی شد و سرآنجام سیر یز باز کرت ودر4 ٩9‏ درآ نجا در گذشت وفزل مي‌سرود . ۱ فضل خلخالی ؛ برادر مولادا شخ اجمد ومرد دانهندی بود وسالعا درمساحمت ممرژا شرف جپان می‌زست ودرعلوم معقول دست داشت ودر)۹۵در تذشت وییکرش را بفزوین بردتدو در کثار مرقه جدش بارزید خلخالی بخاك سپردند و وی نبزغرل سرا بوده‌است . شم فرن دهم ۱ رش ۴ - امیر مر لدینمبوه اسکونی* ار درم امیر صنرآلدین معمد اسکویی سایق الذ کر و برادر امیر نظام این احمد سایق ال کرو پسرامیرابوالقأسم اسکویی و مرد دانشمندی بوده و با کیسوان بلند می‌رفسیده وغزل تبزمی‌سروده است. ۳ .امپر انوا لمحامد اسکویي : برادر چهاره اهیر سدرآلدین عحمد واعیر قمآآدرینمحمودوامیر نظامآلدین ویس امیرا بو القاس اسکو بیس ابق لذ کر بودمونوشته اند مردی مشگبر بوده و برادرانش بواسطهٌ وی بعذاب گرفتار شده‌اند ودرچو گان بازی و فیق آندازی زبردست بوده و او نیز غزل مي‌سروده است . ۴ -م قر داش تبر پزگ » روز کارا مجینی فروشی‌عی کنرانده ومردی‌خوش سحبت و زبان| ور بوده و غزل می‌سروده است . 2 - هپرز) کافی , از بازماند گان خواجه نسیرالدین‌طوسی‌بوده ویدراتش درآ ذربایبجان فاضی و حا کم شرح بوده‌اتد, وی نیز مردی دانشمند خوش نویس بوده و تعلیق و شکسته فستج تملیق را خوب می نوشته و بس ازعزل خواجه مسمدی بيك منشی دربار صفوبه شده و وئبهٌ امدیمی لیز داشته و در 494 در قزوین در گنشنه و در مشید مدقون شده مت . غزلیات بسیار سروده است ۰ ۳ - کلیمی تبریزی پنبه دوذاقنغلی ۰ ازشهرت ارپیداست که پسرپنبه دوز و مردی تنگی دست بوده و بغارسی و ت کی غزل می‌سروده است * ۷ -۳راهی بر یزه » پسرمولانا سپوی خوشنوپس و برادر رفعتی بوده‌و سفری بهند رفنه و باز کشته و غزل می سروده است . ۸ - شیخغ آبر آهیم بن‌مجمدبن حاجیآبر آشیم بن‌شپاب الدی نگلشی بردگی؛ دره ۸۳ درشهر بردع یابردعه تولدیافته وعم وی سبدعلی‌آورا توبیث کرده واز آنجا ریز رفته وازمریدان دده عمرروشتی از خلفای‌مه‌روف سد‌حی‌شروآنی‌در گذشنه در ۸۵۲ شده و تخلص خود ر| که هیبتی بوده بگاشنی تبدیل کرده و پس از مرگ وی جانشن او شده است ۰ بس از تأسی ساسله صفوبه ظاه را بواسطه آنکه سنی عتصب بوده بقاهره رقته بوده و در قبة المسطغی پارشاد طریقاً کلهی‌پرداخته و در مصر وخاله ۳1 م۷ کر قرن تهم ۷ عنمانی هر بدا سار بهم زده است : در ٩۷۷‏ که ستطان سلیم! لعشمان ۳ را گرفته بوی احثرام بسپار کرده و رو بروی موبدبه جاپی را بار بخشیده و وی هم از مریدان خود عبالم گرافی گرقته ودرا لعا در ده سال خانقاه ممجللی‌ساخته وشهرت وی سلطان سلیمان رسیده و وی را بخاژد عثمانی‌دهوت کرده و وی که در آن زمان ۱۰۵ سال‌داشته است بامجا وفئه و درآ نجا در سا ٩2*‏ در گذشته است ۰ کلشنی از بزر کان مشایخ تصرف فرن دهم شمار هی‌دود وطر یه وی شبوز دز تر کیه و مصر رواح دارد . زقس و سجد بیش و کلام رتصوف مر دی‌دانشمند بوده و شعر تازی و پارسی را استادانه عی‌سروده است و دیوان اشمار نازی وپارسی و تر کی او وچند مثنوی اژم مانده است ازآن جمله عننوی معئوی الخفی‌شامل‌چپل هزارست که در۱۲٩‏ بروزن مثنوی مولانا جلاز الدمن سروده ودویسر دأشته است که ذ کرشان بس‌ازین‌خواهدآ مد . 4 - شیخا هد گلشنی‌ژادهخپالی بردی ۰ سس مپتر کلشنی‌سایخ الذ کر بوده و پس از مرگ پدر جانشین وی شده و در ٩۲۷‏ در گذشته و اشعاری اژو مانده است . ۰ . سپدعلی صفوني بردي , پسر کهتر کاشنی‌وبر ادرخیالی‌سا ی الذ کر بوده است . جز ۲ س از مر ك براذر جانشین وی شد و در و در گذشت و بس ازو بخ حسن پسر خبالی برأدر زادماش پیشوای طرقهُ کلشنیبود. وی نیز شعرفارسی می‌سروده آست " 0۱ کلشهی۵یسترگ » در نبریزیو کالت ونبابت قاضی روز کار مي گنرانیده وغزل مي کفته است . ۴۳ - ید تلی ماهر اردبپلی ؛ از چادر نبینان صحرای مقان بوده و در آردتل بعظاری روز کار می گذرانده و دیوان کوچکی شامل فز لدات ازو مائله‌است . ۳ بم متینیتبريزی, از غرل سرابان این دوره بوده است . ۳۴ هم محمد حنفی تبريزگا , ازدانشمندان مسلم زمان خود بوده و اهر درآغاز دورةٌ صفوبه چون سنی معتصب بوده از آذربابجان_بماوراءالنپی هجرت کرده سس سس سس ی ۵ و در بخارا در گذشته و در بیماری وی عبیداله خان بعیادتغی رفته و ازو خواس است در بارة فرز ندانش بویوصیتی بکند. وی دررشتهای محتاف‌مو لفات چندد افتد است ازان جمله حواشی برمطالم و شح آداب الیحث‌عضدالدین ایجی بعنوان میزآن الادب و وجیز؛ دابا لبحث رادرده‌سطر پپان کردهوشحر فارسی نیزهی‌سرژده ودر پحارا! حص‌حصين وشمایل ترمنی وتفسیر پیساوی رادرس می‌داده‌است . ۵ مجنتی‌ادد بیلی» ازغرل‌سایان‌قی ن‌دهم‌بوده أست - هسیجی تبر یز گ ؛ از بازر گانان عیسوی رین بوده ورباعی از و هانده است , ۷ - عاا بيك‌مشئی تبر بزی ؛ بمخك‌فروشی: روز گارمی کنرانده‌وغزل سرا پوده أست ۸ -- هی رمهموده‌شکی تمر پزی ؛ در قصبده و غرّل استاد بشمار هي دقنه است . ۵ -- مقصود بباتیر بر گ : سر عیث لسالاه بنا و معمار ثر‌يزي و مروی قانم وافتاده بوده وقصیده وغزل را نیکو می‌سروده است . ۰ .. هیر ازین‌الهابدین‌منشی ارد9 بادی ۰ سرمیرزاعبدا لسن عصشی الممألك در پار صفو به و پسعم انم بیت‌اعنماد]لیو له بوده و شاعرر بردستی بشماز می رفنه لمشهر ر مزل‌می‌سر ودهد نیز متظومه‌ای در باره آمدن سنا لاوعلی با زر با یجان وجنتهای شاهعبای باتر کان‌عشمانی در>۱۰۱6 سروده است . ۱ - هیابی تبر پزی » روز گاررایتکلتودوزی می گذرا نده‌ودرین فن‌استاد بوده وعرّل‌می سروده است . - نازکی تبریزی : بتاج دوزی گندان میکرد. و غزل سرای بوده است . ۴ - نامیتمریزی ؛ بجر نامی تبریزی هروی سابقالذ کرو بر ادرفوسی تبریزی بوده وفصاید بسپارسدده ودرضمن عزل عم می‌سروده‌است . ۷۰۹ شعر هرن دهم ۶ - نیائی تبریزی : روز کار را بنقاشی ولا جوردشویی می گذرانده و فزل را خوب می گفته است . ۵ .. مو لاناحیدر نجانیتبریزی ۰ ازمردم خیابان ثبرپزو در خط نسح تعلیق استاد بوده وغرل می‌سر وده است . ۱ - اجمی شروانی : أزشاعران‌اواخر قرن‌نهم‌واوایل فرن‌دهم ومردی بي‌قید وعزل سرای پوده است . ۷ .. قاضی‌محمد نصیری ازدو بادی : اقساممختلف شعر می‌سروده‌است . ۸ - وری بر یز ک ۱ بر ادر قوسی بوده ودر تایستان سقأییو در ژزمستان عسل‌فروشی می‌کرده وغزل سیار گفتد است . ۹ - وارئی اردبیلی : از نجیب‌زاد کان‌وعرد هپذیی بوده ودر عراقو خراسان سفربسیار کرده ودر۹۸۵ باستراباد رفته‌وجزین از احوالشاطلاعی نیست. وي درغزل استاد بوده است . ۰ - واصلی تبربزي : بابریشم فروشي روز گار می گذراند وسس پبازر گانی پرداخت ودرجوانی در گذشت وفزل می‌سروه . ۱- سمدحسن3) عظفیضی‌شروانی ؛ مردی‌دا نشمند ووأعتلی‌حوش بیان ودر بیشتر آرحطوط حوشنویس ودرغزل نیز استاده بوده است . ۲ - ما نصر ال اقف علخالی ۰ بسر‌محمدعمر خلخالی وازدا نشمندان نامیزمان‌خود بو دمودر حکمت‌دست داشته وجون شافعی وس متعصی بودهاز اصعپان بحا عنما نی گر بیخته ومدتی درمدرسة عصرو نیه در حلب تدریس کرده و مر دبارساو فتاده‌ای بوده ودر ٩٩۱‏ در گذشته است. وي حواشی و تعلیقاتی بر رسالهٌ اثیات الواجب علامه دوانی وشرحی برهد ایأمییدی و کتابی‌بنام مجموعة الحساب‌نوشته ودرضمن درشرقارسی استاد بودهو بیشتر اشعار نظامی و مولا ناجلال‌الدین را از بر می‌خوانده و خود درغزل استاد بوده ودیوان کلانی ازومانده است . ۳ .- مالاعليقلي واقف‌خلخالی ۰ خواهرزادة ملا رال سابق‌الذکر ی فرن دهم ۷۰۷ بوده و تخلس وی را تیز واقف ضبط کردهند وا قسام حتاف شعر می‌سروده و آزو نین دیرانی مانله آست . 6- وحیدگ‌تبر يزگ: سا کن‌قمیو ده ببمی جبت یقمی یز مع رو ف‌شدء است وبا مولاناحیرتی مپاجات بسیار داشته است . نوشنها ند مردی‌مبلب بوده وعروض و کافیه زا جوی‌میدا نستهو رسالذاي درین فن نوشته که بمحتصروحیدی معر و قست وازرایج‌ترین کتابهای این فنست و نیز مفتاح البدایم رادرلفت فارسی نوشتهاست. در پایان زندگی بگیلان رفته و در ۹2۲ در آنجا در گذشته است . وی در اقسام محتلاف شعردست داشنه وشبر انگیزی برای‌مردم تبریزسروده که معروف بوده‌است ودپوان اشعاروی مانده است . ۵ - سلطان محمددهالی‌تبر يزی ۰ مردی دانشمند بوده و حط سح تعلیق را خوب می‌نوشته ودرجوائی سفری بکاشان رده واز آنجا پپندرفته وغزل‌را نیگو می‌سروده است . ۳ - وفابی‌اردبیلی ؛ وی نیز ازعزل سرایان این دوره بودهاست - ۲۷ - پاری بویزگ ۰ نوشته‌اندمردیعامی بوده‌وروز گار بخرده فروشی میگذرانده وغزل می‌سروده است . ۸ -- یعقوب‌اردبیلی ۰ مردی دانشمند بوده و در ضمن آداب سياهي گری راخود‌میدانسته وبچندزبان‌ازان جمل‌فارسی‌وپپلوی آذر بایجان‌وتر کی‌شعر می‌گفته است . ۵۵ - پقینی‌شروانی ۰ در راز مي‌زيسته و شعر بسیار سروده وغزل‌سرا بوده [ست . 7۰- خاظرگ کاشانی, ازمتصوفه بوده‌وس ازسیاحت‌های بمیاردرهندوستان در گذشته ور باعی ازوما ندماست . ۱ بدا له بن‌حسین بن صالح بن با یز ید بن‌عامر بن‌دینار طالبی ز تجانی» ازشاعران در حلدوم این دوزره بوده کد از احوا لش‌اطلاعی نیست وهمین قدر بیداست 4 ۳( #حفدس 6 -. لبالی ثیر پز ی : روز کار را سقاشی ولاجوزدشویی می گفرا نذه و فزل را خوب می گفته است . ۵ -. مولاناحیدر تجاتی‌تبریزی ؛ ازمردم خیابان تبریزو در خط نس تعلیق استاد بوده وغزل می‌سروده است . ۲ -- نجمی هروانی ۰ آزشاعران‌اواخرقرن‌نهمواوایل فرت‌دهم ومردی بی‌فید وغزل سر ای بوده است . ۷ - قاضی‌مجمدنصب قاردو بای : ا#ساء‌محتلف شعر می‌سرودهاست . ۸ .. ورگ تیر یز ی بر آدرفوسی بو ۵ د ودر با ستان سثاییو در رمستان عسل‌فروشی هی کرده وغزل بسیار گفته است . ٩‏ - وارئی اردبیلی : از تجیب‌زاد کان‌ومرد مپذبی بوده ودر عراقو خرآسان سفر بسیار کرده ودر۹۸8 باستراباد رفتهوجزینازاحوالش اطلاعی نیست. وی درعزل آستاد بوده است . ۰ - داصلی تبریزق » بابریشم فروشی روز کار مي گذراند وسس باژر گانی پرداخت ودرجوانی در گذشت وفزل می‌سرود . ۱- سیدحسن اعظفیضی‌شروافی : مردی‌دا نشمند وواعطی‌خوش بیان ودر بیشتراز لوط خوشویم ودرغزل ثين اساده بوده است . ۲ .. ما نصر الل»داقف‌خلخالی پسرمحمدعمرحلحالی وازدا نشسدان ناهي‌زمان شود بوده‌ودر حکمت‌دست دأشتّه وجون شافعی وسی‌متعصی بوده‌از اصفهان بخالك عشانی گر بیخته ومدتی درمدرسة عصرو تیه درحلب تدریس کرده ومردپارساو افتاده‌اي بوده ودر 8۱ در گذشته است. وی حواشی و تعلیقائی پر رساله اثبات الواجب علامه دوآني وشرحی‌برجد ایلمیبدی و کنایی بنام مجموعة الحسأب توشته ودرضمن درشعرفازسی استاد بودءو پیشتر اشعار نظامی و مولاناحلال‌الدین را از بر می‌حوانده و خود درغزّل استاد بوده ودیوان کلانی اژومانده است . ۲ - ملاعلیقلی اقف‌خاخالی ۰ خواهرزاد؛ ملا نصراله سایق‌الذ کر شص فرن دهم ۷۰۷ بوده و تخلص وی دا نیز واقف ضبط کرده] ند واقسام‌محتف‌شعرمی‌سرودهوازونیز دیوانی دانده است . ۱ 64- وحیدگ‌تبريزگ» سا کن‌قم بو بپمین جهت بقمی فیزه‌عروفشده آست وبا مولا ناحیر نی مپاجات پسبار داشته است , نوشته‌اند مردی‌مپلب بوده وعروض و قافیه را خوی‌می‌دانستهو رسالهای درین فن نوشته کهبمختصروحیدی معروقست وازرایج‌ترین کتابپای این خست و نبن مقتاح البدایع رادرلغت قارسی نوشنه| ست, در بایان زند گی بگیلان رفته و در ۹۲ درا نجا در گذشته است - وی در افسام مختلف شعردمت داشته وشهرانگیزی برای‌مردم تبریزسروده که ععروف بوده‌است ودیوان آشماروی مانده اسن . ۵ . ساظان محمدوصالي بر پزی : عردی دانشمند بوده و حط بح تعلیق را خوب مي‌نوشته ودرجوانی سفری بکاشان کرده واز ‏ نا ببندرفته وغزلرا نیکو می‌سروده است 5 .. وفابی اددبیلی » وی نیز ازعزل سرایان این دوره بوده‌است - ۷ - پازی تبر پزی » نوشته‌انده‌ردی‌عامی بوده‌وروژ گار بحرده فروشی میگذرانده وغزل می‌سروده است . ۸ - بعتنوب‌آردبیلی ؛ مردی دانشمند بوده و در ضمن آدان سياهي گری راخوی‌مید| نسته و بجندر پان‌آزان حملدفار سی ویپلوی آ زر بایجان‌وتر کی‌شعر میکُفْته است . 4 - بقینی‌شروانی :۰ در شیراز مي‌زيسته و شعر بسیار سروده وعزل‌سر| بووه است . ۰- خاطرگ کاشانی: ازمتصوفه بودهو بس از سیاحت‌های بسیاردر هدوستان در گذشته ورباعی اژوما نده‌است . ۱۱ یلد 4 بن سین بن‌صالح بن بایز بد بن عامر پن‌د ینار طالبیز نجانی» ازشاعران در حفدوم این دوره بوده که از احوالش‌اطلاعی نیست وحمن فدریداست ۷۰۸ شم فرن دهم که درخالاعتمانی میزیسته ودر ۹۵۵ دیوان بحرالمعافی اراد لعباد را که مشنوی بوزن لیلی‌وه‌جنون نظامیست بنام‌ساطان سلیمان عثمانی ببایان رسانیده است. ۲ - خوارزمی یر ازشاعرائیست که‌نامش را درجایی بط نگردها ند و وی نیزظاهرا درحالد عثمائی دراواحرفرن نهم واوایل‌فرن دهم مپر یسب وپس ازسفری بشامدر ۵۱6مشنوی کوحکی درحدود ۵۰۰ پیت‌بنام‌محبت‌نامه بروزن‌شیرین وفر‌هاد وحشی بتر کی وفارسی سروده وببمان وزن غرلیانی ازخود گنجا نیده وتا | نداژه‌ای در شعر توانا بوده‌است . ۳ ابوالقاسم میرزا بابری : سرمپرزا کامران پسر درع ظپیرا !دی با بر بود ودر ٩06‏ که ید« ی بس از دا کامی‌ازد عوی‌سلطست از حپان‌رفت همأیون‌فر مان داد وی را کشتند . وی درشعرفارسیاستاد بوده‌است . ۶ شاه زین‌العبادعا بد بير هي . معر وف بشاهز نده ازمردم برع در سر زمین لارفاری واز دا نشمندان ومشایج محنرم و ازسادات بوده و کرامات از و تغل کرده|ند و کتابی درمقامات وی نوشته‌اند و غزل را یکو می‌سروده وظاهرا عابد تحلس‌میکرده است . ۵ - ابوالمعالیغر بتبی لاحوری . طاحر| از صوفةٌ معروف قرن دهم هندوستان بوده وغزل را استأدانهمیگعته است . ۳ - یر کرماني ۰ ازطوایف نرژك کرمان ومردی صوفی مشرب‌بوده وستر سیار کرده وسراتجام در ۱۰۱۷ کشته شده ورباعی ازومانده‌است . ۷ - قیری‌بعدادی ۰ از احوالش اطلاعی نیست ؛ همن‌قدر نوشتها ند که ازمفایخ زمان حود بوده وطاهرا در فرن‌دهممی‌زیسته ورباعیات از ومانده‌است . ۸ .. لولی‌هندوستانی » از احوالوی‌نیر اطلاعی‌یست وحان‌میماید که درقرن‌دهم میریسته ومدی‌صوفی‌منش بوده وغزل می‌سروده‌است . ٩‏ .ملامهمد مر شدک زو اره‌اگ: دي نیز هردی صوقی مشرب و پر ادد ۱ ۲ / " ل مول نا سپیری‌زوارجی بوده ودر ۱۰۲۰در گذشته وغزل ورپاعی‌میگفنه است. شعر- فرن دهم ۷۳۰4 ۷۰ . فیازی گرماني ۰ ازاحوا ش‌اطلاعدرستی نیست وهمن‌قدر پیدابت که يك مثلوی پروش مخرن‌الاسرارنظامیو بپمان وزن سروده وظاهرا درقرن‌دهم هي ز سنهة‌است . ۱ - شییخ نج الدین یعقو نی‌ساوجی :از کار گزاران در بارسلطان‌پعقوب و از عردم اواخر قرن‌نبیواهایل فرن‌دهم بودمو بوأسطه نتساب بساطان پمتوب یعقویی تخاص می‌گرده وعم قاضی مسیحالدین عیسی بوده واز دا نشمندان بشمار میرفته و حبدی نیز درمقام وزارت بوده وغزل می‌سروده‌است . ۷۲-بوسف لبيينی ۰ ازمردم سرزمین تبیین‌درهندوستان ومردی دانشمند و فرل‌سرای بوده است . ۲ . | بوسعید کاليبي ۰ اژمتصوفة عندومردی‌مر تاض‌بوده‌ودرزمان! کب, مین بستف انعر فارسیمیُعنه است . ۷ -م بخ بو القاسم مر گشیر ازگ ؛ مردید| نشمند بوده ودرعلوم‌غریه دست داشنه وبیمین حبت بطریقه تقطوی گرویده بودوحکم قتل او زا صادر کرد ند اما شاه طهماس فرمان داد وی را در ٩۳۷‏ کور کردند و بدان حال میزپست تا آنکه در ۹۵۵درشر از عوام وی را کشتند . وی را مولفاتیست ازان حمله رساله کی وفکروجواب مر آةالصفاو با خواجه‌محمود دهدار دوستی‌داشمه و[قسام‌شعررا نیگومی‌سر وده‌است ۵ - امیر مجمد امینذه اي کاشانی : ازتر کمانان‌بوده و در کاشان کسب داش کرده ودرحکمت از شا گردان میرزاجان شررازیومعاصر شاه طهماسب بوده وس ازمدتی سیاحت منرزوی شده ودر ۹۵ در گیلان در گذشته وشرل می سروده آست . ۹ . حکیمد)درضا شیر اژگ ؛ ازداً تفمندان‌زمان حودبوده ودر زمان جلال‌الدین | کیر ببندرفته ودرهمان‌جا در گذشنه ورپاشیات |ژو مانده‌است . ۷ - علمی‌قلندر هندی ؛ معروف‌بشاه علمی طاهراً از متصوفه و غزل ۷۹۰ شم فرن دهم سرایان ثرن دهم بوده ۷۸- مچد ائدین طالبه : از احوالش‌اطلاعی نیست‌وهمن‌قدر نوشتها ند که مردی نکته‌دان بوده وظاهرا درقرن دم‌میزیسته وفزل می‌سروده ست . 4 - وقوعی‌سمناتی ؛ مردی دانشمند ومپدب وازشاعران در بارحلال الدین محمد! کیر بوده وخط شکته‌ر! خون مینوشته ور باعی |زومانده‌است . ۰ .. غریبی بلیانی لزرو نی» از بازماند گان شیخ اوحدا لدین عىداله کاررو ی موف رساله داپره بوده وطاهرادر فرن دهم هیر پستهودرد دا نقمندی بودهو درعلوم غربه محصوصا جفرواعداد دست داشته وساقی نامه ودیوان غزل ازوما نده است . ۱ . امیر جلالالدین<سن اصفمبانی : از اشراف‌اصنهان واعپان‌در باز صفویه بوده ودز بایان ژند کی مدتي صدارت اصغبان راداشت ودرحوالی‌شروان‌در 6 در گذشت واقسام مختاف شعر سر وده‌است . ۲ - کمالی‌ژیمانی . طاهرا از غزل سراپان فرن‌دهم بوده‌است . ۷۲ - یار ؟شاه‌خاتمی ,دی نیزطاهر| از شاعران‌فرن‌رهم بوده‌ورباعی ازوماندء اسن . ۶ - عللامه‌چلبی بيك‌تبر یزی ۰ ازاعبان ودا نشمندان آن شپر بوده و در حدود سال ۱۰۰۰ بهند رفته ههمان‌جا د: گذشتد وغزل می‌س‌وده است . ۵ . مول ناخ آنی‌شیر ازق » مردی ققیر بوده ودرشیر از پمکنب دزی روز کار میگنرا ندهوغزل سر بوده است . ۲ - نظامالدين‌علي‌سياقی ؛ از کار گزاران نامي در باره صقویه بوده است : تست مستوفی کوه گیلویه و کازرون بوده وسس وزارت کل قارس را باو داوه‌ا ند ومروی دا نشمند بشمارمرقنه و ور نار پج وعلم سپاق و موسبتی بردبگران برثری داشته و کناب فنوحات شاهی را توشته و غزل را نیکو می‌سروده و سیأقی تحاص می کرده است. شعر قرن دهم ۷۳۹۱ ۷ - امپرفاهکی اصفپانی ؛ از آعبان اصفپان بوده و غزل را بکو می‌سروده است . ۸ -- احصد هیر لك مشرپدی : بر ادر محمنمی دسا لحی مشیدی ووی نیز شاعر بوده است - ۸۵ . مولاناضیاهءالدین کاشانی »در کاشان‌مدرس بودو حکمت:علوم‌عقلی دزن میداد وغزل‌ور باعی‌را نیکو هی‌سر ود . ۰ - میرزاشیاءالدین جابری ۰ طاهر| از شاعران قرن دهم أصفپان و غزل سریوده است . ۱ - ءارف گیالافی - در حدور ٩۷۵‏ در شبراز می‌زیسته و او عم غزل هی‌سروده‌است . ۲ - اهیر بدا لغن ی تفرشی » مرری مرنیو بادوق بوده‌وجندی در شیر ار تلو م عقلی آموخته ومدتی‌هم درهمدان بوده واوهم‌غزل هي سرودهاست . ۳ - قاضی عالایی گرهرودگ ۰ ازمردم کرهرودقم و منقی ودا نشمند بورء وفزل مبُه است . 6 - قاسي‌تونی »یر از عرل سرایان این دوره پوده است . ۵ - لطفی‌شی رازگ » در حدود سال ۹۵۰ در اصفپان بوده و ر باعي ازو مانذه است , ٩‏ - امیر صیبی ۰ بجز تصیبی گیلانیو نصیبی| ندجا نیو نصیبی نور پخشی بزدی وفزل‌سرا بوده است . ۷ - قاصی نورالدین ندما نی اصفهانی ۰ اسا(ازمروم‌اننمان بوده و در قزوین واصفبان نشو ونمایاّته وورعلوم عفلیشا گردافضل|لدین‌محمدثر که بوده د تا ۹۵۲ زسته وور افسام‌تشساستان بووه است . ۸ .. مولاناهمده‌ي چیرمی : مرری آدندست بووهد نا 3۵۰مي‌زیسته رباعی روما نده است ۵ - بحیی آهلی » طاهرا از غزل سراپان فرن دهم بوده‌است . دز عدتی که این کتان دز زار جان بود بیوسبه بنکانی برمی‌خوردم که در گرد آودن مطالب این کتان فره گذار شده بوو و اینث آنم را سوان تکبله برین کتاب می‌افزايم.در آغازهرمطلیی ص اشاره بصحیفه و ش ااره بشمارهایست که اين مطلب باید بر آن افزوده شود . ص۱۸ : در با#بای‌مروزی که وی را ازشاعرآن‌فرن‌دومدانسته) ند و برخی مورا ابوالمباس ضبط کردهانه این تکتهر! آوردهاندکه اشعاری در مدح ممون خلیفهُ عباسی سروده‌است : حنان می‌نماید که آن‌قدلعه ازشاعری درمدح آموالعباس مأمون خوارزمشاه پادشاه خوارزم بوده باشد که از۰۷۱۳۹۰؛ درخوارزه مادشاهی کرده‌است و آنرا ازاپوالسباس درمدح مأمون خلیفه دانسته بات ص ۲۰-۱۸ : درباره شعرای قرن سوم این نکته را باید آفزود که تذ کره نویسان کر از شاعری کرده اند بنام محمود وراق هروی و گفته اند که معاه‌ر طاهر پان و صفارپان بوده و تازیحی تبکو بوشنا و کنیز کی داشنه زیباً ومحمدین ظاهر طالب آن شده با دوهمیان زر بحانه او رفته و حون دانست که خواحه و کنبزد بي‌دیگر دلیستگی دارنه از آنکار باز گننته وزرهارا بحواحه بحشیدوٍ بردن رفته و وی در ۲۲۱ در گذشته است واین اشعار ازوست : نگار با نقد جانت ندهم. گرافی دریا «ارزانت ندهم گرفتستم‌جان‌دامان وصلت .. نه‌جان‌ا کودامانت ندهم درین زمینه اشتباهی کرده‌اند و آن‌ایست که مجمو دور اق دیگری بوده‌است بحزوی که طاهر أتاوایل قرن‌پنجم می‌زیسته و کتابی‌درتاریخ نوشته که ابو لفضل بببقی ببروی ازو کرده واو وفایم‌را بسال4۰4 رسانیده وبیپقی از آن‌سر | نوشنه تکمله ۳۹۳ پسپ سبپیپپسپپا و و از ین‌فرار 6*۵ زنده بوده است و کسی که معاصر طاهر پان وسفاریان پودهاست نمی توا نسته 2۰٩۶‏ زنده مانده باشد . امامحمودوراق ثاعر دور طاهرپان, مین ین سر اس‌الدین جوزجانی درطبقات اصری ( جاپ عبدا لحی حبیبی ج ۱ ص۲۳۶ ) در بارة محمدبن طاهر پن عبداله پن طاهر دنجمن بادفاه سلسلهٌ طاهری که از ۲6۸ تا ۷۵۹ حکمر انی‌داشته جنن نوشته است : « سخاوت محمد طاهر عدالّه : علیه‌الر حمة : از زوایت افاضل چنین روایت می کننه که : در نیشاپور شخسی بود از افاضل عصر. که اورا محموه وراتی گفتندی + کنیز کی داشت بربعطی . درغایت لطّف یکمال . حدیث جمال آن کنیوه وطبع راست و نظم ار پسمع‌محمد طاهر و سید بود که : خود فزل می گوید ومی‌سازد وبر بط می‌زند. بسب‌این اوعاف دل محمد طاعر پوصل او میل کرد ه بکرات آ نکنیزایرا ازمحمود وراق درخواست کرد ببهای نمام ویوجه میس تمی‌شد : که محمود ورآق بعشق آن کنیزلد گرفتار بود وا نيکنيزك را «راتبه» نام نود . جون مدني بر آمد و تمام اموال و روت محمود وراق بعشرت و بذل بان کنیزك راتبه‌نام صرف شد وهیچ پاقی‌نماند : محمود وراق بخدمت امررخاهر کس فرستاد که : عنایت فرمای‌وبیا , که کنیزكد پئوفروشم. جون این‌پیغام بمحمدطاهر زسید پغایت شادمانه شد و خرم گشت . بقرمود اما جپارده بدره‌سيم پیآوردد و بخادم داد وخود برخاست وازراء حرم بحَانهٌ محمود آمد وجون بنشست وسیم و زر در نظررمحمود وراق افناد . محمود ورات حرن آن حال مشاهده کرد رائبه را گفت: ای‌رانبهه حامه در بر برش واستعداد جدمت امبر کن, که ترا بوی بفروش . چون کنیزله آن سخن پشنید گر به بروی مستو لی‌شد » حنا نکه وا او آمیر محمد طاهی شید محمود گفت : اير البه ؛ هو چس یک و تضر ع جیست ؟ گفت: یام لایی هدا آخر امری و آخرامر . آخررکارمن وتواین بود که در خر کار مرا ازخود جدا کني ؟ محمود گفت ؛ این‌همه ازعشق تومی کنم . که جون‌دردست من از مال چیزی باقی نماند ؛ تاتو آسوده باشی ۰ ترا بحرم امیر می‌فرستم ؛ که تأباقی‌عصس ۷۱ تکبله در راحت گذاری . کنیز جواب داد: ! گربرای من می کنی‌مکن . قبول کردم باقی عس برای تومال ؛ بکس آفچه لایق عورات باشد » ازمتام ودامنی باقتن حاصل کنم وحود را وترا بداژ؛ . محمود وراق گفت : | گرچنینست من‌تر | آزاد کردء و بزنی پنوزده دینار ونیم مپرعقد کردم. چون محمدطاهراین‌مذا کر عشق وراق و کنیزاد راتبه بهنیده برخاست و دست بدامن جامةً خود زد و گفت : هرچپار پدره سیم شم راست و قال : مالکما ان الما دك » فان المال لکما . کل این مال شما را بخشیدم » پآقی عمررا درراحت بگذرانید و باز کشت وذ کر سخاوت او باقی ماند...» جنان می‌نماید که‌این مطالب را منباحالدین‌ین سراح الدین از زبان تازی ترجمه کرده باشد و دربار؛ این محمود وراق شاعر که اشاری بزبان تازی ازو مانده‌است در کتابهای ادب‌تازی مطالبی نظر این هست واشعاری ازوضبط کردها ند از آن‌حمله در کتاب|لشعر و الشعرای ابن‌قتیبه (جاپ‌فاهره ۲-۱۳۹۰ ص ۸4) و کتاب‌الاغا نی بوالفرجاصفهانی(جاب قاهره۱۳۳۷ ۱ص ۱۹۸-۱۹۷) ودرطبقات الشعراء فی‌مدح الخلفاه والموزراء تألیف عدالّ بسن معتن ( چاپ اوقاف گیب ص ۱۷ -۱۷۵), در تهایةالارن تویری (ج۲ ص۸۵) در بارة او جنین آمده است : د محمودا لوراق ؛هومحمودینالحسنالبغدادی مولی بنی زعره ویکنی| بوالحسن». نسبت بغدادی شاید بدان‌جپت بوده باشد کد چندی در بغداد ژیسته است و جون پای‌تحت طاهریان ومحمد‌پن طاهر نیشا ور بوده ومنهاج|لدین‌بن سراحالدین نیز تصریح کرده که در نیشأبور بوده است باید گفت که ایو ا لحسن محمودین حسن وراق نیشابوری معاصرمحمدپن طآهربوده است . درطبقات الشعراء تاریخ رحلت وی حدود* ۲۳ نوشته‌شده و نذ کره نویسان‌قارسی‌جناتکه گذشت۲۲۱ ضبط کرده ند اما جنانکه گذشت محمدین‌طاهر از۸ع۲ :۲۵۵ حکمرانی کرده‌است وشاید روابط وي پامحمود وراق پیش ازحکمرآنی وی در نیشا بوز بووه‌با شد. بدین گنه می‌توان گنت تن کره لویسان را در بارة آیوا لحسن محمودپن حسن وراق شا پوري در تمه ۷ گذشنه در ۲۷۱ که ازشاعران وورة طأهریان در آغازقرن‌سوم بوره است پذیرفت. از اشعار تازی وی در عقدا لفر بذ و کتا بای حاحطو ام میرو پیز هست . ص۲۲ : در گذشت بندار رازي را دد ۶۳۳۲ هم ضبط کر ده‌اند. ص۲ : در پارة آبوالقاسم بشربن محمدین یاسن : رحات وی ر ادر۳۰۸یا در ۳۸۹۱ در نبشابور یادرمپنه نیز یت کرده| ند. دربارة طاهر عربان همدانی باید افزود که کامات قصاری بیان تازی بده منسو بست که شرحی بتازی بر آن بعن‌التضاة همدانی نسیت داده اند وشرح عر ی دیگری هست که شار ح آن معلوم نیست وملاتلطا نعلی گنا بأدی‌نیزدوشر ح فاردی وعربی بر آن نوشته اسن ص۲۵ : شاهسار بکُمانم دراصل شاءث ربوده باشد ومراد ازان شار ابو شر محمد بن اس ازخاندان قریقو نیانست که در ۰۵ع محمود غز نوی ویر! اسر کرد ودر "۶۰ دزشرات در گذشت وی بیشتر بلقب خانواد گی‌خود «شاه‌شار» معروی بوده است . ص۲۵ : لممابی عياسي ؛ بگمانم لمفانی بوده‌است , سوب بلمغان تاحیای درمیان|فغا نستان وسرزمن سند , بدین گونه مي‌بایست نام درست این شاعر عماسی لیفا نی بوده پاشد , س۲۰ ۰ دریابان صعحت شاهرآن فرن حپارم این‌نکاتر! باید افرود : در يكك نسخه از پوسف وزلیخای منسوب بفردوسی درهشدمه پرخی اشعار الحافی هست که معلوم , تست از کیست و در آن اشعار گفتة شده اس ت که پیش از ۳ این نسخه‌ای که بقردوسی نسبت دادها ند ابوالمید بلحی و بحتیاری اهوازی که درهیج‌جای دیگر اثری ارونیست داستان پوسف ورلیحا را بنظم آورده اند . این مطلب‌را برخی باور کرد تعوحال | نکهکاملا نادزست ومجعو لست - در کتا یخان؛ ملی باریس کنا تابیی هست شام طب منوم بناء منصوري که میسریي نام شاعر وبزشکی در ۹٩۷‏ نم آن آغاز ک ده و در ۱۷۰ بایان رسانیده ۳۹ تکمله و کالب این سخه که در ۸۵۲ آنرا نوشته شهصد را حنان نوشته است که سیصذهم خوانده می‌شود بهمن‌جبت برخی پنداشته اند که این منظومه از۳۷۰۷۳۹۷سروده شده و این درست‌نیست . دیگر آنچه از آثار نظم فارسی درفرن چپارم پاقی‌مانده است منظومةٌ مولود زردشت از کیتادس بسن کیخسرو سر دازا ازمردء شبر ري است که درحدود۳۹۵ آنرا نظم کرده است وجون سه‌ای کداز آن‌بدست آمده بحط زراشت بپرام بن پژدو درقرن عفتم بوده‌است بخطا ازو دانسته وتاریخ ظم آن‌را ۹6۷ پنداشتهاند. ص ۲۵ : دربار کتاب هدایه المتعلمن باید این‌نکته را افرود که موف شا گردا بوالقاسم مقامعی واو درطب شا گردمحمد بن زکریایر ازی‌بوده واین کتان را برای پسرش تالف کرده است . ص ۲٩‏ : دربار کتاب مقایسد » این کتاب بنام سواد الاعظم بزبان تازی از ازا بو القاسم اسحق‌بن محمد بن أسهعیل بن پر آهیم‌بن ز ید سیر قندی معر وف بحکیم سمرقندی در گذشته درعاشورای ۲۲ و مدغون در فیرستان جا کر دیرخ سمر فید درعقا یدحنفیان بوده که بفرمان] سمعیل بناحمدساما نی (۲۹۵-۲۷۹) نو له ومثر هی که نام آن معلوم نیست در مان نوح‌بن منصور ( ۳۸۷-۳۸۹ ) بفارسي ترجمه کرده وأین‌ترجمرا حواجه محمدپارسا بیشوای معروف نقشندیان دره۷۹ تب واژ او تحرین کرده وین تمدیب ا کنون دردمشت . صس ۲۹ : در بارة ابوابراهيم اسمعیل‌پن محمد مستملی : درک۱ دیقعدعع۳ در بجار | در گذشنه است , ص۳۱ : دربارة آ ثاراپن‌سینا: رسالاً حی‌بن بقظان وی‌را یکی ازنا گردانش فاد سبی تر حمه کرده اس . قرن پنجم س ۳۹ ۱4 : فردوسی » ولادت وی را از ۳۲۲ تا ۳۷۹ حساب کرده‌اند . ص 4۱ : پوستف وزلیخای منسوب بوی ازشاعر دیگری درقرن پنجمست که تکمله ۱ ٩زا‏ در يلك نسحه خطی تحلص‌وی امانی‌خوانده می‌شرد ودر یه دیشٌشمسی ؛جنانکه پس‌ازین خواهد آمد . ص 1 س‌۱۵ : آنیجه در ست تر ست ایست که عبوفي دأستان ورقهه کلقامرا بناع مجمودین محمدین ملکشاه سلجوی (۵۲۵-۵۱۱) سروده است . ص4۵ ش۱۷ : ایرانشاه‌بن یوالحر ؛ احتمال می‌رود وی برادد شیمردان این | بوالحبر بوده‌باشد وجنان‌مي‌نماید که از بپمن نامه اونسخه‌ای باقی‌ما نده‌است. ص 4۸ ش ٩‏ : اروشر پن دیلمسار تجمی شاعر که اسنی فرهنکك خود و برای او نوشته است همان کسیست که یگانه نسخةٌ موجود ترجمان البلاغه تألیف محمدبن عمررآدویا نی‌را در او اخرزمضان۵۰۷ بایان رسانیده ودر آنجا نمخودرا اپوالهیجا اردشر ین دیلمسار تجمی قطبی شاعر نوشنه‌است . س ۵۲ ش ٩‏ : اریخ کشته شدن ابوالحسن علی‌بن حسن باخرزی را درهاه یعدم ۶*۷ سبط کرده‌آند . ص۵۷ ش۵: ابوعیداله علی بن‌محمدین‌عید له با کویه: با کویه نا جدش‌بوده است, تولد وي درحدودسال ۳۲۰ روی داده واز آثاری که بزپان تازی ازو باقی مانده کتاب اخبار الغاقلن ورسال بداية حال| لحسین بن مصور ا لجز جو نپایته است. در نیشا پور با ابو سعیدا بو لخیر ود شیر از باا بوعدال#محمد بن خفیف‌دیدار کرده‌است. رحلت وی دا در۲۸) هم نوشته|نه . این که در ثبراز ببابا کوهی معروف شده و سعدی‌نین در بوستان ام وی را حبن آورده است بابا کوهی می‌بایست تحریقی از با کویه بوده بان , ص۵۸ ش ٩‏ : عبداله انساری : ساختمان مقبرم وی را در گازر گاه هرات بفرمان شاه‌رخ تیموری در ۸۲۵ آغاز کرده و در ۸۳۰ بایان رسانیده] ند . کتاب طبقاتالصوفیٌ وی بنام طبقات المشايخ نیز معروفست ۰ دیگر از آثار وی بزبان وارسی رسالة صد میدانست . تفسیر وی را ابوا لفضل رشیدالدین مییدی در کتان کشف ال سراز وعدةالابرار که در ۵۲۰ تألیف کرده با ییا لقل کرده‌است. کنا بباي سس سس »۶ ۶ ملد دیگری که درمنای وی نوشته‌اند کتاپیست تا لیف ابوعبدائه حسن کتبی ازاصحاب او و کتاب|لمنشورمن الحکایات‌والسورالات تألیف محمدبن‌طاهرحافظ متوفی در ۵۰۷ که وی یز از اصحاب او بوده است . بر کتاب منازل | لسایر بن وی شروح جد نوشته| ند از آن حمله مدارج السالکین بن مناژل ایاك نمبد و ایا نسعن تألیف بوعبدا محمدین | بوبکر بن‌اپوب معروف با بن‌قیم| لجوزیه وشرح میر کمالالدین حسن پن شاب الدین اسمعیل طبسی گازر گاهی هروی و شرح آپویمقون پوسف همدانی بغارسی وشرح کمال الدین عبدالرزاق کاشانی و شرح زین الدین‌خوافی و شرح عبدالرژف مناوی و شرح یوسف ین عبدالهُ کورآنی و شرح عفیف الدین سلیمان‌بن علی تلمسانی وشرح ابراهیم حنبلی و شرح شمس‌الدین شقثری و سیم تن تأیف یادن محدین نارای نیورآ ارین لیف حمال) لین پوسش ین داود فارسی و شش ح سدید آأذین ابو محمد عیدا لمعطی بن "بوالثنا محمود بن عبدالمعطي لخمی اسکندری وشرح مجمود ین حسن بن‌محمد فر كاوی فادری. ص۰۰ ۷ : رساله| لندامه الی‌زادا لقیامهرا پنام تذامت نامه طاهر ادر پدخشان بغارسی ترحمه کرده‌اند ودر آن رساله نس نامه مجعول ناصر بدین گونه است أصرین حسروین حارث‌بن‌علی‌ین حسین‌بن علی‌ین محمدین علی‌بن موسي الرضا و لب اورا سید معین‌الدین نوشتدا ند . ص 1۳ : دیگر از آثٌار منظوم رن پنجم یوسف و زلیخاییس تکه بحطا بفردوسی نسبت داده| ند و در یا تسحه تحلص‌س یندم آن شمس آمده است وان داستان را از روی کتابی شامل فص یوساف بنام تاج القسص یا احسن القصص نظم کرده‌اند که در 410 یا۷۵؟ فرآهم شده و ناچار نم این داستان پس ازین تاري بوده است. دیگربپمن نامه شهمردآن‌بن ابوالخیررا بایددا نست . #۶" ش ۱ ! تاع درست هم آفی قصص الا تسا ابواسحق ایراهیم ین‌مصور ین حجلّی بوده است ره ۱ 1 س+ش ٩۳‏ : کتاب احیاعا لعلوم اعام غزالی رامجدالدین ابوالمعالی مّید ابن محمد حاحرمی‌معروف بمنك موّیدالدین حاجرمی‌بر ای‌شمس|لدین السمش (۱۳۲-۹۰۷) سلطان دهلی پقارسی ترجمة کرده است . ص ۷۲ : از کنابای دیگری که درقرن پنجم تألیف شده : ابودجمد حسن آذرگ : موّلف مختص در طبقات ملو کی در اخیار ملوك عجم و خلفا که مجدول نوشته و درخلافت قائم بامراله (۲۲ع*4۵) بیایان رسأنیده است. ۴- ابوروح محمذ بن منصور بن ابوعبداللهگ رگانی . موّلف نورالعیون در کحالي بفارسی که در 6۸۰ پنام ملکشاه‌بن محمد سلجوقی بایان رسائیذه‌است. کتاب‌دیگری کهدرین‌دوره فراهم‌شده ترجمتفارمی‌تذ کرة الکعالن تالیف علی‌ین عیسی کحال نضرانی بقدادیست که در حدود سال 4۰۰ تألیف کرده و مترجمی که‌نامش معلوم تیست آنرا درقرن پنجم ترجمه کرده است . رن ششم ص۸ ۵ : در گذشت ادیب صاپررا در ۵4۴ پیز صبط کرده‌اتد. ص۸۷ ۱۸ : در بارء سید معن‌الدین آشرف باید افزود که وی معین‌|لدپن حسن آشرف با |شرفی نام داشته و از مردم کاشان ماوراع النبر بوده و در سمرفند می‌زیسمه ومتصدی کارهای شرعی بوده وبرای امتباز از سید حسی اشرف غز نوی باو اشرف ثانی می گفته‌اند و عداح پادشاهان سلسلهٌ خانی ثر کستان ازآن‌جمله الم قدرخان احمدومحمودحان وعلادا لدین بیغو ملكث وخسروملكث بوده است . ص۵۰ ش۳ : نطامی عروضی سمرفندی: رحلت وییرا در ۵۱۵ طبط کرده‌ ند وان درست نیست زیرا که جپاره‌قالهرا ساز آن نو شته است . ص۳٩‏ ش۷۲ : سیف لدین اسفرنگی , در گذشت وی‌را در 1۵۲ ومحرم ۰ب نوشتها ند واین نبن درست نیست . ص 6 ۱۰ شش ۱ : نام گورست نی‌را که درمحلةٌ سرخاب تبریز بوده وحاقاني و دیگران را در آنسا بخال سپرده| ند « حتليرة الشعرا » یا « حظیرة الضاة » هم نوشته ]ند . ص۱۰۷ ی : طبر آلدی. کار با ی :در گذشت وی را در ربیم‌الاول بارتاق حسط کردها ند و نوشته‌اند که درحظیرةا لاه در کثارخافانی وی رابخالك‌سرده ند. ص ۱۰۸ ش ۱ : دربارة) حمدجام ژنده پیل؛ نس وی رأحین ضبط کرده| ند؛ بو نصرآحمدبن !بوالحسن ن احمدبن‌محمدبن جریر پن‌عبدا(هبن‌لیث بجلی: نسبش بجر بر بن‌عبد ال مجلي ازصحا پرسول‌می‌رسیده است. بدرانش برز گر بوده نیو جوانی! هی‌بوده‌امت ودز نوش‌حراری ومیگُسازی |فراط می کرده وسر انجام در ۲۲ سالتیته به کرد ژواردحلفه تصوف شدو ۱۳ سال‌در کوه‌نامقوه سال‌در کوه‌پیزد در حااد حام پحلون نشست وسیس بنای ارشاد ر! گذاشت . نجست درسرحس واستاد وزور ‏ باد بودودرضمن س‌هایی ببرات ونیشا بور و بوزجان ومروو باخرز و سطام کرد و بحج رفت و سرافجام بروستای معدا باد درسررمین جام رفت ودر همان‌ها در گذشت ودد پیرون دروارهٌ معدا باد وی دا بحاك سبردند و ساختمانی که برسر خا کش هست ماكث غیات آلدین محمد کرت در ۷۹۵ ساخته است . نحست مرید | بوطاهر کود بوده و بابزر گان متصوفه زمان جود مانند عىداله انماری و جو احرد مودژد چشنی وامام محمد منمورس‌خسی‌ممدوح سنایی دیدار کردهو پاسنجرروا بط ترديك داشته وئین ازمریدان !بوطاغرپسر اپوسعید اپوالخیر بوده است وا بوطاهر کرد رأ ی‌ازمریدان ایوسعید دانستداند. ازمز لذات او مفتاح النجا: لیف شدهمدر آخرشعبان ۵۳ وسراح‌السایرین در۲ ۳۰ و بحار الحقیتدور ۵۷۷ واعتقاد نامه وتذ کیرات وفتوح‌القلون را بای دانست . فرزندان وی تا فرن نیم در خراسان وشد: معروفی بوده| ند زیر) که ازهشت زن ٩‏ بس وسد دش بیدا کرد و پس از مر کش جبارده_پسررز نده پون ند؛ ارشید| لین عبدالرشید: صفی‌الفین یا اصیل| لدین محمود ۰ جمال آلدین [بوالفتح , قطب آلدین محمد . فخرالدین |بوالحسن ‏ نج الدین آبویکر؛ برهان‌الدین نصر» ضیاولدین پوسف ۰ عل(ءالدین عبدالرحیم: تکمله ۷۹ شمس الدین مطبر ؛ بدرالدین صاعد ۰ حمید الدین یداه » طیرالدین عیسی : شپات الدین اسمعیل . در مناقب وی کتاپهای متعدد نوشته اند پدین گونه : نورالحقایق تألیف پسرش ظبیرالدین عیسی» رساله در اثبات بزر گی شین‌احمدجام از کوچکترین پسرش‌شهاب!لدیناسمعیل؛ مقامات ژنده پیل از خواچه سدیدالنیین میحهد پن موسی بن یعقوب غزنوی از اسحاب وی که در حدود سال ۹۰۰ تیف کرده است , خلاصةالحقایق از عمادالدین فاریابی در کذشته در ٩۰۷‏ که در ۵50 تألیف کرده است, مقامات تألیف امام رضیآلدین علی‌بنابر اهیم بن‌الیاس تایبادی؛ مقامات تالف شهخ احمد ترخستانی از اصحاب وی ۰ مقاعات تألیف درویش علی بوزجانی در ۰۹۷۵ مقامات تألیف تاح الدین محمود بوزجانی , خلاسة المقامات تألیف ابوالمکارم بن عل(ءالماک از بازم ند گان وی تألیف در» ۸۶ : منظومه‌ای از بهاءالدین جامی از بازماند گان وی که سکن شیراژ بوده و در فرن هم هي ز بستنه است , کتان عامیا نهای نیز پنام «سبز بری» یاو نسبت داده| ند که حتماً ازو ثیست و در اتساب اشماري که در دیوانش هست تردیدست . س ۱۰۹ ش ۲ : روزبپان شپابالدین لب داشته و در ۵۲۲ ولادت افتد : مرید شیخ سرأحالدین محمودین خلیفه بوده و سلسلهٌ ارشاد وی باپوعبداله محمد بن خفیف شرازی عارف مشپوردر گذشته در ۳۳۱ می‌رسیده است . نخست دد قس رباطی داشته و در آنجا بخدمت تهی‌دستان می‌پرداخته و سپس سا کن شب ازشده و بیست سال در آن شهر موعظه مي کرده است . شرف لدین |براهیم بن‌روزببان ثانی بس فحرالدین احمد بن روزببان بقلی نواده‌اش کتابی در مناق وی بنام تحفة العرفان در سال ۷۰۰ نوشته است - از حمله مولغات وی تفسبر عرامس که عنوان درست ان را عرائس‌البیان فی‌حقاية القر آن پایدد| نست | دیگر :مکنونالحدیت حقایعالاخبار: کتاب) لموشجقی المذاهب‌الار عه : کناب لعقاید» کتاب|لارشاد. کتاب المناهج: لو امع لتوحید» مسا تا لتوحید, کثف |لاس آرومکاشغات الا نوار شر سالحجب و الاستارفي مقامات اهل الائواز یا کتان الاعانه , سپرالارواح ؛ کتاب العرقان فی ۳۳۹ بیس سس کر خلقالاسان » رسالقالانس فی روح دس معروف بقدسیه‌یا رسالةً الدس شلطات السالکن . سلوة العاشتن » تحفة المحین ۰ عبپرالعاشقن ؛ سلوة القلوب » دیوان المعارف: منهیج! لسالکین مقاییس السماع و نام کتان‌ستوا آمشارن فی | لعشق راصفوة مشارب‌العشق هم نوشتهاند . نواد؛ٌ دیگرش‌عزالدین مسعودین روزبپان نی که در ۰ در گذشته نیز از مشایخ بوده است . ص ۱۰۹ ش ۳: مشوی ممباح الارواح را که پا وحد الدین کرماني نیز منسوبست برخی از شمس‌الدین محمد بن طذان بردسیری کرمائی را محمدین‌ایل طغان کرمانی‌دانسته| ند . ص ۱۱۰ ش 5 : تار یج ونود شپآب! لدین سپ رو ردی‌مقتول را لب در ۵۸۷ ضبط کردهاند و حکم کشتن وی را ملكث ناصرصلاحالدین یوسف بن ایوب پادشاه معروف ایویی(۱4ه س ۵۸۸) بپانة ژندثه داده است . س ۱۱۰ ش ۵ : تاریخ دز گذشت عبدا لحالق عجدوانی‌را در ۵۷۵ نیز سبط کرده‌انه و این درستست . گذشته از رسالهٌ ساحبیه که در مقامات مرشد خود ایو یعقوب یوس پن ایوب همدانی متولد در 46۰ و متوفسی در پنجشنبة ۸ محرم ۵ نوشته سه کتان دیگ ازومانده است بنام جامع‌الکلم و مسلثالمتقن و وصایا و ابوالحر فسل لین روزیبان اصفیانی رساله‌ای درشر ح وصایای وي‌توشنه است. ص ۱۱۱ ش ٩‏ : کنیهٌ عبن‌القضاة دا ابوالمعالی نیزضیط کرده‌|ند وب او را جنن آورده‌اند : عمدال بن محملد بن علی بن حسن ین علی در شمدان در ۲ ولادت بافته و درست‌ترین تاریخ کشته شدنش ۵ است , مپم‌ترین میات وی زبدةالحقایق بزبان تازیو تمپیدات‌بز بان پارسیست و بجز آنوه ذ کر شده رسالهٌ علائیه و شرح کلمات قصار پایا طاهرعریان را پاید در نطر داشت . تمپیدات وی را سید محمد گیسودراز بفار سی شرح کرده است وش ح کلمات بابا طاغر و اوایح و یزدان شاخت تردیدست اژو بوده باشد . ص ۱۱۱ ش ۷: عربرالدین سفی + وی حتماً در فرن هفتّم می‌زیسته و ۳ بایان این قرن زنده بوده است . نخست در شهر نحش پا سب بوده و از نا تکمله ۳۲ ببخارا رفْته و تا رجب ٩۷‏ در بخارا بوده و حون همه کساتشش کشنه شده! نه از ماوراءالنهر بخراسان آمده و چندی در اسفهان و شیراز زیسته و از ۹۸۰ بیعد در ابرقوه سا کن شده و تا پایان قرن هانتم در آتجا می‌زيستة و پیش از سال ۷۰۰ در آنجادر گذشته است - وی بزشك نیز بوده و در طریقت از اصحاب سعدالدین حموی بشدار می‌رفته و از موْلفات دیگر وی اسان الکامل شامل ۷۲ دساله است که ظاهر] در 55۰ در بخارا متألیف آن آغاز کرده و در 3۸۰ در شیراز پیابان رسائیده و دیگی کتان‌التنزیل و بیان‌السزیل و کشف‌الصراط را توشته و برخی از رسایل و کنابهای خود را بدرخواست سید تاجالدین اپرقوهی در کوه ابراهيم ابرقوه ببایان رسانده است . ص ۱۱۲ ش ۸ : دیگر از موّلغات امام فخرالدین رازی کتاب براهین. البائله است . ص ۱۱۳ ش ٩‏ : دیگر از مغ لفات فر بدالدین شکر گنج رساله وحودیه را پاید دا لست . ص ۱۱۳ ش ٩۰‏ : فریدالدین عطار را درطریقت ازاصحاب شیخ جمالالدین محمد بن حسن نغندری طوسی معروف بامام رپانی دانسته‌اند که سلسله او بشیخ شرفالدین دواد و ازو بحال وی شیح صلاحا لدین احمد استاد وازو پشیح نورالدین منور و ازو بخواجه ابوالقا تع‌طاهر نوادة اپوسعید اپوالخیر مي‌رسیده است . جنان مي‌نماید که مراد از نورآلدین منور بدر محمد بن منود پن ابوسعید ین | بوطاشر بن ابوسعید ایوالحبر موّلف آسرارالتوحید بوده باشد . ص ۱۱۵ ش ۱۱ ؛ دربار محدالدین شدادی باید افروو که ولادت ويرا در ۱ حمادی‌الاخر ۵۵5 و تاریخ کشته شدنش را در9(* و 2۱۳ ٩۱59‏ هم نوشته‌اند و دیگر از مژْلفات او بزبان تازی کتان تحفةالبرره است . ص ۱۱۵ ش ۱۲ : درباره تجم|لدین کبری ؛ نسب وی را احمد بن عمر بن مبحمد پن عیدال و ولادت وی دا در ۵6۰ با ۵40 بط کرده‌اند و از مولثات وی ۷۷ تکمله پزبان تازی رسالذالفقر و بز بان فارسی رسالهةالساگر و نصیحهالحواص وحبارار کان و آداب‌المریدین را بایه دائست وقواعد عشره با اصولا لعشرة وی دا میر سید علی همداني عارف مشپور بنام دب قاعده بفارسی ترجمه کرده أست . س ۱۱۰ ش ۱۳ : نس سعدالدین حمویه را چنن هم بط کر ده| ند : سعدب الدین محمد بن معین‌الدین مود بن معن الدین ایسویکر عبدالهُ بن نجم‌الفین | پوالحسن علی بن جمال‌السنه ممعین‌|لدین محمد بن حمویه <وینی . وی نخست از نجم‌الدین کبری عارف مشپوراجازه یافته و در خانفاه وی با سیف‌الدین باخرزی صیفهٌ برادری خوانده و سس در ۱۱5 دد مسجد اقصی در یه صخره از دست پسر عم خود شیخ صدرالدین خرقه پوشیده و سفی‌های سپار کوده است از آن حمله در سال ۱5+ بحج رفته و با شاب‌الدین سپروردی و اوحدالدین کرمائی و مجدا لدین ابپری همسفر بوده : در ۱۲۳ بآمل وطبی‌ستان و از آنجا بعراق و دیار پکر و حجاز و شام ومصر رفته و فده سال درسفر بوده؛ سس دز ۰۲۹ از مکه و مدینه بغداد رفته و در ٩۱۳6‏ پیعشق ودر 16۰ بلبریز رفته است و در 12۱ از آمل‌ببحر آباد جوین که پدرا از آ نجا بوده‌اند رفته است و در آنجا در گذسته و مدفون شده است . رحلت وی را در ۹65 و ٩۰۵‏ هم ضبط کردها ند و آن دزست لیست . دیگر از آثار وی کتاب قلبالمتقات بز بان تاز پست که سااح الدین حسن بلغاری عارف مشپور در ٩۷۲‏ آ ثرا بگرمان برده و در آیجا بغارسی ترجمه کرده‌اند. کتابی بسام مقاصد! اسا کین درملقو طات سعد! لدین تأثیف محمد پن احمد بن محمد هست که طاهر | ازاصحان وي بوده و رز بارة او نوشته است . ص ۱۱۸ بر غبرست شاعران قررن شثم این چند تن را بید افزود. ۳ - شاه ر کنالدن محمود سنجاای خوافی» از مردم خر یة سنتحان دز سرزمین حسواف و از بزر گان مشایح طر یف ة جشتی و از خلفای مودود جشتی در گذشته در ۵۲۷ بوده است و مرشدش وی را شاه و سلطان خطاب می کرده و تکمله ۱ ۱ ۷۳ بیمین جبت بشاه سنجان و سلطان سجان و غیح سجان معروف شده بود . مدنی در چشت سا کین بود وس چام بزاد گاه حود از کشت ودر آنجا در ۵٩۳‏ یا ۵٩۷‏ ی ٩‏ در گذشت و ۵۵۷ درست‌تر می‌نماید . مرقدش درهمان تأحیه درروستاي بانج درتربت حیدرياً امروززپارتگٌاهست. وی درشعرفارسی دست داشته ور باعیاتی بل آره مانده است . ۵ سیدحسنعزیزگ حسینی؛ از ثاعران این دوزه است وجزین‌در باره اش اطلاعی نیست که دیوانی داشته و يك مثنوی سي نامه س‌وده است . - شیاءالدین ابو النجیب عبدالقاشر بن‌عبدال4 سیر وردیازبزر گان مشاپح فرن‌ششم وحا ل شیخ‌شیاب] لین سپر وردی عارف‌مشیوزومر شدوی‌بودهو نسیش بدوازده بشت پاپوپکر می‌رسیده‌است . در 4٩۰‏ ولادت پافته و ازخلفای ابو أ توس احمد فرالی بوده و بیشر در بقداد هیر سته ودرا تجا در ۵4 با ۲ با ۷۳ج در گذشته و طاهرا ۳ درست تست . موّ لفات سحند داشنه که معروف ترین آ نبا کتان آدان اثمر بد‌پنست و آنرا سل محمد فیسودراژ عارف مشپور هند در ۸۱۳ و شرف لدین احمدین یحیی میری عارف هندی ترجمه و شرح کرده اند . ۷ - جبال‌الدین عمپری » ازشاهیآن سا کن آذر بایجان بوده و در سال ۰ در بریز در گذفته و وی را در گورستان محلهٌ سرخان بالگ میرده‌اند . ۸ - معین‌الدین محمد بن دمضان فقیه زاهد » ازبزر گان تبریز بوده و در04۲ در گذشته ودر گورستان کجبلاور! بحالگ سردها ند ور پاعی ازوعانده است. . فرخی شروانی ؛ از شاعران درپار شرو |نشاهان بوده است‎ - ٩ +۰- کی مراغی » از شاعران درپار معز‌ألدین محمد بن سام غوری ("۵ - ۰۲) بوده آست . ۱ - ری مراشی » درکاشغر ولادت یافنه و ازمداحان سنجر بوده‌است. ۲ - صفی‌الدین هحمد اصفم‌انی» از دآندمندان و شاعران زمان خود بشماز هی رف۹ است ۱ ۳۹ قکمله ۳ حکیم علی بن محمد فنحی غز نوق ؛ وی را ترمدی هم دانته ند و او نیز از دأنشمندان و شاعران این زمان بوده است . پرباءالدین اوعی ؛ ازشاعران در بارقطبآلدین ايبكك ۵۸٩(‏ - ۰۲<) در هند پوده است . ۵ . شیخ احمد بدیلی » از بزر گان مشایخ فرن ششم در خراسان بوده و در سزوار می‌زیسته است , در ۵*۷ که تکش خوارزه‌شاه با سلطانشاه اختلاف داشت مردم سزوار وی را بشغاعت نود سلطانشاه فرستادنه وچون برخي آزمردم با متصوقه مخالف بودند ری بسوی وی پرتاب کردند و بباشنه بای او خورد و وی اعتنا نکرد و هم جنان نرد سلطا نشاه رفت وسلطانشاه بوی احتر ام بسیار کرد و دست ازمحاصر؟ سیزوار برداشت واو از [ تسا بمرورفت واشعار عارفانه می‌سرود و رياعي ازو ماندم است . - مجمد سوق ء از دانشمندان نامی ژمان خود بوده وحوارزمشاهان و پادشاهان مازندران بوی بسیار احترام می گردها ند و عمادالدین زنگی ریاست دیوان اتهای حوو را باو تکلیف کرد و وی نیدیر قت و از خدمی او کرانه گرفت و پانزوا برداخت و وي نیز شاعر بوده است . ۷ - عيوقي ؛ داستان ورقه و گلفاء را بجر متقارب نظم کرده و او را بخطا معا محمود غر نوی دانته‌انه و حال آنکه این مثنوی را بنام محمود پن محبدین ملگفاه (۵۱۱- ۵۲۵) تلم کرده است . رجوع کنید بمی‌حیشد 6 . ۸ - سعادت پسر مسعود سعد سله‌ان رانیز ازشاغر ان این دوره‌بایدشمرد. ۹ - سلیمان اینائج پيلك از کار گزاران درپار غز نویان بوده و با مسمود سعد سلمان مشاعره داشته و قصیده‌ای که پرأی مسعود سروده است دردسنست. دربار؛ نویسند گان رن شم این مطالب را باید افزود : ص ۱۱۷ ش 4 شأهفور اسفراینی: وی از تویسند گان قرن پنجم بوده‌است نام و سب دی دا ابوالمظفر شاهغور بن طاهر بن محمد اسفراينی و عمادالدین تکمله ۷۷ اپوا لمظفر طاهربن محمه اسفرایبی ملقب بشاهفور و شته| ند و ازمحتصان نظام) لملكت طوسی بوده و در 2۷۱ در گذشته است و کتاب تسیر وي تاج ألمراجم فی تسیر القر آن لاعاجم نام دارد و سیر طاهری نیز معروفست . ازین جا پیداست که نام وي طاهر و شاهشور یا شپفور معرن‌شاهوروشپیوزلقب وشپرت اوبوده است . ص ۱۱۸ ش ٩‏ : انوشروان بن خااد در ۵۱۵ وزیر مسعود بن محمن بن بلگشاه و در ۵۱۷ وزیر محیب ود ین میحمد شدد و ار ۵۲۰ بعد پار دیگر ۳ مسعود پن محمد سلجوقي بوده و پس از ده ماء از وزارت استعفا کرده و تاریخ در گذشت وی دا در صفر ۵۲۲ نين نوشتهاند . ص ۱۲۱ ش ۲۱ : فخرالدین مبار کشاه » نام و نس وی‌فخر الدین‌مبار کشاه محمد بن حسن بن محمد بن عنصور بن سعید پن آبوالفرح‌بن‌خلیل بن آحمد بن ابونصرین خلف‌بن احمدبن شعیب بن‌طلحة بن‌عبداه بن عبدالرحمن بن ابوبکر سدیق مرورودیست . نوشتها ند مپمانحانه‌ای ساخته بود و وسایل شطر نج بازی و کتابخانه در آ نا ف راهم آورده بود و دانشمندان برای خواندن کتاب و بازی شطر تج با نها می‌رفتند . ص ۱۲۲ ش ۷۵ ؛ امام ابو لحسن بیرشی» برفپرست مولفات دی بایدافردد: تتمةالمواهب الشریفه جامع اصحاب ابی حنینه و جامع اصحاب|لشافعي . ص ۱۷6 ش ۲۸ : سید آسمعیل گر گانی » »لفات دیٌر وی‌طب‌المل و کی؛ باد گار. کتاپی دررد بر قلاسفه . تدپیر بوم و لیله , وسیت‌نامه , تذ کوةالاشرفیه فی‌السناعات لطببه , کتان فی التیاس ء کتاب فی‌التحلیل , کتاب المنبه : زیدة الط دا باید دا نست . ص ۱۲۸ ش ۲۸ ؛ حبیش بن ابراهیم ۰ دیگر از موّلیات وی کتان وجوه قر آن دا بساید دانست . ص ۱۳۱ ش 4۵ : عبدالقادر گیلانی تاریح ولادت وی‌ش اول‌رمصان 1۷۰ است . در باره مز‌ارش نوشتها ند که دز بقداد در درب قبر قببر درداخل سور او را بخااه سیرده‌اند . دیگر از کناببایی که در مناقب وی نوشتهاند : تحفه‌الفادریه فی ۳9 تکمله مناقب حضرت‌قوثیه محبوییهتألیف محمدسادق شابی معدی قادری و کتاب دیگر امتح لقادر با لیف اپوالمعال ی محمدمتخلص بمسلمی‌راپاید دانست . کتاب‌فتوح لغیب وی را شبخ‌ممدوح نام بمنوان فنية الطالبین بساردو ترجمه کرده است . برفپرست نویسند گان فرن ششم درصحنة ۳۲ ایند تن را باید افرود: ۹ ظپیرالدپن عیسی » پس سیز‌دهم احمد جام ژنده‌بیل در ۵۷۷ کنابي بمنوان سرالبدایع بنام سلطان غباث الدین محمد بن سام غوری (۵۵۸ - 085) بایان رسانیده است . ۷ - سید بن بوسف ایلاقی ؛ از پزر گان دانشمندان فرن شهم و از شا ردان اپوالعباس فضل‌ین محمد لو کریهوّف پیان‌الحق و خوددرحکمت وطب و علوم مختاف وست‌داشته و در فلسفه و طب و ریاضی کتابپای جند نوشته است از آن حمله کتاب‌اللواحق و دوست نامه و سلطان‌نامه درحکمت و فصول در پزشکی ودزر ۵۳۳۲ در گذشته است , بار۴ - قر الدین محمد ن محمود بن امد نیشابورق » خرد و بدرش امام پیان‌الحق محمود نیشا بوری از دانشمندان نامی خراسان بوده‌اند : پدرش تسیر بزر گی در صد دفتر تألیف کرده است و وی درزمان بپرامشاه غزنوی از دانشبندان معروف غر ان بود و دن,۵۲۹ که سلطان‌سجر بعن نی رقنه میانجی گری کرده ۳۹ نظم و تثر استاد بوده و دبوان شعری داشته است و دیگر از آوار وی بصاگر یمینی یا البصاش‌فی‌التهسير بفارسیست که تاریخ تألیف آنرا ۵۵۷ یا ۵۷۷ نوشته‌اند و رای‌آرای یا رای‌جپان آرای که ترجمةٌ شرروسر بوده است و محقة الاقبال در معارضد نیم و قلم : ۹ - معین‌الدین محمد بن عبدالخالق میرنی ء موف دستور دپری . ۰ - محمد بن نچیب بکران ؛ «ژْل حبان‌نامه در حفرافیا که در ٩۰۵‏ پنام محمد حوارزمشاه بایان رسائده است . ۱- زشیدالدین آبوالفضل احمد زن‌محمد بن اجمد بن‌مرر یز د میبدگ تکمله 5 ۱ ۷۹ پردی 4 موف تسیر معروف کشفالاسار وعدةالایرار که درء ۵۲ بایان رسا نیده و تفسبر عبداله اتصاری را جا مجا ور آن گنجائده است . ۴- ابوعبدالل4 سعود بن علی بن عمرالصراق» ازشا گردان‌نورا لدین أحمد بن محمود بنابوبگر صابونی بحاری حنفی در گذشته در ۰ کتاب کقف الغوامض فی احوال الانبیا پا عصمةالانبیا تألیف استاد خودرا پنام حصص الاتقیا فی قصص الا نمیا پفارسی ترجمه کرده است . ۴ - شمس‌الدین » از دانشمندان آذربایجان و نوبسنده و شاعر بوده و کتابی بروش کلیله و دمنه بنام فرائدالسلوك پرای اتابيك ازبكك از ٩۰۷‏ تا ۷۱۰ تالیف کرده است . ۴ج - عبدالکافی بن ایوالبر کت دی از ادیبان خراسان درین زمان بوده و اسکندر نامه‌ای که بش بسیار شیوا نوشته ازوما نده است . ۵ - قطب‌آلدین سعبد بن هبةالاه راوندی ء ار بزر گان با و اوپای شیعه در ژمان خودبوده وطبر چپارشنبه ۱6 شوال ۵۷۳ در قم در گذشته ودر آنجا وی را بخال سرده‌اند و مولغات چند بزبان تازی اژو مانده است از آن جمله کتاب|لجر ایح فی معجزات الائمة الاطبار وشرح نپم‌البلافه و کتان الدعوات و یاه لشباب فی شرحالشپاب شرح شپاب‌الاخبار تألیف قاضی بو عبدالُ محمد بن سلامه بن جعفر بن علي بن حکمون مفربیقضاعی در گذشته در 406 شامل کلمات قسار رسول | کرم و نثراأثالی در شرح کلمات قصار علی بن|بی‌طالب و نین‌شرح صدکلمةٌ آن امام که می‌تویسندجاحظ تألیف کرده است . بجزین کتابپا که بنثر فارسي در قرن ششم فراهم شده است دو کتاب دیگر نیز پاقیست : یکی کتاپیست بنام بحرا لفواید در اتواع علوم که مولف آن معلوم ثیست و در میان سالپاي ۰ و 0۵0 تألف شده ودر زمان مقتفی بالُ خلیفهعباسی و محمد پن بزرگ آمید اسبعیلی (۵۲۲- ۵۵۷) نوشته است . دیگر کنابیست در عقا ند |سمعیلیة بناغ هت پات سیدنا که آثر| پحسن صیاح در گذشته در ۲٩‏ ر پیم ۳۳۰ تکمله الناتي ۵۱۸ نست داده‌اند اما ارو ثیست زیرا که مولف خود تصریح مي کند که در سال ۱۲۱ ملکشاهی بایان‌رسانده است که مطایق با ج٩ه‏ یا ۵۹۷ هچری‌بوده است . از حسن صباح گنها معایب بائی مانده است . قرن هفتم ص ۱۳۵ شش ٩‏ : منهامج! آدرین بن‌سر اج لدین جورجانی از 44 ببعد دردر بار ناصرالدین محمود بن شمس|لدین‌التتش در دهلی بوده است . ص ۱۳۰ شش ۲+ عطا مك جوینی » نخست نایب سونجاق از امرای مغول بوده است . پس از عزل از حکمرانی بغداد او را بزندان پردندو بند دو شاحه کردنه و در بقداد گرداندند و شکنجه کردند تا هر جهداره ازو بکرند . تار ی کشته شدن وی را در شب شنبه نیز فوشته‌انه و سس در سال ۱۸۸ دو یس وی مجدا ادین‌ومسوررا که بحله رنه بودند یداد آورد ند ودر آ نا کشتند ویی‌کرشان را بر سر يکي از پلپای آن شهر آویختنه ص ۱۳۷ ش ۵ : حواحته تصبرلدین طوسی , تاریح بنای دصد خانهُ مراغه را دب۵< ضط کرده‌اند ومژیدالدین عر یضی‌وفخرآلدین مراغی وفخراادین خلاطی و تجم|لدین دبیران قزوینی که از دا نشمندان امي آن روز گار بوده| زد در آن رسد خانه با خواجه‌عمکاری داشته ند. دیگرازمو لفات‌وی خااق‌محتشمیو گشایش امه مقا له ی‌فضاثلامیر | لموسن‌علیود سالهدر تولاو تیار بایددا نست آزوسه‌یسرما نده است‌يکی‌صدرا لدین‌علی که تا ۸۱«ژنده بودمودیگر اصیل‌آلدین که در بفداد در ۷۰6 در گذشته وسوم وجیدالدین پومف که درز پایجان میز پسته اسن . صس ۱۳۹ ش * : قای اصرالدین بیضاوی , تاریخ رحلت وی را دز ٩۵۱‏ نیز سبط کرده| ند و در جر نداب تبرین مدفون شده است . دیگر از مو لفات وی کتابپای عنپاج ومصباحالارواح و طواللع راباید دانست . ص ۱۸۰ش :٩‏ تجم‌الدین رازی » تولد وی را در ۵۷۲ ودر گذشتش را دز ۱ نیرضیط کرده‌| ند . تکمله ۱ ۷۳۱ ص ۱4۱ ش ۱۰ : شپاب! لدین‌سپروردی: نس وی دا جنن بط کرده ند: یوفص عمر بن‌محمد پن‌عبد ال پن محمد بن‌عبدال بن سعد بن حسین بنقاسم بن هیر یانص بن قاسم بن‌محمدبن‌عبد ال بن غیدا ثر حمن تن قاسم بن محمد پن |پوبکر. درسال۵۵۵ پیندادر فنه‌ودر۵ وارد طریقه تصوف شده ودر ۵۷۷ حلیفه ناصر آذ‌پن ال او ر! پرسالت تزد سلطانشاه محمود ایل ارساان خوآرزمشاه فرستاده و در ۰۱٩‏ بحج رفته و با سعدالدین حموی واوحدالدین کرمانی و مجدالدین اببری که از بزر گان مشایح آن روز گار بوده‌اند هسفر بوده است . تاریخ در گذشت وی را چپارشنباٌ فرم محرم یا ماه رجب ۱۳۷ نوشته‌اند . دیگر از موّلبات اوست : اسرارالعارفینو سیر لطالین که ابوالخر محمدبن احمدمراد آ بادی‌فاروقی نقشبندی مجددی در هند بقارسی ترجمه کرده است . ص ۱۷ ش ۱۱ : دشیدالدین فضل‌اله ۰ نام پدرش را اپوالخیرالعالی نب بط کرده‌اند . در 5۵۸ بوزارت ارغون رسیده ودر ۷۱۷ وی را عزل کرده‌اند و در ۱۷ جمادیا و لی ۸ وی دا دز تبریز کشتند و یس از صدی پسرش حخواحه عز آلدرین! بر اهیم را نیزدزر همان سال کشتند. وی‌سری داشته است بنام عمادالدی عدالمومی که در ۲۷ شعبان۷۰۴ ولادت یافتهودر ۸ شوال ۷۳۶ درساطانپددر گذشته ودرخانة خود در رشیدیه مدفون شده است . پسرآن دیگرش : غیاثالدین محسد در ۷۲۷ وزیرشده و در ۱۵ زمسان ۷۳۶ وی راپا برادد دیگرش دیرسلطان در سه کنبدان مراغه کشته‌اند . دیگر شرف‌الدین احمد در گذشته در(۲ ربیع‌اول ۷۳ و ر کن‌الدین محمود متولد در میدان سلیما نشاه در میان همدان و پغداد در دوز دوشنبة ۱۳ حمادی‌الاخرة ۷۰۵ و در گذشته در ۷46 در یزد و مدفون در کرمان و صیاعا لدین عبداللطف‌در گذشتهدر 6 /وحمالالدین که بسرش کمال|لدین حسی در ر ۲ ر پپعلال ۷ در ساطائبه ولادت یافته است . ص ۱4۳ ش ۱۲ : فخرالدین بنا کتی ۰ پدرش تاحالدین ابوالتضل محمد اپن محمدین داود با تیم لف کتاب آلمیسور دز شرح هصا پم ومصیاحالضمیر من سم تلد یجاح سیر تیسین در گذشته در ۷۲ ۶ بر آدرش سید نطام| لدین علی در گذشته دز ۵ هر دو از دانشمندان زمان خود پرده‌اند . س ۱2۵ ش ۱۸ : افعل‌الدین‌کاشانی» برخی وی را خال خواجه‌نسیرا لدین طو سی دا نستها ند ودر گذشت هی را درحدود :> ضبط کرده| ند . احمله | ثار وی بز بان تازی رساله ی‌مدار ج الوحود و معا ج الحدود و مدارج الکمال ِ یات السنعه پا مطالب البية سیعه را پاید دانست . مدارحالکمال را خود نحستبتازی نوشته و سس بناری نیز نوشته است . ص ۱۵5 ش ۲۱ : ز کریا بن محمود قزوینی » نسب او راابو بحبیز کر ی اپن محمدین محمود نوشته‌اند. در ٩۰۰‏ ولادت یافت و درء۳٩‏ بدمشق رفته و آثار البلاد زا نحست درا بایان رسانیده و درع ۱۷ روایت دومی از آن | نتشار داده وهبد لرشبد بن توری پا کوبی خلاصه‌ای از آن بنام تلخیص الاثار وهجایبالماك القبار ثرثیب داده است . ص ۱۵5 ش ۰۲۳ سفی‌الدین‌ارموی؛ نام و نس وی صفی‌الدین ابوالمفا عبدا لموُمن بن پوسف بن فاخر ارموی» در ۱۳+ ولادت یافته است . بر بط راخوب می‌تواحت و مشعصم خلیله سالي پنج هزار دینار وطیفه برایش مقرر کر . پس ازفقتح بخداد وارد در پارهولا کوشد ووی دوه برابر آن وطیفه پرايش قرارداد. در خط از شا گردان معروف او شمسالدین سپروردی و علی ستایی و حسن زار و حسام لدین فتلم پوغا بوده‌اند . رسائة الشر یه فی‌النسب البالیئیه دا دز ٩۷6‏ بپایان زدانیده ومعروف‌ترین کناب موسیقی اوست . بررسالةالادوار فی حل‌الاو تار او شرحبای متعدد نوشتهاند و بذارسی ترجمه کرده‌اند از آن حمله است شرح شراب آدین صیرفی و شرح لعف له سمرتندی. دیگر ازمولغات اوست رسالةالایقام پمارسی که شکر ارت پن اسرد اوشای در اوایل فرن هم بتر کی ترجمه کرده است. ص ۱2۷ ش ۲۶ + قطب‌الدین شیرازی » تاری وفاتش را روز يکشنبهٌ ۱۷ زه‌ضان ۷۱۰ نوشتداید و هنن که دز جواز فاضی اصر الدین بیع‌اوی مدفون تمله ۷۳ شده است . ص ۱۸۸ ش ۲۵ : علاعالمولهٌ سنانی » زاد گاه وی در پیابانكك که | کنون در؟۱ کیلومتری جنون سمنانست و ایستگاه راه آهن پیش ازسمنان در آ نجاست» درئیمٌ رمضان 4۸۵ اژ کار دیوانی روی بر گرداند و پسمنان‌رفت . در۸۷,#رهسیار بدداد شد که بخ مت‌شیخ‌نور لدرین عبد ار حمن آمغ رآ ینی بمیو ادد : در راء درسلطا ثة سلطان محمدخدابندهوید اازر فتن بغداد بازداشتواوبی احازهٌ ابلخان مغول‌سمنان باز گشت‌واز أ نج اخی‌شرف !لدین نامی‌ر اند نورا لدیناسفیاینی‌روانه کردواوض رف ملمع بر ایش‌فرستاد.در5۸۸عازم بغدادشدواز نج با تور لدین بحجرفت وورسلی محرم ۸۹" با او بیفداد باز کشت و در ۷۰۵ الجایتو محمد خدا بنده با او آغار خوشرفتاری را گذاشت و در ۷۱ وی از ملك غیاب‌الدین محمد کرت نزد محمد خدابنده شفاعت کرد و پذیرفته شه و تاریخ رحلت وی را شب جمعة ٩۱‏ با ۲۲ رجب۷۳۹ دا استها ند و حال آنکه ۱ ۲۲ رج ۷۲۹۱ ساشنبه و حپارشبه بوده است . دیگر از موْلغات او مناظر الیحاضر للمناظر الحاضر در مناقب علی بن اپی‌طالب را پاید دانست و کتان عروه لاهل خلوة و حلوه را در دوز سه شنبهٌ ۲۴ محرم ۷۲۱ پایان رسانده است . ص۱۵۵ ۰۲۷ اصررالدین پن عمدةالملاث» چدرش مننج|لدین عمدةا لملك در۵ ۰ بشر کت‌خواجه فخرا لدین‌شرف الملاکحمد شاه پن حاجی زوژنی خوافی و خواحه‌ظافرا لدین‌ظییرالملث بوزارتقط‌الدرن حمد دادشاه فراخنایی کرمان رسید , مسرش خواحه طافرالدین ثیزاززکار گز اران این سلسله بوده و سر وی نصیر | لین پوس نیز ازکار گزادان دیون بوده ودر 1۵6 بفرمان‌صفوةالدین بادفاه جاتون وی را کشته‌اند . در گذشت ناصرالدین را دره8۲ و وی را مدفون در سرخاب تبر پزدا نسنها ند واین‌هردومطلب‌نادرستست. نسایمالاسحارمنلطایم|لاخبار را در۷۷۵ پباپان رسانده است . ص‌ ۷ ش ۳۳ بو القاسم کاشانی: در مدمه تاریح لجا بو سلعلان می گوید ۷ تکمله که در شوال ۷۰۶ خواحه رشیدالدین فسل ال جامع‌التو اریح را که وی تالیف کرده بودبنام خود پبادشاه عرضه داشته‌است واین نکنه درست نیست‌زیرا که‌خواجه رشیدا لدپن از مولفات خودو از آن جرد ازجامعالتوار بخ شسخرای متعدد درهمان زمان فراهم کرده و بکشورهای دیگ نزد دانایان فرستاده ودر ایران نیزبرای دانشمندان زمان خود فرستاده و سجیای فرآدان دا برای مساحد و مدارس و کتایخانه‌ها وزبارتگاهبا وقف کرده استبوحگونه همکن بوده است تالیف‌دیگری را تا این انداژه پنام خود بکند وانگپی روش انشای جامع التواریخ با کتابهای دیجُری که وی تالف کرده و کسی مدعي آنها نیست یکسا نست وحال | نکه روش آن با دوش زبدةالتواریجو تار یا لجایتوتألیف اپوالقاس کاشانی تفاوت دارد و درین میان‌یا نه نکنه‌ای که درستست اینست کهوی با خواحه رشیدلدین همکاری کر ده است. کتاب دیگری که ازو باقیست جواهر العرایس واطایب الذفایس بفارسی دد حواهر شناسیست . ص ۱۵۳ ش 4۷ : حسن بن علی طبری + نام و نسب او بدین گونه است : عمادالدین حمن بن علی بن محمد بنعلی بن محمد پن حسن طبری ماز ندرانی آملی » از ٩۵<‏ تا ۵۵ دربار؟ او اطلاعانی هست و دیگر از مولفات وی کتاب معتقدالامامیه است کدترجمةٌ فارسی ملحضغنیةالتزو ع الی علمیالاصول والفروع تالیف سید شریف طاهر عزالدین ابواامکارم حمزة بن زهرم حلبی متولد در ۵۱۱ ومتوفی در۵۸۵ در فقه شیعه باشد . ص ۱۵4ش ۵۰ : صدرا لش یمهعیید ال بن محمود؛جدش تایح لشریعد) بوعداله عم در گذشته در کرمان در ۲۱ ریع الثانی 2۰۹ و پدر حجدش صدرالشریعه عبیداله بن محمود محبوبی بخاری از دانشمندان امی زمان خود بوده‌اند و این خاندان محبوبیان که بیشتر دربخارا می‌زیسته ند از معاریف پیشوایان حنفیان در ماوراعا لنپ بوده| ند وسرش پرهان!لشر بعه محمود در گذشته در کرمان در ۷۳۰ اسان دبگرش صدرالشریعه پخاري در گذشنه در اواخر حمادی|لاخره ۷۷ در تکمله ۷۳۵ بحارا ثیز ازدا نقمندان معروف بوده| ند . ص ۱۵۰ ش ۵۳ : فریدالدین‌شکر گنج » راحةالقلوب در ملفوظات وی را نظامالدین أولیا درحبارشنیه ۵ رحب ۰۵۵ بایان رسانیده است . برصحيفة ۱۵۲ بیعد پس ازشمارة ۵۳ این چندتن از نویسند گان قرن هفتم را پاید آفزود؛ ۴ شاب لدین مسعودسیر جانی» از متصوفاٌ سا کن‌هندو ستان وازامحاب قطبالدین بختیار کا کی‌اوشی عارف مشپور بوده و کتابی‌در تصوف بناممر آةالعارفین نوشته وشعر عارفا نه نیزمی‌سروده ومسعود تخلص می کرده است . ۵- اشرف بن محمد اشرف ژبایی؛ مولف رسالهٌ حلالیه در فراست که با جلال‌الدین منکیر لی ( ۱۳۸۰۱۷ ) هنگامی که از ثر کستان برمی گشته نو شمه آسیت , - ابوبگر محمدبنعبدالکریمین علي‌بن دعدههژلف کتابی درسیرت اپواسحق ابراهیم بن شپریار ین‌زادان فرح بن فروز کازروئی عارف مشپور که در ۱ در گذشته است . ۷ امام ضیاءالدین ابوهسام عبدالسلاع بناحمد بن دجمود زره ی از بزر گان ادسان‌و فقیپان سا کن شراز بوده و دررباط امینی در آن شیر آدریسی می کرده و همواره درشوق بوده و شعر تازی را لیکو می‌سروده ودر یج «6> در گذشته است. وی کتاب اشارات و تثبیبات ابن‌سینا را پفارسي ترجمه کرده است. ۸ - فخر الدین مبارکعاه غودگ » موف رحیق التحتیق . 8- احمد بن احمد بن احمد ومامینی سیواسی ؛ از «ردم دمامین در آسیای صغیرو از دا نقمندان روم بوده ومو لف کذا بیست بام مجملالافوال فیالحکم و الامثال که در غره رییع الاول ٩۵۳‏ بایان رسانیده است . ۰ - شمس آلدین محمد بن علي بن ملك داد لمر یز گه تارف مشپور که مولانا جلال|لدین بلعی مجنوب او شده و بيشتر غرلیات خودرا بام وی پیایان ۷۳۹ تکمله رسانیده است. ازجزییات احوالش اطلامی‌نیست ؛ همن‌قدر ییداست که از پیشوایان بزركك تصوف در عصر خود در آذر با یجان و آسیای صغیر واز حلفای دز کن الدین مجاسی و پیرو طریقا ضیاع لدین| بوالنجیب سپروردی‌بوده است ؛ برخی دیگر وی را مرید شیخ ابوبکر سلمه‌پاف تبریزی ویعضی مرید پایا کمال جندی دانسته‌اند. در هرحال سقر پسیار کرده و عمیشه نمد سیاه می‌بوشیده و همه جا د. کاروانسس| فرود می آمد و در بغداد پا اوحدالدین کرماتی و نیز با فحرآلدین عراقی دیداد کرده و در ۱۵۷۲ وارد قو یه شده ودر حانه شکرریزان فرود آعده و در آن زعان مولاناً جلال‌الدین که هنوز جوان وطلبه بوده بدیدار وی رسیده ومجذوب اوشده است تا آنکه در سال ٩2۵‏ شبی که پا مولانا خاوت کرده بود کسی پاو اشارت کرد و پرخاست و بمولانا گفت هر پراي کشنن می‌خواهند و حجرن برون رقت هقت تن که در کمن استاده بودند با کرد برو حمله بردئد و وی حنان نغره زد که آن هفت تن بی‌هوش شدند و یکی آزیشان علاءالدین محمد پسر مولانا بود و جون آن کسان بپوش آمد‌ند ازشس‌آلدین جر حیق فعار ه حون اتری ثیافتند و از آن روز دیگر نایدید شد . در پارة نایدید شدن وی‌توجیپات دیگره, گرده‌اند ازجبله نوشته ند کئوی را درجاهی|نداخته بودند وسلطانو لدسرمولانا این واقمه را در خوان دید و بیکرش را نیم‌شان ازجاه پررون آوردند ودر مدرسً مولانا در قونیه در کنار مرار مولانا بپاع لدین ولد بخاله سیردند . در هر حال زند کی وی پسیاز تادیکست جنانکه برحی نایدید شدن وي را در ۰6۳ دانستها ند وبرخی در گذشت وی را در ۲۷۲ ضیط کرده‌اند و توشتها ند که درخوی مدفون شده است . در هرصورت وی اد بزر گان منصو 3 زمان حود بوده و مجموعة تقریراث وی بنام مقالات موحودست که مریدان وی ملقوظات او را جمع کردهاند ۱ .- سك بر شان‌آلدین بحقق حسینی آر هلگ از سادات #رمذ وازمشایه آن سرزمن و تربیت شده مولابا بباء الدین وله بود و در خراسان وثرهش بسید سردان (رازدان ) معروف بود زیر که برخاطرها اشراف داشت و بس از هجرت تکمله ۷۳۷ پراء الدین ولد و رفتن او از خراسان بحاك روم وی درترمذ مائد وهمان روز که بهاء الدین واه در قوئه در گذشت وی از مرک او آ گاه شدو گفت درینا که اسناد و شبحم انین عالمرحلت کرد و بس از جند روز پرای ترپیت مولانا حلزل . الدین بقو نیه رفت و نه‌سال درمصاحبت مولا ناژیست و نخستتن مرشد وی بود ودر ین سفو با شهاب الدین سپروردی در خالك روم دیدار کرد و وي را بزر گ داشت و سانتجام دد شهر ثیصر یه در گذشت و در دارالفتح آن شپر وی را بحاكگ سیردت و ظاهرا در ٩۳۸‏ در گذشته و کنابی ازو مانده است پنام کتاب معارف . ۳- عبدالرحیم پن مجمك شیرانکن مو لب رساله‌ای‌در قواعد خط که‌پنام خراحه فیاث الذین محمد رشیدی نوشته است . ۳- شرف الدین ابراهیمیندوز بیان ثانی» نوادهردزببان بقلی عارف مشپور موف تحفة العرفان درمقات جدش روزبهان که در حدود سال ۷۰۰ بایان زسائیده است . ۴- ابوحنیفه عبدالکر یم بنابوبکر موف کتاب مجم‌الر باعیات که برای‌محبیالدین سرقلج ارسالژن ازسلحوفیان روم تألیف کرده است . 6 ابواله‌عالی مطیر بلخی ۰ موّلف کتایی‌در تصوف بنام حدیقة لحقینه 1 در ۹4٩‏ بایان رسیده است. ۳ - مولانا امد رومی , از اصحاب مولابا جلالالدین موف دفایق - الحقایق در تصوف واعمال دفرایض . ۷ - محما‌بن احمد بن میجمد ۰ موف مقاصد السالکن در »لفوظات هد | لدین حجموی که مرشد وی بوده آست . 4 عبدالبادگ: از دا نشمندان دریار ایلخانان مغول بوده و در ۵ فاران حان وی را پترحمه کتاب منافع‌الحیوآن تالف | بو سعیل عبید ال ین جبر یل ابن عبیداله بن بختیشوع طبیب گماشته است . -٩‏ قطب‌الدنن ابوالفتح محمد بن شمس‌الدین ابرالمعالی هظربربن اجمد. چام ژنده پیل , موف حدیقةالحقیقه در تصوف که در ٩۶۱‏ و۲عد تألیف نس .<‏ تلد کوده ست . ۷۰- اپرانثاه بن‌علی نیشابورگ , درخوزستان‌ميزیسته وملف کتابیست دز اسکام قرانات . ۹ - ابوعلی حسین بن ابراهیم بن ابوبکر سلماسی , ازدانشمندان و حوشویسان ساکن اصفپان بوده ودر ۱۲۶ و ۰۲۵ مجموعه‌ای بحط خوش خود ترئیب داده که شامل رسالة الشرفیه قی تفاسم العلوم الیقینیه است که خود بنام شرفآلدین ابوالحسن علی بن اسمعیل اسغهانی تألیف کرده و دیگر قایوسنامه با پندنامة عنسرالمعالی کیکاوس ودیگرتر جماًتقویم السحهتلیف این بطلان بغدادی که برای‌همان شرف‌الدین نوشته ودیطر تر مارسالةالذهبیه که امام‌علی ن موسی الرضا پمامون نوشته وبرای همان شرف|لدین ترجمه کرده است و دیگر تر مه الرسالة السیاسیه در وصایای پقراط حکیموحکه‌ای یونانی دیگر که ازتازی‌برای همان شرف‌الدین ترجبه کرده است و دیگرمختصری در مشخبات امثال و اشعار ای که او بر ای هبان شرفاادین گرد آورده اسث , ۲۴ . قاضی حمید‌الدین بحمد بن عطاءالزه بحمود ناگررگ : از مزر گان شاخ جشتی درهند»اصلش ازمردم بحارا بوده ویدرش درزمان سلطان معزالدین سام‌غوری از بخار!یدهلی رفت ودر آ نعا در گذشووی در آن شهردا نش آمو خت ودرجوانی مجدرب شد . ببغداد رفت و ازمریدان شپابالدین سپروردی شد و ی سال بور تا1زواجازةارشاد یافت ودر آ نجا باقطب‌الدین بتیار کا کی اوشی معاشر بود وسیس بمنینهرفتوسه سال‌جر آ نجاما ند و بحج رفت‌وسس بدهلی‌باژ گشت و بطر یقة چشنی گروید وجانشین معین‌آلدین حسن سکزی شد و در دعلی دردهم دبیع‌النانی یا نهم رمطان ٩۷۸‏ در گذشت . وی درنظم و نثرفارسی استاد بوده وشعر را خوب می گفته و کتاببای منعدد نوشته است از آن‌جمله طوالم شموس در شرح اسماه حسمي ور اسف لوب وعشق‌نامة . ۳قر پدون بن احمل‌پی‌سا لار: جل‌سال ازاصحای‌مولا تاجلال الدین بودو پسازدر گذشت وی‌دساله‌ای در احول‌اوومشایخ طریقه‌اش درمیان‌سالبای۱۵ ۷۳۲6۷ سس سس نوشته که پررسالهٌ فریدون بن احمد معروفست . 4 جه و در قرن هفتم چند کتاب دیگر بنشر فارسی تألیف کرده‌اند که مولغان آنبا معروف نستند و بدین گونه است : ۱) بازنامه‌ای پاسم دولت‌نامه که در ۸۰ درهنی بنام حلال‌آلدین فیرروزشا: خلجی (1۸8--96) تألیف کرده‌اند . ۲) ترحمه دیگُری ازاحیاءا لعلوم امام‌غزالی بحز] نکه درصحیفه!۷پدان اشاره رفته است و درحدوو ۵٩‏ آنر| نیزدر هن ترجمه کردهآ ند . ۳) نرحماٌ دیاتسارون چپار انجیل که در زمان ایلغا نان مغول در ایران ترجمه کردها ند . >) داستان امیر احمدومپستی شامل‌معاتاتمشاعر«ومعاشر#مپستی گنجوی شاعرث معروف قرن‌ششم باشومرش‌امپراحهدپسرخطیب گنجه معروف باین خطیب ۵) ترجه فضایل باخ که در ۰۱۰ بزپان نازی‌نوشته شده ودر ۴ بدستوز قاضی فخرالدین) بو پکر نامیغارسی ترجمه کر ده‌اند و نام مو آشومتر جم‌معلوم نیست. * ) جواعع اللغات و لوامما لمصطلحات دز لغت عریی بغارسی که در ٩2۱‏ تالیف شده و مقٍلف آن معلوم نیست و پنام اعیر اسفپسالاد یمنالملك فخرا لدین الغ بلک اعظم هم‌ایون بار باگ ابوبکر بن ایونصر ولی امرالمومنن که ظاهرا از امرای سلجوقیان روم بوده بباپان رسیده است . دربارء شاعران قرن هفتم نیز این نکات را باید افزود : س ۱۵۷ ش ۱ : کمال‌الدین اسععیل + لسب درست وی بدین گونه است: کمالآلدین | پوالغضل اس‌عیل بن حمال‌الدین ابو محمد عبداله بن عبدالرزاق صفبانی ۰ وی بیشتر ستایشگر مردان نامی خانواد؛ داعدیان روسای حنفیان اصفبان بوده است از آن حمله اپوالعلا صاعد پن محمد بن عبدالرحمی قاشی که ۳ تکمل در سال ۱۰۷ وي را در مسجد جامع عتیق اسفپان کشته ند و ر کن لدین | پوالعلا صاعد پن مسمود معروفب بصدر جپان و پسرتش ر کن‌الدین مسعود بن صاعد بن مسیعود کد اورا نیز صدر جبان مي گفته ند . تاریخ در گذشت وی را در ۰۲ لین نوشتانه و جنین آوردها ند که در فتناٌ جرماغون نویان در اسنبان کشته شده أست زیرا 5 4 مال بسار داشته و بطمع مال وی را ناپود کردها ند و درین" زمیبه دو روایت‌هست یکی أآنکه در آن فنه‌ماجری‌جویان اصفغران‌بسیاری|زمردم را کشته ند و وي نیز درآن میان کشته شده است . روایت دیگُر اپنس تکه جرماغون نویان آوازء شپرت وی را شیده بود و حواستار دبدار او شده بود و هنگام فتنه کسی را نزد وی فرستاد که او پاسبانی کند و اوراً با خود برد . جون وی مال بسیار در خانه داشت قبری در خانه ساخته بود و زر و سیم و جواهر آنچه داشت در آنجا گذاشنه بود و بهمین جهت نزد جرعافون‌نویان فرستاده بود کسی نزد وي بفررسند و خانه‌اش را از غارت ناه دادد تا فننه فرو نشیند و نرد او برود . وی فرماندهی از لشکر خود را فرستاد که ازو و خانهاش پاسبانی کند . جون وارد سرأی شد و آن قبر را دید پرسید این قبر درین سرای بدین خوبی جرا ساختهاند . گفت بزر گی از نزدیکان من در گذشته وی را درین‌جا بخاك سپرده‌ام. آن مرد باخود گفت که درین‌جا باید دفیه‌ای باشد » قبر را شکاقت و مالها را که در آنجا بود برداشت و از ترس آنکه کمال‌الدین ماجری را بجرماغون نویان بگوید و مال را ازو پستانه وي را کشت . س ۱۵۸ ۳ : مولانا جلاللدینبلخیء تولدوی را در بخ در۸ دبیم الاول ۰۶ ضبط کرده‌|ند . ص ۱۱۱ ش ء : پورببای حجامی , تاسال ۹55 که زلزله‌ای در نیقا پورروی داده و وی فصیده‌ای درین زمینه سروده ز نده بوده است . ص ۱۸۱ ش ۰ : امامی هروی ؛ مدنی دریزد زیسته واز ستایشگران شمس- الدین محمد تازیگوی ازکار گزاران دستگاه شمس‌آلدین صاحبدیوان بوده است. تیله ۷:۱ نتب ص ۱۸۲ ش ٩‏ : شمسالدین ساحبدیوان جوینی , جدش خواجه شس‌الدین جوینی معروف بخواجه شمس‌الدین موی دراز و مستوفی‌دیوان محمد خوادزمشاه وجلالالدین مینکبرلی بوده و نس ایشان‌پامام لحرمی عبد! لملك جوینی پیشو اي معروف شافعیان‌مي‌رسيده است. پسر انش نحست‌بباء‌الدین محمد حکمران‌اصنم‌ان که در ۱۷ شعبان ٩۷۸‏ در آن شپر در گذشته است و وی بسری داشته است بنام علی که در ۱۸۵ بدسئور ارعون دی را در اصفیان کشته| ند. سس دیشر هارون که وی را نیز در ۹۸۵ بفرمان ارغون شته‌اژد و دو بسر دیگرهسعود و فر ال که هر دو را در 5۸5 پدستور ارغون در میدان رین گشتهاند . ص ۱۸4 ش ۱۰ : فخرالدین عراقی ؛ بپاعالدین زکریا بن‌محمدینز کر با این ابوبگربن علی ملتانی مرشد وی که دو دختش اد را ی دربی گرفته است و 0 ولادت بافته و بعد ازظپر پنجشنب؛ ۷ صفر 156 یا ٩۳‏ در گذشته واز مریدان شهاب لدین سبرودی برده است . عراقی پس از مغر مکه و مدینه ببعداد هم رفته و از آنجا ببلاد روم رحسیار شده است. کشته شدن معی‌الدین پروانه دا در ۷۷یا محرع ۱۸۰ بط کرده‌انه. سر با لدین ز کر یاصنرالدین محمد که در ۸۲د ورس سالکی‌در گذشته سه پسرداشته است:شمس|لدین فضل یه وعمادالدیناسمعیل ور کن الدین بو لفتم در گذفته در۷۳۵ درجم بالگی نیز اژمشایح معروف هند بودها ند. برهانالدین حتاز نی شارح کتاب لمعات عراقی عبداله نام داشته است . ص ۱:۵ ش ۱۱ : میاءا لدین خجندی ۰ در ۵۷۰ ولادت یافته و در ممن مداح منك بیغو پوده و در زمان محمدایاد گرزمتکفل کار هایی شرع شده وا ۳۷ که در اشعار حود بدان اشاره کرده ز نده بوده است . ص ۱۵۱۷ : سعدی : تاریترحلت وی‌را ۱۷ زی‌حجة ۱۵۱ نیز نوشته| نه و مدقن او را در محلهٌ کت شر از شبط کرده‌اند . س ۱5۸ ش ۱۰ : همام تبریزی , در با سیب مر کش چنین نوشنهاندکه 1۹ تکملد دا با نمی مسلی در ۲۵ صفر آن سال در ۱۱۹ سالگی در تیریز بگرمابه رفت و بر تخته‌ای که بالای آخور گرم برد نت و غش کرد و افتاد و جون وی دا بپرون آوردنه مرده‌بود . س ٩۰۵‏ ش ۱۷ : حسیلی هروی؛وفات‌وی دا درد شوال ۷۱۸ ضبط کردهاند و توشتها ند که درمیحله صرح در مش فیة سادات مدفون شده است . دیگ از آثار وی سی‌نامه با عشق نامه و قلندر نامه و دیران قصاید و غرلبات و بنج کنجرا پا ید دانست. فنزالرموز را در۷۱۱ بایان رسانیده و نرهة الارواح وي را ء د الواحد ابراهیم حسینی بلگرامی شرح کرده است ۱ ص ۱۷۹ ش ۱۸ : محمود بستری , شرح گلشن داز شاه داعی شیر ازی بنام نساثم الامحار نیز خوانده شده است . شرح دیگراز کمال آلدین حسین بن شرف آلدین عبدالحق اردبیلی متخلص بالبي در گذشته در ٩۵۰‏ است . شرح شمس الذین محمد پن علی‌اسیری لاهیجی در گذشنه در۱۲٩‏ مفاتیح‌الاعجاز نا‌دارد و معروفترین شرح این منظومه است . شاه «ظعرالدین علی شیرازی شارح دیگ در۸۸ در گذشته استِ . اددیس بن حسام الدین بدلیسی شارح دیگرور ٩۳۰‏ وفات بافته است . ثارح دیگر شخ با با نه اه ین محمود نخجوانی در ۴ در گذشته است . بجزشرحپایی که برشمردهامچندشح دیگربدین منظومةً معروف نوشتها ند بدبن گونه: شرح امین الدین تبریزی که‌ازشا گردان شبستری پوده است : شرح ثیخ زاد؛ لاهبجی در گذشته در ٩۲۷‏ شرح ساین الدین علی بن افضل الدین محمد‌پن‌صدرا لدین | پوحامدمحمدتر که شر ح شجاع الدین کر بالی سا کن‌ثبرین؛ شرسح شاه نعمت له ولی در گذشته در۸۳6 ۰ شرح سید بحبی خلوتی شرواني دد گذشته در ۸۳۸ ۰ شرح خواجه مين الدین محمد بن محمود شیرازی معروف بدهدار و متخلص پفانی در گذشته در ۱۱۰۱ ۰ شرح احمد بن موسی ۰ شرح عیدالرحیم خلوتی‌در گنشتهر۸۵۹: شرح علامه‌جلالالدین دوانی متوفی در ٩۰۸‏ که برخی ازاببات مشکل] زرا شرح کردهاست قایّبی حسین‌مییدی دا نشمد‌ععر وف تتمله يم در گذشتهدر ۰۹ نیشرحی بط زسوّ ال وجو آب‌بر آن‌تو شته وشاعریستخلص بشیر ازی دز ۷٩‏ آنرا ینم شرسم گرده است . ترحبه آلمانی آن با متّن فارسی در ۲ نحستین باز دز وین جأپ شده است . ص ۱۷۲ ش ۲۵ : زراشت ببرام بن بژدو ؛ حنانکه در صیحیه ۹ گذشت منظومةٌ زراتشت نامه که پنام وی رواح یافته است ازو نیست و منظومه ایست در مولود زردشت از کیکاوس سر کیخسروسر داراازمرده شپرری . که درحدودسال ۳۵ آنرا نم کرده وجون نسیخه‌اي که از أن بدست آمده بخط زرا تشت ببرا؛ بن بردوست که در ٩4۷‏ لوشنه است ازو دانسئها ند و بنام وی ائتشار یافته است . ص ۱۷۲ ۲۰ : اثیرالدینابپری ۰ دیگی ام لغات وی کتاب تنزیلالافکار فی تمد یل الاسرار را باید دائست . ص ۱۷۳ ش ۲۷ : اوحدالدین کرمائی, در ٩۱۳‏ بحج رفته و با شهاب‌الدین سپروردی و سعدالدین حموی و مجدالدین ابپری هسفر بوده است . وفات وی را در ۳ شعبان ٩۳4‏ یز نوشته‌اند مانوی‌مه‌باح الارواحر | که بخی اژودانسته| ن مضی ازشمس|لدین محمد پن طفان با شمس‌الدین محمدین ایل طغان بردسیری کرمانی دانسته‌اند ۰ کتابی در منأقب اوحدالدین کرمانی در دستست که موّلف آن معلوم یست . ص ۱۳ ی ۳۱ : سیفآدین پاحزري, نام و نس آوراٌ سعید بن مطبر بن سعید بن علی و تولد وی دا در شعبان ۵۷۹ نیز نوشتها ند . در ۲۱۹ از نجمآلدین کبری احجازت یافته و نیز از تاجالدین محمود آشوی پا آشنبی از مایخ نامدار هر ات خرفه گرفته و فقه و تسیر و لفت را در هرات آموخته و در حدیث شا گرد شپاب|لدین سپروری بوده است . در۱۵۸ بحج رفته ودرباز گشت که ازراه کرمان بخارا برمی گفته قتلغ ترکان ملک کرمان بوی احترام بسیار کرده است. در گذشت وی را در دیقمدة 4۲ در بحارا نیز ضبط کرده| ند و این درست نیست زیر جنانکه گذشت در۵۸ بحج رفته است . بازماند گان وی در بجار| ز ستداند ازآن جمله یکی‌ازسرانش جلال|لدین محمد که درته دربخارا در گذشته‌است. جاجج ص ۱۷۷ برفپرست شاعر آن‌فرن هفتم این جند تن را باید افزود : ۲6 امیر روحاتی بخارابی» دز فتناً مغول از بحارا بپند رفته و تا‎ -٩ که شمس‌الدین التتمش قلعةٌ مندو و سرزمن سوالك را گرفته در در باروی ومداح‎ . او بوده است‎ ۳ - ملكث تاج‌الدین دبزه: از دبران نامي زمان حود در هدوستان بوده؛ نحست در دز پار شمس الدین المش و درفتح قلعهُ گوالیار پدست وی آورا مدح آگفته است و سس دبیر در بار ر کن آلدین فیروزشاه بن التتمش شده و در ۳۳ که وي در دهلی پتخت نشتته قسیده‌ای درستارش وی سروده است . ۳ - مجدالدین ابو نصر اعد بن محمود بن علی نظامی » از شاعر ان فرن هفتم بوده که نا اوابل قرن هشتم نیز می‌زیسته و نسبش بنظسامی گنجوی می‌رسیده ودر کاباوی درخاله آن بایجان می‌زبسته واز کار گزاران دیوان ایلع نیان عفول بوده است . ۴ صلاح‌آندین حسن بلغاری نخجواني : اصلا از مردم نحجوان نوده و درز ۷۰۲ دز آن شبر و لاوت بافته و در ٩۱۰‏ تر کان بلغار 1 بر آن هر تاحتهانه وی را باسارت برده‌اند و حندین سال اسیر رلغاربان بوده و بپمن‌حرت ببلغاری معروف شده است. وی از بزر گان مشایخ تصوف زمان خود وازاصحاب ابوا لنچیب سپروردی بوده و بسن از آزادی از اسارت از رز بایجان پنواحی دیگر رفته و در ۷۲" وارد کرمان ده ومدتی‌در | نا مانده است نا آ که در حمادی! و ی از کرمان بتبریز رفته و در همان سال ٩۷۷‏ یا ۵,۸ در تبربز در گذشته و در محلهُ سرخاب مدفون نتده است . نوشته‌اند که سی سال اسیر بلغاریان بوده و از آنجا بشبر پحارا گریخته و از آنجا بتبرپز رقته و خرقه از دست شمس|لدین تبریزی عارف مشپور که درحوی مدفون شده گر فته است. وی رساله قلبالممتلت شکمله ۷1۵ سعدا لدین حمویه را باخود بکرمان پرده و در 1۷۲ در آ نا آنرا بقارسی تُر جمة کردهاند و خود اشعار صوفیانه می‌سروده أست . ۵ - دمس‌الدین محمد بن آبل طغان بردسیر ککرمانی ؛ برحی نام و نس وی را محمد بن طغان سبط کرده‌اند و توشه‌اند که از عارقان فرن هنتم بوده و مثنوی مصاح‌الاروام را که از اوحدالدین کرمائی نیز دانسته‌اند بنام وی سبط کر ده ند . - هر بشاه یز دی ۰ که بك مثنوی بنام مونسالعشاق در تصسوف او مأنده است , ۷- حکیم او حدالدین‌طبیب رازی, وی نیز ازمتصوفة این زمان و شا بوده و دیلی بر سیرالعباد الی‌المعاد سنایی سروده است , ۸- -عدالدین تطنزگ ؛ نیر ازشاعران فرن هفتم بوده که کویا از آثارش ا کنون چیزی بدست نیامده است . ۹ - مال‌الدین ز نجانی آذد بایجانی: ازافران‌امامی واثرالدین اومانی و از سرایند گان درحه دوم قرن هفنم بوده و در ۹۸۷ در گذشته است . ۰- کب ي‌الدبنعبدالل4 ب ن‌آیو تر آب‌بن مپرام نز کی بن‌عبدالل4 بنجیری شیرازگ» از خاندان معروف آل پنجیر (بضم ا و سکون نون) که خانواده‌ای ناماور از سادات شیراز بوده‌ا ند , وي از دانشمندان نامي زمان حود بشء‌آرمیررفنه و فاضی ناصرالدین‌بیضاوی وقطب‌الدین‌علامه‌شیر ازی وطهیر لدین عبدالرحمن بن بش ازشا گردان‌وی‌بوده| ندومردی قارف مشرب بودهو کرآمات‌در باره‌اش نوشته!ند. گفته‌انه پس از مرگ زنده شد و فتوای علصای مصر ر! جوآب نوشت و بهمن جپت باوذوالموتن گفته‌انه . در ۱۷۷ در گذشنه وشعررا استادانه می‌سروده است. ۱ - شیخ نورآلدین ابوه‌حمد عبدالر هن بن محمد بن محبد گسرقی اسر آینتی ازبزر گان مشایخ طربقةٌ کبروی از مریدان شیخ حمال|لدین احمد جوزقانی و او مرید شیخ رمی‌الدین علی لالا غزتوی بود , در کسرق از توابم ب عم تکمله اسفراین در ماه وال ۱۳۷ با ۱۳۵ ولادت یافته و در بایان زند کی پیشتر دز بغدد هیز بسته و در آ نها در شب پکشنبة ۷6 حمادیالاولی پایکنبة ۷ جمادیالاو لی سال؛ ۰ در گذشته وهمان‌جا مدفرن شده وشعر فارس را استادانه مي‌سروده است. ۳ - شیخ دضی‌الدین علی بن سعید بن عبدالجلیل لالا غز نوی . دی لین از بزر گان مشایخ طریقا کبروی و مرید نجم‌الدین کبری بوده است . برخی وید | بسرزاده سنائی‌عر وی دا نستها ند وین گمتها ند مساحت احمدیسوی و خواجهیوسف‌همدا نیو بسباری‌آزههایخدیگررا در یافته و نوشتها ند ازع ۱۲ شیخ‌خر قه داشته ودرعلوم ظاغر و باطن عساط بوده است. سفر ی بپندوستان کرده و بمصاست ابوالرضا رئن از مشایخ هند رسیده که در تبنده از توابع حصار فیروزه مدفون شده است ووی شا رسول را که محاسن خود دا بدان شانه می کرده بوی‌بخشیده است . سر سجام در۳ رپیم‌الاول 6۲ در گنه است . اهر درغر نی وفات بافته زبرا که قبر وی در آن شپر در میأن روضه‌ای که محمود غزتوی را در آ نما بخااد سبرده ‏ ناععر وف بوده واین که نوشده| دد دراسفراین در گذشنه است دز ست یست. وی نبن در شعر فارسی استاد بوده است . ۲ - شیخ تجیب‌آلذین ابوسعید علی بن بزغش بن عبدالله شیر اژک . ازبزر گان شا یج طر بقه سپروزدی بوده است. نوشته| ند که بدرانش از مردم شام بودها ند وی درشیرآزولادت یاقته ودر آن شهرمی‌زیست واز آغازصاحب درویشان بود 2 زجامپای فاحر وخورا کپای خوش گوار بدر روي بر گردان بود و دشمینه می‌پوشيد و مر ید شیخ شپاب‌الدین سپسروردی بوده و بدین گونه می‌بایست مدتی در بفداد زیسته باشد . سرآنجام درروز آدینه از ماه شعبان ۷۸ در شبرازدر گذشته و در آنجا مدفین شده و بازماند گان وی تا مداتی در آن شبر معروف بودءأْ ند . وی رسایلی در تصوف نوشته و در شعرفارسی نین توانا بوده است . ۴ - ظهیرالدین عهدالرمن بن علی شیراژی , پس نجیب|لدین علی این‌یزعش سابق‌ال کسر و جانشن بدر و از بزر گان طر یقاً سپروردی بود و با تکمله ۷ صفی‌الدین اردبیلی و سسدی مناساتي داشته و در ۲۵ رمسّان ۷۱6 با در ۷۹۵ در گذشته و وی ثبن در شیرار مدفونن شده و او هم در شعر دست دشته است . 0 - شیخ زین‌الدین نسوگ . نیز از عارفان مشپور این عسر و از مردم شپر نسا و از مشایخ سلسسلة کبروی بوده ودر دشت خاوران مریدان بسیار داشتد و شعر را استادانه می‌سروده است . ٩‏ - سیف‌الدینابوالمحامد محمد فرغانی .ظاهررآدر آبایهفیرهیزیسته و از آنجا مدایحی برای ایلخانان مغول بایران می‌فرستاده و از آن جمله مداح غازان حان بوده و مدایحی برای او پتبریز فرستاده و با معدی نیزه‌شاعره داشته و سیف و سیف فرغانی تعلص مي کرده و یات اشعار وی اینلشا رد دسست . ۷ خراجه علی بادامیارگ , از مردم بادامیسار از نواحی‌دهحوارقان آذربایجان و ساکن آنجا و از مشایخ تصوف زمان خود و مرید خواجه یوسف دهخوارقایی بوده و در 348 در زاد گام خود در گذشته و درهم نجا مدفرن شده و ۳ علی تحلص می کرده‌است ۸ - حکیم بیسرقی ۳۹4 رین مکان فرن هفتم بوده ومد ی درطب ازء مایده است پنام دا تشامه که رید 4*۰ بت دارد و رژن دم ورین ظامی امراض و معالجات را نظ. کرده است . د یگانه اسخ؛ .. ۰ . منتلومه در واربس هست کاب تاریج آغز تم آ نر ۷ و ب بان ٍِ را ۰ نله أهت اما پیداست که کاب از روی نسخه‌ای ثفل کرده که نتو انسته زست درس تخواندو در اصل ٩۹۷‏ و ٩۷۰‏ بوده است زیر| که زپان این اشعاد یز بان فرن نبرم اندكد شباهتی ندارد و بیشتر بزپان فرن عسْمست . وانجبی تخاص با نسبت میسری در قرن جهارم پسپاربعید مي‌نماید . خود در پایان نسخه مي گوید که چبل و شش‌سال دارد و | گر تاریخ ائه‌ام آن ٩۷-‏ بوده باشد درین موقع 4٩‏ سال داشته و در ۷ ولادت یافته است . این منظومه را پرای ناصرالدین نامي پیایان رسانیده که وی را از شاهان ابران داسته و میداست که یکی از امیران این دوره بوده است. ۷۸ تکمله 4- کریم‌الدین تیشابوری ۰ ازشاعران این فرن وازمریدان اوحدالدین کرمانی بوده است و جزین از احوالش اطلاعی نیست . ۰ - عواجه قطب‌الدین بختیارااش یک کی : نسب کامل وی راچنن‌ضبط کرده‌اند : بختیاربن کمال الدین احمد بن‌موسی‌بناحمدبن کمال|لدین محمد بن احمد بن اسحق پن حسن بن معروف ین احمدپن ری الدین بن حسام‌الدین بن دئیدالدین بن امام جعفرصادق . ازبزر گان مشایخ هنه از طریقهٌ چشتی بود دراوش ازتوایع فرغانه در سرزمین اندجان ولادت یافت .۰ نوشته اند که دردهلی هسایه زنی بود که برای گذران خود ازووامی گرفت وحورال حودر |امیساحت. روزی که این زن اور سرزنش کرد غبر نش برنداشت ودی جیزی ازونفرفت و پس از آن هنگام حاجت بطاقی که در حجره‌اش بود دست مي‌برد ویک قرص نان کا از آنجا می گرفت و برای این کرامت که ازو سرمیزد اوراکا کی لقب دادنه و بپمن جبت تامدتی مدید برسرضا کش که دوسه فرسگی دهلیست از آن زان کااگ می‌پختندو برایران ومجاور آن مي‌دادند. اما جنان می‌نمایه که این‌نس بدان‌حبت پوده است که وی پایکی از پدرانش کل می‌بختها ند . وی نحست در زاد گاه خود مرید شیخ | بوحفص‌اوشی‌بوده ودر۱۷سالگی ازمریدان‌معن الدین سکزی پپشواي معروف طربقه جشنی‌وسس لیف اوشده و بغرمان وی بدهلی رفته ودر آ تجاما نده است . سقری نیزبملتان کرده و بایپاء الدین ز کریا وثیز باحمید الدین نا گوری مشایج معروف آن زمان دیدار کرده است . فر ید لدین شک ر گنج عارف مشیوزاز اصحان ویو خليقة أوٍ بوده و کتاب قواید السالکن دا درمقامات ومناقب اه نوشته است . درحال سماع که شعری اراحمد جام ژنده پیل‌درخانقاه مي‌خواندند سا لش د گر گون شد و از هوش رفت واودا بخانه اش بردند ويكك شانه روز بپمان شعر سماع کرد و در آن حال در روز دوشیة 5 دبیم الاو با ۳ در گذشت و ۲ سال داشت . وی نین درشعر فارسي استاد یوده ومجموعة اشعارش باقیست و نیز کتابی بنام دلیل العارفین در مناقب و ملفوظات مرشد خود معن الدین سکزی ماه ۷۹ نوشته است . ۱ و اجشرف‌الدین مقبل کرمانی؛ ازدیر آن وشاعران نأمی زمان‌خود بوده و دز ٩۵۰‏ سلطان قط الدین محمد بادشاه کرحان ریاست دیوان انشاء را بوي دادء است . ۳ ماك افتخار الدپن قزوینی؛از کار گزارانمحتشمدستگاه‌شسالدین ساحیدیوان جوینی ویفرمان او حکمرآن قروین و برخی از نواحی عراق بوده و در ٩۷۸‏ در گذشته وشعررا نیکو می‌سروده است . ۳ - علاع الدین علی بن‌مسمد بناحه‌دین خاف خیام خر اسانی > ازشاعران نامی زمان خود بوده و درخرٌسان و آذربا یجان شهرت داشته و دیوأنی شامل اشعار بسبارداشته که کویا آزمیان رفته‌است . ۴ صد رآ لذ بن‌علی بن خواچه اصیر الدین‌ظوسی: از بسران این دا نشمند معروف واز نزدیکان خاندان شس‌الدین صاحبدیوان و بردارش عطاماكك جوینی بوده و تا ۸۱" می‌زیسته وشاعر بوده است . ۵ ملاک‌ممودتبر یزی؛ پسرملك*ظنر الدین ازخا ندان‌محتهم آذر بایجان ازمردم زنوز و بدرا ش‌مالك آن روستا بوده| ند ورشیدالدین فضل ال زئوز را ازوو پرادراش خریده ووی شاعر بوده است . ۱ (-معبی لد زن پحبی بن‌محمد نیشا پورگ »_پسر راد آمام محمد یحیی نیا پورید| نشمید معروف که درفتنه غزشپید شد وخود نمزازدا شمندان نامی‌بوده ور باعي ازوها نده‌است . ۷ عیداله بن ]بوعبدالله ماجی الثانی بن آبوحاص منچي‌الماشی تن عبدالله بن بقظان ایذجی خوزی» آزمغای تصوف ابران مداصر ان العر ی که موف طرازالذهب درفضایل ائمه وشاعرپوده است . #۸ ر کی الدینکوجی ۰ نیز از شاعران این‌دوره بوده است که آزاحوالش اطازعي نیست . ۷۵۰ تکمله ٩‏ تاجالدین محبود حداد امنوگ دااشنپی » أد مشاییح معروف زمان خود ومر بدشس الدین محمدبن عذا لملكك دیلمی وازهمشا یم سیفالذین باحرزی وسا کن هرات بوده ودد آن شبر در گذشته ۳۳ نید مجدالدین طالبه وی را پیحالك سر ده اند و آثاری اژوما نده اژان جمله کنان فاية الامکان فی در اية المکان درمرزارات هر ات و تاج نامه در تصو فد شعر نیز مي‌سروده است . ۷۰-مجدالدین طالبه» نیز ازمتصوفههرآت‌درین زمان‌بوده‌ومردی نکنهدان بشمارهی‌رفته ومزاروی درهرات اززیارتگاه‌های معروف بوده و غزل را استادنه سروده ودریحة ۰ ۷۱ این کتاب بحطا تام وی جرد شاعران قر‌ن‌دهم آمده است , سس ‌الد پن‌مجمد ان حذیم کپشی: ازبزر ان دانشمندان و ن هفت و درحکمت ه ادب تاماور بوده است . پزمردم جزیرة کیش در خلیج فارس بوده اما سفرهایی ذرده از آن حمله دی در اصفهان بوده واز آ نا نامه‌ای بو اجه تصیر ‏ الدین هو ی نوشته ویرسشی جنددرمسائل حکمت ازو کرده است . سس در ٩۵۵‏ بیغدادر 3 زعدري مدرسه تعامیة شدء ویس از | داد زمانی باصغهان نزد راءا لدین محمدپن ۰۵- ندیم جریلی حکمران آن شبر باز گفته زیرا که‌باخاندان جوینی پپوست‌گی:انشوس| نجامدر و۹۵ در گذشندست. آذاروی بجن نامه‌اي که‌پیدو اجه‌تصیر الدین نونن واءپاسخ داده شر سم فارسیدء ای «. فتلونی بائقاتیآن فی‌فنلی‌حیوتی ‏ از حسن بن‌منعورحالاج و ود | لمناظ 2 دو رح رسالهٌ مس الاسر حو اجه تصیر آلدین و شرح حوریت الماس پیام و درت‌من شاعر زبردستی بوده و اشعار تیوا اژو ماه است , ۳ ماع ز الدین بن‌جمال‌الدین گيشي ۰ وی‌نیزازحکما وازمردم جز برء کیش بوده‌ردر کرمان مب( دسنه ود 1٩۲‏ در کذذته وشاعر فارسی هبي‌سر زر ده است وبرادرش ملك‌شمس‌المین درع۷۳ یا ۷۳۵ در گذشته است . ۳-جلالآلدین در انی: از شاعران حربار سلجوقیان روم بوده و اشعاری ارو دهد ح پادشاهان این سلسله در دستست . وی از واعظان معروف زمان سود بوده ودر فقه و تسس وحدیث دست داشنه است . ماه ۷ ۴- شمس‌الدین محمد اصفمهانی؛ وزیر میات !دی کیخسرو (2۱۵۱۰) وعزالدین کیکلوس (۳2۱۵) از ساجوقبان روم بوده وازادسان نامی زمان خود ومردی‌کافی بشمارمی‌رفته وسانجام بدستور ر کن‌الدین قلج‌ارسلان جپارم‌ظاهرا در۱۶+ کشتاشده و پزبان تازی وفارسی شعردا نیکومی‌سروده است . ۵ ناصرالدین‌بر کیارقشاه؛ گوبا پسر قلج ارسلان سوم (۱۵-۹۰) از پادشاهان سلجوفی روم بوده ودرشعر فازسی دست داشته و مبظومه‌ای بعنوان قصد حورراد وپریزاد بحرهزحسروده است . (۷- امیر حکيم عمادالدین بوسف فضئوک متخثص بهماد. از طا مد فضلویه ازمردم‌لرستان ویگی ازمعروف‌ترین شاعران در پارملجوقیان روم و بیشتر مداح ملك غیاالدین مسعود بن کیکاوس (۷۰۲-۰۸۳) پوده است و بعمادار ثیز معروف بوده است. ۷۷ دختر سام‌الدپن سالار » نام وی را جایی ضبط نگردها ند همین قدر پیداست که پدرش حسا‌الدین سالار از کار گزاران محتثم دربار سلجوقیان روم وشاید ازحاب ایشان حکمران موسل‌بوده است و وی ازموصل صیده‌ای در مسج عزالدین کیکاوس )٩۳-+۱۵(‏ بادشاه سلجوقی دوم فر ستاده است. ۷۸- چللال‌آندین فیروزهاه خلچی . دوارهمین پاد:اه ازسلسلهٌ پادشاهان دهلی از مزا افغان وازطاشة خاج باعل( غلر ای ) بود, تنحست د سلطت عبات لدین بلین ترقی کرد وبدرحه بلند رسید و حکمران ساماند شد. هنگکام ی که معر | لدب کیقاد بیمارشد وی‌را بر ای‌سر برستی کارها پدهلی خواندند ولي امیران تر #درپار با وی ساز کار نودند و حون برنائوائي کیقداد افزود پسس نابالدش شمسآللیین کیومرث را پادشاهی برداشتند . وی این اتساب را بذیرقت اما دست ترکان د| از کاز کو تاه کرد وحو ن کیادر| کشتند مقاومثی نگر دو بزودی در ۳حمادی لاخر؟ٌ ٩‏ آن کوداه راهم اد بان برداششید و هی پباد شاهي سیگ . حون وی از بو اد ۷۰ تکمله ۰+ پصپصپبپ۰ب۰(ح بح 9ب(ب۰َ۹۹(‌ت2ة‌ 00 اقغانی بود مردم دهلی‌تن درنمیدادنب و ملكك حاجو برادرزاده غیاث الدین بلبن نین س کشی مي کرد و مدعی تاج و تخت بود . وي چون مردی نيك هس بود بخوشرویی ومپربانی دشواریپا را از میان برد اها همین‌ملایست وی سیب د تجش امیر ان در با رش‌شد . دسیسدای که درباره‌اش کرده بود ند کشف شد ووی سر کشان را عفو کرد امادرويشی که سیدی ملا نام داشت و در صدد بر آمده بود فیروزشاه وا بکشد بوصم فحیعی تشنه شد . فیروزشاه علاوالدین برادرزاده و داماد حود را حکمرانی سرزمین کره داده بود و وی که مردی ماجری‌جوی بود چون از ُروت دو گیری درسرزمین د کن | گاه شد با نجا لشکر کشید و غنیمت بسیار با جود بدهلی آورد اما ببپاناین که زخشم اوه رآسا ئست وبی احازه وی‌این اشکر کنفی را کرده زست بد ید ارعم جود نرشت. فپروزشاه که در ین صوری نیزسستی آشکار کرد پا نکه وی را اژین‌کار برحذرداشتند برای دیدن برادرزاده‌اش بکره رفت و در آنجا بدستور علاعالدین در شعیان ۵ اورا بکارد کشتند وعلادالدین بسلطنت نشست , فیروزشاه مردی حوش‌خوی و مپرپان و ادب‌پرور بوده و آبادانی بسیاز کرده وشعر فارسی را ثیزخوب می‌سروده است. به ب4 4 قرن هشتم سص ۱۸ ش 4 : هندوشاه ۰ پاید افزود که از سال ۱۷۸ قطعه شعری ارو مانده است . ص۱۸ ۵ :هبدمد بن‌هدو تاه در ۸۷ در تححوانو ادن بافعه وسحاح الفرس را بر ۷۲۸ ودم‌ورا کب | ور «ه/ه بایان ز سائننده است, ص۱۸4 ش. معین | لدین بزدي‌درجه‌ادی‌الاخرء ۷۵4 امیرسارزالدین‌محود این مظلثر در کرمان نزديك یَاعةٌ مولانا صدرالدین خوافی در محلةٌ سره‌یدان دازا اسیاده‌ای ساخت 2 وی دا عاعورئدیس درا نجا کرد و در ۷۳۱۳ شاه شجاع ادرا باه مصالحه نزد میحمود شاه بر |درش فرستاد ووی آیشان را صلداد. تکمله ۷۳ ص ۱۸۷ ش۱۸: شاه‌نعماله ولی؛ ساسلهٌ مشايم وی را جنن ضبط کرده‌اند؛ شیخ محمدبن عبد له یفمی :شیخ سالح ترمذی , شیخ کمال لدی نکوفی. ابوالنتم سعیدی ؛ |یومدین مغربی > اپوسعود اندلسی؛ ایوالبی کات بغدادی » اپوالفسّل ب بنداری » اپوالعتوح احمد غزالی + اپوبکر نساج طوسی ؛ اپوالقاسم گ رگانی ؛ | بوعدمان مغریی: آبوعلیکانب » ابوعلی رودباری ؛ جنیه بغدادی ؛ سری سقطی: معروف کرخی داود طایی : صیب عجمی : حسن پصری . در ۸۰۷ که درمیان پیرمحمد ین عمرشیخ و برادرش اسکندرئیموری با امیر اد کو جنگ در گرفت اید کو وی‌را پشفاعت فرستاد وایشان باحترام وی صلم کرد ند و بشر از پاز گشتند. رحلت وی درماهان روی داده است . س۱۹۰ ش ۰۱۸ میدشر یف گ رگانی , مولفات دیگروی پفارسی : رساله برای اعپرزاده اسکندرحا کم شیراتا لیف در۰ ۰۸۱ جواب‌سترالات امبرزاده‌اسکندر حا کم شیر ار , رساله در علوم»لاثه , رساله در بیان معنی ایمان اسالام ؛ رساله برای امبرژاده پیر‌مجمد حا کم شبر از دراقو ال فلاسفه و بتازی : رساله ترثیب اثربرفعل, رسالة حرف : رسالاً فی هراب الموجودات : رسالة فی‌تسرالسلطان ظل‌لله فی- الادض ۰ قتوح القدس در تسیر سوره فاتحه. شریفیه درشحسراجیه. پسرش امیر قمس] لذین محمد در۸۳۸ در شیر ازدر گذشته است . ص ۱۹ ش ۲۸ : منصوربن محمدءتشریح البدن یا تشرریح منصوری را در ۸ نوشن است . ص ۱۹۵ شش ۳۳ : میررسیدعلی همدانی » ازمشایخ طريقة کبروی وازاسحان محمود مزدقانی شافعی متمایل بشیعه بوده و بیمین جهت بعلی نی معروف بوده است , رحلت وی در ی حجه ۷۸۲ بوده است. مزاروي هرا کنون در گولابدر تاحیکستانامروزرو بروی رستاق‌شبراففا نستان‌ودر ۱۵۰ متری گولای‌وزیار تگاهست و بنای آن از یمور گور کانست وسبکگ یشم سیاهی مانند همان سنگی که برگبس یمور دز سمر فندست دادد . دیگرازم لاش سر ح فصوص الحک و تر <ماقواعد عقره پا اصول العشرة نجم‌الدین کبری بنام ده قاعده است . در مقامات وی یکی کتاب حالص المتاقب تالیف نورا لدین حعفر بدخشیست که دز ۷۸۷ درحتاژن توشیه است»دیگ کت بیست تالیف؛ بوبکرطوسی ودیگرمقبت الجوآهرمعروف پستورات از حبدرپدخشی از اصحان سیدعبدائه برزش آبادی ذهبي . ص ۱۹۵ ش ۳۵ : قطب الدین عبدالکر یم موف انسان الکامل فی محرفة الاواخروالاوایل در ۷۰۱ ولادت یافته است . ص ۱۹۵ ش ۰۳۹ تصیررالدین چراغ دهلی: نام ونسب] و نصبرالدینمحمود بن یحبی بن عبداللطیف ؛ نسبش پامام حسن پن‌علی می‌رسید. جدش عبدالطیف‌یزدی ازخراسان پلاموررفت ود آ نجا ماتهوپدرش از لاهور باوده رفت و بازر گأن پشم بود . جون مرد وی کودژك بود ومادرش او دا تربیت کرده و دز ۲۵ سالگي ترا دئیا کرد و یجنگل‌رفت وهشت سالی بادره يشی درحنگل می گشتور یاشت می کشید وسر| نام بدهلی رفت‌ومرید نظام الدین اولباشد وسس نردمادر باوده رفت وجون او مرد بدهلی‌باز گشت و نظام الدین اور خلیفاخود کرد ومانند مر‌شدخود مسماع پسیارمی‌برداخت . درغ۷۵ قلندری تراب ام که با اودشمن بود اورا درحجره‌ای نبا یافت و کارد زد و وی از آن جراحت‌مرد. حمید قلندر ملفوظات وی راپعنوان خیرالمجالس ومولاا محباله بنام مفتاح العاشقین گرد آورده اند . ص ۱۹ ش ۳۷ : سید محمد گیسودراز نسش بامام جعفرصادق مي‌رسیده است . ئوشتها ند این که وی را گیسودداژ لش داده ند پذپن سبب بوده است که روزی بامر پدان پالگی مرشد خودرا برداشت و کیسویش درياي پالگی ما ند واز شدت استغراق دزیند رهایی گیسوی حود ثیفتاد و پپمان وضع پالکی را تامسافت پسپار برد و از کرامات مرقدس گیسوی وی نان دراز شد که آسیبی باه ثر سید . بس‌ازرحلت مرشد خودید کن رفت ودر آ نجا در گذشت ومرقدشاپنك در کلبر گه ژیارتگاهست . ملفوظات وی را محمد نام یکی اژاصحایش گرد آوردهاست . و با( تثئیله ۵ ۷ پرسحینهٌ ۱۹۸ بر نویسند گان فرن هشتم این‌چندتن را بایدافزود : ۴ محمود طاهرغزالی معروف بنظام »مدرس مدرسجاالیموّلف رسالة معرفةالمذاهف . ۵ حمیدالدین محمود بن عمر تجاتی نیها بوری »ازد نشمندآن‌وادیای نامی زمان حود بوده است وبتازی وبادسی آثاری ازوما ندهاست از آن جمله‌بستان العلما درشرح يميني تالیف ابونضر عتبی تاریخ معروف غزنویان ورسالهٌ پیروزی ومقالهةٌ نوروزی در باسح غیاتالدین بن دشید آلدین فضلئه همدانی وشرح فسیده بدایع الا سحارفی‌صنایعالا شعار ازجمال‌الدین‌مطرزي که در ۷۲۱ تالیف کرده‌است. امرزبن خداداد بن عبدالله کاتب‌ارجانی» موّلف داستان سمأتٌ عباد ازروایت صدفین ا بوالقاسم شیرازی . ۷ تاج الد زن‌محمد بن صدر الدین آحمد بن‌علاءاندان حسن دبیرعبددی معروف بملك اخستان هندی » موف بساتین‌الانس بنام سلطان محمدین تفلقفاه بادشاه دهلی کهدر ۵۷۲ بایان رسانیده‌ودرممن با عمادفقیه کرمانی شاعرمعروف مکائبه داشنه ومکتوپی ازومانده است که می‌رسا ند منشی زپردستی بوده است . ۴۸ ) قاضی صدر الدین اسمعیل ابر قوهی ؛ موف تعببر سلطانی که نام شاه‌شجا ع آل مغر در ۷۹۳ ببایان ربانده‌است . ۴4) مسعود بخارآپی »ازهردم روستای بك از توابع‌بحارا» هرددنشمد‌ی بوده ویس ازسیاحت‌های بسیار یدهلی رفت و از مریدان تصیرالدین راغ دهلی عارف هشپورشد ومدتی‌در حا نقاه وی ریاضت کشید و نویسند» وشاعر بوده وسه کتاب دز تصوف نوشنه است: نورالعبون واما لصفایح ومر أء العارفن . 4امیرحسن بن علاه سکزی » موف فوایدالفواد در مقامات و ملفوظات لامالدین اولیا عارف‌عشپور که پس آز۷۰۷ تألیف کرده است . ٩‏ ) محمد بن مجمد » موف فرسامه‌ای که پنام مظفرالدین پاکلی‌خار در ۷۰۷ بایان رسانیده أست . ۳۵5 تکبله ۳) عبدالمحسن بن‌محهد حسینی مّلفاخلاق‌معزی کهینام معزا ساطنه امير انشاه تیموری در أوّر بایجان تالیف کرده و در روز آدینهٌ ۱۲ ذی لح ۷۷۸ ببایان رسانیده است . ۳ فیروزبن رجب ؛ از در باریان محمد بن تغلق شاه موّلف فتوحات فیروزشاهی در تاریخ فیروزشاه تفاي . ۴ ) معین‌الدین عباسه شرپرستانی؛ ازمنشیان در بارشاه‌شجا ع آلمظش بوده و نویسده ز پردستی پشمارمي‌رفته ومشات آودر دسست و برحی وی دابا معن| لدین بزدی موٌ اف مواهب‌الپیه اشتباه کرده‌اند . ۵) ابوالقادم معموده مولف خلاصة الکلام در ادي که در ۷۵۵ تألیف کرده اس . ٩‏ ) سیدآشرف‌الدین جیبانگیر سمنانی‌سامالی ور بخهي نوری‌چشتی؛ ازمشایخ متصوفةٌ سا کن هند وده وویرا از بازما ند گان بادشاهان‌سمنان دا نسته‌اند و احتمال می‌رود مراد این باشد که ازپازماند گان علاعا لدوله سمنانی بوده‌است. در قریٌ پندره در بنگاله مرید عا(والدین از مشایخ آن سرزمین شد و سس مقیم روح پا کچپوچپه نزديك لکنپو بود. مفرهای جندکرد از آن جمله بشبراز رفت و پا حافط شیرازی دیدار گر د . سثراول را درایران وعر بستان وسفردوهرا درفاسطین وعربستان کرد وبا نصیرآلدین روشن چراغ يا چراغ دهلوی در گذشته در۷۵۷ نیز دیدار کرده وسرا نجام‌در۸۰۸ در گذشت ودرروستای کچپوجپه مدفون شد . وی موّسس طریقه‌ای‌بوده است که بمناسبت‌نام وی بان‌ط ریقهاشرفی گفته‌اند و شوز در هندوستان رایچجست. حاج شیج‌نظام!لدین غریب یمنی ازاسحان وی که در ۷۵۰ دریهن مرید وی شده وسی‌سال با او بودهه کنابی‌درمقامات وی باه لطاتی اشرفی‌نوشنه‌است مجموعمکتیب‌وی‌را نین,منوان مکتوبات اشرفی گرد آورده‌اند که مجلد اول آنرا همان حاح تام ادین غریب یمنی در ۷ کرد آورده و مجلد دوم را مرید دیگرش که عبدالرژاق حسنی حسینی نام داشته در ۸0٩‏ فراهم تکمله ۷۷ کرده است . ۷ حاج بکناش ولی‌بن ساطان ابر اهیم بي موسی؟ که تاسیس فرقة یکاش آسیای صخبر و تر کیة وسوریه و مصر را یاو ست می‌دهند و ند دز پاره وی گفتها ند مشکو کست از آن جمله وی را از مردم پیشایور دأنستهاند و اد اصحای احمد پسوی شمرده‌اند که در۵+۲ در گذشته و مي گویند معا‌ر اورخان (۷۱۱-۷۲۰) موس سلسلهة آل عثمان بوه ودرجه؟ ولادت یافته ودر ۵۷یا ۷6۰ در گنشنه و کتابی بنام مقالات بوی سبت داده‌اند و کتابی پنامولایت‌نامه در مناقی او توشته‌اند . دز هرصورت اگر نیشا پوری بوده بشد می‌بایست نام ایرانی بجر پکناش داشته بودء باشد . پروانوی درخاك عثماني بسیار بوده‌اند و بیشتر ازینی حریان اشکریان بادشاهان آل عثمان بکتاشی بود.د و هنگاءی که ایشان را پر نداختند بسیاری از بکتاشبان کشته شدند . ۸ ابوالوقا بن‌سعید دن‌محمدین‌ژودف بن‌مجمود؟ موّلف لب لیات در بیان عبارات و استعارات عرفا و مخصوهاً داود قیصری شارح صوص الحکم ابن‌العربی . ٩‏ ) نظام تبریزی ۰ از دبیران وشاعران زمان خود بوده ودر۷*۸ کتاب سلوانالمطا غابن ظفرر! که درسلوكوادب درع0هتألیف‌شده است بنمریاضالملوله فی ریاضات السلواد پرای سلطان اویس حلایر ترحمه کرده است . ۰ ) عبدالعزیز کاشی ء موف روضة لناظر و فزهة الحاطر مجموعة اشعار تازی وبارسی که نسخه‌ای از آن بخط اوهست که در۷۷۷ نوشته است . ۱) امام ابوسصور مظفر بن اردشیر عبادگ ء ارمشايخ نامی تصوف دز زمان خود بوددودو کتاب در تصوف‌نوشته است‌یکی کناب التصفیه فیاحوال| لمتصوفه 1 در ۷۵۷ پبایان زسانیده ودیگر مناقس| لصوفیه که در۷۸۸ تمام کرده استٍ . ۳ فخر آلدین‌محمد پن‌محمودپوشنگی متخاص بمسیحی» موّلف عبرة الناطربن درتارپح عمومی که ی وقایع سال ۸۰۷ زسانه 2 تکمله ۳ محمد بن‌اسعد بخارگ » موّّ مسالك العارفین در تصوف. ۳ ) ابوسلیمان محمد حسینی شیرازگ ؛ از خاندان معروف آل بنجیر سادات علوی شیراز, موف اخبارالاخیار دراحوال‌بزر گان خانواده‌اش که‌پسرش ر کن‌|لدین یحبی پنام مقالةالابرار در آغازفرن تهم تلخیص وتهذیب کرده‌است. ۵ ) حاج شیخ محمد بن آحمد بن‌علی بن‌محمدطاهرگ بیغمی, موف دارای نامه . )امد تخچوانی» موف مسباحآارواح در تصوف . ۷ ) نصرالله بن‌عبدالمومن سمرقندی » موّلف کتاب منفات که پنام ناس لدین عم وزیر بایان رسانیده است. ۸ ) کمالالدین عبدالرزا قکلشانیء از «زد گان مشایخ طریقٌ سپروردی وحلیعة تور لدین عیدا لصمن بن علی‌اصفپا نی ووي ازامحان شیم نجیس لدین علی ابن بزقش شیرازی بودء وظاهرا در شیراز می‌زیسته و در آجا در ۳ محرم ۷۳۹ در گذشته و در خانقاه زینی‌ماستری داخل شهر در جوار مسجد حامع اورا بخاك سبر‌ده| ثد , تاریخ رحلت وی‌را ۷۳۵۱۱۷۲۲۰ پیز نوشتهاند . وی از پرر گان موّلغان صوفیه درزمان حود بودء و تألیقات میم پزبان تاژیوپارسی داردازان جمله شر ح منازل| لسایرین عمدا انصاری که در ۲۲ رجب ۷۳۱ بایان رسانیده و شرح فصوص| لحسکم که در۷۲۰ تمام کردهو اصطلاحأت! لسوفیه و تحفةالاخوان‌في‌خصایص لفتیان‌در آین‌فتوت که نخست بتازی‌نوشته‌وسس خود پپارس تحریر کرده‌وف وت نامه پز بان فارسی که پس ار آن دو کتان بوشنه است . )٩‏ مجدخواقي ‏ از واعظان دانقسند زمان خود بوده ودر ظم و نثرفارسی دست داشتهوهفرهای چند در خراسان و کرمان کردمومع لفات چند ازوما نده‌است یکی دیوان اشعار ۰ دیگر ترجمه منتلوم حواهر اللغةً زمخشری : دیگ کتاب کنر الحکه ودیگر روسْه خلن که تقلیدی از ملستان سعل‌ست ودز ببار ۷۳۳[ نرا ببأیان زسانیده وسس تکمیل کرده وروایت دیگری در ۷۳۷ | ننهازداده است , ۷۰ ) نظام‌آلدین احمد بن‌مهمد بن احهمد: معروف پشجاع الدین درودباشی تمله ۱ ۵ ۷ بیهقی موف جامم البدایه فی‌علم الر‌مایه در ثیرانداژی که در ۱۵ جمادی‌الاخرة ۸ پس از کتاب نظاءالماك‌حسن بن‌اسحق‌بیپقی نوشته است . ۷ /محجود بن عشمان ؛ موْلفب فردوس المر شدبه ی اسرارالصمدیه در مناقب ابواسحق ابراهیمین شپریار پن زادآن فرخ پن فیروز کازرونی عارف شهیر که در۷۲۸ تا لیف کرده است . ۷۲ ) تاج سلمانی ۰ موّلف کتای در تاریخ بنام شمسا لحسن که در محرم ۵ پیایان رسانده است. ۳ ) سیدمجمد بن‌سودمبار هدن محمدءعلوگ کر مائی‌معر وق بامپر خرد. ازسادات‌علوی کرمان‌بود. جدش پپندرفت وازمریدان فریدالدین شکر گنج شد و بانظامادین اولیا معاشرت‌داشت. پدرش سیدمبارك نیزازمتصوفه بود خوددر آغاز بریاشت‌پرداخت ودانش آموخت ومبس‌مرید تصیرالدین جرا قدهلی شدو در ۷۵۰ در گذشت. معاصرفپروزشاه تغلقی‌در گذشتهدر۷۱۱وموّلف سرالاولیا فی محةالحق حل وعالادر احوال سوفیه . ۴ ) فتح‌الل4 بن‌آهددنن محدرد شبرستانی ۵ که اثتباهاً در میجیر ی ۷۱/۷ نام وی در قرن هم بط شده است ۰ موف تحفةالائمة العلیه فی‌الحكمة العملیه و رساله در آصول وقواعد خط و اخلاق ظهری‌با اخلاق طبیریه که در حدود ۷۵۰ برای سلطان محمد بن تغلقشاه بن غیاثالدین تعلق معروف بسلطان محمود حو نه ُوشته است . ۷2فیروز شاه تغلقی؛ از پادشاهان دهلی؛پس ملكث رحب وبی‌ادرغبات| لدین تغلق ؛ پسر عمش محمد بن تفلق در گذشته در۲۱ محرم ۷۵۲ او را تربیت کرد و ترقی دادو یس |زمرژد وی بتخت نشست و پریشانی‌هایی را که در کار روی داده بود جبران کرد . در ۷۲۵۶ و ۷۰۱ دو با ببنکاله و در ۷۹۰۱ باوزسه و در ۷۳۲۲ بر کوت و در ۳۱۳ سید لشکر کشید.یس از آن بیشتر ارعیر حود را بساختمان وشکار و نفرج می گندا ند و بادا نی پسیار کرد وشپرها و کاخپا ومن‌ارها و کاریزها وساجد ومدارس بسیارساختوبانداره‌ای‌نرم بود که بائبهکاران نیزمدارامی کرد ی تکماه ودوتن ازپس‌اش را درساطت شريك کرد و خراجهای بسیار را بخشید و بیمین جرت زیردستا نش وی را پسباردوست می‌داشتند وسرانجام بس از هشتاد سال عمر در۲۹ شعبان ۷۵۰ در گذشت . وی مردی دانش دوست بوده وسیدعطهر کره‌شاعر مداح وی‌بوده وشمس سراح عفیف‌وسیاهالدین برنی دو کتاب بعنوان تار یح‌فیرور شاهی درشرح‌ساطنت اونوشته‌اند . خود نیزدرزیان فارسی‌دست داشته وشرحی از لشکر کشیپای خود نوشته که بفتوحات فیروزشاهی معروفست . جه هه گذشته از کتابپای نثر که پیش ازین بدانها اشاره رفت درقرن هشتم چند کتاب دیگی پزبان فارسی توشته شده که موف آنپا مملوم بیست . يکي رساله در اعتقادات مذاهب شامل معتقدات هفتاد و سهملت » دیگر مورخی که نام حود را نیاورده در ۷۳۷ دراصقپان برأی محمور بن جمال آلدین وزبر اصفبان شسحه‌ای از ترجمهٌ تاریخ طبری اپوعلی بلعمی‌فراهم کرده وسپس تاریخ جبان گشای جوینی را گذاشته و درمیان آنبا مختصری درتاریخ صفاریان وساما نیان وغز نوبان و ملواد عور و ال‌سلجوق در ساص‌حیتة بقطع رحلی نو لته است ۰ دیگر کتاپیست درحغر افیا که موّلف آن معلوم نیستوبنام مبارزالدینمحمدین عظفر نوشته ودر ۷6۸ ببایان رسانیده وبناع صورالا قالیم با مسالك ممالك معروفست و دیگر کنایی دراخلاق و سلوك پنام تحته . درپارة ماعران فرن هشتم این مطالب را باید افرود : صس ۱۹۵ ش ۱ : بیع الدین سللان ولد , تولد وی در ۷۲ و وفانش دا در ۱ رجب ۷۱۲ هر بط کردها ند . ۱۹۹ تر, ۲‏ آوحدی حتما ازمردم اصفهان بوده ودر آن شبر نشو ونمایافته وچون مدئی درمراغه بوده بمرآغی معروف شده أست . ص ۱۹۹۵ ش ۲ : خواجو , وفات وی را در»۷۵ نیز ضبط کرده اند و این در سمت لمسعت + تکمله ۷ یت وت س۲۰۰ شع: ابن یمین وی فحرالدین لقب داشته ودیوانش درجنگهماك معزالدین |بوالحسن محمد کرت‌پاخواجه وجیه‌الدین سر بدار وشیخ حسن جوری درمیان زاوه وحواف ازمیان رفته است , ص۲۰۲ ش ٩‏ : عماد فقیه . خانقاهی در کرمان ساحته است که تاریخ پنای آ نا ۹25 نوشته‌اند و بیداست که درست نیست شاید در اصل 1۹ بوده باشد . وی درزمان خویش شهرت بسیارد اشته جنانگه تاج‌الدین محمد معروف بملك اخستان هندی ساپق ال کر اژهند باونامه نوشته است . س ۲۰۵ ش ۱4 ؛ حافط ز ممدوح وی حاحي قوام الدین حسن شیرازی که پصحب عیارمعروف‌یرده در۷۵۲ نایب قاماعیر مپارزآلدین محمدنن‌مظفر ودر ۳ ازحاب اوحکمران کرمان شده ودر گذشت وی دادرجمعا ٩‏ حمادی‌الاخر؛ ۷۵ نیز ضسط کرده| ند . مدفن او را در شیراز درمحلة کت نوشته اند - برحی حافظا را از متصوفه دا نسته‌انه جنانکه پعضی ویرا ازپیروان قوام الدین ا بواسحق این ابوطاهر بن آبوالمعالی بجیری در گذشته در ۷۰۶ وشمس |لذدین ابو محمد عبدالة بچیری در کذشته در ۲۸۲داسنه دکه ذکرشان پس ازین خواهد آمدو بر خی‌وی را از مر یدان‌شیتمحمودعطار شمرده! نم هدر باره‌اش اطلاعی نیست. نوشتها ند که حافظ کتان کقف کشاف را تزدقوام الدین خواندهاست. در تاریم فرئته‌حنن آمده ا.ت که محمود شاء پن علاء الدین حسن‌کانگوی بیمتی ازیادشاهان سلسله برمنید کن درهندوستان که کرش بس اژین‌خواهد آهد مردادب پرور بخشنده‌ای بود وجون آوازء وی بحافظ دسید وی نیز ران سفرد کن شد اما بواسطاً بر خی ازموانع نتوانست برود. این خبر بمیرفیش له انجو که معصصدازت وی راداشت دسید ووی اندله زادوراحله‌ای پرای حافظ بشیر ازفر‌ستاد که | گرب نجارود مقده وی را گرامی خواهند داشت ووي را بقیراز بازپس گرداننه . حافظ پیش آزبیش خوامتاراین سفرشد واز آنچه میرفیش اله فرستاده بود برخی بخواهرزاد گان‌خود وزنان بی‌شوی بخشید وبرخی را برای گزاردن وامپای خود بکار برد وسامان راه « 5 تکیله گرد وازشیر از بیرون رفت وجون بل(ررسی دا نچه داشت پیکی از آشنایان غارسزده بحشيد و تبی دست شد. خواجه زین العاپدین همدانی وخواجه‌سحمد کازرونی که از ازر کانان‌مالدار بودند و آهنگک سفر هند داشتند بعهده گرفتند خرح راه وی را دهد وحافظ را باخودیهر موز ردند امادر پرخی از کارها کوتاهی کردند ووی‌ر! از صودر تجا نید‌ندو با این همهحافظ یکشتی‌محمودشاه که ازد کن آمده‌پودنشست و ازقضا موز کشتی براه نیفتاده بدد که بادمخالشوزیدودر با شورند.حافظ یکسهاز آن‌سفر شمرشد وبیاران‌خود گفت بابرخی از وستانم که درهرموزندود) عنکرده!۶می‌روم بشان رابیم ودرساعت بازمی گردم وبدین ببانه از کشتی بیرون‌رفتوغزلی‌را که بطلعش اسست : دمی باق پسر بر دن‌حهاأن بکسر نمی‌ارزد بمی پفروش‌دلق‌ها کزین برش نمی‌آرزد سرود و بدست یکی از باران نزد میرفیش ال انجو فرستاد وخود بشیر از رفت . چون این غزل بمیر فیض‌اله رسید روزی بتقریی آن دأستان را بمحمود شاه گفت . شاه گفت حون حافظ باندیشة رسیدن بما قدم در راه نهاده بود پر ها واجبست که او را محروم بکنیم سسن بمارقاسم مشبدی که از دا تشمتدان دربارش بود هزارسکهُ طلاداد که انواع‌کالای هند بخردو برای حافظ بقیر ازبرد. ص ۱۸,۲۰۸: اعینا لذین کازرونی» نام و نسوی بدین گونه است: امبن- الدین محمد بن علی بن شیاء الدین مسعود ؛ از مریدان شیخ آوحدالدین بن یاج لدین مسعود بسرتم جود بوده ودراادي فمدم۵ع در کازرون در کنشتااست: ص۲۰۸ ش۱۹ درکن الدین ساین , نس وی بدین گونه است رک الدین این بن شمس الهین محمود بن ر کن آلدین صاین هروی . وی لقب و نام چن خود را داشته که او نیز از مردآن محنشم در پار أیلخا نیان مغول‌بوده و در ۷۰۰ بفرمان غازان خان کشته شده است . وی در ۷۰۸ ولادت یافته و در ۷4۸ وزیر رس شنم امت. ص ۲۰۹ ش ۲ : شمس مغرمی ؛ نام و نس وی بدین گونه است محمد کنیل 1 ۲ ابن عزالدین بن عادل بن پوسف تبریزی ملّب بمحمد شیرین متولد در ۷4۹ . در بارخ زاد گاه وی اختلافست برخی در روستای امند » برخی در اممند در بلو رودقات تبریز نوشته‌اند و برخی نام ترا انبندات و آپندات ضبط کرده|ند ۰ قاریم در گذشت وی را ۸۰۷ و۸۱۵ نین وشتها ند آمله-۸درست نر ست. بررحی نوشته| ند در در حظیر 5یا پیز بد در محله‌سر خاب مدفو نست‌واینك‌قبر وی دز اصطریانات معروشست. آثاروی بجز دیوان اشعارش : نزحة الساسانیه(()؛ مر آة العارفن در تفسیرسور) فا تحة الحتاب ۰ درردر لفرید فی‌معرفةالتوحید. جام جپان نمایا کلیات علم توحید پامرای وجود ترجمه و تلخیص از مشارق الدزاری الزهر فی کف حتایق نظم الدر از سعد الدین سعید فرغانی که شرح خمریهٌ ابن‌فارش است وجام جم شروح متعدد دازد از آن جمله شرح وجیه الدین علوی وئعمة ال نام بنام مدام جان فز| وشرح احمد ین موسی رشتی استادی شا گرد وی و سه شرح دیگر که موف آنها معلوم یست . ص۲۱۰ شش ۲۵ : اف ال نیشایوری ؛ درسال ۸۰۸ که در ثیشا پور ژلزله آمده وی درآ نجا بوده واشعاری درین زهینه سروده است . ص۲۱۰ س ۲۱ : تاج‌الدین حلاوی ؛ نسبت اورا حلوایی هم توشته| ند . ص۲۱۳ ش ۳۳: شیم کچج تبریزی» نام ونسب اوبدین گوته است : خواج شهج عیاث الدین محمد متبعلس یکجج سر خواجه ابراهیم بن خواحسه صدیق کچجانی از مردم کججان یا کجج در بلوك مپرآیرود تبریز . خواجه محمد کججاني از متاهیر زمان خود بوده و در زمان ملك اشرف و سلطان اویس و سلطان حسن حلایر شیخ الاسلام بوده است . در ۷۰ که اخی‌جوق وعلی پیل‌تن قصد سلطان اوپس را کردئه وی خبرشد و او را ا اه کرد در تتیجه بد رفتاری سلطان حسین از آذربایجان رفت ومدئی در بغداد ودمشته مصرسا کن بود ود مسر احتر ام پسیار بوی کردنه و سرانجام در ۱۷۷۸در گذشت . وی شعر سیار گفته و دپوانش ازديك ده هزار پیت مي‌شده و اقسام مختاف شعر سروده است . طاهر ۷ تکمله بسری داشته است بنام شس‌الدین کججی که در ۸۰۵ کسلطان احمد جلایر از بغداد مر بزرفند بود وی را بر پاست دیون خود کماشت ۰ ص ۲۱ ی ۳۵ فسل ال نعیمی استراپادی : اطلاعاتی که در بارة اوهست حیندان روشن ثیست: پرخی نام و نسبش را شاه فسل له پن | پوهحمد نعیمی تس‌پری: برخی شپابالدین لین بباء الدین حسن بن محمد یمانی علی بن حسین‌بن محمد بن هام بنحسن بن علی ین هاشم بن‌محمد بن جعفربن اعام موسی کالم و برتی بو لفسل‌عیدالرحهن فضل ال و پدرش را ابومحمد ریز دانسته‌اند و توشته‌اند که بسید فطل ال حلال‌خواد عروف بود زیرا که بسیارپرهیز کار بود و هر گن از خوراك هیچ کس نخورد و از طاقبه‌دوزی گذران مي کرد وپدرش قاطی القضاة استر اباد بود و وی خردسال بود که او در کشت . در سال ۷۵۰ ۱ ۷۶۲ ولادت یافته که دوسال پس |زمر گه حاحی بکناش ولی باشد که طریقةٌ بکناشی یاو مسو پست وجون <مدیرزمشمد ومدتی در ریز می‌زبسته بمشبدی و آمریزی نیز معروف ده است . سفرهای جند کرده از آن جمله در ۷۷۱ یاصفبان و در ۳/۵ بحج دفت ونیز بسمیرم فارس وخوارزم و آذربایجان وبا کو و شروان وتخجوان رفته است . در۲۸۸ طریقة حروفی رز اعللان کرده بیمین جپت اورا تکفیر کردندو نیموریان پالودر افنادندواورا در با کووشروان زندانی کردند وسراتجام‌عیرانشاه پسر ئیمور دستور داد وی‌را از شروان بتحجوان بردندو بفتوای فقبا بپان کفرو الحاد در روز پنجشنبه یأجمعةٌ «زیقعده ۷۹۵ بسن»ه سالگی اورا بدست‌خود کشث وپسکرشرا زیسمان‌ستٌنودز شهر تخجوان گرد ندند وسیس درالنجه پا السجق وبا الجات در حال تحجوان بحالك سپردنه . اما روزششم ذیقعده ۷۹۲ روز حپارشنبه بوده است . حنان می‌نماید که درع۸ پیکرش را بدستور تیمور اژخالك بر آورده وموزا نیده‌آند. وی مرد دانشمندی بوده ودرعلوم غرببه‌ازجفروعلم حروف وآسماه وحکمت دست داشته و فصیده و غرل می‌سروده است و نعیمی تخلس می کرده . آثاری که ازوما ده کناب تومنامه اس که حوادت زندگی خود را ازسال۷۹۵ تا ماد ۷۹ ۷۹۰ در آن نوشته است و آن زیل جاودان‌ناماٌ اوست : دبگر‌جاودان کبیر که جر ۳ درز ندان شروان نوشته ودیگ رکتان جاودان صغیر : رساله در اصول‌حروقیه. ذیل جاودان نامه, عرش‌نامه , محبت‌نامه ونیز وصیت خودرا درزندان با کو نوشته است . وی نهخلیقه انتخاب کرده بود که چپار تن محرم اسرآرش بودتد ویس از کشته شدنش جند تن از خلفایش مانند اپوالحسن علی الاعلی و سید عماداالدین نسیمی پاسیای سغیر گر یختند و عقاید خود را در مبان بکاشیان | تشاردآدند و بسیاری اژیشان آن عقأید را پدیرفتند . دختر فسّل ال ویکی ازمریدا نش یوسف ام درزمان سرانشاء دوباره درشریز بنای دعوت ر| گذاشتند وی ایشان ومریدانشان گرفتار شدند و نزديگ پانصد تن ازیشان را کشتند . این دختی شاعر بوده است . پروان طریقهُ حروفی درآبران در خفا می‌ژیسته‌اند تا آنکه دردور؛ صفویه برشی ازیشان طریقه نقطوی را بذبرفتداند . ص۷۱ ش ۲۰ : فریدون پن عکاه ء رسالهٌ ربیعیه رادر ۷۳۷ نوشته‌است ص ۲۱۵ ش‌۵ع : نید شیرازی » وی برادری داشته است بنام جمالالدین بواسحق بن جلال الدین محدث کازرونی معروف بشیخ ابواسحق شیرازی که از خلفای اپوآمحق ابرآهیم بن شپریار کازرونی بوده و در روز حبارشنبة ۱۳ دیقعدة ۸ درهرات در گذشته وور گاژر گاء مدفون شده است . ص۲۱۷ ش ۵۱ : آپن عماد : نام و نس وی را حاقط عل(ء الذین محمد بن حافط عمادا لدین هروی ضبط کرده| ند و نوشتها ند که مادرش دخترحاح قواعالدین ساحب عیارممدوح معروف حافط بوده ووی‌درشیر از ولادت یافته وسرانجام ببرأت رفته و در نیا در ۸۳۸ ار بسماری وبا در گذشنه وشعر تاژیو بارسی می سروده ود فرائت استاد بوده ودیوان اشعار وحااصها لس یل درقرائت ازومانده است , حنان مي نماید ۸۲۸تاريخ وفات آوورست‌نباشد ژیر| که ۷۰ سال بس ازاتمام ده دامدوع > سال بس آژائمام روضَة المحسن اوست . س۲۱۷ ش ۵4: محمود کلستانه , نس کاعل اومحمود پن محمود بن علی ۷۹ تکبله کلستانه است . ص۷۱۸ ش۵۷ : نظمالدین اولیا » کتاب فواید الفوادرا که شامل ملفوظات اوست برحی تالیف علاء الدین فیلی قازی مبجزی وبرخی تالیف مپرعلاء الدین حس دأثستة اندامادرست‌ت راینست کهمو لب آن‌اهیر حسن‌بن عابام سگزی نام داشنه وپس آز۷۰۷ ثالیف کرده است . کتان راحهةالقلون را وی درجرارفنبه ۱۵ رجت ۵ پببایان رسا ئیده است . ص۲۲۰ ش ۰۲ : بباءالدین نقشند » ازمو لفات اوست : رسالة اسیه ورساله قدسیه که عبدالررحمن جامی شرحی بر آن نوشته است بعنوان الحاشية القدسیه بر کلمات قدسیةُ بپاعالدین نققیند . کتابپایی که درمناتف وي نوشته اند يکي رساله قدسیه ازخلیفهٌ او خواجهمحمد پارساست ودیگر کتايي بنام جامم المقاماتتًلیف ایوالبقا این عالی که در محرم ۱۰۲5 تما کرده و معلوم نیست در مقامات آو با مقامات بپاعا لدین دیگرست و خواجه محمد پارسا کتان مفصل‌تری درمقامات وی نوشته است باسم انیساثطالمن وعده السالکن ص۲۲۰ شن ۱۲ :خواجه محمدیارسا : شمس‌آلدین لقب داشته‌است » ویر ادر قبرستان بیع باس رده‌اند ؛ ازمواغات‌اوست رسالهٌ عقاید ورسالة فی‌طریق ذ کر الحفی‌وا نیس الطالمین سابق‌الذ کروعبدالر حمن جامی رساله‌ای‌دارد بعنوان سخنان خواحه دازسا . ص۲۲۱ شع1 : ابو بر تایبادی : از کرامات وی نوشته اند که ورسال۷۸۰ ملث غیأنالدین بیرعلی کرت شیر بهدنوهر آت را مي‌ساست . وی یفام داد که بدین دیوار بلای خداراتگاه تنوانی داثت هردع دا زحمت مده او پاسخ داد که امه را باکارماكث چدکار ؟ وی خشمگین شدو ازهرات رفت و گفت مك را عزل کردند ول وی را بتر کی که دربایش عیسی هست‌دادند و بزودي تیمور سلطنت خاندا ش ر امنقرض کرد. پادشاعان کرت وتبه‌وری‌بوی بسیاراحتراممی کرده ند رحلتش را بیجای روز آدینه روز پنجشنبه‌مم ضیط کرده‌ا ند اما سلخ محرم ۷۹۱ دوز ادینه نودم اسي, تکمله ۷ ه با ۶ بر صحیفة ۵ برشاعران فرن هشثم این چنه تن دا باید افزود : ۸ ) صاحب شب تگاری؟ ازشاعران درپار ملولد شبانکاره بوده ومنظومه‌ای پیحرمتقاري درتاریخ‌شاهان این سلسله بنام دفتردلکشای سروده که دراردی بپشت ۰ بایان رس نیده وپیداست که شاعرژ بردستی بوده است واین منظومه درحدود یازده هزارشعردارد وتا وقایم سلطلّت شاه مظفر شب نکاره مي‌رسد . 5 ) صددآلدین هوسی» بسرشیخ‌ستی‌الدین اردبیلی درروز عید فطرسال ع ۷۰ ولادت پافت ویس ازمرك پدرجا شین اوشد وحظر ؛ بدر را دراردبیل ساحت وده سال مشغول ساختمان آن‌بود ودن۵۹سالگی در ۷۹6 در گذشت وغزل‌می‌سرود. ۰ خواجه علاءالدین معمدین محمد بخاری .معروف بعلاءالدینعطار ؛ دربخار! ولادت یافت واز کود کي درحلقةٌ اسحاب پپاوا لدین نقشبند در آمد وسس ازخلفای اوشد و بیشتر در سرزمین حفانیان می‌زیست ودرش حپارشنبة 4 رجب ۲ در گذشت . مزارش | کنون درخالد تاجیکتان در۱۳ کیلوهتری جوب‌تهر ده لوست که تا دوشنبه بای تخت احیکستان نزديك ۳۰۰ کبلومتر قاصله دازد و زیارتگاهست .ازوی آشعارخو پی‌مانده است. وی‌سری داتته‌است بنام کمال‌الدین حسن کر ۸۲۷ که ازشیر از بسپیپان پست رحج می‌زفنة درر آه در گذشته است , ۱ ) شرف‌الدین بعقوب قاضی یزدگ ؛ از معاریف شبریزد بوده وشر تازی و بارسی می گفته و شرف تخلص مي‌کرده و بسري بنام مجدالدین فضل‌اله داشته است , ۳ ) امپر شم‌الدین محمدین اعیر چلال‌الدنن خحضرشاه بن امیر قطب‌الدین هسعود پزدی ؟ ازحاندائی معروف ازاعیان یرد. مسرش‌فطب‌الدین حضر شاه و پر آدرزاده‌اش قطب‌الدین مسعود ثبز آزاء‌رای برد بوده‌اند وحود شاعر توائایی بشمارمی‌رفته است . ۳ ممین‌آلدین جمال‌الاسلام محتس یزدگ: یز ازمشاهیر آن شبر و ۷۸ زکمله شاعر بوده وتا سال۷۱۹ هی سته است ۴ ) هرف‌الدین حضر بزدی ؛ از هشایخ نامی یزد بود و بادشاهان آل مقر وی رآ کرامی می‌داشتند و در ۵ حخانتاهی در بزد ساحمه و در ۷۹۰ در گذشته آست . بسرش ظپیرالدین محمد نیزمردی دا نشمند وزاهد بوده و شرح بناییع را تا آداب قضا نوشته و او دا نیزدر کنار پدر در محلاٌ پن‌الدارین بخا سیرده‌| ند , شرف‌الدین شاعر زبردستی بوده است . ۵ ) غباتالدین همتی باخی ۶ ازمنشیانوشاعر آن‌زمان‌حود بوده‌است. ۹ ) محمودناه بن‌علاءالدین‌حسن انگوی بیمنی؛ از بادشاهان سلسله بپمنی دکن که از ۷۷۸۰ ۷۱ رحب ۷۹۹ بادشاعی کرده؛ مرد بسیار مپذپی بوده حنانکه و شتدا ند در شادی وغم خودداری مي کرده ودر سراسر ژند گی جر پايك زن معاشرت نداشنه و درسمن مردی دانشمند بود وقر آن را ازبرداشت وخط را وب می‌نوشت و از علوم متداول | گاه بود و فارسی وغربی داجوب هی‌دانست و بسپارشاعي تواز بودودرزمان دی شعر ای‌غرب وایران پدر بارش‌می‌رفتندو از بحشش او بر خوردار می‌شدند جرا نکه‌حافظلرادعوت کردو يك‌تن ازشاعران‌ایر ان که بد کن رفته بود قصیده‌ای بتوسط میرفیض الا نجو که منصب صدادت وی دا داشت‌فرستاد و وی در محلس اول يك هر ار تژه طلا که عبارت از هزار توله پول آت روز هید باشد. باوداد ولو بایران باز گشت . وی غزل را استادانه می‌سروده است . ۷ ) ماگ ضیاءالدین مشیدی » از امرای دربار سلطان فیروزشاه تغأغشاهی در عبد وشاعر توانایی بوده وتا ۷۱۰ میز سنه است - ۸ اعزالدین خالدخاتی؟ نیز ازشاعرانآن روز گار بوده و کتابی در حیکمت طبیعی‌وشگون ومقالات بنظم آوردء که دلایل فیروزشاهی نام گذاشته است وشامی اقسام حکمت علمی وعملی بوده است . ان مصمدبن تفلشفاه: ععروف بسلطان محمد جونه از بادشاهان نامي هند ازسلسله تغلقي بوده ودرز بیع الاول ۷۲۵بادشاهی نشسته ودرمحرم ۷۵۲ ماه ۳۹۹ در کنار رود سند زدیكت شیر تنه در گذشتهاست. وی بادشام داد کستر نیگو سیر تی, و مردی دانشمند بوده و یذله گوی و سخن سرأی بشمار مي‌رفته و شعر فارسي را استادائه مي‌سروده وشاعران نامی آن زمان از آن حمله خسرو دهلوی و بدرالدین حاحعی در در باروی بوده اند و از بجشش‌هایش برخودار شدهانه وضیاع| لدین بر نی مور ح ممروی هد تین در در باروی بوده است . ۰ ) عارف اردبیلی ءازشاعران نامي آذر بایجان , نعست دددر پارسلطان اویس‌جلایر بوده وسس بده‌وت‌شروانشاه کیکاوس ین کیقباد(۷۵سه ۷۷) بغروان رقته و آموز گار سر وی شده ودر آنجا مشلوی‌فرهاد نامه را پوزن خسرو وشیر ین نطامی سروده ودز آخر تا پستان ۱ بباپان رسانده است . ۱ سبیدعلاء الدین خرامانی سا کن هنده‌ازمریدان نظامالدین او لا وقاعر بوره است . ۴سشسپابی » ازشاعران قرن هشتم بوده ويك مشنوی درآخااق بنام عروة الوتقی اژوما نده که بروزن خسرووشیر ین نظامی در۷۵۹ شاملل بنجهزاد بیت پبایان رسالیده ودرهد هي زریسته است . ۴ حاج‌چللال لار ندی , ازشاعران فسیده سرای این‌دوده بوده وحزین از احوالش اطلاعی نیست . ۴ شیخ‌ضیاءالد زنب بزی , از شاعران اد ه‌فرن هکم وادایل فرن هشتّم بوده ودرجر نداب مدفون بوده و آژور باعی مانده است . ۵) )او محود شمسا(ددین‌عبدالژ4 بتجیر ی ؛ ازخاندان معر وف‌سادات آل بنجیر در ثبراز واز مشایخ‌امی زمان خود بوده است . جنانکه در احوال حافط گذشت ویرا ازمریدان او دانته‌انه ونیز قوام الدین ایواسعق که ذ کرش پس ازین خواهد آدد و شیخزین الدین عل یکلاه را که نیز پس از ین مذ کور خواهد شد از مریدان او شمرده‌ا ند و امیرمبارزا لدین محمدین مطفر نیز مرید او بوده و ع ر گر بيي وفازسي رأنیکومی سر‌وده است . اب تکمله ۹) قوام‌الدین‌ابواسحق بن‌ابوطاهر بن ایوالمعالی بنجیرگ » از هبان خاندان ال پنشیر وازشا گردان پومحمد شمس | لدین سا پق ال گر بوده ژ تال ۹۶ در گذشته ومردی‌دا نشمند بوده وحافظ کثف کشاف را نزداو درس خوانده و شاعر نیز بوده وقوام تخلص می کرده است . ۷ شیخ زبنا لدین علی تلاه‌شیر ازک ؛ ازدا نشسدان نامی شیر از پوده وحجون درشیر ازر نگ سین زا کلاه می گفتها ند ووی دستار سیاه برس می گذاشته اینلقب را باوداده‌بودند. وی از مریدان ابومحمد شمس‌الدین سابق‌الذ کر بوده و در ۷۸۰ در گذشته ودر ميا تس اسیاع و نسح آت درزمان حود بگانه بوده و کارهای شرف ازوحکایت کرده‌ا ند ودر شم تیزدست داشته است . ۸ تسیاب الدین«ظفر بنابی ذدقبزدانی خواقی‌معروف بمظفر خوافي؛ از دانشمندان و حکمای ژمان خود پوده و از شاعران نامی بشمار می‌رفته و در رییعالثانی ۷۸۱ در گذشته ودر دم مر گه اشعارخود دا که شامل قصاید و رباعیات بو ده شسته وازمیان برده است. « جلال‌لدین محمود زنگی‌عجم قلندرکرماني ۱ از دانشمندان‎ ٩ مشایخ محتشم زمان خود بوده و باو ثیح الم‌شایخ می گنت ند ودر نزد تبمورمشرب‎ بوده و و دریگی ازسفر‌های وی که با اردوی |وهمر اد بوده دزبد" ۸۰ در گذشتهاست.‎ وی شاعر نواثایی بوده و دپوان اشعار حود را فر اهم کرده بود و يكث موی در بارءٌ‎ . پری اژوقایم تاریخ تیمورسروده است‎ ۰ باون مجمودقتالی خوارزمی‌معروف بپود باکولی؟ شبرت وی را بحطا بور یار توشنه و برحی بوربانولی رانام بدرشد! استه| ند |ما بیداست که این کلمه دراصل پوربای برده و بای همانکلمةٌ بيكث در زبان ثر کی تر کمانانست که سروسر کرده هعنی می‌دعد . ری ازعارفان معروف‌فرن هشتم بوده وطاهراً درشیر جیوه می‌زیسته و درضمن بپلوان امداری بوده وهنوز ورزشکران ایران نام اورا برز بان مي‌راند و(مارش دا در ژورخانما می‌خوانند ودر ۷۲۲ در گذفته وشبرش درشهر حبوه پا خیوق‌هوز زبار تگاهست .وي شاعرز بردستی بوده ودر۷۰۳متنوی امه ۷۳۷ کنزالسقایق را بایان رسائیده است . ۱ ) خواجه معین‌اندنن«حمد معینی جوینی؛ سب حود را پسجر می‌زسا نیده و از دانشمدان صوفی مشرب بوده ودر ۷۴۸۳ در گذشته وظاه را درشعر معینی تخلص می کرده آست . ۴ ) بوالجسن ؛ ازشاعر آن‌پیروطریقهٌ حروفی بوده ودر ۷۱ دد نوزده سالکی در اصفهان بخدمت‌شاه فص لاله تعیمی حروفی رسیده ودر ۲ ۰ حاودان نام؛ وی رابنظم آورده است . ۳ ادو آ!مجاسن‌محمد نهد بن:سمد نخجو آنی‌معر وف بابن‌السادجی؛ خوشویس و شاعر بوده و منظومدای پنام درةاله‌عانی سروده و تسخه‌ای از ترحمة فارسی مالك و ممالك تألیفبواسحق ابراهیم امعطخری در دسئستکه در ۷۷ نوشته و بپمین‌جهت بحملاً وی را مترجم آن کتان دا نسته| ند . ۴ ) مه وف بغدادق » آزهنر مندان ثامی‌زمان هو بوده‌و از حوشو یسانز بر دست‌بشمار می‌رفه‌ودرمن‌دزمو سيقی استادبودهوشعررا خوی‌می گفنه‌است. نخست در بعداد می‌زیست . جون سلطاناحمد بن اویس حبایر در ۷۸۶ بغداد را کرفت بعدمت اویوست ووی که درموسیفی و خط وشعر دست داشت وی را بکنایت در دستگاه خود گماشت وچون مردی تند خوی بود «عروف از بفداد باصفپان رفت و وارد دستگاه میرزا اسکندر گورکانی شد وکاب او بود . نوشته‌اند که يك پار سه روز بکنایت نبرداخت و جون متعبد شده بود که روزی پانصد پیت پنویسد و ومیر زا اسکندر اژو بازخواست کرد پذیرفت که کار سه روژه را دريك روژیکند . میرزا اسکندر دستور داد که در میدان اصغیان سایبان وبار گاه برپا کردند و او نهست و يك تن از شا گردانش قلم می‌تراشید و او مي‌نوشت وتا نماز دیگر هزار و یانصد پیت در منتهاي خوبی نوشته بود . در سال ۸۱۷ که شاهر ح باصغبان مد و حکمرانی آنجا را بمیرزا ابوالقاس داد عنگام باز گشت بهرات معروف را با حود رد دی سفرشمس لدین طر 9 کا حوشویس معروف که استان با سس بپ دو اف تخمله زد وي شا گردی کرده است . نوشتهانه که مردی پسیار قانع و بلند همت بوده است حنانکه يكث بار بایسغر مقداری کغذ نزد اوفرستاد که وی فسخه‌ای احمسة فطامی برایش بنویسد و وی پس از جندی آن کافذها را نائوشته پس فرستاد . سراتجام در سال ۸۳۰ که احمد لر از پروان فضل له حروفی شاهرخ را کارد زد جون با حندتن از دانشمندان معاشرت دافته وایشان گرفتارشده‌اند معروف راهم دستگیر کردند ودرقلعهٌ اختیار| لدین هرات اورا زادا نی کردند واندگ ژماتی‌بس از آن در زندان در گذشت . ععروف در حوالی سالبای ۷۹۰9۷۸۰ دومجموعه از اشعارفارسی بخط خود برای‌سلطان احمدجلایر توشته که سس آنرا پمیرزااسکندر داده و اينك در کتا بحانهة سلطنتی در طپرانت . مجموعه دوم را کنزاللالی رام گذاشته و این دومجموعه شامل اشعاربر گزید بسیاری ازشاعرانست از آن جمله چند تن ازشاعران قرن هشتمانه و کسانی که‌نامشان در کتابپای رایج نیست پدین گونه‌اند: ابن پناء ابن‌منور: ابن همگر(شاید مجد همگر بوده باشد):ابوالفراش؛ ادیبکاشی؛ آمرءالتیس » بدیم‌الدین » بدیم‌الزمان» بپشتی آملی» حسن شپرويد, رقیع آبپري: دفیم موی : سحر آفرین + ساح بای « سعد بپا ؛ شاه‌اسفر تگي» شرف‌الدین مقبل» صاحبی؛ صدر بلحی؛ صفی‌تیشاپوری ؛ عبدا لعزیز: عرشرواني؛ قنم مستوفی ۰ سلطان محمود بخاری . ۵ ) اجمد بن مجمد نخشبی سعود بيك بخاری ؛ اژبزر گان متصوفة عندوستان , نوشته‌اند که بشیرخان معروف بوده و از خوبشاوندان فیروز شاه سلطان دهلی بوده و ازجانب وی دربخارا حکمرانی داشته و بیمین جبت ببخاری معروف شده است . بس ازصدیانقالامی در نهاد وي رخ داده ودارانی حود راترك کرده و از مریدان شیخ ر کن‌الدین بن شباب الدین امام از مشایخ زمان شود و وازد طر بقهجشتي‌شده و پسیآرمجدوت بوده و نوشتها ند که سخنان مستاندمی گفته است که پرخی از آنبا با شریعت ساز گار تبوده است و بهمین جهت وی رادرسال ۰ کشتاه ودر دهلی مدفون شد . وی در نم ونثر فارسی استاد بوده و دد شعر تکیله ۷۳۷۳ مسعود تخلس می کرده و دیوان قصاید وغزلبات و رباعپانش معروفست و بیشتر قصابدی در مجح مر‌شن حودوازد , دیگر از آئاروی دز تصوا ف کتاب تمییدا تست که پتتلید از تمپیدات عین القضاة همدانی وشته و دیگی کتای مر آةالعارفن که از ههم‌ترین کتابپای صوفیةٌ هندست . ۰ )] سلطان احمد جلایر » از پادشاهان نامی خاندان حلایر : پس از مر که بدرش سلطان اویس بن شیح حسن نویان در۱۱ صفر ۷۸۶ بر بی‌ادرش‌سلطان سلطان‌حسین قیام کرد و برومسلط شدهء آذر بایجان را گرفت ودر تبریز اورا کشت ودر آ نها بتخت نشست سپس بیداد را ازکار گزاران شا شاه شجام آل متفر گرشت و آن شپر را بای تحت خود کرد وعراق و فارس نیز خراح راد اوشد وازء۷۸ ۷۸ بر آزر بایجان و بین‌النبرین وعراق استیلا داشت. در۷۹۵ یمور آذر با یجان را اژو گرفت و او در برابر سياهیان تیمور بمسر گریخت وتا سال ۸۰۷ در آنجا بود ویس ازمر که تیمور دو باره از مصر بسراقی آمد و با تیموریان درافناد ونا۸۱۳ در آنجا مشغول تاختوتاز بود تا آنکه در روز آدینه ۸ د بیع ‌الانی ۸۱۲ در دو فرسنگی تبریز در جنگ باقرا پومف شکست خورد و در مجرای آب باغی پنبان شد وحمان روز اورا یافتند و کشتند. وی مرد بخشنده وشعر دوست وهنر پروربوده وعبدالقادر گوینده موسیقی‌دان معروف ومعروف بغدادی خوشنویس در درپاروی بوده| ند وحافظ وی ر| مدح کرده وخود نیزشعرر! نیکومی‌سروده است . ۷ سید محمد بن علی همدائی ۰ پسر مير سید علی‌همدانی‌عارف‌شپور بود . طاهرا پس ازمر کي بدد و نوشته|ند در۲۷ سای باششصد تن درزمان‌سلطان سکندر پن‌قطی‌الدین بکشیر رفته واین پادشاه مرید وی شده و بست تام وژپر و سم‌سالارش‌بدست وی اسلام آورده و۱۲ سال در آ نجامانده ودر ۷۹۷ سلطان سکندر خانقاهی برای وی ساخته که‌درسال ۸۰۰ لمام‌شده‌وجند دهکده وتف بر آن کرده است. سس بحچرفت ودر باز گشت‌در گولاب در گذشت. وی‌نیز ما نند پدر تویمنده وشاعر بوده ورساله‌ای در تصوف وش ح نامسیه ارمنطق ازومانده أست , ۷۷ تکمله رن نیبم ص ۲۳۷ ش ۱۷ : حاقط ابرو: در گذشت وی در روز یکشنه 4 شوال۸۳۸ هنگام باز کشت شاحرخاز در بایجان در سرجم‌درخاك زنجان روی داده وپیکرش را در زنجان نزديك مزار اپوالشح زنجانی بخاك سرده‌اند . مجموعه تاريخي خود را مجمع‌التواریخ سلطانی نام گذاشته وقسم اول زبدةالتواریخ دا درد محرم ۵ بایان رسا نیده است . ص ۲۳۸۸ ش ۱۵: قصیح خوافی. تسب خودرا جنین آورده است: فسیعالدین احمدپن حلال‌الذین محمدبن نصی الدین‌بحیی بن علاوا لدین محمد بن‌ظهر الذین ابو لقاسم‌سحمد ین جلال|لذینممدین نصیرالذین ابوالقاسم بن ظپر الدین‌محمد این ابوالقاسم محمن پن احمد پن محمد بن |پوالقاسم ین حللالاادین محمد پن مد پن ابو نصر علي بن محمد پن عالاء لذدین عیسی بن | بوبگربن | پوالقاس احمد اپن محمد بن قتيبة ین ابوادامه صدی‌فجاژن‌بن وهب پاهلی. از ۸۰۷ ۸۱۲ از کار گزاران در بار تیمودیان پوده وجندی زندانی شده وسش‌های حند کرده است. روز ینجشنبه غرة جمادیالاولی ۷۷۷ در هرات ولادت بافته است . ص ۲4۲ ش ۲۴ : فیض الْصدرجهانه نسبت اورا گاهی بنبانی و گاهی‌بنیانی نوشته‌اند » شاید در اصل بلیانی بوده‌باشد که بدین گونه تحریف کردهاند . تاریخ خود را درزمان همان محمود شاه یادشاه گجرات که بمحمود شاه بیگاره معروف بوده توشنه است . ص۲6۳ ش ۲٩‏ : أصیل لدین‌واعظ : در زمان | بوسعید گورکان (۸۲۳,۸۵0) اد شیر از ببرات رفته‌است. تاریخ در گذشتشرا درجمادیا لا حرة ۸۸۳ نیز نوشته| ند و بس أذ مر کش پادشاه سیورفالهای وی را پفرزندانش بحشیده است . کتاب مقصد|لاقمال را برای ابوسعید گور کان نو شعه و کتاب دیگری دز مزارات هرات دارد ودیگر ازه لفات آوش‌ح شفای قاسی عیاض را باید دانست . ص۲4 ش۲۹ : حمالی اردستانی ؛ مصباح‌الارواح را درء اصفر۸۸ببایان تکیله ۷۳۷ رسانیده ودیگُر ازمو لفات اوست : مشکوة آمحین , استقامت نامه نوراعلی نوره نار و میور س۲۵ ش ۲۵ ؛ مللاحسن تاشفی » در گذشت وی دا درد.٩‏ سبط کردها ند وین درست نیست . ص۲4۸ ش۳۷ : شرف آلدین علبی بزدي , نام و نسبش را شرف الذدین علی ابن‌ضیاء الدین حسین ین شرف آلدین علی بن شمس الدین دی نیز نوشتها ند از خاندان معروفی بوده ؛ برادزش مجدالدین حسن در گذشته در ۷۸۷ و بسرآن او سیاء الدین محمد وشمس الدین]بوبکرواز بازمانه گان مچدالدین حسن اه معز الدین محمد زضی‌ومیر زا مجدا آدین حسن که درفرن‌بازدهم می‌زیستهاند درتاریم معروفند . وی درطر یقت مرید سلطان حسن اخلاطی بوده ودیگر از مّلغات وی بجردیوان اشعارش کتای مواطن را باید دا نست . ص۲۵۹ ش2۲ : فضل‌اله بن روز بان . شرح وصایای عبدالحالق غجدد‌انی را درم۹۱۸ نوشتها ند , ص۵۲ اش : حعفری‌بزدی: ناد نس او پدین گو به‌است : سیدحلال لدین جعفرپن محمدین حسن متخلص بجعفری ازسادات حسینی برد تاریخ پزد دا در حدود ۸۵۰ بنام ضیاء الدین مسعود وزیر شاهرخ تالیف کرده و در ۸6۵ تیف تاریخ کبیر آغاز کرده ودر۸۵۰ بایان رسائیده ودیگی ازمو لفات او تاریخ و اسط تا حواأدث سال ۸۱۷ می‌دسد ووی شاعرهم بوده است . صي ۲۹۳ شِ !2 : آدزیس بدلیسی ,دیگر از موّافات او کتا پرست بام مر اة الجمال . ص‌۲۵۵ ۵۸ : عبدا لففود لار ی , لب آودا دشی‌آلدین هم صبط کرده ند و اژ پازمانه گان سعد عباده از اسحاب رسول بوده است . درخائمهً حاشياً تقعصات ألانس شرح حال مفصل ودقيقي ازجامی دارد . ص۲۵۸ ش ٩۱‏ : نجم‌الدین طازمی: تد کر اوصاف خواجه محمد کججانی ۳۷۹ تکمله تالیف محمدحسن یلاسی شیرازی را ثبزیفارسی ترجمه کرده است . ص۲۵۸ ۷۹ : شرف آلدین میری : بلقب شرف حپان هعروف بوده ودر مر (بکسمیم وسکون نون و فت‌یا) از توایم دهلی ولادت یافته , مکاتبب خودرا بیششر پحاج ر کن‌الدین نام ازمریدان خود نوشته و بهمن جبت آنرا فواید د کنی زا گذافته و دیگر از تا لیغات آوست ازشاه السالکن و رح آداب الهر پدیسن ایوالتجیب سپروردی . ص ۲۵۹ ش ۸۰ : محمود قاوان ؛ نوشته اند در ۸۰۸ در روستای قاوان با کاوان در گبلان‌ولادت یافته وبپمن جهت‌بمحمود قاوان معروف شده بود .پدرا نش وزیران بادشاهان گیلان بوده‌اندو یکی ازیشان در رشت بادشاهی کرده و بدست شاه طهماسب سلطنت او منقرض شده است . چون مادرش از خاندان مشایخ گیلان بود و وی را درخطر می‌دید او را بسفروادار کرد ودرین میان ورعراق وخراسان وزارتر! بوی پیشناد کر‌دند نذیرفت. در۳عسالگی‌بعزم باژر گانی‌سفرهندوستان کرد واز راه دریا وارد پندر دابل شد و از آنجا بد کن رفت و سس برای دیدار شاه محبالّه ومشایخ دیگر آن زمان وبرای تجارت باحمد" باد پیدررفت و خواست بدریدار مشایخ دهلی برودعلاء آلدین احمد پپمني پادشاه دکن نگذاشت وهمایون شاه یاو لقب‌ملث| لتجارداد. سسوز بر شم | لدین | بوا لمظشر محمدشاه بیمتی ( ۸3۷ غرة صفر۸۸۷) شد ومناصب دیگریافت وده هزارسوار مغول خدمتگزار وی‌بود ند. سلطان حسین بایقراسیدکاض نام را ازهرات واز راه قندهار و لاهور نزد او بد کن فر ستاد و اٍ را دعوت کرد میجمن شاه أحارة باژ کشت پایران زا باو نداد و وی سید کاطم را باتض وهدایای بسیار بخراسان بر گرداند و بامه اي بسلطان <سین لوشت واژو عدر حواست . سید کالم درپاز گشت ازراه دریا بغارس رفت ودرشیر اد بانه و در آنسا در گذشت و آن هدایا پمقصد ثر‌سین . س‌انجام دره صغر "۸۸ در ۷ مالک ی کته شب , عاا عبدا لکريم همنا نیم لف ثاریم میحمود شاهي که شاعر نیز بوده وازشا گردان ومر یدانش پشماز می‌رفته کتابی در احوال او نوشتّه است . تکمله و مرد دانشمندی بوده‌ودرعلوم نقلی وعقلی مخصوصادرریساضی دطب وحساب و نظم و شرفارسی دست داشته و دیوان اشعار و کتاب روضة الانشای تالیف خود را برای دا نمندان عراق وخراسان هدیه فرستاده وحامی پااو مکانه داشته وقصیده‌ای در سایش وی سروده است ۰ در ضمن مرد نیکو کاری بوده و درد کن آیادی بسیار کر ده از آن حمله درشیر احمد | باد پیدردوسال پیش از کشته شدن خردمدرسه‌ای پاسسجد و بازار بزر گ وحبارطاقی ساخته که تااوایل فرن یازدهم باقی مانده‌است. ص ۲۵۵ ش۸۱ : عبداله مرواریه : تأریح در گذشت وی دا در ۹6۲ ۹4۲9 و6۸ نز توشته‌اند واین درست نیست. کت پی‌هم درصععت انشا نوشته است ومسشات آورساله شرفیه نام دازد . س ۲۱۱ ش ٩۳‏ : صاعد ین علي گر کائي » کتاب مسالك ممالك پا عجایب البلدان او بیشتر متکیست بر کتاب مسالك والممالك ابن‌خردازبه . ص۱اش4 : عبدالتادرماغي ‏ لقب وی راهم کمال.الدین وحم نظام!لدینو کنیهاش راز وا [مضایل نوشته!ند. نعپدرش‌داهفنی وهوعینی‌زهم غیبی‌طبط کوده اند اما در نسخه‌ای از کتای مقاصدالالحان که بخط خود در ۱۲ رمضان ۸۲۱ نوشته و در کتاغانةٌ استان رضویست نام خود را عبدالقادر پن غیبی الحافظ المراغی ونام پدرش را آنکارا غیبی نوشته است . در ۲۰ یقعده ۲۵6 متولد شده ؛ در 6 سای بمکتب رقته ودرم۸ سالگی حافظ قر آن شدد ودر ٩۰‏ سالگی ازفرا گرفتن صرف و نحو ومعانی وببان فراعت یافته است . فحست دد دربار شیخ اویس حلذیر (۷۵۷- <۷۷) بوده وسس مااژم سلطان آحمد شده ودر ین مدت در تبریز و بغدأدمی‌زیسته. در۷۹۵ تیمور اور! از بغداد بسمرقند برد وسیس ور آن شبر دردستگاه میرانشاه وشاهرخ بوده و در ۸۳۷ در هرأت از پیماری وبا در گذشته داي ن که برخی تاریخ در گذشتن‌ر| رر۸۸۳۸نوشته| نددرست‌نبست . جأمع‌الالحان را برای پسرش‌نورالدین عبدالرحمن نوشته ومقاصدالالحان را درینچشنبهٌ ۱۲ رمضان۸۲۱ بایان رسانیدهو دیگر از مغ لفات اوست : لعنبه و کنزالالحان و شعر فارسی و تر کی می گنته و با تکمله عدالقادر تحلص می کرده آست ۰ س ۳۹۳ ۱۱۳ : عبیدالاحراد» نس اوعبیدالهُ بن هحمود بن‌شاب لذین بوده است . در رمضان +۸۰ در روسنای پاستان از توابع تاشکند ولادت بافت . پدرش نیز آزمشایخ تصوف بود. نخست ددشهرشاش می‌زیست وسفرهابی بسمرفند و بخارا کرد و مرید و خلیفاٌ بپاعالدین نقشبند شد . درش شنبهٌ سلخ زبیالاول ۵ در گذشت . وق را در خانقاهی که دد شپر سبرقند داشت بحا سبردنث و بازماند گانش نیز در آنجا مدفونند و آخرین کس که ازیشان در آنجا بخال رفته نیز خواجه در گذشته در۱۲۷۵ است واأیشان فرزندان خواجه محمد یحبی بسروی پودها نه ۰ گذشته ازسلسلهة لعارفن که محمد بن‌برهانالدین معروف بمحمدقاضی درسبرت او نوشنه هبدا لحی بن| بوالفنح <سینی نیز که از مر بدانش بوده رساله‌ژی در میا او و اعقابش تألیف کرده است . دیگر از مولشات وی اشاس نثسه و فثر ات‌الخطره با فقرات و مجموعه مکامات وافادات را باید دانست , ص ۲۰6 ش ۱۱۷ : زین‌الدین خوافی. نام ونس وی ابوبگر بن محمدبوده و در حو اف در ۷۵۷ ولادت بافته وثیز از مریدان تاجالدین حسی شمشیری بوده است . در ۸۱۴ قطب‌الدین علی بن ملك محمود وشاه محمود پادشاهان سیستان وی را بشقاعت ,دریار تیمور فرستادند وشفاعت او کار گرشد ه در ۸۱۵ قطب! لدرین علی ابن مك محمود پشفاعت او ازمیستان بپرات رفت . درعید گاه هرات‌در گذشت. دریگ از مو لفات اوست : وصایا القدسیه و نقریرات و دسایل و وصية العارفین بز بان تازی . ص۲۰4 ش ۱۱۸ : یعقوب چرخی: نسب اورا سروری‌هم نوشتهاند ء فبروی اينگ در کالخوز لنین دره کیلومتری دوشنبهپایتخت تاجیکستان در وادی‌جفا نیان در جاپیست که سابقاً ثبر حصارشادمان در [ نجا بوده و بعد بحسارات معروف شده وايكك اثری از آن شبرنیست و تنبا يك حمام و دو مزار از آن مانده است . قبر پسرش یوسفب چرخی که جانفین پدر شده تقریباً در 4۰ کیلو متری دوشنبه است تکماه ۷۳۷۹ درحایی که اينك بنام جر تك معروفست وساختما یی بسک قبر تیموردارد ودر آ نا در کمر کوه خانقاهی بسیار بزز که کنده ند واندرون آن چند حجره است . ص ۷۸۵ ش ۱۱٩‏ : شهاب‌الدین زاولی ؛ دیگر از موْلفات اوست حواشی پر تسیر بیضاوی . س ۲۰۵ ش ۱۲۰ : جلال‌الدین دواني ؛ شرح هیا کلالنوراوشوا کل‌الحور نام دارد و آنرا درزاویشظرياً تبریزهنگام عزیمت بدیاربکر درش پنجشنبةٌ ۱۱ شوال ۸۷۲ پایان رسانده است . س ۲۱۲ شش ۱۲۱ : میرحسن مییدی ؛ دیگر از موّلغات اوست شر ح صد کلم علی پنابی‌طالب , وی شعرفارسی نبزمی‌سروده است . ص ۲۰۸ ش ۱۲۲ : عبدالمومن بن صفي‌الدین ؛ لفب وی را یاعالدین و لقب جدش را بجای عزیزا لدین‌عزالدین ونام کتایش را بیجفالروح نیز نوشتها ند ص ۲۸۱ ۱۲۳ : غیاتالدین جمشید؛ دیگ رازم لغات‌اوست رسالقفیالممل باسپل | لة من قبل‌النتجوم . س ۲۷۲ ش ۱66 : ابوالمحاس گر گانی؛ جلاءالازهان اوبنام قسبر گازد تیز معروفست . س ۲۷4 ش ۱۸۰ : صاین‌الدین تر که , نام ولسب او بدین گونه است ؛ صاین الدین | پومحمد علي بن افسل الدین محمدپن صدرالدین |پوحامد محمد تر که , رحلت وی دا در دوشنبة 6 ذیحجه باع۱ ذیحجه ۸۳۵ نیز ضبط کرده‌اند . 1 یچ آن سال‌شسه و6 سهشنب؛ بو جهومم‌کست شب هیش از ۱4 در گذاته باشد. اسرارالصلوة ر دریتجشنبه ۷٩‏ حجمادی الاولی ۸۲۱ وضوعا للمعات را دره۸۱ببایان رسانیده ودیگراز موّلفات اوست: شرح قواعد التوحید جدش صدرالدین |بوحامد محمد بنامتمپیدالقواعدو کت یی‌در عم حروف ومناظر؛ عقل وعشق که در۸۰۸ توشته ورساله درتحقیق أنانقطة التی تحت‌الباء و رساله در بیان معمی فا بلیت و "صور تحقق آن وشرح گلفن راز ورساله درشقالشمرومشات . ربا تبکمله ص۲۸۳ ۱۸ : محمد بن برهانالدین از۸۸۵ تا ۱۲ سال سرید عمیداله احراز بوده ویس ازمر کگ وی کتان سلسملة العارفن خودر| نوشته است . ص ۷۸۵ ش ۵۵ فخرالدین علی صفی ؛ از مریدان خواحه اصر هروی پوذه است . جه 3 پرسحيفةً ۲۸۵ ازنویسند گان قرن نبم این چندتن را باید افزود: ۳۴ پارعلی شیرازی ۰ مژف شرحی برلمعات فحر الدین عراقی بنام لیات فی‌شر سح اللمعات . ۴ د کن‌الدنن بحیی نن محمد حسینی شیرازی؛ از خاندان معروف آل بنجبرساداتعلوی شیراز موّاف مقالة الابرار دراحوال بزر گان خاندان‌خود که تلعیسی از کتاب "خبارالاخیار ثالیف ابوسلیمان محمد شیراژی مورخست . ۵ ر کن‌الدزن‌مجمدخوافی ؛ در گذشته در۸۳6 مژّلف تذ کرةالشراء. علی بن طیفور بطامی ؛ تاهرا از متصوفةٌ قرن نیم بوده و کتاب انوار التحقبق را فراعم کرد که تلقیص و محموغه أي از رسایل مجتاف عدال اتصاریست ۰ ۷ ) سید خلیل‌الله بن سید محمود زیار تگاهی هروی + موف شرح حوبعی لاسام در عقاید از مولانا شام الدین شرف هروی که در 1 ببایان رسا نده است , ۸ مللا داود بیلبرگ : آز مورحان هند موف حفة اسلاطن در تارییخ سلسهٌ پیمنی د کن که بنام تاج المین فیروزشاه بیمنی (۸۰۰- ۸۲۰) نوشته است. ۹ عبدالله بن محمد ب نکیا «ازندداني ؛ که رسالةٌ فلکية را در علم سیافت در حدود سال ۸٩6‏ تالیف کرده است . ۰ شرفالدبن علی‌بن ابوبگر بن علی‌پزدگ ۰ بجز شرف الدین علی مورخ معروف وازدییرآن زبردست زمان خودبوده و کتابی درفته حنفی بنام‌شثایق تکمله ۷۳۸۱ دقایق تعمانی نوشته‌ومنشات اوتیز دردستست‌وبرادرش قوام الدین محمد نیزشاعر بوده است . ۲ ابیرحسن بن منوچبر بن چمال الدین ابوطاهر بن عمار پن عمران بن موسی بن امام محمد تقی ۰ موف «:شورمبارك بارسالة | نسانیه در انساب بادشاهان طبررستان که برای مرشدالدین شاه عبداله همروف بسید میرژا و پسراو محمد بر کت علاءالدوله نوغ دختری سلطان حسن بایشر| نوشته است . ۳مبدالحی بن ابوالفتح حسینی؛ ازمریدان خواجه اصر الدین‌عید ال احرار بوده ورساله‌ای درمناقی وی وخاندانش نوشته است و نیز کتان سلسلاعالیه را درهمین زمینه تالیف کرده أست . ۴ تاج آلدین محمدبن ابر اهیم کزروئی ؛ از مشایخ متصرف زهان حود بوده ودر ٩۰۱‏ در گذشته و کثابی درتصوف ببام بحرالسعاده توشته است. ۴ ) شیخ الاسلام ز کربا بن معمد انصاری : وی یز ازمشایح موف بوده ودر ۸۵۲ در گذشته و شرحی پررساله شیر به پنام احکام الدلاله نوشته است . ۵ عبداثرژف‌هروی ؛ موف رسالةً صید که برای بدیع الزمان میرزا پسرسللان حسن بایق! فراهم کرده است . ۹ قاسم علی قالنی , از دانشندان زمان خود بوده و رساله ای در اسطرلان توشته است . ۷ قتاضی شه س ]لد پن هجهل ان مجمد بن‌مجمد ان‌طاهر آماد کانيي‌ظوسي. موف نسیم المقر بن شرح منازل السایر یی عبدال انصاری که درظبر تحشیا ۱۰ رمضان خذ۸ بایان رسانیده است . ۸ ) احمد مددن بن محمد ثیشابوری ۰ از دانشمندان سا کن هرات بوده و پاجامي مماشرت داشته وموّلف کتا پیست ببام ی الا پات ارفا نی در کشف الایات که در۸۸۵ بتالیف آن آغاز کرده ودر ۸3۱ درهرات با بان رسانیده است . ۹ جلال‌الدین یوسف‌جامي : ازدا نشمندان معاصرشاهرخ مولف فواید غیائی شامل مکاتیب تاریخی از آغازاسلام تازمان موف , ۷۸ تاه ۰ ) نودالدین عبدالر حمن بن عبدالقاددهراغی ؛ پسر عبدا لقسادد مراغی موسیقیدان «عروف که پدرش کتاب‌جامع الالعحان دا دز ۸۱ برای او نوشنه و اوهم در موسیتی اسناد بوده و درخاله عئمانی می‌زیسته و کتاب مقاصد الادو زر را درموسیقی بنام بایزید أل عشمان (۸۸0- 4۱۸) نوشته است . ۱ مولاتا عبدالرحیم مشهدی ؛ موف کتابی در جعرافیا بام مسائك الممابكث . ۲ ) خ آجذعبد الت,پید خاو ند محمودبن خراجگی خضر بن عبید ال احر از ؛ مانند چدران حود از مشایم طربقه نقشندی بوده و رساله‌ای در تصوف [زوماننه است , ۴۳ میرعلی حسینی» وی بجز میرعلی حسینی خوشوبس معروف قرن هم بوده و موف کتا بیست درتصوف بنام ز یاحتین القاوب . ۴ علي بن محمدمعر وف بنظام‌شامی »وی نیز بجز نظامالدین عبدالو اسم مورخ مشپورمعروف بنظام‌شامی وازمتصوفة ژمان‌خود بوده ومحتصمنپا حالما بدین در تصوف اژوست . ۵ ) ه«مام‌آلدین محمد بن ابوطالب تبریزی مدرژق بیمام طبیب ‏ در ۷۲۳ ولادت یاقته‌واز دا نشمندان‌نامی زمان خود بوده ودرهیئت وط ور پاضیات دست داشته وموّلغات حند اژومانده‌است از آن جمله کتابآلارشادفی معرفةالاعداد پمارسی کدینام شیخ] بر اهیم بن‌سلطان دحید بن کیقباد نوشنه وشرح تحص محمود این محمدجغمینی که در۷ جمادیالاخر؛ ۸۲۶ در۱٩‏ سالگی بایان رسانیده‌است. ۷ حکيم محبود بن‌مسمدین عبدالله موف تحفه خانی در طب که در 4۰۲ تمام کرده است . ۷ برهان مسکین : از دا نقمندان سا کن هرات پدوده و مز لفات جند آزوما نده است از آن‌جمله کتاب ارشادالمسامین شرح عقاید اهل‌الاسالام نجم|لدین نسفی که در عرات در ٩۱4‏ بایان رسا نده‌است وائیس| لواعظین ار بعین دداحادیث رسول ور دو دقتر یکی شرح احادیث و دیگر شرح آیات و روضةالتقیا فی زکر قکمله ۷۸۳ الاولیا و انیس‌العاپدین در عبادات و سراج | لمتعلمین در نحو و اورادالاوقات و کنوژالاعمال در ادعیة وازکار وخلاصفالاوراد . ۸) ا<جد بن‌محمد بن حسن معروف بخلیفاٌ نیشابوری » موف ترجما ملحص تاریخ نیش بور تألیف امام حا کم | بوعدالله محمد بن عبداله پن محمد ابن حمدویه بن نميمین حکم صبی معروف بحاکم ابوعبدالة بن‌ااييم موش مستدرآد و تاریج ثیشا بور از | کابرعلمای حدیت که در۳۲۱ ولادت بافته در4۰ در ۵ سالگی در گذشته و کتان تاریخ خودر| نحست دررهضان ۳۸۹ پیایان رسانیده وسس در ٩۰۲‏ آترا تدمیل کرده است ودرین تر حمه حوادث سال۸۳۲ زا یط کرده است . ۹)ابوالمکارم بن علاءالملاك ؛ ازبازماند گان احمد جام ژندهپیل که در۰ ۸6 کتابی در مقامات وی بنام خلاستاله‌قامات تألیف کرده است. ۰ سیدیحبی بن بپاءاالدین شروانی در شبر شماخی ولادت یاقت و پدرش مردی مالدار بود ودرجوانی خوش صورت بود ء روزی که باجوانان گوی پازی مي کرد پیرزاده پس شیخ حاج عزالدین خلوتی از مریدان شیخ صددا لدین خلوتی و ازیشواپان‌خلوتبان برو گذشت و حون او را بسندید دعوش ترد و وي بذیرفت ووارد طریقه خلوتی شد که یکی ازفروع نقشبندیان بوده است . سیساز شماخی ببا کورفت ودر آ نجا ماند وبارشاد مردم برداخت و نوشته‌اند نزديك ده - هزارتن برو کرد آمدئد ومرپدش شدند وخلفای خودرا باطراف فرستاد ودد ۸۰۸ دربا کو در گذشت . وی ازبزر گان طرقةٌ خلوتی بوده ودر با کو مسجد ومدرسه وخاتقاه دائته وخلفای معروف او مولائا پوسف مدوم و قاسّی شیاأی شروانی و وشه قباد شروائی و عبدالمجید شرواني بوده‌اند . ازو مو لفات چند هم مانده است ما نند اسرآرالطالبین وشفاء الاسر ار و اسارالوحی و شرح گلشن راز . ۱ ابو بز بد عبدالر هن بن محمد بن علی سطامی » از برر گان ممصوفة زمان حود بوجه و در رد۸ در گذشته و کنابباي حعیق بفازسی طر ی درد ۷۸4 تثمله تصوف نوشته است از آن جمله مناهج التوسل و شمس الافاق والادعیه و الفواتم السکیه که در۸46 بایان رسانده واهراً شرح فتوحات المکیهٌابن‌العر بیست . ۳ عبدالکريم همدانی « در د کن می‌زیسته و مرید و ا گرد خواجه محمد قاوان دانشمند معروف این زمان بوده و کتابی در تاریخ دکن بنام تاریخ محمودی برای خواجه محمود نوشته و کتاب دیگری در احوال خواجه محمود پرداخته است . ۳ سعدائدین کاذغر ی ۰ نحست جامه فروش بود؛ از پزر گان مشایح تقشبندی درزمان خود و ازمریدان نظام‌الدین‌خاموش در گذشته هنگام نماز آدینة چپارشنبهجمادی‌الاخر ۸٩۰‏ ومدفون درخیابان هرات بوده و بسیاری از متصوفه آن زمان از آن جمله عبدالرحمن جامی باو معتقد بوده ائه و درهرات می‌زیسته است . در ۸66 با گروهی از دانشمندان بحج رفته وهنگام نماز پیش چپارشنبة ۷ حمادی الاح ر ۸٩۰۶‏ در هر ات در گذشنه‌است. دودحتر بسرش‌خواحته اکبرمعر وف بخواجه کلان یکی زن عبدالرحمن حامی ودیگری زن فخرالدین علی‌صفی پس مااحسین کاثفی بودء‌اند. امحان وی ملفوظات اورا بنام تقریرات گرد آورده ند. ۴ محمود پسیخانی» ازمردم‌سیغان گیلان و نخست پروطر یقحروفی و از شا گران فضللالّهُ حروفی بود و فضل ال اورا طرد کرد ودرسال ۸۰۰ طریقة تقطوی را اءلان کرد . در بارهاش اطلاع کامل نبست ویهمین اندازه معلومست که طریفه وی ا پایان قرن دهم دربرخی از نواحی ایران دایج بوده ومتشرعین | نرا کفی می‌دا نسته‌ ندو سیاری ازهیروا نش رابپمین جرم کشته| ند.معارف پیردان وی تشمیپی عاشانی دغییمی کاشانی وحیانی کاشانی ومیر سید احمد کاشانی ودرویش کمالی و سلیمان طبیب ساوجی وترابي «وخسرو دردیش وبداق پیث استاجاو و یوسف‌ملحد معروف پر اش ددز بوده که درسال۱۰۰۰ که اختر شناسان‌قران نحسین را پیش بینی کرده وخطری متوحه شاه عباس می‌دا ستندوی را پرای فریب ستار گانپتخت نشاندنه و نام سلطنت باو دادندو پس از گذشتن قران‌وی را کشتند . این طریقه تکمله را در هندوستان نیز تا اندازه ای روا یافته است . نوشنهانه که محمود ۱۷ مجلد کتاب وهزارويك‌رساله در نقطه واعداد وبیان طریقة خود تألیف کرده‌است . ۵شیخ‌حسن بن‌طاهر بیباری ۰ پدرش نیز مرد دانشمندی بود و برای کسب داش ازملتان ببپاررفت ووی در آفجا توله یافت و برای دانش آموختن بجانیور رفت وسس بدعوت سکندرشاه لودی‌با گره واز آنجا بدهلی دفت ودر8»٩‏ در گذشت . وي ازمتصوفه دا نشمند زمان خود برده وموّلفانی در تصوف و سلوك و توحید داژد از آن جمله کتان س الفیض . ۳۳۹ ) جلال الدین ابو معدند عحدد بن نجم الدین محمد قايني ؛ جیش شپاب الدین عبیداله بن حسام الدین بن عماد الدین عمر پن کمال الایین صممام بن شمس الدین محمد پن تجم الدین نسنی از باز ماند گان نجم الدین نسفی دانشمند معروف وحود ازفقهای زمان خود بوده ودرروز سه‌شنبٌ ۱۰ دیقعد؛ ۴۸ در گذشنه و کنابی بغارسی بنام تبیان الکبایردر گناهان کبیره|ژوما نده‌است. ۷ قواع؟ از ادیبان این قرن بوده و درحنود سال ۸۷۸ میجموعهای از منشات دپیران ممروف قرن عشتم ونهم تدوین کرده است . ۸ ابوالگريم بن علی ادکذری ؛ موف تحفه نصرتی شامل قواءد و دستورا نشا وترسل که برای نصرة آلدین شاه یحبی آل مظفر (۷۸۵- ۷۹۵ لیف کرده است . ۹ نصرالله بن حستعلی بن مجد آلدین حدن افچی » از اصحاب قضل ال حروفی‌بوده و کتایی بنام خواب نامه نوشته که جزییاتی ازاحوالفضل ال در آن شست , ۰ ابوالیقین غباث الدین محمد بن حسین بن‌محمد خدین‌خراسانی استرآبادی ؛ وي نیز از بردان طریقهٌ حروفی بوده و کتاپی در عقاید حروفیان بنام استوانامه پس |زرمسان ۸2٩‏ نوشته است . که لا ۷۸۹ تکمله دربار؛ شاعران فرن نهم این مطالب را پاید افزود : ص۲۹۱ شه : قاسم!نوار:در۲۲ر پیم ألثاتی۸۷۹ که‌شاه روز آدینه پس از نمازازجامع‌هر ت‌بیرونمی آمداحمدلر که‌ازمر یدان‌فل له استر]پادی حروفی بود اورا کارد زد ووی را درهمان حال کشتند و در ضمن قاسم انوار را باری همدست دا نستندو آزهرات بیرون کردنه و باآمرمحدوم تیش بوری نیز همین‌معاملهر| کردئد, س ۹٩۲‏ ی ۷ د آذری‌طوسی»درجوانی درمشهد حلب توجهالع بيث گورکان را کرده وازانعام‌اوبر_همندشده وسس|زاسفراین بسفرحجازرفته‌وحج] کی کردهو از آنجا بپند رفتدودر ۸۳۲ مالاژم در باراحمد شاه برمنی (۲۸-۸۲۰رجب۸۳۸) شده واژو بسیار متنعم گفته ومنصب مك لشعرایی دریار را باوداده‌انه . پس اژچندی آرزوی‌وطن کرده واجاز؛ باز کشت پایران‌را خواسته است . درین زمان پدستور احمدشاه بنثلم پهمن امه آغاز کرده بود و آنچه را که سرودم بود برای آوخواند . احمد شاه گت زمر ک سید محمد گیسو درا دلگیرم و نمی‌توانم دوری ترا ین تحمل کنم .وی ناجار فرزندان خود را ازخر اسان‌پد کن خواست . اما بازاحازء باز گشت خواستوشاه اورا تزد خود خواند ودستور داد جهل هزار تک سفید که هر تنگه يك توله نقره بووه است باو داده‌ند . جون آخري آن تنکه ها را دید گفت : «ایحمل عطایا کم الامطایا کم 4 . شاه خندید و گفت بیست هزاد تنگه‌هم ح عج راه‌باو بدهند و درهمان مجلس خلعت خاص‌باوداد و پیج علزم هدي با بحشید و باو اجازة رفتن داد. وی‌دردم رفتن عبه کرد که تا زنده است آزاتمام بیمن نامه غافل نباشد وا زنده بود درخراسان اشعاری بر آن می‌افزود و هرسال هرچه گفته بود بد کن می‌فرستادوبا این‌همه ناتمام ماند وئاداستان سلطان‌همایون شاه بیمنی از أْر یست وفسمت‌هاي بعد را تطیری‌وسامعی وشاعران دیگرابایسان دولت بمني سروده‌اند و برخی‌ازیشان خطبهٌ آن کتاب را تغییرداده واشعار آذری راهم ینام‌خود کرده‌اند. آذری در زاد گاه خود آ بادی پسیار کردهوبقا غ وریاطپای تکمله ۷ س ۹۹۰ ش ۱۲ : خواحه عصمت‌الة بخادی ؛ دیوانش را خود در ۸۱۵ کرد آورده است ص ,۲۹۵ ش۲۰ : سیمی نيشابوري ؛ در بارة هنرش در نویسند کی وشاعر ی آوردم| ند که ردری درمیداتی که‌چمم سیاری کً د آمده بود ند دوهر ار بت بدبیه کعت ونوشت ودررور بش۱۲ رییعالاول ۷ صد و پیست مکنوب بلیغ نوشت کههر يككدهسطرداشت. سیس‌روزچپارشنبةً ۲۰ حمادی‌الاولی ۸۲۵ درحضور جمماز پر آمدن ا فرورفتن آفتان چپار حکایت در چپار ورق بزر کي درجپار بجر خمسا نتلأمی روی همرفته دو هزار بت در کمال ملاست سرود و بط نسح تعلیق خوب نوشت درحالی که سا ند گان‌وخوا نند گان‌و تقاره‌جیان معر که ر! وم کرده‌بودند و در ضمن نمازپیشین وپسین‌داهم بشرایط خواند. ین نوشتهاند که بسیاد پرخوار بوده جناانکه روزی دوحرش با بكگ دیهُرشرط دس پودنك که پیست هی خر ما رأ می‌توان جورد باند. تست هو کر ها نود او بردزد ووی با آن که پیه‌اره بستری بو د دست اززیر لحاف بپرون آورد وهمه را خورد. سس پرسید شما با هسته شرط ببته بودید با بی‌هسته؟ گفتند رها را کسی دس نمی‌خورد. گفت من پاهسمه‌خوردم که پا يك د, ثر نزا ع نکنید ص ۲ ۳۰ شش ۷۵ : این حسام حوافی ۰ خاوران‌نامه شامل پیست و دار طر ار پپنست ۰ ص ۳۰۹ ش ۱۵ : درویش اشرف ؛ کنابپای نظم او بتر کی و قارسیست و خمسهٌ او یزبان تر کیست وخسرو وشیرین اوریاض‌العاشتین نام دادد . ص۳۱۱ ش ۵4 : شاه داعی شیر‌ازی : سایم گلشن را که شرح گلهن‌راز باشد نمایمالاسحار نام گذاشته‌است:متنوی چپارچشمهٌ زند گانی بنام شم ند کانی نیز معروفست ۰ شرح مثلوی را پدرخواست یکی از مریدان خود سید ابو الوف و شدة است . دیگر از آثار اوست : رسالها لشدد متعلقة بالعدد ؛ رسالة فی‌المحبه. ص ۳۱۲ شش ۵5 : فسلله جمالی دهلوی ؛ رجوع کنید پآنچه در محایف ربا ٩‏ تمله 6 و۵ آمله است و یه دربارةٌ شاعران فرن دهم ورتکملة خواهد آهد. س۳۱۲ شش ۵٩‏ ؛ نظامالدین استرابادی , دختری داشته که شعر دا حون می‌مروده وقطعه‌ای درمرئيةٌ او گنت که برسنك قبرش کنده‌اند . ص ۳۱۷ ش 5۸ : الفبدال بلعی » تازمان شاه‌طهماسب می‌زیسته است, س ۲۱۷ ش ۷۰: حید رکلیچهپز, نامش را حید رکلوچ‌هم بط کردهاند. ص ۳۱۸ ش ۷۱ : سٌیایی اردوبادی ؛ برخی او دا اردپیلی دا نستهاند . در خر آسان‌من! سمظر پبه هیر بوده است‌ویس ازضعف گو رک بیان با ذربایجان پاز گفته ودر ٩۰۲‏ قسیده‌ای درجلوس احمد كت پن‌اغورلومحمدین حسن بادفاه مروده و در نس یز در گذشته ودر آ سا بجاله رقنه است , س ۳۱۸ ش ۷۲ : حساهی قرا کولی , شست سال بقناعت روز کار گنرانده و درین‌مدت تنپا دو کین داشته است. محمدخان شیبانی باو احترام بسیار کرده و هنگاء لشکر کشی بخراسان‌بدیدار وی رفته اما او بوی اعتنا نکرده و هرچنان مشتول وله دوضتن بک خودبوده ات ص۳۱۸ ش ۷5: محبی لاری , ازشاعران در بارسلطان یعقوب بوده و تازمان شاء طهماسب می‌زیسته وبزیارت حرمین‌رفنه ومنوی فتوسالحرمین را ددین سفر پروزن مخزنلاسرار نظامی پنام ساطان مظف بن عحمودشاه سروده و نیز شرحی برفمیده یه ابنالفار نوشته است. ص۲۱۸ ش۷۷ : سیدمحمد نوریخش ؛ جدش ازمردملیصاو بدرش از مردم فطیف بوده‌اند . درزمان ثاهر خ گر فتارشد و براددش را کشت . دیگر ازمو لفات اوست : رسالالهدی بزبان تازی ۰ مکارالاخلاق . کتابالاعتقاد بزبان تازی و معراجیه, ماش لسالکین او بنام رسالالمعاش نیز معر وفست. ص ۳۲۱ ش۸۵ : ابوالوفا خوارزمی » ازمریدان شیخ | بوالتوح پسر بباء - الدین نقفبند و دزشمن ازمشایخ سلسلهً کبروی بوده و از بس خوی خوش دافته و دا فرشته روي زمین لب داده بودند . کمال الدین حسین حو ازرهی عارف شیور گرد وی بوده ویکی از مولفات اورساله کنزالجواهر ست , ۷ ۱ ۱۳ س ۲۲۷ ش ۸٩‏ : شیم زاده لاهیجی ؛ پدرش میرشس [لدین محمذلاهیچی متخاص باسری بوده است . درشر از داش آموخته ودر لاهیجان میر بستنه اسث . رحلاشی را پجای ٩۲۷‏ درحای دبگ ٩۷۷‏ شط کردها ند و این درست یست یرآ 1 بدرش دز 3۱۲ در گذشته و آ گر در ٩۷۷‏ رحلت کرده باشد ٩‏ سال‌پس آزپدر زنده بوده است وأین دشوار مي‌نماید و گر در ٩۲۷‏ در گذشتهباشد ۵ سا بس ازررحات کرده است . وی شرحی‌بر کلشن را نوشته است . ص۲۲۰ ش۱۳۲۳ : میر اسلام غزالی ۰ نام وی را شیخ الاسازء برهان الدین میراسلام غزالی ضبط کرده اند و وی بجزغزالی مشهدی شاعر معروف قرن دهم بوده و جزین ازاحوالش اطلاعی نیست که ت۸4 زنده بوده‌است . صس ۳۳۰ ش ۱۳۷: سیدکاتلمی؛ نام وی را سیدکاظم‌هروی نیزشبط کرده‌اند. تحف وهدایایی که خواجه‌محمودقاو ان بتوسط وی بر ای‌سلطان‌حسن بایتر | فرستاده بود حون وی درراه در گذشت پمهصد رسد ودی شپر آشوبی سروده است - ص۳۳4 ۱۵۱ : مقصود ثبر گرهروی ء دریایان زند گی دربخارامی‌زیست و نرزديكك مسجد جامم بیکم خانه محقری داشت و در ٩۰‏ سای در گذشت و در همان شبر‌مدفون شد . ۲۳۵ ش ۱۵4 : ثر گسی اببری » ابواامکارم نام داشته و بمب رگ معروف بوده و پیشتر درهرات می‌زیسنه است . درپابان زند ی بقندهار رگن ودر ٩۳۸‏ در .۹ سالگی در آنجا در گذشته و در مزاز ايوت اتصاری وی را بحاا سرده‌اند . دیوان غزلیات ازومانده ويك مشنوی بتقلید محرن‌الاسرار نظامي سروده که ناتمام ما نده است . س ۳۲۵ ش ۱۵۸ : نسیمی شیرازی» نام درستِ وی سید عمادالدین پانسیم الدین| بوسعیده از مر یدان نزد ك‌سیدشاهفضل له نعیمی‌حروفی بوده‌ودرشپر آزدرحارج زرقان وی را بخال سرده‌اند ودیوانش روی همرفته شامل سدع زار بیتست . برخی نوشته‌آ ند در۸۲۱ درحلت اورا کشته و بوسنش‌ر| کنده| ند. م با تکمله ص ۳۳۷ ش ۱۸۲ : شبیدی قمیء در باره‌اش نوشتدا ند که پادشاه بوی اجازه داده بود بحزانه برود و هر حه زر مي‌خواهد بردارد . وی ناتوانی خود را عند آورده‌بود و باژین همه‌دو پار یغزانه رفتوهر بارهمیانی که ۲۵هزارمن (!) ژر داشت گرفت و شام که این داستان را شید خندیدو گفت حق داشته که خود را نائوان هی‌دا ئسته است . ص ۳۳۹ ش ۱۷5 : عبداله ثبستری , در اواپل ساطنت سلطان سلیمان آل عنمان در گذشته و دیگ ازموّلغات اوست : دو حاشیه برحواشی شرح تجرید سید شریف گر گانی وحأئیه شرح مطالم وحاشیه بر کافیه. برمحیفة ۲۵۲ وپرشاعران قرن نیم این چندتن را باید افزود : ۵ ممفیث آلدین ابوالقتح ابر اهیم سلطان * از پسران شاهرخ و از معاریف شاهزاد گان تیموری بوده :در ۸٩۲‏ ولادت یافته و جون پدرش در ۸۱۷ فارس‌را گرفته پس ازچندی ویرا بحکمرانی آن‌سرزه‌ن‌فرستاده وسپس حکمرانی لرستان و واحی مر کزی آیر‌ان را هم پوی داد ه و سرانحام در جوانی در۸۳۸ در گذشته‌اشت. وی شاهز اده‌ای بادوق‌وص ر مندودا نش‌دو ستو بسیار کریمو برد گو از بوده و درقلمرو خود مخصوماً درفارس! یادانی بسیار کوده و ساختما نپای مجللی ازو پافی مانده زدد برحی از آنا کتییدهایی بحط سح پسیار زیبای اوهست و در پرورش دانشمندان و شاعر ان دٍ فراهم کردن نسخه های بسیار ممتار از کتابپای آدب مخصوصاً دوادین شعرا گوشش بسیار کرده و عصمة بخاری شاعرمداح وی بوده وشرف‌الدین علی‌بزدی طفی نامدرا بدستور وی نوشتهرخود شاعر و نویسنده توانایی بوده ومنشات او دردستست و کتابی در تاریخ تیمورداشته است . ٩‏ قوام آلدین محمد بن ابوبگر بن‌علی بزدگ » برادر شرف الدین علی بن ابویگرین علی یزدی سایق الذ کر بوده واو ثبز دبیروشاعری توانابشمار می‌رفته وازاشعار ومنشات اوجیزی‌ما نده است . ۷ ابوالحسن علي الاعلی ۰ نخسئین خلیفهٌ فسل‌أله حروفی بوده و کم 4 برای تبلیغ طریثاً وی‌بخاك,ومرفته ودر آ نجا سا کن شده‌ودر بیان‌این طریقه جند مشوی سروده أست : یکی بشارت نامه پسررمل ووزن مثنوی مولانا حازلا لین که در حدود ۸۰۳ بایان رسائیده , دیگر کرسی نامه بپمان وزن که در روز چپارشنبة ۱۰ حمادی او لی ۰برتمام کرده است «دیگر قيامت‌نامه پتحر هزح که در۸۱۶بایان رسانیده » دیگر توحبد نامه بوزن مثلوی و نیز کتابی بثر بناممحش نامه [ژومانده است . ۸ سیداسجق استرابادی » وی نیز از اصحاب فسل ال حروفی بوده و مرشد خراسان لب داشنه است و در ۷۷۱ ولادت یافته وبنظم و فتر ای در بیان عقاید حروفبان نوشته است از آن حمله کتاب محرم نامه که درا۸۳ نوشنه و کتاب ترا نامه که برخي بخطا نام آن‌داشراب نامه ضیط کرده‌اند و سه منتوی سروده أست یکی بشارت ناهد ء دیگری اثارن نامه که در ۸۰۱۷ ببایان رسا نیده و دیگری نامه نامی که آنرا نیز در۸۰۳ تما کرده است . -۸۲۳ ( ما اهمد کشمیری . از شاعران در پار سلطان زینالعاپدین‎ ٩ بادشاه کشمیر بوده و تاریخ کشمبر را از زبان کشمیری بفارسی ترحمه‎ ) ۸۷۲ . کرده است‎ ۰ ) سود ظاهر استر آبادی :۰ از شاعران درپار همایون شاه بیمنی دد د ان بوده ودر اواسط قرن نهم می‌زیسته وتا ۸0۶ زنده بوده است. . ۱ میرمخدوم بن سید محمد بن بیاه‌الدین نیغاپوری ء نام وی را چنانکه در سحیفاً ۳۲۵ آمده مختوم هم بط کرده اند آما مه مختوم در نامپای اشفخاس سایقه ندارد . حنانکه گذشت ازمتاهیر عرفای خراسان وجدش امیر سید بباء الدین از سادات مدینه پزپارت پمشید رفته و در باز کشت در نیشا پور ما نده ویاژماند گانش در آن پر بوده‌اند و وی نیز در نیما بچبان آ مده و شش در آن می‌ژیسته و سرانجام بپرات رفته است ودر آن شبی با شاه فاسم انوار محشور بوده است ۰ در۱۳ ربیع الأنی ۸۲۵ که احمدلر از پیروان فضل‌لّه حروقی شاهرخ را ۷۹۹ ۱ تمه ۱ هنگام بیرون آمدن‌ازمسجد کارد زد کسانی‌را کهبااومحشور بودند گرفتار کردند و وی دا یزیر ندان‌پردندو با ۸۳۳ زندا نی بودودد آن‌سال‌اور| از زندان‌برون آوردند وازشپر بیرون کردند و روفن گداخته برفر فش دیختند و روشی شمع را بکثرت روغن خاموش کردند و بدین وسیله کشتند . بس ایبکه تاریخ در گذشتش را ۰ و ۸۲ نوشنه اند درست نیست . وی از مشاهیر زمان خود بوده است و در | قسام‌محتلف‌شعر دسته آشته ودیوان غر لیات آوف رآعم‌شده‌ومشوی محست نامه رایر ای امیر غیاالدین علترخان سروده است . ۲) قبولی سیروزگ » ازشاعران خاك عثهانی ومداح سلطان محمد آل. عثمان معروف ساطان محمد فا نم وس از آن مداح پیز ید دوع بوده است , در ۱ ولادت یافته ودر۸۸۳ در گذشته و یرو طریقه مولوی بوده وبا جامی روا بط داشته و از بادشاهان عثمانی صلات گران گرفته و جندی دراماسیه زیسته و ظاهر از ایران بخالد عثمانی رفته أست . دیوان اشعارخود را در۳۵ سالگی ثمام کرده و در ۸۸,۰ جمح کرده‌است و شهر تر کيو فادسی می‌سروده و احتمال می‌رود همان فولی یزدی بوده باأشد . ۴ حامدی اصفهانی؛ ازشاعران متصوف پروطر قهٌ دولوی بوده است . در جوانی در اصفپان دانش آموخته و ددهمان شبر بقاعری آغاز کرده وپس از مر ک برادرانش بچپانگردی پرداخته وسی سال سفر کرده و کسب داش کرده‌تا آنکه پخاله عثمانی رسیده و پدربار سلطان محمد فاتح راه یافته و صلات گران با از آن جمله نج تن عالزم زرحرید راو دادها ند و در ا۸۸ در دزباروی بوده است . بحست سمت شیخی مزار خو نکر را باو می‌دهند که مراد تر بت مولاناحلال|لدین درفونبه باشد . وی پاصرآراین کار رامی‌پذیرد زیرا که مي‌بنداشته است بدخوآهان وسیاه فراهم کرده‌اند اور ازدرباربرانند ودر آنجا سي تن حافظ قر آن ژیروستش بودهانه وپس ازجندی که بتهمت می‌خوار کی اورا ازمقام شبحی عزل کرده بودند با سلطان محمد بجهاد زفت وپس از آن مفر ازاستانبول پشپر برمه رهسبارشد و تشملد ۷۳ زند کی گوشه‌نشینی دا پیش گرفت . چون مشاهرهاش را قطع کرده بودند تنل - دست می‌شود و شیخی مرارمیردامیرداش را باو می‌دهند . بجز دیوان آشعاری که ازوما نده و لغات دیگدارد وآشعاری در یاس معماهاي جأمی سرودهو پسری‌محمود ام داشته که دره ۸۷ بجپان آ مده وزایجه‌ای برای اوبفارسی شامل۳۷ سوّال وطع کرده ودرپاسخ هرسوال يك یا دو بیت فارسی سروده و آنرا جام سخن گوی نام گذاشته و نبر ۳۵۳ غزل حافظ دا تضمین کرده و برخی ازغزلیات او را استقبال کرده است . در ضمن خوشئویس بوده حنانکه مفردات ابن بیطار و دلایل الاعجاز را بخط خوش براي سلطان نوشته‌است . ۴ ) نو اجاساطان‌علی ان صدد آلدین دوسی؛ ععروف پخواجه علی میاه‌پوش نوادة صفی‌الدین اردييلي و آز مشایخ طریقهُ صفوی . پس ازم رکه پدر حانشن اوشب و ۲۸ سال بس ازومرشداین‌طر بقه بودودر بایان ز ند ۳1 ستا لمقدس رفت و در آنجا در روز سه‌شنیه ۱۸ رحب ۰ در گذشت و رش درآ تسا پم از سید علي عجم معروف بوده است . دیوان غزلیات او از کتابپای معروف طر ی صفوی بوده ودرشعر علی تخلص می کرده است . ۵ سلطان یعقوب آق ویو نلو :ششمین‌بادشاه این‌سلسله پس‌آمیرحسن پیات علی بن فراعثمان با قرا بولغم معروف باوژون حسن بادشاه ممروف بود که بنرا نش درزمان اعوزسان از تر کستان حین آمده سا کن دیار پگر شده بودند و سس در دشت قبجاق دزماوراغ ففقاز می‌زسته‌اند . وی نحست حا کم دیار بگر پود و پس ازمر گ پدر وجلوس برآدرش سلطان خلیل بآذربایجان آمد وبا اودد افتاد وی دا دز رود حپاز شمه ۳1 زییع‌المانی ۲ در حوالی حوی در حنأك کشت و تحت نشست وسرا نجام در0٩۸‏ در گذشت , وی بادشاه دا نش‌دوست وهبر بروري بوده و ازین حیث بر همه فرمانداران عصر خود برتری داشته و عد کثیر از دا نشم‌دان و سجن سرایان حنانکه در نش مج حالشان آمده است آز باداشهایوی برخوردارشده| نه ودر پارش میعاد بزر گان عص بوده وخود شعرفارسی دا استادانه ۳۹4 ۱ تکمله می‌سروده است . ۹ مطفرالدین جرا نشاه فراقویونلو» سومین پادشاه این‌خاندان پسر قرایوش موس ملسله: سازمی کی برادرش میرزااسکنر و کشتن برادرزاده‌اش قباد در۸۳۹ در آذر پایجان یتخت نت و شاهرخ وی را بدین سمت شناخت . در 7 ضر اق را گرفت و درفارس و کرمان ک:از کرد و دراب بر خراسان استیالا یافت و هرات را بای‌تخت خود کرد . جون پسرش حسن که او دا زندانی کرده بود در آذربایجان اززندان گرپخته وقبام کرده بود وابوسعید تیموری نیزبا وی پجنك برخاسته بود با او صلح کرد وخراسان را باو باز گذاشت و با شتاب پسیار که بسیاری ازحپار بایان را تأف کرد باور پایجان زسید ویسررا اسپرو لبعید کرد. سردیگوش ببر بداق که وی د! ازحکمرانی فارس بواسطةٌ بدرفتاری عزل کرده و بیفداد تبعید گرده پود در ۸3٩‏ قیام کرد و يك سال در محاصره بود وس نجام بحبله وی را گرفتار کرد و کشت و سردیگر محمد میرز! را بجای او گماشت : در ۸۷۱ دراندیقاً لشکر کشی بدیار بکر بود که زمستان مانع شد و درباز گشت اژین دفر درشکار گاه اوزون حسن پادشاه معروف آق قویونلو اورا بغدلت گرفت وهنگامی که فرارمی کرد گرفتارشه ودر ۱۲ د بیع نی ۸۷۲در ۷۰ سالگی و ۳۲سال بادشاهی در آذر بایجان وعراقپنو کرمان وسواحل دریای عمان کفته‌هد ویبکرش را در تبریل در عمارت مظفریه که در کار مسجد هعر وگ حود ساحته بید باه سپردند . وی درشمن که مردی جنکجوبوده بدااش وهنرو آبادانی توجه داشته وبرحی آژادیبان ودا نهسدان وهرمدان رمانه از بمحششپایش برخوردازشده ند و خود شعر فارسی را نیکومی‌سروده و نمخه‌ای ازدیوآن خود رز برای حأمی‌ببرات ثرستاده است . از آثارمپم وی مسحد بززگور ببایست کذدر تس بن در کنار کاخی 1 ساختهو | نر بمناسبت لقب‌خودمظفر یهنام گذاشته بودبنا کرده‌وجون ایوان‌باشکوهی پوشیده‌از کاشیهای کیوددآرد بگوند مسجدیاه‌سجد کبود معروف شده ودرر بیعالاول ۰ بایان رسیده وسپس اززلزله خراب شده و اينكك يکي ازطاقهای باشکوه آن تکماه ۳۹4۵ باقیست و از پناهای حالب فرن نیم بشمار می‌رود . وی در شعر حقبقی تحلص می کرده است . ۳۷) خواجه عبدالرحیم بن شمی‌الدین محمداقطایی مغرقی خفرتی تبریزی » پدرش که در ۸۱۲ در گذشته از مشاهیر عری زمان خود بوده است . وی مردی دا نشمند وهثر مندبشمارمی‌رفته‌ودر نوشتن شش خطسر آعد خوش‌نویسان زمان خودبوده و شطاطان آذربایجان‌شا گروان‌وی با شا گران شا گردا نش بوده!ند ودرعرة محرم۸۵5 در گذشته ودرحیره با پامرید وی را بحال سیرده| ند کشت از انکه اعری توانا پوده وخلوتی تخاس می کرده موْلفات ند ازوما نده است از آن حملهمفاتیحالفیب و حاشیه پر اسطلاحات صوفیه عبدا لرزاق کاشانی و شرح رباتی حورائيا ابوسعید اپوالخیر وتعلیقات بر گلشن‌راز, ۸ قظب‌الدین محمد بن شمس آلدزن«ظریر بن احمدچام ؛ توادة عارقی مشبوروازهشایج زمان‌خود بوده‌ودرعزل‌سرایی دست‌داشته و گاهی ابن‌مطیرو گاهی لب تناس یکرده است ‏ ۹ تاج الدین فیر وزشاه بن‌رااد شاه بیمنی؛ هشتمین بادشاه ازساسلهة بهمنی د کن و بروز افزون شاه معروف بود و در گلسگه پادشاهی می کرد . در سال ۸.۰ بتیعت نشست ودر روز دوشنه ۱۵ شوال ۵ در گذشت . وی بادشاهی دانشمند ودانش پرور بوده وجندین کتاب بنامش توشتها نه ومحصوصاً بادبیات توحه حاص داشته و عزل را جون می‌سروده و گاهی فیروزی و گاهی عروجی تخاص کرده است , ۰ لطفی شیرازگ : مردی مجرد و از ترییت شد‌گان میرزا بایسنغر بودهء بیشتر بسیاحت می‌پرداخته ودرایران وهند سفر بسیار کرده‌ودرهند در گذشته وعزل سرای بوده است.وی بجر لطفی‌شیرازی بوده که درقرن دهم می‌زیسته‌است. ۱ سامعی .از شاعران دربار محمد شاه بپمنی در د کن ومداح و ندیم حواحه محمود قاوان وزیر معروف بوده وفسمتی از بیمن نامه را که آذری نا تمام ۷۹ ۱ تکمژه وب گذاشته‌بود وی سروده و۸۸۷6 زنده بوده است . ۳ دده عمرروهنی بردعي ۰ ازمعاریف مشایخ سوفیه درفرن نیم و اد جلياي سید بحبی شرواني و موس طر بقة روشی دز تصوف بوده که بردان آن شور درهمروتر کیه هتند وی برادر علاءالدین خلوتی ازهمشایج معروف طرِقة خلوتی بو ره ومدتب! در گلجه وبردعه پا بردع وشروان بدعوت و آرشاد می‌پرداخته و از آیجا باردبیل وسیی شسریزرفته وسلطان حبدر صفوی و اوزون حسن او را محترم شمرده اد و جمعی از مردم آذربایجان از آن جیله سلجوق خاتون مادر سلطان یعقوب آق قویونلو مرید اوشده‌انه وخانقاهي در زاویا مظفریه دد آبرین برای اوتر تس‌داده‌آند وهمان جادر ۸٩۲‏ جر گذشته ودرمحلهُ متصودیاً تبر یزمدفون کته وسرش سمة ال روشنی زاده قاضی مدینه جانشین او شده است , وی شعر عارفانه را نیکو می‌سروده است . ۳(۳) با باعلیفاهابدال عراقي‌هروی . آزمشایح تموف سا کن هرات پوده وبا حامی ملاقات کرده و اونیزشعر عارفاقه را خوب مي گفته استه. 9۱۳] هند و تر کستانی؛ نوفتاند ازفيخ زاد گان تر کستان واز مریدان خواجه داب احرار وازشاعر آن صوفی مرب بوده أست ۰ ۳۹5 بیاء الدین احمد جامی , ازبازماند گان احمد ام ژنده پیل عارف مشپود بوده و در شیراز مي‌زیسته و نومه ای بروزن لیلی و مجنون تقلامی دز مقامات چدش بنام اپوالفتح ساطان ابراهیم نیموزی سروده‌است . ۹ سید شر ی الدین رها » از دانشندان زمان خود و ازکر گزادان خرامان ورزمان شاهر ج بوده و سس از جندی از کار دپوان کناره گرفته و شاعر بوده است . ۷ قاضی سیح الدین عیسی ساوچي ۰ در آغاز کار مدنی در قزدین بوده‌وسس وزیر سلطان یمقون آق قو پونلو شده و در دربار وی می‌زیسته ودره ۸۰ در گذشته وشاش بوده است . تکیله ۱ ۷۹۲ ۳۱۸) حافقظ نص الله .ازشاعر آن‌حراسان بوده و ئااواسط قرن نیم می‌زیسته و حزین دیش درباره‌اش أ کاهی تیست . ۹ شبابالدین‌محمودشاه‌بهمنی : جباردهمین پادشاه از سلسله بپمنی دکن ؛پس ازع گت پدرش محمد شاه‌سوم در اول صفر ۸۸۷ در ۱۴ سالکی بادشاهی رسید و در مدت ۳۹ سال سلطنت هميشه قیم داقت مخصوصا ورپرش فاسم برید - الممالك ترك از ۸٩۵‏ ویسرش امیرعلی که در» ٩۱‏ حانشین بدرشه و حکمرانان جنارو پرار که دست تشانده‌اش بودند بروقیام کرد ند ومستقل شدند و جند نگ درمیان وی و انشان در گرفت تاآنکه درزیحچهة ٩۷6‏ در گذشت . وی بادشای سست رای وخوش گلران بوده ودرضمن شرفارسی را خوب سروده است . ۲۳۰) غیاثالدین بایسنغر میرژا تیموری ؛ پسر شاهرخ و نو تیمور از شاهزاد گان معروف این خاندان ؛ در ۸۰۱ تولد یافت ودر ۸۲۰ در حوانی پدرش سمت قاسّی اعد در پار حود را پاو داد و در صقر ۸۳۵ پس اد مر که قرا بو ساب مأمور گرفتن آذر بایجان شد و تبریزر! گرفت. درسفر۸۳۵ حکمران استرابادشد. درین موفم چون اختر شناسان پیش گویی کرده بودند که بیش از چبل سال تخواهد زیست وی بمی کساریو نوش خواری وعباشی پرداخن ویبمن جبت‌سحت ناتوان و پیماد شد ودر روز دوشننه ۷ حمادی الاولی ۸۳۷ در هرات در گذشت و بیکرش را در مقر گوهرشاد پخال سپردند . وی شاهزادة باذوق هنرهند هلو - پروری بوده ویکی‌ازمژثرترین کسان درپرورش سحن سرایان وهنرمندان بشم‌ار می‌رفته است . خود در نقاشی وندهیب دست داشته وازخوشنویسان ربردست :مان حود بشمار می‌رفته ودر خط شا کرد شمس‌الدین هروی‌خوش نویس‌معروف آن‌زمان بوده وهنوز اوراق بسیارجالب ازفر آ نباییکه که بتعط بسپار جلی توشته دردستست. مپرعلی خوشئویس معروف واضع خط نسخ تعلیق و عد4 کثیر از خوشنویسان مشیو رروز کار در کنایخانةٌ وی‌کارم ی کرده وبرای او کتان می‌نوشنه‌اید نسحهای از شاهنامه بدستور وی فراهم کردندومقدمه‌ای‌بر آن نوشتنن که بد باه پایسغری معروفست ونسخة اسل آنر! بپنادنقاش نامی آن عصره‌صور کرده است وشکی پیست ۷ تکمله که درترقی خط ونقاشی‌وجودش پسیار «وْثر بوده ودرشعر ذارسی نبزدست داشته وپس از مر کش عده کثیر از شاعران آن زمان که برخی ازیشان خوشنویس هم بودهاند برای وی مر ئیاسروده| ند از آن جمله که‌ال| لدین جعفر تبریزی‌خوشاویس معروف : زاهدی , جلالکرمانی؛ جلال الدین یوسف آمیری: لطتی؛ ولی؛ آسفی هروی؛واحدی؛مشی؛ زین آلدین‌طبیب: محمدحرده. سیادی آزدا نشمندان»صر دم کتا بپایی بنام وی بر دأسته! ند درپایان زند گی که پمی‌خواریه عیاشی مشغول بود بيرحم‌ومردم آزار شده بود ودرین دوره کارهاي ناشایسته کرده اس . ۱ مولانا نظیرگهوی بجز نظیری شا بوری شاعرمعروف قرن دهم و ظاهر! ازمردم‌مشید بوده و درهندوستآن درسرزمین د کن دردر بارهبا یون‌شاه بیمسی ءعروف جهمایون شاه طالم (۸54-۸0۷) می‌زیسته وازتر ببت‌شد گان‌خواجه‌محمود #اوآن‌وزیر مسروف بوده وحندی زنئدنی بوده و۸۰۵۱5میز پستداست و چون آوری شاعر هعر وف در کذْشت و ببمن نامه او ناتمام ماند وی شسمتی از آنراکه شامل تاریخ بادشاهان پیمنیست سروده أست - ۲ ) ردق الژه دهلوق؛ عم شیح عبدالحق محدت‌دهاوي دا نشمند معروف بوده و در ۸٩۷‏ در گذشنه و بز بان هندي دفارسی شعر مي گفته , درهندی رنجن در فرسیمشتاقی تخاس می کرده ات ۳ ) عمرانی شیر ازی ۰ از یبود ايران سا کن شبراز بوده و اشعاری برزبان فا سی‌سروده که مطایق معمول دانشمعدان ببود درایران | نبا را بحط‌فبر ی نو سه| ند . ۴ امینا» وی نیز ازیپودایران بوده واشعاري ازو بحط عری‌ما نده‌است. ۵ نورالدین شاه خلیل له ۰ پس شاه نعمفاله ولی عارف مشپود در کوبنان کرمان‌نيم ساعت از روز گذتة دی ۱٩‏ شعبان۷۷۵ ولادت یافت. پس از مر که پدر جانشین او شد و در ضمن بدعوت شاهرخ از کرمان بهرات رفت و هدایای بسیار گران بپا که یزر گان زمانه برای پبرش فرستاره بودند نزد اوبرد تکمل ۷۹۵ وشاهرش باو بسیار احترام کرد . درپآیان زند کی بپندوستان نزد مریدان پدرش به کن رقت و در آنجا در۲۳ شوال ۸۵۳ که ۷۸ سال و دو ماه و دوازده روز از عمرش گذهته بود در گذشت ودر آنجا وی را بخالك سردذه و مزادش بنام خلیلیه از پار تگاهیا برده است . وی نیز اشعار عارفانه سروده است . ۹ ) ناصرالدین کوسوبی؛ اژمشايخ تصوف و ازمردم کوسویه ازئوایع هرات داز اصداب زین الدین ابو پگر تأپبادی بوده و در ۸۲۸ در گذشته و او را درهرات در حظیرء امام فحرالدین رازی بحاك سیرده اند و شعر عارفانه مي‌سرده است . ۲۷ او ااغتح مجمد انح ال عشمان ؛ هنن بادشاها ین سلساه؛دزر جب ۷ ولادت یافت ودر سلطنت پدرش‌سلطان مراد دوم حکمران مغنیسا بود دپس‌از مرگ بر ادرش علاء الدین در ۸6۸ و لیعپدردر شد.پیش از تکار سم تخت بنشیند دو پاردعوی‌سلطانت کردهودر آدر ند «مجت لسن بود بدین معبی که سس از استعفلی سلطان ماد در عفر ۸6۸ که ده سال بود تررکان عشماتي با مجارستان صلح کرده بودند وبا آین‌همه با مجارتان ومتحدب آن وارد جنگ شدند هراد ازمغنیساوارد میدان جنگ شه و در ۲۸ رجب ۸4۸ در وارث قثع کرد . سپس مراد باد دیگر استعفا کرد امانلورش ینی‌جر بان حلپل‌باشاوزیر اعتلم‌را نا گزیر کرد وي را دو باره پسلطیت پخواند و بار دیگر حکمرانی ان‌اتولی را بسلطان محمد دادند و سس از مر که بدرش در۷امحرم ۵ واردادر ن‌شدو بتصت نشست . نحست دی بادشاه صلح جویی‌بنظرم ی آمد وپدرش‌مراد نبز با کنستانتین پالئولو گ اهپرانورفسط‌طنیه مدازا کرد بود . اما وی در۸۵۰ قلعة روملی حصار را ساخت وبنای محاصر شهر قسطنطنیه را گذاشت و نو بحابه میمی آماده کرد و آن شبر را در ٩‏ حمادي الاولی ۷ مطایق با ۲۵ مه ۳ کر فنند و این وأجعه بانداژه ای در از یج آن مان اههدت داشت که نرا میا تاریج دانستنده‌هوی را سلطا محمد فانم (َقب دادند . سال بعد در سر پستان فتح کرد و آخرن امبراتور خانواد؛ پالئو لو ک اژوشست تیه حورد . در ۸۳۰ باردیتر درسربستان جنک کرد ودر کنار دریای اژه شبر آینوس وجریره لمئوسرا گرفت. درهمان سال‌شهر بلگرادرا محاصره کردو تتیجه نگرفت آما بر ۸۲ و۸۱۶ سر تأسر‌سر پستان جروقلمرو خالك علمانی شد ودر ۸٩۲‏ سمندره را گرفت و در آن سال وسال بعد بموره لیر کشید ودر ۸٩۶‏ بااسگندر بيكك در آلبافی عبد نامه‌ای امناء کرد . در ۸۵ آمسارا (آماستریس ) را از کار گزاران جمپودی ژن گرفت ودرمشرق شهر سینوبرا از آخرین بازما ند خاندان اسفندیار اغلو گرفت و سپس‌طرابوژن را گرفت و چون اوزون حسن پادشاه معروف آق قویوتلو با بادشاهان پونانی اائولی خویشی داشت و با ایشان متحد بود در میان وی وسلطان محمد اختلاف در گرفت . در ۸35 ولاد درا کول را که والاشی بنای‌جنگرا گذاشته بود شکست داد و در پایسان آن سال فرمان‌وایی مردم ژُن بر لسبوس بایان رسید . دد ۸۷ و ۷۸ سر زمن پوسنه را گرفت وبنای جنگ با دولت و نبزرا گذاشت که ۱۷ سال کشید ودر درپای ازءم حنپاي دریایی کرد . در ۸0۸ ایرآهیم قرمان اوغلو آخرین امر این خاندان در گذشت ومحبد سرزمن آیشان‌راهم گرفت ودرهمان سال در آلبانوهم فتج کرد. در۸۷۵ جزيرة نگرپون (اوبه) را گرفت و ددهمان سال پا بازماندگان ابراهیم قرمان وغل و که اوژون <سن‌ازیشان‌باری‌می کرد جنگید و با ناو گان دول‌نصاری دردربای اژه جنث کرد و چون اوزون حسن بحال تعرض در آمد وشپر توقات را گرفت هیا بسباردید ودر۸۷۸ ارزنجان دا گرفتند . اما تا ۸۸۵ همه حواسی وی متوجه ارویا بود جنانکه در ۸۷۵ قلعةٌ سابا کس (بو گوردلن) تزديك پلگراد را گرفتند وسس لشکریاتش بنای تاخت وتاز در مجارستان را گذاشنند وبمرزهای آترپش رمیدند . جنك با جمروری و نیزهم تا ۸۷ دوم داشت . دره‌۸ه شهر کافارا را ازمردم ژن گر فتندوخانهای قریم( کرریمه) درین سال دست نشاندة دو لت‌علما نی شدند . در۸۸۱ با درمولداوی فتح کرد اما درسالهای بعد درجنك با دولت وفین و آلباني در جنوب مور چندان پیشرفتی نگرد و سرانجام در ۸۸۳ خود با لباني تکمله ۷۹۵ در کنار رود سند نرد یاه شپر ند در گذشته‌است: وی داد شاه داد کستر نیگو سبر ی و مردی دانشمند بوده و بذله گوی و سخن سرای بشمار می‌رفته و شعر فادسي را استادانه می‌سروده «شاعران نامي آن زمان از آن جمله خسرو دهلوی و بدرالندین حاحی در در پاروی بوده اند و اژیحشش‌هایش برخودار شدهءا ند وصیاهلدین برنی مورخ معروف هند تیز در در بازوی بوده است , ۰ ) عارف اره‌بیلی ,ازشاعران نام ی آذربایجان , نهست دردر بارسلطان اویس‌جلایر بوده وسیس بدغوت‌شروانشاه کیکاوس بن کیقباد(۷۷۹-۷۵) پشروان رفته و آموز گاز ۳ وی شده ودر آنجا مئئوی‌فرهاد نامه را پوزن خضسرو وشیرین نظامی سروده ودر آخرتا پستان ۷۷۱ پبایان رسانده است . ۱ سپلعلاء الدین عراسانی سا کن هندوازمریدان نظامالدین اولیا وشاعر پوده است . ۷سبابی : ازشاعران فرن هشتم بوده ويكث مثنوی دراخلاق پنام عروة الوثفی ازومانده که بروزن خسرووشیرین‌ظامی در۷۵۹ شامل جنجهراد بیت بایان رسانیده ودرهنت هی ز سته است . ۳ حاح‌جلال لار تدق . ازشاعران قصیده سرای این‌دوزه بوده وجزین از احوالش اطلاشی نیست . ۴ فشیخ‌ضیاءالدینتبر یزی » از ثاعران اواخرقرن هفتم وأوایل قرن هشتم بوده ودرجر نداب مدفون بوده واژور باعي مانده است . ۵ ابومحمد شمس‌الدین‌عبدالل4 پنجیر ی ؛ ازخاندان معروف‌سادات آل بنجیر در #یراز واز مشایخ‌نامی زمان خود بوده است . چنانکه در احوال حافظ گذشت ویر آزمریدان او داستهانه ونیز قوام الدین ابواسحق که ذ کرش پس ازین خواهد آمد و شبخزینالدین علی کلاه دا که نیز پس از ین مذ کور خواهد شد از مریدان او شمرده| ند و امیرمبارزالدین محمدین متفر یزمرید او بوده و شعرعر بی وفارسی رانیکومی سر‌وده است . ی قکیاره ۹ قوام‌الدین)بواسعق بن‌ابرطاهر بن ابواله‌عالی بنجیری ۰ از همان خاندان آل بنجیر وازشا گردان |پومحمد شمسالدین سابو‌الذ کر بوده ودد و ابا در گذشته وعر دید | نشمد بو دج وحافط کشف کشاف را ترداد دی حو | تبه و شاعر یز بوده وقوام تحلص می رده است . ۷ شبخ زبن‌الدبن عل یکلاه‌یر ازي ؛ ازدا نشمندان نامی شیراز بوده وجون درشیرازرنگک سپاه را کاژه می گننه) ند ووی دستار سیاه پرسر می گذاشته این لب راباوداده بودند. وی از مر پدان |بومحمد شمس‌آلدین سابق‌الذ کر بوده و در ۷۸۰ در گذشته ودر مراب اسماء وسخیرات درژمان خود یکانه بوده و كارهاي شگرف اژوحکایت کرده‌اند ودر شعر نیزدست داشته است . ۸ شاب‌آلدینهظفر زن‌ابی ذه قبزدانی خوافیمعر وف بمظفر خوافی؛ از دانشمندان و حکمای زمان خود بوده و از شاعران نامی بشمار می‌رفته و در رپیم‌الثانی ۷۸۱ در گذشته ودر دم مر کب اشعارخود رز که شامل قصاید و رباعیات بوده شسه وازمیان برده است. ۸۹ جلال‌الدین محمود زنگی‌عجم قلندز گرمائی . از دانشمندان و مایخ محتشم زمان خود بوده و باو شیخلمشایخ می گفتهاند ودر نزد تیمورمقرب بوده و دریکی ازسفرهای وی که با اردوی آوهمر اه بوده درد۸۰ در گذشته‌است. وی شاعر توا نایی بوده و دیوان اشعار خود را فراهم کرده بود وی مشوی در باره برخی ازوقايم تاریخ تهمورس‌وده است . ۰ پلوان محمودقتالی خوارژهی‌معروف ببود باکولی؛ شبرت وی را بخطا پوربار نوشته وبرخی پورپارولی رانام بدرش‌دانستهاند اما پیداست که این کلمه دراصل بوزبای بوده و بای همان کلمة پيك در زبان تر کی تر کما نا نست که سروس کرده معنی می‌دهد - وی ازعارفان معروف‌فرن هشتم بوده وظاه! درشر خیوه می‌زیسته و درضمن پپلوان ثمداری بوده وهنوز ورزشکاران ایران نام اورا برز بان می‌راننه واشعارش را در زورخانبا می‌خوانند ور ۷۷۲۲ در گذشته وقبرش درشبر حبوه با حيوق‌هوز زبار تخهست .وی شاعرز بردستی بوده ودر۳ ۷۰مبنوی تکمله ۷۳۷۹ کنر الحقایق را ببایان زسانیده است . ۱ )خواجه معین‌الدان:جدد دعینی چوینی؛ سب حود دا سر ی‌دسانیده و از دا نشم‌ندان صوفی هشرب بوده ودر ۳ در گذشتد وظاحرا دز شعر معیی تخلص می کرده ۴ ) ابو الیجسن ؟ ازشاعر آن‌بیر وطر یقة حردفی بوده ودر ۷۲۷۱ دز نوزده سای در اصفیان بشدمت‌شاه فسل ال نعیمی حروتی رسیده وور ۲ ۸۰ حأودان نام وي را بنظم آورده است , ۳ ابو الم اسن مهد بن » عد بنهحمد تجوجو نی عگر وی باین‌اساوجی خوشنویس و شاعر بوده و منتلومه‌اي بناأم درا لمعانی سروده و سحهای از تر حمد فارسی مسالكك و عمالك تیف پواسحق ابراهیم اطحري در دستئست که در ۲۹۹ نوشنه وبهمین‌جپت بخطا وی را مثرجم آن کتاب دانسته‌اند . ۴) معروف بغدادی : ازهنر مندان امير مان‌خور بودهو از حوشنوپسانر پر دست مار می‌رفتود رضم درموسیقی آستاد بوده‌وشعررا خوب‌می گفته است. تحست در بغداد می‌زیست . حون ساطانا<مد بن آوپس حلایر در ۷۸۶ بعداد را کرفت تجدمت او بیو ست موی که دزهوسيتی و خط وشعر دست داشت وی را بکتایت دز دستگاه خود گماشت وجون مردی تند خوی بود معروف از بغداد پاصنپان رت و واره دستگاه میرزا اسکندر گورکانی شد و کالب او بود . نوشته ند که يك بار سه روز بکناپت برداخت و جون ملعبد شده بود که روزی یانصد بیت بنویسد و ومیرزا اسکندر او بازخواست کرد پذیرقت کدکار سه روژه را دريك روزبکند . میرزا اسکندر دسئور داد که در میدان اصغبان سایبان وبار گاه بر پا کردند ه اد نشست و يك تن از شا گردا نش قلم می‌تراشید و او می‌نوشت وتا نماز دیگی هزار و با نصد بیتِ در منهاي حوبی نوشته بود . در سال ۸۱۷ که شاهر ح باسفبان آمد و حکمرانی آنجا را بمیرزا ابوالقاس داد هنگام باز گشت بپرات معروف را ۷ خود برد ودرین سفی‌شمسآلدیین هروي خوشویس معروف که استاد پایسغر بوده ۷۳۷ تکمله نزد وي شا گردی کرده است , نوشئه‌اند که مردی بسیار قائح و یلد همت بوده است جنانکه يكث پار بایستغر مقداریکاغذ نزد اوفرستاد که وي نسخه‌ای از حمسة نامی برایش بنویس و وی پس از حندی آن کاغذها را نانوشته پس فرستاد . سرانجام در سال ۸۳۰ که احمد لر از پپروان فسَل‌اله حروفی شاهرخ را کارد زد چون با خندتن از دا نشمندان معاشرت داشته وایشان گرفتارشده|ند معروف رأهم دستگیر کردند ودرقلعة اختیارالدین هرأت اورا زنه‌انی گردند واندگ زمائی پس از آن در زندان در گذشت . معروف در حوالی سالپای ۷۵۹۰۷۸۰ دومحموعه از اشعارفارسی بخط شود بر ای‌سلطان احمدجلایر نوشته که سپس آنرا پمیرزااسگندر داده و اينگ در کتایضا نة سلطنتی در طپرانست . محموعة دوم را کنزاللالی نام گذاشته و این دومجموعه شامل اشعاربر کید بسیاری از شاعرانست از آن جمله چند تن ازشاعران قرن هشتم | ند و کسانی که‌نامشان در کتا بپاي رایج ثیست بدین گونهاند : ابن بناه آبن‌منور؛ این همگر(شاید مجد همگر بوده باشد)؛بوالفراش؛ ادیب‌کاشی: امرءالقیس ؛ بدیع‌الدین ۰ بدیع‌الزمان؛ بپشتی آملی, حسن شهرویه: دفیع ابپری» رفبع نسوی ؛ محر آفرین : سراج بلخی » سعد بپا : شاءامفرنگی» شرف‌الدین مقبل: صاحبی» صدر بلخی؛ صفی نیشاپوری + عبدالعزیز؛ عزشروانی؛ قنح مستوفی : سلطان محمود پخاری . 9 ) احمد بن مجه‌دتخشبی مسعود بيك بخادی » اژبزر گان معصوفة عندوستان , نوشته‌ا ند که بشیرخان معروف بوده و از خوبقاو ندان فیروز شاه سلطان دهلی بوده و اجانب وی درپخارا حکمرانی داشته و بپمین حجبت بخاری معروف شده است . پس ارجندی|تقلایی در تباد وی رخ داده ودارایی خود راتراگ کرده و از مریدان شبخ ر کن‌الدین بن شهاب آلدین امام از مشایخ زمان خود و ورد طر بفه‌جشتی‌شده و پسیارمجنوب بوده و نوشته‌اند که سخنان مستاته‌می گنته است که برخی از آنبا با شریعت ساز گار نبوده است و بیمین جبت وی راددسال ۰ بر کفتند ودر دهلي مدقون شد . وی در نظم وی فارسي استاد بوده و دز شس تکمل ۷۷۳ مسعود تخلس می کررده و دیوان قصاید وغزلیات و رباعباتش معروفست و بیشتر قصایدی دز مذح هر شب حوددازد . دیگر از آثاروی در تصوف کتاب تمپیدا ست که پتقلید از تمپیدات عین‌القضاء عمدانی نوشته و دیگی کتاب مر آةالعارفن که از ههم‌ترین کتابهای صوفبه هندست . ۰ ) سلطان احمد جلایر ء از یادشاهان نامی خاندان حلایر ؛ پس از م‌گی پدرش ساطان اویس بن شیخ حسن نویان در۱۱ صفر ۷۸6 پر برادرش‌سلطان سلطان‌حسین قیام کرد و برومسلط شده آذر پایجان را گرفت ودر تبریز آورا کشت ود رآتجا پتخت نشست سس بغداد را ازکار گزاران شاه شجاع آل مظفر گرفت و آن شهر را دای تخت شوو کرد وعرأق و ارس نیز خراح گزار اوشد دار عبد۳ ت۷۸ بر آذربایجان وبین! لمپر ین وعراق اسبلا داشت. در۷۹۵ تیمور در بایجان را اژو گرفت و اه در برابر سیاهیان یمور بمصر گریخت وتا سال ۸۰۷ در آنجا بود ویس ازمر کب تیمور دو باره از مصر بعراق آمه و با تیموریان درافتاد وتا۸۱۳ درآنجا مشفول تاختوتاز بود تا آنکه در روز آدینكٌ ۲۸ دبیع نی ۸۱۳ در دو فرسگی تبریز در جنك باقرا پومف شکست خورد و در مجرای آب باغی پنبان شد وهمان روز اورا یافتند و کشتند. وی مرد بخشنده وشعر دوست وهلر برور بوده وعبدالتادر گوینده موسیتی‌دان معروف ومعروف بندادی خوشئویس در دربادوی رو ده اد وحافط وی دا مذح رده و خود نیز‌شعررا نیکومی‌سروده است , ۷ سید هحمد بن علی مدای ۰ پسر مررسید علی‌همدانی‌عارف‌مشپور بود . ظاهرا پس ازس گه پدر و نوشته‌اند در۲۲ سالگی باشقسد تن درزمان‌سلطان سکندر پن‌قطب‌الدین بکشمیر رفته واين پادشاه مرید وی شه و بسنت نام وزیر و سپسالارش پددست وی اسلام آورده و ۱۲ سال در آ تحاما نده ودر ۷۹۷ سلطان سکندر خانقاهی برای وی ساخته که‌درسال ۸۰۰ تمام‌شده‌وجند دهکده وتف بر آن کرده است, سس یحورفت ود باز گشت‌در گولاب در گذشت. ۳ ما ننك پدر تویستده وشاعر زو ده ورساله‌ايی در تصوف وشرح ند یسرپ ار سطق ازه مانده است . ۳۳ تکمله ری میم ص ۷۳۷ شش ۱۳ : حافط اپرو» در گذشت وی در روز یشب > شوال۸۳۸ هنگام باز گشت شاه خاز آّر بایجان در سرج‌درحاك ز نجان روی داده وییکرش را در زنجان نرديك مزار ابوالفرج زنجائی بحاك سیردهاند . مجموعهُ ثاریخی حود را مجمع‌ا لو اریم سلطا نی نام گذاشته و سم ال ز بدا لنو اریخ دا در محرم 54 بایان رسانیده است . ص ۲۳۸ شش ۱۵: فصیح خوافی. نسب خودرا چنین آورده است: فصیح‌الدین احمدین جلال لدین محمدین نسیرالدین‌بحیی بن علاءلدین محمد. بن‌ظبیرالدین بوالتاس‌محمد ین جلالآلدین‌محمدبن نمیرالدین ابوالفاسم پن طییرالدینمحمد پن ابوالقاس محمد بن احمد پن محمد بن | پوالقاسم بن حلال| لدین محمد بن احمد بن ابونسر علی‌بن محمد ین علاءالدین عیسی بن آیوپکربن ابوالفاسم‌احمد این محمد بن فتيبة بن ابواه‌امه صدی‌عجازن‌بن وهب پاهلی. از ۸۰۷ ۸۱۲۷ از کار گزاران دربار تیموریان بوده وجندی زندانی شده وسفرهاي حنّه کرده است. روز ینحشنبةٌ غرٌ حم‌ادی‌الاولی ۷۷۷ در هرات ولادت یافته آست . ص ۲2۲ شش ۲۳ : فیض‌الُصدرجبان: بت اورا گاهی بنبانی و گاهی‌بنیانی نوشته| ند . شاید در اصل بلیاتی بوده‌باشد که بدین گونه تحریف کرده‌اند . تاریخ خود را درزمان همان محمود شاء بادشا» گجرات که پمحمود شاه بیگاره معروف بوده نوشته است . ص۲4۳ ش ۲۹ : اصیل|لدینواعظ : در زمان اپوسعید گورکان (۵۵ر۳جر) از شیر از ببرات دفته‌است. تاریخ در گذشتش‌دا درجمادی|لاخرة ۸۸۳ نیز نوشته/ ند و پس از مر کش پادشاه سیورعالای وی را پفرزنداش بخشیده اسث . کتاب مفسدالاقبال را برای |بوسعید گور کان توشته و کتان دبگری در مزادات هرات درد ودیگر ازه و لفات آوش ح شفای قاضی عیاض رأباید دانست . ص۲4 ش۲۹ : جمالی اردستانی ۰ مسباحالارواح را درء۲صف۸۹۸ببایان تمه ۷ دا ات ست رسانیده ودیگر ازمو لفات اوست : مشکوةا لمحین » استقامت نامه. نوراعلی نوز؛ ار و منتلور. ص۲۵ ش ۳۵ : مالاحسی کاشنی » در گذشت وی دا در۰٩‏ ضیط کرده! ند وین درست ایست . ص۲4۸ ش۳۷ : شرف الدین علی یزدی ؛ ام و نسبش را شرف الدین علی پن‌شیاء الدین حسن بن شرف الدین علی پن شمس الدین دضی نیز نوشته‌اند از خاندان معروفی بوده ؛ برادرش مجدالدین حسن در گذشته در ۷۸۷ و پسران او طیاء الدین محمد وشمس الدین|بویکر واز بازماند گان هیعدا لدین حسن شاه معز | لدین محمد زسی‌ومیر زا مجدا لدین حسن که درفرن‌باردهم می‌زیستها نه در تاریج معروفند . وی درطریقت مرید سلطان حسین اخلاطی بوده «دیگر از موّلغات وی پجزدپوان اشارش کتا مواطن را باید دائست . ص۲۵۱ ش4۲ : فملاله بن روز ببان , شرح وصاپای عبدا لحالق فده نی را در۱۸٩‏ نوشته‌اند . ص۷۵۳ش؟4 : جعف ری پزدی» ناو نسب او بدین گونهاست : سیدجلرلا لدین جعفرپن محمدین حسن متخاص پچء‌فری ازسادات حسینی یزد. تاریخ یزد دا دد حدود ۸۵۰ بنام ضیاء الدین مسعود وزیر شاهرخح تألیف کرده و در ۸6۵ بتألیف تاریخ کبیر آغاز کرده ودر۸۵۰ پپاپان رسانیده ودیگی ازموّلغات او تاریخ واسط ۳ حو ادث سال ۷ می‌رسد ووی شاعر شم بوده است . ۷۹۲ ش ۵۱ : ادریس بدليسي ؛ دیگر از «ولفات او کتابیست بنام مر 2 الحمال . ص۲۵۵ ۵ : عندالعقور لاری > لب اودا رضی‌آلدین هم ضبط کررده | ند و از پازماند گان سعد عیاده از اصحاب رسول بوده است ۰ درخا تمه حاشةٌ تهحات الائس شرح حال متصل ودفیقی آزحامی دازد . ص۷۵ ش ٩۱‏ ؛ نجم‌الدین طازمي, تذ کر اوصاف خواچه محمد کججانی ۷۳۷۳۹ کمله تالیف محمیحسن پلاسی شیرازی را نیزیغارسی ترجمه کرده آست. ص۲۵۸ ش۷۵ : شرف ألدین منیری : بلفب شرف جبان معروف بوده ودر منیر (بکس میم وسکون نون وفتح‌پا) ازتوابم دهلی ولادت بافته ۰ مکائیب خودر| بیقتر بحاح ر کن‌آلدین نام ازمریدان خود نوشته و ببمین جبت ترا فواید ز کنی تام گذاشته و دیگر از تا لیقات اوست ارشاد السالکن و شرح آداب الم پین اپوالتجیب سپروردي . ص ,۲۵۵ ش ۰ : محمود قاوان , نوشته اند در ۸۰,۱ در روستای فاو ان با کاوان در گیلان‌ولادت یافته و بهمن جبت بمسمود فاوان معروف شده بود .یددأنش وزیرآن پادشاهان گیلان بوده‌انه و یکی ازیشان در دشت پادشاهی کرده و بدست شاه طهماس ساطنت او منقرض شده است . چون مادرش از خاندان مثایخ گیلان بود و وی را درحطر مي‌دید او را سفروادار کرد ودربن میان بزغراق و خراسان وزازترا بوی پیشنیاد کردند تبدپر فت. در ۲سا لحی بعزم بازر کا نی‌سفرهندوستان کرد واز داه دریا وارد بندر دابل شد و ازآنجا بدکن رقت و سس براي دیداز شاه محب‌اله ومشایخ دیگر آن زمان وبرای تجارت باحمد باد پیدررفت وخواست بدیدار مشایخ دهلی پرودعلاء الدین احمد برمنی پادهاه د کن نگذاشت وهمایون شاه پاو لق‌ملك لتجارداد. سس‌وز بر شمسا لدین | بوا لمظفرمحمدشاه بپمتی ( ۸۷ فرم صف ر۸۸۷) شد ومناصب دیگریافت وده هز ارسوار مغول خدمتگزار وی بود ند. سلطان حسن بایقراسیدکاظم نام را ازهرأت واز راه قندهار و لاهور نزد او بد کن فرستاد و او را دعوت کرد . محمد شاه احارَء باز کت بایران را باونداد و وی سیددکاظلم را باتحف وعدایای بسیار بغراسان بر گرداندو نامه ای بساطان حسین نوشت واژو عدر خواست . سبدکاظم در باز کشت اژراه دریا بغارس رفت ودرشی از مانب و در آ نما در گذشت و آن عدایا پمقصد نرسید . سرانجام دره صفر ۸۸5 در ۷۸ سالگ ی کشته شل . ما عبدالکريم همدا نی‌مو لب تاریج محمود شاهی که شاعر نبز بوده وازشا گردان ومرپدانش بشمار می‌رفته کتابی در احوال او نوشته است . ۳۳۷ ۳ مود دا نشمندی بوده‌ودر علوم نقلی وتقلیی مخصوصادرر ی اضی وطب وحسان و نم و نثرفارسی دست داشته و دیوان اشعار و کتاب روضة الانشای تالیف خود را پرای دا نشمندان عرأق وخراسان هدیه فرستاده وحامی بااو مکانبه داشته وقصیده‌ای در ستایش وی سروده است . در ضمن مرد نبکو کاری بوده < درد کن آبادی سبیاز کرده از آن حمله درشپراحمدآ باد پپدردوسال پیش از کشته شدن خودمدرسه‌ای پامسجد وبازاربزر ی وجپارطاقی ساخته که تااوایل قرن یازدهم یاقی مانده‌است. س ۲۵۹ شش۸۱ : عردالهُ مروارید ؛ تاریخ در گذشت وی را در 44۲ و۹6۳ و6۸٩‏ نیز نوشته ند واین درست‌لیست. کتابی‌هم درصنعت انشا نوشته است ومنشات اورساله ظرفیه نام داد . ص ۲٩۱‏ ش ٩۳‏ : صاعد بن علی گر کانی : کتاب مسبانك مالك یا عمجایب البلدان او بیفتر متکیست پر کتاب مسالكث والممالكث |ین‌خردابه . ص4۱ اش ۹4 : عىدالقادرمراغی : لغب وي راهم کمال لدین وهم ناما لدینو کنیه‌اش را| بوالعضایل‌توشته‌اند. نامپدرش‌داهمغنی وهمینی‌وهم غهمی‌ضبط کرده| ند اما در سخه‌ای از کتای مقاصدالالحان که بخط خود در ۱۲ رمضان ۸۲۱ نوشته و در کتایخانةٌ آستان رضویست نام خود را عبدالقادد بن غیبی الحافظالمر آفي و نام پدرش دا آسکار| غیبی توشته است . در ۲۰ دیقعدة ۷۵6 متولد شده , در ۶ سالگی بمکنب رفته ودرم سالکُی حافط قر آن شده ودر ۱۰ سالگی ازفرا گرفتن صرف و نحو ومعاتی وپیان فراعت یافته است . نحست در دریار شیح اویس حازیر( ۷۵۷ ۷۷) بوده سس ملازم سلطان احید شده ودرین مذت در سر یز و بغدآدمیز دستش, در ۷۹۵ تیمور اورا از بغداد پسمرقند برد وسس ود آن شب دردستگاه میر انتفاه وشاهرخ بوده و در ۸۳۷ در هرات از پیماری وبا در گذشته واین که برحی تاریج در گذشتنرا ررب/۸۲ و شته| نددر ست‌نیست . حیامه ال لحان رابرای جسرش‌نورا لدین عبدالرحمن نوشته ومقاصدالالحان زا دریجشنبه ۱۲ رمضان۸۲۱ پیایان زسا تیددو دیگر از مو لفات اوست ؛ لحنیه و کنزالالحان و شعر قارسی و ثر کی می کته ۲ ۵ ۷ ۳ تکیله عدالقادر تخلص می کرده است ۰ ص ۳۹۳ ۱٩۲‏ : عبیدالنا جر اره نسی و بیدا بن محمود بن‌شبب‌الدین بوده است . در ره‌ضأن ۸۰٩‏ در روستای پاغستان از توابع تاشکند ولادت یافث . پدرش نیز ازمشایخ تصوف برد. نحست درشبرشاش میزیست وسفرهايی بسمرفند و بخارا کرد و مرید و خلیعُ پپاعالدین نقشیند شد . درشب شنبةٌ سلخ دبیعالاول ۵ در گذشت . وي را در خانفاهی که در شبر سمرقند داشت بخال سردند و پازماند کانش نیز در آنجا مدفوننه و آخرین کس که ازیشان در آنجا بحالك رفته نیاز خواجه در گذشته در۱۲۷۹ است و ایشان فرژندان خواجه محمد بحبی پسروی بوده‌اند ۰ گذشته از ساسلةالعارفن که محمد بن‌برهان‌الدین معروف بمحمدقاشی درسیرت او نوشنه عبدالحی‌بن) بوالفتح حسيني نیز که از مر یدانش بوده دساله‌ای در اقب او و اعفایش تألیف کرده است . دیگر از مّلفات وی انفاس نفیسه و فغر ات‌الخطره با فقرات و محموعه مکاتبات وافادات را باید دانست . ص ۷۰6 ش ۱۱۷ : زین لدین خوافی: نام و فسب وی ابویگربن محمدبوده و در خراف در ۷۵۷ ولادت یافنه ونیز از مریدان تاجالدین حسن شمشیری بوده است . در ۸۱۲ قطب‌الدین علی پن ملأث محمود وشاه محمود پادشاهان سیستان وی را پشفاعت پدرپار تیمور فرستادند وشفاعت اوکار گرشد و در۸۱۵ قطبالدین علی ابن لك محمودبشفاعت او ازسیستان ببرات رفت . درعید گام هرات‌در گذشت. دیگر از ولثات اوست : وصایا القدسیه و تقریرات و دسایل و وسية العارفین بز بان تاژی . ص۲۹ ش ۱۱۸ : پعقوب چرحی. سب اورا سروری‌هم نوشته‌اند . قبروی اينك در کالخوز لنین دره کیلومتری دوشیبهیاینحت تاجیکستان در وادی‌سغا نیان در <ایست که سایق شیر حصار شادمان در آ نما بوده ‏ مد بحصار ات معر وف شده وایكث آثری از آن شهرنیست و نبا يك حمام و حو مزار از آن مانده است . قبر مرس یوسب چرخی که جانشین پدر شده تفریباً در 4۰ کیلو متری دوشنبه است تکمله و درجایی که اینك پنام جر تث معروفست وساختمانی بسبكث قبر تیمو ردارد ودرآ تسا در کمر کوه شا نقاهی بسیار بزر کی کندهاند وا ندرون آن سند حیجر ه آست . س ۲۹۵ ش ۱۱۹ : شپاد‌الدین زاولی » دیگر از موّلفات اوست حواشی بر تقسیر پیصاوی , س ۷۰۵ ش ۱۲۰ : جلال‌آلدین دوائی , شرس هیا کل‌النوراوشوا کلالحور نام دازد وأرا درزاوپهظفر یه تبرریزهنگام عریمت بدیار بکر درشب نجشنبا ۱٩‏ شوال ۸۷۲ بایان رسائده است . ص ۲۰۷ ش ۱۲۱ : میرحسن میدی : دیگر از مولغات آوست شر ح صبل کلمة علی بن‌آبی‌طالب . وی شعرفارسي نیزمی‌مروده است . ص ۷5۸ ش ۱۲۲ : عمدالمومن بن صنی‌الدین » لقب دی را سیاءالدین و لقب جدش را بجای عزیزالدین‌عزالدین ونام کتابش را بپجةالروح تیر‌نوشته|ند. ص ۲۹۱ ش۱۲۳۳ : غیات‌الدین جمشیدء دی ازمولفات‌اوست رسالقفی‌العمل بامبل ال من قبل النجوم . س ۲۷۲ ش ۱6 : ابوالمحاس کر گاثیء جا(عا لازهان او بنام تسیر گازد یز معرروفست . س ۲۷۵ شش ۱۵۰ ۱ صاین‌الدین ت رکه , نام ونسب او بدین گونه است : صاین الدین ابومحمد علی پن افضل الدین محمدین صدرالدین ابوحامد محمد ت رکه , رحلت وی را در دوشنبةٌ 4 ذیحجه یاه۱ زیحجه ۸۳۵ نیز بط کرده‌اند . > یحجه آن سال‌شنبه و۱ سلشنبه بودموم‌سکنست شب پیش ازع ۱ در گذشته باشد. اسر ار الصلوة را در دسحشسة ۱ <حمادی الاولی ۹ «صوعا للمعات را در۱۵ ۸ بایان رسانیده ودیگراز مولنات آوست: شرح تواعد الموحید حدش صدرلدین ]بوحامد محمد بنام تمپیدا لقواعدو کتابی‌درعلم حروف ومناظره عقل وعشق که درم۸۰ توشته ورساله در تحقیق انانقطة العي تحت‌الباء و رساله در بیان معنی قابلیت و تصور تحقق آن وش ح کاشن راز ورساله درشةا لعمروه‌نشات . 1 تکمله ص۲۸۳ ش۱۸۲ : محمد بن پرهانالدین از۸۸۵ کا ۱۲ سال مررید بیدا اجرار بوده ویس ازمر کي وی کتاب سلسلة العازقن خودرا نوشته است . س ۲۸۵ ش ۱۹5 فخرالدین علی صفي ؛ از مریدان خواجه ناصر هروی بوده است . ط ب ه برصينةٌ ۲۸۵ از نویسند گان فرن نهم این جندتن را باید افزود ؛ ۳ پارعلی شیرازگ ۰ .وف شرحی برلمعات فحر الدین عراقی بنام | للمحات ی رح اللیعات . ۳۴ ر کن‌اندین بحیی‌دن محمد حسینی شیرازی» از خاندان معروف آل بنجیر سادات‌هلوی شیر از موّلف مثاألة الابرار دراحوال بزر گان خا ندان‌خود که تلخیصی از کتاب خبارالاخیار تالیف | پوسلیمان محمد شیر‌ازی مورخست . ۵ ر کن الدین‌مجمد خرافی ؛ در گذشته در۸۳6 موف ت ذکرةا لش اء . ۹ علی بن طیفوز بسطامي . ظاهر! از متصوفه قرن ابم بوده و کتان انوار التحتیق را فراهم کرد که تلخیص و مجموعه ای از رسایل مختلف عبدالّ ۷ سید خلیل الله بن سید محمود زبارتگاهی هروق » مرف شرح حواهر الاسلام در عقاید از مولانا نام آلدین شرف هروی که در ۸45 بایان رسانده است . ۸ ملا دااد بیدری » از مورخان هند موف حفة _لسللاطن در تاریخ ساسلةٌ بپمئی د کن که بنام تاج الدین فیروزشاه بپمی (۸۴۰-۸۰۰) نوشته است. ۹ عبدالله بن محمد بن نبا داز نددانی 4 که رساله فلکیه را در عام سیاقت در حدود سال ۸٩۵‏ تالیف کرده است . ۰ شرفالدبن علی‌بن ابویکر بن علی‌یزدی ۰ بجر شرف اادین علي مورخ معر وف «ازدبیر آن زبردست زمان خودبووده و کتابی درققه حفی باه‌شقایق تکمل ۷۱ دقایق تعمانی نوشته‌ومشات اونین دردستست‌وپرادرش قوام الدین محمد نیزشاعر اوده است . ۲ امیرهن بن منوچیر بن جمال آلدین ابوطاهر بن ماد بن عمران بن موسی بن امام محمد تقی ۰ و لف منشورمبارك یارسالة انسانیه در انسان پادشاهان طبرستان که برای مرشدالدین شاه عبدالة روف بسید میرز و سر او مجمد بر کت علاعا لدو له نوم دختری سلطان حسی بایقر[ توشته است . ۴ب الحی بن ابرالقتح حسینی؛ ازمریدان خواجه اسر لدین‌عبید ال احرار پوده ورساله‌ای درمناقب وی وخاتدانش نوشته است ونیز کتاب سلسلةعالیه را درهمین ژمینه تالیف کرده است , ۴ ناج الدین محمدبن ابر اهیم ازرونی ء از مشایخ متصرف زمان حود بوده ودرا مه در گذشته و کتابی در تصوف پام پر | اسعاده پوشته است . ۴ ) هیخ الاسلام ژ گریا بن محمد انصاری » وی نیرز ازمشایخ تصوف بوده ودر ۸٩۳‏ در گذشته و شرحی بررساله قغبر یه پنام احکام الدلاله نوشته است . ۵ عبدالرژف‌هروی ؛ موب رسالهٌ مید که برای بدیع الزمان میرژا سرسلطان حسن بایقرا فیاهم کرده است . ۹) قاسم علی قایی , از دانشمندان زمان خود بوده و رساله ای در اسطرلاب ثوشته است . ۷ قتاضی شه لد ین محمد ان محمد بن‌دحمد بن‌ظاهر آباد کانی‌ظوسی. موف نسیم المقرین شرح مناژل السایرین عبدال انصاری که درطیر مجشم ۱۰ رمضان ۸۰۸ بایان رسانیده است . ۸ ) احمد مذون بن محمد یشابوری ۰ از دانهمندان سا کن هرات بوده و باجامی معاشرت داشته وم لف کتابیست بنام آیة الایأت الفرتانی در کقف الایات که در ۸۸۵ بتالیف آن آغاز کرده ودر ۸٩۱‏ درهرات بایان رسانیده است . ۸۹ جلال‌الدین یودف‌جامی ؛ ازدانشمندان معاصرذاهرخ مولف فراید غیائی شامل مکائیب تاریخی از آغاز اسلام تامان موف . ۷,۸ تکمله ۰ ) نودالدین عبدالرحمن بن عبدالقاددمراغي : پسس عیدالقادر مراشی موسیقیدان معروف که پدرش کتاب‌جاهم‌الالحان دا در۸۱ برای اونوشته و آوهم در موسیتی اسناد بوده و درحالك عنمانی میزیسته و کتان متأصن لاده از را درموسیقی بنأم بایزید ال علمان (۸۸۹ - 6۱۸) نوشته است . ۱ مولانا عبدالرحیم مشهدی » موّلف کتاپی در جغرافبا بنام مسالأ المماتك , ۲۴ خو اجاعیدالش‌ید خاو ند محمودین خواجگی خضربن عبید الله احرار ؛ مأنند پدران خود از مشایخ طریقة نقشبندی بوده و رساله‌ای در تصوف ازجا نده است , ۳ میرعلی حسینی» وی بجز مبرعلی حسيني خوشنویس «عروف فرن نپم بوده وموّلف کتا بیست درتصوف بذام ریأحین‌القلوب . ۴ علی بن محمدمعر وف بنظام‌شامی »وی نیز بجز نام لدین‌عیدا لواسع مورخ مشهورمعروف بنظام‌شامی وازمتصوفة زمان‌خودبوده ومختصرمنها حالعا بدین در تصوگ ازوست . ۵ ) «دام‌اندین محمد بن آبوطالب ثبر بزی معر وف بن‌دام طمیب > در۷۲۳۳ ولادت باقتمواز دا نشمندان‌نامی زمان خود بوده ودرهیئت وط وریاضیات دست داشته وموّلفات حند ازوما نده‌است از آن حمله کتاب‌الارشادفی معرفةالاعداد بمارسي که‌بنام شیخ| بر آهیم بن‌سلطان «حمد بن کیقباد نوشنه وشرح تلخرص‌محمود این محمدجغمینی که در۷ حمادی‌الاخرة ۸۲ ور۱٩‏ سالگی بیایان دسا نیده است. ۹ ) حطجم محمود بن‌مجمدین عیدالله. مزّف تحفه خانی در طب که در۰۲٩‏ تمام کرده است . ۷ برهان مسکین . از دا نشمندان سا کن هرات بوده و مولفات چند ازوما نده است از آن‌جمله کتاب ارشاد لمسلمین شرح عتقاید اهل‌الاسلام نجم‌الدین نسفبی که در «رات دد ٩۱6‏ بایان رسانده‌است وا نیس لواعلين ار بعین دزاحادیث رسول پر دو دقتر پکی شرح احادیت و دیگر شرح آیات و روضةالاتقیا فی ز کی تمه انا الاولبا و انیس‌العا پدین در عبادات و سراح المتعلمی در نحو و اورادالاوقات و کنوزالاعمال در ادعیه واذکار وحلاصقالاوراد . ۲۸ احمد بن‌محمد بن حسن معروف بخلیفاً تیشابوری » موف تر<ما ملعص تاریخ ۳۳ تا لیف ۳ حا ؟ م اپوعبد ال محمد بن عیدا لن محمک ابن حمدوبه بن نعیم بن حکم ض ی #عر وف بحا کم ابوعیداله بن‌البیم مژلب مستدراگ و زاریح نیشاپور از ای حدیث که در ۳۲۱ ولادت بأفنه درد ۰ ع در ۳۹۰ سالگی در گذشنه و کتان تاریم خودر | نت دررمتان ۲۸۵ ساپان رسائیده وسس در ٩۰۲‏ آثرا تکمیل کرده | است ودرین ترحمه حوادث سال۸۳۲ را ضبط کوده أست . ۹ ) ابو المکارم بی علاءالملك » از بازما ند گان احمد حام ژندهیل که در۰ ۸6 کتا ی در مقأمات دی بیام حلاصها لمتامات تلف کرده أست. ۲۰ سیدیحیی بن بهاءاالدین شرواني» در شپر شماخی وادت یافت « پدرش مردی مالدار بود ودرجوانی خوش صورت بود . روزی که پاجوانان گوی بازی می کرد پیرزاده پسر شیخ حاح عزالدین خاوتی از مر بدان شیذ صدزالدین خلوتی و ازییشوابان‌خلوتیان برو گذشت و جون او را بسندید دعوتش کرد و دی پذیرفت ودارد طریقهٌ خلوثی شه که یکی ازفروع تتشبندیان بوده است . سیس از شماخی با کورفت ودر آنها ماته وبارشاد عردم پرداخت و نوشتداند نزديث ده - هزار تن برو گرد مدند ومرپدش شدند وخلفای جودر! راطراف فرستاد وود باجم۸ درپا کو در گذشت .وی ازپزر گان طریةءٌ خلوتی بوده ودر با کو مسجد وه‌درسه وخا نام داشنه وخافای معروف او مولانا پوسف مخدده « اسی طیای شرو!نی و مه اد شروانی و شد لمجد شروا نی بودهاند , آژه هو لقأت حند چند هم ما ده اسي شا ند اس ادا لطا لمین و شاه الاسر ار و أسر‌ارالوحی و شرح ؟ ۳۹ و او . سا ۲۵۹ ابویزید عیداثرحمن بن مجدد بن علی بسطامی : از برر گان سب بر متصو فذ زمان جود توده در در بش۸ در گذشته و کنابای رل بعارسی 3 تشر یی ۰ فا تنبله تصوف نوشته است از آن حمله مناهج التوسل و شمس الاقاق والادعیه و لقوانح ااسنکة که درع۶ ۸ پبایان رسانده وظاهرا شر ح قنر حات المکة اینالعر پیست ۲ ۲۳ عبدالگريم همدانی : در دکن می‌زیسته و مرید و شا گرد خواجه محبد فأوان دانشبد معروف این زمان بوده و کتابی در از پم د کن بنام ثار پح محمودی پرآی خواجه میحمود نوشته و کتان دیگری در احوال خواجه محمود پرداخته است . ۳ سعد‌الد پن کابغرک » نحست حامه فروش بود» از بزر گان مشایح نقشیندی ورزمان خود و ازمریدان نظام| لدین‌خاموش در گذشته حنزام نماز ده چبارشنباحمادیالاخر ۸۸۰ و مدفون درخیابان هرات پوده و بسباری از متصوفه آن زمان از آن جمله عدالرحمن حامی او معتقد بوده اند و درهرات می‌ژیسته است ۰ در ۸4۶ با گروهی از دانشمندان جحح رفته وهنگا نماز بیش حپارشنة ۷ جادی‌الاخر ۸۷۰ درهرات در گذشته‌است. دودختر سرش‌حواجه | کیرمعروف بخواجه کلان یکی زن عبدالرحمن جامی ودیجُری زن فخرالدین علی‌سنمی پس ملاحسین کاشفی بوده‌اند. اسحاب وی ملفوظات اورا بنامتقریرات گرد آوردهاند. ۳۴ مود پسیخانی: آزمردع‌سبخان گیلان و نحست بروطر بت حروفی و از شا گران لاله حروفی بود و فضل اب اورا طرد کرد ودرسال ۸۰۰ طربقة تقطوی دا اعلان کرد . در باره‌اش اطلاع کامل نیست وبهمین |ندازه معلومست که طر یقة وي نا بایان فرن دهم دربرخی از تواحی ایران رایج بوده ومتشرعین آ نا کفر مي‌دا نسمه| ندء پسپاري اژییروا ش دا بپمین حرم کشنه| ند. معاریف پیردان وی تشببپ ی کاشانی وفبیمی کاشانی وحیاتی کاشانی ومیرسید احمد کاشا نی ودرویش کمالی و سلیمان طبیب ساوجی وترابی وخسرو درویش ویداق بيك استاجلو ویوسف‌ملحد معروف بتر کش ددز بوده که درسال۱۰۰۰ که اختر شناسان‌قران نصسین دا پپش بیبی کرده وحطری متوحه شاه عباس مي‌دا نوی رابراي فرب ستار کان‌بیخت نشاندند و ام سلطت یاو دادند و پس از گذشتن قران‌وی را کشتند . این طریقه تکمل ۳ نت ازيك (۹8۱- ۱۰۰۲) در ماوراء الثپر بار دیگر مجالس التفایس علیشیر نو ازثر کي جفتایی بشارسی توجمه کرده است . ۵ عبدالصمد بن افقل محمد» از صوفیة عند موف |خبارالاصفیا در احوال مشایخ که در۱۰۱6 تألیف کرده است . ۱ عبدالوهاب بن جلال‌آلدین محمد همدانی ۰ نیز ازمتصوفه این زمان بوده و در ٩۷۶‏ منأف العارفن افللا کی را بنام تواقب تلخیص کرده‌است . ۸۷ هحمد بن برهان الدین سمرقندی ۰ معروف پمحمد فاضی : رز مرریدان عبیداله احر از بیشو اي معروف نقشب‌دیان بوده و در ٩۳۲۱‏ در گذشته / تذ كرة الاولبا وسلسلةالءارفن دو کتای در احوال مشایخ پوشته است . ۸ ابوالمسن‌محمد باقر بن محمد علی؛ موف تاریخسلسلا نقشبندی که در ۹6۷ نوشته است . 8 معین‌الدین عنیرگ ؛ ازمردم منیر از توابع دهلی و ازمتصوقه او اخر فرن دهم موف زیاش |لاولیا . 6۰) محمد صالح بن امیر عبدالل4 قادر: ۰ معاص عیدا لموّمن خان‌از پكك بوده وتاریخ مززارات پلخرادر ۱۰۰۰ بایان رسانده‌است , ۱ عبیدالله نقشبندی ۰ موف سراح السالکین و لطایف آلعارفین در مقامات شیح لعف[ حجشتی در گذشند در۷۹٩‏ و کتان صوفه شعبندی که در ٩۸٩‏ نوشته است . ۴ ) مجبدامین حشری تبر پزگ * نویسده دشاعر بوده و در٩۱‏ ۰ کت ۳ بنام روصَه اطبار درمزادات ریز تمام کرده است . ۲۳ عبدالگر يم بن محمود قاضی معر وف بقاضی اختیار . در ۱۰۰۹ سفرهایی در ماوراء النپر و خراسان کرده و سفر ناماً خود را پنام عوالم الاسرار فی‌غرایب الاسقار نوشته است . ۲ مولانا شمعی؛ ازدا تشمندان خاله عثمانی بوده واز احوااش اطلاعی مس سس نیست ودوحدود سال۰ ۱۰۰ در گزشته وشرحی بردیو ان حافط نوشنه‌است . ۵) سودی بسنوگ, ازمردم سرزمین پسنه با بوسنه و یاپوسنی در بالکان بوده کهدر آن زمان جرو مستعمرأت عثمانبان بشمادمی‌رفته است و از جزییات احوالش اطلاعی نیست جر نگهدرحدود ۱۰۰ در گذشته‌است, وی‌تر کی‌وتازی 2 وپارسی را نیکو می‌دأنسته ودوشرم محتصرومفصل بردیوان حافط نوشته‌است . پرصحیفةٌ 4۰۷ دربارء کتابپای قرن نپم که نویسند کان آنبا «علوم نیست این کتابپا را هم باید آفزود : شرح اشعار امام علی بن ایی طالب که موف آن معلوم نیست و شا گرد تام الدین عبدالحق بوده و پس ازشرح مبررحسین میبدی این شرح خود را بنام امیرسید عل ی که درقاین وسیستان پوده تیف کرده است . دیگ یکتابی‌بنام ق نون‌نامه چن‌وختا در تارین‌اقوام تلد که در۹۲۲تالیف کرده ند. ئ هه در پارء شعرفرن دهم نخست برصحفهُ 2۰۸ این نکته دا باید افزود : نام ونسب قطب الدین حیدر زاوی بدین گونه است : قطب‌الدین حیدد بن تبمود بن اپوبتر بن سلطانشاه‌ین سلطان خان سالوری در گذشته در ٩۱۰‏ سالگٌی که تار پیج در گذشت‌ویرا هم۱۳٩‏ وهم ۱۸+ نوشته! ند. امادر بار#حیدریان‌تردیددارم‌فرقه‌ایاز صوقیه که درزمان سفویه با نعهتیان یعني بیروان نعمَاله ولی درافتادها ند پروان او بوده باشند زیرا که‌دشوار مي‌نماید ناسیصد و حند سال پس آزمر کش این همه بروان درمر کزابران داشته بوده باشد , یکمانم هر آد از حیدریان بروان طر بقه صفوی واتبا عسلطان‌حیدر توادة صفی) لدین‌ارد بیلی یعنی حیدرین جنید بن آبرآهیم این علی پن صدرالدین موسی بن صفی الدین اندپیلی بوده باشند که بیش از شاه اسعیل شافعی بوده| ند وقب را می‌بایست باصوفيةٌ نعمقالپی که شیعه بوده‌انداختلاف سیس این مطالب را در باه شاعران فرن نهم باید افی‌ود : تمه ۹۹ س 6۱۲ ش۱۱ : سحبی استرآبادی . تاریش در گذشت وی را برشی۱۰۱5 وشمارة ر باعیاتشراهفتاد هزار نوشتها ند وپیداست کهمبالغه است . س۱5 2 ش۱۵ : قاسم کاهی د فحست در ۱۵ سالگی بسدسحشان بدر پار عسگری میرژا رفته است. دردربار | کمرسمت ملتالشعرابی یافته ويك بار هزار عنکه صلا يك غزل‌پاو داده است . وفاتش رأدر ۹۸۴ ۹۸69 نیزضبط کرده اند و نوشتهاند که صده وده داصدو پیست سال عمر کرده‌است واو را معدادبباده خواري دا نسته| ند. حر فنح‌پوردر گذشته‌وسیس پیکرشرا با گره‌برده ودر نا پحاكسردها ند. درعلمادو ار تیور دست داشنه است . س 4۱5 ش۲۰ : حسین مروزی » درحح تسیر وحدیث رااز این حجرمکی فرا گرفته و فیضی باومعتقد بوده است , سال در گذشتش را برحی ۹۷۹ ۶ بر خی 5 نوشتها ند واين روامت دوم درست نمی‌نماید . وی غزل را نیزنیکو می‌سرده است . ص4۱ ۲۱ : حسن یی ۱ دردر بار اکیر ز بستفو ۷ ۹۷۸ ز نده‌بوده‌است. ص۱۷ ۲۲: عرفی ثهر ازی دیگر از آنار وی رسالة تیه را باینوا نست. 6۱۸ ش ۲۳ : شیری اهوری » ام وی با پدرش شیخ عبدالحی برده که عردی دا مد و قاصي شر خ بوده‌است‌وحود ازمداحان اکیر بوده ودرجنگکفغا نان پا راجه پیریر يا بریل که همراه وی بودهء درافغا نستان در گذشته و اقسام مختلف شم هي‌سر وده است ۰ ص4۱۸ ش ۷4 : فیدی شیر ازی : ا ۹۸6 زنده بوده است . ص 2۱۹ شش ۲۷ : دهایی حوافی؛ نام وی دلاسعدا لین بوده وحون درهر ات زپسته بپروی لبزمعروف بوده است . مشئوی منظور] نظار را در برا برمخرن‌الاسرار بنام | کبرسروده است . ص 4۲۰ ش ۲۰ : میرحیدر معمايي رفیعی : نام وی میررفیم الدین حبدر طباطبايی بوده وپسردیگری داشته است مبرا بوطالب کاشاني که ذ کرش بجای خود ِآ« تکمله اهئث ات , س4۲۱ ی ۳۲ : میلی هروی ؛ درمالوه در گذشته است . ص1۲۲ ش۲۷ : محوي همدأنی ؛ اصل وی ازاسد آباد همدان بوده و مدئی در نیشا بورزیستهویحج واز آنجا بهند دفته ونزد ان خاتان مقرب بوده و در۱۰۲۰ در گلشته اس - ص4۲۷ ش۳۹ : روفنی ؛ باسترابادی وهروی معروف بوده وپیداست که از مردم |ستراپاد بوده و درهرات زدسته است . قلعه مالو گره که وی دد روز آوینة ۳ جمادی الاولی ۹۸۰ درآن جا در گذفته ازتوایع سروین دد گجرأتست , ص4۲۷ 6۰ : تویدی نیشابوری » باامیر فریش خویشاوندی داشتد است . ص۲۳ عش4۱: شکیبی اسفپانی: ازمریدان خواجه علاءا لدین عطار نقشندی بوده ودر بجوم ورمل دست داشته است . ص۲۳ ش 2۲ : فارعی شیرازی ؛ دردربار جلال الدین محمد | کبر بوده و نام بدرش را هیر مرتضی نیز نوشتها اد ص4۲۲ ش ۳؛ : انیسی شاملو , کتایدار علینقی خان بوده ویس از کشته شدن اوبدست عبدال#خان‌ازيك بپند گریخته است . تاریخ در گذشتویرا نزديك ظپرشُبٌء۷ صفر۱۰۱۵ نیز نوشتها ند و گمتهاند که دریر‌ها ننورمدفون شده‌است . ص؟ 4۲ ش4۵ : حدایی‌تبریزی ۰ تحست از نعاشان کنا با نشاه طرماس بود ور تجشی بیدا کردو از پای تحت بمراق‌واز آ سا بهند رشت فت ودر آ نما باجزا لی‌مشهدی درافتاد وب دیگر ۳ هجو کردند . درهندوستان منصب امارت دافت و نادرا لمات لقب کرفت وسفری پزیارت حرمین رفت و برند باز گشت . ص 2۲۵ ش 4۸ : وفوعی نیشاآبوری ؛ از سادات اسحق ‏ باد نیشا پور بوده و درزمان | کبر ببندوستان رفته وخان‌خانان يك باربصلهٌ يك رباعی سه‌هزار‌حمودی باو داده است . خط شکسته را خوب می‌نوشته ودرلاهوردر گذشته است ص ۲۵۵ ش 6٩‏ : قراری گبلانی ۰ نام ونس وی نورالدین مجمد بس تتمله ۹ عبدالرزاق معروف بصدر گیلان و خود نیز ازکار گزاران مقرب خان احمد خان وازشا گردان افضل الدین محمد ت رکه بود . هنگامی که خان احمدخان باصفویه ددافناد وی پتزوین رفت وظاهرأ س‌از آن بابر ادزش امیرهمایون پیید زرقنه‌است . ص4۲۵ ش ۵۰ : عیرلی شیر ازی . ازسادات شیر از بوده و دوبار پپنترفته . یار اول بمساحبت آمیر نورالدین محمد قراری و امیر همایون پسران مولانا عیدالرزاق صدر گیلان رفته وقسیده وغزل مي‌سروده آست . ص2۲۵ شش 6۱: حیاتی گیلانی» نخست‌در گیالان‌میز ستهودر | تعامیلی‌شاعر تمشیری بدست راست اوزدوممروحش کردووی‌عنو کرده و بکاشان واز آ نجا بپندرفته است . دز بایان زنه گی نزد خان حانان بسیارهترن شد و تروت بسیاز ببم رد و خان خانان يك بار او را بغزانهٌ خود برد که هرانداژه اشرفی می‌خواهده_دارد. سرأًنجام ازملازمان شاهزاده دانبال وسس نوزالدین حبانتُر مد ودر۰۱۵ امرد. ص 4۲7۰ ش۵۳ : فبمی طبرانی. نأمش‌طیماس‌قلي وازدد بار یان‌شاه‌طب اس بوده آست . وش ۵4 : سپمی بخاری.دردستگاه بیرم‌خان ستان سانان نیز بوده‌است. س6۲ ش۵۸ : درویش پیرام سقا , برخی او را آزمردم بخاراو برخی از مردم بلخ‌دا نستهانه » مردی‌سا لك زمجدوب بود. نحست طالب علم بود وسسو آرد حلفَهٌ تصوف شد و بستایی گرد جهان می کشت تا پپندوستان رسد . نیت کرده بود سر ندب برود و در آنجا پما ند . جون در تا نده پکی از قصبات کور پصشست شیح باپویکی از بزر گان مشایخ هید دسید وی او را از رفتن بداتجا بازداشت و گفت باید دربردوان بماني ودر | تجامدفون شوی - وی ببردوان رفت و جایی‌را که شیح پایو باو نشان‌داده‌بود یافت ودر آ نجاماندتادر ۹۸۲در آنجا در گذشت. درویش محمد نامرمریدا نش که برضا کش صحاور بود گمته است|زماوراغا لمیر با او آمدمه تاز نده بود با او بودم و بمن دستور داد برس فیرش باشم ومی گفت سبب شعر گفتن من ۹1 تکمله این بود که شبی قاس ائواررا درخواب دیدم که برلب حوض مزار قثم پن آلعباس درسمرقند نشسته‌استوچون مرادید گفتدریش‌جیزی بخوان . من اشعاری‌خوا ندم. گفت: ازخودبخوان. چون بیدارشدم در بدیپه غزلی سرودم وشاعرشدم وحال آنک بدران من از اعبان بودند . مزارش در فسیه پردوان در ناحیه آورسه پرسر راه پلگاله وس ندیب در ژیردرخت املی بزرگ یعنی تمر هندی ودر نزدیکی تالابی زیارتگاهست . وی درشعرفارسی وت کی دست داشته وروژی که درحال حذبه بوده دیوان فادسی وتر کی خود را در آب انداخته است , پیش از سی هزار بیت غزل عارفانه سبك غزلیات مولا زا حالال | لدین و قاس آنوار سروده وسقا تحاص می کرده ص۲۷ )ش۵۹:حیدری‌تبر یزی؛ تخستاجدوژی‌می کردو پا آ نکهدرهند نوا نگر شده بود درپاز گشت ازهند از آن کشور بدمی گفت . وحشی با او درافتاده و يك دیگر را هجو کرده‌اند . مه‌پار بپند رفته است‌وا کس در برابر يكك قصیده ده هزار روپبه وخلعت واس باوصله داده است . تا بایان قرن دهم می‌زیسته وپسری دأشته که سأمری تخلص هی کرده است و دیوان اوشامل شانزده هزار بیت‌بوده است . ۲۸ عش۵:: شریف سرمدی آصفهانی. نام درست وی ملاشر یف وازسادات ودر هند ازماززمان راجه مان سنگیه پوده و در۵ ۱۰۱ در گذشته است . صن 4۲۸ شن ۷۷ : تقیالدین محمد سشتري : ا گر او را مامور کرده ات داستانبای شاهنامه را پنش پنویسد اما عمرش باین کاروفا نکرده است . ص 54 ی ۰۸ : اسيري رازی ۰ پسرفاسی مسعود سیفی حسینی بوده و دز ۲ در گذشته است س 5۲٩‏ ش ۵ : نظلیری یش بوری . از خان خانان يك باريك لت رو ببه صله گرفته است . استادانش شیخ محمد سندوی و ملا حسن حوهری بوده اند و دیوانش را شاعل نه‌هزار بیت پیزدانسته‌انه . تکیله ۹ ص ۲۰ شش ۷4 : عزیزی فرویبی : باپبری نیز معروف بوده و در اب در گذشته است . ص 2۳۱ شش ۷۷ : طالب اصفپانی : دز۱۰۳۰ رحلت کرده است . س 4۲۱ ش ۷۸ : میراشکی قمی» برادرمیرعزی ال حضوری قمی‌بوده و دو دیوان داشته ویکی از آنبا را بطریق طرد و عکس بایان رسانده‌است . س 4۳۲ ش ۸۲ : صالحی هروی ؛ بمشهدی نیز معروف بوده و نحست از منشیان در پارسلطان محمد خدا پنده پشمار می‌رفنه است . ص ۳۳ ش۸۵ : علاء الدوله تامی قزویی : ازخاندان معروف سیفی‌سادات حسلی قزوین بوده که مدتبای مدید دانشه‌ندان نامی از آن برخاسته اند . پددش میر يحيي که در ۲+#در گذشت وجدش هیر عبداللطیف درطریقاً قسئن تعصب بسیار داشته‌انه و بدین صفت معروف بوده‌اند . برادزش نیزمیر زا عبدا للطیف نام داشئه اس . پدرش میریحیی جون شاه اسمعپل بساطنت رسید ماه تاریخ حلوس او را ذ مه ناحق » گفت و حون شاه ازو بازخواست کرد گفت من « مذهبنا حق > گفتهام. بس از آن شاه طبماسدرصدد آزار وی وخاندانش بر آمد و يك قورچی از آزر بایجان بقزوین فرستاد که ميريحيی وبسرش میرعبدا للطیف را که پیشوایان اهل سنت در قزوین بودند دستگیر کند و بآذریایجان بفرستد و خانواده شان را اصغبان بفرستد . میرعلاء ادوله که در آذر بایجان بود پشتاب قأسدی نزد پدر و پرادر فرستاد و ایشان را گاه کرد . میر بحیی را که بحیای معصوم می گفتند قورجبان گرفتند و اش سال ونیم در زندان اصفران ماند ودر ۲۷ سالگی در رجب ۲ درز ندان مرد . میرعبد] للطف از زندان گریشت وحدی در کوهرای گیلان سر گردان بود واز آنجا بچلال|لدین | کبر متوسل‌شد واو اجازه داد بپنه برود و پا پرادرش میرعالژء الدوله در 45۳ بپند رسید وهرده برآدر در دربارا کبر‌احترژم بسپاریافتندو| کبردیوان حافظ و کتابپای دیگرر نزد هیرعیدا للطیف درس‌می‌خوا ند ودره رجب ۹۸۱ درفتح پور در گذشت ودربالای قلعهٌ اجمیر در کذارقیر مپرسید ۹۹ بکمله حسین خنگک سواربیکرش را بخالد سردند . برادرش علاء الدوله اهر در ٩۸۲‏ در گذشته ووی را یردر همان حا دفن کردها ند ودیش ازمو لفات اوصحیفةلار قام درعام خط ورساله درصنایم شعررا باید دانست , ص2۳۴ شش ۸۷ : ملكث قمی . ملات! لشعراي دربار نظاه‌شاه بوده و بیشتر دز احمد نگ رمی‌زیستهاست ۱ در ۱۰۰۴ کها کیرد کن‌دا گرفت‌وی‌در حسار احمد نگ بود ویس ازجند دوز بیرون آمد و باشاه ماد پسرا کبر وعبدالرحیم خان خان خانان مر بوط شد وددستایش ایشان قسایدی سرود و بار دیگر گرفنار شد و جون ایشان بسرزمین بر اررفتند وی‌ازز ندان بیرون آمد و پشیر بیج دور نزد عادلشاه رفت وملك لشعرای در پار او شد . بسیار کم سجن هی لفت و تاریخ را خوب می‌دا نست و بث موی در برآپرمخزن الاسرار نظامي سروده است , ص 2۲۶ ش ۸۸ : نوعی خبوشانی نام ونس‌وي محمد دضاپن محمود بوده است . در ۹۷۰درخبوشان ولادت یافته وجون حندی درمشپدزیسته بمشپدی معروف شده و یس از ویرانی اور گنج وهرات از مشید باورد رفئه و حندی در آنسا بوده وبهمین جبت پرشی او را باوردی دانستهاند . در جوانی با پدرخود بکاشان رفت ودر آتجا بقاعری آغاز کرد و محنشم اورا گراهی مي‌داشت . سس يراي دیداد حواجه | پوالقاسم سیری از خویشاوندان خود که مرد محتشمی بوده است باچند بگجرات رفت ..س از جندی با بذر بمشپد بر کشت یدرش در | تحادر گذشت ۱ وی درانداء زمانی میراث پدر را بخوش کذرانی تمام کرد و بار دیگر بیند رفت ودر #هور مصاحب میرزا یوسف خان رضوی از سادات مشپد و از اعرای جار هزاری درپار ! کر شد و با وی بکشمیر رفت . در کمانداری بسیار ماهر بود جرا نک دريك روژینج پار هدف را بتبرر بود و بپمین جهت شاهزادهد| نیال بس‌خرد کیر که درجوانی و۱۰۱۳ در گذشتهو شبرت اورا شنیده بودویرا ارمرزاپوست حان حواست . دیوان وی شامل جبار هزار ببت وساقی‌نامه‌اش شامل ۷۰۰ یتست که خان خانان دربراپر آن دهء‌فزار روییه صله داوه ٍست وسوژو گداز شامل ۵۰۰ ۱۳ ۵ ار بیت‌در بار8 ستی‌شدن یعنی‌خود ر اسوزاندن زن‌هندو که دلداده شوهر خویش برد در لاهور با کبر آ بادبخواهش شا هر اده دا نمال‌سروده شده‌است , ص4۳4 شش ۸٩‏ : وحشی بافتی, ناموی کمال‌الدین‌مسمد بوده است ؛ وی را برخی ازشا گردان شرف الدین علی یزدی دانسته‌اند و از دوستان محتشم بشمار می‌رفنه و گام افامت در کاشان با وی محشور بوده است . سیب مر کي وي را پرخی حمای محرقه دا نسته اند و برخی گفته اند که بدست معشوتش کشته شده است واین درست یست . تاریخ رحلت ویرا ۹۵۷9۹۵۲9۹0۱ نوشتها ند وحتتاً در ۵۵۱ در گذشته است - دبوان وي‌شامل ۵۳۰۰ ببت ؛: حلذ پر ین شامل ۲٩9یست:‏ ناظر ومظلور شامل ,۱۵۷۵ بیت و شیرین وفرهاد که طاهر| در ٩٩٩‏ نائه‌ام ما نده شامل ۱۰۷۰ پیتست . دتبالةُ آ ثرا که وسال شیرازی سروده فین ناتمام عا مده و آقا مهدی صاپرشیرازی در گذشته سس از۱۲۸۰ ثرا تمام کرده است . س 2۳٩‏ ش ۰۹۱ لسائی شيرازي : لب وی را کمال لدین هم نوشته‌اند . بحست درحر اسان ملاژم سام‌میرزا صفوي بوده است. نوشدها ند اشعارش‌با ندازءای بود که نمی توانست‌شبط کند و بپرشاعری که نود اومی‌رفت ازاشعارخود می بشید تا بتعلص خود بخواند . روزی که دوستان را بطعام دعوت کرده بود پس از طعام ازیشان بحلی خواست‌وهمان شب درصحبت ايشان در گذشت ودرقیرستان سررخای مدفون شد . ص 4۳۰ ش ٩۲‏ : فضولی بغدادی . در گذشت وی دا در ٩۳‏ نیز نوشتها ند. دزربان تازی‌نیزدست داشته ورساله‌ای باین زبان بنام مطلم الاعتقاد نوشته‌است . ص 4۲۸ ش۹4 : فحری هروی» مدئی لپزدردر یار شامحسن ارغون حکمران سد وئنه (۳۰ -4۱) بوده و کتاب صنایع‌الحسن ور«صا السللاطین را درد کر پادشاهان شاعر بنام وی نوشته و یزحند مشنوی سروده است . ص 4۳۹ ش ۹٩۱‏ : فاضی شرف حپان » از خجاندان معروف سیفی فروین ٍ درضمن ازشا گردان‌غیاث! لین منصور وازدو ستانو خویشاو ندان میر عدأدحوشنویس ۸ ۱ 5 ‌ّ" تکله روف و مردی نیکوکار بوده و آ پادی بسیار کرده از آن جمله نبری دز کر بلا خته ودیراش نزدیات ده‌هررار بیت بوده است . ص54۱ شي ۱۰۱ : ملا آحمد ابیوردی.وی درسمرقند از شا گردان مالااحمد می دا نشمند معروف آن زمان‌ودرهرات‌ازثا گردان جامي بوده وازپروان‌طربتة لیندی بشمار مي‌رفته است . کیستژری که بازر گان نزد اوبرده محثوی ده‌هزار از پوره و گفته است که در سفر دریا نثر امام علی بن |بی طالب کرده بود . گذشت وی در ۹۵۰ سه روژیش ازرسیدن فورجی که از قزوین مأمور عفو بت او » بود روی داده است . وی قصاید وغزلبات پسپارسروده است . ص 4۲ ش ۱۰۷ : ابوالحسن دانشمند » کتاب مشارق را در هبقت نوشته ت ودیگر ازمولفات اوحاشیه برهدایه اثریه است . ص06 ش۱۰۲۱ : ماأنی شبرازی, نقاش ماهری بوده است : نوشته| نددلداده اسماعیل بوده و بپمین جرم گشته شده و دوستانش شفاعت کردند و شاه ازو شت اما دیرشده بود ودرتبریز کشته شده ودرس‌جاب اورا بخالد سبردها ند . ص 4۵ ش ۱۰۷: طپوری ترشیزی » در صلهٌ ساقی نامه ابراهیم عادلشاه فیل ومقداری نقد وجنس باه بحشیده‌است . ملاك قمی دامادوی بوده و باعرفی به‌ومشاعره داشثه و یز نوشته‌اند دربیجایود در گذشته است . ص44 شش ۱۱۰ : ضمیری اسنپاني ؛ نامش کمالالدین سین زوده‌است . ص48۷ ش ۱۱۳ : فاضی احمد سيستاني ؛ معما و تاریخ‌را خوب‌سی گفت و 5 در گذشت : ص 44۷ ش ۱۱5 : خلیفه اسبالهُ » ملولی تخلص می کرد و خلیقه سلطان او بود . ص 4۵۲ شش ۱۲۳ : القاس میرزا ؛ در۳۲٩‏ شاه طهماسب حگمرانی شروان داد . درو۵ه بالشکر بان عنمائی بایران | مد ۰ پس از اقامت درمشید در ۲۲ تکمله ۸۷ ر بیع الاول 7 در الموت زنداني شد . نوشته اند پس از شش روز دو سه ئن که بدرانشان را کشته بود بقصاص وی را ازآن قلعه بزیرانداختند و کشتند , آمااین روایت درست نمی نماید زیر| که وی طاهرا در ۹۸2 در مشید در کذشنهاست ۱ ص 4۵۲ ش ۱۲۷ : انسی فندهاری, نامش محمد شاه پوده است - ص 4۵ ش ۱۳۳ : بپرام میرز| صفوی , طبیر الدین لب داشته و در ٩۳٩‏ حکمران هرات نشده است . در گذشت وی را در ۲۳ سالگی در شب سشنبة ۱۵ رمضأن1۵ نیز نوشته‌انه . شاه اده‌ای دا نشمنتو خوشنویس ودانش برود بوده وامیر بحبی بن عبدا للطیف قزوینی لبالتواریخ را پنام وی توشته است . ص465 ش ۱۳۵ : پرام جان, نام وی را برم خان نیز نوشته| ند . ص4۵۷ ش ۱۳۸: صادقی بيكك افقار.ملتوی قانون السور اودر قواعدنقاشي وشاملی ۲۱۰ پینست . س 4۵۸ ش ۱۳۹ : ولی دشت بیاضی : جندي هم درقزوین زیستهاست . 0۸ ش ۱4۰ : طیفور اتجداني , نوشته‌اند که يك بیت اودا بءلك قمی نسست می‌دادند وینام وی معروف شده بود چون ماك قمی ببند می‌رفت وی ددیی او براه افتاد ودر لار یاو رسید واژو سند گرفت که آن پیت اژو نیست . ص 20٩‏ ش ۱6۳ : فرمی کاشانی ؛ یامحتشم مهاجه کرده است . ص 4*۳ ش ۱۵۷ : فپمی ضیصی . در ٩۷۸‏ که شاه عباس در زمان بدرش ازهرات بشیراز می‌رفت در راه در خبیص نرد اورفت و مورد توحه شاه عناس شد و باو وعده کرد که از پدرش شاه محمد خذابنده بخواهد مسب صدارت شود را بو بدهدو پپمن‌حبت اور ازشر از پدر بارخوآستند مسب صداری را پاو دادند. مردی دا تمد و پسیاز بارس بود در ریاضیات و تجوم ژزمل دست داش و نو بسیده وشاعر زبردست بود وبسبار بخشنده پود چنانکه نوشته| ند نزدیاك صدهز ار تومان بول نتد وبپای خالد فیروزهر) کهازدر آمدهای اوقاف نذرها وخمس معادن فیروژه وجز آن درخز | ن4خود داشهدردوسه سال‌پسادات وملما وبرهیز گاران و تنگی دستان وطلاب ۹ ۱ خکمل داد ومردی دزویش مشرت بود وشترجوت می گفت . س6ع شش ۱۸4 : شریف تبریزی ؛ شا گرد لسانی بوده وزند کی را بتنکع دستی گذرانیده و در بایان زند گی دد اردبیل مالاژم سام میرزا بوده است . وفتی قسیده‌ای در ستایش خواجه غیاث |لدین علی معروف بکیره و کبرد چشم مستوقی دیدان شاه طپماس که جشه‌ان کبود وموی وروي رردداشنه سروده بود و جون‌صله باو نداده بود تر کیب پندی‌دره‌چواوساخت‌وشاه بخشم مد ودسترر داد اور بکشد. وی اجازه خواست آن اشعارر! پرای‌شاه بحواند وسمس هرحکم که روا باشدب‌کند. شاءحون آن‌تر کیب بند را شنید بسندید واز کشتن او گذشت‌بشرط آنکه از خواحد غیاتالدین دلجویی بکند . وی تیز اشعاری در هجو شاه نمیم‌الدین نعمةاله تائي نوادگ شاه نعمَائ ولی ودااد شاه طبماس سروده است . دیوانش را شامل‌نههزار ببت دانستهانه ۰ نوشته اند درده؟ باردپیل رفته ودر آ نج پوپادر گذشته وور ادا مدفون شده‌است . در زمان خود بسیار مشپور بوده واشمار سمت لسانی را محمس کردء و مجموعٌآنها را سپواللسان نام گذاشنه و وحید تبریزی بنام لمان الغیب باسجی برآن توشته است . ص45۵ ش ۱۱۵ : حیرئی کاشاني . منطومه ببجه المباعج او شامل ۲۱۹۰۰ بیث بورن خسرووشر ین نطامی دز شرح غزوات رسول و معحنات اوست که پیا شاه طرماس درع ۹4 ببایان رسانیده و ثرا کتیب معجرات نیز نام گذاشتهاست . ص٩4‏ ش ۱۷۲ : حالتی تر کمان ۰ چندی درتبریز زیسته ودر سال ۱۰۰۰ در گذشته آست . ص 40 ش ۱۷۳ : حیرتی تونی ۰ مورد توجه شاه عبأس و می‌خواره بوده است , س 41۷ ۱۳۸ : رشکی همدانی؛ پسرحسن بيك‌لنات اردو آبادی‌واز بزر گت زاد گان‌همدان ومردی لابالی بوده وعس یاشی‌بر بزشده و آوباش اورا کشته‌اند. تمه ۸۹ ص 45۷ ش ۱۸۲ : میرزا شاه حسینی اصفپانی؛ بسرمیرزا شاه پیكث» جدش امیرذوالنون ارغون از جانب سلطان حسين بایقرا حکمرانی قندهار داشته ووی بس از آشته شدن نجم کانی بوزارت رسیده است . ص40۸ شش ۱۸۳ : شاهدی مولوی . تاریخ اتمام کلشن توحید دا برخی در ۰ توشته اند . ص4۱۸ ش ۱۸4: شرفالدیین علی بافقی؛ ندیم سام میرزا صفوی بوده وبنام وی رسالهای‌درمعما ورساله‌اید رحفطا لصحه ورساله‌ای در بحرآن‌نوشته‌است . برخی وفائش دا درع ٩۷‏ ضبط کر ده‌اند . ص 4۷۰ ش ۱۵۱ : یعقوب صرفی کشمبری » در ٩:6‏ با شیخ سلیم پیشوای تیان هندوستان بحح رفته و درین سفر از ابن حجر مکی مفتی مکه اجازء روایت حدیت گرفنه است ۰ خمساٌ او بنام پنج گنج شامل مثنویپای مقامات پیرو وامق وعدر | و لبلی» مجنونومه‌ازی النبی ومسالثالاخیازدربر) پرمخرن‌الاسرارست ودیوان اشعار حود را نبزفراهم کرده‌است ۱ ص2۷۰ شش ۱۹۲ : عالمي دارابگردی » میرزا سپران نامداشته است . س 2۷۰ ش ۱۹ : عشقی‌کاشانی ء عزآلدین محمود نام داشته و از دوستان محنشم وعاشق پیشه بردهء است . ص 4۷۱ ش ۱۹۹ : عبدی شیرازی , نخست مفرد نویس دربار شاه طبماسب ودرسیای و ترسل معروف بوده است . ص 2۷۵ ش ۲۰۲ : تصیرالدین همایون , تاریخ در گذشت وی را هفتمربیعی الاول نیز توشته‌اند . ص 2٩۱‏ ش ۲۱۰ : سلطان ابرآهیم میرزا ۰ طهیر آلدین ابوالفتح لّب داشته و تا ٩۷۵‏ حکمران خراسان بوده است . شمخال سلطا بدستور شام اسماعیل دو در روز شبةٌ ۵ ذیحجة آن سال وی را با بازده تن دیگر از شاهزاد گان صقفريي کشت است . وی شاهزاده‌ای بسیار دا نشمند بود : درقرامّت و تجوید شا گرد شیخ ۳۹۹ ۳۰ حسعلي‌طبسیو بسرش‌شیخ‌فخر] لدپن بوده و درعلوهاد پی و منطو و معا نی بیان و حکمت ورجال وحدیث وتازیح ور یامیات دست داشته ودر موسیقی اسناد بوده وحند آهنگ ساخته است وشعرفارسی و تر کي را خوب می‌سروده وسه هزار پیت دیوان داشته و تذ کره‌ای بنام فزهنگی ابراهیمی نوشته است وخواجه حسین ثنابی دانیسی شاملو و فاسم قانونی موسیقی دان معروف دست پرورد گان او بوده‌اند , ص 4۵,۸ ش ۲۳۱ ؛ راستی آمریزی » نحست تولیت نصر به را داشته است . س۵۰۰ ش ۲4۰ : رجایی اصفبانی , از بازماند گان کمالالدین اسمعیل شاعر معروف بوده ودرحسات و هلسه دست داشنه ودر ٩۱۲‏ درمشید بدست یکی‌از اش ار کشته شنم است , ص ۵۰۰ ش ۷8۳ : طهماس قلی بيك عرشی ۰ از کردان یزد یا از امبر ژاد گان افشار کرمان و سس داب شاه اسماعیل دوم بود و ازکار گراران در بارشاه طهماسب یشمار می‌رفت . نعست عودی ومپس عرشی تخلص کرده و در۸۹٩‏ کفته شده و در شعر شا گرد وحشي پافقی بوده و دوازده عزاد بیت قصیده واقسام دیگ شعر سروده است .