۳۹ ی الا و ۰ 75 ۰ او ایا . ۰" ۲۴ 1 ۰ ۲ ّ اد ۰ 1
۱۱۱۱۵۰0 باز نکثیر از کنایخانه کناب کار سی ووروی.زو وراج او یی با دمرزاو
دیاچه
در ۱ ۱۳ سین قمت یادداشتهاعسن بسنوان «تار یه متحصری از ادبیات ابرآن» در سالنامة پادس منتشرشد وپی از آن درسالهای ۳۱۲ + ۱۳۱۷۹۱۳۲۳ وه ۱۳۲ ۱۳۳۳۲۱ دثبا له آن تاقسمتی ازفین دهیانتتاد یاف . پساز آنکه سالنامه بارس تعطیلشد ددصلد یر آدتم در آن يادداشتهايچايشده تجدیه نظر کم وپسکمیل آنهابیردآژم واین قتاپ بدین گونه فراعم شد . فامز ثرا «تادیت نظم وتش دراپران و درژبان فادسی»گذاشتم تا مملوم شود ددین کتاب آغچه از ابار اینژبان درایران و آسباگ سر کی وافعا شحان وعتدوستان و تفقازو خالاعتمائی (تر کیه) فراهيشده است تاجایی که تاهی داشتهام گرد آوردهام وجونه ممکن نبود دريگ مسلد آفرا پزمانحاضر پرسانم تاچاردرهایان قرن دهمدرنك کردم . فميداتم تاقواتی جابشیساي که چندست گرفتاد آئم میامعال خواعدداد دثبا له گررا بگیرم وباین رود گاری که در آنيم برسانم بان درصیحال و با اب کاب نمو بای هدنگ ان شده با شد که گرعن تامیاب آشیم بپایان بسا تم آپشانه دنبالهکاد دا بگیر ند وحق آين موشوع سیاروسيم و بسیاز" دلشین دا ادا کنند.
ون امه این تاد بسیاروسیيم بودومطا لیی که درین زمیثه عست یرآ گنت در گینهو کنار عاندهاست کاهی شاه است که جر دأتجا مطلب لا قضعا تدم ۶ دی چا کرد دیگن ثرا تخیل کرددام 2 لس متایمی که ثخست دا نها رجوع کیدهام مطالب تادرستی بوده ات 4 سس درجای دیگی اسلا گردهام . پیخی ازسرایندگان و تویسند گاندر پایان يكقرن ودر آغاز گرنپسزیستها تدو بهمین جهت ذ کرتان درهردوقرتن رفتهاست وقهرستهای پایات ثعاب رفع ایندشواریرا شواهد کرد . تاپایان قرن تهم کت بهایی که دربارمشاعرآن داربم بسیار محدودست و آنینه بر آنکتایها آفزرده «یشود د ترصست که با آشمار شا در سفیئههاً و مجبوعدطا و دبا عانده است و چولب اجلاتی آزیشان نیست در باد؛ ین دسده از سرایند کات تنیا بذ کر تامشان قناعت کردهام . اسا از قرن دهم ببعنه کتا بهای گراوات در آحوال و اشعای سیآیند تان تما ر سیته است و جر باره ده | شانادستی ر کم گاهی دادرم . بهمینجهت درد دد پارء گوپندهای پدست آمده استدرجای خودددمتن با اب توملدها آوردهام ۲
پیداست که مقصود ازین کتاپ تدها مر جحالو آثار گویندگات و تویسند گانست و تاچارچای آنتبود که نمونهای ازاشماد هیسرایندهایراضبط کنم - بیایاین متصود کتاب پسیار ءفصلی که شاملشمار ایشاست فراهم کردهام که بیشیاز بازدههجاد خواهدشد و نمیدا نم با تعشاد آن :اهستم کاسیآب و ] تشن یس آذمن کسی بدفین زیر شمت خواهد تماشت .
در تاره ی تو بندها یه توشیدهام #ورست تاعل ارم لعات وکا ف رام شام ۲0 تأچار قهبر ست آزار بسیاری آژپشان که پدوزیان فارسی وتازی تا لیف گردهاند شامل کتابهای هردو ژیا فست .
چیم آن دارم که دئجوری وقسود گیدیگی مرا اژین گونه بهره جوبیهایی که درهمنشینی ۴ خوأتند کات کیاعي دارم تانجارد وشاید یسنان ار بسبی پاسیای دودا تین مین ییشگاه ایشانباشد و بهیحال درخواست دارمهیلفزش و خطایی که ددین صحایف ببینند تریما نه میا از آ کاحی بدآت مپاسگزار کشت
شیر وراه ۴۳ 1۳۳۴ #
دید تیسیی
آشازسین
آغار سعن
بسیاز ددوآرست ی متواندیر ایا ژاري تهای تناو تثرگفادسی ددین شز آ روصت وا تنساگی بهاز آب هیگندد درجیان ساندهاست حدیهمین کند .پاجده گوشفی که درعتن این کعابو تکمله بایان آن گر دح قدفهردشی نز سرایند کان ونوسند گان وآثار این باب کرد آومم باد حدپایات کار متوجه شدم له برخیاز ذتفرو گذآرشده بانازه بشست آهده است , ادقامی که درهللالین پس از تاعها تدادده ند محمه باصحایفی زا که با مت فطل بر آن آفز ودشود عیدساتده -
رن ۸۶۵ : مپرسیدعلی عمداني در کداب اسراروحی ایند باعیدا که با بوسمیدا بوا لخیر نیز سین وادهاند تامفتیل عاخي فیط بردهاست :
با خاقه و فغي طم نشيني لردیه بیخوشی و آبارو بیگر ینم تردي این ی تیمه مهس باه جر بت آن سجته خلست ] بن چنینم کر دک ؟
مر آدان فشولعب یا دو علیاشول ان تیا یقت هی خراسانی ماهر با رو تا آر شید در لذشته در ۷ ی 1 است له در جوانی جر و عبار ان ورآخن نات درمیاف اییودد وسرخس بوده و در مکه در کذ ژجاو از اهحابامام چفی ادف بوده و تا بی بنام عصباطا لش یمغازه سانده آست . تردیدست له ایند باعي ازه باشه وا سخنان آرندوم یت
5 قرن سوم :تانب توچتی بنتر از آبار ستصوفه بستست که در آشاژ هرمطلیی ئوشبه
خیم اد شواچها ما ججداو» گفت و بیکاست مراد از آعام حبآح غاد فیستوور !یو حشس تمر و بنسلمه حداد از هر دم ووساعای ثیشابوزست کهاورا از بیشوايات علامشیات وحرشد ابودتمان سیر وتا شجاع ترعانیو ححاهی مد خضر و بو بایدر ید سطآهیوشا گر دعبدا موی بارردیدانسته! ند نوشده! ند اه سفر حیج پر ده و در ۳۳۷۱۳۵۲۴ در کلشعه آستو فان میتماید ۶۴۲ ۲ درستتر باشند روشنش این تعاپ بن بان ابوحوصي حداد وپایان قرنسوم قر دیاك نیست و بنتر قرتا هفتم میما ند و همست له املن یادن عان تاز ی اثرا بو حفمی حثأد بوده و آترا دلگ هتم تر تا لن ده ناشن
قرنچرپادم : قیی!بوصلی دقاق(۲۴) آینك دریكت کرلومتری عترب شهر تسای جدیه دد جمهوری تر مشحان در آپادی ثه بان باقر» میگویند معروفست .
قبرابوسمیت ابوالخیر (۴ ۲) درشهر کوجاتمیهنه پاههنهدر جمهوری نی ؟عنستانسروفست هدر ه ۲۰ خپلومعری جنوبکرفی عشق [باد ودرجئوب تر کمنستان ديلك میز ابرانو درمیان اپرورد پا باوردوسخی واقمشده است. اپنككسدممحلی با نمی »ما ند»ومزاد اپوسمیدراهما نه باپاه می گوینه وساختسان کپنهای دار دواینشپی هیهنه جز و بخشژیفیهاست وایشکه بر خیعزاددیرا درمهنه خر اسان دا نستها ند درست یست .
زادگاء ابوا لریحان بیرونی(۳۰) شین بیرون شبن ثوجکیست که نون در از یکستان مور وی درسرزمين خقواردم دیاش کی اور گنج در سصتداست مج آیجیجون واقستو تست رو دفاصاد پسیار داز د .
رن پنم - محمدعبده کالب( ۳۵)دبیر بعراخاناز پادشاهان -لسلهخاتییا آدافراسیاب دم شرت أْستٍِ
ایوحفیی فوزی( ۶۵ )که ناموی را بخلا اموحذص ندال بنتظان وی فوسعها ند از خاندات عبر وف آلینیصر آزساداتحسینی خاری بوده ند جوت تخست در روستای شین دی یبد قیسشگ ی هخرگ کاو گنه در تاحیه کر وابفاریمید ستهاند بدینذاممدر فده ند . پدرشهید لین
آغاز سخن
بقظانآیدجی خوزی ازمشایخبوده ووعدر ۸۷ ۲ولاحت بافته و نخستپدر اورا تر بیت کرده ویس اهر گه اواژ آصسحاب! بو شید لهمحمد ین عیّنا ل-حمنهقاز یشیو پس از هه او ازاصمساب اوحیان غلبی دنححمه توحیدی لدادیشده و باوی دسج ر فته ودختی آودا جز تی کی فده واجازه ارشاد بافته آست . مردی دا نشمنت واز عشاهیی حبصره فد مات شون بوده و کرآمانیبوف میت دأددا ند و سفیعأیی کرده و بت یدابرا پوسمید| پوا لخیر وا بوعبدا(علیبن محدد بنعید له با کوکنمعر وف پیا با توجی رسیده وود ۸8۵سا گید ۲۷۲ در تذشتهر کعا بیبنام کنوزا [قلوب ودموزا آغیوب در علومغر یبهواشته و چتدقطمه شمیفارسی ازومانده است .
کتاتحفةا لبلولگ( ۲ ۷) تا لیف علیبن! بو حفصبنفقیه محمود |صفها نیست .
ازهاعرات قرتینحم : عشدیمشکانی که متظومهای داشتهاست ینام آعیاوستودن .
از نه پسند تاه قردیسچم ۰ ۱۱ بوسید عبدا لحیمنشحا؟ گردیزی مو اف زینآلاخیاد دد تارج عمومی از آغاز تا پادشاهي عبدالیشیدین مسمود غزنوی (۴۴۴۰۴۶۴۱) -۲) آپوجشی محمدین!پوپ حاسطبری ازپزرکان علمای ریاضی ونجوم مولف کتا یهای چند پقارسیوهریی از آن جملهرساله شییفصل دراسطولاب که بنامنلکشاه سلجوقي ور ۳ ۴۵ تا لیف کرده وشماد نامهدد
قرنششم ؟ آزشاعی انه ۱ ۱ طیانبمی ترمانی له ججز علیاأ تاه طز قاسمی وف جطیا نژ ال خاش شاعرقررن پنجم بوده وچندقطعهشی آژوسانده است ۲۰)مظفریمداح آسپهیداسهیدان شهر نوش ماكماز نان ۳۰ حسامشسفی ازشاعر ان مداحر کنالدین طقفاچخان از پادشاهان خاني پا آل افی اسیاب ددسیمقند ,
از توستدگان قرتشعم : ۱) خواچه |بویعقوب پوسفبن ایوبسهدانی از بزر کانمشایخ طن وق تواجگان ته تاریتولادتش دا درخی* ۴ و برشی ۲ ۴۹ پوخثهاند و دار بخ دومدرسنست, و درماوزاء. لنهی هی بببتیگ و خلیفها بوعلیفار مدیطوسی بو ده وعارفعشیو در عبدا لا ل ده ا ی خایفه ۶ج دود است ورسالهای در مقامات ویتنام رسالة صباً حبیه ثو شته است و او در پاباتزند کی که از ادا سرونر فتهدرراه درروز پلشنبهارمسر ۳۸ ۵ درعرو در گذشتهو آینكمز ارش درمحلن معروف بیینآم علی درد ۳ کیاومعری مرو گنوی در جمهوری ثی کمتستان پنام خواجه پوسف زبار تگاهست , ویشیحی بیمنازل! لسایرین عبدالها تصادی نوشته است ,
۲) شهاب] لین یامژ ید! لدین محمدهبن | حمد بنعلی بنعسمد مشی وی بددری آزمیدمض ندز از توا معز ددرو تساوآزدبیر آت در یار جلالالدین خوارژهشاهبودهو تا ۸ ۶۲ ددسقرها و لشکر کشیها با و مر اه بودهوسیرت جالابا لد بنهیدکیی لی و تفنةا لمصدور ازوست و« در صحته۴ ٩ لمبو ی آشعباهاً زور أ لین توشته شده است .
۳ نورالدین منشی پسی تاچالدین علیبن ابوألمعالی ریما لشرق از دبیران در بار چلال| لدینمینکبی یو اذمردم کدکن در ناحیهرخ از توا بینیشا بوروز اوه که) کنو چزو ناحیه تریت ینار پست . پذرش ور بیفیایبا لذدیی پر شامخوارزمشاعی دد کيمان بو ده ودیرار !۶ با بشهر دفتهو در آواشر۴ ۶۲یا اوایل۵ ۶۲ در انجا مدست بر اقحاجب کشیته شده آست , دیتین در آن شهراز منشان دیشگاه امش لل سین دو ده و سیس یداد دار جارلن! لد مرن زر فاد و بااء سفی ها کچد با در با یجان وبلقاتوادات و تفلیی کر دهوشعر دا استادا نهمیسرودهو کدابی بناموسا دل! لیسا یل و دلا بل] تعضا پل شام مکاتیات ود نوشته وثین تیسلی داشته است .
۴و بدا لشو آهمنتجب ]| لدینعلی بن امد کا تيبددیع! تا بیلث جو بني از د بس آنعدر وفدر داز ستجی رخالجد شمس لدین ساحبدیوانو عطاملك چویتیبوده است , اژ جوانی ددمرو سکنی گرفته و
از معدوحان انوری و ازاعیان دریاد بشما میرفته ودرذیحیه ۴۸ ۵در تذشته است . ویس لف کتابیست ینام عتبةا لکتپه که شاملمنشات اوست و بدسعور ناسا لین )جوا لغتحطاهی بنقعر ا لملك مظفر یبن نظام| لملت ور بسنجر کرد آورده است ,
آغازستین پ ۵) شهر داز سن بهمنیاد فادسیمو لف کتاب تارب شهسر یار ی در صنعت که تمر پا تر چم سرا لاسرآر تا لیف محمد بن زر گر با راز بست ۶ آبوجعفی احمد ینعلیبن ابوجقرمسمدین صالح پیهقی معروق ببوجف لپا جنر ۵ از پزر فان ادیای ژمانشود وامتاد درادیتازی بودهودر۴ ۴ ۸۵در گذشده ومع لف تجا بیست ود لغت تارف بفارسي نام تاج لمصادر ر
۷( دیش از کنا ماگ فرتششم کدایست در مقایات ای کلال. از حور کان مشاأحخ طیر مق خو ایکان که مولفآنه معاممنیست .
قر ننهشتم ۱ نامخانفاهعااعا لدوله سمناتی (۷۳۳۵۸۱۴۸) دادد صوفی آباداستا کیهه نوشته! ند و گفعها ندیر #۶ ۱سا که در تیا ده ده ۰ ۴ ار مین و ۳۰ ۱ خلوتمتغر قد داشته و ۷۷۲ سالو دوماهوچهارروژ درجهان زسته وور کثار قير عمادا لدین عبدا لوداب وی را بخاك سیردها ند . ودیگی امد لفات آوست و اطعا لسو اطع و شیر ۳ رساله دا لاعتباز وصحیأ لسن ,
۳ ) سعدی ۲۶۷ ضیاتا لدییبرنی در تادیخ فیروز شاهی (چاپ کلکته ۸۶۲ص ۴) که در ۷۵۸ الیش کرده است ور بارة خان شهید پس مهتر یات لذدین بلین ۳-۶۶۶ جادشاه هعروی نیدب که حکم ان ملعان توجه و در ۴ بر که شده است چنیری هی نو بسد : تال شهمد ار و #و زر دانشی 45 داشت دو رت ار ملیات در طلب شیخ سعدگ قاأمثداً و مامتا سات وخرج در شیراز فرمتاد وشیت را در ملعان طلب کرد و خواست که بحهت او در ملعان خاتقاه سازد و در آنغاتفاه دهها وقف کند . خواچه سمدیاز ضف پیریتتواست آمد و هردو کرت ان سفینه غزل بخط خود بر خانه فرستاه و عذر تیامدن خود در قلم آوزد 4. عولوی احمدهلی در کتاپ « قصر صارفان » که در ۱۳۱ تا لیب ترده ( دد مجله اورئینتل تاج عیگز ین جاپ چاب لاهور شماده اشست ۱۹۳۵ صی ۳۳۲۹ چاپ شدهء ) چدین آودد استٍ : ۸ خان شهید پس کلات وی (غیاتالدین بپلین) که امارت ملعان داشت سی قدردانه صاحب جوهی وأعل صثر بود. حشرت امین خسرو باوی رفاقت داشت , سعدی شیرآز که را چند نار از ملعات تتود و اجناس «یق بطر پق تتعا یف فرستاده ,آدتدعای تدوم ر نجگی کید ۰ حضرت شیخ عذع شعف و پیر ع) دد تحربر آورد و تعررپف حضرت شسیو نگاشت و از تصائیف خود کتاب کلستان ویوستان و کر پما ۴ دموان غ لیات وجیبع هن لیات بطو زر تا قرستاد, له در هند آر وفت وی قبوي شأهی و شام یات وتام نامی حضرت شیج فروغ عالي گرقت , شیب آذری در جواصالانوار عبی آرد کهحشرت شیخ صلحا لین سعدی شيرأزي بدیدن امیر خسرو درهند آعد , الا دییگی کیب کی این ال بافت نميشود: , مداست که این واقبه هی جو عث سا لها چیشی از ۶۸۴ و ده شفت خان عم چیه بودهاست ۰ ۱
۳) سیف لدین باخرزی(۴ ۵-۱۷ ۷۴۳۱۷) در فتماداد بیرون شهر بخارا میزیسته و «پمیی جییس. بشیمفتیم آ با دهعر و فشده بود . ایسات مزاروی دد نه ملومتری شمالبحادا در همات روستاست که ممناسبت لقبوي کهشییا لعا لم بوده نام آت کالضوزر| جم شیتما لما لي گذاشتها ند . دیشی از آاروی دسالهعشق را بایددانست .
۴) تاصر یاثاصری (۱۷۷) سرایندة فجوت نامه تاصری سیواسیآزهاعران آسیای صفیر دوذه و نجن فتوتنامه که در ۶۸۹ بپاپاندساندهمفتوی دیگیی نام کعابالاشراق در ۶۹۹ بیایات ار سا شاه است ۲ ۱
" چندتن ازشاعرالب قرد هفتم ننها نامشان وبرخی از اشمارشان در سفینهای که محمداین بشمود تاه در آغاز قرتبهشم نتوین کرده آمده آستدین گوته : ابوالتتوح » افضلآلهین , اوح طا لقانی : پرعانالاسلام» پرحان لدین سمرقندی , بهاءا لدین بلخی , حکیمچباپی . جمالا لدین کنو یی : مات | دبس قندایعرد ی ب چمالیا لنینشا نمی ؛ جیال! لدپنقرشی ایا م۱ لذدن تیم ۵
۳ ۱ ۱ آفازسخن جبسدا لین ۱ جیدسیه کش ۱ زشدا لین چ زبوا لدین 3دسی ۳ سراجا لذنن سستاً ِا ۱ یی :سعلهز کی »
سعید! لدپن معطیب سمرقندی , سمیدبابی ء سید تجاداوشیسیداخسیکقی شاه کر سم ر قندی شرفا لدین ختلی ء شمسانوری , ظهیرا لدینا یو تصرسکزی , خواجهعیده ؛ علاءا لدین ژد گر مالاها لذینشاه » علاعز یبارت ؛ علویسوی : سیدعماها لین ؛ فواص کنیدی » فعرا لدینحامدي: فیخر أ لنمدن خالذی . فش عالم , محمد شمال + سمحیی دهستانی , مسمود دداگ , امام متصور تکرمیشی ؛ لصیا شنز نوی ؛ تصیر الددینادی : نظامالدین چندی فظامالدین دربددی . نظام. | لدین کائپ » ود تیجیی .
از تویسند بان فرنهفتم : 1)قاضیمسبودین عم بنمحدودین منصورسکن یر انیم لف کتاب مهب! لاسما عدد لعت تازی بقادسی
۳( عبدا ین علیمر لف سعادتتاده بارسا ۱2 لملته درصنعت| تشاً کد ور ب * ۷ سامستت لخدین [ینتاجا لدینعلی ساوجی تأْلیف کرده است .
گرن نت۳۸ : شمس | لین عجمد بنفتیا لدین عندوشاهینسنچر بنعبد اللهساحبی تخجوانی (۱۸۴ + ۷۵۲) تتاب دستودا تانب قی تعیین | له راتپ را در ۱ ۲۶ بیایاته رسانده است .
شا و نسمة او لی ( ۷ | سم ۱4و۵۳ ۲۷ ایو را از فهسیان خن اسالبه ۳ رحلعتی را در * ۸سا لحی در سال ۷ توهعهاند و این هطلی دار ست تس , کتا بی دنام روحنامه ثی ازوست. فصیح لدین بنعبدا لکر یم نظامی( ۶۲ ۳) مو لف شاد یمینمحیی| لدین| پوز کريايحيي نوری .
هیرسیث شرف گر کانی +۳۹۱۹ ۷۵) رحلتویرا در۴ ۱ ۸در ۷۳ سالگی یی نوشتها ند
هیرسیدعلی سمداتی ۷۵۳9۱۹۵۱) تامپدرش را شهاب] لذینمحمد بنیوسفپنشریش بن هحبدبن جعقي ین عبثا لر آهدین حسن الا هر ین اما زین| تما بدرین و شجه | ْت , آذه بدانگرف» آلدین محمودینعبد ال مرقی بوده ورحلت اورا در ۲۴ ذسچجه ۴ تین شیط کیدهآنده . درشس
علایی تخلص میکرده و مر لفات دیگروی بدین کو نهاست : شرح أسماعاله , اسراروحی . چهل حدیت وجو آضرحقوی وایمان : اسیارا لنقطه . درساله اخشتادبه , دسا هید ثیه -رسا لهدرو یمه ,
وسا له حلمشکل ,؛ رساله مشیییه » دسا لهیهیاهشاهیه , رسالهحقیقت ت ابمان ؛ وسالهمنامیه » دساله خاو ده ۰ وبا ثه موجلکه رسا4 حقألیفین 1 سا اه در یاب علیای ین ۱ رساله صفت] لفتی آه ۰ مذتو مات ؛ فغن لیات ,
بهاء! لدین تقشبنه ( ۱۹۲ و۰ ۲ ۲و۶ ۷۶] قبروی ددهمان دوستای تص عارفان که مستکر وی دریرون شهر شارا بوده زیارشگاه واز ساختیانهای معررف اطراف بخاراست و | کنوندر ۲ کیلوعترق شمه واقم بات و آن متش:۱ دش دیا لین ی نامند و از تواد-م شهر با تا جشمار بیدود و تازادگاه وی کهخانقاه اودو [ تجا بوده وسنوز همان نام قصر عار فانموشستدو کیلو هتر هساشت دازد.
خواجو کنعافی( ۰۰ ۲) فوشندا ند که باعلاعا لد و له سمناتی ملاقات کرده وم کشرآدر ۷۴۲ نیز نوشتها ند واین درست یست ,
این دمییگی بوهدی ٍ 1 ۰ ۳( ویرا مدا ج آمیر فمحمود سر دا ری دا تسیا ند 3 ر حالتش زر آدر ۴۵ فینضبط کردهاند و تفته! ند در فبومد در کنار پدرش وی را بشاك سیردها ند ,
سلمانساوچی (۲۰۲) رحلتو گرا در ۷۷۷۷۴۹ ثیزشیط کردها ند ۶ نوشتها ند دریفداد در کته واین نات درس ثیست ون گفتهاند بیشاز * #۸,سال زسته است .
سا فتاشیرازی( ۵ * ۰۲-۲ ۷۶۲-۷۱۵۲ )در کدا بخا نهفیهتکستانعلومجمهوریاز مکتان در تاشکند سخهای ازخسة خسرودهلوی پشبار۹# ۳۱۷ هست که سه کتاب آن بخطحافطست : اسکندر تمه که در ۴ ۲صفر ۵۶ ۷ وهشت بهشت که در دوشنبه 9 !در پیعالاخر ۷۵۲ و خسرووشیرین که در ۱۳ جمادیا لاو لی ۲ ۷۲ بیابان رسانده و هبهچا «اححیدین مجمداین محمذا لهقلب شس.
آغاذسخن َ لحافظ الشیرازیک» دقم کرده است و بخط جخبهخوب نوشته است . نوشتهاند که شمس|ندین مجید بخاری معردف بیحید معمایی که دردستگاه بآ رین جاسئشی منصب مدارت داشعه ساختما فیس مرخاك وی تردهاست . ۱
لطلفاله تیشایووی (۱۰ ۳۵۲ ۷۶) در گذشش رادر۷۸۴ نوشتهاند ودرست تیست -
کیال 7 توشتها تذچها ردهسال دزشهی ساسا ند و تاد هر کش رادر ۷۹۳ نوخعهاند و گفعها ند درسرخاب مدقون شد ,
میحمدپاریا (۲۲۱) کتاب فصل| لطاب رادر ۸۱۲ بپایانوسانده ورساله کشفیه اژوست .
قرن مه : کمال لدین حسین خوارزمی(۲ ۴ ۳-۳ ۳) لقبپدرش ورازین! لدین نوشتها ند,
شرف لدین علیبزدی ( ۴۸ ۲۶۹۲و ۵ ۷ ۷) نام کتاب وی را در ارتماطيقی کنزآلمر اد ین توشتها ند ,
العبيك (۳۵۰-۳۴۹)] دوز تولدشرا بکشنبه عبط کردهاند و نوشتهاند ساختمانمددسد و وه در سم فاد ور ]ی وساخیمانه ربا نه در ۳ ۳ باب بایان رش ور یجخودر ] دز ۳ ۵ با تام رسا ننهءاستو تاز بخ کشته شد تشد ادر ار مضالن بدسی هیاس نام که از خدعت کین اران پسرشعبدا للطیف بو دهاست فیز ضبع کر دها ند ,
کمال! لدین عیدا لرژاق [۵۰ ۳۵۱-۲) دحلعشی را درچیادیالاو لی ۸۸۴ ضم نوشتهآند و این درست نمی ثما ید ۰
ایوئصر پارسا (۲۸۱) درذیشمد؟۵ ۸۶ در گذشته و کتایی بنام تحقیقات دارد .
قاسم انواد (۹۱ ۲۹۳-۳ ۷۸۷) رحلت وئیرا در امایل دیما لاول ۸۲۲۷دانشستهانة و اورا آژعردم سرخاب شمنده! فده .
عصمت بشاری( ۴ ۹ ۲) در گذشتشیرا در * ۸۴ نوشتهاند و تصی یم کردها تد که در بخارامدقون شده آاست .
طالبچاچرمی (۳+۱) نوشیها ند ازشا گردانه آذری بودهاست .
سیدعمادا لدرین نسیمی (۲۳۵ و ۷۸۹) برخی وی دا از هردم جلپ وانستهاند و این ذزست تست .
سعدا لدین کاشغرق( ۸۴ ۷) رحلت ویراً درهرآت دردون چهارشنبه #جبادیالاکر ۸۵۹4و با ؛ ۸۴ ینشضبط تیدها ند .
عیدا لقهار سمیقنهی ([۳۳۹) لقیش را شرفالدین جم نوشعدا ند ,
دای ۸-۸۹۷ ۷۹) ولادیشی دا در ٩۹٩۹ ۷هم نوشتها ند و تصر دم گر دهاند که در با سفید ظرات ذد گذشته است .
جمال| لدین عطاعلةمشهدی (۳۳۴) ازشاهرات و«وزیرات ددبار سلطانحسین پایترا نیز بودهاست . نوشتها نددر زمانشیبائی کري پیذیرقت , رحاتویدا درروژ بکشنبه دوهر بیمالاول ۷ ددهرات توشتها ند ر این درست نمینماید . نیز نوشتهاند که در هزارشخعلی صوفیآورا بخباك سیر ده| ند ,
شمس | ده برن محمد اتدجا ثیمعروف دمییسی در شنه( ۲۳۳۲۷ رحاعشیوا درشرات در ر بیع لاول ۸ ۸ ثین نوشتهاند ,
«یرحسین معمایی ٩۲( ۲۹۳-۲ فیشابودی بوده و در گذشت وی را در شعبان 8٩۰۴ هم نوشحهاتد , ۱
ساطات محیذینتشایی (۳۲۰۳) بدخشی تخاص هی کردداسنت .
ممین| لدین بنشرف! لدینمسمدفر اهی( ۲۴۲ ) بهرویف لیزمعروفبرده ووفاتویرادر ۹ ٩۰ تم بل گر دا زف ۲
حسامی قرا 5ولی (۳۱۸) اذمیدم خیوه سکن قراً کول واز عپدان عبیدالّا حراد بوده
ی غاد سخن
ومی گدوی را دردییعالاول۱۱٩ قین نومتهاند . عبدا لعقورلادی (۱)۲۵۵ نچه بیشر ح کافیه نوشته حاشیهایست که پرشرح جامینوشته است
ورحلتوی دا ددیکشلبةٌ #۵قبان ۰۲ ٩هم ضیط کردها ند .
ریاشیداوی (۳۴۴) ورزم نساطانسسیبایترا قاضیزاوه بوده وپساز آن وارددرباد شلهاسدمیل شدهوشاه نم فعروحات خودرا ازوخواسته ووی بدینکار آغاذ کرده اما نا تماما نده ودر ۱ 1۳ در گذشجده است .
شهاب! لدین عیدالدین شمسا لدین مرواربد کرمانی ( ۲۵) آززمان سلطانحسینبایقرا تا مات جدیعا لزمان میرژا منصب صدارت داشته وسیس بشاءاسمعیل پیوسته و تاد یخسلطنورأ جیام تار یج شاهنشاشی بطم آورده و سره وشس من تینبوده است .
نا ییهروی(۰ ۳۱) پدرش استاد محمدسیی معمارثام داشته و تاریم کشته شدنش را۲ ٩۲ عم نوشتدا دد .
آصقی هروش (۳۰۸) جدش ملاعبدا لملی از وژدایتیمور ویدرش وذیر ادوسعیدخانبن- سلطان مجبدنن مسرانشاه بوده و توشعهاند+ ۷ سالعمی کیده ورحلتش دا دردوم ماد ات۲۳٩ شم بط کی دا ند ,
شاعی له دیگرفرن نیم . ۱ مو لا نا محعدن اد ازشاعر ان بایان قی نا سم و از خن قرن ۰ ۲)مجمد قندهاری که رسالدای در معما پنام چایستغن نوشده است ۳۰) فاضی خواجهخرد سبرندی , ۴) محمداینعید! لغقار وصالی قزوینی پدرقاضی احید مهو اف شکارستانه
نویسندگان دیگرقرن نهم : !) خواجهداحد مستوفی مر لف تاریخ گزیده که ببعز تاریخ گر بده تا لیف حمدالهستوفیست ۰ ۲ اجمابا لد ینتلي بنحسین بنعلی بنمهشا د او دیحسنی کرما یی جدشبهناسیی کسیبوده که تامآورا ععبةالاصش یاعقپه یاعنیسه ویا عنبه توشتهانه و بهمین چهت با ین عئیسه با بنعقبهویاا پنغنبه معروف شده و لیا ینعنبه درستتیست . دی اذشا گردانعلیبن محمدصوفی نسایه واپو تصر ین عیذاللهیشاری سابه بوده ودر کرمان دد ۸۳۷ بادد۷ صفر ۸۳۸ ور تشه وم لب چندین تثان معازی وفادسی درا نسا سست از ان جیله شمدفا اسلا لپ فی تسس 911 آبیطالب بعربی که در۴ ۸۱ نام تیمور بایان دسانیده وپضرالانسات فارسی وا لفصولا لقرربهشی صول! آبر به یفادسیو تسفةا لجلا لیهفی| نساب! لطا لبیه بفارسی ۳) حسینبنحسن بنمحمدا حسینیحنفی دبار گر ي | هدک معخاص بشر یف دد کلشعه درحدود* ۲ .٩ ته شاهتامه فردوسیر آدرمصی بیحرهزج بنام قا نسوءفوری آزمما ليكت درقاشهشر کی ترجمه کردهو نستحه اصل که بخط اوست تا ی بخدوم دید ۴۳ را دادد , ۴) آبویگر طهراتي اصفها تي می لف کتاب دیا بگربه درتاريش اوزونصن آف- فویونلو که در ۸۷۵ بپانرسانیده و کبات نمیدود همانه آبومگیطهرانی مر لفجهان آرا برای شاهطهمانت_باشی( ۸۴۲) که در* ٩۳ متی۵ #8سال پش از آنا تا لیف ترده است .
قرنن نشیم : فا نی( ۵ 1 ۳) درزمات ساطانحسن با عقم أ درهو ات دود ویس آدمی گاوی تماق آمد و در پابانز ند کي با شاه اسممیل بر اسان رفسودر باوروسا کنشد و در آتیجامد. حافتل تانيشي(۴۸۸) تخست فحلي وسپس ترامی تخلعی کر دهاست.
مولانااتری ۸۳۳۰۱۵۲۳۲۱ ) مردی دا نشمند وعأشقپیشه بود,چندی در طرات زر ستودر زمانعبید آلهخان دار بعحاع أ بو ده ود ۵۳ در ششعه است
ثاضی اختیا را لدینحسین (۳۷۸) رحلاتش را در ٩۳۷ هم نوشته| ند .
ظطهور گنیر بزی (۵ ۳ ۵۸) اهر ما تیار اهداشده ودر تته میز پسته است .
آغازسخن ۷
حالالی چنتایی (۷۴۰۹) تاریت کشتهشدنش رآ۶ ٩۳ هم نوشتها ند و کفتهآند فا تلویسیف ال تامداشنه أست , :
شعابسعما یی ( ۳۴۵) هو لف جشد یی زساله دذمیما بوده ودر 3۴۳ در گذشته است ۳
عصام| لدین ابیاهيین عریفاه اسقراینی(۶۲۳) اژیزر گان علمای هرات رمانسلطان حسینبایقرا بوده وس از استیلاي از بکانبیشارا رقت وعبیدال#خان ویدا سیاد گرامیداشت وود ] نیما بتداز یس مشخولشد و درآگد باعی که عبیداللهخان سرودهبوه ۶ ۶۵ معئی نوت وور ۳ ۵ در گذشت . وعسو لفات چنددارد از آییجمله حاشیه بیتنسیی بیضاوی و حاشیه برشرح جامي د حاشیه برشرح شمسیه .
احمدین چلال| لدین کشا نی ([۴۰۱-۴۰۰) پدرش ممروف بخواچگی و این خافواده از مردمکاشاي از توایعا ند کانبوده! ننودی آزمر یداتمول ثاقاضی و آومی بدعرید | لا حر ارو خو داز مشا یم ممروق. تصوقی ماوراع لته بودوو اورامخدوم آخظم خطابمی کردها ند , بار یر حلت وشیراظ هه 4 عم نوشتها ند ومو لغاتدیگرو یبدین کونه است * تنییها لعافلین ءرساله بقائیه ؛ نصیسقیا اسالکین؛ رساله فتاه ب رسا همه : شیح آمیات ۳ دیسانت ساسله . چهار کم . لیخد ,
شیذای بلخی (۶ ۲ ۶شماره ۷۸ در ٩۳۲ در تذشعهاست .
خواجه کلان پعته سمرفندی (۵۹۰) کتایدار ایدال سلطانین عبدا للطیف ان ان يت دو ده اسیت .
ارسلان عشهدی ( ۴۱۹ ۴۳۲ )آزمردم زیاریگاه درخیاسات نود وعیدا لمومیخان از با او وا دبلخ برد و بس از جند ی نیز لت. وده داز سبیه دی دز با | کب درهند مایند وتلاهر تا ه 8۸ ز ثنهه وخ « است ۳
زین لدین ابو ینعی تایبادی( 1 ۲۲ ۷۶) بجروی دیگری ازمشا یم تصوف ماما( بن | لین ابو یکی تایبادی سا کین ماو اعا لنهر بوده که در ۳ ٩ 4ج کششحه هس خی ایندودا با یکدیکی اشتیاه تردها ند ۰ ۱
مشفتی (۶۸ ۲۵۲۹۵ ۷۳) درحکمت وهیشتو فنقرعه وحساب ین دستداشته و از هی تکاساعنانه سعیدشانه ببخارا رفته ودر | نا ددمزار شیخجلال مدفوت شدهاست ودیگراز آقاز اوست مشئوی حسیودل .
میرعلی اپ (۴۲۲-۶۲۱) در هرات متولد شده ودر هشهد پرورش یافته ودر خط ار شا گیدان زینالدین محمدکاتب بوده است , در ٩۲۵ بماوراعالنهی رغت و در ۹۸ در بتیارا در پذشت وددمزار میا لدین باخرژی مدقون شد ,
شامطاهرد کنی ( ۶۷ سر ۳۶ و۰۲ دق هام) وقاتشرا در ۹۵۳ هم نوشته اند .
خواجه عبدا لشهید ( ۷۸۲) نوشتها ند که در ٩۵۴ در گذشته است اما درست ثیست زرا کهدی ٩:۴ آزسفی هدند سمرقند با گشته است .
نبازی بخاری ( ۵۵۶ ۸۳۵) نامپدرش سیدعحمد بودهاست .
ملامحهدآمینمنتی (۶۳۲) کتایی بنام امیئیه توشتهاست .
مجوی هروی (۳۴۷) پمجوی خطار ممروف بوده است ,
دیگر ای تو بستد کاب قرتدهم: | )سعمد قزو لیم آفت در یند نامه در تار یخ در دود آ یجان که بتي ی شم جمد شده است , ۲ اقلا خصمت ال صمی قملی پسر دی موز ما فحمو ذ ین مو لز فا خود دود . در سمرقند داش آموخت ودرسکمت ور یاضی استادبود ودرژمات عمدالخاناز با بر همه دا نشمندان هی ترک داشت . مد پرهین کار ودیندار بود و طالاپ بو ی بسپار تقد بوج _ درضمن شاعرز بردستی بودو غزلرا نیکو میسرود ود سال* ۱۰۰ در گذشت , مه لفات سار دارد از ا تیاه : تیبات! (قارچي در رات قیآن سو ال وجواب ۳ کی دبه ,سا له راسچه ۲
آغازسخن
رسالهٌ حسیئیه در آداپ»طهادت , دساله درتعقیق سمل جهربه , <اشیهنشرح ملانا نحتفعل, شاه ی نس عقاید از عان بر تا آخر ۳ 4 سین چلپی ظر بقی در گذشته جر ۱۲ ۶ ۱ ار امجاي شیخ ابراهيم کلشنی دو گنشته در ماهره در ٩۰۴ موف کاشفالاسیار و مطلعالانوار در شرحمهنوی که پیش از ۹۸۲ "تا لیفکیده است .۴) عزالدینین علیسرخسي مولف قوافینامه شاعل فهیست مات بت تیبحر ف آخی شاملدوقسمت عربی و فارسي که پیش از ٩۴۷ تا لیف کرده است ,۵) درو یش!در یس بن پوسفب هو لف شر مشکلات کلستان سعدی شرحآشمار و جبلهشا عاعر بی بفارسی و ترجم لفات بش ئیپحروی اش - ۲) جمال! لدینعز یزان ازمشایم تصوف قرن لهم ودهم ماورغا له مر ل کتاب المجامات در مقامات مرشد خودشخخداداد در گذشته در ٩۰۹ ومدفون در روستایعز یز «دردوفیسنگی سمر قند ,۰ )شادو چیها لذینین نصر اللحندی از محصو فه مندمو لف چندشاهر دیگر قرندهم :۱) خواجههاشم دیواتبیکی سمرقنه : پدرانش آزوزیراتبودند و چدسش وزیمحمدخان شیبانی بو دها ست ۰ چندیدر هی آت هبیز جست. ودر | ثیجا آبادی بسیاز گیدو «رزمان عباداساطان دفعردار سیقند ودر زمات عیدافخان دیوانه بیتی 11 شهی و دراب عبف! لمومیخان دفترداد ریات با فی مدمدخات ود جر د توات بو ۳ مهن هی کتا دداشی و ملشی دد ناد عبهاألهخانا وسیسمشرفدریار باق عبعمدخات وازامیراندد بازو ليمسمدشانبون.۳) قاضی باینده شأعنی ار هردمشاهن از توا یم سم دوهی ذ که دا تشمند بود . دررمانت | مدا آنساطانه قاضی امن شد . مدتیهم مصاحب عیذا لمومنغان بود وپیاز من کته او ببلیرفت ودر آنجادر ۰۸ در ؟ذشت , موف جند تعاب بودهاس از آنجبله رسالهای درعروضوقافه وصنستشسی وشاعی آواتابی بودهاست ۳( با با صا دکحلوای آزهردم سبرقنه سا کن کادل : مجمدحتطيمهیی زا سیهبابون حکمران بل در گذشته درزذ سح ٩۷۳ دزشسی شاأگردوی بوده و در ٩۹۴ پی از ی سم #نن داز گفتهاست , ۵ عرلانا کبالا لدین آدوا لجخیی بلخي مجخعلص بعاشق در حتمرانی کسهنقرای از بلكدر بل ميزست ودر ۷ ۸۵ ٩در گذشت ودرعزاز احمدخضرویه مدفون شد وشاعر استادی بود ,۳۰ ) حااحضوری مخاری در یضارا ازشا گردان ملامصطفیروهی ازدا نشمندانععروف ماوراعالتیی ودر علومشیعی آزحدیت وتفسیر دستداآشههودر لت ۶ #رحلن کردم ووی بجزسضوری #می بو ده است ۷۰( ۳1۳ یا سس دیو انبیکی : توجبتمنشی در یار سلملان سعدخا لب دو + و سیبرم ای مان اجان ددو الا بیکیسمر #ندشده است.۸ ) هیر حاج از شاعران ث رادم و باژدعساوراه بت النهر سجن فطبآلدین عییحاج انسیچناددی شاعیقرت نهم بوده است )٩۹. عولانا دوست میراد سمرقندی آزدانشمعدان فرن دهم وبازدهم وقصیدهس|ا بودهاست ,۱۰) بافیدرزی تا اوایلفرن باژدهی زئده بوده است,۱۱) مولانا جیلال فا سمدرزمان محیدبار سلطلان قاضیخسکر بودهاست, 41۳ حول فا کیلک از هن ید ان خو اجکی کاشانی دوده است ۱۳ فتحی بن سیل ابر آعیم اتدکاتی معر وف دتاشکندی ۱۴ عبر مب اهینمنشی اد شاحرآن ور یار عبیدالخات ۰ مو لا زا محجید صباً دا حفییشین کرهینه ععاصی عبیداللدخات ,۱۲ )فاضی پا بند؛رامیعنی ۱۷۰ )مولانا صا لحواحدا لعین,۱۸) دا لیبيك پمقورچی ,18۹) مولاناحبالله ,۲۰)شفای مشهدی ۲۱۰) مولانا درویش مفتی , ۲۳۳ میرزا باقیبنمیر علی کتب ۲۳۰) میرخردغا لدی ,۲۴) قاضیعزا لدین کسبی بخادی ۵۰ ۲)اعیر- سید مسمث ادلی ازشا هی ان در بار همایوت ۲۲۰) مولا نا قاسم کاتبی ازشاعیآن ماوداعالنهی,۲۷) دوستيمروزي ساکن گجرات ۳۸۰ )خواجه قاسمذاقی ازشاعرات سند ۲۹۰) قا تعی کابلی که او تین درسند مپیز بستهاست ۳۶۰) میس نظام| لدینمحمدقاشی ازخاهران ماوراعا لت ۳۱۰ )صدرا لدینبن آهیی سیفالذین دد. ماوراعالشهی ,۳۲) ملادروش ددوانه درماوراعالنهی ۳۳۰) مولائاصادف از شاعرانهمانسرزمین ۳۴۰) مولا نامیخچه گر نیز ازماوراعا نهر ۳۵۰)سیدا ثین ازفمایسزمین.
«75
۱ "
ز بان اوستا وخ ز نی - ادییات ایرآن تاحدی که.اطلاعان بدستست دودمای نز دیلك بدفهرادوششصد سال زا در برمبگیرد . درین مدت جپادذیان عمدهدوایر ان متدادل بوده ۶بهرچارذپان! کادمانده است : ذبان استا : بارسی باستان؛ بهلویه ریان دری یا فادسی امردز. قدیمترین دبانی که از آن آفاری مانده ژبان ادستاست وظاهرا ابرذبان دد دورهلی ععمول تواد ایرانی بوده که هتوذیددان ما بایران امروز نیامده بودند . درباب تاحیهایکه تژاد ایسراتی پیش از آمدن بایران امروز در آن زندگیکرده است اختلاف بسیادست «فقيده بپتر | نست که ده شمال وجنوب جبال هنده کوش بوده اند 2 از | نیجا درسه وهلة محعتلف بابر ان امروذ آمسدهاند > بکباد درسدهر از سیصد سالبیش و باددیگر در دورهز ارو هتسد سال پیشدبادسوم در ۲۱۸۷۰ سال بش . بان بددانن ما دران زمانیکه هنود بایران نیاهده بودند ذبانی بوثه است کهچون کتااءستا بان نوشته شده ! نر از بانادستا نام گناشتهاند. این کتاب که اهر 2رفقط بان ده نساگیعنی بانز ده قسمتاز ۲۱ قسمت | ثباقیمانده | نبم بل ده ناگ کامل داند 2 از فسمتبای دیگر ان مقداوی ازمیان دفته کتاب حقدس دین ذرتشت پیامپرست که از ۲۰۰۰ تا ۲۱:۰ سال پیش اذین بوده است داین تسه امروژی اوستا دا در میان قرن ادل پیش ازمیلاد و قرن ششم بعد از میلادنسخه گر دهاند در ضمن معلومست کذ تمام#سمتهایعوجود اوستا دادريك مان ننوشتهاند ۶درزماتهای مشتلف بر شته تعر ۳ آمدهذیر | سرت اتقاواعات ان اي قدهت باهم |خهتلزیدارد ۱
این کتابتا قرن ادل بیش اذعبا(دنوشتهنهده بوددفقط | نرا درحفظ عیداشتدده تنپا درفرن ال پیش اذمالزد بنو شتن ان شور وم کر دند واين کارققط درزمان اددشیر- بایکان رس ش شابود ادل اتجام کر فت وبمد درزمان شایورددالا کتاف موّبدیزرت اپران «] ذد پدمادسپند» برای نوشتن این کتساب ازخط پهلوی خط مقطم منفصلی با
1
:چا
۳۳۹ ۱ ۱ دودة بیش از اسادم
سوت پسپپ سپ سپس
علامت اخثراع د, ردکهبرای تما سود ان سر ی داشند باشد جر کات اعراب
جمز حرط باشد و ااستاییدا ؟ ددبداین < تم له قرزر» زامبدنك . یمن خهه 4 این خعط زا هم خیط ز ند اسم گذاشتهاند وبعد جون درقسمتی از ایرانْ زان دزی دایج بوده اوستادا بز بالددری نقل کر ده ائده این ارستای بزبان دری نقل شده را « باززد » تام 1 سیر دنل > تدیمترین نسشهای که از آوستا عموجودست در سال ۷۲ هجری نوشته یلید + بعضی از قسمتهای اد بیع ب۷ ر #ععایسیت بعبیی شعری که نع رابب دنم بت بقطیم هجایی موزددست ز شنوردز مو سقیی اير ات 1 بار آن بأگرست ,
زمان مادها وپارسی باستان - ۳ نکهدران ما بایران امررز امدهاند پددطایفة بزد کار هعنقم ؟ دشتها ند:یلت صابفه با سم ماد؛دز جنوب دمعرب در بایخرر۶ مذایقه د بر باسم 8 بارس * در شمال خحلیج فادس اقامت گز بدهاند و بمر رردمان دار عاأداتودبان ابشاناختلافیبدیدار کش بو گفته اند درا غاتادیخم ایران هريتادین دو طا یمان بالنمخصو صی داشته اند ۱ از بالمادها بسچو جه ار شتا کنون بیض| ۳ ۱۰ ۳ بان پادسپا قط دژر ما نی که بادشاهان فهامنشی ببلطشت ژسیدهاند دز کتیبهها ظاهر کته است ۶ ترا تپادسیباستان» یا «فرس قدیم» نامیدهاندکه ذبان امروذما بدو ژاسبله از ۱ میا دسر رل ۱ مدع ی بادسی باستان از حست صرف اسیاع وضمایر رصو رد صرف ونحوی اذدبانهاک قدیم بشمادمی ! بد 2 قدیمترین آثری که از آن هست کته بیسستو لا ازداد یوش بزد ؟ستدغیر از 1 | مااز ز دراه بجرل کته دیع و از بادشاهانههامتشی مانده که درتما ! نها يکي اچند ذبان همین بادسی باستائست . این کتیبههیا لغلب یل باست ود ان اس رگ وذیان وریانتنل بااژام قدي داي که دبانهای یب هی 4 با اسوری بانعبالاهی بان تبعلی ,۱۷| آمی بي داعم 5 بانها ملل بیه درخ ۳ اهنا نست 1 او نکاد بر دهاند ۰ بان بادسيی بباستالن زا عمو ازه ببغط عییفی نوشتهاند ۶ این خمز را که بر ای 2 زبان کلدانی و اسوری اخت راع کرده بودهاند اي انیآن برای نوشتن یادسی باستان قبول کردهاند منتپی | نرا سبلتر گر دهاند چناتگه ۳-۹ ۲ سو رگا عبآژهی بر ای دور 2 کاهیسد جر قي بات علامت ظست خصلعملاهی +۳۰ شنل ریا أ صو دی ۷۰۰ شکل مشتاف دارد ول درشط بازسی
ی ی هد اد اک اه نج و ما اه ش و باب ها ی مات ]|
دودة بیش [زاسادم ۱ ۱ زماناشکانیانتیز درایر ان معمول بودهاست . گذشته از کتمیهها سکههایهشامنشیان نیز باین خط دزبانست. چنان میتماید که مادها ذبان مخصوصی نداشتند ها گرداشته بوه باشند بز بان پادسی دیاز تز درک روده اسست.
ز بان و خطبهلوی - دردمان تسلط بوتانیان ومقدونیان بایران ذیانبادسی باستان اردز بارایر ان برافتاد وذبان خط یونانی رما دزایر ان معمول شد یمد که اشکانیان بیادشاهی زسیدند مدانهای مدید ایشان هم خی وز بات بونانی دا معمول مبداشتند ددین میان بادسی باستان فر امیش شد دفقط ازدمان فر هاد جیانع بیعد درسکههای اشکانی خط وذباني دیده میشودکه انر! خط وذبان برلوی مینامند. بان بهاوی همان بادسی باستائست که نو شده ود نتیچمه آ سالتر 2 بعصر ما نس دبستر کته است ی . گفهاندباینژ با ایکا اند رمیان خودنکلممیکردهانده لیقاعلدر اد اخر سلطنی شود آ آنرادسمی کردهاند . دبان بیلوی ۴ رین روزساطنت ساسانباتیگانه ژبان رسمی دعمومی ابران بوده است ؛ منتپی دردوده ساسانی بواسطه آ ميزش با مللی که دنمفربایران بزبان آ دامیءتکلم بودهاند بمضی کلمات از بان | دامیبحالت خاصی درز بان هلو یو اد شده2 بهمسن جبة گفته اندز بان سرا وی دوقسمست:یواوی اشکانی که بان خالصیست ژلقات بسگانه ندارد 2 بولوی ساسانی که کامات | دامیدد ان داخل شده ؛ این کلمات آدامی دد وله ی ساسانی بحالت معخصوصی که دز هیچ دسا دیگرنظیر ندارد وارد بوده است باین معنی که بعضی الماظ را ادمی مینوفتن دليي درموقم خواندن بواسطه تر جمهای که درذهن خود میکردندکامة ابرانی [ تر ابز بان میآوژدنده شمازه این کلمات هر چه بعصر سا نز دیکتر مبشود اف ون دد . این کلمات دا «هوزدادی> عینامند جون ذبان] دامی بز بان عرب بعیاد نز دیکستدواج کلمات عربی دا درز بان قارسی نباید نتیچه تساط عرب برايرآن دانست ۶ همانطود که کلماتپپلوی نوشده وبجای آ ن القاظ فادسیامروذ عده است همانطودهم کلمات آرامی زا نو گر ده و بجای ان لفاظ عر بی گذاشتهاند » منتهی بمرودذمان عده کلمات تربی عتداال دردیبان فادسی خیلی پیش ازعده کلمات دامی متداول تردبانبپلوی کشته است. عقيدهايکهنا کنون اظهاد کر«اندکهذبان پپلویگانهزباندهرة اشکاني
۳۳ ۱ ث_ِ دود ببش از اسلام
۱ وساسانی و دهد ست نیسی .دود اشکانیانسد ذبان دیگر ی ذایر ان ببتا شیه " کههمالن زبانفادسی ادبی ام ود باشد که پمرود دمان تکامل باقته و باین صوذت درآعده اسبت. تاماینژبان همیشه زیاندری بوده است. ذباندری لمات هوزدارش نداشته ودبان شرق ايران بوده د بان بولوی که هوژوارش داشته در مغرب آير ان محمول بوده است . ۱ درزماناشکانیان ز بانبهلو کودریدا بشط | دامی سر بانی نوشتهاند واین خط عینٌنا اداسط ساسانبان ععمول بوده است » سپس خط آرامی دا که هقطع دعتفصل بوده است کم کم برم «تصل کردهاند #درنتیجةٌایناتصال خط دیگرش بید! شده که[ نرا خط بولوک نامیده(ند. درایتدااین خط جدیدزا فقط برأی نوشتن کتانها بکاذمییردند ۶ وین پتدریج کتیبههارا هي بانخط نوشتهاند. خطیهلوی یکی اذمشکلترین خطوط عالمست یراک اغلب دوحرفمتصلبيك حرفمنفصلسیه مشود یرای خواندن این این خحج لازمست که انسان هر کلمهاي دا بداند بر بنه بخواند . اززبان بپلوی» گذشتهاز کتیهها وسکههای اشکانی دساسانی» يلك عده کتب نیز در دسنس و این دبالتامدتهای مدید بس ادفتحایران بدست اعراپ ددمیانایرانبان متداول بوده ژهنورعدة کشری از دیانپای ولابتی دمحلی ابران شیاعت نامی رساصل بپذری خودهارندژ اشعاری که دزایر ان بلسچههای تلاسی سرودهاند ددد کتب ادیبات ايز آن پاسم تاو بات* +عر 83سست رده فر دی ازر بان بسلو یس بعسی اذ کتب بپلوی که امر وزددمبانست دردوره اسلاعی ابر ان تالیف شده و معلومست که گذشته از زر تشنبانی که از ایران هچرت کردهاند بعضی ابرانیانی که دد اير آن مانده وعسامان بودهاند تا عدثهاک مدید و حتی تا قرن شنم هجر ی این خط رد بان دا مبدانستهاند ۶ باین بان تالیفات گر دهاند . دبان بهلوی بات عد کر کلب ررسایل داشته است که بعصی ا اپ عنا باقی عانده ذیعضی دیگ را بعر بی با
فا سی ترجعمه گردهاند واصل | نپا امیانل رخیه اس ۶ ا بعضی درگ فقطط اساهیی بسا
دورة بیش ازاسلام 0 ۳
شعر دزدو ده ساسانیتمز نخستمانندشعر اوستاهجایی وده رازجمله آ تاد منظوم زبانبپلوی یکی کتیبةٌ شاپود ادل دد حاجی! بادست د دبگر متاظرء متظومی باسم «درخي آسو ر نات» 3 مناطر هایست ددعیان تخل ۶ برواز آعاد دبان در یست گر دیگر منظو مذیاد کار زریر ان بز باندزی9 بعضیاد سر ودهایعانوی که نهانیز بز بان( بست. بعضی از اذان شعربهلویبا اودانعربتیز تطیق مشودو عنوذهمان ادذالمتدآواست > منتهی چون بعروض عر بیدرمی ید ۶ قابل تقعلیم بافاعیلاستتصود کر دهاند که مان ادزان داازاعراب گر فتهايم. بدین گوتهدردوزه ساسا نیانهم شیر هجاییدراپران معمول پوده است دهم شعر عرذضی .
ا(حیت نثردبان پپلوی منتهای شباهت را پفادسی فرن چپادخ د رنجم دارد و دز هر کتاب پهلوی اگر کلمات دا تجدیدکنيم. و بای نها الفاظ نوینی اززبان آمروذ بگذازيم عینً ثرفصیح پسيكقديمبدسعمی ] پد کتب مزبودرابدودستة بزد گمتوان تفسیم کر د:نخست کنیمذهبی کهدراحگامدین زددشتر تاد یلد نفسیر ذغیره نوشته شده؛ دوم کتبغیررهذهبی کهددمیان | نها کتپ سیاستد اخلاق و کتابپای علمیدادبی اتقبیل داستانهادقصص دغیرهبوده دحتی کتابهاییدد بابقواعد شطر نجوسوازی دتیر اندازیه آین چپاندازی دغیره بوده است . از جمله کتب موجود بزبان پلوی کتابهای بسیاد مهم محتوی مطالب بسیاد هفید دد تادیخ و عقاید قدیم احداد ماست ازقییل کتاب «ذین کرت»وهپوندهش »2 «دانستاندینياک» و | رتایدی آشناماک» وه کار زاماثاد تخشیر بایکان» و«یانگادذدیر ان» و «دانستاندیدك وخسرء کو آنان»و دشن سگناماک*وغیره. از کتابرایی که فقط ترجمه آ نپایما دسیده نخس کتاب «ضوتای نامكك» استکهباسم «سیر الملوك» وههدای نامه» (« شاهنامه* ترجمپای بسپاد بنظم د نثر عر بیوفادسی داشته و ار آنبا ۱۳۳ منضو مه معر دف قر د2سی باثی مانده اسي . دیگر کتاب کلبله و دمنه که اسل آ توا از هنددستان دردمان آتوشیر دا بایران آوردهاند و بزسان بهلوی تر جمه کرده اند دترجمهای فادسی دعربی که امروذبدستماست اذردیهمان ترجمه پپلویست
در ادبیات بپلوی یکی ازاد کان بنیاه عهم داستان سرایسی و افسانه پردازی
نت۳۹ 5 ۱ ثكٍِِ ۱ دوده یش از اسلام
بوده است و این خدق افسانه سازی که دد میان آغلباذ شعرای بزرت ایرانهمواده
۱ بوده است دذنباله همان ذوق ادبای ایسران دد زان ساساندست دحتی بعضی از داستانهای معرفف ما اد قیی «دامق و عذرا »2 « دیس ددامین > و#اسکندرنامه»
و « پودامف 3 بلوهر » و « سلامان ۶ اسال » 2 ۶ شیرین و فرهاد * و « خسرد و
شیرین * 2 « بهرام نامه »2 تمام داستانرایی که ان جکایات کوچكت شاهناههتولیدشده مانند « گر شاصب نامه» 2« بپمن نامه > د«دستم نامه » و« سام نامه > 2«شپریار نامه
و « چهانگیر نامه » ده فرآمرزنامه * ۶2 برژونامه 2 « پپرام نامه » و «بشتیارنامه»
و غبره با مستقیماً دد ذبان بهلوی نوشته شده بود با اینکه از بونانی و سربانی ه ظیره بیپلوی توجمه کر ده بودند ۶ ازیهلوی بر بان فادسی در | مده است ۶ حتی کتاب « الف لیلة د لیله » و داستانهایی که از آن ببر وت مده ارقیرل داستان سیف باد در
اصل بز بان بپلوی بوده است ۶ الف لیله ترجمه 2 تهذیب کتاییسی که دد اصعل
پپلوی« هزادافسانه »نام داشته د مترجم آن دا بربان مرب در آورده و بعضی اسامی
اشیعاصی و اماکن را باسامی رب با اما کن ید بان تبدیل کر ده است .
ند زمان ساسانبان علوم و فتون نیز در ایران دد منتیاک کمال پوذه است و
تمام عاوم هتداال دران دماندا بادشاهان ساسانی بایرات آوزده بودئد ؛ میتصوصا طب دد اپران ترقی کامل داشت ۶ طب پوئائی دا با طب هندی علمای ایران تألیف کرده بودند 2 حتی شا گردان اشان تا فرن چباره هجری درد یرال بوده اند و همو اده اطبای بو رگ ممالكت اسالام تا گرن جوادم یرود بانسادای ایران بودهاندژدد نجوع نیز اير ائیان کمال معرقت دا داشته اند و منیجمن بزر گي ایرانی در فردت اول هچری شا گردان همات منجمین پیش از اسلام بوده اند . حکمت یونانی تیز ثوسط عامای آ سیای صفیر بایران امده بود و در ذهسان ساسانیان تام علومی که بزبان مربانی دذ مغرب آسبا عتداول بود بایر ان داه پافی و دد مسراکز علمی ایران ۵-5 بیشتر دد خوذستان و فادس بود دواج عمده رفت د حتی بعضی اذ معلمین داساً بزبان سرباتی نددیس مسگرده اند 2 علمای ایران بیشتردبانسر بانی دا میذانستند 2
سر ناترر ال عامي, ۶ دیا د9م اسر آن شده نود , مسق ام ان دذیو قصر نب
ثرن اول و دوم ۱۵
بمتتپای کمال دسیده بود و نهمتالیفی ارموسیقی بونان دموصیقیهندی. بو ده استادان یه راک مائند بازید ۵ نکیسا ۶ بامشاد و رامین و سر کشبا سر کب دد ابرالبودهاند و مو سیقبی امروز ها با اند تصرفی همان موسیتی دعان ساسانیست . نی همرفته تماه علوم و فنون متداول در ان زمان عانند طب و تجوم و حکمت و دیاضیات و موسيقی و عرقان د تارش و جقر افیا و هشت و چو گان بازی و تبراندازی و فنون جنگی و سوازی و مملکت دازی د تمه اسلحه و بطادی و بر وش حبوانان 2 شطر نج و غیره دد ابر ان معمول بوده و کتب در آن عیی بر داختمد نیس مبگردند, بهمین جپة در ذمانی که اعراب بس اد استقر اد باسلام بخیال افتادند علوم متدادل را پزبان خود جلب کنند بزد رین سوم عاید ای انیال شه 2 بجز چند کتاب معدود که مردم آسیای غربی بزبان عرب ترجمه کرده اند نما کنب علمي د ادبی کهدد آن دوزه بز بان فرب ترجه شده هستشما بو سط اسر اسان بوده است 42 هنود و ادث علوم با گان خود بودهاند د علوم اسلام فیالسفیفه جز علوم ایر آنی نیست که نخست ابر انیان آنرابزبان عرپ در ] وردهاند سس ايرأئباب دیبگربتکمیل ان کوشیدهاند. بیمین جبه دبان پپلوی وتمدن ساسائی دد ادییات 2 تمدن مرب منتهای نفوذ دا
داشته است ,
نخستین تاحیه از ابران دا که اعراب تصرف شدند تاحیه بحرین بود که در سال هشتم هچرت بدست اعر آب افتاد 2 اخرین ناجیه ازئواحی ماوداء الشهر ددسال 2۳ محر که تنصر قی اغر اب در ! مد لیی بارتمامابرآن|رشاند اعسلمنشده توت 4 چنانکه هدتپای مدید تا اداسط قرن دوم هجری بعضی اد تواحی ایران مانند اذذبایچان و طبرستان و کیلان 2 ماژراء النهر اذیر وی تاذبان سرمیسچیدند وددینمیان گاهی ! شکار عسبان مبکردند و از دادن خراج و پذپرفتن عمال عرب شانه هیمیکردند وذمانی ددبرده عمال تازی دا بر منداختند و خنود دا از فشار حکومت بیخانسه ۲ 8 1 . تچ خارج میگردند دلی بزد گثرین سیاستی که برایدهایی ازقید بیگانگانپیش گرفتند
۱ ۱ ۱ قرن ادل ودوم توت های مذهبی روت و ازاداسط قرن دوهتا آفایل قرن جماده که سلسلههایایزانی در؟ کناف ایران تاسیس شد 3 تشاد بیگانه دا بر انداخت چندین مذهب مختلف در تقاط متعدد ایران بتوسط ابراتیان بوجود آمدکه گاهی اساس ان هتکی بر نقاق و تفرقه در میان مسلمانان وافتر اق عقیدة ابراتبان با سایر مسامین بود تا بدیدوسیله اپران از سالطة سگانه رها شود و۶شهعر ید باصطلاح | تزسان چجز ایر انبان نبودهاند و گاهیهم دجعت بسوی عقاید ذردشتی داحیای اير ان قدیماسای نهضتی دا تشکیل میداد چنانکه ددعدت صدوینجاه سال نظیرنهضتهای ایومسلم در اسانی دداوایل قرن دوم دبهافرید درصمانزمان دظمود غالیان دسنباد درخ اسان دجمیم بن صفوان دزتر مد اسحق تر کدرماوداعالنهر ودوندیه دنعراق وجممت « اسبنوبتی » و ظرور «استافسیس»دزهر ات دبادغیس سیستان دنپضتمقنم دسپیدجاگان درمادداءاللهر ددسال ۱۵۹ دظهودبابك خرعدین اصحاب ااباسم «سرخعلم» ددسال ۲۰۱ وپیردان ار مانندهمازباد» ددافشین) دظهود عیداللهبن کر (مدر خر اسان نامیس مذهب ر امیه درادایل فرنسوم دنیضت قرمطیان درخونستان و بسرین دذهسان زمان و اصمحاب صاحبالز نج درسال۲۵۵ درهمان نوراحی «زیدی شدن تمام مردم ظبرستان ددسال ۱ آغاز کار فرقه ای از صوفیه نتوسط حسین بن «نصورحااجدر او اخر قرلسومو نیضتهای دیگرشیه باینهمه براکانبوده استکه ایرانیان ميکوشيده اند از قشمادعکومت عرب شود زا رها کنند و بپمینجهت صسدت نز دیاث بسیعد سال کشمکش دابمی در مبان ایرانبان مغلوب وتاذبان عالب ددسر آسر ایران ددعیان بوده وبهنج دجه مجال نبوده است که مردم ابران بکادهای علمي دادبسی پر داند و بهمین جپة ددین مدت میصد چند سألایران از شاعرونویسنده بزبانخود تهیمانده استداذطر فدیگرذبان فادسی کهدد تتیجه | میز ش, ذ بان پهلو یز بان دریبا کلماتعر بی بوجو و1 مدهاسيهنوژ کامال یوت اهر وزساخته نشدهبودودرحال کمونبود:ذیر اانیکطر فد بانبپاویدا از در بارومر | کزدیوانی دوز کر ده بو دنده ازطرف د, ابر انیانتنبان نمیدادند که حتی برای بیان احساسات خود دیان عرب دا بکار پر ند وذبان ایرانی مخصوص بشود
طبتو استند ۳ ۳ رران ِ۳ الته هم میتی نم از لر دماین سیاحنه سود 3 ریات در چا
رناولودوم ۰ ۱۲ کنونیبدین گونه فراهمشد . پس ناچاد آثادی که بیش اذ پدید آمدن ذبان کنوتی فر اهم شده چون دبگر کپنه و نا مفموم بوده از عیان دفته است و نیز بخطسوطی بوده که بعد ها فراموش شده و قپسر[ مترو ک گشته است . لامحاله درین عدت نز دیا سیصد سال جمعی کثیر ادیا 2 مولقین دد ار ان بوده اند که بیمان بان عرب | تاد انخود گذاشتهاند باینمعتی که ازاواسط قرن دوم ببعد امراپ دمخصوصاً ۳1۳ احتیاج خیون را بو م ومعارف احساس گردند چوت ار و علمي نداشننددر نزمان دوملت بیشتر دادث عم نبود: نخست ایر انیان بودند که علومقیعیانو کلدانیان و1 سوزیان ویو تانبان هنده ان را فرا گر فته بودند 9عمام علم قدمز | اخذ کر ده با 0 یز بان سلوی با بزیان سریانی که در آ نزمان ربان علمی !| سا بوة بت گر ده بو نش . دوم هردم آ یبای صغیر بودند که علوم بونانی از اسکندزبه بایشان ادث دسیده بود و آ ترا یابزبان سریانی دیا بزبان یونانی حفظ کرده بودند . بهمینجهة نخست خلفای دمشق مس علای بخد.اه دردمانی کهیتل عاوم بز بان عرب برداختدد باین درعات حاجت بافتند ودرنتیجه عد کثیر ازدانشمندان ایران که بشتر آ نپا ددمذهب بهود با تصاری بافبمانده بودند#عدهای دین اصلام دا بذیر فته ۶ دیکی چند نفر بهمان مذعب وس بشتی نیا گانشودمانده بو دندژد بانعرپ فاهسدانستند نقل عاو مومعارف ود پباتاز تا چهپهلوی چه بونانیزچهسریانی بزبانعربمشغول شدنددانین حیث شیر تبافتند؟ حتیعده اک کثیر اژیشانبعدی درد بانعری استادشدهبودند که بنظمشندر گر بی نیز هشیود کشتند وزز ان پس همواره علوه ومعارفاعر اب بدستایرائیان بوده است فتمام بزد گان ذبان عرب بجزعد؛ قلیل چه اژعامای صرف دنسوومنطق ومعانی «ییان وعروض دلغت دغیره دچه اطبا محکما و منجمین و علمای دياضي و طبیعی وجه موزخین 2دیرالن تشعرای ععروی ایرانی بو ددند . بدرجیهای که اگر ایراتیالن نبودند معااف عرب صد بت این معادف موجود نبود حتی اير آنیان قر اکتد قر ان .و تجوید. و فقه و تفسیر احادیث دا ٩ میبایست مختص اعراب باشد تر تیب دادهاند ولغلی دوات جامعین اشعاژ جاهلت عرب اير انبان بودهاند ؛ بطوریکه در درتاریج ادییات عرپ آزهرده اسم بالزش كت شش هشت ام اد اپسر انیانست. بدین جپةٌ
۱۸ ۱ ۱ فرن" سوم ددین هدت سیصد سال [ گربزبان فادسی اثری اذادبای ابران نیستلالقل بزبان عرب آتادپسیادهست که چبر ان آنر [ ميکند . قرن سوم _ فرن سوم | از جاوة ادسات فا میسی 1 یبن جپتست ۵.٩ سلسلههای بادشاهان ابرانی بالاستعلال در بععی اذتقاط ابران بادشاهی کسردهاند . ابوطیب طاهر ین حسینبن مصعبملقب بذدالیمینن دذسال ۲۰۰ حکمران خر اسان شده [ولاداوتاسال ۲۵۲ درخر اسانحکمر انی گردنددایرانی بودندهصفاد باندرسال ۲۵۳ درخر اساناساسساطنتی گذاشتند که بعد سامانیان د۲۷۹ و آزذیاردر 9۳۱2 آلبویه در۲ ۱۳۲ انتبعیت کردند یعنی دربادهاپی ترتیبدادند که ددباده تن ابرانی در آن بدیدارشد» مخسوصا صفاربان سامانیان دج زو سایر تعصبهایایرانی عصبز بالنیز داشتندد | لطاهر هم تادرجهایدبان فازسیددگد اتردیج گر دهاند و ال ریاد 2 ال بویه چون بدد بارخارشت نزدیتر بودند و از هرحیت با خلفای بعداد ذقایت هیگر دند سیاست ایشان اقتضا مبکر د که ذبانعرب دا اندست ندهند دبدییر آن دشعرای دبان عرب بیشلذخافا فقم بگذارند تا اسباب سلطنت اپشان اذحیث نظم وثرذبان عرب کاملتر ازخعلشای بغداد باشد ودرشمن ژبان قلمر«داشان ذبان بپلوی بوده کهادبیات آن در دوزه بعد ازاسالم در سراسر ایر ان انتشاد نیافته است دی بالیسصفادیان ۳ آل ساماین جون دور ثر بودند بدین دقابت حاجت نداشتند و دبان سرذعین پشان ذبان دری بود و با کمال آذادی ذبان فادسی دا تردیج میکردند و آحیانً در بالعرب بیزاد بودند . بدینجمهذیید آشدندیات فادسی مرهون هساعيیصفادیانو مخصو صاساها نیانمست. شعر فادسی 45 بمادسیدهدد او ایلقر ن سوم ریداشدهاست: بیشاز ان شعرایی بزبات ام وژقایلشدهاند واشعادی بنام ایشان ثبتکر دهاند که از کامات ا نها کاملا بیداست که درقر ون بعد ساخته شده مثلا ادلین شاعراین بان را ابوحفصبن حکیم بن احوص سفدی دانستهاند که گویند در قرون ادل هجری بوده دحا لآ نکه قطعاً درفرن چپادم میزیسته دمعاصررودکیبوده است . پس اذادعباس مردذیداذ کر کردهاند که در مدح مامون دراه اخرفرن دوم شعر فادسی گفته استوحال | نکه ربان
تست
وتلفیقات آن اشعانمسلم میساژد که درقرون بعد سروده شده وبیشتر باشمازقرن ششم
رن سوم ۱ ۱ ۱ +۱4 شنبهست .. پاسم شقیق باهي غادقی معر وف همان مان هم که درد گشته شده اشعاری و کر کردهاند وئیز باسم بابزید بسطاعی عادف عشرود که يلك قرن بعد از این بو ده ودر ۲۱۱ رحلت کرده ۳ نیت بععصبی اشعارضمط گر دءاند اس ۱ ۷ اشعادهم بیداست که درقردن بعدسردده شدهاست. قدیمتر بنشاعری که ازواثرک مانده حنظلةٌ بادفیسی است که ظاهرأ ددسال ۲۱۹ در گذشته و دیوان اشعادداشنه است؛ ای اینث آزشعر اد جز بنج بیتچیز عا اد ستت. تمریتث دظاصر آار ادل ۳ 1 دلر خر امسانبز بان فارسی اعر وذشعر گفته اسی. درسیستان اول کسبکه شعر باین زیان شعر گفته «جمذبن سیف سک یست کهدر سال ۲۵۳ در مدحسقو ب بن لمثصف اد یشعر گفتدد اوتاسال ۹ص رنه بو دود بعداژ و دد همانسال ۶ سبساء کر د ومحبدینجحلت سگ زک شعر گفتن باینزیان شروع کودهاند؛ سای لمتیوم تسیر سبکه سار فارسی گفته دج برن سمعبل نی#چیی بو ۵ است که اذهمدرفرن سوم بوده . دد | ذربایجانمعمدین بعیثبنجلیس که درسال۲۳۵ رحلت کرده ال شعرفادسی را که ات ژدرعر اقآیوآلاشعت قمی کهدد همین درمانها مر دستگ ال شعر فاد سید ا درثم بر و ده اسبت دلی اد اشماز اینسدنن اخیر جبژ ی ۳ کنون لاصتا نساهذدهاست. اند کی سل از اندرقمشاعری بو ده آستعو سوم ۳ ان محمدین علیالعطار که درثمرشپرتی بسیاد داشته حتی از دودکی دیرا درشاعری بزر گتر میدانستهاند دای از شذر اددم جیز 5) بفستابست .
ارطررف دیگر درس.ستان دردزیاد صفادیان شعر اک دیگرکهم بودهاند : یکی فبر ود مشرفی است که ددسال ۲۸۱ رجات گرده ار اشعار اد هشبتست دردستسی : دیگر ابوسليك کر کانی که لب اي در باز عمر ۶ بنلمث 1۳۳ ( ۲۸۵-۲۰۰ ) بو 2ء اسسمت ژاز اشعاد ام دمییت دزعیان هست ۰ درهمان دمائها شاعری درگ ر ددخر اسان بودهاست باسم غبعو دی مر دزي 1 داستاً ناگ قدیم اير ان خی شاها ده زا نظم کردهبود و آن متفومفوی : مدز مدای شیر تداه که ایر انیا همه ترا عیخوآندند و بدالفضر میگ دئد و بر 1 نن تصادیر ساخته بودند > همیچنانکه درین عسان بر ای شاهنام_-4 فر 2 سی ععمو است وار | لو مد ۳ ۵ بیبشا یاوذان دختلفب ماندد است . این چند
تنشاعر که درفرن بو 6 بو ده بش بمن له م«پسنسش شعر شا سپی میباشند کد بعلب اتشان
را كث_ِ رن چپارم - نظم ماه ارسال همواره ددایران درمتهای کمال مانده است دلیالیته مانند آغاذهر کاری هنور بددجهُ مال پر سیدهبود ودرجه کمال ان درقرن جپادهست . اد نثرفادسیقرن سوم حز تعشی جملهاکایر اکنده که دد کتیعر بی هانده زک ردستادسي یجان ده نمیتو ان دانست که تشر فارسی ددینزمان جدحال داشته است . ٩ ۱ نظم
قر ن جهار ه : دذگر چمانم شعر فادسی بافج کمال 2صاحت ثر سمل ومد مه دور درخشنده قرن بنجم دششم که منتهای بلندی 2دواج نظیو نثرفادسیست ددقرن چیادم فر اهم اد که ازبازماند گان صفادبان که ددفرن چپارم هنورددسستان بودهاند دیرژی از ساعانیانمیکر دهاندامر ایا لسامان نیز که بر خر اساندماوداءالنهر و گر گان دقسمتیازعر اقد کرمان فرمانرواپیداشتهاند درترویج ذبان فادسی آذهیچ ۳ و گذار نکر دهاند زدرحقشت ادسات فادسی تساه بر ود شی السامان بمیان مده است . ازشعر آیدرباد صفادیان ددسیستان فقط صانع بایعی دذیندوده معردفست که عحاصر بادود کی بوده ویجز يك دباعی جیزی از اشعاد اد بدست نیست » اما شعرای در باد سامائیان عدة بسیاد بودهاند معصوصا دردریار نصر بناحمد (۳۰۱,۳۳۱) که ملجاء تمام دانشمندان عصر بوده ۶ این بادشاه گریم دانش پرود یکی از بزد کترین مروجین ذبال فلدسی بودهاست . اذ شعرایی که دددوده ادل سامانیان بعنی بیش اذ اصر بن احمد پدیدا مدهاند اپوالمثل بخارایی 2 ابوالمژید دنقی بخادایی سپری بخار ابید معر دفتر اذهمه ابو المع ید بای بودد است که ظاهرأ عو بدی تاصهیبکر ده 2شاعر 2 دییر بسیاد یر رك بوده چنانک4 گوبا داستانبو سف زلیغار انظم کرده بوذ 32 شر دو کناب داشته است بکی شاهلی داستانیای قدریم ابر ان مانند شهنامه کهمیحصوصا قسمتی از ان شامل داستانهای عر بوط بکرشاسب منتهای اعتبار دا داشته است واذ میان دفته ودیگر گتایی درعجایپ بلدان که اسان اکنون موجودست ۳ | بنام نوحبن عنصود (۳۸۷-۳۱۷) ترتبب داده داذین قر اد تااهاخر قرن چپادم ژنده مانده
اسب ۰ ادین میعر | 7 هر یل عجید بت بر ! گنده ماذبد اس ۰
فرنچپادم - نظم ۳ ایا شعر اگدر باد تصر بن احمد شماره اشان بسا بوده و ]تسه بجا رستهاسیي بدییگر اد ست : مه دفتر ویزد گترراذهمه ابوعدان جعفر بن عمحمدوود گیسمر قندی بودکه درقریة بدمسر ودب یار ودلي آذتو ایح سم قند بوجو دآمد و از اغانجو آني ددشعر . ژموسیقی معردف شد ۶مدتهای مدید معر ژفترین حلیم ادیپ عصر خویش بوذ ۸ . عیندس شعر فادسیست » ذیر !45 تمام شعر ای بزركت ایران سرد دی بودهاند واه دا باستادیهسلم داشتهاند , دز شعرمتتهای قددت دا داشته ویلکمبلیونوسصده ارشعر سروده است وپنج منظومةٌ مثنوی داشته از آن جمله کلیله ودمنه «داستانپای سندباد را نظم کرده بو دوشعر رگ در توادت تایر بود 2 مین چیه بیاذه:نفن ترین دحال زمان خوش شم دهمشدودر او ار عمر لودانابینا گر دند 3 درسال ۳۲۹ رحلت کرد و دد همان قریة مولد خویش دی دا دفن کردند و مزاد اد تامدتهای مدید بس زد زبارتگاه ایر انیا بود « اغیرا در همان جا استخوانهای وی دا یافته اند . بعد اد رود کی شمرای دیگر ان دمان بدین قراد بودهاند : اس طیب مصعبی صاحب دیوان دسالت آحمدین اسهمیل ویکیاذ وذرای تصرین اجمد - آبو العباس دبنجنی بشادایی که ۳۳۱۱۵ هم زندهبود - خبازی تیشایوژی کهدر ۳4۲ دحلت کرد ابمعفص حکم آبن او صسغدی که گذشته ازشاعر ی درموسیقی قددئی تما داشت دددسال*۳۲۲ در بغداد ! لتی اختر ام کرد پاسم شپ ود که سیازوی دیگر کسی نتوانست ترابنو اژد و کتابی دز لغتفادسی تألیف کر ده بود که دذیرقن قدیمتر ین کتاب بوده است. [پو عید ال فر الاوی که ازشعر ای بزرك زمان خویش بود . ابو شکودباخی که اونیز شاعر سیام برد کی بود جپازذمنتو ی تام کر ده بو د که یکی از نما دز سای ۲۲ تما شنه ۵ آفریننامه نام داشت ابوالحسن شیید نحسین وراق باخی از مشاهیر حشما و خطاطین وشعراقءصر خویش پودوددحکمت درجهای داشت که بامحمدین 3 گربای _ دازی حکیم ودانشمندمعروف آنژمان ممادضهع کرد وددینفننألیفات بسیانداشت ود سال۳۲۵ رحلت کر ده است ب ابو الحسین محمدمر ادی بای که ددشمر فانسی وعربی استاد بود دیشاز رود کی دحلت کر د _ طاری که اذمردم طخادستان بود و از شعر ادجز ددیت نمانده است - رابعه قزدادی دختر کعپ ذینالعرب معروف
سس فوجادااظر بیتنی کمپ که نخستین ژنست ۵5 پر بان فارسی شعر ارو مانده و دزرشع فادسی نهایت" قدرداشته - ايرانشاهبن ابوالخیر که داستانهای قدیم ابران دا که ددباب بهمنبودة اس نظم کرده بود » وی حز بأکابیت از ان نمانده است . ابو العارء ششتری که وف تیز شاعر معراف عصر خویش بشما میر فت س ابو اسیحقجویپباری کهدی نیز آزشعر ای معرژفی بود - ۱ دردددة یس آذنسریناحمد ینی آز۳۳۱ تا۳۸۹که متجاوز ازینجاه سال دبگر ساعانیان ساطنت کر دهاند شعرآگدیگر نیز بوده اند که ازیشان نیز بجر اببات پراگ: 0 نماندهاسی بدینفر ار:ابوژدعهسمری در گانی_امر ابوالحس اغاجی که ازشاهز اد گان سامانبود - ترکی کشیایقی - امن لوگریغزدانیسعروف بل کدی رذن که دزشعر #موسيقي کامل بوده است مس ابوطاهر خسردانی اذ معردفترین شعرای قرن چپادم کهدد ۲ ۳۶در گذشته - ابوعیدان ععر وفی بایخی که شعر بسیاز داشنهاست- ابوعیدانه نوایسی مروزی که اذفشلای ددجة ادل تصر خود بود - ابوشعیب هروی که دک نیز آزمشاهیر شعرا بودهاستت ابوعمر وزجاجینیشابودی کهددم۸ ارحات کر ده ابوطیبسرخسی - استغنایی نیشابورگاددمیانامر ایآ لسامان امیرابوابراهیم اسععیل ابنتوح ملقب بمتتصر که درسال ۲۸ بسلطتت زسید دی درهمانسال اسرشد ودر 5 درییابانمردیشتل دسید نیز بزبان فارسی شاعر بوده است نیز ابوعایسیهجود ادامرای در بادساماتی که دزسال ۳۸۷ درحیس قلعة گر دیز کشتهشد دهمچتییماکان اپن کاکی اذامرای معروف سامانیان و ال ذیاد بزبان قارسی شعر گفتهاند .