۰ ص ۵۰۲ ش ۲۵۹ : محمد موّدن آستابادی: پسرمیر علی حسینی‌استر! بادی؛ ۵ سال و کیل شاه طبماس بود ویس ازمر که سلطان حیدر بد کن رفت ومحمد قلی قطب شاه پادشاه گلکنده وی را بسیار گرامی داشت ومنصب صدارت را باوداد ودرع ۱۰۳ در گذشت. اشعارش‌دا در ۱۰۰۷ پدستورعیمد قلی قطب شاه جمم کرده ورساله‌ای در آوزان ومقادیر نوشنه که بنام رساله مقدار یه معرروفست . ص ۵۰۳ ش ۲۲ : میرمحمد کسکنی » داماد میرشمس‌آلدین علی ازهشاهیر سادات سپزوار بوده و اژکار گزاران در باز شاه طیماسب بشمار می‌رفته و در بایان ز ند گی‌توبه گرده است . ص۵۰۲ ش۲۹۵۸ : ميرمنبي ۰ درزمان | کبربپند رفت وملازم شاعزاده محمد تکمله ۸۳۹ س ۵۰۳ ش ۷۷۹ : مصادق |ردوبادی ؛ برادر زاد؛ مبرزا کافی آزاعیان درباد سفویه وچندی‌سا کن مشهد بوده وچرن سادات آن شهررا هجو کرده ورا از آ نبا برون کرده‌اند دز ٩۲۰‏ بییث رفتة ومر تقی نجل مشاه درد کن منصب حا گیری باو داد وهن‌گام استبالای | کبربرد کر در گذشت . ص ۵۰6 ۲۷۷ : معز|لدین کاشانی, از سادات کاذان بوده و درزمان | کر ببند زره ودرهوسيقي دست داشته ودلدادهٌ نانوا بسری بوده أست . ص ۵۰۵ ش ۲۸۲ : میرابوالبثایقایی » تذ کره‌ای از شاعران نوشنه‌است . ص۵۰۵ ش ۲۸۹: مقیمی ۰ برخی شکراوغلی د! نام‌جایی نن‌ديك ماز ندران نوشته| ند وین درست ثیست ونام طایفه است . وی ۹۸۰۱ درقزو ین بوده ودر ۹۸۸ وارد هدوستان شده وعبدا لرحيم ان جان‌سانان باژو حویشاوند بوده ویو و زلیحایی سر ووه آست . س ۵۰۷ ش ۲۹۵ : مشربی تکلو درزمان شاه محمد حدابنده پامسس‌ضان بدر پارا کیررفت ودر هندب در گذشت . ص۵۰۵ شش ۳۰: شیجا م کان! فی؛ حون حکمر ان کاشان ازهحوی کهدرباده‌اش سروده بود خشمگن شد وی از کآثان گرپشت و در ۹۸۱ کسان حا کم وی را در اسقبان کشتند . ص ۵۰٩‏ ش ۰۳۰۰ طوفی تبر بزی: جندی در گیلان زیسته است و عجزی و« مبوری وحکیم ایوطالب از شاعران زمانه ثا گرد او بوده اند و دیوانش نردياك بیست هر از پیت میشده ص۱۰ مش۳۰۸: فگاری سبزواری, قاسی قزوین بوده وببمین جبت‌پقزویی معروف شده است واپنخه برخی وی را سزواری داسته‌اند طاهرأً درست نیست. مرد شیرین سحن حاضرجواپی بوده وتا ۹۸6 درفزوین می‌زیسته ودریایان ززد کی در مشبد معتکت‌شدهوشاه‌محمد خدا بنده وظیفه برايش معن کرده است . در گذشت وی‌را در۹۸۵۵۸۷۵ نوشنه! ند وجون با ۹۸6 درفروین بوده‌بیداست که در ۹۸4 باید ۸۳ تکمله در گذفته باشد. پرخی وی را بافاضی‌احمدنفاری قزوینی موّلف نثارستان و نسح حبان آرا اشتباه کرده‌اند . عی ۵۱۱ شش ۳۱6 : سایر ثباوندی » برخی پخطا اورا دماوندی داستها ند. ص ۵۱۱ ش ۳۱۵ : یکی اصفبانی » درنطز ولادت یافته ودر اصفبان نقو ونبا کرده است ۰ نحسث حلاج بوده وسغر بسیار کرده ومدتی بامیرز| شرف جبان و سا ني‌معاشر بوده ودررمضان‌سال۰ ۱۰۰ درصد سالگی در سجدع نماز فجاگهدر گذشته است , نوی زیدة الاسرار ر] دریرابرمتزن‌الاس‌ار سروده است . ص ۵۱۱ ش ۳۱۸؛ بحبی گیلانی : دزرهند منصب کنتا بداري‌را باو دادهاند و در گذشت او در4۵۲ نیز نوشته‌اند . ص ۵۱۲ ش۱۳۲۰ پمیبی سمنانی؛ مخاخمر شاه طیماسب بودمودز (دد گذشته س۵۱۲ ش ۲۲۲ : عجزی تبريزی » دیوان فقأنی شیرازی را جوان گفت وشاه عباص درپاداش این‌کار وظیفه درحقش برقرار کرد . ص ۵۱۲ ش ۲۲۵ : وقوعی تبریزی : دیوانش رادهء‌هز از بیت داسته| ند. ص9۱۳ ش ۲۲۷ : مظرری کشمیری ۰ دیوان خودرا تررثیت داده‌است . صس ۸۱۲ ی ۳۷۲۰ : هجری طب رآلی : دو پر آدر سااهی و کل(می مداسان او بودها ند . ص ۵۱4 ش ۲۲۳ : فسوی تمرپزي ؛ از سلسلهٌ خا کیك شبریز و نویسنده و مستوفی فرما نروایان فارس بوده است . س ۵۱۵ ی ۲۳۸ : عااك دیلمی : تا ۹۳۵ که خطوطی ازو باقی مانده زنده بوده است , ص ۵۱۷ شل۳4۰ : مقصود خرده فروش ؛ برخی وی دا آزمر دم فریهٌ خورده در کاشان دانسته‌اند آما چنان می‌نماید که کلم خرده فروش دا بدین گونه تحریف کرده باشند. پاضیاش| لدین مصور بحج زفنه ودر یرد شبي‌دزدان بضمم مال دز ٩۸۷‏ تکیله ۲ اورا کشتها ند و ناریح در گذشت وی در ۵۸۲ درست ثبست . س 6۱۷ ش 4۳۷ : وحشی جوشقانی ؛ رحلت وییرا در ۱۰۱۳هم نوشتهاند. س ۵۲۰ ش۳۸؛ : طالب گيلاني » طبیب بوده و در ٩2۷‏ از گیلان پستارت پدر بار شاه طپماسب رفته وازخود معالجهٌ ناروا کرده ودرهما نجادر گذشته است . ص ۵۲ آش 4۸۳ : رضایی‌کاشانی : با محتشم وضمیری محشور بوده‌است . ص۵۲۳۷ش5۸: صوفی‌ماز ندرایی: در آزز بایجان‌وعر اق‌وفارس‌همسضص کر دهو چون بکدرمتهم شده بودازایران بپند رفث . در گذشتش را در ۱۰۳۲ هم نوشتهاند. ملاعیدا لیف عباسی کجراتی که‌تراجم شعرارا پرتذ کرقبت‌خانه افزوده در ۱۰۲۱ این کاررا کرده است . ص *۵ ش 15 : گداپی دهلوی ؛ تست در پارا بر اهیم لودی‌صدرا لصدور بود و سس بدرپارپابی رفت وبایرام‌خان بسیاربوست شه و پس‌از کشته شدن‌او در حیلمرساً ان شل ودردهلی در گذشت ۱ ۱و ش۵۰۳1 : ابوالفتیم گيلاني + در ٩۸۴‏ باحکیم‌همامو ورالدین فراری وارد هند شده و ور۲۲ رمعان ۹۵۷ درراء کابل درحس یدای در گذشته است . ۵۲ ش ۵۰۷ نی فادهاری : رسانش رادز هم توشته | ند . م۵۲ ,۵۰8 : | پشری بدخشیی بدهلوی‌نیزمعر وف‌شده‌ومعاصر حلالالدین محمدا کیر بو ده‌است . س۲ع۵ ۵۱۱ : بیاضی گرهی » با کبر آبادی نیزمعروف بوده و اهر پیاضی استر ‏ پادی پوده‌است . س۲ ۵ ش۵۱۷۲ : تورالدین نوری : فحست‌ندیم همایون بوده‌است . ص۵۳ ت۵۱ : تردی بیاشاروده , نام وی دا دا(تردی‌روده ممرشدی‌نین بط کردهاند. مردی دانمند بوده ودرزعان] کبری‌چندی ملازم امرای کجرات شده وجندی درد کن‌ژیسته وسفری بحج رفته است . اصیده‌ای درمدح [لدهرخان ۸۲ تکماة | کبری ازرجالدرپار! کبر سروده‌بود ووی اورامختار کرد هرقدرصله می‌خواهد بکُوید وی یكلث ننک خواست . الیه‌خان گفت پست همتی کرد: | کُريك کرود می‌حواست مي‌دادم . در گذشت وی دا در ٩۳۷‏ عم بط کردها ند ۰ ص۵4۵ ش9۱۸ : حمیلی کالبی‌دال: ظاهرا نامش حمیل بوده‌است . ص۵2۷ ش ۵۲4 : خنحر بيكك حفتایی ؛ درهندسه نیز اساد پوده‌است. ص۵4 ش0۵۳۰ : سیأقی‌دهلوی : مر‌دي بسیار دا نشمند ودز عروض وععداو قاقیه بی‌نظر بوده واقسام محتلف شعرسروده است . ص2۸ ۵ ش ,۵۳۵ : علی‌طازهی تخست ندیم شمایون بوده و در گذشت وی را در | کپر آپاد در ٩۸٩‏ هم نوشتهانه وازمولفات اوشح عشکوناله‌سابیح وشرح فقه‌الا کبررا باید دانست . ص۵6۸ ش۵4۷1 : عارف‌کابلی , برخی آورا هروی دانستهاند . ص۵44 ش۵4 ؛ عفقی‌خان تراد . از بازماند گان اسمعیل تاش بوده و موی جود را بر وزن حدبیقه سروده و ده دیسوان داشته و در ۵۱ در گذشته است ص۵۵۲ ۵۱۳ : پر ژاده لوایی , رحلت وی دا در ۹۷۵9۹۷۰ نیز صبط کرده| ند. ۵۵۲ ش۵1۵: مبرزاده‌علي‌خان؛ نامش‌را میرزاد نیزضبط کردها ندوطاهر| مبر تحلصی می کرده است . س۵0۳ ۵۷۰ : معزی‌هروی ؛ در گذشت وی را در -۹هم وشته ند . ص۵۵۳ ۵۷۱ : مرادی استر آبادی » دارابی بسیار بپم زده‌وورسفرحج دد راه در گذشته است . صع ۵4 ش۵۷۹ : محمد بوسف کابلی » نام درست وی‌محمد‌پوست بیلن‌یسر شاه پيكخان بود ودرناريخ رحلت آورا ٩06‏ نین نوشته| ند . تخمله ۳۵ ص۵۵۵ ش۵۸۷۲ : نشانی دهلوی : اژاعیان دربار | کبری‌وحبانگر بوده و تاز یی در گذشت وی را باحتارف ۱۰۱و ۱۰۲۰و ۱۰۲۵ نو شته| ندو گفته! ند در مجلس سما عدرحشورجپانگیر آهی کشید وجان سپرد . ص۵۵ ش ۵۵۲ : نیازی بحارایی ؛ نامش سیدحسن وازسادات بحارا بودهد در دزباراً کیر ثين عیز یسته است . ص"۵ه ش ۵*64 : تظمي‌تبریزی ؛ نامش نظام‌الدین علی بوده و نوشتها ند مردی ساده‌لوح بود ودردر پار جلال| لدین | کیرمیز یسته‌است . س۵۵۷ شل۹۰۰ : هاش فندهاری ‏ بر ادرزاد؛ محمد‌شاه‌ا سی‌بوده ویبرام‌خان دریرابر غزلی هشت‌هزار تدگه باو داده وجهل هزار دیگر برآن افزوده است . برخی نوشته‌اند در ٩۹٩‏ درا گره وبرخی دیگر در۷۰٩‏ در لاهوروبرشی گفتنا ند در ۵۵ درا کبر آباد در گذشته است . فحست بسملی وسس وأفی‌وسرا نجام هاشم تخاص کرده است , سس ۵۸ 8 ۳ ۰ ؛: جااسی سیزو اری ؛ برحی در گذشت وی را در 8۳ ص۵۵۸ ش ۱۱۳ : میرمعصوم زیارتگاهی ؛ در اهورمی‌زیسته و بپمن چبت بلاهوری معر وف بوده است و در آن شیر در گذشته و قبرش دو آنیعا زبار که بو دم است. ص۵1۰ ۳۲۱ جانی‌بخارایی» رحات‌وي را در۹۸۵ هم نوشته‌ ندو گنته‌اند که فلامش وی رازهرداده است . ص ۵1۲ ش ٩۲۱‏ : أگپی خراسانی ؛ در بایان ژنه کی گرفتار نفرس بو رو اسبت . ص۵۱۲ ۰۲۷ : واصلی مر وزی » در کابل هيز بسنله و ببمن حبت نک بلی معروف بوده است . دز مرو با ملاجا نی معأسر حود در اقناده وحجانی مدع بوده که واصلی آشعارش را دزدیده است . حکمران مرو می‌حو استه است وی زا سباست ۱۳۹ تمه کند و وادار کند آب نك بحورد اما او ناعت کرده| نو و در ۸ در گذشته م۵۱ 0۵: مشفقی بخارایی . در گذشتش را در۹85 نیزئوشتهتموعام جوم ورمل‌راخوب‌مي‌دا نسته است. مس ۵۷6 ۱۷۲ : میرزا |براهیم تیموری : دز ٩2۱‏ ولادت یافنه است. ساره ۵ ۷۰ : قاسم ارسللان ؛ تا ٩۷‏ ز نده بوده است . ص۵۸۰ ۷۹۳ : صالح مشهدی ‏ نامش محمد میرگ پوده است . م ۵۸۵ ش۷۳5۸ : مر بیع هر وی ؛ امش عبر مجمد بذییخ بر دمه خا ندا نش از سادات عر سی‌بودها ند وفاضی سر أت‌بود ومدتی‌درشبر کش دردازالسیاده دز س کرده و تا ٩۳۲‏ زنشه بوده است : 0٩۲‏ شش۷۹۱: قاضی محنتی عیشی‌عبانکالی : بعیشی حعداری نیزهعروف بووهااست. ص۵9 و۸۱۲ : تجمی کشمری ۱ مداح سلعلان اسفند,از نیز بوده‌است . 1۱۸ ث ٩۱‏ ! شاه عادل‌لاری : برخی تاریخ کشته‌شدنش را در۹85دبط کرده‌اند ودرست نیست . سر۵۸٩‏ ش۹۳۷٩‏ : عاشمی‌بعارایی: نزدعبدالهخان ازيگ‌قرب‌برده ودره ٩4‏ دز ثُده است : ص> ۷+ ش>۱۰۳ وفایی خوافی؛ ساکن اگره بوده وبپمن جبتبا کبر آبادی معروف شده ودر درپار باپرو «مپون می‌زیستد و در عم و تماریخ استاد بوده ز تاریخ فتح هندوستان و نوادر آن زمان را ند یه ودرا کیر | باددز کنار رود جمن مدزسه و مسجدعالی ساخله که ضنوز هست ووی را در آ نج بخالسرده| ند م1۲ ش۱۰۹۲ : عارءآلدین اودی : ثر کیب پندوی جون در مصرع ال مبارت سامقیمان» آغاز مي‌شده بما مقیمان معروف‌شده است و از متون فادبست کادرمدارس هند درس می‌داده! ند. تکمله ۳۷ ص :۱ ۱۱۱۹ : عبدا لفسی همدانی ۰ امبرعیدالغسی از سادات اسف باد همان دز ۱۰۱٩‏ دزهند کته شده است . ص 4۸ اش ۶ : موألی لازی ۱ بحر اسان یا حراسانی معروقف بد ده ص۵۲۷ ش۱۱۱۷ : سلطا نعلی مشپدی: دوسطری را که‌درپارء وی آمده‌است چنین تسحیح کنید : یکی از معروف ترین‌خوش‌نویسان‌پایان قرن تبم ‏ آغازقرن "دهم وشا گرد حافظ حاجی «حمد کالب و درهرات مي‌زیسته . ص۱۵۲ ش۱۱۷۰ : سبری طبرانی : عمزادهٌ ملافیپیمی بوده است . ص ۵۲ش ۱۱۷۳ : شوفی پزدی ؛ مداح اعتمادا لدو له حانم بیات ودر تاریح گویی ماهر وصاحب دیواني شامل شش دراد بت از اسام محتلف شعر بوده‌است. س۹۵۲ ۱۱۷ : شوقی تبریزی ‏ از بازمانه گان خواجه رشیدالدین فص ل الوزیر واستاد خط نسخ تعلیق بوده و در کاپل درع ۹۵ در گذشته و دیوش شامل حپارهزار ببت می‌شده ودیوان‌علی پن! بی‌طالب را پنام سلطان یعقوب‌ددهه بنظم قارسی ثرجمه کرده است , س ۰۵۵ ش ,۱۷۵۵ : آحمد دهدارفانی : نام وی را بحطا محمدین محمود نوشته! ند . رجوع شود بشرح حال ابو عحمد محمود دهدار در صحایف ۲۹۲ ر ۷۲ دیگر ازمو لفات اوسن حاشیه پررشجات . ص۱۵۷ شش ۱۲۰۲؛ فنابی مشیدی ؛ ازسادات‌رضوي بوده است . ص ,۱۵4 ش ۱۲۳۰ : میر حسین سپوی ؛ مولانا که‌الالدین میرحسن درخط ها گرد مولانا محمد حسن خطاط بود . در ۲۰ سالگی بح رفت ۰ نخست در تبریر بود و در استیلای تر کمان عثمانی از نجا رفت و در ٩۹۷‏ درکاشان بود و دوازده سال دز آ نج می‌زدست. سبس بپند رفت ودرا نها در گذشت . س ۹۵٩‏ ش ۱۲۳۹ : مرتضی سمنانی ؛ نسبت او را برخی بحطا سیوستانی شط کرده آند . ۸۰۳4 تکمله ص۰۵ شش ۱۳۷۲۲ : وفایی طروي ؛ تحلص وی را برخی وفاضط کر ده ند. بر خی نوشته| ند درزمان | کبر درا کبر آ باد مي‌زیسته و بر خی گفتها ند درزمان شاه جپان از زاه دریا وارد بنخاله شده اس . ص ٩۷۰‏ شش ۱۲۹۵ : حسین البی ادر بیلی؛ کمال!ادین لشسداشته است . س ٩۳۰‏ ش۱۲۵۵ : صدرالدین اسکویی»پسر میترآمیر!بوالقاسم اسکوییاز ساوات حسینی آ زریایجان و ازدا نقمندان بوده است . ص هی ثل ۱۳۷۵: شرف زردوز تبرپزی » جندی درشیرآروجندی در برد رنه است . ص ۷+ ی 4۱۰ : احمد فنایی خلخالی » ازشا گردان غیاث‌الدین منصود واحمد |یبوردی وشسی‌الدین خفری و کمالدین‌لاری در گذشته در۸۵٩‏ بوده‌است. ٩۸۸‏ شی ۱6۱۸ : قوسی‌تبریزی؛ تخست کمانگ بوده ودر تبربزهی‌زیسنه وسس باصفبان‌رفته ودربایان ژند گی‌شکسته شده‌بود و عاشق بیشه بشمارمی‌رفت وشش هزاربیت دیوآن تر کی وفارسی ازو مانده است . ص ۷۰۷ ش ۱۵۵4 : وحیدی تبریزی ؛ دسا دیگری بنام جمع مختصر نو شته است . ص ۷۱۰ ش ۱۵۷۸ : مجدالدین طالبه » از مشایخ فرن هفم بوده است ؛ رجوع شود بمحیندٌ ۷۵۰ . چه . برصحیفاً ۷۱۱ و پرشاعران قرن دهم این جندئن ر) باید افزود : +:۱۹) سکندرلودگ : بسر ببلول شاه از نژاد افغان و دومن بادشاه این ساسله بود که پس از بدر در6٩۸‏ بتت سلطنت نشست , سلطنت خاندان خود را قوام داد جنانکه ازيكث طرف تا پنجاب واوده وجانود ویپار تا بنگاله و ازطرف دیگر نا نا گور قدرت سار یم رد ومردی بسیار کار آمن ۲ مد رود نش‌دوست وه - تکمثه ۸۳۹ برژد بود و بسیازی ازدا نهمندان ازو پرحوردار شدند . در ۵۲۳ در کشت وزیان قارسی را سیار دوست می‌داشت وآنرا رواح داد و در شعر فارسی استا بود و اند یرای دیشر ادن یج میگفت وگل خ ای کرد مجداندین مابری . از شاهران نیمه اول قرن دهم هندوستان پوده و آزشعر اد ند کی مأنده آست . ۴ ) 9 گرم ؛ هندو بوده ذشعر قارسی می‌سروده و پيشتر غزل با بوده واز شعراو نیز کم «أْنْذه است . ۳ ببهادرداه گجر اتی: سر دوم ملفر شاه دوم بود. پس از زدوخوزدی با پدرش پدربارا باهیم سلطان لودی آخرین پادشاه سلسلاٌ لودی رفت ودراشکر کشی بپانی پت همراه او بود . پس از مرثه پدرش و جلوس برادره‌پترش سکندر بگجرات باز گشت و در راه خبر کشته شدن برادرش باو رسید ۰ در زیقعد؛ ٩۳۷‏ در گجرات بسلطنت نقست و جنان درأنتةام خون برادرش سختگری کرده است که بابر دربر نامه وی‌را خون خوار ودیوانه دا سته است و درهرحال مردی‌سحت گر وسریم السملی بود . درجنگ باهمایون در 4۶۰ شکست خورد ویر تنالیان را بپاری خود خواند وجون همایون از گجرات رفت و وی دوباره بسلطت رسد از آن کر پشیمان شد و کوشید پرتفالبان را از سرخود باز کند . نایب السلطنة پرتغال ناو گان خود را ببندر دپو برد و بمپانةٌ پیماری حاض تشد پیاده شود دز باوی دیدار کند . وی در ازه تصمیم گرفت بگشتی پر اي دیدار نایب| لسلطية بر ود. روز سوم رمضان پود و بپادر شاه شاید روزه دار بوده أست و حون در می‌خوار کی افراد می کرد شا ید درخمارمی‌خوار گی سب پیش بوده باشد « حول دید پیماری تایب السلطنه پبانه بوده است خواست از کشتی برود اما برتغالیان نگذاشنند و زد وخوردی در گرفت و در آن میان بوادز شاه ودرءٌ رمضان 44۳ کشته شد وبیکرش پدریا افناد وپر تتالیان پندر دیو دا که مردم از آنجا رقنه بودند تصرف کردند و دی تکله تاریخ کشته شدن‌وی را «سلطان‌شهیدالبر لبحرءیافتنه , وی با آ نکه مرد سخت گیر خو نخواری بوده است‌چون ددرایانز ند کی‌این دلاوری را مرح داد مردم گچرأت وی را مجترم شمردند . وی زبان فارسی دا خوب می‌دانسته و پاین زبان شعر مي گفته است . ۴ نصبرهنشی همدانی : شاعر وخوشنویس خط نستعلیق بوده و از خطوطی که ازومانده برمی آید که تا 46۸ زنده بوده‌است . ۴ خواجه بحود بجیی»؛ پسه واسطه نواده عبیدال احراز بیشوای تقشبنن‌بان ومردی دا نشمند وطبیب معروف و خوشویس بوده وشعرفارسی می گنته ات . ۷ اویش پاشا ؛ مس بایزید اقا ازمردم شهرموستاردرهرزگ ( هرزب گوین)؛ در کشور خود بنام درویش پاشا بایزاغیج یعنی پس پایزیدآةا معروف بوده است ۰ در زمان سلغان سلیمان دوم کسه کشورش مستعمس آل عشمان بود پا دسته‌اي کهینامعجم اغلان معروف بود بدر پارعثما نی رفت و نزدسودی‌ثارح معروف دیوان حافظ ودانشمندان دیگر درسرای آت میدان درس خواند وتر کي وفارسی وعربی ر آموخت با ندازه‌ای که پفررمان سلطان مراد منظومه‌ای از فارسی بثر کی ترجمه کرد ودر ۹٩0‏ بدین کار آغاز کرد . مدتي هم حکمرانی سرزمین بوسنه را داشت واز کار گزاران محتشم در بار آل عامان بود وسرانجام درحنکگ بامجارستان ومراصرة پوداست در ۲ دلیر انه کشته شد وی شعرتر کی وقارسی را خوب می‌سروده است . ۷ باه الدین ابن تا جگیلانی ۰ شس زا پروش قدما پسیار حوب می گفته وابن ناج واپن تاح گیل تخلص می کرده وجند غزل ازوما ندهاست . ۸ قاضی‌صفي‌الدین عیسی آزوینی؛ پسردوم مر یحبی‌بن عبد| للطیف سیقی قزوپنی حسینی مورخ معروف و برادر مت آعیرعلاها لدوله کامی شاغر بوده تکمله 5 ودر ٩۷۹‏ وارد هندشه ومانند برادرش از پدرفدار یبای صفویه پااهل سنت گر یخته وبپند پناه برده ودر ! گره درر بیع الاول ٩۸۰‏ در گذشته‌است بسرش غیاخ‌الدین علی[حمدهلقب بنقلیب‌خان داماد میرمجمود محوی واز ندیمان عقرب حلال‌آلدین محمد | گیر بوده است - قاسْی صفی|لدین شعر فارسی را استادانه می‌سروده است . ۹ میرشکرالله شکرگ ۰ پس قاضی صفی‌الدین عیسی سایق ال کر متواد در ٩6۱‏ که بیش ازین ازاحوالشآ گاهی نیست نبزشاعر بوده است . ۰ حکیم شمس‌الدین محمد محققق حفرگ.ازمردمخفرفارس سا کن کاشان واز شا گردان صدرالدین شیرازی و فقیه و حکیم معروف زمان خود بوده و در عژوم دیگر نیز دست داشته و با ۵۵۰ زنده بوده است . از حماهمة تعاتاوست: رساله در اثبات واجب , منتپی الادرأك در هیشت ؛ رسالهة در علم دمل ؛ دساله الپیات وشعر پیز مي‌سروده است . ۲ امیرسید عبدالژه برزش آبادی ء بسر سید محمد عدالحی بن سید علی طوسی و مرید بوعبداله حسام آلدین حسین بن حیدر اصفبانی واومرید رکن الدین حبشی بوده است. از مایخ معروف زمان خود بوده ودرخاله ختلان می‌زیسته و شعرعارفانه را استادانه مي گفته وجزین ازاحوالش آ گاهی نیست . ۳ ددرویش محمد بن دوست محمدبخاری ۰ از اصحاب خواجه عبیدالّه احراد در اواخر قرن نهم واوایل قرن دهم بوده ودر ذیحجً ٩۰4‏ مشخبی از مثنوی مولانا جلالالدین فراهم کرده است , ۴ غنایی: ازثاعران ماوراءا یر بوده ودر ٩۱۰‏ ولادت یافته وجزین در باره‌اش | گاهی نیست و منظومه‌ای درتاریخ ماوراع] لنبر ازومانده است . ۳ امیرساطان محمد دشتی ؛ از شاماد گان گیلان بوده و در مان شبه طیماس وپدستور وی چندی فرماتروای رشت بوده و غرل را استادانه میس سر ورن ۵ است . 3 تخمله دیگراز آثار منتلوم فرن دعم که سرایند؛ آن معلوم یست مثئوی مپرووزیر بروزن‌خسروشرین نظامی شامل ۵۵۰بیئست که در ٩۹۵۱‏ سایان رسیده‌است . یج بر صینةٌ ۷۸۵ دربارة نویسند ان فرن دهم آين دکته را باید افزود : ابوبکرطپرانی از تاریج‌نویسان‌این‌دوره تاریج ان آرارا پیام‌شاه‌طیها مت با حوادث سال ٩۳۰‏ توشته است . حا لی‌وسپس پنا یی ۳ دشی 2ج نامه کد زبدةا لحفاین یر بیو تمهپدات‌فادسی البادل ابو نش منکیی ی ۳ ۵۹ فراخنایی ان تور بشید دییلی بهکی نحل | له بن‌روزبهات بر ی‌خنان دردست سطر ۷ ۷۲ ۷ ۷ ۹ 1 تاد‌زرست ساتیجام سر ثبما م در پاد یایش شاه تاو از ی دژیار پات نو تبود پادشا ‌ِ میز زا مونا بقا بی جو نیورو یا دشاه هب زا حولابا هر د کی سر ار عبد | لرهاب عی رف ما ها ف ۷۹ ۷4 درد ۳ 9 ۳« بر * ۱۷ ۵ ما ۷۳۰۳ ۷۹۸ ۷۹ ۷۳ ۳ ۳ب« ۷۳ 1 بآ ۷ ۷ ۲ سم میا ۷۳ قر‌مان‌س‌دار شچاق سیر که صفی قلی سر مق تفل کا(یبی ایر‌اشاه سروات ی وبا + ی 33۹ یا دج یاچ نس ی ۳ ۱ شش 1 ۳ ۳ ۳ ۳ ۳ 9 0 نت ۱ و : ٍ 9 تصو بر درد تی 5ه ثر آسیموف دا نشمني‌شوروی از رو که چیچه اوساخته است ۱ ۷ : تس ۱ ۳ ت ۱ ۳ ۲ ۳ . . ۷ ۳ دب نز 0 ۰ رد ی ۲ ۱ - ۳ ِ و ۱ ۷ 1 ۱ #۹ لد ۳ ط ۲۱۳ 6 ۱ 1 ِ. ۱ 1 ِ هت 1 1 ار ت 3 و 7۳۳ هایس .۳ رسد ِ ۰(« نا > ۰ 7 1 و ۲ 2 2 / 1 ب‌ ۰ و : 1 1 ۱ 7 1 اب ی 1 1 ۵ 7 و 0 از را یی( ی ۱ وس ۰ مه #۲ ور ۳ 0 سین وس نس مت نس دا ۳3 ۷ ۷ تلا 3 ی + لا 1۳ سح چسن ۳1 تسیب ۳ ۱ نت ۱ سس ۳۳ ۳ سارت استیگ یه یل | ۲ ۱ چا با ک ۱ ۱ وم 1 4 ار ل مد تن ۷ ید جرد یوسوم ۰ 9 7۳ یورب سم ۳ ِ " 1 و ۰ 1 30 1 ۴ ۳ ۳۳9 ۳۸ رت تصوبر رود کی " شاه زار یه رو ی جوب کر یکی ازید دای جات ۳ تصويي خبالی رود کی از آقای بین بهزاد ۳ ۳ ۳ : نت او ۳ ۹ ۳ اس ی یه هد - ۲ و ۳ کچ اه ش ( ۳ ۹ # پس وه چاي جع تشه اک کب لستبت س-چ جر هی و مس داي جرج قح +۳ ور ۴ ت ۳ ادا وال ۳0 ۳ ۳ ۱ اور بر 9 چ ٍِ چه و ۰ درممخان عک از آقاب هی تط ل ثِ اسب ۱۳۰ - قبر ابوعلی دقاقدد ال هر وف بسا ش‌دد بیر وت‌شور تساده تر تمنستان 4- نید فا بوس - قبر تا بوس‌بن وشمهي ۰ - چیا آین‌مینا که در فبر وی ورهبدان باندها ند ۱ تصوبر آین‌سینا به لرامیموف دا نشسنشوروی از روی جمجبه اوساخته است ۲ تصویر خيأاي این‌سینا ارآفای ایو الحسن صدیقی ۹۹ کلمیروفی داي این‌سبا در یداه ۳ دشت اصذپان تس و ور سب و ی سس | ۳ پا سس . ۳ ۳1 ری نام ره 3 و ۳ تج ۱[ 3 بِ1 ی یاو وا :3 9 ت‌ ۳ 3 ۰ 0 ۳ ۳۹ ی ۵ رد وی مرای موی مد وتو بای وود ود 9 ی 4 وه 19999 ۳ ود ی 3 ۳ ی 9 1 ود وا میرم امد وا و و واه و دوه زر بو ۰ مت با اب وش‌سافق فیرایی‌سینا درعییانه ۷- وس تلوتی قرآسن‌سسا درهمدان برب۵# 7 لو ۸ - تصو یر خسا ی فردوسی از آقای جو ادی پور " [ نت » 5 مجیمه فر‌دوس کار اقای دسام‌ارژنگی ای ات1 [: فا ود با گن لس > پر ب رکش تب مر تب کم دی بط ۳۹ ۷ ان دا و ٍ 0[ 5 0 و مت ره ییا ی ۳ ۳0 ت ت ط ۲- شم کنونی فبرعمن یام ۲ فس تاملك «سلجویان دراسنیان ۳ ز با ای ۷ ۴- سک قبی نظام| لماك در اسفهان ور با ۸ - تعسو بر سا 2 و ۷ ی آب لیلج ان ۳ ۲ ب‌ ۳ حرال یی انز + فیلیا ۸ بِ 1 ُِ رل ۳ ساختماثی ازشهر طوس کهأحتمان هی( دد خأ تقاه اماعشزا لی بوده وا ند ری ۳ ۸۸ سب آندرون کنیدقیر اعد خر ألی درگزون ییارآ فای مر اسيی‌دستمي ۰٩‏ آوشهای ازفبی احمدغزالی درقزوین‌هکس از آفای مر تقعیی وسمي ۳۰ قبراحمد غزلیدرقزوین عکس ازآقای مرتفی نمی ۲ [ ۳ب قبی‌منایی در 4 بت ای سم ۲ قبرطفرل ددمحل شهرری ۲ فص 4 عيي دذد ند 7و ۵ ساختمان کثریی بر نطامي در ۳ ۳1 3 ارچ نس لو ییوس کی ی اه ی ی و سا 3 ۰ و ۹ سای کت ۱ : [ ید با دج یی رز ی و وت ۱ ۳ شا نو _ کی ار | قای مس هم در سیر ۳ 0 ت‌ اه ی یج نو ح ی زج خن یال - ف‌ ۳3 ۲ ۱۳ ۸ ک#یرعبدا لقادو کیلاتی وشیای‌الدین سهووردی در بعداد ۱» ۳۹ ۰ ۱ 0 ۳ # ۳ ُ ۹ ند 4 3 کر ی ۲ تک سا اتید ات 3 ی لب قي در 4 هستو حمد ره کی ۳ 1ب قسافصلا لین تاشای درمرثف کشا ۳- تصویر خیالی سمی‌آلدین ارموی از آقای سین هر آد تیم یر و |[ "سرب يب چي‌چبی جک سم چم ابیت و تب لب یسم ۲ ۲ 0 ۱ ۴۳ ۹ ی مج نی بت 3 كت ۳ ۳۳۹ وف 0 تتی و ‌ ی یا ۴ هو لا نا چلال] لناین, ار آقای ین‌هزاد ۴۵ قيی مولافا جلالا اه عرن دد گو بر ۶- تصویر خیالی‌سدی کاريکي ازقابشات سابق بعوٍ بر خی لی سعدی ا 1۳ که جر ادی‌پود 7 ت ۲ ۳ ۳ ۰ سسلایی سید ۱ ۱ 9 ۹ ۳ ۳1 سم تنونی ۳ ۳ 4 ب‌ ۳ ف كِ" ۲ اپ ۴ * ۵- تصر ین با آي شاه تسمت‌الیةو ی 0۳ قبر حواجو در لك ال ؟ 1 ۱ شیر اد مه فر_ حواجو در میلت الله! ک‌ی‌شرار خکی‌ار افاف مور یی سبدمی 9 ات ی ینود ل ب ما و توس سار وت امامت پل 97 یه ی وم کب ۳ متا یک مرا مش الا منک 7 لاخ سوسفا دنی ن سر دنرم ان فا فا تام ۷ کف 1 ۳ هی ی ار سس سا وا 1 ِ ۰ وین شابن ی ۳ 5 2۳ 1 - 4 # ر ایا ۰ ۱ سِّ ۹ ۱ . مزب ۱ 77 و ۱ کل ۳ ی ۳۲ ی 12 #7 ۷ پاباب آمکنقار دامد خی دساوی جح حاق در کاجطا متا رهیکسان بو« ار دکستال در بیدا 0 3۳ کت زا تن ان انم ی تین مشرتلوپته! مشق زنط کنخ اد توت ۱ نکرپ پیگشتی ‏ فتاه شیارگ از ریب و ۳9 و لور سب و 1 ) 5 ب سا موسر مس دس و وج اسرد ۷ بایان رو مين رو لو باه اقب در ند داد سار( فر سید پات قي ۱ ی | ۱ خر لد نج مین صقي <ُِ ت‌ اردپیلی درموره چیل‌ستون اسفیان اس ۱ : ار مور ی و ۳ سای ۰ ی ی ۷ تا 5 ۳ و ال با 7 ۲ ۳ ۷ ی اس وه 3 ی و ۳ باب 5 1 ۳ ۳ وا اد هب ی تا و فا ده را و ره 7 1 و ۰ » و نا و با 1 ۲ تا ی ی ید ۳ 1 ی َ وتا 1 خر ۳۳ ی وهی و و و ۰ ۵ تپا در تروش دور ۳۹ بل یی سنج مقی! لین اب اردمل سا رآ ی هر له رستمی -۲ ۳ ۹ صفی | یج سر ۹ ی ظ ‏ ک آ خی اس ۱۳۹۳ رس ط راد رح ِ ئ عراز 1 ل ء ِا فت مر یش : التدین دراردییل 7ج ۲ 34 ۶ -حط عد ال حم‌جاهی‌دز تما بدا گر هب‌گستان علو مار د کستا بادر باشبند چا ی مس ُّ- صویر هنت لر خن حاأمی کار بکی ار بقاشانی معامرش 99 راد ی ۳ " ۱ نت مدا | میتی ۲ وی مت ۱ یب ۵ نس وید تتاحی شا نو رگد گت ده یبد ۳ لوف کت . نی در لنین "راد ۱ - مدثاه قبرشاه داعی ألی‌اله ددشیران ور قم درشیر ار اد ح وت # ۱ ۳ 1 ی تس موسر ت ۳ تثِ ۲- تصویر آمف‌خای ۲ آسپائا بم فرص 3 د سی و بو و ۳ 2 ۴ 3 ۳ | 1۳ اب ۳ ۳ ی ب# ۱ ٍ قس‌اهلی ۳۳ ۱ 6 ۷ شاه طهماست ۳ در تا صیا پن 1 نک ۳ مچحادز در لین گراد ۳ تیکوت تسو سر شاه‌اسمعیل سقو ی اث مت نقاش اپتا لیا یی ۲ _( ییاباب ۳ خطمالت دیلمی در کتابعا تشالنیکوف شچدرین,در لین گراد ی بات ده ی ۷ ۳ 007 5 ۱ 3 3 ۳ ۰ خ 0 1 ۳ 3 اب جلت| تین ن اس و 5 بانج نقا می‌هندی درموزه ۳ روک در لس و اد ۰ ۳ اس فیگاه ی ام ها و - ٩ خبط شام‎ عون نیت‎ ف‎ ۱ ۲ مجدرین #راش راو‎ ۱ 1 لعیکوف‎ ۳ ۳ اد از و + ۱ ۳ ۱ #۰ حطشاه مسیود بیشادووی در کتا تج به سا لتییکوف شحدرین در لنین گر اد اس قنن پهلوات محمود قتالی درحنیوه ۳" ابذیر وی مره بيلواي «جبون شالی زر جیوه ۲ سکف وان مجمود قتالی دزحیوه 4 ۵ات قي یدای اژما دش ۳ ‌ ۱ ) اس دا . ده ۲۷ رش جوا ۳۳ ۱ دور ۲ # 8 ی ی رن ۹ 2 , 1 اه ۳ ۳ کم ۳ وس 3 ۱ , 1 , ۳ سِ .و با 0 ۳ 9 ُ تات ی رن و تپ تیا اه ی نیت 5 ۳ ِ ۳۹۳ 0 ۳۳ ۱۱۳ 9 : ۲ * 1 سب ۱ 0 1 تپ زر ۰ 3 س سب و۳۰ ۰ ۳1 ۰ 6 ی ور 0 ردنر ت_ 1 ی ۳ تِ- رح 3 ۳ ی 3 و وش هه ۳۳ و ۳ ۳ ت۳9 ۳ یه ی ای ٩ ۳ ۳ ۷ات رتسا نا ۸۱۱ ۲ ارب خاأتقاه وقين عبیدات اسر ار درس قنه ضرست نامپای کسان و نسبت‌ها ۱ سی سی‌آزی ۳۳۴۲ آتشي‌تندساری ۲ ۸۳۳۱۵۴ آغرت حروی۴۲ و آ نی ۳۳۴۵ آدمی زر کدایی) سمر فندی ٩۳‏ ۱۵ و آدینه قلي‌بيك تا ببی ۲۳۹ آدّد یماد اسیند 5 آذری‌طوسی بیهقی (جمالالدین علي - : حمزءین مللكداشی) ٩۳۰۵۰۳‏ ۲- ۴ ۳ 1 ۱۱۳ ۲ ۳۲ ۲۷۲ بر ۷۸ ۵ ۸,۷۹ ۵ آرامی ه 1۲-۱ آرزو سعی قند ها بی‌بيی) ۵ ۳۴ اردویی ۲۴۳ آزادی استرابادی (خواچه‌علی) ۶۶۵ آسوزری" [ آسوم بان ۱۷ آسف اصئی طروی شیر آری ۳۰۸۰۶ - ٩‏ ۳ ۲۸۰۳۳ 8 ب ٩‏ 4 : 5« , بار 4 ۷ آمثجاعی ۸ 5۷ آمف‌خان (مپرز"قوام؛ لدین محمدچشر بیات‌فز وی مروستی] ۰۴۳۱۱۳۵۷ ۲۲۴۶۵ و آصت‌خان ویر توالت میس وک اف + فا ۲۲ آقاجی (ابوا لسن )۲۲ آفای ۳۴ آ فاقبيك لایر ۳۴۲ آفتی‌فزویتی ۵ و آقتي مسهدی ۳۴۲ قا با جادد کی‌جو کی ۵ ۶۷ آقایگ ۳۴۹ آقاجمال کی‌ما نی ۲ ۴۲ | قاخان مجلاتی ۳ «پی سا بر آ قارستم ۸۲ آقاژاده (محمدین سلیمانبر‌سوی) ۲۷۲ ] ذاسفال با اد+ مق آقاشاه‌ییکی فنابی۶ ۵ آقامیرهمدا نی ۴ ۵۲ آققویر تلو ۳۵۲۱۳۲۵۱۰۲۳۴۴۹ ۱۲۶۵ ۸ ۳۵۱-۳۵ ۸۰۰۷۹۴۱۴۸۲ آق کوزی تما ۵۷ آقمل بن‌جمانا لدین فیروذ کوعی شاعی سبزواری۵ ۱۵۲۳۵۰۸۱۳۰۱۱۲۳ ۳۳ [ کهآ جن‌یمین‌شیرخا نی ژشیخا لشیوخ)۷ ۵۸ کی (جلالالذین هحید) ۳۳٩‏ آعهی تبریزی ۳٩۹۰‏ آ کی خراسانی ۸۳۵۰۵۶۲ آکهی بزدی۴۳ 8 الا فراسیاب۲-۱ آ لپاسلان ۱-۴٩‏ ۳۱۵ ای ۱۱۷ آ تیار ند ۲۹ ۱ ابر ها ۱ 5٩‏ سیر ۱۷۶۹۱۷۵۸۷۴۵۸3 ۷۷۰ + پر ۷ ۲ 1 باب وید ۲۰۱۳۳۱۱ ۵۳۱۰۲ + آب یمود اه ۲ آلشات ۲۰۷۱۷۲ آلز یار ۸ ۵۱۲۲-۲۳۰۱ ۲ ۵۴۲ ۸۲ ۲۶ آنسامان ۵ ٩‏ (‏ طاعر ار آیشمات۴ ۱۲۵۴۱۳۳۹۰۱۱۹۸۰۱۳ ۶۲ ۲. ۲ ۱ ۳۲( ۲ ۲۵۲ * ۹ ۴۸۳۰۱۴۷ ۱۲-۳٩ +‏ ۱۴ ی ۱۳۹ ۳۳۵ ) ۴ ۵ ۱۰۷ ۰ ۱۱.۸ بای ه با آ ی قاو ورد ۷۷ اش 5 * 11:۶ ۳ پدیلی )4۲۱۷ ۳۱ ۱ اه عاخه ار ۹8 ٩‏ ۱۷۴ بر : ۳۹۳ س ۳۹۷۲ آلانی ۷۴۳۱۳۰۵۱۹ ۷۲۰۰۷۱۹ آ تشر ۱۸۳۱۱۳۴ ۱۹۱۰۱۸۵-۱۸۴۰ ) آی‌آهیم‌ین امیرز کی‌با تججی۱ ۲۶۹ ۳ ۱ ببا:؟ | , ٩‏ ۲۰ س ایراهیم عن بر که عسهر بن عیثا لتار ۲۵٩۹ ۲ ۳‏ , جوا لیقی غراقی‌هعد! بی| فخر! لدین) ار 2 3۷ و ۷۳۱۱۳ ۱: ۳+٩‏ و نچلوه بی۱ ۰ ۸ ۳ ۸ ۲ ۳۲۹ ۴۵۱ آنی کولی (قاشیآیم! لفیض) ۲۴۰۳ و۷۴ ۷۲۳۹ ۱ نا آهی ینت بی‌هر وی ۶۳۳ اباهیم بن‌جر ی ۵ ۳۸۵ آمی‌عدیدی ۳۳۹ ابر آهي بن‌جللالا للرین احمدین‌محمدمددنی آیابه (جمالا لدین الخ‌باد بباك) ۱۲۸ آیتی امفهانی ۸ب خبندی ([پرهان! لدپن) ۳۳۲ ابر‌آهیم‌ین حسین تئودی سیواسی ۲۲۳ آپتی‌هروی ۳۳۸ ابرأهیم‌ین حسین قلی‌طبغاج‌خان(چلال- ۱ الدیت) ۶ ٩٩:۹‏ ابا لی‌طمرستا تی گر گانی ۳ ۵۰۲ ۵ ابر آحیمین حیدر سفوی ۴۸۲ ابشری بدخهی دهلوی۰۶ ۸۳۳۰۵۲۲ ای اشیم پن‌رشیدا بدین فضل!له(عزا لدپن) آپدان (بکتاش‌قلی )۴۳۹۰۳۷۷ ۳۳۹ ابدات اسفیانی ۵ ۶ ابی‌اهیم‌بن روزبیان ثانی (شرفا لدین) ید -ساعطان پن‌عید! لنطیف‌خانی از پل ۸-۷ اه ارف ابدال عرافی هروی (پاباعلیشاه) ۰۳۲۲ | اپي‌اهيم بن روشن آمیربن پاباگ‌بن شیخ ۳ سا و و و وت ات و سا صاا سس ها یال ۳ ۷ بندار کردی سنجاني ژاهد کیلاتی "پر اهیم (ابوا لعطفی )۳۵ ۳۸۰۲ آپ‌آهیم(حاهط) ۴۱ آبرآهیم ین‌سکندر لودی۰۴ ۲,۴ ۹,۶۰ ۸۰ ابر اهیم (شدس!لدین)۲ ۱۹ 7 ۱ !پراهید( سیخ )۸ ۲۹ | ایرآهیمین سلظان‌سسدبن کیقباد( امیس اپراهیم ( عیام لذین )۶۷۲۳۸۴۱۶۰۷ فیخ)۷۸۲:۳۴۱ ۰ + | ابراهیمین سلیدان پن خان میرذا فانی "پر هیم(هین ۸۳۸۱ ۵ ۱ تیبوری(میرر1) ۰ ۸۳۲۸۵۷۴۰۵۴ این هیم ابو کار (جماسالذدین) ۳۴۴ : آيرآهیم‌ین شهر یار ین‌زادان‌فرخبن‌فیروز ای یه دشر ۱۱۳ کازرو ی (بواسحق ۷۸۷۳۲ : راهم اد کاش نی ات ۷۶۵ "بر هي محر ی (ابواسحق)۱ ۷۷۱۲ | ابراهیمبن صدیی تججا نی ۷۲۴۲ بر آهیه آهینی‌درو ی( اعیر سعلان) ۰۳۶۴ , ای راهيم‌دنعر بشاه‌اسفراینی (عساءآلدین) و ۲ ۲ ۱۱ ۳۳ ۰:۳ ۵:۳۳ ۱ ۸ دراه انجا نی 9 9۱ ابر آهیم بن‌علیر آمیقنی » ۲۷ پر ای بای اف اد ۱ | بر هیم بن‌عما دا لدین‌محمودین شمس| لین هن ید بت راد |۳۳ 5 ۱ محمین علی صفی ( فخا لدین 4 بر اش چن ایو لسن تلي تن مان ۳3 ۰ بر ابراهپم‌پن محبت اصطخري (اپواسحق) ۲ ۷۲۲۱۲ ی آهیم ین محمله برنبها ج| بی | یم ین‌شهایس | لدین کلشنیبدعی ۳۰۷ ۰ ۴-۷ ۷۰ آبی اهیم پن‌مسدودخن نوی ۶ ۷ آبراهيم‌ین منصود بن خلف (اجواسحق) ۸ ۷ ۷ ایرآهیم بن‌میرزاشاه‌حسین اصفقهانی ۷ + ۵ ابراهيم بن نسر[ عضی‌خات بن‌طمتاج- خان ) ۳ ۷,3 5 ابرآهیم بن نودالدین توفیق شیرازی (رفییما آذیین ) هر ۵,۳ + ابر آشیم بو لی اه استر ابا دی ۱ ۸ آی‌اهیم بيك‌شیرازی ۵۲۳ آبراهيم چاشا ۱ ۳۰۳ , ٩‏ ۷ + بار 1۳ اب ر‌آهيم تبر یزی * ۲٩‏ ایی‌اهيم حسین, احدی بلوطی (خواچها ۵ ۳ اپراعيم حسینی‌پلکراهی (عیفا لواحد) ۷۳ ابر هی‌خان‌ین عحمد بيك‌بن‌اعیر علاع- | اسل‌بی چها شاه | ۴۲ ۱ ابر؛هیم‌خان بن‌میرزا ثورا لد هرخات‌ین ابر اضیم‌شان بن‌عاین ۲۱۲ "هن ایا له فا یی 2۱۶ اب ی‌اجیم‌خای وا لد ۳٩‏ ابر اعیم‌خالو لی قارس ٩‏ ۴۶ "بر اعیم‌خلیلی۸ ۸۱ ان اهیم‌دددی اعیی) ۰۲ "یر ایم هد گیااتی (شیخ) 9۸۳۰۳۱۲ ابراهیم ساما ثی (فلث! لدین) ٩۵‏ "دراهی. سر‌هندی (حاج)۳۵۷ ۱ ابر هیم ستطان‌ین خاهرت (معیت لدین ‏ آیوا لفعیم) ۱۱۴ ۳۲ ,باب ۴ ۲+۰۳ ۲ دا ۱ ابر آفیم سلطات تیموری( بو الفتم)۸ظ, ی ۱ زک ۱ ۰ ۳۹ ,۷ یر‌آهیم سلماسی ۳۳۲ ایراهیم سیسعا ۳۴۳ ایراهی‌شاه شرقی ۲۶۵ اي اهیم‌شر وا شاه [شیت) + ۳۵ آیراهیي شین‌شاهبد » ۴ ابراهیم شیردائی (کمال آلدین) ۸ ۶۰ . ۳ ابراهي‌صنر (سلطات)۳۴۲ ابرراهيم عادلشاه ۸ ۳۳۳,۰۳9 ۳ ۵ ۳۱۸ ۸۲ ! بر اجیم غز توی۴۲- ۴۴ بعس ابر اصیم فاروغی (قواما لدین )۵۸ ۲ ابر‌آهبم قاضی‌زاد؛ حيداتي (میر )۵۰۴ ابراهیم قانوفی ۳۴۲ آثر اهیم فر‌مانار غلو + + بای !در اخیم تطرفی « بر ۳ | براهیم کرمانی (میرزا)۴ ۲۷ ابر آهيم ترحيني (حافنل )۳۱ آ یر آهیم کاشنی(شیش)۸, ۰۳ ۳-۷ + ۷ ابراهیم وی ۴ + بل + 4 ۱۳۰ با ۱ ۳ ار ایراهیم‌میرژاین بهرآممیرذا۴ ۴۵ اپراعبم میي‌زاپن سیرزاسلیمان تیموری بش بل + وم بط آبراشیم میژاجاصی صقوی (ظهیی! لین بوا لفع‌سللات)۸ ۱۰۳۷ ۰:۴۲ ۱۴۷ ۱ ۵ ۷۲۰ ۲ لاش ۵ ٩:۶‏ ۲ ۸ بر آیم‌همد! ی | ۳ ایقاخان ۳۳۱۱۴۳۱۱۳۲۱۳۴ ۱+ با ۱ ۳۳۳-۳ ! یس۶۶۳ این‌اثیر ۶ ۵ ۸:۳ ۲۷ : ین اي ! لعی ین 5 ۷ آبنآسفندیادل پها! لدین‌محمد‌پن حسن‌بن اسعتدیار کاقب) ۱۳۶,۱۴۹ این عشد توفی (ابومحمد احمت) ۱۱۳۲ ۳ ۵ ۱ این لبلعی ۱۲۵ آبن! لساوجی( بو لمحاسنمسمد پن‌سعدین ۸۱ پن! لشبیخ شبستری ۳ ۳٩‏ ابا تطفطلقی (صفیآلدین هحمه پن علی علوی) ۱۸۳ این" لمربن (حبیالدین) ۰۱۶۴۰۱۱۶ ۳ ار ار ۴۷ ۷۲۰۳ ۳ ۷۳۳٩‏ و ۴۱۷۲ ار ۷ این لمز بز( کمال )۱۷۸ , ۳۸۹ (۲ ۲ ۹۵:۱۲ ٩۲ آین‌آلارم‎ ٩۷ با‎ ۳ آبنآ له( ین! لما بدین علی) * ۲۲:۱ ابن! لملفن(سر | آدین‌عمر بن‌هلی) ۱۳۲ این لمز ید۱ ۳۸ بن؟ لمذٌ بت امولی )۳۷۷۰۲۶۲ "بن‌با بویه (سدوف) ۳۷۴ آین‌ما کویه ۵۷۱۲ :۷۱۷ بن‌عر از ۱۸ بر بط ازلناددد آ دی ۳۸ ۷ آ ی نا ۷۲۲۳ بن بي‌دی | نأ سس (هپن جسین من‌مممده! لدین مجمد تر چمای جهف ری ر غدی] ٩‏ ۱۴ بن بییل ۷٩۲۳‏ "بن تاج گیل نی( بی ما لدیین) + ۸۵۴ بن تاج گیل ۰ ۸۴ دن اي ۳ ۳ ۲ "پن چنگی‌هروف (دره ش‌علی)۱ ۶۰ ای‌جاچب ۰۲۹۱۰۱۸۳۱۱۴۷ ۳۵۵ , ۴ ۲۲۳ ۱۲۳۸۳ ۲ ۳ بر ۲ بان ۳ ۳۷ ۳4 ۲ م۷۹ ۰ ی هن ی مت رای ۳۳ ۸۲۰۸ ۶ دن خر مقتی رسد ال ۷ 9:۲۱ ۱۳ برد حجرعیثی مکی ۳۵۹۴۳۸۱ ۱3 ٩‏ ۳ / بح * [ شوس[ ندیی ۱ ۲ ۳۴ یرد خی ۱ اه ول سین هد لد من «پسث نی ۳ ۳۰ ۳۳۲ 9,۳۰ پار ۱۷ ۰ ۲ 7 ك ۱ ی لد ۳ تس ی ]| چایریا مین دنکب *] ۳ ام آین‌خسام عروی (چمالا لین عسمتدین- ساع) + ۱۳,۳ ود ۱ اپن‌صام‌هروی ( نظام‌بن کعال پن‌چمالبن سا ۱ ۲۷۵۲۹ این خر دا عه ۷ ۷ ۷ آ ین خطیب (امیرآحمد کنجرگ) ۵ ۸۸:۸ ۵ ۰ ۲۳۹۰۱۰۸۱ آی‌خلتان ۵۴ ۵-۲ ۵ ۲:۳ ۳۸ این‌خیام * ۱۸ آین‌رشید غن نوی (مجدا لدین) ۷۲۹ نز فسگیی‌شیی ی * ۸ ۱ انسیا ۱ ۰۳ ۳:۲ + ۷ سل ۲ ۷ ؛: ۳۸ ۸۳۰۱۳ ۱( ۷۳ ز ابن‌شر‌فشاه (منوجی) * ۱۸ اعی شییآب ( حسن بن #یاب! لد ین حسین پن تاج | لدی‌یز دی )۳۲۳۹ + | بن‌طلیحه ۱۷۷ ! بنظفر ۷ ی ۷ ار‌عارف رومی 5 ۱۹ این حریتاه (شیابا لدین ابرالعیاس با شجسی؛ لذین! بو محمث مد بن مجمد | بن‌عبد لین ب یبن عی بشاهدمشقی حئفی عجمی) ۳۷٩‏ این‌مر بشاه (محمدپنآبوزیدپن عر بشاه- اپن! بوزیدحسیئی علوی وراميتي ) ۳۳۵ این +عطار شیی آزش * ۸ ۱ بن عتقبد ۲ این‌هاز * ۱۸ آین‌علی مروت ۸ ۶۴ ابن‌ملیو اثفی یاوآقمی‌هروی ۶ ۶۶۴۰۵۵ این‌تمی واقمی طوسی ۲۲۳ دن‌علیوافعی با وافقی‌درو ی ۶۶۴۰۱۵۵ ای‌عماد ( علی دی عم دا لین استر | اد گ] ا۲ رین عم دشر ای (حائلطٍعادعا لین محمد آ بن‌حا فد عمادا لدین) ۲۴۲۱۳۱۷ : ۳ ۷ | مین هه تا ا توا بر‌آخيم اسعیل پن توح همقصی ساعاقی آین‌صبه ۶ ۳ ایوقیات (جین بن قیاث‌الدین محمد) ایسواحمت عبدالمك‌ین صام‌پن‌ایویتر ابن‌قنیه (زین|لمابدین علی‌فقیه )۱۱۸۰ علی‌صاحبا لهدا یه سمي‌قندی*۱ ۷- ار ۳۳۵۳۱۴ ابن‌فندق (طهیرا لدین ابوا لحسن علی‌پن ۱ ۳۱ اپوا لقاسم زیدین محمد پن حسین ۴۵ ببیفی ) ۰۳۱۲:۱۴۹۱3۳۰۱۱۳۲. ابواسحق‌ايراهيم اسطخری۱ ۷۲۱۰۷ ۷۳۷ ابواسحق ابر‌آهیم‌بن شهر بارین زادات أمن‌قتیبه ۴ ٩‏ ۷ فربن فیر وز کازرو نی ۳۵ ۰۷۵۹۰۷ بن‌آیوب) ٩۸‏ ۷ ۱ ابواسحق ای‌آهيم بن سحمد اصطخرش | ب گمال پاشا (شسی! لنایناحمت دن‌سلیمان فارسی هعروف بکر خی ٩‏ ۱۱۷ ار کمال‌پامازادم) ۵ ۰۰۳۹ ۸۱۱-۸۱ ,اسحق اپراهیم پن متصود پن خلف ابن لعلی شاه‌یدضعان ۳۳۲ ۳۱۸ یمود ۳۲۳ آ یو اسحق| حمدحالج‌شیر ازی(جمال! لدین) این مطعی ۵ ۲۹ ۱ و این‌همین (خسرو بن‌ها بدا برقوهی)۶ ۲۲ | ابواسحق اپنجو (شیض) ۱۴5۹۱۴۸ ۳۷۲ ۱ ۱ مین (فن را لین یحیی بر ممینشی ی )| از ۳۰۵۳۰۱۲۰۱۸ ۲۱۳۱ ۱ ۲۴ ۱۵ ۳۹۷۱۳۰ این»تفع٩‏ ۱۳ « ابواسحق بن ابوطاه‌رین !پوالمعالی ین‌منود ۷۰۲۲ ۱ بتجیر ق‌شیر ار ک(قواع] لد ین) ۱ ۶ ۰۷ این‌موفق قمی * ۱۸ ۷۷۰۹ ادن لصی تی ( مسمود) ۱۸۰ از سح دن بواد_الدین فحدت گرروتر ادن تصوت‌شی ارگ قاس ۲۰۱ (جمر لا ندین) ن ۶ ۷ آین‌هسگر ۲ ۷۷ "بو اسحتق چویباری ۲۲ اوه یی راو ماع [ دا شی تصین سی رت کی *مدیت | سور تِ ۳1 تج تچ اس ه با ب ی امسواسحق چو یار ی رٍِ سجو ‏ سجره ۳۳ فن نمی فی ده هدیا ز خی خسن مجمودین ایوامسق انم عرازی ۱۳۲۰۴ ۳۹۲- یمین ندیه + 1 ۰ ۱۳۳۲۰۲ 1 ۳۳۰۳۹ ب؟ بج ٩‏ "بو اسحق می راز ی ۷۶ ۱ ۱ :۱ ۱ ۰ : آ سس او ان بسق چي هم سمعیل بن حسن بن‌مجمدت.. آینوامهق غلي‌ین آجوعني عشمات جلابی زپ خمد حسیای کرک فی( میارب و بر ی غن نوی ۵ ۴ | آدین ۱۲۴۸۹۲ ۰۲۰۰ پستی سدق قشتروفاد رل ۳۲۱ اب چي شیب آسمعیل چن محمد پن‌عبداتین .. "پواسحق‌قضی شیانتا۲ ۲۶ 7 د وت پل آ یه ی اه ۱ ود دس لین مسا اه پیت دز ی #۶ سح تبستا یی ۶ ت هستد سس هر پر صبم کي ٩ ۲۲ ٩‏ ۹ !بو سحق عدنری ۳۲۴۳ ۳ باه طروی ۸۵۷۲۱۵ 2+ ۳۲۳+ ۱۹۳ ۲ ۳۳ ۳۲۸ ۳۷۲ ۲ ۰۷۳۰۰۱۷ ۲۲۹ رای ۲ بو لاشیت‌قمی ۱۹ ایوالپی کت تا دی ۷۵۳۱۱۲۴ والیرعات عبدالی‌حصن‌بن نظاما لدین اجمذاین شمس‌الذین, هحماه جامی (عبادا لدین‌پا نود! لدبن ) ۵:۵۸ ۵ ۱۱ ۳۴ ۰ ۴۸۰۲۳۳۲۰۱۱۴ ۲, ۵ا۵ ۳ : لا ۳ ۱۱۲ ۱۱۲ يم ۹۲ ۲ ۰ ۸۵ ۰۹:۳ ۲۱۳۰۳۱۳۰۲ + ۳۲۱ - ۲ ۹ ۳۰۳ ۲۸۳۴ ؛ ۵ ۰۷ ۵ ۴۱ : ۳۷۲ بیع ۲ ۳ ۴۳و : ۶٩ ۰:۵۲ ۷۱۵۵۹: ۵ ۳۴‏ + 4 یه :۳۲۱۱ رد۲۱ - ۴۱۳۲۲۳۲۱۳۸ ۱۳۴۵۱۲ ۶۷ ۷۲۷۸۴ ۲« ۵۷۲ ۷ ۰۷ ۳۷۷۲ ۲ ۹۳ ۴۱۲ ۷۲۹ ۷۲۹۳۴ ۰ بر ی پر تات‌مجدا لنرین جيهقي ۸ ۸ ایوالبی نات نرافی ۳۴۲ | بوالبر کات ضر وی ۸۷ ۳ !وا ثبر که آیوپ‌فر یفی شهرسبزي 2۱۲ انوا لس ته سم قندي ۳۳ اجوالبقا ۱۷۷ اپ وألیقاً بقایی۵ ۸۳۱۰۵۰ اد اب تا ابوالجناب احمدین رین محمدین بدا للهخپولی شوارزمی( تجما لین تبریا) ۰۰۱۱۰۱۸۵ ۵:۱۳ ۳ ۱: ۱۷ ۲ ۳ ۲۲۷۲۸۲ ۳-۷ ۷۲۴ : ۳ ۳ ۷ ایوالجوآرجعلی‌بن مجمد‌نیشا وزیا بت ۷۷ ابو لجوصر ۲۵ أسوا ارت اجمد‌ین ستحکر کن ملکتاه (ناصرآندین)* ۸ آ جوا لحر 5 ۲ ایو لحسن ۵ ۲ ابا لحسن داوس ابوالصن (میرز۵)۱ ۴۳ : ابو لحسن آغاجی ۳۳ ست وت پوت بوا یقا ین خو اجه پا عا بدپن مخئو ما عظم ۰ ۶۰ آبوا لبماین سلطان‌حسین میرژا۳۴۲ ابو یقفا بی‌عا نی 4۲ ۲۰۱ 9 ۷ بو لبقاعزیز ۸ ۱۷ ؛بسوالیفا عسمددین‌موسی بن عیمی‌ین‌علی دیرگ مصرتیشافمی کمات! تذدین) ۲ ۳ ۳۶ و هدیا محمودین ابریکی ارعوي ۸ ۵ ایو لحسی‌انیوردی|دا شمند)۱ ٩‏ ۴۴۲۰۳ ۳۴ ابرالصن اسمدین عمربن علی نظامی سمر‌قندی عروشی (نظاع| لدین با تجم! لنین) ۱ ۰:۵ :۷۱۹۰:۱۱۹۰ اتسوا لحسنآحمدین محمد‌گتوری‌یندادی ۵ ۵ او ! لمسن اسق تسایی مروزی (محد الذی )۳۲۷۰۱۳۶ اجوا لحسن‌آورهزدی۴ ۳۵-۲ آیوا لحسن بستی ۵ ۵ ایو لحسن‌ین احید اپیوردی (دا نشم‌ند) ۱ -۹۲ ۲۰۴۴۲-۳۳۲۰۳ ۲ب ایوا لحسن‌بن احبد‌باوردف۹ ۴۶۲ ابوالحسن‌ین احمد چام ( فجرالددین) ۷۰ انوا لجسن بن تخر ببر دی ۹4 ۲۷ بوالحسن بن محید بن اسبعیل لامبي گر کانی دهستا تی‌۵ ۰-۳-۲ ۵۱-۵ ابو لحسن‌ین محمت‌پزدادی ۱۳۹ ایوا لحسن هر امی‌سرخسی ۵ ۸۸۰۳ ابسوالحسن بیهتی (ز ظهیرآلدین علی‌بن آپوا لقاسم زیدین محمدین حسین ) کش ۱ ایو! لحسن‌تر لفرساجی) ۳۳۲ ابواً لحسن سروفی ۷۷۱ آبو! لحصن حسیتی ۴ ۲۹ ابوا لسن خر قانی ۷۲۰۳۴ ۵ آیوا لحسیدانشنندا دیوردی۱ ٩۲-۳۹‏ ۳ ۲ ۸۳۲ ایوالحن دیلمی ۸۲ ۲ نوا لحسین واه نی خسن ورای‌بلعی۱ ۲ انوا لصی‌صاعدین علی ترگانی ۰۲۲۶۱ ۷۳۷۷ ایو ان طبیی ۸ ۳ ۲ ایو الحن طلحهءر وزیا قهابا لدین ۸۸ ابو لسن عمدا لرحمن‌پن عبر صوفی۱ ۷ آبوا لحسن‌عرا قی ۵ ۵ ابوا لحسن حلی‌الاعلی۵ ۷۹۰,۷۶ آ ین حسین بیهقی| بن‌فندف( ظهی | لدین) ۰ب« ۵ ۳۷۲۳ ۷ ابسوألصن علی‌ین اسمعیل اصفها ی شرف لدین ) ۸ ۷۳ اپوالصن علی ین احمد سوی (استاد حختص) ۲ , + ۷ ابو حن‌علی‌پن جمفر خرقاتی سطامی رل + ! پسوالحسن هی بن‌جو لوف خی‌سیستا لی ۲ ۱۱۳ ار و ۷۲ ۷ ب ۴ | بو! جسن علی‌بن‌خس بن:شی پن| بوطلیت با خرزی (ر لیس شهید) ۲ ۳:۵ ۰۱۳ ۳۷ بو" لحس‌عبی‌بن عبدا لحمید ین علی‌دایه دیتیی ژه چ پبسوانحس علیبنمحهدعمرآ تی‌سرخسی زد ثیس ممجد! لدب ) ٩‏ ۸ وه حس علي‌پن‌میحمدهداینی ۱۸9 ابو لحسن علی بن محمد منعياک ترمني ۳۷ ۷ ایو لخن لین پودش بن چرین اجمی شاغمی(نودا لنین) ۱۳۲ ابوالحسن‌علی بهرآخی سس خسی ۵ ۳ب اج وا لسن‌کایی مروزی (عجدا لدین) ۳۷۶ ابواً لحسن مسحمد‌یا قی ین‌مسمدعلی ۸۳ ۳ آبوالحسن عحمدین زین لدین حاجی بن اسیمد! نیسی اسفرغا با دی (وحیدا لدبن می‌جات! ۳۲ ۰۳ ۳۰-۳ ۲۶ | ی وا لحسن‌مسمد‌ین‌علی بن ابو علیا جمدد. این بو| لجسن مبدین‌بن آدوعشوز ب | لز با هءلوی‌صسینی بیوقی ۵ 4 اجسوالحسن محمود پن‌سن‌بندادی ۲۱۴ ایو صن‌عصودین جسی‌وراق‌نیشا بوری رو ی و اب 7 کی ابوا لصن پزدآ نی ۵ ۵ آدء | لحسین‌مسمد کرت (معزالدین) ۷۴۶۱ آ وا لحسین‌مسمنسرادی‌بخارایی۱ ۲ ابوا لح فعیلی‌سس‌تندی ۵٩+‏ انوا لطاب خسروشاه تن پهرامشاه (ملك نصرةا لدین) ۳ ۷ ۱ آ جوا لخیر (مو لانا )۵۷۴ ایو آخیی الما ی ۷۳۱ ایو! شیر بلخی عاشیاز کمات! لذدین) ۸ جوا لصرخان 2 ۸ ۴ | بوا شیر خال بنج | نمر دعلی‌خان‌شييائي ۸ ۲۱۵ ۲ ۲۴ ۳۷۸۱۵ ایو لفیرخایناین دو لت میج ۵ ۵ ۸:۲ ۶۷ ۳۹ خر امیش وی ۳ ۸ ایوا خی سنطان یز می‌شیباتی ۲ ۱۰۸۵۷ ٩‏ ۵- ۲۳ مش "نوا شیر سمر قندی ۳۴۳ :وا لخیرسهروروی ۶۲۹ ۱ بوا لخیرعاشق سمی‌تندی۴ ۲۵ ابو لخیر عیده لین شم بیضاوی(نأسر- اندین یا نصيي لدین سدوسمین) ۱۱۳۹ ۸۳۳۰۶/۳۹۵ ۵,۱۳۲ ۳ ۷ ۵ ۵ - و 7 حنیی امقهالی شییاژذفی معروف بحواچه‌ماا یاخو اجه‌مولانای اصفها تي (آمپن|لدین !۳۵۱ ۳۸۱ ۴۴۹ ] ۵۳۳ ۹ ۷۹ ۳۲۱۳۴ ۳۲۱۳۳ ۳: ۷۲۳۲ ۷۷۵ آبوالغیر لك ۵۸ اسوالخیر محید بن احمه مراد ] بادگ فاروی نه شید کدی ۱ ۷۲۳ -آ توا لخیی‌مجمه بن‌مسمد‌ف رسی( ققی! لد ین) | ۴۳۶۲۸ بولرشید. عبدالملیل بن ابوالسین | ابنابوا لفضل‌قزوینیرازی (نصیی- ؛ !لین )۵ ۲ ۱ لرضار تر ۷۴۶ 0 آپسوالریحان محمدین احمفد پیروتسی و ارری ۳۰۰۱ !بو لسوارحکموات تنبحه ۳۲ ابوا لشچری سندلی غز نری(مجدا لدپن ) ۱ 2 1 ابو اش فسحید ۳۲۳۲ ابوالظرف اصی‌پن ظفر بن سعد منشی | جر فادفا نی ۸ 1۲+ ۱۳۵ ۱ -| بوا آصفا (امیرسفی| لدین)۶۳۳ آبوالمیایآملی تصار ۶۲,۵۷ ۱ اپوا باس احمدبن ابوالخیر ژر توب | مدین(قتی لدین ۱۸۶ ۱ اپبوا لعباس اجمددین محمد‌پن‌عبدا لکر یم ۱ قصانب اعلی ۴ ۲ بوالمیای احمد بن محمدین عبدالشین | اپراعیرین تربشاه دمیفی حتفي | تجمی بن در‌بشام (شهاب: لدیی ب ۱ شم لد بر نو دید ۲۷۹ ۱ بو لعیاس احمدشطاونی ۱۳۲ ۱ چم تمیاس آهامیی ۷۹,۲ ۱ «یو: امپای بخارایی ۵ ۲ ۱ "بو عباس د پنجلنی بخارایی! ۲ بو عپس‌پن فشل ۷۲ ۱ 3 9 ۱ ۱ 1 بو «پاس شهب" لدین بن‌عر بشاه ۲۳۹ ۵ ار ایو لعیای یر ۲۵ ابوألعياسي فقل‌بن محمد لو کری ۵۴ ۶ پر ۳ ۷ اسوالمبای قساب آملی ۲۴ ابوالمبای تسار آملی ۲۲/۵۷ | بو امبأس لو کری۴ ۰:۵ ۳۸۰۳۰ ۷ ابو ا باس ماهون خوارزهشاه ۲۱۳۲ ابوالعپای مروزی ۷۱۲ | جوا تعبیر عنبر۵ ۲ ابو لعشایر ظغی‌بن محمدین غبداله کافی هید نی ۲ 4 ابوا لعطا مجوود پن علي خن محمود مسترشدی خواجو کرمانی ( کمال- الدین) :۹۹ ۰+۱ ار + یه تم ایو اعلز-صینی ۶ ۲۲ آبوا لعلاشتشری ۲۲ ایوالملا ساعدبن محمد بن عبدا ثرحمن قاشی ۳٩‏ ۷ ۱ -آیو! تلاصا عد بن‌مسعودر کن! لدین) ۱ ۱۱۰ ۷۳ + ایو لمادعید! لمومن چاروتی بش ۲ ! بوالعلا عطاعین بعقوب تانب وازی نا کوأك عمید عطاء پسوب۴۳ آ بو ا املا کنچوی( نظام|لدین)۳ ۰۷:۱۰ ۱ سا جوا لباز سلطات آجوسمیدبها درخان‌بن مور توج کانجی ۳۲۹ آبوا لعازي سلعان حسيي فا عقیا ز ,سین پایتر | ابوالغازی سلطان بدا الطیف خان از یاک ۵ ۵ ۷۱۳ ۴۸ طر قوس "بوآلفازی شس‌آلشین بن کسالا لین محمث [ مظفی | لد ین ) ۶ ۸ ۲ ابوالنازی عیدا لعزیز بهادرخات‌عز بری شیبایی ۰ ۷۹:۴۰ ۵۵+ !بو لغازی عیذا له ها در خان‌از باك تا ۵ ۷ ۳۰۲۹۸۰۳ ۰ ۴ ۷ ۴یا ۲:۳ ۵۲- ۵۳۲٩۹ ۵۴۸۵ ۵ ۲‏ ۵۷۲۲ - ۴ ۷ ۵۱۵ ۸ و ۱۵۹۷ ۱۳۰۱ ی یره ره اي ۲۱۵ »+ ۲ ۱ ۲۰۲ ۲ ۱۳۲۲ ۲۲ ی ۲۹ ابو لغاژی عبیدالله خان‌از يك ۵۲:۸۶ ۷ الم ۳ ۰۸ ۲۰۲ ۱۳۲ اه ۰۳ ۳۳۴ ۳+ ۳ هم ۳,۵ , ۳۰۰ ب ت۴9 - ۴ ۶۴۱۳ ۳۷۷ ۴,۲ ۳ ۱ ۶۲۱۱۳ #۳۲۲: ۶۳۵ ۷ ۲۶۳ ۵:۶۳ ۵:۳ + ۷ ! بو الا تیلاهر ۳ ۲ ۷ ابوالغاتج عبداً لگ دمین‌احمد هروی۸ ۵ اجوا لفتم (امیر)۸ ۵۰ ایوا لفتح ( حکیم سیج‌الدین )۴۱۷ . ۵ ۲ ۱۰۳۴ ۵۴ ۵۴ ۲۲ ی ترس ۲ با ابوالفع ابراهيم سلطات بن شاهسرخ (هفیت|لدین) ۳۴۸,۱۳۲۱+ +۳۲ ۰۳۰۲ ۰,۳۲ ۷۹ج 5 پا ابو لفعم امراهیم -لطان تیموری ۸ ۳۱ ۳۹ ۳ ۱۳۰ ۳۳۲۲ ٩ -‏ ۷ب ۳ ۴٩‏ الدین) ۱۴۳۱۰۳۷۸ ۰۴۷۰ ۴٩۱‏ ۲ ۷ ۵ ۵ ۳ ۳۲۳۲۵۹ اپوا لقع اسحق ين امین لدین چبی‌ئیل موسویاردییلی (صقیآلذین) ۰1۸۲ | اس لا | ۳۷۲۲۱۲ ۶۳ ۶:۳ ۴۶ء 4 ۳, ۸۷۴۷ ۶۷۶۷۲ ۳ ۸ ۱ با ایوا لفتح پدیع الزمان میرزا ین حسین بایقرانیموری ۲۴۰۰۲۳۲ - ۴۱ ۲: ۸ ۱۱ ۳۳۲۰۳۲ بر ۱۳۲ ۲۶ ۸ ۷ ۳۲-۲ مه ۸ ۵ ری نو ۷41 اجوا لفعح بستی (علی نن‌مسمد)ن ۵.۲ ۳۹ ابوالفتج چن احمه جام ( جمالالذین ) ۷۳۰ ابو لفتح پن بررهان! لدین احمدین عحمد سیواسی( پی‌هانا لین ) 1٩۳‏ ابوالقی بن سیف!لدین ( غیاثالدیین ) 4 + ا وا لتی‌بن‌سدرا لد پن‌محمده (ر کینا لدیین) ۷۳۹ ٌپوالقتي بن محمد پن پوسعید شریفی حسیتی تاج‌سیدی ۲۷۲۲ آبوا لفتیم پیات با پزدر نا ابو لفعم پیات تی مان ۰ ۵ | بوا لفتم ثبر پزی (حکیم)۶ ۶٩‏ ادوا آقتح جدا مدي ‏ ۷ ۶ ابو لقتم خسیتی ۲ ۸ ۱ ابو الفتي‌سیدی ۲۵۳ اپوالفتح رسلطان آپراهيم میرز؟ صفری ۳ ۱۱۲ ۳۲ ۳ ه ۳۷ ۰ و ۳٩‏ 4 ۲ 0 ۵ ۳۹۰۱۳ #۸ ابوالنتم شاه حسیی غازی ۳۲۷۷ اپوالقتح طاهرین عخرالملك مظفرین تظام! تلا( ناصر! لدین) ۰۲ ۸۱ یوا لفتح‌طاهی بن‌مظفر وزیر( ناسر لدین) 1۱-۳ آپوالفتح عبدالی‌حيم پن متصور محتشم کپستان (مللت ثاسی‌الدین )۰۱۳۷ ۷۱۳۹3 ابو لفتی عبدا لکرپم‌پن آحمدحا تمی‌هرری (آمیی)۱ ۶ ایموا لفتح علی‌بن محمد بستی۵ ۴۹۵۴ ابوالفتم عم پن! ب رآهیم‌خیام نیش بوری [ نها لدین‌یاغیاتا لذون ابو حقصی) الب ۳۳ رز ۱۱۳۷ ۱ ۳( ۹۳۸۳۹۹۳" بوا لغتیم تپخسرو بن قلم آرسلان‌پن‌سعود (غیات! تدیت) ۱۱۹ ,۵ ۴ ٩‏ ابا لفعم کیقباد بن 5,خسروپن قلج‌ارسلان ۱۴۱ ابوالفعم کیلاتی (حخکیم) ۰۴۱۷ ۴۲۵ ۱ ۲:۳۴ ۸ ۳۲۳۰۲ ار ایوا لفتم سار بشاه مزا لذدین ) ۳۳۳ ابو لغتی‌محمنا کین پا بری‌تیموری( جلزلت ا لدین)۶۶۷ر. | کپروجلادا تدرین اد ! لشتحم سجمد لین اتواقاسم عبدا نکر دم ۳-3 اپن ابو تکراحمد. ههرستانی‌تافعی اشس‌ی ۳۶ ۱ + ۸ ۳ | بوالفتح میحمدین اسحقد لیا بنشسی آ لد پن‌دحمنه قادری ملتا نی زشسب لد یر ۵4 ۴۰ ایسوا لفتیم سسمد پن‌شمس! لدین] بو لمعالی مطهرین احمدجامژ نده‌پیل [قطب انیت )۳۷ ۸:۷ ۷۹ ابوالفتم مسدین عبدا لباقی شریفی شیرازی میرژا عخدو؛ (امیر سید) + ۲۳ ,۳۱۳۳ بخاری پارسا(شمس؛لدین یاجلال آذهرین )۳۳۰۱۱۹۳۰۱۱۰۵۰۱۰۳ ا ز0 ک ف ‏ ک ا زا قی ی ایو لت هحیتین پوس ۰ ببيي چس دهلوی گیسودراز وخواچه پنده نو از (سیت‌سا لدین) ۹۶ ۷۳۲۱۰۶۸۱ ۷۵۳۰۳۲۵ اموالفتيم محبد شیبائی‌پن شاه بوداف ععر‌وف‌شیبانی‌شان ۸۱۴۸۳۱۵ ۲ ۶ | بسوا لفتم محمد‌شیبا نی‌خان یاشیبات‌خان از بت ۸۳,۵ .۸ ۶۷ آجوالنتم محید فا تج آل علمان ۱۳۲۹ ٩‏ ۷۲۰۲ ۷۳:۲ ۱۶۰۲ ۳۸۷-۰۲ : ۲ 1 ۱-۷ ۰ ۸ اپوالفتی ز مسیح‌آلدین حکیم ) ۴۱۷ ۵ ۱۵۸۳۱۰۴۲ ۳4: ۱۳۳۲ ۸۳ ۳ 1۳۲۳ جوا آفتسمدطقر بن‌محمد تیشا بوری( خو اه عمید) ۲ ۵ ابوالفتی تصرپن خلف(تاح|لدین) ۸۲ اپوالفتج یحیی بن حبش بن امیره سيير وردي شیخ‌آشر اف( شهاب! لدین) ۱1۰ !یوالْفعوج۳ ۱4 ۳ ۷۵:۳ ایا لغتوج‌بن بهاء] لدین نقشبندم۸۸ ۷ پار ۵ بر [جلالآلدیی) ۲۶ ۱۳۰۰۱۱ بوا لغتوم‌عیدا لر حمن بن‌مسمدنیشا بوری ۵ ۲ ]1 آبوا لفر اش ۴ ۷۷ او آلترج آسد‌ین عسمد تاقی کس‌جي ۳۳۴ ایوالغیي اصفهانی ۴ ۱ ۷ آموالفر جن یروش رو ني وا رل بل ابوالفرج ز تجا ني۴ ۷۷ ایوالغرجسگزی سمحوری۳۵ ابوالقشایل عبدالقاددین قیبی رای [ کمال| لدین با نظاما لدین) ۴۷ 1 1 ۷ ۰۷۷۸ ۱۷۸۲ ۳" آبوا افضایل بدا لین محمدعین لقضاهة سمدانی میا تجی (ضیاءا لدین)۲۹, ٩۳۰۱ ۳۹۰۱ 1 1‏ ]+ ۸ ۲ ۰۷ ۷۳۲۲ : از ش ایوالقشل احیدین میدن آحمدین مهر بن‌دهیبدی یزدی (رشید! لدین) ۷۱ ۷۲ | سوا لفضل آحمذاین و لیا لدین پاشا۸ ۳۲ مجمدعیدا لین عبدا لرژافاصفها ثی ( کمالالدین )۷۴ ۰۱۰۰ ۱۴۱ ۱۲۳۹۰۱۵۸-۷ ۷۳۹۰۳۹۸ اک در ابوأ لفشل‌پن سبارتك عللمي ۶۳ ۵-۲ ۱۳۶ 0-۴ ۱:۳۲ ۰۴۲ ۳ ۸:۲ ۳ لا« ات کم ایو لعضل بنداری ۷۵۳ ابوالفضل بیهقی۵۵ ایوالنضل تیریزی ۱۷۷ ایوالتضل تيريزی ممروف بچلیی یباك علامی( شیخ کماف| لدین) * ۵۲ آپوا أفضل‌حبیش‌پن اپراهیممعیب تفلیسی (شرف لدین) ۸ ۷۲۷۰۱۲ آلدیی) ۳۷۳۰۳۷۲۱ ابوالنتل دشیدالدین مییسدی ۷1۷ ۳۲۸ آبوا لنشل‌طاهربن‌مسید فاریا پی(ظهیر- ۲۲ ۰:۲ + ۲ [ + ۸٩ ۳,۷۴۲ آلذدین‎ ۰۲ ابوالقضل عیدا لر‌حمن فضل ال ۷۶۴ اب وا للضل عبدالوهاپ (ز شمسآلدین یا تاج لنیی) * ۳۲۸ ایوالفضل عشبان‌بن احمد فروي حاجی عر بو و بش باء | جوا لفشل صلامی ۳۶۳ ۰۱۳۶۵ ۲۴ ۵ ۱۱۴۲ ۳ ۳۱۴ ۳ج زر + و اب وا لفشل فضل‌الله راجی حسیئی( شرف الدین) ۴۴ ۱ ابوا لقشل کازرونی ۴ ۳۲ ابو لفضل محمدین حسن سرخسی ۶۱- 7۲ | یو لقضل«حمد بن‌حسین بیهفی + ۴۰۳ ۴ 2 ابوا لفشضل میدن داود بنا کتي (تاج الدین) ۷۳۹ ایوالفضل مین ین عمی شاد ترشی ۱ (جمال‌قر‌شی ) ۴۶ ۱ یو لضل سود بن‌محمتطا لقافی مود خی اسائی ۳۴۲ ایوالفضل منشی‌شرازیر ۳۹ ایوا لفضل مهنه( خواچه) » ۲۳ ابوالفوارس قناوزی۹ ۱۳۸۱۳۰۲ ایوا لفیش(خو اچه) ۵۶3 ابوالفیضش آنی کولی (قاضی)۲۰۳ ایو لفیض‌بن میارآذنا گوری۳۶۳ ابوالقیض فیضی ۳۶۳ ۲ ۱۷۲۶۴ ۴: ۵۲۰ ۳۴۶۵۴۳۴۴۳۸ و تج ۲ ب پر پم بت و ۳ :۹ [ بب ! جوا لعأسم (تای| لدین) ۰ ۱۸ ایو القاسم (راوی) و۳ ۱ ابوا تفاسم (میرز) ۷۷۱۰۴۷ اجوالتاسم آحمدین حسن‌ییندشی شم اشسکماه ۳۵,۳۴ ,۳8۵ ابر اهیمین زید سم قندی (حکي ۷۰۲۸۰۱۰۳٩‏ "یوا لقأسم اسگوی( آمیر) ۷۰۲ ابوالقاسم افیا تس ایا لقاسم آمری‌شیر ازی ۰48۸۳۹ ۷ (یوالقاسيپا بر (ظهیی | لدین) ۳۰۰۲۳۴ ۲ه ۱ ۲۸۰۲ ۸۳۲۲ ۲: ۱۲۹۵-۸۳ 1 ۵:۳ ۹۱۲ ۲؛ بر ۲ ۳۲۱-۲ ۳( ۳-۳ ۰۲( ۰۳ ۲۳ ۳: ۹ ۳۳ ۳ ۱۳۴۰ ۱۳۱۱ ۵ ۲ ۱۴ ۲ ۰۳۴۷۲۳۲-۳۷۹۵ ۳۳ ؛ ۲۳:۵۲ ۵: ۰-۳۰ ۳۲۹ ۴ لب | :۳۳1 ۳۲ ۶۳۵ ۷ ۵۲ ۲۱ ۲ ار ۲۲ +۳۲ ۷ ۷ ۷ دار ۳۰۲ بر ی بر + لا ار * ٩‏ * رد ۲ بر ۲ ارت ۳ ۲ رء ۳۹ | یو) لقاسم با ی یی ار + ۷ ۵ ۷1 آبو! لقاسم‌بنابوحامدین تصر بلیا نیا نصاریه تاررونی ۳ ۸1 ابوالقاسی‌بن ابوسیید داقنی قن‌وینی (اماعا لدیی) ۸۰ 1 ابا لاس ین‌غسان۷ 1۱ ابو لقاسم ین کامر ان با بر( عبرزا) ۸ + ۷ ایو) (قاس‌ین محبدین] لمسود۳ ۱٩‏ ابوا لعاس‌بیلت تبریزی ۶۹۴ !وا لقأسم یدای یود تن میت اي اسعن‌پن مظقی‌بن محمد‌بن مظفر بن روزبهان‌پن طاعرواعظعمری دیعی فی‌شی‌شیی ازی (معین! لددین) ۰۲۱۵ ۰۰۱۳ ۷۶۵۱۳۸ | دوا لقا سم حسن‌بن! حمد‌عتص ری دلشی 9 ۲: با ج بر ۲ ۲۸۲ ۳۶۲ بر : ۴ ۱۹ ۱۵۴۱۴ ۴۰۱۴ |. ۸۱۲ ۲۱ | ۳ 1 ۳۹۰۶۱۰ رز ۷۲:۱ ۵۰۳۰ ۱ ۶-۷ ۷ رز ۱ ۷ ابوالناس خوافی ۳۷ | ابوالقاسم مهرآني۲۵ آپوالقاسم سيري (غو آجه)۸۲۴ | آپوالناس‌مهنه (خواجه)۰ ۶۲ آبوالقاسم شیایی ( کمادالدین) ۶1۵ .: ابوألقاسم ناصررین‌علی دد گز‌یئی‌طفرايی ای ایوالغاسم هارون‌پن علی ظفر دئدات ایوالقاس علی‌بن‌سن‌ین محمدین ابو | (دپیب‌الدین)۰ ۱۴ حنیه۵ ۱۳ اپوالکرم عبدالسلاءینممدپن) با لحمن ابوألضاسم علی‌بن‌سسن وزیر ۱۳۹ ۱ علی ۴۳ ۲ ایوالقاسم‌علی‌بن‌حسین(ش یف علمالهدی) ابوالکریمبن علی اشکذری۵ ۷۸ ]1 ابواللیت سم‌قندی*۰ ۳۳ (مجدا لد بن ۳۳۱ ۱ ۱ ۳۲۰۳۹۰ اپواثقاس عسی پیضاوی ([ عمایالدین ) ۱ آبواللیتی رخراجهخواند) ۲۴۶ 1۱۳۹ ۱ ! بوآلماجد (قاضی) ۱۷۷ آ جوا لفاسم عیسی‌بن عفی ۲۸ [ اپوالمثل بنبارآیی+۲ !پوألقاس وازدونی ارشیخ) ۶۶۶۰۸۵۲۷ ۳۹ لمجنمچنو دین آدم‌ستا بی رجف این ) ایو القاسم تاشا نی 1 ۵ 1 :۷۳۲۷۳۲ ۳ ۷۲ ۰۷ ۳ 1: له ۳ ۱۳ اسوالتاس کثیر ۳۴ ۱ ۵ ۲۰۱۵۱ ۴۰۱۷۴۵:۷۲ ۷ ابر انتاسمگیکاتی ۰ ۵۳,۶۳ ۷ | بوا لمبعدعید! للطیف بن‌هیة له پن‌شنر وه | بوالفاسم لینی ۲۶۳ * (مجدالدیی) 1 ایوالقاسم محدد‌طایفی ۸9 ۱ ز ایوالمسادن۱۸۰ ۴ | ابو تفاسم محمود۳ ۷۵ ؛بوالقاسم محمودین آبرآهیم غز وی (سیفص! لدو له) ۴۳ ایوا تسم محمود ین ید تست پن ابو نو به می‌وزی خوارژمی[ تصیر | لشرین )۸ ۸ 1۳۰ آیسوالغاسم محمودین مشفر‌بن عبد؛ لملك , این بو نو بهعر وزی‌خو آرزهی( تصیر. الدین )۱۳۰۱۸۸ ا جوا نغاسم مقاأمي ۶ ۷۱ پوالتاسم منصوو بنحسن فی‌دوسی‌طوسی بو لد | بوالمحاس تغر ببردی 1 | ۸ ابوالیجاسن چمقربن اسمعیل ازدقی هرری ز شرف‌الزمان زین‌الدین) ۵ ,۷۳ اپوالیحاسن حسین بن حسن گر گانی وک | یوا اماسن‌سیت! لروسا (هعين الملك) ۸۲ آدو ! لمحاسن ضحیثت بن‌سعد بن‌مجمد تشجوانی این لساوجی ۱ ۷۷ اپوا لمجاسن بوسف‌پن تصی کاتب (جمال- الدیی )۸ ۷ ابو لمحاعداسکویی(امر )۳ + ٩۸‏ یو لیحا دهد ین‌مسعود برژ کی‌غز نوی (ظهیر‌النین) ۱۲۵ ایوالمحامد هسید موی بزدي ( شنت ا لدین) ۳۳۵ اجوا لمحاعدسید فرغانی (سیف آلدین) ۷ پوالبحامد محبود پن‌عمی جومریزر ثی وی ۳ ۲ بو لمحسن سججب باقی نن محمب ۳ ٩‏ ۱ توا لین محین‌یا قر بن‌بسمدعلی۷ ۸۱ ایو ا لمیسسن‌هی ژا دی‌حسین با یقی |۴۶ <- ۳۷ اموا لمظشی [ بار یاگشاه)۸ ۵ ۲ ابا لمظغر (مید)۵ ۳۲ آبوا لیتکش آعراهیم ۵ ۲ ایو ا لش اتلعسشی۵ ۳۲۳ ایو لمظفی احمدپن محمد چذائی (امی) پام ۲ ایوالمظفي احمد حکمران سستان ۳۷ ابوا لیظفی اخستان بن منوچهرشرواشاه (جلالالدین ۱۰۵۰۱۰۳ وا لمظقی بی کیارق زد کنآلدین/۹ م ۴ لب ۷ ۷ + يب ۳۷ ۱ ابوا لمظفی‌ین ظهیسا لدین محمتاسفرايني ماجفور ( امام عمادالدین ) ۱۱۷ ۷۳۳۳ ابوا لمظفی بهادرشاه(سراجالدین) ۳۵۱ ۱۳۳ ۳۶ وا لمظض‌دسپهادرخان شیباتی ۰۴ ۶-- چ ۶ ۳ ا جوا لمظفر ساطاتجمز.مییز ۰۷ ۲۹۰۵ ۱۵ ۳ ۵ ۰۸*۱ ۷ + : ۴٩:۵۲ ٩‏ ۲ بش ۸ ۰:۲ ۷ ایوالمتلتی شاعفودین طاهرنن عحمد اسفر اینی ۷ ( وک ۵ ابوا لمظش شاه‌فوریا شیقورین طاحربن محیده متفر آسفراینی ۱۷ ۲,۱ ۲۷, ۱ ابوالملفی طاهرین فشل‌چناتی ۳۷,۲۳ ابو لعظقی‌طاس بن مدا سفر آیئی‌شاهنور ( عبادآلدین )۲۷۳۸۱۸۰۸۱۱۷ م۷ ۳ ۱۷ آیوالمظای عبدالجیادین سن يا حسین جمحی بیوقی لا #۵ | جوالمظغی گرایخان‌ین دولت گرآعستان +« ۳ ۵٩‏ ۱۷۲۷۲۲۰۳ ابو لمظنی محمودشاه ۸ ۳۹ ابو لمتلشی پوسف بن قزاوغلی سبط ابن- الحوزژی (شسی‌الدین) ۶۷ ۱ ابوالعالی (شاه) ۸۵۳۷ ابو لسالی(شیخ) ۵۴۰ بوا لمعالي خوافی ۳۶۷ آبوالمتالی رازی(دهخدا )۶ ۸ ابوالمعالی زيارتگاهي (قاضي) ۵۵۴: با ۵ ۵ | پوا لمعا لی‌سعیدین مطه فامذی‌یا خی ز فا ( سیقبا لدین )۰۳ ۵.۷ ۱۱۱ ۲ ۱۷ ۴ ۵ ۷ آ وا لمعالی شامقاژی‌بن کیخسرو استند‌اد ملاك ماز ندرا (قح آلدوله) ۱۸۷ ابوالمعالی شهیدی کاشتری ( تاه)۶۸۳ ایوالبعالی عبدالصید (ععینالدین) ۸۳۲ حبین عیائصی عمدانی عین| لفَضاة ٩۳۰۱ ۳۳۱۹‏ ۵۸,1 ( ۳۳۱۲ ۰۷ ۲"ِ"#آ۷۳ ایو المعا لي عبد! لماك بن عبد اه دن بوسب جوينی امام] لح‌مین (ضیاعالدین) 1ج ۷۴1 توا لیعاً ی صلی بن اس من حارث تسیب الاعا لی) ۲۲ اوالعالی شی بعیلاهوری ۷۰۸ اپوالمما ی قومسی۵ ۵ ابو آمعا لی مسن‌بن عبید ال حله عبغن وج ۳ 1 | بوالمعا لی ممذین‌همتز بن مدتوش‌طاش (مجدا لدین) ۷۴ ۲ اد ابوالمعالي محمدسسلعی۸ ۷۲ آیوألمتالی فبدچین 6 (ساه) ۲ #۶ بواتمصالی مطهر بلخی ۷۳۷ ابوالمعالی مژیدین عحمد‌چاجرمی(ملكت مویداً لدین‌جاچرمی ٩)‏ ۱ ۷ | بوالمعالی تاه بنعحمد ین‌عیدا لحسید شیرازی ( تصیرالدین]۸ ۷ ۱۱۷ ابوالمفاخ رازی۵ ۲:۸ ۲۰ ایو العغاخی عیدالژّین عیدا لرحمن‌ین عیداللطیف حسيشی دشتکیشی‌آزی شافی حروی وآعظ ( اسیل! لدین) ۳ ۲ ,۵ ۲ ۴۰۲ ۷۲۷ .أسیل| لذین ! بوا لعقاض عبد! لموهن‌ین پوسف‌بن‌فاشی ارموی (صشی|لدین) ۰1۴۷-۱۴۶ ۳ ۳ ۷ (! بر آیوالمغاخ منجیك فاخردازی ۳۰۳,۸۵ ابوالمغاخر میرشاه محمذین کمابا لدین اسمعیل‌بن غیاتالسدین منصودبن تصیرآلدین عیدالسی حسبی بکری 5 ال - ۰ + ۲۱۲ د ۲۴۸۲ ابو لمکارم آحمدین شرا لذدین عجمد‌ین احمداین محید بیایانتی سمناتی عازعا لنو له( کن! لخدین) ۴۸۰۱۴-۳ | ٩‏ ۱ب ۲۳۰۲ ۴: و و۳ ۳ ۳۰۷ بر ۷ آبوالعکر یی علادا لملات 9 ۰ | | پوا لمعارم‌حمن:ینزهرة حلبی(سیدشر یف سأطر حن ز لد بن ]۳ ۷ اپواله‌کارم ميرك تی کی ابهری هروی ۵ ۵۳ ۸۹ ۷ ما لمنت سهیل دلخی ۷۲ و العتصوز ج 5 تچ خان ۸ ۵ ۲ "پوالنجم احمد بن‌عوض‌ین احمدمنوچهری داهد لی۴ ۳۰۹۰۸۸۰۷۶۰۴۵۳ دوا سلجیب عید لتقاشر بن‌عبد الهسی وردی | شیاعا یی ۱۱۹۳۱۱۳۵۱۱۴۱۲ ۲ب ۴ ۸ عا تچ ۱ ی ۸. ایوالنصن سلطان مسمددوم بهمتی ۶۴۶ ایوالتصی مهنوی۲ ۳۴ | بوا لت امسحمد فلکی‌شر وا نی( فجیا لدین) ۱۰ آبرآلمغ ید بلخی ۲,۲ ۲۸:۲ ایو المو ید رو نقی بخارابی ٩‏ ۳۰-۱ | یو لو اجد(شیت) ۳۳۴۲ ایوالواجد فارغی خوافی ۶۱۵,۴۲۳ | یوالواجد فارعی‌شی رای ۴۶۱۱ | پوالواجد فادغی هروی ۶۵۵۰۳۴۶ ابو الوفا (سید) ۷۸۷ ابوالوهاین سعیدین سحمدبن پوسب‌پن محمو د ۴۵۷ ابوالوفای خوادژمی ۷۸۸۰۱۳۲۱۰۳۴۲ آیواألوفای سمی‌فندی‌سنبی ۲۱۱ ! پوالوفای قلتدر کرمانی۵ ۵۲ ابرالیادی (حیردا )۵ ۴۲ ابو لهادی تبر‌یزی ۲۹۰ آ یا لیا دی زو نی ۴ ۲ ۵ ابوا آییشاحمد بن‌حسن گر گانی۴ ۴۰۲ ۰۵ ۵ بوالهرجا اردشیر بندیلسپار تجمی‌قطبی ار ۰ ۷ 1 ۴ آبوالهیجا منوچهی ین فریدون شروانشاه ۲ رن + ۶۷ ابوالیقین شیات‌آلدین مسبدبن‌حسین‌بن محمدصین شرأسانی۵ ۷۸ ایواییب انصاری۲ ۶۷ ابوبدیل آپر‌اهیم‌ین ابوالحسن علی‌بن معما‌خا قا نی‌شروافی (افضل! لدرین) ۴ .۳ ۰ ۳:۱ ۶ ۰۷-۱ ۱ ٩ ۶۳ ۸ ۴‏ ۲- ۶۲۹۷ ]لت ۷۲۰ آپو بدیل احمدبن محمدسچاو نذک(مبجنب او نکر ۷۲۳۵۱۳۱۸ بوبکر(قاضی قضص‌الدین)۷۳۹ ابو یگ ابهری( فخر | لین )۱۷۸ یو تن احین‌چا مج[ علاع لملات‌شاء ‏ آلدین) ۲ ٩ ۸.٩‏ اپوبکرین ابوتسی ولی آمیر) امومنین (یمینا لملكك فحر‌الدینالخ بلکا مظم هیا یون باز یك)] ۳۹ ۷ آپو بکر پن اجممچا(نجما لدین) ۰ ۷۲ آیوبکرین جوکی‌شاه (میرژا) ۳۴۲ ایزیگ‌بن ساعد خضروی بعادایی (جمالا لدین) ۷۸ اجوبکر پن‌سعد‌بن‌ژزنگی (۱تابيك) ۱۲۹٩‏ ۵ ۱۳۴۰-۰۱ ۲ |۱۳ ل۶ ۱: ۴۷۲ ۱۷۲۹۰۱۱۲۲۰ اجویکر بن سلطان | پوسعید(میرز۱) ۳۲۴۲ اجوبگر بن مدا لدین حسن‌ین‌دی(شمرب آ لدب ) ۷۵ ۷ ایو بگی بن مححمد ینعی ز وا نی‌سمر فندگه ۷۸ ابویکربن محمد خوافی ( زین‌الدین ) ۶٩ ۵.۴۱4۰۳ ۲۸ ۶۲۲۱ ۳ ۳‏ ٩ 1‏ ۲ ۲ ۲ رز ۶۷۷ 5 * باب | مو مکی دن‌مسمدشووا نشاه۷ ۱۰ ابر دی بن عدمد واعظي بلخی [۰:٩‏ اجو بکر بن نظام! لملت (مویدا لملت) ۰۸۵۴ 5 با | جویکی پیشکین( نصردا لدیین)۵ ۰ ! ایویکیتایادی ۳۳۱,۲۳۱ با وه اجومکی تایبادی(ملاژین| لدین) ۷ | جو مکی لقاا لملاتوژزیس ۵ ۳۳ آپویکی جعفرین آسمعیل ازرقی حروی () بو لمعاسن‌ضرفا لن‌مانز ین| لدین) ۱۳۹۳ آ دو یر خصیر ی ۳۲۷ ایویگرشال ترهذی (جمالبآ لدین) ببه۸ | بویکر خطاط ترمی( تجیبا لدین)۵ ٩‏ ابو یکی خلیفد ۵4 ۱ آیومکی دبیع‌یناحمدخوینی‌بشارایی ۲۹ ابریکی سدین زتگی (اتاپیك) ۱۰۱ ۳۲۲۳۰۱۳۹ ۱ اپو یکی سلیمه پاف تس‌بزی ۶ ۷۳ ابو ی‌صدیق ۳ ۱۱۳ ٩ ٩ ۰۱ ۵ ٩‏ 4 : ۲ ,ار م ۲,۴ ۱ آپویکی طوسی ۷۵۴ آبویکی طهرانی ۸۳۲,۲ آبویکی طهرانی اصفها نی۶ آبوبکی‌فیدألین محمذین شاهور آسنی دازی ( تما شین دایه) ۱۱۵۱۸۰ ۰ ,۷۲۷۲ ابو یکی تیداللین تص بیکری‌بغدادی ۱۳۲ ابو دک عبید له( موّ بدا (ملات) ۳ ۹:۵ ۸۱ دوکر مجیقمن محمدسوی ا بایی۱۷ 1 اچو مکی علی‌تا یبا دی(ژین لدین) ۱۰۷ ۰۱۳۲ 1 ۴ ۷۲۹۹۱۷ آیویکی علی‌وزی (تفدالملات)۵ ۳۳ اپریکر عمرین مجمود مجمودی بلخي (قاهی‌حمیدا لدین) ۱۲۸۰۸۷ ابو یکی کرت (ملاک‌عسیالدین۹4 ۳1 ایو بگررمحمدل(ا تا بيك سرا ندین) ۵ ۱۰ ابویکی محمدین آیرآهي مکلاباذدی۲۹ ابو یک محمدین بو اسجق‌مسبدپنا ی رآخیم امن سقوب کال بای بخار ی ۵٩‏ ۲ ایو کر محمدین جعفر ثر‌شخی* 1۳۰:۷ آچو بکمحمد بن‌عبه! کر یم بن علی‌بن‌سعد فآ آ یو دگر_هجعید بن‌عبدا لملتععز ی تیشا تور که + ۵- ۲۰۷۴۳:۵۴۰۵ ۸ | بو تک محمد پن علی بن‌سلیمان بن‌مسمد‌بن حمدین حسین پن‌همثر او ندی( تجپ آلدین) ۸۸ ۱۹:۸۹ ۴۵,۱ ۱ آیویکی هحمد پن علی‌بن‌سلیبان سوژئی سم قندی (شمسی! لین ) ۸ ٩‏ آبوسکی محمدبن مظقر دن محتاج چنانی ۳1 ایو دکر هحبدذین مودود طظاهری [ تجم اله‌ین‌ژر کوب) ۷۷-۱۷۶ 1 ابویکر میرژا تیموری۲۳۲ آبویگی تساجطوسی ۰ ۷۵۳۰۳۳ ایو یکی تصردالدین پیشکین۵ ۱۰ 1-۳ ادو بر تیذا لین میت( تأ بات )۸ + 1 ۰ ۱ ۲ + ۳ ۳ و 8 ۳ ۳ با ابویکرواعظ سخسی ۲۴ اپوسامد محمت غزالی (ذین‌آلدین 4 د , ابوک آپ(سپد)۱۴۴ زین لدین "بو تر اب‌بیات قر قنی‌جوشفا نی ۱۴ ۵۱۷۰۴ | بوحشیی آومی م۸ ۷ بو ترآب عر بضی حسینی‌سلاعی‌شی از گ(شاه)| | بوحغمی شوزی۱ ۷۴۹۸۵۶۰ ۳5۳ | پوجقی سکیم ین )حوص‌ستدی ۸ ۳۱۰۱ آ بو تور اي فر فتی جوشقا نی ۴ ۵۱۷۰۴۱ ۳۳5 ابو تراپ محروم دازی(عیس )۵۰۳ !بوجفس عمرپن آبرآهیم‌شیام نیشابودی اپوترآب مپرژا ۳۲۶ | سر قا لدبن,باغیا تا لذین | بوا لعتیم) !یوترایولی(هیر )۳۶۶ ۰۵۵ ۶۳ ۱۷۰ ۱۳۲۷ ۵٩‏ ؛ "پوچعفی اجنین علي‌ین | بوجمفر محمت ۳ ۳ ۱۳ این‌سا لو بیه‌قی بو جعف ی پا چعق(۳2 آبوحقعی رین محمدین عبداللة بکری بو جحفی غلي بن‌دسین قداعه مرسوی‌ستر سپردژردی(شیاب‌الدین] ۷۱۴۱ ۱۱۶ وت تس یس سس هر سب شرف لیس خواسان(مجدا لدین] ۸۴ ۹ 2 ۳۰۲٩‏ اپوجعفن عمرپن استوواشی لاهوری ۷۹ , ۹ ۰۷۲۵ ۷۳۱ اپوچعفر محمد‌ین احسه شتا ژوژنی ‏ ...۱۱۳۸۲۳۷ رل ( تمابا تملك)۴ ۵ | آبوحقصی عم مقتیالتقلین (نجمالدین) اپوجفرمهدین ایوپ‌حاس‌طبری ۲‏ | له جوجدفی محدذ پن‌حسن طوسی (خواجه-. اپوحفص عیی‌دین سلمه‌حداد۱ تصیس الیو | ۵ ۰۳۷ ۰۱۵۲ ۲ آپوحنیعه ۰۰۳۹۳۰۱۹۶ ۷۲۷,۴۸ ۸ ۰۱۹4 ۲۶۷ ۱ اپوسنیفه استافی مروزیغز نوی(قاضی) ۹ ۵۱۳۷۲۱۲۲۲ ۱۳۷۲۵۱۳ ۳۸۴ - ۱ نم چا مار ۴ :۳۹۱ ۴۲۳ ۳۴۵ | یو حنیقه عپدا کر پم ی ایو نت ۷۲۷ ۸ ۲ _. ابوحلینة کوفی ۳۷۲ آپوجمفی محمداین دشمن‌زباد(عا(عا لدو له ۰ آبوحیان‌علی‌ین مسمد توحیدی‌پقدادی۲ کو ید ۳۹۱ آمودلف کر کی ار "بوجعفر محمد تیشاپوری (دضی‌آلدین) . ابوذد ۲۵ ۰-۳۵۹ | ابوذر وزجانی ۵ "بوحاتم بلخی ۲۷ "پودد سلدالدین امیش شففالی ۳۷۳ ایوحاتم میسن ار مخ ,+ و ۱۲۲۲۲ اجه ذرخنازی۱۳ 1 او حأهشا حبد پنحاهد کوما ی( فضل,اندین) ابودای ده ۲۷ ۹ ۱۱۸ اپور جاعلی غن نوی (شهابا لدین‌شاه)۸ ۷ پوحاعد صدرالدین ححمدتی که(خواجه) : آپودضا فضلالّبن محمدزوزنی (کسال.- ۴۴۹ ۷۷۹ ۱ آندو له )۳ ۵ پوحمدمحمدین آبوپکر پنمصطفی بن .ودوج لطفاثقین ابوسعیه اسدپن عبان عتل ر فیشا یور ی( فی‌ید" لخریت) ۱ بوطاهر سعید‌بن| بوسید۲ ۵ ۳ اس ۱:۱۱ ۰۱۳۰۰۱۲ ۳۱٩‏ آپو دوح محمدی متصورین ایو عبدالة تا ان کر گانی ۷۱۹ اپرریسان بیرو نی‌د. ابوالر یدان ایور عه معمر یگ کا نی ۳ ۳ آوز کربا بحیی‌نووي (محبی الدب) ۳ زد آیوژید (خطیی/۷۷ ۱۷۸-۱ اجو سعله موه مك مين حینفأنمی‌هروی :۳ ۱ آتوسعود ۳۵۶ ایو سعود آندلسی ۳ ۷ | یومعید ۲ ۲۴ ابوسید (سلطات) ۱۸۳-۱۸۳۲۰۱۴۳ : بر 4 رم +۳ ۴۶/۴۱۲ ۳۳ 2۱ ۳ شا ۳۸۲ ۳۰ ۷ ۹:۲۰ ۳ ۳۰۹4۸ اپوسمید ابوالخین ۵۶2۱۲۴۰۲-۱ ۵۷۲ ۸۹۱۱۳۱۱۳-۱ ۳۰۱ ۳۶۳ ۳ ۲ ۳۲۱۳۳۵ ۳۱۹ ۱۶۶۳ ۱۲( ۳ ۱۳ | یو ید احمدین‌مسید نشور یسم فد ۳۷ ابوسعیدین شیخ صفیالدسناد دییلی ۳۱۲ ایوسیدایی مجمته ثر میرانشاه۳ ۳۲ ۲ ابوسمید بهامرخان (سلطان ابوالغازی) ۴۳ ۰۱۸۳ ۲۴۶۰:۱۱۹۸ [ ۱ ۳۴۳ ۲ را ۲ ت۲۸ ۳۸5 ٩,۷۲ ۷,۳ ۰‏ + ۳ب ۸ ۳۵ آبوسیت بهادرخان‌ین حنصور توح کااجی باه ٩‏ ۳ ادو -عیك تیموری (سئعلات) ۷۰۰۳۵۱ ۳- ۷( ۳ ۷ ابوسمیدخان‌بن‌سلطان محملبن‌هیر | تشه 7 اپوسمیدخان بن کوچو ندو (با توچکو- نجی‌یا کوچکونجو) بن آبوا لح حال شیبایی ۰۳۹۸ ۰۴۸۲ ۵۷۱ - ۲ ۰۵ ۵ ادوسعیدخان شیبائی 4 + ۵ آبوععید خطی رک ۵ ۳ اموسیید شرف ین مهو بندین ابوالفتجم بن غا لب بدا دی خوا ررسی(مجد لدین ) چم تا وب ( اب ۱ +1۳ ۳۳۳ ابوععید عبدا لباقی‌بن علی من عبدا لسق (فر بدا لدین)۵ ۳۲ | دوسیدهیدا ای بن ضحااگ گر‌دیزی ۲ آبوسمید عبدالّدین عمر پیضاری [قاشی- تاصر! آددین یا تصیر | آدرین) بر لخیر) ۹ ۳۱۷۲۳۰۳۵ ۵:۳۳ ۴ ۲ ابوسعیت عبید ال بن جی گیل بن‌عییدا لین بختی شوش طییب ۷ ۳۲ ۷ پوسعرد علی‌بن بزفش‌بن‌عبه شیر اش ( تعیب لدین) ۰ ۸ ۲۱۲-۳۱۱۱۱ ۰ ۸ ۷۲۵ ایوسعید فضل‌ألّدین ابو[ لخي محمدین احددسهنی ۳۴۰۲-۱ #۶ لت ۷ ل : [ هد ی و ی ۱4 ۶۳۳ ۱۳۲ ۸ ۳۳۰۳۳ #- ۰ ۱۳۳ ۳ : ٩ ۵. ۷ ۳۳:۷۳ ۰‏ ۷ آیوسمین تا لییی ٩‏ + ۷ ایوسیدکیما نی (فهابا لدین۲ ۱۳۹ | بومعید کی کا نی ۷۹ ایوسعید محمدین فخرا لدپن عبدا لعز یز تکوفی بخاوایی (برهان لدین) ٩۵‏ آبوسعید میت بن مج ذ‌جنردی [ تظام- الملك قوامالدین) ۲۲۳۰۱۷۲ اتوسعیك مهنوی۳۲۴۳۲ ابوسید نسیمی‌صسیتی شیرازی (عماد- الدین بارکن! لدین) ۳۳۸۵۱۳۲۱- ۷۰-۹۵۹۷۰۵۳۳ ایوسعیاه تسیمی شیی‌ازی ( عما دا لذدیت با تسیم| لدین ) ۱ ۳۳ ۰۳۳۳-۳۳۸۵ ب ما , > اي ۷ ابوسليك گر کانی۹ ۱ موسلیماتداو دین یو لفشل‌مسمدینا دی رفتیالدین) ۷۳۱۰۱۴۴ | جوسلیمان‌محمدین طاهر پن بهی اجسگنی ۱۳۴ اوسلیمان عحید حسیني شیر ازی ۵۸ ۰۷ ۵ب ه ۳ اموسيل حول کی ۳ ! بومول زود لی۲۶۴ آبوشجام سعلدین زنگی (أناييك) ۱۰۱ ٩‏ ۳۲ ۴۰,۱ ۸۲۲ ۱ ایوشجاع عوجیل بر ملکهاه‌ین! لپ‌ارسلان (غباتا لدین) ۴۹ ! ٩:۵‏ ۸۰:۶ آ بوشر یف ۵ ۲ ابو شریف احمدبن علی مخلدي‌گر گاتي | ۵۳۰۳۳ آپوشمیب هروی۳ ۴ آ یوشگود بلخی ۳۱ ایوصالح مسدمععروف بشیح مسمه حسن چشتی ۱۶ | بوطا لس( حنکیم )۳۱ بد ابوطالب بدخشائی ۳۴۲ ابوطا لب‌ین آبوالحسن مجمد‌ین علي‌بن اجوعلی احمد‌ین | نوا لحسن‌محمد ین منصور از باره‌علوی‌حسیئی بپهتی۱۵۵ "بوطالب‌من نسعه ۲ ۸ ۱ ابوطا لپ‌تبی بزی (حکیم)۰ ۷۰ ابوطا یی خرراسانی ۳۲۲۳۲ ابوطا لب سحی اغانی ۷۷ ۲ اپوطالب طباطبايي گنای ۱٩۰۴۴۷‏ : ایوطآهرین ابوسعید ابوا لخیر ه ۷۲ ) ایوطاهی ین علی ین حسی من هووسی‌طر تدوسي و۲ !,وطاع حسن‌ین دلی‌چن»وسی طوسی۷۱ "بوطاعر خا آوني (موفق! لدین )۸۷ ابوللاهی خسروانی۲۳ آبوطاهر کرد ۰ ۲ ۷ ۱ 0 پوضاهر محمدین عمی (اتابینك ۷۳۱ بوطاض مینوی ۳۴۲ اموصاقر یبن ماشر‌بن عشمان شوقي (شریف؛ ین )۹ ٩‏ دو دیب سر اي ۳۳ دوسیپ مصسی ۲۱ ۱ بو عد یل ۲ اد ۹ و پا فد آبوعبد! آی‌حمن سلعی ۶۲ ابید ال [جمدین ححمذین تس‌جیهانی ۳۸۵ | وو بدا له آدیب ۵ ۲ | و عیناأه ین البیع(جا کم )۳ ۷۸ ۷۳۲ ۷( ۱۲۳ ایوعید ال چعفر بنمحبدر ود قی‌سم‌قندی ۳۷۳۲۳۳۲۱-۸ ۱۳۲ ۰۴۳۳۷ 1۳4۸ | بو بدا #جنیدی ۲۳ بوعبدالحسین‌بن ابر اهیم‌پن أحمدا دیب تطنزی (به‌یع لزمان)۶ ۵ | پوعید له حسین‌یناحمدبن‌صین‌ژوذنی ۳۵ ۰ ].وعیدالاحسین‌پن‌حرد راصفها نی(حسای ! لد ین! 1 ۴ب | بوعبداله خفیف شیر آزی ۵۷ ابوغیداله روز به‌بن عبدا للنکهتی ۴۲ | بو عبد" لعلی بنعحمد بن عبد له بن عبید ال با کو یه شیر ازّی۲ ,۸1۷۰۱۵۷ | بوعیدالعمي ( تاعا لشریعه) ۷۲۴ ابوعبد:اله عمسر ین حسین‌قرشی بکری رازی ( ماقرا لنسن) 1۱۱۲:۹۹- ۳ ۸۱ ۰.۱۲۰۱۲ ۰۱۳۵۸ ۲ 1: ۳ + ۳۴ ۲۳ ۱۲ ۳ ۲۳ ۷۳۱ : ۷۹3 ! بوخبدال4 فر‌الاوف۲۱ : بوع,دا له فشل‌اللدین اسآ لین آبوسعید حسین دن بوسف‌اورآنا شتی(سهانب الدین)۵۳ ٩‏ ۱ | نو عید الل4فیعمد بخاری ۷۵۹ ۲ | بوعباله هحمدین آپوپک‌بن ابوبابن قیم! لجوز به۸ ۷۱ ایو عبدالة محیدین خفیف شیرازته ۰۲۴ ۱۷۰۳۸۳۱۳۰۴ ۱:۷ ۷۲ بو عبرف اه مجعمد ین سالامه بن‌جعفی بن‌غلی- | جو هبد ال مجمدین دیق تججانی ۲۸۳ ایوعبدألة محمدین صفیالدپن ابوالفرج محمدین نفیسآلدپن اپورا لررچاکاتب اصفها نی (عمادالدین) این‌اخی - الزیز 1٩‏ ۳۴۶.9 | پوعبدا لَمحمد پن‌هید! ثر حمن‌مقاد یش ی ۲ ابوعبداله محمدین عبسخالّین محمدین حمدو یبن تعیم پن سکم سشمی(حا کم ایوعبدا لها ین لبیم) ۸۳ ۷ (زشی‌الدین) ۷۴ 1۱ ۰ ۵ ۷۳ "جر عیدا ال محیند شاشم شاه شی‌هانی 4 م ۴ | بوعبه له مسمودین علی‌پن‌عمرا لصیاف »۷۳۳ اجرعبدا له معرو فی پلی ۲۷ ابوعبدالله توایسی‌مروزی ۲۲ | بوعبید و کانی [ ۳ ایو عتمان سجیر کل | ایوحغیان میم ۵۲ ۷ ایو علي (حساعا لذین) ۶ ۱۲ ابوعلی رخا جدمجد! لدین )و ۳۶ | بوعلی| لمحسن‌پن علی‌بن‌محسدین دآود تتوخی ۷ ٩‏ ابوعلی الیاس۵ ۲ ابوعلی بندادی ۳۶۷ آیوعلی بلعمی ٩‏ ۸.۲ ۳ ۳ , + پ | بوشلی‌بن آحبذ‌عتما نی ۲۵ [ ! بو علی‌بن حسین‌ سر و درک 4 5 ۲ 3 ابوعلی تثوخی ٩۷‏ ! بوعلی‌چاچی ۵ ۲ آبوعنی حساع‌الدین ملت‌خور + ۲ 1 پوعنی‌حسن‌ین طاهر. تام( آلمناک) ۸1 3 سب م1 .. ا اه ِ ابوعلی حسن‌ین علی‌بن احمدین اسحق- | طوسی (فواما لدین نظام| لملك) 4 ۴ +۵ ۵ موب ت۳۷ ۳۷۲۰۱۲۲۱۲[ ۳۳۳۱۱۲ ۷۳ ایوعلی‌حسن‌ین علی‌قطان مروژی ۲۷ 1 ابوعلي حسن‌بن محمددقاق نیشا بوری | ق آیوعلی حسین بن آبراهيم پن آیویکسی سلماسی ۸ ۷۳ ابوعلی حسین‌پن حسن مراغی (دیویش آشرف) ٩‏ ۸۷,۳۰ ۷ اپوعلی حسین‌ین عبداللهبن حسن‌بن- علی بن سیتا (ابن سینا) ۰۷ ۳۱ ۴۳ ۰4۳ *۰۷ ۱۳۳ - ۱۳۸۵ : ۰۱۳۸ ۱۳ ۳۰یا ۵۱1 ۳ ۷ ا بوعلی دف‌ژ (اوحدا لین عبدا لله‌ین مسعودین هحمدین علی‌بن أحمذپن عم پناسمعیل) ۹ ۳۷ :پوعلیدقاق (حسن‌پن محمد نیشابوری) ۳۳1 ] بوصلی رو دار ی ۳ ۷۸۵ | بوعلی سس خسی ۵ ۸۵ ابوعلی سیمجور ۲ ۳۸۰۲ نو علي‌سینار. آدوعلیحب ابوعلی قازمدی‌طوسی۳ ابرصلی فالی۸ ۲۲ آ بوعلی فضیل ین عیاضی‌فندینی خیاسانی۱ ابوعلی قلنسر (شرف‌الدیی) ۷۳۷۲۱۹۷ آر و شرف لددین ابوعلی سالذر آ یوعلی کاتی۰ ۵۳,۶۳ ۷ ا پوعلی محمدین آحمد دقیقی بلخی۳ ۲ ب«ِ۰ ۳۷ آبوعلی محمددین عیجمدبن عبیداهُ پلعمی ۲ ۰:۳ ۳۳ نوعبی مسکویه ۲ ۲ | آبوعلی واقر سکزی زین ندین ان ۵ ا یعس آیهری ( تما لین )۱۷۸ " بوعمروژچاجی لیشا بوری ۲۳ وان آبو مرو عشمأن‌ین سر جع لین ممحمدین دنهاجالدپن علمان‌پن ابر اهی‌پن عبد! لخا لق‌جوزجا نی(عنهاج الدین] 2۳۳۳۵ ۷۳۰,۷1۳ بوفیشی |خواجه) ۶۲۷ آتولیجار (چیادالدین ایرام]۲ ۳۲ | بو کلیجار گی‌شاسب 6 کوید (علاء! لد له) ۳ ( ۶ ابو گووبی ۱ ۸۰ !بو هوراجی جوا ال مر و ظیر کب رگن هروی ۳۲ " بو میدب جمت فن احل توفی ۲ ۱۵۷۰۱۳ " بو درشورد آحمبد ین ترچ باب فن عبضا لسن ابراهی‌بن عر یشاه دمشقی عجمی حتفي [شهاب! لدین ایوا لعباس یبا سمس | لدیر: ) 5٩‏ ۷ ۲ آبوهحمد بسطاهی با یز يدبي عنایت لها ۵ ۳ ومد نی یز بیع به ا بوه‌حمدسین آذری ۷۱۹ | پوهحید حسین‌پن عسعود ثرا شوی (محیی | لسته) ۴۰۲۶ ۳۹ پوعمحمد روز به تابن آبوتصر بقلی‌فسوی ._ ای شطاح بانط حهارس 5٩‏ ۰ 1 ۳۵ ۲ ۷,۷ ۷۲۳ ایومحین سیستا ی ۵ ٩‏ آ ! نو محیگ سبدا لر خمی ین عبد نلاین عفد کسر آی انسفرأیفی | نود ندین ال ۱۱۱ ۳۳ ۴ ۷ ! 4 مش عم تشی ار ل ۲ ت !یمد شید‌آنشادر دی یف ق‌ددین ۲ " : لو لیب ی پومجدت شنت تین غیت برژ ق صفهانی رم ی ۴۹ ام ۰۱۷ ۱۱( ي 1 ۳ تا 1۷ ۷ دم عبد بیبن محمد دی ععروف در هد لی ۶ اف سا اس و میب ساوسو زد سس بو سیحمدعبد ال ین‌محبد وشیدگسمر قندف 1۷ اپومسد عبدالٍین مشیف‌دن معلم‌پن- مشرفی‌سعتای‌شیر ازی (مصلیما لدین) ۴۱۲ ۰۱۲۴۲۷۲ ۶۱۰۱۵۹ 1 ۳ ۱ سس بر ۲ :۳۰ ۱+ ۷۲۳ ۱۱ ٩ 3‏ ۲ ۲ ۲۲ ۳ ۱۴۳۵۱۳۴۱۱۳ ۰۴۳۴۵ ۲۳ ۱ ۵ : ۰۵ ۷ ۳۳۴۲ ۵ ۱۷۲ ۱ ۸ آ یو دیخمل عب| لمعی ین آبوالخامحیویه این عبذا لمععلی لحمي سک دار سک‌ید! لد ین ۸۲ ۱ ۷ | بو مدع علی بن انشل!لسدین محيد بن, مدرا لدین ابوحامدتر که اصفهانی (صایی‌آلدین) ۱۳۹۸۰۲۷۴۰۱۶۴ 5 ۷۹۰۷۴۲۱۳۴۵۱-۴ ۷ پومحید محمدین تجما لدین محمدقا ین (جایل | لد بن) ۵ ۸ ۷ آدرمجماه حدودین فحند‌دشدار عيا نی سیر :مر خبر معی | لین ) ۵۱۳۲ ۱۳ 4( :۸۳۲ | مومدین منر بي ۷۵۳ ابوسلم بثاری ۷٩‏ "پومسلم خراسانی۶ ۱ اپرمسام عبد لسالام‌ین آحمذپی هحمود کذرونی (ضیاعا لدین)۵ ۷۳ اپرمعین ناس خسرو قبادیانی مردزی (حبیدا لدرن ) ۸۲۸ ۳۷ ۵۲۴۸ ۵ ۳:۲ ۳۱ بر ٩‏ ۷ ده هتصو ۵ ۲ بابوسف ۵ ۴ بومتصور عبد" لی‌شیدین ین | یو بسوسف احمدعی وی ۵ قظ پومتصود عبی‌بن ابوطا لب‌طیسی ۱ ۳۷ ۷ ۳ بوعنمور عماره مروزی ۳۶ «ومنصود قصیمین ابراهیم‌بزد ث هر فاینی۱ ۴ ایومتصور قطرات‌ین منصور ۴۸ ۲ ار ۱۶۰۳۳۰۲ آیومتصوزمجبدین عبنا د_ژاق طوسی۸ ۲ له ابوستصور مظت ین اردشین عبادی ۷۵۷ | بومنصود موفق‌دن علی‌هروی ۲۹ ایو تصی [حمددین ابر اهیم‌طا لا نی‌خر اسانی ۰ ۵ آ نو تصر احمدین ابو لحسن‌ین آاحمددن محمد‌بن جرپی‌ین عبدالهین لپث بجلی‌نا هقی‌جامی احمت‌جام[ نده‌پیل ار هایگ ۰ م۸ ۲ ۳۳ ۱۵۵۳ ۷ ۷۲۳۱-۷۲۲۱ : ٩ ۲۰۷۸۳ ۰۷۸‏ ۷ +۵ [ ۸ | یو تصر آحمد بن‌عبدا لسمدمشتان ۰ ۲۴۱۳ ۳۵ آپوصی احبدین محمودین علی نظاعی (مجفا لدین) ۴۳ ۷ ابو ثصی احمدین متصوراسدی‌طوسی ۲ ۳۴( ۳ ۰ ۱۷:۷ ۷ ابو ثصی احمدین‌نصی قیاوی۰ ۱۲۰۰۷ پوتصرین محمد یارسا (حا فظا لدین)۵ء ۱( ۳۷۲۰۲ ۱۲ او نسی‌پادساً (حافت| لد ین) ۵ ۲ ۲ ۲ : ۳۳۱ ۳ [ ابو نصیقانی (خواچه) ۶۲۲ ابو تصر جوسوری۵ ۵ ابونصر حسن‌بهادر (مظفرآلدین) ۲۱۲ | بو تصی‌حسین‌ین بوعلي فتسل‌ین-صسین طیرسی اررضی| لدین) ۳۳۳۱۳۷1 آپو نصحسین بن علی‌قمی ۳۹ اپو نسرسراج 2۱ آبو نس سگزی(ظهیرالدین)۴ ایو تصي طاهرین محمد خا تقاهی هغی‌بی سر‌خسی (خواجه فتیه شیخ‌آلاسلاع) ۱۳۴ اجو تصر عیدا لر‌حمن‌ین عبدا لجیار قامی شر‌دی | ثقةا لدین) ۹۷ ۱ " بو تصر عتبي ٩‏ ۲ ۵۰۱ ۳ ۵:۱ ۵ ۷ سید اد سس ی أبونصی علیین احمدین متسود آسذش طوسی ۲ ۸۸:۲۹:۲ ۱۷۰۱۴۷۰۱۴۳۱۲ و ایو تصرفارآیی ۸۱۳۰۲۴ آ بو نصرفیامی* ۲۷۵,5۹ ادو هی محث دن اسحق‌قا بنی ۸ ۷ اجوتصر عیحمدین آسد (شار )۵ ۷ آیوتعس محمدین ححمداینی‌منا 8۳ آ تو تصی شحف بر عسیعو د همللاب ۳۸ ایو نصی‌محصید قطان من توی ۱۵۱ ابولصر محمودبن آبویکس‌بن حسین‌بن جیقر فراهی(بدرالدین) ۰ ۲۷۵۰۹ آبونصی میغزی ۵ ۲ آجو تصرعشتان (احمدین‌عیدا لصمد) ۲۰ ۲ آدو تصی ط التبا ا۸ 1۴ ایونصی حنصودین محمد کند, که (عمیدد. الملاث) ۵۰-۴۹ آپو سر مهنه۰ ۸ ۱ ابوئصی مهتوی زر خواجه نار آلدین) ۲ ۳۳۳ ایو ی صیرز! هحید ستذال۸ ۵ ۳۰۷۰۵ ۸ | بو تصی‌هیة له ینسین‌ین_ احمد ین‌حسین | لداد یچ بیهقی (اهیرد لیی ]۵۸ ۵ آدونصی هیال ۶ارسيی ( قو ام لملك - تضلاع | لدیی ار ۷ آبونضی عصی ۳۹ ۳۵:۱ ۵۵:۱ ۷ ابوتضی محمدین عید! لجیاد عتبی ۲۹ ۰۱ ۳۵ ۷۱0۳۰ | بو پحيي مر کر یا بن‌عحهد بن‌مسمو دقز وینی ۰۰۹۴۶ ۷/۷۳۳ آجوبز یه خاشالی ۶۸۷ ابویق بدز نگی بن‌طاعر فریومذی ( دب الندین ٩۲)‏ 1 آبویز ید عبد لس‌جمن بن مجسداین هام سای ۲ ۸ ۷ ابویمقوب سکزی 4 ۵ بویعتوب پوسف ین بوپ‌همده نی ۰:۳ 1 ۱+ جر | ۸ ۱ ۳۲ ع ۷ ۷۸ ابو یوب پوسف پن‌سبکش‌گیرع( عضدا لموله)_ احدی بلوطي (آپر اهیم.سین]۴۵ ۵ ۳۷۳۰۳۲ ابر ۸ ۷۲ ا دیرگ اردبيشي ( کمال! لد‌ین سین بان عبدا لحتی)۳۹۳ ابی تام۴ ٩۱۲‏ آبی‌کالیجار (جمالالدین ابراعیم)۴!۶ ۲ اجاز سید ۶۳۹۰۵۷ انا[ میرا ۰۵ آناییان آذر باسان ۰۱۰۷۰۱۰۳۲۱۷۲۳ ۱۴ انایتن سلنری۱* ۱۳۲,۱ اتایستان فارس۶ ۱۷۹۰۱۴۷۰۱۶ اتابیکان لرستات ۱۳۵۰۱۲۹۰۸۲۰۷۳ ۴( ۳۵۵ ۰ ۰۱۷۵ ۱۸۴ ۴۹ آبا بیکان لر کوچات ۰ ۴۹ آتایتان موحل ۱ با اتاتر کی[ خلیل)۰ ۲۷ انای (شبی‌خوآچه) ۵٩۶‏ انایی بلخی ۲۴۲ اس خوارژمشاه [علاعا لدو له‌علزء! لدین) ۸ ۱۱۳۴۱۹۸۱۹۲۰۰ ۱۳۷ اتکه‌خان اعظم (امیر شمی‌الذین مجمد غز نری) ۱ ۴۳۰۴ ۴۴-۵ ۴۹۱۵ ۵ آتلغمیشی(! دا لمطفی )۵ ۲۳ آننی‌عش ریم ۳۲ اسر آلدین اخسیکیی ۰۷,۷۴ ۱ اثیر الدین یداه اودا نی ۵۸ ۵.۱ ۷۴ آثیر آلندین فتوحی موز ۸۷ آشرالناین مفضسل بن شمه اهر ی ۳ ۷ آ ۷۲۳,۳۹۳ ۳۵۹ اج (سید] ۱۷۸ اخل بخاری اسید )۲۳۹ اجمیری (ممینالدپن حسن‌بن قیاث- سین سگزی )۵۳ ۸۳۴-۱ ۱۸۸۰۱۱ ۳۷۵ ۴۱ ۱۷۳ احمد( آ شمان )۷ ۴۶۷ ۳۷ احمد (۱ابیات صینا لدین ]۱۷۵۰۱۴۸ احمنل(ا لم‌فدرخان) ۹ ۱ ۷ احمد(خواجتی) ۳۵۷+« ۴۰ اسینل(خواچشی سلطان) ۷ ۰:۲ ۴ (خواجه‌میر )۳۱۴۳۳ ۸۰ احمد( خواچه‌میر )۳ ۳۱۳۰۳۸ احمد(عازء] لدین )۱ ۵ ۶ احید (میرذا نظاه‌الدین) ۰۴۳۲۲۱۲۵۷ ۸ ۰۵۵۲۰ ۵۵۲ ۸۸ احبدا من خطیب گنوی اه ) ۵ ۸:۸ ۸ ۱۵ ۷۳۹ اجیذ اییوردی۱ ۸۳۸۸۳۶۰۴۴۲۰۴۴ احمد تون ۵۶۲ احمد اردهتاثی (جمالا آدین فصل الهپیر جمألیا۵ ۰۲۴۴۰۲۲ ۴ ۰۷۷ ۸۰5 ۸۳۶ احمداستاد (صلاع لدین۷۲۳ احمد استرابادی ۶۶ احمداسفر فا بادی ٩‏ ۲۲ احمداسکویی (تظام| لدین)۰ ۷۰۳,۶۷ احمداطسیةٌ حلاج شپرازی۴ ۰ ۹۶,۲ ۳- ۷ ۰,۳ ۳۲ احید اقلاگی (شمس‌آلدین)۲ ۸۱۷,۱۴ آحیدا لا ۸۰۲ احیدامامی ۶ ۸۳ احمد بحری( ملاك ٩!‏ ۸ ۴ امد بخاری (حاجی)۱ ۱۸ احمد‌یحاری (سید) ۹ ۳۸ احمدبحشی (خواجه نظامالدین) ۲۵۸ اجه بد پلی ظ ۲ ۷ احمد‌بدیهی سجاو ندی (مجدا لدین) ۱۳۹ ۰۷۹ احمن بر ماک(علات) ۵ ۲ احیدین ايرآهییم طالقانی ختراسانی (!بونس) ۰ ۵۵۰۵ احید ین ]وا لحسن‌بن احیق دی خعحمل دزن جریربن عیداله ین لیت‌پجلی تامقي جأميیژ تده‌پیل ( دو نس )۰,۸ ۱۰,۱ ۸ ۲۲۰۱۲ ۱۵۵۱۲ ۵۵۷۲ ۶۲ ۸( ۱۷۲ ۷۲۸۸۷۲۲ ۷۲ واشنا 9 احمد بن ابوالعیرژه کوپ‌معین ( فشر- لدین| بوا لعباس) ۶ب ۱ احمدین آحمدین احید دمامینیسیرآسی ۷۲ احمدپن اسحق([خو اچه پین) ۰۲ اب ۰۳ ۳ شم ۳ آحمدین اعثم کومي ( ابر محبد ۱۱۳۲۲ ۱۵۷۲ بن آبزدیاد شرف لدین‌فرپد لزمان) ۹ احمد‌ین با یز ید ال‌عشمان ۳۷۷ آ-خمد ین قاج! لذین‌حسن استر ‏ با دی( سیف الدین) ۲۴۵ احمدین جلالا لد‌پن‌ین سید‌جمالا لین آپن پرهان الدین خواجم بن هیر دیوا تین بر‌خانا لدین قلچین تما النین‌بن ازلن| لذ‌بن بن شاه یی بین‌شاه حسن‌ین محمداین احبدین محید‌بن امین عیدشا لاف بن هیده ین‌طا لب ین ماج علی بن‌موسی - الرضا مختوم‌اع ۴۰۰۳۵۷۲۰۲ .۳ احمدین جلاا لد بحیی‌دن عألاءا لذین مجمذ‌ی‌ظلهی ی اذذدین! نیوا قاس هید بن‌جلال! تین 9 تصیر | لندین ابوا لقاسم لین ان احمدینمجمدین یرام بن تصسر من شلی بن جع .ین عبت للرین ٩ ۷ | 0 #یسی‌ین آبویکی بن "پوالفاسي مد این محین‌بن قتیبه بدا بو آماماسدی عببالان‌بن رعب‌باهلی‌شوافی) فسیی- لدین)۸ ۲۳ ۷ب ٩۱ ۱۸-۲‏ آحمد پنمجر عسقلا نی[ شهاب] لدین) ۳۳ ۱: ۳ بر آحمددین حجر‌هیتمی( فبیاب] لدین ۸۱۱ ۳: ٩:۸ ۷ ۴‏ ۲ بر احبدین محسن گر کانی (ابوالهیشم) ۴ ۲, ۴ ۸ ۵ آجید‌ین سسن‌میشدی (عسیال فاد ابوا لعاسم)۳ آن ۴۵۰۲ ۰ بر دش ۳۸۲ احمدین حسین مستوفی کشانی [حمید الدین )۸ ۵ احمدین حدرین محمدشی‌اژی ۰ ۲۷ اجمناین او تب خاء حجسيتسبي, (سلطا! ۳8۱ احمد بن‌رشیدا لین فضل ال[شرفا لنبین) ۳۳ احمدین دوز بهان بقلی (فعرآلدین) ری احمد بن‌سلیمان دن تماب‌یاشا کماب پاشاراده بااین کمای پاش( شمسا لدین ۵4 ۱۳۹ ۶ ات۲ ۲ بر احمداین سنچرین ملتشاه(ناصرآلدین- ابوالحارت)۸۰ احبدین قرف لدین محیدین ادا بن محمد بیا با کی سمتا نی (ر کن! لین ابو المکارم‌علاها لدر له) ۸۴۳ ۱: ق ۱ , ۳۴۳۱۳۰ ۳٩‏ ۱۷۲ ۲ تن ۸۱,۷ ۷ اجمدین شی وس چاذیر | دلطان‌عیث.- آلدین۳۱ ۱۹۸۰۱۱٩‏ ۳۰۵ ۱۲۱۶ ۴۰۳۲۳۰۲۳ ۱۲ ۷۴۳-۷۷۲۱ ۷ أحمدین شید دح سر‌هندی میبدددا اف تا نی * ۱۰۱" احندین شبدالسندمتان افو ۳۰۵ ا در ۳ ۴ تبون نود علي‌ین | بوچعفر تا ۳ با لم بیهقی بوجعقی #یاجمق ۹( | بوجعفر) . احمث بن علی بن احمد* ۶ ۲ اجه‌دین علی‌بن سعود۳ ۱۳,۲۹ ۸ اجمدین علی‌مخلدی گر گانی (ا بوشر یب) ۳۰۳۳( احمدپن عسربن ابوألسن‌علسی مکی نطا هی صروضی سم قندی ۱ : ٩:۷ ۹‏ ۲ ۲ احمد نون عمی‌بن محمددین عبد ال خیرفی خوارزمي ( تجم‌الدین آبوا لاب کبری)( ۱ ۱۲۵۰۱۴۳۰۰۱۱۱۶۱ ۷۴ ۴۳۲۱۱ ۵۳۰۳ ۷۲۳۲۱۳ ب ۳۴ ۷ : ۳ ۳۳/۳/۷ ۴ ۷ مد ین توبن احمدمتوچیرگدامتا ی | اپواللجم )۰۴۲ ۰۳۵ ۱۷۶ رل ۳۰۹ حمد عی فشل‌اله جمالی دحلوی ۹ ۰ ۸ ۳ ۸٩‏ ححدین فیدتلی ( ۳۷ ین مبایزرا لدین (خم ها لدین )۸ ٩‏ ۱ جمد یبن محمد میم طاذوری ۹ ۷ امین میجمدین أحمتجی«حمببل کلامی افیف ۱ علف‌آندین ۲۷۰۲۰۱۳۶ امد بن محمای هه زین هو بر دمیبدی ی دعب( خسظ مق ور با بوا لتشل |۱۷ ۷: ۳ ۷ ۳۹ لتی معحیب ز ی | دورد ی دعر | ی ها ,سای )ری ۷ امد ی میحد د در جح له تیشا بو ری ت۳۹ رد یی تهج مج رت نعف رف ری قزوشی یی برد تم ۳ ۲ اب و شم را شید شک بو قتمات آ هي اض " با ت تاه ی ۹" لد ۳۹ ۱ ۱ ۰ سس ود تَ‌ ۳ 1۶ ۳ ۹ ۳ ی عر شاه دهشفی‌حلفی تجدي امس ۷ ۲ الدین ابوالمباس یا عهاب‌الدین اجواً لشتیم) ۳۷۹ احبدین هحبدپن نصرجیهاتی۲۸۵ آحمدین محمد‌چغاني [ایوا لمظفر)۸ ۲ احمد یجید زمجی‌هاشمی هر ورگ ۲۹۲۳ اسحمدا ین محمنسححاو ند( محدا لذاین | بو بدیل )۸۱۷۹۰۱۴۹ ۸ اجمد‌ین هیحمد غزالی (آبوالفتوح/٩‏ ۳: [ 1 ۷۵۲۱۷۳۵۰۲۰۸ احمذاین مسمد قراهی (شرفالدین) 1 ٩‏ ۷۷۳۶۲ ۳۸ 1حید بن‌محین‌قلدور گ‌بند اد( بوا لحسی) ۵ 1 آحمدین هحمد افی گرجی (ابوالقرج) ۳۳۳ احبناین محبن‌قد از دبیلی ۶ ۳۹ آحما ین مدقم هر وق ( نطام | لذبی ) ۷ ۵۹۰۲ ۲:۲ ۳ ۶ , [ ۴۰۷ ۳ + بر احمدبن عمجم هنشو زگ سم قنفی( | بو احمدین هید تخشیی مسبودييك بخاری ۲ ۲۲ ۷ آسیدین محمودینابویکی صایونی حتفی بخاری (لورا لدین) ۹ ۷۳ | عمدابن سود ین علی تظامی زر مچلی "لدین آجو نسن)۷۴ اجست ین مجیودفا ضی‌زژاده مفه مفتی (شمس- آ لین پابد.الدین] ۳۸۸ أخبد‌دن محمود همین لغقر ۳۳۷۱ احود پن شور سدی‌طوسی( ]بو تصی ) ۶ ۱۲ ۰۱۴۲۲۹ ۷۲۱۷ ۷۱ آحمدین عتصورحجتی ۳ ۶ اسوسداین ند یی شست که از ۱ حون بن هوسی ۷۱۶۲ اسحبت‌بن عوستيي خیالی بخار یی #۲ ۳۰ | حمد بن‌موسیزشتی استا دی ۳ ۶ ۷ احمد بن‌مژیدشها بي اسوی‌سمر قندی (شهاب ٩ ٩ لدین)‎ | احمد ین سر لد نیلی تتوی تا ۵ ۳ آحمد بر تصی قباو ی( نو لصر ) ۰ ۷+ ۲ ۱ امد بو لیا لدین یاشا[ابوا اعضل) ,۳۳ احمد بن‌سیی‌هنیری (شرفا لدین)۵۸ ۱۲ ۵ ۷۷۲۱۲۲ احمدین یوسف بن الیاس طبیب خوافی ( جازل لدیی)۲۱۳ احمذین وستشاءینالبارشوتاین نع الدین‌بن هزار آسب (صردا لدین) ۴ ۱ 8 پر ٩‏ حمد‌بهمنی( عالاعا لد ین ) 9 ۵ 2۲ ٩‏ ۷ احمد‌پيك‌بن آغور آومسمددین‌صن یا دشاه ۸ ۷ احمد‌بيك مرف ۰ ۵ احمدپادشاهق ۵ ۷_ وج ۲ احمد‌بادشام( کار کی ) 4 ب ۸‏ امد پاشا ۳۸۲ ۰ 2,۴ ۸۰ احمد ترشضعانی ۷۲۱ احمد تفتازا نی(سیفاندین) ۸۰5,۸۰۶ آحیه تگودار ( سلطان ۱۳۴۷ ۱۳۶ و12 احمد‌تمیل [ سلطان) + بر 7 اجمدمچیام ژنده پیل ۱۰۵-۱۰۸ ۲۸۵ ۸ ۱۶۲ ۲۶۸ ۱ ۰ ۱۷۲۸۱۲۲ ۱۷۲۸۰۲ ۱۷۹۲ | , أحبد‌جامیعی (علاعا لملات‌شیاها لذاین دوس ۱ مکی )۴ ٩ ۵.٩‏ ۱ آحمد‌جامي۵ ۲ ۱ احبد‌جامي (اعیر )۲۹۰ احمدجامی ( بیاعا لدی) ۰5 ۷۰ ا حمد‌جاهی(شیخالا-(2) ۲۳۱۱۳۱۹ احید‌چاهی (طب! لدرین | ۳۴۲ احید‌جامی وفابی۸ ۳۳ احمث چاز ری (رسلطان) ۲۰۵۱۱۹۸۰۱۹۲ ۲۳۳۱۴ ۳۳۳۴۲ ۱۱۷۶۲۴ ۷ ۷.- ۳ ۷ احبه چندی ۳۵۳ احجیدجوزقانی (جمال لدین) ۷۴۵ اسد‌چوپان (خواجه امیر )۴۴۹ احمدحاجی ييك کانغری ۳۴۳-۳۳۲ احمدسجازی ۴۶ ۲۲ احدد حسیتی‌حستی موسوی یاب پوابی در شدگ ۴ + ۴ احمد‌حتیری عروی(شهابا لدین) ۶ ۱۳۳ ۳۴۴ احبدحگیران سستان (ابوا امظلی) ۳۷ حمدحال یی زی(جمال| لداین | بواسحق) ۴ ۰ ۲ ۲۳۲۰:۳۹۲۷ احمدحموی(خوا جه) ۵ ۵ احیدخالدی (صبرآلدیب) ۲۲۲ احسدخات(خان ۵۲ ۳۲۰۳۲۵۲۰۲ ۳۸۶۰۳۸ ۰۳۹5۹:۳۲۳۷ ۰[ 4؛ ۸( اب ۹ ۳ ۰ ۲:۵۲ + ۱۰۷ ۲ بان احمدخان (سلطان) ۲۸۲ احبدخات اشهابالدین)۵ ۴۲,طی احمدتطر وید ۱:۸۱ ۳۲۸ ۲۳۷ احیدخطیب (حافطمیر)۱ ۲۳۲ احمد خایعالی(شیش) ۷۰۳۸۵۲۶ ا حبدشلف ٩‏ ۷ احتد خوافی (غیاتالدین) ۰ ۲۶۴,۲۶ احمددخلی اسقها نی (ملك۵۳۹4 حبددوم با دشاه بهمنی (عل(عا لدین) + ۱۱۹ ۷۱۳۱۳۰۳۵۹ احید دهدار(احمدفانی شیرازف|۳۹۷: ۵ ۵-۶ ۵ ۸۳۷۰۸۰۲۸۲۴۲ ابو لو ری ٩‏ ۳ ۳۰۱۲ ۶ احمدروم ی ۷۳۱۷ جملث نله پملی جأعی ۸ ۰ ٩-۱‏ * ۵۱۱ ۳ ۳ ۷ ۵ ۸۲ ۰:۲۲ ۳۲۲ : ٩ ۳ +۷۸۲ ۴۸۲ ۲ ۱-۷ ۲ ۶‏ با ۱۵ احبکس اج -بزو اری ۳۴۲ امس ‌هندی‌محددا لب ۶ ۸۱۳۰۳۷۰ | جیدس لصا ن مه پسی ۲ ٩‏ 8۶ حید لح و ند ز دید ها لد برد و ۶ ۹۹ ۱ احمدسبا ی ۴ ۳ ۶ احبه سهیلی‌چنتایی (نظاما لدین) ۰۲۴۷ ۳+۴ سیستأ نی( قاضي ) ۷ ۴ ۳۲۰۴ ۵ ۵:۴ ۱۴۶ #۲ احمه‌شاه بیسنی ۸۹ ٩۴,۱‏ ۶,۲ ۷ جیت‌ت|+ دود( علاه! تدی له ۶ ۱ ۸ ۳- رلرفی "حمدشیر ین کا. [ نظاح| لین ۳ ۳۴ *حمدطبسی ۲ ۲ آحرذعیدا بحق رودو لری۰۳۴ ۳ وین (سعفالدین )1 ٩۸‏ "سوذعلی (مو لوی۳۱ رای (ا بوا لفعوس احنذدین محجسد) ۹ ۱ ,۳۰ ۷۲۵۳۱۷۲ احبدغفاري قزویتی ۸۳۲۱۵۰۸۱۳۵۲ اجبدتانی خیرازی دهدار ۵۳۹۷ ۵ - #۸ ۲ ۷۰۱۷۰ ۱۷۲۴۳۰۳ ۱ ۸۳ احید فنایی خاضا لي ۸۳۸۰۶۸۲ اسمدقانیی طوسی[ بیادا ندین ۸۱۱ ۱ احید-قطظلایی ابو لبای) ۱۳۳ احید #تی جامی( نظام! لین ان ٩‏ آحید 6ز رو تی(رشید. بداین )۳۴۳ :حمدتاشانی مدوم اعظم! هیر سیت) ۷۲ ۵ ۱۳ ۳۰۳۴۰۱۴۰ :۴ ۷ احید گرعائی ۰ ۴ ۵ حمد شمیرگ ٩۹‏ ۷ آجمد کم جدعی قاچ ۴۵ نو زه جر تب ! مک )۱۳ ار تچ د تدشلی اه یه می جر دعی ۴ « ۷ مد کچوک بن‌خولیس اد ۸۰۵ رل ۰ ٩‏ ۸ ۷۳۹ ۴ 3۳ ۴ ۲ ۳ ت۹۵ یی و شلد سیسق في تس ۵ ۲۲ ی مد یی رف لو ۱ جه .زعیدی | ال جمب با ٩‏ ی ی ۱ با ۲ ۷5 4 آحمدسدوت ین هحمد ثیشا بوری ۱ ۷۸ احید مسخوقی ۲ آجمتستوقی (امیناندین)۴ع ۱ آحید مشهدی (میرسید) ۳ ۲ ۶ احین ص۳۹۳ احبد‌مشري (شرفا لدین! ۵۸ ۷۳۵۰۲ موش آحمد موسوی۲ ۳۲۲ احمدعیر زا تیمور ی(سلطان)۳ ۳ ۸۰۲ ۵ ۲ ۳۹۰ اسیدهیر آگ مشهدی: ! ۱ ۷ احمد نخجوا نی ار ۵ ۷ اسمد ثیشا بو ریت ۳ احمدوانگر ۵ ۵ احرنسر وی( حافط )۳۴۳ احمدهروي (غیاتا لدین‌سید) ۲۷۲ احبد فگاری‌بپوازی قزوینی ۸۵۱۰ ۱ احمتی خر اساتی ۶٩۴‏ أ-حیث سوی ۲ + رل + ۲ ۳۳۳ ۲ ۳ : ۷۷۲ ۷ ۲ انب ین قسی ۷ ۵ خی | فاضی ۷ ۸ ۴ اخشر‌عحد خأن راعپوری حثنفی یا در شینهف ی میشدی ۳ خر ۱ اختیار (عبدالگرپم‌ین مسمود قاضی] ۷ , "خجدیار (فاضی حسی بن عیاثالدین!۳: ۵ ۸ 4:۳ ۸ بختیار! لد پر [میر )۲۴۳ اختیاراندین حسن‌سس‌قندی ۲۶ ۲ اختیار! لدين‌علی‌بن ابو نصردوز به‌شیبا تی بر باب خستان ین منوچهی شرو انشاه( بو لمطفی چا لدین)۳ ۵:۰ ۱۰ احستان هدیا( تاج لین مد ن‌صنر. تلاین اسمد‌بین تلاعا سدین جسن سی‌سللت) ۵4 ۶۱:۷ ۷ خسیکتی اائشرالدین) 1۰۷,۷۴ "حتر (میرزافسم علیپپات‌حید. آ پادی) یس لاش ۱ِ۹ّ۶ اخیگریا ندجانی( نورمحمد)۱ ۰ 9 آخوان| لاصتا » ۳۹ اي جوت ۷۶۳ اخی‌سلیمال گخورانی ۲۱۲ آاخی شرف‌الدین ۷۳۳۲ ادا بیاصفها ی ۲ ۲ ۳ اداجی بخحار ی ۳ ادابی سمر فندی ۴٩‏ ادایی شیراذی (بهاءالدین‌علی)۸ ۳۳ اذایی شیی‌ازک(مل(میحمت)۸ ۲۳۹-۲۲ ادد! تی بیگلیگ‌نتوی ۳۶۲ ادر یس۳8۸ ۱ ادر می بن‌سام! لدین ید لیسی ٩‏ ۳۰۱۶ ۵ ۲ ۷۷۳ اد س‌بن بوست(ددو پش)۸ آدمم‌خان۴۴ ۳۰۵ ۸۳۴-۸۳۲ آدشم‌شن ی خلا یی ٩‏ ۰ ۷ آدهمکشایی (میرزاً ابراعیم) ۴۴۷ آدص‌منشی ۸ ظ ی ۷ ۳ ۵ ۸ ٩ ادضمی‎ ادیپ‌سا ی ترمدی۴ 1۹۰۸۴۸۳۰۷ ۷ ادیپ‌طبری ۳۳ اد یب کاشی ۲ ۲۷ ادیب تطتزی (بدیم! مات ابو عبدال سین دی اس اضيم‌فن احید ] ۲ ۵ از جاسب ۲ ۲ از جاسپ‌عیدی راز ی‌طهرانی۵ ۱ ۱۲۸۰۰۱۲ ۱۳۴ ۱۳:۵ ۵: ۵۸۶ ۳۸۵ #۹" ازدشیر ( آهیر حسیی )۲ ۲۴ آزدشین استرابادی پختیاری (عو‌یز - | لدین) ۱۹۳ از دشیر با بکان ۱۳۹,۱۹ آردشیر بن حسن‌عماذی سر یز ۹۵ ۴ ۲ ۱ ۱ ۱ آردشیر ین حسن‌ملك هار نددان ارجام ۱ آردشیر ین دیلمسیار فيتمي قصبي ( !پوس | لهیجا] ۷۱۲۰۷۰۰۴۸ ارحلان( کر‌داه ۵ ۳۵ اریو(زیان]۳ ۰۵۱۵ ۸:۲ ۷۳ ارسطو | ۳ اترساات( قاس‌مشهدی)] ۱۹۱۲ ۱۴ ۳:۵ ۳۶۲۳ ارسلات‌با با ۲۳۹ آرسلانه بخادایی ( قاسم )۵۸۰ ۲۳۲ م ول ازسالاتت‌بن طثر لسلجوقی ۷ ٩۰:۸‏ 1:۹ ۰ و ارسالانین هسعودعز توش ۷۷ ار سلان‌چاذب ٩‏ 1 ۴ ارسلات خابین عمحب‌دین سلیمات ۷۷ مر 5 ادسلان‌شاءین کر ما نما ۸۲۰۷۷ ازسازان عمیدی (ٍقاسم ) ۱۹۰۷ ۱ * بل ل ؛ ۳ ارشدشیرازی ۲۳۳ آرشد زرونی۳ ۳ ۶۷,۳۲ ۳ ارشمنس ۱۳۸۰۱۳۷۲ ارعون۹ ۷۲۱۱۳۶۶۸۴۰ ۶ ارقون (امیر ذواشوت) ۱۴۰۹ ۰۳۷۲۱ ۱ باب ۰۴ ۶ ۳ اب ار فون( چیچچك بیکم) ۶ ۷ ۲ ار فوت(خاسصسن) ۵ ۸۳ ار قون(طایفه) ۶ ۲۶ ارفول‌خانت ۳ ۱۶۸۲:۱۴۳۱ - ۱۲۳ ۲ ۸2 ۴۳۱۱۷۳۱۱ ۷ اروت هرودی ۳۴۳ ارقی‌فارسی ( یی سناخالهدین )۱۰۳ "رویایی ۲۸۹ ز يك ۴۸۸۱۴۸۰۴۱۳۰۴۰۷ ۵54 ۲ ۵۲۹ رخ ۵9 ۵ ۱۳۱ ۳ ۲ + بر : از بگ(اتبيك متفی لین )۰۱۵۸:۱۳۴۰ ۲۹ ریکان ۱۳۴۲۰۱۷ ۰۲۱۳۱۳۵۲ ۱۳۲۲ :۴۰٩ ۰۳۸۴ ۳ ۲‏ [ ۷ ۸۱۴۸۲۱۴۷۳۰۴ با ره ۸/۳/۹۳۹۳ ۸۸ ۱۳۰ ۲۳۲ ۳۵ ماب ۲۷۱ ار ۷ ۸۲ ۱۳ از بکان ماورا عا لنیی ۵ ۵ ۲ أز وت سن مدجدبن) دلیف گر (] تا جیلث) ۰ ۱٩۴‏ +۳ یلك حان۳ ۵٩‏ ررقی‌عروی (شرفا لزم انا بوا لمساسن ژین| لدین آبویکر چیقی‌بن‌آسسمیل) | ۳ ۷۴ ازهری «روی( چا( آدین محمد) ۵ ٩‏ ۳۹۹ ییات فغار ۲ برد احب نو عتی( جمعیت) ۶ ۱ آمیند بارسلطان۸ ۲ ۷۲۳۰۵ ۵ امپهداسیه‌یدان شهر نوی‌منك‌ماز ندران ۳ اسپهبد شاه نصرةا لدین کبود جامه* ۰۱۸ ۳۴ استاجلو ۲۴۷۲ ۸۲۸۷ ٩۲۱۴‏ ۴۹ روز متأدهختمی ۰۶« ۷ ۱ آستادی! ]آحمدین هو سید شتی )۲ ۶ ۷ اسگاوسین ۶ ۱ استر آبادی ۲۷۷ أ‌ ا شرحن دی )۲۷۸ استغدایی بیشا بورت ۲۳ اسجاقی (سلمت) ۴۸۹ محا قي( عبد له پن‌تبد" لحی بن علی حسینی) ۱ ۳ آسحتی ستر آیادی۱ ۸ ۷۹۱۲ آمحق‌بن آبراهیمین ‏ پوالرشید* ۱۲ سحّ‌دن امین لدین جدر لیسل هوسوی دبياياصفیا تهدابوا اعتح )طبر ۱۱ ۱۳-۸۱ ۳۷۲۰۲ ۰۳ هلق 0 واه ۱۹ سخی ی عدی دصوی اد ندیه اوق ۱ «حق ن مجیدین_ سمعیل‌پن "با عیمین ۱ 5 ۳۱ اسحق‌بن متصور ین خلف تیشا بوری ۶۳ ؛سیحق تر ۶ ۱ اسحق‌سروقی ۸۱ ۷۹۱۰۱۳ اسحق ختلانی ۳۲۰-۲۱۹ اسسق‌قاری ۰ ۴ اسحق کسایی(مجدا لذین ابوا لحسن) ۶ ۲؛ ۳۷ اسحق کشمیری۲ ۱ ۸ آسدء له( میر )۳۴۲ آسد الهصدم( آهیر] ۵۱ اسدالمملولسی اصفها نی (خلیته)۱۴۴۷ مر اسد! تعلماعلیشیر ۳۶۲ اسذ‌ بل آشت‌قزوینی ۲۷ ۶ اسدجانی همدأنی۵۳۸ ۶ ٩ ۳ اسفشان‎ اسدی طوسی(ا بو تصی احمدین هعصور ) ۳ ۱۲۸۲ ۷۶۳ ه ۷۲:۷ ۷۱ آسعدبن شهاب‌بتعارایی(سمدا لدین)۰ ۰ ۱ اسعدز بادر کمال) ۷۸ 1 اسعد گر گانی زر فخرالدین )۵۱:۴۲ .۱ اسدمیهني ۳ ۵ اسقندیاد اعلد + بل اسفندپار بن ساطان خسروین سلعات‌یار محمف بن‌جا نی بیاك سلطان ٩‏ ۵۷۲ اسفندپار سلططان۸ ۶ ۳,۵ ۵٩۰۱۵۷۳۸۵۷‏ ۲ ۷۲۱۵ ۵4 ۸44 ۰۳۰۱ ۳ اسکاهی(؛ بو حنیقه )۴۴ اسکندر (جلات! لدین) 1 ۱۸ امکندرین عمرشيخ تیموری (میرزا- امکدر )۱۳۹۶۱۳۳۷۸۳۳۲۱۲۰۴ ۴۵ ۵ ۷۳/۳۴ اسکنتربن میمبل ۷۲ اب ۳ آسکنشاز بن پوسف قر أقو بو تلو ۴ ۳ ۸,۲ ۱۳۹ ۴ ۷۹ اسکفکم بباث * * اب اسکندرپاث حکمرآن آعد ۳۵ اس‌کندر پاشاروملی لو بدغ ۵4 ۳ اسکندرخان آفما ۴۵۷ اسکندرخاله عکیشلوت۶ +۵ ا سکننرشان بن‌جا نی بیاك بن خوأه‌هسبه امن بوا لخی رشان ۸۷ بخ ار ۴ اسکندر کور نی اییرزا)۲۳۲۰۲۰۴ ٩۷ ۷ ۳۰۷۷ ۱۱۷ ۵ ۳۳۷‏ أسکندر لودی ۰۳ 1 ۵ + ۸.۴ ۶ب ۷ ۸۳۱۳-۸۲ اسکندرهرو ی ۵۸۲ اسللام ۴ات ۳۰۲۷۰۱۸۸۱۷۰۱۵ ۷-۳ ۲ ۷۰ ۱۲۳۴ ۱۱۲۲ ۱۱۳۷ ۴ ۱۸۸۱۱۶۷۲ ۳۲۳۱ ۲۸ ۲ املام غزالی باخی ( برحاتا لدین) ۰ ۳۳: ۷۸۳۹ لام گر ای ۳۹3 ۳۵۴ ۰۲ ۵٩۰۳۴۱۰۱۳۴۰۱۴ اسلامي‎ ۳۷ اسمعیلآ بر قوهی (صدر الدین) ۵ ۵ ۷ اسمعیل‌اغال۲ ۷ اسمعیل با خر زی( تاج لدین )۸۸ اسمعیل بحگی و نی ۱ ۲۷ اسمعیل‌شخاری (ملك عیادا لدین)۳۲۳ اسمعیل بکر ی( کمالا لدین) ٩۹‏ ۶۴۸۰۵ اسممیل‌ین آنر اهیم‌غز وی زددسی ۸ آسمعیل‌بن احمد‌جام (شیاب لدین)۱ ۷۳ اسمعیل‌بن احیدساعا یی ۷۲۱۶۲ اسمعیل‌ین چسفی‌الصادق ۲ ۳۶ اسمعیل بن‌جمال| لذین | بوسحمدشید له بن عبدالرزاق اصفهانی( کمال! لدین اجوالفضل]۴ :۷۰۱۳۱۰۱۰ ۵ 3 ۵۸ ۰-۷۳۹۰۲۹۸۲ ۱۷۴۰ ۳۰ اسمعیل بن‌حسن‌پن_ محمد‌پن| <مذحسینی؛ گر کانی(زین! لدین! بوایراهیم) 58۲ ۴( ۷۳۷ .ین دا لد بی‌محید. اعماد آندین) ۷ ۱ اسیمیل‌بن غیاث‌الدین منصودین تصیر< | لدپن‌عیدا لحي جکری حکی( کمالب آلدین) ٩ ٩‏ ۳۸:۸۵ ۶ آسمعیل‌ین لطف‌اله باحرزی1۳ ۸ اسیبیل‌بن محید ین عبدالین آصدبن سهل‌بن ارنج آملی‌بخادايی مستملی مد کرمسی کم( بوا بر آهیم)٩‏ ۷۱:۲ اسیمیل‌ین محمد تبریزی* ۵ اسمعیل‌بن اصر‌الدین سبکشگین ۳۴ اسمعیل‌ین تو‌منتصی [ابوابراهیپ)۲۲ اسمصل تاش ۴ ۸۳ اسمعیلحساری[شیابا لدین) ۳۳۹ آسمعیلدومسقو ی (شا+)۶ ۵ ۲۱۳۷۹۰۱۳ ۱۳۸ ۸۷ ۴۵۸۷۲ ۳۶ ۳ ۳ب ۷ ۲ب ۷ پام ۳ب ۴٩۹ ۷,۴۹ ۵-۲٩ 1‏ - ۹ ۲:۴۹ هي ۹ ۸۳۰ آس‌میلرشیدی ۵ ۲ اسعیل میسی‌سمفا فی + ۱ ۳ آسمعیل‌شام غازا نی ۳۳ اسمعیل‌شاعی‌قأ در ی* ۴ ۵ اسمحیل صضیوی (شام) ۰۲۴۱۰۲۳۴۸۶ ! ل ۵۲:۲ ۳۵۳-۲ ۳ ۲ ۱۳۳۸ ۵ ۲ - ۳۱۵ ۷ ۱۳۳۲۰۳۲ ۰۳۳۱ ۳۳۴: ۳۸ ۳۴۹ - ۳۸۵۱ ۰ ۳۵۲ ۲۸ ۰ ۲۷۲ ۰ ۲۷۲۸ ۶ ۳۲۳۷ ۱ 2 ۱ ۴۳ ۴ ۰۳۵۳ ۴۵۴ ۷۵۵ ۵۵ ۴ ۴۳۶۵ ۷( ۰۳۱۱۴ ۴۳۸۲ ۸۸۳۴ ۴: ۱ ۵ ۵۳۵ ۵۳۴ ۲ ۶۴۷ اخع و وه -۱ ۷۷۰۲۷ ۱۹ 1و ۸ ۸۷۲ ۱ گگي اس ۴ ۱۴اب ۳ ۳ 2 ۳ ۸ اسیتیل تادلفاء وفایی (سلطات)۱۳۳۷ ۷ تز ۳ (۲ اسمعیل قرو ینی (حاچی ! 2۳۹ اسمعیل کر کا نی[ سیدزین) لدین! بوا ی رآهیم اسمعیلیعن خسن‌بن‌هجمدین آاحمد حسیئی )۷۲۳۷۰۱۳۴۰۹۲ اسمعیل‌میر زا سر‌شاه طهماأسب) ۳۷ | سمعیل ور اف هرو ی ۲ ۵ ۸ آسمعیلی ٩‏ ۵ ,۴ + پل آسععیلی !سندا لداین )۵ ۰ ۸ اسمعیلیادا لموت ۶ ۳ ۳۷-۱ ۱ آسمسلیات فیسعان» ۷ ۱ ۷۴۱۵۹۱۵۴۰۳۷۰۲ ۸۰۱۳ ۶ اسعمیلبه‎ 6 * ۵ ۷۲٩ ۱۳۳۸۰1 ۲ ٩:۱۷ بر‎ #۲ آسمعیلهایر ان ۰ ۱۷ اسمی بغاد ایی(حأجی با با )۱ ۵٩‏ آسمی‌هر و ۳۴۳ اسی رآ یدای اسفیانی ۵ ۶ ۶ اس تلد ذوالعدر ۶۶۷ اسیری ۱ ۳ اسیری (محمد‌تا س ۶۴٩۲‏ اسیری (میرغازی‌بن قاضی‌مسمود میفی حسپنی ۸۲۲۰۵۰۳۰۴۳۹۷ آسیرگ مر بتی ۶ ۵۳ اسپرریداری (قضی عازی) ۵۰۳۰۴۳۲۹ ۲« اسی ری (هیج ی گرا ۳ تور بکتشی [شمس- ۱ _.‌ | لدین‌محمدین پحپی‌ن‌علی ٩!‏ ۰۱۴ ٩.۱۴ ۳۰۴۱ ۹‏ ام ٩۶‏ اسر قبط وی ۳۳۴۳ ره ۱ ۳ نمی حوبه روج ۲ شتهی سسلیه ۲۰۴ شرفاد_۶_ش ۵٩]‏ #۳ تشرفامال ۷۲۳ شرا امد وه رل ۵ ۸۱٩ ٩ ۰‏ ۲ ۳ ب گ سگی رسد ۳ 3 ۷ ۳ اب ۳ ‌ ۱ دسر رجشد 3۲ سا ات و ست شتا بش تاد با ۳۳| فر نوی۴ ۷۱۷ ۷۱۹۰۱۸۰-۷۹۰۷ آشر‌ف‌ین شر قعت کی ‌فاروقی۵ ۸ ۳ اشرف‌ین متسد آشرف‌قبایی 0 ۷۳ ۷ ٩ ٩ اشرفبا نی‎ اشرف‌شان؛ هیر‌سنتی 5۴.۵۴۲ اشرف رد «وزی‌سمر قندی(حیر ٩۶)‏ ۵ اشر فسمر قتدگ(معین| لدین) ۷۱۹۰۸۷ اشر‌فشیر آز یا این ایی)۸ ۳ ۵ جع اشرف کلستا نی ۲۲ "شرف نور کسمر رقندی ٩۷‏ ۵ اشرفی(سکه)۱ ۲ ۸ آش فی(طر پعه) ۵۶ ۷ اشعر ی ۶۲ آشعر بان ۳۸۹ ۱۳-۱ ٩ اشکانی‎ اثاك فزوینی پیشروخان (میرزاآسدا لله بیلك) ۲۷ ۲ آشی‌قمی ۱ ۳,۲۳ ۸۲ اشنا نی‌چو ببار یش ۲ آشهری(چمالآلدین) * بر ٩‏ اشهریي پیشایورک(شاهفور) + ۱۸ اصدقا همد!تی ۶۷ ۶ اصطحری(ا بواسحق آیراهیی) ۷۷۱۰۷۲۱ آمنرستودی۳ ۳۴ اصتهانی ۵۳۷ اصیل‌آلدین آبوا لعفاخی یداه بن هید ی حمن‌ین عدا !لیف حسینی‌دشتکی شیر اد یشاقعی ی ٩‏ که واعظ ۲۴۲ ۳۵ ۳۳۲ ۷ ميا لدین‌ین نصیر الدین طوسی* ۷۳ ۳ تی :۸ ۲ اصیر!آدین‌ژوزنی ۰ ۱۸ اسیل ند بن مجمود بن‌احبتسيام (یاصنی مدید )اه ۲ ۷ ضین این حیب سمر قندی ۵ ٩‏ ای ددیواعط ۴۵۰۲۴۳ ۴,۲ ۷۲۷ صر یی مشیدی ۳۴۳ هی شروک (سراح" لدیی )۳۴۳ اطممه (ابواسعتق احیدهلاحشرازی) ۳۳۰ ۱۳۹۷+ ۲۲ اظهی تبر یی ۳۲۷ اهر خطامل ۳۳ اععیادا آنه ژه ۳ج اععما دا لدو له (عبد ألرخان) ۳۳ ۴ اعتمادا لد له چها تکیری ۵۱۳۰۳۸۲ اعتبادا لند له حاتم‌بيك صأفی‌اردو‌بادی ۳۴۱۴ ۰۳1 ۲۵ ۲, ۳۷ أختمادا لدو له سای ار ده باوی ( راچد حائي‌بيك) ۴۹ ۸۳۰۴ ۲ ۴ ٩‏ ,۶۹۹ ۸۳۷۶۷۰۵ اععمادا لدء له غیاشالدین ۲۸۲ ۵۱۳ 1۰ اععمادا لدو لهفیات پيکداژی ۱۵۱۳۰۳۸۲ ۰ احعما وتان ۳۶۷ اعرآب۳ ۱۱۸۵۰۱۱۲-۱ 1۵۱۰۱۷ آعرجی‌مراغی(قاضی ۳۷ ۸۵۳ اعزا لدین‌خا لدضا نی ۸ ۶ ۷ اعلم (اعنعلی‌خان) ۲۴۹ احظمخان(رمیی زاصو یز ک و که) ۶۰۳۸۳ ۴۲ , ۴ ۵۵۳۰۵۳ ۱۳۰۱ ۵۸۳ ۲+ ۹« اعظ شاملو (ملیعلی خان) ۶۷۰۴٩ ٩‏ 2 اع‌سلی خن اعظم 5 ۴ ع آغوژخان۳ ۷۹ افتتارا لدین‌دامنا نی ۰ ۱۸ اقدتار! لدین‌قیو نی( ملاک )۱ ب«۱۳۳۳+۳ ۳۴۹ افر اسياب [ ٩‏ ۸ افراسیات( آل) ۳۱ افقسرت ترمیلی ۳۳۲ افسکاهروي ۳ ۳۴ افشار ۸۰۳۲۱۵۰۷۲۱۴۸۲ افشن۶ ۱ اضل(امیی ) ۳۴۲ افشل امفرایتی ۲۷ سپس اقشلالدپن ابویدیل| برآهیم‌پن ایوامجن علی‌پن علمان‌خأقانی شروانی ۰۱۷۳۴ ۳ ۳2 [ ؛ 1*۳ - ۰۷( ۱٩ ۱۳۹۷۳۹۰۸ ۴‏ اس ۷۳۰ افشلالدین ایو امد آحمد‌ین حاسد آرهاقی 1۱۸-۷۱۱۷۰۸۵۹ افضلآ لذین‌بن سدرا لدین ی کهاصفها بی ۶ [, ۴۸ ۹-۳ ۰:۴۴ ۳ ۳۹5 ۲۰ ۷ افضل! لین تی که ۸۱۲ افضلی! لدین‌ن‌پن احمد‌بافتی۸ ۸ افضل) آذین‌صدرتی ۳۹۵ ۳ ۱۳۴۹-۴۴۸۰۱ ٩۱۴۶ ۳‏ ۷۲۱۱:۵۲۰۴ اقضل! لد ین غیاد نی ۵ ۵ اقضل! لدین کشا نی (ححمت بن‌حسن‌پن‌صین این‌مصبدخوژهعرقی‌با با ٩)‏ ۵۸:8 ۰۱۴۳ ۳۴ ۹۳ ۳ ۵ ۳۱۳ ۲۲ افضل| لین کرما ني ۸۸ اقصل| لین محمد بسن محمن خوزهسقی کاشانی (بایا) ۲۹ ۵۴۹۲۳۴۰۱۴۵ ۲۲۳۱۳ اشل‌الدی معبدئي ۱۳۹۱ ۰ ۴۸ ۳- ۴۳ ۲۱۰۵۲۱۱۱۹۹۱۳۵۰ ۱۰۱۷ ۳ ۸ اتصل‌آلدین میجمدتی هزوم ال ۱۴۵۳۴ ۳۱۱۵۹ افشل| لین محبد تما لی ۲۶۴ افضل] اددی‌عسمودین شا ءا لد بن‌هیجوط کرعاتی ۳۰۸-۳۰۷ افشل 2 | بادی ۶ ۲۰ افضل بن سید‌نظا۰ا لدیی سلعلا نملی‌موسوی هروی۲ ۳۲ افقل بيك لاهیحی۲ ۲ ۶ اقترا ی یدیم ۰ ٩ ٩,۴۲‏ ۰:۳ ۲ اقمل‌حای( شمسا لدین محمد. علعی لاري ) ۵ ۲۴۲۲ افسل‌خای (صدرا لدین «حمد کلامی *ری) ۴۶" اعسل‌حان کلاحی اد ۶۴۶۰۵ افضل شیر اري ( عب؟ لعز ین بن‌محمد ) ۶ ۰۲۳ #۷۹ تب ال کت نی( بابا )۱۴۵,۶۹ ۴۴۹,۳۴۴ آکبر آبادی (پدرالدین) ۲۰۶ ۷۳۳۵ ۱ اکرم (عمادائدین۱4 ۱۸ افصل کرمائی ۳۴۸ ۱ الاعان مج اشل نامی طهراتی ۶۸۹ الام ۶۰۹ افضلی مخدارايي [شو اچه محید حیدر) ‏ لا له(سدا لدین )۶۷۸ ۸ ۰ الپ‌تکین۳۲ وتان ۰۵ ۸۳۸۱۷۲۵۱۰۳ . | لتدمش(شمس|لدین)۷ ۰۱۵۲۰۹ ۱۷۰ اقا نان۸ ۲:۵۱ ۸۱۹۰ ۷۲ ۷ ما تیا ۴ ۴ ۱ لجا و ۲ ۵۱۸۱ ۸۳۰۱۱۲۵۰۱۸ ۱۲۹۱ افتاقی | ۱:۳۶ ۸ ۷ ۳۰۹ ۱۳۳۳۳ ۳۳۰۶ اولاطون (عدا الطیف‌غروانی ۵4 ۴۰۳,۱۸ ال پارپيک ایا به( جمال! لدین) ۸ ۲ ۱ اعلا کی( شمی! لین احین ]۳ ۳ ۷۲۰۱ ! ب بل عشم‌هما پوت باد وت آمو مکی بن| بو افاا کی نبیر یژي ۰ ۶٩‏ ۱ تصرو لی‌آهیر | لمومنین| بمین! لملاک اقیال سیستاتی۸ ۱ ۱ فخی| لدین ) 4 ۷۳ | ژدسی‌مدیدی ۷ 1 ۵ الغبیت (میرزژا)۳) ۶۱۷-۳ الطابی مشی‌قی( خواجه تست آثر‌جیم‌یی مب | لد میات بن‌شا سرخ (عااعا لد ۷ ۵4: ۳ شمسا لدین محبه خلوتي تس بزی؟ ۳ ۰ ۰۲۷۱ ۷۳ ۷۹ #ر ۳ ٩۳۰۲۹۳۲‏ ۳: ۴ ۳ اف[ قافی شمسا لدین ۱۴۸۲ ۳۵۳۱۳۳۰ ۵۷ شام ۱۳۳۰ اقطه ادن بیلفا ی ۸ + ۱ ۴ ۷ اقلیس ۶۶۳ " الدخان سلطان محمدجوثاین تثلق شاه اکقف(ز تی)۸ ۱۷ ۱ (محمد‌ین تفلتشاه) ۲۰۳ ا کسر(جا لدینا یو القتی‌محمد) ۱۳۵۲۰۷ ال‌قدرخان احمد۹ ۷۱ ۶-۰۳۶۳۱۳۶۱-۲۵۴ ۰ ۰۲۶۹ : المیرزا۵۳ ۱ ۷ ۰۳ ۸۸۱ ۳- ۲ب ۲+ ۰ الب ایدال بلخی اصفیا نی ۷ ۳ ۴ ۵۵۴۵۳-۴۵۳ ۴ ۰۴۳۵۶ ۳۲۵ الیتی ۲ ۵ 4 ۷ ۵۰ ۰۵۰۵۰۶۷ ۵۱۳ ۰ لمتی(قلیم‌خان) ۵۲؟ ۷ ألیی بددیی۰ ۶۷ ۲ ۸۷۵۵۵۳۹ - ۵۵۳ الفتی عراقی۴۵۲ ۴۳۸۵۰۵۵۸ - ۰2۶۹ المتر پزدی ۸۲ ۶ ۵ 3۸۸۰۵۸6۰۵۸۰-۵ ۰ 3۹۲-_ رلقاص میرزاصفوی۵ ۶۵۲۰۳۷ 6۵۶ 4 ال ۲ لش 9۳ مر ۳۲ بر خر بر ۷۲ م۲ ۳ باب 4 4 ۳۲-۲ 9۳۰ اوورویخان تن ق ل ۷ ۲۲ ۲۹ ۲۳ تس ۲۷ لیجی ۲۹ ره یه ی لوس ار بمذچنگیزی » ۳۵ دا اور هی ۸۲۳ ۳۶ آوس جدتای ۲۷۲۱۲۹ ۵۲۷,۳۰۹ ۳۵ ۳,۸۳۱ ۵-۳ ۳ یاه ۳ اه دید دب اسدا لعلما علیشیرس‌هندی۳ ۳۶ یاو اج ۷ ۲ ۷۹:۳ ۳۳۶۶+ ۸ ۸ * | لهدا دفيشي‌سر‌هتدی ۲ ۶:۳۲ ۸۰۳,۳۶ الهي ۳۴۲ الهی(دین)۳ ۳۶ نو المی‌آددییلی( عمالا لین حسین بن‌شرف الدبن‌هدا لحق) ۲۹ ۵۰٩‏ ۵ ۱۳۴۳۰۲ ۲( ۷ ۹ ۷۲۳۲ ار۲ ۸ [ اهی‌سماوی( عبدا )۴ ۸۱ البی شروانتی۱ ۳٩‏ لهی‌قندهازی+ ۷ ۶ الیاس(آبوعلی) ۵ ۳ !لیأس‌ین یوسف پن ز کي‌بن مژید نظامی الیاس کنجه ۷۷ 1 الیای‌میدانی (شمی لذدین !۱۷۸ آماج| لحرعین آیو| لمعا لی‌مید| لملك چوینی :۷۳ اماما لذین آیوا قاس بر !دوه قرو بنی + ۱۸ اماما لدین‌خات اجمیری۵۴ ۱ آماعالدین‌محمد احامی اسقهانی + ۶۷ امامالمشککین ۲ ۱۱ امام‌اول ۲۲ ۵۴ ۰ ۵۳۳۸۵ ۱ ٩ ۵ ۳ امام‌جیبارم‎ آمام‌سدآد ۱ آمام دياتی (جمالالدیی همحمدین حسن ننندوی‌طوسی )۲۳ ۷ اعامن آدحسین۴ ۳٩‏ آمام قخررازی۹ 1۱۳,:۹- ۳۸۶۱۱۳ تس سیم ۳ ۵ ۳۰۳۶۱ - هر : ۷۹ ٩۰۷ ۳۱ ۳ امامقلی‌بیك فسوتی۶ ۵۰ اماأمقلی‌خان والی بنارا ۰۳ 2۸٩۰۲‏ امامغلی رازةقاینی۰ ۶۷ اىامقلی هیر زاصفوی۵ ۳۹ امام‌طشتم۵ ۸,۸ ۳۸۴۳۰۱۳۱ ۲و۵ . ۰۹3« آمامی 4 ۵ج آمامی( نو لعباس ال ٩.۳‏ په آما می( عبدا له )۳ ۴۶۳ امامی(قاضی‌بحمد) ۴۷ ۲ اعامی اصفها ثي (!مام| لدیی محمنه) + # ۲ امامی اسنهانی هروش (میی‌شر‌یف)+ ۴۳ امامیخلخشالي ؟ ٩‏ ۶ امآمی طروک( زر ضی | لین | دو عید:للهسحبد این‌عتیان) ۱۸۷۲۴ ۷۴۸۵:۷۴۰۱ امانالپا ی‌پتی ۸ ۷ امان؛لهقهستا نی ۳ ۲ ۳ اعانی ۰:۳۳ ۵ ۱۷:۵ ۷ اباني (مجمذ‌ییات) ۶٩۷‏ امانی اصفهانی(عیرش‌یف) ۵۳ ۴ آها نی‌میی ازی ۳ ۴ ۳ اما نی کابلیمع روف بمیضچه ۳ ۵ ۳ امانی عمداتی۸ ۵۲ آهیی‌سیو تسم٩‏ ۲ ۳۸۵۰۳ ۳۲ مر آلقیس ۷۷۲ امری‌شیی ازی (ابوالقاسم) ۷۰۹۵۳٩‏ امنی تبر یی (ححبد) ۵۲۹ اسدیزاژی (ارچاسب با هسعود) ۱۳۱۵ ۳۰ ۴ ۷ ۰۸۱۳ ۵۸۰ بر ۹۰۳ ۳۸ اعیدی طهر‌آنی‌دازی (ارجاسب) ۰۳۱۵ در۳ ۰:۴۱ ۵۱ ۱۵۱۲ ۸۰ ۵ ۵ ار ۶ ٩‏ امیر | حضرت) ۳ ۶ ۶ آهیی | هیی ٩)‏ ۲۶۲ آمیی | لدین‌سعود عیندس تعحوائی ۰۸ ۱ ام آنشاه میرژاین تیمور(هع ألسنطته) ۱۲-۰ 6۶:۲ ۷ أمب ۴۱+ آمیر بيك امیری۰۷ ۸ آعی یات پیر وی ساوحی ۴۲۱ اعیر بيك کجبی هیسردار ۴۰۴۱۴ ۴۶: ش عز, ۱ 5 ۳ آمبر پازواری۰ ۳۴ اهیر حالی امس ۳۷۳ آمر‌حمیلی ۷۴۴۰۳۱۴۰۱۸۹ , حسیلی ۷ مب سادات اسیرخان ۲۳۲ یی خال بيك ۶ « ۵ ۱ آمیر خان ثر کمان۳ ۵۳۱۰۳۹ ۱ آمیرخال حاگ خراسان ۳۳۰۰۳۲۱ ا ۵۳۴ اهیی‌خان کاامی [ « ۵ اعیرخان موساو ۴۳۵۷ آدیررشرد(دید مححدبن سید میاركپن عحید علوی کرمانی ! ۷۵۹ و اند هاء ٩‏ ط طا امیرردیباج تلف سلطان ۴۶۸٩‏ میر سلطانر وملو۵ ۳۸ اسیر‌صفاداد ۵ ۳۲ اهیرفاشی احبد ما نچه ۲۳۹ امی_قلی تایبا کو کنتاشت ۸ ۵ مین کاگ گر 2 امیر ثللاب ۳ امیر کیا علاطی حسنی ۳۸7 امیر مالك دیلمی4 ۱ ۲۰۵۲۴۰۵ ۸۳ آمیر‌معر مشاموري ۴۵۱۵ ۱۷۴۵ ۰۳ امبر تصی‌ثانی ۸۳۹۱۴۴۵۱۴۳۰۳۱ اعمی کي ( آهیر دینث) ۴۷ ۸ آهیر ی ( اس فحمد) ۴۳۷ مس که الا لدین توش ]۱۳۴۲ ما 1 اب ۲ 1 ۰ مد ی که ی سا اي [ شب 2 ند ین جع +فیه ] ۳۳ آهیری وچ ۵۳۶ مین ۲۵۰ ۰۳۷۱ ۴۴۹ ۲۳۷.۵۲۳ ۳ ای بیان رولب با مین (حو حه ۵۲۳۲ ۷۹ یبن حور ری ۲ بر ۳ ۲ + اي تا و ها را ار ها ی ۳ لا 1 أصفها نی ۵۱ ۰۲۸۱۰۳ ۴۲۹ ۳۲۰ ۵۲ ۳۷ ۲ ۳ ۷ امین! لدین احمنستوفی ۱۴۴ امینا آدمین تبر بزی ۵ ۳۲۲,۲۲ آمین لدین جهرمی ۳۱۶ آهین] لددین‌حسن ۲۳ ۴ امیت| آدین خواجه‌جیان ۵۲۳ امینا لدین دادا (دو-الامین) ۲۷۶ آمین! لدی ناک وری ۲۶ ۲ امینآندیین محمدین علی‌بن ضیاعا ادین عون از زو ثي ه ۳۰ ارم ۳۲ ۷ آمین‌ین اسبد۲ ۸۰۳۰۲۸ آهین یر بزی(میرذا محید ۶٩۲۸۵۸۳۰]‏ امین‌ستنان تر کمانب( محمد ا۵ ۵۰۱,۴۹ امینی استرایادی ۵+۴ امینی بلحی ۳۵ امینی تبر یی (محمد) ۰ ۲۹۳۱۵۳ امبنی خوفی(قنی]۸ ۲ امینیزد گ تمرريزی (میرز اححمد)+ ۰۵۲ ۹۲« امینی‌هروگ (امیر ساعلانا در اهیم)۴ ۲۲ 9 آمي‌تی‌هر وگ (ستآلدبی) ۵ ۳۳۰۳۷ امینی با تندی ۵ ۵٩‏ اج بخارایی(میرزایاقی) ٩‏ ۶۰۳۰۵۲ انس‌یی ماألات ۳ ۱ انسیا امیرچان) ۳۲۳ ( ی [ فتاه ین‌می جاح دا بدی)۸ ۳۳۱۱ اس (مولانا شاهء‌هجمد )۲۷ ی چا بذای ( قطت لداین‌میر حاج)۸: ۳۳ | سی‌قنده ری [ مدمه شام و( دی ۳ ۸۲ سس ترجه تال .۲ هی زر فاعم سا چی منشی ) ۲ ۸ ۵ نیاق ۶۳ ۱۳ ۳( انک ,۴ تکیت ۳۰۱۵4 ۲۰۷۱۳۵۱۱۲۸۹ انوآد همداتی ۶۷۱ تور ی(شسی)۴ ] توری!میوردی (آوحدا لدین‌علی! ۰:۲ ۸- [ ۷۰۸ ۳۰۸ 3 ۱ ۶۱ ۵۹ ۲ آنودي بخاری۳۴۳ آنوری دلخی ۳ ۳۲ ا تور یش‌وی۳ ۲۳ ۱۷۳ ائوشروان | ۵:۲ ۲ انوشیسروال‌ین خالبین محید کشاشي (شرفالدین)۸ ۱ ۷۳۷۷۶۱۱۹-۱ نوشیروان‌ین محمد شاه‌ین صاددلاین عللاع! لملك بن‌جیا نشاه بن قطب! لدین | آین‌مبارز لدین کر گیرن‌شاه‌عازها لملاك آبن سیف‌الدین با کلیجادین علاعا یلك من قطب‌الدین محمدین با الیچاد بن قطب‌اندین ملقب بباقوی ۶۱ انیس تمریزی (حیدرپك)۱ ۲۷ ائیسی( شی-وحیدا لدین | بوا لحصن‌مسد- ع دادف معروی دمیر چاأن ) و 3 ۴۳ 9 _ « ۳و افیسی خو رز ۳۴۳ "نیسیشاملو (همیقلی بيك) ۳ ۶۲ آثیسی شاعلو ارولس بیب) ۴۳۲۴-۲۶۳۳ ۶ ۳۰۸ ۸ توس گنرد ۳۲ 9 | یسی اقلا تسی‌شا رو ی ۳۳۲ تیسی‌همد آمی ٩‏ ۲ ۵ اوجید. گرپلی 3۲۷ ۳۹ سس وجی شمیت ۳۴۵۳ ٩ | ۳ .,‏ ِ 1 ۳ 8 رب دی لس لس ار ااایید کنتجا ب_۳ ۳( ۳۳۱ ۲ + ۶ ٩‏ . ۱ ۰ ۳ و ستت لشدین دض 2 تسش هرد تالرزی تس وگ آو تیا هی دا قیال ث آیر ِ اُ 4 _ _ "۵ بو نعحی سره ی :۷ ۳۳ +۴۲۲ ۰۲ ٩۳۲ ۳ ۷۴ ۱۳۴ اوحدالدین در کانی ٩۵‏ اوحث! لد بن‌طبیسرآزی ۴۶۵ ۷ اوحدالدین عبدالهین ضیاعا لدين بلياتي کاررونی ۱ ۸ ۰۲۸۳۰۱ ۷1 اوحدالدین غیدالّاین مسود ین مجملب اپن‌علي‌بن آحمدپن عمرپن اسمعیل ابوخلی دقاف ۳۲۷ این اس توری! بیوریی ۰۱۲ ۸۱-۸ ۷ ,۸ ] ۶ب ۳۹ اوسدالدین کرمائي ۰۳۹۳۱۱۹۹۱۱۷۳ ۲( ۲ ۰۴۲۴ ۳۲ ۶۷ دی و و ۱ اوحدا لدبین کر قا نی ۵ 8 اوسبا لا نی اوح مستوفی سیز‌وازی (فخرآلذین) ۳ مب + ۳ آوحدیا هیا نی‌مرای ۳۳۳۰۱۹۹۰۱۷۲ ۰« ارحدیبایا نی اصقهاتی(تفی|ندین‌مسمد) ۵ ۲ ت ۵ ۳۰۰ ۱۳ ۳ + .۵ب آود اس ۵ ۸ ۴ اور تیب ۰ 9۸ او رسای ۷ج ۷ ورهر دی او لس ۳۵۳۱ او دب 4۷۲۲ آوز بت ۳۵ ۵۷ ورون چبی ۷۰۱۳۳۷۱۲۳۲۲۱۳ ۳۱۲ ۱۲۸ :۷ ٩ مس‎ ۷٩۳۰۴۸۳۱۳۵۰ ی #رعای ( وا لدین محدد!۹ ۰۷ "۳ ای الوس‌تي کمات ۸۱ ۵۸۳۰۵ اولوس تولکی۵ ۵۸ او اوس چنتا ی ۳ ۳ ۶ او لوس شیرین۲ ۵3 آو‌لوس ساین‌خان*۰ ۲۴۱۴ او لوس فوشبي ۵۸۴ اولوس عغول۵ ۵٩‏ او لیاءالله آعلی ۸۷ ۱ ابا نی (آثیر | لخین )۸ ۷۴۸۵۰۱۵ ایا نیز نجا نی ۲۲۲ اویی‌دن بیستون ۳۸۵۳ او یس‌بن شیخ‌حسن نوبان‌جلایی (سلطات چمال| لدین| بو لسن )۸۴ ۷۰۱ ۱۸ ۸ ۳-۳۲۰۰۰۱+ ۳ ۰۳۰۹ ۲۱۲ ۳۰۱۷۵۲۸۳۵ ۷+ ۰۷۳۹ ۷۲ ۷ : رفضش اوسی‌ین غیاث ندین محمن: زستمداری ۳ او سس بهادرخان ابلخا نی (ممن| لدین) ۴ ۸۷۲۰۱ ۱ او بس‌سلطان بیات (ستأجی )۳ ۳3 آو وس قر تی « ۳3 آو یسی(طربقه] ۲۱ ۲ او یماش تکلو ۵ ۴۹ اهلي ثر‌شیزی‌خراسانی (پوسف‌بن محمد این‌شهاب) ۱۳ ۸۱۴۴۱-۳۶۰۱۳ ۱ ۵. ٩‏ شم ۵ اهلی‌شیر ازی۸ ۴۱۳۳ ۰۳۹۰۱۳۱ - | ۱:۳۴ ۰ ۷ احلی‌هروی‌ترشیزی +« ۴۴ اباژی خر وی ۲۴۲ اییك (قطب‌آلدین) ۵۷۲ ۲۲۸۱ ۷ این‌فشی (ممس‌الدو له قاضی ببكث) ۳۸ ۱ اید کر (آمیر )۵۳ ۷ ابر نی ۶۷ ایرانشاءبنابوا خی ۳:۴۵:۲۲ ۱۷:۶ ۲- ۷۱۸ ایرآ تشاهین علی ثیشا دور ۸ ۷۳ اییاشاه بن فاورد۳ ۵ [۳ 1 فد اعرانی ۲۰۹ [- :۲ ۲ بت ٩۳۲‏ ۲۰۳۲۹ ۱۱۳۴ ۷۲۴۰۷ »بای ۲ 9 ۱۷۲٩ ۱۱۷۲ ۰1 ۵۸۷۲۰ ۱۳۴۳۰ ۱ ۳۴‏ : ۳ ۸-۰۲۲ ۳ ۲۹۱۳ ۲ ۵۱ ۳ ۱۲۸۰۹ ۵ ۸۵۲ ۲۱۵۴ ۵ ۵۲ ۵ 42۵ ٩. ۵ ۳‏ ۳۱۳ ل ۳۰۷ ۱ باب ابرراتیات۲ ۵.1 !۱۹,۱۷ ۳۱ ۱۳۴ ۹ ۴۲۳۲۰۳ ایرج۶ ۳۶۱ اورج ی بزی۲ ۶٩‏ اینورشان ۸ ۲۷ ابقا نی ۵۵۷ ابل‌ارسلان خوارزمشاه (ساطان محیود) ۰۱۳۰۹1 ۳۳۲۱ ۷۳۳۵۱ ایلبی نظامشاء۵ ۳۵ ایلخا نان متول۳۷ ۱۷۳۷۰۷۳۲۱۳۳۰۰۲ ۷ (‏ ۱ ر ۲ ۳ ۷ ایلدرم باپزیدخان۹ ۱۹ ابله گر (۱۱۱ پيك‌میسمد) ۰۳۱۷۳ ۰9۱ اب + ۱ + ,۳۳۱ ایلعاتی جلایر(پادشاهان) ۲۰۵ ایمئي‌خوانساری قمی۵۲۳ آیمه‌ائنی‌عشری۶ ۵,۳ ۶۴۶ ۰,۳ ۱۳۷ تال و ۰۲ ۳۹۱۳۲ ۱۰۳ 1 با یمه شیعه۸ ۲۶ اینائج بياك (ملیمات) ۷۲۶ ایتجو ژآو اسحق ]۱۴۸ ۸۲۰۱۳۴5٩‏ ٩۷ 7 ۷ ۷‏ 1- ۰۰۸ ۳۰۱-۲ ۳۰۵: ۳۱۲ 6 اسوب (خواجه)۲ ۶1 ایوپ | نصار ی ٩‏ ۸ ۷ آیوب‌بن خواجه ابوالبی کت (خواجه) ۱۲ ایوب‌تاشکندی (محمت آیوب) ۶ + ۶ ایوب سس‌قندی (خواچه) ۳۴۳ آبوب‌عراقی (خواجه)۲ ۴۱ ایوب‌فیاقی هروی(خواجه) ۶۸۷ یوب فر بقی‌شهر سب ی(خواجها بوا لبر که) ۳ [ ۲ آ وی ۲ ۷۳ ایو بی کر بلایی ۲ 4۵۲ با بااسمی بخارایی(حاجی)۱ ۵5 بابا افضل کاشا نی٩‏ ۳۶۰۱۶۵۰۶ ٩۰۳‏ ۳ - دی ۳ 9 ۱ با باچات خواجه !۴ ۶ باباجات هروی۲۴۲ با باحسن قوچین (اهیر)۲۰۵ با ماخا کیت * ۳۰۴« ,۲۸۱ با با خان۳ ۵۷ با با دود خا کی تشمیر عسهروردی لت «ظ, + تام ۱ بایادر کی جولکی( 1ق)۶۷۵ با باسودایی ایبوددی۰ ۳۰ با باشر فلندر ۳۵۸ با باطا لپ اصفهائی (مان) 1 ۳,۳۴۲ ۸۲ با دا طای عر باب همدا نی۴ ۵:۳ ۵ ۸ با باعلی خوشمیدان سیزو اری (درویش) ۳۳۳ باباعلیشاه ابدال عراقی عروی۳۲۲- ۷۹۶۱۳۴۶۰۲۳۳۲ با باعلیشاه صيوی۳۳۲ ۱۳۲۸۱۳۲۳ بو ۲ بو ٩‏ ۷ پایافرید شک گنج ۱۵۶ د. فی‌یدالدین شکی کنیج پابا ففا یی شیر آزی۵ ۰۳۳ ۰۳۱۵ ۴۲۷- ۲۸ ۳۰۲۴۲۰۵۱۳۰۵۰ ۸۳ یایاقز‌وینی (رضی‌الن‌ین) ۱۷۴ بآ با تبال جندی۵ ۱ ۷۲۶۱۱ با پا کو کلعاش(امی)۵ ٩‏ ۵ با ما کوهی ۷۲۰۲ ۱۷۰۵ ۷ با با نا نك ۴ ۴۸۳,۴۸ ب ما ُعمة | لله دن مجمود خسواتی ۱۲٩‏ ۲ ۷ با یا عمة الّه علوآن آف شهری۸۳۲ ۲ باىای بدلا۵ ۵۲ با بای بلنعی(مولانا) ۶۳۹ بایاعسبری میا نکالی (مولان) ۵٩۲‏ با پای‌طبیب فرغانی(شین) ۵٩۰‏ بایای میلاتر کستا تی۸۸ ۵ بابر(هیرز! سلطان)۸۹ ۲ بابر‌پن بايستتي (اپوالقاس)۵» ۲۳۲ [۳۶ با بر پادشاهل ه .۶+ ز, با یر‌هیی‌زا با ی‌میرز! (ظهی آلدیی‌ایوا لفاسم)۴ ۲۲ ۱۳۷۸۳ ۲۸۴ ۳ر ۲ ۳۵ ۰,۳ ۳ ۰۹ ۲: ۲ آس ۹ ۱:۳ لا ۰۲ ۵۲ ۳ ۳۱ ۲ ۳ ۰۲۱۳ ۵-۴ ۰ ۱۳۴ ۱۱ ۳۴: ۵ ۵۴۱۳۲ ۷۲۳۰۳ ۵:۴ ۴۷۲ - ۷۳۳ ۳۴: ۲ ۵ ۹ ۵۲۵ ۳ب ۴ معن | ۳۳۱۸ .۰ ۱۳۴۲ ۵ ۲۳۴ رل ,۷ج ۳۲۸ ۵ ۷ 4 ۷ مار ۲ ار ۳ب يب + ۱۷ یار * ٩‏ * پار۱ ۲ ۳ ۸۸ ل ۲ پر 1 ره ۸۳3 بابری (پادشاهان) ۴۲۷ ۴۶۹ ۴۷۵ بل مات م۴ ۷۲۰ ۲ با بری(خط) ۲ج با بی‌یان۱۳۴ ۵۴۱۰۴۷۴۰۴۳۰ - ۰۵۳۴۳ ۴ ۱ ۸ با باته‌تمدین ۱۴ با دگن (قاشی عثاً آذین ) ۹ ۱۷ با پو(شیخ)۱ ۴ ۸ چا دو لالهتدی ۴ ۵ 1 بادوسپانی ۳ ۳۵ باخرزی (علی‌بن-عسن) ۷۱۷۰۱۱۲۳۰۵۲ باخلی ساوجی ۵۳۶ بامآنيی۵ ۲ بار بش۵ [ بار يكا بو یکی‌ین ایو اسر لياعیرا لموهنین (یمین‌الملاب فخرآلدین‌الق بذکا) ۷۳۳۹ پارپاك شاه( ابو لمظفر)۸ ۵ ۳ بارج تضلوی هروی۵۵ پاسو ندو گپيكت قورچی‌پاشی افشار ۳۷۸ ار باطنی بلخی ۲۴۲ باغنوگ ( حبیب له میرزاجان ) ۳۸۹ ۲ + +۳۲۰ ۵: رش باق( هی مسمدوا قررطوسی) ۶ ۵۳ باقر خرده‌قروش باخرده‌پی کشا نی ۱۶ ۵ تاأقی بزدی ۳۸۵ بافی (رهیرزا) ۶۳ باقی ( عمة ]+ ۰ ۵ باقی انجمی‌جخادایی ۲۰۲,۵۹۳ باقی بالفه‌حلوی (خواجه)۱ ۶۷ بافي بتارایی ۵٩۶,۵٩۲‏ باقی‌بن‌هیر علی‌کاتب (میرذا)۸ بأقی تتوی(عیرژا محد)۰ 8۵4 باقی‌درزی۸ با قی‌شیر آزه( اعی رسیدشی یف) ۸۱۴۴۸ ۴۶ و ۴٩۲‏ با قي کاشاتی (زمیی)۸ ۶۳ باقی کره بشارایی ۵۲۶ باقي کولا بی ۴۲ ۵ داقی کرآهی سمرقندی (خواجه تولاث) ۸۹۷ دا ی لاری ۵٩‏ جاقی عحمد‌خان ۸ پاقی‌مشهدی! ۶ ۶ ماقی عشهدی (مولاها )۰۱,۵۸۱ با کلی‌خار (مظفیا لدین) ۷۵۵ با کوبه ۷۱۷ با لیت‌طبی‌ی (ابا لیت‌طبرستا ني گر گانی) ی یالی (خوش‌طبع) ۰۷ ۵ باهشادخ ۱ با تجیب‌عمی ۱۷۷ پانیذی (علی)۰۰ 1 باوزدی۴ ۲ ۸ باو ند( آل) ٩‏ ۱۳ با ه‌سر بلی (میر )۵ ٩‏ ۵ باهری نسوی (مجدا لدین ٩۴4‏ با یز بد(سلطان) 1 ۸۱۰۱۶۹۲۱۳۹ با پز ید قا + ۸ امد پایزبد آلسمات ۰۳۶۷ ۱۳۹۱ ۴۷۲ ۱۷۴۲ ۷ با پزربداول ٩‏ ۴۷ پایزیه سطامی ۱۹:۱ با یز پد بن-[طانمصسن فاتح۵۸ ۱:۲ ۱۳۷ ۳۷۶ با ین‌یدین عنایتا له بسطامی (اپوهحمد) ۳۹۵ مایز بد‌دیات ۳۲۱۳۶۲ ۰ ۸ بایزچه پودانی(شیج) ۶۱۱ بایز پدخات (ایلدرم)۹٩‏ 1 با یز بدخان محمدخان(سلطات)۸ ۳۸ پا ین یدشلتها ی ۰۲ ۷ بایز ید دودی هروی(میی سلطات)؟ ۴۱: ۵۳۵ بایژزید دوم علماتی ۵۲ ۸۳۴-۲ ۰۱۳ ۷۲ ۲: ۴ ۳ ۱۳۲ :۰ ۰۱۲۲۵ ۳۷۲۳ [ :۲ ۲۹ پایسنغر ین شاحرخ ۲۳۱ با یسنفر ین یعقوپ بن آوزونبصن ۳۳۴ ۲ ۳۵۱ با سنی مییزا نیموری (غیات الدین) ار ۳ ۳ ۳+ ۳۳۲+ ,۰۳۳ ٩۳۳ ۳‏ ۳۲۸۰۳ **۲ ۰ ۰۳۳ ۳۰۹۳۰۳ ۳۴۲۷ ۳( ۱۳ ۷ ۳:[ ۷۲۷ - ۲ ۷ ۷۲ ق ۷٩ ۷:۷٩‏ بایقرا د. حسین‌باپتر| داپقر | هیرزا تیموری ۳۹۷۱۳۳۳ بابندر ۳۸۷ با در ۳۴ ۲ ببري [سیدمحمد | ثبر‌حسینی) ۱۹۷ بعکچی (طایفه)۳۰۰ بجتری ۱۲۴ بحثی قزونی(مییزا اسممیل)۷۱ ۶ بح رگ می ) ۵ ۵ ۵ ز بخاری ۷۲۳ دحار با( سید ) ۸ ۱۷ جختی یبن در ی ۲۷5۳ تختیار (رهعین| لدین) ۱۷۹ بختیادین زنگی بینوی سلجوقی (امیر حسام! لدپن) ٩‏ ۴ بختباد شرواتی ۱۷۷ بختیار 5 تی اوشی (قظب‌الدین ۱۱۳۲: ۴ ۱ ۰۲۳۵ ۷۲۳۸ ۳ ۷ له + بای ۷ + بر بختیاری (صدر لن) ۱۷۸ پختتیا رک( عن پن| لندین‌آر دشر استر| با دی) ۳ بختیاری اهرازی۳ ۷۱۵۱۳ بحشی (خواچه نظام آلدین احمد)۸ ۳۵ پختی الملات شین فر ید بخاری۶ ۳۲ بداق‌بیلت استاجلو ۰ ۸۴,۵۳ ۷ بداي‌خات (شام) ۸ ۲۷ بدایمی بلشی(محمدین محبود)۳۵ بدخشی (سلطان‌سمدیدخشانی) ۳۰۳۱۵ بدخشی (میرزاعلی) ۶۵۵ بدخشی تا لقا تی ۸ ۵ بدر ۲ ۲ ۳ درا لدین اسمد بن‌ميمبودقاشي زاد#مفتي ([پاشمس لدین) ۳۸۸ بدا لدین اسحق‌بن علی‌دهلوی ۵۲ 1 بدرا لدین ا کبی آ بای ۶ ه ۲۷ پدرا لدین‌بن عیدا لسللام‌بن پر آهیم‌حسین کشمیری ۶۴۴ یدرآ لذین‌بن نورا لدین عروشن ٩‏ دذرا لذین جاجرمی۴ ۶۳۰۷ ۰:۱ ۲ بدرا لدین چاچی ۰۲ ٩۰۳‏ ۷۶ بدرا لداین دامذانی۰ ۸ ۲۲۵.۱ درا لذین شیر ای ۳۳۲ بدرا لدین صاعدین‌احمت چام ۱ ۷۲ بدیزا لد ین فارسی ۲ + ۱ پددا لدین کرما نی ۱۰۳ بذدرا لدین عحمود بن آبوبکر حسین‌بن جعقر فراهی(ا بو نصر)۰ ۲۷۵۰۱۹ مدا لذین ثخبشیدومی | ۵ ۱ بدر تفلیسی ۷ ۷ | بدرخان ۰۱۷۰۴۵۷ ۵ بدرشروانی ۲۹۷ مدزطیری ۳۲۷۱ بت مجرم ی ۷ ۱۷ جل رز عیمهک دهلوی (قأخی ان دعازوالی/ ۳ ۷۱ ۵ ۳ بادر ثیشابوری ( نجلام )۸ ۳۴ جد رباع توی ۵ ۳ بدلار با بای) ۵ ۶ ۵ ددایع ۲۳۲ بدیع| تا بيك‌جوپنی (مژیدا لدو لهعنتجب. الدین علی‌ین [حمدکائب) ۸۸:۲ مدیم لسمال (عصبت! لین )۱۹۳ بدیع| ادین ۲ ۷ ۷ بدیم| لندین تر کوسگی یام ,۳ ٩‏ بدیعا لدین شیر ای ۰ ۱۸ بنیم| لناین عیدا لفنود لآاری ۲۵۵۰۱۱۱۴ ۳ ۳۷۰۳ یدیع آین فاد سی » پار ۷ ندیم الزمان ۷۷۲ یدیم لزمات آبوعبدالفحسین‌بن آپرآهیم این‌احمد انب نطنر_ ی ۲ ۵ بذدیم| ل‌مان ی کو بدهیعی سکن یارب۳ ٩‏ بدیع لمات عبدا لواسع‌بن عبد| لجامع‌بن همی بن‌د بیع جبلی‌ساطا نی‌عز چستا نی ار : ۳ ام ۳ ۵ بت سب ۱ بدیع| لزمان علی‌بنآحمد سیمی شا پوری ۹ بدپع‌ا لمات هیر‌ژاین حسین بایة (ابوالذتم) ۴۰۰۲۳۲۰۶ ۳۴۱-۲ ۸ ( ۳۳۸ ۲۶۱ ٩‏ ۷۳-۷ ۳ + ار ۳- ار ۲ء ۷ ۳ ۱ باب ۷ بدیم| لز‌مان‌میر ز اصقوی ۰۳۴۵۴ ۵ ۴۹ ددیم | لزعان؛ همدا تی۴ ۸:۷ ۱۱ ددم بای ۳۲ بددیم بن ور فا مخضا عي ۳۶ ۱ یدیم بیلقا نی ۱۷۷ مدیم ثبر برزگ۱ ۳۴ بدیع تبر‌بزی (منوچهی) ۱۹۴ بدیح کاتب جوینی( تا بيك هنتجب! لدین) وف ۳ با ام بدیم‌هردی (قاضی ححمد مدیم ۵۵ ۶ ۳ بدیعی | ندجا نی( بوسف) ۳۲۳ بديعي تبریزی (حکیم ۵ ۵۲ بدیی سگزی (یدبع لدین‌یا پدیع! لزمان تر کو) با بادد ۴ ٩‏ بدیمی طوسی* ۱۸ بدديمی کر‌ماً نی ۰ ۱۸ بدیلی (احیب) ۴ ۷۲ بلابیی سجاه ندیه (مجدا لدین‌آحمد) ۴۹ ٩‏ ۷ و پر بل بذلی اصفهاتی ۶۱۷۲ برادرپحی ی ۷ ۱۷ مر افبعاچب ۲ پر,چیی ۵ ۲ بر حور داز ین مجمودتن کمان‌فررآهی ۳۳۲ بر‌شورداد خمدس شال‌تشا لم ۷ ۵ ۵ بردری سیستا ثي(میررسراج| لدین)۲۲۶ بر دعیز آده (مسی! لین مجیبدی‌مالاذ آده ) ۳۴ بردی بلضی(میرژا تنکری) ۵٩۵‏ برسه نیشابوری (خوآچه‌محموی) ۲۰۶ برسوی (عجمدن سلیمات ] ناژاده)۳ ۲۷ برعشی‌شیر ازی (قیج)۶۲۹ بر فعی ۵ ۳ برقی استرا بادی۵۱۸ دی کات‌شر رف هبکه ۸ ۴۷ بر کباف[ تچما لدین) ۳۴۸ بکلی(عدمدبین بیرعلی)۸۱۲ بر که سلطان ۳۷۸ بر کیارت زر کن‌أله‌ین ابوالحظفی)٩‏ ۳- ۰ ۱۳۷۱۸۰۱۱۷ بر قبار #شاه ( تاج | لنین ] ۱ ۸ ۷ بر ی تبر‌یزی ۶٩۳‏ بر لاس ار مغ ی ) ۷ ٩‏ سب ۷۴ ۳ تچ درس تیان ۲۲۱ بر دق ۶ 4 ۹1۷۴ ۳ ام ارام بر فد بخاریل( بهاعا لدین‌ندیسی) ۴ ٩‏ ۲- ۳۹۷ بی تدگه قزاق ٩‏ ۰-۷ با ۳ بر‌جان( آل) 9 ٩‏ مر هال! لاسللام ۲۳ برهات| لدین (فاضی ]۳ ٩‏ ۱ ب‌هان| لین آیی‌اشیسم بن حللال | لذین أحمد‌ین محمد‌بدنتی خیجندی ۲ ۳۴ برعانا لین آیوا لنتمین ساطات‌بر‌هان یناج بن‌محمسیواسی(قاضی) ۱۳ بر‌هاتا لذدین آیوسید مجمد‌بن‌نخر) لددین عبدالمز ین کوفی بغأرآپی ٩۵‏ بر طاأب | لدین‌ار دلاثی ۵ ٩‏ برهاتا لدین اسلا غزا لی پلعی * ۳۹۰۳۳ ۷۹ بی‌شانا تخین ماد ۸۵ ۲۲ م‌هاثا لین تی‌مذع( سید)] ۵۹ #۳۶۱۱ برهات! لدین حسین ۱۷۷ بر‌هات! لناین اه ند خاح ۹ ۳ ۲ بررعاتا لنبین سمی‌قندی۳ ع‌حات لد‌ییشا «خلیلا لها ۸ ٩‏ بر‌هاتا لدین هیداللهختالانی ۶۴ ۸۱۴۰۱ ۳: ٩‏ ۳ ۱:۳ ۴۶ ۷ بر ضانا لدین‌عطا عا لور آزی‌خروی ۳۳۲ بر ‌هابا لین حطلاعاله نیشابوری۴ ۳۲ بی‌خاتالدین کررمینی (مولاناقاضی]) ۶۱۳ برهاتالدین کنیهه ۷۷ ۱ بی‌هانالدین محقق‌حسینی تر‌عذی(سید) ۹ ۴ "۷ بر‌هابتا لذین حبدصتیر هروی ۱۵ ۶ برخان لخینمیر اسلاه‌فز ای * ۳ ۳ : ٩‏ ۸ ۷ پر‌حات| لدین تصر ین احمدچام+ ۷۴۷ برهات لدین هروی ۳۶۲ پر‌هاتا لش بعهب۸ ۴۳۹۵۰۳ ۲ ۱۴۰۶۷۱۴۰ ٍٍِّ۷ در‌هانی! لشی جع محمو د ار ار ۳ , 8 ۵ + ۴ , شتا رشن عبیدا هبو بی‌حتفی ۰۳۸۸ ۱۳۹۵ ۲ ۰۷ ۴۸۳۴ ۷۳۳ بی‌هان! لملت ۳ ۳ ۴ بر شا تن چاعی ۳۴۳ برهات‌خات عبدالر حیم سلطان۸ ۲ ۵ بر‌ضا شاه ۳۴۲۳ پرعان بدا لمجید (خواجه) ۳۰۷ بر‌ضان؛ عستتین ۸۲ ۷ در این نطام‌شادد کنی۵ ۵ ۷۱۳ ۸-۳۲ ۶ ۱۳ ۲ ۳ : ۵ ۸ ۳ ۵۳ ۴۰۳ ۰ب برها ی ۱ ۸۳۰۵ بر ها نی ثیشا بوزی (عبدا لملك‌محمد) 1 ۵. ۱۳ ۸٩ بر‌همن‎ بر شسنان * ۲ بر بدا آمما للتتر دز علی بن‌قا سم ) ۷ ۷۹ بر گ (شاهی اده) ام ۴ ۸ بزد گ مهر قاینی (ابومنصور قیس‌ین- اد ای م )۱ ۴ بو صی اردبیلی ٩۳‏ ۶ بزعی استرابادی (قیاث لدمن) ۰۵۸۱۸ بزعی خراسانی ۳۴۲ بزمی شیبانی (ابوالخیر سلطان) ۲ ۵۷, ٩:۵ ٩۳-۵ ۱‏ 4 ۵ ار هی همدبا نی ۲ * ۵ بساخوانی ۰۰۴۲۴ ۷۸۴۰۵۲ - ۸۵ ۷ر بسحواثی و مسیتوا ذی 9 سید د وج سا تی| پساطی سمرقندی (سیاجا لدین)۱۴ ۰۲ ۳۳۵ ۲۳۹-۳ بساطی شوشتر ی ۲۷۲ پسام کید ٩‏ بسحقاطعمه (جمالا لین ابو اسحق‌احبد حااح‌شی آژی) ۴ ۰ ۲۹۷۰۳۹۰۲ ۳۲۰ سجوانی (محمود) ۴ ۸:۳۰:۴۲ ۷- ۸۵ ۷ر. بساحواتی و پسیحانی و پسیخا نی بسیغو انیان۵ ۴۲ بسبچی‌شرد ۴۳۵ ۳ بسبلی قندشاری (علاهاشم) ۸۲۵ جسمی کله‌پز سبزواری۷۲ ۲ بسدت ۳ ۷ ۷ شاد مرغزی۲۴ ۲ پشادرهروي (فر پدا لدین مسمود) ٩۵‏ پشر بن محسىدپن پاسین (ابوا لغاسم)۴ ۳ ۷۱ ضیری عجبی ۳ ۳۴ 1۳ ٩ جطلیموس‎ بیتا ری ۴ ۱ ۷ بنراخان (خاقان کیال لین محمود) ۱ ۱ بخر اخان ( تاصرالدرین) ۴۶۳۹۰۹۷1 بت بی(ماز)۸ ۴۶۲ بقابی (هیر ابوالبقا) ۸۳۱۰۵۰۵ بتابی | ترهی(مسمد حسین)٩‏ ۴۲ بقایی خوارژمی ۳۲۲ بفابی سمرقتدی۳ ۳۴ بقایی کمانگی۷ ۶۲ مایی مشخولی آندانی (مجمد عارف) ۳ ۱۵ ۰ بقایی حروی۳۴۳: ۲۷۱۳۴۹ ۲۴۳۰8 یفرط حئیم۴ ۲۸۱۱۳ ۷ بقراطیان ۰ ۱ ۶٩ ۹ بتاش‌خان‎ بکتاش قلی| بدال ۵۹۰۳۷ ۶۳ بکتاش ولی‌بن سلطات اپراهیم‌بن موس (حاح)۷ ۵ ۴۱۷ ۳ ۷ بکتاشی ۵۷۰۸۵۲۲ ۲۴۰۷ ۷ دکتاشیان ۵۰۷۲۵۷ ۷۶ مکری (میرفیات! لددین منصود پن تعیر- لدین‌عبدا لسی)٩ ٩‏ ۵ ۶۴۸۰ لالی بحاری ۳ ۳۴ جلبن(عغیات لدین)۳: ۱ ۵ ۲-۷ ۵ ۷ بلحمی(] بوعلی محمل ین عحمث پنعبید الل) ۶۴۳۸۲9 ۷ پلغار(ئر عآد)۲۴ ۴ ۷ بلذاری ۴۴ ۷ ۱ باغا ریات ۴ ۷۳ یلو اخواچه) ۴1۱۷ 4 بلوطی ( عینا ار حمنلاهود )۴۵ ۵ بلیا نی ۷۷۶ پنا (عیدا لسلام ععماد تبرربزی) ۵ ۰ ۷ بنانی ۲۵ بنابی‌هروی شیر علی‌بن آستادمحه‌دسین ) ۰۵۵۹٩ ۰۳۴۸ ۳ ۷‏ ۳ ار < دنب نی ۴ ۷۷ بنت‌آلنجار به‌ ۴ ۲ ۲ بئت کمب (دایعفز‌دادی دختر کسژین- العرب) ۱ ۲۲-۳ پتچیر( آی) ۷۰۷۳۹۱۷۵۸۰۱۷۴۵۰۱ ۱۳ بتدار رازی۳ ۷۲۱۵۱۳ بنداتری (آبوا لفضل ۵۳۷ ۷ بنده ۶ ۲۲ بتدم نو از[ حواجه) ۹۶ ار .مد کیسودراز بنوخور شید ۱ ۴٩‏ بلیی!میه ۳ ۳۷ بتیاثی ۲۴ ۲ سي رهر۴۰ ۱ ۷ بنی‌سالار ۳۴۶ بنی‌شیبن ۴ ۴ بی‌شجمه ۳ ۴ بنی‌عبای ۶۱۳۴۶۲۱۳۷ ۱۰۶ ۵ ۱ بای‌عسبا فر و عا بنی‌هاشم( اولاد هاش‌ین سراقه) ۴۶ بو جمفرل [اپوچفر احیدبن علی‌ین | بو چعقرهیحمدین‌صا لح بیهقی‌جمثرا2) ۳ بوداث فزوینی منشی) ۳۵۲ پوا(دو لت‌گرای خان)۰ ۴٩‏ دور یار « ۷۷ بو مخور سلیلا نرادن «حمدساطان شیبا نو ۳ ۷۳-۵ ۵ بوعلی هروی۳۴۳ بو کوپو یج ۸۰۱ بهاء ( تاج لدین علت لشرا۵)2 ۲۲ ها راب۳ ۴ ۳ با با عا لدو له سن‌بن عیی‌قوام! لدین‌قاسم‌بن محمت ور مش رازی (شاء)۲۷۳: بط بها+؛ لدو لد دیلمی ۳۶ دیاعا لذدین (آحیی‌سید) ! ۷۹ دیاعا لدین راهیر) ۲۲۷۲۴ بهاعا لدین (عواجه) ۳۴۳ بهاعا لندین ابن‌تاي کیلانی ۰ ۸۱ بهاعا تدین این( سلطاتو لد) ۱۹۹۱۶۰ کی جهاها له بن احمدجامی ٩‏ + ۸ رل ۷ بها ها لذدین احمدقا می‌طوسی ٩‏ ۶ و بهاعا لین آوشی ٩‏ ۷۲۶۰۷ بهاعا لین برتدق بشاری ندیمی۶ ٩‏ ۳- ۳۹۷ بیاءا لدین بلشی۳ بهاعا لین نن شمی! لدین چوتنتی ۱۵۲ ۳« ۱ ۷ بهاأع! لدین جأمی ۱ ۷۲ بهاتا لدین‌حچی ۵ ۲ ۲ پیاعاً لدین حسن ضاری تثاری ( دقیب- الاشر ایو اجه)۳ ۳۰ ۳۰:۵۷ ۰٩:۳ ۳ ۳۴‏ ۶۳۳۰۳۲ بهاعا لدین حسن‌پن میی‌فومالدین قاسم تور بخشی‌دازی ۳ ۷ ۳+۰۳ دیا عا لدین سیجنلی + ۱ پیاعا لدین ز کر باین ممندین کر‌دا لایر ابو وی پن علی‌سو تا ثي ۳۰۱۵۶ *1.. ۴۵ ۱۰۱۳ ۳ ۳,۰۷۲ ۷ هاعا لدین زنجا نی( خواجه) ۳۳۲ بهاء لدین ژنجانی (فاضی)۰ ۸ ۱ بهاعا لین ساوچی ۲ ۲۲ دیاضا لین سلطاتو لد* ۶ ,۱۷۳۰۱۹۹ 2 پیاعا لدین خبدا لکرپم سم‌قندی کریمی ٩٩‏ بهادالدین علی اداأیی شیر ازی۸ ۳۳ بهاعا لدین علی‌بن ابویکراحمد جامچی ۷۹ بهاعا لدرین علی‌بن‌عیسی اد بلی! ۳۷ بها عا لدین‌عمی ۳۲۹ بهاعا لدین از دولی ۲۲۶ بهاءالذین کهدو (شیی) ۴۶۲۶ بهاها لذین مجمد آوشی‌قرغاتی ۲۲۰۸۷۹ ۷ بهاعا لذاین‌محمن خاز کل غیت ۱۱۴ ٩‏ ۱ ۴۳ اد بهاع! ادن ننشبند «هات! لین دماین حسن بن, اسف یار کانپ۹ ۳۲۲۰۱۱۳ ۱ با لدیین محمدین علی‌بن هیرگ تانب سمر‌قددی ۰,۳٩‏ ۳ ۱ بعاعالدین «بحمل جن نی جو بنی ٩‏ دیا با شین همم تر‌شمسی! لد دن‌صاحبد بو ان چو نی ۵۳ ۳۲۱۱ ۱ :+ ۵ ۷ بهاعا لدرین محمدین عجمدین سیدچلال- ! آنهین‌بن‌سیت بر‌هات! لندین‌ین سثت عدالین مینژینالما بدین بخاری شین ۲۰۰۸۱۹۳-۷۱۹۷ ۱-۳ ۲ ۳ ۳ ۰:۳ 1-۲ با ۲ دب ۲ سس بر ۳ ۵ ۰ ۲۴( ۵ ۰ ۶۱۰۱ ۳۳ ۳ ۲۸۱۳ ۱ ۱۳۱ ۳۲ ۳ + ۷ ۲ پا ۷ ۱۷ بارش ۷ دیا عا لین محست بین دش بختدی ۳ لر : ۴ ۰ ۲ ۷۱ باه لین محیی چو بنی ۱ ۷۴ بیاعا بددبي هر‌شیدا نی (امیر ۷۲۴-۱۷۳۲ | بیاعالدین نفشیدد ۱:۴ ۳-1۱۹ ۲۰:۱۹ ۳- | ۳ ۳۰۳ ۶:۳۲ ۳۸ - #۳۱۳۸ ([- ۴۰۵۲ ۵۷ ۳۰۵ ۳۱۹- ۰ ۳۲۱۳۲ ۴۳۳۰۲۳ ۲ ۶ ۴۱ ۶ ؛ ۲ ۷ ۷ ۷ب ۷ دپاعا لدین ثلب الاخراف حسن بجاری ۷۱۳۰۳ ۲ مه ۱۶۲ ۲ ۲ ۲۳ اک بهاءا آدینو ۱۵ ۳۶۰۱۱۵۹۰۱۳۲ ۳۷-۷ ۷ نهاها لدین یز دش * ۸ ! دیاع شردا نی ۱۷۷ جییاع لاعری ۱۷۷ بهادن ر, اپوسعید وعیدا لمن بزوعیداله بهأدرخان۵ ۵۴ بپادزشان (عدبدعد‌خانه از یلت) ۴۵۲ بهادرشاه دوم (سراجالدین ابوا لمظفی) ۳۲۲۷۰۳۵۳-۱ بهادت شاه کجراتی ۷ ۹۰۳ ۳ ۸ یار لو ۵ ۲۰۴۵ ۵۰۱۴۸ ۰ ۵ بیاری اصفها نی ۲ ۷ ۶ ۵ ۴٩ بهادی‌کابلی‎ ها قی بث ۳ ز +۳۲ بهایی (س‌دالدین) ۷۷۲۱۲۲۲ بهابی حاملی ۰٩‏ ۲:۵ ۳۲ ۳ پر ۶ ۱ ره ۳ ۷ با هس ام دیلک رک بهرام سقاً (درویشی) ۲۱۱۵۷۲۱۱۴۳۶ م۸ تچ ر آعشاه (فعر|ادین ۵ ۰ ۹ بهر اهشادین تاج لدین‌حرب> ٩‏ بهرامشاه‌ین مسودشن تری۳ ۰:۳ 9۶۱۷ ۷- ۸ ۷۳ بهرآم مییزا صفوی ( ظهیرآندین 4 ۴ ۴۸۴۰۱۴۵۴۱۳ ۷ « يب ۰۱۰ ٩۳:۵۳ ۳۰۵۲ ۰‏ ۷۱۲ ۳ ۸ بهرامی سرخسی(اپوالجسن علی)۳۵: ۸4 پر وزخان کی ال و نا کرو ه ۳ بهر و (طبری ه ۲ دب ادظروی ز کمالالدیین) ۴۵۸۱۳۳۸ ۵-۴ ۷۹۷۰۵۷ دیشتی ۲۲ ۲ بهشتی آهلی ۲ ۷ ۷ بهشتی سحصاری ۳۴۲ ۷۲ بیشتی هروی ۳۳ هلول شاءافتان۸ ۸۲ بهمنی(سلسلة) ۰۲۳۴ ۵۹۰۲۴۱ ۲۹۴۰۳ ۱۱۳۳( ۷۲ ار ۲ ۱۲ ۲ ۵ ۱۷۹ ٩ ۷‏ ۷۲ ام ٩‏ باب بهمنیار بن مرژبان اعجمی آذر‌بایچانی 2۴ بهوه حندو (میان) ۱۲ اس ۸۱۲ ار ۳٩ بیات۴‎ بیات (بایزید) ۸۰۳۰۲۶۲ بیاشی آسترایادی ۸۲۳۰۳۴۳ پاشی اگرهی! کبر | بادی۲ ۸۳۳۸۵۴ بیاشی بلخی(دیوانه) ۵٩۷‏ بیاشی جفتایی (میرزا) ۵۶۷۲ بیاضی حصاری۳۲۲ بیاشی سم ند ۵٩۷‏ بپا الحق مسودین احسد نیشابوری پل ۳ ٩‏ میانی تبر یز ۸5 4۵۲ پیا نی تیم نی عبداله مروادید) ٩‏ ۳۵- ۱ ۳۸۱۴۵۲ ۷۷۲۲۰۲۲ بی سر ( جمالبا لدرین) ۰ ۸ ۱ بی‌بی رد سمر قندی ۳۴۹ پیب حا قطه جمال ۷ ٩‏ ۱ عی بت ٩‏ ث ۲ بي هي فاطمه دخت‌شینذاهد گیلاتی ۳۱۲ ی في‌سنبجه* ٩‏ ۴ ۱ ببچه نج ۳۹ ۳ بیعو دی بلشي ۸ ۳ ۶ بیخودگ سب گادی ۳ ۳۲۴ ۲ ۴ ٩ بیدلی‎ بیدلی لناک ۳۴۳ بيذ‌لي هبدانی 5 ۲ ۵ بیر امخان‌خات‌شا نان بیاد لو | ۵,۳۶ ۳۶ ۵۲ ۴: ۵۴۰۱۴۷۵ ۴۳۰۵ ۰۵۳۳۰۱۵ ۱ ۵ ,۵ص ۲۰۵۵ ۲ ۲ ۱ رل ۵ ۳ ۲۲۷ ار ۱۹۹ بیراعلی‌خان بهار لوق ۴۵ بر مخان خان‌شا نان۲ ۴۲ ۳۴۳۷ ۴۵۶ ۶ ۳ ۱ ۳ باب ۷ ۲ باب میرم هحمدخالن ر. بیر امخاب رو ی د. ابواار ان بیر پر (راچه) ۸۱۹ ۸۱٩ ) بیربل(اچه‎ برضاوی (قایر) ۱۳۹ ۳۵۲۳۴۰ لاد ۲ ۳ ۶ ۱۳ ۳۲۳۲ ۱: (۹ ۷ بینم5شاني (میرحعصوم) ۶۷۲ پینمی (محمدین احبدپن علی‌بن محمت طاحر )۸ ۵ ۷ میعمی. ترعت ۸۴ ۸۵ بیغمی قطنزی ٩‏ ۳۴ پیقووملات (حساء لذرین حسن‌ین صلی‌طنا- شان| ۴ج ۷ ۴۱ بی‌قیداگ (مولافا ۵۶۳۱ بی‌قیدی بدخشی ۲۷۲ بیس‌کسی ۶ ۵ شا دی‌کسی سیجاو تدای ۷ ۴ ببکسی شوشت ی ۷ ۳۴۵ پیکسی شیر آزی ۲۲ ۵ بیلت‌فلی ۴۳ ۳ بیسکم (سید) ٩‏ ۶ ۲ بیتی سلطان متهدی ۳۴۹ بیله‌اد پهلو ان‌تبرپزی(میرزاعلی)۹۴ ۶ بی‌تشان* ۳۳۴ بیهقی (ابوا لصسن)۱۳۲: ۱۳۰+ ۰۱۴۹ ۳۹۷( ۷۳۷ بیهئی (ابوالفضل)۰ ۶۴۱۳ ۲۵ ۱۸۵ دپ بیهقی عندو نان 1۸۵ پاپ لنوت ده ۳۱۴۷ ار ۳ پادداه خا نون( صفوعا لدین) ۱۸۲۰۱۱۳۹ هب۷۳۳۳ پادشاه خلجی هندوستان۸۵ ٩‏ پادشاه خواچه ۰,۶۱۲ ۳۲۲۴ و جادشاء قلی‌جذی ۴ ۶۲ پادسا د. محید‌پارسا پارسا (خواجه‌جان) ۸۵ ۵ پارسا (خواچه ناما لین ]۳۳ پارسها ۰ ۱ پارسی ۸۵ ۰۱۳۷۰۱۴۳۰۴ ۳۵۴ ۳۳۷ ۳۳۰۳۳ ۸۱۱۱۲ ۰۲ ۲۸۱۳ بل ۳ ۳ ۵ ۰۶۲۴ ۱۲۸۲ ۶۳۹ ۴ ۳۲۱۲ ۱۳۵۵۲ رل ۷+ ۳۵ ۰۷۲ ۷ ۷ ۲۰۸ | ۳-۸۷ ۷ ۱۸۰ ۸ پارسیان ۲۶۹ باژواری (اعس )۳۴۰ پا ائو لو گ [ کنستا نحین ٩)‏ 4 ۷ پانگوویج۱ ۸۰ پادنده بخارایی ۲۶ ۵ پاینده حسن غر نوی۲۱ ۲ پاپنده حسین‌غن نوی ۱۶ ۸ پایندة دآهیتنی( فاضی)», پا پنده شعل کیفی پحآمایی ۶ نف پابنده ضاعنی | فقاضی۸ پاعیرک سوی (مجدا لدین‌محمد)۱۰۰ پخده -مرقندی (خواچه کلان)۰ ۵٩‏ پدو ۸۵ ۳۲ پر تفا لباب ٩‏ ۸۳ پرتوی شیرازی ۴۶۵۱۳۳۴۳ پر لاس ( میجمود ) ۳۷۷ پروابه (هعین‌آلدین)۴ ۲۱:۱۳ ۷ پرو یش پسرجهانگیر ۵۱۴۰۴۱۴ پروجن اتود ۲ پری‌خان خا نم۵ ۷۳۰۴۴۳۰۳۸ ۷۴-۴ ۴: ی ۷۰۴ ٩‏ ام ۳٩‏ پسراسفراینی ۱۰۰ پسر افضل ۱۷۷ تحافط ۱۷۷ پسرخطیپ کنجه ۵ ۰۸۸۰۸ ۰۱۰۵ ۱۰۸ ۳۹ وس شا زد + وا پسر درغوش* ۰ [ پسر دامی ۲۵ پسر سلسله کنجه ۷ ۱۷ سر فاضی دز بن ۱۷۷ پس‌تاضی فزوین ۱۷۷ بسیخانی (هحبود)۴ ۰,۴۲ ۰۸۱۳ ۷۲۸۳- ۵ بساخوانی و پستتوانی پلاسي (تاجا لدین‌حسن‌بن‌حمزه‌شیر ازی) ۴ بل ,نو ۷ ب٩‏ پناعی ثبر بری۳ ۲4 چىاهی‌خراساتی ۳۴۳ پناهی قزویتی ۳۳۲ پداهی مدا تی ٩‏ ۵۲ نی دوز اوغلی( تلیمی نیرین۵] ۷+۳ پودائی (شیخج)159 ۶ بور با کو لی( پهلر انسحودقتا لی‌شوارژحی) ۷۷۰ زود بواعبچامی ۰۰۷۴ ۳۲۱-۱۲ ۱ بورحسن (هزا تبین اسفی‌اینی )۰ ۱۸ پورخطب اجه ۵ هیال ۱ ادا ۷۳۳۹ فیدر قر یدو0 ۳۲۴ پور کله ۲ ۳ چود بار ۰ ۷ ۷ پیأو ان بك قعری ۶ ۴۶۹ پپلوان؛ تریزی (میرزا علی بیلدار) 9۴ پیلوان کاب ۳۴۳ پیلوان محعف اوسعید ۳۴۷ پهلوانه سود تعالی حوارزمی پوربای و لی ۰ ۷ ۷ ری ۸۰۱۱۸۱ ۷۲۳۱۱۲ ۳۹:۱ پهلوی آذربایجان ۷۰۷ پهلوی زنحات۲ ۲۲ پپلوی شیر از ۲۲۴ بیلوی قارس ۳۳ ۲ پیلوی قزوبن ۲۲۱ پج‌لوی کر ۳۴ ۲ بهلری عمدان ۳ ۲ ۲ پیارو (ملک‌مسمود) ۱ ۴ ۵ پیامبر ۱۳۳۰۳۴ پیامی‌حبل عاملی۲۸ ۶۷۲۸۵ پیامی کر‌ما ني‌جبل‌عاملی ( شیخ‌عبد! لسالم) ۷۷۲۰۵۸ پیامی مر‌وزی ۴۳ ۳ بیآمی‌هر وی ۳ ۳۳۴ پیر‌آحمدین اسحق(خواجه) ۲ ۰ ۳۰۲-۲ اقفند ۳۰۵ ی وت قرگرا چیر! گره(شیض) ۳ ۵ ۵ بیر بناغ۵ م ۳ ۳٩‏ پیربداگین جهاشاه ۴۰۳۴۳ ۷۹ پیر بدأق‌ین بوسف‌قرآقویو تلو ۳۳ پیر بوداف۵ ۳۱۲۰۳۲۰ پیررجما لی اردستا ی (جمال| لدین‌فضل ال احمد۸۲۵ ۷۴۰۱۲۴۴۰۳۳ ۷۲: ۸۰٩‏ #۲ پیر‌جمالیه (طی بقه)۴ ۲۴ ذس خموشی ۳۳۲ پیرژاده پسرحاج شیت عزالدین خلوتی ۳ بر ۷ پیرزاده اوأیی سزواری ۸۳۴۰۱۵۵۲ پس‌سلطات‌ی رشیدا لین فشل ۱2 ۳ ۷ پیر شاه خوارزشاهی (ات! لین ۳۱ یر علی (اعیرعلاعا لدین) ۲۳۶ پیرعلی کرت (ملك‌غیاتآلدین) ۰۲۰۲۹ !