ازطرف دیگر ددهمین ادا در چفانیان امآی شاعر پرودده بودهاند بدین معنی که درسال ۳۲۱ اضر بن اجمد سامانی سیرسالاری + اسان مر ای چغانبان دا بابوبگر محمدینمظفربن محتاحچفانيداد ویس اژه. _انندی تاسال۳۷۷باستقاال در اندبار سکم رانی کردند #جول بر بت باقثه ومانوس باداب دز با ساما نیال بو دند بمشذومین خود تأسی کر دند ور بان فارسی زا ۰ دباخود رواح دادتد دشعر ای چند دذجفانیالدردذباد ارشان دیستهاند اژ ا نجمله حارتتر مذی وفرشبی سیستانی شعراکععرژف قرنپنجم بودهاندکه آغاز دورثشاعری خودراددچنانیان گذد انیدهانه
. فرنچبنادم + تظم ۱ ۳ وياکتن از امرای ابن سلسله ابوالمظفر طاهر بن فسل که در ۳۷۷ رحات کرده شود بزیان فانسی شاءر پوده است ؛ ازشعر ای دزبادجنغانیان معر دفتر اذ همه ابوعلیمسمد ابن احمددقیقی باخی بود که ییاز بزد گتریسن شعرای ایراتست فیس از دودکی بزد گتربن شاعر ایفرن بشمادمردد » دگیقی بنظم داستانهای قدیم ایران فندوین تا تایه شروع کرده بود 45 درسال ۱ کشتهشد و ازمنظ وم وی جر ۵6 ۱۰ ست 45 قر دوسی دد,داستان کشتاسب وارجاسب دذشنامه خود نقل کر ده دیگرچیز ها بدست نیست داسایراشعار دهم اندکی عانده است » دییگر ازشعرای چغانیان بدیمبلخی بوده 45 اذشعر | ونیز اند کی مانده است.
در دربار بادشاهان ال ریاد هم چندتن شاعر بودهاند بدینقر اد * مخلدی گر گانی -دیلمی قزوینی - قمری گر کاني خسروی سرخسی که یکیاذمعردفترین شعر ای فرن حپادم 2 بزد گترین شاعر درباز آل ریاد بود - ابالت گر گانی که در شعر لیث تشاص میگر ده است ت ادیپ طبر ب کفایی گنسسه اک - کوسهفالیت بود که و این سه نفر شعر نمانده است - شمس اامعالی قابهیبن دشمگیر معردفترین یادشاء ال ذبار که درسال ۶*۳ کشته شد نیز بزبان فادسی شعر میگفته است .
دردر راز آل بویه نیز شعر ای سیاد بوده ادف از ان جمله بوده اسیبختیازی اهوازی که گوبا بساذابوالموژید بلغی بیش اذ امانی داستان بوسف ۶ ذایشا دادر یال ۳۸۰ دد جوانی نظم کرده آست ولي از ان حجیز که تمانده د دیگر متصور منطقي دازی که معروفترین شاعر ددبارآل بویه بود ۶ از شاگردان بدیم الزمان همدانید در شعر فادسی 3 عربی منتهای شهرت داشت ۶ از مختصات صاحب بن عباه بوذ 2 در شعر منطقی ۶ متصور تخاص کر ده است . شداز دازی که اد نیز انعشاهر عصر خحویش و از بزدگان شعرای آلپویه بوه < در سال 4۰۱ دحلت کرد «کتابی درلخت باسم منتخپ الفرس داشته است و هم بزبان دری 2 هم یزبان پپلوی دد شعربسیاد ماظر نوده است_ابوعبدالة جنیدی که او تّ درشعر فادسی عربی ععر اف تاصر خود بوده آستاب حکيم متصو ریکه ظاهراً معلالب کتاب المنصودکتألیف محمدین ذ کریای دازی دانظلم کرده
هیرگ شاعر صاحعي منم مد اي لس اب طپ باسم داش تأه ۸ باطب
ار ۱ رن چهارمن نظم" و انرااذ سال ۳9۸ تا ۳۷۰ دد سن ۶2 سالگی سرد دهاستد باسم حسئویهبنحسین هکمر ان کر دستان انجائب ال بویه برداخته است و نسخهٌ ان دردستست.
درفرن جپاره يلك فده شعر ای دیذر هم بوده اند که از علما و عرفای مشیود ان عصر ند 3 بهیچ يث ار ددربادهای پادشاهان متسوب نبوده اند ادن جملهابوئصر ۳1 حکيم معر دف که یکی ازیزد گترین حکمای شرق بوده ر در ماه زجبپ۲ ۲۲۳ بسن هشتاد ساانگی دد حلب دحلت کرد د صاحب مولفات بسیادست بزبان عرب و محصو صا ی حیومت ۳ مو سمعی بزد کترین هر له ابر ان بو ۵۵ است ژ شور فادسی ۳ بوک تسمت داده ائد . دیگر شمتح [ یوعد الله محمذین خفیف شیرارف ادف مشهود ان مان که ان ۳۷۱ رحلت گر ده استه س مام ابو القاسم ان سر بل مسمذ: بن باسین از عرفای بزرت مرنه که در +۳۸ در گذشت - اپوسعید فضلآللهین ابوالخیر مهنهای یکی ار ععروفترین عرفای ابرانکه صاحب مقاهات معروفست و درشب جمعهٌ چپازم شعبان سال ع ۰؛ ددمینه دحلت کرده اسی دعد کثبر دباعیات فادسی با خواص 2 ؛ثار هعردف بوک نستهیدهند - طاعرعربان همدانی صاحبدو بیتیهای معردف بزبان بهلوی که از محترمین ذهاد عمر خویش بوده و در سال ۶۱۰ دد ان در گذشه ن شهرهمدان مدفونست - شیم ابوالحصی خرقانیمتوة ی انیا ی نك شا تشر لب ۳ ۹( مدگونست - سیح و حتر شانیعتولی تال ۵ که 12 بجر از ششاهر عر قای رعان و سس ببه ات ج ِ بوک تس سشعر قازسیی تست دادم ید آژ اه # # اجان ابو سعیت دب ای بو وت رز بت داده اند - ار ابویگر داعظ سرخسی که اذاصحاب اپوسعید ابوالخیر بوده وتا سبال 3 ۰ 4 سصیو ق واه است عی ار اعمشا شعر فادسی تشه است , ایو العیاس احمشاین معحمخ ین عبدالکریمقصساب ۱ ملی که از بز ر گان مشایخ او اسطفرت جازم بو دهئیز اشعا فا سبي ز#ایت گردهاند. ایغ ابو الپیشم احتمرن بنحسی گر کانی که ازحکمادیزشکان #عر دفقرن جازم ده دص زمر فده عالیی در ی مارده اسیيی نیز ابوعلی حستی لزن بل دفاقنبشایودی ار بر گان «شایخصوفیه له درد رعقدروه 4 ۶در گذشته شعر فادسیی می گفته آست. دد فرن چیاده دوتن ساعر دیگر نیز بودهاً ند که مملوم سرت در کدام ناد تست "1 بکي بشا مرع زبس صاحپ قصبده اي معر وی که ببداسي شاعری اي
قرن اچهادم - نظم ۶
کمال قدرت بوده اسبي ودیگر طیان مرغزگ کهشاعری هر ال. بو شه وظاهرا شعر بسیاد داشتها.ست. دد همین زمان ها يك عده بسیاد شعرای دیگر بودهانه که فقط اسامیایشان
وچند ببت پراگنده از اشعاد آ نپا درقرهنك ها بشاهدلغات مهجور و مشکل مانده
است که هرچند بعصر زندگی ایشان اشاده ای نشده ولی چون دد کنب مولف دد
ادایل قرن پنجم اسمی اذیشان هست معلوم میشود که ددفرن چرادم بودهاند دچون
اطلاعات وافی در باب ایشان نیست نمیتوان معلوم کردکه بکدام يك از ددباد های
ابر آن اختصاص داشته اند 2 فیرمست اساعی ایشان بدین فر انس : اشنائی يا اشامی. جویبازی. جالاب بخادک._ح کار غز ی خیست4سر خسی مخفاف. اسمغیلدشیدگ.
زدین کناب . شاکر بخاری - شپرة آقاق - صفادی هرغزی . طاهر فضل - عبداله
عادضی یا عادض - ابوعلی اثیاس - علی قرط اند کانی -غواص-قریم الدهر-مظفرک-
یوسف عردضی س احمد جامی - علك احمد برملت - فیا حسینی فزسنی ابوسعید
خطیری - سرودی ب شاهساد - ابوشریف - ابو عاصم - عرتامی - حکیم قمناك -
ابو القاسم مپرآتی - قصاد امی - لمعائی عباسی - محمودی - مرصعی ب مروآنیدک ب
مشکور- «شفقی بلخی - نجاد- نشناس . ابوالحسن-آبوالخطیر کوز گانی-|بوائقاسم
مدب - ابوعلی چاچی - ابونصر مسرتزک - آپپرگ - بسرجیس - پسده - چرتی ب
حصری - خیاد قاینی - دفایه - طاهر خسردی.غیائی- فاخر- قابل -قریم الفرس ب
عیوقی.. فریدالدهر قریحیب کشقی - کمالعزی_مجیرغیافی-محمدعبده محمددببن
عشمان - مظقری - معاشرگ - میزبانیبخادی - ابوالجوهر - ابوالحر - ابوالعبای
اماهي - آبوالعیاسبخادایی ب ابوالعیاسعیاسی - آپوالعباس عتبر - ابوألعیرعتیر یود - ابودافم - ابوعبدالادیب - ابومنصود - بادانی - برقعی - بنانی - پردین: خاتون- بسردامی - پیزودی - حمزه عروضی دافعی تیشابودی سلمان - سپیلی-
شمعی-- صانح فسوی - صيدلاتي ضمبرگ - ظهر آلذدین جدید .
۹ ۱ 5 فرنچپارم - -نظم : ۱ ۱ چند: , شاشر د دیگر هم بوده اند که قسمتی اذعمرایشان در اداخر قرن چیاده ذقسمتی د دیگر ددرادایل فرن پنجم گذشته «واسطه میان ایندوفرن بودهاندبهمینجهة ایشا دا هم ازشعرای قرن چپادم دهم از شعرای قرن پنجم میتوان شمردبدینقر ار: یو منصود عمازه مر دزی که از شعرای اداصر سامانیان بوده د تا زمات سلطبان محمود غز نوی در اوایل قرن بنجم شسم زیسته 2 شاعري دعر وف و نسگو سخین کسایی مروزی که دد روذ چهادشنبةٌ بیست و هفتم شوال ۳۶۱ متولدشده و تا پنجاه سال بعد از آن یعتی تا ۳۹۱ هم حتماً ذنده بوده 2 یکی اذ مشاهیر شعرای ایران خکمای عصر خویش بشمادست 2 شعر بسیار داشته و از بزد گان طریعة اسععيلی بوده د تاصر خسرد زمان وی رادرك کرده است - منجیكِ ترمذی که نخست از شعرای ددباد چغانیان بوده دبس اذ برچیده شدن بساط بادشاهی آن خاندان دد سال ۳۷۷ ظاهراً بسیستان دفته د از آنجا پندیاد سلطان محمودغزتوی پسوسته است و در سك شعرای ری در آ مده م آبونصر اجمدین منصوز اسدیطوسی بددعای بن احمد اسدیصاسب فرهنات منَظومهٌ کر شاسب نامه که ددسال 2۲۵ در گذشتهاسی اور استادفر ددسیددشعر شمر ده آند دلیاین گفته سیازسست مینمابث .. غضایری دازی که اذیزد گان شعرای زمان خود بود د تخست ددسلكك شمرای ال پوبه دددی میزیست و سیس جزو مداحان سلطان محمود فزئوی شد واز دی. مدایج برای اد میفرستاد د برمین جبة مودد بخض دمعادضه عنصری مك الشعرای معردف دراه ساطان محبود ژأقم شد و ظاهرأ عنصری دیوان اد دا شستدوعیکی آذادکان شعر فادسی ددعصرخویش شماد میرفت.د ددسال ۲؛ دحلت کرد -فرخی سپستائی یکی اذیزد کترین شعرای شیرین سخن ابران دیکی اذ معازیف شعرفادسی : که اد هم مانند منجيك دد ددباد چفانیان بودد بس اذ برچیده شدن آن بساط بدرباد محمود غزتوی دفت «باکمال احتشام در ان ددیاد میزیست ودودرسال 2۲۹
در گذشت .
فرن چپادخ. شش "
۲ ثثر
نخستین اثری که از نثر فادسی تا جایی که ما اطلا دادیم باقی مانده از ادایل قرن چپادمست . پیش از آن تا تشائهای که بما دسیده فقط یکی جند جمله است که مولفین آیرائی پاعرب در کتابهابی که بزبان تازی نوشتهاند نقل کرده اند . چیزی که دد ین حیان مسامسی ۱ ت ائست ۵5 حتماً در فرن دهم تثر فادسی بوده است ذیرا که یار بد؟ سر «ماه فر وردین» که ب بیش ادخللافت نی العیاس (درسال ۱۳۲ )دز خراسان دینی جازه آ ورده بود و ام دم حوالی نیشابود بود بروان خودد | هفت مار بزبان فادسی مقرد داشی ۶ برای این هفت نماذ کتابی بزبان فادسي تألیف کر ده بوذ , بعد از ان یکی آز اطیا 2 مترجمین فرن دوم «نکه» نام بگی از کتب هندی ر] که باس «کتاب شاناق» در نجوم بودهاز هندی بزبان فاررسی تر مه گرده است د ابوخانم بلخی در عیان سالهای ۱۷۰ و ۱۷۷ آن کتاب دا برای بحیی برهکی بخط فادسی نوشته است . اثین ده کتاب ظاهرا اثری باقی نمانده نیز از کتبی که بز بان ما درقرن سوم تألیف کر دماند جیزی بدست نیست ولی تا جابی که اطلاع دایم در فرن چپادم درشجه تشضوشات قوق العادة بادشاهان سامانی کتپبسیاذ بز بان فازسی تألیف شده است اذ آنجمله کتابی دد آغت فادسی باسم «تاج المصادد» بابو عبداله جعفرین مجدمل زود کی شاعر بزر گ اي ان (عتوفقی در۳۲۹) تست داده اند ۵-5 دذد آن شکست دلی دد همان ذمان ابوحنصس حکیم بن احوص سفدی کتابی دد لغت قارسی تألیف کرده است که تا قرن يدهم : ۳ قرهنگ ته سالنا آن دا در دسی داشتهاند . اما کتبی که پنثر قرن چهادم اينك دددستست بدین قرانست : قدیم ترین نثر شالسیی مدون که هنود دز میانست از سال ۳۶۱ هر ست وان ۳۹ ایست که بنثر برای شاهنامه ها یمنی مجموعه های تادیخ ابران پیش از اسلام که دد آن نمان بمتر فادسی مینوشتهاند ترتیپ دادهائد 2 نوبسنده ان معلوم نیست «لی بس از انکه
۸ قرنچهادم - نت فردونی این داستانپا دا نظّم کرده همان مقدمة قدیم را در صدد منظومه فردوسی گر ار دادهاند وسیس مطالب دیگر در احوال فرددسی بر ن زفر وده آند داین متدمه بفرمان ابومنسود محمدین عبد الرزاق طوسی حکمران طوس بتوسط چند تن اذ زرتشتیان ابران نوشته شده است دتاسال ۸۲۹ که بایسنغر میرذا از شاهزاد گان ال تیمود دستود داده اسب «قدمه دیگری بر شاهتامه بتوسند (داين همان متدمهایست که «ر سخههای متداول این زمان. هسی) این دیاچه ابو منتصو ری همو اژه دز صدر شاهنامه معمول بود هبو در بعضی نسخ کی قديم عتد | 2 مسمت و دومتدهدیگرهمپس ادان د یی ازدساچهباسنقری توشتهاند. سا ان!بوالقاسم عیسی بن علی که بدرش علی بن عیسیبندادد الچراح وزیر مقتدر خلیفه عباسیبود و دد سال ۳۳۶ رحلت کردکتابی ددلخت فادسینوشته است که ایناک بدستتیست . در همین ذمانها ابوالموید بلخی شاعر معروف درپاد ساماییان ز بان فادسی تالیقات کرده است واجمله مولغات اوشاهنامهای بوده است بنثر فادسی که بیش از سال ۳9۲ که ترجمةً طبری تمام شده اثرا تالیفکرده بود و نیز خکری از کتاب گر شاسب نامه او هست که معلوم نیست همین شاهنامه است با کتابی دیگر بوده و فعلا تنها کتابی که ازمژلفات او باقیست کتاب کوچکیست دد ععجایب بلدان که در عسال سنو ات ۳۱۱ و ۸۷| برذاخته است . بعد ار آنکتاب دیگری که دز دستست کتاسست باسم « کشف المحجوب» دز عقاید اسمعیلیه که درحدود سال ۳۶۰ با پس اذ آن بتوسط ابو یمقوب سکزی تألیف شده واينك موجودست دلیچنان مینماید که اینردایتب فادسی ترجمهای باشد که درقرن بعد اصرخسرد اژ ال کر دهاست . سپس دزمان توح بن تصر پادشاه سامانی ( 2۳۳۱ ۳6۳) تفسیر کپبر تألیف محمدین جریر بن پزید طبری داکه [ژمعردف ترین کتب این فنست بفرمان این بادشاه بز بان فارسی ترجمه گر دهاند داي عترجمم آنتحقیق معلوم تسس و انکتاب
نیزموجودست ,
کتابی دیگر اذهمین موّلف درهیان اولن ترجمه شده و آن تازیخج طبربست که ظاهر[ ددسال ۳۵۲ اپوعلی محمدین ممدین عبیداله بلعمی «ذیر کشا نیز بوده است تر ججمه کرده داذبپترین کتب متدادل نثر فازسست .
کتاب دیگر کا بهمین دوزهنسبت میدهند که « کتاب الا یه عن حقایقالادوبد» تألیف اپومتصودموقق بن علی هردی ددفر دات طیست دیخانه نسخه ای که از آن موجودست بخط علی بن احمد اسدی طوسی شاعر مرف ایران ددماه شوال 4۷) نوشته شده وظاه ا قدیم ترین نوشته ایست که بط فادسی م موجودست دلی مسام آمست که این کتاپدرهمیی زمان تألیف شده باشد .
۱ سه کتاب دیگری که دریندمان تالیف شدهیگی کتاب سیادجاه م دبزد گیسست در طب بنام ۶ هدایةالمتامین» که ابو بگر دییم بن احمد آخوینی بخاد ابی در میان سالای ۰ ۳۱۵ تالیف کرده است ؛ دیگر کتابیست درعقیاید ازحکيم ابوالقاسم اسحق بن محمدین آسمعیل بن ابرراهیم بن دید سمرژتدی فقیه معروفی که دد زود عاشودای سال ۳۶۳ ذدسمرقند در گذشته استدیگرد شرحیست کهابوا یر اهيم اسمعیل اینمحمدبن عبدأل بن احمدین سهل بن ادرفح آملی بخادایی مستملی مذ کر مسری متوفی ددء 4۳ بر کتاب معردف *التعرف لمذهب التصوف» تالیف استاد خود ابوبکر هحمدین ابو اسحق میجمد بن ابر اهیم بن بعقوب کلاباذی بحازی شادف مشپ دز گذشته دز ۳۸۰ دربایان رن جپادم تالیف کرده است . ۱ ۱ ۱
بس از آنکتاب دیگری که تألیف شد : گتایسسی باسم «کتاب الباد ع» در احکام جوم تألیف ابونسر حسین بن علی قمی که ددسال ۷ تالف کرده است . ۱ ددسال ۲۱۸ توح بن متصود بادشاسامانی بخواچه عمید ابوالفوارس فناوزی فرمان داده اس که کتاپ « سند باد نامه » دا از ذبان پپلوی بزبان فادسی ترجمه کند وان ترجه تأ فرن ششم موحود بوده ذیراکه اادقی هزدی شاعر برد گت ان زمان) ن کتایرا نظام کرده است #بهاء الدین محمدبن علي بن مجمد پن عمر ظپیری
۱ ۳۲ ثِّ 5 .رن میپاژم تفس ۱ کاتب سمرقندیدزهمان فرن ترجمة تناو بر | هذیب کر ده و بانشای تاذه تردر آ ورده
است . داستان سنبد باد با سندباد نامه مجموع حکایایست که مانند کلبله ودمته در ذمان ساسانیان ازهندوستان بایران آودده دیزبان پهلوی ترجمه کردهاند و از نجا بز بان قادسی در آبده است ,
پس اذ آنکتاب دیگری که سانده کتاپیست یاس « حدود المالم من المشرق الی لمترب که درسال ۳۸۲ تألیف شده دلی نام مولف آن معلوم تست .
۱ درهمن او اخر فرت چپادم مولف دیگری بوده استپاسم محمود وراقکه د در سال 3 تادیخ بسیا میسوعلی تمام کر ده واز آ غاز تادیخ تاسال ۰۹ ۰ دفایع دا در آن خبط آوزده و آنکتاب از مان دفته دلی ابوالفضل بیهقی مودخ معردف رن پتجم از آن کر کرده و تا ذمان ارمعمول بودهاست. این محمود وداق ظاهر شعر
۱ فادسی هم مبکفته ولی اددا با محمودین حشن دداق شاعر عرب که در حدود سال
۷۳ رحلت کرده است آشتباه کر ده اند ددهمان ادأت ابر سیاد بزد کی دز دررار
غزنویان بوده باسم اپونصر (حمد بن عبدالصمد مشکان که صاحب دیبوان دسالب سلعطان محبود عز نوی وبسرش مسعود بود 2 دذسال ۶۳۱ رحلت کرد . این تو دستالع
بزدگ | استاد [بوالفضل محمد بن حسین بیپقی صاحپ ریم هعر ری بوده بهقی
۱ 1[ بچه ازدهان ا2 داچم بمشاهدات ایام عمروی شنیده اسی دد کتابی پاسم دمقامات
بونصر مشکان » سبط کرده بودکه تا قرن نهم نیز متدافل بود و ظاهرا اذمیانرفته است داز آ ناد این ابونصر | نچه مانده بعضی هکاتیب 2دسایلست که یوقی دز تادیخ
"خود بمناسبت ضبط کرده اضت .
تبزدرهمان دما دانشمند بز ر کي ایو الر بحالمحمد بن لحمد نید نی شو ادذمی "که درسال۶۳۰در گذشتهاست بنثر فارسی تألیفاتکر ده ودو کتاب باين ذبان نوشته است یکی باسم «المسا مرهقیاخباز شو ارزم» درتادیخ دبارخویش که اذمیان رفته و فقط بیجقی بسی مطالب1 ترا ددتادیعع خود نقل کرده است «دیگر کثابیست درعام نجوم باسم « کتاب التفهیمفیصناعة التنجیم» که هم ترا بعر بیژهمبفادسی وخهاستا
فرنچهادم - نتر ,1 ۱ ۱ ۳ عاام بزد گ دیگری که ددهمین مان میزیستت پیشواک علمای جهان شیخ الرئیس ابو علی حسین پن عبداله بن حسن بن علی بن سیناست که دد سال 4۲۸ دحابت کردهاست. آیندانشمند بزد که انیزچهار کتاببزبنفا میست که هرچهاد پدبتست: نغسیدسالهایست که درشناختن نبض پفرمان علاء الدله ک کویه | بادشاء معروفآل بو یذ (۳۹۸ 2۳۳) نوشته » دژم دساله(ی درماهت نف که ازمژاغات ود کهسابقاً بزبان عریی نوشته بود بفرمانْ عازء الددله کاکوبه ابوجعفر _مبحمد بن دشمن ذیاد (۳۵۸- 4۳۳) یفادسی ترجمه گر ده است ؛ سوم کتاب بسیسادو جلیل [قدری سم «دانشنامعلابی» کهیفر مالن همین بادشاهدردوقسمتنو شتهبقسمت ولد منطق قسمت دوم در حکمت و خلاصة بسیاد مهمیست از ستبتقات معرف اینبز ۲ گتریندانشمند ۱ ایرانی درمنطق و حکمت که ددین دو علم قول ار همواده حجئست .. #سمت ددم ۱ را که خودمجال نگردهاست شوسد شا گرد معروف وی ابوعبیدگو ذگانی ازملقات ۱ دیگروی که بتازیست ترجمه فرده است . چپارم کتاب کو چکیست نصا نامه که از ثارجوانی ادست وترجمة فادسیصایح انوشردانست ۱ بجزاینچهاد کتابچند کناب دیگربز بانفادسی ام سینا سپددهیری در انتساب] نیا ثر دیدست وتبار نستب ازمعر اجنامه» رصاله درمیدا زمعاك » تشر یحلاعضاء پا دسالهٌ حقایق دجود » حکمةالمون » جل المشکلات با جل مشکلات معینیه.؛ دساله فة کرائیاالمیدادلمعاد » الا تساسل علل دمسیبات پا رساله دد حقیقبب و کیفیتساسلةٌ موجودات «تسلسل اسپاب عسیبات؛ دسالهٌ چرقبل یاجرانقال» دسالة ۱ چجو ثیه» رح کتابالتفس ارسطو ؛ قر اضهفی | لطبیعیات » کتابالمعاد وبا دسالهالمعاده کنوذالمعزمین» دساله فیذ کراثباتالمعاد » دسالاٌ نبوت ۰علم پیشین وبرین » شرح رسائةالطیر » منطق فادسی» دسالة عدلشاهي » معیادالمقول . اینستآنچه ازکتب تثر فادسی اژ چپاد قرن ادل هجرت تا امردذ باقیمانده بااثر آن در کتب تما فسیاده است ۶ البته ممکنست کتب دیگری باشد که مسود ۶ ین
[رراق دا ازآن ۱ | کاهی تر سیشه سمش .
۳۷ ۱ : 2 ۱ فرن بنجم
در قرن پنجم دییات اپران نسبت بقرن چپادم ترقی محسوسي کرد . عموما این ترقی دا فقط نتیجهٌ آدب بروری < شاعر نوازی بادشاهان غزنوی دمخصوصا بزد کتر ین شیریاد این سلسله یمین الددله معمود بن ناصرالدین سبکتگین میدانند «لی نباید جبت ترفی دا منحصر باین دانست » !گر چه هنر پرددی این پادشاه ددپیدایش دانشمندان وادبا بسیاژ موّتربوده است دعخصوصا ثردتبیحسابی که از هتدوستان باخوه بش آورده و بخششهای شاهان اودرحن بر خی اذشمر ای در باد خویش دد دداج ادیبات فادسی بسیاد سودمند بوده است دلی بپشتر جهت اصلی و سبب وافعی ترقیآدب فادسی «دیفرن آ نست که ددذمان سامائیان و درقرن چهاذه پایة ادیبات بر پی استواد دد کنحصینی نهادهشده بوه دچنان این کاخ دااذپیسنکم ساخته بودند که قطعا می بایست درقر ون بعدبادج کمال پرسد و کسانی مانندزود کی و دفیقی جنان احساسات سرشاد دچنان شوری تولید کر ده بودند که حتما یبای از میان فرزندان ایشان فردوسی و فرخی و عنصری ببردن آیبده ادیبات همواده تابع احساسان ۶ مقتضیان محیطست . در ذمان سامانیان درخراسان «ماوداءالنهر اساسات ایر ان زوستی و دوق استقاال دأنی 2 دهایی ازقد عرب بمنترای گمالشود دسیده بود و قپرا در مبان آن اجاسیات شور انگیز ادییات ایرانی خااصهسایست باقسی قایت برسد . معذلك اگر بادشاهان غزنوی وان نوازشهای ایشان ازادبای ایرآننبود شید نظمونثر فادسی بدین ددجه اذثرقی نمی دسید . سبب عمده نشویق عزنوبان ادادبیات اپنست که دردوره سامانیان اين کار اذمهمترین دظایف دذبانشاهی شدهبود وشعر از لوازم ساطلت دجزه شخوه وجلال تاج دتخت بشمازدفت دغزنویان که آزهر حییث مقلد نمدن سامائی بو دند دانسته با نادانسته ۶ خواهی نخواهي همان رسوم دد باری دا دتبال ۳ دند. دانکهی بر ای کشو دستانی حاحت بتحر با اساسا مردم ایران داشتند و شعر بهترین دمیلهٌ این تحريك بود . الب کین غلام ترك سامائبان از جانب عبدالملاگ بن نوح سامانی ( ۳۵۲ - ۳2۰) حاکسم خراشان
قرن:.پنتجم ۳۳ 7 روت و دز سال ۰ وه این پادسیاه سامانی ۳ دزشت بر تیور هرز نن استماز باشت ۳ .قسمتی ازجئوب شرقی خراسان دا بر خود مطیع کرد دپس ازشانزده سال جکمرانی مستقل ددسال ۱ ۲ مر دددعادار ناصر لدینسکتگن که او هم علامزرخر پدتر كت بود جانشن وی شد و سلسلهٌ غزنویان دا تأسپس کرد که پایتضت ایشان ددغزنیباغزنین و يا غزنه بود 2 بتسریج "مام خراسان و ماوداء النهر د گر گان و قسمتی معظم از عراق « کر مان دا متصرف شدند و مملکتی که تقریبا سه برابر قلمرد سامأنیانبوددر ابران تاسیس کردند و تقریبا تمام قسمت غریی هندوستان و اداضی سواحل مد دینجاب دا تا ساجل رود کنگ گرفتند 2 تا سال ۵۸۳ یعنی مسدت ددیست و هقده سال چندی دد ايران 2 مسدت ذساتي دد مضرب 2 شمال عربسی هنددستان سلعنت کرده اب . ۱ تاصر الدین سیکتگین ۳ عدل ۶ مردت 2 عردمی یکی اد بهتر ین رحال ناریح ایر ان نود ور جو نب در دستا بافته در سار ساهانیان رو ث بپمان سیاست اسرانی 6 همر بر ودک ایشان عادنداشی دجون خود زا وارره هستقنیم سامانبال متانسی! داب دربار ایشان دا از دست نداد و در نتیچه ادبیات ئیز مورد توجه وی و فر زتدا او دود سس ا مر گت اژ ای سال ۳۸ سب رش اسمعنیل بادشاهی و دی سر دیگر محمود بس از اند زد و خحوزدی لو دا خلع کرد و خود چانشین بددشد. این سبر نی بعشی أ خصال پدر دا اذث برده بود اذ ان جمله احترام بدانشمتدانه [دبابودد در ضمن دد طرقه حنقی اشعری "عصب بسباد داشت . ددمدن سی دچپاد سال که اژ ۳۸۷ تا ۶۲۱ بادشاهی کرد انچه لاذمه پرددش شعرا ۶ :ویسندگان دداتشمندان دستگاه وت بوذ دمیع نگرد ظ مخصوصا سس أژ ۱ که باش او برند و ستالن باز شد 2 هرسال غنایم بسیاد از هند میاآدزه شعرای دز باد خویش دا اذ آن نایم سهم هی شین 3 اعلب اشان از سوانگران زمال یو ۵ تسیل تب 1 9 شتا شیر اديپ شاعر و دانشمندی که دران زان در هر نقطه اد آبران بود بگانه اردشیسی ۹ بر ای تبث بخي و ده هبی تست لین بوذ که بر دار این بادشاه راد دسا بات وان ان بخشناد کیپای شاهانه از سهم بگرد. از محمود کٌذشته رال دربار وی میتعصوصاً
عرن سیم بر ادز کوچك تر اد امیر ابویعتوپ بوسف عضدالدوله ویسرانش اهیز ابو احمذمهمد و امیرجلال آلدوله مسعود و «ذیر نامی او شمس الکفات ابوالقاسم احمدبن حسن میبندی و خواجه ابواتقاس کتیر ندیم اژ د ایوبگر حصیری ه ابوبگر قبستانی و ابوسنل حمدوی " برد گان درباد ری ادبا د شعرای دمانه دا بسیاد مینواختند و اد آد. مخددم خود سرمشق میگر فتند . چون دز بادمهمود بر چیده شد اکتر آن داش بر ردان ددددباژ سرش مسعود بافی ماندند و همان ]داب د سئن مملکت دازی برقراد ماند . امرای عشرق ایران در آن ذمان که دست نشاند گان وبرودشبافتگان دربار غزئوی بودند و انجانب ایشان بحکومت نواحی خراسان ۶ عاوداء النهر و بلاد هندوستان مامودمشدند بمخددمین شود تاسی میگردند د تر جلپ شعرا و دانشمندان مابل بودند و بعد که دست غز وبان از س[طنی عشرق ابر ات کوتاه شد و بپمان مالك فتیم کرد دد «ندوستان قناعتکردند ایین دسوم و داب دا با خسود بپند بردند و تا سال 9۸۳ که خسرد ملك آخربن بادشاه غزنوی در هند سلطنی میکرد پرودش شعرا ۶ قضلا یکی از آ داب کشرد داری 2 جهانبانی غزنویان بوده آد زمان ناصرالدین سبکنگن تا عپد خسرد ملك هر گز ددبار غرنوی اذ شاعر ادیپ خالی نماند و اکثر شعر! د علمای مشهودقرن پنجم و نیمه اذل قرن ششم ایران یا مستقیما نعست برودد يكي از شهربادان غزنوی بوهدند « سا تم یافته از امرای رأسته بايشان . ادج ادبیات درددبار محمود غعز نوی بود چنانکه در شمارة شعر ای عصراد اژچهارصد نیزتجاوز کردهاند و البته این دقم مبالغت آمیز برای رساندنفرط
توجه از نسبت بعلم 2 دپ خود نمونه ایست .
اس ۱ اسر دیست که هن ۲ ۳ ۳ جیا اشماری ۳ تسج آمیده دظاهر آازشعر آیاداخرقرن چپارم داوابلقرننجمشمادمیرفنهاست. ددهمین ذمانها حکیمی بودهاستکهباسمناصرهرمزدی ما بیونابادی نامادثبت شدهداژحکما دشعرای
شجر اي رن پنجم ۱ 1
مات خودبودهداشب اه بسامانیان میرسیدهاست : احتمال میر ژد که همین ابو السمن اادمزدیباشدوشاید دد نسب وی ثبز خطا کرده باشنه ۵ از مرذم ماسود آ بباد ای توابع گر گانبوده باشد. پس ازدابوالفر ج سکزی معر3ف بسيمچوزي بوده کهابوعلی سیمچود آهیر معردف آن زمان «فرزندان دیرا مدح میگنته د اود! استاد عتصری دانسته اند و اد نیز در اژاخر فرن چپادم 2 ادایل فرلینجم زندگی کرده است و از شعراوهم اند کی باقیماندهاست. اهاشعراي درباد محمود بچز سیزدهشاعر یز رگ کهیس این ذکر خواهم کرد عدهای نیز شعر اي درح؛ه دوم بودهاند که اسامی ایشانبابضی ازاشعاد آنپا بما دسیده بدین قراد : امینی بلخی » اعیررابوالمظفر ابراهیم » بددک غزنوی » بپر ود طبری » حفودی با حقوری هروی که معنی دقرائت این اسم معلوم نیست برد شکل ضبط کردهاند و احتمال میدود حقوری مر کب از کلمة محق دساوندهود؛بمعنی حقدادباشد » عطاددی خر اسانی» عبدالهین محمدپلخیفر خاری» ومد بن عنمال کنپ؛ کوکبی مرژنی» مظفر بنجدهی » محسن فر ای ؛ معنوی - بخارایی؛ هلیله که معني اسم ادوقراتتان نیز معاوم ئیستِ
ازسلطان محمود و وذیر او احمدین حسن نیز شعر فادسی نقل کردهاند .
اما شعر ای بزرت این دوده که هر یات از یشان فراخود ذکری جداگانهاند بدین قر ازئد .
۱- انوالحسن بهرامی سرخسی کهبز رگ اد بوث ودرسال۰ 5۰ رحات کرد وازمشاهیر شعرای دمان خود پشمادمیرفت دسه مساله ددعردش «فوافي باسم ل2 نوشتهاند که ظاهر] هرسه اژمیان دفته است : دسالٌ حجسته یاخجسته ناصری و یا خیستهنامهدرع و» رساله غاية العردضین باغایةالعردضیین دسومرساله کنز التافیه؛ ازشعراد جز اند کی نمانده داذهمین اندك استادی آدییداست . ۱
- محمد بنمجمون بدایهی یخی که گوینداشعاد مصنو عمپسرددهدلی أذین قسم اشماد ادجیزی ددمیان نیست مپمترین اثری که ازد مانده نظمیست که ببعر متقادب از بندهای ائوشیروان کرده» ددحددد ددیست پیت» که اصلی آن بزبان پپلوی
۹ ۱ ۱ . رای قرن. پنجم
۲
بوده" اسب وتر جنهای بنثر از آن پابنسینا تسبت میدهند پاسم ظتر نامه , ۰
۴ب انو متحامد محمود بی عم رجوهری زرگرهر وی که ظاهر دداوایلعدر
گوطر فروش بوده و تادمان فرخزاد بن مسعود بن محمود غز ری (44ع-۱هع) نمز حیبات داشته داذاشعاد آدتیز اندکی صانده است .