۷ پیی‌قلی پيت‌استاجلو ۵۰۷ پی قلی‌پسرعلی شکر۵ ۵ ؟ پیرگزاو لوس) ۵۸۷ پیر محمد بن‌علاع| لندین علی‌فنا رک( محیی- لین )۷۳ ۲ دبن عمر شییم۳ ۷۵ پیررمحمد چپس‌شاهرخ » ۳۵ بیر مبجمدخان ۷ ۸۸-۴۸ پیمحمدخان بن‌جا نی‌بيك سلطان۳۹۸: ۲۱ ۷۲۳۵۵ ۳:۵ ۵5 یی تمد دوم بسی‌سلیمانی ۸ بر پیر‌هی‌ اج هشفی ۰۲ ۲ پیروزملا) ۸ ۵۵ پس ور کل ۳ پیر وی ساوجی(امیر بيك) ۴۳۱ پیره محمد خالاستا چاو ٩‏ ۸-۴ ۳۹ پیری اصفهانی ۲۷۲ توص پی رکه بیلگ ده کی ۶ ۰ ۱ ۵٩ پیشدادیان‎ پیخروبيك (میرزا۳ ۶۷۲ پیشروخان (میرزااسد بيكاش‌قزوپنی) َِ#ِ‌# پردوملك (علاعا لدبین) ٩‏ ۷۰ طت سا تاببی ( آدپنهقلی‌بیك) ۶۴۹ با بمی دعاو دی ۳ ۲ ۸۵ تابی ضروی ۳۴۲ تأجا لدین ار قوهی ۲۳۲ ۷ تاسجا لذین | بوا متس تصر برد جلف ۷ جر تاسا لدین ابوا لفشل عبدا لوهاب ([ با شهاب لدین ) * ۸ ۲ تاج لدین ابوا لنش ل هسمذ‌ین محمدین داود سا کتی ۷۳۱ تاج لنرین توا لقا ه ۷ تاوالدین اسمعیل باخرز ۸۸ تاع‌الدین اشنوی ۷۲۷ ۱ تاج لدین بخاری ۷۲ ۰:۱۷ پا ٩‏ تاجالمین بها (ملاالشسر!)۵ ۲۲ تاج لدین تاجی‌کاشاتی ۷۲ ۲ تاج لد‌ین میا حشاه 5 ۰:۷ ٩‏ تاجالدین جاجرعی ۵ 8 تاج لدین حاجیحید ایراهیم هراسی کازدو نی ۱۳۳۶ ۸۱ ۷ تاجا لدین حرب | ٩‏ تاج لدین‌حسن ۹ ۳۳ تاهالدین حسن‌استرا با دي ستایی‌داهفا نی صتر | لحباط ۵ ۳۲ تاج لوین حسن‌پن حمزه شی‌اری پلاس ۶۳۴ ۷۱۷ تأحا لین <سن پن علی‌سلیمی تو نی‌سیزواری ۳۰۲۳۱ تاح‌الدین حسن‌داغی (شاه) ۳۲۶ تاج لدین صسندمشری ۷۷ تاح‌الدین حسن کورانی۹ ۶۲ تاج لدبی حلوأبی ۳ ۲ ۷ تأجا لدین راو ندی۸۸ تاج لنبین عن ج مات ۶ ٩۷‏ تا لین کي +۱۸ تاج لدییژ ب رکه فازسی ۷٩‏ تاح‌الدین سرضصی آیی۸۸ باح! لدبین سمی‌قندی۵ ٩‏ تاج لخاین علی‌بن ابوالیمالی کر یبا اشرق ۷ ۳ آف یی شلی بن هیمهس وف بتاج‌حاروی رک زگ تاج لدین علشاه۱ ۶۳,5 ۱ تابهالدین علیشاه‌ین علدءالدین نش خوارزمتاه ! ۶۲,۹ 1 تاج لین عمسربن مسسودین احمدین عبذا لمزیز بن مازه بخارأیی ٩ ٩‏ تاي‌آلدین فیروز شاءبن داردشاه جهمنی ٩ ۵:۷ ۸ ۰,۳ ۳۳۵‏ ۷ تاج لدین کر‌ما نی * ۱۸ تاج لدین مسمدین داودینا کعی۱ ۷۳ تاحماً لین شجمت ی صببر | لذرین أحمت‌ین علاء| لدین‌حسن دییر تبدشرسی مالك اخستان هندی ۵8 ۷۶۱۰۷ تاج لدین محمد بن محمدین ابراخیم کاررونی خایفراسی ۷۸۱۰۱۲۳ تاج لدیین هحمود اشنوی ۲۸۱ ۷۴۳ 3 ۰-۷ ۷ تاج] لندین‌حیود بورجا نی ۱ ۲ ۷۲ تأ سا لین محمو دحداد آشنوي بااشایی 7 ۷۴ - + ۷ تاح| لدین هسمودپن آحمدپن‌عید! لعز ین بن مازء بخارایی ٩ ٩‏ تاج لدین بادوز! 9 تاج لر وسا۳ ۷ تأجا لش یعه ۴ ۵ ۵-۱ 1۱۵ تاجا لش‌یمه آیوهیدالعمر ۷۳۴ تاج اعضازی نو یل ٩‏ تا لمات + و تاجا لملوك ( نصیها لدپن ملك طبرستان) پا تا جیلانی ۷۷ ۱ تاج‌حللاوی( تاج! لدین علی ین‌محمد) ۰ ۲۱ ای گر تام خازطي ۱۷۷ تاج خر اجه ۲۳۹ تاج ۳۴۳ تاجزنگانی ۱۱۷۷ تا‌سعیدی (هیر ابو الفتح جن عحسنه بن اپوسید شویفی حسیفی) ۲۷۳ تس سلبانی ۵٩۱۳۳۲‏ ۲ تاج صالم ۷۲۷ ۱ تاج قراسی تزوینی ۱۷۷ تاج کي ۷ ۱۷ تاجیکان۰ ۵5 تاج کشا تی [ تاجالدیی )۲۷۳ تاریخ آلیی۸ ۲۳ تاک ۷ ۱۳ ۲ ان ان ۴ ۰۰۱۱۹۱۱۱۷۰ ۲۲,۱۲ ۵ ۳ ۳-۷ ۲:۱۳ ۰۱۵۵۰۱۲ 1۳ ۳- ۴ ۲۳۰:۳۲۲۰۱۳۱ ۳۳۱ , ۰۳۲۵۲۱۳۳۳۸۳۳۵ ۴ ۲: ل بت ۳ ۲۱۷۳۰۱۲۷۲ - ۳۷۳۲ ۵ ۳۵۲۰۳۲۷۱۳۸۰-۷ - ۳۵۳ ۳٩ ۳ ۵ ۳۲۳۰۳۶۳۸۳۵‏ ۷ ۳ ۱۳۸۱ ۸۴ ۳- ۳ ۳ ۲۹۱۳ - ۳۹۴ ۳ ۹۰۴ ۲۸۱۴۳ ۴۲ ۰:۳۲ ۳۴۷ : ۰۳ ۲۳-۲ ۱۲ ۲۳ ۱۳ ۲ ۱۳ ٩ [‏ ۲۳۰۳ ۲۳:۷ ۷- ۱۷ ۷۲: ۳۲ ۷- ۴ ۷۳۲۱۷۳ ۰۷۲۳۵ ۳۸ ۷ ۹ ۵ ۷۵ ۰۷۵ ۵۷ ۷- ۵۸( ۷ ۷۳ ۷۸۸ ۸ | ۱ .۳ [ بای ۱ بر |[ رو ۳ بر تاز یان ل ٩‏ تاشاه ۲ ۷ تا اش تر 2 ۲ ۷ تانیش ازيك (حافط)۴۸۸ تانیش فخعلی و گرامی(حافط) ۴۸۸۰۲ تا ییادف (اخو بت ) ۱ ۲ ۲۱۱۳ ۷۲۲۰۲ : ۸ ۷۹۹ ۷۶۴۶ ۹ ۵,۲٩ تیرپژی«‎ تسا میشی خای ۳ ٩‏ | تذروی آبهری۴۳ ۵۴۴-۵ تنحیبی افیا نی۱ ۲ بردت قلندر ۵۴ ۷ نرأبی+ ۲ ۲۸:۵ تیایی‌حساری ۲ ۵ ای بتی ۵ ٩‏ ۶ تی‌خاتیدهلوی ( نورالدین)۴۲ ۵ تي خالسفیدو ثی‌متخاص‌بنوری ( نورا لدین محمن) ۲ ۴ ۸۳۳۰۵ تی‌خائی آندخودی ۳۴۳ تردي‌يك‌خات روده۳ ۸۳۳۱۵۴۵۱۵۴ تردی رو ده‌سم قلدی (ماد ۳ ۵:۸۴ ۴ ۰۵ ۲ تی‌سایا ۰ ۸۱ ترسایان نستوري ۱۰۲ ترگ۹ ۰:۴ ۵۰۵۹۸۰۹۱-۹ ۳۳۴۹:۳۰۱۱ ۱۲ ۳۳ ۲۳۳ ۰۳۴ ۳۳ ۵: ۱۷۱ ۳۲۰ ۳۳۲ ۷۲ + ۷ ۵۱ ۷: ۳ ۷ : ۹۲ ۸ تن وال۷۴ ۳۴۴۲۰۷ ٩‏ ۶ ۳۳۲ ۷ ۲ب ۲ ۸۲۳۷ ۲, خ ۰۴۹ ۱۴۹۷ ۲( ۲۰۰ ۱۵۱ + ۰۱۲۵۱:۲۰۹۲ ترکانه استاجلو ۲ ۴۷ تی‌کانه باییوری۷ ۳8 تر کات بلمار ۴۲ ۷ تس کان جا نی‌قر بانی ۵۲ ۴ تر کان جفتای ۳۰۶5۹ ترتان خاتون قراختایسی (قعلغ)۳ ۱۵ ۷۱۳۳ ترکان ختا» ۱۷ تر‌کان مان ۱۰۴۶۳۱۴۳۶ ۰۳۷۲-۰۴۷ ۴۲۴۷۹۸ ۱۴۹۶ ۶۴۹ فد ۷ ۸۳۷۲۱۳۹۹۱۷۲ تن تشن ۲۷ ۱ ۸۹ ت يکمان ( او لوس) ۸۶ ۵ ترکمان۱ ۵۰۵۰ ۵۸۲۰۵۸۱۸۵۶۶۰۵۰ تر کما تان۴ ۳۰۴۲ ۵:۴۹ ۴۹ ۱۵۳۲۱۵۰۲ ۱۷ ۳۷ تی کماذان هار و۳۶۱ تر تمافات موصلو | ۴۷ تر کمپر(حسن) [ ۸ [ تو بدیعی سگزی ( بدیم! لدبن) ۸۸ 1۴۳ ثر کو بدیمی سگزی ( بدیما لزمان) ۱۸۸ 1۴ تر کو سگزی (بدیعلدین) ٩۴,۸۸‏ تر کوسکزی (بدیم لزمان)۴,۸۸٩‏ تی که(تاندان ۳۶4 ۲۹۸۰۳۷۳۱۱۶۴۱+ ۷ ۳۳۸ - [ل۴؛ ۳۳*۰ , بم 4 4-1 ۰۱۳4 له (۴۱: ۷۲۳۲ ۰ ۲ ( ۱:۸ ۸۲ ت رکه (افضل) ۰۱۴۴۹-۴۴۸ ۴۹۹,۴۶ * ۳ب تر که (افضلالدین))۳ 1 ۸ تر که (افضل‌الدین صدر) ۱۳۶ ۰۴۴۸ 4 ۴ ۴ + 3,۴ ۳۹ ۰ ۳ :۷13 تر که (افشلالد‌ین محمد) ۸۲۱ تی که (خواچه‌چبانالدین) ۰ ۴۵۱-۴۵ تر که [خواجه حبیب ال) ۱ ۸۰۴۵ ۴۹- ۹9 تر که (خواجه دکن‌آلدین مسمود)۲۴۷ تر که ( خواچه‌شیاءا لدین) ۴۵۲-۴۵۱ ۶۹۹ ثر که ارخواچه‌عازعا لدین) 1 ۴۵ تر که[ صدرالدین ابوحامد عحمد) ۰۳۴۹ اش تن که‌اصفها فی( ۱ فضل! آدبن بن‌صدآ لدین) ۳ بر ۴ ۴ عل, دم ٩4‏ ی ۴ ۱۵۲ ۳۱ ت که‌اصفهائی (خواجه‌ماین| لدین) ۴ ۱۶ ۴ ۲ ۴۴۹ ۰۴۵۱ ۰۷۴۲ ۷۷۹ تن کی ۰۸۱۳۷-۱۱۲ ۵۵:۲ ۲-۰۲ ۲۵ ۳ ۷۲۷۲ ۰۳ ۳۳۴ ۳ ۷۲۳۱۳۳۰۱۳ بل‎ ۳ ۳ ۲ 9 ۵ ۲ ٩۲-۳ ٩ ۱۰۳ ۷٩ -۳ ٩ ۱۰۳۳۰۳ ۱۰۲۳۳۰۳۷ ۳۳ ۳۳-۳ ۵ ۴۷ ۴۲۶ ۹ ۰۳۹۰ ۳۹۵- ۷ ۵۰۳۰۵ ۰۵۰۲ ۰۵۱۵ ۷ ۲:۵ ۵۳ ۰۵۲۲۳ ۳۶ ۳ج ۷۲۵ ۵ ۰۵۳۹ ۳بر۵: ۶ ,۳ و ۵ ی ۷ ۳۰ م۳۱ ۱۳-۳ ۱۷۲۱ ۳۱۸-۳ 9۲۳۴ ۷ ۱۱۳۳ ۲ ۳ ۹٩ ۱۳۸۲ ۷۷۰۸۷۲۸۷۱۸۴۴۱‏ ۱۲ ۴ ۶ ۰۳۴۱۲ ۲ مب ۱۷۲۰۲ را درو خرف زا ۷۷ 1 ۲,۷ .۰ ۱ ۱ + ۱ باره ار ار پلي تر کی زقاشی عبدالرداف) ۵۵ تر کي آذر با یبا نی ۴۸۴,۴۳۶ ثر تی ی تمانان ۰ ۷۷ ثر کی چفتای ۳۴۵۸۰۴۵۷ ۳۰۷,۵۰ ۳۴ ۷۲.۶ [ ۸ تر کی شی‌قی ۸ ٩‏ تر کی تتما نی ۳۳ تس تیار بی ۴۸۴ تی کی کشی ابلافي ۳۲ ترحذی ۵ ۰ ۷۲۶۰۷ ترعذی (اماع) ۳۵۶ ید بفی ار دبیلی ۲ ٩‏ 9 تسطیمی هر و ۳:۵ ۳۳۴ ۳۳۴۳۰۱۱۸۳ ار ۳ ۳: ۳۹۷ - م۹ : ۳ ار تشبیهی کشا نی ۴ ۰۴۷ ۰ ۳ وق ۸ ۷ تشییع ۰ ۵۱۴۴۳۰۳۲ ۴۶ - ۰۴8۶ ۱۴۷۰ ۴ +۲ ۶ ۱۷,۲ تصوف ۱۱۵۹-۵۸۱۷ ۲۳۵۲ ۳۹ ۱۳۰۱۰۸:۱۳ ۳۳ (- ۹۵۰۳ ۱۱۳ ۰۲ ۰۱۳۷ ۱۳۴۱ : ۴ ۱- ۰۱۱۴۹ ۰۱ ۵۷ ۰۱۱ ۵4 ۱ ۶۹:۱۳ ات۰ ۷ ۱ ۷۲۴ ۱۱ ۲ 4 (- ۲ :2-۱۵ ٩٩, ۱ ۷‏ ۰۰۱ ۰ ۱۲ ۱۰ ۳: ۳۱۲۴ ثم | ۳ ۱* ۲ ۲سا ۲ ۱۶۲ ز ۲و و سم ۲ ۰۳۳۵۳ ۲۷۲ ۵ ۷ ۰:۲ ۸ ۲۲ اد ۸ لب ۳۸ 1٩ ۱۳۱۶ :۲ ٩۸:۳ ٩-۳ ۳‏ ۳- ۰۳۲۳-۲۰ ۰۳۲۵ ۱۳۳۹ -۱۳۳۴۰۳۳۲ ۲۰-۳۵۹ ۳۳ ٩ ۶۳ ۷۱-۲ ۳۹۱۲۳۷۲۱۲۴۵‏ ۱۳۰ ۰۷۳ ۴۰۳-۰۴ ۳+۴ ۳۰۷۲ ۳۱۴۸ ۰۳۵۱:۴۳۴۱ ۲ ۵8 ۲۱۵۳۴۳۱۵۴ ۵۲ ۴ ۵۲ ۷۲ ۵: ۷ ار ۱۳ ۳۱۳ ٩:۲ ۲ ۳۲ ۰‏ ۳۲۸۸۰۱۳۲ - ۳۹ ۶ ۴( ۳۷ ۴ ۱۷۰ ۷۲۰ | ۲ ۱ ار ای ۷ ٩‏ 1 ۲ ۷۲۰۷۵ ۲۵ ۷۵۸ ۷۲۷۸ [ ۲۲ ۲ بش ۷ ۰۷۲۹۴ ۹ ۷: ۳۲ ۸ ۲-۸ [ ۸ تعلیمیات ۱۳۹ تیان ۱ ۱ ۲ تفلق (غیاتلدین) ۷۵۹۰۱۷۱ تغایق تیمورخان۰ ۳۸ تنلششاه (فیاتالدین) ۱ ۷۵٩,1۱۷‏ تملقی ۸۰۳۲۲ ۷۶ تفتارانی | ۹ ۸۶۰۱۳۱۹۰۱ ۳۷۴۰۳۵۶۸۲ ۹۳-۲ ۳,۳۲ :و نو تعلیسی (قاضی) ۸ ۱۷ تفلیسی شروائی ۱۲۷ ۳٩ * تقتمش‎ تقلید‌یان۴ ۴۲ تقی زراهیی )۴۳۳ تفی لدین ایوا لخیر معبدین هید فار سی ات تقی| لدین حلی ده ستانی۵ ۱۹ تیا لدین محمد| آهیر )۵۰۸ ققی | لدین «حمد بن‌شرف! لدین‌علی‌حسینی کری کشا ثی ۱۳۷۹ ۵۰۸۱۴۴۴ - ٩‏ + لش + .۸ ۷ با تقی | لدین ححمدپن ععین | لدین‌ین سح این مجمدسسینی آوحدی دقافی پلیانی ۶۵۷۰۵۳۷۲۱۳۷۹ س لب له ۳ ۰ :۵ + ار تفی! لدین محمدحن نی آسفهانی ۴ ۶ تفی !| لک ین مجمدسسینی تاش نی ٩‏ ۷ ۴۳ ۶ ۶ ی | لدین‌هحمد شوشتری ۸ ۲:۶۳ ۲ پم تقی لهیین «.عحملضر وک ۲ ۷ ۳ تبی‌د۱ ۲۰۳۰ تقی‌ضمین حلوایی ۵۴ ۶ تفی تداری اصفياتي ۶۲-۶۶۱ تکشی خواررعشاه (علاعالدی)۰ 4۱-۹ ۳-۳ ۷۳۶۰۱۲۰۰۱۱۵۱ تکار ۴۹۵۱۴۹۳۱۴۸۲ ۴۹۶ و۵ ۷ 1:4 ۲۶ تگوداد (ساطان حرف )۳۴ ۳۷۰ :۰ ۳۵ تمبل (ساظات احید ۶۸*۰ ثمراشاه اتاجالدیین ٩۰:۷۹‏ ۴٩ سرغان۸‎ سسرمژ بدان مو بد ۱۲۹ تتکری بردی‌بلخی(عبرزا) ۵٩۵‏ تنوخی (قاضی | بو علي)۷٩‏ تما بی بمات ۷ + چا توحیدا لهی ۲۶۹۱۲۶۴۰۳۶۳ توسئی ([محمد منوهر )۶۳۲۰۱۵۴۲ فوسنی تس پزی۳ ۶۷ توشمی‌تان ن ۱ » توکلی (حاجی) ۲۰۹ تو کلی‌ین اسمعیل‌بن‌حا تو کليآردبیلی این‌بناد (درویشی) ۸۶ ۲۷۳۰۱ تولاث یافی کراعی سمرقدی (خواچه) و ترلکی (اولوس )۵۸۵ تو لوم ( هیر )۶۱۵ تأنیسریه جنتی(جسارلالدین محمدین دود ۵۷ ۷ ۴ نیمو( آت )۸ ۷۲ ,نامیا کل اي ۵٩۷‏ بای سب [۰ تیمور ان ۴٩‏ ترمورشانه استاجلم ۵ ۳ تیمورسلطاندین شیباک تال « ۳1 تینور شورکان ۳۱4۳۱۶ ۱ب ۱ ۱۳۰۳ ۰:۳ ۳۱: ۳۳۱+ ۷۲ ۱-۳۲۰۳ ۳۳: ۳۳۱ ۳۳۷ ۱ ۰۳۵۰۳۴ ۲۲۳ ۳۲۲۵ ۳٩ ۳۰۲ ۸۱۴۰۳ ۹‏ : ۳ ۳ ۸ ۲ ۰ هه مج ی هت ۰ ۲ ۲ ۳ ۱ ۲ ۷۲۷۲ ار کی کر 3 کر تیمور کور کن ۴۸۸ تیموری۷ ۷۸۱۲۲۳-۰۳۲۲ ۳۴۰۳۰۱۳۲۳ 1 ۱۳ ۲۳ ۰۳۳۱ ۱۳۰۹ ۳ ۰۲ * بل ۲ 9 ۲+ ۰ ۷ ۵:۴ ۰۴۷۲ ۵۷۲ ۸+ ۳۷۹ کیموریات ۰ ۶۰۲۴ ۳۷۲۸۳۳۸۵۱۲۲۰۳۱ ۳- ۴۳۱۱۳۰۸ ۳۲۱ رش ۳ ۲ ۳۱۸۷ ۲ ۷ ۷ ۶ ۷ ثابی‌حان ۳ ۷ ۶ ثاپت عروی(علی !کیر )۶۷۳ ثانی‌خان ۱ ۵ ۲ ثانی‌غان‌هروی (علی | کبر )۵۴۳ تبا تیار دو بادی ۴ ٩ب‏ ها لدین ید لر حمن‌بن عبدا لجیارفامی هروی (ابواصر )۱۹۷ ثقه | لدین بو شین فحمد در تیار ۷ ثقه! لملت ایو یک علی۵ ۷۲ ای مشیدی اخواجه حسین) ۳۱ ۲۰ ۵۲ ۱۹ ۳۰ جایر‌بن عبداللها تساری ز ۶ ع حابری (مپرژا شیاءا لدین) ۷۹۱ جابری اصفعانی (میرزا سلمات) ۴۴ ۲, | ۳۳-۶ ۱:۴ + درخ ۳ #۶ جاچرمی [بدر الدین ]۳۰۳۴۱۲۱۷۲۴ جاچی 1 ,۸ ۴ جاح ۵ ۷۲۹۶۷۲۱ جادد پی دای ۴۳ ۳ جاد برردی رهیرسید) ۶۶۲ جاروتی (ابوالسلاعبد! لموسن)۸ ۲۸ جاهی (#طب! لدین احمد) ۳۴۲ جامی (نودا لدین عپدالر‌حمن ) ۵۸:۶ ۱۳ ۳۴۸ ۰۳۴۴ ۰۱۳۹۱ ۶۳۰۱۱ ۲ ار ۲ ۲۲ اه زر 9 ۲ب ۳۲ ۱ ۶۷۲۱۳۲ ۱۳ ۶ ۳ ۳ ۳ ۷۳ ۰۲ ۲ ۷۲ ۰ ۲ ۲ ۳۲ ۲ ۱ ۳۹۳۱۳۹۰۳۴ , ل * ۳ ۷ ۳: ۱ ۷:۳۴ ۳۳:۳۳ ل ۴ ۴ ۳۳۳ و ۰ ی ار ۲ ما ۷۰-۵۵ ابر ره ۳ ۱ 1 ۲: ۳ ۴ ۵ ۳۲ ۴ ۲۲ ۳۱۶ ۱ ۸ | ۷ ۳ ۲۱۲ ام تن ام ل ۷۲۷ ٩ ۳ ۰۷۳ ۹۳ ۱۷۲۸ ۱ ۷ (۲‏ ۷ د ۷۶۲ ر. عبدا لررحمن جامی ما تی(صی فی) ۷۲ ۲۷:۳ جاعي‌ثانی ( قدسی‌سنات‌زوری)۰ ۷ ۵ چامی‌ثا نی (عیر‌جان مسمد) ۶۳۷ جامی‌روم ار لامعی بر سوی )۹ بر ۰۳ ۳۹ جامی ماوراء النهری4 ۶۲ چان ( حبیب‌الله باغنوی میرذا )۳۸۹ ۱ چال | ماخانم ۶۶۷ چانا نسی(آمیر)۳۴۳ جا تبی تبر بزی۴ ۲۶٩‏ جان‌پار سا (خواچه )۵ ۸ ۸۵ جان‌جهود سر قبدی (خواجه) ۵ ۵۷ جانرومی شیی‌از ف(میرزا) ۵۸ جان‌رهی لیشابوری (خواجه) ۵۲۹ چا سی‌فندی (خواجه)۵ 4۷ جان‌شی ازی(مییزا) ٩‏ ۱۴۳۸۵۰۱۳۹۳۰۳۸ جر ۳۲۵۲ ری ۳۳۲۳ ۳۹ ۷+ چان‌علی‌بيك ۲ ۳۶ جانی(مها) ۳:۵ .در جاأنی اسنراینی ۵۸ ۵ جانیان استر اخان تب ۸,۴ ۸ جانی بخارایی ه ۸۵:۵۶ ۳ ۸ جاأ یی یات ۷۲ ۸ با ۷ 5 ۳۷ چا فی‌بيكث سلعنان ین خواجه‌عوامساطات ین آیواتخرخان۴ ۰ بت جانی تعوی« ٩‏ ۶ جا نی تیم‌بان ۲ ۸ ۵ جانی چورچانی ۲۲ جانی سیزواری۵۸ ۵ جاأتی‌قی با نی ۵۲ ۴ جانی رای ۴ ۵ چاتی همدا نی( آسد) ار ۲ ۵ جاعی بخادایی ۱ ٩,۴1‏ ه و جامی سنوی (ابوا لقعيم سلطان آبرآخيم هیر ۳۳۱۱۳۷ ۰۳۷۰ ۴٩۹۱‏ ۵ ۳۹۶۵۵۵۳ جا هلت ۶ جبا بی (حعیم) ۳ جی وه ۳ ۷ #۲ جل‌عاملی۲۸ 4۵ جپلیه تا تواده] ۲,9۶۲ ۲ جدايی (آمیی سید‌علی مصود تبر یزی) ۳ ۰۴۲ لو + ۲ ری : ۹۴ ۹ ۳۱| جدایی ت‌مذش۱ ۳۳ حدیدی اسفها نی ۳۰۳۳۳ ۷ ۶ جذبی ( پا دشاه‌قلی )۴۳۴ جذیی اسفیانی ۶۷۲۳ جر‌دقانی ز. تجیب| لد یروا بوا لشرد جرماغون نویان» ۷۴ جر می بخبا درآ بی ۳ ۴ ۳ جی‌یی بن عبدا له بجلی ۰ ۷۲ چوایری (ابراهیم) ۲ ۴۲۳ جردری ٩‏ ۷ ۲ جز‌می تبریزک احیی) ۳« ۵ ۸۹5 جزوی عرقی (پابا) ۳۴۳ چستا نیان ۴۷ چسمی حمدائی۸۵ ۵۳ چبة(میر) ۵۱۸ چبغر بدخشی (نودا لدین)۴ ۷۵ چعقی دنل ابی‌طا لب ۲۹۶ جععربن اسععیل‌ازدقی #روی(شردت الزمان زین‌السدین ابوالمحاس) ۷۳۷۳۹۳ جعفر پن سسین‌ین حدن جعغری برردی ۳۳ جعفر ین محید بن حسن جعقر ی یزدی (جلالا لدین) ۳ ۵ ۵۱۲ ۷۷ جه‌ثر بن هجمداین علی! لعطان ۹ ٩‏ , فجمد‌حسینی ۷ ۳ ۲ عمجم رود کی سبررقندی زرابو- عیداله )۸ ۳۰۳۷۰۱۳۳۰۲۱-۱ ۰۳۷۰۳ ۸ |[ جمعرین نیأئی| گرهی ۵۵۵ عفر بيكث قیرپزی (میرز)۹۴ ۲ جعقر بيكك قزوینی هروستی آصف حان اقواعا لدین میرژا) ۴8۳۱:۱۳۵۷ ۵ ۴۲ ۴۲ج دنب جیفر پاشا» ۰ ۷ جیفی سر یزک ( کمال| لدین) ۳۴۱۰۳۲۷ ۳ ار ۷ تبر بلی(میر )۶۹۴ چمفر خطاط یر بزی۰۳۳۴۱:۳۳۷ ۱۳۴۳ ۷۹۸ جمثر‌صادی (امام) ۴۸۵۹۹۰۱ تن ۷ جعفر طذرابی ۳۲۷۳۰۳۲ جعض‌علی‌با یا ۵ ۲ جمغر قزوبنی( عیر زا۵۷۸4 جمف رل (ا یوجعف راجمد پن‌علی‌بنابوچفر محدف‌ین صا لح بیهتی موجعث )۳ ج‌فر محتسبالمبا لك (میر )۴۹۸ جعفر تور بعش ازصفي‌آلدین) ۸.۲۳۶ ٩‏ جیی شر وی ۴ ۴ ۵ چم همدا نی ۸۵۵۰۴5 جعفری (سیدچلال| لدین) ۱۸۰ جعفری (میر )۴ ٩۴:۵۰‏ ۶ جعفرکا تبریزی (میی جعف) ۰۴ ۰۵ ۳3۴ چعتری ساوجیاووا لتقارخات) ۷ 1 ۵ جعتری تسوی (ناصر ) ۵ ۸۹۱۵ چشر که بزدی ۵۳ ۷۷۵۰۳ جغالی‌او علی ( ۰ ۷ جنتای ۴۲۱۱۳۴۱۸۱۳۰۷۱۲۴۹ ۰۵۴۳ کش ۴ ۱ ۲۰۵۵ ار ار ۵ ۶۲ ۳: ۳ ! ۷-۸ | ار چنتای (اولوس)۶۴۲ حجعجه ۳ ۳ ۵ ,۵ ۳ ۵ فا کش‌ساوجی( مالاحسنعلی موز ی)۸ ۵۲- ٩‏ ۲ جلاپ بشاری ۵ ۲ جلاپی هجوبرکغز نوی (ابوأسسق‌هلی‌بن ابوهلی عشماتی) ۵ ۶ جلال (شبت) ۴۴۰۷ ۰۱۵ ۶۳ جلال (فاضی) ۳۴۷ ازل! لدو له مسمودین آبر‌اهی, غیْ نوک و چازی| لذابن اس ای حسامع جلالا لدین (حسی) ۸۰۲ جلال| لدین ]یر اهیم دن حسین قلج‌طمعاج - خان۶ ,95 جلال| لدین ابوا لعتح مجمب‌ذین محیذبن عحمود سحافطی‌حاری پارسا ([ یا شمسالدین) ۰۱۰۳ ۱۰۵ ۱۱۹۲ ۳۳۱-۲۰ ۳۰ ۳۲۳ ۱۷۱۶ ۷ حالال| لین آ توا لمظفیا خستانانی‌منوچهر شروانشاه ۲ ۰ [ ۵ ۶ 1 جاال | لدین آپوسحید محمدین ثجما لین مالفا پنی ل با ۷ حلالبا لین ینید ز نگی‌بن‌طاه ف‌پو- مذی ٩۴‏ [ حالال! لد من | تمد بن توسف بن| لیاس‌طبیب خوافی شیرآزی ۲۱۳ ال لدین (اوالمظفی )۰۳ ۱۵:۱ جلال! لدین اسطرلابی ۳۸۵۰ ابا لد ین اسکندر ۱ ۸ 1 جلال| لین | کب (زیوالختسب محید)۷: ۲ ۵۳۱۳۲۱۳ ۳ بت اي ۳ ۳۲۷۳۱ ۰ ۳۸1 ۳ ۵۲-۳ ۴ج ۴ - ۴۵۸۳ ۵ ۳۲۰۱۴۶۷۲-۴ ۱۳۴۷۲۵ ۵« ۱۳-۳ ۰۱ ۵۲ ۲۳ ۷۲ ۵۳ ۳ب ۵۴۷۱۵۴۵ ام ۵۵ ۵۲۲۱۵۵۵۵ ۸ لش ۸۰-۲۵۵ ۵: بر دش ۲ ۳-۵ ۷:۵ کل ی ۳ مر ۵ ۱۰۱۴۲ ۴ بت ۱۲ نس ۲ ی ۴ ۲۲ ۹۷ ۷۲- ۲ ۷۱ ۷۲۲ ۳ :۰ ۳ لیر ۸۳۲ ۴ ۱ ۲ ۳ ایس ۲ بر ۸۳۸ جلال| لین بلخی (مولا )بش ۱ ۱ ۲ +۷ ۳ ۱ب( اد « ۳ب 43 1 ۴ ۳۴*۳۳۳ +۳ ۳۴۷ ۴۸ ۴ ۷۰۲ بت +۷ ۴۰۳۸۵ ور ۲ ۲ الا [ذ ین یبن جسام ( یناسر خسی ) ۰۳۰ ۳ جالزل| لدین‌بن حسام سرخسی ۰ ۸ 9:۱ + ۲ جاال | لد پن‌دن سیدعضدیزدی ۲۰۱۳ جلال! لین جعفی بن‌میدد بندی ۵۳ ۵:۲ ۷۷ چلال| لین جعفی ی(سید) ‏ ۱۸ جلال‌آلدین حسن اسفهاتی(امیر) ۰ ۷۲۱ جلالالدین‌حسینبر و یلایر (سلطان) ۳ ۱۲۳ ۱۳۰۳ ۳ چازال| لدین حسین‌ین علی‌ین عحمبرازی [ابوا لفتوح) ۲۶ ۱۳۰۰۱ جللال! لد پن‌حسین بن#ضر | لد ین حسن| شجو ۳3۹۷۲ جلادا ادین‌خوایژهشا۲۰ ۲۰ ۱۱۱۲۱۹۴۰ ۳ ۳۹ ۱+ ۲۵ ۰1 ۳۵ ۰۷۲ ۷۳۹ جلال| لدین غوارژی (سید) ۸ ۱۸ جالل] لدین‌دد کئی ۰ ۵ ۷ جارل| لدین جوا نی کازدو ی( مد دن‌ستت- ا لین اسدد) ۵ ۶ ۲- ۷ج نو پاپ ۷ ۵:۳ ( ۱۸:۲ ۳ ۳ ۰:۷ ۷۲۳۴ ۱۳ ۴ ۳ ۲۹۳ ۳۹ ۳: نش ۶ جر اقوتی 7۳ تور رل ۰ ۲:۷ ۷۴ 4 ۷۲ ۲ جلال لدین دسستانی* ۸ ۱ جاال لذین روعی د. جلزل‌آلدین بلحی جلال| لدین‌زنگیپن طاهرفریرمذی(] بو- بزید)۴ ۱۹ جالرل | لد مرن شا وطی وی« بر [ جلال! لدین شیر ازی(شاه)۰۳ ۲ جلال! لد ین صدر متخلص برشایی ۷ ۲ ۵ جلای| لدین‌عارش ۴۳ ۱ جلال! لدین عبدا لجلیل بن عبدا لجمیل صاأفی ۵ ۱ جلال! لدین‌عیداً لحلیل بنسدمد‌ها فی ۵ 1 ۸ جللال | تدین شتیفی ی دز ۳۱۷۹5 جلال| لدین فرغا نی (امیر سلطان) ۵٩‏ ۵ جلان! لدین گر دون بن عتاشهز ( ۷۶۵۰۳ جاال| لین فضبل‌الله ابوا للیشی ۰۳۲۹۰ ۳۳۰ جلالا لدین فضل الخواری۱۰۳ جلالا لدین‌فیروژفاه خلجی۱ ۰۱۸2۰۱۷ ۹ ۳-۵ ۵ ۷ جلال لذین قأس‌علوی۶۳۱ جالال! لدب قد ر طمان‌شان بل 3 جلالا لدین قلي طمفاي خأت ابراهیمبن صین ۶ ٩ ٩۰۹‏ جللال! له ین تاشا نی( و اجگی) ۳۱۷ ۵1 جالال| لدین ترما تیه ۳ 0 جالال! این محمد [ گهی ۱ ۳۳ جازد| لدردن مجمداز هر گیهر وی خ ٩‏ جالل لد پن‌محمد اسعر ابا دی ۵ ۳ ۷ ۱ چلزل | لین مدا کیر انوا لفتیم )۱۳۵۲ ۴ ۱ ۶ ۲۸۲ ۴ اب ۲ ۵۹۱۲ ۳: :۲ ۷ ۱ ۲ بت ۳۸۸۲ ۵۳ ۵۳-۴ ۴۵۵۰۴ ۰ ۵۶۴۵۴ ۱۳۳ ۷۲ ۰۳7 ۲ ۴ ۳۷ ۵ * :۰ ۵2۱۲ ۴ | ۰:۵ ۳۰۵۲ ۲( ۷۲ ۰۸۵۲ ۵۲۲ : ۴ ۵.۵۲ ۴ ۵: ۵۴۷ 4۲ : ۰۱۵٩ ۷ ۱۸۵۹۴ - ۵٩ ۳۰۱۵۵ ۸۰۵ ۵ ۵‏ ری ۳۳۱۳ ۳۴۱ ۳ ۲ ۴ ۲ ۳۳۵-۳ ۶۷ ۲ : ٩‏ ۳:۳۲ ۷ ۲ ۷۲ ۳۸۱۳ ء ۱۳۹ 4 ۴۰۱۷۲۱۰۲۲ ۱۵۰۷۲ ۰:۸ ۱۹ ۵ اب ۲ ۳ ره ۲ باه ۰۸ ۳ب جلال! لدین محمد بلخی د . جلادا لدین بلی سیلال] آنین‌عجعمد بن‌سمد| لین استدوانی کازرو ی ([ملاهها۵ ۴ ۶۷۲ ۷۶۱۲ ۲- ۷ ۲ ۱ ۸۱:۲ ۳ ۵ ۰۲ ۳۴ ۲: ٩ ۱۳ ۲‏ ۷۲: ۳۹۳ ۳۴۳۹ ۵ ۴ ۱۳۱ ۱۳۶۲۳۲ رت ۶ ۳۸۷ ۴ ۲۹,۷ ۷ جلالا لدین میسمدین سیف لدپن‌با خرزی 1" حلالا لسدین محمدین من بن میجبود با فظی بخا ری پارسا (یاشمسآ لدین ) ۴ ۰۱۱۹۲۰۱۱ ۲ ۲ ۱ ۲ ۲: ۶ ۳۱۳ ۲ ۲ ۳:۷۱ ۳۲ ۷ جازل| لدیی‌محم‌دین محمود تها نیسری جشتی ۵ ۳۷ جاال! آدین‌محمد بن تجم| لدین مصدقاسی (ادوهحمت) ۵ ۸ ۷ چالات! امین مجین‌پارسا ز . تالایا لین مان عحدود جازب‌|لدین مسید تبر‌بزی (ضواچه) ۹ چازب| لدین محیته دوانی کازدو نی( علامه) ۳۵ ۲۰۲ ۳۴ ۷۲۳۰۳ ۲ ۰,۳۲۷ ۳۱۵ ۳۸٩ ۰۳۷۳ (۳۷۴۰ ۳۸‏ ۷ : ۵ ۳۷۱ ۳۴۳۳۵ :۳ ۲ ۹:۳۲:۳۱ : ۷ ۶۰ ۳ ۳۹۱ :۴ ۶ ۳۱۳۳۱, ۸ ۷۲۷ (۷ ۳ جالال! من ی مسمن‌سا عدیاصفها تی( خو اجه ) ۳ بای با چلال! لدین محبد‌ئاینی۱ ۳۲ جلال لدین محمود (شییع) ۳۷۳ جلال| لذین معدمو د من ایو گر سیمر جنذی تور هیریش ۵ ۱ جببل! آدین‌محمودز کی عم قلنکر کررما نی ۳۷۰ چالال آدون یسیو دشاه * باب ۷ چلالا لدین‌محمودقیر ای( خواجه) ۹ ۴۳ جللال| لدین سعیود هر‌شن هیر چانب اسفی- غایادی ۳٩,۳۷۳,۲۶۲‏ ۶ جلالا لین مخدوم جها نیان ۸۱۲ جلاب لدین مسیودفاه (ایتجو ! ۲۱۴ , ۳۱۳ چاال| لدین مشهدی۳ ۳۴ چالال! لدین ملكت دیناد ۱,۸ ۳۸۳۰۱۱ جلال| لدین ملکشاه سلجوقی ۰۴۳ ٩‏ ۴.- ۵ ۵ ۲۱ ۲۲ ۱۴۹۱ | ۰۷ « ر+ ۸۳۲ : ۷ ۱ جلال! لدین میذکبی لی‌خوارزمشاه ۴,۲ ۱5 ۱۰۷۲۵۰۱ ۴ ۷ چالال| تذیین عو لو ۹ چالالا ادین بلخی چالاتألدینمتگیرلی ۳۳۸۱۹۴۰۲ ۱۷۲۳۵۰۱ ۷ جادبا لدین تعمالت‌ ین محمود بن اسیل (خواحه ۲۱۴ چلاللدین حاشمی بخارامی ( خواجه ) ۸ ,۳۱۹ ۳ جااد‌الدین هروی ۳۴۳ جلالدین یوسف آمیری ۷۹۸۰۲۴۲ لزان | لین «وسف‌جمی | بُِ۷ جلال! لد سم حسین بن‌علی بن محمدرازی ابو لفتوح)۳ ۱۳۰۱۱۳ سحال يب ریا ری ([سید )۲ ۱ یلد بخر کی (شام) ۱۳ جلال ین احمد سیستاتی (قاشی) ۱۴۶۴۷ ۴۳۵ جالال تبر بز ی +۸ ۱ جاال‌عان متخلص بجلالی ٩‏ ۰ ۸ جلال‌سیستا نی (قاضی)۵ ۴۶ جلال عارف (شیخ)۳۰۵۱۱۴۳ جازل‌عشن ۳ + ۷ جاال‌قاسم (مولانا)۸ جلال کی‌ما بی ۱ ۴ ۸۰۳ ۹ ۷ الا ل لار ثك که (حاج ٩‏ ۷ جبلال ماود ها لنیری۸ ۸ جالال‌عرو یت ۸1 حلالی ۸ ۰ ۴ حلزالی ه ۵ ۲ جلالی (جلال‌خان)۸۰۵4 ۳ ([آقاق‌یات) ۲ ۳۷ حلایر ( امی حسن ) ۳۳۵ جلایی (خاندان) ۱۱۸۲ ۰۱۹۸ ۳۲۹۱ ٩‏ ۷۷۲۲۳ جلل چي [میرعلی) ٩‏ ۳۴ جلذایری ۲۰۲ یال ۳۲ جمال ( بی‌بی‌سحافظط) 4۷ ۱ جماب| لاسلام مجتسب‌یزدی همین ندین) ۷۶ جمایآ لین د. این‌جیام جمال| لدین (شیخ)۰۴ ۶ چمالالدین (قای) ۱۷۷ جمال‌الدین ابراعیرانی تا لیسار تج ۴ ۲ جمالآلدین آ مواسیحق ا حید‌حالجعس ای (سیتق اطممه) ۱۲۹۷-۲۹۶۱۳۰۴ ۳۲۰ حمابا لدین ابواسحق بن جلالا اسدین محنت کازرو نی ۲ ۷ جمال الدین ابوالسن اویس تن شیخ سند. اوس حمالا لین انوا لغتیرین احمدجام۰ ۷۳ چمالا لین | جوا لفضل محمنیی‌غمر | لشا اد ظرشی ۴۶ ۱ جمال‌آلذدین آ وا لمحاسن توسیب فین لجسر کاب باه ۷۷ چمالا لین آیویک بن سامد خسروی بختادر اپی ۸ ۷ چمال آذین ا دوکر خال تی مذگ ۸۸ جمال لذدین آبومحمدعیدللفیی مدا لر زاف استهانی۷۵-۷۴, ۱۰۱ ۱۰۳ :۱ ۷ 1۷۳ جمال‌الدین اهری‌ئزوینی ۱۰۳ جمال لدین احهدجود فا نی۵ ۷۴ چیال! لذین استرابادی (أعیر) ۳۴۱ - 1۱۴۲ جمالا لین آأشهری ۰ ۸ ۱ جمالا لدون الغخ‌باد ييك آعیأبه۱۳۸ جمال لدین چقادی۱۳ ۸ جمالبا لدپن‌ین درشیدا له ین فضل ال ۷۳۱ جمال لدیین بی چصن * ۸ ۱ جمالا لین تی که (خواجه ۰1 ۴۳۵۱-۴۵ حیال| لدین جاجی منشي(۲۱ یمان! لین سین ایتجو ۳۹۷ جیایا لین حسین اسلطات) ۳۷۳۲ ایتدو (عشد‌الدو له ) ۳۹٩۱۷‏ جمال| لدین حیدر اسعرابادی ۳۶۷ مان لدین یذ رطروی ۶۷۳ حمایا لدین خاومی‌دروی ۸4 ۵ جمات| لذدین خلیل‌شروانی ۱۷۷-۱۷ چمال| لدین د کی ۵ ۷ مچیمال| تنیز سعق| لقطنی ۳۳۳ حعیایا لدین سلامات‌ین حرلر ترا لدین س«یحو تب پراوچي ۳۲ ۰ ۲ب ۲ ۲ ۱ ۴ ۲ . ۲۱۳۷۶ ۲۲۹۰۱۱ جهای| لین سیر فد ی * ۱۸ چماتآلدین سم ‌قندی عردضی ۳ جمال| ان‌ین شاتقی۳ جمال! لدین‌عباسی ۵ 8 جمالا لنبین عبدا لرژاق () دوحمدعدالله این‌عبدا لرزات اسفیاتی ۴۷ ۱۷۵-۷ ۳۳۰۱۵۲۶۱۰۲۲ ۱۷۳۰۱ جمال| لین خبهری۵ ۷۳۲ جمال لین عن بز ۸ جیا! لین عطاها لین یسلا [ امین | ٩ [‏ جمالا لین عطا این محمودین حسین مشیدی خطابي ۲۴۰۵ ۳ جبانالدین علری آزروتي ۱۰۲ جمال! لین علی‌بن حسیر‌ین علی‌بن‌مدا او زیحسی ترعسانی #۳ یال لذدبن علی بن‌حجز دب ملی‌هاشمی آذدک طوسی نیقی 1۳:۵۰۲ ۳ ۴ ۷ ۱۳۰۷ ۸۶ ۱۷ ۵ ۸۱۷۹ 4 ۷ جمّل! لدپن فضل ال نا حمد چا لیاد دمعا ی (بیی جبالی) ۰۲۲۵ ۳۴ ۲: ۰۲۷۲۴ 3 * اب ۲ ۲ بر جمالالدین فنونی۲ چماببالدین #رشی۳ چمایا لدین کشا تی(سید)۲ ۳ ۲ جمال ندین 6شانی (ملت‌الشعیاه)۲ ۳۳ جمال! لدین ثیلی۵ ۱ ۱ چمالبا لین ید بن حسام شروی۶ ۰ ۲: ۳ ۳+ ۷۵ ۳ جمأل| لدین مین حسن فندزک‌طوسی (امامد با تی )۷۳۳ جمال) لدین‌محمدپن‌علی سراچی‌خراسانی پل ٩۷‏ جماألا لذین هدید ین عمی خالد قرشی ([ابوالفضل) ۱۴۶ چماللدین مسدین مجمودشهرستالی ۳ ماب لین توت نی ۷ حبالا لین مجمدین تصر 8۱ جمال| لدین هحمد دیر نگی(امیر ) تق۴ جمالا لین محمذمنر( آمیر اب +۵ حمال! لدین محید عرفی شیراذی ۱۴۱۷ ۴ ۱ ۳۰۸ ۸۲ جیاتالدین مجمود ۲۸۹۰۳۷ حمالا لین محیود ححندی ۲ ۱۰ جیان| لدین حطرزی۸ ۵ ۷ ۹. چمالا لدین مطهی با خرزی ۲۱۲ چیال‌ا لین سنشی ! ۸ ۱ جمال لدین ناصر بن شمس کاف له غز نوی ۴۳ جیالا لندین ی ترکا خادسی ۹ ۸ ۵ جمالا لدین همدا نی * ار ۱-۱ ۱۸ جوا | لذین بو سش بن داود فارسی ۸ ۷۱ جمال! [ملك 1۷۷ جمال بخاری ۱۷۲ جمال‌چاج۷ ۱۷ جمال حاجی شروانی ۷۲۷ ۱ جبال خان‌مواتی۱ ۳۶ جبال خات ناصسی بدوانی(میان) ۰ ۵ ۵ جمال خبندی۷۷ ۱ جمال‌خویی ۷ ۱۷ جمالسرضی ۱۷۷ ستا ۱۷۷ جبال عصفوری ۱۲۷ چبال عمی ۱۷۷۲ جبال فلز تلو۷۲ ۱۷۲ جمال قر‌شی ۱۶۶ جمال کرعائي [ آق) ۴۶۲ حدال تنبه ۷ ۱۷ جبال دی ۷ ۷ ۱ جماي مجعید ۷ ۷ ۱ چیال موی ۷۷ ۱ جبال متشه ۱۷۷ جمال نقاشاصفهاتی ۱۰۳ یال عئدی ظ ٩‏ ۳ جبالی ۰ + ۳۴۳,۸۱ جبا لی (شبع)۴۰۴ جمالی (ملا) ۴۰۵ حءالی اردستا نی (جهال‌الدیی فص لاله ین اجید پی جمالی! ۶۲۳۸ ۱۳۴۴ ٩ ۳ ۴‏ ۰ .۸ ۲ ۳ پاء جمالی‌بن حسن‌شوشتری ۴۹۷ جمالی تب پزی(خانزاده خانم) ۶٩۵‏ جمالی دهلوی(احمدین فضل!0) ۸۰4- 11۰ یبا ی دهلو ی( شیخ فضلاله) ۳ ۵:۳۱ ۱۳ ۲ جمالی سمر‌قندی* ۱۸ جمالی کنبوه (سآمدین فضل!20) ۰۴ چ ۰ ۸.۳۴ ه ار * ( بر جمالی مور :جر دی | ۵ جمتیدین مسسودین طبیب کاشاثی (علامه شیاثآ(دین )۵ ۸۰۳ ۱۷۹۲۶ ۷ جمشد خان ۲ 4 ۶ جمخشید‌خان اسحقی (شاه) ۰۰۴۸۹ ۵۲ جیشیدخات ی کستانی ۴۸5.۳۳۶ جمشیدزواری (فاتالدیی! | ۳۷ جمشید کشا تی (غیاتالدین)۵ ۲ ب۸ ۰۲۶ ۷۹۷ بجمشید. عمماأپی ۲۴۲ جمشینه هنجی‌ضوی ۲ ۳ جم‌مشهدی (محمدشی بف) * ۲۵ چمیل‌خمیلی کا لبیو ال ۴۴ ۴۰۵ ۸۲ جمیلی گا لپیو ال (جمیل)۴۰۸۵۴۴ ۸۳ جنتی بیا ک تضشبی ما وراعا لنهری * + 1 جنتی‌خر آسا نی ۳ ۳۴ چنو تی (مالا) ۱ 2۳ جنونی اندخودی۳ ۰ ۳ موی بدخشي معمایی - چنوثی حساری ۵۷۷ جنوئی فندهار ی ۲ ۶ ۷ او ۴ ۲۹ جنوتی فند‌هاری‌ها لی‌پوش۱ #۸۳ چنید (سلطات)۹۱۳۸۰ ۸,۳ ۴۰ جوسوري (بوتصی)۵ 4۵ چولامه آبهری ۳۲۲ جوضر هشن ]فتا بجی ۶۲ ۳۶۱۲ چوتر ی + ۱۰ جوعری (حجسین)۹ ۰۱۴۲ ۸۲۲ جوحرری (میممد) ۵ ۲۲ چوهری (مژ لد‌سحاحعا للنه) ۴۶ ۱ جوهری زد گر بخارایی ۸۶ چوهررکژد گی‌هروی (آبوا لمحامدحمود این عمی )۲ جوه سم قندی۲۴۲ جویباری (ابواسحق) ۲۲ جویباری زخواجه‌میرشاه) ۵ ۶۲ جویباری (طر یقة) ۴۰۲ چوینی (خاندان)۱۳۵ - ۱۳۶ ۱۴۶ ۳ ۱۳-۱ ۱ ۳۲ ۷۳۰۱ ۱ب ۳ چها تن |شاه) ۵٩۷‏ ۰۱۳ ۹ ۳: ۵ ۳۲+ ۷ ۳۲ ۵ : * ان ۳۸۱۳ ۸ جات دا بیی ۵۴ ۱ جهان‌پیا نی عبر ۴۱ ۵ جهان‌پهلو ان( | تا بيك نها لدین‌سسعودپن ارسلات)۲ ۱۰۷۲۰۱۰۵۱۱ جییاب‌ییاو ان (عسبد) ۶ +۱ جها تسوز(علاعا لدین جسین] ۸٩۰۷۳‏ چا نشاه (امیر )۰۵ ۴ جها شاه بن بوسف ق رآ قویو تلو (مظفر! لدین) اصو ی ۴ ۳۸ ۳ ۲ ۵-۳ ۲ ۲۱۳ ۲( ۶۱ ۲ ۱۱۰۵ بعدادی ۵۳۰۳۳۰۰۱۳۱ ۷ ۵۳۴ ۷۹۵-۷۹۴۰۷۰۰۵ اسداین‌مظفر ‏ چهان‌شیرازی (فاضی)۳۹, ۶۹۷,۴۹۲ بن‌محمد بن‌مظقر بن‌رو ز بهات‌بن‌طاهر_ چهان قزوینی (قاضی)۵ ۴۶۹ و فاعم تاد بمی‌شیی ازیش(هعین! لفیی) چهان گنه ۱۷۷ ۳۵ ۸ ۲ب ۲ ۷ جها تتیر(شاعز ادهسسمد‌سايم )۳ ۵۱۲ ۳۶ جنید کنجه ۷۷ ۱ ۸۳۰۰:۴۱۷۰ چواتمرد علی‌شال شیبانی دیر ۸4 ۲ #2 ٩‏ ۲۱ ۲۲-۵۷۲ ۵,۵ ار - ۳ بر ۴( جو جچك (میرذ )۸۷ ۵ جها نگیر( ودرا لدین) ۹۳ ۸۷۰۳۵۲۰۱ ۱۲ ۳۹ ۳۲۹۰۳۵۳۱ ۱۳۷۰ [ ۸۳-۳۸ ۱۳۹۷۰۲ ۱۴, ۴۱۷ ۳ ۰۵۳۱ ۶۴۳ و ۵ ۳ از ی ری ۱ ۱۸۳ ۵ ۸۳ جها کي بن ترمعشم [ ۳3 جوا اسکین رستمداری (ملك) ۵ ۴5 جها شگیر سمناثی ساعاتی نود بهقی‌توری چشتی (آشرفآ لدین) ۶ ۷۵ جیا تگیر حاشمی (شاه) ۱۳۳۸ ۳۰۹- ۳1 مها سا (آهین) ۳۰ جم آن مالك خا ون ۶ ۳۲۱ جهر به (طرقه )۶۰۲۰۷ جهم ین صقو آلن ۳ | جکتو (سپدخنحر )۳۴۴ مر کمان۸ ٩ج‏ جیاا نی ۳۱ 1 ۱۳ ٩ جیلی‎ جیها نی (] بوعبدا لا ۸۵ ۲ تا چاجو(ملت) ۷۵۲ چاکری طرری ۲۳۲ چاو ش‌عور ی ۸ چپ نو پس‌هروی (مجنون) ۶۷۳ چنج‌بن سیللایج ۱ ۵ ۱ بچراغ‌دهلی (نسیرالدین مود اودهی) ۵ ۱۳-۲ ۰۳۳۳۲۱ ۳۳۳ ۵۴ ۱۷ ۴۳ 4 ۲ جر خی ۵ ۲ چررخی | حیدد ۱۹ ۵ ؛نقشبندک( یعقوب بن‌عشمان) ۳۴ ۳ بر ۷ ۷ چر کسان ٩ ٩‏ عز جر گر‌فرافی تبرپزی (حافظ )۵ ۶٩‏ چشتی ۵۴ ۹۴۰۹۵۶۰۱ 1- ۱۷۰۱۹۷ ۲- ۸ ۱ ۲:۲ ۲ ۲۱۱ ۲ ۳۳۲ ۴۲۳ از 4 ۲ ۳۱ ۲۲ ی( ۳۱۲ ۲ بر چشتی(شیخ حسین صوفی دعلوی)۲ ۴۲ ۸ ۵ ۵ فت سس چیه ۲ [ ۷۰۱ ۱ ۱۸۸-۳ ۵۸ ۰۲ ۰۳۳۴ ۵۸ ۸۲۹۰۸۵ چنعه ن ۴ ۵ چن بیات سلججوتی۸ ۵ ۸۰۷۲۰۱۷۸۳۱۶ ٩۱:۳۶ ۲ چذه‌یئی‎ چلبی (حسام! لدین) ۰ ۱۶ چلیی بیاك ثبی یز ی( علاعه) ۰ ۱ ۷ جلبی بيك عللاعه 1۴ ۱ ۵ جلبی بیت عالا بی (خیخ کمالا لنمین نس الفضل تبر بز ی) ۰ ۵۲ جلمه (مولنا ۵٩۳)‏ چنیا مشهدی (غز‌آلی) ۱٩‏ ۶۳۹۰۵ چنگیخان ۳ ۴۸۵۱۳2۸۱۳ ,ت دوع چنگیز‌شان والی کر آت ۶ ۳۶ چوپان (امیر) ۲۱۶ چووان (خواجه‌امیر آحمد) ۴۴۹ چرچكت‌علمی سرپلی(امیر)۵ ۵٩‏ چوتی‌دال (داود کرماتی) ۵۴۰ چیچكت بیکم آرغون ۳۷۶ چین‌سوفی ۲۶۸۰ جیبی ۴۲ [ حائم‌بپاك اعتمادالدو له صافی اردو بادی ۹ ۹۴۸ ۸۷ ۹ ۲۹ مه ۱۷ و ورگ حا تم‌سنبهلی (شیخ) ٩‏ ۳۵ سا تم‌طا یی ۷ ۳ ۳ حا تم کاس نی 4 ۵ ۵۰۳۸۳ حاتمی(مو یدزاده) ۸۱۱ حتاً تمی‌ه روک( امیرا جوا لفتم‌عبدا نگ یمین احید) ۱ ۴ جانج( مر ) ۸ حاجانسی جناددي زقطپ‌الذاین هبی) ۸ ۳۳۹ حا ححلینه ۷ ۷ ۳ حاجمولاتا حیدری تبريزي ۰۴۲۷ ۵۳۸ رش 3 جاح‌هراسی (محید پن مجمدین آب‌آهیم کازرو نی ) ۷۸۱۱۳۳۶ حاجی (شیخ‌حاجمحدد خبوشانی) ۳۲۲ ۴ :۷۰ ۰ #۱۲۱ کی حاجی ار دمیلی ۵ ۳٩‏ حاجی‌بجه بستی(شمس‌آلدین)۵ ٩‏ جاجی‌بن, نظام‌عقیلی (سیف‌الدین) ۵ ۳ ژد و سحايي ییات ۷۲ حاجي‌بيك (علا) ۵۲۲ حاجی‌بيك قزوینی (حافظ ۳۳۱ ۵ حاجی تشر بزی ۲ ۲ ۵:۲ ٩‏ ۶ حاجی ستفدگ ۴۳ ۳۲ حأچی‌شروانی (جمال) ۱۷۷ حاجی مدمی کشا نی ۵ ۳ ۵ حاجی مشهدی(مولا نا)۳ ۳۴ حأچی‌منتي (جمالالدین!۲۱۵ حاچی‌سصو ۳۴۳۶ حاأجی خر بو ه 1 توالتضل خشمان امن آحیرث هر و ی )۸ ۸ حأدئی‌عروزیک (علزعا لذدین ) ۵ 5 جاسپ طنری (اپوچش محمداین آیوب) ۳ حاصلی تبر یز ۵ ٩‏ ۶ حاصلی خیر | بادی (مولاف! عبدا لعلی) ره زد حاضری آنتر دخارایی ۶ ۷( .ی 4 ۵ جا وعل ابروارشیاب‌آلدین عبدا له دنز مرب | این احطّی ال بنعیشها لر شید بهداد نی خوافی‌حروی ۷۲۴۲۳۳۸۰-۲۲۷ ۷ سا قطا لندین ابو لصي بن جو اجه محمد پاز سا ۱ ۲ ۱,۳ بر ,۲ ۲۳۳ سحافظالدین سنی ۸۳ ۵:۳ ۳۸ حافنا لدین ساشمی کییر (خواچه ).۸ ۲۱ سا ود اد بهی۴ ۳ حا فت تاح! لین اي استن ایاد ی سناپی دامغانی سدرا لستاظا۵ ۳۲ حاتتا نیش از بات‌تخلی و گراهی ۸,۲ ۸ حا فط بر بتپی ۳ ۳۰ حافظجص کر فرآفی قبريزی ۵ ۶٩‏ حافقاحاجی بیت غزوینی۵۳۳ حافطحاجی هحی‌ای ۸۳۷۵۲ حا فاگ کررما ی ۳۷۳ سا فتلحلوابی۵ +۳ حافظرازی (خواجه) ۳۴۴۱۳۰۵۰۲۹۷ تا سید ۳ ۳ ۰۳ ۴ ۴ ۳ تماق مه کل ۶ ۲ ۳۲ ۳ حا فش بتی ۵ ۳۳۴ حافتلقیر اژی (خواجه‌شمی!لدین‌مسمد) ۰۱۵۹۰۱۱۱۱۵۴ ۱۷۲ ۲۰۰ ۳ ۵۲ ۸۵۱۲ ۲ ۰۲۱۶ ۲۵۸۲ ۲ ۲ ۸۳۰ ۳۳ - ۳۳۳+ ها ۲ ۱۲ ۲ ۱۲۶۲ ۴ ۳۲۳ ۳۳1 ۶۱ ۷- ۷۶۲ ۷۶۵ ۱۷۷۳۰۱۷۲۲۱۸ ۱۷۹۳ ۸*۲ ۳۸۸ ۰ ۸ حاقطصا بو نی | ۴۶ حافلصا بونی گزوینی * ۵1 حاقط طیب‌شی دی ۶۱ حاقط ملي ۴ ۳ ۶۰۲ ۳۴ حا فظعلی جاعی ۳۴۶۱۳۴۴ حافناعلی عوبیانی ۳۳۶ حافظ فنکر ۶۳ حافط گر بلائی (درویش) ۶ ۰ ۰:۴ ۸۱ حاقك کر‌ما نی ۳۴۳ حاقن کلان ( خرأجه) ۹ ۲۳۲۱۲ حأفط کاات قاری ۱ ۶۳ جا قتطمیر آئی حفظی ۳ ۳۱۱۶۱ سا قق هن احبدخطیتب ۳1 ۳ حافطمین سینایی ۳۴۲ حافطامیره حالی ۶۳۲ حاقظط اسر له ۷ ٩‏ ۷ سا فطله‌چمال ( بی‌بی ) ۱٩۷‏ سا فظ با ریب ۳۴ حافظی ترمانی ۳۲۳۴۲ حا کم یو عبداله ین الییم۳ بر ۷ حأ تمي ۲۳۹ ساکیی‌خوافی ۲۶۳ حالتی اتر(عولانا بادکار) ۲۱۸ ۳۳۹ حالتی تیر یرگ ۶۷ حالثی‌تر کمان (قاس‌پيت )۰۴۶۲ 9۵۰ ۴ ۷ اه ۲ ۸ حالعی بر فانی ۸۲ ۵ حالتی کی آنی ۳۴ ۵ حالی ۲۳۶ حالي (حافطمیر ۳)۸ ۶۲۳ عالی آذرمایجاني ۲ 2۵٩‏ ها لیاسقیاینی ۸ ۵ ۵ حالی‌سیز و اری [ ازیو ست عجه. بل ) مخ ۰۵ 4 ۲ اب حالی کیلانی (مپ) ۴۴۳ سا لی‌صرد ی شیر علی بنایی )۵۱۷۶ ۳۴ حامن‌پن ابوالفخر کرماثی ( اوحدا لدیی ) ٩۳۰۱ ۱ ٩ ٩‏ ۱۳ ۷۲۳۲ ۷۳۳۲ : ۱ ۳۰۷۲۳/۰۳۲ ۳ ۴ ۸۰۸۷ ۴ ۴ حامتدین فضل]لهجما لي کنیودهلوی ۴ « ۴ ۵ ۳-۰۴۰ بر حاهت تاشگندی( خر اجه) + ۵٩‏ حامدی (قین۵ ۵ ۵ حایدی (قرن*۰ )۳ ۴۴ حامدگ (فعرالدین) ۴ حامنی (مو لانا ا۵ ۳ ۵ حابدی اصقها نی ۸۰۲۱۷۹۲ حبأسد‌ی قمی + ۵ ۶ حب] لد( مو لا نا ) ۸ ز عبستا لملاث) ۴ ۱۲ (عیی) | ۵ ۵ حبشي ۷ ۳۱ ب(عولانا) ۳۴۳ ال( امین ۳۷ ۳۴ باه (مپرز[)۸ ۳۲۲,۲۷ .ال باعتوی (میرزاجات شیرازی) ۹ ۱۳۳۸۰ + اي ۴ ۳۵۳ پر ی مج نو بای و +۳ عبيب ال بشار ی ( مولانا) ۳۴ عبیب اللهتر که آصقهاتی (خواجه) | ۰۴ ٩٩-۴‏ 1۶ عبیباا4حسینی ( نظاءا لدین) ٩‏ ۲۷ عبیب اه ساوجی (خواجه تریما لدین) ۲ ۷:۳ ۷ ۳ ۶ ۲ ۳۲۸ اد عبیب ال قیزی ۳۴۳ مبیب الله کاب ۶۷۲ ۳ عبيي‌شیر آزی (شاه) ۶ ۵۶ عببب عجمی ۰ ۳۱۶۳ ۲۵ تبیپ 5 تپ ۳ 1۶ ۳ حبیبی (غینا لحی) ۳ ۱ ۷ حبپبی بر کشادی 9 ۶٩‏ حبیش بن آبراهیم‌متطیب تفلیسی(شرف- الدین ابو لقضل ۸ ۲ ۷۳۷۰۱ حجبا بی از دبیلی ۳ ٩‏ ۲ حججا فی اس آیادی 1۷۴ ۶ حدا د[ اما ) ۷ حدا دی ۱ بر ۷ مد‌ادی تبر پزی (رمولاعا)۳ ۵۱ سجد.یتی ۷ ۷ ۱ حرب (تایا لهدین) ٩1‏ حریی (میرز۱) ۶۲۶ حرفی اصتها نی ۶۴۳ حروفی (شمس‌آلدین محمد)۵ ۳۴ حروقی (عمادا لشین)۱ ام ۱ حروقي ارطی بهه) ۱ ۸ ۲۱۳ ۵۷۶۰۳۹ ۳۲ ( ۸۷۷ ۸-۷ ۷ حر و قیه ۱ ۸ ٩۲۱۲‏ ۸۴۰۲ ۸۵۰۷ ۹۱۰۷ حی بر ۳۵۸ ۳ ۳ حریری (صاحب مقامات ) ۱۱۹-۱۱۸ حر بفی‌ساوچی (علی‌فراش ) ۲ ۵ جر _دجی سیر دی ۲ ۴ ۲ جر یمی تر ماأیی‌عروی ۱ ۵۳ خن نی‌استرابادی (اعیرسنت) ۲۷۴ خ نی‌اسفها نی (نقیالدین محمد)۶۴۴ سجن نی اصفها نی (میی )۴۳۶ حن نی کو تا یادی ۲ ۱:۵۲ ۵۸ حن ني هروی‌عرآقی ۵۸۸ سح بلی‌استرابادي ۸۱۰۳۴۳ ۶۷۴۰۵ حی‌ینی کو نا بادی ۵۲۶ حز پنی ثیازتی ۰ ۳ ۵۸۱۰۵۳۲۱۵ ی متی ماوراعا لئهري ! ۵۸ حن بلیی‌نیدی ۲ ۲ لا + | شا سحسا پی‌چنا بدک ۳۴۳ سای نطفزی استها ثی | میرژا سلیعانه) + 1۳۶ تصییاح | زا دیب شرف! لین و آعونلي تسفی « ۱۰ سحسام! لذدین ابوعلی» ۱۳ تسام لین آردشیر یخی 1۷۲۰۱۹ حسام] لین مختیار نز نگی بیفویسلجوقی (آمپر ۴۶٩)‏ حسام لدین چلبی ؛ ٩‏ حسا ما دی سین علی طعا خا لب پینو سلات ۰۷۱۷۳۰۹ ۳ ۷ حسیام| لدین حسین‌بن حیدر اصفها نی (ا بوعبدا ۱۵۵ ۸۴ حساع) لذدین سالار ٩‏ ۵ ۷ حساما لد ین هی بر عیدا من بل عازء ۸ ٩‏ حسام| لدپن قعلخ‌بوغا ۷۳۲ حساع! لخدین نییر» ۳ حساا لذین پوس بعاری(خواجه) ۲ ۱۹ ام نسفی ۲ صساهی خپوقی(دبوانه) ٩‏ ۰ ۶۱۰-۲ حسامی قرا کولی خوارزمی (ددویش)۵» ۳ ۸ بام ٩‏ جساهی قهستا نی ۳۴۲۳ حمپی بر کی (شاها دو | لمفا خر محمدت این کمالا لدیناسمعیل بن‌غیاث! لین متصورین نصیرالدین عیدا لحبی) را ی سرتی (مولانا مظفیآلدیی)۴ ۴۲ جس [ تاج| لین ) ٩‏ ۳۲۲ [ و اجه امین لدین) ۳ ۲ تا حسن( سید ] ۴۸۵ حس [ شاه )۳ ۷ب خسن (عمادا لین )۷ ۳۸ ین( کونشدة هرا اصتایم) ۳۱۰ حسن (میرزا) ۵۵۷ ژاجاء)٩‏ ۲۰ حسن( نظام| لملات) ۱ ٩۰۱۸‏ ین آزری (ا جومحمد) 4 ٩‏ ۷ اخلاطی (سید) ۲۲۵ ارغون(شاء)خ ۸۲ استیا با دک (امی) ۳۳ مسر آسترابادی(قاضی) ۴ ۸ بسن استیا یادف سنایی دامنانی صنر_ | لحفائل (حاقط تاعم‌آندیی )۵ ۳۲ حصن اشرقغز‌توی (سید۲۱ ۹۰۷۲۷۱۷ ۷- بل , ۶ [۷ بسن اشرف با آشرفی (سیدمعین! لدین) ۳ ۰-۷ ,۹ ۱۱ اسقها ی [ امیر چازلآلدین) ۰ ۷۱ حسن لمو تضی ۳ * ۸ حسنایلکان ار اهیی‌شییخ) ۰۲ ۲ ۱ حسن با نتندی۸ ۳ ۲۶ | سصن بخاری( نقیب‌الاشراف خواچه‌بهاء- الدین )۲ ۵۷۲۰۴ ۲۰ ۳۲۳ ۱ ۳۳( ۳,۶۲ ۳ ۲ سي ری ۰ ۲ :۳ج ۷ ن‌بلغاری تخجوانتسی (صلاح آلدین) از ۷۲۴,۷۲۴ سفن احسذبا فقی (اخضلآلدیی ابا سر ین‌آحمدبن اسحق‌طوسی تظام| لملات (قبرام| لدین| بوعلی ار -حسن‌پن علي سن ینآ حمد پنعر بشاه * ۸ ۲ تسین کین احمن‌سنصی ق بلخی [ بوالقناسم) ۲ ۱ اه ۳ ۳ بر ۷ :۳۹۰ حسن‌بن اسحق بيهقي ( نتلام! لملك) ۵٩‏ ۷ حسن پن چا( ی دهلوی ٩‏ + ۸ رین جها نشاه فی‌أقویو تلو4۴ ۷ ابن‌حکيم ماگ صقها نی‌شفا یی( حکيم مرف لزمان)۱۴ ۵۱۷۲۰۵۱۵-۵ رازگ پلاسی(تاجا لهین) وک ۱ ز یات شیرازی م ۴ نبی‌شتر آوغلی‌عتیمی ۵ ۰ ۳۱۰۵ ۸ حسن بن‌شهاپ! لدین حسین پن تاج لدین چزدی( ابن‌شهاب) ۲۳۲۹ حسن‌بن ضیاعا لکرین حسین‌پزدش (عجلب ا لدبن )۵ ۷ ۷ حسن‌بن‌طأهی (نظام | لملك ؛ بوعلی) ا ۸. 3 حسن‌ین طأهر بیاری (شیخ) ۸۵ ۷ حسن تن عازعا لدب عطار( کب الا لدین) رم حسن‌بن عااسگزیش ۵ ۲۱۷ ۲ ۷ حسن‌بن علی(اما) ۰ ۷۵۴۸۵۸ حسن‌بن علی‌ین احمدپن‌اسحق طوسبی ( 1 بوعلی قواع| لین نظام| لملات) ۴۹ ۰ ۶۰۱۱۵۸۵۵-۵۴۵ #۳۷۲ ۱۵۳۰۱۱۳۷۰۱۷۱۳۸۲۱ ۳۲ 9 حسن‌بن علی‌پن‌حسن‌ین عبدا لملكك‌قمسی ۳۵۷ حسن‌پن علی‌بن محمدینعلی‌ین عجمتدین حسن‌طیری استرابادی مار ندرانی آملی(عمادا لدین) ۵۳ ۳۴۰۱ ۷ <سن ین‌علیبن موسی‌طر‌سوسی(ا بوطاهر ) ۳ # حسن پن علي‌بن عوسي طوسی (بوطاهر ) ۲ حسن‌بن لی‌سگزک دهلوی ( تجما لدین) #۴ سن‌ین علی‌سلیمی تونی‌سبز و اری( تاج - الدیی )۱ + ۳ حسن ین علی‌شها بی ۸ ۸ تن سب حسن بن علی‌طفا ات( بیعوملاک حساعا لدین) ار ۷ ۱,۸ ٩‏ حسن‌پن‌علی قطان‌می‌وزی(ابوعلی) ۱۲۷ حسن بن‌عل ی کاب معروف بممین| لمللت‌اجم (مین|لدین) ۱۶۵۰۱۸٩‏ حسن‌ین غیات‌الدین حسن حسمینی‌سگزی سچشتی آجمی رگ( معین| لدین )۳ ۱۵ ۱ب ۲:۱ +۲ ۵ +۳ ۷ ۵۳ : ۷ حسن‌بن عیأتالدپن سینی‌تر بتی( قآشی اختیارالذین) ۵۸۵۰۱۳۲۷۸۰ صن‌ین غیأث | لدین‌حسینی‌قرشی (قأشی اخسیاد )۵۸۵۰۳۷۲۸ حسن‌بن فضل‌طبرسي زرضی لین ابو الفضل) 1 ۳۷۳۰۳۷ قطان‌مر وز ی ۵ ]م لدبن‌چلبی) ۱۶ حسن‌پن مجمد بن-حسن قدی ۷ ۵ ۲ صن‌ین مجمدپن قخسر| لدین علی‌لاری ( کمألالدین )۳۵۶ حین بن‌مسمد بن ناصر حسیلی عسز وی (امرفالدین]۴ ۷۹۰۱۷۷۱۷ #۰ ۷ دقاق‌ثیشا پوری(] پوعلی) | ۳۳ من‌بن محمد‌رآهی‌تبر ۱۹۲ سین محمذشاه فتاری (حسن چلبی) ۳۱۷-۷۵ سن‌ین محمت تأصر حسینی فن نوی (سیبدب آشر‌ف! لد ۷۹۱۷۷۱۷ - »اي ۳1 سن‌بن مسید تیاژف بخادایی (سید)۷: ۵ ۲ ۲ ۶ب ۸۲ سن بن‌محمد قیشأ پوری‌قمی‌معر‌وف‌بنظام ۱۳ من‌بن هنوچهر ین جدالالدین بوطاضر | ین‌عماربن عمرآن‌ین موسی‌بنامام نیشفا ادپن) مجنمد نقی( امیر 4 [ ۸ ۷ سن‌پن میررقواع| آدین‌قا مخش‌رازي (شادبهاعا لدو له ۴ ۳۷ ۳+۰ حسن ین بوستف برن‌عطه حلی (هللامه ) ۳ ۱۳۷ ۳ * ۷ پادرعان (اوژون حسن)۲۲ ۲ ۲( ۳ ۳۸۳ ۱۲۱۲ ۳۳ ۵۵۰ ۳ ۸۳ ۰۷۲۹۳-۷۹۳۳۴ ۳ ۷: + با حسن پیات ( نصر:الدین) ۳۶۷ خسن بیلت‌ین محیت بیلت‌خاکی شیرازی ۷ ۳ ۵ ۲ حسن‌بیات روملو ۵ ۳۰۳۵ ۸۰ حسی پیات سالای أسفی آینی ۵ ۸ ۶ حسن‌بيك هجزی‌تبریزی ۰۵۱۲ ۵۱۵ ۳۳-۱ حسن پیات علی ین قی | عدمان‌یا قر ابو لیغ ۳ ٩‏ ۷ سس بيكت لا ی «۳# نی ۷ ۵ ۲ سن بیات لمات از دو بادی/ ۸۲ حسن بیلت پوزپاشی ۳۹۴ سصسر پا شاه ۵ ۲ (شیض) ۴ ۰ ۷ حسن تر لمین ٩‏ بر ۱ حبین توئی ( قاضی ۸ ۵۲ حسن جلال! لدین ۳ ۰ ار حسن‌جلایی (آمیر )۴۴۹ حسن(یاحسین)جمحی بوقي (آبوا احتلش عبدا لجیاد )۵ ۵ سحسی‌جوری [شیت) ٩‏ ۷۶ حسن‌چشتی دهلوی ۵ ۵ حس‌چلبي (حسن‌بن عحمه شاه فنادی) ۵ ۷ ۳۷-۲ جلبی‌ظر یفی ۸ استرایادی (امیر )۶۷۴ نی آملی ( نظام! لدین )۱۵ ۲ خلعالی (علامه‌سید/۳ ۳۹٩‏ حسن‌شا لدار (خواچه) ۵ ۵٩‏ سن‌خانن شاملو ثات حسن‌داعي (شاه‌تانج لدین) ۴ ۳۲ جسن‌دوم (سلطان) ۲۸۶ حسن‌دهلوی | ۵۰۱۸۵۰۱۷ حمن‌دهلوی (نجم! لدین حسن سکنز‌ف) 1۷۹ حس‌ژاهس ۲ ۷۴ حی‌سگری (غلاها لدیی) ۵۴ ۶:۱ ۷۶ سگزی( تجم| لدین) ! ۱۷ حسن‌سگن یا جمیری(معین) لددین) ۳ ۵ ۱- ۴ ۷۲۱۱۸ ۲ ۳ ۵ ۲ ۰۳ ۱۵۳۷۲ ۱ :ار ۰۳ ۳ ۷ حسی‌سلطان؛ ۰ ۵ حسن سمر‌قتدی (امیر اختیاد ألذین) ۳۳ حسن‌سهوقا تیر بزک|میی) ۵٩‏ ۶ ۰۳ ۷۲: 9 حبین‌شا علو (سلعلان) ۸ ۵ ۲ شاه تال ۵ بو ۲ شاه هروش (حسن‌شاه‌هزال) ۲٩۴‏ بعیرن‌شاه عز الب (حسی‌شاه صروی) ۳۹۴ حسن شمشپری [تاحالدین)۸ ۷۷ سرل‌شع و به ۲ ۷۲۷۲ _ازی (سراج لندین) ۱ ٩۸‏ _اذف صاحب عیار (قوام! لدین) دی کر خسن‌صیا ٩‏ ۳۰-۷۲ ۷ حسی‌ظا لب ترمدی(عیرزا) ۵ با ۶ حسن‌طبسی ۳ ۴ ۳ ینش بل که جسینی ۵ ۳ ۷ ی (آعاه )۳۹۹۰۲۲۰ ۱ حستعلی چلاتر ۳ ۳ علي روعنگر هروی ۳۳۲ سسنعلی سوژی ساوچی۲۸ ۵۲۹-۵ حستعلی‌طیسی ٩‏ ۲ ۸ ۰ ۳ ستعلی هروی ۳۳ حسن‌قز نوی (سید آشرفا لدین ح محمد‌تاصر سیئیغز نو ۷۰۷ ۱۷ ۰۸۰-۹ ۲۱۹ سی‌قار ۳۴۲ سن‌قزوینی (قاضی)۰ ۵ ۶ من‌قوچین زرامیر با با )۳۰۵ "۹۹ حسن کار کیبا (نید)۳۴۹ حمن تشی ۲ ۰ ۱۲۱۲ ۳۳۴۳۶۸۲ حسن کرساتی [ نم لدین) ۵ ٩‏ حسن لو ثپی ار آیي ۸۸۳۲۷ ۷۴۱۵٩‏ ۱۵ ۳۳ حسن گورانی (نایآلدین) ۶۲۹ حب» مت ۵ د ۳ چجشتی (ا موصا لح محمد) ۶ ۱۹ حسن مخاصی بینیسی ۲ ۸۵۳ حسن‌هل نداد (آستاد) ۵ ۵۲ حسن میرزا مفوي ( سلطات ۴۹۲۲ + #۳ حسن تعار کی( بهادا لدین تقیب الاشراف بحاری)۳ ۱۴۳۰:۵۲۰۰ ۱۶۳۴ و۲ ۲۹ ۲۳ دجفی ۸۲ ۶ سبین؛یلاعی تبشا بوری۳۲ ۶۰۱۷۱۰۱۵ ۳ ن تقشبند یل خو اجه ) ۸ ۳ ۲ نیازیه بخادایسی (سید] ۱۵۵۲۰۷ 0+۱ لیشاپوری(سد۸۱۱] حبسن لیشا بورگ لمیر )۳۹۰ حسنو ات فیضی‌شیوانی(سید)۷۰۳ حسنو اعظ کاش؛نی (ملا) ۲۶۶۹ نویه بین_ سین ۲۳ حسن‌عروی (عیرزا) ۵٩٩‏ حسن‌عروی علاقه بند (میرزا ۵٩)‏ حسبن اآعیی کیأملاطی) ۶ ۳۸ حسفی اصقهانی۵ ۵۲ | عبدا لرژاق) ۷۵۲ حسن‌بن‌دی ( مجدا لدین) ۵ ۷۷ سن‌یسا ول( تور ) ۲۸۶۲ حسنی گلستا ه( سیدمحبود ین علی) ۷ 1 ۲: ۷ حسین (امیردهیعا لدین) ۱ ۳۳ سین( پرعان| لتپن) ۱۷۷ حسین( خو اجه کمال | لدین )11۴۶ ۳ حبین(سلجلان جمالا لندین) ۲۱۷۲ جسین (شاهز آده) ۲۲۹ ِِ ین (شجاعا لدین اعیس) ۴۰۳ ( کیال لدین) ۳۴۳ حسین پهر چاردییلی (علامه تمال‌الخس) ۵ ۰۳۳۳۰۳ ۰۳۹۲ ۲۷۲ : و از ۷۲۱۱۱۴۲۷ ار ۲ بای حسیر | پیوردی (آمیر کمالالدین) ۳۳۱ حسین اخالاطی (سلطات) ۵ ۲ ۷ حسب اردستائی ۳۴۲ حسین از دشیر( اهین) ۳ ۳۲ ینار دو بادی(شاه) ۸ ۶۹ سین اصفها نی هیر ز۱) ۴-۸۰۳ ۰ ۸ حسین استهاتی (میرژاشاه) ۷۱۳۳۳ ۲ ۱۳ بقع پا ٩*۶‏ + خدری 5 ۳ حستآلدادی (خجوا ید۲۱ ۵ حسین أ هی اردييلي ( 5مالا لذین‌حسین- آمن‌شری لدین عبداً لتق ) ۶۵ ۵۰۱ ۵ ۲ ۳۳ ۳ 0 ۳ هم ۷ب + ۹ ۲ . یا ۲۷ ۲ ۳ ۷ #۲ سس ائچدا بی ( کمالا لىدین تسین رن شهاپ الدین حسین بن برهان - | لدب قلج) ه + ۴ جسیرایلاقی ۵۶ حسیین با وروی ۳ ۴ ۳ سحسین ها بقیا (ایوا لغاز کسللات) ۷ : ۴ ۲۲۳۹:۳۳۱۳ - ۴۰ ۳+ ۳ 1۰۳۶۷۰۲ ۵ ۵۵۰۳۵۲۰۲ ۳- وی ۵٩,۲‏ 4:۲ ۲ ۰-۲ ۲۱ ۰۳ ۷۲۸ ۳ ۷ پر ۳ ارام سس ۳ ٩۳‏ ۳ ۵ 1۲+ ۹ ۲۱۳۰۳۰ - ۳۱۴ ۷۲۳ ۳ ۰ ۲۳۳ ۳۳۶ ۳ ۳۵ ۲۲۰۳ ۳۳ ۱۱۳۹۱۳۳۹ ۶۸۸ ات و« ۴۴۲۱۴۴ ۵۵ ۳ ۳ ۶ ۳: ج ری ۵:۳۲ ۰:۵۱ ۰۵۲۴ ۸ ۵ ۵ ؛: ۲۲ ری ۰ ۸۳۲۱۷ ۱۳۳۴۲ بط ۱ ۲و ۲ رت هار۷ 4 ۷۲ باه حبین بخارابی (مولانامیر )۲۶۳۶ پن‌بن آبرآهيم ین ایو یکی سلما (ا بوعلی )۳ ۷ بن‌نن آ بر اهیم ین اخبدا دیي نطس نی ( دیع لیحات آبوعبدا) ۵۶ آیویکی اشعری (حینا لماك فخرأ لدین) ۵۱ ۱ تن ابوعلی فعل‌بن حسین طبر‌سي (رشی‌الدین ایو نصی | ۳۳۳ مددین‌حسین زر وز قی [ | بوعید ال) لم # جن بن اسمددهستا نیا لویری ۶ ۱۸ قأسمی حسینی ۳۶۲ حسین بنآو یس چلایی (ساطانبچلاف| لدیین) ۲ ۱۱۳ ۳۱۳۰۳ حسین پن بایقرا(ساطانابوالعازی) د. حسین پایشا حسیی رخ چمالی] لب شین من شمدا لب بن فضل |[ ( کمالالدین) ۷۳۱ سای دزن خسن بو درد بت رکه آهدی شریف ۲ حسین‌بن حسن کاشانی خوادزمي تبروی ( کمال! لدیین) ۳۲۲ ن گر گانی (ابوا لمجامن) ۳*۲ +۷۲۹ مراغي (ددوزش اشری) ۷۸۷ ۳۵ حسین‌بن حیدر اصقياني (ابسوميدالة حبییا ما لین ) ۱ ۴ ۸ حسین‌ین خواجه همین لین احراری (میی‌زاشرفا لدین )۲ و حسین‌بن شرفا لین عبدا لسق ایهری آلهی‌اددبیلی ( کمالالدین) ۱۶۹٩‏ ۳۲۰۲ ۳۲:۲ ۲۹ + ۲۲ لت |۷۰۲۴ ۲ یام ۳ باب حسین بن‌شها پا لدین اسعیل‌طبسی گازد_ کی ار آميي کمالا-دین)۵ ۵ ۲ ۴ ۳۱۰۱۳ ۳ بل ٩‏ اه حسین‌بن شهاب‌آلدین حسین‌بن برعان.- الدین‌قلم| نجدانی (کمال! لدین) ۰ ز. سین قوارژمی جسین‌بن شیخ‌صایر سندی ۰ ۴ حسین بن صلو | لذیین علی‌ذوا لفقادهروآنی (قواع! لدین) ۰,٩۷۴‏ 1 سین بن‌عاألمپن ابو لحسن حسینی‌هروی غوری (أمیی د کی‌الدین ۱۱۶۹ ۴ ۳ ۷۳۲۲ حسین‌پن عبدالحق اجهری اددپیلی ( کمال! لدین )۳ ٩‏ ۳ حسین‌بن عبدالّین حسن‌پن, علی‌بن, سیتا (ا یوعلی) ۱۷ ۲ ۲: ۷۲ ۸۳ ۵۴: ۱۷۲ ۳ تیه ۲ ۳۱ اه ۱۲ ۱ ۵ ۷۲ سین بن علی(اعام) ۶ ۳۹ مین پن علی| لمشتهی با لشکافی ۴۰۱ حسی‌ین علی‌بن مسمدرازي (ابوا لعتوم جلال| لفتوح و جلال‌الدین) ۱۱۲۶ ۳۰| بن‌علی قمی(ا بونصی) ۲۹٩‏ علی :اغفی بیهقی صروی واعط (معین| لدین یا کمالا لدین) ۴۸۵ ۲- ۳۴ اب ۷۰۲ ۰ ۷۲:۲ ۴۶ - ۴۰۴ ۴ ۲ ۴ ار ۲ب ۱۲۷ ار 1۷ سین بن خیاتا لد ینمحمدشی را ژي فادسي ابی‌قیات ( کمالالدین] ۳۹۹ حسین‌بن فجر آلدین‌حسن اپنجو (عضد- الدو له جیال! لدین) ۳۹۷ حسین‌بن فیرژتشاه (امیی‌فیاشا لدین) ۳+۳ سین ین هجنا لدابن‌سسمدتی جما فرش در مب تا (أمیر ناسا لدین این یی یی ) ۱ حسین پن مبحمد بن‌عیدا لررضا علوی‌حینی ۱۹۴ حسین‌بن محمت حسیلی تیشا بورگ‌شیرازی ۴ ۳۷۲۰۳۹۳ ِّ۳۷ حسین بن مسمودفراه بتوی (محییالسنه ایو عحمد) ۴,۱۳۶ ۳۵ ۹۱۳ نا لدین‌حسیئی ترمذی‌سیبدی منطقی (قأشی‌میر) ۲۶۷ - ۲۶۸ ۱ ین‌بن ماک فیاث! لدین‌مسمودسبستا نی (شام) 1۲ ۸ پس‌ین عنسورپن بایقابن هسی‌شیخ‌بن تیمور( کمال الدیین ابوالیانزی) ر. حسین‌با پقرا یهن منصورسازج ۲ ۴۳۰۱ ۲ , ۰ ۷ ین‌بن مولذاشهاب| لذبی آسمتیلی طبسي کاژد تاحی هروی ( کمال! لس‌دین) ۵ ۸۴۰۲ ۱:۱۲ ۰۳۲ ۸ ۱ ۷ من دیلک بون پاشی تا ۵ ۲ ری ۲ ۴۰ من ین میرد اشاه پيلك حمینی اصفهاتی (میی ز | شاه ۳۷۱۳۲۷۲ ۳ ۴ ۶ ٩۰۵ ۰ ۷‏ ۳ #۸ هید لین حسین‌خطیب(حاجي ناصر لدین ناصی خطیب شنعوی) ۳۹۳ نبن توسف‌هرویزرفیع‌آلدین) ۸۰۸ سین‌بهادر (سلنان) ت۵2 سين‌بيك ذوا لقدر ۵۶ ۴ سین دیلت لذ‌ئی‌مدا نی ۶۵۷ سین‌تی ستانی ۰ ۲ سین نی مت دی[ خواچه) ۲ ۱ ۵۸,۲ ۳ ۳ ۳ ۱( .+ ۳ ار -جازیی (سلعلات] ۷۱۷۲۳۸۷۲۳۳۰۹ هرگ ٩‏ ۲۰۴۳۲ ۳ ۸ سین‌چها نسوز [ علاءا لدین) ۳ ۸٩۰۷‏ سپن‌حافط قزو بنی کر بلايی ۳ب۳, ۶ ۰ ۲, ۸۱ ن نوک تمال! (شدین ۵ 3 بن‌خان جا کیردار پتیا لی ۵٩‏ ۳ بن‌خان شاملو(سلسنان) 2۶۷ بین‌جتمي (ء لطان ) ۶ ۲ ۳ ملچچم [ ۲۷ سواد (میرسید) ۸۲۴ ۴ مس مت مس پیت سپس تست سور سین خو آرز هی ۱ کسالا لدپن سین بین زپن| لدینسن کاشانی‌خواوزمی کیروی) ۵ ۴۳ ۲۰۱۳ ۷ ۷:۲ ۰ ۰۲ ۷ ۴ ۲ ۵ ۷۷۱ ۵ ۵۸۲۰ ۴ باب ۵ ٩ ٩-۵ ۸‏ ۵ : ۰ ۳ تب 5 بل ۳ ای پم 1۷ حسین خوا نساری( ]آقا )۶۸۸ بواأنه ۳۴۶ خسین‌سادات در . سین من‌ها لم حسین‌ساأقی اصفیا ی( هییزاشام) ۷ و حسین‌سا للک‌شیرازی ( درو ش) ۴۶۷ جسین‌سقا (شیخ) ۷ ۱۷ نیس وا لیر ینک ( تمال لدیین هی ) ۳۹ * ۷۰۷ ۳ با« سجسیی هو داش ۷ ۲ ۵ سین‌سیر ازگ (دروشی )۵ ۲۷ حسیی‌صو قی د با با تصوفی دهلوی حتخاص بچشتي « ۲ ۴, بلم ی ۵ ای (کمال لدین) ۰۵۲٩ ۰۵۰۹ ۴‏ ۱ ۶ ۳۹۲ ۲ ۰۳ ۳ ی ۲ ۳ بر ۲ ۲ با حسین‌طیاطبابی (شرفا لدین) ۶۷۷ حسین‌طبیب( درو یش) ۲ ۶۲ یبن تلا قاً شابن بخارایی * ۱ ۲ جسین‌ازی (شاها یوالفتیم) ۳۷۷ حسیی‌فا تي‌شواررمی( کمالا لداین) ۸۸ 4 بر ۳ ین قنسی ابطحی کی بلایی سپزواري (میر)۸ ۵۲۱۵۲ ۵ حسین‌قزوینی (حواجه‌محمد) ۶۷۵ حسیتقلی بیلت یساول‌قودشاملو ۳۸۶ حسیو قتو شا( تمال| لدین) 9 * با حسین گکاشتی (مازا۴۵ت ۳۴۷۲ ۳۸۵ ۷ ۴۰۳۲ ۴۳۷ بارس ۵ ۷ ۳۱۷۲ ار ۷ بنتامی او بهی( کمالا لدین‌شاه) ! ۱۳۲۳۲ ۳۳ سین ی هروی([شاه) ۲۳,۳۴۷ ۵ حسیرن کتبی (۱ بو عبدال) ۸ ۱ ۷ سین کر اي (امیر )+۱ ۵ بارظ حببیرم ت فا ی گزوسی یرک ۱۳۸۱۳ ٩۸۱+, ۴۰ ۶‏ سین کفيرای تی بعی ۵۷ ۶ شروی(میر ) ۱ ٩‏ ۵ حسین گیر نگی ۳۲۲۳ کازر تاه ( کمال‌الدین) ۵۵ ۲ ۳۴ ۳۲۳ ۳ ., [ ۷ مروزژی (خواجه) ۳۱۶ ۵۵۶ ۳۳ 1 حسین‌هشهد‌ی( نا یی ) ۱۴ ۸۰۴ ۶۰۱۴۵ ۲ ۰۵ ۸۳۹ خی محماً پی ثیشا بور ی | حیدر) ٩۳:4‏ ۲- ۳۳۹۲( ۳۴« ن موهن دی (ملز| ۴۲: ۴۹ ۳۰ [ تا هی هی الدین )9۸۲۲۷ ۲ ۳ یو ت۷۰ ۲ ۷ ۷ ۸ بر _دامنوی(سلطات) ۵۳ ۱:۳ ۴۶ ۸۹۱ ۸ ۳۲۰۸۵ ۸ ن صیبی نود بخشی‌ین‌دی (أمیرر سید و۳۳ 21 ۷۱۱ پن نظافاه ۴۸۹ نقشی دلوي ۵ ۵ ۸ م‌فیشا موری (آمین )+ + ۴ جسینو اعطکاشفی ۲۴۵ ب ۳۴ ۵بر ۲ ۳۲ ۲۰۳-۴ ۶۳۷ بارس ۵ ۰۷۷ ب ۷ حسینو فا یی + ۴ حسینو لی (شاءه ۳۴۸۱ حسین‌هروی (خواچه) ۲۶۳۵ سسین‌هروی [خو اجه کمال| لدین) ۸ ۹ ۵- 9۹ حسن‌هروی امر 4 ۵۱۳۴۴ ۶۳ بب‌ ۱ هی آرمرد ۱۷۲ حسیلی (حسین با بقر !)۵ ۲۵ حسیئی( سلسله ) ۲ ۴۸ سيحبي, [ مس دعلی) ۱ ۳۷ حسیتی(هالا) ۴۴۴ یی ( تظامآلدین سا (۱)۵ ۲۷ حینی اسحاقی (عبدالة بن عیذا لحی‌بن علی) ۲ ۲ ۲ صقها نی (میز | شاهحسین بن‌مهر زا شاء‌پیت) ۷۰۳۴۳ ۱۴۶۷-۶۳۴۶۱۳۶ ۳۹۵۰۱ یی دلیا نی(معین! لدین دفاقی) +۶ سینی ترمی( سید بررهان‌آلدین ححقق) ۷۳۰۱4 میتی خلنعانی (علامه‌سیدحسن) ۳۹۳ سیئی خوارزمي ( کماد| لدین) ۷۲ ۳د. سین حوآزدصی وازی(فاشی عسعودسیفی) ۳ ۲ب سین یسز‌دی (موهن) ۴۲۵ ۰ ۴۹۹ ۳ سیتی‌سادات٩‏ ۴ ۳۰۱ ۱ ۲۰۲ ۴ ۷ن - بن‌عا لم حسینی‌علوی (سیدقیاثآ لدین) ۹۴ ۱ حسینی قزویتی (قاضی‌سیف| لدین) ۴۳۹ حسینی قز‌وینی ( کیاا۵ ۵۶۰۲ جسینی کاس نی * ۵ ۳ حشررک تبریزی ا(رمحمد آمین) ۸۱۷ جشمتی رشتی ۱۹ ۵ حشبتی قیلزتی ٩‏ ۱ ۵ حصاری اکیر آبادی 2۷۴ تصر شک ۵ ۲ (ابویکی )۳۴ حضوری حازی,ا/ حتصو زر که کی ۳ شز ج لته | ۰ ۳ ۳۴۳ . ۵۹ #۲۲۰۴ حفطی (حافطمیرآئی)۳ ۱,۶۱ ۶۳ حفظی تبی‌یزی (حاج‌محبود) ۶ ۶٩‏ حغو زر ی‌شر وال ۳ ۵ حقایتی (خافأنی شروانی) ۱۰۳ حقايتي (محمدین‌علي‌پن مالك‌ین ابو- تصی )۰ ۷ وزیا ی و ع ۳ ی( عبددا حق دعلوی) ۴۲ ۳ ۳: 5 و۲۳ ٩‏ ستعس ۶ بشتاری ۷۷ ۵ حشیر‌کا تبرین کشا[ ۵۳ حقیری‌عروی (شهاپ! لدین احمد)۶ ۰۳۲ ۳۴۳۴ حقیر ف‌عمدا نی ۴۳ ۳ حقیقی 3 ۵,۴ ۵ حقیتی (جهانشاه فرافو یو نلو ) ۳۴ ۲ب ۲ ۳۶۲ ۵ ۲۳۱۲+ ۵ * ۰:۲ ۳ ۰۲ ۵ ۳۰۷۰۰۸ ۹ ۷-ی ۷۹ حتالگ کرما نی( سا فنط )۳۴۶۳ ام عزی ۵ ۲ سای بونا نی ۲۸ ۷ تیم یا ی ۰ ۶۳۹۱۶ جکما لملات ٩‏ ۲ م۳ حکیم بآ -حومیبمند گس قندی (] بو حفص) پار ٩‏ ۶ 1 ۷۲۸۲ ۲ ,۴ سکیم(یا حکیمی) ترمنی ۳۴۱۰۲۱۷ حکیم‌جبا بی ۲ حکم‌خباز ۵ ۸ ۶ سکیم سمی قندی ٩‏ ۰۳ ۱ ۷۱۶۰۳۸ کم سیر قندی [ سیدشم | لدپن) ۳۱۷۲ حکي غمنا اد ۲ حکیم توف ۶ ٩‏ ۶ یمسا( ۱ ۵ حکيم‌هییر زا ۲ ۴ ۸۵ -صکیي‌میس رگ ۳ ۵۰۲ [ ۷۴۷۱۷ حتیم تصیر ۴ ۱ ۵ یس۳۵۷ ۵ ۱۵۱۰۱۴۲ ۲۳ ب: ۷ ۵ ۸ حکیمی (یاح‌تیم) نرمذی ۳۴۱۰۲۱۷ حتیمی سمر قندی ۳۴ حکیمی‌طیسی (محبو بعلی ) ۱ ۲ تا( جشس ارگ , | جو اسحق) حمد‌اطعمه ٩۱ حاال‌خواد. (سیدفشل الف) ۷۶۴ حلمیاردبیلی ٩۷‏ ب حلمي بشادایی (علی‌ین عبداللین ععاخ) 1۳۳ علوریی ( تاج لد یت )۶۳ ۷ حلوابی (حافظ )۵ ۲ ستلوایی (صادق)۸. 2۷۱ حلوایی‌سمر قندی ۳۴۶ حلوایی‌سمر قندی (صاأدق) ۲۷۹۵۴۷ حلوآپی مشهدی( عبدال) ۶۳۹ حلیی( علامة) ۱ ۵ 1۳۳۷۰۲ بر ۳ حلیمه ۳۴۹ حلیبه‌خا تون ۲ بر ۴ حلیمی ۵۸ ۲ حلیمی( قاضی اطف ال ین ابر یوسف)۸ ۵ ۲ حلیمی‌شر و قی ۷ ٩‏ ۲ حماهی‌سس قندی ( درو ش )۴ ٩ب‏ -حمث | اه آردبیلی ٩۷‏ ۳ حیداز تن عو مکی فت|- فزوینی ۲۵۷۱۳۲۳۰۱۴۴۱ خمدی ۷ ۴ ۳ حمد کی[ شمس | لندین بر دعی مالاز آدهو بررجعی زاده)۳۴۰ حبنء (اعاهت‌آده] ۱۳۷ حمنه (شیخ‌خدو( ۸۱۳,۵۲۰ حمز‌ذین زهرتحلبی (سیدشریف طاهر عنا لدپن ایوا لمکادم)۷۳۴ من د شروضی ۵ ۲ حبزه تشمیر ی +۴ حمزه میرزاصفوی (ابوا لمظفر سلینان) ۲ ۳ ۹ 1 +۵, ۷۲« ۹ ۲۳ ۲ ۷*۰۱ حمو بی( عبدا لر‌حمن] ۸۱ 1 حمیداردییلی (مولوی‌حمیدا )۰ ب ۶ حمیشا لدین ۸۰۴ ۳ ۳ حمیدا لدین بو پکر عمر بن‌مسمودمسمودی دلخی( قا ضی) ۷ ۸۰۸ 1٩‏ حمیدا لذدین | یومعین ثاصر سر وفبادیا نی مروریر 8-۵۸۱۴۸۳۲۲ +۹ ۳۳ ۱ ۸۲ ۷۱ حتقیان ۰۱۱4 ۶۰۱ ۷۱ ۷۳۹ حبید! لین احمد بن‌جسین ستوفی کشانی حنفیانآذربایجان۲۹۱۲ 5 حنفیات بشار ۵۴۱ [ حبینها لددین بنجارابی * ۰ ۱ حنفیان‌ماوراعا لنهی 4 ۵۵:٩‏ ۷۲۴۰۱ لهپن تباد عانی ۳۶۴ حنفي تیر یزی (محمد)۴ ۰ ۷ حمیدا لدپن ءهستانی۵ ٩‏ رات ۴ ۳ حمیدا لذدین شاشی ۷۱۲ جیاتی دعلوی(عبدا لحي بن‌جلالی ٩)‏ ۰ ۸- حمیث أ لنرتن عبداللین تام ۷۲۱ ۹۹ حمیا| لثدین علی بن مبحبود مجمو دش ۹ ۲ حیا یفن لماش( قامم هیلک 4+ ۵ ظ حمیدا لدین عب‌بن محبودمسنودی‌یلهی حاتی کاتانی ۷۸۴۱۵۳۰۱۵۲۲۵۲۱ (قاضیابویکی) ۷ 1۱۸۰۸ حیانی تجرآتی‌۲ ۴ ۵ حبیدا لددین #هندژی ٩‏ ۷ جیاتی کیلائی ۵ ۲۲۰۱۴۲ ۱۰۵ ۸۲ حمید! لدپن کاژرو تی۰۳ ۱۸۱۱۱ حیدر ۲۲۶ حدیدا لدین‌مسبد ین عطا ءا مود نا کودک حیر(سلطان)۸ ۸۳۰,۴۰ (قاضی) ۷۴۸۰۷۳۸ خدداسعاجلو ۲ ۷ حمیفا لذین‌ممودین‌همی تجائي فیشاأبودی حیدراسترایادی(میر‌جمالا لد )۴۵۷ ۵ ۷ سیدر اسععیلی ۵ + با سمیدا لدین محبودجوهری مستوفی؟٩٩ ‏ حیدرافقلی پخارایی ( خواچه محمد ) لدین صسعودین سعتشالی توب ۷ بب ب ‏ حبیدالدین نا گوری ۸ ۷۳ .بارعا یدز ودخشی ‏ ۵ ۷ حمیدافحبید اردبیلی(دو لوی) ۰ ۵ ۶ حیدر بقال ۰ ۵ ۸۵ حمیدپسی رشید کلجه ۱۷۷ حیدر بن تیبور پن ابوبکر بن سلطانثا حبد تب بزی ۷ ۱۷ ایی‌ساطان‌خانسا لوری( قطب! لین ) حمیدس کش ۴ پا ۰ ۸۰۴ ۱ب حمیسیمگر ( تج | لدین ) ۹ ۷ ۱ حیدربن ساطان جنید (سلطات! ۳۳ مرن قلندر ۴ ۵ ۷ ۱۱۴۸۲۱۲ ٩‏ ۷۴۹۳۰ ۱ ظ حبید تل ۳۴۴ سیف بن شیج‌جنیدا ین شیخا بر آهیم‌معروف حمید,با تو یتک ۶ ۶ بشیخیشا» بن‌خوا چه‌علی بن‌صدر | لین بهر و ی ۶ ۴ ۳ موسی‌پن صفی! (دپن‌اسحق اددبیلی حمیدی اختیاربی ۸ ٩‏ [شیج) ۱۳۵۰-۳۴۹ ۳۸۲ 8۵۹۱ حمیدی لا هوری ٩‏ ۷ ۹ #۸ حنایی ه + ۱ ازيك (سلطان)۳ ۴۵۴-۴۵ حنیلی ۸ ۵ حیف بیلك اهین‌تبرینی ۶۷۱ حشیعر گهملدها نی ۳ ۷ ۳ حیدر ثبر ی ۶۱ ۳ ۵ له بادفیسی ٩‏ ۱ حیذر کمات(اعیر )1۷ ۶ حتقی ۲۰۷۴-۷۳ ۵۸:۱۲ :۰۳۵۰:۳۰۳۰ حیدر تلبه ۵۱۵ ۲ ۴۷۷۰۸۴۲۲۱۳۹۵ حیدرتوتی (۴۱ ۳ ها حیدر تو نیا نی ۴۴ ۶۵۰۰۲ حنقی‌آشسری ۲ ۴۰۰۱۳ حیدرچرخی ٩‏ ۵۱ ۹ ابی(میر)۳ ۲٩۹‏ بت ۳ ۲ ارف اوآ قیاق ۱ ید دو فلت(میر زا ) ۰ ۸ ۲ حمتزرژاویه ( قطب لذین )بل * ۴ .ار ۱ب حدر موه اری ۴ ۷ ۶ (هی ۵ ۳۳۴ حیدرطعماسبی کاا نی ۴ ۵-۶۷ ۶۷ حییرعلی(مولا ا) ۲۵۰۴۵۸ ۵ حیدر کاشانی۵ ۶۷ حیدر اشی (هیی )۳ ۶۳۵۰۸۵ حیدر ک هرود (میر ) ۵۰۲ حیدر کلوج ۳۱۷ ۸۸ ۷ حینع تأنبچه چذ طر و ی ۷ ۱ ۱۳ ۷ حیدر مجلوب |( هیر ) ۳۴۴ حیدر مد 5 بای( هیر ).۸ حیددار متمایی طباطیایی دفیعی تشاتي ۱ ز امیی رقم لدین) + ۴۲ ب ۴۴ ۱ ۱ ۹ ۸۱۹/۹۵۹ حیدرمیرژا صفوی(سلطات)۲ ۳٩۴۰۴۷‏ ٩ ۵‏ ۳۲۱۳( ۵ ۲۹۰۳ حیدر تجاتي تبر بزی(مولانا) ۷۰۴ حیدر هروا( میررجمال! لدیین) ۶۷۳ حینهری ۳ 4 ۵ حیدر یان 4 ۰ ۱۸۰۴ ۸ حیدر بان (ستطان)۸ ۲5 حدری تبر بر (حاح مولافا) ۳۲۷ ۸ ۳ ۲:۵ ۲ ۸ راني ۳۴۴,۲۲۶ انی نیشابودی« برض ی رآنی همندالی ه [ ۵ یی تی ۳ ۷ ۳ یی تی(مولا نا )۰۷ ۷ حیر ی پخار ای ۵ ۶۷ ین نی دسر یی ۷ ٩‏ ۳ حیر ی تو نی ۶۷۱۴۰۳۴۴ ۸۰۵ ۸۳ خی یسح قنداگ ۲ ۳۴ حبر تی کاشا ثی(مولا ناو لی )۵ ۸۲۸۱۳۲ جیس بي‌ظر دی ۲ +۵ حیفی‌ساو جی ۶ ۶ ۴ 9 خاتبی(میاز کشاه)۰ ۷۱ خاقمی‌ثبی پز ی ۶٩۷‏ خائمی‌حردت کوسوه ۲۱۳۳۴۳۴ ۴۲ سا تو نی (مو فا لدین! بوطاهر )۸۱۷ خاده( شیم ) ۳ + و خادمی قرو بنی ۲۷ ۸۵ خادمی‌هروی (میر‌جمالا لدین) ۵ ۵۸ ٩ ۸۱ جازن‎ خازنی (عبدالر حمن)+ ۶۳,۶ ۵ ۸٩ ۰۳۴۴ خاسی‌هروی‎ خاطری شا تی ۰۷ ۷ خاقان موجه شروانشاه ۱۰۳ + ۱ب و اقا نی‌دوم (مظفی‌حروی)۹ ۳۰ خاقاثی شروانی (افشل‌الدین ابوبدیل | بر آهیم ین پوا لحسن‌هلی بن‌عسان) ۳ ۷ ۳ ۳۰ + | و ام وب ۴ ۰۳۹۷-۳۱۳۸ ۱۹ + ۷۲ خا کی ۳۳۴ خا کی(یابا) ۶۸۱۱۵۰۴۱۴۰۶ خاکی بلخی ۵۸۸۷ خاکی شیرازی ۵۷ ۵۰:۳ ۶ خأئی کشبیری سهروردی (ز بابا داود) با ۳ خا کبه (سلسله) ۸۳۲ شا لنل آماع ) ۸۱٩‏ ۱ خالدین ربیم‌ولائی مکی دروی(فخ- الیین) ۸۶ خالدي (صددا لذینآحید) ۲۴ ۲ حا لدی رف لخربن) ۴ ضا لد [عین خیدا۸ خا لدیسر وی ۴ ۳۴ خا لس ی تبر یز ی ۷ ٩‏ ۲ خا [ه(شمس‌آلذبن) ۵ ی برع 5 خاموش(میر) ۶۰۸ خاموش ( نظام! لدیی )۸ ۷ ۴۰۳ باب ۷ خان‌احدتان گیلائی ۳ ۵ ۵۲۰۳ ۲۸۲۳۰۳ ارس ار ۴۲,۳ ۳۴۹٩‏ ۱۵۱4 ۹۸ ۱ ۱:۵ ۲ گ: ۵۲ ۰۷۲۰۲ ۲ خان‌اعظم ۸ ۱ ۲۰۴ ۲ مب و انا عظل ( تکهخات) ۸ ] ۴۳۰۴ ۰۵۴-۵ اشراد خاناعظم (شان‌شانات) ۴۵۲ خان‌اعظم(عیداعز ین کو که) ۱۴۳۶۱۳۸۳ ۴( ۰:۵۲ ۰۱ ۳: 5٩ ۵ ۲‏ ت۳۲ خاناعظ | کبری ۵۴۱۵۳ ۶۱۵ ۲۷ ان اعظم کر کلتای ۵۴۶ ,۵۴ ۵ ۶ ۷ خان‌اظ ک و که اکیری ۰۵۴۲ ۵۵۴ ۳۷۷ خان‌تانان ۱ ۴۳۴۳۰۳۶ س ۲۴, 3 ۳۳: ۴ ۵ ۰۵۳۸ ۵ ۵ ۵- ۵۷۵۵۸ ۱۵ ۲۰ ۳ ۳ ۸ خان‌تا نان( بیر ام خان] ۵ ۵ ۴۶ خان‌خا نات ([پیغم‌خان)۴۴ ۵ خان‌خا نات [سان‌احظم )۶ ۴۸ خان‌خانان (عیرزاخان!۸ ۶۲ خحان‌خانان عبدا لی‌حی‌خان۱ ۳۳۲-۳۲ ۷ ۰ . ۰۵۳۲۲۳ [ ۰۳۵۹ ۳ ۰۷( ۳۹ 2 ۱۳۸۵ کر راب کر ۳ ۱ سا قدان خاو تدیان۳ ۰ ۸ خا نداند سول ۱ ۷ خانزاده بت ۵ ۶۷ خا فنادهتر حی ۹ ۳۴ با نز ادمخانم چما لی‌تبر بزری۸ ۸٩‏ ما نز اده‌خانم زنسظلرحسین هیرزا٩‏ ۶۸ خات‌زمان سیستانی (علینفی‌خان از بك) ۳ ۲۰۳ ۵۳-۴ ۵۳ ۴ ۵ س ۷ ۶ یز . 3 و ۵ ٩‏ ۳ ۶ خا نش بب؟م ۴ ۴ ۶ خبال‌شهید ۳ خانه عالم (میرژا بی‌خودداد عمدعی) ۲ لب له خان‌عا لم پس‌هدم 5و که کو کلتاش ۶ ۳۶ شا تلان ۱ ۵ ۵ خان تلان خن نی( میر‌مسدد) ۰ ۵۵ ۲۶ ۹٩۷۰۲۹۳۱زرییناخ‎ خاتریمیید ‏ ین سلطات محسودین سلطان | بوسعید تور کانی ۴۲ ۷ ۵ خآنسر زاین مصوم یلك حقوی ۲ ۳۴ ۰« خانهای قر یم( کر بمد) + ۸۰ حانیان(سسلة) ۵ ۷۷۱۷ سا یش تا شخ نا ۳-٩ خانی(سلسله)‎ خا نی کجرائی ۸۵۴۴ خانیه اسلسله) ۶۰۸۱ ۸۱۹ ۹-۹ ۸۱۹ ۱۱۲ ۹ ۳۱ شا ور ی ۴ ۸ ۲ شاوری سم ‌فندی ۴ ۴ ۱۳ ۲۶ ۲ خاو ند (خانداب) ۲۳۹ در خوا ندیه خاوندشاه (سیدیر‌هاتا لدی ۲۳۹ خاو دد‌ظهود رشیخ) ۶۱۱ ختاو ندحمودین خواجگی خضر بن‌خواچه عبیداله احرار (خواجه) ۰۶۳۷ اوک ۱ او ندیان (خانداف)۸۰۲ر. خواند‌ید خباز قاینی۵ ۲ خماژزی نیشا پوری ۲۱ ختابی(خو اجه‌پوس حعایی) ۴ ۷ ۵ دا پی( سادق‌خطا بی) » ی ختاپی (مول نایوسف‌خطایی)۶۳۹ ترش ۳ ۳ تم( ملطانحسی )] ۳ ۳ ۳ خججسده سین خسی ۳۵ بان ۱۰۳-۱۰۱۰۷۲۲۳ خجند یات اصغياب ۱۷۳۲ حول آ دشلهي از . هحجماختت ا بنتاه خدا بنده لو ۷ج ۶ خدادادشیخ )۲۰,۸ خدادوست سیاهیا بدا نی ۵۲۷ 9 ستاو تدیان۳ + ار شد و تب به ۲ * بر + بر شدای خی ۵ ۰ ۸ دیداد (آمی‌سحمد) ۳۳۴,۳۰۴ خدایداد خرسنگی۴ + حرابا نخان خراسا تي‌موا لیلاری۸ ۳۴ ۷ جي اسا تی ۸۵۰۵۲۷۸۵۳۳ ۸ ۲ خراهی تبر یزی ۷ ۶۵۹ خر بنده د. محمدشی بننه|لجایتو خردلدا تیال )۴ ۴۳ سر دخا لد هن )یه خردزد کر‌فنایی * ۴۳ خر‌دسبرقندی (خواجه)۳ خر دعلیرای۱ ۴۷ ید کاشا نی ۷۴ (۰۸ ۷ ۸ ۵ خر دمیانکالی۱ ۵۸ خرفاتی (شیخا بوا لسن)۴ ۷۰۳ ۵ رم (سلطان) ۳۵۷ حر مسلطان 1 بد ۴ شر‌مشاه کرهافی ۸۱ 1 هی و اي ۴ ۳ ۳ خن‌آنی سم‌فندی۲۴۴ من آنی‌شیر از ی * [ ۷ خزانی‌هر وی ۲۳ ۵ خززیمة ب ثابت‌ذوا لشهادتین ۱۳۲ جسرو ‏ آهین )۲۴ خسرو (عیدا لعن بز نامی‌خواجه) ٩‏ ۲ ۶ خسرو اصفهانی ( ناصی! لدین) ۶ ۲۱ نی (ابوطاتی) ۲۲ رون آغیی‌سبب‌ا لین «حبود دهلوی ۰۱۴-۳ ۱۸۵۱۴۱۱۷ ۱۹ ۸۸ ۰۱۵۲۵۰۵۲۱۱۲۹۶ ۵۵۲ ۲ ۷:۵ ۳۲۲۴۱ دوع ۷ خسروبن عاپد ایر‌قوحی ( آبن معین ) مگ ۱ خسروددوش ۷۸۱۳۱۵۲۰ خسرودهلوی۳ ۱۷۱۱۷۰۱۴ ۱۸۵ :۵ ۵ ۲ +۵۲ ۵ +۵۲ ۱:۲ ۱۳۲۲ ۰۸۸۱ ۳ ۹+ ۷۴۲۹۳ ۹ ۲۳۱۸۳۱۷ ۵۲ خسیوسلطان۳ ۸۷۰۵۷ ۸۰۵ ۹ ۵۹9-۵ رو سمی‌قند‌ی ۳۴۴ خسروشاه* بر ۲ خسر‌وشام ( آامیی ]نم ۵ ۳۴ خسروشاه ین بهرامشاه(ملك تصیه‌الدین بوا لخطاب !۳ ۱۷۲ خسیوشاه هروی(آمیی) ۱۸۱ خسر و لاک ۴ ۷۳۱۹۰۱۱۱۷۰۱۷۲۸۰۲ ذا تیمودی۲۹۳ خسروق (طاعن) ۳۸۵ خسروی بخغادایی(جمالا لدینا بو بکر ین ساعد), ۷ بوک سر خسی ییوگ نا بدی ۵ ۴۲ تسر‌وی‌هروی ۳۴۴ خصالی کاشانی » ۵ 9 خصالی هر‌وی ۳۴۲ خر ۶ ۸۱۴۲۷۰۲ ۶۳۵۰۵۷۷۲۰۱۵۴ خضر بن‌ما لی‌قرعا نی مو اوی(آمیی) ۱۹۴ خضرخان‌این طبعاجخان(آجی آاهیم بن تصر ) ۲ خضرخواجه جفعای ۳۷۳ خضرشاه آأسترآبادی ۳۴۴ خضرشاه بردی (قطپآلذدین) ۷ب ۷ خضرویه( احمد) ۸۱ خض ۴۵ ۴ ۳ خضر پزدی (شرفبا لدین) ۷۶۸,۱۸۱ تضری فزویني ۲ 0۲ خطابي متطیب منجم(حسین) ۳۷۱ خطاط تر‌مذی ( آبویکر نجیبالدین ) 5 خطاط هروی (فخی | لدین) ۵ 5 خلا بی ۳ ۶ ۶ خطاپی (خو اجهپو تس‌شتایی) ۵۷۴ خطایی (ذاه‌اسیل‌صنوی) ۱۸۵۱ ۴۶۲ ۳۸۳ خط! یی ( سادق‌ختایی) ۰ | خطايي (علی| کین) ۳۸۸ خطایی (مولانا بوسف ختایی) ۶۳۹ خطیپ (حافندمیر احمد)۱ ۶۳ خطیب تبررپزی (ولیآلدین عحمد بن- شبد ال ۳ ۳۹ خط یب ز مستي مور لو ۸ ۵ ۳ خی آده 1 1 باب خطیب گنه ۸ ۰ ۷۳۹۰۱ خطيي ابو ید۷۵ ۱۷۸-۱۷ خطیی | لداین «یدمت ین عینالملات کی کا نی ۷۹ تطبيي ی فا د فا تیب ۷ ۱ خط یره (اجوسعیت) ۳۸۵ ۷ ٩۰۳ خفایخ‎ خلاصی تسا نی ۴ ۴ ب خلاق! لمعا نید . کمالا ین اسممیل لیم ۱ ۵ ۷ خلجی (سلسله)۸۵ ۱ خلتال (سادقلی) ۱ ۸ ۵ خلف( آل) ۰۷۰۷۲ ۳ ٩۷ ٩ ) خلت ینید‎ حلفا اوغلی ۱ ۴ سم حلقا ی ار بعه ۳۷۳ خلفای اسمعیلی ۷ ۳ حلفا ی قلیه ۵ ۷ ۶ خلفای رآشدین ۳۸۳۷۳۸۹۲ ۶۱۰,۴۷ خلفای عاطمی 1 ۵ جلف شریزی۴ ۶۹۷۱۳۴ خلف فرش ۵۲۲ خجلقی [ میر»««مدپوسف) ۳۴ ۵ خحلقی بشاری ۴ ۴ ۲ خاغی بلخی ٩‏ ۵۷ حلفی تبر بر ی ۷ ۷ خلقی‌قلندد بلسی 4 ۷ ۵ حلعی‌صر وی ۳۴۴ خلوتی۳۴ ۳۲:۳ ۵۰۷۸۳۱۷ ۳۷۹ ۷۹ حلوتی (شیح صدرا(دین)۳۲ ۷۸ خلوتی (عبدالرحیم) ۷۹۵,۷۴۲ خلوتی (عز الدین) ۷۸۳ خلوتی (علاعا ادین) ۷۲۹۲ خلو تیان ۷۸۳ خلوتی تبریزی (خواجه عید! لرحیم بن شمیآلدین مد اقطایی هشرقی) ۳ ۷ خلوتی شر وا نی (سیدوحیی) ۷۴۲ خلیفه (سعدا لدین)۵ ۱۸۱۰۹ خلینه (میر)۳٩‏ ۵ خلیقه اسداله ملولی اصفهائی ۴۳۷ , ۸۲۶ خلیذ*زمان ۵۵۶ خلیفه سنطات۳ ۸۲۴۰۱۵۰ خلیفه‌صر | لدین ۵ ٩‏ ۵ شیف نیشا موری ( ده بن‌هسمدین‌حسن) ۷۳ خلیل (سلطان) ۳۲۴۵:۰۲۵۱ خلیل(صو قی) ۶ [ 4 خلیل (میرزا)۰۳ ۵ خلیلاناتر کی ۰ ۲۳ خیل! نله ( برهاتا لدین‌شاه) ۸۸ ۱ خلیل!له (تورالدین‌شاء)۸ ۷۹ خایل له ین سیدمسمودز پار تگاعی « ۸ ۷ یلیل اه با نی[ شا ه) + » لن شلیل اه منجم‌کاشانی ۴ ۴۶ خلبل بس! براهیم ۸ ۳۹ خلیل‌بن میا نشاه کور کات (سلطان تصیر- الدیی )۵ ٩‏ ۳۹۶-۲ خلیل ین ارزودصن۳۴ ۷۹۳۱۲ خلیل‌ین سرا نشاه(ساطان)۱ ۵۰۲۳ ٩‏ ۲ ۳۹۶ شلیل پاش! ۷۹۹ خلیل مر بر ی ۶۹۷ حلیل تیموری(سلطان) ٩‏ ۳۳ خلیل‌خان اعشار ۴۲۴ خلیل‌خراسا ۷۱ ۱ خلیل‌زر کر - ۶٩‏ حلیل‌زد ثی رشعی۰ ۵۳ خلیل‌سلطان ۶۶۲ حلیل‌مروانی (جمالا لدین) ۶ ۱۷۷-۱۷ خلیل‌شرو!اني (ساطان) ۵۶۳ ف خایل‌شیر ازی ۱ بر ۱ خلیل‌عطار کشا نی ۵ ۷ ۶ خلیل نخجوانی ۸ ۶٩‏ خلیلی ۳۴۲ خمارتگین (ر کن‌آلدین) 1۳۲۶ خنجر بيك جنعایی پاچنته۵ ۰۵۴ ۵۴٩‏ انار ۳۴۴ ختدان [سلطان‌محمه)۸ ۲۴ خنات‌سوار ز حسین) ۴ ۳ ۸ خواجتاب (سلسله) اس ۱۵۸ ۶۱۳ ۳ خواجگی ( جلال| لدین کشا نسی )۸-۷: ۳ 4 خواچگی اجبد۰:۵۲۷ +۴ خواچکی بلخی ۲۶۳۱ حو چگی ساطات احین۰,۳(۷ + ۳۴ خواجئی شرفشیرازی۸ ۳۲ خواجکی شیی‌ازی (شریف) ۵ ۶۴ خواجچگی کشا نی (مولانا) ۰۵۷۷ رن ۲ ۱۳+ م۴ ۷ خواچوز اده کابلی ۰ ۵ ۲ خواجو کرمانی ( کمالالدین ابوالعطا مجمودپن علي بن ۴ ۷۲۰۱۳۰۸۱۲ خواجه (پادشاه) :۴۲-۶۴۰ شوه آقامیی سدانی ۵۲۴ شواجها کب ۸۴۰۲۴۷ ۳,عوبا ۷ خواچه آوحدسزواری ۳+۲ + ۲ خواجه بی‌هان عیدا لحدید ۳۰۷ خو اج بنده توا 4۲ ۱د. تمد گیسودراژز خو اچه بیاها لین ۳۲۳ خو أحه دبیم * ۸ ۳ خو اجه ان چار سای بر ۵ خو اجه‌چان چهود سمر نی ۸۵ 4۷ خواجهجان دهی‌ئیشایوری ۸۳۹ خواجه‌چجهانر. عمادا لدین محبوه کوان خواجه چهان (امینا ندین) ۵۲۳ خواجه خاو ند محمود ین خواچنگی خض ۹ | یرو اجه ییاه احر‌ا ۶۳۷ ۷ خواجه خواند ابواللیتی ۳۴۴ خواچهُ خیابا نی(ساز)۳۴۴ و أجهر یا عی ۳۴ ۵ خواجهز آده رحمی کایلی ۰ ۱۰۵۶ ۶۵ خواجه‌شا پور فر ببی‌طه رآ نی پس‌خواجکی 2۳ خواچه عرپ ۱۸ ۲ و ]| چه قباحت جر ۴۱ ۲ ۵ خواجه‌تشم ۰ ۲۲ شواجه کالان ۷ ۴ ۴۰۲ ۳ ۷۸8 خواجه کاان (مولانا مجمد)۷ ۵۷ حو اجه کلان بیك ۶۱۲۰:۵۲۳۷ خواجه کلاب پخته سمر قندی* ۵٩‏ خو امچه تااته مجروحی عاوراءا نهر ی ژد خواجه تلان هروی۴ ۳۴ خواجه سظم۵۲ ۵ و اچه‌ما(۱ ۱۹۱۳۵ لد. فضل‌اللهین‌ددز- بیان خواجه مل(اصفها نی ٩‏ 1 ۶ خیر اجه مول نا بخاری ۲۳۲۴ خواجه‌سو لا تا خنجی ۱ ۵۸ ۱۹۰۳ ۶ر. فضل أله انن‌دوز بهان خواجه می‌ساه چوییاری ۶۲۵ خر أچه هیر آش توارزعی ۳ وه ۵ خواجه میرل#مدیقی بلحی ۲ ۲ و خواچه نطاعا (ملات [ ۸ر. تطام) لمللت خوارزمشآهان ۱۷۵۱۲۳ ۱۷۲۷ ۰۱۹۱ 2-۹۳ ۴ ۱( ۱۵:۱۱ ۰:۱ ۳۱-۱۳ ۱1 ۴( ۰ - ۰۱۵۸ ۲ ۳۵ ۷۳۲ خوارزمی ۷۲۰۸ خواری دی بزی ۱ ۵ خواص‌خات (مهتر ) ۱۲ ۸ خوافی ۸ ۱۷ خواند ابوا للیشی (خواجه)۴ ۳۴ خر ند کارروم ۱ و خواند میر [قیات! لدین‌ین‌همام) لدین‌بن جازل| لذ‌من‌بین رها تا اد بن‌محمنه طروي) ۴۰ ۰۳۹۱۶۲ ۰۳۱۴ ۵۵ ۳: ۸ ۳۸۰۳ وا تدیه ۶۷ ۳ رخاو ندوخاو تدیان خورشاه بن قبادصینی‌صرافی ۳۵۵ ور شیدی ۷ ٩:۳‏ ۷ خوش‌طسم بالی ۵۰۷ خجوش‌حسمد عزرین ال ه ۲ ۳ خوش‌مردان سبز‌واري (ددویش‌با با علی) ورف خوشی تاشتندی ۲۴ ۵ خوفی (علاعنی آمینی)۸ ۲۶۲ و فی‌عهدا تی ۵ ۵۱۳ خوننمیر (غیاثا لدین‌بن هماما لدین بن جالب! لنین‌ین برشضان! لدین‌هدم د هی‌وی) ۰۳۹۱:۳۲۴۰ ۰۳۱۳ ۱۳۸۵ ۸ ۴۳۳۸۳۵ خویشئی چشتی عبیدی(عبدا (4) ۶ + ۷ خیاباتی (ملاخواجه)۳ ۳۴ خیا لی بخا ری( احمدین‌عوسی) ۲ (٩‏ ۰ ۰ ۳ شیا لی‌بردعی (شیخ احبت کلشنسی زاده) ۷۴ خیامپور زد کتر عبدا لی‌سول) ۸ ۵ ۴ خیام‌خجر اسائی (علاعا لدین علی‌بن هحمد این احمد من خلف) ٩‏ ۴ ۷ خیام نیشایوری(ادام‌عمر)۵۵: ۶۳,۳۰ * ۷ ۲۷۲ ۳ (: ول ۰۱ ۷۲۲ ( : ۵۷۲ ۳۲: ۷ . عبرشیام خی اانسات بب‌تم ۲ ۴۷ حیرگا تمریزی ۸ ۲۹ دادا (دوسا لاهن امین لدین)ظ ۶ ۳ دا دك ین جبش‌دن | لعوتعاق ۸۵۱ داراشنوه* ۳۷ داریوش » ۱ داعی(شاه تاحالدسی‌حسن) ۳۳۶ داعی استرابادی ۳۴۴ داعیالی ال شيرازي ۶۹ ۳۵,4 ۳۱۱,:۲. ۲ ۸ ۷ داعی امفهانی (میر۵۲۹)۵ داعی انجدانی ۸ ۵ ٩-۴‏ ۵ دامی‌حسینی نسفی(شسی|لدرین)۰ ۱۰ داغی‌دهلوی زشام) ۶ 2۷ داعی‌دازی (عر تشی) ۱۳۰۰۷۲ داعی س‌خسی ۴۴ ۱.۳ ۵ ۶ داعی شیر آزی۹ ۱۷۲۱۳۱۱۱۳۳۵۱۱۴ ۳ بر ۷" داهی م«تهدی(سحمدرضا )۵ ۲۷ دای داش (عیر) ۷۹۳ داش( نقی) ۲۰۳ جا شید[ نوا لسن ایوریش) ۳۱ م- ۳ ۳ ۴۲-۳۳ ۴ ۳۰ ۳ ار دا دعی بخار آیی ۹ ۲۵:۵۶ ۶ دأنهی نشایوزی ۵۵۹۰۵۳۵ دا ثبال (شاهزاده) ۱۳۶۳ ۰۳۹۷ ۱۴۳۴ ۸ ۱۵( و ۵ ,۱ ۲ ۴۰۱۸ ۲ ربج ۲ ٩۸‏ داینال خر ۳۷ داود (میان‌شیج) ۵۸۴۰ داودبن ا پا لفغل محمدبنا کتی (فضر الدین آپوسلیمان) ۴۲ ۷۲۳۱۰۱ داودین علی‌شاها بادی ۸۱ داودخا کی کشمیری سمهمروردی ۴۰۶ ۱۰۵۵۴۰ ۷۲ داودحواقی (رکنآلدین) ۲۷۴ داودطایی۰ ۳۶۶۳ ۵ ۷ داود قیعی ۷ 4 ۷ داود تی‌ها نی چو نی‌دال « ۵۴ دهیران 8 ویتی( تجمآ لدین ۱۱۴۷۱۱۳۸۱ | ۲۱ :۷۲۰ دختر | نوری ۱ ٩‏ ۵ دخترحسام!لدین ساألار ۷۵۱ دخیر‌حتئيم او ۱۷۹ ترخنتر خعلیب گنجه ۵٩‏ ۷ ۱ وختر سا لار ۷۹ ۱ دعر ستی 1۷٩‏ سعا نیه ۱۷۹ «۳ دیش فضل [ له نمیبی ۸ ۶ ۷ درخ سیگ ٩۹‏ ۷ دختی طاع| لدین استیا بای بر ۷ دخلی اصفهانی( مالك احمد) ۵۳۹ دخلی کیلانی» ۶ دده‌عمر روشنی بردعی ۳ ۹۶۰۷۰ ۷ درا تول زولاد)۰۰م دردرد سترایادی(علی) ۲۹۷ دردگ ارمی‌ابرآه )۴ + ۵ دردی افشار ۸۰۷ درد سمر‌گندی [1 ۳۱ در فیرور فحری ٩‏ ۴ در کی جولکی( آق‌بابا) ۶۷۵ درش‌خان ۷۲۸ ۴۳۸۰۱۳۲۷۲۰۲ د.دورمتي خجاننه و دورعییی‌خانب دیود اشمی‌الدین ۲۳۵۱ درود باشي بیهتی (نظامآ لین احمدبن در ویستی[خواچهس‌جمد ارپاب) ۶۰۲ دروش آدریس‌تن بوسفم۸ دروش اشرف۹ ۷۸۷,۳۰ دروشی باباعلی خوشمردان سیزواری ۳۳ دد و یش هلب ۳ ۳ و رو ی با شا ۸ ۵ ۳۴ درو ش‌پاشا بایزاعیچ۰ ۸۴ درو ش‌پاشابن بای یداعا» ۸۴ درویش تو کلی‌پن اسمعیل بن‌حاجی تو کی اردبیلیاين بزاز ۳۷۳۰۱۸۶ دروش جبالی ۳۴۰۴ درو بش‌حافط کی بلایی ۲ ۸۱:۴۰ درو پش‌حسین سا ثاب‌شیر آنزی ۴۶۷ درویش‌سسین شیر ازی(عالا) ۲۷۶ درویش حماعی سی‌قندی ۴ ۶۱ درو ش‌خات ۲۰۱۵۷۲۲۰۵۴۸ ۵ درویش دهکئی ۵۴۵۲۸۰۱۴۲۰۱۳۱۶ ۶ درو یشی دیوا ند مان )پار درویش روغنگر ۲۴۴ دروش روعنگري ۶۳۶ ۴ درویشی سی‌ی ۳۴۴ درویش صفابی کرهاتی ۶۳۱,۳۲۶ ددو شش صوفی ۳۴ درو ش‌عبدالله ترخان ۳۴۶ دروش‌علی‌ابن چنکی‌هروی۰۱ ۶ درورش‌علی بن پوسف کو کهری ۱۴۴ دروش‌علی بوزجانی ۸۱۸۰۷۲۳۱ درویش_علی شیاع۵ ۳۳ درویش علی کتا بداد. (امیی) ۳۴۹ درو شی تس پوری(ما) ۸ ۴ ۵ دروش فرهاد۲۳ درویش‌فاسمی توئی۰۴ ۲ درو ش تما لی ۰ ۳ ۷۸۳۰۵ درو بش محید ۱ ۳ ۸ب درو ی مدا سر ده ست مد سخاز چ ٩‏ ۳ ار درویشی محبدد ترخان (امیر) ٩۰‏ ۲ درواشی میجمدخرآسانی ۳۴۷ ددوش محددهکی ۰۴۴۰۰۸۲۱۷ ۵۲۸ ۵۴ شروش محمدمر غینآ نی باه ۵ ددویشی م‌شدی ۲۳۴ دوش مشهدی (مولادا ۳۴۴ درو یش‌مفتی (مولا نا ] ۸ دروشی متصورسی واری ۴ ۳۳ دست‌عیب شیر‌آزی (اعپر نظام) ۴۴۶ دشتکی شیراز (خاندان)۳ ۳۴۵۳۴ دعوی‌دارقمی(ر کن| لدین) ۲۵۰۱۱۷۲ ۲ دفا به ۵ ۲ دقاق‌نیشا بوری (ابوصلی حسن‌بن محمد) ۳۴ دقاقی‌حسینی بلیانی (سمین لدیین)* ۶9 دقایتی مرورودی (شمس‌الندین مسمدجن علی‌بن محمد) * ۶ ۱ دقیقی جلحی[ | بو علی هجیبد ین | حمده ) ۳ ۳ پب«۳۰ ۳ دلاد(عیر )۳۴۸ دلاورخات ( قددخان) ۴ ۱۹ دلداربیک ۳۶۳ دلدار یه اعی‌قاسم) ۴ ۳۴ دلشادشا تون (زن‌اعیی‌حسنایلعان) ۰۲۰۲ ۳ دلشاد شروایی زرمسمودین محمد)۳ ۳۲۷ دما ندی ۳ ۲ ۸ دمیری ۳ ۴۰ دوائي عالامه‌چلالا لین دید هی اسعد) ۵ ۳۴-۳ ۲۴۱۳ ۳۷۲۲۲ ۲ ۵ ۱ ۲ ام ۱ ۳:۲ ۳۶ ۷ ۲ ۲ ۲ ۲ 9 بر ۲ و ۱ ۲( ۳۳۹۰۳۹۳ ۰۳۳ ۲ ۳ پاز 1ب ٩‏ ۵ ۳۲۲۳ ۱ , ۳ + لد او رو ۱۵ دوابی ۳۴۴ دوایی سبزواری۵۳۳ دوایی‌شیر ازی (حکیم‌ین|لملك) ۲ ۴۷ ۱ ,۳۴ ۲ دوآپی کیالانی ۶ ۷ نت دورمتی‌خان ۱ ۴ ۲۶۷۲۱۲ در درمش‌خان دودمیش‌شان شاملو۵۷ لد درش‌خان دوری (میر‌ساطان‌بایز ید حروی )۹ ۰۳۱ ۵ 2۳ دور کابلخی ٩‏ ۵۸ دوست (خواچه‌سیر )۵ ۶۳ و مست (مو تا ۳۰1 دوست اسقزآری ۳۴۴ دوست‌جسین ۴۳ ۲ دوست‌طارمی جفتایی(هیر) ۲۳۳ تست ۲۳ لا تست سمل ۲ [ لب دوست‌مجمد [مولانا) + ۲۳ و ست ف یله (زمیرا) ۶۳۶« دوست‌مسمدحاجی (آمیر) ۶۲۲ دوست مجیبدحالی سب واری ۵۰۵۵۸ ۸۱۳ دوستوه اورج ۲۸ ۵ دوست‌هیر 2 سبر‌قدی (مولاناا۸ دو ست‌ضر و ۴ ۳۳ ۹ دوستي سمر‌قندی۶ ۸۱8۱۵۹ دو ستیی هن ون شاه دو فارت ۱ بر ۲ دوقلات (خحمدسصین‌میرز!) ۸۱ ۶ دوغاات (محمودشات) [ ۶۸ دوفلت لمیر ژاحیدر )۰ ۴۸ دولت‌خان ردیل تواب)8۸۵ دو لت سم قددیب ت اس ده تتشاهین بختیشاه سم ‌قندی ۳۵۵ ۳۳۰۳۳ ۳ دولت گرایخان‌آول م 4 ۴ دو تکرعل۸۳۹ دهارو ال( قاشی ربمت دهلوی ٩ ٩۴)‏ ۳۵۷ دهخدا ایوآلمعا ی رازی ۸۴ دهدار (قیاپالدین) ۳۰۷ دهدار‌شیر ازی [احمدفا فی ) ٩۷‏ ۶۵۵۱۳ - ۴۳۳ ۲ ۲,۱۸ ۲ دشد‌آرشیر ی ا(معین| دی دوخن مجیوج این محتمد) ۳۹۷ ۵۶ ۱۷۲۴۲۱۷۲۰۹۱ ۷۰۲ ۳ ۸ دهستا نی آلویرک ( حسین ین اسعد 4 بر [ دهتان‌خوزي ی دهفان‌عمید کاسی ۰ ۱ دحلوی ۱ ۷ ۲ دبیاج‌عظنرسلطان (اعیر) ۹ با ۳ دجباجي سمی قندی با ۴ دیری جوا نمرد علی‌خان‌شیبابی)+۸ ۵#- 4 ۲۱۵ ۲ ۵۳۲۵ ۵۱ اج ارم ۴ دیلمی ۶ ۵ دیلمیاب۷ ۴ دیلمی قرو ینی ۳۳ او دموسس‌سلسلة پتراطیات م۹ دیناد (جلال لدین ملك)۸ ۲۸۲,۸۱۱ دنل ۶۷-۲۲ ۳ دون شمه باب ۳ ۳ تم ,دیلک از یت # ابرم ۱۷ دیوال‌صویه بهار ۳۵۷ ۱ د یه ا ته (حسیی) ۳۴۴ "۲ ۵ دیوا له بلشی ۳۴ دیوانهسصامی خیوئی ۶21۰-۰۹ دبوانة شنک تولنتانی ۶۰۲ دیوانه قیاعت‌صرافی ۲۰۲ دیوانه مسنتی بخاری ۷۷ ۵۰۵ ۵۸ دبواله نقأش‌تبر بژی بر ۲٩‏ دیوانه یعاوری۴ ۱۴۰۳۴ ۲۶ دیوانههردری ( سیخ عبت ال ) ۴۴ ۳۹۰۳ دبوسالاران ۲ ۴۹ د بوسلطان بخ ۶٩‏ دیو لی ۷۹ ذاتی‌هروی ۳۴۴ ل ی که [میر تتی| له بنهحمد دن‌شر‌فا لین علی‌حسینی کادا نی) ۰۳۷۹ ۴۴۴ ٩-4 ۰‏ ۵:۵ ۲ بر وا لرمه ۳۲ ۱ ذوا لفتار بعاد اب۵۸ وا [ععار تر کمات‌موصلو [ ۳۷ ذواآغناراخن جعقریساوجی ۱۷ ۵ وا لفغارخان چر کي برس ذوالعتاد شروانی (قوام لدین حسین بن صدرا لدینعلی)۴ ۰,۱۷ 1 ذوالشدر ۲۰۴۸۲ ۳۱۵۰۱۱۴۹ ۱۳۶۷۰۵ 1 ۸۰ ذوا لقدر ( سین یت )‏ بر ذوالقدر (علیقای بیك )خن ۶ ذوالعدر (ثرابیت)۵۲۳ ذوالعدر [ ی )۵۰۴ ذوالکما لین میر‌مجدد باقر ۶۲۱ ذوالمونین از کی لدین‌بنیعیری) ۷۳۵ خوالنون ارغون (آمیی) ۶۷/۴۰٩‏ ۷ ۳۸ :۹ ۲ باب ذو الغون خیارجی ۱ ۸ ۶ و | لیمینین‌طاعر ۸ 1 و قي ۵ ذرقی تونی ت۲۷ ت ذوقی #شاتی (اعی رحسمد اعین) ۰٩‏ سبي (سلبله )اه و کن 5 + ۲ ذطمی تب یز يا ۷٩‏ ذهئی وادلی ۳۴ ۳ رابه‌فزداری دختر کمسزینآلمرب بنت لعس ۳۲-۳۱ رائه۳ ۷۱ ۶ ٩ راجیوت‎ درادویانی (جنداین‌عمی) ۱۳۸ ۲۸۷۰ ۱۹ وک رازی اصفها نی ! ۵ ۶ رازی‌برهانی [برهات! لسذاین عطا عا رنه ) ۳۲ ۳ ۲ ۳ راری بفدا دی ۳۳ رازعشیر ازی ۴۶۷ رأستی تبی پزی ۳۶۰۳۹۳ راشدی ( کم )۳۳ رامدژنگانی۸ ۱۷ راضی(عبدآش) ۸ ۸ داعب شس‌بزی ( کلبعلی )۱۹ ۵ رافضی ۱ ۵ داقمی استراینی(عی ید الدین )۵ 8 رای قزوینی (امامالدین ابوالقاس‌بن اجوسعید) ۰ ۸ ۱ رای لیشابوری ۳۵ راغی(مولانا) ۵۵۶ دامتن۵ ۱ رامی‌اردو بادی 4 ۵ رأهي‌تسریزی (شرف لدینحسن بن‌محمد) ۷ دأمی‌عروی (عیرابوا لخیر) ۵۸۳ راو دی (محمدین علی‌بن سلیمان) ۸۸ - ۹ ۱19۳ دایگانی (عیدا لجمیه)۱ ۲۲ رای‌منوص ۰ ۶ ۶ رباعی (خواجه) ۵۲۴ ریاعی مشهدی(شی) ۵۲۷ ر شجنی مخادایی(ا وا لمبای) ۲۱ ۱ رستم‌خود یا نی( خو آجد) ٩۴‏ ۲۹۷-۲ دیی‌آلدین ابوا لباسم‌سارون‌ین علی‌ظفی ! دست‌سر‌فقندی(ین ]۸۵و دتدان [ خر اجه ) + ۴ 1 دپی‌بن اسمداخوینی بخادايي(ابوجکی ) ۳۹ بیبعی #۲ لا و میعی پوشتگی ۶ ۰ ۲۰۷-۲ + بیعی کایلی ٩‏ ۴ ۵ دتن (اپوالی‌ضا) ۷۴۶ دجایی (سیف لین سود اصفها نی ) + +۰ ۲ پر رچب ژملات) ٩‏ ۵ ۷ درحمتی قبس یز ی با ٩‏ ۷ رحین‌قلی سلملان6 ۵۴ رسی‌خواجه زادء کابلی * ۲۵۱,۵۲ خی یلاهیمجی ٩‏ ۱ ۵ دحیم‌فی آش دهلوين ۲٩‏ ریس ۳۲۴ رحیسی (خات‌خانان) + ۲۳ ۳۶ ,جع رحیمی‌جهود ۷ ؟ ۵ رحعیمی گن نوی ۶ ۲۷ زر سیس‌طروی ۷ ٩‏ ۵ رخنه( پارعحمد) ۳۶۴ ررف‌اللین سمبالهُ مشتاقی‌دهلری + ۳۶, ۷۹۸ دتم( آها )۸۲ رستم( کوسه ) ۴۹۷ دستم( کیا) ۳۸۷ رستم‌پن‌آد دشیر باو ندی( نصرا لدو لدشیسی- | (َملوله) ۲۹ ۱ دستمین جهانگیر ۴٩۱‏ رستيین سالاد ين محمدین سالار ۲و۲ رستم بن‌علی‌بن شهریار (شهنشاه‌غازی) ۱۳5۹ دستم‌بهادرخان شیبا نی (ابوا لمطضفر) ۴ ند رستم میک کوبه ۲۶۷ زستم باشا ارظ رست‌خان ۱ ۴ ب رمتم‌علي (امیر) ۲۴۳۴ رستم‌مو لوگ ([خطیب )۵۸ ۲ زست‌میرژا سقوی! ۳۷ رسمیرسید محمد‌حسینلاهبیعی )۳۱۴ رسیی, (فعفرر )۴ ۴۱ زسول۲۱۳۳۳ ۳۳ ۲۱۳۳۳ ۳۳ ۶۳۵۷ ۹ ۲۱۲ ۳۴ ۲ ج ٩:۷۲‏ ۲ ۷۲۳۱۲ ۵ ۱۷۲۷ ۲ ۰۷۲۸ ۳ ۴-۸ ۱ ۳ بل رشدهه کازدولی ۴۴ ۳۲ رشتی‌عهدانی (محسن بيك‌ین حسن‌پیلكه تحت ار دو بادی) ۳۰۱۳۷ ۸۱۵۳ ۳ ۸۱ رشیدا لین ۷ شید لدین !یو لفضي امد ین مخمد‌بن سید بن‌عور یز دمیبدیگ بز دی ۱۷ ۰۷ ۲ ۷ رشیدا لدین احمد بازدو نی ۳۳۳ رشیدا ادین بدا لسرشیدبن آحمده جام + ۷۲۲ وشیدا لدین عبدا لاک ۳ ۳1 زرشیدا لدین فضل لین آبوالخس عمادس آ لدو لهباا نوا لخیی علی بن‌موفق‌آلدو له علي‌همدا نی (خواجه)۲ ۱۱۴۴-۱۴ ۱۱۱۳۸ ۷۵۰۸ ۱۱ ۰۱۷۷ ۲ ۱ « ط ۸ ,+ ۱۲ ۱ب ۰۱۹۹ ۳۰۴ ۴ ۷۲۰۱۳۷ ۱ ۳۸:۳ ۳ ۰ ۳۳ ۳ ۳ ۷۲۳ ۳۰۲۲۳۰ ۷۰۷ #۲ رشیشا لین یلا نی مجمدین‌غیدا لجایل تخب بلخی و طواط ار ۰:۴ ۷ ۳۱ ۸ ۳ ( ۰۳ ۱+ ۳,۱ ۶ ۷۱۱ بر ۱ رشیدا لین مجمدین محمودین عسدود اسفه ار ؛ + ۱ دشیدا لدین ف‌حمد‌یبل آوری ۰ ۳۲ دشیدا لدین محید فعل‌اللین ایو تخیر عمادا لده له جاآیوا خی بن‌هو فقب | لدو له علی‌همدا نی( حواجه1۳۴۲4- ۳۴ ۱۵ 4 ۶۱۷ ۱۷۷: ۷ ۲ پظ ۳( ره ۹ ۱+ ۴ 9( ۰۳ ۳ ۱ ۲۰۳ | ۲ب ۲ ۶۲ ۰:۳۳ ۳۳۴٩‏ ۳ ۵( ۳۳ ۷۰۲ ۸۲ رشفا لذین ميبدي (ابوالفضل) ۷۱۷ ار ۲ ۷ ز شید هی 5 !۸ ۷ ۷ رشید بیلقا نی ۸ ۷ [ رشیدخان ۶۳۷ زرشبت‌خاا جتهای ۲۳۶ رش خوار ۸ ۱۷ رشیدشروانی ۱۷ شید تاردو نی ۲۴۴ شید کنجه ۷ ۲ ۱۷۸۰-۰۱ رشیدوزیی (رخواچه) ۶۵۲ رشیدوطراط ۳۲۱۷۴۰۱۷۱۸ ۲ ۹۶۱4 ۴ باه ۳۲ ۸۷۱۱ ۱ دشیدی ۵ ۶ دشیدی (اسمعیل)۵ ۲ رشیدی آصفهانی (هحددرشید) ۶۷۶ ر شید تبن دگل بادآ جمدمن‌ سین )۷ ۵ ۲ ۷ ۲ * بل دشیدی سم‌قندی (ا بومحمد عبداله دن عحبن | ۷ 5 رشال آماع) در ۳٩‏ را (سندرف‌الدیی) ۲ 5ب زا سنزواری (ایر‌سید شرف‌آلددین) ۰ ۳ رضاشیر‌اژی (حکی‌شاه) ۷۰۹ رضاقادسی (حکیم‌هاه) ۳ ۶۷ رضافلی‌خان قشاست * ۳ را کیا (آمیرسید) ۳۴۱ دضایی(هیررسین جلالا لدین صدر) ۵۳۷ دضایی سزواری‌۴ ۳۶ دضایی تابلی ۸۲ ۵ رضاییکشاتی ۸۳۳۰۵۳۶ رضایی‌مشهدی زملا محعدرضا) ۶ ۵۲ رضایی هروی( قاشی)۶۱۸ رضایی هشودی (مپی‌محسن) ۵4۳ رشی (اماع) ۸ ۱۷ 5 ۸ دضی اصفهانی( آقا )۳ ۴۱ ۳ شیاً لن ینآ نو ۱ لفضل -حسن هن فشل‌طبرسی ۳۷۳۳۷۱ رضی| لدین ابو جعفر محمد نیشایوری ٩‏ ٩؛‏ ۱۳۵ رضی] لخدین | بو عید ال مسممدین‌عشباتامامی هروی ۳ ۲۱۸۲۷ ۴۰۰۱ ۵۰:۷ ۴ ۷ رضی! لدین ابو ثصی‌حسین‌ین ایوعلی‌فضل انن‌حسین طیرسی ۳۱۳۲۳۳۲۷۱ رضیآلدین استرآبادی ۱۹۱ رضیا لین با یا آژو ینی ۱۲۴ دشی‌آلدین بن طا هر ۳ ۰ بای دضی !لین دن هحمد ۲ * ۸۱ عم | لقربنحسن پن فضل‌طبی‌سی (| بو ا لفضل) ۳۳۱ ۳ رضیا لدرن شاب ۲ + ۱ رضی! لدین عیفا لفقور لاری۱۶ ۵:۱ ۱۳۵ «۱۳۲ ۷۲۲۵۱۲ رضیآادین علي‌بن ایرآهیمین الیاس تایبادی ۷۲۱ دفی‌آاددین علی بن سعیذین عبدا لچلیل لالای خن توف ۰۱۸۰:۱۱۱۵ ۷۴۸۵- ۳۷۳۴7 دشی‌آلدین علی‌بن طاوی‌حسینی ۳۷۱ دضی]لدین قزوینی ۲۳۲ رشیالدین کیا(آمیرسید) ۳۴۱ ریا لدین عزبدین‌صالم۶ ۳۳ دضی‌الدین تیشایور ی4 ۱۳۵:۹ دضی‌الکاتب (محمدین آحمذبنابویکر مستوهیز اوی)] ۲ ۱۵۷۰۱۲ رشی کنجه ۱۷۸ دضی‌ثیشا بوزی (شمس‌آلدیی) ۷5 رضیه کنجه ٩‏ ۷ ۱ رددی اورانبها ید ۸۲۱۵۷۲ ۵:۵ ۵٩۹‏ رعمی(قاسم بيك) ۰۶ ۵ رفعتی اس ین ۳۵ + ۷ رفععی قبادیا تي (حوض مسیدخان/۱ + رفیی ۳۳۴ زفیع اهری ۷۷۲۳۱۱۸۱ 7 لین بر آعيم‌دن تور !لدین تو فیق شبرازی۸ ۸۰۵,۳۲ دفیعالدین ابهری ۷۷۲۰۱۸۱ رفیغا لدین بگرانی ۲۲۳ دفیع‌الدین حسین(امیر) ۳۳۱ فیح | لدپن‌حسین‌دن بوسضف‌عروگ۸ ۰ ۸ رقیع‌آ لین حیدر ععبا بی‌طباطبا بی‌رفیعی ات۰ ۰۴۴۷۱۴۲ ۵۱ ۸ا وا ٩.۳ ۳۱۸۴۵۰‏ ۱ # رقیما لدین سای ۴ ۵,۷ ۶ ۱ ررفیها لدین محمد‌حلیفه ۵۰۲ دقیم| لدین محهدمحدث:هلوی ۶ ٩‏ ۱ رقی‌ا دی عر ریات فارسی ٩‏ ۸ درفیم‌الدین سود شدای 1۳۵۰۷ رفیب‌الندین متا بوری ۶ ٩‏ رقیم‌رشاری (مولاتا)۳۳ ۶ دفیم مروزیب۸۸ رگیع‌سوی ۷۷۲ ٩۱ رفیعی(ایوالعاسم)‎ رفمیکاشانی (میرزا رفیوالدین حیدر مج یی طیاطلما پی ) ۶ ۳ ۳۳۷ : جر ۵:۵ ۸۱۱۱۳۷۲۰۱۴ هقی ۱ ۱۸ رفیقی آعلی ۵۱ ۶ درگيقی آبن بل ار 9 ۲ ر فیقی‌مشهدي ( مات (دین‌مجمود ۲۲ ۰۳۳ ٩‏ پاپ دتیقی هر وگ عیرعلی دوست)۳۴۴ یی بزدی ۴ ۲ ۵ د ک‌الدو لهعیرزا عیدالخطیی بن ؛ لخ‌بيت ۲ ۸ ۰۳۴۹ ۳۵۱ ۳۹ را دی لاس۷۷ لدباووالعلا صاعدپی‌مسنود 1 ۱۰ + ۷۳ را کیآلداین ایو ا افحح ین صد, أ لت بن‌ مود ۷1 ر کن‌الدیین ابو دمطتی مر کارگ ۹ ۳+( ۰ ۷ + پا ۷ ۳ ز گن‌آلدین انوا لمکارم أحمدین شرف |[ چن ید ین ید ون سجبدطلاع تب الیو + بایاتکی سمنانی۳ - ۴۶ : ۵۱۴۸ ۱4« ۲ ۱ب ۳۳۴ ۱ ا ۷ ر کن‌الدین آتمری۸ ۲۳ د تن لدین امترابا دی ۱۳ ر کن لدین اسمعیلی ۸۰۳ ر تن‌الدسن بگرانی ۳۲۲ ر کنالدین پن شرف لد آملی ۲۷۱ ر کی دین‌تن شاب لین اماع ۳ ۷۷ راکنا اهین‌ین می‌حسینوحدیاسقهاتی مرآغی( یا اوحدا لندین) ۳ ۰۱۹۹۰۱۷ ۳ ۰.۳ ۳ ۷ بر کن‌الدین بیضاوی ۳۲۱۲ ر کن‌الدین سیشی ۱ ۴ ۸ درکن لدین «سین‌ین‌عا لسم‌ین ابوالحسن صیتی جروی ۹ ۷۴۳۱۲۱۴۰۱۶ ر کن‌النبین ماد نگ ۱۲ در کن‌آلا,ین داو دخوافی ۲۷۴ ر تن‌اندین ددوعدار قمی(قآضی۳۲ ۱۱۷ ۳۲۵ ر کن] لدین رازی ! ۵ # د کن‌الدین زباریگاجی ۴ ۵۵ :۸ ۵ ۵ ر کن‌آلدین سجاسی ۷۳ 1۸۳۶۰۱ رگن‌الدین شیرایی ۱۸۸ در تیا لذین‌صارنن دن شمس له ین محمود نن ز کن! شین صای‌صرویار ۰ ۷۲۲۰۱۲ رد گ‌آلدین طعیاب+خان۲ ر کن| لدین‌عبدا لر حمن‌پن #حمدشارستا نی "۳ ز کی‌آلشین شودسائجی مسب ۱۶2 ز آ‌الذیی فیر‌ودین شمسا لدی نآ نمی ۷ ۱ مر م۹ در کی لدین قیاعی 1 ۱۸ ر کر آادین قلم ارسلات‌چهارم | ۵ ۷ رکی‌الدین قاج‌طمغات خان‌بن سعودین حسیو ۱۳ "4 ر کین آلدیین کر 8 ۷ کن‌الدین عحمد‌خواقی ۰ ۷۸ ر گرا لدین محمودین رشیدا لدین‌فضلالله ۷۳٩‏ ر کن‌الدین محمود بن علاك فسیرآلهین 2۲ 1 ر کن‌آلدین محبود سنجاتی خوافی(شاه) ۲ ۳۱۲ ۵-۳۳ ۷۳ ی کرت لدین یحو د بن حسن قطمعا ج خان یر 8 و کن‌آلذرین عسعودین صاعسداین مود 4 ر کن‌آلدین مسعیودین مبحیث اماعی‌اده + + ]1 ر کن‌آلدین عسعودت که۳۴۷ ر کرا لدین مسیح یامسیسایکهدانی ۶۶۲ د کن‌الدین میی آب ۱۸۱۶۱۶ ر کن‌آلدین ممنه ۵ ۲ ۶ ز کن‌الدین نسیمی‌سسيتی غیرازی ۲۳۱ ۳ ۱۲۱( ۷ ۷ 9 ای ۷ ر کن| لدین ی ۸ ۵ ۷۲ د کن! لین پحیی بن دوذپهان ۲۱۶ باب ۷" ر کن‌آلدین یحیی‌بن شیرازی ۸۳ ۲ ر کنا لساطنه معصوم‌پیلد صفوی ۲٩۳۲‏ ۳٩ ۴‏ ن ز تن یس قاأضی ار ۱۷ ز کن‌جیان زد کن‌هاین) ۲۱۲۰۸ توب ر کن‌خویی ۱۷۸ کی‌ساین + ۲۲ تما ز شمی۱ ۱۸ رمال | تعمییا لین موی ین ای اشیم نِ» با له ) ٩ ۵ ٩‏ رمزی آسعها نی ۶ 2۷ زمود یسم قندی هیر اشرف!۳ ۵ در تجن (دزیاللدین سعدالیها قی‌دهلو ‌! ۷۳3۳۰ ۳. ز گت ۰ زو اس ۶ ۲ ۲ روآلامین آهینا لندین دادا۶ ۲۳ روا ادین‌عطار ۲+۳ ٩‏ روا قروینی (فاتی)۶۷۶ دوع‌اله میرلخوشنویی هروی۱ ۶۳ روحایی ۶ ۳۱۴۳۰۲۲ روحانی (اصیل‌آلدین)۸۸ روحاني بخارای۷۳۴۴ دوحافی سبرقندی (ابو یکین محمدین علی ۷,۸4 زوحی 9 ۰ ۸ روحی (شس‌آلدین) 2۱۳ رو خی( مجمد )ی * ظ روحی (مولایا )۶+۵ روسی ابایرجانی ۵۳۹ روحی بخاری۴۴ ۳۷:۳ ۶ روحی‌حتاگ تبر‌بزی٩‏ ۵۲ روحی سیم ‌قندش* ۱۰ روحی شارستاً نی ٩ ٩‏ درورحی طبیب بخارایی ٩‏ ۰ بٍ روحی ولوا لجی ۸۲۶ دوحی صروی ۱ ۵۲ روحی بازری۴ ۳۴ رو د کی( بو عید ال جعفی چی‌محمدسمر قندی) پا | ۰ ۱ ۳۸۳ ۷۱۲ ۳۲۰۳ ۶۲ ۲ ۳: ۸۶ ۳ . 1۳۸ روده (]تومجمد عیثاللّهیی محدت بلعی) ۳۵ درو ده( ترردی‌بیات‌خان) ۴۳ ۴۵۰۵ ۳۲:۵ ۸ دوزافروت شاه ۵ 4 ۷ رو بد ۳۴۹ روز بهان‌ین ابوتصر بقلی فسوی شی‌ازی شطاح باشطاح فارس ۱۰۱۶٩‏ ۷۲۲ : ۳۳۲ روژبیان صبریادوستانی ه ۴۶ روزبه‌سن عبداللن‌گهتی ( ابوعبدا) ۴۲ دور‌نام‌چیات۹ ۲۴ ۳۲٩ روسها*‎ زوسی ۲۰۲ روشنی (طریقه )۷۹۶ روشنی بردعی [ددم‌عمی ]۳ ۶۱۷۰ ۷۵ روشنی‌زژاده ( نعسبا له ۷٩۳‏ روشنئی‌سمدا نی ۶ ۶۷ روضه خوانی ۲۴۶ روفتی‌استرآبادی هروی ۸۲۰۰۴۲۲ روهلو (امیرسلطان ۳۵۵ رومی (صفیآلدینمعطفی)۳ ۶۲ رومی(صالوا لد ی موسی‌قاضیزاده) ۱۳۴٩‏ ٩‏ ۱:۳ ار ۷۳:۲ ۷۰۳ + باب رومي (فاضی‌زاده) ۶ ۳۸ دومی |قواما لدین بوسف‌ین حسن قاضی زاده) ۳۸۱۱۳۷۲ رومی (مسمودبن عدمدقاشی‌زاده) ۲۸۱ ار ۳ دومی [عوسی‌بن محمودقاضی‌زاده) ۴۹ ۲ ٩‏ ۳ ۷ +۸ روعی‌تیرازی امولانا میرزاسان) ۵۸۶ زو ندیه ۴ ۱ دوثقی پغارابی (ابوالمژید) ۲۰-۱۹ دو نئی‌بدختانی ار ۶۳ رهايي خواقي حروی (شیج‌سعدا لدین) ٩‏ | 4:۳۴ ) ۸ رضایی سبزواری ت۲۷ دهایی ماود عالنتهری ۳۴۳۳۴ رها یی رد شا رد ری عشهدی (شاه محمود) ۵۲۶ رعی فیشا بوری (خواجه‌حان) ۵۳۹ زر داهبی آی‌تلی ۵4٩۰۳۳۹‏ ریاضی زاو ,۳۴۴ ریاضی ساوجی‌مهولاتی تربتی ۳۱۳ ریاضی سمر قدی ۹ ۴۲۳ رياضي سمرفندی (در گدشته در ۸۸۴) ۴ ریاضی وصولی بدختی ۵٩۳‏ رتاألسم۴ ۷ ریحاتی طوسی۸۸ آبن‌صسین قدآمه موسوی‌صدرشرق) ۴ و بیس ماختی ۲۴۴ ریس شهاب‌الدین معمایی ۱۵۲۸ ۱۶۱۳ ۳ لي با ز بیس مجدالدین, آیوا لسن علی بن‌عسبد عمیآنی‌س خسی ۱ ۸ لر بیس با ۷ ۷ زاری مدیدی (ححمدتاس )۵۱ ۶ زار کعروی۴ ۲۲ زاانیان‌فروین ۲۰۱ زان ۸ ۷ ٩‏ آهد | فیحمت) + 1 زاهد (ححمد امین) ۵۷۱-۵۷۲۰۰۵۴۴ ٩:۵ ۲‏ در ۵ ۵٩‏ ۲۱۹ زاهد کیلانی (س‌اهیم پاباک پن بندار کرردی‌سنجا نی ) ۰۳۱۲ ۴ ژاهدی ۴۱۳۴۱ ۰۱۳ ۷۵۹ زاهدی (عر ی ال )۰ ۳۱ زجاحی ۶ ۵ زجاچي فیشابوری (آبوسرو )۲۳ زجر ی ۵۳ پسرامین بزدو ۱۱۷۲ ۰۷۱۶ ۸۳۴ زد تفت ۱۷۲۳۰۹ زر تتصان ۳ ۱۷۲۲۰۳۸۰۱ زردخت ۳ ۱ ۳۰۷ ۲ بد زر دشیی ۲ ۷-۱ 1 زردشییان 4 اس زرریس( اسممیل‌ین ابراهیم غز نوی) ۸۸ زد کوب( نجما ندین بو بکر محمد بن‌مودود) ۷۰۷ ۱۷ زدی‌فلم (شاه‌سحمود پیشاوری) ۲٩۳‏ زرعی تتاب ۵ ۲ قثر اب ۳۹ زر گر‌یا ین محمدین د گي‌یاین ایو بگربن علی‌ماتا نمی ( بهاعالسندین) ۵۶ ۱ ۱۶۹۱۱۴۵۱۴ ۷۴۸۱۷۴۱ کریاین محمدپن‌ممود فزوینی ( ایو بحیی) ۳,۱۴۲ ۷۴۳ ز کر‌بابن محمودقزوپلی هکبوئی(عماد ! لدین )۶ ۷۳۲۰۱۴ زک سا حجسینی ۳ ٩‏ ۳ زر با تججی ۳۴۴ تر‌یاسوی۳۳ ۷۲ ز کی(خواجه) ۷۲ تیا کف ۸ ۱۷ ز تیا لدین عبدالین! بو تیآب‌پن‌ه رس کی بن‌هبد أللهنجیر کشیر آزی ۷۴۸۵ |[ کی اهعری ( لطیب! لدین) ۱۹۱ ۷۸ پ(۰(ح ۷۳ رئی میاعی ۱ ۳۵۰۱۳۲۳۸۱۷۸۰۹ ۷ زکگی‌سمدانی ۴۱۲ دلالی تبر یزیر ۲9 زر لا لی‌خوارزمی ۲۴۴ زلالی تی‌مایی (درویشی) ۳۳۶ أ زلالی کیااتی ۵۲ زلالی‌طروی ۲ ۲۴۴۱۳۲۴۴۱۲۲ زلعی دلحی ۵۸٩‏ زمان آملی ۳۳۸ زماتی آملی ۴۲ ۳ ۱ زما ی یز دی ۲ ۱ ۴ زمخشر ی ۰۱۴۷۰۱۱۰۳۱۹۲ ۰۳۱۹۷۰۱۹۱ ۱ ۷۵ ز تگی( خواجه) ۷۲ ز نگی(عمادا لدین) ۶ ۲ ۷ زنگی (مجد) ۱۷۹ زنگی (محمود) ۳۴۷ زنگیادا۵ - .2۳۵۹ زتگی‌بن طاهر فربومدی (جلابا لدین آ جویزید) ۴ ۱۹ زنگی ین طاه‌قر بومدي (وجیسهالدین) ۳۰ ۳ ذنگی شیرازی ۱۰۲ ز تکی‌عجم قلئده کی‌مانی (جلالا لدین) مجمود )۰ ۷۷ زور نی ۸۱ 1 زوزتی( کمالا لمات ابوجیفی محیدپن احید‌شتار ۵۴۱ زوزنی (ملت‌عمادالدین)۵ ۲۳۲ زهرءه( بنی) ۱۴ ۷ زضر» کم 3 ۶۷ ربا( آ )۸ ۴۵:۲۳-۳۳۲,۱ - ۶۲۵,۴۶ ۸ ۳ ۲ زیبابی‌صروی ۳۴۴ زیتون (استاد)۱ ۵۳ زیددن علی بن<سین ۲۳۹ زیدری (نورالدین محمد‌یناحمد پن‌علی این محمد سجن ننب زک سوک هی ) ۴ ,۷ ۱ ۱ ژزیددیه ۴ ۴ 2 پر کی تاأشکندی ۰ ۵۶ زیر کی‌هروی ۲۳۳ ز بری [ ار ۱ زیری‌فادسی(تاح‌آلدین) ۷۹ تین(زین! لدین خوافی‌شیخ)۴ ۶ ۱۱۲ ۱۳۳ ار ۲ ٩۰۳‏ ۱ ری ۲۳9۳۱ ۳۰ ۲ ۵ ۲ بر ٩‏ ۷ ۷ 2۳ ۰ بر زینآلدین (مولایا) ۳۴۲ رین لددین ابوای‌اهيم اسمعیل ین محبنه تین آجم‌نهسینی کی گا ای ۳ ٩‏ : ۱۴ "۷۳ زین لدینآبویگر بن عحمدخوافی ۲۲۴ ۲٩ ۳ [ ۵ + ۱٩:۲ ۲ ۲ ۲ [‏ ۳- ۴ ۳ ۳۲۴ ۳ اي ۷۲ اب و اه ذین‌آلدین آبوبی تایبادی"ملا)۷ زین لذین! بو بکر جعفر بن اسممیل ازدقی هروی (ا وا لمحاسن شرف لزعان) ۳۹۳ زین‌الدین ابو بکرعلی تایبادی ۴۳۱۰۷ ٩ ٩ ۳۲۳۸۳۲ ۱‏ ۷ طوسی/ امام حجةالاسلام ) + ۵ء, ت۶, ۲۰۳۱۱ ۳۱۲ ۰:۲ ۷۴۱۹ : ۷۳۹ زین آدین ‏ بوعلی وا فی‌سکزي۵ ٩‏ زین‌آلدین جامی۳۳۹ زین‌آلدین خوارزمی4 زین‌الدین خواتی ۲۶۴ ۰۳۳۱ ۳۳۸۲ ٩:۲ ۱۵۰۳‏ ۳۳۰۳۲ ۶۳۳۴ : ٩:۷ ۷ ۱۷ ۱ ۸۰ ۶ ۵‏ د ی زین لین خوافی‌معروف تسیز ین ۱۵ ۱۳ ۴ ۲ ۲ ی ۲ زین‌آلدین راو ندی باه ژین‌آلدین سمیذاطاییا ۸ زین‌اندین شیخ علی ۳۴۴,۳۲۷ ذین| لدین‌صادق ۳۷ ۴۴۰۳ زربنا له بی‌صاخد ۴ ۳۴ زین لدین صاعدخوشا تی ۵ ٩‏ ژین! لدین طبیسی۹۸ ۷ زسس‌الدین عطار (حاج) ٩۳‏ ۱ زین‌الدین علی ۳۴۴۰۳۲۷ زین| لین علی‌بن‌حسین| تصاری ٩۳‏ ۱ زین‌آلدین عطی‌سن مبحید قوشچجی (يب عادعآلدین) +۵ ۵۳۱۳ ۲: ۳ ۴ ۱-۳ ۷۲ ۲ ۲ب ۳ ۰۳۳ ۷۵ ۱۲ چم ار ۳ : ۳ مب ۶ زس!لدین علی‌بیلت انجدانی ۲۷ ۸۵ زین‌الدین علی فقیه (آبن ففیه)۱۸۰ ۳۳۴ زیی‌آلدین‌های تلاه شیراری۴ ۹۰۳۴ ۷ ! ی زین‌آلدین عم‌بن سهازی‌سارجی* ۱۲ ژییالدین فاخده کشانی ۳۲۳۴ زین‌آلدین قدسی۴ ژینالدین کلاه شیراژی ۹,۳۴۴ ۷۶- + ۷ زین لدین کیسهدوز ۳۲۴ ژین‌الدین للباتی ۱۸۱ شبان عطار همدانی ۲۱۹۰۲۱۸ ۳7۰ ۱۳۷۴۳ زین دین فخضلا لین عحیث شیاه قاری ۳۷۵ دینا لین هحمد وان ۷ زینالدین محمود اهنیا ی ۷ ۷ ۳ زین‌الدین مجنودین بدا اجلیل واصفی تاشخندی‌طر وی ۴۸۱۳۲۵۲ 9:۳ وق ۸ ۷۲ ۵ زین لدین عجمود بن‌مسمدهروی۳ ۱٩‏ زین‌آلدین محمودخوشتو ۴۶۴ ژین‌الذدین سسیعو ژر نیتی اصفهانی ۱ ٩‏ ۵؛ ۵۸۰ #۳۲۰ زین‌آلدین تسوی ۷۴۷ ینآ لدینو فا پی‌خوافی! کبرآبادی۱ ۳۶ ۱ ۳۸۳۲ ۳۳۰ ۸ زینالعا بدپن (سلطات) ۱ ۷۹ زینآ لا بدین‌بن علی‌بی عبد! لموّهن‌عبدی ۴۰۲ زین لما دین صادق ۶ ۴۴ ذین‌العا بدین عابه بییمی لاری (شاه) باه ۷ ینلع ددین‌علی 1۶ ۴ ۲ زین لبا بدین‌علی‌عبدی و نویدی شیراذی تیشا بو ری ۵ب ۳۱۳ ۴ ۷:۴ ۶ب ین لعا پدین علی‌فقیه ابنآلعتم-* ۰۱۸ ۳۳ رین" لعا بدین عنشیآر دویا دک ۵ ۷۰ زین‌الما بدین میرژاصفوی ۶۹٩۸‏ زین" لما بدین عمد! نی( خواجه) ۷۶۲ ۶یم‌العباد را دد یر هی ارگ (شاه] ۸۶ ۱ ۷۳۰۸ ینس انم بر ۲ زینی‌علوی محمودی‌خر اسانی۳۶ زین‌آلدین مجمداین ابر اعیم پر مصعلفيتي ر زیشتی بساری۷ ۲۲ ژر وتجی لیا ی ۷۶ ۳ زینتی سزواری ۶۷۲ وا پنتی‌علوی عحمودی‌ش اسافی ۳۶ زپنتی‌مبیدی (مجمد‌صسین )۲۴ ۵ زین‌خان کو که ک و کلتاش ۰۴۳۰ ۳۴۵۳۲" ۴۵ ۶9۷۹۱۷۳/۹۹ زین‌خوافی‌وفا یی ۴۱۱ زبنل(خواجه) ۱ ۵٩‏ زینی(طر یته | ۳۰ ۶ ر بنی هو لا با ] ۵ ۶۵٩‏ زینی سادرابی (مولانا) ۶۲۷ زیتی‌سزواری۴ ۳۴ لا سایق اصغییانی (ساح‌فر بدون) ۲۷۷ ساجیان ۸ ۱ ۲ ساحری توئی(محمدقاسم ۲۶۷۷ سادات آب بتجيي ۹ ۰۱۷۶ ۷۸ سادات ار دستان* ۲,۳۴۶ ۴ < ساوات‌اسسق آیاد تیشایور ۰ ۲ گر سادات اسث آ با دعمدان ۷ ۳ ۸ سادات اسنهان ۹ ۳ ۷,۵ ی #۶ ۱ نو سادات] ند جرد ۳ ۰ #۵ سادات‌بخار! ۱۶۸۹۱۵۷۷ ۸۳۵ ساجات بدخشان ۷۵ ۵ سادات م۵ 4 ۵ سأدات‌یپان بر ۵ ۶ ساجات تمر یز ۴ ٩‏ ۶ ساداث‌نر دت ۷ ۵ ۲ سادات‌ترسن۴ ۴٩,۶۳‏ ,۶ ۷۳۳ سادات‌سن قزوین ۸۳۲ ساداتجسینی آذر بایعات ۸۳۸ سیدیی فادسی 1 ساتأت‌حسینی میهد ۳۲ ساد اتسار ۴ ٩‏ ۵ سادات خر ‌اسات۱ ۲۰۸ ۵ سا دانت د تکی شیراز ۳۴۵,۲۴۳ سادات دو سار ٩‏ ۵۴ سادات رضوی ۸۲۷ ساداتگ۸ ۶۱ ۹۳ سادات ژاوه٩‏ ۳۴ ساداتزوایر؛ اردستان۰۳ ۸۵۸ سادات سبزوار ۸۳ سادات, سر قلد ۶۱۱۱۵٩‏ ساد اسان ٩‏ ۵ ۲ مادأت سیفی جسنی ۴۳۰: ۱۴۹۷۰۴۳۳ ۳۲ سادات‌شیراز ۸۶ ۸۲۱۰۱۸۱۲۱۷۴۵۱۶ دادات‌تیاطبای | ۲۰۱۴۳ ۵ ۵ سادات یدا لو ها ید۸ ۴۵ سادات‌عو یشی ۳ ۸ سادات‌علوی شیراز ه ۷۸ سادأت‌علو یه ت ما٩‏ ۵ ۷ سادآت علوی ماوراعالنهی ۳۱ سادات‌عو طفری۴ ۶۲ سادات ق_ضا یه ٩‏ ۵ ۵ سادات‌قز و بن ۴ ۵۳۴۱۳۸۵ ۲ سادات کاسآن ۴۶( ۵ ۸۳۲۱۴ سادات 5 تاتساوراعا لمیر ۳۸ سادات کالب ۵ ۴ ۶ سادات کرمان ۱ ۶ ۸٩۰۵‏ ۷ سادات کمانگرهرات ۱ # سادات کیابی ۲۵۲ سادات گر کان ۳۴۹ سادات ترس عندوسسان ۵۶۷ سادات گورسسخ 3 سأدآت‌ماور آعالنیی ۶ ۶۱۳۱۵۷ ۷ ٩ ۱ ساأدات‌هدذینه‎ سادات‌تید۹ ۳۰۴۱ +. ۶۳۶, ۲۵ ۳۱ ساجأت ععسن ۴ ٩‏ چ سادات لور بخشی ۳ ۶۱:۶۱ 8 سادات ثیشاور ۵۰۲ ساداتهرآت۸۳ ۵۹۱۱۵ ۵۹۸ ۱۳۱۱ 4 ۳۰۳ ۲ ۲۶ ۱ سادات‌یزد۴ ۰ب ,۰ ۵۵ ۱۵-۱۳۰۱ ٩ ساسانی‎ ز ساسائیات ۳-۱۳:۱۱ ,۳۹-۳۸۳۰ ۳۹ ۳۳,۱۱ ۳+ ۳ بار ۴۳ ساعدی خلجي ۸ ۸۵۶ ساش یه رو ۳۴۷ ساقی ۶۲۷ سافی‌آسترابادی (ماا سلطان‌مسمد) ۴ ۳۶ ساتی‌اسفهانی (میرزاشاه ۶۷۱۷ سباقی‌جن برش ۲ ۴۳ ساقی‌گزو ینی ر تصی | لد ین )۶ ۴ ۲ ساقی تخشبی ۳۴ ساقی‌هر وی ۳ ۲۴ ساکتی بخادایی (مولانا قاسم) ۳۴۶ « ۳ ساکنی سمی‌قندی ۲۴۴ ساللاد (حساعا لدین) [ ن ۷ مدا ار مجید #۶ ۴ سالاد.هرز بان ۴۷ سالاد بان ۶۷ سا للت! لدین محمد‌جمو کبدی ۵ ۲ ۳ سالك شیرازی ([درویش حسین) ۴۶۷ سالم بيك تی کمات۸ ۵۸ ساألمی‌عراقی ۳۴ ٩ ۸ سامان(آل)‎ سامات امن نب ۳ سامائی ٩۱۳۳۱۲۷۲۱۳۳‏ ع, ۴ ۷ ساما تیان ۱۲۲۰۲۰:۱۸ ۰۲۶ ۲۸ ۳۲۲ ۴ ۳ ۳ ,4 + رخ ۸ ۲:+ ۷۲ سأما لی‌بخار ی ۳۳۴ ساما نی ثیثا پوری(نظامی) ۱۰۰ سام‌گ‌ین حیدزی ئس‌بز ۸ ۳۲۱۵۲ ۸۳ ۷ ٩ ۵۰۷ ۸۳ سامعی‎ ساحفوری (معزآادین )۸ ۳ ۷ ساع‌هیر زا صقوی ۲۷ ۳۷۷ ت از ۲ ۸ ۲۹۶۳۲ ۴ ۴بر۴ء ۸ ۵ ۲ ,۳۱۳۳ ۲۱ بت بل بر ۴ ۳ ۳۰ ۱ بل ۱ ۲ با دی ۲ در ۳۲ ار سامی دأمنانی۴ ۳۴ ساهي‌صفوي (ساعمیرز۱) ۳۷۴۷ ساهی‌قزوینی (عزیزالدین) ۱۳۴۴۰۶۴۲ ۴ او یا ۱۷ سایل(ما۵4 ۶۲ سابل تهاع تدیل مولاتا) ٩‏ 1 ۲:۵ ۸۲ سایلیاسفراینی ۳۶۴ سایلی خراسائی ۳۴ سایلی‌عرافش ۶۲ ۳ سايلي قربی ۳۴۴ سیز‌دارک۸ ۲ ۵ سبط دین! لو ز ی ۷ ۳ ۱ سبکتگین ۲ ۳۴-۳ ۵ ,9 ۵ < میک آسانی۱۰۰ سیك‌عراقی* ۷۰۱۰ 1.- ش ( ۳ [- ۶۵۲ ۷۲۰۱ [ ۳۴ ۳٩ :۴۱ ۷۲۰۳ ۵۳۸۲ ۳۲ ۵۰۹ ۹ سیت‌همدی‎ سیاهی (فاضل‌بیات)۴ ۶۴ سياهی (هبر پبغم‌ورچی)۳۴۴ سیاهی انسجانی (خدادوست) ۵۲۷ سیهری ( در‌هان ثظامشاء ) ٩‏ ۸ نع سیون کا باه تام ] ۲۳ سپه رک(علی) + 1۰ سیهری اصفهانی ۶۷۷ سییر کا بخارآیی + ۳ سیهرگ ژوادچی ازرواره‌ای(میرنا میت) ۰ ۷ دی که طر وی ۸۱ ۵ سیک عننوستا نی ۳۲۴۴ سیهسالر (فبر پذوت‌ین آخنته )۷۲ ۷۳۹ ستي باد تا شیی‌ازی [ چم‌الدین صایی- الاسلاممحمودین صایی! لدینالیاسی) ۳۱ - بر ۰ ۳ مساو ند ۴ ۵ سح بی استرابادی تجمی ۸۱۹۰۴۱۳ محباند کب ۲ ۰ ۸ سح آفر ین ۷۲۷۲ سخی مان |عیر را ابوطالب) ۷۲۷ ۵۳ سر اعالدین عمر بن‌علی‌این اثملقن ۱۳۲ میجیو دین‌عیدا لمعطی لخمي اسکندر ی سراچالدین قمری آملی ۵ ٩‏ ۷۸ سد‌یدا لین اعور کرعاج ۱ ۸ [ سث یف لذدین بیهعی ۸ ۸ سددید! لین علی‌بن‌عمررمحزی غن نوی ۷۲۸ ستایدا لین محمندین هوسی ین یعقوب غز نوی ٩‏ + 1( ۳ ۷ سفاینا این عحیناین یی بن طأهی فن «همان‌توفی بخادایی (یانوزا لندین) ۵ ۸ ۷۲۱۷۲ ۱ +۱ ۷۹ ۲( ۱۳ اب ألله‌علاوسیا بر قوحی » ۱۹ سد‌یدرازی (میر) ۰۲ ۵ سد‌یدعاميب قزوبنی ۳۴۴ سدپدطبیب گیلائی (قرن ۹ )۳۴۴ سددیت طبیب کیالانی(فرن* ۵۳۱/۱ سراج (ابونصر )۶۱ سیاج آسد | داد ۱۷۸ سراج‌الدین۵ ۳۳۲ سراح! لددین ابا لتناهآمحمودیی ایی‌نگی ازموی[قاشی ) ۰ ۷ سرآجآلذدین ایوالمظفر پیادد شاه دوم ۱ ۳-۰۳ ۳۶۷۱۳ مرا" لدین اصیلی‌درو ی ۳۴۳ سح سس سس سرآحالدین ور دری سیستا ثی(میر )۶ ۲۲ سر‌اجالدین ساطی سم دی ۳۱۴ ٩۳-2 ۵‏ ۲ سراحالدین جسن شیر اری ۱۸ سر اجنین سراجی‌سگری ۰۱۷۲ ۳۲۲ سراج‌الدین سگزی(-سبد) ۲۲۲۰۱۱۷۴ سأح! لدین‌سیستانی ۴ سرآح! آهدین شاد وات بسارایی ۴ ٩‏ سر آآلذین هلال بن مشتنت محتاری عن نوی ۱۸۷۰۷ ۰ با ۸۲ سراح لدین علاء‌دلسی۵ ٩‏ !۲۸ ث" عجبات‌اوشی ی شا ی حنفی ۳۹۵ ۱ ون سیاج) لدین‌محمد بن‌متهاج| لدین عتمان بن ابراهیم‌بن عیدالغالی کوز گاني لاهوری ٩‏ ۷ سراجالدین محمووین خلیقه ۷۲۱ سر اح منیا ۵ پا سرأجی آسقی‌اینی ۴ 5 سر اجیی بلختی ۲ ۷۷ سراجی دلجی (ممین| لدین)٩‏ ۸ سراجی تب پزی۹ ۰ ۵ سراچی خراسانی (جمالالدین محمدبن علی) ۷۸ : سراجی سگزی ۳۲۲۰۱۷۳ مسی فاد ۲ ۷ سی بث که ۱ ۳۰ سر بد ار ان۳٩‏ ۳۰۵۰۳ سر بدار یال ٩‏ ۳۰ سرح(رآهیر) ۳۳۳ سییج‌سي * ۵ ۲ سن حعلم ۶ [ سر‌دود ۱ ۸ ۱ سر تب ۵ [ سي, کش ۸۵ ۱ سرعدی اصفهانی (ذرییف) ۰۵۳۹۰۴۲۸ و سر مد ی أصفیا نی فیصی (رشر بت ۸ ۶۲ سر و دگ ۵ ؟ سر‌ودی (مولا )۶۳۱ سرودی خوآتسازی قمی ۲ ۵۲ سروری (مصلی‌الدین مصطفی‌بن شعیان) ار سی‌وری شارایی ۵ ۳ ۶ سر ور یر جمدی ۳۴۴ سروری شی‌آسانی ۳۴۴ سرر‌ور که کشا نی (محمد‌قاسم بن‌حاح میجمت ) ۳۹۲ ٍ سروشی لح ی ۷ باه سی‌وی خوشتر ی املاعینی) ۳ ۲ ۶ سي طتتای (حاج ابر اعبم) ۳۵۷ سریا ی ۲ ۴۰۱ ۱۷:۱ سریا ترشین۴۴ ۲ سری سقظی * ۳,۶۲ ۷۲ مرف طروی ۳۴۴ سعادن پیات ٩‏ ۳ ۶ سعادت پسر‌ سود ستتسلمال ۷۴ سعادت خازن ۳۷ ۱ سعد (آمیر نور) ۴۵۵ سمنه( )۶ ۲ ۰۲ ۴ ۳۳ سعتا و اجه ) ۵ + ۴ سعد رعو لا نا ) ۳۱8 سعدا لحق[ ام سدحیمتصیمی بور پجتی بزدی) ۴۲ ۶۱۱۳۴۸۰۳ ۱:۶ ۷۱ سین لدیی احهت‌عن یز ۱ ۱۸ سعدا لین اسعد بن‌شهاب بشادایی ۱۰۶۰ سمدا لذدیی الا له ۸ ۷ ۶ سعث! تذین مخاز عسمر قندی » ۰ ۱ سعت آفین بن پهاءآلدین۳ ۲۲ سع.. لدپن‌س تاح‌الدین علی ساوجی۴: 1۸1 دا لندیی‌بن حاجی‌عیاب عیسانی ۹ ۲۷ ۳ یبن صرفا لین (سعدشیرف) ۳ فد لدیی‌ یی ۳۲۳ ۷۷۲۲۱۲ سعدا لذین حیوی پاجپویه | 116.۱۱ ۴ ۲۳۰۱ ۱۲۱۱+ ۲بب۱٩:‏ ۳۱۷+ ۵ ۲ ۲۰۲ ۲ ۳-۷ ۲ ۲ ۱ ۰۳۳ ۱۲۳۷۲ ۰ ۲ ۴ ۷ سید آدین خلثه‌۵ ۱۸۱۰۹ سعد" این رعاسی خوافی هروی ۱۹ ۴د ٩‏ ۷ ام سعد لین سأو حی ۱.۴ ۸ ۱ سعبا لد ین با هت #يي محمد بی احم‌دفرغا بی ود هن" لدین سه‌یدخروي ۵ ۱۷ سعدا لدین فرح۹ ۴۲ سعدا لدیی اشم‌ی۵ ۶۰ ۲۴۷-۲ ۱۳۲۹ ,"۷ ۱ سعل لذین کافي بخاد ابید ۸ سیدا امین عحعد استیابادی۹ ۳۴ ازدولی ۲۳۴ متا لذدین مین شعینا لین موم نتاین همین‌آلدین ]پو یگ حیدألهین تجب ایا لحسن علی‌بن‌جمال! لستهمعین- لدین محمدین حمویه جوینی‌حموی ۸ :۱۵۰ ۰1 ۷۲۳۰۱۱۳ 1؛ ,| : ۱۱۸۲ :له ۲۶۳۲ ۷۳ - ۱۷۳۳ را 0 شک کی ۱ سعثا أدین محمدبنموید پن-سن بن‌محمد أجن حمویه حموی‌جوینید,سمدا لین محمدین معین| لددین س‌دا لدین محمودین عیدا لک ب‌شبستری [ یا نبا لدین )۱۲۰۳-۳۰۱۰۱۳۹ ۵ ۰ ۸ ۵۲ ۳۱ ۰۲۳۱ ۷۳۲ : ۳ ۵ ۷ + ۷۱ ۴ سبثأ لخین مسیوی دو لعبار یار ای ۴ 4 سعد لد بین حسموند ذو بیغ نوش ٩‏ ۷ سعدا لدرین معلم ۸ ٩‏ سعثا لدین تصیر ۵ ۲۲ سمتا لین نطد ی ۱ ۸ ۴۵:1 ۷ مسیث | لین وراق ۱ ۸ ٩‏ سعدآادین ود آوبنی ۴۰ ۱ مد | ۳ ۴ ۳ سعد اه (خاشی ) 1 ۰ ۷ سمدالله تراک دعلوی بتاری۸ ۷ 8 سعب | الاك قحر [ لد ین عیسو ین آسعدتر مجنمو د اب 9 ز سمدالیی ۳۳۲ سعد پن * پو یکی پن معد پنززنگی(" تا بيكك ) ۳٩۱۱ 58‏ ۳۶-۱( ۲ 1: ۰۷۳۰ ۳ ۳ ۳ ۳۷-۱ ۱۱۷۵۶۱۳۲ سعدیند نگی ("تابیلك ابوخساخ) ۰۱۰۱ ۱ ۵۳۰1 ۴۰۰۱ ۲ ٩ ۷ ۷ ۳۱۲۳۲ ستیا‎ [3 سعكا, هی‎ ۳ سعث‌ر عل گنه ار ۷ ٩‏ سعتسعين. تیشأبوری۱ ۱۸ کندی ,۷۲ ۱ سعنشرف اسعدین شرفی|لدین )۶ ۳۲ سعدشی‌ازف معروف بسعد کل ۴۶۷ دیاز يار ۷ 1 سعد‌عپا د+ ۵ ۷ ۷ سعد کل (حا قظ) ۶ ۳۳ ۳ ۲۳۳ سعت کل [سعد‌شیی‌آزی۷۱ 1۶۴ سعل گنیحا بر ۷ ۱ سور اق ۶ ۲۳ سبدی (عسید‌مادتشهایی )۸ ۷۲ سسفی ادد بیلی ۴ ۳۴ سعذای شهررسبزی (قاضی) ۶۱۳ سعدی‌شیرازی (فصاماً لین ایو محید عیدالله بن‌مشرف‌بن مصلح بن‌مشر ف) ۳ ۵ 181 - ۳ ۳ ۲۷۲ ۱ رت ۷۲( ۳ ۱۷۲ ۳۰۳ ۰۳۰۲ ۰۳۲۹ +۳۹ ۳ ۲ ۰۴۱ ۰۴۴۵ ۵ ۰:۴۲ ۳[ ۱۵ ۲ب ۷۳۴۲ ۷۲۴۲۷۲ : ۵ ۷: ار سعف‌شی ررآزی جهرمی (قطب‌الدین شبتاله | پن‌عحبی بن‌محمودا تصاو یخن رجی) [ # ۲ ۲۹ سعدیی: عشهدیي ۴ ۳۴ ستدی هلدو فان( خسرو دعلوی)۰ ۱۷ سعید ۳ ۸ ۳ (ماا)۵ ۸۱ سعیل آلذین متطبب‌سی‌فندی ۴۶ سعیداپسکی باغی( قاهی) ۸ ۵ سعیل با بی ۶ز سعیت تن معا بن | حمدذفر غا تي | سعدا دی ) و سمیین مطهر پن سعیدیی علی باخرزی (سیض‌السشیی ]۰۱۱۵۰۷۰۲ ۱۷۳۴ : ۴( ۳ ۰ ۷ سعیدپن‌مظفی فا مدی پا خرزی(سیفآلدین ایوالمما لي) ۱۵۰۱۷۱۳ ۰۷۲۳۴۰۱۱۷۴۸۱۱ ۳۸ ۷ + ۳ سعیت دن باه راوندی (قطب‌الت‌ین) ۷۷ سعید میت خو ارزمی( نور)۴ ۷۲ سمیدخان (سلطات) ۷ ۳۸۰ ۵۶۸ ۰۵۸۳۲-۸۵۰۸۷ ۵3۰ سمیدتان‌جنعاً پی ۶۸۱ سعیدان گوهکن شیپا تی (سلطان) ۰ ۸ ۰۳ ۵ ۲۱ ۲۲۱ ۱۵ اب ۱۵۲ ۵ رش ۵٩ ۲‏ سعیدخرازری (قاضی) ۲۳۲۸ سعیدطابی (ژین| لدین) ۸۸ سعیدشرو] ی ۸ ۱۷ سعیث عبادبیهقی(شیت) ۵۶ سعرث تایلی ۴۴ ۳ سعید کامل خلضا لی (ملت) ۶۴۶ سعید گیلانی ۲۸ ۱ سعید گیالاثی (خو اجه ) ۶ ۰ ۵ سعیدتبجار آوشي ۴ سعید ثیشا پورگ( مد ) ! ۸ [ سعیندروی ل(سعدا لیدین )۱۷۵ سعیذ‌عر و ی(هین )۸-۳۴۴ ۳۴ سعیدی (ابوالفتیم)۳ ۵ ۷ سعیدی رد خشی ۸ ۷ ۶ سعذری ۰ ۰ ۱ سقا( درو ش‌ ی رآم) ۸۳۱۰۵۷۱۰۴۲۶ ۲+ سقاپی کانا نی ۱ ۵۲ سظ کی [ ٩‏ ۱ سک تی فا ثی‌شیی‌ار )۷ ۴۳ سک کي سمر قندین ۳۴ سکندر (سلطان) ۴۰۳ ستندر ین قطب‌الدین (سلطان) ۵ ۱ ۷۷۳۱۲۵۸ سکندر سوری۵ ۸۵۵۴۰۱۴۷ سگندرسوری لودیبم تج ستکننرشاه ین قطب ا لد‌بن نن علاحأ لخاین (سلطات) ۵ ٩‏ ۵۸۰۱ ۷۷۳۰۲ سکندرشاه لودی(سلطات) ۴۰۵-۲۰۴ ۸۵,۶۸ ۹:۷ ۸۰ ۱۳ات ۳ ره ۸ ۳ ار ستندرفاه گسرأتی ۹ ۸۳ مك‌لو ند مجیدی ۵۸۸ برلاجقه دروم۳ ۲۵ سلاجقه کرما۸ ۱۱ سل طین شور (ماو لها لجپال) ۳ ۵۰۷ ۷ سال له ین علي‌سکی ۶:۵ ۲۳ سالم نله کاستی ۵ ۴ ۳ سلاحت گر ای ۰ ٩‏ سلام‌چشتی(شیخ) ۷ ۶ ۵ هي اردییلی* ۲ ۸۵ سللامیاسفعا نی ۳ 1 ۳-۵ ۳۲۱ ۱۴۴۸۱۵۲ و سلاهی خر سا نی ۴۵ ۲ سأژهی‌شیی از ی( شاها بو تر آب‌ ۳۳ سالاهی‌ه وی ۵ ۳۴ سایجوق ( آل)» ۲ ۷ ساجو شتا ترن ۳ ۵ ۷ سلجو قشاه‌ین سلر ۹4 ۱۷ سلعو قبان ۱ ۰۳۷۱۴۵۰۴ ۴۹ - ۶۴۰۵۴ ۴ ۵ ۷۲۷۷ ای ۸ ۱۳ ۰ ۸۷۰۱۵۰۱۴۵۰ 1 سلچوقیان‌روم۰ ۸۰۸ ۱ ۱- ۰۱۱۹ ۱۲۸ ۴ ۰:۱۴ ی ۸۵۳-۱ ۰۱ ۰۱۳۱ ۷۵۱-۵ ۷۳ ۳ ۳ سلجوقیان کرمان۳ ۸۲۰۵ سلسله اسجاقی ۳۵۲ سلسله بهمنید کن * ٩‏ 1 ساسله‌خواجگاته ۸ ۵ سلسله‌سور بها ۳۶۹٩‏ ساسله‌شیبا یات ۲۸ سلسله لودیها ۲۶٩‏ سلسله تیمت‌أللهی ۱۸۷ سلطان (عليقلی خان از يشان زان اب۳۳[ لمات( مصساش) ۸۳۰۵۷۷ ۵ ۵٩۷‏ سلطا (ماك‌سلطان هحمد قمی)۸ ۰۸۲ ر ‏ بیان [ توآای‌عحمنو لی ) ۵ ۴۶۲ سلطات اییاهيم‌امینی‌هر وی ( ای ۴ ۳۷ موی ملطات ابراهيم میرزاجاهی‌صنوی( ]پوس الفتم)۸ ۱۱۳۷ ۴۲: ۱۴۷۰ 1 ۳٩‏ ۲ ۲ ۵ ۲ ۸ سلطان اسمدل خواجگی )۵۷ ۳۴۰۰۰۳ سلطاناحمد تمبل ‏ ۸« سلطاتا له‌شا بخور , فظام| تدپناو لیا سلطالاشت دختر دمش یو اجد۶ ۱ ۲ ساعلان تها تیسیک(حاجی) ۵ ۸۱ سلطان‌جلاا لدین فرغا نی(امیر)۹ ۵ ۵ ساعطانحسن میرژاسفوی۳ ۴۹۳-۴۹٩‏ سلضاد‌حسین باأبقر۵ ۵۱رد حسین‌بایقرا سلطا حسین‌میرزا صفوی ۳۵۴ | ۴#, ۱ ۵۳۳۵۰ ساطان هی می زا (ابوالمظفی )۴ ۰۴۴ ۴ در زو ۵+۷ ۵۲۹ 5 ,۳ ۰۱ ۷ ساطان حیدر بيك از بات ۵۳ ۳-۴ ۵ ۴ عاطبان‌حیدر میرژاصفوی۴۹۴۰۴۷۳- ۲۱۴۹ ۵ ارم ٩و‏ ساطات سییر بان ۴٩‏ سلطان خایل ۱ ۵ ۳۴۵۰۲ سلطان‌روملو(امیر) ۵ ۲۵ ساطان‌سیلکی ۳۰-۵۳۵ ۵۲ سلظاب سعید خان کوهکن شیبانی» ۸ ۳؛ ۵۸۷۱۵۸ ۵ ۰۵۷ ۵۸۵ ۵ بر ق , + ٩‏ ۵ سلطات‌سليم (شاهن اده) ۵,۵۲ ۵ < ۸٩‏ ۲۲ سلطان سلیمانسحیی ! ۴۸ سلطا سلیمان میرژاصفوی ۴۰۴۹۴ ۱ ۸ سلطان سنجان ۵ ۷۲ سیستا تی)۴ ۱ ۵,۴۵۴-۴۵۲,۱۳ ۱-۵۴ سلطآن‌سیهانی (علیقلی‌خان خان زمان ۲۴۹۱۵ ۵ ۵ از يك) ۰۴۵۲۰۱۴۱۴ ۴۵۱۴۵۴ ۵- ۳۹ ۳۰۹۹۹۵۵ ۵ ۷ سلطا شاه بنابل ارسلات۱ ۳,۵ ۰۹ ۰۷۲۶ ۳۳۱ سلطا نشاه مصبود أیل‌ارسلان‌خوارژمشاء ٩‏ :۷ ۱۰۷۲ ۷۳۳ سلطا نعلی‌او بهی ۴۵ ۶۲۲-۶۲۱۱۳ ساطا ثعلی‌بن مد" لین موسی (خواجه) ۷۳ سلطا تعلی بن‌هسمند عشهدی ۲ ۵ ۲ ساطا نعلی تیموری 3 ۲۶۷ سلطا نعلی قاپنی ۳۳۴۵ ساطا تعلی کنا با دی( مالا) ۵ ۱ ۷ ساطا تعلي مشیدی(مولانا) ۸۳۲۷ ۴۲۴ ۵ ۱۰۵۲ ۷۱۳۲۲-۶۴۲ ۸۳ سلطا تعلی‌هروی ۵ ۳ ساطات‌ففیای قزویتی ۴۶۱ 5 ٩ ۳۱۴۲۳ سلطانم‎ ساطاته مین ۴ با ۴ سلطان میحمدا مات )۵ ۳۴۹ سلطان محمد(میرژ۱) ۳٩۴۸۲۴۸‏ سبلعلاتن مسجمث پنشش! نی بنجتی ۱۵ ۲۰۴ ساط امن بن‌دد و نش محندپلخی ۸ ۰۳۹ باه * ۸ ساطان محمد خدایئد: ۴۹۲ زر , محبن دا ددع سلطالتعحمد خندان ۵ ۳۴ سلطان محمدرسمداری (ملك) ۵ ۴۹ سلطان محمددشتی (اعیر) ٩‏ ۸ سلطات محمدساقی‌استر ابادی(ملا) ۲و۴ سلطان مد سلطاتسلکی۵ ۵۲۶-۵۴ سلطا محمد سوعال‌ععمان» ٩‏ سلطان محمدهدقی استرابادی (مولا تا ) ۳۴ ساطان محمدعزعی تبریزی۷۰۱ سلطان محمدتخري عروی۱ ۸ ۰۲ ۰۲۷۷ ۳ ۵۰:۳ ۲ ۸ سلطذان محمدقمی متخلی‌بسلط ان(ملت) ار ۲۱۳۰۵۲ بلطات مجیدوصالی تبریزی ۷۰۷ ۴ ساط.اث مسمدهروی۵ ۳۴ ملطاث هو 3۵ بعکچی ۵ ۳۴ سلط ان محمو دخان ۱ ۰ ۵ ساطان مجیو دشایرین مظثر ٩‏ ۴۸ سلطانا محمودطییی۳ ۶۲ سلطات محمودعیر ۳۴۵۱ سلطائنم دخت موسی مظان مسوصاوی تی کمان ‏ ۶۵ ساطات مراد (جاهز اده) ۵۵۲ بلطان مراد سوع۸۲ ۴۹۱-۴۹۰۰۳ ۳۹4 سلطات‌عصط قی‌میرزرا مفوی۳ ۴۹ ٩‏ ۲ سلطان ولد ۱۶, ۷۶۰۱۷۳۳۱۱۹۹ سلطاتولی (اعیر ۲۴۵6 سلطا نی ۶ ۲۳ سلعلاً نی ( کاغن) ۱۱ ۵ سلغر‌شاه بن نورا شاه( نصیغ! لدین) ۰ ۳۷ سلش‌شاه‌بن سمدزنگی ۹ ۱۷ سلماسی (ا پررآهیم) ۳۴۲ سلمان۵ ۲ سلماناین احمدغریف فالی(ابوذر )۳۷۳ سلمان‌پن علاعا لدین‌مصت ساوجی(جمال الدین) ۰۲۰۴ ۰۱۳۴۱۰۳۳۵۱۳۰۳۰۱۲ ۰ ال , ۳ب سلمان‌فا نی (عارفی هروی) ۳۰۲ سلمان جابری اصقهانی (میرز ۴۳۴۴)۱‏ ۱:۴۳ ۶۳۵۰۵۰ سامان ساوچی۴: ۳ ار ۳ و ۳۵ ۱۳ ۸ + ۳ #۳۹۰۵۱ ٩ سلعان‌هارسی۸‎ سلیانی اتأح) ۵8,۳۳۶ ۷ سامانی (قصیح) ۴۴۴ سلیم (جیانگیر) ۳۳ ۳۱۳۱۳۶۸۵ ۴ ۶۳۴۱ ۸۳ سلیم(سلطات) ۶ ۴۶۱ سلیم(خاه زادسلطان) ۳ ۶ ,۵۵ ۶ ۶ ۲ سلیم ]لعلمان (سلعات) ۳۸۲ ؛ ۰۳۸۸ ٩۱-۳ ۰‏ ۷۲ ۴ ۲۷۲۲ ۲ ۴۸ , ی سلیمان (میرز)۵ ۲۸۳۰۷ سلیمات ال عمانب ۲۴۸ یه ۳ ۳۹4 ۱۴۲۲۳ ۴۵۲ ۴۷۸۸۱۳۷۲۲ ار ۷ ره ۷ب ۷5 ۸ سلیمان اینانجبيك۴ ۷۲ سلیمات بلگرامی(شیخ)۵ ۶۳ سلیمان‌بن بایزید۹ ۳۷ سلیمان‌بن علی تلمسافی (عفیفآلدین) ار 1 ۷ سلیمات‌ین قتلش ۸۰ سلیبات‌ ین عحید نن‌ملتشاه +۸ سلیمان‌بن محسسلجوقی۸۶ سلیعأت‌بن مظفر‌جینی منشی ۲۲۱ سلیمات پادشاه تیموری (میژا) ۲۰۸ ۶۶ سلیمات‌پاشا ۰ ۱ ۸ سلیمات تر کمان۳۴۸۵ سلیمات جابری (میرزا)۸۵:۴۳۴ ۴ ۲ سلیمان حايي‌نطنزی اصفعا نی(میسزا) ۳۰ سلیمان خواجد ۹ ۲ ۲ سلیماتدوم‌حیدا تی (سلطات) ۱ ۵ ۷۸:۲ ۳- ۶۱۷ ۱ ۸ ۸۴,۴ ۰+ ۴ وه سلیمات‌شاه اننه ۱۲۸ سلیما‌شاه‌بن پرچمآبوا بی(شهابا لدین) امش ۱ + + باب ٩‏ سلیبان‌شاهمن تسمورملك ۱۸۱ سلیمان‌شاه‌ین قلح‌ارسلات۵ ۱۴ سلیبات شاهد‌ین محید !۰ ۱ سلیمان‌تاه میرژای باد کار ۲۳۲ سلیمات صقوی(شاء) ۲۵۳ سلییات طبیس‌ساوجی ۰ ۲ ۷۲۸,۸۵ سلیمان‌عثبانی (سلطان) ۲۰۳۷۲۷ ۴۶۷ سلیمان عحبی (سلطان) ۱ ۸ سلیمان عیرژا صفوی (سلطاتن) ۳۹۴ , ۰۱۴ سلیمانی(امرای) ۳۲ ۲ سلییانی هروک ۵ ۲۴ ۱ سلیم اول(سلطان)۱ ۸۱۲-۸۱ سلیم‌اول اسان ۲۵۲ ۳۵ ۲۴۷ ۳۵۱۱۳۴۸ ۷۷ ۴: ۹9 سلیم بو لمات یال ۱۳ ارات ۴۳۹ مليم‌جشتي (شین) ۳۲۴ ۵۵۸ ۵ اف سلیم‌شاه سوری* ۸۱ سلیم فیح ووری جشتی [ شیخ) ۳۷۲ سلیم نیشابوری۴٩‏ ۶ سلیمه سلطان۸ ۶ سلیمی (حسن‌بن علی‌تونی) ۰۱ ۳۰۲-۳ سلیهی (ساعانسایم) ٩‏ ۲۷ سما کی استراپادی (فهرالدین محمدین حسیین حسیلیی ) ۴ ۷ ۳ سماو ی ار ۷ ۱ سماوری (عبدالها یی )۱۴ ۸ سساتا لدینش « ۴ سماءأ لدین کتبو (شیخ) ۸۰5 سماعاله دهلوی(شیت) ۲ 1 ۳ سیاپی( ما با ) ۵ ۳۶ سمایی (عحمدحاشم) ۴۳۷ سدایی کعال ۵۲ ۲ سبپع لیس ۵ ۷۲۰۷ ۸ ۲۳۱۳۲۹۰۱ ۵ ۳ محر فد ۴ ۲ ۲ ۲ 2 سم عیار ۱۳۲ سمو که تس دز یر ٩‏ ۶ ستاعا لدین‌ار قم‌فادسی (می )۱۰۲ سناپید امیا نی [ تاج لدینحسن اعمتر!جا دک هدز ا لح ط )۵ ۳۳ سای رواسی۸۱ ۱ سنایی من ذوی [محفا اسدیی ا ید یدب مجدو دنن آدم ۰-۷۰۷۴۱۳۴۱ ۰۷۷ ۰ ی او ۷۲۲۰ ۴۵ ۷۴ سنباج۶ ۱ شنت ۳۳۳۱۱۲۵۰۱۲۲۱۲۴۱۵ ۳۵ ۷۲۳۳۴ ۳۸۱ ۷۳ ۹۱ ۳۸۱ ۷۲۵ ۵۲ ۷ #۷۳ ۳۲ سنساثی (قاضی۸4 ۸ ۳ سئجر بن یلها ۰۷۲۷۱۳۲ ار ۷ ره ۳ ۱۲۰۹۱۹۸۹ ۱۱ ۲ : ۲ ۱۲ ۳ ۳۲۰ ۱۳۰ ۱۲۳۱ ۳۱۹ ۲۷۲ 1۷۷۲/۸/۳ سنحر کاشاتی (میر )۶۷۲۰۴۳۰ ستجی میرادن نعمت ۴ ۶۴ ستخری تی‌آسا نی با سدسکر وت ۵ ۲۵۰۰۱ ۰:۳ ۲۶۳ - ۶۵ ۳: ۹ ۳:۴۶ #۱ سئقی بن مو دود( اتابیت) ۴ ۱۰۱۰۷ ستئی (مولا:۱ )۶۱۸ م۰۳۵۱ ۰۳۳۳ ۳۳۴: ۵۲ ۱۲ ۱۲۲۲ ٩ +۳۴۹۸ ۳۷۷۴۳۱۴۰۹‏ ۵ ۵ باتوی ۲ ۰۴ ۴۷۲ ۷ ستیان ۶۲۱۳۲۹ 4 سئي‌تنف ی ۷ ۳۷ سوادی‌عر وف ۳۴ سواشیو اد به ٩‏ ۳۸ ۵ ۲ ٩ سوایی‌ساوجی‎ سو جاو که (میر ۳۸۲ ۲ سودایی* ۳۳ سوذآجی ابیوزدی( با با !۲۰۰ سودایی امد[ دادی۷ ۶ سودی ستوی ۰ ۸۰:۲ ۸۴۰۰۸۱ سور آیادی (جومکرعتیق بن‌مسد) ۱۱۷ سوژ نی سمر‌قندی (شمس‌آلدین ایویگی بن علی‌بن سلیمان) ۸ ٩‏ سوزی اصفها نی ۲ ۲ ۵ سوژی ساوجی (حسننلی) ۵۳۹-۰۵۳۲۸ سوددنی«رو ۲۳۵۵ ۴٩ ۶ سولاغ‎ سوتسعاق + ۷۳ سا یی | عبذا او ها )۵ ۴ ۳ سیر آب صالمی‌دادایگردف(میرژا)ه ۱۴۷ ۳٩‏ بر اد سهر‌دردک (طی‌یقف) ۰ ۵۴: ۳۲۰ ۲ ۷. ۸ب ۷ سهروزدی (شهاب‌الدین)؛ ر.شهاب لدین سهرژردی(ضیاءا لدین|بوا لنجیب) ۱ ۱۴ ۵ ۵ ۰۲۲ ۰۷۳ ۷۳۴ ۷۷ سهر وردبد۱ ۲ | سهیعی «خار ی (مال) ۶ ۱۱۴۲ ۸۲۴ سییو عه_ نبی بل که ! تیال لذین! ۰۹ ۹ ۷ ۷ص( سهوک تبی‌بزی (هیر حسن) ۱۷۰۲۱۶۵۹ ۳۲ سهیل بلخی (ابوالملك)۷۲ سهیل‌ضاان ۲ « ۲ سهیلی ۵ ۶۰۲ ۲ ۲ سهيلي چةتايي ( تظامالدری احمد) ۰۲۴۷ ۲۰۷ سیافی ۵۳۲ سیاقی ( نظاءالدین علی) ۸ ۵ ۳:+ ۷۱ سیاقی دهلوی ۸۲,۵۴۶ سیافی ضروف (می_رزا مجمود) ۸ ۵4 - 5 ۸ سیاوشانی‌شها پی (مسودین اسحق)۳۶۴, وف سیخچا ۴ ۴۸ سید ۸ سیدا نا ۷ زر ۲۳۵۹ سیداتای (شیر خواجه) ۶ ۵٩‏ سیداجل۸ ۷ ۱ سیداضسیکتی ۴ سیدالروسا (عمین‌الملاث ابوالمحاسن) وود سید لشمرا لبیبی خراسا نی ۶ ۶۰۳ ۷ سید بتعار ی ۸ ۷ 1 سیدین طأوس۱ ٩‏ ۶ سیدیبیگم (شاهدلات) ۵ ۳۴ سپدچاد بی‌دی: (می‌سید) ۴۲۶۲ سیدجنابدی (امیر )۸ ۵۰ سیللیثآ ده جفشی ش ۳ ۳ سیدسردان (برحان! لدین سحقق ترمذی) ۷۳ سید‌شاه تسب ۱۷ ۶ سيدشاهي مدشاص‌سیدی۷ ۵۳ سید تشر یف طاعی عوالدین ابوا لمس‌کارم حمزهین زهر 5 حلبی ۷۳۴ سردشیرازی ۸ ۱۷ سیدفت نوی ۸ ۷ ٩‏ سید زو ین ۸ ۱۷ سید ؟ابلی( هی )۳۱۸ سیدسیر زا (شرف لخین شاءعبدا ۲۲44 ۷ یبای دهلی ۲ ۳۳ سیدی (سیدشاهی) ۴۷ ۵ سید ( سلا) ۲ ۵ ۷ سيي‌آفی اتب ی‌آنادوی ۵۲ نت سیری (خواجه ابوا لقاسم) ۴ ۸۲ سیری استرایادی ۵۳۳ سمر‌کسسباو تدی غز نوی ۵۴۶ سیر طهرآنی ۵۲ ۸۳۷۰۶ سیر کاضر و ی بر ۳۱۴ جانی ( اهر اهیم) ۳۴۲ اسقر نگ ۴ ۵۰۹۳۱۷ ۲ ۲ب ۷۱ الهبا ۵۴۱ یف لد له افو اقاسم محصودبن آبر‌اهيم غز نوی ۴۳ ! لین (شاه) ۵ ۲۲ الدین ابوالجاید مجمه فرغالی ۷۴۷ فا لدین ابوالمعا لی سعیدپن مطهر ین سعد بن‌علی فا ندی باخرزی (شیخ.- السالم) ۰۱۱۵۱۷۰۳ ۰۷۲۴ ۱۷۲۴ ۳ ۰ ۷ شا لدین ایوالمعا لبی سعید ین مطفی فامذی باحرزی۰۲ ۰۱۱۵۰۱۷ ۱۱۷۴ ۴( ۷۳۴ + ۵ ۷ سیف لدین ابوالمفاخی سعیدین مطفی فامذی باخرزی۴ ۱۷ با لدب احمدین اج لد بر جسن استر- باوی۵ ۲۲ فا لدین اجمدتفتازانی ۲ بر 3 + سیف لین اسفر نگی ۰۷۴ ۰۹۳ ۰۲۲۵ ۹3« "۷ فالدین اعرجج۴ ۵,۹۳۷ ۲۲ ۷۱۹ سیتبا لدین احرحاسفنگی ععروف‌پسیف اسفر خك ۲۷۴ ۸۵۱۹۲ ۷۱۹۰۳۲ فالدین یاخرزی۵۰۷:۳ ۰۱۱ ۰۱۷۴ ۳ ۵ ۷ الدین‌پن داعلا شامعپاساخسیکندی ۸ الدین‌بن شمسا لدین‌محمدبنعمرربن عبدا لمززبزمازه ۸ ٩‏ سپف! لدبین‌بن عللاعا لدین‌-حسین جها تسوز ۸۹ 1۱۸۳ میا لدین‌بن حجمذاین بهقوب سیعی‌قر و فا ۱3 سیف لین تبر یز ۸ ٩‏ ۲ سیفالدین حاجسی‌بن نظام عقیلی ۶۵. ۳ سیفا لددین حسیلی قزویتی(قاضي )۴۳۹ س! لین د بیر ۵ 5 سیف لدین دهلوی(شیت) ۸ ۶۷ سیشالدین سعیدین مطهر بن سید‌پن‌علی پاخرژم ۱ ۰۷۳۴۱۱۷۴۱۱ ۱۷۴۳ ۷۵۰ الدین مسمرفدی۱ ۸ ۱ سیف! لین صوفی ۷۴ ۱ الدین فراهرز بن قمحا لد لهرستم‌ین حساع! لدو له شهر یار بی‌قازن |[ قطبت البل اک ادا لد له) ۳-۸۲ سا لدین محمود آسعهانی‌رجایی ۰ ۰ ۵: ۰ ۳ بر سیف اثبن هجو ۵ بن د نجتر تجاصعو نی ۸۴ ۱ میف‌الدین محمود شمسی (اعیر) ۱۷۰ سیف لدین مقلضر بتستجی ۴۴۶ شا لدین هادون تفلیسی۸ ۱۷ فا لدین رو ی [ ۸ ۹۳۳ سیف لدین دندو ۱ ی ۱ سیک له قا تل‌علالی جفتایی۷ بیرف | لماه ك دسا ندی‌شجاحی 1 ۴ ۵ سیف له‌لولك طهرانی(خواچه )۵۰۰ میف‌خان صوبه‌وار کر ات ۳۷ ۵ سیشعلي 1 ۳۶ سی‌علی مك 1 ۳۶ فا ی ۷۲۳۱۴ بایزدوی ۲ ۵ 1[ سیعی ۸ ۱۷ سجقی (عاد ار دیا) ۳۰۶ سیعی‌جسیني قرویتی(عیر عبدا الطیف) ۰ ۳ (هیر عبدا لعظیم) ۲۶٩۲‏ سیفی‌سسم‌نی ازی( قاضی مسعود ) ۸۳۳ ميعي‌خميني قزوینی (سایات) ۶۲*۰ ۳۰۱۳ ۵۰۱۸۰۲ ۸۲ سیغی‌خر آسأنی ۵ ۳۳۴ سيفي سنامی (دولانا )۲۳۷ سیبی۴ر و ی بخاری ۳۰,۳۹۳ ۶ سیفی قزوپنی (خاندان) ۸۳۳,۴٩۷‏ ۵ ۲ ب سیفی‌فیشا ور( بدبع| لز مانعلی ی احمد) 3 بعی‌ه رسفا لذبین پنمجمد بن بعقوب)] ۳9 مسیب‌جود (| بوعنی) ۳۵۰۲۲ سعحوری (بوالشی عسگری) ۵ ۲ ی تیش بور ۷۸۷۲۰۲۹۹-۳۹۸ سیو اس (ا درم بی‌حسین ژثوری )۷۶۳ سپعوز غتمشی۴ ۱۷ سپو نج میدمت‌ساجلان ۲ ۸ لب ۳۲۵۹ ۲ ‌ شاه رز شاب دج نسی‌ای ] ٩‏ 1 ۶ شا یود او ۱۳,۵ شایوه قریمی طهرانی پس خواچگی | [ خو اجه ۳ ۱ ۵ ۱ ۴۹ شادي بادي (مصمدپن داودین عجسمددین محموو )۶ ۳۹ شادف بخارایی٩‏ + ۶ شاد ادو تصر محمن بر آسفاش ۷۱ شارستانی (خافدات) ۳۳۷ شارل‌پنبجم ۳ ۸ ۴ شارل کن ۲ ۸ 8 ار شاقعی ۱ ۳۶۱۴ ۷۹ - ۳۲۳۰۱۷۲۴ 1 ار | ۵ ۳۸۹۱۳ باب + ۲ء ۲ ۶ با ۷ ۷ ,بل 1 با شا فمیآن ۱ ۰ ۷۴۱۱۲۸۴۸۳۹۵۱۱۰۱۲ ٩ ۸ شاهعی‌ایرآن۳‎ شافعیه درشابور ۴۹ ۱ شا کی بتاری ۵ ۲ ۵۸۱ ۵۰۴۸۲۰۴۵٩ شاحلو‎ شا نه ( شییم) ۵ ۳ ۲ شانی تکلو(وچیها لدین سفآ۱) ۴۶۱۳ با * ۳-۵ + لٍ شا نی کشا نی۵ ۳۳ شاه (شیخ)۱ ره ٩‏ مت شام! بو لمظقی (بار بلت)۸ ۳۸۵ شاه ابوئراب عریضی حسیشی سلامی شیرآزی ۳۲۶ شاه بورجا غز نوی(شهابا لدین علی) ۷۸ شاه آسئر نیگی ۲ ۷۷ شاه پدی ق ۷ #۲ شاء بداق‌خان ار ۲ ۶ شاه بدخشات( لعلی) ۳۴۷ شاه مر دی بیأت ۲ ۲ ۲ شاء پيكخات ۵ ۵٩۱۵۸۷۰۵۶‏ شاه بیلت لت حصار ی (میرزا!۸۲ ۵ شاه بیکی فنایی( اقا )۵۶ ۶ شاه‌ج‌شید‌ اب اسحاقی ۵۲۰۱۴۸۹ شاه‌جو ساری(میی )۵ ۳ ۶ شا-جهال اي ۰۳۹۸۱۰۳ هرت ی ۳ شاه‌جهان(چیا نگین طاشمی )۹۰۳۴۸ +۳۴- * [ ۳ شاه‌جیان شهاب | لدین‌سسمد ۷ ۵ ۳ ۱ ال ۵ ۰۴۲ ۲ ۵ ۸۳ شاهجها کین عاشبی ٩,۳۴۸‏ ۰ ۰-۴ ۱ شأه-حیسب شیر رب ۳ ۵۲ شاه‌جین اردو بادی با 5 9 شاه‌صین اصفهانی (عمیزا] ۳۷۷۳۴۳ ۳ ۱۰۴۲ + خن ٩9‏ نت شاه حسین بباگ ین یر زر اش ه یاه اصفها نی (میرزا )۴۳۴۴۱۳۶۷۱۳۴۳ ۷ ۴ ۳ ؟ ۹۰۵ ۲ بط شاه‌حسین شافی اصفهانی(عیرز ۷۹۷۱ شاه‌حسین کامی‌او بپی( کیال لدیین) 1 ۲ ۱۲ ۳۳۳ شاه‌حسین تأهی‌طر و ۵ ۳,۳۴۷ ۵ شاه حسین و لی۸ ۳۴ تام خلیل ال (یرهاتا لدین) ۱۸۸ شامخلیل ال( نورالدین)۸ ۷۹ شاه داعی‌الیاله شیرازی ۱۳٩‏ ۲۳۸۵ ۲ ۳ ۷د. داعی‌شیر ازی شاءداهی هار ی نو ۷ بو شاحدی جلگراهی(میرعبدا لو احد حسینی واسطی) 2۴۳ شاحدی مو لوی۸ ۶ ۸۲۹۰۴ شاهرع(میرژ)۵ ۷۷۱۰۱۷۱۷۰۸۴۰۱۸۵۹ - وق رز رف شاهر‌بن ابر‌اهیم‌میرزا (میررا) ۵۸۵ ۵ ۰۱۵ شاه خن تیمود ۰۳۳۱ ۲۳۶ ۱۲۳۸ ۸ ۳۶۱۱۳۲۵۸۳۰۳۵۲ - ۲۶۳ ۴ ۳۹۴-۳ ۰ ۳۹۹۱۳۹۶ ۰۳۱۷-۳۱۰۳۷ ۳۱۹ ۳۳۷ ۴۳۴۹۰۳۴۹۰۲۲۹۳۸ - ۴۵۱ ۲۴۰۷۲۷۲ ۲ ۰۷۲۵ ۷۲۷۲۷ ۱ ۷ ۷ - ۷۹1 ۴ ۷- ۵ 4 ۷ شاهر ح‌حان مهر دار ۲ ۶ ۶ شاءرضا شیراری (حکیم) ۷۰۹ بدادرضاً فادسی(حکی) 9۱۷۶ شاصز اده بز ر ۵و۴ ۵ بن ۵ ش شاهزاده پروی ۵۱۳,۴۱۴ شاد اده طیب‌صاشمی ۱ ٩‏ شا هن ده حپد! اعظیم ۷ ۳ | ,۴۳۴ ۳۸۵۳ ۳ ۷ ۳ ۵ شامزنده (زینالباد عابد بیی‌مي لادری) + باب ۱ بر ۰ ۷ شاهز برس مراد شا ید پیر هی لا فرش از برد لعاب حذدبین ] * ,۸ ار هد ۷ شاحسار ۵ ۵,۳ ۷۱ شاه‌سلییان صفوی۳ ۳۸ شاه‌ستجان خوافی ۱۳۱۷ ۰۶۸۸ ۷۲۴- ۷۳ شاه‌سیفأ آدبی‌۵ ۲ ۲ ٩۷ | ۵ شاه‌شار‎ شاه‌شبلی ۵ ۴ ۳ خانجاع آلمظنر ۲۰1 ۱۳۰۵۱۳۰۲ ۰۸ ۱۵۱۳ ۵۳۰۳ ۷۸۵۸۵۰۷ - ۵۲ ۷ "۷ شاهشجاع کی سا نی 8 23 شاه شرف لدین آبوعلی سا ار تخر ا لین پانی پعی ۲۳۷۸۱٩۷‏ د. شرا ادن أبوعلی شاه‌صند دیلمی۸ ۶۷ شاه‌ضیاع! لدین ترعانی اماد) ۲۸۵ تاهطا هر ین شاد ضی| آددیناسبعیل ی حسیتی دکنی ۷۰۷ ۶۸۳۶ ۸۵۰۱۳ ۴۸۹۳ ۲۰۵ ۰ + بل شاه‌طاهر د کنی ۷ ۸-۳۶ ۰۴۸۹۱۳۸۵۰۳۶ ۳ ۳ ,۳ + ادلی * ام شاه‌عا دی لاري ۲ ۱ ۸۳۶۰۶ شاه‌عالم بشیاری (مخدوم) ۵۴۱ شاه‌علی نهر جندی 9 + ۱۷ شاه‌علی ایورساً عس او که [ شیاب | دی ) ۷ شاء‌علی‌بن سلپمان عحال۵ ۲۴ شاه‌علی تن عبدا لعلی۱ ٩‏ ۳ شا علبی بن, عبد ال ۳ ۱ بر شاه عم بت له ۶ ۶ ۲ شاءحنایت‌اللّه دیلمی۸ ۲۷ شامفا ژی بن کیخسرو استندا رملکسا ندران ۹۴۵ سای چب عیبر زا بو کا ان ۳ 0 ۲-۳ ۶۳ ۳ب ۷ ۵ جر ار باه ۷ تاه‌عات ۶ ۵۵ شاء‌فتی ۴۳۲۱۳۵۷ شاهفنا بی خی ۷ ۷ ۸۵ شاحقور (عماه! لین انوا لمظفی کن‌ظهیر- | لدین‌مسمد استرایتی ) ۱۷ ۰۱۳۷۳۰۱ ۷ ۴۰۷ ۳ ۷-۷ ۳ ۷ شاعفور اسفی‌ایتی (ابوا لمطشر )۷۳۶ شاعفور اشهرف تیشا بوری ۱۸۰ اهنود بن طاهر ین محمد مظلفر اسقراینی (!دوالبظفی) ۱۱۷+ ۰۳۷۳ ۱۲۱۷ ۳۷۳ شاجغور بن لاه بن مظفی آ-فراینی( | بو- ا بطق )۷۲۱۳۷۳۰۱۱۱۷۲ ۲:۳۱ ۲ ۷- ۷۴۳۷ شأهقاسم ور بششی (سید)] ۲۷۴ شادفاسم انوا ٩۱‏ ۲ر. قاسم | نوا شاعقاسمین منصور ۳۱۲ شاه‌قدری ان ۴ « ار شا مقلب | آد ین شک اه ۲ ۳ شاحقلیا غود ۵ ۳۲ شاحتلی بيك ۷ ۷ ۶ ساحمّلی خان‌بن حجم و سلعلات استاجلو ۳۹ شاحقای‌خان تار نیمه اوغلی‌استا جل رت ۴۵ خاهقلی‌خان بار یی ۲ ۳ * شاعقلی حلیعال ۵۸۱ شاهعلی دوملو( کور) ۳۸۶ شاهقلی سلطان ۵+۱ شاعقلی سلعلات بدخشی ۵۵۲ ساحقلی هیر آخود ۳۸۵ شاهقوامالدین نقب ۰ ۵ ظ شاه یام لدیی ت ٩‏ شاه کریم سمر قندی ۴ شاه تسبی (سید) ۶۱۷ شاداث هيو وم ۴ ۲ شاعتی اصفعا نی( اعیر ) ۷ شاه‌مسمد (حتیم) ۳۷۷۲-۲۷۲ ٩ «7 ۱ ۱ ۱ ۱ شا«محدث (علا)۵ ۲۴ شا مجمثه ۳ هگ که هبکی([ هیر ابو 1 المقاخر ) ۰۳۰۵٩ ٩‏ رب ۳۴ شاه یجید تیان ۵ ۵ ۳ شاه‌یحید خذآدتده در محمن‌خذه | بنده تاممحیده خواچه ۴ ۵ شاه‌محید شاه ! بادی (مال)۹ ۳۶ شاه‌عمحمد طمیب (حکیم) ٩۹‏ ۲ شاء‌محمد فزوینی (حکیم)۳۳۷ شاه‌عسبد کور چی ۸ ۴ ۳ داه‌عسید دروي ۵ ۴ ۳ شاءعجموددن آمیر مبارز,| سین ۸۴ «: ۸ ۶ ۲ شا دءحبودجانخ ۴ ۳ شا یود رعی‌ستودی ۲ ۲ ۵2 شاه محمود طهر !نی ۵ ۳۴ شامسبود نیا بوری زرین‌قلم ۶٩۳‏ شاه مراد۶ ۸۲۶,۴۱ شاه عر دی زمر )۵۰۷ شاهم‌قور چی ۴ ۷ ۵ شادسلات (سید‌ییک! ۹ ۳۴ .۵ ۴ شاحعلك (رامیر) ۵ ۴۵ شاه‌ملك معر‌وف بسیدییکم۹ ۳۴ شاه‌هصبسور ق ۰ ۲ شأه‌میی (حیاله حسینی)۶۲ ۲ ۳ ور بر ۵ * ۵ شاه نطاع سیهیی ۳۳۴ ساه تال ولی ۳۴ ۰ 1۸۷ - ۱۹۶ ۷ ۷۲۰۳۲۳۰۳ ۸ ۰۲ ۰۳۸۳ 1۴ ۳: 1 ۷ ۰۳ ۳۳ ! ۶۳۳ ۱ ۶ ۳ ۹ ۲ ۵ اد تسمه‌اله اه تقشیندی امیررا) ۴۰ ۳ شادو لث بیلك ۵ ۲۴ شاوی ۴ ۸۷۲۰۵ ۱۹۲-1 ۸۳۱۲ ۱۳۳۶ ۵۲ ۹۴۰۱۳۸۲۰۲ ۲ ۰۳۱۱ ۱۳۲۱ ۴ ۲ ۳۳ ۴۰3 ۵ ۴۲۳ , ۳۰۵ ی و ۳۲۴ ۴۲ ۱۷ ۳ ۸۰۷ ۱ ۲۸:۸ ۸د, نعمها لد شأءو یر ده چمن‌اناوغلی معحلص شور ی ۳۹۵ شاءعه‌دان۵ ۱۹رد علي تانی شاهی ییات ,۸ ۲۷ شاهی ثا ئی * ۴۲ شاهی سبزواری (آمبر آقماك‌ین جمال- المین فیروز کوهی] ۱۳۳۵ ۳۰۱ ۸ ۲ ۳۰۵ ۳۲۱۸۸۲ ۲ داعی کالبی ۵ ۲ ۶ شاعی متخلص‌سبدی (سید) ۵۴۷ شا تکار و۶۷ ۷ شستری (محمود)۹ ۲۰۱,۱۱۳ - ۳۰۲ ۰ ۰۸۰۱۳ ۱۵۱۲ ۳: ۳۳۱۲ ۱۷۴۲ ۳ ۵ ۷۲۲۰۲ ۷۲ زر مطدمود شبستی شا شسلی(شاه) ۵ ۳۴ شجاع( درو یت‌علي )۵ ۳۴ شحاع ( آلمظی‌شاء ۲۰۵۱۳۲۳-۲۰۱۸ ۸ ۷۵۵۱۷۵۲۰۳۱۵۰۳۰ - و۵ ۷ ۷۷ شحاعا این اعیر سین ۲ ۶ شا | انه‌بی درودیاشی( تجاح | لن تحت این هحون بت آحبد ]ابش ۷ شیداعا لین فضد قمی ۵ ۸۱ شجاع لد ین تر‌مای ۲ ۷۶ شحاعا لدین مسدود اصدهانی(میر ) ۵۰۲ شجداع تبر یز ی 1 ۵۸ جاح شی‌ازی ۰ ۶ ۲ شبیباع کشا نی ٩‏ * ۳۰۵ ۳۱:۵۲ ۸ شحاع کر‌ما یی (شاه) ۹۹۰۱ ۵ رد شحاعی (علی‌بن محید‌شیخ) لعالم) ۶ ۵ شجاعم. دماو دی (سیالملو) | ۴ ۵ شحاعی نسوی ۴٩‏ شب دبای ۶ ۴ شراری 2 ابادی۵ ۳۴ شراری طمدانی زر عیدی‌یت) ۵۲۳ شرآعی 5 ۳۷ شر بتی (حا فذ) ۵ ۴ ۳ شی عگی‌ظر و گ۵ ۳۴ ات تست مت مت وس شرفب ۳۳۲۳ شرف( شرف | لدینعلی بز دی) ۲ شرف [شرفالذتن عععوت) ۲۷ شرف اعرج۲۸ [ شرف لدین( ای ] ۷۳۲ شرف لدین اعختارسلطان) ۵۳۳ شرفبالدین ابرآهيم‌بن دوزبهیان ثانی ۷۳۳۷۳۹ شرف لهین ابوالحسن عل-ی‌بن اسمعیل شرف لدین ابوالفضل حبیش‌بن آبر‌اهيم معطیب تفلسی۸ ۷۲۷۰۱۲ شیرفا لدین! بو لفصل فضل زرا ۱۳۴ شرف لدین آبوطاهر بحي‌پن طاهبر پن عثبان توفی 5 ٩‏ شر فا ذدین آعوعلی بن سالا و قخرالدین‌ن سالارحسن‌پن سالارع یز بنآدو یکی غازی‌بن فارس‌پن عبدا لر<من بن عیدا لر خیم ین شوت دا ناگ بن توت حمیعه ثعمال بن؟ابت‌یا تی‌پتی ۱۹۷ ۰۷« ۳ ! لغین‌احمن‌ین این دیا (عر دا لزعات) ۸۹ شرف‌آ لین احمدین رشیدا لدین فضل اه ۷۲ دفراعی ٩ ٩‏ شرف‌الدین آحمدیین بحبی یر ۰۳۵۸5 ۵ ۲ ۰۲ ۳۷۶ شرف‌الدین آنوشیرواناین خاأ لد‌نن»«بجید کشا نی ۱۸ اس ۱ ۷۳۷۰۱ شری‌الدین بوسیری ۲۵۲۰۲۳۹ شرفالدین پانی چتی قلندر (آدهعلی) ۷ ۰ ۷۳۲ شری] لین پنجدهی ٩‏ شریآلدین تسمری (ملتالشمراع) ۵ ۲۲ شرفالدین حاج‌مجمد قراهی ۳۳۲۷ شرفآلدین حسن‌بن محمدرامی تیریزی وف ۳ شرف لدین حسین‌ین خواچه ععین| لدین احراری (میرزا)۵۶۶ شرف لدین حبین‌طباطباپی ۷ ۲ ۶ شر‌ف] لین خاتنی شمب‌النین بذالیسی (راهیی ۳۸۱۷ شرفالدین خعلی ۴ شرف لدین ستقر بن دی [ ۸ ۴۳۳۲۸۰۱ شرف‌الددین دشا(سید) ٩۶‏ ۷ شرف لدین دضا سبزواری (امیسرسید) ۳۰۵ شرشالدین رواد(شیج)۳ ۳ ۷ شرف لددن شاه‌عبد له ۴ ۱,۳ ۷ سوفا لین شفر و۴ ۱۰۲۱۷ شرفمالدین عبدالحق اددییلی(خوآجه) ۰ شر فا لد بن‌عیدا (قها رسمي قندیا یاشی یف.- الدین) ۳۲۹۰۱۸ شرفا لدین‌عبدا لمو من‌محمدبن فضل اللبن هباال4ین عحید‌ین عبةاله شمروه افیا ۱۰۲,۷۴ شرف لدین علی‌بانقی ۸ ۵۹۰۴۲ ۸۳۹۰۶ شرف لدین علی‌بن ابویکرین علی‌بز‌دی + با ۶,۱۷ ٩‏ ۷ شرف‌الدین علی‌بن ضیاحا لدین حسین‌بن شرگ‌الدین علی‌بن شمس| لفین‌دضی پذدک ۰۲۴۹-۷۴۸ ۳۱۹ زوم ۷ ۲ ۰ ۳ ۷ باب شرف‌الدین علی‌مخدوم ۳۴۶ شرف لین قلی‌بزدی ۲۴:۵ - ۲۴۹ ۳ ۳۷ +یر. + ۷ ۵ ۲ ال شرف‌آلدین ففل‌اللراجی حسيني (ابو- القضل )۱۸۱۱۱۴۴۰۱۰۲ شرف لد ین فضل اه ایو شی ۳۴۰۱۰۲ 1 1۱ شرف دب ن‌قلنددها فی چتی( ابو علی پن‌سالار قعر آلدین] ۷۷۲۱۱۹۷ ۵۴ شرف! لین محمدپن|جو بکی تسفی(حسام- الاعیه) ۰ ۰ ۱ شر فا له بن‌محبد بن‌همر فی‌قدی‌خی‌اسانی ‌. شر‌فا لین همین سی‌ودین محمد عسمو دی ۳ ۵ | مسعو دوهی ور فک 1 ۵ ۲۰۱۳ ۵۰۱۹ ٩ جنعي‎ شرب لندین هحیث نقس | لنقای ری۴ ۸ شرفت‌آلدین محمود ین‌عیدا للگر قفا نی ۵ ۱۹ شرف‌الدین محمودین خبداله#مرقی ۳ شرا نی هر اضی ار ۷ ۱ شرف لدین مقیل تیمالی ۰۷۴۹:۱۲۲۵ و 3 شرف لدبن‌ملکی ۱ ۸ ٩‏ شرف آلذرین منیری۸ ۵ ۵۱۲ ۱۷۱۱۲۷۲ شرف لین میرگ (عاادا لملت )ارم شرف الندین هآرو این عبأحبد نو آل‌جوینی ۲ ۸ ۰:۱ ,۱ شرا لین یعقون ۷2۶۷ شرد آلزمان اپوالمحاسن زین‌آلدین او بکی‌چعفر پن‌آسمعیل آزر ی‌هروی ۱۴۰۰۹۳ شرف لمآ حسن‌بن حکیم‌ملایاصفها ثی معغلص بشفاپی(حکیم) 1۳ ۱۵-۵ ۵ ۲ ش شرف جات ب بو شرگ | لملت‌محمد شین حاجیزژوذ نی خرافی ( حراندین) ۷۳۳ کر سو خا ۲ ۱ ن هو بدی| بو | لقعح‌نن*ا ای شد‌آد ی خوارژمی (مجدا لدابت دو سعیت | پا ۴ ۳۲۰۰۱۱۱۴-1 ۲۳۸۱ ۷ شرف بیلفا نی ۱۷ شرف تبرر یی (هیرزا)۵۸۰ شرف جر یادفانی ۱۷۸ شري جهان‌سیفی قزوینی (میرز!)