۴-زینبی علویمجمودی خراسانی_ که اسم اوذا ذینتی نیز ثست کر دهاند داز بزد گان شعرای درباد مجمود دسرش مسعو ۵ بود مخصوصا ساطان عسعود صللات- گران بوی دادهاست» چنانکه يكبار يكپیل وهزادهزار ددم وباددیگریكپیلدینجاه هر ازددم بوی بخشیده است » اذشعراد نیز بعضی اییات مائده است .
۵ عبدالهزیزیی منصور عمچچدی مروذی ازشعر ای نامداد ددپادمحمود و اذاقران عنصری وفرخی بود ددراغلب سفر ها درز کاب محمود دفتهاست؛ چنانکهدد فیح سومنان قصیدهای سردده دصدهز ارددهصلت گرفته د سپس در ددیار سعود نیز زند گی کرده «درسال 6۳۲ دد گذشته اسي » دیوآن شعر انز ديك سدهزاز بیتبوده ولی اینك دزدست یسب . ۱
-٩ محمدبیعلی غضایری دازی ساکن شیر دی بود و دد سال ۶۲۱ دحلت کرد. دراو ایل بددیاد بهاءالدولةٌ دیامی (۰۳-۳۷۹) بستگیداشت 2 از تجبای دیاد خود بشماژعیرفت» چنانکه ازرا کاغضایری میخواندند . بعد 45 محمود اسفپان 2 ری را آگرفی خود دا بددیاد غزئویان پیوست و ازری مدای بساسم مهمود بغزئی میفرستاد نا دفتی که قصیدهاي ز یکی از قتوح محمو د دزرهندوستان سروده بودده هر ار ددع صله گر شت قصیدءدیگر درشگر 1 اری کشتودر ان قصیده هعروفبمحمود را مخحاطب ساخته و گنته است دیگر بساستکه حوصلةٌ صلات ترا ندازم د همین باعث شد که عنصری ماكالشعرای دریاد بر د خشم گرفت د چواب سخت بوی داد دز دیوان شعراددا شست داذمیان برد وابناک جزددقصیده وچند بیت دیگر چیزی اد و نمانده أست .
۷- میدالشعر اء لبیبی خراسانی معر رف بلمیبی ادیپ اژبزر گان وععادیف
شع ای قرن ینجم ۳۷ شعرای عصر خود بود دازمختصانامیرابویعقوب بوسف عضدالدوله بر اددمسموذشمار ید #مت. شعر اردرزمانهایقدیم بسیاددایج بود دلیددین زان جزيك قصیدهه بعضی ابات چیزی آردنمانده است.
ار ب آليسعید احمد بی محمد منشوری سمر قتدی از شعای مقتدد و
معرژف عسرشود بود وددصنعت تلون یعنی شعری که بردووژن با زیاده خوانده شود
مختصری سائته بود که خودشیدی شاعر 1 ترا شرح کرده بوه دلی نك آن از مبان رفنه وازسایر اشعاروی جزابیاتی چند نمانده است .
۳ ابو الحسی علی ن محمد تر مذیدهر وق بمنبعيك بامتیحیات چنگزن از بزرگان شعرای رل پنجم بشمادست + اصل وی آزدهی بوده یاسم منت در مشرق ترمذ ۵ بهمین جپة باین اسممعر دق شد. در غازعمرشاعر «ربازامیرابوالمظقر طاهرین فشل چفانی امیرهعروف چنانیان بود که ددسال ۳۷۷ دحات کرده است و بیش اد وی دقیفی دفرخی هردد در آن در بآریو دهائد » سس ازمر گ این اهیر بددیار سیستانن رفته #بخدعت ابوالمظفر احمد ۶ بسر اد ظاعر بن احمد پذیرفته شد سب بذبار غز تو بانشدهاست.منچيكشاعر گابذله گر ی دفعیح بود»مخصو صا در هجو قدزت بسبازداشتدددموسيقی وژدن چگ استاد کملبود » اذشعراه نیز اند کی مانده است.
۰ - حئييم مجدالدییی ابو لجسی اسحق لسدبی مر وزی رود چاد شنبة ۷ شوال ۲۶۱ متولد شد دنا نجاه سال بعد حتماً زنده پوده ومدح سلطا مسمود- غزنوی نیز گفته است » بهمین جبة باید ادا از شعرای اداخرقرن چپادم و ادایدل قرن پنجم شمردء وی دردمان خودازهشاهیر حکما «شعرای اير ان بود و ددشعرددهر قسمم سس نی مپادت داشته چنانکه هم سم زرد کی قصاید شاعرانه سروده تشر رود کی بسیادمعتقد بوده دهمقصاید حکیمانةبلند داشته دناصر خسرومردذقبادیانی شاعر بز درك فر لب چرازم که زمان دی را در گ کر ده است ثر ین قسمت اسبكث وی پردی کرده وچون ادا ببزدگی باد میکند احتمال هی دود اسمعيلی بوده باشد . دیتوان وی شاملسههز ادبیت بوده است که اذعپان دفته دفقط نزديك بددیست بیت
ما 5 ۱ شنر آی قرن پنچم .
او بما دسید که از ن جمله شعاد بسیاد بل قصیحسبت .
۱ ابو تصر احمد ی متضو ر اسیدی طو سي که درسال ۶۲۵ رحلکرده است گویندازهشاهیر شعر ای ذمانخود بودهیسرشعلیبن احمدنیز ازشعرایبزد گیست کهدراواسطقرن پنجم میدیسته است؛این|بونصر احمداسدید اس ت ادف ردوسی دانسته اند وحتی نوشتهاند که.سلطان مسمود نظم شهنامه دا اد دک خواست داژپیری دا عذد آورد بان کار نیرداشت ژلی چون دی معاصرفردوسی و تقریباً با ازهم سن بوده است بعید ست که این حکابت اساسی داشته بباشد و چون ازشعرا وچیزی نمانده آسی محلوعصر ژند گی اد بدزستیمعلو؛ نیست همین قددیقر اینمیتوان دانست که از شعر اي خر اسان بوده و ار دا ازتژاه ساسانبان شمرده اند » چپاد قصیده مناظر ه دا که (ژبس شهست بخطا ازو دانسته اند ۶ ازشعر اد چیزی باقی نمائده است.
۱ ۴ - ابوالتاسم حسی بن اجمد عنصری بایخی که در سال 2۳۱ در کدشته یکی اذبزر کترین شعرای زمان خود و ازمشاهیر گویند گان ذبان فسادسیست . در دربار محمود متام ملك الشعراء داشت و قصاید بسیار بلند دد مدح این بسادشاه سر وده استه بماتوایشو کت دجاالرسیه» چسانکه تمام شعرای بزد گ ایران کهبس او آ مدهاند بو ی حسدیر ۵هاند وعنصر گرا منطو مان بساز بوده که از نفقط تسمتی از دیواناشعارویشامل نزديكت سفهز ازییتباقیسی وچند عثنوی نظم کرده بود: سرخبت دخنیگ بت ؛ عين الحيوة با نبردعین » شادبپر » وامق و عذدا که اصل آن افسانهة بونانیست وب بان پپلوک شر مه شده بو دادین متنوبات بعضی ابیات سرا گنده در ری ی مائدهاست .
- ابوالحسی علیبی جولوغ فرخی سیستانی که ددسال 2۲۹ دحلت کرده ۷ بزد ان شعر(یایر انست. نخست ااوطن خود سیستان بچفانیان رفته و پدذبار اهیر آبوالمظقر احمد ین محمد چغانی پیوسته سس از انا بغزنی دفته ها درسلث شعر ای دربازسلطان محمود در | مده است وظاهر ازشعرای دید ر محپوبتر بوذ قباویه بت سفق ر عبر فت؛چنانه درسفر های هندوستان اغلي دزد کاب این بادشاه بوده است وامر! دعمال بزر کي دذباددا با وق ددابط سیادبوده وبا برادر ۵
شعرراق. قرن پنجم ۳۹ پسران پادشاه پیوستگی داشته دایشان دا مدح میگنته است . گذشته از شاعری نژ موسیقبی نبزدمنت داشته و کتابی دزضنایمشعر باسم تر جمان الرانه باونسست داده ند که اند نیست 3 ا هیعمد بن عمر دا دوبا نیست » چنانکه.. بن از پن خواهد آمد. دبوان شعر او که امر وزددمیاتست نز ديك بده هز ادست میشود .
ن - ابو لقاسممنصودبی ۳۳۳ دوسي طاوسی بزر گترین شاعر ایرانْ »
درنام و سب او اختلاف بسیادست و ععتمر تر (زهمه ] نست که ثیست کردهام درف به باژاد قرایناحیةطبر آندد خاكطوسددحوالیسال ۳۱۳ متولد شد و پدران اه اذنجبایقديم پر ان بودند وددسال۶۱۱ باا 2۱ دحلب کرد دنز دياک نودسالعمر بات . اینمرد پزرث کهبیآشراق یکیاذیزد گترین دجمال تادیخ ایرادست بهیج ددبادی پیوستگینداشتد اينکه معمو لا اورا ازشعر(ی دذیاد محمود عزنوی میشمادند ظلم قاحش.سی که دز حق وی زوامیدادند» زیر ا که درنظم شاهناهه بیچو حة توقع صله از مسی :داشته د ملق محمود غزئوی ددنظر اه نبوده اسب ؛ بلکه فقط بذدق طبیعی ایرائی واذ راه تعصبنزادی خواستهاست داستانپای تادیضی تیا گانخود را زنده نخاهدازد و یبراب نظم بر آن ببخشد دفقط پساذانمام این کار چون محمودغزنوی بپرددش شعرا «ادبا معرژفشدهبود دژصدد بر آمده است کهتوجه وی دا نست بمنظومه خود جلب کند و تسه سومی این منظطومه ترتیپ داده وبنام اه سر داشتهاست . ددین صوزتشان او اجبل اژ ا نست که ۳ | دزسات شعر اي در باد بشماذند . اینهر 3 یز رت دمانزاده بعنی پزركزادة اصیل ایرانیبود که ددشپرطوس املا کی آزبددان داشت ازمحصول آن آمارت له کی میکر د دئماء عمر خوددا باين کار بزدك نی نظم شمنامه رقف کرد دنمام دادایی خویشدا باین کاد مصردف داشت . (ذسال۳۷۷ ددبییافتن نسخه شهنامهبودکهاصل آ ترا ددزمانساسانیان بزبانپلویباس «ضداینامه» تددین کرده بودند دپیشاذه بنظم دنثر عربی وفادسی ترجمه شده بود دچندینشاعرایراتی بنظم آن شروع کرده ولی هيچيك بایان نرسائده بودند ۶ دک پس از مدتپاً کوشش د
ستربرای بدست اوددن نسخٌ این کتاب عاقبت ترجمةٌ آ را پنثر فادسی بدست
3 ۱ شعرای. قزن بنجم آوردکه آن ترجمه دا در سال ۳۵۲ پفرمان"ابوعتصود عحمد بن عبدالرذاق طوسی حکمران طوس ۶ سپپسالاد عراسان کرده بودند و او از دوی همان تدرجمه بنظم شینامد شردم کرد و این داقمه ساآها پیش اذ جلوس محمود غز نوی تخت ساعشت خراسان بود تا اينکه در حندد سال ۳۸6 نسخدٌ ادلمتظومة خود داکه خلاصهای از ان کتاببو د تمام کر در بعددرسال * * نس دیگر ی ازشپنامه دا بایان دسانیده. یعتی ثسبت سیخ آدل ددوع چیز هایی بر أن افز وده امس سس درصددبر آ مدهاست که توجه ملطان محمود غزتوی دا نسبت بمنظومةٌ خود جلب کند دبومینجپة پس ژسال۲ ۶۰ نسضفچپادمی اذین کتاب ترتیبداده وبمضیاییات درمدح سلطانسسمود برآن افزوده دامیدواد بوده است که سلطانحمود ددباداش اینخدمت فیرا اجری ببخشد رساش باژمانده عمر اودافراهم سازده ذیراکه ددینمیان املاگ دی اذ میان رفته #نپیدست شده بود دای سعایت بدخواهانو اینکهفردوسی شیعه دمحمود حنقی آشعرق معصپ بوذ سپ شید گید میعمود از #عدهای که ظاه | درینباپ کر ۵ بو د بر کشت دانتفلاد فردفصی دا برنمادند د یمین جیت شاعر بزرگ ما دراد اخر عمر خویش تهیدست ذ پریشان 2 نومید زند گی ناسخم با گوادی داش و در همین ذمان نومیدی ۶ نا کأمي نسخه دیگری از شهنامه ترتیب داده است که آخر ین از دوره ند کی شریف ادست ۶ شکوه ار باساز گاری ابامرادر آن تسه ازد کر ده است. همه داستانهایی که ددیاب دي ۶ کر دهاند ارقببل اقامت دزدر بارمجمود ومشاعره باشعرای غزنین ۶ فراد کردن د تبدیل یافتن صله محمود اذ شستمز اددیناد چاه هزاز در هم د شیره تمام آفسانه مججعو آست تحت مسلم ندازد . قطمست که فردوسی دا ددین افدام محر ك دیگر چزتعسب نژادی دشودایرانسی توده است . اد شاهناعةٌ فرددسی تسخهای بسیاد دزدست هست که شماره ابیات آنسا شوت دازد. معمه لي تر امه جهاد. تسخد است کهیکی ۸ هزارودیگری ۲ هزازوسوصی ده هزاروچپادهی۰۱ هزاریت دارد ولی نسخههایی که بیش از ۵۲ هزار دادد شامل اشعادیست که از دیگران بانالحاق کردهاند 2 بیشتر از کر شاسبنامةٌ اسدیاشمادی درشاهنامه داخل کردهاند . تزديك بصد بیتهم اشعاد مختأف شامل قطعات کوچت
شعر ای فرن بنجم ۱ ودرگ بفر ددسی سا هی ث هش 3 ۵ انتسان ۱ سا در میلست ۰ بات متنوی بو سفب دذلیغا نیز پفرددسی نسبت داده و گفته اند که دز" ۳۸ تمام کرده است اما چنانکه ۳ اذین خو اهد أ مت این هو که از امانی خر اسالی از شاعر آن ره سلچو فیست.
گنه آذینشعر | که دزمان عیجم ۵ بانز دینك بر مان تور زحابی کر دهائد را ۳۲-1 شعرایدیگ رهم بودهاند که در رمانمحمو درستهاند ولیددایام سلعنیجاتشینان ویدر گذشته ائد . االاد حهمود تیز شاعر برودو رد فستر بودهاند و ازفرزندان وی عخصو صأبسرش محمد بر 2ششعر ازفتداشته رشعر فاد سی دا مسسسسابته استا: اژنبز بعضی اشعاد ددایت گر دهاند . هم ردفترین شعرایی که سی از مسمودهم ژنده بودهاند
بدین قر ادنث :
۱- قصارامی که ازاسم#نسب 3 احوال اد اطلاعيتیست و احتمال می دددنام دی مرکباد دود جزء «قصار» بمعنی کاذر و«امی» بمعنی کتابی نباموخته باشد واذ شعر ند بست درثرهنگیا متشه است ,
۲- ناصر لخوی که ظاهرا انعامای لغت دررمان خود بوده و از اشماد ادجزياث دیاعی تمانده است و دزسعتر انست که نام وی ناصر بغوی بوده است #بغوی منسوب ببقشو رد آزشهر های سر اسان درمان هر ات ومر و الر ود بییت ,
۳ - امیر ابو الفتح عبدالکریمبی احمد حاتمی هروی که ازامرایدرباد عزئو یانبود. تست کالب سلطلان عیعجم. و ۵ ژ سس صاحعب ار دش مسهر سر کا شب و کاب دخو شدو رس »عر رف عصبر بو #یفادسی دعر بی اشعاد نیگوسر ده است وی اد شعر فاد سی از اند کی مانده است.
ِ- | بو منصور شمیم ای ابر الایم #ابنی ملشب پیز رگمهر که اد اعیان ددباز و ث ود او تبز بر دود بان سعر خرب می گنه لیا شعر فازسی ار جر چند دبتا بما در عمیل8 ات ب
- آبوالذصل مسر ور لو محمدطا لقا نی معر وف بمسر ور خراهافی که اد نیز چیه ببت مازده اس .
سیب شفر ای قرن پنجم
5 1 امام مسعو درازي کهآزشع را دعلماکمعر دی خراسان بوده ژدذ مذهب تشیم تمصب هی ودزید و وی تازمان مسعود ذنده بود و در ررذ شنبه ۲۷ یالحجة سال ۳۰ که سلطان مسعود پچشن هر کاننشست دشر[ اشعاری درمدحاوخواندند بسیپدبیت شغری 45 مسعود دای درحق اد سروده بود وی شسندید ادا بخیس هندوستان فرستاد داز اشعاداداند کی بدست ما دسیده است .
۲ - )بوعید الله ر وز به لو عبه) له نکهتی که تخاص او دا نکتی تب بط کردهاند ولی دوایت ارل صحیحترمینماید . نکهتی تا ذمان سلطان آبراهیم غزنوی هم زنده بوده وازشعرای بزر گ زمان خویش بشهادمیدفته ولی ازشعر ادجزاند کی نمائده است . ث_
۸ - ابو تنج احمد بیعوض بی اسمدمنوجهر ی دامغانی کهاذیزد کترین شعرای ابر انبشماد میدود ء آزمر دم داهغان و در اغار کارشاعر در بادفلك المعالی متوچپر بنقا یوس بو دودزهمان ذمان کهمسعود غزنوی اذجانب بدد در ری و اصفهان جکهرانی داست ددیکی از سفرها اه را از گر گان برگ بحدهت ود خجواند 7 بعد درسفری که در جمادیالاولی سال 4۲۳ بطبرستان کرد اودا انساری با خود بخزنن برد وتا دمال مرك خود درغزتی بود ودد۲ ۸۳ ددغزنی دحلت کرذ . قسمتیازدیوان اشعاد دی 5+ شامل اشعار بلند مخصوصاً در ادصافی طیعتست نز دیاك بچمار هراد بیت ددستست .
٩ - ابوآلفرج ان مسعود رو فی اذ مردمدون ازتوابعسیستانبود دچونمدتی دژلاهو رزند کی کردهبلاهودک نیزمعروفی شدهاست.ابتدای شاعریآوددذمانمودودین مسمود بوددلی پیشتر اختصاص بساطان ابراهيم غزنوی دادد ودرسال 1٩ کهسلطان ابر اهیم پسرخود جلالالددله مسعود دا برنددستان فرستاد با ی بند دفت ددنین سقر بامسعود سعد سلمان معاشرشد ومدتما با بکدیگر شود بودهاند ودزسال +۵۱ دحلت کرد . دبوان اشعاد وی که شاعلقصاید بسپادعتین دبرمحنیست دد جدردچهار هز اد بیت موجودست ,
شعر ی قرن. پنجم ۱ ۱ ۳
۰ - خو اچه عمیدابوالعلاه عطاءیی بعقوب کالبرازیمعر وفابنا اوه رعمید عطاء و عطاء هتوب ۰ پستاران وی همه اد بزد گان محر دیس سر خبود بودهاند وتر وتي بسبازداشتهآند دارنیز دی ذیردست وشاعر نوانا بود دعدنها در ددپاد فزنویانمقام مهم داشتتااینکه سلطان ابر اهیم اددا ازشغلخود عزل کر دوبهندوستان بمحیس فرستاد بیش آرهشت سالدرلاهوردرزندان بود با در ۶۷۱ در گذشت دیش از ۸۰ سال عمر کرده بود » اشعراداندکی مانده است.
۱ - حکييم راشدی نیز ازشعرایددبادسلطان ابر اهیمبود وتا ذمانهسمودین ابر اهیم زند کانی میک دوددغز تین از معازیف شعر ابود دی اذشعر | جز ياك دو ست باقی نمانده است .
۲ - جمالالدیی اصر بی شم غز نویمعر وف بکافر دغز نویبا کافر غز لین ازشمر آی زمان سلطان ابر اهیم بود ودرهزل دهجا مپادت کامل داشت دی آزشعر اهب حزاند کی «شس متا ما اسیست! ۰
۲ - اهیر مسعو ذ یی سهد ان سلمان اصل وی لد همدان بود ولی بدران آد دد لاهودنشونما کردهاندد ادنیزدر لاهودمتولد شدهژقسمت اعظرعمرخود داچه بکمرانی رچه ددحیس درهندوستان گنر اندهاست . وی درذمان سلطان آبراهیم نز وگ بر تلد یش تساه و ادها بپر أء شاءین هجو 3 ازعمال در بارعر نویان فو ۵ ات ؛ در اژایلعمر از سود بغزتی رقنه 7 از ۳۹ تمصاست سرف!لد2 له ابوالقاسم دحدو د بن ابر آهیم بهندرستاند فنه ودرجنگهای ان دما درد کاپ این بادشاهز اده بو ده است ژلی دد صال ۱۲۲+ بسلطان ابر اهیم خیبر دادن ۵ بسرش مجدمو 3 درصددست بر آق نز دملکشاه سلجوقی ار داد بر بسر خودخشم گرفت راودا باحهله امر اي دز رارش که از آ ن جمله
سعود سعد بود زندائی گر دودروجیرستان درقاعهسو وقلمدهاتوسسالدیگ درقلمنای محیوس بودهاست ۶ بعد | زادشد و بر سر اعلاك بدد بپنددستان رفت ودد٩؟ بحکومت جالتدد ازابالات عندوستان متصوب شد دلی بزودی ادا عزل کردند وباددیگر بحیس
قر ستادند وهشت ثه سال در <هازه ر تج درسیستان سر برد تا ارنکه دیحو السی سال
34 ۱ شعر ای فرن. پنجم ۳.۰ آ زاد ۳ اد ین قراد يك نیمه اد همر خود را در ژندان کندانده و مس اد دهایی از حبس بغژنین رفت و از مشاغل. دیوان کناد چست و دد آ نا بسبال 8۱۵ دحلت کرد. مسعمودسعد یکی از برد کترین شعراي آیر انست کهددقصاحت وتأثیر کلام کمتر کسی پبایة وعا د سیده متخصو صاً قصاید سیادی در زندان سردده که در اج ددانی و بلندیست و ددهر خوانندهای اثر میکند . ددزبان فادسی دعربی و هندی شاعر توائا بوده و دیوان فادسی اوحتساوزازده هزار ببت عیشود 4-٩ سنایی غزئوی آنرا درزندگی رگ جمم کرده است .
۱ - قاضی ابوحنیثك اسکافی مروزی غر نوی اذعلمای نامی عصر خود بود 2 ددغزاین میزبست و در دمان سلطان ابر اهیم غزئوی شپرت کرد و از اداسطٌ فرن پنجم تا ادایل فرن ششم زنه کی میکرده + ددشعر فارسی مپادت داشته دچپار قصیدم او که نمایندة قددت دی دد شعر فادسیست دد تادیخ بیپقی ضبط شده و مضی اشعاد پر ا کنده و قطمات اذو مائده که ددی همرفته تزديك دویست ببت هي شو ۵ .
6 عيوقي نیز ازشاءران این دزدهاست که ازاحوال وی چیزی بمائرسیده دننها اثری که اذه باقیسب داستان ورقه و کلشاهبیحر متقاز ست کهینام محمو دغز نوی بپاباندسانیده داسدی نیزددفرهنگ خود اشعاری از آ تقل کرده است. اینداستان داکه ظاهرا ازداستانایایر انقدیست وی اززبان تازی گرفته دشرح معاشتاتورقه دختر همام ار قسله بئيشببه ددشام با سرعمش کلشاه بسر هالالست که از کودکی ۳ پکدیگر خو گرفنه اند . داستان «رقه و کلشاه ازداستانهای معردف ادب فادسیست « شامرآن زبانتر کی جغتابی دثررکیعنماتی نیز آ نرا انفادسی گرفتهاند . شاعردیگری که «علومئیست که بوده ودر کدام دمانمیزسته همینداستاندا بوزنخسر ودشیرین نظامی بشعر قادسیدر آو ز ده کهسابقارو اج بسیار داش در آناین عاشقدمشو قدا اد مردم بنيشیبان ددیمن ددمان بیامبر دانسته است .
شعرای فرن پنچم. . ۱ ۱ 8
- شیخعمید نظاع | لد بی بامجدا ندشن | توا فیح علبی ب محمد بمتی مغر ای ادیپ معرذف ژبان تازی که اژهشاهیرعصر خود بود ۰ نخست آ[زذدیر ان دربادئوچین منصوزسامانی (۳۸۷-۳۱) بود دچندی نیز درددباد امیر ان بستبوده وسیسچندی ورادین سبکنگین را داشته 3 س ازآن در دژباز ممود. نیز ۰ بایگاه بلند بافته 2 مر آنچام ددماه شوال ٩۳۶ دد بنداه در گذشت . ابوالفتح بستی ازیزد گان شاعران زبان عرب بشمادمیزود ودیوان اشعاد تانی اه معروفست دچنددساله در انشانوشته است از آ نجمله کتاب «عادات السادات ۶سادات العادات» و ددشم فادسی نیزدست داشته وجندیت ازهمانده است .
۲- ابر انشاهبی آبوالخیر از شاعر بَ توانای این دوده بوده ۶ عنتویی ببحر متقادب شامل داستانهای مربوط بیهمن بنامبپمننامه سروده است که تنما يكبیتاذ آن باقی مانده است .
۸ | بومنصور عبداثر شید بی احمد بن آبو بوسفهروی معردف بابوعنصود با بوسف که اژمشاهیر دانشمندان هرات بوده است .
٩ ابومحمد عبدالله بی محمد بلخی معروف پروده اذصدورخراسان که بشتر دسر ودن اسات مفرد تخصص داشته است .
ازمحمود غز توی «پسرانش عحمد سعود دوذیرمعردف دایواقامماحمدین حسن میمندی نیز اشعاد فادسی دوایت کردهاند .
شهرای ال ز یارب س ازقوت گرفتن غز تویان خیاندان ال آل زیادددگ گان تقریباً منقرض شدند دقلمرو ایشان ددمیان پاشاهان غزنوی و پویه متناد عبود و گاهیبدست پادشاهان غزنوی و گاهیبدستسل(طین آل بوبه میفنده بومینجهت شعرای بساد دد درراژ ال زیاز در قرن پنچم نمودهاند ر اگرهم یکی جیاتن مانند فضایری دادی و منوچپر ی دامقانی و لامعی گر گانی بودهاند بدباد غزئویان و سلچوقبان پیوسته شدهاند . يکي از آ خرین امر ای ال زیاد که دد ادبیات مقام دقیع دارد امیر عنصر المعالی کیکادس بن اسکندرین قابوس است که داماد سلطان محمود
۹ ثٍِِ . شعرای مرن بنجم
۱ فزنوی بوذ #لی چول توب نادشاهیی بو سید قلمرو آذرا آلبویه گر فتند و فقط غز نوبان تا درجهای اذوحمایت می کردند: عاقیت با ایوالسوادهکمران گنجه «اران بچنگ گرچستان دفت ودر آن جنگ دخمبرداشت وپس آذچندی مرد . اینبادشاه در ادبیات فادسي متام دقیم دآدد دددنظم #نثر مهادت کامل داشتهد کتاب قابوسنامه 3 درسال ۷۵ تمام شده دبس اذین ذک آن خو اد مد تیف آدعمت درشعر نیز مقدرتی داشته و در آن کتاب بعضی اشعار خود راچه بفقانسی و چه بز بان طبر ی ورده است ودیگر چیزی از کفتة اد بدست نیست . شاعری که بدربار ویاختصاص داشته قصیحی کر کانیست که هقت سال دد مالاژمت آذیسر برده ومتنوی داعق وعذرا دا نظم کرده دلی پس اذ انقراض این خاندان از نظم آن فادغ شده و آنرا بادذان مختلف سروده است ۶ اينك تنها سه بیت اذ اشعار ان باوذان مختلف باقیست . لامعی گر کانی شاعر معر وف ددباد سلجو قمان نمز که سی اذین ذکر از خو اهب ا مت درا از کار از شعر ای ال زیار برده اس دفخر الدین اسعد فشری گر کانی نیزهمین حال زاداشته است .
-شعر ای ] ذر با یجان وارای- درسال ۱۸۲ هاددتالرشیدیزیدین مزیدشیبانی راحکمر انی اذر بایجان «شروان ودد بندداد وادلادوی گاهی باستقلال شدمانی(دطرف نی العباس تاه ددان نواحی حجمرانی کردند و حکمرانی ایشان تا درچهای عدو ان سلعلنت داشت . ارطری دیگر هاشم بن سر أقه حکمران دزیند ددسال ۲۵۵ دعوی استقلال کرد و تا سال 46۷ [ولاد ارباسمبنیهاشم در دربند حکو مت داشتند. آژيك طرف هم ددسال ۰ که سالاد عحمد امیر | ذربایجال محبوس شد پیردان دی هريك بخیالبادشاهی افنادند داز آن جمله محمدین شداد بود که تمام ناحیة ادان یی تخجوان ۶ دمیر قاپو و گنجه دنفلیی را گرفی وسلسلة شدادباندا تأسس کرد که تاسال 20۸ بر آن تواحی مساط بودئد . طا بفدیگر پاسم بتی عسافر با بنی سالاردرطازم و | ذدبایسان ار سال ۳۰۳ تا سال ۲۰؟ حکومت داشتهاند و مرس این ساسله سالاد محمد بن
شعرای قرن بنچم ۱ ۱ #۷
مسافر دیلمی بود . در گیلان دسواحل جتوب غربی بحر خزد نیز سه ساسلهُ ایرانی حیکومت داشتهاند: یکی مساسلةٌ جستانیان که موسی آنمرذنان بنجستان دی۲۸۹ مستقل شد دتاسال ۲۰۷ قرذندان ادحکمرانی داشتند » دیگر ساسلهکنگریان بود که محمدین مساقر درسال ۳۰۷ تاشیس کرد وتا 29۶ ددسلطنت بودند ء سسومسلسلة سالادیان که سالاد مرذبان دد۳۰۳ تاسیس کرد دنا ۳۷۱ باقی برد . این سه ساسله (غلب بعضی آذنواحی | ذدبایجان دا بدست داشتند» بهمین جمت از افاغر قرن دوم تساط عرببر آذر بابچان ده بزوالدفتوتسصب عر بی دران تواحی زو بشعف دذاشتو مخصوصا چون جستانیان و کنگربان وسالادیان که هرسه ساسله ایرانی د دیامی بودند بر ! ذدبایجان مسلط شدند تعصب ابرانی از دیلمستان د گیلان با فدبایجان و اذان دقت 5بهمین جپت دد نیمه اال قرن پنجم بات فادسی دد شمال عربی ایران رواج عمده یافت ۶ امرای این ناحیه بتردیج ادپیات فادسی پرداختند. درسال ۶2۰ سلچوئیان بر | ذدبایجان مساط شدند وحکمرانان اینسرزمیندا دستنشاندة خود کردند . سلجوقیان ددخراسان بفرماتروایی آغاز کرده و کار گزادان دربارخوددا از مردم خراسان ددانشمنداناین سرذمین بر گزیده بودند» بهمینجمت اذنخستبزبان دری که زبان خر اسان بود انس گرفتند و آ نرا بان ددبارخود کودند «بهسرجای از ایرآ که ذبانآ نژبان بپاوی بود دفتند! نرآباخود بردند؛ لژ آ نجمله در آذدبایجان نیز که بان عامة مردم ان بپلوی بود زبان دری دا انتشاد دادند بومینسب ادنیمة فرل بنجم بان درگ در ذربایجان زداج کامل یاقت و درین ددزه شمر فادسی در دزیارد آمر ای | ذر بایجان سیندیده پوت وچندانن شاعر بر رگ در ان دیا بودهآند بدین قراد :
۱- ابو نصر علیی بی احمدب منصور اسدی طوسی بسر اسدی شاعر 4-5 پیش اذین ذکر اد ذفت » اين پسر نیز اسدی تتجلص میگر ده ,] ذاری که ازویسانده یکی سخهای از کتاپ الانبیه عن حقایالادوبه است که درماه شوال 21۷ بخماخود نوشته +دیگر مثنوی کر شاسب نامه بیعر متقادب تتفلید شاهنامه است که بس از
كثِ« ث" ۱ شمراش قرن پننجم
منظومة فرددسی بهترین نمونه اذین سبلك.شعر فارسیست داذا*4 تا 40۸ بنظم آن مشفول بوده و آنرا بقرمال امیر ابودلف کر کرکااعیر ادآنازساسلة شیبانیان کهسدتی دردرباد دی بوده است د بتشویق ژذیر اد محمدین اسماعیل نظم کرده و در حدود جراز هزاز بیتعست .سوم کتابی دد أخت فادسی که بش ازفرهنگ حقص سفدی قدیرترین کتاب لغت ذبان ماست د | نرا برای شا گرد خود آددشیربن دیامسپار نجمی شاعر تالیف کرده وباسم لغت فرس یا فرهنگ اسدی معردفست .
۲- ابومنصور قطران بن منصور از دیآرمویتبر پزی که اصللاازمردعاوذعیه (اددمیه) بود داز ,زرگان شعر ای ددچة دوم ایراتست وددسال 16 دحلت کرده » یشتر اوقات دد تبریز بود و شاعر درباد امرای سلسلهٌ و هسودانیان آذدبایجان بشماد صرفت که در طارم 2سمیران و تبریز و عراغه خکومت داشتند د پنج تن از امرای این سلسله دا مدح گفته است وی معرذف ترین ممدوح اد آبونصر محمدین مسعود ین مملانست که بابو نسر مملان معردف شده » ناصر خسرو شاعر دحکیم معروف این مان وی دا در سال 4۳۸ در نبریزدیده است . قطران مخترع سبك مخصوصیست دد شمر فادسی که سراسر آن مصنوع و همسجم ۶ مسرصع میباشد وس ازوی ده شاعربن زر کي ابر ان دد فر ل ششم دشید تطواط دعدالو اسم جعبلی غرجستانی اد قلید کردهاند . دیوان اشعاد قطران شامل نزديكت هفت هزاد بت دز دستست وبجز آن منظو مه ای باسم کوش نامه دازد که از حکایات قدرم ایر انست مانند شپنامه فرددسی و نیز ملوی و ام و عنداد کتابي در لغت باسیتفاسیر باد ثسبت داده اند که اينكك بدست نیست . بعضی اذ بهترین اشعاد قطر ان ددایر ان بخطا باسم دودکی معروف شده ذیراکه اسممدوح قطران ابونصرمملان دابا سم ممدفح عمد؛ نود کی نصرین احمد ساماتی اشتباه کر دهاند .
۳- دییاجی سمر قندی نیز از شعرایست که ددین ذمان دز ! ذذبایجان بوده است » ار احجوال وی اطلاع کامل نیست از شعر ادنیزجز قصیدهای که دد مدح اعیر فضلون خرین بادشاه سلسله دهسودآنیان سروده چیزی نمائده است.
شعر ای فرن بنج ۱ پر #-شعر اي در با رسلجوقیان-ددسال۹؟ 6طغرل بيكسلجوفی که ادنژادترك بودبر مسعودین محمونغزنویخروج کرد بر بعضتی اذ نو احی خر اسان استیلا یافت وخعوددا باشاه ستقلخوانده سلسهٌبز د کی تشکملداد کاهر دالهعر رف درتازیج ار انپرژنده 9سیحتر پن قلهردتادیخ ایراند| پس از هخامنشیان دساسانبانداشتهاست. همچنانکه عر لو یالب ثر ست شد گان درباد سامانی د بهمین جست مائوس باد بمات قازسی بودئد سلیجوقفیان ۳ باداب دریاد عز نوی انس گرفته بودند دجون پسراخانت رسدند تمدل داهپیات ایر آن دا جزد ایین بادشاهی خود فرار دادند و سن از عزتویان بزد کترین شدمت دایز بان فادسی کر دهاند ذیرا کههمواره ددبادایشان مماو ازشعرا دنوسند گان پزد گ بوده است و وژدای معردف ایشان مخص و صاً عمیدالملاگ ابونصر منصود بن محمد کندری ونظام الملك اپوعلی حسن بن علی پن احمدین اسحق طوسی که موس داقعی سلطنی بزر گ سلجوفی بشمادمیروند ادیب پرژد وشاعر نوا یزده(ند. ازسال ۶۲۹ تاسال 2٩۸ جماد تن بادشاه سلجوقی دذایران سلطنت کر دهاند: طغول» الب ارسلان » ملکشاه بر کیارق ۶ سه تفر اول ایشان از برد گترین دجسال تاریخ آیرآن بودهاند داز سرحد هنددستان تا سولحل دریای ددم دا ددتصرفخودداشتند. ددنیمه ددم فرن پنچعده کتیر آزشعر | ددددبار بادشاهان سلجوقی ددشپر هایهختأف خر اسان دعراق زند گی کر دهاند » ار بعضی از آ نها مانند تسیمی و فرخی گر گانی و شجاءی تسوی وددفیر ود فخری #حثیقی وجعفر همدائی #امیر عبدانة قرشی آحمد بدیپی فقط آسمیماندهد شم رآیشان بما ترسیدهاست . بهضیامرای ال سلجوق نبز خود بز بان فادسی شعر گفتهاند میأنید اي الدین ملکشباه سوعین بادشاه ین سلسله ژٍ بر ادد آوطغانشاه بن آلب ارسلان که در رعان یار حکمرانی خر اسان داشت و در هرات حیومت مبگر 33 سر محمدبن ملدشاه دار ام الدین شختباد بن ذنگی پیغوی ساجوقی که از خواص بیقو علك حسام الدین حسن بن علی طعاخان پادشاه مرغینان و کاشان ددمادداء الثپر بود وبمناسبت تام ادبیغوی تخلصمی کرد وشاعری زیر دسیت بودهاستد اذشعر | فچند قطعه ذقصیده باقینت . اژ نظاع الملك قوام الدین بوعلی حسن بنعلی بن احمدین اسحقطوسی وذیر معروفآ لب ادسلان 2 ملکشاه
و ار شمرآی فرن بنجم وعمیدالملک ابونصر کنددی وذیر نیز شعر فادسینقل کردهاند . عموماً بادشاهاناین سلسلهددیر ورششعر | می کوشیدهاند و مهبم وصا طغاتشاهبن لبادسلان شعر ایسیار دا گردخویش جعمح کر ذهپوه داذرنوانشایشان دزیم نمی گرد» ملکشیاه نیز تست بش | رست.مخصوصی نشان میداد . اما شعر آبی که ددفرن پنجم دردربار سلجوقبان بودهاند وازیشان | مازیمانده بدینقر آدند: صفیالدین بزدی ازشمر ایطغانشاه که ازوچندبیت مانده» کافی خر اسانی
معراف بکافر ك که اژنیز درددباد طغانشاهبوده وارد نیز چندیتماندهاست افیرعلی پوزی تکین که از احوال وی اطلاعینینت داز شعراد ددبیت بما دسیده » ابوتصر احمدبن ابر اهیمطالقانی ازمردم طالقان خر اسان کهازشعر ایدربارملکشاه واخواص نظام الملك بود داذ شعر اد چندبیت باثیست شعرای بزد گ این دوده بدینقراد بو دهاند :
(- ]پوالحس بن محمد بی اسمعیل لامعی گر گانيدهستانی که ازمردبکر- آ پاد معلهای از شپر گرگان بود ودرماه دمضان سال ۳۹۲ پا ۳۹۳ متولد شد وتا شستوچندسال پساز آن یعنیتازمان سلطنت البادسلان نیز زندهبود . وی اذجیت زمان نخستینشاعر ددباد سلجوقیانست یکی از بزد گان شعرای درجة دوم ابران بشماذمیر ود , دزمان خود شهرتبسیادداشت فتمام شعر ایعصر بوی افتدامگردند مخصوصاً هعرزی تیشابوزی بزد گترین شاعر سلبجوقیان هموانه پیرد اد بوده اس 2 سيكك وی دا درشعر تکمیل کرده + دیوان لامعی دددمانهای قدیم بسیاد مطلوب بود ذیرا که در انسجام دشبیهات طبیعی هاصاف بپاد هخزان دغزل استاد بود اینات دیوال ویبدست نیسب داد شعر اوفقط نزديتهرادو بانصدبیت بافی صاندهاست . لامعی بیشتر اختصاص داشته اس بخدسخواچه عسدالملك آبونصر کنددی وذیر معردف وبیاذمر کت ادمدتی نیژمداح خواجه نظامالملك بوده استه مينو بسند در جوائی از گر کان خر اسان رت ودرسللت شا گر دان مد | لا لام محمدغزالیدد آ مد دلی این کته مشکوك مینماید .