۳۹, ۴۵ ۵۷۲۲۱۲ ۷۲۰۱۲ ۵ ۲ب او شرف جهان قرو پنی(قاضی) ۰٩۰۳۳ ٩‏ ۰۵ ۱۳۳۲۲۵۷۰ ۲۱ ۴ شرف چجهات متیر ۶ ۷۷ شرف تیا با تی‌۴۵ ۳ شرف زژددود تبی‌بزی ۸۳ ۸۳۸۰۳ شرف ماوت 1۷۸ شرففاء (شمی‌الدین) ۲۲۶ شر فشاه تبلافی (سید) ۲۳۴ شر فشاحی ( آحنات )۵ ۲۲ شرفتاه شیراری (خواجگی)۸ ۴۶ شرب شیر از (میرزا مدوم ۴۹ شی‌فصالم ۸ ۷ ۱ شرف محیبد ۸ ۱۷ شرف عر اغی ۸ ۱۷ ۳ هعمایی ۳۳۲۷ شرقی نبازي (مولانا تمد )۶۳۶,۵۰ هر وا شاه ۸ ۱۷ شروانشاه (ا بو بکی‌بن محمد) ۱۰۷ شر‌وانشاه (خافانمنوچی ۰۳۱۱۰۳ لب 1 شر‌وانشاه رمجید تن اخستات )۵ + ۱ شر وا نجاهات ۰۷ ۵۰۱ ۷۲ شروا نشاه علاعا لدین‌فر یبرر ۱۷۶ شروانشاه کیکاوس‌بن کپقباد ٩‏ ۷۶ شروا شاه‌منوچهر بن فر یدون(ا بوا لهیجا) ۳ ۷ + 1 شروآن گراع (میارزالدس)۷ ۳۴*۰ شرپف (حسین‌ین حسن‌ین فجمد حسیتی حنئقی دیاریکر ی آمدی) ۳ سریف (آغیرسید)۵ ۸:۳1 ۴۶ ققسه (حواجه) ۳۸۲ سر یف (قای محبدشر یفب) ۲ ۵ ۶ یف (عیر ۴۲۳ یف آملی۸ ۴۲ شر یف لدین‌دن شمسا لدین‌شوشتری ۶۶۲ | شی پفبا لد پن‌عینا لقهار- مي_قندای( باش رف الدین) ۵ , 9 ۳۲ شر یف لدین علی‌ین محمد حسینی حنني کی ثاني (میرسید) ۱۹۸۱۱۹۰۰۴ ۳۴۰ ۲۸۲ ۷۰ ۳۸ ۳۹ ۱ : ۷۵۲ ۴۸۲ ۰۵۵۲ ۳۹ ۲ ۳۹ + ش‌بی| لدین نود ال تورء شوشتری (قاصی )۲ ۳۶, شقریف اماعی اصفهانی فروی۰ ۳۲ شریف آمانی احقهانی ۴۵۳ شریف پاقی سیر‌ازی (میر سید) ۴۳۸ ٩-۴ ۸‏ ۳ ۴ ۷ 5 ۳ شی یف تب پزی ۰۴۳۶۸۴۳۷ ۸,۴۲۴ ۸۲ شر یفتا نی ( امیرسید) بر ۲ ۳۹۷۰۴ شر یف خواجتی شیرازی ۵ ۴ ۶ شر بف سرمدی اسفهائی ۰۴۲۸ ۵۳۹ ۰ اراد شرف سرمدی اصقهانی‌فیشی۸ ۶۲ شرپف شریفی سس‌گندی (میر1) ۵٩۹۱‏ شر یف شیر ازی ۳۳۷ شرپف صدر اندجاتی(محبد) ۶۳٩‏ شر یف عبد ال یمتی لمیر هرب) ۶۲۳ سریف علما لهدی ابوالفا سم‌علی بن‌حسین رعن سی ) * ۱۴ فارسی۸ ۶۲ 2 بت فالي (ابودد سلمال بن اجدد) دپ( شر یف قز‌وینی ۴۵۹ ش یف کاشانی, ۷ ۵ سر یف گر گا نی (میر سید) ۹۰۰۴ ۰۱ ۰۱۹۸ ۱۳۲۷۲۱۱۲۲۲۶ ۲ ۳۳۲ ۷۲۳۱۲ ۰:۳ * پر ۲ ۹۱ ۲ ۳۶۸ ۲ 5 ۵۵۲۰۴ ۰۴۸۰۳ ۵۳ ۷ب ۷۹۰ شیف محمایی(-ید)۵ ۳۳ شر یف مهدی حمداتی ۸۲ ۲ سر یف عروی ( نظام لدین)۰ ۷۸ شریفی (مس‌زا مخندم) ۰۳۸۵۰ ۳۸ ٩ ۳ ٩ ۳ ۳‏ ۳۴ شیر یی (هیر مر تضي ۵۷ ۵ ۸۳:۵ ۹ شریشی بافی‌شیرازی (آعیر سید) ۰۴۸ ۴٩۷۰۳ 2٩‏ شریفی بلخی(صاحب)۴ ۰ ۳ شریفی تبریزی (سیدممینلدین محبد) ۳۹ شر بقی سمر فندی امیرژا شر‌ف!۱٩‏ ۵ سریعی سیی‌ار ی ۰۵۲۷۰۳۷۸ ۵۵۲ سریفی سشهدی ۵ ۲۳ شست کله (اصمدین متوچیر )۸ ار شطاح () پومحمدروز بیان‌ین| بو تصر بعلی) ۳ در نمی سمرقندی (عایی ٩٩)‏ شعوبیه ۶ ۱ شهو ز 5 شاد ای (مئز) ٩‏ ۲ ۲ شعوری ثبر بزی ۲٩ ٩۹‏ شعوری ر بعی ۵۷ شیور ی کشا نی( شا گر دمحتشم) ۵۲ ۲,۶ برغ شدو ری کشا نی ۳ ارچ شعودی نیشایوری ۲۷ ۵ شفای معهدی۸ شعأبی ارعحمدعای )۵ ۳۴ بر 1 ۵ -۱4ق: ۱۷۲ ۵ شقایی امفهانی (مظغرپن محمد‌حسینی! ٩‏ ۷۲۰۲ ۱ ۰۵ ۳ ۴ ۸:۸۸ ۰ وی شفروء شرب لدین )۷۲۴ ۱۰۳ شعرد» (عر بی)۸ ۱۷ سمیعی اروو بادي (ضیاع لدی )۳۹۳ شفیقی معماییااعهبی‌حسین )۳۴۵ شثیق بلخی ۱۹ شعافی (حسرن ین‌علی) ۳۰۱ شک ررآغنی۵ ۰ ۸۳۱۰۱۵۳۳۰۵ شکیاله (شاء‌فطبا لین )توس شک ال احمداوغلی ۴۷ ۱ شکر این احمت(مولی) ۲۷۲ شکر له بن احمث اوغلی ۲ ۳ ۷ شکی اللدین آعام‌شهاب] لدین احمن‌ین‌امام زبن‌آلدسن ز کی‌رومی ۹ ۳۳ کیال ین صفی|أدرین عرسی‌شکری !۸۴ ۹۵ شکر الّه شروانی۵ ۲۴ شک او عغلی ۵ - ۸۳۱۱۵۳۲۰۵ شگی تنج (فی بدا ادیین) ۱۱۳ : ۵۵ ۱س ۴ ۸ 5 ۱۷۲ ۱۷۴۸ ۹ ۷ شکری (شکی‌ال‌ین صفی لدین, عیسی) ۱ شگر که (مولانا ۸ ۳ج شتری حروی ۵ ۴ ۸:۳ ۷۳ شتسته ( خط ) ۸ ۲۲ شکیمی اسفهانی (ملامحمدرضا بن خواچه عینالله) ۸۲۰۰۱۵۳۲۰۴۲۲ شکسی تریزی (عقصودعلی )۵۰۲ شمال بخاری (سواجه)۵ ۲۳ شما ی دهستا ی ۶ ۸ شبخال سلبلاب ۲۵ بر شم اسعت کنیجه ال ۱۷ مسالاأ لی‌علی‌پن آسد‌پن حارث (اهیر, ابوا لمعالی) ۶۲ شمسا امه حلوایی ۵۳ ۶ شصی | لو ژد طفا نشاه من ااساز سالان 9 3 - ۵۵۱۵۲-۲۵۰ مس لدو له قاضی بيك ابدقمش ۱۳۵ شمسآلدین آذربایجا تی ۹ ۷۳ شم ] لین آیراعیم ۱۹۲ سمس] اندین‌أین‌جسام ۳۴۳ شمسآلدین آبوالعباس احعددین محمدپن عبدا من | بر آهیم بن عی شاه دسشقی حنقی عجمی( یا شهاب| لدین] بومیحمد) ۳۷۹ یلد با با نتم محمد ین اسحقو ی الله اسی‌شسی‌آلدین میجمث در ی‌سلت! ثی ۳۰۵ شمی‌الدین اپوالمتح محید بن محمدیی محمو دحا قطی بخار ی پارسا ( باچالال- الدین) ۲۰۰۱۹۲۰۱۰۵۰۱۰۳ ۲- | ۲ ۸۰:۲ ۲۰۲ ۲ ۱۷ بت ۷ شمس‌آلذین ابوالقضل عبدانوعاب ایا تاج لدین) ۲۸۰ شمس‌آ لین ایو لمظفر محینشاه پهمتی ۰۳۹ ۷۷۹۳ سمس|لدین ابوا لمظفی بوسف‌پن‌قزآوقلی سبط بن! لعوزی ۷ ۱۶ شبس‌آلدین آبوبکرین مدا لدین حسن بر دا ۷۲ ۷۲ شیس|لدین ابو یی کرت(ملت) ۲۱۹ شمس! درین| پو پگ محمد ون صلی دن‌سلیمان وی یی سم دنت با 9 شمس آلذین آیو صحیت احمد‌ین محمد بن عسدالل‌ین اپر اهيمین عر پشام‌دمشقی این‌عریشاه (یاشهاب- الدین ابوالعباس) ۹ ۳۷ شمی‌الدین ابومحبد عیداله ئجیری شیراذی ۹۰۷۶۱ ۰-۲۶ 1 شمی‌آلددین احمت افلا کي ۴۳ ۸۱۷۱۱ شمس! لندین أآحمن‌ین سلیمات‌ین تما با شا کمال‌پاهاذاده با این کمال پاشا ٩‏ ۳: * ۱ وه با ۱ بل شمس | لددین مین محدو خ قاشی زاده مفعی( یا بدرا لدین) ۸ ۳ سمس‌آلذدین اقطع (قاضی) ۱۷۸ شمیآلدین الیتمتی (سلطان) ۵۲,۹۷ ۰۱ ۷۰( ۱ ۷۴۴۸۷ شمس! لین الیاس میدا تی ۱۷۸ شهس‌آلدیی باق( نی پلخی» ۰ ۱ شهس] لین بردعی‌حمدی‌مالار آدهو بردعی راده م تز ۳ شهس] آذدیر‌بن سر اج! لدین‌بن‌عفیبا لداین ۳ب ,+ ۲ ۷ مسآ لذین‌ی صغیاادیس‌اردبیلی ۲۱۳ سم آألنبین‌ی هزالدی قیضی (ملك) .۷ شمس] لدین بن کمالا لدیی محمد(عظهی- الین ابوالازی) ۴ ۲۵ شمس| لدین‌دن محه‌ودییعلیجرمی ۳ ۲۸ شمس! لدین‌ین ثاصیالدین شیررآزی ۲۳۳۴ نس وزش ٩‏ ۳۱۴۱۱۹ شم سآلذاین ثیر یز ک هعر وف بشد‌ساک صفیر (ملا) 4 4ب | لد ین جر ۲۲ 4:۳ ۹ ۴ النبین چو بنی ۴۱ ۲ شمس | لداین حاجی پچه پستی ۵ ٩‏ شمس‌آلدپن حکیم سمر قندی(سید )۳۷۲ سس | لین سا لهج پار- ۳ بای ۳۴ ۵ شمس‌آلدین خبیصی فهمی (عی ) ۴۶۳: ۳۷۲ شمسآلدین داهی‌حسوتی شقی* ۱۰ شسیالدین دروده ۲۲ شم ! لندین دضصي فیشا بو ری 4 ۷ شمس‌الدین روحی ۶۱۳ مس | لندین سم ‌قندی ۱ ۸ | شمسآلدین سهروددي ۷۳۲ شمسا لین سیذتکيم سمرقندی ۳۷۳ شمیآلدین شر فشاهت ۲۳ شمس| لین شنت یک ۸ [ ۷ شمس‌آلدین شم شلف 8۰۵-۲۰۷ شمس لین صاحیدبو ات جو یی ره ۵-۴ ۵۸4 ۲۱۱۴۲۱۱۳۰۰۱۳ ۱۵ + 1 ۷۲۱۱۴-۰۱۴ ۶:۱۳ ۰۱۳۹ ۱۷۲۴ ۳۲۳۰۱۱ ۳۳۲ +۷۴ [ ۴ ۷۸ , 5 کز ۱۷ , » ۷۳ ۳" شم آلدین صا ین‌عسمو دقاضی ۲۶ ۲۲ شمسآلدین طلسی ۳۰۷۴ ٩‏ شمی‌الدین عیدا لتریم آیر‌گوهی ۱۸۱ شمسآلدین عینال4جنجییی (ابو معحددا) 1 ۲ ۷۳۲۹ شم الدین دا لوعات ار با تاج ین یو العشل ) + ۲۸ رالدبن ع ي کر تا نی بط _الدین غلیآهیر )+ ۸۲ شمس! لد ین‌شای بن‌ خسن بر ۵ شم | نی فشل آللاین صلد: اند 1« د شآ ندین فناری ۳۸۰۰۲۷ شمس‌آلددین قو اس تس یزش ۳٩٩‏ شعی! ند‌ین تاشی ۶ ۳۳ زو لیسبیی ۶ ۱ ۳۳ شین ظ شمسا لدین کرماتي (مس)۷۴ ۶ شمس‌آلدین کیومرث ۵۱ ۷ شمی‌الدین کلستا نی ۴ ۲۲ شعس| لین اع رک بر ۷ شمس | لذون لا شیعحی (فاضی) ۸۳ ۲ شس! لین اطیفی ۴۷ ۲ سیسا لپ ن‌ماورآعا لنهری (عولا !۶۳۱۲ شصیا لین سطدعل ۷ ۳ ۳ شبیآلدین معمد(عیی) ۴٩۷‏ شمس‌النبین محید انکه شم توف [هیی ) ۱ ۳ 9:۳۴ ۵ شمس‌الن‌ین فحید اسد ۳۳۲٩‏ شمس! لین آصفهانی | ۵ ۷ شمس لین محمدا دحا نی (میرسر بر‌هنه ) ۵ :۳۳۷ شمسآ لدیین مسمدبتکهی ۴۴۶ شدسا لندین محمد‌خار ی معمایی ۳۳,۵ ۲ شمس] للدین هحمنین ویک یت ۱۱۷۹ تب ۳ شمسا للدین مین احمدختز ۷ ۲+ دا ۳ ۵ 9 را لین توت نز اسخسق و لی‌الله بن شمسی‌ا لین هتمد قادری علتا نسی (آبوا لنیج) ۳۰۸۵ شمس| لنه ین‌هجمد بنآشرق حستی‌سم تمددی ۳*۲ شمسا لترین بل نن ایل‌طیات جی 3 سید چا کرمانی ۹ ۵۱۷۴۳۰۷۳۲۰۱۰ ۷ شمی‌الدیی محمدیی صاعا لدین حافل ی آز ی( * آد. شمس‌آلددن هبحمد حافنط شمس|لدین محمدین بهاها آدین محمد جو دی صاحد رواب ۲ بو ۴ اعد ۵ . ۰۱۱۳۳ ۶۱۳۴۶۲ ۱۲ 7۱۶٩ ۰۱۳۷۲۰۱۴۳۴۱۱‏ 1۷۴ راب۲ ۲ ۳۳۲۲+ اب ۴۷ ۷ ۷ شمسا لندیین سجوش من سوازو ی[ لد بن حضي شاد بن‌تعلب لدین مسعود یز‌دی| امین ) ۵ ۲ ۷۶۷ شمس | لقابن محم بین سکیم کپشی ۳ ۱ : + ۷ عمسی|لدین میحیلاین مد فقتاری ۵ ۱۳۷ ۳۰ شمس] لدین‌محمد پن شر شبحسین گن گأنی ۳۳ ۳ ۷۵ ب, ! ۴ سر ۹ ۷۳۵۰۱۷۳۳۸۱۷۲۲۳۰۱ شمس]لدپن محمد بن عبدالكريم طیسی (قاضی) ۴ ٩۳۰۷‏ عس | لد ین محمد‌بن عبدا له کثبی نیشا بو ز فا ترشیزی (پهلوات)۷ ۲۹ - ٩۹‏ ۰۲ ۴ ۳,۵ 1:۵۳ ۵۵ شب سآلذین محبث‌بن عیذا لملاك دبلمي ۰ ۷ شمی‌الدین عحمدین عزالدین عاحك بن بو سب مجداشیر زن‌شمس‌عفی نی ثبر بل اک ۰ ۳۵۰۳ ۳۰۲ ۴ ۴۶۲-۷۲ ۱۴ شمی! لن‌بن‌محمدبن علاهاً لین سسعودین مججمناین علی | ند و دیش 5 شمس! لدرین هحمدپن‌علی اسیری لاهیجی ۳۳۱۳۱۹5 ۳ , [ ۳ ۷ - ۶۲ ۷: 4 ار ۷ شهس] لدین معحمد بن‌علی‌ين مدمندقایقی هر ویو وی ۰ ۱۰ شمس‌آلدین محمدین علی‌ین ملك داد مر یی ۷ ۱۹۰۸ - ۶ ۱۷۲: ۴ ۳ ۴۴۱۷۳۳۳۲-۰۷۳ ۳۰۷ + با شمسا لدین محمذی‌علی تشانی ۱۰۰ ۳۱ سمسی! آنه بن‌ههمد بن‌علی‌و اب وق ۳ ۱۵ مس آددین‌محمد پن عم بن‌هید! لعن بزساره با آ شمس | لین محمد‌بن فحرا! لدین صندوشاه امزسلحپن عبداٌ صاحبی کی نی تحجوا نی ۸۴,۰۲ ۵۲۰۱ ۷ سس لدین عحصا نی یس راری ۲٩‏ ۰.۱ +۱ شمس] لین مد ین مجد‌ین مسجمد‌حا فتل شیر از ۵8-۲ شم ُذین میجبد‌ین محمن بن‌محمد‌طاش تبادکانی طوسی ( قاضی )۷۸۱ شبس‌الدین محمدین ححمل من محمود حافظی شا ری پار سا یا جازل! لناین اجو الفیم)۳ + ۵٩‏ « 1 ,۳ ۰۱۷+ ۳۳ - ۱ ۳۲ ۰,۲ ۲۳۲۳ ۷ ۳ ۲ ۷ شمسا لدین مت ی محمود آملی ۸۳ 1 | لین عدهد در تمد د زایی( قاضی ] ۵ 8 شمسآ للدین محید بن محیود شهرزورگ ! + ۳ شمس! لندین مسمف‌بن «وّ بت بغد‌ادکشمس سا لد ۸ رت با ۲ ۵ شمس له ین محمد‌بن مپرش یف گرگانی ۳ ۷۲۰۲ ۲ ۳۰۳ ۵ ۷ ۳۳۹ لدبی مجعمد بن تصیر سگز کی ۱ ۹ شمسا لذدین‌هحمد من هند وش آه‌منشی جوا خی ۳ ۳۲۱۱ نش ۷ شم سآ لین محمد بن یحبي‌بن علی‌اسپرک تور مشش ی لاعیجی ٩‏ ۳۰۳۲۹۰۱۱۲ ۲ ۰۳ ۱ ۴۲-۷۴ ۷ ب 4 باب ۷ شمسا این سجمد تازیگوی ۰ ۷۲ شمسا لین هحمد تباد نی طوسي ۶۳ ۲: ۳۳۸ را لین محمدحافط شیر ایگ۴ - ۵ مر ۲۰۲ ۵ ۳ - ۳۵۷ ۷( ۳۳ ۳۳۳+ ۸۵۳۲ ۳: ۲۴ ار 1و ۷ ۲ ۲۲ ۷: ۷۲۲ : اس ۳ ۷۳ 4 ۳ (‏ ۳ّ‌ ی : 0 نا (دین‌محمدخات آنکه‌غن نوی ۰۴ ۱ ۱ ۵۳۴۹:۵۴۴۲ شمس‌الدین فحدد خفری ۱۳۲ ۵بر۳: ۸ ۸ شمیآلدین سید خوچاتی۱ ۱۸ شمی‌آلدین محمدشیرین مقریی ۰٩‏ ۳ز. سمس| لدپن‌بن مزا لین شمسی| لدین عحمنصاً حبد یو آنبچو ینی * ۸ » ۵۱٩ 4-۳‏ ۲ ۳۰۱۴۷۲۰۱۱۳۰۰۱ ۱۵ : ۶٩ ۱۶۷۰۱۴۰ ۱‏ ۱. ۴ ۱۷ ۳ ۰ ۳۲ ۳۳۲۲ ۷۳۰ ۱ ۷ ۳ ۷ +۳ ۷ شمس لدین مجمدعجیی گوز گانی ۱ ٩‏ شمسا لدیی, عبحمد‌عرب ۳۲ الدین محبد عصاد تبر‌بوی ۲۰۳ ۳۳۹ مس لندین هحمد علمسی لاری افشل‌خات ۳2-۴ نع سم‌آلدین سحمدغز توی ای‌کدجاتا عظم (میر ۵۴۹۰۱۵۴۵۲۳۰۳۱۸ شمس] لد‌ین هجمن فهستاً نی ۹ #٩‏ شمس أ لین مین 5ات ینعی( ٩‏ آلدپن مبحجید کلاافتر (میر )۶۷۸ یالنین عحمد تین ٩‏ ۱ ۲ لدین عحید کیشی ۸ ۳ ۰۰٩‏ ۵ ۷ را لین محمد لطیغی ۷ ۴ ۳ رالدین محمه یار کشاه بن الامیز ست نگ( ینید | ۸ ۷ لالدین محیدعحلی ۴۷ ۳ شمس‌الدین محمد عحقق خفری ۰۳۴۷ ۱ ۲[ #مس‌آآذین محبد سعمایی بحاري ۳ ۲۳ شم یآ لین «جمد‌سنو که نسفی ق ٩‏ وی شمسا لدین عحدو دبلحی ۵ ٩‏ شمس لین محمودشیر بن‌مر بی ۲۰۹ شم أٌ بدین مسیعو د۸ ۳ [ شمس | لندین مطهر بناحمدحام ۱ ۳ ۷ ۳ شمسآلدین ی | شیمتم ) ۸.۸ ۱ شمس‌الدپن عنصورین عسحمد اوزجندی صلزا لش ببه * + با" سبی| لین هو ک‌در از ۱ ۷۴ ممی‌الدین ولوالجی۰ ۱۰ شمسا لذین هر وی ۱۷۸ شمسا للاین‌هروف خوشتو سس ۱ ۷ ۷,۷ 4 ۷ الدرجی ( ستر علی) ۸۱ ۱ شمس | لکعات آدوا (قاسم أحتاین یز میدند ی ۴ ۵-۳ ۴۵۰۳ شمسا لمعا لی‌فا بوس‌بن وشمگیر ۸۰۲۳ ۲۶ الیعالی محمد تیا کي تانی ۲۷۱ شمی‌البلوك دستم پن اردشیی باو دی [ تصی | آتو له ) 1۳۹ سس و زر ی ۴ مین او تیگ | بر 1 سمتسن ‏ اجلن :ار ۷ ۱ شم‌ای صفیر (علاشس‌آلفرین تب بز‌ي ) ۲۵5 شمس بدا رای ۶ ٩‏ شمس پسی دا ۳۳۲۴ شمس پس تاصر ۲ ۲۲ شمس تبن‌یزی ۱۵۹۰۸۰ ۱۱۰ ۱۱۷۳ ۴ ۵۳ ۸۰۲۲ ۳۳۰۷۲ ۳۱۷ + ار شمسی حاسی ۵ ٩‏ سمس شا له ۵ ۶-۸ با ,۴ ٩‏ شمس حلف (شمس!ادین)۴* ۰۵-8 شمس ساوچی۶ ۲۳ شمس سر آحعقیت ‏ بر ۰:٩‏ ۷۶ شص عم کته ۸ ۱۷ شمس فخر ی ۴ ۱ یکی ۶ ۲۲ سس ی ۱۷ ۸-۷ ٩‏ ۷ مس (آعین میف‌الدین محمود)۷۰ ۱ سسی استها نی ۳۲ تیا نی ۵ ۳ جغدآد ی ۳ ۵ سمسی دستاً ی ۵ ٩‏ شمسی شروانی ۹ 8۹ شمعی ۵ ۷ سععی (شادم‌دیوان حافظ) ۲۰۶ شمعی (مولانا) ۸۱۷ شوخی که‌شدوزم 81 دور ده حرویق ۳ ۳ شوقی (هیخ‌علی خواجه)۰ ۲۴۱-۶۴ شوقی آندخویی ۸ ۶۱ شوقی بخارایی ۲۰۸ شوقی تب یی ۳ ۵ ۵ ۸۳۷ شو کی جیجت و نی ۵ ۴ ۳ شوقی دارابجردی ۵۳ » سورقی‌ درو يم ۳۴ شوگی برد ۲۰۱۳۵۳۲۱۴۴۹ ۲ ۸ شوقی دی ۳ ۵ ۲ شو نی هیر زا قاسم)۷۲۸ ۵ شم کتی دحلوی (هیرز! ایوالقاسم! ۴۶٩‏ شهاب عفر اینی ۸ ۱۷ شاب لین بن‌ضص دشا دا | بوا لعمیاس) ٩‏ ۲۷ شیاب | لدچن ایوا لحسن لهس و ز .۸ شهاب! لدین ابوا لعباص أحمددن عتمدبن عبدال‌ین اب اهس‌بن ع بشاه‌دشقر حنفی مجمی | بن‌عی بشا ه ( یا شمسی! لذ - دنا دومحمت ) ۳۲۷۲۹ پات لذدین ابوالعتء امی رگ سهر‌وردی شیحاشر آق۱۰ 1 ین جوسفب دس ب که مجم-ط شیر فن ] شاب لدین! بو جفص کس رن محمت من عمد] هد ۵ رن ۲ ۳۲,۳ ۲ ۳۷ 2 ۷ ي یی (شمس لخین عجمد نن دور ۱ شاه ۸۴۰۱۴ ۲۰۱ ۵ ۷ هس نجا ی ۸ ۲ ۱ شو‌سدو زین ۲۲ ۵۴ بر نع بن قاسم‌نن محمدین غیداله دن عمتا لر حین‌نن قاسمبن محمث بن اخودشی یگ رکه سهرو رد ۱۴۱ ء ۴( ۱۲ص ۱ ۱1۲ ۳٩‏ ۴- ۰ رز ۳۰۱۴۳۹ ۴۰۸۱۷۲۳ ۷۳۲ هم ۱۳ [ ۱۷۳ ۶۷۱ ۷۳۴۲ . ٍ شهاب لین ]مور جا علی‌غن نو ۷۸۵ مهاب لدین ابوسعید کرمانی ۱۴۹ بدي لب! لداین ا جوعبد 4 غشل‌أللهعن تاج الدین آجوسعین‌پن حسین‌بن پوسف تود آن‌پشتی ۳ ۵ ۱ عهاب| یی ۳1 سوت آحمدین سحیل بر عمقه! هن ادراهیم‌من هر بتاه‌دهشقی حدهی ۲جبی ایی‌عی تشاه( یا شمس- الذین ابوالعباس ۲۷۹۱ شهاب‌اندبن همین وی سمل ی ۲ ۳ ۱۱ ۳ ول شپاد لین آحندین حص هیلمي*۸ ۰۲ ٩۰۸ ۱۱۳ ۴‏ ۳ باب مهاب لدین احمدین موید شهابی نموف سم قندي ٩ ٩‏ شهاتا لدین احمد حقیری هروی ۰۳۲ ۳۴۴ شهایالدین احبدخانق ۴۴۰۴۱۲ ۵ شهاب‌آلدین اسمعیل‌بن احمد‌جام۱ ۲۲ شپابا لین اسمعیل‌حصباری ۳۳۹ قهابالدین امفهانی (شیج) ۶ ۶۶ شیاتآ لدین اغیرسید شیدا لدب هجمنافن عمدا لحی‌بن علی‌طوسی برزشآبادی | ۸۴۱۱۷۵۴۵۳۹۰۳۲۳۳۲ شیاب‌آلدین بایا نی ۳۳۶ شیاپ لدین‌ین جمای! لدون بدا و تی(شهاب مهمر ۵۰ ۲۳۶۰۱۷ غیات | لد بن «ین‌شمس | لش بی‌ تم دد ات | وا دک راولی ۳۸۵ ۵۲۰۳ ۵۰۳ ۷۷۹۰۳۲ مهاب لداین ین کمال! لدبین سددا نی ۳۲۶ یات این خجندی ۱۸۱ شهابآ لدین خیا با بی ۲۹۵ ۱ شهابا لدین دولت آیادی ۰۲۳۵ ۰۲۵۴ ! ۵ ۶ ,۷۷۹ ۱ شهاب| دی رو بهادین ابوتصی قلی ؛ شر ازی‌معروف بشطا حبا شطاح‌قارسی ۷ ۳۷۰۲۳۳۱۱۳۱۵۸۱ ۰ 5 شهاباندین‌زاو لی ۰۳۴۵ ۰۳۵۴ ۰۳۶۵ ۳۷ شهاب! لدین‌سلیما شاه پر چما یو أبی ۵۸ ۰۱ ۰ بر | شهابا لین -هرور دی ۴۱ ۷۸۱ ۰۱۳۹۰۱۶ ۳۳۵ ۳۳۰ ۱۳۲۹ ۳ ۷۳ ۰۷۳ ۲۳۷ ۳۸ ۰۷۳۰۷۴ ۷۳۶ شهابالدین شاه‌علی ابورجا غز نوی ۷ شهسلب! لدین نها بی‌غز‌دل خمچندی -۹٩‏ ۶ ۱ شیاپ‌آلدین سا بر بن آسمعیل تر مدي‌آدب صابر ۴ ۷۱۹۱۸۴۰۸۳۰۷ دماب! آدین صاحبامقیفا یی ٩‏ ۷ شواب | لین صیرقی ۷۳۲ شهابالد بن عبدالله آشین ۳۴۱ شیاب | لین مد له سین زین لدین لطف له بن عبدا لر شید بیدا دنی‌خوافی‌سا فط ایرو ۸۲۳۷ ۷۷۴۰۲۳ شبات | لد بن شید ال بن‌شمت | لدین‌مره آر ید کرمانی ۵ ۵۹ ۰۲ ۱۳۰۳۱۸۱۳۶ ۶ ۲ ۷۷۱۷ مهاب‌الدین عیدالهین اما لدين پن عمادا لد و عمی‌ون کمای| اد بر دام هی ۵ بر ۷ اد آ لدین علی‌ثرشیز ک‌ضوطی ۵ ۲۹ شهاب لدین‌عمرربن_ محمد پنغبدالهپکری سر ورد ۳۱ ۱ شهاب! لدس بو حقص وشیابا لدین سهرود دف شهاب‌الدین عسمق بجاری ۶ ٩۷-۹‏ شهات ندین فوری ۵۶ ۱ | شاب ندین ففل اقدب‌جهاءالدین‌حسن‌ین محمد یمائی‌نن غلی‌نن حسین بن مید تن قاشم‌ین حسن‌ین شلسی تن طاشم ,هن مر جر بن اعا معوسی 7 ای زر ۱ شیایا زدین مان ۳۶ ۳ وی مهاب لدین محبدین ابو رشد رشیدپن متا دی ٩‏ ۷ شهابا لدپن‌ممدبن احمد‌بن علی بن‌مسمد منشی تمویز بدری( پاحژ ید! لدین) ۲ شهاب| لدین محمدین | لساگذفز توی۵ ٩‏ شهاب! لدین مسمدبن‌هسام ۵ ٩‏ شهاب !دین سحمد‌چاجرمي ۲۸۲ شهاب لدین محبذشامچهان ۳۵۷ ۱۳۹۸ ۵ ۲ ۷۲۰ ۲ دا لي عيام ۳ بار شهاب لدین مدهدعلسی‌جن جماب الاسالاء (شهاب عنهي )۰ ۲۶ ییاپ | لذین سحمف تفی + ۰ سییاب! لددین عجبو دشاد بویدنی ۷ ۷3۹ شبیاب! لندین مسعو 5 یبن چا نی ٩۷۲‏ ۱ ۷۲۳۵۰ شهاب| لدین مظغر ین بو ذرقبر دا ی‌شوافی عطفی شوافی د ۷۷ شیابا لین مسبایی‌قمی (دئیی) ۱۵۲۸ ۳ ۳ « مات لندین مقتول + ٩‏ ۱ شهاب! لین مللت! لحبال ٩‏ ۲۲۰۸ ۱ شهاب آ لین دهمر ۵ ۷ ۲۳۲۳۱۱ شهابآلذین هروی۸۳ ۶ شاب لذین پحی بن حیش‌بن یره سیروددی شیخ آأشراق (بوالفعح) عء1 شوهاب لتهحات 9۶ ۴ شهاب‌ثرشیز ی (ملی)۸ ٩‏ ۴۶,۳ ۳۰ شپاب‌تو ارف ۸ ۱۷ مهاب دفتر خوان ۱۷۸ شهاب سرخسی ۸ ۱۷ ۱ شهاب کمال (مهاب الدین‌ین کمالا لدین سیثانی) ۲ ۲۲ شیابددون ۵ ۳۴ شهاب‌هر ندک[ قأشی ) ۵ ٩‏ ۲ شهاب‌معمایی ۵۰۱۷ ۳۲ + ۷۲ شهاب‌منشی * ۲۶ شهب ام ید۸ ۱۷ ۱ شهاب‌هس» (شهاب! لدیربن جمالا لدین ۱ ۵۶ یداو تیال ۷ ۳۳۶1 شچاب‌صرر وی ۵ ۳ شها ی ٩‏ ۷۶ مها پی (حسن‌پن‌علیی)بر۸ شیا بی(ححمودین اسحق‌ساوشانی )۲۶۴ ۴۶ شهایی سعدی (ححمذ‌صادگ)۸ ۷۲ ۱۰۰ شهاپی موی سمی‌قندی(شهاب! لدیناحمن | بن‌مو ید) ٩ ٩‏ شهدی جدخشانی ۳ ٩‏ ۵ شیدی خولکانی (دیوان)۳ ۰ شه تی ورضزی تأشکندی ۷۲۷ ۵ شهر زوری [شیس] لنبن وت بین‌عووجی د ) [۳۰ شهی‌ستا فی( | بوا لفتم محمد بن‌هبد! لک بم) ۳۵۰.۸۳۶ شهرستاني (جمال! لین ححمدپنممود) ۳۷ شهر توش‌ملت‌ماز ندرآت(اسهبد‌اسهیدات) ۳ شهیة | فاف ۵ ۲ شهر بارین بهمنیار فازسی۳ شهر بآرزورتی۸ ۱۷ شهر پادی خراسانی ۵ ٩‏ شیغور ۷۲ ۳ ۷ شاقیاد شروانی ۲ ۷۸ شهمر دات‌ینا توا ای رای ۷۰۵ ۷۴۱۷۱ شینشاهغازی زر ستم ن‌علی بن‌شهر یار ۵ ۱۲ شیودش ۵ ۴ ۳ شوودته (عیر حسین) ۷ ۵۳ شهودی برد احولد ۲۱۱ ۳-۵۶ ۵۲ شتودی بزدی (میررا محمده علی )۳ رب شهپدان کر با ۴۴۳ شهید بلخی ۱ ۲ شهید‌ین حسین‌وداق‌باحی (ابوالحسن) ۳۱ شهبدئا لت (قاضی نور ال4) ۳۸۱ شهیدسوم (قاشی نود انه) ۰ ۸ ۲ شهیند‌ی قمی ۰.۳۳۲۷ ۷ شهیدی کاششرگ(شاه انوالمعالی) ۲ بر ۴ شیبا نی(سلسله) ۵۲ ۴۸۴۰۰۱۲ + طبع در از ۲۰۴۸۷۳ ۷ ۵ ۷۳ ۰۵ ۴ + ,| ۲ ۲ر ۴ ۳ سر ۳ ۳ ری ۲۳ شی! تیان۵ ۵ ۵۱۳ ۳۹۰۲۱ ۸۱۲ ۷ ۲,۲ ار شیبا لوخات اذيك (ابرا لفتم‌سه-مد)۵. ۳ ۳ ۰۴۳ 4 ۵ ۷۶۰۲ ۰ ۷۰۳ ۲ ۳,۱۴ ۳ ۰۳ ۲ ۶۳۲ با ۷ ۳ ۳ ۷ ۸۳ ٩ ۰ شیبات‌شان‎ سیح‌اشر اش ه 11 شین طعمه (اپواسحق شیر اری) ۲۹۶ شیخ الاسلام فرغا ۱۷۳۵4 شیخ| لجمال( ملات‌سیدع | لدپی‌عمدا اعن پز ) ۳۳۵ سیخا لالم (سیف"لدین‌باخرزی) ۱۷۴۰۳ شیخ |ام (علی‌بن محمد شحاعی)۵۶ شیشاو ند ۲ ۳ ۵ تیضاه ند کان۸ ۳۱۷ شیخ‌یا بای طبیب فرعا نی ۰ ٩‏ به شیخ‌پورانی (میر )۶۱۹ شیخ‌پبر | که ۳ ۵ ۵ شیخجما لی ۳ + ۴ شیخ‌خاو تد طهور ۱ ۶۱ شیور اده |طاعر یحاری ۵4 ۳۰ شیتز اوه انسارج ۳۴۵ شیخزاده پودانی ۵ ۳۴ شیور أدة عاشق ٩۴‏ ۱ شیخز اد هدایی لاهیی ۲ ۳۳ زر ادءلاهی ۴ ۲ ۴۲,۲ ۰۷ 5 ۸ ۷ اه ۸۱۳۳۱۱۳۴ ۹:۳۲ ۳۱ : ۳0 ید نف تست بت ست ۱۵ ,۶۲۰۲۲۹ ۲۳۲ وت : تا ای شیخ‌سنجات ۵ ۲ ۷ شیخ‌شابه ۵ ۷۳ شیخ‌شاه [ ۹۱۴۸ ۶۰ شییوهن بز ان ۴ ب‌ بٍ شین فتم[ باد [سیف | لدین‌باخرزی)۳ هی تی‌عانی ۷۸ 1 سیحم پیات( آحددسهیلی )۴۷ ۳۰۷۰۲ شین‌متقی[ ودرا لدین علی‌بن ساما لدپن) ۴۰۳ مییجم سهیلی( احمتصسهیلی جنتایی )۳۷ ۳ ۳۰۷ شیضی نو پچی تیر ینک راستاد] | ۳۷ شيخبي‌طیسبی ۵ ۳۳ شیف! ( کمال‌الدین ایوالفشل ئبی یریگ مح روف پچلیی ميك‌عاد می ) ۰ ۵۲ شیدای باشی ۰۷ ۲ ۲ ۶ شیندای بلخی‌قدب ۶۲۶ شیر از یی هم شیر ازی (سید) ۷۸ 1 شیر ازی زشاعر )۷۳۴۳ سیر‌ازی ( لهجة) ۳۱۴ رشان۳ ۷۷ میی‌سواچه سیدا تاي 9۶ ۵ شاه بوری۵ ۳۱۷۷ ۲,۵۴ ۷ ۲۶ شيرعلی‌بن استادمخمده سین بنأیی عروی ( کمال|لدین) ۶:۶ ۰۳۱۰۱۷ ۰۳۴۳ ٩۰۳ ۴ ۵‏ ۵ 2۸۲۰۵ شیر علی دروی ۲ ۵۰۳۱۰۰۷ ۳۴ شیر قلندر ( پا با) ۳۵۸ شیر ی ۵ ۳۴ شیریه سیا لکوت ۲۸۳ شیر لادوری (عبدالحی )۸۱5۹۰۴۱۸ شیر بن(او لوس) ٩۲‏ 4۵ شیر بنچبهر ۰ ۶۸ شیر بن کار ( تام لدین احمد )۳۴۳ شبطان۶۳ ۶ شمه ۶ ۲۰۱۳۲۱۴ ۱۲ ۲۱۸ ۵ ۳۲-۰۱۲ ۱ ۸۰ ۳ ۹ ۳۲- ۵۱۱۳۳۰ ۲۸۱۱۲۵۲۰۲ ۳۳۰ ۳۳۳۳۳۱ ۲ ۲ ۳2۳ ٩‏ ۳ ۳۲۰۲ ۲ ۳ ۲( ۴ب ۳ 4 ۰ ۱۴۰۹ ۴۱۳ ۳ ۳ ۰۴۵۰ ۱۴۶۳ ۳ ۶ ۷ - ۲۲ ۷ ۳۲۰۱۳۷ بر ۴ - ۸۱۲ ۳۴ یار ,۳,۴۸۹ ۷,۳۹ ۴۵ - بر ٩۹‏ هچ رای ۳۵ ۵۱ ۲ 1 ۱۵ ۲ ۲ له ۴ ۵ ۵ ۲ ۵ : ۱۴( ۱۳۴۷ ۲۰ ۶ ۷۲۳۶۳۳۳۲ ۵ ۱۲۷۲ ات ار ۱ ۲۴ ۰۷۲ ۵۴ ۰۲ ۲ ۴ ۰ :۱۴ اب ۱ بر شیعد آئنی‌عشر ت۰۳ ۸ شیعه‌تر اش (قاضی نودالله) ۱ ۳۸ شیعی٩‏ ۳۲ شمیان ۷ ۷ ۲۰۳ ۶ ن بع ج ۲ شیو نی قلندر ۵ ۳۴ صا در ۴۵ ۳ صاتر اصتیا نی ۵ ۲ صاجر بی اسمبیل ثر عنبی ( ادیپ شهاپ. آلدین)۴ ۳۰۷ ب_ 5۸۶ ها صایر ترمی (ادیب) ۰۷۴ ۷۱۹۸۴-۸۳۴ ابر شبرازی ( !قامیدی ۵۲ ۸۲ سا یی عود تواز [اسبادا۳ ۸ صایری۱ ۸ ۲۴۵۰۱ صابری ئاشکندی ۵٩۲‏ صابو نی (سافل) ۶۱ ۶ صانیو نی( عبدا لو هاب) ۳ ٩‏ ۲ صایوئی قزوینی (حامط)۵۱۰ عیأخب امبترا یدیم ۳۳ صاحسب استیقا بی (شهاب| لدین) ٩‏ ۷ صاحب‌الز نج ۶ ۱ ۱ صیاحب‌الودا یه( عمادا لدین ایو احبد‌عید. السات‌ین عصامبن اجو بکی پن‌محمد این عبدا لسرجیم‌پناپویکی علسی سم‌قدی] ۳ ٩‏ ۱۴-۳ ۵,۳ ۳۳ صا حب بای ۵ ۳۴ سین عرآد۳ ۲ ساحت دارا استابادی (فسیی) لین ! + ۳۳ ۱ صاحیدیوان چوینی (شمس‌الدین) ۰ ۵۰۹۵۴ ۰۱۵۳۰۱۴۲۷۲۰۱۱۳۱۲ با :۱ ۳۲۳ ۰۱۳۹۰۱ ۳۷۲۹ ۳۴ ۳ |! -۷ ۳+ ۳۳۳-۲ ۲۳:۱ ۸۴۱/۱۰ ۷ ۷ ۳ صاأخ‌شبا نار ی ۷ ۲ پا صأحپ‌شریمی بلخی ۳۰۴ صأحب عیار (حاح فواما لین حسن‌شير از ی) رد ۲۱ ۷ ۱ ۶ صاحب غز نوک( کمال! آدپن‌سین‌صنی) ۹ صاح گیو یجاعه ۰ ۳۳۴۵۰۱۱۸ صاحبی ۷۷۳۲۱۲۲ صادف (رینا لذدین)۴ ۴ ۶,۲ ۶ ۶ا صادق (زین! لما یدین اطع صاحق( علی‌خان‌می رز ۱۱ ۵۰ صادق (محیدصادق‌شان) ۸۳ ۶ صبا دق( مو لا نا )ار صادق (میرد۵)۱ ۶۶ صادف اردو بادی (عییز!) ۸۳۱۸۵۰۳ صادق‌بيك افشاد صادقی تبریزی ۵۸۷ ۴- ٩:۵۳ ۵۰۳۲۰۳۸‏ ۵۳ ۱۵۳۲ * ۲-۳ ۳ ۰۷۲ ۷ ۲ بر صادق‌:ر کمان (میرز !)۶۶ ۵ صادف‌حلوابی (بابا ۲۷۱۰۸۲ صادق حلوایی سمر قندی ۵۳۷ صادف تا پی | خما ی ) * 1 ادف سير‌قدی (عولذانا) ۵۸۷ صا دق سمر تدای [مول نا جنس شا مبادی ]| ۶۳ صادق‌طاد می ۵۴۸ " صادقی ببك افدار کتابدار ۴۵۸-۴۵۷ -۷ ۴ ۳ ۰۵۳ ٩۰۵۳ ۵:۱۵ ۲ با‎ ۳ ۲۱۷ ۴ [ صادفی نود پوش ۵ ۲۳ حسادفی فا ینمی ۵ ۳۴ صادفی‌فنددار ی ۷ ۴ ۵ صادقی آعا بدار ۵۷ ۵۸-۴ ۳۱۴ ۲ ۵۵ ۵۲ ٩‏ ۲ ۵ ۱-۷۲۳۰ ۷۰۳۳ ۲ ار صاعدل( آل )۳ ۷ اعد زین لدبی )۳۴ راعش ین آحود چام (یدرا نی ۷۳۲۱ صاعدبن علی گر گانی(ابوالیصی) ۶۱ ۰۳ وش صاأعد بی‌مجمداین_عیذا لر‌حین‌قاشی(اجو- ! لعاا) ٩‏ ۲ صاعذ‌ین مسمود زد کن آلدتن انوا لبلا ۰۹۰ ۰ ۷۳۳۹ صاعدخبوشا تي [ذین آدین ]۵ ٩‏ اعد یاصفها تی (خو اچه‌جلال| لدین‌محمد) ار صاعنیات ۱ ۱۵۱ بر ۷۳۹ سا فی ۵ ۲۲ صافی (جاتالدین عبدا لجلیل)۵ ۸۱ صافی اد دو بادی( خواچه‌حاتم بیكت‌اععماه. او )۳9۴8۸۴۱۳۹ کوج لا ۰ ۷۱۷ ۲ بر صافی اسفها نی۵۳۹ صافی‌بمی (أمیر) ۶۲٩‏ صأفی تبریزی ٩۹‏ ۶ صا فی توز پوش ۸۵۸ ۲۳۴ صاتی نود صافی ۵ ۳۲ صالیم( ایر) ۶۱۷ صا لیم( تاج) ۷۷ ۱ صا لح (شرف) ۸ ۱۷ صا لح بدخشی ۶۰۲ صا لحبیلقا نی ۸ ۷ ۱ صا لح‌تیر یژی (عیرذ۹1۹]۱ ۰۱,۶ ۷ صالج تر مد (شیخ ۳۲ ۷۵ صا لج‌جعتابی کا یی( مر محمدسا لیم ) ق ۴ صا لیخ اس ني ۵ ۳۴ صا لد بو | نه ۵۸۴۷ صا اج‌سا لح عاوراعا لذهر ی ۳ ۱ب سا لج مخلمي بدخشانی - ٩‏ صا لم‌مدرس سا تقاه فتع‌پور (علا) ۵۴۸ صا لم مشم‌دی( مو لا نامسمد میر )۰ ۵۸: ۸.۶ ا لح مفتی(مولایا) ۶۳۲ صا كلم دای تحار آیی ۵ ٩‏ له صالم+ آحدا لین [مولذ نا ار سب لحی ماوراعالنهیری (عولانا صالج) ۳( صا لجیعر ویک +شهدی( مجمدعی )۲ ۱۴۲ بت ند ۳ ۸۳۲۰۷۲۱ ۲ سا تیم‌ لو ی ۵ ۳ صانمی ۸ ۱۷ صائمی باخرزي (خواجه علاعا لدین‌علی) ۳( ۳۳ صانعی بلخی۰ ۲ صایب تبی‌یزی ۲۲۶۴ صایغ‌رازیت۵ صاین زر کی۸ 2۲۲۰ صا ین | لاسام مود ین صاین| لدینا لاس آجن‌بدتر بار يك‌شيرازي ( نجما لدین) 1 ۰ ۰ ۳ -پاي * ۳ صا بن | آذ‌ین آبومحد‌علي دن افضل! آدین «عحعددن صذرا لدین ابوحا مد‌حید تر که أصفها ثی ۲۳۴۰۱۶۴ ۱۳۹۸ ۱۳۵ تا , ۳ ۶ ۲ ۷۹ ۷ صاینالمین شیر آری۵ ۲۷۲ صأین‌بن شمس! لدپن‌هسمودینز کنا لین صاین هر و (ر کنالنیی) ۸ ۴ ۳ وش ۱ صاین‌خان (او لوس) ۰ ۶۴۱-۶۴ صاین‌محمود (قافی‌شمی الدین )۶ ۲۲ صاین مراغی۸ ۱۲ صاینی زر قوم| لد ین‌علی) ۵ ۳۴ صباحبان8۵ ۴۲ میاحی‌هروی۶۸۴ | صبایی ۶۸۴ سبحی اوبهی ۵ ۳۳ صحی سارجی* ۵۲ صبری ( قاسم کوعیی )۹ ۶۳۸۵۷ سیرک اردستانی (میر‌دوز میان)۳۶۰ صبری اصفهانی ۴ ۸ ۲ سری خوارزمی ۳۴۵ صبری میانتالي (عولانایابای) ۵٩۳‏ رحی امیرحبدر )۳۵ صبوحی جغقایی ۵۲ ۶ صبوحی شیر آر ی ۳۴ صبوحی کابلی۱ ۴۲ سور | ۸۱۲ صبورک تيي‌پزي (محمدحسین)۰ ۷۰ صیو زک همدانی ۷۰۵۱۲ ۴ ۵ مسا به ۶ ۲ ۱ صحاً بدرسول * ۷۲ سبییلای شیر ای ۱۶ 8۵۸ بدا ی گر‌ها تي ۴ بر عد! بی۵ ۲۴ صدایی کرعانی ۸۳۴ ۲ سدد آبهری ۵ ۳۴ سر آتا۵ ۲۰ ترا لسغا ان تاج لدین‌حسن استر ابا دی سنایی‌داهنا نیو ۲۲ نم | لددین [ ام #۲۳ سرا لدین (خلیفه)۵ ٩‏ ۵ صدر ا لین | میی‌محبت)۴ ۵:۴۱ ۰ ۵ سر ] لذین] به | لغتسمد بن خستی دهلوي سث اتویوت سودر از وخواجه نب‌نواز ۱۹۲ ۴۰۶ «۳۰ ۷ ۴ ۷ عدرالدین آیوجامنهحمد تر که( خواجه) کر( رش صدرا لدیناهری ۸1 ۱ ندرا لین اجمنخا لنی۴ ۳۲ صدرا لنبین اسعیل| بر توص ی( قاضی)۵ ۵ ۷ صزا لین اسمعیلی ۵ ۰ ۸ صن‌را لین اهیتی هر وی ۵ ۲ ۳۴۲۳۰۲ صدرا لدپن ین ابوالقاسم اسکویی۰ ۱۶۷ ۳۸ صدرآلدین اعیرسیفا! لدین۸ مدز | لین پن‌خطیب ر بیعی_پوششگی ۲ ۲۰ دز أ لین حدوی شیم )۴ ۲ ۷ صدر الدین‌خان معصوم‌بیلت۰ ۵۳ صنرا آدین حلو تی(شیخ) ۳ ۸ ۷ صددرآ این خوافی ۵۲ ۷ درا لدین رو اسی۴۵ ۳ صد را لددن شیر ازیب ۷ ۱۱۳۲ ۸۲ صئرالدین صفوی (سید) ۸۶ ۳۸۷-۳ م۵ دیوشدی ۳ + ۱ سنا لین علی بن نصیی| لد من‌طوسی * :۰ رف صددالدین علی‌فخرق شوشتری ۲۳ صدرا لددین علی کی ۵ ۲۲ صند! لدین علی یمتی ۳٩۳‏ صدرا لدین عبر‌ین محمت خرمآباديق ٩‏ از | لد‌بن فو تسوج۶ ۲ ۱ ! ۰۱۴ ۴۷ ۱ ؛ ۰ ۵ ۴۰۱ ۸۸۰۱۳ ۳ صن | لین فبروانی ۲۲۵ صدرا لدیی محمد۴ ۵ ۷۲۰۳ ۳٩‏ هدر ادین مد( میی )۵:۴۱ ۵۰ صدرالذدین ححبد ( نظام! (ملت) ۱ ٩۳,۸۸‏ صدرآلندمن سامت استویی زمیی ۰ ۳۷ ۷ عییزآلدین محونیناسحق قو نوی ۱ ۱ ۲ ۴ :۵۰۱۱۴۷ ۳۸۸۰۱۳۴۱۸ صدرالدین محمذین بهاءالدین ز کربا ۵ صدیا لین محدددشتکی (امیر) ۵ ۲۸ هدر آلاعی محمدروآسی ۰۲ ۳ صدر | ادین محیدشراز ی (میر) ۶۹٩۲‏ صلار ! تدای محمد‌صدر | لسلما ۶ ۳۷ صنی | لد بن‌هحمد تلامی لاری ۴۵ ۴۰۶ ۶ ندز | لذعن برلات] اساد ات نیشا دور ی ق 5 صدرالدین موسي ۰۱۸۶ ۲۱۲؛ ۱۳۹۲ زا کش ترا لدیی نظاها لملاتحمد ۱ ار ,۳ 4 صدرآلدین حروی*۰ ۶1 صدر | لش بعه ۳۴۰۱۳۹۴۰۱۱۷۸ ۷ صدرا لش یعه اصفر۴ ۸۵ ۸۵-۱ ۷۳۴۰۱ صتیا لش یعه بحاري۴ ۷۳ صدرآلشریهه بن صدرالشي یمه عبیداللهین محمو د بخبار ی ۴ ۳ ۷۶ صدر الشرییه ثانی۳ ۳,۰۷۰ ۷۳ مدا لشر یعه شمس|اخدین عنصور فن‌هجمد او ز چندی ۰ ۰ : صدر | لشر مه عبعنه لل من شحته و 2 ۴ بل ۷ صدر | تدای عبدا ااطیف عن عحمت تي, کات ۱ ۳۳۴ صددألشر یمه حبیدالین محمود محبوبی بخاری۴ ۷۲ صشر آلشي یبه عبیثأللین | لشریبه برسان‌الدین محسود بن صنرالتر یمه آحیبین چمال‌الذدین ! یو! لمتارمعبیداله فحبوبی‌شادای حتفی ۵۴ ۵۵-۱ ۱۶۶۰۱ ۳۸۸ وا 0 ی صددا لیا (صدر) لین محمن )۳۲۶ صدرا تدجا ی ( دیدش قب) ۳۹ ۶ صده پلشتي ۲ ۷۷ صدرتی که (افضل‌الدین) ۱۳۲ برع - ۴۹ ۱۳۳ ۰۰۱۳۹ ۱:۵۳ ۷۲ صدرجهان | آهیرشعس! لنه‌فن ممث‌ها شم اصفها نی ) ۲۷ 2 صدرچهات (و کن‌آلدین ابوالعلا صاعدبن فسعود ۰ 1ب ظا ٩۶‏ صدرجهان (ر تن | لذ‌بنمسعودین‌سامدین مسمود) ۰ ۴ ۷ صدر جهان (فیض‌الین زین‌الما بدین‌چن حسام پلیا نی )۳ ۳۴ ۴ ۷۷ صدرجهانب پیا ی ۱ ۴ ۵ خرن یلد ی ار ۷ 7 صدر خواچه (شیخ) ۶۳۹ صدرخیابانی تبریزی۷۰۰ در دیلمی شاه )۸ ۷ صدر درو اه (عو ۷ :۱) ۳۳۴۵ صدرز ن؟ا نی ۱۷۸ صدد شرق (مجدالدین ایوجعفر علی‌ین حسی‌قدامه عموسوک ثپس‌شر اسات) ۳ صدار علی‌شم سک ررجی ۱ ۸ ۱ صنر کاپ هر وی ۵ ۳۴ صددد گر عا نی ۱۷ صنبر گیلان (مولانا عیدالرزاق) ۰۴۲۸ ۲ ۱-۲ ۲:۸۲ ۲ بل صدر لر دستیار ی ۸ ۷ ۱ صذر عهذت | لین ۸ ۱۷ مدر تام ۱ ی ٩‏ ۱ ده سند تظامی 1 بر ۱ صدقه‌ین ابوالفاسم شیرازی ۵,۱۳۳ ۷۵ صدداقی‌استی| با دی( سلطان‌سحمد. ۴۷ ۳,۳۲ خ ج صدفی ید خشانی ۰ ۵4 صدقی‌هروت ۵ ۳ سدیوف ابن‌با پوید۳۷۴ رسد ۳ صذیتی فتبایت کشمی بدخشانی (خواچه)۳ ۰ ۶۰۴-۶ مجدیقی دلخی (شیضا لاسلام خواچه مر لد) ی صدیقی کشمی بدخشانی (خواجه! ۲۰۳- قلٍ و بو صدیقی‌عاشمی ( خواچه‌هاهم) ! ٩‏ ۲۲ 8۲۹ سرفی ارپمقوب پن حسن ثنایی عاصمي تشییری )۲ ۲۷۲۸۴۷۲۰۱۲۷ ۸۳٩۹۱۳‏ سرفی ژولیده‌موی*۰ ۵۳ مس‌في‌ساوجی (صلاجا لدپن )۱۷۱۷۳۲ #۵ ۶ ۲ 4 سفا (میرسید) ۸۰۲ سفاتی حروی۵ ۳۴ صفادار (امیر !۳۲۵ سفاری مر فر که ۲ صفار بان۸ ۱۲۳۱۳۲۰۰-۱ ۷۱۲۰۱۷۱۳-۷ صتایل تین دثاگ پار ۷ صعاهی تب یر ی + + ۷ لد بی ؛ _اسائی۵ ۳۳ صفایی سمر قندی۳ ۳۴۵,۳۲ فأیی س‌قندی (نوروز ۵۸۸ صعایی (دروش)۲۳ ۲۳۱۰۳ صفایی کر‌ها نی (مولاعا )۶۳۱ صفوةا لدین پادشاه خاتون ۰۱۴۹ ۱۸۰ ۱۳۳ صفوتی بیدعی|(سیدعلی) ۷۰۴ صقوی | ۱ ۷۲۸۱۳۱۳۲-۲ ۰۲۳۰۱۳۲۸۰۳۲ 1 ۳۵ ۳۸۷۲+ ۰۷ ۳- ار ۰۴۳۴۳۱۳۲۹۰ ۴۵ ۴: ۴۵۲ ۵ ۴۸۲۶۰۳۴ ۳۴۸۲ ۳۸ 1 ۰,۴۹۴ ۴۹۷۲ ۱ +۵ 59٩ ۹ ۵۵۵۰ ۱۶۹۲ ۱۷۹۲ ۳ یارب٩‏ ۲ ام ۱۳۵۸ ۱۲۵۵-۲۵ ۳۲۰۳۹۲ ۰۳ 1 ۲ صفویه‎ -۳۸9 ۰۳۸۳ ۳۷۹۷ ۳۳۲ ۳۸ ۳۰ ۷,۳ ۹ ۵-۲ ۲,۲ ار‎ ۳ ۴۵1 ۰۴۴۷ ۴۴۴۱۳۴۱ ۹ ۴ ار‎ ۳ ۴۸۱۲ ۰۳۷۲ ۷۲۱۴۳۴۴۴۵۷ ۱۵ ۰۱-۳۹۹۱۳۹۷۴ ٩ یی‎ ٩ ۵۲۲ ۰۵۱۳ ۰۵۰۸-۵۳ ۰۵۸۲ ۱۵۵ ٩ 5 ۴ ۶۲۱ ۱۲ ۰:٩ ۵ ۸۵ ۲۹4 ۴۶۹ ۵-9۴۷۴ ۵۷ ۷ ۵ ۷۲۱۰ ۷ ۲ ۰۲۱۷۲ ۸۱۰۸۳۱۰۸۳۸۸ ۳ صفی( بوا لعلا عبدا لموّمن جارر تی) ۲۵۸ سفقی (شام) ۵ ۳۲ صفی (فخرالدین علی‌ین حسین واعط کاشنی) ۴۷ ۰۲۸۳۰۳۴۸-۲ ۵ ۰۳ ۵ ۱۳ ۳ ۰۱۷ ۴ ۱۷۲ ۶ بر صفیامیر )۳۴ ۵ سفیا اسنهانی ۸۴ ۳ صفیآلدین ابوالصناامی ۲۳۲۲ صمی! لدین آبوا لفعی‌اسحق‌بن امین لدپن چسر یل اردییلی د. صفیا لین اردبيلی صفی لدین آبوالمفاخی عبدا لمومن بن پرسب‌پن فاخر‌آرموی ۱۱۴۷۰-۱۳۶ ۲ 1( صتی‌الدین اردیلی ۴۳۱۲-۲۱۱۰۱۸۴ ۲ ۴۰۳ 8۰۸ ۳ ۰۲۴۲ ۲۷ ۷۲: ۳ ۷ ۸۱ صفیآلدیی ارموی د. صفی‌الدین ابو - | لعقاشر صقی! لدی‌امحق اردبیلی د. صفیالخین آردبیلی صفی‌آلدین انجی ۵ ۲۶ صع یآ (دینٍستی ۵ 8٩‏ ٩ ۶ ۲ ۵ ۳ ۳ صفی‌آ لین جمفر نور بحش (شیح) ۲۲۶ 1 ۳ صفی| لدرین 0۳ ی ۴ باب صعیالدین سفی نور بخش۸ ۶۱ صفی| لذین بدا لبومن اردوی ۱۴۶ + ۷ ۳۱۲۳۲۳۲۱۱ ۱۳۰۷۲ ۰ صهیا لدین‌عراقی * ۱ صقی‌آلدین عیسی‌قزوینی (قاضی!۸۴۰- 1 اب صفی! لدین محمدا صفیانی ۵ "۷ صفی | لد بن+حمد بن علی علویا بن | لطقطقی و۳ صنی|لدین محمودبن آحمد‌جام( یا اصپل- ا لخدین )+ و سفی! لددین من تشی‌بندأعی پن‌قاسم‌حسینی رازی(سید) ۲ ۱۳۲۰۰۱۷ صفی| لدین مصطمیرومی ۶۳۳ صنی ! لین بزدی * جر سفی‌بیلقا نی ۸ ۱۷ سبی رهق 3 ۳۴ ۳ جی‌جی پا دقا بی ۸ ۷ [ صهی‌شر و أ نی ۸ ۱۷ صقی‌شیر ازی (شیخ‌مصد) ۴ ۶۵ مسفی‌عا لی ۳ ۲ ۲ سفی قلی بیات چر کس ۸۴ صفی نود پخش (شیخ‌مفیالدین)۶۱۸ صفی, یشابوری ۲ ۷۷ صلاح لدیی احبد اسجاد (شیغ) ۷۲۳ صلاج! لدین حسن بلفاری تتعجوانی۴ ۱۷۲ وی سللاج لدین صی‌فی‌ساو جی ۰۳۳۳ ۱۷ ۵: ۲ 0 سلاحاً لدین موسی پن‌حمدین‌مسمودقاضی زادترومی ۲۹۰۳۴۹ ۱۲ بر ۳,۲ ۱۳۲۷۲ ۷ + ام صلاحا لدین پرسف ین آپوب‌پادشاه اپوبی (ملت ناصی )۲ ۷۲۳۲ صالابن مبارگ بای ٩۲‏ ۲۸۳۰۱ صلای اسفی‌ايني (حسن‌بيكت) ۸۵ ۶ صند‌لی غز نوشی(مجدا لدین ابوالعجری) ۹ صندوی ۲ ( #۲ نله نعمت‌اللهی* ۱۹ شید ی ۳ ۲ ۵ یی تبرینک ۷ ۸-۵۲ ۲ ۵ صنعی نیشاپوری (میی) ۵۰۳ صوفی ۲ ۲۲ صوفی (جد.ن) ۲۸۰ صوقی(حسین )۰ ۸ ۲ و ی (دروش )۵۸ ۳۴ صوفی ( شیخ‌علی) 4 ۰ ۸ صوقی (علي ٩۱۲‏ صوفی اردستانی ۳۴۵ صوفی اسدراجادی۵ ۳۴ صوفیان ۸:۴۰ ۴۲۱۴۰ ۴۴۱و #۴ یار ۵ ۱ ۵۲ ۵ ۱۵۳ ۳۲۱۵۳۸ ۲۱۸۵۳ ۳۴جء یبای ۷۲۹۲ ٩‏ * بر ( بر صوفی‌بعارآبی ۵ ۲ ۶ صوفی خلیل ۶ ۵۱ صو فی عوضی بر ٩‏ ۵ صوفی‌ماز تدرانی (ملامحبد) ۸-۵۳۷ ۳۲ ۰۵ ۳ ۳ بر صوقه ۲ ۲۶۲۰۱۱ ۱۳۳ * ۵ ۰۳ +« ۷ ۳ : ٩ ۳۱۳۸۷۳۳۳‏ ۳؛ [ ما - ۴۳ ۵ ۷۲۲۱۴۰ ۳۳۰۱۳۰ ۴: ۶ ۳۸۴ ۰۳۷۲۰ ۳۸۱ ۲ ۰ ۲:۵ ۱۱ ۲ ۰۵۲ ۵ ۲ ۰ ٩ ۰۵ ۳۰۵ ۵۴۵‏ ۳( ۷۲۱۲ ۵ : ٩‏ 4 ۶ ۱۲ را + ۱۳۳۳ شش و ۵ ۳ ۳۰۱ - ۰۳ ۷ + ۲ب ۱۵4-۷ ۱۷۷۱ ۷۳ ۰۷ , ۵ ۱ صیر‌فی, (قرن۲۳۵)۸ صیرفی (قرن* ۴۶۵۱ سيرفي (شهایب! ادن ۳۲ ۷ سیی‌فی تبر ین ۲۷:۶ 8۵ صبر‌فی کشمیری ۲۸ #۶ یرف ی کود ۵۲۷ سیرفي مدا نی (قاسم) ۵۲۳ صیرقی‌هندی (قاضی )۲۳۲ صیفی بر یزگ « برث سیقلی بردجردی۲۷ 8 ۳ ۴ ٩ شعیقی‎ شمیفی لانگ ۵ ۲۳۲۴ ضمی‌سلوایی ( تقی )۵۳ ۶ مب ۵ ۴ شبیرگ اسدهای کال لذین حسین) ۳۴ بلق ۳۴ ٩ + +٩‏ ۲ ۵ : ۳ ۰ ۶۷۲۳۸۶ زار ۸۲ ۳( سمیری بلگراعی (شیخ نظام)۵ ۲۴ ی سمی‌قندی ۵ ۳۴ میرک همدا تی ۵ ۰:۳۴ ۵1 شیاعا لین 1 ,۵ 8 | ضیاءا لدین ابواافضایل عبدالین محبد میاجی عمدانسی غینالقضا: 8٩‏ ٩ ۱‏ ۱۲: ۱۹۶ ۵ ۱ ۷: ۲ ۷۲۲+ و صیاعا لدین! بوا لمما لی مدا مات بن‌عید له هن پوس‌جوبنی ماما لجر‌مین ۶۱ #۴۱ ضبا عا لدینا بو النحیب»,دا هر بن‌عی له سپروردی ۱ ۵:1۳ ۹۴:۱۳ ۵:۱ ۰۷۲ ۳۲ ۷ ۴ ۶:۷ ۷۷ شیاعا لدین ابو بگراحمد جاعحی (عد - ۲ 1 ۸۱۸ | لم لت )۵-۹۲ ٩‏ | ضیاءالدین ابوسلم عبدا سلام‌بن! صیدلا نی ۵ ۳ ۱ ابی‌مسمود کازروتی ۵ ۳۲ صیدی( مبر )۴ ۵ ۲ " شیاعا لدبن اردو بادی شفیی۲۳٩‏ سوه خباها لذدین منیا اد ۶ شا دا تین بلیبی ۶ ٩‏ | شیاعا لدین میرم کرمانی‌ضیایی ۲۶۴ ! ضیاعا لدین نتبشی ۱۸۵ ضیاء! لدین مو بدا آملك وجب‌بر نی ۱۱۸۵۰۳ یام لدین‌پودف! مبری‌بدخها نی (<واجه ) خن شش شیاعا لین قبر بزی ۷۲۶۹ شیاعا لدین جابری(هپرز!)۱ ۱ ۷ شاعا لد‌ین محندي‌فارسی ۵ ۶ ۷ ۷۳۴1 ضیادا لین دوق | بادی - +1 شباءآلدین سگزی ۵ ٩‏ ضیا<ا لدین شقيمي ارده باوی ٩۲‏ ۲ ضیاءالدین عبدا لی‌افع‌بن ابوا لفتی‌هروی [ ۹ ضا تا آذرین میذا للطیف ین رشي-دا این ال ۱ ۷۲۳ ضیاءا لدین عیدالممن‌ین صفیآلدین‌بن عزالدین یا عزیزالدین‌ین عحبي- !لین اعمت ۸ ۷۷۲۹۰۱۲ ضراعالدین علی‌بن مجیدین صدد لدین سحمد ۰ ۵ ۴ ُیاء! لین علی‌تر که ۱ ۵ :۳۵۲-1 ٩‏ ۴۹ شیاءا لدین عمر پن‌محمد بسطامی ۵ ٩‏ شیاع! لدپن فندرسکی امیر )۵۱۸ شیاه لدین 5ابلی ٩ ٩‏ ۱ ضیاع! لدین کاشانی ۱ ۱ ۷ شیاعا آدیی کرهاتی (ملاشاه ۵۷ ۶۸ ضیاع ادن سید ۴۵۰۴۹ ضیاءا لدین محمدین ابونصرین اپوشهید عن نویل # شیاه لدین‌محمدبنژ ین اما لی‌| بوا لصن علی بن‌حسین بن متفر من‌حسن‌پیهقی #7 ضیاعالدین محمذین مچدالسدین حسن حز دی ۷۲۷ ضیا عالدین مجمدبن‌محمودبن‌شیاعا لدین آر‌مانی ۰۸ ۲۳ ۱ ضیاعا این محمت با دو (میر ۱٩۳)!‏ ی( عا لذرتن محیود کابلی ن ٩‏ ضیاء لین سود ۷۷ ضیاها لدین عشیدی( لت ) ۸ ۷ ۵۴ ۳۰۳ شب تا لندین بو سشدین آاحبنسیام + ۷۲ ضیاءالدین پوسف جامی ۲۵۲۰۳۱۹ ی شیای تبر‌بزی ۳۴۵ شیاء‌شروانی (قاشی) ۸۲۳ ۷ ضپای‌هروی۵ ۳۴ ضیایی ۵ ۳۴ شیابی( کمال! لدین ابوا لعاسم)۵ ۱ ضیا یی اردبیلی اددو بادی ۷۸۸۰۳۱۸ شیابی اردو بادگ آردبیلی۱۸ ۷۸۸۱۳ شیایی بعادایی(فاسم) ۶۱ ۵ ضیایی کرما نی (ضیاءالدین مپرع)۴ ۴۲ طارعی ۳۹۳۰ (دوست )۴ ۳۴ طارمی محدت(علاعلی) ۸ ۴ ۳۴۰۱۵ ۸ ۶٩ طالب‌املی۰‎ طا لپ اصفهانی (ملایابا )۸۲۳۱۴۳۱ طالب ترمذی امیرزاحسن ا۵ ۶۸ طألب جاجرمی ۱,۵ ۳۰ طا لب کیلاتی (یحیی‌خان) ۰ ۸۳۳۰۵۳ طا لبه امد لدین) ۰ ۵۰۱۷۱ ۸۳۸۷ طاليی (عولانا !۸ ۲1 طا لبی ز نجا نی( عبد له بن حسین پن‌صا ل + جأ ین بد‌ین‌ها مر بن دهنار )۷۰۷ طالبی سمر فند ی ۴۵ ۳ طالع(مجد) ۷۹ ۱ طالعی تیی کیت طالعي سمر قندی ۵ ۴ ۳ طالسی هشهدی۵ ۲۴ طا (عی بز دی ب, ظ نی طالعمانی ۷ ۵ طلاعاز ملته گر جستان ۶ + ۱ ط مها لیکس‌یی ٩ ٩‏ طاضر ( آلبه۸4 ۱ طاحی (خواچه ابوالفا )۷۲۳ طاعی | شاد ۵4 ۲۰۳۶۸ ۵۶ طاهی آبیوردي ؟ ۳۹ طاضر اععرایادی (سیت) ۷۹۱ طا هیآ بذرین محمد بن‌شسی! لذیی ابرایم جمی ۸۳ ۲ طاطر اجدائی ۶۷۰۷ ۳- ۳۶۸ ,۰۳۸۵ ۹ ۵۸4 ۸ طاخو بجباری۵ ۳۰ طاأهر بن اجیت ۳۷ طاطر بن رضیا لدبن ۲ * # طاهي ین زضیا لین دوم ۲ * باب طاهر بنز نمی‌قر یومذی(عزا لد ین ۵ ۱۷ ۳ ۱ طاعر بن شامرضی‌ال‌ین اسمعیلی حسیئی د کشی ۰-۳۷۸۷ ۵۱۳۳۸ ۳۸ ۳۵۱4 ۰ بسن ۰ طاهرین مخرالملكك مظفر بن ننلام لملك ( ناصی‌الدین آبوالفتیم) ۸۱,۳ طاهر بن اضل‌جنانی (1بوا لمظفر) ۳۲ ۳۷ طاط‌بن محمهه اسقرایتی ملقب پماهفور ([عمادا لدین! نوا لیظتی )۱۷ 1 ۰۱ ۸ [: ۳ ۱۷۳۱۳ ۳۱۷۲ ۷-۷۳ ۲۲۳۲ طاهربن محمد‌ا تقاهی (خواچه فقیه! بو آصر شیم لاسالام ] ۶ ۴ [ طاصی‌بن محمذفادیایی ار ظهیرالدین‌آبو- الفشل )8۹۳,۷۴ ۰ ۱۷۲۳۰:۱۰۷۰ وش طاعن ین مظقروزیر(ابوا لغتم) ۰۳ ۸۱ طادر تفرشی ۵ ۸ ۶ طاهر خس وی ۵ ۳ طاهر زو الیمیئین۸ ۱ اه از که خو اچدسجمد طاهر اه ۸ ۶ طاعی ساطان ۵۲۳ طاهرعر بان همدا نی ۴ ۵۱۲ ۱ ۲۰۷ ۲ ۷ ط اضر فر بو هی ۱ عی ! آذمن) ۵ ۷ ۶۱پ | طاشی فضل 4 ۲ طاجر قاضی ‏ ماز) ۸ ۲ ۶ [ ۱ ۱ ۱ 1 طأحی‌مسمد (خواچه )۵ ۳۴ طاقي عوسوگ مشیدک | هیر | ا [ اب طاهری (سلبلة )۳ ۷۱ طاهری ابیوردی ۳۶9 طاصری آستی! دا دی ۳۴۵ طاهر یان ۲ ۱ ۱۵-۷ ۷ طاحری بيتمي (ححمدین احمد‌بن‌هلي‌ین محمد) ۸ ۵ ۷ سادری حروی:۳۴۵ طایر که استی ابا دی ۵ ۲۴ طابری زبارتگاهی ۵ ۲۴ طبا طبایی [سادات) ۵۵۲ طیاطبا ی نا نبي هیر ۱۳۳۳ 5 |۷۲ طبخی فزوینی ۴۶۱ طبري (ژیات) ۲۳۰ طبعی اصفهاتی (حجکیم صنایت4) ۶۸۵ طبعی اصفهافی (میرمجمد‌حلی) ۶۸۶ طبعی ممر‌فندی اخوآجدا۱ ۵ طبیب فرفانی (شیغ‌با با ۵٩۰)‏ طخاري ! ۲ طرژی ششتری ۰ ۰ ۷ طر رک یز دی ۹ ۳۰۱۵۸ +۶ طر طر ی ٩‏ ۷ طر یه چشتی 1۹8۰۸۱۵۶۰۱۵۳+ ۱۹۷ ۳۷۳۲۱۳۱۸۵۷ ۱۳۳۵ ۴ ۱۳۰ ۵ ۶۳۸ ۱۷۴ ۰ طریقه سهروددی۴ ۲۶ طر بقه شاه تعمت له و لی۵ ۵۳ | طر یه عطار ۵۴ ۵۶:۱ ۲ طریقه قادری ۱۳۲۳۱ طر یه سو اوی۵۹۰۱۴۳ ۱۹۹۰۱۱ ۱۳۵۸ ۳ طر یقهٌ تقبشیندی | ۳۴۷۰۱۱۹۲-۷۱۹ طر بقی ماوچی(محمد) ۵۳۲۰۱۴۳۱ طقرایی (چعفر ۲۱ ۳:۲۶ ۲۷ 2۳ طغرل‌ین ارسلات ۲ ۱۴۵۰۱۰۵۰۱۰ طف رل بيك‌سلجو قی ٩‏ ۱۰۴ ۵ - ۵۲: *۸: ۲*۲ طغ دوم ۸۲ طفرل‌یاغی۴ ۶ طنا تیمورخانبر ۲۰ طشا تیمور بان ۱ ۰ ۳ طناخان ( بینومات حباعالدین حسن‌بن علی) ۲,۴۹ باب ۳ ۳۴۱۱۱۷ ۷ طناتفاهء‌ین ال ارسلان (شمسالده له) ۰-۹ ۲۰۵ ۲.۵ ۵ ۵۱ ۵ طفعا ج‌خات(ر کن! لدین) ۲ طفلی فتج‌پوری ۵۴۸ طفیلی (امیر‌خسین لایر )۱۷۲۳۸۳۰۹ وش طفیلی آذر با یجا نی * ۰ ۷ طفیلی حساری۵ ۵۶۷۱۳۴ طلحه مروژی (شهاب‌اندین آبوالحسن) اب طنعلر! نی (معین) ۱۷۹ طوبی بأخی(عرب) ۵۶۷ طوسی خرآسانی ۲۴۵ طوطی ترشیزی (شهاب! لدینعلی)۵ ۲۹ طوقی بر بزی ۹ ۰ ۳۱:۵ ۸ طهرانی ۳ ۵ طوتاس سنوی (شاه) :۴۱۰۱۱۸۶ ۱۲ ۸ ۰۳۵ ۵۸ ۰۳ ۳۶۷ ۳۷۹-۳۷۴۰۲۷۲۱ ۸۴ ۷۲ ۳ ۰۴۰۲ ۰ ۱, ۴ ۸ 1 ۰۱۳۲۰۰۴ ۳۴ ۳۱ ۳۲۸ ۴۳۴۲۶۴۱۱۳۴۲ ۴۳۴۸۸: ۱ ۳۵۵ ۱۴۵۵ ۷۲۱:۳۳۹-۳۵۸ ۴ - ۵ ۷ ۱۴ ۴۸,۸۰ ٩ب‏ ۴۹1 ۸ ۰ ۱ ۱۳ - ظ [ ۵ ۵۲۰۵۱۸۰۵۱ - ۵۳۱ ۵۳۴ ۰۵۵ ۱۵۴۲ ۵۸۱-۵ ۲۰۱ ۲ ۴۸۴۴ ۳۶۳-۲ 9۴ ۳ ۴-۳۱۷۲ وه ار و۸۷۷ ارت ۳۲۹۲ ۵ ۳۹ اد ۲ ۰ ۷۷۲ ۷۸۸ چ + یای ۳ ار ۳ ۱ بای ۳۲۰ [ ار ۸۲ ۳۲اب ۲ات له ۳-۸۴۱۱۸۳۲۳ ۳ بر طهماسی‌قلی‌پيك عرشی۰ ۰ ۸۲۰۰۵ طهناس قلی ی عودی۰ ۸۳۰۰۵۰ طهماسب‌قلی فهمی طورانی دازی ۲۲۶ ۸ ۷۸ ۳ ی طهماسب فلی‌بیات موصلو پوز باشی۳ ۳۶ طهماسبی کشا تی (حیدر )۷۴ ۶۷۵-۲ طیان‌بمی کرمافی ۲ طباتژاژخای ۵۸:۱۲ ۲ طانسر شین ۵ ۳۵:۱۲ طیب تربع (حاف)۴؟ ۶ طیی‌هاشمی (یاهزاده) ۶۱۱ طیئور اتسدانی (ملك) ۴۸۵۸ - ۳۵۹ تاد ج‌ ظلا فرا لدین بن نا صی | لدین یز دی ۳۲ ۳ ۷ طافر اذدین ظهی رألماات زر خواجه)۷۲۳ ظاهی آردییلی (محبداظم) ۷۰۱ نمی یقی ۲ ۲۲ ظریفی (حسن‌لیی) ۸ طر یفی تبر پگ ۷۰۱ ظر پفی توتی ۵ ۳۴ ظریفی ساوجی( مود ببات) ۲۲ ۵ ظر یفی فازسی(ححمدبيك) ۵۴ ۶ لقن مححمد بن‌عد ال کافی‌همدا نی( یو العشایر )۵۲ طهور (شیج خاوند) ۶۱۱ ظهوری (خواجه محمدعلی) ۶۱٩‏ علور رک فیس نی کا (عالا تیار )۵۲۵۰۶ نهوری ترشیزی ( تورا لدین‌سمد) ۴۳۲۳ ۵ ۸۳ طهوری شی‌ازی۵ ۵۱ طهیرا نندین۸ ۲ ۱ هیر لدین ایوالحسن علی‌بن ابو لقاسم ریناین هجملدابن حسین پیوشی آبن قلدف ۲۲ ۱۱ ۱۱۳۷ ۰۱۳۴۹ ۳۱۷ و ۵ ظهیر| لین آجوا لقتم| براهيم‌ميی زاصفوی ۲۷۸ ۰۴۲۰:۳۴۳۲ ۲۹۱ , ٍِِ_ِ ۳٩۰۳ ۵ ۵ ۲ ۲‏ ۸ ظهیرآلدین ابو لقضل طاسر ین مدمد قار پا یی ۸۳:۷ ۰۱۰۷-۱۰ ۱۷۲ «۳ ظهیر | لین آیوا لمسا بشید بن‌مسعودین د. ثی‌شز نوی ۵ ۲ 1 یی | لنه‌ین ابو لصرسگر ی ظهیرا لندین با یی (| بوا لقاسم )۴ ۰۰۳۳ ۳۷ : 1 ۷۲۸۱۰۲ ۳۳ ۳ ۳۸۳۲ ۵ ۱۳۹ [ ۰ ۳ * ۳۳۲۲۹۳ ۲ ۲ ۳ ی ۲ - ۵۲ ۱۱۳ ۳ ۳ ۲ ۳ ۲ ٩‏ ۸۳ ۲ ۳ ی ۱۴۰ ۴۱۱ جر ۴۲+ ۳۳ ۵۴ ۷ ۳ ۳۷۶ ۵۳۶۳۲ : ۳+٩ - ۶۰ ۵:۸۲ ۲۰۱۵۳ + ۹‏ ۳ ۱۵۳ ۳۳۲۰۳۴۱۱۳ ۳۴۵ ,۵ ۲,۲۲ ت لت رل +۳۲۷۲ ۲ ۲ ۲ ار جر ۴ بر ی ر+ ۷ ۸ 4 دبای ۲ ۲ب ی باه - ۳ ۸۳: ٩‏ ۳ ۸ ظهیرا لدین‌ن نصیرا لدین مرعشی حفید قوام| لدین(سید) ۳۵۲ هی ! لدین یر آمیر ز اصفو ۴ ۵ ۴:۲ ۵ ۱۳ ۲ ۱۵+ الا ۲ ل۵: ۲ ۵1 ۳ ۷۳ ۳ ظلهیر! لدین جدیدق ۲ ظهیرا لدرین د اسد۸ ۲۷ ظهیس | لدین‌عیدا لر حمن‌بن علی‌بن بزعش شیراز یی ۴ ۷۴۴-۷ ظهیرا لهرین عبدالشف وه ۲ ۶ | تطعیی | اخه‌دن‌عیسی بن مد چا ۱ ۲ ۳۸:۷ ۷ ظهی | لدین کمیی بن أویس ین‌محمد تعلیفی ارد بیلی قاشی زاره ۳۵۴ ۳۸۲ ار ۲۲ + طمیی اد در مد یا بر وا وشاه ۳ ۳ ۳ ۵ ۰ ۶ ۷ ۶ ظهیا لدین‌یاجی ظهی‌آلدین محمدین شی‌فا لذدین بز دی ۸ ۷۲۲ ظهیرالشین سیربگز1 ۲ ! ظهیرالدین‌ولی تسوی۰ ۰ 1 هیر الدین ,هي سر خی (سید) ۰ ٩‏ طییرالملك خواجه طاش آلدین) ۷۲۳ شاه و ی ار ۷ ۱ تور سر قندی ۴ ۲ طهبر یسم قندی [ بها عا لین محمد) ٩‏ ۰۲ ۰ ۰ ۱ :۸ ۲[ عاجداصتیانی ۵۴ ۶ حایذ‌بیرمی (شامز بنا لعباد)۰ ۱۸ .+ ۷ حا ید تر لگ (شیج) ۶ عاید خیر آبادی(شیخ) ۳ ۵ عاپدسروی (هیر)۴ ۶۲ عا دل( شاه مج اس‌هته ی ۴۱۷۲ عادلا (عادلب نعلی ۵4 ۳۹ ماو + ۲و۳ موی و پا و ۳ ۳ بر ماو اخاه (امراهم ]۸ ۱۴۳۰۲ ۴۲۲-- ۵ ۰ ۳.۸ ۲ عادلشاه (سلطات بوسف) ۰۴۴۳ ۴۷ ۶ ۳۷ عاد اشاه (هلی )۶۸ ۳۰۳ ۵,۳۴ خ ۶ب بای ۶ ماد تشاهات( سلسیل ۳۷۱۳۸۲ جر ۷و عاد لعاءسلطان ۲۲۶ عادلشاه وفای (ستطان آسمعین ) ۳۲۷ وگ عادل گر اجخاب تا تار ۵,۳۷۴ ۴5 عاولاری اشاه) ۲ ۳۶۱۳۱ ۸ عاأدلی (شاء اسمعل دوع ۴۱۲۳ عادلی خعلا یی ۵ ۴ ۳ #۳ عار ض( عبد الیه اش ۲ حایشة مقر يةٌ سمر قندی٩‏ ۸ حارضی (غیدام)۵ ۳ عبا داز سلطان ۶ عارشی قمی ۲ ۳ ۵ «باد بیهقی (شیخ‌سید) ۵۲ عارف اجال‌الدیی)۳۴۳ ۸:۱ +۰ ۶ عیا دداهفا نی ٩‏ ۸ 1 عارف (خواجدعبدالرهات) ۴۱-۶۳۹ ۲ عباده(سعد) ۵ ۷ ۷ عارف ارودیلی ۷۶۹ عیادی( امیر )۴ ۸ سا رف آسفهانی ۵۲ ۲ عباي (قانل الخ‌بيك) ۵ عاری بجی ٩‏ ۴۳ عبأس‌بن میحیدرضأقمی + ٩‏ عارف-بلرج۵ ۳۴۶-۳۴ عیاس‌بيكث تر کمان۱ * ۵ عاره ریو گری بخاری(خواجه) ۷ عباس‌خان‌بن شیخعلی شرواني | ۳۶ عارق‌شی ازی ۴ ۵ عیاس‌ساطانافشار + ۵۰ عارف ی کی ۲۳۳۴۶ عیلسی‌صتوی اشاه) ۲۸ ۳۳۴۰۱۲ ۱ ۵۸ ۳- عارف تابلی حروی(عالم۸۷ ۸۵۸۴ - ۵۴٩‏ ۹ ۳ ۰۳۸۷۲ ۳۹۶ ۳ پد ٩۹2۰۳۸‏ ۴1۳۸۳ ۴۱۴ ۱۳۲ عارف گیلائی ! [ ۷ ۴۵۲ ۴۲۲ 2۴۷۴ تارفی‌هروی (مجیود) ۳۰۳,۳۰۲ ۲ ۰۴۹۱-۴۳ ۰۵۰۲ ۰۵ ۵: عاشق (فیی‌زاده)۴ ۱۹ ۱۷-۲ ۳:۵ ۲ ۵۳۰ ۱۵۲۳ عاشق ( کمالالدین ایدا لخپر بلخی) ۸ ۷۸( ۶۴۳ ۴۸ ۶ب عاشق‌بخارایی (مولانا کمالالدین) ۶۳۴ ۹ ۴۷۱ ۴۸۵ 9۹5 عاشق سمر‌قندی (ابوا لحیی )۵۴ * ۰۸۲۰۲ ۸۰۵ عاشمقی کی بتی ۵ باب ۲ ۷ ۳ ۸-۸ ۲ب ۲ ۸۳ عاشتي‌هروي ۳۴۶ عبأس می‌وزی ۸ ۳۶1 ۷۱ عاصم ۱ ۲۶ عیاسه‌شهرستاني (هعین| لدین) ۷۸۶ عأسم (قاسم) ۳۳۴۶ عيأسي (ابو!لعباس)۵ ۲ عاسب ی کشبیری (پعقود‌پن حسن گنای عياسی (چمادا لدین)۵ ٩‏ صی‌فی] ۷۰۴۷۲۰۱۳۷۳ ٩:۶۳‏ ۲ ۸ عباسی ([خلیفه) ۳۹۶۷۱۳ ۷ عاصمی هر وی ت۳۴ ۳ عباسی (سکه) ۶1۶۳ عا کفی ۳۶۶ عباسی کجترآتی (عبدا للطیف پن عبداله) عا لم‌بشار یز مخدومشاه) ۵۴۱ ۸۳۳۰۵۳۸ عالم سمی تندی (خواجه )۱۸۱ عیاسی لسعانی۵ ۵.۲ ۱ ۷ جا لم‌عا رقف 5 جلی‌هروی ۰۵۴۹-۵۴۸ ۸۳۴ عباسی لمنانی ۲۱۵ عا مکی ۷۷ ۶ عبدا لاول بن علی] لد ین بن عا لیسر و کی ۶ ۳۴ زیدپوری (سید) ۳۷۲ ۳ لمی‌دادا مر دی (مو لا تامیر زاسیر اب) عبدا لیا قی (عیر) ٩۷‏ ۸1۳9۹۴۷۰ عبدا لباقی (عبرزا)۴۳۹ ها لی( صفبی) ۶ ۲ ۲ عبدا آباقی‌بنعلی‌بن عبدا لح[ فر پا لدین عا لی‌خان ۶۷۳ دی ۳۳۲۵ عاهری (یوسف) ۶ ۵ هید | لباقی کر ما في(هیر ) ۳۶ عا مشه‌سلملات ۴۷۹ عبدا لبا قی تهاو ندی ۵ ۸ ۶ مگ عبدا لجپاز بی حسن‌باحسین جمحی بیقی (ابوا لمظفر ۵ ۵ دیدا لجلیل ۶ ۴ ۳ عبدا اسلیل (امام)۰ ۱٩‏ عبد! لجنیل [موفق) ۹ ۱۷ عبدالجلیل بن | بوالسین‌ین ابوالعضل قرو ویدار( تصییر| لددیرن| بوا لی‌شود) ۱۳۵ عبدا لجلیل‌:ن غبنا تجمیل‌صافی(جلال.- | لدین)۵ ۸۱ عبد! لجلیل بن محمدصافی (جلال| لدین) ۱۵ عبدا لجلیل بن نظام! آدین بحپی‌پن عید- | الیل «ن‌محمد‌پن شیدا لبا قی‌یزدی ۱۹۱ عبن | لجمیل (اماع) ۰ ۱۱ فبد! لین هنقیا (مما اک (میر زا )۵ ۴۰ عبد! لستی (نطام| لنیین) ۸۱۸ عبد لحقی اردبیلی (خواچه شر فالدین) ۲۵٩ +‏ خبدا لح استرابادی ۲۴۶ عبدا لحق‌بن سیف لین بن سمداله ثرژه بجازي سوفی محدث دعلوی حقی ۲ ۳ ۸ ۰۶۷ ۱۷۲۹۸ ۰۵ هدالعق دهلوی ۰1۳۳۲ ۳۴۰ ۰ :۳۲٩‏ ٩ ۸۰۳ ۷ ۸‏ ۱۷ ۵ ۰ با عبدا لحق محدثدعلوی ۳ ۳ ۱۴۶۹۰۳۶۰۰۱ ۸ ۷۰۲۷ ۵:۷۹ ۸۰ عیدالسق عروی ۶ ۳۴ عیدا سکیم طیب بتواری ۳۲ ۲ ید یجید ( حواچه بر هات) ۳۰۷ عبدا لحمید رایگاتی « ۲۲ عبدا لحی ( ثصیرالدین) ۵۹۹ مدا لحی‌تن_ ابو لقدج‌سصسینی ۸1 ۷ عیدا احی‌پن ابو لفتوج سینی۸ ۷۷ عتبا لحی ی جللالی‌حیاتی دهلوی ۹ «* #۸-_ ۸۱۰ عبدا لحی‌بن ضحاك گر‌دیز کی( اجوسعبد) ۲ عیدا لحي حبییی ۳ [ ۷ میدالحی خوشذوپی (عولانا) ۲۹۹ عبد! هی شیریلاهوری ۸۱۹۱۴۱۸ حیدا اجی‌مند (میر )۵۵۶ عبدا محی مشهدی(میر )۵۳۴۹ عیدالحی مئشی (خواچه) ۴۲۹ عیدا آخا لق‌ین عیدا لسمیل جدوانی ۲ ؛ ۶ ! ۲۰۸۱ ۲۱۲ ۵۰۷۳۲۳۰۲ ۷۷ بدا لحالق فیروزا ۷5۰ عیدا لررافع‌بن بوا لفتیم‌هرری(ضیاع لنی] ۹۹ عیدا لر حمن ۲ ۱ با عیدا لر‌حدن (شاص) ۸ ۱۷ عبد؛ لرهمن (هضدا لدین) ۴ ۱۸ عبدا نر‌حمن (مولانا )۳۴۹ عبدا لررحمی (ئودا لدیین)۵ ۲۲ عیدا بر حمنآ-فر‌اپنی (ئورالدین) ۵ ۶ ۱۱ از دا ۱۵ عیدا لر‌حمن افشل‌خان|شیج)۴ ۳ عبدا آر حمن‌ین احمد شادستاتی (د کن- آ لدین) ۲۳۷ عبدا لر‌خمن بن صوفی۹ ۱۲ عبدا لی‌حمن‌بن عبدا لجپار فامی هرو ی ( مها لدین ابو تصی 1٩۷)‏ تپدا لرحمن‌ین عبد لقادرمرآغی ( تور آ )۷ ۲:۲۷ ۸ ۷ عبدا لر‌حمن‌پن علی‌پن بزغشی شیسر ارگ (طپی | لدیین) ۷۴۶۶۰۷۴۵ عبدا لرحمن‌ین عمی صوفی (ابوالحسن) ۷٩‏ عبد) آر حمن پن‌فحبد بن «لی سطامی [ پوب من بد) ۷۸۲۳ عبت لر خمن‌پن محمد کسرقی أسقی‌ايثي ( لورالدین آبومسند) ۰۱۱۵ ۱۷۳۳ ۷۴۵ عیدا ار حمن بن‌عدمد لیشا بوری (| بو لفتوج) ۱۳۵ عبدا لر حمن‌بن نطام| ادین امد بن‌شدس-* محمد‌جامي (ععادا لدین يا ۹2۹ تور الندین ا دو! لیر کات) ۳ ء بر : ۱۵۵ ۱۱۶۹۱۱۴ ۲۳۶ ۴ ۱۲ ۵ ۲۸۹۱۳۸۷-۲۸۵۱ ۲۹ ۳ ۷ ۲ ۳۱۳ ۱۳ ۳: ۳۳۳۳۸ ۰۳۳۷ ۱۳۷۲ ۴ ۰,۳ ۶۳۹۳۱۳۹ ۵ + ۴۰ ش ۱ ۳۴۱۴6۳۷۲۱۴ ۵ ۰۴۳۴ ۴ ۲ ۳ء ۳ ۵۵۲۱۵ ۰۵۵4 ۷۲ ۳۶ ۵+ و وم وود مد ۳۱1 بر ؟ شا ار | ۳۱۳ ۲ ۲۴ ۱۲ ۵ ۳۲۳ : ۷۲۱۱۱۳۴ ۰۷۲۲۲ ۷۲۵+ ٩ ۳۱۷۲۱۳ ۱۷۸ ۰۳۸ ۷‏ ۷: ۲ ۷ ۳ | ععدا لرحمن‌جامید عیدا لر‌حمنن ام - الخاز عیدا ی حین حموویی ٩۱‏ 1 عیدا لرحمن خاز نی » ۶۳,9 عبد! لر‌حمن شر هی( شیخ) ٩‏ ۶۲ عبن؛ آر حمن عيأضي‌س <سي ۲ ۵ عبدا لی‌حمن فضل‌اله (آبو! لوضل )ع تب عبدا لر‌حمن قریشی‌مصری (فودا لدین) ۳۴ عنالرحمن لاعوری بلوطی ۵ 8۸۴ عبدا لر حمن مشفعی بحارایی ۷ ۴۳۲۱ ۵۴۸ ۰-۵ ۰۱۵۷۷۲ ۰۵۸۳ ۲ ۵۹۳۵۹۰ ۵۹۷۲ مب رد ار ای ۳ب عیب| ی يم ون اجوتسا مر عاوتا لد یی ) + ۳ ۷ عبدا ار حیم‌ین شمس‌الدین محمده اقطا نی عشر قي‌خلوتی( خواچه) ۴۲ ۷۹۵۰۷ عبدا لر حیم‌ین عحمد‌شیر از ۷ ۳ ۷ عیذا لر حیمشش منصوز «حتشم قهستان ( ملاك تاصرالدین] بوا لعتح) ۱۳۷ ۱۳۹۰ عبدا لرحیم خان‌خانیخا نان ۳۶۲-۳۶ 6۱۷ ۵۱۳۵۲ ۵۲۳۲۰۱۵ ۰ ۳۲۳ له ۵ ۷ ۳۴۹ ۳۸۵ ۳۰ ۳۰۸ ۲ 1:۸ ۲ ۸ عبدا ل رحیم خلوتی ۲ ۵۰۷۶ 4 ۷ عیدا لرحیم سلدلان ایر‌عان‌خات) ۵۶۸ 5۷ عبدا لرزاق اسبهاتی (جمالا لدین) ۷۴ ۱۲ ۷۲۲۰:۱۵۱۱ آسس۲۳ ۱ عبدا لزق بن جمال لدین اسسق‌سمر قندی ا بیالالدن ۰:۵ ۳۳۹۰۱۲۵ عیدا لرژاقین عبدا لکر یبن عبدا لرزاق طبیب کررها نی ۰ ۲۷۳۱۲۵۷۰۱۹ عبدا لرذاف قر کی( فاضی)4۵ ۸۵ عبدا لرز آقحسنی حسیلی ۶ ۷۵ عیدا رز افسدد گیلانی (مولانا )۸۳۲۱ شرت | لر زا قعبدیو عهدی تراسا ني( فاضی ) با 2 عبت‌الرژاف کاشائی ( کماب‌الد ن) ۱۷۱۸ ۵۸ ۰۷ ۷ بدا لرزاق کیلا نی(مالا) ۱ ۲ ۵ شیدالر زاف صروی بعا ۳ عبد|لرسول خیام پور (د کر )۲۵۸ عیفا لر شید ین او دوسف امد هرویایو «نصور با جوسف (ا بوه‌نصور) ۴۵ شبیا لي‌شید بن احسدچام (رشیسدالدین) .»۷ عبدا آرشیدبن مسه‌ود غز نری ۰۲ ۶۴ ۱۹۷ شا لر شید ین لور یبا کوپی ۳ ۷۳ غیدا رقف ماو جر ۷۲۱ عبدا لروف خروی ۷۸۱ عبدا لستار بن قاسم ۳ ۳۸ عبدا اسلا (قاضی )۶۷۱ عپدا لسلام بخاری(خواجه) ۶۴۱,۶۳۴ عیدا تسلام‌ین امد بن منود کازرواني (شیاعالتسن آبوفسلم )۷۳۵ عیدا للام‌ینا ومعمار قس‌یزی ۷۰۵ عیذا لسلاین علی‌بنجسین! بر فوی ۲۳۶ عیته اسلا فن محبن‌ین ابوا لحسن عاسی (اجوآلترع) ۲۴۳ عرن لسلام‌یمامی کرها نی‌جبل عا ملی ( بت ) ۸ ۷۷۹ عیدا لالم خو اجه ۳ تاش عبدا لشهید (حواجه ٩۱‏ ۵۷۰-۵۶ عبدالشهید خاو ند سحمودین خواچکی خی بن شبیداله اخرار ۷ ۱۳۳۷ ۷+۰۲ عبدا تصمد مین لدین آپوالسالی) ۸۲ عیدا لسمد ددخهان ۳۳۶ عبد! لصمد بن افش بن«حمد۵ ۶ ۸۱۷۰۳ عیدالسمن‌ین غلي امقهاتی ( تور لدین) م۵ ۷ عیدا لعمت تربتی (عولا ۰)۱ ۲۳ خیدا نخان مصرد ۳ ۵ عبدا لصعد شیر ین‌قلم (خواچه )۸ ۶۲ عبدا دید مشودی ۸ ۳۷۲۶۰۱۳۳ عیدد.السمد سصری ٩‏ ۶۲ عبدالصمد تحوی #۶۰۳ بدا لعز یز ۷۲ عبدا ی نز ۲ ٩۷۷‏ عیدا لعز پن ( نجمالدین)۹ ۱۷ عیدالمزین آبه ۲۶۲ عیدا اب بت انصاری [محبی‌آلدین) ۲۴۳ عبدالعز بر من حسن‌جو فیوری( قیم‌عر یز اللّه) ۱ پر عیشا نع یز بن‌شیر هلاک بن‌میدسدهو اعی ۰ ٩‏ ۱ تا ۳" عبدا من ین فنمحمدا فضل‌شیر اي ی( افضل - الدین) ۳۶ ۲۸۰۰۱۲ عبدا لح نی بن مندود دی مروزی ۳۶ عیدا لمز یز بها درشان (ابوالمازی)»۰ ۰ ۴ ۹ ۷ ر. دا لعز بزخان هد لعزین جامی ۸۳۹ عبدا لعز ین جو نپوری ۶۸۶ عبد! لمز یز حکيم (حوأجه) ۳۴۹ عدا لمز برخانهز بزی‌شسا نی(]بوا لغازی) ۲نل ۲ ۲۳ ۳۳ ۶ د ۷ ن ۳ ها لمز پز شیتا لجمای| ملاک‌سیدعز الدین) ۵ ۳ ۳ عبدا لعز یز قشی ۷ ۷ عبدا لعز یز کولی( قاشی ۲۰۳۲ سب ید لعز بر کنجه ۷۸ ۱ میدا لمزیز مر ای ۳ ۸٩‏ عبدالمزین تأعی معروف بشوابه خسرو [ خواجه) ۲۶۲۹ عبدا لعزین نقاش|خواجه)۴ ۳ ۵۲۵-۵ عبنا اعطیم( آماعز اده وشاهیاده 4 ۱۳۷ ۹ ۳ ۳۳۳۰۴۷ عبدا لعظيم سیفی‌حسیتی(هیر ) ۲ ۴5 عبدا لملي (ملا) ۲۴ ۶ عیرده| تعلی ین هحید دن سین دیس جندش نطام! لدین !۳ پا ۳یا ۳ را ی عبدا لعلی بیر جندع(نظام| لدیین) ۳۸۳- ۴ ۳۶۳ + ار عبدا لدلی حاصلی‌خیر آبادی۵۶۶ عبدا لحلی خوسویی ۳ ۲۲۳ عبدا لحلی وزیر (علا) 2 مدا لهعار بن اسحق ۲۶۳ عبد! لففار تاشگندی مول ذازراده(مولانا) ٩ ۱‏ ۸۳ ۳۲ عبتا سفار سلطان۵۷۳ حرنا لته ۱۳۳ بدیع| ۹ بن‌داد ضیآ لنیین ۱ ۴۳ ۵.۱ ۵ ۷۷۵۰۱۲۱۴-۲ عیدا لحفور لاهیچی ۹ ٩‏ ۵ عبدا لعنی بیلث عمدانی (میرذا) ۶۸۲ - ۷ بر ۳ عیدا لغنی تفرشی(اهیی) ۷۱۱ عبدا لخئی صبدانی ۴۶ ۷۱۶ ۸۳۲ صدالبادر بداونی ۳۵۹,۲۵۷ - ۳2۶۰ 4٩‏ ۳ ۳۳ ۲ بٍ یا آقادر ین عوما لح عبدالژهجهفی‌ددست ایناچو عبدالهة پن پحیی‌الزاهد پی دآودین موسی‌ین عبدالهبن موسی- | لحن‌ین‌عبه لا لمحمی‌ین حسن| لمشتی سین غلی‌بن ابوطالب چیلی کیال تی(محب یا لدین! بوعسمد | ۱۳ (! ۴ ! :ی ۳۹1 ۲ ۲۷۲۰ ل ۳۰+ ۲ ۵۳۳ ۷ بدا آفادرین سس روبانی (هیجی ز تعلام الدسی) ۰ ۲۷ صدالقادد ین غيبي حاوط مر اعی‌گوینده ( کیابا لذاینو نظام لدین| پوا لفضا با #۳۹ پا ۱ 1 ۷۷۷۰۷۲۷۲۳۱۳ - بر ۷ ۷ ۲ ۸ عبد! لقادد بن محیی! لین ار بلی قادری و ۱ عیدالقادز ین ماو کشاه بن حامد بداونی فآجری ۷ ۵۹۱۳۵ ۲ ۰۲۳۲ ۱۳۹ ۴۳۳ 9۳ عدالقادر پس تعلاهشای! ۳۶ دا لقا در راو ۵۸ عبدا تقد کوینده د. عیدا (غا در بن‌عیتی عیدا لفادر گیلانیر .عبدا لقأدرین آ وسالم شین لقآدر تأهيتی پارسی۱ ۱۸ عبدا لقاد بمني ۱۲۲ عبد! لفاه بن عبدال سور‌وردی(شپاع - الدین آبوالنجیب) ۱۴۱ : ۰۱*۵ ۴۳ ۵ ۲ ۳۰۱۲ ۴۳۴۰۷۳ ۳۶۲ ۷۲ ۷ عیدا لقدو سین آسمعیل بن صفی| لدپن‌حنفی کن‌کوهی (قطبالما لم) ۴۰۴۰۲۷۵ عبدا (عددس سلطان‌شیباثی ۶۳۴ عبدا لقع ارس قندی(تر یف ان با شرف الدین) ۲۳۹۰۵ عبدا لقییار هروی ۳۴ عبدا ذگافی ٩‏ ۸ 1 عیدا (عافی‌بن ابو لس کات 3 ۲ ۷ عبدا لکببرین اویس قاضی‌زاده ۱۳۵۴ ۲ ۸ ۸۳۲۰۲ ۲:۲ ۶ ی عیدا لکريم (مولانا)۲۶۳ عبدا لکريم ابر قوهی (شمس‌النبین) ۱۸۱ عبدا لکر یمین ابر آعییین سیط میدا لفادر گیلانی (قطب!ادین) ۷۵۴۰۱۱۹۵ عیدا کر یمین ابویکر (ابوحنینه) ۷۳۷ عیدا لکرپن‌پن احمدحا تمی‌هروی؛ (اعیر ابوا لفتم) ۴۱ عيفالنکي بوین احمد هروی (ابوالها تج) ۵ ۵ عدا لکریم بن سلیمات بن ع دا لوهاب کودانی ۳٩۹۳‏ عبد آلگر‌یموین هجمد تمیدعی۱ ۲۴ عینا لکريم بن مجمود قاضی احتبار اف ۷ب عیتا ار دم عطابی جو نورق ۳ بو عبدالتر یم کشا ثی (میرد۸)1 ۵۱ عبدا لکریم کی پمی‌سس‌قندی ( بهاءا لدین) [ 5 عبدا لکر پم محمدین فسیی| لدپن‌هسمدبن کر بم‌الدین دشت بیاشی * ۲۷۵۰۹ عیدا لکر پم منجم‌پلضی ۲۰۲ مدا لکر‌بم نظامی (فصیح! لدین ) ٩‏ ۷۶ شبدا لکر یم نیشابور ک(ماا) ۳۴۶ عبددا لیر همدا نی ۴ ۷۸ عیدا لکر پم همدانی (علا) ۷۶ عیرتا لطاب( خالام ) + ۳3 هبدا لیف پن ا لغ پیات (د کنآ لدو لهمیرز!) ۴۹۳۲۸۰۱۳۴۳۰۱۳۳۲۵ ۵۱:۲ ۲ ۳5 عبداللطیف بن رشیدا لدین متل‌اله (ضیاهالدیر )۷۳۱ عیدا لاط یف بن‌خدا للیعياسی کر أتی,۳۸ ۱۵ ۲ ۳ بر عبدا للطیف‌پن کوچکونجی خان‌بن ایو ا لخن سا ادن و لت شیخ‌ین‌آی ر أطیم این یو لادین‌منکو تیمود بن‌یدا کول بی ۲۳ بوغان بهاأدر بن شیی الاب جوجی بن چنگین شیباضی ۰۳۵۵ ٩‏ بام ۳ . ۳ باه نش ,9۳ « ۲ عبد! للطیق‌ین سین ات خجندي (صدرالدین) ۱۰۳ عبد! تلطیف‌ین هبةالاین شفروه اصفها نی (مجدا لدین آبوالمحد) ۱۰۲ عیباللطیف_ بن میریحیی سیقی هزوینی ۳ تا للطیف‌چجاعی (شیبج) ۸ ۲ ۲ عبت للطیف‌شان‌از رات( بوا لعازی) ۵ ۳۵: ۷ ارگ : ۳ ار ش, ۳ + بو عیدا للطیف خوالی (شیخ)۶۱۱ عدا للطیف سپفي حمسنی قزویتی (عسر) ۳۰۶ عبدا للطیف شروانی اعلاطون ۰۳,۸۵ شا مدا تاطیفسجاپی اودانیه‌ای 8۵۷۲۸ عیدا للطیت بزدی۴ ۷۵ تال (امیی) ۲1۳ عبداله (سید!۸ ۳۲ عیدالد (قواعا لدین) ۲۰۵ شید له (مرشدالسس) ۴۶ و۳ ار ۷ عبداله (میرذا) ۴۴۳-۴۶۳ عبدالله آشیز (جهابا لدین)۱ ۳۴ عبدا | لهی‌سماوگ (فیخ) ۸۱۴ عیدالهامامی (خواجه) ۴۲۳ عبدال انساری۳ ۱۱5۳۱۴۳۰۵۸۲۵۷۰۱۵ ۳ پر ۸۹:۲ ۱۳۲ از ۶ ۱۳ ۵4 ۲ ۳: ۸ ۳۳۳۰۱۳۳ ۳۱ ۸۲ ۱۳ ۳ ۳۷ ۵ : سا ۲ ۷۲۱۲ ۰۷۲۲ ۲۳۲٩‏ : ۵ سا ۸-۷ ۷ عبدا ارمانی (راثیرآألدین] ۷۴۵۰۱۵۸ عبداللهبشاری (خواجه) ۶ ۸۵۷ خبه لد رتعاري (سططات) ۳۴۶ عبداله بلیانی کازرونی (اوحدا لسدین) [ ۸ ۸۳۰۱ ۰:۳ ۷1 عیعاه‌بن ابوئراب‌پن بهرام بن د ثی‌بن عبد ال بنجیی ری شیی از ی( کی لدبین) ۷۴ عىداللین ]بو عیداله منجیا لها تی‌ن! بوب حقص هنچپي الماخی ص‌ عیدا لژ ۳ بتظاناینسجی خوزی۶ ۷۴۹۰۵ عبذ الب ایام [حعمرت | لقدیرن ) #۳ عستا میت له دا دععما بی‌تلینی ٩‏ ۶ ۲۰۸۸ ۸۱ عبدا لین جعفرطیار * ۲۸ یداه ینجعیری (ابوعحمت شمس‌الدین) ۳ ۰۰ ۹۷ عبدالله ین بهادرخات (]بوا لنازی)۵ ۳۷ عبدالین حسین بر صالح‌ین بایزیدین عامر‌پن دینارطالبی زقجانی ۷۰۷ عبداله ین خا لد۲ ۷ عبداللاین خواجه شمسا لدین رواد به کرهانی (نهاب‌آلدین) ۰۶ ۵٩‏ ۳- ۳۱۰ ۴ ۷۷۷۸ عب له بنژ پن! لد ین لطفا له ین‌عبد] لر شید بیدا د نی خوافی‌تر و که سافت ایرو زشییاب | لدین)۷ ۳۸-۲۳ ۷۷:۲ غیت هدن ضیاع! لن بی‌عسهو ۵ بلی تی تاز رد4 ی [ایحتا لدین) ۷۱۶۶۲۸۲۰۱۱ عبدالوین عبدا لحی بن‌علی حسینیاسحا قی ۳۶۳ عبدائین عبدالرحمن‌ین عیسدا للطیف حسیئیدهکي‌شي راز ی شا فمی‌هرو که واعط (اسیلالدین ابوالمغاخس) ۳ ۷۷۴۸۲۴۵۲ عبداین عبدالرژاگ اعفهاتی (جماله- الدین |بومیجید)۴ ۷- ۵ ۱:۷ ۰۱۰ ۳ ۲۲۳۱۱ ۷۳-۱ [ عبد له عن‌علی ۴ عبدا له بن‌شلی بن مجمد کاشا ی( و | لماسم) ۹ ۳۳ عبدال بن‌عمی پیشاوی(قاضی تصیر اند . با تامی‌آلدین ابوالغس با آبوسعید) ۹ ۷۲۳۵۱۳۳۲۰۱۷۲۳۰۳4 عیدا لین کرام ۶ ۱ عبدالبن محمد انصازی»روی (شیخ - ا لاسام بو اسیمیل از عبداله! تصار ی عبداللژنن محبد بلخي رده (ابو دحمد) ۴2 عیتا لین محمد‌پلخی فرخادی ۳۵ عبدا لین مدمد‌بن شأهور اسب رازیکدا به ( نجمالدین ایو نکر ) ۱۸۰ ۵ ۱ ۱2۱۳ ۷۳۳۰ عبدالین محمدین علی‌بن حسن‌بن علي میانجی صمدأنی‌عین| لتضات(هیاد - الدین اموالفضایل با ابوالععا لی) ٩ ۱۵ ۳ ۱۳۲۹ ۱۱۱‏ ۰ 2 ۳۱۷ ۲۲۰۳۳ ۷ عبذا هدن موصیت بر کی مان تدبرآثی * ۸ ۷ عبدأ له دن محم ده شیلهکه سم قتکتلا بودبودد ) ۹ عبدالدین محمد عبدالحی‌بن غلی طوي پرزش | بادی (ميسي فیابا لین ۹/۳ ۰ ۳۳,۳ ۳۹۱۳ فا ۸۳۱۰۷ عید الم ین‌عحیی بن‌محمون انصا ی خرز رد چی سعناگاشیی از ی جهر هی ( قطبا لد.ین) 1 ۶ ۳۹۰۳ عبدالّین عسمودین مجمسد پن علي‌پن | جمه بن«بر بن‌آسیعیل «قالی( او حد- ! لداین ابوعلی)۳۷۹ تا لین مشرفضی میم "شیر کت الط شی‌از ی (مصلم لین جوسحمد) ۰۲ رم 1 ۴ ۱۳۴۷۲۰۱۱ :۳1 ۳۲-۱ ۱: ۷ ۸۱ ۰,۱ ۱۷ ۶ ۱۷؛: ۳بر۱: ۰ ۰ ۳۹۳۳۳ ۲۹۰+ ۰۳۲۹۳ ۵ ۲ ۵۱۴ ۵:۴۴ ۰۳۴ ۵1۳ ۱۳۳۲۲ ۴۵ ۷ ۵ ۱۰۷ 1 ۸ عبد اه بن هعتن ۷۱۴ دا له دی‌حغفم۸ ۱ ۳٩۰۱‏ 1 عداله ين تصر بکری بغدادی (ایویگر) ۱۳ عبد‌آ لین دقظات ایذ‌چی‌خوذی ۲-۱ عبدالین بقظان خوزی (ابو حفص) 1. ۲ , ۴۹ ۷ عندالله تر‌خان(ددویشی) ۲۴۶ عبدالدچشمه مالان ۳۴ عید له حسرئی بلیا نی کازر و تی( او حدا لدردر) ۳۱۱1 ۰ ۷۳ عیداللحلوایی حشهدی ۲۳۹ عبداشخان (هیی)۳ ۳۴٩‏ عبداششخات از بك (ابوالغازی) ۸-۲ ۵ ۸۰۳۷ ۱۳ ۰ ۷۰۱۴ ار کح رکه ۳ ۲ ۵۱۵۲۱۵ ۳۹ ۰4۵ ۱۵٩۷ - ۸۵۰۵۷۲۰۱۵ ۴۴۵۲‏ و وق ارم وا ۱۵ ۷۲۱۲ | تم ۲ ۳۲۳۲ ۱۴۳۳۷۲ ٩ ۰:۳ ۷۳۱۲۳‏ ۰۰۳ ۳۰۸۲ ۱۳ عبه‌اشتات استاچلو(امیی) ٩‏ ۳5 عرد الادحات اععمادا لنو لد۴ ۳۳ ید لالب مین اس‌گندرخان ین چا نی بیلت سلطان شیبانید . عبدالشخات از بلكه مدا حان‌ین ست‌درخان‌ین جانی بیك فص ساطات د. عبدالهخان از يك عبدأخان شیبانی د. عید لهخان از دك عببا نله حات عوغی‌عاز ی ۴۸ عبدال خعلائی (بر‌هان الدین) ۱۶۴ ۴ ۱۳۲۹۳ ۷ عبدا لخو یی (قاضی) ۷۰1 عید! للد دبوانه صروی ۴۴ ۹:۳ ۳۴ عیبا تلرازی (قاضی) 5٩‏ ۸۸۰۴۹ ۶ عبدا له رازی(فاضی) ۸ ۲۸ عبد! لله زر اضیر ۸ عبدا لله دوز به نکهعی (ابوعیدا لله) ۶۲ عبدا لله‌ساطان ۸ ۶ ۷۳۰۵ ۵ عببفا لله سلطات بوری مخ یوم | املات )| کر عبدا له سندشی۴٩‏ ۲ عدالله شیستی ۹:۵ ۳ ٩۰:۳‏ ۷ مدا لله تطلار ین ۴ ۲ عیدا له شفروه (ظهیرالدین)۱۰۳ عیدا لله طوسی۴ « ۳ب ۳۰ عبدالله عارفي ۵ ۲ عبدا لله عمدی اجه نی(مبی )۶۸۴ عپدا لله تاتو ای (میر ) 4۵1٩‏ عیدالله فرشی۴۹ عبدا لله قزویتی ۳۴۶ صدالله قسر ۸ ۱۷ میدا له قطي ۳1۱ ۳۹۶۰۲ عیدالله قملي‌شا۰ ۵۲۲۱۴۳۵ ۵۵۷۱ عیدا له کاشفری غنابی (خو آجه) ۳۸۱ عیدا لله مل شیرازی ( قواما لندین )‏ اه ت عبدا لله گیالای ظ ۲۴ متا له لاهوری ۱ ۵۵ عیدالله لساتی شیی‌ازی ( کمال) لدین با وجیه‌الدین) ۳۳۳ ۵ ۰۸۲ ۸ ۲ ۳۲ عیدالله عروارید کرمائی ( خواچه‌شعاب- الدین) ۵٩‏ ۳۶۰-۲ ۰۲۱۸ ۱۶۱۲۴ 9۳۲ !"۷ عیدالله معروف بسیدمیژا(می‌شدالدن شاه) ۸۱۰۲۳۶ ۷ عبدالله مورخ ۳۶۹ عبد!لله مهنوی باوردی ۱ عبدا له مهنه(خواچه) ۶۲۰ عبدالله میردا قیموری ۵۱ ۲ عیدالله وصفی(حیر )۵۵۶ ید ال شا تفی‌جاعی۴ ۱ ۴۶۱۰۱۳۹۰۰۳ عبداله پقیئی لاهیجی (فاضی)۵۱۱ میت له جمئي (شر یف )۲۳۷۲ عبداللهبه علویه علام دولویه کبروبه (طی بقه ) ۰۶ ۴ عبد! لمجید (حواجه‌بر‌هان) ۳۰۷ عبدا لمچین (فص)۸ ۱۷ عبدا («جید تبرریز ی۳۵ ۳ عبدا امجید شروانی ۷۸۲۳ عید! لمسن‌پن م«حمدحسینی ۶ ۵ ۷ عبنها لمه‌هلی ون جوا شتا محمود پن‌عیتا لمحلی لعمی اسکندری (مدیدا لدپن بو عسعیت ]۸ 1 ۷ عبدا لمقتدر ۰ ۲ عیذدا لمات (رشیدا لدیه )۲۱۴ عبت لملات بن عرد له ین پوس جو ی امامب الحرمین (ضیاعالدین ابوالمعا لی) ۱« ِ‌«ص۳‌۷# دبدا لمنكك بن عصام پنآ بو کر پن‌محمت بن عبدال حیمین | بوپکر علی‌ساح الهدایه سبر‌قندی از عمادا لین ابواحیت) ۴۰۳۱۳ ۲۳۵۱۳۱ عمت | لمات بن توحساهانی ۳۳ عیدا لماک جو ختي (ادام! آجر‌عین) | ۳ ی عدالملكت تواچه ۳۹« عید‌الما سمرقندی (خواجه ) ۱۳ ۲.- ۳۱۳ عیدا لملاته عحید برهاأنی سشایوری ۱ ۵: ۳ ار عدالژمن (عولایا )۳۴۶ عیدالمومن آرموي (هفی‌الدین) ۴۳۶ ۱- ۳۳۴ ۱۳۶ ۸ عبدا لمژمن بن ابر‌آعیپی دشیدا [دپن لاله (عمادا (دین ۷۳۹ عید! لعلرمن بن صغی! لدین‌بن عزین! لدپن یا تن لدین بن محییآالسف‌بن نعست عبدالموهن بن یوسف‌ین فاخی ارموی (صقی‌الدین "بوالمقاشی) ۱۴۶ - ۳۲ ۴ ۲۱۲ ۲ ۳۰۷ ۱ #ر عین‌آلمژمن جادوتی (ابرألعلا) ۲۵۸ عیدا لمومن‌خان از بلت ۲.۸۷ ۰ ۳ ,فرع ٩‏ ۲ ۵ .ی ۲۰۵٩‏ 2 ۷۰۲ ] ۸ عبدا امومن محمدین قضل ال بن‌هیه ال بن, ححمدش وه اشرفالین) ۷۲۴ ۰ 1۰۲ عبدا لمژمن مومن‌دروی ۶۴۷ عبدا لنیی فخرالزعانی قرو دنی۷ ۵۲ عبدالواحد اپراهيم حسیئی بلکراهی ۷۲ هید لواحد بلگرامی ۹۶ ۳,۵۳۹۰۱ ۲ شید لوا حدحسینی و اسطی‌شا هی پلگر اعي (میر )۴ قٍ عید لوآسع‌ین عبدا لداعم‌ین عم بن‌د بیع سلطا فی جبلی‌عر جستا فی ز سید دیع الز مات) ۳۲۰۷۱۴۸ ۲۶۰۵ ۱ عید! لواسع شاعی باشنب فاژانی معروف نام شأمبی ر نطاء| لد بن) ۴ : ۶ ۵ ۲۳ ۳۳ ۸ ۷ عبنا لو اسم تطاعی باخرژی( تمالا لدین) ۳ عیت! لواسی تو درک ۷ ۳ س عبدا لواعع طروی۲ ۳۴ عره وهات ۸ ۱ متا آو هان ایا لد بی ۳۹ شسی‌الدیی ابوالفضل )۲۸۰ عیدا لوشات (عمادالدیی ۳۲ عد! لوهاب اسفرايتي ۳۴۳ عبتا لوضاب‌ین احمد ار گ(سد)] ۲ ۱ ۸ عیفا لو عاف‌ین حا! لشین فحمد شیداني ۷ ۸ مدا لوعان بنلی‌حستی متا یادی(سید) ۳۷۹ ۵ عید| ودب بن‌محبد حسیتی حسئی‌معمور گ ناب ۶ ٩‏ ۳ عبن لوخات سم فتنش ت ظ ۳ عیدا لوصاب سها بی ۴۵ ۲ عبدا لوهاب عبا بو نی ۳ ٩‏ ۳ عرف| لوهاب عاری (خواجه ۲۴۹-۳۳۹۱ عدا آوهاب مشیدی( قاضی ) 8 ۳۲ عبدا اوهابیه (سادات)۳۹۸ عبدا اپادي ۳۷ ۷ عددا لهادی پأز سا ( خواجه نظاع| زین ) ۳ ۳ دیدمنان تمی 4 ۶۸ عبده [ خو اجه )۴ ده (شیخ) ۸ ۱۷ دی ازررینالعا بدین‌علی ) ۱۳۸۵ ۴۰۳ ۳ ۰ ۸ عیدی | بر قوهی + ۴۷ عبدی یلخیی ۶ ۲ ۲ عپدی يت شیر اری همدا نی ۳۲ ۵ عبدی بیلك شیی‌آزی ۱ ۹٩۰۳۷‏ ۲ بر عبدی بيآت نو يدي اسفهانی(خواجه) ٩۱‏ ۵ عیدی تبی‌يزک (دروش) ۷۰۱ دبد‌یجنا بدی ۳ ۱ #۵ عبدی‌جرآسا نی (قاشبی عیدا بر زاق )۶ رب عستی+ ارچ ا ۴۷ عبدگاز اعبنی | تیم ) ۶ ار بتک شروانی ۷۰1 ۴سدکگ شیر ارگ( ذ نالعا بای علی )۳ ۶ عبدگتز و ینی سیک رعحبی! لدین»حمد ابن‌عدا لول )۳۹۱ عدی شا دی ۰ ۲۷ عبدی نیشابوری ۴۳ #٩۲۰۳‏ ی ی ار ۵ ۷ عبوری گندم داأنی۲ + و تبیری (جمالالدیی )۵ ۷۲ عمیدالله (مو پدا لماك ایو بکر) ۸5٩۰۵۴‏ عسیدالا حرار (تاصر آلدین ]۱۲۶۳۱۷۰۵ ۴۵ ۲۹۱۲ ۲۱۳۱۲ ۳۸۲ ۴۰ ۷۲ 1:۵ ۱۰۳۱ ۶۳ ۳۳۲ ۳۳ ۷ :۷ - ۱ ۸ ۷ ۳ ۷ ۳ * پر , ۷ ۱ باب + ۲ ۴۱-۸ پا عپیدا له من جس ول بن‌عبید له بن بخت‌شوع طپیب(| بوسعید) ۷۳۷ عبپد له بن‌حسام! لدین‌بن عما دا لدرین‌عمر ین کمالا لدین صمصام سن شمسا لین محمد بن‌ثجم | لد بن سفی(شهاب| لدین) ۸ ۷ عبید اللبن محد د (صددا لشر پبه | ۱۵۴ ۷۳۳۶ عبید لین سحمودین تهابا لدیناحسار (تاصرالدین) د. عبینالله "جرا عبین! له ین عحمود هجو بی بدار ی ۴ ۷۲ عییدا لله‌بن ممود پن‌تاجا لشر یعه برهانن- الدین, نا سرا لش نهه | خمد این‌جه‌الا لدین ابوالمتار +عبیدا لله محبوپی بخارایی (صدرالشریمه) ۴ ۳۱۵ ۱۱۳ م۲ ۳۴ 2 عبیدا لله‌پن مسمودحئعی (زسددرا لشررید) ۴ ۵ ۲۱ ۱۱۶ ۲۸ ۳۸۴ ِصآ"۷ تست لاه ین نظاع! لمات (مو یتنا اجااث ابوبکر) ۸٩۱۵۲‏ عبردا له ببات‌تأشکندی ۸٩4۱‏ عیدا لله‌خان از بت (ایوالفازی) #۲ م۲ ۸۳ ۱۳۳۲۰۳ ۱۳۳۸ ار ۴ ت# و۳ ۷ ۱۴ ۴۱۳ ۱۳۲۲ ۳ بر ۲ |۳۳۱۰ ۳۳۳, 4 ۱۶۲ ۲ ۳ ۳۲ ۲۳ رل + عبید| لله‌خان‌شیبا نید ,عبیدا للهخان از ملك عبیدا لله خویشکی‌شتی عبیدی ۲۰۶ عبیدالله زاکائی( نظام! مین ] ۰۶,۲۰٩‏ ۲ عبیدالله سمرقندی ر عبیداللهاحرار عبیدا لله شاشی ۱ ۳۱ عبیدا له تقشیندی (صیرالدین) ۱۳۴۷ ۳ [ ۸, عیپدشاتاثی ۱ ۳۰ ۳۰۲ عبیدق (عبیدالله خویشکی‌جشتی) ۲۰۶ عبیدی خر اسا نی ۶ ۳۲ عبیتی لاهوری 3 اخ عبیدیه (ملوگ) ۸۰۳ عتاأبی نجتی|سینهجمن) ۳۲ ۴ عتبةا لاصن ۶ شتبی( ابو تشر محمد پن‌عیدا لجباد ۱۳۹۰۲ 4.۱۳۵ ۵ ۷ جتبی کاب مد ن‌عتیان ان ۷۸۱۳ #تيق بن‌هسید مور آبادی (آیویکی)۷ ۱۱ عتیقی تبر بزی (جلل(لا لدیی) ۳۱۷ هتیقی بر یی( آطبآلدین) ۳۱۷۱۱۸۱ عتیقی‌ش رو نی ۳۲ ۲ ۵ عشمان( آن) ۱۹۸۱۳۲۴ ۲۳۹ ۲۵۴ ۳ ۳ ۳۲ ۰۳۲۳۲ ا ۵ ۳ ۱ ۲ ۷ ۳ ۳ : ۱۴۹۸۱۴۹۶۱۴۹۱۰ 8۲۸ ۲ ۸۳۴۰۰۸۱۱-۸ عهمای دن ارس بن سین فلج اسان خأن ( تسی:الدین) ۶ ۹- ٩5۹,5۹۷‏ عشماناین احمددرری سا چی‌شر بوء( | بو ]| افضل ) ارب عشمان‌ین جرب‌سگزی (ناصرآلدین 9٩۱)‏ شمان ین سابع آددین‌محمد پن‌عنها ج| لث‌پن, مشمان‌پن عیدالشالق جوزجانی (منهاجا لدینا بوعسو) ۲۱۳۰۱۳۵ ۳۰۴۱۴ ۷ عشمات بن مان ۷ ۲,۵ ٩‏ عشمان‌ین محبد مختاری غز نوی (سراج آلدین) ۳۰۸۸۰۱۷۷۲۱۷۲۴ ععماأن خو اجه سیداتایی(سید) ۲۱ ۲ ششبانافیس‌بن حا فیلغلام سای بن‌مجبنه شرف لدین‌خان افعائی ۲۰۴ شبان‌سا کي قزوینی (فاشی )۳۲۳۰۱۸۱ هشمان‌سراغه ۸ ۱۷ عکمان هادو نی (شیت) ۱۵۴ عشبانی ۵۴ ۸۱۲۱۳۲ ۵۱۳ ۱۳۸۰۷۲۱۳۲ ۲ ۳۳: ۲ ۷ ۴۸۱-۸ ۲ ۵:۴ ظء با ۵ ۸۳۱ ۳۳۹۳۵ ۳۹ ۲ ارب ٩‏ ۱۷۲ ۸۱۴۱ ار | بای ۳ #۳۳ تما بان ۸۱۳۵۷۲ ۰۰۴۷ ۸۱۸۱۴۸ خجبی حبوندی ق #٩‏ مزر ی تبر بزی ( حسن بیكك) 6۱۵۱۵۱۳ 1 یا ۳ ۲ بر عم ( علی) ۳ ۷٩‏ عج آغازان * ۴ ار عیعمی [ حبیب )۰ ۳۱۳۳ ن ۷ عجیپی کر کانی, («سولانا شمسا لدین) ۳ عجیی گوزکانی (قمس! آدین‌ممد) ۱ ٩‏ عنل( هیر )۳ ۱ ۸ عد نی (حمودپاشا) ۱ با ۳ + ی عنه تبریزی ۸۱ ۱ عراتی(عبد! لررحمن) ۶۲۹ عراقی (اسپ)۴ ۴۳ عراقی (خواجه ایوپ) ۴۱۲ مهرین‌عید! لنفاد جوا لیقی‌همدانی) 1 ۶ ۶۴۰۱۶۲۰ ۱ 1۷۲۳ ۲۰4۶ ٩ :۳ ۸ ۳‏ ۳۲ ۳۵۷ ۲ ۷۳ ۷۳۴۱ عرب* ۳,۱۲۱-۱ ۸۱ ۰۳۶۰۱ ۰:۳۴ ۱۴۷ ٩:۳‏ ۱ مه ۱۷۲ ۲+ ۲ ۰۱۲ ۳ 1۳+ ۹ ۳۳-۱۳ ۳۷۰۱ : ۵ ؟: ۱ ۳-۱۴ ۱۱:۳۲:۱۳ ۱۱۸۵ ۰۱,۱۲ ۳ ۳۳۱۳۰ ۱۵ ۳ عرب ز(غر س‌عیدالهمیر) ۶۳۳ غر بشاه (فضرالدین عازعالدو له ۳۷ + ۱ غر دشا+ جن دی لش ۴ ۷ عرب‌طر بی‌باخی ۶۷ ۵ صرب کر بلایی (اعیرعلی )۶ ۶۸ عرب‌مشهدی (میرزا)۲۸۶ غربی ۳۰۱۳۸۱۷۱ ۱۳ ۷ ۱ زد ۸۸ ۵۳ ۳۱۸.۳ ۴۷ : ۶ ۶ ۰۱۲ ۳ ۳۵ ۳ ۲۸۳ ۰۲ ۲ ۳ ۲۱۳۴۰۳۸۳۱ ۳۹ +[ ۳۴۳۳ ۲۰:۳۰:۳ | ۰:۷۲ ۳۹ ۰۷ ۲ ۱ ۳۱ ۱ اب + ۴ ع ی فمدزی۹ برش سر تأمی ۵ ۲ عرشی (طهماسب قلی پیات عهدی) ۰ + ۵. ۶ ۳ ار غرضی(مجمد مومن) ٩‏ ۰ ۴ رسب معا رژپی ۵۸۸ ع‌في شیرآزی (سید جمالا لدین محمن) ۳۶۰۸۰۱۵۴۰۴۷ ۸ عرفی کما نگ تبی‌یزی ۴ ۶۵ عروجی ( تاج لدین فیر وژشاه‌بنداودشاه تهمنی ) ۵ ۱ ۳ ۳ ۰ ار۷ ث ٩‏ ۷ عروضی ( یوسف) ٩۵,۳‏ عروضی بخاری (سیفی) ٩۳‏ ۲۲۰۰۳ کر یضی (سادات) ۵ ۳۰ عریضی (موّیدا لدین) ۷۲۳۰ عزاسفها نی ۷۸ ۱ عزا لین !سر اهیم‌ین رفیدالددین فضل| له [خواجه) ۷۳۱ عن الدین ابو لمکارم حمزذین زص»حلیی ۷۳۴ عزا لدین اسنرایئی بودحسن۰ ۱۸ عن‌الدین احفیانی ۸٩‏ عزآلدین +ابو یه ۱ ۸ ۱ عزالدین‌بن جعفر‌ین شمسی‌الدین آملی ۳۹ عنا لدبین بن چمال‌الدین کیشی (ملك) ۷۵۰ عرا لنیین ین علی‌سخسی ۸ عزآلدین خلوتی(شیح‌حاح) ۸۳ ۷ عزا لدین شروائی۸ ۸۰۱۰ ۷۷۲۱۱۷ عز آ لین شش وم۲ ۱۰ عز‌الذدین پر یه ۱۷ عن لدین طاهر پن‌زتگی ف بومدی۵ ۱۷ ۱۸ عن | لدین طاحر فر یومدی (خواجه) ۵ ۱۷ ۳ ۳۸پ عنا لدین عبدا لعز ین شیتا لجبال(«(ات- سیب| ۵ ۳ ۷ عز | لبین‌ملوی* ۱۸ عن| لدین علینقی بن شیخا ب-وا از هاشم طفایی کمره‌ای فراها ني شیرازی اصفها نی (ملا) ٩ ٩:۵ ۰٩۹۰۳۷ ٩‏ عزألد‌ین کر جی ۳۲۲ هز ! لدین کسبی بشادی (قاشی) ۸ غزالدین کیتاوس سلجوقی *بر, +۱۵ ۵۱۰۱ ۷ خزالدین محمودین علی 5شا شی نطنزی ۱1۹۳۹۴۲ عس | لد ین محبودعشقی وتا تی ۴۴ ۴ , ۰ ۴۷ ۸۳5 غزالدین مسبودخ ۱۰ عن‌آلدین مسمودبن دوزیهان ثانی ۲۳۲ عزا لدین مطهر ین عبدا لله بی‌علی‌حسینی ۳:۵ عن‌آلدبن حمدا نی ۲۲۳ عی‌آلدین یحیی(آمیی) ۸۱ 1 هت (غیاتالدین)۶ ۲۳ نز شروأنی ۲ ۷ ۷ عز لبی خلضالی (مالادهم)۱ ۰ ۷ هزعی تخار ای ۳۶ < عز‌می تیرپز6 (سلطان عحمد)۰۱ ۷ عزمی ماوراعا لنهری ٩‏ ۶۳۶,۵۲ عت‌بز ابوالیقا ۱۲۸ عن ین | لدین ۱ ۱۸ شز یز الدین آردشیی استرایادی‌بختیاری 1۹۳ عزبزالدین رافی اسفراینی۵ ٩‏ عز‌بزالدین سامی قزو بنی ۰۶۴۲ ۰89۴۳ وم و عز یز الدین شروافی ۸ ۷ ( عزیز‌آلدین محمدنسفی ۱۱ ۷۲۳۰۱ عز یز الله حضوری‌قمی ۵۹۱۴۳۳ ۳۳:۴ ۸ عزیر | اله ژاهدی ۳۱۰۱ عز پزالله عبدا لمزیز بن حسن‌جویوری ۶ هزبزا لله عزپزی سیفسی حستی آیهسری قزوینی (هیر) ۳۰۴۵۴۰۴۳۰ ۸۲ عز بات ( جبالالدین) ۸ عزیزان (شیخ) ۶۰۳ عزیزان (علی‌دامیخنی شواجه)۰ ۲۳ عز بان (مدولا نآ خوش‌مممیت) + ۳۲ عو بنخان (میر )۴۹۳ عن برشا هد * با عززیزشنرو ۷۲۸۰ ۱ هن یز عز,ینی آأبهی‌ک‌قزوینی(رمیی) * ۳ ۰ ۴ ۳۳ ب: عز‌ین عز‌یزی قز‌وینی ۶۵۴ عزیزعلی شروانی ۱۳۸ عن‌بز ند رکمانی ۶۸۲ عز بر کابلی ۶ ۳۴ حر ین کال ۸ ۱۷ عز‌بز کمانجدای با کمانچه کی ۵۸۳۱ عرین کو کلتاش (میرزا) ۰۴۱۸ ۰۵۴۹ ۷۳ عزبز کو که (خان اعظطم میرزا) ۲۸۳ ۵۴٩ ۴۳ ۴,۲‏ ۵۵۲ ۷ * ر ۲ 2 ۳٩‏ ۲ عر ین دست‌لی ۲۴۵ عن یز عمشکی ۵ ۳۲ عز بزکا «هکاقزوینی لمیر مین )۶ ۴۳ ۵۴ ۲۳۸ عزیزی حسینی (سیدحسن)۵ ۷۲ عز بزی سیفی حسنی آبهر گاقزوبنی(عیر عزین )۰ ۳۰۶۵۴۰۴۳ ۸۲ عزبزی شیبایی (ابوالغازی عبت لمز ین خان!خ ه و عزیزی قز‌وینی (عیز )۶۵۳ عز بزی مستملی ۲ ۸۵:۹ ۲۳ عزي حشهدیکاشانی‌۵۴ ۶ عسجدی می‌وذی (عیدالعز یزین عنصود) ۳ عسترگل(میر زاجم ]۰ ۲۱۴۳ ۰۷۷ 3 ۸ #سی نی شر وی ۳۲۴۲ ۱ ۱ ۱ عشر تی بزدی + ۷ عشقی (شیخ‌محمدصادق‌پن ایوا لج‌شیخ ابا قي شییتم) ,۸ ۲ عشقی( مر ) ۳۴۶ عشقي نب یی ۷*۱ عشمی‌خان تر ۸۳۴,۵۹2 عشقی سوخی فرفاتی 2۶۰۷۲ عشفی کاشانی (مولانا عز!-دین‌محمود) ٩ ۳ ۷ + ۳ ۳ ۳‏ ۳ ۸ (سامسبله) ۸ ۲۳ عصار ثيريزي (خواچه شمسا لین حاجی محمت)۳ ۰ ۳۴۱۰۳ عصاءالدین اي‌هيم‌این هر بشاه‌اسفراینی ۷ ۳۱ ۳ ۳ ۲ + ۳ ۷ رل ۱ب عصاعیی (فخحرالملات) ۵ ۳۲ عصاحی سم قندی (عبدا لمفه پن‌عصام بن اپوبگر‌ین محمد بن عبدا لر‌حیم‌ین اپوی‌کی‌ساحب‌الهدایه) ۱۲ ۴ ۱ ۲ ۳۳۵ عصفوری ([جمال) ۷۷ ٩‏ عصمت لدین جدیم! لجمال ٩ ٩۳‏ عصمت اه بخار ی (خواجه )۵۷۸ عصمت | له نی سود خارگ (خواجد فجرالدیی) ۰۲۳۵ ۹۵ ۲- ۲۹۶ دا ی گرا ت#عیذا له بن‌مجمود تن تعبها لله سمر‌قندی (ملا) ۲ عصدت‌اله کوفی ۶۳۲ عصیت با ری ۵ ۰ ۸ ۳ ۵,۳ ٩ ۳-۳ ٩‏ ۳ ۳ ۷۸ ۶:۷ ۷۲۵۹ عصستی( بی‌بی ٩)‏ ۴ ۳ تصجی نظاءز دی مودود لین احمك ۱۱ ۸ عیشت لو له( | بو پعقوب یو سقب بن‌سب‌کشگین ) ۳۳۸۳۴ عضدا آدو له جمای! لذدین حصین بن فشر | لین حجسن | یه ٩۷‏ ۲ عضدا لین ایجی (قای )۱۸۳ ار ۱ ۱1 ۱ ۲۰ ۲۳۳۰۱۲۳۰۲ - ۱۳۳۲ ۷۹ ۱۲ ۸۵ ۳۵۲ ۳ ۱۳ ۳ ۳ ۷ ۰ (۳ ۳۱ عیتین | لدیین عبید] لجمن ۳ بر ۸ بتک ام ۷ | ,۳ ۴ عضدی مشتانی ۳ حسلار (عازعا لذدین مجمد هید بخاری) ۲ ۲ ۲ ۷ ۱+ ۲ با خطار (عجموو) | ۷ عجار توتی( فر بدا لندین‌مجمد بن‌ایرآهی) + ۳۲ عطاردی خرآساتی۵ ۳ عحلار ثیشابورف (فی‌بد! تنین ایوحامت مد پن| جر اهیم بن‌مصطفی بنشمبان ) ۳ سل [ ۱41 ۱۳ ۲۳ ۰۳۱٩‏ ۳۱۴۴۵۱۳۳۲۰۰۳۹۱۳۰ ۷۳ صلارهمدا نی (ژین! لندینمسمد پن! بر اهیم بن‌مصطفی بن‌شعباب ) ۸ ۱ ۲- ۳۱ ۳۳۰ حطاساك چوینی (عااهالدین) ۰۱۲ ۹۴, ۷۱ ۳ [۰- ۲( ۰1 ۷۲ ۰۱۲ ۲ ۷۲+ ۷۳۹ صطایالله (میر !)۲۳۳ عطاالله بن حساح واعظط صروی ۳۹۲ ۷ + بان سا امن فضل‌الله زامیر ٩۱]‏ ۶ عطاا لله ین فسّلا لله حبینسی دشتگی شیی از که شا بو ری ۲۴۵ عطاءا لله بن محمودپن‌حسینمشهدی‌عطایی (جمالا لدین) ۳۳۴۰۵ عطاع! للد رازی (تاضی) ۱ ۰۳۴ +۳٩5۶‏ ۳ ۵ عطاعالله دازی صروی (يي‌هان اندین) ۳۳۷ عطاءا لله تیشابوری (امیر بر‌هاتالدین) ۳۳۳۴ عطاع| لاه وداهینی رای (قاضی ) [ ۳ 5 ۲۰۳ ۰ (ٍ عطاوپن ییقوب کاتب رازی‌نا کوك(عمید صاو عطاه یبقوب آبوالعلا) ۲۳ 5۸ عطاع بسقوی ۴۳ عطایی ۶ ۳۴۶۰۲۲ عطاپی جونروری (شییخ‌عبدا لکرپم) 9۸۶ خصاً پی صشید کا ( عطا وا له بن ط حیود بن بن) ۳۲۳۴ عفیش داینب نورالدین 5شانی ۳۲۲۳ عفیف| لدین .لیمان‌ین علی‌تلمسا نی ۷۱۸ تشد عکشه ار جلافا لدین فر ینوت)۱۴ ۷۶۵۰۲ خالافشیر ای (حافتف) » ۳۲ علامهحلی ۴ ۶۳,۳۷ ۰۱:۶ ۷۲ علاعهدوأ نی (جلال‌الدیین) ۱۳۳۶۰۳۶۸۵ ۲ب ۷ ۲ب + باب |۱۳ ۲ . ۴ ۳ ۰۳۱ ۳ ۳؛ 4 ۳ ۵۰۴ ۱:۴۳ ۵۳ ار ۳۱ ۳: ٩ ۱ , ۷ ۳‏ بت ,2 + ,۲ ۴ ۷ ٩ ۷ ٩‏ علامه‌شیراژی (قطبا لیر ۳۸۹۰۱۴۷۲۲ ۷۴۲ سید آودچی ۵ ۵۳۱۲ ۲۲۸۰۱۳۲۰۱۲ ۵ ۷۵ ۰۱ ۱۳۸۸ ۳( بت ۶۳ علامي ( اپوالتغل‌ین عبارك 4 ۳۶۳- ۳۵ ۳۴۰۲ سل ۴۳ ۰۳۳۱ ۳۳ ۵ پا ی , ه + ,۲ + ای تا سب علامی (شیخ کمالا لدین بوا لفضل :بر یز ک چلبی‌بیت) ۰ ۲ ۵ علاعا لد له ابو لحار کرشاسب 6 کوبه ۳« عازعا آیو بد انس خو ارزهشاه ۲ نس عالء لو له احبد‌ین شرف لین عمحمددین أحمد پن‌محمد پیا پا نکی‌سمتا نی( کن الدین) ۱۹۵۰۱۸۰۴-۳ ده« ۲ ۴ ۵۶۰۷۳۳۰۷۲۱ ۷۸۳۱۷ مادعا لیر له احمدشاه دوم ۰۱۹۰ ۱۳۵۹ ۷۲ علاءا ندو له اسفی‌آینی۵ ۲۵ علاما لدو له اوزچندی » + ۱ عالاع! و له بن_ یحیی‌بن عبدا للطیف‌سیقی کامی‌قزویلی (امیر) ۳۸۳ ۶۲۳, اب۳۱ با ۲۳ اب + ۴ با جازم[ لدر له شیرشانی۵ ۲۲ عاند| لدو له خو ارژعی ۲ ۸ ۵ علاما لدواه سمتامی ۴۳:۳ ۰۱۴۸ ۱۱۹۵ + ۳۲ ۳۱۲۳۳۱۳۲۳۴۴ ۵ ۲ عاعا لد لد ی نشنا ه ۳ لدب ) ۷ + ۱ ملاع لدو لهعلی‌بن قر اعر‌ز(امیر) ۸۳ علاعا لدو له 5 کر به بو جعی‌مسمد‌بن‌دشمن تربار ۷۳۱ علاء| لدو له گر شاسی‌بن ف!مرز ین کا کوبه ۳ 1 عالاعا لدو له میهمد‌یی کت ۱ ۷۸ جااح) ذئ ه میر زا ۲۰۲۰۳۹۹ ٩۷‏ ۱ پم ۳ ۳ علاعا لدین ۵ ۷ علاعا لدین (خواجه) ۴۶۴ علاما لدین (ملت)۸ ۱۷ عالاءا دی نآ لعنمان ٩ ٩‏ ۷ مایا لین احمد؟ ۶۸۵ مالعا لدین انس خوارن‌شاء د. امسن معا لذدین احد پهمنی ۷۴۷۶ عازج! [دین احمددومبهمتی* ۱۱۹ ۵٩‏ ۱۲ ۷۷ عااعا ندین اودی۹ ۱۶۴۲۱۵۳ ۸۳۲۶ عزعا تدبن آوزجنیش* ۷۰ عازع| لدین شاد ی(حسیی] ۴۱۰ عالاع لین ین خد سک صفی النبین اردیلسی پٍٍُِ۳ عالاعا لدین پیر‌علی( آمیر) ۶ ۲۳ علاعا لدین پینوملت٩‏ ۱ ۷۲ ملاع لین تبرپزی۴ [ ۸ عالاءا لدین تر که (خوآجه) ۶۸۵۱ علاءا لدین تکش‌خوارزهشاه ٩۰‏ - ۱۹۱ ۳ وی ۷۳8۱۱۳۰۱۱۱ عللاع! لذرین سحارلی مرورشیم 8 عالاع! لذین حسن‌سگزری ۸ ۵ 2۶۸۱ ۶ ۷ علاما لذپن حسین‌چها نسو ٩۰۷۳‏ ۸ علاعا لذین خراساثی (سید) ۷۶۹ علاها لدین خلنی ۱ ۷ ۷۵۲۰۱۷۲۶ علاء| ین خلروتی # ۷۵4 علاام! لدین خراری۲ ۰ ۸,۱ ۱۷ عالرع| لدین زد کر ۴ عااجا لدین شاأه۴ عزوا لنیین عیذاً لی‌حیم بن احید‌بام + ۲ ۷ علزیا لدین لمات چوینی ۹۳۴ ۱۳ ۳۳ ۰۷۳۰:۱۳۷۱ ۴۹ ۷ لا وا لخبین عالاء ار دیا(سیت) ۳۳۴۲۱۵۳۹ از حقزعا لدین علی باخرزی صا تعی ۰.۳۳ ۳۳۵ تمستا لله بررزش | بادی طوسی۵ ۵۶ علاعا لدین علی برن مدید یمد ین خلف: خیامش سا نی ۹ ۷۴ علاه ین غلی‌ین محمد‌قوشیبی (یاژین- !لذیی) « ۵ ۱۳۵۳۰۱۲ ۲ ۲ ۲+ ۳۸ ۲ب ۰ ۷۲ ۳ ۳ ۲۵ ۱۳ ۴۳۸۸ ۳ ایا + نوی ۲۳ج علاع! لدپن علی‌ین بوست‌فناری ۲۷ عالاعا لدین‌علی‌ساً !ی با خر زی ۲۳ ۸۵۰۳ ۳۴ عااعا لدین تما وشاه٩‏ ۳۸ عازعا لین ی عبر (شروانشاه) ۲ ۱۷ معا لین کبوججامه ۸ ۱۷ علاعا لدین کرپ ادسللات] قسنقرک۵ ۰ [ خالژعا لدین کر ت٩۹‏ ۱۷۲ علاها لدین کر‌مانی ٩‏ ۳۴ علاعا لدین کیقیاد سلمجوقي ۱ ۱۱۴ ۱۵٩‏ ۱1 عازها لنبین لاری ۴ ۵ لام آنین مجمد۷ ۲ 1 علاءا لدین محمث اسعهيلي ۳۷ 1 عالاعا (دین‌مجبدین تکش ‌خوآرزمشاه۳ ۰٩‏ ۲ :۱۴۰ عالاعا لبین‌محمد پن چالال] آدین‌هحمد بلخی 6 ۱ عرلزعاً لد برن‌مجمد بین-ها فنلعبا دا بدین‌هر وف آین‌عماد شیرازی (حافط) ۱۲۱۷ ۰۳۴۲ ۵ ۶ ۷ علاءا لدین محبد‌ین سلیمان۸ ۲۲۰۹ ۱ ۱ امه علاعا لین مسمدین محبث بغاري عطار ۱ ۷۰۳ ۶ ۰:۷ ۲ با عازها لذ ین‌محمدین محمد‌نود پختی ۴ ۳۷: ۳۳۳۱۳۱۸ ۳۳۶ مب اب ۷: ۳ [ مر علادا لین معمت خلجی(سلطان) ۱۱۷۲ ۳( ۷۵۳۰ دازعا لدین محیلیخو از ژعشاء ٩‏ ۵ ۱ علاءا لین محمدثقييپ (شاء) ۴۶۴۹ عالاعاً دی مسمو د درل عم ین‌علی | ندخودی 8 علاءا لدین منصور ۵۰۳ علاعا لین نورالله ۳۹۳ علزعا لدین تیلی‌قاریسجر عدهلری, ۱۲۱ و ۷ علاعا لدین ند (خواجه) ۱۸۱ علاعا لدینی بخاداپی(حسین) ۶۱ علاعا ثملت سبزواری ۳۴۶ علاعا لماك شرف لدینء یر ۸۸ علاعا لملك ضیاتاآلدین اوبتی احبذ جأمجی ٩ . ٩۳‏ علاه اودی (میر‌سید علاءا لدین) ۱۵۳۹ ۶۳ ۱۳ ۲ ۸ علاء‌بلعی (سراجالدین ٩۵)‏ علاه پیات هشکی تمر یز ی ۸۵ ۰ ۷ علعر یارت۴ علام شأشی ۳۲۹ خلت علوی تبر یی ۲۳۲ شلاح تر‌هانی ۲۷۲۲ علایی (میرسید علی‌هندا نی ) ۷ علاپی کرحرودی (فاضلی) ۶۸۴ علایی ترهرودی (فاضی) ۷۱۹٩‏ علم آاهدی (سیدس‌تضی) ۴۷۶۱۳۰۱۲۲ 1 علم| لهدی | بوالقاسی‌علی‌بن حسین(شر یف) ی کب 5 علبحن [میرزا) ۵۶ علبی هیر مر فضی) ٩‏ ۴ 46 علمی‌خر اسانی ۳۴۶ میس هل ی (میر چو چكت ) ۵ ٩‏ ۵ ٩ ۲ علمي فلنسرهندی(هاه) ۰٩‏ ۷ علمیلاری(اتضل‌خان شمسا لندینمهمد) ۲۵ علوانآق‌شهری (باپا نستالله) ۲۸۳ علوی۳۱ ۵۹۰۴ ۷ علو یات‌خیاسان ۱۷ ۱ علوبان شیراز ۳۹۷ علوی تبریزی (علاع) ۲۲۶ علوی نسوی۴ علی ۳ ۵ ۲ خبلي ( امیررسیدعلی)۸ + علی (ستافط ۴,۳۳۴ ۳ علی (حکیم) ۲۸۵۷ علی(ز ین | لدین )۲ ۳۲ ۳ علی(ز ین لعا بدیین )۶ ع ۶ علي (ملطات خواجه)۸ +۴ (حلی (سلطان‌میرزا ]۳۳۷ علی (شاعر قرت۲۳۶)۸ هلی (شیخ) ۵ ۰ ۶ علی (قیاشالدیی) ۲۳۶ علی (غیاتا لدین میرزا) ۴۳۸ علی (فخالدین ]۶۸۴ علي ( کر کیامپرزا)۲۳۶۰:۲۵۲, ۰۳۷۰ ۰ ۳۵ ۳ علی (عظهر! لدین) ۳۶۶۶ علی (مولا فاسیت) ۶۲۶ علی (مولانا مین ۶۵٩۹:۱۵۲۵)‏ علی (میرزا غیاتا لدین)۳۴۳۱ علی (هیر شمسا لدین) ۰ ۸۲ علی آزادی استرایادی (خواجه) ۵ ۶ علی آمفخان (میرز! غیاتا لدبین)۵ ۴9 علی‌این چنگی‌طروی (دررش)۱ ۲۰ علي‌احمد شانی دهلوی۵ ۸۳۵,۵۵ علی‌احمنه نقیب‌شان قرو بنی(غیاثا لدین) ۰۲ "۸۸۳ علی‌ادایی شیر‌اژی [ بهاعا لندبن) ۳۳ علی‌آسفی چشیی ۸۶ ۱ علی‌اصغر سمر‌قندی(میر ) ۳۶ علی‌اصفر فنایی مشهدی ۵۶ ۸۳۲۱۶ غلی‌آصغی مصود۴ #۵۲س۵ ۵۲ علیا کبر بن‌ساج‌میرزامحمد چعقر لنو یی دی » ٩‏ علي| تبر ترعذگ ( أمیرسید)۰۴ ۳ علیا کبی ثابت‌هروی ۷۳ خلي| کین ثا نی‌خانه‌ه ری ۳ ۵۴ علي| تبر خطا یی ۳۸۸ علی! کی مشهدی ۴۹۹ علی‌الاعلی (ابوالسن) ۵ ۷۹۰,۷۶ علی آوپهی (سلملان) ۲۳۱,۳۴۵ علی‌با با (جعفی) ۶۵۲ علی باخرزی (د لیس‌شهرد ابوا لجسن‌علی ابن‌حسن) ۷۱۷۰۱۳۳۸۵۲ علي با خرژی صائعی (خواجه علاءا لدین) ۳۷۴ علی با دامیاری (خواچه) ۷۴۷ علی بافقی (شرف ! لدین) ۴۶۸ ۵٩‏ ۲ 1۹ علي‌بانیذی ۱۰۰ علی بحکچی (فیات! لدین) ۶ ۴۴ علی بخا ری (خوااچه ) ۸ ۲٩‏ عر۳ علی‌پدخشی (میرزا) ۵ج ۶ علي‌بردخی (سین)۳ ۷۰ علي‌ین آبي‌آهپرین الیاس‌تایبادی(ر نی الدبین) 1 ۲ ۷ علی‌پن ابر اهیم کرمانی ۶۳ علی‌بن! پوا لقاسم زیدپن هسبدین حسین بییمی‌ابن فندی (امام ظهیراندین ابوالجسن)۱۴۳: ۱۱۳۰ ۱۳۴۹ ۹ ۳( ۷۲۷ علی‌بن! بوا لمعا لی کریم| لشرق(تایج| لددین) ۳ علي‌ین ابو بکر احمد جامجی(بهاها لدیر | ۷۹ علي‌بن آبوبکرین علی پزدف (شرف- ۱ الدین ) ه ام ۷ ه ۷5 علی‌بن ابوحفصی‌بن ففیه اصفهانی ۲ علی بن) بوسعیت کهجی ۴ ۶ ۲ +۲۳۲ ۲ ۲۰-۷۲ ۳۹: ۳۴ ۳۱۳۷۷۹ ععلی دنا پوطاً لب‌طبی‌سی( جومتصور) ۱ ۰۳۷ ۳ علي‌بن ابوعلی عشانی جلایی حجویری (ا بواسحق۵4 ۲ علی پن| بو تعس روز به‌شیما في(! ختیا را لهدین ) ۸۸ علي‌بن احمدین عتصوراهدی طوسی ۲۳ ۳ دق ۰ ۷۱۷ علی‌بن| حون سیفی نیشا ور ی( به‌یم! لزماان) ِ- علی‌پن احمدفاتی شوشجری۲۷۲ علی‌ین أجمت قاتب بدیم| تا بیاث چو یی (مویدا لدو لهنسجب! لدین) ۰۲ ۸۸ علی دن امد تسوییاستادعختمی ( جوا لسن] ۳« ۰« علي‌بن اسدین حارت(اهیی ایوالیعا ی شیس‌آلاعالی) ۶۲ علی‌بن آس‌سمیل اسفهاتی (رف النین آ بوا لحسی) ۳۸ ۷ علی‌بن اتضل‌الدین عحمناین, صنرا لدین اموحامد محمذتر که (صاین| لدین) ۲ ۳۹۸۱۳۷۴۸۱ ۴۴۹ سا و۴ ۳ ۴ ۷ ۹ ۷ ۳ علی‌پنا کتی ( نطام! لشین) ۷۳۳۰۱۴۳ عی‌ین | لحسین ۸ ۷ ۱ علی‌بن بزعشجی ,دا لل#شیازی| تجپس الدین ابوسعیت)۱۸۰: [۲۱- ۰۲۱۲ ۲ ۸( ۷ علی‌دن بهاءالدین محمددچوینی 1 ۷۴ علی‌دن چعمر فرغا ثی بستلامی( جرا لحسن) ۲ ۸۷ علي‌بن جاالالدس متبد میم پزوی (هعین|لسنین) ۲۷۲ ۱۳۵۷۰۱۸۴۱ ۷۵۲ علی بنچما با لاسام پزدی (غیانا لدین) ۳۰ علی‌ین ابوطا لب ۰۹۲۰۶۸ ۰۲۶۸ ۰۳۰۲ | علی‌بن‌جولوغ ف‌خی‌سیستا نی( بوالحن) ۴ ۲ ۲ ۳ ۲ ۳ ۶۷۲ ۳ ۷: ۴ بر علی‌ین حسام! لدین‌پن قأشی‌عبذا لملات‌پن قا ضی خان‌قر شی‌شیخ‌متقی ( نورا لدیین) ۴۳۰ علی‌بن حسی‌بن علی‌بن اپوطیب‌باخرزف زد پیی‌شهید | بوألسن) ۲۳۰۱۵۲ ۱: رش علی‌بن حسن‌بن مسمددین ایوحنیفه (ابو- الفاسم)۵ ۳ [ علي‌بن حسن‌زواری (فخرالدین) ۰۳۷۱ ۳۷۴ علی بن-حسی‌وژیی (ابوا لقاس) ۹ ۱۲ علی بن‌حسین [(شی یف علم! لهدیا جوا لقاسم) ۳ علی‌بن حسین (شمسآلدین) 9۸ علی‌بن حسیرنانساری (ژینالدین )۱۹۳ علی‌ین حسیین‌بن اعیر ا‌صینی۴ ۱ علی بن‌حسین بن علی‌بن مهناداودی‌جسنی کرمانی(جمال! لدین )۶ علی‌پن حسمین قذامه مودوکسنر شرق و #یس‌خراساترمجدا لدین! پوجعفر ) ۱ ۸۴ علی بنحسینو اعظ کاشفی‌هر وی( فخر ! لداین صفی) ۷ ۰۲۲ ۰۲۴۸ ۰۳۸۳ ۲۸۵ ۸۴۳ ۱۸۰ ۱۷۸۴ ۳ + با علي‌بن يم ثر‌عذی ۱۷ ۳۴۱,۱۲ علی‌ین حمز:ین ملب‌هاشمیآذریطوسی تیهقی (جمال‌الدین) ۹۳ ۳۹۴-۲ ۱۷۱/۳۹ ۷ ۷ ۸۷۸۶ ۵ ۱۷۹ ۷۹۸ علي‌ین حیدرصفوی ۴۸۲ علی‌ین‌خواجه کمال! لدین نسمت‌الهبرزش آبادی طوسی (خواجه علاءا لدین) ۳ ۵ علی‌پن د کن‌الدین (فخرالدین) ۱۷۲۹ علی‌دن سحید بن عبدا لجلیل لالاغز نوی زرشی‌الدیی)۵ ۱۸۰۰۱۱۱ + ۷۴۵ ۹+۴ و ۳ ٩۷‏ علی‌بن سلطان سحیدفاری صروی ( تور التایی! دو | لحسیتا ۳ ۳ .تن ۳۹ علی‌ین سلیبان کال (شام) ۸ ۳۷ علی‌بن‌شمسی] لدین بن‌سا جی حسینی لاهیچی ۳۱۰۹۳۹۳۲ علی‌بن‌شمس| لنچنعلی یز دی [ شرف لدین) ۸ ۳۹۷ ۳۱۹۲ ۱۷۲۵ ۸۳۵۱۷ علی‌بن شهاب لذبین‌ین هیر سید محمدین بوسی ین‌شر یف بن عبتا لز آهد نن تین لا جسفی قن امام زین‌العا بدین حسیتی‌همداني علی ثانی (آعیرسید) ٩۵,۴۰۱‏ ۰۳۱۸۰۱ ۲ نم ۳۹٩‏ ۱۱,۰۱۴( ۷ ۸ ۱۷۰( («+«۰«ص- علی‌پن صدرالدین موسی (خواجه‌سلطان) ۷۹۳ علی‌بن ضیاعا لدین حسین‌پن شرف‌الدین علي‌بن شسی‌آلدین رضی پزدی رشرفالدین )۲۴۸ ۹ ۳ ۱ ۳+ ۸ ۴ ۸۰۷۵ ۸۳۵۱۷۹۰۷۲ هلی‌بن طاوس‌حسیتی (رضیآلدین) ۳۷۱ علی‌پن طیفود ب‌طامی ۰ ۷۲۸ علی‌بن عیدا لحمید‌پن علی دایه پيهقی (ابوالصی) ۵ ۵ علی‌بن عیدا لسلام اب ۳۸۵ علی‌بن‌عیدا لعا لی [ ۶۷ علی‌بن عیدا لعلی(شاه)۱ ۲۹ علی‌بن عبدا للطی‌بقدادی ۱۳۲ علی بن عیدال ۳ ۷ علی‌بن عبداله(شاه) ۸۱۶ علي بین عپدا لله پن معاذ حلمسي بخباری ۱۳ علی‌پن عبدالله سمهودي (شودالدین) ۳۴ علی بن‌عشمان اوشی فرغا نی‌حنقی(سر اج الدین)۸ ۳٩‏ حلی‌بن عشماب حاقانی شرواتی ۲۱۷ 4 ۳ ۴ ۲ ۰۷ ۶۲ ۱۷۴۴+ ٩۷-۳ ۹‏ ۰۷۱۹۰۳ ۷۲ علی‌ین عز یزا له طیاطباایی <سئی ۳۵۹ علی ین عماوالندین است‌آبادی این عماد ۷٩‏ ۱ علی‌بن عمر‌معزی غز وی (سدیدا لدین) ۷۸ ۱ علی‌پن عیسی اربلی (بهاعا لدین) ۳۷۱ علی‌بن #یسبی تن دا ود! جر اس ۳ علی‌بن عیسی کسال تصالی ۱۹ ۷ علی‌بن فراهرژ (اعیرعلاء| لهو له)۸۳ علی‌بن قاسم بریدا لممالك رگ (امیر) پِ«ِ"۷ علی‌بن قاعشمان‌یا قرابولع(حسن‌بيک) اراک علی‌بن محمدیستی (ابوا لفتی) ۵ ۳۹۵۰۴ بن‌سحمد توحیدی بفدادیژاموحپات) ۳ علی بن محمد پن | حمف پن خلف خی م خ و آسا ني (علاعا لدیی) ۷۴۹ علی‌پن محولله بنصلاز | ابر میحمد ار شیاع ۳ الدین)۰ ۵ ۴ بن محمندین عبید‌اله‌شیر ازی پا کویه (!بوعبد ال) ۷۱۷۰۵۷۰۲ علی دن‌هجمد بن‌محمداني که (صایی! لد دی ) ۴ ۴۴۹۱۲۹۸۰۲۷۲۴۳ ۴۵۱ ۳ ۷۲۷۲۹ علی بن‌محمد تاي حلاو ی(تاح| لدیین) ۰ ۱ ۱۲ ۳ٍِ۷ علی‌بن محمدثر مذی ۹ ۷ علی‌بن مسمدنجاعی (خواچه شیخ| لما لم) ۵۳ علي‌بن مجمدصوفی تسا به ۶ علي ین عحمد عمرآأنی سی یی (ز یس مجدا لدین | بوا لحسن) ۱ ۸ علْی ین محمد قتحی‌غز نوی ترماای(.حکیم) ۷ علی چی محمك قوشچی (زینا لسدین با عارعا لدین) *۵ ۰۳۲ ۳۵۶ ۳۲۶ ۳۲۸ ۳۵۶ 5 ۳۷ ۳۰۳۱۳ ءلی‌ین عحمد مداپنی (ابوالحس) ۱۸۶ لت نی مذ کال وا لحسن) کر اک دک را علی‌بن محبن‌ثظام شأمی ۲ ۸ ۷ علی بني سحیت تیشا مور ی (ا جر !لو ارس) ۳-۱ ۷ علی‌بن‌محمود ۳ ( ۸ علي‌بن محمودحسینی (سید) ۶ ۸۱ دن مود محمودی (رحمیدا لشین) ۷۹ علي‌بن ملاشسحمود (قطب! لدین) ۷۷۸ علی‌بن ملك: تصی‌الدین سیستاثی (باه) ۳۰ هلي‌بن ملولعنشی ۵۳ ۵۸۱۰۲ علي‌بن سوسیا شا ۳۳۸۸۰۳۷۲ تعلی‌بن موسی‌بن چحقر ین محمنان‌سحمد طأوس حسینی۱ ۳۷ علی‌بن تصیر | لدین طوسبی (صدرالددین ) ۷۳۳۹۷۲۰ علی ن تصیر | شدچن ضار وت‌ ینآ با لقاسم حسینی تبر‌یزی قاسم] توا زسید محین| لدین) ۳۵۰۵ ۱۳۹۳-۳۹۰۱۲ ۱۴۰۹۱۳۳۴۰۸۱۳۲۵ ۴۵۱ باق ۸ ۸۸۲۱۸۷۹ علی بن وحیدا لدین‌مسمدین اسسق‌انوری اپیوردی( اوحدا لدین) ۰۰۲ ۸۱-۸ ۸۷ ۳۹۶۰۱ #لی بن پوست ین حي بی لدمی‌شافحی[ نود الذین ابوالحسن)۱۳۲ علی‌بن پوسف فناری (علاعا لدین)۶ ۲۷ علی‌بن پوس ۶و هرت |دروش ۲۸۴۱ علی بوژجاتی (درویش)۷۲۱ ۸۱۵ علي بهراعي سرخسی (ابوا لحسن) ۳۵ ۸۸ علی یت ۱۷ ۶ علی پیات (میرزا)۵۲۰ علی‌بیات انجدانی ( خواجه دین‌آلدین) ٩ باب‎ ۷۲ شش عی بیاک‌جلایی (امپر میادزالدس)۳۰۹ علی‌بيك طاشلیق ۸۱۱ علی بیلدار پهلوان تبرپسزی [میرزا) 2 ۲٩۳۰۲ ۶۲ ملی‌پاشا‎ علی پیل تن ۶۲ ۷ ملي‌تایبادی (ذینآلدین اپویکر)۱ ۱۲۲ ٩ ٩ ۷۷ ۳۱‏ ۷ علی تبریزی (میر) ۳۲۷ علی‌ترخیان (آمی ۶۳۴۲ علی ترشان(عیاثالدین) ۷۹۲ علي ترشیوی ۳۴ علی ثرشین‌ته طوطلي (شهاپا لدین)۵ ۲۹ علی‌تی که (ضیاعا لدین) ۴۵۱ - ۴۵۲ ۳۹5 علی‌تی که اصقهاتی, (ساین‌آلدین) ۰۱۶۴ ۴ ۴۵۱-۳ ۰ ۰۷۴۲ ۷۷ علی‌یا ثو, ۴۰۷۱۳۹۳,۱۹۵۰۴۶۱ +۳۱ ۹ ,۳ج با علی‌جابری (هیرزا) | ۴ علی‌چامی (حافظ) ۳۴۶,۳۳۴ علي جلایر(میر )۳۴۹ علی‌چنگی (میرز۰۱)۱ ۶ علی‌ خسن ۱۷ علی‌حسن (گیس) ۵۲ علی‌حسرئی (میر) ۲ ۷۸ علیحسیتی خطا ط هر و ک(مین ) ۳,۳۳۸ توق ۱۲ ۷۹ علی سلام 1 ۱ ۵ علی‌حمنءبن علی«لاکهاشمی آذری‌طوسی بیهقی اسف ایتی مروژی (جمال - الدبن ٩۹۲۳:۵۰۳4‏ ۳- ۴ ۰۳۹ ۸ ۵۰۷۸۶۱۸۳۰ ۹ ۷ 5 ۷ علی‌خان (میرزادیامیرزاده)۳ ۵ ۸۳:۵ علی‌خان اعظم (احظم) ۹ ۶۴ علی‌خات بيكت‌تر کمان۵ ۶٩‏ علی‌خان میرزا (قرن )٩‏ ۳۴۶ اف علی‌خانه میرزا (قرن۱۰) ۵۰۱ علی خراساتی (حایع) ۳۳۴۶ حلی‌خر سا تی‌جناً بدی‌طبیب(سامطان ) ۸ ۳۹ علی‌صلاط ( فش | لدین )۸۳ ۲ علی خلج(میرزا) ۳۴۶ علی خواچه حئیرآنه بشارا۵ ۸ ۲ علی خواچه‌شوقی ۰ ۶۴۱-۶۴ علی‌خو شمی داب سیژواری (ردرهو‌ش ایا ۳۳۳ علی‌خوشنو یس (خواجه) ۳۲۴۶ علی دددزد امستیابادی۷ ۳۹ علی درو ش‌بن عشمان‌غاشی ۲۶۱ علی‌دوانی (شیج)۴ ۳۲ علی‌دوستافی ( ثقیآلدین)۵ ۱٩‏ علی‌دوست دفيقي هروي (هیر )۳۳۴ علید امیدتی خواچه هزیزان (خواجه) ۳۰" علی‌رای (خرد) ۴۳۱ علی‌زواری (فخرا آدین) ! ۳۷۴۰۳۷ علی سبزواری (سید)۸ ۶۷ علی ب‌ن ی * 1 علی-تایی ۷۳۲ علی سر‌بداري (متات)۱ ۲۲ علی‌سلطاثی‌با کانب! لسلطا تی(می) ۸ ۰۳۳ ۳۶۳ علی‌سمرقندی (خوآجه) ۲۸۶ "علی سیاقی ( نظام! لدین) * ۷۱ علی‌سیاء پوش (ضو اجه ٩۳!‏ ۷ علی‌شاعر ۲۱۶ علی‌شاه اپدال‌عیاقی هروی(بایا) ۳۲۲- ۲ ۳۳ ۳۴ ۹ ۷ علی‌شاهبن علاعالدین نش خرازن‌هشاه (جاها لدرین) 1 ۱۴۲۰۹ علیتاه چاأهی۲۴ ۶ علیشاء‌هروی (پابا) ۰۳۲۳-۲۲۲ ۰۳۲۸ و۴ ۷۹,۳ علی‌شجاع (دروش) ۳۴۵ علی فروآنی(عزیز )۱۷۸ علی‌شطر تعي سمر‌فتدی ٩ ٩‏ علیشتر بيك۵ ۵ ۵:۳ ۰ ۵ علیشتشی مر مان ۳۶۶ علی‌شس‌الکرحی (صدر) ۱۸۱ علی‌شهاب ترشیزی (خواچه)۹۸ ۳۰۴۱۳ علیشیر (اسدا لعلماع) ۳۲ علی‌شیرازی (خواجهفیاتا لدین) ۶۵٩۲‏ علی‌شیرازی (شاه مظفرا (دین) ۳ ۳۴ عای‌شیرازع» نیشابووی (ذینا له امدین) ۳۵۸ ۴۸۴۰ ۷,۴۴ ۰ باه عليشیي خراسانی ۱۷۸ علیغیر توأیی (میی نظام| لدپن‌هلیشی بن میرفیاتا لدین گج‌کنه) ۳۳۱۲۳۱ ۲- ۴ ۱ ۳۵۲ ی ۳ ۱۲ ۲٩ ۲۶۲۳ ۳۳ ۳/۱۹ ۳۳۰‏ ۲ ۳۳ ۲۷-۳ ۳۸۶۰۲ ۰۳۸5 ۳۳۶ ۵:۳ ۲۹+ ۲*۳ ۰۲۱۰ ۳۳۱۳۳۱۰۳۱۸۳ ۳۳۷۲ ۳۳۵۲۳۳۰۳۳۰۱۳۲ م ۱۳۲ ۳ ۱۳ ب ۰۳۴۲ ۳۶۳+ ۲۱۱۴۴۴ ۲ ۱۳۲۲ ۷۲۰ #۶ 1 4 ۳۹ ۱۷۲ هلي‌سا نعی (عازما لن‌ین) ۵۰۳۲۴ ۳۴ علی‌صاینی (قواما لدین) ۳۴۵ علي صبفو تي ‌دعي(سید) ۴ ۰ ۷ علی‌صوفی ۱ 8 علی‌صوفی (شیی)ا ۸۰۹۰۵ علی‌صیرقی تشمیر ۴۸ علی‌طارعی محدت۸ ۸۳۴۰۵۴ علی‌طییب (درویش) ۶۲۲ علی‌عاد شام ۰۳۶ ۰۶۳۲ ۵ ۵ ۶۵۶-۶ علی‌عبدی ازین‌المابدین) ۳۸۵ ۴۰۳ ۰۳۴۴ ۳ ۷ ٩۳ حلی‌عجم(سید)‎ علی‌عرب کي بلایی (آهیی )۶ ۶۸ حلی‌عمرآتابن غیاشا لین علی‌پن علی امیران‌حسیتیاسفها نی (غیاث| لدین] [ ۳۳ دك | باب عفن نوک مهاب لذین ایور چا ۸۱ ۷ علی‌غود یا نی [ ال )۳۳ عبلی قرف شوشتری (صن را لدین )۲۲۶ علی‌فراش حریفی سأوجی ۸۳۶ علی‌فقیه (زبنالعا مین این‌اقیه) ۸۰ ۱: ۳۳ علی‌فناری (علاعا بنبین) ۳۷۶ علي‌قاری (ملا) 1 ۵۳۹۴۰۱۳ ۳5 علی‌قاینی (سلطان)۵ ۳۶ هلی‌فرط ند کانی ۵ ۲ علیقلی ( کوسه) ۳۹۳ علیقلی بیه ائسی‌شاماو #۳۳ علیتلی‌بیات ذرا لعدر ۴۵۵ علیئلی‌خان از باگخان زمان میستاتی ۵۳۵ علیفلی‌خان اعتیخاعار 4 ۲۶۷,۳۵ علیتلی نان بیط بیکی نو 4 علیقلی خان سیستانسی متخاس سلطان (خای‌زمان‌خاتب) ۳۵۳۰۴۵۲۰۱۳۱۳ ٩:۵ ۵۱۱۵۴ ۹,۵ ۶۷-۵۴ ۸‏ علیفلی واف خلحالی ۰۶ ۲۰۷-۷ علی‌قرشچی زملا) ۳۵۰ : ۲۸۶ ۲۲۶ ۲ ۰۳۵۶۱۳ ۰۳۲۵ اه ۳۰۳ ۳۳,۰ ۲ علی کاب عروف (میر) ۶۳۴,۶۳۱۰۷ علی‌کر کیا (میرد۱) ۰۳۲۰۰۲۸۳ ۰۳۷۰ ۰ ۵ ۳۰۳ هز علیکتاني (حکيم نظام! ادین) ۲۴۲ علی کت یداد (درهپش|۲۴۹ علّی گر کی (شیخ) ۳۷-۳۷۵ علی کلام شیی‌ازن (ز ین لعا بدپن)۳۳۴: 4 ۶ ۰-۷ ۷۷ علي‌طوی شوري‌بخاری ۳۴۶ علی کهره کبود چش(خواجه عیاتا لدین] ۳۸ علی کي (ستیرا لدین] ۲۲۵ علی کیا (سینه) ۳۸۶ عل ی کلباری(سید) ٩‏ ۳۴ علی‌لالای غر نوی (دضی‌الدین) ۰۱۱۵ و ۷ علی ال (شیخ) + ه و علي «شدوم (شرف لدین) ۶ ۳۴ علی مشهدی (نظاع| ندپن) ۳۲۶ علی‌«صود تیر یی جدابی( میر سید)۴ ۲ ۰۴ ۳۰ وت علي‌دنجم سگزی ( فریدالدین)۵ ٩‏ علي مر بن( خواجد) ۱ ۳۰۵۳۰ علی‌می زا برسططان احمدهیر دا بن سبعلات آبرسید (سلطات)+ ۳۱ علی‌نظبی عبریزی (نظامالدین) ۲ ۵۵ ۳۵ علی نقیب‌اسادات ترس (مجدا لدین ابرا لقاسم)۲ 1۲ علی‌تقی‌بن قیخ ایوا لملا دام طفایی کره‌ای فراها نی شپرازی‌اصفها نی (عازعنا لندبی) ۳٩٩ ۵ ۰ ٩:۳۷ ٩‏ ملی‌نفی خات ۴ ۸۲۰۰۴۲ علی نقی کمر هک (شیض) 2٩ ۹,۵۰۹,۱۳۷ ٩‏ علی نو پدی‌شير ای( زین| لعا جدیین) ۵ ۰۳۸ ۴ ۳۳۴ , ۷ ؛ بر ملی و اعط قابنی (سید)۹ ۳۲ علی‌وز ی (قلها لملاگ ابو بشی ۲۳۵۲ علی‌هروی (سلطان)۵ ۲۴ ءلی‌هروی (میر)۳۴۶: ۶۹٩‏ علی‌خر وی کلثا تی متخلص بتقی * ۵۸ علی‌هیدا نی (مبرسید) ۳۱۸۰۱۹۵۱۴۰۱ ۳ ۳ ۲۱۰ ۲۹ : ۴ ۷۱ ۸۱۰۷ علی‌پردی (طرک لدین) ۵ ,۳۴۹-۲۴۸ ٩ ۷۸۱ ۱۷۲ ۷ ۳۳ 4‏ ۷: ۸۳ علي پسنی اعدا لدین)۳ ۲٩۹‏ علی یوژی تکین(اسیر)۰ ۵ عمادا لدوله سرقالدین فیامرز بن فعر- الده لدرستم بی‌جساآع] لذو لهشهر یادین قارت تا املولك) ۸۲-۸۲ عمادالدو له همدا نی (مجدا لدین)۴ ۳۳ عمادا لدپی(سید)۴ عمادا لديي !بو آحمد‌عیدا لملت بن‌عسامین آپویکرپن حمد‌بن عیدالرحیم بن آ یو کر علی‌صاح! لهدایه سم قندیه ۳- ۳۳۵۱۳۱۴ شسادالدینابوا لیر کات عبدا لر‌حبن‌جامی (یا تورا لدپناد. عبتا لرحمن جامی بش تمادالدین اسوالقاسم هیر یضار ی ۱۳۲۹ عمادالدیی! بو لمظفرین ظهیرا لدینمحمد اسقر‌ایثی (امام) ۱۱۷ ۰ ۱۱۸۲ ۳ ۳۸ ۳ ۷-۷ ۳ ۷ عباخ! لذدین ابو لمظفي طأشر ین هسبلا اسقیأنی‌شاهفود ۱۷ [ ۳۷۲ ( ۷۲ : ۷ ۳ ۷-۷ ۳ عمادالدین ابوسید نسیمي شیرازی (یا سییا لدین )۵ ۵۰۱۳۲۱۰ ۲ ۳۳۳ ۰۲ ۶ ۱ 9 ار ۷ عمادا لدین اپوغبد الط محمدین‌سفی| لذرین ابوالفرج محمث ین تقیس‌آلدین المزیز ۲۴۶۰۱۱۹ عبادا لدین اسمدین مبادزالدین ۸ ۱٩‏ عمادا لین اسمعیل بخاری (ملك!۳۳۳ عیاد! لین اسمعیل ین صد دا لین میت ۷۲ عمادا لدین ا گرم ۱۸۱٩‏ هماا(دین بند‌ادی ۳۲۸۵ عمادا لین بگرانی ۲۳۵ عیا یا لین ین چمال‌الدین ضاري ۲۷۱ عما دا لذین روف ۸۱ ۱ ما دا لندین حسن و اچه ]۳۵۷۲ همادا لین حسن پن علی پن‌هحمد بنهآی بن مبجمداین سس طپسری ماد ندرا نی آعلی (اجواحمن)۳ ۵۸ ۷۳۴۰۱ عمادا لدین زنگی ۷۳۲ همادا لدین زوزذنی زملك) ۲۲۵ عمادا لین شیراژف (میی)۶ ۸ ۶ عما دا لدین‌هبد| لی‌حمن‌جامی د,ه‌بدا لر حمن چاعي عمادا لدین‌عبدآ لملك پن‌عسام بن| بویگر بن مجمذین عبدا آرحیم بن آپوبکی ملی‌صاحبا لهدایه سم‌قندی ۳۱۳- ۴۳(+-(-(7 شبادا لدین عیدا لس‌ژمن بن ابرآهيم بن رشیدا لد بن فضل له ! ۳ ۷ عیاً دا لذاین عیذا لوعاب ۳ عمادا لدین عراقی(سید) ۲۶ عمادا لدین عمادگ شهریادگ یا غز‌نوی ۸۴۲ عمادا لدین تاریایی ۷۳۱ عمادا لدین فضلا بن علاءا لدین علی وا لهی‌برزش آجادی‌طوسی ۵۶۵۱۳۲۲ من عما دا لدین فضلو به معروف بعیادثر ۱۱۸۱ ۷4۳۳ عماحالنین فقیه کرمانی ۱۳۰۲ ۳۰۹ اش ۱۰:۷ ۶ ۷ عمادا لدین محمودین محمذ یلا تی‌سحمود قاوآن باغاوان وباتادان (خواجه) ۹ ۳ ۰۷۸ ۱۷۸۹ ۳۹۸۰۷۹۵ صسادالدین مود بن سود شیرازک ۳۹3۹ خبادا لدین هو ند نن اجب کاب اسق‌اهئي ۵ عمادا لین نسيمي (سید) ۱۰۵ ۰۳۲ ۳۵ *- ۳ ۷.۲۹۹۰۳ عمادالدین یاراگ طبیب قزوبنی (حکیم) ۴ ۵۲ عمادالذین یوسف لر فضلوبی ۰۲۲۳۸۱۸۱ ۷3 عمادا لشرف ۸ ۷ ۱ غمادا لمللت ساوجی۵ ۱۶ ماد بورفی ۸ ۷۲ ۱ (عبر) ۵ ۸۲ عماددییر ۱۷۸ عمادراری ۳۲ عمادزود یی رودباری۳ ۵ عبادتاه (علادا لدین) ۴۸۸٩‏ ۲ ۸ ٩ عسادشاهیان‎ عبا دشر و اتیب ۱۷ عیادفادسی ۷۲۸ [ عماد فقیه کرمانی ۰۲۰۹۰۳۲۰۲ ۷۵۵ ۷۹ عماد اتب 1۱ ۳۴۲ عماد تسه با ۷ ۷ عمادلاری ۶ ۳۳ عماد(امیر عکيم‌عما | لد بن بوسف قشلوی! ام ۲۶۱ ۳ ۳ | ۵ * عیاد مود ۸ ۱۷ ما موسر متیدی ۶ ۲۴ عماد بد دی ۲ ۴ ۳ عادینهرياري با عن نوی (عمادا لدین) ۴-۳ باب عبازه‌مروزی [ا بوعتصور )۲۴ عمدةا لمات حمیدا لدین لوبکی(پا فش | لملك خواجه‌حکیم)4 ۵,۷ ۱۷ عبدغا لماك هنتجیبا لد ین یزدی (فاص- !لدین) ۳۳۰۱۳۹۰۱۷۴ ۷ عر ( با فجیب)] ۷ ۷ ؟ عبر ( هاعالدسی) ۳۳۵ مر [ اما لشر مد اجوعیت لا ۴۳۲ ۷۳ عمی [ جمال)۷ ۱۷ عمر(فاشی] ۵ ۳۲ عدر آ فی‌شیر »۸ ۷۵ عمرپن ابرآهيم خیام تیشاجودی ( تست النین باقیات!لدین ابوالفتم یا أیوحقص )۵۵ ۰۱ ۲۷۱۷۱۲۰۴ ۱۱ ٩ ۲۰:۳ ۲۰۳/۳۰۱۱ ۵۹‏ ۳۱۳۶۲ عمررپن اسحقق واشی لاهوری (ابوجفی) ۷3 عمرین امیرانفاهین تیمور ۲۹۷ عمر بن حسین فرشی‌بگیی دادی زرامام فا ادین) ٩‏ ۲۰:۹ ۱۳-۱۱ ۰۲۳۸۰۱ ۵۱ ۳ ۷۲۳۶۱۱ ۲۲۱ ۶ ۳ ۳+۳ ۳« ۷۳۹۹۹ تقهر رشان ۳ ۵ عمر بن مهلاتساوجی (ژین‌الدین)۱۳۰ #مر ین عبذا لعز بن‌مازه | حساع| لدیرح ۸ 8 خبر بن عثمان ( کافی| لدین) ۰۳ 1 عمر‌ین علی (سراج آلدین آپن‌الملان ) ۱۳ عمرین محمدبسطامی (ضیاءا لدین) ٩۵‏ عسس ین ممممد‌ین عبدأْ له بن‌محمد‌ین‌عبه‌الله ۹۸۹ أین‌سدین حسین‌بن‌قاسم بن نصر ین قا حم پن‌محمد بن‌عید له ین عیدا لرحمن| این قاسم‌بن‌محمد بن آ بویکی بکیی مهروردی (شهاپ‌الدین یو حنس) [ ۴ ۴۹۱۷۱ ۱۱ ۵پم 1: ۱۹۳ ٩‏ ۳ ۴ _« سو ول و ۷۳۲ ۷۳۲۴ ۷۲۰۷۳۱۷۲۳۵ ۳ ۷ پر ۱۳۳ ۱ ۳ ۷ ۱ ۳ ۷ عبرین محمد خرم آبادی (صدرالدین) ۵ 3 عم بن محمودیلشی ( حمیدا لدین بو یکی ) ۷ ی ۸ ۱ ۱ عاحمك‌بن عیثا لمز بزماز ه بخاد اب ی ( تاج لدین) ٩٩‏ عبر بشاوی ( عمادالنین | یوالجاسم) ۳۹3 عمرخیام د. عمرین آبرآهیم عمر زروشنی بر‌ذتی (جده )۷۲۹۶۱۷۰۲ شبن یمود ۱ ام .(‏ لب ۵ » ۳ گنه امین )باه ۷ 1 عمر تنجه (شمی)۸ ۱۷ عمی‌ععدی کرپ( سلطاب) ۶ ۴۴ عمر مفتی| لختلین (نجم لدین ابوحقص) ۱۲ عم و بن‌سلیه حدا د(ا بو حفص) | تمر‌و سس لیت‌صفار ٩‏ ۱ عمروژیر (ناصرا لدین) ۷۵۸ عمری: (هی‌قدا لدین) ۶ ۲۴ عمرک سمر‌فنذای ۷ ۶ ۲ عمعق بضارایی (شهاب‌الدین) ٩۷-۹۶‏ عمید ابوالنعم مظفر بن محد‌نیشاپوری (خوأچه)۲ ۵ عمید ابو افوارس فتاوزی(خواچه) ۹٩‏ ۳- ۶ ۲ ,یاب ۲ ۱ عمیدالدین لوبکی (عمدةا لملك پافخر. | لملات) ٩۱۷ ۵,۷ ٩‏ عبیدالمل ابونصر منصودین محمث کلدری ۰-۴۹ نی 5 ۵ [ عمیدا لملكك حیتی ۴ ۱۷ عمیدا امللیر کب | لددین‌سا ین پن‌شس|لدین محمودین زر کن‌ا لین ساین هروی ر کن‌جهان یار تن ساین (خواجه) ۸ + ۷۳۰۳۲ مین عطا ۳ ۴ عمیدتسی (دهقات) » ۰ [ عبید کمال هردی ( کمالا لدین) ۵ ۸ عثابت ۲ ۳۳ عبایت (مولانا)۶۳۴ عنایت ات (شاه) ۳۳۶ عتایتالله دیلمی (شاه) ۶۷۸ عنایت لد طیمی اصقهاني (حکیم) ۶۸۸ عدا بت 4 قاتب شیر آزی ۵۳۶۹ سنایت تبریزی(میرژا)۷۰۱ عتابتلاهیجی ۲۱ 4 (ا بوالیاس) ۲۵ عتیر تا 9۳۵ عنسرالمدالی کیکاوس‌بن اسکندد بن‌قا بوس مرن ۸۲ ۷۳ عنصریپلخی ( بوالقاسی‌سن‌پن احمد) ۱۳۸۱۳۶۲-۳۵۱۳ ۷۲ ۳ ۷ ۳ عرضی ۳۳۶ عوض (سوفی) ۵۹۸ عوض‌غازی (عبدالهشان) ۳۸۸ عوض محمدخان رفعتی‌تبادپانی ۶۰۱ عوطفرکه (سادات) ۶۳۴ عوفی (سدیدا لدین با نورالدین‌مسمد‌بن یحپی‌پن طاهرربن عتمان بخارایی) ٩ +۱۶۰ 3٩۹۷۱۷ ۵‏ ۳+ ماد عهدی (طهماسب قلی‌بيك عرشی) ۰۰ ۰۵ ۱۳۰ عهدی (ملانورالدین محمد)۸ ۶۳ عهدی با تویی ۷۲۰۲ عهدی بدا بو ی( خواجه محمدرحیم) ۶ ۲۳ عهدی بفدادی ۰ ۳ ۵ عیدی تبر‌بزی ۳ ۷۰ عهدی‌نوراتی ۵ ۵ ۲ عهدی‌خراسا نی(قاضی عبدا لیژاق) ۶ ۶۸ عهدیزآميني (حکیم) ۶۸۴ عهدی ماوجی ۲ ۵۲ مهدی‌شیر ازش | ۳۷ عهدی قرا تولی ( نورالدین) ۵۷۲۴ ۰ ۳ :9 عيدي کنابدی ۴۷۰ مار ۵۱۶۰۱ عیافی قاضی) ۷۷۴ (عبدا لر حمن )۲ 46 هیا نی (سعدا لذین‌بن حاجی‌غیان) ۲۲۹ عیاثی (ععینالدین ابومسد ححمودین معجیل دهد زشی‌ازی) ۷ ۳۹ ۵ ۳ ۳۲4 ۸۳۷۲۸ عیافی استرایادی ۳۳۴۴ عباً ئی حهداز خفرک شیر‌ازی (ععین ب آلدین اجو عجمد محمودین محمن) ۵ ۷۹ ۱۲۴۲ ۷ ۱ب 9 عپانی شیرازی (عیر)۶ ۳۴ عیپا نی کابلی ۰۳ ۶ عیانی کنجه ۱۷۸ ۸ ۱ ٩ عیائی‌حروی‎ خبیسو باق + ۷ عیسی( قاشی) ۲ ۱:۲۳ ۶۰۳1 ۳۴ عیسی (قاشی مسیی| لدپن) ۷۲۰۹ عیسی‌بن احمدچام (تلهیر‌آلدین) ۱۷۲۱ ۷۳۸ عیسی‌ین روذ بهاب۵ ۲۱ عیسی‌ین علی (ابوا لقاسم),۳۸ عیسی‌ین محین‌آلدین ایوالقاسم چنینین محمودبن محمدشیآز ۹ ۲۵۶۶۱ عیسی تران(میرزا)۸ ۱۳۳۸۰۳۷۲۸۳۷ کی عیسی ساوجی (مسیحا لدین) ۷۹۶۱۳۴۲ شیسی قرو یی( فاضی صفیا| لدین) * ۸۴ [ ۴ ار عیئی‌شیر از ی ۶ ۳۳۴ عیشی‌شیی ازی ( تل) ۳۳۹ هیشی منتی" میاتکلی حساری (قاضی) ۱۳ ۶ ۲۱۳ ۲ با عیلژمی » ۱ حیرا لقضاة همدا نی(|بوا لمعا لی‌عبد‌الله ین محمد بن‌علی بن حسن بن‌علیمیا نیعی) هم ۱1 ۳۵ ار 4 ۳۶٩‏ , ۲ ۲۳۱۲۲۲۰۷ ۲ عینالملاك (بابا)۱۲ظ عپن| لملك (فتی‌الدین حسین‌بنآبوبکی حرعه) ۱ ۵ 1 عین| لملت( تاصیا لدین) ۸۱ ۱ عین| املتدوایی‌شیر ای (حگیم)۷۱ ۳۴ ۰۵۱۱ ۳ ۳ عینی سی وی خوشتر ی ۳ ۲ ۲ عیو قی ۵ ۲ ۳, ۱۷ ۰۷ ۶ ۷۲ عیوقی (حجدا لدین)۵ ٩‏ غازان‌خان۱۴۲ ۰۱۴۳ ۰۱۱۵۲ ۱۱۷۵ ۲۹۱ ۷ ۷ ۲ ۲ ۷ غازی رعیرز!)۴۳۰ غازی‌اسریر ازی (قاضی) ۰۳۳۹ ۰۳ ۰۵ ۳۲ غاژی‌ین قاضی حسعود سیفی‌آسیر کر آزی (قاخی )۹ ۳۲۰۱۵۰۲۰۴۲ ۸ ای ین کیخسرو (ابوا لمعا ل ی فضرا لو له شاه]) ۷ ۸ ۱ غازی‌بیك وفاری تجوي (رهیردا) ۰۳۶۶ ۹۰ غازی ترحان (میرزا)۸ ۵۳ غازی‌خان ۴ ۲ ۱۵۰۱۴ ۸ غازیخان تنکلومهر دار ۱ ۶۹ غازریرازی (میر ۴۳۹6 مازی قلندر ۲ ۵,۵۱ را ۵ جازی قلندرهروی۵۸۵ ت_ غازی ترای خان‌دوم۰ ۷۹ غا لیانب۳ 1 غاتمی هروک (ابوسعت محمددین محبد) ۱۳ غباری اردستاتی افاسی‌خان )۲۴۳ غباری اسفرراینی ۳۳۴۶ غباری اگرسی (فاسم علی خات) ۵۵۰ ۳۳۳ فبار ی گبلانی ۶ ۵۳ غباری موی تاب‌عرافی ۵۷۹ غباری فیشابوري ۵۷۹ عباری عروی ۳۴۶ غياري طروي (محمد‌امین )۵۲ غباری بزدي ۵۳۴ غربتی حصاری بخاری۱ ۴۳ فر بتیلاهوری (اوالمعالی )۰۸ ۷ عر‌فی ۳۳۶ غر بب( خوأچه) ۴٩‏ ۵ ی دب سبزواری۶ ۳۴ غریب میرژا (شاه) ۱۰۳۳۲ ۲۳۳,۲۲- ٩ ۳‏ 7 ۰ باب ۷۲ غریب نو از (سید) ۱۹۶ غریب یمنی (نظامالدین) ۷۸۵۶ غریبی پلیا نی کزرونی ۷۱۰ عرپی خراسانی ۵ ۵ ۶ غر یی شا ی ۸ ۱ ۵ غز ۷۴۹۰۸۹ غزال خیعندی۰ ۰ ۲ غرالی رنظام محبود طاحر) ۷۵۵ غزالی جلخی (یرعات‌آلدین هی اسللام) ۴ ۳ ۹ ۳ ۲ 4 ار ۷ عز! لی‌تبر یز ۵ ۶۲۳۹۰۱۵۳۲ غزآلی چنيك مشهدی۱ ۶۳۹۱۵۱ غزألی سر قندی ۶۱ ۲۳۹۰۵ غزالی‌طوسی (حچهالاسالام امامزینالدین ابوحامد عبجمدن‌مجمد) ۵۰ ۲۶ ۸۳۲۹۸۱۸۹-۸ ۱۷۱۹۱۳۷۶۸۳۷۰ ۷۳ عز‌آلی طوسی (عحییآلدین)۴۳ ۲٩‏ اون غزالی ماوراءا للهری ۶۳۹ فزالی بر و زر که بار ار ء ۳۹ غزالی مشهدی ۰۵۱۱۰۴۱۵۰۴۱۴۸۳۶۳ ۵۳۳ ۵۳۷ ۱۳۲۱ ۸۲ ۳: ۴۲ ,۰۰۴۸۱۹ ۳ با غز وی ۰:۵۴ ۵۵ تن نوی (سپد)۸ ۱۷ غز نوی( میر محمدشات) ن ۶ خی نوی (عیررمحءدتات تالان) + ۵ ۵ غز و یاه ۳۳۰۱۳۴۰۳۲۰۳ ۰۳۷ ۴1: ۳۱۳۴۹۰۲۶۲ ۳۵-۲ ۳۱ات ۹ . ۱۲۱۲ ۰ ۱۳۸۵ ۳۳۰ , ۳۲ ال ۵ ۲ بت ۷ فضایری راژی (مجمدین علی) ۶ ۶۰۳ ۰۲ ۵ عضنفی قمی(شجاعالدین) ۱۵ ۵ غضثفی کابلی ۸ ۲ ۶ خضنفی کله‌چاری با گلیعاری۵ ۱ ۵۳۳:۵ غضنف ی ۲ ۳۴ شفار که [ابود) ۱۳ ۱ الم (اغیر هلصود) ۳۳۴۶ علام عبدا للطیف« ۶٩‏ علزمی ۸ با علي ۷۵۱ غلن یی ۵۱ ۷ غبزه (قاسیم‌سا تن بغارایی)۶۰:۳۴۶ عم بخار ی ۴ ۳, 5 + عمتا لگ( حکيم ) ۵ ۷ ضنایی ۸۴۱ عنأیی( عمدا لوهاب‌ین محمد <سینی‌حسنی ععموری) ۶ ۲۹ غنی امینی خوفی۸ ۴۲ غنی لاحیجی ۵۲۱ غنی‌همدا نی( می زا عبداً لعنی بياك ) 9 ۸ ۲-- ۸۲ عواصخ ۲ فواص کنبدیی ۴ #واصی خراسانی بایزدی۷ ۸ غوث الم | ۱۳ غوئی (شيم محمد‌متدوی)۹ ۲۲۰۴۲ ۸ مور یات ۲ ۱۲۱۰۷ غیات (خوآچه)۸۰۶ یات (شاه)۵۲ ۵ غیات اسعرابادی۴ ۲ ۵ غیات‌الدین (خواجه) ۳۸۲ غیات‌الدین (عولانا۳ ۶۳ غرات لدین(میی ) ۸۷ ۲۶ غیات! لدین ایو لفهم‌بن سیف لین + ٩‏ غیاث‌الدین اپوالفتم کیخس‌وبن قلم ادسلان‌سمود ۱۹ ۱۲۵۰۱ عیاتالدین ابوحفص با آجوالفتم‌عس‌بن | برآظیم خیاء ثیشا موز ی ۵ ۱۳۲۰ ۳ ره ۳۲۷۷ ۵6 ۷۳۱۱۱ ۵۷۱۱ ۱۲ ۷ !۷ غیات|لدین] بوشجام محهددن هشابن الب‌ارسلات ۱۱۴۹ ۹:۵ ۸۱۰۶ غیات! لدین احید خوایی ۲۶۳۰۲۰ غیاتا لدین احمدهروی۲۷۲ ضیأتا لدرین اجباعا لده له۲ ,۳:۳ ۱ ۵ فیات‌آلدین بایستغي هییذا تیمود کی ۰۲ ۱ ۱۲۲۰۳۲۳۲ ۲۴۳ ۳۹۳ ۳ بر ٩‏ ۳۰ ۳۱+ ۰۲ ۱۳۲ ۹:۳ ۲۶۱۱۲۰ ۳ ۳۴۳ ۱ ۲ ۲ : ٩ ۷ : ۳۹ ۵:۲ ۷۲ ۲۰۲۷ ۷ ۷ ۹‏ ۷ غیاتا لدین بحرآبادی* ۲۶۲ یات لدین بزمی امعرایادی ۵۱ غیات| لدین بلین۳. ۷۵۲-۷۵۱ عیات لنبن‌ین محبد‌هتطدیب آسنفها نی ۳ ۲۷ غیااث! لین بن‌عمام| لین بنچارل! آذین بن بر صاب| لین معجمث شیر از ی خوا ند مير پا خوندهیر هروی (خواجه) ۰ ۳ ۹ ۳:۳ ۰۲1 ۵۵ ۲ بر ۱۳ ۳۳۸ عبات لدین بیراشاه۵ ۱۴ غیاتالدین پر احمد خوافی (خواجد) + ۳ ۲۷,۲ ۳ غیات‌آللین شاه خوارزهی ۲۷ قیاث! لدین پیر علی کرت (ملك) ۰۳۲۰۹ ۷ غیات| تین تبلفشاء۱ ۷ ۱ ر ٩‏ و ۷ غیات! لدین جمفید بن مسودین مود طبیب تاشانی * ۵ ۸۰۳ ۳ ۳ ض یات لذین‌جیشید ژواری ۳۷۱ فیاشالدین حسین بن فیروزشاه (امیر) ۳ + ۳ یات لندین حسینی‌علوی(سید) ۱۹۴ فیاثا لین سبز‌واری! ۸ ۲ قراثا دمن سیداسمن هروی ۲۷۲ غباثا لدین شیرازی (آعیر )۱ ٩ب‏ یات لدین مباغ۳۳۴۴ غات‌الدین عزت ۳ ۳۳ غیاپا لد بن‌هلی ۳۴۲ قیاث] له‌ین‌علی (میرز۳۲۱)۱ غیات‌ال‌ین علی آصفب شابن می بخشی (میر زا )۵ ۲۲ یتآ لدین علی‌احمد نقیب‌خان‌قزوینی ۳ ۳ ی ۱ ۴ ار غیاث! لدین علی یکی ۶ ۴۴ غیاث‌الضین علی بن جمال!لاسلام یزدی ۰ ۳۵ هیاثا لجبین علی ثر خان 4۲ ۷ غیاث لدین‌علی شیرازی (خواجه) ۶۹۲ غیات‌آلدین صلی عمرات بن غیات لدین علی‌پن‌علی‌امیران حسيئي اصفها نی [ ۳ رش بر غیاث لین علي تهره کبودچشم( خواچه) ۸ ۸۳ غیات‌آلدین کیخسروین قلج ادسلاث چن «سبود( ابوا لفعع) ۹ ۱ ۳۵۱۱ 1 عیات| لدین کیخسسو دوم۲ ۱۵ غیاتا لدین کیخسرو سلوقی ۱ ۶ ۱,۱ ۵ ۷ غیاتالدین مسمد (میر )۵۵۸۰۴۳۵ غیاثلدین مسمدی‌می استرآیادی 4۵۱۸ غیاث‌آلدین عهمدین بایسنغرربن شاحرخ ۳۰۹۳۳۹ یات ین ۰ ۹ غیات لدین محبددین رشیدا لدین فضل اد [شواجه) ۲۰۱۳۹-۱۳۷ ۳۰۱۸ 1: ۴ ۰۱۳۰۳۰۱۹۰ ۰۳۱۱ ۱۳ ۳: ۷1 ۳ ۰۱۷ ۵ ۷۲ غأثا لدین مجمدیی سا‌خور ی ۱۷ ۱ باب ۱ ۹ ۱۳ ار ۳ ۷ غیات‌اندین محید‌ین عزی‌آلدین بوسف سیلنی حسشی راز صروی+ ۲۳ غیاتا لدین میجمت ین علاعاً لدبین هبة ال سپزواری غیاأت‌طیس ۲۷۴ عبات لین عسمدین فخر‌الدین* ۷[ فیاثا لدین محمددهدار (خواچه) ۳۰۷ میاثالدین محمدسزواری ۲۰۳ قیاتا لین مصمد که تبریزی ۱۳۱۳ ۵ ۵ ۵۱۷۳۱۴ ۷ ۷ یات لین محبد کی ۱۲ ۰۲ ۳۵4 ۷۷۳۰ غیاتآلدین عحبد کرت (ملك) ۱۷۹ ۱4 ۰:۳ ۳۳:۲۲ ۷ غیات| لین سحمد نیشایوری ۶ ۳۲ غبات‌آلدین هحبدهر وی ۶ ۱۳۲۲ غیات‌الدین مسمودین کیتاوس (ملث) ۷۱ غیات لدین مشهدی ۲ ۴ ۳ غیاثا دین مصروف بفیات با قیائای استرآبادی۳ ۸۲ فیاثا لدین ملت! لجبال(سلطان] ٩‏ ۸ غیات لدین میصور )۱۲۷۲۶ ۱۳۵۲ ۵ ۷ ۷۲۲-۲ ۲ ۲ب ۴ ۴ ۱۴۴۳۳ ۰ ۲۰۱۵ ۵ ۲ب ۲ ۱۳۲۹۱۲ ی ۸۲ ۲ ۱۸۲ ۲ با عیاب! لین متصود نن اعیر صدر | لذین دشتکی ۵ ۷ ۳۷۲-۳ عیاث! لین منمود ین صند | لدین‌شی‌ازف ۸۱۰۳٩ ۳۲۰۱۲ 7‏ ۲ ب, غیات‌الدین متصور دن معم.د شیرازی ۳5۷ غیاث | لف‌ین‌عتعود دن تصیرا لد پن‌عیدا دحی دک عستی ٩ ٩‏ ۶۴۸۰۵ ده غیاث! نددین عتصور دشتکی‌شیرازیت۳۷: #۶ ۲, ۳۸۱۳۰۳۷۴-۳۷۵ ۴۱۴ ۳۳" ۸ ۰ ۱۳۰۵ ۵ ۷۱ ۳۸: ۲ ۳۹: ۳۸۳۰۲۵ ۸ غیاتآلدین نفشبند شیرازی (خواجه) ۵۱۲ غیاث! له پن عمتی باخی ۸ ۶ ۷ غیایای استرابادی۵۲۳ غیاث بلخی ۶ ۴ ۳ یات واه اعتما دا لد له (سمرزا) ۱۳ ۵ ۹۹ عبات برلشاین محیدشر یف( آعتما دا لده له | ۳ غیاپ‌شیرازی ۲ ۸۵۸۱ غیاث‌طبیب (غیاث لدبن‌محمد بن‌علاء - الدین فبه‌الاسب‌وایری ۳۷ غپات‌هروی (میرسید) ۱۹ ۲ غیائی ۲۵ غياتي (عجیر )۵ ۲ غیائی استرابادی ۵۲۳ عیبی شیر اژی۵ ۲ ۲ غیی‌ثی شیی‌اذ ی ۳۱۰۳۴۲ ۸ غیرگ کردا پی., + ۷ شیوری ا(شاعوبردی چمن‌ان وغلی) ۵ ٩‏ ۴ یور حصاری ۸۵۸۸۳۱۵۳۹ قیوری کاملی (وردگبجان‌بيت )۵ ۵ ۲ فاخته کاتانی (نرسسآلدین)۳۲۴ فاخر ۵ ۲ قاخي رازی (ابوالمعاخر تجیت) ۵ ۸ ۳+۳ قاری( ابو نی ) ۴ ۱۳۰۳ ۸ فارسی اد دسعا ای (عیرروز بهان صیری) همع فارس‌اصفها نی ۸۴ ع -٩ 1 ۳۶۱۳ 1 ۲۷۲ قارسی ب۳:۴‎ ۳۲ * ۵-۳ + ۳:۲ ۰۱:۳ ۲-۳ ۳۳ ۲ ۱٩ +۲۱۷ ۰۳۲ ۱۲:۳ ٩-۳ ۷ ۲( ۳۳۵-۳ ۳۲۱ ۳۴۵+ ۶ ۲ ۴ ۳- 4۵۵ ۰۳ ۲۸۵ ۷ ۷۳۳ ۵:۲ ۲۷ - بر ۲: ۷ ۳۹۳-۳ ۳۹۵: ۳۹۷۲ ۳ ۲ ۰۳۱۳ ۳۱۹: 1 ۳۰۳۲ ۳۳۸۹۰۲ +۶۳۳ ۲۳۲: ۴۵,۳۳۵ ۳۳۴۹ ۰۳۵۲ ۵۶ ۳: ۱ ۳۷۷۲ ۳۱۳۲-۳۳ ۳۸ ۸ ۰۳۹۵۱۳۹۳-۲ 2۳۹۷ ۱۳۹۹ ۰۳۳۸-۴۳۴۹۸ ۳ب ۴ ۵ ۴ سم ۴ ۱۳۷۲ ۵۵ ۴۷ ۸ ۸۴ ۴۹۰ ۵ ۳۹۸۱۴۹۶۲-۴ ۰۵۰۱ ۵۰۲ +۵۳۲ -۵۲۳ ۰۵ ۱۹۰۵ ۵۰۷ ۴۵ ۰۱۵۳۴۲۱ ۱۵۳۵ ۷۲٩ ۰۵۲ ۳۱۵۷۲۳۲۵ ۳‏ ۰۵ ۱۵۸۳۲ اه م۷ ید۳ + ۳,۱۴۱ تا پر | ۴ ۳۳۴ ۳۲ ۱۱۲۷ ۸۶۲ ۳۴ بت ۳۳۹۱۴۴۷۱۳۴1 ۳۶۵۹ ۳ ۳: | ۵ ۶ : ۳ 4 ۰-۵ ۷ ۷ + ۷ . ۶۳ ۱۷ ۵ و ۲ ۰ ۱۷ ۱ ۷ تا ۷ ۱ ۷ ٩ ۱ ۳۲ ۵-۷ ۳ ۴: ۱ 4‏ ۲ ۷۳+ ۱ ۳ اس ۳۲( ۹۹۱( ۷( /, ۷ ۷۷ ۸/۹ ۰۷۴۳۰ ۴۸۵ ۷- ۷۲۵۲-۲۵۰۷ ا ۷ ۱۷۶۰ ۸ ۲ ۷۹-۷ ۷۷ ۷۷۹ ۱۷۸۳ ٩۷ ۰۷۹۳-۱۷۸۷۰۷۸ ۵‏ ۷- ۹ ۰۰۲ بای ار هبار رما ۰ ۸۱۸۳ ۰۸۱۲ ۳۲ ۳ ۳ فارسی ااین نوی رازی) ۲۱۱ رسي (شی یف ]۴۲۸ بارخ( کمال| لدین| بوا لفضل تب‌یزی عمیوف مچلبی بيك‌عللامی ) ۰ ۲ ۵ تارغی (قواما لدین)۸ ۲۸۵ قارغی (محمدصا لجدیو انهکابلی) ۴۲۲۷ فارعی‌تی می‌مس تضی‌شیر از کا( مین )۳ ۱۳۲ +۸۳ تارغی‌شيي‌ازی [شیخ ابوالواجد)! ۳۹ فارغی هروی (شیچ ابوا لواجد) ۲۳۴۶ زر ۶ فاضل(خواجه) ۶۳۲ فاضل اندجانی ۲۱۳ تاضل‌پیاك سپاهی۴ ۴ ۶ فاضل معتوی ۵۷۴ فاضل‌منشی کابلی ۵٩۷‏ فاضل‌هروي ۲۵۷ شاضله سمر ند به ۱۷۹ فاضلی‌علایی کرهرودی ۸۷ ۳ فالمه دخترشیخ زاخد ئیلاتی (بی بی) ۳ قاطعه هر ارسلان پن‌طثرل ۰۷ ۱ ناطمی (خلعای) ۸۰۳ فا دی‌ه رو( 22۶ لدین | بو نهی‌عبدا! لر ابن‌عبدا جیار ۱٩۲)‏ فانید. علیشیر تواهی قاني بشارایی ۵۹۵۱۵۹ ثا تي‌نحاری ۶۲ ۳ قا نی تب برش ۷ ۲ ۵- بر ۷ ۵ فا نی خوارژمی( کمال! لدین‌حسین) ۸۸ #- ۶۸ فا تي‌رازی (حسن )۲۵۸ بی‌شیر از ی‌دهدار [خو اجه احمد)۳۹۷: ق ۵ ۵۲ ۱۱ ۷۰۱۷۲ دبا ۷ ۳ب فا نی هر و ی ۳۴۲ دا بقی ۳۳ ۴ فایقی بر بزی۲ ۴۳۰ فابتی شیرازی ۴۲۲ فتاحی نیشا جورف(محمد حیی‌دن سیلی) ٩۹۳ ۳۵‏ ۲۸۵۰۲ ۳: ۹۶ ۳: ۲۹۳ رف فجم ۶ ۲ ۲ فیم‌ا(شاه) ۴۳۳۰۳۸۵۷ بعمالله (محینالدپن) ۳۶ فتیم این آحمد بن محمود شهر‌ستا نی ٩ وم ار فا 2 فتاه ثبر بزی ۲۸۲ فتیمازژشیی ای (شاه)۶ ۵۵۰۲۲۳۸۳۴ ۶- ون ختازثه مجدرانی (خواجه‌قاضی) ۶۳۷ فجم ال نتعی‌هروی ۵۷۱ قتم‌الّقزوینی ( فخراآلدین)۲ ۲۲ فعب له 5 نب ۳۴۶ فعم‌التاشاتی (ملا) ! ۳۲۴,۰۳۷ فعمال حروی ۲۴۶ فتی‌پلخی ۱ ۸ ۱ و قافتا دی فتم‌ین علی بن‌ممعمد پند‌اری (قوام| لدین) ۱19 فتس کي‌ای ۴٩۰‏ فتح مستوفی ۷۷۲ قتحی اتدجاتي ۳۴۶ ۸ #تجی تر معا (حیم‌علی‌بن محمد) ۷۳۴ #تحی حسینی۱ ۲۷ قصحی شروآنی ۷۰۳ فتحی ‏ وی‌تی‌مذی(حکيم‌علي بن‌محمد) #۳ فی‌هروی (مولا نا فتماله) !1 ۵۷ فعنذغر ۸4 ستا توسیزواری فتوت باراث ۷ نتوحی عروزهه (امبیالدین) ۷ ۸ فخی (مولانا) ۳۴۶ فغر ا لدو له‌شاه غازی‌ین کیخسی واستندار ملاکساز ندرات ( وا لمسا لی) ۱۸۷ فنجر | لین (ملات) ۸ ۱۱ فغرآلدین ابرآهی مین بزر کف مهربن عیدا لغفای جواليقی سسدانی عراقی ۱ ۱ ۴۴۰۸۱ ۱۱ ۱۷۲ ۱۳*5۹ ۳ ۱۷۰۳ ۰۲ ۱۳۳۹ ۴۵۱ رف فخرالندین ابراهیمبن عمادا لدین محمود ۶ ۳۷ فخرالذین وا اصن‌بن احین‌جام+ ۷۲ فا لین ابوالعپاس اجنین ابو لخیر زر کوب سلقب‌بمبین ۸ | فخر | لین ایو دیا ری ۱۷ فخرالدین ایوسلیمان داودین آبوا افضل محمد پثا کتي ۳۱۱۱۳۳ ۷ تس با رازی (اماه) ۰۹۹ ۱1۱۳ ۳ ۲۸۸۶۱ ۱۱۸۳۰۱ ۰۱۳۵ ۷۳( ؛ ۳ ۰۳-۳ ۳۳۴ ۲ ۲ ۷۳۲ [ ۳ ۷ ۹ٍِ«ِّ"۷ فخر‌الدین ابوالمیاس آسمددین آبرا اخیر زر کوب مین ۳ بب ۷ فحرالدین اسدین دوذپهان شلی۱ ۷۲ فعي‌الدین اس گر کانی۵۱:۴۴, ۱۰۵ فعرآلدین الم بلکا اعظم همایون بار باك آبوبکر بن! جو نصرو لیآعبر ! لمی‌مئین (یمینالملت) ۷۳۹ قينی ا لتبنا و <نستوفی‌سبن و اری(خواجه) ۳+ ۰۳-۲۳ ۳۲ فعر | لین بن «ستعلی طبسی + ۳ ۸ فخر الدین‌بن د کن‌آندین من شس‌اندین ثرت ۲+۰۷ فضی | له ین بنعز | لدین‌فر ید مشرف‌عما لاک خر اسان ۵ ٩‏ فخالدین‌بن معین* ۸ ۱ فخررا لین دهی‌اعشاه۸ + ۱ فحر لین حامدی۴ قخب رآ لین حسین‌ین ابویکرآشمری(هین ! لملات) 1 ۵ ۱ فص ! لددین‌خا لدیند بیع‌ط ولا فی‌حکی‌هرروی ۸ فخر‌الدین ضا لدی۴ فخر‌الدین حبلاط سر وی ۵ ۵4 فخ رآ لدین خااطی + ۷۳ فحرا لدیندس اجی( قاضی]۳ ۱ ۰1 ۱۳-۱۱۳۲: ٩ لدین رازی(امام)‎ | مب‎ ٩۳۲ ۶۱۳۲ ۱۱۳۵۱] ۵۲۰ | بش۳‎ ۷٩ ٩,۷ ۴۱,۷۳۳ ۲۳۳۳۴ فخرآلدرین دپیس‌مسمود۶ ۲۲ فخر | لدین بیما کی ۰ ۲,۴۲ + ۵ فعرالدین شرف! لمللكسمدشاهین‌حاجي زوزتی‌خوافی ۷۳۳ فخرالذین‌عراقی ۱۱۰۱ ۱۳۲ ۰ ۱۱۳۴ ۲ ( 4 ۲۳۸۳۰ ۳ پل ۲ ره کش ۹ ۷۴۱۰۱۷۲۹۰۷۳۶۵۲۳۹ فحی | لدین عصمت‌الله بن مسسود بخاری ۵ ۰۳۹۳-۰۳ ۰۳۰۰ ۰۵۷۸ ۷ ۷۳ قضرالدین علاءالدوله عربشاه(میرسید) ۱۰۷ فعی‌الدین علی‌بن حسی‌زواری۱ ۳۷ فا لدرین علی‌پن‌حسین و اعنهوی‌سفی ۷ ۴۸۱-۲ ۱۳۸۳۰۱۲ ۳۸۵ ۳۸۳ ۴ ۲۰۲ ار( ۶۱۷ ۸ فحر لین علي‌بن د کن| لدین ۱۷۹ فا لدین علي‌خبلاط ۴ ۸ فحرآلدین فتمالله قزوینی ۲۲۲ فص لین فعری اصفهبانی۸ 8 ۱ فررآلدین قلاسی | ۸ ۱ فخرالددین قواعی عطرزی کنعوی۸ ۰ ۱ فعر| لین گیلانی 1 ۱۸ قخ| لدین مبار کشاء‌پن ۹ ۳( ۱( ۲۱ ۳ ۷۲ فخر‌النین عبار تشاء‌توری ۵ ۷۳ فخرالدین عبار تشاه عحمد بن حسن‌ین میدین| بو لفرج این #لیل ین حمد‌ین دو تصی بن‌خلفب ۱ فخجر ضبدا لمجین ۸ ۷ 1[ این | حمد ین شمیب بن‌طلحاة بن‌عبد! له اپن‌عبدا لر‌حمن‌بن آپوبکر صديق | سر ورودی ۷۳۷۲۰۱۳۱۰۸۹ مت | با دی ۳۷۴ فغرالدین محمد بن‌طي ۱۴ ۸ فشرا لد ین‌محمد ین محمود بنأ حمد نیش ور ی| هبار ۳ 1 فمیلدرین : ۴۷ فخرالدین سحمدزند خوافي‌س‌خسی ۵ 8 فتس| لد ین مسبدشاه پنسا جیزوذ ثي (شرف الملات)۳ ٩۷۲‏ فخرآلدین محمودین امیس یمینآ لین طف رآ یی فر پوعدی! ین یمین ۰۰:۴ ۲- ۱ ۰ ۳۱۳ ۳۲ | ۷ فخرا لدین‌س اعی ۳۰ ۷ قغرا لدین مستوفی۸ ۷ ۳:۱ ۲۷ فخص| لین مسعودین اسعن ین‌عججود( سعد المللب) ۸ ٩‏ فش رآ لدین مسودین بهمن کرمانی ۸٩‏ فغرالدین سعودی هروزی۹ ۸ قضرآ لدین وذیر(سید) ۳۰۲ فخرالدین هروی۴۳ ۳ فضر | لدین نو شام ۶ ۳۳ فخرا لدین ۳۱9۳9۹۸۰ فخرا لملات‌بن مو بدا لملك » ۶ فخر الملات‌ین تطاما لملك ۰ ۱۳۷۰۷ فحی | لماك عصامی ۵ ۲۲ فخر الملك عمیدالدین لوبکی (یاعمدث الملت) ۵:۷۹ ۱۷ قجیالساع تسا یی ۵۱۳۳۴۹ ٩‏ ۳ فخر بنا کتی ۳ ۷۳1۰۱ فحر خلضا لي ۶ ۳۳ فختی‌راز یه( امام) ۹ ۱۱۳۸۱۱۳-۲۱۳۸ ۳ ۰۳ ۳۰۴ ۳( ۱ ۱ ۷ فض‌ها ۴ قر عورش با ۷ ۱ تلم ۷ ۱ فخر گنه ۸ ۱۷ فرمدیی ۲۷۰۸۱۲۱۱۸۹ ۷ فنص هر اه ۸ ۱۷ ۹۲ مر تفای ۷۸ ۱ فحروفادار (ابواسحق) ۳۱۵ ار ر وا یبا ۷ ۱ فیر یی ۳۷۷.۳۷ فعری (مس ۱۴۸۱ فدری اعفهائی (فخرالدین)۱۴۸. فخعری شوفعری(صدرا آدین‌هلی) ۶ ۲۲ فحری تشواص۲ ۱۷ خر ف‌هروی زسلطان‌محمد) ۱ ۵ ۱۳۷۷۲۱۳۲ ۲ ۲۸ ۰ ۸۲ فدایی بلخی۴٩‏ ۵ فدایی تبر بزی ۰۲۰۳۴ ۷ فداییاهیجی (شیخزاده) ۴۳۲ فراقی سرريزي (حافظ چرگی) ۶۹۵ فرآقی جوینی ۳۶۴۶ فرافی طالفا ت۳۷ ۵ فر او ند ۷ فررالاوی (۱ بوعیدانله ) ۳۱ ف آمرزین خدآداد بن یداه قالب‌آرجائی را ۱۳۵۸۱۰۵۵ فر‌امرژبن فشرالدوله دسترین یام - الدوله شه-ریارین قارنُ (قطب - | اماو آعمادا لو له‌سیفاندین !۲ ۸- ۳ فرانسه (ژیان) ۲۰۶ ۳۸۵, تن ثرآهی (ا :و اصی )+ 9 در ج له ۲ ۶۵ فرحالبن شمسا لدی 1 ۷۴ فی‌جی تبی‌ییل(بایا) ۸۱۰ فرخ (سعدا لدین) ۲۲۹ فی‌غاری ۶ ۵ فرخزادین عس‌ودین محمودع توق ۶ ۳ و فی‌خن ادبیلك تر تمان | * ۵ فر تاه 5 بلی ۱۷۲ ور شاه منی‌هروی ۵۹5۹ فی‌حی (مولاتا ) * ظ ۳ ارت فر‌خی‌سیستا نی ( بوا لحسن‌علی بن‌جو لوغ) ۲ ۲۲ ۰۲ ار ۲ + لپ ۲ ۷: مر : فررخي شروأئی۷۲۵ فررخی کر گأ ی ٩‏ 8 فردوس مطر به۲۳۴ فی‌دوسی طوسی (ایوا لغاسیم منصود پن حسن ٩:۱۳)‏ ۳۲۰۳۸۰۱ ۸ر۳- ۴1 ۲ ۰۷۸۱ ۲ ۱۵ ۷ب ۴ ۴۱ تردی ادردییلی ۲ ۰ گردیاتس ی ۷۲۰۳ فده تر دی ۴ ۶۱ فرژدگ مین ٩‏ ۷ قر شعه درو رین ۸ ۸ ۷ فررعوب ۳۲ ۵۳۴ ۲۳ ۳ , ۰ ۲۷ فر قتي تو لکی(عحمد شیی‌شان) ۸۵ ۵ فرقعی جوشقانی (!بوئر اب‌بيك) ۰۴۱۴ ۷( 1 فرفدی خر‌اساثی (شرف‌آلدین هحمد بن عم ٩۱)‏ فر‌قی‌هروی ۵۳۳ ق ری ین دی ۲ ۰ ۲ فر نکیس‌خا نم۴ ۴۸ ری اندتووی #۰۳ فروتی تمر بز ی ۳ ۳ ۳8 فرروغی سم قتدیار ۶۳ فرو ی عطارفز و بنی ۱ وف گروغی قرو ینی* ۵۷۲ نیشادوری ۳۴۶ فرهاد (درویش) ۲۳۶ گی‌ها دچهارم ۱ ۱ ی‌هادیداو ادا لنهری ۳۴۶ رز اشروانشاه علاعا لنب) ۱۷۶ قر بی سمنانی ۴ ۰ ۵ فرپی طهرانی (خواچه شاپود سر خواچگی) ۱۳ ۵ ! فر‌بدا لدع ۲۵ فریدا لدین| بوسعید عیداً لیا فی بن‌خید! لسق ۳۳۵ فریدا لدین احول اصفهانی ۲,۷۴ ۱ فی بدا لدین جاجرمی*۰ ۱ فریدا لدین‌شکی گنج ۵۰۱۱۳ 2۱۵ ۱۵۶ ۷۷۵۱۳۱۳۸ ام ۷ ء ٩‏ ۵ ۷ فریدا! لدبین عطار تونی* ۲۲ فی بدا لدین تطار تیشابودی۳ ۱۱۱۵-۱۱ ۹ ۲۹۱-۳ ۳۰ ۷۳۳۳ فرربدا لدین عطارهمدانی ۳۱۹-۲۱۸ ۳۳۰ فر‌پدا لدین‌علی عنجم سکزین ٩‏ فر‌ید! لدینکانب نسوعه خرا-آأنی۴ب ف بدا لدی ن گنج شکر ۵۵۰۱۱۳ ۶-۱ ۰۱۵ ۲ ۲۱۳ ۲ ۱ ۳ ۳۲ :ام ۴ ۷ 5 ی ۷ فر بدا لین سم بزی ابی‌آهیم + ۳۳ قر ید لا.ین حمودین, بشارهروین 4 فریدا لدین مسعودین جماألا لدینلیمات آبن‌شمیب‌بن محمودین یسوسفت بن شهاب| لدین فی خشاه کابلیچن قخر- | لدپن‌محمودین سلیما نین‌سه‌ودین عبدال واعظ الاصشر بن !جوا لعتیم واعظ آلا کبرربن اسحق پن ناسرین عبدا لین عمرین خطاب شک گنج با گنج‌شکر دهلوی۱۱۳ , ۵ ۵ ۱- ۰۷۴۸ ۰۷۳۵ ۳ ۶ ۷۳۵۹ فر یبا آزمان آحمدینآین دیاد [ شرف لدین) ۹ ف ید :نار که ( بحشی| لملك‌شیخ) ۶ ۳۶ رید حوارزمی ۷۳۸ ۱ گر بدد بیی م ٩۷‏ فرید کافی (شرفالدین فریدا لزحاتاحمد این ابزدیار) ۸٩‏ قی لو نا بنآ<منه سیهسالار ۸ ۷۳۹۰۰۲۳ فرون بنعکاشه (جلدلا لدین) ۴ ۱ ۵:۲ ۶ ۷ ف بنون‌خان دهلوی۷ ۸ ۲ فی یدوب سایق اصفهانی(حاج) ۶۷۷ تر‌یدوت حسین میرزا تیدوری۰ ۲۴ :۱ ۵ ۱ فر‌بدون کرمانی (امیر)۵۶۱ فی‌دون محمد ۵۹ فی‌بدوفا عیرزا تمموری ۳۱۴۰۳۳۳ ف‌یفو نیال ۵ ۷۱ ی چقی‌شهی سبز ی( خواجها بوا لبی کهایوب) و فسو نی ۰۳۴۶ ۵۳۲ فسونی (امامقلی‌بیك) ۵۰۶ شونی تبریزی (محمودبيك‌بن عبدال) ۵ ۲ ۳ ۸۳ سو نی بن‌دی ۰ ۵ ۸ فشار ی ۲۴ فصیح | لین 1 ۸ ۰۱ ۳۳۴۶ فصیعا ندین حمد بن‌جلادا لدین ححمدپن ! ین‌ظهیر الدبین ابوالشاسم محمدین الا لدین محسدین تعیرا لدین آیو! لقاسم‌مصمت بن] حمد‌ین مهد ین احمدین ابونسس علي پن محمد پن عالزع] لدین‌عیسی ین" بو بکر پن| بو | [قاسم احماین محمت بن#دببه ین ادواجاعه صدای ین‌عجالان_ بن و هب پاهلی خواقی ۸ ۳ ۶:۳ ۷ ۷ فصیی| لدین‌بن عمدا لکر بنظامی ۹,۶ ۲۶ تصیح| لذین صاحب‌دارا استرابادی۰ ۳۳ سیم سلما نی ۴ ۴۴ سیعیی ۳ ۳ ۳ تسیجی تدر یز ۳5 ۷۲۲ #صیحیرو نی ۴۶ ۳ فصیحی شیس‌ازی #۳ فصیسی کی کانی 9 ۴ ۳۲ فصیحی هردی ۵ ۲ ۶ قصیحیی بز‌دف ۴ ۲ ۵ تضا بی‌همدا نی ۲۳ ۵ فضل (ابوالعیاس) ۷۲ فسل ( طاجر )۳۵ 2 فشل له (ابرالفشل عبدا لی‌حمن) ۷۶۴ فضل ال ابواثلیشی (خواجه جلادالدین) + ۳۲۳۰۶۳۹ قعل لها جمدجما يار دستا نی (جما لا لدین) ٩۰۷ ۷۲۴۳۳۳۰۳۳۵‏ با ۲ ۸۲ فصل‌الدین ابوالجیی عبادالدولهیا ابو | یی غا لي‌بن‌مو فق | لدب له علی‌همدا نی وذیر ([خواجه رشیدا لدین)۱1۴۳- ۳ !۱۱۵ ۱۱۷۲۵ ۰۱۷۲۷۲ ٩۹ ۰۱۹۳۴ ۰۱٩۰۱ ۴‏ [؛ ۳۲ ۷۲۰۳ ۱ ۲ ۰۳۳۸ ۳۳۲ ۷۴٩ ۰۱۷۲۲ ۲۳ ۳ ۹‏ 94 فضل[لذین |بوا لخیر محمد‌پنحمدمیهثی (اجوسعید) ۱ ۱۰۵۷-۵۶۱۳۲۰۲ #۶ ۳ ۳( ۸ ۳۳۵۰۳۳۳۱۳ ۲ ۰-۳ ۱۶۲ ۶۲۲ ۱۷۲۷ ۷٩ ۸۰۷ ۳۰۷۳ ۶‏ تضل؛! من آیومسید‌تعیمی قیر یز ی ظ ۶ ۷ فضل له ین بهاعا لد ین حسن‌بن‌محمد‌یما ني علی‌بن حسین بن هأشمین حسن‌بن علی‌بن عاشمین محمد ين جمفي‌بن آدام‌سوسی کلم (شهاب! لدین) ۷۶۴ فلا له دوم تاج لشا من توسمید ین حسین نن خسف قود ان پشتی (شهاب لدینا بو عبداله) ۲ ۱۵ فضل له من روزبهات بن فشل ال ختجمي آسفیا نی شبي ا که ( امین لین یو آلشیر ۳۸۱۰۳۵۱۲ ۰۴۳۴۹ ۵۲۳ ۷۲۸ ۲۰۴۱ ۲۱۶ ۵۷۲۳ ۷ ۷ فضل امین شرف لدین قوب( مجتا لدین) شش فضل‌الل من‌عدنبا لدین م‌جمد ( شمس آألذین) ۷ فضل له ین علاءا لدین حلی برزش آ بای طوسي (عمادالدین) ۱۳۲۲ ۵۶۵ ۳۰ فقل الا بی محمد توزنی ( کمالا لدوه ابوا لرضا) ۵ ۷ قضل اه جازل] لدین ادآللیشی ۲۹۰ ۰ ۳۳ فضل ال جمال! لدین اسمدجما لی‌اردستا لي ٩:۷ ۷۲۳۴۱۳۳۴۰۳۳۵‏ ۷ ۳۱۸ ۲ قضلالمجیا لی‌دهلوی ۲ ۱ ۳ ۵ ۵۴۰,۴۳ ۷ پا با رب + یاب-* [ با فضل اه حلال‌خوار (سید) ۷۶۴ فمل‌ازنه خواری(چلال| لدین) ۱۰۳ فضلاله راجی حسیتی (شرفالدینابوس القشل) ۰۲ ۴۴۰۱ ۸۱:۱ ۱ فضل ال غییازی ۶ ۳۴ فضل لد فضلی قر‌وینی۵۳ ۵ فضل الق رو یی (شرف| لدبن) ۰۱۴۴۰۱۰۲ 11 فضل ال کرما نی ۲ ۳۴ لاله نعیبی استرابادی‌تبر یز یحردفی (سین‌شاه )۴ 1 ۶۴۱۳۳۳۸۱ ۵-۷۲ ۳ ۷ ۱ ۸ ۲-۷ ۷۷ ار 4 ۷- ۷۹۰ فضل ال والهی برژشآبادی طوسی(عماد آلدین)۳ ۵۰۳۲ ۱۰:۵ قضل‌ین محمدلو کری (اپوا لسبای) ۵۴. ۰ ۳ ۷۲۲ فنل خلخالی ۰۲ ۷ ففل‌هو لی‌خات لکنهوی ۶۸۷ فشلون زامیر)۴۸ فضلوی (صانم) ۲۵ فضلوی حروی (بادعا۵۵ فشله بد | ۵ ۷ قشا به‌عما در (عمادا لدین) ۱ ۱, ۳۲۳ ۱ ۷۵ فضلویی (عیادالدین بوسف لی) ۱۸ ۳۳ ۳ فضلي پا را بی ]۸ ۷ فضلی‌جمی ( اهیی ٩‏ ۴2 فضلي قز وی (مادفضل )۵۳ ۵ فضلي نیشادف۵ ۷ ۵ فضلی حروی ۳۲ ٩۱۳‏ ۵۵ فضولی (عحتمد‌بن‌سلیمان بندادی) ۲۴۶ , ۲ ۵ فضیل (غیخ) ۸۵۴۴ فضیل ین عیاض‌فندینی‌خآسا نی( بوعلی) 1 تض رل فیاض 1 قطر ی کشمی ی 9 ۲ ۸ فذا نی ۳۱۸ فاتی شیرازی :۵ ۳۱۵۰۲۳ ۴۳۷ - ۸ ۳۱۵ ۸۳۲۱۲۳۷۵۱ فا نی ثرا کولی۶۴ ۵ فنفور [سید‌‌سمیدسین اصیجی ]۴ ۴۱ ۵ ٩ ۴ فقیی‌سلطان‎ فثیری خادایی ۵۸۳ ققیر‌قا لبي ینک ۱ ۲ ۵ فقی ره هروی ۳۴۶ ققیهی عروزی۸ ۸ خقیه نوسفب۹ ۱۷ فتر ی ۸ ۲۴ فگری (سیدمجید جامه‌یاف) ٩‏ ۴۱ شگری (محبدرضا) ۲ +۸ شگری اردو بادی ۰ ۱ ۵ فکری تاشکندی (مولابازاده ات۵ فکری سحلاتی ۳ ٩‏ ۲ فکاری (عر‌ادخاتاق ۵۱:۴۹ فکاری سبزواری قزویتی (قاضی احمد) *‏ ۸۲۳۱۰۵ قاری سمر قندی۵ ۵۷ فلغر ی(مهمد) * ۲ ۶ وللتا لدین أ یر اهیم ساعا نی ٩‏ فللت‌المعا لی عنوچهر ین قابوس ۴۲ قلکی ۱۷۴ فلکی شرواتی۲ ۱۰ فنای* ۶۲ قنایی ( ] فاشاه میکی) ۵۶ ۶ فنایی (امین کمالا لدین حسین ) ۳۲۶۶ فنایی (خر دزر کی )۰ ۲ فتأبی بد خشایی(شام) ۷ ۷ ۵ فناپی جتتایی ۴۳۳۰ قنایی خلغالی (شیحاحمد) ۸۳۸۷ نا بی‌مشهدی (ملاعلی‌اهتر) ۶ اد و ۵ قنوسن ۲ ۷ قنو ی (بالا لنین) ۴ قوحطه سر قندی( اب عمومن) ۳۲۷ فهمی | شا+هحمد خد! یندب ) ۵ ۷ ۳۴ فهمی(عير شدس‌آلدین خبیصی) ۳۶۳ ۳۷ غهمی استر ابادی ۱ ۵۵ وی بخارایی ۶۳۲ ذهمی بدخشی ۵ ۷ ۵ گهبی سعي گددی + ۳ فهمی طهرانیدازی (مسلاهاي‌ماسب قلی) ۰۲ ۳( فهمي قز‌وینی (ناه‌قاسم) ۶۵۲ فهمی شا ثي ۴٩‏ ۷۰۵ ۳ ۸ فهمی حرموزی 4 ۵ ۳ فهیمی بخارایی(مجد لدین) ۵ ٩‏ فهپمی کشا تی » ۵۳ ,۶(بار ۷ فیاضی ۳۲۶۳ فیر ور ] بای ۱۳۶۹۱۱۳۲ ۳۹ فیردز آ بادی (مچدالدین) ۲ ۳۷ فیرود ین رجب 7 ۷ قیرر وف بن‌شمس| شین لعتمش(د کن | لدیی) ۵ ۱ خ ۷ قیر وز بيك ۵ ۵ ۲ قیروز شاه۵ ۷ ۱ فیروزشاه (عبنا لخالق) ۶۷۹ فیروزشاه دنا لتعمش ار کن| لدیی )۵ ۰۱۷ ۳۴۲ فیر‌وزشاد‌ین داه دشاه بومنی (تاحا لدین | ۲۹۵( ۷۹۵۱۷ فپروزشاه‌ین علت‌رج ۳۳۳ فیروزشاه تلم ۲ ۷۵ ۵۹ ۷ ,ار ۶ ۷ قیروژشاه خلجی (جارد‌الدین) ۱۱۷۱ ۳ ۵ ۵۳-۷ ۷ فیر‌وزشاه سلطان‌دهلی ۲ ۷۷ روز «شر‌قی ٩‏ ۱ فبروژه کابلی ۱ 0 قس‌وزی ( تا لدین فیروزشاه‌بن‌داودشاه ۰ بیمنی] ۰۷۸۰۰۲۳۴۰۲۱۵ ۷۹۵ فیضا لاهوری ۸۷ ۶ فیضأله ائجو(میر)۱ ۶ ۶۲-۷ ۶۸۰۸۷ ۷ فیضالین زین لما بددین‌ین حسام بلیانی صدر جیان (ملككت الفضاد) ۲۴۲ ۷۴ فیض الهسدر جهان ۲ ۷۷۴,۱۳۳ فیتی بنش (شاء‌قاسي) ۳۱۹۰۳۷۴ فیضی ۳۶۳ فیضی( اهداد بن سنا (علما علیشیر سر‌هندی) ۳ ۶ # نیشی (خواجه) ۵۶۹ فیضی (شریفسی‌مدی اسفهانی)۸ ۴۲ فیشی(شیخ| بو لفیض ۴۱۷۱۳۶۷۲۲۲۳۲+ ۸ ۲۴ ۴۳۲۶, ۳۰ ره ۰ ۲٩4‏ اع ۸83۹۹۰۹۰۳ قیضی اصفها تی( هیر معز | لدددن‌محمد) ۸ ۲ ۰۴ ۶۸۷ قیشی بلمی ۲ ۰ ۶ فیضی ی بعی ۱۳۲۶۴ ۶ ۵ ۶ فیشی‌شیا با نی (مولا تا کمالا لدیی)۶۱۳ فیضی دکنی ۱۳۶۴-۰۳۲۳ ۸۴۱۷ ۴۲۸ ۴۳۲۳۳ ۴۶ ۳۰و طن 4 ۲ :۹ ۲9 بر ۲۳یا 5 1 ۸ #یصی‌شرو نی (سیدحسن واعظ) ۷۰۲ فیصی کار د گر ۳۴۶ #یضی‌صر و ی ۶ ۳۴ ت‌ ای تی شیک ۶ ۳۴ قاپوس‌بن وشمگیر (شسیالمعالی) ۱۲۳ ۳۷۸ قا تل زمیرژا) ۵ 2۱ قاچار ۲ ۳۸ قا در فا لو ۳ ۴۹ قادری ٩‏ ۷ قادری (صوپیه )۵ ۰ ۵۴۰۱۴ ۱ قادری (بدا افادد بن ملو کشاه) ۳۲۵۹ قاری خارایی ۵ ۲ ۵ تادودقایی ([ مهدی قلی خات قا در فا لو) ۳۹۶۶ قاری ۸۱ | ثاری (حافظط تلان) ٩‏ ۲« قاری (ملاصلی ۳۹۵-۳۹۴۰۱۳۱۲ فاسم (ملت) ۴۷ ۲ قاسم (مولا ناجلال) ۸ قادم ارسلات بغار ای + ری ۳2 ۸۲2 فاسم ار سلانامتهدی ۵۰۴۱۹۱۷ ,۶۳۶ قاسم اثوار(شاه) ۵۰۵ ۳٩۹۳-۳۹۰۰۳۲۳‏ ۰٩۰۲ ۴*۰: ۲ 4‏ ۳: ۳۵۱ بر ۰ ۵, ۲ ۸ ۱۷ ۲۰۷ ۳ب قأسي تحادآیی ۳۲ ۲ فاسم در تلا لمبا لا نید ۷ 5 ۷ قاصم‌بن مبحمذ‌صفایی کا نب ۱ ۰ ۶ قاسم‌بن منصوی(شاه) ۳۱۲ قاسم تیا + ار ۶ ۰ + بر قاسم بیاتیی نا( ۶ ۲ قاسم‌بیات حالتی ثر کمات ۶ #9 « ۵ ۴۳ ۷ ۳ ام ۲ باب فاسم‌بياك حياني قز لباش « ۶۵ قاسم پیات رشمی ۶ ۰ ۵ قاسم پيلك قسمی ۵۰۰ قأسم یک هی ۲ ۰ ۵ قاسم‌پاشا ۲ 3 ۳ قاسم تونی ۷۱۱ قاسم‌چنا بدی ۶ ۵۳۴ ۷:۴۲ +۵ قاسی‌خان ۷ قاسی‌خان‌پن آمیر‌سيدفاسم پیکار (اهیر) و۳ قاسی‌خات شاری اردستانی ۲۳( قاسي‌خال هچ بدخستی ۲ ۵ ۵ قأسم‌خان مین بحری ۰ ۵۵۵۵۳۰۵۴ ۵ قاسم‌دلداری (امیی) ۳۴۳ قاس دیوان‌بیکی (میردا)۸ قاسیرازی [ مو لا زا ۱4 ۵ج قاسیر ازی ارهس‌محهن‌قاس)۶ ۵ ۶ ارکزه قاسی‌سا کنی بخارایی ۰۹,۳۳۳ ۲ قاسي‌شاه ۲ ۰ ۸ اسم شو کتی (میرز )۵۷۸ قاسم شبت ٩‏ ۵ قاس‌صیرفی عمداتی ۸۷ ۵ قاسي‌ضیایی ( تمال!