شعر ای قرن پنجم ۱ 5 اه
۲- جمالی مهر یچردی نیز اد شمرای این دعان ومعاضر بالاععی. دبرهانی بود دلی اذ لحوال دی چیزی معلوم نیست داز دا منظوعهای باسم بهمن نامه دد داستانهای قدیم ایران بوده که آينك در میان نیست دبعضی ابیات آن دد فرهنگیا باقي مانده داز اشعاز دبگر ادهم چیزی بدست نیست ولی اذهمینمختصر پیداست که شاعر فادری بوده است .
۲س امیر عبدالملك محمد برهانی نیشاپوري بددمعزی نیشابودی شاء: ر معر #فست ؛ اصلا ار مردم تسابود دی ددنیشابود ژند کی میکرد ودد سلاث شعر ای دز بارجالآلدین ملکشاه بود ژچندان تقرب داشت که درسفر هابادی بود . عاقدر سفری که درد کاب این بادشاه بقزدین دفنه بود ددسن 7 سالگی در ادایل سلعلات ملکشاه در ان مر در گذشت . ار احو ال وک بیشادین اطلاعی نیست «ازشعر اد چز يكقصیده نمانده ولی ددعصر خود ازشعرای ععردف بشمادهیرفت ب ۱
- ابوالمالی نحاس اصنها نی ازاعیان درباز ساجوقی بود. چندیدز<دمت آلبادسلان هیزبسی وسس عااضساه ملگشاه شد ودرددباد بر کیادق 3عحمدین ملکشاه نیز همین مقام دا داشت وچون میان این دوبرادر اختلاف افتاه بمعله فرار کرد وحکمر انآن دیار آودا عحت م داشی داز آ نا بمصر نزد المستصر باه خلفه قاطمی دفت دمالی گزاف باودسید وبساز آن چندی ددحیسبود دچون دهایییافت بار دیگر مدزبار بر کیادق ذفت وددضمن ازخواص دادبيكاین حبشبن آلثو باق امیر خراسان بوذ 45 شم ایذمان دا سیاد میتواخت ژلامعي نیز 2 دا مدح گفته است. عاقست دزسال ۵۱۲ دحلت کرد , وی انشیعرای معر دف عصر خود بوده داشعر ادچز جندلعاعه چیزی بماً تر سیده است.
۵- فخر الدین اسعد فخریترانی در اداخر عمر خود در سلك شعرای سلجوقیان در آمد ددرسال 2۶۲ دحلت کرد . بخست دد گر گان میذیست و سپس ازشعر ای دربار طغرل دملکشاه بودو دد عراق و دی زند کي میکرة و از معاریف سعر آگاعصر خوو ۵ بو د. از اشعاردیگر اه سهقطعه بیشتر باقی تمانده دلیمنظومهدیسددامین از آثاد او باقیست که یکی اذ شیوانرین داستانهای عاشُقانة شعراف ایرانست و
0 كت ۱ شعر ای فرن پنچم . اشمار ] ن دذنپایت سادگي ورد اي سروده شده ۰ این منظومه ۳ در اصقان بنام شو اجعه عمیثن ابوالفتح «ظفر بن هحمد نبشابوری حکمر ان اصفهان دز یدود سال +۶2 تمام گر ده و انرا اد اصفهان بیمدان نزد وی فررستاده است ۰ این منظومه دا از دبان پپلوی بفادسی | ورده #اذینفر اد دی بهلوی میدانسته دبعصی اذمولفین بخطا این موی دابنظامی کنجوی ۵ نضظاعیعر وضی نسبت دادهاند. این عننویشاعل نز ديك هشست هز از بیتست . آ- ميكعمان زوزلی رودیاری ازشعرای درباز طغانشاه بود و ازینقراد تا ادایل فرنششم نیزژنده بوده وباعاي باحرذی شاعر عروفاینزمان که ذ کر اخواهد امد مشاعره داشته است » بیش این از احوال اه اطلاعی نیست اد شعر اد جزدو قصیده بدست نیست . - اپوالعقایر ظفر بیمحمدبن عبدالله کافیهمدانی معزدف بکافي ظفر هجبدانی اژ شعر ایدر پادملکشاهبود که ناژ مان سلطنت سنج «م دراگایل قرنشش م دنده مانده . از بزر کانزژمانخودبود زشعرعربی دفارسی داخوب میسرود . اد سول 3 جزین اطلاعی نیست د ازشعرش جز سه فصیدد دچند قطعه چیزکیما نرسیده است . ۸- عبدالحمید عبهر ی غز نوی از شعرای درباد الپانسلان «ملکشاه بود نا ادایل فرن ششم نیز زندگی کرده از اشمار دی هم جز پکتصیده دچند قطعه در دسا تیسمت . *- رایس شهید ابوالحسن علی بیحس بن علی بنا یی طیب باجرزیمعردف برئیس علیحسن اذ بزد گان ادباک این قرن بود * ددجوانی کانب طفرليكبود ودر دی دذچشن مپر کان قصیثهای دذمدح او خواند ژادهمانردد بددیاد اوداهیافت و سس درد بازملکشاه میزیست دی بمبل خود ازخدمت ددباد ببرون دقت دداخل درسلت عرفان شد ودرهمان اوان درسال 4۱۷دد مجاس نوش خوادی بدست دالی ابخاز کهدراسارت سلچوقیانبود کشته شد . وی درنظم ژنثرفادسی و عربی سارت بسیاد داشته ودد هر دو دبان دیوان شعر داشته است دلی دیوان فادسی او ازمبان
شعر ای قرن پتجم گنف رفته ودرشعر فادسی مجموعهای از زباعبات بسیاد اد ذا بوده است باسم طربشانه که ظاهرا آ نپم ددمیاننیسبودیگر از آ ناد وی کتاب دمیةالقصر دعسرةاهل العصر ست کهشامل احوال داشعاد شعرای ابرانست که در ان عصر بزبانعرب شعر گفتهاند و از کثبمعر دف ادبیات عرب بشمادمیر ود * اما اشعر فلاسی ادجز يكقصیده وچند قعطعه چيزگ بدست ایست . ۱
۰- عبدالرحمی عیاضی سرخسی اذشعرای ادیل واداسط قرنپنجم بوده د دازآ خر عمر دزسلك شعر ای ددباد سلجوقبان در آمده و درددباد الپادسلان رطغرل دملکشاه بوده » از احوال او چزین اطلاعی نیست واذ شعر او بیش از چند قعلعه پم ترسیده است .
۱ شرفالزمان ابوالمحاسی زینالدیی ابو بر جعفر بی اسمعیلازدقی هر وی یکیازیزد گان شعرای اداخر قرن پنجم واد معادیف شعرای آیرآن بود ؛ دد شپهر هر ات سکنی داشی ویدرش آدیب اسماعیل وداق هروی آز معازیف فشلی آن شهر بود وازمر یدان خو اجه عدالته اتصاری شمازمیرفت » مدای مدیدشاءر دیاز طفانشاهبن لپ ادسلان حعکمر انشر اسانبود و هس بگرماندفت ودردد بادایر انشاه آبن قاودد تخستین رادشاه سلسلهُ ملجوقیان کرمانمیزیست وددسال ۵۲ پا 0۲۷ رحات کرد . ازدقی متخصوصا درتشبیپات بدیع #ادصافطبیعت ددعیان شمر ایایر ان ماع ار جمندیدارد؛ دی ان اشعاردیشامل نز ديكدوهز ارو ششصدبیت در دساستی ددیگر اژ ! زار وی داستان سندباد باسندیادنامه است که نظم کرده بود وان معوموع اجست از حکایات قدیم ايران _مانند اثیف لبلة و لیله که ظاهرا از هندستان بایران | وددهاند #یزبات بپاوک ترجمه کرده بودند «دیگر کتاب الفیه دشلفیه بوده است که براي طغانشاه برداخته بود دلی این هرده کتاب ددین زمان باقي نیست .
۲ - امانی خسراسانی ثیز ازشاعران درباده سلجوقیان بوده که درخر اسان میذیسته از احوالاداطلاعی نبستجز | نکه داستانیوسفدذلیشا دایناع شمسالدوله باغان شاهبنادسازن براي شکر گز ادي ازویکه اورا از زندان دماکرده بودسردده
۶ج ۱ ۱ شر ی فرن پنجم است این حنظو مه ردیل بفر دسیی تسبتدادههبنااوچند بادچاب کردهاند . ددین متظوعه گفته است که بیش از آناشعاددیگری نیزسروده امام یزیا ال نماندهاست پوسف ذلیخا داسی اذسال ۰ ۶۷ سایالن دسانیده است .
- کمالالملك آذبب انوجعفر محمدبی احمد مختار زو نیمعردف بادیب ژوذنی یا ادیپ مختاد » از بزدگان ادبای این دژره و از عمال نامی ددباد سلجوقیان بود . دد شوال 2۷۰ که ملمکشاه پسعایت نظامالملك دیاست دیوان انشا داشراف خود دا از کمالالدهله ابورضا فضلالهینمحمد ذوذئی گرفت و پسر ااععین- لمنلكک ابوالمعاسن سیدالروسا محمد زا که آژممددحان معززیبود کود کرد دیاس دیوان دانعست بمویدالملك ابوبکرعبیدالنه بسر :ظامالملاك سرددانه کی پس از آن این کاد راباديي منعتادد جو ع کرد واورا کمال الملک لقبداد وییشاذین ازاسوال وی اطللاع سسي . وق بابو د گان ادبای دمان شود معشوو بو ده داشان اود استوده اند 2 خود شاعر نوانایی بوده دیاك طعه ازاشعاد اومانده است .
5 - خواجه ابوالهیثم احمد بیس جرجانی ازحکما و دانشمندان معردف اسمعیلیه پوده و دربار وی اطلاع کامل مان سیدهاست وتنها اثری که ازد مانده قصیدهاسنت دزحکمت مت رتعییی اسمعیلیه که اصر سر ۳ نرابتمهجامم الجکمتین» یکی ازشا گر دانوی کهمحمدینسرخنیشابوری لامداشتههر دد بفاز سیشر ح کر دهاند ین قصیده پیداست که حکیمی دانشمندو شاع عاتو انابوده است .
۵ - فیاصو ق اذیب ابوالعبای لو کری ازدانشمندان نامی اذاخسرفرن پنچم ژادایل ثرن شم وازه ۳۱ ردات سمنبادین مر بان اعجمی | ذباء چام ي حکسيم دعر وی در گذشه در 29۸ بوده اسي که وی ازشا دالنمعر فآبن سنا منا بودهءازمر دم ردستای لو کر ارتوابم شهر مرهبوده و بپردودبان فانسیدعربی شعر مبگنتهودبو آني داشته است که اينك ددعیان نیست . وی اذخاندانیاصیل و اژبز ر کات روز کارخود
بشمادمیدفته دنوشته اند کهعکمت زر اویدر خر اسانانتشاردادهد بسیارگاز حکیمان خراسان شا کرد ادبودهانه از آنجعله حکیم اسعد میینی دقطب الزمان محمد بن
شعر ای رن پتجم نت ابوطاهرطیسی مر وزیوحسن ین قطان مردژی دقاضیعبدالرداق تر کی د افضلالدین غیالانی بودهانده مو لفات چندداشتهمانند «بیان الق ,مان العدق» ددمنطق دحکمته بر خی دسایلد تعلیقات در ضمی در تجوم از د[نشمنداننامی بشمادمی دفتهچنا ننکهدر ۲۷ ؟ با اما عمرخیامدابوالمظفر اسفز ادیدمیمونبن نجیبد اسطیمأمورزیجوتادیخ جلالی ملکشاهی شدهاست . ا(شعار اوقصیدهای مانده است بعنوان «اسر ادالهکمه» شامل بنج قسمت ددعنطق دطبیعی ودیاضی دالهی داخلاق که خود شرحی بقادسیبر آن نو شته است .
- حقیقی که ازشاءر ان در بارطفاتشاه بن | لپارسالان بودهاست .
۷ - ابو نصر احمد بن آبر اهیم طالقانی خر اسانی که از مداجان خاص نظاءالملک بوده است .
۸ - فاص جعفری فسوی اذشاعراناداخرقرن پلجم دمداح ملکشاه (41۵- 8*0 بوده وظاهرا تا او اسط قرن ششم دستذاست .
جبردید
دد قرن بنجم چندتن شاعر دیگر بودهاند که از اشعارشان اندکی باقیمانده است واذبرخی اذیشان درف رهنگپااشعادی ضبط کر دهاند و معلومنیست بکداپاك از دژیادهای آینفرتیو ستگیداشتهاندونامپای ایشان بدین گو تست ابالیثطبرستانی گرگانی - ابوالحسن بستی - ابوالحسن عراقی - ابوالسن علیبسن عبدالهمیدین علیدایه بیپتی- ابوالسن بزدانی- ابوالفانح عپدالگریم بن احمف هدک ابوالفضل بیهقی( بجر مودح معر رف این دلاده). ابو المظفر عبد اجب اد بنحسنباحسین جمحی هقی - آبو المعالیتومسی- میدابوطالببنجمال!لسادهذو اللسانین سیداثرکیس العالم ابو الحسن محمدین علیبن !بوعلي احمدین ابو الحسنمسمدین بومنصودالز بادهعلوی حسینی بیهقی. میرابوعبدا قرشی- خواجهابوعلیسرخسی - ابو نس رجوسودی - امیردئیس آرونصرهبةاله بنحسینبن احمدبن حسینالدادیج بییقی - خواجه آحمد موف - احمدداتگر - بادع قضلوی هروک - چمقرهمداني - جامدیت خواچه
بلج تک ۱ شعر ای قرن بنجم
حسین الداری. حسین ایلاقی- دهقان خوژکد دیلمی- ذرقی- دبیمی- زجاجی-شیخ سعیدعبادبیپقی - صایغ دازی ب اعیرسید ضیاءالدین معمدینژینالمعالی آبوالحسن علیبن حسین بن مظفرین حسن بیمقی- خواجه شیغالعالم علیبن محمد شجاعی.- فر ارگ - کیلحسینی قردینی - ابوشر یف احمدین علی مخلدی گر کانی که تخاص 1 رابخیل محلذی هم نوشتهاند - حهمودی - مکی ینجهیرگ - هو ری - اعجادک. هزل بستی - پوسف امری .
۵- علما + عر فا - گذشته اذشعر ابی که درددیادهای مختافایران ذیستهاند د کر ایشان گذشتددقر ن پنجمعدهای ازدنشمندان دعرفا نیز بودهاند که بزبانفادسی شعر گفته آند وبپیج دریادی اختصاص نداشتهاند معاریف ایشان بدینقر ادند .
۱ - بدیعآلزمان ابوعبد الله سحسیی بی ابر آهيي بی احمد اذیب طنری ملقپ بذهالاسانین باذالببانین از اذبای معردف عصر خویشبود» اصالا اذمردم نعلنر بود دلی در کوچهارزو یهد محلفحومان اصفرانژند گیمسکرد وتمامعمرخویش دابآموز گاری ودرس بت گذدانده است داذمر دم سنت ژددستداد ایشان بود ودردوذیان فارسی ژعربیآدیبمعرفبود بهمینجبه آددا خوالبانین ذواللسانین مب دادهاند دعاقي دزماه محرم سال 4*۷ دداصفهان دحلت کرذ فچند تالیف میم ازد مانده است یکی کتابالخلاص ددادبددیگر یدستوداللعه ۶ کتاپالمر قاة کههردوددلغت عربیبقادسی ات ؛ درشمرفادسی ثیز دستی ذاشته مشصوعاً اس ".مصنوم هسیر ده ولی اد شعر ار جز جندفملمه جیزی بما پر سیشه است .
۲- شیم )بوذر بویا ی انمعار یف مشایخخر اسانبود که دراو ار فرنچبارم واوایل قرنپنجم ذندگیمیکرد دععاصرسبکنگین ومحمودغزنویبوذ » ازاحوالدی پیشاذین اطلاعی نیست وازشعرفاه . بي ار جزدویست نمانشه است .
آ- شیخم بو حفص عبد الله بن بقظان خوری رک نیز ار مشاهیر مشایخ خراسان بود و با ایوسعید ابوالخیر معاشرت داشت دسفر بسیار کرده بود عاقبت دد
سال ۷۲+ بسن هفتاد با هقتاد و پنج در گذشت و ارو نیز دو پیت شعر فادسي
شمر ای قرن پنجم ۷ هائده اس . شیج ابو الحسن علی بنجعفر خرقانی بسطامي حعروفب بلنیخح خرفان ار مر دمخر قالتز ديلك سطام بود ژارهعاد بفدشا: بخ برانست» بشتر اوقاتخوبش راد مو لدخوذ کذدانده ودرطر یقتشا گر دشیخابو العباس 1 ملیمعر وف بقصاد بود وددشب سهشنبة عاشوزای سال 2۱6 درحر قان در گذشی رهم 1 تج مدتولن شدواکنونزا اد در همان موضم : دیات بسبطام ژیازتگاهسی ۶ بصّی دیاعیات فازسی بسا شست میدهند ۶ کتابی بفادسی دد هناقي او بنام تودالعلوم لوشته اند . نك 5 -شییخ ا بوعید اللهعلی بی محمد بن عبد له بی عبیدالل4 شیر ازی معر وفایبا کو باا بی با کویاابن با کویه» دینی ازءشایخاینقرن بودوددشی رازه لادتیافت«ددجواتی دد سلاکمربدان شبغر! بوعبد افیف شیر ازگعارف هش پودقر نچپادمدد آ هد سپس ببصره رفتو از | تجابتشابو رسفر کر دو باستادامامقضیریعادف معر وف (مانو ابو سعیدایو الختر بیوست » سیس یاو ند رفته از | تجا بنشبر ازرجعت کرد وددییردن شهر شیر ازددداعنة کوعی کهخانقاهاه بود ددانز 2 امیز ستژدرهمانجاددسال۲ ۶۶دد گذشتودد آ نمی مذفونشد که امروذباسم بابا کوهی درخارهج شهر شیر از گر دش گاه و یبارت گاهست. وی بواسطهٌ اقاسی ددهمان کوه شمال شب ازباسم کوهی معردف شده ددیوان شمر فادسی که نزديك دو هزاز بیت شعرست بوی نسبت میدهند ولی دنیسن آسناد پر دیدست .
س شیم) لا سالام خو اجه! زو اسمعیل عبد الژه بر محمد ! نصاریهر وی معراف بعبدالهانصادگ وپیرهرات اژاولادصعانهادیبوه که درزمان خلافت عثمانبااحنف ین قیس پر آتدفت #یدر اندی همهدد هر آت بو دهانده ادف بجمعد ۲شعبان ۳۷دزقرندد هر آتعتو لدشدوار کود کی جو دیتذهن بسیاد بر ود میداد چنانکه ددیکتب شعرعربی بدبپهمگفت از نو اذژعصر خودبود ودر ان زمان دسی رابادای برایری بادی نیو د و بیش اصد عر اذشعرعزبی در حفظداشتو در حدیتد کلام دثقه بزد کترین مود مان خخود پود ددرفوم بیان ثیز نادرم زمان شمازمیر فت نا که درمواعظ آژهمو از« دم
ت۹۹ 5 ۱ شعرای قرن پنجم
.کمیری حاضربوهند واژادکان مذهب حنبلی بشمارست وددضمن مایل پتصوف بود. بشترادقات خودز! دذهر آت کند انده ودزضمن سفرهایی کر دهاست» عاقبت بشن ۱۰8 سالگی درسال 2۸۱ددهر اتزحلی کر دومز ادادامر وزذیازیکاهست ۱ عبدالهاتساری یکی اذبزر گان ادبیات تصوف ایرانست «۶درژبان قارسی دعربیودبان هرویقدريم تسلط بعمیار داشته دیش از شست هزادشعرعربی سردده است که اينكت اذمیان دفته وچند کتاب بعربی بسیاد فصیح اژه مانده يکي ناذلالساگرین دد عرنان «سلوك» دیگر انوادالتسقیق » سوم دحلالرسول » چپادم دسالةٌ ادیمین ؛ در ذبان هروی قدیم شرح احوال عرفایهقدم بر خود داددمایر ددضمنمجلسوعظ گفته استدمریدان ی توشته دبناع طبقاتالصوفیه جمع کردهاند و آ نراعبدالرحمن جامیشاعر #عادف معردف قرن نهم بزبان فادسی ترجمه کرده داحوال عرفای یمد ازددا بان افزودهو پاسم نفعحانالانس معردفست . درزبان فادسی دسایل بسپاد پشرسیادفصیح باسجم دثرصیح تالیف کر ده که ممر وفتر ین نها مناچات ناصه ااست ودیگر رساله واردات ؛ کت الساکین»الپینامه»دلوجان:قلندد نامه؛محیتنامه,هنیحصاد تفسیفاددی»تصایح خطاب بنظاالملك» مقامات بامقولات گنجنامه ودد اسنادبر خی از ! تپابوکتردیدسحه عبدالقادد رهاوی کتابیددمناقپدی بنام «المادحو الممدوح)» بزبانتاژی توشتهاست . از اشمادفارسی اوبعضیغز لیات ۶هقطعات در باعیانبدسنسی که خود دردسایلخویش تست در ده است .
۷ - جمید الد یی | بومعیی تاصر بی خسر و فبادبانیمروزی شاءردحکیم 2 نویسنده معردف این قرن درماه دشعده ۳۹۶ دزقادبانمتو لدشددخاندان اودزشهر پلخم هی بسته اند . اشم ظاهرا جوآنی خوددا دربلیخ گذدانده وسیس درسلك عمال چفر بيك سلجوقی ۶اندشده دمدنی اذدییر ان دی بوده تااینکه ددماه جمادیالاخر ۲ ددجورجانان خوابی دید وهمان خواب اودا بسفر بر انگیخت دبعزم سح اد خراسان حر کت گرد دهفت سال درسفر بود ودر جمادی الاخره سال 446 بخراسان بر کشت . مین سفر چهار بازحح کر دودر نم آحی شمال شرفی «مخرب دجنوبغربی
شعر ای قرن پنچم . . ۱ ۱ و «مر کزایران دارمنبتان و آسیای صفیر #حلب دطرابلس شام وسودیه دفاسطین « جزپرةالعرب #مصر ذقیروانه نو بدسودانسفر کر دوسه سال ددصرمقيم بود ودرقاهره دردر باز خافایفاطمیمصرداه بافته مذهباسمعیلیدابذیرفت ۶«بدعو تاذ جاتبایشان مامورشدوعنوان ولقپ حجت بخود داد و درباز کشت بایران بتای دعون مذهب اسماعیلی را گذاشی فچون اودا دنبالکردند مود شد بدخشان بردد دمدتهای مدید دزغازی دراقصای بدخشانباسم بمگان منزویزند گی میکرد وطر بقهخورش را در | ن ناجیه زواجدادتا! نکه درهمان عاردرسال ۶۸۱ در گزشتدهما/جامدفو نت مد . تاصر خر ولد یز ر کان نقام دنر فادسست ودردیان عربی دفارسی تساطسباد داشته» دیوان فادسی «عربی اودرده انوی معروف بوده ولی دیوان عریی وی بما تر سیدهاست » دردبان فادسی مو لفات سیاردارداز آنجمله دبو اناشعاروی کهشامل نرديك دوارده هر ادشعرست ؛ دیگرمتنوی ددشنایی نامه که درسال ۶۳۷ تما* کرده2 نز دباث ششصده ستسست» شوک سعادن نامه گخ روگ اس عید ند سصد پیت میشو<» جاهع " السکمتین ددشر حقصيدة ابوالهیثم جرجانی که ذکرشپیش ازین گذشت دنخضت | نرا شگلدسالهای درپاسخنو دوياكسوالی کهدد مت دهنعی ازو گر دواد درسال 2۲۲ مجو آپتوشته استه دسبلهبستان العقولباستانالعقل کهظاهر اددمیان نیستء سقر نامه
کهشاملسو انحهمانسقر سایق الن کر اوست که از 4۳۷تا؟4 ۶ کشیدهاست؛ ادالمسافرین درحکمت کهدر 9۵۳ تالیف کرده:وجهدین درذ کر عقایدمذهي اسماعیلیه؛ دسالهآ فاق نامه ددتصوف» کتاب خو ان الاخوان ؛ تشایش دهاش رظاهر | کتاب کشف موب ابویمقوب سکزی راوی بقادسی ترجمه کردهاست . بجزین آثاری که از بدستست تعضی تا لفات دبگر , بنام وی نو شتهاند که تا کنوناثر از انیا اهر زشده بدییقر اد: | کسیر اعظم ۵ عنطق و حیکمت؛ فاتوناعظم درعلوم غریبه؛ وتاپالمستوفی ددذقهءدستود اعظم تفسبر ۳ آن ۳ عقایداسمعیل هر ساله(یددعام بونان» کتابی ددسحر یات» کتاپ کنر الحمایق » ژسالهاي هم باسم سر گذشت ناصر خسره بقادسی بوک نسمت داده اند که در استاد آن بناصر خسرو اشکال میا دد مبائست و گویند که نخست آنرا باسم
کك ۱ شمز ای قرن پنجم رالةالندامهالیژاد القیامه بعربی نوشته اضت 3 بعد انا بفادسیترجمه کردهاندولی از قراین بیداست که این مساله داجعل کر قهائد .۰
فص قالدین باغیاث الدنن ابو اافتحباا بو حفضعمر | براهیم خیامباخیامی تبشابوری اد بزد کنر ین" علماکایران یکی از مشاه فرن پنجم بوده دزعیان سالهای 42*۷ متولد شدهپیشتر عمر خورش رادذنیشابود که مولد دک بودهاست گندانده و گاهی بسایر بلاد سفر کرده از ات جمله گاهیدد بلتم ودعانی دداصغهان دخدادبوده ودظامر ! سفرگ هم بح رفنه استه عاسی درحوال ی ۵8۱۷ درزرشآیودرخات گر دوم اد الاك دراطر اف ان شیپ دنجواد ام اده میعمد محر وق باقیست . عمرخرام دد اقلپ علو ۵ هتدافالعصر و دعخصو صادددیاضات دوم تحصکمت مسلط بوده اس دذماه دمضان سال 1۸] بدستیادیمیمونبن نجیب داسطی وامام بو المقافر اسف زاددحکيم اپوالعباش لو کری «عبدالرحمن خاذنی بفرمالملکشاه اصلاحی ددتقويم اير آن کرده اي کهنتو ۳ جلالی از آ ناصلاحبو عو د امد . #مر خبام درریاشیات یر ععروف عسر خود بوه ۵ درحکمت ععاصر ان رای ا را ميبرسیده اند . آذین دانشمند بزر گ کتای بسیاد صهمی بز بان عربی در مر دممقابله مائدهو گنشته ذات دسایل کوحات بفادسی وعربی دذمسایل حکمت و دیاضی از آثاد ااپمادسیده است که ددیهمرفته عبادت ازسیزده دسالهٌ کوچکست:دسالهای درشرح مشکللات اقلیدس معربیء د ساله اکددطبیمیات, دساله فازسیدد کلماتوجود کهبرای فخر ااملاک ین مویدالملكت نوشتهء دساله در کون کلف بعربی ء رساله در تعبین مقداد طالا و نقره دد اجسام ساخته شده بعربی » دسالهٌ اواژم الامکنه ء ساله دد بیان ذیج ملکشاهی » ترجمةٌ فادسی خطبه ابن سینا ددنوحبد» دساله ددحل بعضی اذممایل جیر ۶ مقابله بعربی » دساله جود بعربی ء رساله ددجواب سه سوالی که بعربی درحکمت از کردهاند ء دساله ضیاء العتلی بعربی ددحخمت ؛ نوردزنامه بفادسی . عمرخیام دد نظم ه نثر عربی 2 فادسی :سلط - کامل داشته « از شعر! و نوسندگان بزرك عصرخویش بشماد میدفته است ..ازشحر عربی او سضی قطمات باقیست و درشعر فادسی دباعیات بسپاد شیوا
شمراعه قدت تج _ ۱ ۱ 3 میروده است وایعده اککثیر رباعیاتازشاهران دیگز دا بشطا بو نسسبت داده اند و نزديك هرازه بانصد دباعی بنام وی معروفشده که اذان مبان اانچه متعلق پاذمسف. شاید ارسسد تساو کید . ۳ كثِ_ِ«
اماما تجر هیی صیاد اشبن ابوالمعالی عبدلمللي یی عبد اه بی بوسف ۱ جوبني از ۳۳ علمای شافعی ایرآن ۶ پددش نیز از برد کان این طریقه بود. دد.
۸ محرم ۶۱٩ دذ بشتینکان دهی نزديك نیشابود دلادت یافت دبیش از | نکهیست سالگی برسد بس اعرك بدد جانشین اد شد . اذپیردات طریقةٌ اشعری بود «چون عمیدالملك کندری دذیر و اداشت اشعریان داتکفیر کنند وی با اعام ابوالقاسیقشیزی عازف د فقیه معر وف ازخر اسان هجرت کرد و ببفداد ۶ ! نیا در ۵ بمحاردفی و ببشتر دد مکه و مدینه بود بهین جرت با اما الحرمین لب دادند پس "اد چهادسال که نظام الملك بوزادت دسید و اشعریان ازادی باتند بغر اسانباز کشت دساکن نیشابود شد «نظامالملك مددسدٌ نظاميدٌ نیشابور دا برای تذدیس اوساخعت. دریابان زند گی که پیماز شده بود بدهی که در انا زاده بود رفت ودد | نا در ۲۵ دییم لثاني 4۷۸ در گذشت ۰ اعامالحرمین مولفات بسیاد داشته بانداژهای که کثزت تألیف آد دا کرامتي میدانسته اند دمحروفترین مولفات دی کتابالبرهسان فیاضول: الثقه و کتاب الودقات فیاصول الفقه ۵ کتاب نهاية المطلب فیددایةالمذهب و کتاند الاسائیب فیالتلاف الغيابي 2 غیأنالخلق فی اتباع الحق « نغیات الاممفی السات الظام و کتابالارشادسی و دوییت فادسی ثیز اذو دوایت کر دهاند .
۰ - آبوسعید فشل !له بی آبی البخیر محمد بن احمد میهنی ععر رف توب سید ابوالخیر یکی ازبزد گترین مشایخ تصوف ایران» ددشپ رکوچكت مینه دزدشت خاودان در اول معرم ۳۵۷ و لادنبافت دبدرش نیز از متصوقه بود . نبخسیدرزاد گاه خویش دانش | موخت سپس بمرد رفت دیش از دهسال کهدذ | نما شاگردیاستادان. معروف داکرد بسرخی دفت و درا نجا مجذوب شد و در حلقة سریدان ابوالسل محمدین حسن سرخسی از خلفای ابونصر سراج عادف معر ودرا مب ودرتاز کشت
ند و شنرای تون یچم پمیپنه هقت.سال دیاش کشید و باز نزد ابوالفشل سر خسی رفت 2 باشاد؛ او عاذم. تیشایزدشد داذییر وان ابوعیدالر حمنسلمی عادف مشود کشت دس زز ا نکه خر 43 ارشاد ازد گرفت بشیر خود باز کشت وباد دیبگرددتیدیاضت کشید دخانقاهیتر تیب داد و جمح بسیاری پدد گرویدند و دد شهر خود بسیاز تفوذ یافت.ف پس اذ مر کب ابوالفشل سرخنی بشهر امل در کنار حنحون دقت ز بخدمت ایوالعبای قصاد آ ملی - عارفی یو سید و در ا تسا کار وی باندادهژی بالا گر فت کس4 ار دا تیکفیر کردند و۰ بمحمود غز نوی آذدشکوه بردند داء کار دابدانشمندان نیشابودیاز گذاشتدسرانیام بمیهنه بر گشت و دد آنجا دزشب جمعةٌ چپادم شمبان46۰در۸۳ سالگیدد گذشت. ابوسعید از مردان سیاد پزر گک ایر ان بوده ۶ درمیان مشایخ تصوفشور ت بشبار داد و دو کناب مستقل دراحوال دینوشته اند : یکی اسر ادالتوحید فیعقاعاتابیالسعید تألیف نوادهاش محمدین المنودین ابیسعیدین ابیطاهربنآبیسعیدین ابیالخیر» دیگر دساله حالات دسخنان شیم ابو سعیت تالیف نو ده دبگرش آبو روح لطف النبن ایو شعید اسعدین ابوطاهر سعیدین ابی سعید . از زمانهای هدیم مقداری اشعار د مخصوصا دباعیان بسیاد فسیح و شیربن بنام اد «عردفست کهبرای برخی اذ ا نبا خواصیقایل شده اند دیش ۷۰۰ دباعی بنام اد معردفست د می توآن وی دا مژسسشعرفارسی درطریقة تصوف دااست . امیرعین الدوله شمسللاعالی ابو المعالی علیین اسدین حادت امیر بدخشان که تاصر خسرد کتاب جامم السکمتین زاینام دی نوشته یز شعر فازسی سر ژده است . ۳-۹ ددقرنپنجم بهماناندازه کهشعر فادسیترقی کردنثر یز بادج کمال دسید. بیش ازان در فزنچهارممولفان بشتر آ تارخو بشدابز بان تازک میپرداختند دددقرن پنجمعلمای ايران هردوزذبان دا اختیار کردند و بپمین جهت شماد؛ کتابپایی که درعلوم مختلف ددین قرن بزبان فادسي تالیف شده نسبت بقرن پیش تقرباً چهار برابرستباا نکه چون این ددده بما تزديك تسرست اذان بشتر کناب بما دسده است . گسذشته از
قرن پتچمت سس ۱ و عارقان نام هائند عبداله انصادی وعلمای بزرگک چول عمر خیام و نامر خنرو که ذکر ایشان گذشت عد؛ دیگر نیزبوده اند که کنابهای علمی ایشان بما دسیدهاست . از ادبیان معر وف آن دمان نیز برخی کتابهای ناریح 3 اثی مانده است. بزد گترین نثرنویسان قرنپنجم بدین گونهاند:
۱ - عیدالر جمن خاز نسی که اژ معاصران عمر خیام برد ودر سال ۶1۸ دز اصلاح تقویم شر کت کرد و کتابی بنام ذیج سنجری باسم سلطان. سنجر نوشته است.
۲ - شهمردان بن آبیالخیر وازی ساکن کر ان واستر اباده دد نجومشا گرد [یو الحشن علیبناحمد نسوی بود د ار عامای رباضید نجوم بشمارمی رفت.دهتألیف مهم ازدمانده است : بکی ردضةالمنجمین که دد 2۱7 برای حکیم علی بن ابراهیم. کرمانی توشته ددیگرنزهت نامه علایی ددکلیات علوم علوی د سفلی که پنی |۷۷ برای علاء الدوله ابو کالیجاد گرشاسب کاکوبه تالیف کردهاست ددیگر کتابلپدايم. چنانکه گذشب ددهمین ذمان شاعریبوده است که بزبان فارسی حکایات قدیم ایران را نظم کرده د ایر انشا بن ابیالخیر نامداشته وتنپا يكشعر اذبهمننامة آذبما دسیده است داحتمالقوی میددد که پرادد ی بوده باشد .
۳ - ابو اصر محمد بن محمد قاینی معروف پمناح » اد ادبای معردف عصر خود بود د شعر عربی دا نبکو میسرود و دز حکمت نب دست داشت و از اثاروي کتابی مانده است بنام قراضهٌ طبیعیات ددبرخی آذمسایل حکمت که پفادسی فصیح تألیف کرده است .
> - امام !بو المعاثی محمدبی عبیدالله علوی غز نوی اذاملاد اماچهادم بود و دذشپر غزنین میزیست و کتاب بیان الادیان راکه ددبار مذاهب مختلفست درسال ۸۵ تماع کر ده ژ دردرباد مسعودین ابر اهیم عزنوی زنسدگی میک ده د اين کتاب قدیم ترین کتاییست که بزبان فارسي ددباره مذاهب بما دسیده است .
ا-.احمد بی متصور خجمی که کتاب تکملة|للطایفتالیف ابوعمدعبدالعزیژ ین
شمان چسری دا ددفرن پنچم بنام فصص الا نیبا بفادسی ترجعمه رده است.
7 رن پنجم :د. نش ۱ + د اسحقیر متصور بن خلف تیشا بوری زک دیگر دا قسی لیب ۱
که یدق نم برد است . ۱ محمد بی حسی دید و می که کتاب قصص ال نیما نا لیف ایولسن احمدین عبیداله با محمدین عبدالنه کسایی را درهمین قرن ینام ایس المر ایس بفاذسی تر,جمه. است: . ۰ - ابو لفضل مخمد ان حسین ایهقفی معرذفب ترین تویسند این عصروییکی از رد دورخان ابر آن . ۳ سال ۳۸۵ در ناحیة بیهق نز ديس و آراهر وزمتو لد شدهد ریا همه ذندگی. خویش دا دد دربار مصمود نوی و فردندان ویتتاامان فرخزادین مسعود گندانده است ۶ از ذبیران دیوان دسنالت غزنویان بودو نزداستادش ابونضر عشکان تقرپ بسیانداشی و در انشای فادسی 3 عربی دخط اذ معازیف عصر خنود بوده است . درسال 4۱۲ در ۲۷ سالکی وادد خدمت ددیاد غزئوی شد دیساز مر گ آبونسر مشکان مدتی هم ذبردست (بوسپل زوذنی بهمان سمت خدمت کر و در سال 1۳۱ هنگام یکه سلجوقیان بر عسعود غزنوی درجنگ دندانقانچیر همشدند جانش بخطر افتاد و خادمی اددا نجات داد . ددين هدت دد سفرعایی که مجمود د معود کر ده اند پیشتر همراه بوده است و ددسال 24۶ که طغرل یاعی برعبدالرشید چیر + شد وی را با دبگران از درپانبان مزتوی زندانی کرد و يك سال در ذندان ماند و دراداغر سلطنی فرشزاد از کادهای دیوان کنازه گرفت د سرانجام در ۶۷۰ در گذشت . ابوالفضل پیهتی موّلف کتاب بسیاد بزر گی بودء است شاملبیست پاسي . مجلد.از .]غاذ سلطنت سبکتگین موسس این ساسله تا ذمان ساطان ابراهیمیمنی از مبال ۳:۷۳ نا سال ۶۷۰ 45 زنده بوده است د دقایع صد #چاز سال دا دز ان ضبط : کرده بود که سی 3 ثه سال آ را خود شاهد بوده و بازمانده دا از کسانی که با وی معاصر بونماند شنیده است . قسمت های مختلف این کتاب هریت اسمنی داشته است: قسمتٍ اژل بنام تاذیخ ناصری با طبقات ناصر ی درتادیخ سبکنگین» قسره بت دوم نام طبقات عسعمودی بامقامات مبعمودی دریادیخ محمود» قسمتسوم بنام طبقات مسعودی
م. .ان ار ۱ ۰ قیرل م9 سد انس . ۱ ی ثٍِّ ی
پا تادیخ مسعودی درتادیخ مسعود 3 معلوم نیست قنبمت های بس اذان چدنامداشنه" است: مجموعاین مجلدات دابناجامم التواریخباجامعفیتادیخآ لنیکتگین باتا یت آلسبکتکین می نامیدهاند . تنها قسمتی کوچك اذین کتابکه اند کی ازمجلنانتجي ! مجلدات ششم3هفتم هشتم دنم دقسهتی| ذمچلددهم | | تست وشاعل طبقاتمسعودرست بمادسیده است که ددین مان بناع تادیخ بیهقیمعردفست وظاهر ۱ ۳ خی از اوراق: ن ازمیان دفته در عضی چاها مطالب دئبال يت دیگر نیست چنان مینماید که نید بما زسیده بادداشت هایی بوده که مجال نکرده است در آ نها دست برد وبا آینهمه _ در آدحفساحت و دررآس کتابهاینثر فاد سیست دییداسن که مودخی بسیادداستگو آمین بودهاست. ابو الفشلبیهقی دا بجزین کتاب بزر گ کتاب دیگري بوده است بنام . ماما تایه تصر مشکالن کدانچه آزذبان استادعود دروفا یمددرءغز نویالشینده بو دیرآن ۱ ضبط کرده است د نسخا آن تا قرن نهم ددمیانبوده « اناك تنهابرخی ازقسمتهای : آن در کتاب جوامعالحکایات «لوامعالرایات لیف میحمدعوفی و کتاب آغادالوزداء تالف سیف الدینساجی بننظام عقیلی الم و شانفرنتوم باقي مانده است . . ... . < - ابو اسحقعلی بن ابوعلی عامانجلابی هجوبری غر نوي که رل سل
۶ درشهر لاهود هنددستان دحلت رده اذ عادفان نامی عصر خود بود د مولف کتاپ بسیارچالبیست دد تصوف بنام کشف المحجوب د کناب السان لاعلالسان, . -: ۰ قاضی | بو عید الل4حمین بن احمد بو حسین روز نی آذآدبایسیایهعردف
ژبان ای دد عصرخود بوده ودد4۸ در گذشته است دشرح معروفی بمعلقات سب ۰ مخورف ترین اشعاد تازی درذمان جاهلیت نوشته است و تیز کتاب المصادر در لخع ۱ تازق بفادسی ازدمانده است . 5 ۱ 1 ۱ < امیر عنصر المعالی موی امیر الق منین کیکاو س بی اسکندر بن قا بوس: چنانکه بیش اذین گذشي هفتمین باهشاه از سلسله ال زیار بوده و از 6۲۰ تا ۷۵ ژنده بوده است . وی موّلف کتاب بسیادفسیح شیواییست بناء نصیحت ناه ومحراقت - بقابرس نافه که برای پسرش گبلانشاه نوشته و آثرا ده سال 2۷۵ جایانرسالیدهاستی»
با ترن پنچم - نبر و در شمرفادسی وذبان طبرگ نیزدستداشته است .
۲ بوعلیی حس بنعلی بن اسحق نظام!(ماكطوسی «ذیر معردف الپ ارسلان د ملکشاه ء درسال ۶۱۰ ددطوس بجهان | مد و درعاه دمصان ۸5 نزديك نپاژ ئت بدسرس یکی ازفداییان ادمعیلی کشته شد ۶ دد اصفهان دیدا بخاكسردند. دی یکی از بزد کتر بن مردان سیاسی تادیخ اپرانست دددتدییر ودانت وجهانداری و نیگو کادی دذیردست تواژی و دانش برودی از نوادر روز کادبوده است . درسال 6 ملکشاه از «ذیران و کاد گرادان خود کهتفلام الملكك وشرفالملك «تاجالملك و مجدالملك بیشوابان ایشا بودند خواست کتابی دز آیین سلطت 2 جپانداری بنورسند دهريك چیزی نوشتند » اذان جمله نظامالملك کتابی نوشت که نام کتاب - ااسیاسه پا ساست نامه و با سیر ااملوك یا سیر خواجه نظام الملك ععر دفستدبس از کشبه شدن وی ممد نامی که مامود کتابیخانه بادشاه بوده نسیض | نا عرتب کرده 2 یکی اذ بیترین نمونهای نثرفصیح دشیوای ذبان فادسیست «فواید تادیخی پسیاد نیز ددبردادد .کتاب دیگری هم بنام دصایای نظاءالملكت بادنسبت دادهاند کهپیداست درفرن نهم فوشته شده سب .
۳س با تسالاع ز نی ا لد ین | بو حاهد محمد بن محمد بی محمد بن ]حمدغز الی طوسی یکی از یزد گثر ین دانشمنداناسلامددسال ۰ 9؛دزقر یغرال از خا کطوس بجهان آ مدوصیحدوشنب؟ ۱ جمادیالاخرسال۵ ۵۰ درخانقاه عویشدد گذشت. اینهردبسیاد بزدك یکی ازمفاخرایران د یکی اذ بزد گان اسلامست . درطریقَهٌ شافعی پیشوای تقبپان عصر خویش بود ودرهقاماتعلمی سیاسیعسترمترین و ناماادتر یندانهمندان روز گادشمادمیدفت . تست تشر بست بسیارعتعصب وبا حکمتدتصوف میمالف بود وددبابان ذندگی مجذب طریقت شد و خانقاهی درطوس فراهم گر د ودر آ نا رویازجهان در کشید . بازهادردشوادیهایی که ددمیان خلفایبنیالعباس «یادشاهان سلچوقی روی داده ری عیانجی شده است دهمه عمرخویش را بمجاهدت ددنسرویج اسارم سر برده 2 مدتیا در ایرال د عراق وشام دحجازدفلسطین داسکتدربه دقاهره
فرن شم سای اد ار دا ۷ پتبلیخ ونددیش وادشاد پرداخته وسفر کرده است وچندی نیز ددمددسهةٌ نظاميةٌ بشداد تددیس کر ده است . سر انججام «دبیت ألمقدسعهد کر د که ارخدمت بادشاهانوودیر ان زوی تانب ۵ رات بنشمنه و با آ که ملکشاه و نظام الملك کمال داسئی دا با
شخص وی داشتهاند دعوت اشان دا تبذیر فت و بر اسان بازگشت درد شیر طو سدر همان موله عویش دد قریة طاپران غانفاهی ساخمت « اذ سال 4۸٩ تا دم مرك بعنی شانزده سال بعیادت 2 ارشاد مردم مي کوشید د با فرزندان ۶ مرسدان و شا گردان خویش که شمان ایشان انصدویتجاه تن افزون بود زند کی می کرد . این مردیزرت که یکی ازبزد گان جهانست ندعیان این همه سفرهای دور ودداز که ازخر اسان تا اف یقا گرده است دنقریباً ددهمه قلمر داسلام در آن روز سار کشته است ددقبقهای از تبلیغ دارشاد مردم غافل ننشسته ددضمن تالیغات بسیارکردهاست که برخی اذ آ نها از مهم تر ین مولفات عالم اسلاست. شمادة کتابها ودسالهایی دا که تألیف کرده ٩۹۹ دانستهائد وا گرهم آين دقم میالغه | میز بآشد باْعدج بسیار از کتب ودسایل اابعریی د قأادسی بماز سیده است واز ان جمله بیش اذشست مجلد کتاپ مهم بزبان نازیست که ععروفترین نها بدین گونه است : احیاء علومالدین » اخلاقالانواد . آفاتاللسان » اثبات النظر » الاملاءعلیمشکلالاحیاء باالاجو بةالمسکنه عن الاسئلةالمیهمه» الاقتصاد فيالاعتقاد , اساسالقیاس » الچام العوام عنعمالکلام » الائیس فیالوحده » الامانی » اسرآدمعاملات الدین » اسر ادانوادالالییه » داب الصوفیه , اخلاقآلابرا رکه گویاهمان اخالاقالانو ادسابق الذ کر باشد » اختالافلابر ازدالنجاءمنآلاشراد اسراد علمالدین که شایدهمان اسر ادهعاملاتالدین باشد ؛ اسر [رانبا عالسنه » الاشراف ثیمسائل الخلافی» اس راد الحج کهبفادسی نوشتهه بعدها بعربیترجمه کردهاند» الاجوبهالغز الیهفی المساگل [لا خر یه , بدایةالهدایه » البسیط بیان القوانین؛ بدایم الصنایم » تیه الغافلان » تلییس ابلیس یبا تدلیس ابلیس + تتزیهالقر آن عن المطاعن » تهافت القلاسفه » تعلیته ؛ تحصین الادله ؛ تفسیر القر آن » التفرقه بینالاسلاه دالزندقه ؛ جواهر القر آن » جام- لحقائی » حجةالحق » حقیقة السروح » حقائق العلوم لاهل المفهوم » حقیقه القسولین ؛
ی تث_ِّ فرن مب سر العکمة فی «غلوقات ال ؛خواصالقران + خلاضفالتصانیف » الدرقالغاخرهفی کشف: علوم الاخرهء الدوج, الذدیعهالی مکارم الشریعه » دسالمة الاقطاب » دياضة الفس » الرسالةالوعظیه » دسالةالطیر . دفضالطالبن دعمدة السالکین » الردعلیمنطفی با الردعلی منطعن » الرسفةالندسیه ۰ الزهذ الفاتح : ذادالآخره » السرالمصون ۰ شرح دايرة علیبن ابیطالب. نام نیخبهةالاسماه» شفاءالغلیل فیببان حستلة التعلیل » عقیدة - المصباح » عقیدةاهلالسنه» عجائبصنم له عنقودالمختصر » الغایةالقصوی » غوداندود؛ غایةالقودفی مسائلالدود»القتادی فضائلالقر آن, فاتحةالعلوم» فضاگحالاباحیه» الفکرة دالعبره ؛ فیصلالتفرقهیینالاسلام دالز ندقه » فواتحالسوده الفرقبین السالمموفیرالسالح» نضائم|لباطنیه » القانون الکلی » قانونالررسول » القربةااسیاله » التسطاسالمستقيم » القولالچمیل فیالر دعلی منغیر الانجیل ؛ القواعدالعشر»» کیمیاء السعاده » کشفعلوم الاخره » کسرالشپوتین » کنزالعده» الکشف دالتببین فیغرودالخان اجمعن؛ اللباب المتتحل » المستصی » المنخول ۶ عقاصد الفلاسته ء المتقذ هن الضلال » معیارالعام ۱ المر شد الامین الی موعظهة الیقین ؛ الماخف ؛ المبادی و الغایات » مکاشفةالق( وب » اامظنون به علی اهله » مسلم السلاعین * منپاج المستر شدین » ععراجالسالکن ؛ محت. النظار ء معیادالنظر» مشکرةالانواد ؛ مناذلالعادفین» الستظپری » مسواهم الباطتیه » میزانالعمل » المقصد الاسنی فیشرح اسماءالله الحسنی؛ المتوجالاعلی » معارجالقدس» منهاجالعادقین ».المکنون » المعارف العقلیةه الحکمةا لاله » منهاحالمابدینالیجنة دب المالمین ء مدخل السلوك الی مناذل الملوك » مفصل الخلاف + نوادد الاخباد : تورالشمعه» الوجیز » الوسیط. الوقف وال بتداه» باقوتلتاو یل فیتفسیر التنزیل » هدایة المریدقیشراءالعبید.: پنج کتاب دبگر یز بغزالی سبتدادهاند که ادنیست وعبارئست ازالسر السکتومفی اسر ادالتجومدتحسین |لمظنونه اانفغ السموبهو ال نون به علیغیر احله هسرالعالمین و کشفب مافیالدادین. بجزین کتابهاپی که بزبان نازی نوشتهاست | نچه بربان بادسیازدمانده بدین قرادست اسرارالحجدتلبیس لیس که ذکر | نپا گذشته کیمیای منعادت که عهمترین کتاب او فادسیست ۶ کتاب مغروف احیاء عاسوم الدین
قزن. پنجم - نل ۱ # خو درا در آن خاراصه کر ده است داین کتابر اافصّلالدین کاشائی مگیم معروف رن هتم بنام چهاعنو انمختصر کر دهاسنت, نصیغعةا لملوث پانصایحالملوك کهیس اژئالیف سراست نافهاسیر الملو کنظاء|!ملتظاهر ابر ایمحمدبن ملگشاه ددیابان زند گیخو نوشته است یکی اذ شاگردان هی آ ترا بناء الثبرالمسوك فینصایحالملوك بعربی تر یمه کر ده امسست » دسالهای داد دز زد مااحده » تصیعت تاه که در باسیم یکی از شا گردان قوذ نوشته است » اسراد السکنو نه که .ان نیز بفادسیست . بجزین چند کتاي مستقل برخی «کاتیب بفادسی اد مانده اس 45 دز کمال فصاحت 2 قددت نوشته و خطاب بمعاصر ان اامانند بسرآن نظامالملك و بسران ملکشاعشت دازان حبرله مکتوب بزد کسست که همین ملکشاه نوشنه و بتام ند نامه درطیر الچاپ گر دهاند . میعموعة مکاتیب فادسی اددا بر آدرش احمد پس اد هر وی درهمجادی بنام فضایل الانام فی مکانیب حیچةالاسلام گرد ورده است . امام غزالی ددفقهدتضشیر و کلام د کت د تصوف بنایر اصول طریقه شافعی موّلغات بسيادمیم دادد . ددتتر 2 نظم عربی ۶ فادسی منتهای قددت دا داشته است . بیشتر مولفات. اد بز باب تادیست و ازشعرعریی ا۶ بعضی مقطعات مانده دیرخ شعاد فادسی تیزبادنسیت دادهاند.اما ۵ نتر قأرسی یکی از ژ بردستترین تو بسند گانستی وسر آمد همه داتشمندانسی که پاین بان سخرن دانده اند .
۶ - امام] بو الفتو ح احمد بی مجمدغزالی برادد کت ر حجة اه سلام غزانی بود که جند سال پس اژوی درهمان سوألیشهرطوس بجهان 1[ مد و اذبزد کانعارفان عصر خود بشمادمیدفت د همه عمرخویش دا بعز لت وارشاد گذراند دسر اتجیام دد قروین بسال 5۱۷ یا ۵۲۰ دد گذشت و در همان شپر مدفون شد . دک موّلف کتاب بسیارشیرین شیواییست بمذاق تصوف بنام کتابلسوانح فیععانیالشق کهیرای ضیاء الذین عین القضاءة همدآنی عادف مشود مرید خود نوشته است ۶ نیزهکتوب مقصلی که دساله اک جداگانه است بنام تاذیانة سلوك بپمان شیوه بوی نوشته است که ار بهتریین 1 ثار تصوفست. این عادف شپیر دد شعر فادسی نیز استاد بودهد بر عي ازرباعپات
توت ۴ درد سایل و یس آورده شرت .
۷ قرزن پنجم م تثر
۱ ۴ ابو نصر احمد بی محمد بن نصر قباوی که درسال 9۲۳ کتاب تا یخبخادا
که ابوبکرمحمدین جعفر ترشخی درسال ۳۳۲ برای توحین نصر سامانینوشتهاست
اذعربی بفغادسی بسیاد قصبح ترجمه کر ده و ازشاعکادهای ذبان ماست . این کتابرا درسال 9۷۰ محمدین ذفربن عمرخللاصه کر ده و اينك همان خلاصه دز دستسی.
۲ - محمد بی علی بنما لك بی | بو نصر حقایقی اد منجمان او اخر رن پنجمو اذایلترن ششم بوده ذیجیبنام ذیج یمینیبنام بپرامشاه غزنوی نوشته دخود دد ان تصریح کرده است که : « ابتدای ذیج ازروذ شنبهُ مر محرم سال پر پانصد ۶ بازده از هجرت کر دم .»
۱۷- محمد بن عمر رآذویانی ازاخوال وی اطللاعینیست دتنها آثری کهازد مانده کتاپ سیاژجالبیست دز بدبیم ومحستات کلام پنام ثر جمانالبااشه که بخطا | تر ۱ آذفزخی سیستاتی شاعرمعر دف میدانستند ودشید وطو اط تقر بسا هم ار در کتاب حدائق السصر خودجای دادداست وچون بگانه سیخهای کهازین کتابهستا بو الهیجا اردشیر بن دیلمسپاد نجمیقطبی شاعر در او اخردعضان ۶۰۷ بایان دسانیده ووی همان شاگر اسدی و سدیسیت که فر هنت خود دا برای او نوشته وددین کناب ذکری ار شاعر آنی که پس أذقرن پنجم بودد اند ایست فساست که مولف آن در نیمه دوم فقرت پنجم دیسته است .
۸ - ابو حاقم مظفر بن آسمعیل اسفزاری اذ دانشمندان ءصردف این روز کار بوده در اصالاح تقويباعمر خیامشر کت کر دهوددعسایل مختلف عأمی بفار سید عر بیموّلفانی اذوماندهاستاز | نچملهدساله آ مادعلوییا کائناتجو کهبر ایفشر الملأتین نظامالملات نوشته د کتاب میزانالسکمه داختصاراصول اقلیدس «رسالةالشبکه که بقادسی برای بر کیادق سلجوقی نوشته «منتضب کتاب الحیل .
-٩ استاه هجنص] بو ا(حسن علي بی احمد نسوی - اد برد گان علمای زمان خجو د و ازشا گردان این سین ۵ استاد شهمردان بنابیالخیر بود دد شپرری در سال ۳۹۳ دلادن پافته ودر حدود 4٩۳ در گذشته است . بیشتر اختصاص داشتهاست
فرن بمب و ۷۱
بدرباد آلبویه ودررشتههای مختلف علمیمولفات چنه داشته است که برخی از آ نها بافیسست ارانجمله الز یالفاخر- المقنحفیالحساب الهندی - کتاب هر تضوي با اختصاد صودالکوا کب بو الحسین عبدالر حمن بن عم صوفی- کناب التجرید فیاصولالهندسه - دساله فیالمدخل الی علم المنطلق - مقالة فی عمل دائرء نستپا ای داثرة هفر ضه. تفسیر کتاب الما خوذات فی اصولالهندسه - کتاپ الاشهاغ دد شرح قضیة منلاوس - رساله دراستخر اج طمیر - ملاح نامه علایی بفادسی - بازنامه بقادسی .
5 ابوطاه حسن بن علیبن موسی طوسی از جزیبات احوال او اطلاعی تمست چپار کتاب بشثر فادسی بسیادشیوا جاهم دانستانهای ایرانی ارفسانده اصت یکی استندرنامه و دیگر دراب نامه 2 سوم فپر مان نامه #جپارم داستان فر ان - العیشی د از دوش انشای ا۶ بیداسی که دد نیمه درم قرن پنجم هي دیسته است . دز بر خی اد نسخها تست اداطر سوسی نوشته انداها بیداسی کهویدر خر اسالنهیز بسته و این حیکایاتزا در انتاحیه ف راهم کر ده اسی وظاهر اد کتابت طوسی ذابطر سوسی تدبل گردهاند .
گذشته ازین کتابهایی که نو سند گان نپاددقر نبنجم لته اف ودر آنژمان ژوشته باترجمه گر دهاندچند کتابدیگر بمادسیدهاست ک4نام مترجم دنو بسند کان آ نها معاوم ثیست اما اذقراین یداست که دروصرن باجم فراعم شده است . یکی تر جمه فادسی صودالاقاليم يا مسالك الممالك تألیف ابواسحق ابراهیم بن محمد اصعلغری قادسی معر رقف بگرشسیت 3 اصل ان در فرن چپارم سالیف شده و کت پیت در جغر افیا که بقادسی بسیاد زوان بانشای قرن پنجم ترجمه کردهاند .
کتاب د بگر ی که ددهمین قر ن تألیفشده است شکارنامه خسرویسته تفصرل آن بدبو گو نه است که ملکشاه سلوقی بکتاای باذنامه 2 پرورش مرغانشکاری دغبت سیار داشته است . دفتی بنظلامالملك فرمان داد که | گاهان اذین فن دا دد در باز او کرد ورد تا کتابی شین قن بر ند ژُ وی نبچه کتاب دربن ثن بود گرد ]ورد و | کامان ان زمان دا مانند ابوالچو ارح علیبن محمد نیشابودی از تبشابود
0 ِثِ تث_ ۱ قرن باجم مس لس و ابرالملك سهیل بلخی دا اذبلج و ابوالعبای بن فشل دا از ترمف «عبدالهبنخالددا ا مرو و تاشاه را از هرات وعلی بن عبداله را از خوادزم و حاجيبيك دا از ددم و خواجه زکی دا ازعراق عرب و افطل الدین دا از فادس و خواجه محمدی را از تبرنز 9 اسمعیل اثأل دا ازسنتاندسر باد دا ازهندورستان و تالش ترك دااذتر کستان و خواجه ذتگی را از اصفیان دعبدالعزیزدا انمصر و فنوس دا از مغرب (هراکش) خواند و ابشان از میان خود ابوالجوادح علی بن محمد یشاپوری دا بر گزیدن که اه : تر از هه بود وجون درا آ زمودند برار ی وی آ شکارشه بادشاه دلایتی ر بافطاع بوگا داد و هر اد دینااو در سر شم هر سوم ار کرد و اسب و خلعت داد 3 دب را را یز هریث چیزگ بخشید 2 فرمان داد محمدبن قلچق نظاسی] نچه این استادان در بر بر دش هر شا شکاری بگو بو سل وسحمدین قلجق باز نامهای برداخته این کتاب رکه ینام شکاز نامه خسرورست همان ابوالجو انح علیبن مهمدنشابودی گر دآورده دنسخف ان تا عم سنا .
کتاب دبگری هم باین فرن نسست داده اد و ان کتایست بنام تمصر المو امد فرق اسالم ۶ اثبان مذهب شیعه که آن دا بسید مسرتضی عم الهدی پیشوأی معروف نشیم که دی سال ۶۳۱ در گزشته اسبت غسو نب کرده اند ذلبی مسلمست 45 ان تیسي د از سید مرتضی داعی داذنستی که در اااخر فرن ششم و اوابل فرن هفتم زسته است . ۱
کتای دیگر کائیز بدستستبنام مجموعهُ سلطانی در مسائل فقه دعبادانطريقة حنفی که بدستوذممود غزنوی نوشتهآند اما مژلف آن معلوم نیست کتاندیگری بقاذسی سسارشیو | دریندهاندردینام تفهالملوك آزهمین دوره دردستست که مولف آن معلوم نیست .
هرا گنه فرنششم فرن ششم
دبقرن ششم درادبیات آیران اسبت بقرن پنم اندكتلز لیزاه یافته است و ان اذین, سبب بودکهمردان بزد کی کهدر ۱ آغاذهی ساسلهای پیداهیشوند ددینعصرنبودند و تاچاز آن تشویق دترديجي که از ادیبان عالمان ایران میشد ازمیان دفتوچون دانش خربداری تداشت مردم کمتر بدان روی1 ژردند. با اینهمه درحد خودقرنششم نیزیکی آذدودههای بزد کگ ادبیات ایرانست زیراکه شا گردان دآنشمندات وادیبان امی قرن انم ددین دمان ثیز بو دهاند و مخصوصا دررشته تصوف چون مشایخبزرک ددین اتلد ادبیات ابر ان اذینحیث پردوزههای دیگر برتزی دارد. شاعر ان پزدك درقرنششم بسیادپو دهاند ؛ ذیراکه بادشاهان سلجوقی هم چنان ددیردودهاز پر وش شا اه دداری نمی کردند. برحی سلسیله ها دیگ رکه ی دسیده ائد مانند سلسلة خوارذهشاهان که در سال 1٩۱ بدست قطبالدین خو آرژمشاه تأسیی شد و در سال ۱۲۸ ددفتته مفول منقو صض کشت و سلسله اتایتکان آذربآیجان که در حوالی ۵۵۲ بدست انابيكایلد گز تأسیس یافت و دد 1۲۴منقرض شد و سلسلهةً اناسکان قارس که در 9۳ انا بسا سنقرین مودود! نراتأسپس کرد در ۶ مقر ض شد و اساسله سلاطین عوزر معرذف بمله كت الجبال که که در ۵6 مدست علاءالدین سیون چپانسوژتامنیس یافته ودد حدود ۲ معنقرض شده استوسلسلة اتابیکان لرستان که در ۵۵۰ اتاييكت ابوطاشر معمدین علی بر تأسسی کر ده ودر « ۷۶ هنقرض شده است هر نات درعدخود دد پروش ادیبان کوتاهی نکر ده اند . برتی خاند(نهای تادیشی ار ان مانندال صاعد 45 در عراق رباست خنفیان را داشتهاند و خجندیان که بیشر و شافعیان عراق بودهاند وبازماند گان نظاء الملك طوسیددددباد سلجو فبان مخصو ۳ در تردیج ۵ ییات دوشیده| ند . اما ددضمن سر اسرفرن ششمدوده انقلزب وزددخوردهای قراوان بوده است ء ذیرا که سلجوقیان ضعیف شده بودند 2 کار کُزادانتر كي ایشان ددهر ناحهای خخوهت عمقلیترئیپ داده ودایما بامغدومان خیود با با همسایگان خوزش درژد و خودد بودهاند . از سوی دیگرتخفتنهوفسادی
۰ 5 ۱ ۱ ۱ سیصسی ۱ داشته ان من دآسایش ر ۳ ی کهبا ایشان همدست نمیشد
دد خطرنابود شدنبود بومین جت آن آمودگی آدامشی کهبرای ادبیاتلازست ار برحی ادنو ای ابران بود 5 گذشته اژ فتنٌ اسمعملیه جنگ دد میان شافسان
حنفیان درایر ان مخصوصا درنواحی مر کزی ۶ گاهی نیز اختارنددمیان شیعهو اهل سنت دوی می داد و گاهی کشتادهای و امن بیش می | مد و از دوسو یآ سایش ب ميجودد . سر انجام همین فسادها و نانوانی های ژوحانی د اختلافها بود کهدد آغاذ قرن هفتم پای مغول دا بایرآن باژ کرد ] نچه تمیبایست بشودشد.. ۱
- نظم _ شعرفازسی دد فرن سم رواج تمام داشته است 2شمارة شاعران بزرك نسبت بسرایند گان قرن پنجم چند برابرست . شاعران قرن چهادم وینجیو چندتن ازسر ایند گان فرما شم زاکه معادیف ایشان سودنی دعمعق وانودی صابر تر مذیدمعزیوسدحسی فزنوی دمختاری داردقيودشید آلدین دص واط دعبدالو آسم جبلی دسنایی ددیگران باشند شعرای خر اسان پاتر کستان نامیدهاند دهمة شاعر ان بزر کي دیگر وا , که ددینفرن ی بسسته| ند ۰ شعر ای عر اق ناهدهائد دتفا تی ددعان سبكت اشال هست . بزذ کترین شاعر ان عر اق در فرنششم خافانی دنظامی 2جمالب الدینعبدالرزاق دپسرش کمالالدین اسمعیل #ظهیر الدین فادیابیدمچیر الدین بیلقانی دسیفالدین اسفرنك دشرفالدین شفرده دشسالدینطبسی دمجدالدین هکره دفیمآلدین لنبانی 2 اثبرالدین اخسیکتی و نجیبالدین جرفادقانی واعامی هروی و گر بدالدین حول بدر الدین جاجرمی بودهاند. تفادتعمدهای که درمیان سبكشاعر ان خراسان ۵عراق هست اینست که شاعران خر اسان نایم شغری چهلفظی دچهمعنوی چندان پاکابست نبوده 2 شعردا بسپادساده دطبیعی و درخود فهم هر شنوندهای میسروده| زد ژاغر ان 2مبالغه ددشعر ایشان «ساد کمتر ستدمضامین دود آذفیم خو اینده
در | آنداردنمیکر دند بعیادت دیگر 3 شعر ایشان طر ات دشکفتگی وناد ز کی مخصو ص بخودد! دارد ودارایهمانروش دئالیسم شاعر آندودء مماماني دغز نویست . بالمکس.
شمر ایترن ششم »۷
شاعرآن.عراق صنایع دی رایهای بسیاددشعر خودد اهمیدادهاند . برع ازایشانددین هنرثمایی چندان مبالغه نکردهاند مانئد جمالالدین عبدالرذاق و برخی دیگر که اکتریت نرديك باتفاق باشند ددصنایسم بدیع ژیاده روی کرده ورویصرفته دوش ناتودالیسم زا بکار بردهاند .
. بومان جمتست که | گر شاعران قر ون گذشتهد انسیث بزمان ومکانی که در آن میزیستهاند تقسیم کنیم ددین قرن باید شاعرانر | تخست ناحبهای که دد نذیستهاند قسممت کرد دسس هرتاجیهدا بذذیادهای مختلف تقسیم کرد بدین گونه سذ قيمي بزدك فراهم میشود ۱
شعرای خر اسان > شعر ای | ذد بابچان دشعر اگ عر اق و البته عده کیرعادفانی: را که درینزمان میزیستهاند بابد دسج چد! گانه داتسته ایشان برد زاشسمپولیسم. مخصوص تصوکگ ار ان بودهاند .
٩ شعرای خر آسانن وباوراها نهر و هندوتای - اند ان سلسله غزدوی تا سال 9۸۳ ددقسمتی اژافغانستان امر وز که درآ نزمان جروخر اسان بودژدد مالغر بی هندوستان هنوز پادشاهیداشتند و بعادتنيا گان خویشددپرودش شاعران کوتاهی نمی کردند . ازسوی دیگر ساسلهُ مودیان معروف بملوكالجبالدد قسمت دیگر از جنوبغربی افغانستان امر وز «ددسیستان سلطنی کردهاند وایشاننیز شاعر بر ودیدااذغعز ویان ا مو خته بودژد. خو ازژمشاهان پیز بر قسمتدبگر انخ اسان یعنی ناحیه خحواززم حکمرانی کردهاند دبساذ ضعف سلجوقیال تا حدود عرأقپیش رفیهاند . سلجوقیان نیز بنوبت خود برخی اذئواحی خراسان درا دردست داشتهانده درمادراء الثپر ساسلةٌ خانیان با العاقان با آلافر اسیا که ازتژاه ثركبودهاند حکمرانی داشتهاند اما ذبان فادسی دا ددست میداشتند وشاعران بسیاد در درباد ایشان بودهاند .
٩ شهرایدر بار غز لویان - ددفرن ششم دزباد غزتوی آن شکوه «جلالیدا که درزمان معمو د داشت اردست دراده بو دو آآندستگاه بزر شاعر ان معردفچون
۹ ۱ "۳ شعر اي قرن.ششم: عنصر ی دفرخی #عبحدی #منجيك #لییبی دمنوچهری دمسعودسعدسلمان ژابو الفرنج ۱ زوئی برچیده شده بود . . اما باز جنداننشاعرنامی در در بادایشان بودهاند ژمعر اف ن یادشام که دپرودش شاعران کو شیده بپرآمشاهین مسعودست که از ۵۱۲ نا ۷ کیرات کرد و اززمان او تار مپم ادبی ما دسیده است . ٍ- مجدالدین | بو المجد مجددد ب. آ دم سنایی غز نوی بزد گنرینشاعر یس کدددین زمان درقلعرء غز تویان ذیسته اسی . ددسال ۳۷ درغز تین ولادت یافت 2 درزمات بر اهیم بنمسعود دب اهشاهبنمسعود درغزنی هیدیست تست شاعر در بان ابشان برد دسس دیاز جوان بر تافت د گر شهنشیی #عادفی شب دبازه اند تعمز دا بسرفدن اشعادی ددژهده تصوف بسر نزد وسرانجاء ددیامداد یكشنبة ۱ شعبان۲۵ه ددهمانشیر در گذشته دمزار اد اکنوندد | تجامعر دفست.. سنابی یکی اژیزد گترین شاعر ان ایران ومعروفترین شاعر تصوف و قانو نگذاد اين فنست . گذشته ازدیوان اشعارش. که شامل نزديك سیزده هزاد پست قصیده ژ غزل ۶ قطعه وذپاعیست هشت مثنوی از او مانده است : ۱ ) حدیقهالحقیعه د شریعةااماریقه که هپهترین آثر منظوم در تصوف اير انست و انراقر آن تصوف دانسته اد و آخرین اتر ادست که دره؟ بایان دسائیده است دبنام الپینامه ۶ فخری نامه نیز محر دفست . هنگاهی که این هو ی بایان رسید درخر اسان بر آنعرده گرفتند وسنایی نسخهای از آن ببغداد فرستاد و دانشمندان آنشپر گواهی دادند که مدلول آن کاملا عوافق شریعتست . منتخبی.اذین مشوی شاعل هزادبیت ترتيب دادهاند بنام لطیفةالعرفان . ۲) سیر العباد الیالمعاد کد علتوی کوچکیست در تصوف ۳) طری التحقیق که آن نیز مثنوی کوچکی درتصوفست ژددبرشی آرنسخهها تابیخج۶۱۸ دا دادد دلی ددین تر دیدست ۶۰) کارنامبلخ که آن تبز مثتوی کوچکی واز آ تادجواتی ادست . این چپاد متنوگ همه بيك «ذنست . 0) عشنامه » ۱ عقل نامه » ۷) اک . بلت متنوی دیگر بنام بپردد 2 بهرام نیز بوی نسبت دادهانداما آ نچه بنامسنايي انتشار داند قسمتینت اذمتنوي بیر امد یس ود باباع ازماز کمالالدین شیر علیهروی شاعر قر نیم که تحست حالی تخاصمیگر ده
شسای فرن. شم ۷۷
است و بمناسبتق شناهت تخلس دی با تخلص سناپی بسنایی منسوب شدهاست . اذ سای مئائنیی جچنذ بز بان فارسی مانده است که توائانی دک که در یز مسلم عی کند . ۱
5 سرا لدی عذمان بیمحمدمختاری فز نوی ۳ از ذند کی زان ۱ در یار نوبان بود سس نزهبادشاهان سلجوقی کر مانبا لقاوده دفت ۶ بهمیرنجپت هم چزو شعرآیفزئویان باید بشماد آ ید رهم چم دشعر ای سملجوقیانْ . ذرآ غازمداح ارسلانبن «سعود دبرادزش بپراشاه غزتوی بوده 2سبس ادسلانشاه بن کر مانشاه سلچوقی دا مدح گفتهاست ومدتی نیزمداح ارسلانضانمجمدبنسلیمان اژغلوك خانية ماوداء التپر پوده 2 سرانسام در ۵۳6 با 066 یا ۰۵6 در گذشته است . مختاری در تشبیپات پدیم صنایع لفقلی و معنوی بکی اد بوتر ین شاعر ان آیندوده است و بهمان جپت اشعاد ار دا سبك خاصیست که تقلید از آن بسیاد دشوادست د دیوان ا2شامل پنج هراد ست اینات دز دستست . متئوی بزدگی بنام شپر یا نامه شامل داستانبای قدیم ای ان بناء مسعودبن ابراهیم غزنوی نیزسردده که سه سال مشغول نظم .آن بوده اسیت و کتابیرا که بنثربوده نظم کرده اس .