لدین) ۱۵ ۶ سم ضیا بی بخارایی ۵۶۱ قاس‌قا هی ۲ ۳۴ قاسم علوی (جللالا لدین) ۶۳۱ قاس علی درل جرک | بادی آختتگر ۶ ٩‏ ۱ واسم‌علی‌خیان غباری اگرهی* ۵ ۶۴۳۰۵ فاسم‌علی قاینی ۱ ۸ ۷ قاسم فهمی فزوینی (شاه)۶ ۵ »9 قاسم ویض خش (شاه) ۳۱۹۰۳۷۴ قاس قاسحی, از دستانی ۳ ۴ ۶ قاسم قاسبی‌هان ندرانی ۵۳۹ 3اسم 9 نو نی ۳ ۰.۳۴۹ ۸۲ قاسم کابلی ۷ ۳ نو قاسم کاتسی (مولانا )۸ قاسي کاس ث ۱ ۵۲۰۴ ۳۰۱۵۶۷۲۰۵۵۸۱ ٩‏ ۰۵ ۳ |[ ۸ قاسم توه بر صیر ی ٩‏ ۷ ۳ #۲ قاسم شا بدی زمر ز۶)۱ ۵۰۳۴ ۲:۳۲ ۵۰ قاسم مذافی (خواچه) ۸ قاسم می‌جان‌سمر فندی٩ ٩‏ 4۵ قاس مشهدی ( ارسلات ) ۳۱۹ ۱۵۸ ۳ قأس‌مخودی (ملا) ۷۶۲ وا سمدشتبی ۱ ۳ #۷ قاسم مودودی (خواجه)۲۴ ۶ قأسم عیان کالی کایلی۵ ۴۱ قأسم‌میر بحری ۰ ۲۱۵۳ ۸ ۵۵۵۰۵ قاسم نوو بخشی (سینساء )۲۷۴ قأسم و لدی (می‌دا)۲ ۳۴ تأسم روط [میرز۱) ۳۴ سیم ظندی ۷ ۲ ۳ قاسمی اردستانی (قاسم] ۶۳۲ فاسمی اسفها ی ۲۶ #اسبی توثی |دروش)۴ ۲۰ قاسمی میتی رحسین‌دن اسمعیآن)۳ ۲۶ فاسمی خوافی۲ ۶۵ سم ی گنا با دی( میر زا مد قا.سم بن‌عبدا لذ) * ۰۸-۵ ۵ قاسمي ماز ندرا نی (فاسم) ۵۳۹ کاسیب4 ۲ + با قاشمال سب قاصری ۳۴ ۶ اش (مولانا) ۷ قاضی اختیار (حسن بن‌غیاث‌الدین] ۸ ۱۳۷ ۵ ۸ ۵ قاضی اخقیار (عبدالگريم پن‌مجهود) ۰۲ قاشی اسیری رازی(میی) ۰۴۳۹ ۰۵۰۳ ۳۲ ۶ ۴ ٩ قاضی‌پيكث‎ قاضی آپدقمش (شمس‌الدو له) ۱۳۵ تاخی تفلیسی ۸ ۱۷ تاضی جهان ثبر بزری* اش فاضی جهان شیرازی ۹ ۳ظ۲, ۲ ۷,۴ ۴۹ قاضی‌خان۸ ۴ ۱۵۰۵ ۸ قاضی‌سان بدخشی۱ ۵۵ قاضی‌خان طفی آپادی (شییم) ۶ ۸1 فاضی: آده ۴۶ ۲ قاضی‌ژاده [طهیر! لدیین کییر بن آویس‌دن محند لطیفی اردبیلی)۴ ۵ ۱۲۸۱۰۳ ٩۸ ۲‏ فاضیز اده ( مدا لنکييي ین او بی )۴ ۳۵ : ۳۰۳۳۰۱۲ + #۸ تافی‌زاد؛ دوم ۲۸۲ فاضی‌زاده رومی (صلاح‌الدین موسی ) ۹ ۰۷۲۰۳۷۳۱۲۸۱۱۳ ۸ قاضیر اد ریعمی رقوام| لدین بوسفین میمی )۷۳ ۲۸۱۰۲ قاضیزاده رومی (مجمودین محید مریم چلبی)۸۱ ۳۸۸۰۳ قاضیزاد؛ رومی (موسی‌بن‌مسمود) ٩‏ ۳۴ ۱ ۸ ۶۸۳ فاضی‌زاد؛ مفتی (شمس| لدین‌یا بدرا این آجمتاین محمود) ۳۸۸ قاهی‌صیر فی هندی۶ ۳۲ تقاضی‌فازی اس عبرازی4 ۰۴۷ ۱۵۰۳ ود قاضی‌لنگ ۳۳ ۵ قاشی مر اخه .ام ۱۷ تاضی نود اسفهاثی ٩‏ ۰-۴۵ ۴۶ قاضی ور أله شوشتری » ۸ ۳۸۱-۳ قالی (میرزا)۸ ۶۲ قامعی ئیلانی ۱ ۸۲ 3 تصو و فوری ۲۶ قانعی طوسی املتآ لش یاه بهاعا لدین اعمد )۶۱ 1 قأ نمی کابلیب قانوفی (قاسم) ۸۳۰,۴۹۲ فانوثی (ملطات سلیبان) 4 ۶۷ قاورد (]ل) ۷۷ قابل۵ ۲ قابم. جأمی ۵ ۱ قایمی* ۳۴ 3 نی وراق ۷ قباجد ( ثاسرالدین) ۱۵۱۰۹۷۱۷ قباحت جراح (خواجه) ۵۲۴ تیادشروانی (شه) ۷۸۲ قیاد قیافوپو نلو ۴ ۷۹ قبطیان ۷ ۱ قبلةا لکتاب (سلطاتللی مشهدی) ۳۲۷. ۴ ۲ ۳۱۷۱۲۲۳۲-۲ تبولی بخارابی ۸ «‏ تبو ی ترشیزی ۳۴۶۲ تیولی رستمداریخ ۳۴ قبولی سمروژی ۲ ۵۹ ۷ فبولی فندزی ۳۴۷ قمو یی کر حیلی ‏ ۳ قبولی عروی ۳۴۷ ۱ قبولی بزدی۲ ۷۹ فتالی خوارژمی پور بای ولی ( پهلوان هجمود ) +۰ ۱۷۳۷ قبلغ بوغا (حساء‌الدیین) ۷۱۳۲ ۳ ۷ قعلخ‌ نار ۵ ۳ تلو بنا 1 ۱۸ قلیلی بخار ای ۵۷ ۶ قتیلی مسج نی [مو لا تا ابو لمحی ا + 4 آشمین! لعبای ۲ ۸۷ قدرت‌اله (شاه)۴ ۸۰ دار ی جن دی ارب ۶ قدرخان دلاورسان گرد ۱ قدرطنان‌خات (چلال! لین ٩۸)‏ قدری سبزواری ۵۲ قذاری‌شیی از ی ۴۲ قدری ماوراها لنهری ۵۶۷ قدسی (ژینآ لدین) 8 قدسی ابطحی کر بلایی سبزدادی (میر سین ۸ ۵,۵۲ قدسی بخاد.ایی* ۶۱۰,۵۹۴,۸۵۸ قدسی تفی‌شی 4 ۰ ۵ فدسي سنتتزوری۰ ۵۷ قلسي فر نا نگی ۸ ۳ قدسی کبلانی, (حکیم) ۸۸ 9 فدسی‌سر وی ۷ ۳۱۶ قدپمی هر‌وي ۳۷ ترا يك* ۷۰ فا بوقة طوسی (خواجه عثصور )۳۰۴ قرابیات خوالقدر ۵۲۳ فراجه ستعلان تکلو ۴۶۹۶ تیاچه ۷۸ ۱ قراچین‌بيك (اعیر )۷۸ ف‌اختاییان ترمان ۱۷۹,۱۴۹ قاری ۵۵۸ قرادی کیلائی ( ثورا لین مجمد‌ین عید الرزاف سر گیلانب) ۵ ۳۲, ۲ ۲۶م, * ۳۲۳۰۸۰۲۱-۲ فراسلطان شاملو ۳۷۷ قی‌اسی قزوینی (ناج)۱۷۷ قر اه شیسازی(سید) ۲۴۷ قر اقو یو تلو۳۴ ۵۰:۲۳ ۴۵۵۰۱۳۲ قرا یوسب ۳ ۷۷ قرا موسف فرآقو بو نلو ۷۹۷۰۷۹۲ قي‌بی ( میس ) ۳ ۰ ۸۵ رین لافلیجا نی (هیر )۳ < ۵ گر‌داش تبر بزي ۷۰۳ فر‌طاند کاني (علی.)ا۵ ۳ فر فیز ۷ ٩‏ ۵ قرقیزان ۶۸۱ قرمعلیان ۱ قر مجی ۵ ۲ ی پش * ۸ ۵ فریش (اهیر) ۰ ۸,۲ گر ان ۵۷ قر بم! (دهر ۵ ۲ قر یع| لفرس ۵ ۳۲ قناقان ۲۸۱-۷۸ فزل‌آرسلان۲ ۱۰۸۱۰۷۸۱۰۵۱۰ قز لباش ۱۲ ۴۳۸۰۳۷۷۲۱۳۵۰۱۲ ۴۵ ۱۴۶۳-۴۲ ۱۴۷۲۱۱۴۶ ۷۲۳ بت ٩۷ ۴۹۶ ۴‏ و و کی قی لباشانت ۴٩‏ فزرینی ۶۳ ۳,۶ باس فزوپنی (سید) ۱۷۸ قزدینی (لهج) ۵۱۰ فسبلالانی ۱ ۸۱ قسطلارنی (۱ بو لعباساعمد) ۱۳۲ می: ستر آدادگ رها( مبحید علی )۸ | 2 #سمی(فاسم بيك) ۰ ۵۰ سیم‌بن اب اهیم برد گهمهرقایتی (ا و متصور ۱۱ ۴ قشم( خو اچه) ۰ ۲۲ قشیر ۸ ۱۰:۵ ۱۳۵۰۶ ت#صاب آملی [ابوا لعباس آحمدپن‌مسمدین | عید| لک بم )۵ ۷ تسار آملی (ابوالعباس) ۲,۵۷ سارایی ۴۹۰۲ تضاعي (بوعبداله محید)۱۲۷ قضا بي‌در وی ۲۷ ۴ فطات غز نوی (ابو ن‌محمد)۱ ۵ ۱ قطان میوزی (ابوعلی حسن‌پن علی) ۳ قطب | عبناله) ۱ ۳۹۶۳۲۶ قطب لین ۴۱۷ قطبا لدین ایوا لفتح‌مجمد پن‌شم‌س| لمعالی عطهر نن ینام رز تشه پیل ۷ ۲ ۱۷ نش ۷۲5 قطبا لدین احبنجاعی ۳۴۲ قطبا لدین اصفهانی ۳۴۷ قطب| لدین نوش ین خواررهتای ۱۷ قطلبالدین ایبك ۷۲۳۶۰۱۵۲ قطب! دربن بخعیا رین کمال| لین | -مدین موسی‌بن, اجمدین کمالبا لدین هحید آبن احیدین اسحق بن‌معی‌وف‌ین احید‌ین رضی! لذدین‌نن بسا[ شین آبن‌دشید! لین ینامام جعقی صار تا کی‌اوشی ۰۱۱۳ ۰۱۵۴ ۵۶ [, ۷ ۲( ۱۲۸ ۴۸ ۵ 1۰۹ قطي | آخیین‌بن علاعا ادین (سلطاد) ۵ ۱۹ قلب! لدپن حبندین تیمورین ابویگر بن سلطا شاه بن سلطان خان سا لور ي ۸ ۰ ۱۲ ۱ ۸ قطبا لدرین حبترز اوی بر ۰ ۴ بر اب قطب! لدین خض‌شاه‌یزدی ۷۲۷ قطب| لیبین سیی سمی ٩‏ +۱ قعلپ | لین سرضی |[ خواچه) ۴۹ ۶ با لدین سعیدین هب التهراو ندی ٩‏ ۷۱۲ قعس | لناین شده اف یز ری 2 4 چ قطب لدین شکراللد (شاه)۶ ۲۶ قطب| لبین شیر ای( علامه) ۱۳۸۹۰۱۴۷ ی تجلب| لذین طهیرتی 5۹ ۳۳ قطيا لین عبدالتريم بن ایراهيم بن سطمیدا لقادر میلانی۵ ۵۴۶۱۹ ۷ لب لدین عب-دالین محیی‌بن مود انار ی خزدرچی سسدی شب از که چهرهی معروف بقطب محییوعبدا له سل ۲۱ ۵,۲ ۳٩‏ قطب | امین عتیقی تبی بزف ۱ ۳۱۷۰۱۸ قطب| لدب علی بن مالك محمود۸ ۷۷ تعلي|لدین فندسار ی ۰ ۲ قطب! لدین کاشا ی (قاضی )۰۳ ۶ قطی] لین محمد‌ین أحمنچام۰ ۷۲ فعّب | لدبن‌مسمه پن کش شوارزهشاه ۰۷۲ ار ۳۰۱۷ ۲۱۹۳۰۹ ۱۵۰۱۷۱ ۰1 ۳۱ 1: ٩ ۰ ۳۱ | ۳۰۱۱ ۳ ۴‏ ۵ 1 ٩:۱ ۳,۱ ۱‏ ۳ ۷ #یلب. لندین عحید بل شمس| لد میدن ا چاه ۵,۷۲۷ ٩‏ پا قطب‌آلدین مسمد ین عنا لد ی حسین‌ملاك ! لجبال + ٩‏ قطلب| ین مجمد شوارزمتاه۷۳, ر۷ ۲ ۳ ۱۱ ۱۱ ۳۳۰۱۳ ۱ ٩۵ ٩ :۱۳۱-۱ ۴۰,۷۱ ۳ 1‏ ۵ ۱۳ : بر ۲ ۷: [ ۴] ۷ قطب| لدین محمد قرآختایی ۰۷۳۳:۸۳۸۹ ۷۳3 قطب | لدپن ححمودین شمس| لدین‌شاه‌علی این‌شاهناده ۵ ۱٩‏ قط‌آلدین مبودین‌ضیاعا آذین‌مسعودین مصلح کلزدونی شیسرازی (علامه) را ار ای وهی 6 قطپ‌ا لین مسمود بزدی ۷۲۷ قطی‌آندین مکی(عاامه )۳۴ قسطب!لدین مودو دشاه‌عرژ نگی بن آقسنقر اِِّ# قطب‌آلذین فوسی (امام) ۱۳۲ قطب| لدین موید ۶۱8 قطس‌ا لین میرحاج کنابدی اتسی ۳۲1 فعط لین بز دی وچ قطت | لومان مجمد ین ابوطاهر طبسی و . ۱۰ مر وی ۳ ۵ قطبالمالم. عبد! لقدوس‌بن اسمعیل‌صفی- | لدین گنکوی ۵ ۳۷ ۴ د 18 هلب لملوگ عمادالدوله سیف سدین فرامرذین فغرا لد له دستمین‌حسام آلنو له شهی‌باد بن قارن ۲جس۸۳ قطب آخری ۷ ۱ ۷٩ ۵ قطی‌جامی‎ تظب سبرقندی ۳۴۷ قطب‌سمنگا تی ۳ ۲ ۵ قطي‌شاه (محمدژلی) ۱۳۰۰۳۵۹ قطلب‌شاه دکتی (عبداللُ) ۱۳۶۱ ۳۹۶ ۵ ۳۰۳۷ ۲ ۰ ۷ شا له قطي‌شاهیانب (سلسله) ۳۵۹ قطب‌مستیی ٩‏ 8 ۲ نو ۳۵۹ قیلبی ۱ ۸ ! قطبی مرش را یویکی)۲۸۳ قطبی نجمي (!جوالهیجا اده‌شیر‌بن دیلم سیار )ار > ۷ ۷۱۷ قطبی‌هر وی ۴۷ ۳ طر ان آرموشی دی عز له (اعو متصوو هر آن‌ین م صور) ۴۸: ۸۲ ۹۳ .۱ قطیفی (دراهیم) ۰ ۳۸ قلاشی‌هر و ۷6 ۳۴ قل‌با با کو کلقاش (امپر) ۵٩۶‏ قلح ادسازن۲۷ ۷۳ قلج‌ازسلان‌ین «سوده ۲ ۱ قلم‌ارسلان چهازه (ر کن‌الدین) ۷۵۱ تلج‌ارسالان سوع ! ۵ ۷ قلي‌خان الفتی ۴۵۲ قل‌طمناح خاث (ر کن‌ال‌دین مسعودین مس )با ٩‏ قلی‌طمنات‌عان ابر آهیم‌پن‌حمین (جلال_ آلدین) ۶ 53٩,‏ قلج‌طم‌عای‌خان‌بن مسعودین‌حسین (د کن الدین )۱۳۸ قلم‌سحدخان بلی۸ ۵۷ ثل‌محمد شبرغاتی ۳۴۷ قلزدر ۹۰۱۵۷۹۰۵۶۳۲۲۰۵۲۲ ۰ رن ۷ قلادر (أبرعلی) ۲۳۷۰۱۹۷ فلندر,(غاری )۳ 1 ۸۵۱۵ ۵ فلندر (میر )۳۴۷ قلسیرآن ۳۳۷ ۶ ۲ فلندر کشانی (سیدعن پن) ۳ ۸ ۲ قلنیر کرما نی (ابوالوفا )۵۳۵ قلندر کرما نی (جللال! آدین محمود دنگی عیجم) « ۷ ۷ فلندرهروي (غازی)۳ ۵٩۸۵۱۵۱‏ قلندرهددي (شاه‌علمی )۵ ۰ ٩۳‏ قلندری ۸۷ قلی(میرذ۱) ۴۲1 لی‌پا با کو کلعاش( اهیر) ۵۸۶ قلی‌بيك قورچی‌باشی ۴۶۲ قایم‌خان ۲ ۶۷۰۳۴۲ ۳ فلیچخان ناغم کابل 9۳۴۵ قلی جذبی ۴۳۴ قلیج مسمدخان ۵۴۷ قلی‌خان‌بن حمزه سلطان استاجلو(شاه) ۳۹ قلی‌خان نار نجی(قاه) ۴۶۲۴ قلی‌میلی هروی (میرزا) ۸۴۲۱ ۴۵۸ + ۲ پا قمر( نظاع! لدین اسفها نی ) ۱۲۳ قمرآلدیی عجمو د اسکویی ۲ + ۷ قبر‌یي [ بپلوان‌بيكک ) #۶ ۴٩‏ ثمری (طاینه )ظ ٩‏ قمری املی (سراحا لدین)۸ ٩‏ قمی‌اصنها نی[ نطام| لددین محمود) ۲ ۱۷ قمری کر تانی ۲۳ #مصر ی 1 ۸ ۱ قاوی ۳۴ ۲۲ قتبري نیشابود ی ۰ ۶۸۸۱۳ قندی ۱ ۵ ۵ تنکر(حافط) ۶۳۶ قواس تبر بزی (شمس‌الدین) ۸۹٩‏ قو ان بر ۷ فواع! لتاین ار آشیم فاروئی ۵۸ ۳۲ قوام) لدین ایواسحقبن ایوطاهرینایوت المعالی دیس کا شیر از یب #۶ ۷: مه ۷۷ قواء| لدین ابوالقاسم ناصوبن‌علی در .- گزبنی طغی‌ایی۴ ۱۱۱۰۸ قواج! لددین ابوعلي‌حسن‌بن احمدب نسح نظام| لملكٍ طوسی ۵۴۰۵۰۰۴۵ م۵ ۱۳۲۷۲-۲۰۵۱۸ ٩ب‏ ۷ ۷: ۲۸۱ ۷:۴۳ ۳ ۷ قوام! لدین بلعی۲ ۶۲ قواعا لین ین شاه‌شمسا لدین بن شاهقاسم تور دخشی(جه) ۵ ۳۴۱۰۱۳۱ توام| لدرن جعفر پیت آمفخات فزوینی [مبرژا) ۱۴۴۵۱۴۳۱۱۳۵۷ ۱۲ دق قوام| لدین حسن شیرازی صاحب شیاد (حاج)۶ ۰۱۷۲۲۱۱۳۲۰۵۰۱۳ ۷۶۵ ژوام! لد ین حسین بن‌صنر | له ین علی ذوا لفقار شروانی (سید)۷۴ ۴۱۰۰۱ وا لذدین عبداأ نله ۵ * ۲ قوا| لدین عبدال فمل‌شر ازی۸ ۸ ۶ فوام! لین علي صاینی ۵ ۳۴ راما لدین داز عیب۸ ۵ ۲ قوام‌الدین فتجین علی‌بن محدد بندار که ۷۱۹۹ قوامالدین قوامی اعفیا یی ۶۵۷ قوامالدین قواعی شیر ازی ۶۵۷ قواعآلدس محید( آعین) ۳۷۱ قوامآ لدین محبدین بو بگی بن‌علی‌بزدی ! ار ۷۹۰۱۷ قواعا آدین»«مدجعفی بيك‌ هی وستی‌قز و بمی اصف خان (میرزا) ۲۵۷ ۴۳۱ ۵ ۳۲ ۳۲۳۳ ه ۵ ۲ قوام! لدین ممدیزدی ۱ ۷۹۰,۷۸ قواع! لمین مهب بندادی»۵ ۵۳ قواما تسین موّیدا لملث۳۳ ۵,۱ ۱۷ قوام لین نصیألله قوامی خوافی ٩۵‏ . ۳۳۲ قوامآلدپن نطاما لملاك خوافی ۰۲۵۲ ,ار ۳۱۴۰۳۰ قوامآ لدین نظامالملك محمدین سحید جنیدی ۷۲۲ ۲۳۲۰۱ توا لدین نقیب(شاه) + ۵ ۴ قوآمالدین نودبعتشی (شاه) ۳8۱,۳۱۵ قوام! لین بوست‌بن حسن‌سسینی قاضی زاده دوع ۲۸۱۰۲۷۲۳ و ام| لیتلک ۷ب فوام| لملت خرآسانی۸ 8 قوام| لیلاب نطاعا لین ابوتسر هل قارسی ‏ ۷ فومی» ۰ ۱ قواعی اصفهانی (میر قواما لدین) ۶۸۵۷ قوام| لدین خرافی۵ ٩‏ قوامی خوافی زمير قواءآلدین تص‌اله) ۳۳ توامی رازی (امیر شرفا لشیاع) ۸۴. 1 فوامی شیرازی (میرقواعا لدین) ۶۵۷ قوأمی معطرژي گنجوی رفس لدین) ۱۰۸ وج خلیفه مهر دار ۳ ٩‏ ۲ فرچین (آمیر با باسن) ۳۰۵ فورچی باشی ۲۶۶۲ فوسی ۵ ۵ فوسی آسفرآننی ۳۴۷ فرسی بر یز ۸ ۰۷۰۵۱8 ۳۸۱۷۲۰۶ #وسي هر و۷۲ ۳۴ فرشحی (او لوس) ۴ ۸ ۵ قرشحی (علامه محمد بن علی) ۳۸۵۰ ۴ ۲ ۲ ۲ب اب ۳۷۲۰ ۳ ۵ ۸:۳۷ ۰۳ ۲+ بر دس ۳ ۲ب فهی‌دان (عی رزاعبد! لر حیم‌خان‌خان‌خا نان) ۳۱ قهفچه وژ یر ۲ ۳۶ قیام‌ا لدین (شام) ۶۱۶ قأمت عررأقی (دیوانه) ۰۲ 9 قیدی شبی‌آزی۸ ۸۱۹۱۴۱ قی رگ دعد! دق + ۷ فیصن ۱ ۰ ۸ ل ابلي (مولاناقاسم ]۶۳۷ کابلی(میی‌سید) ۳۴۵ بل تجیالدین) ۰۱۳۸ ۱۴۷ ۱۱۸۱ ۲۳۰ کاس لبلفلان۴ بط کاتبالملت (هیره‌لطان بافز‌سد دود.ی جروی ] ٩‏ ۱ ط, ق ۳ ۵ تانب انفروی ( محمدین و لی‌بن دی اادین )۳۳۹ کالب پزدی۵۷ ۶ اتبی (مولانا قاسم)۸ یی ( تج لین ) ۱۱۳۸ ۷ !۲,۸ : ۲+۲۵ ۷ کانبی شیر آزی۵ ۳۳ کاتبی فیشا بوری تر شپزی (پهلو آناشس- الدین مجمدین عبدالله) ۳۹۷ - ٩۰۵۲ ۲۳۰ ۵ ۱۳۰۲ ۶ ۳۶۳ ٩ ٩‏ نما ۵ کائبي بزدی ۶۵۷ کنو لیات ٩‏ 2۶ کار کیا (سیدحسن ) ٩‏ ۶ ۳ کار کیا (میرزاعلی) ۱۳۶۰:۳۲۵۲ ۰ ۳ ۳( ۴۳ قار کی آحمد‌پا دشاه ٩‏ ۴۸ تایه ار ( ,‏ بر ۲ کم هریم ۷ ۵ کشفا لین ایوالمحاهمد مجید حموی ین‌دگ0 ۲ ۳ کانفی۸ ۳۲ کاشفی (ملاحسین واعطل)۳۳۵ - ۲۳۶ ۴۳۰۳۲۷۳۸۵ ۰۳۰۲ ۴۳۷ ۴ ۷ ۳۱۷۲ ۷ کاطم کی حروی (سید) ۳۳۰ ۷۶۹ کاطمی‌هروی (سید کاظم) ۱۲۲۰ 5 بل ۷ کاغنی (مهاب) ۱۷۸ ۳ ۷ ۶ ۷۷ رش کافرد (کافی خرآسانی) ۵ کافر تفن تو ی جبال! لد فرح فاد و کافی (شمس)۶ ۳۳ تافی(هیر !۸۳۱۰۷۰۳ کافیار دو بادگ(میر زا )۵۷ 4,۳ 8 9 کانی|بدبن عبر ین علمان۳ * ۱ کافی دخادایی (سعدا لذدین اب۸۸ کاقی‌بن ابوالغرع دونی۸۸ کافی خرآسانی معروف بکافرك؛ ۵ کافی ظقی همدانی ۵ 5 کائوری (امیی‌الندین) ۲۳ کاکای قرروینی ۴۲۱ کا کلعاش (حیررمیر آن)۵۰۰ کا کویه ابوجعش محمدین دشمن زیار (عایرها لدو له) ٩‏ ۳ کامر‌آن (شییخ محمود میزا)۹ ۴۶ کاهران (میرزا) ۳۳۳ ۳۸۰ ۳۶۶ ۵۳ ۲ ۲:۳ ۵ ۵ : پا ۷ + ۷« #3 اه ۱۷۲۱۳۲۱۳ ۵۲ ۶ب ۰ ۷ کا آنه پادشاه ۶۱۲ کام‌ات کوعنسی (میرز!) ۴٩۴‏ کاملی خلخا لی (مللتسعیت) ۶ ۴ کامل شیرازی (قوام الدین عیسداله) بام پم ۶ کاملکاشا نی ۵۷ ۶ کامله ستید ۶۸ تامی آمیی غلاعا لدو هنن تعقي بر گم اه اللطیف سیفی قزوینی ) ۰۳۸۳ ۳۲۱۳۳۳ ۶ بر :۲ ۲ ۳-۸ ۲ اب : ۴ ۶ با ثاهیار( کمال)۸ ۱۷ کامی او جی ( کیال آلدین شاه حسین) رز کامی سیژواری۴۳۳: ۵۳۲ کامی‌قمی ۱ ۵۵ کامی لاحییجاتی ۵ ٩‏ ۴ کامی هروی (شامعسین) ۱۳۳۱ ۱۳۲۳ زک ۳ ۱2 تأهی ۴۷ ۷ کاهی کا بلی (ملاقا سم) ۱۸ ۱۵۵۸۰۵۲۲۰۴ ٩ ۳: ۵ ۲‏ ۸4۱۹۱ کبروی (طریقه) ۰۵۹۸ بارش ۴۵ ۷ ۷( ۲۸ کبرویان » ۶۱ کبرویه (طریقه) ۶۳۵ کبودجامه ( اسیهپدشاه نصرفا لدین) ۰ ۰۱۸ ۵ ۴ ۳ کیودچامه (صاحپ)۰ ۸ ۳۴۶۵۰۱ کیودچامه (علاها لد بن) ۱۷۸ ثبیی | اندینخ ۴ ۱ کبیربن آویس‌بن محمد لطیفی اردییلی (ظهیر! لدین‌قا ی زادء)۴ ۸ ۰۳ ۳۸۱ ۳۳۳ ۶ ار کپلک(مولانا )۸ مر 2 کعبی (عسمود) ۲۵۷,۱۸۵ کثیر(خواچه ابو لقاسم)۳۴ تثیری بشادایی+ ۱ ۶ کم تبرریزی (ذیخ غیات‌الدین ححمد) ۳( ۳ ۵ ۷۱ ۸ ۷۷ کججی (خواجه امیربیله)۴ ۴۶۴۱۳۱ ۵ ۵ ۳۹۱,۶۳ گجك بياک ۵ ۵ ۵ تچوم‌خان ۳۹۸ گرآهیه ۶ 1 گراهیة هرات۲ ۱۱ کرب‌ارسلان آفسنقری (علاءا لدین) ۱۰۵ کر بلایی۸ ۵۲ کرت ۷۶۲ کرت( آل) ۱ ۰۱۲ ۰۱۷٩‏ ۰۱۹۸ ۱۱ ۲ ۰۷ ۳, ۹+ ۳۱:۳ کرجی قزوینی (مجدا لدین) ۶ ۲۲ کرخی (ابوامحق باعیمصطخری) ۷۱ ۷۷۱ کر ده ۵۳۸۱/۱ ۰۳ ۲۸۷۱ ست ۳۸۱۲ و 0 یک ۵ تردات۵ ۵ ۳۳۴۱۴۱۰۱۳( ۳۰ ۸ کردان اردلات ۳۵ گردان فارسی۳۱۴ کودات‌هسکر کوعی‌ستار ۰ ۱ ۴ ردان بند۰ ۸۳ کی کي ( تبعما لدین)۲۲۴ کرما نی۸ ۵۳ کروریان ۴۳۰ کر؛بخادایی (باقی)۶ ۵۶ ریم ۶ ۳۳ کر یم | لدین‌خواچه حبیب‌الهساوچی۱ ۷ , و ۱ ۲۱۳۲ ۸۲ ۳۰۰۱۳ ۳ ۱۳۲ ۵ ۴ کریم‌الدین سیستانی (قاضی)۲۳۶ کر دما این ثیشا بوری بر۴ ۷ کررنم ممرقندی (شام)۴ گريم طوسی ۸ ۱۷ کر یم تیشا بو لا ۱۷ کر یمی‌سمرقندی ( بهاعا لدین‌عبدا نکر بم) #9 کسایی مروزي (مجدالدین ابوالسن) ۳۳۰ کسیی بخاری (قاضی فضر لندین) ۸ لسیی قزوینی ۳۵۷ کستن‌قی‌ایاز بات ۸ کسری‌کشانی (محمدقاسم)۸ ۵۱ دس رکه کی به ۱۸ #۸۵ کشفی ۵ ۲ تشمیر ی ۱ ۷۹ کفایی کنجه‌ای ۳ ۲ کفری لن بتی(هین حسین )۶۵۷ "کقر فهروی (عیر‌حسین ۵٩۱‏ کلابادی (رایویکی محمدین ابراعب) ۳٩‏ کالالی( آغبیر )۲ کلال(میررسید) ۰ ۲۲ ای اصفهانی ۱۲ ۸۰۵۳۲۲۳۰۵۱۳-۵ ۴ ۲, ۳۲ مجود ین احبد ین مسمن) ۱۷۶ ۲۰۴ کي بخارایی۸ ۶۲ ۱۰۹ کلامی جنتا بی ٩‏ ۵ 4 کلامیلاری (صددا لین عهمدا ۴۵ ۶ب مب کلان ( اف ) ۴ ٩‏ ۶۳۳۱۳ کلات ( ان !۱ ۵ ۵ کلان (خواچه )۴۷ ۴:۳ ۳ یام ۷۷ کلان (معمد خواچه) ۵۷۷ کلان(میر) ۳۷ ۶ کلان پیات آند‌جانی(خو اجه ) ۷ ۳,۵۳۴ [ ۶ کلان پلعبه‌سس‌قهندی (خواچه) ۵٩۰,۱۷‏ کلان‌غن نوی( می ی محمدخاب) ۰ ۵ ۴۰۵ ۱۵۵ ۱ ۵ب کللان‌قاری (حافقط) ۷۱ ۶ کاراب #چعر وی ماوراعالتهر ی [خو اجه ) ۴ تن لاله معمابی ۳۴۷ کلان‌هرری (خواجه) ۳۴۴ کلاهی (افشل‌خات) ۵۱ ۴۲.۵ کااایی نو ل و کلیعلی تبرربزی* ۵۲ کلیعلی داغب تبربزی3 ۵۱ کلیی‌ذو | اقدر ۶ +۵ کل تیمور تاش ۵۷ کداتی ۱ کلدا تیان ۱۷ کل‌سیشی ۳۲۹ کلنگغ( نو بدی‌پلشی) ۰ ۶۵۷۴۱۵۷ ۵۷ ۷ ۵2 کلوج وحید(ماز) ۶۴۷ کل ۴۷۱ کلیمی ثبن‌پزی پنبه‌دوژاوغلی ۷۰۳ کبال(شهابا لدین) ۶ ۲ ۲ کمال(قاضی )۸ ۷ ۱ کمال ابن‌العزیز ۸ 1۷ کمال اسمن با د۸ ۱۷ کمال الاسارام خجتدی ۸ ۱۷ تمالا تدوله ابورضا فقس لاله بن میحمد زرورنی ۲ ۵ کمالا لدین (خواچه) ۸ ۶۲ کمال! لذدین ارام شیروانی بر + ۳ ۳ کمال لین !پرقومی۱ ۸ ۱ کمتل‌الدین انوا لش بلخی عاشق۸ کمالا لدین اپوالعطا مجمود بن علبي آدن دسبود ستر شدی خواجو کر‌مانی ۱۴ ٩۹‏ 1 مت ۰ ۳ اب اب ۵ ۳۲ ۷۰ کمال! لدین ابر لفضایل عبدا لقادد بن ظییی هی‌افی ۲ ۱۳۷۲ ۱۷۲۳ ۱۴۱۷۸۰۳۱۷۲۸۳۲ ۸ کمالا لدین ابو الفضل اسمعیل پن‌جمال_ آلتدبی] بو م‌منعیناله ی عیدا ر اي اصنهاثی رازفا لمع نی) ۱۶۰۱۷۴ ۳۳٩ ۰۱ ۵ ۱‏ هر ۲ ۰۳۳۹ ۷۴ ۰ ۸۱۳ کمالا لدین اپوا لفصل تبر یز کاچلبی‌بيك عارعی * ۲ ۵ تمال| لدرین ابوا لفاس‌ضیایی۵ ٩‏ ۶ کهال لدین ا دوعس ابهری ۷۸ ۱ کمال! لدین اسمیلاصفها ثیر. کبال (دین اپوا لفضل کمالا لدین اسمعیل بکری ۹ ۸۰۵٩‏ ۴ کمال| لین اسمعیل‌بن غیاث| این منصور | بن تصی رآ لد ین‌هبدا لحی بکر ی‌سکی 5 ۸۷:۵ ۴ ۲ کمالا لدین بهن آدطرد ی ۸ ۴ ؛ ۷۹۷۰۱۵۲۵-۴ کبال! لدین تاش‌کندی ۵ ۲ آمالا لین چمفی تس‌یزی ۱۳۳۷ ۱۳۶۱ ۳ ۷۹ کمالآلدین جفر خطاط تبریزی ۳۳۷ ۷۳ کال لین خن بن فالاعا لدین عطاز ۷ کمال آندین حسی‌یی محمد‌ین فشر | لین علی لار ی ن ۳ کمال‌آلدین جسین۳ ۳۲ کمالا لدین حسین (خواجه)۳۱۴ تالا لذدین‌حسین آنهری آردبیلی ٩‏ ۱۶ ۵ ۰ ۶۷, ۱۶۹۰ ۸( ۷۲۳ ۲۰ ۳سا ۳ ار کمال!لدین سین اییوردی ۳۳۱ کمال) لذدین صین اردبیلی الهي ۱۲۹٩‏ ۳۴۲۸۲۵۵ ۰ ۶۷: ۹۰ ۷۲۸ ۸ ۸۳ تمالالدین حسین آألهی‌اردبیالسی٩‏ ۱ ۳۴۳۳۲۵۵ ۳۹۳ ۲۷۰ #۹۰ ۸ ۷۴ ۳۱اه کمال| لین حسین پن‌جمال! لین بن‌دشید - الدین سل ۷۳۱2 کمالا لدین حسین ین‌حسن کشا نی‌خوادژهی گبروی۳ ۲۲۲۱۳۴ ۴۰۷ ۳۴۲۱ ۴۷ ۵۷۵۵۷۲ ۰۵۷۷ ۵۸۳ و ۳ 2 ۱5 5 ۸,۳ ار ۷ کمالا لدین حسین‌پن شرف‌الدین عبد ب ا لح ابهری الهی آددبیلی ۹« ۳۱۳۳۳۸۲۵۵ ۲ ۶۷۰: ۶۹۰ ۸ ۳۱ ۰ ۳ کمالا لدین حسین‌بن شهاب| لدین‌اسممیل طیسی تازر کاهی‌هروی۵ ۸ ۳۸۴۰۲ ۷۱ کمالا لدین جین‌پن شهابالذین حسین این بی‌هان | لدین قلیم انجدا نی ه بر کمال! لد ین حسین دن‌علی کاشفی بب هقی هرو ی واعظ(یا مین لدین)۵ ۲۴۶۲۴ ۴۶۳۰۳۰۷۱۳۵ ۱۳۰۳۴ ۴۳۷۲: ۵۴ ۸۳۰۷۷ ۷ کماللدین حمین ین عبدالحق ابهری ادد بیلی ۳۹۳ کمالا لین حسین‌ین میاثالدین محدد شیر آزی‌فادسی| پن‌فیاث‌پا کمال‌غیات ۳۹3 کمالا لدین حسین‌سنی حاجب غز نوی 5 ثمال| لدین‌حسین‌ین زرین| لدین‌خوارتمی ۵ ۳۳ ۷ ۷۳ ۲ ۰۵۷ - ۰۵۸۴ ان ۵ ۳ ۳۲ ۲ ۸۱ ۳: ۸ با کمالا لنپن‌حسین‌شبیری اسفهانی۴ ۱۴۴ ,۰۵۰۹۴۳۵ ۱۵۳۹ ۱۵۳۲ ۱۷۳۱۰ ۳۳۲ بر کمالالدین حسینفاتی خوارژمی ۸۸ #- ۸6 کمالا لدین حسین قتایی ۳۲۴۴ تمال‌ا لین حسین‌قنوی ۰ +۸ کمالا ند پن‌حمین کازی کاحی ۸۳,۲۵۵ ۱۲ ۷۱ کمالا لین -حسیی‌صر و ی( خو اجه ) ار ٩‏ ۵- 4٩‏ کمالا لدین حبیتی خوارزمی ۳۷۳ کمال‌الدین خعندی ۵ ۱۰۱۲ ۱6۶ ۰ ۳۸۳۱۳۴۱۱۳۲۹۲۰۳۱۱ کمالا لد ین خوآرزعی ۷ ۴۰ کمالا لدین ذتجاتی آذربايجاتی ۱۸۱ ۷۴۵۳۳۴ کیال لذین ژیاد اصفها نی ۱۰۲ کمآلالدین سمناني ۱۳۹ کمالبا لدین شامحسینتمی آویهی ۱۳۳۱ ۳۳۳ کمال| لدین شیر‌علی‌یانسی هروي ۷۲ ۰ ۸۳۱۵ کمال! لدین عاشق‌پخارایی ۶۲۴ کبال| لدین عبدا لرزاق سمرقندی ۵ , ۵ ۳۲۹۰۲ کمالا لدین عبدالرزاق تاتانی ۸ ۰۷۱ ۷۹۵۷۵۸ کمالا لدین عبداللانی شیی‌ازی ( با وجبهالدین) ۱۴۳۴ ۰۸۲۵ ۱۸۲۸ ۸۳۲ کمالا لدین عبدا لواسم نظامی باخرژی ۳۱۳ تمالا لدین عمید کبال کبالی هرری ۸۵ ۸ کمالالناین فیشی‌خیابا نی ۳۱۳ کمال! لدین قاسم ضیایی ۵ «٩‏ تماما لدین تاشی ۵ ۳۲۲ ۱۰۹۹ تماب] للابن توفی ۸2۲ ۷ کمال‌الدیسن کوتاه‌پاي نی‌مذي ۵ ۵۰۹ ۲۲ کمالا لین زار ۸۳۸ تمال! لین محمد ۳۴۷ کمال| لدیندسمن پن‌چمال| لدین! بوا ارو لعل ادن | توسعیه اسعتاین] توظاهی سمید‌بن | پوسمیدفشل له بن! بوا لخور میتی ۱ ۱۳ کمال| آدین‌محمدبن موسي بن‌عیسی پنعلی دعیر کشا غبی‌مصر شابوا لبقا )۱۲۷۷ ۵« ۳ کمالا لین مجمدوحشی بای ۳۳۴ ۵ ۳ ۵۱۲ رل ۱ 3 1 ۳۰۵ ۰۵۲ ۵ رن , ۳۳۹ ٩۰‏ ۵ ۲, ٩ ۴2 ۳‏ ,۳۹ ره ۷۲ ۲ ۲ بر ۵ ۲ ۰:۸ ۲ باه تمال‌آلدین محمود بر اخان (طرا فا ) ۸ کمالالدین محبووین علی بن عمادا لین عغجدواثي + + ۴۶ کمال‌الدین مصمودرفیقی مشهدی ۳۳۲ 9 کمالا لدین من دقا نی ۸ ۸ کمبالا| لذین‌مسعودخمچندي8, ! + ,٩‏ ۱۱۹۴ ۰ ۱۱-۸ ۳۶۳۴۱:۱۹۱۳ ۳۸۵ کمالا لدین مسیود شروائی ۳۳۰۱۳۲۲ ۳: ۴ + باب کمال!لدین میرحسین سهسوی تبر یزی ۰ ۷۰۲ ۸۲ کمال! لین عی‌مسمود نیدنی ۲۴ ۶ کمال!لهیین نصرالّبن خلیل اه ابرقوهی ۳۳1 کمالآلندین علاکی‌همدائی* ۴۶ ۸۳۱- ۳ ۵۵۲ ۲ ۵ تمادالملفوالدین (هیخ) ۱۸۹ کمالا لماك آ دوهی ید ین ]مداد زود نی ۵۴ تماد‌پاشارا ده(شسیاللاپن اسمد بن‌سلیمان این کمال‌پاشا ۱۱-۸۱۰۱۳۹۵4 ۸ کمال‌تربعي (حافظ)۴ 8٩‏ کسال‌تربعی (شیج) ۳۴۷۰۲۳۲ کمال تفلیسی با ۷ ۷ کمالچندی با با )۱۵ ۷۳۶۸۱ کمال‌شنیی ۲۱۰۱۹۴۱۱۰۱ - [ 1 ۳۲ ۳۹ ۱ ۳۵۳ تمال‌صر ی ۵ ۳ ۲٩ کمالعیاث۹‎ تمال کامپار م۷ 1 کمال کچکو ليی۲ ۳۳ کمال کحال ٩‏ ۱۷ کمال تنساتی ۱۷۹ کال کوه حافي ۳۴۷ کمال‌مجردی (خواجه) ۶۲۲ تمال‌مر اغه (قاضی)4 ۱۷ تمالی (دردیش)۰ ۷۸۴۰۵۳ کمالی افم۸۱۲ کمالی زیمانی» ۷۱ کمالی سبزواری۱۳ ۵ کم لی‌سیف منجم پاین‌دوی (محمد‌بناجو عبد اللهستج ) ۵۲ ۱ کمالی‌شبرفاتی * + ۲ کمالی‌هروی ( کمالالدین عمید کمال) ۵ ۸ کمعر فشی از ۹۵ ۲ ۵ کنستانتین پالتو لو کف 3 ۷۵۹ کر بان ۴۷ کوثری اددییلی* ۵۲ کوفری بخاری۷ ۳۴ کوثگری صروی ۳۲۳۴۷ کوج انچی‌خان (ابوا لستصور)۸ ۲۹ کوچات (حکیم) ۶۹۶ کو جات ودرا ۶۷ ۳ کوجاتهلی بلخی | کوچکو تجی‌خان‌ین| بو لخی رخاتن بن‌ده لت شیخ‌بن آبراهیم‌بن پولادین منکو تیمور ین بدا کو‌ین جوجی بوغا بن بها دد ین و س کوچونجوبن ابوا لخیر (ابوسید)۴۸۶ کور اهاز دا ۷۴ ۵ تورحسن یسادل ۳۸۶ کودشاعقلی روملو ۳۸۳ کور آطرف ۳۳۴۷ ۳٩۷ کوسارستم‎ آکوسه عیقلی ۳ ۳٩‏ کویه فا لی ۳ ۲ 4٩ کوشک‌نی‌فاینی‎ کو کبی ( تما لدپن) ۶۱۷ کو کبي بخاری(ملاصن) ۳۳۷ ۸ ۰۵۶ ۳ مر ۳ ۳ ن کو کبی هروزی۳۵ "و کبی‌مشهدی۳۴۷ کو کلعاش(امیی با با) ۵ ۵٩‏ ک و کلعاش (خان اعطم) ۵۴۷ ۵۲ق روش کو کلتاش (هرآدهمد) ۴۶ج وه کو کلبتأ ی( بوسفب‌علي) ۴۳۴۶ کو که | تبری(شاناعط) ۵۳۶ اون ۷ کار طیریا۸ ار کوهکن شبا نی(سلطان‌سیدخان) ۷۱ ۵- ۷۲ کوهی(با با ۱۷۰۵۷۰۲ ۷ کال آعیی ‌سیدرضا )۱ ۲۴ کیا(اهیی سپدر یآ لدپن) ۱ ۳۴ کیا (سیدعلی) ۶ ۳۸ کیا (تظامالدیین ساطانتیحبی) ۳۷۰ نیأحسینی قزوینی۵ ۵۶/۳ کیارستم ۲۸۷ کیآشاه۸۰۳ تباخشا ری ۲ ۲۱۳ ۲,خ ق کیاتی تائی(شهس‌المعالی) ۳۷۱ کپاعالاطی<سنی( اهر ) ۳۸۲ کیابی(سلسله) ۳۸۶ کی بیان گیلان ۸۲ ۶ کیاپ یگبلان (سلسله) ۳۸۳ کیپات نی تستانی۰ ۶۲ کيميك مپرزا۱:۳۳۱ ۳۳۴۰۳۳ کیچيك بی + ۲۸ کینسروبن قلج ارسالان مسعود (قیات الدین! بوالنتج) ۱5 ۱«<۰۵۱! کیضصرو دوم (عیاتالدین) ۱۵۲ کیضرو سلجوتی (فیاث آندین! ۶۱ ۰۱ ! ۷۵ کیفی بخارایی(فاضی‌پایندهشعل) ۵٩۶‏ کیقباد (معزآلدین) ۰ ۷ ۷۵۱۱۱۷۱۲-۱ کیقبا دپن کیخسر و بن‌قلج ارسلان(|پوا لعتم ۱۳۹ کسقبادسلجو قی (علاعا امدین) ۱ ۱۱۴ ۵٩‏ ۱: 1۶۹ کیتاوس‌بن اسبکندد بن قاجوس (عنصسی المع لی )۵ ۷۳۸۰:۳۵۰۳ کیاوس‌بن تیقباد( شروا نشاه) ۷۲۴۹ کیتاوس پس کیسسیو پس دارا ۷۱۳ ۷۳۴۳ کیادس ساجوقی اعر‌الدین) 1۵۰.۸۰ | ۶ ۱۰۱ ۷ کرو خجان ۳۶ ۱ کیومرث (شمس! لدین )1 ۵ ۷ گ‌ گداپی دهلوی کنیو ۰ ۰۸۸۸۴ ۸۳۳۰۸ کدایی سبر‌قندی (آدمی] ۶۰۱/۵۹۳ کشا پی‌ضروي ۳۴۷ گرآمی(حافظتایش) ۶ گر امی‌تبر دزی ۷۰۲ گرامی سبرقندی (خواجه تولك باقی) اد گرایان (سلسله) ۴۹۰ گر آع‌خان پن‌دو لت گر‌ای‌شات(بوا لمطض) ۴۳۰۷ کر جی ۳۲ ۴۹ گرجیان ۶ ۰ 1 ۱۰۴ گرزا لدی ۳۱۷ گرژا لدین پيلك ۳ ٩‏ ۶ گر شاسب * ۲ گرشاهب‌بن فر اسیز پن کا کو به(علاء! ادو لها ب«۳ ۹ گرشاسب 5 کوبه (علاعا لدو لها پو الیجاد) 1۱۳ کی کین میلاد۶ ۱ #۶ گرعی بروجردی ۴ ۵۲ سل طر اط ۸۱ ۱ گعتاسپ ۲۲ تشنسي‌شاه ۹ ۲ ۱ تلابی ۱۰۰ کلپار که( سود‌علیی) ۴۳۹ کتلبدت بتک ۳ ۶ ۰۱۳ ۷ با نو ؟لجچههبب م : گلخنی قمی‌با نظررشی ۲۳۷ کار خجاس‌ندرشاه لودی) ۸۳۹٩‏ کبک ۷۱۴۷ ۵ ۶ کلسعا به (شاءنظام) ۰ ۳۵ گلستا ه (مسمودین علي حسنی) ۲۱۷ ی ۷۴ کلستا نه(ممودین مسمودین‌علی)۷ ۱ ۳ ۷۵ کلشاء بن علال۴۴ کلشنی ۷ ۳۴ گلختی (طربقه) ۷۰۴-۷۰۳ گلشنی بردعی (شیخا براهيم‌ین محدد‌پن حاج| برآهیم پن شهاب لدین) ۲ ۴ ۷- ه ۷ تلشنی شبهتری ۷۰۲ گلشنی کشا نی ۳۶ ۶ گنم‌شی (فریدالدین) ۰۱۱۳ ۱۵۵ سب ۴ ۴ ۱۷۲۳ ۰۷۳۵ ۰۷۴۸ ۷۵۹ کور 6 تیان ۸ بر ۷ کود کن اوغلی۵۲۷ گورموخی (خط) ۴۸۶ کودهیری (جللالا لدین محمودبنا بو کر دمن قلدی) ۵۵ ۱ کودو نا نات ۵ گوشه نار (دسییالدین ام وب گیه‌شاد آخا ۷۵۷,۲۳ گوهرشاد بیک ۰,۳۴۹ ۴۸ کیب( اوقاف) ۴ ۷1 گیتی (مجبود)۵ ۸ ۷.۱ ۷ تبتي‌شاه ۸۱ 1 گیسو(میر )۶۱۳ تیسود راز( سیدمسمن ) 9۶ ۱۳ ۱۷۳۳۳ ۵ ۲ ۳۰۲( ۸.۷۲ 2 ۷ کیانان ۳ ۸ ۲۰۳ ار کیاانشاه ۸ گیلك ۵ ۲ ۳۹۲۰۲ 1 لاچین ۰ ۷ ۷ لاغر (قاشی اسمدسیستا نی) ۵۳۸۴۴۷ ۲, ۸۳۰,۴۵ لاغی ی ( شجمسی| لندین )۸۸ لالاغز نوی (رضی!آدین علی بن سمیدبن بدا لجلیل)۵ ۱۱۱ ۱۸۰ ۷ ۷۳۴۶ لاله (آهیرسید احمد)۳۷۳ لا لهخا تون ۵ ۴ ۳ لا لي‌همدا نی (حسن‌بیاك) ۵۷ ۶ لا معي بر سوی (مودین علمان! ۳۸۵- +۳۹۰ لاهمی گرگاثی (ابوالحس ین محمدین اسمعیلدضبتا تي) ۴۵ 8. +۵ ۵۱ لا ضور يب لبیبی خ‌اسانی ۷۶,۳۶ فتی همدا نی (حسین‌بیت)۵۷ ۲ ۴٩۱ لر‎ لساتی ۰ ۱۲۰۶۲۷۰۳۳ ۱۸۰۵ ۵۳۹۰۵ آسانی‌شیرازی (وجیه! لدینیا تمال!لدین عبداه ۴۳۱۴۲ ۸۳۵ ۲۸ و لطف ال بی احوسعین اسعداعن ۳ ظ ۳ سعینابن| بوسعیدا بوا لیر [|بودوج) ۲ لطف لین ابو پوسف حليمي (قاسی) دی اعففت] ار جوینی ۷۲ ۷ ۴۰۵ ۵ لطف الهچشتی ۱۷ ۸ لطف !4 سم فندی ۲ ۳ ۷ لطف له نیش بوری۰,۵ ۷۶۳۸۲۱ لطفی (مولانا ۸۰۳۴۳۲ ۷٩‏ لطفی. (عیرذا) ٩‏ ٩ب‏ | اطفی‌بلخی ۵۶۷ لطقی تاشکندی۷۸ع۳۰ لعلفی‌شیرازی (فرن۹) ۵ ۲۵ لفي‌شیر از ی( قرن۱۰) ۱ ۱ ۵۵,۷ ۷ لطفی طوئاتی ۰ ۸۱ لطفی مشهدی ۳۴۷ لطفی مج ۵۲ ۵ اطفی هر و بش ۵ ۳ امین ۹۲ ۳ ۷ لطین( کور )۳۴۷ لطیشبا لدین امین هجبد بن حیدین محمن کالامی اصفتا نی ۳ ۷ ۴:۱ + ۲ لطرفا لدینز کی کاشغری ۱ ۷۱۷۸۰۹ ۳۳ لطیف تقلیسی ۱۷۹ لطیفی ۴ ۵ ۴ لطیثی ( مس | لد پن محمد ) ۳۶۱۷ اعطیفی اددبیلی( ظهیرآلدرین کبیر بن‌آویس ازن‌محمد لطیفی ارد بیلی‌قاضیز اده ) ۴ ۶,۱۳۳ ۰ بل لطیفی هروی ۴۲ ۲ مل‌بيك لملی بدختی (میرزا)۵۵۲ لعلی بدخشی(عیر زا لعل بيك) ۵۵۲ لعلی شاه بدخشان ۳۶۷ لقایی استرانادی ۵۵۱ لقایی خراسا نی ۷ ۳۴ لقایی سمر قتدی ۳۴۷ لمعا نی عباسی ۵ ۵۰۳ ۱ ۷ لمقأ نی‌عباسی ۵ ۱ ۷ لواپی سبر‌وادی(پی‌زاده) ۲۱۵۵۲ ۸۳ لودی (لسله) ۸۳۹ لو کی (ایوالعباس) ۰:۵ ۸,۵ ۷۲ لو تری غزوائی(ابوا لسسن۲۳۱ لو لو سمر وندی۹ ۱۷ لو لوي» ۰ ۱ لو لي عبد‌وستا ی ۸ ۰ ۷ لو ند عشیدی[سگلد) ۸۸ او ترن ۴۳ ۵ لوی‌پادتاه مجآرستآن ۴۷۹ لهستا فی ۰۲ ۳۲ لیلی۵ ۱۱ لتول دهم( چاپ) ۷۸ 8, ۲ ۸ ع ماتمی‌میا نکالی ۵۶٩۷‏ مأدشا + ۱۱-1 ٩٩-5۹ ۸):[[ مازء(‎ از پاز ۲ ۱ ما کان‌بن کا کی ۳۲ ها تسیمیلین ۸۳ ۴ ماللت یاس + ۱1 ماللث دیلمی(امیر)۵ ۸۳۲۵۲۲۰۱۵۱ ما لوفزوینی ٩‏ ۱۷ ماعون خوارزمشاه [ابوا لمیاس) ۷۱۷۲ سامون‌عباسی ۸ ٩۳۰۱‏ ۷ بر ۷۶۲ سان‌پا نی‌یتی (شیج) ۸۱ مان‌ست‌کیه (ر اجد) ۸۲۲ عا توی ۱۳ عائی ریت ی ۳۳۷ مائی‌شیی‌ازی ۸۲۶۱۴۴۵۰۱۳۱۷ مائی‌کاسه کی ماژ ندرا تی‌عشهدی۳ ۳۱ ماه چیچت‌بیکم ارغون ۶ ۴۷ ماهر اردیيلی (محمدقلی) ۷۰۴ ماهر تشم ی بر ۴ ۷ ماش ری تشمیری با ۴ 9 عاهفر ود دین۷ ۲ ماهم ۴۲۸ ۴۳۵ ان ارو مأه‌بیگ۵ ۳۰۱۴۷ ۴ ۵ ماخی‌خائم تبی بزیک۷ ۵ عایلی اردییلی ۲۲ ۵ مابلی‌سراج بخاداييی۱۰ ۶ هبادر زا لذدیی ۶ ۲۲ مبارزا لین شروان ثرآی ۴۰۷ هبارژالدین علی بيكث جلایر (آمیر) 4 ۰ ۳ سارزا لدین مسمدین مخلفی ۸۴ ۸۵-۱ ۰۱ + چ ۳۳ ۰ ۳۲۳ ۳ ره ۲ ار ۱۳ ٩:۷ ۶۱-۵۲‏ ۷۶ مار( شیینم) ۵٩‏ ۳:۳ ۳۲ + + ۲ مباردخان توخالی ۵۲ مار کشاه (هعز‌الدین ابوالفتم) ۳۳۶ هبار کشاه ین حسین‌هر ور دی( ص! لد.پن) ۳۹( ۱ ۷۴۷ مبار تشاه خاثمی - ۷ عیار کشاه خلیین بر ز هپاد کشاه و ری فخر | لخدین) ۳۵ ۷ میا شاه ابن سعمیدبن ابوالفر‌بن خلیل‌بی ا-<حلاتن ابو مر ین خلب تن احمت اپن شمیب چن طلح؛ پن‌هیه اه بن عبد! ر من پن بو بگ ی صنایق سروب رودی (فخ‌آلدین) ۰۸۹ ۰۱۳۱ ۳۳۷ عبارك کرمانی (سیت) ٩‏ ۸ ۷ مبارگنا کوری (رشیخ) ۰۰۱۳۶۳۲۱۳۵۹ ۳ ۲ مبرد۱۵ ۲ ستا صاری ۵۸۷ عتشهی ( نظام)۴ ۷ ۲ منصو فد | ۷۳۸۱۳۲ ٩۹۱۳‏ ۳۲ + 4 ۴:۳ + ۳ ۵ ٩ ۸۱ ۵ ۱۳۰۴۳ ۱۰۴ ۲۲۱۳۱ (۳۰۳ ۱ رت جر در که ۷ ۳۰ ۲۸۷۳ ۰۷۲۳۵ ۶ ۵ ۱۷ ۹ ۷۷۲۸ ۱ ۷۸- ۸۸۵ ۱۷ ۷ ۲ سثالی (مولانا )۳۴۷ متالی بدخشی (مولانا پیازی :۸٩۳)‏ ۲ میا دا لدین نخو | نساری ۳ نو «جد لین این‌دشید شز نوی 8 ۷ مجعلاً لد بن آبوا لیر تات‌بیهشی ۸ ۸ مجعدا لدین بوا لسن‌علی پن محمدهمی اني سر خسی(د یپس) ۸۱ عجنه| لذردن ابوالحسن‌آسسق کسایی‌مروزی ۳۷ مجدا لدین ابو لشچر ی صندلسی خن نوک 1 جدا لدب ایرالفاسم علی نقیپالسادات رم ۱۳ مجدا لین ایو لمجد‌عی! للطیف بن هيال ابن‌شتروه اصفهائی ۱۰۲ مجبا لین جوا لیبد مجدود بن ] دمسنا یی من ۷۲۱۷۲۴۱۴۴ ۷۲۷ ۲۰ ۱ ۴۵ ۷۴۶-۷۵۸۳۵ معتوش‌طاهر ۳۷۴ مجیله! لبرین ! بو بد بل سجن محمدسجاو قد ۷ ۷ ۰ بر ام مدا لین ابو چعش علی‌بن حسین اعد موسوی صدرشرگ دپیس, خس‌اسان ۷۴ مچد| لدین ابوعلی (حواجه) ۴۶ میودا ادین | بو نس احه‌دین محمودین‌علی «علامی ۲ ۴ ۷ مجد! لدین آبهری۴ ۷۲( ۷۳۷۲۰۷۲ مجد | لین | همد بهیهی سجاو ندش ۰۴٩‏ 4 ۸۷ مجدا آدین اسحق آسایی‌مروزی( بوا احسن ۳۳ ۳ مدا مدین آیگیق ۳۲ مجدا لدین بابکر(قاشی) ٩‏ ۱۷ مجد؛ لدیر باهری‌شوی۳٩‏ مچدالدین بندادی [ آبوٍ سعید شرگ‌بن مژٌپدین ابو لعتح بن‌فا اب‌خوارزمي) 5 ۱ ۱۳*۶ ۰۱۱۴-۰۱۱۵ ۱۴:۳۳۵ ۷۳۲ مدا لدپن‌بن عطامات چوینی ۰ ۷۳ مجدا لدین پیهتی (ابوالبر گات)۸۸ هچدا لدین ترمتی* بر ۱ مج لد ین‌حسن بن‌ضیا ع| لذدین حمین بن دی ۳۷۵ مجید لین حسن یزدی ۵ ۷۷ مبجدا لدین خوافی ۳۸۳ مدا لدین طالبه ۰ ۵۰:۷۱ ۸۳۸۱۷۲ مجدا لدین طبیب کاشی ۱ ۸ 1 بدا لدین علی‌نتیس! لسادات ترم ۲ ۱ متا آذایرن عبادا لدو له همدانی ۲۳۲۲ مجذا لین عیوقیخ 4 مجذا لدین فضل‌اللبی شرف لین یمقوب ۲۲ مجدا لدپن فهیمی‌بخارایی۵ ٩‏ مجدا لدین فیروز] بادی ۴۷۳ میعداً لدب تاشی ۷ ۳۴ میجدا ین کرجي قرو یی ۲۲۲ بیدا لدین تبلانی ۲۱۲ مچدا لدین ما بری ۸۳۹٩‏ مچشا لین محمذ|خواجه) ۷ ۳۱۴۰۳۰ دا لا دنهد من بن‌عنه بأنسي خکتی ۰ ۰۱۰ ۳ میسن لدین محمد‌پا نیز ی‌تسوی » * ۱ مچدا لین نسوک ۵ ٩‏ مجدا آداین‌همگی یز دیشر آزی ۶۱۳۲۰۷۴ ۷۷۲ مجد| لملات 2 ۶ عجدا لملت‌بن صفی| لملت بوا لعکر بيردي +۱۸۰ مجدا لملاث بزدی ۱۶۳ |۷٩ محد‌تابچدی‎ سحد‌خو ائي ۳ ,۳ :بر ۷ جدد لا نی( حمدین تیدا لو حدسر هندی) ۳۷۰ ۳( جنبدی (جبال) ۱۷۷ میدز نگی 4 ۱۷ مجدطا لم ٩‏ ۷ 1 ۱ ۷٩ معذطایی‎ مجدعلو ی ۹ ۷ 1 مجد گیاز ی ۱۷۹ مجدودپن آدم سنایی غز نوی (مجد! لدین ایو الیچد ۶۲۴۰۴۴۱ ۷-۷ ۶۷+ ۶ ۱ ۵ نت مجدهمگر بزدی‌شیراژی ۸۷۴ ۱۶۲ ۳ مایت رملی بر 1 ۳ مجدی فمداتی ۵۸۳۸۵ مجئوب (هیر حپدر )۳۴۴ مجردی (خواچه کمال)۳ ۲ 9 مجرم شادلو(عر تضی قلی مك )۶۵۸ مجرعی اردییلی ۸۵1۹٩‏ هچتر هی هررو ی ۷۳ ۳ ۳ مجروحی ماوراعا لنهری (خواجه کازن) 9۴ مجلدی گر گائی ۶ ۵ هچلسی( هیر شمن| لین محمد) ۳۴۷ مجلسی اصفهانی ۸ ۵ ۴ مجلسی بتادر ای ٩‏ « ۲ مجلسی تبر پزی(حاف) ۶ ٩‏ ن مجلی‌هروی ۷ ۳۴ مجنوت بن کمالا لین محمود ز ثیقی ۱۲ ۸ هجنولچپ‌نويس هروی ۲۷۲ «جئون سخوبی۳۳۳ «جنو نی باخی ۷ ۳۴ عجببی بهبها نی ۶۵۸ مجید ۳ ۳ ۲ مجی | لدین بیقا ی ۱۰۷,۷۴ مجسالدین دامغا نی ! ,۸ ۷ متیر آذین محمداین ععتل بن‌معتوش‌طاش مجیی | اددین تجتم دنل محمذدعستا نی ۵ 8 محیر غیافی ۵ ۲ عصب ۳۲۷ میب له( شاه) ۶ ۷ بد مح‌ ال (مولانا) ۷۵ ۷ + ٩ بر‎ میتی سصا ری ٩‏ پم نج محیسلی ۸ ۵ ۳ +جپوییلی حیمی‌طیسی ۳۲۱ سحیو بیان ۴ ۷۳ محوبي حنثفی (محمودین عسذرا لشر مه عبیدا بو یی ) ۸ ۵۳ ۲۱۳۹ ۳۰ ۷ ۴ ۵ ۴ ۷ میب ۷۴ ۳ 1۳ هحبی ( سلطان سلیمان )۱ ۳ محترخ شم قمبهخو ان) ۷ ۲ ۱۶ محشرم بباك ۳ ۵ ۵ محترم خانم‌سيستاني ۲۳۹ عحتر ۶ سمر قندای [ محمدهاشم) ۶۵۸ محعسبا|ل«ما لك (حاوي) ۶٩۵‏ محنشم قهستان( ملك فاص | لدین! بوا افعیم عبدا ی خیم دن‌عنصور ) ۱۳۷ ۳۹۰ ۱ مستشم کاشا في ( کمالا لدین) ۱۳ ۰۳ ۱۴۳۳ بل ۴4-۴ ۰ ۵ شاه ۱۷ ۵ ی ازد۳ کت ای ۲۱ ۱۵۵ ۲۴ باب ۵ ۷۲۰۸۱۲ ۲ باه 4 ۲ ۲۲ با محرابی کرمانی ۲۵۷ محر م کو ۵5 ۱۷۲ ۳ محر‌می ار دبیلی٩‏ ۱ ۵ عصرعی استرایاوي ۳۴۷ محرمی بخادایی۱ ۵۷ عیمررمی خراسانیخ ۲۲ عحرمی ماوراها هر یی ۳۳ محر می طررو ی ۷ ۳۴ محردمدازی (امیر ترآاب)۳ ۵۰ محر ومی ۷ ٩‏ ۵ مجز + ی سم قندی ۰ + ۲ محسن‌پن علی‌ین محسدین دارد تنوحی (قاضی ابوعلی) ٩۷‏ محسن پیات ین حسن‌بياك لب اردو بادی دشکی همدانی ۸۲۸۱۵۳۰۱۴۶۷ محسن رضو گسشهدی ۲ ۵ ۵ مصن‌فا نی رازیب۵ ۲ دحسن فر اضی۵ ۳ سین مدا نی الم ۳ حفوخجر فا دق نی ۱۷۵۹ ترهذی ارسیت یر جالب| لذدین) ۵4 ۳۱۱ ۷۳۲ محق کر کی ۱ ۳۷ مسکم‌حصاری۳ ٩‏ ۵ محیمن[ ا جوا لشرف) ۲۳۲ محمنه (1پوصا اشیخ محمد حسن چشعی) ۱۹7 محمد( تا مك تصر ةا لین ابویگر )8 ٩۱۰‏ محبد. (ازاصحاب سید محبد گیسو دداز) ۷۴ مجیل [ آهیر ) ۸ ۳ لا مجبد( آعین_تقی! لدیین)ب + ۸۵ خماه[ آخی‌صدر | آدین) ی ۲ ۷ ۳۵ ممیدل هیر قوما لدین) ۳۷۱ عحمد[ تر تیب دطصندء#سیاست نامه ) ۲ ۶ محعد |[ جمال )۷۷ ٩‏ محمد( حتکیم‌شاه) ۶ ۷ ۲۱۷۴۷۰۲ میحمد! خخو اجه )۷ ۳ ۶ ,ار ۵ ۶ عحید [خواچه مدا لدین) ۴۰۳۰۷ ۳۱ محمند( درو پنی) ۱ ۳ با متحمد (سا لار )۴۲ محمد( سلطا ) ۴ ,۸ ۳ محمن( شرف )۸ ۷ ۱ محمد( شمس | لدین ) ۷ ۴ ۲ مجمد | هدیا لدین) ۴ ۷۰۳۸ ۳٩‏ مجین ( صدر | لدین نظام الملك) ۱ ۸ محمن(ضیاعا لدین) ٩‏ ۴ ۴۵۰-۴ مجمد ( طا هی ) ي ۴ ۳ مدمن( عالرعا لدین) ۷ ۳ 1 محمد( غیات] لدین) ۵ ۳ ۰۲ ۵۵۸ مد( فر یدون) ۵۵٩‏ مبحمد ( قاضی) ۱ ۴۷ محمد [ چو اما لدین) [ ۳۷ محمد( کمال] لین ) ۲۷ ۳ مجمنل عر بنعحیی آلذین‌حنفی )۱ ۲ ۱ محمد(عنن | لدبین) ۵ ۳ ۴ عحمد( ماز) ۷ ۳۷ مومید [ ملاشا: ) ۵ ۱۳ عحید( ملاکساطان) ۵ ۵٩‏ ۴ جید(مولانا پر )۸ 8۳ محبد( میرژا سلطان) ۲٩۴۳۳۴۸‏ مسمد(میر دفیع| لدین) ۵۰۲ ححمنل(هیی شمس] لین ) ۷ ٩‏ مجمید(میر سثرا لدین )۱۴ :۵ ۰ ۵ محمن( نظام! لنیی) ۲ ۴ ۳ مسعد | گهی(مولاتا جللادا لدین) ۳۲۱ محید | کیان (ماطان)۵ ۲۲ محید آملی(مو لا تا) ۳۳۸ ۳۷ میرن ! عرآهیمین محماه قلبی شیر بستمف ار که سیذ و از یف خراسانی(حاج) ۶٩‏ ۱ محمدا توسعیت [پهلرآت) ۳۴۷ محمدا پیور دی ٩‏ ۴۴۷۱۱۷ محمدا تکه‌قز نوی (هیرشمس! لدین) ۸ ۱۴۱ ٩:۵ ۳۳-۵۴ ۳‏ ۳ ۵ عحید‌ادابی شیرازک۸ ۳۳ محیدار پاپ درویستی (مولاناخواجه) ۲« محید اردییلی ٩‏ ۱۷ محمد آزهری‌هروی (جلالا لدین) ۵ ٩‏ محمن‌استرابادی ( امس جللاد! این )۵ ۲۷ محمت‌استرآبادی (ستدا لذاین ۲ ۲۶۹ محید‌اسد (شمی|لدین) ۳۳۹ مجید‌اسخویی (اغیی صدرالدین) ۶۷۲ ۳ محید اسللام‌جویباری (خواجه) ۴۰۶ محمد اسیعیلی (علاءا لدین) ۱۳۷ بحمد. آسئهاتی ([شس‌آلدین) ۱ ۷۵ محمت اصعیا نی( صفی| لدین)۵ ۷۲ مجید | کب ر(جالالدین) ۰۱۳۵۲ ۳۵۶- ٩ ۲ ۳۲ ۲۲۰۲ ۲ 1‏ ۷ ۳ ۷۲ ۰۲ لا ۲ ۷۲ ۷ ۱۱۲ اه اس باه ۲ ۲ لا اد ۲ ۵ ۶۴۵۳-۳۴ ۳۵ ۳۷۲ ۴: ۵۳۴۷۲۲ ۱۲۰۵۰ ۵ ۱۴ ۵ : * ۳۱۵۲ ۷۲۱۵۲ ۰۵۳ ۲۳ ۵۵: ۲ ۵۳۲ : ۷۰ ۵ ۵۰۵۹ ۱۵۵۳-۵۴۷۰۸۵۴ ۵۵ه- ۸ ۵ ۱۵۲۹۵ ۵۷۵- ۱۵۸۸۵۸۴ ۵۹۲ ۱۵۹۴۰ ( ا 2 ۲ #۴۱ ی ۳۲۳ ۵ ۳ بجع 5 8۷۷-۷۳ ۸۲ ۰ ۲ ۷۲۳۴ اي ۲۳۲۰6 ار ری ار ٩‏ ۳ ۳۳۰ باب +- لا ۳ با ء یام ۲ باب محعد! کب حسینی (سید‌بری) ٩۷‏ ۱ مجیدالامین تو نسی ۲ ۲ 1 مصیدا لبا قر ی ۰ ۸ء عحمذ أ لیا ۲ ۰ ۸ محمدامامی( قاضی )۳ ۳:۴ مد اعامی اصفهانیاقاضی‌امامالدین) ٩ +‏ نت محمد آمکتتی (خواچه) ۶۷۱ مبعیداهنی بر یی رمیرذ۹)1 ۳ ۵ محیدامیری (آمیر )۳۳۷ مجمدامین (میرذ۵۳۴)۱ محمد‌آمیناز مك [میرز )۸۵۸۴۲ محیده أمین‌پلخی ۷ ۳۴ محمد‌آمین‌ین جمشید۳ ۳۵ محمددامین بن‌حاجخلیل قونیوی۲۵۲ محمذامین تب یز ی(هیرز۰)۱ «٩۲:۵۲‏ عحبد‌امین حشری یر بزی ۸۱۷ «حمدامین ذوقی کاشانی ۷۰۹ عسیدامین زاعد۴ ۵۶. ۵۷۰ - ۵۷۱ ۷ ۵۵ ۵ 1 محیده امین‌سلطان تی کمأن۵ ۵۰۱,۴۹ محید‌آهین غبار کهروی ۵۲۲ محمذامین مستخني کشمیر ۸ ۲۴ میاه عحمد هین‌صفتی( عال) ۰۷۸ ۳۳ ۲ محبد اعپن‌منشی (میر)۸ محمد آهیتی تبی بزی « ۲ ۳:۵ ٩‏ ۶ مسمدامینی زد گر تبرربزی* ۶۲:۵۲ الدین) ۵ ۳۲۷۰ ۹ محمدانسی (مولاناشاه) ۳۲۷ مجمد اوشی فرقانی ( بهاءالذدین) ۱۷٩‏ ۷۳ محمتا یلد کی ۸۷۳ ۲ + ۱ ۱۱۸ ۳( ۳۳۵۱ سحمدایو آشای ۷ ۰ ۵ محمت دوب ایوب باشتتریظ ‏ بت میحمت با بر ( اهر الدین/۳ ۰۳۲ + ۳ ۰۷ ۳ن.. خأثر محیت باخرزی۴ ٩‏ ۶ سحمد‌با قر (خوالکما لین عیر) ۶۲٩‏ میجید باق بن غمادا لین محمود شیر ای ۳۰ محمدباقربن محمد(انوالمسن) ۱۹۳ محمد‌با ثربن محمدهلی(ا بوا لحسن) ۸۳ ۳ معمد باقر بن محمد غلی (ایوا لمصسن) ۲ ۱ ب مد با ی داماد(میید)۵ ۸۱ محید‌یاقی طوسي متخلص بباقسی (هیر) ۲ محمد‌باقر پمنی(سین) ۶۲۳ محیدبافی تتوی (میرز)۰ 8۶۹ محید با ستفی ٩۴‏ ۳۰۶۱۲ محمد‌بتکچی (خواچه شمس‌الدین)۶ ۴۴ محید‌بخاری (ا بوعبد )۲۷۹ دمح بخادی هعمایی (شمس | لد ین ) ۵ ۳۳ محمل بد خشاً نی بدسشعی( سلحلبان )۵ , 9 ۰ ۳ محبد بد‌حشی ۱ ۳۱۳۳ ۵٩:۳۳‏ ۵ دعب بذ یم دك یم‌عر وی ۵ ۰۱۵۸ ۸۳۶ محبد‌بديع بن میجمد شرپ سمر‌قندی (ملیس) ۵۷۱۳۰۳ محیث بر دعي ۳۴۰ ممید بر کت علاعا لجو له ۱ ۸ ۷ محيد ي‌ها نی نیا مور( آمین‌عیدا لملات) #۰۱ محبدیزمی آسترایادی ( خواجد ات الدین) ۸ ۵۱ هی بن ابر اهیم۸ ۱ 1 مجمد‌بن آبراشيم [ في‌یدالدین) ۳۳۰ مسیذ‌پین آبر‌اهیم بن عیداله سجصتافی سیواسیرمال( نصیرلدین) ۵۱ ۱ محمدین ابراهیمین مسطفي بن شمیان عطارهمدا نی (ژینالدین) ۷۱۸ - ۳۳۰۰۳۹ محمد‌پن آپراهيم کلابادی (ابومکر) ۳۹ بجمدبن ایراسحق مجیدین ایر‌اهيم پن پمتوب کلاباژی بخاری (آبویکر) ۳۹ محمد پن | بوأ لقاسم عبدا لسکییم پن| و یکی احمدشهرستا فی‌شافمیاشعر ی ( بو الفیم) ۴۵۰۱۲۶ مسیدین ایویکی اپرآهيم‌ین مصطفی پن شمیان‌عطاد نیشا بوری (فییدا لدین ایو حاعن)۳ ۱ اس ۱ ۱۱۱ ۰۰۱۳ ۳ ۱: ۹ ۰۲۹۱ ۳۲۰ ۳۴۴۵: ۱ محمدین. آپویکی‌پن اپوب‌آین‌فیم| تجوزیه ( 1 بوعبدالله) ۱ ۷۱ میهبن بن| بو مکی بن‌علی یز دی( قوام لدرین) | زب ۷ ۰ ٩‏ ۷ میصمد ین بو نگی کرت(شمس] لدین) ۱۱۷۹ ۰۴ ۳ محمداین آبویکی مستوفي‌قزویلی (ذین- ! لدیی) ۶ ۱ محمد‌ین| بو یکی لسفی‌حسا ما ثم( شرف لدین) * ۳ محبناین ابورشد دشید‌ین محتاج دئیس (شهاب| لدین) ۷۹٩‏ محمداین |بوزپدین عریشاه بن ابوژید مینی‌علوی دراميثی‌این عسر بشاه ۳۵ محمدین ابو طالب نیریزی همام طبیپ (صیام! لدین ۳۲ ۸ ۷ محمد‌ین أبوطاش طبسی مروژی (قطب- الرمان)۵۴ مدید پي | دوعبن لهج تما لیسیف‌هنجعم بایزدوی ۵۲ ۱ محددین ابو تسین آیو شهید هن نوی (شیاعا دی )۸۵ ٩‏ محم‌پن‌آحمدین | پوبکی بناحمدمستو نی زاوید خی لالب ۵۷۰۱۳۲ ۱ عحنا ین اسید‌بن آپویبکی ما تا بادی ٩ ۳ ۸۳‏ مییی‌یین آحبد بن‌علی‌بن محبد ژیدری جر تدزف سوک تورآلدین) ۴:۲ ٩‏ ۱1 حون ین اه نبین علی دن‌محسه طاحر یه ینمی , ۵ ۷ عححمل درخ | حمد بن بن میتی سوک ژیدری( شهابآلدین باموٌ بدا لدین) ب محبث بن, | حبد ین‌مسین ‏ ۲ ۷ ۷ ۷۲ ۱ هحمداین آحمد دنمسمنچامی ٩‏ بر ۳ مجمذین آحمدین محمد صوفی سمی‌قندی ۱۹ عحیذابن, ایب بیر و نی خوارزمی (1 بو | لریحان) ۳۰۰۱ عحمد‌ین احبیجام (قطب|لدین] + ۲ ۷ محمدین | حمدخفر ی اخسی‌آلدین) ۳۶۷ پم ۲ .۱ ۶ بر ممد بن احمذدفیقی یلغی (ابرعلی)۳ ۳؛ ۳۹,۷۳۳ محمد بن آحمدمختارژوز تی( تمالا لملات ایوچمنر #۵۴٩‏ عمجم برن أجمن‌هر اد آ با دی‌فاروقی تقشیندی مجددی(] وا خی ۷۳۹۲ هحبن فن احمد ثیشاوری ۳۳۴۷ مخت بر اعات شی‌وا نشاه ۵ ۱ محمدی أسحق‌قاینی (ابو نتص)۸ ۷ محیت‌بن اسحق وثیوی (صدر الدین) ۶ ۱,۱ ۴ ۰۱۳۷۲۰۱ ۰ ۵ ۱ , ۳۴ ۲ | پلب باب ۳ محمددن آسحقو ل یال بن‌شه‌س! لد بن‌محمد قا دری‌هاتا نی( شمسا لین جوا لنیع) ۳۰۵ ۷۱۰ «عجمك ین اسب( شار ایو تصی )۵ ۲1 مجمد‌ین آسد شاری ۷۵۸ میدن اسبقیل‌وزیر ۴۸ محمدبن اشرقف‌سصنی سم ثثدی (شست الدین)۲ ۲۶ محیذ‌ین الصاش غز نوی (شهابا سدین) 5 هعحمت مین مس در_هاث| لتابین او ندشاهفن کمال لدین عحمودپلعی میرخوانه ز. عیرخواند هحمد‌ین امیی‌جلالاً لین خضی‌شاه بن امیر قطب) آدین مسمودیزدتع(آمیی‌تمی» الدیت )۱۷۳۳۲۷ محمد سن آعیر‌مبادز (اعیر )۵۳ ۲ مجمدین امین لدین اجوالمکارم آیوب‌بن ایر‌اهیم دثئیسری ۱۵۷ مین ایثد کی ۳ ۴۳۱۷ ۶۱ بر ۱۶ ۱۰۴۰ ۷۳ #بتبشاعن ای طیاب کرمائی دعیسن کٌا (شسی‌الدیی)۸۱۰۹ ۰۷۳۲ ۷۴۲ ۷۴ محمداین آیوب حاسب‌طبریه (اپوجفر) ۳ محبدپن پابزید (سلطان)۳۷۹ محم‌بن پایسفر بن شاهرع (غیاثالدین ا جوا لمظطفی )۹ ٩,۳۲‏ ۲ معیداین بدذرچاجرمی ۳۰۴۱۱۷۲۲ محمذ پن بدبع تسوی ۵ ٩‏ محیل بن تر تاش بف‌سته ب ۲۷ محجمدبیی س‌هأ ۳ ا, ۳ همین ب‌ضان| لدین ۲ ۰۰۲۷۸۰۳۸ ۷۲۸ محذبن برطاتالدین سمر‌قندی (محمن قاضی) ۱۷۱۴۰۷ ۸ محمن بن بر گداهید اسیعیلی 4 ۲ ۷ مهم بن وعیت پن جلیس ٩‏ ۱ محمن نن جع لد ین سا فناشی از که( شمسی- الدیی )۵ ۳۰ محمن‌ین بهاءالدین ز کریا(صدرا لدین) ۷۴ ۱۰ محمث بن‌پهاعا لدین محمد چو یئی ما حیف < یوان(شمی‌الدرین) « ٩۳۰۸‏ - ۵ ۹: ۴۳۱۱۳۳۰۳۵ ۰۱۲ ۰۱۵۳ ۳۱ ۱- ۱ ۳۹۰۱۱۳۷ ۱ ۰۷۲۴ ۱1۸ ۴ ۲۴۰۱۳۳۳-۳۳۲۱ ۴۲۳۱ ۰۹ ۷۳۷ محمد تن بلیی(ساطاتتصیرالدین) ۱۱۷۱ ۱۷۵ محبداپن پیرعلی بر کلی ۸۱۲ محیدین تأج) لذپن‌سعودیخاد ای( نظام- الدین)۱۰۰ محمد من تغلقشاه من‌شیات | لد بن تفلق » ۲(" ٩‏ ۸ ۳۱۱ ۰ ۵۰.۲ ۵ ۷ - ۵ ۷: ۳ مد بن تقی بن عشد علو ی بنحس شیر أبک ۲ عحید نن تکش ضوارژمهاه (علاعا لدین) ۴ 1 1 ۰۰ ۷ محمدپن تکش خوارزمشاه (قطبالدیر) ۳ ۷ ۰۹۲ ۱۱۱۳ ۵ 1 ۰1 ٩‏ ۱ ۱۳ ۱۳۰ 1۳۴1+ 5 ۷۲۳۴۱۱۷۲۳۸۸۱۱۴۵۰ محمنابن جر بي‌طبر ی ۸ ۲ مجیدین چعفی ترشغی (ایوبکی) ۱۷۰ ,۱۳ محمد بن‌جالال | لذ ین خضر شاد بن قطس! لخدین سعودیزدی (شسس! لدین) ۶۷ ۷ محبد‌ین جللال| لدین فجمت بل ی(علاه - آلدین) ۶۰۵۴۳ ۷۲۳ محیدین جلال‌بن سلیمات* | ۸ محند بنجلالین سلمانت ثهستا نی ۲۷۵ ‌تسا لزن جیالا لسدابن ایوالروح لطفاله من ! بوسعداسعد‌ین | بوطادی سمید ین | بوسعید فض لاله بن! بو یی هیهنی 1 ۱۲ بحمدین جها تگیر (ملك) ۴۵۴ محمدین حاج ومران استرایادی ۵۶ ۲ مد ف عاأم میا کشاه من‌عبار گم حمد قزو بلی ۶ ۲۹۱,۳۷ عم ین جاج‌خحمف سجن نگ ؟ ۳۱ محمد‌بن حا فطهمادا لدین هرریا بن‌ هباج سپرازی (حافاعلاءا لدین) ۰۳۱۷ ۷۵ مجمد‌ین حچذا (سلام عیا نی‌هروی ۴۳ ۸۱ محمندبن حسام! لدین شواأتی‌فیستانی ابن تاه ۲ ۳۱۳۷۵۱ ۷,۱۳ ۷ مبحمت بن‌حسا مش وکا بن‌حسا م (چمالا لندین) ۳ 1 ۵:۲ ۷ ۳ محمد بن‌جسی ین اسفند بار کلب | ین اسفند‌باز زبیاعا لدین) ۱۳۶۸۱۳۹ جعلاین سن ین حسین‌پن محمد‌ین‌شوزه مرقی کاشانی (افضبل‌الدین) ,۶٩‏ ۵( ۰۴۴ ۳۲۱۴۵ ۷ نو ,اعد ورن برنسعیط در !پوالفرجبن خلیل‌بن أحمد بن ابو تصی بن حلف‌بن شعیب‌پن طلحساین فیتا لین عبدا لرحمن بن آپویگی صدیق مسرورودی ( فضیرالدین مبار کشام) ۷۳۷۱۱۳۱۱۸۵ (ایو النشل)۱ ۶ ۳ مجمناین حسن‌طوسی زخواچه نصیرالدین | بوجعفی )۵ ۳۷۰۱۱۳ ۳۰۱۱ ۵ ۵۸۰۱ ۲ ؛ -۳ ۳٩ ۳۳۲۷۲ +1 ٩ ۷ ۰۳۸۵ - ۸۴۰۱۳۷ ۸۱۳۰۳۸ ۳۹۲ ۳۴ ۵ ۰۳۳۲۱۲ ۹ ۱۱ ۷ ۰ ۳۳ ۳ ۳ محمل پن سسن تنندری‌طوسی امام دیا نی (شیخ‌جمال| لدین) ۲۳ ۷ محمد ین حسین‌ین عبدا لین پیر حسین‌بن شمس | لین قزو ینی( ود لدیین) ۰ ۳۸ 2 + ۴ محمل‌یین حکسین‌ین اطفا ۱ ۴ ۲ محمد بن‌سسین‌پن عحمدسین خراسا نی (ا بوالیفین غیاتا لدین) ۸۵ ۷ محید بن سین بیه‌قی (ا بو (تضل) ِا ۵ ۲ دی رخ بر ۳:۱ ۱ فجیل ین سی‌خس نما کي شرا تاو (میر فعی | لدین )۴ ۴۷ مود جر ینش و5 ۱۷ ۱ (شمسالدین) ۰۱۲۸ ۷ مجمد ین حمن«فناری(شمس]لدین) ۰۳۷۸۵ + ار ۲ ححمد ین خفيقشي‌ازي (ابوعبدا )۴ ۰۲ ۴ | ۷۱۳۸۲۰۳ ۱۰۷۱ ۲ ۷ محبل بن‌ذاو دینا کدی( ناج| لد پیت نو ا لفضل ] "۷ محداین داودین محمدین محبود شادی [بادی ۳۹ محید‌پن‌دروشی محنسفتی پلعی(سلطان) ۳ ۶ محمدین دشمن‌زیار (علاعا لدو له ک کویه آبوچشر) | ۴ مسید‌بن, دوست‌بد بخاری زددو‌ش ]| ۳ محنتاین دشیدا لدین فضلیا له( امیر شیاه الدین)۱۴۷- ۱۸۲۱۱۴۹ ۱۸۲ ۰۳۵ ۲۱۱۱۲ ۲ ۰۳۱۷ ۷۲۳۱ : ۲ ۲۲ ۵ با ۷ محمن‌بن ر مضالاققیه‌زاهد (معیسنآلدین) ۵ ۷۲ محعمداپن زفی پن‌عمی ۰ ۶۰۷ ۱۴ هجمداین ز کيبا رازی ۲۱۳۰۱۲۳۰۳۱۰۱۳ محمد بن‌زپن! لدین‌ضا جی بنآحمدی رجات الیسی اسف غایادی (شیخوجیهالدین ایرالسن) ۳۶۲ ۱۳۲۷۲۲ ٩‏ ۶۲۷- + ۳ مجمت نن, زین لمعا ليي آجوا لحسن علی بن سین ین مظسی بن حسین بیهفی (ضیاءا لدین) ۵۶ میت برن‌سام (عیاثا لدین) ۸۱:۷۹ 1 4 ۳۲ ۳(.۱ "۷ میحمد‌ین سامخوزی (ممن‌الدین) ۱۱۵۱ ۷۳۱۳۹۳۶ محید دن‌سرتم نیش بودی ۳ ۵ مخمت سي سعث! لذیین ادددوانی کار دون 7 ۷۲۷-۴ ۵۱۳ ۰۲۳۱ ۳۱۸ ۳۵۶ ۴ ۷۳ ۰۳۹۱ ۱۳۹۳: ۵۲۱۱۴۳۵ ۳ب ول ۳۶۳ ۷۷۲۹۱۷۴۳۲۱۲۰۲ 4 [ محمث بن‌سعد بن مد جوا نی آین| لساوچی (بوا لمحاسن) 1 ۷ ۷ محمداین سمیذ‌بیهفی ٩‏ [ محمد پن‌سللامه‌بن جمقر بن‌علی‌بن حکموت معر می قضاعی(] بو شید له ) ۵ ۷۲ میحمت‌ین سلطان حسیی املات) ۳۹۶ ۳۰۳ محبداین سلیمات (علاعا لدین) ۱۳۲۸۹۸ مجمد بن سلیمانه پر‌سوی (آقا زاده) ۳۷ محیدبن سلیمان صولی نداد ۴۳۲ ۵ ۲ ۸ محمدابن سیدامیار له پن‌محبنهلوی کرعا نی اعیر خر د ٩‏ ۵ ۳ محمد بر سیف آذاین با خر ز ی( جادل | لدین) ۷:۴۴ میتمث‌ین شدا د 2 ۶ محمدین سرفا لدپن خضریدی[ هی | لدپن) بر ۳ ۷ معمدپن شرف لدین علی حسيتی کاناني ذ گرگ زتقی‌الدین) ۰۱۳۷۹ ۴۴۴ . ۸ ۹-۵ ۶ ق ری * بل مجمداین شیر یف حسینبی ی گا دی ۳3 شمسا لد ین) ۱۸۳‏ ب۳ سی سام بد محمناین شمسا لدپن ابر آهیم بمی( طاهر- آلدیو,)۸۳ ۲ محمناین شمس|لذدپن ابوالمعا لی‌مطهر ین احمد جام ژنده پپل (قطبآلدین) ۷ رّ ۷۹ محهله بر شسآلدین صاحید بو انا حو چنی | بهاها لش ۶۳۱۱۵۳۲ ۱ء من عحمد‌پن‌شمس | لدین مه پن شهابا لین اسم‌فیل بن‌قطت لابند |لدین عطهر بن معینا لدین | یوت ۷" ٍِِْ۳ احىدجامی ( خواچه معینآلدپن ) ۳۹ مت برن یشب وش ۲ بار ۲ محمندین صائغ‌غز وی (رشه اب لدین )۵ ٩‏ ححمناین صنرا لین احسدین علاعا لدین تس دبیر عبدورسی ملگ اخستان هندی (تاپالدین ۵۵ ۶۱۱۷ ۷ محمدپن‌سدیق بن‌محمد کججا نی ( | بوعبد ال) ۳۸۴ ممد‌ین صالام‌ین‌جاذل‌ین کمال‌بن محمد اتصاری سعدی عبادی شافی لاری (مصلی| لدیین) ۵ ۸ ۳۵۶-۲ محدین صفی|لدین اپوالفرح محمد پن معین| لدین آبوا رجا اتب اصفها نی ابن‌اخی لعزین ( عسادالدین ابو عید ال ) ۱۹ ۳۴۶۸۱ محماین طاضر ۲ ۷۱۴۱۷۱ مبل‌بن‌طاهی پن بهی امسگني (۱ پوسلیمات) ۱۷۳۴ مین طاه‌ین عبدالژین طاش ۲۳ ۷- ۷۱۳ مجیدین طاهر حا فظ ۸ ۷۱ تمد بن‌طار قا شی تیا د 5 نی رشسس| لین ) ۷14۹ محمداین طغان گنها نی بردسیر ۶ازشمس- آلدچت) ۳۸۷۲۳۰۱۱۰۹ ۷۳۴۵۰۷۲۴ عحمد بن‌طی ( فضر آلدین) ۴ ۸۱ فحمد‌پن عارف‌بن احبه عیذا لحق رود و لوی(شیم] ۴۰۴ محسدپن عبدالاول عبدی‌فزوینی تبر یزی (محیی الدین) ۲٩۱‏ مجندین عیداألباقی شر پفی‌شير ازي‌هیر زا مخثوم( آمیرسید ابوالفتح) ۳۸۵۰ ۸ ۷ ۴۹۸-۹ محمدپن شیدنا لبجیارعتیی(آپونض)۹ ۳ ۰۱ ۵ ۲ ۱ ۵ ۷ محمد بن عبدا لخا لق‌ین ممروف۰ ۲۶ محمدبن عبدا لغا لی‌میهنی (معین| لدین) ۲۳۸ محمن پن‌عیدا لرحمن‌مقاز یضی(| بوعبداله) | محمدین عتبان۲۸ ۲ میمیدبن هبدالرژاف دئیلی۱ ۸۲-۸ محمن ین عبدال ثاق طوسی زا پوعتصور) ۸ ۳*۳ محمد ین عبدالرژاق. صدر گیلاتی قراری گیلائی (تودالدین) ۰۴۳۸۵ ۵۴۲: ۲ رت ۱ ۲ ار ۳ ۳ باب محمداین عبدا لغقاروصالی فزو بنی ۶ عیحمد بن‌عبد! آیگر پم | نصار ی( تصیر! لدپن ) 9 محمد بن»یف کر پم‌پن‌علی پن سعده (آبو- بگر) ۵ ۳ ۷ محمن پن‌عید! لکر یم شهر‌ستا نی (|بو | لنتیج) ۲ ۳ ۱ج ۲۶ مجید‌ین عبدا لکر یم طبسی (فافی‌شمس- لس )۴ ۳۸۷ ٩‏ محمذین عبداللاین پین جسین بن شمی الدین زوینی [ نودالدین) * ۱۲۸ بو +۲ مدمث بنعسف أللّه بن‌سحمدا یی حسئیصيشی صفو ی( سیذهحین | لد برد ) ۲ ۷ ۲ عجمد بین عبد ال بسن محمن بن‌همدو یه بن نمیم‌بن‌حکمی ضیی‌سا تم ابوعیداللد دن ألبیم(! بو غبهالله) ۷۸۲ محمد بن عمث له خطیب بر نی (و لی | لدین) ۳۹۴ محمد پن حبدالة کاتبی نیشایوری( پهلوان شمس‌الذین )۹۷ ۳- ۰۲۹٩‏ ۰۳ ۱۲ ٩ ۰ ۸ ۳ ۴‏ ۵ محیدین عبدالیافعی ۲۵۳ مسب من عبت! !ملت دیامی( مس الذبین) * لیذ ۷ عحمد بن‌هبثا لملاك ی تا نی( خطیر | لدین 4 ۷ میحمث نن هید ثملت معزي نیشابوری (اآیو نکن )۴۰۵۱-۵۰ ۲۰۷۴۰۱۵ ۱ب دالیعلوی‌فز وی( جوا لمعا لی) ۳ 1[ | پوعیدا )۴ ۲۱۰۷ ۱ دص و ع ۷ همین عشأن عتبی کاپ ۷۸۱۳۵ محدناین عدانان سرشکسی [مجذا لذیبی) ۵۳۱ ۳۲ مجدد ین نا لین بن عاأولب دن بوسقه تبر‌پزگ محمدشیر ین( شمس‌عشر بی) ۷ ۳۳-۲۳۳۲۰۳۷۲ ۰۲ ۶ ٩ (قطبآلدین ] + ٩‏ محمنپن عزّیزّالدین يوسف‌سيلتي‌سیتی رازی‌هروی (سیدامیی غیاث‌الدین) ۳۳۰ میجمف ین عبلا له محبوی:ا گوری (قاشی حمیدا لدپن ) ۸ ۳ ۴۸۰۷ ۷ محمداین عالاعا لدین سسودبن محمدذ ین علی اندخودی (شمسالدین) ۵ ٩‏ مجید‌ین علاعالدین هیال سبزواری (غیاثا لدیبی )۲۴ ۲ محمث بی علي (آ تا بیلت! بوطاحی) ۷۳ محبد بن علی‌آلب امیوات (نظامالدپن) 9۹ محمد ین علی‌اسیرعالاهیجی(شسی! لدین) ۱۷۴۳۲ - ۳۳ ۱۰۳۳ ۲ ۰۲ ٩ 5 دم ۷ محمداین علیا لناموس خواری۴٩‏ 1 میاه بن علی‌ین !موز وه ودامیتی ۳۷۱ محید‌پن علی‌پن‌آبویکسی کوفی ۱۵۱ محبدین علی‌بن) بوعلیاصدین] بوا محس سبخماد دیخ ابو متصو ال باره عاو ی حجسیتیی تفیل مجبد‌سی‌علی بن دا تیال دعلوي تام آنمین از لیا و. فظام! اداین‌اه لا محمد‌دن خی دن‌سلیمالناین عحمف بنآحمه این<سین‌بن‌متر او ندی | تجم | لدین ) 4ب ۵4 ۱ ۱ ۴۵۰ ۱ مسیدپن علی‌ین سلیمان‌سوز ني‌سبر قندی (شس‌آلدین اپویکشی) ۸ ٩‏ فك« محماین علی تن‌شیاءا اددین‌سعود کزدو نی (امیی لدین )۳۲۱۳۰۸۱۳۰۰ ۷۶ محمد.پن علی‌بن‌ما لین ابو نصی حقابقی ۱ مجمد پن تتلي پن‌محمدین عمر ظهیر تک قب سیر نی( بهاعا لدین) ٩‏ ۳ر ۰ لو 1۳۸ محمدین علی‌ین مد دفايقي مرودودی (شسیالنبین) ۰ ۱۰ میحید ین علی بنمحمد شبا نعاره‌ای ۲ ۸ ۱ب ۲ بر ۷ محسد‌بن‌علی بن ملاگ‌داد تبر پنی(شمس . الدیبی) ۰ ۵۹,۸ ۱ ۳۹ ۲۳ ۱ ۳ بل ۲۲ ۳۱ ۳ ۷۳۳ ۲ * با محمدین علی‌چوینی ( بها ء آدین) ۵ ٩‏ محمدبن علی‌دامیتنی ۰ ۲۲ محبه بن‌علی راو تدی ۸۸ - ۸٩‏ ۱8 ۵ ۶ 1 محمد پن علی‌سراجی خی‌اسانی (جمال- یره ٩۷‏ هتم بن علی‌علوی این لتَطقي (سقیبه آلدین] ۸۴ ۱ محمد پن علی‌فضایری‌رازی ۲۶, ۳ اد محمد پن‌علي قناری(محییا لدین) ۲۷۶ مین علی‌قوشچ ی (حافط) ۵۰ ۳۵۲۰۲ ار ۱ تا ی ۵ ۲ ۳ ار ۳۰۳ * :ار م ۳ وب محمدین علي کشانی(شمسآلدین) ۱۰۰ ۳۳ دم دن شلی نوا نندا کی + ۴ محما‌ین علی وآبکنوی زشه‌سالدین) ۱۵۳ محمث بن‌علی هبدا پي (سید) ۵ ٩۷۳۰۱ ٩‏ ابو لمضل) ۱۳۴۶۶ مجمد‌پن‌عمر پن عندا لمن ین مازه (شیس- الدین )۸ ٩‏ مححمث بزلعی دادویانی ۳ + ۷۲ ۱۳ ۷۰ ٍُِآِآ۷ مد بن‌عمی فر قدک خر سا نی ([شرففا لدین) _" محید دنا ز ها ملطیوی ۸ 1۱ این شیاتا لین بلبن (سللان تصیرت الدین )۷۱ ۱۷۵۰۱ محمدین فغرآلدین (غیاتا لدین)۰ ۱۷ مدنذاین فخرالدین عبدا لمزیز کوفی بخارا یی( برهانا لدین ابو سعید) 3 موحمل فرن ۳ لین نوشاه دن‌ستدی لین عید ال صاحبی کپ امی نیوا نی ۴۶ : ۱ ۲ ۷ محبداین صی‌آلدین محمد بن‌محمد تر یم [لدین‌دشت بیاشی( قاضی‌عبد! لکر یم) ۳۳۵۹ عحمدین فضل!موسوی خراسانی ۱۳۳۵ باه ۲ ۳ محمدین قأسم‌ثففی ۱ ۵ ۱ محمد‌ین, قاضی‌مساش (قاضی) ۶۷۱ میحمد ین‌قليم نظامی ۷۲ محمدین قوام! لذین‌عبه آلهروی ( ناسر الدین )۵ #۶ مسمد بن قیس‌رازگ (شم‌الدبی )۱۱۳۹ ۱۴۰ عحمدین کمای لین اسععیل ین ع۶ساث - | لد ین‌عنصور پن تصیی | لدین‌غین لحی -سیی گر ی متی(میرابوا لمقاخر شام)٩‏ ۵4 ۳,۶۰۰ و و9 محبد پن مپارز [مطشآلدین) ۷۲۹ ۱ محدمك بن‌سجدا [دیحسن یر دی( ضیاعا تدین ) ۷۲ ۷ متمن جن محین ۵ ۵ ۷ محمدین محمد‌ین ابراهیم کازروتی حاح هر اسي( تاجا لذی) ۷۸۱۰۳۳۶ محمد پن محمد آمی یک قخی بات روگ( سلطات) ۱ ۵ ۲۲۰۲ ۱۳۱۲ ۱۳ ۵:۳۲ ۲ ۸ هحمد پن محمد پخاری(خواچه‌بهاءا لدین) * ۲ ۲ بها عا لد پر تیش نله دیدب محبد رخا کعطار (حلاعا لدین ) ب۰«۲« ۱ ص۳۱۰ ۱۱ ۳ #۳۰ محمذ‌پن‌مجمد‌ین دآود بنا کتی( تأجا لین آبوالعشلی) ۷۶ محمدین عحمد ین سید جلالا لدین بن سید بر‌هأت| لد ین پن‌سینعبد له بن‌سید زین| لمآ بدین بخاری (خواچه بهاء - الدین ۲*۰ ۳ر. بهاما آندین نقشیتهه بحمدین محمد‌پن عبد| لجلیل‌عمی پلخی وطواط (رشیدا لدین) ۰۴۸ ۷۲۴۱۷ [۳٩۳۰۹ ۳۳‏ یه ۰۱ ۳ 1+ ۱۸۷ محملاین مجنذپن عبتاله ین نظام حسیئی نز دی #۷ ۷ محمداین مجمداین‌شبد ال هوسوی پیر کیا ۸ عجمد اور خش له بلعمی ٩‏ ۱۳۳۸۰۱۲ ۷۶۰ 1۳۰ محمدین محمدذین هحمد ین‌طاه‌تیادکانی طوسی( قاشی شسیالدین ) ۱ ۸ ۷ محید‌ین محبد‌ین محمود حافظی بخارش پارسال( خواجه جلالالدین یاشمس- الدین اجوالنتم)۵. ۱۰۳ ۱۰۵ ۲( ۲۱ ۲۸ ۲۲۳ ۶ ۷۱ ۷۶ محمدب, محید‌پن. نصن وأنکتی (قاضی) 1۳۲ محمدین محمدچنيدی (نظام لبلت‌قوام- آلدین) ۲۳۲۲۰۱۲۲ محید‌ین محمد شاه فناری (ذینالدیی) ۳۷۵ مجمدبن‌محمدغا نمی هروی (ابو سعید) 1۳۹ مجمدین محمدغزالی طوسي (ژین لین | یوحامد) + ۶:۵ رم ۳۹,۹۰8 ۱۳ ۳۷۷۰ ۷۷۱۷ محبد بن‌سحمد فارسی( تفی| لدین| بوا لخین ) پا ۳, بو مدب عحبد‌قاینی (اموتص‌مناح) ۲۳ محمد بن‌مصمد تور بخ( عللاها لدرین)۴ ۷ ۳ ٩-۳ ۱۸۵‏ ۱ ۳۰۳ ۲ ۲ ۲ ۳۳۲, + ۸ ۰۱ ۱۲ ۶ دآعلی (شمس‌الدین) ۱۸۳ محمدین مسمودیدایعی پاخی ۳۵ محمذاین محمود ین حمد ایشا دور با فهرد آلدایین) ۸ ۳۸,۸ ۷ مجبدین محبودین شیاأعا لدین کسی‌ما نی [شیاعالدیی ۸ + ۳ محمدین مد‌ودین علي سبظ ناصرا لین سپ قند‌ی ۱ ۶ ۲ مخب‌نن محیون هی سود اسقسن‌اری زرشیدا لدین)۰ ۱۰ همین عجمود پوشنگی مسیحی ([فضر- | لدین) ۵۷ ۷ محمداین مسبجودتها ثیسيی چشتی ارجلاب.- آلدین) ۵ ۳۷ محمدین محمودزابی [شمس|لدین) ۵ ٩‏ محمد بن مجمودشهرژوری ااشسیالذدین | ۴+1 محمدین محمودخهرستاتی (جمال‌الدین) ۳۷۳ ای دار فا نی( همین لدینایوممد) ۷۰۹۱۶۵۶۱۳۹۷ ۳ 4+ بل ۷۱ ۲ ۸ محمد پن محمودقن وک (امیرایو احمد) ۴ ۳۶ ۴ محمد ین مشعلدسگزی ٩‏ ۱ محییل سس مراد سین | لعیمان(ساظان) ۳۰۹۳۹ محبد ین مسافر ۴۷ محمدبن مسمود پخارایی (فطام الدین) 1 ,هن نوی طهین | ادین ابوالمحامد) ۵ ۱۲ سید ین مود تن عحبد تآزدو ی [ نیعوتات وت آلدین ۳۳۴۱ تم تن مسعودین. موحمنشسیعو د فا تبرت ۲ آلدین)۵۳ [ سجمد‌ین سود «سویکگ عروزی بخاری حقی(شرف لدین) ۹5٩‏ ۰ ۱۱۲۵ و۳ محتن تن س‌مودعملات و تص )۴۸ محیث‌نن مطفر( اهیی مبارژالدین!۱۸۴- مار [ بم ه ۳ ۰ ۳۲۰۲ لب ۲ از ۲۳۳ ۷ رد ۳۱-۷ ۹:۷۲ ۶ ۷ محبدبن متلقی‌پن‌محتاج‌چفانی(| بو بکی) ۳۲ متزین معتوش‌طاهر(مجیر| لین ایوالمعالی) ۳۷۴ محم ین ممین| لین من سنا لین سیپی او عدی دقاقی بلیا نی ( میا لدین )۰۳۷۹ ۵۸۲۷ ۰۱ ۶۵۷- لا ۳۳۰ ۲ ۰ ربق ار با لین موّید پن محین | کرد اپویتر عیدا لررحمن بن تجمآلدین آین-حمو به چو بئی( سعد | لدین) ۱ ۱۱۱ ۳-۷۷۵ [ ]۰ ۷ ۱: ۱۸۱ ۰۱۸۳ ۱ ۱۳۳ ۷۳ ۳۳ ۰۷ ۰۷۲۳۱ ۷( ۳۲ ۷ ی ۳ ۱۳ میحند‌ین فلکشامین | لپ‌اررسالات (غیاث- الدین بوشیاخ ) ۰۵۱۰۴۹ ٩‏ ط ‏ ۶۱۸۷۲۲۸ ۳ ]۱ محمد دن, متصور ۲ 4 ۱ محمدین متصود پن اجوعبدالا گنگاتي اامودوع)۷۱۹ تن | بوسمید‌ین ا بوطاشی‌ی | پوسمیدین ابوا لخیر ۱۳۱,۶۲ محمذ‌پن متهاح| لدپن‌علما نابناب رآهپمس عبدا لا لق کوز تا نی‌لاهوری (سی اج !لتین ٩]‏ ۷ مجندین مودود ژر کوب‌ظلاهری تبر بزي ( تجمآ لدین) ۴ ۷۷-۱۷ ۱ مملابن موسیی عیسی‌بن علی دمیری ۱ ۰ ۲ ۱ شتعسر کل شاقعی( کمال لد‌ین! بوالبنا ) ۷۲ ۷ ۳ محمداپن موسی‌بن ,عقوب غن توی (سدید آلذین) ۰4 ۷۲۱۱ مصدین موٍ ید بغدادي (بهاها لدین) ۸۶, ۳ ۰۱۱ ۱۳ محمداین عو ین بندآدی شهءسخا ل۹( شمس- | لین ) ۳,۸۸۵ ۵ محمن‌ین مژمن ۸۰۲ محبد پن مژّ یدبن| بویگر‌پن | پواً لحسن‌بن محمناپن حمو یه عموی ارسعدا! لندین ) ۲-۱۱۰3 ۱۱ ۰۱۷۶ ۱۱۸۱ ۳ ۳ ۷۲۳ ۱۷۳۴ ۳ ۳۲۲ ۵ ۴ ۷ «حبد فن میرژاعلی ۶۱ ۲ مجمت‌پن هیر شر یف کی کا نی(شمسالدین) ۳۳ ۳ ۳ و ۷ مد بن‌میر‌علی بی کلی هر و۵ ۳٩‏ رجمال| لدین ) _۷ ! بو محمد ) ۵ ۸ ۷ «حمدین جیپ یگ آن ۸ ۷۳ محمدا ین نصیر ژجالال| آدین) ۱ ٩‏ حمد‌ین تصیرآألدین جعفر‌جسیشی مکی (سید) ۳ ۷۲ ۲, 8ب ۲ محمدین تصیرسگزی (شمس‌الذین)۱ ٩‏ محمدین هام (شهاب! لدین) ٩۵‏ عحمذاین شندوشاه عنشی تحجوانی شسي «نشی (شسآلدین) ۵۳۱۱۸۴۰۱۴ ۷ مبحمد ین و صیک‌سگزی ۹ ۱ معحمد‌پنژ لی‌ین رضیآلدین کائب اثفروي ۳۳۹ مجمد ین پحیی(آمام) ۷۴۹,۱۴۹ محبدین یعبی‌ین سييك‌فتاحی نیشا بوری م۵ ۲ ۰۳ ٩‏ ۵۱۳ ۳۳ ۲*۶ ۹۳ ۳: ۴۳۶ عحوداپن بجپی‌بن طاهربن عشمانءسوفی بخاراپي (ستریدا لدین یا تورا لدین) ی 5 ۹۶۲ هید ین (عپي بن ععلي اسیری لا هیا نی گیلانی نور بششی(شمس لدیین) ۱۶۹ 4 ۴۱ ۷۴۷۲۰۷ , ۵ ار ٩‏ محمدین پچیی‌بن پوسفد پمی تأدفی‌حلبي حتبلی ۵,۱۳۲ ۴۰ محمناین یحیی‌تادفی‌حلی ۴۰۵۰۱۳۲ مجملاین پحیی نیشابوری (مجبی‌الدیس ) ۸4 مان د«جوز ۳ محمدین پوسف(سلطان) * ۳۸ محسد‌بن پوسنب ‏ بلاقی ۸ ۷۳ مجمد بر بوسف‌جسینی دشلو گ ستث فحیه کیسودد از وخواجه‌ینده نواز (سید در | لذین | بوالفتیس)۶ ۰۱۹ ب + قا, ۲ ۵ ۷ «حیل بن پوسق‌طبیب حروی ۲۸۲ محمد بهادر (هیرزا ضراعا لدین) ٩۳‏ ۱ میحید بپا در خان (سلطان) ۲۳۷ محید مهامدخا تیار ۳۳ عحمدبید آرازی (دشیدا لدین) ۳۲۰ محمدپیر ام خاب( تواب] ۵ ۴4 محسد‌بيث آمانی ۷ ۴٩‏ عبحمد ببا خلینة | لخافابی ۲ ۰ ۵ محبد بیاگ ظی یقی فا رسی ۲ ۵ ۲ مجمن پيلك ترد ۱ ۴۵ محمدییات مدافی‌یا ندافی ۴۹ محمد پارسا ( خء اچه جلال| لدپن یاشس- لین عیجمت بن‌محمو دحا فظلی بخاد که ) ٩ ۳:۱ ۰ ۸۱1 ۰ ۳,۵‏ ۴:۲ ۱۳۳۱۰۳۳ ماس ۷۱ات ۷ عبحمث پاشا ۶ ۴۹ محین‌پاشای وز بر ۳۲۵ محمن‌پاییزی نسوی(مجدا لدین) ۱۰۰ و اجه‌ق.احب جراح (میرزا] ۳۳ دمدتاز یگوی (شمی‌الدین) ۷۴۰ محمن ثباد کانی‌طوسی(شسالدپن) ۶۳ ۲: ۳۸ مجمدتبی‌یزی (حاج]۵ ۶٩‏ میدمد تبرر یزیر ( خواجه جلالالدین ) ۴ محمد_ثبی ی کی( شین )۳۷ محمد ترعأن ( امیر درو یش )۰ ۷٩‏ محمد تر خان‌سفیدهو نی ثور ی( هلا تور لدین) ۲ محید تر که(خواچه افضل|ادین) ۱۳۶ ی دی ۱۳ 1 "۳ ۷۷۹۴۴۹ محید‌تر که دوم (أفضل‌الدین) ۴۵۱ - ۴ ۴۱۴۹۹ ۱۱۵۳ ۳ ار ححمد‌تستری (خواچه) ۱۷۴ مهمد تغلق‌شاه هویم ۱۹ عبحمت تقی‌سینی [ ۳۸ مدید تقی خراسانی(آمیر )۵۸۲ محید تیمور ٩‏ ۱:۲۷ ۲ محبد‌جاچرسی (شهاب! لدین) ۲۸۶ ممعبنجا مه یاف( سید ] ٩ ٩‏ ۴ مبدید‌چامی (مولاتا)۵ ۶۱ مجمد ی ۵ ۵ (مولانا) ۸:۳۲ ۷٩‏ مت مد‌جعای ابر آبادی ۶۲۳ محمد‌چشر بيك عروستی صف خان( قواج- الدین) ۱۴۳۱۱۳۵۷ ۴۶۵ ۴۲ + ی عمجت کو کلعاش ۳۳۷ محید‌چنیدی ( تظام! لملاک نطام! للدین| بو سعیت) ۳ ۲۳۳۱۱۷ محیدجو ی زا۲۹۹۱ ممدجوه بن تفلقتاه۰۳ ۵۹۰۲ ۷۶۸۰۷ همد چوته (سلیلان) ۰۲۰۳ ۷۵۹ ۰ یار ۶ ٩۷‏ محمد‌جوهر ۵ ۳۲ عحیدجو بشی [ بها ع| لین ) ۱ ۴ ۷ «حبد‌جوینی (شمس| لدین)۴ ٩‏ ۱ ۰ 4 محیلچهان پهلوانظ ۱۰ مبحمد چهانگیی (نورالدین) ۸۱۳ د. چها فکیر مسمد چر‌خگر هروی ۲۳۲ عحید‌حاأجی‌بن معلاین شیم هجوت جاعبی ۳۳ محمنما فا شر‌از ۸ ۶ ۷ر.حافطشیر آز ی مسمدحرو نی (شمس| لدین) ۳۴۵ عحمدستن ی اصفها نی(مالا تقیآ لدین ۶۴۴۱ بکریسکی (مییا یوالمفا شام) ۰۵٩٩‏ ۰ ط ۳ نو خن عسمدحسن_پلاسی‌شبرازی ۸۴ ۷۲۶۰۲ محمدحسن چسئی( | بوصا لح محمد) ٩۶‏ 1 مجمدضین مییزژ۳۱۳ (عییز)۶ ۵۶ محمدحسین بقایی[ ثررهی ٩‏ ۲۲ محدنحسین فن احمنشامی ۴۰۳ میلس ین مهییرشا طا لا تیه 8 و لدوری ۸1۳ ان ۴ ۵ ۵ محمدحین خطاط ۸۳۷ ارینتی‌عشهدی ۴ ۲ ۵ مجوز کا فص بی کی * ۲ ۷ یف سیر فروینی | خواجد) ۵ ۲۷ محید‌خمیی تی‌ما نی (عیی )۷۴ ۳ محیدخسین لو زکان * ۳۸ محمدخسرن لاهیی(مسید) ۳۱۴ محمدحمین میر زا دوشالات | ۸ ۲ مین هیر زا سیهسا لار ۴ ۲۲ محدسین ظطیسرگ تیشاوری احای) ۴۸۸ 1۲ ۳ ۳۸۳ ۲ ۵ا: ۱۳ ۷: ۷۲۱۸ ۳ ۲ محیدحسینی شیر از 5( بوسلیمان)۸ ۱۷۵ ۷۸۰ محمدسینی کاشانی (تقی لدین) ۲۷۹ ۳۴ محمدحکيم میرذ!۶۰۸ ۴۱ ۴۵۷ ۵۲۷ ۸ ۰ ۲ ۷۲:۵ جر ۵ 9 ۵ ۷ ٩‏ با : «۳ ۳۳۵ مسبد‌حیوت بزدی (سا لاتا لدین) ۵ ۲۳ هم دوگ یز دی( کشف| لذدیی| نوا لمتحامد) ۳۳ عبي بز ۳ + ۷ محپدسینر اضای بخادایی (خواجد) ۸ مععید یلار عن محماخسین گور کال + ۳۸ محمد‌خاموش (شاه نظامالسدین) ۸ ۱۲۷ ۳« ۷ محبدخال یرم اد. بر اعشات محید‌خات (شاه ا۵ ۵ محمدضان هشن تویر 1۱ ۱۵۳۴-۸۵۴۲۳۸۴ + محمیخات کی ماب ۴۳۲ نخان خیرات سرایت ۸ ۳ ۵ محمد‌خان شا بود(شاه )۱ ۴۱ محمنتان شیبائی۱۰۰۳۷۸۱۸ ۳+ ۳۲۲ ۱ ۳ با با محمدخات غز نوی (صیر) ۵1 ۶ محمدخان کالان (مس ]۶ ۵ ۵ محمدخان کلان‌غن نوی (میر )۵۰ ۵ محیدخبوشا نی (شیخ‌حاجی) ۱۴۳۴۰۱۳۳۲ و ات ۳۳۵۱۲۱۱۲ ۲۸ هت محید‌خذا شده (سلطان) ۰۳۷۲٩‏ ۴۲۱ ۳ ۲ ۴۶۳ ۹ ۱۴۷۵۴ ۱۴۹۲ ۴۹۴ ٩ ۵۳۲ ۵ ۵۳۳۰۵۸۸‏ ۳ 4 ۲ ۵ ۴ ار ی ۵ بر ]+۱۷ ۳ ۸۳۱۰۸ محبه‌خدا یداد( آمیی) ۰۳۴ ۳۲۴,۰۳ محمث خر اسانی ۳۴۷ عحمیخر اسانی(مولانا دروش)۷ ۳۴ عحین خر یتده آلجایتو اسللطان) ۱۳۲ ۱ ۱ (۲۰: ۶ ۱( ۷۳۳۴۱۹ محملتفری (شمس آلدین) ۷ ۵:۳۶ ۳ باه ۲ ۱ ۶ بای محین‌خاچیی (علاعا (دین) ۱۲۱ محبد خلیبه (میی‌رفیع| لدین) ۵۰۲ دید خلیل ام » ۱ معمد خلد‌ان(سلطان ) ۵ ۳۳۴ محمد‌خو اچه(شاء) ۲ ۶۶ محبن‌خو اچه کلان [مو لیا )۷ وت محبد خوارزمشاه (سلطان علاعا لدین) ۱۵9 محید خوآززهشاه [ سلطات قطی‌الذیین) ۳ ۱۹۴ ۱۱۲ ۱۱۸۵ ۹٩:۱ ۳۳۰۷۲ ۱‏ ۲ ۶۱ ۱۴۱-1۳۲ ۱۲ ۷ محمدخوافی(ر کنا لدین) ۷۸۰ محمد‌خوافی (ئورا ادین) ۶۱۱ محمدخوچا نی (شمس| لدبین) ۱ ۱۸ محمد خوشئویس (میرمعزالدین) ۴۴۴ محیددشتکی (اغیر‌صدرآلدین) ۳۸۵ محید‌یوم پهمئی(آبوا لنصی سلطان) ۲۴۳ محنندوم عتمانی ۳۷۶۰۱۳۵۳ محمد‌دهدار (شواجدغیاتا لدن) ۳۰۲ محبد‌دهلوی (شیخ) ۵ ۵ ۵ محیدوهگی ( درو ش) ۸۱۴۴۰۱۸۳۱۴ ۱۵۳۲ ۴« محمدرازی (قاضی) | ۰۴۹۹۰۴۷ ۵۰۳ ام ۶ محمدرحيم سلطان۳۴۹ عدی بدا پونی(خواجه) ۴۶ ۶ محمد‌رستمدا ری ۵۸ ۶ محمدرشتی (اعیرسلطان) ۸۴۱ محمدزشید حان 4۷۲ محمدرشید ر شیدگ‌اصنهانی ۷۲ ۶ محمدرضا از ۵ ۵ محمدر شا بر خو أجه هبد | لاش یب اصها بی ۳۳ ۹/۹ ۳۰ محمدر ضاین محمود توعی‌خبوشا بی۴ ۱۴۳ ۳۵1۳۱1۰۱۹۱( محمدزرضا داعی مشعدی ۵ ۷ ۲ محمدرضا زضایی مشهدی ۵۳۲۴ فحیدر شا فتر .۰۳ بر محمدرضی_ پن‌دی ( هعز آلدین ) ۵ ۷۷ محمدر فیع| لدین محدث دهلوی ۶ ۱۹ ممدرواسی (صدرالدیین) ۳۰۲ هحمدر و ی ۵ ۰ ۳ محینز آهن رم 2۱ محمدزمان بلطان ۶۷ 2 محمدزمان هیرز۶۷۲۱ محمدز هجی‌اسفز ارگ طروکارممین| لین ) 1۳ محندز ند. خوانی س‌خسی (فغی! لدین) ٩‏ ملس عمما ز ز استاد )#۲ محمنس وازی (میات‌آلدین )۳۲۳ معینسیت‌خان از جات مها درخان ۴۳۸۳ سیب عیذهیی حبله (اعیر) ۴۲۵ محید سلطان( سیو ]۶ ۶۳۳۱۵۹۸۱۵۸ عالطا تین موسمیدخانه شییاتی ۸۵۷۲ محیند سلیمچهانگین (شاهزاده) ۸۳۰ محمد‌سمامی(خو اجه پا پا ) ۶ ۲۲ مجید ستدوی فوگی ٩‏ ۲:۴۲ ۸۲ محمسوم آل‌عتمان(سالطان) + ٩‏ محیذ‌سیو نج‌خان ۲ ۳ ۶ محبدشاطبی (امام)۱ ۶۷ محمن‌شاه ‏ با دی( سالاشاه) ٩‏ ۳۶ میجمب‌یاه آسی‌قنتاری ۴۵۳ ۲۷ ۱۸ ۲ ب, محمدشاهبن تنلق۵ ۲۳۲ محینشاه ین حأجی‌زژود ای خواقی [ جر الدین شرق! (ملاك)۳ ۷۳ محمد‌شباه مین عمی| لدی‌فناری ۵ ۲۷ میحمنیاه بهمنی (شمیآلدیی! :و الملفن | ۵۹ ۵۰۷۷۱ ۷۹ محبد‌شاه یادشادد دی ۲ ۶۴ اتود شاه چیان (شهاپا لسدین) ۰ ٩‏ ۳ ۲ ۳ ۳ ۲ با ور محمدشاه سوم بهمئی ٩۷‏ ۷ مخینیش _قاوی ۴ + بل محمدش قي‌نيازی ۰ ۰ ۶۳۲۰۱۵ محمنه شروانی (]1۶) ۲4۲ ۷۱۰-۳۹ محمد شر یف اندجا نی‌ ۸۲ ۵ عمجم شر بش جم‌دشهذی + ۵ #۶ محمل شر‌یف راز( خواجه) ۸۰۲ مجیدشی یف یف (قأضی )۵۲ ۶ محینشر یف سرا تچا نی ٩‏ ۳ نو محملشی بقب توأیی کر بلایی ۵۵۶ محبدشی یف وقوصی تبربوی ۸۳۳۰۵۱۳۲ ععمک‌شر پف و قوعی حسینی ثیشا پوری ۷ ۵ ۱۳ ۵ ۳۲ ۰:۴ ۲ #۱ محبلشر یف هجری ( مییژ! ) ۱۳ ۵ب ۳ ۱.۵ ۵ ۳۰۳ ۳ باب محبنشر بفی_تبر پزک (سید معین| لدین) ۹۹« سید شفیع‌هر وی ۵ ام ۵ محبدتمال ۴ مجمتسمس]لذینن ۲ * ۸ سبحمنشوشش رک ( تقی! لنبن) ۳۱۴۲۸ ۸۲ ححمذ‌شیپا نی( اهام) 4 ۸ ۲ محبدشییاً نی بن شاه بو داف شیبا تی‌خان ۳ شیيت‌خان (اوالنتم) ۵ : ۳۲۵۲ ۰ 9۳۲۲ هر ۲+۲ ۶٩‏ ۳ ۳ ,۳ ۳ ۳,۲ ۲ ,ار ۷ ۲ ۲ با محید شپخ‌حسن محید‌چشتی (اجوصالم) ۱۹ مب‌حود شیشرجگر وی ۳ ۵ ۲ محمتشیی‌ازگ اهیر(۱) ۵٩‏ ۶ مجمن شم ازگ (میر‌صدرالدین )۳ 9ب محمدشیر خان عرقعی تولکی ۸۵ ۸ ۵ محمد شیر ذنکی( اعیر جمال! لدب ) ۶ ۴۴ مجمدشیرین عفربی (شس یآ لذپن‌محمد بن عزالذین عادل‌بن بوسف تیر‌یزی) ٩‏ * ۵۵:۳ ۲ ۳۰۱۲ ۳ ۷ ۳۰-۰ ۷ محبتصاحبن یوان جویتی (شمس الدپن) ۲ ۳۳ ]۱۳۷۰۲ ۰ ۱۳۹ ۳۴ باب ۱ ۳۱ پر ۳۳۳۲۶۱ ستت ۲ ۲ ۳۲ + ۷ب ۱۷۴۱ ۳۴۹ ۷ و ۳ محمد‌سا دق‌مفتی (عولا تا ۸6 میحمدسادق‌ین| بوا لسن‌بن شیخ‌بن| لپاس ۱۰ ۳ | بن‌شیینوپن«حهمد بن‌شوخ بن‌خدا عاقلي شیخ‌مقی ۸ ۲ ۶ «رخین سا داز بصا دق ۳ ۵ ۳ محینسادق شها بی‌سدی قادری ۸ ۷۲ مجمت‌صا دف‌سصاً دک سم قندی ۳ ۵ ۲ محمندصادق قادزهشهایی صدری۱ ۱۳ مخمد‌صاعدیا سقها تی ( خو اچهجازل| لندین) ۳ پا نا مسمذ‌سا لیم۵ ۳ ۳ محینصا لم( حیر ) ٩‏ ۳ آلرسمن‌پن شیخ‌خلپلالله اودسنجی بذ‌خشی ۳ + ۴ «حمذدها لین اعیر عبدا له قآ در ۱۷ و۸ محمد‌صا لح بن بدر | لدین پنمحمدجز روا ی ۳ +۳ محمد‌صالم نیت ۲ ۰ ۸۵ محبد‌صا لجدیوا نه ک پلی‌فار فی ۷ ۶۲ محینیماً ام ساغی‌جی ( خو اجه) ۶ ۵۸ محمنسا لم‌ها لمجفتا پی کا بای ۵ ۴ ۳ محیتصا لحي هر وی‌هشهدی (میر )۲ ۱۴۳ ۲ ۷ ۳:۷ ۲ با محیدصدر (آمی‌چمالا لدین)۰۸ ۵ محمد مدا لعلما اصذرالدیی) ۲ ۱۳۷ عحمك صلدن تشرد ها رقاشی پر‌هاتا لدیین) #٩‏ محمد صفی ( میر | ] ۵ ۳ ق محید‌صفیی شیراذیگ (شیضبحمد )ال ۶ مجمدستلی فاأ شا ۸ ۳۳ محمدصوف مان ندرا نی (سا) ۳۷ ۸-۵ ۵۳ ۳ ۳ باب محمدطاً لب ۸ ۴ ۳ محمدطا لب طر وی:۳ ۳۳ محینه‌طاآهر (شیخ) ۶۳۲۳ محبدطادر | تسار( خواجه )۳۳ عحمد‌طاه ن سید حسن سا نی نتو ی( سبد ) ۳۶ محم‌طاهي تر کستا ای * ۳ ۳ معمد‌طاهر سپزواری۷ ۵ ۳ محمد‌طای طاصیراز ی( شو آچه )۵ ۸ ۲ محمدطاه عیداله ۷٩۴۰۷۱۳‏ محیث‌طا بثی ( | بوا لقاس ) ۸ ٩‏ مصدطبیپ (حکی‌شاء) ۲۹۵ سحین‌پیب اردییلی ٩‏ ۱۷ میحمت‌طر افاک زاغ بات بن اهر تم] ۳۳۹ محمد‌طر یقی ساوجی ۱ ۵۳۶۰۱۴۲ میمد‌ظهوری ترشیزی ( نود! لندین۳4 ۱۴۳ ۵ ۳ ۳ , محمد‌طهیر | قافن جایر ۷۷ #۳ یم چا تي محیدعارق بقایی مشخولی آندعایی ۴۰۳ ۸ ۴۳۲ 1 ۰۳۰۵ ۰۳ + بر محیدعا رف قند‌ساریخ ۵۶۳۲ ۳ محمدغا لم سم قندی ۲۳۸ محمد عبده کاب ۸۰۱ ۲ محمه‌عتاچی تجفی(سید) ۴۳۱ مدمن‌عچيبی گوز کا نی(شمس! لدپن) ۱ ٩‏ محمندعرب (شمس] لدرین۸4 ۳۲ محیل‌غرقی شیی‌ازی (سیت جمال! لددین | ۴۲۲ ۱ ۳۰۸ ۲ ۸ مود ی هي تب بز یا( ساطان) [ ۷۰ تجننه‌سگ رک( مسر | ) ۰ ۳ 9۰۷۱۴۷۵ ٩‏ [ ۸ دحبد تصار لیر بر ها (حاح شمسی] لدین ) ۱۱۰۲« ۳۳۱ مجمد‌علل+| لین ۳ * ۸ محمدعلمی‌لاری افتل‌خان (شمس| لدین) ۶۳۴۵ میحمد‌علی س جمال لا لام شهات هعخی (شیابآلدین) ۶ ۲۲ محمد‌علي تیی دزی ۲ ۳۳ مبعمد‌علی نی ۱ ۳۲۷ محمذخلی شغایبی ۵ ۳۴ محین‌علی شهو د که چز دک هیر م۱ )۳ باه محمدعلی شیر ازع( میرزا) ۲۶۹۷ مسیدفلی ظهور ی( خواچه) ۶۱۱ محبد‌علی قسمتی‌آسعرا پا دی ۱۸ ۵ محبد‌علی تاش نی ۲ #۶ فمحند‌تدلی ناحیم 8 5 م«حمدهلی هر و ۷۲:۶ ۳۳ میجدد‌علی منی ۱۳۲ مجبد عی ی خلخا لی ۳ + ۷ محیدعوش بخاری ۲ ۱ ۸ محبد عوقی (سدیدالدیین یا نودا لدین) ۵ ۱ ۳۷۹ ان ور محبدعهدی (ملزئودا لدین) بر ۳ ۶ میت له و کباب ۱ محیدئیلی (ژین‌الدین ایوحامد) ۵۰ ار ۱۱۰۲ :۲ ۳ ۳۲۳+ ۷۳۹۰۷۹۹ محمدغل نوی[ تکه(مپرشس| لدین) ۸ ۰۴٩‏ ۵۴۹۱۵۳۳ محمد‌غوث [ شین ) ۴( ۵۴ محددفوت | لدین شاقعی‌مدراسی ۱۳۳۲ محمدغوزیا نی (نورا لدبن) ۶ ۳۲ محه‌دفا تم آل عجیات (ساطان ابوا لعتم) ۹ ۱۲۷۳۰۲۷۰ و۲۸ * ۱ ۷ 5۱۷ ۲‏ محمدفخر یبن آمیر آمیری‌هروی (سلطات) | ۰۲ ۲۷۲ ۲۳۰۱۳۲ ۲ عم ۳۲ ۳ ار محمدفراهی (شرفآلدین‌حای )۳۲۷ محمد ف‌غانی (سیفا لدین ایوالمحامد) "۷ محبد قضل ا لاد , رشد اد یی میجمد قضل اه مجمدفلدن ی + ۳ محبدفلکی شرواتی( تجما لدینآبوا لام ] ۱۰ میحمد فو طه‌سمر قند که[ حأچی ) ۴۷ ۳ یجید قیصیأصفها لیر هیر معز | [دین) ۸ ۳ ۴ ۳۷ میدید فأسم اسیرگ ۶۴۹ میدق میدن حاجعحید سپروری کشا نی ۱.۳۳ ۳۹" ممدقاسم‌پن عبدأ له قاسمی(هیرز!) ۰ ۱ ۴ ۵ ۷۱۳۲ + ۵ باب ه ۵ محیدقاسم‌ین مظفی گنابادی (ملز مطفر) ر ۷,۳ ۶ بل محمدفاس‌شان میر بر ۵۴۰ ۵۵۳ ۵ب ۵ محید‌تاسم زار گ‌عشهدی ۱ ۶۵ محبد‌قاس‌ساحر یه توت ی ۷۷ محید‌قاسم‌کاسمر آ زک( هیر ) ۶ ۵ ۲ مجمدفاسم کسر کشا نی۸ ۵۱ محمدقاسي عستوفی ۰ ۴۲ محمد‌قا سمو قار ید خشا تي (خو اجه ) ۳ ۰ ۲- تین ۶ محمدثاشی (محمدین پرهات لذرینسمی- قتدی ۷۱ ۷,۱۴۰ ۱ ۸ محین‌قاشی (مولانا )۳ ۱۳۰۷۱۳ ۵۴ ۷۷۲۸ مدمد‌قاضی (میر تقلام| لدین) ۸ محمدقا پني(مو(تا جلالا (دین) 1 ۳۲ میجمد کباب ۲۶ ۳ محمدق رآختابی(قطبا لدین) ٩‏ ۸ ۳۳۰۳ ۷: ۷۳۹ محمشگ و یلی ۷ محمدز دینی (حکیم‌شاه) ۲۳۷ مجمن‌قطات غز تری(بونس)۱ ۱۵ محمدتلی تتلوهیلی‌هره ی(عیرزا )۳۱ ۸ ۵ ۰:۳ ۲ ۸ محمدةلی قطب‌شاه ٩‏ ۵ ۳۰۰۳ پر مسمدفلی ماهرآردبيلی ۰۴ ۷ محمذقلی متول‌حصاری 1 ۳۲۶ محیدقیی( عاز) ۲ ۵ ۶ محیذ وم متشاصی مظان( لطان ) ۸ ۲ 4 27 من #ىاد (خواچه) ۶۲۲ میدق تفار ی ۳ محمدقوچانی (شی‌حاج) ۳ ۵۲۵۰۵۶ محمد‌قررحی (شاه) ۵ ۳۴ ۱۰ محمدفهستا نی (مولاناشمسآلدین) ۹ ۲ ۲ عحبد کاتپ احافط حاجی) ۸۲ ۸۳۷۰۲ محمدکاتب بلخی(شم سآلدین) ۵ 8 سحید کآزرو نی (خواجه) ۷۶۲ محمن کازدو تی صوطي (خاح نورا لدین) ۳۳ محید تاشانی ( قاضی ۰4 ۲ ۵ محصمث کآشن ی ۳ ۸۱ ۳ محمد کأغم‌ظاهی اردبیلی | ۰ ۷ محمک کاهپور ی( میر‌سید) ۲ ٩‏ ۱ محمف کدف نن‌جا نی( خواجه) ۳۴۷ محمد کچج تبي‌یزی (غیاثا لدپن) ۱۳۱۳ ۵ ۳۵ ۶ ۵۱۷ ۷ ۷ محمد کجچی (غیاثا لدین)۳۱۳, ۸۵۵ ۷۴۲ محمد کرت (عمعز | لذدینا بو | لحسین) ۱ ۶ ۷ محمد کرت (ملك فیاتالدین) ۰۱۷۹ ۱٩‏ ۰۸۳ ۳۳۰۷۲۲ ۷ محمد کر‌ما ني (افضل لددین) ۴ ۴۶ مجدن کر‌عانی (اعیرشصس | لدایی )۶ قز محمد کسکنی(میر )۸۲۲۰۵۰۳ مبمد کلامي لاری (سدرآلدین) ۴۵ ۶- ۶۴۶ عحمف کلانتی (میرشس الدپن)۸ ۲۷ محمد کنیو (شیت) ۵۴۳ محمد کهین (مللك شمس‌آلدین/۹ ۲۱ محمنه تیا پن ناصی کیا» ۴ ۲ مجید کیا ثر گانی (شمس‌الیما لی)۱ ۲۷ محید کیای دوم(سلطان) ۲۵۲ موف آیشی ([ شم سآلذدین ]۸ ۳ ۵۰۰۱ ۷ فحمت گ رآ + ۵ ۴ محمد ش تا في‌سمر قندش (سید) ۳۷۹ محمه کلندام ۰۵ ۲ محبد گیسودراز (سیدمندالدپنا با لفتم عصجما بن بو سب <سینی چشتی دهلو ی ) ۲۲۰۱۴۰۳۲۰۱ ۲ ۵ ۱۷۲۲ ۷۵۴ ۶ ۷ محید گبلانی ( تورالدیی) ۶۲ فجمدطاهی سپزواری۷ ۲۵ محبذ‌طاه طاهر رازگ( خواجه) ۵ ۸ ۶ مسیحمندطاجی ید۳401 ۱۴-۷۱ ۷ محمدطاً پنی ( | بوالقاسم) ۸۶ ۱ ( حممشاه) ۲۹۹ محمد‌طییپ(هییز) ۴ ۱ ۸ هتحونطییت؟ اردبیلی ۹ ۱۷ مجمن‌طر اشای (آلسغ بيك بن شاهرخ) ۲۶۹ محمدطریقی ساوچی ۶۰۱۴۲۱ ۸۳ مممد‌ظهوری ترعیزی (نورا لدین) ۰۴۲۳ م۴ ۳۰۳ ۳ « محمد‌تطهی | لین پابر ۶۷۷ د.یا ی مجینعارف بقایی مشتو لی أندانی ۰۴*۲ ار ۲ 1 4 ۴,۵ ۶ ۲ یرد محیدخازفب قند‌هار کلم ۶ ۲+۳ ۳۶ محمدغالم سیر شند‌یر ۳۲ عتمد‌عیده باب ٩‏ :۵ ۲ محمدهتابی جفی[سید) ۴۲۲ سحمدعجییی کون گا تی(شمس! لددین) ٩ ٩‏ متمث‌عر له (شمس‌الدیین) ۳۳۸ میحید‌عر فی شیر ای (میست جمال] لذین] ٩,۳ ۵ ۳:۳۴ ۷‏ ۱ بر , ۳ ۳ بر محمد‌عزمی تبی دی( سلطات) ۱ ۰ ۲ محمدعسک رک( عیر زا ) + ۴۷۶۱۴۳ ۷ ۰ و ٩‏ 1 ۸ مججن ههار شرینی (حاج شمس‌آلدین) ۰۳« ۳۳۳۵۰۳ مجیتعا(عا لین ۳ + ۸ محمث تلم لار فا فضل‌خان (شسیآلدین) ۴ ۲ محبدعلی ین یال لا سلام شهاب هعتی [شیاب لین ] ۲۳۶ محدد‌علی بر دزی ۷ ۲۴ محید‌علی از بر تثار ی ۸ ۳ ۳ محمدعلی حسییبی ۱ ۲۷ محمدعلی شفا یی ۵ ۴ ۲ محبد‌علی شهودی مردی(میررا) ۸۳ ۶ مضیدعلی شیر از ی[ میر را ) ۷ ۴٩‏ «حمدعلی طیعی صفها نی(میر) ۸۶ ۲ محیدعلی ظهوری(خواجه) ۶۱۱ ممدعلی قسبتیاستر ابادی۵۱۸ مسبدعلی کاشا نی ۱۲ ۲ محمذعلی نهیم ٩‏ محمذخلی هروی۷۲ ۳۶ ۳ سدمنعلی سثی ۱۳۲ محمنعمر شتاخا ی ۶ + ۷ مجبنخوفی جخاري ۱۲ محمد عوفی (سدپدا لدپن یا نورالدین) ,۷۲ :1 0 ۱۶ ۷۲ ۲ ابا محماه‌عهدی (علانورا لدین) #۳۲۸ محمث مد بت ار ۱ مجمدشی‌الی (نین‌الدین ابوحامد) ۵ ۹۱۳۹۰ ۰۱۳۲ ۱۳۷ ۱۳۷۳ ٩۷۱ ۹‏ ۷۳ محمدقز توی! که ( عیر‌شمس! لدین) ۸ | ۴ ۳۳-۲ ۹۰۵ ۵۳ «حمد غوث (شیش) ۳ ۴ ۵ حجیدقوتث] لدین شافمی‌سنبراسی ۱۳۳ محمد‌غوریانی (ئودا لدین) ۳۲۶ محمدفا تال ععمات (سلطان ایا لفتم) ٩‏ ۲۰۲ ۲۲۱۲ ۲ ۲۲ ۷ ۰۷ ۱-۷ ۸۰ مسین قعر یبن اعیر امیری‌هر وی ( سلطات) ال ۲۲۰۳ ۲۳۰۳ ۸۲۱۲ ۵:۳۲ ۸۲ «عحمدفر ای (ثرفالدین‌ساج) ۳۲۷ محمد فرما نی (سیفآلدین ابوالمحاهد] رهرگ میجیت‌فضل| لد , رشیدا لدب محمد فضل اه میحمنفلفز ی * ۳ ۶ محبدفلگی عروانی( نجمآلدین| بوالنظام) ۰ عحمن فو طاسیی قندای (حاچی ) ۳۴۷ محهد فیشی اصفیا بی ([میررمعز آ لد ۱۴۳۸6 ۷ ار 2 مسیدقاسم أسیری 9 ۲ میجبد‌قا مين حاح‌مسمد سروری اشانی ۱۳۳ ۳۹۷ محما‌قأسم ین عبد ال قاسی(عیر !)۰ ۴۱ ۵ ۷۱۴۲ ۰ ۵ بر * ۵ محمد‌قاس ین مظفی گنا بادی (ملا مظقی) خر ۷۰۳ ۰ باب محمدقای‌خابه میر مصي ۱۵۴۰ ۱۵۵۳ ل ۵ محمدقاسم زارشمتیدی ۵۱ ۶ محبب‌قاسم‌ساحري توتی ۶۷۲ مجید قاسم‌قاسیر آز ی( مین ) ۶ ۵ 2 محمد‌گامم تسری واشا نی ۵۱ محید‌قاسي مستوفی » 8۲ محمد آا سیو قاری بدخشا نی ( خواجه) ۳ ۰ #- + ت ی ۲۲ محمد‌قاضی (ححمد‌ین بر‌ضان| لداین»سبر- قندی )۷ ۱۷۰۴۰ ۸ محمد‌قاشی (مولانا ۱۴۰۷۱۲۸۳ ۴برق با ۷ ۷ محدمن‌قشی (میر نظاعا لدین )۸ مدا بنی (مو دنا جلال| آدین) ۳۳۱ محبن ابا پی نت ۳۲ مقر اختا بی( قطی! لددین) ۳۲۱۳۸۹ ۱۷ ۷۴ محمداقر و ینی ۷ محمدقزويني (حکیم‌شاه) ۳۲۷ محبد‌قضاعی (ابوعبدا له ] ۳۲۷ 1 محمدقطات غن نوی( ایو نهر ) ۵۱ ۱ محمداقلی تکلومیلی‌هرو یا میرژا 14 ۴۲ ۵ ۰۰۳ ۸۳ محمد وی قطی‌شاء ٩‏ ۸۳۰۰۱۳۵ محمدقلی ماهر آردییلی ۴ * ۷ مجمدفلي منول‌جیاری ۳۶۱ سحمد قمی ( ما ) ۲ ۵ ۶ محیدمی‌متخاس بسلطان(سللان )۸ ۰۵۲ ۳« محبد ناد ( خواجه) ۶۳۲ مدوم دار چ محمدقوچانی (شیج‌حاح) ۳ ۵:۵۲ ۶ ۵ مقر چی (شام) ۵ ۳۴ ۱۰۳۴ محمد‌تهستا نی (مولاتاشمس‌الدین)۹ ۶1 محیداتب (حافظ حاچی) ۵۲ ۸۳۷۰۱۲ ححمه کاپ (ذرین| لدیین) ۷ محبن کالب بای( شصی! لدین) ۵ ٩‏ محبت کاز رو نی (خواجه) ۷۲۳ محمد کازر و نی وی (حاي نورالدین) ۳۳۶ محید اما نی [ قاضی )۰ ۵۱ محمث اشغر 6 ۳ ۲۸ محمد کاظ‌ظاهی اردبيلی 1 « ۷ مححمن تآمپور ک(میی‌سید) ۶ ٩‏ | عحمت کلف | ندچا ی[ خواجه) ۳۳۷ عحمد تجج تیر بزی (قباشا لدین) ۱۲۱۳ ۵ ۲۰ ۲۶ بل ۷ ۷ محمد کی (غیات لدین)۲۱۳: ۵۵ ۳ج رن ۷۷ هجبین کرت (معنا لدین سا لصین) ۱ ۲ ۷ محمذ کرت (ملك فیات‌الدین) ۱۷5 ۷۳۳۱۱۳۲۰۰۳۹۹ محمه کومانی [افضلا لدین) ۲ ۳ محمد کرمانی (آمیرشمسآلدین) ۴۴۴ محمد کسکنی(میر )۸۲۰۰۵۰۳ محمد کلامی لاری (صدرالدین) ۴۵ 8 تز و معی کالاثتر (میرشمس الدین) ۶۷۸ محمد تنیو (شیخ) ۵۴۲ محمد کهین (ملك شمس‌الدین)3 ۲۱ محمد گیا پن‌ناصی کیا ۰ ۲۶ محمد کیا گر گانی (شمس‌المعا لی)۱ ۲۷ محمد کیای دوم(سلطات) ۵۲ ۲ محمن ؟یشی (شمس | لدرین) ۸ ۳ ۰۰۱ ۵ ۲ محمد گر ای + ۴٩‏ عحمد کن کا ثی‌سمی‌قده‌ک(سین) ۲۷۹٩‏ محمن گلندام ی ۰ ۷ سید کیسودراز [سید‌سدرا لدین! جوا لفتیم هحمد پر چو سف<سینی جشتی دصاوی ) ۷۲۲۴۱ ۲۲۵ ۵۲۶ ۷: ام ۲ ۷ محید ثیلانی ( نورا لدین) ۶۲ ۶ محمد لاهوچی (شیخج) ۳ ۳۲ عم لطینی (شمس لدین ) ۷ ۳ محمسپار کشاه بنالاعز سگ نک (سید‌شمس- | دی ) ۸ ۷ دادخر سا ی ۳۴۷ ۳ محمد‌مجلسی (میرشمی‌آلذین) ۳۴۷ فجمدتحر وق ه ۲ مجون محقق خفرکه (شمسآنخهین) ۳۶۷ ۵ ۸ ۸۱۲ ۴۱۱۸۲ ۸ مسحیمشنوم قادری۴ ۴ ۵ دیدب گرمایی ۴۷ ۲ میومدمی ادی بخا را یی(| بو لحسین) ۲۱۸ جنس یز واره ای + ۷ محبد‌مرفیتا نی ( درو یش) ‏ ۸ ۵ محمد. ستلیی(ایوالمما لی )هر ۷۲ محمد‌هن پد‌طبیي ه ۲ ۲ بش ید عفر له ۰ ۸ محمنسشات فر د شیب از ی ۶ ۴۶۳ محمنهی روف بشواجه تلان ۷ ۷ ۵ هجین معرژف بشیخ محبد حسن چشتی ۱۹۶ محمدمصوعبن سیدصفا پی‌حسيتي تر‌هناک بکری نامی۸ ۵۸ ۲۰۳ برد مبعمتسصوم تامي (سید‌نظاع! لدین )۸ ۸۵ ۳: ۳« میحمبت‌هما ی (خمس| لْث بر مجمانه فاد که ۳ ۷۲۲ محید‌معین (سلطات) 1۱۷۹ محبذمعینی جویئی (خواجه دمین‌الدین) "۷ مسمدمغر یی (شیخ) ۰۲۰۹ ۰۲۸۱ ۱۳۳۵ ۳ ۳ ۷ محمذمفید عستوفی‌یز دی »۰ ۱۹ مسمدمقيم‌مقیمی سبزواری۶ ۵ ۵ مجیده کین ۴ ٩‏ ۳ میج دعللت | لسا دات تیشا دوری( عشر | لین ) ۵ 8 مجیدسنشی (هی) ۶۳۱ محمد‌منفی اردو بادی (عیرژا) ۴٩٩‏ / میحمك هنعور س‌خسی ( اعاج) ٩‏ ۷۲ مسمدمتو ته تسفی(شمسآلدین)۵ ٩‏ محمدمتوهر توسئی ۶۰۱۵۴۲ محیبسوسی ده‌بیدای تشیندی (خواجه ) ۷۳۰۳۳ ۳ محنعو لوگ میستا تی(حاجی) + ۲۲ محمدمومن پن میر علی‌حسینی استرا بای (دیر) ۸۳۰۰۵۰۲ محمدموعن بیاك ۱ ۰ ۵ محیددومن‌هرشی (میی ) 4 » ۳ محینسژین لنگه ۵۵۷ تیلم من عیرذانیمور ی ۲ ۷۲ ۳ 6 6 ۵ 0 محسیذمهنی‌بن قأضی‌محمو دحسینی (آعیر ) یار ۳ نا محید میا کالی ( نما لذین ایوالقاس ) 3 ۱ ۴ محیذمی یز ا(سلطات) ۳ ۳۲ هحستعیرزاین چها نشاه‌قرا قوپو تلو۹۴ ۷ عحمد ۳۳9 چسی‌شاهر نج گور کان( سلطان ) ۶۴۹ محمدعی لگ[ تودا لدین )۶۱۵ عحتمث‌عیی لصا لح شید ی ۷ ۸ ۵ ۳۰ ۳ ۸ محجمدسی گ صالحي‌هر وی هشهدی ۲ ۴۲: ۲۰۷ ۳ باب محیلهیی پوسش! میی) ۲۶۷ عحمد‌ناصی مییز! تأصر کی تیموری | ۲۶ محبد نایینی ۴۷ ۳ محبد نجعی (سید) ۵۵۷ عیحین ستی ۱ ۱ ۲۳۱۱ ۳ حعحیثد سقی [شهات! لذدین | + ۳ محمد تسفی(عزبزآلدین) ۱ ٩‏ ۷۳۲۰۱ مد تسروگ ۶ ۳ ۷ میمبد تعیرش ار ده بادی(قاشی) ۲ + ۷ میحمد تعمت آ با دی ۷ ۴ ۳ محمد تقیب شاه‌عالاها لدین) ۴۹ ۳۴ محمد تقیب! اقب ی دی (شرفالدین) ۴ بجمد تمکین هروی ۸۲ ۵ عجعمد ور بخش (سین) ۴ ۱۸:۳۷ ۱۹-۳ ۱۳: ۳۲ ۱۱۷ با مد توندا کی [ ۳ ۶ مسبد ثیشا بور گ(ررضی | لدین| بو جمفر ٩ ٩)‏ ۱۳4 مجید نیشا دودت (غیات لدین) ۳۱۴۳۶ محمدخشي بافتی( کبالالدین) ۴۳۴ ۳۵ ۱۵۰۰ 4۵ ۵1 ۳۵٩ ۰۴۶۹ ۹‏ ۳۶ ۳۲۱۳۹ ۳۹ بره ۰۷ ۲۲ ببء د بر مجمدود اهينی (قاضی) ۴۴۱ متدوزیی آذر با سان(میرزا) ۵۳۱ محیحوزپر خراسانی [ خواجه)۸ ۶۲ محمدوصالی تبر,یزی (سلطاب) ۷۰۷ محمدوصا لی‌رازی (قاشی) ۵ ۶۷ مجندو لي دشت‌پیاضی ولی ۸۴۵ ۵۰ ۰ ۸ اباب ون یهت ۳۷ بر محیتو لی سلطال نو اب)۵ ۲۲ محیدهادی شاوی بر و جردی(هیی )۵ تن محمد‌عاشم (خواجه )۵۶۹ محیت‌ه شم (مولایا ۷۲ ۴۲ عحمد‌هاشم سلطان۲ ۷۵۸۲۰۵۷ دق محمدهاشم سیاپی ۴۶۲۷ محمنحاشم شاه کرمانی(اميی ابو عبدالله عاشمی) ٩‏ ۰ ۴ محود‌هاشم محتی سمی قندی ۵۸ ۶ محیدخاشم هرردمي(عبن) ٩3‏ ۴ محمدهاشم وافی۷ ۴۲ بسمد‌عاشمی اصفهاني (آمیرشمسآلدین) ۳۳۷ مجمنهی وی | سلطان) ۵ ۳۲ محمد‌هروی (شاه) ۳۴۵ محمدعروی (فیاث لدین) ۲۴۶ هتمداهان ۶ کل (ملاحاج) ۳۲۴۷ محمذطروی (میی تقیا لدین) ۶۷۳ محمد‌ضما م۷ ۴ ۳ محمد‌هما بونا( تسیی! لدین) ۵ ۱4 ۱۱۹۶ ۳ ۳۳ ۳۴۱ ۳۲۳ و 4 ۸ ۲,۲ ار ۳۱۲۳۱۳۱۲ ۴۱ ۲ ۵ ۴ب ۵۵ ۴۹:۳۴ ۱۳۷۰ ۰۴۷۳ ۵۴٩ ۵۴۴۶۳۷۲۲-۴ ۷‏ ۵۶ ۵ : ما ۲ له و ۲ ببس پا ۰ ٩۷ ۰0۷۲۱۱۵ ۷۲-۵۳ ۳‏ لاب ۸ * 1:۳ ۲,۳1 ]۳ ۳۲۰ ۱۳۳۵ ۷ ۲ ۲ ۴۲ + لا ۵ ۲ ۵۳ ۲ ۵ ۵ ۷۰۱۴ ۵ ۵4-8 ۲۲۵ ت#۲۶۲۷- ۳۸ ۷۲۰۱ 4۳۸۳۱۳ ۳۸۷ ۳۸ ۲ ۲۲ ۱ ۲ ۷۲ ۲ب ۲ ۶ ارم زا اب یارب ۲ب( ۳ ۲ بای ٩‏ ۳ ار محم‌عنت ال[ میر زا اجو تصی )۱۶۰۷۸۵۵۸ ۸ب محمدش | و اجه ) ۷۲۲ سحمت‌با رسلطان ,9۶۳۱ محمنی بياك (خواچه) ۰۲۳ ۷ مسبد‌یحیی (آماع) ٩‏ ۴ ۷۴۹۰۱ حسمن‌پحپی (خواچه) ٩‏ ۵۶ . ه ۸۴ محمد بجیی بن‌سب ات فتاحی نیشا بور ۵ ۳ ۲ ۹ ۴۳۳۹۳۰۳۹۰۳۳۸۲ فحمد بحیی بن خبید‌الله ]خر ار ار ۷ ۷ محمدی ان گرد ۱ ۴۹ مجبد‌یدی (قوام| لدین) 1 ۸ ۷ مجمت‌یوست (آأمی )۶ ۵۸۱۳۴۷۲۰۲۳ ۵ عحمد‌بوست (فیر زا )۳۳۷ محمد‌یوسف بیات‌بن شاء‌پيك شا کابلی ۳ ۳ ۲ با مود پوسف ان ۴ ۴ ق محمدیوف خلقی(میر ) ۵۳۶۶ عحوث یو سب علیشا +چشیی تعلامی نم ۷ محمدیوسف کابلی ۴ ۵ ۴۰۵ ۸۳ عحبد رو سف دا ۲ ۲۱ مجمد‌پوست ئیبازف ,۳ مود( بوا لقاسم) ۶ ۵ ۷ محیود آرهر ضاتا لش بعه) ۸ ۳ ٩‏ ۲۹ «۰ ۴ ۷۳۲۴۰۴۰ «حمو د( جمال| لدین) ۷ ۳۴ ۹ ۳۸ محمو و( رلطان ۶ ۵ ۳ بل لا یی اشیخ) ۳۲۳ محمد لطیقی( شمسا مدین) ۷ ۳۳ محبدمباز کشاء ین الا عز سگ نی (سیدشمس- الدیه ) ۷۸ یمن هد خر اما ی ۴۷ ۳ میجمد‌جلسی (هپرشمسآلذدیی) ۳۴۷ محسل‌میحر وی ه ۳ میحبد ححتق جفیی (شمس آلدین) ۱۳۲۷ ۲ یبد ۴ با مدوم کأدری۰ ۴ ۵ محمت‌ست‌هي کررما نی ۴۷ ۲ عبت مر ادي ادا بی(ا بوا لحسین) ۲۱۸ محبد مر شدی زو آره ای ۸+ ۷ محمدهرفینا نی[ درو پش)۴ ۸ ۵ متجعث مسلمی(بوا لمتا لي) ار ۲ ۷ ۳۲ ۳ ۳ ۵ ۳ مسیف ۸ ۸۰ محملد شاف و شش‌شیی از ی ۶ ۲ ۴ محیدعروف خواجه کلان ۷۲ ۷ ۵ مجمد معروف یخن فعسه حسن چشتی ۳ محید‌مبسوم‌ین سیدسفقاً بی‌حسینی تی‌مذی بکری نامی۸ ۸۰۳۰۳۵ مجیدمعصوم یاهي ( سید نظام| لندبی ) ۸ ۵ ۳: ۳ + بل محمد‌معجابی (شه‌س لذاین‌محمد بخاری) ۳۳۳۵ محیدمعین (سلطان) ۷۹ ۱ محیدمیتی چوینی (خواجه معینلدپن) ٍِ۷ عحیدمی بی[شیخ) ۰۲۰٩‏ ۰۳۸۱ ۰۱۳۳۵ ۲ ۳۴۳-۲ محبد‌هشید عستوفی یز دی ۰ ۱۹ محمد‌عقیم‌هقیمی سپز‌وار ۴۶ ۵ ۵ محمد‌ه‌کین ۴ ۳۹ محیتملكا لسادات تیشا نو ری( صدرا لین ) 3 مجمدماشی (میی) ۶۳۱ عحمد‌منشی اردو بادی (رمیرز1) 8۹۹ عحمن هنصورس‌خسي( امام) ۰ ۷۲ محمدم و که تسقی(شمس|لدین)۵ ٩‏ مسیدسئو فص توستي ۲۶۰۰۱۵۴۲ محمدموسی دهء‌بیدی تغشمندی (خواجه) ۳۰۳ ۳ مجیتمو لا خی ٩‏ ۳۱ محمنمو لو سیستا ی(حاجی) ۰ ۶۶ سسملمومن‌بن میی‌هلی‌جسیئی استرابادگ (مپر) ۰۳ ۳۰:۵ ۸ محمدمومن پياك ۱ * ۵ مدومن غرشی (هین ۶۰٩)‏ محینمومن لگ ۷ ۵ ۵ محینموّمن هیرژأتیبودی ۰۲۳۲ ۱۲۹۲ ۳ ۳ ۷ ۳ محین‌مدی‌ین قاضی مجمو دحسینی( آعپی ) با ۳ #۶ ۳۳۹۵ محید‌عیرز |( سلطانن) ۳ ۳۲ ممدمیرژاین جها نشاه‌قرقویو نلو ۷۹۴ مجمد می‌زا پسرشاهرخ کور کان(سلات) ۳۹ محمندعیر آ( تور | لذیی ]۵ ٩‏ ۶ محمد‌می لصا لح مشهدی ه ۸ ۸۳۶۰۵ میحیدمی رگ سا لجی‌هروی عشهد‌ی ۴۲۲ ۱ ۷ ۳ ۸ محمدامین پوسف(هیر )۳۴۷ مجمدتاعی میرژا تاصری تیموری| ۶ ۶ محمد تأیینی ۳۴۷ محمد نجثی (سید)۲ 8۵۵ م«حمد اسفی ۱ ۲۳۰۱۱ ۷ محمدنسقی (شعاپا لدین ]1+۰ محید نسفبی ( *زیز الدین) ۱ ۷۳۲۳۰۱۱ محل نسوی ۶ ۷۲ مج من تیگ اردو بادی( قاضی) ۶ ۷ محید‌تحیت [ ما دی ۲۴۷ محیدنقیب (شاه ملاع لددبی ) ۴۶۹ سح ت نقیب | لدعمای ری (شرفاندبن) ۴ ۸ مجید نیگن روت ۸۱۲ ۵ ۱۰۳۵ مبحمد فوز پخش (سیت) ۷۲۴ ۱۸۰۲ ۱۳۱۹-۰۴ ۳۳۳ ۳۳ ۲ ۱۳ ۸ ۲:۲ ۱ب محمد لو فد ی ۱ #۶۳ محمد نیش پوری(د.ضی| لددین | بوجعفی ٩ ٩)‏ ل ۱۲ محمت ثیشا بورگ (قیآشا لدین)۶ ۳۲ محمذوخشی بافقی( تمالا لدین) ۴۳۴ ۵ ۲ ۸ ۲ ار ۱۳ ۴ ۵ ۵ ۱ ۵: ۰۴ ۵٩ ۶۴٩ بم.‎ ۱۵۲ ۳:۵ [ ٩ ره ۰۷ ۲ ۲ب‎ ۱ ٩ ۳ ٩ بر « را‎ ۲ ,۲ *:۸ ۲ ۵ محمدورآمینی (قاضی) ! ۴ ۴ محمتبوژیر_آذد بایجان(مییزا)۱ ۵۳ محیدوزیی خیاسا نی( خو آچه )بر ۲۲ محمذوها لی تبریزی (سلطات) ۷۰۷ مسیدو سا لیر ازک (قاضی) ۵ ۲ ۶ خجمداولی دشت‌بیاضی دلی ۱۵۱۰۳۵۸ ار ار ار ی ۳۰۱۳ ۷۲۰۱۳ ۲ ار محیدولی ساطات( تواب) ۵ ۴۲ ده دی هأدی بر و جر دگ(عیر ) ۸۵ ۳۲۲ محیتهاسم (خواجه) ٩‏ ۵۲ مسمدهاش (مولانا )۴۲۷ محیدهاشم سلطان۷:۵۸۳۱۵۷۷۲٩۵‏ محبد‌هاشم شاه کر مانی(آمیی ابو عبداله عأشمی ۴۰٩!‏ محین‌ضاشم مت سم قندی ۵ ۲ محدمث‌هاشم هر دمي ([میر ) ٩۹‏ ۶ محبدها شم ورافی ۷ ۶۲ وفرگ هحمدظر و کب( سلطان) ۸۵ ۳۴ محمد‌هروی (شاه) ۳۳۴۵ محمدعروی (غیاشا لدین) ۳۴۶ محمذشر وب ( ملاحام) ۳۲۱ مجمنه‌روی (میر تقيا لدین ) ۶۷۳ عفن هیام ۷ ۴ ۳ حدم یوت( تصیر | لدین) ۵ ٩‏ ۱ - 1۹۶ ۳ ۳ ۰۳۳ ۳۴۳ «۲ ۵3 ۳۰۱۴۱۳۱۳۸۱۲۰۲ ۱ : ۲ له ۴ :- ۵۵ 2:۲ ۴۶۹۴۴ ۱۴۳۷۲۰ ۴۲۷۲۳۲ ۷۵ ۲۴ ۱۵۳۴۱۲۲ ۰-۵۳۹ * ۸۵۸ ۱۵ ۱۵۲ ۷۲۵ ۵ ۴ ۲ ۷۲۰ ۱:۵۳ ۱۵۲ ۳۰۷ ۸ ۵ ۳۰ ۱۶۳۵ با ۳ بر ۳ ۶ب + لا |۳۵ ۳ ۳ ۵ ۷ جر ۵ 92۷ پا ۲ ۲۲ با ۳ > بر مش از + ۵۷ 9۱۲ ۷+ ۳ ۷۲ ۷۲ ۳ ۴ ۸ + اه ای + بای ٩‏ ۲ ره ۳ ۲ب ۴ ۸۳ ۳۹ ۸ میجییهنت ال( می رز | ابو تص ]۸ ۱۲۰۷۰۵ بر نج محبد ی( خو اجه )۳ ۷ محید یار سلطان۸ ,۱ ۳ ۳ محمدی‌بيك (خواجه) ۷۰۲ محمدیحیی( آمام) ۴۹۰۱۴۹ ۷ مصديحيي (خواچه) ۹٩‏ ۸۴۰۰۵۲ محدد جحبی بن‌سیا قفا حي ثیشا بور +۳۵ ۱۲ ۸۳۹۳:۱۳۹٩ +۱۳ ۳ ۵۱۳ 5۹‏ ۲ ۳ ۳۴ محید‌پحيي ین عبید‌اله اجی‌ار ۸ ۷ ۷ مسیبی‌خان کرد ۳۹۱ محمدیز‌دی (قوام! لدین) | ۷۸ محیدپوسف (آمیر)۲۶ ۸۵۵۸۱۳۲۷۰۳ محمد‌بوسقف (مییتا) ۲۴۷ محمدپوسف بیكت‌بن شاه‌پيك خنان کابلی ۵۵۴ ۳۲ محود روسف‌خان ۳ ۴ ۵ محیدبوهف خلتی(میر ) ۳۴ ۵ محمد پوسف علیشا هچشتی نظامی ۵ ۰ ۲ محمت پوس فکابلی ۴ ۵ ۳۴۰۵ ۸ یجید بوسفب ود | ۶ ۲۱ محید پوسف نباری۸ ۳۴ محمودل( | بوا لقاسم) ۶ ۵ ۷ محمود (یرعاتا لش ‌بعد) ۳۸۸ , ۳۹۵۹ ۷۳۴۴۳ محبود[جمال| لدین) ۰۳۴۷ ۳۸5 «حمود( سلطان )۶ ۲ هحبود (سین) ٩‏ ۷ ۱ محمود(شیخجلال لین ) ۳۷۳ یو د | عباد) ۲۸ ۱ محمود( فخی! لدیرند تیس) ۲۳۲۶ محیود(قاضی) ۲۲ ۲ محمود ( ماک سلعذاتت) 1۶۷ ۴ , ۵ ب« عا مجضمود (مولا ناشیخ) ۳۳۱ میجمو د[ تجما لدین) ۳ ۲۱ «حمود از يلك ٩‏ ۷ ۶ »«حمود اسکوپی(امپر قمی! لدین) ۷۰۳ مسمود آشنوی‌یااشنهی( تاجا لدین) ۱۲۸۱ ۳ ۷۳ معمود اصفها نی(زین| لدین) ۶۷۲۷ «حبود اصفیا نی (شیت) ۶۲۹ محبوی اسفها ني(ميی شجاعالدین) ۵۰۲ محموداصقها نی‌رجابی( سیف الدین) ۰ ۰۵۰ + ۳ پر مصمود الوراق۱۴ ۷ محبود آردهی( ضیرا لدین چرآغ دهلی) ٩‏ اس ٩‏ ۳۲:۲ ۲+ ۰,۳۳۳ ۵0۴ امه ۳ ۷ محمودایل ارسلان خجو ار زمعاه( سلعطا شام ) ۳۱۰۷۳۳41 ۷ میصیود یکی( سلطان) ۵ ۳۴ مود با ری (ستطات) ۷۷۲ مبحمود بررسه_ فیشا بوری(خواجه) ۳۰۶ مجمودیساخوانی ۳۲۴: ۰ ۵۲, ۷,۸۴ - ۵ ۷ مجموورسیخاتی محمو دیا خان (خا فان کمالبا لدین/۱ ۸ سحدود یل ی (شمس] اهب ) ۵ 8 محمودبن آبراهیم غز‌نوی ( سیقبا لدو له انوا لقاسم) ۳ ۲ محمردین آبویکر ارموي ( سراعآلدین ایواشابا ۱۵۰۱ محمودبن آبو بکر‌حسین‌پن جعفر فرالی ( ابو تس)* ۵4 ۳۷ محیود ین آ و یکی سجسی گنک گودعیری (جاللا لدین) ۵۸۵ ۱ محیود چن احدن‌جام (حمقیالدین‌با اصیل- الدین )۰ ۷۲ مجسو د ی ن‌أحمد نیشا بوری (آمامبیان! لحق] ۳ ۷ عسودین اسبحق سیاوشاثی شهابي ۴۶ ۳۷ محمودین | لحسن, بجسدادوی (۱بوا لعسن) ۳۳ محمودپن! لیاس‌شیر اک (نجمالدین) ۰ ٩‏ ۱: 7 مود من اه احمد‌قاز یه بددی ( نظامب | لین ) « ۳ ۳ مجنودین آمی‌خو ند مین (میر) ۲۴۱ ۳۵۸ فمودین اعیرمبادذا لدین (شاد) ۲ 1. ۸ ۳۰ محمودبن پر یمین| ذین‌طغ رآ یی فر یومدی آپن‌پمین(فخرالدین)۰۰ ۰۱-۲ ۲ ار ۳ کر کر محبودین بشادهروی (فریدا لدین) ۵ ٩‏ محمودپن پیر کردین آمیر شرواتی ۲۳۷ مسمودین جمالا لین وزیر اصفهانی ۷۳ عحبودین جامدی ۳ ٩‏ ۷ مجمودین حسن بشدادي (ابوا لحسن) ۷۴ محمودین حسن‌ین مسبد فی کاوی فأدری ۸ ۱ ۷ محبودین حسن‌سینی و آخطشیر ازی شاه داعيی(نظام! لسدین) ۰۱۶۹ ۲۳۵ ۱ ۳ ۳( ۷ محیودین سور آق ۰ ۳۱۲ ۱۴۷۲۱ ۷ محمون پن حسی‌و زر اي ثعشا بوری (ابوا لصس) ‌ِآ" # هوو ق فنخجلیفه (ساجا لدین) ۳" محبود بن وا جگی‌خضر بن‌عبید ال احراز ( خواچه بدا لشیدخاه ند) ۰۲۳۷ ۳ ۷ محمود ین شو زدل مین ) ۴۱ ۸:۳ ۳۵ محمودین دتیدا لدپن فشل‌اله (د تن - ۱۰۳۷ الدین) ۷۳ «حبجوا نی( اهپر سیفآ لدین) ۴ بر ۱ ححمود ین‌شمس| لدین | لتعمش[ نا مسا لدرین) ۳ هحبودپن شمس[ لدین‌شاءعلی‌بن شاهز آده (قطب| این ) ۵ ٩‏ ۱ سسبودین شیخ مسمد گیلانو, (خواچه عبادا لهین‌غاوان‌ب؛ قاوان‌یا کلوان) 4 ۷۳ ۸۴ ۷ ۱۷۸ ٩ 5 ۸,۱ 5‏ عسمود پن‌صاپن| لدین ] لیاس‌بن‌ستی دار یاك شیراذی (فجم| لدین صاپن الاسلام) ۳ ۳ب + ۳ مجمو د بر‌صا بن| لین الياي‌طميیشیر ازی ( تما لدین «۰۱٩۳:۱۹۰۱‏ دق محمودپن صددا لش‌ینه عبیدال4 محویی -حدقی_بار اب ۲ ٩‏ ۱۳۹ ۰۲ ۳۰۲۷ ۷۳۳۳ مجیودبن شیاها لد یمن۸ ۵ ۲ محمود ین ضیاعالنین محبد کرماتی (خواجه افضل‌الدین) ۳۰۸-۳۰۷ محبودبن شیاعا آدین سود بن مسلح کاررو تی‌شی ازی [ علاعه قطب! لدین) ۰۷ 0 ۳ ۷۳۴ محیودین عیپدا لجلیل داسفی تاشکندی دی‌وی (ز ینآ لدین) ۰۳۸۲ ۲۴۸ ۰ ۳ ۵ ,بر ۷ ۵ هحمودین عبدا اک بم‌شست رک (سعدا لین پا ثجم) لدین)٩‏ ۶ ۷۶۲۰۳۴۱۰۱ محمودین عبدالله قی‌غانی (شرف لدین) ۵ 1۹ محمودین مبدالله مرقسي (شرف آلدین) ۴ محمودپن عبدا لملك‌ین ابو تویه مروزی خوارزمی (تصپرآلدین ابوالقاسم) ۱۳۸ محیو د بنععما ن 3 ۵ ۷ «حبون عن عممان لاسعی هر سو که 9 پاز ۳ - ۷۰ ۳۸ پسرست ۳۹ محبودبن علي‌ین عبادا لشدین فججدوائگی [ کمالا لدین] « + محمود ینعی پن محمودس شدی‌خواجو کر‌ها کي ( کیال ادین اجوالطا )۳۴ 4 ۰۱ ۰ ۰۳۲ ۳۷ محمود بن‌علی چهرعی |شمسی! لدپن )۳ ۸ ۲ محیود نی علی‌حستی کلستا له( سیده) ۳۱۷ ۷۲ سحبودین علی کاشانی نلنزی (عزا ندین) ۱۹۳۳۱۳۱۳ محمودین عمرین محمود پن‌سصورسگزی ربنجتی(فاضی) ۴ مجمردین عمر‌جوعری‌زر ترهروی(ا بو الیجامت] ۳۶ محمود نی تجاتی نیا بوری (حمین. الدین )۵ ۵ ۷ محبودین توام‌قاخیوالشتانی ۷۳ ۲ مسبود ین فحیدین عیدا لد (عکیم) ۳ ۸ ۷ مجمودین مجمد ین قوام اردسعاتی ۱ ۲۷ محیوذین مجبدین ملکشام ۱۹۶ ۰۷۱۷ ۴۳۷۲ محمود ین محمنچنید ۱۵ ۳۲ محدودیسی مین چنمیتی ۱۳۲۳۳ ۱۳۹۱ ۱۷۳ + ار محمو بن‌مسدحیدد گور کن ۳۸۰ محمود بن‌محید: لشاد شروانی ۲۷۲ فحمودنن مجین‌دهداز يا نی سأر که (معین| ین برححید) ۷ ٩‏ ۵,۳ ٩‏ ۲۱۷۲ ۰ ۷:۸ ۲ ار محمودین محبد قاضی‌ژادة روسی مریم چلبی ۱ ۸۸:۳۸ ۳ محدودپن محمد گیلانی‌قا وان با قاوان‌یا کو ان( خواچه عمادالدین) ۳۵۹ ۲ ۷۴ ۷۸۵4 ۷۹۵ 4« ۷ عحبودین مخمدمیی) ۲۱ ۲ محمود پن‌محمدهروی. (زینا لدین) ۹۴ ۱ ۱ عجد و دذنین مود بن علی کلستا نه ۷ ۶:۳ ۱ ۷ ٩ محمودل(سیه)‎ محمودل شیخجادل| لد ین ) ۳۷۳ «بجنودل فماد) ۸ ۷ ۱ محمود[فخی! لدیند تیس) ۲۳۶ حیود( قاضی) ۲ ۳ 2 میحمو د ( ملاگ سلطان) ۴٩‏ شز ق بو ع محمود [مولاناشیخ)۱ ۲۴ مج‌و د( تج لدین !۳ ۳1 محموداز باك ٩‏ ۷ ۲ بحیو خ اسگو بی( اهیر قمی | لین )۳ + / محبود آشلوف‌یا آشلهی( تاجا لدین) ۸۱ ۲, ۳ 0 ۶ ۷ محمود امفها ي(زین | لدین) ۶۷۷ «حبود اصفغها نی (شیخ ۹٩‏ ۶۲ شحتن و ی اصتقها نی( میر شجاغا لدین) ۲ * ۵ محموداصقها نی‌رجا یی( سیف | لدین) * ۰ ۵ ۷ محمود الور ق۷۱۳۴ محمود ادهی( تصیی‌الدین چراخ دلی) ٩ ۵‏ ۱ب ٩‏ ۲۰۱ ۲ ۰۲ ۳۲ ۲ ۷۵۴ ۲ ۷ محمودا یل ار سلات خوارز شام( سلطا نشاه) [ ۳۱۳۲۰4 ۳۱۱۲۲ ۷ محمود بتکجی(سططات) ۳۴۵ محبود بخاری (سلطان)۳ ۷ ۷ شطیي ٩‏ دی سا تسه دور( خو اجه ) ۶ ۳ محیودساخوانی ۳۳۴ ۰۵۲۰ ۸۴ ۷- ۵ محمودسیغانی ممو دیش اسان با قات کمال! تابن ۸۱ محمود بلخی (شمس! لدین ) ۵ ٩‏ محمودبن ابراغیم غن نوی ([ سیف لدو له ابوالقاسم) ۲۲ مسبودین آیویکر آرموی ( سراچالدین ابوا لغنایا )۰ ٩۵‏ محمودپن آپبویکی‌جسین‌بن جنقر فراهي رآ بو نصی) ۵۰9۰ ۲۷ محمودپن ابویگر سمی‌قدی گورمیری (جارل| لدین)] ۵4 ۱ «حبودین احصمدچام (ستی| لدین‌یااصول- الذدین) « ۳ اه مسمود بن| حمد قیشا پوری( آعام بیان لحق) ۳۳4 محمودین اسحق میاوشانی شهابی ۴۶۴ َّ(۳ محبودین! لحسن بشدادی (ابوالصی) ٍِِ۷۳ محمودین! لیاس‌شیر از ی( نجما لدین) ۰ ۱۹ ۳ [, + + ۲ مجبودین امیراحمدفاری یزدی (نظام- محمودین امیرخوند میر (می) ۲۴۱ ۳۰۸ محمودبن امیرمپارژا لدین (شام) 1۸۴ ۳۰۸ محمودبن هی بعیین! لددین‌طعر | بی‌فر پومدی آبن‌یمین(فتر‌اللبین)۰ ۰ ۲۰۱-۲ ۳ب« ۷۶۰ محبودین بشارهروی (فی‌پدا لدین)۵ ٩‏ محمودین پیر کردین امین شروانی ۳۳۷ عدعد دی چبال لین ور اسقيا نی ۷۲۰ محمودین حامدی ٩۲‏ ۷ محبودبن سس شت‌ادگ (اسوالصن) ۴ِِّ۷# محبودین حسن بن عیحمد قر وی قادری ۷4 محمود بن «سن‌جسیتی واعطشی ازی‌تام داهی( نعلام| سین ) ۷۱ ۰ لو ۲ ۲ 1 ۷ میجنود بن سسنوز اق ۰ ۲۲۰۲ ۱۴۷ ۷ محمود بن <سن‌وز اق‌فمشا بوری (۱ بوا لحسن) ۷۳ محمود بن‌خلیقه (سراجا لدبن) ۷۲۱ محمودبن خواچنگی خضی بن عبید الا حرآر (خواجه عبدالشهید‌خاه ندبا ۰۶۳۷ ۳ِ«*۷ مجمودبن خوند(میی)۱ ۳۵۸۰۳۴ محمودین دشیدالدین فضل‌لُ (ز کن - ۱۰۳۷ الدیی)۱ ۷۳ جوا نی ( امیر سیف لدین) ۴ بر ۷ محمود بن‌شسس| لدین) لععش( نامر الدین) + ۷۲ مججیو دنن سا لدین‌شاهعلی‌دن شاخزاده (قطآلدین) ۵ ۱۹ محمودین شیخ مد گیلانم, (خواچه همادا لدین‌خاوآن‌یا قاو انیا کوان) ۹ ۸۷۷۸۳۳ ۷۸۴ ۰ با ۷ ۵ ۸۰۱۷۹ ۷۰ محمودپن‌سا ین| لدین !لیس بن‌ستن ار پاک شیی‌ازی ( تج‌الدین صاین الاسلام) ۳ ۷۱۱ ۰ ۲ میم + ۲ ختموذ دن‌صا ین لین | لساس‌طیب‌شیازی تج‌آلدین ۰۱ ۴۰۰۱۱۹۳۰۱۹ محمودین صنرآ لشی‌یعه عبیذ ال موی حنفیی ۱۸ ۱۲ ۵ ۳۹ ۱۲۰۲ ۳۰۷ وش محیو دب شیاها (ددین‌مسمنه ۵ ۲ محمود ین شیاعالدین حجمنه کرمانی (خواجه افضل‌الدین) ۳۰۸-۳۰۷ محبودین ضیاءعالدین مسود پن مصلعم کازدو تیش ازی ( علامه‌قطب| لدین ) ۷ ۱ ۳۰۳۸۹ ۳ ء ق ۴ ٩۳‏ محمودین عبدالجلیل داصقی تاشتندی صیر‌وی (زین‌آلدین) ۱۳۸۵۲ ۳۴۸ ۵ ۰-۵ ۳ب : ار ۷ ۵ مجمود ین عیدا کی بم‌شستری(سعد! لین با شجما لدین) ٩‏ ۷۴۳۰۱۳۴۱۰۱۴ مجمودین عبداله فر‌غانی (شرفا لدین) ۱۹2 مجمودبن مبداأله عرقسي (شرف الدین) ۴۳ محمودین عبدا لملك‌بن ابوتوبه می‌وزی غوارزمی ( تصیرالدین ابوالقاسم) ۰ ۱۳ هد جبود بن‌عشمان ٩‏ ۵ ۷ مسبودین شمان لاعمی برسوی ۳۸٩‏ - ۱*۳۸ __.بب‎ ۳۹ محمودین علی‌پن عبادال‌دین فجدوا نی ( کمالا لدین )۰ «ظ محمو د بر علی ین مجمودمست شدش‌خواجو 5 + + ۳ ار ره ۷۲ محمودبن‌علی جهرمی(شمس! لدین) ۸۳ ۲ محمودین علی‌ستی کلستا ته(سید)۱۷ ۰۳ ۷۳ محمودین علي کاشانی اطنزی (مزا لدین) ۳ +۳۲ ۶ ۱ رسگری ر پمیعتی (قاضی) ۴ محبودپن عمرجوسر زد گرفروف(آبو- الیحامد) ۶ ۲۳ مجمود ینمی نبا ثی نیشابودی (جمیسنب | لدین) ۵ ۵ ۷ محمودین قرامقاشی‌والشتانی ۲۷۲ محمودپن محید‌پن عیدال(حکیم) ۷۸۲ محمودین محملداین قرام اردستانی۱ ۲۷ مجیو دین مجمد‌ین ملگشاه ۰۹۲ ۱۷ ۷: ۷۳۳۳ هحجوو ین م‌حود‌جنید ۵ ۳۱ عجمودین مسبد چلمیتی ۶۶۳ ۲4۱ ۳ ۷ + بل مججمو دن‌محمد حیدر گور کن ۰ ۳۸ مجمژد دن‌حمددلشاد شروآئی ۲۷۲ محمودین محبد‌دهداد عياني شیبرازی (معین| لدین| بوعسمد) ۵۲۳٩۹۷‏ ۶: ۷۲,۷۲ ۰ بر ۷ ۲ پر مجمودین محید قاشی‌ژاده رزوی مرتم جلبی ۸۱ ۳۸۸۰۲ مود دی محسد گیا( تی‌غاو ان دا قاوان‌با کوان(خواجه عیادالدین) ۳۵٩‏ ۰ ۰۷۸ ۷۲۹۵ ۷۳۹4۸ محمزدین محیذمیر۱۴ ۳۲۷ محبود بن‌مسمدهروی (زپی| لدین)۴ ٩‏ 1 علی کلستانه ۰۳۱۷ ۷۵ محیودین عسعود شیر از (عب‌ایا لذپی) ۳۹۹ معمودین عظفرین آیرئویه (صیرالد ین اجواألقاس) ۰۸ ٩۳‏ محمودین مظفر بن عیدا لملكب‌بن | بو توبه می‌وژی خوارزمی ( اصیس‌آلنبین ابوالعاسم) ۸ ارب 1۳ مجیدین مشاه( تأصرالدین) ۰ ۸ میحمودین ملت‌تصی لین (ر کنا لدین) و۳ مبدبودیین هدایذاله افرشهای نانز ۵ ۳ عبجبودیین بصی بن عبنا تلطیف اوردضی, چیاغدهلی (نصيي الدین) ۱1۹۵ مب ۳۳/۷/۷۳ ۳۱۳۳۳ - ۲۵۳ ۷۹ محمودبن پمین| لدین‌فر یوهشی |بن‌یمین رقتی‌ا لین )۴ ۱۳۲۶۱۳۴۱۲ ی محمود بوژجا نیا تاجا لدین )۱ ۲ ۷ حسمود بیات من‌عرد لو نی تبر بززی ۱۴ ۵ اوه را محبووییاک ببا لیگ ۵۰ محمود یات ظی بفی‌ساوجی ۵۳۶ محمودیادشاه سمر نهد( سلطان) ۴۰ ۲ مسیود پآشاعد تی | ه ۲-۸ ۰ هدو دی لاس ۳۴۷ محیودی‌شاتی ۸۳۰۵۳۰۰۱۴۲۴ ۵-۷ ۷۸ ر.عجیودساخوانی محبودییارو کسرا تی( ملات) ا ۳ «حمود تبی یز ی( مللت) ۴ ۲ ٩:۳‏ محمو دنر بعی ۳۷ محجودتررپتی (ساعلان) ۶۹۴ مسمووچان شاه ) ۵ ۳۴ ححبود جوضری هستوفی (حمیدا لددین) 4 8 محمودچلیی ۱ ۱ ۸ هحمودحداد اشنوی‌یا اشنهی( تاج لدین) ۷ ۰-۳ ۴ ٩ ۳۴۲۰۲ محموحفظاي تبی دز ش( عاج) ۶ ٩‏ ث عسبودحیدن ۰ ۳۵ ۷ | ٩ محیودخان‎ مسبودخان (سلطان) ۵۰۱ محمودخانین خاناحمدخان ۳۸۷ محمود خن ین مظفی (سلطان) 8 بت مجیو دخان جوفازن ابر مودشات‌والی دیاد یک (سلطان) ۰ ۴٩‏ محبودخجندی( چمال] لذدپن) ۲ * ۱ محدبردخرده‌یی ۱۶ ۵ محمود خطاط ۱ ۸ ۱ محیون خوشئویسی(زیی‌آلدین) ۲ ۴ عحمود دوم دیمنی(ساطات | ۱ ۲۴ محمود دهدازشیرازی (معین| لدینا بو عیجیث هحیموذین فسبت‌عیانی ) ۳۲۹۷ ۱۴ ۱۷۴۳ ۲ / :۷ #۲ محمود ر ايقی‌مشهدی( کمالا لدین) ۳۳۳ ورف ححمو دز هی‌مشهدی (شاه) ۲۶ ۵ میممودز نگی ۴۷ ۲ محمودز نگی عبجم قلندر کرمانی (جارلت الدیی) + ۱۷ سحجیو اد سیزواری ۳۴۷ مود سن بثداویا ای )۴ | ۱ ٩ محمودساچوقی‎ همحمو سلطا * ۳۹ عحمود سلعلات‌ین جائی‌بيك ۶۸۰-۶۷۹ محمو ق ساهلان قن شاه بوداگ سلقان ین انوا لیخیی خاناین‌دولت شیجا غلق‌ین ابر اهیمسن پولادین منگو تیمود ین بدا کول پنجوجی‌پغا بهادد بن‌شیبان |بن‌جوجی بن‌چنگین ۶ ۴۸ محمودسنیعا نی خوافي (شاه د کن! لذین) ۷۳۳۰۳۷ محمودسیاقی هروی(میرز|)۸ ۵٩۹-۵۹‏ سسحجو ترسیستشاً اي [شام ) ار ۷ ۱۷ میجیه دشادش ۰ ۸ ۷۱۰۳۹ محیودشاه (آبوا لمطقر ) ۳۹ مجمو زشّام (جفزلا لدین) * ۸ ۱ مسمورشاه (ناصی‌النین) ۱۲۸۵ ۱۱۷۵ ۳۳۳ محمودشاء آل مظف ۷۸۲ عحمو دشا و او با یقر! ۴۵۴ فسحیود شاه بن احمد شاه دن عطلشیی شام ۳۳۳ مجحمو دشاه بن‌عا(ع! لد ین حسن ؟انکوی بهسئی 4 ۶ ۲۷ ۲ ۸۷ ۲۶ محمودشاه بهمتی [ سلطا ن) 8۶ ع سحمودشاه بهمنی(شهابا آدین)۸ ۷۹ مجمودتاه کار ۷۷ سحبودشاه دوع[ تاصی‌الذین )۵ ۲ ۱۱۷۵۰۱ ۳۳۲ محبویشاه کجرانی ۴۲ ۷۴۰۲ ۷ مرو دیسر ۵ ۱,۱ + ۰۳-۳۲ ۵۳ + ۳: ۸ ۶ ۵:۳ 1 ۱۳۳۱۱۳ ۰۳۲۳۳۲ ۲ له ۶۷ ۵۵ ۳۷۳۲۱۸۷۲۵۰۲ عحمود شمسی| اهير سیشا لددین) + 1۷ محبود غیرازی (خواجه جاالا لدین) ۳۳۹ ممحودشیرین مغرپی (شسیلدین) ۲۰۹ محمودطاضر غزالی( نظاع) ۵ ۵ ۷ محبودطییب (سلطان) ۶۳۳ محمودطهر ان (شاما ۳۳ محیودعاد فی‌شروه ٩۲‏ ۳۰۳-۲ مجمو دعشتی 5اشا نیا عز الدیی)۴ ۰:۴۴ ۴۷. ای ۷ ۲ ٩ محمودعطان‎ محیووعن وی ۲ ۱۳ ۳۳۲۱۲۰ اقا, ۴ب ۴۵ ۴۳ ۰۷۲۵۰۱۷۲۲۰ ۱۱۳۹ ۵ ۵۳۶۱۱۳ ۰۳۵1۰۱ ۰۴۱۹ ۱۷۲۱4۸ ۴۰۷۲۴ ۷ محمودتو ابا قاوآن‌با ات (عماد؛ لندین) 41 ۰۱۲ ۲ ۳۱۲ ۲ ۰۲ ۲۸۴ ۱۷۲۸۹ ٩ ۸-۵‏ ۷ محبود قاضی (شمسی! لذین‌هاین)۳۶ ۲ محبود قاو انیا غوال‌با وان( عمادا لدین) ۷۱۰ ِ#ِ از ۵ ۹ ۸۷ ۷۹ مجمودقتا لی‌خوارزمی‌پور بایو لي( پولوان) ۷۳ محبودقمری نظاماصفهاني (نظام! لدین) و8 محمود 6 بلی (ضیاءعا لدین) ۵ ٩‏ محبود تپ صروی ۴۴۷ محیود ؟خفي فهستا نی ۳۴۷ محبوو واوات‌باقاوان راغو اب( همادا ندین | 4 لب ۱۳ ۲ ۳۶ ۷ ۲ ۱ ۰۲۴ 4 بر ۷ ٩ ۵‏ ۸:۷ ۳۹ محمودکتبی یا گیتی ۸۵ ۱, ۵۷ ۲ مود کرمافی (حاج)۵ ۲۲ مود کو توال ۳۴ ۲ محبود گلسعا بد ۱۷ ۵,۲ ۷۳۶ مسمود گپتی با کنبی ۵ ۸۷:۱۸ ۲ میحمو ۵ گیلانی ۵ خ ب مود لنگرودی ۳۴۱ محبودعجوی منشی(میر ]۱۰۴۲۲ ۴ پم محمود محوی‌هندوستا تی(مپی ) ۶۸۹ محمود مخاص نیشا بوری (شاه) ۶۵۹ محیوع‌مدهب (نجم| لددین )۵ ۱ ۲ «تمودس‌شدمير‌جان اسقی‌فا با دی( جلال.- الدین) ۲۶۲۹۰۱۳۷۲۳۸۳۲۲ محمود حی‌شدی ۵*۶ ۲ مسحیود می‌دقا نی ۲ ۸ ۷ «جصیود عشگی تبر‌یزی ۷۰۵۱۳۴۷ محمود مفرین عبدا لملك ین آبو توبه [تصییا لدین ایوا لقامم) ۱۳۰.۸ مجمود معلی ۲۶۱ محمود ملقب بمیرژا مرا (شیخ) ٩‏ ۴۶ محمودمنشی محوی (عیر) ۸۴۱۰۴۲۲ عمحمود عنور | بر 1 محمود میرزا(سلطاب) ۴۵۵۰۲۴۵ محدود هیر زاتیموری(سلطان) ۲۳۲ محبود میرزا کامیان(شیخ) ۴۶۹٩‏ محبود تجفی(مولانا کمالالدین هیر ) نوی ۷ هحمودین حسمود شی‌ازی (عسدا لدین) ۳۹ ممودین مظفرین آیوئویه (تصیرالدین ابو لقاس ای ۷۳۶ محمودین مظهر ین عبدا املك‌بن اجوتوبه مروژی خوادژمی ( نصیرألذین ابو تفاسم ) ۰,۸۸ ۱۳ مسمپدذتن ملتشاه| تاصر! لداین )۰ ٍ/ محمود ین ماكت‌تصیی| لدین (د کن| لدین) ۱9۷ ۳ ۵ ۵ مجمود.ن پحیی بن عیدا للطیف اودهي چراغ‌دهلی (نصیر الدین) ۵ ۱٩‏ ۶( ۳ ۱۷۵9 ۷3 مسبودین یمین لدین‌فر بومدی ابن‌سین (فخرالدین)۰۰۴ ۲۲۱۲۰۹۰۲ ۷ هحمودبوزجانی( تاجالدین) ۷۳۱ ممو و بیات بن‌هبدا له فسو ي ثبی یزک ۱۴ ۰۵ ارووژ* رای معبو هد بیلت سالم۵ + ۸۵ هحمود پيلك ظریقی‌سارجی ۵۳۶ عحیون پا دشاه سم تشد ( سلطات ) ۰ ۴ ۳ مود یاشاهخ فی ( ۶ م۲( محمودیر لاس ۳۴۷ محمودپسپضا نی‌۴ ۰۱۴۲ ۳ ۸۴۰۵ ۷۸۵-۷ ر.محمودپساخوانی محمودپیارو کجرا تی(علات) ۱ ۵۴ محمو دتبی ین ی ( ملكك)۴ ۳ ۰۲ ٩‏ ۶ ۷ ححمودنر يتي ۳۳۷ محمودتر بتی (سلطان) ۹۴ محمودچأن (شاء | ۵ ۳۴ محجمود جوهری مستوشی [حمیدا لناین) 39 «حمودچلیی ۱ ۱ ۸ عمو دحد اد اشتوی با اشمهی( تام لد یرن] ۷ ۷ ۴۹ , ۷۳۰۱۳ ۸ | محمو دحفظی تبو یز ی(حاج ٩۶)‏ ۲ محمو دنر * ۳۵ ۷۱ ٩ محمودشان‎ مجمودخات (سلطان) ۵*۱ محمو دشات‌ین خان‌اسبدخان ۸۷ ۲ محمودخان‌ین مظفر(سلطات) ۲۸٩‏ سحمودخان دوغالات ز بر ۶ محمودخان‌و! لی دبار بگر (سللات) ٩‏ مصیو وشچندی(جمال‌الدین) ۲ ۰ ۱ تمه دشردهیی ۲ ۱ ۵ متمو و سا ط [ بث ۷ محبه وخطاط (خواچه) ۶۵٩‏ محبود خوشنوسی([زین| لدین) ۴ ۴۶ محمود دوم بهمتی(سلطان] ! ۲۴ محمود دهدارشپرازی (ععیننا لذدینادو محمد مجمودین محبتغیاً نی) ۱۳۹۷ دص و ار ۳۳ 5 ۱ ۲ محمود رفيتي‌سشچدی[ کمالا لدین )۱۳۳۳ ۳ ۱ بر محیودز هی‌مشهدی (ساء۶4 ۵۲ هبو دزرتگی ۷ ۳ مجبودز نگی عجم قلندر کرمانی (حارلل- الد ین ) ه ٩۳+‏ متبود سبی‌واري ۷ ۳۴ محمود سر بت ار اعمر ۴ عحمودسلچوقی 1۱۹ محمودسلطان * ۹ محمود سلطات‌ین جانی‌پيك ٩‏ ۸۰-۶۷ عیحووت ملطات بن شاه بودای سافات‌پن | بوا لغیی خان بن‌دولت شیتاغلق بن ایراهیوین پولادین منئو تیمورین بدا کول‌بن‌چوجی بنا بهادد بن‌شییان ابن‌جوجی بن‌چنگین ۶ ۴۸ مجمودسنجا نی خوافي (شاه د تن لدین) ۱ کرش محمودسیاقی عروب(میرژا )۵۹۹-۵۹۸ مجمودسیستاني [شاه )ار ۷ ۷ محمه دشا دش + بای ۷ ۳ ۵ ممودشاه (ابوا لمظثی)., ۲۵ محمودشاه (جلال! لدین) * ۱۸ محبودشاه (تاصیالدین) ۱۳۵ ۱۱۷۸ ۳۳۳ محمووشاه آل: مظفر ۲ ۵ ۷ عحیودشاه اول‌با یش ۳۵۲ «حبو و شادین آحید باه ت‌ مطنر شاه ۳۳۳ معمودشا ه بن عللاه! لذ بنسسن کافتوی هی 1 ۴۳-۶ ۸۰۷ ۷۶ محیودشاه بهمنی(سلطات ) ۴۶ ۶ حمودشاء بهمئی(فهاب | لدین) ۷۹۸ مجبو شام میکاره۴ ۷۷ متمودشاه دوع( تاصرالدین)۵ ۳ ۱۱۷۵۰۱ وش مخبودشاه تجرائی ۷۷۴۰۲۴۲ ۱۷ + ۰۲-۲ ۸:۳ * ۲ ۸ ۸۵۰۲( 1۳۱۱۲ ۰۲۳۲ ۳ ۱۷۲۸۵ ۲-۲ ۷۲۳۰۲ ۷ «سمود شسی(امیر سیف لدین)۱۷۰ عحمود شییازی (خواجه جبللالدین) ۳۳۹ مغربی شمسا لدین) ۲۰٩۹‏ محبودطاهر فآ لیز نظام) ۵۵ ۷ محمودطبیب (سلطات) ۳ ۶۲ مجمودطه انی( شاها۵ ۳۴ محمودهار فی‌هروی ۳۰۳-۳+۰۲ مبحمو دعشقی تآشا فی(عن آلدین )۴۷۰۱۴۴۴ ۳ محیونعطا ر ٩‏ ۶ ۷ محبوودفن وی ۶ ۰۱۲ ۲۲:۱۲ - ۴1 ۴ ۴ ۵ ۴۱۳۲۱۵۳۱۳ ۳۰:۲ ۷۲ ۱۷ ۳۵ ۱ ۵۳۱۸۷۱۳۵ ۰۳۵۱۰۱ ۰۴۱۹ ۸ ۱ ۷ کرک رم قرف محبو دغو ابا قاوان‌یا تاو ان ( همادا لدی) ۳۹( ۳۳( ۰۷۷۲ ۷۸۴ ۷۸5 4 ۷ - بر ۵ ۷ محبود قاشي (شمس] لدین‌هاین)۶ ۲۲ یجید د قاو اب‌یاغوان‌یا کاو اب [ هیا دا ابدین) ۹ و ۲ ۲۳۰ ۶۱۳ ۷۲ ۱۲ ۴ب ۷ ۷۲ ۵ ۸۱۱۷۲۹ ۷۹ محمودقتا لی‌شوا رز می پود باگو لی(پولوان) ۷۳ محمودقمری تظاماصفها نی (نظام! لدین) ۱۷۳ محمود بلی (شیاحا لنین) ۵ ٩‏ فحبود کانپ شروی ۳۴۷ مود کاخشتی قهستانی ۳۲۴۷ معموه کاوان‌با قاوان یاغوان(عمادا لدین) ٩ ۰۷۳ ۱۳ ۲ ۳۱۲ ۲ ۱۲ ۵ ٩‏ ۸ ۷ ۵ ۷۹ محبود کنبی‌با کیتی ۸۵ ۰۱ ۲۵۷ مجمود کی‌ما نی (حاعم )۵ ۲۲ مسیون کو توال۴ ۳۳ محمود کلستابه ۵۱۲۱۷ ۶ ۷ محبود کیتی با کتبی ۲۵۷۶۱۸۵ محمود کیلاتی ٩‏ ۵ ۶ مجیود نگرودی ۲۴۷ ونمحوی منهی (عیی) ۸۴۱۰۴۲۲ مسبود هحوی‌هندوستاً نی(میر )5 ۶۸ محمود مخلمی‌تیشا بوری (شاه) 2۵٩‏ محتدو دهر شذدامیر ان اسفر‌شا دا دش( جازالب الدین) ۶۲۹۰۳۷۳۰۲۶۲ مود عرشدی ٩‏ ۵ #۶ محمون من‌دفا بی ۵۳ ۷ «دحدو د عدرشگی تبر ی م۳ ۳ ۳ ۷ مجبود مظتر پن شبدا لملك‌بن ابو تو به [نصیرالدین ابوالقاسم) ۱۳۰,۸۸ مخبود مثیی ۱ ۲ ۳ محمود ملقب‌بمیرزا کسآد (شیخ) ۴۶۹٩‏ محمودمنشی محوی (میر)۲ ۴۱۰۴۲ ب محنود منود ار[ محمود میرزا(سلان) ۴۵ ۴۵۵۰۳ محدود عی‌زاتیمور ی(سلطان) ۲۳۲ برد میرزاکامر ان (شیخ) ٩‏ ۳۶ محیود تجفيی(مولانا کیال لسدبین فیر) ۳۳ هحمود ناشیندی(خواجه) ۶۳۳ محیووتیشابوری (امام بیان الست)۸ ۷۷۲ محمودئیشا بوری زرین‌قلم(شام) 8٩۳‏ مسمودو اصفی تاشکندیعرو ی (زین | لدین) ۵ ۳۳۱۲ ۵ ۴۰-۵ ۵ ۵۷ مجمو دور اف ۰ ٩۳۱۳‏ ۱ ۷ محیو دور اف مورشره ۳,۳۳ زب مججدون ور اق‌هروی ۷۲۱۲ مجدو دصر وی یوق ۳۲ ۷ ۲ محیود ۵ ۶۱۲ ۵ محمودگ (سکه) ۳۰ محذتی اددییلین ۰ ۷ میتی بخاری ( آهیی دیبواند )۰۵۷۷ ۵ ۸ ۵ هحنتي‌حضاد ی ۲ ۵ ۵ ب ۸.۹ ۲ یا نک ییحصاد.ی( قا ضی) ۳ ٩‏ ۰۵ ماش محشتی هروی ۳۶۶۷ مد ر کل ق ۵ محوی(جمال) ۱۷۷ مجوی (مپر هحمود منشی) ۸۴۱۰۴۳۲ مجوی اسد] بادی‌هيداني (غیت) ۲۳۲ ۶ ۲ با مجوی اصفهاتی 2۵٩‏ هتو که بحارای ۵ ۸ ۵ مه وا س‌طامی ب ۳1 موی خی اساأئی ۳۳۷ هجو ی‌عطار طردی ۳۴۷۰۳ عجوی‌ظروی ۲۳۷۲۱۷ عحوی هندوستا نی(عبر محمود) ۶۸۹ ی ( قطب )۱ ۶۱۳۶ ۳۹ محییا لدین (مولاتا )۳۳۴۷ عمحیی! لناین آین‌العربی ۴ ۱۴ ۳ ۴ ۰۳ ۰۱۴۷۲۰ ۷۲۳ ۷۱۲۷ میحبی| لدین ابوز کرپا بحیسی توویه ۴ ۳۵۲ عحیی | لناین‌ین بدرا لدپن انار ی۸ هد الدین‌ین شیخ صفی‌الددی اددبيلي ,2 جبحیی! لدیین پر قلچ آرسالان ۷۳۷ محیالدین پیرمسبد‌بن علاءا لدین علی فنازي ۲۷۳ محیی‌النه‌ین عباسی, ۳ ۱ محیی‌آلنین عیدا بعز ون اتصاری ۳۴۳ میحعیی | آذ بن‌هیدا تقادر کیلائید ,عپثا لقأدر محیی‌آلدین غزالی طوسی(شییخ) ۲۹۴ محیی الدین گوشه کتار (حولا نا) ۵ ۲۶ محبیالدین سجم‌د بن عیدالاول عیدی قزو یی تس‌یزف۱ ۳۹ محیی لین محبدعن علی‌فناری ۲ ۳۱۷ حجیی| اذپن یدمن بحیی ثیشا بوری ٩‏ ۸ محیی| لین عجیسی خر هجب دك شا وزج ۷۳۳۹ ودفر ا بنوی ۶ ۳۴۰۱۲ «جعیی اثصاري [محیی‌الندین عیدا لع یز ) ۳ عجیی خوشنو س ۳۴۷ ۳ حیی_:هستانی ۴ مجیی شروانی ۲۴۷ مجیی لاری ۸ ۸:۳٩‏ ۸ ۷ محیی ثیشا بوری۳۴۷ مخشار ین آجه شبینده کت نت ٩‏ ۲ مختار سلطان شرقت| آدین ۳۲ ۵ مختاری غز‌نوی ( سراجالنین عشمانابی تمد )۰۱۷۷۲۱۷۴ ۰:۸ ۸۲ مختصی گنه ۱۷۹ مختوم (محمدین‌عبدا لیا قی‌ش بفی) ۶ ۱۳۵ ٩ ۷۱۴ ۷۳۳۴‏ ۴ - ,ام ٩‏ ۳ رتاو م تیش دور ی عد نی امس ۱۳۲۵ ۷۳۹ محدوم (شرف‌اآلدین علی) ۳۴۶ دعدو عم آهیر همین آشرف مبرزا )۳۵۰ ۸ ۴ ۰۱۴ ۳ ۳ ,۵ ۱ 4 میعدوم (ععین‌آلدین پن آشرف میرزا) ۴ ۴۳۹۰۴ 1 ۸ مخدوم (عی) ۷۵ ۵ ۷٩ منود ( عین أ 1 دی ۳ ۱۴۴۱ ۱۳۴۶ | مخددم (یوسف) ۸۳ ۷ مخدوماشرف (عیرز!) ۰ ۹۰۴۴۸۰۳۵ ۳, ۱ بش معنوم اعظ ۴۰۱-۴۰۳۵۷۰۱۷ مخموم| لملكك ملا عبدالّه سلطات پوری ۲ ۲ مخدوم آهیرسیت آبوا لفتح محدن بن‌عبد. الیاقی شریفی شپس‌ازی (میرزا) + مر ,۳ ۱۷,۳۴۷ ۴۹ ام ۳۴٩‏ مخناو م بن‌سید محمد پن پهاع لدرین نیش بود که ۵ ۷۱:۳۲ دخدوم چها تیان (سیدچلالا لدین) ۸۱۲ مخدوم‌حمزه (شیخ) ۰ ۴ ۸۱۳۶۵ عشدوم‌شاه خاألم‌خاری ۱ ۵۴ مخدوم‌شرف شیر اذ که (میرز!)۸ ۴۹ مخدو مش دقی ارمییز | ) ۰ ۵ ۸:۳ ۸۴۴ ۷۳ ۳ ۷ ۸-۳ ۴۹ موم قادری(محید) ۵۴۰ مخدوم ثیشا بوری(امیر) ۷۹۱۰۷۸۶ «خلدی گر گاتی (ا جوشر پف احمد‌بنعلی) ۲ ۰۱۲ ۵ مجاص تیشا ور ی (شاء حسبود)۳۵۹ میتلصی بدخشا تی‌اعولانا )۱ نّ مخاصی‌بدخشاتی (مولاناصالج) ۰ ۵٩‏ مخلصی پینیسی(حسن) ٩‏ ۵۴ مشلصي سیخ‌واری ۹ ۱ ۵ مد آهی بدخشی ۳ ۵ ۵ مدامی‌همدانی حیدد ی ۴ ۵ ۵ مدوت [شیاب)۵ ۳۴ مدوتاین محمد ثیشابوری] ۷۸ مدبیحیی ۳۷ ما ی( خو | چه قاسم) ار مفاقی (محمد‌بیلت) ۶ ۶٩‏ مدأفی اصفها ای ۶۴ ماهبا یمه ۱۲۷ مرادلشاه) ۱۳۴۰۱۴۱ د (فاعزاده‌سلطان) ۵۵۲ ۷ ۰ ۲ مراد آققو دو ناو (سلطان) ۱ ۳۵ مراد | لعتمان (سلطان) ۴ ۲۷ مر‌آدین سلیم آلعشمان(سلطان) ۷« می‌آدین یعقوب‌بن اوزود‌صن (سلطان) ۳۳۴ خرراد بیلث | *‏ مرادییات بأیشدردتر کمانی ۶۲۶۷ هر آد هس اکیی ۳۳۲ عر‌ادشان فگار ی ۵ ۰۱۰۳۹ ۵ مراد دوم (سلطان )۹-۲۲۳۸ ٩ ٩:۳۳‏ ۷ مر ادسوم آل‌عتیان(لطان) ۲پار۳. + ۹ ۳ ۴۹۱ ۳۹ مر ادعشما نی (سلطان) ۴۰۰۳۷۵ پا مراد قزو ینی|ماز) ۶۴۳ می‌آن‌همامم کو که (هیی زا )۲ ۵.۴۲ ۲۲ عر‌ادیاسترآیادی ۲ ۵ ۸۱۳۲۴۰۱۵ هرادی بافتی ۲۵۹٩‏ مر ادگ بخارایی(آبوا لهسین محیت)۲۱ می‌اغد(قا ضي ) ۸ ۷ ۱ سای ۰ ۶ ۷ مي‌تأط‌هروی(هیر ) ۲۳۴ هر سی_ (سین) ۱۷۹ مر تفی|شرف‌آلدین )۸ ۱۷ ضیي تجضی (هیرشاه)۴ * ۵ هر تضي ین داعي بن قاسم‌حسینی رز کسید صفی‌الدین) ۱۷۲ ۱۳۰ مرتصي داعی‌ر از ف(سیش) ۲ ۳۰۰۷ ۷ هی تضی سسنأتی سیوستأنی ٩‏ ۵ ۸۳۷۰۶ در تضی شر بفی شیر ای ۴۵۷ ۵۵۲ #۲ م تضی علم| آودی(سید) ۱۳۰۱۷۲ ۳ ۷ مر تصی‌علنی (ین) ۸۵۴۹ مر قضی‌قلی بيك مچرم شاملو۸ ۶۵ مر تقي‌نظام شاه‌یحری ۸۳۱۱۳۴۴۲ هیر تخبی تلا مشاه دیوانه ۳۳ ۶ مر تضي متظمیز اد بدادی ۹ ۳۷ مرجان سمر‌قتدی(میرزا قاسم) ۵٩۱‏ می‌دهی (عیر محمدداشم) ۴٩۹‏ مر‌دهی کاشانی (مولادا حایجا۵ ۵۳ مرژیات (سالار )۷ هی ز بانب دن جستات ۴۱۷۲ هرز باناپن دستم‌بن شروین باو ندی* 1۴ مرژ بان فارسی (دقیع! لدین) ٩‏ ۸ مرشدا لین شا«عیداللدععر وف سیدمیر زا ۳ بار ۳ هر شدا لدچن عبتآله ۱۱۳۴۶ بر ۷ عر‌شدا لین عمری ۲۴۲ مر شد! لد ین قاضی ۱ ۸ ۱ هرشد بروجردی* ۳۹ مرشه خر اسان ۷5٩‏ سر شددده ری سوی ۳۰۳ مرشدقلی‌خان استاچلو ۲ ۶۶۷۰۴۹ عر‌شدی؛ (عسمود!۹ ۶۵ می‌شدی: (مولانا دروشی)۴ ۲۳ عر‌شدی زوازء‌ای(سازمسمد )۷۰ ع‌صعی ۵ ۲ مرو ار بدی۵ ۲ هر و زر ی (ریان)۳۴ مر وی ۷۲ ۳۶ مروری (اپن‌علی) ۶۴۸ هر چم چلبی [محمود بن مسجت قاسّی زاره رومی) ! ۸ ۳۸۸۰۰۳ هید فی ( ناه لد بت )۵ ۳ ۳ من یبد ترخان ٩‏ ۷ ۶ #س مثه طمیب ( مو لا نا محید )+ و کت مسترشد باله‌عیاسی ۱۹ ۱ مستحصم عياسي ۴9 ۷۳۷۲٩‏ مستتنی کسیر گ(ملا هحمدمین) 9۶۴۸ مسحنصر بالله فاطمی ۵۱ مستو فیالنسپزوار (خاندان)۳ ۳۰ عس‌ورین محمد طالقانی (ابوالفضل) ۴1 مسروو خراسانی (ابوالفضل عسرودبن محید. طالقانی) ۴۱ مسعرد (خواجه)۲ ۳۴ معسعو د (شیس‌آلدبن) ۷۸ ۱ #سیعو خ (ضیاءا لدین) ۸۵ ۷۷ سعو د (عزالدی اق ۱۰ مسموع( قاضی )۵ ۳۱ سیعوو ین آین لس تي ه ۸ | مسود اصقهاتی ۶۵۹ مسعوخ اهید یرای ۵ ۲ مسعود بیدادایی ۷۵۵ مسعود بشاری( خواچه) ۲۹۶ ۲ ۷۷ مسمودین احبد پن عیدا لعزیز بن سازه بخارایی( تأجا ُدین ) ٩٩‏ مسمودین ارملات (جهان پهلوان سینت | لدبین )۳ * ۲ رل ٩‏ + ۱ فخر | لدین )۸ 8 مسود پن بهمن ترماتي (قعنیالنین) ت مسودین حمال‌الدین سلیمالدن شحیپ این‌محمودین پوسف‌بن شهاب لدین فر خشاه کایلی ین قعرا لذپن‌مسودبن سلیبان‌بن سود بن عبدالنه واعظ الا سفر ین بوا لفتیواعط الا کبی‌من اسحق‌ین ناسی پن عبدالژهین عم بن خطاب(فر بدا لدین شک کنیا گنج شکردهلوی) ۱۵۵,1۱۳ - ۹۵۶ ۸ ۱ ۳۸۱۳ ۵۲۲ ۰۷۲۳ با , 4 خ ۷ مسعود بن-حسن قاطا حخان(ر کن| لدین) ام 8 م«سمودذین خواچه حسن بیث بر‌وجردی (خواجه) ۲۲ ۵ عسعود بن روز بهات تانضی (هنالدین) ۷۳۳ ۱ عسعو نی سعلابن سلال ۴۴۴۲ ۰ ۷ ۲ ۷۷ مسعودین سعتشالی کوب( حمیتا لدین! ٩‏ ۷ سعوونی شمس‌آللاین عحیش صا حبد‌پو ان | ۳۴ مب‌عود پن صاعد پن‌سعود (د کنالدین) +۷۴ مسعودین عثمان توستا نی ۳۵۵ ۱۰۳ هسمودین علی‌ین‌عسا لصیاف(! بوعید ال) ۳۳۹ هسعودین کیکاوس (ملات‌فیاتا لدین) ۷۵1 سیتودین محمد آمامزاه (د کن المین) + + را مسبودین محمذ‌ین حلی| ند خودی(علاء - الدین)۵ ٩‏ مسحودین محبذاین ملکشاه سلجوقی ۷۷ ۷۳۲۷۰۱۱۹۱۱۰۳۱۸۷۴ عسعودین هحم‌وودپن بوسف سم ‌قلناگ ۱۳ هسعوددن‌عصیو دعي توی ۰۳۳۱۳۴۰۱۳۰۱۳۲ [ ۵۲۴۰۳۹۰۴۳ ۴ هسعودین نص تي (أبن‌تصرتی )۸۰ 1 مسعودپيك با ری( احمد پن‌مجمد نغشیی) ۲-۳( ۷ سیعود تی کمال۳۴۷ هسعود ت که (خواچه ر تن‌الدین) ۳۴۷ مستو و شجندیلر کمال! لین ) 1[ ۰ ٩۴۰۱۱‏ ۲: ۶ ۳۱۱۳۹۳۰۲۱۲۲ ۳۸۳۰۱۲ مسعود دو لتیار بغادایی (سعدالدین) ۹۴ سعودراژی (امام) ۳۴۲ مسعو در از که ( قاضی )۸ ۳ ممعود سندسلمان۲ ۱٩۷۲۰۷۹۱۷۲۶۱۴۴۸۴‏ ۰1 ۷۲۲۰ مسعود سییر‌جافی (شهاب‌الدین) ۰۱۹۷ ۷۲۵ عسعود سیتی‌حسینی رازی (قاشی) ۸۳۲ هسیعد دیجا هد اییجو [ جالآلدیی) ۳۴ م5 مسمودشرواثی ( کمالا لدین) ۶ ۵ ۱۳۳۲۰۲ ۰ مسمود قعی(متواچه) ۳۱۲ مسعود لنیائی (دفیما لدین) ۵:۷۳ ۱۶ مسعود مهندس تخجوانی (امیرالدین) ۱۰۸ عسعود میردا تیموری(سلطات) ۲۳۲ مسعود نو کی غل نوی (ستدا لدین) ۷۹ «۳ مسعود نیکی اصفهانی(ذینا لدین)۱ ۰:۵۱ ۳ ۳۳ بل ۳۲ +۳ ۳ مسعود وراق‌۴ مبعود هروی(ملاتجمالندین] ۵۹٩‏ ۶ مسعووی * ۳۳ مسعود یاقوتی چولامه* ۱۰ مسعود بز دک( قطبا لین )۶۷ ۷ مسبودی مروزی٩‏ ۱ مسعودی مروزی [فعر| لدین) ٩‏ ۸ سعودی ضروی ۷ ۴ ۲ مسکویه(| بوعلی) ۱۳۳ مسلیا نان ۲۰۱۰۳۸۱ ۳۸۸,۳۸ مسلیا نی ۶۲ ۳ مسلمی (ابوالمعالی محمد) ۷۲۸ مسلمی اسفر این ۷ ۳۴ سیب‌خالاین محمدخان شرف آدین‌اغلو 3 مسیی‌خان‌ین محبتان تکلو ۰ ۴۶ مسیب‌خان تکلو۴٩۴‏ عسیب‌خأن شرب لین اعلی تکو وا ۴ ۸۳ هسب شر وی ۳۲۶۷ مسی‌آلدین حئيم ابوالفتم۷ ۱۴۲۵۰۴۱ ۱ ۵ و ۴ ۳۲ ۸۳۲ مسیح| لددین‌عیسی (قاضی) ۷۰۹ هسیم‌الدین عیسی ساوجی(قاضی) ۴۶ ۳. ۷۹9 ۵ ٩ * مسیجایی‎ مسیح یلق | لدین‌محمد بن‌محمود پوشنگي ) ۷۷ مسیحی یا مسیحای 5غا نی( حکییر کن| لدین) ۳ ۲ مسیحی پلخی ۷۶۰۵۷۴ ۸۹۰۵ ۵ م«سیجی تس عز کب ۳ هسیحی فوشیخی ۷ ۳۴ مشتاف (شیخ‌رزذ‌الین سمداله دهلوی) ۰ ۶ ۷۹۸۲ ستعری آسترایادی ۲۴۷ تلر ۷ ۸۳۱۰۱۵۰ شش پی قبی ۸۲۲ هش بی حشحدی ۳۴۷ مشرف ۷۹4 ۱ مثرف ببالك ضراسان (فعرا لذدین‌نن عز | لدین فربد) ۵ ٩‏ مشرقی ۳۴۷ مشررقی ( و آچه‌عبد! لرحیم بن شمیآلدین محمدا سا پی‌خلوتی هریز ی ) ۲ ۱۷۴ ۷۹۵ مشرقي (میرزاسلت )۹ ۲۹ مشرگی هشهدی۷ ۳۴ هشرقی هروی ۳۳۴۲۷ مشفو لی(محمد‌عارف بقابی)۳ ۳۸:۴۰ ۰۴ ٩ ۴‏ ی + ۳ ار ه با مشغولی (ملایقایی) ۳+ ۴ ۸ ۲ ۴ ۴ 9 ۵ , ۴ + و ,ار ۸ مشنق رپیرمیاد )۲۰۶ مشغتی بخاری (ملاعیدا لررحمن)۱:۷ ۰.۴۲ ۸ ۰۱۵۷۲۷ ۰۵۰۳ ۰۵٩۹۷ - ۹۲۰۵۹۰- ۶‏ یا و ۸۳ مشفتی بلخی ۵ ۲ مشعقي سنبهلی (شیخ‌مکهن)۹ ۶۵ مشغقی تاشا نی کر باس فی‌وش ٩‏ ۸ ۶ مشکان (ابوئصی احمد‌ین‌عیدا لصمد)+ ۱۳ ۴ ۵ » مشکود ۵ ۳ مشتکي اصفهانی۱ ۵۲ مشکی تبریزیه (علابيك) ۷۰۵ مشکی تبریزی (عیرمحمود) ۰۴۳۷ ۸۵ ۷۲۰ مشهدی ۸۳۱۵۳۴۱۳۴۷ ۸۳۴۱۷۴۰۶ مشهدگ (عیرز۳۴)۱ #۷ مج ی ۰ ۲ چا هصر بان ۸ ۴۷ مصتاغی‌بن سلطان‌سليم (سلطات) ۳۹۳ ب ۳۹۳ مصطفی‌بن سلییان (مسلطات)۸ ۴۸۰۰۳۲۳ مسطفی‌بن شعبان سروری (مصلع! لدین) ۰۶ ۰۳ ۰۹ مسطفیدوعی (ماز) ۶۲۳۰۸ مصطفی رومی (مولانا یا لدین) ۸ د وگ مسطغی مپرزا صفوی (ساطات) ۴٩۳‏ - ۳۹۴ مصعبی (ابوطیب) ۲۱ مصلیح‌بن هشرف‌ستد‌غشیر ای ۱۸:۳ ۱ ۷ 4۱۳ ۱[ ۲( مت ۳۳ ۳ ۰ ۰۱۷ ۱۷ ۲ 1: ٩:۳ ۳ ۲۰۱‏ ۲ ۱۳ ۳ ۲ ۰۳ ۵ ۵۴ ۰۴۳۱۴۲ ۲( ۳۳ ۶ : ۲ ۷ 1:۷ ۱ب معلیم! لد ین لاری ۵ ۵ ۳۲-۰۳ ۳۵ مصلما لین هحیدین صلاحین چلال بن کمال بن محمتا ارگ سبدی عیادی شا نمی لار ی ۵ ۵ ۳۸۲-۲ مصلم| لدین مصطفي بن شعبان سر‌وری ۷۱۳۰۹۳۱۲۴ * بر مطرزی (جمالا لدین) ۵ ۵ ۷ مطلیی ۱ ۸ آ مطلمی بدخشا نی 4 ۰-۵۸ ۵4 عطهر (سیت) ۴۷ ۲ مه باخرژی( جبالا لدین) ۳۱۳ عطهر بلخی(! بوالمعا لی )۷۳۷ مطهر بن آحمن‌جام(شس‌الذین ٩۳۳۱)‏ مطهر بن عبدائّه بن علی حسینی (سید - عرز‌الدبی]۵ ۲۱ مطهر که (سید) ۶۰۰۲۳۲ ۷ هرک کشمیری ۲ ۴۲ معلیعی بای[ لب بدال) ۱۷ ۸۸:۳ ۷ مظثر ( آل) ۳۴ ۰۱ ۱۸۳ ۱۸۴ - ۵ ۰۱۸ ۶ ۱ ۱۹۷۰۱ - ۱۹۸ ۲۱۳۲۰ ۲۰ ره ۲ ۳۱۳ ۷۸ مطفر اسفز ارگ (ابوحاتيا۵ش. ,۷۰ ۱۳۷ ملفرالدین (ماك) ۲۳۲۴ ۲ ۷ متلفرا لد ین ایوالعاري شمس‌ا(دینی سَ تماتآلدین محمد ۵۶ ۲ ۷۱۰۵ عطی! لذین ادو خصی سلطا سین بهادر اون مخلفآلدین از دک (اتايك )۱۱۵۸۰۱۱۴۰ ۷۲۲ مظفی!لدین با کلی‌خار ۵ ۵ ۷ مظنی| لنین چیا نشاه ین یوسف‌قی اقویو ثلو ۳ ۲۰۳۲۸-۳۲۳ 4 ۰۲ ۲۲۱+ ۱۳۰۵ ۳ ۹۳۰۷۲۰۵ ۵.۷۲ ۷۲۹ مظف‌آلدین حسریی ۴۴۴ مطفی | لین شیر‌ازی ٩‏ ۱۶ مظر لد هلی‌شیی از کل( شام) ۷۲۴۲ مطقی‌الدین مسبد‌ین مبادد ۱۷۹ مطفی بتک (سیشبا لدین) ۶ ۶ ۴ مظفی برلای ۲۷:۱۷ ۶ مظفی‌بن ایوذد قیزدانی خوافسی مظفی خوافی( دابا لداین ) * ۷۷ عظفر بن‌ار دتیر عبادی (ابومنصور )۷۵۷ ملف بن محمد حسيني شفایی اصذهافی ٩‏ ۷۲۰۳ ۱ ۲۰۱۵ + ۰۸۸۸ مطفر بن محمد نیشابوری (خواچه عمید ایو الختم) ۵۲ ع فی من هیدمو شام (سلطات) ما ۷ عفر جاگ "رگ در گر‌ساتی ۳ مطفی پندهی ۵ ۳ مطفر. ثبر بزی ۹ 1۷ مظفی تر ه ۵ ۲ ۶ متفر جمحی کنا پمادی ۸۸ متلفر‌حسین میرزا ثیموری ۰ ۰۳۴۲۰۲ ۱ ی + ار ۳ اي ۳ مظفرشات‌ین جرا سرد علی‌خان ۸ ۵۶ 2۷۲ متفر خوافی* ۷۷ مطفی سلطان ۶ ۳۸ مظنی‌ساطان |امبردیباج) ۴۸٩‏ ملفی‌ساطان شیبا نی ۷۲۳ ۳-۸۵ ۵۷ مظشر‌شاه‌اول ۳ ۲۸ مظفرشاه دوم ۸۲ ۸۳۹۰۲ مطترساه موع۷ ۳۶ مقر یایازم (شاه) ۲۷ ۷ ۳ ب, با مغر طبیبی کاشا نی ۵ ۸ ط عس‌علی چس‌مولا ناحیدرعلی۴۵۸ مظفرعلی تقاش تی بتی۵ ۵۳ مفي کذا با دی (مالا محبث قافن سظقی ) ۱۳۸۵ * ار مقلیفی کوتایادی» ۲ ؟ متلفی‌سمار (خواچه) ۳۴۷ مظعر‌هروی‌خاقا نی دوم۰۸ ۲۰۹-۲ عظقی ی( قی ن پنحم ) ۲ مفری (قرنجهارم)۲۵ مظعا لین علی ۳۶ عظی کر اتی ۰ ۸ ۱ عظوی هندتی * ۵ ۱ مظهر ی ۳۶۷ مهرب کشمی رگ ۳۳۰۸۵۱۳۲ ۱ معاذ بن‌جبل ۳۴٩‏ معاخی‌ثبر یز کی( اد دشیر بن‌حسین] ۳۱ هعاشر ی ۵ ۲ هعتصي‌عیأسی ۸ ۳ ۳ هم و ف‌بندآدی ۱ ۷ ۷۲-۷ ۷ معروف بر ۷ ۵۲۸-۵۲ معروفن آده | | با هعروف گ ری ۰ ۳ ۳:۶ ۵ ۷ محروقي بلخی (ابوعبداله) ۲۲ همین | لذیین * بر معن‌آلددین انوا لصین‌محمد کرت [ ۷۶ معز‌آلدین ابوا تسار کشاه۳۶ ۲ معز | لدیناو پس بها در خان اپلتها نی (سلطات) ۸۶ ۸۸۷۱۱ ۱ عهن | لدین خوافی ۲۶۷ معز‌الدین ساء‌عود ۸ ۷۳ عمز الدین کجا ت1۴ ۸۳۱۰۱۵۰ مع‌ا لین تثرت۸ ۰ ۰۹-۳ ۷ صعز‌الددن فاد ۷ ۷۱-۱ ۵۱۱۱ ۷ معزالدیی‌محمد(آمیر ۴۳۵ معن ال بنحمن بی‌سام شور ۵1 ۰۱ ۲۴ ۲ ۵ ۷۳ ممزا لدین محمد خوشنوپس ۴۴۴ ممز | لدین مسمدرضی پزدی۵ ۷۷ معزالدین محدفیضی اصفهاضی ۳۲۸ ۷ ار ۲ معا لین محید کرث(ایوا لحسین) ۳۱ ۷ معزا لدین پوسف (امیر )۵۳۴ عمن‌ا لسلطته امیرآئشاه‌ین تیمور ۳۱۰ ۲ ۳:۳ ۵ ۷ جع ی ۷ ۳۸ معزی غز نوی (سدیدا لدین علی‌بن همر) ۷۸ و هن محزی نیشایوری (امیرآیویکی محمدین عبدا لملت) ۵ ا۵ ۵۴ ۱۷۴ ۳ با هعزی تصرو که ۲ ۳۱۷۲۵ ۲ #۸۱ معصوم‌ین خواچه ممین‌خانب ۵۸ مسوم بیع اش نی ۷۲ + + ۳۳٩۴ ۳۴۳۲۸۳ ٩ ۲ محصوم پیات‎ م‌صومببت (صددا لدپن‌خان)۰ ۵۳ هعصوم ویک سقو ی زر کنااسلطمه) ۱۳۹۲ ۴ * 4 معصومپينت و کیل مطلق۸ ۱ ۵ معصوم خواچه (سپد)۸ ۶۲ شعصو ع ز یار تکاهی لاهور ی ۵ ۵ اي لد : کر محصوم کابلی ۵۴۲ هعصم میرزا ٩۷‏ ۶ موم تامی ۸ ۵ ۲۳ +۸ معطلم (خواجه) ۳ ۵ ۵ حعماد ثیر یز کی( عبدا لسلام بنا )ی + ۷ معبایی (اعیر جسین شفیقی) ۵ ۳۴ معم پي (جه‌شید) ۳۳۴۳ مساپی ( حسین حیدر ثیشابوری) ۵ : ۲۰۲۹۳-۳۲۲ ۴۴۰۳۴ ۳۴: | ۳ < معمایی (سیدشر یف) ۵ ۳۲ معمایی [شرف) ۷ ۲ ۲ عحمایی (شسسی‌الدین محبد بخاری) ۵: ۳۳ معبایی (شهاب) ۵۷۰۱۳۴۵۰۷ معتایی | تلات) ۴۲ ۲ ععیایی [ نظاعالدبن) ۳۱۳ معمایی طیاطیابی‌رفیعی کشا نی( آمیر‌دفيم الدین حیدر )۰ ۳۲: ۰۴۴۷ ۰۵۱۲ ۰:۵ ۸ ۳۲:۶ ۱۹:۳۷ ر معیایی‌قمی (دئیس شهاب‌الدین) ۵۲۸ ۳ ۸۳۰۳ #۶ معمری گر گانی (آبوزرعه) ۲۲ معبور گ‌غنا بی [عبدا لو عاب دن‌حمددحسیئی می) ۶ ۳۹ معنوی‌بخارآپی۵ ۳ معئوی جو فیوری ۸۶ ۲ معین [ سلطان محید) ٩‏ ۷ ۱ هن آصی۵ ۲ ۱ معین|الدین ([خواجه)۷ ۶۴ , عمین | لدین آوی‌جوینی ۱۳ معین‌الدین اپوألقاسم جنیدین محمودپن محمد بن آسعدد‌ین مظقی بن‌دوز بهان آین‌طاهرواحظ مرف دیمی فرشی شین ازی۵ ۲۳۰۱۲۱ ۵۶۰۲ ۲ رل ۷۶ ار عیا ني دهدارشیر از ۷ ۰۳۹ لا ۳ ۷۰۱۷ ۰ ۷۲۰ #۲ عین‌آلدین استرایادی‌ممینی۸ ۵۱ «عیین | لین اسمیلی۵ * بر معین | اندین اشرف سمی‌قندی ۷ب ۷٩ ٩‏ معین لندین اشر فخیرازی۸ ۶۶۲۹۱۴۴ معی‌آلدین بختیار 1۷٩‏ همین لذین‌دن اشرف میررا موی ۸۱ ععین | لك ین عنن‌شر قبا له پنسا جمجیدقی,اهی عروی ۵۳۰۵ ۳۴۳۲۱۱ حعیی‌الدین پروانه۲ ۴۱,۱۲ ۷ هعین‌آلدپن چبال ااسلام محدسب یزدی ۳۳ معین | لین حسن شرف با اشی‌قی‌سیر قندی (سید) ۱۹۰۸۷ ۷ با هعس| لدین‌حسن‌ین خلی کانپ‌هعین اصم ۱۳ ۱۰۷ ععین| لذپن حسن پن غیا‌الدیی حسن حسینی»گز کجشتی | جمیر ۵۳ ۱- ۳ ۱:۱ بر ! ۳۱ + ۳ ۵ + نی ۲ ۳ ۵ : [ ۷۳۴۸۰۷۳۸۰۰۵۴ هعین| لدین حسن‌سگزی چشتي (خواجه) ۲ !۱۰۱۵۳ ۱, ۳۶۷ ۴*۰۵ ۷ ۰۵ :بر ۲ ۷ ۴۸۸۰ ۷ معین‌آلدین حسین پن علی تاشفی بيهقي فرعی( یا کمالالدین )۳۵ ۱۲۳۳ باب ۲ ۷۱ ۳۲ ۴ هم ۷۲ ۳۲ ۲ ۲ بر ۷ همین ادین دقاقی حسیتی بلیا نی * ۳ #۷ هعین! لین سراچي بلخي ۸5 بی‌الدین سشری ۵۳ 0-۱ ۱۸۱۱۱ ۲ ۴ ال ۶ ۲ ۲ لو | لا ۳ ۷۳۴۸ مهین‌الدین عباسه شهرستانی ۷۵۶ تب دی ۰۱۳۲ ۰۱:۲۳ ۵۸۲ ۱۲ ۵۸۳ ۷۲ : ۳ِ ۷ ممین‌الدین علی‌ین تصیر الدین حروت‌ین ابوا لقاسی‌حسینی تبرین یواسم نواد اسیبه) ۵ ۲۳۵ ۲۹۶ ۱۳۹۲ ۳ ۳۰:۲ ۹:۳ ۳۰: ۵۱ ۴, بر + ۵ ۶ ۱۷ ۳,د. قاسبا نو از همینا لین فت‌آلل ۳۴۲ همینا لدین فراهی ۳۳۷ هعیین| لداین کاشانی ۰ ۳۵ هعین | لدین محمدیین رمضان فقید ز آهد ۷۲۲ معین لین محمدین شمسآ لدین‌مطهر ین شهاب لدین اسمعیل‌ین قعلب‌الدین هجبنا ین شدس] ذ ین‌مظهر من معینن- | لذین او نصن آحمدجامی ۳۱5۹ ممیی | آذاین میجمت بن عیدا لخالی میینی باه ۳ ۷" عینآ این محمد پن عبت لین‌محیدا یحی حسی‌حسیسی سفوی ۲۷۲ ملین| لدین محمدین محمود ددذاد فاتی ٩ ۰ ۴۸ شیر آزی ٩۷‏ ۵۳ ۵ #- ۳ ۳ ۱۷۳۳۲ رش کوش معین‌الذابن‌حمد ژمجی اسفزاری فردی ۳۳ هعیی| لین محمدشر یی تبریزی ۲۶۹٩‏ ععین] لفردن محمد معیتی جوینی ۱ ۷۷ معین‌آلذدین معلْم هس دک و ۳۵۲( ۷ ۷ هعین الدین عتیری ۱۲۷ ععین لذین ثاصر بن خسروپن حارت‌بن علی‌پن حسین‌پن عأ- علی‌بن موسی‌الرضا (سید) ۱۸ ۷د. خسر و پا لین نطنزی ۲۸۴ معین‌الدین هروی ۲۴۲,۱۵۴ معین‌آلدین یزدی ۱۴۲ ۰۱۸۴ ۲۵۷۲ ۲ ۶۷ ۵ ۷ مین لغقی! ( احید دن‌سموو) ۳۳۷ معیر | املك اصم ٩‏ ۵.