۳ سیدآشر ف! ژد نحص بن محمدناصرحميتی. غز نوی ناسر و و معروف غزتین بود . وی نیز مانند مختاری هم ارشاعران ۶ز زنوبان رهم آدشاعر ان ساجوقیان بودهاست . اوایل عمردا درددباد پر امشاه گندانیده سس جزوشاعران در بارسنجر(۵5۲-۵۱۱) وهسعودین«حمدساجوقی(1۷.۵۲۹) شده سفرهاکمتمدد کرده دبحج نیز دفنه اسب وگذشته از شاعری ازدانشمندان معر وف دمان خود بوده دددفزنین موعظه می کر ده است دباهشاهان زعانه همه دی را بزد گ میداشتهاند و دسر انمام دز 9۵۷ دزعز تین در گذشته است دمزاد او دز تین مج د9یست .۰ سیلسعستن غزنوی یکی ازیزد گترین سرایند گان ایندوده است دشعرش ددفصاحت دبلننیتتام انجمند داند ودیو ان وینزد رت پنجه زأ2 پیت دازد دبجز آن مو لقباني دیگر داشته است که ذرمیان
۱ ۴- ]بو بکربن محمدبن علبی دوحائی سمرقندی ۱0000 نود دپی از آ: ن نرد خوایزمشاهان دفت وقطبالدینمسمد وعلاعالدین انسز رامدح کفته دازشمر او اندکی پاقیمانده است . ۱ - ابوالمعافی تصی رآلد بن نصنر اهب محمد بی شند الععمید منشیشیر آنی دهترنچنرهعر وف کیلهودمنه پفادسی که کر آد پسآذین خواهدا مد درددیاد یور امشاه نودهوشعر .فادسی تبر 5 یت ۱ ( - چمالالدبی ابو بگربی ساعد خسروی بای مدتی درغزاه نمداح واه پن بادشاه شز نوی ( ۵۵0 - ۸۳ بو و بیشتر ددهندوستان میذیسته گدآدو یز چندبيتي بما دسیده اس . ۱ ۱ - شهانت اد نی شاه علي ابورجاء غزنوی» ازشاعر ان ددپادبی مشاه و من خر بادشاهان خز نوک یزمییست ردد 9٩۷ دز گذشت , از دنز چند یی باق مانده ات . 5 ۱ 3 _ - ای بخاد انی » ازمر دم بخباز! بوده و ۶ تست در ماود اءالنهر هید سته و دز جو از یهم درس عحمد عوقی موف لباب لباب بودمو کتاب جامع الصفیردا از بر داشته است وجون دانشن وی ذا قدد تدانسستند بشاعری افتاد ۶ از بخار| بهند دفت و مداح تاطرالدین قباچه بودکه ۰۱ تا ٩۲6 درمولتان وسند فرماتردایی کرده است در متا لیف لبابالالباب در حدود 1۱۸ زنده بوده ژبدین گونه اژ شاعران اداخر قرن ششم د ارایل قرت هنت بوده است و اذ شمر اد نیژاند کی بافیشت: ۰ - این شاعران بز رك که بگذديم درددبادغز نوبان درقرن ششم شاعران ددجة دق بنتیاد بودهاند:د امهای ایشان بدین گونه است : ابوتصرمحبدین اسحق قابنی ب ججمال الدین محمذذین علی بر آجخیخ رانانی- محمدینعشمانعتبی کانب- یمینی غز وگ امیرقهالبدین یو سفینءحمد دز بندی» جمألآلدین ۳ المحاسن بوسضین تضر کانبات قواءالملك نظامالدین ابونسرهبة ال فادسی وذیر(در گذشته در*0۰ با 2۱۲) » قاینی ددال ؛ سید شمس الدین محمد مباد کشاه بیالاعز سکزی سدید الدین علیبن عمر
شعرای رن ششم ۷۹ معزگ غزانوی ؛ ابوبدیل متعدالدین (حمذین محمب سچادندی ادعلمای معروفدمان یو م(دز گذشته درحدود ٩ 9۰) » شمابالدین هسپدین .ابو شددشیدین محتاحدگیس (در گذشته در ۵۹۸) » جمالالدین محندینناصر حسینیغز نوی برادد مهترسنذحسن غز نوکه علیبن محمذاتر مذی » فرزدق بمیلی؛ شپابالدین صاحب امشفایی: مجدالدنن آبنالرشید غزنوکا , ابوستید گرگانی بسرهسعودسعدسلمان + مبعدالدین مسعودئوکی عزنوی ۰ خفاف » خودشیدی» حمیدالدینهسعودین سغدشالی کون » حمیدی لاهودی» :احمدین محمدالمیم لاهوری ؛ ولولی که نام وی دا دیولی نینوشتهاند دمعنی دضیط 1 ن معلوم نیست » بهاء الدین علیبن بوبکر احمدجامجی » ظهی رآلدین نمی سسکزی» شمسآلدین دضی نیشابودی سر اجالدینمحمدبن متهاج آللین عشمانابن ابراهیم بن عیدالشالی, کوز کا: نی لاهودی» خطیر الدینمحمدبنعبدا املك گر گانی » » حمیدالدین علیینممودهحمودی » جمیرك لدینقپندزه» بهاءالدین محمد 2 شیفر حانی» ابو جعفر عمر بن آسحمق داشی لاهودگ » ابو الباس امامی و ازهر يك ازیشان چند بیتی با رسیلده است . دوشاتر دیگرنیزددین دورره بودداند که نام اشان بما ترسمیده اما از شغر شان چیزی بدست نیست : یکی ابومسلم بشازی ددیگریاحمدخلفست . ۱ یشت راذن شاعرانی که نم برد دردر بارغزنویانددهنه زند گی کر دهاند «بیمین جهت جز وشاعر ان هند نیز بای شمارآ یند . گذشته از غزنویان امر ای دب ر عند پیز درشاعر بر ری کوشیدهاندو مرف تر ین ایشانددین دمینه ملكتاجالدین تمر انشاهسنب که اذجانب غیاتالدین محمدینسام فوری (۵9۸- 2۹۹) حکمرانی تمرآناذولایات غوزدر درههای کوه اشك دا داشته است دخود شمرفادسی مي کفته یکی اذ کنیزان ری که بنام دختر. کاشغری. معروف. بوده است نیزبزبان فادسیشعر گفته است . گذشته این شاعران چندتن سر اینده دیگر ددهندوستان دیمتهآند بدین ترا ری ۰ قادری » جمالالدیندکنی ء تاجالدین ذیری فادسی ۲ یکی ازمءروفترین شاعر انفادسیزیانساکن هندوستانفخر ماعمیدالدنسی
که بخطابر خی وی دا ازشاعر ان این ددره دانستهاند دچتانکه بس این بجای خود تمواهد[مد وی ددقرن هفتم ذیسته است . 5 ۳
اس شهز ای در بارسلجوقیان , سلجوقیان ددفر ن شم مدئی در کمال قددت پاوشاهی کردند دتقریبا هم ایران آمرزیدست ایشأن .بود ؛ اما چیزی نگذشت .که درمبان شاهزاددکان این ساسله دد گانگی افتاد «زیر دستانشان هريك یرد گر فتنده قامرروایشان,تجزيه شد . بپمین جمت آن عظمتی که درذمان طغرلبيكت «البارسلان ملکشاه داشتند دد رن ششم باقی نماند . با این همه دد پردوش شاعران کوتاهی ننگر دند و مخصوصا سنجر بنملکشاه که از بر اددان دیگرخداین. تواناثر بوذ بر اددانش تاصر آلدین محمود ( 4۸۷-2۸9 ) درکن الذین آبوالمظفربر کیادق (4۸۷- 45۸ )و یار لین ابوشجا میتمرد (۶2۹۸- ۵۱۱) دمین ز هینه بسیار کزشیدهاند : . بربی اد بادشاهان این سلساله ععود بزبان فادسیشعرمی کفنتهاند مانند معزالدین وناصرالذین ابوالعادث احفدسنجر بنملکشاه ۱ ۱ - ۵8۲) ومحمدین ملکشاه دسر اسلین بن پمجید(99ه ۵60) دآ خر ین بادشاه اینخاندان طغ رین آزمناون( ۵۷۱ .)9٩- «دسال ۷۰ سلیمان بن فتلمش سلجوقی در[ سیای ؛ صغیرسلیسله ای تأمیس کر دکذبای نت أن در شمرقونیه بود و بنام سلجوقیان روم در تریح معر وفند وتاسال ۷.۰ در حگمراتي بودهانت. پادشاهان این سلساه چون باداب 1 رانی ددایران پرددش بافته بودید دبان فادسی دا ددست میداشتند ۶ , مخصوضاً در فتبه 4 مخول که دیارشان آسوده بود گردهی از بزد گان ابر ان زد ان فتنه بایشان تناه بردند و شمس ابذدین تبر وی 3 مولانا جلالالدین باشی 2 نجمالدین دای عارفان معروف آن ذمان آذین گردهند و کتاب «احةالصدود که پس اذین.ذکر آن خواهدآعد دد ددیادایشان نوفته شده ذ ختینکی ار بادشاهان این سلسله عزالدین کیگاوس که او بادشاهی گرده است بزبْانفادسی شعرمی گفته است: بهمین جپاتساسله سلجوقیان ذایکی از بزنرگ: ترین مشوقان آثب فادسی دزرقر له شش م بأید دانست و شامراتی که پجزمختازی نیت جهن تعونوی اذیشان پرردئن بافتهاند ی ۱ ۴ اوجدالدای علی ان وحیدا لد بن محمد بی استحق! لو ز ی) پیوردی یکی از معروف ترین شاعران قرن ششم بود و برخیدف د! اذبزر گترین سر اپند گانزبان
شهر اجه رن شم زر
فادسي دانستهاند . دزشپرابیودد با باورد درخاك خاودان که اينك جزو" جمهودی شودوی تر گمنستایست درادایل فرن ششم ولادت یافته است جواني نجودزادد | تسا گذیانده و ازعلوم متدادل مان بپرة کافی بافته وٍسیسن بشمرپلخ دفته دقسمتعمده ازژند گی خود ۳ دران شهر گذرانده ودر خنمن سترهایی بسرخس, مر ووخوادزم .و آطراف دشت خاوزان کرده دسفری نیز بمراق دفته است درزمان خویش بشهرت بسباددسیده بود و معاصراتش بوي احترام هي کردهاند و اذیدذبانیها دمپاجانوی بحتساب. به جی بر دهآندو با همهامر ی زمانخود «بز ر گان ان عصرازودر | و کار گز ارانی "دیوان دانشمندان روابط داشته وچندی دردزیادسنجر دد مرو بوده و گویا با وی سقرهاییکرده است: مهمتر بنممدوحانوی بسن اذسننجر علاءالذوله انس خو اد تفشاه و خافان کمال الدین محمودین بغر اخان از بادشاهان سلسله خانبه باال باقان و قطباندین مودود شاه بن ذنگی بن قسنقر از اتابیکانموصل وغیاتالدینمضدزن ام نز ریوعا(عالذواه گر شاسببنفرامرززین کاکوبه اتابيك یزده برخی احکمرانان پلخم بوده اند ول ممددح عمدهٌ اد دیس هجدالدین ایو حنن یی بن محمد عم آنی سرخسی «تأصرالدین ابوالفتعطاهرین مظفر ویر از بازماند کان "نع النلك و نظام الملاك سددالدین محمد اژهمان خانواده «نظامالمك ابفعلیحسنین طاهرازهمان خماندان دسیدابو طالبپن نعمه ازسادات عر اسانوضباةآلدین.ونظاالدین موددذین اخمد #صمی از زد گان شحر اسان بو دهازد. شر انجامهر هماث هر بلخج در گذشته وویرا درجتبمز ار اخمد خر 3 بهعارف تشپور بخاك سپ ردهاند. تازیخوزحلی وید! درسالمای و وه و ۵2 و 92۲ و و و ۵۵۱ و ۵9و و تاو و 5۷۶و وه وج۸ه و ٩ و 24۱ و 5۹۳ و ۵٩۷ نوشته اند ولي درست تراذهمه سال 9۸۵ است.انودی بکی ازذبردست ترین شاعران ذبان فادسیست و کلمات دا هر گونه کهخواسته است "گردانده وهردعنی که خواستهازان بیردن | وددهاست .دذضمن شعرافیر أذاصطلاحات و اشارات بمسایل علنی دقیق د حکمتست و بیمین جوت قه شرح بر بفضتیازآشماد وی نوشتهاند یخی شرح داددین مسمد علوی شاد یا پادی 2 دیگرشرح آبوالهسن فراغانی حسینی که هردو درقرن باازدهمددهندوستان نوشثهاند ودیگ رش ر حمحمدبن
عیدالرراق ذییلی کة درقرن گذاشته نوشتهاست . افرا «ذشعر بیزوددی اپوالفر جدوّنی دانسته اند ولی وی دا سبك خاصسنت که بذیگران تمی مان ۶ دد مدح و جیما و معادف وحم دزفرفنی میپادت داشته است .دیو آن اشعازژی شانبل هازده نان و ففتصن وجند ستست .ترجه اق از آشادات ابن مسینا و شرحی براان بنام الیشادات آفی شرح الاشارات 3 کتابی درنجوم باد نست داده اند که: تون ارکنزآن ۵ بقاه نشده اسی . ۰ ۰ + ۱ ۱ ۲ -امام بدْرعالزمان سیدعیدلواسع ی عبدانجامم رن هر نی زر دیع جبلی سلطانی غسرجمتانی » از نجیب اه گان محترم عسرخویش بوده وزند کی دی دز هرات و اطر اف آن گذشته است ۶ هداج سلطان سنجر ومحمدین ملکشاهوانابياك بوسفب شاه اد اتابیکان:لرستان 2 تاج الدین اپوالفضل نصر بن خلف بادشاه سیستان و ارسلازشاه بن گر مانشاه ار سلجوقیان کرمان بوده د گوبا از دود ایشان دا مدح کرده د بشتر اختصاص داشته است بمدح معنالدین ابوالمعالی عبدالسمداروذیر ان سنچر ۶ بهمینجیت بایدر | ازشاعر اندد پادسلجو گیابشمرد. شاعر ان روز کادهمواده ۳۱۳ رگ داشتهندو درسال «ودر گذشته است عردالو اسع که دزشعر جبلیتخلص ی گر ده از مشاهپر شاعر ان فرنششم ایرانست دمخصوصا در کلام مصنوع و عرودلن قصاید مرصع ومسجم ذبردست بوده است دببشتر اشعاد وی بهمین سبکستدایسن همان زدشیست که بیش زو قطر ان آرموی در ] ذربایجان پیش گرفته ددعصر وی دشیدالدین طواط بلخی و گاهی عنمان مختاری اذل پیروی کرداند . ویشعرتازی دا لیز نیکو میسر وده زر هنشیی برذستی بوده دازمنشات او چبزی باقیست . دیوا اشعازدی شامل ششهزاد یب بما دسیده است:. ۱ ۳ ۲+ عمادالدین عمادیشهر پاری- اسل وی ازشهربادری بود دول چونادابل مورا درخراسان ژمخصوصا درغزنین گندانده بممادی غزنوگ نیز هعر ژفشدهاست. وي ازشاعر ان مرف درپاد ساجوقیان بو۵ه ۵ فش ر اختصاصن. داشتد استی پم دی سلطان طفر بنمحمدمعر و دف بطافرا ل دوم وبادی دعر اق میزیسته #پیشش اذانمداح لالم وكعمادالدد اه سیف|لدینفر امرزین فش رالدوله رستم. بنحسنامآلدولهشهریار -
شمر ای فرن ششم ۸۳ ان قادن بودهونوشته ان کهتخلسدک از ناماینپاةشاه آجدهاستهگر؟ آنکه ازلقب خوه عمادالدین گرفته باشد . سر نام «رشپربار نو ديك طپر ال در ۵۹۳ درگ ذشته ودر ؟ تیا ویدا بخاك سیر دهاند , عمادی یکی اذبهترین شاعران قرن شهم ايرانبوده 2 سبلك بسا رجالبی داردکه در ان معانی دقیق دا باسخنان دانشین بهم | میشتهاست و کنابات 2استعازات.بسیاد بکاژ برده وبهمین سبب ددزمان خودازمشاهیر شعرا! بوده است #شاعر ان دبگربوی حرمت می گذاشتهاند . دیوان اشمادش تزذيك دو هزاد و پانمیذپیت دز دستست . ۱ ۱
كِِ- امیر الشعرات | بو بگ رمحمدبی عیدا(ملكث معزی یشابوری _ بسر برهاني شاعر معردف قرن پنجم بوده وبزد گترین شاعر دربار سلجوقبان بشمادست و عدت مدیدی پادشاهانبز رگ سلعوفی ملکشاه سنععر ووردای ارشانر| عدح گفته است . بددش در | غاز بادشاهی ملکشاه ۰ ددفردین در گذشته ووی را بملکشاه سیر دهاست ؛ اما ملکشاه بدد توجمهی : نمی کر ۵ تااینکه , بس از مدای اعیر علاءالدوله علیبی فر آمر د از امیران یزد که در دریادوی بود اودا نزد ملکشاه مقر ب کر د واز | آنبستاذمانی که هرد وی ه«میشه دز ددباربا منتهای جبلال هید دس تدیکی از هتمولتر ین عر دمروز گاد شد چناننکه وف دا ددین دمینه تالی عنسری دانستهاند و اذامیر ان آن دربار بشماژ میزفت . پس اذمر گملکشاه بعدمت پسرش سنجر پیوست دتاژنده بود بای بود و دژبانان زند گی که با سئچر باصفهان رفته بود در شکار گاه که سنجر ثیر انس داخی ان ثير مخطا بسینهمعز ی رسید و در سینذادماند دمدتی بمینحال میذیست تا که در 92۲ در گذشت معز ی ب؟ ی اذبزد گترین شاعرانایرانست #شعر ارددمنتپیددجه ددانيدساد کی دشیرینیست داذین حیث برهمةٌ 1 شاعراان قرن ششم جزصابر ترمذی برترگ دارد . مخصوصاً دراوصاف طبیعت وغزلسر ایی عپادت تامی داشته و دزمدح دمر یه بیان موّثر و کلام قصیح دادد . دیوان اشعاردی تقریبا شامل و زدءعز بیستاد بگی اذمفیدتر ین کتابپاست که دربادء امبران دزیر ان برد گان دز بار سلچوقیمازده 2 دریاییست اذهر گونه اطلاعات که مخصوصا دزتادیخم سودمندست ,
وود ۱ ای کر و۰
*- شهابالدیر صابربی اسبعیل تزمژیی - معرذف تادیبسار: گویندپدرش ادیپ اسمعیل وزاقهروی معاضر فر دوسین بوده استت وی این درمتدوتمی ایندیر! - که میبایست نز دبتصده یستسال پیش امرگ وی زیسته شاشد . وی بر از بزد.گان ۰ شاعران قرنششم بوده و ددزمان خویش هم همکادانتن بدو احترآم می کرزدهاند. قسمت تمذده عمر خود دا دد تیشابود گندانده وجز وخاصان دتشگاه مجدا لسن ابوجعفرعلیبن حمین قذامة موسوی دنس شراسان بوده که ازبزد گان متفت زان خویش بشماد میرفته است «اودا صدد شرق ودئیس خر اسان میکفشند د بوستل او با سنجر ردابط داشته داود! مدحهی گفتهاشی . در بایان زناد ی بخو ارزم دفته و جندی در ان درازمانده و فص بد دزعدح مارءالددله انسر خو ار مشاه سر ژده آمنی و درهماندیاز بسال94۷ دنتسه دقابتی که ددمیان اتشز و نکر بوده دار | کشته|ند. صانر ترمیی یکیآزبزد گترین شاتر ان اير آنست وسخن اردد قصاحی دشارینی و لاف در ملترای خوه برمسمشا . از شاصر ان خر اسان کسی نزد بکتر ار بردشفرخی وسهل(ممتنم شعز نگفته و پیداست که دود نیز همیشه در یواست کاساندفرخی سین بکوی دبوانششامل ششهز اد بست دردستست . تث_ ۱
*سقر نداد ان کالب نه ویخر اسان رمعردف بفو یبد کاپ از ثاییر اد نار سنچر بوده وبااتودی دقابت داشته ودردمان سعودین مجمد سلجوقی: تا ۵۸۲ نیز زندهیوذه است واذمعار یف عصر شحو د بشمار میرفته آها ازشعر! دحزچندست نمانده است .
۷-امیرشرقالشعر اع بدرالدین قوامیدازی - از شاعر ان شیعه نیمه ادل رن شدم سا گن شپر دی بوده دددین هر نانواییعی کر ده دازمختصانقوامالدین ابوالفاسم ناصرینعلیدد گز بنی طغرايی ادوندای سلجوقیان بودهدظاهر! تخلشخوددا اژلقباو ۲ گر فته استد نیز مد بحی سشاشر فالدین میمندنقیب التقیای ری 3 ) و قاضیی حسن أستر آبادی متوفی ددع9 داعیرعبادی دانشمند معروف مت ی در ۶۷هوارد و از شاعران ددجه دوم اینزمان بقماد.میرود ودیو آن اد شامل ردبات مه هز اد بسی د
دستست وبا عمیادی شیر بازی شاعر غعروف زعال ود رابطه داشته است:.
شمرای قرن شهم: ۸۰
۳" مهستی "نوی - معردفترین زسست که یز بان #- اس ی شعر گنته است. زفربجهامیز امد گنقمو قفعر وف باین خطیپ گنه از شاعر ان نز ماألبودهددردزبارسنجر
یز بستهاستفظاهر ۱ ردیر انزمانبودهزیر( 45ددبرخی از کتا بپاگقدیم نا) دک ر آعپستی ذبیر ضبط گر دهاند . بش اذین اد حزییات احوال وی اطلاعی نیسی همنقدد از آتادشپیداشت کبّزن بنیاد بافوق وذبان | دده کستاخی بوذه رد بد بیه گو ی دستی داخرخه تس او سر دند باعباندد با پیشه ود انوصنست؟ ر انبودهاست که اغلپبپزلد مراح و گاهی با کلماتد که یكادا کر دهونزدیاگددیست باعی در جند فعلمه آزدمانده است . ظام سدسال بسآزوی دتابی بش فادسی بنام «داستاناعیر احمد هپستی* نوشتهاند که آنر| بحطا بنظامی گنجوی نسبت دادهاند و آن داستان مفصلیست ازمعاشتات و مناظر ات دلطایفی که مهستی وشوهرش ی بابکدیگرداشتهاند ذمیة دباعیات مپستی را در ن جاداده و رای هر ركش شرححی نوشته اند دچنان وانمود کر دهاند که ایند باعیات ۲ مپچستی درپاسخشوهر ددیگر ان سر ژر دهاست همه کسائی که ذکرشان درین کتاب رفته در پاسخ اددباعیات دیگری گفته اند که ارشاعر ان محعتلف ز بانفادسی تا فرن
۱-کمالالدین عمید کمال کمالی بخار اپی- ازشاعران «عر وفدمان خودبوده وهساصرانش ویدا پزر گ میداشتهاند ودر ددبادسلطان سنجر میزیسته 2 اذشعر او چندییتی بمادسیده است ..
1 بوالمفاخر منجياك فاخر راژی از شاعر ان در بازههمد بنملکشاهدپسرش مسعو د بوده ردرشهردی عیز یسته است دازدفصیدة معردفی مانده است ددمدح اما هشتم که درتشبیهات صنایع معنوی واستعادات یکی آد بهتر پن قصابدد بان فا سیست دشر حها بر آن ثو شتهاند از | نجماه شرحی ازعبدالاطیف شروانی معردف بافلاطون بنام «حل مایتصل» که در ٩۱۷ نوشته است . ۱
۱ - آمیرهسیاندبن محمد بیمق ند سدادی بفدادی معروق ب#میخانه, ادمردم بخدادك خو ارزم د از امیر ان دربازساجوقیان بوده ظاهرا بر اد مجدالدین
_ّ ۱ ۱ شعر اي قرن ششم
بخدادی عارف مشپود آینفرن دبهاءالدین عمحمدین موّید بغدادیم لف کتابالتوسل_ الیالتر سل بوده ذپر! که مجدالدین آبوسعید شرفبن مویدبن محمدین بو الفتح و بپاء این معمد ین مو دنام داشتهه نام بدر هر سه هیده ار مر ده بغدادك خو ارزم بودها ندءمنتهپی نام شمسالدین دبیاءالدین هر دودا محمد ضبط کر ده اند ددودمی نماید که دوب ادر هر دویث نام داشنه باشند وظاهر ا درناءشه سآلدین یا بهاءالذین اشتباه کر دهاند ب وگ ازاسر ان در بادسلجوقی وازیزد گان دستگاه سنجر برده دذضمن شاعری مشپور و درفن خود زبردست بوده د حدادی تخاس می کر ده دازشعر اژچندقصیده ماندهاست.
۲-شمالیدهستالی ۰ نیز ازمعاصر ان سنچرد از شاعرانمعردی عصر خود بوده دباشاعران بزدگآن زمان مپاجاتداشتهاست ونیزمداح تاجالملوك نصرتالدین از ملوك طبرستان بوده دازشعر اداند کی باقیست .
۳- محمود بسن علی سمایی مر وی » عدتیددمادراءالنه رژیستههبا سودنی مپاحات بسیازداشته ذمدنی نیز دردر بارسنچر بو ده است « ادشاعر آن تامی دما خود بشمادمیرفته داشرا دنیزاند کی بما دسیده است .
* گر الدی خالد بی ربیع مکی طولانی هروی , اد دانشمندان رن ششم بود وازشاعران معردف ددبادمسمدین ملکشاء وبر ادرش سنجر بشماد میدفته باشاعر ان عشپوزعصر خودددابط داشتاما از اشعاداداند کی باقي مانده است .
*-روحی ولوالجی نبز اا شاعر آن ناهادد عصر خود بود و در هجادستی داشتسفرهای سیاز کُرده وار شاعر آن درباد ساجوقی بوده است دادونیزچند شعر هاندء آست ,
۱ -جوهری زر گر بخارایی » ازشاعران دزباد سلیمانبن محمدسلجوقی و شاعر بسیاد تسوانایی بود ودد مان خود شپرت بساد داشت و ار شعراد تنیادد
#صییله باگیست .
۲-دهخد! بو) لمعالیرازی نیزاز شاعران درباد سلجوقیان بود و بمداحی مسعودین مجمد سلجوقی اختصاصداشت وددشپردی هیذبست ودر۵۶۱در گذشی »
شعر ای قران شم ۸۷ ازشم را ونیزجبزچند قصیده باقی تیسب . .
۱۸- سید معیی الدبن اشرف سمرقندی آذمشاهیرشاعران ددانشهندانقرن ششنم بوت. تهستددسمرفند آزعداهالن بیغو ملگ بود وبا وی ازخر اساب بمراق ! مد و5 مدت مدیدی دراصغپان ماند باشاعر ان اين دیازردابط بسازداشت ودرهمیندمان درسلکشاعر ان دد باداز سالانبنطغرل سلجوقی دز !مد ودربایان دند کی بسمر قئد باز گشتودر آ نا بسال 9٩9 در گذشث. سید اشرف آد شاعر آنشوب فر نششم بودهد دراقسام مختلف شعر مپادت کامل داشته ددیوان دی شاءل دوهراد بست دددستست .
+ قاصیحمیدا لدبن ]نو بگر عمر لی محمود میعمو دی پلخی 22 گ-ذشته . ۵9*۹۵ موّلف مقامات حمیدی که در اواخر جمادیالاخ 2 ۵9۱ بایان دسانیده است کرش پس آذین خواهد مد : گذشته ازمپادتی که دززم داشته درشر نیز توانابوده است ذبرشی از اشمارخود دا در کتاب مقامات خو بش آور ده #باشاعر ال ما2 بشتر از شمه با آنوری هر بو مل بو ده ايسي .
۰ ]یر لدلی فتوحی مروزی ً از سشن سر آبان معر رف ددبازر سنچتر بو ذه با گویند کان عصرخودده ابط سیازداشته «ایشان دید میعتر م شمردهاندامابااتودی رقاست و گاهی دشمدپی داشجه است» ازشعر | دنیزاند کی نما آر یله است . زدردر باز مهدب مل؟شاهسلجو قیمیزیست«ظاهر آشیعه بوده هد نظم و نثرفادسی د تاز ی استاد رو ند آعست, تمد سلاگد پیز ال زمانملکشاه ٍ دس دی هو ی مخصوصدبو ان گوهر خاتون زن محمدملکشاه شدد بهمین جپت یاو نیهعر وف کشت وتازمان مسعود بنمحمد نیز ز ندهبوده استه کنابخانه هعتسر کی داشته که برجامعساژه وقف کر ده ودرطاق دداقی که نظیر نداشته جای داده است و در 2۱۷ که مغولان شهر ساده دا گر فتندآن کتا بضانه دا سوختند . ویاز بزد گانادیبان زمان خود بودهو کتابی نالیف کرده بود بنام عناقب الشعراء که گوبا قدیم ترین تذکر؟ شاعران ایبران بوده ۶
با شعراي فرن ششم:
اینات از مبان دفته است ه بگانه اثری که ازدبافیست رساله ایس بزبان تساذی پنام! «نز شیر الوذیر الزیرالخنزیر» که درمتالب دلعن نمیر الملتبن موبد اللكبن نظام الملك نوشته است دعبارنست ازفرینهابی عقطم بشکلآ یات قر آنی دجمل قساد که بتمام حردف تهیاذالف تا با نوشته است وتسلط ویدا دززبان تازکه میدساند ... ب 5 تثِ_ّ ۳۹۹ 5
زین چندشاءر بز رگ سعر وق در بار شلجوقیان درفرن ششم شامر اندیگرع. آنین خاندان پرودش یافه اند کهنامپایایشنانبدین گونه است : آبوالبر کاتفجدالدبن بیپقی » جماللدین ابوبگرخال ترمذی » احمدین عنوچر شنت کله که لقب وی دا بخعطا بمنوچهری داعغانیشاعر معردف قرنچپادم نسبت دادهاند » اختیادالدینعلیین آبونصردو بهشیبانی » اسمعیلینابر اهیمغزنوی معرلف بزدذیس ؛ امیر احمدابن خطیب گنجهشوهرمپستی » اصیلالدین دوحاني » افضلالدین کرماني » افسل الدین حسن بن - احمد بافقی » میجدالدین احمدبدیهی سحعاد ندی + بدیع الدین ترکوسکزری » ابو الحسن علبیبه رآمیسر خحسی» اثابیاكمنتجبالدین بدیم کانب جوینی که جزوثر نویسانة کرو خواهد [ مد » تاجالدین سرخسی آبی ء تاچالدین راندی خال محمدین علی راهندی مولف د احهالصدود , تاجالدین اسمعیلباخر ی » جالال مادراءالتهری» چاوشفودت» حسنبن علی شهابی » دفیممروذی » دیسانی طوسی » ذینالدیندادندی خالمحمند ابنعلی داوندی مولف داجةالسدود » سدیدالدین مهقی » سعدالدین کافی بخادایی ؛ سنچری خرامنانی » فیس نآلدین سعید طاسی » شپابالدین ابوالعسن طلحه « روگ ؛ ظهیر الدین تیشابودی مولف سلچوق نامه که ذک ویخنو اهد مد » ابوالفضل عثمانبن لحمد هردی ععردفی بحاجی هریوه » علاءالملك شرفالدین ميرك ء غزالیمرددک» فقیهی هر وگ فخ رآلدینمحمدینمحمودین[حمدتیشا بوری» کافی بن ابو الفرج دفنیپسر اپوالفرح شاعر معروفقر ن. پنججم کمالالدین مزدقانی » کوهسادیطبری » شمسالدین
لافری» مطلفرجمحی کتابادی » نصیز الدین ابوالقاسم محمودینمظذرین ابیتوبةُ «ذیر ۶
شمر ای قرن ششم ۸۹ عز آلدین اصفپاتی» محییالدین محمدین بحبینیشا بوزی دانشمند معر وف که در ۵۵۰ درفتنة غز کشته شددفیم الدین مرژبان فارسی ؛ فخرالدین عسعودین بهمن کرمانی؛ محمدینعلی راوندی مولف داحةالسدور که ذکرش خواهدا هد» فغرالدینمسعودی مروذی » مویدالملك ابوبگرین تظام الملك طوسی «ذیر ؛ معنالدین سراجیباشی» ناصر جعفری نسوی ؛ قاضی هجیم آملی »کوشککی قاینی » معین الملك حسن بن علی کائب معردف بمعین الملك اصم ۰ افضلالدین ابوحامد کرمانی مولف عقدالعلی که ذ کرادنیزخواهد اهد. اژهريكازین شاءران بیش دکم اشمادی مانده اسی . دو شاعر دیگر ددین ذعان بوده اند یکی نظامی اثبری ردیگرنظامی منیر ی کهاز یشان شعری باقی نیست . ذنی دیگر بوده است بچز موستی بنام عايشة عقریٌ سمرقندی که شعر دا خوب می گفتد وظاهر | دردر باز سلجوقیان بوده است .
۳ - شعر ایدر بار ماود غور - ددبادیاهشاهانمودیا ملوكالجبالنیزشاعران بزر گ برودده است . اژ میات پادشاهان اين ساسله علاءالدین حسین علقب بجهان سور دمعردف مك الجبال که از ۵26 تا 98 پادشاهی کرده است شعر فارسی را خوب میگفته دددپرودش شاعران میکوشیده است . امیران دیگر این شاندان هم حون دی بودهآند2 بومین جهت شاعرانی کد از ,شال نعست ددهاند بسیار ندو یز ر گان ارشاب بدین گونه آید <
۱ - شرفالدیی قربدالزمان!حمد یی ابر ذبار کافی معرر وف بفر ید کافی » صاحب دیوان انشاکهسمدین سام وازدبیران برد گ عصر خود بود زددانشایفادسی دعربی مپارت داشت » دد شعر قارسی نیز کاماا توانا بود اما از اشعاد اد اند کسی مانده اس .
1 - فتر لد یی هبار کشاه بیجسین مسر ورودی معر وف بجر مد بر از و ببند کاند شاعر انعر وففر نششم بو ددبودادت ساعلانعلاعالدین دسر شسیفالدین وساطان غباتالدین ۶ شهابالدین ذسیده ذبیشتر عمرخود ر! در درباد سیفالدین ملگ الجیال گذراند ودرشوال۲ ۰ در گذشت . کدا کتابیست که بر بسیاز فصیحدد نار یخهزدو ستان نو شتهد بنام تاد یخفخر الدینمباد کشاهمعر دفست اطلاعاتجالیی دز باره
یس همهفهع طوایف تركدارد کتابدیگریهم ناما داب الحرب و الشجاعه توشته کهار کتابهای موم ذیانفادسیستههنظو هد آگابمدر متقارب در تاد یخپادشاهان غودسروده وازاشعاد دیگر 2ي چنذبیتی بما دستنه است . - نظام اندیی احمد نی عمربن ابوالحی علی مئی نظامي عروضی سمر قندی عولف عردف مچممالنوادد کهبنام چپادمقاله معردف شدهاست. دد اغاز زند گی مداح علاء الدین تکش خواددهشاه بودهسیس بدر باد بادشاهانغودییوسته دشاعر مخصوص لطب الدین میعمدبن عزالدین حسین مك الجبال بوده دددشعر و انشا 3 طب د نجوم دسی داشته د چپارمقاله دا دز دود 2۵۰ تألیف گررده است . چند مثنوی نیزداشته که آزمیان رفته است: و از اشماداداند کی بافیست . 4 - سیدظهیر لین بحیی سرخسی + تخت صاحب دیوان انشای غاثالدین ابو الفتح بن سیف الدین بودهدسس بپندوستان زفته وبا تاجآلدین تمر انشاهسحشو ز شده است و شاعر توانایی بوده اما اذاشعاد اوچندییتی باقیست . - ابو تصر بدرالدین محمودبن ابو بکر ی <سین بیجعفرفراهي » مولف تصاب الصبیان » اذبزد گاندانشمندان این ذمان بودو درددباد بهرامشاهبنتاجالدین حرب پادشاه سیستان که با بادشاهان غود بیوستگی داشته می زبست و کتاب نصاب السبیان دا که در ان معائی کامات عسربی دا بنظم آررده بترمان نظام الملك حسن 2دیر بهراهشاه پپایان دسانیدهچامم صغیر شیبانی دا در۲ ۱ نظم کر ده امااژ اشعانش بجز نصابالصیان چبزی بافی نیست - برتصاب الصبیان شردح بسیاد نوشتهاند که معردف ترین | نهابدین گونهاست :شرح علامه میرسید شریف گر گانیدانشمندمه پود قرن هشتم (۷6۰ست۱ه) شرح نظاءبن کمال بن جمال بن حسام هروی معروفباین حسام در قرن نیم » شرح قاضی محمدین فصیحبنمسمدین محمد کر یم الدین دش بیاضی شرح محمد حسینبن مسمد رضا طالثانی » شرح محمدبن چالالبنسلیمان فوستانی » شرح علی| کبربنحاحعیر ذامحمدجعفرمتطبب لفوی پزدی بنام درة الئمته 3 درذی الحجهُ ۱۲۹۲ ق . بپایان دسانیده » شرح عباس بن محمددضا قمی بنامددث لیتیمه فیتتمات ددةالشمینه که تکملهای برشرح سابقالذ کرست در<۱۳۱ق. بیابان
شم آي قر ن ششم ۱ - رسانیده است . ۱
- جمالالدین مجمدبی فصیر » شاعر و دپیر دبردست بود و اد مختصان عیأثالدین محمدینسام بشماذمیرفت دچندی ودیر او بو دورساله ماس ! داکشهایی ازمو لفات اوبوده است ؛ درشهر نیز فددتی داشته ولی از کته وی جز چند بست زگ تمازشه آم
بر 9
شاعر ان دیگری که دردریار بادشاهان فودبوءهاند بدین فر اند :لطیفالدین کی کاشتری معردف بر کی مراغی » بپاء الدین عبدالکريم کر یی سمرقندی که دز سیستان میزیسته » شرف الدین محمدین عمر فرقدی خر اساای » شمسالدین عسمد عجیبی گوذ کانی» ضیاءالدین عبدالرافحبن ابوالفتح هروی که نبخست درددبادغزنوبان بوده دبس از انقراض بادعی ایشان نزد پادشاهان غوددفته ودساله منظومفجلالیهدد تسیر نو روذیه دا نوشته است » شمسالدین محمدین نصیر سکزی که درسیستان در در پار تاجالدین یلدو میدیسته و اد پیوستگان پادشامان شود بوده و کدابی نوشته است دام مجمع البحرین » شرف الدین احمد ین محمد فراهی از مختصان تاجالدین حرب ملك سیستان بود ومثنوی کاد نامه دانظلم کر ده است ء ناصر الدین عتمالن بنحرب سکزی پسرعلك تاج لدین حرب.اژهریاك اذین سفن سرایان ییچندبافیماد اسب ۵2شاعر دیگردردر باد بادشاهان عو زب ده اند یکی بنام علی صوفی ددیگری بنام اپوالقاسم دفیعی که ازیشان چیزی نمانده است -
5 - شاعران در پار خوارزمشاهان - ددمیان خاندانپایی که دزقرن ششمدد اپران بادشاهی کر دهاتد کمتر خاندانیست کهمانتد خوارذمشاهان با ا نکه اذنژادت راك بودهاند بادییات ایران خدمت کرده باشد وادین حیث با سامانیان دغزئوبانبرابری مي کنند . دربار های آیشان همشه باه گاه ادیباي ودانشمندان بزدكابران بردهاست و کتابهای بسیادبنام رشان پرداختهاند. شش تن اذبادشاهان شاهزاد گاناینسلسله خود بزبان فادسی شعر کفتهاند : علاءاادین انسز(95۱-۵۲۱) * سلطان شاء بن ایل ارسلان (9۸۹۵۵1۸) , علاءالدین تکش (9۸۹ -2۹۱) » بسرش تاج الدین علیشاه »
۹ ۱ : شمر ای فرن خشم ۱ قطت لدبم محمدین تسکش (۹0ه ۷ حجالال الذین خو ازرمشاه (1۲۸-۱۷): دانشمندانبزد گ مانند زمخشری سیداسمعیل گر گانی:مولفذخیر؛ خوادزعشاهی که در دریا ایشا زستهاند بسیانند د شاعر ان -نامداد که اذين خاندان بروذشیا بافتهاند نیز فر ان بودهاند :
۱ - رشیدالدیی محمد بن محمد بی عبدالجلیل عمری بلخی کاپمعر وی بو صلو احل ؛ بزد گترین ادیب آیر ائسست که ادین خائواده بهرءهند شده است . ولادت بافت ۶ جوانی را در قرا گرفتن ادسات در آن وه شپر گنداند و سیس بخد علاءالدین انسز بر گزیده شد سیسال درددباد او صاحب:دیوان انشای وی بودودد زسان عویش دز زظم شنثرعربی دفادسی بمنتهی ددجه شهرت دعسید وهمُدانشمندان روز گاروی را اجتر ام عی کردند دحتی خافانی از داه دود مدایحی بناء دی سروده است و سرانجام در 5۷۳ درخ ارژم در گذشی و بیش از نودسال زیسی . دشیذ تلو ام بگی ازیزد گان آدب ایرانست و ددنظم دنثر فادسی دعربی مپاذت تامداشته آست . ددشمر فادسی ددش وی همان سا قطران ذعبدالو اسم چبرایست 3 صنا یم لمظی 2 بسا مراعات کر ده ووعاید وی همه حصنو ع ۶ ۳ سچح وه رصعست » عنتمی شعر اورهآن ۲ او از اشمار دیگرانست . دیوآن دیشامل هنشت هر ادبیت دزردسست و نیز دیوان اشعادعریی اند مانده است . در زان فادسی اتید ازه مانده بگی کتاب حدائن السحر فیدقای الشعرست که بیشت مطالب ا ترا اذ کتاب ترجمانلبلاغهتالیف محمدبن عمردادویانی گر فته است 3 دیگر مجمو ع4 منشات فادسی است. دیگر از موّلفان وی کتابیست بنام عقود الجواهر ۶ نجومالزواهر که درآن صد کلمه اذهريك از خلفای داشدین گرد آفرده د نپا دا بمقطعات فادسی ترجمه کرده و براک هر قسمتی ناهی جدا گانه گذاشته است باین ترتیب : تحفة الصدیق الی الصدیقمن کار ابی بکرالسدیق در کلمات ابوبکر » فصلالشطاب فی کلام عمربن الطاب دد کلمات عمرء انساللهفان من کلام عذمان بن عقان دد کلمات عشمان » مطلوب کل طالب من کلام علی بن ابیطالب که بنام نثر الكثالیفی کلام امیر الموّمنان علی وصد کامة علیبن ابی طالب نیزمعردفست . کتاب کوچکی نیز شامل تر جمه اخات عربی بفادسی بنام
شعر آی. قرن: ششم ۱ ۳ زو دالز داهر دعقم دالجهاهر نوشته است . مو لفات دیگروی بدین گنه است: غرائپ الکلم فیدغایب الحیکم » عقود اللثالی و سعوداللیالی ء هنية المتکلمنوغنیةالمتلمین» قر دالاقوال ودردالامثال : الکلم التاصححه دالمکم|لصالحه:سفاتیح الک مدمصا بیج الظلم؛ بجو اهر القلابد ودواهی القر اید ء الفواگد العلاشه ؛ دساله دد تصصیفات » ابکاد الافکاد فیاار سائل و الا شعاز رسائل عر بی که «جمو عه جیار او یبن ر بااست .
۲ - سیفالدیین آعرجاسفر نگیی معر وف یف اسفر نك » اصل دک از شهر اسفرنبگي در ماژرراء التپر بود و درسال 2۶۸۱لادت بافی در اعا زند گیدد مارد اء النهر میدیست ۶ سس ددمان ابل ادسلان خوآودمشاه بخواندم دقت 2 دردد باد عواررهشاهان مرتبة بت باق یر سس ارال مدی ۳ الب در راز مسر بو ده اسري ۰ سم انجام دد بایان دنه کی بمااداء الغهر با کشت و در بشادا در ۵1 در ۵ب سالگی در گذشت و دز همان جا مدفون شدد., سیف اسفر تک زا دد فارسی دوش ماصیست 45 دزمان وی بسیادجالب بوده اسب ۶ همه شاءسر آن عراق بدان سبت سخن گفته اند و کاملا جنیةنانوزالیسم دارد بدین معنی که بیشتر ددیی هضامین با بلك ۳ خمال بای بو ده این دددیی کلام قصیعم کته اند 3 اعر اي ۲۳ ممالقة (سبا رای شعر خو د اوردهاند امین ستاو ی درروز کازخو درسیاامعر اف بودهاستچمم کثیری ازسشن کو بان ان زماناژوی بروی کر دهاند . دیوان اشعاردیشامل هشت هر اد بست اي تسش - ۱
۳ - قاضبی شمسآلدین محمدبن عبدالگریم طبسی ۰ آخرین شاعر بزد گ این شاندانست . وی قاضی زادة طبس بود و دزهرات سکنی داشت د سس ببخادا رفي واژ | تا بر اسان باز گشت بخدت صددالدین تضلام| !مات دذیر جالالالذین خوارزمشاه پیوست وپیش اذان دتی هممداح علاءالدیننکش بوده است وسرانجام در ۰۳۱ درهرات در گذشت ۴ دربابان زند کی قاضی هر ات بود . 2ع نیز ارشاعر ان بر گٍ این فرن بو ثه و یمان دش شاعر ان عر ای ۲ ! دز بابجان ۳۹ ردالتر انیشان شعرمی مه و درمبان اشعاددی دظهیر الدینفادیابی شباهتی هست ؛ تنهادی اد ظریر فادیابی کمتر گرد مبالخه د ممانی دق گشته است . دیوان وی شامل سه هراد ست
دا دسیسیکتا .
4 ث شمر ای فرن ششم
ء - تورالد؛ی محمدبن احمد بی عليي بی«حمد زیدریبا خرندزینموی منشی , صاحبدپواناتشای جالالالدین خوازذمشاه بود و در همه سفر های دي اد آغاز فتةٌ مخول تا نابود شدن وی در1۲۸ با اد همراهبوده اسب ودد کتابهایخویش شرح اینسر گردانیپا را نوشتهاست. ازوی دد کتاب ماندهاسعیکی بنامنفثةالمسدود بزبان فادسي د دیگری بنام سیر قجازلا لدین عنگیرنی بتازی که آ ترا ] قای «یحمدخلی اصح اخیرا بفادسی ترجمه کرده است . دد هردو کتاب با نپا استادی د بانشای مصنو ع قصییح این #فایع دا شرح داده و بیداست که دزهر دوذبال عنشی ذبر دستبوده ددزشم فادسی نیز توانایی داشته دیر خی اشماد ازدمانده است .