۸ ۴ ۱ معین] لمات حسن من علی کاب 4 ار .۵ 2 ۱ معین‌خان (خواجه )۸ ۵ ۵ محین‌شیر آز ی ۷ ۳۴ معین‌طنطر آنی٩‏ ۱۷ معین‌عسگین (هعین‌الدین هروی)۵۴ ۰۱ ۳۱۲۲ معیر‌ظر و۵۴ ۲۰۶۱ ۴ ۲ محیسی ‏ ق ٩‏ معیمی استن ]نا دک ام ۵ ۶ معیتی استیابادی رهعییالدین) ۸ ۸۵۱ معین جویتی (هعین| لدین محمن) ۱ ۷ ۷ هعیتی شیر آزی۳۴۷ مت پا بر نا هر بی تبر ینک * ۸۱:۲ ۵۰۳ ۷۲۳۲۳۱۳۳ ۷۳ مغول۳ ۷۱۹۴۰۸۷۰۱۸۰۱۷۴۷۲ ۱۱۱ ۴ --۰۱۳۷ * ۱۴ ۱ ۰۱۴۷۸۱۴ ۱۷- ۸ ۵۸۱۱۶۲۰۱۳۱ ۱۲۷-۱ ۲ ۷۲۳۲ ۷۵۱۱ ۳ ۷ ۳۰| : ۲۳۰۱۱۹٩ -۱ ۸‏ ۱۳۰۸۲ ۰۳ ۲۲ ۲ ۰ ۳۲( ۲ ۵ ۲۸۳۱۲ 0 5 ۳ ۷ ۳ ۲ ۲۴۳۱ ۴ ۳ ۵ ابا ۵ ۷۲۷ ۲ + ار مذول[ او لوس) ۵ ٩‏ ۵ مغول‌حصار ی( مسید‌قلی )۱ ۳ مفول‌خا تم ۳۴۹ مغرلی ۶۱۰۱۳۲ ۳۳۲۰۱ ۳۷۹۰۲ مفیتا لدین انوالفتيم ابر اهیم سلطان بن تاهر ۴۸ + ۳۲۱ ۳۶۸ ۳۳۶۰ ٩ ۲,۷۵ ۰۳۳۰۱۳۰۳‏ ۲ معیبآلذرین احمدذین شیخ آویس جلابر (سلطلان) ۹۲ ۱۱ ۵۹۸ ۱۳۱۱۳۰ ۳ ۲ ۳۳۰۳ ۳۳:۳ ۲۰۱۷ ۷ ۷۲۳-۷۲ ۷ عغیت‌محوی اسب آبادی همتانتي ۰۴۲۲ ۰ ۳ مغرگی گنجوی( ۲ ۱ مفتیاانقلین (نجم|لدیین ام حقص عمر) ۱۳۳ مفتی‌بخاری (عولاها میی) ۶۳۴ مفتی بلخی( سلطا عحمد دن‌در و یش محمن) ۸۰۳۹۸ مفشرا لسادات ۷ ۵ مفضل‌بن سعداین حسین مافروخی ۱۹۴ مفضل‌پن عمیابهری (اثیرا (دین) ۰۱۰۳ 5 ۷۲۳,۱۱۳ ۳۰۱ ۳۲۱۳۹۳۲۰۳ ۲ مفطل دنه نا ۲ بو مشلسی مشهدی ۳۴۷ عقبل | لین ه + ۱ مقبل گیما تی شرف لدین) ۵ ۲ ۰۳ ۰۱۷۴۹ ررض عقبول‌قمی + ۷ ۶ مقددر عباسی ۸ ۳۲۸۱۳ مولع با ۹ ۷۲ عفدس آزدییلی (احمدین محید) ۳۹۲ مقدو نیات۱ ۱ مفرد با کو۱۷۹ عقصد‌ی ساوجی * ۲ ۵ متصود آپررفوهی ۵۰۳ مقصود ینابر یزی ۰۵ ۷ مقصود بيك ناظر بیو ات۵۱۷ مقصوو یلته وریری ۵۰۳ عقصود تیر گر طروی ۷۸۹۰۲۲۳ مقصوی شیده‌قر وش تاشانی ۲۰۵۱۲ ۲ بر مقصودتعلی اصفها نی(ملك) ۵ ۵۳ مقصودعلی شکیبی ۵۰۶ متصووعلی هروی تبر ینک | ۸۰۸۱۴۰ مقصودفلام (امیر ۲۳۴۶۱ فصو درو نی ۳ ۵ 4 مقصود 5از رو نی ۲۶۷ مقصو دشر وک ۱ ۳۳ مقبع ۲ ۱ میم (رمیرز!) [ ۵ ۵ مقیم‌سبزو اری ۵۵۴ مقیم کازدو تی ۳۴۷ هقیم تیخسروی (میرزا) ۳۴۷ مقیمی بخاری ۳۴۷ عقیمی تبی‌بزگ (حسن بن شکر اوضلی) ۵ ۸۳۱۱۵۰ مفیمی تر شیز ی ۷ ۴ 8۸-۳ ۳ مقیمی‌سز و آری ۴ ۵۸ هید روگ ۲۳۸ هکتمی‌شی‌آسانی ! ۲۲ مکتبی‌شیر ازی۱ ۲ ۳۵:۲ ۳۱۳۰۳ مگون‌عشفقی سنبهلی(ییخ) ۹ ۶۵ هی پنجعهی ری ۶ ۵ مکین (رمحمد) ۴ ۳۹ الا( حتیم )۴ ٩‏ ۵ ماحد م ۳ ۲ ماژژاده ( احید بن محمود مدین آلعق|) ۳۳۷ مالاژاده (شمس[ لین بیدعی‌حمدای‌بردقی زاجم )۳۴۰ مار ادءلاهیجانی ۱۷ ۶ ملاطی‌ستی (امیر تیا !۳۸۶ ما کلوجو حید ۷ ۳ ۶ ۷۰۴5 عالاهعبه ۱ ۳۳۲۰ ملایا مولانای اصمهانی (اعینآلدینابو- | خی فضل ال بن‌روز بهان بن فضل له خلجی اسفهانی شیرازی خواجه) ۸ ۳ ۸ ۳ ۳۴۹ ۰۱۳۲ ۱۹ ۳: ۳۷ ۳ ۴ ۵ ۷۲۷ ۳ .جلال| لین یلعی ملاي کتا بداز ۴۶۲۲ ملق بأدی ٩۵‏ ملات(شاه) ۵ ۳ ۳ مق ۵.۴ ظ ۶ ما (سید بیگم شاهماک ) ٩‏ و۳ علت‌اسد دخلی اسفهانی ۵۳۹ ملكا لجبال (عهابا لدین] ۱۸۹ ۱۳۲ ما لچباي (ضیاتالدین )۸۹ مللت) تجبال( قطب| لدین‌محمت بن عزا لدین ٩ سن4‎ ملاتا لسادات تیشاوری (صذرالدین) م۹ ملتا داز (ملك‌قمی) ۴ ۴۶۳ مات باضیزی ۳۴۸ مذات‌پیارو ۱ ۵۴ ملات‌جها نی رستمداری ۴۹۵ ما‌دینار (چلال| لهیی) ۲۸۲۰۱۱۸ ملاتساطاب محمدرستیدار ی ۵ ۴۹ مل‌کاه( جمال) ۷۷ ۱ کشا ه بن محمد لجو نی 3 ۱ ۷ م‌تشاه‌بن شکدو دج | ۱ ملکتاه ساجوقي (سلطان‌جلالآلدین )۳ ۳ ۵ 5۲۷-۲۵ ۰۷۱ ۸ ۱۲ ملکشاهی ۰ ۲ ملت‌طيذور انجدا می مثت ۱۴۸۹-۴۵۸ ۷ ۲ ملك قمی(ملا) ۳-۴۳۳۰۴۶۲۸ ۵۰۴ ۱۴۴ ۷-۴ ( ۸ ماات‌عجمود پیارو کجراتی ۵۴۱ مالسترقی (میرزا) ٩۹‏ ۲۶ ملات‌مقصود علیاصنها تی ٩‏ ۵۳ ملْ سا ص صالاج] لدین پوسف‌پن| پوبا یو بی ۷۳۳۲ ۷۱+ علکی(شرفا لین )۱۸۱ ملکی پيلك سر کانی ۰ ۶۶۰۱۵۱ ملیکی‌تویسی کانی * ۶ ۶ سلبئی‌همدانی ۳۹ ۵ بلواها لجبال شور ٩۱۸ ٩‏ ملولی اسقها نی( خلیفه میی آسداله) ۱۴۴۷ ورگ ملی‌سر پلی بخادایی* ۱۰ مأییمسم قتندی( محمد بد یج بن‌عحمدشر _ف) و ‏ کط ملیحی‌بافقی ۰ ۶ ب معا ليك* ممدوح (شیخ) ۸ ۷۳ «ملان (اپوئصر محسد‌ین مسعود)۴۸ متا( توفصر معجمت درن‌+حمد فا نی ۳4 ۲ مرح ال سن علی له مجود‌خسیلی ۶ ۰ ۳ مثیری ۱ ۸ ۱ منعجب| لدین بدیع کب جوینی(| تابيك) ال منیچپ‌الدین علي‌ین احمد کانب بدیع اتاپيك جوینی(مو بدا لدیی) ۸۸۰۲ متججب الدین عمنذا لملاگه عنشی ززدی ۱۳۴ ۴ ۹ ۷۹۳۳ سنتصر (اسمعیل‌پن توح ساعانی) ۳۳۲ متجمه (بی‌بی ۲ ۱۳۴۹ منجمه (بیجه) ۳۴۹ متجهو | کب ۳ ۳۸ ۱ منچیاگ ترمذی (]یوا لحس‌عاي‌بی محمد ] 2 2 منيك فاخررازی زابراله‌غاخر) ۸۵ ۳۴۳۰۳ «نحچه کابلی (میر )۳۵۳ منشوری سمرقتدی (آبوسعید احمدین محمد) ۷ ۳ سشی ۸ 3 ۷ می (اقرف‌خان میر )۵۵۴۰۵۴۲ مسبی (مولانا) ۳۴۲ منشی اردو بادی (میرزا زین‌العا بدس] + ۷ سی لمما للک(میرژا عبدها لحصیی) ۷۰۵ ي‌بوداق قزوینی۳۵۲ مسی‌جر فادقا تی ۱۳۵ می شیر ازی(۱ بوا لفغل )۸ ۳۹ مست کبلی (فاسّل ۷۲ ۵1 ,هروک فر‌خشاه) ۹٩‏ ۵ منعرور + ۳ ۲ صصه زر ( امین )۲۴ ۶ متصو زر (شاء ]ی ۰ ۲ متصور(عا(عا لدین) ۰۳ ۸۵ دنو زر الم شیاتا لندویت ] ۳۷ ۳ ۳( ۲ ۱۳/۸۱۴۱۳۲۲۵ ۱۴۱۴ ۴۳۴۶ ۷۱۵/۳۰۱۸ ۰۳۹۲ ۸۵ ۲ ۸ ؛: و کر منسور | تا ۳۲۳۹ عنصور بتکچی (خواجه) ۳۲۴ موز دختی !شاه ) 1 ۲ هضور ین امیر‌صد‌رالدین هحبد‌شیر آزگ دشعکی (آمیر غیات‌الدیی) ۲۳۷ ۲ ۵۱۲ ۲ ۱۳-۲ ۳ ۱۳۸۲ ۳۱۳ ۲ يب دب ۱۳ ۵ . ارت ۲ ۱۶54 ۵ ۲۰۸۲ ۲ م۸ ۳ ۸ م صورین حسن‌قی‌دوسی‌طوسی( !بو التادم) ۱ ۳۳۳ ,۲ ۱ ۳: ۳۷۲ ۵۴ ۵۹ ۱۵۳۰۷۲۱۱ ۳۰۷ ۱ ۷: ۸ 1 ۷ منصور بن صدهر | لداین‌شیر از ی(هی غپاش الدین) ۲۰۲۶۷ ۵۰۳۵ ۳۷- ۱۳۷۶ ۱۸ ۸ ۰ ۵ ۵۱۶ ۸ ۳ ۳۹۱ منصوو یی عطاملك چوینی* ۷۲ متصور بن علی‌اسفزاری (موذب‌الدین) ٩‏ منصور پن محمت اوز جندی (رشمس‌آلدین صثتر | لشر بده) * 1۰ 9 احمدبین جو‌سفب بن الیاس ۳ ۳,۴۰۱ ی ۷ منصور بن‌مبحمدشیرأز ی( امیر غیات | لدین) ۷ ۳ ۳۰۲ لا ۵۰۲ ۲ م۳ ۲ ۲ ۳ ار ۲ ۱ ۱ ل ۴ ۵۱ ۷ بر ۳۳ ۲۰۱۸۳ ۸۰۸۷۲ ۲ ۸ منصوز پن محمت ندرب (عمیدا لملكك ابو تصی ) ٩‏ - ۵ عتصور ین جالامین کاشانی ظ + با متصوز ین تصیرالدین عبدالحی تک ري مکی (غیاث| لدین] ۴۶۸۱۵٩٩‏ ۶ عنصور تبر بای ۵ ۳ ۶ منصو زر جر جا نی ۸ ۳۴ (غیات! لدین) ۷ ۶:۳۶ ۳: ۷ ۳۲-۲ ۲ ۱۳۳۲ ۴۳۱۲ ۳۳۶ ۸ ۱۵ ۰۳۸۲۵۱ ۳۲5۳ لب ۲ ۸ب «۳چ ۳ عنعور سپرو ار گاا درو شی )۴ ۳۳ عنصود شیر اک (عیرعیات لدین) ۲۶۷ ۴ ۳۵۱۳ ۲ ۱۲ ار ۳۴۱۴ ۴۳ ۵ ۳۱ ۱ : ۷ج ۶۹۳ , ۵ ۲۰۸۲ ۲ ار ۳ ار منصودقرا پوقه‌طرسی (خواجه)۳۰۴ مصود گرمینی( اعام)۴ منصور هشهدی (خواچد) ۲۲۴ منصوراصری مهنه( خواچه) ۶۱۹ عنطفی (حسین بن معین‌ال‌دین‌حسیثی تفر خذاکاسسدی) ۷ ۵ ۲ ار ۳۱۳۲ ۲ ۰۷۷ ۱ متطقی راز ف ۳ ۲ عنط رگ سمی ند ۵۴ ۵ سعم خان ۵ ۵۷ عم‌خان‌خات خانان۴ ۵۳ مشکیرلی (جالال! لدین خوآرزمشام) ٩‏ - ٩ ۴‏ ۰۱۳۲۳ ۱۳#: ۱۴۰ ۹ ۵۸ ۷۳۴۱۰۱۷۳۵۰۱ منلی گی‌ای خان ۴۷۹۱۴۷۷ مدکه ۷ ۳ منگلی بیلك ۴ ٩‏ منکن بنداو ی مت‌کیت‌ها ۶۷۵ منو جر ۲ ۳۲ ملوچهر بدیح تبریزی۴ 1۹ (میان )۰ج ۵ ۷۰ ۱ ملوچهرین شرففاه* ۱۸ منوچهر بن قی‌یدون(ابوا لهیساشروانماه) ۳ ۰+ ۰۷-۱ ۱ منوچهرپن قاپوس(فلاك! لسعالی) ۴۳ منوچهی شروا نفاه(خاقان) ۰۶,۱۰۳ ۱- وگ عنوچهری داعنانی (اپوالتجم احمددین غوغی‌ین آحمن) ۲۱۳۵۱۳ ۷۲ ری ۳۰۹ عئور (شی‌ئورا لدین) ۳ ۷۳ منورل محمود) ۸۱ ۱ ۳ (ر ای ) « توت منوص توسنی(عسبن) ۶۰:۵۴۳ ۲۶ منهاالندین ادوعمیوعدمات پن سراج-- الذدپن هید تن منهاج| لین عشمالب اور فک ملهام‌سر اج ۸۵ ۲۳:۱۳ ۴ ۰ ۷۲ عنهی [ هیر ) ۳ ۰ ۰۰۵ ۳ #۸ لاهوری ۸۷ 2 منیر مرعپنأنی ٩‏ ۵۵ هنیرجا شرف لندیین )۸ ۵:۲ ۲ ۷ ۶ ۷ ۷ ملیرگ(شرق جهان ]۷۲۷۲۳ سس خا رععین | لین )۷ 1 ۸ موألی ۳۲۸ حوالی‌لاری خر اسان‌خان‌خراسانی۸ ۳۴ ۳۷ موجی‌بدخشی (فاس‌نان) ۵۵۲ مودب ۸ پوالقاسي) ۵ ۲ عو دود من | حمدعصمی تقلام | لذبی) ۱ ۸ عودودین مود نوی ۳ ۶ مودودچشتی خی ۰۱۶۰۴۸۳۱۷ ۶۳۴ ۰ ۳,۱۷۲ ۲ ۷۲ مودود بن شاهعن ژ نی ین | ف‌سنفی ( قعلب.- الدین) 1 ۸ هودو دی خوأ جرد قاسم)۴ ۲۳ موزون ! گرهی۵۴ ۵ موسوی مشهدی۵۳ ۸۱۰۵ ۸ موسو ی مشدی( عماد ) ۴۶ ۷ ۱۰ مرسوعسفهدی (مییژاطاسص)۱ ٩۵۸‏ موسی(صددا لدین) ۸۲ ۱: ۰۳۲۲ ۱۲۹۳ ار + ۳ ۷ چ ۷ موسی ( قطب! این ) ۳۲ ۱ عوسی‌ب حامد‌حستي‌فادري صوفی(شیین) ۳۶۹ موسی بن‌عمر آن ۲ ۴ ۲ موس بن ام ۰۳۲۵۰۶۰۳۱۹۱۳۱۱ ۴۶۸۱ موس ین محء‌دین محوو د تاشیز اد*رومی (مبلاح! لخین ۱۳۴۹۱ ۳۶٩‏ ر۳: ۳۷۲« موسی بن محمود قاضییز اد دوتی ۳۳۴٩‏ ۳ ۰ , مو-ی‌خان ۸ ۶۷ موسی‌سلطان موصلوی تر تمان ۶۷۳ ۳۴۳۹۴ هوسی تام ۱ ! ۱۹,۲ ۵۰۰۳ 1:۳ ۸ موسی کشمپری( قاضی) + ۲ ۵ موسی هر وک (خواجد )۳۴۸ موصلوی شش کهان 8۹۴۱۴۷۲۳ موفقآلدین آبوضاهر خائونی ۸۷ موفق‌آلدین سراج۸ ۱۷۹-۱۷ عوفق لدین یحیی ۸۱ ۱ موفقا لس اج۸ ۱۷۹-۱۷ موفق‌بن علی‌هروي (ابو منصور) ۲٩‏ موفق عبدا لجلیل ۱۷٩‏ موفرگ 2 ۵ مولانا بخاری (خواچه) ۴ ۳ ۶ مولانازاده صبدالعثار تاش‌کندی ۳۴۶ ۱ کی مو لا ناز اجه فگری‌تاشکندی ۱ ۶ ۵ عولادای اصنهانی (امینالدین انوا لخیر فل‌اللدین روز بهان‌ین فشل الة خنحی اصفهانی ممروف و اچه ملایا خواجه)۵۱ ۰۲ (۳۸: ۴۲۹ ٩۱ ۵ ۲ ۳‏ ! ۷۰۱۳ ۳ ۳ج ۱۷۳۲ ۵ ۷۲۷۲ مولوی (خضر‌بن ما لی‌قیما نی )۱۹۴ مولوی (جلالالدین محمدپلضی) ۸۰: . ۱۶۰ 9 ۱۳۶۱۱ ۳:۲ ۱۲ ۰« ۳: ۳۰ فل پا ۲۲ ور ۷۰۴ ۳ سار ۲ ۷۱ ب ۳۲ 9 لا ۳ ۳ ۳۱۰۸ ۸ مولوی سیستا نی (محمت) + ۶ ۶ مولوی (طر بقه) ۱۳۷۲۶ ۷۹۲ مو لوی‌اختی محمد خأن دامیوری سنفی قادر ی تفشبنی ممد‌دی ۵۳ | مولوی سیستانی (حایج‌محن)۰ ۶۶ مرن (ملاحسین ۰۴۳۸/۵۵ ۲۹۹ + هل مژْمن آستر‌ایادق (سیر محمید] ۵۶۳ ۰ ۸۳ موّمن بيلت. (مسمد) ۱ ۵۰ بزدی (حلا) ۴۳۵: ۴۹۹ دك مومن‌ساغرجی (میرزا) ۵۸۶ موّمن سبز‌واری» ۶۶ عرّسن سمی‌قندی ۸ ۳۳ مومی‌شاه ۲ +۸ دومن لنگ( محمد)] ۷ ۵ ۵ مومن مستبی ۸ مورمن عروی ( عیدا لموّمن) ۶۴۷ عد هنمد ۳ + ری + ۸ هو نس * ۶۲ موّ ید( خواجه علی ۳۰۵۰۳۰۱4 مو ید شییاب) ۸ ۱۷ موب زر کطبآلدیی )۱۶ مویدا لدو له مئتجب لدین علی‌بن امد کاتب‌بدیعا تا پيلك چویني, ۸۸۰۲ مویدا لدین جاجیرمی(ابوا لمعا لی‌مژید بن عیحمف چا چر هی مللت) ۹« ۷۳ هزّبدا لدین عر یضی* ۷۳ مژیدا لدین محمدبنحمد ین‌علی‌بن‌حمد مثشی نسوی ز پدری( پاشهاب! لدپن) ۱ موٌ بدا لدین تسفی* ۰ ۱ مو دا لملات ابو کر عبب له فن نظلام! لماك ۴ ل. ۵ ۸ مو پدا لملات فوام! دی ۱۵۷۱۳۲ هو ین دناحمد کاتب اسفراینی(عبادا لدین) ۵ 3 مویدین صألم(رشیالدین) ۶ ۳۲ مو‌بندین حجمد جاجرسی موف بملك موّیداً ادین جاجرصی (ابوالمعا لی) ۷ مر پددیوانه (خواجه)۳۳۵ مو‌یدژاده حاتبی ۱ ۸ مژژید مهدوی (خواجه) ۳۲۳-۳۲۲ مو پسهنه ([خواجه)۱ ۶15۹۰۱۸ موّید‌عهنه (شییع۹4 ۶۱ ءهتر جوهر آقنابه‌چی ۳ ۶,۳۶ ۳۶ مپیتر خوراص خان ۸۱۲ مهجوری سم ‌فیبدی ۵,۴ معدعلیا ۴ ۴۶۷ هیتد 8 استي! با دی ۸ [ 1۳ عید‌ی باو روگ عبد‌األه) + ۱ دچیال یبا ترشیر از که ( ۵)۱۶۱ ۲ ۸ مهدی‌فل خان فادورفایی معروف بقادنر ها لو ۶ ٩‏ * مهد‌ی‌«مد نی( شر یفب) ۳ ۸ ۶ مهب للبین (صدر) ۸ ۱۷ میذب| لدین منصورپن علی اسفسزاری اه مهلب‌شر وا نی ٩۷٩‏ مب کی خی ٩‏ ۱۷ مهذپ ثیشابوری ۱۷۹ مهرایی (ابوا لعاأسم)۲۵ ههری 1 ۲۳ مهر‌می رز | ۳۷ مهستی وی ۵ اه بر بر ه ۵ ۱+ #۳۹ مهمیه(شهابا لدین) ۵ ۱۱۷ ۷۲۶ ٩ مه‌ملك‌خاتون۶‎ مها ۶ مهین دا نو یاططا م۷۳ یام تلا مان دهوه هندو ۳ ۱ ببس ۳ ۱ ۸ ۱ «۰۳ هیان‌جمال‌خان ناصسی بداو تی ۰ ۵ ۵ میان‌شین داوده ۵1 میأن‌منکنن‌بداو نی ۵۵ هیبدی( فاضی حسین بن‌همین| لین حسینی نمی ]۳۳۷ ۳۳ جر + ۳ ۳ ۲۸۰۷ , مینیه کر [مولاناا۸ میر(می‌زاده عل خاب) ۵۳ ۸۳:۵ میا ئی‌حذفلی جا قظ ۱۳ ۱ ۳ ۲ میراسلاء فزالی بلخي (پسدانا لدین) ۳( ۳ , 5 پا ۷ «یر‌انشامین‌تمود کود کان(میرزا) ۱۳۱۹ ۳۳۰۱۲ ۱۳۱۳۲ ۱۴۰۵ ۱۷۲۲۴ ۷۷ "۷ هر بح | مجمت‌قاسم خان] ۲۰و ۲ ۵۵ ۵ بل ۵ مير بحر هه » ۸۵۸۰۵۵۳۰۵۴ عپر ددششا نی ٩‏ ۳ ۲ هیر جان۲ ۳۷ میرجان (یخ) ۳۳۹٩‏ مپر‌جان اسقر ابا دی( و حید! لدبن| نوا لحسن محمدین زین! لدین‌حاچی‌ین احمد ائیسی) ۲۲۹۱۳۷۳۱۳۲ +۳ مین جاح با مپر حاج انسیجنا بدی (قطب‌ال‌دین) ۳۳ هیر حمله [ ممدسعید )۵ ۳ ۲ هی سر دٍ میانتالی ۸۱ ۵ عفر و آب‌فیت ۳ ۲ ۳ میی‌خوأند ۳۴۱-۲۳۹ هی ضو ند ۹ ۳ ۱-۲ ۳۷۶ هیر دلال ۸ ۴ ۳ هیر‌دوست (خواچه ان ۳ میر‌دهاوی (میرزاد علی خان) ۵۵۳ , ۳ب هیر ددو اند خحهتی بخازی ۷ ۵۷ ۵۱ ۵۸ هیرژا ارحکیم) ۵۳۲ هرز ا یرت ۳۴ ۱۰ میرز پیات سیهری ژر ادچی با زژواره‌ای ام ٩۳‏ هیر زانیا فندرستی ار ۱ ۵ هیر زا وبا عر وگ ٩‏ ۷ ۵ میرزاجان۳ ۵۲۰۵۰۰۱۱۳۹ مپرز اجان( حبیب ال باغنوی) ۳۸٩‏ ۱۳۵۹۳ ۵ ۷ ۲:۵۰:۴۳ ۳۱۵۲ بر هیرزاجان دومي‌شیر ازی ۸۶ ۵ مرزاجان شیرازی ۵۰۰۱۴۳۵ هیرزاجا تی ۰ ۲ ۶ میرژاخان خانان ۳۲۲ وم تب عیر زا دعلی‌شان ۵۸۳ ۴,۸۵ ۸۳ میر ز ادهعلی‌خان ۳ ق ۳۲۰۵ بل هیر ترا اه یات لنکت‌جصاری ۵۸۳ هبیی شام دیدج ه طا چ میرژاعلی ار کیا ۵۲ ۳ ۲ ۷ ۲۷ ۳. ۳ ۴ یر کامر ان کوهدس ۲ 9 عبر زا دی تسب عیرسز و آری ۳۳۴۸ مییررسی فر‌هله [شمس! لذبن مدا تدجا نی ) ۷۰۵ ۳۳ هیر‌س ۲۲۳ هیر‌سید۰ ۳۱ [ تادرالماات اب هون سیذاشی يف ۷۲ ۲ر, شر یف لدپن‌علی میر‌سیناپی | حافتل )۳۳ مپرشاه جویباری (خراجد)۵ ۳ تمعن پورانی ۲۱۹ یی عببک ال خدان ۳ 8 ع ۱ شدل ۳ ۱ هیر قرب (شر بفعبدا له یسلی)۳۳ » #س ع بزخات ۲ ٩‏ ۴ میرقاضی اسبری 3٩‏ 8۲ مر 2(عللعا لماك شرثبا لخین )۸۸ عیر 2( مورا لدین محمد) ۶۱۵ یرای بخازی 2۲۲ مییلبخار ی ۵ ۳ هیر تب پزی بر ۳ ميرك ی لستا یی یا بای) ۵.۸ میر سای (حافند) ۶۲۲ هپرحسین صروی ۵۰۳۴۴ ۶۳ میرثه خوارزمی(خواجه) ۸۵۸۲ میرگ خوشنویس خی‌وی (آمس دوی‌اش) اک مپراداعی اسفیا نی۹ ۵۲ هیر گدیو ۲ ٩‏ ۲ هیر ترعانی ۹ ۰ ۲ عبر شیر آزی ۳۲۴۸ ميرك صالاسح عشهدی (محمد) ۵۸۰ #۲ مپسا لعحی خر و مودک | دم ) ۳ ۱۴۳ ۱ ۷ ۳ میرصذیقی بلخی شیخا لاسلام (خراچه) ۳ ۳ ۲ عبر ی کسي ابیری (ابوالمکارم) ۵ ۳۲۳ ۲ ۵ ,۷ میرلذثر کسی هروی (مولانا اپوا لمکارم) ٩۰۸۵ ۳۲ +۲ ۲ ۵‏ ۷۲۸ میرنقاش اصفها نی( آ ۲۶۶۱۸۱۵ میركرسالی بلی ٩۴‏ ۵ پر گهروی (خواجه) ۳۴۸ میر هروه (هی زا)۱ ۳۶ میرم (مولادا مجمودپن محمد) ۳۷۱ مسمبياث همدافی (خواچ) ۵۲۹ میرم خواچه ۲۱ هیر سیاه ۱۳۴۷ ۵ ۱ ۲ شمر ۴سبا و عر و تیب ۱ 9,۲ ۲ میرمهعی پخاري (مولانا)۳ ۲۳ عیرحلشی (أآشرفخان)۴ ۵۵ هسر طدفعی دخا ری ۳۴ ۲ میرم ترمانی ضیاپی(ضیاءا لدین)۴ ۴۶ هیر هیر ان لب ۳ ۲۶ میر میر ان کلعاش« « ۵ میی‌هی ین بن‌دي ۳۳ ۲ میی‌همدانی( خواجه آفا)۴ ۵۲ مین آلهآدشمیدس ۲۷ ۱ مین با نی داد ۵ ۲ رحکیم) ۷۴۷۰۷۱۵۱۳۳ میلی | ۲ ۸ حیلی قبر بزی۵ * ۷ میلی‌حساری ۸ ۳۲ میلی‌هروی(میرژا «حمدقلي‌تکلو)۱ ۰۴۲ ۰۳۰۰۳۵۸ میمولاین دیبداسطی ۵ ۰,۵ ۶ دیمول شسا۵ ۲ ۵ ت انورالیسم ۳ ۲۳۰۹ ۲۲۹۱۲ تا تورالسم ابران ٩‏ ۰*۰ ناتورالیسم عراقی ۳۳۳ تاج ۲ + اج آردو بادی ۸۵۱۴ تاجی کشا تی ۶1 تأجی کر‌ما نی ۶۱۴ تادر | لمات ( آهیی‌سید جار بی‌دی ) ۴۲ 2 نادرا لمللت (میی سیدعای ععور چدایی تین یز )۴ ۲ ظ۰ ۳۰ ۸ نادری مخاری ۳۳۴۸ نادري‌پيك هروی سمر ثندی 1 ۵۲ تادرف ترشیز ۸۳۹۵ نادری سس‌قندی * ۵ ۵ ادری مروزی م۴۸ ۳ نار نسی(شاقلی خان)۴ ۴۲ نا تي قبر یز گ۵ ۷۰ تاز کی شراساتی ۸ ۳۲۳ ناز کی نهاوندی۵ ۸۳ ناژ نینی سبو آری ۳۳۴۸ فأسی | محمد علی )۶ ۵ تاصیچین خلفر ی سحد هنشی جرفادفانی (ا دوالشرف]۸ ۱۳۵۰۱۲ تأسیحی [ ۸ ۱ نا میحی‌بداو ثی (میان‌جمال‌خان) + ۵ ۵ اصی ۰۱۷۷۰۳ ۱۷5 ناصی] لین ۴۷ ۷ ساصر الدین ایوالحارت امد بی‌سنچیر هی مل‌کشاه ۰ ۸ شا ۱۰ تاصرالدین اجوالضیر با موسعیدعپد لین عمی بیشاوی [ يا تصیرآلدبن) ۲۱۳ ۵ ۰۷۳۳۲۱۷۲۳۱۳۹ ۵ ۴ ۷ ناصرا! لین ابو الفتمبطاهر من فعی؛ لماك عغلفر بن نا | املات ۱:۳ هل تاصی لین ابوأ لنعم طاهي ین مطلفي ۰۲ ۸ نامسآ لدین ‏ بوا لنتیعبدا لیر حیم بن‌منصور م قهسیتان ۱۳۹۰۶۲۷ ناسر الذاین آتوستید با آبوا تخیر عبد ال این‌عمی بیضاوی (یا نصیرالذین) ۹ ۵ ۵,۷۳۲ ۷ تاصرالدین اه نصی‌مهنوی ۳۳ ۳۴۲۸۳ ناسر لین مد ین بسن سس علشاه اا با لجارت] »۸ تأصسر السبین بیمه ای # ۷ [ ناسر لین ی کپار قشاه ! ۵ ۷ تاصیالدیین بعرآخان ۲۳۹۱۷۱ منشی رد۴ ۷۳۳۱۱۴۹۱۱۳ تاصي‌الدیی تررمنی (خواجه) ۶۴۵ تاجي آلندین, حسین بنْ مدا لدین محبد تر‌جمآن جعفری دشدکاپن بی‌ی اامیر )۱۳۹ ناصراآدین حسین بن هیه‌الّین حسین خیلیتب باصر‌خطیب شهمو ی ۱ ۲ تاسي‌الدین خسرو اصفیا نی ۳۱۴ تأسر الداین سجن قبلای ام ۴ ۳ تاسی پن طأهر بن مظفروذیی [ابوآلفتع) ۳« تایآ لدین عبد| لر‌حمن‌پن منصور‌حتشم قهمعان 1۳۹۱۱۳۷ ثاصر دیدن هبیدالله احیاد زر . خبیداله آحر ار ااس‌الدین علماب‌ین حرب سگزی۱ 8 تاصو | لدبی عبد! لمات سس نی بزدیه جنشی ۳۳۲۱۱۳۹۱۱۳۳ ناسر | آدین عم وز ۸ ۷۵ تا | لین شبیت| لمابت ٩‏ ار ۱ ۱۰۲ ذاصی این قراچه با ۷:۷ ۵۱:54 | تام لدبی محید بن وأمآلنبین بدا هرد کشا سب ناس لدین‌محمودین شمس| لدپن| لتعمش +۷۳ فاصر أ لین محبودین بلکشاه« ۸ تاصر الدین محمودشاه ۲ ۳۳:۱۷۵۱۱ ۳ تایآ لین محمودشاهدو۵ ۰۱۲ ۱۱۲۵ ۳۳ ثاهس بارش ٩‏ ۶ ۲ باجس بنو ۱ ۴ تامس‌پن خسرودتن حارث بنعلی پن سبي ابن‌علی‌بن محمد‌ین علي‌بن موسی- الی‌شا زسیده‌عینآلدیی )۷۱۸ تاصی‌ین شمس‌غن نوع اف (جمال! لدین) ۴۳ تأصر بن, شم کاضل#فز نوی( جمالآ آدین) ۳۳ ناس بن علی در گزپتی طغرایی (فوام- ! تین ابو لقاسي) ۴ ۱:۸ ۱1 ناصی نمی( خواجه‌شاه سید ناحس| لین ) وج ناصرجعفری نسرگ۵ ۸٩۰۵‏ تاصررخسرو قبادیا نی‌مروز ی( حمیدا لذدین آبومعین) ۸ ۱۴۸۰۴۷۰۲ ۰۵۴ ۵۸- ۳۳۱۵۹ ۱۳۰۳۲۰ ۲ ۸ 1 ۷ ناصر خطیب شفموی ۱۳ ۲ تاصرشیر از ۱۷۷-۰۱۷ اس صازعالدین پوست‌بن اپوب آپوبی (ملك) ۲ ۷۲ ناصر کشا نی ۱ ۸ | ناصی لد ین الله عیاسی [ ۳۳۴ ناس ثنوی ‏ ۴ داعدی مسر أ تشاصی ۱ ۲۸ ناصر‌مرزانن عمرشیخ (باد کاد) ۱۳۲۲ ی تأسر‌هرمز‌دی مابمژ تابادی ۳۴ ناسر هرروی (خواچه)۶ ۸ :۷۸۰ ناسری تیموری (مسمدنامسی مزا تاصر گ‌سیواسی ۳ ناسر که«یته (خواجچه‌منصور) ۶۱۹ تاطاق دهلوی ۶۱ ۶ ناطنی (اعیر )۱۳ ناطقی ماز ندرا تی(مولان! )۵۴۷ ناطيف رهولایا )۶۳۸ تاظری ادا ۰۵۸۹ 8۳۸۵٩‏ نار شود م۸ ۴ ۳ ,بر ۳ 9 ناظطمی تر بتی ٩‏ ۵۷ تا کم یضار ایی 4 بر ۶ نا ثرك (ابوالعلا عط-اعین یعقوب کالب رازی) ۶۳ تا یی سم قندی ٩‏ ۵۷ نامی (سید‌نظام| لدین محمدمصومبن‌سید صفایی حسینی تر دی دگرک )۸ ۵ ۳: ۳ + بای ثاهی‌ارده بادی۶ ۱ ۵ ناهن بهگر ۸ ۳۲۱۳۵ ۸۰ تاحی تیر یز یی ۰ ۷ ذامی تبی پزی عروی ۱ ۰۸۵۰۵۴ ۷ هی سیز‌واری۸ ۳۴ نامی‌طهرانی (مارافضل ) ٩‏ بل چ تامی معر‌وف دنجو أچه جب و و (خو اجه عبدا لمز ین )۲۲۹ نا نات ۸۳ 2۱۴ ب ظ نباتی تبر یز ی ۷۰۲ ثبجلی * ۱ ۲ ۱٩ دبوی‎ نارگ (محمدهلی جللایر )۳۴۸ تیار ی ( تقیپا لاشر آف خواچه بهاعا لدین سیشحسن نجاری) ۰۲ ۲۶,۴ ۳۰ ۴ ۲ ۲ ۱۲ ۱ ۶۳۳ نیاری اصفهانی( تنی ) ۱ ۲ ۲-۶ ۶ » تما کا یی بر ۸ +۵ ۷۲۱ ۵ ۳ تحار کف تو نی ۸۹ ۲ سثري کباانی ۲۳ ۵ نجا ی ۸ ۳۴ تجا نی تاشکندی۵ ۲۳ تججا قي تبی بزی(مولا ناحیدر )۶ ۰ ۷ نا تی کیازنی ۴ ۵ ۵ تجانی نیشا بوری (حمینبا لین محمودین عم ۵ ۵ ۷ تا دی ۶ ۵ تسبار ۵ ۲ بچار ساترچی*۱۰ نجدی (میر) ۵۰۴ ۶۵٩ ۴ نجف‌قلی‌خان‎ تبحم( قفاضی) ٩‏ ۱۷ تبجم لدین۵ ۳۲ نجما لدین آبوا لجناب اح‌دین عمرین من پن عبدألخپوقی خوادنعی ثجما لدین کبی‌ق۵ 1 ۱۳۴۰۱۱۱۳-۱ ۲۳۱۳۵ ۱۳۳۳۱۱ ۵۳ ۳: ۷۲۲۳ ۳ ۷ ,علخ ۷ا نجم| لدین ابو لقاسم‌محمدمیان 5الی (سید) ۳۱۵ فجم| لدین اپوا لنضام محمدفلکی‌شروانی و۳3 تج لدین| بو بتر یناحمدجام۰ ۷۲ تیدم| آدین اجویکر حیدالله بن محسدین شاهور أستایهد | بذر ازی « باق [ ۲ ۱ ۷۳۳۰۰ نجم! لین ! پو بکرعحمد ین‌علی بن‌سلیمان ین محمدپن| حمد پن سین بن‌همت زاو فد ۵۱۱۱۹۸ ۱۴ چم لدین | بو سل محسدین‌مودو دطاهری ژر کوب یر ۳ ۲۷-۰۱۷ ۱ ۱۳۲ نجم| لدین احمدبن عمربن علی نطامی وعمي سمی آقتدگا ها تم اما لد بیت) 1 ۵ ۰ ۱۹۰۱۱۹۰۱۹ ۷ تحم| لدین اسکویی ۳۴۸ تجیا لدین بر کباف ۳۴۸ تجم| لین حسی‌بن علیدجزی دعلوی (خواجه)۱ ۱۷ تجم| لدین حس کرما نی‌۵ ٩‏ ی ۰ ۱ نجم| لذدین سحمید سیسگر ۷۹ ۱ تجم| لدین دایه ۰ ۲۳۰۰۱۴۰۵۱۱۵۰۸ نجم! لدین دیی‌ان‌قزوینی ۱۱۳۸ ۱۱۴۷ ۳۳۱۱ ۰ ۷۳۱۳۵ تج لذدین راز ۰ ۵۸ ۷۳۰۱۱۳۰۰۱۱۸ تجبا لدین‌ژر کود ۷۷-۱۷۶ 1 تجما لدین فرگر(امیر) ۴۵۱۳۱۷ نجبا لین ساوجی ۳۴۸ نسم لدین صاینالاماام محبودین‌صاین- الدین آلیاس‌بن ستی بار یاششیرآری ۰۷ ۲ تچم| لدین طارمی ۵۶ ۸۳۱۲۷۲۸۸۱۳ ۲ نم | لدین‌عبدا لمز بز ۱۷۹ تما لدین ا سا کاتبی ۳۸ ۱۸۱۰۱۴۷۰۱ ۳۳۰,۳۶ تج‌آلدین تبری 1۱۵ - ۱۱۳ ۱۴*۰ ی ۶ ۳۳۴۳۸۱۷۲۳۸۱۱+ تج ۲: ۲۳ ۷ ۳ ۳۰۲۴( ۳۰۷ ۵ ۷ تجما لدین کر تس ۲۳۴ تجمآ دینک و کبی ۱۷ ۶ نج آلذیین محود بن مودود زر کوب طاصرک تبر یزی (ابوبتر) ۱۷۲ ۱۷ تج لدین مه عپان‌کالی (ابوالقاس) ۴٩ ۵‏ تجم | لین مبجبود ۳ ۳۱ نج لدبن محموذین| لیآس‌شیر ار * ۱۱۹ ۳ +۴ نجم | لدین محمودپن ساپن الذدین الیاس ستر باد يك شیرازگ ۸۳ ۱ ۳۰۷ ۳۰۸ نجم| لدین محمودپن صاین‌آلدین الیاس طبیپ‌شی از ی * ۴۰۰۰۱۹۳۰۱۹ نجم| لدین محمودپن عبدا لکرم‌شیستری (یاسعدا لدین) ۶۹ ۲۰۱۱۱ ۲۰۲ ۵ * ۲ ۳( ۱ ۲ ۰۳۳۴۱ ۴۳ ۷: ۷ ۳ ۳۱۷ ۷ ۱۲ تم لدین محمود مذهب۵ ۷۱ تج | لین حسعود حروی ۹ ۶۵ ۱۰۵۸ نجم| لدین منجم ۱,۱ تجم| لدین تسفی ۸۲ ۱۷۲ ۵ ۷۸ تجم| لسن بعقو بی‌سارجی ۷۰۱۳۴۸ سم لکاتبی ۳۸ ۱۸۱۰۱۱ تم ان محید‌دشستاً ئی (مجیر !لین ) 4 4 نجمیا نی ۰ ۸۲۹۱۴۴۵۰۴۳۶۸۳۱ نجم‌طر قی ٩‏ ۷ 1 زیم کنبده ٩‏ ۱۷ نبجم یعقوبی ۷۰۹۰۳۳۸ نجمی ۵ ۲۲ نمی (ابوالهیجا اردشی یبن دیله‌سیار ی ۰۱۸ ۱۷۱۷ ۷ نجمي ( خواچه )۳۴۸ نبعمی‌شروانی۸ ۷۰۶۱۲۴ ی کذمیری ۲ ٩‏ ۳۶۰۵ ۸ دتم عشهیداک ار ۴ ۳ نجوهی‌صی + ۸ ۳۴ با لین افو گر حطا مل تمد ۵ 8 نجیپ| لنین | بوسه‌یدعلی بن بز عش پن‌عید له شیر ازی» ۰۳۱۳-۰۳۱۱۰۱۸ ۱۷۲۴۲ ۷ تجیب! لدین چرفادةا نی ۰۷۴ 1۶۵ - و۳ جیب‌آلناین علی‌بن بزفش پن عبد اه شیی ای (ابوسید) ۱۸۰ ۳۱۲- ۳ ۳۳۱۳ ۷ :و ۵ ۷ تچیب! ذذین محمداین سحمزد | یجی ل ۴ ۲ تیب فر‌هذي ٩‏ ۱۷ سمر‌قندی[ اصیل| لدیین) ۵ ٩‏ تحیبی فرغانی۰۰ ۱ تجیشی * ۸ 1 تحاس اصفهانی(| بوا لمسالی) ۱ ۵ تجو ی (عیدا لعمد) ۲۰۳ ر درا لدین) ۵۱ ۱ تخلی ۵ ۳ ۶ تخلی(حافط تا نیش) ۲ نداقی (محمد‌یات) ‏ ۲۹ ندابی‌بخاری (مولانا صالم) ۵٩۵‏ تدای کاشهر ی ( عبت ال )۱ ۳۸ ددابی فیشا بو و یبا ۴ ۷ تدیمی [ بهاعا لدین بر ندق‌بدار ی و 8 ۲- ۳۹ تندری تاشائی۵ ۱ ۵ ثر‌شخی(آبویکی هحسداین جتقن) ۷۰ ۱۳۰ ذر کسی ابهر ی (ایوا عجار یر )۳۳۵ ۳ ۷۳۸ تر کسی مرآغی ۵ ۷۳ نر گسی روز ۲۴۸ ثی کسی‌ هروک ۵ ۸5۰۳۴۸۱۲۳ ۷ تیار ین مسنصی اسممیلی ۰ ۸۰۳۱۷ نز ارگ قهستاتی (سعدالدین) ۰ ۱۷ فزاریة مومنیه اسمعیلیه ۵ + ۸ سای( فخر | لنبا )۵۱۳۳۹ ٩‏ ۷ عشیدی ۲ ۱ ۵ تسف آقاشانی تشلو (وجبها لدین) ۴۱۳ ۵ ۳ * لا تسوی (ابوا لحسن علی‌بن احید ) ۵۷ , ۷ نسیم لدین آبوسعید نسیمی شیر‌ازی (پا عمادالدین )۰:۵ ۳۳-۳۳۵۰۱۳۳۱ ٩ ۰۷ ۳‏ باب ۷ سیمی حمینئی‌شیی‌ار ف ۵ : ۲ ۲ ۱۲ ۳۵ اب ٩ , ۷ ۴۲‏ ۸ ۲ نسیمي قر خار ک۸ ۳۳۴ اسیمی کر کا ی ۴ نسیمی تپشا بوری ۲ 1 ۵۰۳۲ ۳۳۲ نسیمی هر و ی بر ۱۳۳ تتاطی * + ۱ شاطی دهلوی۱ ۶ ۶ نشا نی‌دهلري امولانا علی احمد) ۵۵, ۳ ار نشناس ۵ ۲ دار ب ۷ ۱+ ه * ار تصر اوه ( سا فظط ) ۷ ٩‏ ۷ تصر الدین احمد جام (برهان آلدیی) ۷۳ آبرقوی (سدیدا لدین)۰ ۱۹ تع أله ی حستعلی نب مدا لذین سیون نافبمی ۵ ۸ ۷ سرأله بن‌خلیل ۱40 بر قومی( کمالا لدین) ۳۳1 تیآ بن عبدالمومن سم‌قندی ۸ ۵ ۷ شیی‌اذی (ابوالمعا لی تصیر‌الددبت) ۷۸ ا! دصي ال غز نوی ۴ تصراله قوامی خوافی (قواما لدین) ۹۵ ارگ 0 ذصی 4 وا قی‌خلساای ۰۶ ۷ نصی‌بن آحمدجام ([یر‌هاتا لدین)۰ ۲۲ تصی بن احمدسامانی* ۲۲-۲ تصربن خلف(تاج! لدین ابوألفتیع) ۸۲ تصرف لدین (تاجا (ملو )۸۶ تصرة| لدین | بوا لخطاپ دویر اعشاه ۲ ۷ ۱ لصیة1 لدین ابو بکی پیشکین ۵ ۱۰ میا لدین | بو یکی میدق ۰ ۷ نصا لدین احبد (اتا بيك) ۱۷۵۰۱۸ نصرة] لدین امد پن موسف‌شاه بن‌شمسی- الدین ألب انغو‌ین صرالداین هار اسب 1۶۴ ۴۰۱ و ۱ تصرف لددین‌بن ملت‌تصیر لین ۱۵۷ تصرد! لهین تاج لم لو لك ۳ بل نهر فا لذبی جهات وپلو نت هسعود ینار سلان ۳ > [:۰۷ ۷ تصرذا لدین حسن یات ۲۷ ۲ تصرةا لدین خسروشاه‌دن هس امشاه (آبوا تخطاب) ۱۷۲۲ تصرغا لدین سلغ‌شاه بین تورانشاء * ۲۷ نصا لدین شاه‌پسیی آل‌مظفی 4 ۸ ۷ تصر فا لدین علمان‌ین ار آعیم‌ن حسین قلم‌ار سلان‌خا قان ۶ ٩۹,۹۷۹‏ نصرةا لین عمر ینابر آهیم‌خیام نیا بور ی (ا بوا (غعی‌یا| بوحفس غیأث| لدین‌با ) ک ۵ ۳ ۰۲۰ ۱۱۳۲ ۱۵٩‏ : ۱۰۵۹ ۱ اه خالدین کبود‌چامه(شاه) ۸۰ ۵۰۱ ۲۴ تصرخالدین مسبود بن ارسلات (جهان پهلوان) ۵۸۱۰۲ ۱۰۷,۱۰ تصیس‌شات قزوینتی ۳ ۳ ۲ امین )۷۱۱ اتدجانی ۴ ۷۱۱۳۶ هیبی کباانی (با با ۷۰۱۳۴۸۷ ۱۱,۳۴ ۷ تصیبی نود بخشی یزدگ(میر سید<«سین) ۳۲۸۳۴۵ ۷۱۱۰۱8۱ (حیسکم) ۵۱۴ بر (سعدا لدین)۵ ۲۲ هیر آدپب(خواچه) | ۱۸ الدو له شمیالملوگ دستم‌یناددشیر باو ندی ٩‏ ۳ ۱ هی الدین زملت) ۶ ۵ ۱۵۷-۱ تصيي الدین ابوا لخیر یا | بوسیه‌عیدالین عبر شاوی با اهر الدین )۳۹ ۱ ٩‏ ۳۰۲۲۳۰۲ ۸۰۱۷۲۲ ۴ ۷ تصیسالدپن اجوالرشیه عیدالجلیل بن [بوا لحسین‌ین ابوا لغضل فزوینی رازی۵ ۲ ۱ دصر الدبن | جوا لقاسم محمودمن بدا لملگ این بوئو به‌مروژی خوارزمی ۸۸ ۱۳۰ سیر لددین ایوالقاسم محمودین‌مطفر بن عبد! لملكت پن! بو تو به می‌وزی خوارز می پر ۶ ۳ ۱ تصیی لین آبوجقی محمدین حسن‌طوسي ر. نصین| لدین‌اوسی تسیر أ لین آدبس۴ فصیس| لد ین بن محبی بن‌عبدا (لطیفبا ودهی د. ثصیسا لین چا غ‌دهلی تصیر‌الددین چر آغ‌دملی ۱۹۸۵ - ۱۹۶ ۳ ۵۰-۷ ۹:۱۷ ۵ ۷ شیر ا لین خعلجعی (ساطان) ۶ ٩‏ ۳ تصیرا لین خلیلبن امیرا نشاه گ ور ان ۲۹۶-۳۲ تصی | لدین ساقی‌فزوینی ۴۴ ۶ 2۰ تصیر ألنبین طوسي ۸۳۵ ۳۷ ۰ ۱۵۲ : ۱۹۱۰۱۷۵۸ ۰۱۹۹ ۲ ۴ ۰۲ ۱5 ۷ ۳۲ بل ۶ ۰۲۳۷۵۰۲ ۳:۸۴ ار ۵ بر ۹۱:۳ ۸۳ ۳۲۳ ل ۳ , ۳۱ ۰ ۰۱۷۲۳۳۱۷۲۳۲۷۲ ۵ ۷ تصبر | لثین عبدالسی ٩ ٩‏ ۵ تصی را لدین عبداللین عم بیضاوک( ابو سعید یا ابوالخیر تاصی‌آلذدین) ۵۰ ۵۸۰۷۳۲۱۷۲۳۰۸۳۹ ۷۲۴ تصبرآلذدین عبیداله تششیندی ۲۴۷ . ۲ ( ۸ تسیر لدین محمدین اپراهیم بن عبدالُ سچسیانی سیواسیرمال ۵۸۱ ۱ تصبی| لد من مجممث بی علین(سلطان) ۱ :٩۷۲‏ 1۷۵ بسیر‌الدین محبدپن عیدا لکریما تساری ۳۷۳ تسیر لد ین محمد بن یا ث | این پلین ۱ ۷ ۱ ۱۷۵ سیر | لین مددن‌شما یو ر. تصی | لدین عیا نون آصیی | لذاین هعر‌وف دهی رای همدا نی (حعواجه )۵۲۳ تصیر| لد ین نص رآ بن محمد بن‌عبد! ل<مید متفی شیراژی (ابوالمعا لی) ۷۸ ۱۱۷ ثصیر | لین شما توب ۱ -۶ 1 ۱۳۳۳۱۱ ۳ ۱۲۴۱۰۳ ۳۳۴۳ ۵ ۲: ۸۳ ۱۳۰۴۱۳۱۳ ۴۵۳۱۴ - ۱۴۳۵۴ ۳ ۲ ۱۳۷۲۰۱۴ ۳۷۲۲ ۵ ۷ ۴- ۳۰۳۷۳ ۴ ۰۸۵۵۲-۸۴۹۰۵ 41۲ ۲ شا ۲ ۵۵ ۲ ۳ ار ۳۳ ما » ۳۷ ۱:۵ ۲۱۵۲ ۰ تا بر ۴ ۳ | | ۱۳۸ ۰۱۳ ۳۳ ۰.۳۲۵ ۷ ۲ : ۲ ۶ ۵۵ ۱-۲ ۱۲ ۵ ۳ ۱۳۵۵ ۷ج ۵٩-۲‏ ۳۵۰۳ ۷۲۰۳ ۳۲ ۲- بر ۳ ۳ ۶ ۳ ار ۷۲ بر ۴. مرت ره ۷ب ۳-۲ له ٩۰۷‏ ۵ ۳۲۶۷ ۷ ۷ : ۲ ۶ باه ۵ ری + ری #۳۲ ۸۳۹۰۸۳۰۸۳ ۳۳« هیر | لملت ۸ ۳۶ | لملاگ دنم بدا لملاک‌بن تطا م1 لمللك پر گم تصیررای همدانی (شواچه نصیرالدین) ۲ ۲ لِ تصیرسستانی ۷ ۳۴۵۲۰۱۴۳ تصیر گنییه ٩‏ ۱۷ یی له سسکا مور یا ۲ نسیی‌منشی طمدانی * ۸۷ تصیری اروو بادی (قاشیمسمد) ۶ ۰ ۷ یلام * ۵ ۵ نظام (حسن‌بن محبد نیشابودی قمی) و3 نام( شای)۴ ۳۳ تام( صدر ) 1 بر ۱ تام (هت‌چم بوداسف و بلوهی)۴ ۳۶ نظام (ممودطاهر غزالی) ۵ ۷۵ تطام(مییز] )۳۶۳-۴۶۲ تام اسشی‌ابادی ۲۱۳ تطاماصفها نی ۷۲ ۱ تغلام | آدین ۱ ۱۸ تاعالدین | بوالملاه کنجوی ۱۰۷۱۱۰۳ تطاعا لین ابوا لفضایل عبدالقادد فن غیمی مر ای ۰۱۳۴۷ ۱ ۶ ۶۳۲+ ۷۳ ۷: ۷( ۷۸۳ ۸ تملیام| لدین ] دوسعید محمد چنید کی( نظا -- البلك) ۳۲۳,۱۱۳ نیلام| لدین اجو تصی‌هبه ال قاری (قوام. | لمات ) ۷۸ لام لدی احمت(هیرژا) ۰۱۳۵۷ ۱۳۳۳ ۳۸ ۰۵4۲ ۱۵۵۳ پر ۳ ام تطام| لدین احمد اسکویی (عیر )۰۶۷۲۰ ۲« ۷ نظام| لدین‌احید تخشبی(خوآجه )۸ ۳۵ نطام! تدیی‌آحمد‌ین عمر‌بن علی نظامی هروشی سمرقندی (یسا تیمالدی) [ ۰۶۵ ۱۹۰۱۹ ۲۱۹۰1 تام دیا سمدین محمددین |خمذشچام- ا لین درودیاشی بیهتيی+ ۵ ۷ ۳۹۹ لین حمدسن محمدسقيم هر و کادهاو ی ۵٩:۳ ۲‏ ۲:۳ ۱۳ ۳۶۴۷۲ + ۸ زظام! لدبن احمد. سهیلی جنتایی ۱۲۴۷ ۳۰۷ نظاع| تذبن احمت شیر من تاد ۳۴۳ زلام! لددین احمث کاس چام ۵ ٩‏ نظام! لین آزدبیلی۸ ۳۳۴ نظام| لدبن‌استر آبادی ۱۳ ۱۴۴۲۱۳۱۸۰۳ ۷ نظام| لدپن الیسای‌پن یوسف بنذ تی‌ین مژیسد کنجوی نظامی د. نظامی کنجوی نظاهالدین اولیا(دهلوی) ۱۱۳ ۵۴ ۱ ۰1٩ ۱۸۵ ۰۱ ۲۱۰۱۷ ۶۰‏ ۷ ( ,ار | ۱۳۳۰۰۲ ۵۴ ۱۷۲۵ ٩۱۷ ۵۵-۲ ۳‏ ۵ ۷ب ۲ ۷۹:۷۲ نظاه| لدین, بارسا | خواچد)۶۳۳ نظام! لدین جندی ۴ نظام! لدین سیب اه نی ۱ ۷ ۳ نظام لین حسن‌حسینی آملی ۵ ۲۱ ناما لین شتاموشی۸ ۲ ۱۳ ام ۷ نظام| لشدن خی‌آسانی ۸ ۳۴ نام اخایی در دی ۴ بجع آدین سلطاب بح تیا + ۲۷ نظامآ این شر‌ قرو + ۷۸ دقلام! لدین عبدا لحق۸۱,۸ تضام| لذدین عیدا تملی ثرل شوم( سیب ديي چندگ ۸۱۳ ۸۱1۶۰۲۳ ۳:۳ + بل اخلاع لدین عیفا لقا در فن خسن قرف با شد لا هیسی ۰ ۷ ۲ نط|ع| ل پن‌شمده! لوا شا هیی پاشمب‌شا نی تطامشامي ۳ ۱,۳ ۰ ۵ ۲۰۱۲ ۷۸ نطام|لدین دا لهادی بادسا (شواجه) ۳" ۷۰۶۱ تظاما لدین عبید ژاکانی آزوینی ۳۰۱ ۳۰۳ تام لدب شلی‌ین! کت ۳ ۱۴ (۳ِ"ثآ‌۷ نظا م۱ لد ین هلی‌سیا قی + ۱ ۷ نظام| آدین‌علیشیر بن غیاتا لدین گپکند ٩‏ ۳ علیشیر توابی زطاعا لدین هلی کاشانی (حکیم) ۲ ن۳ نظاما لدین علي مشهدی ۲ ۳۲ نظام| لدین علی نظمی تبریزی ۵۵۶ . لیا ۲ بر نظام! لدین عر یب یمنی ۶ ۵ ۷ نظام| لذین 5 تس ۳۴ نظاع! لین سحید ۲۷۲ تتشاع| لد بر محمد رت 7 چا لددین‌سدو دار ی +۱۰ ناما لدین شجی سا اج علی ۹1 رات ار نظام! لدین عبحمنبن‌علی دن دا تبال‌دهلوی ۳ نظاع| لدپن‌او لیا تتلاما لدین محمذدین مسعود پخارایی + + [ قط!م] لین محمد خاموش۸ ۳۰۱۳۷ ۸ ۷ تظام! لدین محمه معصوم پن سیدسفایی حسیتی ترمذی بهکری‌نامی ۵۸ ۳ ۰۳ نام لد ین «جیود بن أمیر احمده تاو بز‌دی* ۲۲ نظام| لد ین‌هسمودین‌حسن حسینی‌شیرازی واعظشاه داعی ۰۱۳۲۳۵۱۱۳۹ ۱۳۱۱ و ار کی نظام| لدین محدود قمری اصفهانی قاشی نظام ۲ ۷ ۱ تطام| لدین عرزروقی۵ ۲۳ ۳۹ لناین معیایی ۳۱۳ تا ما تدین مودودین فحننعصیی ۸۱ نام لدین ساشمی (خواچه) ۶۲٩‏ نظام! لدین حاشمی اشانی (مبی) نو نظامآلدین عروی ۱ ۲۲ ناما لدین ودیر ۱۶۶ ۷۰۹ نظام] لین یسیی ۱ ۸ ۱ نظام! لدین پیحبی‌بن ماك‌عزالدین علی ۳۹۵۴ تظام| لدین محیی کیا (سلطان)۰ ۲۷ نظاء| لمللک (صنرا لدین محمب) ۱ ۳.۸ ۵ تظام! للك (میرزا!۵۰۱ نظام| لمات !بو علي حسن‌بن ماهر ! ۸ 3۰ نظام لملك بحری ٩‏ ۶۸ فظام| لماك حسی 1 باب + 5 نظام| لملت حسن‌بن اسحق بیهفی ۷۵٩‏ نظاما لماك خوافی (فوامالدین) ۲۸۵۲ ۵۴ ۰ ۰۳ ۳ نظام| لملاك سمی‌قندی (خواجه) دای نظام! لملاک عدر | لذیین عجیمث 1 ۸ , ۳ ٩‏ نظام| لملك طوسی (قوامالدین اموعلی جسن‌پن علی‌بن اسحی)۴۹ - ۵۰ ۵۴ با ۱ ۱و هه ۲۰ ۲۰۱ ۳,۳ ۷ نا م۱ لملات. قوام! لنین حسرر . نطظاع) لملاك تام لا فرامالدین خوافی ۵۲ ۲ ۳ ۸۳ ۳۱۴۲۳۰ نظاما لملكت قوام! لدین عجمد بن محید جنید ی ۲ ۷۲ ۲۲:۰۱ ۲ فظاما لملك محمت (صدرا لدین) 1 ٩۳,۸‏ نظام| لملك محمدین معمدجنیدی(قوام- الدین) ۲۲۳۱۱۷۲۲ تظام بخشی (قاشی)۵ ۸۱ نظام‌بدر تیش یوری۸ ۲۴ نظام‌بن رضی‌نفاش ۳۳۶ تابن کمال‌دن‌جمالین حسام‌هروی ۰ ٩‏ ۳۷۵ نطام تبی‌یزی ۷ ۷۵ نلادست غبب‌شبرازی نت ۳۳۴ نطام سپافی ۷۱۰۰۲۵۸ نام قامي (عیدا ن_واسم) ۰۳۲۲ ۱۲۸۵۰ وگ نظامتامی (علی‌بن محمد) ۷۸۲ تا عشاه ( حسیی ) 8 ۸ 1 نظام شاه بحری (مر تضی) ۱۳۱۰۱۳۴۳ تظام‌شاه جهمنی ۵٩‏ ۴۲۰۳۴۱۲۰۲ و وج ی ۴ :۳ب نظا شاد کنی ( برضانا لین ) ۵۵ ۳۶۷۰۱۳ - ۲۸ ۵۲۰۳۸ ۸۰۳۸۶ نظام‌شاه دیوا نه (مرتضی) ۴۳۲ نظامتاهی ۳۴ ۸۱۳ ۲ ۸۵ نظام شاهیان ۴۸٩‏ نطا تمیری پلگراعی۸ ۴ نظام تلستا نه(شاء ) +۴۵ نا مستشهی ۴ ۷ ۲ نظام محبودطاش‌غن ای ۵ ۵ ۷ نظا عضر وق ار ۳ نظا عی ( صدر) 1 ۸ ۱ نظامی (ضصیی) لدین بن عبدا لکریم) ۴ ۲ نظامي | مجدا لذین | بونص راحنداین‌مجنون بن‌علی) ۷۴۴ نظامی (محمت‌پن فلم) ۲ ۷ نطامی یر ی ٩‏ ۸ تظامی‌پاخرزی ( کمالا لدین عبدا لوانبع) 1۳ نظا می بخباری ٩‏ ۱۷ تاهی سامانی تیشایوری۰ ۱۰ تطامی‌حر ور شی سمي ثنذی ۱ ۵ :۰3۰ ۱۱۱۹ ۳۹۹ نطاعی کنجوی۴ ۴۸۷۴۸۵۲۱۴ 1۰-۱۰ ۱۳۱۲ ۱۳۳۹ ۰۳۰۰/۱ ۸ ۰۵ ۱٩ ۱۴۴۸۵ ۰۳ ۲۵۰۴۱۴ ۰ ۷۰۸ ۱۶۴۳ ۰۱۳۴۱۱۳۴ ۵۹ ۷ ۷ ۳ ۴ ۸۲۴ ۰۸۰ ۱۸ ۵ ۹ بر‎ ۴ ۲ +۸۲ ۸ نطامی عنیرگ 4 ۸ تطلامی نیشابوری (حسن) ۱۵۲+ ۱۷۱ ۳۳9 نطی سلطات آستاچله ۳ ۴۹ وق نظر شهر سبز ی * ۲۰ نظری ۱ ۵۷ تعلمی‌تبریزی ( نظاعا لدین‌علی) ۵۵ ۳۵ نطمی خراسانی ۸ ۳۳۴ نظمی‌زاده بندادی(می نضي) ۲۷٩‏ ۴ ۳ ٩ نظیر‎ نظیآلدین عروی ۴۴۸ تظيري نطنزی ۲۴۹ نیع فیشا بور که (حأج‌هحمدحصین)۸ ۱۳۴ ۸۷۸۸۱۵ ۳۰۷۹ ۳ با نعمان‌ین محمودپن اصیل[خواجه جلایس, العین ۲۷۱۴۱ تعمه اه ۳ ۶ ۷ نسعها(مز باپا) ۳۴۸ نسبةالیاقی (شاه) ۵۰۰ ثمیةاله ین عبدال بن محبذ‌بن غبداله‌ین کمالالدین یحیی کوه‌پتا نی کرمانی (سیدئورا لدین) . نعمه‌الُولی تمةالله‌ین عالعا لین تهستانی هروی رخواجه نعیما لدین) ۳۰۹ تمم‌الوین محمود تغجوانی (شیخ‌با با) ۹ ۳ ۴ ۲, ۲ ۶ ۷ نعمه‌الهیا نی ( نعیما لدین) ۸۲۸۱۱۹۰ نعمة آللدزوش یز اده ۳ ٩‏ ۷ ثعبت‌الله علوات آقسهری( با با )۳۸۲ نمماله ولی (شاء) ,۱۷:۶۴ ۱۹ ۸۳۱/۳۱۲ ۳۵۷ ۰۷۸۳ ۳۹۴ ۸۱ ۰۳۳۲۱ ۳۳۴۱ ۹ ۳ ۰۰ ۰۵۰۴ ۵۳۵ ۸۱۷۵۳۷۴۲ ۸۱۱۵ ۸۱ ۸۳ تاه دیلشاه )۵+۶ ۳۳۴ یا للهی ۸۱۸۱۳۲۱ نعمت طبیب گیلاثی [ ۵۲ نمستی ۴۳۴۲ سمییان ۸ ۰ ۸۱۸۱ معیمالدپن نعمةالّوپن علاءا لدین‌فهستانی هرو ی( خواجه) ۳۰۹ ما لین نما لد فا نی ۴ ٩‏ 1 ۳۲۸۸۰ ۸ ۱۰۳ تعیمی استرابادی تبربسزی (سیب شاه فشلیآد) ۴۸۳۱۴ ۳۰۳ ۲ ۵-۷ ۷۶ ۰۷۸٩ ۰۷۸۶ ۲ ۱‏ + ۷۹ تمیمی یر یزی لفضللأله بن ابو محمد) ۷۴ شروانی 1۷۹ تدای حصار ی ۴ ٩‏ ۵ ترشیت ارم جها! لدین محبت ثفشیننه شیرازی (خواجه غیاثا لدین) و فقشندی ۱۳۶۳ ۲۷۳ ۰۱ ۰-۳۷۹ ۱۳۸۰ ۳ ۳۹ مور 8۷۹ ۲ ۷ اد ۱ ۸ ۲ تقشبش بات ۲۴+ ۶۳۹۳ ۱۳۳۲ ۱۳ ۷ : ۲۰ بر + کل بل تشبدبه ۰۱۱۰ ۱۲۲۱-۳۲۳۲۰ ۳۳۶ ۴۸ ۳-۳۰۲ ۸۱۰۱۳ ۵+۳ ۲۸ نقشی دهلوگ (مولاناحسین)۵ ۵۵ تقط از احل) ۵ ۳۱۳ نفط (علم )۰ ۵ ۴ نتقطوی ۱ ۵ب ۳۱۵۴ ۴ ۰۷۲۰۹ ۳۵ ۷ ۴ب ۷ نطو بان ۱ ۳۰۰۵۲ ۵ تفی(علی شروک کاشا ی * ۸ ۵ نقیب(شاه قواع| لدین]* ۴۸۵ تفیس! لاش آ‌خواچه‌سدبهاعا لدین حسین تثاری بتداری ۳ ۵۷۲۲۱۰ ۰ ۶۳۰ ۲,۴ ۲ ۶ ۲۲۵۹ ۲۳ تقیس‌شان ۳۵۷ ۱۴۲۲ ۵۵۳ ۱۳۸۹ لد ۱ بر نقیی‌خان قرو پنی( قیات لدین‌علیاحمد) ۳ ۲ ,۴ بر تقیبی‌هروک۸ ۳۳ نقی‌نیازی اسفها نی ۶۷ ۶ تکویی‌بضاربی ۵٩۹۰۰۵۶ ٩‏ نکهعی دوز بدین عبدالله) ۴۲ نکسا ۵ ۱ نکاهی کابلی * ٩‏ ز ۷۱««۴ نمدی(میر ژ!)۵ ۲۱ نمکین‌ظر و ی (ععید) ۲ ۸ ۵ تواب‌دو لت خات لردی‌۸۵ظ ثوای‌عشبا لدو له جمالا لین حسین‌پن فخر | لدین سی|بنجو ۷ ۳۹ نوایحی مرروژی(ا پوحبدال۳۳4 توایی د, علیشیر بوایی خراسانی ٩۱۳۴۸‏ ۵ ۵ نوایی کر بلایی (میر‌محمدشریف] ۵۶ ۵ توحدن متصورساها ثی* ۰۳۹۰۲ ۰۳۸۰۳۵۵ ۶ ۲ ۲۱ |۷۳ تون تسر‌ساسا نی باه ۱۲+ ۸۷ ۳ | تور اصفهاتی (قاضی) ٩‏ ۰-۴۸۵ ثورا لدپن آبوا لیر کات عبدالر حمن بن احمدین شسیآبدین * متصبل جا هید . جامي تودالدین ابوالحسن‌علی‌بن سلطات معمن ار ۳۲ ۵7۳۹۴۰۱ ۳۲۹ لودا لدین ابوالحسن علی بن پوسف‌پن جر یر لحمی شافعی ۱۳۲ تور لین | بوععمد غبدا ل ی حمن پن‌مسمد این‌عسمد نس‌تی اسفرايمی ۰۱۱۵ ۷۴۳۵ ودرا لدین دمن بن شدمو 3 نن او تین صابرتی بشاری‌نجفي ۷۳۹ نورا آدین اسفراپنی ۷۴۸۵۰۷۳۲۰۱۱۵ ورالدین ائدمائی اصفهاسی زقاضی) ۹ "۷۲ نورالدیی سطامی ۱۸۱ نود لدین پودرانی‌هروی ۶۱۹ تودا لدین رح اندعلو ی ۵۳ تور لین جع پدخشی۵۴ ۷ تورالشین جما تگیی ۱۳۸۲۰٩ ٩۳‏ ۷ لا ۶۳ ۷۹/۱۳۹ ۵ ۱۳۷۰ ۰۳۹۷۱۳۸۳۸ ۱۴۱۴ ۷ ۰۴۱ ۳ ۲ ۰۱۵۲۱ ۶۴۲ ۴ ار ی 9 ۳ ره ۸۲۱ ۲ ۸ تور لدین ساءخلیل ۸ ۷۹ ,دالدین عبدا اردمی ۵ ۲۲ تورالدین عبا لرجمن اسفر‌ايني ۱۱۵ توا ژد ی ار ۱ اور لین عید! ار هی بن‌شیاها لا درم ای ۸۰۳۱۷۷ نورا لین عبدااسر‌جمن فرچنی #سري ۳۶.۴ تودرا لدین با ثرجمن جامير جاعي توا انار بدا (صو ند بن غلی اصنیبا نی ۷۵٩‏ تور آدینعلی بن<ساما دون من 3 ی دش زاب لا شی وان #ررشی ین «دتفی ۳" نودالدین علی‌بن عیدب بمهوری ۲6۷ لورآلدین فهدیقر! درلی ۳۸,۵۷۶ آودآللیین معمدین امد بن علی‌بن «جمد ژپدری باخرز ادی نسوي ۲, 9۶ ۱۹ تور لدپن یت جر سین بن عبتأ له بن ابر ألدین‌قنوبنی ۰ ۳۸» ۳.۶ لوا لدین محمد جی‌عبد! بر آفامدر تیان فراری ثيلايي ۵ ۰۴۲ ۵۴۲ ۸۲۰ ی رال آین‌شمس| نیون قزو ینی ۶,۳ + نوبا لخن میحیدابن میب بن‌طاتی بن‌صشهاتن #وفی «خاراپی (یا سدید! لین ۵ ۸۱۵۱۲۲۹۱۱۲ ۰ ۸ تور لدین محمد ترخان سفیدو ای ثوری 1۳۳۱۲ ورآ لتبین محمدچها نخس د» نور آلدین جهانگیر تور لدین محبد‌خوافی ۶۱۱ تورالدین محمتظهوری ترشیی ۴۳۳ ۲۳۴۵ تورالدین محمدءرفی رتور لدپن‌محید بنج نود لین مد تودش ۸ ۳۲ فورآلدین محمدفوریانی ۳۲۶ تور لدبین محمدتازدونی‌سوفی ۶ ۳ تودا ادن محمد گیلانی ۲ ۲۶ او با لددین محمسی لق ۱ تورآلدین محمدتوری آمغهاني (قانی] ۳۶۰-۹ تودالدین مراعی ۲۳۸ اور لدین منشی ۲ اودا لین دنور ۷۲۲ نورآألدین بست لین یذ له بن‌عدمد بن «بد بان کما لا آدین پحیی کوه‌بنا نی .یمیت لو لي تورالدپن نودالنوری حسمیئی عرعشی (تاضی) ۶۲ ۳۶ ۲ ۳ از لاه لدب )۳ ۷٩۹‏ تور | له بن یدش یف تین بح جمال| لخن بن ود له بن‌شمسآ لین مجمدشا «حسینی مر‌صلیی شوشترگاقامی نوراله ۱ ۱۲۵ + ۸ ۳ب نو و رو نود له خر اسانی۸ ۳۴ تورالندازی(میر )2۶۲ توراله سارجی۸ ۳۴ ور لُشوشتری د. تورالین میدشر پف الذاین تور آللندوشترگ(آمیی )۱ ۵۰ وراه نودگ بر تورا له بن‌سیدهی شا لین تور بخش [سیدمجید) ۳۱۹-۳۱۸۰۱۲۲۴ ۲( ۳۱۷۸۸۴ نود بعتی(ضاه قوام! ادین) ۴۴۱۰۳۱۵ نود جشی (سادات]۲۱, ٩‏ لور بحتی (سیدشاء قاسم)۲۷۳ نیز یتشی (طریفه) ۱۳۳۲ ۰۴۴۱ ۱۵۱۱ 7۳۱ نود بخشیان فارس۱۹ ۳ تور پخشه [عر )۳۱۹۰۲۷۴ - ۰+ ۱1 ۱ ورییدوالی ۱۷۹ تورجهان سکم ۸۲ ۱۳۰۲ اب ۸۰ اور سمدل اسر ]۵ ۳۵ ۱ 72 تور معیدبیات شوارژهی ۳۴۴ توریجمد اخگری اندچانی ۰۱ ۲ نورمحمدبن سیفا لدین‌بن دامازشا‌عپاس آخسیکتدی ۳ 1 دور نخان ! ۲ ۵۵۸۱۴ نوروز أحمد‌غان‌بن منجوق‌بن اپوالذیر بیان ۷ ۴,۱۴۸ ۶ ۵ ۲ ۷۲ ۵ نوروژصفا یی سمرفندی ۵۸۸ تورهر وی ۸ ۳ تور (أمینا لدین )۲۲۶ توری رعیدا لوا م۳۷ #۶ بوری امفهانی (قاضی نور )۲۲۰۹-۴۵۹ توری بيك‌خانت وی لاهوری ۴ ۶ج توری بر بزی ۶ ۷۰ توری حسیلی مر‌عشی توشتری (قاطسی تور ال ۳۸۱-۳۸۰۰۱۲۵۸ ۶۲اع- ۳ و ,2 پر نوریا نها بیدر وی ۳۴۸ آوزجسنیدوی( نورالدین محمد تررخات) ۳۲ ۳ ۱ نو رجسیی‌قندی (آشرفی| ۶ ٩‏ ۵ توریلاهوری [ نوري‌بيك‌خان)۴ ۶ آوری مشودی ۲۴۸ نوریاهروی ۲۴۸ تو ری عروی( قاضی) ۲ ۸ ۵ و عی‌خبوشا ی رشیح مرا دن‌عحمود ) ۱۱۰۴ ۱ لو کین نو جه [سمدا لدین عب‌عود) ۷۹ نووی (محییلدین ابوز تریایحی) ۴ ۲ نو بدی(ماز)۳ ۵ ۵ توبدی اصفهانی (خواچه عبدي پیت) ٩ ۷‏ ۵ نویدای بلغی کلنگت۰ ۵۲ ۰۵۲۴۱ ۱۵۷۲ ٩ ۴:۵ ۸ ۷‏ له وید یه ت بعی ۵ ۵ توبد‌ی تو نی ۳۲۱۴ نوچدی‌شیی از ک(ز ین لعا بدین‌علي) ۵ ۱۳۸ و۱۰ ۴ ۴ زر ۷" + باب ویدی طهرانیر آزی ۶۲ ۶ نو یی کلت فا بلغی * ۲ ۴۱۵ ۰۵۷ ۲ ۷ ٩ ۳۰۵ ۷‏ 4 نویدی گیلاتی ۴ ۶۶ توبدی نیشابوری۲ ۰۰۵۸۱۱۴۲ ۲ ۸ و بر ک ۳ ۱ ۷ نیا نی ٩‏ ۲۴ تهانی! کبر آبادی ۶۲۲۴ نیانی [ ترهی ۵۵۵ نها ثی‌شیر ازی ۹ ۳۴ تیانی مار اعا لنیری۲۸ ۶ نبا زشو اجه۸ ۷۲ تیا ظووری مر بزی ما نیازی ۵۱ ۶۳۲۰۱۵ یازی (محمدیوسف) ۳۴۸ تیا ی( ما ۳ ب نیاژی (مولانامسد شرقی) ۰۰ ۶۳۶۰۵ نیازری اصنهائی( نقی ) ۲ج نیازی‌بخادایی (سیدحس‌بن محمد) ۱۷ ۵ ۳ ۵:۳۲ ۳ با بای تر مانی 9 ۰ ۷ فیازی ما لی‌بدخشی ۶۳۲۰۸۹۳ فیساً بی (سید‌محمد‌طا ی پن‌سیدحسن تدو ی )] و۳ نیشا بو ری ۷ ۵ ۷ نیگی اصفعاتي | عالا دنا سین مسر مدوخ ) ۳۵٩ ۱۳۴۳۴ ۰۸۵۲ ۲۱۵۲۱ ۸‏ !۷ فیکی کابلی ۳ ۸ ۵ لیلی‌قار ی ستچلر گرا دصلوی لاعا لین ] ۸ ۱ ۲۶۳ ۷ وانکر(اسمت) ۵ ۵ وائقی تشابوری ۲۶۴ وائقی هرد عه (آبن‌علی) ۶۲۴۸۵۵۶ و دی ظ ۶ 2 با ۷۹ وأحدتی (مولانا) 8۶,۳۴۲ و احدی خروری ۸ ۲,۳ ۲۲ وارثی اردیلی ۷۰۲ واصفی تاشکندی صعروی زین لین محموه ین عبدا لجلیل) ۳ ۵ ۲ب قر۴ ۰۳ ٩‏ 4 (-* # ني , اد ۷ ۵ واصای۳۴۸ واصلی تبر یز یظ ۰ ۷ واسلی مر وزی‌کابلی ۶۳ ۰۵۷۷-۵۷۶۸۵ رشن و اقا و فرعي‌هروی ۵۷ ۵ واعظی بلخی (حکیم او جتربن محمد) ۵ , + ۸ 1 وافر‌سگزی (ذین) لدین ابوعلی) 8۵ وافی ۵۵۸ و ای( مسبد‌هاشم) ۴۳۷ و آمی تبر یی( فاشی) ۸ ۳ ۵ و آفی‌فند‌هاری (ملاهاشم )۸۳۵ وافی ظروی۳۴۸ واقمی‌طوسی (ابن‌علی )۶8 ۶ وافی مروی(مولانا )۲۶۱۸:۵۸۳۲ وافعی‌هروی [ابن‌حلی) ۶ ۵ ۶۴۴۱۵ و اقف‌خاها لیی (مالا علپقلی) ۶۷-۷۰2 ۷ و اقب‌خلجا ی (ما تصرالله) ت مب والهی آثرهی ۵۴۳۰۴۱۸ وا لهی شار ای ۳*5 و ای س‌زش] بادی (عمادا له ین‌فضل‌ألله) ۳ ۰۵ ۷« وا هی دای ۲۲ ۵ ۵ ۵4٩ واألیی‌دانهی‎ وا لهی‌سمر قندای ۳۳۸ وا لهی‌قمی ٩‏ ۸ ظا واایی نیشاوری۴۵ 4 والهی‌حروی ۳۳۸ والی بات بغعو زر چی ۸ واعیی. جاو ندی۸۴ ۰۳۱۵ ۲ وجهی اصنهانی۵ ۵۳ وجهی‌سنجاری ۲ ۲ 4۵ وحهی‌صروی تفیثی ۲۶۴ وجیه|لدین(شین)۵ ۵ ۶ و چبها اد‌ین‌ین نصر له( شاء ام وجیها لدین ذنگی‌پن طاهی فس‌یومدی ۱۶1 وجیها لدین سر بدار (خوآچه) 1 ۷۶ وجها لین عیدا له سا نی شیسی که 5 کمالا لین ۴ ۲ ال ۲ ۰۸ و ۲ با ۵ وجیها لدین علوی کیعرآتی۰ ۷۶۳,۵۰ وجیه‌الدین شسف آقاشانسی تکلو۴۱۳: ۵ ۰ ۵۰۲-۵ وجبه| لدین پوسف بن تصیر‌آلدین طوسی (خواجه) ۷۳۰,۱۹۹ و حد نی هو و ی ۸ ۳۳ وحتی بافتی( کمالا لین مجمد)۴۳۴- ۵ ۴۵۸۱۳۳ ۵۰ ۵۱۵ ۲۵٩ ۰۴۳۴۹ ۵ ۳۵‏ ۲ پر ۳ ۳ 4 ۳۳ ٩‏ ۲ , بر * ۰۱۷ ۳ ۲ ره ۲ ار * ۸۲ و حشی‌جوشنانی ۰۵۱۷ ۸۳۳ و حیداماا کلوح) ۶۷ لو وحیدا لدین ایوالسین مصحدف لن نس ۶ بادی‌میر جان۲ ۶ ۰۳۷۳۰۲ ۲۷۹ 9- ۲ 3 و حیت| لعصر عمتا زا لز من ۳۸۷ و حید تبی یک ۲ ۸ وحیدی بر بز ۷5 ۴ ۷۲۱۲ #۳ و حیدیقمی ۴۸ ۳ ۳۶ ۷۰۷,۵۷۱ عی بلی ۸ و داعی‌حصاری ۲ ۵5٩‏ رداعی‌هروی۶ ۵ ۵ ود تیی ۳ وردي‌جان جیلك‌شیور ی کایلی ۵ ۶۵ ورقه شنت کلفاه ۴۶۴ ویبافا لجضی*۳ ۱۴ وصال‌شیر از ۵ ۳ ۸۲۵۰۴ وصا لی‌بدشفی ۵٩۳‏ وصا لی بلحی ( میرلذ) ۴ ٩‏ ۵ ۷۱ «#۷۲ ۲ ۷۴۱۶۳ ۵-۲ هلا لی‌ماوراعا لتهری ۵ ۳ ۶ علیله ۵ ۳ همام(حتی) ۵۷ ۵۱۳ ۰۳۴۲ ۰۱۵۴۱ ۳۳ بر دی هام( مجمد] ۷ ۴ ۴ هماع| لدین تمریزی۸ ۶ ۷۴:۱ هیام| لدین کلبارف۵ ۳۴۸۰۳۲ هیام| بذین محید‌ین| بوطا لب‌تبر پزک‌همام طبیب ۷,۲ عمام کر بر ۸ ۶ ۷۴۱۱۱ ما مطبیب (هماما لذین مبحمدین| بوطا لب قمر یز ی ۸۲ ۷ همایون (امیر)۵ ۶۲ هما ون( هبی )بر ۴ ۴ همایوت ( تمیی‌آلدین )۵۰۸ ۱۹ ۱۱۹ ۳ ۰۱۳ ۳۳ ۳ ۶۳۲ ۵ ۸۲۰۱۲ ۳۲۰۱۲ ۰:۴۱ ۰۱۴۱۳ ۴۸۳ ۳۲۰۳ ۶۹:۴۴ ۳۲۰ ۳۴۷۳۲ ۵4۰-۲٩ ۵۴۳۴۰۴ ۷۲-۴۷ ۵‏ ش- ۲ ۵ ۲۱۵ و ۵۷ ۱۵۳۰ ۴ ۲ ۵۳۷ ۵۷۱+ ۷ + ۷ - باب * ۱:۳ 1 :۳۱۳ ۶ ۳۲ ۵ ۳۲۲ : ۷ ۵۰.۳۳۳ ۲ ۱۳۵1 ۱۳۵۲ ۵۵ ۷۱۲ ۵ ۶- ۵ ۵ ۱۳۶ ۲۶۷ ۸ ۶۷ بای باب ۲ ۳:۲ ۵ ۳-۷۲ ۸ ۷ : ٩‏ ۵ ۳ : ۲ ۷ ۷ ۲ 4 ۸۳۹ ۹٩۰۸۲ ۰۲۴۳‏ ۸۳ هما موب اسغراینی ۵ ۳۱۱۰۳۳ مب ۷۳ ۳ ۵۳۷۱۳۰۴۳۲ ۳ ۲ هما یوت باد يلك (رآثو بگی‌بن ابو تصر و لي آمیرا لمژمنین‌بمین| لملك فخر ‏ لین ألغ باعاعطم) ۷۳۹ ماو شاه پهمنی ۴ ۸ ۱:۷ ۸۱۷۵ ۷۹ همایرث شاعظا لم ۶ ۸ ۱۰۷ ۷۹ ار 9 همایون گیلانی (امیر ) ۱ ۸۲ عبایون میرزابایری ۵۵۲۴۸ ۳۵۲-۲ [ ۶۳-۳۶ ۹:۳ ۳*۵:۲. ۳ب ۴۳ ما بو ثه هبرژ! نیمون, ۵ ۳۳ ۳ عمامی‌سم تمدی ۸ ۲۴ عما یی شر اقی بر ۴ ۳ ددتیاسغییا نی ۵۲۳۲ همتی بلشی (غیات| اداین ) ۸ ۳ ۷ طمنع بیات ۳ ۵ ( همم کو که ک و کلتاش (مهر ام اد) ۰۴۶۶ ی ۳ ۳ هید‌می (میرزا بر‌خورداد )۵۷ ۵ عمداعی جییرهی ۳۱۱ حودعی عشودي ۸ ۳ ۲ همگر بزدی خیرازی (مجدالدین) ۷۴ ۷۳۳۳۰۱۰۳ عندال (ا تونصن مییراآمخمد) ۷۱۵۵ ۱۲۰ ۲ ۲ ششایو ۴ ۳ ۳۴ : ۹ پار ۳ ,۷ ۴ب 5 ۳ بر هندو سشا لد ین ۸۱۱ ۱ عندو | عالژءا لدین ) [ 1۸ هندو زمیرژا) ۵ 8۶۱ هو ۷۵۱ ۴۰۱۱ ۵ ۱۱ ۴۳۳۳/۳۵۰۲ لب ۱۳ ٩۰ ۴‏ ۰۳۲ ۱ ۲۵۰۸ ۸ لاور تي کستانیت ۷۹ هنتوشاه(ذخر آلدین )۲۳۲ هنیو شاه پن‌سنجر پن‌عیدالله ساجبی کیر ای نیو نی ۸۴ ۲۰۱ ۸۵ ۷ مد ۳ ۶ ۵ ۱ ۲ ۶ب ]۴ ۱۲۲۲ ۸ ۲ ۱۷ ۱۳۰۲ هتخیر بان)۴ ۱ ۴۳۳۱۳۷۰۱۵ 1۷۱ ۳۱۰ ۳ ۳ ۱۴۸۳ ۵۲۳ - هار۹ ۷ وا بیش دک ۴ ۳ هوشتگه‌ین کاوس‌بن کیقباد( امیر) ۳۴۱ 2 ماو نا عراقی ۱۲ ۳« ۷*۳ شوسی‌سفغی ی دلوری ۵۲۲ مولا کوخان ۳۷-۱۲۳ ۱۲:۱ ب 1۲۲ ۳ ۵ ار خايبتي بر دشی ۴۲ ۷ هیذمی( ثهاب| لدرین احمدین‌سجر) ۱ ۰۲۸ ۳ ۱۱۳ :> ۳ بر باد کار( اعیر ) ٩ ۵,۳ ٩‏ باد کار مرك | گرد باد کارييك ر کمان ۶ ۸۵۸ باد کار بيال‌سیفی(آمیر ) و + ۳ یاد گارحا لتی | گرهی ۱۸ ٩۰۴‏ ۴۲ باد گارخان عشیدی ۸۶ ۶ اد ار مجیدهیر ز] ٩‏ ۳ باد کار تاسرمیر زاین عمرشیخیندوسیث این| لخ‌بیاك ۲ ۰۸۸۰۲۳ ,ون پاراحمدین حسین‌رشیدی بر پزی۷ ۵ ۱۲ ۷ ۲ ۷ ۶ بل تاد مك ۵ ۵ ۴ یارعلی بن عبدا له تبر پزي ۷ ۹٩‏ ۳ یارءلی شیر‌ازی۴ ۳۶۳,۱۲ ۸,۰ ۷ یار#طبیب‌فزویتی (حسکسم عمادا لذین) ۳۴ بارمحمه رخنه۳۴۴ یازعحمف سلطان‌ین رسمم‌سلطان۷ 4 ۵ بار ی( سا فد ) ۸ ۳ پاری استراجادی۶۳۷۲۰۳۴۸ نادزی بر نز۷۰۷ دای خراسانی ۶۳۲۷ داز یر از ۳۸ ۳۷۰۳ ۶ داد عهروی ۳۷۰۱۳۴۸ ۲ ۲٩۴ بادی‌بزدی‎ پاعمی( مجمد ین عبد‌الله۳ ۵ ۷ باقع شاف ۱۲۲ باقوت‌حموی* ۳۶ باقوت‌شاه ۲ ۲۶ یاقوتی‌جولاصه (مسحود!۱۰۰ باور ۶۶ ۲ نیما ن(جاهی بدارایی) | ٩:۴ ٩‏ و سیم. (طاب از بت ۸ ۰۸۰۴۵ ۵ 1 1 پتیعی لبن ایک ۲ رل می‌هرو ۴ ۲ ۳۰۸ ۸ ۵ یی ۱ ۷ ۲ یی( امیی عنأ لدین)۱ ۱۸ پسپی(خواچه) ۶۳۹ بحیی(: تن‌آلداین )دم ۷ بحبی [مالا) ۸ 1*٩‏ (موفقا لدین] ۱۸1 پحیبی( تظاع لشین ) 1 ۸ر ۱ نی آ لامش ( تصرها لخبن‌شاه ) ق ۸ ۷ بسبی آملی ۱ #۷ بحیای موم ۸۲۲ ی ۳۷ یبن آحمدی عبدالله سهن ندی۶ ۲۳ یحیی بن بهاعا لدین‌شرو!قی (سید)۲ ۷۸ یحبی‌بن حبش‌بن اعپرك مهروردی عیخ اشر ی( شهاپا لدین)۰ ۱ ۱ جحیی‌ین روز بهان(د کن‌اندین) ۳۱۶ بحیی‌بن سیباث فتاحی نیشابودی ۳۳۵ ٩ ۰۰۱۳۳ ۸۱۳ 53‏ ۳,۳۲ ۲,۳۹ ۳۲ جحیی‌بن طاضر ین عشمان‌ حوفی رشی‌ف. الدین ابو طاشر ) ٩‏ 4 یحیی‌بن بدا للطیف حسینی‌سیفی‌قزوینی ۳۴ ۰۸۳۳۲ ۸۲۷ ۰ ۴ با یحیی بن‌محمد حسیتی‌شیر از گ(ر کن| لدین) ۰ِ۷ بحیی بن محبد نیشابوری (محبی‌آلدین) ۷۶3 پحبی‌دن ممین | لهین‌چنید جیی از کرد کی الدین) ۳۸۳ یی ب‌ععین شیر اک این‌س رقحر- الدجن ۸*۱ ۱۷:۱ ۳ بحیی‌بن ملت‌عز | لدین‌علی (نظاما لدین) ۴ 4 ۳ یی تجر یگ ٩‏ ۷ 1 بحبي‌حکمران سیر قند( خواجه) ۷۹٩‏ ۶ بحپی‌حاد‌طا لپ گیل نی * ۳ ۲۳۰۸۵ ۸ خلو ی‌شروانی ۴۲ ۷ ۱۰۷ بحیی‌سحسی (غلهین | لدین) ۰ ٩‏ بحیی‌سیبات فتاحی ثیفا بوری۵ ۰۲۳ ۹٩‏ ۰۲ ۵ ۳۳+ ۳۱۳۵۹ ۳:۳۹ ۲ ۴ یحیی سیستانی۸ ۲۴ بحبي‌شروأنی (سید)۶۰۷۰۳٩۷‏ پبی فیروز آ بادی ۱۸۱ جحیی قز 3 ی (قاشی) ۵۳ ۵ محب ی کیا (نظام| دپن‌سلطان )۰ ۲۷ یحبی گیلانی (قاضی)۱۱ ۲۰۵ ۸۳۳۰۵۸ یحیی گیار نی (حولانا) ۱ 1 ۸۳۲۱۵۸۲۰۵ چبی لاهیجانی (قاضی) ۵۱۱ ۰ ۰۵۸۲ ۸۳۲ بحبی نوی (محیی‌آلدین ابوز کربا )۴ ۳۹۵۳ بزدابی (آبوا لسن)۵ ۵ یز در دی ۵ ۲۲ بندک ۱ ۸ 1 بزبد‌ین مز‌پد‌شیا نی ۴۶ سوک (احمد 1 ۳۲۸۲۰۵۴۰ ۱۶۲۳۹ ۵ ۷ ۷ بسوی(طار یقَه) ۴۰۷-۴۰۶ بتتوی(شرفا لدین )۷ ۶ ۶ بعقوب آق‌قو پو تلو (سلطان) ۰۳۳۴ ۰۲۵۱ ۳ :۷۲ ۲ ۳ ۲ ۱۳۳ ۳۷۳ ۰۳۳۲۱۳ ۴۴۰ ۸۳ ۴ بخ ۳۳۷۲۶۲ ۳۹۲ بر ۳۴٩‏ ۳۱۷٩ ۳:۷۸ ۸۰۸ 6‏ ۷۱۷۹ ۲ ار فعالط ثبه اردییلی ۷ ۰ ۷ یعقوپ‌بن اوزون <سن د. یقوب آف قو یو نلو یمقوب‌بن حسن گنایی‌شا سمی‌سرفی تشمیری ۲( ۷۸۳۷ ۳۹:۳۳ ۸ ءعفوپ‌بن‌عتمان‌ین مود بن‌م«مدش نوی چشی ۳ ۶ ۸۰۲ ۲ ۷ پعقوب‌پن محمدین طاوس ۹ ۲۶ پمقوب بی(سلطان)ر - یعقوب اقفر بونلو ب‌قوب‌یسن پوستخان کشمیری۵۵۳۲ پشوب چر خبی سی‌ور که تقشیندی ۱۲۲۴ ۷۱۰۳۷ ۳ ۷ بعئوب خان اش ۳۷۲ بعقوب‌سر‌قی کشمیری ۷۱۴۷۰۰۱۳۷۲ ۱۳۲۳ 9 1 ٩ بعقوب‌لیت‌سفار‎ یعقو بی خیاط (میر ) ۵۰۴ یحو بی ساوچی (شیخ تجما لدین) ۰۳۴۸ 4 + ۷ یی جویباری۵ ۳ ۶ «قینی‌شر و نی ۷۰۷ بقینی لاهیجا نی ( قاضی‌عید! )۱ ۱ ۵ بقینی هروی ۳۴۸ بلدوز (تاجالدین)1 ٩‏ پمئی( سید محمدباقر) ۶۳۳ جمثی‌سسنانی ۱۲ ۵ بمین! لدین‌طغ آبی‌فر بومدی(آهیی )۰ + ۱۲ ۳۴ یمین‌الملت فخرالدین الغ‌پلکا اعظضم همایون باد يك آبربترین آبولصی ۳ آمیرا لمق‌منین ۷۳٩‏ دمین‌سیط اصتها نی ٩‏ ۱۷ پمینی سمنائی ۸۳۲۰۵۱۲ یمینی عز نوی اه ۷ یمپنی گر جتی ن ت ۷ دنگی چر بآب۸ ۷۹۹۰۷۵۷۰۱۳۴۸۰۰۴۷ چني جر دا ۷٩۹۰۱۷۵۷۰۱۴۸۰۱۴۷‏ پوزکاتین (امی‌علی) * ۵ بوسفبا, ۱ ۷ جو سیف (امیر‌ههنا لدین ) ۲ ۲ ۵ پوسغ( ففید) ٩‏ ۱۷ بوست اصقهانی ۸ ۸۲ بوست امپری |[جل(لا لدین) ۲ ٩۹۸۰۳۴‏ ۷ بوسف‌امی رک بدششا نی (مو لا تاضیاعا لدین) ۳۰۳ پوسف‌بخاری (حسام| لنبین) ٩۲‏ 1 پوس بدپمی اندچانی ۲۳۲۲ بوسقیی هاله حاأچی (خواچه! ۳۳۶ «وست‌ین احمدین عحمدین علمان۵۴؟ پوسفین احمدجام (غیاعالدی) ۷۲۰ پوس ینادوبا یو بی( مللتناصر صالاجا لدبین) ۷۳ یوسف‌بن آبوب‌عمدا تی [خواچها بویقوب) ۲ب * 11 ۱ ۱ ۷۸ د ۲ ۳۳ و ع ۷ بوسف‌ین چهانشاه۵ ۲۳۴ دوساب دی حسن‌خسینی تروهسی, قاضیزاده زقواما لین )۲۸۱۰۱۳۷۳ بودف بن‌داودفارسی (جمالا لدین) ۷۱۸ توسف ین سبکتکین (عضدا لدوله) ۳۴ ۳۲ پرسف‌پن ظافرا لمدین بزدی( ثصیر! لدین) از ۱ پوسف‌بن عبدالله گورا نی۸ ۷۱ بوسف‌پن فزاوغلی‌سبطابن| لجوژ ی (شمس- الدین | یوالسظفر )۱۶۷ پوىف‌بن محمن‌بن شهاب احلی ترشیزی ۳۳ ۱۸۱۳۴۳۱۳۲ ۵4:۵ ۵ بو سف دین‌ممت ین پوسق‌طییس‌طر وی ۳ ۸ ۱۲ ۸ 5 ۳ بر » آ بوسف بن محمد در بلدی (امیی کقها لدین) ۷۸ دوسب‌دن نضی اتب ( چمال آسدین أدو الیحاسن !بر ۷ توسف‌این تصیی | لد دن‌طوسی( و جیه لدین) ۰۶۱ ۷۲۲ دوس شین دوب چی شیر ۷۷ پوسف بیگ استاجلو ۵۰۷ ده سجن بای بکتگس رامین آیوپتوب عشدا (دو ۴۱۱ ۳۷۳۰۱۳ جع ست تبیینی ٩‏ + ۷ پوسف تسر کتی دوز [ درویش ) ۰۵۳۰ ۷۴ پوسی‌چامی (جلال لدس) ۷۸۱ چوسف‌جامی (خواجه ضیاءا لدین) ۴۱۹ ۶1۱۱۲۸۸۶ یوسف خن ۳ ۶۸۵۰۴۲ پومف‌خانا فشار ۲۲ ۵ بوسف‌خانه دضوی(میرز۸۲۴)۱ بوبف‌خان کشمیری ۲ ۵ ۵ جویف‌خان مشهدی۶ ۲۸ توسف‌خان تچ بیش دطلو که [میرذ[) ۵ 9 8 پومف‌خعابی [نطلأبی )۳۹ # بوسف:هخوار قا نی (خرأچه) ۷۴۷ بوش‌شاه (اتابيك] ۱۷۴۰۱۵۰۰۸۲ پوسف‌شاه کانب ۳۳۸ پوسفعا هلاه ۱۴۲ ۳۷ ۶ج ۷ ۶ جوسف فا مر ی #۶ ۵ پوسف هم روطي ۵ ۵,۳ ٩‏ بوسفعلی بياگبن باد بيک بن ی قلی‌بيك بن علیشتتر بهار لو ۴۵ پوسفءلی کو کلعاش(أمیی) ۳۴۶ موسف فضاوی‌عما دلر (حتیم‌امپر همادا لذدین) ۱۸ ۳ ۷۲ بوسقن لي فشلو پی (حمادا لدین) ۱ ار | ء ۳ 0 ۷ پوسف مد خانن ۳ ۵۶ _ظ زج بو سفق مجین و خ ۳ بر ۷ دوس میوزی ۸ ۲۴ بوسف ملصداتر کش‌دوز ۰ ۷۸۴۱۵۳ پوسفی (یوسف بن‌محماین پوسف طمیب هرروی ] ۳ ۲ ۳۹ ۸۰ بوستقی‌خی اسانی ۳۴۸ بو لقی‌بیات ائیسی شاملو ۴۳۳ - ۴۲۴ ۰ ۸۳:۸۳ بوئا نی ۱ ۳۸۸۱۷۰۱۴۰۱ ۰۷۳۸ ۸۰۰ یی ۸۲ دوئانیات۱ ۳۷۲۷۵۰۱۷۰۱ بو تس خالی ۸ ۷ ۷ مونس‌خان منول۲۴۸ موس‌ختایی (خواجد) ۵۷۳ رد۷ ۲۹۸۰۱۳۲۰۶ بیسو ۲ ۱۷ پینمورچی سپاهی(میر)۳۴۴ ( هر ست‌نامیای جاها اسب ایشیر ین ۶۰۳۲ آب‌نهر خبا بانه‌شهد۰ ۲۹ آت میدان(سرای/۰ 1۴ آدرنه۶ ۴۷۸۴۷۲۷۱۳۷۹۱۳۷ ۱۷۹۹ ۱ ! اد[ 1 بر آذر بانسان ۱۹۱۱۵۱۲ ۴۸-۷ ۱۷۸۵ ۲ ۰ ۶ ۷ ۱۷۳ بت ۲۳ ]+ ۵ - ۰۱۱۰۸ ۸۱۱۱ ۱۴۰+ 4 ۳۳ |۳۸ ! مس ۱۳ : ۴ ۷ ۱۸۵ ۷۱31۳- ۲۳ ۲۷۲ ۰۲۱۳ ۳۱۵ ۳/۳/۳۹( ۸۷۳ ۳۷۷ ۰۲۹۷ ۸ ۳۰ ((۳ ۶۳۳۱۱۳۱۸-۵ ۰۳۳۷ ۱۳۴۱ ۱۳۵۵۰ .۳۹۱ ۱۴۴۰۱۴۳۷۸۴۰۵ ۴۵۳ ۱۴۵۷ ۱/۳۲( ۱( / ۸ ۰۴۷۲ ۱۴۸۰ ۵۱۴۸۳-۴۸۲ ۴۹ ۴۹۲ ۴۹۹ ۵ ۱۳۵۱۰۵ ۵2۱۲ : ۵ ؛ ۷ - ۰۵۳۲۲ ۵۳۵: ۶۵٩ ۰۶۲۵ ۲ ۱۸۸ ۱‏ ۹۱۵۷۲۱۰ 9۹۲-۲ ۷۱۳۱۷۲ ۷۲۰۵ ۸۷۲۳۰-۳۳۵ ۰۷۲۳ ۷۲۴۴ ۸ ۷ - ۷۲۴۶ ۹ ۷۷۴ ۸۷۸۸ ۷۲۹۳ | آذر بایمان‌شوروی ۱۱۷۱۱۰۴ آستان اما هشیم ۵۶۲ آستان حضرت‌دضا ۴۴۷ آستان‌رضوی ۰۴۵۲۰۴۴۷ ۱۴۵۲ ۱۴۹۹ 4 آستا نه۴ ۵٩‏ آستا نامام اده اسمعیل*۵۱ آستانارضوی۳ ۵۲۴۰۴۲ آمعانه شاحی ۲۳۱ آستانه‌هلی‌ین ابی‌طا لب ۵۹۴ آسیا ۴۷5۹-۴۷۷۱۱۷۲ آسیای‌سفیر ۰۵۹:۱۷۰۱۴۰۳ ۰۱۱۶۰۸۰ ۸ ۰۱۳۴۳۱۱ ۰۱۴۱ * ۱1 ۵۲ ۴ ۷۳۸ ۷۳۶ و22 آمیا فش بی ۲۷:۱۵ آسیاعس کزی۵ ۱ ۸۱۵۰8 ٩ * آسیر‎ آفرین کنت ۴۸۷ آفسر۱۵۲۱ آ3شهر ۲۸۲ آلیانی» ۸۰ ] لمان ۳۸۳ آماستر یس۸۰۰ آمد ۳۵۶ آمسارا+ ۸۰ آملی (جیحون) ۶۲ آمل (ماز ندران) ۰۱۳۹ ۱۳۱۳ ۳۹۷ ۷۳۱۳۹۹۰۳۷ آناتولی: ‏ ناطولي ۰۳۳۹ ۱۴۲۸ ۴۹۸ ۷۹ ۸4 ۱۰۷۵ آ موس + م ار ,4 آجتگر ات۵۷۷ ابخاز ۲ ۵ ابراهیم( کوه) ۷۲۲ ابر‌قوه ۱ 1 ۸۷۲۰ ۳۴ ۰ ۳۴۷ , ۴ ۴ ۷۳۳۱۵۳ | بندات ۳ ۶ ۷ ایو کر هه( قلعف) ۴۲۲ ابهر ۳۳۵۰۳۲۲ اییورد [ ,۸« ۵:۳۰ ۱۰۳۱ ۲۳ ۳۳۷ | تعر ی ۵ ۳۶ اتوار 7۷۵۹ اتر بش ۸ ۳۸۱۳۰۴۸۱۰۴۷ اراگ ۳ ۵۲ اچمر ۵۴ ۲۰۱ ۷۲۰۸۵۳ ۱۰۱۵۲ ۳۰۸۵۳ ۸۲ اجودهن ۴ ۵ ۸۸۱ ۲۱ آسین ۴۳۳۷ اج ۵۲ احمت آباد ۱۳۶۴۰۲۳۴ ۵۰۴۱۲۱۳۶۹ ۴۱ 5 ۳ ۷ ,۵۳۷۲ ۵۲۸+ ۱۵۴۱ ام ب ۶ ۴۰ ۷ ۲۱۷ ۰ اي اجمد آیاد بیدر ۷۷۲۷۲-۷۷۶ آجمد‌نگی ۰۲۳۴ ۳۵۵: ۳۶۲۷۲ - ۰۳۶۸ ۳۳۴۳۳ ۱۳۴۳۸۹:۴۲ ۱ ۲ : رب : ۴ ای ۳ ۲ ۸ اختیادا این اقلعه) ۶۸٩‏ اخشیکت ۰۷ ۱ اخشی ۲۸۰ | خلاصیه (عدری۴)4 ۲۹ خلاط ۴۴ آدر ۷۹۱۳۷۲ ۴۲۲۱۲ ۱۳۴۷۲۲ ۱۲۹5 * ! ر-1 ۱ بر ادریس کوشکو ۵۳ ۲ ارالو۴ ۶ ۱ اران ۲ سا لا ۱۲۷ ۱۳۶ ۷ ۱۳۲۱۱ ۲,۲ :۷ ۱۰۷ اریل ۷1-۱۷۳ ره ار از تیمان ۰۴ ۵ ارجیش ۸۴ ۴ ار و۳4 ۲ ۳۵۰ ۰۲۱۲۲ ۱۱:۱۴:۴۱ اردییل‎ ۱۳۸۲ ۳ ۴۳ ۰۳ ٩ ۳۰۸۲ ۲ ۱ ۷ ۸ ۱۷۲۲ ۲ ۱۷۲۰۳۴ ۳۳:۴ ۱۳ #۰۳ ۸۰۹۱۹ ار دستان ۳ + ۳ ار دد باد ۵ ۶٩‏ ارزر وم + ۲۸ ازز ات۵ ۰ ۷۸۱ ۱۷ + * ام ارژ به( کچ ۶ ۵ ارس ۲ ۰:۴ ۳ ارسیار ۰۲ 4 ارغیان ۳۰۳ ار تتنندار + دش ۴ ۸ ۲۱ ۵ ٩ ادمسسعان‎ از گوس ور ۳۰۳ ارویاه ۷۸۸۳۲ یس ۳۱۴۷ ۴ - ۴ب + * ار اروهیه ۸۲۱۴۲۷۲ ۹۵,۴ ۲ ار سا ار از بکستان ۳۵۱۰۲۹۰۰۴۰۱ از سیر با ۲ج از هر (جامع) ۳۹۳ رم[ در بای) + ۸۰ ۲ ۸۳:۴ ۷٩ اسپانیا‎ استاد ۰ ۳ ۱۷۲ استا تبول ٩۴‏ ۹:۱ ۵۴۰۲۳ ۹۰۲ ۵۰۲۶ ۲۷- ۷۲ ۲۸۰۱ ۲ ۳۳۰ ۲۳۵۲ ۸ ۰۳۹۲۳ ۱۳۰۷ ۴۷ ۴۳۹ ۱۳۹۸ بر ۵۱ ۶۷۲۱ , ۳ ۱۷ ۰ :۱۰ 1ب آستشر ۴۸۲۰۴۶۹ ۲۹۲ ۱۳٩۸ ۳۹۱۱۹۳۸۱۹۰۱۲ استرایان‎ ۳۰٩ :۳۳* ۳ ۱۳:۲۰ ۲۸۲ 1 ۸۳۱۴۵۱۴۳ ۴: ۰۷ بر( ۵ ۴ ۲ ۵۲ ور ۲۲ ۳۳ : ۳۰۷۱۹۲ اعل۳ ۱ استر آبادرسعاق۴ ۰ ۵ افربقا ۸۱۱۳۱۱۷ ۳۷ اسر اسان + ۶ ,نار ! فعا تسعان ۴۷۱۴۵۱۱۳۱۱۷۵ اسحق[باد * ۸۷ ۳ ۱ ۸۱۹۰۱۷۵۳۰۱۷۲ امن باد ۸۲ ۲۰۰۶ ,۸۳۷ [ کین آباد (۵ ۶۲۰۵ ۱ ۷ یرگ اسفراین ۷ ۲۹۴-۳۹۳۰۱۶۶۹ ۲۴۶ ۵ ۲۳-۲ یا ۲ باب ۷,۲ اگرهد ۳۵۷۱۳۴ ۳۵ ۳۱ ۳۲۳ اسفر نگد۲ ٩‏ ۴ ۳۴۱۵:۳۷۳۹ - ۴1 آسقی‌سی۸ ۳۷ ۰ ۲۳ ۳۳۲۱ ۴۵۶ اسف ار ٩۷‏ ۸۸۴۳۷۵ ۰۳۷ ۱۵۳۲ ۴۳ استدار | + بل ال ۵ ۲ ۶۲۴ اسکنده به ۱۷ وت ۵۲ ۱۶۲-۲۶ 2٩۹۸‏ اسکو ه ۷ ۲۵ ۸۸۵ ۸۱ اسگون۱ ۱ ۸ ۳۳-۵ ار اب اسللام | ماد ۰ ۴ ۸۵ ا اج برء٩‏ ۵ ۱ اساامی( کشورهای) ۳ ار ۲ | لشتی ۵ ۴۶۵ اشکور ۳۸۷ الخ‌طاخ (دفت )۳۸۷۳ اصطکر ۳,۴۱۲,۳۶۵ ۶۹ ال باد ۵۱۴۱۳۶ ۴۰۴۳۲ ۵ ۰۴ ۵۱ امطیبا نات + ٩‏ ۳,۲ 2ب ال ۱۶۲ اصفهان ۵۲۰۴۲۰۲۶ ۰ ۲ ۷۲,۲ الموت۳۶۷۱۱۱۳۷-۱۳۶ ۶۹ ۸۰۳ ۰۳-۸۲ ۱۱۱۲۱ د بل ,۲۱۷ بل ۷ ۱ ۱۱۳۴۵ ۵۷( آلنجی۷ نع ۷ اه ۳۲۳ ۵ات( ۱۲۲ ات۴ ۷۶ ۳ ۱۲ ۱۱۸۵ ۱۹۴ آألنجه۲ ت۷۲ ۹ ۳ ۳۱ ۰۳۳۱ ۳۳۷ الیعتس ۴۵۵ ۳۱۷ ۰۲۹۸ ۰۲۷۵۱ ۳۸۲ ۰۳۷ ۱ ۷ ۵ ۴۱۴ ۰۴۱۳ ۲ اماسیه۳ ۸۱۳۹ ۴۷ بارعز, ۲ 4 ۷ امامخ آده اسییل( آستا نه) » 2 امامزاده بدا لعطمم ۱ ۴۵۳۲۱۴۴ ۲ ۳ ۴۴۵ ۳۴۷ متسر ۳۴۸9 5 ۲( ۴9 ۴۶۷ آهمند ۷۶۲ ۲ اه دی ۵ ام آمند ۷۶۳ ۰۵۲۹-۴۶ ۵۳۱ امینی(ر باط) ۷۳۵ ۲ ۳ ۳۴۸ ۵۱ ابندات ۷۶۳ ۲ ۵ ۶۶۱ وتو انجدآن ۵۴۷۲۰۵۱۷ ۵-۷۵ هي ی آندامان* ۶۲ ۱۱۲۳۱۱۱ ۳۸ يآ آندجان۸ ۳:۵۷ ۵4۵۱۵٩‏ ۰۱۵۸ ۵( ۲ ۰۷۴ ۱۷۲۷۲ ۲ از ٩‏ ۳ رل وا ار دی ۲ ۸۳ ( ۸۳۸۸:۸۸۳۲ اندخود ۰۳ ۲۸۱۱۰۳۸۳ اندان ۰۲,۷ ۶۳۱۴ ۵ ۷۱۰۷۷ اننمات ۷۱ 4 ۳۲۳ ۳۷ ۳۵ ۳۷ اند‌یسان ۰۲ ۸۰۱۳ ۶ ۹۰۳۸۷ ۳۹۳۰۳- ۱۳۹۴ ایک ت۵۲ ار ۱ ۱ ۱ اتکدات ۵۸۱۷ ۵۸ ۳( ۴۲۲ بر ۲ ا نجل ان بط ۳۳۳ ۳۳ ٩‏ ۳۳ ۳۳۴۱ ۳۳ ۱۶: او به( ادویا )۶۰ اب ۸۴۴۵ ۴۳:۳۴ ۴۸۵۲ ۵٩‏ او به(هیات) ۳۱۳۳۱ ۳۱۰۵۲ ۳,۲ ۰ ۸ ۷-۴۷۴۱۴۷۲۳-۴۷۱ ۴۷: ۳۷۹- او ده ۴۱۴۳ ۸۱۷۵ ۲ #۸ ی ۴ ۶ ۴۹ - ۳۹۱ اورا ۵۷۸ ۳ + ۲:۵ | « ۵۱۱۵۳ < ۲ ۸(۳: اور کی ۰۵۷۲:۵۰۰۱ ۱۵۳٩ - ۴ ۲۰:۵۳ ۲۰۸۵۳۴ ۱:۵ ۸ ۳۸ - ۶۷۵٩‏ ۴ ۲ پار ۱ با ۴۰۵ ۵ ۲-۵ ۱۱۵۵ ۲۳ بر ۲ نم اور نک ] بادي ۸۰ ۱ #۰۲ اورمیه ۸ ۴۶۰۳ 1 ت۱۲ ۱۳۴۴ 2۴۷ آیر نهد ۵۹ ۳,۶۸۱ ۳ بر ۹ ۳۲۱ ۵ ۱ ۳ب ۲ ۳ اور گینعل 5 اجعیگ زين ۲ ۸ ۷۲۷ وا ۲ اوشب ٩‏ ۸۰۵ ۷۴ موی ۵۹۷ ۱۷۳۴ اور چه » ۴ ۹( ۱۷/۷/۳۴ ۸۶ ۰۸۷ ۰۷۶۸ أومان۵۸ ۱ ۰ ۱۷۸۴ ۸۲ ۷+ ۷۹۰ آاوهر توت۷۲ ۶ ۲۶ ۳( ۹ ۲ ٩‏ ۱۱۷۲ ۶ ار ۴ ۶ باره اهر ۳ ۶ 1 ۱ کب ۳ ۲ب ۳ ۲ پا ایتالیا ۸۰1 ارو ان۹ ۳۴۴۸۰۰۳۹ 4ب آیج۷۲۲ ۳۹:۲ ۴ اسئی باغ۴ ۵۸ ابرال ۳۲۰۱۳۰۱۲۸۱۴۰۱۱ ۱۳۴ ۳۷ ایگه۹ ۴۳ ۹ ۵۳ ۵ ابلوغ۵۶۳ ۴ ۸۳۰۸۰۰۷۷ ۸۴ ایواغلی ۸۰۷ ٩۴ ۰۹۲ - ۷‏ - ۰۱۳۱۱۹۵ ایواتب چنوبی صحن ععیق استان رضوی 2-۳ ۱۱ ی -٩ ٩‏ +۳3 ۹ ۳ ۰۱۳۷ 1۳۰- _ ؛پواواغلی ۰۷ ۰۱۵۳۰۱۵۱-۸ ۱۵۲ آیوب(محله )۲۵۴ ۹ ۳۱۲ -- ۰۱۷۰ ۲ ۷ ۱,۷- * 1۹ ۸ ۰ ۰۳ ۳ ۰۲۰۵ ۲۰۹- _ بابا کوهی(خانقاه) ۵۷ ۳۲ ۳۱ سس .۳۲۷‏ باباهز ید( حطر؛)۳ ۷٩۵۰۷۶‏ ٩‏ ۲۳۹۰۱۲۲۷۲۸۲۲۲۴۳۲ - ۲۴۱» . با بای ید( حطیر۶) ۷٩۹۵:۷۲۶۲‏ ۳۴۹-۰۳۴۸ ۵۵:۳۲ ۲ ۲۵۲ ۰۲۵۹ باخرز۴ ۷۲۰۱۳۲ _ ۳۷۷ ۰:۳۷ ۳۶۸۰۳۴۲۴-۴‏ بادامیار ۷۴۷ ۹ ۰۲۸۳-۰۲ ۳۸۵ ۰۲,۸۷ بادقیس نا ٩۳۰۳ ۹۰-۹‏ ۰۲ ۳۹۴ ۳+۱ باران۰ ۳۰ ۰۳۴٩ ۲۳ ۳‏ ۳۵۴. باریش۸ ۵۵ ۷۰ با 4 ۳ باغآهید۵ ۳۱ باغ‌جهان آرای ۳۰۸ #٩‏ بافچه‌سر ای ۰ ۴٩‏ باغزآمان ۶ ۲,۳۶ ن باغستان ۸ ۷ ۷ باخسفیه۵ پاخ‌فنب‌هار ی ۳ ۶ب باغ‌نو (مصلف) * ٩‏ ۳۸۹۰۱ یاقق ۴۳۴ بر ۴ باف | با کو ۲۱۴۸۲ ۳۱۷۲۲۵۷۲۴۰۰ ۱ + کهد لی ۷ ٩٩‏ با اي ۵ ۷۲ با لکان۸۱۸ با لی۴ ۲۳ با لیب یا ۷۰ 8 ع باوید۱ ۳۲۴۰۴۰ ۸ با بو رن ۷ ٩‏ ۴ پت‌خانةٌ پیجا نگ ۵۴۶ متس ٩‏ ۶۷ 8 ۸ ع بجا پور ۷ ۶ ٩ ۷ ۶ نید‎ بحر [ ید2 ٩‏ [ ۷۳ بر زر ۷ ۴ خرن ۵ ۳۵۲۱۲۳۰۰۱۱۲-۱ بخدار| ٩۷۱۹۳۰۷۸۰۸۰۳۲‏ - 43۹ ۰۱۱۰ ۴۳ ۱۳۳ ۳۰ ۱8- ۷۵۱۱۱۱۵۵ ۱۹۳ ۳۲۰ ۸ 5 ۲۳۵۸۳ ۰ ۲۹۲۱۳۲۹۳۰۳۸۵۵۰۳۸ - ۳۹۷ ۳۳۸ بر ۳۵ ۳۰۰ ۳+ ۲ ۴۴۱۱۳ ۴۳۵ ۲۳ ۲ ۵ لو سس ۲ ۹۰۵۷۲۷۲۰۷۵۸ ۷ - ۵۸۱ ۵ ۹۱۱۵۸۸۱۵۸۵ ۵۲ ۵ ۵۱۱۵ ل ل ۶ ره اب ۲۲ ۲۱۳۲۳۲۳-۳۱۲۱ ۰ ۵‏ ب ۲ ۲۲۲۱۵۲۰۴۵ ۰۳۷۵ ۸ ۷۲ #۲-_ ۰۷۲۲۳ ۱۲۱۳ ۲ ۰ ۹ ۷۴ ۷۳۳۱۲۳۲۸۱۲ ۳۵۳ ۱۷۲۸5 ۱۲۲۸ ۱۲ ۲۳ ۱۷۵ ۸ ۲ ۵:۸ ۲ عداون۵ ۷ ۱۸۵۰۱ ۳۸ 4 ۳ ۳۲« بلیخشال 1 ۱۱۵ ۳۰۱۳۴ مه ۳ : ۷ ۶۳۰۳ ۴۱۰ ۳۴۵۵ ۲ ۲ ۲۵ لا ۲ ۵ ۷۲ ۵ ۳ ۲ ۷۲۵ ۷ب یر ۲ روا ۱۵٩ ۵ ۵۱۳ ۱۵۹-۵۸: ۵‏ 1 ۶ ۳۰۳ + ۲ رد۳ خی تب و۳ ۱۵-۰۲۸ 1۰۸ ۸ بدالیس 7۸۲ بی‌اد ۱۵۹۱۱۴۸۹ ۵۹۶ ۶۵ ۱۲۹۷۲ ۷۴ بیاضان ه ۳۲ ٩ 5 ۲,۷ » ید۳۴‎ هر ده ۳ ۰ ۶:۷۲ ٩‏ ۷ پر‌دواثب | ۸۲۲-۸۲ درسد ۳ ۹ ۷ نی کشباه ۴ ٩‏ ۳ بروجر ۷۲ ۵۸۳۲۳۰۵۲۳۲۰۵۲ درو سه ۸9۱۳۲۳ ۰-۰۲ ۳۹ ۳۳۴۰۴۲۲۳-۴ ۲۳۱۴ ۰۲۰۳۵۷ برهان‌پود‎ ۸ ۲ ۰۰۸۱ ۵ ٩ ۴ معا ۷ ۷۱۵ ۳۹ ۰ ۳ به فسند بام ژ بر یشتتتان | بآ دسر ۷۲۵ ۲۰۱۵ ۲ ۷۰۸۵ باب پشداد ۷۱۴ ۰,۴۵۱ تیال ۷ ۱۳۱ ۳ ۱۲ ۲ ۱:1 ۰۱۲ 1۳۷ ۷۲ ۱۳: ٩‏ ۳ ۱:۲ ۳۴ ۱۳۳۰۱ ۰۱۴۷ ۸+ ٩‏ ۷ ۱۱۲-۱۳ ۰:۷۳ ۱۱۳۳ : ۴ ۸ 1۳۱۱۸۲۰1 :۲۶۱ - ۳+ ۵ ۲ ۵۰:۳ ۸۲۰۲ ۳+۳ ۳۲ ۰ ۳۷۳ ۳ ۳ بر ۱۲ ۲ ۲ ۳۳ ۲ ۶۳ ۳٩ ۰۳۷۲۲ (۱۳۵ ۲ ۸‏ ۴ ۶ ۲ ور ۹ ۵۳ ۷ ۰ ۷ ۵ ۷۲ ۳ مس بي‎ ۳۲ ۳۱۷۲ ۱ ۳ 4 | ۳ + ۷۲۳ ۸ +۷۲۱ ۴ ۲ ۲ ۳۲-۷۲ ۲ (۳ ۴ :۷ ۳ ۷۳۳۸۷ ۵۰ ۳۲۰۷ | ۷ ٩ ۶۰۷ ۷ ۷۰۷ ۷ ۳+۲ ۷ ٩ رقد اد ۶-۸ ۴۰۸ ٩ب‏ ۱ ۱ بفرآیگرد (تبه) ۳۱۸ تور ۱ ۳۴:۳ [ جقعه امامنادءحسین۴ ۴۹ جح یگر ۸ ۳۵ یقعد تا سعیدا یلیم ۳ ۷ ۶, ۳ و ۲ بقع شاه لعمت‌اللهو لی۵۰۳ دقع شیضه صقی ألنین ۲ ۱ 8۰۳۰۳۷۸۱۲ ٩۱:۴۴‏ ۲ بقعه مار ۴۴۷ مین لدین سکزی چشعی ۵۳1 بقع نظام! مدیی اوئیا۰ ۱۷ جالع 2 ۷ بات ز) ش ب۷ نکن ۵۱ ۷۲۰۵ ۸۱۵۶ پکر آباد+ ۵ باژساغوت ۶ ۴ | بل ۱۷۳۲-۱۰۵۸۱۸۷ ای ۹۳ :۱۱٩ - ۷ #‏ ۶۱۳۱ ۱۳۳۴: ۴ ی ات کل از ۷۲ 1 با 1 ٩۳ ۰۳۲۸۱ ۰۲ ۳ ۳۴۳‏ ۲: ۷ : ۳۱۲ + ۳۳۷ ۳۳۳ : 4 ۴۱۳۹ ۶۳ ۵ ۰:۴ ۴۸۴ یاو اش ن ال و لا مب ۴( ۷۱ ۲۳۴۰۵ لت ۲ ۵ ۷ ش ۳ بل ۵ ۶۵۸ ۲ ۵۸ ٩‏ ب۸ گ: ۳ ره هی ۴ موی ۰۷ #۳ ۰ -۱۱ :۱۸ ۳۰۸۶ ۲ ۶۲۳ ٩‏ ۰۳ ۲ ام ۷۳۴ ۶ ۲ ۷ بای ۱ ۲ بلغا + ۷ بلغار ستاب ۱ 1 ۸ ۸ ۰ ۰:۴۷ ٩دارگلب‎ ۳ ۵۰۸۵ ۳ ٩عرگلب‎ باوط ۵ ۵۴ ۱۰۸ نم ۳۲ ۳۳۹۰۲ یل ۳۰ بنآرس ۸ ۵ # تا کت ۱۴۳ بنگا ۷۵ ۳۴۰۸۱ ۱۳۲۵۸ ۱۳۲۷۲ ۴۲۵ ۸ ۵ ۳ ۲ + ۲ ۲۵ ۷۵۹ مد ۲ ۸۱۱۱۴۷۹٩ بود‎ فود | وسست + پر بو زچان ۰ ۷۲۲ پویته ٩‏ ۷۲ کم هی اه بر بوسنی۸ 1 ۸ نوشهر ب ۸ ۳ پر گوردلن ۰ ۸۰ بو له کبار ۲ ۰ ۵ پا ۳۵۷ ۳ ۱۳۹۷ ۴۵۳ ۱۳۳۸ ۳۱۵ بهاعا لدیین ( بخشی)۴ بههان ۸( بر زج با رد۴۲ بهشتیدروازه ۶ ۵ ۱ کر 4 ری ۲ ۳ ۰ بیا با ناك ۱۳۳۲ ۷۳۳ یرت ۸ ۴۷ دست ال شا با پیت لمقدس ۰8۷ ۰ ۳,۲ ۷۹ تیا یور ۲ یار ۳۰۰۱۳ ۱۴۸۹:۶۳۳۴ ۵ ۵ ۸۲۲۰۸۳۳۰۱۸۲ بیج نگی 1 ۵ ۴۶۰۲ ۵ بیدر ۶ ۷-۷۷ ۷ ۷۷ بیس املی ۳ بير‌جید * ۷ ۱ بیس ۴۸۴ ۷ عير‌ون ۱ ۷۳۰ بیلقان ۱۰۲۰۳ بیلفانمیل لر ۱۰۷ بیبارستان نا متي* ۱٩‏ میمادستان خوارزم۳ 1۳ پیمارستان درو اژهسل‌تیر از ۰ ۱٩‏ بین! لداد ین( مه ابر و با چم اصاقین * ۷ ۵ ین نهر ین ۵ ۶ ۷۲۳۸۴۸۳۰۸۴۷۳۱۲ ۷ ینیس ۵۳٩‏ چیه (س ۶ ۳۸ ۴٩۳ ببيشي‎ دیبی ۱۹ ۳۷۰۱۱۲۳۲۱۴۳۱ ۴۵۸۱۱ ۳۰۴۰۳ با ثری ۲ ٩‏ زا پادیس ۵ ۱ ۷۰۷( ۷ واطر م٩‏ ۳۴۸ پا کستان ۱۳۱ پالی بت ۸۳۹۰۶۰۰۱۹۷ پایی‌پا( بفعذ آمامرضا] ۴۴۸ پتنه دق ۵۵۱۳ پتبا له ۶ ۸ ۴ بای ۵۴ ۵ پر تغال۹ ۸۳ پرشاور ۴۵۷ پر ده سکری۵ وی چر نله ۷ ۳۲ سر جالع ۷ تشاور ۶ ۵۵ تسیاب ار ۶۱ باماپسن ۵۶ ۱ بئی ۸ ۳۸ پل آ بکینه ۶ ۲۶ جات ۳۳ ۲۱۱۱۳ ۱۳2 را ۱۴۷۲۲ ۲ ۸۲ چدیرو ولد | ۲ بدر وط ۵ ۷ وشن ۲۰۲ پهانی ۱ ۵۲۴ ت تا +۱ تأیپربه ۴۲۹ تاجیکستان۵۳ ۷۰۷ ۸۰۷۶ ۷۷ تایکند ,۱۱۲۳ ۲۵۲ ۲۸۶ : ۳۸ ٩:۳ ۱۸-۲‏ لا ۱۵۲۱ ۲۳ ۵: ۸ ۴۰۱۸۵۷۲ ۲ ۷۸ ۵: و۱۵۲ #مش 8۱۲ ید ری ۷۷ تا لقات۴ ۵۸ تا ده ۱ ۸۱۳ تا یما ۳۲۱۱۲۳۲۵ تباد کان ۳۴ ۶ 4۵ 5٩ ۴۱۳۳۱۸۲۸ مت‎ تبینب ۲ ۷۴ تمر پر هر ۰۷۳ ۱۰۳ ۰ ۳+ ۶۷ ۱ ۹ ۳۸:۱ مم ۳ [: ۲ --- ۶۱۲۷ ۱۸۳ ۴ ۲ ۱ , ۳۱۳ ۹:۳۳ ۲ ۲ سک رل ۱۳۸۳ ٩۷ ۱۳۹۸ ۱۳۹۳۲‏ ۲؛ ۱ ۱۷-۳ ۰۳ ۱ ۲۳: ۳۹ ۳- ۸۲۰۳۸۲۳ ۰:۳ ۰۳۹۱ ۳۹5۹ ۳۴ ۴۳ - ۳۳۷ ۱ ۱ ( ۳- ۱ ۱۳۳۲ ۷۲۷۲۱۴۲۳ ۱۴۸۴ ۲هر۱۳ مر من ۹ ۵۱۱ ۳ و ۵۱۹,۵۱ - ۵۲۰+ ۱۵۲۹-۵۳۷۲۵۳۵ ۰۵۳۱ ۱۵۶۱ اج ۲ بای ۵۸۳ ۶۱ 81۸ ماب للع ی |۱۷ ۲٩۱‏ ۷ ۱۲۰-۰۳ ۷ ۸ "۷۲ ۷۳٩ ۰۳۳۱ ۷۳۰۱۴۲۵۳‏ پا ۲۳۳۰۲۴۱۴۴ ۷۲۲۴ ۳ ۷ ۷ : ۵ ۸ ۰:۲ ۲۹۴: ب و ۱۷ ۲:۷۹ ۶ دا ۸۵۱۲ ساع ۲۱ ای ۲ ار ۳ ۸۳ -ب۸ ۳ ۸ ۷۰٩ نبیین‎ تیه عفر امگر د ۸ ۱ نچه ۵ ۸۳ ۱۲۳۲۴ ۴۱ ۰۴۲۲ ۱۵۵۰ 7 یر« 5 ۸۵ ۹۰۱۷ ۷ دی ۳ ۸۱ تخی‌هن زر ۷ ار ۳ ترا تسیلوانی ۰ ۲۸ تربت ۹ ۰۳۷۸۰۱۱ ۱۳۳۲ ۰۴۱ ۰۵۲۳۵ ۱ ۸۷۵۹ ۵:۳ ۸ 2 تي تن -صیتعر ۸۰۳۱۳۰۳۶ ۳ ۷ تی بت شیی‌جام ۱ ۴۷ ثر بت تما لین کبری۵۸ ! | قزر شنن ۸ ٩‏ ۳۱:۲ ۱۳۳۷۲ ۱۳۰۳ ۰۱۱1۳۰۷۴۰۷۲ ی کستان‎ ۰۱۷۱۹ ۰۵۷۲۴-۵۵۸ ۷ ٩ ۳: ۷ ٩ ۳۰۷۳ ۵ تن کستان(شهر ) ۶۷۲۹:۳۲۲۲ تن تستالچین ۳ ۷٩‏ تن کستات شرقی ۳۸۸ تن تمنستات ۱۱۳-۱ قی کیه۱ ۰۳۸۳۰۱۳۹۰۱۳ ۳۳۸ ۴۱۷ ۵ ,۲ + ۷۷ ی ۷ , ت 4 با ۰۳۲۰۳۴ ۰۱۱۳۲۴ ۱۳۶۰۱۴۳۰۳۷۲۸۱ ترمد‎ ٩۳۱۳۷۲۷۳ ۲۱۴۴۹۰۳ ۳۴۱۳ ۵۸ تفت ۴۸۸ ۳ تفش ۵۱۳۲۷۰۱۱۷۸۱۱ ۰ ۵ 91 تفلیس ۶,۳ ۳ تواب‌ن وان ۵٩‏ تکفورچابری ۱ ۸۰ تکبهُچهل نان ۶ ٩‏ ۲ تلینه ۲ 1 ۸ تلو ندي۴ ۸ ۴ تنکت اللها کبی * ۲۰ ۳ ۵ ٩ توده‎ توران» ۷ .ن ۵ ۶ تودانپشت ۲ ۵ 1 توقات۴ ۰:۱ * باب نون ۳ ۰ ۳۰۴۰۳ + ۲ و 2 ۲ توی۸ ۲ ۵۳۴۰۵ توس ان ۰۱۵ ۳۸۰۱۵۱ ۵۳۴۰۵ ۷ + هیا تیسر ۵ ۷ ۵۰۳ ۱ « جاجرم۳۰1 جا۸ ۰ ۲۸۵۱۳۱۹۰۱۴۱۱۱ ند ۳۸ ۲ ۳ ۸۵۹۳۴ ۰۶۱۳ هد ۲ ۷ چامعا لازهر ۴ ۲۹ چاهیم‌بیا وه ۷ ۸ جاأ سیم عتیق‌شی از 5 ۰ ۳۲۰۱۳۱۵۱۸۱ جا میم علیشی ۴۶ ۲ جامم هرات۶ ۸ ۷ جاهع یز دا ۴ ۳ جانیور ۵۴ ۵۱۴ ۸ ۸۲۸۰۷ جیل‌عامل + ۳ ۲ ۵۲ ۳۸۸۲ ۵ چیل فاسیون ۶ ۱ [ جر ول ۱۱۱۳۲۴۲-۲۰۲۲ ۳ چن‌پر:! لعرب ٩‏ ۵ جز بر ۸۵۲۲ جلدوان۴ ۶ ۸ جماعت‌خانه سید در خی ٩‏ ۱ لا چیین ۳ ۳ ار چنا با د۷ + ۵ ٩‏ با جنا ید۷ ۱ ۵۸۱۳۱۵۰۸-۵ ۷ ٩ ۷ چنایر‎ جنکلهای ابرآن ۳۷ چنیت ۴ ۳۴۸ چوزا نان ۸ ۵ جوسا ۲ ۴ ۸۵ جو لا ۵ ۷ ۶ حول ۳ ۴ چونا گء ۱ ۳۶ جو تور ۵۲۱۳۱۹۱۳۷۲۲۱۳۳۲۵ ۴۵۳۴۲۴ ۱۳۱۳۰۳:۵۵ #۸ چول‌ی ۴۱۱ ۰ ٩ جویپار‎ چوین ۱۱+ + ۳۴۸۲ ۷ جهان آرا(باغ) ۴۹ ۵ جهان وارغیان ۳۰۲ جیدول | ۳۴ ۱ ا: یک ۳ پم تیلمی ۳ ۳ ۸ كت ۳ فك چاب ۲۰۳ چا تردیزه ۷۱۶ جا رات ۱۳۷۲۷ ۳ بر ۳ چا لندر ۳۷ جتور ۳:۵1 ۲۰ بچبه * ۸ ۲ جر باز ۸ و ۳ جی لك ۷۷۵ ی شوک ۴ ۲ چی ندان ۴۷ ٩۰۷۳۰۰۱‏ ۶ ۷ چشت۲ ] ۵۸۰۳ ۷۲۳ چشیه ما لانت ۴ ۲ جفا تیات۲ ۵۱۳۳۲ ۷۰۲ ۳- ۳ ۳۷ ۱۷ ۷ ۷ جنهار 1 ۴۱ یهار با خر ۴ ۵ از باغمتهد ۳ ٩‏ ۶ چهار سوگ‌هی آت ٩‏ ۰ ۴ چهار سوی‌هران۴۳ ۳۲ چهاد تنید۸ ۶۲ هل تنان( تیه) ۲۹۶ جول د ختر ان ۶ ۵ جیتور ۳۳ ۳۱۳۸۸۰۳۷۰۰۸۱۴۲۱۱ با هیوب ۲ ۳۳۲ حاچ ]با ۲ ۱ حا جی تر خان ۷۹ ۲ سا هید ۶ ۴ ۴ جچ ۱۱۸-۷۲۱۲۱ ار ۴۳۱۹۱۷۷ بت ۰۳۳۱:۳۱۳۸ ۰۳۳۲۳ ۵۴ ۳: ۲ ۲ ۳ ۰۳۳۷۲ ۳۴۹ ط ۹ ۱۱۲ ۰۳ ۳*۲ | + ٩2۳۸‏ !۱:۳ ۴۳۲۳۲ ۳۳۹ ۳ ۴۷۲۸: ظ۳۴. دم ۷ ۵ ۰۳۳۳۰۳ ۰۳۷۲۳ ۱*۱ بر بمء ۳٩ ۲۵۴۷۲ - ۱ ۲‏ ۵ ۳ ۵ دج ۴ ۵ ۵ ۵۲ ۷۳ ما ۱ ۲ ۱:۵ ۱۵( شا شا اج ی ۵۹۳-٩‏ ,+ ۶ ۳۰۱-۳ ۷۲ ۰ ۲ , ٩‏ ۶ ۵ ۳ اي ۲ رن ۳۲ ۱ ۶۳۳ ۳۳۲ ۴( ۵ ۳ . 4 ۵ ۱۲۸۲ ۳ ۳ ۲ ۳۸۷ ۰:۳۲ ۲۳۱+ ۲۳ ۷۲ : ام ۳ ۷ ۳ ۷ . ۲ ۲ب ۱۲۲ بر ۶ ار ٩۰۷‏ + اب ه ی ۸۱۳ ۲۳ ۰ ۹:۲ ۲ ری ۲ ۳ پا۳ ۲ ار ۷۰ ۲ باب سبچاز ,۲ب + زره ۲۸۳۰۱۳۱3۲ ۳ ۳ ۳۰۳۴۳۹ ۰۴۳۲ ۵ ۲ ۰۴ ۴۵۰ 25٩۳ ۰:۲۷ ۰ ۳‏ ۳ 4 ۷۲۸۱۷۲۲۴ حر‌هین ۲۷۸۱۴۳۳ ۲۲۰۱۵ ۱۳۰۱۴ ۳: دی کر ۳ ۷ ار ۷ ۲ بل نیو | بدا ۲ ۳ ۸ ۶ ٩ ۲ 4 ٩ ۳۰۵۹۳:۱۵۸۰ ۵۷۲۷۲ سصار‎ اش‎ حصا رات ۷ ۷ سحصارشادهان۵ ۵:۳ ۱۴۵ ۰۵۶۷ ۷۲۰ ۵ ار ۷ ۷ ساد فیردده۴ ۷۲۴ جر هوت ۱ ۲ ۳ حظیی تا لش ۷۲۰2۱ جعایر 2ا لقضا + ۲ ۷ حطیر 8 اعام‌فخرالذین رازی ۷۹۹ خر ۸ ایام بد۳ ۵۰۱۷۶ ۴۹ حظیر با یا عز ید ۳ ۵۰۷۲۶ ۷۹ حظیر؛ سلطان احمدهییزا ۲۳۶ ۴ ۱۲۰۱۱۰ ۱۱۴۸۱۱۲ و۲ ۲۲ | لیم ۱۱۱۵۱ ۱۸۷ ۲۵۰ ماس و ۱۳۱ ۳۲۳ ۳۷۳ ۷٩‏ ۳: بر ۳,۲ ۳۴,۱۲۹ ۳۹ : ۳ ۳ ۰۲ ۳ ۹ ۳ ۴ ۰۳۹ ۰۴۶۵ پم ۲ ۰ 9۱۷۳۳۱۷ ۷ ۴ب ۷ حله 1 ۵,۵ ۷۳۰۱۱ سلیه گر ان ۱۲ ۲ سپ خن سوسیا + ۷ حومان(محله ] ۶ 4 حیدر | باد۱۷ ۴۳۵۰۳ خالشو اجه عیدا لوحید احمد ۲۳۴۶ خانبلی ۲۱۲ تا ند‌یش ۳ ٩‏ ۵ خان‌شترد یزان ۷۳۶ خاثقاما شل‌النین کرمانی۸ +۳ خانقاه‌اور کلم ۵۷۲ خانفاه بهاعا لنین نتشیند ۴ با نما ه خلاصیبه ۳۳۹ سا نقا‌رز نی ماستیک۸ ۵ ۷ سا نقاه‌سمدی ۲۷ 1 خا نقاه‌سلطاتی ٩‏ ۱۰ تا نشا مسیث معمث دیور دخشی 8 ۳1 سا تفش هر [ ۵ ۲ خانقاه شرف لدینخضی دیا ۷۶ حخانفاه شس‌آلدین تبادکانی۲۳۸ حخانقاه شبخ‌حابم محمدقوچانی خبوشانی ش #خ ‏ * ۴ ۲ خانتاه شیج‌سمین خوارزسی ۵۹3۹-۵۹۸ خانقاه شیخ کجج‌تبر یزی ۱۳ ۲ شا نما +سااحیه ٩‏ ۷ ۲ خا تقاه‌عییث ال ار ار بر ۷۷ سا نقا هصی | فی ۴ 2 ۱ خانقاه‌علاها ندو له سمنانی ۳ خانقاه عمادنقه ۰۲ ۶۱,۲ ۷ سا تفا ءفعم پور۸ ۵۳ جا تام قطب | لدین رختیا بر هر ۴ ۷ خانقاء کمال خجندی۱ | ۲ خانقاه لاشنیمصر ۴ ۰ ۷ با تقاجمصمد آمین‌زاهد» ۵۷ تا ماه محمودچلبی ۱ [ ۸ خا خقا ممولا نا جلل(ل لین ٩‏ ۵ ۱ ۴ پر + ۷ خا فا هسیر سید علی‌همدا ی ۵ ٩‏ ۱ خانتامین عليشيي ۳۳۳ خا تقام نجم دای کبر ی ۲ ۷ خانقاه تصیر | لدین‌جرا دصلی ۵5 ۷ خاثقاه نقعبندبان استائبول ۳۹۲ خانقاه نودیه۹ ۳۱ خاوران» ۳۰ سا وران(دشت) ۷۴۷۱۸۱:۳1 تیوشان ۴ ۴,۴۲ ۳ ۸ شپیص ۳۷۰۴۶۲۳ ۸ ختا ۱ ۰۰۱ ۷۹:۲۷ ۰۵۷۴۰۲ ۳۱ شتارن و ٩‏ ۱۹۱۱ ۳۱۰۱۷۸۴۰۱۳ ۸ وتیل ۲ 1 ۳۱ بر ۴ ۴ جرب (ححله) ۰ ۸41 خر ار ار ۵ خر‌آسان ۴۰۱ :را ۱۲۷۰۲۳۰ ۸۴۰۲۸۰۱۳۴۳۲ ۲۲ ۴۵: ۱۴۷۲ ٩‏ ۱۵ ای لب له ۳ ۷ رد اس پا ۱ ۷ ره ۳ ۲ ار ۴ اي 6 + ۱ ٩, - ۱ ۱۳ ۶۱ ۷۳۰۱ ۷۳۰۲۱ ۸‏ ۱ : * ۳ ۱ بل ۲ ۹۱۱۳۷۱ ۱۳ ۳۰ ۱۱ ٩ ۱ ۰۱۳۴۱ ۱۳۳۲‏ ۲ ۱؛ ۲ ۵ ۵۱ ۸ ۱۳۱ ۱۶۵ ۷۰۲ ۰ ۰۴۱ ۲۱ ۲؛ ۳ ۰۲۳۱ ۱۲۳۲ ۲۴ , ۴۸ ۲ : ۵ ۱۱۲ ۳ ۲( ۱۲ ۷۲۷۲ ۲ ۷۸ ۲ : ۲۳ ۷ ۱ ۲ ۲ب ۵ ۱۷۱ ۳۱۳۰۲ - ۵ ۷ ۳ ۸ ۱۳ ۲ ۳۰۳ ۲ ۷۵:۳ ۲۹:۳ ۳۰۳ ۳۳ ۳۵ ۷۲۰۲ ۳ ۱۳ ۳۴( ۰۳۵۱ ۱۳۳۱ ۲ ۲ ۷۲ ۱ لاه یه ۳ ۵ ۰ ۸:۴ ۰ ۳۱۴ ۶۳۱ ۸-۳۲۳۲ ۳۲ ۱4( ۱۳۵۱ ۲ ۴۵: ارم ۴- ۲-۳ ۷ ۶۲ ۴ ۷ ۳+ ۷ ۳۴۷: ۳ برع ۴ رای بر در ۴8 ٩ ۸۲‏ ۲:۵ ۱ لس ۵۱۳ ۲ ۱ ۵۵: ۱ ال ند ۳ ح ۳ لب لا لا ۵ تا ده زج یه ۳ ۵اه ثآس ۶۱۱۱۳ ۳۷ و رد و ۳۵۳۷۲۱ ۱ ۲۷۲۴ ۱۳۷۲۹ ۲ ۳ ۳۷۲۶۳ ۰۷۲۰ ۲ ۳۰۲ :۲:۵ ۷ سیب ۷ ۷ : ۳ ۷- ۲ ۶۵ #۷۲ ۲ ۲ ۱ ۰۱ ۰۷ ۴ ۷ ۷ب 7:۷ ۶ لب ۷ * ره ۷ ۱ باه ۵ ۲ ربب" ۲ ۸ ۱ جر ده ۳ ۱ 4 خررقان۷ ۵ خر گر ۸۵ ۳۱۳۴۰۲۰۱۲۸۵۰۲۰ رم باه 1۳۹۱ خی ندز ۲ خرواستان ۱ + ۸ خضروآن ۸ ۲۰ شقی ۷ * لب ۴۱ ۸ خالاسید | خا تقاء )۳۹۲ ۲ شاط ۲ ۸ ۴ خلج۸ ۶ ۵ یرال ۷ + ٩‏ خلییم‌فارس ۰ ۰۰۲۳۰۱۱ ۷۸۵ خللبه ٩ ٩‏ ۷ یشان ۸ ۵ خواجه روشنایی۵ ۷ ۵ خواچه پرسف ۲ وا ۳۴ با ۴ خوار زرم ۲:۱ ۷ رم ۵۲ ۲ هد ۷ ۱۷۲ ۱ ۷- ۱۲۱۷ ۲۱ ۱: ۳ ۲۲۱۷ ۳۹:۱ ۱ ۱۳*۰ ۱۳۸ 4 ۷ ۰:۱ 1 ۱:۲ ۲۳۴ ۳۳ ۷۱+ ۰ ۷ ۲ ۸ ۰۱۳۲۱۸۳۱ ۳۴۰: ۳۲ بر ۷ ارات ۸ ۲۱ ۶+ ۶۱۰+ ۱۳۱۸ ۲۵ ۳: 4 ۳ ۱ ۷ وی دی ۱۲ ۷۲ ۳ِ<«۳ خواف ۰۳۱۲۰۲۹۸۱۲۰ ۳۴۳۹: ۲۳ ۱۷ ۱ , الم ۷ ۲ب بل + باه خواند۳ ه ۸ خو جان۳ ۳ ۳۴ قورده ۳۷ ۸ خوریان ۲۹۷ خوزرستان ۴ ۰۱ ۱۳۵۱۰۱ ۳,۸ ۷ خوسف ۲۷ ۳۰ خوشبثر ی ۲ ۲ ۲ مرو نت هر ۲ ۲ ۳۱ ه ل و ذد ۳ * ۸ خو نار چاییری ۸۰۱ وی ۰۱:۵ ۷۳۰۷۲۴۴۱۳۳۱۷۲ ۷ خیا بان بشار |۶۱۰۹ سیایان تپر یل ۰۹۵ ۷۰۷۰ خپایات‌هرات ۵۰۲۳۴۲ ۰ ۱۳۰۶ ۶ یازج ۵ ب خی آ با د ۵۷۲۹۰۵۶ خیسار ( قاع) ۲۰۷ خوق » ۷۷ یو و ۵ ۷ ۲ ۷۰ ۷ ابل ۷۷۶ دار اب ۲۵ دار ید۴۳۹٩‏ داد بگید ۴۶۱۴۳۹ دار الایعاع۵ ۶ ۷ دا را تحدیت اد نه ۱ ٩‏ ۸ دار | لسام ار * با داد لسیاده‌ساطاتی ۶ ۴ ۲ دارا اسیاده کی ۸۳۲ دا دا لسیادةمبادرز لدین‌عسمد مظفی ۵۲ ۷ دارا لیا دقمیید ۸۴ ۱ ذا دا لفتح قیع به ۳۷ ۷ دار و ۴۶۷ داردائل([قصی ۸۰۱۲ دا هستان ۷ دا لماسی ۳۷٩‏ دامغان ۲ ۴۰۴ ۳ ۱ دامن کوه۳ ۴ 4 دا ناه تب ین ۴۵۸ دا نه ۵ ۳ ۹۰۵ ۵ ۵ ٩ ۰ لام‎ دامول و۳۶۷۰ ۲ ۷ ٩ درب آستان - ۵ ۳ در باروالاجا هي مور اس۴ ۰ ۱ دراب یی قدبی ۲۷ ۷ در ند ۲۱۱۱۱۹۳۱۴۰۱۷ دد دست ۶ ۷ ۱ درس۹ ۶۲ درشت۳ ۷ ۴۰۲ ۱ ۳ در گاه مسجدجاعم اسنیان ۰ ۲ ۸۵ دد گن ین ۵۲۷ ژذ و ست ۲ ۴ ۴ درو ش آباد۲ ۷۶ در یاچه‌وان۷ ب ۳ دریای رد۰ #۰ در بایروم ۴۹ در یأی‌عمال۴ ۷۹ در بای بو نان ۱ +۸ درز ۳۶ ۷ ۵ دز فول۵ ۵ ۴۸۳۴۰۳ ۳۷ ٩ دشت‎ دست لخ‌طاغ ۸۷۳ دشت با غیبار ق ۳ بر ه ۵ دشت‌خاو رانا پا ۴۶ ۷ دشت‌قبیاف ۱ ۷۳۱۳۱ ۰۵۷۳۴ ۷۵ اٍِِآ"۷ دکن ۰ ۳۴۳۱۱۹ ۳۵٩‏ ۰۳۲۶۵ ۲۹۴ ۸ 1-1 ۵ ۳۱۲ ۳ 9 ۲ ۲ ۳ب ۲ ۲ ۶۲ ۲ ۳ ۲۳ + ۴ 1 ۱۸۰ ۲,۱۴ ۶۲ ۳۳ ۶ , ۲۱۳۳۸ ۱۳۳۳-۳۲ ۱۳۳۲ ۵ ۱۳۴۲ ۲ ۹ ۱ لب ۵« ۲ [ ۱۵ له | ۲ ۲ ۵ ۲۲ له ۵۱۱۵۳۳۰۵۲۸ ۵ ۰۵۵۲ ۷ ۵ ۵ ۵ ۲:۵ ۵ ۵۲ ۲۴۲ ۵ ۳۹-۴۴ ۱۳۵۱۰۲ ۵۲ ۲ هم ۴ ۴ب ۳ ۷۲۲ ۶۷۵ ۲ ۰۳ ۱ ۰۲۲۲-۷۲ ,۷۲۲ ٩ + یار‎ ۱۱ ار ار ار ۸ ۷۷ ۹4 ۷ اه بای ۳۳۳۱۸۳ ۱ دماین ۵ ۷۳ | دساوند ۵۱۱ ۶ ٩ ٩ دمدم‎ دیق ۲ ۱۱۱۱۸۱ ۱۱۴۳ ۱۳۹ ۰۱ ۱۶۴ ۲۸۲ ۰۱۲۸۵۲ ۰۲۶۳۱۳ ۰ ۷۶۳ ۰۷۲۲۳ ۷۳۳۰۳۰ ۰۲ ۱ ۸ ۱ ۴:۸ ۱ * سیر فا بو ۲ دند| نان ۳ بو دو آنی ۲ ۶-۲ ۲۶ ۳ ود دوشنه ۷۲ ۷ اي ٩‏ با دوضاناد ٩‏ ۴ دو گیری ۳ ۴ ۷ دو ات باد ۵۸۰۱۷۱ ۲۲ دهخو ار وان ٩‏ ب دستان ٩۷‏ ۲ دشییخ بر ۷ ۵ دجت ۲۳ ۳:۴ ۳۱: +۶۴ دهلی ۰٩۷‏ ۱۱۳ ۱۵۲ ۱۵۴ ۱۷۰ ۰۳۳۲۳ ۳۱,۸ ۰۲ ۰۳:۱ ۰۱۵ ۱۳۶۵ ۰۳۵۸ ۱۳۳۰ ۰۳۳۸۵ ب ۳۱ ۳ بر ۶ ۳. 4 ۷۲۱۲ ۲,۲ + ۳۴ کر ی 5 + ای ۲۵ ۴ ۷۱ ۳: ۵ ۵ ۷۲۱ ۵۲ ۵۴۰ ۵۴۲ دب وکا ۳ ۳۱ ۲ ار ۷۲۹ ۱۱۹۱۲ ۷۲ ۱۷۲۳ ۳۴ 5 ۷- ۰۷۵۲ ۷۵۴ ۵4 ۳۷۲۲۰۳۵۹۰۷ ۷۲۲ ۷۸۵ ۸۵۱4 ۸۳۲۰۸۱۷۲۸ دنو ۷۲ ۵ ۷۲ ۷ دیار بکر ۰ ۰۴۱ ۴۸۰ ۳۸۳ بر ٩۷ ۵ ۷ ۵ ۳۷۲۷ 6 ۷ ۲۷ ۵ دیبا لیور ۶ ۵ ۱ دیز [ بأد(رباط) ۳۹۰ دپلمستان ۴۷ ۶٩ دیمونه‎ دینود ۵ ۵ ۳۲۱۳ ۵۳۲ دیو۸۳۹ دیوأن‌انشا ۶ ۴٩:۷۲‏ ۷ د یو اهر ٩‏ بر ۰-۵ ۵ دیوانسدارت ۰۱ ۷ دیوان‌عدا لت وت دیوآنوزارت ۸۱۳ راجیوتت ۶ راهچ و ۶ ۱۷ رامین + ۳۲ راو ند ۴ ۱ راوی(رود) ۵ ۴۸ رای‌تنیور + مت راجو ردو آن ٩‏ ۳ رایان ۲۲۱ د پادامینی ۵ ۷۳ در باطخواچه۳ ۵۷ رباطهین آباد ۰ ۲ ز باماسنگلاست ٩+‏ ۷ بعش شلد ۳ ۳ ۳۰۱ اي ٩‏ زخ ۳ رسای ۳ ۵ ۷ رستق| قطن ۲۲۲ رستمدار ۵ ۵۱۲ ۵:۴۹ و ذشت ۰۳۹۰۱۴۸۲۰۱۳۸۷ ۵۱۹ 8۵۷: ۴۱۱۴( ۱ زشید‌به ۱ ۷۲ رسدخانه سمر‌قند۲۰۵ ۲۶۸۱۳۴۹۰۳۳ ۸ ۳۸۸۰ رصدخانه مر اقه ۰۱۳۷ ۱۴۷ ۰ ۰۳۷۵ با :۷۳ ز تشهن بور ٩‏ ۰ .۸ روج ۲۱۴۳ روح ] باد۶ ۵ ۷ رودیار ۸۰۳ زودس ۴ ۱۳٩‏ ۷۲ ۰۱:۴۲ بر رودشتین ۳ ۲ رودقات۳ ۶ ۷ رود گنک ۰۳۳ ای ی 23 رودولی۴ ۴۰ زر وسیه ۷ ۷ ۴ تروضهاعیرالمومتین‌ملی ۷۱۷ روضه مسمودی ۴۶ ۷ روم۲ ۲۱ ۴۵۱۱۰۱۰ ۱۳۴۹:۱۴۷۱ + ۵۸۸۵ ۳ ۱- ۴۳ ۰۱ ۳۴ ۱: ۱۴ ۶۴۳۱۳ ۳۴۱ : ۲ ۲۱۷ ۲ ۱۱۲ ۲ ۱۲ ۱ ۲۶ : * ۵ لاس 1 ۷ رو ملی ۴۹۸ روملی‌حصار ۷۹۹ رون۲ ۳ وی ۱۰۱۲۴ ۴۱۸۲۱۷۰۰۴ م ۱*۱ ۱۷۳۴ ۱ ۳۰۲ ۱۵:۱۱ ب ۱۳ ۱۳۳۰۲۹ ۰۱۳ ۰۱۳ ۲۷۲۳ : لا ۷ ۸:۱ ۱ ٩۶۱‏ ۱ ۲+ لب ۲ بر ۳ ۰ ۶۲۱۱۴ ۰۴۳۴۹ ۲ ۱۴۸ 5 رم ۴۹ ۱۴۳۹۳ ۴۷5 ۵+ ۵ , رای ۱ ۳ ۳۴۸۵ ۱۳۶۲ ۷۴ ۳,۷۲۱ ۵ ژاغان ۶ « ۳ ذاهین ۶ با زاوه ۷۶۱۰۲۷۸۱۴۲ زاومهو لآات ۳۳۹۰۳۱۳ ژاوه مطفویة تبریز ۱۷۹۰۷۲۷۹ ۷۹۳ زرا شاد رود) ۳۸۷ زرقانت ۸۹ ۷ ره( دن)۲۳ ۵ ژ نان ۰۱۳۱۸۱۱۴۱۸۱۳۴۸۱۱ ۲۲۲: ۰ ۵ ۴ ۴۰۳ ۷۷ ز لوز ۹ ۷ رازه۲ ۵۲۳۰۵۰ ژورآیاو+ ۷۷ ز بارتگاه ۲۰۷ ۲ زیدپور ۳۷۲ زیدر ۲ زِ + + یل سابا کس۸۰۰ ساجمون ۷ ۷ ۵ سازی۲ ۲۰۷۲۰۴ ساغرج ۶ بر ۵ سامانه ۱ ۵۷ سانبهن ۸۲۳ ساوچبلاغ ۴۹۳ ساوه۷۲ ۲۱۱۳۷۲۱۱۳۰۰۸ ۳۱۳/۲۰ ۹ عا « ۰ با م۳۷ سیرآن۸ 2۷۹-۷ سپ‌وار ۴ ۳,۴ ۸۴,۱۱۲ ۰۱ ۲۱۳۵ ۴۳۴ ۲ ۰۳۰۵۰۳۰۳-۱ ۳۲۳ ۳۴۶۴ ۴ ۲ ۳:۵ ۰۵ ۱۵۱۲ ۵۳۷۲ ۸ ۱ ۲ اب دب سبلات ۵ ۵ سبلك ۵ ۸۳ بجاو ۵۸۴۰۵۴۴۱۴۵۷ بخدو یه (مبله ) ۱۷ ۴ سر اب ۲٩۱‏ سرای ۲۷۹۷۱۱۰۵ سای ات‌سدات۰ ۸۴ سی‌پستات ۸۰۱۰۷۱ سر یل ٩۰‏ ۶۷۹۸۶۰۶۱۵۹۵۰۵ سر ی ع ۱۲ ۷ سر‌خاب(محلها ۵ ۴ ۱۱۷۴۵۱۰۵۸۱۰ ۹ ۳ ۱۸۰۵ ۲ ۱*۹ ۷۲: ۲۵۸ ۷ ۵ ۲-۸ ۲ب مرس ۳:۱ ۱۱ ۳ ۷ بآ ۷ سرخیا بان ۲ ۲:۵۸ ۵٩‏ سکن + ۵ سر کنیج ۷ ۳ ۸۵,۳ ٩‏ ۴ سر مید‌ان( محلد) ۲ ۷۵ مش » ۷ تب سی نیپ ۳ ۰۰۱۴۱ ۲۱۰۸ ۲ ۳ بر سر و نج ۲۳ ۴ سر‌وژین۰ ۲ ۸ سی‌عن ۲ ۴ ۳۱۵ ۵ 4۵۲۰۵ س تب( ار ۴ سر‌پننگن ۸۱۳ اک سنرژان +۴ ۳ سیون 1 .خن ۴ سب ستثاً که ۳ سک ار لغان ظ کرک( پر کنذ )۵ ۶ ۵ سکهر قدم۸ ۸ ۳۸۵۹-۰۳ سلاو نی ٩‏ ۴۷ بساها نیو و ۵ ۸ ۲ سلطائیه۱۳ ۲۴۰۲ ۰۴۷۲۰۲۴۱۲ ۱۷۲۳۱ ۳۳۳ سلماسن ۱ +۷ سلییانشاه امیدان] ۷۳۱ سیر قند ۷۱ یه ۲۱ اب اس ۸ ۹ ۲ ۳۱۱۳۰۱ ۱: ۷۹۱+ ۲۳ ۲ ۴ ۱:۰۰ ۲۳۸۰۲۳۲۰۱ م۳ له ۲-۲ ۲ ۷۹ + ۲۸۳ ۶ ۰۳۲ ۵ ۰۲ ۷۲۲ : ٩ ٩۶۲ ۴ ٩‏ ۲۱4 ۱۲ ۱۲ ۱ ۲ ۳۳۹ ۱۳۹۸۳ ۱۴۵ ۴۸۲ ۸ ما ۵۷۵ درگ ٩ ۰:۵۸ ۸‏ ۳-۵ ۹۳۰۵۵ لب + #۲ و با و یار( ی ال ۱۶۲۱ ب۳۰ ۳( ۲۳۰ ۲۳۲ ۳۴ ی بر ۷۳۱ 6 ۱۲ ۲ ۲ ۲ ۱۲ ۲ ره با سمعی ۲ ۶۲ سبنات۴۸ ۰۱۴۸۴۰۳۰۸۱۱ ۰۸۵۰۴ #۵۱۲ ۵۱۳ ۵۲۱۷۲۳۳۰۱۵ ۷ سیند‌لره ۷ ۴ ار 1 ۲ با سمنیگان۳ #۶ ۵ سیر ان۸ ۳ سیر م۴ ۳ ۷ ستایاو ۴۴۷ سئاع ۳۷۰۱۷ ۶ سنیل * خ ۵ سنبول ۸ [ ۴۳۰۱۳۸۵۹۱۲ ۲ لا ۴: 4 ۵ ۲ منسار ۲۲ ۵ سنجان ۲۴ ۷ ییا ۲ ۱ ۲۰۲ ۳۱۹ ۵۹:۳ ۳ ۷۸ ۰ ۴: ۲ ۴۲ بر ۴۲ ۴۲ ۱( ۲ ۳۲ ۱۳۲۱۱ با ۱۰۴ ۱۳۲۷۲ ۳٩۰‏ ی | ۷: ۳ ر سندر ۵۳۳ + ۳ سنطان ۰ ۳۰ ستخدازور ۰ ۵۷ ۴٩ سیوبپ‎ سو(قلمه) ۴۳ سوالك ۷۴۴ سوح ۳ + ۲ 4 ٩ سودأن‎ سوی ار فاد ) ۳۷ ۷ سورآب ۳۳ ۶ ۲۵۲ ۰۵٩ ۵4 ۳۱۵ ۳۱۳۳ ۲ سورت‎ بو ز یه ٩‏ + ۵ ۱۱۳۹ ۳۲۰ ۸۲۳ ۳: ۵ ه ۱۴۰۵۴ ۱۶۹۲ ۰۷۲۵۷ ۸۳۳ | ۵ ۰ ۸ سو لمات ۳۱۹ صومنات ۲ ۳۲ یف دما ندال یاه حأآصعهان ۶ ۱ لا سییر ثد اي ۵ قا یا ی ۴ ۶۸٩۹۱۳‏ سپس تخفال اور ) ۶ ۸ سیر ورد ۱۳۱۰۱۱ ده دیاب ۱ ۳ ۷ سیال‌توت۸ ۱ ۶ س‌جتو لن ۴ ۱ اب +۳ سیر آ۸ ۷۴۱۵ 2 سیستان ۱۳۳۱۳۰۰۱۹۸۱۶ ۷ تب ۱۳۸ ۲ ۳۳۰۴۳ ۵۰۱۷ ۱۷ ۸ : + 4 ۱ ٩ ۶۱۲۳۱۱۵۲۰۱۱ ۴‏ ۰۱۷ ۱5۵ ۴ ۳۵۳۰۳۴۷۰۳ ۳۵۸ ۲۵ ۳۲ ۵:۴ ۲۱۲۲ ره بر باب سیتوب + ۰,۳٩‏ * ۸ سیوان ۴۱ ۴۷۲۱ ,۷۱۷ موی ۰ ۵ ۲ ِ ‌ شادهاب | حسار )۵ #۶ ۲ ۷۱۵ ۵ ۷۰ ۵٩ ۰ شادوار‎ شش ۸ ۷۷ شام ۴ ۵ ۲ب ۱۴۷۲ ۳۳ ۱+ ۰*۰ ۳ ۰ ۳ ۵۰۳ ۳ ۷ج ۳۴ ۰۴۹۸ ۷۲ ۷۲ ۵ : ۳۲۳ ار ۱۷ ۳۳ ۷ ۳۲ ۷۳ : ۴ ۸ شام‌غاز ان « ۵ ۲ شاء آباد۴ ۰ ۹,۴ ۸۵4 شاه ی ۳ ۶ ۲ شاه‌جهان | با دل دهلی) ۵ ۶۶ شاه مه ۸ ۳۰۱۵ ۲ ۵: ۳۸ تارادم (یقعه )۵۳۳-۵۲۵۰۱۴۳۹ شا هر ادمعیدا لعطیم ( یمه ) ۷۴ ۲ ۳ ۳۶: ۳ ۳۴ ۲ ۲۳ شا رد۹ ۷۲ ۱۸۳۰۱ |۳۷۲۰ ۴۰۲ ۲۱ سیر عالن ۸۷ ۰:۵ ۰ ۳ ۱ ۳ ٩ شیستی‎ سخولی ۳۳ 4 شروآن ۲:۴۲ ۰ [ ۲« ٩ب‏ ۲ ۲ ۰۷۲ 1 : ۷ ۱۲ ۰۳۳۳۰۲۹ ۰۳۸۲ ۰۳۹۹ ۳ ۴ ۳۰۴۸ ۵ ۶۷۲ ۵۶ ۲۷٩ +‏ ۰:۷۷ ۱۷۲۹ ۰۷۲۹۲ مر شر و ۴ ار ۴ شک آب ۵۲۴۰۳۳۰ شکر او علی ۱ ۸۳ شود بو اب( خانب) ۷۲۳۶ ۳۸٩ شالاچور‎ شماخی ۲ ۰ [ ۳۱۳۹۰ ۴۰4۵ ۲۸۲۰۳۹ فازان ۰ ۲۵ ۱ * ۸۵ شوشتر ۷۰۴۱۲ ۴,۸۴۲ ۴۸ شوش ی ۰۲ ز شید اد ۳ ۲ ۴ هر سین ۸۷ ۳۰۸ ۹۱۵۷۰۵۷۲ ۷ ۰۵ ب ۵۸ ۷ ره ۱۵۹۱-۵۹ ۶ ۵۹ ۸ 1 ۵- 9 شهر_ستان ۲ 1 شهرودی ۰ ۶۱ هی باد ۳ ات۳ ۰:۸ ۳۱۹ شیخا لما لم ۲ ۳ ۲ ٩ شین‎ شیر از ۲:۳ ۳۰۵ ۰ ۰۹۰۱ ۰۱۳۹۸۱ ۱۴۲+ ۶۳۰۱۳۲۰۱۱۵۲۲ 1- ۶۷۲ 1 7 :1۰:۱ ۰۱۹۲ ۱۱۹۳ 4 4۱ ۰ ۳۱۳ ۳۰۳ ۶ ۱۷۳۱۲۰۳۲ ۲ ۳۳ ۲۴۳ ۳۳۷۲۱۲۳۱۱۲۴۸۲۵ ۶۶ ۲: يار ۳ ۱۰:۳ ۷۲ ۲۰:۲ ۷۲ ۳+ ۳ ۷ (: * بر ۲: ۳۰۱ +۲ - ۲۰۳ ۱۱۳۰۸ ۸۰۳۱۳۳ ۰۳1 ۳18 * ۲ ۲۶۲ ۵۳۲ ۸۳۲ ۳۳۷: ۳۰ ۳: اه ۱۳۵۸ ۳۱ ۳: ۳ ۳ ۳- ۰۳۷۲۶ ۲۸۵- ۸۸۳۶ ۰۳۹۷ 1۱۴ ۱۷۰۳ #سد ۱:۳۱ ۲۰:۳۲ ۲ ۵ ۰۳۵۲ ۱۳۴۳۷۲ *۴؛ ۱۳۶۱ ۳۷ ۷۲۴۱۳۷۲۲ ۱۴ ۳۸۳۴ ۴۹۲ ۵۷ ۰۱۵۸۷۱۵ ۲ ۲۱ ۵: ۵۵۲۰۵۲۷۲-۵ مسر م۳ ۸۳۲۲۱۲ ۲۸6۹ 9۹۱ ٩ ۳ ۳‏ ۱۷۰۱۴ ۳ ب ٩‏ ۴ ۱۷۰۷ ۷۱۹ ۱ ۱۷۲۳۱ ۱۷۳۳ ۲ ۲ ۷۲۷ ۱۷۲ ۵۲ ۱۷۲ ۵۲ ۱۷۲ ار ۱:۲ ۳ ۲( ۲۲ ۲۵ ۱۷ ۶۷ ۰۷۲ ۲ ۴ ۲ ۱۷ ۷ ۲ ۲ ۱۲ ۱۷ ٩۸, ۷۲ ٩ ۳۰۷ ۸‏ ۷۲ ۱ *#: باب * با ۱۳۱۲۰۸۸ یره ۱ ۳ ۲ ۲ب ۸۳۸ پسبت تا تمد گز # ۱ اب قله ۲ هخا تور ه [ قمه ۳4 ۴ ۷ صیح ( میحله ) ۲۶۲ ۷ صااحیه ۷۹ ۲ صو بد زهاد ۷ ۸۵ ۳ صوفی آ باه ۶۸۱۳ ۱ شاه اه طارم ۴ بر ۵۴۸۱۴ طاقیا عالای مدرسدا خ پراک ۷ ۳۵ ۸ ۵2۸ ۱ ٩ ۰ عااقد‎ طالتی ۳۸۱ طا لقان( خر اسات) « ۵ طالفات (ماوداءا لنهر ۷۲ ۵۶ طیرمتان۵ ۶۰۴۳۱۱۶۰۱ ۳,۸ ۱ ۱۱۳۹۰۱ ۷۳۱۳۹۸۰۰۱ ,۱ ۸ ۷ یس ۳۱۱۳۳۵۱۳۳۱۰۳ ۳۷۷۲۱۳ طخعار سعان ٩‏ ۷ طر آیلس ٩‏ ۵ طيا ملی‌شا ۸.۳ ۹ ۶ طر آجوز آن ۷ ۰:۴۷ ۰ ار رت ۴ ۳۷ ۵ ۳۲۱۳۱ ۶۱ .ی ۳ ۶ طر ون ۳ ۸ ۵ طرق ۸۱۳۰۰ ۵ ۳ طفا ی دو ۳۵ 4۵ ۱۱۳۳۰۶۹۸۶۷۴ ۳۰۴ ۰-۳ ٩۰۳۲ ۷ طوس‎ ۴۱۰۳ ۷ طهر آل ۱۳۷۴۱۸۳ ۰۱۳۰۵ ۰۳۱۵ ۱۳۴۳۱ ۳/۳/۳۲ ۴۹۳۰۳۴۳ , ۱۳۴۵ ۷۷ طیپات ؟ ۲۲ عباداب [ ۴ ۱ ععیات ۱۵۲۳۱۴۵۹۱۴۵۷ ۵۱۲ ۵۲۰ 7 ان رن « بر عتمانی( کقور )۸,۱۳۴ سیم فجدوان۰ ۰۲۴۰۰۱۱ ۶۳۷,۶۲۱ ۴ ۵ ۸۱۲ ۳۳۰۱۳۵ - ۶۱ ۳: ٩‏ ۲۰۳ ۷۱۲۳ ۳ ۳۲۹+ ۳۳۸۸ - ۳۲۳ ۳۸ ۷۲ ۱۳ ۲ ۸ ۱۲ ۱۴۴۸ ۱۳۷۳ ۳۸۰۱-۴۶۰۳۷ ۳۹۰ ۱۳۹۱ ۸ ۵.۵۴۲۱۴ ۱ ۱۷ 4۲ ۲ب و۷ ۲ ۲ ۲ ام ۱ ۵۲ ۷ ۳۷ ۷ ۰ رت ری اب 1 ( ۴:۸ ۷۰۸۱ ۴:۸۱ با عی‌اگ ۰۰۱۹۱۱۶۰8 ۲۱۳۹۰۱۳۲۰۳ ۱۷۵-۷ [ تهج من ۱ ۳ ۰۲۰۷۴-۰۱۰۳۱ ۱۱۳۲ 1۱۹۰: ٩‏ ۲ ۱۱ ۲ |( ۱۳۲ ۳ ۱۳, ۳۴۵ ۵,۱۳ ۱ ۰ ۱ 1۳ : بر ٩‏ ۱ ۳ ۰۳۲ ۹ ۰۳۸۰۱۳ ۵۳ ۰۲ ۰۳۵۸۳ ۵۸ ۲ ٩ :۳ ۷۳ ۳ ۷ ۲:۱۳ ۳ "۰ ۳ ۲‏ ۷ ۳+ ۷۲ ۵۱۲ ۰ ۲ ۳۰۷ ۳۰۸ ۳۳۹ ۰ ۵ ۳۵ ۴۳۶۱۳۴۵۲ ۱۱۳۸ ۲ ار ۱ ۱ به ۱ ۳( ۲ لد ۴ ۳۷۲۱+ ۱ +۳٩‏ و۲ ۷۲۴ ۷۹ ۷۲۷۳ ۲ ۲ ۷۲ ۳۰ ۸ ۲ باب ۵ ۴ باب ۲۰ ۳ + عر ای عم ۱۳۸۳ ٩‏ ۶۴۸۵ در‌اف‌عرت ۵۴۰۱۷۳ ۳۸۱۴۱۳۸۷۰۱۱۸۳۲۰۱ عرافن ٩۴‏ ۷ اب۳۲ ۱۳۲۳۳۳۰۱۷ ۳۲۶۰۳ ۱۰۳ ۵ ۰۳ ۱ ۱ ۲ ۷ ۳ : با ۴ چم ۶ ی ۷ ۳ ۳۳ مق [ ناد ۱ علاعا ادین پورءوق 5۹ ۱ علي ۶ ۲ ۲ عایشتی ش 4 ۴ عیال( در نیا ۵ ب سد گاه‌هر ات۴ ۶ ۸۰۲۹۰۱۳ ۷ ۷ 1 ۶ب فر‌چسیان ۰ ۴ ۳۰۲ ۳ شن ال ۶ ۲ غن نی ۷۴۶ ی تین ۳۰۲۲ ۰:۳ ۳۱۴ ۱ ۱۷ ۷ ۱۱۷ ۰۱۳۳ ۵۳ ۱۱ ۱۳۳ ۲ ۰:۵۳ ربق ۱۸۱۳ ۲ ۷۲ عزیو ۱۳۹ تور ٩‏ باب |[ ۵۹ م۷ عور بان ۳۲ ۲۱۳۴۲ ٩‏ ۵ و لتگان ۰۳ ۶ اب چود (محله) ۳۱۸ قاراي ۶ بر ۲ گارس ۱[ ۳۲ ۱۱۱۶ ۱۳۰۱۳۵:۱۱ ۱۴۰-۱۳۹۱۱۳۰۹ , ۳ ۱ ۷۰۴ ۱۸۰۱۱ ۲بب 1 +۲ ۸ 1*۶۳ ۰۳[ ۱ ۱۳:۲ بت ۳٩۷‏ ۲ ۲۳۰۲۲۰۳۲ ۲ب ۳۳۷۲ ۳۶۰ ۵ ۴ ۱۳۷۲۰۳۲۲۲۲ ۰۲۸۳ ۳۹۹ ۱ ۲ ۳۲ ۱ ۲ ۰۳۳۵ ۳۴۳۰ ال (۷۲۸۶ ۳۶۲ 1 ۰۳۷۲ ۴۱۲٩‏ ٩‏ ۲ ۳۵۱۰۳ ۶:۳ ۳۵ ۳۴۳۲۱ ۴۲۷۲ , ۲ ۱۳۳ ار لس ۱۷۰ ۰ ۷۴ ۰۸۲۷۲۳ ۷۷۶ ۰ ۷ ۲۰۳ ۲:۸۱ ۸۲ ۰ ۳۳ بر ۱۴1 قاز ناینب ۰ ۱ فعم[ باد۳ ۴۰ ۳۱۰۴۶ ۲ فتیم‌پور ۱۰۴۵۴۰۱۷ ۵۴۳-۵۴ ۵۸ ۵۸ ۸۲۳۰۸ دح ور زسیک کار ۳۰۴۲۰۱ ۳۳ رسد ار ۷ فرام۷ ۵۲۱۳۲۳۰۹ 2 فرچها علا۳ ۲ ۵ فیغانه ۰۷ ۷۳۸۱ ۴۸۷۱۱۷۳۴-۱ وم ۳ بر گم ۰ ٩ ٩ ۵۹۷۲ ۵٩ ۳:۵ ٩‏ ۵ ۳ رت ۶ ۳۲ ۱ ۲ب بر | ی بر ۳ 9 : با و بار ۳ ۳" قر ید تو ۳ بر ۳۴ قی دوم ۰۴ ۰ ۲ شا ۷۲۱۱۹ فلسطلین٩‏ ۵,۴,۵ ۰ 2.۴ ی ۷ ۵٩ * فلا‎ نار ۲۷ فیر و ز پور ۳ بر فیرون کوه ۱ رب ۳1 شی‌وزرم| یار ) ۷۴۳۶ قاز ی ۴۷ قاسات ۸3 ن قاسم‌پأشا ( ملة) ۲ ۳٩‏ قا سیون( چبل) ۱۱۶ قاواآت ۷۲۷۲۳ داح ۲ ام ٩‏ و ۲ ۱ ۱۹ ٩۴‏ [ء ۵۴ ۷۲۹۰۱۳ ۴۰۷۲۰۳۰۲ ۱ ۷ قاین * ۰۳۲۳۰۱۷ ۱ ۳ ۰۳۳۵ ۳۵۸ ۱۵۸ قیادبان۸ ۱۰۵ ۶ قیادبال حصار ۵۷۳ قبة! لحسطفی ۷۰۳ قجاق(دشت )۱۱ ۷۳۲۰۲ ۷۳۴۰-۰۵ ٩:۵‏ ۷ سس بر ۶ ۲ ۲۹ قیر تیمور ۳ ۵ ۷ قيي‌جامی ۵ ۵ ۲ قبر‌سعان ابوایوبانصادی۲ ۲۷ قبرستات شاهز اده‌حسین۵ ۲ ۵ قبربتان لاه متهد( ۸۰ ق‌شیاس ۲۲۱ قب قلبر (درب) ۳۷ ۷ گثر هیر سیلهد سیر خن‌کتاسو ار ۳۳ ۳۴-۸ ۸ ده مش و۴ ۲ ۷ ۱۰ تکام ۵۱۲۷ + ۸ نو ميا + ۸ ابا ۸ ۴۷ ب ظ راجه‌داخ۸ ۳۷ فرا کول ۱۳۱۸ ۲لی ۵۷۲۶ و ۹ ۳ شر! نو طاق۳ ۷ ۵ فر شی ۸۷ ۴۱۴ ۵:۵۷ فرع * ۴۹ + ۰۲۷۹۷۲۱۴۷۲۴ ۲ ۷ ٩ قرب‎ فرربه مز‌داخان ۱۱۳ قزآفتان ۲۳۲ زوین 1 ۵ ,۱۱۳۴۱۱۰۲۸۳۳۹ ۱۱۴۴ ۴ ۰۱۱ ۱۲ ۳۱ ۲ب ۳۲۲۳ ۳۲۳ ۴ ۲۱۲ ۱۲۳۲۸۸۲ ۵۳ ۳- ۱۳۸۵۶ ۱۳۳۷۸ ۷ ۰۳۸ ]۰۳۹ ۳1۳ : ۱ ۴ ۲۹۱۳۲۲۱۴۳ بر ۱۳ ۸ ۲:۳۳ ۵ ۷۲:۳ ۵ - ۱ ۳۳؛ ۲۵ ۳ ۳ ار ۳ ۰۳۷۱۰۳ ۲۲ ۳ ۷۳ ۳۴ ۱ ۲ ۷۲,۳۹۴,۳۴۹ ۳۴۹ ار ۹ ۱۴ + چا ۸۵۱۷ + ۲ج ۲ ال ۱ لاس ۲ ۳ لاخ ۲ لب : ۵ ۰۵۷۱ ۶۴۲ ۴ ور ای یط ی ی ی مر ۲ ره لبم ۲۱۷ ۳۲ ب ۰۳ ۷ : ۲۱۱۷۲٩ ۳۱۷۳ ۹۱۷۲ ۱‏ * ۸ -- ۴ + ار ۴ ۱ مرا ام اه لآ اس ۲ ۲ ۱:۸ #۳ با 8 بر ۸+ ۱۰۷۲٩ 1 شسطنطن‎ قصی‌دارد ال ۸۰۱ اصر_زر ۴ ۸ ۳۲ فص هار فان۴: + ۲ ۲ قسرمسافن ۰ ۰ ۴ فطب‌مذار ۲ ۵۱۳۱ ۲۰ #ملیت با بر ۷ قفماز ۲ ۳۸ ۹۶ ۴ وله اخعیارالدی ۱ ۸ ۷۷۲۲ قلمه مو لا ذاصترا لدن‌خوایی ۲ ۵ ۷ ۵ ۱۱۷۸۱۱۴۹۱۱۳۴۱۱۰۸ ۱۱۷۲ باه ۴ ۲ ۳۱ ۱ ۳۳۷۸۱۳ ۵ ۵ ۲ [ بر ۲ ٩,۴۳۴ ۳‏ ی قز, ۳۹۲۳ ۳ * (۵؛ ۴ [ ۱۷۲۵ ۷ لور ارب ۲۷۲ ۱ ۳۲ قنات‌سایاد ۴۷ ۴ میب ی ر ۱ + بارس قتتفار ۵ ۰۱ ۳۲ ٩۷:۲‏ ۱ ۳۶ ۲ ۲+ برش ۰۱ ۳ ۲۷ ۷۱۱۲ ۳۲ ۳۳ ال شا ۴۳ ۳ ۳۱۴۶۳۷۲ ۰۳۹1 ۷ ۴ (۵: ۵۳ ۱۵۳۴۵ ۰۵۳۷ ۳ج ور ۳۱۳ ۲ ۳ تج ۲ رب رت ۳۹ ۳ ۷ 1:۷۲ ۲ : نوج ۱۰۱۵۲۹ قرچان۴ ۴۲ قو یه * لب ۱۱ ۱۲۷+ ۰۱۳۴۱ ۱۳۷ 5 ۱۱۵9۱۱۵۱-1 ۱۳۴ ۱۱۹۹ يا ی ۴۲ ۷۲۰ ۷۲ ۲۱۳ ۳۷۳۰۳۲ ۷ : ۲ 7 ۷ فوسعان۴: ۸۱۷ ۰1۳۷ ۰۷۲ ۶۲ ۶۲ ۳* و فیقیه ( مخ ) ۱ قیقیه [ قلبعة ) ۱ بل ۰۲۳۱۳۸۲۳۷ 9 2 #یینددرهر ات ۷ ۵ فیروان 3 ۵ قیصی به ۱ ۲۰۱۴ ۵ ۷۲۰۱۴۷۲۰۱۱۹۳۰۱ ۷۲۳ لق و یا وی ۷ کل ۸ ۵۶ ۱۰۳۶۳۰۳۶۱۰۱ ۲-۴۱ ۴۱ ۱۴ ۳۱۳۱۱۴ ۳۲ ۰ ۳۲۲ ۲ ۳- ۲( ۰۴۷ ۰۴۵ ۲ ۵ ۵. ۵٩۲ ۸۵۸۷ ۵ ۳۵۱‏ ٩ ۴‏ بل ۵ هت مسا ۰۱۷ ۲ ۶۱۲ : ۳۵۳۸ ۳۲۵۳۱۳۳۳ ۴۸۵۵ هل ۲۱ ال ۳ ۷۲ ۳۵ ۷۸ #۳ کار اسان ۲۶۳۲ کار رون ۳۱۸۱۸۱۷۲۰۱۲۲۰۲ ۱ کر ۱ اسان 4 ۳ ۰:۹۹ ۵ ۳ ۱ ۴ بر ۱1 ۹۹ ۲ ۰۳۳ ۵ ۲۵۲-۲ له ۲ ۱۲۳۷ 1 ۷۱ ۲۳۶۱ ۰۳ ۱۳۷ ۳۸۷۵ ۳ ۱ ۱۸۳۳۶۳ ۱۳۲۵ ۲ ۴۲ ۴ ۳۳ ۷ ار نم ۸ ۵۹ ان 2۲ +۴۳ ۴ ۵ ات ۱ ۵ 1 ۱۰۱۵۸ ۱۱۵۵۲ ۵۲ ۲ ۲ ار ۲ ال م۲۵ بر ۲۵۳ ات , و اي ۳ سس و ۳ ۳ و ۳ س کش ۷ اب بر ۲ +۲ ۱۷۰۷۲ ۲۱۰۷٩‏ ۳۰۱۲ رت ۵ ۶ بای ی ات م۵ اه ۲ ۳ :۰ 1 ۴ کشان فا له ۳,۳ ۱ ۷۱ تاشانن ساوراعا لنهی) * ج ۲۲ج ۵ بر , "۷ شقن ۲ ۴ ۳۱۱ ار او ۷۳ بر ۷ ۵-۵ ۵ ۲۳۷۲۳ ۵ ۲ب کلمین ۳۷ | تاد + 4 ار کان۴ کالیی ۷ تا ۵ , ب ظاب لحو زشیج| لسالم ۲ کالحوز لمین با ۷۷ تام د ی ار ۵ کاو ان ۷۷ کب‌گو یه ۱ ۳۹ کیو دجامه + ۳۲ کیور تا لدج بر ۴ کت(مساد ) ۱ ۴ ۱۰۷ بو با تا بشا مد استانب_ شوی ۷۷۷ تا خاله ابوطاعر اون ۸۷ کت با ند انوش‌وان ح‌خاند ۱۱5 کعایعانه فایستن ۷۹۷۱۳۴۳۰۳۴۱ کعا باه جالالا لدین ! کبر ۵۴۹ کتا بخا نا حسی قطان ۱۲۷ کتاینبا نة رشیداآهین فضل| ۱۴۲۶ کحا ییا نه سلطانا بر اهی‌عیر ۲۱ ۴٩‏ رخا ملطات سین شا + ۳۳ ۳۳۸ کت بح نه سلطحی ۲ ۷ ۷ کتاخانة شاءاسمعیل ۸ ۳۳ کعا جضا ن شاهطهداسب ۳۷۱ ۶٩۳‏ کتا مضاناشاه مجمدشدادنده۴ ۵۲ کا وضا نشاهی ۲ ٩‏ ۲ 5عابضا نهسح_فی شیرآزی ۲ ۵۱ شتا وخابه صفویه ۵۷ ۳۲ تا بحانه عمر تن‌سهلاد ساوجی* ۱۳ کتا شاه فخرا لدین مبار کشا ۷۲۷ ابا بد فرهنشتان علوم جبهوزی از بکستان ۴ کعا دضا ندمدرسد شهتشاه غازی ۱۳۹ تا معا نه می‌اغه۳۷ ۱ کتاعضا بملی پاد یس ۵ ۷۱ کدیم ۸۴ ۳۰۶۹۱۰۳ ۷ ۷ ۶۳,۶ ٩۱:۲ ۸۴ کیدسات‎ ۳ ٩ ۵ : ۲ ۵ ۳ کبدور‎ کویل ۷۲۳۵۰۳۶۳ کجپو چیه ۵ ۶ ۷ که کی ۷۱۱۲۰۳ کی داب ۸۱۵۰۱ کر بلاط ۳۵۲۰۳۸۵۱۳۴ ۳۵۴ ۴۴۳ ۸۰ ۵۳۸۸۵ ۰ ۳۷ ان کر تار پور ۵ ۴ ک ۴ ۲ ۳ کر حساو چبلاخ) ۴۹۳ کر د۲ ۰ قردستان۴ ۵۱۱۲۲۰۱۳ ۵۳۸۶۰۲ ۴۵ ۷۸ یمان ۳۱۲۰۵ ۲۰۱۷۷۱۵۱۳ ها ۵ ۳۰ ۰۱ 1۶۱ ۸۵ ۰۱۲ ۱۱۷۹ یر ۳+٩ ۱4 ۷۲+ ٩+: ٩‏ ۲۰۲ , ۲۶ ۳, ۱۲۵۷ ۶۹ ۲- ۰ ۷ ۸۳۲۲ ۰۳۰۷۲۰۳ ۱۳۳۵ ۷۰ ام ۷۳ ۳ ۱ ۳ ح +۳۳۲٩ -۳ ۲ ۸۱۳ ۶ ۳۱۴۳ ۵‏ + 1 ۶ب ۳ لا له اه ام ۸ اه ,۴ ۳۱۵ ۲۳ ۲ 3 ۹۹ ۲ : ۱۲۳۱۱۲۳۲۲۲ ۷۳۲ ۱۷۲۳۴ و زد ار وی زد کر ز رم ۷ ۵ ۷ ۱ ۷۲ ۷۹۳ بای ۷٩‏ : کل + پا ۰ ۲ بار کی ‌هیددیا: ۷ ر۳ب ۳ ۱۳۱ ۱۳۳۲ ۳" کر تال ۵۴۲ کی و اسی ۱ * هر کروشواتی ۸۰۱ کر ۸۲۰۲۲۲۰ ۷ کر هرود ۸۷۰ :۷۱۱ تر یم * ۹ ۴ دج با تسب ۲۱۷ کسرق ۵ ۴ ۷ ی ۲ ۸۸۵۷۲ ۳۰:۲ اب آشعی کادز میدان) ۷ ۵۸۲ ی ۳ +۳ کشمیر ۵ ۳۸۰۰۳۷۲۰۳۳۸۸۱۹ ۱۳۲۲ ۶ ۱-۳۲۳ ۲ ۳ : و ۳ ۰ ۷۲ ۴ ۳ ( ۵ ۴ ۲۰۵ ۵۵ ۵ ۵ب هلر ۰ 9 ار ۲ ی ۲ ۱ ۱ ۷۲ ۳۳ ] ۸ ۳٩ تعبه۴‎ دکمو یز ۳۹۱۰ ٩ ۸ دالزش‎ ال دور پر ن نب کلسر که نو کلخورآت۱ ۱ ۷ کته ۸۳۰۳ ۲٩۲ کلسیولی‎ تکما کیان ۳۲۶۲ تمان گرآن ۵۰ کمچان۶۳ ۱ تسیجان ۲۳ ۱ کار ۵ ۳۲ : ۳۳ ۲ تما یت بر ۲ کند پا دام * ۸۵٩‏ توالیار ۴۶۰ کوب آباد۵ ۵ ۶ کوبنان ۷۳۹۸۰۱۸۸-۱۸۷ کور ۱ ۲ ۸ لور ذو * با ۳ کوسویه۹ ۷۹ نو شلك کل‌آفشان ۱ ۰ ۲ توخه۱۴ ۰:1 ۴۸ آکوادیدا ۷۲ ۵۷ "ذو کووال۸ ۴۱ آجول۳ » نش آذوما گرانه۳ ۳ ۲ رها بن اه ۷۳ ۷ زو ماشاك ٩‏ ۷ تک همان ۷ ۸ ۸۱۱۸۸۸۱ ۷۹ آکو هس تال یوسفد نی ۸ ۳1 دوه گپلویه+ ۷۲۱ تپتر بوال۱۳ ۱ تیوو ال ۲ ۵ ۱ ثیح ۷۲ ۸ ٩۶۱‏ ۰ ۳ رف آباد۴ ۱۰ ۷۰ ۳ کار کامدرات مه ۷۰۱۳۶۲۰۲ ۷۲۶۵۰۱۷۱ ذاو چا | و۰۱ کعرات ۱۲۲۳۰۸ ۵۵ ۳: ۱۳۲۷۲ ۲۸۲ ۳ ۳ ۲ ۱۳۶ ۶ ۰-۳ ۳۶۲ : ۵ ار ۱۵۲ ۶ ۰۱۴۳۰۶ ۲۲ ۹٩‏ ۰۴۳ ۲ ۰۳۳ ۸۵ ۴۵ ۴ ۲۴۲ ۴ ۳۷۲۱ ۱۳۷۵ ٩ ۰۵۳۴۴ ۰۵۴۱۱۸۲۷‏ ۴ ۰22 مت ۵۵ ۳ ۰۵ ۰۵۹۲ ۳۶۱ ۲ ۱ ۰۶« ۸۲ ۱۳ ۷ برد م ٩‏ لر- م ار + ار ۶٩۹‏ ملای ]۲ پر ۰۳۳ ۳ ار * ۳ پار گذر و آبه ۵۸٩‏ ک‌جتانع ۰2 ۵۵۱۲۲۰۱ ۶۰۳ ۱ ۳ ۷۳ ۰ بر گردیز ۳۲ کی گان* ۲۱۳۸۵۰۱۳۳۱۲ ۱-۵۰۰۱۴۵۱۴ ۵ ۳ ۳۲۸۰۳۳۹۰۱۳۳۴۰۱ کی تا نج ۱۱۶ کی«( قلمد)۴ ۳۶ کز و٩5‏ ۱ کسگر ۸۶ ۳۰۳ ۶ کل‌افشاتا ثوشات ۱ ۲۰ ی ۳۰۱۱۹۴۵۵ ۳۸۰۳۳۳۰۳ ۰۳۶۷ ۴ خن ۵:۷ ۷۹ کل بهام ٩‏ ۵۳ کلننه: ۵ ۵ ۷۰۱۳۵۹۱۰۳ ۱ ۸۳۲۳۱۵ وله جاره ۵ ۸۱ کناباد ۰ ۷۱۵۷۲۰۴۱ ۳۸۹۵۰ کناید ۴۷۰ کنین‌هیددا لد بی‌علا لبه * ق ۷ که ۴ تا ی ۴۳۵ ۷ تن ان ۲ + بو ره ]۰ کنق ۳۳۰۲۴۰۰۳۳ ۵ گوالیار ۷۱۴۰۹۰۴۳۳۲ ۵ ار + ۸۷ ۷۴۴ توالیر ۵ ۵۵۷,۳۶ تورانب ۳ ۷۵ کورستاتسر سانش ۵۷۲-۶ کورستان شاه ادمحسین ۲۶ ۵ کوز لو ۴٩۰‏ دولآ ۷۷۲۳ کو لمحت ۳۹۴ گونآباده ۳۷ ۵۰۷ کوی‌جات ۶۹۴ ۲۱۱ ۰۱۵۳ ۰۱۳۱ ۰۴۷۲ ۰۸ ۵ کیلات‎ ۳۶۰-۲۵٩ ۰۲۵۲-۰۳ 0 ۲ ۱۳۹۲ ۰۳۲۹۳ ۱۳۲۰۱۲۶۵ ۱۳۵+ ۰۳۱ ۳۳۷۱۳۹۸۰ ٩۱ ۰ -۳ ۱۲ ۳۲ ۳۸٩ ۷ ۳ ۳۳ - ۷ ۵:۳ ۷,۳۲۰ ۵ ۰۳ ٩ ۳۳‏ , ۶ ۳۵4 ۱۳۴۷۹ [ ۵۰ ۸ ۱ ۱-۵ ۱۵۳۰۵۲ رل ۱۳۲۰ ۴ ۲/۷۲ ۱۷۲ 4 ری ۷۲۷ : ۴ ۳۰۲ و ای ۲ ۳ #۳۲۱ ۸ ۴۴ ۳ ِ ۲۶۲۱۲۱ ۴۵ ۱۱۳۲۱۱۲۲۲ ۲ ۲ ۷ ار ار جر یر*)۶ ۲۱ ل#دستان< ۱ #۲ لار ندء ۱ ۱۹۹,۱۳ لاخور ۲۰۳ ۲۱۵۳۴ ۳۵۲۱۱۵۴۱ ۸ ۳ بر ۲ ۲ طر ۳ ۳۱۷۲ ۷۲۸۴۱٩‏ ۲ ار ۲ +۳ :۲ ۵۱ ۵۳۴ ۵۲ ۵ ما۵ ۵ ی ۳ب تم ۴ ۵۲ بر ۳۲۲ ۳ ۱۳ ۳ رب ی ۷۲ ۲ ۳۲ لاه بر ۸ ۵۵-۲ ۵۰۸۲ ۲ ب/ ۳۸۷-۳۸۱۳۴۱۱۳ ۷۰۰۳۱۲ لاعیسان‎ ۵۱٩ ۰۵۱۱ ۱۳٩ ۵. ۲۰۴ ۵۷ ۷ بم‎ ٩,۳ ۱۷۰۵ 7 ۱ لیدسا+ ۲ ۲۳۲ ۵ ۰۳ ۸ ۷ لرستان ۰۳۲ ۰۸۲ ۰۱۳۹ ۱۳۵ ۴۴ ۸ اس ۵ ۴۰۱ ۷۲ ۱ ۱۷۲۵ ۰۱,۱۳۴ ۱ ۲ ۱۴۴۹۰۱۳۰۳۰۳ ۰۴۸۳۴ ۰۴۹ ۷٩ ۰:۱۷ ۵۱.۵ ۲ ۷‏ ار توچب ۲٩۱‏ یه و سس + + ام لقماد‌پر نده (عن‌آرشیخ) ۲۳۷ تیوه ۷ لمیال۵ ۱ ۷ اجتوس ه دبا لنبان۵ ت ۱ لنجعان [ ۶ 1 شِ۱ دگاه ۱ ۵ ۵ شین( 5 لخوی) ۸ ۷ ۷ لو بات ۵ ۷ ۱ لو دبا نه ۲ ۴,۸ لو کی ۴ ۷۱۵ ۵ ما جواده۵ ۴۵ داز تذر ان ۱۰ ۸۷-۱۸۶ ۳۵۶ ۶٩۳ , ۰۵ ۰۳۸۵۳ ۰۲‏ ۵۸ ۳۱۳۲۲۱۴ ۱۱۷۲۲ ۸۱۲ ماسورآ باد۳۸۵ عا کول ۴ ما لو|۳ ۳ ۲ عالو در هه ۸۲ مالوه۲ ۵,۴۲ ۸۲۰۱۵۹۴۵۸ ما تیل۳ ۰ # سا ثه 1 مانه با با ٩‏ ماوراعالتهی ۵۸۲۸ اس اه ۲ اب ۱۹٩ ٩ ۱۹۳۱۷۲۷۸۲۷ ۵۴ ۳۴‏ ۰۱۲۰-۱۹۰۱۱۳۶ ۰1۳۳ ۵ ۳۸,۱۲ ۹۰,۱ ۳ ۰۱۴۰۰۱ ۱8۵5: ۵ ۷ ۸۸۰۱ ۱۹۴۱۱: ۱۸ ۳: ۳ ۰۳ ۳ ال ۲ ۲ ۰۲ ۳۲ ۳ ۳۸۸۵ ۳ ۳:۳ ۳ ۶*۳ ۰۳ * ۱ ۰۳ ۸ ۲۱۳۲۱۳ ۱۳۳ ۰۳۳۹ [ له ۲+ ۳۸٩ ۲ ۷۵۰۲ ۲‏ ۳۹۸ + ای ۴۰۲۲۱ ال معا ٩۱۴! [‏ ۱ ۳۳۱۰۱۴ ۳ لع, ۳۸۳۲ ۵۴۱۰۴۳۸۸-۲ ۳۲ج: ۴ ۵: ۲ :۰ ۵ ۱-۵ ۵ ۲۰۵ ۵ ۵ ۳ ۵ ۴٩ ۵۲ ۷۲۰۵ ۵-۵ ۵‏ ۵ ۲۲ نم ۴ ۱-۵ ۰۵۲۵ ۵4 9۲ وب ۴( ۷-۵ ۰۵ ۳۰۰ ۰۳ 9 ۰ ۷۸:۳ ۳۱۳-۳۲ ۱۵ ۳ ۱۷ ت- ۱۸ ۳۳۳۱۱ ۸:۶۲ ۲ ۴ ۱۳۳۹ ۷۱۳۹ ۶,۱۴ ۷ ۲ + ۳ ۲ ۳ ۴ ۰۲۰۲ ۰۱۳۲۰۴ ۱۷۲۱۹ ۸۲ ۲ ۱۸۱ ۷ ۸۵ ۷ ۳ ۳ ماوراه سیحوت۴ 1۴ ماور ۶۱ فان ۳ ٩‏ ۷ ماعاب ۸۸ ۷۸۳۱۱ مجارسیان ۳۷۷ ۴۸۰-۴۷۹ ۳۹۰ 6 5 ۰۷ + ۱ [ ۸ب ۰ ۴ بر محبن | باد ۲ ۳۲ ۲ ٩۳ محالات‎ مجله موب ۵۴ ۲ عدان: تور آ ه | با محله مرعبد‌ان ۲۷۵۲ مدر ای ۱۰ ۵ + مر سداخالای, نهر ات ۳ ۹ ۵۴-۴ ۴۰۴ ۳ ۲ : ۳۳۴۳۳۲ مدرسد از نیق۳ ۲۷ متبردة افسل] لین ره مر سه ! لخ بيک ۰۱۵۸۸۰۵۸۷۰۵ ۳۳ مخ با یز پد 1 ۸۱ دنر کم۵ ۳۳ عدرسد چالالی ۵ ۵ ۷ ایا سک سا فد بو آن* ۲۳ هدر سداجلییه ۷۲۵ ۸۱۱۰۱۳ مدز سدخال ۲ ۸ ۵ از سر رو باشا ۶ ۳۸ جلهز سب خواجه تال لدین ۸ ۲ ۶ مد‌رسد دهلی ۳ ۵ ۵ مدرس زین! لداین‌خواشی ۱ ۴۶۱ در سد سلطا ۰ ۲ ۲ مد ببهسلطامی ۲ ۴ ۳۴۱۳ ۳ مددیده سلطا بیةهر ات ۴۶۰۲۴۵۰۱۱۸۲ ۱۲ ۳۳۴ هار شاه * ۷ ۳ مدرد شاه بیات‌جاب ۱۱۵۷ هنز یه شر #بهبار ۴ ۲ مف ماه ۳۳ بي وال۳۱ ار ۱ ۴۳ هداد سل عناسبه ۴ ٩‏ ۳ مدرب شیدازدحات ۲ ۵3 هذز میهعصی و فیه ۶ ۴ ۷ مدرسهعلی بيكطاشلیق۱ ۱ ۸ هار سهعیا که ۳ ۳۳ مدرسد قاسم‌پاشا ۳۹۲ مدار سا کتگاه ۳ 5 مدارسد گو مر شاد آشا ۴۳ ی ۳ ۰۱۳ ۴ ۲۹ ۳۲ هدارسه گوس شاد میکم ۲ ۳۳۲,۲۹ مدرس4 کوش شاد شید ۳ ۲ مدرس گوهر‌شاد هرات ۴۳ ۳۲۶۳۴۲ خریدن سب هسیتشصمی بل ۲ ۴ [ هدرسه مصطیی پاتا ! ۳5۹ مرس مغئیسا ۳۹۱ هدر سدمو لا تا ۳ ۲ ۷ مخرسة عولانا حسی شاه یفال ۵ ۲۶ هدارسد حوال با عحیی | لث‌بن کوشه تدار ۳۵ مدرسهمیر ۱۵۳۴۱۴۶۲۱۸ ۶۲۲ مرس میرز اتلطالابود‌ید۳ ۳۳ عقار سه هی ین ۰ ۳۳ مدرسة تصر یه ۲٩۲‏ مدربه تطاهیه ۶۷ ۶۷ ۵۰,۱ ۷ مدارسه نطاعبه هر ات ظ بر ۳ مت‌ینه ۲1 ۱۷۲۰۱۳۴۰۸۱ بای ۰۱ ۱ ۱۳۲ ۲۹ ۲۳لا ۲ ام ۳ ۲ ۳۲ ۸ ۲۳۸( ۷۲۴۱ ۸ ۶ ۸ مراد باد۹ ۶۵ مراعه۳۸, ۱۳۱ ۱۳۷ ۱۴۷ ۱۸۲ ٩‏ ۵ ۲۷۲ ۸ ۰۳ ۳۸۸۶, ۲۲اب ۷۳۱۲ تن ۷ مرا کثی ۲ ۷ مر‌ز یا نه ۲ ۷ ۱ مر غاب ٩‏ با ۳ ۳۲۰۲ ۱ ۵۸۷۵۸۲ ۵۵ ٩,۳۴ ٩ مرغیمان‎ ۶۲ مر قد‌پیاهتی ۷ ۳ نا مر و [ حصادر )۳ ۲ مرو ۶۱۰۵۴۰۳۳۰۲ ۱۲2۱۹۷۰۸۱۰۱۷۲۰ ۳ ۱۴۰+ ۳۸۶ مسجدجاعی افشل‌الدین ترمانی۲۰۸ ۸ ۲۱۳ ۳ ۳ ۱۳ ۳۳ ۰۳۳۲ هی‌پجدها معم دخار ۸ ۸ ۵ ۵۸۴۵ ۶۲۸ ۶۲۹ مسجن‌جامع بیکم۹ ۷۸ | ۸۳۸۵۱۷۲۲۲۰۱۷۰۲۱۳ سجد‌چامم شیر آز ۵۸ ۷ مر‌والرود۱ ۴ مسدچامم ععیق اصفهان ۰ ۷۴ هزادات : _آر ۲۵۲ هسبیخل | میم میدله عبر اف ۸ ۳۴ مزاد آ خو خی و ره ار , ۴ ۳ ۳ مسچلجا هم عرات ۵۱۰۳۹۰ ۶ من !دا جوب اتساری 5٩‏ ۷۸ مسجد‌چهار سوق ۴۲۱۹ مر‌,ذفیی سپصلسا له ۲ ۳۳ هبیجل یلیر به ۷ ٩‏ ۳ مز از تر 4 ۳۷ ۲ ه سل جلف تب وی ۷ ٩‏ ۲ عزارجامی۶۴۷ مستمدزین | لدین خوافی ۴۱۱ مزار حافظق: ۰٩‏ ۳۳۴۰۰۳ مسجدز ینب خأئوت۲۸۴ مزار خواجها بوحفس ۲۲۷ مسج سأیماً ثیه ۱ ۸ ۴ من‌آرخواجه بهاءا دی نقشبند ۵۲۶. مسبدثاتس ۸*۰۱ و 2 هسجد لبود ۴ ۷٩‏ مار خو فکار ۷۹۲ مسیحد مصلیا لدین‌سروری ۳٩۲‏ من ار سیت‌علی عم ۳ ۷۹ هسکو * ۴۹٩‏ هناد فا لذدین داخرزی ۷ مج یه تتادات ۲ ۷ ادشاهزاده سین ۴۳۹ مشید ۷۲ ۱۳۴۱ ۸۹۰۳۳۰۱۳۳۲۸۰۱ ۹۹:۲ ۱۱۲ مز ارشر یف ۴ ٩‏ ۵ ۷۵۵۳۲ 7۲ ۳۷۱: مز ارشیح چلال۷ ۵۹ ۳۱ ۳۳۲۴۰۳ - ۱۳۳۲۵ من آرشیخحسین خوارزمی ۵۷۷ ۷ ۳ ۱۳۶۲ ۳۷۳ عن‌آرشیخجسری ۴۱ 1 ۳۷۸ ۱۴۳۱۳ ۱۳ ارشیی‌علی صو نی ۵ ۳۳۳۱۹ ۳ ۴۳۷ مناد شیخ فر یدا له‌ین‌عطار ۰ ۲۹ پاز ۲ ۴۲ ۴ ۴۳۸ ۴۵۲ ۳۲۱ , من‌آرشیخ لفمان‌یر ند»۳۳۷ ۳ ۰۳۱۴ ۰۵ ۵ ۵۰ ۰۵۱۱ من ارعباس ۳۸۰ ۵۲۷-۵۲۶۰۵۱۸۲-۷ ۰ ۰۵۳۱ مز ارعبدالها تساری ۲ ۲۲ ۵۲۷ ۵۳۴-۲ ۵۴۶ ۵۵۳۲ ۵۶۵ من‌ارعبیداله احرار ۶۳۲ ۳ ۶ ۸۶۲۴ ۴۴ ۱۲۵۲ من‌ارقثم بنالعباس ۸۴۲ ۴ ورن هرا ی ۲ مراد میی‌دامیرداش ٩۲‏ ۷ ۸۸ ۱/۹ ۱۷۰۱ ۷۰۱۳ مز‌داشاب ای به! 1۱۲ ۱۰۷۲ ۱۷٩‏ يب ۹ ۱۲: ۳ ۰ ار سای ,۸ ۲ ۵ ۱ ۳۰۴ ۲ ۰۱۸ ۲ار ۳۱ بام ر وتا ار #خ ار | ۵ ۳ ۳ 0 ٍ7 | مص ۰۱۷۰۰۱9۴۰۷۲۰۵۹۰۵۲,۶ ۱۱۸۸ ار متا ۷ کی ۱۰ ۷ ۳/۸۱۹ ۰:۲۵ ت۳۷ «سچدا نوت | * ۸ دسبچد در دی ۳ ۳۱ ۱ ۲ ۳۷۲۲۰۳ ۳٩۳۴‏ ۴۲, ۰ ۰:۳۵ هسچون بر گغصی ات با قا ۲ ۸ ۰ ۷ ۲ ۷۴۵ مسدجامع اسفهان۰ ۵۱۴,۱۴۶ ۲ ۵1 ۷ ۷۳۸۷ ۷۷۳ ۷۹ اد را ۱۹ در + ۷ مطفی ] باد ۳۶۷ مسلي ۳۰۱ عیافش * با مظغر یه تبر یز (ز او ۷۹۳۰۷۹۴۱۷۷۹ ین باد ه ۳ ۷ مالات ۴ ۳ مسا ۳۷۹۱۳۳۹ :۹ ۷ مدو لستان ۴۳ ۷۹,۸۱ ۸,۲ ۲۷ ٩۲‏ دقات ۰۴ ۷ مب ابا شیر قلادر ۸ ۳۵ دی و اچه آسید هی و وه ۷ ۲ 9 هیر 4 گوهی شاه ۷۹۷ +قصودیة بر بن(مسله) ۷۹۶ مگرآن ۰۱۱۸۷ ۲۰:۳۱ ۴ ۱ 4٩ ۸۱۳۲ ۱۳۱۱۱۱۳۸۱۱۱ مد‎ [] -۲۲۶ :۳۲۳۷ ۱۸۸۱۷۲۴ ۲ ۱۱۹۲ ۳ ل ۳: 4 ۸۳۹۴۳۲ ۴۵ ۷۲ ۸ ۸ ۱۴۹۸ ۱۵۲۷ ۴ ۰۵ ۵4 #۰۷ ۳۳۳ از ۴۲ ۴٩۳‏ ۹۸ ۳ ۳ ۲ ۷: ۴۸ با 5 ۲ب ملاطلیه * ۱ ۱۵۹۰۰۱۱۳۱۰۱ ملعان ۵۴۱۳ ۳۲۲۱ ۰۱۷۳۸۱۵۴۰۰ | ۸ ۹۰۲ ۳۲۱۸۸۰ | بر ماطیه۸ ۱ ۴۷۸۱۴۱۱۱ ۱ مات ۳۷ مندمگره۱ ۵2٩‏ ناه با هنن ۷ ۱۷۰۷ #۸ مور ه + عوره* ۴ ۸ مو دار * ۴ بل موصل الق ۰ ۰۱ ۰۱۷۴ ۲رد ۲ ۲ ۱۵ ۷ مو لعات ۸ ۴۰۱۱۳۰۷ ۴۶ ۲,۱ ۳۳ مدو اداوری ۰ ,+ ۰ب مو وان ۱ ۱ ۴۸۳۰۲ موم ی آ داد ۸۱ مو ید یه ۳ * ۷ مهرآتر ود ار ۱,۷۲ ایو با مهمان‌خانة خرآلدین عبار کشاء ۷۲۷ مهنه ! ۳۱ ۵۱۳ ۹۱۵ ۷۲۱۵۰۱۲۱ عبینه ( خر آعان ۱۲ مپولات ۲۳۹۱۳۱۳ میا نج ۱۱۱ میان ۷ ۶ ۱۰۵ ۳۲:۵۸ #۶۰۱۰۵4۹۷۱۵۹ عیان کل ۸۷ ۴ ۱٩ میاه‎ یمن۴ ام ۱ ب ام ۳ ۳ ۸( ٩ ٩ هیتن ثلات‎ میداناصفسان ۲ ۵ ۶ مییان دلیما شاه ۳٩‏ ۷ میدان کشتی گا۷۰ ۲ ۵ میر تما ق(مله ) ۸ ۲ میر- سادات(محله) ۱۶۹ هیینه 1۳۸۷ عبوات! ۰ ۲ میهنه ۳۸۴۲-۱۸۱ ۶۳۸-۳۴۰۳۳ نا کور۸ ۸۳ تاق, ۰ ۷۳۰,۸۱ ناهد » ۱ نا تیا نه ۴ ۴۸ تأهبه ۳ ۴۸ ای ۴۳ #۶ ٩۰:۲ ۰۹ نایت‎ بجد ۳ ۱ ۳ تج ۶ ار ۸۷۰۳ ۰۲ ۳۹ ۴۱۳ ۳۷۷: ۳ب ۳ ۱۳۳۴ ۷ ۳: ۷ ۶۴۱۵۷۵ تجنی ۴ ۳ ۶ نو ان ۲ ۹۱۴ ۰۱۳۹ر۳. بر , ۴ ۳ ۷ ۷۶۲۷۲ تحت ۲ ۳ ۲۳۰۱ ۷۳۳۳۱۴ بر اق ۳ ۴۴ فی ده ۳ ٩‏ ۵ا نو لابادظ ۰ ۲ تسا ۱۷۱۴۳۷۸۱۲۳۱۵۱۶۲۱ ۱۶ «ظا ی ب ۳ ۷ تسب ۳ ۲ ۱۰۲ ۲ بش۵ * ۴,۳ ۲ ۳۲,۱۳ ۷ نصر یه ۰ ۸۳ دیدن ۵ ۶ ۳ ۳۱ ۲۲:۳۲ ۸ نظاعیه ند ۷۱۷ ۰:۱ ۷۵ نظا مه تیا بور ۱ #۲ نگ پون* ۸۰ نی توت ۵5 ۷ بماز کاه سار ۲۳۲۱ نو به ٩‏ ۵ تور ۳ب ۳ نو( بخار !)۲۷ ۲ نود بد( خانقام) ۳۲۱۹ توقای ۸ ۵۷۲۳۱۵۶ تووو ردو ۸۴1 تیاو تن ۰۵ :۱۱ ی بات نهر جیلی ۲۳۰ 4 کیراب( بقبه )۲۹۸ ثیشا پور ۵۱۰۱۲۷۰۲۰۱ تس ۱۲ ۱۷۱ ۴ 2-۳ ۱۱۴؛ ۲ ۷۱۳ ۰ ۱۱۳۰ ۴ ۰۱۳ ۳ ۱: ۸ ۹ ۲۹۲ ۰۳۰۸ - ۳۰۶ ۶ ۱ ۸-۲ ۲ ۳ ۳۳۱ ۱۳۴۰ ۹ ۰ ۴۵:4 :۰ ۷۲۱۲ ۵ ۱ ۱۷۲۰۲ ۷ ۰ ۲ ۷۲: ۱۷۲۳ ۵۷ ۷: ۱۹/۳( ۰ ۸ ۱۳٩ تیف‎ ۴ ٩ لمادوت‎ نیمار ود ۴۴۹ ماب ۳۷ ث وابکنه ۱۵۲ وار تا ۷۹۹ واسط ۴۶ ۱ والاشی « + ال ال واله( نهر )۶ ۲۵ وان ۳ :بر ۲۰۴ بر وان(ور یاچه) ۴۸۲ وجی‌ستان ۴۳ ور اعین ۶ ۴*۰ ورجو [محله )۴۵۷ 5 از ت دك (میدلد ) ۱ ٩‏ ورعن ۲ ۷ ۸ وزیر(شیر )۳۱۰ و ثاق ۵ ۴ ۲۶۲۱ ۱ و تب ۰۰۱۳۴۸۰۱۴۷۷ ۱-۸ و یجبا نگ ۳۸۹ و بو به(مسلة ) ۷ ۴۵ ورس توپا ۵۲۹ و سن ۷۹ ۷۳۳۲۶۴ عارون۵۴ ۱ ارونو لایت ۴۶۷ هرات شا سای ۴۱۸۱۱۳ ۱۴۵ ۱۳۹ ۵۲ + ۲ ۳اه ۷۲+ ۰۱*۶ ۱۰۲۲ ۸:۱ ۱۷۱۲ ۰۱۳۴ ۱ ۳ ۱: ۵ ۲۲۱۰۲۰۸۲ ۳۷۰۳۰۳۸ ۱۲۴۲-1۳۰ ۰۲۵۰۱۲۳۸۵ ۱۲۵۲ ۲۷۰- ۱ ۴۰۱ ۲ ۵ ۲ ۲ ۷۲ ۱ بر بش ۲- ۱۲۸۰۷۲ ۸ ۲ لب" ۳یا ٩‏ ۱-۲ +۳ ٩۸:۲ ٩۳ ۲ ۵ ۲‏ ۱۲۲ ۱ مت ٩۱۱۳۳۳۳ ۲۰۳ ۳۳‏ ۵۸۰۱۳۳ ۰۳ ۳۴ ۷۱۱۳ ۳۳۱۳ اس ۳۷ ام ۳+ ۳۹ ۲:۳ ۰ ۳- ۱۳*۲ لو * ۳ ۳٩۴۰۹-۴۰۸‏ ۰۳۱ ۰۳۳۲ ۳٩ ۳۳۴۳ ۰:۳۲ ۸-۴۲ ۰‏ ۳ ۲ ۵ ۱۳۲۲۱۴۵۲۱۴ ۳۴ ۳۴, ٩۱ ۴ «۵‏ ۰۴۷ ۴۳ ۳۹۳ ۳۴ ۳ ۰ :۵۱۱ ۰۵۱۳ 2۲۳ ۳۴ ۳ ۴ ۵ , ۵۲ ۵ - 2 ۰۵ ۷٩ ۰۷۱ ۱۵۲ ۲۱۵ ۵-۸‏ ۵- ۵۵۸ ۵۸۲ شاف بخ ۱ ۰۵۸4 ۰۳۰۵ ۱۱*- ۴ ۲:۳ #۳ ۱۳۳۳ #۴۱ ۴ ۳ ۲۵۲ ۳۵۵ تن ۲۳۰۲۱۲ ۳۳۱ ۴ ۳۲۲ یس۳۲۳ ۲۷۲ ۴ ما با ۲۹ ۹۲ ۳ 8 ۱ ۷ ۰ ۷۱۷ :۰ ۶ ۲ ۷ ۰ ۷۲۴۲ ! ۶( ر ۷ب ت۷۳ ۰ ۷۷۳ ه ۴ ۷۷ ۷۲ ۷ ۷ بر ۲ ۱۷ ۱ب - ۲ ۲ ٩۳ ۱۷۲۴ ۷۱۸۴‏ ۷ب 4( هار هب ره 1۵ 4 ۲ ۲ ید ۲ - ۷ ۲ باب ۳ ۱ ۲ باب هرز له ۸۱۴۰ هرز گوین ۰ ۸۴ درهی ۷۰ ۸۴۰۳ ۰۰:۳ ۵ ۳ طر دول ٩‏ ۵ ۳۱۴ ۳ ۷ هر ار اس۵ ۳ ۶ هز آرجر یب ۴٩۷‏ هیدان۳ ۷۲۱۵۳۱۴ ۱۹۰۱۱۱:۱۱ ۱۳۳۰۱ ۴ ۰۱۴۲۱۴6 ۰۱۳۵ ۱۵۸ ۴ ۵ ۰۲۳۷۲۸۸۱۹ ۰۲۸۱۳ ۰۳۶۱ ۳ ۵-۴ ۴۵۷۲۱۴۵ ۴۸۰ ۴۸۴ مه و ۵۱۱-۵۱ ٩-۵۳ ۷۱۵ ۲۳-۵۴‏ ۲ ۵. ۲ ۳ ۰۵ ۲-۴ ۵:۱۲ ۰۵ ۳۲ ۲ ۱۵۵ ۳ ۲۵۵ ۳۸۳۰۳ ۰۷۲۱۱ ۱۲۲ ۷ : ۸۳۷۱۸۲ هند ۳ ۴:۸۲ ۸ ۵-۴ ۰۴۸۱۴۸ ۵۱۲ ۶ ۵۱۰۰۱۵۱۷-۵ ۱ ۰۱۵۲ ۲ ۲ ۰۵ ۵۳۲۵۳۳۰ ۵۳۹ ۵۴۴ ۵۳ ۴ ۵۶ ۵۶۳ ۲۱۱۵۳۹ ۵ ۷۸ ۴۰۵۸۱۵ ۸۵ ما۵ +۳۵٩۹. ٩۷ - ۵ ۱‏ ۰۷ ۲ - ار ۱۳۱۲۱۱ ۰۳۱۴ ۲۵ ۷: ۳ ۴۲۲۲۷ ۳۲۱۲ بر ۲ ۲ با و ون ۲ 9۷۲ ۲ ۲ ۲۲ ۲۵۱ ۲ ۷ ۳۲۱۲ بر نب داز( ۳ نت ۳ ۱۷۲ ۲۷ ۱۷ 6 ۲۱۱۷۲۱۰۷ ۵۰۲ ۲ ۰۷۳۲۲ ۱ ۰۷۲ ۰۷۴۱ ۴۴ ۱۷ ۱۱ ۳( ۷۲۲۳ ار ۲ سب ۳ ۲۰۷۲ ۷ ۷ب +ر لا ل م۷۲ ۵ 4 ۱۲ ۱ ۴ ای ۵ ار با مش ۲ ل ‏ طت ۷ 4۱۸ ۲ بت ۳ ۳ اه ۲ ۲ ۱+ لپت ( ان ۱ ۲ هرت ۸۳ ۰۳۷ «ندو آن۸ ٩‏ ۵۹۹-۵ هو تال ۰ ۴۳۲۱۲۴۳۲۱۲ ۷ ۲ ۴ ۳( ۱۷۲۰۱۳۸۵ ۰۷۵ بر ۷- 5 ۰ ۲ ۱ ۱۰۴ ۶۲ :۱۳ ۳۷ ۱- ۱۳۲: ۴ ۵۱۰۱ ۱۵۲۰۱ ۵ ۱ ۱۵ ۳ ۱ ۳۳ ۲۱ ۰:۱۴ ۷[ ۷۲۳ 1: ۵ ۷۲۳۴۰۲ ۱۸۵۱ ۱4۵ 2۱ ۸ ۲۰۷ ۱۵۰۳ ۰۲ ۰۳۱۷ ۳۲ ۰۲ ۵ ۱ ۳۱۲۰۱۲۲۱۱۳ ۲- ۱۲۳۳ ۲۲ ۳۲: ۰۳۳۲-۳۳۰۰۳۳۸ ۰۳۴۵ +۵ 1 ۳۵۷۱۳۸۵۱۲۵ ۳۵۰ ۳۲۵ را ۱ ۳۱۳۳ یا ۳۳۴ ۱ ۲ ۷۲۳ ۳, ۷۲۵ ۲- 8 ۳[ ۱ ۹۳۰۳۸۸۲۲ ۰.۳ بر ۳ ۲ ۴ ۴۳۸۱۴۲ ۱۳۴۲4 ۴۰۴۴۳ ۲۵۵ ۷ ۳۵: ۴۳۳۹ ۷۲۲۶ ۲: ۵ ۳۷- ۳ ۳ لاس ۱۵۵ ۱۵۱۱ ۳ ۴ ۲۵۱ ۸ ۱ب ۰ ۵۲ ۲ اس ۳ ۷ باه * ۲ له ز ۶۵۳ ۷ ۲ م2 ۵۵۳ لب بر ۰۵ ۰ ۵۵۵-۵ ۵ ۰۵۲۲ ۵۲۹ ۷ .۵۷ ۳ ۵ ال ۳۲ ۰ *- دش ۳ ۱ ۱ ۲۱ ۶ ,۳ ۲,۱۳۲ ۲ ۲. ۷۳۳ نز۲۳۲ ار :ال ی ۴ رت ی ريت دس ۳ ۲ ۲ اي شز پا مد ۷۲ ۲۰۲ ۶ و۸ ۲ ی ۰۷ ۷ ۰ ۵۰۷ ۰۷۴۳۸۱۲۲ ۰۷۴۶ ۶ ۷ [ 7 ۳۳۰۱۷ ۷ ۲۱۷ ۱۲۲ شا ۸ ۵ ۷ 1 ۷ ۸۱۳۱۸ , * ری ۲٩‏ ار ار ۶ ۸۱۲ ۲ ۲ ۲ ۶۲ ۳۷۲ , ۲۹ ۳ ۴ ۵۵ ۳۳: ت۵۲ ۳: ۳۲ هنت ی :۰۵ ۲۰۷۲ ۸ ۴۳۵۴ ۰۴۵۱ ۱۴۵۸۲ تخد ید [ ۳ ۵ ۱۴۲ ۱۳۷۲۱۴۲ ۰۳۹۷۲ ۰ ۵ : عوبزه۴ ۸ظ ۴ ۵ ۵ ۰۵۱۳ ۵۸۵۲ بدپوم ۳ ۶ ۳ مش 1 وت ۹ ۱۷۳۱ شوه ۳ ل ۲ ار # ۷ ۳ + پاری ۳ ۲ ۸۳ بیگات ٩‏ 4 پار کند ۲۱۴۸۸ ۵۷۲۸۰۵۲ ۲خف ۹8و پمن ۷۲۵۴۰۴۹۳۱۴۰۵۰۱۴۴ باس ۷5۹,۳۲ بسگی‌شهر ۴۷۷ با فث ۷ ۸ ۳ | پوستزئی ۴۱۸ سي ۶۳۲ بوت ۹ + ۵ یرد ۱ ۵۳۲۰۱۱۴۹۱۸۳۸۸ ۱۳۳۲۰۱ ۱۸۲ بونات ۱ ۸۶۱۱۵:۱۵۰۱ ۴ |: ۱۹۴ ۲۰۳ ونان( دریای) ۸۰۱ ۹ فبرست نامهای کنیا و رسالهجا 7 آ فات| نلسان ۶۷ فاگ نامه ۵٩‏ آتاراییس:۳۱۲ آفاقوا نی ۱۸۹ آثار احمدی۲۴۵ آ فرین‌نامه ۴۱ آثارالبلادو اخبادالعباد ۷۲۳۲۰۱۴۶ آدالا لا بان ۶ ۳۷ آثارالملوگ والائبیاه۱ ۲۴ آواز وچبر ثیل» ۱1 آثارا لوزرآء۵ ۲۵۵,۱۶ آباتا لصنه ۵ ۷۲۳۲۸۱۴ آثارعلوی۵ ۱۲ آبهالابات الفرقانی ۷۸۱ آثارعلوی با تائدات‌جو + ۱۲۰۷ آداب لبحت خو اجه تسیر ۱۳۸ آداب‌الیخت. لین ایجی ۱۱۹۱ آیدا لکرسی ۳۶۴ آبین اسکندری۸ ۷۲۰ آیین کبری۵ ۸۶۹,۳۶ ۷۰ آبین تمه ۳ ۲۳ آدآب لبحتسه‌ودی ۳۴۰ آیینه سکندری ۱۷۱ آداد آلحرب واشجاعه» ۱۳۲,۱۹ آبنه سکندری(درحساب) ۲۴۷ آدابالسا کت ۰٩‏ ۱ آداب! 0 آپینه وطوطی ۵۸۷ آداد الصالحین ۳۷۰ ۱ آداب! لعدیقیی ۲۰۱ آدابا تصوفیه ۶۷ الال| اطل ۸۱۶۲۸۵۱ ۶۳۱۲ ۲ آداب‌اللیاسن* ۳۷ ابطال تهج لباطتی داجیا کشتالها ملل آداپا لمتعلمین ۱۳۸ ۲۵۱ آداپا لمریدیی اپواشعب سپهروردی |[ ابعادواجرام۳۸۴ ۰۰۵۳۱۱ ۷۲۷ ا عادو اجراء‌سباوی ۲۲۹ آداب‌المی‌دین تجم‌الدین کبری ۰۱۱۴ ؛ ایکارالافکار فی‌الی‌سایل والاشمار ٩۳‏ ۳۴ آبئیه عی سقمایق‌الاده به۹ ۴۷,۳ آداپا لمطا لمه دالم‌ناطه۰ ۳۷ آدایالیتاندت ۸۰ اترآب لقصاید لیا منیا لمعاصد ۳٩۴‏ اثباتالعقل۱۳۸ سر ‌9«(ظ(ظ(۰ح( (ظ] 2شه_غ2ضظ( ۹٩۸‏ ۸/۱۸۱۸ آداب حلوت ۱۸۸ اثباتا لعقل ااعمان ۱۳۸ آداد‌ستره ۱۹۵ ا عبات لفر قها لناجیه۸ ۱۳ آ داب‌ساظتت ۲۶۳ اقبات لوح لمحقوط۸ ۱۳ آدمو پري 9ب ۶ اثیاتا لنتار 2۷ اغىاتالواجچب جدید ۶ ۲۲ ا مات لواحب حسیتی خلههالی ۳٩۲‏ اقبات! لواجب دوانی ۷۰۲,۶۹۱,۶۶۳ اقبات تلم خدا جع ۷ اثیات‌جوضی مفارق ۸ ۳ ۱ آتیاتداجب احمدا پوردی ۴۴۳ الوجود۱۳۸! اثیات؛ اجب خفر یج ۳ اباب وأچب‌دشتتی ۳۷۲ أمیاتواجچت عر بی‌دانشمدد ۳۹۲ دیا ات۱ اثبات واحی‌فارسی‌دا نشمند ۳۲ ۳٩‏ اثبارا لجنیه فیآدعاع لحدند۴ ۲ ائنی‌المعاضی فی‌عناقی عیدالقادر ۱۳۷ اثرو آوعا + ۳۲ اجرالشقیل می‌سلوگالمعیل ۴۰۲ اچوبةالامنیعشربه في توجیه لصلاة علی سید لبشی ۰ ۸ ۳ اجویةا لعزالیه فی‌السایل‌الاخروبه۷ ۶ اجوباا لمسکنه علیالاستلها م۶۷۹۰ احتجا ج‌علی‌آسلا للساح ۱ ۳۷۴۱۳۷ اس به > بل ۱ احسنالتو آر یش حسن‌ييك‌سا کی ۳۷۸ سنا لتوار یج حسن‌روملو۵ ۵ ۲۱۲ ۸۰ البیر ۳۶۲ «سی | لقصصی ۱ ۷ س‌القصعی جو نی ۳ بر ۱ اسآ اقصص‌ممین | لدین فراهی ۲ ۳ ۷ احسیالضارفیمعر قه اتمه لاطپار ۵ ۲۴ احسیالاد فی‌عنات اعدا لاطیار ۳۲۷۱ احفایا لح ۱ ۸ ۲۳۰۳ احقاف| لحشایق ۵۱ ۲ احیکام +۱ ام ایام لیام ۳ ۱۱ استاما ایا[ ۱ ار ۷ احام! اسالاطیی ۲ ۷ ۲ آسحکاما [مالانیه‌فی! عالم| لسما قیه ۱۱۲۳ احاعا اغر انات۴ ۳ ۱ آسییام! اعف بر ۳ ۱ ۱ِِ«ِ احیام| لمسیین ۳۴ ۳ اجام دوآزوها نه رم ۱۳۹ احتام‌قيا بات۸ ۳ ۷ احوال او عیداله عجمدین سدبق تججی ورگ احوا مها نی عشی ٩‏ ۳۲ (سحوال‌خطوط مشسیه۸ ۱۳ احوال‌مجمود قاواب۳ ۷۴۱۷ احو آن‌معاد ۳۶ احوال‌هیابون دادشاه ۳ ۳ ۶ ۳۱۷ حول‌ئیم‌آی‌دوست پکي‌ددبينم ازرسا هدر رد یأضی,۱)۰۰ * ۴ احاها لمله ۴ ۵ ۳,۱۲ ۱ ۸ اج اعلوع| لد ین ۷ بر ۵ ۷۱۵۹۱۳۷۰ احیاعفی حل | لمعما ۴ * ۱ اجیاصاو ا۷ :ار ۳ ۲ ۱ اخیار الاخیار دی ۰۰:۷ ۷ اخبارالاخیاد تی احوالالابرابر من‌اهل دیا لدبار ۰ ۵,۳۷ * لب ا جیار الاصشا ۷ ۱ + اخبار الما فلن ۷۱۷ اخباز برسکیات ۶ ۸ ٩‏ اختساراصول اقلیدی* ۲۷۰۷ ۱ اشدسازسور الکو تي | ۷ اختااجات ۲ ۶ [ اختلاف آیی کی بن‌عیاس وحن ۱ ۳۶ ا تالایا بر اروا لاه میا لاش او اس اسدلای نی اتَمهسنت ۷۳ ۱ احعیارات العلائیه‌هیا اما لسماو به ۱۱۳ احعیار ات ددیعی ۲ ٩‏ ۱ احتیار ات سماو نه۲ ۱۱ اخعرار ات مسیرا من ۱۳۸ جیار آت نسوم ۳۱۴۷ احللامی(سو وه 1 ٩ ۱۳ اجلاق‎ احلاقا لا مار ۷۷ احلافا لاشرای ۱ ۲۰ اخاشا لا نوار ۶۷ ا حلاف| لیستیی ۷ ۴ ۲ ای جالالی ۷ ۴ ۲ | خاززق‌شیسیه ۴ ۴۰ | خجازای‌طهی یهن ۷ خلاف‌طهیر یه ۵ ۷ اخللاق محعشی * ۷۳ اخالگ‌محسئی ۴۷ ۴۱۲ + ۴ اخلزق هی ۵۶ ۷ آخلای‌منسوری ۳۷۶ اخلای تا صر ۷ ۱ب ۱۳۸ ای هما و۸ ۲۷ اخوابا سنا ۵ ۱۱ اداتا لاشل(۴٩‏ ۲۵۷۰۱ ادب‌آلیسن ت ۰ آذبااصشر ۱۳۹ ادب] لوچین ۳٩‏ ۱ آدواد سفی|لدین آر موی ۲ ۲۶ ادوار عبدا لا در مر أغی ۱۴۷ اذفالر یک للملاشة انی‌جاعل فیالارض حلیقه(رسا لد درشرج) ۴۰۱ اذ ار ۳ ۳۷ اخ کار چعتیه ۶ ٩‏ ۱ اراسه عن شتا دا لیباجه۱۱۳ ار بمین‌عهایی ۳ ۵ ۱ اد بعین جامی۷ ۲۸ ار یمین عبتاللا تصاری۸م اد بعین علی‌عیدا ني ۸ ۱۹ ار دعین فی| بو آب‌علوم! آددین ۳۲۷۰ اد بعین‌فی اصولا لدیی ۱۳ / اد بمین سوه علیشیر ۲۹۱ ار تاگو بر افنامه ۱۳ اردای ویاهنامه ۱۷۲۳ ایسالا لمت تیپ‌وا لقضایلا لی‌ار باب! انکمال والتضایل ۰ ۳۷ ارسال! لیدقی| لسلوة۴ ۳٩‏ ارشاداعام | لحرعین ۱ آرشادروزبهان ۱ ۷۲ ارشادشر ح 5 فیه ۵ ۲۲ ارهادا لادعان ۳۹۶ ارشادال راعه ۸۵۷ ۲ ارشادا لسا لگین ۷۷۲ ارشادا لمسلدین ۲ ۸ ۷ ازشادژ ان‌ودست بیعت‌ایثان ۲ * ۴ ایشا د یه ۸۲ ٩‏ آن کانب! امحس ار ار ۷ ازاهییالر یاض الم ر یمه و غسی ی الغاط المحاود نوا اشر بهه ۳۲ ۱ آزهاراشجارا لاشبار ۳۲۳ 1 | کلق! لقی آدبا لا جوبه۱۲۳ اسشلة! لتصیر یدام ۳ ۱ اساسا لا تیاس وا چه تصی ٩‏ ۱۳ اساسص!۷ فجبای قاضی اختیار ۷۸ ۲ آیدایآ اعشذاس ۷ اساسا اغیای ۱۱۳ اسالیب‌فی لتالافا لیا بی٩‏ ۶ آسامی الاده به و خواصهاومنافبها ۲۲ ۱ اساهی وضاعیالحدیتو احوالهم۶۳ ۶ استج رح ۲ استخر جات۲ استشغراج .يكث‌درجه۲۶۰۹ ایعشی آجشیمیر ۷۱ استقامت | لشربعه بطرپق‌الحقیقه ۶ ۱٩‏ اسمتقا مت نامه ۵ ۷ ۷ اسعو ا نام4 ۵ ام ۷ اسر‌آداتماع ااسته۷ ۲ اسر درا لاعداد ۲۳ ٩۱۳‏ آسی؛را لاه لیا ۶ ۵ ۱ آمس‌ارالتنن بل 1۳ ۱ اسر آرالتوحیدفی مقامات ییا لسعید ؟ ۳ ۳۲۲۲ ۷ اسر + أ لحم ۷ ۶ ۸ ۶ اسرادالحکم۳ ۱۲ زسی‌اد! لحکمه ۵ ۵ اسرادالخهو 9 ۳ اسر اتالسلوة جاین‌الدین شن نتسه ۵ ۱۲۷ ۴۲ ۷ سرا تصلو:عبدا لح دهلوی ۰ ۳۷ اسآزا لعارفین وسیرالطا لبین 1 ۲۳ ۱ اسیارا لطا لییین ۳ ۸ ۷ ۱۹۰۵ آسرار لعیاده ۱ اسی‌ادا لی‌کنو نه ٩‏ ۶ اسر ادا (تتطه اسرارا لد امخندوم اعفلی ۱ ۳۰ اسر آرا لنیام تجمالدین* ۱٩‏ اسر ارا لوح ۳ بر ۷ اسرارا فوار الا لهبه ۲۷ اسرار علم‌آلدین ۶۷ آس‌ارقاسمی ۸۵۰۳۴۸۲۴۷ ۳۸۰۲ اس ار معا مازات| لد یه ۷ اسرار نامه عطار 1۴ ۱۱۵-۱ اسر از امه حتاسی ٩۹‏ ۲ اسر اروحی 8,٩‏ اسر ار یو خماری۹ ۳۹ اسي المواهپالسنیه في متاقب ا اصفوبه ۳ اسطی لاب شرا لین علی‌بز دی ۳۲۷۹ اسطو نه ۸ ۳ ۱ اس گنیر تا مب ٩‏ استکمدر تاعه( قصه‌ذ وا لقی نین) ۵ ۴۴ اسکندر نامه ابوطاهرطوسی ۷۲1 استندر نامه ری ۵ « 1 اس‌کندر نامه بری‌۱۰۵ اسکننار تاهة خاأ تیه سروشی بلحی ۷ ۸ ۵ استندر تام خسرودهلوی۴ اند تاه عردا لعافی ٩‏ باه اس‌کندر نامه نظأمی ۵ * ۸۱ ۱۱۷۱ ۱۳۹۱ ۵ ۱ ۲۳۳۱۳۳۳۴۶۱۲ ام‌کدر اعد باخلفر نامه درد شش اشرفی ۳۹ ۷ ۸ ٩ آسآزسبه‎ استاعا سای ۳9۲5 أسیاعا ار چال والرواء! لمت نود یش سح لمشکو:۹ ۲ ۳ اسمات کو فی ٩‏ ۸ ۱ اسمعیل نامه ۵ ۳۱ سو:| اسکوه ۳۱۱ ۱۱۰۶ اشارات ۲۰۰۱۲۴۰۸۲ ۵۰۵ ۷۳ اشار ات +حستا رو م٩‏ ار ۱ آیادات بمانوزمان آخرت۱۳۹ اشارات وتنیهات ۷۳۵ اشادة البتال ۳۱۱ اشارت نامه ۱ ٩‏ ۷ اشباعدرشرح قضیهمنااوس۱ ۷ اشتی باهذ عطار تو ثی + ۳۲ اشتر نامه عطاد نیشابودی۱۱۴ اشر اطاقیامت ۱۸۹ اشراففی سائلا لاف ۲ ۶ آشراق! لنیر ین ۷ ۲۹ اشرف‌الاسماع ۹ ۸ ا اشرفالتواد بخ ۲۱ آشمةا لامعات ۶۴ ۲۸۷۰۱ اتعادا احاسیس ٩٩۱۳۷۲‏ ۶ اشتا لا لعا لم ۵ ۸ ۲ ۱ص لت ار یج ۵ ۲۳۸۱۲۳ اعطازصات‌شاهداهی ! ۳1 اسطلاحات‌شاه و لیی ۸4 ۱ | سطالاحات! لصو قبه ار ۵ ۷ | مطلاحات‌ددر | لبحارفی ععلی تا لسلار ۳11 | حمطللاحات‌صو فیه‌شا هو لی ٩‏ ۱۸ امطلاحات سر گم عیث اسرزاگ کشا نی ٩ ۵‏ ۷ امطالاجات صوفیه میرس‌خشلی مدای و ٩‏ ۱ اس ‌معما ( دساله) ٩‏ ۸ ۲ اصل(ح لو فابه فیا مرو ۵ ۱۲۰۳۹ ۸ اصولا لذاین۸ ۳ ۱ صول| لمشر ه # | ا ۷ دول لحقا یدب ۳ 1 «صولالمته۲۳ ۱ اصو لا لملاحم۸ ۱۲ ۱٩ ۱ اسولامنطقیه‎ ۱٩ اصول‌دین۱‎ اصولعشر »۴۰ ۲ ۷ اصولوفروخ ۱1۲ ! ضطی آر ید۳۸۵۸ اطبای لدع یالیو اعظوا لخطب ۰۲ 1 اطعیةا امش ی ۳۲ ۱ اطوار قلاثه ی ۷ ۲ اطو اد سو فیهن ۲۷ اطواف لذعب‌فی| لمواعظ وا لخطب ۲ + ۲ اد !اسر آر ۵ ۳*۹ ۷ ۲ ٩ احانه‎ اععبار با لاقیال و الادیار ۱۳۳ اععر اشاتعش ۲۷۰ آعتتا جات امد نده پیل ٩‏ ۰ [ آعقای ات توف ۱ ۳۷۴۰۱۳۲ اعتها داتاهل‌سست و جماعت ۳ ۲ ۱ اعجتادا لحشما+ [ | ایعتاد نامه متام « ۷۳ اعتتةا و نا مه‌چامی ۷ ۳ اعد به ی سای قوش | ای ۴ اعتعاد به نصیر | لد ین‌طوسی ۸ ۱۳ اعمادا نکر 4ب اعجاز البیال‌فی تفسیراما (قر آن‌یافی کف مسی اسر اد ألقر + ۳ اعساز) آقر آن ۱۳۲ اعجار خسروی [ ۱۷ آمی‌اضیا لسیاسه‌قي‌اع ی اص‌اثر باسة * 1۶ اعلام | لتقی ۲ ۴ ۱ اعلاء! لهدی ۲ ۴ ۱ ۱٩ الاغذیهوالاشربه‎ آغر اص‌السیاته فیاشراضا لر یامه ۲۸ ۱ اش اش اطیبه و مخت[ لماز مه ۴ ۳ ۷ افاده فیاثبات|لحشروالاعایه۲۳ ۱ ادا ده فی کالما (شهاده ۲۲ ۱ اسلا لفو اید ۱ ۱۷ افسالا لمباه ۲۶۷ افعال الله سحا هو تما ی ۷ ۶ ۲ افتارااشر ۵ ۳۲ اککاراصاقیه قفی ترچمه تتاب‌الکافه ۳۷۰ آقیو ثیه ٩‏ ۳۹ اقبال نامه ۵ » ۱ ۱ساسات ۸ ۲۷ افتبا سات‌مشتار الا مراد ۵ ۸ ۵ | فتصیادثی | لاعتقاد ۶۷ اقیب! لعار یق! لی‌الله ۱۱۴ اقساع! لحدیت * ۳۷ اقیاما لکد ۱۳ قطاب,۸ ۶ اقطار فی الاصولی ۲ ۱۳ | کبن نامه( تفه (عحیه) ۵ ۴۳۱,۰۳۶ ای نامه الهدادب و۳ | کبر نامه‌علامی ۳۶۴ اکسیی اعظم ٩‏ ۵ الیسه ۳۹ | لجاع! ادو ام حلی‌علها لام ۷ب الا لا سا نیه۲۹۲ ا اف لیلهو لیله۱۴ ,۵۳ الفیها لشر حف ۵ ۳۳ | لغیه‌وشلفیه ۳ ۸۵ الواحا ل‌دادبه * ۱۱ الوان‌با وان الالوات۸ ۱۲ | لوس‌ار دبه‌چنن‌گیز مه ۲ | لهامات؟ ۸ ۱ الهیات| لسنية العالیه‌علی ابیاتا لشاطبیه ۳۲ آلهی ناه مبد الا تسار .ار ۵ الهی‌نامه‌عطار ۱۱۵-۱۱۴ اما (صفا یج( ۵ ۷ اما نی ۷ اما لیالاشتیاق قی لیا لی الفراق !۱۱ اما میه۲۹۳ اما نات‌فی‌شرحا اشار ات ۳۶ ۱ اماب لاختیار ۱ ۳۷ ۲ ٩ امانه۲‎ امتحانا 3 کیاع(۸ ۳۹ [هشلها لا عما لا لتمجوهبه ۳ ۳ آمر ! لسمه ۳ نب املات علی‌مشکلالاحیاع۷ ۲ اهر جمن ۳۳۰ ۴ آمینیه ۷ انا نقطه | لمی‌تستا لباء ۱ ۲۵ ۱۰ نبان‌عا(فطب ۴۸ ۱ [ تتخابا تتوار بخ ۵۹ ۳۳ | تتخای‌جامع زشیدی» ۳۶ تخاب کمبه‌صر قان:۹ ۳۷ اتتصاد هی‌الاشر ار۲۳ ۱ اساب نامه ۴۴ ۱ انساتا لکامل ۷۳۳ ۷۱۱۵ انس| للهفان‌من کلام عثمان‌ین عفات ٩۲‏ اتس] لوحید فی‌تفسین آیةا لمدل‌وا لدوحید «۲ِّ" یروج لغنی۲ ۷۲ آنسیه ۵ ۶ ۱ انجاعا یره ۳۹٩‏ انتای بوالفخل ۳۶۵ انشایشاه‌طاهرد کنی م۸ ۳۶ انشا ععین لدیی اسقر‌اری ۲۵۳ ٩ 3 نسام‎ اتعطافا لشماغوا تعکاسه ۸ ۳ 1 | تفاس نقیسه ۸ ۷۹۶ انفعالیه ۳ ۶ اتعاذا نها کین ۲۹۵ انموقج) لعلوم (موشوعات الىلوم۶4 ۲۶ انسوخجا لم!هم آمام‌تخررازی ۱۱۳ انموخجا لعلوم شاء‌طاهی د کنی ۸ ۲۲ آنموذجالعلوم فاضی نورال4 ۲۶۳۲ انموذج] لفنون ۲۸۹ الموذج بوائی ۶۳ »9 انوار ۳۱۹ اتوارا تتسفیی! ۵ ۷۸۰ اثوأدا لعتن‌یل و اس ارالهاو یل ۲۸۲ انوارالجلیه فیاحوال المشايش الشاه لیه ۳۲۰ آنوارألمیون‌قی اسرارالی‌کنون ۴ + اتوایا لمغاضر ۱۳۲ اتوارالناظ ۱۳۲ اتوادتجلی ۸۰۷ انوادسهیلی ۳۳۷۰۲۴۷ ۱۹۰۸ | نو ارفی کشفالاسي‌آر [۰٩‏ الما گیینة + 1 ائیسالطالبین بهاعا لدین تفعبند ۲ 1٩‏ | فیس لطالیین قاسي‌صفای ۴+٩‏ | یس الطا لبیرتو عدةا لسا کین خو اجه اج اد ۳ ۲ ۳ ائییآلطالبین وشدها سالکین خواچه محمد پا سا 2 ۷۷ ائیسااطالبین وعدةاسالکین سالحین مباز !۳۹ ۸ ۲ آنیسآنعا ددین ۳ب ۷ آنی سآلعار فین‌بديم ثبر بو ی۱۹۴ انیس‌المارفین جعقر‌طغوایی ۶۲ ۲ آئیسی| لعار قين شک رالد کی ۹ ۳۳ انیسالعارفین قاسمی‌آردستانی ۳ بو الیسر الماشقین ۰۳ ۲ انیس لعشای۲ ۸ ۱ ۱ + ٩ آئیسآلمذتیین‎ ائیس‌الناس‌فیالاخالای ۶ ۲ ییآ لوا عطین ۲ ار ۷ آئییالوحنده وجلسیا شاه ۲۱۷ آئیس‌قیااو حده ۶۷ ارامی العلائیه فی امورالعلائيسه ۴۹ ۱ + ۵ ۱ او ابل‌شسه ۲۷۶ اوراد ۳۱۱ اوزادالاه قات۳ ۸ ب اورادتاج‌ناعه ۳۱۱ اودادو آدعیه ۲۴۲۷ ۱ ٩ آوراوبه‌ق‎ اوستا ۱۳۸۱۰۰۵ اوسط ۱۷ ۱ اوصافا مرفب۸ ۱۳۹-۱۳ او قاتا اصلودا لخمسس ۵ ۹ ۳ اوقاف کیب ۱ ۷ هر اوستودن ۲ اهلستا۸ ۲ ایاموا للیالی ۱۲۷ اج زمفا نیما لاعجاز ۷ ۳۹ ابسافوجی ۷۲۳ ٩۱,۱۱‏ ۱ ا قاطا لما کمین ۵ ۳۹٩‏ اجمان‌فر عوف۲ ۲۶ یهام الشریف ۵ ۳۲۲ ابا با با [دم۱ +۳ باب‌جادی عبلي ۰۱ ۷ بآ بی‌تامه ۴ ۳۴۰۲۰۷۴۱۳۱۱۳۳ ۸۰۴ بر اد بای نامه( ي‌چمة) ۳۱ ۳۶۲ ۰۷ ۳ ۸ بار ع ۵ ۳ بارع‌فی] لتقویم ۸ ۱۲ بار قاتا لهیه * ۱ ۱ باژ نامه ٩‏ ۷ عاز نامه ( بو ات فاحه) ۷۳۹ باز تاهه‌علی چن بت و خجسیشی باه ۱ لا باغ‌ازم ۶ ۱۳۶,۱۷ نا یات اصبا لحدات 3 + ۳ تا قیات ! لصا لحان قیتا ملسي عبت لدشین و بغئی‌عن] لبنات ۲ ۴۰ 1 ٩ + باء‎ با وسدتی ی ۲ با ئیقذو! ار مه ۲ ۶ [ دت‌خا ند ۸ ۳ ۳,۸۵ ۳ ۸ بحار | لحتیقه ۰۱۰۹ ۲۰ ۷ تحضن | لا سهای ۳۲ هر الا نساب پن‌عنبه ۶ بحرالا نات آمامقض ۱۱۳ بر ال تساب سینهحد کی ۳ ۳۳ بحرالاوز ان ۵ ۴۴ محر لحفایق والمعانی ۱۴۱ بجر لنرر ۴۳ ۲ جر ألستاه # ۱۲۳ [ بر ۲ بحر | لصنایم > [7 سرا اعرایب۸ ۳۵ بجر الخی بر فی‌تقدیرالماء الکشیی ۶۳ ۶ محر لفی اسدا تلاقطفی‌ش حدیوانحصافظط ۲ ۲۰ محر ألقو اید۹ ۲ ۷ بجر آلمار ۳ ۳3 بر الما فی ۴۸۳۴۳ ۳ ۳ مرا لمع ثی وسفوالاغانی ۱۳۲ مر مسجو و ۴۴۲ متام نامه ۴ ۱ بدا مت ۶ ۱ ۸ بدا باء! لمیسبه ۳۴۴ ۲ بدا با لهدا به 2۷ بدز یذ لو فا یم ۳ ۵ ۲ پدا یت‌حالا (حسین بن‌منصور | لسللاجو نهابته ِآٍآٍ "۷ بدا یم #۳ مدا بح سمدی ۸ ۶ ۱ بدا یمالازمان فی‌وفاییم کرسان ۸ ٩‏ ۱ پل) یم لاسجها دفی‌صنا جم‌ا لا شما و 4 ۷ بدا یمالافکار گی‌ صنابما لاشار کشفی ور گر بدایعالافکاد فی‌ستاب‌الاشماد شکافی ۳۰۱ دثا بعا لا نارای ۰ بل جبا بعا خی فی‌صنا بع| لش ۳۲۹۸ بدا یم لصنایم۸ ۰۳ ۴ ۳۲ بدا نما توقای ۰-۵۵٩۹۱۲۵۳‏ 1 بدر | لشروحل ۲۰ بد سم لز‌سان فی‌فصة حی‌ین پفعلان ۱ ۳۸۵ بد یم لمیز ان ۸۱۳ ۱,۸ ٩خزارب‎ ب راهب لباثله ۳۲ ۷ بر ائها للم ۸ ۳۵ برده(قسید؟) ۲۴۲ مرخ ار ۷ ردو ایو ۱ بروح۱۱۰ بر‌هأتا لا قوی‌ی‌شرف | تقو ۲۶ + برحانالسلی فی‌معرفهالولی ۴۰۲ برهات] لعاشقیس ۱*۶ برحاأن‌فی امول | لغقه ۱ ۳ ۷۱۰ ۰4 برهان‌هی‌قیا فا لقر آن۱۱۳ برحان‌ماً ثر ۳۵۹ بزم آرای۶ ۸۱ بزع ددع۳٩‏ ۱ سا تین الا فس ۵ ۵ ۷ بساتین‌الاغی واسائین| لحدص‌فی بی‌آهین- المغس ۳۴ ۱ ۵٩ ستاتالستل‎ بستاتا مقرل ٩‏ ۵ جستانالملها۵ ۵ ۷ سعان! اقلوب‌دوا نی ۶ ۲ ستاث| لفلوب‌سوروردی ۰ ۱ ۱ یط ۶۷ بشار ات‌فی‌شر الاشار ات ۸۲ بغارت‌نامة ابوالصن علی الاعلی۱ ۷۹ شارت نامه سیداسسق ۷۹۱ شارت نامه شاهو ی ۸ ۱ بشر وهند ۶ 1 بصا یا لتصیی به ۱۳۰ یا ثرق ,الشفسیی ۷۲۸ ثر یمینی ۸ ۲ ۷ تسیر * 1 ۱ بطیخیه ۷ بص‌فضایح الروافش ۲۵ ۱ بشی‌میاً لب| لنواصپ فی نش بش فضایج- الرواففی۵ ۲ 1 پضي آزسائل‌جیی ومقابله» ۶ بقیةا لبیان‌فی تضیرالقر ۱۴۲ دقاعا لنشی یعذفناعا اجسن۸ ۱۳ دقساشیه ۷ یه نقیه * ۱۷ بکائیه۱ ۴۰ بلادا لعفیه ۲ ۲ ۱ بلیل‌نامدعطاو تونی ۰ ۳۳ یلیل نامه عطار تابور ۴ | ۱ با#یسوسلیمان ۳۱۳ بلوغات 4 ۸ ۱ يم نامه ۲ ۸ ۳ پناء| لمی فوع‌فی ثر صیص عباحت الموضوع +۳۷ ۱۹۹ بتگهو باه ۳۷ ۴ بوداسشفه داوس ۲۶۴۰۱۹ بو دل‌حشت | تسا منلییالهیابه ! بوستان۳. ۱۳ ۰۲۹۸ ۰۳۰۳ ۴۱۵ ۸۱۴۴۵ ۱۷۱۴۵ ۷ موستا نان ۵ ۸ ۴۰۳ ۴ ۲ بوستان خیای‌عیدی ۵ ۳۸ بوستات خیال‌فخر کاهروي ۱۲۷۲۸ ۰۳۷۲۷ ۴۳۹۱۵ دو سه ناعه ۳۷ ۳ بو تسشن ۳ 1 بهارستان ۷ ۱۱:۳ 1 ٩۲ جهایبه‎ بجج | رباعم ۶ ۲ بیجدالاسرار 4 ۳۶ بسا لاسرادقی مناقبا لخو قیه ۲ ۱۴ بهجهةا لا سی‌آرومندنا لا توار ۳۲ ۱ بهجفا ییادج ۵ ۱۸۱۴۴ ۸ وا (عو از پیت ۲۳۹ بیجد! ار و۹ ۷۷ بهر آمدستان ۰ ۳۸ بر آمب! ید ظا بهر ام نامه ۲ [ ۵+ ۱ تب امه کلندامپا 5 ۲ بهرامو تاهید» ۵٩‏ بهر و زو بهی |۲۸ ۷ بهین‌تامه آذری۲۹۴, ۷۸۲ ۱۷۲۹۵ ۷۹۸ نمی امه آ پر تشاه ین ایوا لیس ۴ ۱ 1« 5 ۳ ۳ .با [ ٩‏ بهمن نأمهجما لی سر مس دک ۱ ۵ ۱, ٩ پیات‎ براناجوال حضرت مولانا محید تاشی ۴+۷ براتاحوال علماو اعر !۱ ۲۰ بائاسرار کلمه و صاوخ وحم وی و ۱۸۹ بیان‌افطاد ۸۵ ۱ بیاتالادیان۳ ۱۷۰۳ ۱ میات لیصی بف, ۳ ۱ بیان اعد پل ۳ ۲ ۷ بیان لحفا پق جما لی‌دهاوی ۸٩‏ جیات لحفایق دشیدا لدین فضل ال ۴۳ ۱ پیان! لحقایقفیاحوال سید | لمسرسلون 1۱۳۴ میات لعحیی 4 ۲ ۷ پیان! لحق بنمات| سدق ۵ ۵ فیاتا لصا عاث ۸ ۲ ٩‏ دراتا لطب ۸ ۲ ۱ بیاب| لتوانین ۶۷ بیاثا لنفوی هل‌هی م«دحد ی‌الماهیه و | لسشیته ۲ ۱ [ بیایا لنجوع۸ ۲ | پیات لواقم ۳۲۷ پیات نواعا لسمی ۶۲ نو بیأ نا تجلي ٩‏ ۸ 1 بیاأن‌چهار کلمه ۱ ۰ ۳ بیانحاچت ایا لطب ۳7 آداب الا با ۳ وسایاهم ۱۴۷ بیانحر وف ۹ ۸ ۱ ببان‌حقایق احوالسید؛ لمر سلین ۵ * ۴ بیان حقیقت نها لاو لوالا خر ۱۸٩‏ بیأت‌حقیقت مفالوخیال‌مقسده و گیفیت جی: تي وعغامات رویاودرجات خلق دراو الوم ومماً ی ۸ و۸ ۱ بیان حقیقت وطر یقت مجاز ۸۸ ۲ بیأن‌خوش ۸۹ ۱ بیان‌دوح ۲ ۲۴ بیات‌سجدات‌قر آن٩‏ ۱۸ بیانسلسله ۷ پیان‌سسله خواجتان | +۴ دیان‌شرف وفشیلت اسان ۳۹۷ دیا تتاصبتم تاذت ٩‏ ۲ 1 دیا ت‌طر بقه | لمقشبند به ۲ ۳۷ بیان عن‌دحر وف ۸ ۱ نیاناشلم و سید ۸٩۹‏ [ بیاب‌عيات فا لحقایق ۳۱۱ بیاتةلوب انمان۹ ۱۸ بیان کلمة طیبه ٩‏ ۸ ۱ باهذ اهب درخلق افعال ٩‏ ۸ | بیاث‌ممنی قا پلمت ۱ ۴۵ بپاب لس ۸۸ ۱ بیانهها لبی‌هان ۱۱۳ بیخ‌چینی ۳۹۹ بید بای ۵ ۳۳ پیت باب اسطر لاب ۹ ۳ ۱ بست باب خواچه نصین ۱۳۳٩‏ ۲۷۷۱ ت ۱۳۸۴۲ 9 ۳ ۳ + بر بیست باب تظاع لذدین ی ‌چندی ۲۸۲ ۳ ۷۳ + ۸ میسن تاه «علار و نی + ۳۳ تسس دا هید ار ستا بو ری ۴ ۱ ۱ بی‌گار نامد ۶ ۳۶ پاز د + [ پا نزده مکدوب عبدا لقادر کیلانی ۴۰۲ پسی نامدث ۲ ۱ دنججا باب سلطا ی ۱ ۳۷ پنجر قمه ۶ ۴۴ بنج تنموحسینی هیروف ۲ ۷ پنج گئچ صر فی کشمیر ی 1۹ ۸ پني گنیج نطامی گنوی ۵ ۱۰ پنح نات ۴۷۲ ۳ پند نامه عطار ۳ ۱ ود تا مه‌عنصر ألممالی کیکاوس۸ ۷۳ پدن نامه من ای ۶۹ پیشرول آهنگك) 7*1 پیل پاک ۶ ۳ تا حألغیاج‌فی تغسیرااق آت الا عاجم ۷۳۷۳۷۳ تاح | لقصصب ۷۱ تاحا لماش ۳۲۶۰۱۷۱۰۱۵۳۲ تاج تعصادر ۲۷۰۳ تاحا لمناقی* ۶۷ تاحا لمناقب فی‌فضایل| لا مه 5٩۱‏ ۷۱" تأج نامه | ۱۲۸+ ی ۷ تادی خآ لچشکین وتاریخ‌ختای۲۵۲ تآر یش آل کرت ۱۹۸ تاریخ ال کرت‌حافظ ا در و ار ۲۳ تاریت | لمطظش ۲۲۸ تاد یج ابوا اخیرخا تی ۵ ۵ ۳ سار یش | تبری الههدآدفیضی ۳۶۲ تاریج اتبری سید عارف قندهاری و تار یش] لجا تیوساط انمحبد خدا بنده | ۵ ۰1 ۳ ۷ تاد یا لحما شهر زوری ۴+۱ تاز تیا اما شهي‌ستانی ۲ ۲ ۱ تاریخالفی ۵۷ ٩:۳‏ ۵ ۴,۲ ۲,۳۴ اب تاد بخا هی ۸ ۶ ۵ تار بخ ا هیر اغول شاه ۸ ۲۳ تاد یج امیرو ی دن‌شاد علی‌هندو ۳۳۸ تاریضانسا ۹۱ ۲ تاد بخ بلییی نظام‌شا« ۵ ۵ ۳ نار یخ بخار + ۷ + ۲ ۱ تار یخ‌پداوتی + ۳۶۹۰۳۶ تار بخ بر امه ۱۱۷ تادیت بر کیان ۱۱۷ تاریخ بلحمی ۸ ٩-۲‏ ۲ تا پیعربیهقی ۵,۴۴ ۸,۳ ۳۳ تاریخ تر ستال+ ۱۰ بای بخ تغی ببردی ۱1 ۸ تأد بخ تیمور » ۷٩‏ تاز بخجدید بن‌د۵۲ ۲ :ار یخجهان آر۸۴۲۱ تاو بجچها نها چو نی ۳۳ ۰۱ ۲ ۷ تاد یج چها نکیر یه ۳۴۹ ۲ تاد بخ حفی ۱ ۳۲۷ تار بج‌خاتی ۸۲ ۳۰۱۲ ۳۸ تار یخه خیراتب۸ ۳۳ تاد یخرسولوانمه۳ ۸1 تاد یخ‌رشیدی + ۳۸ تار پخرویان ۸۷ ۱ ۱۹ یو وتو ی وی و و و پا یا ۸ ۰ 7۰ پ/۱,- تا ینس دار ان ۱۳۸ از پخس گنت رک ۳ در ۳ تار یم سلاچته کرمان۸ ۱۱ ثاریخ سلاطین‌فود ۲۳ 1 ار وخسایو فیان ۳۹ ۲ تاد بخ‌ساسله تقشبندی ۷ ۱ ۸ نار ب‌ساطانسلی نش * پار تاریخ سلیم‌شاسوري» ۱ ۸ تار یض سستان ۶ ۵ 15:۱ تار سخ‌شاهر خ ۲۳۸ تا ریخ‌شاهنشاهی ۲۶ تارج شاهی ابوسه‌ید کرمانی ۱۴۵۹ تار بخ شا هی میا مر وار ید * ۲۲ ربیخ شیخ‌اویس ۲۸۳ تار یخ‌شین‌شاهی | ۳۶ تا بخ‌سدر جهان ۲ ۴ ۲ تار یخ‌صفار یات وسامانیان و غز نویان و ملوكغورو آل‌سلبجوق» ۶ ۷ تار بج‌صو فیاتو تحقیق‌عذ مب ایشان ۳ باب ۳ تا ر یج طا هر ی ۶ ۳۶ ار یخ‌طیرستان۱ ۱۳۶,۱۱۲ تاریخ‌طبر‌ستان و رویان و مازندران ۳۹۱ تاریخ طبر ۲۰۱۳۹-۲۳۸ ۷ تار رطف تیموز۸ر ۳۲ تار یخ‌هشما نی ۱ ۱ ۸ مار پیم‌عالايی ۱ ۱۷ تاریخجغاژان خان ۶ 1۱ ۲ تاریم فتیم هندوستات و نوادر آن زمان ما ثاریم فغرالدبن‌بار کماه ۱۳۲۰۸ نار بخ‌فی شحه ٩‏ ۶ ۷ تاز بخ ذیر و ژشاهی‌شمس‌س اج‌عفیف ۲ ۱۱۸ ۷۰ تار بخ فیروزشاهی ضیادی‌نی ۳؛ ۱۸۵+ بر +٩‏ 9 ۷ تار یخ‌قاشیپرهانا لدین مسعود سپواس ۱۹۲۳ تار رخ‌قاهر ۱۴۲۰ تاز بخقم ۲۵۷ تا ریخ کبین ۳ ۸۵ ۷۷۵۱۳ تاد به تشمیر ۷۲۹۱ ثار پخ «مبه ۲۹۳۴ تار بخ کجرات ۳۷ تاریخ گزیده احمدستوفی۲ تاز بخ گن دنه حمدالله سئوشسی ۱۱۴۴ و۳ تار بش تیللان و ددلمستان ۵۲ ۲ تار بخ‌ماوراعا له ٩‏ ۸۳۴ ثار بخ‌عبار کشاهی ۳۲ ۲ تأآز نارق قاری ت۳۶ تار بخ میدیم ۳ ۲ بر بک مسبو دشاهی ۳ ۷۷ "آر پنومحمو د گیتی ۷ ۳۸ نار سم فجبو دور اي + و از بخ سحیو دی ۴ بر ۷ تاریخ‌مدینه ۵۲ ۲ نار یه دی ارات بل ۷ ۲ بر تأر پخععجم ۰۲ [ تاز ین «صومی ۳۵۹ نار بسا شعجم ! ۳٩‏ تار ی موسوی ۳۲۴۳ تار بجر‌تاصری باطیقات تاصر_ی ۴ج تار پج‌نامه حرات۹:۸ ۱ تأر بخ‌نیشا پور ۷۸,۳ بار یخضهر ت۷٩‏ 1 نار نخ‌ضرات چاعیی ۷ ۸ ۲ تار بشما رن ۲ ۳,۳۲ ۰ ار تار بج‌عمایوت با تذ کرذالواقعات ۳۶۲ تار پن‌هما یون شاهی ۲ ۳۶, ۶ ۳ نار یمو اسط ۵ ۷۷ تار بخوصاف ۳۴۲ ۱ تار بخبند ۳۸۳ ۵ ۷۷ تار یج بمینی 4۵ ۱۲ ۱۳ تا با نهسلوش9 ,۱۱۲ تا لیف لطاهی فی‌شبعلاتا لطاهرابی سید ۲۷۹ تام بل| لسورهذا لمبار کها لقا تحه ه ۵ ۱ دب ۲ تالییه! بن) لقارض 1 ۵ ۳ تا لمسبوگ فی‌نصا یی السلوك ۲۸ تبصر نا لاصطلاحات الصوفیه۷ ٩‏ ۱ تبصر تا لعار فین ۰ ۳۸ ها لنوام ۱۳۴۰۱۳۰۰۷۲ تبصرالعوام فی تفضیسل ماهبا لملتین ۱۳ تیسر غا لعوا+ فی‌سعرفة مفامات۰ ۱۳ تیدا لنتدی * ۵ ۱ تبصرء ۰ ۱۳ تبسیر ات لخو ارقت + ۴ تیصیی ات لسو ارقانت۳ ۴۰ تبصیر فی | لین ۱۱۷ تییانا لکبا پ ۵ ۷۲۸ تبیینات ۱۱۱ تبیبیلاتا لر اف قیما هی ضیافه ۲ + ۴ تتمه لمواهب| لشر بفه جاممع اصحاب ابی حیفه ۷۷۷ تتمدصو لا له ۲۴ ۰:۱ ۳ ۶۹۱ 1 تجارب‌الامم ۱۲۲ تچارب] لسلف۴ ۸ 1 تجارب‌شقهر پاری ۲ تمد ید ۸ ۵۴ تج بدا لوافی للجه | لسافی ۲ + ع تجمن بدا احقا مد بل ۳ ( ٩.