* - بهاعا لد بن مد بی دو ید بقدادی خو اررمی ازشهر بغدادك خوادزم2 پرادد کپتر مجدالدین بخدادی عارف مشپوداین قرن بوده دشاب برادد شمسالدین محمدین موّید بغدادی معردف بشمسیخاله سایقالذ کر ثیز سوده باشد . دی منشی «ررارعلاءالدین تکش دسلطان محمدین عکش بودودد ۸۲هازسوی تکشنزدمنگلی پيك دفت ووی اودا ذندانی کرد و تا ۶۸۵ سه سال دردندان بود و« پس آذان دعاپی پافت و دو باره بدد یار خوازدهشاه ببوست وسرانجام دداداخغرقرت شم در گذشت. بهاءالدینمسمد آزدییر ان ذبر دستذمانخود بودودد کناب فصیح بنثراة مانده است یکی بنام «رسالة الحبسیه» که ددذندان منگلی بيك نوشته د دیگری بنام « التوسل الی الترسل» که یکی از بپترین کتابها دز انشاست وددشعر نیز عپادت داشتههبرخی از اشماز اومانده است .
زبیبید گذشته اذین شاعر ان نامداد که در دریاد خوازذمشاهان بودهاند چندتن سرایند؛ٌ دیدر هم بو دهاند صانئی : بدیم الزمان بر کوبدیمیسکزکه» سعدالدین مسعود دواتیاد بخادایی» مجدالدین اضر ی نسوک ؛ ضیاء الدین بلخعی , ضیاءالدین شاعر ددباد محمد بن تکش مس بخادایی » شسآلدین محمد جوینی جد صاحب دیموان جوبنی و عطاملك » شرفآلدین پنجدهی ء سراجی اسفراینی » سراجالدین عارفاک بغادایسی » عااءالملك
شمرای فررن شفم ۱ ۹ ضیاءالدین ابوبگر احمد جامچی » بوسف عروضی » تجیبا_دین ابوبکر خطاعط تر مذگ» نجمالدینحسن کر مانی» تظامالدین احمد کانب جاهی ؛ مپذبالدینمنصودبن علی اسغز ادی » مجدالدین عبوقی » محمدین بدیم نسوی ملقابادی ؛ مجدالدین ب نسوی » شمسالدین میعمد کائب بلشی » کمالالدین کوتاهبای ثرمذی» قوامیخوافی» سراج الدین قمری املي » قواعالملك خراسانی » فریدالدین محمودین بشادهروی» هجدالدین فپیمی بخاداپی» فریدالدین علی منجمسکزی» فخر الدین محمد ذندخانی سر خسی؛ ععبی خوندی فخر الدین بنعزآلدین فر بدهشر فهمالات خر اسان» فخر الدین خعطاعطٌ هروی ؛ علاءالدین مسمود بن مسمدین علی آندخودی » ع-زیزالدین دافعی اسفر آیتی » عمادالدین موّیدین لهمد کانب اسفرانیء ضیاءالدین محمدین ابونصربن ابوشهید غزنوی : ضیاءالدین عمربین محمد بسطامی ؛ ضیاءالدین محمود کابلی » طیاء!!دینسکز یصفیالدین بستی؛ صددالدین عمر بنعحمد خر م ] یادی» صدد الدین ملثالسادات نبشابودی » مجدالدینایواشجری صندلی غز نوی » شمس الدین محمد مئو که تشوی » شهابالدین محمدین هماع ء شپابالدین ححمدینالصائغ غزنوی » قاضی شمسالدین محمدین محمود ذاپی » شمسآلدین محمدینءاءالدین مسعودین محهمد بنعلی اند عوذدیگ»شمسیدهستانی»شهر بادیخر اسانی» شمسحاسبی»شم س الدین جاجی بچهبستی» شمس الدینمحمود بلخی»سعد الدین خلیفه» سیف الدیندیر سر ج آلدین عالام بلخیء بدیع ال مانعلی بناحمد سیفی نیشابودی » دینآلدین صاعد خبوشانی : زینالدین ابوعلیو اف رصکزی » حمیدالدین دهستاني » حمیدیاختیاری » حمیدالدین احمدبن حسین مستوفی کشانی» سید کماللدین حسین حسني حاچبغز نوی»عا(ءالدین حاریی مردذی» جمالالدینعباسی, تاجالفضلای نسوی» تاجالدینجاجرمی:تاجالدین سمرقندی » برهان الدین اددلانی » بدرالدین بن نودالدین هرژی ء برهان الدین ابرسیدهحمدبنفخر الدین عبدالمزیز کوفی بخادایی» بپاءالدین محمدبنعلی جوینی جدچپازم شمس([دین صاحب دیوان » احدالدین گر کانيسادد گانی » اصیلالدین تجیپ سمرقندی » آشرفی سمرقندی ء جلالالدین محمد اذحری هرفی » فلكتاندین براهیم سامانی ازباذماند گان آلسامان » ابوبکربن محمدداعظی بای » ابوعلیبن
4 ۳ شعر ای فرن ششم تحسین مروزی » دفیعالدین تیشانه ذه » سر بز ی مستملی , خواجه هلال فاینی که از هریت ازیشان بر خی اشعاد مانده است .
ه- شعر ای ماو راءا لتهر ساسله خانبهماوداء التهر کهآیشان دا بناع خاقائیان و لغاقان دایلاك خانة وال افر اصیاپ یذ هی خو انند سس آذانقر ال ساهسائیانا بر مارد اءالنهر دست بافتند و از جدود ۳۸۰ تا ۹ در 1 لن مبار حمرانی ؟ ردند ۶ باکاتختشان شرر سمرفند بود . چون دوازت دبار سامانیان شدند همات تمدن ایرائی مساماتیان دزفامردایشان بافی ماند ۶ بپمینجیت بر بانفادسی مانو سس بو دنده سار ان را دردریادخود گراعی عیداشتند. حتی دوتن اذیادشاهان اين خاندان بزبانفانسی شعر گفتهاند : یکی جلالالدین ابراهیم بن حسینقلج طمغاجغان و دیگری پسرش اصرقالدینعلمانبن ابراهیم بنحسینقلمادسلان خافان که درحوالی ۸۲ 2ولادت یافته ودره 1۰ خو ارزمشاهان ویدا کشتهاند . دبگری اذپادشاهان این ساسلهعاقان کمال. الدینمیهمود که دست نشانده سنجر بودهبهعرفادسی دل, ستگیبسیارداشته دشاعران
بزد گ مانند انودی ورشید وطواط ادا بسیارمدحکردهاند . ایس پادشاهان ازتواد کان شرقی بودهاند 2 تاریخشان درست معا-وم تیست یام 1 شفته است . بوحین جروت دوادین شاعراني که ستایشگر ایشان بودهاند برای نادیخ ايران اهمیت بسیاد درد رمیکنست پسیبادی مطالي تازه بر آن بسفز ایند. دررمان ارشان دز در بازسمر قند همواده شاعران بزر گ زیستهاند و نیز جمعی اذ سرایند گان درچه دوم بایان پیوستگی داشتهاند :
۰( شهاب اند بی عمحق بخار اپی -شاعر در باد خضر خان بن طتغاح خان ابر اهیم بن (صر نود که در ۷ بیادشاهی دسیده بر همذشاعر ان دمان خویش مقدم بود ۶ بسیاد | لد محتشمشده بو ۵ ودرزمانی که مهملت خباتو ی دختر سنجیر رن «مسمو د بن محمد بن ملکشاه در جدوه سال۵۲۲ در گذشت سنعیر از وک مرشه خحواست و وی مرثیهای سرود که چند بیت لزان باقیست . سرانجام ددپایان ذندگی که عمربسیاد کرده بود تاینا شد و در۳؛ه در گذشت . شمعیق یکی ازشاعران بزر گ خر اسانست ودردمان خویش مننپاگ شپرتن دا داشته بجاه و جاال دسیده بود وشعردا دد کمال بلندی و
شمر اي قرن ششم ۱ ۷ روانی ژلطافت عیسرژده وسبکی تداشتهاعست نز دیاتسیلت عمصر گاو مسعو دسعدسامالنی. دیوان دی کو ندشامل هقت هزاد بیتبوده است ولی اينك تنها نرديگ هزازبیت اذو باقیست و گویندپوسف دژلیشایی سرژده بود که بده بحر خوانده میشد و | نپمازمیان زفته اس . ۱ ۱ ۱
؟) ابو محمدعبد اه بن محمدرشیدی سمر قیدی - ادشاعران معاصرعمعق و ازسرایندگان درباد خهرخان بود وباعمعق دقابی داشت ۶ باءسعود سعد سلمان مر بوط بود ودردعان خجویش از بزر گان شعر | بشماد میرفت دددفن شعر چند کتاب نوشته است اذان جمله ذینت نامه که ظاهرا متنوی پیحر متقاذببوده است «اينك از اشعار او نها سجندست بافیست .
۴) سدیدالدین بانورالدین ویاجمال الدزن محمدبی بحیی بن طاهر بن عشمات عوفی بخار ای ِِ از بزد گان دانشمندان ایراآن دذفرن ششم بود . نش اد معا یف علمای زمان خود ,شماد مرف . وی در بشازا دلادت پافت ویس انفراعت اژتحصیل ددسال ** ار ماوراءالنهر هجرت کرد ودد سیاری اژنواحی ايرآن دهند مانند سمرقند زخو ارم زمر ودنیشابود وهر آت داسفز ار داسفر این دسیستان و فراه دغزتین و لافود ددهلی سفر گرد ویادآنشمندان معاصر خود محشود شد. بشیاز ان صاحب دیوان انشای قلحادسلان خافان نصرةالدینعمان بن آبراهيم بود دسرانجام در آشاز فتنه مغول بپنددستان دق و دد بلاد سند بددبباد سلطان ناصر الدینقباچه دساطان #مسالدین التتمش راهیافت دیس از آن تا بایان ذند کی در هندوستان بود ۶ با سال ۲۲9 هم صبی زست . عوفی نسوسنده برور گي و مردی دانشمند و داعظی چبره بوده است «موّلغات ععردفی بز بان فادسی درهند فراهم کردهیکی کتابلبابالالباب که قدیمتر ین کتابدداحوال «اشعادشعر اکایر اتست 1 در دود ۰۱۸ بایان دسانیده ددیگر کتاب جوامم الیعیکایات ولواممالرهایات 1 بکی از بهثر ین 2سودهندتربن تک بای زمر فادسست وبسا مطالب تادیخی عم ۱ دز آ نهستو بگر کتايفر جبعدالشدهتالیف فاضیی آبو علبی المحسن ن علی بن معمد ان
داود تدوخی«توقی در ۳۸6 زا بقادسیتر جمه کرده دبرخی ازحکایات" نر | در جمو امعم
اه شمر ای قرن ششم
الحوایات نیز | ورده است آها بازماندةآن اامیان دفتهاست . ددنتر فادسی نویسنده توانایی بوده و از اشماد دی نیز قطمانسي مانده که خود ده دو کتاب و رش آودده است . ۱
۴) شمیالدین ایو بکرمجمد بیعلیی بیسلیمان سوز اي سمرقندی- بکی از بزد ان شاعر ان ایران بود. یش بسامان فادسی میرسید #ددقر یه کلاشسمر قند ولادت یافت ۶ دد بشادا دانش آموخت همه زندگی دا در نخشب #سبرقند دبخارا گذدانیده است وبشغل سوزن گری میبر داخته د بهمین جهت سوذتی تخاس کر ده است . اذبزد گان شعرای ددبادخاندان خانیه بشماد میرود دچندتن از شاهان لین ساسله زا مدح کته است : شمسالملت علیبنحسین » علاءالدین محمدبن سلیمان ؛ جازلالدین قدرطغانخان ؛ ارسلان خانین محمدین سلیمان » دلی بیشتر احتصاص داشته است بددباد د کنالدین مسعودپن حسنقلج طمفاحخان ودرضمن باسمدالملاك ففر الدین مسعودین اسعذین محمود ونظام الدین محمدین علی آلمیران اد دذیران این ساسلهدابطهداشتهاست مدای بسبازددحق چند تن ادیز د گان خاندان آلمازء یا ال برهان که رسای حنفیان ماوداءالنیر بوده و در بخادا اقاست داشتهاند سروده است وازین خانواده مخصوصا حسام الدین عمرین عبدالعزیزین ماذه و پسر دی شمسالدین محمدین عمروسیفالدین پسر شمسالدین مزبوردا مدح کرده استدنیز ازدود مدایهی بر ای انسر خوازژهشاه وسنجر میفرستاده است ودد ها وهزلسیاد توانا بوده دددینفن مبالغه می کرده جنانکه اهاجی بسیاد درباده معاصران شود و مخابو صأشاهر ان آ نزمانسر وده است آماددبایان زند کی که پبیری ذسیده بودادین کاز توبه گر ده 2قصایدی در معادفدحکمو بشیمانی از کادهای گذشتمخود سرودهاست . سر انجام در ۸۶ سالفی دزرگا۵ درسمر قند در گذشت وویرا درا نساب سیر دند. سوذنی معردفترین وذ بردستترینشاعرهز الزبان قادسیست ددذهجا دهزل منتهای توانایی را داشته است . درضمن درمدایح «غرلیات نیزشاعرتوانایی بوده سفن دا فصیح ژبلند میسردده آست . بزبال تر کی شرقی آشن بوده و نخستین شاعریست که لفاظط تر کی دزشعر فادسی | وزدهاست ودزضمن کلمات بسیار ازذبائهای مادذاءالتهر
شمر ای قرن ششم ۱ ۱ ۹ دزسشنان خود وارد کر ده است بهمین جهت غعر ا٩ دشو ازسي 2 نسخیاکد. وان وی که نزديكك بازده عز اد شعر دادد غلط بسیاد دارد .
«)رض ی الد ین بو جعفر محمدنیشا بوری - - أز شاعر اند بر دستآین دود هاست. غاذعمررا درخ بلسب دانش گذدانیده وچندنوبت بحح دفته دمدنی در تیشابوز بوده دلی بیشتر در ماوداءالنهر هید دسسته وازشا گر دا ن شرفالدین محمدین مسعود هسعو دی مروری بخاری حنفی دانشمند اینژمان بوده است داعام فضر الدنندانیدر سفری که در ۵۸۲ بعادداءالنپر کرده دربخارا «یدا دیده اس . دک بشتر مداحقلج طمفاجخان ابراهیمبن حسین دیسرش نصرقالدین قلجازسلان ان عتمانمقترل دد ٩ بوده ژجندی نیز دردر یار آدسالان شاه بن طغرل سلجوفی بودهاست . دد بلیان زند کی بگوشهنشینی ژر ید پر داخته ۶ردرم۹۸ه در گذشته است . ینز ادشاعران بزر گک این دوده است دشعردا فصیح وددان دپرمغز بامعانیدفین می دفته ددیواتش شامل نزديك سه هزادیست دد دستست . کتابی نیز بفادسی بنام «مکادمالاخلاق» که بنام مجیرالدین نجم پن محمد دهستانی نوشته داز کتابپای فصیح ددین دشته است ازدمانده است .
)٩ حمیدالدین محمود جوهریستوفی - از کار گزآدان بزر گ لین خیاندان دزماوداءالنپر بوده دبا سودنی معاشر تداشته است 2درشعرفادسيتوانایوده اما از اشمار اد ننها چندیبت بمادسیده امیت .
بب * ج
شاعر ان دیگری که ذرین دوره در .ددبار ملوك خایه ماود االبر بودهاند بدین گو تذاین : ۱ 5
شرفالدین ابوطاهر بسبیبن طاهربن عنمان عوفي جد محمد عوفی , دهمان علیشطر تجی سمرقندی , شپابالدین احمدبن مژید شهابی نسقی سمرفندی» زدحی شادستانی» تاجالدین مسعودین اسجمدبنعبدالعزیز بن ماه شادایی از خانواد؛معروف آلبر انیا آ لمازه » پسروکتاجالدین عمرینمسعوددنظاء|لدین محمد پسز تاجالدین عمر که وک نیز مانند نددخود ازروسای حنقیان مااداءالنهر بوده ارت * شپابالدین
۷ ۱ نهر آکافرن ششم شهابی غر ال ی ِ فر بدالدین جناجتر می و مجدالدین توت و .لب بازی تسیو ی مخلام آلدین محمد ین تاج النین عسعود بخا ای . سعتالدین بای سمر فذدگ» موّیدا لدین سای > شاب الدین محم ری نان سرخکتی ال الب عوفی که طبیبحادقی بو ده و کتابی بنامتار بخم تر کستان داشیه است ه قصبالدین سرخسی ؛ علءالدین اد جندي ۲ بهاعالدین مد بن علیبن عا یل ظمیر ی سمر قتدیعو لفستذباد زا یه فاعر ا السباسیه فیاغر اضآلریاسهسمع الظهیرفیجمح الظهیر»ظهیر آلدینژلینسوی» صفی الدینعراقی » ضیاءالدین دوع | باذی شاب الخین مد !سای 4 شرفالدین هعمدبن ایونگر تسفی یام الا کمه 0 شمس الخین ولوالجی شمس الدین معمدبن علی کاشانبی » شمس الدین صو زر برن مهم او ز جندیصند آلشر بعة ؛ شمسا لخدین داعی سین سای شمس آلدین بافالائی بلخی ُ سعدالدین آسری بن شپاب بخاد ايي َ رشیدالدین هجمذابین مهو دی هسعو داسقر ارگ د کی الدین هسعو دیی میحمداعامز اده : ردحی سمر قندی ی شمس الداین محمدبن علیبنمحمد دقایقی مردزددی » حمید آلدین بخادایی » جنتی بیای نخشبی مااراء النهری که اذهريك اذیشان چند بیتی بما دسیده است .
عدة دیگرشاءر انی ددهمین مان دد ماوراءالنپر بوده اندکه از یشان شعری بما تر سیده است دنامپای آبشان بدین گونه است : بسر آسقرایتی » دنر دذغوش » سر تیشه » سفدی ؛ علی سپپری » علی بائیذی » گلابی » لوْلوک» نجیبی فرغانی » نجار ساغر جی پسرخم خانه ملیحسر پلی بشاد آنی ِ #ستیو ث یا #وتی و لا هد 4 چماانتی نظامی ساماني یشان رگ دهمانن بش کاسی 1 در امی جد و هر گ ی «قبلالسدین حنابی ل نشاصی ۳
۲ - شعرای عراق و آذر بایجان - ددقرن ششم پیشترشاعران بزدك و تامی درعسراق و ا ذربایجان دیستهاند دددش «خصوصی ددین دوده ددمیان ایشان بدیداز شده است که ۳ سيك شعر ای عراق تاسده اند و واسطه مبان سب خر اسان رسیات شعرای هنداستانست ,لین معنی 45 شعر فارسی تعکیشتا ازسات خر اساتی بسباث فر افی بثبلن ۳ و از سباتعراقی بسباث یلک ر فته ای ویایه ست شاک ر بیشتر 2 خصوصیات ان اخست در گفتادیرخی اذ شاعران عراق مخصوصاً کمالالدین اسمعیل
شس آیفرنششم 5 5 ۱*1 اصفپاتی ۶ تمالالدین خجندی دفخر لدب عراقی دشمس الدین حافظط گذاشته شده و این روش د ! باید نسلک تاتودالیسم ایران دانست . ددین دوش شاعران ببشتر بمعانسیی دقیق دمرشکافی برداختهاند «تشبیهات توین بگاد بردهاند :
۱ ۱ شمرای عر اقوفارس - شهردی د شهر اصنهان در زمان ساجوقبان دد قرن ششم بمنتهیدسعتد | بادانی ود رسید ژدانشمندان بزرك درین دوهر کزایر ان کزد! مدند . بادشاهانسلجو قی کهددین توا حیقر مانرهایی داشتند سروزشدانشمندان وادیبانرست عی کر دند و خاندانمای دیگر کهددینددشهر زپاست داشته آندمخصو ۳ خاندان صاعدیان بیشواک حنقیان و خاندان خجندیان بیشوای شاقعیان دد اصقهان آذ ار پیت دانشمندان کوتاهی نکردهاند . درفادس اناسکان سلغری تیزدرحدخود اد هر گونه دستمارگی کوتاهی نوززیده آند . ابن سلسله در سال ٩۶۳ پدست اتسابيك مظقر الدین سنقربن مودوهسلغری تاسیس شدوتاسال 136 درفادس باستقلالحکمرانی کرد . از بادشاهان این خاندان آتاييك مظفر الدین سنقرین مودود (29-04۳) و اتايك ابوشجاع سمدین ذنگی ( ۱۲۸-0۹۹ ) سود بزبان فادسی شعرسرودهاند 9 گردهی از شاعران ازیشان برخودداد شدهاند . بومین جهانست که درقرن ششم دد عر اي وفادس شاعر ان بزر کب بودهائد » بدین گونه
۱ ) جمالالدبن ابومحند عبدالله بن عبدالررزاق اصفهانی معروف
بجمال) لد یی عبدالرزال یزد کک ترین شاعرعر ای دد فرن ششم بود . 22 اصفیسانن ولادت یافت همه عمرخویش رادرآن * شهر گذدانید را جوا: ی بسخنسر یی آغاز کرد دازشاعر آنمخصوص خباندان صاعدیان بودود کنالدین ابو العل(صاعدینمسعود دا مدح می گفته ودرضمن مدایسی بناء ملك ماذتدرآن حساءالدین اددشیرین حسن (1۰۲-۵۲۷) سردده است داین مدایح دا آزدور بنام ادمیساخته ذمیفرستاده استد نیز ز ماتکشاهبن محمو د دسلیمانشاءینمحمده ارساان شاهین طغرلبنارساانبادشاهان سلجوقی دا مدحگفته است د سرانجام در اصفهان در 9۸۰ دد گذشت . جمالالدین بکی اذشاءرانبزد گایر انستوقسایدفر | داددکه بروشخاصی کههیسبكعنصرکدهم
مرا مسیخو 3 سعدبن سلمان توا / ۷ تست سر رده فرهجهرو صأ #سیاید بسباد بلنددد
شمر ای قر نشسم ۱۰
نصابیم شععانف. دارد دیو ال ری شامل هشت هرز اذیست بدستت . "؟( شرف لد ین عبد المق من محمد بن فص لاله بن هب له بی محمد بیع هیه الله بی حمزه شفروه اصنهاتی» از خاندان بسیاد معردفی ار مردم اسفپان بوده که همه پمناسبت نام جنشان بشفروه معروفبودهاند این کامه عر کب از دوجزعاست دجزء ددم 1 ن از درد» گرفته شده مانند دودبه و خرداذبه ودادبه ونظایر آن» ار خاندان دی مردان دانشمند بسیاد بر خاستهاند که در اصفهان و قزدین دشیرازععردف بودهاند وتا فرنهفتم زیستهاند. دی از بزد گانادبایدوز گادخویش بودهددرزبانفادسیدعر بیدست داشتهاسی . نخست مدح بادشاهانسلجوقی گفته وبس اذانقر اضاين خاندانبمداحی اتابیکان آذد بایجان بر داخته است چتانکه مدای بناع ارساشن بن عطضر | ل #طفرل آبن ادساانداتاباتجهان بپلوانوپسرشقزلاد ساانداددودد شم و اعظیمعردفدادیبی مشهودبوده است اجمل مولفات دی بزبان تاژیکتاییست ادبی دمعردفینام«اطباق الذهپفی الم و اعله الخطب» که بسیاق کتابممر و ف*اطو اق الذهبفی المو اعظه الخعلپ» تألیف جاد له ابوالقاسم محمودبن عمربن محفد بن عمر ذمیشریخوادزمی معتزلی (40۷ -۵۳۸) نوشته است و این کتاب که بز بان منشیاناً فصیح نوشته شده قددت وی را درین دباي مسام می کند د دیوان اشماد دی شاءي هشت هز اد ببت باقیست . جوببود
این دوشاعر بزر گ که بگندم ددفرن ششم دذ عران وفادس شاعران دیگر بودهانه بدین گونه : مجدالدین آبوالمجدعداللطیفبن هبقالبن شفروه اصفهانی ۶ عزالدین شفرده اد همان خائواده شرف الذین شفردد د نذپیر امین رد الله شفروه پسرعم او زنگی شیرازی » چمال الین علوی کازرد ني » امیرسناء الدین ادقم فادسی » قاضی تخر الدین دمر أجی کمالالدیرن ۵ انی » عالاءالدین خوادی » جمالآلدینمسمود یود ی 2صدر ألدینعبد المطیف بن معصتبی نا سب دی مقتو ل در ۶۲۳ که هر 23 از طایفهٌ معروف خمندیان د ,یشوایان شافعیان امفهان بوده اند ء شرفالدین فضلاله فز وین مو لف نار یخ منجم که ذکرش خو آهد آمد ء دضیالدین خشاب؛ بافمیشافیی؛ پددالدین فادسی » بددالدین کر مانی » حمیدالدین کاندنی » جمال نماش اصفهانی
شعر آیفر نششم ۱ ۱ ۱۰۳
1 نرخبی وی ز ایا جمالالدینعبدالرزاق اشتباه کر دهاند ۰ جمالآلدین آبی رگفز دینی» جلالالدین فشل ال خوادی دازهریک ازیشان آیبائی غانده است . دانشمندمروف ابننمان اثیرالدین مفصلبن عمر ژبپری که موْلفات معروف بفادسي فعربی دارد و کرش خو اهد | عد نیز بز بان فادسی شعر گفته اس -
۲ -شعرای آذر بایجان -ددقرنششم عده کثیرشاعران برد کی در قدیابسان ربیته ند و بیشتربزر گان سرایند گان اير ان ددین ناحيه بوده اند . اناييك ابلد گز که ازغلامان مسعود سلجوقی برد حکمر ان ار بایجانشد دبس ادچند سالاستةلال پافت دچون دز 8۱۸ مرد پادشاهی ان دبازد[ براگ فرذندان خو د گذاشی وایشان اناتوانی سلجوقبان بهرهمند شدند وبرخی اذتواحی داکه جزه قلسره آل سلجوق بود گر فتندوتاسال ۳۲ فرمانرواییداشتند دچون ددبادایشان بآداب دربادسلجوقی تشکیل یأفته بود درترویجذیان فارسی کوتاهینکردند دبپمین سیب پیشتر شاعر آن معرذف فرن ششم ایران چه در | ذربایجان دچه در عراق ازیشان بپرهمند شدهاند بدین کون :
(-) بو بدیل افضل الدیی ابر اهییم بن ابو لحس علی ی عمانخاقا نی شر دا نی ب؟ ی أععر دفترین شاعر ان دره دام ایرانست . درشیر شردان درحنود ۲۵ #امتولن شد دیددش نجادهمادرش اذترسایان نستودیبود که مسلمانانباسادتآ زر ده بودند. پس اذه رک پدرچندی ازدسترنج ماددمیذیست دعمشکافیالدینعمربن مان اذد نگاهدادگمی کر ده سکسبدانشمیبر داعی درهمانزمانبشا گردیاپوالعلای گنجوی آ از کرد دشاعری برداخت ونشهستحقایقی تخاص کر د.دزهمینادان بدر بادخاقان منوچپر شروانشاه که درحدود 8۵۰ بادشاهیمی کر دهاست داهیافتودزسلگستایش- گران دزبار او بذیر فته شد دبیمین جوت خافانی تخل کرد . پس اذمرگ وه نزد پسرش ابوالمظفر جلالالدین اخستان ماند دددین ذمان دوباد بحج دفت دچون باد سوم اندیشة حکرد داخستان اجازه نمیداد ازشردان گریخته اماکسان خاقاندک دا گر فد دبند کر دنددمدتی دردندان بو دتاآنکه بشیاعیبغیرردم دهایی بافت,
سی از ان از خدعت همنوح خود کناره گرفت و بسفر حجازدفت . اقتینیز آهنگیری داصفیان خر اسان داشت ما با تجانر فد است. سر انجام دز ۵۸۲ درتیر بز در گذشت ۶ درهقیر قالشمر | دزمحه سرخاي وی دا بعاك سیردند . خاقانیی یکی ازدانشمندان زمان خویش بوده دبهمین چبت ددشمر خودبطالب علمی ایچم آن زمان د! بسیاد آورده ناچادشعر وگ از ان درانی وساد کی گفتادععاصر انش دور شده دفپم ان ۳ کسانی که از ان مطالب | گاهتباشنددشوادسی . اما هرجا که گرد ضایل دمعلهعات نگشته وتخواسته اس دعوی دانش بکند سخیردان ددد منتهای قصاحت دشیوایی سروده ارت . وی دردمان خویش سباد معردف بوده چنانبکه بارشیدالدین#طو اطٌ شاعر عمر رف در بان خو آردهشاهان عشاع ه داشته است . دبوان وی شاعل: پیستهر اد بیس 2 دمبسست 2 کاهی آشعاری ب بان نازیهم گنته استا. بچز آن نوک ممردلی دادد بنام تحفةالخواط رو بدةالضمایر معر وف بتصفةالع این که پس اذباز کشت اسفر جح دزشر وان درحددد سال *89دزشش مقاله سروده تخود ده مقدعه بتدر بر ان لوشنه دشامل سدهز اد تست ودرهندوستان چند شرح بر ان نو شتهانت یکی شرح مولوکابوالحسن ؛دبگرشرحمولوی کریمالدین » سومشرح مولوکعبدالبادی #چهادم شر ح میر هحمد اسمعیلشانابجدی ملک الشعرای دربار والاجاهی مددای . برخی فکاتیبفازسی یز از خاقانیمانده است نیز شر حی بر قصاید و مقطعات اد نو شتهاند .
۲ - افطام ؛لدیی الیاس بن یوسف بنز کی بنمق بد نظامی ۳نجوی »یکی از معردفتر بن شاعر ان ذبان فازسیست دبر خی دی را ازتر از اول دانسته اند . دد شهر کته درس زمین اران که اکنون اذشیزهای | ذربایجان شو و بسست بکیرف ] باه معراف شده است درحدود سال 9۶۰ ولادن بافته وظاهر همه زند گی خود را دز آن شهر گندانده دتنها گاهی باط رافسفرهای کوتاه کرده است. اینکه برعیخاندان دی داز توابعقي وازردستای «تا* تزديكتفرشدانستهاند ددست تیست . شایدسفری بح کر ده باشد وددابطی کهبایادشاهان عصر خودداشته ازدودبوده است. دداداسط زند کی بنقام سنوی آغاز کرده است بیش اه ؟ سالشخولنظام پنج مشنوکمعردف
شرایترنشتم 7 مر مج نو درامان و درم بان باریل ملس
ای
خود بوده که پس اذع رگ هی آ نهادا ددمجلدی کرد آوددهد بتاع خهسه با پنج گنج انشا دادهاند بدین گونه که در ۵۵۲ میزنالاسر ادا بنام ملكفخراخین بپراعشاه 1 حممر ال اددنجان دد ۱2۰۰ ببت بیاباند سانیده است, ثرا اج بنظم خسر 3 شبرین آشاز کرده است تخست انرا بخواهش طقرلبن ادسلان سلجوقی آغاکرده دچون ددین ضمی و یدر گذشته بودمی خو استة استبنام اماپیاتنصر الدیین ابو بگر محمدبایان برساند دچون ي پیز در گذشتهاست بس از ۵۸۷ 45 ۳ سابان دسانبده بنام فزرل- ارسالان کر ده است این تلو یه دادای ۷۷۰۶ بینست . یس از ان لبلی مجتون دا درسال 2۸6 شامل *۱۰ست بنام خافان ابو (اظقفر آخستالشر شاه دسر شمحمد بایان «سانیده است.سس بپرام نامه یاهفت کنمدیاهفت پیگردابنامعلا الدین کرب ارسالان | قسنفر ۳ پر سای از روررفتة چپار دهم دمان ۵۹۳ در ۵۱۳ سرت تما کرده است . سپس ینفام اسکندرنامه شامل دوقسمت بنام شرف نامه داقیسال نامه آغاز کردهاست. شر فنامه بامقیلناءهرا که درهنددستان بنام اسکنددتامةبریمعروف شنده است در ۵۹۷ یام آچپان بپلوان نصر الذین مسعودین اخستان بمسایان زسیده اسبي - اقبال نامه تاعه دائیز بس اذ 1 ن بناغ هعانبادشاه سابالب رسانیده و تاد یخاتمام ان معلوم نیست و در هندوستان بنام سگندر ناه بحر ی ععر رف شنهاست . دشر نامه ذکری از بادشاهی که عز الدین اقب داشته نیز هسی او دا عزالدین مسعود اتاییث موصل دانسته اند ه نیز برخی نهر قالدین ممددح نظامی دا ددین کتاب نصرةالذین ابوبکر پیشکین اتابك آذر بایجان گفته اند .شرف نامه ری همرفته ۷۱۰۰ بیت و االنامه ۳۷۰۰سی دازه دجمو ع اشعاد نظامی ددخه سهتزديك* ۳۱۱۰ بیدست. بر خی ویس دداهین فضر الدین اسعد گر گانید | که کرش گذشت بخطا بنظاهی نسبت دادهاند ریز داستالن امی اجمد ۶ عمستی راکه در آ غازقرن هفتم نوشته شده است خطا اد داستهاند. . درتادیخ رحات تظلامی اختلاف سیازسی و دیا۳ه و۲٩2 ت۵۹ و۷٩۵ 2 وت و ۰ و۲ ود ۰ نوشتهاند دبر خی سیاز ان گفتهاند ابا نطو مت
ترمی نماید سال 9٩۸ است که اندکي پس از ائمام نظم اقبالنامه دد گذشته است و
ک اد ۱ شعر ای فرن ششم
قراینیهست که بساذمر کگ خاقانسی دحلت کر ده باشد . عز اردیدد بیرون شیر گنجه هدوز باقیست داد دمانهای قدیم معردف بوده است .ثیوالقسایده غزلیات ژدباعیات دی نیز شامل ۰۰ ۱ببت ایتاگ دردستست . نظامیددشم اذبزد کان ایران بشمادست و ددفن خودکه نظم داستانهای مختلف آردوی دداباتیسی که پیش اذوت رتیپ دادهاند پر گر وهبسیادیازشاعر ان ایران دهندوستان که ارو پیر وی کر دهاند برترگمسلمدادده عنتپی گاهی تر کسات و تلفیقانی دز سین خود آ ودده که میخصوص با سعو سخرسر ایان بیش أردی بکاذثبر دهآند.ددقصاید وعزلیات یز سيكخاص بخوه دازد که گاهی آمیشته نصا ی ومعار شست ویبداست که د.ردی دانشمند بوده است. دزهخز نالا سر ارنجو استه استپیر وی اذ شاعر ان متصوفپیش اذخودبکنداما در آ ناد دیگ کهبس از ان سروده دست این کار کشیده است.
۳- نجم الدین ابوالتظام محمد فلکسی شروافی ددشم شماخیددناحية شروان ولادت بافنه دمعاصر باخاقانی دتظامي بوده ۶ باخافانی دوابط داشته است . هه#4عمر خو یش زا| دردیارخود گذدانیده پیشتر مداح ابوالریجا شروانشاه ءنوچهربن فر «دونب بکی ارمدوحان خاقانی بوده نیزدرزمانی که گرجیان بر آن تاحیهدست یافته بودند مدایحیتام طاماد علکه گرجستان (۵۸۰ - 2۳) 2 دیمیتری سر داژد موس ساسهبقر اطبالي سر ژده است سر انتجامدرسال ۷۷ در شماخی در گذشتهودر نا دی زا بخاكسی دهاند . فلکی درعلم نجوم دست داشته و بهمین جپت فلکی تخعاص کرده داز بزد گان شاعران أذدبایجان بوده دردشخاصی ددشعرداشته است کهمعانی دس در ان بسیاز بکاژ بر ۵ه آبست. دبوان وی شامل سره هر آز بسی با قسرمت
- ظهیرالدیی !بو الفضل طاهر بي محمد قار یاپی اصلا آذمردم فادیاب تیشابودبود ودرجوانی باه بایجاندفت و بدر باداتابیکان ان مرذعین بو ست ۶ همه عمر خو درادر | نیما گذر انید أتابيكگ اباد گز ژهسمدچهان بپلوان دا مدح گفته دز ضمن سفریبأصفهان کر دهد با ذد بایچانباز کشتهدسر انجامدرتیر یز در 9۹۸ در گذشنه وددمقبر ةالشعرای سرخاب عدفولشده است. زی کاعلا بسماک شاعر انعراقهبا اصول ناتو رالیسم تن مبی گفتد واين دوش درسخنان وی آشکارتر اژدیگر انست ععانی
شمر ای قر نششم تث_ِ_ِ« ۷« دقیق دمبالغات شاءرانه دا گاهی بحدکمال دسانیده است. دیوانارشامل هفسهز اد پیت( دستست .
* ایرث بین اخسییکتیی لور نی ؛ از دم شهر اخسیکی درس زمین فرغانه بود. در اغاد زند کی ,قمستان تفت دعدائی مداح بادشاهان ان دبار بود. سیس بددباد. سلجوقیان درعراق داه یافت دمداح ادسلانبن طغرل سلجوقی شد دددضمن ازاهیر سیدفخر الدین عازءالدو له عر بشاه دئیس عمدان که خواهرش فاطمه دسر ارسالالبن طغرل بوده مدحگفته است دسپس باذربایجان دفت «ستایشگرانابيك ایلد گزوقزل ازسلانشددس اتجام دد خاخال دد گذشت . در گذشی دید درسالپای 2۷۷29۳ ۵ و۵۸۰ نوشته اند این کفتةٌ اخیردجحان داد . اثیراذمیان شاعرآنعراقمش اژ همه در ین دوش عبالغه کر ده د یمین جیت شعر وف دشوادتر آزدیگر ان شده وععانی دقیقدر گفتة او یشتر ست . دیه آن رکشامل* ۱8۰ بست باقیست ,
7 - مچیر الدیی بیلقانی ازه-ردم بیلتان شهری ددجنوب شرقی شهر شوشی کنونی ددسر مین ادان بوده کهابنات «برانهایاز انبنام «بیلقانمیلار» در ] قربایجان شوروری باقیست.دد | غاززندگی بشر ون دفته دمداح شر و انشاهان بودهاست. سیس مدتی ازشاعر ان ددبارارسلانبن طغرل سلجوقی بوده دعاقبت باتابیکان / ذربایچان بیوسته «اتابياك جهان ماه ان وقزل ادسلان وابوبکربن «یومد | مدح گفته است 3 چندی ازسوی ایشان دداصفهان جزو کار گزازان دیوان بوده وبا شاعران اصفهان مپاجات داشعه سر انصام شریر باز گشته ودر ! نیا مسبال ۰" تا در گذشته دز مرش اتشعر | مدفون شده است. محر ملقانی درهصر خو ددرشاعری منتهای شهرت داداشته و کاملتر ین نمو نف سبت شعر ای عر اي |زدمانده است . بهمین جپت مصامین اد از مضاعین ظهیر فار بابیدفیق رو بمضاهیی آثیر اخسیکنینزدیأتتر ازدیگر انست. دیوانش شاعل بنج هز [ز پیت دددستست .
۲ -نظام لدیر بو العلای "نبجوی » قدیم ترین شاعر [ فز بایجان درفرنششم واستاد خاقانیبوده اما میان وی وخاقانی کدورتي ردی دزدهاست. ددذمانابوالپیجا
هنو چیر شر و آنشساه بر شعر اه دیگربرتری داشت خاقانی دای بددبادشر داشاهان
۸۵ .. ۱ ۱ شعر آیقرن ششم راه داده است وشاهر ان فدبایسان همهاز و ددسخن بیر وی کردهآندو از لشماد او آند کی پمار سیده است .
۸ - قخر الدییقوامی مطر ز ی گنوی که برخیدید! بخطابر اددنظامی دانسته ونیزباقوامی دازی گ4ذ کرش گذشت اشتیاه کر ده ۶ گفتهاند نانوا بوده است . ارشاعر آندر بارآتاييك فزل ادسازنبوده ودرسر ودناشعاز مصنو 2 پشستر مپآذتداشته قصیدٍ هعسوت او بهترین اشعماد بست که شین در شش سر نت شدهه | نر ۲ بر یت رطواط نیز سبت دادهاند اما بعیذسی که اترشید دطو اط بوده باشد ید ان ازاتعاددی اند کی ماننه اسب .
- امیر لد نی مسعود مهندس تحجوانی 3 از شاعر ال میومای ین ال اي است که آد احوال دی جزین اطاجعی نسست که سر لا ستاد گان دیسال 2۸1 در در یار مسمدبن ایلد گزعیذیسته وازشعر اد جزيث ر باعی که در همین داقعه سر وده یز گ تست مت .
گذشته ادین شاعر ان معر رف چندانن شاعر دیگر در ذربایجان ددیری زر مان دیسته اند بذدین گونه : مفیثی گنوی » میحمل خابی ؛کمال الذین مر ای » عرالدین شردأئی » خطب که که ظاهرا پدر همانامير احمد ین خطیب گنجوی بو دهاسرت » افعلم