‏ بر 2 تجر بدا لکلام* ۸٩:۳۰‏ ۳ تج ددفیسول! اهننسه ۱ ۷ تج جدفی | آهندسه ۳۸ ۷ تج یدمنطق ۳۸ ۱ ۱ ۸ ٩ تجلیات‎ تج بدا لامصار و ئز جیه‌الاعصار ۱۴۳ ۲۹٩ تجنیسات۸‎ تجئسیا للغات ۷ ۳۸ تسب یط ۷ بر ۳ تحد‌بر من | لوقوع فی‌الیلکه وألبلیه لمن شرع‌فیعلم| لحقا یق بل اهلیه ۲ »‏ نحریی اقلیدس ۶۶۳۰۱۳۷ ٩۱‏ ۶ بحر ییا لعا ید ۱ ۱ ۹ نح‌پر | لذرةا لمتحی که ۱۳۷ تح یر | لدیره تما تا لاو ۳۷ ۱ تمحر بر | لوچودالمطلق [ ۳۱ تحریی طلوع‌دوغروب۱۳۷ جر بر فی | لفت کبی ۱۳۳ تجر بر تتاب اد گر ثاو ذوسو ی ۱۲۷ تحر بر کتاب|للیل وا نها ر ۱۲۷ تحر ی شدابا لما خوذات۲۷ ۱۳ تحری کتاب| لمساکن ۱۳۸-۱۳۷ تججر یی کتاب| لیات ۱۳۷ تصربی بتابا لمفر وضات ۱۳۷ تحریی کتابا لمناطی ۳۷ ۱ تحری کتاب|پسافوچی۱ ۱۹ تجریر تتاب چنی‌هیا لثیر ون و به‌دیها 1۳۷ تحریر کتاپ ظاعیاتا تغل ۳۷ 1 تحربر کره واستوانه۲ ۱۳ تحر یر صطی ۷ ۱۳ تجریر ععر8 مساحة اشکال البسیط وا لترو به۱۳۲ تحر بر مطالم ۳۷ ۱ تجر دم حشیشه ۰۲ ۴ تحر بم‌صلوة! لجمبه ۳۸۱ لحسین | لمطنون ار ۳ تحصیل| لتمرف فی‌ممی فده | لفنه وا لتصوف + ۳۷۲ تخصسیل ا لحق‌عیا لکازم۳ ۱ ۱ تسیل ی هل لنجوم ۳,۸ ۱ تحصمین الاو له ۲۷ تقد ۳ ۳ ۱ ج ج ٩‏ تحهقا لا حبافی‌مها نب آلیعبا ۸۵ ۳۴ تحوها لا حبراب سا قبط آو بهی ۴ ۳۰ تجمه| لا حیاد‌منشی ید۸ ۳۹ تیه لاجر ام جر رال اج ار اتب تعها احوان‌فی‌شبایس! اسان ۸ ۷۵ بجع ها د دا امه یا ادلی له ۲ و 1 ٩۰۲ ۷ ۲‏ ۵ ۴ تتهد! لپی در ۳۵ ۲ ۷ تحفه! لجالالیه هیاسابا لا لنیه « تجدذا لجا تیه ۷ + ۸ ۱۲۱۴ [۳ تفا لمحییب ۸۷ ۳ ۱۷۸۷ ۳ با ۳ تحفة! لحساب ۱ ۷ ۳ رها لام +۱٩‏ و۳۴ تسقةا لضو اطر وز بدا لضمابر ۴ ٩۰‏ تبعفة | [ت‌هو ات 1 ۳۷ تمد لساد+۳ ۲ [ #سقد! آسعا ده ۸ ۵ ۲ فد اسعد‌به ۴۷ ۱ تحصفةا اد این * ار با تحفةا لسلاهیه قی| اجواهر ااسلام 2 ۲۳ تیجقه! لسلطلان فی‌منا قبا لشسماب ۳۱۱۷ تفا شا هیه ٩ ۴٩۲‏ تحفةا لش بب۵ ۳۲ تحقد| اصدیق ا لیا اصدیق من انم نی جن جبل یی ۳ ۷ تفا لسلو ن ۷ ۴ ۳ تحفةا لمي‌اقین۴ + ۱ تسقةا لعر ۱۸۵۱ ۲ ۷۳۷۱۷ تبحفةا لعشاق ۳ ۴ ۳ تحفها لعقول ۳ ۲ تحفذا اعلیه ۲۲۷ تحفد| لفقیروهد یةا لحقیر ۲۳۹ تحفة! لفا در به ۸ ۳ ۷ تعفه | دز مه قي هما اس تما ی میا له تیاه هجو نیه ۲۷ ۳۸-۷ ۷ تحفه | لیحبین ۲۲ ۲ تبدعها لمر‌شیه الحضر فا رنه :۳۹۵۰ تمعفذا لباق ۳۱۱ تحفذا لملواك ۲۰۲ ۷ تحله| له لوكعلیشیر ۱ ۳۹ تحفذا لنصا یم ۳1 تمعفد ۰ ۶ ۷ تحفد| بو بر | تجاجی ۲۶ ۱ تی و ۰1 ار ی |[ سوه تخت امسر ۷۲۲ ] ۳ | این باضی۱ ۳۶ ده چا ۲ تحقه در هعی فت نی ٩‏ ۱۳ نحفه ساأعيی ٩‏ ۳۷ تسف سلدر ی ۵۳ ۱ تست شا حی۸ ۴ ٩‏ تسا (شحیا ۸ ۴ ۳ قاس اد ۴ ۳۱۷ مسنه‌مظفی ی ۳ ۵ ۱ مدمه لعس تین ۸ ۷ تبفه نا هید * ۳۲ تووقیقات | جو نسي پار سا تیعقیقاب شاه نهمدا للهو لی ٩‏ ۸ ۱ تسقیق آیةا لخاد | ۳,۳۸ ۶ تجقینا ( شاد ه آلی‌تعمیا لیشاره* ۳۷ ۱۸٩ تحقیقالایمان‎ تیا لیات ۱ 1 تحقیق! لمرانبا لهیه تصفیق| او جود ۳۸۸ مدقیق قوس‌وفن ۳۹ ۱ تجشیق‌ها ثیت با مسنه‌من| لا مالمنا یا ما لسنه ۳۷۲۰ تحقیق مذهب صوفی‌ومتکلم و حتیم۸ ۲ تحقیق نقیش| لوجود ۰ ۱۳ تدبیر بوم و لیله ۷۳۲۷ تدلپس ابلیس۷ ۸-۶ ۶ تذ کارا لنعم والعطایا فی| اصیی و الشکر عل القعروالسابا ۳۰۳ نت کید لاحباب ۷+ ۸ تذل لرة الاشر فیه فیالصناعات ااطییه او تذ ثرةالاو لیا عطار ۳۳۰۰۱۱۴ تذ کیفا لاو لیامحرایی تی‌سا بي ۷ ۵ ۲ ده آی‌فا لاو لیا مجمید بن دس‌هالنا لشین ۷۲ ۱ب تن کرةا لحکد! ۸۳ ۳ ند کوةا لخوآنین ۱۳ ۸ دل کر ها لشعررادو لحشا م۸۵ ۶۶۲۰۳ تذ کر ها لشعریاء رد کنالدین خوافی * ۸ ۷ کر ةا لشمر اصادقی ار ۵ ۴ تذ کرذ | اعاشقین « ۸ ۲ تذ کرةا لصا لمین ۷۱۹ ثذ کر فا لمشاجم۴ ۲۴ کر تا لملو ۵۳۲۸۹ +۸ ند ترهالمنتهی* ج ۱ تل که لواقعات ۲ ۳# مد کی دا آهیتدن ۳۸ نذ تره* ٩‏ ۸۰۱ ۲۸۵ د کر آغات وا نعام ۱۳۹ تذ کر اوصاف خراجه محجسد تججا نی ۷۷۵ گر #ستضس یزرم ۳ تقد کر شوشنو یسان ۸۱۱۳ تنل تره ده لعشاهی ۵۵ ۲ تله تیه شاه‌طماسب ۴۶۷۲ تذ کر طوفی‌تب یف ۰۹ ۵ تن کر امی‌خانه ۲۷ ۵ تذ که میی‌اجوالیقا بقابی ۳۱ ۸ ئذ تر ۶ اصیر به ۳۸ ۳۹-۱ ۶۰۱ ۳۸ لد کی هفت آقلیم ۸۲ ۳ تذ که همایوت‌وا تب ۲ ۸۰ تد کیرات ۷۲۰۱۰۹ تذعب] لاحیام ٩‏ بر ۳۳ ۲ دراب نامه ۱ ٩‏ ۷ بر بیم‌الداآهن۸۰ ۲ 1 ترجمان] لبلاعه ۹٩‏ ۰۰۳ ۷۱۷۱۹۲۰۷۲ ترچمان! لمتی چم بمتجهی الارب‌فی لند! (ع رآ وا جوا خرن ۹ ۳۷ ترجمات‌می لیذا لقر آ۱ ۱۹ پر جمدالاحادت ۳۳۰۰۳۱۹ ترجماالاحادیتا لاد همین فی تصیحها لمل وا وا لسالاطین + ۲۷ تی‌جمةا شیارا اعلو به ۱ ۳۱ ثرجمةا خر اس ۲۷۱ ترجمذا اصواعق۳ ۲۶ توجمةا لمنافب ۲ ۲۷ تر جمهٌاجا دا اعلو م۹ ۳۹۰۷۱ ۷ تی‌جیه‌آ دبا لستیر ۱۳۹ موجه از بعین‌حذیث ۷ ۸ ۲ ترجمه‌اشار ات و تنبیهات ۵ ۷ ۷ صول‌النشی:۴ ۲ ۵۴۰۷ ۷ بر میا بر نامه ۷۳۳۱ ۴۶۵ ۱۴۳ ۱۱۹ ۱۶ ترجمة بوداسقو بلوش۰ ۲۶۴۸۳۵ تر‌جبه‌تار بخ تص‌بیردی ۸۱۱ ثر چیه تاد بخ‌طیری ۰:۳۳ ترسچمه تأز یخ ##میی 1ِ_ِ"۷ جمه‌تار یخنیشا بور ۸۳ ۷ تر جمه‌تاریخ یمینی۵ ۱۴ ترجمه تازیمی زبان‌نامه۰ ۲۸ جمه تشکرتا لکسالین۹ ۷۱ ۳۸ ترچمةً ترکی تفسیر آبواللیت سم فند ۳۰ ترجمه‌تر کی جوامعا لستایات ۲۷۹ تی‌چمه‌تی کی شاعنامه 9 شرجمة مر کي منفلوم تمبیر قادری ۲۸۰ ثی‌چمه تقویم| لبلدآن ۷ ۰ ۸ ترجمه تعویمآ لصحد ۷۳۸ ترجما چهل حدیت ۲۸۷ تر جمه حئیه ۴ ۸۱۱ موجه وبا تسارو ۷۳۳۹ ت‌جم دیوآناعلی بن | بي‌طا لبآمینی هروک مکی سجمةد یوان‌علی بن| بی‌طا لب‌شوقی تبر پزی ۳۷ ترجمه‌رسالةالادواد قی‌حل الاوتار ۷۳۲ تر چمهرسا ۷۱2 بقاع ۲ ۳ ۷ تی‌جمدرسا لا لذصبیه ۸ ۳ ۷ ترجمهرسا ۱21 لسیاسیه ۷۳۸ تر‌جمرساله مسیی|لدین | ۳۶ تی‌جمدرشف التصایم الایمانیه فی تشف.. القضایما لیو نا بیه ۵ ۱۸ تجمٌز بدا لا قارا لمنتخب‌سن بهجةالاس‌ار ۱ تمه بدة! لحفایق ۳٩‏ ۱ تر‌جمه‌شافه ۷ ۸۰ توجماصد مه علی دنا بی‌طا اب ۳۹۹ ترجه؛صت معبای هیر حسین فششایوری ۳۹۰ تر چمه‌صورا لکوا کب ۱۳۹ ۹ تر جمه طا لبین‌وایضاح‌سا لکین ۱۲ ۸ تر جم؛‌طی ری ۹-۳ ۳ ثر چماقی در وسین ۸ ۷۲ تر‌جمه‌فارسی مختص | لقدرري ۸ ۵ ۱ تر چم فضایل بلی ۳۹ ۷ جمهق آن ۴ ۳۷ تر چم قو آعدعشر ۳۴۰ ۵۳۱۷ ۷ ترجمه که ۷ ۰ ۸ ترجمة کتاب أخلاق تاصرألدین «حدشم ۱۳۹ ثرچد#مجا لس! لنفا مس ۷ ۷ تی‌چمة شا گورمیی ی ۵8 ۱ جمامسا لاكتومما لك ۳۹ ۱ ۳۶ ۷۷۲۱ تر جمه‌عتارم! لاخالاگ فضر ! لین علی‌زو اد ی ۳۱ تر‌جیه «بتارما لا خلاق ی لدین انساری ۳۷۳ ترجبه‌منا فع| لحیوان ۳۷ ۷ ثرجمةهنظومجواص| للعازمهشری ۵۸ ۷ ترجمه‌منظوم صد تلمه عاأسي‌پن آمی‌طا لت ۲ ۳ ثی‌جمامها بهارت ۱۵ ۸ تی جدهه نن‌طةا لار وا ۱ 4 ۴ رل * با تر‌جم نيك پخعبه ۱ ۲۴ تی‌جبه و تلعم‌مشادقا در اری ۶۳ ۷۷ تر جمه یمیثی ۸ ۳۳ ترجیع‌بند شمسآلدین تبریزی۳۱۴ تر‌جیع‌بند عااءالدین اودی ۲۲۲۳ فر چیم بند تحيمي نبر‌یزی ۲۱۴۳ تی‌جیع بد فوبدیاتر بلی ۵ ۵۵ ترسل| لیا لعوسل ۱ ۵ ۱ و سل عبط ره سر واز بن ه ۲ ۲ ترس کبالا لدین بدا لواس ۳۱۴ ترسل نود ادین سنشی ۳ ثرسل پوسف برطانجای ۲۳۶ تي یبا هل لسما دات‌علی تکقیر | لصللاة علی سیدا لا پنات » ۲۷ ۳ ترقیدهحآتسا نی ] ۳ تن قیب بندشی وف تبر پز ی ۸ ۲ ۸ ی کیب‌بند عللاعا لدین اودی۳۲ ۸ تر کیب بند مسدس‌قاسم بيك‌هیصری۲ « ۵ تی کیپ بند مستس نیکی آسفها نی ۱۱۵ تر کیب معس آت بر ۲ ۸ تزو ابا یی ۳ ۶ ۷۰۳ ۰ ۶ تزو تیموری۲۳۳ تسطیج! لکره والمطا لع۱۳۸ اسلسل ومسپیات۳۱ تسلیا لقلوب ۶۰۷ تسلیدالاخواني ۳۳ 1 تسلیة| ساب لتبلالاجروا لعواپ‌فی| لصبس رک تسلیم ۵ ۳۹ المعز‌مین فی‌شوح منازل لسابررین ۳۰۳ تسهیلا لعتاو یم ۴ ۰۶ ۴ تسهیل قس ۱ ۷ ۳ تشبیهات| لواقعه‌في‌دعاعا تساود۷ ۲ ۲ تشپیها قو الا هل| اشللاف با لمبهاتا لمشیوره عن‌ایلیی 9۲ ب« ۱ ٩۰ بشریی‎ تشر بل در پی کار ) ۴ ۸ ۲ تشی بسا لا عضاء ۳۱ تشی با لا خازک ۳ ۶ ظ تشی با لیدن کمالغیات» ۰ ۳ ثشر یالب ناه عتصور بن عحمد ۹۳« :۰ ۷۳ تشر مم‌منسوری ۰۰۱۹۴ ۷۳,۴۰ مسر نحیه * ٩‏ 1 تعرعی ات ۳ ٩‏ تصنییم اسطی لاب ۲ ۲۷ تصور ات٩‏ ۳ ۱ تصو زره تسداین, شمسیه 1 ٩‏ | توف ۳۹۷ تصوف‌فی آ دابا لخحلودخ ۴ ۱ تصوفو آضل و تحقیق مذ‌خبهم۸ ۸ ۲ همین غزرل حافظ ۳ ٩‏ ۷ رسامطا ی ۵ ۷۵ تامه 4 ۳٩‏ تعجی | لفلاسغه ۳ 1 1 تعد یل | لعلو م۵ ۵ 1 تعدیلآلممیار فی نقدتمز بلالافتار ۳۸ ۱ تعدیل| لمین ان ۶ ۷ ۲ تعرف لمذهب! لعصوف ٩‏ ۳ نهر یف ۳۲۳ جعر «قات ا * ۳ تعر بات شامو لی با ۸ 1 تعریفات هیر سپدشر یف ۱ ۱۹ ممریفات| لعلوم و تجدیدات لرسوم ٩۱‏ ۱ ععر عقات هللادوپیانه | ۰ ۲ کر تعر یف عشق ۴۰۱ تمر یف کلام مواقف ۶۷ ۲ تعی یف کلماصوفی ۴۰٩‏ تعلیقات پر خر چیه ۶ ٩‏ ۳ تعلیقات درشر جعختصی | لحضد‌ی ۸۹ ۳ تبلیقات برش (مختصر عضدی ۲٩۶‏ تعلیغات بر گلشیراژ ۵ ۷۹ تعلیقات پر مو أقّف ۶ ۲۸۵ تملیقات ضول بقی ۴۱ ۲ ۱ تعلیقة‌علی‌ا لا ثوار لسمل‌الایرار ت۲۶ تعلیقه ۶۷ تعلیقه بي اصاح| ام قابه ۵ ٩‏ ۲ تعلیقه بر حاشية سیدش بف یر عندهی| لس ال و الامل ۳ ۳۹3 تیلته تسا لد[ لو شم« ۳۷ عیین‌هقدارساالاه و "فلق‌نامه ۱ ۷ ۲۱۰۱ ۵ تفییر | لنقیی‌فی الاصول ۲ ۸۱ تقاجدار سیلو ۵ ۳۴ ٩‏ یر تفاسیرا لمقاقیر ۱۲۴ تفال‌دیوآنسافیط # ۵ ۳ تفن قه بسن | لاسلاع‌وا لن دداقه ۳ ۶ تفر ما لشاطی فی‌عناقف‌عبدا لقادد ۳۱ ۱ تقسیر أیها رو با ۲ ۶ ۲ آیذا لکررسی‌سما تی ۳۵۷ ۱۹۲ تفسیی ید | نما ا لش کوت‌نصی ۶۶۳ تفیی آ بسیع بفر آتسمان ۳ ۶ ۲ تسین آ ید فمن‌سادالةان‌بهد به پش +صدره لاسالام ۳ ت ۳ تصبيي یه یاینسی آدم‌خو از ینتم عنه و ۳ تقسیر اددیس‌بن حسام‌الدین غلی بدیسی ۳ِِ۳ تفسیر آسما لها لخستی ۶ ۳ تقسیر الفی آن ۷ج تس الله ود | لسماه آت ۸5 ۱ دفسیر ]ما مبیان| لحق شا جوز ۸ ۷۲ تسین اماسسنعستگر ی ۳۷۱ آغسیر پیشاوی۰ ۳۸۱,۳۵۶,۳۲۴ ۲ ۷۷۹۲۰۵ تعسی ری ۳ ۳ ۲ تغسیر سایق الفی آن۱ ۱1 آغمییژو اری ۳۷ سیر سورخ | خالاص ٩‏ ۸۸ [ تسیر سووه| لعو حید و | داخلاس نت و ۲ تفسیر سورغا لفتم( ۳۶ سیر سورةا لملاك ۲ ۸۱ تغسیر صورها لاحل تا ار قی آنن ۲۷۷ سین سوز هیقر ه ۷ 5 تشسیی و زر ۵ فا نحه‌جامی ۸ ۸ ۲ یی سود اقا تجسه ممید عجمد کیسو دد از ۱ سیر سور و فا سید هعیی | لنددن ,و۳۲ ۴۳ ۲ تفسیرسوده فل‌پاایهاا لخفرون‌ن ۳ داسیی‌سور و لین ۵ ۳۷ دی موز و هلا نی ۳۷۳ اسب سوره توسق ۳ ۲ #۷ تسیر سید عسدا لوهاپ‌ین احمید بشاری زوا تفسی‌شاهژور اسفر‌آینی ۱۷ ۱ ۷ ٩۲‏ تفسیر شأهی ۳۷۳ "ضسیی‌شیخ فیعی ۴ ۲ 4 آشسین شیی بعاود چر خی ۵ ۲ ۲ :۰ ۳۴۷ ۷۱ تشسی طاهر ی ۳۱۷ ۷ تسین طی رام ۲ تفسی عبدا له اتسار ی ۸ ۷۱۷۱۵ تفسیر خر اپس ٩‏ ۴۲۹,۱۰ تقسیر‌کربی و فارسی کبأی‌آلدین سین آزد یل ۶٩۱‏ نقسیی فا اجه ۱۲ ۱ تفسیر فارسی خو اجهعبد الم ۵ ,۷۱۷ تقسیر فاد سی‌خو اجه محمد‌پارسا ۱ ۳۸ تفسیر فاد سی تمایآ لین سمین آردبيلی ۳ تفسیر تن ]تب تمال‌پاشازاده ۲ ۸1 تسیرفی آن+ ناسر خسر و ٩‏ ۵ تفسین *(قلی ۶ ۴ ۳ تقسیی ثبیر ۸ ۲ یی ثعاب لما وخ اد ی اصول! مسا ۸۱ تقسیی کازر ۹ ۱۷ ثفسیی نا تما م‌جاهی ۸ ۸ ۲ ففسیی نجم | لذرین کمر ی ۶ ۱ ۱ لت ت نهسیی «سقو پ‌جر خی ۵ ۲ ۰:۳ ۴۷ ٩۱ ۸٩ تفسیل | آوابل‌سور‎ تفهيم‌في‌صها دا لتنجی « ۲ نقی جر ات پن| لدین‌خوافی بء ۷ ۷ تقر‌یر ات سم لین شش ۴.۶ بر ۷ سیم | لملوم ٩٩‏ ۱ تاو بي ۷ب ۳ تقو یم لپلدات ۷ * ۸ تقو ییا اسحه بای ۷۳۲ تقو با لعلائی ۳ ٩‏ تمویر‌جلالی ۵۴ ۲۷۱۶۰۱ ۱ تقو بو حر کات | فلاك ٩‏ ۳ 1 تملها لاخیار ۵ ۳۸ تکمله لصا یم ۲۷ ۳ تکمله! لاطا یف ۳ < ۱ تکملهقی‌شرح ند کر۳۸۵۰ مکمیلا یمان و تلو بدالا بان ۰ ۳۷ تکمیلا لصناعه ۴ ۲۷ تولیلیه جامبی ب ۸ ۳ تهلیلیهدوآنی ۳۳۷ تلبیساپلیس ۶۸-۶۷ تلخیص اقسام) لمذاحپ‌الانام فی‌علما تکلام ۱۳۶ لیا لاقاد وبا یپ تملاتا لقهار ۷۳۳ تلخیص] امحصل ۲ ۱ ات۱۱ تلخیس! لمفعاج ٩‏ ۶ ۲ لحیسی مسبودین محید‌چذدمینی ۲ ۷۲۸ تلو بیم ۶ ۳۷ تاو بسمات ٩‏ ۷ او جات لصر مه | ۳۱ مر نامه۴ ۳۱ بو تین لعضاه ۷۱۷۳۰۱۱۷۳۳۰۱۱۷ تمویدات مسمو دییات ۳۷۲ آمهیدا تعوآعد ۳۴۹ ۵۱ ۳ ۵ ۷۷ تمیق فی‌فها لناجره عنالفرف الا لیکین ر مازعا لدعارن ۵ ٩‏ ۵ آنییه| لاحیه‌قی علامات[ امصبه ۳ ۴۰ تشبیها لمارف‌بماو قم‌فیا لمو ارق ٩‏ م۳ آمبیه | لعارفین * ۸۱ آمییها لملبات ۱ + ۶ علي تمو به | لمشتمهین ۱۳۳ تنییدا لغافلیی»ماحعن آلی ۶۷ تنبیه| لغا فلین پیس‌جما ی ۴۴ ۲ تلییها لغا فلین | حمد من ی( لب لبیی ۷ تمسه ألفا فلین د بسدالبا لما رفس + ۳۳ تنبیه الما فلین ون ترا لمادفین ۳۷۳ دمز یل ۲ ۲ ۷ ندز بل | اعکارفی تمد دل اسر آر ۳ ۷۲۴ تمز بدا اهر آنعی امطاعن ۲۷ تنسوق نامه ابلخا نی ۹ ۱۳ تلفیحات * ۱۱ یوار الاد (ا وا لمات تر چم ۱۰ .۱۱ والعل ۰ ۵ ۴ بو اد دی آل بر مات [ ٩‏ ۱ ُ: + اعد ۳3 توجیها تا شید لوا نی | میارج ۳۹ ۳ ۳۷ _ ]تست سس ۳ وب توحید ۲ ۳۹ [ ٩ توحیدخواص‎ خوحید نامه ۱ ٩‏ ۷ توسل! لر ,| لعرسل ۶ ۲۰۱۸۸ ٩‏ توسل‌فی | لیقین والدو خی ۴۰۳ توصیل| لمیر بدا لیا لمر,ادییناععام الاح آب والاورای۰ ۳۷ توضیحات ۳ ۴ ۱ که طب 1 ۳ | توقیع‌نظم و لتر بسن تسیر دیخ فیضی نف [د! تو تل٩‏ ۱۸ تو دل‌عایالرزاف المختار فی‌تراا لتندویر واختیار ۳+ ۴ :و تلو بعضي تحقیتات ۸۸ ۱ تولاو تب رآ بمشرب تملیمیات ۱۳۹ دیا فت | اعالاس فد چاه ۳ تهلایب ۲ ۳۹ ۴۴۲ هد یب ۷ ام ٩‏ پام ۳ ب ۳ ۲ نز تهذپیا لا مول ۱,۶۶۲ ٩‏ تهذیب لدلا یل ۳ ۱۱ تهذیتالمنعلیق ۶ ۵ ۲۰۳ ۶ ۶ توپنرس‌محصلافکار [ له ت8اعینو | لعشاخی بر ض .موز نا مد آدی‌معیی ۳۲۳۷ ور تامهشرب! ادیی-لیبخ دی ۲۳ اب ابا ای انیا لذار ی ۲,۱ ۱4 ثلاثیات بحاری۴ ۳۹٩‏ لت * ٩‏ ۱ مرت ۳۴ ۳۹ کمرقا انیت ۱ ۳۱ تدر دا ابو ی ٩۳۲‏ وق ۲ ! ۸ 3 ماه م۳ جامجم او حدی ۹ ٩‏ ۷۱ جامم‌هبدی بيك نویدی ۶۸۹ چا م چه‌شیدی ۷ * ۸ جام‌چهان نما شمس ملس یی ۷۳۲ جا‌جهان‌نما منصوردشتی ۳۷۶ چام‌جهان‌نما تصیرا لدبین‌طومی ٩‏ ۱۳ چام‌سخن وی ۳ اش جامعاسحابا لشافی ۲۷ ۷ چاهما لاصول + ۵ ۱ جامالا لحان۲ ۲۸۲۱۷۷۲۷۲۸۳۲۶ جامعا لا عفاي ۵۶ ۲ جامعا لیر کات قی ممتخب شرس لمشکاة ۳۳۹ جامالبیان فی نفسپرالقر آن ۲۷۲ جامع| لتسا نیف ۱۴۳۳ جامع! لتو ارییم! جوا تفاسم کاشا نی ۷۳۴ جامی| لو ا ریخ بيهقی ۴ ۶ جامع| لتوا ریخ حستی ٩‏ ۷۲ چام لعوار پخرشیدی ۵۱۱۱۳۴۸۱۴۲ ۱ بار ۲ ۳۰:۲ ۲۳۰ ۷ اما لجساب با تحت را سر آپ, ۱۳۲ جامم| تفا یق ۷ 2 جامیم! لسکمتین ۶۲۰۵۹٩:۵۴‏ جاعم| لستین ۴ ۲ جامیع! یی ۷ ء + 5 چابعا املوم۳ ۱۱ چامهالفواین محموددهدار ۷ ۸۰ جاعع توا بد,یوسش بن بمحبد ۲ ۸ ٩:۲‏ 3 ۲ : * با چامما لقرا نات ۸ اب الکلم ۲۲ ۷ جامع| للطا یف ۸٩‏ ! جاممالمتاهات ۲ ۱۰۱۰+ تج ه جاممعا لهدا به فی‌علم! لر ما به ٩‏ ب ۷ جامیم‌فی‌تاز بخ ال سبکتکین ۳۴ جام‌هفيدي* ۱۹ جام یتینما خواجه تصیر ٩‏ ۳ ۱ جیام گیشی نما عیبدی۸ ۲۶ جاودالس یر ۵ ۷۲۶ جاوداب کبیر ۵ ۷۲ ۱ُِِ چاو دابننامه افضلا لشین ۴۵ ۱ جاودانناعه فضل النیبی۵ ۷۷۱۱۷۶ بجاو دأن نامه منظوع ۱ ۷۷ جبر واختیار خواجه نسیی ۱۳٩‏ چبر وا ختیار دوانی ۲۳۷ چپرومقا بله؛‌خیام» ۶ جریا لقلوبا لی‌دبادا لمحیوب ۹٩‏ ۳۶ جرائنال۱ ۳ چر‌ابج فی‌معسن آت| لیذ لاطلهار ۷۹ ۷ جن ثقیل ۱ ۳ جز ثیات+ کلیات ۵ ۸ ۱ جفی او حد * ۳۸ الا لیه(رسا ل۵) ۸۵ ۳ ۷ جالالیهداودخا کی ۶ م۳ جلالیه هستشم ۳ ۴۴ چل له محمدشو اري۴ 4 1 ازع الا ذهات ۲ ۱۲۷ ۷۱۷۹ مچارو| لا طر ۳۱ ۱ جالع اوح 4 ۸ ۲ جازعا آعلوب ۵ ٩‏ ۳ جبوصدا عا لشل‌فیا لا صول ۳۲ ۱ چلوجالامداج الما لیه‌فی‌ساعی ال دیب العر دیه + ۸ ۲ جبا لی 1 ۱ ۱ چبشید تأمه ۰ ٩‏ ۳۰۰۳ 4 سجبشیدو شود شید ۲ ۰ ۲ جمم‌سختصی ۸ ۲ ۸ حنا به ٩‏ ,۸ ۱ سچبهال با ۷ بر جنثت :ا مها ۵ ۴ نون لیا تین ۳۳۲ چواباستلة اثییآلدینآ۲ بهری ۱۳۹ چواب اسبلة سید در کن‌الدین استرابادی ۳ جوا بت استلهشمی! لین محمد کیشی ۳۸ ۱ جواب استئله مجیی! لدین‌عباسی ۱۳۸ جواب اسلهة تم لدین د بیرآان۸ ۱۲ جو آب‌اسوو لقوردت‌فی| لر و ام ۳ ۷ جواب‌سوالات امیرزاده اسکندر ۷۲۵۳ چوابسو ال از اسم اعظبوغیی-۱۸۹ چواپ سس والی که ازخیام کر ده اند ۰ ۶ جوأب‌شبهات ایلیس۶۳ ۶ چوآب‌شج محینسکین ۴ ۳٩‏ چواب‌می آءا لسفا 5 ۷ چواب‌مکتیب ام دضا مه ۲۷ چواب مه ۱ ۱ چو آمما لاسام ۴ ۳ ۱ جوا الحکایات و لوامعا لرو ایات ۱۲۵ ۹۹۷۲ ۷ ۳ ما لکلم۷ ۱۵ جو اما للغات و لوامم | اممطلعمات ٩‏ ۳ ۷ چه آهی الاخبار ۶ ۵ ۳ جوآضی الاس‌ار آذری ٩۴‏ ۲ جواهرا لاسرا محوو ددهدا ر ۷ + ۸ چوآهر الاسراد وزوادیاا توار ۳۷۲ چو اهر الا سابع » ۷ جو اهراط نها ۳ ۳۲ جواهر الا توار ۳ جواهرالتشسیی اتحفذالامیر و۶ چواهرالامینه ۲۰۲ جواهرالذدات ۴ ۳۲۰۰۱۱۱ جو آشر ‏ میا چت ۷ ۲ ۲ ۷۲ ۷ ۷ جواهرا لعراسهو اطایب‌ا تعاس ۷۳۲ جو اهر الشاف ۱٩۳۲‏ جواهرالتی آن ۶۷ جواعرالقلاید وزو اهر لفر اید ٩۳‏ جواهرالکنوی ۳۱۱ جواعرا للع زهخشری ۸ ۵ ۷ جر اضر | نامه میا مب دو سف ۲ ۸ ۲ جو اضر | للده دوسشادی مبدیب ۹ ۳۹ جوآهر زو اش * ۸ ۳ جو اهر فر پدی۳ ۵ ۱ جو اهر تا مهعطار ۴ ۱ ۱ جو اهر قامه محمت تن متصو ر ۲ ۵ ۱ جودبه 1 ۲ -جو هی فر دج ۸ ۲۰۳ ۰ با حهان آرا ۸۴۳۰۶ جپأنافی‌وز ۸ ۴۱ جپاندا نش ۵ ۱۵۳۱۱۲ جیان کشا ۱۳« ۲ ۷ چها نی نامه۱۳ جهان نامه ۳۸ ۴ جهان نیا ۱ ۲۸ 3 جپ نامه ۱ ۵ ۱ شمدز ند تا نی ۷ ۷۸ جيار ۴۵ ۲ ۷ چیا دا نجپل۹ ۷۳ چهاد بر آدر ۶ ٩‏ ۱ چهار چشمهژ ند کا نی ۷۸۲۱۳۱۱ جها زر چمن ۱۱ ۳ چهارن سا له در فقو اصل کوا تب ۲۸۴ چوارعنوان4 ۱۴۵۰ چپار تلمه ۷ چها سطللب ۱۱ ۳ چهار مقا له 5 ۸ ,۷۱۹۰۱۱۳۰ جهل‌حدا بت وجو هر عقودو ایمان ۴ چهل‌صباح ۴۱۱ جمل‌مغا مق ۶ ۱ چوب چیی ٩۲‏ ۲ ح‌ حاتمیه ۴۷ | حاشید الفواید الضیائیه وانیاع الهوی الصیا یه » ۳۲۷ حاشیها لشدسه ۸۷ ۲۰ ۶ ۷ سحا شم 4 | ید تجر بدا الم ۶ ۳ ۲ حاشیهاعرافی ۳ ۳۶ حاشیه لهیات ۳ ۶ ۶ حاشیه‌اهاست شرح تحص ید قوشچی ۳ ۶ ۶ حاشیها نموزجا لعلوم۲ظ ۵ حاشیها نو ارخاقیه ۶ ۲۳ حا شیه بخفار ی ۳۸۱ جاشیه‌بی ] داب الحتسیتشررف ۱۹۱ جاشه‌ین آدابا لبحتث مجمدسنئین ۷۰ حجاشمهیی یات لو اچب 9 ۳۸ ۱۱ حاشیه براشارات‌دوانی ۲۶۶ حاشیده ‏ آشا انب متصوو وشتعتی ۳۷۷ حاشیه بر صطلاحات صو فیه ۵ ٩‏ ۷ حأشیه بر | لهیبات شرح تج بد ۵ ۳۸ حأ شید با آهیات‌شفا ۸ ۳۶ حاشیه بر نوارا لعنزیل ۲۸۲ حأشیه بر اوا یل‌شرح تجر یدش ۳۸ سا تايه ب | سا عوسجی ۰ ۳ ۳ سا شیه بر تج ید ۲ ۳۱ حاشیه بر تجر ند! لک( ۳۹۳ سحأشيه بر تفس ماو ی‌شا دطاصر باب ۳۲ خاش در «قسیر بیضاو ی يا م۱ لین ۷ حاشیه بر تلو یس ۶ ۸ ۳ حأشه پر توضییو تلویح ۳۷۳ حاشیه بر تهذ‌بپ ۲ ۳۴ حاأشیه ی هد یبا لمنطق و ! کلام ۳ ٩‏ ۲ حاشیه بر تهلیی منطق ۲ ۲۲ حاشیه بر حاشیه‌شر ح مطا م٩‏ ۳۸ حاشیه بر‌حاشبه‌تصام بر تسین بیضاوی ۳ ۳ حاشیه بر حیکمت! لمین‌عی ر سید شیف ۱ ٩‏ ۱ حاشیه بر حکمت‌المین تجمالدین دپیس آنا ۳۲ 1 حاشیه بر حواشی‌شر جح تج ید هیر میدش بف ۷۹۰ حاشیه بر رسا له زوراء ۳۷۶ جاشه عر ر شسحات ۷۲ ۲ ۸ حاشیه‌ نی شرح اشارات خواجه یر ۳ حأشیه بر شم سالجا ید نسعی ۷ ۷ ۲ حاشیه بر شرح | لملخص‌چنمینی ۰۷ ۸ حاشیه مرش تمحر بد 1 ۱۹ ۲ حا شیه بر شرح تجر بدعا(علی قوشچي ۶ ۲۲ تا شیه برش تهذیب لمتطق وا لکام ۴ ۳۷ حاشیه بر شیح‌چامی ۷ خاشیه پررشرح حکبةا لعین‌سعود شروانی ۳ ۳۳ حأشیه پرشحهکمهالعین عنصوردشيکي ۷۱ ۳۷ ححاشیه هن نب ۳ حکیة | امین میب آ دارگ ۳۲۸۹ حاشیه بر شر > شمسیه ۷ حاشیه بر شرح طوالع ۲ ۳۲۳ حاشیه بر شر حم عضدا لذاینآبجی ۲ ۲۶ حاشیه بیش رح فضدا لد ین أبجي بی‌هنتهی السة الوا لالی ۳۹۳ حأشیه بر شر ح‌عقابد ۵ ۱ ۸ سجاشیه پر عقا بدا ز عذات تا قین ۸ حایش4 پر شرع قذاي تجر بد۳۲ ۳۷ حناشیه در شرس #افیه جامی ۶ حتاشیه بر شیر ج میتتصی | لحضدی ۱ ۳4۸ حاشیه بی‌شر معا لمع باغتوی ٩‏ ۸ ۳ حاشیه پر‌شرح مطا لی‌میر نر اجان ۹ ۳۸ حاشیه برش هط لع هیر سیدشر په۱ ۱٩‏ حا شوه پر شر حعل تا بحث فمل ۸ حاشیه بن‌شر ح مذتهیالسوّال والاعی ۳۸۹ حاشیه بررشر عواقف‌باغنوی ۹ ۳۸ یا شیاه فرش سم مواقب‌فتار ی ۲ ۲۷ حاشیه بی‌شرت مواقف سود شرداثی ۳۳۳ حاشیه بر شرح میبدی بر‌هدا_4 الحکمه ورد واه دشن ج ندید کافه ۷ ۲ حاشیه بر شرح وقایذا لروایه ۳۸۸ حاشیه بر شمسية ابیوردی ۱۴۴۳۰۱۳۹۲ حاشه بررشمسية زر کن‌ا لین داودحواة ۳۷ حاشیه بی‌طوا لع۸ ۳۶ حخا شید هی کاقیه ۰ ٩‏ ۷ ستاشیه بی #شاف عیر سین‌شی بش ۱ ٩‏ ۱ حاشیه‌یر تشاف‌عی‌سقایی ( تن سل ۱۴۷ خاش بر‌مجا کمات۹ ۳۸ خاشیه پر مطا لح۵ * ۷ حعاشیه برمعاا لما ۷ بو ار ۳۸۹ سا شیه بر محلول باغژوی ۳۹3 حاشیه بر لول «س‌چلبی ۶ ۲۷ حاشیه برمطاول مللاعا معا رف کابلی ۵۳۴۸ حاشیه برمنتهی‌اسژال والامل ۲۶۶ حباشیه بی لفحات‌الانس ۶ ۵ ۵۰۲ ۷۹۷ حاشیه بر‌هداپة اگین‌به ۶ ۸۲ حاشیه تحرید ۵۲۰ حاشیا تجرپر اقلیدس ۶۶۳ حاشیة تفسیی بیضاو ی ۲ ۲ #۶ حاشیه تهذیبالاصول علمه حلی ۳ 2۶ حاشب4 تهذیبا لمتطق‌دو آنی ۶۳ ۶ جاشیه یدسا لمنهی وا کلم دانشمنه ۳۲ جاشیه‌جد د تحص بدا کلام ۶ ۳۶ حاشیه‌جواهر شرحم تس بدفوشچی ۳ ۶۶ شب حا شیة «عاو ل‌خطلاپی ۳ ۶ #۶ اش خالاصةا 3 قوال عالامه حلی ۳ ۶ ۲ سحاشیه مر تحر پد ۸۹ ۲ حاشیه‌شرج جامی ۳ ۶9 حاشیذشرج چذمینی ۶۶۲ حاشیشرح خطیه مواقف۶۳ ۶ حاشیه‌شرح شمسیه ۳ ۲ ۶ جاشیة‌شرح ما لع۰ ۷٩‏ حا شیفشر حج هدا یمدق ۶۶۳ حاشیه شم‌سیهد بیر ان ۶ ۶ ۲ حاشه‌شسسیه عیبدی ۳۶۸ سحاشية عفایدعشدا لدپی آیجی ۳ ٩‏ ۲ حاب.ه قدیی_ تج بدا کلام ۶ ۶ ۲ فا شب قو اعد جاراعره ۳ج بو جاشیه مختصر عضد ی ۶۲۳ ۶ ها شم 4 هلا لم ۶ ۲ ۲ حاشی‌مطول تعتارانی ۳ ۲۶ حاشه ممادشر تجر بد۳ ۶۶ حاشية هیر سیدشیف جر‌ها نی ۲۶۲ حاشية و تلیقات بررسالهٌ ائات‌الواج | دای ۶ ۲ تجاحیل | لنیدات بر( ۳ سا لات پهلوان محمدا بوسمید۱ ۱٩‏ حالات‌سیدسسن اردشین ۲۹۱ حا لان‌وسخنان شیم جوسمیت ۲ ۱:۶ ۱۲ او یف علم| لمدآوش * ۳ ٩ ۶ جلسیه‎ یبا سیر فی اآخباد اقراد الیش ۱۷۲۱ ۱ ۸۰۲ ۸ ۸۰۲ ۳ ۴ ۱ ۸ ٩ حببیه‎ حیة الا برار ۷ ۰ 8 حجة | لپیشافیرداهل| لطعی ۱۳۱ معا مسق ۲۷ حیعة| لیکازم 2 ۷ ۳ ۳۲٩ ۲ حجیه‎ جدا با لاش ۶ ٩‏ | حدایقالانواد فی‌حقایق‌الاسرار ۱۳ ۱ حدایق| لحفا یق شرف لندین تبر بزی ۷ ۱۸ حدایق| لحقا یق شیر بای ۳۷۳ جدا یا بحفا یق‌في تشف‌آسیادا لدفایق ۷ ۳ ۲ با یق! لدفا یق ۲۲ ۲ حدایقالسص ی دقایق|لشسی ۱۹۳,۷۲۰ ۷۲ بر ۷ حدا یو | لمجي * ۳ ۱۳۰۰۱۱ حده دالعا لم + ۳ حدیفه| لحقیقه آبوا تیم مسمد‌جامی ۷۳۷ حدیقة لحقيقة ابوالمعا لی مطهر بلخی ۷ ۷۳ جدیقها لحفیتهُ سئایی۶ ۱۷ ۱۱۶۴ ۴۹۵ ۵ ۵۱۴۴ ۵۱:۵۱ ۰۱۳۲۷۲ ۲ ۲۸۸ : ۳۴ سجن یا لسعثاع ۷ ۴۲ حدیقة| لشیعد ۲ ۳٩‏ حرزالامات۳۹۸ حرژالامان عن‌فعنا لزمان ۰۲۴۸ ۲۸۵ ۳ ۳ حرزا یمین بملحص! لحصین ۵ ۳۹ حر وف‌اصلید ۱۸۹ حروی‌مقطیات قر آینه ۸۸ ۲ جر و وروی ؟ ۸ 1 هرب شا گر الخیر ات۱ 1۳ عسابا بن‌فندت ۲۳ ۱ خیرای‌ و آچه تصین ۲۹ ۱ حیات‌شرفا لدبن علی بزدی ۲۳۴۹ حبأب شي ی بهالان | ۳ ٩‏ حساب مر یم چلبی بر ۳ ساب مالاعلی قوشچی ۰ ۷ | ۱! <حساژ جبی ومقا باه ۱۳۸ سنا ۳۲ ۳۰۳۹ ۶ ۴ حسن! لا شعار یچم شمان « ۳ حسن ژ نان۴ ۳۷ یو جانْ ۴ ۲ ۶ حسن و دلفتا حی ۳۹۰ حسن‌ودل مشفقی ۷ و عشیي۸ ٩‏ ۲ حسرو گل ۲۹۸ حسن یو مرف ۳ ۴ ۵۲۴-۵ حسفه ۶ ۱ بر نها بوا لفتوح رازی ۱۳۷ (مقام) ۵۲۶ حمس| لا :فا فی قصص الا نیبا ٩‏ ۳ ۷ حصن! لحصین من کلام سید لمی‌سلین ۵ ۳۹ تج سرت بر« ۷ حظا لاو قر با لحیهالا کی ۲۹۴ حیلا با لقکس۲ ٩‏ 1 حطیات۸ ۵ ۴ حتظاسحت ۳۹ ۱ ۸ ٩ حقایق‎ حقایقاحوال معطفی ۲۴۴ حقاییا لاخبار ۱ ۲ ۷ حقایق| لتهلیل ٩‏ ۴ ۲ حفایق| لدلوملاهل! لدفیوم ۲۷ حقا ییق| لمی آت ۱ ۱۱ حقایق‌وجود! ۲ حق | لیقین‌شبستری۰ ۷ ۱ حت! لياین هیر سیدعلی‌همدآفی ۴ حتیتةا ارو ح۷ ۶ حقیقة| لقوانین ۲۷ حقیقه | لمعمد به ۸ حقیقت ما۴ حقیقت و کرفیت‌ساسله موجودات و تسلسل اسپای‌سبیات ۳۱ حقیه 1 ۸ ۲ حتمت اشر اف + ۱ حکمت! لاشراققطبا لین شیر ازی۶۳ ۷ حتمةا لر شید به 5 ۴ ع ۷۱۹ حیمةا لعین ۷۱۱۱۷ ۵:۱ ۳۳۷۱۰۲۹ حکبها لمین‌ده نی ۲۳۲۶ تیدا اعیی‌هیر اک بتعار ی ۲۸ سید لعتعه ٩‏ ۴ ۶ حتمذا لبوت۳۱ سکم فی مخلو بات لزه ار ۶ حتم زا مه ۷ ٩‏ ۱ حارج پا مد * ۲ ۳ حل‌اشکال| لقمر + با ۳ عل] تقو یم ۴ ۳۸ حل‌التال ۸۱ ۶۳۱۳ حل| لمشگل(يي ٩‏ ۳ حل لا بتسل ۱ ۳۹ حلل معلر نز ٩‏ ۲۶ ۳ حلی‌ها پتمجل! بوا لسن ابوردي ۴۴۲ حل ما بتعل خفر ی ۸ ۸ ۳ حل مایتحل عبدا للطیف شسروااي ۵ ۸ ۴۰۳ | مجتکل ۳ حل‌عش‌الاتالاشار ات۸ ۳ ٩‏ حل‌مش‌کللات یبا له ممینیه وز ید لا لهبه ۱/۳ حال عشکا(ات‌هعیمیك ۱ ۳ سلیة | لسلل ۸۷ ۲ حلیةا لعادفین ۸۱۳۰۴۰۲ حو ادث‌طبیعیه ۳ ۶ ۲ حو آتبی ب ا قلیدس ؟ ۳۷ و آاشی بی امور عا متمواقب‌عشدا بداین یی ۳۹1 حواشی س‌آوایل شر حجحکمهالعین ۲۸۵ حو آشی بر تها فت خو أجه‌زاده ۲۷۷ حواشی ی‌حاسیه تجر بد ۰ ۲۹ حوآشی بر حاشه شر معا ام ۱ ۳۹ حور ای هی ۳ شمس دمن عحیلد شن اهر فسم قندی ۶ تج و ای دی شی معا لعقا بدا لم‌شد یه ۲۷۷ حواشی برشرح جریدا لمقاید۳۷۴ حوأمی‌برشرح تهسذیبالمنطق والکلام ۳۷۴ حواشی دس سم هدا یقا ابید فا ۳۱ حوأشی بر فصل| نلاب ۶ ۵ ۶ حوأشی بر ملاع ۵ ۷۰ و آشی سس نقععاتا لا ئي ۶ ۵ ۶ حواشی تسیر دیضاوی ۷۷۹ حراهی‌علی کلیات‌القا ون ۸ ۱۳ حواشیو تعلیفات برشرو‌موا قفب ۶٩۱‏ حواشیو تعلیقات ب‌شروح صدایه ۶۹۱ حود اعوالز ورآ۷2 ۳۶ حور الیه ۲۲ ۲ حورا ثبه ایوسییدا نوا لخیی ۸4 ۱ حوراثیه‌شاهو لی 4 ۸ ۱ حورائیه‌شاهه لی (دسالدیگر) ۱۸۹ ی بن بقظان ۳ ۱ ۷ حیدر تاه ۱ 4 یذیر نامه | | میرف نامه ۴ ۱ ۱ حیوة اد ترار ۰ ۲ حیوةالاسال ۲۷۷ حیو:ا لحیر آن ۴۰۳۲۱۳۶۵۰۲۷۷ حیوةا للفي ۰ 4 ۱ 4 شا تما لحبوة۷ ۲۸ یا چیه روضةا لبثا + ۴ ۷ خارسعان ۳۸۳ جاور ان‌نامه ۷۸۷۱۳۰۳ تیاور تامه ۲ ۰ ۳ بردای نایه ۳ ۳۹۰۱۲ خحسته تاصر ی ۵ ۳ شوب عه تمه ۳۵ خر اجه ۳ ٩‏ ۲ خبردنامه اسکندری ۲۸۷ خی‌این| لنتوح۱ ۷ 1 زاین لملو ۸۰۷ خزاین‌سلکوت ۵ ۸ ۴۴۴۰۱۳ خسرونامه۴ 1 ۱۱۵-۱ خس‌ووشیر ین اهر فسآفی ۷۸۷ ۱ ۱ و دهلوي۴ ن تیدا لفعیوای ید۲۶ ین قاس کوه بر صبری ۵۷۹ ۷۰ _زاجعفی قويني ۸ ۵۷ _زافاسم ساغرچی ۵۸۶ خسرووذیرین, نداپی بخادا یی ۵ ۵٩‏ خسسو و رین فا سی ۲ ۱ م۵ ۵۱۴ ۰ ۷۲۲۸۱ ۱ ۳ ۲ ۲ ۲( ۱۷ ۱۴ ۳۳۰ ۱۴۲۳۵ ۴ ۲:۴ ۵ ۴۵۸-۴ ۵۵ ۵۱۵ (۸ ۳ ۳۲ ۶۷ ۲ ۷۲ ۰۳ ۰۸ * ار بار ۲ گر ۲ ۳ اب سر و و شیر ین نو بدی ثیشا بوری ۱ رش خسروو گل۱۴ ۵-۱ ۱۱ خصوصیات‌علتات! سانی ۷ ۳۹ خضی‌خان ودو لرانی ۱ ۷ ۱ خطاب.! لذهاب! لناقب و جوابالعهابا لعاقي « بر ۲ خطا ی تا مه ار ۳ خطبةالبان ۵2 بت حطیة | لغی او ۳ ۱ عفیة | لعاز میه ۵ ۱۳ خفی‌عاز یی ۵ ۲ [ تالا ۳ ۵ خلاصفا لاخمار فی‌احوالالاخبار ۲۴۰ خلاصةا لادوارفی‌مطا لب !جیار ۲۶۲ تباصا لاشمار وزبدهالافتاد ٩‏ ۱۳۷ 5 * ۵ ۵« ۸ لاصتا لاو ال ۲ ۶ ۶ خازاصةا لا وراه ۳ ۷ خالاصها لا وراد لامر ینوا لمراد ۴۰۲ امد | اعتار ی ظ ۷ ۲+ +۴۳ تلاصا اعصا تفا لا حلاص تنن بل ۵ ۶ ۷ خلامةا لابق ۷۳ الا دا لیستادات ۲ ۷ [ خازصتةا لر بچه ۲ ۲ ۱ خلاسةا لسیله ۶ ۳ ۱ ۷۹۵ حلاصفا لکلام 9 ۵ ۷ لاه | لبةا ات۱ ۲ ۰۷۲ ۳ ۸ ۷ خللاصةا لیتا قب آبوالمکاره‌ین علاعا لملك ۱+۹ خلاصةا لمناقپ نورآلدین جعفی جدخشی ۷۵۴ خارصةا لمنوی ۳۷۴ خالاصةها لوقا فی‌احیار داد | لمصطفی ۵۳۴ ۲ خلاصه درصر فقو تحوبار ۵ ۲ سازاسهشعّا پی اب ۰ ۸ از ی دا مه ۵ ۳ ۱ خلتتر بر ۵۱۳۳ ۲ هر خلقاعمال ۱۳۹ حلق؛ الب ۱۱۳ ٩ ۸9 خلوت‎ خلو ه رل نبه ٩,‏ پام ۷ سمتا نه ۰ ۲ ۴ ۲ ٩ ٩ میات‎ حم بهایر فرط ۲ 9 ۷ متا ل‌تجین ین ۰ ٩‏ ۲ یبا آشررقی‌مر ای ۷ بر ۷ خمده آهیر حیذ تن تمان ۷ | دعلوی ۱۴ ۸ ۳۳ اس بی‌ععدی خو اه‌هد بت[ ابر ازی ۳ ۴۶ ۶ خسدعیانی هر وت ۸۱۹ هه سا شیح بشوب صن اي - ۷ ۶ب ۹ ۳ ۸ خمسه متیر ۰ ٩‏ ۵ ۵ حمسه نطامی۵ ۰۱۰ ۰۲۹۰ ۳۹۸ ۳۱۴ ۵۳۴۳۸ ۲۳۴۰۳ ۰۳۷۲۳۲ ۳۱۷ ٩ ۰۱۴ ۷۲ ۱۱۱ ۸‏ ۰۵۱ ۴ ( ی هر بل ۲ ۷ ۷۷ با ۷ حم- ین‌فی اصولا لدیی۳ ۱1 و ایب اجه باه ۷ جوا نیمار ۵ ۱ بو ام فان + ۶ حرآهیا ی ات۸ ۶ حوامیوطايم ومنافع چوب چینی ۹ ۳۹ خواب‌ا لا حوآن و ۱! شوان‌حلیل ۶ ۴۲ خو نایناملت ۳ ۱ خیاط ناه عطار تونی ۳۳۰ خیاط تاه یلار نیشابور ی ۴ ۶ ۱ سشیرات‌صات ۳ ۲۶ ۶ یی الاهور ٩‏ + ۳ ,الییات ۸۱۳ بر آلژاد ۳۱۱ سالجا لس ظ له ۷ دا تسعان‌د باياك ۱۳ و #ستاها زر یلو خر و کرانان۳ ؟ دار اف تامة ابوطاه‌طوسی ۰۷۱ ۲۵۲ دارآ نامه [ موطاه ی علوسی ٩‏ ۵۶,۰۷ ۲ داراب تا هه بیدمی ۸ ۵ ۷ وأستات امس آجمدو مهسیتی۵ ۸ ۱۱۰۵ ۷۳۳۹ دا هحال‌حا تم‌طابی ۴ ۳۸ داسعان سعت‌هاد ۵۰۱۳۳ ۷۵ داستای‌قرات حیشی ۷۲۱ داستانسصو ماهر وف‌نگلر بز ۸۵ 1 با فه | آدهای ۳ج س واه ۷۲۱۳۳ ۴ ۷ دا تما هدجیات ۱ ۸۱۵۱۳۲ دا نشنامه‌عالابی ۳۱ دا تشنامه قور خان ۵ ۸ ۲ داو د ید۴ درالقاحی ۲ ۱۳ درا لس ددافی بان قو اعدا لغیعر ید« ۳۷ العظيمق, خواصی قی آنا اعجلیم نو ٩‏ پا ۷ + پل در رف ناه ۷۲ درغالاخبار و لمهالانوار ۴ ۱۴۹۰۱۲ دارظا له فپ اختصا وا لي سا لد | امس ۵ ۳۷ دره‌الجاح تصر فا دیا ۴۷ ۱ درا ل#عیته * 3 درا لعاخیه در تجقیق مذهب‌صو فیه و تما ومتبکلمین ۸ ۸ ۲ درةا ثبا خر وفی کشف علوم] و دزها لمات ۷۲۷۱ درا لوشاع۳ ۳ ٩۱‏ در ایدیمهفی تتمأت‌دد 5 للم نه » 3 درس بار ۳ در جا یزرو درجا لفید _في پیا نها( دسید. لبشر ۲۷۶۴ درجالللا لی 4 ۰ ۲ درخت آسوز واگ ۳ ٩‏ درا جوا ۳۲ ۱ در اسجاب‌ودررا اسحاپ قی| لرما بل ۱۲۳ در رورا ام ید فیععی فها لعو ری ۲و۷ درد شرر ه ار ۳ در و بشیه ۴ ده ۳۲ ۷ ۲ در پا یبا یرای ۲ ۷۲:۵ ۲۷-۲9۱ بو دز تیم ۷ ٩‏ ۳ دسیور أعظ 4 ۵ دستود ا لایر بن ۳ ۲ ۳۸ دستورا سالکس ۵۰۴۴۰۳ وسجورا اسلطنه ۸ ۳۹ دستود | لعلاج بر ۵ ۳ دستودا لعمل‌شر نز پجا لغ بباك ۱ ۸ ۲ دستودا لمعل‌قی تصحیم| (سندول ۱ ۲۷ دستوزا لعملو تمحیمم| لحدول ۸ ۸ ۳ دستورا لا تس ی احیین| لمی اتب ۳ ۳۳۹ ۸۲ ۷ دستورا للمه ۶ دسکور ا! میجمین * ۷ [] دستور آ لوزراه خوندمیر ۰ ۲۴ دسعورا| لوز: اع هنشی‌شیر ازی ,۳۹ دورن یی کاب ۲ ۷ ۷ ٩ 5٩ دستورعءشای‎ دستور نامه » ۱۷ دعاع قه حسد * ۵ ۱ دعو ات ۲۹ ۷ دعوات‌الکواکت ۱۱۰ وت دزر ۸۵ ۷۰۱۲ * با دعتر دلکشای ۷ ۲ ۷ دی طقتی نو ی ۰ ۹۱۱ ۱۹ ز فا لقدر ۲ ۶ ۶ دقا یا لا ددام ۶ ۳ ۱ دقایقا لسفای امن و۳۲۵ ۷ دفا یا لحقا یق‌عیانی ۳۹۷ دفایق| لحقایق تمال پأشا در اده ۱ 1 بل دقایق| لحها ی تصیرالدسی صیکلی ۲ ۱۵ دفایق | لش ۰ ۳۲۱ دل بل! لاعبجاز ۳ ۵٩‏ ۷ دلا بل لدون۹ ۳۹ دل یبآ لنبطی ۹ ۳٩‏ دلا بل قیر و زشاسیار ۷ دلی بای ب, ٩‏ ۲ دکشا ۲+۰ دل‌وجاد‌چستي ۶ ۴۲ دلهجا ل‌عیدالله! تصار ۵۸ دلیل العارفن ۷۴۸۰۱۵۴ دلیل الودی ت۲۷ دمبه ألقص وس هاهرالعصی ۱۲۳۰۵۲ دئیامزر عذ ال خره ۴۰۱ دو ست نامه ۸ ۲ ۷ و ات تمد ۳ ۷ ده دات ۸ ٩‏ ۳ دهواس‌تجنيات بر ٩‏ ۲ دهدیوان ۲۳۲۷ نم قیال ۷ + ۲ دء‌قاعده ۳ ۱ ۳۰۲۳۳۴۸۱ ۵ ۷۲ ده‌ ناه آبن‌عماه ۴۳۰۳۱۷ ۵:۵ ۲ ۷ دم نامه ای تعبوج ۱ ۱ ۳ وه تا مه او جدی ۹ ٩‏ 1 ده نامه درو ی ۲ ۴ ۵ ده نامه شاد فی ۳۰۳ ده نا مهعر اقی ۳ 9 ۱ ده ناما عمادفقه ۷ + ده نامه کاتسی ۸ ۳4 ده نا هدع‌جمو د درسه ۷ ۳۰ ده حبه ۷ ۳ 1۱ دبا سارون ۷۳۹ دیاز بل ود # ۷۱۲ دییاچها بومنصورک۸ ۲ دپباچدیا یستق یار ۲, ۷۹۷ دیباچه جمالو کمال ۱ (۳ دییاچه کلیات سمدی۸ ۶ ۱ دیدءبیدار ۱۵ ۵ دیشگرت۱۳ دیوالن آوعیت ه ۳۸ دیوال آذریطوسی ۲۹۳ دیوان اصتی ۳۰۹ دیوان آ آهی‌قاینی ۱ ۳۳ دیو انا تهی دی ۴۳ ۲ دیو ان آیتیدرو یف ۵ ۲۳ ویو ابا مرن حسا کي چا نی ۶ ۰ ۲۰۳,۲۳ دیوان بن‌عماد ۵ ۷۶ دیو أثا بن یمین ۱ ۳۰ وبوات بو اسحقآطعیه۴ + ۳ ۷ 4 ۳ دیو آن بو ا لقعیم بستی ۵ ۴ دیو آتا بوا لفی‌جرونی ۴۲ دیو أنا جو علی قلندر ۱۹۷ دیوآتثی | لدیناضیکتی ۱۰۷ دیوانآ تیا لدین اومانی۱۵۸ دیواناحمد چاه ژرندء‌یليی ۷۹ ۱:۱ ۳۳ دیوان‌احمدها بی‌شیرازی دضدار ۶ ۵ ۶ دیواب ادا یی‌شیر ای ۳۳۹ دیواب‌آزرفی ۵۳ ویو آنب‌اسیی قط هیا نی [ ۳ ووواناا شرف سمی‌قندی ۷ ۸ ویو ان‌اشری هرا ی ٩‏ ۰ ۳ دیو انا شکی‌قیی ۱ ۳۰:۴۲ ۲ ۸ دیو انا سطالاحا ت‌آهل‌سسایمو جر ۳ ۹ دیو انا طممه ۳ ۰ ۷,۱۲ ٩‏ ۲ دیوآن‌الیسه+ ۳۲ دیو آنا لیعارف ۲ ۷ ۷ ویو انا (هی‌اد د بیلی ! ٩‏ ۲ دیوانها مام‌علی‌ین امی‌طالب ۸ ۳ ۲ ون ور دیو آن‌آماعی ۶۱ ۱ دیو ان اعانی کابلی ۳ ۴۸۵ دیوان‌امنی ثبن تن که ٩‏ ۲ ۵ ۱4 دیوآن‌اهیت آباد + ۳۸ دتوآن‌امیدی۵ ۴۱۱۳۱ ۴ دیو انا نوری ۲ ۸ر ۳۹ زو الاو حدی ۹ ۱ دیواتاهلی تررشیزی ۱۷ ۳ دیو انا هلی‌شیر از + ۳۴۴ دیو انیا بر ۷ ۶ ٍ دیو ان‌یحرا لمعا دفی‌ارشادا تعباه ۸ ه ۷ا دبوأت بدخثشی ۰ ۳۰ دبوات‌بدر | لذدین کشمیر ۵ ۳۴۴ دیو ابید چاچی دی ۲ ۲ ۹ دپوأن درچاچی۴ ۰ ل دیوان‌بدیبی قبی جنگ ۲ ۳ ۵ دبوان‌تر ئی ثیی‌پزی ۳ ٩‏ #2 دیون نا می‌هرو ی ۰ ۳۱ دیو ات‌بسام‌خان ۲ ۳2 تپوان‌یی تشان ۰ ۳۴ دیو آث برد های‌جامی ۶۱ ۱ دپواب‌پیر فلی‌بيل آستاجله ۵۰۷ دیوان‌تی تییات و ترجیعات + ۳۸ دیوال‌تقی| لدیی‌او دی ۰ بر ۸۰,۳ دیو ان‌ثنا بی‌عشهدی ۲ ۳۱ د یو انجامی ۶ ۶ بو دیوأنجسبی‌همنها نی ۳ ۵ دیو ان جالال‌طبیب ۲۱۳ د یو ان جلالن‌عشن ۲ ۰ ۲ دیو انجمالا لدین اصفها نی ۲ ۰ ۱ دبوال‌جمالی اردمعا نی ۴۴ ۳ دیو آن‌جمالی دهلوین ۰ ۳ دیوآن‌جنید‌شیرازی ۲۱۶ دیوان‌جوآهروژواسص ۰ ۳۸ دیوانبچها نشاه‌قر اقو بو نلو ۴ ٩‏ ۷ دیوات‌حهات ملك‌ضا تون ۲۱ دیوأن ما۵ * ۲ - ۰۳ ۲ ۲۴۸, تن ۲, ۷۲ ۰۴۶۶ ۶۴۸ ۸۱۸ ۲ با ؛ ۴ ۳ یار دیوانسا ی تس یز ی ۶۷ دیوآن‌حالتی نر کمال ۴۶۶ دیوأت‌ساستی ۲۳ ۷ دبوآن‌صن دعلوی ۲ ٩۷‏ دیواناحین با یقر ۵.۲۳۲۱ م۵ ب بو ناسین ینس کاها ۳ ۴ ۷ دپو سین ین مسصوز حلاج ۳ ۴ ۲ تریو متسین و ایژ ی ۳۳ ۷ دیون حسیئی‌هروی ۲ ۷ دپوانبسضور عقی کرش دپوأنسقیری تبر پزی ۵۳۱ دپوان‌حئیم‌سوری ۲۰۴ دیوأن‌حليمي‌شروائی ۰۷ د یو ان‌حیدر کلیچه پز ۸ ۳۱ دیوآن‌حوددی تبر یز ۲۷ ۸۲۲۰۴ دیوان‌خاقانی ۴ ۳۹۲۰۱۰ دی آن‌خا کي وسروشی‌پلشی ۵۸۷ دبو انت‌خلاصی ۹.1 نی ۴۴ پٍ دیوانشتسی بيك ۵ ۵۴ دیون خواجو ه 1 دیو ال خو اجه هحبناشر یف‌هجر ۴ ۱ ۸ دیوات‌خیالی باری» ء س دیوال‌خام خی آسا نی ٩‏ ۳ ۷ دیاب درا صطلاحات اهب نایم #ر جر ابا ۵« ۷ دیوانا دررفرر ء رس دیوال‌ددو یش یاقا ۸۲۲ دپوان‌ذوا لفقار شروان ۱۷۴ دپواندحمتي بر یز یم 4 دیوالوحمیی بهار لو ۲ ۳۶ دیوانرسا پل‌جاعی ۸ ۸ ۲ ددو ان ستم خوربانی ۲۹۷ دیو آن‌رشیدالدین بید آوازی» ۳۱ دیو آنار شیدو طوایط ٩‏ 5 دیوال دخیالدین تپشابوری9 ٩‏ دیو انار کن صایی + ۲ دیوادر موزی سر قندای ۲ ٩‏ ۵ دیوآنر وج لذان ار ۰۳ ۳ دیوان‌روز بهان ت۲ ۲۱ دیوالر وشنی ۲ ۲ ۴ دیوآن‌رباشی نی بتی ٩‏ ۷۲ ۳ سب دیواتساقی استرایاویظ بو ع دیوانسپهیی زوادجی با زواره‌ای۳ ۵۲ دیوان‌سحا بی آسترابادی۲ ۴٩‏ دیو انس اج! لدین سکرع ۲۲۳۱۱۷۲۲ دیوأن‌سآعا لدین قمری‌قزویئی ت۰9 ۷ دبوان سلطان‌ایراهی‌میرزا ۸۳۰ دیوان‌سلطان‌حین بایقی۲۸۵۱۳۳۲۱ دپوانسلطان سلیم ٩‏ ۷ ۷ دیواتسلطان‌ملی 6۳ ۷ دیوان‌سلطانو لد ٩3‏ 1 دیوان‌سنایی ۲ با دیوانسنجی کاشانی ۰ ۲۶۲ دیو انسوز نی 5۹ » دیوال‌سهپلي ۳۰۷ دیوأن‌سیندحسن عزیزی حسیلی۵ ۷۲ دیوانسیدحسن هن نوی ۷۷ «دوآن‌سیدعحمد کیسو در از ۱۹۷۱۹۶ دیوانسیدطهر ۵ 1 ۲ دیوانسیف لدین اسقر نگی ٩۳‏ دیوالنسپنی خاری ۲۹۳ دیوأن‌شا پودف بی‌طهر ای ۳ 1 2 دیوان‌شاها سماعمل ۲ ما جیو آن‌شامو لی۸ ۱۸ دیو ان‌شاعی ۱ ۳۰ دیو انسجاع تبریبزی ۵۸۸1 داشرا ی‌هدانی ۵۳۳ دبواتشرفا لدین شفر و۱۰۲ دیوآن‌شرف! لدمن‌علی رن دی ٩‏ ۲ ۵,۲ ۷۷ ویو انش ف‌جهان۶ ۲ ۸ دیوان‌شرث پیز ۵ ۸۲۸۰۱۴۶ دپوان‌شمس!لدین‌طبسی ۳ ۵ دونش سآلدین کشا نی ۶ ۳۱ دپوآنشس منی‌یی ۶۳ ۷ تیو آت‌شوئی یر یز ۸۳۷ دیوان‌موقی یزدی ۸۳۷ د بون‌شهیدی‌قمی ۳۳۷ دپوانشج | بوا لقاس ازرو نیج بت توان‌صا نی تیر‌هد ۴ ۸ دیو آت‌صادگ سب قندی ۷ بام ۵ ۱*۷ ۵ دیو ان‌سادقی افعاد ۴۵۸ دیوأنصبری ردستا ی * نع دیوان‌سبری میا نتالی۲ ٩‏ 4 دیوانصرفی تشمیری ۸۲۹۰۳۷۲ دیوان‌صفی| لدین حفی نور بخش ۱۸ ۲ دبوالضمیر که یلگیامی ۵ ۴ * دیون با مخیویف تب( ۲ 1 دیون طالب‌جآجرمی | ۲۰ دبوات‌طا لب تبازنی + ۲ ۵ دیوات طوسی‌خ‌اسانیب ۰ ۵۰۳ ۲۴ دیوات‌طوفی تبربزی٩‏ ۰ ۸۳۱۰۵ دبواث ظهردری تر‌شیزی۵ ۳۲ دیوان‌ظهیر ثار یا یی ۱۰۷ دیوان‌عارفی ۳۰۳ دیواآن‌هالم سمس‌قندی ۳۳۸ دیو ان‌عبد! لحق دهلری۵ * ۸ دیوآن‌هبدا لعا در گيلاتي ۱۳۱ دیوات‌عبداله برزشآ!بادی*۰ ۳۲ دپو آن‌میدا لو اسع جبلی ۲ ۸ دیوانل شبدی‌بیات شیرازی همدائی۲۲ 8 د یو اناعیدی پیات شیر اک 1 ۶۷ د بو ان عبیدز اکانی ۱ +۳ دیو ان‌عذ نی ۳ * ب ونر آقی۴ ۱۶ دیوان‌صرف ی ۷ ۲۶٩‏ د یو ابعی ینک قزر وین ۴۳۰ دبوانهشتی خان۴ ۸۳ د بو ان‌عشتی‌خان مر ۵۳۹ دپوان‌عصار تپربزی ۳۲۰۳ دبوآن‌عصمت قاری ۷۲۸۷۰۳۲۹۶ دبوان‌عطار ۱۴ ۱۱۵-۱ دیوان عل(عا لدین خیام‌خر سا نی ٩‏ ۷۴ دیوان‌علي | کبی‌خان ثأ نی‌هروی ۵۴۴ دیواثه علی‌بن ای‌طالی ب۸ر ۶ ۲ , توو ۳ ۳ اي دبوان‌علیشیر نوایی ۲۹۱ دیوان‌عایقلیخان اعظ‌شاملو ۲۶۷ دیوال‌علی‌نقی کمره‌ای 4+ ۸ دیوان‌عماديشهی باری ۲ ور ۷۱۳۰ دیوان‌ععق بخداری۲ ٩‏ دبوان عتصر گ ۳۸ دبوأن‌عین| لمات « ۳۸ دیوانغر یبی بلیا تی کازرو ی * ۷ دپوأت‌غز لیات تقی| لدین او حدی * ۳۸ در یو اتاغی لیات سعد ۳4۵ دیوان غن‌لیات قادسی وت کي سادفی پام ۵ ۴ دیو انبقز لیات و قصا یدامیری۹ ۳۱ دیو ات‌غضا ییا رازی ۷۲,۲ دیوان‌فادسی باخرری ۲ ۵ ج توأت فارسي علیشیی 1 ۳۲٩‏ دپوان فادسی و ترکسی پادتاه خواجه 1 ۳ و بوات‌فعاحی ۳۹۹ وپوان قضی | لد بن‌صفی ۲۸۵ دبوان‌فخر الدین محمد‌نیشا بوزی۸ ۲۴ ریوان‌فحری هروی ۸ ۴۳۹۰۲۷ دیوان‌فرخی ۲4 دیوأت فی‌فتی جوشفا نیا ۱ ۵ دیو اننه فی‌یبی‌طه نی ۱۳ ۵ دیوات فی بدا لدیناجخولن ۶ ۱ د یوأت‌فصیحی تبر درگ ٩‏ ۰ ۵ دبو ال فشو لی ۳۷ ۴ دیوان‌نغانی ۳۲۸۰۳۴۳۷۱۳۱ دیوان فلکی‌شرو أئی ۶ ۰ ۱ دی آت‌فهمی دی ۵ ۷ 4 جبوان‌فیضی ۲۴ ۲ د بو اب فیضی بل ۲ + ۶ د پوالاقیاسم اتوار ۲۹۲ دیوات‌فاس قاسمی اردستایی ۲۳ ۳ دیو اب‌قاسم کاهی ۵ ۳٩‏ دیوان‌قاشی آیسکی باغی ۴ ۸ ۵ د بو آت‌قاضی تور ۴۲۰ وبوأن قصا ید اوحدی بلیانی* ۳۸ دیوآن فصایدتتیالدین اوحدی» ۳۸ دیوانقصاید و میات اوحدی پلیافی *بر۳ دیوان‌آساید و غزلیات سیقی عروضی ِ"« دبو أن‌قطی آن ۴۸ دیوان قندی‌کرر « ۳۸ دیواب قوامی‌راری۴ ۸ دیوآأد‌فومی یر یزی۸ ۸۳ دبو ان کاتبی۸ ۲۹ دیوآن کيج تبرپزی ۷۶۳ «پواب کسایی‌مروژي ۳۷ دیوات کمالا لین اسمعیل ۳۳۱۵ دبوات کمال باشاراده ۱٩‏ ۸ دیوآن کمال نی ۱ ۳ دبواب کوحی ۵۷ دبوران کلشنی بردعی ۰۴ ۷ دیو ان لاممي بر‌سوی + ۲۹ دبوانالاممي گرا ی * ۵ دیون لساتی ۶ ۴۳ خپوان لطف‌اله فیهایوری» ۲۱ دبوائماتی مشهدی۳۱۳ دیوانساش ار دییلی ۷۰۴ دبوان مچد حتوآفی۸ ۷۵ د یو أ جیگ ۱۶۲ دیوان‌مجرم شاملو ۸ ۶۵ دیوات »«جی‌الدین بیلقائی۰۲ 1 دیوآنمحتشن ۸۰ دیوال محندهعصوم تأمي‌تتوی ۳۸۵۹ دیو آنسحمد پوس کدا ۶ | ۲ دیوالسعمود آفر وشهای۸ ۳۵ دپوان محمودبيك سالمش ۵۰ دیون مسمودز کي عمجم + ۷۷ دبوان محمودقاوآن ۷۲۷۲۲۷ دیوان‌سنتی بخادایی ۵۷۷ دیوان محنتی‌میا نت ای ٩۲‏ ۵ د و اتسختاري ۷۷ یو انسختوم نیشا بوری۸ ۳۲ دبوان مسعود كت ۳ ۷ ۷ دپواتسود سعدسلمان ۳ دیوانلشققی شاداپی*۵۶ دیوأن‌سطهر بن‌عبدازفصینی ۵ ۳۱ دیرانسطیی تی۳۳۰ ۲ خیوانسظهی تشمیری ۸۳۲ دیوات مماذی‌تبر بزی ۱ ۳ دیوآنمیسی۳ ۸ دبوان‌مقطمات وبطایبات و اهاچی ۳۸۰ دیوانسقیبی ۵ ۰ 4۵ دیوان سا تلوجرد حرن 2۷ دیون ملانص او اف خلضالی ۶ ۷۰ دبوانملك قمی ۴۳۴ دیوان حنصود تبریز ۶۳۷ دیو آد منوچهری ۳ ۳ دی انسهری ۳۴۹ دیو آنمی ررستم سییر قهدگ نش بر , دیوان میرژابرخوردار هیدمی ۵۸۵۷ دیوآن‌میر زا پيک‌سپه ریز وارجی‌با زو اره‌ای از دپوان‌میر زاقاسم‌ساغرجی ملشی دانصایی ۳ب ۵ دیو ان عین ترعانی ۲۰۹ +پوان میر‌مسدخان غز نوی ۶۵۱ دیوانا مس‌متدوم ثیشا یور ۳ ۳۹ دیوال‌ناعسی خسرو هن دبوان نا تاک ۶ ۲۸ رد دیو آنا چچچیی‌چر قا دقا نی ۴ ۲ ۱ دیوأل‌نر گسی.۸ ۷ دیوات‌تزاري* ۷ ۱ دیوان‌سیمی ۸۰۲۳ ۷ دیورات نصی‌الدین طوسی ۵ ۳ دیوان نظاع! لدین استرآیادی ۴۲۶ دیوان نظام! لدین‌قمی ۱۷۲ دبوان نتلامی گنوی ۲ ۰ ٩‏ دبوان نمی تبرپزی ۵۳ 4 ۷۱۱ دیوان نظيري نیشابوری ۸۲۲,۴۲۹ دیوان نورالدین‌شوشتری۴ ۶۶ دیوان نوری‌آصفهانی ۰ ۴۶ دبوآن‌ثور مسفیده ی ۲۲ 4۵ دیوان‌نوعی اصفهانی ۶۴۷ دیوان‌نوعی خبوشائی ۰۴۳۴ ۲۴ ۸ دیوآن توبده تر بعی۵ ۵ ۵ دیوان نینی اصفهانی ! ۵۱ دیواندالهی باخی۶ ۷ ۵ دی آن و الهی‌کمی ۵ ۴ دیواتلوحشی بافقی ۰ ۸۲۵۰۴۳۵۰۳۸ دیون و حیدی تب بنی ۷۰۷ دیوأنه قوعی تبرریزی ۸۳۲ دیوانو ی دشت‌ماضی ۵۰۸۱۴۵ دیو ان‌ها غفي ۴ ۱ ۳ د بو انهیری۴ ۱ ۵۸۱۵ دیو آن‌هر 6 جامی ۷ ۵ ۵ دیوالن‌همام تبر یزیا ۱۳ دیوانیعیا بون آسفراینی ۰۳۱۳ ۴۶۲۱ دیوان باری‌جراسا نی ۳۷ ۶ دیوان‌یحیی‌خان طالب گیلانی ۲۰ ۸۵ ختخایر‌الصکم ۳۳ ۱ ذخیر دا لمقبی قیذع۱ لدنیا ۵ ۸٩‏ ذخیرةا لملو ۵2 ٩‏ ۲۳۳۹۳۰۱ ذتیره و ارزمشاهی ۱۲۴۱۹۲ خروه‌الاو لیا ءفی‌سیرذا امسجلنی ۲ ۳ ۲ ذیعو ] فتاب ۷ ۸ در ده خورشید8۵ ۲۳ ذریعه الی‌متارم! لشر یمه ۸ ۶ و کی ۴۰۱ گر‌اثئیات لمبدء والمعاه ۲۱ ذ کراثبات! لمعاد۳۱ کرآجاز.آت | لحدیت‌فیا لقديم وا لحدیث ۳۳۹ ذ ترالملولگ فی آخبادسل(طین‌الهند» ۳۷ دک خفیا لمستجلب لاجرآلوفی۸, ۱۴ ذ کی طریقةٌ صوفیان بطریق خواجگان ۷۱ ۳۰۲ ار بام ۳ کر به ۵ ۱٩‏ عاب| لصسواب۳۱ ۲ ذوق ( دهرسا له) ۸۸ ۱ خوعات,۱۸ ذوقبات‌عقلی ومعتولاتذوقی ۷ ۳۹ دبل‌تاد بخ طبری۸ ۲۳ ذبل‌جامم| تعوار پم رشیدی ۲۳۸ ذیل‌سییا لعباد الی‌المعاد ۵ ۷۴ ذیل‌ظفی نامٌشامی ۸ ۲۳ راچه تادا نگی ۹ ۳۲ راجه تارانگینی۳۶۹ راجه تر‌نگینی ۳۶۰ و اسحة| لصدو دز و آیاالسرور ۸۰ اب-۷ ۱ ٩‏ 1 ۴۵۰۱۱ ۱ راسةا لفلوب حبینا لدین نا گوری ۳۸ ۷ ر احدا لوب في بدا یی شک تنج 1۳ راحفا تلوب نظاع! لدیناو لا ۵۶ ۱۳۱۸۰۱ ۶,۷۳۵ ۶ ۷ راحا لمحپین۱۸ ۲ ر آزه‌تر نگذ ٩‏ ۳۲ ر استه(رسال) ۷ رامایا نا۵ ۳2 راماین ۵ ۳۶ زر ادا تجاح نامه۵ ۴ ۱ و اهنباي عقده کشا ۸۱۲ رای آرای۸ ۷۲۲ رای‌جهانآدراي۸ ۷۲ ر باب امه ۰۷ ۱ ریاعیات ا بوعلی‌قلندر ۱٩۷‏ ژر یاعیاتاوصاقیه واصنا فد ۰ بر رباعیات شیامه ۶ ریاعیات سحایی ۳.۴۱۲ ۳۴۱ رباعیات سیدمحمد فتری ۹ ۴۱ ر باعیات‌شیخ پمقوب‌ص‌فی + ۴۷ ر بط! لحادت با لقدیم ۸ ۱۳ ر بدا لسوروالا بات ۲۹۷۷ هم! لمچدیب ار بر ۳ ریم لمقنط رات ۳ فبع| لا برارومشتار الاخار ۳ ۷ سم لعادفین ۲۴ ۱ زدیعمد ۱۳۴ ۲ رئیةا لناخره فی سلطنةالدنبا والاً خره ۰۲ رجوعااشیخ آلي‌صباه فی فو:الباه ۸۱۳ رحل] ثر سول ۸ ۵ رسیق ا لدحقیق ۵۸ ۳ ۷ ریق الوم لو مه العقول والخووم ۱۳۲ رحیقیه۲۱۳ ردا لشیطان ۶۳ ۲ زدالنیو ه ه 0۳ ردب رساله دد تحقیق علیه بودث حرف ۳*۷ ردیر قصوصآلحتم آینالس‌بی ۳۹۴ زر ده #ااسفه ۷ ۳ ۷ تردبرهصا در ؛| قلیدسب ۳ ٩‏ زرد تعصحیما یمان فر عونل ۳ بت ز دخصمةا لد فیاج ۳ دعلی بعش الا قوالیشیخ حمد بن‌حیدا لاد سی‌هندی ۰ ۳۷ ردعلی‌سن طعی‌پاردعلی من‌طعن۸ ۶ ردمعسات ترچیةا تصواعق ۶۳ رزم‌نام حاح‌سلطات تها تیسی۵ ۸۱ رژم امه عبد! لقا در بداو ثی * ۳ ریا لات بهایی + 1۳ سا ای تجم! لکانبی‌فی| ثباته اجب| لو جود ۷۳۸ رسا لها اجه از قی‌حل‌الاو نار ۲ ۷۳ رسالهالانس فیروحا انیس ۷۲۲ رسالها لایقاع ۷۳۳۲ رسالة العنییه عای‌فلطآلجاهل والثبیه و دساله‌الذ کر ۴۰۱ رسا لها تیه ار ۳ ۷ رسا لها لسیاسه اه ۷۳ سب دسا لا اشدد تلقة با لعدد ۷ با ۷ رسالقالفرفیه فی ؛قاسیم| لعلومالیقینیه ۳ ۷ رسألةا اشريقة فیا لسبا لا لیف ۷۳۷ رسالةالفتر ۷۲۲ سا لذا لقدس ۲ ۷۲ ریا لها لماش ۸ ۷ رما لةا لشذامه الیزادا لقيامه + ۱۲ ۷ ۳ له آهدی ۸ ۸ ۷ وسالهفیالتضات۱ ۸۱ سا لقفی! لسمل بامهل 217 من‌قبل التجوم ۷۷ رسالقفی! لمسبه ۷۸۷ رسا لةفي تحقیق الا لقاظط ! لفارسیه ۱۲ ۸ دسالافی‌تحقیق لفطالن ندیق ۸۱۲ رساله‌فی تمر دفا لساطات ظل ال فی‌الارضی ۷۳ رسال#فی‌جواب شیج‌محمن‌سکین ۳٩۴‏ دسا لقفی‌طبقات! لمجتهد ین [ ۱ ۸ رسالةفی‌طریق 5 کی لخفي ۶ ۷۶ دسالدفی لخد تفس ۲ ۱ بر رسالفي‌مداری الوچود ماد الحدود ۳۳" دسا لذفی‌سرالبا لموجودات ۷۳ رساله آیباخ و اجرام ۸۰۷ رساله استخر اج ۲ دساله اسعضیاجات۲ دسا له اسر لاب قا سم‌علی قایشی ۸٩‏ ۷ رسا له اععها د به ۴ رسا »1 آهیات خفری ( 1 رساله اتسانبه۱ ۸ ۷ رسا لها تسیه بهاعا لد ین تقشبنن ۷۶۶ برس لدیر‌ای اعیرزژ اده آاسکندر ۵۲ ۷ رساأله بر اکاهیر ز اذه یر عحید ۳ ۵ ۷ رساله بقاگید ۷ رساله پهیادشاعیه۴ رسالهُ پیردزی ومقالة نوروزی۵ ۷۵ دساله تر‌فیت ار بدفعل ۷۵۲ رسا لهجلا لیه ۸ ۳ ۷ دسا ل#حرف ۷۵۳ ۱۱۳۳ سا له حسشیه ۸ رسا لحفیقت آبمان۳ رسالهحل‌عش کل ۴ رسا لهدآودبه ۴ رساله‌دایره* ۷۱ رساله درامیات بژرگی شیخض احمد چام ۳۳ رس له در اگبات وأاجپ‌خفری۱ ۸۴ رس له در امسطلاحات صوفیه ۰ ۵۲ رسا له ور آصولی‌سر و قیه ۵ ۳ ۷ ربا له تراصولی و قر | عدخط ٩‏ ۵ ۷ ۳ لد ۳۳ اعتقادات عف نب » ۳ رساله در امامت ۱ ۳٩‏ رسا له در ماب‌تلما ی دین ۴ رماله در حرآن ۵۱ ۹:۴ ۸۲ ربا لهدد پیات طی‌یق‌بطار ۶ ۱۱ رساله در بیال‌هعنی ایماناسلام۳ ۷۲۵ ریا له در بیالسسنیفا بلیتو تصورتحقق آن ۷۷ رساله در تحقیقآیه نور۶۴ ۶ ریبا له در حفعق [ نا نقطةا لتی تحت لماع ۴۷3 رساله درتحقیق ساسلةٌچس به ۸ رساله در تصوف ۳۳ ۷۸۳۰۵ رساله درئولاوثیی!۰ ۷۳ زر سا هر حیسم تیان چیه ددایام عپیت موم رساله درحفظالصییه 9 ۸۳ ربا له در حفظ صحت ! ۸ ۳ ریا له درشق | لغمی ٩‏ ۷۷ رساله درستایم‌شمر ۸۲۴ رساله دز عروضی و قافیه و صنعت شی ‌پ» رساله درعقاید ورسوم عردم‌تس بل ۵۳٩‏ دساله در علم‌صساب ۵۱۴ رساله در ملم‌رمل‌ختری۱ ۴ ۸ درا اد درعل تا #ه 1 داب رود رساله درعلوم تایه ۳ ۵ ۷ رساله ددفن تایه ۸۸ ۲ ژسا له در و اعد .۳ ۶۱۷۳ 1 سا له دز قو اعد مدا ٩‏ ۲ ۶ رساله درمعما ۱ ۹:۳ ۲ بر رساتهدرمناقي‌عبید ال احرار ۸ ۷۷ رساله درواچبات‌تی کی 1 ۷۰ دسا له درو بشبه ۳ رسالهذگروفگی ۷۰۹ دسا له استها رساله دبیمیه ۵ ۷۶ رسالدروحی ادارچانی ٩‏ ۵۲ رساله ش‌فیه ۷۷۷ رساله‌شپییه ۷ رسالصاحبیه ۷۳۲۰۱۱۱۱۲ دساألصفت ]لققی ۴ رساله سید ۱ ۸ ۷ رساله طر یت‌شیزار ۶ ۱ ۹ رسالعا لید « ۴ ۵ دسا لص‌وض با بر ۰۷ ۶ رسا له عشق ۳ رساله‌عتا ید ۶ ۷ رسا لاعالالیه ۳ ۳ ۷ رسالهخینیه ۸۱۶ رسالاغی د ۸۱۶ رساله قی پدوتاین آحمدسیهسالار ۷۳۹ رساله قلکیه * ۸ ۷ رسالفنا گید ۷ رسالهْونسید بهاعا لدین نفشبتکه ۱۱٩۳۲‏ اروش رسالهُ قدسة خواچه محید پادسا ۲ ۰15 ۱ ۲ ۱۸۲ بر ۳ مت تچ ۷ دساله قشم به ۸۱ ۷ راله اذات معیتی استیآبادیی 5 ۸ 4 رساله لنت۸ ۵۱ رساله‌هیین ۲۰۷ رساله ماه ۶۱ رساله میا + + تب دساله معماي‌شهاب عیمایی ۷ وسالد معمای محمدقتدطاری دساله مسای مین‌حسین] ۳« رساله هعمای‌میر اجوجك ۵۸۷ رساله متدار یه ۰ ۸۲ دساله مالازآده۲۳۷ سا له متاخید ۳ رسالهآمو چلطه۴ دسالةً موسیئی نجم| لدین کو کبی ۶۱۷ رساله نفسیه صرفی۹ ۸۱ دسا لفوجودیه۳ ۷۲ دسالة هیدا یه دساله بوحنا ۱۲۷ سابل !اهاز ۱۷۱ دسایل] لمتفرقه آین‌فندق ۱۲۳ رسایل‌زین‌آلدین خوأفی۸ ۷۷ دسایل‌عربی رشیدوطواط ٩۳‏ رسیم نا مه ۴ ۱ رسل نامه۵ ۴۳ رشجات‌صنا لسون ۳۴۸ ۸۵ ۰۲ ۱۳۸۴ ۷ رشد ناعه ۴ + رشن به ۴ * ۴ 1 ٩ زشیدبه۰‎ رشف آلنصایح الایبانه في کشف فضایم الیو ثا بیه ۲ ۸۵۰۱۳ ۱ دا نید ۳۱۱ رضی‌ نامه ۲۲ ۲ رفم‌شییه ممای شدن زحل دکره نوات ِ#ِ ۳ رقیات العشییهات علي فا یا| لمختلطات با لجداول۴ ۱۲ ر کنیه| لستتداتین ۷۳ ۲ رمی | توس ۱*۰ ۱ رمل(ربا له) ۳۹ ۱ رمل( کداب)۲۳ ۱۱۳-۱ رمل(منطومه )۰ ۴۳ رموزات ۱۸۹ زر تدو راهب ۹۷ ۴۳ روایم‌شرع ۲۷۲ روایم4۵ ۲۶ روج ۸۹ ۱ روحالارو امه ۱ روحألقنس پیر‌جمالی ۸۱۰,۲۴۴ ررح‌القتس یا لی‌دهلوی ۸۱۰ روحا لقدس(ازشر ما لکنوزو کشفا لرموز) ۳۳۴ روح‌نامه ۴ روز نامه غز‌وات‌هندوستان» ۵ ۲ روضاتا لسنات ی اوصاف مدینها له وژه ۱ روضات العثان و جنات الچنان ۳۸۸۲ ۶ ۳ روض آلپسائین فی‌اخبار مولاتا السید عبدا لقادر ۲ ۳ ۱ روضالجتان وروی لجنان۷ ۱۲ روشیالظاهی فی‌متافب‌عبدالقادر ۱۳۲ روضهةا لایر ار ۳۷۱ درو شاد تقیا فی‌د کرالاو لیا ۸۲ ۷۸۳-۷ روضة الاحپاب نی سسرة النبی واثال و الاصساب ۱ ۴۰,۱۲ ۳۴۸۵۰۲ روضاا هار ۷ - روصدا لا مان ۵۲ ۳۷۳۲ رومتا لا شا ۷ ۷۷ روشةالانوار ه +۲ روضتالاو لیا ۴۰۷ روضها لعسايم ۳۹ ۱ روضها لجمال ۵ ۴۴ روضدا اجنات۲ ۲۹ روضها لسالاطین ۷۲ ۵:۳ ۲ ۸ روضةا نهد ۴۳۲۷۰۲۴ روشها لصفا ۷ + ۸ روضد! لصفا فی‌سیرغذ | نبیاء وا لملو لو ا لشلفا 0 روضبا اصنای تاصر ی ۰ ۲۴ كثِ؟۹ ۷۱ رونةا اطا لبین وعبتت| سا رن اه بو روضدا لطاهر‌ین ۷ ۳۸۵ روا لعفول۸ ۱٩‏ روشتا لنلوب۳۹ ۱ روا لمجاهدیی ۲ ۷۱۳۹ + بر روش لمحبین ۵,۳۱۷ ۷۲ زو شفا لملنیی ۵ * 1 روشةا لمناظه + ۷۵ روضةالمنجمین ۶۳ روفةا لناطی ۱۳۲ روما لناظر ونوهةا لخاطر ۷۵۷ روضدا لوامین ۳۳۴۲ روشفاو لیا لباب فی! تتراریخ والا نساب ۱۳ رود آطهار ۷ ۱ ۸ روضهستان ۹ ۲۹ دونه‌خلد ۰۳۸۳ ۵۸ ۷ ریاحین| لمقول۲۴ ۱ درب حیین| لقلوب ۲ ۸ ۷ تدای لادو ید ۸۱۷ ۳۹۹,۱۳ ریاخی‌الافکار ۳۹۷ دیاخیالانشاه ۳۵ ریاضالاو لیا ۱۷ ریاضا لسیر ۵ ۲۴ رپاض, لصا لحین ۳ ۲۲ ویاضاطالبین ۲۸۳ ریاشا لماشقین ۷۸۷ ریاض | لملوگ فیریاضات! لسلو له ۷۵۷ دباضفا لننس م۸ ۶ دیاش رو ان ۳۷ زادالا خر6ژواری ۳۷۲ زادا لآ خرءغزالیم۸ ۶ ادا لا اسکین ۲ ۷ زادا لمتقین فی‌سلولا لیقین» ۸۰۵۱۳۷ ژادا لمسافر ین سحسیئی ٩‏ ۲ ۱ زادا لمسافرین تاصر‌خسرو ۵5 زادا لمشتافین ۸۱۴ ۱۱۳۶ زادا لعتویین ۲ ۲ ۱ زا یج حامدی ٩۳‏ ۷ ز بدا لامار ٩‏ ۳ ز ودجا لاور ال فی‌حیتةا لد فاز ۸ ۱۳ ز مدةا لاجواد ۲۶۳ زیدهال سار ۸۱۳۷۲ ز ونخ الم ام۲ ۳٩‏ زپنةا لبیان فی‌شرحآبات واحکامالفرآن #۲ زیدفا تمواریغ ابوالشاسم کاشانی ۱۵۱ ۷۳۴ ز ید] لجواد یه بایسنغر ۳۳۸6 ز بدا لعوآر یم حافظا بر و۸ ۷۷۴۱۲۳ زپدهالتوادیخ قی ترچمة آشرفالتو ادخ ۳۹ ژبدتا لحقایق‌عزیز نسفی ۱۱۲ ۱۱۳۹ ۱۱۱ زیدفالحفایق فیسن‌ألتضاه‎ ٩۷ ۲ ۲,۱ ٩ ۴ ژیدةا لسال‌تین۱ ۴۰ ز بدا لطب ۲۷ ۷ ز, یدغا لیر یق ۳۴ ۲۸ زیدها کلام ۷ ۵ ۴ مدا لنصیه و تفیذا لنعی» ۱۱۹ یتقو تین العلاج۴ ۷ ۲ ز یرآ لنفن ۵ ۲ ۱ زر انش ناهه ۴۳۱۱۲۷۲۳ ۷ نز ند ۰ [ زهدا لفا ت۶۸ ۱۰ ٩ زهدیات‎ ۱ زور] ۳۳۷ زیج آشر في ۵۲ ۱ زیج! (غاخر ۱ ۷ ز یج یلضا ني ۹ ۲۷۱۰۱۵۲۰۱۳ زیچ لغ بيك ۰:۵ ۵ ۸۰۲۷۱۰۲۱۸۰۲ ۳۸ زریج‌جامم ممیدی ۱ ۲۷ زیجخاقا تي ۲۲۹ زیچ سلطانی محمود کازرو نی۱۴۸ زپهلطانی نحمالدین ستر باريك۱۵۳ زيم مسلبعری۴۳ زبج‌قیاث| لدین جمشید٩‏ ۲۶ ز یج فطبی ۵۲ ۱ زیجملخص میرزایی» ۲۷ ز یپداستشاشی ۰ ۶ ز یج بمینی * ۷ ذر یرما شاد ۲ زینةا لاو ر ۸۰۷ زیت زا عه ۷ ٩‏ ی راختدن اسعی لاب ٩‏ # ۷ ساژو پیو اب شا لیر ها بش ۴ ۱ ساقی امه آقدسی ۷ ۸۵۸۱ ساقي‌ناهه آمیدترازی! ۴۴ ماقی ناعة پر نو ق ۵ ۴۲ ساقی‌نامه شکیپی ۳ ۲ ۶ ساقی نامه صوفی‌ماز ندرائی۸ ۵۳ ساقی تامه عهودري نی‌شیز ی ۵ ۶۳۴ ۸۳۳ ساقی نامه عرف ی ۱۷ ۴ ساقی نامه غی‌یبی‌بلبا نی تازروني۰ ۷۱ سا قي باه الا جمت استر دا دی ۶ ۶ب ساقی‌ نامه وعی۴ ۲ ۸ سام تامه۴ ٩‏ مام‌نامة خواچو» ۲۰ ساثر ۳۴ ۷ مها لا برار ۴۴۵۲۸۷ سمل پری | ۷۳ جع جاعی ۷ ۳۸ سپعة سیاد؛علیشیر ۱ ۲۹ سبعه سیا؛قا ضی نو ال ۲ ب سیحه نو دد‌جیوغیدی شیرآزی۴ ۴۳ ستهضر وربه ۱ ۲٩‏ ستاضر ود ید طبیه ٩‏ ۳۹ تیتی ۱۲ ! سچئجل ۷ ۰ ۸ ی بحنیعل الارو ۶ ۱ ۱ سح سحخاب الم ۳ نش سحی سالال ده ۴ ۶ سجحر بات ٩‏ ۵ سخنان خوأچه‌پا رسای ۲۸ ,۳ پا ۲ ٩ ( ساب‌گندری‎ سراچ|لعوار ی ۱ ۴ ۲ سراجالسا لکین و لطا فا لدادفین ۱۷ ۸ سیآاجالسایی ین 5 ۰ | +۷۲ سراجا لصا لحیی۵ ۲ ۴ سراجا لقلوب ۱ ۵ 1 مس اج (متعلمین ۳ ۷ س!جالسلمین۱ ۳۹ سر اجه ۳ ۵ ۷ س. تما غیر هتناهضی وحروف متاهی #3 سنالذاسر‌ار ۳ سرالبال فی‌اطوارسلوك اهل! لسال۱۴۸ سنا لبدا یم۸ ۳ ۷ سا لمصونی ۶ سرا لمکتوم فی‌آسیآرالنجوم۸ ۶ سر لمکتوم فی‌متتاطیه! لنچوم۳ ۱۱ سرخبت وختگیت۸ ۳ سی گذشت ناسر خسر و ٩‏ ۵ سر‌ماسلییا نی * ۳۸ سر نامه ۲۳۲ سروو تذرو ۲۸٩‏ سی‌بعها لافررفی انجاالستاسد و کف | لملعات ۱۳۸ معاد تنامه (درا نشا ۴ سعادتنامه [شیستری)۰ ۱۷ بعلر سعید ۸ ۵ ۴ سعت‌به ۲ + ۴ سعی, لصا ۲ ٩‏ ۳ ۱٩ سفی8‎ سفیالسعاده سیت‌عبدالاول۲ ۳۷ لسعاده محمد بن حجهالاسلام عیا نی ۱ ۳ سفرثامٌ جمالي دعلوی ۱۳ ۵,۳ ۴۰ سش قامهر و۳۲ ۳ ۹ سفی نامه ثاصر‌خسرو ۶۹ سقر نامه فزاری* ۱۷ سقینةا اس‌کینه + ۸ ۲ سفینههر اد ۲ ۶۱۷ سکینةا لسا لبکین ۶ 1 ۱ «رألاسم یا هید عالاپی | ۷ سلاعانوا سالب۴ | سلاعات‌واسال جامي ۸۷ ۸۹:۲ ۲۰:۲ سلب‌آوساف۸ ۸ ۱ ساجو آناعه + ۵ [ سلجوقنامةٌ ظهیرالدین لیشابوری ۰۸۸ 5 ۳۸۱۱ ۲ سلجو نامه نی ۶۱ ۱ ساسلها لذسب ۸۱۷ ۴۹:۳ ۸۵ سلسلةا لصدیشین ۱ ۰ ۲ سلسلةا لعا رین ۸۱۷۱۷۸۰۰۲۷۲۸۰۳۸۳ سلسلةا لحار فین وید کرد الصد‌یقین ۳۲۴ ۳۹۲ ساسیلة لنتشبند یه ام ۳ سلسله نامه خواچگان نفعبند ۳۸۰ ۳۰ ساسلهعا یه ۱ ۸ ۷ ساطلان‌ تناس۸ ۲ ٩‏ سلطا یه ۴۳ ٩‏ سلم| لسلو ۵ ۸ ۱ ساما لسماو ات۳ ۱ ۸ سلما لسم ٩۶2‏ ۶ ۰۷ ۳۷ سلوانا لمطاع ۷۵۷ سلوا لطا لیین ۲ ۳۰ سلوها لعاشقین ۲ ۲ ۷ سلوذالماشقین وستکنة المشتافین۱۴۸ سلوفا تقلوب زودبهان ۲ ۲ ۷ سلوتا لقلوب شاه‌داعی 1 ۳۹ سلوكگمهروردی ۴۲ ۱ ساو آ#شادو ی ۸۹ ۱ سلوگتججم| لدرین کبري ۶ ۱۱ سلولگ نور بحش۹ ۳۱ سلولا لر جال ۳+ ۴ سلیا اطربق اذافقدا ایفق ۳ ۴۰ ۱۳۸ ساولگا لته ۴+۲ سلو ها لملو لك ۵۲ ۲ سلیمال؛ و بلقیس ۳۴ سلیما نیه ۴ ۸۱ سلیم‌ثامة ادایی ۲۳۹ سلیمناهه ادد پی پدلیسی ۴ ۵ ۲ سماعیه ۱ ۰ ۳۴ می‌قنن به 5 ۰ ا سبط لملی للحضنة] تلا ۱۴٩‏ سبعا لظهیی ی‌جمعا لظهیر ۰ ۰ ۱۲۸۰۱ سمكت‌شیار ۵۵۰۱۳۳ ۷ سبوع‌این فندت ۳۳ ۱ سبوح‌عماد لدین محبودشی ای ۹ ۳۹ سابل « اي مئجر به فی‌ا لد یناتا لتتصر به ۱ ۲ ۱ سند‌باه فاهه ۴ ۹۲۱۱۱ ۲ ۲ ار ۳ ۱ ستد‌با د تاهه وی سر قنذش * ۰ سندخرقه‌وسو ال و جواب سلتلان سکندر ۱۸۹ سوادال عتل 9 ۷۱ سوادالین خفری۵ ۳۸ سوآدالعین دوانی ۲۶۷ سواطعال لهام۴ ۳ سواطع) لمریخ ۴۷ ۲ سو لو جو اب ۸ 1 بو اي وچوات اعام علي حیسم آی هلاک ات سوالوجواب دابا افضل۵ ۴ ۱ سالوجوات قاسماتوار ۲۹۲ سوّ او چو اب علاخسمها له ۷ سوالوجواب طتنو ی از پا بای ۳ سو انیا لا یام فی‌مشاهدات! لمو ام * 1 سورة آل‌همر أن ۶ ۳ ۲ سورخ خبلاعی ۸ ۲ ۴ سوز و یوسف ۳۳۴۳۰۱۸۲ سوژو داز حید‌جام 4 ۰ 1 سوزو کداژ فوعی‌خیوشانی ۳۴۰۴۲۳۴ م سدختر ۳ ۶ سهواللسان ۸۲۸۰۴۲۷۱۳۴۶ سیاست تام ۲ ۸ ۳ +۶ ۲ تسه 9 ۶ سیاه‌تامه۴ ۱ ۱ میس ۲ ۳ سیر الارو اس ۲ ۷ سیرالاو لا بی‌مسبقا لحق جلو معا ٩‏ ۵ ۷ سبیا اطا لبین ۵ ٩ ٩‏ سیر | لعار فین ‏ * ٩:۴‏ + بو سیی‌المباد الی‌المعاه ۵:۲۶ ۷۲۴ سیی‌الملو ۳۵ ۱ صیی ماه ۲ < سیرا املو گغلیشیی ۲٩۱‏ سیرألمبی منظوم ٩‏ ۲۰ سیرت ۲ ۸۳۰۲۱ ۲ سیرت ابواسحق کزدو نی ۵ ۷۳ سیر ها لنیی ۳ ۰۰۳ ۶ سیرث‌جللال! لین سنکبی لی ٩,۲‏ سیرت‌رسول وشلفا ۵ ۳ ۲ سیر لو ۲ ۳۷ سیر وسلو۷4 ۳ ۱۳۹۰۱ سپروا (طیر ۱۴۲ سی‌فصل خواجه تصیر ٩‏ ۲ ۱ سی‌فسل عطار تونی۰ ۳۷ می‌ناعه حسینی هروی۲ ۷۲۴ سی نامه سیدحسن عزبزی حسیتی ۵ ۷۷۲ | سی‌نامة کانبی ۲۹۸ سیئ‌صاسن یی ۳ ۳ س‌‌ شاد عیر ۸ ۲ جافة عنالشكت فی‌الخطوط المعوان ده ۳۸[ شاقمه ۷ ۰ بر شاما و کعل ۲۳۲۷ شا ثاف ۷ ۲ شاهد ۱ ۱ ۲ شأهد ناده * ۳ [ شا هر خناعه » ۳۴1 شاجنامه ۳ ۲۰۱۱۴۰۱ ۲ب ۷۱۴۰۲۳۳ ۷۹ و۹ شاهنامه بدرچای۰۴ ۲ شاهنامه سلطان سلیمان! م۴ شاهنا هد شاه اسمعیل + ۴۱ شاهناعه شاه‌طهماس ۵ « ۵ شاهنامة فتوحات شاهعباس ۸۸ ۵ شاخنامه قردوسی ,۸:۱۹ ۳۰-۳۹:,۲: ۷ ۳۱۱۱۳۴۱۴ ۷ شاسناعه قاسمی۰ ۴۶۱ شاهناعه مسعودی‌مروژی٩‏ ۱ شاهنامة منظری سمرقددی ۵۲ ۵ شاهنامه حاتقی۵ ۳۱ شادورروش ٩‏ م ۳ شامو کنا ٩‏ ۰ ۴,۳ ۲ با بیه ۴ ع ظ شب‌نار ۸۵ ۲ شیسعان خیال ٩‏ 3 ۳ شسعات تعات و خلستان لمات ۳۹۵ شبکه * ۱۳۷۱۷ متس کر به ( تصیده) ۱۲ ۵ شش گرربه (هفنوی) ۸۰۶ شتی نا ناماك ۲ ۱ شبر دا جر( * ۵ ۷ شجر دا لسینیه للمرها لیقنیه ۳۶۱ شجی ۱5 ساب ۲ ۲ ۱ شجعی دش جع ۳۱۹ جر ظ مب بي‌طا لب ۷ ۲ ۱ جر به | ۳۱ شا تاو قی‌حطا لاوز اد عی‌ژوارالمزاد ۸ ۱۵۱ ۳۲۳۸۱۳ ۲۰۱۲ ۵ ۲۸۰۰۱۷۲ هر اب‌نامه ! ٩‏ ۷ سي؛ بط د کی ام ار ۲ سر؛ یف لاو قات ۲ ۲ ۲ شرح | دابا لمر یدین ۴ ۷۷ شرح ] داب عشف! لدین ابجی ۸۲ ۵:۲ ۳۸ شرح اپوا لحسن فر آها نی حسینی ۱ ۸ ترح‌ایبات۷ ۱! ۹ شرح ارپمین‌نوزی فسیج لدین‌بن هید الک یم تشاعی ۴ شرح اریمین نووی ملی‌الدین لاری بخ ۳ شرح آرشادا لهادی تشعازانی ۲۷۳ شرج ارشاد فی! لفروم! شا قح و تعلیقه يِ۳ شی حاسماع الا مهستی شاءو لی ۱۸۹ سح أسماع ال ] لجسنی‌صدرا لدین قو نیو ی ۳ شر اما عاللها لحستی فخررازی ۱۱۳۲ شی معا سماعا لد هی سین جلی همدا ی ۴ شرح اشارات شخ اشراف ۱۱۰ شرع آشارآت‌فغررازی۲ 1 1 شر ساشای اما مبلی‌بن !بیط ۱اه شر‌جاشفاي الحاسسی سم قندی ۳۹۲۱ ثرا سطلاحات‌وسید شین کمال| لملقر لدین بطر یق! لجدید ۸9 ۱ شیحاصول ب‌دوي ۵ ۲۳ شرحاسول کافی ۳۸ ۱ شنا لاعاد مت لای دعیتید ۵ ۱ شرحا لشعرف لمدذعب | (عسوف ٩‏ ۲ شرا لتدییس ۲ ۱ ۸ شرا لعهافت ۱۳۸ شرا لحجب و الاستار ی‌مقاهاتاعل الا توار ۳۳۱ شرا لتماسه ۴ ۳ ۱ شر حالشفاالموضوخ لبیات شرف لمسطفی ۳۹۲ شی حاآ لشمسیه ۰ ۳۲۷ شرحا لعشوز تتفسیی | ية) للور ه ۳۷ شرحا تفصولا لبقر اط * ۱٩‏ مرها لثلی۱۴ ٩‏ شرا لکنوز و کشفاای‌موز ۳۴۴ شیح! لیلخص چنمینی ۸+۷ شي | لموجن لمست ۱۷۴ شرع لموجن فیا لطب۷ ۲۷ شرا لواصلین پیر‌جبالی ۳۱۳۰۳۳۴۴ ۱ شرعا لواملین جبالی دعلوع۰۵ ۴ شرا لو قابه۵ ۳۹ شرا لوفایه صنم الشریعه معادایی ۵۵ ! شرآ لولس رابپه ۴۰۱ شرع لهیاتتعر ید۲ ۳٩‏ شرحا یسافوجی‌حکی‌شاه محد ۲۷۷ شی ۳ یساعوجی سروري ۳۹۲ شر یات ای عشی ۸ ۶ ۳ شر بر زوراه ۲۲۷ ۲٩ ۵ شرح‌بهشتی‎ شرحییت حضسوث آعین خسرو دعلیوگ ۳9 شو هیته قی‌آن! اسعدین خبرو دت(وي باب ه ۳ شرحبیعی ازحافظ ۲۷ ۳ شرحییتی از کلشی‌راز ۲۳۷ شرح بیتین‌ا زمتنوی مولوی ۱۸۸ شرح بیست باب‌اسطر لاپ ۳۸۴ شرح پیست بایتوأچه نصیی آزعبد| کی یم نظأمی ٩‏ ۲ ۲ شرح‌بیست باب خواچه اصیر از کمالآلدبن سیر ار د بیلی ! ٩‏ شرح دیست باپ‌خو اجه تصی رآ مهد یر سو ی ۳ شرح پیست‌باب خواچه تصیر‌از ناما لین حسینی ۱ ۷ ۲ شر حپیست باب عبدا لعلی دی جندی ۶ ۰ .۸ شی حتجعی بد اجمداییوزدی۲ ۱۳۹ ۴۳ شرح تجر ید لعقا پد۵ ۳۷ شرح تج ید لقو اعد خوأجه اصیر ۱۹۱ شرح تچر‌ید خواجه نمی ر ۷۰-۳۳۹ ۲ ار ۳ج شر حتجر بد فوشیی ۶ ۲۶۲۶ شر ح تج بد کمال پاشازاده۱ ۱ ۸ شر جتجر ید ملاعلی قوشجی ۲۶۳,۳۴۶ شرس تحر ید هنعوردشتکی ۳۷۲ لح تجعر ید هیی‌سیدشر بف* ۷٩‏ شی ح نس براقلیدی | ٩‏ ۶ شرح دصر مجسطی ۴ ۳۸ شرحتحفةالمر‌اقین مولوک حسن۱۰۴ شرسرتسقة العراقین عولوی عبدا لبادي ۱۰۴ بح تحفة! لع را فین مو لوگ کر | لدین ۴ ۱ اجددي۴ ۱ شرح‌تد کر ة | لنصیی په ۸۳ ۶٩۱۰۳‏ شرح تشر بم‌الافلاك ۲۳ ۶ شرح تج یف عیز ی 4۱ 1 نو رو تحص شعسیبه [ 13 شرح تلخیص . هملك ۲ باب ۷ شر ح تمهیدات ۶ ۲۰۱۹ ۷۳ عرحتهافت کمال‌پاشازاده ۸۱۲ شرح تهف یب أاصول ۸ ۳۶ شب سم تلعب الیتطق وا کالم تفعادا گر سر حلازئیات بخاری۴ ۳٩‏ شرح‌لمر؟ بطلیموس ۱۳۹ شر مجام حهان تبای احمددن موه ۷۲ شر‌جام‌جهان ثمای نعست! ۷۶۳۵ شر‌حام‌جهان نىای وجبه‌انلدین علوک #۶ ۷ بس‌وجا هی ۶۳ ج بر چجور هرا لاسام * باب ۷ شر ح‌چنمین ی ۲ 1,۶۶ 7۹ شر حالص فا ۸ ۲۸ شر ححدیت * ۵ | شرح حدیث| پی‌ذرا لمقيلی ۸ ۲۸ شرح‌حدیث آر بمین۲۸۸ شر میت | تناس ینام ه ۷ شر مومت | لا شرا ۳۷ ۲۶۳۰۱ سر جحکمةا لمین ۸ ۶ ۲۳۲۰۲ شر ح‌خطبة | لبیان ۶ ۵ ۶ شر خطبة] لعضدی ۲ ۲ ۶ شرداود ین علی‌شا دیا بساد که ۱ ۸ شرح‌دابنة علی‌پن آبی‌طا لب ۶۸ شرحدد | لنظی نی خواص‌قر آن| لعظیم 8 * ۸- ۷ + بر شر جدعات] لصی اوآ لمسا ۶۳ #۶ شر‌دیباچه طوالم‌الانواد بيضاوي ۲۶۷ شردپپاچه کلستان. سم‌های * ۳٩‏ شرح‌دیوان حافظبت کی ۲۹۳ شرحویوان؛ حافظ سودی سنوی ۲۰۲ ۸ ۸ شید بو ا تحاغظا شمعی ۸۱ شرحدبوانت جا فتلمصطفی سر وزی ۲ ۳ شرح‌دیوان حضرشامیر ۸ ۲۶ شر حدیو ان علی دنا بی‌طالب ۸ ۲۶ شرح دباعی ایوسمید ابوا لخیسن ۶۶۲ ۵ ۷۹ شرععر پاعیات جامی۸ ۲۸ شر هر باعیات دوأنی ۲۶۲۷ شر عد با عیأت یعتوب جر خی ۵ ۶ ۲ شر حرپاعیات بمتتوب‌ص‌فی* ۴۷ شرحرباعی حور ئید۵ ۷۹ بش یرس لدا لا دواز شاب ل-ذدین یی کي وش شر جزسا لها دواد فی‌حل‌آلاه تار ۷۳۲ شرحدسالغةا لادواد لعلفاله سمرقندی ۷۳ شر‌رسا له! اطیر این‌سینا ۳۱ ۳۹ آ من فندی ۴۴ ۱ شن یبا لها لطیر زین لدین ساوجی * ۲ ۱ شررسا لا لعلم ۸ ۳ ۱ شر حرسا لذا لوضعم عضدا لدین آاسی۲۸۸ شرحدسا له فی‌جوعرا لمنارق ۲۶۷ شرجرسا له اثبات؛ اجب‌دواني ۳۹۳ شرح‌دسالهٌ جعفی به ۳۶۸ شرجرسا له ددییان‌طریق‌شطار ۱۱۶ شر سا لد و الاععیار ۲ شر ریا له زور ات ۵ ۲ مرحرسا له طر بق‌دلار ۶ ۱۱ ۵ شرجدساله علزمهفوشچی ددثفاصیل قوس- أللیل وقوس‌اللهار ۸ * ۳ شرحرسالة قشیر به ۷۸۱۰۱۱۹۲ شیحدسا له مماشجامی ۳٩۹۲‏ شر مرسا له ممبا گعلی کر ۳٩۳‏ شرح‌دساله میر حسین معمابی ۶۳۱۰۳۹۳ شررسا له تجم| لذین کبری ۲۵۳ شو ریا له تشی امن + ن ۷ شر وربا له درشت‌سال(علی قوشچی ۶ ۵ ۲ شرحز یا لخبيك ۳۸۴ شر سر چیه ۲ ۵ ۷ سی ستطا لن نز۱۱۳ شر وال کمیل از حقیفت ۸۸ ۱ ی سول ذ توس ۳ ۳ 1 شرحسی فعل بدد طبیگ ۱ ۷ ۲ شرس قصل,. علامهدو ای ۲۶۷ شر‌شافیه ابن‌حاجب۰ ۲۷ شی حشبسعان خپال ۳٩۳‏ تشد فعرهغنوی ۲۴ ۶ شرح‌شس | لیستر یه وابی‌تمام۴ ۱۳ شرمشنای قأضی‌عیاضی ۴ ۷۷ شی‌شمایل ۳۹۴ شین سوسیا ۳ ۶ ۳ : ۱ شب بر ح‌شیسیه ور ساب ۷ ۰ ۸ خی حجشمسة سیدعسمدهمداتی ۷۷۳ شن حشمبی ۲۰۲ ش شو اجدمطول ٩‏ ۵۸ شر جشواهد مغنیا للبیب ٩‏ ۶۸ شر‌حذییاب الا خباو امن ندش ۴ ۳ ٩‏ شرشهاب الاخباد حسین‌بن علی رازی ۱۳۷ شرح‌شهاب|لاخیار قطبا آسدین راو ند ۷۲3 شرح‌سه کلمة علی‌ین] بی‌طا لبر شید طو اعط ۹۳ شرحصد کامة علی‌بنا بی‌طا لب قطب! لین راو ندی ۲۹ ۷ شرحجصد کلمه علی دنا بی‌طا ام میبدی۹ ۷ ۷ ۱۱۳ بر ‌طوالم۵ ۲ ۳۳۳۰۲ شر-‌طوا لمالا توار ۶ ۳۷ شر سضنی ۴ ۳۷ سر جعهقا بدا تشن به ۲ ۲ ۸۱۵۱۲۷۲۷۲۸۱۸۲ شر تا ده اخلی! لاسام ۲ ام ۷ شر‌جفنلی از حافط ۲۶۷ مر سغمیةا لطالین ۱ ۳۷ شر دس دصای اقتلو نی بافتا تی ابفی قدلی حیوتی + ۵ ۷ شی ی سا لد ی لوضیم ۳۳ ۷ شی ح فی بش دا نشمند ۲ ٩‏ ۳ شر عفر ایض سر اچیه ۱ ۱٩‏ شرحفصوص الحکم پا باافضل ۱۴۵ شرح فصوص ! لحکمجامی ۸۸ ۲ شرح فصوصا لحم صاین‌الدپن علی سس که ۵ ۷ ۱:۲ ۴۸۵ شرح‌ضصوصآلسکم کمالا لدیی‌عبدا ارژاق ۷ شر سفصوص الحکم میر سید شلي هبدانی ۷۳ شرح تصوص شامو لی ۸۸۹ ۱ شرحفقها ۷ تبی ابسوحلیقه ۰۱۹۶ ۳۹۴ ۴ ار شر-فو این لبها تیه ۸۳ ۵:۲ ۳۸ شرح‌فوایدا لفیا ثیه ۲۷۳ رسفا نوت ۲ ۱۸ شرسقصید؛ا| لتا یه هی احوالا لنغس ۳۶۷ شرح‌قصیده ابنا لفارض۵ ۳۷ مر حفصیفه بدا بمالامحاد فی‌منا یا لاشمار اداژ ی شرحقصیده_بیدجامی ۲۸۸ شرح‌قصید؛ پرده شرف لدین علی‌بزدی ۳۹ ثرح قصیده پردط فضل‌اللبن دوز بهان ۳۵۲ شرح#صیدءٌ پرده محمد بن‌جلال بن‌سلبمات + ۱ بل سر -قصیيدة تئیه ابن| تفارش ۸ ۸ ۷ شرحقصیده عطار ۸۸ ۲ شرح فقو اعدا لعوحید ٩‏ ۷۷ شرحافیهجامی ۶ رح کافیه حگيم شأمححیه ۷ ۲۷۲ شرس کافیه دضی‌آلدین استرابادی ۱٩۱‏ شرح کافية علاعلی قوشچی* ۲۷ شرح كافية میر سیدش یف ( ٩‏ 1 شرح تعابا لس ارسطو ۳۱ شرح کلمات قصار طاعی عییان۵ ۱ ۷ ۷۱ شرح تلمات قسار علی‌بیأبی‌طا لب ۲۹ ۷ شر عم کلبتیااشهاده۷ ۶ ۲ شرح کلمه توحید۸ ۲۹ مرح کلشن‌دراز احمدین موسی ۷۴۲ شرح کلشن‌راز احمدفا نی شیرازی دهداد رل شرع گلشن‌راژز اددیس بن حسام! لدین بد لیسی ٩‏ ۶ | ۵۳۰ ۲۰۴ ۴ ۷ شرح کشن‌داز اسیری۱ ۲۱۳۴ ۴ ۷ شرح گلشند از امین لدین‌تهر یزی ۲ ۴ ۷ شرح گلشن را چلادالدیی دواتی ۲ ۷۴ شررح گلشنر از حا ج‌محبد ترا هیم‌سپ و ارگ 1۹ شرع گاشن‌راز حسین‌بی اسععیل قاسمي ۲۶۲ شر ح گاشن‌راز سپدیحیی خلوتی ۷۸۳ شرح کلشنراز شاه جالال‌ شاری۲ ۸۱ شرح گلشن راذفاه داعی شیرازی ۰۷۴۲ ۷ ۷ شرح کلشن‌راز شاه نعدت الهو لی ۷۱۶۲ شرح گلشن‌داز شجاع‌الدین تربا لی ۷۶۲ شرح تلشن‌داژ شمی! لین اسیر علاهیجی ۱ ۷۴۳ شرح کلشی‌داز شیج‌با با نعست‌الة نخجوائی 3 شرح گاشن راز شیج زاده لاهیجی ۰۷۴۲ ۷,5 شرح تشد ازصاین| لدین‌علی نر که | ۵ ۴ ۷۳۳۹۸۳۲ شرح گلشن داز عبدا لر حیم خلوثی ۲ ۴ ۷ شرح گلشن‌راز قاشی‌حسین عییدی۸ ۲ ۰۷ وق فش شرح لشند از دمال| لدین‌حسین اددپیلی ۰۱۰۱۹ *# شرح گلشندا مد بن یحیی بن‌علی لا هپجی ۳ شرح کلشن‌راز مظفرالدین علي شیر أز کا ۳۹ ۷۴۲۱ شرح کلشن‌راز سعیین | تین هجمد دهدار ۷۴۳۲ شریع گلشن‌داز منسوب چحبدا لر جمن‌جامی ۱*۹ شرلمعات برحات! لدین ختلزنی ۱۳۴ 4 شرحلمعات خاوريی ۶۴ ۱ در لمعات دروش‌غلی‌بن پوسف ۶۳ 1 شیحلمعات شاهعو لی ۶۴ 1, ۱۸۹ شر مها 27 عادل بر ار ۲ حدوت الما لم اتموزج دوانی "#۳ سر ۳ هشنو گ جامي ۸ ۲۸ شر جمجنو ی حسین تاشقی ۴۷ ۲ شر نوی سرورع ۳ ۳۹ شرحمشنوی شاءداعی۱ ۷۸۷۰۳۱ شی حمحمد ین عیدا لژ آفد نبلی ۸۱ شرحمختصی| لا صول ۳ ۸ ۱ شر حمختصر | اصول این‌حاجب ۱۴۷ سره آلاصول‌تضديی ۱ 1 تشر هی د یو نها فقط با ٩‏ چ شر عخدهص عضدی ۳ ۴ ۲۶ شرع نالا سر ار ۲۸۸ شرحس احالارواح سرودی۳ ۳٩‏ شر حس احا ارو اح کمال پاشازاده ۱۳ بد شر مس مورا لحکمه۸ ۱۳ شر :شلات ا لمقا مات لحر بر یه ۱۲۳ شر حعشکللات. چغمینی ۵ ۳۸ ش چمت‌تالات کلستانا سعدی ۸ شر حجنشکازتدیوان حافظ ۲۰۲ ۱۹۳ شر هشکوةا مسا نی ۲ ۸۳ شیحصا بیج ۱ ۳ ۷ رما لع 1 ۷۹۰,۱۳۹ شرح‌سطالم باغاوی۲۸۹ شرجعا لع ساقی استرایادی ۴۲۲ شرجسطا لیم کمال! لدین حسین خوارژمی اب ۳ شرح‌دطا آم‌میر سیدشر یف ۱ ۱٩‏ ۱ ٩۱ شرح‌مطول‎ شر ععمیات میر حسین سیایی ۹( 5 ۳۹۳ ۳۲٩۹۳۰۳ 4 شرحععین‎ و شر سقا تیم لغیب ۸ ۲۸ شر حمفتأحم ۳ ۳ شیح‌مفتاحالعلوم سکاکی ۱ 1٩‏ ش حمتصل دیو نیا بل باب ٩‏ با شر ماد ۸ ۴ 4 شرح‌ملاضا لم۰۳ ۴ شر مناد الاتوار ۳ ۳۸۵۰۱۲۸ شرح‌منازلا لسایرین اب‌آهیسم حنیلی ۷۱۸ شيمتازل اسایرین ابو سقوب بوثف هبتا نی ۱۰:۲ ۷ شرح‌منال) لسایس‌ین‌زین| لدپن خوافی ۸ ۷1 جر حهنازرل| سا یر ین سد یا لذدیین | بو محید عیدا لبعطی بن ایوالثنا محبود ین عیدالبعطی لخمی‌اس‌کندری ۷۱۸ شیع‌منازلا لسایرین شمس | لدپن‌شیستری ۸( ۷ شر منادب السای یی شمس‌ا لین محمف تب د کاتی ۱ ۸ ۷ شرح‌منازلآلساپررپن عبدا لروف مناوی ۷۳۱۸ شر مازلا لسایررن عفییالدین سلیمان این‌علی‌تلمساتی ۸ 1 ۸ شرح‌متا لا لسا بر ین کمال| لدین‌عبد| ارزاق کاشانی ۸ ۱ ۸۰۷ ۷۵ شرح‌منازلا لسایرین محمسسودین حسن‌ین ۱۳۴ مجمد ف کاوي‌قادري ۷۱۸ | بن‌شهاب! لد ین اسمعیل طیسی گا زر تا هی هرو ی ۴ ۸۱ ۲ ۸۰ ۷۹ کورا نیب ( ۷ سر سیموأقف مهد لین ایجی ۷۲۰۱۱ ۱۳۷۲ ٩۱.۵ ۶ |‏ ۲ شرح نو طااارو اس + ن ,۳ مب شر نصا | بیان ا ین‌حیام « ٩‏ شرح تصاب لصبیانبعبدا لک پم‌دفت ببا ضی ۳۷۵ شرح تصابآلصییان محیدین فصیح دشت بیاضی ٩۰‏ ش سح تا ب! لیب لنا شنت سین طا لقاثی 5 ش رح تصاب | لصبیانه مححیثن قهستا ی ۵ ۷ ۲ شرح تصاب! لسبیا سیر سپدشر پف * ٩‏ شرح‌تصاب| لصبیان نضام‌ین کمال هروی 0 ع سو تما به ع( پام ۳ شر-نقا به عختصرا او قا به ۳۸ شرح هم بلاغ | وا لعسن بيوقي ۲۴۷ شیح فهیج | لبلاعه! لهی ادلی ٩۱‏ 2 شرح نها لبلاغة عزالدیی آعلی۶ ۳۹ شرحنهم] ابلاغ فشم‌الله کاشانی ۴ ۳۷ شرح نهیع| لبلاغة فا لدین زواری۱ ۳۷ شرس نهیج لمالاغة قطب الدین راو دی ۹ شی ح نهج! لدعو أت ( ٩‏ ۲ شروردا لمی پدپن ۰ ۴ ۵ شر‌وسایای عیدا لخالق غجدوانی ۰۵۲ ۳ ۷۷ شرحوتابه محمدسال جرزوانی ۶۰۲ شرح‌وقا یذ «لاصا لج۵ ۱۵ شرح‌هدایه آشر به ٩۱۱۳۴۰۱۳۲۳‏ ۲ شرح‌عد‌ایه کمال پاشازاده 1 ۸٩‏ سر ح‌هدا به مد ۳ بش ۷ شرحهیا تل‌آلنود دوانی ۷۷۹۰۳۶۷ شرح‌هیا کل‌النور عنصوردشتگی ۲ ۳۷ رح يعينيي اه ۵ ۷ شر بیدا بیم ۸ ۶ ۷ ش رح بوسلی ۵ ۴۰ شر‌ف‌ا لا تسان + ۳۹ شر‌ف‌الباسضی ۱۳۲ شرف نامه‌احمد عنیر ۲۵۸ شر فتاعه شاهی ام هم ۲ شی‌فنامةٌ شرفالدین عدلیسی ۲ ۳۸ شی شا مه نطا می زر + ۱ ی فیه صفی| لدین‌آرموی ۱۴۷ شر یه منمی‌شیر اژی ۸ ۳٩‏ شر وع ۵ ۵ 1 شی یفة | لمور به ٩‏ ۱۸ سر یفیه در هعیا ۲۲ شی بش4 عیر سیذ‌شر پقب 1 ۵ ۲ شش فصل ۲ شطحیات ٩‏ ۰ [ بالاعام + ۵ [ شعب | یمان ۲ ۷ ۳ شقا ۰ ۸۵۲۰۰۱۳ شفاعا لاس او ۳ ار ۷ شفاعا لاسقا م۳ ۲۷ شفا ء! لا لک فی‌ار سای سا لت ۲ ۳۹ شماعا تنلیل فی‌پیات مسا لها لتعلیل ۸ شفای‌قاضی عیاخ ۴ ۷۱۷ شق| آفبی ۱ ۵ شقایق‌دفایق نصمانی ۰ ۸ ۷۸۱-۷ شکار نامه ۶ ۱۹ شار امه خسروی ٩‏ ۲۰-۷ ۷ شعایت زاعه ۷ ۴۳۲ شتو یا لغر س‌غنااوطان أ لی‌علما عا بلحان ۱۹ شماه نامه ٩‏ شما یلا لنبی ۶ ۵ ۴۵۷۰۳ شما بل تي عد یل + ۷ سمس ال فاق ۴ ۷۲۸ الحسن ۷۵۹ شمسده فیتییه ۷۲ ۳ شیع‌دل افر ور ۵ ۳8۴ امین لین نز اد باوی ۳ ۰ ۳ شمعو پی و اند اعلی‌شبر آزی» ۳ + ۴ ۲ شمعو یر و اه تا کی و س‌وشی بلح ۷ ۵۸ شمیو پر و اتعبدالله شبسعری ۰ ۳ شمعوپررانه کمالا ادین تا شکندی۵ ۶۲ شنی ناعه ۲ ۳ شو! کل | لصور ۹ ۷۷ شو آهدا لنبود + ۳۹ شواهها لنبوه لنقوبة بقین اهلا لمشوه بر ۲ شهابا لاخپار ۲۴ ۷۲۹۸۱۳۷۰۸۱ شهی آشوب العتی‌عراقی ۲ ۵ ۳ شهی آشوب سیدکاظم کاظمی هرو ی ٩‏ ۷۸ شهی آدوب‌شفايي اصفهانی۵ ۱ ۵ شهن آشوتب بز طاسیهی نی ۰ ۳۳ شهر آشوب سا نی شیر ازی ۲۳۲ شهن آشوب‌وحیدی قمی ۷ ۵۲ شهرآنگین پرآک‌سردم تبریز ۷۰۷ شهر بار نامه ۴ [ شهر بان ناس مختار ی ۷ ۷ شهنشادنامه قاسمی ۵۰۸ شیبانی نامه * ۲۱ شیمیه جلاد| لدین کاشا ی ۷ شیمیه تشم | ۴۴ شیبع‌ستمان( قصه) ٩۱‏ ۲ شیر ال تأسه ۶ ۸ ۱ شیر دن و خسرو مرو دصلوی ۷۱ دره بی آشرت ۳۰۹ رت وخسروعمحسن فا نی رازگ ۵۸ ۶ شیر بن‌وخسرو خائفی ۱۵ ۳ شم بنو فرجا د۴ ! شیر برتوفرخاد دحشی ۷ ۲ ۳۵۰۱۱ بر ۰ ۷ چ ۳ ۸ ص‌ صاجسه ۱۰۲ ۷۳۲۰۱۱۱ صاح معدی با ۶ ۱ صبا ثیه ۶ ۴ صعحاح | [مجم ۳ ۸ ۱ صیما | لفرس ۲ ۷ ۱۴۵ صتحا! الیة 2 ۶ ٩‏ سح اس عجیبیه ۵ ۵ ۳ سح یقت لو ٩4‏ ۱ سحبت نامه عمادفقه ۲۰۲ یت ناعه هماء تبر م۱۸ یدمص ۴۲۷ محیم! لستن۳ سحیم بخاری ۲ ۷ ۷۲۰۳ ۰۳ ۱ ۵ ۴۶ صسحینةا لا خالای ۷ ۰ ب+ صحیفةا لار قام۴ ۲ ۸ صحیفةا لعشاق + ۳ ۳ صیحیفة | لمودهار چوذهفی| تم تبات | لی‌اعز» و ایا باه * ۳۷ صیحینةا لنور فی| لکبد ۲ بر ۳ صحینلار بب ۳ ۴ مبعیف؛‌شاهی ۷ ۴ ۲ صدپاب‌درعسفت اسطرلاب وأثبات و أاچب ۱1۳۹ سد پند عیینط | کانی ۱ ۲۰ صن پندتطاد ۵ ۱ ۱ صد کلمه‌علی ین یی‌طا لب ۸۸۰۹۲ ۹,۲ ۰۳۰ رش صشان ۷ 1 ۷ سدوزرخلق ازحضرت‌حق ۳۸ ۱ صی هی | ایحا ۶ ۴ ٩‏ هر اط] لمستقيم حمینی‌ضر و یب ۹ ۶ ۱ صی [طا لمستقيممحمد بن حبةا لا ساام‌عیا فی ۴ ۱ پم مرف ۸ ۳ سرف‌غلی | کبر تا جت‌دروی۷۳ 2 1٩ ۲ سرصمی‎ سیف نو یی ۸۵ ٩‏ ۵ صر یمسا لملات ۰۳ ۴ صعرگ ۱ ۷۳,۸۱۹ ۲ صفات! ما نی ۵ ۷ صفاتا اعاشقبن ٩‏ +۴ سا زاده ۳۰۳ صفت لففر آع۲ صفوا لمشارب فیا لش ۷۲۲۳۲۰۱۱۰۹ ۷۱۳ صفو: | لاخپار ۳۴۱ صقوغ! لصا ۳ ۳۹ صفوةاهل| لعسقیق ۳۴ ۷ سفو تمشاربا لش ٩‏ ۰ ۲۰۱۱ ۷۲۳۲ سفیر سيمي ۶ * ۱ ۱ ساصلةا جر س ۵۴٩‏ صلوتسسودی۵ ۵ ۱ صناییم! تج ۵ ۲ ,۸ صنایع‌شسی ۲۰۹ عندوقا تسیل « 1٩‏ من تیم اسط لاب ۳۷ صوار+ا لمیر که ۱ ۸ ۳۲ ۶ تچ هو احق| آحر قه ۳۱۳,۸۱ صواتا لسکبه۴ ۱۲ صوت( ] هنبگه) ۱ بت صود الا قا لیمیا لمسا لاکو! لمما لاک امعاش کی ٩‏ ۷ : ۳۹ ۱ صورال‌توا لب ۳۹ ۱ مو ری‌وععنی ۱ ۴۲ صوفیه نتشبندی ۸۱۷ صو لها لباژل الاعون‌علیابن اللبوت ۱۱۱ صبحه و صنا ۶ ۴ ۲ سیقل| لار و اح + ۱ ض ضر‌وریات ۳۶۴۴ ضراجاطب ۷۲۳۷ شوع۴ ۱۲ ضوعا (لمعات ۵ ۱۱۳۷ ۷۷۲۹۰۴۸۵ ضیادا لدواب فی‌شر حا لشیاب ۷۲۳۹ ضیاعا لمتلی « ش ضیادا لملوب.۸ ۳۵ ۱ طاعوت وجواز فی ار عنه ۲۵۴ طالسائل ۳۸۶ طالع نامه ۶ ۸ ۳ طب‌الملو کی ۷ ۳ ۷ طب‌س‌تندری۳ 1 طی‌هنصوری ۲ ۲ :۸۵ ۱ ۷ طب‌متخلوم ۲۳۷ حطلب نامی ٩‏ ۵ ۲ عبت و سشی ۳ ۸ ۲ طبقات| کب شاحی ۵۷ ۹:۳ ۳۵ طبقات ا تبسری ۲۵۸۹ : ۶۶ ۵ ۵۷ طبقات لجلا له ۷ ۶ ۲ طبقات لسمرا ی مدح لشلقا وا لوژرا ۴ٍِِ۷ طبقات! لصو فیه ۸ ۸۰۵ ۲ ۱۷۲۱۳ ۷ طیقات! لها ۲ ۱ ۸ طب.تعات! لمشا یم ۷ ۱ ۷ طبقات محمودشاهی ۴۱ ۲ طبراث‌میحمودی ۴ ۲ طبقات‌مسمودی ۴ رن طلبقات اضر ۵6 ۷۱۳۰۱۳ طییعیات + ۳ طر از ال یا له ۱ ۳۱ طرازا لذعب ٩‏ ۴ ۷ طراوةا لاطاف فی‌ترجمه کتابالظرایف ۷ ۷۲ ۲ طرایب فی مر فة مذضا لطوایف ۳۷۱ طرایق! لوسایل آالی‌حدابی الر‌سائل ۱۳۲ طر یجابه باخرژی۵۳ ط بدا ده دشیدی تر ی ۸۰۷۲۰۳۹۷ طر دضا نذ دار آحمدتبربزی ۸۰۷۰۱۳۵۷ طرب نامه ۸ ۳ طی پی ۶ ٩۱‏ طر یق‌الاغاده فی‌شر حسفرالسعاده ۳۶۹ طریق!لتحقیق ۷۲ طر یق! افو يم ٩‏ ۳۶ طي بقت ۱ ۱ ۱ طر بقه! لمفش‌نن ده ۲ ۲ ۳ حر بت نامه ۲ ۰ ۲ طریق خوردن چوب‌چیشی و فواید آن ۳۹۹ طغرا یا بون ۴ ٩‏ ۲ طلیمه لملو ۶ ۷۲۰۳۸ ۴۴ طوادقا لا نو ار ۰ ۱۱ طوالم۵ ۰۳۳۲۰۱۳ ۷۳ طوا لالز نو ار ۶ ۳۵ وا لم لصو بر ۶ ۱ ۱ طوا لع‌تموس ۸ ۳ ۷ طوطی نامه ۵ ۸ [ طهادة! لخمی ۲ ۳۹ طییات بر ۲ ۱ طب | بن‌سیناظ ۲ ۱ طبرعزالی ۸ ۶ ظ ظفر الاما نی فی‌مختصی| لجر جا نی ۱۹۱ طعر ثا ما من‌سینا (۳ عفر تاعه احمد آ یار ۵ ۳ خافی ناهه اسیت‌حاو شاه ۱ ۳۲۱۴ خلفر تامه حمداله مستوفی ۴ ۱۴ ظفی نامدشامی ۳۸۰۳۳۶ ۴۹۰۳ ۰۰-۰۲ ۳۵ ظغی نا ماش فا لدین‌علی‌يزدي ۱ ۴ ۴۸۰۳۲ ۰۲ ۷٩ ۰ ۳۳ ۸۱۳۱۵۰۱۳۹۵‏ طامر دامه علی‌بن ملوگعنشی ۳۵۳ عا داتا لسادات وساداتا لمادات ۴ ۳ خارف الا کار ۸۰۸ ما لم آرای‌امینی ۱ ۲٩۵‏ یار :| لقصیحه فی | لو صطوا لنصحه ۲ ۰ ۶ عباس نامهمنطوم۲ ۱ ۵ مد له دا همه ار پا عبداله نامه‌حادمی هروی ۵۸۹ عبرت لناأغن ین ۷ ۵ ۷ عبرت نما » ۳۶ عیهی المآدغیرن ۳ ۷ ۷ عتبه | لتجبه [ عحا لها لناسلت فی‌اندشاب|لمناست ۲ ۳۴۰ عیعا یبا لبلن‌ان ۱ ۶ ۲ عا یبا لملت‌ان‌ساعد‌پن‌علی گر کا نی ۷ ۷۷ ععا یبا لیلدان‌عبدا للی بیی‌چندی۷ ۰ ۸ عیعاً میا لمر یپ ۴ ۲۹ ۱۷ ۳۷۲ چا پآ امخلو قات۴ 5 ۲ مج یپ! لهحلوقاث و غراب الموجودات ۱۳ عجا یب‌الجةسدور فی نوایب آل تیمور ۳۷۹ ععا بب پلدان + ۸۰۲ ۲ عیچا چب‌صنم لد ۸ ۶ عحلهس ماه ۳۲ ۲ ۲ عیج الداعی ۱ ۳۷ شتل‌شاعی ۱ ۳ عدم جوا اخدالاجرء للهی اله ۳۹۵ عدم نامه ۳ ۸ 2 عدل‌ودور ۵ ار ی عر اضه فی| لجع یات| لسلجو قیه ۸۷ ۱ شر اس ٩‏ ۰ ۳۹,۱ ۷ عر اس‌البیان فی‌حقایق القر آ ۷۲۱ عیاسی لغفا مس ۲ ۲ ۱ عرش نامه بل ۲ ۷ خرض ۲ ۶ ۲ مر ض نامه با با افضل ۴۵ ۱ عررفی نامه دوانی ۴ ۳۶ ی قاتآلعا شین ۳۷۵ و وچ هر 8اافی خلی الا نسات ٩‏ ۲ ۳-۷ ۲ ۷ خر و در با ۲ عروفا لو کی توا یی ٩‏ ۷۶ عرودا لوقی علاعا لدو ل٩سمتا‏ نی ۱۴۸ هر و تلا هی خلوتو جلود ۴۸ ۷۳۳۰۱ عروص(رسالهٌ)۸ ۲۸ عروضی | زسا لور ۸۵٩۳)‏ تروص( کتات )۱۲۳ خر وهیوآرسی ۷ ۲ [ خروضید ۱ ۶ ۲ حشاأی نامه عبیددز | کانی ٩‏ ۲ عشا ی نا مه عراقی ۴ ۱ ششی أ اعدا لیه ۷ ت ۲ خر ها تکامله ۱ ۸ ۳۰۳ نع عشرت نامه ۹ ۴۶۱۳۳ ۳ عش ه 5اه ۴ بو چ دشر دیشر ها ار ۱ ۷۱۱۳۸ #شر یذ ۷ ۶ ۲ ععق ۱۱۰۳ . ۳ عتي‌سمقيعي ۱۰۳ عشق ناما حسیلی‌هروی ۲ ۷۳ عبق‌ناعه جمیدا شین نا گر ری ۸ ۷۳ عشی نامه شاه‌دای ۳۲۱۱ حعق: ععل ۴۱ ۱ عد‌عه ۷ ۷ ۱ شقیه ( دسا ل4) 8 ۱5٩‏ #صمةا لا ثب.ا ۵ ۲ ٩۷‏ عطبارءفی‌مدس ونيالن نابه ۴ ۳ | عقا ید[ ر سساله ۲٩۹۸)‏ عقَا بند( اب۱۱۳۹ ۵۳ ۷۱ عقا بدر ور بهاب ۱ ۲ ۷ عقا بدسید هحمدا ثبر <سیی ٩۷‏ ۱ عها بدا لادامه ۳۱۳۸۱ عقایداهل| لاسالام ۳ ۸ ۷ شا بدشا قمی ٩‏ ۲ 1 ٩ ۵ عقبات‎ عقدا لا نامل * ۳۷ عفد لملی قی‌عو قفا علی ٩‏ ۸۰۸ ۶۱۱۱ ۱ عقدا لمر بد ۵ ۱ ۷ عقدا لقر ید فی‌عامالتوسیده ۸ ۲ عقدا نا مل ٩‏ ۴ ؟ عم نامه ۶ ۷ عفل‌وعدیق۸ ۲ ۳۰۴۰۱ ۱ ٩ عقلیه۵‎ عبنودا اد اهر و و ع| لز‌داجر ۳ ۲ 1 عفودا لاعالي ۲۳ ۱ عفودا یا لی‌وسمودا لیا ای ٩۳‏ عقید:ا لمصبا ۸ ۶ عقیند اعل‌سنت۸ ۶ عالاج الا عیاض ۰۲۸۳۲ ۸۰۸۱۳۹۹ الا جیه ار ٩‏ ۳ از مات عیاداک‌مو عو د ۳ + ۶ علا شبه ۲ ۳ ۷ هید لععلوعات ۸ ۱۳ علماعتاد ۷ ۴ ۲ ما نس ۷ ۲ عام پیشین و بی‌ین ۳٩‏ ملم‌جر وفی 1 ۵ ۳ علیرمل ۳۸۵ علم ما فه 2 ۱۹ علم متلث ۱۳۸۸ ءلمراجپ لوجود۶ ۱۳ عام بو نان 4 تلو به ۴۷ ۳ علیه‌فیا <ا د یمتا نیو به ۷ ۴ ۳ فینةا لطالب فی ساب آلای‌طالب۶ عمتها لیحضن ۴۴ ۲ سمل( آحنگد) ۰۱ ۶ عنقودا لزو ار في نظما لجو اهر » ۷ ۲ عنقو دا لمختصی ۸ ۴ تقو دا لیص‌ه + بر ۲ عنوان! لمحتم ۳۹۵ عنو انا لشباب ۰۹٩‏ ۲ عتوان‌فی‌سلو لا لنسوان۲ هِ" عو ارفا امعارف۲ ۱۰۲۰۱۴ عوالمالاسیاد فی‌گر ایب‌الاسعار ۱۷ دوامل ! ٩‏ ! عیارداش ۵ ۳۲ عین أ ایو ن ۰ ,۳ سین | لها ۲ ۳ ۲ عینبه ۸ ۳۸۰۰۱۸ هیوی ۸۹ [ عیوت‌و الا هار ۱۳۶ خ‌ شابه‌الامکان في در ابها لمکان۱ ۸ ۷۵۰۰۲ عایه‌البحث عن‌معنی‌الیمث فی‌النبوه وما تدای ها ۱ ۱۱ شا به| لمردضین ۵ ۳ عا به| تفود قی‌مسائل| لدور ار ۴ عا به! لقصوی ۲۸ غایةا لکمال قی‌بیان افضلآلاعماب ۴۰۲ ععا به | لمساز ۳۵۸ غابه! لمی امه علم| لکلام ۶ ۲ ۱ عرایپ‌الاخیار ونوادرالاتار ۲۱۵ عر؛ یبا لا ذشاعب ٩‏ ۲ فیایب! لد نیا و عجا یب الاعلا۳ ٩‏ ۲ شیا سا له.شر ۱ ۳۹ ی ا مب لمکلم فی‌زغا یب | سم ۳ 8 غراسه شجایب هندو سعان ۲۸۳ فی بةا آغر یبه ۰ ۱۱ رد الاقوال و در الامعال ۳ ٩‏ فودا قسه ۱۳۴ خر وا لامثال و درر الاقو ال ۱۳۳ ظر روسیر ۸ ۳ ۷ غر فة | لض ۳۶ ۷ عر 2 ۳ ۷ ۳ غر 2 لسیی غی‌دو لها ام و لتعی *بب۳۲ مرا لکمال* ۱۷ قز انامه روم۳۳۸ عن لبات‌قدیم۸ ۱۴ عن لیات یر پدعلي همدا ی ۶ خرو ات سلطا ل‌سایم ۲۵۴ عسل آلجیبه ۳ ۶ عسله ۶ ۴۰ غلطاتآلسا کین ۲ ۷۲ ده ا لطا سین ۲ ۷ غنیة‌النزوع السی علمی | لا عموی والفروع ۷۳۳ غنیه اطا لب طریق لحق٩‏ ۱۳ عوتاعظم ۹۲ ۱ ضور !لور ۸« یات الام‌فی مات لطلم ۶۱ غیاثا لخلی فی‌اتبام الحق ۱« یاقب مسمودبن الیاس ۴۰۰ یا #بهُعیحمود بن احید اد دستائی ۷ ۲۷- ۳۳ 9 تسم این شیر اری۳ ۵ ۱۹۰۰۱ غیبها لناظر ۲ ۱۳ ف‌ فا تجه! لشیات ۷ ۱ب ۲ فا تجه| مایم هم ۷۱*۹ کر فا نحد | سور ۳/۸ ۷۵ فارسنامه #۶ ۲ ۱ قازس‌هشت + ۳۷ | تیدا لخلفا وسفا کهه! ار فا ۳۷۹ قال‌آلسیر 141 فا لشنامه ۳۷۲ لناععبیدا کاني ۲۰۱ فا یدة| ذخللاعی ۲ + ۲ فتاه ی با فتما لا بواب جمالی ار دستا تی۳۴۴ تما بو اپ چا لی دعاوی + ۱ بل قجیما لا بو اب وحدیتةا لا داب۸ ۳۳ قت‌آأثلر یا نی ۱ ۱۳ فتیما ثرحمن بفضابل| لشمبان۴ ۳۹ قخم‌العنایه شرح کتاباتنقا وه ۳۹۳۴ #عما لمبین هلا لیقین ۳۸ ۱ فعما لمبانه فی‌تأپردسنهب! لاعمان* ۳۷ فتبما لمنان فی‌فة ییا لقر آل ۱۴۷ تتمبنداد۹ ۱۳ فیح نامه ۵۱ ۸:۱ ۳ فتم نامه صاس ناسدار ۷ ۴۵ تسه قدو م۰۲ ۳ و-جیه + ۲۷ فعوت ۴۸ ۱ ۱4٩ ۵ لدرت‎ فتوت ( کتات )۱۷۱۷۴ فدوت‌ئامة علاعا لدو له سمداتی ۱۴۸ فشوت‌نامة کمافا لدین عبدالیز ات۷۵۸ «توت نامه سلطا نی ۷ ۲۴ فتوت زان ناسر ی ۱۷۷۱۳ ختوم ۳۲ ۷۰۱۱ ۵ ۱ فتوحاتالیکیه ۰۵۲ ۷ ۳ب ار ۷ فعوحات آعینی‌هروی۵ ۲۷ فتوحات بایری۲ ۷:۳۶ ۶ فجو حات‌شآه اسیعیل ثْ فدو جات سای یر لعلات بر اهیم‌تر وی ۳ قدو حات شاصی نظام| لدرین علی سیاقی ۷۱۹ ۵۰ ۷ فتوحات شاأهي‌ها تفی ۵ ۳۱ فتوحات فیرور شاهي شیاه لدین بر لی ۱۸۳ فتوحیأت‌فیی‌وزشاهی فیروز بنرجب ۲ ۵ ۱۷ +۷ فتوحات همایون ۸ ۳۸۵ قلوجا لح عین ۸۸ ۷ فعوح الر و۱۰۹ فعوح ‏ اسااطین ۵ ۲ ۲ فتو سا لمم ۷ 5٩‏ ۴ قترج|اغیب ۳۱ ۳۸۰۳۷۰۱۱۳۳۲۰۱ ۷ فرح لفدس ۳ ۵ ۷ فعر سا اغلپ + ۲ فتوح]لمشاهدین لتر و پم #لوبا لمیدا «دین ۳۹۰ خر کی ۳ پار ۷ فجعی نا مه 2 ۷ خر اس ۱۳ ۳+۱ * ۳ ثر آقنامه۲ +۷۲ فی‌احوز ناعه ۲۴ ۱ فراید! لسلو* ۷۲۹ فی‌ایدا لساو آه فی‌فضایل| اماو اه ۲ ( فآپدفی نقلآلقا پد ۳۱۱ ایض‌بالجتول ۳۳ ۱ فرآیصی سجاو ندی ۴ ۵ ۳۹۱۰۳ فرایض سراجیه ۱ ٩‏ ۱ فر آیضی‌منظلوم ۶۱۳ هرایض وشرحآن ۳۹8 فی‌ج یمد اشده حسین‌بن آستد ۲ ۱۸ قرح بعدا [شده معحمد عوفی ٩۷‏ فی‌جه! لعا لمین وفررجها اکاملین۸ ۱۴ قی دوس ات ار ی ۳۷ ۳:۳ ۳۷ قر دوس‌المار فین ۷ ۲ ار فردوس| تم شداید گ‌ اسر نا اعبعد یه ٩‏ ق ۷ فی دوس یال ۲ ۰ ب۸ فررستامه ادن معین ۲۳۷ فی‌سنامه شاه‌قلی ۵ ۲۸ فر‌سنامه سود تین متعیال ل ۷ ف‌ست نامه ۴۴ ۲ ٩‏ + فرق‌بین الصا لیم وفیر الصا لسن ۶ فرهادثامة عارفی اددییلی ۷۶۹ فرهاد نامه لامج بررسوشگ ۰ ۳۹ فر ها دو شیر ین‌عرفی ۴۱۷ فر‌هاد وشیر ین علیشین ۳۹۱ فر ها ابر آهیمی ابراهیم نار دغیم ۵ ۷ فر دیف اس‌اهیمی سلطان ا مایم ۱۳۳ * ۲ باء قر‌هنگ اسدی ۱۷ ۷ فر‌دنگه ات‌کندری۸ ۵ ۲ فرحنگداچها نگیري ٩۷‏ ۳ قر‌هنگک حلیمی۸ ۵ ۲ قن‌هنیگی موی ۹۸ ۳ هنک نامه «سینو فایی ۴ ۰ ۴ قر حنگب‌نامه فتبری غواص ۱۷۲۶ فصلا لتطاب ۱۰۵ ۲ ۱۳ ۲,۳۵٩‏ ۵ قصل | لنصطاب‌قی کلام صمر بن| لطاب ۲ ٩‏ قصوصی| لمکم ۴۵ ۶۴۱۱ ۱۱ ۱۱۸۸ ۱۲۷۵ هه ۱۴۵۱۱۳۹۴۶۳ ۰۵۳۲ ۱۳۲۶ ۳ ۷۰۷ ۷-ر ی ۷ فصو ار ۲ ۷ فصولالاصول۸ ۲ ۱ فصول| لبط لنیلاعا لی‌الر تب ٩‏ ۳۲ 3صول! لسته ۱ ۸ ۲ تصود‌الذر یه فی‌اصولا لیر به سول بقر الط ۱۲۴۳ فصولفی| لا سول ۸ ۴ ۱ #صول تصیر به ۹ ۱۳ فضا یم لا داحیه ۸ ۶ قضا با لب طنیه ۸ 9 فشایلآلانام فی‌مداتیت حجةا لاسلام۹ ۶ قضا یابقر آخدار ۶ فضا بل بلخ ٩‏ ۳ ۷ مصیلها لمقل + ۱ ۸ قاتا لخطیر۰ ۷۸ ۷ قتی ات‌عبدالله کدغری ۱ ۳۲۸ فقی ات‌عبیدا له اجی‌ار ۸ ۷۷ فغر سوآدا لوچه قیا ادادبی ۱ +۴ وه الا کر ۲ ۳۹۴۸۱۹ فک توا لیر ۸ 2 زاناس یار ۳ ٩‏ فلاح‌شر | لمر۲۱ ۱ باب قن اصول| لجذیث 1 ٩ ٩‏ فن! لیساوآصو لو تصارنقه ۱ 14 فناییه ۷ ینش دپ ععما ۸ ۲ ۲ فواتم۸ ۲۶ فوانم‌الالهیه و عفاتيمالقيبية الموضحة ۳۸۳ و اثما لسور ارچ و انح لمبکیه بل ۷ فواتما لولابه۸ ۵۳ فواما لصوام للقیام با اصیام۴ ۳۹ فوا یا اچمال وفواتما لجلال۶ ۱ ۱ فواید۳۸ ۱ فوایدا لاخیار ۸۲ ۸۱۲ ۸۰ قو ابد! لها ثیه ۵ ۳۲۸ فوایهالسا لکین ۶ ۵ ۴۸۰۱ ۷ فوایدا لیا ثبه ۸ ۸ ۶۱۱۰۲ قوایدا لعتا ید۸ ۲ ؟ و ایدا تایه ٩۳‏ فوایدا لفو اد حسن بن عل(ع سگز ی ۵ ۵ ۰۷ ٍِِِ۳ قوایدا لد ادعلاها لدیی نیلی ۵۴ ۳۱۸۰۱ : ۶ ۷۲ فوا یداع اعمعین| لین چشتی ۴ ۵ ۱ وا بدا لنواد میر علاها لدین حسی ۷۶۶ فوایدا لمو اید۴ ۵ ۱ دالکین ۲٩ ٩‏ او آجدتمانیه ۸ ۱۳ فوایدجبالی ۲ ۲۷ فوادر کني ۷۶ ۷ قو ابدعتی ۲۰ ظ ۳ فوا بدشیامی۱ ۸ ۷ خبل| لععی‌قه مین‌الاسلام والز ندقه۸ ۴ قضاننوال تی‌بیادا لزو آ۷ ۲۴ ۱۰ * فیض باری۲ ۳۷ قوضات ۸رد 1 فیوضاتا ار با یه في‌اوداد القادر یه ۱۳۱ دما مد ۰ ۱۹۹۰۱ 3 قا پوس نامه ۶ ۵۰۴ ۰,۶ ۶ ۷۳۸۰۲ قاسمبه ۵ ۲ فا صومتهود ۸۷ ۵ قا موس | للمه ۴ 9 ۳ قا توت ۳۲ ۸ [ قا نوناعظم 9 ۵ وا ترن‌الادب ۱۳ قا نوث| لی‌سول بر جٍ قا نون اسور ۵۷ ۷۰۴ ۲ ب فا نوا اسکلی اب قا نو ان یامه ۱ ۴یا * اپ قا نون نامه چیر‌و شتا ۰ ۷ ۱۸:۲ فا توان‌ضما بر ۲۴۱ قدر یت ناه ۳ ع ۳ یس[ رساله) 1,۲۲۱ ۲ قدسیه بهاها لدین نقشبنه ۶۱۱۹۲ ۷۶ قدسيد روز بیان ۲ ۷۲ قدسیه شطاح ٩‏ ۰ | قدسیهغن الي ۸ ۶ قاس مجوت با ر پر ۴ ۰۲۲۱ ۲۸۲ : م2 کدوریهارسی ۵ ۵ ۱ قی آن ۱۷۱۷ ۱۳۰۵۰۱۱۱۷۱۱۱۱۵ ۳ ۳ ۰۳۸۵ ۳۶۳ ۸ ۰۳۸۲ ۳۹۴ ۷ ۷ ۵۳۴۹ ۵۷ ۷ ار اه ی و ۸ ۱۳۳ ۲ کل ۳ ۲ 4 ۰ ۲ ۲ ۲۰ بر ۷ ۷ #۱۳۱۵ فا بادین۹ ۲۹ قرایادین شتایی۵ 1 ۵ قراضه‌قی؟ تعطب‌عیات ۱ ۳ ۱ ۲ 0 ۱ قی ا شه‌طبیحیا ت‌محمد شا لمی‌شر و ی ۲۸ ۱ قی‌اضه طبیعیات مجمدقابلی ۲۲ قررالا لسبدین ۱۷۱ قی آی-سیشی(واستان ۱۲ ۷ قرا مت شاصم ۲۱ ۲ قر‌ا ین ] بات لقر آن۲ ۱۲ بةا لی ۶۸ قرءا لیون۴ ۰ ۴ گر عه تاه ۷ ۷ ۲ قری‌الباشی الی‌معر نة الموران والاعاهي ۱1۹ تسطاس| [مستشیم ار قهیی کل( دسا له ۸۵4 ۳ ۱ قشیی به ۶ ٩‏ ۱ 8سا بنسستی يا ۳ | قمی‌عار فان ۲ قصص|لا دابیات أبواسحق | بر اهیم بنمنسور بر ٩‏ ۷ تصص الا ثبیاه ابوالحسن امد سای ۲ ۲ قصصا لد اییات احمدبن تور تیدتی از قصصیا لا ثبیاع اسسق تیا دور ۴ ۶ قصی ی لتدز بل ۳ ۲ قصه جواد برآعر۱4۴ #سه‌حورزاد ویر بزاد ۷۵۱ لس وا لقی نی ۵ ۲ ۶ فسدشیح صنیان۱ ۲۵ قصه‌هوسیو | لخضی ۲ ۱۲ لس بوسف ۸ 1 ۷ فصيته آینالمار ۵ ۳۷ یداه در‌ده ال ۰۱۳۳ 1 ۸ اعيخة تائیذاین‌آلغارشی! ۸ ۷ تصیتهجلالبه ۰ ۴ ۵ فسیخم در حوظطا لصیحه ۲ ار ۳ لصیدة عصنوع‌پادشاه خواجه۱ ۲۴ قصیدء مصئو عسلمانساوحی ۹٩‏ ۳ ۲ تضاو | لقتیز ۳ ۱ ۱ قطع‌ا لا نوار ٩‏ ۲۶ #طمالید ۱ ۳3 فلاقل ۲ ۶ ۲ فلژید! بجر احر ۱۳۳ رخ ۴۰ قلیا لا لیف ه و ۳ قلپا امتقلي ۲۴ ۴۱۷ ۶ ٩۷‏ قلپ‌ودوج ۲۱۱ قلم‌ندزت * ۸ ۳ ثلمیه ۲۶۷ قلندر نامه جصین‌هروی ۴۲ ۷ فلندر امه یداه اتساری۸ق قلها تیه [ ۳۱ قل‌هو له اد ۸۸ ۱ قندمن‌علماه سمرقنه۳۳ ۱ دم کرر ۳۸۰ قواطدا لسواطع۳ و اعدا لام ۴ ۳۷ خو اسد! د شا ع 3 ۵ ۲ تو اعدا لبحث ۱۹۱ ۷۱۷ ٩,۶ ٩ قواعدا لتوسید‎ قواعدا تیه ۸ ۲۰۶ ۲ ۷ قواعدا اقا بد ۱۳۸ قو اعدا لمعل [ ۲۷ و اخد‌عشیه ۳ ۲۱۷۲ ۷ و اعد عازاعه ۳ ۲ ج فوافی(رساله )۳۸۸ قوافی( تجاب)۸ ۱۳ و ائی نامه ۸ فوانین‌الملاح۷۴ ۲ قوس۸ ۱۵ قولا لجمیا فی‌الرد علی‌من فیر!ثحیل ۳ قول‌ا لسد‌ید فی‌خلی لوعید۴ ۳۹ قه ردان نامه ۱ ۷ سارت تا هه ٩‏ ۷۹ چاه ۳۲۳۹ کار نامه ۱ ٩‏ کار نامه آرتخشیی با یکان۱۳ کار نا مه لیم ۶ ۷ کار نامه ددیعی پوشنگی ۰۷ ۲ کار تامهقاسمی بر ۰ ۵ کاششتا لاسرا وعطلمالا توار۸ تافر وت( سور4) ۲۲۶ تافی‌فی| لعر و شین و الوا فی ۰ ۱۴۰۰۱۳ کافیهاین‌هاچب ۱ ۹٩‏ ۵۵۰۱ ۵:۲ ۲ ۸۸:۲ ۰۷ 0 شک کافیها نذا قبه * ۳۸ کاملا هن آئیی ۸ ۲۷ کامل| لععبیر ۸ ۱۲ کاملا لعواد ین ۶ ۵ ۲ کاملی| انا ۴ ۳ ۳ کامل بها بی ۳ ۵ 1 کال عاز ی ۴ ۱ +۸ تامل‌میی دن ۷۱ کامله ۳ ۱۱ کایتأت‌جو ۲۷ ۲ | تبری ۲۱۷۳۱۱۹۱ کبربتالاحمیفی! تکیماءالا کر لمنایقن با لتضایه | (عخر ۳ +۳ کعاب! نوا لمحسن در مناقي بهآد! (ندین نقشیند ۱۹ کتاپآدو ار ۴۷ ۱ کتاب‌آشعار این فندق ۲ ۲ ۱ تجا‌الاحادیث * ۳۲ تال وعیه ۴ با ۷ کیاتالارشاد ۱ ۲ ۷ کتاپ‌الارشادقی هر فهالاعداد ۸۲ ۷ کتابا لاش اف۳ کتایا لا زه ٩‏ ۷۳۲ کدابا لاعتقاد با ۸ ۷ کتابالاغایی ۳ | ۷ کتابا لتصقیه فیاحوالالمتصوفه ۵۷ ۷ کحاب ای بار ۲۳ ۷ کتابا چام قی‌معجن ات‌الائمة الاطهاد ۳۲ کجاب! [بعو ات۹ ۷۲ تجاب| لش وا لشیر ۷۲۱۴۱ دابا لس فان قسی خلق‌الا نسانه ۷۳۱- ۱۵۳ ۳۳۲ کیاب! لعقا ید ۱ ۳ ۷ کعات‌آلاو ای ۸ ۷۲ کشاب| لمحا مات ار تعاتالییاعیه۱ ۲ ۷ کباب لیغبه ۷ ۲ ۷ تشابآلمنشوو هن لدایات و[ لسوالات ۳۱۸ کتابا لبوشمم فا لبذاهب! لاو یه ۷۲۱ کتات آمیسور ۷۲۳۱ کناب النو اقضی‌فیآ لرد علیا لروافش ٩۸‏ ۴ تتای‌جاب ۱۳۱ تعاب دز تلحر وف ۷۹ ۷ کیات ها این در عتأفی شام و لسيی ۱۹۰ مایا باق ۳۷ کتاب‌عبدا لمز پز بن شبی‌ملكگ دز عنا قب‌شاه و لی » ۱4٩‏ کجاب‌عقا ید ٩‏ ۷۱۶۰۲۸۱۰۲ کتاب فیاتجحلیز ۷۲۷ تتاب‌شا ات۱۳۲ کتاب‌فیا لرمل 1۱۳-۱۱۳ کیاتی القیاس ۷ ۷۲ کتاب‌فی‌طبیعةا لا فیون۲ ۸۱ کتاب همینا لاو لیاد۴ ۵ ۱ کسا لی ۵ ٩‏ ۳ گرا ء از شمیدس۸ ۱۳ تبرت ناعه ۷ + ۷۲ ترس ناعه ۲۹۱ کی بما ۸:۳ ۶ 1 کسرألذیو تین ۶ کشافعن حقایق | لازیل ۰۱۴۷ ۱۹۱ ۲ ۰۳ ۲ ۸ کشفب اسعاد جواه الم اامستس‌چه المودو ئقس حوامما للم ۵۰ ۱ زشیاااهام ۳۷۴۰۳۷۲۱ کشت الا واج ۴ ۸۱۰۱۲ نشف لاسر اد ٩‏ ۱۸ کشف‌الاسرار و نها لایرار ۷۲۹۱۷۱۷ ۷۱۱ ۳ ۱ ۱ ۱ کشفالاسی‌ار ومکاشفات‌الاتوار ۷۲۱ شفب لباب ۸۴ ۲۳۹۰۱۳ کتفالصنایق ۱۳ ۲۰۱ ۱۸ کشف؟ لحفیقةهی بیان‌عو الم لسکثر نوا اوسده ۳۹۹ ۱۰ کشفی! ای آط ۳۳ ۷ کشیبا لموار ۶۳۱۳۸۱ ۷ کخشا له ۱ ۳۷ کدف لنوآشفی احوالا دا نباع۹ ۷۲ کشب! لداع عن آسر‌اد شکل تطاح ۸ ۱۳۲ کتف! امتجوب گر ی ۸ ۵٩۱۳‏ شرف[ دمتد و هو یی ۳ تشفالس اقب ۳۱۲۱ کم صلوعا لا ید بر 9 تشف کشاف ۱ ۷۲ ۷۷ کشف رالتبیین فی غیورا لحلق آجممین ۳۸ کشبکول ۱ ۸ ۳ کشتول قاضی نوراله ۶۲ کعبةا لحررهین* ۳۸ تمیه دیدار +۳۸ کمدعر فان ۸۲۱۳۷۹ کفایةا لععليم فی‌صناعها لعنجیم ۵ ۱۳ کابت! لعلب ۲۸ ۱ "تفا یت لستدیط۵ ۳۹ کمایه اهل! لیقین فی‌عطر یق| لمتو الین ۴۰۲ کفایه فی‌علما لهیتد۵ ۲ ۱۵۲۰۱ کف مقفی‌فرو ع] [خاقعیه ۱۳۶ فا بت مجاهببه ۴ ۴۲۰۰۱۹ کعابه متصوری ۶۱۱۴ ۰۰:۴۷ کلام لحق تلحلق‌وا لفرفی‌الا لیا موا لوحی وآلحدات! دس ۸ ار 1 کلمات‌باقبه۱ ۳۱ تلمات‌علیت ی ۲۲۱۱ کلمات قدسیه ۳۸۷ کلمات فساردسول! تر ۹ ۲ ۷ کلمات‌قماز طاه مر بان۵ ۲۲,۱۷۱ ۷ کلمات‌قصار علی‌بن ایی‌طا لب ۷۲۹ کلم لتاسحه والسکا لصا لحه ٩۳‏ کلمة سپحان! ۸۰۸ ۱ تلمتی | لشها ده ام ٩‏ تال مو لووٍ بو اد علی | لقطره ۱ + ۳ کلپات! بن‌یمین ۲۰۱ تلیاتخسرو دهلوی* ۱۷ کلیات‌ضو|چو « + ۲ کلیات دأهی‌شیی ازی ۱ ۳۱ کلیات سعنی ۸ ۶ ۱ دلیات سلمان‌ساوجی ۲۰۳ کلیات‌سیف فرغا ني ۸۴۷ "دلیات‌شمایی اصفهانی ۱۵ ۵ کلیا تمس ثبر یز ی * ۱۶ کلیاث‌شمس‌هنی بی * ۳۱ کلیات‌بد ال اعر ار ۶۴ ۷ کلیاتعلم ترحید۳ ۲ ۷ کلیات‌شداد فقیه ۲۰۳ کلیات ناصر بشاری,۰۹ ۷ کلیاتءوجود+ ۶ کلیله ودمته ۰۳۰۱۲۱:۱۳ ۰۷۸ ۱۱۷ ۱۸ ۷ ۰۳۴۷۲ ۰۲۷۹ ۳*۵ ۷۳ کیالات | له ۲ ۳۷ کمال ثامه‌جواجو ۳ ۳ تمال‌نامد محمود دلشادشروانی ۳۷۴ کمالیه ۰ ۲۲ کمیلیه ۹ ۸ ۲۱۱۰۱ کشت کنو مخفا فا عبت اداعرف ۲۰۱ مد الاسرای عطاد تشایوری ۱۱۵ کدز الایبرار عطارهمدا نی۹ ۳۲۱ م ها ۵ ۰ ۲ کنز!۲ لساتب ۷۲۷۲۷۲۸۲۲۲ کنی | لتیحف ۴ ٩‏ 1 کنزا لسواهر ۷۲۸۸ کنن الحنایق جیالی ۸۱۰ کنر السفایق عطار تونی۰ ۳۲ کنن | لصفا بق‌عطارهمدا نی۹٩‏ ۱ ۲ کنر لحفایق قتا لی‌خوارژمی ۲۷۱ کنزلحفایق داصرخسرو ۵٩‏ کایا تمه بل ۵ ۷ کنیا آدفا یووم انا تما یق م۳ کننا بر موز ٩۷ ۳۲۳۳۹۷۰۱ ۶ ٩‏ کنز! لس لکین ۵۸ کنر‌آلعنهم ۶ کمن الما فیه ن ۳ کنن ال لی ۷۷۲ کنن اللعلا یف * ۳۶ کنزراللدات ۰ ۲۲ کنزاللنه ه ۳2 کت[ لمرادش کنوزالاعمال ۷۸۲ کنورالسةا یق‌فیر موز آادفایق ۳۴۳۲ تنوزا لسکهه ٩‏ ۰ ۱ کنوزا لقلون ورعوزا لغیوپ۲ کنوزا آمعزهین۳۱ که لمرادفی‌عامو ثرفااعداد ۲۶۹۱۲۴۹ کوا ک‌الباعره هن تجوما از اهره ۱ [ ۸ کو! تب‌التواش۷ ۳۹ توش ناحه ۴۸ کونوتتلیف۰ ۶ ۱٩ ۲ کیقیتالمعاد‎ کیشت‌حدوث | اجر وف ۲ ۱۱ کیمیاها لسعاده ۳۸ کیساعا اعلیب ۳۳۷ کیهیا کسعا دت بر 2 گ گرتاست نامه ابو الم بدتلخي ۲۸ گر خاست‌نامة اسدی ۴ ۶۰۱ ۰۱۲ ۴۷۰۴ #شایش ناعه ۰ ۷۴ گدایش ورهایش ٩‏ ۵ کل افغات ۴۳۱۵ کلر یز ۸۵ ۱ کارا بر ار۹ ۳۲ کلرآر ارآعي ۴۳ کلزار یامه ۲۶۳ خلستان ۱ ۱۱۴ ۱۱۳ ۳۲۸۸۲ یار ۳ ۳ ۳۱۳ ۳ ۸۰:۳( ۷ :۱ ۱ زر کلس‌عان ارم ۶۹ ۵ کلشن|پرار ۲۹۸ کلشن آشار۸ ۸۰ کلشن توحید۸ ۲۹:۴۲ ۸ ۳۸۲ ۳۶۸ ۳۲۲ ۱۱۶۸ کلشنراز‎ :۳ ٩ ۷ , ۳۳۱ :۳۲ ٩ ۳ ۱۷۱ | ۳ ٩۱ ت۸۵ ۴ب‎ ۳۵۴۱۴۱۰۴۰۳ ۸۱۳۰۷۹۵ کلو بلبل خا کی‌وسروشی پلخی ۵۸۷ ٩ ٩ ۴ وله بلیل‌عطلار‎ گلوخسرو ۱۱۴ کر وسنیل ۲۶۳ کل‌وملی ۴۰۳ تاو نوروز احمدین تو ساب ۳ ۴ کل نوروزجامی۲۸۸ تلو نورون خواجوه ۲۰ کل نوروز مخدوم‌اعظم۴۰۱ ثلوعرمن ۰ ۳۲ کنم اسر ار ۶ ۳۷ کنیرو ان ۳۱۱ ناه عبد الا تسار یبارش دنام ده م اعظم ! ۰ ۴۳ گنیر از ۲۶۳۲ کوهی‌شاهوار ۲۳ بت کوهر نامه ۰ ۲۰ "کوعوچو کأن طا لب‌جاجرعی۱ ۲۰ تلو وج ان عار ی ۰۳ ۳ گوی و چوکان عرمی کمانگر تبریزی لراب‌الاشارات۱۱۳ لیابالا لیات ۱۶۰۹۷۰۷ ۸ لیاب‌ععتوی‌فی| تخاب مثنوی ۴۷ ۲ لب د تباب ۵۷ ۷ لبالا لباب فی‌شام آلاعر اب۵۸ ۳۹ ابا لعوار بخ ۵۴ ۷۰۴۳۲۱۳ ۲ بل لپسی | لح پی ۳ ۶ ۲ لب لپاب‌متنوی ۲۴۷ احنیه ۷ ۱۷ ۷ لذدات بارش ۴ لت | لساهی ۸ [ لبانا لطیر ۲۹۱ اسان لغب حینبری در بز ی ۴۲۷ لساتا لعیب‌عطار تو نی ۰ ۳۳ اسان لیب فطار نیا دور ۴ ۱۱ لساتا لغیپ و حید‌تبر بر ی ۸ ۸۲ لطا یف آشر فی ۲ ۵ ۷ لطا شب لاعالام فی اشا رات اهل یا ۷ یام + ۵ ۱ لطایف؛ لبیان * ۰ ۱ الا یش! احصوی ار ! لبطا یف[ تحقیاپق ۴۳ ۱ لطارف! لسکمه ۱ ۵ ۱ املا یف لرشیدیه * ۱۹ لبلا یف! لطو ایب ۸ ۵,۳۴ ۸ ۸۶۰۳ ۳ لا رفب؛ لمار فین ۷ ۱ ۸ لطاً یف لمعا رف ۳۷ ۳ اجلا پفراءروشن ! ۳۱ لطا یتسعیاتی ۲ ۱۱ اطاف نیال صو این ۳۳۸ لطا یف دهع سیه ۴ ۴۰ لا یف ناه ۸ ۷ 1۱۰۳ ۴۳۸۰۱۳۷۳۷۲۰۱۳ وی گری وچوگانلامی برسوی» ۳٩‏ لطا رف تاهه باهچموحه | للطا رف « ۳٩‏ گهن نامه + ۲۰ (طیفةا لمی شان ۷ گیهان‌تتاخت ۱۳۷ لمات ثر کي‌بفادسی ۲۹۱ لفت سلیی۵۸ ۲ 1 لعت فرس سیم ۴ ۰ ۷ لا لها از ۸ ؟ امیجات + ۱ 1 لا جشیمثه ام ۴ ۱ لمحات قی‌شر صا للمعات ۴ ۰۱۶ ۰۳۲« زر ۷ لاب ۸ ۳ لمعات۴ ۰۲۶۳۰۱۸۹۱۱۶ ۱۳۸۴ ۳۸۷ ٩‏ ۲ ۱۰۳ ۵ ۱:۴ ۴ ۰۰۷ پاپ لمماتالتنقیی فی‌شرح مشکات المصا پیب ۳۶٩‏ ۳٩ 1 لبعه‎ لمع در ناج دایو ده ۶ ۳۹ لیعه فی‌صلوتا مه ۶۳ ۶ لو ازع لاس‌کنه + ب لو ازم| لدین ۱ ۷۰ او م۸ ۲۸ و اما لاشراق‌فی لحتمة العماية وا لمئن لیة وا مدید فیدکارمالاخلاق ۲۶۷ لواعا لا توار * ۱ ۱ لوامع الانواد الی مر فة المةا لاطهاد ۳۲ لوامع لبینات 1۱۳ لو امم| اسوحینه۱ ۲ ۷ او امم| لشمس ۴۷ ۲ لو آممدر یات ۳۷۲ لوایم‌جامی ۳۳۹۰۲۸۹ لوایحشادد لی ۱۸۰ لوایم‌عین! لتضاء ۱ ۱ ۳۲۶۱ پا لوایم! اغمی ۲۴۷ او ۳ محفو خل ۰ ار ۳ لوحمسطور۴ ۴۲۷ لومدا لاتم ۱۱ یلاو تی ۴ ۳۲ لیلفا لمی اه * ۳۷ لیلی‌ومجنون بر الاب تشمیر ع ۴ لیلی‌ومجنون‌جامي ۲۸۷ الیو منوتب بر و ۲ ۲۷ الیو مجنون درو ش‌آشرف* ۳۱ لیلیومجنون زعانی هر دی ۳ ۱ ۶ لیلی‌ومجنوتن صر‌فی کشمیرک ۲۹ ۸ لیلی‌وهجنوت عطار نیشا بوری ۸ ۱۱ ابلی‌و ءجدون علیشیی ۲۹۱ لیلی ومحنون. تصو لی ۳۷ ۴ ایلیومج‌نول‌قاسمی ۰ ۵۰۸۰۴۱ لیلی وممدنونمحمودپيک‌سا لم ۵ ۰ ۵ ملیومجنون متدبی ۲۱۲ لیلیوهجنون سوجی بدخشی ۵۵۲ لیلی‌ورمجنون فظامي ۵ ۰۳۶۴۸۱۰ ۳ ۳۷: ۳ ۴ ۷۰ ۱۳۲ ! + ۷ ره ۷ب ۲ ۵ ۷ ۷ « اد لیلیومجنوت سا تنی5 ۳۱ لیلی‌وعبیمنو ه حلالی ٩‏ + ۳ ی ماتا قلت من‌عباد اتبطول * ۲۷ امسر ای 2 ۴ مار الملوله ! ۲ انار مادج ومسدوح۸ 6 مالابد علهب‌آهام ابوحنیفه ۳۰۳ ما لا بدمنه فیالمتص ۴۷ ۲ مادقیمان۶ ۸۳ عاهیت تفس ۳۱ میاحتالعمادیه فی‌بطا لب | لیمادیه ۲ ٩‏ ۱ مباحثا لمش قیه ۱۳ ۱ میاحثه الکو ۵ ۱۳ هیادگ عوجر دات ۵۸ ۴ ۱ مبادیو | لغا بات ۸ هیعت | لو جود» ۳۷ بدا !ولو فا یه ۳۳ عیداوهعاد أس‌سینا ۳۱ عیبداومعا ذشیخ اش اق + ۱ | مبدآأومماد عز یز لدین‌سفی۲ ۱1 هیین ۷ + نب هیین | لمعین فی شرا لاز یمین ۳۵ متقلدمن التصر بف ۱ 1 1 مثلثات لعت ۵۲۶ ملمن عشت در هشت وجهار در چهار ود هجوگ بحر رما فضایی عمدانی ۳۲ ۵ مثنوی حپدر تلبه ۵ ۵۱ ۸۵۴۹2 مختوگ‌طربقه ساسله‌خواجکان۸ ۵۸ دهنوی: عشتی‌خان:, ۴۹ ۵ مثنوعه فیضی پلخی ۶۰۲ "۵۷ مینویسمنوی۰ ۱۹۷۱۱۶ مخنوی‌منویا لخفی * ۷ متدو ک‌مو لو یام ۳ ا ۷,۷۲ ۳ ۲ ر ۱ ۶۲ ۳ ۲۳۸۸ ه ۳ ۳,۳ ٩‏ ۲ ۳۴۰۳ ۰۳۶۷ ۴,۴ + ۷ 4 ۷" , ۱ .ار مختوپهای | بوعلی‌قلندر ۷ ۱۹ دار به ۸ ۳۸۵ مچالی | لعشاق ۲ ۰۲۵۵۱۲۳ ۳۳۲۰۲۸۴ مجا لس لمو منیی ۳٩‏ ۴ ۲۶ میجا لیا تفای ۱ ۱۴۹۵۱۳۱۰۴۷۷۲۰۸۲۲ ۵۳ ۰ ۱۲۴۲۰۲ ۳۱۳ ۳۱۳: ۳ ۷ ۷ ۸۲ ۲۰۳۲ ۲ ۲۰۴ 1 #۱ عبجا لس پنسا ثه ار ۶ ۱ معا لس‌سیمه + ۶ ۱ عجالس‌می‌نبه ۲۴۲ مبحامم الاعجال و بدایمالاقوال۳ ۱۳ مجتبی فی‌سیرذ| لمسطفی ۳۶۴ مجتنی هن کتاب! لمجتبی‌فی‌سی را امصطفی ۲ ۴ ۲ میعدداتا تعجلیات ۳۰۲ ۳ ۴ ۳۱۳ ٩ ۲ مسطی‎ مجلسی آرای شا بی ۱ ٩‏ مجلس محعذین غبدا لکر یم تهرست : ۱۳ «یممیع‌ا لا بکار ۷ ۱ ۲ مججمم| لاخبار ۵۷ ۳ مجیع لاسر اد ۱۸۸ م سار ۵ ۴۴ مججمع ۷ فسات ۸۳ ۱ میجمع! لیجر پن شمسآلدیسس ابراهیم۲ ۱۹ متمم لنجین شمس|ندین سگزی ۱ ٩‏ محعم| لیجی بن تانیی ۲٩‏ محمعا لتوار بخ ۸ ۳ ۷۷۴۰۲ مجمعا لعواص ۵۷ ۸-۴ ۵ ۸۵:۲ ۲ ۵ میم لر با عیات ۳۷ ۷ مد معا لغرات ٩۸‏ ۸۱۳ ۸۰ محیما ما یدةوا لی رشان ۳۹۳ مجمع) لفرس ۸ ۳۹ مرو یج | لاد ۳ + ۶ ۴ اه ۷ سیم لتو اعد ۳۳ | میچمما لاعطا ت۰۹ ۳ مجمع للطا یف با مجبوع ! للطایشف۱۸۸ خجیعا لنو آذر * 5:۹ 1 مجمع | لهدی ۱ ۷ ۳ مچمل الافوال فی! لصکمالاهعال ۸ ۷۳ مجمل لنوار یخوا اقصس ۱۳۳ مجمل فصیحی ۸ ۳۳ میحمو ۱۴۶ لتو از نم ۱ ۸ مسجمو م۱ لاملا یف باه ا معمو عا للغات۵ ۳۵ میجمو عة | مایت + ۷۲ مجموعذا لفر س۸ ۵ ۲ مجمو تة] للهلا يف + ۵ ۳ مججهوع !ار خی ۴ ۷ ۷ دیجیو عا حافقظ ابر و ۳۸ ۴۲ با پا یم وه ر باعیات‌با با ا فضلي ۴۵ 1 مجموعهساطا نی ۲ ۷ مجموعه مک تبات‌وافادات۸ ۷۷ مجمو عدمتا تیی ] بو علی #لندو ۷ ۱۹ «یحمو ع منش! دتتیدو طواط ۲ ٩‏ مجفو ناو ایلی ۷ ۶ب محاسن اصفهات ۴ ٩‏ [ مجاسبت | بدا ۳ ۳۷ محاضر ۵ ۵ ۱ مبعاشر آلسین فی‌اخوال شیاابشی ۲۱۱ محاً تمةا الغشین ۳٩۱‏ مخت نا مه ین تصو سم ۱ ۳۱ یت تام اجییجاه +٩‏ ۱ میحبت نامه بیدلان ۲ * ۲ حعحیت نا هذ ستو ار زسی بر ۰ ۳ میت نامهثا دو ی ٩‏ ۸ ۱ سحیت تاد عبداللها صادری ار ۵ مجبت‌نامدعاد فقیه ۲ ۲۰ محبت تامة فضل ال نعیمی ۵ ۷۶ میت امه ع‌هتدوم ابشایوری ۲ ۷۹ مجموب ۱۱ مجنوت الاو لاعت ۱ ۱ مجبوبا لحما پل في کشنبا امسایل ۳۷۰ با لصادفین ٩‏ * ۸ محپو با لصن یقین ۴ ۴ ۲ دسیوتا لعار فین + ۲۲ محیو با لقلوب بی‌خوردارتی کمان۲ ۳ محبوب! لقلوبعلیشبی ۱ ٩‏ ۲ مجیوب| لین ٩۶‏ ۱ محیوپا لو اسلین ۶ ۱ ۱ فیصیپو بیه ۱ ۳۳ مسی و م‌سبوب ۸ ٩‏ ۲ «یجر نامه ۱ ۸ ۷۹۱۱۳ محر یام ۱ ٩‏ ۷ عحعل | فعار | لبتقدعین والمتاخر ۱۳ ۱ محصل‌ثي اصول| له ۳ ۱ ۱ محصول ۱۲ ۶۸۵۰۱ ۲ محصول في عم ال صول ۱۳ ۱ میحقل آر۲۱ ۳۶ میت | | ضلی بام چا محمد به فی | لحساب ۰ ۷ ۲ مجیو دع ایا انیسی۴ ۴۶۲ سجمودوایاز ععلار یشانوری ۵ ۱۱ محمو دو اباژ قر أ لدبین‌صفی اء ۴ ۲ ,۵ ۸ ۰۲ ۳۸۳ دیع له ۲ ٩‏ ۸ محازتا لاد بدی ۳۴۰ مان | جیار ۸ ۲۷ «ختار تامذا بوذرفا لی ۳۱۷۳ مخیار نامه عطار ۴ ۵-۱1 ۱۱ دجار امه عطاعالله عروی ۰۷,۳۹ ۸ ای +3 1 میتخصی از ممعخضبات‌آمتال واشماد ۷۲۳۸ مخذصر الار ومه۵۵ 1 محتصر !۲ صوب| بن‌جا چب ۳ بر ٩‏ مختصر لاصو لعضدی ۱ ٩‏ ۱ محتصر التو اد یخ۵۴ ۳۳۳۰۳ متتحی | اجو اعر ۴۲ ۲ مختصرالرو ای فی‌مسایلا لهدایه۵ ۱۵ مخعحصی أ لفدو دج ۵ ۱ مرینعضد ی | لا فیبهق ۳۹٩‏ مجتصی لو قا ید۴ ۸ ۴:۳ ٩‏ ۲۰۲ * ۴ دخجصی :خر ۶ ۸ ۷ «جعتصر در طیقات ملولدراخبار ملو لك مجنم فا ٩‏ ۱ ۷ مختصی قجا بپا لیشلو نات ۳ ۳٩‏ هویتصیی_ خرن کی ۳ ۳ بچ فتی کر ادارشمینسص ۳۸ ۱ مختصر من تفر انش ۳ ۲ ز میعقمس‌منها جالع بدپن ۸۲ ۷ مس و سجیدی ۷ + ۷ متجی‌وطات ۸ ۳ ۱ متا اسي‌ار ۵ ۰ ۱۳۹۰۰۱۱۷۱۱۱۰۱ #۸ ۰۹۱۴۳ ۳۳۰۳ ۰۱۴1۱۶ ۱۲ ۳۴: ۸۴۳۵ ۵ ۵ ۸۱۴ ۴ب ۵+ ۱۵ ۴ ۷۲۱ ۸۸لا ۱۷۸۵۹ ار ۴ ۲ ری ۹ ۲۱۸۲ ۳ب میم تالا زیاه۷۲ ۴ ۲ مخننا شحور ومجمعا اصنایم ۱۴۹٩‏ میا (معا ی ۴ ۵ ٩‏ محمی( ] هنگ) ۱ + ۶ مدات! لشبلو بل ۴ ۶ ۴ عدار الافاخل ۲ ۳۶ میدای 1سا لنکن دیی‌هنازل ابا لك نعپی | با تستسن۸ ۲۱ هداز عا تمالع ی ۳ ۷ مدار حالما لقارسی ۵ ۴ ۷۳۱۰۱۱ مدار ا لمعار ۸ ۴ ۱ مدار جالءعاز ع فیالواردالعاازد ومشبیه الدارد ۲۷۸ ۱ هینبا زا لمیوه ومرانت | لفتوه۳۶۹ مدار لو حوو وی‌ار سا لهنیدن ۳۲ ۷ عداجحانیفن۳۱ ۲۷ ۷ متس لققی ۵ ۲۴۳ مدخل | اساولما لی‌هناردا لملو ۸ ۲ مذحللا لیا لعی یه ور یاصت علو میا الا د مه ٩ !‏ ۷ مدخلالی‌علم! لمنطق ۱ ۷ مش سل بو ٩‏ ۳ ۷ مذ کراجات ۲ ۲۲۰۴۰ له مد اد جیاتب ۳۰۳ ۷ ۵ (۱ من کر الاصداب ۴۰۳ ۵۷۶۰ مر ۰2 ۱ ۸ مر آةالادبفی لمعا نی وا لبیان ۲,۰ مر آةالادواد قي‌می قاتا لا خبار ۲ ۳۸۵ مرا 2الافرآد۴ ۲۴ مي آءا الاك ۲ ۴۴۳۰۳ مر آةالا نسان۴ ۴۰ حن ها لاعمات ۹ ۳۷ مس آةا لا یبین ۱۵ عس آذ| لسعبال ۵ ۷۲۷ هر ]4 لحبیب۴۳ ۲۴ مر دا لحق ۷ ۳۳ مر [4ا لسقایق ۲ ۳۷ ميا لی‌حال. ۳۵ عی آها امه ۲ ۳۷ مر آ:ا لصفا فضر آ لدبن‌زواری ۳۷۱ هی [ ها اصفا مخدوم| عضلم آ +۴ مر آ۶ا لمعآفی صقات! لمصطفی ۴۷ ۲ می ]| مار فین‌شمسمتی بی ۳ ۷۶ مر ]ها لحاز این مسمود سار ایی ۷۵۵ هي آةا لصا فین عسعود بيكت۳ ۷۷ هر آ:العادفین عسمود سیر‌جانی ۱۱۹۷ ۷۳ مر آ4! لملویه ۱ ۳٩‏ ]الق ۸۱۰ مر آذا لمحقفین ۰ ۱۷ مس آ۸ا لعما نی ۲ ! ۴۰۵۰۳ هی آذا لناظر ین ۸ ۷٩‏ من آ:! لوجود 1 ۳۱ ه الب ۸ ۱ ار 1 می‌اتب(رسا (4) ۸۹ ۱ سرا ئب‌التقوی ۰ ۵ ۱ هر ئب! لموجودات ٩‏ ۱ هراد ندیه ۹ ۱۸ مسآ تب‌فقی ٩۸۹‏ هیآ شب ورجودشاءو لی ۱۸۸ هی | تب‌وجود شمس‌هغیبی ۲۶۳ هر آتس‌گندری ۳ ۸ ۳ مراگی۸ ۱۶ میاحاارو]۳۳ ۳۹ می‌آشدا لر موز ۱ ۳۱ هر اقبه ۶ ۱۹ سر تضوی [ ۷ مر یا لبحرین | لجم‌بینا لطر یفین + ۲۷ میزبان نامه ۱۸ ۴۰۰۱ ۳۸۰-۲۷۹۰۱ می‌شدا لاهن الی‌مو عطظها لباین ۲۸ می‌شدید قی‌احتام صفات! لا لهیه + ۵ ۱ عر صادا لعبا دمن لعبتا! لیا لمماد ۱ ۴ ۱ مر‌صدا لا تسی فی‌استضر اح‌اسیا ها | لحستی ۱۳۷۲ مر‌طی‌معروفب با تشاك ۳۹۵ عررشی‌آل آضی ۶۸ ۲ در 5اه ۵ می‌قاءا لعشانبی لهشبکوه الصا بیم ۳۹۴ مرغوب لقلوب ۱۴ ۲ می تبات! لتاهیه ۳۹۹ هي کز ادوار ۳۶۴ مووحالاوراق‌۴ ۴ ۲ هر میا و مساچین ٩ ٩‏ ۳ مت ارات ۴ ۴ ۲ مخ او ات‌شیر ان ۲۴۲۴ فز ار اسر ات۴ ۷ ۷ مق به| للسان !اقا سیغلی‌سا در اد اسنه‌ما خله آلعی‌بیه ۳ ۸۱ هسیر ۱۳ مسا لشخاق|لاعمال ۷ ت۳۲ ها لت الاخیار ٩‏ ۲ ۸ مسالات | لو رد 1 ۷۲ ۷ سا لت تما ینب ۵ ۷ مسا للت! لمما لت چیها نی ۵ ۸ ۲ مسالات لمما لب‌عبدا پر جیم عشودي ۲ ۷ مسا لت ما لاک + ۵ ۷۱۱۷۲ مسا لوا لمما لكتاین خر داد ره ۷ ۷ ۷ مسا لاو مما الب (صورا فا دم )۱۳۹ مسا لته مما لك اصطشر ی ۱ ۱۰۷ ۷۲۷ سا او با لاک عبت لعلی ببی جندی ۳ ۰۲۸ ۸ ۳ هسا (نکودبا لک‌یاعجا یب! لبلدن۱ ۲۶ مسا له ریت بادری تما لی‌ش اسمه و کی ادات او لیا ٩ ٩‏ مسامر ءفی اسخپاز شوارزم ه ۳ سایلالشسون 1۱۳ عسابل| لنوت ۷ ۳۶ مسارلسن- ۱۳۵ میدش ۳ با ۷ «سمتصای ۸ ۲ «سمعلیر ی ۳ مستقصی ۳ ۴ ۳ هستود آت ۴ ۵ ۷ «سبتو ی ٩‏ ۵ هسی‌علی| ار جلینو غسلها ۳ ۶ ۶ مسرة | لعلوب في‌دقمالگروب ۲۷۰ مسلث! لمتقپن ۷ ۷۲ مسبلگا لعاد ین ۱ ۸ ۲ مسلم! سبلاعلین۸ ۶ مشاه ی پبه ۷۷ ۱ ٩ مشاربالاذواق۵‎ میارب لتجارب وخواربا لذرایب۱۳۳ شارت ۶۱۴۴۲۱۳۷۲ ۲ مشار فا لد اری| لز‌ضرفی اف حما بق نم الدرر ۶۳ ۷ ما هد ۱ ۳۱ عشتي ر فی ن#ضی| لمعتیی ۴ ۳ ۱ مشرب‌الارو ۰۹ ۱ مشالات | قلیدس + ۲ مشود ۷ ۴۵ مشیخوها لا توار ۸ مشکوفا لمحبین ۵ ۷۷ مشتوغا لمتما بیج ۴ ۳3 مشکو:‌جیا لی دهلوی * ۱ ۸ سشيو زر ید فی| لتصوروالمتصور ٩‏ ۸ ۱ مشیبید ۴ مصا بیج ۴ ٩‏ ۲۳۰۳ ۱۱۲ ۳ ۷ مها بییم! لجنان ۱۴۸ مصابیجاسته ۳۶۷۲۰۱۵۲ ما دی ۵ ۶ مصایرات اقلیدس ۱۲ ۱ مصایرفا قلیدص ,۳ ۱ ممارغالمماو ۳ ۱ مان شيه ۳ ۴ ۱ مصالبالنواصب ۲۷۳ مصایب ا لو اسب ۳۶۸۱ هصیا الا روا احمد تخجوا نی ۵۸ ۷ مصیاحا لارو اجا و سدا لد.ین کر‌ها ی ۲ ۲ ۱ ؛ ۳۳۲ ۳ ۵ ۷۳ مصسباس الا رو بیشاوی « ۳" مصیاحالارواح پرجمالی ۰۱۲۴۴ ۱۳۱۲ ۵ + ۴ ۴ ۷ ۷۲ مصیاح‌الارواح شمس|لدین «حمد‌ین ایل بلخان۲ ۴۳۰۷۲۲ 1۶۵۱۷ ۷۲ مصباحا لشر پعه ۱ مصیاح الشمیی من‌میعاح التفنین قیسین ۷۳۳-۱ مسیا حالقلوب نز لاپادی ۳۰۴ دیاس | لهدابه ومفتاحالکغابه ۱۱۳۲ ۳[ مصیاح کفسسی ۱ ۶ ۲ مسطلحات اهل‌الافرعلی‌شرج تخبها لفتر ۳۹۳ ت‌نامه ۱۳ ٩۱۸-۱‏ مضافلی بب| بع‌الازمات تیو قابم تسا یار ٩ ٩‏ میات ام ۶ ۷ ماد جات ۴ ۱ مطالبا لعالیه ۳ ۱ ۲۷۶۰۱ مطالبالهید سبعه ۲ ۷۳ لالم ۰ ۷ معا لم الا توا سراح| لدین ارموي ۱۱۵۱ ۲۸۹ متلافمالا توار عففا لدین کشا تی ۳ ۳۷ مطالم| لغججر ۴۴۵ مطلب‌الاعلی فی‌شرحاسماه ال لحسنی و صفا نها لعلی + ۳۷ معللعا لاعتقاد۵ ۳ ۸ مطاع‌الذ نو ار ۱ ۷ ۱۱۱ مطلع الا نوادالرهیهفی! لحلیة! یلها (مبو ره ۳۴۹ مطلم| لسعددین ۵۱ ۳۲۹,۱۲ ملوپ لمومشین ۱۳۹ مطلوب کلطسالب من کات علی‌بن] پی‌طا لب و مطول ۳۵۶۳۸۸۳۰۱۹۱ ۵ ۲۱ نع ٩‏ ار ج مهن اسر ار ۷ ٩‏ باب مطهر الاقار + ۴۱ مظهر| لعیبایب عطار تونی ۰ ۳۲ مظیر الجا بپ‌عطار تیشابوری ۴ ۱۱ مظنون به علی احله .هم بو شعاد | ۳ معازج۰ ۱[ صعا رج أ دس ار مارا لنبوهءفی‌مداد عا لفنوه ۷ ۴ ۲ معازج تهج | لبلاغه۳ ۳ ۱ معازی‌ير هان | لین ترمذی۷۳۷ معارف‌بپاعا لدییو لد ۳۱ ۱ ارف ساطانبو لد ۱۹۹ معازفا تنقلیه وا لهکنها لا لهیه 4۸ هعاشا سا لکینآسبری۹ ۲۱ هعاشیالسا کین ثور بخش ۹ ۸:۳۱ ۸ ۷ معا اجنات لاععیاز به۳۳ ۱ معا لیا لعنل بل ۶ ۲ ۱ معا لمفی الاصول ۱۱۳ دما افیا لکادم۳ ۱ ۱ معتبر ۲۲ ۱ متجفدا امه ۳۴ ۷ حعتمنی| لممتقد۳ ۵ ۱ معجم|لبلدان + و۳ معجم‌قی آ ار ملوگا م۱۴ معج‌فی‌معاپیر آشمادالچم۰ ۰۱۱۳ ۱ معدت | لعفا ۳ ٩‏ ۸ ممی‌انجا لاعمال۴۶ ۲ معرآجالسالکینز ۶ معر اج لساشعین ۱ ۳۰ فعر اج كکاعلیو ب ۴8 ۷۱۱۶ حعر آمج! لنیوه ۲ ۴ ۲ معر اچنامة عطار تو نی ه ۳۲ مس‌اجنامه‌عطار تیش بوری۱۱۴ معر اجیه ۷۸۸ معرپ‌فی‌هها ییآ شعارا لعرب ۰ ۱۴ [ ۸ ٩تقف‌یم«‎ معر فذ| لمذا هب ۸۵ ۸۵ ۷ سمرفة| لنفی ۳۱۱ ممر فُة هلا لد نیا ۲ ۴ معر فت تقوم ۵ ۳ ٩‏ م 44 ذانت الحلق وا ره و الاسطی لاب ۱۳۴ مس قتدر وس 5 ۸ ۱ معلوسات ۰ ۱ب معلو عات اسرآبا لقلو بو هو مات تو اد ات ! لقلوب۵ ۲۴ تیا ۴۰ معما خسیقی روش ٩۳‏ ۲ میا شا عطاهرد کنی ۳۲۸ معمای؛ متیر ,۲۸ ممبای کبیر ۸ ۳۸ ما یا هتوسط ار ار ۲ عععای‌تودو نه بتام‌حضرت‌رسا لت ۲۱ ۷ ٩ ۳ ععیاهایچامی‎ ۲۸٩ معمیات‌جامی‎ هعه یات فا دسی‌علیشیر ۱ ۳۹ معبیات قیاسماعا لها لمحسنی ۹٩۱‏ ۲ مسمیات فا مبی‌عیبد ی بل ۲ هیا مشیم ۴ ۴ ۴ معمی‌اسما «ا لها لحسنی * ۳۹ معثی| لنقر فخر کی دا آغقرانه پکوت ذغرا ۱۸3 می‌عدا لت ۲ ۲ معنی قو لها نا نقمطة تحت| لبا +۶۷ ۲ معشی یی بم پر | معوخ تبین(سوره) ۶ ۲۲ معیارالاشعار ۳۹ 1 معیارالافگاز ۳۲۶ معیاز المقود | ۲ ععیاد | لعلی۸ ۶ معیار‌جما لی ۴٩‏ [ معیاد قعر ی ۸ ۱۴ هعینا لاو لیا۴ ۵ ۱ مسینبك ۲۹ ۲ نا کا لنبی ۳ ۹۰۳۷ ۸۲ مغنی! للبیب ٩‏ بر ۶ مقا تیا لاسران ومصاییم الایراد 1۳۳ مفا تییا لباز ۴۲۰۳۱۹ ۷ ما ت.یم| لمجموار ۴ ۲ فا تیعا لغبپ مشر قی ۵ ٩‏ ۷ فا نیعم لغیب هعروف بدفسيي ۲ 3 مفا تیا لقلوب ومصاپیی لفیوب» ۰ ۲ هفا ثییم! لیتالام قی‌مدا با لکی۱م۴ ۱۷۲ مفا تیمجا لکلم رمصابیی| لظلم ۳ ٩‏ ما تا لکنون ۲۴۷ مق تیا لنعوم ومصاییآلعلوع۲۵ ۱ مقاحص۵ ۱۰۲۷ ۴۵ فا و ضاتب ۳ ٩‏ مفتاح بو اسحتی ۱۴۹ مفتا سا لا بواب ٩‏ ۱ مفتاحااستضر اجم۷ ۲۹ مفتاحا لبتا یم ۰۷ ۷ مفعاح| لعفا سیر ۱۲۶۳ مفداح| لاب ۲۶۹ مقعاحا (طا این + ۳۰ معتاحا لما شفین ۶ ۵ ۷ مفتاحالعلو ۱۱۸ ۱ مفتاع لغیب‌چامی 4 ۲,۸ فا لس صندا لذدین‌کو ثیو ی * 4 ۱ مقتاحا لفدوح خسرودهلوی۱ ۷ ۱ متاحا لفتو حعطار شتا بو ر ۱۱۸۵ مفتاحا لفعوح عطار هبدانی ۶۱۹ منتاحا لنتو ح افتمعا بوابا لتصوص ٩‏ 8 ۳ مفداحا (غیض هب ۷ فتاعا کنو ۳ ۳۸ مفتاج| لکنوز علي‌حافظ آلردوز ۲۰۶ مفتأالمعاني۴ ۱ ۵ مفعاط! میب لش ۷ ۳۹ مفتامم! لبقعام۷ ٩۴‏ متا جا۹ ۰ ۷۲۰۱۱ مفعاع| لنجات فی خواصالسوروالایات ۳٩ ۰‏ مفتا سا لحیعا سب 1 ۳۷ مفتأح‌بیست‌یاب اسطر لاپ ۲۷۱ مفتأح کنوز آرباب‌قلی۸ ۳۹ حفتا فا تیم » با ۳ مفردات أبن‌بیطار ۷۹۲۳ مقر دا در فن‌مما | ٩‏ ۲ عفردات «عصومی ٩‏ ۳۵ هقصیحغن‌هنتهی الا فتار و سبس! شعالاف! لاهم ۱۵۰ مفسل! ابالاش بآ مفید للسستفین ۵ ۲ [ مقاصت اذدو ار ۲ با ۷ مقاصیالالحان ۷۷۷,۷۶۲ مقاستا لسا لیر ق( ۳ با پا ۳ ۱۷ مقاحبت| اغلاسفد بر ۲ مقا لات‌ساج بکتاش‌ولی ۷ ۵ ۷ عقا لات شمیالدین تب یز ی ۳ ۷ مفالات‌علاعا لدولهٌ سمنائی ۱۳۸ ما لات‌وحستقا بات ۸ ۸ ۶ متا تالا برار ۷۵۸ ۷۰ مقا لفی‌عمل‌دا بر ةنسبتها | لی‌دایرة! لموسود ۷۲ ما لفی‌ضا بل آمیرالموّهنین علی ۰ ۳ ۷ متا لیدا للوم فیا لحدودوالی-وم۱ ۱۹ متامات۱ ۲ ۷ مقامات(یا مقولات)۸ ۵ عقاعات أ<عدتر خستا نی ۱ ۷۲ مقاعات اجمنیچام ! ۷ متمامات! لا جر من با لیف [ ۴ ٩‏ مقامات امیی کلال۳ ۱! ۳ مقامات بدیما لو مان ۱۱۸ سا عات بو نصي مشخانب ۰ ۳ ۸ ۲ ٩ مقامات‌پیر‎ مقاعات تاجالدین جوزجائی | ۷۲ ما تسین بر کار ۱ ۹-1 1 ۷ متاعیات نی با ۷ ۲ مقاعات‌ضرت مخدوم احت ! ۰ ۴ مقاسات‌سمدی۷ ۸ | ] مقامات دروش دلی بوژجانی۱ ۷۲۲ ۱ ۸ عقاساترشی لدین تاییادی۱ ۷۲۲ مقأماتژ نده بل ٩‏ ۲ ۷ سا ها نها + زین‌ا لاد ما ند همی ی بام » ۷ عاویات + ۱ 1 مقاهیس‌السیاخ ۲ ۷۲ مفیل تأیه ق ۰ | مععل‌خشرت آمام‌حسن+ ٩‏ ۳ فتد‌هد] اسلوت 2۸۸ مقنسه ظغ نامه ۴۵ ۱ متصد طوار ۱ #۴ مقعبدا قصی ۲ ۱ ۱ مقصدا لاسئی‌فی‌شر جاسماعا لحستی شپخ معقی ۴۳« مقصدالاسني‌فی‌شرح اسباعا لحسنی قزالی با ۳ مقصبالاقبالا سلطا نبه و مرصبالاعمال الخاقا یه ۷۴:۳۴ ۱۷ مقصدالاقسی في‌تر جمةا لمستقصی ۲۲۲ مقنمر ۳ ۱ مقنع‌فی| لصابا لهندی ۱ ۷ مقو لات باب مقولات‌عش ۳۸ 1 مکاتبات ابا افضل ۵ ۳۶ متا تبانش زشیدی ۱۴۳ عکا تیات‌علاعی ۵ ۲ ۲ سکاتیب احمتمنیری ۵٩‏ ۷۷۲۱۳ ها تیب پیر‌چمالی ۵ ۲۴ معا ئیب حسن‌صباح ۰ ۷۳ ۱۷۳۴ عکالیب سیدهسصند کیسودد از ۶ ۱٩‏ میکا شید لفط ۲٩‏ ۳ کیپ‌عبدا لقاأ در گیالانی ۱۳۱ هگا میب‌هین القضاة ۱ ۱۱ هکائیپ قاسم‌انوار ۲۹۲ ما ئیر هو لوی ۰ و ۱ عکاتیپ و تقربرات‌با باافضل ۴۵ ۱ مار | لاخارق او آشاهبيي ٩‏ ۹4( ۳۳ مارم !لا لاف رضی‌آلتادن آ بو نصن مجسيي طیبی‌سی ۳۱۷۲:۳۲۷۱ مکارمالاخلاف رضیالدین شا بوری ٩ ٩‏ مکارما لاخلاگ مخسوب پذسیی| لدین‌طوسی 9 مارم الاخادق نود معش ۷۸۸ مارا تام ۱ ۳۷ متاشنات بر ۴ ۷ سفاشفات شامو یبا ۱ سکأشفة لقلون ۸ ۲ ۱ ۸ ٩ مخاشقه‎ مکتو یاب‌ادر فی ۶ ۷۵ مکتریاب عبدا لقدوس ۴۰۴ مکتویات عین| لقضاة 1 1 1 سکتو بات قدوسپه۴ ۰ ۴ مستتوبات یر سیدعلی‌همدا نی۴ مسکنون ب۸ ۳ هشونا لحدایت ۳۱ ۷ علتمس الاحیا عش ٩‏ ۵,۲ ۲ ملع لبلاغه ۱۲۲ علحتات‌سر اسع۴ ۱ ملحیهدا تمال با ۱۲ ملخص‌فی| لسکهه ۱۳ ۱ ملفوظات‌تیمور ۲۳۳ سلفو ظأت‌میدهجمد کیسودراز ۵۴ ۷ علذو ظات ساحبتر آ۳۵ ۳۳ مللو النل ۲۶ ۰.۱ ۵ ۴ ٩ ۲ ۸ علمتات‎ مناجات‌عید ادا نساری ۵۸ ما چات عبد اه کاشنر ی ۱ ۸ ۲ متاجات نا هعیش ٩ ٩۱‏ منار ات لسا یبن الی‌حض وال ۱ ۴ ۱ منار اد توار ۵ ۲۸ مازلا لسا بر ینعید الا تساری۸ ۲۰۵ ۱۲ ۳۸ ۳ | ۸۸۰۷۲ 1:۷ ۷۲۸ سنازبا لسا یو ن‌شن یز سفی ۱۳ ۱ منازدا لمارفین #۸ ۲۸ ٩ مداساتحج‎ مناظرات‌امام فغررازی؟ ۱۱ مناظیا لا شاه ٩‏ ۵ ۲ مناظیا لیحاغن للمناظرا اضر ۷۳۳ مساطر آسمانبوزمین۰ ۵۱ مناظر #اطممه۵ + ۲ مناظرة بهادوشخا ه ۲۹ مار تسیی‌رمرخ ۵۱۰ مناظی #تمس و ام روتیذوقلم ۳۱۶ عنا هار شمیو پروانهه 21 مناظ 5عملو مشق ۵۱ ,۷۲۹ میاه نفس‌وروح* ۳۹ منا فمالسیو ان ۳۷ ۷ ۱۸ ٩ ناف‎ مناقپا ناهام شانی۳ ۱۱ مناقبالسادات۵ ۲۴ مناقبا لشمر ا۷۲ ۸ ما قبا لیخ بدا لقادر ۱۲۲ مناقب] لصو فیه ۷ ۵ ۷ مناقب| لطاطر ین ۳ ۵ ۱ متاقب| لحار فین ۷۲,۱۳ ۱ عما فب او یس‌ق نی * ۳۹ من قي‌جازلا لدین مو لو ٩‏ ۸ ۳ «ناقب‌شاهولی مدیدا لدین ۰ ۱٩‏ مثاقب‌شاه عبدالمز بز * ۱٩‏ منافی‌شیخالاسلام عیدال| نصاری ۸۹ ۲ منافی ‌عبد لها تسار ی ار ۱ ۷ مناقب عبیداله آحرار 1 ۷۸ دنا میه ۴ فناعج ( ۷۲ مناهیها لدرجات‌فی‌شر ح کتاب | لنجاه۴ ۲ ۱ ناهج لزهره ۳۴۷ متاهیو الا بات ۲۶ ۱ مناحیوا لییان ۳۴ ۱ ناهج عطاز و ۷ ۴ ۲ تسا با با سنتخیات اما لو اشار نازی۸ ۷۳ هنتخب | لتو ار یم حسن باب شیرآزی۸ ۳۵ هنتخ با جوار یم مبدا لا در بداد نی ۷ ۱۳۵ ۳۳۳۱۳۳۰۷۰ هریج -التواد پخ‌هعینی ۲۸۳ با لسناعه ۳۳۴ الفرسی۲۳ منتخیةفی معا محقیة! لنفسرها یل بذ لك ۱۳۸ مندخب‌حل] لعقو نم ۳۸۶ مفعخب‌سقی| اسعاده ۳۷۲ هنتخ کتابا لحیل ۷۰ مشب و ی سنوی ۴۱۰۳۷ , منتهی| لا درا غی‌مدا ره الا فلا ۵ ۱۳ 1۳۹٩‏ منتهی| لس الوا لامل ٩‏ ۳۹۲۰۳۸ مینیتدو لا و براهی‌ساطان ۰ ۷٩‏ متشات اددسی بدلیسی ۵۴ ۳ منشأت‌ت ر کی ۲٩۱‏ مشات‌جامی ۲۸٩‏ منشأت‌خان احمد‌خان۳۸۸ متشأات خو اجذُچهان ۲۵5 بشقات شادولی ٩ ۸٩‏ متشات شاء‌طاهرد کنی ۸ ۳۶ متشأت شرف‌علی‌س ابویگییزدی1 ۷۸ منشأت شرفالدین علی‌بزدی۹ ۲۴ متشأت صاین‌الدین تر که ۷۷۵۹ متعات عبدالهٌ مروارید۰ ۷۷۷۱۳۲۶ متغآت فادسی‌وتی کی‌صادقی ۵۸ ۴ متشات قاضی‌میبدی ۲۶۸ منشات قاضی تور اله۴ ۶۶ متخأت قواما لین اویش بزدی ۷۹۰ مششات لامعی بر سوی + ٩‏ ۲ منشات صراله سمي‌قندی۸ ۷۵ ۷۱۲۵ متشت تصیر ای‌همدا نی ۱ ۵۲ منشورشاهی۴ ۴ ۴ مشود مپار آگ ۱ ۷۸ متصوری۳۲ ۱۸۵۰۱۲ ۴ مدطق‌جامی ۸ ۸ ۲ منطق+هرستا نی ۷۳ ۲ منعطق عمر بن‌سهلان۱ ۱۳ عنعلق عیر‌سیلسشر ش ۳ ٩‏ ۱ منطقالاسرار ۱۰۹ یط | لطیی ۱۲ ۱۵-۱ ۴۴۸۵۱۳۹۱۰۱ منطق کلم ۳ ۱۱ ماعلی‌شما ۶ ۲۷ متجاق‌قارسی ۳۱ متظی الا بسار ۸ ۸ ۶ منظرالانسات فی‌ترجمة وفیسات الاعیات ۵ ۳۵ منظود! تظار ۸۱۹ منظومات صاییته ۵ ۲۷ منطو مه اثرانگیز بروسه۲۹۰ منظلومه اختیارات عسیرالقمر ۱۳۹ منظومه بحر متقارب؟ ۳5۹ متطومه جامي۸۸ ۲ منظومه جلالیه دد تفسیر توروزبه[ 8 منظومه خضرخات ودولرانی۱ 1۷ منظومه خو اجه عیدا له کادغری۱ بر ۳ منظومه دد بارة آمدن جنال‌اوغلی ۵ ۷۰ لو مه دد تار یج ماوراعا تشر ۴۱ ۸ منظوعه در تسود ۲۶ منظلوعه درخط ۲ ۶۵ مطوعه دزرهخارح حروف ۲۲۱ متظومه فراید۳۹۹ دنظومه مثلثات‌لت۶ ۲ ۵ منظومة مسغل ۱۳٩‏ متظومه مولودژردشت ۷۴۳۰۲۱ منقبت | لجو اهر ۵۲ ۷ مغعیتاو پس‌قر ی * ۳٩‏ هنةدمن ألشالال ی بآ عتکو اد 5 سچجار ات یدود ۲ ۲ ۳ م۰ ۷۳ ۱۳ ملهاجالر‌شاد۳۳۹ منهابا لها بدین ۲ ۷ بتهاي الما پدین السی جنة دیا لمالمین یار ۳ منهاسالعازفین بء ۳ منهاج| لمیین۵ ۱۴ منهاجالمسا لك! ۵ ۱ منهاجا لستررشدین ۸ ۶ عنهاج| لمشتا ۲۳۵ ۳ عنیاجا لول به ۷ ۲۷ منهم| لا بی‌ار یه + ۲۳ منهیی| لاعلی ۸ ۶ منهج لحیسوب‌فی‌غدلی حسابا لهندسی ۱۱۱ منهج لرشاد ۳ ۳۷ مذهیا لسا گید ۲۲ ۷ منهی!لصادقین فی‌الزام|لمخا لفین۴ ۳۷ منهج لفصاحه فی‌شرب‌نهیم| لبلاغه ۱ ۶۰ نها لمجفقی ۸ ۲۹ نهجدر عبا دات ۵۲ ۱ مثیةا لفشلا فی‌تاریم الولفاء والوژر ام ۴ ۱ منیةا لمتسگلمین و غلیةا لمجه‌لمین ٩۳‏ موأخنات ۱۳۸ ٩۱۴ مواردالشوارد۸‎ مواددا للم ۵ ۳۶ مواحلن ۵ ۷۷ مواقف ۵۰۳۳۳۱۱۹۱ ۳۶ ۳ و موامرات! ۷ قیال انجومیه۴ ۷ ۱ مواعس! لر‌حما تیه فی‌میا بل خااقا اسنیه وا لمتامات لمر فانه ۱۳۱ مواهبا لز حل ۲۴۷ موأهب‌ا لش بفه فسی هناقب ابسی حنیته ۳۲ هوامب‌الهیه ۸۱۳ ۵۷۲۱۱ ۷۵۳۰۲ مواهب‌عليه ۲۴۶ مو اهم! لباطنیه۸ ۶ موایدالا هام۳ ۶۶ مو جو دات واقسامآ ۱۳۹۵ موچلگیه ۴ سو سبتی :۸ ۸۸ ۳ موم و الخضر |[ قصه ) ۱۳۶ موشح‌فی! لمدا پا لاد بعه ۱ ۲ ۷ موشو گی به۱ ۲۰ موشو عاتا لملو م۵ ۳ ۲ موضوتات! اسلوم (رساله)* ۲۷ مولودر ردشت (منظومعه] ۷۴۳۸۷۱۲ هو نود نامه ۶ ۳۳ موفسالاپرار ۷۰۲ موئی| لا حباب + ۳ شودسی الاحر‌ار گ‌ دفاپق الاشعار کلامي ۱۷ موئی‌الاحراد فی دقایق‌الاشمار محمدین پدر جاچر هي ۴ + ۲ مو سا لارو ۵۴۱ 1 مونیالما پدین ! ۲۶ مو نس | لمشاف ۵ ۴ ۷ مو نی‌الصوارف ۲ ۱۸۵ عبپا رییان مه * ۱۳۳ ۳۳۳۴ ب ۳ ۳۱ شرب ۵۰ 1 ۸ مهس! لدعوات ۱ 4 9 مینیب لا سمات۴ مهر افروز ۸۱۰ هیر افروژه آفتاب طلمت‌سوژ ۳۳ هرا لقلوب 4 ۸۰ ههر قاوب۴ ۲۴ مهرد ماه ۵ ۴۰ عبر د محبت ۵ ۱ له در و هدر ج1۳ * ۲ عهر وسکتوب۲ ۶۶ عهر وو فا ۵ + ۵ مهماب نا مه خارا ۲۵۸۲ مهیهافملم والمالم وال‌علوم۸ ۱۴ عیاسن ال فقساب شبی قو أخد اداجتساب ۵ عیاهن| امشتر ی ۷ ۴ ۲ می‌خا نه ۳۷ ۵ میرووز ی ۲ ۲ ۸ هی ال ۸ ۲ 1 میزانا ادبش ۷ انا داوزان ۱ ۳۲٩‏ بژانا حفایش ۸۱۰ بزان! لکد ه ۷ ی ابا لحمل ۸ ۳ یه این لفارضی۵٩‏ 1: ۳۸٩‏ نازو نیاز ۲۲ ۶ ناظرومنظور جمالی اددستانی ۷۷۵ نار ومنطوروشی۵ ۵۰۱۳۲ ۸۳ ثاموس۴ ۳۹ تاعوس‌اسظم ۵ + 1 نامه تسی ٩‏ ۱۲ خاجهخر د اه ۳۶۰۱ ناعه با هی خوو تسیر ۱ ۴ ۲ تاه تاهی سیددأسحق ۷۹۱ فا یه + ۲ تبضیه این‌سینا ۳۲ ثبوت ۳ ۱ ۱ نبوت این‌سینا ۱ ۲ تدارا لمات ۸ ۵ ۲ شر | للثالي ۷۲۲۹ تفر ا للبا نی فی کلام اسییالمومتین علی و تیجاتا لارو ا۴ ( ۸ تبعات | ار شید * ۶ ۳ تحت لطا لبین ۴ 1 ۸ تبیات] هلر ۲ تجاسدا لخب ۳ ۶ ۳ تجاسقماا لفلیل بالملافات۱ ۳۸ نجما لمرآن فی‌تأه بلاتا لقر آن 1۴۸ تجم| لهدی ٩‏ ۱ ۳ تیذا ما۸ ۳ بیدا لفکر فی‌مصطلم احل‌الاشی ۳۹۴ ندامه الی‌زادا لقیاحه » ۸۲ ۷۱ بدهاعت نا مه اب 1 ۱۷ ۷۱۷۱ ۷ ذرت نامه * |[ بر ن‌ههالارواح۹ ۶ ۷۸۴۲۰۱۵۴۰۰۱ لز هذ| ارواحم وروضة الافیاس فی‌تو ار بخ أ تما [لمتقد‌مین وا لمتاخس_ین ٩‏ + ار * ار نود لحفایق فی تقوم توا کب ۲۶۹ تج‌هذا تشاطر فی‌تر چبة سبدی الشسر یف عبدا لقادر ۳۲ ۳۹۴۰۱ ثر‌ضهةا لساعا نی ۲ ۷۶ تز‌حة| لاشقین علی‌ین دحمو و۳ ۸۱ نز هقا لماشقین مسب ین محمدز نی 1 ۱۲ نها لمتان و نوزها لمشتای ۱ ۱1 نز‌هةا لقلوب ۱۳۴۴ نز عة الما لس ٩‏ ۶ ۱ نها لمچا لس‌فیالر باعیات ۶ ۱۷۷۲۰۱۷ نز هة! لنا ظي ۲ ۱۳ نزطت ناه علایی ۲ ۶ سا یم الا ستاو ۷ با ۷ تسایم| لاسما رمن لعلایم | لاخبار ٩‏ [ ۷۳ : 6 1 شسایم| لقوثیه ۱۳۱ سا یم | لقادر به۱ ۱۳ اسایم | لمجیه ۱ ٩‏ ۲ تسایم کلشن ٩‏ ۷۸۷۲۰۳۱۱۰۱۱۴ تسبت خر 4 خودومعنی اعیان ۱۸۸ سبت‌میان افرا ۳۹۷ ستجچهان آر۴۱ ۸۳۲۱۳۵ سوه عغیا نخان ۴ * ۲۷ سی | لعف بین ۸ ۱ ۱۱۷ ۸ ۷ تشا ئه پی‌خمآر ۰ ۳۸ شرا لامان‌فیا لا مصار و الاو طان ٩‏ ۳۷ نصا بسا لاو لاد۴ ۲۲ تصا بم| لسبیان ۵:۹۰ ۲۷ تصا چیما املوه ۸ ۲ نصا پس‌خطاب ینظاع! لماك ۸ ۵ نسم لو افی للقلب! لشافی۲ ۰ نصا لعتس دوه رخا لفط ۱٩ ٩‏ تصرءنامه ۴۳ ۱۰:۳ ۸ تصوس فی‌بحرألسقیق وجوآهر لصو هر ۱۱ ۱۳ نصو ص قی تحقیق| تلور لمخصوس * ۵ ۱ تصیحهة ۱ ۰۶ ۳ تصیسةا (عامد لاخاهتوالنامد ۶+۲ نسبة! تتواص ۲ ۲ ۷ تصیحهة | لسا لنکین ۷ ایحا ابو اه ۸ نصیصت خایفه عصی ۸ ۸ ۱ صیحت سید پر‌طا نا لدین خلیل ال ۸ ۸ ۱ فصیحت سید نودا لدین‌شا مخایل له ۸۸ ٩‏ مین ماو آ۵ ۸ ۷ ۱ نصیست نامه خواچه نصیر ۳۹ ۱ بصیحت نامه‌شا هو لی(دو سا له ) ۱۸۹ ۱ عنص | لمعا لي ۵ ۶ هیحت نامه غزالی ٩‏ ۶ نصیی به آسمعیل‌پن هحمدشیر ازی» ۵ ۱ تصیر به و اجه نصیر ۸ ۱۳ نظام (عوار بخ ۱۴۰ نظا موسر | ثجام ۱ ۳۱ نا اسلیم ۳ ۶ نظم | لجواهی ۳۹۱ نما لدرر ۸4٩‏ ۲ نستو غیت * ۱ ار تما لمعیا روا لمقیاس پمعر فاهرانپ لناس ۴۳۰ نسمتها وخوشیها و لذنها ۱۳۹ تغمات| لسماو به » ٩‏ ۱ فا سی الا قام ۳۹,۷ تفا سیا لعرآیس نس نفاس! لفنوت فی‌عراسسا لبون ۳ ۸ ٩‏ نف یس| لماً ثي ۲۳۳,۳۸۲ نفیة| ایصدور زپدری ۳,۷ ٩‏ ثفثها تیور صاین| لین ثر که ۴۵۱ نفنه! تمصنور و تحفذا لمشتور * ۵ ۱ تفج لمصدور وفتورزمان | تسدور ومدود زمان! لشتور ۸ ٩۱‏ تفعات‌الا لهیه | لقدسیه + ۵ ۱ تفعات | لا سی‌می‌حضی ات | تقدس ۸ ۶۰۵ ۵ ۱۷ ۸ ۰ ۳: ۱۳۹۰ ۳۳۳ ۳۸7 ۷۳۷۵ نقیعات! پر با نیهه ۵ ۱ ات لر حما تیه و قاتا لتجليات الا شحسا سید + ۵ ۱ تفیعاتا لسا لکین ۳۰۱ تعجات فیاسول‌الکلیه ۱۱۰ ینور یوس آ دهی 5 ۸ ۱ فقس ۱۱۳ نفسآرسطلو ی ۴ ۱ لس ذخلتام ار ٩‏ ۱ ۸ ٩ مس‎ ۱۳ ٩ ننی‌واتبات‎ تاودا لآ نار فیذ کرالاخباد ۳۵۸ تتناوخا لادو ار ۳ [ اب نشد! امحصل ار ۳ ۱ نقد ألتصوص فی‌شرح فش القموسص ۳۸۹ نقتی باس (أحتکه) ۰۱ ۶ ثمش بدیج۵ [ ۴ نغضیش ۳ [ تقض‌سما ,۵۳ ۱ ۲ ۷ ذطقا‎ ففبها لغدسبه ۸ ۳ ۱ نقل عشای ۴۴ ۳۴ تودا رز واهی و عو دا [بو ار ٩۳‏ تقیضمطلفه + ۳ ۱ نات (چهاررساله ازشاه ولی) ش۸ه۱- ۱۸3 نکات] لحق| لته من باب‌سعازفا لطر بقه سکن نکات! امشق وا لمحیهفی تطبیب‌قاوبا لا حره شش ۱۸٩ نخات‌عشر‎ نار ستان‌جویتی ۱۸۷۲ نکارستال تما باشاژاده۱ ۸۱ تل‌ودهن ۳۳۳ دیهان حقیقت ۵ ۸۵۸۱ نوادر | لاخیار ۸ ۶ نوادر التبا در ۲ ۵ ۱ نوادرا لشپاب ! ۲٩‏ تو اد الیحارف ۳ ۳۷۳۱۲ تواقض‌فیالر دعلی‌الرداقی ۳٩۵۸‏ تور اعلي تور ۸۱۰۱۲۷ تورالا تور ۴ ۲ و نورا لحقایق ۱ ۲ ۷ تور لشد ۸ نورا لعلو۵۷ ور لمین۴ ۶۶ نورا لمپون ابوروح گر گانی ۷۱۹ نورالعیوت مسعود دار ابی ۵۵ ۷ توا لهدی۴ + ۳۴ توز شب ٩‏ ۱ ۳ ورس ۲ ۳۳ تور ون تامه « ۳ توروعساب آ ۱۸۸ نوربةا لسلطا ثیه‌فی پران قواعدا لسلطنةو استامهاوار 5نها و اسپابهاو الاقعها ۳۷ نو در به ٩‏ بلم [ نوم نا مه۳ ۴ ۷ نو تمه ی ٩‏ ۳ تهاجت* ۱ ب۸ نها یت اعججاز ۴ ۴۴ نها یةا لدب ۴ ۷۱ نها بةالادر ]۱۴۸۵ نها با لادر اگ فی درا به الا داااگخو اجه نصیی ام ۳ ۷ تها بد الادرالگ فسی‌دراية آلافلگ محبود بارروتی ۱۳۷ تیا متا ادا ۱ص بو نا بةالا یجان ۳ 1 ۱ نها یت الحنه۹ ۴ ۳۴ ثها به! تقو ل۲ ۱ ۱ مایا تال ۰ ۱۷ نها یةا لمسود فی‌درایها لی‌سول ۲ ۲۳ تما با لمطلب قی درایها لمتهی | ۳ نها لبلاعد ۲۴۷: ۱۳۷۱ ۱۲۷۴ ۱۳۹۶ |۳۹ ۳۳ ۱۹*۹ نهیم | لحق و کشفا اسدف ۱ ۵ ۰۲ ۳۸۱ نهج| لرشاد ۶۴ ۲ یج ای‌شاد فیالاصول۳ ۲ ۱ نهر رهین۸ ۲ نه‌سیهی ۱ ۷ ۱ لي تا مه ۸ ۸ ۲ و ار دأت‌شاهو لی 4 ۸ ۱ واردات عبنالها تصاری ۸ ۵ وایدات فود شش ۳۱۹ و اردات‌غیبیه۵ ۱۹ واسطةا لمقد ۸۷ ٩‏ وافی‌فی‌تعدادا لقوافی ۳۲۰۳ و اقعات‌بابری ۰۷,۳۶۲ 7 واقعات‌تیمو ۲۳۳ وافعات‌شتاقی « ۳۶ واقما لستایق ۴۰۱ وا لدیه۳ ۲۶ وامقو عذرای اسیرک‌تر یعی۲۴ ۵ وأمقو عذرای‌س فی کشمیری ۸۲۹۰۳۷۳ واحقو عند رای تقصی ی باب ۰,۳ ۳۹ رامقوعندای قصیص ۳۴۶,۳۲ و امق,ر عذرای قسمتیاسدرآیادی ٩‏ 4۵۱ و امقو عنر اي طر آن ۸ ۴ و أحی‌و عذر ای لا هعی بر سوق ه ۳۹ وامیقرعذرای ری خبوشاتی ۴۳۴ و حنت‌و چو دبا ار ۷ وجود با با نعمت ال ۲ با ۲ وجودجامی۸ ۲۸ و جودخیام + ۶ و جودشاهو لی ۸۸ ۱ وجود قاسیانوار ۹۹۳ وجودمحدوم اعطم ۳۰۱ وجودمیر سیذعلیش ٩‏ ۱ وجودالداشفین ٩‏ ۱ ور جودمیللق ٩‏ ۴ ۴ ۷۱ ٍِِ*ِ« ب‌ وتو ن‌مو جون ام ۸ ۲ وجودبه ۲۳ ۷ وجودا لفر لمعا نی اما لدعم ۳ ۱٩‏ وجوهدقر آن ۷۲۷ و چها استا عد + ۳ عو و جین ۸ ۷۲ وجین؛آدابا لبست ۵ ۷ ودا(الروا)۰ ۳۶ وردالم دی ۶+ ۵۴۰۳۴ ورفات فیاصولیا یه ٩‏ ۳ وراد کلشام ار ۱۷۲ نو ٩‏ وسایلا لر‌سایل ودل بل لفضا بل ۲ وسطا وت ۱۷ وسیط ۸ ۶ و سیلةا لشفا عات۵ ۱ ۸ وسیلةا لمقاصد ۳۵۸ وسیلذا لنجاة 1 ۳۷ وشاس ۵ ۵ ۷ دشاح‌دمیةا لقصی ۱۳۲ وصایاا آقدسد با ۷۷ و سابای بثر ات سکیم و ماگ بوتانو بر ۳ ۷ وصایای عبدالسق دهلوی ( ۳۷ وسایای‌عبدا لا لقنو آانی ۲۲۱۳۲۵۲ ۰:۲ دش وصایای نطام! لملات تب دسلت نامه عطاد تویی* ۳۲ وصلت نامه‌صطار نیشاپوري۴ ۱۱ وصول! لیا 22 ۱ وصنیت اعاز کی ار ۷ ۷ و صیت ثا ده اسمعیل گر ثا نی ۷۲۷ وصیت‌تاه؛ مطار ۱٩۴‏ ی وطاش ۰ ۳۷ و عملیه ۸ ۶ وقیات‌آلاعیات۴ ۵ ۵-۲ ۳۸۳۲۱۲۵ رقایه| لروایه فی‌ممایل الهدایه ۴۰۲ کر وقا یم‌شاهمعین! لد ین چشتی ۵۴ ۱ ولا یه ۲۳۳ و ابو ال نعداع۸ ۶ وقیعه لی‌ملکن | لشر یمه ۱۲۳ ولا مت تاه ۷ ۵ ۷ ولایه ۳۱۲ و اد نامه ۷ ۱٩‏ و ی نامه ه ۳ ویس رامین ۱ ۳۹۰۱۰ هأدي ۱۴۲ خاچ فا لامر ار ۳۷ ۲ عادیهیا آعرو ۵ ۷ ۱ ها به + ۵ ۱ عا بای ار ٩‏ هام ۳ [ ۱ هد پت ۸۹ ۰۱ ۱ ۸ هد به الا جوان ۲ ۳۸ مدا وه ۳۵۲۱۱۷۲۳۰ «دآیدا ار ه ت‌ عشا باعلا مب ۳ ٩۱‏ هدا رها لمتعاءین ۷۱۶۱۳۹ نا بدا امن ید گی‌شیابط | اصیتاش هد به | لبی فه ۴ ۲ فیدر پي اعدا آمر نی ۲ ۴۰ «ش یت نامه ۵ ۳ نا یه ۳ ۳ نز هدایهآ یر ۸۵۱ ۸۲۲۰۲ 8 ند میتی ۳ لو بو ۷ جر ار اسا زد ۱ هر ارم ار ۸ ۹ ۳۲۵۲:۳۱۵۰ یز آ یاعد بي ۳ یرس ا پش مت او پس ند ایس ۲۵۴ «شت یش سر ٩‏ دعاوی ۱۳ ۱۳ شب دد «شت دعای آورانبه‌ای ۵۷۲۸ دا ری ای جر دمفاار ای ۸ ۷ ۵ طفت اند ۵و ام ۳ صعت دای ۲ ۸ ۳ عفتآ ور تی‌جا هي ۷ ار ۳ ات آور نهد رو یش آشرف ۱۰ ۴ طت یاب جواسحق ۶ ۱ ام سفت بایسیت !۱ ۹۰۱۳۹ ۷۲ شفت ند حسی کاشی ۳ ۱ ۲ ,فا ۴ب خلت‌پیگ ترجماهفت‌عنظ‌ها ثفی ۰ ۳۹ هفت بسک نظامی 4 ۰ ۳۱۳۱۵۱۱۷۱۱ ۳۶ هفن‌جصاز ۸ «فت دفتر ۷ + ۸ طفت تشور۴ ۳۶ افت کنبد خن ۰ ۸۰۷۱۳۹۱۱۱ دفت دی ۸ ٩۰,۱۳۱‏ ۲ عشتیآدی ۴ ۲ | هماوهمایون ۰ ۳۰ هیا پوت نامه را احو ال‌هما بون پادشاه ۶۳ ۱۳ رش با ول‌ناهه با فا تونهما بوت۱ ۲۴ دمث! له ۴ هوانا لا لوان 1۲۸ هننسه ۱۱۳ با کل لنودر + ۱۱ هیا کل فارسیه * ۱۱ هرالج تا عه ۴ ۷ ۷ هلت خواجه تسیر 1۳۹ طیات‌هنصود دشتکی ۶ ۳۷ هبات نظا ما لدین بیر‌جندت ۲۸۴ با تکارزو پر آ۳ ۱ باه کار ۲۷ ۷ باد تاد زر راب۱۳ پاسا ۲۳۳ باقوتآلتاد بل في تم التنزبل ۶۸ پزدان‌شناخت ۷۳۳۰۹۱۱ پقوب‌ویوست ۰ ٩۸‏ بمینی ۷۵۵ نا جیم ۸ ۷۶ بتبوعالامی‌ار فی‌نصایجالاپرار ۲۴۳ بنبوع| لحیات ۵ ۴ ۱ ۱۳۹ بوافیتا ت۳۱ 1 پوسحنا(رسا له ) ۳۷ ۱ پوسف‌وز یبای بوا لموید بلعی * ۵.۳ ۱ ۷ بوسق‌وژ لیهای اما نی ۳ ۷۱۷۸۵۳۱۴۱۱۲ پوسف‌وزلیخای شتیاری آهواژگ ۱۳۳ ۳۹۵ بوسفدز لیخای جامی ۳۸۷ پوسفوز لیخحای جما لیاددستا نی ۲۴۴ پوبتوز لیخای شمسی ۷۱۸۸-۷۱۷ یوسفوز لیتای‌عمق بخارایی ٩۷‏ ۱۷ «ٍِ وسفدز لیخای کمال‌پاشازآوه ۱ [ ۸ بو سوت لیجا یمود :یاکسا (م۵ + بو سول لیا ی سود قمی ۷ 1 یوسوژلیغای ممپن‌الدین آدهه جوینی ۱۳ پوسف‌وز ليشاي عمین لدین فرراهی ۲۴۲ پوسضوز لیخای عقیسی ۳۱ ۸ یوسف ور لیخا منسوب بفردوسی ۴۱ ۴ ۵ ۱ ۳۱۷ ۸,۷۱ 1۷۱ موسف وز ایهای موچی بدخشی ۲ ۵ ۵